![]() | ||
![]() |
مقالات | سخنراني ها | شبکه سلام | موبايل | انتشارات | محصولات نرم افزاري | ليست پاسخ ها |
![]() |
تاريخ: 27 فروردين 1390 |
![]() |
|
آيا شهادت حضرت محسن (ع) با اين سخن پيامبر (ص) كه خطاب به حضرت زهرا (س) فرمود : تو نخستين كس از اهل بيتم هستي كه به من ملحق مي شوي ، در تعارض نيست ؟ | ||
سؤال كننده : محب اهل البيت
طرح شبهه: آيا شهادت محسن با اين سخن پيامبر كه خطاب به فاطمه زهرا (س) فرمود: تو نخستين كس از اهل بيتم هستى كه به من ملحق مىشوي، در تعارض نيست؟ طبق روايت هاى متواتر سنى وشيعه، فاطمه رضى الله عنها نخستين فرد از اهل بيت بود كه پس از رحلت رسول خدا (ص) به آن حضرت ملحق شد. از طرف ديگر طبق ادعاى شيعه، محسن شهيد، برادر حسن وحسين وپسر حضرت فاطمه عليهم السلام مىباشد؛ يعنى او از اهل بيت است؛ ولى او زودتر از مادرش از دنيا رفته است. آيا رسول الله (نعوذ بالله) اشتباه گفته است، يا اصلا محسنى در کار نبوده؟ نقد و بررسي: اين كه حضرت محسن عليه السلام به شهادت رسيده قطعى است. روايات فراوانى در كتابهاى شيعه و سنى اين مطلب را تأييد مىكند كه انشاء الله در مقاله جداگانهاى مصادر آن از نظر خوانندگان عزيز خواهد گذشت. و از سوى ديگر همان طور كه شما اشاره كرديد، اين مطلب كه حضرت زهرا نخستين كس از اهل بيت آن حضرت بود كه به رسول اكرم ملحق شد، قطعى است؛ اما چگونه مىتوان تعارض مورد نظر را رفع كرد، در پاسخ مىگوييم: در تمام اين روايات از كلمه «اهل بيت» استفاده شده است و پيامبر مىفرمايد « تو نخستين كس از «اهل بيت» من هستى كه به من ملحق خواهى شد» و اهل بيت در سخن پيامبر، به كسانى اطلاق مىشود كه خداوند طبق آيه تطهير آنها را از هر گونه رجس و پليدى پاك كرده است و رسول خدا صلى الله عليه وآله نيز با كشيدن كساء بر سر حضرت علي، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسين عليهم السلام، در حقيقت كلمه اهل بيت را تفسير وآن را در همين افراد منحصر كرده است. اين مطلب با بيش از هفتاد روايتى كه فقط در كتابهاى اهل سنت وجود دارد، قابل اثبات است. از اين رو، كلمه اهل بيت، فقط شامل اصحاب كساء كه در زمان رسول خدا صلى الله عليه وآله حضور داشتهاند مىشود و شامل فرد ديگرى از جمله، حضرت محسن، حضرت زينب و... و نيز شامل زنان پيامبر و يا هر شخص ديگرى نخواهد شد. بنابراين حضرت زهرا سلام الله عليها نخستين فرد از اهل بيت پيامبر بود كه با ضربه عمر بن خطاب به شهادت رسيد و به پدر بزرگوارش ملحق شد؛ پس هيچ تعارضى وجود نخواهد داشت. اما رواياتى كه حضرت رسول صلى الله عليه وآله به حضرت زهرا سلام الله عليها بشارت داد، از قرار ذيل است، كه به جهت اختصار فقط به چند روايت از كتابهاى شيعه و سنى بسنده مىكنيم: مرحوم شيخ مفيد مىنويسد: فَجَاءَتِ الرِّوَايَةُ أَنَّهُ قِيلَ لِفَاطِمَةَ (عليها السلام) مَا الَّذِي أَسَرَّ إِلَيْكِ رَسُولُ اللَّهِ (صلي الله عليه وآله وسلم) فَسُرِيَ عَنْكِ مَا كُنْتِ عَلَيْهِ مِنَ الْحَزَنِ وَ الْقَلَقِ بِوَفَاتِهِ قَالَتْ إِنَّهُ خَبَّرَنِي أَنَّنِي أَوَّلُ أَهْلِ بَيْتِهِ لُحُوقاً بِهِ وَ أَنَّهُ لَنْ تَطُولَ الْمُدَّةُ بِي بَعْدَهُ حَتَّى أُدْرِكَهُ فَسُرِيَ ذَلِكَ عَنِّي. روايت چنين است كه از فاطمه سلام الله عليها پرسيده شد: رسول خدا صلى الله عليه وآله با تو چه رازى گفت كه اندوه وفات او از دلت رفت و از اضطرابت كاسته شد و صورتت برافروخته گرديد؟ فرمود: رسول خدا صلى الله عليه وآله به من خبر داد: "تو نخستين كس از «اهل بيت» من هستى كه به من ملحق خواهى شد و ماندن تو پس از من بطول نمىانجامد". اين خبر مرا خوشحال كرد و اندوه من برطرف گرديد. الشيخ المفيد، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم أبي عبد الله العكبري، البغدادي (متوفاي413 هـ)، الإرشاد في معرفة حجج الله علي العباد، ج1، ص187، تحقيق: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لتحقيق التراث، ناشر: دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية، 1414هـ - 1993 م. المجلسي، علامه شيخ محمد باقر (متوفاي1111هـ) بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 22، ص 470، ناشر: مؤسسة الوفاء - بيروت، الطبعة: الثانية المصححة، 1403هـ - 1983 م ابن جرير طبرى شيعى نيز مىنويسد: عن أبي بصير، عن أبي عبد الله ( عليه السلام )، قال: لما قبض رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) ما ترك إلا الثقلين، كتاب الله وعترته أهل بيته، وكان قد أسر إلى فاطمة ( صلوات الله عليها ) أنها لاحقة به، وأنها أول أهل بيته لحوقا. امام صادق عليه السلام فرمود: پيامبر هنگامى كه از دنيا رفت، دو يار و گوهر ارزنده باقى گذاشت، يكى كتاب خدا و ديگرى عترت و اهل بيتش، و به فاطمه فرمود: تو به من ملحق مىشوي؛ از اين رو، نخستين شخص از اهل بيت كه به آن حضرت پيوست، فاطمه بود. الطبري، الشيخ أبي جعفر محمد بن جرير بن رستم (متوفاي ق4)، دلائل الإمامة، ص131، تحقيق قسم الدراسات الإسلامية مؤسسة البعثة، ناشر: مركز الطباعة والنشر في مؤسسة البعثة ـ قم، الطبعة الأولي، 1413هـ. در كتابهاى اهل سنت نيز اين مطلب ديده مىشود. محمد بن اسماعيل بخارى مىنويسد: حَدَّثَنَا أَبُو نُعَيْمٍ حَدَّثَنَا زَكَرِيَّاءُ عَنْ فِرَاسٍ عَنْ عَامِرٍ الشَّعْبِيِّ عَنْ مَسْرُوقٍ عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا قَالَتْ أَقْبَلَتْ فَاطِمَةُ تَمْشِي كَأَنَّ مِشْيَتَهَا مَشْيُ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مَرْحَبًا بِابْنَتِي ثُمَّ أَجْلَسَهَا عَنْ يَمِينِهِ أَوْ عَنْ شِمَالِهِ ثُمَّ أَسَرَّ إِلَيْهَا حَدِيثًا فَبَكَتْ فَقُلْتُ لَهَا لِمَ تَبْكِينَ ثُمَّ أَسَرَّ إِلَيْهَا حَدِيثًا فَضَحِكَتْ فَقُلْتُ مَا رَأَيْتُ كَالْيَوْمِ فَرَحًا أَقْرَبَ مِنْ حُزْنٍ فَسَأَلْتُهَا عَمَّا قَالَ فَقَالَتْ مَا كُنْتُ لِأُفْشِيَ سِرَّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ حَتَّى قُبِضَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَسَأَلْتُهَا فَقَالَتْ أَسَرَّ إِلَيَّ إِنَّ جِبْرِيلَ كَانَ يُعَارِضُنِي الْقُرْآنَ كُلَّ سَنَةٍ مَرَّةً وَإِنَّهُ عَارَضَنِي الْعَامَ مَرَّتَيْنِ وَلا أُرَاهُ إِلا حَضَرَ أَجَلِي وَإِنَّكِ أَوَّلُ أَهْلِ بَيْتِي لَحَاقًا بِي فَبَكَيْتُ فَقَالَ أَمَا تَرْضَيْنَ أَنْ تَكُونِي سَيِّدَةَ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ أَوْ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ فَضَحِكْتُ لِذَلِكَ. عائشه مىگويد: فاطمه كه راه رفتنش همانند پدرش بود، وارد بر رسول خدا (ص) شد، فرمود: خوش آمدى دخترم، او را سمت چپ يا راستش نشاند، سپس آهسته سخن گفت، فاطمه گريه كرد، گفتم: چرا گريه مىكنى؟ بار ديگر سخنى آهسته گفت، فاطمه خندان شد، تا آن روز خوشحالى و اندوه را اين چنين نزديك به هم نديده بودم، از فاطمه علت را جويا شدم، گفت: سرّ پيامبر خدا را افشا نمىكنم. پس از فوت رسول خدا (ص) پرسيدم، گفت: پدرم فرمود: جبرئيل هر سال يك مرتبه قرآن را بر من عرضه مىكرد؛ ولى امسال دو مرتبه آن را بر من عرضه كرده است، گويا اجل و مرگ من نزديك است و تو دخترم نخستين كسى هستى كه به من ملحق خواهى شد، اينجا بود كه گريه كردم، فرمود: آيا دوست ندارى كه سرور زنان بهشتى يا زنان مؤمن باشي، به اين جهت خنديدم. البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 3، ص 1326، ح3426، تحقيق د. مصطفى ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407هـ – 1987م. و نيز طبرانى در معجم كبير خود مىنويسد: عن عَائِشَةَ قالت قلت لِفَاطِمَةَ بنتِ رسول اللَّهِ صلى اللَّهُ عليه وسلم رَأَيْتُكِ أَكْبَبْتِ على النبي صلى اللَّهُ عليه وسلم في مَرَضِهِ فَبَكَيْتِ ثُمَّ أَكْبَبْتُ عليه ثَانِيَةً فَضَحِكَتِ قالت أَكْبَبْتُ عليه فَأَخْبَرَنِي أَنَّهُ مَيِّتٌ فَبَكَيْتُ ثُمَّ أَكْبَبْتُ عليه فَأَخْبَرَنِي أَنِّي أَوَّلُ أَهْلِ بَيْتِهِ لُحُوقًا بِهِ وَأَنِّي سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ إِلا ما كان من مَرْيَمَ بنتِ عِمْرَانَ فَضَحِكَتُ. عائشه مىگويد: به فاطمه دختر رسول خدا (ص) گفتم: در بيمارى پدر، خودت را روى بدنش افكندى و گريه كردي، بار ديگر آن را تكرار كردي؛ ولى خنديدي، فرمود: دفعه اول خبر از مرگش داد گريه كردم، دفعه دوم فرمود: تو نخستين فرد از اهل بيت من هستى كه به من ملحق مىشوى وتو سرور زنان بهشتى هستي. الطبراني، سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم (متوفاي360هـ)، المعجم الكبير، ج 22، ص 419، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ – 1983م. نتيجه: هيچ تعارضى ميان شهادت حضرت محسن عليه السلام و روايتى كه رسول خدا صلى الله عليه وآله به حضرت زهرا سلام الله عليها بشارت مىدهد كه تو نخستين كس از اهل بيت من هستى كه به من ملحق مىشوي، وجود ندارد؛ چرا كه «اهل بيت» در لسان رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فقط بر پنج نفر اطلاق مىشود كه حضرت محسن عليه السلام جزء آن پنج نفر نيست. گروه پاسخ به شبهات مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)
| ||
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: محمد علي رزمي -
تاريخ: 23 اسفند 86
با تشکر از زحمات شما دوستان عزيزتوجه دوستان را که دوست دارند اطلاعات بيشتري بدست آورند( مخصوصا عزيزان اهل سنت ) را به دو کتاب شهادت مادرم زهرا (ع) افسانه نيست: نگاهي به مظلوميت هاي حضرت زهرا (ع) در منابع معتبر اهل تسنن و همچنين هجوم به خانه حضرت زهرا(س) در منابع اهل سنت جلب مي کنم دوستان اگر اين کتاب ها را پيدا نکردند با من تماس بگيرند تا برايشان تهيه کنم.http://valfajr313.blogfa.com/در نظرات خصوصي پيغام بگذاريد.التماس دعا |
2 |
نام و نام خانوادگي: ققنوس -
تاريخ: 23 اسفند 86
گرچه پاسخ بسيار عالي و مستدل و زيبا بود اما پاسخ ديگري هم شايد بشه اضافه کرد.و آن اين که:منظور پيامبر اولين شخص از کساني هستند که به دنيا آمده اند و در دنيا اکنون در برابر ديدگان پيامبر هستند نه کسي که در رحم مادرش هست.آنچه مسلم است زماني مي شود درباره کسي قضاوت کرد و حرف زد که لااقل در دنيا و در مقابل ديدگان باشد. و حضرت محسن در اينجا با حضرت فاطمه يکي است چون هنوز در شکم اوست و تفاوت آنچناني در اين مسئله ندارند. اصولا چنين فرزندي با مادرش يکي حساب مي شود./ |
3 |
نام و نام خانوادگي: مهرداد جعفري -
تاريخ: 24 اسفند 86
بسم رب المهدي:ا...هم عجل لوليک الفرجعرض سلام و خسته نباشيدضمن تشکر از اينکه به سئوال اين برادر عزيز باسخ داديدالبته توجه داشته باشيد که اين شخص فردي سني هستش و اين سئوال را يکبار در سايت باشگاه گفت و گوي جوانان مطرح کرده بودند |
4 |
نام و نام خانوادگي: ف - وطنخواه -
تاريخ: 25 اسفند 86
با عرض سلام و احترام اينجانب علاوه بر اينكه سخن فرستنده محترم ققنو س را قبول دارم معتقدم كه 1- اولاً حضرت زينب فرزتد دو معصوم مي باشند پس معصوم هستند. 2-با توجه باينكه از دهم عاشورا مسئوليت كليه كاروان اسراي اهل بيت رسول اكرم(ص) باتوجه به وجود مبارك امام زين العابدين(ع) به ايشان محول شده است پس ايشان هم معصوم ميباشند. 3- با آنهمه مصيبت حتي نماز شبشان در شب يازدهم محرم قطع نشد. 4- از آنجا كه طلب فدك و كلاً حق ولايت بعهده ائمه معصومين عليهم السلام مي باشد بنابراين بصرف عدم تكليف طلب حق ولايت نميتوان گفت كه ايشان معصوم نمي باشند. 5-پس با عرض معذرت بنظرم جمله ذيل نميتواند صحيح باشد از اين رو ، كلمه اهل بيت ، فقط شامل اصحاب كساء ميشود و شامل كس ديگر از جمله ، حضرت محسن ، حضرت زينب و ... و نيز شامل زنان پيامبر و يا هر كسي ديگر نخواهد شد . در صورت اشتباه بودن نظرم لطفً مرا روشن نمائيد. متشكرم جواب نظر: دوست بسيار گرامي ! كسي منكر مقام و منزلت بسيار والاي حضرت زينب سلام الله عليها كه جان همه عالم به فداي خاك پايش باد ، نيست ؛ اما با اين حال نميتوان گفت كه ايشان معصوم (به معناي خاص) هستند ؛ زيرا شيعيان بر اين مطلب اجماع دارند كه معصومين عليهم السلام چهارده نفر بيشتر نيستند . و ضمناً دلايلي كه شما آورده ايد ، عصمت آن حضرت را ثابت نميكند ؛ بلكه اين مطالب از فضائل ويژه و منحصر به فرد آن حضرت است كه جز دختر شير خدا كسي ديگر به چنين مقاماتي نرسيده و هرگز نخواهد رسيد . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج) |
5 |
نام و نام خانوادگي: جهادي -
تاريخ: 27 اسفند 86
ببين به هر نفسم ذره ذره رو به خزانم بهار را كه نبينم چگونه زنده بمانم ولايت امام عصر مبارك باد |
6 |
نام و نام خانوادگي: جواد -
تاريخ: 14 ارديبهشت 87
ببخشيد چرا حضرت علي اقدامي نكرد آنها اين را برخلاف شجاعت حضرت علي مي دانند(اهل سنت) دفاع از ناموس واجب نيست جواب نظر: دوست گرامي ! ما از اين شبهه پيش از اين پاسخ دادهايم ، لطفاً به اين آدرسها مراجعه بفرماييد : http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=690 http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=9 http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=5 موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
7 |
نام و نام خانوادگي: محمد -
تاريخ: 06 خرداد 87
مطالب جالبه، ولي من يك سؤال دارم كه جرا موقع شهادت حضرت فاطمه و محسن كه در رحم حضرت فاطمه سقط شد حضرت علي ساكت ماند و جيزي نكفت؟ ( با تشكر ) جواب نظر: دوست گرامي ! ما پيش از اين به سؤال مورد نظر شما پاسخ دادهايم ، لطفاً به آدرسهاي ذيل مراجعه بفرماييد : http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=690 http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=9 موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
8 |
نام و نام خانوادگي: جعفر -
تاريخ: 24 خرداد 87
سلام دوستان شمارو بخدا قسم مي دهم اينقدر روايات دروغين از اهل سنت نقل نکنيد من خودم يک عالم شيعه هستم وتا به حال هر روايتي از انهانقل کرده ايد همه رابررسي کردم هيچ کدام صحت نداشت يااينکه صحت داشت ولي منظور از ان چيزه ديگري بود ايا اين منصفانه هست ما که خود را اهل حق مي دونيم اينقدر تهمت بزنيم ؟ جواب نظر: با سلام جناب جعفر بهتر است براي ادعاي خود دليل بياوريد نه اينکه کلي گويي کنيد جالبي کار اينجاست که تمامي منابع بصورت کامل با ذکر شماره صفحه و ... عنوان شده، دسترسي به آن ساده و از هر کسي که الفباي تحقيق را بداند برمي آيد و مطلبي نيست که بتوان آن را حاشا کرد. به راحتي مي توان به کتاب مربوطه و آدرس ذکر شده مراجعه کرده و آن را بيابيد در ضمن راحت تر آنکه از نرم افزارهاي اسلامي مربوطه مثل مکتبة الشاملة (که کتابخانه بزرگ اهل سنت) هست استفاده کنيد که به راحتي با قابليت جستجو مي تواند امکان اجازه تحقيق در اين کتابخانه بزرگ را به شما بدهد. والسلام علي من التبع الهدي معاونت اطلاع رساني |
9 |
نام و نام خانوادگي: جواب به ف-وطنخواه -
تاريخ: 18 مرداد 87
باسلام به جهادگران في سبيل الله درجواب تکميلي به آقاي ف - وطنخواه عرض ميکنم که حضرت زينب و ابوالفضل و بعضي ازفرزندان ائمه عليهم السلام معصوم بودند و حتي بعضي از علماي متاخرومتقدم هم معصوميت داشته و دارند همچنانکه پيامبراعظم(ص)فرمودند که علماء امتي افضل من انبياء بني اسرائيل (البته بعضي علماء=ائمه عليهم السلام) اما....مراتب عصمت متفاوت است مثلا مرحوم ملاصدرا که باتلاش وتهذيب فراوان ميگويد من باب عصمت را دق الباب کردم! لذا بخاطر همين تفاوت مراتب است که حتي بين انبياء معصوم عليهم السلام تفاوت درجه حاصل شده است. موفق به توفيقات الهي باشيد... . |
