![]() | ||
![]() |
مقالات | سخنراني ها | شبکه سلام | موبايل | انتشارات | محصولات نرم افزاري | ليست پاسخ ها |
![]() |
تاريخ: 01 خرداد 1387 |
![]() |
|
قرضاوي , پسر , شيعه , سني , سر دوراهي هك شدن ! | ||
قرضاوي رئيس مجمع جهاني علماي مسلمان است , ولي اصلا رابطه خوبي با شيعيان اهل بيت (عليهم السلام) ندارد , چون اين اولين باري نبود كه بر ضد مذهب شيعه ودولت ايران حرف ميزند , ولي اين بار تقريبا از بارهاي قبلي تندتر وشديدتر بود پـسر شيخ ماهر حمّود – أز علماي مشهور أهل تسنن لبنان – بعد أز سخنان قرضاوي كه شيعه را متهم به بدعت گذار بودن كرد , وعلامه شيخ علي كوراني عاملي – أز علماي شيعه لبنان مقيم ايران – اعلام كردند كه أو به دليل شيعه شدن يكي أز نزديكانش – كه پسر أوست – اين جبهه گيري هارا عليه شيعه اعلام وكلي تهمت ودروغ مطرح كرد ! يكي أز نكات قابل توجّه در اين قضيه - شيعه شدن پسر قرضاوي - اين است كه پدرش يكي از مشهورترين علماي اهل تسنن است وارتباط وسيعي با علماي تكفيري وهابيت عربستان دارد - مثل دكتور سلمان بن فهد العودة و ..- , وبا اين حال نتوانست مانع آن شود كه پسرش به مذهب شيعه أهل بيت (عليهم السلام) منتقل شود , به اين معنى كه دلائل وبياناتش نتوانست پسرش را قانع كند . شيعه اهل بيت خبري كه شنيديم چيز جديدي نبود ؛ به دليل آينكه خيلي در تاريخ وحاضر ديديم و شنيديم كه علماء , بزرگان , شخصيات و مردم عادّي أز أديان ومذاهب مختلف بعد أز اطّلاع وتحقيق پيرو مذهب شيعه أهل بيت (عليهم السلام) شدند . يكي أز خصوصيات ومميزات مذهب شيعه أهل بيت (عليهم السلام) كه همه ميدانند اين است كه اصول اعتقاداتش را حتى أز كتب أهل تسنن هم اثبات ميكند , واين يكي از ويژه گيهاي اين مذهب عظيم الشأن است ؛ براي مثال وتبرّك در ذكر أهل بيت وأمير المؤمنين (عليهم السلام) كه ذكرشان عبادت است , چند حديث را در فضائل ومقامات آنان نقل ميكنيم كه نشان دهنده آن است كه مستبصرين اشتباه نكردند : قال رسول الله (صلى الله عليه وآله) : ذكر علي عبادة . منابع أز كتب برادران أهل تسنن : كنوز الحقائق : 1/134 البداية والنهاية : 7/357 خداوند در قرآن كريم ميفرمايند : قال الإمام جعفر الصّادق (عليه السلام) : منابع أز كتب برادران أهل تسنن : اسعاف الراغبين : 109 جواهر العقدين : 2/96 و 126 قرآن كريم ميفرمايد : ( إهدنا الصّراط المستقيم ) الفاتحة : 6 عن أبي بريدة قال : منابع أز كتب برادران أهل تسنن : الكشف والبيان : 1/ورقة29 معالم التنزيل : 1/10 قرآن كريم ميفرمايد : ( وقفوهم إنّهم مسؤولون ) الصّافّات : 24 قال رسول الله (صلى الله عليه وآله) : منابع أز كتب برادران أهل تسنن : الصّواعق المحرقة : 89 النّعيم المقيم : 481 قرآن كريم ميفرمايد : ( إن الذين آمنوا وعملوا الصّالحات أولئك هم خير البريّة ) البيّنة : 7 قال رسول الله (صلى الله عليه وآله) : يا علي هو أنت وشيعتك تأتون يوم القيامة راضين مرضيّين . يا علي , مخاطب آيه تو هستي وشيعيانت , روز قيامت مي آييد در حالي كه راضي وخوشحال هستيد . منابع أز كتب برادران أهل تسنن : الدرّ المنثور : 6/379 الإشاعة لأشراط السّاعة : 42 قال رسول الله (صلى الله عليه وآله) : إني تارك فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلو , كتاب الله وعترتي أهل بيتي . منابع أز كتب برادران أهل تسنن : صحيح مسلم : 4/1873 , چاپ : عيسى البابي ؛ مصر , 1374 هـ همين حديث با صراحت أهل بيت (عليهم السلام) را مساوي و عدل قرآن ميداند , وهمين حديث يكي از دلايل عصمت أهل بيت (عليهم السلام) است . أهل سنت خلفاء ؛ برادران عزيز أهل تسنن پيرو خلفاء هستند , ولي چون كه خلفاء نه معصومند ونه از ناحيه علمي به اهل بيت (عليهم السلام) ميرسند , اولى اين است كه با ديدن حقايق وبررسي هاي بيشتر أز أمير المؤمنين علي وأهل بيت (عليهم السلام) پيروي كرد . براي مثال چند روايت مختصر را نقل ميكنيم ؛ خود خليفه أول أبوبكر ميگفت : وليت عليكم ولست بخيركم . منابع أز كتب برادران أهل تسنن : الامامة والسياسة : 1/2 دعائم الاسلام : 1/85 قبل أز فوتش هم ميگفت : أما إني لا آسى على شيء إلا على ثلاث فعلتهن ، وثلاث لم أفعلهن ، وثلاث وددت أني سألت رسول الله صلى الله عليه وسلم عنهن : وددت أني لم أكن كشفت بيت فاطمة وأن أغلق علي الحرب . من به چيزي تأسف نمي خورم ، مگر بر سه چيز كه انجام دادم و سه چيزي كه انجام ندادم و سه چيزي كه كاش از رسول خدا (صلي الله عليه وآله) ميپرسيدم : دوست داشتم خانه فاطمه را هتك حرمت نميكردم هر چند براي جنگ بسته شده شود ... . منابع أز كتب برادران أهل تسنن : تاريخ الاسلام : 3/118 تاريخ ابن عساكر : 30/422 خليفه دوّم عمر بن الخطاب بارها وبارها ميگفت : لولا علي لهلك عمر . منابع أز كتب برادران أهل تسنن : طبقات ابن سعد : 2/339 فيض القدير : 4/357 عبد الله بن عمر درباره پدرش ميگويد : تَعلم عُمَر سورة البقرة في اثنَتي عشرة سنة فلما ختمها نحر جزورا . منابع أز كتب برادران أهل تسنن : تفسير القرطبي : 1/34 و 40 سيرة عمر لابن الجوزي : 165 با اين مطالب وغيره واضح ميشود كه أولويت تمسّك به أهل بيت (عليهم السلام) است , ونجات در آخرت بدون ولايت آنها وبراءت أز عدوّشان امكان پذير نميباشد . ميتوانيد در اين رابطه به لينك زير هم مراجعه كنيد ؛ http://valiasr-aj.com/fa/page.php? bank=maghalat&id=112 http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=2143 وحدت اسلامي بعضي ها به اشتباه فكر ميكنند كه " وحدت اسلامي " يعني دست برداشتن أز اصول اعتقادي مذهب , ولي كاملا واضح است كه اين صحيح نيست و دور از انديشه هاي امام ومراجع بزركوار است . حضرت آيت الله سبحاني ميفرمايند : (متن عربي است واين ترجمه خراب از من است) : نويسنده (يعني خود آقاي سبحاني) با اينكه به منطق شيعه اعتقاد دارد ودفاع هميشه گي را از حقوق اهل بيت (عليهم السلام) لازم ميداند ؛ اعتقاد دارد كه تقريب بين مذاهب مهم است . في بلد الذكريات (در سرزمين خاطره ها) ترجمه : تحسين البدري : ص 12 , چاپ اعتماد 1423 هـ در صفحات : 7 – 12 : آيت الله سبحاني خيلي درباره دروغ ها وظلمهائي كه به شيعه ميشود سخن ميگويند . در ص 11 : ذكر ميكنند كه يكي از كتاب هاي ضد شيعي را با تيتراژ 2 ميليوني !! در مركز سودان , وبا تيتراژ 6 ميليوني در اطراف آن منتشر كردند !! . وهمچنين سخنان آيت الله دكتر سيد محمد حسيني قزويني : http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=11 http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=sokhan&id=21 http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=42 واينجا سخنان چندين نفر از مراجع ورهبري تا بزرگان را ميتوانيد ببينيد با اسناد ومدارك : http://valiasr-aj.com/fa/page.php? bank=maghalat&id=116 http://www.shia-news.com/ShowNews.asp?Code=87071202 هكرها بعد أز حرفهاي تندي كه قرضاوي گفت ومشكلاتي كه به وجود آورد وتهمت هاي ناروائي كه به شيعيان اهل بيت (عليهم السلام) زد , مجموعه اي از متعصبين وجاهلين وهابيت اقدام به هك كردن سايتهاي برخي از مراجع , علماء و مؤسسات كردند ؛ كه همين نشانكر بغض وكينه آنان به شيعيان اهل بيت (عليهم السلام) ميباشد وقوي بودن منطق اين مذهب شريف مظلوم را ثابت ميكند , والبته اين كارشان بي جواب نماند . سر دوراهي هك شدن ! برخي ميگويند كه استبصار پسر قرضاوي ميتواند اثر زيادي در جوامع ديگر مذاهب داشته باشد , از ناحيه كلّي موافقم ولي همانطور كه خيلي از متعصبين ديدند در طول تاريخ علمايشان وعوامشان و .. دين يا مذهب خود را عوض كردند وبه مذهب اهل بيت (عليهم السلام) گرايش پيدا كردند و لي آنها شيعه نشدند ؛ اينها عم عبرت نخواهند گرفت . و در آخر اين كلمات مؤثر حضرت آية الله العظمى شيخ حسين وحيد خراساني (دام ظله) را ميخوانيم : اي مردم ايران ! اي كساني كه رهين بعثت پيامبريد ! چه سني و چه شيعه ، همه بايد اجر رسالت را بدهند . قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى . الشوري / 23 . روز سوم جمادي الثانيه ، براي اين كه اجر رسالت داده بشود ، به اقرب خاتم انبياء اظهار مودت بشود ، بايد مملكت يك پارچه يا زهراء بشود . آن جنازهاي كه آن گونه زير خاك رفت ، بايد آن روز هر كس دل به علي بن أبي طالب (عليه السلام) دارد آن چه در توان دارد ، انجام دهد . اين وظيفه شعائر فاطميه است . تضعيف شعائر فاطميه تضعيف مذهب است . سبك شمردن فاطميه ، استخاف به امير المؤمنين (عليه السلام) است . كوتاهي و تقصير به حق خاتم النبيين (صلي الله عليه وآله وسلّم) است . خلاصه كلام : صاحب عصر ، ولي وقت و امام زمان ، از شما انتظار دارد كه براي آن بازوي ورم كرده ، آن پهلوي شكسته ، آن قبر مخفي و آن جنازه نيمه شب دفن شده ، آن چه در قدرت داريد كار كنيد . http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=notepad&id=56 http://www.vahid-khorasani.ir/files/lectures/mp3/Faatemiyeh_87.mp3 ------------------------------------------------------ (1) - براي اطلاع از اسامي مؤلفين كتب ذكر شده در أحاديث فضائل وسال چاپ ونشر مراجعه كنيد : الكشاف المنتقى لفضائل علي المرتضى , كاظم عبود الفتلاوي : ص 486 – 510 چاپ اول 2005 م حسين مؤمن | ||
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: شيعه -
تاريخ: 20 مهر 87
با سلام لطفاً اين حرف را با دلايل زياد رد کنيد اهل سنت اکثريت هستند پس حق هستند تعداد زيادي از شيعيان نماز نمي خوانند و خلاف مي کنند و . . . که نشانه ضعف مذهبشان است که نمي تواند آن ها را جذب کند جواب نظر: كم يا زياد بودن پيروان يك مذهب ،هرگز نميتواند ملاك بر حق يا بر باطل بودن آن مذهب باشد ؛ زيرا :  اولاً : اگر چنين استدلالي صحيح باشد ، بايد دين اسلام نيز كه در قبال كفار جمعيت بسيار كمتري دارد ، بر باطل و جمعيت كفر بر حق باشد ؛ ثانياً : خداوند در بيشتر آيات قرآن اكثر مردم را غير مؤمن ، نادان ، جاهل ، ناسپاس ، كافر و .... معرفي ميكند . با اينحال چگونه ميتوان گفت كه زياد بودن جمعيت ملاك حقانيت است ؟ أَكْثَرُهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ . البقره / 100 . وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ . يوسف / 106 . أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ . الأنعام / 37 و انفال / 34 و يونس / 55 و النحل / 75 و النحل / 101 أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ . الأنعام / 111 . وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ . الأعراف / 17 و يونس / 60 وَأَكْثَرُهُمُ الْكَافِرُونَ . النحل / 83 . ثالثاً : امير المؤمنين عليه السلام در نهج البلاغه ميفرمايد : لا تستوحشوا في طريق الهدي لقلة أهله . رابعاً : طبرانى و سيوطى و ذهبى نقل مىكنند : كه رسولاكرم ( ص ) فرمود : هيچ امّتى پس از پيامبرش با هم اختلاف نكردند ، مگر اين كه گروه باطل آنها بر گروه حقّ پيروز شدند ؛ « ما اختلفت امّة بعدنبيّها إلّا ظهر أهلباطلها علىأهلحقّها » المعجمالأوسط ، ج 7 ص 370 ، الجامع الصغير للسيوطي ، ج 2 ص 481 ، مجمع الزوائد ، ج 1 ص 157 ، سير أعلام النبلاء ، ج 4 ص 311 ؛ تذكرة الحفاظ ، ج 1 ص 87 . با توجّه به اين حديث ، اختلافات شديد در سقيفه وپيروزى ابوبكر و عمر را چگونه توجيه مي کنيد . والسلام علي من اتبع الهدي معاونت اطلاع رساني |
2 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 20 مهر 87
با سلام چند وقت قبل مقاله ئي در سايت پايگاه خبري شيعه ( پخش ) خواندم با اين مضمون دختر شيخ "عمر البكري" از چهرههاي ديني سرشناس اهل سنت لبنان، به شغل رقاصي در ديسكوهاي شبانه لندن مشغول است. ...........گفته ميشود اين خبر، شيخ "البكري" را به شدت متعجب ساخت. از سوي ديگر او در صحت و درستي چنين خبري شك وارد كرد و گفت: حتي در صورت درستي اين خبر، بايد بگويم كه دخترم ازدواج كرده و مسئوليت وي بر عهده همسرش خواهد بود. وي در ادامه گفت: به رغم اينكه دخترم اكنون بزرگ شده و خودش بايد تصميم بگيرد ............. حالا با اعلام تشيع اين جوانمرد بنظر ميرسد كه گناه بمراتب بالاتر از دختر اقاي البكري انجام داده ؟؟؟؟؟؟ هر روز نيز تعداد زيادي از مسيحيان بدين مبين اسلام ميگروند پس هر روز خدا بايد روحانيان مسيحي ما مسلمانان را بدعت گذار معرفي كنند . يا خود اين اقايان كه يك شخص موهوم را علم كرده اند و بدروغ متوسل ميشوند كتاب موسوم به اين شخص را در تيراژ بالا چاپ ميكند و فكر ميكنند رضاي خداوند متعال در اين است . برادران بيدار شويد و خودتان خود را نجات دهيد اگر با اين مسائل با عقل و وجدان برخورد كنيد . يا علي |
3 |
نام و نام خانوادگي: حسين اسيري -
تاريخ: 20 مهر 87
آقائي كه حتى اسمش رو هم نمينويسه !! وهمينطوري دروغ اسم مبارك ومقدس " شيعه " رو مينويسه !! اكر سري به كويت قطر امارات سوريه عربستان لبنان مصر تونس مغرب الجزائر اردن وووووو ..... اگر به اين كشورها سر بزنيد ميبينيد كه اكثريت ها نه حجاب نه نماز نه روزه وعلنا روزه خواري ميكنن نه محرم ونا مجرم ميشناسن وووو .... وحتى اماكن فساد ورقص وشراب وهزاران كازينو !!! و ... حتى اگر بخوايد در كويت يا لبنان يا سوريه آدرس بعضي از مناطق مشهور فساد وشراب خوري رو بهتون ميديم ! در خود عريستان كه از بقيه كشورها بسته وديني تر است مراجعه كنيد سايت عربي " زحمه " ببينيد جه قصه ها وجه ماجراها وجه دزديها وجه تجاوزهاي زور به زنان و ..... ميشه .. همه با منبع ودليل وعكس وفيدئو واسم وشماره روزنامه وووو ... يا همين شبكه mbc يك برنامه فقط درباره تجاوز به زورها و زنا ولواط با زنان وبجه ها دارد وكلي هم مشكلات درست كرده است ومردم را متزلزل وعصباني كرده است مثلا يكي از قصه ها اين بود يك راننده تاكسي سرويس بجه ها مدرسه به يكي از بجه تجاوز ميكنه !!!!!! وبجه مريض ميشه ويك علائمي بر صورتش در مياد وبعد بدر ومادر شك ميكنن و يك قصه خيلي مفصل كه كلي بازتاب ورد فعل هاي عجيب وغريب داشت وووو ... دوما اين دليل نيست اين منطق نيست اين حجت نميشه وبه درد شما نميخوره " نحن ابناء الدليل اينما مال نميل " ( ما اهل دليل ومدرك هستيم .. هرجه دليل ومدرك ثابت كند ما هم قبول ميكنيم ) دليل بكيد كه به اين دليل واين واين مذهب سني صحيح است ما يا رد ميكنيم وجواب ميديم يا قبول ميكنيم كمي منطق داشته باشيد |
4 |
نام و نام خانوادگي: ميلاد خاكباز -
تاريخ: 23 مهر 87
سلام و خسته نباشيد من به برادران سني يك توصيه مي كنم اگر مي شه برن كتاب هاي دكتر تيجاني رو بخونن اين فرد ( دكتر تيجاني ) يك بزرگان سني ( مالكي ) بوده كه بعد از 3 سال تحقيق به مذهب اهل بيت روي آورده اينآقا تمام سنداش از اهل سنت و خيلي از اين سندها از صحيح بخاري آورده خيلي جالبه من تو يك وبلاگ شيعه 175 اسم عالم سني كه شيعه شدن رو خوندم كه اين اسامي جزئي از اسامي علمايي كه شيعه شدن بود و بعد از اون در سايت ها و وبلاگ هاي سني گشتم تا تونستم يك اسم پيدا كنم كه سني ها بگن اين فرد عالم شيعه بوده بعد سني شده و اون هم آقاي برقعي بود و اين شخص بعد از تحقيقات دوباره به مذهب اهل بيت روي آورد ممنون از زحماتتون يا علي مدد |
5 |
نام و نام خانوادگي: محب اهل بيت -
تاريخ: 25 مهر 87
بسم الله الرحمن الرحيم من به آن اقايوني كه خودشون رو به كر و كوريت و حق نفهمي زدن و يا شايد هم بيچاره ها دست خودشون نيست اين سخن خداوند تبارك و تعالي است در مورد اهل باطل كه زير بار هيچ حرف حق و منطقي نمي روند و هيچ گونه انتقادي را نمي پذيرند و فقط تنها منطقشان در طول تاريخ 1400 ساله ي اسلام در رابطه با منطق كوبنده و روشنگر شيعيان و سادات علوي و فاطمي ؛ زبان خنجر و سربريدن بوده است و بس . شما بريد يك كمي اگر شيطان بگذاره فكر كنيد كه چرا به قول اين دوست عزيزمون آقا ميلاد اين همه عالم سني شيعه شده اند ولي يك عالم شيعه سني نشده است آقا جون اين علت و دليل داره زيرا كه هر چقدر اين علما و خواص البته حلال زاده و شير پاك خورده ي سني رفتن و تحقيق كردن خدا نور حقيقت رو كه همان عشق ولايت حضرت علي و اهل بيت. تو دلشون انداخت و به اين وسيله صراط مسقيم الهي كه همان تمسك به كتاب خدا و جانشيان بر حق رسول خدا است پيدا و توامان درك كردند اينها هستن پيرو واقعي سنت پيغمبر كه همان شيعيان علي و امامان دوازده گانه ي ما تا آخرالزمان و قيام قيامت مي باشند. خلاصه منظورم به طور صريح اين است كه اين كثرت از شما كه تا حالا به مذهب شيعه در آمده از خواص و عوام شما از عالمين و عاملين بوده است ولي از طرف ما اين قلت كه به فرق شما در آمده اند از عوام و به عبارت ديگر از جاهلين و تاركين گمراه در شيعه بوده است كه بعد پشيمان شده اند و دوباره به مذهب واقعي اسلام رجعت كرده اند آخر با وجود عشق محمد ،علي، فاطمه ،حسن و حسين ؛ كدام آدم عاقلي مي رود عاشق ابوسفيان ، معاويه، هند ، يزيد و ابن زياد شما مي شود البته اگر برادران سني ما نگويند كه اين آقايون و خانم هاي به اصطلاح محترم از صحابه و تابعين واقعي پيغمبر بوده اند عجب دنياي است .؟!! به قول حضرت علي (ع) از پستي كار دنيا اين است كه مرا با معاويه قياس ميكنند. پس دوستان محب آل ابوسفيان روي سخنم با شماست چرا كه ما دشمنان اهل بيت را سب و لعن نكنيم خداوند هم دشمنان اسلام و توحيد و حقيقت را بارها در قرآنش و از طرف خود و ملايكه و مردم و جميع لعنت كنندگان و مخلوقينش لعنت كرده است . برو يك كم نگاه كن به اين چهره هاي علما وهابي و ضد اهل بيت ببين كه هر چه دلهاي سياه و دست و زبان شيطاني اينها در ذم و هتاكي به اهل بيت رسول الله بيشتر به كار مي افتد خداوند هم ظاهر و باطن سياهشان را يكي تر و كريه المنظرتر مي كند اين هم پيشوايان مسلمان شما هستند با روهايي عبوس ، مسخ شده و سياه كه بيشتر به قيافه شخص شخيص شيطان نزديك هستند . حالا برو يك نگاهي به چهره هاي علما و محبين اهل بيت حتي اگر سياه حبشي هم كه باشد بينداز خوب اگر حتي درست چشم سرت رو باز كني مي بيني كه چه خداوند نوري رو تو جبين آنها انداخته است و اين كلام خداوند در كتابش كه آنها از جبيننشان نور ايمان( كه همان نور حب علي و بغض با دشمنان آنها است) ساطع است ، حالا ببين آن امامان شما و آن غاصبين حق حضرت علي چه ريخت و قيافه هاي منحوس وحشتناكي داشته اند و ببين امامان ما چه انوار و اقمار ماه و مشعشعي بوده اند به نازم به قدرت خدا كه لااقل يك راه بسيار ساده تمييز و تشيخص حق و حقيقت رو از باطل به همين ساده گي جلوي چشم ما گذاشت الحمدالله رب العالمين . در آخر راه و هدف ما رو اين قسمت از فراز زيارت عاشورا به درستي بيان كرده است : اني سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم و ولي لمن والاكم و عدو لمن عاداكم والسلام عليكم ... |
6 |
نام و نام خانوادگي: مهرداد اصفهاني -
تاريخ: 04 آبان 87
با عرض سلام و خسته نباشيد . ميخواستم نظر شما رو در مورد كتابهاي دكتر تيجاني بدونم . به نظر من كه خيلي قوي نيستن. من چند وقت پيش يه كتاب از يه نويسنده وهابي خوندم كه چند تا از كتابهاي دكتر تيجاني رو رد كرده بود ( كه البته مزخرف هم خيلي توش داشت ) . و دوم اينكه من مي خوام به يك دوست (اهل سنت) چندتا كتاب بدم بخونه . به نظر شما كتابهاي دكتر تيجاني باشه يا كتابهاي ديگه ايي معرفي كنيد . (من شخصا از كتابهاي مرحوم علامه عسگري خوشم مياد.) ممنون ميشم و ازتون خيلي خيلي سپاسگزارم . جواب نظر: کتابهاي علامه عسگري که مطمئنا مناسبتر است وليکن در کل متناسب با موضوع موردنظر خود مي توانيد از کتب مربوطه استفاده نماييد، کتب دکتر عصام العماد نيز مناسب است و... موفق و مؤيد باشيد معاونت اطلاع رساني |
7 |
نام و نام خانوادگي: عبدالرحمن عثمان ال عارف -
تاريخ: 06 آبان 87
سلام : بنده تمام سايتهاي سني وشيعه را بدون تعصب مطالعه مي كنم ومدتي است كه اشوب زده شده بودم .فقط مي خواهم بگويم از افكار سابقم متاسفم.وهمان كلام مشهور مولاي سابقم را تكرار كنم .بخ بخ لكم ياشيعه امسيتم واصبحتم وانتم علي صراط المستقيم.الهم اهدنا علي صراط المستقيم.يعني صراط علي واولاده الطاهرين. امين. |
8 |
نام و نام خانوادگي: عبدالرضا دوستي -
تاريخ: 11 آبان 87
با عرض سلام به تمامي دلسوختگان مكتب اميرالمومنين از اينكه آقايم علي عليه السلام تنهاست و من در بند دنيا‘ بزرگ ترين دغدغه ام روزي آينده ي نيامده است استغفار مي طلبم و از خداوند مي خواهم همتي عتايم نمايد تا از بهترين خاكساران و شيعيانش باشم و از تمامي شما عزيزان مي خواهم يكديگر را در اين راه عظيم با تلاش‘ مجاهده و دعا ياري نماييم.ان شائ الله ياعلي از در ديرت به كنشتم مفرست به جنان جز پي اين دانه كه كشتم مفرست از در خويش خدا را به بهشتم مفرست كه سر كوي تو از كون و مكان ما را بس |
9 |
نام و نام خانوادگي: ابوبكر -
تاريخ: 17 آبان 87
شماها چطوري حضرت علي رو بي غيرت جلوه ميدين که حضرت عمر بياد در رو محکم بزنه به شکم همسرش در زماني که همسرش فاطمه س دخترپيامبر ص حامله و بارداره اونم براي پسرش وسقط جنين بکنه واون جنين پسرش بميره تاريخ هم ننويسه که حضرت علي براي ناموسش شمشير کشيذه . به نظرتون اين عجيب نيست شماها که هب علي ميکنين حضرت علي رو بي غيرت نشون ميدين اما صحبت حضرت عليکه ميگه اين را بدانيدکسي که غيرت ندارد هيچ خيري در او نيست دوباره بعد بيادهميو حضرت علي باغيرت اينطوري صحبت ميکند درباره ناموس بعد بياد دختر همسرش فاطمه نوه رسول اکرم و دختر دختر رسول ال.....به اسم ام کلثوم را به عقد همين حضرت عمر دربياره آيا اين انصاف است حضرت عمر را داماد خودش ميکنه آيا اين انصافه ؟؟؟؟؟؟؟ تازشم بعدش اسم يکي از پسراش رو هم بزاره عمر؟؟؟؟؟همون کسي که به ناموسش اين طوري تعرض کردهو دروازه رو زد به شکم ناموسش حضرت علي بياد اسمش رو بزاره رو پسر خودش واقعا عجيبه چيزي که ما از حضرت علي سراغ داريم خيلي غيرتيه کسي که براي عموم مسلمانان داره اين حرف را ميزنه برا ناموس خودش که اونم دختر رسول اکرم باشه هيچ کاري نکرده؟؟؟ آيا اين بهتان نيست اگر شماها از اين بهتان دست نکشيد منتظر عذاب هاي گوناگون باشيد جواب نظر: جناب ابوبكر ! شما چطوري عثمان رو بي غيرت جلوه مي&zwnjدهيد كه ياران رسول خدا صلي الله عليه وآله ، بيان و دست به باسن زنش بزنند و عثمان نيز به جاي دفاع از زنش ، به قرآن خواندن مشغول باشد ؟!! آيا غيرت يك مرد اجازه مي&zwnjدهد كه ديگران به باسن زنش دست بزنند ؛ ولي او هيچ عكس العملي نشان ندهد ؟ ابن كثير دمشقي سلفي در تاريخش مي&zwnjنويسد : ثم تقدم سودان بن حمران بالسيف فمانعته نائلة فقطع أصابعها فولت فضرب عجيزتها بيده وقال: إنها لكبيرة العجيزة . وضرب عثمان فقتله . البداية والنهاية ، ابن كثير ، ج 7 ص 210 . سودان بن حمران با شمشير جلو آمد تا عثمان را بكشد ، نائله زن عثمان مانع شد ، حمران انگشتان او را قطع كرد و بعد دست به باسن او مي زد و مي&zwnjگفت : عجب باسن بزرگي دارد !!! سپس عثمان را زد و كشت . چرا عثمان از زنش دفاع نكرد ؟ واقعاً كسي كه غيرت نداره ، هيچ خيري در او نيست . هر جوابي شما از اين مطلب داديد ، ما نيز همان جواب را به شما خواهيم داد . در باره ازدواج ام كلثوم با عمر به اين آدرس مراجعه بفرماييد : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=83 و در باره نام گذاري فرزند امام علي به نام عمر ، به اين آدرس مراجعه بفرماييد : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=437 والسلام علي من اتبع الهدي گروه پاسخ به شبهات |
10 |
نام و نام خانوادگي: عبد الله حقجو -
تاريخ: 07 آذر 87
من از برادران اهلسنت شما هستم ومي خواهم عرض كنم موضع گيري بسيار از برادران اهل تشيع ما كه من زياد در تهران وديگر جاهاي ايران ديدم در مورد صحابه پيامبر (ص) بسيار دليل بدست دشمنان اسلام ميدهد كه وقتي نسل تربيه شده پيامبر (ص) همه منافق ويا مرتد باشند جز اندكي چگونه پيامبر بر حق است ودينش پخش شد. |
11 |
نام و نام خانوادگي: علي عبداله -
تاريخ: 27 آذر 87
سلام .در مورد حجه الاسلام برقعي و ساير علماي شيعه که سني شدن چه ميگوييد.چرا حضرت علي 2سال بعد ازفوت فاطمه(ع) دخترش را به عقد عمر در آورد؟ جواب نظر: 1-    مدرک حقانيت ما آيات قرآن و روايات است و شيعه شدن اين بزرگان را نيز براي خوشحال شدن دل شيعيان نقل مي نماييم ؛ نه مانند اهل سنت که سني شدن امثال برقعي را مدرکي براي حقانيت خويش مي دانند . 2-    البته بهتر است کمي در مورد تاريخ برقعي تحقيق مي کرديد تا بدانيد که سخنان زشت وي بدانجا رسيد که عده اي از علماي اهل سنت نيز او را تکفير کردند . لله ثم للتاريخ  ج 2 بحث در مورد علمايي که سني شده اند !!! (البته در مورد وي و امثال وي مقاله مفصلي در دست انجام است که ان شاء الله بر روي سايت قرار خواهد گرفت ) 3-    اما در مورد ام کلثوم نيز مقاله مفصلي بر روي سايت قرار گرفته است : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=83 نيز در بخش نظرات به بحث ام کلثوم چندين پاسخ به صورت خلاصه داده شده است . مي توانيد به آن قسمت مراجعه نماييد . گروه پاسخ به شبهات |
12 |
نام و نام خانوادگي: ياسين -
تاريخ: 01 دي 87
با سلام و خسته نباشيد وقتي يه نگاهي به نظارت مي دازم مي بينم كه حرف از 1400 سال پيش مي زنند و تاييد و تكذيب مي كنند چرا به سال قبل نگاهي نمي اندازند آنهايي كه ادعاي راستي دارند آنهايي كه دم از اسلام ناب مي زنند و سرشون و در مقابل كفر و صهيونيسم فرود مي آوردند آنهايي كه كشته شدن نفر به نفر هم مذهبانشان در فلسطين رو مي بينند و دم از شجاعت مي زنند آنهايي كه ... جنگ 33 روزه مردم شيعه جنوب لبنان به همگان ثابت كرد كه مذهب شيعه يك مذهب ايستا و ساكن نيست مذهبي نيست كه در مقابل كفر سر تعظيم فرود بياره مذهبي نيست كه ظلم و ببينه و ساكت بشينه مذهبي معناي واقعي شهادت مي دونه و عمل مي كنه بريد به جاي اين مقايسه ها و به رخ كشيدن باطل 1400 سال پيش كه نه ما بوديم و نه شما مقايسه كنيد فهد شاه سني عربستان و با حضرت آيت الله خامنه اي با امام خميني با سيد حسن نصرالله با موسي صدر با .... پيامبر اكرم مي فرمايد يك ساعت تفكر بهتر از هفتاد سال عبادته بريد فكر كنيد و تعمق كنيد كه اين راهي كه شما مي رويد به كجا ختم ميشه الهم عجل لوليك الفرج |
13 |
نام و نام خانوادگي: محمد بن عبدالرحمن شافعي -
تاريخ: 13 بهمن 87
يا الله با سلام خدمت شما اي عزيز بنده يکي از برادران اهل سنت هستم و با اين وجود شما را برادر خويش مي دانم شما به جاي اينکه با هم بحث کنيد بيايد دست به دست هم بدهيم با وهابيت که در ظلالت و گمراهي هستند بايستيم آنها شبانه روز در عربستان و لبنان شيعه و سني را به مجوز مشرک بودن مي کشند و خون انها را حلال مي دانند بايستيم و بجنگيم شما ديندار باشيد نه بحث کننده . در ضمن اين دروغها و مهملات ي که در سايت با سند جعلي نوشته اي پاک کن که خداوند دوستان خود را دوست دارد و از آنها به موقع دفاع مي کند احاديث را از کتب سني ها بخوان و اين افترا ها را به ابن کثير و بقيه نچسپان اي برادر خداوندا فرج امام مهدي (ع) را سريعتر و زود تر بگردان که فتنه ها در اسلام زياد شده است و اخر دعوانا الحمدلله رب العالمين جواب نظر: با سلام دوست گرامي ما ادعاي وجود اين روايات را در کتب اهل سنت کرده ايم و شما ادعاي عدم وجود ؛ و يا شما راست گفته ايد ، يا ما ؛ بررسي صحت ادعاي ما و شما با خوانندگان گرامي . اما در مورد وهابيت ، ما نظر شما را قبول داشته و مي گوييم کاش ساير برادران اهل سنت نيز اعتقادي مانند شما داشتند و نابجا از وهابيت و عقايد آنها دفاع نمي کردند . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
14 |
نام و نام خانوادگي: ترابي -
تاريخ: 16 بهمن 87
در جواب عبد الله حقجو اينكه پس چطور حضرت موسي بر حق است چرا كه همه ي تربيت شدگانش گوساله پرست شدند. |
15 |
نام و نام خانوادگي: م- د -
تاريخ: 02 اسفند 87
باسمه تعالي سلام عليكم. اولا پسرقرضاوي زنده وموجودميباشدوميگويدكه شيعه نشده است.ثانيابنظرجناب وحيدخراساني كه ميفرمايد"بايدتمام مملكت يكپارچه يازهرا شود" اين است كه مردم باشعار " لااله الافاطمه" به سروروي خودبكوبند؟!!!.لابدبنظرايشان بي عدالتيهاي موجودكه اينك به خودسوزي فقراو... رسيده است موجب جلب رضايت ولي وقت وامام زمان ميباشدكه چنين ساكت نشسته اند. ثالثا درحاليكه بنظرجناب صادق روحاني "جناب علامه عسگري تمام اجركوششهاي خودراضايع كرده است." خواندن كتابهاي چنين شخصي چه فايده اي ميتواندداشته باشد.؟. . رابعا به چه علتي جلداول كتاب لله ثم للتاريخ رادرسايت خودنمي گذاريدتامردم بترتيب جلداول ودوم آنرامطالعه كنند!!.. خامسابنظرميرسدعنوان "وهابي" عنواني است كه شما به مخالفان خودميدهيد. منتظرپاسخ مستدل شماهستم جواب نظر: با سلام اولا: ما هم مانند شما معتقديم پسرقرضاوي زنده است و خود بيانگر حقيقت موضوع است (فقط کافي است تا کمي در اينترنت و يا سايت شخصي ايشان جستجو کنيد) مخصوصا عکس العمل هاي پدرش ثانيا: پس شما بهتر از آيت الله وحيد خراساني از ذهن ايشان آگاه هستيد که چنين بيان مي کنيد ، مواردي همچون خودسوزي فقرا چه ربطي به موضوع بحث دارد (چرا خلط کلام مي کنيد) شما بهتر است به جاي تهمت زدن به ايشان فکري به حال دفاع از فتواهاي علماي خودتان در دفاع از اسرائيل و حمله به کودکان بي دفاع غزه بنماييد «الازهر: مفتي عربستان همدست اسراييل در كشتار مسلمانان غزه است» http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=529 «بازداشت تظاهركنندگان معترض به محاصره غزه در عربستان» http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=484 و.... ثالثا: در صورت اثبات چنين صحبتي بايد به منظور ايشان از اين جمله دقت نماييد و نهايتا نظر هر مرجعي براي خود و مقلدانش محترم است رابعا: شما و امثال شما بايد در سايتهاي خود چنين مطالبي را بايد ارائه کنيد (هرچند اگر کسي به دنبالش باشد با کمي جستجو به راحتي مي تواند آن را بيابد) وليکن ما جواب آن را به صورت مستدل و منطقي ارائه کرده ايم «پاسخى به تهاجم در پوشش دفاع از اهل بيت عليهم السلام» http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=43 اهل بيت از دين دفاع مي کنند http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=92 لينک کتاب لله و للحقيقة جلد اول و دوم: http://www.learnknow.net/llah_llhaq/index.html http://www.learnknow.net/llah_llhaq_2/index.html و در رابطه با جلد دوم کتاب مذکور نيز جالبي کار در مستبصر شدن نويسنده آن است که در کتاب دوم خود ، خط بطلان کاملي کشيده بر عقائد اوليه خود و در ضمن با وجود جلد دوم کتاب آيا به نظر شما جايي براي جلد اول مي ماند. خامسا: بهتر است در مورد وهابيت بيشتر مطالعه کنيد تا بهتر بدانيد کيستند؟ و ما به هر مخالفي وهابي نمي گوييم (البته شايد برداشت اشتباه شما به علت کمي دانش و تحقيق باعث مي باشد) جهت بدست آوردن اطلاعات بيشتر راجع به وهابيت کافي است تا کمي جستجو نماييد http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=77 http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=72 http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=73 http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=sokhan&id=15 http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=sokhan&id=18 http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=sokhan&id=22 و.... والسلام علي من التبع الهدي معاونت اطلاع رساني |
16 |
نام و نام خانوادگي: محمد ابن عبدالرحمن شافعي -
تاريخ: 09 اسفند 87
يا الله با سلام خدمت شما دوست عزيز من اخرش نفهميدم که پسر دکتر يوسف قرضاوي شيعه شده است يا نه در ضمن وهابيان کتابي به اسم کلب العالي يوسف القرضاوي نوشته اند با سپاس فراوان و تشکر از شما دوست عزيز و از اينکه بي طرفانه قضاوت مي کنيد ممنونم هدف همه ي ما اين باشد که به دنبال حقيقت برويم نه اباطيل و اراجيف امثالي چون الباني و وهابي ها يا رب العالمين فرج امام مهدي(ع) را زود تر بگردان امين |
17 |
نام و نام خانوادگي: م-د -
تاريخ: 16 اسفند 87
باسمه تيالي سلام عليكم. احتراما اولا:مابقدركفايت دراينترنت ووبلاك شخصي ايشان گشته ولي دليلي برادعاي شمانيافتيم مثل اينكه شمادراينخصوص نيزازعلوم ويژه خودتان استفاده كرده ايد.لطفا وحتما به پاسخهاي صريح ايشان توجه كنيدنه به ذهنيات خودتان.البته ماقصدجانبداري ازايشان وتعصب كوربه موضوع نداريم. ثانيا:توصيه ميكنم شمابه متن فتواي معظم له كه باصداي ايشان ازتلويزيون سلام پخش شدتوجه بيشترفرمائيدزيرادراينصورت هرگزچنين نتيجه گيري نمي نموديد.(درصورت امكان آنرادرسايت خودتان قراردهيد).درثاني مابرخلاف شمابراين باوريم كه ظلم به هرشكل وتوسط هركس محكوم است.ضمناهنگام جواب ازسرناچاري تهمت افترا نبنديد مثلا شمابه چه دليل مارااهل سنت ووهابي فرض نموديد؟! (اين نشانگراين است كه شمافاقدتقوا بوده وباورنداريدكه روزي درپيشگاه الهي حاضروجوابگوخواهيدبود). ضمناشمابفرمائيدمنظورايشان چه بوده؟ مفتي بايدفتواي خويش راازهرنظرازجمله آثاروتبعات بررسي كند.درضمن آياشما منكروجودخيل مردمي هستيدكه باشعار لااله الافاطمه برسروروي خودميكوبند؟ آيا وظيفه نداريدبراي راهنمائي آنان قدمي برداريد؟ رابعا: چراشماهربارازپاسخ مستقيم طفره رفته وآنرااحاله به اموروچيزهاي ديگري ميدهيد.؟ باعرض معذرت اين نشانه عجزشماست كه نميتوانيدجوهركلام ودلائل خودرادرعبارات كوتاه استدلال وتحويل مخاطب دهيد.شمادرجوابتان ادعانموده ايدكه جلددوم كتاب مذكورخط بطلاني برجلداول كتاب مذكوراست ولي اينقدرعلم ودانش داريدكه نميخواهيدجواب اين سوال رابدهيدكه اصلا درجلداول چه مطالبي بوده كه جلددوم به ادعاي شماخط بطلاني برآن است؟!! اين نشانه دانش فوق العاده شماوافكارمتعاليتان است كه باوجودجلددوم براي جلداول جائي قائل نيستيد. خامسا:دانش مادرباره وهابيت دراين حداست كه استكبارجهاني آنراساخته است كه شماوامثال شماهميشه حريفي براي مبارزه داشته وتمام فكروانرژي خودرابه آن صرف كنيدتامسلمانان هرچه بيشتربرسريكديگربكوبند. انصاف داشته باشيدشماكه فقط باچندسطرما نسبت سني ووهابي بودن برايمان تراشيده ايد( مراجعه كنيد به سطرپنجم جوابتان)پس ميتوان نتيجه گرفت كه مارك وهابي ماركيست كه شمادرمقابل هرافتضاحي ازآن استفاده ميكنيد. ومن الله توفيق جواب نظر: با سلام 1- ما شما را وهابي نمي دانيم ، شما را از گروه هاي اهل سنت نوگرا مي دانيم !!! همانطور كه عده اي ديگر از خوانندگان ما چنين برداشتي داشته و در پاسخ به نظرات شما چنين نوشته اند !!! 2- در مورد كتاب لله ثم للتاريخ !!! وقتي نويسنده خود مي گويد من به دروغ جلد اول را نوشتم و اكنون با درك حقانيت شيعه ،شيعه شده ام و جلد دوم را در پاسخ به جلد اول نگاشته ام!!! (جداي از ردودي كه علماي شيعه بر ضد جلد اول اين كتاب نوشته اند) شما بياييد و از جلد اول ان دفاع كنيد!!! و بگوييد چرا شما براي جلد اول جايي قائل نيستيد !!! اين ديگر سطح بالاي فكر شما را مي رساند !!! 3- سخناني خلاف شرع ، كه عده اي از روي ناآگاهي به حقيقت آن بر زبان آوردند و موج مخالفت هاي مراجع عظام را در پي داشت ، دليل نمي شود كه ما از اصل دين و عزاداري كه ركن اصلي دفاع از مذهب است ، دفاع نكنيم ؛ فرق بين اين دو مطلب به خوبي واضح است . 4- در مورد فتواي معظم له ، ما در ارتباط مستقيم با ايشان بوده و بهتر از هر كس مقصود ايشان را مي دانيم . 5- در مورد مذهب فرزند جناب آقاي قرضاوي ، قدر متيقن آن چه در سايت او ، اين است كه او از سني بودن دست كشيده است !!! همين آيا همين مقدار براي شما كفايت نمي كند كه از عقايد اهل سنت دفاع نكنيد ؟ جداي از كلام بسياري از كساني كه با او در ارتباط هستند ، و صريحا اقرار او به شيعه بودن را نقل كرده اند (البته شيعه شدن يا نشدن يك نفر ، براي ما شيعيان مهم نيست – به خلاف اهل سنت كه هر روز يك نفر دروغين درست كرده و به عنوان شيعه سني شده معرفي مي كنند ، مانند رادمهر و آية الله موسوي- ، آنچه مهم است ادله مذهب است ) موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
18 |
نام و نام خانوادگي: ali -
تاريخ: 25 تير 88
برادران گرامي اهل تشيع سلام عليکم نظرات شما رو خوندم . جالب بود اما يک طرفه . اما سخن من : 1- آقاي ميلاد خاکباز فرموده اند که کتابهاي دکتر تيجاني رو بخونيد .خوندم ( آنگاه هدايت شدم ، اهل سنت واقعي و . . . ) . اما متأسفانه تنها چيزي که از خوندن اين کتابها نصيب من شد اين بود که نويسنده کتاب که به قول شما از بزرگان اهل سنت است حتي اسم کتابهاي اهل سنت رو هم درست ننوشته حالا بمتند که بلد بوده و ننوشته يا . . . اما من از خود ايشون يک سوال دارم .آيا خود شما کتابهاي ايشون رو خونديد ؟ آقا ميلاد در ادامه فرموده اند اسم 175 عالم سني رو ديدم که شيعه شدند و فقط آيت الله برقعي سني شده بودند که دوباره برگشتند به مذهب اهل بيت . اما جواب . تا حالا اسم دکتر/ روحاني بزرگ شهيد مرتضي رادمهر رو شنيده ايد . اگر نشنيده ايد برويد بپرسيد که مرتضي زادمهر که بوده است ؟ 2- برادر عزيز آقاي اصفهاني ، من به شما چند کتاب معرفي ميکنم : (عيانات - ابراهيم توحيدي - البته اگه گيرتون اومد ) و ( بازسازي باورها - محمد عزيزي ) برادري فرموده اند قوم حضرت موسي گوساله پرست شدند . برادر عزيز پيامبر (ص) آخرين فرستاده خداست و اگر ايشان کار خود را معاذ الله درست انجام نداده باشه همه دنيا نابود ميشه مگه غير از اينه که رسول خدا براي همه جهانيان آمده بود اما حضرت موسي چي ؟ 2 اگر قوم حضرت موسي د حکمت خدا بوده چون بعد از او پيامبري ديگر مي آمده اما اگر همين مطلب رو براي رسول الله بگيم . . . يکي از دوستان فرموده اند جنگ 33 روزه حقانيت شيعه را ثابت کرد . اگه بنا رو بر اين بگيريم پس جنگ 22 روزه فلسطين هم حقانيت اهل سنت رو ثابت کرد . اما من چند تا سوال دارم که خواهش ميکنم به اونها جوا بديد 1- چرا مسجد فيض ( مسجد اهل سنت ) در مشهد تخريب و تبديل به پارک شد ؟ 2- چرا به اهل سنت اجازه ساخت مسجد در تهران داده نميشه ؟ اهل مذهب حق اهل تشيع است پس چرا از تبليغ اهل سنت مي ترسند ؟ 3- چرا به اهل سنت در پادگانها و دانشگاه ها اجازه برگزاري نماز جماعت نمي دهند ؟ ( در حال که نماز را همه براي خدا مي خوانند ) 4- تحقيق کنيد جند نفر از علماي اهل سنت و چرا در زندان هستند ؟ 5- پرس و جو کنيد آقاي مهندس يوسف کياني که بوده است ؟ و در آخر ببينيد چرا هر کس از علما و محققين شيعه که اعلام کرده اند سني شده اند پس از مدتي به شکل نا معلومي شهيد شده اند ؟ با تشکر |
19 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 26 تير 88
با سلام جناب ali بنده همين كتاب اقاي تيجاني خوانده ام ايشان با يك زبان ساده و زيبا به بررسي و اظهارات خود پرداخته , حال شما متوجه نحوه بررسي و تحقيق ايشان نشديد معقوله ديگري است " اخه كسي كه خوابه ميشه بيدار كرد اما كسي كه خودشو بخواب زده كه محاله " . در مورد اينكه چه كساني مستبصر شدند يه اين ادرس مراجعه كنيد http://www.aqaed.com/mostabser/index.html در مورد جوابتان به اقاي اصفهاني : 1 ) خداوند در قران «وما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم علي اعقابكم، و من ينقلب علي عقبيه فلن يضر الله شيئا و سيجزي الله الشاكرين» خداوند ميفرمايد: بعد از پيامبر(ص) هر كس به عقب بازگشت هرگز به خداوند زياني نخواهد رسيد و... 2 ) « يا أيها الذين آمنوا من يرتد منكم عن دينه فسوف يأتي الله بقوم يحبهم ويحبونه أذلة على المؤمنين ...» (اي كساني كه ايمان آورده ايد، هركس از شما از دين خود برگردد(ضرري به خدا نميرساند) خداوند درآينده جماعتي را پديد مي آورد كه آنها را بسيار دوست دارد و آنها هم خداوند را دوست دارند ...)54 سوره مائده 3 ) و حال به اين احاديث توجه كنيد: «عن أبي سعيد انّ النبي صلياللهعليهوسلم قال: لتتبعنّ سنن من قبلكم شبرا بشبر وذراعا بذراع حتّي لو سلكوا جُحر ضبّ لسلكتموه. قلنا يا رسول اللّه! اليهود والنصاري؟ قال: فمن؟» ابي سعيد از پيغمبر(ص) نقل مي كند كه فرمود: شما روش گذشتگان را مو به مو پيروي خواهيد كرد تا آنجا كه اگر آنان داخل لانه چلپاسه شدند شما هم داخل ميشويد. گفتيم: آيا(مرادتان) يهود و نصاري است؟ فرمود: پس چه كسي؟ صحيح بخاري ج 4 ص 206 كتاب بدء الخلق باب ما ذكر عن بني اسرائيل و ج 9 ص 126 كتاب الاعتصام بالكتاب والسنّة باب قول النبي صلياللهعليهوسلم لتتّبعن سنن من كان قبلكم و مسلم نيز در جلد 4 صحيحش صفحه 2054 نقل كرده است. (كتاب العلم باب 3 حديث 6). 4 ). «عن أبي هريرة عنه صلياللهعليهوسلم : لا تقوم الساعة حتّي تأخذ امّتي بأخذ القرون قبلها شبرا بشبر وذراعا بذراع. فقيل يا رسول اللّه! كفارس وروم؟ فقال: ومن الناس إلاّ أولئك؟» يعني: قيامت برپا نميشود تا آنكه امّت من از گذشتگان پيروي كنند. گفته شد: آيا (مراد از گذشتگان) روم و ايران است؟ فرمود: غير از آنها كيست؟ صحيح بخاري، ج 9، همان. 5 ). «عن عبد اللّه بن عمر و قال: قال رسول اللّه صلياللهعليهوسلم ليأتينّ علي امّتي ما اتي علي بني اسرائيل حذو النعل بالنعل...». يعني: امّتم مو به مو از رفتار بني اسرائيل پيروي ميكنند. سنن ترمذي ج 5، ص 26، كتاب الايمان، باب 18، پيدا كنيد گوسالهاي دينمان را ؟؟؟؟؟؟ در مورد مسجد فيض بنده چيزي غير از يك كتاب چيز ديگري نديدم"" آخرين فرياد مسجد .... " نه عكسي نه تاريخچه اي ,,,,, ,در مورد مسجد تهران را قبلاً شرح داده شده بخوانيد شايد روشن شديد , .اما ايكاش شما هم در مورد تخريب خانه حضرت محمد ( ص ) و حضرت خديجه يا مساجد صدر اسلام بنامهاي غدير , رد الشمس , فاطمه زهرا ( س ) و و و و هم اظهار ناراحتي ميكرديد . اين اقاي مهندس يوسف كياني كي يك عكسي مقاله چيزي در اختيار ما بگذاريد بعد صحبت كنيد . مبادا بماند اون مرتضي راد مهر از Photoshop ناشيانه استفاده كنيد يهوئي لو ميرويد . در مورد جنگ 33 و 22 روزه هر دو از يك مصدرند ,,اخه عالم بزرگ شما ادعاي بيخبري ميكنه شما به همان جنك 6 روزه خودتان دلخوش كنيد بهتره . چــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا : ببين چه كساني از جه كساني حمايت كردند . در اخر اسم و عكس و چندتا كتاب ا از اين علمائي كه ادعا ميكني برايمان ارسال كن ببينيم كي بودند . يا علي |
20 |
نام و نام خانوادگي: كميل -
تاريخ: 26 تير 88
دوست عزيزم آقاي مجيد م علي از پاسخ بسيار خوبتون ممنونم. انشاالله زير سايه پدر مهربونمون امام زمان پيروز و زنده باشيد |
21 |
نام و نام خانوادگي: ali -
تاريخ: 29 تير 88
آقاي مجيد م علي 1- اگر شما کتاب عيانات را بخوانيد همه چيز برايتان مثل روز روشن خواهد شد . 2- چه ربطي داره به سوالات من داشت . -اما اگه منظور شما اين است که صحابه مرتد شدند پس : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ اى كسانى كه ايمان آوردهايد هر كس از شما از دين خود برگردد به زودى خدا گروهى [ديگر] را مىآورد كه آنان را دوست مىدارد و آنان [نيز] او را دوست دارند [اينان] با مؤمنان فروتن [و] بر كافران سرفرازند در راه خدا جهاد مىكنند و از سرزنش هيچ ملامتگرى نمىترسند اين فضل خداست آن را به هر كه بخواهد مىدهد و خدا گشايشگر داناست ( 54 مائده ) خداوند در اين آيه مومنان را از مرتدان جدا کرده است : خداوند ميفرمايد اگر گروهي از شما مرتد شوند خداوند قومي را بلافاصله بر شما مي آورد اما ويژگي هاي اين قوم عبارتند از : 1- که خداوند آنان را دوست دارد و آنان نيز خداوند را دوست دارند . 2- { اينان] با مؤمنان فروتن [و] بر كافران سرفرازند . 3- در راه خدا جهاد مىكنند و از سرزنش هيچ ملامتگرى نمىترسند در زمان حيات رسول الله چند نفر ادعاي نبوت کردند از آن جمله : 1.اسعد َاَنسي : در زمان حيات پيامبر ادعاي نبوت کرد ، رسول الله ، حضرت معاذ بن جبل (رض) را مامور مقابله با اين شخص کرد و اسعد در نبرد با شخصي از سپاه حضرت معاذ ، بنام فيروز به هلاکت رسيد . 2. مسيلمه کذاب : مسيلمه در يمامه که از متعلقات شهر يمن بود ادعاي خود را اعلام کرد و در مدت شش ماه نزديک به شصت هزار نفر را دور خود جمع کرد و طي نامه اي به پيامبر نوشت : از مسيلمه پيامبر خدا به محمد پيامبر خدا . وي همچنين به پيامبر پيشنهاد داد که نصف حکومت براي تو و نصف ديگر آن براي من باشد . رسول الله در جواب نامه نوشت : زمين مال خداست و خدا براي زمين وارثين خوبي قرار مي دهد و عاقبت آنها را به خير ميگرداند . همچنين پيامبر لشکري به فرماندهي حضرت خالد بن وليد (رض) براي مقابله با مسيلمه آماده کرد .، بعد از وفات پيامبر ، حضرت ابوبکر صديق (رض) اين لشکر را به سمت مسيلمه فرستاد ، در اين درگيري ، حضرت وحشي (رض) که در جنگ احد ، حمزه (سيدالشهدا) را به شهادت رسانده بود ، اما بعد اسلام آورد ، قول داد که مسيلمه را به قتل برساند و فرمود : که من يکي از بزرگترين مسلمانان را کشته ام اما اکنون مي خواهم بزرگترين کافران را بکشم و اين کار را با موفقيت انجام داد . حالا بفرماييد مرتدان چه کساني بوده اند و مومنان ( گروهي که خدا آنها را دوست دارد و آنها نيز خدا را دوست دارند ) چه کساني بوده اند . اما آيات قرآن بر ايمان اي گروه شهادت مي دهد به عنوان مثال : 1- خداوند مي فرمايد: ﴿وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَداً ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾. (التوبة: ۱۰۰). «و سبقتگيرندگان اوليه از مهاجران و انصار وآنهايي كه از آنها به نيكي پيروي كردندخداوند از آنها راضي شده و آنها نيز از او راضي شدندو برايشان باغهايي فراهم كرده است كه جويهايي در زير آنها جاري است و در آن جاودانه و هميشگي اند، و اينست پيروزي بزرگ». و چه کساني اولين انسانهايي بودند که رسالت پيامبر را تصديق کردند . 2- ﴿لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً﴾. (الفتح: ۱۸). «خداوند از مؤمناني كه زير درخت با تو بيعت كردراضي شد و از آنچه در دلهايشان بود آگاه شد و آرامش را برايشان نازل كرد و به عنوان پاداش به آنها فتح نزديكي را داد…». اگر نمي دانيد ، منظور صلح حديبيه مي باشد . اما مهندس کياني . اهل قم ، فردي که سني شد و کسي که کتاب امهات المومنين ( مادران من ) را سال قبل نوشتند اما ظاهراَ به علت تصادف وفات ( شهيد ) شدند . در مورد شهيد رادمهر بهتر است از عالم گرانقدر آيت الله وحيد خراساني بپرسيد ، شما که با علما رابطه تنگاتنگي داريد ! اما بفرماييد چه کساني به گذشته بر گشته اند و اعمال گذشتگان را انجام ميدهند : چه کساني شرک را با توسل ناميده اند ؟ و ميگويند ما از آنان مدد نمي خواهيم اما چون آنان مقرب درگاه الهي هستند و حال آنکه بهانه مشرکان مکه اين بود : أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ آگاه باشيد آيين پاك از آن خداست و كسانى كه به جاى او دوستانى براى خود گرفتهاند [به اين بهانه كه] ما آنها را جز براى اينكه ما را هر چه بيشتر به خدا نزديك گردانند نمىپرستيم البته خدا ميان آنان در باره آنچه كه بر سر آن اختلاف دارند داورى خواهد كرد در قيقتخدا آن كسى را كه دروغپرداز ناسپاس است هدايت نمىكند ( 3 زمر ) در حالي که خدا ميفرمايد : وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ ﴿186 بقره﴾ و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند [بگو] من نزديكم و دعاى دعاكننده را به هنگامى كه مرا بخواند اجابت مىكنم پس [آنان] بايد فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان آورند باشد كه راه يابند اما يک توصيه به دوستان: به جاي اينکه حديث بگيم بهتره از متن قرآن ودلايل عقلي استفاده کنيم چون اگه من يه حديث بگم شما ممکنه بگيد اين حديث صحيح نيست و اگه شما يک حديث بگيد من ممکنه بگم اين حديث صحيح نيست . من الله توفيق |
22 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 29 تير 88
جناب محب وحشي(نگارنده کامنت بيست و يک) احاديثي که شيعيان خدمت شما ارائه ميکنند در کتب صحيحين و ديگر کتب شما ذکر شده است. اين که از لحاظ «عقلي» حتي بين آن احاديث و اعتقادات شما تضاد وجود دارد مشکل شما است نه ما. جالب است که اگر کل اين سايت را جستجو کنيد حتي يک کامنت از ديگر محبين وحشي نميتوانيد بيابيد که در آن به صحت احاديث ذکر شده از کتب معتبرتان ايراد گرفته شده باشد. فرموديد که بيايد از متن قرآن و دلايل عقلي استفاده کنيم. الحمد الله رب العالمين خود شما به اندازه کافي از متن قرآن براي ما دليل ذکر کرديد. «لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً» «َا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» حال من از شما ميپرسم که آيا مومنين که در اين آيه ذکر شده اند شامل مومنين آيه اول نيستند؟ اگر اجازه دهيد مطالب را يک به يک روشن کنيم تا بحثمان نتيجه بخش باشد. اينجانب به عنوان يک محب اهل بيت از شما يک سوال کلي هم دارم. اگر لطف کنيد پاسخ دهيد ممنون ميشوم. اصولا صورت شفاف و روشن و قاطع به من بفرماييد که آيا در نزد شما هل سنت انتقاد از ابوبکر جايز است يا نه؟ به عبارت ديگر آيا ابوبکر را جائز الخطا ميدانيد يا نه؟ اگر ميدانيد لطف کرده بفرماييد بگوييد حد و حدودي براي گناهي که ابوبکر ممکن بوده انجام دهد قايل هستيد يا نه؟ السلام علي من تبع الهدي |
23 |
نام و نام خانوادگي: ali -
تاريخ: 29 تير 88
