مقالات |  سخنراني ها |  شبکه سلام |  موبايل |  انتشارات |  محصولات نرم افزاري |  ليست پاسخ ها
تاريخ: 21 دي 1389
اين عکس "ابوبکر" خليفه اول اهل سنت است
   
دست اندر کاران سريال "فاروق" آن را عظيم ترين سريال تاريخ سينماي جهان عرب معرفي مي کنند. کارگرداني اين سريال را "حاتم علي" کارگردان سرشناس جهان عرب برعهده خواهد داشت.

به گزارش شيعه آنلاين، پس از آنکه جمهوري اسلامي ايران با ساخت سريال هاي تاريخي – ديني مختلف مانند سريال امام علي (ع)، سريال حضرت يوسف (ع)، سريال مختار و غيره که به زبان هاي مختلف جهان از جمله عربي ترجمه شد و توسط شبکه هاي مختلف ماهواره اي جهان عرب پخش گرديد، موفقيت چنين اقدامي اعراب را نيز بر آن داشت تا به ساخت سريال هاي تاريخي – ديني دست بزنند.

از جمله چنين طرح هايي مي توان به ساخت سريال "فاروق" اشاره کرد که در آن قرار است براي اولين بار چهره "ابوبکر" خليفه اول اهل سنت به نمايش در آيد.

اين تصوير "غسان مسعود" بازيگر سرشناس سينماي سوريه است که قرار است نقش "ابوبکر" در سريال "فاروق" را ايفا کند. نويسنده اين سريال "وليد سيف" است.

نکته قابل توجه اين است که با توجه به اينکه هنوز متن فيلم نامه اين سريال پايان نيافته، برخي اعتراضات و جنجال ها توسط برخي چهره هاي سرشناس اهل سنت برافروخته شده و به تصوير کشيدن چهره "ابوبکر" را وهن به وي دانسته اند.

اين در حاليست که دست اندرکاران اين سريال اعلام کرده اند که پس از پايان متن اين فيلم نامه، بلافاصله آن را در اختيار مراکز ديني اهل سنت مانند دانشگاه الأزهر، کميته شرعي زير نظر شيخ "يوسف قرضاوي"، و نيز ديگر چهره هاي سرشناس سني و وهابي مانند شيخ "سلمان فهد العوده" و غيره قرار مي دهند تا نظر آنان در مورد صحت متن فيلم نامه و نيز به تصوير کشيدن يا نکشيدن چهره "ابوبکر" نظر خود را اعلام کنند.

گفتني است دست اندر کاران سريال "فاروق" آن را عظيم ترين سريال تاريخ سينماي جهان عرب معرفي مي کنند. کارگرداني اين سريال را "حاتم علي" کارگردان سرشناس جهان عرب برعهده خواهد داشت.

قرار است براي تصويربرداري اين سريال چندين شهرک سينمايي در سوريه، تونس و مراکش ساخته شود تا به اصطلاح فضايي همانند صدر اسلام مهيا و فراهم گردد.



    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  شيعه 1     -   تاريخ:   22 دي 89
من شيعه هستم ولي اعتقاد دارم ابوبكر فاروق امت است
2   نام و نام خانوادگي:  Kazim shabib     -   تاريخ:   26 دي 89
خوب است ديگر ما مي‌بينيم چطور اينها از جنگ‌هاي مختلف فرار كردند !
3   نام و نام خانوادگي:  يعقوب     -   تاريخ:   27 دي 89
باسلام خدمت شماوتشکرازسايت زيباتون
به نظرمن سنيها برن زشت ترين ادمي که وجود داره راانتخاب کنن چون به نظر من هيچ اهانتي به يک ادم نافهم نميشه
4   نام و نام خانوادگي:  حامد     -   تاريخ:   27 دي 89
خدا کذابان رو لعنت کنه
حتما مي خوان دروغ هاشون رو به تصوير بکشن!!!
5   نام و نام خانوادگي:  شيعه 1     -   تاريخ:   28 دي 89
من يك شيعه هستم بنظر من اولي و دومي به نحوي فاروق هستند جون هركس با علم به سمت آنها بروند يساري ميشوند و اكر از آنها به سوي علي بروند يميني ميشوند_ همانطور ميبيند شيعيان بدون دليل به فاروق بودن آنها الكي ايراد ميكيرند
6   نام و نام خانوادگي:  سامرا     -   تاريخ:   28 دي 89
مطمئنا مطابق ميلشون خواهند ساخت وبراساس واقيعت نخواهد شد اين بنظر من يکي از پيامدهاي زيانبار فيلم کردن زندگي پيامبر وائمه عليهم السلام ميباشد موفق باشيد
7   نام و نام خانوادگي:  حامد پ     -   تاريخ:   28 دي 89
با سلام به نظر بنده بهترين راه حل مبارزه با اين دروغ پراکني اينه که شبکه نوراني ولايت از زمان پخش اولين قسمت اين سريال ،با حضور استاد قزويني و با استفاده از منابع معتبر شيعه و سنّّي به نقد قسمت به قسمت اين مجموعه بپردازه . آن موقع است که تير وهابيت در قلب خودش فرو خواهد رفت .
يا علي
8   نام و نام خانوادگي:  سِاوش کيان     -   تاريخ:   29 دي 89
دشمنان هرکسي راکه ميخواهندبه تصويربکشند؛پسرابي قحافه؛زاده خطاب ؛يا فاروق؛؛ جاي چندشهرک سينمايي ؛بي نهايت بسازند؛ شيعه ها؛اي کساني که امام جعفرصادق فرمودشيعيان مااززيادي گل ماافريده شدن‎ ‎؛مگردست ماکوتاه است ؛مامينازيم به ذوالفقارمولاعلي به گاه ازنيام بيرون امدن؛مگرمشت به سندان کارگراست مامريدکسي هستيم که به اوردگاه احد؛وقتي که بزرگانشون به گفته خودبه مثال بزکوهي به کوه گريختنداقاي ماچنان کارزاري کردکه هيچ صاحب قلمي هنوزنتوانسته وصفش کندکه شايدجمله جبرييل به خاتم رسل نشاندهنده معرکه احدباشد؛الله اکبر؛ خودشون بهترازهمه ميدانندان شبي که صبحش قيامته ؛وصراط درمحشربه پاميشه درکناررسول ختمي مرتبت وجبرييل برريسمان صراط نفرسوم کيست ؛خودشون خوب ميدونندبايددردست امت بايدجوازخلافت علي باشه وبس ؛بذاريدهرچه ميخواهند؛@يامولاعلي (ع)
9   نام و نام خانوادگي:  حميد     -   تاريخ:   30 دي 89
بايد به جاي نشان دادن چهره ي او يك سياهي در چهره اش بذارند
10   نام و نام خانوادگي:  من حيدري ام سر به سرم نگذاريد     -   تاريخ:   30 دي 89
سلام قصد دارم به فيلم نامه نويسان كمك كنم تا مبادا اين قضيه از قلم نيافتد : قبيله بنى يربوع، قبيله اى بزرگ و باشخصيّت بودند و رياست آنان بر عهده مالك بن نويره بود. مالك، شخصيّتى بزرگ و محترم بود، او با قبيله خود به محضر رسول خدا صلى اللّه عليه وآله شرف ياب شدند و اسلام آوردند. آنان از جمله قبايلى بودند كه تا آخرين لحظه به اسلام وفادار بودند. از آن جايى كه مالك، شخصيّتى برجسته بود، رسول خدا صلى اللّه عليه وآله او را نماينده خود قرار دادند كه صدقات مردم آن سامان را جمع آورى نموده و به نيابت از طرف آن حضرت، بين فقرا تقسيم كند و به آوردن آن صدقات به مدينه نيازى نباشد. وقتى ابوبكر با انتخابِ سقيفه روى كار آمد، مالك از بيعت با ابوبكر خوددارى كرد و تسليم او نشد. (به اين جهت كه هنوز بيش از حدود سه ماه از واقعه غدير نگذشته بود، در آن واقعه، تمامى حاضران در حجّة الوداع، با امير مؤمنان على عليه السلام به عنوان جانشين و امام بعد از رسول خدا صلى اللّه عليه وآله بيعت كرده بودند. از اين رو، سرباز زدن افرادى چون مالك بن نويره از بيعت با ابوبكر، امرى معقول و موجَّه بود). ابوبكر به بهانه اين كه چون مالك بن نويره صدقات را نفرستاده پس منكر زكات شده، خالد بن وليد را به جنگ مالك فرستاد. خالد و همراهانش شبانه بر مالك و قبيله بنى يربوع وارد شدند، آن ها نيز اسلحه هاى خود را برداشتند و مسلح شدند. هنگام نماز، اسلحه ها را بر زمين گذاشتند و مشغول نماز شدند. خالد بن وليد فرصت را غنيمت شمرده دستور داد مالك بن نويره را دستگير كردند و فرمان داد كه سر او را از بدن جدا كنند. مالك به او گفت: چرا چنين فرمانى در حقّ من مى دهى؟ گفت: تو مرتدّ شده اى. مالك گفت: چند لحظه قبل ما با شما اذان گفتيم و نماز خوانديم و عبادت به جا آورديم، چگونه مرتدّ شده ايم؟ لااقلّ مرا به مدينه بفرست تا با خود ابوبكر به مذاكره بنشينم و خواسته هاى او را اجرا كنم. سرانجام خالد دستور داد كه سر از بدن مالك جدا كردند و در همان شب، با همسر مالك همبستر شد و سر مالك و مردان قبيله بنى يربوع را نيز به جاى هيزم، زير ديگ غذا نهادند.1 انتشار اين خبر در مدينه، بلوايى برپا كرد. نه تنها امير مؤمنان على عليه السلام كه مظهر غيرت و حقّ پرستى و دفاع از مظلوم است; بلكه امثال عمر بن خطّاب كه سر دسته بد كاران است و سعد بن ابى وقّاص و طلحه نيز حركت كردند و به سراغ ابوبكر رفتند و اين عكس العمل ها كاملاً به مورد بود، (گرچه غير از عكس العمل اميرالمؤمنين عليه السلام، بقيّه حركات، رنگ خدايى نداشت كه توضيح مطلب به مجال بيشترى نياز دارد). از طرفى، قتل عمدى مسلمانانى و از طرف ديگر زناى با زنى كه تازه شوهرش را كشته اند، شورشى برپا كرد. هنگامى كه خالد به مدينه برگشت، عمر بن خطّاب به او گفت: تو آدم زناكارى هستى و من خودم تو را رجم خواهم كرد.2 در مدينه سر و صدا و بلوايى برپا شد، بنا شد كه ابوبكر در اين قضيّه تصميم گيرى كند. او هم بعد از مدّتى كوتاه، تصميم نهايى خودش را در ارتباط با اجراى حكم شرع درباره خالد بن وليد گرفت. آرى، ابوبكر مجازاتى سنگين در حقّ او اجرا كرد تا ديگر كسى به فكر چنين جناياتى نيفتد(!!) ابوبكر به خالد بن وليد نگاهى كرد و گفت: به نظر من اى خالد! كار بدى انجام داده اى و در تشخيص وظيفه ات به خطا رفته اى، مبادا مجدّداً با اين زن همبستر شوى، بايد از او جدا شوى(!!) نهايت عكس العمل خليفه منتخبِ سقيفه كه يكى از شرايط صحّت خلافتش، به نظر خود اهل انتخاب، عدالت اوست، در قبال چنين جناياتى، همين بود كه گفت: «كار بدى انجام داده اى». اينك بنگريد توجيه گران كه خود را به اصطلاح علماى اين فرقه قلمداد مى كنند و همواره در صدد حلّ مشكلات علمى و اعتقادى پيروانشان(!!) مى دانند درباره اين واقعه چگونه قلم فرسايى كرده اند. برخى چنين مى گويند: ما خبر نداريم، شايد همسر مالك، طلاق گرفته بود و عدّه اش هم تمام شده بوده، ولى هنوز در خانه مالك بوده(!!) پس خالد، با زن شوهردار يا زنى كه در عدّه بوده، زنا نكرده است(!!) عدّه اى ديگر مى گويند: شايد همسر مالك حمل داشته و در فاصله بين كشته شدن مالك و همبستر شدن خالد با او، وضع حمل كرده است; در نتيجه، زنا در ايّام عدّه واقع نگرديده است(!!) قاضى عبدالجبّار معتزلى و ابن عبدالبَرّ صاحب كتاب الاستيعاب اين گونه نظر داده اند: خالد در انجام اين امور اندكى شتاب كرده است و شتاب هم كار بدى است(!!) آنان در اين مورد كه: چرا ابوبكر او را در پى چنين امرى با آن دستور خاصّ فرستاد و چرا بعد از صدور اين امور زشت از او، عكس العملى نشان نداد؟ هيچ سخنى به ميان نياورده اند; چرا كه چنين پرسش هايى لياقت خليفه بودن ابوبكر را زير سؤال مى برد. مولوى عبدالعزيز دهلوى صاحب كتاب تحفه اثنا عشريّه راه حلّ و توجيه مختصرتر، بى دردسرتر و معقولانه ترى(!!) را در پيش گرفته و چنين مى گويد: اصلاً نزديكى خالد بن وليد با همسر مالك دروغ است(!!) سخن اين است كه اگر شهادت اين همه كتاب از كتاب هاى اهل سنّت به وقوع چنين واقعه اى، مثبِت قضيّه نيست، پس چرا مندرجات اين تأليفات را مى پذيريد؟ و اگر قرار است اين كتاب ها از اعتبار بيفتند، پس براى شناخت تاريخ اسلام و معارف شريعت به كجا مراجعه مى كنيد؟ 1 . ر.ك: تاريخ الطبرى: 2 / 503، الكامل في التاريخ: 2 / 357، تاريخ الاسلام: 3 / 32، الاستيعاب: 3 / 1362 و ديگر كتاب هاى تاريخ اسلام. 2 . نكته جالب اين كه: هنگامى كه عمر بن خطّاب بر مسند خلافت تكيه كرد، همين خالدى را كه به رجم تهديدش كرده بود، والى دمشق گردانيد(!!) (سير اعلام النبلاء: 1 / 378).
11   نام و نام خانوادگي:  سني     -   تاريخ:   26 تير 90
شما شيعه ها هميشه عادت دارين به مذهب هاي ديگر توهين كنيد عمر فاروق (رض) امير المومنين و سرور و سالار دين بود
12   نام و نام خانوادگي:  شاه ولايت     -   تاريخ:   26 تير 90
باسلام خدمت استاد قزويني و زحمت کشان سايت وليعصر(عج) و با عرض تبريک ميلاد با سعادت مولايمان حضرت قائم آل محمد(عج)بر تمام کسانيکه يا علي ميگن من باز اسم جناب عمرو ديدم که يه برادري پسوند رض بهش اضافه کرده حالا نميدونم کي قراره از عمر راضي باشه؟لابد معاويه و عثمان و امثال ااينها جناب سني کجا شيعه به شما توهين کرده؟کجا شيعه به مذاهب ديگه توهين کرده؟يک نمونه هم نميتوني پيدا کني شيعه الگوش اميرالمومنين علي است سني هم الگوش ابوبکر و عمره خدا شما را با آن دو و ما را با اميرالمومنين علي محشور کنه اما اينکه گفتي جناب عمر سرور و سالار دين بود اين چه سروريه که احکام شرعي را از علي(ع) ميپرسيد و در قضاوتها به ايشان متوسل ميشد؟ در ضمن به نسب عمر نگاه کن ميبيني که به خطاب هم بابا ميگفت هم داداش هم دايي يا علي
13   نام و نام خانوادگي:  مهدي مهديان     -   تاريخ:   06 مرداد 90
به نظر من بهترين فيلم تاريخ اسلام ميشه چشمه همه رو کور ميکنه
14   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   06 مرداد 90
با سلام
جناب محدي محديان اگه انچه كه گفتي نشه تقصير كار گردانه اخه اون قسمتي كه ابوبكر و عمر و عثمان از جنگ احد در ميروند خيلي سخته نه ان جوان ايراني فيلم دونده هنر پيشه حاضره در اين فيلم نقش بازي كنه و نه اون هنرپيشه فيلم Marathon Man ديگه ميتوان عين يك بز كوهي از كوه بالا برود .

در ضمن گفتي چشمه همه رو .... ميگم يك نگاه با اين مقاله بيانداز

تصوير: دو مفتي کور وهابي : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=shobheh&id=74

نكنه اين دو نفر اولين تلفات اين فيلم بودند يا اولين كساني بودند كه ساخت اين فيلم در مغز كوچكشان تراوش كرد ..

لبيك يا علي
15   نام و نام خانوادگي:  محب     -   تاريخ:   09 مهر 90
اگه فيلم رو از واقيعيت تاريخ بسازنداصل و ريشه بعضي مخالفان با حق با تيشه زده ميشه و چهره ملعونين و مغضوبين در قرآن به روشني مشخص ميشه.

قال رسول الله(ص):
الحق مع العلي و العلي مع الحق
16   نام و نام خانوادگي:  محب صحابه     -   تاريخ:   18 مهر 90
طوري گفتيد انگار ما مخالف حضرت علي رضي الله عنه هستيم!!!!!!!!!!!!نه خير چنين چيزي نيست...ما اهل سنت نسبت به هيچ يك از صحابه ي كرام بغض و كينه نداريم...و تا قيامت هم استقامت خواهيم كرد.(ولو كره المشركون)
محب ابوبكر صديق پاكم/محب عمر جان گل سينه چاكم
بنازم به عثمان بزرگوار قرآن/بنازم به حيدر علي شاه مردان.
17   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   21 مهر 90
جناب محب صحابه
فرموده‌ايد که «ما اهل سنت نسبت به هيچ يك از صحابه ي كرام بغض و كينه نداريم»

حال مي‌شود بفرماييد پس چرا با صحابه کرام حضرت ابوطالب (عليه السلام) که قطعا از مومنين سابقون بوده است چنين دشمني و عدوات و کينه‌اي داريد؟
مي‌شود بفرماييد چرا چنين ناجوانمردانه و مغرضانه صحابه کرامي را که به ابوبکر باج ندادند را «مرتد» مي‌خوانيد؟
مگر اين صحابه کرام با شما چه کرده اند که بايد 1400 سال رکيک گويي‌هاي شما را تحمل کنند؟

جرم حضرت حجر بن عدي (رحمة الله عليه) چيست که او را فتنه ساز و دشمن اسلام معرفي مي‌کنيد؟
عمرو بن حمق خزاعي را براي چه کشتيد؟
چه گناهي کرده بود که سرش را مقابل همسرش انداختيد؟
چرا صحابه کرام را کشتيد؟ چرا؟؟؟؟
18   نام و نام خانوادگي:  حنفي     -   تاريخ:   01 آبان 90
واقعآ که شما در گمراي اشکار هستيد اي قوم شعيه ، شما کساني را که خدا و پيامبرش از او رضي هستند در قران موارد زياي براي اثابت اين امر وجود دارد و ازجمله کساني که خداوند در همين دنيا مژده بهشت را برايشان داده و از جمله بهترين هاي امت هستند لعنت ميکنيد، خداوند شما کور دلان و مرتدان را هلاک و برباد کند که هيچ گاهي سر در گريبان نکرده و کور کورانه تا هنوز هم عبدالله ابن سبا و مالک نخعي ملعون واز امثالم متابعت ميکند قرانرا غلط تاويل احاديث را جعل ميکنيد ايا هيج فکر کرده ايد چرا در اقليت هستيد چون مزخرف و پيروان شيطان هستيد .
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

بهتر بود به جاي اهانت ، براي هدايت شيعيان ، ادله خود را در مورد رضايت خداوند از همه صحابه ، يا كساني كه شما از آنها طرفداري مي‌كنيد ، مي‌گذاشتيد ! تا بعد مشخص شود آيا واقعا دليل است يا خير!

اما در مورد اكثريت بودن شما ؛‌ آيا اكثريت در قرآن مدح شده است ؟! «بل اكثرهم لا يعقلون» و... !

همچنين الان اسلام بزرگترين دين دنيا نيست ، آيا غير مسلمان‌ها مي‌توانند اين را دليلي براي بطلان اصل اسلام بدانند ؟

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

19   نام و نام خانوادگي:  سني سني     -   تاريخ:   25 آذر 90
متاسفم که جزتوهين چيزديگه اي يادنگرفتيدمذهبي که توهين وبددهني به صحابه ي پاک خدارو اموزش بده واي به سرانجامش
20   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   26 آذر 90
جناب سني سني
چرا شما از فحاشي به ساحت پاک حضرت ابوطالب (عليه السلام) لذت مي‌بريد؟
مشکل شما چيست؟
21   نام و نام خانوادگي:  اميرحسين رهبر     -   تاريخ:   09 دي 90
من اهل سنت ميباشم و اعتقاد دارم ابوبكر فاروق امت است
22   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   10 دي 90
با سلام
جناب عمر هصين مباركه قبلاً به دروغ بهش ميگفتند صديق حالا بهش ميكيد فاروق كم كم ميشه فارق عمه اش
لبيك يا علي
23   نام و نام خانوادگي:  شيعه ...     -   تاريخ:   12 دي 90
باعرض سلام ...يك سوال ازمحضرشماعزيزان چه سني چه شيعه؟

ماخودمان براي اسلام چه كرديم؟آيالعن كردن به انها چيزيرو عوض مي كنه؟آيادرروزقيامت ازمادرمورداعمالشان سوال مي شود؟آياماخودمان پيرو قرآن,سنت پيامبروامامان هستيم؟
24   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   13 دي 90
جناب شيعه ...
يعني شما مي‌فرماييد خواندن و فهم و عمل به قرآن کريم چيزي را عوض نمي‌کند؟
«ان الذين يكتمون ما انزلنا من البينات والهدي من بعد ما بيناه للناس في الكتاب اوليك يلعنهم الله ويلعنهم اللاعنون»

يعني شما اصلا اعتقادي به قرآن کريم نداريد؟
چرا؟ مگر قرآن کريم با شما چه کرده است؟
25   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   13 دي 90
با سلام جناب شيعه همانطور كه صلوات فرستادن بر حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم براي ما هم ثواب دارد و هم باعث تسكين قلوب ميشود لعن ظالمين هم چنين است . مگر اين ايه را نشنيده ايد : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّلِمِينَ ) هود / 18 . اى لعنت خدا بر ظالمان باد . در مورد حرفهاي ديگرت ان شاء الله سعي ميكنيم پيرو قرآن,سنت پيامبروامامان باشيم . لبيك يا علي
26   نام و نام خانوادگي:  «مسلم بن عوسجه بن سعد اسدي»     -   تاريخ:   15 دي 90
(........... بسم الله المذل.........)

در جواب شما جنا به ظاهر>>> شيعه <<<

شما فرموديد: ماخودمان براي اسلام چه كرديم؟

در جواب به شما عرض ميکنيم: اگر منظور از ما در جمله اي که فرموديد شما ها و هم مسلکان و هم کيشان سيب زميني صفت خودتان است که براي اسلام و شيعه چه کرديد. عرض ميکنيم که: جز تشويش اذهان عوام و اذهان عمومي مومنين.!!!

جز چوب لاي چرخ اهل علم و علماء گذاشتن.!!!! جز تضعيف روحيه ي ظلم ستيزي.!!! جز اذيت و آزار مومنين و مومنات.!!!! جز تهمت و افتراء بر بندگان خوب الله سبحانه و تعالي.!!! جز اشاعه ي فرهنگ کثيف و خبيث ابوموسي اشعري گري و شريح قاضي گري.!!!! هيييييييييييييييييييييييييييييييچ کار مفيدي نکرديد.!
آري.!

فرموديد: آيالعن كردن به انها چيزيرو عوض مي كنه؟

و باز در جواب به شما عرض ميکنيم که: اولا اولين بنيانگذار لعن در جهان هستي و کائنات از اول و تا آخر ذات تقدس الله جل جلاله بوده و قرآن حکيم بزرگترين سند و مدرک بر اين مدعا است. لطفا توجه فرمائيد:

لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُواْ يَعْتَدُونَ


إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكَافِرِينَ وَأَعَدَّ لَهُمْ سَعِيرًا


فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ لَعنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَنَسُواْ حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُواْ بِهِ وَلاَ تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىَ خَآئِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلاَّ قَلِيلًا مِّنْهُمُ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ

وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا أُوْلَئِكَ يُعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَيَقُولُ الأَشْهَادُ هَؤُلاء الَّذِينَ كَذَبُواْ عَلَى رَبِّهِمْ أَلاَ لَعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ


الْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِن كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ وَيَدْرَأُ


كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَّعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا ادَّارَكُواْ فِيهَا جَمِيعًا

إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ


وَلَكِن لَّعَنَهُمُ اللّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلًا

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللّهِ مَفْعُولًا


وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ

...........................................................................................

و صد ها صد ها ديگر از آيات قرآن حکيم که فقط ما به همين آيات بسنده کرديم.

جناب شيعه( دشمن شيعه) !!!

اين شما و اين آيات قرآن.! حالا سوال ما از شما اين است که شمايي که جاهل به دين خدا و کتاب الله و سنت هستيد چرا بيهوده و از روي باد شکمتان نظرات بيهوده ميدهيد که هم خودتان را گرفتار در دنيا و قيامت کنيد و هم باعث آزار و اذيت ديگر مومنين و مومنات شويد.!



فرموديد: آيادرروزقيامت ازمادرمورداعمالشان سوال مي شود؟

پسر جان.! تويي که هنوز با اصلي ترين شعائر مذهبت آشنا نيستي چرا بيهوده خود را نخود هر آشي ميکني؟
براي ما بگو که اصول و فروع دينت چيست.!

معاد توحيد نبوت عدل امامت!


نماز ـ روزه ـ حج ـ زکات ـ خمس ـ جهاد ـ امر به معروف ـ نهي از منکر ـ تولي ـ تبري.!!!

خب پسر جان.! فرداي قيامت که از تو پرسيده شود اين تولي و تبري که اييييييييييييييييين همه در قرآن و سنت و نزد ائمه(عليهم السلام) بر شما به ظاهر شيعيان سفارش شد کجاي زندگي توي جاهل بوده چه جوابي جز سر افکندگي داري؟
نکند آنجا هم ميخواهي دم از وحدت بزني؟ لا اله الا الله..............................................

در اينجا شما را متوجه ميکنم به برخي از روايات صحيح معصومين(عليهم السلام) در باب تبري!!!
که يک دليل بر ردشان نداريد و اگر چنين قصدي داشته باشيد در جبهه ي مخالف با اهل بيت(عليهم السلام) قرار خواهيد گرفت و بنا بر اين از دائره ي اسلام ناب محمدي خارح تلقي ميشويد.!

به امام صادق(عليه‌السلام) عرض شد كه شخصي شما را دوست دارد اما در برائت از دشمن شما ضعيف است. در ادامه حضرت فرمودند:

هيهات كذب من ادعي محبتنا و لم يتبرء من عدونا؛هرگز چنين نيست؛ دروغ مي‌گويد هر كس كه ادعا مي‌كند دوست ماست ولي از دشمن ما بيزاري نجويد.

منبع اين حديث صحيح: بحارالانوار: ج 27، ص 58 ، ح

ابو حمزه ثمالي از علي بن الحسين(عليه‌السلام) در مورد آن دو خبيث سؤال كرد.

فقال(عليه‌السلام): كافران، كافر من تولاهما.

امام (عليه‌السلام) فرمودند: هر دو كافرند و هر كسي كه آن دو را دوست بدارد كافر است.


منبع اين حديث صحيح: تقريب المعارف ابي صلاح حلبي: ص 237 ـ بحارالانوار: ج 69، ص 128، باب 101، كفر مخالفين

و ايضا:

قال الصادق(عليه‌السلام): من شك في كفر اعدائنا و الظالمين لنا فهو كافر؛‌هر كس در كفر دشمنان ما و كساني كه به ما ظلم كردند شك داشته باشد، خودش كافر است.


منبع اين حديث صحيح: اعتقادات صدوق باب اعتقاد في الظالمين: ص 103 ـ بحارالانوار: ج 8، ص 336 و ج 27، ص 62.


و اينکه خوهشا . خواهشا. خواهشا . اداي افراد و کساني که احساس ميکنند چيزي بارشان است و ....... را در اين مکان براي علماء حاضر و ناظر اين سايت و ديگر مومنين در نيواور که باعث سخره ي خويش بيشتر از اين نشوي. پسر جان.!


و نحن نقول: الحمد لله رب العالمين.

27   نام و نام خانوادگي:  شيعه مرتضي علي     -   تاريخ:   22 دي 90
در حقانيت شيعه همين بس که وقتي حضرت علي ضربت خورد فرمود فزت به رب الکعبه و عمر گفت اين سگ (فيروز) را بکشيد که مرا کشت. و فرزند امام علي به سفارش پدر بزرگوار تنها يك ضربت به حق به ابن ملجم مرادي زد و شازده آقاي عمر هرمزان را كه بي گناه بود حني بدون دادگاهي كردن و حكم قاضي قطعه قطعه كرد.يك مثال ميزنم خالي از لطف نيست : نميشه در يك زميني گوجه فرنگي بكارين ولي به جاش درخت انار در بياد حكايت امام حسن و حسين و بچه هاي عمر هم همين مصداق رو داره.بايد هم از امامي چون امام علي (ع) و فاطمه زهرا فرزندي چون امام حسين متولد و پرورش يابد كه سيد الشباب اهل جنه بشن .به قول شاعر : به غير از رعلي كه آرد پسري ابولعجايب كه علم كند به عالم شهداي كربلا را. و بايد هم از آقاي عمر كه پهلو فاطمه زهرا را شكست همچين فرزندي تولد شود .اگر غير از اين بود بايد شك كرد.
28   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   22 دي 90
با سلام
اينقدر جوش نيار برايت خوب نيست ما كي صحابه پاك خدا (( ؟؟؟؟ ) ) توهين كرديم ؟؟؟؟
ما حتي به صحابه پاك حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم را هم احترام ميگذاريم مگر اون منافقين در زمان حيات ايشان يا اون اصحابي كه از عهد و پيمانشان با حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم برگشتند كه صد بار هم ميگوئيم لعنت خدا بر انها . تو هم بگو امين .
در ضمن اسم يكي دوتا از اين اصحاب خدا ( نعوذ بالله ) را اسم ببر ببينيم كي بودند .

لبيك يا علي
29   نام و نام خانوادگي:  سيد آيدين حيدري((قاري جوان))     -   تاريخ:   29 دي 90
موضوع بسيار مهم دوستان. يكي به من توضيح بده و بگه كه قبر دختر رسول خدا كجاست؟؟؟چرا خواست قبرش مخفي بمونه؟؟ ميدونم كه برادران اهل سنت دلشون نميخواد اين موضوع رو مطرح كنم ولي ميگم. چطور ميشه ماجراي باغ فدك رو فراموش كرد؟ چطر خودتون با ساختن مرقد براي ائمه ي بقيع مخالفيد.پس چرا بالاي قبر عمر و پيامبر اين همه خرج كردين.؟؟واسه شما خوب ميشه واسه ما بد ميشه؟؟ دلم واستون ميسوزه تورو خدا چشماتون رو باز كنيد.باور كنيد كه نميشه به قاتل دختر پيامبر مريد بود.
30   نام و نام خانوادگي:  کامي     -   تاريخ:   30 ارديبهشت 91
بهترين فيلمه تاريخي-ديني ميشه چون تمام دست اندرکاراش حرفه ايندوبابودجه بازداره درست ميشه.شماهم اينقدرباهم کل کل نکنيد.خدابهترازهمه ميدونه
31   نام و نام خانوادگي:  قاسم     -   تاريخ:   25 مرداد 91
اول محمدرسول الله بعد علي شير خدا ابوبكر عمر عثمان نه اصلا چون در حق محمد ميشه گفت خيانت كردنند همه هم ميدانند..............
32   نام و نام خانوادگي:  شيعه علي     -   تاريخ:   28 مهر 91
جناب آقايان سني بيش از 60 سال است مسلمانان فلسطين مورد ظلم صهيونيست ها قرار دارند . بگوييد چقد براي نشان دادن اين ظلم بزرگ , فيلم هايتان روي آنتن ماهواره ها قرار گرفته است ويا مفتي هاي مفتتان حکمي عليه اين ظلم داه اند ويا مي دهند وهمواره دست دردست صهيونيست ها داريد وعليه برادران فلسطيني ولبناني وسوري توطئه مي کنيد . شرم ازخدا ورسول نمي کنيد اسم خودتان را مسلمان گذاشته ايد ومثلا داريد فيلمي درتقابل با شيعه ها مي سازيد. دست برداريد از اين همه تفرقه واختلاف.
33   نام و نام خانوادگي:  ضحي     -   تاريخ:   27 آذر 91
به نظرم بهتره به جاي توهين كردن به هم دليل برا ي حقانيت حرفامون بياريم نه از روي تعصب رفتار كنيم يادمون باشه حفظ وحدت مهمه...سوال از اهل سنت...شما منكر غدير وحديث من كنت ومولا...هستيد؟اگر نيستيدمنظور از مولاچيه غير از اينه كه پيامبر فرمودن مثل خودشون با امام علي رفتار بشه؟پيامبر ولي مسلمين بودن يادوستشون؟
34   نام و نام خانوادگي:  ديداري     -   تاريخ:   10 دي 91
لعنت به شما مشركان قرن بيست ويكم در آنوقت آتش وبت ميپرستيد در حال لباس اسلام را برروي خويش كشيده ايد وحضرت علي را ميپرستيد از دست شما مشركين فاسق بد ترين جنگها بين مسلمين واقع شد شما بوديد كه امپراطوري اسلام را در هم وبرهم ساختيد چراكه نكنيد بخاطريكه امپراطوري فارس تانرا تكه تكه ساختند وزنهاي تانرا مانند كنيز زيبا ودوست داشتني نگهداشتند خدا وند زوال تانرا نزديك كرده است وديگر مكر وحيله تان جاي را نميگيرد آنقدر پست هستيد كه حضرت عمر رضي الله عنه را كه رسول خداوند در حق اسلام آوردن شان دعا ميكند وشما چه چيز هاي از زبان گنده تان نميگوئيد و به دل خويش خوش هستيد كه مهدي آخرالزمان از شما او از خراسان عبور ميكند نه از ايران ويا فارس او به شما درس خوبي خواهد داد تا آداب سخن گفتن را ياد بگيريد ظلميكه شما در حق اهل تسنن كشور تان رواداشته ايد بدتر از ظلم يهودي ها حق مسلمين بوده است نفاق كه شما در كشور هاي اسلامي بپا كرده ايد عين نفاق در زمان حضرت عثمان غني وحضرت علي كرم الله وجه بود انشا’ الله كه به عبرت خويش خواهد رسيد بازهم ميگويم لعنت به شما واخندهاي خرافاتي تان
35   نام و نام خانوادگي:  غضنفري     -   تاريخ:   11 دي 91
سلام بر محبين اهلبيت عليهم السلام جناب ديواري: بالاخره نداشتن حرف حساب و منطقي صبرتان را لبريز کرد الله اکبر بالاخره متوجه شديد که حقانيت شيعه را صحاح سته خودتون ثابت ميکنن و آتش گرفتيد الله اکبر بالا خره متوجه شديد که صحاح سته خودتون غاصب بودن عمر و ابومکر را ثابت ميکنند و به حال انفجار رسيدين الله اکبر بالاخره به اين نتيجه رسيديد که سلاح منطق و دليل از سلاح سرد و گرم وترور و ارعاب برنده تره و حالا بهت زده شديد الله اکبر بالاخره فهميديد که خداي جوان امرد و بي تجربه با تبر شيعه شکسته شد و الان مفتضح شديد الله اکبر بالاخره متوجه شديد پيامبر ما ختم المرسلين صل الله عليه وآله وسلم معصوم و شجاع است و پيغمبر ترسو و ساده لو ح شما به همراه شما گول شيطان را خورديد الله اکبر بالاخره مطمئن شديد که ابوبکر غصب خلافت کرد و وصي بر حق مصطفي (ص) علي مرتضي (ع) است وشما و اجدادتان راه گمراهي رفته ايد الله اکبر بالاخره فهميديد که تبرک به آب چرکين کفن ابن تيميه عقل و انصافتون را فاسد کرده و گوشتون براي شنيدن حرف حق کر و چشمتون براي ديدن حقيقت کور شده الله اکبر بالاخره هرچي نگاه کردي نديدي يکي ازهم کيشانت حرف منطقي بزنه و نديدي يک شيعه بي منطق و بي ادب باشه و کلاً مايوس شديد الله اکبر و خيلي موارد ديگه الـــــــــــــــــــــــــله اکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــبر اللــــــــــــــــــــــــــــــــــه اکــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــبر فقط حيدر امير المومنين است الله اکبر
36   نام و نام خانوادگي:  جتبي خدادوست     -   تاريخ:   11 دي 91
سلام
خطاب به بند 34 «ديداري»
از شما يه سوال دارم عمرجان و ابوبکر جان شما قبل اسلام مشغول چه کاري بودند؟عبادت خدا؟ اگر بگويي در آن منطقه خدا شناخته شده نبود پس چطور حضرت محمد صلي الله عليه و اله قبل از رسالت خداي يکتا را عبادت مي کرد؟ بهتره اعتراف کني که عمر شما شمشير به دست براي شهيد کردن رسول خدا با غضب حرکت کرد. بهتره وقتي حرف ميزني فکر کني بعد صحبت کني افتخار ابوبکر و عمر قبل از اسلام شرک و در زمان پيامبر آزار و اذيت پيامبر - لعنت کردن پيامبر اين دو را بعلت شرکت نکردن در جنگ همراه اسامه بخوانيد و دهها مورد ديگر- و فرار از جنگها و بعد از پيامبر غصب حکومت و ايجاد بدعتها و سوزاندن روايات پيامبر گرامي و شهيد کردن ريحانه پيامبر و پايمال کردن زحمت 124 هزار پيامبر هست چون همه آنها منتظر بودند دين خدا که توسط آخرين پيامبرش ابلاغ ميشود در سراسر جهان حاکم بشود و اين صحابه شيطان مانع اين امر شدند
خدايا شکرت که ما از مطهر اطاعت مي کنيم نه کسي که تا آخر عمرش خوردن شراب را ترک نکرد
37   نام و نام خانوادگي:  اميني     -   تاريخ:   29 دي 91
سلام جتبي جان خداوندتبارک وتعالي تو وهمه شيعيان را هدايت کند درجواب شما شيعيان بايد آيه141 سوره شريفه بقره خوانده شود, تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ ۖ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُمْ مَا كَسَبْتُمْ ۖ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿١٤١﴾اين امتي است که درگذشته است,براي آنان است آنچه به دست آورده اند,وبراي شماست آنچه به دست آورده ايد وشماازآنچه آنان کرده اند,بازخواست نمي شويد(وهيچ کس ازعمل ديگري موردبازپرسي قرارنگرفته بلکه فقط ازعمل خودش موردپرسش قرارميگيرد) . وهركس منكرآيات 11 الي 26 سوره شريفه نور كه درشان مادرمومنان حضرت عايشه صديقه نازل شده است بشود(كافراست) إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ ۚ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ ۖ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۚ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ ۚ وَالَّذِي تَوَلَّىٰ كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿١١﴾ لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَٰذَا إِفْكٌ مُبِينٌ ﴿١٢﴾ لَوْلَا جَاءُوا عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ ۚ فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَٰئِكَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ ﴿١٣﴾ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّكُمْ فِي مَا أَفَضْتُمْ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿١٤﴾ إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُمْ مَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ ﴿١٥﴾ وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ مَا يَكُونُ لَنَا أَنْ نَتَكَلَّمَ بِهَٰذَا سُبْحَانَكَ هَٰذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ ﴿١٦﴾ يَعِظُكُمُ اللَّهُ أَنْ تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿١٧﴾ وَيُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ ۚ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿١٨﴾ إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۚ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٩﴾ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ ﴿٢٠﴾الحزب36يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ۚ وَمَنْ يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ ۚ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَىٰ مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢١﴾ وَلَا يَأْتَلِ أُولُو الْفَضْلِ مِنْكُمْ وَالسَّعَةِ أَنْ يُؤْتُوا أُولِي الْقُرْبَىٰ وَالْمَسَاكِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۖ وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا ۗ أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٢٢﴾ إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿٢٣﴾ يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢٤﴾ يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ اللَّهُ دِينَهُمُ الْحَقَّ وَيَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ ﴿٢٥﴾ الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ ۖ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ ۚ أُولَٰئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ ۖ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ ﴿٢٦﴾
38   نام و نام خانوادگي:  اهل سنت واقعي     -   تاريخ:   02 بهمن 91
چه من چه هر کسي ديگه به خدا ما حتي به پاي سگ در خانه صحابه نميرسيم.مي دونيد اگه صحابه نبودند بايد تا ابد آتش پرست بوديم.مگه ميشه تو يه انقلابي فقط بگي خانواده يک نفر ،تو همين انقلاب عزيزمون ايران حضرت امام )رهاتکاش به کي بودبه خانوادش يا همون طور که خود حضرت هم فرمودند ياران انقلاب؛کساني که آماده هر گونه فداکاري و از جان گذشتگي بودند.خلاصه به خدا قسم توهين به ياران مکتب نبوي آخرتي جز جهنم نداره و يکي از علامات قيامت است
39   نام و نام خانوادگي:  عبداله اميري     -   تاريخ:   04 بهمن 91
سريال حضرت عمر را شما شيعيان ببينيد و واقيعيت ها رو در اين سريال ببينيد نه اون جوري که آخوندهاي شما بهتون ميگند ولي شما واقعيت پذير نيستيد شما در تاريکي بسر ميبريد و تا به روشنايي برسيد بايد سريالهاي و حرفهاي اهل سنت رو بپذيريد سريالهايي که آخوندهاي شما درست ميکنند همش داستانهايي هست که خودشون از خودشون دراوردن شما شيعه مرتضي علي رضي اله عنهما نيستيد شما سگاي اين آخوندها هستيد
40   نام و نام خانوادگي:  مجتبي خدادوست     -   تاريخ:   04 بهمن 91
سلام جناب اميني کامنت شماره 37 اولا در مورد شان نزول آيات به آدرس ذيل رجوع فرماييد و شيعه اين آيات را در مورد عايشه نمي داند تا چه رسد به نسبت دادن به او،بهر حال منبع شما از اهل تسنن هست و براي استدلال براي بنده به درد نمي خورد http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1265 اگر به آدرس زير مراجعه نمايي علت رد روايات را در مورد عايشه بيان گرديده http://www.aviny.com/quran/almizan/jeld-15/mizan-05.aspx#5 آيات شريفه اي که آورديد هيچ فضيلتي را براي فرد مزبور اثبات نمي کند و اين يک وظيفه براي هر مومني هست که زنا نکند با اين حساب همه کساني که زنا نکرده اند اما مورد افترا قرار مي گيرند بنظر شما فضيلت خاصي نسبت به مومنين ديگه دارند؟ اين آيات جسارت را نسبت به لکه دار کردن خانواده پيامبر نهي مي کند و ما شيعيان نسبت به هيچيک از زنان پيامبر چنين نسبتي نمي دهيم اما مثل شما نسبت مطهر بودن هم به آنها نمي دهيم چون خدا مي فرمايد اگر گناه کنيد دو برابر مي نويسم و مسلمه که شخص مطهر از هر رجس،ابدا گناه نمي کند ضمنا در آيه 33 احزاب خدا دستور به ماندن در خانه مي دهد اما عايشه سرپيچي از دستور خدا کرده به جنگ جمل آمد و قاتل هزاران شهيد شد و اين علاوه بر خروج عليه امام علي عليه السلام بود که در بين شما معني فساد و در بين ما کفر و شرک را معني مي دهد ما به اصحاب پيامبر از جمله سلمان و ابوذر و امثال ايشان احترام قائليم اما افرادي که روال را در زندگيشان تغيير دادند احترامي ندارند در مورد آيه آخري يعني الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ ۖ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ ۚ أُولَٰئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ ۖ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ يک سوال دارم: حضرت لوط يا حضرت نوح همسرسان بد بودند يعني خودشان هم نعوذ بالله بد بودند؟ يا آسيه سلام الله عليها شوهرش کافر بود اما خودش مومن به خدا بود مي توني توضيح بدي؟ يک توصيه به تو و هر اهل سنت ديگر: سعي کنيد با استدلال صحبت کنيد، با سند حرف بزنيد، چرا با تبليغات و اعتقادات ارثي صحبت مي کنيد؟
41   نام و نام خانوادگي:  مجتبي خدادوست     -   تاريخ:   06 بهمن 91
سلام
آقاي اميني و اهل سنت واقعي و هر اهل سنت ديگر:
چند سوال از شما دارم لطفا جوابم را بدهيد، فقط با سند و منطق
اگر شما در جنگ جمل بوديد در کدام طرف بوديد؟ با امام علي عليه السلام که خليفه آن زمان مي دانيد يا با عايشه و اطرافيانش؟
اگر با امام علي بوديد که طبيعيه به عايشه و اطرافيانش شمشير مي کشيديد و اگر با عايشه بوديد به امام علي عليه السلام شمشير مي کشيديد
سوال ديگر اين که کساني که در اين جنگ يعني جنگ جمل شهيد شدند خونشان بگردن کيست؟ تقصير زناني که بيوه شدند و بچه هايي که يتيم شدند چي بود؟ کساني که همراه امام علي بودند شهيدند يا کساني که همراه عايشه بودند؟
سوال سوم اينکه وقتي آيه 33 احزاب را که خدا به زنان پيامبر دستور عدم خروج داده بود را مي خوانيم در مورد سرپيچي عايشه و در نتيجه غضب خداوند چه جوابي داريد؟ شايسته نبود زن پيامبر بيشتر از همه مردم به قرآن عمل مي کرد؟
سوال ديگر اينکه شما ادعا مي کنيد تابع کتاب و سنت هستيد، اما عمر تمام روايات پيامبر را سوزاند و کسي در زمان او تا عمر و تا مدتها بعد از او حق نقل روايت از پيامبر را نداشت. سنتي که از اينچنين روش تبعيت شود مي تواند به پيامبر ربط داده شود؟
42   نام و نام خانوادگي:  يک شيعه     -   تاريخ:   12 فروردين 92
سلام خدمت برادران اهل سنت: توصيه مي کنم کتاب "شهابي در شب" تلخيص دکتر توحيدي که برگرفته از کتاب "شبهاي پيشاور" که مجموعه مناظرات عالم شيعه سيد محمد سلطان الواعظين شيرازي با علماي اهل سنت پاکستان هست را بخوانيد که جواب تمام شبهات شما از شيعه را داده است. بعد از اين مناظره بين عالم شيعه سيد محمد سلطان الواعظين شيرازي با علماي اهل سنت پاکستان در ملاعام، افرادي زيادي از برادران اهل سنت پاکستان مجاب شده و شيعه شدند. با تشکر
43   نام و نام خانوادگي:  مرتضي     -   تاريخ:   19 تير 92
من فقط دو سوال دارم از اهل سنت. چرا قبر حضرت زهرا (سلام الله عليها) مخفي است؟ و اگه حديث (من مات و لم يعرف امام زمانه، مات ميته جاهليه) را قبول داريد و اگر اعتقاد داريد که حضرت زهرا (سلام الله عليها) به مرگ جاهلي نرفته و قطعا امام زمانش را شناخته است. حال بگوييد حضرت زهرا (سلام الله عليها) علي را به عنوان امامش شناخت يا ابوبکر و عمر را؟
44   نام و نام خانوادگي:  Shahin     -   تاريخ:   18 مرداد 92
السلام عليکم خدمت برادران و خواهران نماز روزه طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق باشه
زنده باد اميرالمومنين عمر بن خطاب(رض) زنده باد پيامبر بزرگوار اسلام (ص) زنده باد پدر جنوب شيخ ضيايي (رحمت الله)
مرگ بر ايرانسل مرگ بر تمام شيعه ها
عيد سعيد فطر مبارک
45   نام و نام خانوادگي:  مسلم     -   تاريخ:   18 مرداد 92
جانم فداي عمر
جانم فداي پيامبر
جانم فداي الله
جانم فداي اهل سنت
46   نام و نام خانوادگي:  bisetareh     -   تاريخ:   19 مرداد 92
جواب شاهين لعنت برتمام دشمنان اسلام واهل بيت لعنت بر اولي گوساله قوم لعنت بر دومي سامري اسلام لعنت برسومي آدم طماع لعنت بر چهارمي وپسرش يزيد ملعون لعنت بر آن دوزن بدکار که قصد شهادت پيامبر را داشتند وبه روايتي قوي پيامبر را شهيد کردند لعنت بر غاصبين حق ولايت حضرت علي و پيرو راه آنها چون شما
47   نام و نام خانوادگي:  سيد وحدت هاشمي     -   تاريخ:   20 مرداد 92
سلام شاهين و مسلم به شما تبريک مي گويم که عمر را مي پرستيد شما بايد الگويتان عمر باشد و به فضايل عمر افتخار نماييد تا سر لوحه راهتان تا ويل باشد فضايل که تاريخ را اسلام را به گند و کثافت کشاند وتا امروز بوي تعفنش دنيا را فرا گرفته. و اين آثار در سوريه و عراق از برادرانه وحشيتان مشاهده مي شود دانشگاه عمر شاگرداني چون ابن تيمه دارد که سجده وخوردن نجاسات را جايز مي داند. ويا مفتي هايي پرورش داده که چهار پايان. در کنار آنها گاليله اند پس دستهايتان را به سوي آسمان دراز کنيد و با هم دعا نماييم که انشاالله شما با جناب عمر محشور شويد و شيعيان هم با محبوب دلشان علي ( ع) امين
48   نام و نام خانوادگي:  حق     -   تاريخ:   23 شهريور 92
کسي را که در کنار حضرت محمد (ص)دفن ميکنند ببينيد چقدر ارزش دارد
49   نام و نام خانوادگي:  نازلي     -   تاريخ:   23 شهريور 92
ارزش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دوستان مدارک مستدل تو کتاباي اهل سنت هس که اين اشخاص چه شخصيتي داشتن وکي بودن جانم فداي علي جانم فداي شيعه تا کور شود هر انکهه نتواند ديد
50   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   23 شهريور 92
الله اکبر با سلام جناب << حقد >> بله حرف شما عالي و غالي اما بشرط اينکه محل دفنش غضبي نباشه ... افتاد ؟؟؟ لبيک يا صديق الاکبر علي ابن ابي طالب لبيک يا فاروغ الاعظم علي ابن ابي طالب لبيک يا ذوالنورين علي ابن ابي طالب لبيک يا علي
51   نام و نام خانوادگي:  محمد نويد     -   تاريخ:   24 شهريور 92
سلام منم سني هستم و افتخار ميكنم كه اينگونه زاده شدم و سلام بر خلفاي راشدين.شماها همگي اسلام را از ياد برده خدارا ازياد برده داريد در مورد بنده ي خدا بحث ميكنيد ؟اگر فكر كنيد خدايي هم هستااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
52   نام و نام خانوادگي:  bisetareh     -   تاريخ:   25 شهريور 92
مي تواني به اين افتخارکني محمد نويد ابن سعد در بحث استخلاف عمر مي گويد: قال: أخبرنا إسحاق بن يوسف الأزرق و محمد بن عبد الله الأنصاري و هوذة بن خليفة قالوا: أخبرنا ابن عون عن محمد بن سيرين قال: قال عمر بن الخطاب: ما بقي في شي‏ء من أمر الجاهلية إلا أني لست أبالي إلى أي الناس نکحت و أيهم أنکحت. يعني: عمر ميگويد:از احوال وامور جاهليت چيزي در من باقي نماند الا اينکه هنوز براي من فرق نمي کند که کسي مرا ؟؟؟ يا من کسي را ؟؟؟. يادر کتاب معتبر الطبقات الکبري آمده است: عن عبد الله بن عبيد بن عمير أن عمر بن الخطاب لما طعن قال له الناس يا أمير المؤمنين لو شربت شربة فقال أسقوني نبيذا وکان من أحب الشراب إليه قال فخرج النبيذ من جرحه مع صديد الدم . ترجمه: از عبد الله بن عبيد بن عمير (نقل شده است) که هنگامي که عمر بن خطاب ، چاقو خورد ، مردم به او گفتند : اي امير مومنان ، اگر نوشيدني بنوشي (خوب است ) ؛ پس گفت : به من نبيذ دهيد !!! و نبيذ از دوستداشتني ترين نوشيدني ها در نزد وي بود . عبد الله گفت : نبيذ از زخم وي همراه با لخته هاي خون خارج شد . اسناد:الطبقات الکبرى ، محمد بن سعد ، ج 3 ، ص 354 و تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساکر ، ج 44 ، ص 430 و با کمي تفاوت در : السنن الکبرى ، البيهقي ، ج 3 ، ص 113 و فتح الباري ، ابن حجر ، ج 7 ، ص 52 و المصنف ، ابن أبي شيبة الکوفي ، ج 5 ، ص 488 و الاستيعاب ، ابن عبد البر ، ج 3 ، ص 1154 و... ياعايشه که يکي از افتخارات او آن است که در جنگ خندق از جمله فرار کننده ها بود، مي گويد: پس از فرار وارد باغي شدم جمعي از مسلمان ها را ديدم که در آنجا پنهان شده بودند، از جمله آنها عمربن خطاب و طلحه بودن و... !!!کنزالعمال ج10 ص443 ش30077مسند احمد حنبل ج6 ص141 يااين سخن از عمر نقل شده است که : دو خاطره از دوران جاهليت دارم که يکي از آن‌ها مرا گريه و ديگري به خنده مي‌آورد . اما آن خاطره‌اي که مرا به گريه درمي‌آورد اين است که : من رفتم تا دختر خودم را زنده به گور کنم؛ من براي او گودال مي‌کندم؛ ولي او خاک‌ها را از ريشم مي‌زدود؛ در حالي که نمي‌دانست من چه قصدي براي او دارم. وقتي اين خاطره را به ياد مي‌آوردم، گريه مي‌کنم. اما ديگري: من خداي از خرما مي‌ساختم، شب‌ها آن را بالاي سر خود مي‌گذاشتم تا از من محافظت کند؛ وقتي صبح مي‌شد و گرسنه مي‌شدم، آن را مي‌خوردم . وقتي اين خاطره را به ياد مي‌آورم، به خودم مي‌خندم . منبع:الجکني الشنقيطي، محمد الأمين بن محمد بن المختار (متوفاى 1393هـ.)، أضواء البيان في إيضاح القرآن بالقرآن، ج 8 ص 439، تحقيق: مکتب البحوث والدراسات، ناشر: دار الفکر للطباعة والنشر. - بيروت. - 1415هـ - 1995م. التميمي الحنبلي، حمد بن ناصر بن عثمان آل معمر (متوفاى 1225هـ)، الفواکه العذاب في الرد علي من لم يحکم السنة والکتاب، ج 9 ص 80 ، طبق برنامه الجامع الکبير ياسيوطي در تفسير الدرالمنثور , جلد 4, ذيل آيات 154-155 سوره آل عمران روايت ميکند: عمر، روز جمعه، سوره آل عمران را خواند… وقتي به اين آيه رسيد، « کساني از شما که در روز روبه رو شدن دو جمعيت با يکديگر ( در جنگ احد )، فرار کردند، شيطان آنها را بر اثر بعضي از گناهاني که مرتکب شده بودند، به لغزش انداخت…» گفت: وقتي روز احد، مشرکان را شکست داديم، من فرار کردم تا اين که از کوه بالا رفتم و همانا خود را ديدم که همانند بز کوهي، از کوه بالا ميدوم!!! و مردم ندا مي دادند که محمد ( صلي الله عليه وآله وسلم ) کشته شد. من گفتم: هر کس را ببينم که بگويد محمد ( صلي الله عليه وآله وسلم ) کشته شد او را ميکشم!! بعد ما روي کوه جمع شديم، پس اين آيه نازل شد. « کساني از شما که در روز روبرو شدن دو جمعيت با يکديگر ( در جنگ احد )، فرار کردند، شيطان آنها را بر اثر بعضي از گناهاني که مرتکب شده بودند، به لغزش انداخت…» واقعا جاي افتخارداره ياعلي مدد
53   نام و نام خانوادگي:  ابوراجح حمامي( رحمه الله)     -   تاريخ:   28 شهريور 92
سلام برادر عزيز مجيد م علي
اميدوارم هر جايي که هستيد سلامت باشيد
خدا حفظتان کند که مئدافع هميشگي آستان آل الله هستيد
ما به وجود شما افتخار ميکنيم
تا حالا نشده است به سايت ولي عصر (عج) بياييم و با نظرات شما قلوب ما محبين وئ در راس همه قلب نازنين آقا امام زمان (عج) شاد نشده باشد
و نصر الله من نصر محمد و آل محمد (ص)
54   نام و نام خانوادگي:  عمر     -   تاريخ:   03 مهر 92
بسم الله الرحمن الرحيم. (( آيا خدا براي بنده اش كافي نيست؟)) سلام بر تمام مسلمين واقعي. برادر بي ستاره از خدا نميترسي؟؟ از قيامت نميترسي؟؟ از جهنم چطور؟؟ تا كي دروغ ؟؟ تا كي تدليس؟؟ به خدا قسم تمام احاديثي كه ذكر كردي دروغ و از روي تعصب جاهلانه است برادر عزيز هيچگاه به خاطر اينكه ديگران را قانع كني از دروغ استفاده نكن چون دروغگو دشمن خداست مطالبي كه من ميخواهم ذكر كنم نه اهانت و توهين است نه هيچي فقط راجع به نوشته هام فكر كنيد وتحقيق به خدا ضرر نمي كنيد ((ولايت جزو اصول دين شيعه است و اصول دين بايد حتما در قرآن وجو داشته باشد مانند توحيد: لا اله الا الله نبوت:محمد رسول الله معاد:جنت و جهنم و قيامت اما ولايت؟؟هيچي... به خدا قسم هيچ آيه اي از قرآن درمورد ولايت وجود ندارد چرا خود حضرت علي در هنگام انتخاب سه خليفه به اين امامت و ولايت استناد نكردند؟؟؟ نامه6نهجالبلاغه رو مطالعه نموده اي آيا؟؟ (حضرت علي عليه السلام در نامه 6 نهج البلاغه مي فرمايند :همان كسانى كه با«ابو بكر»،«عمر»،«عثمان‏»بيعت كردند با همان ‏شرايط و كيفيت‏ با من بيعت نمودند. بنابر اين نه آنكه حاضر بود اختيار فسخ دارد،و نه آنكه غائب بوداجازه رد كردن. شورى فقط از آن مهاجران و انصار است [2]اگر آنها متفقا كسى راامام ناميدند خداوند راضى و خشنود است.اگر كسى از فرمان آنها با طعن وبدعت ‏خارج گردد او را بجاى خود مى‏نشانند، و اگر طغيان كند با او پيكار ميكنندچرا كه از غير طريق مؤمنان تبعيت كرده،و خدا او را در بيراهه رها مى‏سازد) قضاوت با خود شماست!!!!!!!!!!!!!!! خود خداوند به مهاجرين و انصار وعده بهشت داده آيا انكار ميكنيد آيه هاي قرآن را؟؟آيا خلفاي راشدين جزو مهاجرين و انصار نبودند؟؟ آيا نميدانيد حضرت علي دختر خود به نام ام كلثوم را به عقد حضرت عمر درآورد؟؟(بحارالانوار جلد 42صفحه 91 و مناقب آل ابي طالب جلد2 صفحه 187 و مناقب ابي طالب جلد 4صفحه81 ام كلثوم دختر حضرت علي آيا نميداني نام فرزندان امام علي و امام حسن و امام حسين عمر بوده؟؟ معجم رجال حديث خويي جلد 14 صفحه29شماره8731 و معجم رجال ج14ص51شماره8729 و معجم رجال جلد14 شماره8787 (آدرس احاديث از كتابهاي شيعه است) آيا اين كه حضرت علي و فرزندانش اسم فرزندان خود را عمر گذاشتند نشانه دوستي و مودت آنها نيست؟؟
55   نام و نام خانوادگي:  عمر     -   تاريخ:   03 مهر 92
برادر صاحب سايت فيلم فاروق درباره حضرت عمر است نه حضرت ابوبكر تصحيح بفرماييد
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛ فيلم در مورد عمر است ولي در اين فيلم شخصيت ابوبكر هم به تصوير كشيده شده است. منافاتي ندارد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
56   نام و نام خانوادگي:  عمر     -   تاريخ:   03 مهر 92
آقاي مرتضي در مورد جنگ جمل بايد بگويم اختلاف بين مسلمانان بود و حضرت معاويه و حضرت عايشه معتقد بودند بايد اول قاتل حضرت عثمان پيدا شود و قصاص شود بعد جانشين انتخاب شود اما حضرت علي معتقد بود اول بايد خليفه مسلمانان انتخاب شود بعد خودشان قاتل حضرت عثمان را پيدا خواهند كرد و اين موضوع موجب جنگ بين مسلمانان شد و در پايان هر دو سمت از اين جنگ پشيمان شدند در مورد حضرت عاءشه بايد گفت در آن زمان رسول الله وفات نموده بودند
57   نام و نام خانوادگي:  مصباح     -   تاريخ:   04 مهر 92
برادر عزيز جناي عمر شما چرا شبهه پراكني مي كني؟ چرا حرفهايي كه اين موسسه آنها را بارها بصورت مقاله هاي مفصل جواب گفته دوباره مطرح مي كني؟ گفتي اصول دين بايد در قرآن بيايد چه كسي چنين سخني گفته؟ دوما مگر خداوند در قرآن از امامت چيزي نگفته است؟ من در همين سايت در اين مورد مقاله اي ديدم كه به خوبي اين مساله را بيان كرده بود. اينهم آدرسش ببينيم باز هم اين حرفت رو مي زني؟ (http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=169) نامه شش نهج البلاغه رو هم در مقاله اي در آدرس (http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=138) گذاشتن اگه حرفي داري اونجا مطرح كن تا اگه ما نتونستيم جواب بديم دوستان پاسخ به شبهات جوابت رو بدن. فرزندان حضرت علي(ع) هم در آدرس (http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=437) مقاله اش هست. آيه هاي قرآن هم همه جواب داده شده است: برو به اين آدرسها آيه 18فتح(http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1021) آيه 100 توبه (http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=121) و... ازدواج عمر با حضرت ام كلثوم هم در مقاله ي ديگري در آدرس (http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=83) جواب داده شده. حالا ديدي همه حرفات جواب داده شده اصلاً دنبال حقيقت نيستي بلكه شبهه پراكني مي كني! خودت از خدا بترس. حيا كن.
58   نام و نام خانوادگي:  bisetareh     -   تاريخ:   04 مهر 92
آقاي عمر پس ساکت شو لطفا همه احاديث ذکر شده داراي سند هست ودر کتاب بخاري ذکر شده مگر شما در يکي از کامنت ها نگفته بودي مثل چشمت اين کتب صحيحه را قبول داري بما چه درکتب شما بر حقارت هم اسمت زار ميزند خيلي درک پايين داري من از خدا ميترسم از جهنم ميترسم که دشمنان اهل بيت را رسوا ميکنم (حضرت علي عليه السلام در نامه 6 نهج البلاغه مي فرمايند :همان كسانى كه با«ابو بكر»،«عمر»،«عثمان‏»بيعت كردند با همان ‏شرايط و كيفيت‏ با من بيعت نمودند. خوب از اين چه ميخواهي استفاده کني غير از اين منظور امير المومنين است که همان افراد که خلفا بيعت کردند بامن بيعت کردند بابا بچه 5 ساله ميفهمد يعني اينان همانان بودند از کره مريخ که نبودند پس چرا زمان اينها چون مردم بيعت کرده بودند خلافتشان را قبول داري خوب همين مردم بامن بيعت کردند چرا قبول نداري اينکه گفتي امامت از اصول دين است تو اگر اندازه جلبک فهم داشتي ميفهمدي انسان خليفه الله است وزمين بدون حجت نمي ماند 124 هزار پيامبر از خلق انسان آمده اند دين را حضرت محمد کامل کرد پس بايد بعداز پيامبران مردم به حال خود رها شوند يا حجت وامام در ادامه راه پيامبران ميخواهند وچون دين کامل شده است بجز تمام کننده دين وخاتم بايد مقامشان بالاتر از باقي پيامبران باشد که در دين تشيع 12 خليفه طبق حديث نبوي داريم که آخريين آنها قايم آل محمد مهدي مي باشد همه چيز در قرآن که عينش نبايد باشد مفهوم ان با اوالامر آمده است کجاي قرآن آمده نماز صبح دورکعت وباقي نماز ها چند رکعت است گفتي آيه اي بر ولايت وجود ندارد پس کوري انما وليکم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزکوة و هم راکعون (سوره مائده آيه 55) بنا بنقل مفسرين و مورخين عامه و خاصه آيات زيادي (بيش از سيصد آيه) در باره ولايت علي عليه السلام و فضائل و مناقب آنحضرت در قرآن کريم آمده است که نقل همه آنها از عهده اين کتاب خارج است لذا ما در اينجا فقط بنقل چند مورد از کتب معتبره اهل سنت اشاره مينمائيم که جاي چون و چرا براي آنان باقي نماند 1 ـ آيه تبليغ ـ ابو اسحق ثعلبي در تفسير خود و طبري در کتاب الولاية و ابن صباغ مالکي و همچنين ديگران نوشته اند که آيه تبليغ يعني آيه 67 سوره مائده يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک من ربک... در باره علي عليه السلام نازل شد و رسول خدا صلي الله عليه و آله دست علي را گرفت و فرمود: من کنت مولاه فعلي مولاه اللهم و ال من والاه....[1] . 2 ـ آيه ولايت ـ عموم مفسرين و محدثين مانند فخر رازي و نيشابوري و زمخشري و ديگران از ابن عباس و ابوذر و سايرين نقل کرده اند که روزي سائلي در مسجد از مردم سؤال نمود و کسي چيزي باو نداد، علي عليه السلام که مشغول نماز و در حال رکوع بود با انگشت دست راست اشاره بسائل نمود و سائل متوجه شد وآمد انگشتر را از دست او خارج نمود و آيه انما وليکم الله و رسوله و الذين امنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزکوة و هم راکعون[2] نازل گشت يعني ولي و صاحب اختيار شما فقط خدا و رسول او و مؤمنيني هستند که نماز را بر پا ميدارند و در حال رکوع زکوة ميدهند. (اگر چه مؤمنين را بصيغه جمع آورده که در حال رکوع صدقه ميدهند ولي در خارج مصداق واقعي آن منحصر بفرد بوده و علي عليه السلام ميباشد، بعضي هم گفته اند چون ائمه ديگر نيز داراي مقام ولايت بوده و اولاد معصومين علي عليه السلام ميباشند لذا بصيغه جمع قيد شده است. ). در آنحال رسول اکرم صلي الله عليه و آله از سائل پرسيد آيا کسي بتو چيزي داد؟ سائل ضمن اشاره بعلي عليه السلام عرض کرد اين انگشتر را او بمن داد[3] . علماي اهل سنت با اينکه بنزول اين آيه در باره ولايت علي عليه السلام اقرار دارند اما بعضي از آنها مانند ابن حجر و غيره در اينجا طفره رفته و ميگويند کلمه ولي بمعني دوست و ناصر است نه بمعني اولي بتصرف در صورتيکه از ظاهر کلام کاملا معلوم است که ولي بمعني زعيم و صاحب اختيار است زيرا آيه شريفه با انما که افاده حصر ميکند شروع شده است يعني صاحب اختيار و اولي بتصرف شما فقط خدا و رسول او و کسي است که در حال رکوع صدقه داده است اگر ولي بمعني دوست باشد انحصار آن بخدا و رسول او و شخص راکعي که صدقه داده است بي معني و دور از منطق خواهد بود چون در اينصورت مؤمنين جز خدا و رسول و علي عليه السلام دوست ديگري نخواهند داشت در حاليکه مؤمنين همه دوست و ناصر يکديگرند و دوستي چيزي نيست که خداوند آنرا در انحصار خود و اوليائش قرار دهد، در اين مورد حسان بن ثابت حضرت امير عليه السلام را مدح کرده و چنين گويد: فانت الذي اعطيت اذ کنت راکعا فدتک نفوس القوم يا خير راکع فانزل فيک الله خير ولاية و بينها في محکمات الشرايع[4] . يعني تو آن کسي هستي موقعيکه در رکوع بودي بخشش نمودي پس جانهاي مردم فداي تو باد اي بهترين رکوع کننده. خداوند هم در شأن تو بهترين ولايت را نازل کرد و آنرا در قرآن کريم ضمن شرايع محکم دين بيان فرمود و معلوم و واضح است که مقصود از بهترين ولايت همان زعامت و رهبري است نه ياري و دوستي و معاني ديگر. 3 ـ آيه يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول. و اولي الامر منکم[5] . (اي مؤمنين خدا و رسول او صاحبان امر از خودتان را اطاعت کنيد). شيخ سليمان بلخي و ديگران نوشته اند که اين آيه در باره امير المؤمنين نازل شده و منظور از اولي الامر ائمه عليهم السلام از اهل بيت اند.[6] . اهل سنت هر رئيس و زعيمي را که نسبت بمسلمين رياست داشته باشد اولو ـ الامر گويند و اطاعت او را بموجب اين آيه واجب ميدانند ولي اين قول بهيچ وجه صحيح نميباشد زيرا در اينصورت بايد اطاعت معاويه و يزيد و عبد الملک و متوکل عباسي و امثال آنها که ستمگر و فاسق بودند بر مردم واجب باشد در صورتيکه آيات ديگري هست که خداوند از اطاعت چنين اشخاصي نهي فرموده است چنانکه فرمايد: و لا تطيعوا امر المسرفين، الذين يفسدون في الارض و لا يصلحون[7] . (امر اسراف کنندگان را که در روي زمين فساد نموده و اصلاح نميکنند اطاعت نکنيد) بنا بر اين اطاعت آن اولوا الامري واجب است که پاک و معصوم بوده و دستورات وي همان اوامر و نواهي خدا و پيغمبر باشد و چنين کساني جز علي (ع) و يازده فرزندش که جانشينان پيغمبر اکرم اند کس ديگري نميباشد چنانکه رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: انا و علي و الحسن و الحسين و تسعة من ولد الحسين مطهرون معصومون[8] . يعني من و علي و حسن و حسين و نه تن از فرزندان حسين پاک و معصوم هستيم. 4 ـ آيه مباهله ـ گروهي از نصاراي نجران در مدينه خدمت پيغمبر صلي الله عليه و آله آمده و در باره موضوعات متفرقه و خلقت حضرت عيسي عليه السلام از آنجناب مطالبي پرسيدند و چون در مباحثه راه مغالطه مي پيمودند آيه مباهله نازل شد که: فمن حاجک فيه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابنائکم و نساءنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله علي الکاذبين[9] . يعني اي پيغمبر هر کس با تو در امر عيسي پس از آنکه ترا در باره او علم و اطلاعي حاصل شد مجادله کند بگو بيائيد تا ما و شما پسران و زنان و نزديکان خود را که بمنزله خود ما هستند بخوانيم و سپس بدرگاه خدا ناله و نفرين کنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم. بدينطريق رسول اکرم صلي الله عليه و آله آنها را بمباهله دعوت فرمود و فرادي آنروز نصارا با علماي خود بيرون آمده و اسقف نصارا بدانها گفت اگر محمد صلي الله عليه و آله با نزديکان و اقوامش بيايد مباهله نکنيد (زيرا اگر او بر حق نباشد نزديکانش را در معرض نفرين و بلا نميآورد) و اگر با اصحاب و مسلمين بيايد مباهله کنيد در آنحال پيغمبر اکرم با علي و فاطمه و حسنين عليهم السلام حاضر شد اسقف پرسيد اينها کيستند؟ گفتند آن جوان پسر عم و داماد اوست و آن زن يگانه دختر مورد علاقه اوست و آندو کودک هم نواده هاي او هستند. اسقف گفت بخدا سوگند من چهره هائي مي بينم که اگر از خدا بخواهند کوهها را از جا ميکند خوبست از مباهله خود داري کنيد و با او مصالحه نمائيد لذا گفتند يا ابا القاسم ما مباهله نميکنيم و حاضر بمصالحه هستيم حضرت نيز پذيرفت. ابن ابي الحديد و ابن مغازلي و ديگران نوشته اند که منظور از ابنائنا حسنين و مقصود از نسائنا فاطمه و منظور از انفسنا علي عليه السلام ميباشد[10] . بنا بر اين در اين آيه خداوند حضرت امير را از شدت اتحاد نفساني با پيغمبر (البته بطور مجاز) نفس پيغمبر خوانده است. 5 ـ آيه تطهير ـ در تفسير طبري و فخر رازي و همچنين در کتب ديگر اهل سنت نقل شده است که آيه تطهير: انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا[11] در خانه ام سلمه بر پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله نازل شده و آنحضرت فاطمه و حسنين و علي عليهم السلام را جمع کرد سپس گفت: اللهم هؤلاء اهل بيتي فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا (خدايا اينها اهل بيت من هستند پليدي را از اينها دور گردان و بتطهير خاصي پاکشان فرما) ام سلمه گفت يا رسول الله من هم جزو آنها هستم؟ حضرت فرمود تو جاي خود داري و زن خوبي هستي (اما مقام اهل بيت مرا نداري. )[12] . برخي از علماي اهل سنت مانند زمخشري و غيره گفته اند که اين آيه در مورد زنان پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله نازل شده است زيرا صدر و ذيل آيه در باره آنها است! پاسخ اينست که اگر اين آيه در باره زوجات پيغمبر صلي الله عليه و آله بود ضمير مخاطب بصيغه جمع مؤنث ميآمد و آيه چنين ميشد ليذهب عنکن الرجس و يطهرکن تطهيرا زيرا بکار بردن صيغه مذکر در جمع مؤنث بر خلاف قواعد زبان عرب و بکلي غلط است و علت اينکه با وجود حضرت زهرا عليها السلام در آن انجمن ضمير مخاطب را جمع مذکر آورده است از جهت تغليب است همچنانکه در آيه 73 سوره هود نيز با اينکه مخاطب زن است (ساره) ولي چون ابراهيم در رأس آن خاندان قرار گرفته از نظر تغليب ضمير جمع مذکر آمده است ـ قالوا اتعجبين من امر الله رحمة الله و برکاته عليکم اهل البيت... و گذشته از اين همه جا منظور از اهل بيت، علي و فاطمه و حسنين عليهم السلام اند نه کسان ديگر زيرا رسول خدا صلي الله عليه و آله فقط بآنها اهل بيت خطاب ميکرد چنانکه در کتب معتبره از انس بن مالک نقل شده است که پيغمبر صلي الله عليه و آله براي نماز صبح که ميرفت مدت ششماه از در خانه فاطمه عليها السلام عبور ميکرد و آنها را صدا ميزد و ميفرمود الصلوة يا اهل البيت و آنگاه اين آيه را تلاوت ميفرمود انما يريد الله...[13] . همچنين پيغمبر صلي الله عليه و آله فرمود که اين آيه در باره پنج نفر نازل شده است در باره من و علي و حسن و حسين و فاطمه[14] . در کتاب قاموس الصحيفه از صاحب رياض السالکين نقل شده است که جمهور علماء عامه گفته اند زنان پيغمبر صلي الله عليه و آله جزو اهل بيت او ميباشند و من بحديثي برخوردم که سيوطي در کتاب (الجامع الصغير) از ابن عساکر از واثله نقل کرده که مضمونش صراحت دارد بر عقيده مذهب اماميه که زنهاي آنحضرت در شمار اهل بيتش نيستند و آن گفتار او است که (بدخترش) فرمود نخستين کسي که از اهل بيت من بمن ملحق ميشود توئي اي فاطمه و اول کسي که از زنانم بمن ملحق ميشود زينب است[15] . 6 ـ بنقل علماء و مورخين فريقين چون آيات سوره برائت در مورد عهد شکني و مذمت مشرکين نازل گرديد رسول اکرم صلي الله عليه و آله آيات اوائل سوره مزبور را بابو بکر داد که بمکه برده و در موسم حج بمشرکين ابلاغ نمايد، پس از آنکه ابو بکر براه افتاد و قدري راه رفت جبرئيل نازل شد و ضمن ابلاغ سلام خداوند به پيغمبر صلي الله عليه و آله عرض کرد خداوند فرمايد: لا يؤديها عنک الا انت او رجل منک. يعني کسي از جانب تو اداء رسالت ننمايد مگر خودت يا مردي که از خودت باشد. رسول خدا صلي الله عليه و آله فورا علي عليه السلام را طلبيد و فرمود شتر مرا سوار شو و دنبال ابو بکر برو هر کجا باو رسيدي آيات را از او بگير و بمکه ببر و بمشرکين قرائت کن، حضرت امير فورا حرکت کرد و در راه بابوبکر رسيد و آيات را از او گرفته و بمکه برد و ابو بکر خدمت پيغمبر مراجعت نمود و در حاليکه از اين امر محزون و متأسف بود عرض کرد يا رسول الله مگر در باره من چيزي نازل شده حضرت فرمود خداي تعالي دستور داد که آيات را کسي ببرد که از خود من باشد و من هم علي را براي انجام اين مأموريت اعزام نمودم[16] . در اينجا سه مطلب مورد توجه و بررسي است: اول اينکه علي عليه السلام از خود پيغمبر صلي الله عليه و آله است و ابو بکر چنين خصوصيتي را ندارد. دوم اينکه خداي تعالي ابو بکر را براي ابلاغ چند آيه در يک شهر شايسته نديد و به پيغمبرش دستور داد که براي اينکار علي عليه السلام را بفرستد در اينصورت چگونه حزب سقيفه چنين کسي را براي جانشيني پيغمبر انتخاب کردند که با تمام احکام قرآن در تمام شهرهاي اسلامي خلافت نمايد؟ سوم اينکه اعزام ابو بکر در وهله اول و عزل او در وهله ثاني و نصب علي (ع) بجاي وي براي اثبات و نشاندادن فضيلت و شايستگي علي عليه السلام بود زيرا اگر از اول آنحضرت بچنين مأموريتي منصوب ميشد بنظر همه عادي ميآمد و چندان اهميتي نداشت ولي وقتي ابو بکر براه افتاد و سپس علي عليه السلام بدان سمت گمارده شد اين امر دليل بر فضيلت و شايستگي علي عليه السلام براي جانشيني پيغمبر و انجام وظائف او ميباشد. 7 ـ آيه مودت ـ قل لا اسألکم عليه اجرا الا المودة في القربي[17] . (اي پيغمبر در برابر زحمات تبليغ رسالت بمردم) بگو من از شما اجر و مزدي نميخواهم مگر دوستي نزديکانم را. زمخشري در تفسير کشاف و گنجي شافعي در کفاية الطالب و ديگران نوشته اند که چون آيه مزبور نازل شد به پيغمبر صلي الله عليه و آله گفتند يا رسول الله: و من قرابتک هؤلاء الذين وجبت علينا مودتهم؟ قال علي و فاطمة و ابناهما[18] . يعني نزديکان شما که دوستي آنها بر ما واجب است چه کساني اند؟ فرمود علي و فاطمه و دو پسرشان. 8 ـ آيه قل کفي بالله شهيدا بيني و بينکم و من عنده علم الکتاب[19] . کافران رسالت پيغمبر اکرم را انکار کرده و گفتند تو پيغمبر نيستي اين آيه در پاسخ آنان بحضرتش نازل شد که بگو (من براي رسالت خود دو شاهد دارم يکي) خدا است که براي شهادت ميان من و شما کافي است و ديگري کسي است که علم کتاب در نزد اوست. ثعلبي در تفسير آيه مزبور مينويسد آنکه علم کتاب در نزد اوست علي بن ابيطالب است[20] . همچنين ابو سعيد خدري گويد از رسول خدا صلي الله عليه و آله پرسيدم آنکس که علم کتاب در نزد اوست کيست؟ فرمود آنکس برادرم علي بن ابيطالب است[21] . شيخ سليمان بلخي از ابن عباس نقل ميکند که گفت آنکه علم کتاب در نزداوست علي عليه السلام است زيرا او بتفسير و تأويل و ناسخ و منسوخ آن عالم بود[22] . 9 ـ آيه افمن کان علي بينة من ربه و يتلوه شاهد منه...[23] . آيا کسيکه (رسول خدا صلي الله عليه و آله براي صحت گفتار خود) حجتي (قرآن) از طرف پروردگار خود داشته و پشت سر او شاهد و گواهي از خود او باشد.... در اين آيه نيز مفسرين و مورخين عامه و خاصه نوشته اند که منظور از شاهد و گواهي از خود پيغمبر علي عليه السلام است[24] . ابراهيم بن محمد حمويني در کتاب فرائد السمطين از ابن عباس نقل ميکند که اين آيه در شأن علي عليه السلام است و احدي با او در آن شريک نيست و خوارزمي هم در مناقب خود مينويسد که عمرو عاص در نامه اي که بمعاويه نوشته بود اشاره بآياتي در شأن علي عليه السلام کرده بود که از جمله آنها آيه مزبور بوده است[25] . 10 ـ آيه الذين ينفقون اموالهم بالليل و النهار سرا و علانية فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف عليهم و لا هم يحزنون[26] . کسانيکه اموالشان را در شب و روز و نهاني و آشکارا انفاق ميکنند براي آنان در نزد پروردگارشان پاداشي است و آنان خوف و اندوهي ندارند. خوارزمي و ثعلبي و مالکي و ابو نعيم و ديگران از ابن عباس نقل کرده اند که علي عليه السلام چهار درهم داشت يکي را شب (در راه خدا) صدقه داد و يکي را روز و يکي را پنهاني و يکي را آشکارا آنگاه اين آيه در باره او نازل گرديد[27] . 11 ـ آيه و من الناس من يشري نفسه ابتغاء مرضات الله[28] و از مردم کسي هست که جان خود را ميفروشد (بذل ميکند) در راه بدست آوردن رضاي خدا. ثعلبي در تفسير خود از ابن عباس روايت ميکند که در شب هجرت پيغمبر صلي الله عليه و آله علي عليه السلام در فراش وي خوابيد و اين آيه در شأن آنحضرت نازل گرديد[29] . 12 ـ آيه ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خير البرية[30] . کسانيکه ايمان آورده و اعمال نيکو انجام دادند آنان بهترين مردمند. مقاتل بن سليمان از ضحاک از ابن عباس نقل کرده است که اين آيه در شأن علي عليه السلام و اهل بيت او نازل شده است[31] . 13 ـ وقفوهم انهم مسئولون[32] آنها را نگهداريد که مورد سؤال خواهند بود. ابو سعيد خدري از پيغمبر صلي الله عليه و آله نقل ميکند که آنچه مورد سؤال خواهد بود ولايت علي بن ابيطالب است[33] . 14 ـ آيه ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات سيجعل لهم الرحمن ودا[34] کساني که ايمان آورده و عمل هاي نيک انجام دادند بزودي خداوند دوستي آنها را در دلهاي مردم قرار ميدهد. گنجي شافعي از قول خوارزمي مينويسد که علي عليه السلام فرمود مردي مرا ملاقات کرد و گفت يا ابا الحسن بدانکه بخدا من ترا در راه خدا دوست دارم علي عليه السلام فرمود من برسول خدا صلي الله عليه و آله مراجعه کرده و سخن آنمرد را باو خبر دادم. پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود شايد در باره او احسان و نيکي نموده اي، گفتم بخدا من در باره او احساني نکرده ام، رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود خدا را سپاس که دلهاي مؤمنين را بدوستي تو واد داشته است آنگاه آيه بالا نازل شد[35] . 15 ـ آيه و اعتصموا بحبل الله جميعا[36] و همگي بريسمان خدا چنگ زنيد. صاحب کتاب مناقب الفاخرة از عبد الله بن عباس روايت کرده است که ما در خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله بوديم عربي آمد و عرض کرد يا رسول الله شنيدم که ميفرمودي اعتصموا بحبل الله حبل خدا کدام است که باو تمسک جوئيم؟ رسول خدا صلي الله عليه و آله دست خود را بر دست علي عليه السلام زد و فرمود باين شخص تمسک جوئيد که اين حبل المتين است[37] . 16 ـ آيه انما انت منذر و لکل قوم هاد[38] هر آينه تو بيم دهنده اي و براي هر قومي هدايت کننده اي است. از طريق اهل سنت هفت حديث نقل شده است که مقصود از منذر پيغمبر صلي الله عليه و آله و از هادي علي عليه السلام ميباشد از جمله مالکي در فصول المهمه مينويسد که چون آيه مزبور نازل شد رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: انا المنذر و علي الهادي و بک يا علي يهتدي المهتدون. يعني من انذار کننده ام و علي هدايت کننده و بوسيله تو يا علي هدايت يافتگان هدايت مي يابند[39] . 17 ـ آيه و اذ قال ابراهيم رب اجعل هذا البلد امنا و اجنبني و بني ان نعبد الاصنام[40] زمانيکه ابراهيم (بدرگاه خداي تعالي دعا کرد) و گفت پروردگارا اين شهر را (مکه) محل امن قرار بده و من و فرزندانم را از بت پرستي دور گردان. ابن مغازلي شافعي بسند خود از عبد الله بن مسعود نقل ميکند که رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود دعاي ابراهيم که عرض کرد پروردگارا من و فرزندانم را از بت پرستي دور گردان بمن و علي منتهي شد که هيچيک از ما هرگز به بت سجده نکرديم در نتيجه خداوند مرا نبي و علي را وصي قرار داد[41] . 18 ـ آيه فان الله هو مولاه و جبريل و صالح المؤمنين و الملائکة بعد ذلک ظهير[42] . البته خدا و جبرئيل و صالح مؤمنين ياري کننده او (پيغمبر صلي الله عليه و آله) هستند و فرشتگان پس از نصرت خدا پشتيبان اويند. مفسرين و علماي بزرگ اهل سنت نوشته اند که پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود در آيه مزبور منظور از صالح المؤمنين علي بن ابيطالب است[43] . 19 ـ آيه لا يستوي اصحاب النار و اصحاب الجنة اصحاب الجنة هم الفائزون[44] . يعني دوزخيان با بهشتيان برابر نيستند اصحاب بهشت آنانند که رستگار هستند. موفق بن احمد بسند خود از جابر روايت کرده است که گفت ما در خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله بوديم که علي عليه السلام داخل شد رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود قسم بآنکه جان من در دست اوست که اين مرد و شيعه اش در روز قيامت رستگارانند[45] . 20 ـ آيه و تعيها اذن واعية[46] و نگهدارد، آن پند را گوش نگاهدارنده. طبري و سيوطي در تفسير خودشان نوشته اند که وقتي آيه مزبور نازل شد پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله عرض کرد خدايا آنگوش را گوش علي قرار بده و علي عليه السلام فرمود از آنگاه چيزي نشنيدم که فراموش کرده باشم[47] . 21 ـ آيه افمن کان مؤمنا کمن کان فاسقا لا يستون[48] آيا کسي که مؤمن است مانند کسي است که فاسق است (اين دو) در نزد خدا يکسان نيستند. ابن ابي الحديد در شرح نهج البلاغه و ابن کثير در تفسير خود و خطيب بغدادي در تاريخ بغداد و ديگران نوشته اند که وليد بن عقبه در مقام مفاخره بعلي عليه السلام گفت من از تو زبانم گوياتر و نيزه ام تيزتر و در جنگ شجاع ترم! علي عليه السلام فرمود ساکت شو اي فاسق. آنگاه خدا بتصديق کلام آنحضرت آيه مزبور را نازل فرمود[49] . 22 ـ القيا في جهنم کل کفار عنيد[50] . بيفکنيد در دوزخ هر نا سپاس ستيزه جو را. حاکم حسکاني در شواهد التنزيل بسند خود از ابو سعيد خدري نقل ميکند که رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود چون روز قيامت شود خداي تعالي بمن و علي ميفرمايد هر کس دشمن شما است او را در آتش بيفکنيد و هر که دوست شما است او را داخل بهشت گردانيد و اينست فرموده خداي تعالي القيا في جهنم کل کفار عنيد[51] . 23 ـ آيه و ارکعوا مع الراکعين[52] و رکوع کنيد با رکوع کنندگان. موفق بن احمد و ابو نعيم اصفهاني باسناد خود از ابن عباس نقل کرده اند که اين آيه در خصوص پيغمبر صلي الله عليه و آله و علي عليه السلام نازل شده و آنها اول کسي بودند که نماز گزاردند و رکوع کردند[53] . 24 ـ آيه ثم لتسألن يومئذ عن النعيم[54] آنگاه در آنروز از نعمتها پرسيده شوند. ابو نعيم و حاکم حسکاني بسند خود از حضرت صادق عليه السلام نقل کرده اند که فرمود مقصود از نعيم در اين آيه ولايت امير المؤمنين و ما است که از آن پرسيده خواهد شد[55] . 25 ـ آيه سأل سائل بعذاب واقع[56] خواست سؤال کننده اي عذابي را که واقع شد. ثعلبي و ابن صباغ و ديگران نوشته اند که چون در روز 18 ذيحجه رسول خدا صلي الله عليه و آله علي عليه السلام را بجانشيني خود منصوب نموده و فرمود من کنت مولاه فهذا علي مولاه. حارث بن نعمان پس از شنيدن اين خبر خدمت آنحضرت آمد و گفت ما را بشهادت يگانگي خدا و نبوت خود از جانب خدا امر کردي قبول نموديم و سپس به نماز و زکوة و حج و جهاد و روزه دستور دادي پذيرفتيم باينها قناعت نکردي در آخر کار اين جوان را که پسر عموي تست بولايت نصب کردي آيا اين کار از جانب تست يا بدستور خدا است؟ رسول اکرم فرمود قسم بخدائي که جز او خدائي نيست که اين امر بدستور خدا است حارث بن نعمان در حاليکه بسوي ناقه خود ميرفت گفت خدايا اگر اين مطلب صحيح است بر ما از آسمان سنگ بفرست يا بعذابي دردناک معذب گردان هنوز بناقه اش نرسيده بود که سنگي از آسمان بر سرش افتاد و فورا هلاکش نمود آنگاه اين آيه نازل شد که سأل سائل بعذاب واقع[57] . آياتي که در باره ولايت و فضائل علي عليه السلام نازل شده خيلي بيش از اينها است و ما براي نمونه فقط به 25 آيه از آنها اشاره نموديم و بطوريکه مفسرين و محدثين نوشته اند متجاوز از سيصد آيه در باره امامت و مناقب آنحضرت در قرآن وجود دارد چنانکه گنجي شافعي و ثعلبي بسند خود از ابن عباس نقل کرده اند که نزلت في علي بن ابي طالب اکثر من ثلاثمائة آية[58] . اکنون بايد از آقايان (اهل سنت) پرسيد با وجود اينهمه آيات که دلالت بر ولايت و برتري علي عليه السلام دارد و خود شما در صورت مراجعه بکتب معتبرتان صحت اين مطلب را خواهيد پذيرفت چگونه ابو بکر را بجاي علي عليه السلام خليفه ميدانيد آيا سخن و عقيده شما در اينمورد موضوع کوسه و ريش پهن نيست؟ در خاتمه تذکر اين مطلب ناگزير است که ممکن است بنظر بعضي چنين برسد که خداوند چرا صريحا نام علي عليه السلام را در قرآن نياورده که او جانشين پيغمبر است تا مسلمين دچار اختلافات نشوند؟ پاسخ اين اشکال يا اعتراض اينست که اولا موضوع ولايت علي عليه السلام مورد آزمايش است و بايستي مردم بوسيله آن آزمايش شوند چنانکه از جمله آياتي که مؤيد اين مطلب است آيه شريفه الم أحسب الناس ان يترکوا ان يقولوا امنا و هم لا يفتنون[59] ؟ (آيا مردم چنين پندارند که با گفتن اينکه ايمان آورديم رها کرده شوند و آنان آزمايش نخواهند شد؟ ) که بنا بنقل علماء و مفسرين عامه و خاصه ولايت علي عليه السلام است که مورد آزمايش مسلمين قرار گرفته است[60] . ثانيا بفرض اينکه نام علي عليه السلام نيز در قرآن ذکر ميشد باز مردم از روي حب جاه و طمع دنيوي با آن مخالفت ميکردند همچنانکه با برخي از آيات قرآن مخالفت نمودند. ثالثا قرآن کريم شامل احکام کلي است و جزئيات آن بوسيله پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله توضيح داده شده است و اصل ولايت و امامت در چندين آيه با قرائن روشن گفته شده و نبي اکرم نيز طبق بياناتي مضمون و مفاد آنها را که بر علي عليه السلام تطبيق ميکرد بمردم ابلاغ نموده است و اين مطلب را علماء و مفسرين اهل سنت نيز قبول دارند ولي عملا با آن مخالفت ميکنند. ________________________________________ 1.شواهد التنزيل جلد 1 ص 189 ـ فصول المهمه ص 27. 2.سوره مائده آيه 55. 3.کفاية الطالب ص 250 ـ مناقب خوارزمي ص 178 ـ تفسير طبري جلد 6 ص 165 ـ تفسير رازي جلد 3 ص 431 و کتب ديگر. 4.کشف الغمه ص 88. 5.سوره نساء آيه 59. 6.ينابيع المودة ص 114 ـ شواهد التنزيل جلد 1 ص 149 ـ غاية المرام باب 58. 7.سوره شعراء آيه 151 ـ 152. 8.ينابيع المودة ص 445. 9.سوره آل عمران آيه 61. 10.مناقب ابن مغازلي ص 263 ـ کفاية الخصام ص 309 ـ فصول المهمه ص 8. 11.سوره احزاب آيه 33 ـ اراده خدا است که از شما اهل بيت پليدي را دور کند و شما را بتطهير خاصي پاک گرداند. 12.کفاية الطالب ص 372 ـ تفسير فخر رازي جلد 6 ص 783. 13.شواهد التنزيل جلد 2 ص 11. 14.تفسير ابن جرير طبري جلد 22 ص 5. 15.قاموس الصحيفه ص 25 ـ اين کتاب اخيرا بوسيله جناب حجة الاسلام حاجي سيد ابو الفضل حسيني بسبک جالب و زيبا در شرح لغات صحيفه سجاديه تأليف شده و تعليقات او اضافاتي نيز از نظر نقل حديث و مطالب سودمند با استفاده از منابع ارزنده در آن منظور گرديده است مطالعه اين کتاب نفيس براي محققين و اهل علم توصيه ميشود. 16.ذخائر العقبي ص 69 ـ کفاية الطالب ص 242 ـ ينابيع الموده ص 88 ـ ارشاد مفيد جلد 1 باب 2 فصل 17. 17.سوره شوري آيه 23. 18.کفاية الطالب ص 91 ـ تفسير کشاف جلد 2 ص 339 ـ ذخائر العقبي ص 25. 19.سوره رعد آيه 13. 20.غاية المرام باب 126. 21.شواهد التنزيل جلد 1 ص 307. 22.ينابيع المودة ص 104. 23.سوره هود آيه 17. 24.تفسير ابو الفتوح رازي ـ ينابيع المودة ص 99. 25.غاية المرام باب 128. 26.سوره بقره آيه 274. 27.مناقب ابن مغازلي ص 280 ـ ذخائر العقبي ص 88. 28.سوره بقره آيه 207. 29.ينابيع المودة ص 92 ـ کفاية الطالب ص 239. 30.سوره بينة آيه 8. 31.غاية المرام باب 94 حديث 9. 32.سوره و الصافات آيه 24. 33.شواهد التنزيل جلد 1 ص 107 ـ صواعق المحرقه ص 89. 34.سوره مريم آيه 96. 35.کفاية الطالب ص 249 ـ مناقب خوارزمي ص 188 ـ الغدير جلد 2 ص 56. 36.سوره آل عمران آيه 103. 37.کفاية الخصام ص 343. 38.سوره رعد آيه 7. 39.فصول المهمه ص 122. 40.سوره ابراهيم آيه 35. 41.مناقب ابن مغازلي ص 276. 42.سوره تحريم آيه 4. 43.شواهد التنزيل جلد 2 ص 255 ـ صواعق محرقه ص 144. 44.سوره حشر آيه 20. 45.کفاية الخصام ص 422. 46.سوره الحاقة آيه 12. 47.مناقب ابن مغازلي ص 265. 48.سوره سجده آيه 18. 49.غاية المرام باب 152 ـ مناقب ابن مغازلي ص 324. 50.سوره ق آيه 24. 51.شواهد التنزيل جلد 2 ص 190. 52.سوره بقره آيه 43. 53.غاية المرام باب 176. 54.سوره تکاثر آيه 8. 55.غاية المرام باب 48 ـ شواهد التنزيل جلد 2 ص 368. 56.سوره معارج آيه 1. 57.فصول المهمه ص 26 ـ کفاية الخصام ص 488. 58.کفاية الطالب ص 231 ـ صواعق محرقه ص 76 ـ ينابيع المودة ص 126. 59.سوره عنکبوت آيه 1. 60.شواهد التنزيل جلد 1 ص 438 ـ غاية المرام باب. 125 درمورد دروغ ازدواج عمر ونامگذاري اسامي حضرت علي مفصل در اين سايت بحث شده لجاجت شما وحب مولايت وبغض علي باعث ميشود چشم بر حقايق ببندي وشک نکن موجب دوستي نيست اگر علي از آنها راضي بود بعد از شش ماه بازور شمشير بيعت نميکردند وبعد هلاکت عمر خليفه شدن را باشرط پيروي از روش خلفا مي پذيرفتند خود خداوند به مهاجرين و انصار وعده بهشت داده آيا انكار ميكنيد آيه هاي قرآن را؟؟آيا خلفاي راشدين جزو مهاجرين و انصار نبودند؟؟ مجبورم کردي سيماي مادرتون وسه خليفتون رو از قرآن بگم اثبات کفر عمر از کتب اهل سنت گوينده: حسبنا کتاب الله کافر است ! -- إِنَّ الَّذِينَ يَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِکَ سَبِيلًا أُولئِکَ هُمُ الْکافِرُونَ حَقًّا وَ أَعْتَدْنا لِلْکافِرِينَ عَذاباً مُهِيناً يعني: آنان که به خدا و رسولان او کافر شوند و خواهند که ميان خدا و پيغمبرانش جدايى اندازند و گويند: ما به برخى (از انبياء) ايمان آورده و به پاره‏اى ايمان نياوريم و خواهند که ميان کفر و ايمان راهى اختيار کنند به حقيقت کافر اينهايند و ما براى کافران عذابى خوار کننده مهيا ساخته‏ايم. (۱) از اين آيه شريفه فهميده مي شود که کساني که قصد دارند تا بين خدا و رسول جدائي بياندازند کافران حقيقي هستند. و نکته جالب اينجاست که قران تنها درباره اين نوع کافران فرموده است که اين ها کافران حقيقي هستند ! اما ببينيم چگونه عمر سعي کرد تا بين خدا و رسولش جدائي بياندازد: -- پيامبر اکرم صلي الله عليه واله در لحظات آخر عمرشان فرمودند: قلم و کاغذ بياوريد تا وصيتنامه اي براي شما بنويسم که بعد ازمن هرگز گمراه نشويد. ولي عمر بن خطاب گفت: ان النبي غلبه الوجع و عندکم کتاب الله حسبنا کتاب الله !!! (۲) (اين حديث در اصح کتب اهل سنت موجود مي باشد) در قسمت اول جمله عمر توهين بسيار بزرگي به پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله مي کند. اينقدر اين توهين بزرگ است که حقير خجالت ميکشم آن را ترجمه کنم. ولي بحث ما بر سر قسمت دوم جمله است که گفت: "کتاب خدا ما را بس است" عمر با گفتن اين جمله همان کاري را کرد که در ايه شريفه مذکور در مورد آن صحبت ميکند. يعني او با اين جمله قصد بر اين داشت تا بين کلام خدا (قران) و پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله جدائي بيفکند. و در واقع او چنين گفت که خدا يک چيز مي گويد و پيامبر ص چيز ديگر. و در ميان اين دو ما بايد به کلام خدا تمسک بجوئيم ! در حاليکه خود قران درباره پيامبر اکرم صلي الله عليه واله مي فرمايد: وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى. يعني: وهرگز از روي هواي نفس سخن نميگويد! آنچه ميگويد چيزي جز وحي که بر او نازل شده نيست. -->خلاصه اين بحث: عمر بن خطاب با گفتن "کتاب خدا ما را بس است" بين خدا و رسول جدائي افکند. قران کريم کساني که بين خدا ورسول جدائي مي افکنند را کافر حقيقي مي نامد. نتيجه: عمر (طبق قران و روايت معتبر اهل سنت) کافر حقيقي مي باشد. آزار دهنده حضرت زهرا سلام الله عليها کافر است ! -- خداوند ميفرمايد: إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِينا يعني: قطعاً آنان که خدا و پيامبرش را مى‏آزارند، خدا در دنيا و آخرت لعنتشان مى‏کند، و براى آنان عذابى خوارکننده آماده کرده است. -- قال رسول الله صلي الله عليه و اله: فاطمة بضعة مني من آذاها آذاني و من آذاني فقد آذي الله. يعني: فاطمه سلام الله عليها پاره تن من است. هر کس او را اذيت کند مرا اذيت نموده و هرکس مرا بيازارد خدا را آزرده است. (۳) اين حديث بين شيعه و سني متواتر و صحيح مي باشد. البته ما اينجا به اقتضاي بحث تنها اسناد سني را آورديم. و اما عمر و ابابکر اين قدر حضرت زهرا سلام الله عليها را اذيت و ازار نمودند که آن حضرت خطاب به آن دو نفر فرمود: -- اني اشهد الله و ملائکته انکما اسخطتماني و ما ارضيتماني و لئن لقيت النبي لاشکونکما اليه. (۴) خدا و ملائکه اش را شاهد ميگيرم که شما دو نفر مرا به خشم آورديد و رضايت مرا جلب نکرديد و اگر پيامبر ص را ملاقات نمايم هر اينه شکايت شما دو نفر را به وي خواهم کرد. -- در صحيح بخاري ح۶۲۳۰ امده است: فوجدت فاطمة علي ابي بکر في ذلک فهجرته فلم تکلمه حتي توفيت...فلما توفيت دفنها زوجها علي ليلا و لم يوذن بها ابابکر و صلي عليها. يعني: فاطمه سلام الله عليها بر ابوبکر غضب نمودو با او قطع رابطه کرد و تا زماني که زنده بود با ابوبکر سخن نگفت...هنگامي که از دنيا رفت. شوهرش علي عليه السلام وي را شبانه دفن کرد. و به ابوبکر خبر نداد و خودش بر جنازه وي نماز خواند. -- ابن ابي الحديد معتزلي در شرح نهج البلاغه خود ج۶ص۵۰ مي نويسد: ان فاطمة ماتت و هي واجدة علي ابي بکر و عمر. يعني فاطمه سلام الله عليها از دنيا رفت در حالي که سخت از ابوبکر و عمر غضبناک بود. با توجه به روايات مذکور آزار و اذيت حضرت زهرا سلام الله عليها توسط عمر از مسلّمات مي باشد. خلاصه بحث: عمر حضرت زهرا سلام الله عليها را آزرده است. (طبق روايات معتبر اهل سنت) آزرده شدن حضرت زهرا سلام الله عليها مساوي است با آزرده شدن خدا و رسول. (طبق روايت متواتر بين شيعه وسني) آزرده شدن خدا و رسول لعن و عذاب الهي را به دنبال دارد. (طبق ايه اي که ذکر شد) دشمن اهل بيت عليهم السلام کافر است ! در اين رابطه احاديث فراوان و متواتري در کتب اهل سنت يافت مي شود. که ما در اينجا تنها به گوشه اي از آن ها اشاره مي کنيم: -- قال رسول الله صلي الله عليه و اله: يا علي لو ان احدا عبدالله حق عبادته ثم شک فيک و اهل بيت (في) انکم افضل الناس کان في النار. اي علي اگر کسي آنچنان خدا را عبادت کند که حق عبادت او را ادا کرده باشد. پس درباره افضليت و برتري تو اهل بيتت بر مردم شک نمايد سرنوشتش اتش است. (۵) -- قال رسول الله صلي الله عليه و اله: يا علي لو ان امتي صاموا حتي يکونوا کالحنايا و صلوا حتي يکونوا کالاوتار. ثم ابغضوک لاکبهم الله في النار. اي علي اگر امت من انقدر روزه بگيرند که (همانند قوس و کمان) کمر خميده شوند و آن قدر نماز بخوانند تا چون زه کمان لاغر گردند و با تودشمني نمايند خداوند آن ها را به رو در آتش افکند. (۶) و اما اثبات دشمني عمر با مولا علي و اهل بيت عليهم السلام براي اهل تحقيق بسيار واضح و مسلم است. قطعا مي توان به عنوان مثال به ظلم وي بعد از شهادت پيامبر صلي الله عليه واله به ال رسول در غصب حق خلافت مولا علي عليه السلام و غصب فدک از حضرت زهرا سلام الله عليها و ....اشاره کرد. البته روايات مذکور در بحث قبلي مبني غضب حضرت زهرا سلام الله عليها بر عمر و ازار و اذيت ايشان توسط عمر به خوبي نشان دهنده عداوت و دشمني وي با اهل بيت عليهم السلام مي باشد. در آخر اين بحث... اميدوارم محبين عمر بن خطاب بدون تعصب اين مطالب را بخوانند. إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُورا ----------------------------------------- اسناد: ۱-سوره نساء ۱۵۰-۱۵۱ ۲-صحيح بخاري باب کتابه العلم من کتاب العلم ۱/۲۲ و مسند احمد بن حنبل تحقيق احمد محمد شاکر حديث ۲۹۹۲ و طبقات ابن سعد ۲/۲۴۴ چاپ بيروت. ۳-صحيح بخاري ح۳۴۲۷و ۳۴۸۳- کنزالعمال ج۶ص۲۲۰- فيض القدير ج۴ص۴۲۱ - مسند احمدبن حنبل ج۴ص۳۲۸ - حلية الاولياء ج۲ص۴۰ - صحيح مسلم ح۴۴۸۳ - سنن ترمذي ج۲ص۳۱۹ - مستدرک حاکم ج۳ص۱۵۹ - اسدالغابة ج۵ص۵۲۲- الاصابة ج۸ص۱۵۹ - مسند ابن يعلي ج۱ص۱۹۰ ۴-سند سني: صحيح بخاري ج۵ص۲۶ - صحيح مسلم ج۴ص۱۹۳ - بخاري در صحيح خ ولايت جناب خوارزمي كه از علماء بزرگ أهل سنت است و بزرگان أهل سنت بر وثاقت و اعتبارش صحه گذاشته‌اند، روايتي را نقل مي‌كند از نبي مكرم (صلي الله عليه و‌‌ آله) كه فرمودند: يا علي! لو أن عبدا عبد الله عز وجل مثل ما قام نوح في قومه و كان له مثل أحد ذهبا فأنفقه في سبيل الله و مد في عمره حتي حج ألف عام علي قدميه، ثم قتل بين الصفا و المروة مظلوما، ثم لم يوالك يا علي، لم يشم رائحة الجنة و لم يدخلها. يا علي! اگر بنده‌اي عبادت كند خداي عزوجل را به اندازه عمر نوح و به اندازه كوه أحد طلا داشته باشد و در راه خدا انفاق كند و به قدري عمرش طولاني شود كه هزار بار پياده به مكه رود و عمل حج انجام دهد، بعد هم در بين صفا و مروه در راه خدا مظلومانه شهيد شود، ولي ولايت تو را نداشته باشد يا علي، بوي بهشت به مشامش نخواهد رسيد و وارد بهشت هم نخواهد شد.(المناقب للموفق الخوارزمي، ص 68 ـ ينابيع المودة لذوي القربي للقندوزي، ج 2، ص 293) كسي هم در ردّ اين روايت چيزي نگفته است. مگر بعضي از افراد مغرض كه وقتي اين‌طور روايات به مذاق‌شان خوش نمي‌آيد، مانند ذهبي مي‌گويند:القلب يشهد أنه كاذب.!!!! روايت دوم: روايت ديگري هم آقاي إبن عساكر در تاريخ مدينة دمشق، جلد 41، صفحه 335 نقل مي‌كند كه مشابه همين روايت قبلي است كه نبي مكرم (صلي الله عليه و‌‌ آله) مي‌فرمايد:و لو أن عبدا عبد الله عز وجل بين الصفا و المروة ألف عام، ثم ألف عام، ثم ألف عام و لم يدرك محبتنا، لأكبه الله علي منخريه في النار.اگر بنده‌اي خدا را 3 هزار سال در ميان صفا و مروه عبادت كند، ولي محبت ما أهل بيت را در دلش نداشته باشد، خداوند او را با سرش وارد آتش جهنم مي‌كند.(شواهد التنزيل للحاكم الحسكاني، ج 2، ص 203) روايت سوم: در روايت ديگري كه در فرائد السمطين جويني ـ كه استاد ذهبي است و ذهبي درباره او مي‌گويد «الإمام الأوحد» ـ آمده، پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود:اذا جمع الأولين و الآخرين يوم القيامة و نصب الصراط علي جسر جهنم، لم يجز عليه إلا من معه جواز فيه ولاية علي بن أبي طالب و ذلك قوله تعالي: «وقفوهم إنهم مسؤولون» يعني عن ولاية علي بن أبي طالب.وقتي در روز قيامت، اولين و آخرين انسان در آنجا جمع مي‌شوند و پل صراط بر روي دوزخ نصب مي‌گردد، كسي از آن عبور نمي‌كند مگر اين‌كه نامه ولايت علي إبن أبي طالب را داشته باشد ... .(فرائد السمطين للجويني، ج 1، ص 289 ـ ينابيع المودة لذوي القربي للقندوزي، ج 1، ص 338 ـ الرياض النضرة، ج 3، ص 116) روايت چهارم: روايت ديگري كه در اين مورد هست، اين است كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود:ألزموا مودتنا أهل البيت، فإنه من لقي الله عز وجل و هو يودنا دخل الجنة بشفاعتنا و الذي نفسي بيده! لا ينفع عبدا عمله إلا بمعرفة حقنا.مودت ما أهل بيت را شعار خودتان قرار دهيد. هر كس خدا را ملاقات كند و مودت ما أهل بيت در دلش باشد، با شفاعت ما وارد بهشت مي‌شود. قسم به خدايي كه جان من در دست اوست! بدون معرفت حق ما أهل بيت، عملي از أحدي مقبول نيست.(المعجم الأوسط للطبراني، ج 2، ص 360 ـ مجمع الزوائد و منبع الفوائد للهيثمي، ج 9، ص 172 ـ ينابيع المودة لذوي القربي للقندوزي، ج 2، ص 272 ـ إحياء الميت سيوطي شافعي به نقل از الإتحاف بحب الأشراف، ص 111 ـ الصواعق المحرقة لإبن حجر الهيثمي، ص 138
59   نام و نام خانوادگي:  bisetareh     -   تاريخ:   04 مهر 92
جواب دوست عزيز مصباح هم ديدي عمر وبر شوراي سقيفه گفتي حرفشان رضايت خداست آنجا حضرت علي نبودند اينکه گفته مى شود خلافت ابوبکر اجماعى بوده، آيا صحيح است که مى گويند: حضرت على(ع) و ياران ايشان ضمن آنان نبوده، و چنين اجماعى مورد لعنت خداوند است، چنانچه ابن حزم مى گويد: «لعنة اللّه على کل اجماع يخرج منه علي بن أبيطالب ومن بحضرته من الصحابة». المحلى 9: 345. جريان سقيفه وبهشتي بودن آنها آيات قرآن درباره اصحاب رسول خدا (ص) را مي توانيم با توجه به محتواي آنها چند دسته کنيم: 1- آياتي که به تجليل بعضي از آنها پرداخته و حتي بهشتي بودن آن ها را بيان کرده است. 2- آياتي که به مذمت بعضي ديگر از آنها پرداخته و اعمال زشت آنها را نکوهش کرده است. 3- آياتي که به بعضي از اعمال آنها نظر داشته و آن عمل را تائيد کرده است. در ذيل براي هر بخش چند آيه ذکر مي کنيم: 1- تجليل از بعض اصحاب تا بيان بهشتي بودن آن ها: الف) «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرينَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ[توبه/100] پيشگامان نخستين از مهاجرين و انصار، و كسانى كه به نيكى از آنها پيروى كردند، خداوند از آنها خشنود گشت، و آنها (نيز) از او خشنود شدند و باغهايى از بهشت براى آنان فراهم ساخته، كه نهرها از زير درختانش جارى است جاودانه در آن خواهند ماند و اين است پيروزى بزرگ» در اين آيه دقت به کلمه "من" شايسته است. و اينکه همه مهاجرين و انصار مد نظر نيستند. همانطور که فضيلت هاي بيان شده، خاص اصحاب زمان پيامبر (ص) نبوده و نيست. و هر کسي که مسير صحيح را طي کند، همين وعده را دارد. ب) «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سيماهُمْ في‏ وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى‏ عَلى‏ سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيماً[فتح/29] محمّد (ص) فرستاده خداست و كسانى كه با او هستند در برابر كفّار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند پيوسته آنها را در حال ركوع و سجود مى‏ بينى در حالى كه همواره فضل خدا و رضاى او را مى‏ طلبند نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است اين توصيف آنان در تورات و توصيف آنان در انجيل است، همانند زراعتى كه جوانه‏ هاى خود را خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته تا محكم شده و بر پاى خود ايستاده است و بقدرى نموّ و رشد كرده كه زارعان را به شگفتى وامي‏دارد اين براى آن است كه كافران را به خشم آورد (ولى) كسانى از آنها را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‏اند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظيمى داده است.» دقت به قسمت انتهايي آيه بسيار نيکوست. بعد سخن از همراهان رسول (=صحابه) خداوند وعده خود را خاص بعضي از آنان کرده است (مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيماً) 2- آيات نکوهش کننده بعضي از اصحاب تا وعده نار جهنم به آنها: الف) «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى‏ أَعْقابِكُمْ[آل عمران/144] محمد (ص) فقط فرستاده خداست و پيش از او، فرستادگان ديگرى نيز بودند آيا اگر او بميرد و يا كشته شود، شما به عقب برمى ‏گرديد؟» در اين آيه بيان شده است که حتي بعضي از صحابه به ارتداد مبتلا شده اند. ب) «وَ يَسْتَأْذِنُ فَريقٌ مِنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنا عَوْرَةٌ وَ ما هِيَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُريدُونَ إِلاَّ فِراراً[احزاب/13] و گروهى از آنان از پيامبر اجازه بازگشت مى ‏خواستند و مى ‏گفتند: «خانه ‏هاى ما بى‏حفاظ است!»، در حالى كه بى ‏حفاظ نبود آنها فقط مى‏ خواستند (از جنگ) فرار كنند.» اين آيه شرح حال اصحابي است که از جنگ فرار مي کنند. ج) «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا وَ إِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْها إِذا هُمْ يَسْخَطُونَ[توبه/58] و در ميان آنها كسانى هستند كه در (تقسيم) غنايم به تو خرده ميگيرند اگر از آن (غنايم، سهمى) به آنها داده شود، راضى مى‏شوند و اگر داده نشود، خشم مى‏گيرند (خواه حقّ آنها باشد يا نه)» در اين آيه جسارت بعضي از اصحاب به رسول خدا (ص) ذکر شده است. د) «فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ وَ كَرِهُوا أَنْ يُجاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ قالُوا لا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كانُوا يَفْقَهُونَ[توبه/81] تخلّف ‏جويان (از جنگ تبوك،) از مخالفت با رسول خدا خوشحال شدند و كراهت داشتند كه با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد كنند و (به يكديگر و به مؤمنان) گفتند: «در اين گرما، (بسوى ميدان) حركت نكنيد!» (به آنان) بگو: «آتش دوزخ از اين هم گرمتر است!» اگر مى‏دانستند.» در اين آيه وضعيت جهنمي بعضي از اصحاب به تصوير کشيده شده است. و) «وَ لَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَ عَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما أَراكُمْ ما تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُريدُ الدُّنْيا وَ مِنْكُمْ مَنْ يُريدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ[آل عمران/152] خداوند، وعده خود را به شما، (در باره پيروزى بر دشمن در احد،) تحقق بخشيد در آن هنگام (كه در آغاز جنگ،) دشمنان را به فرمان او، به قتل مى‏ رسانديد (و اين پيروزى ادامه داشت) تا اينكه سست شديد و (بر سر رهاكردن سنگرها،) در كار خود به نزاع پرداختيد و بعد از آن كه آنچه را دوست مى‏ داشتيد (از غلبه بر دشمن) به شما نشان داد، نافرمانى كرديد. بعضى از شما، خواهان دنيا بودند و بعضى خواهان آخرت. سپس خداوند شما را از آنان منصرف ساخت (و پيروزى شما به شكست انجاميد) تا شما را آزمايش كند.» در اين آيه علاوه بر نسبت دادن عصيان به بعضي از صحابه، دنيا طلبي عده اي از آنها را نيز بيان مي کند. 3-تائيد و تجليل از بعضي اعمال صحابه «لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما في‏ قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكينَةَ عَلَيْهِمْ وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَريباً[فتح/18] خداوند از مؤمنان- هنگامى كه در زير آن درخت با تو بيعت كردند- راضى و خشنود شد خدا آنچه را در درون دلهايشان (از ايمان و صداقت) نهفته بود مى ‏دانست از اين رو آرامش را بر دلهايشان نازل كرد و پيروزى نزديكى بعنوان پاداش نصيب آنها فرمود.» در اين آيه خداوند رضايت خود از يک فعل مومنان بيعت کننده در ماجراي "بيعت شجره" را بيان کرده و اتفاقا در قسمت بعدي آيه، تعريضي به بعضي از آنها نيز بيان شده است. " فعلم ما في قلوبهم" به هر حال کسي که اندک آشنايي با قرآن داشته باشد، مي داند که قرآن هرگز همه صحابه را به طور مطلق تائيد نکرده است. و اتفاقا با بيانات مکرر قرآن درباره نفاق و منافقان، روشن مي شود، که زبان زيباي هر کس که همراه پيامبر (ص) بوده، نبايد ما را به انحراف بکشاند. علاوه بر اينکه اختلافات فراوان بين صحابه، و انحرافات آشکار و مسلم بعضي از آنان جايي براي پيروي بي ضابطه از آنها باقي نگذاشته است. و تمام سخنان مبالغه آميز در تائيد بعضي از صحابه، برخواسته از تعصب هاي کور ديني است.
60   نام و نام خانوادگي:  فاطمه املشي     -   تاريخ:   05 مهر 92
آقاي عمر عمرو حالا ديگه معاويه هم شده حضرت ، اين حضرات شما حتي يک دقيقه هم با هم در صلح نبودند آخه چرا اسلام رو اينطور معرفي مي کنيد که اون بينوايان مسيحي که توصيف اسلام رو از شما شنيدند از اسلام واهمه پيدا کنند
61   نام و نام خانوادگي:  رحيم مهاباد     -   تاريخ:   17 مهر 92
به خدا قسمتان ميدهم از اين همه اختلافات که مربوط به هزار سال پيش است دست برداريد و بيشتر از اين مردم را از دين خدا دور نکنيد. با تشکر
62   نام و نام خانوادگي:  bisetareh     -   تاريخ:   17 مهر 92
رحيم مهاباد چه شده حقايق رو ميشوند دروغ هابر ملا اسرار فاش ودين اصلي شناخته ميشود ناراحتي اون چه ديني داراي ميگي که نبايد شناخته شود ومردم در گمراهي بمانند
واي بر دين شما اگر قرار بود حقايق گفته نشود همان حضرت آدم کافي بود واين همه پيامبر نمي امدند
ياعلي
63   نام و نام خانوادگي:  نازلي     -   تاريخ:   17 مهر 92
اقاي رحيم از مهاباد اينا اگه تاريخ گذشته هم باشه من و امثال من حق داريم بدونيم چي گذشته سر اميرالمومنين و خاندانش شما برات زور داره گوشاتو ببند اما من دوست دارم حقيقت رو بدونم حقيقت محض فقط و فقط شيعه است و بس
64   نام و نام خانوادگي:  عارفه     -   تاريخ:   04 آبان 92
سلام.يه سوال:چرابااينكه توي قران واضح گفته شده كه پاهارو هنگام وضو مسح بكشيداما دوستان اهل تسنن تمام پارو ميشورن؟
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
کيفيت وضوي اهل سنت بخاطر برداشت و فهم متفاوتي است که از ظاهر آيه شريفه "فاغسلوا وجوهکم و ايديکم الي المرافق و امسحوا برؤسکم و ارجلکم الي الکعبين" دارند
جهت اطلاعات بيشتر در خصوص به آدرس ها مراجعه کنيد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
65   نام و نام خانوادگي:  مجيد     -   تاريخ:   24 آبان 92
اهل سنت هيچ جوابي براي سوالات شيعه ندارد؟؟؟؟
66   نام و نام خانوادگي:  جعفر     -   تاريخ:   29 آبان 92
در عجبم اهل تسنن به کساني ايمان دارند که جنازه مبارک پيامبر را رها کرده و به دنبال رياست طلبي رفتند بدتر از ان دختر گرامي ايشان را شهيد کردند؟؟لعنت خدا بر قاصبين حق امير امومنين علي بن ابي طالب لعنت خدا بر انهايي که به ناحق بر جاي پيامبر نشستند
67   نام و نام خانوادگي:   فقط حيدر اميرالمومنين علي عليه السلام     -   تاريخ:   16 آذر 92
هرکس به محبت علي شک دارد برود با مادر خويش در ميان بگذارد
آدم الاغ حق بي احترامي نداري؟غلط ميکني به عقايد ما بي احترامي ميکني؟
غلط ميکني به شيعه ها بي احترامي ميکني؟
اشهد أن عليً ولي الله
اشهد أن عليً حجت الله
68   نام و نام خانوادگي:  بنيامين     -   تاريخ:   21 دي 92
اسلام عليک بر تمام مسلمين جهان دوستان خدا يکيه و ما همه خدا را قبول داريم و من يه هيچ يک از مذهب توهين نميکنم و من هم شيعه و هم سني را قبول دارم فقط ما نبايد به هيچ يک از صحابه ها تو هين نکنيم و بس .......... اجرکم عندالله
69   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:   30 دي 92
حقيقت بايد گفته بشه. اهل سنت لطفا جبهه نگيريد. اسناد شيعه معتبره. از عمر شما روايت شده که؛ اگر علي نبود عمر رسوا ميشد. حتما ميدونيد که دختر همون پيامبري که هم شماها قبولش داريد هم ماها، از آقاي عمر شما دلش خون بود. حتما ميدونيد که فدک حق زهرا بود. عمر معتقد بود که همه ي دنيا با ايمان علي برابري نميکنه.
70   نام و نام خانوادگي:  60     -   تاريخ:   01 بهمن 92
به نام خدا سلام الله عليکم و تحياته اسلام کوئست - مرجعي براي پاسخگويي به سوالات ديني، اعتقادي و شرعي: http://www.islamquest.net
71   نام و نام خانوادگي:  حامد     -   تاريخ:   06 بهمن 92
سلام برهمه مسلمانان جهان ممنون ازسايت شما حامداززاهدان
72   نام و نام خانوادگي:  MAHDI GHORBANI     -   تاريخ:   28 بهمن 92
خدارا شکر که علوي زيستم وخدا را شکر که عمري نيستم روح اذان اشهد ان عليا ولي الله است يا علي
73   نام و نام خانوادگي:  شمس الدين جليليان     -   تاريخ:   28 بهمن 92
آقاي بي ستاره و ساير دوستان . بنده کرد هستم و با اين جماعت اهل سنت کرد بيش از ده سال در دانشگاه ها و خوابگاه هاي دانشجويي و محل کار نشست و برخاست داشته ام اکثرا پاک نهاد و خوش مشرب و بي ريا هستند . عده اي از آنها متعصب هستند عده اي هم کاري به کار کسي ندارند عبادتشان را انجام مي دهند و بر شيوه ي اسلاف خود هستند . اندکي هم که اکثرا دورگه و نتيجه ي ازدواج شيعه با سني هستند ممکن است گوش استماع داشته باشند لمن تقول آن هم نه همه . پس به نظرم همه ي ما داريم آب در هاون مي کوبيم بهتر است کاري نکنيم که که اهل سنت به ساحت پيشوايان ما جسارت کنند . اما وهابي ها حسابشان جداست مغز خر در کله هاي پوکشان هست . با يکي از اين جماعت که نگهبان قبر صحابي بزرگ سعدبن معاذ انصاري بود و اهل بخارا بود و تاجيکي حرف مي زد مباحثه کردم اصولا اين جماعت وهابي خوي و منش بني اميه دارند و به حق شيعه ي آل ابي سفيانند .





مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | ارتباط با ما