10 |
نام و نام خانوادگي: يوسفي -
تاريخ: 08 مهر 87
سلام متن جالبي بود من سوالات زيادي دارم حالا چند تا رو مطرح ميکنم 1 چرا حضرت علي دختر بزرگ خود ام کلثوم که دختر حضرت فاطمه است. را بعد از به اصطلاح شما شهادت فاطمه به عقد حضرت عمر درآورده؟؟؟؟ 2 شما آيه کامل و آيات قبل و بعد سوره احزاب را بخوان قسمت انتهاي آيه که به طور مستقيم اشاره به زنان رسول گرامي دارد را از اهل بيت خارج ميکنيد؟؟ آيا مضحک نيست اين ساده انگاري؟ جواب نظر: جناب آقاي يوسفي ! سلام عليكم . سؤال اول شما را پيش از اين جواب داده&zwnjايم ، لطفاً به اين آدرس مراجعه بفرماييد : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=83 بهتر است كه كمي تحقيق كنيد ؛ چون هيچ كسي در طول 1400 سال نگفته است كه ام كلثوم دختر بزرگ امير مؤمنان عليه السلام بوده است !!! جواب سؤال 2 . مهمترين دليل اهل سنت مبني بر اين كه آيه شامل زنان پيامبر نيز مي&zwnjشود ، وحدت سياق است ؛ در حالي كه وحدت سياق در صورتي دليل مي&zwnjشود كه آيات قبل و بعد همزمان نازل شده باشد . و حال آن كه طبق هفتاد روايتي كه در كتاب&zwnjهاي اهل سنت وجود دارد ، اين آيات در زمان&zwnjهاي مختلف نازل شده است . از ين كه بگذريم در آيه غار ، تمام ضماير قبل و بعد از «فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلَيْه&rlm » به پيامبر برمي&zwnjگردد ؛ ولي اهل سنت ادعا مي&zwnjكند كه در اين جا ضمير به ابوبكر برمي&zwnjگردد . اگر وحدت سياق حجت است ، پس در اين جا نيز ضمير به ابوبكر برنمي&zwnjگردد كه در نتيجه عدم ايمان ابوبكر ثابت خواهد شد . والسلام علي من اتبع الهدي گروه پاسخ به شبهات |
11 |
نام و نام خانوادگي: يوسفي -
تاريخ: 08 مهر 87
آنچه من ميدانم و شنيدم(( ام کلثوم الکبري)) حالا شما معني اش را شما هر چه مي خواهيد بگوييد در مسالک الا فهام علامه زين الدين عاملي ازدواج ام کلثوم با عمر ياد شده علامه کليني در کتاب الکافي جلد 2صفحه311 اينجا هم به اين ازدواج اشاره شده اين هم مراجع شيعه لطفا توضيح بديد جواب نظر: جناب يوسفي ! ام كلثوم كبري ، همان حضرت زينب سلام الله عليها است كه همسر عبد الله بن جعفر است . متأسفم كه تا اين حد اطلاعات تان ناقص است . اتفاقاً يكي از دلايل ما براي رد اين ازدواج نيز همين است كه بسياري از علما ام كلثوم كبري را همسر عمر دانسته&zwnjاند ؛ در حالي كه ام كلثوم كبري همان حضرت زينب سلام الله عليها است . علامه عاملي و ديگر فقهاي شيعه در بحث عده ، ازدواج ام كلثوم و عمر را با استناد به روايت كليني ذكر كرده&zwnjاند و روايت كليني را نيز در همان مقاله ام كلثوم جواب داده&zwnjايم ، لطفاً به اين آدرس مراجعه بفرماييد : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=83 والسلام علي من اتبع الهدي گروه پاسخ به شبهات |
12 |
نام و نام خانوادگي: يوسفي -
تاريخ: 08 مهر 87
علماي شيعه در باره اين ازدواج نظرات مختلفي داشته و دارند ، برخي از آنها اصل وجود دختري به نام ام كلثوم را براي حضرت زهرا سلام الله عليها منكر شده اند ؛ چنانچه محقق معاصر و از مفاخر شيعۀ ساكن نجف جناب آقاي باقر شريف القرشي در اين باره ميگويد : ليس لصديقة الطاهرة بنت غير السيدة زينب. و انّها تكنّا بأُمّ كلثوم. كما ذكرنا اليه بعض المحققين. و علي ايّ حال فإنّي اذهب بغير تردد اذا ان الصديقة الطاهرة الزهراء ليس عندها بنت تسمّي بأُم كلثوم . حياة سيدة النساء فاطمة الزهرا سلام الله عليها، ص 219. صديقه طاهره ، دختري غير از حضرت زينب نداشته است و همو كنيهاش ام كلثوم بوده است ؛ چنانچه برخي از محققين نيز بر اين عقيده هستند . به هر حال من بدون ترديد عقيده دارم كه صديقه طاهره دختري به نام ام كلثوم نداشته است . برخي ديگر اصل وقوع ازدواج را رد كردهاند ؛ از جمله مرحوم شيخ مفيد رحمت الله عليه در دو رساله مجزا به نامهاي المسائل العُكبرية و المسائل السروية ، و نيز سيد ناصر حسين الهندي در كتاب افحام الأعداء والخصوم اين مطلب را بررسي و دلايل محكمي بررد اين ازدواج آوردهاند . و برخي ديگر اصل ازدواج را پذيرفته ؛ ولي گفتهاند كه اين ازدواج با زورگويي و تهديد عمر بن خطاب بوده است ؛ چنانچه سيد مرتضي رضوان الله تعالي عليه در كتاب تنزيه الأنبياء ، ص 191 ميفرمايد : أنّه ( عليه السلام ) ما أجاب عمر إلى انكاح بنته إلا بعد توعد وتهدد... امام علي عليه السلام به عمر پاسخ مثبت نداد ؛ مگر بعد از تهديد و زورگويي او واقعا کدام نظر صحيح است اين ايجاد ابهام و شبهه به چه خاطر است؟ آيا واقعا شيعيان نميدانند که حضرت علي ام کلثومي داشته يا نداشته است؟ حال فرض بر اينکه بين علي وابوبکرو عمر و عثمان هيچ مودتي نبوده و همه دشمن علي بوده اند دليل نامگذاري فرزندان حضرت علي و نوه هاي ايشان به نامهاي ابوبکر وعثمان و عمر چه دليل ديگري دارد .آيا اين نامگذاري بر حسب اتفاق و بي دليل است؟نمي خواهم اينها را دليل بياورم . ولي واقعا براي من جاي سوال است که چرا اين اسامي در بين شيعيان استفاده نميشود . جالب اينکه حتي مرثيه خوانان عاشورايي هم نامي از اين شهيدان دشت کربلا ياد نميکنند؟؟؟؟؟؟ جواب نظر: جناب يوسفي عزيز !  گفته&zwnjايد : "واقعا کدام نظر صحيح است اين ايجاد ابهام و شبهه به چه خاطر است؟" فرقي نمي&zwnjكند ، هر كدام از اين نظرات صحيح باشد ، شما را به مقصودتان نمي رساند . اما بحث نامگذاري&zwnjها : ما به اين شبهه شما نيز جواب داده&zwnjايم ، لطفاً به اين آدرس مراجعه بفرماييد : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=437 والسلام علي من اتبع الهدي گروه پاسخ به شبهات |
13 |
نام و نام خانوادگي: يوسفي -
تاريخ: 12 مهر 87
شما در ارايه نظرات اينجانب صادقانه عمل نکرديد من در دومورد از روايات بالا که از ((شهرستاني و صفدي )) نقل کرديد . آن دو را به صورت کامل آوردم تا همه ببينند و قضاوت کنند . ولي شما آن نظر را حذف کرديد . ديگر اين بحث فايده اي ندارد. چون شما حقيقت جو نيستيد و آنچه باب ميلتان نباشد را نميشنويد . جواب نظر: دوست گرامي ! ما هرگز نظر كسي را سانسور نمي&zwnjكنيم ، يقين داشته باشيد كه اگر در اين سايت نظر داده باشيد ، آن را علني كرده&zwnjايم و اگر نياز به جواب داشته ، جوابش را نيز داده&zwnjايم . من تا به حال شش نظر از نظرات شما را جواب داده و علني نيز كرده&zwnjايم . احتمالا در هنگام فرستادن مشكلي بوده است ، لطف كنيد بارديگر نظر خود را ارسال كنيد . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
14 |
نام و نام خانوادگي: يوسفي -
تاريخ: 15 مهر 87
من همچنان منتظر علني شدن نظرم هستم جواب نظر: ما تمام نظرات شما را علني كرده&zwnjايم ، جز آن چه در قضيه قاتل بودن عثمان داده بوديد كه انشاء الله بعد از بررسي و پاسخ ، علني خواهد شد . ضمن اين كه ما نيز شديداً منتظر نظر شما در باره جواب&zwnjهايي كه تا كنون به سؤالات شما داده شده است ، هستيم . والسلام علي من اتبع الهدي گروه پاسخ به شبهات |
15 |
نام و نام خانوادگي: يوسفي -
تاريخ: 15 مهر 87
من 2 بار متن کامل دو روايت از شهرستاني و صفدي را برايتان ارسال کردم . هيچ کدام را نه جواب داده ايد و نه علني کرده ايد . باز هم ميگوييد علني کرده ايد؟؟؟ جواب نظر: جناب يوسفي عزيز ! در هنگام ارسال مطلب دقت بيشتري داشته باشيد ، ما تا به حال تمامي نظرات شما را ديده ، جواب داده و علني كرده&zwnjايم . مطمئن باشيد كه اگر نظر شما فرستاده شده بود ، آن را نيز همانند بقيه نظراتتان علني مي&zwnjكرديم . ضمن اين كه ما روايت شهرستان و صفدي را به صورت كامل بررسي و به سخنان آن&zwnjها قبل از روايت پاسخ داده&zwnjايم كه انشاء الله به همراه مقاله «بررسي شبهات شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها» روي سايت قرار داده خواهد شد . وقتي جواب مطلبي آماده است ، چرا از علني كردن آن هراس داشته باشيم ؟! والسلام علي من اتبع الهدي گروه پاسخ به شبهات |
16 |
نام و نام خانوادگي: حسين سرابندي -
تاريخ: 06 ارديبهشت 88
سلام و درود خدا بر شما که تمامي نظرات ، مخالف و موافق را بدون سانسور علني مي کنيد . اما سوال : آيا امام معصوم اجازه و توانايي آن را دارد که در تمام امور هستي (طبيعي و ماوراءالطبيعه) دخل و تصرف نمايد ؟ در خصوص روايتي که آمده اگر دو قبر مجاور مقبر مطهر پيامبر را نبش نماييد جز سلمان و ابوذر نخواهيد يافت توضيح دهيد . جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- ما هر مطلبي را علني نمي كنيم ؛ بلكه در صورتي كه در آن بي ادبي به حدي نباشد كه قابل علني كردن باشد ، و يا مطالب سياسي مطرح نشده باشد . 2- معصوم توانايي دارد ، اما به اجازه و با قدرت از جانب خداوند ، و بدون اجازه آن حضرت چنين كاري نخواهند كرد . 3- روايت را مرحوم نوري طبرسي با سند ضعيف و به اقرار خود ايشان مرفوع نقل كرده است . بنا بر اين روايت اعتبار ندارد . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
17 |
نام و نام خانوادگي: حسين سرابندي -
تاريخ: 06 ارديبهشت 88
متشکر |
18 |
نام و نام خانوادگي: مرغ حق -
تاريخ: 06 ارديبهشت 88
سلام بر حق دوستان دوستان من تا حالا هرچه پاسخ کوبنده و دندان شکن به اين آقايان پاسخ به شبهات داده ام (که البته کاري جز شبهه آفريني و سانسور و تخريب اذهان جوانان ندارند) يا چاپ نمي کنند يا به خودم اي ميل مي زنند. مي دانم اين را هم چاپ نمي کنيد ولي من وظيفه ام گفتن حق است. ببينيد دوستان من اگر کسي باشم که قادر به انجام گناه نباشم که براي من حسني نيست. اين طبيعت من است. حسن اصلي وقتي آشکا مي شود که شخص قادر به انجام گناه باشد و گناه نکند که اين هم غير ممکن است و ذات انسان تمايل به گناه داد مثل بعضي گناهان کوچک. من نمي دانم چه ب سر اين ملت آمده که بعد از شيعه شدن بوسيله شمشير خون چکان قزلباشان صفوي که مشتي تاتار ترک بودند که عقيده به پير پرستي داشتند آمده است که پيامبر و امامان و هر امامزاده اي را معصوم مي دانند. پيامبر اگر معصوم بود که دستور گردن زدن آن همه يهودي را که در بين آنها کساني هم بودند که فقط به فکر جان و نماموس خود بودند را نمي داد. پيامبر همان کسي هستند که تا در مکه بودند مدارا مي کردند و همين که قدت گرفت شروع به کشتار و خونريزي از مخالفان کردند. پس اين فکر را که اين اعراب معصوم هستند را مطلقا دور بريزيد که ناشي از خرافات فرقه هاي پير پرست قبايل تاتاري است که به اين مملکت آمده اند (به رهبري شاه اسماعيل صفوي). ثانيا مگر ان موقع سونوگرافي بوده که جنسيت بچه را تعيين کنند(و حتي اسم هم داشته) اگر ائمه اين همه قدرت داشتند و غيب دان بودند فکري به حال خود مي کردند تا يکي يکي در غربت و تبعيد از بين نروند. نامرديد اگر همه اينها را چاپ نکنيد. جواب نظر: !!! با سلام دوست گرامي لا اقل مي نوشتيد كه آيا عصمت پيامبر در نقل قران را قبول داريد ، يا آن را مانند ساير مطالب رد شده قبول نداريد ؟ اگر قبول نداشته باشيد ، كه ديگر از اجماع مسلمانان خارج مي شويد . زيرا صحت قرآن را زير سوال برده ايد . اگر قبول داشته باشيد ، مجبوريد عصمت را در ساير مطالب نيز قبول كنيد ، زيرا خداوند در قرآن مي فرمايد «ما ينطق عن الهوي» ؛ پيامبر هيچ تفكري از روي هواي نفس ندارد ، تمام كارهاي پيامبر وحي بوده است . البته مطالبي را كه شما مطرح كرده ايد ، هيچ كدام دلالت بر عدم عصمت نمي كند . البته از شما تعجبي نيست كه از يهودي كه هيچ قصدي جز كشتن مسلمانان و گرفتن مال انها و به كنيزي گرفتن همسران آنها نداشتند دفاع كنيد !!! به عكس به نظر ما كشتن آنها دلالت بر عصمت مي كند ؛زيرا اگر انسان معمولي بود ، شايد دلش كمي به درد مي آمد و در راه اجراي دستور دين و مصلحت آينده مسلمانان كوتاهي مي كرد ، اما پيامبر چنين نبود . راجع به دستگاه سونوگرافي ، همين سوال را از برادران اهل سنت بپرسيد كه با وجود اينكه علم غيب را حتي براي پيامبر منكر مي شوند ، مي گويند ابوبكر قبل از مرگ خويش گفت : فرزندي كه در شكم همسر من است دختر است و زنده مانده و بعد از مرگ من به دنيا آمده از من ارث مي برد!!! البته ما علم غيب را براي پيامبر و ائمه طبق آيه قرآن ثابت مي كنيم «لا يظهر علي غيبه احدا الا من ارتضي» در مورد صفويه نيز ، همانطور كه در ساير نظرات نيز گفته ايم ، بهتر است اهل سنت موضع خود را مشخص كنند ، يك بار شيعه را ساخته شده زمان عبد الله بن سبا (زمان عثمان) مي دانند تا قتل عثمان را به گردن شيعه بياندازند . يك بار مي گويند شيعه در زمان صفويه يعني حدود 11 قرن بعد به وجود آمد !!!! علت عدم استفاده اهل بيت در ساير موارد از علم غيب نيز ، اين است كه استفاده از اين علم ، تنها به اجازه خداوند است . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
19 |
نام و نام خانوادگي: مصطفي -
تاريخ: 06 ارديبهشت 88
خدا پدر و مادرتان را بيامرزد. |
20 |
نام و نام خانوادگي: عاصي -
تاريخ: 06 ارديبهشت 88
با توجه به استدلال شما به ايه ذکر شده بقيه امامان شيعه شامل اين ايه نمي شوند ونشان مي دهد که بقيه امامان شيعه معصوم نيستند جواب نظر: با سلام دوست گرامي بحث عصمت ساير ائمه را با اين آيه ثابت نمي كنيم ؛ بلكه دليل ديگري داريم . (عصمت منحصر در اين پنج نفر نيست ؛ بلكه آيه تطهير منحصر به اين پنج نفر است) وقتي يك معصوم خود بگويد فلان شخص نيز كه بعد از ما مي آيد معصوم است ، ديگر شكي در عصمت او باقي نخواهد ماند . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
21 |
نام و نام خانوادگي: مهران -
تاريخ: 06 ارديبهشت 88
سلام عليکم در مورد اراجيف آقاي مرغ حق!!(مرغ باطل)بايد بگويم که حتما شما آدم عياشي هستيد که وقتي مي خواهيد گناهي را انجام دهيد وتوانايي انجام آنرا هم داريد شروع به ارتکاب آن مي کنيد وبا اين حرف شما من ياد جريان هارون الرشيد افتادم :مي گويند در زمان هارون الرشيد باري او با همسر عالم ومحبوب خود"زبيده" سخن مي گفتند ويک مرتبه زن هارون به او گفت اي جهنمي !! هارون وقتي اين را شنيد بسيار بر آشفت و گفت اگر من جهنمي باشم طلاق بين ما جاري شد ، اين را گفت وبا عصبانيت آنجا را ترک کرد ولي بعد وقتي آرام شد با خود فکر کرد که چه دست گلي به آب داده وبا دستان خودش محبوبترين زن خود را طلاق داده است پس به فکر چاره جويي افتاد واز علما خواست که بگويند آيا او بهشتي است يا جهنمي علما گفتند اي خليفه ما که علم غيب نداريم که بگوييم تو بهشتي هستي يا جهنمي ما را معذور کن خليفه گفت اگر شما تايين نکنيد پس که تايين کند بايد جواب اين سوال را به هر قيمتي که شده بيابيد!!! علماي بغداد دراين کار ماندند تا اينکه وقتي امام شافعي که آنوقت تنها 9سال داشت از موضوع مطلع شد گفت من جواب سوال خليفه را مي دانم همه گفتند بابا آبروي ما رانبر ما نتونستيم آنوقت تو مي تواني ولي او اصرار کرد واستاد امام شافعي اورا به حضور هارون برد . شافعي گفت من جواب تو را مي دانم . خليفه گفت خوب بگو . شافعي گفت اول تو از تختت پايين بيا تا من بنشينم چون مقام علما از شاهان بالاتر است هارون پايين آمد وشافعي نشست آنگاه گفت : اول از تو سوالي دارم .آيا شده تا به حال گناهي بتواني بکني بعداز مقام خداوند بترسي وآن گناه را ترک کني هارون کمي فکر کرد وبعد گفت :بله شده ، بارها توانسته ام که گناهي را انجام دهم ولي از ترس خدا آن را ترک کرده ام . شافعي گفت پس من هم فتوا مي دهم تو بهشتي هستي .همه علما اعتراض کردند که به چه دليل وچرا .شافعي گفت آيا نشنيده ايد که خداوند فرمود:"من خاف مقام ربه ونهي النفس عن الهوي فان الجنه هي الماوي" همه با شنيدن اين آيه جا خوردند وگويا آن را تازه شنيده اند پس هارون با اين جواب شافعي به گريه آمد واز نبوغ او متعجب شد وبعد از چهار سال او را مفتي شهر بغداد کرد. حالا با توجه به اين آيه مي شود گفت که چرا اگر شما کمي به هواي نفس خود آگاه باشيد وکمي متقي باشيد به راحتي مي توانيد از نفس خود مبرا گرديد بگونه اي که هزاران هزار از سلف صالحين واصحاب کاملين وائمه اطهار و چه گذشتگان و کنونيان وچه آيندگان به اين کارهاي خود يعني دوري از هواي نفس مشهورند . شما خود را دست کم نگير اگر کمي به خودت عادت دهي مي تواني به هواي نفس غلبه کني وچه بسا مثل بزرگان اسلام جزو اوليا الله بشوي که مسلما از نظر اهل سنت وحتي روافض هر کسي مي تواند يک اوليا الله باشد البته بستگي به خود فرد دارد . شما براي اثبات ايراني بودن خود ونژاد پرستي نبايد يک ملتي را که نبي اسلام وابوبکر صديق وعلي مرتضي و حسنين وعمر فاروق (رض) از ميان آنها برخواسته اند را بدوي و وحشي بداني و بگوييد که پيامبر چون علم الغيب نداشته نبايد يهود بني قريضه و حنينيان و... را مي کشت شايد در ميان آنها کسي بود که از ناموسش دفاع مي کرد اين اصلا دليل منطقي نيست چون صراحتا پيامبر توسط وحي امر به کشتن يهود بني قريضه داده ودستور داده حتي نخل هاي آنها را بسوزانند چون امر خدا بوده واگر از وحي باخبر نبود ممکن بود دلش بلرزد واصلا با آنها صلح کند در ثاني اگر وحي را از زندگي پيامبر برداريم ايشان به يک جاني (معاذ الله)بدل مي شوند حضرت موسي وقتي اولين جنگ خود را با عمونيان وکنعانيان شروع کردند آنقدر از مردم آنجا کشتند که به روايت تورات فقط صداي نوزادان در اين شهر به گوش مي رسيد و خود موسي جزو پيامبراني است که با خود خداوند مستقيم صحبت مي کرد و وقتي خدا امر مي کرد تا آن را اجرا نمي کرد آرام نمي نشست. در مورد اينکه شما چه اعتقادي داريد اهميتي نمي دهم چون نه از روايات وقرآن اهل سنت با خبريد ونه از روايات وقرآن شيعه ولي اگر نظرات اهل سنت را ميخواهيد ما اعتقاد به عصمت پيامبر داريم آن هم بشرطها وشروطها که نسيان و خطاهاي عادي بشري مثل فراموشي و...و عصبانيت و صفات بشري را شامل شود چون پيامبر يک انسان بود "انا بشر مثلکم".و گاهي در نماز برخي اوقات آيه اي را فراموش مي کردند وبعد حافظان قرآن ندا مي دادند. ما مي گوييم که پيامبر در ابلاغ وحي معصوم است يعني آنچه از خدا برايش وحي مي شد را بطور کامل بيان مي فرمودوترس و فراموشي در ابلاغ وحي نداشت ونيز مي گوييم که کسي بجز پيامبر معصوم نيست همانگونه که در اعصار ماضي صلحا وپيروان بزرگ انبيا که پيامبر نبودند معصوم هم نبودند والسلام جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- ماجرايي را كه ذكر كرده ايد ، بدون سند است ، و در هيچ يك از كتب معتبره اهل سنت نيامده است ! 2- مقصود شما از نقل اين داستان مشخص نيست ؛ آيا مي خواهيد بگوييد شافعي از همان دوران كودكي ، براي پادشاهان ، توجيه گر اعمالشان بوده است ، و چنين كاري صحيح نيست ؟ يا اينكار را مدح شافعي مي دانيد كه با استدلال به آيه اي از قرآن ، ادعا كرده است كه هارون بهشتي است !!! كاري كه حتي صحابه در حق خود چنين نمي كردند !!! 3- براي پاسخ دادن به شخص ، مي توان تنها كلام او را نقد كرد ؛ و مي توان خود او را نقد كرد ؛ و بين اين دو فرق بسيار است . كلام شما نقد خود فرد بود . 4- ادعا كرده ايد كه پيامبر نسيان داشته است !!! البته اهل سنت ادعا كرده اند پيامبر قرآن را نيز فراموش مي كرد !!! كه اين صريحا مخالف آيات قرآن است «سنقرئك فلا تنسى» جداي از اينكه با مقتضاي آيه «وما ينطق عن الهوى» نيز مخالف است . 5- عمر را فاروق ناميده ايد !!!بهتر است بدانيد كه طبق نظر اهل سنت اين لقب ، لقبي بود كه يهود به عمر دادند !!!: http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=633 6- عمر را از مفاخر معرفي كرده ايد !!! اين نيز خود جاي بحث مفصل دارد !!! موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
22 |
نام و نام خانوادگي: مرغ حق -
تاريخ: 06 ارديبهشت 88
با سلام دوست عزيز من هم مثل شما مسلمان و شيعه ام و مسلما عصمت رسول خدا را فقط در زمينه نقل قرآن قبول دارم و نه چيز ديگر. آيه اي از قران را هم كه ذكر نموده ايد به همين معني اشاره دارد كه پيامبر در نقل قرآن از اشتباه و هوس(اينكه يك وقت چيزي را كه خودش دلش مي خواهد به آن اضافه كند) مصون است و به چيز ديگري اشاره ندارد. راجع به قضيه يهودي ها هم كه پاسختان بسيار عجيب است چون پيامبر معصوم همان كاري را كه شما ذك كرده ايد با آنها انجام داد (البته بعد از اسارت و تسليم شدنشان- يك جورهايي نسل كشي كرد). در ارتباط با دستگاه سونوگرافي اين چه پاسخي است كه داده ايد؟ من اصلا ميانه خوبي با اين سني ها كه معلوم نيست چه كاه اند ندارم. در آيه اي هم كه براي علم غيب آورده ايد اشاره به شخص خاصي نيست. مگر شما خدا هستيد كه اين آيه را خطاب به ائمه تعبير مي كنيد؟ شيعه هم بطور رسمي از زمان صفويه و ان هم بطزي فجيع بر ايران حاكم شد و قبل از آن بعضي شهر ها مثل قم و كاشان شيعي بودند. راجع به پاسختان در خصوص استفاده از علم غيب نيز من نمي دانم اين چه قدرتي است كه خداوند داده ولي اجازه استفاده اش را نداده. نعوذ با ا... خدا هم بيكار بوده و كارش حكمت خاصي نداشته. خانه از پاي بست ويران است... جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- عقيده شيعه عصمت پيامبر در همه زمينه ها است ، اما نظر شما نظر گروهي از برادران اهل سنت است كه مي گويند پيامبر فقط در نقل قرآن معصوم است . 2- در مورد آيه : الف) نطق به معني تفكر است ، و نه به معني نقل قرآن !!!! ب) آيه مطلق است ، يعني در همه تفكرات . بنا بر اين مدلول صريح آيه عصمت پيامبر در همه تفكرات است . 3- نسل كشي نبود ، بلكه تنها كساني را كه لباس رزم براي كشتن مسلمانان پوشيده بودند ، كشت ؛ نسل كشي ، يعني كشتن تمام مردان و زنان و كودكان و پيرمردان و بيماران و ... بهتر است يكبار ديگر ماجرا را بخوانيد . 4- اگر در علم غيب ائمه شك داريد ، و شيعه هم هستيد ، بهتر است نگاهي به روايات ملاحم (پيشگويي هاي ائمه) بياندازيد . تا به خوبي براي شما مشخص شود ائمه در 1400 سال قبل مطالبي فرموده اند كه قرن ها بعد از سخنان ايشان اتفاق افتاده است . 5- شيعه طبق مدارك تاريخي ، از قديم در تمام ايران موجود بوده است ، اما علني نبود ؛ و اصلا معقول نيست كه يك گروه قزلباش بتوانند نظر خود را بر تمام مردم ايران كه سني هستند ،غالب كنند !!! قطعا اين گروه ، با موافقت اكثريت مردم ، روي كار آمده است . 6- آنچه در مورد كشتار هاي صفويان نقل شده است بر دو گونه است : الف) ادعاي كشتار بي رحمانه اهل سنت ، كه عموم نقل آن توسط راويان اهل سنت و در كتب تاريخي جديد آنان چنين امده است !!! ب) كشتار سياسي ، آنهم نه به صورت عمومي ؛ بلكه محدود ؛ و اين مطلب در همه دولت ها بوده است . البته ما قصد توجيه كارهاي خلاف دولت صفويه را نداريم . 7- در مورد عدم استفاده از علم غيب و شبهه شما ؛ قطعا با ديدن شواهد ، به اين پي خواهيد برد كه ائمه علم غيب داشته اند ؛ اما علت عدم استفاده از آن : خداوند مي خواهد انسان ها به تكامل برسند ؛ به همين سبب ، براي آنها كسي را فرستاد كه مانند آنها باشد ؛ اگر رسول خدا (ص)وائمه در همه كار از علم غيب استفاده مي كردند ، ديگر حجت براي مردم نمي شدند ، و مردم مي گفتند : اينان چون علم غيب دارند ، بر همه پيروز مي شوند و... اما ما كه اينطور نيستيم ، بنابر اين در مقابل ظلم و جور كوتاهي كرده و قيام نمي كردند . اما وقتي ائمه از اين علم ، طبق دستور خداوند استفاده نكردند ، مردم مي گويند پيامبر با وجود اينكه شكست خورد اما نا اميد نشد ، ائمه نيز همچنين ؛ بنا بر اين آنها نيز با ظلم و جور مقابله خواهند كرد . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
23 |
نام و نام خانوادگي: فدائي فاطمه الزهرا(س) -
تاريخ: 07 ارديبهشت 88
به جناب مرغ باطل عرض ميکنم که اگه فقط معتقد به کتاب الله هستي ولا غير(احاديث)پس جزئ خوارجي و بحث با تو بيهوده است ,چون افراد نااگاه دو دسته اند1-کساني که خوابند وباهشدار بيدار ميشن 2-کساني که خود را به خواب ميزنند که بيدار شدن اونها تاوقتي نخوان محاله |
24 |
نام و نام خانوادگي: مرغ حق -
تاريخ: 08 ارديبهشت 88
با سلام ابتدا مطالبي به ذهنم مي رسد که در پاسخ به آقاي مهران عنوان مي کنم: ايشان حتما بر هواي نفس خود غلبه کرده اند و براحتي به اوليائ ا... پيوسته اند که به بنده مي گويند با کمي تمرين مي توان معصوم بود. اين صحبت ايشان بسيار خنده دار است و مثل عذر بدتر از گناه است. اما در پاسخ گروه محترم پاسخ به شبهات: ببينيد دوستان تنها يک حقيقت محض درمورد رسول اسلام وجود دارد و آن هم اينکه ايشان در بيان وحي و عمل به آن معصوم مطلق بوده اند و خداوند به ايشان قدرت مصونيت از لغزش ا در اين مود داده بوده است. در موارد ديگر اگر ايشان قدرت بر انجام گناه نداشتند در اين صورت ثوابي بر ايشان نبوده و مثل فرشته ها بوده اند و اگر داشته اند و گناه نمي کردند پس قطعا انسان نبوده اند و خلقتي جدا گانه داشته اند و اين در حالي است که فرموده اند من هم انساني چون شمايم. باور کنيد قصد لجبازي ندارم ولي اين موضوع معصوم بودن پيامبر و ائمه را نمي توانم قبول کنم. حتي آيه تطهير را هم که مي خوانم باز تصريح مي کند که خداوند هر نوع پليدي را از شما اهل بيت دور نموده. اين را مي توان اين طو تعبير کرد که آنها داراي ذات پاک هستند و اين آنان را معصوم از گناهان ريز و درشت زندگي روز مره نمي کند و شما نبايد بر تعبير ديگران از يک ايه خرده بگيريد. اين را براي من روشن کنيد تا يکي يکي بقيه ايراد ها را هم در پستهاي بعدي مطرح کنم. |
25 |
نام و نام خانوادگي: مرغ حق -
تاريخ: 08 ارديبهشت 88
در پاسخ به جناب فدايي فاطمه!!: از همين اسمي كه براي خودتان انتخاب كرده ايد معلوم است داراي چه عقيده و طرز فكري هستيد. شما افراد جزو كساني هستيد كه بدون علم و اطلاع هر مطلبي را كه تحت عنوان حديث و به زبان عربي نوشته شده بدون فكر و منطق مي پذيريد. شما از كجا مطمئنيد كه طرز فكري كه همين طوري در بست از خانه پدري و تعاليم كوركورانه و روضه ها و ... كه هيچ علمي را به شما اضافه نمي كنند, قبول كرده ايد درست است؟ دوست عزيز فاطمه زهرا به فدايي نيازي ندارد و در زمان خودش هم علي برايش كافي بود. شما كه فدايي فاطمه هستي به سفارشات آنان عمل كن و خرد ديني خود را زياد كن نه طول ريشت را. جواب نظر: !!! با سلام دوست گرامي سخن شما مانند اين مي ماند كه كسي به شما بگويد حق كه مرغ ندارد !!! فدايي فاطمه ، يعني فدايي ارزش هاي فاطمي موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
26 |
نام و نام خانوادگي: ابوالحسني -
تاريخ: 08 ارديبهشت 88
مرغ عزيز، نخست اينکه آيا انتساب شما به حق بالاجبار از سوي خودتان به حق تعالي تحميل گرديده يا حق جل جلاله شما را برگزيده؟ تقاضا دارم پيش از کوبيدن بر صفحه کليد و تکرار پرخاشهايتان کمي با حوصله يادداشتهاي خود و جوابيه ها را مرور کنيد و نيک در آنها بينديشيد ولي نه از موضع حق بلکه همچون مرغي که بال تواضع در برابر حق گشوده. 1. سخنانتان در مورد تاريخچه تشيع ايرانيان ارزش بررسي و جواب ندارد با کمي مطالعه در منابع تاريخي عمق نفوذ اسلام در ايران و اعراض ايشان از آيين اهل جماعت را در مي يابيد. براي شروع به اين سوالات توجه کنيد: • شهر قم کي مركز تشيع شده بود؟ • چرا بني عباس کار خود را با شعار « الرضا من آل محمد (ص) » در خراسان و ساير نواحي ايران پيش مي بردند؟! • طبرستان را چه کسي شيعه کرده بود؟! • آل بويه بدست کدام شاه صفوي شيعه شده بودند؟! (رجوع شود به «تاريخ تشيع در ايران از آغاز تا طلوع دولت صفوي» نوشته رسول جعفريان ) 2. اگر عمل به سفارشات و دستور العملهاي شريعت براي هدايت کافي است پس چرا حق تعالي از کساني که مي خواهند بسوي پروردگارشان اتخاذ سبيل کنند مودت قربي را خواسته؟ مودت چيست؟ قربي کيست؟ ارتباط مودت ايشان با اتخاذ سبيل چيست؟ بهتر نيست بجاي تند خويي کمي با حوصله در آيات قرآن کريم بينديشيد و از آثار انديشمندان بهره مند شويد؟ 3. عصمتي که شما معني کرده ايد هم تناقض منطقي دارد و هم نقلي. درک تناقض منطقي منوط به انديشيدن شماست اگر بتوانيد با آرامش و بدور از هر نوع عصبيت و خروش بدان بپردازيد. اما براي تناقض نقلي بعنوان نمونه به آيه 124 سوره بقره مراجعه کنيد که باري تعالي مقام امامت را (به هر معني که شما تصور کنيد) در وعائ پيراستگي از ظلم قرار داده. حال اگر خاتم النبيين صل الله عليه وآله وسلم بنابر افتراي شما در غير ابلاغ وحي مرتکب عصيان گردند و به ظلم آلوده شوند چگونه شرط منقول را خواهند داشت؟! 4. اما مشکلي که شما در جمع کردن اختيار و عصمت داريد نيز با کمي تامل رفع مي شود. بدين سوال دقت فرماييد: فرق شما با يک مرغ چيست؟ جواب: مرغ حيوان است ولي شما انسان، و انسان حيوان ناطق(قوه نطق در اين تعريف همان عقل است). چرا يک حيوان با درندگي به ساير حيوانات حمله ور مي شود ولي يک انسان عاقل چنين نمي کند؟ آيا عقل اختيار را از او سلب نموده؟ يا انسان عاقل با اختيار خود از درنده خويي بيزار است؟ قرآن کريم نيز در معرفي فرستادگان خويش ايشان را بشر معرفي مي کند ولي بشري که به او وحي مي شود:« قل إنما أنا بشر مثلكم يوحي إلي». ( الكهف110). دريافت وحي نيز قوه اي است که خداوند به فرستادگان خويش عنايت نموده و بدون اين ادراک قدسي امکان دريافت کتاب را نمي توانستند داشته باشند: «وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ » (52شوري) اين ادراک قدسي نظير عقل براي حيوان عمل مي کند. عقل حيوان را با اختيار خويش از امور بسياري که موافق با طبع حيواني اوست باز مي دارد، ادراک قدسي نيز بشر برگزيده را با اختيار خود از معاصي پاک مي کند. والسلام |
27 |
نام و نام خانوادگي: مرغ حق -
تاريخ: 09 ارديبهشت 88
در پاسخ به ابول عزيز دوست خوبم حرفهاي حقي كه بنده عرض مي كنم و با مزاج خيلي از شما ها جور در نمي آيد(از لحن پر از نيش و كنايه تان معلوم است كه چقدر بيهوده سعي در پنهان كردن خشم خود داريد و حتما قبلا چند صفحه كليد را از بين برده ايد كه بنده را به آرام كوبيدن به آن رهنمود مي فرماييد) چيزهايي هستند كه از يك ذهن عاري از خرافات مذهبي مي آيند. من نه به فرقه اي وابسته هم و نه در عمرم يك سني از نزديك ديده ام و نه چيز ديگري. 1- تاريخچه شيعه شدن اين مملكت را از اروي آثار امير حسين خنجي مطالعه كنيد نه از روي آثار يك شيعه متعصب مثل خودتان. تا ببينيد با مردم اين مملكت چه كردند. شيعه ها در ايران بودند اما بسيا در اقليت. 2- شما بگوييد منظور از مودت و قربي چيست. شما شيعيان افراطي بسيار علاقه داريد به معني كردن لغات و عبارات در جهت منافع خود. من كه قربي را كساني مي دانم كه به واسطه پاكي ضمير به خداوند و روح هستي نزديك ترند (نه ائمه!) 3- آيه 124 سوره بقره چه مي گويد؟ ما ابراهيم را پس از آزمايشاتي امام و راهبر مردم قرار داديم. همين! اين چه ربطي به ائمه دارد؟ ابراهيم پس از آن همه نج و زحمت تازه لايق رهبري مردم شد اما ائمه شما از بدو زايمان و همين طوري امام هستند! خداوند بدون هيچ دليلي مردمي مانند بقيه را يك دفعه امام كرده! 4- ابول عزيز! تو را به خدا خودتاتن آيه 110 سوره كهف را معني كنيد و بنويسيد. آن هم چند بار تا خودتان پي به اشتباهتان ببريد. والسلام جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- از توصيه شما ممنونيم ؛ البته اميدواريم كه چنين اتفاقي براي خود شما رخ نداده باشد . 2- هنوز براي ما معني مرغ حق را (طبق تفسير خودتان از فدايي فاطمه) مطرح نكرده ايد ! 3- تاريخچه شيعه شدن اين مملكت ربطي به تاريخ شيعه ندارد ! ظاهرا هنوز فرق واضح بين اين دو را نمي دانيد ! 4- مودت و قربي ، واضح است ، يعني مانند عائشه به جنگ علي نرويد ، مانند طلحه و زبير با علي نجنگيد ، مانند عمر فاطمه را نزنيد ، مانند ابوبكر دستور هجوم به خانه فاطمه را ندهيد و... 5- ربط آيه حضرت ابراهيم به امامت و جواب ساير سوالات شما در اين زمينه در آدرس ذيل أمده است : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=3164 6- اگر مقصود شما منافات داشتن آيه 110 سوره كهف با شفاعت و توسل است و شرك بودن اين دو عمل است ، مي توانيد به آدرس ذيل مراجعه كنيد : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=87 موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
28 |
نام و نام خانوادگي: مرغ حق -
تاريخ: 09 ارديبهشت 88
با سلام چه زود جواب نظرم را داديد! معلوم است خيلي محكم به صفحه كليد كوبيده ايد! بيت المال است از بين مي رود ها! من تعجب مي كنم چطور هنوز معني مرغ حق را نمي دانيد . مرغ حق پرنده اي است كه روي درختان لانه دارد و صدايي شبيه "حق حق" از حنجره اش توليد مي كند. من مانند شما اسامي مرگان را روي خود نمي نهم و خود را الكي فداي كسي كه 14 قرن پيش خاك شده نمي كنم. تاريخ شيعه شدن اين مملكت بسيار به تاريخ شيعه ربط دارد. چون تاتار هاي قزلباش تمامي افكار خرافي خود را در شيعه ايران آن زمان تزريق كردند. در مورد مودت و قربي باز هم مانند باطنيان يك چيزي از خودتان تفسير كرده ايد كه فقط پيچاندن حرف و تفسير در جهت منافع خودتان است. كجاي مودت و قربي بعني اينكه عايشه به جنگ علي نرود؟ در مورد آيه 110 سوره كهف. بايد بگويم در طول سالها آنقدر معاني را تغيير داده ايد كه از معني كردن آيه اي به اين سادگي عاجزيد. اين آيه مي گويد من نيز بشري مثل شما هستم (يعني "انسانم" نه چيز ديگه) ولي خداوند پيامهاي خود را به من وحي مي كند. جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- مدت زيادي است كه ما به عموم نظرات (غير از نظرات طولاني) به سرعت پاسخ مي دهيم . البته شما نيز به زودي به جواب ما پاسخ داديد !!! 2- وسايل مورد استفاده در اين موسسه شخصي است و دولتي نيست ؛ ظاهرا شما فرق بين بيت المال و اموال شخصي را نمي دانيد ! 3- شما حاضريد نام يك حيوان را براي خود انتخاب كنيد ، انهم چون صدايش شبيه حق حق است (اگر واقعا چيز ديگري نگويد!!!) اما حاضر نيستيد خود را فدايي كساني بناميد كه رسول خدا در مورد آنها فرموده است «علي مع الحق والحق مع علي». 4- بدن انبيا طبق نظر اهل سنت ، خاك نمي شود ؛ و طبق آيه قرآن امير مومنان نفس پيامبر است ! همچنين طبق نظر اهل سنت ، بدن بزرگان دين نيز خاك نمي شود ! 5- ظاهرا به نظر شما ، صحيح بخاري و مسلم و ساير كتب معتبر نزد شما را نيز قزلباش ها به اهل سنت تزريق كرده اند ؛ چون بيشتر ادله ما از اين كتاب ها است !!! 6- نظر شما در مورد مودت نيز معلوم شد ؛ يعني جنگيدن با اهل بيت منافاتي با مودت ندارد !!! 7- در مورد پيامبر ، كسي ادعا نكرده است ايشان فرشته اند كه شما اينگونه سخن مي گوييد ؛ اگر مقصود شما علم غيب است كه خود خداوند در قران اين مطلب را براي پيامبرش اثبات كرده و فرموده است «لا يظهر علي غيبه احدا الا من ارتضي من رسول» موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
29 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 09 ارديبهشت 88
با سلام خيلي گشتم تا مترادف اسمي براي جناب مرغ حق پيدا كنم چيزي بهتر از دجاج كنتاكي پيدا نكردم چون نه دجاجش مرغه نه كنتاكيها بر حقند . بهر حال با اعتراف خودشان ايشان لا مذهبند خودشان هر برداشتي داشتند خوب است بر ميدارند بعد بدنبال دليلي برايش ميگردنند بمانند بهائي ها يا علي |
30 |
نام و نام خانوادگي: عاطفه -
تاريخ: 10 ارديبهشت 88
به نام دوستدار فاطمه اي جوانمردان غيرتمند! اي رادمردان علوي تبار! اي دلاورمردان و زنان فاطمي نسب! اي عاشقان اول مظلوم عالم علي عليه السلام! اي دلسوختگان زهراي اطهر سلام الله عليها! چه شده است شما را كه به ياري حيدر كرار بر نميخيزيد؟ چه شده است شما را كه به دفاع از ناموس خدا فاطمة زهرا سلام الله عليها قيام نميكنيد؟ مگر دفاعيّات، ضجّهها، و فريادهاي او را نميشنويد؟ چرا او را تصديق نميكنيد؟ چرا فريادهاي او را تكرار نميكنيد؟ نكند فراموش كرديم كه حضرتش فرمود: آيا به راستي من بايد مورد ستم قرار بگيرم؟! در حالي كه شما توان دفاع لازم را داريد؟ شما فرياد دادخواهي مرا ميشنويد و پاسخ نميدهيد؟ اكنون هرگونه كه ميتوانيم به فرياد «هل من ناصر ينصرني» حبيبهي خدا پاسخي فراخور دهيم. حقانيّتش را به گوش جهانيان برسانيم. دشمنانش را رسوا كنيم و... و اين دعوت را براي دوستان خود نيز ارسال كنيم يا علي |
31 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 10 ارديبهشت 88
با سلام مجدد يادم نبود بگم كه اين مرغ نميگه حق حق , خوب كه گوش كنيد ميكه " حقد حقد" , اين مرغها حرام گوشتند , حرام خوار ولي چاپلوس , صداي نكره ي دارند وليكن براي اربابهايشان خوش رقصي ميكنند , در حال انقراضند . يا علي |
32 |
نام و نام خانوادگي: فدائي فاطمه الزهرا وپدرش وهمسرش و فرزندانش الي يو -
تاريخ: 10 ارديبهشت 88
باز هم به جناب مرغ باطل عرض ميكنم در رابطه با عصمت امام :عبدالله ابن يزيد اباضي از هشام ابن الحكم راجع به عصمت امام پرسيد:از كجا ميگوئي كه امام بايد از تمام گناهان معصوم باشد؟هشام گفت :چنانكه معصوم نباشد مرتكب گناه شود در اين صورت نيازمند كسي شود كه بر او حد اقامه كند,چنانكه ديگران خود نيازمنداند(يعني دوباره به پيشوا نياز است تا حدود الهي اجراشود بعلاوه اگه معصوم نباشه ممكن است از همسايه,رفيق و خويش جانبداري كند واز اجراي حق درباره ي انها خود داري كند وحق را كتمان كند ,واين مدعي را قران ثابت ميكند ,هنگامي كه به ابراهيم ميگويد"اني جاعلك للناس اماما":من ترا پيشواي مردم قرار دادم:ابراهيم تقاضا ميكند كه(فرزندانم را هم مشمول اين عنايت قرارده)جواب ميايد "لاينال عهدي الضالمين":عهدمابه ستمكاران نميرسد __تكميل:از اين پاسخ خدا برداشت ميشود ستمكار به طور اطلاق (چه ستمكار به خود چه به مردم لايق منصب امامت نيست) ضمنا هشام صفات ونشانه هاي عصمت را را ميگويد واينكه به چه وسيله شناخته ميشود ؟ تمام گناهان از 4 خصلت حرص وحسد وغضب وشهوت سر ميزند نشان معصوم اين است كه از اين صفات مبراست ___اثبات:امام حريص نيست وممكن نيست حريص باشد,زيرا دنيا همه زير نگين اوست وتمام بيت المال تحت نظر او!!!!/امام حسود نيست ,زيرا انسان به مافوق خود حسادت مي كند در حالي كه همه از امام پست ترند ,پس چگونه به مادون خود حسد ميبرد!!!! /غيرممكن است امام به انتخاب لذائذ دنيا بر اخرت دست زند زيرا خدا چشمش را باز كرده و معرفت كامل به او عطا كرده بدين جهت اخرت محبوب اوست انچنانكه دنيا محبوب ماست( >ايا ديده اي كسي غذاي تلخ را به شيرين ترجيح دهد<)وغضب نميتواند امام را دچار معصيت كند زيرا غضب امام براي خداست و بايد اجراي حدود كند وملامت مردم و رافت نسبت به امور دنيا او را از اقامه ي حدود الهي باز ندارد برداشت شده از كتاب هشام ابن الحكم(متكلف قرن 2 هجري, شاگرد امام صادق (ع) /تاليف :سيد احمد صفائي/نشر افاق در ضمن گويا اين طرز فكر يه علمي به ما اضافه كرده و اين شمائيد كه بدون مطالعه هرچيزي رو كه به ذهنتون ميرسه نشر ميديد و كوركورانه از ان دفاع ميكنيدواين رو ميپذيرم كه كسي كه سيده نسا العلمين هست به فدا شدن من نياز نداره ولي اين اسم نشونه ي اينه كه اعتقاد دارم به اين كه شهدا زنده اند و نز د پروردگارشان صاحب روزي ميشوند(ولي شما گويا تابحال اين ايه رو نديده بودي كه اونها رو مردگان خطاب كردي(راستي من مرد هم نيستم كه ريش داشته باشم) |
33 |
نام و نام خانوادگي: رضا -
تاريخ: 11 ارديبهشت 88
فدائئان حضرت فاطمه وعلي و حسين اين خيلي مهمه كه يه فدائي با حرفهاش بقيه رو متقاعد به عقايدش كنه نه اينكه از حرفهاش بوي عداوت بباره. و جناب مرغ حق كه اميدوارم واقعا پيجوي حق باشي. درباره تسلط بر متافيزيك يا توان پيشگويي و ... پيشنهاد ميكنم اگه ميتوني يه ملاقات با ايت الله بهجت يا آيت الله حسن زاده آملي داشته باشي. بعضي چيزها رو با حرف نميشه به راحتي مشاهده اثبات كرد. والعاقبه للمتقين. التماس دعا. |
34 |
نام و نام خانوادگي: مرغ حق -
تاريخ: 11 ارديبهشت 88
منطق شما شيعه هاي متعصب هميشه اينجوري بوده. اون يکي داره آدم جمع مي کنه واسه جهاد. يکي اسم من رو مسخره مي کنه. يکي ميره از توي پستوي خونش يک مشت داستان سرتا پا دروغ و غير منطقي ور مي داره مي نويسه اما هيچ کدومتون نمي تونين معصوميت پيامبر رو براحتي ثابت کنيد. تا سوالي مطرح مي شه ميگيد تو منابع اهل سنت اينجوريه و اونجوريه. من اهل سنت رو اصلا قبول ندارم چه برسه به منابعشون رو. راجع به موسستون من نمي دونستم شخصيه و يک بنده خدايي از پول يا مفت داره خرجش رو ميده که شما از بين رفتن صفحه کليد واستون مهم نيست.من حاضرم نام يک حيوان را براي خودم انتخاب کنم چون زيبا و دلنشين است و نه مردگان هزار ساله را که در زمان زنده بودنشان هم نتوانستند هيچ کاري براي خود بکنند. من بنظر اهل سنت در مود خاک شدن بدن کاري ندارم اما مي دانم کساني که روح پاکي دارند بدنشان پس از مرگ آنها به تاسي از روحشان دچار فساد نمي گردند که ان شائ ا... اين موضوع شامل ائمه شما بشود. خلاصه اينکه خيلي سر کاريد! |
35 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 12 ارديبهشت 88
با سلام دوستان حق جو ميتوانند اين حديث را هم مورد ملاك قرار دهند خصوصا مدت زمان ذكر شده در اين حديث " خانه ى فاطمه (عليها السلام ) و سلام رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ): ابن عباس نقل مى كند كه گواه بودم كه 9 ماه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) در هنگام نماز درب منزل على بن ابى طالب رضى الله عنه مى آمد و مى فرمود: السلام عليكم ورحمة الله وبركاته اهل البيت انما يريد الله ...تطهيرا؛ الصلاة رحمكم الله هر روز 5 مرتبه (اين كار را پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) تكرار مى كرد).( سنن ترمذى ، ج 5، ص 142 / الدرالمنثور، ج 5، ص 199) اقتباس از كتاب : نور فاطمه (عليها السلام ) در قرآن نويسنده اقاي على اكبر صاحبى فرد |
36 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 12 ارديبهشت 88
با سلام در جواب اين جوجه حقد فقط ميتوانم بگويم "" كافر همه را به كيش خود ميپندارد "" بقول استاد محترم جناب اقاي دكتر قزويني فعلاً اين يك جواب نقدي . ثانياً , هر كاري يك خرجي دارد اين يك امر مسلم است مثل همين موسسه يا موسسه و اهل سنت ايران , مهم اينه كه اين موسسه وليعصر مخارجش بوسيله خود ايرانيان تامين ميشود در حالي كه مال موسسه اهل سنت بوسيله پولي از كشور همفرستان تامين ميشود . بابا خودتان همت كنيد از مردم ابران اهل سنت پول جمع كنيد و حرام خواري نكنيد يا علي |
37 |
نام و نام خانوادگي: رضا -
تاريخ: 13 ارديبهشت 88
آقاي مرغ حق نام شناسنامه اي خودت و مادرت (به فاميل نيازي نيست) رو بده شايد بتوني بعضي چيزها رو باور كني. اول ببين ميتوني حقيقت رو کتمان نکني، اگه تونستي اينکارو بکن. من الله توفيق. |
38 |
نام و نام خانوادگي: مرغ حق -
تاريخ: 13 ارديبهشت 88
سلام عليکم پول اينجور موسسات بوسيله خود ايرانيان يعني امثال بنده که هر ماه بايد ده ها هزار تومان ماليات بدهيم تامين مي شود. من که به شخصه راضي نيستم و اين حرام اندر حرام است. جواب نظر: !!! موسسه تحقيقاتي حضرت وليعصر عجل الله تعالي فرجه الشريف ، خصوصي است . گروه پاسخ به شبهات |
39 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 15 ارديبهشت 88
با سلام جناب جوجه حقد اين حرف شما از روي حقد و كينه است و همچنين بدون سند و يا مدرك است . اما اگر شما يك مقدار از پولتان را بعنوان ماليات ميدهيد در مقابل از همين حكومت سرويس دريافت ميكنيد كه شايد چندين برابر حتي خدمات و اجرت ( حقوق ) شما باش اگر بخواهم با تفصيل انرا برايتان شرح دهم مطلب بسيار طويل ميشود ؟ شايد بخواهيد بگوئيد پول نفت يا چيزهاي ديگر, بدانيد كه بازهم بدهكار اين دولت ميشويد حال ميخواهي در تهران باشي يا مناطق ديگر . علماي شيعه در طول تاريخ اسلامي هميشه خود را از پول حكومتها دور داشته اند اين علماي اهل سنت ميباشند كه هميشه خدا خود را مربوط به حكومت ميكنند و در مقابل دريافت مبلغي مبلغ ان حكومت ميشوند حال حكومت صالح باشد يا فاجر . اگر فرصت كردي به همفرستان يا مصر و , , برو ببين چه خبرها كه نيست , در بعضي از اينجاها همين درامد هاي منابع زميني را فقط خرج اطرافيانشان ميكنند و كمي هم براي بستن دهان علمايشان به انها ميدهند شايد بماند همفرستان و مصر ,,,,,, . شايد انهاي كه در ايران سخت كوش هستند و مقدار كارشان اگر نگوئيم بيشتر از معاششان يا هم سطح معاششان ميباشد بگويند چرا مالياتي را كه ما ميدهيم بجاي اينكه انرا براي خودمان خرج كنيد صرف خدمت و سرويس دهي به استانهائي " محروم " بمانند بلوچستان يا كردستان ميشود و "" اين حرام اندر حرام است "" بتوانيم قبول كنيم ولي از شما نه , از متن كلامتان چنين بر ميايد كه شاغل حكومت هستيد با اينكه مذهباً در اقليت , حال نگاه كنيد ببنيد كه شعيان در كشورهائي كه در اقليت بسر ميبرند ايا شاغل حكومت هستند يا نه , بهمين همفرستان بنگر . حتي چندين سال پيش يكي از بزرگان ؟؟؟ همفرستان براي حمايت از سگها و گربه هاي اواره لوس انجلس مبلغ پنجاه مليون دلار كمك كرد در صورتي كه اكثريت مردمشان در فقر و تنگدستي بسر ميبرند , همانطور كه گفتم سعي كنيد خودتان بودجه هاي موسسات خودتان را تامين كنيد كه مبادا منبع مدارستان از انجائي باشد كه به ,,,,,,,,,,,,,, . در ضمن اين مال حلال است كه بركت دنيوي و اخروي دارد . حال اين را بخوان تا ببيني كه سبب دوري ما و شما كيست و چيست . امام باقر(ع) فرموده است: وقتى على(ع) را در حالى كه ريسمان به گردن او بود بهطرف مسجد مىبردند، ابوذر سختبه خشم آمده بود، يك دستخود را روى دستديگر مىزد و مىگفت: اى كاش اين شمشيرهايى كه در جنگها بدست ما بود، اكنونهم در دست ما قرار داشت. مقداد، گفت: اگر مولاى ما بخواهد خدا را مىخواند و به يارى مىطلبد. اما سلمان (كه حكيم بود و در هر حال، اطاعت و رضايت على(ع) و مصالح كلىاسلام را مد نظر مىداشت) گفت: مولاى اعلم بما هو فيه . مولاى من، به آنچه بدان گرفتار است، آگاهتر است و تكليف خود را بهتر مىداند.و شايد هم در اينجا بود، كه مسلمانان سست عنصر را مورد خطاب قرار داد، و باپيشبينى وضع دردناك و رقتبار جامعه اسلامى فرياد زد: اما والله، حيث عدلتم بها عن اهل بيت نبيكم، ليطمعن فيه الطلقاء به خداوند سوگند، اگر با اين گونه رفتار خويش، از اهل بيت پيامبر(ص) عدولكنيد و جدا شويد، طعمه «طلقا» قرار مىگيريد، و آزادشدگان پيغمبر(ص) در فتح مكهبر شما سلطه خواهند يافت! برگرفته شده از كتاب سلمان فارسي نويسنده : احمد صادقى اردستانى يا علي |
40 |
نام و نام خانوادگي: مهدي -
تاريخ: 20 ارديبهشت 88
عجيبه. اگر بخوانيم و بشنويم که پيامبران پيشين توانا بر اموري خاص بودند، سر باز نمي زنيم. کما اين که به غير از قرآن ، در تورات و انجيل هم موجود است. ولي اجرا و دارايي اموري خاص که به قدرت خدايي به رسول خدا و خاندان معصومشان داده شده را غير ممکن ميدانيم! چه فرقي بين اين دو است؟ به راستي اگر خدا بخواهد علم غيبش را به موري و يا مرغ حقي غير لجوج عطا کند، جاي عجب است؟ |
41 |
نام و نام خانوادگي: سيد علي حسيني -
تاريخ: 26 ارديبهشت 88
سلام عليکم با عرض خدا قوت خدمت برادران موسسه و تشکر از حوصله و صبر جميلتان در پاسخگويي به شبهات يک پيشنهادي براي افزايش بازدهي و جلوگيري از اتلاف انرژي و صرفه جويي در وقت شما اساتيد بزرگوار موسسه داشتم: با توجه به اينکه بعضي از اشخاص سوال کننده مانند جناب مرغ حق، خود را به خواب غفلت زده اند و نمي خواهند به اين زودي هم از خواب بيدار شوند و فقط مي خواهند وقت مردم و اساتيد را بگيرند، بهتر است بجاي پاسخ به اين افراد، کمي دانه گندم جلويشان بريزيد تا مشغول به خوردن آن شوند.وقتي سير شدند کمي هم آب بدهيد نوش جان کنند و کمي آب خنک به صورتشان بريزيد تا اگر خدا بخواهد از خواب بيدار شود و بعد از شستن چشمانش ميتواند واژه ها را درست ببيند و درک کند. اجرکم عندا... و من ا... التوفيق. |
42 |
نام و نام خانوادگي: علي فيض الله -
تاريخ: 31 ارديبهشت 88
با عرض سلام . خداوند شما را جزاي خير بدهد و شما را با مواليانتان (عليهم السلام) محشور كند وفقكم الله لجميع مرضاته |
43 |
نام و نام خانوادگي: مرتضي اسلامي -
تاريخ: 02 خرداد 88
عزيزان وقتي ديدگاه مرغ حق را ميخواندم ياد شور و حال جواني خودم افتادم که دران زمان به هر چيزي گير ميدادم و بر سر هر موضوعي از اين دست بحث ميکردم و البته با وجود نا حق بودنم در بحثها غلبه داشتم - بياييد با احترام به مرغ حق که با اشکال کردن دنبال حق است سخن حق را برايش بيان کنيم - اما اي عزيز مرغ حق اگر اين طور ادامه بدهيد به حقيقت خواهيد رسيد البته کمي هم انصاف چاشني کارتان کنيد |
44 |
نام و نام خانوادگي: آقاي ايکس -
تاريخ: 03 خرداد 88
ميبخشيد به اين حديث از امام علي توجه فرماييد هر كسي كه غيرت ندارد هيچ خيري در او نيست. چشمانتان را باز كنيد و از تعصب خارج بشيم چرا وقتي ميگيم عمر بر شكم فاطمه ضربه وارد كرده و ميگيم تاريخ اين را نقل كرده اما چرا در تاريخ نداريم كه امام علي كه زنده بوده كه در خانه بوده عليه ابوبكر و عمر قيام كرده و اعتراشي كنه يا حتي مردم مدينه ها؟ مگه حضرت علي نماد قدرت و نترسي نيست؟ چرا به اسم حب اهل بيت امام علي را بي غيرت جلوه ميديد حالا شايد شما بگيد حضرت علي ياران كمي داشته و نميشده عليه حكومت قيام كنه اما چرا به قضيه امام حسين اشاره نميكنيد كه با لشكر 72نفري در مقابل لشكر چندصد هزاري يزيد(لعنه ا.. عليه) مردانه جنگيد و نماد مردانگي نه تنها در ميان مسلمانان بلكه توي كل دنيا ميباشند چرا شما اشاره نميكنيد به اينكه حضرت علي چندتا فرزند داشته؟ چرا آگاه نميكنيد چرا سانسور ميكنيد كه حضرت علي 22يا24پسر داشتند چرا نميگيد اسم يكيشون عمر اكبر و يكي ديگر عمر اصغر و يكي ابوبكر حالا فكر كنيد مگه نميگيد حضرت فاطمه زودتر از همه فوت كردند ؟ خوب چطور حضرت علي بياد اسم پسرهاشو بزاره عمر يا ابوبكر؟يا اينكه اسم يكي از پسرهاي امام حسن عمر و يكي ديگه ابوبكر بوده كه در كربلا همراه امام حسين شهيد شدند؟ چرا نميگيد امام صادق فرزند ام فروه كه نوه عبدالرحمان كه فرزند ابوبكر بوده است؟ چرا نميگيد پيامبر دوتا از دخترهاشو به عقد عثمان درآورده كه به همين دليل لقب ذوالنورين رو بهش دادند؟اگه راست ميگيد اسم پسرهاي امام علي را ذكر كنيد جواب نظر: با سلام دوست گرامي قبل از اينكه اينگونه سخن بگوييد ، نگاهي به سايت ما بياندازيد : 1- علت عدم دفاع از فاطمه زهرا سلام الله عليها : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=6015 2- افسانه ام كلثوم : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=83 3- نام فرزندان امير مومنان علي عليه السلام : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=437 بهتر است به جاي احساسي صحبت كردن ، كمي هم به ادله نگاه كنيد موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
45 |
نام و نام خانوادگي: سيد يوسف -
تاريخ: 17 خرداد 88
بعد از تحقيق دراينباره متوجه دروغهاي آقاي قزويني شدم که همواره در هر مطلبي کلام را بريده و از نقل کامل خودداري ميکند تا مقصودش حاصل شود. اينک دروغ آقاي قزويني را بحمدالله براي دوستان گرامي رسوا ميکنم. ادرس .http://forum.mosalman.net/showthread.php?t=8804 جواب نظر: با سلام دوست گرامي بهتر بود يكبار متن اين مقاله را با آنچه در آدرس ارائه شده آمده است ، مقايسه كرده و مي ديديد كه آيا اصلا ما چنين روايتي را در اين مقاله مطرح كرده ايم ياخير ! متاسفانه نويسنده مقاله ، تنها با توجه به خيالات خود به اين مقاله پاسخ داده است !!! آيا ما از لسان الميزان مطلبي نقل كرده ايم كه بخواهد متن كامل آن را براي ما قرار دهد ؟!!! و ما را متهم به تحريف كند ! موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
46 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 18 خرداد 88
سلام صـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــيد يوصـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــف ؟؟؟؟؟ داشتيم به سيد اولاد پيغمبر تهمت دروغ ميزني . يا علي |
47 |
نام و نام خانوادگي: خطاب به مرغ حق!!! -
تاريخ: 01 تير 88
( يريدون ان يطفوا نور الله بافواههم و يابي الله ان يتم نوره و لو کره الکافرون) سوره مبارکه توبه آيه 32 |
48 |
نام و نام خانوادگي: خطاب به مرغ حق!!! -
تاريخ: 01 تير 88
اگر قصد لجاجت نداشته باشي مطالب موسسه براي شما بس است. اما به نوبه ي خود: الف) شما مدعي عدم امکان گناه نکردن شخصي که قادر بر گناه کردن است شديد. آيا کسي که قادر بر خوردن نجاست باشد غير ممکن است نجاست را نخورد؟ ب)شما ادعاي شيعه بودن نمودي. وليکن در قسمتي از اضهارات خود گفتي( .......ايمه ي شما.......)!!! ج)شما حضرت زهرا لعنة الله علي اعداءها را نعوذ بالله ........خاک شده خطاب کردي. در حاليکه شفاي بيماران لاعلاج توسط فرزندان بلکه نوه هاي آن حضرت يکي از نشانه هاي باطل بودن عقيده ي شماست. کتاب داستانهاي شگفت آية الله دستغيب با قضاياي مستند خود گوشه اي از اين فضايل را به اهالي کوي انصاف ارايه مي ده. د) شما منکر علم غيب و علوم ناپيداکران اهل بيت عصمت و طهارت شديد! کتاب( مغز متفکر جهان تشيع امام جعفر صادق) که حاصل تحقيقات 25 تن از دانشمندان غير شيعه در زمينه ي پيشگويي هاي علمي امام جعفر صادق عليه السلام است براي اعجاب اهل انصاف بس است. |
49 |
نام و نام خانوادگي: يک دوست -
تاريخ: 04 تير 88
به نام خداي دانا با عرض سلام، اين مطلبي که مي نويسم رو جدي بگيريد. اين چندمين موردي که من توي سايت هاي مذهبي بهش برخورد مي کنم. اين آقا يا خانم"مرغ حق" *اصلا* مسلمان نيست و اين ادعاي حقيقت جوئيش هم کذب محض است بلکه هدفش تخريب و ايجاد شبهه و معطوف کردن توجهات به سمت مسائل غالبا بي ربط يا انحرافي است. اخيرا با شروع عرصه ي جديدي از فعاليت بهاييان در ايران در سطح گسترده که اين بار در سايت ها و وبلاگ هاي ارزشي و در کل محيط مجازي فعاليت هاي زنجيره اي و سازمان يافته اي را دنبال مي کنند و متاسفانه برخي از اقليت هاي مذهبي هم چنين شيطنت هايي از جانب اين فرقه ي ضاله را الگوي عمل خود در ميهن اسلاميمان قرار داده اند، از جنابعالي و تمامي کاربران عزيزي که اقدام به پاسخگويي به اين فرد کرده اند تقاضا مي کنم که در برخورد با چنين کاربراني دقت نظر بيشتري به خرج دهند. جواب نظر: با تشکر از تذکر شما دوست گرامي گروه پاسخ به شبهات |
50 |
نام و نام خانوادگي: سيد علي شريف شيخ الاسلامي -
تاريخ: 13 تير 88
باسلام و خسته نباشيد به همه ي محبان الحسين و محبان المهدي .خدا قوت .يك پيشنهاد داشتم تا حق مادر ما سادات در اين دنيا بيش تر از اين پاي مال نشود با تشكيل سرور هاي جديد و گسترش سايت شيعه براي بيش تردر دست رس بودن پاسخ شيعيان حق مادر ما سادات را بيان كنيد . يا علي. |
51 |
نام و نام خانوادگي: ALI -
تاريخ: 25 تير 88
با سلام دوست عزيز فرمودخ ايد منظور از معصوم کساني بوده اند که شامل حديث کساء مي شوند . بسيار خب بفرماييد ديگر امامان اهل تشيع را چرا معصوم مي دانيد ؟ آنان که زير عبا نبودند و هنوز به دنيا نيامده بودند . پس اگر معصوم آن افرادي هستند که زير عبا ( کساء ) بودند پس سايرين حذف مي شوند اما اگر معصوم فرزندان آينده را نيز شامل مي شود پس محسن ( به قول اهل تشيع ) نيز شامل اين قضيه مي شود و اين با حديث صحيح ( با توجه به نوشته خودتان ) که در جواب شبهه آورديد کامل متناقض است . با تشکر جواب نظر: با سلام دوست گرامي پاسخ شما واضح است ، حديث كساء عصمت اين پنج تن را ثابت ميكند ، و سخن اين پنج تن در مورد عصمت ساير ائمه ، عصمت آنان را ثابت مينمايد ؛ چون ممكن نيست كه يك معصوم ، سخن از عصمت شخصي ديگر كند و او معصوم نباشد . بنا بر اين لازم نيست كه توجيه اشتباه شما را بياوريم كه بعد دچار اشكال شويم . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
52 |
نام و نام خانوادگي: محمد -
تاريخ: 13 مرداد 88
سلام آيا اين حرف که"به كسانى اطلاق مىشود كه خداوند طبق آيه تطهير آنها را از هر گونه رجس و پليدى پاك كرده است و رسول خدا صلى الله عليه وآله نيز با كشيدن كساء بر سر حضرت علي، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسين عليهم السلام، در حقيقت كلمه اهل بيت را تفسير وآن را در همين افراد منحصر كرده است." با ادله شيعه آنوقتي که مي خواهند عصمت بقيه ائمه را با استناد به آيه تطهير اثبات کنند تعارض ندارد؟ چون آنها هم از اصحاب کساء نبودند و اين حرف شما آنها را هم از دائره اهل بيت خارج مي کند. متشکرم جواب نظر: با سلام دوست گرامي وقتي يك معصوم ، شخص ديگري را به عنوان معصوم معرفي كند ، قطعا او نيز معصوم است . رسول خدا (ص)و ساير پنج تن آل عبا ، در مورد عصمت ساير ائمه روايات فراوان فرمودهاند و اين يكي از ادله عصمت آنها است . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
53 |
نام و نام خانوادگي: طالب -
تاريخ: 14 مرداد 88
در عصمت تمام ائمه عليهم صلوات الله و اثبات آن شكي ندارم اما آيا بقيه امامان ما از اهل بيت نيستند؟ با تشكر جواب نظر: با سلام دوست گرامي از اهل بيت هستند ، اما جزو پنج تن آل عبا نيستند ! و اهل بيت موجود در آن زمان ، تنها اين پنج تن بودند كه در در زير عباي رسول خدا (ص) جمع شده و آيه تطهير براي آنان نازل شد . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
54 |
نام و نام خانوادگي: طالب -
تاريخ: 16 مرداد 88
سلام 1-در حقوق مدني ما که ان شاءالله منطبق بر شرع مقدس است ارث بردن جنين را منوط به تولد (زنده) وي مي دانند 2-در روايات آمده که پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم هر روز با اشاره به خانه اميرالمومنين و حضرت زهرا(که حسنين نيز در آن منزل بودند) اهل آن خانه را مصداق اهل بيت در آن آيه معرفي مي فرمودند |
55 |
نام و نام خانوادگي: مسلم -
تاريخ: 23 مرداد 88
خطاب به به دوستان و برادران. دوستان و برادران من در اين سايت. خواهشمندم از اتلاف وقت براي انگليسي تبار هايي مثل (( مرغ حق ها )) و اتباعشان خودداري کنيد . زيرا : در خانه کس است.............. يک حرف بس است. ولي با استناد به آيات قرآن کريم. اينگونه افراد گويي که بر گوشهايشان مهر زده اند و چشمانشان کور است و حرف حق و کلام خدا در گوششان نميرود. حال خود دانيد برادران. |
56 |
نام و نام خانوادگي: احمد -
تاريخ: 29 شهريور 88
سلام لطفا مقاله اي در مورد احاديث امامان كه بعدها مثلا الان به وقوع پيوسته قرار بديد من يك روايتي از يكي از امامان در مورد مركب حضرت مهدي عليه السلام پدر مادرم فدايش شنيده بودم لطفا روايت را بنويسيد يا مسافرت ياران امام مهدي از لاي ابرها (مثلا با هواپيما) باتشكر احمد از اسلامشهر |
57 |
نام و نام خانوادگي: محمود گودرزي -
تاريخ: 29 شهريور 88
براي جلوگيري از تلف شدن وقت محققين پيشنهاد مي كنم نظراتي را قرار دهيد كه نويسنده اسم و فاميل قابل قبولي داشته باشد و از اسامي مستعار جلوگيري كنيد. همچنين مذهب نويسنده را از او بخواهيد تا اگر نظرش مخالف اصول مذهبش بود به طور خصوصي او را مطلع كنيد تا گروهي كه خود را احمق فرض مي كنند نتوانند باعث ايجاد تفرقه و اتلاف وقت شوند. |
58 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 30 شهريور 88
با سلام برادر عزيز جناب اقاي احمد شما سواي داشتيد كه " يا مسافرت ياران امام مهدي از لاي ابرها (مثلا با هواپيما) ... در قران كريم سوره ها و ايات زيادي نقل از معجزات انبياء عليهما السلام ميكنند كه شرحي كوچك ميدهم : 1 ) عمرطولاني حضرت نوح ( ع ) و ساخت سفينه نجات بشريت بوسيله ايشان 2 ) معجزات مربوط به حضرت ابراهيم ( ع ) 3 ) معجزات حضرت موسي ( ع ) 4 ) معجزات حضرت عيسي ( ع ) 5) معجزه خروج ناقه حضرت صالح ( ع ) از كوه سنگي 6 ) معجزات حضرت سليمان ( ع ) و دهها معجزاتي كه در قران كريم برايمان گفته شده است . حال همه ما ميدانيم كه حضرت محمد ( ص ) سرامد تمامي انبياء الهي از همه لحاط بودند . فقل تعالوا ندع أبناءنا و أبناءكم و نساءنا و نساءكم و أنفسنا و أنفسكم ... ال عمران 61 قال جابر: (أنفسنا وأنفسكم) رسول اللّه وعلي بن أبي طالب (وأبنائنا) الحسن والحسين (ونسائنا) فاطمة. وهكذا رواه الحاكم في مستدركه... ثمّ قال: صحيح على شرط مسلم ولم يخرجاه. جابر گفته است مراد از (أنفسنا و أنفسكم) رسول خدا و علي است. و مراد از (أبنائنا) حسن و حسين و مراد از (نسائنا) فاطمه است. اين روايت را حاكم در مستدركش نقل كرده و مي نويسد: طبق شرائط مسلم در صحيحش اين روايت صحيح است اگر چه او و بخاري آن را نقل نكرده اند. تفسير ابن كثير:1/379 ط. دار المعرفة ـ بيروت و1/370 ط مصطفى محمد بمصر، ورواه السيوطي قائلا: وصحّحه الحاكم. الدر المنثور: 2/39. هكذا الشوكاني في فتح القدير: 1/348. قال رسول الله ( ص ) : ما خلق الله خلقا أفضل مني ، ولا أكرم عليه مني . قال علي : فقلت : يا رسول الله فأنت أفضل أم جبرائيل ؟ فقال : يا علي إن الله - تبارك وتعالى - أفضل أنبياءه المرسلين على ملائكته المقربين ، وفضلني على جميع النبيين والمرسلين ، والفضل بعدي لك يا علي ، وللأئمة من ولدك من بعدك ، فان الملائكة من خدامنا وخدام محبينا . رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم فرمودند : خداوند هيج خلقي را افضل و برتر از من نيافريد و هيج خلقي را بر من كرامت نبخشيد . حضرت علي عليه السلام عرضه داشت : يا رسول الله ! آيا شما برتريد يا جبرائيل ؟ حضرت فرمودند : يا علي ! خداوند تبارك و تعالي انبياء مرسلينش را بر ملائك مقربينش فضيلت بخشيد و من را بر تمامي انبياء و مرسلين فضيلت بخشيد . و پس از آن فضيلت و برتري از آن تو و فرزندان بعد از توست . و به درستي كه تمام ملائكه و فرشتگان خادمين ما و خادم محبين و دوستداران ما هستند . ينابيع الموده ، قندوزي (1294) ،ج3 ، ص 277 . و دلايلي بسيار بيشتر نشان دهنده اين است كه ائمه اطهار و مادر مكرمشان حضرت فاطمه الزهراء ( صلوات الله عليما الاجمعين ) افضل تر بر همه انبياء الهي ( ع ) بوده اند پس با اذن الله سبحان تعالي انها هم ميتوانند معجزه دلخواه خودشان را انجام دهند . شما حتما ُ اين قصه زير را شنيده ايد كه .........سليمان متوجه شد كه بلقيس به سوى او مىآيد، لذا خواست برخى از نعمتهايى را كه خداوند به عنوان معجزه به او عنايت كرده بود به بلقيس ارائه دهد تا دليلى بر نبوّت و پيامبرى او باشد. از اين رو، به جنّيانى كه پيرامون او بودند گفت: كدام يك از شما مىتواند تخت بلقيس را قبل از آنكه با قومش نزد من آمده و ايمان آورند، پيش من حاضر كند تا آنان قدرت خدايى را كه آنها را به پرستش او فراخواندم در برابر خود مشاهده كنند. ديوى ازجنّيان گفت: قبل از اينكه از جايگاه قضاوت و داورى خويش برخيزى - سليمان هر روز صبح تا ظهر براى داورى ميان مردم بر كرسى قضاوت تكيه مىزد - آن را نزد تو خواهم آورد. ديو اضافه كرد كه توان حمل آن تخته را داشته، و نسبت به جواهراتى كه در آن وجود دارد، امين خواهد بود، ولى يكى از فرشتگانى(از ابن عباس منقول است كه وى آصف بن برخيا، وزير و پسر خواهر سليمان بوده كه فردى راستگو و درستكار بهشمار مىآمدهاست. مجمعالبيان، ج7، ص223. <ج».) كه خداوند آنان را حاميان سليمان قرار داده بود و از علوم كتب آسمانى بهرهاى داشت، اعلام نمود كه، من سريعتر ازيك چشم به هم زدن آن را نزد تو خواهم آورد و تخت را در برابر سليمان گذاشت، وقتى سليمان تخت را در جايگاه خود ديد گفت: اين نصر و پيروزى در حاضر كردن تخت، از الطاف خداوند بزرگ من است تا مرا بيازمايد كه او را بر نعمتهايش سپاس مىگويم يا كفران نعمتهاى وى مىكنم، ولى من خدا را بر نعمتهايش سپاسگزارم . پس يكي از دلايل قوي ذكر اين قصه ها در قران كريم اينه كه احتمال ديدن اين معجزات را از ائمه اطهار نيز داشته باشيم . حال بشنو اين حديث : صحابى كبير، سلمان حكيم با يك جهان خاطره و خدمت، در «بالا خانه كوچكابى قره كندى» در مداين، در بستر مرگ خوابيده بود (الاستيعاب، ج 2، ص 61. ) و در عين حالى كه رسولخدا(ص) به او فرموده بود: بهشت مشتاقتر به ملاقات سلمان است، تا سلمان بهبهشت (الدرجات الرفيعة، ص 208. بيمارى سلمان همچنان شدت مىيافت، زاذان، خادم سلمان مىگويد: من براىمرگ سلمان نگران بودم، وقتى آثار مرگ در او نمودار شد، گفتم: چه كسى بايد تو راغسل دهد؟ سلمان پاسخ داد: همان كسى كه رسول خدا(ص) را غسل داد. گفتم: تو در مداين هستى، و او در مدينه به سر مىبرد.. (الدرجات الرفيعة، ص 219.) . «بقيره» همسر سلمان مىگويد: وقتى مرگ سلمان نزديك شد، در حالى كه دربالا خانهاى خوابيده بود، كه چهار در داشت، مرا نزد خويش خواند، و گفت: بقيره!همه درها را باز بگذار، زيرا رسول خدا(ص) به من خبر داده: به هنگام مرگميهمانانى به ديدار من مىآيند، كه بوى خوش را احساس مىكنند، اما غذانمىخورند، و من نمىدانم آنان از كدام در وارد مىشوند. بقيره، ادامه مىدهد: من درها را باز گذاشتم، بعد سلمان دستور داد: كيسهكوچك «مشكى» را كه رسول خدا(ص) به او هديه كرده بود، و سلمان آن را جايىپنهان نموده بود، براى او حاضر كنم. وقتى كيسه مشك را آوردم، دستور داد مشك را خيس كنم، و در اطراف اوبريزم. بعد گفت: حركت كن، درب را بهپوش، من حركت كردم و درب را پوشيدم،اما وقتى كنار بدن سلمان برگشتم، متوجه شدم وى وفات كرده است الدرجات الرفيعة، ص 219، مجمع الزوائد، ج 9، ص 344، قاموس الرجال، ج 4، ص 418، فتاوىصحابى كبير سلمان، ص 223، حلية الاولياء، ج 1، ص 208.) . حضور امام على (ع) طى روايتى آمده: امام على(ع) صبح روزى به مسجد مدينه وارد شد، و اعلامكرد: ديشب رسول خدا(ص) را به خواب ديدم، آن حضرت به من فرمود: سلماندر مداين از دنيا رفته است، به من سفارش فرمود: بروم و او را غسل بدهم، كفن كنم،نماز بر او بخوانم و جسد او را به خاك بسپارم، و من اكنون به سوى مداين مىروم (بحار الانوار، ج 22، ص 368، نفس الرحمن، ص 607.) . جابربن عبدالله انصارى، مىگويد: امير مؤمنان(ع) نماز جماعت صبح را براى ماخواند، سپس روى خود را به طرف ما برگردانيد و فرمود: اى مردم! خداوند شما رادر مرگ برادر خود سلمان پاداش دهد. آنگاه عمامه رسول خدا(ص) را به سر،پيراهن بلند آن حضرت را روى لباس پوشيد، شمشير و عصا همراه برداشت، و برشتر «غضباء» سوار شد، و از مدينه بيرون رفت و به غلام خويش «قنبر» فرمود: دهقدم بردار. قنبر مىگويد: با برداشتن ده قدم، ما خود را در «مداين» جلو درب خانه سلمانيافتيم.. (بحار الانوار، ج 22، ص 373، مناقب آل ابى طالب، ج 2، ص 131، الدرجات الرفيعة، ص 219، نفسالرحمن، ص 606.) . زاذان، خادم سلمان مىگويد: سلمان از قبل به من گفته بود: اى زاذان! هر وقتچانه مرا بستى، صداى سقوط چيزى را مىشنوى، وقتى من چانه سلمان را بستم،صداى سقوط چيزى را شنيدم، پشت در خانه آمدم، ديدم اميرمؤمنان(ع) وارد شد. على(ع) فرمود: اى زاذان! سلمان از دنيا رفت؟ گفتم: آرى، اى مولاى من. آنگاه على(ع) وارد بالا خانه شد، پارچه را از روى سلمان كنار برد، سلمان هم بهروى على(ع) لبخندى زد (بحار الانوار، ج 22، ص 384.) بعد على(ع) فرمود: اى ابوعبدالله! خوش درگذشتى،وقتى رسول خدا(ص) را ملاقات كردى، آنچه را از سوى مردم نسبتبه برادر توصورت گرفت، براى آن حضرت بيان كن. آنگاه على(ع) غسل و كفن سلمان را انجام داد، نماز بر بدن او خواند، ولى ماصداى تكبير شديدى را شنيديم، وقتى دقت كرديم، دو مرد نيز همراه آن حضرتبودند، كه فرمود: يكى برادرم جعفر طيار، و ديگرى خضر پيامبر(ص) است، وهمراه هر يك از آنان فرشتگان زيادى براى تجهيز سلمان شركت كرده بودند (بحار الانوار، ج 22، ص 384.) . آرى، على(ع) از مدينه (با اعجاز و طى الارض) به مداين رفت، تجهيز سلمان راصورت داد، و قبل از ظهر همان روز، به مدينه بازگشت، و اعلام كرد: كار كفن و دفنسلمان را انجام دادم، اما بيشتر افراد اين سخن را باور نكردند، تا اينكه پس از مدتىنامهاى ا ز«مداين» به مدينه رسيد، كه در آن نوشته بود: سلمان در فلان روز وفاتيافت، مرد عربى هم آمد او را غسل داد، كفن كرد، بر جنازه او نماز خواند و جسد اورا به خاك سپرد. از كتاب سلمان فارسي يعتي طي ارض در كمتر از يك پلك بهم زدن ميبخشيد طولاني شد حيفم امد كه ناقص بنويسم براي معجزات امام مهدي ( عج ) : معجزات امام مهدي آيت الله علامه سيد هاشم بحراني ترجمه ابوذر ياسري و نرم افزار شميم گل نرگس http://shamim.valiasr-aj.net يا علي |
59 |
نام و نام خانوادگي: احمد -
تاريخ: 31 شهريور 88
سلام جناب مجيد م علي مگر من منكر معجزات امامان عليهم السلام مي باشم . من فقط اصل اين دو حديث را مي خواستم كه جناب پاسخ به شبهات جواب نداد. تازه يكيشم پيدا كردم . امام باقر عليه السلام فرمود : ... گروهي از آنان شبانگاه از بسترشان ناپديد شده و بامدادان در مكه بسر برند و گروهي روز هنگام در حال حركت در ابرها ديده شوند. با نام خود و نام پدر و خصوصيات نسب شان شناخته شوند. پرسدم فدايت شوم كدام دسته از نظر ايمان برتر و بالاترند ؟ فرمود : آن گروه كه به هنگام روز در ابر حركت كنند (1) معناي حركت در ابر اين است كه خداوند متعال آنان را به طريق معجزه آسا توسط ابرها به مكه مي رساند , چنانكه احتمال دارد مانند ساير مسافران با هواپيما و گذرنامه كه نام شخص و نام پدر , در آن ثبت مي شود رهسپار آن ديار شوند , اما روايت از آن به حركت در ابر تعبير كرده , چون در آن زمان هواپيما وجود نداشته است .(مولف)راست و دورغش به گردن مولفش 1) بحار : 52 / 368 تازه من نگفتم ياران امام مهدي عليه السلام با هواپيما مسافرت مي كنند گفتم شايد منظور هواپيماهاي امروزي باشد.شما چرا حمله مي كني خواحشا نظرم را چاپ كنيد |
60 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 31 شهريور 88
با سلام برادر عزيز جناب اقاي احمد عزيز , بنده قصد هيچگونه حمله اي به جضرت عالي نداشتم فقط از باب دادن يك مقدار معلومات بيشتر و مسلماً براي همفكري با شما انرا نوشتم نه چيزي ديگر . من هم منتظر جواب پاسخ شبهات بشما ميباشم كه از ان استفاده كنم . يا علي |
61 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 01 مهر 88
با سلام بدنبال نظر قيليم اينهم اصل حديث: http://www.askerya.com/hashemya33/n3.html/index.htm بحار الانوار ج 52 ص 368 153 - نى: ابن عقدة، عن علي بن الحسن التيملي، عن الحسن ومحمد ابني علي بن يوسف، عن سعدان بن مسلم، عن رجل، عن المفضل بن عمر قال: قال أبو عبد الله عليه السلام: إذا اذن الامام دعا الله باسمه العبراني فاتيحت له صحابته الثلاثمائة وثلاثة عشر قزع كقزع الخريف وهم أصحاب الالوية، منهم من يفقد عن فراشه ليلا فيصبح بمكة، ومنهم من يرى يسير في السحاب نهارا يعرف باسمه و اسم أبيه وحليته ونسبه، قلت: جعلت فداك أيهم أعظم إيمانا ؟ قال: الذي يسير في السحاب نهارا وهم المفقودون وفيهم نزلت هذه الآية " أينما تكونوا يأت بكم الله جميعا " (2). شى: عن المفضل مثله. (1) في المصدر ص 165، بعدها: " وهى راية رسول الله صلى الله عليه وآله نزل بها جبرئيل يوم بدر " الحديث الذى مر تحت الرقم 129 وذكرنا أن نسخة المصنف رضوان الله عليه تختلف مع هذه النسخة المطبوعة. وأما ما ذكره المصنف بعده " ثم يجتمعون " الخ لا يوجد في المصدر وانما يوجد بعد حديث مر ذكره في ص 248 تحت الرقم 129، فراجع. (2) البقرة: 148، والحديث في المصدر ص 168 وهكذا ما بعده، وتراه في تفسير العياشي ج 1 ص 67. يا علي |
62 |
نام و نام خانوادگي: علي حسيني -
تاريخ: 05 آبان 88
باسلام هرکسي بالاي منبر برود قاضي مي شود.اگرراست مي گوييد چراهرچه سايت اهل سنت هست وزارت اطلاعات آن رابسته اند.حقيقت چيزديگري است عزيزمن کمي فکرکن وعقايداهل سنت راازخودشان بپرس.ما باخيالات سروکارنداريم باواقعيت. هزاران سايت فارسي هست که دارن خلفاي راشدين رضي الله عنهم رو سب ولعن مي کنند کسي هم جواب گو نيست اگرمدافع اسلام ووحدت مسلمين هستيد کاري بکنيد |
63 |
نام و نام خانوادگي: حاجي امير -
تاريخ: 17 آبان 88
سلام شك نكنيد كه شيعه چون حق است حتماَ براي همه چيز جواب دارد واقعاَ دستتان درد نكند انصافاَ عالي عالي بود |
64 |
نام و نام خانوادگي: محمد رضا پرتو -
تاريخ: 22 آبان 88
سلام آقاي جعفر شما نه تنها عالم نيستي بلكه شيعه هم نيستي نه تنها سني نيستي بلكه ادبيات سخن گفتن را هم بلد نيستي ما نفهميديم صحت داشت يا نداشت اين سخن شماست خودتان حد اقل يك بار ببينيد(همه رابررسي کردم هيچ کدام صحت نداشت يااينکه صحت داشت) تناقض آشكار يك بچه مادر مرده هم ميفهمه اين تناقض است . يك چوپان بيابان گرد هم ميفهمه شما هنوز الف باي حرف زدنو بلد نيستي . بنده بارها گفته ام اين سايت و شيعيان حقيقي اصلا تهمت نميزند ولي ادعاي عصمت را هم ندارند شايد اشكالي باشد لطفا با سند و با مدرك اشكال كار را بفرماييد . همه برادريم بغير وهابي ها و ابن تيمه كذاب خدا اشد مجازات را به او و من تبع او بدهد. |
65 |
نام و نام خانوادگي: پيگيريم -
تاريخ: 11 آذر 88
با سلام خدمت همه دوستان عزيز. كليه نظريات زير زره بين قرار دارد لطفا از توهين به يكديگر خوداري كنيد ‘ توجه داشته باشيد كه وزارت اطلاعات بنا بر دلايلي خاص كه در اين جا به دلايل امنيتي عنوان نمي گردد اقدام به مسدود كردن بعضي از وب سايت هاي اهل سنت مي كند . در صورتي كه در محيط سايبر هر اقدامي عليه اسلام ناب (شيعه) صورت گيرد سريعا پيگيري و مراتب از طريق قانوني برسي مي شود. دوستان عزيز از ايجاد تفرقه در گفت و گو هاي خود بپرهيزيد . |
66 |
نام و نام خانوادگي: سيد هادي -
تاريخ: 25 آذر 88
توجيه قشنگي بود ولي... اول اينکه طبق حديثي از يکي از معصومين اگر اميرالمومنين و فاطمه زهرا تا روز قيامت هم فرزند پسر مي آوردند تمام آنها امام مي شدند. ثانيا اينکه زماني که حضرت اين جمله را فرمودند حضرت محسن هنوز به دنيا نيامده بودند وثالثا اينکه شايد به من ايراد بگيريد که مگر پيغمبر نمي دانستند که حضرت قرار است به دنيا بيايند مي گويم چرا پيغمبر مي دانستند ولي چند مطلب اينجا وجود دارد و آن هم اينست: 1.پيغمبر مي دانستند که او در عالم رحم شهيد خواهد شد لذا به دنيا نيامده بودند تا از دنيا بروند 2. اينکه پيغمبر دليلي نداشت تا سخني از حضرت محسن به ميان بياورند زيرا حضرت مي خواستند با آن حديث دل حضرت زهرا را شاد نمايند نه اينکه بر غم وغصه آن حضرت بيافزايند 3.ومطلب آخر همان جوابي که شما داديد که پيغمبر حضرت محسن را داخل در اهل بيت ننمودند زيرا حضرت هنوز به دنيا نيامده بود با عرض معذرت اگر دليل کامل تري به نظرتان رسيد من را نيز با خبر کنيد متشکر |
67 |
نام و نام خانوادگي: محب(شيعه)علي(ع) -
تاريخ: 11 فروردين 89
سلام عليكم لطفا به اين وبلاگ سري بزنيدhttp://salvst.blogfa.com و نظر خود را بزاريد |
68 |
نام و نام خانوادگي: هادي -
تاريخ: 18 ارديبهشت 89
سلام به نظر من اين جواب هايي را که مي دهيد اين برادران سني به خاطر تعصبي که دارند حاظر به قبول حق نيستند و فقط دنبال بهانه جويي هستند .حال فرض مي کنيم سني بودن حق است . آيا شما با منطق اين فرقه را بر گزيديد يا مانند دوران جاهليت ؟ اگر دنبال حق بودند حد اقل کتاب هاي خودشان را مي خواندند و بعد به سمت شيعه براي تحقيق مي آمدند و مقايسه مي کردند بي طرفانه . آن وقت اگر سني بودن را با منطق قبول کردند خيلي هم خوب است . فقط با منطق و عقلتان انتخاب کنيد که اگر زور قيامت از شما سوال شد بتواني بگويي از عقلم استفاده کردم و اين را انتخاب کردم . يا مولانا امير المومنين . |
69 |
نام و نام خانوادگي: شيلا اسلامى -
تاريخ: 27 ارديبهشت 89
به نظر من هم شيعيان به اين خاطر اين اراجيف را باور ميكنن جون به شيعه تعصب دارن وكرنه ادم عاقل مكه يه كم فكر نميكنه؟؟؟ اخه شما كه ميكين محسن به دنيا نيومده واسه همين بيامبر به حضرت فاطمه زهرا (ع) كفتن تو اولين كسى هستى كه به من ملحق ميشوى...بس جطور ادعاى شهيد شدن كسى كه به دنيا نيومده رو دارين؟؟؟؟؟؟؟؟كسى كه جون به دنيا نيومده جزو اهل بيت محسوب نميشه طيق جه قانونى شهيد محسوب ميشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ |
70 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 27 ارديبهشت 89
با سلام خانم شيلا اسلامي . چرا هول هولكي يك مقاله را ميخواني , خوب بخوان يواش بخوان قدري روش فكر كن تا نظرت را بي تعصب و بدون درج اراجيف بفرستي بقول خودت <<< ... وكرنه ادم عاقل مكه يه كم فكر نميكنه؟؟؟ >>>> . بخون ببين متن چيه آيا شهادت حضرت محسن (ع) با اين سخن پيامبر (ص) كه خطاب به حضرت زهرا (س) فرمود : تو نخستين كس از اهل بيتم هستي كه به من ملحق مي شوي ، در تعارض نيست ؟ تو نخستين كس از اهل بيتم هستي اهل بيتم يعني ال كسا يعني پنج تن ال عبا يعني ( حضرت محمد صلي الله عليه و اله , و حضرت علي و حضرت فاطمه يعني امام حسن و سلام و امام حسين عليهما صلوات و سلام ) . مگر دشمنان و ازار دهندگان حضرت محمد صلي الله عليه و اله كافر يا منافق نبودند . اينو را جواب بده تا برايت ثابت كنم كه حضرت محسن عليه السلام شهيد شدند البته هرچي از شما سوال ميكنيم جواب نميدهيد ؟؟؟ مثلاً چرا نماز مغرب كه ( 3 ) ركعت هست براي مسافر هم همان (3 ) ميباشد ؟؟؟؟؟؟ يا علي |
71 |
نام و نام خانوادگي: در دو راهي -
تاريخ: 24 دي 89
چي بگم؟ خدايا عربستان از اون ور سايتهاي شيعه رو فيلتر ميکنه ايران از اين طرف . هر کدوم به نفع خودشون بعضي موقع ها دو تا فرقه يه دليل هايي ميارن که بايد به ... مثلا : بيشتر شيعه ها باور دارن که ابوبکر هم مثل عمر زنازاده است ولي امام صادق درباره نسب مادريش : (( امّه ام فروه بنت القاسم بن محمد بن ابي بکر و امها اسماء بنت عبدالرحمن بن ابي بکر )) يعني با دو نسب صادق به ابوبکر ميرسه . حالا به اين قسمت انجيل گوش کنيد : (( زنا زاده در دسته ي خدا وارد نميشود حتي در پشت دهم ، هيچ کسي از آنان در دسته ي خدا داخل نمي شود )) حالا بيشتر شيعه ها باز اين اعتقاد رو دارن يا نه که ابوبکر حرام زاده است؟؟ (( اگر ميخوايد بگيد منظور اين زنا مربوط به جد مادرش هست واقعا ديگه خيلي گمراهيد . )) و حالا سني : مثلا همين که ميخوان غدير خم رو انکار کنن بعد دليل بيارن که نه يه دعواي کوچيک تو مسافرت علي پيش اومد و... . اين واقعا دليل خيلي سستيه واسه اون کار خيلي بزرگ و حالا همتون : * بيشترتون لجوجيد . علامه ي سني ميگه من سالها تحقيق کردم پي بردم که بهترين مذهب مذهب ماست . علامه ي شيعه هم همينو ميگه واسه خودش . * بعضي موقع به چيزهايي پناه ميبريد که کلا مخالف دين و مذهبتونه * چرا تو اسلام برده داري منع نشد؟؟؟؟ چرا کوروش منعش کرد ولي پيامبر که کامل ((( به کامل حتما توجه کنيد ))) ترين دين رو داشت برده داري رو منع نکرد؟؟ * ولي چون من عادلانه ميخوام حرف بزنم قرآنتون بعضي جاهاش منطقيه . مثلا : # : بگو اگر راست ميگوييد برهانتون رو بياوريد. # : پس به آن بندگانم مژده بده آنانکه سخنها را ميشنوند و از بهترينش پيروي ميکنند # : و هنگامي که سخني اشتباه ميشنوند ازان اعراض ميکنند خب به هر حال من بايد هنوز تحقيق کنم با يک لطيفه تمام ميکنم از عبيد زاکاني : (((((( از يک زرتشتي ميپرسن که اسلام رو چگونه ديدي ؟ ميگه واردش که ميشي آلتتو ميبرن ، خارج که ميشي گردنتو ميزنن ))))) |
72 |
نام و نام خانوادگي: قاتل عمر -
تاريخ: 16 بهمن 89
السلام عليک ايتهاالصديقه الشهده سالروز حمله وحشيانه عمر و عمريون، به خانه وحي و به ناموس خدا، حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها و شهادت محسن شش ماهه را به شما و تمامي شيعيان و محبين اهل بيت عليهم السلام تسليت عرض نموده واز درگاه باري تعالي خواستاريم از ادامه مدت غيبت مهدي ع صرف نظر نموده و ظهور منتقم خون حضرت زهرا س را نزديک بگرداند واقعا يکي از دردناک ترين وقايع تاريخي شيعه همين جنايت است که سازمان هاي دفاع از حقوق بشر لال شده اند و از حق استثمار شده شيعه دم نميزنند خدايا... مظلومانه به تو شکايت ميکنيم و اميد آن داريم که بزودي با دست با کفايت حامي بشريت؛ رهبر شيعه؛ پدر امت؛ مهدي آل محمد(ص) شادي و سرور از دست رفته شيعه را باز گرداني (آمين يا رب العالمين).؟ |
73 |
نام و نام خانوادگي: علي -
تاريخ: 20 بهمن 89
السلام عليک ايتهاالصديقه الشهده |
74 |
نام و نام خانوادگي: بهاره -
تاريخ: 27 اسفند 89
be name khoda .dostane aziz lotfan ba dalil harf beznid.az eslam zade shodeam beram doa konid |
75 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 09 فروردين 90
بهاره خانم از آنجا که سياست از عوامل زدگي شما از اسلام است و اينجا محل بحث سياسي نيست لطفا به ايميل استاده بنده جناب آقاي سعيد حسيني hoseini142005@yahoo.com تماس بگيريد. ********* زده شدن از توحش خود اولين پايه اسلام است. همين زدگي شما از رقص در ميان آتش ( = نماز جمعه در ميان درياي اعتياد) خود بيانگر ميزان ايمان شما به خالق ابعاد است. يا علي |
76 |
نام و نام خانوادگي: سيد حفيظ الله احمدي از افغانستان -
تاريخ: 28 فروردين 90
با سلام خدمت شيعيان مولا اميرالمومنين (ع) و عرض تسليت به مناسبت شهادت صديقه كبري, سيده بانوان اهل بهشت و لعنت بر قاتل و همكاران قاتلش. خدمت برادران عزيزم آقاي محمد رضا پرتو شماره 64 و جناب هادي شماره 68 بايد عرض كنم كه به چه دليل سني ها برادران شما هستند؟ به دليل اين كه پيشواي آنان (عمر و ابوبكر) خانه وحي را آتش زدند و پاره تن رسول خدا (ص) را شهيد ساختند؟ يا دلايل بهتري داريد كه بنده از آن خبر ندارم؟ برادران! شيعه و سني به هيچوجه نمي توانند باهم برادر باشند, زيرا شيعه از نظر عقيده به همان اندازه از سني فاصله دارد كه از يهود, نصاري و هندو. خداوند دست مارا از دامان چهارده معصوم (ع) و دست برادران سني شمارا از دامان ابوبكر و عمر كوتاه نكند. آمين يا علي |
77 |
نام و نام خانوادگي: ؟؟؟؟ -
تاريخ: 30 فروردين 90
با توجه به اينکه اهل سنت وجود محسن را قبول دارند ولي معتقد هستند که در بچگي فوت کرد . آيا در اعتقاد اهل سنت محسن بعد از فوت فاطمه س فوت کرده يا قبل از آن؟ جواب نظر: با سلام دوست گرامي در اين زمينه در کتب اهل سنت مطلبي نيامده است . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
78 |
نام و نام خانوادگي: سيد محمد حسيني -
تاريخ: 07 ارديبهشت 90
با عرض سلام و تشكر از برادران پاسخگو عرض كنم كه ظاهرا اكثر افرادي كه با نام هاي مختلف در اين سايت در بخش نظرات از اهل سنت و يا وهابيت دفاع ميكنند تنها يك نفر هستند!چون در يك سطح فكري بسر ميبرند اما اگر واقعيت خلاف اين باشد واقعا همگي درحال درجا زدن ميباشند. يا علي |
79 |
نام و نام خانوادگي: محمد -
تاريخ: 12 ارديبهشت 90
با سلام به آقاي مرغ حق درست است يک سال از اين ماجرا مي گذرد اما شايد نگاه کرديد آيا واقعا شيعه هستيد کمي بالاتر آيا واقعا مسلمان هستيد کمي هم بالاتر آيا واقعا خدا را قبول داريد ؟؟؟؟ آيا شخصي ميدانيد يعني چه؟؟ يعني از جيبم خرج ميکنم پوله خودمه به کسي ربطي نداره همين عزيز اونهايي که در موسسه هستند اندازه سن پدرتون فلسفه و منطق خوندن اگه بخوان جدل کنند کاري مي کنند که شما در وجودتان نيز شک کنيد اما آن بيچاره ها جز حق نمي گويند نياز نيست دليل بيارند واسه آفتاب تو روز دليل نميارن سوالات شما از بديهيات از بديهيات سوال ميکنيد مي گن اين آقا خلاه ها!!! در ضمن کمي عينک برداريد ..شما فکر کنم بي سواد هستيد در مناظره ا يک بحث به بحث ديگر نمي پرن بهتر اول اصول علمي مناضره که جهانيه نه ايرانيه ضفوي بهتون ياد بدم بعد اما من که بيکار نيستم اگه خواستيد اول از اصول مناظره ازم بپرسيد بعد در مورد عصمت از برادران پاسخ به شبهات از اين به بعد يک بخش نهضت سواد آموزي هم بزنيد تا اين آقا ها اصول علمي قبل از مجادلشون ياد بگيرن به خدايي قسم که انسان را آفريد اما آن انسان در حضور آفتاب وجود آفتاب را انکار کرد قسم که با تمام خنده اين را مي نويسم در دنيا علم جناب حق جو از وجود آفتاب هنگام آفتاب دليل مي خواهيد و آن را رد مي کنيد منتظر هستم به کمي اشاره تان تا با مناظره کنيم تا بدانيد با کي....خواهشن درج کنيد |
80 |
نام و نام خانوادگي: کربلاي رضا نيکوسرشت -
تاريخ: 12 فروردين 92
سلام و ادب مطلب در وبلاگhttp://yasquran.blogfa.com/ و harfedel.net استفاده شد اجر شما با امام زمان عج هيات فرهنگي و مذهبي حضرت يوسف زهرا عج |
81 |
نام و نام خانوادگي: احمدرضا خوش کلام -
تاريخ: 09 مرداد 92
به نام خدا آقاي ايکس محترم، شما هيچ مي دانيد بزرگ ترين و سخت ترين امتحاني که خدا از اميرالمومنين گرفت صبر بر مصائب حضرت صديقه بود؟ شما هيچ مي دانيد که به نقل اهل سنت ابوبکر قصد کشتن اهل بيت را داشته و پيامبر به همين جهت دستور به صبر دادند! اگر غير اين بود چرا ابوبکر در پايان عمر افسوس مي خورد که اي کاش به خانه ي حضرت زهرا حمله نکرده بود؟! شما نمي فهميد مقام ولي خدا چيست؟ ولي خدا اولي بالمومنين من انفسهم است. جان ولي خدا که در معرض خطر جدي دشمن قرار بگيرد بايد فدايي داشته باشد و بايد ولي خدا در برابر فداکاري فداييانش صبر پيشه کند. واقعه احد را فراموش کرديد که پيامبر يکه و تنها در ميدان جنگ قرار گرفتند و تنها اميرالمومنين علي عليه السلام بود که پروانه وار به دور شمع وجود مقدس رسول خدا مي چرخيد و از جان ولي زمانش دفاع کرد تا جايي که هفتاد زخم کاري خورد و پيامبر هم مامور به صبر بود. شما چه مي فهميد که وقتي قصد آتش کشيدن خانه و اهلش را داشتند بايد اعرف به مقام ولي الله الاعظم يعني حضرت صديقه جانفشاني کند تا جان ولي خدا حفظ شود. هيچ مي دانيد اقدام حضرت صديقه براي آمدن به درب منزل تنها به جهت آرام کردن اوضاع بوده؟ تا بگويند فاطمه در خانه است؛ حيا کنيد و برگرديد. و البته که برنگشتند و در را آتش زدند ولي با دفاع حضرت صديقه از کشتن اميرالمومنين منصرف شدند. ابن قتيبه مي نويسد: «فلما سمع القوم صوتها و بكائها انصرفوا باكين و كادت قلوبهم تتصدع و اكبادهم تنفطر و بقي عمر و معه قوم فأخرجوا علياً» آن قوم نابه کار چه ديدند که گروهي از ايشان با قلبي اندوهبار و جگري سوخته از مقابل درب خانه حضرت صديقه برگشتند و تنها عمر با تني چند از اوباش مدينه باقي ماندند و حضرت علي را به مسجد بردند؟ اين اقدام حضرت صديقه جلوي اقدامات وحشيانه ي بعدي آنان را گرفت ولو به قيمت شهادتشات تمام شود. زيرا جان ولي خدا در معرض خطر جدي دشمن قرار گرفت! آيا فراموش کرديد در کربلا همه فدايي امام سيدالشهدا مي شدند تا بلکه براي لحظاتي بيشتر جان ولي خدا محفوظ بماند! حضرت علي اکبر هم فدايي ولي خدا مي شود چون اولي بالمومنين من انفسهم است و امام سيد الشهدا جز صبر در برابر جانفشاني ياران و فرزندانش چاره اي ندارد. امام بايد فرزند زرا فدا کند چون امر خداست که او اولي بالمومنين است از نظر جان و نفوسشان. يعني مومنين بايسته است حتي جان خود را هم در هنگام خطر فداي مولايشان کنند و اين امري است که حضرت صديقه آگاهانه انجام داد و اميرالمومنين با آن که مظهر غيرت الله است در برابر اين هجوم وحشيانه صبر فرمود چنان که فرمود: فصبرت و في العين قذي و في الحلق شجي. خوب است به روايات سني ها در اين باره بيشتر مراجعه کني که در ذيل ترجمه برخي را مي آورم: 1-در كتاب اسماعيل عماد الدين(متوفي 732هـ.ق)درالمختصر في اخبار البشر ج2ص156چاپ مصر مي نويسد: ابوبكر به عمر دستور داد تا علي و كساني را كه با او هستند را از خانه خارج كنند.ابوبكر به عمر دستور داد كه اگر از بيرون آمدن خود داري كرد با آنها جنگ كن.در اين هنگام عمر با قطعه اي آتش به سوي خانه ي فاطمه روانه شد تا آنجا را به آتش بكشاند. پس فاطمه گفت:كجا اي پسر خطاب؛ آيا آمدي خانه ي ما را به آتش بكشي؟!عمر گفت: آري مگر آنكه داخل شويد[در بيعت ابوبكر]همان طور كه امت داخل شدند. 2-عمر رضا كحاله از علماي معاصر اهل تسنن،در كتاب اعلام النساء چاپ بيروت،در حرف فاء ذيل نام «فاطمه بنت محمد(ص)»با ذكر سند اين چنين مي نويسد: عمر روانه ي منزل فاطمه شد و فرياد كشيد و آنان را به خارج شدن از خانه براي بيعت كردن با ابوبكر فرا خواند.آنان از بيرون آمدن خود داري كردند و در اين هنگام بود كه عمر هيزم طلبيد و گفت:قسم به آن كه جان عمر در دست اوست يا از خانه خارج شويد يا اينكه خانه را با اهلش به آتش مي كشم. شخصي به عمر گفت:اي اباحفص!در اين خانه فاطمه است!؟ عمر گفت:اگر فاطمه هم در خانه باشد خانه را به آتش مي كشم. 3-مقاتل بن عطيه حنفي(متوفي505هـ.ق)در الامامه والخلافه ص160چاپ بيروت چنين مي نويسد: از جمله عقايل نظام آن بود كه مي گفت:عمر به خانه ي فاطمه حمله ور شده در حالي كه فرياد مي زد:خانه را با اهلش به آتش بكشيد و اين در حالي بود كه كسي جز علي و فاطمه و حسن و حسين در خانه نبود. 4-ابن قتيبه(متوفي276هـ.ق) در كتاب الامامه و السياسه ج1ص12چاپ مصر چنين مي گويد: ابوبكر عمر را به دنبال آنها كه در خانه ي علي جمع شده بودند فرستاد،آنها از بيرون آمدن خودداري نمودند؛در اين هنگام عمر دستور داد كه هيزم بياوريد. پس خطاب به اهل خانه گفت:قسم به آن كس كه جان عمر در دست اوست بايد از خانه خارج شويد و الا خانه را با اهلش به آتش مي كشم. شخصي به عمر گفت:آيا مي داني فاطمه در خانه است. عمر گفت:خانه را به آتش مي كشم اگر چه فاطمه در خانه باشد. 5-بلاذري(متوفي279هـ.ق)در انساب الاشراق ج1ص586چاپ مصر چنين مي نويسد: ابوبكر براي بيعت گرفتن از علي به دنبال وي فرستاد،پس علي بيعت نكرد. در اين هنگام عمر با شعله ي آتش،روانه ي خانه ي علي شد. فاطمه پشت در با او مواجه شد و گفت:اي پسر خطاب آيا مي خواهي خانه ام را به آتش بزني؟ عمر گفت:آري!اين كار من از دين پدر تو محكم تر است. 6-طبري(متوفي310هـ.ق)در تاريخ الامم و الملوك ج2ص443چاپ بيروت چنين مي نويسد: زماني كه طلحه و زبير و عده اي از مهاجرين در خانه ي علي جمع شده بودند.عمر بن خطاب به آنجا رفت و گفت:به خدا قسم بايد براي بيعت خارج شويد و الا خانه را به آتش مي كشم. 7.مسعودي(متوفي346هـ.ق)در اثبات الوصيه ص142چاپ بيروت مي گويد: اميرالمؤمنين با عده اي از شيعيان و پيروانش در منزل جمع شده بودند،در اين هنگام عده اي به خانه اش حمله ور شده و به آنجا هجوم آوردند و در خانه اش را به آتش كشيدند و او را به زور از خانه اش خارج كردند،آنها سيده ي زنان فاطمه را در پشت در فشار سختي دادند، به طوري كه ايشان محسن را سقط كرد. 8.ابن قتيبه دينوري در الامامه و السياسه ج1ص13مي نويسد: عمر و اطرافيانش پشت در خانه ي فاطمه جمع شدند و تهديد كردند،مردم با شنيدن صداي فاطمه شروع به گريه كردند و سپس متفرق شدند.اما عمر و عده اي اندك همان جا ماندند و علي را با زور از خانه خارج نموده و به طرف ابوبكر كشاندند و به او گفتند:بيعت كن! علي گفت:اگر بيعت نكنم چه مي كنيد؟ گفتند:به خدايي كه جز او خدايي نيست،اگر بيعت نكني گردنت را خواهيم زد. اسناد ديگر اهل تسنن عبارتند از: 1.عبد الفتاح عبد المقصود:كتاب الامام علي بن ابي طالب ج1ص190چاپ بيروت 2.محمد حافظ ابراهيم(متوفي1351هـ.ق):در ديوان خودج1ص82چاپ بيروت 3.ابن ابي الحديد معتزلي(متوفي655هـ.ق):كتاب شرح نهج البلاغه ج2ص56چاپ بيروت 4.ابن عبد ربه(متوفي328هـ.ق):كتاب عقد الفريه ج3ص64چاپ بيروت 5.متقي هندي:كتاب كنز العمال ج5ص651 6.نويري:كتاب نهايه الارب في فنون الادب ج19ص40 7.صفدي:كتاب الوافي بالوافيات ج17ص311 8.ابن عبد البر:كتاب استيعاب ج3ص975 9.يعقوبي:كتاب تاريخ يعقوبي ج2ص123 اما اين که گقتي امام حسين يک تنه با آن همه سپاه جنگيدبايد بگويم اتفاقا اميرالمومنين از فرزندشان هم جوان تر بودند و در اوج اعتدال و توامندي بدني اما اتفاقا تمام مصيبت همينجاست که چون از سوي پيامبر براي حفظ اسلام مامور به صبر شدند از قدرتهايشان استفاده نکردندو و اساسا اين قياس باطلي است که کار امام حسين را با صبر اميرالمومنين مقايسه کنيم کما اين که امام مجتبي هم با معاويه صلح نامه نوشتند تا همان تعداد معدود از بني هاشم و مومنين جانشان حفظ شود. آيا فکر مي کنيد امام مجتبي مرد جنگ و نبرد نبودند؟ مگر جز همين امام مظلوم بود که در فتنه ي جمل به سمت شتر عايشه تاختند و دست و پاي شترش را بريدند و او را به زمين زدند؟! امام سيدالشهدا هم ده سال پس از شهادت برادرشان همچنان مامور به صبر و مدارا بودند. سال آخر مامور شدند به خروج از مدينه و مکه و رفتن به سوي کوفه. مي دانيد مشکل شما چيست؟ اين است که کارهاي معصومين را با حساب دودوتا چهارتاي خودتان مي خواهيد بستجيد و اين اشتباه است! تازه امام حسين هم که قيام نفرمود! قائم يکي بيش نيست. به امام حسين در مدينه گفتند با يزيد بيعت کن فرمود نمي کنم. گفتند اگر بيعت نکني تو را مي کشيم. فرمود يک امشب را به من مهلت دهيد. مهلت دادند حضرت شبانه با اهل بيتشان مخفيانه از مدينه خارج شدند و در مکه هم براي حرمت خانه خدا عصر روز نهم مجبور شدند خارج شوند به سمت کوفه چون «ان الله شاء ان يراک قتيلا» حجت خدا روي مشيت خدا عمل مي کند نه غيرت ساخته ي ذهن من و تو. |
82 |
نام و نام خانوادگي: بت شکن -
تاريخ: 25 بهمن 92