سلام عليکم عجب حرف جالبي زده اند آقاي momen abdullah که آيا مومنان آيه دوم شامل مومنان آيه اول مي شوند يا نه ؟ مگر ميشود خدا از کسي راضي شود و بعد از آن شخص بيزاري کند !؟ در آيه اول خداوند از مومناني که در صلح حديبيه بودند اظهار رضايت کرده است . مگر ميشود اول خداوند از آنان راضي شود بعد از آنان ناراضي شود !؟مگر خداوند نمي داند از چه کسي راضي شود و از چه کسي ناراضي ؟ اين گفته شما مخالف علم خداست برادر عزيز ! ( معاذ الله ) رضايت خداوند از کسي به معناي رضايت موقت نيست بلکه رضايت ابدي است اما جواب سوال دوم شما : اعتقاد اهل سنت اين است که ابوبکر صديق (رض) بعد از پيامبران بهترين انسانها بوده است . ايشان معصوم نيستند بنابر اين ممکن است دچار اشتباه نيز شده باشند همچنانکه همه انسانها دچار اشتباه مي شوند البته بجز پيامبران. ( ضمن اينکه اهل سنت فقط پيامبران را به علت در ارتباط بودن با خدا بوسيله وحي را معصوم مي دانند ) . ضمن اينکه شما تفسير سوره ليل را از ديدگاه اهل تشيع بيان بفرماييد و بگوييد اين سوره در شآن چه کسي نازل شده است ؟ |
24 |
نام و نام خانوادگي: ali -
تاريخ: 29 تير 88
از لطف و ابراز علاقه شما جناب آقاي momen abdullah به بنده سپاسگزارم شما که به گفته حضرت علي (رض) عمل نمي کنيد چطور خود را مومن ! مي ناميد !؟ حضرت علي (رض) سفارش ميکند که به دشمنان خود نيز توهين نکنيد ! حالا شما خودتون به اين موضوع فکر کنيد البته در صورت توان اينکه مي گوييد اين احاديث در کتب صحيحين امده قبول اما کدام صحيحين ( يک مدل صحيحين در قم و طبق خواسته شما چاپ ميشه و يک صحيحين در اختيار علماي ماست ) ؟ در همين صحيحين احاديث بسيار ديگري آمده است که من دوست ندارم به آنها اشاره کنم چون مطمئن هستم شما ميگوييد حديث صحيح نيست ( مثال : قال رسول الله ( ص ) : ابوبکر في الجنه ، عمر في الجنه ، عثمان في الجنه ، علي في الجنه ، . . . ) شما که اين حديث رو قبول نداريد . به همين دليل عرض کردم از حديث کمتر استفاده کنيم . حالا که شما قدرت استفاده از عقل خود را نداريد بحث ديگريست که به ما مربوط نمي شود . |
25 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 29 تير 88
با سلام جناب اقاي علي متشكرم از نطراتتان و پيشنهاداتتان , من در مورد كتاب عيانات انشاءالله بعد از اينكه مطالعه كردم و با كتاب اقاي تيجاني مقايسه كردم نظرم را خواهم گفت . از شما خواهش دارم مصادر اين روايتي را كه در مورد : 1.اسعد َاَنسي 2. مسيلمه کذاب : براي من بنويسيد . همچنين از طريق انترنت چگونه ميتوان به كتاب اقاي مهندس کياني دسترسي پيدا كرد. و اما در مورد اقاي رادمهر بدلبل دوري از وطن و بعد مسافت بازهم خواش ميكنم سايتهاي انترنتي كه از ايشان صحبت شده است برايم بفرستي . به اميد رستگاري همه مسلمانان يا علي |
26 |
نام و نام خانوادگي: سعيد حسيني -
تاريخ: 30 تير 88
بسم الله الرحمن الرحيم با سلام خدمت حضرت ولي عصر عج و دست اندر کاران اين سايت محترم علي الخصوص دانشمند گرامي حضرت استاد سيد محمد حسيني قزويني تقريبا همه نظرات را مطالعه کردم ، چه شيعه و چه به اعتقاد خودم اهل بدعت (سني) ترفندي را که هميشه سني ها از آن مثلا براي اثبات حقانيت خودشون و يا بهتر بگويم خلفاي خودشون استفاده ميکنند در واقع تکرار مطالبي است که بارها به کررات جواب آنرا نه تنها از منابع شيعه، بلکه بيشتر از منابع خودشان داده شده است. اين در حاليست که همواره سعي کرده اند خود را عالم و منطقي جلوه دهند،ايجاد شبهاتي همانند اين که چرا حضرت علي ع از همسرشان دفاع نکردند و يا چرا اسم فرزند خود را عمر گذاشتند و . . . که جواب آن بارها و بارها از طريق علما و همين سايت و شبکه هاي ديگر با استفاده از منابع خودشان داده شده است چيزي از جنايت آن خلفاء نميکاهد و چيزي هم به فضائل نداشته ي آنان نيز اضافه نميکند. البته اينجا من به صبر و تحمل دوستان گروه پاسخ به شبهات غبطه ميخورم که هر بار با توجه به اينکه قبلا هم جواب سئوالات و شبهات تکراري و پيش پا افتاده را داده و مي دهند. به همه آنان خدا قوت ميگويم. مطلب ديگري که بنده را مبهوت ساخته اين است که اين افراد سئولات را هر بار بگونه اي ديگر مطرح ميکنند. با توجه به اينکه جوابش را خود ميدانند. در اينجا از اين حضرات سئوالاتي دارم آيا رسيدن به حقيقت الهي مهم است يا توجيه عملکرد کفر؟ هدف شما از پنهان کردن حقيقت و دروغ پردازيها چيست؟ آيا با اين دروغها ميخواهيد منکر فضائل اهل بيت ع شويد؟ يا اينکه تراشيدن فضائل نداشته براي خلفايتان براي شما مهم است؟ مطلب ديگري در مورد رضايت خداوند از مومنان مطرح کرده بوديد که خيلي براي من جالب بود. در کامنت شماره 23 فردي بنام ali که خود را سني معرفي کرده است در جواب بردار عزيزمان جناب آقاي momen abdullah چنين نوشته است: در آيه اول خداوند از مومناني که در صلح حديبيه بودند اظهار رضايت کرده است . مگر ميشود اول خداوند از آنان راضي شود بعد از آنان ناراضي شود !؟مگر خداوند نمي داند از چه کسي راضي شود و از چه کسي ناراضي ؟ اين گفته شما مخالف علم خداست برادر عزيز ! ( معاذ الله ) رضايت خداوند از کسي به معناي رضايت موقت نيست بلکه رضايت ابدي است. حال ما با استناد به اين کلام ايشان بايد بگوئيم که هر کس يک بار در عمرش فعلي نيکو انجام دهد و موجب رضايت خداوند شود، در نتيجه تا آخر عمرش بيمه خواهد بود و خداوند هميشه از او راضي خواهد بود، با توجه به اينکه کتب اهل سنت آمده است علماي اهل سنت بر اين عقيده هستند ، هيچکس داراي مقام عصمت نيست، باتوجه به اين عقيده و نظر آقاي ali بايد تصور کنيم که در دين اسلام معصوميت جايگاهي ندارد و هر کس که حتي يک فعلا نيکو انجام دهد مورد رضايت خداوند قرار ميگيرد و بعد از آن مهم نيست هر کاري بخواهد ميتواند انجام دهد چون خداوند از او رضايت ابدي دارد ، هر چند که بنده بعيد نميدانم خلفاي راشدين هم از همين ترفند استفاده کرده باشند چرا که شواهد و قرائن و مستندات تاريخ از سوي کتب و علماي اهل سنت نشان ميدهدکه اين خلفاء هر کاري که دلشان خواست بنام اسلام ف بر عليه دين مبين اسلام انجام دادند چون بقول خودشان خداوند از آنها رضايت ابدي داشت. اين درحالي است که اگر ما چنين تفکر در مورد رضايت حضرت حق داشته باشيم خواسته يا نا خواسته عدالت خداوندي را زير سئوال برده ايم چرا که علم ، عقل و منطق بيانگر آنست که لازمه ي رضايت ابدي خداوند،در واقع عصمت مطلق بنده هاي منتخب خدا ((پيامبر اکرم ص و جانشينان بر حقش که 12 امام بزرگوار شيعه مي باشند)) در طول عمر مبارکشان است. و در مورد ديگر بنده ها هم که مصداق آيه شريفه (( فمن يعمل مثقال ذرة شرا يره و فمن يعمل مثقال درة خيرا يره)) از طرفي چطور مي توانيم خلفاء يا صحابه را مورد رضايت ابدي خداوند بدانيم، در حالي که در جاي جاي تاريخ به توجه به مستنداتي که در کتب اهل سنت آمده است همان خلفا به کررات دست به دامن اهل بيت ع شدند؟؟ بقول خود سني ها در 70 جا آمده است (( لولا علي لهلک العمر )) مگر ميشود فردي بنام عمر که خود را خليفه مسلمين ميداند و بقول شما مورد رضاي ابدي خداست، دست به دامن امير المومنين علي ع بشود؟؟ ايا ميشود خداوند بقول شما عدالت را کنار گذاشته و براي عمر رضايت ابدي خود را قائل شود؟؟ اين کلام شما از علم ، عقل و منطق و عدالت الهي به دور است. لطفا در کار خدا دخالت نکنيد و از طرف خدا به نفع خود و خلفاي خائنتان سخن نگوئيد که به خشم خداوند گرفتار خواهيد شد. در مورد صحيحين هم بايد عرض کنم که بنده اکثر کتب شما را از کشورهاي عربستان سعودي و سوريه و لبنان که چاپ همانجا هم بوده خريده و در اختيار دارم و الحمدلله به زبان عربي هم تسلط دارم و دلسوازنه عرض ميکنم که برويد کتابهاي خودتان را بخوانيد و مطمئن هستم که اگر بدون غرض و مرض اين کتابها را مطالعه کنيد به حقيقت خواهيد رسيد مثل همون 175 عالم سني که شيعه شده اند. البته چندين تن از دوستان بزرگوار که قبلا از اهل سنت بودند و الان با عنايت خداوند شيعه گشته اند را هم همينجا خدمت تمام دوستان عزيز تبريک عرض ميکنم. در مورد برقعي و چند نفر ديگري که نام برده ايد بايد عرض کنم که صرف نظر از صحت و سقم اين مطلب به نظر حقير اهميتي ندارد چون مسير ما را گمراهان تعيين نميکنند ، چرا که مسير ما همان صراط المستقيمي است که در قرآن آمده و در روايات متعددي از صحيحين آمده است که صراط المستقيم همان طرق پاک اهل بيت پيامبر ع هستند و هر کس گمراه شد خود را در دام شيطان انداخته است. شما بهتر است تاريخ اسلام را با دقت بخوانيد و زندگينامه خلفاء را همراه با زندگينامه اهل بيت ع بخوانيد و در مقايسه اگر انصاف داشته باشيد خواهيد فهميد که رضايت ابدي خداوند نصيب چه کساني شده است. هر چند که قياس معصوم با غير معصوم براي شيعه اشتباه است و در واقع اين مطلب را براي سني ها عرض کردم. به نظر شما کسي که 40 سال بت پرستيده باشد مثل ابوبکر و عمر مي تواند مورد رضايت ابدي خداوند باشد؟؟؟؟؟؟ لطفا فکر کنيد و اينگونه خدا را از خود خشمگين نکرده و به حماقت خود بيش از اين دامن نزنيد. اللهم العن الجبت و الطاغوت يا علي مدد |
27 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 30 تير 88
جناب الي عليکم اگر شما به معني لغت «مومنين» در لغتنامه رجوع کنيد خواهيد يافت که مومنين از ايمان آورده اندگان هستند. لذا وقتي خداوند علي و اعلي به «کساني که ايمان آورده ايد» هشدار ميدهد منظور تمام مومنين هستند. در واقع خداوند تمام کساني ايمان آورده اند از راه «ارتداد» برحذر ميدارد. چه آنها که در بيعت رضوان حضور داشتند چه آنها که حضور نداشتند. در واقع اين آيه به روشني دلالت دارد که براي تمام ايمان آورنده گان ( از جمله کساني که در بيعت رضوان حضور داشتند) احتمال ارتداد وجود داشته است. شما نيز که به معصوميت ابوبکر اعتقادي نداريد. پس لاجرم قبول ميکنيد که خطر ارتداد براي او هم وجود داشته است و اين هشدار خداوند شامل او هم ميشده است. از لحاظ عقلي هم باب تمام گناهان به کسي که شما قائل به معصوميت او نيستيد باز است. بسيار عبرت آموز است شمايي که به شدت به ما ميتازيد که چرا به معصوميت امامانمان اعتقاد داريم خود باب هرگونه انتقادي را از ابوبکر با استناد به آيه رضوان ميبنديد. الحمد الله خود آيه اي که شما آورديد کذب ادعاي شما را مبني بر رضايت دائمي خداوند از بيعت کننده گان زير درخت را ثابت ميکند. حال به اين آيه دقت کنيد: «انّ الذين يبايعونك إنّما يبايعون الله يد الله فوق أيديهم فمَن نكث فإنّما ينكث على نفسه ومن أوفى بما عاهد عليه الله فسيؤتيه أجراً عظيماً»» در اينجا خداوند به صراحت از کساني صحبت ميکند که بيعت را ميشکنند. http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=129 http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=34 لطفا به لينکهاي بالا رجوع کرده و ببينيد که چه تعدادي از همين بيعت کننده گان از نظر علماي اهل سنت کافر شده اند. واضح است که خداوند از بسياري از اعمال ما در طول زندگي روزمره راضي و خوشنود ميشود و اين به هيچ عنوان به معناي رضايت ابدي نيست. نميدانم تا کي دشمني با اين واضحات عقلي و ديني؟ براي تفسير سوره ليل نيز به اين آدرس رجوع کنيد: http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=sokhan&id=139 خوب آقاي الي اين جناب ابوبکر که به نظر شما اهل سنت بعد از پيامبران بهترين انسانها بوده است چرا مورد عضب پاره تن پيامبر حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) قرار ميگيرد؟ اين جناب ابوبکر بهترين انسان غير نبي چرا به جمع آوري اجباري زکات ميپردازد؟ مگر زکات عبادت نيست؟ عبادت اجباري ميشود؟ بازهم يک نکته واضح را بيان کنم. شما خود را اهل سنت ميناميد. طبعا اين سنت را از کتب خود فراميگيريد. کتب شما بخش مهمي از مذهب شما را تشکيل ميدهد. ******** نه مذهب ما را ******* اين کتب شما پايه هاي مذهب شما است. ما وظيفه و ادعاي صحت آن را نداريم. شما آنها را صحيح ميدانيد. آيا ميخواهيد به ما بگوييد که از ادعاي هزار ساله خود بازگشته ايد؟ در آخر بگويم اگر محب وحشي بودن براي شما بد است پس چرا براي او دعا ميفرماييد؟ بالاخره او را دوست داريد يا نه؟ و بالاخره اين دوستي براي شما ننگ است يا موجب سرافرازي؟ |
28 |
نام و نام خانوادگي: ali -
تاريخ: 30 تير 88
سوالاتي که يک عمر اهل سنت از شما پرسيده اند حالا شما از اهل سنت مي پرسيد ؟ هدف شما از پنهان کردن حقيقت و دروغ پردازيها چيست؟ آيا رسيدن به حقيقت الهي مهم است يا توجيه عملکرد کفر؟ سلام آقاي حسيني : شما به جاي توهين به خلفاي راشدين بهتر بود خونسردي خود را حفظ مي کرديد . اولا حضرت عمر در صلح حديبيه نبودند . دوما رضايت خدا چه ربطي به اين داره که خلفا از اهل بيت سوال کنند ؟ خداوند از افراد به خاطر اعمالشون راضي ميشه و نه به خاطر علمشون . فرموديد : خلفا ستمگر بوده اند . اما حضرت علي (رض)در نامه اي که به حضرت معاويه (رض) نوشت به اين نکته اشاره کرد که در ميان مسلمين از همه گرامي تر و با خدا ورسولش مخلص تر ابوبکر صديق و عمر فاروق مي باشند و ... ( شرح نهج البلاغه - ابن ميثم بحراني - جز 3 و کتاب وقعه صفين - اثر نصر بن مزاحم ص 89 ) و همجنين علي (ع) ميفرمايد : به راستي ابوبکر را شايسته ترين مردم به آن (خلافت) مي بينم ... ( شرح نهج البلاغه - ابن ابي الحديد - ج 1 ص 332 ) اما مسئله ديگر اين که به سند صحيح از شيعه و سني ( با توجه به اينکه شما کتابهاي شيعه و سني رو خونديد ) پيامبر دعا کردند که پروردگارا اسلام را با مسلمان کردن يکي از دو عمر غزت بده . و اين دعا برآورده شد و عمر ابن خطاب (رض) مسلمان شد و اسلام را نيز عزت داد . پس ستمگر نبود بلکه عزتمند بود . چطور شما ميگوييد آنها ستمگر بوده اند و حضرت علي (رض) ميگويد آنها بهترين بوده اند . يعني شما با سخن امام علي (ع) مخالفيد ؟ در ضمن حضرت ابوبکر و عمر ( رض عنهما ) در آن موقع اسلام آورده بودند و بت پرست نبودند . شما که تفسير مي خونيد و به زبان عربي مسلط هستيد بفرماييد سوره ليل در شان چه کسي نازل شده است ؟ در ضمن شما که ميگوييد من کتابها رو از عربستان تهيه کرده ام 1 يا 2 آدرس از کتاب صحيح بخاري به من بدهيد تا بفهميم کتابي که شما داريد با کتابي که ما داريم تفاوت دارد . براي اينکه مشکل راحت تر حل شود شماره حديث و کتاب مربوط به آن را بفرماييد ؟ من الله توفيق |
29 |
نام و نام خانوادگي: ali -
تاريخ: 31 تير 88
آقاي momen abdullah به نکته خوبي اشاره کرديه ايد اما مشکل برخي از ما اين است که تا مطلبي را مي خوانيم هنوز تمام نشده ، نتيجه گيري ميکنيم . إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَن نَّكَثَ فَإِنَّمَا يَنكُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا در حقيقت كسانى كه با تو بيعت مىكنند جز اين نيست كه با خدا بيعت مىكنند دستخدا بالاى دستهاى آنان است پس هر كه پيمانشكنى كند تنها به زيان خود پيمان مىشكند و هر كه بر آنچه با خدا عهد بسته وفادار بماند به زودى خدا پاداشى بزرگ به او مىبخشد . دقت کنيد به ترتيب آيات و اينکه اين آيه قبل از آيه : لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا به راستى خدا هنگامى كه مؤمنان زير آن درخت با تو بيعت مىكردند از آنان خشنود شد و آنچه در دلهايشان بود بازشناخت و بر آنان آرامش فرو فرستاد و پيروزى نزديكى به آنها پاداش داد است و تفسير آن به اختلاف نظر اصحاب با رسول خدا بر سر صلح يا عدم صلح برميگردد و خداوند اين آيه را نازل فرمود و در آيات بعد به اين نکته اشاره دارد که خداوند از آنچه در دلهايشان بود آگاه بود ( عزت اسلام و مسلمين ) و بر آنان آرامش فرو فرستاد و پاداش آنان را با فتح مکه داد . در ضمن کسي که از احکام خداوند سرپيچي کند مستحق عقاب است . اگر کسي نماز نخواند آيا حکومت اجازه برخورد با آنرا ندارد ؟ مگر نماز حکم خدا نيست ؟ اما مسئله فدک : در کدام کتاب البته با حديث صحيح آمدخ که فاطمه زهرا ( س ) از ابوبکر (رض) ناراضي بود ؟ شما در کتابهاي خودتون نوشته ايد فاطمه (س) از ابوبکر (رض ) راضي شد . 1- ابوبکر به فاطمه گفت : آنچه را که به براي پدرت بود براي تو نيز هست . رسول خدا از درآمد فدک مايحتاج شما را بر ميداشت و ما بقي را در راه خدا تقسيم ميکرد ، . . . .پس فاطمه آن را پذيرفت و راضي شد و ابوبکر وعده داد همين کار را بکند ( شرح نهج البلاغه - ابن ميثم بحراني - ج 5 - ص 107 - چاپ تهران ) و حضرت ابوبکر اين کار را انجام داد ( نهج البلاغه - شرح ابي الحديد ج 4 / ابن ميثم بحراني ج 5 ص 107 / شرح دنبلي - ص 331 / حق اليقين - مجلسي ص 180 - چاپ تهران ) در ضمن پيامبر (ص) فرموده اند : پيامبران از خود ارث به جا نميگذارند و ارث آنها علم آنهاست ( اصول کافي - کليني - ج 1 ص 34 ( کتاب فضل العلم ، باب ثواب العالم و المتعلم )) حضرت داوود از خود ارث به جا گذاشت اما ارث او مال نبود بلکه مقام نبوت به دائئد ( ع ) بود . زيرا اگر مراد مال بود 19 پسر ديگر چه ميشدند اما ميبينيم فقط از بين آنان سليمان ( ع ) به ارث ( نبوت ) رسيد . فرموده ايد مگر ممکن است کسي 40 سال بت پرست باشد بعد مسلمان شود ؟ چرا امکان ندارد . مثالهاي بسيار زيادي در صدراسلام اتفاق افتاد . و صد البته حالت عکس آن نيز وجود دارد . اما در مورد وحشي (رض) . ايشان در نزد رسول خدا توبه کردند و مسلمان شدند و حتي پيامبر به ايشان فرمودند : که با ديدن تو به ياد عمويم حمزه (رض) ميافتم و ممکن است در مورد تو سخني به زبان آورم لذا کمتر در برابر من حاضر باش و او نيز چنين کرد و براي دعوت به اسلام به نقاط مختلفي رفت . در ضمن لينکهايي که به عنوان آدرس مطرح مي کنيد اصلا باز نمي شوند ( البته بعضي از آنها ) کم کم دارم مشکوک ميشم که همه اين افرادي که جواب ميدن به اسمهاي مختلف ، يک نفراند با اسمهاي مختلف . من الله توفيق |
30 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 31 تير 88
برادر عزيز جناب مجيد علي با عرض سلام گوشه اي از مطالب کتاب عيانات را براي شما باز گو ميکنم ( البته با طلب بخشش از کليه سادات و عموم مسلمين): «- رسول خدا (صلي الله عليه و سلم) و استغفار براى نزديكانش: يا زمانى كه خواست براى عمويش أبوطالب و - بنا به روايتى ديگر - براى مادرش نيز كه با شرك از دنيا رفته بودند، طلب آمرزش كند، خداوند او را به خاطر اين كارش سرزنش مىكند.. خداوند به او اجازه نداد كه براى مشركين، هرچند نزديكانش هم باشند، استغفار نمايد.. مسلمانان نيز با ديدن عمل پيامبر (صلي الله عليه و سلم) گفتند: پس ما نيز براى پدران و نزديكان خود طلب آمرزش مىكنيم؛ زيرا ابراهيم (عليه السلام) نيز براى پدر خود - كه مشرك بود - طلب مغفرت نمود و محمّد نيز براى عمو و مادرش استدعاى مغفرت كرد كه اين آيات نازل شد: (براى پيامبر و مؤمنان شايسته نيست كه براى مشركين، حتّى اگر خويشان (آنها) باشند، طلب آمرزش كنند، هنگامى كه برايشان ثابت شود كه (باشرك از دنيا رفتهاند و بدانيد كه) مشركين اهل دوزخند. استغفار ابراهيم براى پدرش به خاطر وعدهاى بود كه به او داده بود، ولى هنگامى كه براى او روشن شد كه پدرش دشمن خداست، از او بيزارى جست (و ديگر برايش استغفار نكرد) و واقعاً ابراهيم بسيار مهربان و دست بهدعا و فروتن و شكيبا بود).. » و حال شيعيان لطف کرده جواب اين توهين و مهمل را اينجا بخوانند: http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=149 نکته جالب اين است که دقيقا مانند آقاي الي نويسنده اين کتاب هنوز متوجه اين نکته واضح نشده که سرورمان آقاي تيجاني از خود کتب اهل سنت بر ضد آنها مطلب آورده و به جاي پاسخ گويي به آقاي تيجاني اين کتاب شروع به تکرار عقايد اهل سنت با استناد به منابع خودشان ميکند(نمونه اش همين قسمت از کتاب که ذکر کردم). خداوند به سيد جليل القدر آيت الله قزويني خير دنيا و آخرت دهاد. |
31 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 31 تير 88
جناب الي از اينکه در پاسخ دادن ابرام ميکنيد تشکر ميکنم. اگر لطف کرده و همچنان ادامه دهيد ان شاالله نکات بسياري روشن ميشود. ------------------------------------- شما خود گفته ايد که : «در ضمن کسي که از احکام خداوند سرپيچي کند مستحق عقاب است .» حال سوال من از شما اين است که حتي اگر در بيعت رضوان شرکت کرده باشد؟ ----------------------------------- در مورد اينکه گفته ايد: در کدام کتاب البته با حديث صحيح آمدخ که فاطمه زهرا ( س ) از ابوبکر (رض) ناراضي بود ؟ پاسخ شما اينجا است: http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=6047 ----------------------- در مورد فدک نيز مطالبي مرقوم کرديد: که پاسخ آنهم اينجا موجود ميباشد: http://www.valiasr-aj.com/lib/nahno/03.htm فقط در رابطه با حديثي که از کتاب اصول کافي نقل کرديد بگويم که فدک ارث نبود. فدک را رسول اکرم (صلي الله عليه و آله ) در زمان حيات خودشان به دخت شريفشان فاطمه زهرا سلام الله عليه واگذار کردند. -------------------------- نگاشتيد که: «فرموده ايد مگر ممکن است کسي 40 سال بت پرست باشد بعد مسلمان شود ؟ چرا امکان ندارد . مثالهاي بسيار زيادي در صدراسلام اتفاق افتاد . و صد البته حالت عکس آن نيز وجود دارد» من اين مطالب را نگفتم ولي از جواب شما استقبال ميکنم. چرا که نشان دهنده اين است که به صرف صحابه بودن کسي بر مسير حق نيست. ----------------- عجب که بعد از همه اين مطالب خود بازهم وحشي را به علت صحابه بودن دعا ميکنيد. داستان ذکر شده شما درباره وحشي چيزي نيست جز: «ادعايي است از جنايتکارِ دائم الخمر، آنهم به نفع خودش!» «ابن کثير نيز از ابن هشام نقل ميکند که وحشي دائمالخمر بوده و در تمام دوران زندگياش در حجاز، بارها و بارها حدّ شرابخواري بر وي جاري شده بود؛ تا آنجا که سرانجام، نام او از ديوان بيتالمال حذف گرديد و براي اينکه زندگي آزاد و بدون مانع خود را در زير سايه امويها و دشمنان اهلبيت ادامه دهد، حجاز را بهسوي شام ترک کرد و در شهر «حِمص» اقامت گزيد و در همان شهر هم از دنيا رفت.» «و اکنون در اين ماجرا، اين پرسش مطرح ميشود که آيا اصلاً مسأله قتل مسليمه کذّاب که مورد ادعاي وحشي است و پس از ساليان متمادي و در منطقه دور از حجاز و در يک جلسه خصوصي مطرح شده است، تا چه حد ميتواند از صحّت و درستي برخوردار باشد و آيا اين مطلب از فردي دائمالخمر، خودستايي و کم رنگ کردن جنايت هولناکش در قتل حضرت حمزه نبوده؟ و اصلاً او بههنگام پاسخگويي در حال عادي بوده يا در اثر مستي عقل و هوش را از دست داده بود؟» لطفا براي توضيحات کامل به اين صفحه رجوع کنيد: http://www.hawzah.net/Hawzah/Magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=4820&id=40151 --------------------- من لينکها را دوباره چک کردم و همگي فعال بودند. لطفا دوباره کليک کنيد. وقتي اين صفحه باز ميشود آن صفحات هم باز خواهند شد. در مورد شکتان هم بگويم که همان قدر واقعيت دارد که وجود شخصيت خيالي مرتضي رادمهر. علي ولي الله |
32 |
نام و نام خانوادگي: ali -
تاريخ: 01 مرداد 88
سلام برادر عزيز آقاي momen abdullah ! چه علاقه اي داريد که اسم مرا الي بنويسيد 1-ما که آخرش نفهيميديم به کتبي مثل اصول کافي که به اعتقاد اهل تشيع براي تشيع کافي است استناد کنيم و يا اينکه به احاديث جعلي آقاي قزويني ( که با تمام احترامي که براي ايشان قائل هستم اما به نظر مياد سري کامل صحاح سته رو ايشون يک بار ديگه نوشته است البته با سليقه خودشان ) رو . آيا علم افرادي مانند : مجلسي ، کليني ، حر عاملي و . . . بيشتر بوده يا علم آقاي قزويني . اما جهت اطلاع شما از جريان فدک لطفا به اينجا مراجعه فرماييد : http://www.sunnionline.us/farsi/content/view/1459/236/ نکته ديگر اينکه اهل سنت و اهل تشيع در تعريف صحابه نيز اختلاف دارند : اهل سنت : به کسي که پيامبر(ص) را ملاقات کرده و به او ايمان آورده و با همان ايمان از دنيا رفته باشد . اهل تشيع : کسي که پيامبر ( ص ) را ديده باشد و به او ايمان آورده باشد . پس اهل سنت مي گويند : به صحابه نبايد لعن کرد منظور تعريف بالا از صحابه است . خودتان قضاوت کنيد آيا به کسي که به پيامبر ايمان داشته است ميتوان توهين کرد ؟ فرموده ايد شخصيت خيالي مرتضي رادمهر ! اگر اطلاعات شما اينقدر پايين است ، تقصير ما نيست اما از خود کساني که در حوزه علميه قم در س مي خوانند يا تدريس مي کنند ميتوانيد سوال کنيد . آقاي وحيد خراساني هم ايشان را خوب ميشناسند . اما سوالات من : به اعتقاد اهل تشيع امامت از اصول دين است و کسي که امامت را قبول نداشته باشد ايمانش کامل نيست . 1- همه اصول دين در قرآن با لفظ صريح ( دقت کنيد با لفظ صريح و نه مبهم ) آمده است اما حرفي و آيه اي در مورد امامت نيامده است . چرا ؟ 2- به اعتقاد همه مفسران آيه اليوم اکملت لکم دينکم . . . قبل از واقعه غدير خم نازل شده است . خداوند فرمود امروز دين را براي شما کامل کردم . اما در واقعه غدير اگر موضوع جانشيني حضرت علي مطرح ميشد .پس دين بدون امامت تکميل شد که اين خلاف گفته شماست . آيا امامت جز اصول دين نيست ؟ چطور دين بدون يکي از اصولش کامل ميشود ؟ جواب نظر: با سلام دوست گرامي ما نميخواستيم وارد بحث دو نفره شما با جناب آقاي مومن عبد الله شويم ، اما به خاطر اينكه در مورد ما نيز سخناني مطرح شد ، ناگزير به پاسخگويي هستيم : 1- در مورد كتب شيعه و عالم تر بودن علماي شيعه از جناب دكتر قزويني ؛ ما شيعيان مانند اهل سنت نيستيم كه باب اجتهاد را تنها براي چهار يا پنج نفر باز گذاشته و بگوييم كه تنها آنها ميتوانند درست را از غلط تشخيص دهند ؛ همچنين ما علماي خويش را معصوم نميدانيم و تاليفات همه آنان را قابل نقد ميدانيم ! اگر شما اين روش را نميپسنديد و براي خويش قدرت تفكر نميبينيد ، اين اشكال به شيعه نيست ! 2- در مورد بحث فدك ، ما نيز آدرسي براي تنوير اذهان عمومي ارائه ميكنيم تا عزيزان اهل سنت ببينند كه آيا آدرسي كه شما ارائه كردهايد مطالب را به صورت گزينشي مطرح نمينمايد ؟ http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=148 3- نه تنها اهل سنت و شيعه در تعريف صحابه با يكديگر اختلاف دارند ، بلكه علماي اهل سنت خود با يكديگر در تعريف صحابه اختلاف دارند ! ميتوانيد در اين زمينه نگاهي به تعريف بخاري در ابتداي كتاب فضائل الصحابه و تعريفهاي ابن حجر درالاصابة داشته باشيد ! البته طبق نظر بخاري صحابي هر كسي است كه پيامبر را ديده باشد و مسلمان باشد !!!: وَمَنْ صَحِبَ النبي صلى الله عليه وسلم أو رَآهُ من الْمُسْلِمِينَ فَهُوَ من أَصْحَابِهِ صحيح البخاري ج 3 ص 1335 كتاب فضائل الصحابة بَاب فَضَائِلِ أَصْحَابِ النبي صلى الله عليه وسلم ورضي الله عنهم در مورد رادمهر و اطلاعاتي كه اهل سنت در سايتهاي خويش در مورد او مطرح كردهاند به صورت اجمالي در بخش نظرات آدرس ذيل پاسخ گفتهايم : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=software&id=35 به سوالات شما نيز در ذيل نظر قبليتان پاسخ داده شده است . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
33 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 01 مرداد 88
با سلام برادر عزيز جناب آقاي momen abdullah ! چه علاقه اي داريد که اسم ايشون را " الي " بنويسيد اين رفتارتان خوب نيست درستشو بنويس" Eel" . در ضمن جناب اقاي momen abdullah را دارم ميخوانم نحوه نوشتاريش دقيقا عين منهاج صنعه اون الحرانيه ,دقت كردي ؟ يا علي |
34 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 02 مرداد 88
با سلام جناب ali 1 ) گفتي ..... يا اينکه به احاديث جعلي آقاي قزويني .... . در اينكه بسياري از احاديث كه اقاي قزويني مطرح ميكنند و ايا اينها جعلي هستند شما بهتر از من ميدانيد چراكه تمام احاديثي كه ايشان نقل ميكنند از كتابهاي دست اول اهل سنته و بيشترشان را ابو هريره و ,,,,عــ شه ,,,, نقل كرده اند . 2 )شما ميگويد كه "" پس اهل سنت مي گو يند : به صحابه نبايد لعن کرد منظور تعريف بالا از صحابه است"" من ماندم اين لعنتهائي كه حضرت نبي ( ص ) و بعضي از اين صحابه به ديگر صحابه كردنند . @ ) ابو هريرة مى گويد : مردى در حضور پيامبر ابو بكر را سبّ و لعن مى كرد و آن حضرت متعجّبانه مى خنديد تفسير ابن كثير : 4 / 129 ، مسند احمد : 2 / 436 ، الدر المنثور : 6 / 11 . . يا علي @@ )يا: ( أنّ رجلاً سبّ أبا بكر عند النبى ( ص ) والنبيّ لا يقول شيئاً ) . شخصى در حضور رسول خدا ( ص ) ابو بكر را لعنت مى كرد و آن حضرت هيچ سخنى نمى گفت. @@@ ) - سبّ و شتم عمار ياسر و خالد بن وليد: عمّار و خالد بن وليد در محضر پيامبر به يكديگر ناسزا و فحش مى دادند ، عمّار تندروى كرد ، خالد ناراحت شد و گفت : اى رسول خدإ؛ آيا اجازه مى دهى تا اين عبد و غلام به من ناسزا بگويد؟ به خدا سوگند اگر تو نبودى او جرأت جسارت به من را نداشت . پيامبر فرمود : خالد! دست از عمّار بردار ، هر كس به عمّار ناسزا بگويد ، خدا به او ناسزا خواهد گفت ، و هر كس او را ناراحت كند ، خدا را ناراحت كرده است أسباب النزول : 118 . . @@@@)عياض بن حمّار عياض بن حمّار را شخصى سبّ و لعن كرد ، به پيامبر عرض كرد : ديدى اين مرد مرا سرزنش كرد ، در حاليكه او از جهت نسب و شرافت از من پائين تر است؟ رسول خدا ( ص ) فرمود : «المستبان شيطانان يتهاتران ويتكاذبان » مسند احمد : 4 / 162 ، السنن الكبرى : 10 / 235 . . @@@@@ ) عمر ( خليفه شما) به ابو هريره " بلبل حديث ساز شما ) كه گفت : «يا عدوّ اللّه وعدوّ كتابه ، سرقت مال اللّه » طبقات ابن سعد : 4 / 335 ، معجم البلدان : 1 / 348 3 ) شما گفتيد.. اعتقاد اهل تشيع امامت از اصول دين است و کسي که امامت را قبول نداشته باشد ايمانش کامل نيست , بنظرما اگر كسي با يك ايه از قران كريم مخالفت بكنه ايمانش کامل نيست ( يا بهتر بگويم مومن نيست ) جناب ali اگر اين كلمه درسته تصديق كنيد تا جمله بعدي را برايتان بنويسم . در ضمن بنده هنوز منتظر جوابهاي شما در مورد نظر شماره ( 25 ) هستم. |
35 |
نام و نام خانوادگي: ali -
تاريخ: 02 مرداد 88
با سلام 1- برادران گروه پاسخ به شبهات ، شما بهتر بود در مورد مسائلي که در مورد شما گفته شده بود نظر مي داديد . 2- بسيار خب پس احتمالا ( حتما ) بايد منتظر يه عالم ديگه مثل ( مجيد م علي يا momen abdullah ) باشيم که در آينده بيان و بگن آقاي قزويني اشتباه کرده و روز از نو روزي از نو . بحث جديد و صحبت هاي جديد . 3- در مورد بحث فدك ، ما نيز آدرسي براي تنوير اذهان عمومي ارائه کرديم . http://www.sunnionline.us/farsi/content/view/1459/236/ دوستان مي توانند به آدرس مورد نظر رفته و با مقايسه آن با آدرس شما ببينند که چه کساني از کاه کوه مي سازند ؟ 4- در مورد مرتض رادمهر نيز مطالب قبلا گفته شده است و همه مي دانند او بوده و شکنجه شده و به مقام رفيع شهادت نائل آمده است . 5- آقاي مجيد م علي شما هنوز به سوال جواب نداده ، سوال ميپرسيد ؟ در ضمن اگر همه مطالبي که براتون فرستادم رو ميگذاشتيد همه بخونن خيلي عال ميشد ! جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- در مورد فدك ، آدرسي كه شما گذاشته بوديد علني شد ، بهتر است دوستان قضاوت كنند كه آيا آنچه ما از كتب اهل سنت مطرح كردهايم ، كوه كردن يك كاه است !!! يا اختلاف آنقدر بين فاطمه زهرا و خلفا عميق بوده است كه فاطمه زهرا به خاطر اين اختلاف تا آخر عمر با ابوبكر سخن نگفتند (صحيح بخاري و مسلم) 2- در مورد رادمهر نيز آدرس مطرح شده به خوبي گوياي مسائل هست ! لابد تصاوير رادمهر نيز به زير شكنجه به صورت كج و شكسته در آمده و در سايت هاي اهل سنت به صورت شكسته و غير واقعي گذاشته شده اند !!! موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
36 |
نام و نام خانوادگي: محمد علي کريمي -
تاريخ: 09 مرداد 88
با سلام خدمت دست اندر کاران اين سايت اسلامي اينجانب محمد علي کريمي يکي از شيعيان فقه جعفري در ولايت باميان افغانستان مي باشم با تشکر از سايت شما فقط اطلاعات درباره نفوس شيعيان جعفري در ممالک اسلامي جهان بر اساس فيصدي و فيصدي نفوس شيعيان نسبت به تمام نفوس مسلمان جهان مي خواستم با تشکر m.a.k.b |
37 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي ( شاگرد مخلص حاج اقا قزويني ) -
تاريخ: 10 مرداد 88
با سلام جناب ali همانطور كه قبلا گفته بودم اين كتاب عنايات كه نوشته فردي مجهول الهويه بنام ابراهيم محمدي ( بمانند ديگران كه به اسمهاي جعلي بر عليه شيعيان كتاب نوشته اند و همچنان مجهوا الهويه ) ميباشد مرور كردم :از كجا فهميدم كه مجهول الهويه اين يكي از اسرار است كه بشما نميتوان گفت چرا كه ملحديني بمانند وهابيون ياد ميگيرند . البته ايشان هم بمانند جناب دكتر تيجاني همانطور از نبوغ خودش صحبت ميكند و جاي تعجب است كه اقاي تيجاني را سرزنش ميكند كه چگونه بخودش ميباليده . بعداُ در خلال خواندن بيشتر متوجه شدم كه ايشان هيچگونه ادراكي و فهمي از مذهب مالكي كه يكي از مذاهب چهار گانه اهل سنت ميباشد ندارد و خصوصا به گرايشهاي انها بصوفي گري و اينكه صوفيان ان ديار و كشورهاي افريقائي ( بمانند سودان ) كاملا جاهل ميباشد بنابراين اظهاراتش فاقد اعتبار ميباشد . همجنين عدم علمش به شهري كه اقاي تيجاني در انجا بودند و جمعيت اين شهر در ان زمان يعني سالهاي1965 با جمعيتي 30000 نفر يا كمتر و اينكه رتبه بالاي ديني اوردنش كه باعث ميشود كه سفري به سرزمين وحي بعنوان جايزه دريافت كند را بمسخره گرفته است . """يعني در شهري كوچك و كم جمعيت بمانند شهر ايشان اگر جواني در سن ده سالگي بمكه ميرفت چقدر مشهور مي شود,,,, در اينكه جواني مثل ايشان تحت تاثير وهابيت قرار غير ممكن نيست و اين اتفاقات بقدري رايج است كه بعضي از دوستان " سني " مذهب به ان گرايش پيدا كرده اند و ليكن بعد از مدتي بپوجي ان پي برده و خود را اصلاح ميكنند و فلان و فلان را شيخ يا مجاهد يا امير المومنين خطاب ميكردند وليكن الان نه تنها از انها دوري ميجويند حتي انها را منافق و تكفيري مينامند . اين جناب در اين كتابش سعي در دادن ادرسهاي حديثي از كتب شيعي ميكند و خوب ميداند كه بسياري از خوانندها يا عدم دسترسي به اين كتابها دارند يا اگر هم داشته باشند بدان مراجعه نمكنند اما با كوچكترين مراجعه اي ميتوان فهميد كه ايا نويسنده صادق است يا نه . بعنوان مثل من سعي كردم چند مطلب را معاينه كنم . 1 ) دروغ ايشان در زيارت اول اقاي تيجاني به حرم حضرت علي ( ع ) نقل قول نويسنده شما با سانسور شديد مواجع است ايشان مشاهدات اقاي تيجاني را داخل حرم حضرت علي ( ع ) بخارج ان جوري وصل ميكند كه انگار تمامي اين اتفاقا در يك جا پيش امده و اينهمه شلوغي يا وجود خطبا متعدد را در صحن خارجي حرم را بداخل گشانده كه چي . يا در نقل قول علماي شيعه بتحريف قران كريم ادرسهاي او به شخصي بمانند موسي موسوي معلول الحال مجهول الهويه ساخته پرداخته وهابيت خبيث و ضاله است ميرسد . در مورد ادله خودش به ايات قراني هركجا دوست داشت و هرجوري كه دوست دارد تفسير براي ميكند بمصداق ايه شريفه <<< وَيقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ >>> . و هزاران دروغ ديگر و البته در بعضي از جاها به چند حديث ضعيف شيعي استناد ميكند . اگر بخواهم بنويسم مثنوي هفت هزار من كاغذ ميشود . بجاي اينكه برايت حديث بنويسم فقط يك سوال : چرا مسلمانان اهل سنت كه به سرزمين وحي ميروند با خود بطري هاي اب زمزم و خرماي مدينه مياورند . ايا فرقي بين اين اب و خرما و اب و خرماي شهر هاي ديگر است "؟؟؟ البته براي شما اهل سنت . خدا را شكر كه علوم جناب اقاي قزويني بسيار خوب است و بنده حقير فكر نكنم بتوانم بر ايشان اشكالي بگيرم ولي مطمعن باش كه اگر ايشان اشتباهي داشته باشند ( كه همه انسانها غير از چهارده معصوم ( ص ) اشتباه ميكنند ) مسلماً هم خودشان به اين اشتباه اقرار كرده هم اشتباه خودشان را تصحيح ميكنند . اين مرام پيروان حقيقي حضرت محمد و اهل بيت ( ص ) است .و مطمعناً اگر ما هم اشتباهي از بزرگان دينمان ببينيم و با انها در ميان بگذاريم و اگر حرفمان صحيح باشد با خوشروئي ميپذيرند و حتي تشكر هم ميكنند. حالا برو پيش يكه از مولويهايتان و به او بگو مثلاً به اين نتيجه رسيده اي كه امين گفتن در اخر صوره فاتحه در نماز صحيح نيست و نماز را باطل ميكند ببين چكارت ميكنند . اينفدر به اين وهابيها دل نبند همشون از ابن تيمه كذاب گرفته تا اون عنترهاي حوالي غار حراء بر صراط باطل رفته اند و ميروند . در اخر جناب ali پيشنهاد ميكنم كتاب انگاه كه هدايت شدم اقاي تيجاني را بخوانيد يا علي |
38 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 10 مرداد 88
با سلام جناب ali مقاله را راجع به فدك خواندم از اين مقاله چنين فهميمدم كه 1 ) عبدالله بن جذعان چقدر دست دلباز بوده كه به غلام خود كه مسئول دور كردن مگس از ظرف غدا ميبود انقدر پول داده كه پسرش خرج تبليغات وسيع اسلام را ميداد. اينهم شعر پدرش در باره عبدالله بن جذعان : *** له داع بمكّة مشمعل ****** و آخر فوق دارته ينادى *** اينهم شعري از شاعر عايشه در جنگ جمل أطعنا بنى تيم بن مرّة شقوة *** و هل تيم الاّ اعبد و اماء شاعرى ديگر چنين گفته است : كفينا بنى تيم بن مرّة ما جنت *** و ما التّيم الاّ اعبد و اماء از ترجمه معذورم در ضمن حدود فدك الان هم معلوم است به اين فيلم نگاه كن هرچند منافقين سعي در نابودي ان دارند اما .... http://www.youtube.com/watch?v=TeK0Ne7Jy38 يا علي |
39 |
نام و نام خانوادگي: ali -
تاريخ: 12 مرداد 88
با سلام آقاي مجيد م علي جالب اين است که اشتباهي که آقاي تيجاني کرده ، شما نيز هم همان اشتباه را کرده ايد ( نويسنده کتاب عيانات ، آقاي ابراهيم توحيدي است و نه ابراهيم محمدي ) اما در مورد مجهول الهويه بودن نويسندگان اهل سنت مگر ميشود در مملکت امام زمان اسم واقعي يک نويسنده سني برده شود و بيش از يک هفته زنده بماند ! ( مرتضي رادمهر - شاهين ( يوسف) کياني - دکتر مظفريان - آقاي زنگنه - احمد صياد ) فرموده ايد :چرا مسلمانان اهل سنت كه به سرزمين وحي ميروند با خود بطري هاي اب زمزم و خرماي مدينه مياورند . ايا فرقي بين اين اب و خرما و اب و خرماي شهر هاي ديگر است "؟؟؟ اينکه شما تشخيص نمي دهيد آب معمولي چيه و آب زمزم چيه هم بماند اما شما بفرماييد ثواب حج بيشتر است يا ثواب کربلا و نجف رفتن ؟ در مورد آقاي قزويني . آقاي قزويني از کتاب اصول کافي ايراد گرفته و بسياري از مطالب آن را رد کرده است .اما اگر شما نمي دانيد من به شما مي گويم اصول کافي کتابي است که امام زمان در مورد آن گفته اين براي شيعه کافي است . حال خود فکر کنيد و ببينيد کتابي که امام زمان تاييد کرده است را آقاي قزويني تاييد نمي کند برادر عزيز به اين ميگويند تضاد در عقيده!!!!!! در مورد مولوي هاي خودمان . شما چيزي را که نديده ايد بيان نفرماييد ( شنيدن کي بود مانند ديدن ) . آزادي عمل کامل در حوزه هاي علميه اهل سنت برقرار است چون من خودم از نزديک با اين مراکز در ارتباطم خود من بارها سوالاتي پرسيده ام که مي ترسيدم آن را بيان کنم اما وقتي با پاسخ قاطع ( منطقي ) آنان برخورد کرده ام چيزي چز آنچه شما فرموده ايم يافته ام . من خوشبختانه هم عيانات رو خوندم و هم آنگاه هدايت شدم رو . اما کتابي را من به شما معرفي ميکنم : سُرخاب و سفيد آب [سوالات بيپاسخ که از شيعه بايد پرسيده شود]. (شيعه پاسخ نمي دهد) تحريــر دوم نويسنده: علي حسين اميري جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- در مورد رادمهر و امثال او در آدرس ذيل پاسخ مفصل دادهايم و گفته ايم كه زندگينامه حجت الاسلام مرتضي رادمهر !!! : رادمهر كه يكي از بزرگترين دروغ هاي تاريخ است و مي توانيد براي آشنايي با وي به قسمت نظرات سايت در آدرس ذيل مراجعه نماييد : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=software&id=35 2- فرمودهايد «اينکه شما تشخيص نمي دهيد آب معمولي چيه و آب زمزم چيه هم بماند» ظاهرا شما نيز مانند علماي وهابي فرق بين پيامبر و متعلقات ان حضرت و ساير مردم را نميدانيد ! 3- «اما اگر شما نمي دانيد من به شما مي گويم اصول کافي کتابي است که امام زمان در مورد آن گفته اين براي شيعه کافي است » لابد شما با امام زمان شيعه در ارتباط هستيد كه مطلبي را كه علماي شيعه قبول ندارند و براي آن سندي صحيح نميشناسند ، از خود حضرت نقل ميكنيد !(ممنون ميشويم اگر يك مدرك صحيح از كتب شيعه براي عبارتي كه از امام زمان نقل كردهايد مطرح نماييد) در مورد كتاب هايي كه مطرح كردهايد ، نويسنده كتاب سرخاب و سفيد آب گفته بود كه اگر شيعه پاسخ اين سوالات را بدهد ، سرخاب و سفيداب كرده به خيابان ميآيد ! جالب اينجا بود كه پاسخ بسياري از سوالات وي از قبل داده شده و در كتب شيعه بود ، اما چون نويسنده با نام حقيقي خويش كتاب را چاپ نكرده بود ، گفته وي ، عملي نشد ! موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
40 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 12 مرداد 88
با سلام استاد عزيز جناب دكتر عصام العماد خوش صحبت و خوش مرام و مودب و دوست داشتني در يكي از سخنرانهايشان جملات قشنگي گفتند كه سعي ميكنم كوتاه شرح بدم : 1 ) ايشان فرمودند كه ( وهابيها ) در مقابل سايت المستبصرون ( www.aqaed.com ) سايتي دارند كه كساني كه شيعه بودند به وهابيت گرويدند در ان معرفي كردند , و هرچه ايشان تماس گرفتند كه با يكي از اين ( بحساب وهابيون جديد ) مناظره كند كه دليل ترك مذهب شيعه چه بوده ميگفتند كه ميترسند كه از روي صدايشان شناخته شوند , گفته بود كه ادرس ايملشان را بدهيد تا از طريق ايمل با انها مناظره كنند گفته بودنند كه ميترسندكه شناخته شوند, گفته بودند كه اشكالي ندارد من سوالات را در اختيار شما مي گذارم شما جوابش را بگيريد برايم بفرستيد گفتند كه ميترسند ,,,,,,,, بهر حال هر كار كرده بودند كه بفهمند اين افراد چرا از مذهب شيعه روگردان شده اند جوابي نگرفتند . عجــــــــب مـــــآ شــــــــيعيـــــــــان مــــــــتـــــــــــــــــهـــــــــــــــــم بــــــــــــــــه تقيه ايــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم عجب . جناب ali : خشت اول چون نهد معمارکج تا ثريا مي رود ديوار کج ... اسم ايشان در صفحه اول ابراهيم محمدي نوشته شده در جاي ديگر هم ابراهيم محمّدى رمضان 1420 هجرى قمرى نوشته , حال اين اقاي ابراهيم محمدي كه من به ايشان عنايت دارم شخص شاعري است كه شايد شعر نو هم ميگه اما اون اقاي ابراهيم توحيدي مجهول الهويه تر از اولي ميباشد و بازهم شاعر مي باشند.وليكن ربطي بخط وهابيت ندارد . تازه جناب ali : واقعاً اگر ايشان شخصي حقيقي بودند نمي توانستند مثلاً به عربستان مهاجرت كنند همانطور كه مثلاً استاد عزيز جناب دكتر عصام العماد خوش صحبت و خوش مرام و مودب و دوست داشتني بعد از استبصارشان به ايران مهاجرت كردند . ايا بر فرض محال انها در را تبليغ مذهبشان كشته شوند شهيد شمرده نميشوند شايد اصلاً به شهادت و اخرت ايمان ندارند و به همين دنيا بسنده كرده اند و شهادت مختص يك عده كور دل و نفهم است كه خودشان را در مساجد اهل سنت و شيعيان بدرك واصل ميكنند و عده اي بي گناه را به كشتند ميدهند . عجب كه با هم در مورد اب زمزم توافق داريم اما ايا اين يك نوع تكريم ايات الهي نيست , خرما را نگفتي . كمي احاديث رباني بخوان تا وقتيكه ما كربلا را تكريم ميكنيم دود از ست بلند نشه در مورد پيشنهادت بقول عربها مشكور وقت اضافي ندارم و بهتر است بجاي تلف كردن ان با اين كتابها چند حديت و جمله قشنگ بخوانم . در اخر جناب ali پيشنهاد ميكنم كتاب انگاه كه هدايت شدم اقاي تيجاني را حتماً بخوانيد. خرمند اوست كه هر چيز را بجاي خويش بكار برد ( حضرت علي ع ) بود ان كسي از خرد بهره ور ===== كه هرچيز را جاي اي پســر گــذارد همي يا بــرد او بـكار ===== هم از هر شتابي بود بر كنار يا علي |
41 |
نام و نام خانوادگي: ali -
تاريخ: 13 مرداد 88
با سلام ما که آخرش نفهميديم با کي طرفيم ؟ با آقاي کجيد م علي يا momen abdullah يا گروه پاسخ به شبهات ؟ البته به نظر مياد هر سه يکي باشند با سه نام ! بماند 1- برادر عزيز شما بگيد مرتضي رادمهر دروغ بوده . شايد گفته شما رو افرادي که اينجا نيستند ( خاج از کشور ) باور کنند با آن عکس هايي که ساخته ايد اما براي من غير قابل باور است چون من ايشان را از نزديک ديده ام . چون من بدن شکنجه شده اين فرد را ديده ام . چون من اعصاب پريشان اين فرد رو ديده ام . چون من اشک هاي اين فرد رو ديده ام . چون من يادداشت هاي اين فرد رو ديده ام . 2- من نميدونم چکار کنم ؟ حرف علماي قم در مراکز حوزوي و دانشگاهي را که مي گفتند علت نامگذاري اين کتاب به اين نام تاييد امام زمان است رو قبول کنم يا صحبت هاي شما رو ؟ 3- من همچنان منتظر پاسخ هاي شما به سوالات قبلي و بي پاسخ خود هستم من الله توفيق جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- در مواردي كه در نظرات شما ، سخناني مربوط به گروه پاسخ به شبهات و يا جناب دكتر قزويني باشد ، ما وظيفه خود ميدانيم كه پاسخگو باشيم . 2- بر فرض كه هر سه نفر يكي باشند (كه كساني كه با ما در ارتباطند ميدانند كه اينگونه نيست) آيا اين تاثيري در ادلهاي كه مطرح شده است دارد ؟ آيا چون به نظر شما سه نفر با يك اسم به شما پاسخ ميدهند ! يعني پاسخها غلط است ؟! 3- در مورد عكسهاي آقاي رادمهر ! اين عكسها همگي از سايت حزب الفرقان كه اصل توهم رادمهر توسط آنان ايجاد شده و ادعاي وجود چنين كسي را داشتهاند، گرفته شده است ، و هم اكنون نيز اين تصاوير بر روي سايت آنان موجود است !!! البته منكر اين نميشويم كه حزب الفرقان ، چندين نفر را به مناطق سني نشين فرستاده كه هركدام از آنها ادعا ميكردند رادمهر است ! و حتي دو سال پيش نيز در يكي از روستاهاي شيعه نشين مشغول تبليغ شده بود ! غافل از اينكه طبق ادعاي اهل سنت رادمهر چند سال پيش كشته شده است ! 4- بهتر است به جاي اينگونه سخنان كه « من اين را از علماي قم شنيدهام» مدركي علمي ارائه كنيد ، چون اگر بخواهيم با شنيدهها حكم صادر كنيم ! احكام بسياري صادر ميشود ! 5- منظور شما از سوالات بي پاسخ چيست ؟!!!! موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
42 |
نام و نام خانوادگي: مالك اشتر -
تاريخ: 13 مرداد 88
با سلام خدمت دوستان جناب علي لطف مي كنيد درمورد يوسف كياني اطلاعات دقيقي بديد |
43 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 13 مرداد 88
جناب الي گفته ايد که «احاديث جعلي آقاي قزويني» لطف کنيد فقط يکي از احاديثي را که ادعا ميکنيد سرور ما آيت الله قزويني جعل کرده اند را به ما معرفي کنيد و آدرس آن را به ما نشان ده. اگر که از اثبات ادعاي جعل عاجز هستي پس اهل افترا هستي و ما را با انسان مفتري کاري نيست. و تمام تهمت هايي که زدي در مورد خودت صدق ميکند. علي ولي الله |
44 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 13 مرداد 88
با سلام جناب اقاي ali جداُ متشكرم و از خداوند متعال در خواست ميكنم كه هرچه زودتر شما و ديگر برادران منحرف را به راه راست هدايت كند . تشكر براي اينكه مرا با دوست و برادر فهيم خود جناب اقاي momen abdullah در يك سطح قرار داديد , هر چند كه اشتباه بزرگي كرديد وليكن اين براي من باعث مباهات و افتخار است كه با اين برادر خوش قلم و حق گو و عالم حتي مقايسه شوم , در مورد برادران پاسخگو كه ديگر جاي خود دارند كه اصلا قابليت مقياسه شدن با مقام بالاي انها را ندارم خصوصا كه تحت رهبري فرزانه اي چون جناب ايت الله دكتر سيد محمد قزويني قرار دارند " لا قياس به ال محمد ( ص ) ابـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــداً . جناب اقاي ali چند تا سوال كوچلو ازت ميكنم چونكه با مرتضي رادمهر رابطه تنگاتنگي داشتي اميدوارم كه جواب انها را بدهي : 1 ) در عكسهاي مرتضي رادمهر گاه وقتي گردنش دراز و گاه وقتي گردنش كوتاه است .چـــــــــــــــــــــــــــرا ؟؟ 2 ) در دو تا عكس از مرتضي رادمهر لباس و دستهاي او محو ( Out of Focus ) اما صورتشان ( Focus ) ميباشد چــــــــــــــــرا ؟؟ 3 ) درسته كه دوستان شما در سياه كاري استادند اما حيف كه بلد نيستند در مونتاژ عكسها سايه پردازي كنند كار سختي نيست اگر خواستيد بهتون برنامه هاي بسيار پيشرفته اي پيشنهاد كنم كه راحت اين كارها را انجام بدهد .البته بشرط اينكه اون سوالهاي اوليه منو جواب مبسوطي بدي . 4 ) اين استاد بزرگ شما علي حسين اميري ( با اينهمه شهرت جهاني) چرا اسمش فقط توي يك سايته خيلي عجيبه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 5 ) سوال اخر فقط بين خودم و خودت چونكه خيلي باهش رفيق جون جوني بودي , اين ماشين جناب مرتضي خان هنوز در دسترسه , مدلش چنده بالاخره چند ميفروشينش, كف اش كه افتاب نديده ؟؟؟؟ در ضمن به اين اقايان فرقوني بگو يك عكس با محتواي ديني را در سايتشان قرار بدهند اين رفيقهاي ( Aborigines ) استرالي از من سوال كردند كه شما هم در ايران كساني داريد كه بمثل ما در استراليا كوه مقدس داشته باشند و انرا پرستش كنند . كلي بطرفداري از شما صحبت كردم قانع نشدند كه نشدند تا اينكه بهشون گفتم كه بابا خداي اينها 60 ذراعه اين كوه براش كوچكه بعد قانع شدند . اين حديث حنبلي را مهمان من باش : حديث شماره 7941 مسند احمد : ابوعامر، از مغيرة بن عبدالرحمن، از أبي الزناد، از موسي بن أبي عثمان، از پدرش، از أبي هريره نقل مي كند كه: نبي اكرم صلّي الله عليه و آله فرمود: "همانا خداوند عزّ و جلّ آدم را به صورت خودش خلق نمود... و در كتاب پدرم (پدر احمد بن حنبل) است كه قد خداوند 60 ذراع است! يا علي |
45 |
نام و نام خانوادگي: ali -
تاريخ: 15 مرداد 88
با سلام فکر مي کردم شما آدم منطقي باشيد اما . . . 1- از مرتضي رادمهر 4 يا 5 عکس بيشتر در دسترس نيست . از اين تعداد 3 عکس ايشون با لباس روحانيت شيعه است . اين حقه ها قديمي شده برادران که عکس مي سازند و مي فرستند اين و اون ور . 2- اين عکسها را شما از کجا آورده ايد نمي دانم اما عکسهايي که از ايشون هست . در حال مطالعه کتاب و يا در دست داشتن کتاب است و دستهاي ايشان کاملا مشهود . 3- از ابراز لطف شما هم به دوستان بنده متشکرم . 4- چراي سوال شما رو قبلا جواب دادم . 5- خيلي سوال پوچي بود . اما مطلب بعد : در جايي از طرف شما نوشته بود در مسجد اهل سنت که من ديدم هزار نفر مي آمدند و با کوچکترين بهانه اي نماز را ترک کرده اند و گفته اند بعدا انشا الله ! در اين مورد هم چند نکته در ذهن من پديد آمد : 1- عجب نفوذي اهل سنت در کشوري مثل استرالي دارند که تعدادشون به هزار نفر رسيده که مي آمدند مسجد وحالا چند نفر نمي آمدند هم بماند . اما اهل سنت 5 نوبت نماز مي خوانند ولي اهل تشيع 3 نوبت . فکر کنم اهل تشيع بهانه بهتري براي ترک نماز داشته اند که 3 در سه نوبت خلاصه کرده اند . 2- شما به چه حقي از طرف اهل سنت به دوستان استرالي خودتون جواب داده ايد ؟ بهتر بود به همون هايي مي سپرديد جواب بدن که از نماز فرار مي کردند . شما که در مورد مذهب خودتون اطلاعات کافي نداريد چطور پاسخ شبهه يک مذهب ديگر رو مي ديد ؟ چون جواب سوال هر مذهبي را خود آن مذهب مي دهد نه کس ديگري . و اگر کسي از من بپرسد چرا اهل تشيع در نماز رو به 4 يا 5 جهت تعظيم مي کنند ؟ در حالي که تعظيم عبادت است و عبادت خاص خداست ؟ من جواب نمي دهم و واگذار مي کنم به اهل تشيع . چون آنها اطلاعات کامل تري نسبت به مذهب خود دارند . شما هم بهتر بود با عرض پوزش ! کاسه داغ تر از آش نمي شديد . اما گروه پاسخ به شبهات مکررا به بنده اعلام مي کند جواب سوال هاي شما داده شده است ! من سه سوال و جواب در مورد : 1- اهل بيت 2- امامت مطرح کردم تا الان در سايت وارد نشده اند . چرا ؟ مگر پاسخ به يک شبهه چقدر طول مي کشد که من 10 روز است که منتظرم ؟ اما دو سوال از حضورتون داشتم : 1- نظر اهل تشيع درباره بدأ چيست ؟ 2- پاسخ ها و نظراتي که در سايت آورده مي شود پاسخ ها و ديدگاه هاي آقاي قزويني است ؟ جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- تمامي سوالات شما پاسخ داده شده و در روي سايت قرار دارد ! بهتر است يكبار ديگر مراجعه كنيد ! 2- سايت مربوطه كه عكسهاي رادمهر را منتشر كردهاست ، يكي از سايت هاي معروف اهل سنت است ! و منبع ما نيز همين سايت است! كه بسياري از عكس ها به صورت ناشيانه اي مونتاژ شده است ! جالب است كه رادمهر ، يك عكس در جو عمومي شيعه با لباس روحاني ندارد ! 3- شما به جاي پاسخ دادن به سوالات ما ، و اشكال علمي گرفتن ، تنها از پاسخ طفره ميرويد ! و مطالبي را كه به ما مربوط نميشود و جنبه علمي ندارد ، مطرح ميكنيد ! 4- نظر ما در مورد بداء ، همان نظر اهل سنت در مورد بداء است ، ميتوانيد به صحيح بخاري كتاب احاديث الانبياء باب حديث الاعمي و... مراجعه كنيد تا روايت مربوط به بداء (دقيقا مانند نظر شيعه) را ببينيد . 5- پاسخ ها ، عموما مورد بررسي جناب دكتر قزويني قرار ميگيرد ، اما در نظرات اينگونه نيست و تنها زماني كه امضاي ايشان در پاي نظر باشد ، مورد بررسي قرار گرفته است . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
46 |
نام و نام خانوادگي: ali -
تاريخ: 15 مرداد 88
با سلام 1- من در مورد توسل سوال کردم اما هرچه دنبال جواب آن مي گردم آنرا پيدا نمي کنم . احتمالا گم شده !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! 2- در مورد امامت سوالي پرسيدم اما باز هم درج نشد . 3- در مورد اهل بيت پاسخ دادم باز هم درج نشد . حالا چه کسي طفره مي رود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آقاي قزويني بهتر به سوال جواب مي دهد ... اما شما انگار با بنده دعوا داريد . من يک سوال ساده از شما پرسيدم اما شما چرا با عصبانيت جواب مي دهيد ؟ حالا بفرماييد نظر اهل تشيع درباره بدأ چيست ؟ البته اگر عصباني نمي شويد . اما سوال آخر که سوالي فني است : قبلا هنگام ارسال نظر پيامي مي آمد که اطلاعات با موفقيت ارسال شد اما چند روزيست که من اصلانمي دانم نظراتم ارسال مي شود يا نه فقط بعد از چند ساعت مي آيم ببينم نظرم ارسال شده است يا نه . مشکل از کجاست ؟ جواب نظر: با سلام دوست گرامي تمام سوالات شما كه به ما واصل شده است ، پاسخ داده شده و علني نيز گرديده است ! البته احتمالا مطلبي كه شما بدان در پايان متن اشاره كردهايد ، دليل عدم پاسخگويي ما است (يعني عدم وصول سوال شما) در صورتي كه سوال ارسال شود ، قطعا پيغام داده ميشود . اما در مورد بداء نيز به سوال شما پاسخ داده شد اما شما نميخواهيد جواب را بشنويد ! نظر شيعه در مورد بداء همان نظر اهل سنت در مورد بداء است ! ميتوانيد به صحيح بخاري و شروح آن ، كتاب احاديث الانبياء باب حديث الاعمي و... مراجعه كنيد ، و در خط اول آن عبارت «بدا لله أن يبتليهم» را ببينيد ! در مورد عصبانيت ما نيز بهتر بود عبارتي را كه از روي عصبانيت نوشته شده مطرح كرده تا علت را مينوشتيم ! موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
47 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 15 مرداد 88
فرار از نقد محبان عمر به هر قيمتي باسلام خدمت آقاي مجيد علي و تمام محبين اهل بيت عليهم السلام از اين که خداوند به من لطف کرده و نگاشتههاي شما را در برابر ديدگان بنده حقير قرار ميدهد بنده بسيار خوشحال و خوشوقت هستم چرا که مطالب شما جداي از تعلم به بنده حکم راهنمايي بنده را به سمت صراط المستقيم دارد. يکي از استراتژي هايي که محبين عمر در مواجه با اسناد غير قابل کتمان ارائه شده از جانب سرور ما آيت الله قزويني و شاگردان خلف ايشان چون گروه پاسخ گويي و شما در پي ميگيرند کتمان منابع و ايجاد شک و شبهه در اصالت مراجع نقل شده است. اتهام هاي بي اساس و سراسر کذبي چون «تغيير در صحاح سته» و «داستان سرايي» و ... همه و همه در راستاي مخدوش کردن استناد به مراجع خود محبان عمر است. غافل از اينکه اين عمل خود يکي از بزرگترين دستاوردهاي زحمات طاقت فرساي آياتي چون علامه اميني و دکتر قزويني است. چرا که محبين عمر با ايجاد شبهه و دستکاري در کتب خود راه را براي هرگونه تغيير آنهم به هر سمتي در دين خود باز ميکنند و عملا جز بازيچه اي از دين خود باقي نخواهند گذاشت. اين کار آنها من را به ياد گانگستر هايي مياندازد که در لحظات خطير از قرباني کردن دوستان خود دريغ نميکنند. |
48 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 16 مرداد 88
با سلام جناب اقاي ali متشكرم از اينكه به اين نتيجه رسيديد كه بنده ادم منطقي ميباشم . 2 ) دفيفاً همان حرف شماست 9 = 5+ 4 عكس از اين اقا را لباس روحانيت شيعه در اين سايت ميباشد ! 3 ) ( شهيد ؟؟؟؟) ( حجت الاسلام علي رضا محمدي ؟؟؟؟ )دوست و همراه رادمهر چه كت شلوار شيكي داره فقط كراوات نداره , در ضمن ريششو با چي ميزد بنظر دو تيغه زده بود ؟؟؟؟ 4 ) در اينكه تعداد زيادي مسلمان خصوصا اهل سنت در استراليا ميباشند شكي نيست وليكن من تا بحال به استراليا نرفته ام و در هيچ كجا هم ننوشته ام كه فلان اتفاق را در استراليا ديدم ؟؟ اگر ان نظر مرا خوب خوانده باشيد متوجه خواهيد شد . 5 ) از روي عادت حقيفت را ميگويم و اينكه دوستان ( Aborigines ) استرالي من اشتباهي در مورد فرقونيها كردند من بايد براي انها حقيقت را بازگو كنم , البته دفاع از اسلام و مسلمانان يك وظيفه شرعي ما ميباشد حال ميخواد فرقوني منحرف باشند يا از اهل سنت مومن و يا شيعيان ( مگر اينكه نفاقشون صد در صد اشكار شده باشد ).تازه بسياري از اهل سنت در مقابل سوالهاي اشخاص غير مسلمان چنان عكس العمل بدي نشان ميدهند كه حد ندارد , يكي از دوستان مسيحي من از من سوالاي كرد و جوابش را گرفت , بعد برگشت گفت عجيبه من همين سوال را از فلاني كردم در جواب گفته بود كه تو كافري و مستحق جواب نيستي ايا اين صحيحه . البته بايد حديث جاثليق مسيحي كه در زمان خلافت جناب ابوبكر اتفاق افتاده بخواني تا معني حرفم را بفهمي . اما اگر كسي شما را در مورد شعيان مورد سوال قرار بدهد كه چرا چنين چرا چنان,,,,, اولاً حتما جواب ميدي مطمعناً حال يا در دفاع يا مذمت شيعه , حال اگر در دفاع باشد ممكن است با علم بگوئي يا بدون علم ممكن است مصدرت صحيح باشد ممكن است غلط و اين فرق ميكند تا وقتي كه بخواهي در مذمت صحبت بكني انوقت ميائي از اباطيل يك درغگو مثل موسي موسوي يا ابن تيمه كذاب و افراد وابسته به فرقه جديد التاسيس وهابيت بسركرده گي همفر استدلال ميكني ولي من از كساني بمانند امام حنبل كه امام سه تا امام ديگر شما است و شاگرد ششمين امام ما امام جعفر صادق ( ص ) استدلال كردم نه اباطيل ابن تيمه يا شاگرد همفر انگليسي . يا اون عبد الشيطان ملحد زاده لندني خبيث كه شما اعتراض بكنيد .در ضمن احترام مدهب خود را نگه داريد مگر مدهب شما اَش داغ است كه مرا بعنوان مدافع و حامي ان اسم ميبريد . 1 دوباره ) اما برداشت شما از نظر من در مقاله خبري"" فرار مولوي عبدالحميد ,,,,,,,, "" نظر # : 49 تاريخ: 06 ارديبهشت 88 http://www.valiasr-aj.net/fa/page.php?bank=khabar&id=68 كه مربوط به من است , انچه را شما اظهار ميفرماتيد ننوشتم لطفاً دو باره به ان عنايت بفرمائيد " البته اگر برداشتهاي شما در همه موارد اينگونه باشد توصيه ميكنم فكري بحال خود بكنيد براي اينكه همين برداشتهاي غلط را در مورد كتابهاي جناب استاد نيجاني و ان شخص مجهول الهويه ابراهيم محمدي توحيدي داشته ايد . اما چرا شيعيان نمازهاي يوميه را در 3 وقت : اولاً سوالت تكراري ثانيا مگر نه اينكه تمامي احاديث بخاري و مسلم براي شما ثقه . برو ببين ابن عباس در اين مورد چي ميگه . ابن عباس ميگويد : رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم در مدينه نماز ظهر و عصر و نيز مغرب و عشاء را ، هشت ركعتي و هفت ركعتي خواند . يعني نماز ظهر و عصر را كه در مجموع هشت ركعت ميشوند و نيز نماز مغرب و عشاء را كه در مجموع هفت ركعت ميشوند ، يك جا خواند ؛ همان طوري كه امروزه شيعيان ميخوانند . صحيح البخاري ، ج 1 ، ص 182 ، باب مواقيت الصلاة و ج 1 ، ص 186 و صحيح مسلم ، ج 1 ، ص 491 ، باب صلاة المسافرين ، حالا يك سوال از شما ميكنم لطفا محبت كنيد و جواب درستي بدهيد : اين اقاي رادمهر در وقتي كه سني شده بودند چرا در اولين عكسهاي خود ريشش بلند بود و بتدريج در عكسهاي بعدي ريشش كوتاهتر بود در اخر وقتيكه غسلش ميدادند ريشي در كار نبود ( ايندفعه فقط چهار يا پنج عكس ), چـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا ؟؟؟؟ اگر مصادر اين عكسها را خواستي بنويس تا ادرسشو بهتون بدهم . اما سوالات شما در مورد " اهل البيت" و " امامت " دل را صاف كن جوابت در همين سايت داده شده فقط با دل صاف و بي الايش ميتوان به حق پي ببريد يا علي |
49 |
نام و نام خانوادگي: ali -
تاريخ: 27 مرداد 88
با سلام 1- من در مورد توسل پاسخ دادم اما در سايت درج نشد . در مورد آيه تطهير و اهل بيت پاسخ دادم در سايت درج نشد . در مورد امامت سوال کردم ، پاسخ نداديد و گفتيد قبلا جواب داديم اما من هرچي گشتم نديدم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!! بفرماييد چه کسي از جواب دادن طفره مي رود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا شما با عصبانبت جواب سوال را مي دهيد ( که نداديد )؟ فکر نمي کنم اين اخلاق را از آقاي قزويني ياد گرفته باشيد . چون ايشون با صبر به سوالات جواب مي دهد . من يه سوال ساده پرسيدم که نظر اهل تشيع درباره بدأ چيست ؟ شما چنان عصباني شديد که جواب سوال را نداديد و گفتيد همان نظر اهل سنت است و آدرس داديد . شما فرض کنيد من شيعه باشم و در مورد يکي از اعتقادات مذهب تشيع بخواهم اطلاعات داشته باشم به نظر شما اين جواب شما مرا قانع مي کند که بگوييد همان نظر اهل سنت است ؟ چون ممکن است يک نفر ديگر هم اين سوال را بخواند و کنجکاو شود براي جواب آن . اما در پايان يک سوال فني داشتم : مدتي است که هنگام ارسال نظر ، پيامي با عنوان « اطلاعات با موفقيت ارسال شد » نمي آيد و صفحه اي خالي باز مي شود که من نمي دانم اطلاعات ارسال شده است يا نه . مي خواستم بدانم اين مشکل از طرف سيسستم من است يا خطوط اينترنت مشکل دارند . آقاي مجيد م علي در مورد عکس ها قبلاً گفتم و جواب دادم در مورد 5 : بهتر بود به همون هايي مي سپرديد جواب بدن که از نماز فرار مي کردند . چون تعدادشون کم نبوده . چطور شما يهو شديد نماينده هزار نفر آدم زنده ؟ البته دقيقاً جواب سوال من رو خودتون داده ايد : . . . يا در دفاع يا مذمت سني, حال اگر در دفاع باشد ممكن است با علم بگوئي يا بدون علم ممكن است مصدرت صحيح باشد ممكن است غلط و اين فرق ميكند تا وقتي كه بخواهي در مذمت صحبت بكني البته يک نکته را هم يادآور شوم : وقتي شما به يک نفر توهين مي کنيد خود به خود باعث ميشه تعصب جانشين منطق بشه و اين بسيار خطرناک است . در مورد سوال آخر هم تا زمان حيات ايشون که ما ديديمش ايشون با ريش بلند بوده اند حالا شما از کجا ريش ايشون رو کوتاه کرده ايد لابذ با فتوشاپ يا از روي سايت هاي فيلتر شده اهل سنت !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! آقاي قزويني در يکي از سخنراني هاشون گفتند : توهين به مقدسات اهل سنت « ذنب لا تغفر » است . ( قابل توجه آقاي momen abdullah که خيلي به ايشان ارادت دارند ) من همچنان منتظر پاسخ به آن سوالات مي باشم جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- همانطور كه شما در اين نظر و بعضي نظرات ديگر گفتهايد ، هنگام فرستادن نظر ، به خاطر مشكلات فني خطوط ارتباطي شما با اينترنت ، پيغام تاييد ارسال داده نميشود ؛ كه معني آن نرسيدن نظر به دست ما است ! حال بي جهت ما را متهم به عدم پاسخگويي ميكنيد ! البته شما بسياري از پاسخهايي را كه براي شما داده شده است ، ناديده گرفته (از جمله در مورد علم غيب و ارتباط با فرشتگان و...) و چون تعدادي از سوالات شما به دست ما نرسيده است ! ما را متهم به عدم پاسخگويي مينماييد ! 2- كجاي سخنان ما عصبانيت و بي ادبي بوده است ؟ 3- نظر شيعه در مورد بداء را قبلا براي شما پاسخ دادهايم ! صحيح بخاري ، كتاب احاديث الانبيا ، حديث الاعمي و ... پاسخ شما را دارد ! 4- ساير مطالب نيز قبلا پاسخ داده شده است . گروه پاسخ به شبهات |
50 |
نام و نام خانوادگي: ali -
تاريخ: 27 مرداد 88
با سلام آقاي مجيد م علي در مورد عکس ها قبلاً گفتم و جواب دادم در مورد 5 : بهتر بود به همون هايي مي سپرديد جواب بدن که از نماز فرار مي کردند . چون تعدادشون کم نبوده . چطور شما يهو شديد نماينده هزار نفر آدم زنده ؟ البته دقيقاً جواب سوال من رو خودتون داده ايد : . . . يا در دفاع يا مذمت سني, حال اگر در دفاع باشد ممكن است با علم بگوئي يا بدون علم ممكن است مصدرت صحيح باشد ممكن است غلط و اين فرق ميكند تا وقتي كه بخواهي در مذمت صحبت بكني البته يک نکته را هم يادآور شوم : وقتي شما به يک نفر توهين مي کنيد خود به خود باعث ميشه تعصب جانشين منطق بشه و اين بسيار خطرناک است . در مورد سوال آخر هم تا زمان حيات ايشون که ما ديديمش ايشون با ريش بلند بوده اند حالا شما از کجا ريش ايشون رو کوتاه کرده ايد لابذ با فتوشاپ يا از روي سايت هاي فيلتر شده اهل سنت !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! آقاي قزويني در يکي از سخنراني هاشون گفتند : توهين به مقدسات اهل سنت « ذنب لا تغفر » است . ( قابل توجه آقاي momen abdullah که خيلي به ايشان ارادت دارند ) من همچنان منتظر پاسخ به آن سوالات مي باشم جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- تصاوير ، از سايت حزب الفرقان گرفته شده است ! بهتر است از آنان سوال كنيد كه چرا در تصاوير ايشان دستكاري كردهاند ! 2- ساير سوالات شما نيز (در صورت وصول به ما ، چون به گفته خود شما ظاهرا خطوط شما اشكال داشته و بسياري از نظرات ارسال نميشود) پاسخ داده شده است . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
51 |
نام و نام خانوادگي: ali -
تاريخ: 29 مرداد 88
با سلام با توجه به گفته شما . پس : بدا يعني صحيح بخاري كتاب احاديث الانبياء باب حديث الاعمي و !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1 اما يک سوال ديگر : با توجه به سخنان حضرت علي ( رض ) مبني بر اينکه : 1- (والله ما كانت لي في الخلافة رغبة ولا في الولاية إربة و لكنكم دعوتموني إليها و حملتموني عليها)(خطبة276 ) يعني:«سوگند بخدا من رغبتي به خلافت نداشتم و نيازي بولايت در من نبود شما مرا بسوي خلافت خوانديد و مرا بدان وادار كرديد». 2- :(دعُوني و التمسوا غيري)‹خطبة 91› يعني:«مرا رها كنيد و غير مني را براي اينكار بخواهيد». و يا اينکه خلافت از آب دهان يک بز هم نزد من ارزشش کمتر است . و . . . که سخنان حضرت علي ( رض ) در مورد عدم تمايل ايشان به خلافت است . و اينکه خلافت از سوي خداوند براي علي ( رض ) تعيين شده بود و باز هم با توجه به اعتقاد شيعه ، پيامبر (ص ) براي بيان خلافت علي ( رض ) آمده بود آيا ممکن است حضرت علي به چيزي که خداوند آنرا برايش برگزيده است و پيامبر براي بيان آن به مردم اين همه رنج و مشقت کشيده باشد . چنين بي ميل باشد ؟ جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- اگر طالب رسيدن به حقيقت بوديد ، نگاهي به ادرس ذكر شده و روايت مطرح شده در آن ميانداختيد : حَدِيثُ أَبْرَصَ وَأَعْمَى وَأَقْرَعَ في بَنِي إِسْرَائِيلَ حدثني أَحْمَدُ بن إِسْحَاقَ حدثنا عَمْرُو بن عَاصِمٍ حدثنا هَمَّامٌ حدثنا إِسْحَاقُ بن عبد اللَّهِ قال حدثني عبد الرحمن بن أبي عَمْرَةَ أَنَّ أَبَا هُرَيْرَةَ حدثه أَنَّهُ سمع النبي صلى الله عليه وسلم وحدثني مُحَمَّدٌ حدثنا عبد اللَّهِ بن رَجَاءٍ أخبرنا هَمَّامٌ عن إِسْحَاقَ بن عبد اللَّهِ قال أخبرني عبد الرحمن بن أبي عَمْرَةَ أَنَّ أَبَا هُرَيْرَةَ رضي الله عنه حدثه أَنَّهُ سمع رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يقول إِنَّ ثَلَاثَةً في بَنِي إِسْرَائِيلَ أَبْرَصَ وَأَقْرَعَ وَأَعْمَى بَدَا لِلَّهِ أَنْ يَبْتَلِيَهُمْ فَبَعَثَ إِلَيْهِمْ مَلَكًا فَأَتَى الْأَبْرَصَ فقال أَيُّ شَيْءٍ أَحَبُّ إِلَيْكَ قال لَوْنٌ حَسَنٌ وَجِلْدٌ حَسَنٌ صحيح البخاري ج 3 ص 1 ش 2377 آيا آنچه به شيعه در مورد بداء نسبت ميدهيد ، جز آن چيزي است كه در صحيح بخاري آمده است ؟! البته اينگونه سخنان شما در جواب به پاسخ مطرح شده توسط ما ، به خوبي براي خوانندگان حقيقت اشكالهاي شما را روشن ميسازد و ما از اين بابت از شما متشكريم ! 2- در مورد ساير سوالات شما راجع به خلافت ، در آدرس ذيل به صورت مفصل پاسخ داده شده است : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=56 (ذيل عنوان چرا حضرت علي خلافت را در ابتدا نپذيرفتند؟) http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=40 موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
52 |
نام و نام خانوادگي: ميرويس زاهد وردگ ازکابل- افغانستان -
تاريخ: 29 مرداد 88
کسي ميتواند جواب سوالي مرا بدهد که چرا شيعه اهل بيت را محدود ميکند به چند نفر که خوش خودشان مي ايد؟ چرا عايشه (رض) شامل اهل بيت نيست؟ چرا در موصوع معصوميت هم اين طور هست ايا فاطمه معصوم و ديگر دختران رسول خدا معصوم نيستند؟ شما شيعه ها هر که با علي (رض) نزديک بوده را معصوم و ديگران را حتا اگر از فاميل بزرگوار رسول خدا هم هستند حتا اسم نميگيريد! چه رسد به معصوم بودن و به رسميت شناختن ! در زبان عربي اهل به خانم يعني زن شخص گفته ميشود در حالي که شما انساني که بعد از ده نسل از رسول خدا(ص) ميايد را شامل اهل بيت کرده و خانمش را ني؟ تصور من اينست که شما شيعه ها علي و کساني که با او بودند را محور قرار ميدهيد نه پيامبر و کساني را که با او بودند. شيعه اولي ( اهل سنت) را متهم ميکنيد که اهل بيت( اولاده پيامبر) (رض) را پيروي نميکنند ولي من به شما ميگويم که ما پيروان راستين اهل بيت و صحابه کرام (رض) هستيم نه شما که شاگردان بزرگ پيامبر را تکفير ميکنيد. عمر کسيست که پدر کلانهاي شما را مسلمان ساخته و ابوبکر کسيست که پيامبر و علي او را امام نماز ساخته و بر او اقتدا کرده اند. علي طفلي بيش نبود که ابوبکر پيامبر را حمايت مي کرد و بنياد دين اسلام را تقويت مي کرد. جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- شيعه اهل بيت را محدود به پنج نفر نميكند ! بلكه اهل بيت طبق مصطلح قرآني آن ، واژهاي است كه تنها خداوند ميتواند محدوده آن را معين كند ! خداوند به نوح فرمود : پسر تو از اهل تو نيست ! در مورد اهل بيت رسول خدا (ص) نيز طبق روايات اهل سنت در صحيح مسلم ، هيچ كدام از همسران آن حضرت جزو اهل بيت نيستند ! ... فَقُلْنَا من أَهْلُ بَيْتِهِ نِسَاؤُهُ قال لَا وأيم اللَّهِ إِنَّ الْمَرْأَةَ تَكُونُ مع الرَّجُلِ الْعَصْرَ من الدَّهْرِ ثُمَّ يُطَلِّقُهَا فَتَرْجِعُ إلى أَبِيهَا وَقَوْمِهَا صحيح مسلم ج 4 ص 1837 ش 2408 2- دليلي براي عصمت عائشه و ساير همسران رسول خدا (ص) نيست ! اما بر عصمت فاطمه زهرا سلام الله عليها ، آيات و روايات بسيار وجود دارد ! 3- شما ادعا ميكنيد كه پيرو صحابه هستيد ! صحابه با يكديگر به جنگ پرداختهاند ! اگر در جنگهاي ميان صحابه بوديد ، در كدام جهت شركت ميكرديد و آيا حاضر بوديد ديگر صحابه را بكشيد ؟ اگر بگوييد حاضر نيستيد آنان را بكشيد ، با گروهي از صحابه مخالفت كردهايد ! و اگر بگوييد آنان را ميكشتيد ! جواب خود را دادهايد ! 4- در مورد مرتد شدن و جهنمي شدن تعدادي از صحابه ، در صحيح بخاري يك باب وجود دارد (كتاب الرقاق باب احاديث الحوض) ! بهتر است در ابتدا مطالبي را كه خود اهل سنت مطرح كردهاند مورد بررسي قرار داده و سپس به شيعه اشكال بگيريد ! 5- عمر كسي است كه با دستور هجوم وحشيانه به ايران ، راه را براي مسلمان كردن اروپا و چين از طريق فرهنگي مسدود كرد ! به صورتي كه تا بعد از چند قرن ، هنوز مسلمانان را به عنوان وحشي ميشناسند ! ميتوانيد جهت ديدن اقرار علماي اهل سنت به فجايع انجام شده در اين جنگها به آدرس ذيل مراجعه كنيد : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=122 6- در مورد اقتداي امير مومنان به عمر ، بهتر است به صحيح بخاري مراجعه كنيد كه ميگويد امير مومنان از حضور در جايي كه عمر در انجا بود ، بدشان ميامد ! «كراهية لمحضر عمر بن الخطاب»! 7- اميرمومنان كه شما او را كودك خطاب ميكنيد ، در جنگهايي كه ابوبكر و عمر فرار كردند به دفاع از رسول خدا (ص) پرداخت : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=128 موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
53 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 31 مرداد 88
با سلام برادر عزيز جناب ali با در نظر گرفتن جوابتان احتمال زياد ميدهم كه منظور مرا نفهميديد . متاسفانه بايد بگويم كه بسياري از مسلمانان و بخصوص اهل سنت بحقيقت دين اسلام و مذهبشان عالم نيستند , البته قصد توهين ندارم اما ما شيعيان به بركت مراسمهاي مختلف خصوصاً عيد غدير و نيمه شعبان و يا مراسم عزادازي براي شهادت ائمه اطهار ( صلوات الله عليهم اجمعين ) و مراسم مشترك اسلامي همچون ميلاد با سعادت حضرت نبي (صلى الله عليه وآله) يا بعث ايشان و و و بيشتر از اهل سنت با دين اسلام و مذهبمان در ارتباط ميباشيم , و به اين دليل ميگويم كه بسياري از برادران اهل سنت بتاريخ اسلام و وقايع و سنت اسلامي نا اگاهند هرچند بدان از روي عادت عمل كنند . اين است وقتي كه در مقابل سوالي قرار ميگيرند در جواب فقط ميگويند سنت است و اين جواب قانع كننده اي نيست همانطور كه براي خودم نيز چندين سال قبل اين مسئله اتفاق افتاد كه در جوابي به برادر اهل سنت در مورد امامت حضرت علي ( ص ) و نص ايشان توسط حضرت محمد ( (صلى الله عليه وآله) ) در روز غدير خودم دليل را با انكه كافي بود خوب نديدم و راضي نبودم .اما بدتر استدلال ايشان بود كه گفت """ اكثريت اهل صحابه ؟؟؟؟ خلافت ابوبكر را قبول كردند پس شما چرا قبول نميكنيد "" در جوابش گفتم " فرض كنيم كه الان حضرت نبي ( (صلى الله عليه وآله)) در اينجا بود و به اين جهت ميرفتندو ميگفتند اين راه سعادت است اما صدها نفر ديگر بجهت ديگري ميرفتند و ميگفتند اين راه سعادت است شما كدام را اختيار ميكرديد , فوراً گفت راه حضرت نبي ( ص ) . دوباره سوال را تكرار كردم و گفتم ميليونها نفر باز همان جواب را داد , حتي وقتي ازش پرسيدم در صدها ميليارد باز هم همان جواب اول را داد كه به دنبال حضرت محمد ( (صلى الله عليه وآله) ) ميروم , وقتي كه گفتم اكثريت چي شد ساكت شد و چيزي نگفت .من هم گفتم بهمين دليل ما قبول نميكنيم كه راهي را كه حضرت محمد ( ) بما نشان داده ترك كنيم و بسوي " حتي اكثريت ؟؟؟؟ " نگاه كنيم . بحمدالله با انكه مدت بسيار طولاني خارج از مملكت ميباشم و هيچگونه دسترسي به كتابهاي اسلامي نداشتم از طريق انترنت به اموزش خود پرداختم و بدون هيچ تعصبي به همه كتابها و سايتها اسلامي مراجعه كردم احوال مذهبهاي مختلف و علماي اهل سنت و شيعه و كتابهاي وهابيون را برسي كردم حتي بحثهائي با وهابيون داشتم كه در نهايت بدليل بد زبان بودنشان و اينكه من نميتوان مقابله بمثل بكنم به انها خاتمه دادم , اما در طول اين بحثها متوجه شدم كه اين اقايان چه عالمشان و چه تلميذشان دروغهائي در مورد مذهب شعيان بافته اند و فقط خودشان را با ان راضي ميكنند ( در اين مورد شما ميتوانيد به قصه گفتگوي ارام كه در اين سايت ميباشد و صحبتهاي و ادله هاي دو تن از بزرگان مذهب وهابيت و شاگردانشان با جناب دكتر قزويني مراجعه فرمائيد ) . در مورد نماينده شدن "" هزار يا حتي ميليون نفر اگر نتوانند جوابي صحيح و مستدلي را بدهند جواب خوب و صحيح و مستدل يكنفر بر انها ارجحيت دارد , ايا نظر شما غير از اين است"" ؟ ثانياً همانطور كه متوجه شده اين حتي در مورد كتاب عنايات و نويسنده ان و همچنين ان سايت بقول معروف " فرقان" اينكه ايا بنده به انها دسترسي دارم يا نه اين مسئله را با ادرسهائي كه دادم ثابت كردم حال اگر خواستيد ان عكسها را شرح اينكه چه خطاهائي در انها است بوسيله همين سايت براي شما بفرستم فقط تقاضا كنيد در خدمت خواهم بود . ( در ضمن دشمنان ما و دوستان شما كه مرتب فرمولهاي فيلترشكن را مثل نقل نبات مجازي در حلقوم شما ميريزند پس اينكه سايتي فيلتر شده يا نه معني ندارد ؟ اما در مورد جوابهاي شما به امامت و توسل و ,,,, كه بقول خودتان در سايت چاپ نشده " يك سوال ايا جوابهاي شما قوي تر و مستدلتر از جوابهاي علماي وهابيت در اين موارد ميباشد , بنده كه فكر نكنم و شما در همين سايت كه انشاء الله و حتماُ فيلتر نشده است نظرات اين اقايان را كه گاه وقتي با اهانت توام است ميتوانيد پيدا كنيد . در مورد اينك خليفه و رهبر مسلمانان چه كسي ميتواند باشد بغير از اينكه ما ميگوئيم اين نص الهي است كه بوسيله حضرت رسول ( (صلى الله عليه وآله) ) ابلاغ شده از شما ميپرسم كه ايا خليفه مسلمين نبايد : 1 ) عالمترين مردم باشد؟ 2 ) متدينتر و باتقوا ترين مردم باشد؟ 3 ) شجاعترين مردم باشد ؟ 4) بي نياز ترين مردم باشد؟ 5 ) راستگوترين مردم باشد؟ 6 ) عادلترين مردم باشد؟ و صد البته صدها برتري هاي ديگر. اين خصوصيات را در كدام يك از صحابي حضرت نبي ( ص ) ديديد ؟ منتظر جوابتان ميباشم البته با دليل قوي از كتابهاي تاريخ و حديث . يا علي |
54 |
نام و نام خانوادگي: ali -
تاريخ: 04 شهريور 88
با سلام اينکه شما از صيغه تفضيل براي شرايط خليفه استفاده کنيد چندان دور از ذهن نبود در قانون اساسي جمهوري اسلامي امده : رهبر جامعه اسلامي بايد عادل باشد ، عالم باشد ، شجاع باشد و . . . اما اگر اجازه دهيد با يک سوال بحث را ادامه دهيم : مواردي را که در بالا ذکر کرده ايد آيا شامل امام جماعت هم مي شود ؟ اگر بله . پس نمازهايي که حضرت علي پشت سر خلفا خوانده اند را چگونه توجيه مي کنيد ( «قد أنکحهم رسول الله وصلي علي وراءهم» . وسائل الشيعة، کتاب الصلاة، ص534. الإحتجاج، طبرسي، ص53- کتاب سليم بن قيس، ص253،مرآة العقول، مجلسي، ص388، چاپ ايران. اثبات الهدات- حر عاملي، ج3 ص764. و دوم اينکه آيا در اصول دين ميتوان تقيه کرد ( با سند ) البته با عرض معذرت از حضور شما چون قبلا سوالي مطرح کرده بوديد که به علت فراموشي نشد به آن پاسخ دهم ( شماره 25 ) اين هم سند : تاريخ ابن خَلدون – ج 1 – 454 تا ص 474 – بررسي مرتدان و مدعيان نبوت – ترجمه عبدالمحمد آيتي جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- آنچه شما نقل كردهايد تنها جزيي از روايات است ! ما منكر اين نيستيم كه امير مومنان پشت سر خلفا نماز خواندهاند ، اما بايد بدانيد كه طبق روايات شيعه اين نماز به صورت فرادا و با خواندن حمد و سوره بوده است : فقال أمير المؤمنين عليه السلام : قولي لها : إن الله يحول بينهم وبين ما يريدون . ثم قام وتهيأ للصلاة ، وحضر المسجد ، وصلى لنفسه خلف أبي بكر بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج 29 ص 132 2- طبق نظر شيعه ، نمازخواندن پشت سر مخالف از روي تقيه ، گاهي اوقات مستحب و گاهي واجب است ! 3- طبق نظر اهل سنت ، نماز خواندن پشت سر هر فاجر و فاسقي جايز است ! بنا بر اين نه طبق نظر شيعه و نه طبق نظر اهل سنت ، اين مطلب دلالت بر قبول داشتن خلفا توسط امير مومنان علي عليه السلام ندارد ! جالب است كه عبارتي كه شما بدان اشاره كردهايد ، يكي از متوني است كه حضرت ان را براي جواز نماز از روي تقيه پشت سر مخالف ، فرموده اند ! موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
55 |
نام و نام خانوادگي: ميرويس -
تاريخ: 17 شهريور 88
برادر محترم علي بنده خواستم مختصري در باره جواب شما بنويسم - احاديث که شما به آن استناد کرده ايد احاديث ضعيف هستند و اگر شما ميخواهيد از آن کتابها استفاده درست ببريد بايد اصول تدوين آنرا بدانيد احاديث در اين کتب درجه صحت دارن که استفاده از احاديث ضعيف در استخراج احکام فقهي و عقيدوي ممنوع هست و صرف ميتوان براي تشويق از آن کار گرفت اگر ميپرسيد که چرا احاديث ضعيف درين کتب آورده شده هست ؟ باز هم به فهم علم حديث ضرورت داريد و جواب مختصر اين که اين کتب در نتيجه تحقيق از صد ها هزار حديث که به رسول الله (ص) نسبت داده شده بود استخراج شده هست و احاديث که دروغ بودن آن کاملا ثابت نشده هست نيز درين کتب درج هستند و لي شما حق نداريد از انها اينطور شجاعانه براي اثبات عقايدتان استفاده کنيد, اگر تمامي عقايدتان همين طوري ثابت شده اند پس واي بر حالتان, شما شيعه نه بلکه پيروان ضعيف ترين روايات هستيد و نزد ما گمراهترين. - سوال ديگر اينکه آيا احاديث قوي و درست اين کتب را نخوانده ايد ؟ و صرف همانهاي که به درد توجيهاتان ميخورد و اکثرآ ضعيف هستند را ميتوانيد بخوانيد درين کتب صدها حديث صحيح در رد نظريات شيعي و بدعت هاي شيعي آمده هست لطف نموده از کتب حديث استفاده سياسي نکنيد. - هدف ما از صحابه همان هاي هستند که بدست پيامبر تربيه شدند و حيثيت استادان دين را داشتند و حتي حق اجتهاد داشتند و نزد پيامبر مقرب بودند مانند ابوهريره, عايشه,علي, عمر و..... اين ها اگر با هم جنگ هم کرده باشند در صحنه سياسي به علم و شخصيت شان لطمه وارد نميشود, چه اين جنگ ها براي حفظ ا تحاد امت بوده نه ثبات حقانيت يک طرف و بطلان طرف ديگر چه درين جنگها کساني مثل علي و زبير و طلحه عايشه و ... در مقابل هم قرار گرفته اند که محض وقوع جنگ دليل گمراه بودنشان نميشود چه آنها بعد از وقوع اين جنگها دوباره دوست بودند مانند زمان پيامبر و اکثرآ اين جنگها نا خواسته در گرفته اند و در نتيجه دسايس دشمنان اسلام . - اگر جنگ و جهاد مسلحانه وحشت هست پس بهتر هست از قرآن منکر شويد چون پر هست از تشويق به جنگ و جهاد مسلحانه و سنت پيامبر تان و حتي امامان که هميشه جنگيده اند و به کار فرهنگي محض اكتفا نكرده اند. - عمر کسيست که نيمي از جهان اسلام امروزي را فتح کرد و در زمان خودش مردم اين سرزمينها مسلمان شدند, و علي با او همکار بود و عدالت و استعداد سياسي او هنوز هم زبان زد شرقي ها و غربي ها هست در حالي که علي را به ضعف سياسي و ضعف مشاوره متهم ميکنند. متاسفانه که دلايل شما بر اساس روايات ضعيف و روي احساسات پر از تعصب استوار هست اميدوارم که روي جوابهايتان دوباره غور کرده و جواب مجدد بدهيد. چند سوال ديگر - آيا کثرت تعداد امامان معصوم و منصوص زمينه دروغ پردازي را براي دروغ گويان و ايجاد روايات دروغين به روايت از ايشان را مساعد نميسازد؟ مانند که اين واقيعت در باره پيامبر صادق هست. - آيا وجوب موجوديت امام به معني شيعي آن مانع تحقيق و اجتهاد در دين نميشود و آيا مانعي نيست در راه رشد و تکامل اندشيه ديني؟ و يا اگر امروز امام زمان حضور ميداشت شما اجتهاد ميکرديد و تا اين اندازه تحقيق ميکرديد؟ - چرا سه فرقه شيعي به تعداد متفاوت از امام عقيده دارند؟ زيديه به چهار امام, اماميه به دوازده امام و اسماعيليه به بيش از چهل نه امام کدام يک درست هست؟ - بنده از نگاه برسي نتايج تاريخي به اين نتيجه رسيده ام که عقيده امامت باعث ايجاد گمراهي در بين مسلمانان شده است بطور مثال فرقه اسماعيليه در نتيجه تداوم بر همين عقيده امروز گمراه شده اند و امام حاضر خود با انجام اعمال و ابراز فتواهاي خلاف دين باعث از بين رفتن عقيده اسلامي در بين شان شده است.نظرتان در باره برداشت من چيست؟ - چرا اختلاف شعه و سني اينقدر عميق است و در بعضي جاها عمدي به نظر ميرسد؟ آيا اختلاف سياسي باعث اختلافهاي عمدي در عقيده و فقه نشده است؟ اکثر سوالهاي بنده عقلي هست نه استوار بر اساس نقل و اميدوارم دوستان از روي انديشه و تعقل پاسخ دهند چون روايات کمتر ميتوانند درين جا جواب گو باشند. با احترام ميرويس زاهد جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- پاسخ شما زماني در دفاع از اهل سنت معتبر است كه طبق مباني اهل سنت باشد ! نه زماني كه پاسخي دهيد كه اهل سنت آن را قبول ندارند ! الف) آيا اهل سنت تمامي روايات صحيح بخاري و مسلم را صحيح نميدانند ؟ بسياري از ادله شيعه از بخاري و مسلم است ب) آيا اهل سنت مباني رجالي براي تصحيح روات ندارند ؟ بسياري از رواياتي كه شيعه به آنها استدلال ميكند ، طبق مباني رجالي اهل سنت ، صحيح بوده و تمامي راويان آن ثقه ميباشند . ج)آيا علماي اهل سنت ، بعضي از روايات را از جهت سندي تصحيح كردهاند يا خير؟ بسياري از رواياتي كه شيعه به آنها استدلال ميكند ، توسط علماي اهل سنت ، تصحيح سندي شده است . مواردي كه ذكر شد ، به خوبي با كمي جستجو در سايت ما مشخص است ! و تنها با اين بهانه كه در كتب اهل سنت احاديث ضعيف نيز وجود دارد ، نميتوان از اين حقيقت كه شيعه به روايات صحيح السند اهل سنت تمسك ميكند فرار كرد ! 2- در مورد ادعاي شما در مورد صحابه ! هدف خوبي داريد اما اين هدف شما نيز با سخنان رسول خدا (ص) و كلام علماي اهل سنت و آيات قرآن موافقت ندارد! زيرا خود رسول خدا (ص) در صحيح بخاري تعداد زيادي از صحابه را اهل جهنم معرفي ميكنند ! (ميتوانيد به احاديث باب حوض در كتاب الرقاق صحيح بخاري مراجعه نماييد) 3- ادعا فرمودهايد كه جنگ بين صحابه براي حفظ مصلحت وحدت مسلمانان بوده است ! آيا در ابتدا و انتهاي جمله شما تناقض وجود ندارد ؟! آيا براي حفظ مصلحت وحدت نميتوانستند با يكديگر مذاكره كنند ؟! 4- ادعاي ارتباط خوب بين صحابه بعد از جنگ ادعايي مضحك است ! آيا ارتباط بين اميرمومنان و معاويه بعد از جنگ خوب شد ؟ آيا خبر نداريد كه بلافاصله بعد از جنگ نهروان معاويه نيروهاي خود را بسيج كرده و اميرمومنان نيز فراخوان تجمع نيرو داده تا با يكديگر به نبرد بپردازند ؟! 5- اگر افتخارات عمر تنها كشورگشايي (تا نيمي از جهان آن روز)بدون گسترش اسلام حقيقي باشد ! چنگيزخان و... از او موفق تر بودهاند ! آيا خبر نداريد كه در جنگهاي خلفا براي كشور گشايي چه فجايعي انجام گرفت ! و آنقدر اسلام خشن جلوه داده شد كه اروپا و چين تمامي نيروي خود را به كار گرفتند تا مبادا مسلماناني كه به زن و كودك و حيوان رحم نميكردند ، نتوانند اين مناطق را بگيرند و بعد از گذشت قرنها هنوز اين تفكر غلط در مورد اسلام در ذهن اروپاييان وجود دارد ! جهت اطلاع از فجايع خلفا ميتوانيد به آدرس ذيل مراجعه كنيد : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=122 6- كثرت روايات دروغين ، به تعداد دروغگويان بستگي دارد و نه تعداد راستگويان ! هزار نفر دروغگو ميتوانند به يك نفر راستگو دروغ ببندند ، همانطور كه ميتوانند به دوازده نفر دروغ ببندند ! البته وقتي عصمت و امامت اين دوازده نفر ثابت شد ، ديگر ادعاي شما جايي نخواهد داشت ! 7- آيا وجود كسي كه كاملترين بينش ديني را به شما ميدهد ، مانع پيشرفت ديني شما ميشود؟! سخن شما دقيقا مخالف مدعاي شما را ثابت ميكند ! اگر شما به فكر رسيدن به كاملترين بينش از اسلام هستيد ، آيا ميتوانيد با اجتهاداتي كه در آن راه خطا وجود دارد ، به اين اسلام برسيد ؟! البته خود ائمه براي پرورش اذهان شاگردان خويش ، با تعليم تدريجي معارف ، راه و روش اجتهاد و پرورش ذهن را نيز علاوه بر اسلام ناب ، به آنان آموزش ميدادند . 8- علت اختلاف اين فرق از اثنيعشريه ، همان علت اختلاف اهل سنت با شيعه است ! يعني در امامان و خلفا با يكديگر اختلاف دارند و همانطور كه شيعه بايد پاسخگوي شبهات آنان باشد ، اهل سنت نيز بايد پاسخگوي شبهات آنان به عنوان يك فرقه اسلامي باشند ؛ البته اهل سنت به خاطر تناقضات فراوان در اعتقادات ، حتي پاسخگوي شبهات اين فرق نيز نميتوانند باشند ، اما شيعه ، با استناد به ادله متقن از هر فرقهاي ، پاسخ آنان را ميدهد ؛ يكي از اين ادله كه در همه فرق مشترك است ، روايت دوازده جانشين رسول خدا (ص) است ؛ كه اهل سنت هنوز نتوانستهاند تحليل دقيقي از اين روايت ارائه كنند ! 9- در مورد اعتقاد شما در مورد گمراهي فرق ، جزيي از اعتقاد شما صحيح است و قرآن بر آن صحه ميگذارد «مَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ» اختلافات ، هميشه بعد از آمدن حقيقت و راستي ، و با انحراف از حقيقت بوده است ! انحراف ساير فرق از امامت ، بعد از تبيين امامت و به خاطر دنيا پرستي آنان بوده است . البته تنها فرقه اسماعيليه چنين نيست ! وهابيت و بسياري از فرق اهل سنت نيز دچار مشكلي كه شما ذكر كردهايد (يعني سوء استفاده حاكمان از دين) هستند ! آيا شرابخواري و زنبارگي و بوالهوسي و ثروتاندوزي خلفاي اهل سنت را نديدهايد) 10- اختلاف فقهي بين شيعه و سني ، به اقرار بزرگان علماي معاصر اهل سنت در الازهر ، كمتر و يا به اندازه اختلاف بين مذاهب اربعه اهل سنت است ! يعني كمتر مسالهاي فقهي پيدا ميشود كه نظر يك يا چند فرقه اهل سنت ، با نظر شيعه يكي نباشد . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
56 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 12 مهر 88
جناب انيس بنده با تاخير يک ماه سوالات شما را ديدم. هر چند مدتي گذشته ولي بازهم در حد توان پاسخ هايي را به شما ميدهم. ******* سنت الهي ******* بنده از شما سوالاتي درباره سوره کافرون ميکنم: -----«وَلا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ وَلا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ»--------- آيا محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) رحمة الله لعالمين نبود؟ آيا محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) ماموريت جهاني براي هدايت همه انسانها نداشت؟ آيا محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله)خاتم رسل نبود؟ پس چگونه است که اينجا به کفار ميگويد که به دين خود باشند؟ آيا نغوذ بالله محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) دين کفار را به رسميت شناخته بود؟ آيا محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) نعوذ بالله از ماموريت خود بازگشته بود؟ آيا احساس شکست در ماموريت خود ميکرده است؟ آيا صحيح است که همانند شما عده اي بگويند که: « که سخنان خداوند در مورد عدم تمايل محمد مصطفي به رسالت است . آيا ممکن است حضرت محمد مصطفي به چيزي که خداوند آنرا برايش برگزيده است و براي بيان آن به مردم اين همه رنج و مشقت کشيده باشد . چنين بي ميل باشد ؟ » جواب اين است که همانگونه گروهي از نعمت رسالت محمد مصطفي محروم گشتند گروهي نيز از نعمت ولايت حضرت امير محروم گشتند. ******* سنت انبيا الهي ******* لطفا به اين آيه در قرآن دقت کنيد: «مَنْ عملَ صالحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حياة طيبة وَلَنجْزِينهمْ أَجرهُمْ بِأَحْسنِ ما كانوا يعملون»(نحل نود و هفت) حضرت اميرالمومنين علي (عليه السلام) در تفسير کلمه (حياة طيبة) ميفرمايند که : «مقصود قناعت است»(نهج البلاغه سخنان برگزيده) همچنين تفسير ابن کثير از اين آيه: «وعن علي بن أبي طالب رضي الله عنه أنه فسرها بالقناعة » پس قناعت يکي از پاداش هايي است که خداوند علي و اعلي به صالحان ميدهد. حضرت سليمان نبي (عليه السلام) در دعاي خود از خداوند ميخواهد که: <<<«أَنْ أَعملَ صالحا ترْضاهُ وَ أَدْخلْني برَحمتكَ في عبادِكَ الصالحين»>>> که عمل صالح او را قبول کرده و او را در داخل عباد صالحش قرار دهد. آيا سليمان نبي(عليه السلام) نميدانسته که قناعت نه تنها يکي از صفات صالحين بلکه پاداش صالحين است؟ پس چرا همين سليمان نبي چنين دعايي ميکند؟: <<<«قال ربِّ اغفِر لِي وهب لِي ملكاً لا ينبغِي لِأحدٍ منْ بعدِي إِنكَ أنتَ الوهاب»>>> براستي جمع بين قناعت و درخواست سلطنت چگونه ممکن است؟ ==== آيا براستي سليمان نبي(عليه السلام) رغبتي به سلطلنت بر مردم داشتند؟ === نقل است که: «سليمان همواره هنگامي که صبح فرا ميرسيد از بزرگان و اغنياء و اشراف ميگذشت تا نزد مساکين ميآمد و با آنها مينشست و ميگفت: مسکيني با مساکين!» آيا سليمان نبي (عليه السلام) از اين حکمت خدا بيخبر بود: «{وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطاً}[الكهف:28]» و يا از اين اندرز: « مَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِن نَّصِيبٍ [الشورى:20]» آيا رغبت ايشان به زينت حيات دنيا بود؟ آيا سليمان نبي (عليه السلام) خواهان و مشتاق محصولات دنيوي بودند؟ جواب اين است که سليمان نبي (عليه السلام) به مانند حضرت حضرت اميرالمومنين علي (عليه السلام) به خلافت و سلطنت به مانند وسيله اي و ابزاري براي رسيدن به خدا نگاه ميکردند. و اين ابزار و وسيله هم شرايط خود را ميخواهد. اگر آن شرايط فراهم نبود نيازي به آن ابزار نيست. آيا هيچ از خود پرسيده ايد که چرا از بين اين همه نبي فقط سليمان (عليه السلام) اين دعا را ميکند؟ آيا هيچ از خود پرسيده ايد که چرا خداوند محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) را در آن زمان مشخص مبعوث کرد؟ چرا نه ديرتر و نه زودتر؟ مردمان نيز بايد شرايط و قابليت هاي لازم را داشته باشند تا خداوند منتي بر آنها نهد و آنها را از نعمت رسالت و ولايت بر خوردار کند. -----««« هدف وسيله را توجيه نميکند »»»------- استناد کرده بوديد به (والله ما كانت لي في الخلافة رغبة ولا في الولاية إربة و لكنكم دعوتموني إليها و حملتموني عليها)(خطبة196) واضح است مولي العابدين و الزاهدين در سلطه راني و حکم راندن به مردم رغبتي نميبيند. حضرت اميرالمومنين علي (عليه السلام) پيرو قرآن و مشتاق ديدار رب العالمين بود. چگونه ميتوان از قرآن ناطق انتظار داشت که بر خلاف نص صريح قرآن عمل کند؟: <<<< «وَ إِلي ربك فارْغب» >>>> هدف رضايت رب العالمين و نوشيدن جام وصال اوست. اين امور دنيوي جز وسيله اي براي رسيدن به خالق نيست. حضرت اميرالمومنين علي (عليه السلام) در اين جملات اوج بياعتنايي خود را به دنيا نشان ميدهند. رغبت ايشان به سوي رب و فاطر السماوات است. <<< « إِنّهمْ كانوا يسارِعونَ فِي الخيراتِ ويدعوننا رغبا ورهبا وَكانوا لنا خاشِعِين» >>> خود خيرات، که ميتواند نماز و روزه و خلافت باشد، هدف نيست بلکه رضايت رب العالمين مراد و آرزو است. خود حضرت اميرالمومنين علي (عليه السلام) در خطبه شقشقيه به روشني اين امر را بيان ميکنند: «نشنيده بودند كه مى فرمايد: «اتلكَ الدارُ الاخرةُ نجعلُها لِلذين لايريدون علوا فِى الاْرْضِ وَلافساداً وَالعاقبةُ للمتقين» چرا، به خدا قسم شنيده بودند و آن را از حفظ داشتند، امّا زرق و برق دنيا چشمشان را پر كرد، و زيور و زينتش آنان را فريفت. هان! به خدايى كه دانه را شكافت، و انسان را به وجود آورد، اگر حضور حاضر، و تمام بودن حجت بر من به خاطر وجود ياور نبود، و اگر نبود عهدى كه خداوند از دانشمندان گرفته كه در برابر شكمبارگى هيچ ستمگر و گرسنگى هيچ مظلومى سكوت ننمايند، دهنه شتر حكومت را بر كوهانش مى انداختم، و پايان خلافت را با پيمانه خالى اولش سيراب مى كردم، آنوقت مى ديديد كه ارزش دنياى شما نزد من از اخلاط دماغ بز كمتر است » علي ولي الله علي حجة الله علي وصي رسول الله |
57 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 12 مهر 88
جناب انيس پرسيده بوديد که «دوم اينکه آيا در اصول دين ميتوان تقيه کرد ( با سند )» آيا اعتقاد به نبوت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) اصل دين است يا نه؟ هنگامي که پدر و مادر عمار ياسر(رحمة الله عليهم) را شهيد کردند و عمار را شکنجه دادند ايشان براي رهايي چه گفت؟ علي ولي الله |
58 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 12 مهر 88
جناب ميرويس با سلام بنده از خدمت شما سوالي داشتم. همانطور که مستحضر هستيد تمام انبيا الهي با معجزاتي آمدند. معجزه خاتم النبيين محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) چه بود؟ ««««««الکتاب»»»»»»»» پس سلاحي که خداوند به محمد داد کتاب بود. کتاب قرآن. ولي کتاب چيست؟ آيا جز علم است؟ آيا جز حکمت و اندرز است؟ آيا جز سخن نيک است؟ آيا جز اطلاعات مفيد و راهگشا است؟ عقلا وقتي خداوند به کسي کتاب ميدهد و او را مامور هدايت تمام ابنا بشر ميکند آن شخص بايد از طريق همان کتاب و با سلاح همان کتاب وظيفه خود را انجام دهد. برادر مسلمان. آيا اکنون شما در اوروپا و آمريکا با استفاده از معجزات قرآن مردمان را مسلمان ميکنيد يا با گلوله و تفنگ؟ آيا اگر اکنون ما به جاي کشورگشايي عمر از او يک کتاب علمي حاوي اسرار اتم داشتيم براي گسترش اسلام مفيد تر نبود؟ حناب ميرويس. آيا لازمه گسترش اسلام با کتاب تسلط کافي بر علوم آن کتاب نيست؟ مگر خداوند تمام علوم را در آن کتاب قرار نداده است؟ براستي چه کسي خود را صاحب اين علوم خواند؟ عمر يا امير المومنين علي (عليه السلام)؟ جناب ميرويس. آيا محمد مصطفي از همه علما و فضلا و دانشمندان کل تاريخ بالاتر نبود؟ حال نگاهي به دنياي مدرن کنوني بياندازيد. به سرعت پيشرفت علوم دقت کنيد. آيا هنگامي که حضرت مهدي (عليه السلام) ظهور کنند ايشان نبايد از لحاظ علمي بر تمام اين علما و رياضي دانان و فيزيک دانان و فلاسفه برتر باشند؟ چگونه ممکن است که در ابتدا محمد مصطفي با آن درجه از علم باشد و در انتها حضرت مهدي(عليه السلام) با آن درجه از دانش باشد ولي در زمان بين اين دو کسي صاحب علم و معرفت اعلي نباشد؟ آيا زمان آن نرسيده است که اعتراف کنيد که حکمت لقمان و صبر ايوب و جمال يوسف و توحيد ابراهيم و مهرباني عيسي و شکوه سليمان (عليهم السلام) و علم محمد مصطفي ( صلي الله عليه و آله) <<<<<<<< بي وارث >>>>>>>>> نيست؟ علي ولي الله علي حجة الله علي وصي رسول الله |
59 |
نام و نام خانوادگي: ميرويس -
تاريخ: 16 آذر 88
سلام بر همه دوستان بنده بعد از گرفتاري طولاني مدت در مناطق دور دست افغانستان دوباره به کابل آمده و انشاالله به ابراز نظر به پاسخ سوالات خواهم پرداخت و نيز پرسشهاي خواهم داشت از جناب مومن عبدالله و گروه محترم پاسخ. موفق باشيد |
60 |
نام و نام خانوادگي: وحيد هژبريان نظري -
تاريخ: 07 بهمن 88
سلام حکايت اين برادر سني عمر دوست ما دقيقا مثل همان عربهاي زمان اميرالمومنين است آنجا که حضرت علي پرچم خدا و پيامبرش را بلند مي کرد و براي خدا و راه حق به جهاد با منافقان مي خواندشان ، آنها به خاطر دنيا و پيروي از هواي نفس و مرض نفاق دروني سرپيچي مي کردند و تنهايش مي گذاشتند و يا در صورت شرکت به اکراه در جهاد گروهي به خاطر حماقت و جهالت و گروهي به خاطر نفاق ،قرآن ناطق و مبين و معلم حقيقي آن و نماد حق را ول کرده و به قرآنهاي صامت بر سر نيزه رفته و منافقين لعن شده توسط قرآن و پيامبر و مستتر در پشت سراين قرآنها لبيک مي گفتند. و اما آنجا که مولا علي مي فرمود : "از من بپرسيدقبل از اينکه مرا نيابيد،به خدا که من از طرق آسمان از طرق زمين آگاهترم " اورا مسخره مي کردند و مي گفتند حال که اين طور است ! بگو که روي سر و صورت من چند مو وجود دارد ؟!!!واقعا اگر براي شما سنيها و عمريها اين عمر و اعمالش حجت است چرا از علي و علمش و راهش مطابعت نمي کنيد و خود را با پيروي از غير علي هلاک مي کنيد ؟طبق آنچه عمر انجام دادو گفت : لو لا علي لهلک العمر بله دوستان عزيز براي اين برادران عمري ما ، ماجراي کشور گشاييها چون هيچ منافاتي با هواي نفس و اميال شيطاني و نفاق عرب جاهلي ندارد ، لذا مقبول و مقدس است !!! چون کساني که باني اين کشور گشاييها بودند به اقرار خودشان در زمان جهاد در راه خدا مثل غزوه احد جزو فراريان و مرتدين از فرمان خدا و رسول بودند!!! اما در مورد علم و تقوا هم که خدا وکيلي يه برگ کاغذ ناقابل در کل تاريخ اسلام که در آن يک حرف علمي به معناي واقعي کلمه در هر شاخه از علم از اين عمر و بقيه طفيليان علم مولا علي اگر يافتيد من ميرم سراغ سرخاب سفيداب! پس تا وقتي که نفس و جهل بر عقل حکم کند علي تنها مي ماند و لشکر جهاد در راه خدا قليل و بازار نفاق داغ و قرآن ناطق مهجور و قرآن سر نيزه منافقان مي شود حجت و البته سپاه قتل و جنايت و کشورگشايي مي شود نمود عملي گسترش اسلام !!!. خدايا به حق محمد(ص) و آل محمد همه را به راه راست هدايت کن و جهل و تعصب جاهلي را از همه (مخصوصا از ايرانيها و فارسي زبانها که در مملکت امام زمان هستند و اين همه حجت واضح براي درک حقيقت دارند) را دور بگردان .آمين |
61 |
نام و نام خانوادگي: محمد ن از شيراز -
تاريخ: 16 اسفند 88
بنام خدا با سلام و درود فراوان بر خاتم پيامبران و اهل بيت و خاندان و اصحاب ايشان و تمامي دوستداران حق و حقيقيت بدور از هرگونه غرض دوستان بيننده و خواننده گرامي و محترم بنده از شما دعوت مي کنم عين قاضي که مجرم را نديده حکم صادر نکنيد بلکه بر خود لازم دانسته که از نزديک خود مجرم را ديده و در باب دادخواست مدعي يک سري اطلاعات از خود مجرم بگيريد . در سايت محترم ولي عصر دوستان دست اندرکار تمامي سعي و کوشش خود را به عنوان مدعي انجام داده و تا توانسته اند مدرک و سند عليه اهل سنت جمع اوري نموده و اين گروه از مسلمانان را که قطعا جمعيت 95 درصدي از کل مسلمانان دنيا را به خود اختصاص داده اند را محکوم به فنا و نابوده نموده و حکم بر بطلان مذهب حقه اهل سنت صادر نموده اند . لذا بنده حقير نيز در دفاع از خودم به عنوان يک سني شمارا دعوت به ديدن از سايت هاي معتبر اهل سنت مي نمايم .تا از زبان اهل فن خود سني ها نيز حرف و حديث هاي انها را شنيده و از نزديک با انها نيز اشنا شده و انوقت است که شما قطعا پي به يک سري از مطالبي خواهيد برد که تا حالا تجربه نکرده ايد . البته چون در ايران عزيز ما مسايل مذهبي کاملا با مسايل سياسي در گير بوده و به احتمال زياد اکثر سايت هاي سني ها در ايران فيلتر هستند لذا از شما خواهش مي کنم که منصرف نشده و از طريق فيلتر شکنهاي گوناگون سايت هاي اهل سنت را رصد يابي کرده و حتما از مطالبشان جهت مطابقت و کنترل و بحث و تحقيق کپي برداري نموده و در اختيار ساير دوستان نيز قرار بدهيد . تا زماني که مطالب دفاعي و مناظره اي خود اهل سنت را نديده و نخوانده ايد قطعا نمي توانيد پي به حق و حقيقت ببري چرا که عملکرد مغرضانه مسولين سايت ولي عصر در باب اهل سنت به خوبي مشهود است . و .... در اخر بنده به عنوان يک مسلمان سني مذهب استان فارس و از بوميان سني شهر شيراز از باب تخريب مسجد حسنين اهل سنت شيراز و به شهادت رساندن امام جماعت اين مسجد بنام دکتر مظفريان و عدم صدور مجوز ساخت مسجد در شيراز جهت برگزاري نماز به خداي خود شکايت نموده قطعا به خدا ايمان و يقين دارم که روزي مسببين تخريب مسجد سني ها در شيراز به سزاي اعمالشان خواهند رسيد . ضرب مثل قديمي مي گويد که دست بسته را راحت مي توان کتک زد . به نظر بنده فيلتر نمودن سايت هاي سني و به شهادت رساندن و زنداني نمودن علماي سني و عدم صدور مجوز ساخت مساجد و تخريب مساجد و حوزه هاي ديني سني ها و عدم اجازه انتشار کتب مناظراتي اهل سنت نتيجه ترس و واهمه اي است که بعضي از اخوندهاي حکومتي از سني ها دارند چرا که اگر دست سني ها را باز بکنند انوقت است که ديگر شما نمي توانيد به انها کتک بزنيد چرا که سني ها قطعا از خودشان دفاع نموده و شمايان را با شکست مواجه مي کنند . البته بنظ بنده شماها همين حالا شکست خورده شده ايد . عدم اجازه فعاليت هاي مدني و حقوقي و مذهبي اهل سنت در ايران نشانده شکست و عدم مقابله شما با انها مي باشد . خلاصه کلامم از شما دعوت مي کنم حتما دفاعيات خود اهل سنت را در باب تمامي مسايل اختلافي از خودشان ديده و بخوانيد و مطالعه بفرماييد . |
62 |
نام و نام خانوادگي: اشک خدا -
تاريخ: 17 فروردين 89
دروغ بودن شيعه شدن پسر قرضاوي از خدا بترسيد جهت مشاهده به اين لينک ها برويد يا حق http://www.iqna.ir/rstm/news_detail.php?ProdID=304465 http://www.tabesh.net/?artid=385 جواب نظر: با سلام دوست گرامي سخنان صريح ايشان در مورد قبول نداشتن مذاهب اهل سنت ، و همچنين رد نكردن مذهب شيع ، امري واضح است ! البته بعد از اينكه پدر او به خاطر قدرتي كه در دست داشت ، بر شيعيان فشار آورده و از اين منصب سوء استفاده كرد ، لذا پسر قرضاوي تنها مطلبي را كه مطرح كرد اين بود كه «من به شيعيان علاقه دارم» موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
63 |
نام و نام خانوادگي: مسلمان -
تاريخ: 10 ارديبهشت 89
سلام به عنوان يک مسلمان به شما ميگوييم از تعصب دست برداريد- من در خانوادهاي بزرگ شدم که پدرم سني و مادرم شيعه بود وآزادانه خود مذهب اهل سنت را انتخاب کردم متاسفانه ادله اهل تشيع همه از کتابهاي است که 3 قرن يا شايد هم 10-12 قرن بعد از پيامبر نوشته شده است که همه تحريف شده و نظرات شخصي است اما چه مظلوم است خدايمان که به شما نعمت ميدهد و شما سپاسگذار بندگانش هستيد؟؟؟؟؟؟ چه مظلوم است خدا که بارها در قرآن مي گوييد به هنگام سختي مرا بخوانيد تا اجابت کنم اما شما بندگان او را مي خوانيد و به آنان متوسل مي شويد واقعا چه فرقي است بين شما و بت پرستان هند - انها هم خدا را قبول دارند اما در مقابل بت تعظيم ميکنند؟؟؟؟؟؟؟ چه مظلوم است خدا که ميگوييد ما قران را فرستاديم به ساده ترين زبان که بفهميد اما ظاهرا قرار نيست بفهميد و آيات او را هر جور که بخواهيد ترجمه ميکنيد مثل آيه 3 سوره مائده که خدا از برتري و کاملي دين اسلام در مقابل بقيه اديان صحبت ميکند اما شما بدون توجه به آيات پس و پيش آن را به ولايت مولا اميرالمونين ربط ميدهيد. خدا در قرآن آيه 6 سوره احزاب همسران رسول خدا را مادران امت ميداند و در سوره نور آنها را از پاکترين زنها ميداند اما شما به همسر پيامبر توهين ميکنيد. خدا در قرآن در سوره توبه و فتح آيه 18 از صحابه رسو ل ا کرم- ابوبکر(يار غار رسول) عمر(داماد حضرت علي)عثمان (داماد دو دختر خديجه صديقه و پيامبر بزرگمان) اعلام رضايت ميکند اما شما توهين ميکنيد-حتي به حضرت علي شير خدا تحمت بي غيرتي ميزنيد به خدا که کتابي کاملتر از قرآن نيست و در همين کتاب کامل هيچ اشاره واضعي به ولايت حضرت علي و غيبت امام زمان نشده است. و از شما ميخواهم براي استدلال حتما آيه هاي قرآن را کامل بخوانيد و گرنه از هر آيه قرآن هر جور که دلمان بخواهد ميتوانيم برداشت کنيم مثلا بگوييم در قران گفته شده " نماز را بر پا داريد " و ما بگوييم منظور امام زمان است که بيايد نماز را برپا دارد پس تعصبها را کنار گذاشته و اول به قرآن رجوع کنيم چه شيعه و چه سني به خدا که نهج البلاغه و صحيح بخاري هم امکان تحريف دارند همانگونه که خدا مي گويد و ما فقط اين کتاب" قران " را از تحريف حفظ ميکنيم پس باز هم به قول قران بياييد بيانديشيم در آياتش و فقط خدا را بخواهيم به اميد چنين روزي........... |
64 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 11 ارديبهشت 89
جناب مسلمان حکم فقهي ظرفي که به «خداي مظلوم» آغشته شده باشد چيست؟؟ آيا با آب پاک ميشود يا بايد آن را با خاک پاک 7 بار ماليد؟؟ مطلب ديگر آنکه دفعه آخري که اين «خداي مظلوم» از باغ وحش فرار کرد چگونه او را گرفتند؟؟ با تو و يا با تفنگ مخصوص؟؟ اصولا اين «خداي مظلوم» بومي کدام مناطق است؟؟ جنگلهاي آمازون و يا چنگلهاي غرب آفريقا؟؟ اين «خداي مظلوم» غذايش چيست؟؟برگ درختان و يا حشره خوار است؟؟؟ راستي در اين چند وقتي که اين «خداي مظلوم» را نگهداري ميکنيد هيچ گاه دست شما را هم گاز گرفته است؟؟ اينهم يک عکس زيبا از «خداي مظلوم» شما: «http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/8/83/Indri_indri_001.jpg» |
65 |
نام و نام خانوادگي: مسلمان -
تاريخ: 26 ارديبهشت 89
اقاي به اصطلاح مومن برايتان متاسفم كه نام خداي بزرگ الله را با تصاوير و الفاضي كه لايق خودتان است مقايسه مي كنيد شما با همان امام زمان خودتان دنبال بهشت باشيد ما نيز با توكل به الله توهينهاي شما را تحمل ميكنيم |
66 |
نام و نام خانوادگي: سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) -
تاريخ: 26 ارديبهشت 89
سلام جناب نامسلمان شما چيزي را از سوي ما تحمل نميکنيد در واقع جفنگيات و خزعبلاتي که علمايتان در کتبشان نوشته اند باعث آزارتان شده است اگر توهيني وجود داشته باشد هم از سوي آنان است چون در اين سايت عموما از روايات اهل سنت استفاده ميشود به هر حال شما مختاريد علماي خود را و جفنگياتشان را تحمل کنيد يا نکنيد. طريق بهشت همان طريق (( کتاب الله و عترتي )) مي باشد و يقينا ما طبق فرمايش پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) همان مسير را خواهيم رفت يعني (قرآن و اهل بيت) شما ميتوانيد راه سه خليفه ي خائن، گناهکار و حيله گر يا خالد بن وليد شرابخوار و زنا کار يا معاويه و يزيد دائم الخمر را برويد و به دورزخ وارد شويد که لايق شماست . يا حق |
67 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 26 ارديبهشت 89
جناب نامسلمان عمري از چه سخن ميگويي؟؟ بين الله متعال و «خداي مظلوم» چه ارتباطي است؟؟؟ تو بعد از عمري زندگي هنوز نميداني که الله ناصر و متکبر و جبار و کبير و عظيم است؟؟؟؟ تو هنوز نميداني که «مظلوم» نقص است و در الله نقص نيست؟؟؟؟ آخر آن خدايي که «مظلوم» باشد براي چه بايد پرستش شود؟؟؟ فکرت کار ميکند؟؟عقلت سليم است؟؟ ايمانت به کيست؟؟ يک عمر مقابل که سجده کردهاي؟؟؟ اين را بدان که ا-ل-ل-ه در بنا بر عقيده شما صنمي است از جنس وهم!!! ا-ل-ل-ه را صدا ميزنيد و در دل صنمي را متصور ميشويد و آن را پرستش ميکنيد. هرگاه ا-ل-ل-ه را برزبان ميآوريد در مغز خود شکلکي را تصور ميکنيد و به آن توکل ميکنيد: اين است آن نجاستي که شما در برابر آن سجده ميکنيد: http://www.al-eman.com/hadeeth/viewchp.asp?BID=1&CID=7#s15 «باب معرفة طريق الرؤية» *********** «باب معرفت خداوند از طريق روئيت او»!!!!! آخر تو اي مريد عمر هنوز نميداني که رب السماوات و الارضين با فوتون و نور تعامل نميکند؟؟؟؟؟ تو هنوز نميداني که او منزه از آن است که «مکان» داشته باشد؟؟؟ و يا در «ابعاد» جاي شود؟؟؟ آخر خالق «طول» و «عرض» و «ارتفاع» چگونه ممکن است داري طول و عرض و ارتفاع شود و بعد نور به آن برخورد کند و منعکس شود؟؟؟؟؟؟ ********** آخر اين حب عمر با عقول شما چه کرده است که به پرستش «خداي مظلوم» روي آوردهايد و با وقاحت هر چه تمام آن صنم ساخته وهم خود را «الله متعال» ميناميد!!! منزه است!!! منزه است!!! منزه است الله متعال از آن چرند و کثافاتي که شما آن را «مظلوم» ميناميد و «از طريق روئيت» به آن معرفت مييابيد!!!! منزه است!!! منزه است!!! منز است الله متعال از آن قاذوره و نجاستي که عمر در برابر آن سجده ميکرد و ساق پا داشت!!!! ********* «...فيأتيهم الله - تبارك وتعالى - في صورة غير صورته التي يعرفون فيقول أنا ربكم ...» ********** « و ا-ل-ل-ه به ميان آنها ميايد در صورتي غير صورتي که به آنها به آن صورت او را ميشناسند. و ميگويد: که من رب شما هستم»!!!!!!!!!!! ********* يک سئوال از اهل عمر: معاويه هند مادر روزي چند جرعه شراب ميخورد که چنين چرندياتي را به عتوان دين اسلام!!! تبليغ ميکرد؟؟؟ ********** « ... فيقولون نعوذ بالله منك هذا مكاننا حتى يأتينا ربنا فإذا جاء ربنا عرفناه ...» «... و آنها ميگويند پناه به ا-ل-ل-ه از تو!!! اين مکان ما است تا هنگامي که رب ما بيايد و آن هنگام که بيايد او را ميشناسيم!!!» ********* بدون شرح!!!! فقط همين بس که عمري بودن بد دردي است!!!! ********* «... فيأتيهم الله تعالى في صورته التي يعرفون فيقول أنا ربكم . فيقولون أنت ربنا . فيتبعونه ويضرب الصراط بين ظهرى جهنم...» دنبالش راه ميافتند!!!! آقا اين قيامت است يا بال ماسکه؟؟؟ ا-ل-ل-ه رفت ماسکش را عوض کرد و اونها هم دنبالش راه ميافتند!!!!! تازه از وسط جهنم هم عبور ميکند!!!! ************* حالا فهميدم چرا به معبود خود ميگوييد «خداي مظلوم». بيچاره بايد حرارت دوزخ را تحمل کند!!!! ************* ولي براستي ريشه اين خرافات و شرکيات کتب عمري در کجا است؟؟ «خداي مظلوم» و «خداي ساق دار» و «خداي شکل دار» و «خداي حجم و سطح دار» از کدامين شيطان کتابي سرچشمه ميگيرد؟؟؟ http://st-takla.org/pub_oldtest/01_gen.html ******** انجيل عهد عتيق يهوديان ********** «1: 27 فخلق الله الانسان على صورته على صورة الله خلقه ذكرا و انثى خلقه» ***** صحيح بخاري عمريان ********* «عن أبي هريرة عن النبي صلى الله عليه وسلم قال خَلَقَ الله آدَمَ على صُورَتِهِ طُولُهُ سِتُّونَ ذِرَاعًا صحيح البخاري ج 5 ص 2299 بَاب بَدْءِ السَّلَامِ ش 5873» ****************** آري. اين کفر و شرکيات اهل عمر ريشهاي جز بت کده يهود ندارد!!!! ولي چرا اهل عمر به چنين شرک و کفر آشکاري کشيده شده اند و روزانه حداقل 10 بار مقابل «خداي مظلوم» «وهم ساق دار» «صنم يهود» ... سجده ميکنند؟؟؟ جواب فقط يک جمله است: ««««« کفر به ولايت الله »»»»» «شما با همان امام زمان خودتان دنبال بهشت باشيد » حتما و صد البته!!! چرا که ما پيروان قرآنيم و پيرو سخنان الله متعال هستيم: «يوم ندعوا كل اناس بامامهم فمن اوتي كتابه بيمينه فاوليك يقراون كتابهم و لا يظلمون فتيلا» يا علي |
68 |
نام و نام خانوادگي: نور -
تاريخ: 29 ارديبهشت 89
بريد شبکه نور رو نگاه کنيد شايد به راه راست هدايت شديد!!!!!! گير نديد به اين و اون که خدا رو چه جوري تشبيه ميکنن اول از خودتان شروع کنيد .................. |
69 |
نام و نام خانوادگي: بنده خدايي عالم -
تاريخ: 30 ارديبهشت 89
سلام بر تمام حقيقت جويان راه حق....... اين روزها بحث امامت، غدير و برگزاري مراسمات بدعي در مملكت ما در حال اوج گيري است و پيروي از رسومات ، متأسفانه پرده اي بر ديده هاي حقيقت بين، نهاده و توصيه و سفارش قرآن كه دستور به مراجعه به قرآن و حديث صادر مي نمايد كمتر مورد توجه قرار مي گيرد بلكه همه يكصدا مي گويند : پدران خويش را بر راهي يافته ايم، ما هم سنت آنها را حفاظت مي نمائيم حتي مرتدان و بي دينها نيز از همين حربه براي مقابله با اسلام سود مي جويند و مردم را به آئينهاي نسخ شده و منحرف دعوت مي نمايند بزرگترين دليلي كه شيعه در مبحث امامت بدان استناد مي جويد همان چيزي است كه حديث غدير مي نامند از جمله اموري كه نشان از اهتمام شيعه به آن دارد اين است كه يكي از بزرگان معاصر آنها، كتابي را در 16 مجلد تاليف كرده و در آن به اثبات صحت اين حديث مي پردازد و آن را به (الغدير در كتاب والسنة و الادب ) نامگذاري كرده است. آنها روايت مي كنند كه رسول الله صلي الله عليه وسلم بعد از برگشتن از حجة الوداع هنگامي كه به غدير خم رسيد براي مسلمانان بيان داشت كه علي بن ابي طالب _ رضي الله عنه _ بعد از او ، وصي و خليفه اش مي باشد چنانكه خداوند عز و جل در كتابش نيز او را بدان امر فرمود :﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ﴾[1] «اي رسول آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل گشته به مردم برسان كه در صورت عدم انجام آن رسالتت را به انجام نرسانيده ايد» مجلسي كه از بزرگان شيعه است در اين زمينه بيان ميدارد :''إنا ومخالفينا قد روينا عن النبي - صلى الله عليه وسلم - أنه قام يوم غدير خم وقد جمع المسلمون فقال: أيها الناس ألست أولى بالمؤمنين من أنفسهم؟ فقالوا بلى، قال- صلى الله عليه وسلم -: من كنت مولاه فعلي مولاه، اللهم وال من وآلاه، وعاد من عاداه، وانصر من نصره، واخذل من خذله''[2] [ما و مخالفانمان از رسول خدا صلي الله عليه وسلم روايت كرده ايم كه روز غدير خم در حالي كه مسلمانان اجتماع كرده بودند برخاست و فرمود: اي مردم آيا من از مسلمانان به خودشان اولي تر نيستم؟ جواب دادند: بلي، فرمود: هركس من مولاي او هستم علي مولاي اوست. بار الها دوست بدار آن كس كه او را دوست مي دارد و دشمن بدار كسي كه او را دشمن مي دارد، كمك كن كسي كه او را كمك مي كند و خوار گردان كسي كه او را خوار مي نمايد. جواب اهل سنت را خلاصه وار در آنچه خواهد آمد بيان ميداريم: در اين حديث، جعل كنندگان بر آن افزوده اند؛ طائفه اي از اهل علم از آن جز ''من كنت مولاه فعلي مولاه " را به عنوان حديث صحيح قبول ندارند. حال كه مهمترين ادله آنها را بيان كرديم باقي دلايلشان را از كتابهاي اهل سنت چون - منهاج السنة- كه شبهات روافض را دنبال كرده و قواعدي را بيان داشته است بايد پي گرفت. اعتقاد به وجود نص قرآني بر واجب بودن امامت علي با اصول اساسي مانند اصل شوري مخالف است چون امور مسلمانان در بين خودشان بر اساس شوري صورت مي گيرد چنانكه مي فرمايد:﴿وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ﴾[3] «امورشان به صورت شوري مي باشد.» خلافت از جمله امور مسلمانان است كه در كتاب خدا و سنت رسولش صلي الله عليه وسلم نص صريحي در مورد تعيين آن بعد از او وجود ندارد مؤيد آن چيزي است كه در نهج البلاغه از علي _ رضي الله عنه _ نقل شده آنگاه كه به معاويهت گويد: ''إنما الشورى للمهاجرين والأنصار ، فإذا اجتمعوا على رجل سموه ( إماما ) ذلك لله رضا''[4] [شوري تنها از آن مهاجرين و انصار است وقتي كه بر فردي اجتماع كردند و او را امام ناميدند مورد رضاي پروردگار نيز مي باشد، يعني خداوند راضي به آن چيزي است كه مهاجرين و انصار به آن راضي هستند.] علي بن ابي طالب با خلفاء بيعت كرد و اين چيزي است كه درمورد آن اتفاق وجود دارد اما شيعه روايت كرده اند كه در آغاز بدان اعتراض نموده سپس بر آن نماند و خود را تسليم كرد و بيعت نمود،كه اين بيعت اقرار به مشروع بودن خلافت كساني است كه بر او سبقت گرفته اند و اين اقرار بر كساني كه خود را به او منتسب مي نمايند حجت است. شارح نهج البلاغه از علي روايت كرده است كه به اولويت امامت ابوبكر بر ديگر افراد اعتقاد داشت چنانكه هنگام بيعت با او گفت: ''وإنا لنرى أبا بكر أحق الناس بها"[5] [من ابوبكر را شايسته ترين مردم به خلافت مي بينم.] مجلسي و كليني كسي را كه معتقد به خلافت ابوبكر و عمر باشد كافر و مشرك مي دانند با اين حال در مورد علي كه به سوي آنها دست دراز مي كند و با آنها بيعت مي نمايد كه از آنها حرف شنوي داشته باشد و از آنها اطاعت نمايد چه مي گويند در حاليكه در موردش معتقد به عصمت از خطا و بري از ترس و مسامحه هستند؟ بيعت كردن علي با شيخين بر شيعه حجت است به همين دليل بزرگانشان براي آن دلايلي دست و پا كرده اند: الف. بيعت علي به خاطر ترس از نابودي اسلام بوده است. براي ابطال اين دليل همين كافي است كه بدانيم اسلام در عصر عمر و عثمان در يك دوران طلائي قرار داشت طوري كه خلافت اسلامي از طرف شرق تا بخاري و از طرف غرب تا افريقا امتداد يافت . ب. مي گويند: او با آنها به سبب تقيه بيعت كرد يعني در ظاهر با آنها اظهار موافقت نمود ولي در دل راضي به خلافت و بيعت كردن با آنها نبود. اين دليل از دليل قبلي ناپسند تر و قبيحتر است چون از شخصيت علي شخصيتي دوگانه ساخته اند كه بيمناك و ترسو و نگران است و بر خلاف باطن و درونش خود را ظاهر كرده است و اين چيزي است كه رواياتشان بدان ناطق است چنانكه وارد است:''أحضر علي من بيته ، وسيق إلى أبي بكر بحبل في رقبته ، وهناك وقف عمر وخالد بن الوليد وغيرهم ، والسيوف في أيديهم - معاذ الله - وهدده عمر أن يبايع أبا بكر وإلا فصل رأسه عن جسده ، وهكذا أجبر علي واضطر في النهاية إلى مبايعة أبي بكر"[6] [علي از خانه اش احضار گرديد و با ريسماني در گردن به سوي ابوبكر برده شد، در آنجا عمر، خالد بن وليد و ديگران شمشير در دست ايستاده بودند- پناه بر خدا- عمر او را تهديد مي كرد كه با ابوبكر بيعت نمايد كه در غير اين صورت سرش را از بدن جدا مي كند و همينطور بود كه علي مجبور شد و در نهايت ناچار به بيعت كردن با ابوبكر گرديد.] كسي كه شجاعت برتر علي، و قدرتش بر دفاع از حق، و رواياتي را كه شجاعتش را بيان داشته اند، بداند اين امر برايش پذيرفتني نيست. در نهج البلاغه از علي روايت است كه فرمود:''وإني من قوم لا تأخذهم في الله لومة لائم"[7] [من از قومي هستم كه در راه خدا از سرزنش سرزنش كنندگان نمي هراسد.] اگر بگوئيم بيعتش با آنها به خاطر تقيه بوده است در مورد بقايش در همراهي و وزارتش با آنها در مدت بيست و پنج سال خلافت چه مي گوئيم؟ به درستي كه اعتقاد به تقيه براي توجيه همراهي علي با خلافت در اين مدت طولاني سخت و دشوار است!!! آيا نام گذاري فرزندانش به نام اسامي خلفاي سه گانه نيز مي تواند تقيه باشد؟!![8] اهل سنت معتقد هستند كه نسبت دادن تقيه به كسي كه از جمله شجاعترين مردم روي زمين است طعنه زدن به اوست و سؤال مي كنند كه آيا شيعه به درستي علي بن ابي طالب را دوست دارند در حالي كه او را به اين امور نسبت مي دهند؟ ج. علي هنگامي كه خلافت را بر او عرضه داشتند آن را ترك كرد و گفت:''دعوني والتمسوا غيري فأن أكون لكم وزيرا خير لكم من أن أكون عليكم أميرا"[9][مرا رها و آن را از غير من بخواهيد و اينكه من برايتان وزير باشم بهتر از آنست كه امير باشم.] و بعد از قتل عثمانتهنگام بيعت كردن با او فرمود:''والله ما كانت لي الخلافة رغبة ولا في الولاية أربة ، ولكنكم دعوتموني إليها ، وحملتموني عليها"[10] [سوگند به الله من به خلافت رغبتي ندارم و علاقه اي به حكومت ندارم اما شما مرا به آن دعوت كرديد و بر آن واداشتيد.] از خلال اين نصوص چيزي كه بيانگر اين نكته باشد كه علي اعتقادي به منصوص بودن امامت خود در قرآن دارد آشكار نمي شود چون در غير اينصورت نمي گفت:''والله ما كان لي في الخلافة رغبة '' و هر گز با ابوبكر و عمر و عثمان بيعت نمي كرد، و كار او در صورت وجود نص مخالفت با دستور پروردگار بود و همچنين در صورت صحت حديث غدير خم مخالفت صريح با آن تلقي مي شد. در روايت متفق عليه آمده كه حسن بن علي به خاطر معاويه از خلافت دست بر داشت و رسول خداق به آن خبر داده است.مي فرمايد:٭٭إِنَّ ابْنِي هَذَا سَيِّدٌ وَلَعَلَّ اللَّهَ أَنْ يُصْلِحَ بِهِ بَيْنَ فِئَتَيْنِ عَظِيمَتَيْنِ مِنْ الْمُسْلِمِينَ٭٭[11] (اين پسر من بزرگ و سيد است و خداوند به وسيله او بين دو گروه عظيم از مسلمانان صلح ايجاد مي كند.) سؤال اين است كه چرا حسن به خاطر معاويه از خلافت كردن دست بر داشت چيزي كه كتب شيعه به تفصيل آن را بيان داشته اند چنانكه از سليمان بن صرد كه از بزرگان شيعه روايت است كه به خاطر اين كار حسن را نكوهش مي كند آنجا كه خطاب به او ميگويد:''السلام عليك يا مذل المؤمنين'' اين كلمه را به جاي (أمير المؤمنين ) بكار مي برد[12] اعتراض كردن به حسن براي دست كشيدن از خلافت به خاطر معاويه متناقض با اعتقاد شيعه به عصمت او و باقي ائمه است، كسي كه شيعه معتقد است تمامي اقوال و اعمالشان حق يوده است. در حالي كه امارت منصوص، به رضايت آنها به ديگري واگذار گرديد پس چرا شيعه به چيزي تمسك مي جويد كه امامانش از آن دست بر داشته اند؟ و اين مورد و همچنين براهين قطعي ديگر كه آشكار و بديهي هستند در اين زمينه بسيار است و براي كسي كه خود را از تعصب و هوي برحذر دارد و بخواهد حق را بشناسد، كافي است. اهل سنت به فضل و بزرگواري و صلاح اهل بيت اقرار مي كنند و معتقدند اين امر مانع از آن نخواهد شد كه آنها دچار خطا و لغزشهاي شوند كه طبيعت بشري موجب آن است چون هيچكدام از افراد بشر نمي تواند از طبيعت بشري كه همه مخلوقات بدان متصفند خارج گردد چنانكه رسول گراميقمي فرمايد: ٭٭كُلُّ ابْنِ آدَمَ خَطَّاءٌ وَخَيْرُ الْخَطَّائِينَ التَّوَّابُونَ٭٭[13] (همه فرزندان آدم دچار خطا مي شوند و بهترين آنها كساني هستند كه توبه مي كنند.) در اين ميان تنها انبياء در تبليغي كه از جانب خدا و رسولش بدان مأمور هستند معصوم مي باشند چه بسيار پيامبراني كه مورد سرزنش پروردگار قرار گرفته اند وگاهاً بعضي از موضعگيريهايشان تصحيح شده است چنانكه خداوند متعال به پيامبرش مي فرمايد:﴿عَبَسَ وَتَوَلَّى (1) أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَى (2) وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى (3) أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْرَى (4) أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى (5) فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى (6) وَمَا عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّى (7) وَأَمَّا مَنْ جَاءَكَ يَسْعَى (8) وَهُوَ يَخْشَى (9) فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى (10) كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَةٌ (11)﴾[14] «ترشرويي كرد و روي بر تافت(1) از اينكه آن نابينا به نزد او آمد(2) و تو چه داني چه بسا او پاكدلي ورزد(3) يا پندگيرد و پندش سود بخشد(4) اما كسي كه بينيازي نشان ميدهد(5)تو به او ميپردازي(6) و اگر هم پاكدلي پيشه نكند، ايرادي بر تو نيست(7) و اما كسي كه شتابان به سويت آمد(8) و او خشيت مي ورزد(9) چنين نيست، آن پندآموزي است(10) هر كه خواهد آن را ياد كند(11)» و باز مي فرمايد:﴿وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ﴾[15]«و ذوالنون را كه خشمگنانه به راه خود رفت، و گمان كرد هرگز بر او تنگ نمي گيريم، آنگاه در دل تاريكي ندا در داد كه خدايي جز تو نيست، پاكا كه تويي، من از ستمكاران بودم.» در حاليكه شيعه در مورد ائمه معتقد به عصمت مطلق آنها از خطاهاي سهوي و عمدي است چنانكه شيخ رضا المظفر گويد:''نعتقد أن الإمام كالنبي يجب أن يكون معصوما من السهو والخطأ والنسيان" [16] [معتقديم امام چون پيامبر است و واجب است از اشتباه، خطا و فراموشي معصوم باشد.] لذا به اقتضاي عصمتشان تعاليم آنها چون تعاليم قرآن منزه از سهو و غفلت است چنانكه بسياري از كتب شيعه بدان معترف مي باشند. براي روشنگري در اين مورد نگاهي سريع به بعضي از بابها و فصول كتاب كافي كليني مي اندازيم چيزي كه مارا بي نياز از بيان و توضيح خواهد نمود، آري چيزي كه عيان است چه حاجت به بيان است كليني مي آورد: باب: أن الأئمة يعلمون جميع العلوم التي خرجت إلى الملائكة والأنبياء. [امامان تمام علومي را كه براي ملائكه و انبياء نازل گشته را مي دانند] باب:أن الأئمة يعلمون متى يموتون وأنهم لا يموتون إلا باختيارهم [امامان مي دانند كه چه زماني خواهند مرد و تنها به اختيار خويش مي ميرند] باب:أن الأئمة يعلمون ما كان، وما يكون، وما لم يكن لو كان كيف يكون، وأنه لا يخفى عليهم شيء [امامان آنچه بوده و آنچه در آينده بوجود خواهد آمد و آنچه را كه بوجود نيامده و در صورت وجود چگونه مي شد را مي دانند و چيزي از آنها پوشيده نخواهد ماند.] باب: إن الأئمة يعرفون جميع الكتب على اختلاف ألسنتها[17] [امامان تمامي كتابها را علي رغم اختلاف زبانهايشان ميدانند] ولقد جاء الكليني بالغرائب عن أبي عبد الله تحت باب سماه هكذا : ''باب فيه ذكر الصحيفة والجفر و الجامعة ومصحف فاطمة عليها السلام[18] [كليني عجائب و غرائباتي را از ابو عبدالله در بابهاي به اسامي صحيفه، جفر، جامعه و مصحف فاطمه مي آورد] خوانندگان گرامي چيز عجيبي نيست كه آنها به ابو عبدالله دروغ مي بندند چون آنها حتي به الاغ رسول الله صلي الله عليه وسلم كه اسمش عفير بوده نيز دروغ بسته اند آنجا كه كليني روايتي طولاني را مي آورد و در پايان مي گويد: ''إن حمار رسول الله - صلى الله عليه وسلم - عفير كلم رسول الله فقال : بأبي أنت وأمي ، إن أبي حدثني عن أبيه عن جده عن أبيه أنه كان مع نوح في السفينة ، فقام إليه نوح فمسح على كفله ، ثم قال : يخرج من صلب هذا الحمار حمار يركبه سيد النبيين وخاتمهم ... فالحمد لله الذي جعلني ذلك الحمار"[19] [الاغ رسول الله صلي الله عليه وسلم عفير با رسول خدا سخن مي گفت: يك بار گفت: پدر و مادرم فدايت شوند، پدرم از پدر بزرگش و آنهم از پدرش كه همراه نوح در سفينه بود نقل مي كند كه نوح به طرفش برخاسته و بر پشتش دست كشيده آنگاه مي گويد: از پشت اين الاغ، الاغي به وجود مي آيد كه سيد و خاتم پيامبران بر او سوار ميشود ....لذا خداوند را سپاس مي گويم كه مرا آن الاغ قرار داد.] سبب اين همه غلو و افراط در مورد ائمه اينست كه آنها قائل به عصمت آنها هستند و عصمت را يكي از شروط امامت مي دانند و در اين رابطه دلايلي را ذكر مي كنند كه مهمترينش را بيان مي داريم: 1 ) علي رغم اينكه در كتاب خداوند نه تنها در مورد عصمت حتي ذكري از ائمة اثني عشر به ميان نيامده ولي با اين حال اهل شيعه براي اثبات امامت مورد نظر خويش به قرآن استناد مي جويد بزرگان شيعه به آيه 124 بقره استدلال مي نمايند كه مي فرمايد:﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ﴾ «آنگاه كه خداوند ابراهيم را با كلماتي مورد آزمايش قرار داد و او آنها را به اتمام رساند خداوند فرمود: من تو را امام براي مردم قرار دادم ابراهيم گفت: آيا اين مقام را براي فرزندان منهم قرار مي دهيد؟ فرمود: عهد من به ظالمان نخواهد رسيد.» صاحب مجمع البيان با استدلال به اين آيه مي گويد: "استدل أصحابنا بهذه الآية على أن الإمام لا يكون إلا معصوما من القبائح لأن الله نفى أن ينال عهده الذي هو الإمامة ظالم ، ومن ليس بمعصوم فقد يكون ظالما إما لنفسه وإما لغيره ، فإن قيل إنما نفى أن ينال ظالم في حال ظلمه ، فإن تاب فلا يسمى ظالما فيصح أن يناله 0 الجواب أن الظالم وإن تاب فلا يخرج من أن تكون الآية متناولته في حال كونه ظالما فإذا نفى أن يناله فقد حكم الله عليه بأنه لا ينالها والآية مطلقة غير مقيدة بوقت دون وقت فيجب أن تكون محمولة على الأوقات كلها فلا ينالها الظالم وإن تاب فيما بعد"[20] [ياران ما به اين آيه استدلال مي كنند كه امام بايد معصوم از گناه و امورات قبيح باشد چون خداوند رسيدن عهدش را كه امامت باشد به ظالمان نفي نموده است و هر كس نيز معصوم نباشد ظالم است حال چه به خود يا ديگري ظلم كرده باشد و اگر كسي بگويد رسيدن عهد الهي به ظالم در حال ظلم نفي شده است لذا اگر توبه كند آن وقت ظالم به حساب نمي آيد پس رسيدنش به مقام امامت درست است. جواب اين است كه ظالم گر چه توبه كند از اينكه در حال ظلم كردنش آيه شاملش مي گردد خارج نيست و حال كه رسيدنش بدين مقام نفي شده است دليل است كه خداوند به نرسيدنش بدان مقام حكم نموده است و آيه نيز مطلق است و لذا بايد آن را حمل بر همه اوقات نمود بنابراين عهد خداوند به فرد ظالم گر چه توبه هم بنمايد نخواهد رسيد. نقد كردن استدلالشان: أ. سلف در معني عهد اختلاف دارند: ابن عباس و سدي گفته اند منظور نبوت است و مجاهد گفته امامت است و قتاده، نخعي، عطا، حسن و عكرمه گفته اند: عهد خداوند در آخرت به ظالمين نمي رسد و منظور از ظلم نيز شرك است بنابراين چنانكه ملاحظه مي كنيد سلف در تفسير آن با همديگر اختلاف داشته اند و در نظر اكثرشان ربطي به مسئله امامت ندارد و آنها نيز كه آن را به امامت تفسير كرده اند هدفشان امامت در علم و عمل صالح و اقتدا كردن بوده و امامت رافضي را منظور نداشته اند ب. اگر آيه در مورد امامت هم باشد ارتباطي به مسئله عصمت ندارد چون نمي توان گفت غير ظالم معصوم است و مرتكب خطا و نسيان و سهو نمي گردد؛ ميان اثبات عصمت و نفي ظلم فرق بسياري وجود دارد چون نفي ظلم عدل را اثبات مي كند و ثابت كننده عصمت شيعه نيست. ت. اگر كسي ظلم كند و سپس از آن توبه كند درست نيست او را متصف به ظلم و لوازم آن نمود چون بزرگترين ظلم همانگونه كه در قرآن بيان شده شرك است بنابراين در صورتي كه مشركي مسلمان شود به دليل ظالم قبلي نمي توانيم او را باز هم مشرك بناميم و انجام چنين كاري درست نيست چون لازمه استدلالشان اين خواهد بود كه همه مسلمانان و همچنين شيعه و اهل بيت غير معصوم ، ظالم باشند در حالي كه شيخ طوسي كه يكي از بزرگان شيعه است در التبيان ج1/158 مي گويد:" بأن الظلم اسم ذم فلا يجوز أن يطلق إلا على مستحق اللعن لقوله تعالى:﴿ألا لعنة الله على الظالمين﴾ "[21] [ظلم اسم ذم و نكوهش است لذا جز بر كسي كه مستحق آن باشد بكار نمي رود چنانكه خداوند متعال ميفرمايد:آگاه باشيد كه ظالمان مشمول لعن خداوند هستند. ث. كتب شيعه خود نيز گواه بر عدم عصمت ائمه هستند چنانكه اختلافاتي را از آنها نقل مي كند كه مناقض عصمت است چيزي كه شيعه آن را شرط امامت مي داند و همين اختلافات سبب مستقيم براي خروج بعضي از شيعيان از تشيع شده است كه از آن جمله چيزي است كه قمي و نوبختي از بزرگان شيعه آن را بيان مي كنند؛ مي گويند:[ بعد از قتل حسين بعضي از يارانش ناراحت شده و گفتند: ما در مورد كار حسن و حسين در تعجب هستيم، چون اگر آنچه را حسن انجام داده و با معاويه صلح كرد و با او بيعت نمود حق و واجب و صحيح است هرچند يارانش بيشتر و توانائيش زيادتر بود در مورد كار حسين چه بايد گفت در حاليكه يارانش كمتر و به نسبت ضعيفتر بودند؟ با اين وصف حسين جنگيد تا خود و يارانش جملگي كشته شدند در حاليكه حسين در عدم قيام عذرش بيشتر بود به همين دليل در امامتشان شك كرده و از افكارشان برگشته و عقايد عامه را پذيرفتند.][22] و همچنين روايت شده كه حسين بن علي بن ابي طالب از صلح برادرش با معاويه اظهار كراهت مي نمود و مي گفت:"لو جز أنفي كان أحب إلي مما فعله أخي"[23] [اگر بيني ام قطع مي شد نزد من محبوبتر از اين بود كه برادرم انجام داد.] و بحث در اين است چنانكه يكي از معصومين ديگري را خطاكار بنامد اشتباه يكي از آنها به ضرورت ثابت مي گردد، در اين صورت عصمتي باقي نمي ماند. شيعه امامت خلفاي سه گانه را باطل و آنها و همه پيروانشان را در زمره كافران به حساب مي آورند در حالي كه علي با آنها بيعت نمود و پشت سرشان نماز خواند و همراهشان جهاد و با آنها بوسيله ازدواج رابطه خويشي يافته است و بعد از مرگ شيخين ابوبكر و عمر رضي الله عنهما راه آنها را ادامه و چيزي از برنامه ها و راه و روششان را تغيير نداد چنانكه خود كتابهاي شيعه چون ( تنزيه الانبياء للمرتضي ) بدان ناطق است و اين چيزي است كه از اساس مذهب شيعه را ابطال مي نمايد لذا آنها براي خروج از اين تناقض قول به تقيه نموده اند و هر كجا رواياتشان با همديگر هم خواني نداشت و در تضاد با همديگر باشند فوراً به وسيله تقيه مسئله را پيش خود و براي شيعيان تأويل مي نمايند. در حاليكه تقيه در اسلام با كافران است ابن جرير الطبري در اين مورد ميگويد: '' التقية التي ذكرها الله في هذه الآية إنما هي تقية من الكفار لا من غيرهم"[24] [تقيه اي را كه خداوند در اين آيه (إلا أن تتقوا منهم تقاة ) بيان مي دارد تقيه در مقابل كافران است و غير كافران مورد نظر نيست.] تقيه رخصتي در حالت اضطرار است به همين دليل خداوند آن را در بحث نهي از مولاة كافران از مبدأ نهي استثنا كرده است﴿لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ﴾[25]«مؤمنان نبايد كه كافران را - به جاي مومنان- دوست بگيرند، و هركس چنين كند از خداوند بي بهره است، مگر آنكه از آنان به نوعي تقيه كنيد، و خداوند شما را از خويش بر حذر مي دارد، و بازگشت به سوي خداوند است.» به همين دليل علما آن را در حالت ضرورت رخصت مي دانند لذا اگر كسي در اين مقام عزيمت را برگزيند كارش افضل است و به همين دليل خداوند متعال صادقان شجاعي را كه در راه خدا از سرزنش لوم كنندگان نمي هراسند تمديح و ثنا مي كند چنانكه مي فرمايد:﴿ الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ﴾[26]«كساني كه حاملان رسالت الله هستند از احدي جز خداوند نمي هراسند.» و در نهج البلاغه نيز از علي نقل است كه فرمود:''علامة الإيمان إيثارك الصدق حيث يضرك ، على الكذب حيث ينفعك'' [نشانه ايمان اينست كه راستي را بر دروغ برگزينيد گرچه راستي ضرر و دروغ سود برساند.] حاملان پيام رسالت اسلام اصحاب كرامند كساني كه قران از آنها تمجيد و احاديث به فضيلت آنها گواه است آنها به شهادت قرآن بهترين امتان هستند كساني هستند كه رضي الله عنهم و رضوا عنه هستند و نام مهاجرين و انصار كه باعث درخشش اسلام و نصرت رسول رب العالمين شدند در قرآن چون ستاره مي درخشد آنها به شهادت قرآن در ميان خويش رئوف و رحيم و در مقابل دشمنان خداوند شديد هستند آنها بيعت كنندگان آغازين با رسول پروردگارند خداي كه از بيعتشان از بالاي هفت آسمان اعلان رضايت كرد﴿ لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا﴾[27] «به تحقيق خداوند از مؤمناني كه در زير درخت با تو بيعت نمودند راضي شد دانست كه چه در دل دارند سكينه و آرامش را بر آنها نازل كرد و فتح قريبي را برايشان مقرر نمود.» آري خداوند آنها را شناخته به همين دليل ايمانشان را اينگونه تأييد نموده است﴿فَإِنْ آَمَنُوا بِمِثْلِ مَا آَمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا﴾[28]«اگر همچون شما ايمان آوردند هدايت يافته اند.» ولي با اين حال رهبران شيعه خواسته اند چهره آنها را مخدوش نمايند؛ چرا؟!!! جز اين است كه با انجام اين كار همه اسلام زير سؤال خواهد رفت آيا در اينصورت حتي فضائل اهل بيت نيز قابل اثبات خواهد شد؟ و آيا اين كار جز خدمت به دشمنان اسلام و مخالفت با قرآن و رسول، واجد منفعتي هست چنانكه در معتتبرترين كتابهايشان مي گويند:"وقالوا إن الصحابة ارتدوا على أعقابهم بعد موت الرسول- صلى الله عليه وسلم - إلا ثلاثة : أبو ذر ، وسلمان ، المقداد ، وأن من شك في كفرهم فهو كافر"[29] بعد از مرگرسول خدا همه اصحاب جز سه نفر مرتد شدند . انا لله و انا اليه راجعون. باز در همان مآخذ آمده است : '' أبو بكر وعمر فارقا الدنيا ولم يتوبا ، ولم يتذكرا ما فعلاه بعلي ، فعليهما لعنة الله والملائكة والناس أجمعين"[30] چنانكه ملاحظه مي نمائيد بهترين بندگان خدا مورد سب و لعن شيعه واقع مي شود ولي با كمال وقاحت دم از دوستي و وحدت مي زنند و در همان حال براي غدير و شهادت مذعوم فاطمه رضي الله تعالي عنها در جامعه اهل سنت فرهنگ سازي نموده و در رسانه ها به مردم بدين مناسبات تبريك و تسليت مي گويند خداوند به همه راهيان حق توقيق هدايت عنايت فرمايد براي كشف حقيقت و دفاع از چهرهايي كه محبوبان رسول خدايند اقدام به ترجمه آثاري از ابن تيميه/ مي نمائيم اميد است باعث روشنگري و سبب هدايت هدايت خواهان شود. اگر خداوند توفيق عنايت فرمايد در آينده بيشتر و مفصلتر در مورد عقايد شيعه كه در تضاد با كتاب و سنت حتي عقل سالم است بحث خواهيم نمود و خداوند را شاهد بر نيات و اعمال خويش مي دانيم و هيچ انگيزه اي جز حق خواهي در اين راه نداريم نه مي خواهيم مردم نادان را تحريك كنيم و انگيزه حزبي و سياسي از انجام كار خويش نداريم فقط هدف ما روشنگري براي دين خداست و اينكه حقايق همانگونه كه هستند شناخته و پذيرفته شود و سنت رسول رب العالمين همانگونه كه بوده هويدا گردد تا مشمول شكايت رسول خدا در قيامت نگرديم كه به درگاه خداوند شكايت مي كند كه كتاب مرا ترك كردند و مي خواهيم آنگونه بر اسلام قرار گيريم كه در صورت مشاهده، رسول الله از ما دچار تعجب نگردد به قول گنجوي كه خطاب به پيامبر صلي الله عليه وسلم مي فرمايد، نباشيم : دين ترا در پي آرايشند در پي آرايش و پيرايشند بس كه براو بسته شده برگ وساز گر تو ببيني نشناسيد باز [1] مائده 67 [2] بحار الأنوار ج37/225 [3] شوري 38 [4] نهج البلاغة ج3/7 [5] شرح نهج البلاغة ج1/132 [6] احتجاج الطبرسي /47-48 [7] نهج البلاغة/159 [8] أعلام الورى للطبرسي /203 [9] نهج البلاغة/181-182 [10] نهج البلاغة/322 [11] رواه البخاري [12] رجال الكشي/103 [13] لترمذي والحديث حسن [14] عبس/1-5 [15] الأنبياء/87 [16] عقائد الإمامية/95 [17] الكافي ج1/227 [18]از ابو بصير روايت است كه گفت خدمت ابو عبدالله آمدم و گفتم جانم فدايت باد شيعيان شما ميگويند پيامبر هزار درب، از دربهاي علم به علي عليه السلام آموخته كه از آنها هزار در ديگر گشوده مي شود! فرمود: بلكه پيامبر صلي الله عليه وسلم هزار دروازه از دروازه هاي علم به علي عليه السلام آموخته كه از هر دروازه آن هزار دروازه ديگر گشوده ميشود، گفتم: پس چه بهتر، سپس گفت اي ابو محمد در نزد ما جامعه است و آنها چه ميدانند كه جامعه چيست؟ گفتم فدايت گردم مگر جامعه چيست؟ فرمود: صحيفه اي است كه طول آن هفتاد ذراع به ذراع پيامبر است كه آن حضرت خودش آن را املاء كرد، و علي آن را با دست خودش نوشته در آن احكام هر گونه حلال و حرام و تمام آنچه كه مردم به آن احتياج دارند حتي حكم ديه زخم و خراش برداشتن نيز ثبت شده است گفتم به خدا سوگند اين علم است! گفت آري علم است اما نه علم چنداني! آنگاه لحظه اي به فكر فرو رفت سپس گقت در نزد ما جفر است! آنها چه مي دانند جفر چيست؟ كيسه اي است از جلد كه در آن علم انبياء و اوصياء و علم علماي گذشته بني اسرائيل نهفته است! گفتم يقيناً اين علم است اما نه چندان علمي! آنگاه لحظه اي مكث كرد و سپس گفت در نزد ما مصحف فاطمه عليها السلام است و آنها چه مي دانند مصحف فاطمه چيست؟ گفتم مگر مصحف فاطمه چيست؟ فرمود: كتابي است سه برابر اين قرآن شما ، كه به خدا سوگند اين علم است! فرمود: آري اين علم است ولي نه علم چنداني! و پس از سكوت اندكي فرمود: و در نزد ما علم ما كان و مايكون است يعني علم هر آنچه از بدو آفرينش تا كنون انچام گرفته و هر آنچه كه از هم اكنون تا برپاي قيامت انجام خواهد گرفت!!!. [الكافي ج1 /184] [19] الكافي ج1/184 [20] الطبرسي ج1/201 [21] هود/18 [22] لقمي المقالات والفرق/25، النوبختي: فرق الشيعة 25-26 [23] مختصر التحفة/121 [24]تفسير الطبري ج6/316 [25] آل عمران 28 [26] الأحزاب/39 [27] فتح 18 [28] بقره 136 [29] الكافي ج2/245 [30] الكافي ج8/246 www.eeman.ir جواب نظر: با سلام |
70 |
نام و نام خانوادگي: ما وجدنا آبا انا -
تاريخ: 09 شهريور 89
چون ايميلي لازم بود اين ايميل دروغين را نوشتم اسمم را ننوشتم به اين علت گرچه از نظر سن بالغم و از نظر عقل و دانش کمنر از صبي. رضايت خدا نه براي داشتن يک مذهب مطلق است و نه نارضايتي او از مذهبي ديگر. بعلت قدرتي که دارد. دوستي و دشمني مذاهب اسلامي براي بعضي بهترين شغل وپردرآمد ترين آنها . هر جمله اي که هم خواني با قرآن را نداشته باشد دور بريزيد هرچند که از عالمترين فرد باشد. در مدت 1400 سال با ذهنيت مغشوش به کجا رسيده ايم . تغيير مذهب يک فرد دليلي بر دانش فرد نيست. از رسول معصوم خدا کسي داناتر نبوده و نيست . گراش او به هيچ کدام از اين مذاهب نبوده است . در حقيقت مذاهب روش هايي براي بهتر شناختن خداوند و رسولش هستند. |
71 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 09 شهريور 89
با سلام جناب ما وجدنا آبا انا، اينجا احتياج به تزوير و دروغ نداري و ترس هم نداشته باش در ضمن اشكالي نيست كه يك اسم مستعار براي خود انتخاب كني، ولي سعي كن هميشگي باشه. اما از رضايت خداوند و رسول اكرمش حضرت ختمي مرتبت محمد صلي الله عليه و اله و سلم اسم آوردي. من هم اين را برايت ميگذارم خوب بخوانش كه دفعه بعد كسي به نظرت اشكال نگيرد : قال تعالى ( إن الذين آمنوا و عملوا الصالحات أولئك هم خير البرية ). لما نزلت هذه الآية قال الرسول لعلي يا علي ( ع ) هم أنت و شيعتك. سورة البينة، آية 7 . زماني که آيه ( إن الذين آمنوا و عملوا الصالحات أولئك هم خير البرية ) نازل شد، رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به علي امير المؤمنين فرمودند: منظور از اين آيه، تو و شيعيانت هستيد. ... أمير المؤمنين علي بن أبي طالب قال قال رسول الله ( صلى الله عليه وسلم ) يا علي إذا كان يوم القيامة يخرج قوم من قبورهم لباسهم النور على نجائب من نور أزمتها يواقيت حمر تزفهم الملائكة إلى المحشر فقال علي تبارك الله ما أكرم هؤلاء على الله قال رسول الله ( صلى الله عليه وسلم ) يا علي هم أهل ولايتك و شيعتك و محبوك يحبونك بحبي و يحبوني بحب الله هم الفائزون يوم القيامة . و الصواعق المحرقة لابن حجر، ص 96 ؛ شواهد التنزيل للحاكم الحسكاني، ج 2 ، ص 356 - 66 ح 1125 - 1148؛ كفاية الطالب للكنجي الشافعي، ص 244 و 245 و 246 ؛ المناقب للخوارزمي، ص 62 و 187؛ الفصول المهمة لابن الصباغ المالكي، ص 107 ؛ ينابيع المودة ـ قندوزي الحنفي، ص 62؛ نور الأبصار، ص 71 و 102 ؛ الدرالمنثورـ سيوطي ـ ج 6 ، ص 379؛ تفسير الطبري، ج 3 ، ص 146؛ تذكرة الخواص لابن الجوزي، ص 18؛ فتح القدير للشوكاني، ج 5 ، ص 477؛ فرائد السمطين، ج 1 ، ص 156 . ============================================================================= تاريخ مدينة دمشق ج42، ص 332، ذيل ترجمه آقا اميرالمؤمنين علي عليه السلام . امير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام فرمود: (روزي) رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم به من فرمودند: يا علي! زماني که قيامت فرا ميرسد، عدهاي از قبرهايشان خارج ميشوند که لباسهاي آنها از نور است و بر شتراني از نور سوارند که افسار آن شتران از جنس ياقوت سرخ است. ملائکه آنها را تا محشر مشايعت ميکنند، من عرض کردم: تبارک الله! چقدر اينها نزد خداوند گرامي هستند! در اين هنگام رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: آنها کساني هستند که ولايت و امامت تو را پذيرفتهاند. آنان شيعيان و دوستداران تو هستند، تو را به خاطر دوستي من دوست دارند و مرا دوست ميدارند. زيرا که خداوند را دوست دارند، آنان در روز قيامت رستگارند ===================================================================== يا علي |
72 |
نام و نام خانوادگي: صادق بحراني -
تاريخ: 15 مهر 89
سلام درجواب يكي از دوستان بنام ابوبكر نوشته بوديد كه عثمان هم هنگام حمله به خانه اش بي غيرتي كرده و اين به آن در يعني در واقع تهمتي كه به حضرت علي ابن ابيطالب وارد نموده اند را قبول كرده ايد بنظرم بدترين جواب ممكن را به اين قضيه داده ايد. اگر قرآن را خوانده باشيد نوشته كه محمد پيامبر خدا است و همراهان او با دشمنان سرسخت و با خود مهربانند صريحا نشان دهنده مهرباني و محبت بين ياران پيامبر است مسلما هرچه در تاريخ آمده باشد كه عكس اين مطلب را برساند براي مومنين به قرآن غير قابل اعتنا خواهد بود قتل عثمان نشان دهنده دشمني او با حمله كنندگان و عدم تهاجم علي به ابوبكر و عمر نشاندهنده دوستي و الفت حضرت با ايشان است و حمله به حضرت زهرا و شكستن پهلوي او و از همه مهمتر آتش زدن خانه او هيچ توجيه تاريخ ندارد. جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- آنچه راجه به آيه«محمد رسول الله» ذکر کرديد ، بهتر است با تحقيق و پژوهش در مورد اين آيه همراه باشد : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=128 اگر اين آيه آنچه را شما ادعا کرديد ثابت مي کرد سخن شما صحيح بود ؛ اما چنين نيست . 2- طبق استدلال شما عدم تهاجم رسول خدا به مشرکين تا زماني که در مکه بود ، نشانگر الفت و محبت بين رسول خدا و کفار دارد !!! 3- شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها ، همانطور که در کتب تاريخي اهل سنت با سند معتبر آمده است ، يک امر قطعي و غير قابل انکار است ! http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=147 موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
73 |
نام و نام خانوادگي: امير -
تاريخ: 31 فروردين 90
سلام: راد مهر: يک شخص واقعي بود ما همه او را ديده ايم حتي اخرين بار در جيرفت زندان بود من با او در اونجا اشنا شدم روحش شاد جواب نظر: !!! دوست گرامي کدام رادمهر مقصود شما است ؟ رادمهري که در آدرس ذيل آمده است ؟ http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?id=35&bank=software&startrec=1 موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
74 |
نام و نام خانوادگي: با خدا -
تاريخ: 04 ارديبهشت 90
ما درباره ي اختلافات شيعه و سني مي خواستيم تحقيق بكنيم ولي اينجا جلسه پرسش و پاسخ است. |
75 |
نام و نام خانوادگي: ف.ا -
تاريخ: 08 آذر 91
اگه راست ميگيد وحق باشماست خوب چرااين قدر از بر ملا شدن واقعيت مي ترسيد كه هيچي كتاب اهل سنت رو نمي زاريد باشه ياسايت كه همه رو قفل زديد وسر درش نوشتيد توجه توجه: ورود شما به اين سايت ممنوع است. جواب نظر: باسلام راه منطقي و عقلاني، استفاده از كتاب است كه بر روي همه باز است و در كتابخانه هاي شيعي، كتب اهل سنت موجود است و اينكه مي گوييد نيست دليل بر بي اطلاعي شماست ما براي راهنمايي شما لينك آدرس يكي از كتابخانه ها را به شما مي دهيم هر كتابي كه مي خواهيد از اهل سنت بنويسيد تا ببينيد در اين كتابخانه هست يا نه؟ www.lib.ir/libview/DocList.aspx براي تحقيق بيشتر مي توانيد به نرم افزار نورالسيره (تهيه توسط مركز كامپيوتري نور در قم) كه منابع تاريخي را آورده و همچنين نرم افزار مكتبه اهل البيت كه دفتر آيت الله سيستاني و صافي تهيه كرده اند و انواع كتب اهل سنت را در آن قرار داده اند مراجعه كنيد اگر عرض ديگري داشتيد هم در خدمت شما خواهيم بود. بستن سايتها و ديگر مراكز شبهه پرداز به دلايل امنيتي و اخلاقي و عقيدتي است كه مربوط به ما نمي شود. از خودشان دليل آن را مي توانيد بپرسيد. موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات (1) |
76 |
نام و نام خانوادگي: مريم س -
تاريخ: 21 مرداد 92
جناب ali اينکه هي مي گيد شيعه سه نوبت نماز مي خونه اگه اهل تفحص و تحقيق باشي تو کتاباي معتبر خودتون اومده که پيامبر واسه اينکه امتش به زحمت نيفته بدون اينکه اضطراري در کار باشه نماز رو سه نوبت خونده يعني ظهر و عصر باهم و مغرب و عشاء هم باهم و صبح هم همينطور حالا اگه شما بيشتر از پيامبر مي فهمي که ديگه حرفي نيست پس بدونيد که کاسه داغتر از آش شما هستيد دين ما دينه راحتيه اما شما به زور خودتون نماز رو 5 نوبت مي خونيد کل هيکلتونو موقع وضو مي شوريد يهو بپريد تو استخر و خودتونو خلاص کنيد اون از نماز تراويحتونه که خودتونو هلاک مي کنيد انقدر سرپا مي ايستيد آخه کدوم احمقي نماز مستحبي رو به جماعت مي خونه که شما دوميش هستيد بعد تراويح از ترويح اومده به معناي نشستن ، پيامبر بعد از نمازاش واسه استراحت مي نشسته نه اينکه مثل شما 10 ساعت سرپا بايسته به خدا که شما چه موجوداتي هستيد خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ |