![]() | ||
![]() |
مقالات | سخنراني ها | شبکه سلام | موبايل | انتشارات | محصولات نرم افزاري | ليست پاسخ ها |
![]() |
تاريخ: 27 آبان 1391 |
![]() |
|
فلسفه عزاداري براي امام حسين عليه السلام چيست ؟ | ||
سؤال کننده : فاطمي نسب پاسخعزادارى بر حضرت فلسفههاى سازنده و تربيتى متعددى دارد، از جمله: 1 - حفظ مكتب و شريعت : زنده داشتن ياد و تاريخ پرشكوه نهضت حسينى، كه الهام بخش روح انقلابى و ستم ستيزى است. يعنى احيا و زنده داشتن نهضت عاشورا موجب زنده نگهداشتن و ترويج دائمى مكتب قيام و انقلاب در برابر طاغوتها و تربيت كننده و پرورش دهنده روح حماسه و ايثار است. يعنى: عزادارى براى اهل بيت: موجب احياى ياد و نام آنها و در كنار آن فرهنگ و مكتب و هدف آنان است. به عبارت ديگر در شكل يك پيوند روحى راه آنان به جامعه الهام گشته و پيوستگى پايدارى بين پيروان مكتب و رهبران آن برقرار مىسازد و ديگر گذشت قرون و اعصار نمىتواند بين آنان جدايى افكند. همين مسأله موجب نفوذ ناپذيرى امت از تأثيرات و انحرافات دشمنان مىگردد و مكتب را هم چنان سالم نگه مىدارد و يا تحريفات و اعوجاجات را به حداقل مىرساند. از همينروست كه استعمارگران براى نابودى ملل اسلامى مىكوشند رابطه آنان را با تاريخ پر افتخار صدر اسلامى قطع نمايند تا با ايجاد اين خلاء زمينه القاى فرهنگ خود را فراهم آورند. اينها از آثار اجتماعى عزادارى است و آثار روانى و تربيتى ديگرى نيز دارد. امام خميني قدس سره مىفرمايد: روضه سيّد الشهداء عليه السلام براى حفظ مكتب سيّد الشهداء عليه السلام است، حرف سيّد الشهداء عليه السلام حرف روز است، هميشه حرف روز است، اصلاً حرف روز را سيّد الشهداء عليه السلام آورده است و سيّد الشهداء عليه السلام را اين گريه حفظ كرده است، مكتبش را اين مصيبتها و داد و قالها حفظ كرده است . صحيفه نور ج 8 ص 69. و در جاى ديگر مىفرمايد: شايد غرب زدهها به ما مىگويند كه ملت گريه! وشايد خودىها نمىتوانند تحمل كنند كه يك قطره اشك مقابل چقدر ثواب است، اين گريه است كه يك ملت را بسيج مىكند براى يك مقصد اسلامى، مجلس عزا نه براى اين است كه گريه بكنند براى سيّد الشهداء عليه السلام و اَجر ببرند - البته كه هست - وديگران را از اجر فردى نصيب كند؛ بلكه مهم آن قضيّه سياسى است كه ائمه ما در صدر اسلام نقشهاش كشيدهاند كه تا آخر باشد . صحيفه نور ج 13 ص 156. 2 - پيوند عميق عاطفى بين امت و الگوهاى راستين : عزادارى نوعى پيوند محكم عاطفى با مظلوم انقلابگر و اعتراض به ستمگر است و به تعبير استاد مطهرى: «گريه بر شهيد شركت در حماسه اوست. يعنى اين تحول روحانى كه در جلسات عزادارى ايجاد مىشود، زمينه را براى تحولات اجتماعى فراهم ساخته. و در واقع زمينه را براى حفظ آرمانهاى آن حضرت و پياده كردن آن فراهم مىسازد؛ چنان كه امام راحل مىفرمود: ما هر چه داريم از محرم و عاشورا داريم. انقلاب اسلامى ايران و هشت سال دفاع سر فرازانه و پيروزمند ارتباط مستقيمى با مجالس سوگوارى و عزادارى دارد. و در طول تاريخ نيز شيعيان با همين مجالس عزادارى، توانستهاند هويت جمعى خود را حفظ و در برابر ظالمان و فاسدان ايستادگى كنند. 3 - اقامه مجالس دينى در سطح وسيع و آشنا شدن تودهها با معارف دينى : 4 - پالايش روح و تزكيه نفس : گريه بر امام حسين عليه السلام و حزن و اندوه، بر مصائب آن حضرت موجب تحول درونى گشته و به دنبال آن عامل رشد روحانى انسان مىگردد و پس از آن مقدمات تقوا و نزديكى آدمى را به خدا فراهم مىسازد. 5 - اعلام وفادارى نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم : در مجالس عزادارى با توجه به شعار حماسه آفرين امام حسين عليه السلام در روز عاشورا كه فرمود : فإنّي لا أرى الموت إلا سعادة ولا الحياة مع الظالمين إلا برماً تحف العقول ص 245، شرح الأخبار للقاضي النعمان المغربي ج 3 ص 150، مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 224، بحار الأنوار ج 44 ص 192. مردم از طرفى با انعقاد پيمان ناگسستنى با مظلومى كه مرگ در راه عقيده را سعادت و سازش با ستمگر را مايه ننگ مىداند وفادارى خود را در عدم سازش با ظالمان و مبارزه بى امان با هرگونه مظاهر استبداد اعلام مىكنند. و همين وفادارىها است كه ملتها را در برابر طمع استعمار گران بيمه مىكند و راه نفوذ استثمارى را براى هميشه مسدود مىسازد. و از طرف ديگر نفرت خود را با سياست اسلام زدايى دودمان ننگين بنى اميه كه با نسبت دروغ به پيامبر گرامى احاديثى را در راستاى سركوبى نهضتها و قيام مردم در برابر حكومت ستمگران، جعل و در ميان مردم منتشر ساختهاند، ابراز مىدارند. و حديثى را كه از قول خليفه دوم نقل مي کنند که گفته است : فأطع الإمام وإن كان عبداً حبشيّاً ، إن ضربك فاصبر ، وإن أمرك بأمر فاصبر ، وإن حرَمَك فاصبر ، وإن ظلمك فاصبر ، وإن أمرك بأمر ينقص دينك فقل: سمع وطاعة ، دمي دون ديني . سنن البيهقي: 159/8، المصنف لابن أبي شيبة: 737/7، كنز العمال: 778/5، الدر المنثور: 177/2. در برابر رهبر جامعه اگر چه اجنبى هم باشد، فرمانبردار باش، اگر در حق شما ستم روا داشت صبر كنيد، اگر دستور ناروا صادر كرد، تحمل نماييد، و اگر شما را از حق مسلم خود محروم ساخت بردبارى كنيد، و اگر فرمان ضد دينى داد بدون چون و چرا اجرا نماييد، و دين خود را فداى جان خويش گردانيد. و از همه مهمتر اين كه در روايتى به دروغ و افتراء، از قول رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم نقل كردهاند كه فرموده است: يكون بعدي أئمة لا يهتدون بهداي ولا يستنون بسنتي ، وسيقوم فيهم رجال قلوبهم قلوب الشياطين في جُثمان أنس . قلت : كيف أصنع يا رسول الله ! إن أدركت ذلك ؟ قال : تسمع وتطيع للأمير وإن ضرب ظهرك وأخذ مالك فاسمع وأطع . صحيح مسلم: 20/6 ، كتاب الأمارة باب الأمر بلزوم الجماعة ح 51. پيشوايانى بعد از من خواهند آمد كه نه از هدايتهاى من بهرهاى بردهاند و نه به سنت من عمل مىكنند، و قلوب آنان همانا قلوب شياطينى است كه در درون جسم آدمى قرار گرفته باشد. راوى مىپرسد: اگر چنين عصرى را درك نموديم وظيفه ما چيست؟ حضرت فرمود: تكليف شما پيروى از اين چنين حاكمان جور است، اگر شما را مورد ضرب و شتم قرار دهند، و اموال شما را غارت نمايند، وظيفه شما اطاعت و فرمان بردن است. و با توجه به اين چنين روايات ساختگى است كه فقهاء اهل سنت هرگونه قيام در برابر حاكم جائر را محكوم نموده و جايز نمىشمارند. نووى عالم بلند آوازه اهل سنت مىگويد: وأمّا الخروج عليهم وقتالهم فحرام بإجماع المسلمين وإن كانوا فسقة ظالمين ، وقد تظاهرت الأحاديث بمعنى ما ذكرته ، وأجمع أهل السنة أنه لا ينعزل السلطان بالفسق . شرح مسلم للنووي: 229/12. قيام و مبارزه با حاكمان - اگر چه اين حاكمان فاسق و ستمگر باشند - به اجماع مسلمين (البته مسلمين فريب خورده دستگاه جور) حرام است. و حاكم جامعه با ارتكاب ستم از منصب خويش عزل نخواهد شد. وهكذا عن التفتازاني في شرح المقاصد والقاضي الإيجي في المواقف . شرح المقاصد ج 2 ، ص71 ؛ المواقف: 349/8. همين سخن را تفتازانى و ايجى از بنيان گذاران مكتب كلامى اهل سنت گفتهاند. چقدر فرق است ميان پيشواى يك ملتى كه مىگويد : فأطع الإمام... إن ضربك فاصبر ، وإن أمرك بأمر فاصبر ، وإن حرَمَك فاصبر ، وإن ظلمك فاصبر ، وإن أمرك بأمر ينقص دينك فقل : سمع وطاعة ، دمي دون ديني. و ميان رهبر جامعهاى كه فرياد مىكند : من رأى سلطانا جائرا... يعمل في عباد الله بالاثم والعدوان ثمّ لم يغيّر بقول ولا فعل ، كان حقيقاً على الله أن يدخله مدخله. تاريخ الطبري ج4 ، ص 304 ، باب : ذکر اسماء من قتل من بني هاشم مع الحسين عليه السلام و عدد من قتل من کل قبيلة من القبائل التي قاتلته ؛ الکامل في التاريخ - ابن أثير جزري - ج 4، ص 48، باب : مقتل الحسين رضي الله عنه ، بحار الأنوار ج 44 ، ص 382 ، باب : ما جري عليه بعد بيعة الناس ليزيد إلي شهادته . هر کس سلطان ستمگري را ديد ... در ميان مسلمين با گناه و دشمني و مخالفت با حق حکمراني مي کند و به هيچ شيوه اي ( اعم از گفتار و عمل ) قابل تغيير و اصلاح نيست ، بر خداوند سزاوار است که او را در جايگاه واقعيش ( جهنم ) وارد کند . و لذا امروز مىبينيم كه دشمنان اسلام بويژه امريكا با تمام توان و امكانات به مبارزه با اين فرهنگ شورش و قيام در برابر استبداد در آمده ولى سياستهاى اسلام كشورهاى ديگر را كه روحيه سازش با استبداد را از رهبران خويش به ارث بردهاند، تأييد مىكند. 6 - وحدت هماهنگى ميان امت اسلامى: يكى از بركات پربار عزادارى و گريه براى حضرت سيّد الشهداء عليه السلام ، وحدت و هماهنگى ميان اقشار مختلف اسلامى است كه در سايه گردهمآيى مردم در ايام سوگوارى حضرت در مساجد و تكايا و در سينه زنىهاى خيابانها است. و اين گردهم آيىها، نالهها و سينهزنى هاى هماهنگ، قلبهاى مردم را با يكديگر نزديك نموده و كدورتها را مرتفع ساخته و باعث يكپارچگى ملت اسلامى مىشود و از جمعيت پراكنده قدرت بزرگ مىسازد و ملت اسلامى را در برابر نفوذ دشمنان بيمه مىكند. امام خمينى قدس سره مىفرمايد: ما ملّتِ گريه سياسى هستيم كه با همين اشك، سيل جريان مىدهيم و خرد مىكنيم سدهايى كه در مقابل اسلام ايستاده است . صحيفه نور ج 13 ص 156 همين گريه است كه كارها را پيش برده است، همين اجتماعات است كه مردم را بيدار مىكنند. صحيفه نور ج 13 ص 157. همه روضه بخوانند، همه گريه بكنند، از اين هماهنگتر چه؟ شما در كجا سراغ داريد كه يك ملّتى اين طور هماهنگ بشود؟ كِى اينها را هماهنگ كرده؟ اينها را سيّد الشهداء عليه السلام هماهنگ كرده است... در كجاى عالم سراغ داريد مردم اين طور هماهنگ باشند... اين هماهنگى را از دست ندهيد . صحيفه نور ج 10 ص 217. براى اطلاع بيشتر به كتاب فلسفه عزادارى نوشته محمدى نيا ص 56 به بعد مراجعه شود.
موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج) | ||
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: رضا مقيمي -
تاريخ: 15 فروردين 87
السلام عليك يا ابا عبدالله الحسين و علي الارواح التي حلت به فنايك عيلك مني سلام الله عيله وعلي ابائه |
2 |
نام و نام خانوادگي: ستار شعباني -
تاريخ: 01 ارديبهشت 87
فلسفه براي گرفتن دست آنهايي است که در راه هستند براي تمام بچه هاي اهل حال: اين صداي تپش قلبم نيست در نهان خانه ي دل سينه زني است |
3 |
نام و نام خانوادگي: حميد -
تاريخ: 25 آذر 88
دستتون درد نكنه اجرتون با امام حسين اما چه فايده كه : الله لا يهدي القوم الظالمين |
4 |
نام و نام خانوادگي: سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي) -
تاريخ: 26 آذر 88
با سلام عزاداري براي امام حسين ع و اهل البيت ع يک امر الهي است بنا به عقيده شيعه زيارت عاشورا از طرف خداوند تبارک و تعالي است و اين خود بهترين فلسفه براي عزاداري سيد و سالار شهيدان حضرت حسين بن علي ع مي باشد. هر سال ماه محرم همه ي شيعيان در مساجد ، تکايا، حسينيه ها و هيئتها گردم هم جمع آمده و به عزاداري براي آنحضرت مي پردازند و اين عزاداريها قلوب شيعيان را به هم نزديکتر کرده و سطح معارف شيعيان را در خصوص اهل البيت ع بالا مي برد. تنها تجمعي که هر ساله بطور خودکار (اتوماتيک) ايجاد ميشود همين مراسمهاست و يکي از دلايل انسجام شيعيان اين است که خود را مکلف به شرکت در اين مجالس ميکنند و دليل ترس و وحشت مخالفان شيعه هم همين است بنابر اين دليل ساختن داستانهائي شبيه ( مقاله ابن قتيبه دينوري ) از طرف مخالفان مشخص ميشود. در ثاني عزاداري براي آن امام شهيد جزو شعائر ماست و ما هيچگاه نسبت به شعائر مان کوتاهي نخواهيم کرد انشاءالله اللهم اجعل محياي محيا محمد و آل محمد و مماتي ممات محمد و آل محمد |
5 |
نام و نام خانوادگي: فرامرز -
تاريخ: 10 دي 88
ايا براي پيكر مطهر قطعه قطعه شده عباس نبايد گريه كرد؟ |
6 |
نام و نام خانوادگي: مالک اشتر -
تاريخ: 19 دي 88
بسم الله المنتقم.!!! نامومنان و نا مسلمانان بخوانند. شما که ديگر فرق را غير خود مشرک و کافر ميدانيد بدانيد. همين هايي که ميفرماييد کافرند 10000000 بار بيشتر نسبت به شما احترام به ساحت مقدس اهل بيت ميگذارند. جا دارد که بگويم : گر مشرک و جهود يا حسين گويند!!!!!!!!!!!!!! خاک پاي مشرک و نوکر جهودم من.!!!!! هر کس به اندازه ي سعه ي وجوديش مولا اباعبد الله را درک ميکند اما شما....؟؟؟؟؟؟ يا ثار الله |
7 |
نام و نام خانوادگي: محمود -
تاريخ: 27 دي 88
مي خواستم بگم اين دلايلي كه آورديد از كتاب هاي اهل سنت و شيعه و روايات بود و من به اونها استناد نميكنم.چرا كه اهل تسنن ده ها حديث در رابطه با عزاداري نكردن دارند و تشيع هم احاديث زيادي در رابطه با فضايل عزاداري دارند . با فلسفه هم جواب ندهيد و دلايل خود را در رابطه با اصل موضوع عزاداري و فضايل آن از قران بيان كنيد. از قران ميشه چند آيه را بياريد كه بگه به ما در مقابل از دست دادن بزرگي بايد عزاداري كرد و به سر و سينه و پشت خود زد.و در مقابل اين كارها به ما ثواب خواهد رسيد. در قران آيات فراواني وجود دارد كه خداوند به ما امر كرده كه در برابر آزمايشهاي خداوندي از قبيل مصيبت هاي دنيا از قبيل مرگ و روزي و .... صبر كنيد و پاداش شما با خداوند است و خداوند به صابران بشارت داده . جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- در ابتدا بايد روش بحث علمي ، مشخص شود . در بحثهاي كلامي بين شيعه و سني ، چندين روش براي استدلال وجود دارد : ا. استدلال به قران به ضميمه تفاسير علماي طرف مقابل (يعني اگر شيعه براي اهل سنت استدلال ميكند ، تفاسير اهل سنت را مطرح كند و اگر سني براي شيعه استدلال ميكند ، به تفاسير شيعه استدلال كند) زيرا ممكن است طرف مقابل ادعا كند اين معني از قرآن فهميده نميشود . ب. استناد به روايات صحيحه طرف مقابل ؛ زيرا طبق نظر شيعه و سني ، به خاطر آيه شريفه «ما آتاكم الرسول فخذوه وما نهاكم عنه فانتهوا» روايات رسول خدا (ص) حجت است . اما سني ميگويد ما فقط روايات اهل سنت را قبول داريم و شيعه ميگويد ما روايات شيعه را قبول داريم ؛ پس هر طرف براي اثبات مقصود خويش بايد به روايات طرف مقابل استدلال كند . ج. ممكن است طرف مقابل بعد از اين مرحله ادعا كند ما روايات ديگري نيز داريم ! كه خلاف اين استدلال است . در اين صورت اين گروه بايد با يكي از طرق ذيل پاسخگوي تعارض بين روايات خويش باشند : * اثبات ضعف سند روايتي كه طرف مقابل به آن استناد كرده است * اثبات اشتباه در فهم معناي روايتي كه طرف مقابل به آن استناد كرده است . در غير اينصورت ، نتيجه وجود دو دسته روايات متعارض غير قابل حل در بحث كلامي ، وجود تناقض در عقيده آن طرف و دليلي براي بطلان آنها است. 2- در بحث فعلي ، ما به روايات اهل سنت در مورد جواز عزاداري استدلال كردهايم ؛ حال اهل سنت بايد خود پاسخگوي اين تناقض باشند ! و نه اينكه فقط ادعا كنند در كتب ما رواياتي در حرمت عزاداري نيز آمده است ! اين جواب آنها در واقع اثبات تناقض در عقيده آنها است و بس ! 3- همانطور كه قبلا گفته شد ، آيات قرآن بايد با ضميمه دليلي صحيح براي تفسير ارائه شود ؛ يكي از اين ادله در نظر اهل سنت و شيعه ، سيره عملي رسول خدا و سخنان آن حضرت است ؛ آيا رسول خدا (ص) كه خود قرآن را براي ما آوردهاند ، نميدانستند كه بايد در مصائب صبر كرد ؟ و نميدانستند كه گريه و عزاداري با صبر تنافي دارد ؟ كه بر حمزه عزاداري و گريه كردهاند ؟ براي بسياري از شهدا از جمله جعفر طيار خود روضه خواندهاند ؟ يا ميدانستند كه بايد صبر كرد ، اما عزاداري را منافي با صبر نميدانستهاند ؟ موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
8 |
نام و نام خانوادگي: عشقي -
تاريخ: 13 بهمن 88
هر انسان آزاده و پاك سيرتي به امام حسين (ع) عشق ميورزد نه تنها براي راه او ارزش قائل هست بلكه جان، مال ، پدر و مادر خود را در راه هدف او که همان سير الي الله است فدا ميکند. |
9 |
نام و نام خانوادگي: علي 110 -
تاريخ: 16 فروردين 89
بسمه تعالي با عرض سلام. 1.در جواب آقاي محمود شما گفته ايد:اگر دو روايت متناقض بود بايد خود اهل سمنت پاسخ بدهند نه ما ولي مگر قاعده فقهي نيست که اگر دو روايت هر دو با سند صحيح بودند ولي با هم تناقض داشتند ساقط مي شوند؟؟؟يعني ديگر نبايد به آن توجهي کرد مثل نوروز که بعضي روايات آن را تاييد وبعضي آن را عيد مجوسيان مي داند. 2.آيا در روايات اهل بيت عليهم السلام آورده شده که عزاداري براي امام حسين عليه السلام بايد فقط در محرم باشد ود رديگر روزهاي سال نمي شود عزاداري کرد؟چند نمونه حديث بياوريد(زيرا در برخي هيئت ها اگر نه ايام شادي باشد نه غم باز روضه عزاداري مي خوانند ئحتي بعضي ها روز شادي هم روضه مي خوانند. 3.آيا روايت کل يوم عاشورا کل ارض کربلا صحت دارد؟چون من شنيده ام سند ندارد وباروايت لا يوم کيومک يا ابا عبدالله در تناقض است 4.آيا عزاداري و فرح براي اهل بيت واجب است يا مستحب؟ اگر مستحب است مگر تولي جز فروع دين نيست؟ 5.آيا مطلبي در مورد زيارت قبور اهل بيت عليه السلام وتوسل به آن ذوات مقدس از منابع اهل سنت داريد؟ 6.شما در يک مطلب نوشته بوديد که ام کلثوم دختر ابوبکر بود که با عمر ازدواج کرد ولي رواياتي از در فروع کافي است که دال بر به زور گرفتن حضرت ام کلثوم از حضرت علي دارد . ياعلي جواب نظر: با سلام گروه پاسخ به شبهات |
10 |
نام و نام خانوادگي: محسن -
تاريخ: 23 مهر 90
درباره فلسفه عزاداري براي امام حسين همين بس كه امام خميني فرمودند: اين محرم وصفر است كه اسلام رازنده نگه داشته است. اگر عزاداري براي امام حسين بدعت محسوب ميشود پس چرا عربستان يهودي كه مقام اول توليد بدعت را در جهان دارد اجازه برگزاري عزاداري را به شيعيان اين كشور نميدهد؟ |
11 |
نام و نام خانوادگي: حسين بيرجندي -
تاريخ: 05 آذر 90
سلام وبا تشکر فراوان من قبلا در مورد محرم وفلسفه عزاراري زياد نميدونستم يا بهتر بگم ميونستم اما بهش ايمان نداشتم تا چند روز قبل که کامل الزيارات رو يه ورق زدم يه سري از احاديث رو ديديم که هنوز تو فکر هضمش هستم ااماامروز که اولين شب محرم 90هست رفتم علمبندون شهرمون وزماني که اشکهاي يه نوجوون اون هم با موهاي فشن رو ديديم که چه عاشقانه در عزاي ارباب اشک ميريزه يه کم به فلسفه عزاداري امام حسين عليه السلام پي بردم اللهم ارزقني شفاعه الحسين يوم الورود انشا الله تعالي |
12 |
نام و نام خانوادگي: نويد نظري -
تاريخ: 06 آذر 90
سلام. عشق حسين بين الملليه. نه فقط مال شيعه. يه روز يکي از علماي کردستان(ماموستا) در رواق دار الهدايه حرم امام رضا (ع) ميکروفون رو گرفت نزديک بيست دقيقه سرپا روضه امام حسين خوند، اشک ريخت و بقيه رو هم گريوند. و در ضمن عنايت حضرت رو نسبت به يکي از اقطاب خودشون (که از خودش شنيده بود) نقل کرد. خدا غرق رحمت کنه آباء و اجداد ما رو که ما رو بر سفره علي و اولادش نشوندن. الحمدلله بر اين نعمت عظمي |
13 |
نام و نام خانوادگي: انگاره -
تاريخ: 09 آذر 90
ديشب از کوچه اي در اين شهر پر هياهو مي گذشتم که علم - کتل - بيرق - شتر و اسب جلوي در يک تکيه نظرم رو جلب کرد به بهانه اي چند لحظه ايستادم به ادم هايي که اطراف آنجا بودند نگاه کردم باور کنيد همه چيز رو مي شد ديد جز عزاداري براي حسين )راستي فلسفه اي اين همه شعائر چيست(واقعا رسالت امام حسين از حسين بودنش براي ايراني ها همين شعائر هجويي که اين سالها باب شده يا اين هم سياسي کاري سياستمداران براي سرگرم کردم مردم به قشري گري که بشود گفت شور حسيني براي مردم ايران . يادم افتاد به نوشته زيباي استاد دکتر علي شريعتي گاهي مي انديشم اگر کوفيان حسين را يک بار به رسم ناجوانمردي و جهل سربريدند دوستدارانش به رسم معرفت او را هزار بار سربريدند و نامش را اداي دِين به عزاي حسين گذاشتن خدا رو شکر که غرب زده ايم و جو زده نيستيم هر چند که من ايرانيم و سرزمينم را با فرهنگ و تمدن هزار ساله اش پاس ميدارم و اردات به خداند نبوت مي بايست در اخلاق بشريت ظهور کند نه در علم و کتل و ... و مگر نه دين احيا کننده اخلاق و درستکاريست |
14 |
نام و نام خانوادگي: بخت النصر -
تاريخ: 09 آذر 90
جناب انگاره بنده هم روزي از کوچهاي رد ميشدم و کاخهاي ولي امر و اولي الامر دروغين شما نظر من را جلب کرد. ياد اين سخن خداوند متعال افتادم که فرموده بود: «الم تر الي الذين اوتوا نصيبا من الكتاب يومنون بالجبت والطاغوت» براستي حيف نيست شما به جاي الله متعال در برابر عمر بن خطاب سجده ميکنيد و او را ميپرستيد؟ |
15 |
نام و نام خانوادگي: معصومه سليم -
تاريخ: 11 آذر 90
با سلام فلسفه عزاداري حسين چيزي نسيت که به اسوني همه متوجه بشند . خلاصه مي شه نجات دين خدا .من يه شيعه هستم وعلاقه مند به تحقيق اديان به درست بودن شيعه شکي نداشتم ولي اين بين وقتي بعضي دلايل اهل تسنن در باره توسل ديدم نا خواسته گاهي وقتها که توسل ميکردم به نظرم اشتباه مي امد يا همون شرکي که مي گن تا اين که خلقت امامان و پيامبر و بنت رسول الله و شنيدم از اون به بعد از شک خبري نبود مخوام بگم اونايي که عزاداري و اشتباه مي دونند دلايلي مانند صير کردن و گريه نکردن پيامبر و مي اورند .ولي اولا اوليا خودشان گريه مي کردند مثال حضرت يعقوب ايا پسرشون تشنه کشته شده بود يا اتفاقي که براي مولايم حسين افتاده افتاده بود نه فقط از يوسفش جدا شده بود ولي چون انسان بود در فراق جگر گوشه اش گريه کرد ايا او در بريبر خدا ناراضي بود هرگز .واما اولين فردي که براي امام گريه کرد خود رسول بود نه ما .و اين گريه بي صبري نيست اينجا صبر معني نداره که بي صبري بياريد . و بدانند که تنها دليل باقي ماندن ذکر خدا ذکر حسين خدا با نورش اينان را خلق کرده واين کار ما نه تنها بدعت نيست بلکه سنت رسول من نمي دونم اهل تسنن ايراني در کجايند اگه بيايي اينجا پاکستان با اين اوضاع خفقان به وجود امده اهل تسنن هم به واقعيت عزاداري پي بردند و در تمام رسانه ها از ان ياد مي شود وحتي در محافل خود عزا مي گيرند .و تنها علتش هم اينه که ما از طريق سنت به اين براداران دليل عزاداري و داريم |
16 |
نام و نام خانوادگي: محسن -
تاريخ: 11 آذر 90
عزاداري کاري عبث است |
17 |
نام و نام خانوادگي: محسن -
تاريخ: 11 آذر 90
جناب بخت النصر از منطق کم آوردي سخن به ياوه گشودي خداوند شما را عقل بدهد |
18 |
نام و نام خانوادگي: محسن -
تاريخ: 11 آذر 90
اين محرم وصفر است كه اسلام رازنده نگه داشته است. اين حرف چقدر بي معني و خندار است اسلام زنده است به قرآن و مجاهدت نيکوکاران گر چه حسين نيز نيکوکار بود ولي زنده ماندن اسلام تنها با شهادت او نبود بلکه مجاهدت تمام علما و تمام انسانهاي نيکوکار در تمام زمانها و تمام مکانها است که اسلام را زنده نگه داشته نه عربده کشيدن در وسط شب خرافات شما شايد به خاطر اين دو ماه زنده باشد ولي اسلام نه جواب نظر: با سلام دوست گرامي علماي اهل سنت كه روايت دارند دين هر صد سال توسل يك شخص زنده ميشود ، نبايد اتباعي مثل شما داشته باشند كه زنده شدن دين توسط امام حسين عليه السلام را به خاطر اينكه يك نفر است منكر شوند ! اگر يك عالم بتواند دين را با اعمال و رفتار خود يك قرن زنده نگه دارد ، امام حسين عليه السلام كه سرور جوانان اهل بهشت است ميتواند با شهادت خود دين را براي كل تاريخ زنده نگه دارد ! اما اگر شما عزاداري را عربده كشي ميدانيد ، بهتر است نگاهي به آدرس ذيل داشته باشيد : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=4087 گروه پاسخ به شبهات |
19 |
نام و نام خانوادگي: بخت النصر -
تاريخ: 12 آذر 90
جناب محسن آيه نوراني قرآن کريم «الم تر الي الذين اوتوا نصيبا من الكتاب يومنون بالجبت والطاغوت» در نظر شما ياوه است؟ چرا؟ مگر اين حب عمر با عقول شما چه کرده است که آيات قرآن کريم براي شما ياوه است؟ |
20 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 12 آذر 90
با سلام جناب محسن شما برويد بمانند عباد يزيد ابن معلون ابن هند ملعونه ال شجره ملعونه روزه بگيريد شرب خمر بكنيد با ميمون و سگ و .......... مبارك باد برشما حشر با يزيد ملعون و ال ملعونش . اينكه شك داري كه " اين محرم وصفر است كه اسلام رازنده نگه داشته است " اين از نفهمي خودت و علماي فاسقتون ميباشد كه معني اين جمله زيبا را نمي فهميد " . حقيقتاً براي ادم ابله و بي شعور و ديوانه = منافق شرح اين مسئله واقعاً دشوار است . البنه امثال شما از روي مكر و حيله خود را مسلمان ميدانند حتي خود را محسن مينامند پس ميشود اياتي از قران را كه درمورد امثال شما امده است ذكر كرد : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ ﴿۶﴾ در حقيقت كسانى كه كفر ورزيدند چه بيمشان دهى چه بيمشان ندهى بر ايشان يكسان است [آنها] نخواهند گرويد خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِيمٌ ﴿۷﴾ خداوند بر دلهاى آنان و بر شنوايى ايشان مهر نهاده و بر ديدگانشان پردهاى است و آنان را عذابى دردناك است وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ ﴿۸﴾ و برخى از مردم مىگويند ما به خدا و روز بازپسين ايمان آوردهايم ولى گروندگان [راستين] نيستند البقره در ضمن عربده كش اون ولي نعمت فاسق و مشروب خوار شماست كه بعد از خوردن مشروب با اون فاسق سك و عبد يهوديان بوش ملحد برايش هم رقصيد هم عربده كشيد . لبيك يا علي |
21 |
نام و نام خانوادگي: بخت النصر -
تاريخ: 12 آذر 90
هر فرياد ياحسيني که در اين ايام بلند ميشود، هر علمي که به پرچم ياحسين مزين ميشود، هر تکيه و هر هيئتي که ماذن ياحسين ميشود، شمشيري است بر سر ،نيزهاي است در شکم و مشتي است در دهان قوم فاسقي که يزيد را اميرالمومنين و خليفه ميدانند. همان قوم فاسقي که بيسوادي چون ابوبکر را خليفه خدا و جاعل خليفه خدا ميدانند. همان قوم فاسقي که عمر بن خطاب جاهل به قرآن را خليفه رسول خدا ميدانند. همان قوم فاسقي که قصابي چون معاويه را اميرالمومنين ميدانند. امثال اين انگاره و نامحسن روي ديگر سکه استخبارات نجد اشغالي هستند. در حالي که ديگر نوکران آل يهود سعود مشغول کشتار زوار حسين (عليه السلام) هستند اين عوامل پست استخبارات نجد اشغالي به شبه افکني هاي جاهلانه و يزيدي خود در باب اقامه عزاداري سالار شهيدان مشغول ميشوند. آخر اي نوکر استخبارات حجاز!!! مگر قتل و بمب و آدمکشي تو توانست مانع عزاداري امام حسين (عليه السلام) شود که فحاشي ها و عربدهکشي هاي تو بتواند خللي در آن وارد کند؟ |
22 |
نام و نام خانوادگي: محسن -
تاريخ: 12 آذر 90
چرا شما فکر مي کنيد هر کس با عزاداري مخالف باشد طرفدار يزيد است. سعي کنيد اگر منطق نداريد توهين نکنيد. به نظر شما من مسلمان نيستم و شما که اينقدر تهمت مي زني مسلماني....؟؟ بدان که تهمت ار گناهان کبيره است من خوشحال خواهم گشت اگر سخن حقي از شما بشنوم من دنبال حقيقتم نه طرفدار اشخاص. آنها (امامان و پيامبران) هر چه کردند براي خود کردند بنده خدا تقوا الهي پيشه کن که هر کس بار خودش را بر دوش مي کشد. مهمترين دليل براي رد عزاداري اين است که پيامبر بزرگوار اسلام اين عمل را حتي يک بار نيز انجام نداند اصلا شما فکر کن يکي از اصحاب (مثلا حضرت علي) دم گرفته و بقيه دارند براي حضرت حمزه و يا يکي از پيامبران پيشين سينه مي زنند خداييش خنده ات نمي گيره تصور صحنه عذاداري پيامبر هم خنده دار است اگر عذاداري ارزش مي داشت پيامبر براي حمزه عمويش که بدنش قطعه قطعه شد عذاداري مي کرد در ضمن اشک بر حسين ريختن هيچ ارزشي ندارد فقط اشکي که در خوف الله پاک ريخته شود ارزش دارد و در نهايت دوستان عزيز اين که شما بخواهي از روي خشم و نفرت جواب دهي نشان دهنده اين است که دنبال حقيقت نيستي و بدان عزاداري چيزي جز عربده کشي و آزار بدن نيست و اين بدعت وارد شده در دين هم باعث خسران آخرت و هم باعث خسران دنياي شما خواهد شد اي دور افتادگان از سنت پيامبر و امامان برگرديد و دست از اين اعمال عبث برداريد |
23 |
نام و نام خانوادگي: محب الزهرا -
تاريخ: 13 آذر 90
فلسفه وجودي عزاداري براي امام حسين ع فراتر از گريه وزاري و سينه زني و... است اگرچه داراي اجرثواب مي باشد اما امام حسين ع بما اموخته است كه من مظهر ازادگي . ايمان .صبر . شجاعت . شهادت .شهامت .رشادت . فراست .كياست .تقوي .علم وعمل ومظلوميت و.... ميباشم پس اي ياران من اگر چه همه را نمي توانيد در خويش داشته باشيد لا اقل هر كس به اندازه ظرفيتش از اين خوشه پر فيض توشهاي بردارد امام حسين ع درياي بيكران فضائل است .گرچه اب دريا را همه نتوان كشيد . هم بقدر تشنگي بايد چشيد . اري ما علم امام ومقتداي خويش را برافراشته نگاه خواهيم داشت تا دست بدست ان را به منتقم ال محمد .ص .صاحب و ولي نعمت خويش اقا حجت بن الحسن العسكري عج .بدهيم بي جهت نيست كه اسلام بيمه شد با خون امام حسين ع وياران با وفايش مخصوصا اقا علي اصغر طفل شش ماه عليه السلام . چگونه دست از عزاي حسين ع برداريم . حسيني كه انچه داشت در راه خدا قرباني نمود وهمه را فداي اسلام ودين جدش ص نمود تا اساس اسلام پا برجاي بماند و سنت جدش را كه بدست حاكمان فاسق وفاجر دست خوش تغير وتبديل قرا گرفته بود به جايگاه خويش برگرداند . مي خواهند ما نيز سر تسليم به پاي حاكمان جور وستم فرود اوريم اما نمي دانند كه ما فرزندان عاشورايم . هيهات من ذله . اما چرا بعضي سخن حق را نمي شنوند ويا اگر ميشنوند اثري برايشان ندارد دو پاسخ بيشتر ندارد . انشا الله ما جز اين دومخاطبان نباشيم . خداي علي اعلي ميفرمايد/ و جعلنا علي قلوبهم اكنه ان يفقهوه وفي اذانهم وقرا / وامام حسين ع در روز عاشورا وقتي خطبه هاي متعددي خواندند چون در دل ان ظالمان اثري نگذاشت حضرت فرمود ميدانيد چرا كلام حق در شما تاثيري ندارد چون شكمهايتان از حرام پر گشته است . اللهم العن الصابه التي جاهدت الحسين و شايعت و بايعت وتابعت علي قتله .اللهم العنهم جميعا. تشنه دلب كربلا بر تو سلام عليك .سيد خونين كفن بر تو سلام عليك . بر تو سلام عليك |
24 |
نام و نام خانوادگي: «مسلم بن عوسجه بن سعد اسدي» -
تاريخ: 14 آذر 90
................بسم الله الضار.................. لا حول ولا قوه الا بالله العلي العظيم. اي نگارنده ي شماره هاي 16 17 18 22 با نام محسن.! شما فرموديد: چرا شما فکر مي کنيد هر کس با عزاداري مخالف باشد طرفدار يزيد است. در جواب به شما زنديق گرامي عرض ميکنيم که نه نه نه نه نه.!!!! ما هيچگاه فکر نميکنيم که شما طرفدار يزيد هستي.! اين کار اشتباه است که ما فکر کنيم شما طرفدار يزيد هستي.! نه خير. شما نه تنها طرفدار يزيد نيستي . بلکه ما يقين داريم که شما خود يزيد يا حتي پست تر و نجس تر از ايشان باشي.!!!!!! و حدس نميزنيم و فکر بيهوده نيز نميکنيم.! نه نه زنديق گرامي . ما هيچگاه گمان و فکر و حدس نميزينيم که شما اينچنين باشي. زيرا اين ( نسبت به کلام نجس شما) از بديهييات است که شما زنديق و حتي پست تر از يزيد( لعنت الله عليه) و اعوان و انصار ولد الزناءش هستيد.! شما فرموديد: من خوشحال خواهم گشت اگر سخن حقي از شما بشنوم من دنبال حقيقتم نه طرفدار اشخاص. آنها (امامان و پيامبران) هر چه کردند براي خود کردند بنده خدا تقوا الهي پيشه کن که هر کس بار خودش را بر دوش مي کشد. اي خاک بر آن دهان که چنين اکاذيب و بي مهري هايي را نسبت به ائمه ي معصومين( صلوات الله عليهم اجمعين) و انبياء ( عليهم أفضل الصلاة والسلام ) ميکند.! يعين با اين تفاسير شما ابي عبد الله(صلوات الله عليه) و ديگر ائمه و انبياء براي خودشان کار کردند و مردند و شهيد شدند؟ بله؟ با توجه به کلمات توهين آمير و کفر آميز شما بايد به خدمتتان عارض شوم که شما مستحق لعن هستيد. يعني دوري از رحمت الله سبحانه و تعالي.! لعنت الله جل جلاله و تمامي خوبان عالم بر شما و آن دستي که لقمه در دهان شما نهاد تا چنين موجودي تربيت شود و بر آن نطفه باد.! و نصر الله من نصر محمد و آل محمد.! |
25 |
نام و نام خانوادگي: محسن -
تاريخ: 17 آذر 90
الله اکبر الله اکبر الله اکبر توي اين سايت همه مدلش رو داشتيم : يزيد - معاويه- شمر- عمروعاص- معاويه حيدري- سيد ابوبکر حسيني .... حتي شخصيت هاي کارتوني مثل سوباسا و بامزي ولي خدا وکيلي محسن سني ديگه واقعا" نوبره آقاي محسن سني حالا که افتخار خنداندن شما نصيب بنده شده اجازه بديد يک جمله طنز ديگه هم براي جنابعالي بنويسم : ترمذي ميگويد: حضرت عمر رضي الله عنه لياقت پيامبري داشت چنانچه پيامبر {ص} ميفرمايند : اگر من خاتم الانبيا نبودم و بعد ازمن پيامبر ديگري مبعوث ميشد آن پيامبر قطعا" عمر بن خطاب بود. |
26 |
نام و نام خانوادگي: محسن -
تاريخ: 17 آذر 90
با سلام مجدد به دوستان گرامي و محترم سپاس خداي را به عدد قطرات باران و ريگ بيابان که زره زره ي جانم در دست او است. مي ستايم او را و بر خود مي بالم که من را بنده اي خود ساخت دوستان گرامي متاسفانه شما در در اشخاص گم شديد بعيد به نظر مي رسد کسي که چنين از روي نفرت به توهين و لعن افراد مي پردازد بويي از اسلام برده باشد امام غزالي که رحمت خدا بر او باد ميفرمايد: وقتي مطئن نيستي کسي را لعن نکن. چرا که روز قيامت از تو نمي پرسند چرا لعن نکردي؟ بلکه اگر لعن کردي ممکن است بپرسند چرا لعن کردي؟ پس زبان به ذکر خدا مشغول کن اينکه شما بعد از هزار سال بيايي و در ذهن خودت تصوراتي را بسازي و نسبت به بعضي افراد حب بسيار( در حد پرستش) و نسبت به بعضي لعن و نفرين کني کار عبثي است. آري برادر باز هم مي گويم بار هر کس را خود آن شخص بر دوش خواهد کشيد. و شما که اينقدر طرفدار امام حسيني ذره اي اخلاق ايشان را داشته باش و امام حسين را دستاويزي براي ارضاي شهوت خودت(شهوت خشم و نفرت براي توهين به افراد) قرار مده امام بزرگوار ما علي (ع) نسبت به فردي که بر صورت او آب دهن انداخته بود خشم گرفت و خشم خود را فرو برد تا جهاد او براي خدا باشد نه براي نفس نفس نفس نفس مواظبش باش مهم اين است که بر هواي نفس خود غلبه کني چرا که اگر فرماندار تو هوس تو باشد به تزکيه نفس نمي رسي و اگر به تزکيه نفس نرسي درک صحيحي از دين و الله پاک نمي يابي در ضمن اين دوستي هم که من باعث خنده ايشان شدم من به ايشان سلام مي کنم چرا که پاسخ جاهلان سلام است مطمنا از مکتبي که عربده کشي و آزار بدن را عبادت مي داند چيزي جز اين انتظار نخواهد رفت که چنين افرادي تربيت کند. جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1. آيا لعن از سنتهاي رسول خدا (ص) و ساير انبيا و نيز صحابه نيست ؟ اگر بگوييد نيست دروغ گفتهايد ،و اگر بگوييد هست ، روز قيامت به شما ميگويند چرا سنت رسول خدا (ص) را ترك كردهايد . 2. بسياري از صحابه همديگر را لعنت كرده اند ، آيا آنها جهنمي هستند ؟ http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=154 موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
27 |
نام و نام خانوادگي: محسن -
تاريخ: 18 آذر 90
با سلام مجدد بلي امام حسين و ديگر ائمه و انبياء براي خودشان کار کردند و مردند و شهيد شدند. آنها براي خودشان كار كردند نه براي ما. ولي نه اين مفهوم كه ما به آنها بي توجه باشيم بلكه بايد توجه كرد ولي اين توجه نبايد جنبه شخصي و شخصيت پُرستي بيابد بلكه اين توجه بايد متوجه كلام و رفتار آنها باشد مثل شما مثل افراد سطحي نگري است كه به نوك انگشت شخصي نگاه مي كردند كه ماه را نشان مي داد. براي اينكه متوجه شوي مثال مي زنم مثل پيامبر مثل شخصي است كه وارد يك شهر شده و خدا را معرفي كرده و مي گويد اي مردم خدا را پرستيد و مي رود (مي ميرد) حال مردم سطحي نگري چون شما بر پشت دست خود مي زنند و گريه زاري مي كنند اي واي اي واي اي واي اي واي چه پيامبر خوبي بود و و هميشه در زمان رحلت آن پيامبر مي گريند و به گمان خود ثواب مي برند دوست جاهل من بدان هدف پيامبر خدا بود نه خودش و تو همچنان بگري و عربده بكش و غافل از هدف پيامبر كه معرفي خدا بود و هي بگو چه پيامبر خوبي بود چه پيامبر خوبي بود آخر اي جاهل جان هدف او معرفي خدا بود اميدوارم فهم كرده باشي گرچه و بر ما وظيفه اي جز بيان نبود. جواب نظر: با سلام دوست گرامي پيغمبر (ص) خود در عزاي سيد الشهدا عليه السلام (حتي قبل از شهادت آن حضرت) گريستهاند ! حال ايا ميتوان گفت «چه پيامبر سطحي نگري كه خوبي هاي حسين را نديد ، شهادت و به فيض رسيدن او را نديد و فقط براي مردن او گريه كرد !!!» بهتر است به جاي اينكه مقام رسول خدا (ص) و بزرگان خود را پايين بياوريد ، كمي در حقيقت تامل كنيد . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
28 |
نام و نام خانوادگي: عليرضا ن -
تاريخ: 20 آذر 90
با سلام اما واقعيتي از قرآن: (و (به خاطر بياوريد) هنگامى را كه خداوند، از پيامبران، پيمان موكد گرفت ، كه هر گاه كتاب و دانش به شما دادم ، سپس پيامبرى به سوى شما آمد كه آنچه را با شماست تصديق مى كند، به او ايمان بياوريد و او را يارى كنيد! سپس (خداوند) به آنها گفت : آيا به اين موضوع ، اقرار داريد؟ و بر آن ، پيمان موكد بستيد؟ گفتند: (آرى ) اقرار داريم ! (خداوند به آنها) گفت : پس گواه باشيد! و من نيز با شما از گواهانم) .(آيه81سوره آل عمران). در اين آيه شريفه صحبت از ميثاق و عهدي است که از جميع انبيا گرفته شده تا نسبت به رسولاني که بعد مي آيند و تصديق کننده رسالت انها مي باشند، دو وظيفه را پاس دارند: به ايشان ايمان بياورند-- ايشان را ياري کنند. در اين ايه خداوند باصراحت به پيامبرش مي گويد که رسالت او از تمام پيامبران ، پيمان موکد گرفته شده است و پيامبر از تعداد انبيا مطلع بوده است، و چيزي که جاي سوال است چرا پيامبر فرمود که اگر من خاتم الانبيا نبودم و بعد ازمن پيامبر ديگري مبعوث ميشد آن پيامبر قطعا" عمر بن خطاب بود. درباره پيامبر خداوند ، مي فرمايد که: اهل کتاب، پيامبر را همانند فرزندان خود مي شناسند، با توجه به اين ايه چرا پيامبر مي فرمايد:اگر من خاتم الانبيا نبودم و بعد ازمن پيامبر ديگري مبعوث ميشد آن پيامبر قطعا" عمر بن خطاب بود. در حالي که عمر بن خطاب ، عمري را در بت پرستي و شرک گذرانده است، در حالي که هيچ يک از انبياي الهي به شرک و بت پرستي آلوده نبودند، به عنوان مثال خداوند در علت گزينش حضرت ابراهيم مي فرمايد: (وَ إِنَّ مِن شِيعَتِهِ لابْرَهِيمَ-- إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سلِيمٍ=و از پيروان او ( نوح ) ابراهيم بود--به خاطر بياور هنگامى را كه با قلب سليم به پيشگاه پروردگارش آمد. آيات83و84سوره صافات). در اين ايات خداوند براي ابراهيم(ع) دو ويژگي شمرده است:1) شيعه و پيرو نوح بودن در آن زمان 2) و هنگامي که با قلب آگاه و سليم به پيشگاه خداوند آمد. با توجه به مردم زمان حضرت ابراهيم که بت پرست بودند ، حضرت ابراهيم ، پيرو شريعت قبل از خود و داراي قلب سليم بوده است و همين ويژگي ها او را شايسته نبوت کرده است. با توجه به اين مطلب ، حالا اگر قرار بود که عمر پيامبر شود با توجه به چه ويژگي پيامبر خواهد شد؟ آيا با ويژگي بت پرستي؟ پناه بر خدا که چنين سخني را به پيامبر اسلام ربط مي دهتد. |
29 |
نام و نام خانوادگي: محسن -
تاريخ: 20 آذر 90
گروه باسخ به شبهات محترم بايد به شما عرض کنم که من نگفتم که هر کسي که کس ديگر را لعن کند جهنمي است که شما مي خواهيد استدلال کنيد که چون صحابه همديگر را لعن کردن جهنمي هستند. اتفاقا در مکتب شما است که بعضي افراد را حتما جهنمي مي دانند. عزير دلم نه من و نه شما و نه هيچ کس ديگر (غير از پيامبر و آن هم به کمک الله پاک) نمي تواند در مورد بهشتي بودن و يا جهنمي بودن افراد نظر دهد. بنده مي گويم لعن کردن کار عبثي است و احتمالا منجر به گناه هم بشود.(ولي مطمئنا منجر به ثواب نخواهد شد). در ضمن عزيز دلم اگر شما بخواهي بگويي که لعن کردن سنت پيامبر است متاسفانه سخت در اشتباهي چرا که اين عمل مخالف آيات صريح قران است و با عقل سليم نيز جور در نمي آيد(غير از لعن شيطان) و اما در پاسخ به جواب بعدي شما که گفتيد """پيغمبر (ص) خود در عزاي سيد الشهدا عليه السلام (حتي قبل از شهادت آن حضرت) گريستهاند ! حال ايا ميتوان گفت «چه پيامبر سطحي نگري كه خوبي هاي حسين را نديد ، شهادت و به فيض رسيدن او را نديد و فقط براي مردن او گريه كرد !!!»"" اين جواب شما غلط اندر غلط است واقعا متاسفم اولا پيامبر داراي علم غيب نيست که بداند در آينده نوه اش در چه شرايطي شهيد مي شود که بخواهد بگريد. دوما بالفرض بداند اينکه گريه کرده است يا نه معلوم نيست اگر منظورت احاديثي با سنديت ضعيف و احتمالا جعلي است بايد به خدمتت عرض کنم که وقتي قران به طور صريح درباره مصيبت فرموده وقتي مصيبتي به شما رسيد بگوييد ما از خداييم و به سوي خدا بر مي گرديم و صبر پيشه کنيد پس اين حديث ضعيف را بايد به ديوار زد. سوما شما خودتان داريد مي گوييد گريه کرد نمي گوييد عزاداري کرد و الم و کتل برداشت و داخل کوچه هاي مدينه خود را کتک زد (واقعا براي شما متاسفم) چهارما و از همه مهم تر امام حسين نوه آن حضرت بود شما هم اگر يکي از اقوامتان خداي ناکرده فوت کرد گريه کن نه اينکه براي فردي در هزار پانصد سال پيش گريه کني گروه محترم بهتر است با اين دلايل پوچ و توخالي مکتب پوچالين خود را توجيه نکنيد. به سوي خدا برگرديد و تقواي الهي پيشه کند و دست از اين اعمال عبث برداريد در ضمن اميدوارم اين پيام من را حتما نشان دهيد جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1. آيا شما نبوديد که نوشتيد «بعيد به نظر مي رسد کسي که چنين از روي نفرت به توهين و لعن افراد مي پردازد بويي از اسلام برده باشد» ! آيا کسي که بويي از اسلام نبرده است بهشتي است ؟ البته براي اينکه اشکالي به ما نداشته باشيم عبارت خود را تصحيح مي کنيم و مي گوييم : بسياري از صحابه همديگر را لعنت کرده اند و اين لعنت قطعا از روي مهر و محبت و عطوفت نبوده است ! بنا بر اين بعيد است که اين گروه از صحابه (طبق متن شما) بويي از اسلام برده باشند ! 2. فرموده ايد هيچ کس جز الله نمي تواند در مورد بهشتي بودن يا جهنمي بودن نظر دهد ؛ اين درست است ؛ و خداوند خود گروهي را جهنمي معرفي کرده است : ان المنافقين في الدرک الاسفل من النار !!! و علامت هاي منافقين نيز در روايات اهل سنت آمده است «اذا حدث کذب واذا اوئتمن خان» و حضرت علي عليه السلام اين علامت ها را طبق روايت صحيح مسلم در ابوبکر و عمر ميديده است «فرايتماني کاذبا آثما غادرا خائنا»! 3. فرموده ايد «بنده مي گويم لعن کردن کار عبثي است و احتمالا منجر به گناه هم بشود.(ولي مطمئنا منجر به ثواب نخواهد شد).» پس به نظر شما حضرت عيسي و داود که لعنت کرده اند کار عبث و بيهوده کرده اند ! و شايد منجر به گناه اين دو پيامبر شده است (لعن الذين کفروا من بني اسرائيل علي لسان داود عيسي بن مريم) يا رسول خدا که مباهله کرده است و لعنت کار عبثي کرده و شايد منجر به گناه شده باشد ! (ثم نبتهل فنجعل لعنة الله علي الکاذبين)!!! بهتر است قبل از اينکه بگوييد «اين عمل مخالف آيات صريح قرآن است و با عقل سليم نيز جور در نمي آيد» سري به قرآن کريم مي زديد و همچنين لينکي که براي شما فرستاديم ملاحظه مي نموديد ! تا سخن شما نتيجه اش شک در عقل سليم شما نشود ! 4. آيا شما نبوديد که گفتيد پيامبر مي تواند از جانب الله بداند که چه کسي بهشتي است يا جهنمي ؟ همان پيامبر از جانب الله مي تواند بداند که عاقبت کار فرزندش چه مي شود (و اين مي شود علم غيب با واسطه که اهل سنت نيز آن را قبول دارند و وهابيون منکر مي شوند) 5. سند روايات ذکر شده ، در مورد عزاداري رسول خدا (ص) براي امام حسين عليه السلام به تاييد علمايي همچون ذهبي و ابن حجر و ... رسيده است ! 6. آيا از دست دادن يوسف مصيبت يعقوب نبود ؟ پس لابد گريه کردن يعقوب پيامبر صبر پيشه کردن نبوده است و خداوند به اشتباه فرموده است «فصبر جميل» 7. شما همين گريه در عزاي سيد الشهدا را که پيامبر (ص) انجام داده اند قبول کنيد ؛ لازم نيست به علم و کتل اشکال بگيريد ! 8. هر آنچه رسول خدا (ص) را محزون کند بايد مسلمانان را محزون کند زيرا «النبي اولي بالمومنين من انفسهم» و اگر به خاطر حزن پيامبر محزون نمي شويد در ايمان خود شک کنيد ! موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
30 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 20 آذر 90
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ ( 6 ) حقيقت كسانى كه كفر ورزيدند چه بيمشان دهى چه بيمشان ندهى بر ايشان يكسان است [آنها] نخواهند گرويد خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِيمٌ ( 7 ) خداوند بر دلهاى آنان و بر شنوايى ايشان مهر نهاده و بر ديدگانشان پردهاى است و آنان را عذابى دردناك است وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ ( 8 ) و برخى از مردم مىگويند ما به خدا و روز بازپسين ايمان آوردهايم ولى گروندگان [راستين] نيستند يُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا يَشْعُرُونَ ( 9 ) با خدا و مؤمنان نيرنگ مىبازند ولى جز بر خويشتن نيرنگ نمىزنند و نمىفهمند فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضًا وَلَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ ( 10 ) در دلهايشان مرضى است و خدا بر مرضشان افزود و به [سزاى] آنچه به دروغ مى گفتند عذابى دردناك [در پيش] خواهند داشت با سلام جناب مهصن ( 29 ) خدا را شكر كه يك سني پيدا شد كه علماي اهل سنت قبول ندارد . شما با اين حرفتان بر اين صحابه و علماي اهل سنت اشكال كرديد : چرا كه گفتيد ( يك بار مقاله خودت را بخوان ) ناقلين احاديث از امام ما و خليفه شما و امهات المومنين و صحابه رسول اكرم : 1 ) امير المومنين عليه السلام . 2 ) ام سلمه ( ( ام المومنين ) 3 ) عبد الله بن عباس 3 ) ام سلمه 4 )ام الفضل بنت الحارث 5 ) انس بن الحارث 6 زينب بنت جحش ( ام المومنين ) 7 ) عايشه بنت عتيق ابي قحافه ( ام المومنين ) 8 ) أبى أمامة علماي شما : 1 ) شمس الدين ذهبي نويسنده كتاب تاريخ الإسلام 2 ) احمد ابن حنبل : كتاب مسند احمد 3 ) حاکم نيشابوري : کتاب المستدرک علي الصحيحين 4 ) ابن عساكر : كتاب تاريخ مدينة دمشق ،و ترجمة الإمام الحسين (ع) 5 ) ابن كثير : كتاب البداية والنهاية ، 6 ) طبراني : كتاب معجم کبير 7 ) هيثمي : كتاب مجمع الزوائد 8 ) متقي هندي : كتاب کنز العمال 9 ) مزّي كتاب : تهذيب الکمال 10 ابن حجر عسقلاني : كتاب تهذيب التهذيب باز هم بيا بگو قبول نيست . حتماُ در قلبت مرضي هست كه نمي داني و درمان هم ندارد . لبيك يا علي |
31 |
نام و نام خانوادگي: بخت النصر -
تاريخ: 20 آذر 90
جناب محسن مولوي عبدالحميد و ديگر مولويهاي شما دقيقا از اسرائيل چقدر پول ميگيرند که چنين احاديث صحيحي را از شما مخفي ميکنند؟ |
32 |
نام و نام خانوادگي: بخت النصر -
تاريخ: 20 آذر 90
استاد گرامي آقاي مجيد م علي اين جماعت تا آنجا که حماقت مردم جاهل کشش داشته باشد به جعل فضيلت براي اصنام خود ميپردازند. وقتي که ديگر دستگاه جعل حديث آنها کارايي نداشته باشد به انکار وجود «فضائل» مشغول ميشوند!!! مثل آنها مثل کوتولهاي است که چون نتواند خود را بلند قامت نشان دهد روي به انکار «بلند قامتي» ميآورد!! مثلا چون نتوانستند فضيلت و شرافت «عصمت» را براي ابوبکر و عمر بتراشند به کل منکر وجود «عصمت» ميشوند!! **** حال چون بعد از سالها احدي در هلاکت عثمان و ابوبکر و عمر و عائشه اشک نميريزد و ابراز ناراحتي نميکنند اينها اشک ريختن و عزاداري براي سبط پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) را به کل «عبث» مينامند!!! اصلا به کل منکر عزاداري ميشوند!!! **** البته پايهگذار اين حماقت کسي نبود جز عمر بن خطاب. بعد از آنکه عمر بن خطاب به خاطر برگذاري مراسم عزاداري براي کفار کشته شده بدر، توبيخ شد ديگر با خود عهد بست که با مراسم عزاداري مبارزه کند. چون به او اجازه گريستن براي کفار بدر را ندادند او و پيروانش با هر گريستني براي شهدا مبارزه ميکنند. اين است عقل و شعور و دين عمر بن خطاب و پيروان او!! |
33 |
نام و نام خانوادگي: محسن -
تاريخ: 20 آذر 90
در ابتدا از اينکه پاسخ بنده را نشان داديد بسيار قدردانم و اميدوارم خداوند به شما جزاي خير دهد. اميدوارم اين پاسخ را نيز نشان دهيد. گروه پاسخ به شبهات محترم 1- بايد به جنابعالي بگويم احتمالا شما از خداوند داناتر با حال صحابه هستي که در آيه آخر سوره فتح صحابه را افرادي خوانده که بين آنها الفت برقرار است(رحما بينهم). 2-اينکه شما بگويي طبق روايت مسلم علي (ع) گفته ابوبکر و عمر جهنمي هستند نه براي من ارزش دارد و نه براي شما. فقط اين جمله نشان مي دهد که شما از خدا دور افتاديد و در اشخاص گم شديد. دوست عزيز وقت خودت را صرف اين موارد نکن عمر بيشتر از انها ارزش دارد 3-عزيز دلم با آياتي که شما در باب لعنت آورديد سخن بنده را ثابت کرديد چرا که عيسي و دادود کافران را لعنت کردند و پيامبر بزرگوار نيز کاذبان را (همانطور که بنده گفتم). آنها شخص خاصي را مد نظر قرار نمي دانند. دوست عزير شما هم لعنت کن اما کلي: مثلا شيطان يا کاذبان يا کافران ولي حق نداري شخص خاصي را لعنت کني مگر اينگه خود را جاي خدا بگذاري و در ذهن بچه گانه خودت فکر کني با لعن افراد ثواب مي بري. دست از افکار کودکانه برداريد يک مومن بايد بزرگمنش باشد. 4-علم غيب با واسطه ديگر چه صيغه اي است. علم غيب از آن خداوند است. ولي اخبار غيب به خواست خداوند با پيامبر مي رسد(قابل توجه شما که معني علم و اخبار را نمي داني و نمي تواني اين دو را از هم تشخيص دهي) 5- در مورد عزاداري قبلا گفتم به موارد بالا رجوع کنيد( لطفا اسناد ضعيف را دست مايه خود قرار ندهيد) 6-دوست عزيز اينکه کسي گريه کند به اين معني نيست که صبر پيشه نکرده که شما مي گويي چون يعقوب گريه کرده صبر پيشه نکرده. ايشان هم صبر کردند و اتفاقا صبري بسيار و در عين حال گريه هم مي کردند. عزيز دلم صبر را فقط در گريه خلاصه نکن. 7-و 8- اين که لازم است يا لازم نيست اشکال بگيريم يا نه به خود من مربوط است زيرا خدا من را آزاد آفريده و شما نمي خواهد من را در بند کني. در ضمن اينکه شما مي گويد پيامبر براي امام حسين قبل از شهادتش و حتي در دوران کودکي گريه مي کرده بيشتر شبيه يک جک است. اينقدر با احاديث ضعيف خود را گيج نکنيد به قران برگرديد و در اشخاص گم نشويد. در ضمن مثل اينکه شما پاسخ قبلي من را متوجه نشديد چرا که گفتم گريه پيامبر هم براي شما جواز عزاداري نيست شما هم در فوت اقوامت گريه کن. اين دوست عزيزمان به نام''مجيد م علي'' که چند تا آيه و چند تا اسم رديف کرده من اصلا منظور ايشان را نفهميدم و اما دوست عزيز، من نه سني مي شناسم و نه شيعه. من نمي دانم از کدام سني و شيعه صحبت مي کني. من فقط اسلام و مسلمان مي شناسم چرا که پيامبر نه شيعه معرفي کرد و نه سني. روز قيامت از شما نمي پرسند شيعه هستي يا سني پس برو بهشت يا برو جهنم. بلکه اعمالتان را حسابرسي مي کنند. پس لطفا اينقدر اين عناوين را بر زبان نياوريد. و در نهايت بايد به اين گروه پاسخ به شبهات بگويم بهتر است دست از ترويج اين افکار توخالي که دور از آيان قران و عقل سليم است برداريد و به اسلام واقعي که همانا عمل به قران است برگرديد آمين. مطمئن باشيد توبه شما پذيرفته خواهد شد. اگر چنين کنيد خداوند نيز درهاي رحمتش را باز خواهد کرد و به شما فهم عميقي از دين خواهد داد. جواب نظر: با سلام سوره جن ايات26 و 27 |
34 |
نام و نام خانوادگي: محسن -
تاريخ: 20 آذر 90
باز هم از اينکه نوشته هاي من را نشان داديم سپاسگذارم. در ضمن اگر بعد از اين خواستيد سخن بگوييد لطفا فقط از قران استفاده کنيد(البته آن هم با نشاني). گر چه اين سايت مجال اين را نخواهد داشت ولي من با اينکه دانشجويي ساده هستم اعلام مي کنم (البته اگر وقت کنم) که حاضرم با استفاده از قران پوچ بودن تمام خرافاتي چون عزاداري، زيارت قبور، امامت را ثابت کنم حتي اگر شما تمام مراجع و شيوخ خود را نيز جمع کنيد. دلايل شما در اثبات ادعاهايتان اينقدر کودکانه و خند دار است که به راحتي دستتان را رو خواهد کرد. در ضمن از دوستان محترم مي خواهم از توهين به يکديگر و آوردن نام اشخاص (علي، حسن، حسين ابوبکر و عمر و ....) دست بردارند و به يکديگر برچسب شيعه و سني وهابي .و ... نزنند. با اين کار اگر چه نفس شما رضايت پيدا مي کند اما اولا براي شما گناه نوشته خواهد شد و دوما حس حقيقت جويي شما کور خواهد شد. با تشکر جواب نظر: با سلام دوست گرامي ميدانيم كه چون توان پاسخگويي به روايات را نداريد ، اين ادعا را مطرح كرديد كه فقط از قرآن (البته بهتر است به جاي اهل سنت ، نام خود را اهل كتاب بگذاريد ؛ چون ترس بسيار از سنت خود داريد)؛ اما مي دانيم كه حتي توان پاسخگويي با قرآن را نيز نداريد ! موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
35 |
نام و نام خانوادگي: محسن -
تاريخ: 21 آذر 90
سلام لطفا نوشته هاي بنده را قابل مشاهده نماييد. مردانگي نيست اگر چنين نکنيد با تشکر |
36 |
نام و نام خانوادگي: بخت النصر -
تاريخ: 21 آذر 90
جناب محسن مگر اين علاقه شما به سگبازي و شرب ويسکي چقدر است که حاضريد به خاطر آنها ولايت يزيد زنيم را به ولايت حضرت امام حسين (عليه السلام) ترجيح دهيد؟ چرا شما يک سگباز به نام يزيد زنيم را خليفه رسول الله (صلي الله عليه و آله) ميدانيد؟ |
37 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 21 آذر 90
با سلام جناب مهصن : حتماً گروه پاسخ به شبهات اين كار را ميكنند وليكن شما : 1 ) نوشته هايتان را در قسمت نظرات وارد كنيد ؟ 2 ) اسمي كه پدرتان برايتان گدارده درج كنيد عيبي ندارد بخدا قسم اگر اسمت يزيد ملعون و فاسق هم باشه فرقي نمي كندمطلبت را درج ميكنند. 3 ) هر ايميلي كه دلت خواست وارد كن حتي اگر سرورت يهودي يا سعودي باشه فرقي نميكنه . 4 ) احتياج نداريد براي پاچه خواري تشكرهاي ظاهري و دروغين بكنيد بخدا در اين سايت نظرات احمقانه نر از تو را هم درج ميكنند ( ميگي نه به نظرات اون 1 حصان الوي مراجعه كن كه اراجيفي كه خود وهابيت ساخته اند را تحويل ما ميدهد اگر ازش بپرسيم مدرك مثل خر توي گل گير ميكنه ). 5 ) از مردانگي سخن بميان نياور ياد او ا و 2 و 3 تون مي افتم كه از معركه احد گريختند . البته بايد براي تو اون فاسق منافق عمر ابن عاص را مثل بزنم كه در حين فرار براي نجات خودش از اونجاش كمك ميگيرد . 6 ) ميدانم كه صبر در قاموست و اهل فرقه ات نيست ولي صبر كن لبيك يا علي |
38 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 21 آذر 90
با سلام جناب مهصن فرموديد از قران كريم : در سوره مريم ايه ( 5 و 6 و 7 ) اين چنيين نيامده : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِن وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا ( 5 ) و من پس از خويشتن از بستگانم بيمناكم و زنم نازاست پس از جانب خود ولى [و جانشينى] به من ببخش يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا ( 6 ) كه از من ارث برد و از خاندان يعقوب [نيز] ارث برد و او را اى پروردگار من پسنديده گردان يَا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَى لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِيًّا ( 7 ) اى زكريا ما تو را به پسرى كه نامش يحيى است مژده مىدهيم كه قبلا همنامى براى او قرار ندادهايم . ====================================================================== سوال 1 ) : چرا حضرت ذكريا از بستگان احتمالاً هم نصبي و هم سببي بيمناك است ايا انبيا بايد از بستگان خود در بيم باشند ؟؟؟؟. سوال 2 ) چرا حضرت زكريا از الله سبحان تعالي طلب بچه اي ميكند كه از او ارث ببرد مگر نه اينكه انبيا ارث بر جا نمي گذارند . سوال 3 ) چرا الله سبحان تعالي كه ( نعوذ بالله ) كلام اون اولي شما را بر حضرت محمد صلي الله عليه و اله ترجيح داد به حضرت يحيي عليه السلام نگفت كه انبيا ارث برجا نمي گذارند و بجاي اين حرف حتي اسم يحيي را بر اين نوزاد متولد نشده گذارد . سعي كن از قران كريم جواب منو بدي و نه .......... لبيك يا علي |
39 |
نام و نام خانوادگي: محسن -
تاريخ: 21 آذر 90
با سلام گروه پاسخ به شبهات 1- در آيه همانطور که مي دانيد والذين معه آمده و مطمئنا منظور همراهي هم ظاهري و هم باطني با پيامبر بوده. منظور بنده اين است که ياران پيامبر در حالت کلي با يکديگر مهربان بودند. بنابراين اينکه در فلان کتاب چه کتب حديثي و چه کتب تاريخي بگويد فلان فرد به فلان فرد توهين کرد و يا فحش داد. اولا زياد قابل اعتماد نيست چرا که خودتان مي دانيد که بسياري از روايات در کتب تاريخي و حديثي سنديتي ضعيف دارند و اولويت در اينجا با قرآن است. ثانيا دانستن اين توهين و يا عدم توهين تاثيري به حال ما ندارد. مهم اين است که ما در حالت کلي تاکيد مي کنم در حالت کلي به ياران پيامبر احترم بگزاريم و حالا اگر بين آنها اختلافي بوده بهتر است خودشان در روز قيامت پاسخ گو باشند. بسيار دور از عقل است که من که بعد از هزار و پانصد در دنيا آمدم بيايم بخواهم و در ذهن خودم دادگاهي درست کنم و سپس مثل کودکان که کتاب داستان مي خوانند يا اين فيلمهاي سينمايي گروهي را خوب و گروهي را بد بدانم و به بعضي محبت بيش از حد و اندازه و به بعضي توهين بيش از اندازه داشته باشم. بنده نمي خواهم در اينجا وارد جزئيات تاريخي شوم. به نظر من عقل سيلم همان کاري را خواهد کرد که من گفتم. 2- اولا سنت را از پيامبر مي گيرند نه از علي و نه از عمر. دوما اگر منظورتان افعال ريز ديني است که در قرآن نيامده و بايد بر طبق اين افعال عمل کرد بايد خدمت جنابعالي و تمام دست اندکارانتان بگويم که مسلمانان خوشبختانه در مسائل ريزي چون نماز و روزه و .. اختلاف چنداني ندارند که به خاطر اين مجبور باشند دنبال رو عمر يا علي و ... باشند. منظور بنده اين است که سنت عملي پيامبر براي همه مسلمانان يکي است غير از بعضي مسائل چون خمس و صيغه و .... که در اين حالت فرد خودش بايد نه دنبال علي باشد و نه عمر بلکه بايد از قران استفاده کند. من واقعا برايتان متاسفم که به خاطر بعضي مسائل کوچک اصول اسلام را زير پا مي گذاريد و مانند کودکان گروهي را در ذهنتان خوب و گروهي را بد انتخاب مي کنيد. و با اين وسيله در توده مسلمانان اختلاف مي اندازيد. 3- آخه عزيزم اينها که مي گويي آيات قرآن است کلام خداوند است شما خودت را جاي خدا مي گذاري واقعا که خداوند به نهان انسانها آگاه است و مي تواند لعنت بفرستد ولي شما چه؟ نکند شما هم از نهان انسانهايي که 1500 سال پيش زيست مي کردند آگاهي؟ من از شما بسيار تعجب مي کنم شما يا مي فهميد و خود را به نفهمي مي زند يا و ..... نمي دانم بسيار متاجبم 4-متن اين آيات مي گويد که علم غيب با اراده خداوند به پيامبر انش نيز مي رسد. اينجا کلام شما صحيح است. 5- اولا اين روايات سنديت چنداني ندارد وقت اين را ندارم که رواياتي براي شما بگويم که در کتب حديث است و خنده دار است مسلمان عاقل دين خود را در اين گونه موراد از قران مي گيرد. من قبلا به شما گفتم که فقط از قرآن دليل بياوريد که عزاداري کار ثوابي است. گريه پيامبر را ملاک قرار ندهيد آن هم در يک روايت ضعيف وقتي که قران راه را نشان داده. 6-متاسفانه چون شما مفاهيم را درک نمي کنيد و يا نمي خواهيد درک کنيد تصور مي کنيد بين گفته ها تناقض است. بنده آيه ي "" رفتار به هنگام رسيدن معصيت"" را دليلي بر گريه نکردن پيامبر قرار ندادم. بلکه ممکن است پيامبر گريه کرده باشد. بنده گفتم اين آيه ناقض عربده کشي و خود زني شما در هنگام مصيبت است که در جلسات عزاداري يتان داريد. لطفا سعي کنيد کمي با ديد باز متنها را بخوانيد. در ضمن اگر بين پاسخهاي بنده تناقضي است بگويد تا ما هم بدانيم و ادعاي بيجا نکنيم. 7-8- دوست عزيز من تا وقتي جوابم را از قران مي گيرم نه به کتاب شما احتياج دارم و نه به کتاب اهل سنت. ولي اگر بنا به جک باشد تا جايي که بنده اطلاع دارم کتب معتبر شما در مقابل کتب معتبر اهل سنت مثل تفاوت آهن قراضه با طلا است. باز هم براي شما طلب هدايت مي کنم. درست است که براي هدايت اراده لازم است اما گروه محترم تعصبات بي جا اراده ها را نيز منحرف خواهد کرد. سعي کن تعصب را کنار بگذاري. چرا که شما متاسفانه با عينک تعصب خودتان قران را تفسير مي کند. اهل کتاب چه جالب واقعا جالب است چقدر شما دنبال بر چسب زدن هستيد و بنده نظرم را در مورد برچسب زدن گفتم. اهل کتاب اهل سنت و اهل تشيع بماند براي شما همانطور که قبلا گفتم من خودم را مسلمان مي نامم اين نامها باشد براي شما. در ضمن اينکه من توان پاسخگويي داشتم يا نه اولا بهتر قضاوت را با خواننده عاقل اين سايت واگذار کنيد. دوما مگر ما داشتيم زور آزمايي مي کرديم؟ ما دنبال هدايت خود و ديگران هستيم برادر جان نه دنبال توان پاسگويي.. تمام توانها از آن الله پاک است. ثالثا اگر من در پاسخگويي ضعيف هستم پس به نفع شما خواهد شد پس باز هم مي توانييم ادامه دهيم مگر اينکه شما بترسي و فرار کني باز هم اعلام مي کنم. حاضرم با استفاده از قران پوچ بودن تمام خرافاتي چون عزاداري، زيارت قبور، امامت را ثابت کنم حتي اگر شما تمام مراجع و شيوخ خود را نيز جمع کنيد. دلايل شما در اثبات ادعاهايتان اينقدر کودکانه و خنده دار است که به راحتي دستتان را رو خواهد کرد. جواب نظر: با سلام |
40 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 21 آذر 90
با سلام جناب مهصن فقط يك جواب كوتاه اونهم به يك قسمت از اراجيف ميدهم : گفتي : ... اولا سنت را از پيامبر مي گيرند نه از علي و نه از عمر. .. مسلماً سنت را از حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم ميگيريم اما..... اخه نفهم ما ميگوييم كه سنت حضرت علي عليه السلام كلاً از حضرت محمد صلي الله عليه و اله است . ايا شما در مورد عمر حطاب چي ميگوييد او سنت را از كعب الاحبار نيز فراگرفت اينه فرق بين ما و شما . پيغمبر اكرم در مورد نسبت خودش به حضرت علي عليه السلام فرمودند : أنا مَدِينَةُ الْعِلْمِ، وَعَلِيٌّ بَابُهَا، فَمَنْ أَرَادَ الْعِلْمَ فَلْيَأْتِ بَابَ الْمَدِينَةِ". شما در مورد عمر چي داريد كه نقل كنيد حتي از كعب الاحبار يهودي بگوييد لبيك يا علي |
41 |
نام و نام خانوادگي: محسن -
تاريخ: 21 آذر 90
گروه پاسخ به شبهات اولا به شما بگويم اگر به من هم پول داده مي شد که بيايم و پشت اينترنت بشينم عقايد گروهي را تبليغ کنم مطمئن باش اينقدر وقت مي گذاشتم که تمام عقايد شما را تک تک چون کاغذ مچاله اي در زباله دان بياندازم. من از خودم وقت مي گذارم و اميدوارم خداوند قبول کند و مثل شما حقوق بگير اين دولت نامرد نيستم. و اما بعد 1- الف) خود شما از اين جمله چيزي مي فهميد "سخن از فلان كتاب نيست ؛ سخن از صحيح بخاري و صحيح مسلم است ! اگر اهل سنت هستيد ، اجماع اهل سنت بر صحيح بودن تمام روايات اين دو كتاب است ؛ جداي از اينكه در خود قرآن لعن شخص به صورت مشخص در ميان مسلمانان نيز آمده است ! "" خوب که چي نتيجه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ب. فرمودهايد «آيا از قران مدركي داريد براي اينكه بايد به هركسي (طبق اصطلاح اهل سنت) صحابي بود ، احترام بگذاريم ؟ با اينكه گروهي از انها به نص صريح قرآن ايمان نداشتند و تنها اسلام ظاهري بود ،گروهي همسر پيامبر را متهم به فحشا كردند و...» بنده نگفتم به هر کسي صحابي بود احترام بگذار گفتم در حالت کلي به آنها بايد احترام بگذاريم. منظور بنده اين است که بايد به ياران پيغمبر احترم گذاشت حال ممکن است در بين آنها کسب نيز به ظاهر اسلام آورده باشد که ما نمي دانيم ولي اين دليل نمي شود که شما بيايي و باز هم مي گويم خودت را جاي خدا بگذاري و قضاوت کني. و آياتي که در مورد مقام والاي ياران پيامبر است به شره زير است A خداوند مي فرمايد:« إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ هَاجَرُواْ وَ جَهَدُواْ بِأَمْوَلِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ ءَاوَواْ وَّ نَصَرُواْ أُوْلَئکَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ لَمْ يهَُاجِرُواْ مَا لَکمُ مِّن وَلَيَتهِِم مِّن شىَ ْءٍ حَتىَ يهَُاجِرُواْ وَ إِنِ اسْتَنصَرُوکُمْ فىِ الدِّينِ فَعَلَيْکُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلىَ قَوْمِ بَيْنَکُمْ وَ بَيْنهَُم مِّيثَقٌ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ، وَ الَّذِينَ کَفَرُواْ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَکُن فِتْنَةٌ فىِ الْأَرْضِ وَ فَسَادٌ کَبِيرٌ، وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ هَاجَرُواْ وَ جَهَدُواْ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ ءَاوَواْ وَّ نَصَرُواْ أُوْلَئکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لهَُّم مَّغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِيمٌ، وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ مِن بَعْدُ وَ هَاجَرُواْ وَ جَهَدُواْ مَعَکُمْ فَأُوْلَئکَ مِنکمُ ْ وَ أُوْلُواْ الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلىَ بِبَعْضٍ فىِ کِتَبِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِکلُ ِّ شىَ ْءٍ عَلِيمُ» (سوره انفال آيات 72 تا 75) ترجمه: «'کسانى که ايمان آوردند و هجرت نمودند و با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد کردند، و آنها که پناه دادند و يارى نمودند، آنها ياران يکديگرند و آنها که ايمان آوردند و مهاجرت نکردند، هيچ گونه ولايت (دوستى و تعهّدى ) در برابر آنها نداريد تا هجرت کنند! و (تنها) اگر در (حفظ) دين (خود) از شما يارى طلبند، بر شماست که آنها را يارى کنيد، جز بر ضدّ گروهى که ميان شما و آنها، پيمان (ترک مخاصمه) است و خداوند به آنچه عمل مى کنيد، بيناست. کسانى که کافر شدند، اولياء (و ياوران و مدافعان) يکديگرند اگر (اين دستور را) انجام ندهيد، فتنه و فساد عظيمى در زمين روى مى دهد. و آنها که ايمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد کردند، و آنها که پناه دادند و يارى نمودند، آنان مؤمنان حقيقى اند براى آنها، آمرزش (و رحمت خدا) و روزى شايسته اى است. و کسانى که بعداً ايمان آوردند و هجرت کردند و با شما جهاد نمودند، از شما هستند و خويشاوندان نسبت به يکديگر، در احکامى که خدا مقرّر داشته، (از ديگران) سزاوارترند خداوند به همه چيز داناست». B لِلْفُقَرَاء الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَاناً وَيَنصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ?. (الحشر: 8). «همچنين غنايم از آنِ فقراي مهاجريني است که از خانه و کاشانه و اموال خود بيرون رانده شدهاند، آن کساني که فضل خدا و خشنودي او را ميخواهند، و خدا و پيغمبرش را ياري ميدهند، اينان راستانند». C مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سيماهُمْ في وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيماً. الفتح / 29. محمّد (ص) فرستاده خداست و افرادى كه با او هستند در برابر كفّار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند پيوسته آنها را در حال ركوع و سجود مىبينى در حالى كه همواره فضل خدا و رضاى او را مىطلبند نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است اين وصف آنان در تورات و وصف آنان در انجيل است، همانند زراعتى كه جوانههاى خود را خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته تا محكم شده و بر پاى خود ايستاده است و بقدرى نموّ و رشد كرده كه زارعان را به شگفتى وامىدارد اين براى آن است كه كافران را به خشم آورد (ولى) كسانى از آنها را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظيمى داده است. و شما بايد مثل اين آيه رفتا کني D وَالَّذِينَ جَاؤُوا مِن بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلاَ تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلّاً لِّلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ?. (الحشر: 10). کساني که پس از مهاجرين و انصار به دنيا ميآيند، ميگويند: پروردگارا! ما را و برادران ما را که در ايمان آوردن بر ما پيشي گرفتهاند بيامرز، وکينهاي نسبت به مؤمنان در دلهايمان جاي مده، پروردگارا! تو داراي رأفت و رحمت فراواني هستي... ». ج. فرمودهايد «شما نميتوانيد ، نه اينكه نخواهيد ! چون وارد شدن به جزئيات تاريخي ، مسلم است به اعتراف به حقانيت نظر شيعه (همانطور كه در شماره 4 به سرعت مجبور به اعتراف شديد)» خوب نتيجه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ واقعا که؟؟؟؟ منظور بنده اين است تا وقتي قرآن در باب مساله اي اظهار نظر کرده است حماقت است سراغ ديگري رفتن 2- فرموديد<<آيا شما خود پيامبر (ص) را ديدهايد كه سنت هاي ايشان را انجام دهيد ؟ يا سنتهاي رسول خدا(ص) از طريق ديگران (يا اهل بيت يا صحابه) براي شما نقل شده است ؟! اگر بگوييد خود ديده ايد دروغ گفته ايد ؛ اگر بگوييد علم غيب داريد ، دروغ گفته ايد ؛ و اگر بگوييد از طريق ديگران به شما رسيدهاست ، اين ديگران كيست ؟ ابوبكر ؟ عمر ؟ ابوهريره ؟ عائشه ؟ معاويه ؟ يا اهل بيت ؟>> اينقدر اگر اگر نکنيد. مطلب بالا را کامل نخواندي. قبلا هم گفتم سنت عملي را از هر کدام از اين افراد بگيريد(نماز، روزه و ....) يکي است مهم اعتقادات است که از قران مي گيريم. من خود از شما بهتر مي دانم که گفته پيامبر از طريق احاديث منتقل مي شود. 3-من نمي دانم يک مطلب را چند بار بگويم گفتم شما خودت را جاي خدا نگذار. به من بگو کدام آيه قران گفته شما مي تواني لعنت بفرستي عزيزم لعنت عيسي و دادود کلي است شما هم مي تواني اينطوري لعنت کني. متاسفانه شما جمله را مي خواني و استدلال مي کني و مفهوم را نمي گيري راحتت کنم شما نمي تواني نسبت به کسي که مطمئن نيستي که آيا واقعا جهنمي است يا نه لعنت بفرستي مگر اينکه مطمئن باشي. 4- من به حقانيت قران اعتراف کردم نه شما. يعني چي اميد است مگر مسابقه فوتبال است. خداوند همه ما هدايت کند. 5- شما فرموديد<<شما بگوييد تنها از قرآن ! آيا چون شما گفتهايد ما بايد روش درست بحث را خراب كنيم ؟ شايد شما بگوييد فقط از كتاب سلمان رشدي استدلال كنيد ! آيا هر شرطي شما براي مناظره بگذاريد بايد قبول شود ؟ >> منظورتان از روش بحث درست چيست. وقتي من حديث جعلي شما را قبول ندارم و شما هم حديث من را قبول نداريد. چه بايد کرد؟؟؟ و علاوه بر آن اين مساله يعني عزاداري که قسمت مهمي از مذهب شما است و يک مساله عقيدتي است حتما بايد براي آن آيه در قران باشد و اگر غير اين باشد خرافه اي بيش نيست . قران مسائل جزئي تر را توضيح داده چرا در مورد عربده کشي و خودزني شما که خيلي هم مهم است نگفته؟؟؟؟؟؟؟؟ 6- من مسلمانم برچسب نزنيد شما يک آيه از قران در مورد عزاداري که دو ماهتان را بودجه ها خرج مي کنيد و وقتها تلف مي کنيد و روزها تعطيل مي کنيد بياوريد چطور ممکن است در مورد يک مساله به اين مهمي در قران که قسمت مهمي از دين شما را تشکيل مي دهد نيامده باشد. اصلا بگو ببينم اي منتظران امام زمان شما يک آيه در قران بياوريد که به وجود فرد غائبي که ما بايد منتظرش باشيم اشاره کرده باشد. اصلا بگو ببينم شما يک آيه از قران براي اين قبر پرستي هايتان که نصف دينتان را تشکيل داده بياورد اصلا بگو ببينم شما يک آيه از قران در مورد اين اصل امامتتان بياوريد اين ديگر اصل است اين چطور اصلي است که در قران به آن اشاره نشده ؟ اصلا بگو ببينم اگر اين مورادي را که گفتم برداريد از دين پوچاليتان چيزي باقي مي ماند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 7- شما فرموديد<<اما چند روز عزاداري كه به كوري هم منجر نميشود ، با صبر در مصيبت تنافي دارد >>. مشکلي نيست شما هم مثل يعقوب اگر فرزندت گم شد انقد گريه کن تا کور شوي ولي حق نداري بدعتي وارد دين کني گريه کردن يعقوب به خودش ربط دارد و بدعت تو چي؟ عربده کشي تو چي؟ خود زني توچي؟ به هزاران انساني که بعد از تو مي آيند ربط دارد. تو اصلا خود را نزن ولي به خاطر همين بدعت بايد جواب پس دهي. 7-8- چه جالب فتواي جديد ""اگر شيعه يا سني نباشي پس حتما قران را قبول نداري "" بگم سر در ساختمانها بنويسند. بنده نگفتم ادعاي شيعه ؟ چون من شيعه نمي شناسم؟ اين ادعاي شيعه نبود ادعاي مسلمانان است. خداييش اين اصل امامت، که وارد دين کرديد يک کلمه هم در قران در مورد آمده بابا شما ديگه کي هستيد؟؟؟ خيلي باحاليد؟؟؟ باز هم اعلام مي کنم. حاضرم با استفاده از قران پوچ بودن تمام خرافاتي چون عزاداري، زيارت قبور، امامت را ثابت کنم حتي اگر شما تمام مراجع و شيوخ خود را نيز جمع کنيد. دلايل شما در اثبات ادعاهايتان اينقدر کودکانه و خنده دار است که به راحتي دستتان را رو خواهد کرد. جواب نظر: با سلام |
42 |
نام و نام خانوادگي: س-و -
تاريخ: 01 آذر 91
باسمه تعالي در برنامه حبل المتين 30/ 08/91 برادر اهل سنت از پيرانشهر گفت پيامبر (ص) سر قبر مادر ش به صورت دسته جمعي گريه وعزاداري نکرد .در جواب عزيز در اصل انجام عمل مشکلي که نداريد ؟؟ پيامبر به مستمندان به صورت انفرادي کمک مي کرد حالا اگر ما بياييم به صورت منطم ودسته جمعي ماهي يک بار مثلا در روستا ها و کوجه ها و خيابان دم در خانه مستمندان رفته به آنها کمک کنيم اشکال دارد؟ يا مرتکب گناه شديم ؟ |
43 |
نام و نام خانوادگي: رضا -
تاريخ: 02 آذر 91
چه دليلي براي عزاداري امام حسين ع وجود دارد؟ چرا براي کسي که 1400 سال پيش کشته شده عزاداري کرد؟ افراد زيادي در طول تاريخ با وضع مشابه امام حسين کشته شده اند. خلاصه اينکه فلسفه عزاداري امام حسن چيست؟ آخه اين هم شد جواب: خودتون را بذاريد جاي مخاطب، به نظر شما با اين حرف ها بايد قانع بشه؟ جواب نظر: با سلام دوست گرامي تا يزيديان و دوستداران آنها وجود دارند حسين ع هم زنده است و مبارزه باقيست بايد ميدان حضور ما مشخص باشد. اگر براي حسين ع هم عزاداري نمي شد براحتي همچون واقعه عظيم غدير به فراموشي سپرده شده و بلكه انكار مي شد. اگر اين واقعه زنده نگه داشته نشود و ظالمان و منافقان براي مردم شناسايي و معرفي نشوند چگونه بتوان انحراف عظيم صدر اسلام را ثابت كرد؟ اين واقعه عظيم است كه با ماندگاري خود به همه اعلام مي كند: كه اي مسلمان! در صدر اسلام و پس از رسول الله ص و در طول 50 سال آنقدر مردم عوض شدند كه فرزند او را كه بارها او را بر دوش رسول الله ص ديده و روايات فراوان در مورد او شنيده بودند را بر فردي عوضي و كافر همچون يزيدي كه به تصريح منابع تاريخي پيامبر را قبول نداشت و علنا شرابي كه قرآن صراحت بر حرمت آن دارد را جلوي همان مسلمانان مي خورد و دوباره جلوي همان مردم، امام جماعت شده و به او اقندا كرده و نماز مي خواندند ترجيح دادند و ناجوانمردانه جلوي زن و بچه اش او و اصحاب و اولادش را با لب تشنه سر بريدند!!!! اين يك تلنگري به ما هم مي تواند باشد كه مال پرستي مي تواند تا اين حد اعتقاد انسان را عوض كند. در آدرسهاي زير مي توانيد توضيحات بيشتري را مطالعه كنيد: در اين آدرس هم مي توانيد به تفصيل بيشتر در مورد فلسفه و ريشه قيام حسيني آشنا شويد: موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات (1) |
44 |
نام و نام خانوادگي: عالم مقدس ملکوت -
تاريخ: 05 آذر 91
بسم الله و الصلاه و السلام علي رسول الله السلام عليكم و رحمه الله بايد به جناب محسن ( كاربر 41 ) عرض كرد شما كه براحتي بدون علم يقيني به اين موسسه تحقيقاتي تهمت حقوق بگير را ميزنيد ايا قران به شما چنين دستوري داده يا فرموده : اجتنبوا كثيرا من الظن ان بعض الظن اثم و لا تجسسوا ! چه طور در اداب و اخلاق و معاشرات خود قران را داخل نميكنيد و بعد ادعاي حكم بودن قران را در عقايد داريد ؟؟؟ متسافانه وقتي مروت و انسانيت برود دين هم ميرود و لو اينكه ظاهري از ان باقي باشد ... وقتي شما عزاداري براي بزرگترين مصيبت عالم خلقت كه شهادت مظلومانه سبط النبي الخاتم ان هم با ان طرز فجيع است را بيهوده و وقت گذراندن ميخوانيد ديگر چه جايي براي بصيرت شما در دين ميماند ؟؟؟؟ اياشهادت حسين توهين به الله نبوده ؟؟ توهين و دهن كجي به رسول خدا كه اجرش موده القربي بوده نبوده ؟؟؟ ايا الله در زمان و مكان حصر هست كه بگوييد اكنون 1373 سال گذشته الله تعالي هم يادش رفته پس شما چرا عزاداري ميكنيد ؟؟؟؟ عاشورا يك حقيقت تلخ بوده كه در هستي اتفاق افتاده و هستي هيچ گاه اين ستم عظيم را فراموش نميكند چه برسد به دوستداران محمد و ال محمد ..... جناب محسن ايا شما وقتي ياد فداكاري هاي مادرت مي افتي كه بر فرض سال ها پيش مرحوم شده گريه نميكني ؟؟؟ ايا دوستداران محمد و ال محمد حق ندارند براي سبط رسول خدا كه با ان طرز فجيع به شهادت رسيده وقتي از ان واقعه ياد ميكنند اشك بريزند و نوحه كنند ؟؟؟؟ مگر الله تعالي نفرموده : يُحِبُّ اللَهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَن ظُلِمَ وَ كَانَ اللَهُ سَمِيعًا عَلِيمًا ايا ظلمي بزرگتر از اين مصيبت كه بر امت اسلام ظلم شده و سبط رسولشان را كشتند و هتك حرمت كردند ؟؟؟؟ عزاداري براي سيد الشهدا امروز مبدل به شعائر الله شده و طبق فرموده قران كسي كه به شعائر الله احترام بگذارد ريشه در تقوا و ايمان دارد .... بنده كه خود يك سري اختلاف با بعض از عقائد شيعه دارم با دو چشم خود معجزات عزاداري حسيني در جذب بي دينان را ديده ام كه چگونه اين روزها جلوگيري از فسادها ميكند ... عينك دشمني را از چشمان خود برداريد تا بنگريد اين كسي كه با لطايف الحيل با او دشمني ميكنيد جان رسول شماست ! حسين مني و انا من حسين |
45 |
نام و نام خانوادگي: حب الحسين ع -
تاريخ: 18 آذر 91
باسلام وعرض ادب .بنده خواستم بگويم خيلي ازمسايل کلي راقرآن بيان ميکندوپيامبرتشريح کننده آن است مانندنمازکه خداوندواجب وپيامبر تعدادرکعات وچگونگي خواندن آنراشرح وبيان فرمودندودرموردعزاداري اباعبدالله ع هم درقرآن بصورت کنايه اي راجع بب آن بيان کرده چونکه اگرصراحتا بيان ميشدممکن بوددست دشمنام وتحريفگران به قرآن بازشود وبخواهنداين آيات راازبين ببرندوبهمين منظورقرآن کريم ميفرمايند: اي پيامبربه مردم بگومن درازاي مزدرسالتم نيکي وخوشرفتاري بانزديکانم راازشماميخواهم«مادراين جامعه که بقول دوستمان که فرموده بودبراي کسي که 1400سال پيش کشته شده است چه محبت ولطفي دراين برهه اززمان ميتوانيم به ذي القربي پيغمبربکنيم "جززنده نگه داشتن يادونام آن بزرگوران که حماسه اي رابرپاکرده که تاقيامت مثل ومانندندارد....درجواب فرمايش دوستمان که گفته چه دليلي داردبراي کسي که1400سال پيش کشته شده عزاداري کرد«قران دراين باره ميگويدولاتحسبن الذين قتلوافي سبيل الله امواتا بل احيا عندربهم يرزقون»کساني که درطول تاريخ قيام داشته اندمانندقيام سيدالشهداع بانيت خدايي وظلم ستيزي کامل که باداشتن تنها72نفريارکه شامل اهل بيت خودوبرادران که نوجوان وجوان وکودک واصحاب ايشان که عده اي کم وقليل بودندبانبود اب وغذا وشراط بسيارسخت ايستادگي کردند وتاپاي جان ايستادگي کردندوبانثارخون خودجان تازه اي به پيکره امت جدش واردکردندکه باعث شدمردم آگاه شده واين اگاهي باعث قيامهاي فراواني برضدظالمان ويزيديان شدوهمچنان باعث ظلم ستيزي وبيداري اذهان انسانهاي ازاده دنياميشود.« درموردفرمايش دوستمان که گفته شماقبرپرستيد بايدبگويم اياهرکس به زيارت قبرومدفن کسي برودکه اعتقادداردايشان شخص بزرگيست که اين بزرگي درقران امده ازطريق ايه تطهير بنظرشماايااين کارپرستش غيرخداوشرک است؟بايدبگويم که شماوقتي به مکه که ميرويدوخانه کعبه رازيارت کنيدبنظرشما بوسيدن سنگ سياهي بنام حجرالاسودشرک نيست؟ايادرحجراسماعيل مدفن حضرت اسماعيل ع وچنپيغمبرديگرست؟اياشمابدورحجراسماعيل هم نميچرخيد؟پس شماهم مشرکيدکه بدورمدفن حضرت اسماعيل ميچرخيد پس زيارت قبرامام حسين ع هم مانعي ندارد.....« |
46 |
نام و نام خانوادگي: حب الحسين ع -
تاريخ: 18 آذر 91
باسلام . بايدبگويم كه بعضي ازدوستان گفته اندكه چرابايدپس ازگذشت1400سال بعدازواقعه كربلابايدگريه وزاري كرد؟بايدبگويم سوره هايي ماننديوسف لقمان يعقوب نوح بقره و...خيلي ازسوره هاداستان كساني ازتاريخ گذشته كه برخي پيغمبروبرخي انسانهاي صالح بوده اندرابيان ميكندومابايدتاقيام قيامت كه انسا ن وقران وجودداردبفرض سوره يوسف ع رابخوانيم وازاويادكنيم وبنظرشماآياقرآن ازاينكه اين داستانهارابيان ميكندنميخواهدمسايل ديگر رابه مابفهماند؟اياقيام وشهادت سبط النبي ص كه بايارانش براي زنده نگهداشتن دين قيام كرده وجان خودرافداي بشريت كردندوراه ظلماني وناهموار وتاريك بشريت راروشن نكرده وهموارنساختند؟اياقران نميخواهدبابيان ماجراي ذبح اسماعيل كه براي امتحان پدرش ابراهيم ع بودبه مابفماندباشهادت حسين كه ذبح عظيم بودبه ماياداورشود؟ |
47 |
نام و نام خانوادگي: منتقد -
تاريخ: 17 دي 91
سلام عليکم آيا روايتِ*هيچ روزي بر علويان بعد از روز کربلا سخت تر و مصيبت بارتر از يوم فخ نبودهاست.* از امام جواد (عليه السلام) در کتب شيعه وجود دارد؟ با سپاس فراوان جواب نظر: باسلام دوست گرامي اين روايت امام جواد عليه السلام كه فرمودند: َ«لمْ يَكُنْ لَنَا بَعْدَ الْطَّفِّ مَصْرَعٌ أَعْظَمُ مِنْ فَخ» در بحار الانوارج48 ص 165 بيروت ، دار إحياء التراث العربي و كتاب سر السلسلة العلوية نويسنده : أبي نصر البخاري «سني مذهب » چاپ : الأولى ،سال چاپ : 1413 - 1371 ص 14 و ديگر منابع نقل شده است موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
48 |
نام و نام خانوادگي: منتقد -
تاريخ: 18 دي 91
سلام عليکم و رحمة الله با تشکر از پاسختان آيا از نظر سندي هم اين روايت *صحيح* مي باشد؟ آيا واقعاً امام جواد (عليه السلام) اينچنين سخني فرموده اند؟ مگر قيام فخ بين زيدي ها و عباسي ها نبوده است؟ مگر *حسين بن علي بن حسن(مثلث) بن حسن(مثني) بن امام حسن(ع) بن امام علي(ع)*از اعيان و ائمه زيديه نبوده است؟ مگر زماني که امام عصر (امام کاظم(ع)) در بين مردم مي باشند نبايد هرگونه قيام و جهاد بر ضد ظلمه و کفار با فتوا و رخصت ايشان باشد؟ با سپاس فراوان و به عزيزان پاسخ به شبهات جواب نظر: باسلام دوست گرامي اين روايت از كتاب ابو نصر بخاري نقل شده است كه به صورت مرسل است ولي روايات فروان ديگر از پيامبر صلي الله عليه وآله و ساير ائمه عليهم السلام درباره مدح شهيد فخ وجود دارد اما درباره اينكه قيام فخ بين زيدي و عباسي بوده است بايد عرض كنيم كه قيام فخ، قيام علويان بوده است نه زيديان و اين زيديان هستند كه او را از خودشان مي دانند و او ادعاي زيدي بودن نكرده در تاييد اين حرف اينكه هنگام شروع يا پس از هر قيام علوي نخستين فردي كه از سوي دستگاه خلافت مورد پرسش و بازخواست قرار مي گرفت، امام معصوم ـ عليه السّلام ـ بود. وقتي حسين بن علي قيام كرد (قيام فخ 169 هجري) نيروهاي خليفه قيام را به شدت سركوب كردند و با شكست و شهادت حسين بن علي و اكثر يارانش جنگ پايان يافت، وقتي كه سرهاي آنها را نزد موسي بن عيسي آوردند، امام موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ حضور داشت. موسي بن عيسي به امام گفت: اين سر حسين بن علي است؟ امام پاسخ داد: «آري انا لله و انا اليه راجعون. به خدا سوگند او در حالي كه مسلمان صالحي و به عبادت پروردگارش قيام مي كرد و امر به معروف و نهي از منكر مي نمود عمر خود را به پايان برد. او در خانواده خود مانند نداشت.جعفريان، رسول، حيات فكري و سياسي امامان شيعه، قم، انتشارات انصاريان، چاپ ششم، 1381ص390. با بررسي زندگي ائمه پي مي بريم كه عمق حركت و گستره عمل ائمه فراتر از امور فرهنگي و علمي بوده است و هميشه در فرصت مناسب بر حكام جور مي تاختند و در هدايت احساسات مذهبي و انقلابي علويان در مسير حركت كلّي خويش مي كوشيدند. آن بزرگواران هيچگاه با قيام عليه حكام جور مخالف نبودند، بلكه موقعيّت مناسب و شرايط لازم براي انجام و موفقيّت قيام و تأمين امكانات براي ادامه و استمرار آن در صورت پيروزي را شرط اوليّه و اساسي هر حركتي ميدانستند. كاظمي، محمد، قيام هاي شيعه در عصر عباسي، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد، چاپ اول، 1380ص 240 بنابراين قيام هايي كه هدف قيام كنندگان امر به معروف و نهي از منكر و اصلاح اوضاع اجتماعي جامعه و اداي تكليف و رسالت ديني بوده است. ائمه قيام كنندگان و شخصيت آنها را تأئيد كرده اند و در اصلاح حركت و اهدافشان كوشيده اند، و چون خود رأس تشكيلات سياسي و اجتماعي شيعيان و تحت سخت ترين كنترل و فشار قرار داشتند، به منظور حفظ اهداف دراز مدّت، از شركت مستقيم در حركت هاي سريع و كوتاه خودداري كرده اند.كاظمي، محمد، قيام هاي شيعه در عصر عباسي ص243 موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
49 |
نام و نام خانوادگي: منتقد -
تاريخ: 19 دي 91
سلام عليکم و رحمة الله فکر کنم در کل وب فقط وبسايت شما است که شبهات اسلامي را به نحو احسن پاسخ ميدهد. آيا ميتوانم از طريق تماس تلفني هم با موسسه وليعصر(عج) ارتباط برقرار کنم و سوالاتم را بپرسم؟ ........................................................................................................................................................................................... درباره جوابيه اي که داديد واقعاً از شما متشکرم. ببخشيد که با اينچنين لحني از يوم فخ ياد کردم.چون معمولاً قيامهايي که علويان در زمان خلفاي عباسي انجام ميدادند ماهيت زيدي داشت و بوي انحرافِ عقيده به مشام مي رسيد. چنان که در زمان امام صادق (عليه السلام) يکي از نوادگان امام حسن (عليه السلام) به نام *محمد بن عبدالله المحض* خود را مهدي موعود خواند و بر دستگاه خلافت شوريد و محمد نفس الزکية لقب گرفت و به دست عمال خلافت کشته شد.و برادر ديگرش هم ادريس بن عبدالله المحض به شمال آفريقا گريخت و در حدود مراکش حکومتي به نام ادارسة تشکيل داد که اولين حکومتِ _زيدي_ جهان به شمار ميرود. و آن طور که من مي دانم قيام محمد نفس الزکية مورد قبول امام عصر(امام صادق(عليه السلام)) نبوده است. ........................................................................................................................................................................................... و من از پاسخ شما به اين نتيجه رسيدم که در آن زمان علويان به دو گروه زيدي و امامي تقسيم مي شدند. که افرادي مانند:زيد بن علي و قيام کننده فخ و محمد محروق و امامزاده سلطان علي مشهداردهال و ... علويان امامي مذهب بودند و با رضايت از امام عصرشان قيام مي کردند. و افرادي مانند:محمد بن عبدالله المحض و برادرش ادريس (علويان عربستان)و داعي کبير (علويان طبرستان) از علويان منحرف بودند. با تشکر فراوان جواب نظر: باسلام دوست گرامي شما مي توانيد با شماره تلفن مؤسسه به شماره 02517735831 داخلي 118 تماس بگيريد و سؤالاتتان را مطرح فرماييد. موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات (1) |
50 |
نام و نام خانوادگي: منتقد -
تاريخ: 20 دي 91
سلام عليکم و رحمة الله نتيجه گيري من از علويان درست بود يا نه؟(براي چي جواب نداديد!) جواب نظر: باسلام دوست گرامي در زمان ائمه عليهم السلام علويان برخي حسني و برخي حسيني يعني از اولاد امام حسين عليه السلام بودند و عموماً قيامهاي علويان توسط حسنيان صورت مي گرفت اين قيامها برخي از روي ظلمي بود كه دستگاه حاكم يا واليان آنها بر بني هاشم تحميل مي كردند تا زماني كه ظلم ستيزي بود قيامشان مقبول ولي گاهاً ائمه آنها را توصيه به صبر كرده و قيامشان را بي نتيجه مي دانستند ولي گاهاً قيامها با داعيه امامت و پيشوايي بود كه اين قيامها اگر براي خودشان صورت مي گرفت قطعاً باطل بود مانند قيام محمد بن عبدالله و... تقسيم علويان به زيدي و غير زيدي بنظر صحيح نباشد بلكه زيديان نحله منحرفي بود كه از بين شيعيان پديد آمدند هرچند بعدها در ادامه برخي از علويان را براي رياست بر خود در جهت تشكيل حكومت فراخواندند و آنها هم پذيرفتند مانند علويان طبرستان ولي علويان هاشمي عموماً در خط اهل بيت عليهم السلام بوده اند. موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات (1) |
51 |
نام و نام خانوادگي: مصطفي -
تاريخ: 11 بهمن 91
شيعه در احاديث اهل سنت مذهب شيعه بر اعتقاد به خلافت بلا فصل امير مؤمنان عليه السلام استوار است كه به نصب الهي و تبليغ پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم و امامت ائمه اثني عشر عليهم السلام صورت گرفت . اّما محبّت خدا و اوليايش و دشمني با دشمنان خدا و اوليي خدا لازمه اسلام است . نمى شود كسي مسلمان واقعي باشد امّا دشمنان خدا و رسول و اولياءاللَّه را دوست بدارد؛ چنانكه خداوند متعال مىفرمايد :(لَا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْعَشِيرَتَهُمْ . . ) مجادله : 22 «نخواهي يافت قومي را كه به خدا و روز قيامت ايمان داشته باشند و دشمنان خدا و رسول را دوست بدارند ، هر چند آنان پدران و فرزندان و برادران و خويشاوندانشان باشند ». 1-احاديث فراواني از طريق شيعه و سني ، از پيامبرخدا صلي الله عليه و آله وسلم نقل شده كه آن حضرت شيعه را برگِ شجره طيّبه در آيه شريفه زير دانسته است : (أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ( . ابراهيم : 24 آيا نديدي كه چگونه خدا مثل زده است : كلمه پاكيزه همچون درخت پاكيزه است ، كه ريشه آن ثابت و استوار و شاخه آن در آسمان است . پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم همچنين فرموده اند : « شيعتنا ورقها » ؛ شيعيان ما برگهاي آن درختند . اكنون تنها به چند منبع حديثي از اهل سنّت در پا نويس ارجاع مى گردد : شواهد التّنزيل حاكم حسكاني ، ج1 ، ص407 ، ح430 و ج1 ، ص408، ح431 و ج2 ، ص203 ، ح837 ؛ المستدرك علي الصحيحين ، حاكم نيسابوري ، ج3 ، ص160؛ تاريخ مدينه دمشق ، ج42 ، ص65 و 66 ؛ ينابيع المودّه قندوزي حنفي ، ص256 عکس سند در پايين http://www.sonnat.net/upload/article/85C85A2D.C426.49AB/R3PWHBVW_pic.gif?rnd= 2-احاديث بسياري نيز گواه است كه پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم شيعيان علي عليه السلام را مصداق ( . . . أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ ) ؛ بيّنه : 7 «آ نان هستند كه بهترين مردماند » دانسته و فرموده است : « هُمْ أَنْتَ وَ شِيعَتُكَ يا عَلِيّ » ؛ يا علي ، آنان ، تو وشيعيان تو هستند . (شواهدالتنزيل ، ج2 ، ص466) در اين مورد نيز به ارائه نشاني چند حديث از كتب اهل سنّت بسنده مى كنيم : شواهد التّنزيل ، ج2، ص460و 461 ، ح1126و ج2، ص464 ، ح1131 ، ج2 ، ص467 ، ح1139 ؛ تفسير روحالمعاني ، ج30 ، ص207 ؛ جامعالبيان طبري ، ج30 ، ص171 ؛ الفصولالمهمّه ابن صبّاغ ، ص123؛ نورالأبصار ، ص87؛ فرائد السّمطين جويني ، ج 1 ، ص155 ، ح118؛ كفايةالطالب ، گنجي شافعي ، ص244 و 245 ؛ تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج42 ، ص371 و المناقب خوارزمي ، ص111 ح120؛ تفسير الدُّرالمنثور السيوطي ، ج8 ، ص589 3-از پيامبر خدا صلي الله عليه و آله وسلم همچنين نقل شده كه فرمود :وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ ، واقعه : 10 - 11 «ذ لك عليّ و شيعته هم السابقون إلي الجنّة » ؛ « ايشان علي و شيعيان او هستند ( كه در رفتن ) به بهشت ، بر ديگران پيشي مىگيرند ».(شواهد التّنزيل ، الحاكم الحسكاني ، ج2 ، ص295، ح927) 4-پيامبر خدا صلي الله عليه و آله وسلم بشارت داد كه خداوند ما و شيعيان ما را از يك طينت آفريد : « فيها طينة خلقنا اللَّه عزّ و جلّ منها و خلق منها شيعتنا » . تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج42 ، ص65 ؛ بشارةالمصطفي ، ص207 5-حاكم حسكاني از اصبغ بن نباته روايت كرده است كه گفت : از علي عليه السلام شنيدم كه مى فرمود : پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم دست مرا گرفت و فرمود :« برادرم ! در ( ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ . . . وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرارِ ( آل عمران : 195 و 198) تو ثواب و پاداشي و شيعيانت نيكانند.(شواهد التنزيل ، حاكم حسكاني ، ج1 ، ص178 ، ح189) حالا برادر اهل سنت قضاوت با شماست؟ |
52 |
نام و نام خانوادگي: شيعه حضرت زهرا -
تاريخ: 06 اسفند 91
1بسم الله الرحمن الرحيم من الان ثابت ميکنم که عمر كافراست ) بدعت گذار کافر است ! قال رسول الله صلي الله عليه واله: آَبيَ اللهُ آن يقبلَ عملَ صاحبِ بدعةٍ حتيّ يدع بدعتَه. (۱) خداوند عمل بدعت گذار را تا وقتي که دعوت به بدعتش مي کند قبول نمي کند. قال رسول الله صلي الله عليه و اله: لا يقبل الله لصاحبِ بدعةٍ صوماً و لا صلوةً و لا صدقةً و لا حجّاً و لا عُمرةً و لا جهاداً و...يخرج من الاسلامِ کما تخرج الشعرة من العجين. (۲) خدا هيچ عملي را از قبيل نماز روزه صدقه حج و...از بدعت گذار قبول نمي کند و او از اسلام خارج ميشود... . قال رسول الله صلي الله عليه و اله: اهل البدع شرالخلق و الخليفة (کنزالعمال) اهل بدعت بدترين مخلوقات و موجودات هستند. قال رسول الله صلي الله عليه واله: اهل البدع کلاب اهل النار (کنزالعمال) اهل بدعت سگ هاي اهل آتش هستند. عنه في قوله تعالي: إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً هم اصحاب البدع و اصحاب الاهواء ليس لهم توبة. انا منهم بريء و هم مني بُراء. (کنزالعمال) پيامبر اکرم صلي الله عليه واله درباره اين آيه قرآن: "كسانى كه دين خويش را پراكنده كردند و گروه گروه شدند" فرمودند آنها اهل بدعت و اصحاب و ياران هوا و هوس هستند . براي ايشان توبه اي نيست. من از ايشان بيزارم و ايشان نيز از من بيزارند. تا اينجا از کتب اهل سنت اثبات شد که بدعت گذار کافر است. حال سوال اينجاست که آيا عمر بدعت گذار بوده است يا خير ؟ طبق اعتراف خود او در دين بدعتهاي بسياري را گذاشته است. مانند: الف) بدعت حلال کردن شراب توسط عمر: عمر مي گفت: آب را داخل شراب کنيد و بخوريد مانعي ندارد! همچنين آورده اند يک وقتي مردم شام از سرما و سنگيني آب و بدي محصول زمين نزد عمر شکايت بردند. عمر به آنها اجازه داد که شراب را بجوشانند وقتي دو ثلث آن کم شد يک سوم باقيمانده را بياشامند! (3) جصاص داستان جالبي دراين رابطه از عمر نقل ميکند. ميگويد: يک روز عربي که شراب خورده بود. عمر خواست او را با تازيانه حد بزند عرب گفت: من همان شرابي را خوردم که خودت ميخوري!!! عمر شراب خود را خواست و آن را با آب مخلوط نمود و گفت: هر کس در اين موضوع شک کرد آب را داخل شراب نمايد مانعي ندارد آنگاه پس از اينکه عرب را حد شراب زد خودش شراب را نوشيد ! (4) در حالي که شراب با آب مخلوط شود باز هم شراب است و پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله فرمود: هر چه را که زيادي آن مستي آورد کمي آن نيز حرام ميباشد خواه مستي بياورد يا نياورد. (5) ب) پايه گذاري بدعت قياس توسط عمر: حافظان حديث و تاريخ نگاران اسلامي نامه اي درباره دستور العمل حکومتي و قضائي از عمر به ابوموسي اشعري نقل کرده اند که بيان گر پيش قدمي عمر در مطرح نمودن قياس است. و اينکه او قياس را به عنوان يک قاعده فقهي و يک قانون اسلامي در جهت استنباط احکام شرعي پايه گذاري کرد. اين نامه هنگامي نوشته شد که نامبرده از طرف عمر والي حکومت عراق بود و مشتمل بر اين فراز است: الفهم الفهم فيما تلجلج في صدرک مما ليس في کتاب الله و لا سنه. ثم اعرف الاشباه و الامثال و قس الامور عند ذلک. ترجمه: هر آنچه به خاطرت خطور مي کند و خبري از آن در کتاب و سنت نيست پيرامون آن فهمت را به کار انداز. آنگاه شبيه ها و همانندهاي آن را شناسائي کن و آنها را به يکديگر قياس نما. يعني حکم آنچه را که مورد نص کتاب و سنت است بر آنچه در کتاب و سنت مطرح نشده جاري کن... (6) ج) بدعت تراويح: ابن شهاب از عروة بن زبير، از عبدالرحمان بن عبدالقاري نقل کرده که گفت: شبي از شبهاي رمضان با عمربن خطاب به مسجد رفتيم، مردم متفرق بودند و هرکس براي خود نماز مي خواند و بعضاً مردي با اقوام خود به نماز مشغول بود. عمر چون اين بديد گفت: به عقيده من اگر اينها را با يک امام گرد آوريم بهتر است. و در پي اين تصميم ابيّبن کعب را به امامت گماشت. شب ديگر به اتفاق به مسجد رفتيم و مردم به جماعت نماز مي خواندند، عمر گفت: نعم البدعة هذه اين بدعت خوبي است! البته نمازي که پس از خوابيدن بخوانند; يعني آخر شب از اينکه اوّل شب اقامه شود بهتـر خـواهـد بـود. (7) د) بدعت نهي از متعه توسط عمر: عمر گفت: متعتان کانتا علي عهد رسول الله و انا احرمهما و اعاقب (8) يعني دو متعه در زمان پيامبر اکرم صلوات الله عليه واله (حلال) بوده و من امروز آنها را حرام ميکنم و مرتکبين آنها را به کيفر ميرسانم. يكي متعه زنان و ديگري متعه حج. پس سير منطقي و يا به بياني ديگر خلاصه اين بحث اين شد که: عمر طبق مصادر اهل سنت بدعت گذار هستند. طبق مصادر اهل سنت بدعت گذار کافر است. نتيجه: عمر کافر است. خداوند ميفرمايد: إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِينا يعني: قطعاً آنان كه خدا و پيامبرش را مىآزارند، خدا در دنيا و آخرت لعنتشان مىكند، و براى آنان عذابى خواركننده آماده كرده است. قال رسول الله صلي الله عليه و اله: فاطمة بضعة مني من آذاها آذاني و من آذاني فقد آذي الله. يعني: فاطمه سلام الله عليها پاره تن من است. هر کس او را اذيت کند مرا اذيت نموده و هرکس مرا بيازارد خدا را آزرده است. منابع: 1 مسند احمد، ج 4، ص 326. 2 صحيح بخاري، ج 4، ص 210، 212 و ج 1، ص 532. 3 صحيح مسلم، ج 7، ص 141. 4 سنن الترمذي، ج 5، ص 360. 5 المستدرک علي الصحيحين، ج 3، ص 158. 6 سنن الکبري، ج 10، ص 201 ؛ بيهقي، ج 5، ص 147. 7 المصنف، ج 7، ص 301، عبدالرزاق. 8 شرح نهج البلاغه لابن أبي الحديد، ج 4، ص 64، ج 13، ص 36، ج 16، ص 273، 278. 9 الجامع الصغير، ج 1، ص 208. 10 المناقب خوارزمي، ص 353. 11 سبل الهدي و الرشاد، ج 10، ص 237. 12 سنن الترمذي، ج 5، ص 698، ح 3967. 13 صفة الصفوة، ج 2، ص 13. 14 اسد الغابة، ج 5، ص 521. 15 تذکرة الخواص، ص 279. 16 ذخائر العقبي، ص 37. 17 حلية الاوليأ، ج 2، ص 40. 18 ينابيع المودة، ج 2، ص 52، 53، 97. اين حديث بين شيعه و سني متواتر و صحيح مي باشد. البته ما اينجا به اقتضاي بحث تنها اسناد سني را آورديم. و اما عمر و ابابکر اين قدر حضرت زهرا سلام الله عليها را اذيت و ازار نمودند که آن حضرت خطاب به آن دو نفر فرمود:اني اشهد الله و ملائکته انکما اسخطتماني و ما ارضيتماني و لئن لقيت النبي لاشکونکما اليه. (13) خدا و ملائکه اش را شاهد ميگيرم که شما دو نفر مرا به خشم آورديد و رضايت مرا جلب نکرديد و اگر پيامبر ص را ملاقات نمايم هر اينه شکايت شما دو نفر را به وي خواهم کرد. در صحيح بخاري ح۶۲۳۰ امده است: فوجدت فاطمة علي ابي بکر في ذلک فهجرته فلم تکلمه حتي توفيت...فلما توفيت دفنها زوجها علي ليلا و لم يوذن بها ابابکر و صلي عليها. يعني: فاطمه سلام الله عليها بر ابوبکر غضب نمودو با او قطع رابطه کرد و تا زماني که زنده بود با ابوبکر سخن نگفت...هنگامي که از دنيا رفت. شوهرش علي عليه السلام وي را شبانه دفن کرد. و به ابوبکر خبر نداد و خودش بر جنازه وي نماز خواند. ابن ابي الحديد معتزلي در شرح نهج البلاغه خود ج۶ص۵۰ مي نويسد: ان فاطمة ماتت و هي واجدة علي ابي بکر و عمر. يعني فاطمه سلام الله عليها از دنيا رفت در حالي که سخت از ابوبکر و عمر غضبناک بود. با توجه به روايات مذکور آزار و اذيت حضرت زهرا سلام الله عليها توسط عمر از مسلّمات مي باشد. شما با چه حديثي مي خواهيد خلافت آنهارا ثابت كنيد |
53 |
نام و نام خانوادگي: محمد -
تاريخ: 29 فروردين 92
خداوند متعال همه دست انرکاران اين سايت را توفيق عنايت فرمايد که با اين پاسخهاي دندان شکن و مستدل کمر وهابي بي منطق و آدم کش را مي شکنيد هرچند که تعصب جاهلي بر اعماق روح بسياري از آنها نفوذ کرده و در تاريکي ظلماني مطلق قرار دارند اما شايد بعضي از آنها کورسوئي از نور اميد به هدايت در آنها وجود داشته باشد و به مکتب اهل بيت هدايت شوند. |
54 |
نام و نام خانوادگي: رضا -
تاريخ: 13 خرداد 92
سلام خدمت همه دوستان و سبازان امام زمان بزرگ واران من تويه سايت نظر مي زارم اما پاسخ من را نمي دهيد خواهشا جواب هاي مرا بدهيد امروز سيد يزداني در برنامه كلمه طيبه مطلبي رو عرض كرد و فرمود: وقتي خبر رسيد به خليفه دوم که ايراني ها کل نيروهايشان را جمع کرده اند و ميخواهند به مسلمانها حمله کنند از شدت ترس دندانهايش بهم ميخورد اگر مي شود سند اين حديث رو مي خواهم سند اينكه دندانهيش بهم مي خورد خوهشا جواب ما را بدهيد ممنون جواب نظر: با سلام دوست گرامي اين مطلب را ابن اعثم كوفي چنين نقل كرده است: فلما ورد الكتاب على عمر بن الخطاب رضي الله عنه وقرأه وفهم ما فيه وقعت عليه الرعدة والنفضة حتى سمع المسلمون أطيط أضراسه ،وقتي كه نامه به دست عمر رسيد و آن را خواند و از مضمون آن آگاه شد، لرزه بر اندامش افتاد كه از شدت ناراحتي ، مسلمانان صداي بر هم خوردن دندانهايش را مي شنيدند. العلامة أبي محمد أحمد بن أعثم الكوفي (متوفاى314 هـ) ، ج 2 ص290 ـ 295 ، تحقيق : علي شيري ( ماجستر في التاريخ الإسلامي ) ناشر : دار الأضواء للطباعة والنشر والتوزيع ، چاپ : الأولى ، 1411هـ . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
55 |
نام و نام خانوادگي: رضا -
تاريخ: 14 خرداد 92
سلام دوستان بزرگوار اين سوال ما رو جواب نداديد ما همچنان منتظر هستيم پيامبر فرمود: كسي كه خرسند است حياتش چون حيات من و مرگش همچون مرگ من باشد و ساكن بهشت عدن كه درختش را پروردگارم غَرس نموده، شود بايد ولايت علي را پس از من و ولايت وليِّ او را بپذيرد و بايد بعد از من به اهل بيتم اقتدا كند آنها عترت من هستند از طينت من آفريده شده و فهم و دانش مرا خدا روزيشان كرده واي بر آن گروه از امتم كه فضل و برتري آنها را تكذيب كنند و ارتباط مرا دربين ايشان قطع نمايند خداوند شفاعت مرا نصيب آنها قرار ندهد. سند: المستدرك حاكم ج3 ص135 ط1 با سند صحيح حال سوال من از شما بزرگواران اين است كه اين ايا اين حديث در مستدرك حاكم هست و يا نه؟ اگر هست ايا واقعا صحيح هست يا نه؟ اگر اين حديث در حاكم نيست و در كتب ديگر هست كه حديسش هم صحيح هست كجاست اگر بزرگواري بفرماييد سند بدهيد ممنون مي شود خداخيرتان بدهد يا حق جواب نظر: با سلام دوست گرامي اين روايت با سند صحيح در المستدرك چنين آمده است: حدثنا بكر بن محمد الصيرفي بمرو ثنا إسحاق ثنا القاسم بن أبي شيبة ثنا يحيى بن يعلى الأسلمي ثنا عمار بن زريق عن أبي إسحاق عن زياد بن مطرف عن زيد بن أرقم رضي الله عنه قال قال رسول الله صلى الله عليه وسلم من يريد أن يحيى حياتي ويموت موتي ويسكن جنة الخلد التي وعدني ربي فليتول علي بن أبي طالب فإنه لن يخرجكم من هدى ولن يدخلكم في ضلالة هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه . محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ ، المستدرك على الصحيحين، دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : مصطفى عبد القادر عطا ، ج 3 ص 139 موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
56 |
نام و نام خانوادگي: علي کريم زاده -
تاريخ: 05 آبان 92
با سلام و خسته نباشيد در پاسخ به شبهه ((صوفيه)) که ميگويند (( نبايد در روز شهادت امام حسين (ع) عزاداري کرد بلکه بايد خوشحال بود زيرا عاشق به معشوق رسيده است) چه بايد گفت و چگونه پاسخ اين گروه را بدهيم ؟ جواب نظر: با سلام دوست گرامي اين نوع تفکر مخالفت با تعاليم اصيل و صحيح اهل بيت عليهم السلام است. اين بي توجهي برخي از عرفاي صوفي مسلک به آموزه هاي اهل بيت عليهم السلام، در عرصه هاي گوناگون اعم از اصول و فروع دين خود را نشان مي دهد که از جمله اين موارد نحوه برخورد عارفان صوفي مسلک با حادثه عاشوراي امام حسين عليه السلام است خود امام حسين عليه السلام فرمودند: من کشته اشک چشمم هيچ مومني مرايادنکندجزاينکه گريه اش بگيرد. امام رضا نيز عليه السّلام فرمودند:پدرم چون ماه محرم داخل ميشدكسي آن حضرت راخندان نميديد. واندوه وحزن پيوسته براو غالب ميشدتاروزعاشورا. آن روز،روزمصيبت وحزن وگريه اوبود وميفرمود: امروز روزي است كه حسين (عليهالسّلام) شهيدشده است. امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف خطاب به جدبزرگوارشان امام حسين عليه السلام در زيارت ناحيه مقدسه مي فرمايند:صبح وشام برتو مويِه مي کنم،و به جاى اشک براى تو خون گريه مي کنم، ...تاجائى که ازفرط اندوهِ مصيبت،و غم و غصّه شدّتِ حزن جان سپارم . اگر آنها هدف از اين عزاداري را مي دانستند چنين حرفي نمي زدند. هدف از عزاداري احياي امر اهل بيت عليهم السلام است .امام رضا عليه السلام در اين خصوص فرمودند: «عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ قَالَ الرِّضَا ع مَنْ تَذَکَّرَ مُصَابَنَا وَ بَکَى لِمَا ارْتُکِبَ مِنَّا کَانَ مَعَنَا فِي دَرَجَتِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ ذُکِّرَ بِمُصَابِنَا فَبَکَى وَ أَبْکَى لَمْ تَبْکِ عَيْنُهُ يَوْمَ تَبْکِي الْعُيُونُ وَ مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً يُحْيَا فِيهِ أَمْرُنَا لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوب ـــــ حضرت رضا (ع) فرمود هر که ياد مصيبت ما کند و بگريد بدان چه با ما کردند روز قيامت با ما در درجه ما است و هر که ياد مصيبت ما کند و بگريد و بگرياند ديدهاش گريان نشود روزى که همه ديدهها گريانست و هر که بنشيند در مجلسى که امر ما در آن زنده مى شود دلش نميرد روزى که دلها بميرد» أمالي للصدوق ص73 هدف ديگر اين از برپايي اين عزاداري ها مقابله با ظلم است يعنى احيا و زنده داشتن نهضت عاشورا موجب زنده نگهداشتن و ترويج دائمى مکتب قيام و انقلاب در برابر طاغوتها و تربيت کننده و پرورش دهنده روح حماسه و ايثار است. که برخي از درک چنين چيزي عاجز هستند و اين کار صوفيان تا آنجا بي اساس بوده است که صداي خود علماي اهل سنت نيز در آمده .ابوالفرج ابن جوزى حنبلى که از دانشمندان بزرگ اهلسنت است، در اين باره مى نويسد: قد تمذهب قوم من الجهّال بمذهب أهل السنّة، فقصدوا غيظ الرافضة، فوضعوا أحاديث في فضل عاشوراء، ونحن برآء من الفريقين؛ اين کارها را (يعنى برگزارى جشن و مجالس سرور و شادى در ايّام عاشورا) گروهى از ناصبيان انجام مى دهند تا به واسطه اين اعمال رافضيان (مقصودش شيعيان است) را آزار دهند.الموضوعات: ۲/ ۱۹۹٫ و در ادامه مي گويد:حتّى آنها براى اين کارها احاديثى جعل مى کنند. ما از هر دو گروه (يعنى هم گروه نخست که عزاداران باشند و هم گروه دوم که مجالس سرور در روز عاشورا برپا مىکنند) اعلام بىيزارى مي کنيم. منّاوى که يکى ديگر از دانشمندان سنّى است، در ردّ اين ديدگاه به نقل از مجدالدين فيروزآبادى (صاحب قاموس) مى نويسد: ما يروى في فضل صوم يوم عاشوراء والصلاة فيه والانفاق والخضاب والأدهان والإکتحال، بدعة ابتدعها قتلة الحسين رضي اللَّه عنه. وفي القنية للحنفية الإکتحال يوم عاشوراء لما صار علامة لبغض أهل البيت وجب ترکه؛ آن چه که در فضيلت روزه روز عاشورا و نماز، انفاق، خضاب کردن، روغن زدن و سرمه کشيدن در آن روز بيان شده است، بدعتى است از بدعتهاى قاتلين حسين رضى اللَّه عنه و سرمه کشيدن در روز عاشورا نشانه اى است بر دشمنى با اهل بيت عليهم السلام و ترک آن واجب است. فيض القدير: ۶/ ۳۰۶٫ جهت اطلاع بيشتر درباره فلسفه عزادراي به اين آدرس ها رجوع کنيد گروه پاسخ به شبهات |
57 |
نام و نام خانوادگي: احسان كفش نوچي -
تاريخ: 21 آبان 92
به نام خداي يگانه با سلام خدمت تمام دوستان و بازديد كنندگان گرامي : امام حسين (ع) آنقدر بزرگ بوده اند كه ياد و خاطراشان تا كنون با اين شور و هيجان باقي مانده است او براي باقي ماندن ديدن اسلام ونماز جهاد كرد تا اسلام جهاني شود مطلب ديگر اين است كه با ديدن اين واقعه مي توان گفت كه انسان هاي خوب كم هستند و انسان هاي بد زياد همانطور كه در واقعه عاشورا (72) نفر يار امام بودند ولي يزيديان پليد بسيار زياد بودند ما عزاداري نمي كنيم كه سينمان پاره شود و فقط فرياد بزنيم اين كار را مي كنيم كه وحدت مسلمانان شيعه را به رخ تمام جهان بكشيم هيچ وقت نبايد در عزاداري براي حسين (ع) زياده روي كرد مانند: (قمه زني ها) و خيلي كارهايي كه باعث آزار خود وديگران شود امام حسين (ع) : در شب عاشورا خطاب به ياران خود فرمود : آرام قرآن بخوانيد كه مبادا دشمنان ناراحت شوند از صداي ما و من خطاب به برادران عزيز سني مي گويم : هيچ وقت با فحش و دشنام با شيعيان برخورد نكنيد چون شما مسلمانيد و ما هم مسلمانيم پس احترام همديگر واجب است انشا الله خداوند همه ما را ختم به خير كند |
58 |
نام و نام خانوادگي: ناشناس -
تاريخ: 26 آبان 92
سلام من نمي دونم چرا اهل تسنن اينقدر قرآن قرآن مي کند ولي خود را اهل سنت مي دانند و خود را اهل فرآن نمي دانند ؟! دوما : اهل سنتي که اينقدر از ظواهر قرآن حجت مي آورند ، مي توانند بگويند مراد آيات منافقين که تعدادش هم کم نيست چه کساني هستند؟ مسلما مربوط به عيسي و موسي نيست! تکليف کفار و مشرکين هم مشخص است! سوما : در کجاي قرآن تعداد رکعات نماز آمده يا نحوم پرداخت زکاة، که بايد نحوه عزاداري قرآن نيز باشد ؟! و اساسا کجاي قرآن آيه داريم که عزاداري نباشد ؟ کجاي قرآن تعداد اصحاب کهف را دقيق مشخص کرده ؟ در حالي که در ظاهر آيه تعداد را (مبهم نام برده) و به هيچ وجه مشخص نکرده ؟ کجاي قرآن گفته که هر کسي خودش وظيفه دارد ظاهر آيات قرآن را وسيله توجيه خود قرار دهد ؟ در حالي که گفته از اهل ذکر بپرسيد و کسي نمي تواند قران را لمس کند الا مطهرون و علم قرآن در صدور و سينه هاي راسخون در علم است و .... واقعا قرآن را کتاب دم دستي فرض کرديد؟! چهارما : اگر همه صحابه خوب و محترمند! پس چرا امام علي (ع) و امام حسن (ع) با آنان جنگيدند ؟! مگر امام علي (ع) خود جزو صحابه و آگاه به آيات قرآن نبودند؟ مگر ابوذر صحابه نبود که او را تبعيد کردند به بدترين مکان روي زمين ؟ جنگ جمل چه جنگي بود؟ غير اينکه جنگي بود ميان صحابه و زن پيامبري که طبق آيه قرآن حق حضور در جامعه را نداشت و بايد مثل ديگر زنان پيامبر (ص) در خانه اش مي ماند! پس چرا با خليفه و داماد پيامبر جنگيد ! جنگي که بين 16000 هزار تا 20000 هزار نفر کشه شدند که کل جنگ هاي در صدر اسلام فقط 1/4 اين کشته را داشته ! مگر نه اينکه عايشه ام المومنين بود؟! چرا فرزندان مومن خود را به کشتن داد و کشت! مگر همه صحابه و مسلمان نبودند؟! و اينکه ما دو ماه پول خرج مي کنيم را مذمت کردي در حالي که اين خود يک افتخار و نشانه توسعه يافتگي فرهنگي و استحکام اعتقادات ماست همانطور که افطاري دادن در رمضان و يا آشنايان يکي از مصاديق توسعه فرهنگي اسلام است بلکه اطعام هم دستور قرآني دارد و هم سنت پيامبر (ص)است! قرآن در آيات چندي چون آيه 69 سوره هود و نيز 24 تا 27 سوره ذاريات به داستان اطعام ميهمانان از سوي حضرت ابراهيم(ع) اشاره ميكند. در ثاني نشانه مودت و محبت با ذريه پيامبر مان است. - چرا اينقدر از آئين هاي محرم مترسيد؟! پنجما : اين فهم شما از قرآن چگونه است که صحابه را بايد احترام گذاشت اما گوينده لااله الا الله که قرآن جان و مالش را محترم ميداند ولي بصرف مخالفت با شما و شيعه بودن بايد او را کشت و سرش رابريد و ناموسش را تجاوز کرد و قبرش را نبش کرد و جگرش را خورد ؟! اين قرآن شما واقعا کتاب رحمت و سعادت است؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!! يا کتاب فاشيستي و آدم کشي ؟؟؟؟؟!!!!!! البته خلافاي غاصب شما تنها با شيعيان اينگونه رفتار نکردند بلکه اول خود امام علي (ع) را کافر دانستند و او را شهيد کردند و سپس فرزندانش امام حسن و امام حسين را با همين حکم کشتند و احترام صحابه بودنشان که نه ! بلکه احترام اهل البيت بودنشان را شکستند و سنت نبوي و قرآني بجا آوردند !!!!!!! در پابان متاسفم براي شما که پيروان چشم و گوش بسته ملا هايتان هستيد و بدون تحقيق کورکورانه در جنايات آنان شريک مي شويد واقعا جاي بسي تاسف است که خود را ايراني مي دانيد در حالي که بر مرام عمر هستيد همان کسي که ايران آباد را به اسم (حسبنا کتاب الله و اسلام رحمت ) به خاک و خون کشيد !!!! |
59 |
نام و نام خانوادگي: محمد مهدي -
تاريخ: 01 دي 92
ممنون.فقط اگه مطالب رومنظم تر و در صفحات بيشتر و با فونت مناسب تر قرار دهيد بهتر خواهد بود |