![]() | ||
![]() |
مقالات | سخنراني ها | شبکه سلام | موبايل | انتشارات | محصولات نرم افزاري | ليست پاسخ ها |
![]() |
تاريخ: 15 ارديبهشت 1387 |
![]() |
|
همايش شبهه شناسي حوزه علميه امام جعفر صادق (ع) زاهدان | ||
پخش صوت ![]() | ||
بسم الله الرحمن الرحيم موضوع: همايش شبهه شناسي - حوزه علميه امام جعفر صادق (ع) زاهدان 15 / 02 / 87 استاد حسيني قزويني همگي ميدانيم كه امروز يكي از مشكلات جهان تشيع، تهاجمي است كه از هر سو متوجه فرهنگ نوراني شيعه است. گر چه اين تهاجم، يك امر تازهاي نيست و در طول تاريخ اين هجمه نسبت به فرهنگ نوراني شيعه بوده است. از زمان خود آقا اميرالمؤمنين (عليه السلام) و بعد از رحلت نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و بويژه بعد از آغاز غيبت صغري، اين هجمهها، هر روز با يك رنگ و جلوه خاص در جامعه خودنمائي كرده است. در كتابهايي كه در رابطه با تهاجم بر ضد فرهنگ شيعه كه در طول تاريخ تأليف شده، امروز بيانگر اين حقيقت است كه مخالفان أهل بيت (عليهم السلام) و فرهنگ شيعه، از گسترش فرهنگ شيعه در گذر زمان زجر ميكشيدند و تمام تلاش خود را براي منزوي ساختن شيعه و مخدوش كردن فرهنگ شيعه به كار ميبردند. اولين كتاب ضد شيعي كه الآن در كتابخانهها هم موجود و در دسترس همگان است، كتاب العثمانية آقاي جاحظ، متوفاي 255 هجري است. ايشان كتاب را نوشت و فرهنگ شيعه را مورد تاخت و تاز قرار داد و نسبت به اميرالمؤمنين (عليه السلام) جسارتها كرد و منكر شجاعت اميرالمؤمنين (عليه السلام) شد. بطوريكه برخي علماء أهل سنت ديدند كه سكوت در برابر اين هجمه ناجوانمردانه، به صلاح نيست و در رد اين كتاب، مطالبي را نوشتند و منتشر كردند آنچه كه در ذهنم است، اولين كتابي كه در رديه كتاب جاحظ نوشته شد، براي آقاي اسكافي، از علماي بزرگ أهل سنت است. در زمان خود آقاي جاحظ، اعتراضها به حدي بود كه خود ايشان مجبور شد كتاب خود را نقد كند و كتابي ديگر در رد كتاب خود بنويسد. ما بايد يا وارد اين ميدان مبارزه با هجمه نشويم، يا اگر وارد شديم، بايد مردانه وارد شويم. به تعبير يكي از شعراء: من نميگويم سمندر باش يا پروانه باش گر به فكر سوختن افتادهاي مردانه باش بعد از جاحظ، قاضي عبدالجبار معتزلي متوفاي 415 هجري، كتابي نوشت به نام المغني في الإمامة در 20 جلد، كه امروز عمدتا مهاجمين عليه شيعه بويژه وهابيت، جيرهخوار كنار سفره ايشان هستند و مرحوم سيد مرتضي علم الهدي (ره) كتابي متقن و محكم و جوابي كوبنده نوشت به نام الشافي في الإمامة. در طول اين هزار سال هم، بزرگاني از شيخ طوسي (ره) تا علامه اميني (ره)، همه از اين كتاب سيد مرتضي بهره بردند و استفاده كردند و به حق يكي از كتابهايي كه در حوزههاي علميه ما قدرش مجهول است، همين كتاب است و بايد جزو كتب درسي حوزههاي علميه باشد. مطالب ايشان با آنكه هزار سال از آن ميگذرد، ولي هنوز در عرصه دفاع از حريم ولايت، طراوت و تازگي دارد. بعد از قاضي عبد الجبار معتزلي، كسي كه به صورت گسترده عليه شيعه تهاجم كرد، ابن تيميه حراني متوفاي 728 هجري است. كتابي نوشت به نام منهاج السنة كه عمدتا برخي أهل سنت تندرو و تمام وهابيت، از اين كتاب به عنوان يك مدرك محكم عليه شيعه استفاده ميكنند. امروز در حوزههاي علميه وهابيت، از عربستان سعودي گرفته تا ساير كشورها، عمدتا مطالب اين كتاب مورد بحث و بررسي است و تلاش گستردهاي دارند در نشر افكار ابن تيميه. مرحوم