سلام آيا امكان دارد يك نفر آن هم زن و آن هم در آن شرايط بهداشتي و (پزشكي) با وجود آن ضربه مهلك (كه ظرف فقط 40 روز يا سه ماه بعد منجر به رحلت او شده آن هم ضربه اي که به قول شما موجب شکسته شدن استخوان سينه و . . . شده) قادر باشد شبهاي بعد (هر شب) همراه همسرش به در خانه انصار برود و با آنها درباره خلافت گفتگو كند؟! از صبح تا شب نيز به بيرون از مدينه (به بقيع) برود و گريه كند . به مسجد برود و درباره فدك ، آن سخنراني را ايراد كند و . . . ؟!! لطفا جواب را در همينجا بدهيد تا ديگران هم استفاده کنند . با تشکر جواب نظر: باسلام دوست گرامي؛ اولاً معلوم نيست اين ضربات قبل از احتجاج بوده يا نه؟ ثانياً حضرت امير عليه السلام حضرت فاطمه سلام الله عليها را بر الاغي سوار مي كردند كه مي تواند تاييدي بر مريض احوال بودن ايشان در اين مورد داشته باشد. در روايتي از سلمان آمده است: «فلما أن كان الليل حمل علي ع فاطمة ع على حمار و أخذ بيدي ابنيه الحسن و الحسين ع فلم يدع أحدا من أهل بدر من المهاجرين و لا من الأنصار إلا أتاه في منزله فذكرهم حقه و دعاهم إلى نصرته ؛ علي عليه السلام فاطمه سلام الله عليها را شبانه بر الاغي سوار مي كرد و دست حسنين را مي گرفت و درب خانه مهاجرين و انصار آنها كه در بدر حضور يافته بودند مي برد و حق خود را خاطر نشان مي كرد و آنها را به ياري خود مي طلبيد.» (بحارالأنوار ج 22 ص 329 ؛ كتاب سليم بن قيس ص 577) ثالثاً آنها افرادي نبودند كه درد استخوان، آنها را از ابراز حق باز دارد. موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات (1) |
83 |
نام و نام خانوادگي: بت شکن -
تاريخ: 27 بهمن 92
پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم در آخرين وصيت در گوشي به دخترش ميگويد تو اولين كسي هستي كه از اهل بيتم به من ملحق مي شوي ، اگر مادري حامله باشد و خبر مرگ قريب الوقوع خودش را بشنود حداقل نگران با جنين داخل شكم خودش ميشود ولي ما در تاريخ ميخوانيم كه حضرت فاطمه (س) با شنيدن اين خبر، خوشحال شدند و لبخند زدند! نكته ديگر اينكه از سرنوشت كودك خود و اينكه آيا زنده مي ماند يا نه، چه كسي به او شير مي دهد چه كسي او را بزرگ ميكند و... از پيامبر اكرم، سئوال نمي كنند. هيچ سخني از حضرت فاطمه در اين رابطه ( يعني سقط محسن ) در تاريخ ثبت نشده حتي در خطبه (جعلي فدكيه) كه پس از اين وقايع ، شيعه معتقد است حضرت فاطمه در مسجد مدينه و در حضور ابوبكر ايراد كردهاند در صورتيكه بهترين مدرك براي رسوا كردن مخالفين و برانگيختن مردم و آگاه كردن آنها اشاره به همين موضوع بوده است . كه بهانه تقيه نيز دركار نيست! مي گويند نام جنيني که سقط شد محسن بوده، عرب کي و کجا براي کودکي که هنوز به دنيا نيامده و جنسيت او معلوم نبوده، اسم مي گذاشته است؟! اگر هم مي گوييد طبق علم غيب مي دانسته اند، مگر حضرت علي در پاسخ آن شخصي که ميگويند مگر شما علم غيب داري نمي فرمايند که علم غيب يعني اينکه داخل رحمها چيست نر است يا ماده، شقي است يا سعيد و . . . و اينها منحصراً نزد خداست (آيات آخر سوره لقمان) و فراموش نکنيد در آن زمان دستگاه سونوگرافي وجود نداشته و تازه تعيين جنسيت با دستگاههاي عکسبرداري ديگر ربطي به مسئله غيب ندارد چون آن پزشک براحتي در حال مشاهده آن است و در واقع با دستگاه تشخيص داده نه اينکه غيب بداند!! آيا امكان دارد يك نفر آن هم زن و آن هم در آن شرايط بهداشتي و (پزشكي) با وجود آن ضربه مهلك (كه ظرف فقط 40 روز يا سه ماه بعد منجر به رحلت او شده آن هم ضربه اي که به قول شما موجب شکسته شدن استخوان سينه و . . . شده) قادر باشد شبهاي بعد (هر شب) همراه همسرش به در خانه انصار برود و با آنها درباره خلافت گفتگو كند؟! از صبح تا شب نيز به بيرون از مدينه (به بقيع) برود و گريه كند . به مسجد برود و درباره فدك ، آن سخنراني را ايراد كند و . . . ؟!! در متون معتبر تاريخي آمده كه پيامبر اكرم(ص) ، اسم محسن را روي او گذاشته و داخل گوش او اذان گفته اند يعني اينكه محسن در زمان حيات پيامبر(ص) زنده بوده است! در برخي متون معتبر تاريخي آمده كه محسن در كودكي مبتلا به بيماري شده و درگذشته است و امام ابن حجر عسقلاني در اين باره ادعاي اتفاق مي کنند. جواب نظر: با سلام دوست گرامي اين حرفها را ما حمل بر بي اطلاعي شما از منابع مي کنيم؛ چون اگر مقداري از منابع خودتان اطلاع داشتيد اين حرفها را نمي زنيد و اين حرفهاي شما در حقيقت نشان از سطحي نگري شماست و هر چقدر هم تلاش بکنيد با طرح اين شبهات بي اهميت، نمي توانيد اصل جريان هجوم به خانه حضرت زهرا عليهاالسلام و شهادت ايشان را که مانند آفتاب روش است، زير سوال ببريد. همان پيامبري که به دخترش خبر داد که اولين کسي است که به او ملحق مي شود، همان پيامبر نيز از سقط شدن محسن عليه السلام نيز به فاطمه عليها السلام خبر داده است همچنانکه جويني اين جريان را چنين نقل مي کند : جويني « استاد ذهبي » از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم اين گونه روايت مي کند : روزي پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم نشسته بود ، حسن بن علي بر او وارد شد ، ديدگان پيامبر كه بر حسن افتاد ، اشك آلود شد ، سپس حسين بن علي بر آن حضرت وارد شد ، مجدداً پيامبر گريست . در پي آن دو ، فاطمه و علي عليهما السلام بر پيامبر وارد شدند ، اشك پيامبر با ديدن آن دو نيز جاري شد ، وقتي از پيامبر علت گريه بر فاطمه را پرسيدند ، فرمود:وَ أَنِّي لَمَّا رَأَيْتُهَا ذَكَرْتُ مَا يُصْنَعُ بِهَا بَعْدِي كَأَنِّي بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ في بَيْتَهَا وَ انْتُهِكَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ إِرْثَهَا وَ كُسِرَ جَنْبُهَا [وَ كُسِرَتْ جَنْبَتُهَا] وَ أَسْقَطَتْ جَنِينَهَا وَ هِيَ تُنَادِي يَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابُ وَ تَسْتَغِيثُ فَلَا تُغَاثُ ... فَتَكُونُ أَوَّلَ مَنْ يَلْحَقُنِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَتَقْدَمُ عَلَيَّ مَحْزُونَةً مَكْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَة .فَأَقُولُ عِنْدَ ذَلِكَ اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَ ذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا وَ خَلِّدْ فِي نَارِكَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَهَا حَتَّى أَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ ذَلِكَ آمِين زماني كه فاطمه را ديدم ، به ياد صحنهاي افتادم كه پس از من براي او رخ خواهد داد ، گويا ميبينم ذلت وارد خانه او شده ، حرمتش پايمال گشته ، حقش غصب شده ، از ارث خود ممنوع گشته ، پهلوي او شكسته شده و فرزندي را كه در رحم دارد ، سقط شده ؛ در حالي كه پيوسته فرياد ميزند : وا محمداه ! ؛ ولي كسي به او پاسخ نميدهد ، کمک مي خواهد ؛ اما كسي به فريادش نميرسد او اول كسي است كه از خاندانم به من ملحق ميشود ؛ و در حالي بر من وارد ميشود كه محزون ، گرفتار و غمگين و شهيد شده استو من در اينجا ميگويم : خدايا لعنت كن هر كه به او ظلم كرده ، كيفر ده هر كه حقش را غصب كرده ، خوار كن هر كه خوارش كرده و در دوزخ مخلد كن هر كه به پهلويش زده تا فرزندش را سقط كرده و ملائكه آمين گويند .فرائد السمطين ج2 ، ص 34 و 35همچنين صدوق نيز اين چنين نقل کرده است:وَ انْتُهِكَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ إِرْثَهَا وَ كُسِرَ جَنْبُهَا [وَ كُسِرَتْ جَنْبَتُهَا] وَ أَسْقَطَتْ جَنِينَهَا وَ هِيَ تُنَادِي يَا مُحَمَّدَاهو . امالي صدوق 113 پس وقتي حضرت زهرا (ع) از شهادت محسن قبل از شهادت خود خبر داشت غصه چه چيزي را بايد مي خورد؟! آيا با اين وجود جا دارد که حضرت غضه شيردادن و بزرگ شدن کسي را بخورد که اصلا او را خواهند كشت! و ىر قيد حيات نخواهد بود! اما اينکه گفتيد چرا حضرت زهرا عليها السلام در هنگام بيان خطبه فدک نامي از فرزند سقط شده نگفتند در انيجا چند نکته را بايد در نظر داشت اول اينکه خليفه اول افرادي را سه بار به منزل اميرالمؤمنين عليه السلام فرستاد و درخواست بيعت كرد.لذا احتمال قوي اين است كه هر چه اتفاق افتاده در بين بار دوم و بار سوم بوده است لذا احتمال دارد خطبه حضرت قبل از هجوم سوم بوده يعني هنور حضرت مجروح نشده بودند که برخي شواهد نيز اين نطر را تقويت مي کند پس هنوز محسن سقط نشده بود که در خصوص آن سخني بگويد و اگر هم بگوييم بعد از جراحت ايشان بوده باز اين جريان انقدر آشکار و عيان بوده که نيازي نبوده بگويد لذا مگر مي شود حضرت زهرا (ع) درباره ظلمهايي حرف بزند که مردم ندانند؟! مردم همه را مي دانستند و شابد هم حضرت چون براي مردان سخن مي گفت لذا از جنين سقط شده چيزي نگفت اما اينکه خطبه فدک را جعلي دانستيد با چه دليلي اين حرف را مي زنيد اولا : اين خطبه نزد شيعه متواتر است ثانيا منابع اهل سنت نيز اين خطبه را ذکر کرده اند از جمله: 1-بلاغات النسأ، تأليف أحمد بن طيفور 2- السقيفة و فدک، تأليف أحمد بن عبدالعزيز جوهريمقاتل الطالبيين، تأليف أبوالفرج اصفهاني 3- المناقب، تأليف احمد بن موسي بن مَردُويَه اصفهاني، متوفاي 410 ه 4- تذکرة الخواص من الأمّة في ذکر مناقب الأئمة، تأليف سبط ابن الجوزي اما در خصوص اينکه گفتيد حضرت علي عليه السلام گفته علم غيب يعني خبر دادن از رحم زن که علمش نزد خداست حال سوال ما از شما اين است که چرا اينها وقتي به شيعه مي رسد اشکال دارد اما وقتي به شما که مي رسد جزء کرامات حساب شده و به آن اشکال نمي گيريد اگر واقعا خبر دادن از بچه درون شکم مادر امکان ندارد چرا پس ابوبکر از بچه درون زنش خبر داد و گفت او دختر است آيا او علم غيب مي دانست؟ آيا در آن زمان سونوگرافي وجود داشت که ابوبکر خبر داد مالك بن انس رهبر فرقه مالكيه، در كتاب «الموطأ» از عايشه همسر رسول خدا صلي الله عليه وآله نقل كردهاست كه پدرش در هنگام مردن از به وجود آمدن خواهرش (از حبيبه دختر خارجه) كه تاهنوز به دنيا نيامده بود، خبر داد و بر اساس آن، به تركه خودش وصيت كرد. روايت اين است: وَحَدَّثَنِي مَالِكٌ عَنِ بن شِهَابٍ عن عُرْوَةَ بن الزُّبَيْرِ عن عَائِشَةَ زَوْجِ النبي صلى الله عليه وسلم انها قالت: ان أَبَا بَكْرٍ الصِّدِّيقَ كان نَحَلَهَا جَادَّ عِشْرِينَ وَسْقًا من مَالِهِ بِالْغَابَةِ فلما حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ قال: وَالله يا بُنَيَّةُ ما مِنَ الناس أَحَدٌ أَحَبُّ إلي غِنًى بَعْدِي مِنْكِ وَلاَ أَعَزُّ عَلَيَّ فَقْرًا بَعْدِي مِنْكِ وَإِنِّي كنت نَحَلْتُكِ جَادَّ عِشْرِينَ وَسْقًا فَلَوْ كُنْتِ جَدَدْتِيهِ وَاحْتَزْتِيهِ كان لَكِ وَإِنَّمَا هو الْيَوْمَ مَالُ وَارِثٍ وَإِنَّمَا هُمَا أَخَوَاكِ وَأُخْتَاكِ فَاقْتَسِمُوهُ على كِتَابِ الله قالت عَائِشَةُ: فقلت: يا أَبَتِ وَالله لو كان كَذَا وَكَذَا لَتَرَكْتُهُ إنما هِيَ أَسْمَاء فَمَنِ الأُخْرَى؟ فقال أبو بَكْرٍ: ذُو بَطْنِ بِنْتِ خَارِجَةَ أُرَاهَا جَارِيَةً. ابوبكر بيست اصله (واحد شمارش درخت خرما) از درختان خرماي باغش را به عايشه بخشيد، و چون هنگام وفاتش فرا رسيد، به او گفت: دخترم! به خدا قسم هيچ چيز بعد از وفاتم از دارايي تو محبوبتر و از فقر تو برايم سختتر نيست. بيست اصله درخت خرما از من به تو رسيده است، كه اگر از آنها درختان ديگري هم به عمل آوري براي خودت ميباشد. و امروز تمام اموال من براي وارثان من يعني دو برادر و دو خواهر توست. آن را بر اساس كتاب خدا تقسيم كنيد، عائشه ميگويد گفتم: پدرم به خدا قسم! اگر چنين است، من يك خواهر بيشتر ندارم و آن هم أسماء است، اما ديگري كيست؟ ابوبكر گفت: (حبيبه) بنت خارجه فرزندي در شكم دارد كه من آن را دختر ميبينم. مالك بن أنس ابوعبدالله الأصبحي (متوفاى179، موطأ الإمام مالك، ج2، ص752، ح1438، تحقيق محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي – مصر الباني نيز اين روايت را تصحيح کرده است .وهذا إسناد صحيح على شرط الشيخين . إرواء الغليل - (ج 6 / ص 61) پس وقتي ابوبکر از غيب خبر مي دهد و از فرزندش که دختر است خبر مي دهد چطور پيامبر (ص) که نبي است از فرزند خود خبر ندهد؟! ما معتقد هستيم که علم غيب نزد خداست و اگر اهل بيت عليهم السلام نيز داراي علم غيب هستند بخاطر اين است که خدا داده است و الا کسي بطور استقلالي صاحب علم غيب نيست حضرت علي عليه السلام نيز علم غيب استقلالي بدون عنايت خدا را قبول ندارد اما در خصوص اينکه گفتيد حضرت چطور با زخمهايي که داشت بر در خانه انصار مي رفت و يا بقيع مي رفت اينجا هم مي شود چنين پاسخ داد که احتمال دارد اين رفتنها و سخنراني ها قبل از هجوم سوم باشد که اتفاقات بيشتر در اين هجوم اتفاق افتاد البته در روايات آمده است که حضرت بر مرکب سوار شده و بر در خانه انصار مي رفتند اما رفتن ايشان به بقيع نيز اگر بگويم بعد از هجوم سوم است در نزديکي بقيع حضرت خانه جداگانه داشت همچنانکه در طبقات ذکر شده است که حضرت زهرا سلام الله عليها دو خانه داشته است كه محل زندگي آن بزرگوار بيشتر در خانه دومي بوده كه توسط حارثه بن نعمان به پيامبر و حضرت زهرا بخشيده شده بود .طبقات الكبري، ترجمه، ج 8، ص 20) و درباره اينکه حضرت محسن در زمان پيامبر (ص) متولد شده بود بايد بگوييم رواياتي که در اين خصوص ذکر شده است از منابع اهل سنت است که مرسلند و توانايي مقابله با رواياتي که تولد ابشان را بعد از پيامبر (ص) مي داند، ندارند همچنين علماي زيادي از اهل سنت تصريح کرده اند که محسن سقط شده است المُحْسِنُ کانَ سِقْطًا: و محسن، کودکي سقط شده بود(صَفّوري شافعي: نزهة المجالس، ج2، ص184 و ص194). أنَّ فاطِمَةَ أسْقَطَت بَعْدَ رَسولِ اللهِ ذَکَرًا سَمّاهُ النَّبِيُّ – وَ هُوَ حَمِلَ- مُحْسِنًا: و در روايتي نقل شده است: فاطمه پس از رحلت رسول خدا، فرزند پسري را سقط نمود که پيامبر وي را – در حالي که جنين بود- محسن نام گذاري کرده بود بنابريان اين چيزها در اصل ماجرا يعني شهادت حضرت فاطمه عليها السلام توسط اهل سقيفه،خللي ايجاد نمي كند جهت اطلاع بيشتر به اين آدرس رجوع کنيد موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
84 |
نام و نام خانوادگي: پيرو مكتب اهل بيت -
تاريخ: 24 اسفند 92
سلام بر شما و سايت خوبتان . من سوالي برام پيش اومده كه اگر حضرت علي (ع) شير خدا علم غيب داشته چرا به ياري فاطمه الزهرا نرفته ؟اين شبهه خيلي برام پيش مياد در مورد مسائل ديگه مثلا در مورد پيامبر يا شهادت ساير ائمه اطهار . فقط ممنون ميشم از جواب كافي و وافي تون . ، ،(من شيعم و منابع شيعه رو فقط قبول دارم،لطفا يك جواب با منابع و تفكر شيعي بهم بدين ) با تشكر ازهمه و تسليت شهادت حضرت فاطمه ، جواب نظر: باسلام دوست گرامي اولا:حضرت على (ع) تنها بر اساس امر و فرمان عمل مى كرد، ايشان امر به صبر شده بود، پس امتثالاً لامر اللَّه سبحانه صبر كرد. همچنانکه در منابع شيعه و سني به آن اشاره شده است. جهت اطلاع به اين آدرس رجوع کنيد ثانبا:روشن است كه اگر به همسر يا مادر و خواهر كسى - هر چند ضعيف و غيرشجاع - هجوم برند، او در خانه نخواهد نشست و به دفاع برمى خيزد. امّا اگر بداند كه مهاجمين مىخواهند با تحريك احساسات، وى را به عكسالعمل وادارند تا به اهداف شوم خود برسند. اگر شخصى با تدبير و عاقل و مسلط بر نفس خود باشد هيچگاه دشمن را با عكس العمل به اهدافش نمى رساند.حضرت على (ع) مى دانست آشوب و جنجال هدف مهاجمين است، تا در پرتو آن امر را مشتبه نموده و فرصت را براى معرّفى حق از على و فاطمه عليهما السلام بگيرد. على با صبر و بردبارى نقشه شوم مهاجمين را خنثى كرد. و با فدا نمودن خود و همسرش، مسؤوليت بزرگ خود را براى حفظ دين ايفا و حجت را تا روز قيامت بر خلق تمام كرد. موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |