مقالات |  سخنراني ها |  شبکه سلام |  موبايل |  انتشارات |  محصولات نرم افزاري |  ليست پاسخ ها
تاريخ: 25 مهر 1391
امام جواد(ع) و سه کرامت بزرگ
   
 امام جوادالائمه(ع) که مانند اجداد بزرگئارش داراي اخلاق حسنه، علم فراوان، تقوا و پارسايي، ادب با دوستان، گشاده رويي با دشمنان، حرّيت و آزادگي بود به دست ياران شيطان در آخر ذوالقعده سال 220 هجري قمري به شهادت رسيد. 
 
 

تولد

 

امام نهم كه نامش «محمد»، كنيه اش «ابو جعفر» و معروف‏ترين القاب او «تقي» و «جواد» است، در ماه رمضان سال 195 هجري قمري در شهر «مدينه» ديده به جهان گشود.

 

پدر آن حضرت «امام علي بن موسي الرضا عليهماالسلام» امام هشتم بود.

  

مادر او نيز «سبيكه» نام داشت كه از خاندان «ماريه قبطيه» همسر پيامبر اکرم(ص) به شمار مي رفت و از نظر فضائل اخلاقي در درجه والايي قرار داشت و برترين زنان زمان خود بود؛ به طوري كه امام رضا - عليه السلام - از او به عنوان بانويي منزه و پاكدامن و با فضيلت ياد مي كرد.

 

دليل شناخت کمتر نسبت به امام جواد(ع)

 

امام جواد(ع) به دو دليل، در بين مردم  نسبت به ديگر امامان کمتر شناخته شده است:

 

اول) کوتاه بودن عمر آن حضرت: بنا بر آنچه در تاريخ آمده است، امام جواد(ع) در سن 25 سالگي به شهادت رسيد. لذا کوتاه بودن عمر حضرت جواد(ع) يکي از دلايلي است که مي توانيم بگوييم که امام جواد(ع) نسبت به ائمه ديگر که از عمر بيشتري برخورد بودند، کمتر در بين مردم مطرح شده است. اما در واقع مطابق آنچه در منابع حديثي شيعه آمده، ما در مورد امام جواد(ع) کم معارف نداريم، يعني دانستني ها و مطالب زيادي داريم که متاسفانه اين ها کمتر در ميان شيعه مطرح شده است. اگر محققين و اهل تحقيق بتوانند در اين زمينه ميراث فرهنگي و علمي زندگي دوران امام جواد(ع) را براي مردم تشريح و مطرح کنند، شايد بتوان گفت که آنچه که در مورد امام نهم حضرت جواد(ع) وجود دارد، نسبت به ائمه ديگر کمتر نيست.

 

دوم) شرايط خاص دوران امام(ع): امام جواد(ع) در دوره و برهه خاصي از تاريخ زندگي مي کردند که با پيچيدگي ها و مسائلي روبه رو شد که اين موارد در زندگاني سائر امان شيعه(ع) کمتر وجود داشت. امام(ع) در دوران حکومت «مأمون» و «معتصم» عباسي زندگي کردند. در اين  دوران حکومت عباسيان در افولي قرار گرفته بود که با مرگ مأمون عباسي و قدرت گرفتن معتصم، رو به نزول بيشتر گراييد. زماني که يک حاکم قدرتمند در در جامعه زندگي مي کند بر روي تمام مسائل آن زمان تاثير دارد؛ مانند وقتي که «يزيد» به حکومت رسيد و امام حسين(ع) در برابر او قيام کرد و آن حادثه مهم اتفاق افتاد و نقطه اوجي شد که در زمان ساير ائمه و امامان معصوم(ع) وجود ندارد.

 

ويژگي هاي اخلاقي و علمي امام جواد الائمه(ع)

 

1. اخلاق حسنه: حضرت جوادالائمه(ع) اين ويژگي را از جدّ بزرگوارشان پيامبر مکرم حضرت محمدبن عبدالله(ص) به ارث بردند. در قرآن هم تاکيد مي شده که مسلمانان از اخلاق پيامبر(ص) الگو و سرمشق بگيريد، يعني به مسلمانان توصيه شده است که در رفتار و زندگي خودشان در تمام مراحل بايد از پيامبر الگو بگيرند. فرزندان پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) مانند پيامبر بزرگوار(ص) متّصف و متخلّق به آن اخلاق نيکو و حسنه هستند.