علامه حلي (ره) متوفاي 726، كتابي دارد به نام منهاج الكرامة كه در حقيقت در رديه منهاج السنة نوشته شده است. بعداز او آقاي فضل بن روزبهان كتابي مينويسد به نام إبطال الباطل در نقد كتابهاي مرحوم علامه حلي (ره) و از طرف ديگر قاضي نورالله شوشتري (ره) كتابي مينويسد به نام إحقاق الحق و اخيرا در حدود 38 جلد چاپ شده و يك دائرة المعارف بزرگ دفاع از حريم أهل بيت (عليهم السلام) است. بعد از او آقاي دهلوي وارد عرصه شد و كتابي مينويسد به نام التحفة الإثنا عشرية كه مطالب ابن تيميه و فضل بن روزبهان و قاضي عبد الجبار را به ضميمه يك سري مطالب تند و فحش و سب و ناسزا و افتراء، در قالب يك كتاب علمي، وارد عرصه هجمه عليه شيعه ميكند. يكي از يادگاران اميرالمؤمنين (عليه السلام)، مرحوم مير حامد حسين (ره)، كتابي نوشت به نام عبقات كه مرحوم علامه اميني (ره) گفت اگر كتاب عبقات نبود، من نميتوانستم كتاب الغدير را تأليف كنم. در طول تاريخ، كتابي همسنگ عبقات در اين زمينه يا نداريم يا خيلي اندك نوشته نشده است. بعد از او افراد متعددي وارد عرصه شدند كه مرحوم علامه اميني (ره) در برخي مجلدات الغدير به اين ياوه سرائيهاي ياوهگويان عليه شيعه، پاسخ داده است. امروز هجمه عليه شيعه، چهرهاي ديگر دارد و با هجمههاي گذشته، كيفاً و كماً متفاوت است. در گذشته اگر كتابي چاپ ميكردند در تيراژ هزار جلد، به دست همان تعداد ميرسيد؛ ولي امروز كتابهايي با تيراژ ميليوني چاپ و منتشر ميشود. در سال 1385 در خارطوم پايتخت سودان، كتابي كه نوه مرحوم سيد ابوالحسن اصفهاني، دكتر موسي موسوي نوشته در نقد شيعه نوشته، 8 ميليون تيراژ اين كتاب را چاپ كردند و در تمام كشورهاي اسلامي منتشر كردند. آيا تمام انتشارات ما در طول سال، به اين رقم ميرسد يا نه؟ در سال 1385 كه به مكه مشرف شده بوديم، در روز 11 يا 12 ذيالحجه بود كه از طرف دولت عربستان سعودي خبرنامهاي فارسي در 8 صفحه داخل چادرهاي ايرانيان توزيع ميكردند كه بنده هم با خودم آوردم ايران. وزير ارشاد عربستان سعودي مصاحبه كرده بود و گفته بود كه ما در اين يك ماهه حج، ده ميليون تيراژ، جزوه و سي دي در ميان زائرين بيتالله الحرام منتشر كرديم. 90% محتويات اين جزوات و سي ديها، عليه شيعه است. شيعه مشرك است و كافر است و بدعت گذار و ... . در عرصه اينترنت، بنده آخرين آماري كه دارم و حضرت آيت الله سبحاني هم در مقدمه كتاب جوان شيعه پاسخ ميدهد آورده است، 40 هزار سايت وهابيت، شبانه روز عليه شيعه شبهه افكني ميكند. حال آنكه دو سه ماه قبل كه از سوي وزارت ارشاد همايشي برگزار شده بود، آماري كه توانستم بدست بياورم و تمام سايتهاي شيعه را كه به زبان فارسي، انگليسي، عربي، فرانسوي و آلماني و ... بود روي جمع كرديم، ديديم به 5 هزار سايت نميرسد. اين تقابل نادرست و ناصحيح است. اگر تحرك دفاع از حريم أهل بيت (عليهم السلام) در ما وجود داشته باشد، قطعا همه چيز حل است. دو ماه پيش، نقدي داشتيم بر همايش ختم صحيح بخاري كه سال گذشته در زاهدان برگزار شد. اينها، رئيس محكمه مدينه را دعوت كردند و آمد اينجا و به ريش همه شيعيان خنديد و اعلام كرد كه تمام كساني كه متوسل به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و ائمه (عليهم السلام) و اولياء ميشوند، مشرك هستند و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) با مشركان زمان خود، اعلان جهاد كرد. از عربستان آمده اينجا و اين حرفها را در كشور جمهوري اسلامي ايران مطرح كرده است. غير از شيعيان، ميليونها أهل سنت معتقد به توسل هستند، آنها را هم زير سؤال برده است. الان شما ببينيد كه در مصر، قبر محمد بن ادريس شافعي، رئيس شافعيها، زيارتگاه مردم است. قبر ابوحنيفه در بغداد، قبر احمد بن حنبل در بغداد، قبر مالك بن انس در مدينه كه قبل از تسلط وهابيت به مدينه كه بعد از آن قبرستان بقيع را با خاك يكسان كردند، زيارتگاه بوده است. خود احمد بن حنبل ميگويد كه من مشكلي داشتم و رفتم بر سر قبر ابوحنيفه و متوسل شدم و از او طلب قضاي حاجت كردم. اين قضايا فقط مربوط به جهان تشيع نيست، بلكه جهان اسلام، جز يك عده معدودي وهابي، توسل را مشروع ميدانند و روشهاي وهابيت را، يك روش ضد ديني و قرآني معرفي ميكنند. خود قرآن مجيد بحث توسل را با بيان روشن و واضح براي مردم ترسيم ميكند: وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا. نساء/64 به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) ميگويد اگر آنهايي كه گناه كردند، آمدند نزد تو تا براي آنها از خدا طلب مغفرت كني، خداوند گناهان آنان را ميبخشد. مگر شيعه غير از اين چيز ديگري ميگويد. شما ببينيد كه تمام فقهاي أهل سنت، از آقاي سرخسي، بزرگْ فقيه حنفي در كتاب مبسوطش كه بزرگترين ومفصلترين كتاب فقهي حنفيهاست، آقاي ابن عابدين از فقهاي نامدار حنفي در كتاب الرد المحتار، آقاي ابن قدامه مَقْدِسي، بزرگ فقيه مورد قبول وهابيت در كتاب المغني، در باب زيارت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) همه آوردهاند كه يكي از آداب زيارت آن است كه انسان بعد از سلام بر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) اين آيه مذكور را بخواند. بعد بگويد كه بنده گناهكار آمده است و طالب بخشش است و ... . مگر خداوند در سوره يوسف اين را تصريح نميكند از زبان فرزندان حضرت يعقوب (عليه السلام): قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ يوسف/97 چه فرقي است بين فرزندان حضرت يعقوب (عليه السلام) كه ميگويند: استغفر لنا، يا قول شيعه كه ميگويند: يا رسول الله اشفع لنا. اگر واقعا توسل به غير خدا و واسطه قرار دادن بين خود و خدا شرك و كفر است، چرا حضرت يعقوب (عليه السلام) به فرزندانش نگفت كه شما شرك ميورزيد به خدا و ... ، بلكه برگشت گفت: سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي. زير سؤال بردن توسل، در حقيقت زير سؤال بردن فرهنگ قرآن است و فرهنگ صحابه كه آقايان به آن افتخار ميكنند؛ زير سؤال بردن فرهنگ أهل بيت (عليهم السلام) است كه اينها داعيه محبت او را دارند. اين آقا را از مدينه آوردهاند اينجا، گويا هيچ مشكلي در جهان اسلام نيست جز توسل و حتي يك نفر هم به او اعتراض نكرده است، من نديدم، نه در روزنامهها و مجلات و نه در سايتها و رسانهها. كتاب آقاي بن جبرين را در سايتهاي خود گذاشتهاند. ايشان به چهار دليل قطعي شيعه را كافر ميداند. فتوا به تخريب حرم ائمه (عليهم السلام) ميدهد. بعد از تخريب حرم ائمه (عليهم السلام) هم پيام تبريك در سايت خود مينويسند. ما با برادران أهل سنت مشكلي نداريم. آنها را برادر خود ميدانيم و بارها اعلام كردهايم در برنامهها و جلسات و ماهوارهها كه امروز جسارت به أهل سنت گناهي نابخشودني و خيانت است؛ ما با آنها مشكلي نداريم؛ ولي آنها كه در آغوش وهابيت غش كردهاند و زير پرچم وهابيت سينه ميزنند و از امكانات نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران كه خونبهاي هزاران شهيد است، سوء استفاده ميكنند، براي ما قابل تحمل نيست. بعد از اين حرف من، حدود 500 سايت و وبلاگ سني، عليه من موضعگيري كردند و حدود 14 سايت شيعه هم حمايت كردند. آنها اينچنين حضوري فعال دارند و ما بيحال. امروز وهابيت در عرصه بين المللي، از تمام ظرفيتها و امكانات، عليه شيعه استفاده ميكند و كوتاه هم نميآيد. حدود 26 ماهواره وهابيت شبانه روز فعاليت ميكنند؛ از همين كشور امارات گرفته تا عربستان سعودي و مصر و لندن و آمريكا. يكي از اين ماهوارهها كه خودم گوش ميكردم، ميگفت من شيعه هستم و افتخار ميكنم، ولي عقيده به امام زمان (عج) را خرافي ميدانم. ببينيد! اين يك قرائت جديد از تشيع است. اينها، يكي از اساسيترين برنامههايشان، زير سؤال بردن عقائد شيعه است. همان حرفهايي كه وهابيت در عربستان پخش ميكنند، اينها با زبان فارسي ميگويند. لذا تكليف ما در برابر اين تهاجم، خيلي سنگين است. مقام معظم رهبري كه در هر برههاي به تناسب آن، سخنان ويژهاي را در رابطه با تهاجم داشتهاند و پيام دادهاند و تعبيراتي از قبيل تهاجم فرهنگي، شبيخون فرهنگي و ... بكار بردند و سال گذشته هم تعبيرشان ناتوي فرهنگي بود كه دشمنان از اين روشها استفاده ميكنند. حالا ما چقدر گيرائي داشتيم و توانستيم به نداي اين فرزند زهرا (س) لبيك بگوئيم، نميدانيم. مسئوليت اين هم در وهله اول، متوجه حوزههاي علميه و متوجه به بنده و شما است كه افتخار پوشيدن لباس سربازي آقا ولي عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) را داريم. اگر كوچكترين كوتاهي از ما سر بزند، بدانيم كه فرداي قيامت قطعا مورد بازخواست قرار خواهيم گرفت. امروز كوتاهي در برابر دفاع از أهل بيت (عليهم السلام)، گناه كم و كوچكي نيست. بنده اين جمله را بارها گفتهام كه از در و ديوار، صداي "هل من ناصر ينصرني" آقا ولي عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) برخاسته است، ولي گوش شنوائي كه به اين صدا لبيك بگويد خيلي كم است. امروز دفاع از حريم ولايت، مانند گذشته نيست كه احتياج به هزينههاي سنگين داشته باشيم. اگر ما وارد اينترنت شويم و يك وبلاگ كه رايگان هم هست بسازيم و از اين طريق وارد شويم، ميتوانيم به اين دفاع بپردازيم و هيچ عذري نداريم. من با يكي از مسئولين در رابطه با موج تهاجم عليه شيعه صحبت داشتم، گفتم كه ما در برابر 40 هزار سايت وهابي، بايد حداقل 20 ميليون سايت شيعه داشته باشيم كه اگر اينها عليه شيعه هجمه كردند، تمام اين سايتهاي شيعه در يك زمان وارد عرصه دفاع و پاسخ شوند و مصداق اين آيه شوند: تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ أنفال/60 يعني اينها احساس آرامش و حاشيه امن نكنند كه بخواهند هر روز در يك گوشهاي، عليه فرهنگ شيعه شروع كنند به كار كردن و هر روز مطلبي را عليه شيعه مطرح كنند. من نسبت به شما عزيزان و سروران چند نكته را عرض كنم. شما در خط مقدم دفاع از اين تهاجم گسترده هستيد و شما از ديگران شايستهتر و زيبندهتر به اين دفاع هستيد. به تعبير شهيد مطهري در كتاب انقلاب خود: با توجه به عظمت اين انقلاب و گسترشي كه در آينده براي فرهنگ شيعه خواهد شد، سيل عظيم شبهات متوجه جهان شيعه خواهد شد. من به طلبهها توصيه ميكنم كه 20 برابر گذشته كار كنند و خودشان را از الآن مجهز كنند براي پاسخگوئي به شبهات. اين شهيد عزيز در آن زمان، آينده را چگونه و كجاها را ميديد؟ نميدانيم. فقط اين را ميتوانيم بگوئيم كه المؤمن ينظر بنور الله. الان ما درك ميكنيم كه اين شهيد چه ميگفت. ايشان صراحت دارد در كتاب امامت و رهبري: ضمن اينكه ما معتقديم وحدت از ضروريات اسلامي است و غير قابل انكار؛ ولي بر اين باوريم كه ما براي حدت حاضر نيستيم از يك مستحب كوچك و مكروه كوچكمان هم دست برداريم. حاضر نيستيم كه مستحب كوچك را مصالحه كنيم براي وحدت. آنچه كه مضر به وحدت است و عامل تفرقه، مطالب تند و مطالب خشن است كه عواطف أهل سنت را جريحهدار ميكند؛ و گر نه مباحث علمي، سر و كارش با عقل است و منطق. اين سخن ايشان بايد همواره الگو و نصب العين ما باشد. بعد ميگويد: آنچه كه ما در وحدت نياز داريم، وحدت حزبي نيست، وحدت جبههاي است. چون وحدت حزبي احتياج دارد به وحدت ايدئولوژيكي. دو نفر با عقيده مختلف نميتوانند در يك حزب مشغول فعاليت باشند. ولي در يك جبهه ميشود با عقائد و ايدئولوژيهاي مختلف، صف واحد در برابر دشمن واحد تشكيل داد. امروز با همه گسترش و فعاليتي كه دارند، به اين نتيجه رسيدهاند كه فرهنگ شيعه نزديك است كه از مرزها عبور كند. جوانان سني و وهابي بياختيار جذب فرهنگ شيعه ميشوند، شيعهاي كه تنها فرهنگ برخواسته از متن قرآن و سنت راستين پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است. بطوريكه از يكي از علماي وهابي ميگويد: إن الوهابية علي يقين بأن المذهب الإثني عشري هو الذي سوف يجذب إليه كل أهل السنة و كل الوهابي. ما وهابيت به اين نتيجه رسيدهايم و يقين پيدا كردهايم كه در آينده بسيار نزديك، همه أهل سنت و وهابيت، جذب مذهب شيعه اثنا عشري خواهند شد. دكتر قفاري در مقدمه كتاب اصول مذهب الشيعة، ص9 و 10 رسما اعلام خطر ميكند به دولت عربستان سعودي و ميگويد فرهنگ شيعه جوانان ما را آلوده ميكند. بعضي قبائل را ميشناسم كه همه شيعه شدهاند. يكي از عزيزان از لبنان آمده بود و از سيد حسن نصرالله نقل ميكرد. ميگفت بعد از جنگ 33 روزه اسرائيل عليه حزب الله، بقدري جوانهاي سني و وهابي و مسيحي به طرف شيعه روي آوردهاند كه ما افرادي را كه بتوانند به اين تازه شيعه شدهها، ضروريات و معارف اوليه را آموزش دهند نداريم. يكي از دوستان ما رفته بود به كشور مالي و حدود دو سال در آنجا بود. در جلسهاي كه با هم داشتيم ميگفت در اين دو سال كه آنجا بوديم، كاري نكرديم و فقط فرهنگ شيعه را به صورت شفاف در اختيار جوانها قرار داديم و در اين دو سال، بيش از 300 هزار نفر از جوانان سني مالي، مذهب شيعه را انتخاب كردند. هر هفته، چه از داخل و چه از خارج كشور، از طريق تلفن يا اينترنت يا فكس، با ما تماس ميگيرند و رسما اعلام تشيع ميكنند. با يكي از اساتيد استان خراسان حدود 20 دقيقه حرف زديم، بعد از دو ماه زنگ زد و گفت آن 20 دقيقه تمام تار و پود فكري مرا به هم زد. آمدم مطالعاتم را زياد كردم و ديدم خانه از پايبست ويران است. بعد از يكسال آمد منزل ما، در منزل ما هم حضرات آيات شبيري زنجاني و سبحاني و خزعلي و مقتدايي هم بودند، در نزد اين حضرات، رسما تشيع خود را اعلام كرد و رفت. حدود 150 طلبه دارد و اينها را به صورت نا محسوس به فرهنگ أهل بيت (عليهم السلام) دعوت ميكند. البته ما دنبال اين نيستيم كه سني و وهابي را شيعه كنيم. ما از تشيع اينها هم خوشحال نيستيم. از اين خوشحاليم كه حقائق مذهب أهل بيت (عليهم السلام) را در عرصه بينالملل معرفي ميكنيم. خوشحاليم كه حجت را نسبت به مردم تمام ميكنيم. اين در تاريخ هم سابقه داشته است كه از يك مذهبي به مذهب ديگر تغيير عقيده ميدادند. شافعي به حنفي، حنفي به حنبلي، مالكي به شافعي و ... . نكتهاي كه به شما ميخواهم عرض كنم اين است كه امروز صداي "هل من ناصر" آقا ولي عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) برخاسته و در استان شما بيش از استانهاي ديگر است. از شماها بيش از ديگران انتظار دارند. اولين انتظار از شما، آشنائي به فرهنگ شيعه و دفاع از حريم أهل بيت (عليهم السلام) است. من معتقدم كه يكي از اوجب واجبات براي حوزههاي علميه زاهدان كه از نان شب هم واجبتر است، تشكيل لجنههاي علمي و پژوهشي است. سايتهاي أهل سنت استان شما كه نسبت به فرهنگ أهل بيت (عليهم السلام) و شيعه جسارت ميكنند، شما بايد پاسخگو باشيد. ما هم قول ميدهيم كه نهايت همكاري را با شما داشته باشيم. امروز در سايتهاي مختلف، فرهنگ شيعه آنچنان مورد تاخت و تاز قرار ميگيرد كه واقعا ناجوانمردانه است. ما از بعضي برادران أهل سنت هر انتظاري داشتيم، ولي اين انتظار را نداشتيم. البته اينها يك اقليت معدودي هستند. در استان شما، 95% أهل سنت، همانند أهل سنت استان كردستان و ... با شيعه درگيري و مشكلي ندارند. عقائد خودشان را مطرح ميكنند و آزاد هستند در چهارچوب قانون اساسي جمهوري اسلامي، از فرهنگ خودشان در استانهاي و مجامع خودشان دفاع كنند. ولي تبليغ از فرهنگ أهل سنت يك امر است و هجمه به فرهنگ شيعه امري ديگر. كتابهايي كه در اين استان نوشته ميشود كه حتي برخي بصورت غير قانوني چاپ ميشود، برخي مجلات كه واقعا هزاران لعنت بر مديران و گروه آنان، عقائد شيعه و فرهنگ أهل بيت (عليهم السلام) را مورد هجمه قرار ميدهند. وقتي ميآيد در يك مجله يك استان، قضيه غدير خم را زير سؤال ميبرد و نظريه ابن كثير دمشقي سلفي ناصبي را به عنوان يك نظريه متقن مطرح ميكند و ميگويد قضيه غدير، همان قضيه شكايت مردم يمن از علي (عليه السلام) بوده و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هم آمد در غدير خم گفت كه اي مردم از علي (عليه السلام) شكايت نكنيد، او آدم خوبي است و "من كنت مولاه علي مولاه" و تمام شد و رفت. يعني تمام اين قضايا كه سه شبانهروز نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) از مردم براي علي (عليه السلام) بيعت گرفت و آن خطبه در آن فضاي داغ و سوزان، براي اين بود كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بگويد اي مردم! علي آدم خوبي است و هر كه او مرا دوست دارد، از او شكايت نكند. حقش اين بود حوزه علميه زاهدان، مقالهاي محكم و كوبندهاي در همان مجله در شماره بعدش چاپ ميكرد و افرادي را كه در دامن وهابيت سقوط كردهاند و فرهنگ آنها را به عنوان فرهنگ سني مطرح ميكنند، بايد مفتضح ميكردند. بنده در سال گذشته در همايش مذاهب در همين استان شما كه بوديم، بعد از جلسه با آقاي ... جلسهاي داشتيم و گفتم كه من اعلام خطر ميكنم. بعضي از علماي أهل سنت استان شما كه در همايشهاي قبلي افكارشان به عنوان يك افكار سني مطرح بود و ما هم مشكلي با آنها نداشتيم، ولي امسال همان آقايان كه سالهاي گذشته يك روش معتدلي داشتند، همان نظرات وهابيت را نسبت به شيعه داشتند و ميگفتند كه چرا شما شيعيان "يا علي" و "يا حسين" ميگوييد، اينها همه شرك است. من واقعا جا خوردم. معلوم است كه وهابيت بر روي آخوندهايي كه سرمايه علمي ندارند، سرمايه گذاري ميكنند. زيني دهلان كه مفتي مكه مكرمه و از شخصيتهاي برجسته عربستان است و متوفاي 1304، كتابي دارد در نقد عقائد وهابيت، صراحت دارد كه وقتي محمد بن عبد الوهاب در عربستان روي كار آمد، گفت تمام مسلمانان بلا استثناء، كافر و مشرك هستند. هر كس كه ميخواهد وارد آئين وهابيت شود، بايد 5 شهادت بدهد. اول شهادت بر وحدانيت خدا و دوم بر نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم). ميگفتند كه ما مسلمانيم و نماز ميخوانيم، ميگفت شما در حال شرك نماز ميخوانديد. حج رفتيد در حاليكه مشرك بوديد و بعد از وهابيت بايد از نو مراسم عبادي را انجام بدهيد. حال كه مسلمان شدند بايد شهادت بدهند بر اينكه قبل از تشرف به مذهب وهابيت، كافر و مشرك بودند و با ورود به وهابيت مسلمان شدند. بايد شهادت بدهند كه پدر و مادرشان در حال كفر از دنيا رفتهاند و حق طلب مغفرت براي آنان را ندارند. بايد شهادت بدهند كه تمام علماي قبل از او، همه به حال كفر از دنيا رفتهاند و طلب مغفرت براي آنان نكنند. الدرر السنية، ج1، ص46 وقتي وهابيت در سال 1218 ميخواستند مكه را تصرف كنند، دهها هزار علماي أهل سنت را به اين بهانه كه مادام كه علماء أهل سنت هستند، ما نميتوانيم فرهنگ وهابيت را گسترش دهيم، چندين هزار عالم سني را سر بريدند. اينها برايشان نه سني مطرح است و نه شيعه و نه غير اينها. از اين برادران عزيز أهل سنت ميخواهيم كه مقداري به خود بيايند و ببينند كه بنيانگذاران مكتب وهابيت، چه اهدافي را دنبال ميكنند. لذا از شما عزيزان ميخواهم كه لجنههاي علمي را تشكيل دهيد و با همين سرمايه اندكي كه داريد، روزي يكساعت از وقت خود را وقف اميرالمؤمنين (عليه السلام) كنيد و با او عهد ببنديد كه در 24 ساعت، يك ساعت را قرار دهيد براي دفاع از حريم أهل بيت (عليهم السلام). سؤالات سؤال: شما قرار بود كه با استاد عبد الحميد جلسه مناظره داشته باشيد، چه شد و چرا برگزار نشد؟ جواب: جناب مولوي عبدالحميد در نماز جمعه خود، هم به صدا و سيما اهانت كرد و هم به آقاي دكتر تيجاني و هم به آقاي دكتر عصام العماد و ما هم با توجه به تقاضاي عده زيادي از دوستان، اعلام مناظره كرديم و ايشان اعلام مباهله كرد. ما هم گفتيم كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مناظره ميكرد و وقتي مناظره به بن بست ميرسيد، مباهله ميكرد؛ شما هم بيائيد اول مناظره كنيم و اگر نتيجه نگرفتيم، نوبت به مباهله هم ميرسد. ايشان آخرين جوابيهاي كه دادند، گفتند ما در داخل كشور امنيت نداريم و نميتوانيم با شما مناظره كنيم و اگر ميخواهيد از خارج از كشور بياوريم و با شما مناظره كنند. گفتم اين نشانه عجز و ناتواني علمي شما است و هر روزي كه اين آقايان اعلام كنند، ما آمادگي داريم. اخيرا هم آقاي مولوي عبدالمجيد مرادزهي اعلام كرد و ما هم اعلام آمادگي كرديم و گفتيم كه هر كجا باشد ما آمادهايم. البته بهتر است نامش را گفتگوي دوستانه بگذاريم تا مناظره. سؤال: ما شيعيان در هنگام صلوات بر رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و أهل بيت (عليهم السلام) صلوات ميفرستيم، ولي أهل سنت اينچنين نميكنند. چرا؟ جواب: در خود صحيح بخاري و صحيح مسلم روايات متعددي دارند. حدثني سعيد بن يحيى حدثنا أبي حدثنا مسعر عن الحكم عن ابن أبي ليلى عن كعب بن عجرة رضي الله عنه، قيل: يا رسول الله! اما السلام عليك فقد عرفناه، فكيف الصلاة؟ قال: قولوا اللهم صل على محمد و على آل محمد كما صليت على آل إبراهيم انك حميد مجيد، اللهم بارك على محمد وعلى آل محمد كما باركت على آل إبراهيم انك حميد مجيد. صحيح بخاري، ج6، 27 بعد از نزول آيه شريفه: إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيمًا أحزاب/56 خدمت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) رسيدند و از ايشان سؤال كردند كه يا رسول الله، سلام كردن بر شما را بلد هستيم، چگونه صلوات بفرستيم؟ پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) ميفرمايد كه بگوئيد: اللهم صل على محمد وعلى آل محمد كما صليت على آل إبراهيم ... . حتي روايت هست كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نهي فرمودند از صلوات بتراء. فإن ابن حجر يروي في الصواعق، ص144: أن النبي (صلى الله عليه و آله) قال: لا تصلوا علي الصلاة البتراء، فقالوا: و ما الصلاة البتراء؟ قال: تقولون: اللهم صل على محمد و تمسكون، بل قولوا: اللهم صل على على محمد و آل محمد. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند صلوات بتراء بر من نفرستيد. پرسيدند كه يعني چه؟ فرمودند كه فقط نگوييد اللهم صل على محمد بلكه بگوئيد: اللهم صل على محمد وعلى آل محمد. ولي أهل سنت در نمازجمعههاي خود و منابر و سخنرانيها، بر خلاف سنت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و برخلاف روايات وارده در كتابهاي معتبر خود از جمله صحيح بخاري و حتي بر خلاف آنچه كه در تشهد نماز خود ميگويند، صلوات ميفرستند و فقط ميگويند: اللهم صل على محمد. سؤال: نظر شما در مورد موضعگيري شيعيان در برابر أهل سنت چيست؟ در حاليكه آنان عقائد شيعه را مورد تاخت و تاز قرار ميدهند. جواب: مشكل ما با أهل سنت نيست؛ مشكل ما با وهابيت است. ما از عزيزان أهل سنت نه گلايه داريم و نه آنها عقائد ما را مورد تاخت و تاز قرار ميدهند. برخي از آقايان أهل سنت، به طرف وهابيت غش كردهاند و به نام أهل سنت، فرهنگ وهابيت را ترويج ميدهند و ما با اينان مشكل داريم. سؤال: به نظر شما وقتي در اين استان، وهابيت پا را از گليم خود دراز ميكنند و ما به بهانه وحدت، واكنشي نشان نميدهيم، آيا صحيح است؟ جواب: خير، اين بر خلاف نظر امام خميني (رضوان الله تعالي عليه) است كه فرمود: وهابيت، مروج اسلام ابوسفياني و اسلام آمريكائي است. مقام معظم رهبري هم در سال گذشته فرمودند: در رابطه با وهابيت، براي معرفي چهره واقعي اينها، كسي حق ندارد كوتاه بيايد. ما بايد در القاء شبهه و پاسخگوئي به شبهات وهابيت و معرفي اينها از تلاشي دريغ نكنيم. ««« و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»» دكتر سيد محمد حسيني قزويني | ||
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: امين کريمي پور -
تاريخ: 21 فروردين 90
لطفا مطالب زاهدان را آپديت کتيد حوزه ي علميه زاهدان فعال است ولي مثل اينکه فراموشش کرده ايد بد نيست حاج آقاي قزويني به حوزه علميه ما هر سال سر بزنند نه هر چند سال يکبار فعاليتهاي حوزه خصوصا در سال 89-90 بسيار چشم گير است در کل با ما به از اين باشيد که با خلق جهانيد |
2 |
نام و نام خانوادگي: سيد علي زكي -
تاريخ: 18 ارديبهشت 90
سلام امسال فعاليت هاي حوزه ي علميه ي زاهدان پيشرفت زيادي داشته از شما مي خوام اين فعاليت ها را بيشتر پوشش بدهيد |
3 |
نام و نام خانوادگي: حسين -
تاريخ: 05 آذر 90
سلام من يكسري شبهات راجع به زندگاني امام باقر(ع) يا امام صادق (ع) همراه جواباشون را ميخواستم برا ارائه ي كنفرانس وتحقيق. |