 

2. علم فراوان: يکي از ويژگي هاي ديگر امام جواد(ع) علم فراوان و وسيع ايشان است؛ چنانچه پدران بزرگوارشان هم اين علم وسيع (علم لدني) را داشتند و به معناي واقعي کلمه عالم بودند. اين امر در مناظراتي که ايشان انجام دادند و چند نمونه آن وجود دارد قابل مشاهده است. ما شيعيان معتقد هستيم که اين علم از طريق اجدادشان منتقل شده و به قدرت الهي، علم پيامبر(ص) به امام علي بن ابي طالب(ع) و نسل به نسل تا حضرت مهدي موعود(عج) منتقل شده و اين علم لدني که خداوند در اختيار اين الگوهاي بشريت گذاشته در نزد امام جواد(ع) هم بوده است.

 

3. تقوا و پارسايي: امام جواد(ع) مانند همه امامان شيعه، الگوي کامل تقوا و پارسايي و نمونه بارز عبادت، بندگي و سجده هاي طولاني براي خداوند بودند.

 

4. ادب و گشاده رويي با دوست و دشمن: امام جواد(ع) با همگان با ادب و احترام برخورد مي کردند. اين امر باعث جذب مخالفان و دشمنان امام به سوي ايشان مي شد. سازش و نرم خويي با دوستان و شيعيان نيز از صفات ايشان است.

 

5. حرّيت و آزادگي: همه ائمه اهل بيت(ع) از اين ويژگي برخوردار بودند. آن بزرگواران هيچ گاه تسليم ظلم و ستم نمي شدند و حاضر بودند در اين راه تمام سختي ها را تحمل کنند. اين ويژگي الگويي براي ماست که در هيچ زماني ظلم و ستم را قبول نکنيم و با آزادگي، اعتقادات و مباني خودمان را مطرح کنيم و تسليم فتنه ها و توطئه هاي دشمنان قسم خورده اسلام و مخالفان نشويم. در اين زمان که حمله به مقدسات مسلمانان از سوي آمريکائي ها و صهيونيست ها با چاپ و نشر کاريکاتورها و فيلم ها شروع شده مسلمانان و به ويژه پيروان واقعي اهل بيت(ع)مي بايست با وحدت و يکپارچگي خاص با حضور در راه پيمائي ها و تظاهرات به مبارزه با استکبار جهاني برخيزند که همين کار هم کردند.

 

کرامات مهم در زندگي حضرت جواد(ع)

 

اول) تولد حضرت(ع): تولد امام جواد(ع) ـ که در اواخر عمر امام رضا(ع) رخ داد ـ يک کرامت الهي بود؛ آنچنانکه امام رضا(ع) بارها از حضرت جواد(ع) به عنوان مولودي پرخير و بركت ياد مي کرد. «ابو يحياي صنعاني» مي گويد: روزي در محضر امام رضا - عليه السلام -، فرزندش ابو جعفر را كه خردسال بود، آوردند. امام فرمود:«اين مولودي است كه براي شيعيان ما، با بركت تر از او زاده نشده است». دو تن از شيعيان به نام «ابن اسباط» و «عبّاد بن اسماعيل» هم مي گويند: در محضر امام رضا - عليه السلام - بوديم كه ابو جعفر را آوردند، عرض كرديم: اين همان مولود پرخير و بركت است؟ حضرت فرمود: «آري، اين همان مولودي است كه در اسلام بابركت تر از او زاده نشده است».

 

دليل اين خير و بركت و کرامت خاصّ اين بود كه عصر امام رضا(ع) عصر ويژه اي بوده و تعيين جانشين و معرفي امام بعدي، با مشكلاتي روبرو شده بود كه در عصر امامان قبلي، بي سابقه بود؛ زيرا از يك سو پس از شهادت امام كاظم(ع) گروهي كه به «واقفيه» معروف شدند، براساس انگيزه هاي مادي، امامت حضرت رضا(ع) را انكار كردند و از سوي ديگر امام رضا(ع) تا حدود چهل و هفت سالگي داراي فرزند نشده بود و چون احاديث رسيده از پيامبر حاكي بود كه امامان دوازده نفرند كه نه نفر آنان از نسل امام حسين خواهند بود، فقدان فرزند براي امام رضا(ع)، هم امامت خود آن حضرت، و هم تداوم امامت را زير سؤال مي برد و واقفيه اين موضوع را دستاويز قرار داده امامت حضرت رضا(ع) را انكار مي كردند. گواه اين معنا، اعتراض «حسين بن قياما واسطي» از سران «واقفيه» بود که طي نامه اي به امام رضا(ع) او را متهم به عقيمي كرد و نوشت: چگونه ممكن است امام باشي در صورتي كه فرزندي نداري؟!  امام(ع) هم در پاسخ نوشت: "از كجا مي داني كه م داراي فرزندي نخواهم بود، سوگند به خدا بيش از چند روز نمي گذرد كه خداوند پسري به من عطا مي كند كه حق را از باطل جدا مي كند".

 

دوم) امامت حضرت(ع) در کودکي: اينکه امامت به قدرت الهي به يک نوجوان هشت ساله که هنوز به سن بلوغ نرسيده است منتقل شد يک کرامت مهم بود؛ آنچنانکه پيش از اين، نبوت به حضرت عيسي(ع) در نوزادي داده شده بود.

 

سوم) مناظرات علمي حضرت(ع): مناظراتي که امام(ع) با دانشمندان فرقه ها و مذاهب مختلف در اين دوره دارد، بسيار مهم است. اينکه چگونه يک نوجوان مي تواند در مناظرات و بحث هاي مختلف اسلامي و فکري با دانشمندان آن زمان، آنان را مغلوب کند، هم کرامتي بزرگ بود و هم علامتي بر حقانيت امامت ايشان.

 

شاگردان امام جواد(ع)

 

امام جواد(ع) با وجود کوتاهي دوران حيات و امامت، شاگردان بزرگي را تربيت مي کنند؛ امثال «حضرت عبدالعظيم حسني»، «جناب علي بن مهزيار اهوازي»، «فضل بن شاذان نيشابوري»، «محمد بن سنان زاهري»، «ابونصر بزنطي کوفي» و «دعبل خزاعي» از شاگردان آن حضرت هستند که نزد ايشان، رشد علمي يافته و تربيت شدند و يا از آن حضرت(ع) حديث نقل کردند.

 

روايان احاديث جوادالائمه(ع) تنها محدثان شيعه نبودند؛ بلكه علماء و دانشمندان اهل تسنن نيز معارف و حقايقى از اسلام را از آن حضرت نقل كرده‏اند. به عنوان نمونه «خطيب بغدادى‏» احاديثى با سند خود ازآن حضرت نقل كرده است. همچنين «حافظ عبدالعزيز بن اخضر جنابذى‏» در كتاب معالم العترة الطاهرة و مؤلفانى مانند «ابو بكر احمد بن ثابت»، «ابواسحاق ثعلبى» و «محمد بن مندة بن مهربذ» در كتب تاريخ و تفسير خويش رواياتى از آن حضرت نقل كرده‏اند.

 

شهادت امام جواد(ع)

 

مأمون خليفه عباسي که چون ساير خلفاي بني‌عباس از نفوذ باطني امامان معصوم در بين مردم هراس داشت سعي کرد ابن الرضا(ع) را تحت مراقبت خاص خويش قرار دهد که يکي از حيله‌هاي وي براي اينکار ازدواج دخترش با امام بود. لذا دختر خويش «ام الفضل» را به ازدواج حضرت امام جواد(ع) درآورد تا مراقبي دائمي و از درون خانه، بر امام گمارده باشد.

 

دليل ديگري که مأمون دختر خود را به ازدواج امام در آورد کشاندن امام به سمت خود بود؛ چرا که تصور مي کرد امام با اين وصلت مجذوب ماديات و جاه و مقام شده، قداست وي خدشه دار و از راه اصلي منحرف، شيعيان متفرق شده و مأمون خود قوي مي شود.

 

مأمون همچنين مي خواست با اين وصلت علويان را از اعتراض و قيام بر ضد خود باز داشته، خود را دوستدار و علاقمند به آنان نشان دهد.

 

امام جواد(ع) نير ـ که مانند بقيه امامان(ع) از آينده اطلاع داشت و هيچ کاري را بدون آگاهي انجام نمي داد ـ بخوبي از دسيسه هاي مأمون آگاه بود و با علم به وصلت با دختر وي رضايت داد. يکي از دلايل پذيرش اين وصلت از سوي امامان، حفظ شيعيان از دسيسه هاي کينه توزانه مأمون حفظ کند .

 

لذا امام(ع) اگرچه تن به اين ازدواج داد، اما شواهد تاريخي گواه اين حقيقت است که مأمون نتوانست به حيله‏هاي از پيش تعيين شده خود دست يابد.

 

امام جواد(ع) تا پايان خلافت مأمون در مدينه ساکن بود و پس از مرگ مأمون به دستور معتصم عباسي و در سال 220 هجري قمري، به همراه همسرش ام الفضل به بغداد رفت. ايشان در ماه ذيقعده همان سال مسموم شد و در آخر آن ماه به شهادت رسيد.

 

مزار مطهر وي در کاظمين بغداد و در کنار قبر جدش «امام کاظم(ع)» هم اکنون قبله حاجات عابدان و موحدان است.

 

منابع علمي درباره تاريخ و زندگاني امام جواد(ع)

 

درباره تاريخ اهل بيت عصمت و طهارت(ع) ـ عموماً ـ و امام جواد(ع) ـ خصوصاً ـ کتاب هاي فراواني منتشر شده است که هم به صورت تشريحي و هم توصيفي در اين مورد بحث کرده است. مانند کتاب معجم ما کتب عن الرسول(ص) و اهل بيته(ع) اثر «عبد الجبار الرفاعي» که در واقع يک دايرة المعارف بزرگ است و در 10 جلد چاپ شده است.

 

کتاب الذريعة الي تصانيف الشيعة از «مرحوم آغا بزرگ تهراني» و سائر کتب رجالي و حديثي و تاريخي بزرگان شيعه مانند «شيخ کليني»، «شيخ مفيد»، «شيخ صدوق»، «علامه برقي» و «شيخ طوسي» هم پر است از آثار مختلف که اهل علم و نخبگان با آنها آشنا هستند.

 

به غير از اين کتابها، منابع زير را نيز مي توان معرفي کرد:

 

الف) کتاب‌هاي عربي

 

1. اعلام الهداية؛ الامام محمد بن عليّ "الجواد"عليه السلام؛ لجنه التاليف في المجمع العالمي لاهل البيت(ع)، قم المقدسه 1422ق، 251ص

 

2. الامام التاسع أبو جعفر محمد الجواد عليه السلام، الشيخ محمدحسن القبيسى العاملى، بيروت: 1403ه ـ 1983م ، 117ص .

 

3. الامام الجواد عليه السلام، السيد عبدالرزاق الموسوى المقرّم ، النجف الاشرف: المطبعة الحيدرية، 1371ه، 103ص.

 

4. الامام الجواد عليه السلام، لجنة التأليف فى مؤسسة البلاغ، طهران: مؤسسة البلاغ، ط 2 1409ه 1989م ، 119ص.

 

5. الامام الجواد عليه السلام؛ قدوة و أسوة، السيد محمدتقى المدرسى، طهران: رابطة الاخوة الاسلامية 1363ش / 1984م، 72ص.

 

6. الامام الجواد عليه السلام من المهد الى اللحد، السيد محمدكاظم القزوينى، بيروت: مؤسسة البلاغ، 1408ه.

 

7. الامام محمد بن على الجواد عليه السلام، عبد الزهراء عثمان محمد، مشهد: مجمع البحوث الاسلامية، 1408ه 149ص20 .

 

8. الامام المعجزة محمد الجواد عليه السلام؛ سيرة و دراسة و تحليل، كامل سليمان ، بيروت: دار الكتاب اللبنانى .

 

9. الحياة السياسية للامام الجواد عليه السلام؛ نبذة يسيرة؛ السيد جعفر مرتضى العاملى، بيروت: الدار الاسلامية، 1405ه ـ 1985م، 117ص.

 

10. محمد الجواد عليه السلام، الامام المعجزة (سيرة و دراسة و تحليل)، كامل سليمان، بيروت: الشركة العالمية ـ 1988م، 360ص .

 

11. مسند الامام الجواد عليه السلام، الشيخ عزيز الله العطاردى. مشهد: الموتمر العالمى للامام الرضا(ع) ، 1410ه، 355ص .

 

12.  أبوجعفر؛ محمد الجواد عليه السلام... [تاسع أئمة اهل البيت الطاهر"صلوات الله عليهم اجمعين"، مولده و وفاته و مدة عمره و مدفنه في اعيان الشيعة ] السيد محسن الامين العاملي، بيروت: دارالتعارف للمطبوعات، 1403ه ـ 1983م .

 

ب) کتاب‌هاي فارسي

 

1. پيشوايان هدايت؛ جواد الائمه، حضرت امام محمدتقي(ع) ؛ تأليف: گروه پژوهش مجمع جهاني اهل بيت(ع)؛ ترجمه: اداره ترجمه مجمع جهاني اهل بيت(ع)، قم: انتشارات مجمع جهاني اهل بيت(ع) وزيري، 385 ص.

 

2. امام جواد(ع)، گروه نويسندگان مؤسسة البلاغ، ترجمه: محمود شريفى، تهران، سازمان تبليغات اسلامى، 1368، جيبى، 168ص؛

 

3. امام محمد تقى(ع)، سيد كاظم ارفع، تهران، مؤسسه انتشاراتى فيض كاشانى، 1370، رقعى، 49 ص؛

 

4. پيشواى نهم حضرت امام محمدتقى(ع)، گروه نويسندگان، چاپ مكرر، قم، مؤسسه در راه حق، 1371، رقعى، 56 ص؛

 

5. تحليلى از زندگانى و دوران امام محمدتقى(ع)، فضل الله صلواتى، اصفهان، انتشارات خرد، 1364، رقعى، 610ص؛

 

6. تحليلى از زندگانى و زمان امام جواد(ع)، گروه نويسندگان، زيرنظر قوام الدين وشنوى قمى، قم، مؤسسه احياء و نشر ميراث اسلامى، 1359، جيبى، 138ص؛

 

7. ذكر حالات حضرت امام محمدتقى(ع) و... ، عباس فيض قمى(م1394ق)، قم، چاپخانه قم، 1364ق، رقعى، 320ص؛

 

8. حضرت امام جواد(ع)، گروه كودكان و نوجوانان بنياد بعثت، بازنويسى: مهدى رحيمى، چاپ دوم، تهران، بنياد بعثت، 1374، رقعى، 68ص؛

 

9. حضرت امام محمدتقى(ع)، عبدالامير فولاد زاده، تهران، انتشارات اعلمى، 1359، وزيرى، 35ص؛

 

10. حضرت امام محمدتقى(ع)، فضل الله كمپانى(م1414ق)، تهران، انتشارات مفيد،1362؛

 

12. حضرت امام محمدتقى(ع)، مير ابوالفتح دعوتى، قم، انتشارات شفق، بى تا، وزيرى، 32ص؛

 

13. زندگانى امام جواد(ع)، احمد صادقى اردستانى، قم، انتشارات نقش، 1376ش، رقعى، 250ص؛

 

14. زندگانى امام جواد(ع)، سيف الله يعقوبى قمشه‌اى، تهران، مسجد الغدير، 1364، رقعى، 124ص؛

 

15. زندگانى امام محمدتقى(ع)، حسين عمادزاده(1410ق)، تهران، شركت سهامى طبع كتاب، 1341ش1382/ق، وزيرى، 334ص؛

 

16. زندگانى امام محمدتقى(ع) نهمين پيشواى معصوم، عبدالرحيم عقيقى بخشايشى، قم، انتشارات نسل جوان، 1357ش ، جيبى، 119ص؛

 

17. زندگانى امام نهم حضرت امام جواد(ع)، نوشته: هيئت تحريريه مؤسسه در راه حق، ساده‌نويسى، دفتر تحقيق و تأليف كتب درسى، چاپ سوم، تهران، سازمان نهضت سواد آموزى، 1375، رقعى، 24ص؛

 

18. زندگانى حضرت امام جواد(ع)، مرتضى مدرسى چهاردهى(1407ق)، چاپ پنجم، تهران، انتشارات موسوى، 1361، رقعى، 252ص؛

 

19. زندگانى سياسى امام جواد(ع)، تأليف: سيد جعفر مرتضى عاملى، ترجمه: سيد محمد حسينى، چاپ دوم، قم، دفتر انتشارات اسلامى، 1367، رقعى، 144ص؛

 

20. زندگى امام جواد(ع)، سيد محمد حسينى شاهرودى، تهران، انتشارات فيض كاشانى، 1375، وزيرى، 224 ص؛

 

21. نگاهى بر زندگى امام جواد(ع)، محمد محمدى اشتهاردى، تهران، نشر مطهر، 1416/ق، رقعى، 144ص؛ 22.نگاهى گذرا بر زندگانى امام جواد(ع)، تأليف: سيد عبدالرزاق موسوى مقرّم(1391ق)، ترجمه: پرويز لولاور، مشهد، بنياد پژوهش‌هاى اسلامى، 1371 ش، وزيرى، 177ص.

 

23. امام جواد(ع)، اميد اميدار، قم، انتشارات شفق، 1355، جيبى، 32 ص؛




مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | ارتباط با ما