مقالات |  سخنراني ها |  شبکه سلام |  موبايل |  انتشارات |  محصولات نرم افزاري |  ليست پاسخ ها
تاريخ: 24 مرداد 1387
لواط وهابي ها در اماكن تمرين واستراحتشان وحتى مساجدشان !!
   
 

 در اين گفت وگوئي كه بين پليس عراق واين وهابي دستگير شده انجام شد ودر شبكه العراقيه هم پخش شد بعد از اعترافاتي از قتل شيعيان اهل بيت (ع) و ... أز إين آقا در نهايت فيلم سؤال ميكنند كه : آيا صحيح است كه شما در مساجد ... عمل قوم لوط را انجام ميداديد ؟ بعد أز سكوتي چند ثانيه اي ميگويد : خدا أز تقصيراتمان بگذرد .. وأز أو طلب بخشش ميكنيم ..

 

 

 

براي استماع اعتراف اين وهابي :

 

 

http://uk.youtube.com/watch?v=yDPCY9zEUo8

 

 

عكس الباني :

 

 

 

عكس عثمان الخميس :

 

 



    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  فرهاد.ف     -   تاريخ:   23 شهريور 87
سلام عليکم
الانبياء آيه 74 :
وَلُوطًا آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَت تَّعْمَلُ الْخَبَائِثَ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَاسِقِينَ !!!!!
و لوط را [به ياد آور] كه به او حكومت و علم داديم‏؛ و از شهرى كه اعمال زشت و كثيف انجام مى‏دادند، رهايى بخشيديم‏؛ چرا كه آنها مردم بد و فاسقى بودند!
هود آيه 89 :
وَيَا قَوْمِ لاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شِقَاقِي أَن يُصِيبَكُم مِّثْلُ مَا أَصَابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صَالِحٍ وَمَا قَوْمُ لُوطٍ مِّنكُم بِبَعِيدٍ !
و اى قوم من‏! دشمنى و مخالفت با من‏، سبب نشود كه شما به همان سرنوشتى كه قوم نوح يا قوم هود يا قوم صالح گرفتار شدند، گرفتار شويد! و قوم لوط از شما چندان دور نيست‏!
قال الله تبارك و تعالي : فَبَشِّرْ عِبَاد . الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئكَ الَّذِينَ هَدَئهُمُ اللَّهُ وَ أُوْلَئكَ هُمْ أُوْلُواْ الْأَلْبَاب‏ .الزمر /17 و 18 .
يا حق
2   نام و نام خانوادگي:  سيد مجيد موسوي هشترودي     -   تاريخ:   23 شهريور 87
ايرادي ندارد شما هم راه عمر را مي رويد
3   نام و نام خانوادگي:  خادم المهدي     -   تاريخ:   01 مهر 87
سلام بر شما :

عكس آلباني كه خيلي نوراني بود ... گويا واقعا كذب فيض كرده از اين عمل شنيع و گويا به وي خيلي چسبيده است .

ولي گويا براي عثمان الخميس كمي به سختي انجام شده زيرا خيلي ناراحت بود ... حالا يا مقاومت كرده و يا اينكه بايد شريكش در اين عمل كثيف را عوض كند ... يا شايد هم .......

يا علي
4   نام و نام خانوادگي:  مسيح پويا     -   تاريخ:   07 مهر 87
با سلام:
خدا را شكر كه منبع سخنان سايتي چون يوتيوپ.كام بود كه باز بهانه نياورند كه سايت از خودشان است و عجيب نيست كه چنين مطالبي را منتشر كنند.
پيروز باشيد.
5   نام و نام خانوادگي:  حامد     -   تاريخ:   08 مهر 87
حالا بازم بگيد چرا روزي چند نفر وهابي ميشه.
از خانمهاي نامحرم شير مي خورند با هم ديگه لواط مي كنن وقتي هم بيكار موندن خود ارضايي در حين روزه.
بعد هم انشاالله به بهشت تشريف ميبرند.
به اين ميگن اسلام ناب محمدي!!!
6   نام و نام خانوادگي:  سيد حسين     -   تاريخ:   20 مهر 87
علي هذا چون مشخص شده كه اين برادران مجاهد في سبيل باسن روز ها مشغول مسلمان كشي بوده و شبها در اماكن تمريني و مساجد به نبرد با باسن يكديگر مشغولند و برادرن قوم لوطي خود را شادمان ميسازند به خاطر خطرات بعدي براي باسن ساير وهابي ها انشا الله وهابي هايي كه در عراق و افغانستان و ساير بلادمشغول نبرد مي باشند هر چه زودتر نفله شده و اثرات جهادشان به باسن مبارك ساير وهابي ها نرسد چون ممكن است باعث پارگي و نابودي اين عضو حساس آنها شود .گفتن آمين عاجل يادتان نرود
7   نام و نام خانوادگي:  آرمان     -   تاريخ:   20 مهر 87
علماي جرح و تعديل اهل سنت و وهابيت چه کساني اند؟ به چه کساني گفته مي شود؟ آيا آنان هر چه گفتند همان صحيح است؟ آيا گفته ابن حجر و ذهبي و صمعاني و ابن کثير و ابن عساکر و ... هم کاملا مورد احترام و براي اهل سنت صحيح مي باشد؟ ابو حنفيه و مالک و ... (آن چهار نفر) براي اهل سنت چه مقامي دارند و تفاوت آن ها بلا تشبيه با اماماني که ما مي گوييم چيست؟ امام و خلفاي اهل سنت چه کساني اند؟ آيا عباسيان و عثماني مورد قبول آن هاست؟ لطفا جواب را علنا نمايش دهيد
يا علي
جواب نظر:





دوست گرامي سلام ! علماي جرح و تعديل اهل سنت بسيارند كه مهمترين آن&zwnjها ، شعبة بن حجاج ، يحيي بن معين ، نسائي ، ذهبي ، ابن حجر ، هيثمي و ... هستند . الباني كسي است كه امروزه وهابي&zwnjها براي حرف&zwnjهاي او ارزش ويژه&zwnjاي قائل هستند . ابن كثير هر چند كه از علماي جرح و تعديل به  حساب نمي&zwnjآيد ؛ ولي حرف&zwnjهاي او نيز ارزش خاصي دارد كه وهابي&zwnjها روي آن حساب باز مي&zwnjكنند .


ائمه اربعه اهل سنت ، همان مقامي را دارند كه ائمه اهل بيت عليهم السلام در نزد ما شيعيان دارند ؛ حتي در مواردي سخنان آن&zwnjها را بر سخن رسول خدا صلي الله عليه وآله نيز مقدم مي&zwnjدارند . آن&zwnjها معتقدند كه تقليد كردن از ديگران باطل است ؛ حتي اگر سخن شخ ديگر موافق حديث صحيح و قرآن باشد .


آقاي صاوي از علماي بزرگ أهل سنت است و كتابي دارد در اعراب قرآن و حاشيه دارد بر تفسير جلالين:


«و لا يجوز تقليد ما عدا المذاهب الأربعة و لو وافق قول الصحابة و الحديث الصحيح و الآية، فالخارج عن مذاهب الأربعة ضال مضل؛ و ربما عداه ذلك للكفر، لأن الأخذ بظواهر الكتاب و السنة من أصول الكفر » .


غير از مذاهب أربعه ، جائز نيست از ديگري تقليد كنيم ؛ حتي اگر با قول صحابه و حديث صحيح و آيه قرآن موافق باشد.


يعني اگر آيه قرآن و حديث صحيح داشتيم كه مخالف قول مذاهب أربعه بود ، بايد آنا را كنار بگذاريم و به نظر ائمه أربعه عمل كنيم ؛ هر كس خارج از مذاهب أربعه عمل كند ، هم گمراه است و هم گمراه كننده ؛ چه بسا به كفر مي رساند او را ؛ زيرا عمل به ظواهر كتاب و سنت ، از اصول كفر است .


حاشيه صاوي بر تفسير جلالين، ج2، ص10 چاپ دار إحياء التراث العربي


 


موفق باشيد


 


گروه پاسخ به شبهات

8   نام و نام خانوادگي:  آرمان     -   تاريخ:   21 مهر 87
ابو حنفيه و مالک بن انس و ... در مذهبشان چه نقش دارند؟ آيا آنان را به عنوان امام مي شناسند مانند ابوبکر و ...؟
جواب نظر:
دوست گرامي سلام ! نظرات فقهي ائمه اربعه ، اهل سنت ، همانند سخنان عمر بن الخطاب و ابوبكر در نزد اهل سنت معتبر است .



موفق باشيد



گروه پاسخ به شبهات
9   نام و نام خانوادگي:  غلام آل حيدر     -   تاريخ:   21 مهر 87
از آنجا كه وهابي ها با سعوديها پيوند نزديكي دارند بعيد نيست كه اين عمل شنيع به سعودي ها مثل ملك عبد الله هم سرايت كرده ياشد .
10   نام و نام خانوادگي:  بي طرف     -   تاريخ:   01 آذر 87
برادر عزيزم غلام جان!!!
اين عمل نزد بنده و شما شنيع است. در خصوص عزيزان مجاهد وهابي و آل سعود بايد بفرماييد که حلاوت اين عمل به حضرت آگا ملک عبد الشيطان سرايت کرده باشد.

که احتمال قوي هم اين عمل به ايشان سرايت کرده باشد چرا که هر که را طعم بهشت بخواهد را بايد تحمل چنين حلاوتي باشد... مي دانيد که در حقيقت ادخال سرور مي فرمايند. لذا از لوازم دخول در بهشت دخول سرور است که احتمالا ايشان بايد تا بحال تجربه کرده باشند.....
11   نام و نام خانوادگي:  صادق     -   تاريخ:   02 آذر 87
باب اجتهاد هيچ وقت مسدود نميشود، زيرا در هر زمان با مسائل جديد فقهى روبرو ميشويم، ولى يک عالم مجتهد بايد شرايط اجتهاد و فتوا را داشته باشد، ولى از آنجاييکه فهم و علم ائمه اربعه بسيار بالا بوده است پس اشکالى ندارد که براى عوام الناس تابع يکى از اين مذاهب شوند تا زمانيکه رأى درستتر را در مذهبى ديگر نيابند، ولى هر گاه در مسئله اى يکى از اين ائمه دچار خطا و يا اشتباه در اجتهادشان شده باشند و براى ما واضح و آشکار شود در اينصورت نبايد تعصب بخرج دهيم و بايد تابع مسئله صحيحتر شويم هر چند مخالف مذهبمان هم باشد.

در واقع اين نصيحت خود اين ائمه بوده است، بطور خلاصه اقوال اين ائمه در مورد مذهبشان بشرح زير ميباشد:

اولين اين ائمه امام ابو حنيفه بوده است که بعضى از اقوالش عبارتند از:

1- "إذا صح الحديث فهو مذهبي" (روايت ابن عابدين در " الحاشية " 1/3 ) يعنى: "اگر حديثى صحيح واقع شد مذهب من همان ميباشد."

2- "لا يحل لأحد أن يأخذ بقولنا ما لم يعلم من أين أخذناه" (روايت ابن عابدين در حاشيه کتاب "البحر الرائق " 6/293) يعنى: "حلال نميباشد براى کسى که قول ما را بگيرد ولى نداند که آنرا از کجا (و چه منبعى) گرفته ايم"، و در روايتى ديگر ميگويد: "حرام على من لم يعرف دليلي أن يفتي بکلامي" يعنى: "حرام است بر کسى که دليل مرا نداند و با اقوال من فتوى بدهد".

3- "إذا قلت قولا يخالف کتاب الله تعالى وخبر الرسول صلى الله عليه وسلم فاترکوا قولي" (روايت فلاَّني در "الإيقاظ" ص 50) يعنى: "اگر حرفى بزنم که مخالف کتاب خدا و سنت پيامبر صلى الله عليه و سلم باشد پس قول مرا رها کنيد".

دومين امام، امام مالک بودند که ميگفت

إنما أنا بشر أخطئ وأصيب فانظروا في رأيي فکل ما وافق الکتاب والسنة فخذوه وکل ما لم يوافق الکتاب والسنة فاترکوه" (روايت ابن عبد البر در "الجامع" 2/32) يعنى: "همانا من بشر هستم و (در مسائل فقهى) خطا ميکنم و يا صحيح ميگويم، پس در رأى من بنگريد، و هر مسئله اى که با قرآن و سنت موافقت داشت بگيريد و اگر مخالف بود آنرا ترک کنيد"

2- " ليس أحد بعد النبي صلى الله عليه وسلم إلا ويؤخذ من قوله ويترک إلا النبي صلى الله عليه وسلم" (روايت ابن عبد البر در "الجامع" 2/91) يعنى: "هيگکس بعد از پيامبر صلى الله عليه و سلم نيست که گفتارش قبول شود و يا نشود مگر پيامبر صلى الله عليه و سلم (که گفتارش هيچوقت نبايد ترک شود و همه اش بايد قبول شود)"

سومين امام، امام شافعى بودند که ميگفت:

1- "إذا صح الحديث فهو مذهبي" (النووي 1/63) يعنى: "اگر حديثى صحيح در آمد پس مذهب من همان است".

2- "إذا رأيتموني أقول قولا وقد صح عن النبي صلى الله عليه وسلم خلافه فاعلموا أن عقلي قد ذهب" ( ابن عساکر بسند صحيح 15/10/1 ) يعنى: "اگر حرفى بزنم در حاليکه از پيامبر صلى الله عليه و سلم حديث صحيحى خلاف قول من وارد شده باشد پس بفهميد که عقلم را از دست داده ام"

3- "کل حديث عن النبي صلى الله عليه وسلم فهو قولي وإن لم تسمعوه مني" (ابن أبي حاتم 93 - 94) يعنى: "هر حديثى را که از پيامبر صلى الله عليه و سلم بشنويد قول من نيز ميباشد، گرچه از من نيز نشنيده باشيد"

چهارمين امام، امام احمد بن حنبل بودند که ميگفت:

1- " لا تقلدني ولا تقلد مالکا ولا الشافعي ولا الأوزاعي ولا الثوري وخذ من حيث أخذوا" (ابن القيم در "إعلام الموقعين" 2/302) يعنى: "از من و مالک و شافعى و اوزاعى و ثورى تقليد نکنيد و بگيريد از جاييکه که آنها گرفته اند (يعنى از قرآن و سنت).

2 – " رأي الأوزاعي ورأي مالک ورأي أبي حنيفة کله رأي وهو عندي سواء وإنما الحجة في الآثار" ( ابن عبد البر در "الجامع" 2/149) يعنى: " رأى اوزاعى و مالک و ابو حنيفه همه اش رأى هست و نزد من همه اش يکسان است، ولى برهان و دليل و حجت بايد از اثر (يعنى حديث پيامبر) باشد".
3- " من رد حديث رسول الله صلى الله عليه وسلم فهو على شفا هلکة" (ابن الجوزي در "المناقب" ( ص 182) يعنى: "کسى که حديث پيامبر صلى الله عليه و سلم را رد کند پس او نزديک است که هلاک شود".

اين بود بعضى از اقوال ائمه اربعة که چطور پيروانشان را از تقليد کورکورانه بر حذر ميداشند و هميشه آنها را ياداورى ميکردند که که با دليل و استناد از قرآن و سنت اقوالشان را مطابقت دهند و و اگر موافقت داشت قبول کنند و اگر مخالفت داشت رأى کسى ديگر که صحيحتر باشد را بگيرند.
در اينجا لازم به تذکر اين دو مسئله ميباشيم که:

1- مذاهب اهل سنت منحصر به اين 4 مذهب نيست بلکه بيش از 15 مذهب ميباشد ولى ياران مذاهب ديگر اقوال ائمه شان را تدوين نکردند لذا اثرى (بجز مقدار کم) از آن مذاهب باقى نماند، بعنوان مثال، يکى از بزرگان تابعين ميگفت که: "الليث افقه من مالک، لکن اصحابه م يقوموا به" يعنى: "ليث (ابن سعد) از مالک فقيهتر بود ولى يارانش مذهبش را تدوين نکردند".

2- هر چند مذاهب اهل سنت مختلف ميباشد، ولى اختلافشان فقط در فقه و فهم نصوص قرآن و سنت بوده است لذا اختلافاتى در اين زمينه رخ ميداده است، ولى در مسائل عقيدتى که اصل و اصول دين را تشکيل ميدهد اختلافاتى نداشتند لذا همه اين مذاهب درست ميباشند و کسى نميتواند تعصب بخرج دهد و مذهب ديگرى را انکار کند مگر اينکه همانطور که گفته شد هنگام روشن شدن حقيقت و درستى يک مسئله با استناد از قرآن و سنت بايد تابع قول دقيقتر و صحيحتر شويم هر چند مخالف مذهبمان ن
جواب نظر:





دوست گرامي سلام !


اولاً : اين مطلب كه باب اجتهاد هميشه باز باشد&zwnj، سخني است كه مخالفان بسياري دارد ؛ از جمله صاوي از علماي بزرگ اهل سنت كه حاشيه&zwnjاي بر تفسير جلالين دارد در اي باره مي&zwnjگويد :


ولا يجوز تقليد ما عدا المذاهب الأربعة ، ولو وافق قول الصحابة والحديث الصحيح والآية ، فالخارج عن المذاهب الأربعة ، ضال مضل وربما أداه ذلك للكفر ، لأن الأخذ بظواهر الكتاب والسنة من أصول الكفر .


يعني اگر آيه قرآن و حديث صحيح داشتيم كه مخالف قول مذاهب أربعه بود ، بايد آنا را كنار بگذاريم و به نظر ائمه أربعه عمل كنيم ؛ هر كس خارج از مذاهب أربعه عمل كند ، هم گمراه است و هم گمراه كننده ؛ چه بسا به كفر مي رساند او را ؛ زيرا عمل به ظواهر كتاب و سنت ، از اصول كفر است .


حاشيه صاوي بر تفسير جلالين ، ج2 ، ص10 ، چاپ دار إحياء التراث العرب .


الفواكه العذاب في الرد على من لم يحكم السنة والكتاب ، اسم المؤلف:  حمد بن ناصر بن عثمان آل معمر التميمي الحنبلي (المتوفى : 1225هـ) ج 7   ص 363 .


أضواء البيان في إيضاح القرآن بالقرآن ، محمد الأمين بن محمد بن المختار الجكني الشنقيطي.  الوفاة: 1393هـ. ، ج 7   ص 265 ، ناشر : دار الفكر للطباعة والنشر.  - بيروت. - 1415هـ - 1995م.  ، تحقيق : مكتب البحوث والدراسات.


همچنين عدول از مذهبي و پيوستن به مذهب ديگر جايز نيست ؛ چنانچه برخي از علماي اهل سنت گفته&zwnjاند :


اشتهر بين الحنفية أن الحنفي إذا انتقل إلى مذهب الشافعي يعزر وإذا كان بالعكس فإنه يخلع عليه .


إرشاد النقاد إلى تيسير الاجتهاد ، محمد بن إسماعيل الصنعاني الوفاة: 1182 ، ج 1 ، ص 147 ، دار النشر : الدار السلفية - الكويت - 1405 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : صلاح الدين مقبول أحمد .


و نيز گفته&zwnjاند :


لو انتقل حنفي إلى شافعي لم تقبل شهادته وإن كان عالما كما في آخر الجواهر


إيقاظ همم أولي الأبصار ، صالح بن محمد بن نوح العمري الوفاة: 1218 ، ج 1   ص 54 ، دار النشر : دار المعرفة - بيروت &ndash 1398


و شمس الدين ذهبي مي&zwnjنويسد :


وأبو حامد البروى الطوسى الفقيه الشافعي محمد بن محمد تلميذ تلميذ محمد بن يحيى وصاحب التعليقة المشهورة في الخلاف كان إليه المنتهى في معرفة الكلام والنظر والبلاغة والجدل بارعا في معرفة مذهب الأشعري قدم بغداد وشغب على الحنابلة أهدوا له مع امرأة صحن حلو مسمومة وقيل إن البروى قال لو كان لي أمر لوضعت على الحنابلة الجزية


العبر في خبر من غبر ، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان الذهبي الوفاة: 748هـ ، ج 4   ص 200 ، دار النشر : مطبعة حكومة الكويت - الكويت - 1984 ، الطبعة : ط2 ، تحقيق : د. صلاح الدين المنجد


همان طور كه مي&zwnjدانيد ، فقط از كفار جزيه مي&zwnjگيرند از مسلمان !!!


و همان طور كه شما ادعا كرده&zwnjايد&zwnj، ائمه اربعه پيروان خود را از تقليد كردن از آن ها منع كرده&zwnjاند ؛ پس چرا اهل سنت در اين 12 قرن از آن&zwnjها تقليد كرده&zwnj&zwnjاند ؟ آيا اين تقليد و در نتيجه اعمال آن&zwnjها باطل بوده ؟


اختلافات شديدي نيز در ميان اين چهار مذهب وجود دارد و دامنه اين اختلافات در تمام ابواب فقه را شامل مي شود كه به طور نمونه به يك مورد اشاره مي&zwnjشود .


مالك بن أنس ، لواط با همسر را جايز مي&zwnjدانست ؛ در حالي كه بقيه ائمه اربعه آن را حرام مي&zwnjدانسته&zwnjاند . سيوطي در تفسيرش مي&zwnjنويسد :


وأخرج الخطيب في رواة مالك عن أبي سليمان الجوزجاني قال سألت مالك بن أنس عن وطئ الحلائل في الدبر فقال لي الساعة غسلت رأسي منه .


الدر المنثور ، ج1 ، ص266 ، ذيل آيه نساؤكم حرث لكم .


از مالک بن انس سوال کردم که آيا مي توان با حليلة ( همسر يا کنيز) از پشت نزديکي کرد ؟ پاسخ داد : همين الان از همين کار غسل کردم!!!


و ابن قدامه حنبلي در المغني مي نويسد :


ورُويت إباحته عن ابن عمر وزيد بن أسلم ونافع ومالك، وروي عن مالك أنه قال: ما أدركتُ أحداً أقتدي به في ديني يشكّ في أنه حلال.


المغني ، ج8 ، ص132 .


جواز وطي دبر ، از عبد الله بن عمر ، زيد بن أسلم ، نافع و مالك بن أنس ، روايت شده است ، و روايت شده است كه مالك بن أنس گفته : نمي&zwnjبينم فقيهي را كه در دينم از او تقليد كرده باشم كه در حلال بودن اين عمل شك داشته باشد .


بي ترديد نمي&zwnjتوان ادعا كرد كه تمامي اين مذاهب درست باشد ؛ زيرا خداوند احكام را چندين نوع تشريع نكرده و روايتي نيز از پيامبر بزرگوار اسلام در مشروعيت فتاواي ائمه پانزده گانه اهل سنت وارد  نشده است ، خود آن&zwnjها نيز از تقليد كردن ديگران از خودشان منع كرده&zwnjاند .


و نيز طبق روايت صحيح السندي كه در كتاب&zwnjهاي شيعه و سني وارد شده ، رسول خدا صلي الله عليه وآله فرموده&zwnjاند كه امت من به هفتاد و سه فرقه تقسيم مي&zwnjشوند كه از ميان اين هفتاد سه فرقه فقط يك فرقه اهل نجات است و بقيه همگي در آتش جهنم خواهند بود . به نظر شما كداميك از اين پانزده فرقه سني + وهابي&zwnjها ، همان فرقه ناجيه است ؟ و چه دليلي براي اثبات مشروعيت هركدام از اين فرقه&zwnjهاي وجود دارد ؟


همچنين از نظر كلامي و عقيدتي اهل سنت به دو گروه معتزلي و اشعري تقسيم مي&zwnjشوند كه در قرون اوليه معتزله بيش از اشاعره بودند ؛ اما در عصر حاضر اكثر مردم اشعري هستند . به نظر شما نظر كداميك از اين دو فرقه درست است ؟ اشعري يا متعزلي ؟! و اصلاً چه دليلي براي اثبات صحت اين دو وجود دارد ؟


 


والسلام علي من اتبع الهدي


گروه پاسخ به شبهات

12   نام و نام خانوادگي:  آدم عاقل     -   تاريخ:   28 بهمن 87
از اين لا مذهبها هر كاري بر مياد حتي لواط. احتما لا فردا پس فردا يه حديث هم در اين مورد از عمر و ابوبكر و عثمان مبني بر جايز بودن اين عمل زشت ميگن.
13   نام و نام خانوادگي:  محمد ابن عبدالرحمن     -   تاريخ:   03 اسفند 87
يا الله با سلام خدمت دوستان عزيز با شما داريد به اهل سنت رسما توهين مي کنيد ببنيد ما نبايد تعصب داشته باشيم چون با تعصب هيچ وقت به جايي نمي رسيم بنده يکي از برادران اهل سنت و جماعت و يکي از مخالفان وهابيت هستم شما نبايد چونين بي رحمانه به وهابيت توهين کنيد زيرا آنها هم چون شما در شهري به دنيا آمده اند که در آن فرقه وهابيت رشد و نمو پيدا کزده الان شما هيچ کدامتان خود تان از دين هاي ديگر وارد شيعه نشديد بلکه در شهري بدنيا آمده ايد که مذهب زيبا و پر از عشق به اهل بيت به دنيا آمده ايد و از آن دفاع مي کنيد انها ها هم اينطور هستند اميد وارم که با بحث هاي زيبا به جايي برسيم در ضمن جواب استاد صاحب سايت در مورد امامان اربعه ما اشتباه بود طبق حديث زير : خير امتي من القرني پيامبر فرمودند که بهترين امت من براي پيروي از آنها مردمان 100 يا 200 يا در بعضي روايات 300 سال بعد از من است اين امامان اربعه همه در اين حديث قرار مي گيرند و چون آنها علمايي بودند که در آن زمان وجود داشتند به همين علت از آنها پيروي مي کنيم وسلام عليکم و رحمته الله و برکاته
جواب نظر:
با سلام
ما به هيچ عنوان قصد توهين به اهل سنت را نداريم همانطور که در تيتر مطلب اشاره شده شخص موردنظر وهابي مي باشد
و جالبتر آنکه صوت اعتراف خود شخص را نيز جهت تصديق خبر گذاشته شده است
البته در رابطه با بحث لواط و ديدگاه علماي اهل سنت نيز مقاله کاملي ارائه شده است که در لينک ذيل مي توانيد مشاهده نمايد:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1871
(دقت داشته باشيد که در مقاله فوق تماما از منابع اهل سنت با ذکر سند و منبع عنوان روايت شده است)
در رابطه با بحث حديث عنوان شده نيز بهتر بود متن درست آن را کامل گذاشته و يا منبع و ماخذ آن را ذکر مي کرديد
و اگر با دقت متن سخنراني هاي استاد در شبکه سلام تي وي را مشاهده نماييد متوجه خواهيد شد که تمامي روايات نقل شده توسط ايشان بصورت کامل و با ذکر منبع (آن هم از کتب معتبر اهل سنت) و با ذکر تصديق کامل روات حديث توسط علماي اهل سنت عنوان شده است. (که به هيچ عنوان خدشه اي به سند روايات وارد نشود) ، خوب است شما هم ذکر منبع با بيان سلسله سند براي حديث خود مي نموديد.
-----
البته متن اشاره شده نيز کاملا اشتباه مي باشد چرا در زبان عربي ال تعريف با ي متکلم وحده در يک کلمه جمع نمي شود ثانيا: به تعبير الباني که به بخاري دوران معاصر اشتهار نموده است روايات خير القرون قرني در هيچ يک از کتب اهل سنت اصل و ريشه قابل استنادي ندارد «هذا اللفظ لانعرف له اصل في کتب السنة» و صحيح اين روايات خير «خيرالناس قرني ثم الذين يلونهم ....» مي باشد (سلسلة الهدي و النور، شريط 396)
حال با صرفنظر از بحث سندي اين روايت که در جاي خود قابل اما و اگر است و بر فرض قبول آن با وجود رسول خدا (ص) و اهل بيت (عليهم السلام) آن حضرت در قرن اول و دوم و آغاز قرن سوم که براي هيچ يک از اهل سنت فضيلت و برتري آنها بر سايرين پوشيده نيست ، ديگر جايي براي غيرآن بزرگواران نمي ماند و صحت دلالي اين روايت جاي بحث ندارد
----------
سواي اين نکته که روايت نقل شده تنها در منابع اهل سنت به صورت خبر واحد نقل شده و از نظر ما شيعيان اين روايت قابل استناد نمي باشد. علاوه بر اين كه در برابر اين روايات، روايات ديگري حتي در كتب اهل سنت موجود است كه زمان بعد از فوت پيامبر (صلي الله عليه و آله) زمان فتنه و ارتداد برخي آنان از دين معرفي مي كند.
موفق و مؤيد باشيد
معاونت اطلاع رساني

14   نام و نام خانوادگي:  مجاهد     -   تاريخ:   25 تير 88
بهتر زناي خودتون رو که به ان سيغه مي گيد(ازدواج کوتاه مدت ) به ياد بياريد . راستي عفاف خانه هاتون چند تا ؟؟؟؟ دارد .؟البته اين حرف شما چيزي جز کذب نيست که وهابي ها لوات کارن مي دونيد چرا اين توهين ها رو مي کنيد ؟چون انها پيش روي جهاد با منافقان (سردمداران شيعه)وگمراهان (تشيع)هستند همان طوري که حکومت کليسا دليلي بر باتل بودن اداهاي نصراني ها بود جمهوري اسلامي ايران (البته تشيع) هم دليلي برباتل بودن ادعاهاي افسانه اي تشيع است. راستي از مهدي تون چه خبر اگه ديديش سلام منم بهش برسون .حتما اين جمعه مياد؟حتما؟حتما؟
15   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   25 تير 88
جناب «مجاهد»
لطفا در اسرع وقت به يکي از کلاسهاي نهضت سواد آموزي ( که با پول امت شيعه تشکيل مي‌گردد) حضور به هم رسانيد و خواندن و نوشتن صحيح را به خوبي ياد بگيريد.

از مهدي ما سئوال کرديد. الحمدالله به لطف صاحب يد الله ايشان در مقام و مرتبه خوبي هستند.
طبق آخرين اخبار رسيده از ناحيه ايشان شمشير مبارکشان آماده انتقام گيري از قاتلان ميليونها شيعه‌اي است که در عراق و افغانستان و پاکستان و حجاز به وسيله عمرپرستان کشتار شدند.
همچنين قلم مبارکشان آماده تدريس و تعلم علومي است که تمام اين علوم کفار شرق و غرب در برابر آن هيچند.

در ضمن اگر خبر نداريد امام العصر و جان (عليه السلام) مدتها است تشريف آورده اند.
منتهي به مصلحت خداوند از دو چشم سر ما نهان هستند.
اگر واقعا تمايل داريد که با ايشان آشنا شويد لطفا از محبت قاتلان پست اجداد شريفشان‌(سلام الله عليهم) دست برداريد.

در پايان من هم از شما سوالاتي داشتم.
اين مذهب شما اهل تسنن هم پس کي فراگير مي‌شود؟ پس کي شما قله هاي علم و دانش را فتح مي‌کنيد؟ پس کي شما مردمان زمين را به مذهبتان مي‌اوريد؟ پس چرا هر سال سرزميني ديگر از
بلاد شما جدا و به دست کفار مي‌افتد؟( اندلس مجارستان يونان سيسيل هندوستان ترکستان شرقي فلسطين آفريقاي مرکزي ...)
پس کي مي‌رسد زماني که علوم و تکنولوژي و حقوق بشر را شما به مردمان جهان ياد دهيد؟
پس کي ‌مي‌ايد زماني که دانشمندان بنام و پزشکان مشهور جهان از ميان شما باشند؟

شما که نمي‌خواهيد به ما بگوييد که علم بايد بوسيله کفار به ما آموزش داده شود؟
شما که نمي‌خواهيد به ما بگوييد که اين ميلياردها انسان روي زمين محکوم به پيروي از غير معصوم هستند؟
16   نام و نام خانوادگي:  نادر     -   تاريخ:   25 تير 88
مجاهد -كامنت 14 -ما هيچوقت نميگيم سيغه.صيغه درسته.چرا دست وپاتو گم كردي؟ لوات چيه؟ كلاس چندمي تو؟؟؟؟
17   نام و نام خانوادگي:  عبدالوهاب     -   تاريخ:   30 شهريور 88
اقاي كم عقل ونفهم تو رو چه به اظهار نظر در مورد وهابيهاي مخلص تو اول برو وضو گرفتن رو ياد بگير بعد سعي كن از وهابيها نقص بگيري خوب ميدوني كه وهابيها از اين تهمتها مبرا هستند داري افعال خودت رو به اونا نسبت ميدي كمتر صيغه كنيد كمتر دروغ بگيد به بهانه تقيه كه من دراورديه و اخوندهاي دجال واسه منفعت خودشون درست كردند شما با اين مذهب ساختگي و شرك الود خودتون چطوري به خودتون جرات ميدين به وهابيها تهمت بزنين اره ديگه اره ديگه وقتي با دلايل روشن در مورد حقانيت اهل سنت مواجه ميشن چون راهي واسه فرار ندارين شروع ميكنين به گوه خواري الهي كه ذوالفقار علي بخوره تو سرتون مشتي مرده پرست مشرك كمتر بريد پاي قبور و شركبازي كنيد
18   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   31 شهريور 88
با سلام جناب عبدالوهاب إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ؛ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ.( المائده ايه 6 ) . يعني چي . معلومه كه وهابي هستي و تنها چيزي كه وهابيها از اسلام خوب ميدانند خواندن عربي اونهم در حد خوندن نه فهم . اين ايه قراني را بخوان و معني كن سعي در فهمش داشته باش , تفسير هم نميخواد . مشكل شما وهابيها اينه كه كور دل و حاقد هستيد . در ضمن لعنت خداوند بر او همفر انگليسي و نوچه اش و تمامي اون كوردلان فرقه نو تاسيس وهابيت و بهائيت كه هر دو از يك جا تغذيه ميشوند. تنها چيزي كه شما وهابيون از ان مبرا هستيد خدا پرستيه وگرنه پابرهنه نمي پريدي جلو از گفته هاي يك " مــــــــــــــــــرده "دفاع كني . اينهمه هديه به برادارن اهل سنت در مورد اين فرقه جديد التاسيس : پيشگويى رسول گرامى (ص) از ظهور وهّابيّان در كتب معتبر اهل سنّت رواياتى از پيامبر گرامى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله آمده كه اشاره به ظهور فرقه وهّابيّت شده است همان گونه كه بخارى در صحيح خود از عبداللّه عمر نقل مى‏كند كه گفت: ذَكَرَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وسلم: اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِي شَأْمِنَا، اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِي يَمَنِنَا. قَالُوا: وَفِي نَجْدِنَا. قَالَ اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِي شَأْمِنَا، اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِي يَمَنِنَا. قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَفِي نَجْدِنَا؟ فَأَظُنُّهُ قَالَ فِي الثَّالِثَةَ: هُنَاكَ الزَّلاَزِلُ وَالْفِتَنُ، وَبِهَا يَطْلُعُ قَرْنُ الشَّيْطَانِ ؛ روزى پيامبر گرامى فرمود: خدايا منطقه شام و يمن را بر ما مبارك گردان! صحابه گفتند: منطقه نجد را چطور؟ حضرت سخن قبل خود را تكرار فرمود و صحابه از نجد پرسيدند، حضرت در مرحله سوم فرمود: در نجد زلزله‏ها و فتنه‏ها به وقوع خواهد پيوست و شاخ شيطان از آن جا طلوع خواهد كرد. صحيح بخارى، ج 8، ص 95 ح 7094، كتاب الفتن، ب 16 ، باب قَوْلِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم: الْفِتْنَةُ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ. يا علي
19   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   31 شهريور 88
جناب عدو الوهاب و عبدالعايشه چطور دلت مي‌آيد اينقدر با الله دشمني کني؟ مگر الله رحمان و رحيم از زمان کودکي تاکنون اينقدر به تو نيکي نکرده است؟ مگر طفلي نبودي و الله کريم تو را رشد داد و بزرگ کرد؟ مگر اين همه بلا را از سرت دور نکرد؟ مگر بارها تو را از امراض مختلف شفا نداد؟ پس اين عداوت و کينه و بغض و دشمني و جنگ با خدا چيست که در توست؟ چرا قرآن خدا را مسخره مي‌‌کني؟ چرا قرآن خدا را آتش مي‌زني؟ چرا قرآن خدا را تکه تکه مي‌کني؟ چرا قرآن خدا را زير پا له مي‌کني؟ مگر خداوند در قرآن نفرمود که : «يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيدِيكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَامْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَينِ» پس چرا هنگام آن آب بازي که به آن مي‌گويي وضو پاهايت را مسح نمي‌کني؟ در عوض هنگامي که طبق فرمايش عقل کل و جانشينان به حق او (صلي الله عليهم) ما با شستن آلودگي را «از» دستانمان پاک مي‌کنيم، چون کودکي به ما ايراد مي‌گيري که چرا آلودگي را به سمت دست خود سوق نمي‌دهيم!!! آيا نبايد مطابق اين تفسير غير الهي و خنده دار شما از «وَامْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَينِ» مسح را از «ران پا» شروع کرده و به کعبين ختم کنيم؟؟؟؟ دشمني با قرآن خدا تا کجا؟ مگر نمي‌داني که خداوند علمش کامل و اسلام دين همه دوران است؟ چرا وقتي خدا براي ايمني بشريت از افتادن به چاهي بدبو و گند و پر از فضولات شيطاني به نام «boy or girl friend» سنت شريفه و پاک و نوراني متعه را امر کرد با آن دشمني مي‌کني؟ « فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ» چرا نفس و علم و انديشه خود را برتر از سخن خداوند علي و اعلي قرار مي‌دهي؟ مگر تاکنون قرآن را باز نکرده اي و اين آيه را بخواني که «وَقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَکْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلا أَنْ يَقُولَ رَبِّي اللهُ . . . » ؟؟؟ آيا معني کلمه کتمان را چون کلمه مسح نمي‌داني؟ عربي بلد نيستي. اشکال ندارد. چرا عالم به قرآن را فحش مي‌دهي؟ آيا در نهايت ضلالت نيستي؟ « وَكَذَلِكَ بَعَثْنَاهُمْ لِيَتَسَاءَلُوا بَيْنَهُمْ قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالُوا رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَكُم بِوَرِقِكُمْ هَذِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ فَلْيَنظُرْ أَيُّهَا أَزْكَى طَعَامًا فَلْيَأْتِكُم بِرِزْقٍ مِّنْهُ وَلْيَتَلَطَّفْ وَلا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ أَحَدًا» آيا از سواد و دانش کافي براي خواندن قرآن برخوردار نيستي تا بخواني که مومنين چگونه به برادر مومن خود سفارش مي‌کنند که در ميان کفار دين خود را مخفي کند؟ در پايان هرچند که خداوند فرموده است «والله لا يهدي القوم الظالمين» و فحاشي هاي تو مصداق کامل ظلم و ستم و تعدي است ولي بازهم تو را سفارش به توحيد در عبادت و اطاعت کرده و از تو اکيدا در خواست مي‌کنم که از شرک دست برداشته و: خداي خالق جهت چپ و راست را بپرست نه وهمي که دست چپ و راست دارد. خداي خالق آسمانها و ابعاد را بپرست نه وهمي که محدود به زمان و مکان است. خداي خالق اپتيک و شعاع هاي نور و اشکال سه بعدي و دو بعدي را بپرست نه آن پوچ خيالي که اعتقاد داري در قيامت ساق پايش ديده مي‌شود. باور کن که خدا ماورا اذهان و خيالات مغز است و فراموش نکرد که براي صد و بيست و چهار هزار پيامبر جانشين قرار دهد. علي ولي الله
20   نام و نام خانوادگي:  ابو لولو     -   تاريخ:   03 مهر 88
جناب عبد الوهاب! فقط برو مطالعه كن. اگه با مطالعه قانع نشدي............ يه نيگا به دور و ورياي وهابيت وبنداز ............................ انشا الله با عمر محشور بشي. يا قائد الغر المحجلين.
21   نام و نام خانوادگي:  ايوب جمشيدي     -   تاريخ:   11 مهر 88
توهين به هر يک از فرقه هاي اسلامي (سني يا شيعه ) توهين به اسلام است
22   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   11 مهر 88
با سلام
برادر عزيز جناب اقاي ايوب جمشيدي . با حرف شما كاملاً موافقم , وليكن برادر عزيز :
ايا كتمان هر حقيقتي ايا اهانت بخداوند متعال نيست , ايا اين مقاله دروغ است يك تهمت است يا حقيقت است .
برادر عزيز ايا علماي درجه يك اهل سنت خصوصا اين وهابيها به ما و علماي ما تهمت و افتري و دروغ نمي بنندند .
ايا شما همين حرف را ميتوانيد به انها بزنيد . ايا ميدانيد اين فرقه ملحده و سياه فكر وهابي چگونه صحبت ميكند .
اگز شما از اهل سنت ميباشيد ايا اهانتهاي انها را بخودتان خوانده ايد.
برادر عزيز جناب اقاي ايوب جمشيدي با حرف شما كاملاً موافقم امــــــا ,,,,,,,,,,,,,
يا علي
23   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني     -   تاريخ:   11 مهر 88
سلام عليکم جناب ايوب جمشيدي ما هم با شما موافقيم که به فرقه هاي اسلامي (صرف نظر از اينکه در اسلام فرقه معنا ندارد و معني اسلام ناب همان امت واحد اسلامي است که اطاعت از خدا ، رسول خدا ، و اهل البيت عليهم السلام را شامل ميشود) نبايد توهين کنيم. شما فرموده ايد (فرقه هاي اسلامي) که اينان از نظر اسلام واقعي داراي هيچگونه جايگاهي در دين نيستند. آيا شما اينان را يکي از فرقه هاي اسلامي ميدانيد ؟؟!!! اما با اين حال ما هم مثل شما موافق توهين به آن فرقه ها و حتي فرقه هاي غير اسلامي نيستيم هر چند که فرقه هاي مورد نظرتان کوچکترين ارتباطي هم به اسلام نداشته و ندارند. در ثاني اگر رهبر يکي از فرقه ها مثل همين وهابي ها ((الباني)) در جريان عمليات تروريستي و خرابکارانه دستگير ميشود و خود به روابط همجنس بازي وهابيت در خانه ها و حتي مساجدشان اعتراف ميکند توهين خود آنان به خودشان است نه ما، لطفا به ما بگوئيد اين به چه معناست؟؟!! آيا ما به او و يا فرقه ضاله او توهين کرده ايم؟؟!! به نظر من آنها نياز به توهين ندارند. يا اعمال و رفتار و عقيده ي گنديده آنان زحمت توهين همگان را به آنها کم ميکند؟؟!! آيا بهتر نبود حضرتعالي جانب انصاف را گرفته و مي فرموديد: آنها با اين عقايد خود که از کشتن مسلمانان مومن ، زن و بچه ، و هر کس که يا علي ميگويد گرفته تا عمل همجنس بازي در مساجد را پشتيباني ميکند به اسلام ناب محمدي ص که اينهمه زحمت برايش کشيده شده و اينهمه خون پاي درخت تنومند آن ريخته شده، توهين ميکنند. در واقع به و پيامبر اکر م ص و امامان معصوم ع توهين ميکنند ؟؟!! جناب ايوب جمشيدي اگر شيعه هستيد بهتر است بدانيد که اين بقول شما فرقه ها با کشتن هفت نفر از امثال خود حضرتعالي به بهشت ميروند ( از عقايد وهابيت مطابق با فتواي مفتکي هاشون) البته اينکه اين وهابيان بي صفت اينگونه افعال را در همه جا و حتي مساجد مرتکب ميشوند، بايد بگويم که اين اعمال کثيف بخشي از عقيده ي گنديده ي آنان را تشکيل داده و اين کارها علي الخصوص ((لواط در بين وهابيها)) مختص پيروان امروزي آن فرقه ها نيست بلکه ريشه در تاريخ ديني آنان دارد. خودتان بهتر ميتوانيد حدس بزنيد که اينان پيروان چه کساني هستند !! خودتان بهتر ميتوانيد حدس بزنيد که اينان با توجه به اعمال کثيفشان راه چه کساني را ميروند !! آنها اين اعمال ((لواط)) را مشروع ميدانند. اما سئوال اينجاست که اين مشروعيت را از بدست آورده اند و مبناي آن چيست؟ که البته جوابش مشخص است. جناب ايوب جمشيدي بهتر بود شما نوک پيکان انتقادتان را بطرف دشمنان دين خدا مي گرفتيد تا موجبات رضايت خداوند متعال را ايجاد کنيد ، نه اينکه بر عکس عمل کنيد. در ضمن جهت اينکه مشخص شود مشروعيت اينگونه اعمال وهابي ها از کجا بدست آمده است، فقط کافيست نگاهي به کتب اهل سنت بيندازيد بعضي از علماي آنان از جمله جناب سيوطي در اين باب حرفهاي جالبي زده اند که بهتر است مراجعه کنيد و بخوانيد. البته احکام و فتاواي علماي کنوني وهابيت هم در راستاي همان عقايد موثر بوده است. در آخر هم سئوالي از شما دارم و خوشحال ميشوم که جواب دهيد: نظر شما در قبال اين نوع اعمال وهابي ها (( لواط )) که به عقيده ي شما يکي از فرقه هاي اسلامي بشمار ميروند چيست؟؟!!! دليل حمايتتان از آنان چيست؟؟!!! يا علي
24   نام و نام خانوادگي:  حسين     -   تاريخ:   19 مهر 88
خدا اگر قابل هدايت نيستندلعنت كند كساني راكه سايت ذكر شده را فيلتر كردند اينان همان همدستان وهابيون هستند
25   نام و نام خانوادگي:  حسين     -   تاريخ:   19 مهر 88
بسلام
اول فرقه اسلامي بودن وهابي هارا ثابت كنيد بعد....
26   نام و نام خانوادگي:  مرتضي     -   تاريخ:   01 آبان 88
همتون گمراهيد هم شما شيعه نما ها و هم شما وهابي هاي دروغين خدا يکي است . اگر يک وهابي هم لواط کرده باشد نمي توان اين را به همه آنها تعميم داد بهتر است به جاي حماقت و تعصبات احمقانه هر دو طرف کمي هم همديگر را بشناسيد اين سايت حتما از طرفانگليس حمايت مي شود که اين گونه به فکر تفرقه است.
27   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   02 آبان 88
جناب مرتضي
حتي هندو ها و بودايي ها هم به مجازات دنيوي اعتقاد دارند.
ما هم معتقد هستيم که خداوند بخشي کوچکي از مجازات ها را در همين دنيا اجرا مي‌کند.

حال شما کلمه شيعه را در اينترنت سزچ کنيد. هزاران سايت شيطاني حاوي رکيک ترين الفاظ بر ضد تشيع مشغول فعاليت هستند.
آيا شما فکر مي‌کنيد خداوند جواب اينها را نمي‌دهد؟
به خداي بزرگ و اعلي قسم که به زودي وهابيت، اين فرقه پوسيده، در برابر ميليونها شيعه اي که طي اين بيست ساله کشته است به عذاب بسيار دردناکي مبتلا خواهد شد.
فقط پاکستان را زير نظر داشته باشيد. همان وهابيتي که مورد حمايتشان بود اکنون بلاي جانشان شده است.
نابودي فرقه سراسر يهودساخته وهابيت نزديک است، انشاالله.
عليا ولي الله
28   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسني     -   تاريخ:   05 آبان 88
با سلام
مـــرتـــضــــي
منظورت از اينکه همه ما گمراهيم چيست؟؟؟؟
لطفا کلمه گمراهي را معنا کنيد.
در کامتت نوشته اي (ما شيعه نماها)
لطفا به ما بگو معناي شيعه واقعي چيست؟؟؟؟
کاملا واضح و روشن است که با مطرح کردن اين موضوع سعي در منحرف کردن بحث و عوض کردن موضوع داري که کور خوانده اي
در ظاهر وهابي ها را هم به گمراه بودن متهم کرده اي
اما چرا از افشاي عمل قبيح قوم لوط آنان ناراحت شدي؟؟؟؟!!!!!!
اين نشان دهنده ي اين است که تو نه تنها از وهابيت بزار نيستي بلکه در جهت اثبات وهابيت هم قدم بر ميداري
وگرنه حتما خودت قبل از افشاي لواط بين اهل بدعت خبر داشتي و داري
اما تنها چيزي که تو را ناراحت کرده افشاي لواط در بين شماهاست.
از طرفي هدف و نيت تواين بود که شيعه را بد نام کني
لابد با خود گفتي حالا که گند وهابيت در اومده نام شيعه را در کنارش بگذاري و با گمراه خواندن هر دو حق و باطل را، باطل جلوه دهي که البته کور خوانده اي.
در مورد شناخت همديگر هم بايد بگويم حق با توست و ما شماها را خوب شناخته ايم و گول حرفهاي شما را نميخوريم.
در ضمن يک دليل ديگر وجود دارد که تو وهابي هستي
و آن اين است که
همه به وضوح ميدانند که وهابيت دستپخت انگليس حرامزاده هستند
و تو با زيرکي سعي در نسبت دادن انگليس به شيعه ها کردي که باز هم کور خواندي
اينکه انگليس به فکر تفرقه است شکي نيست
بياد بگويم وسيله تفرقه انگليس همين وهابيت است نه شيعه
باز هم مثل هميشه کور خواندي
در ضمن اسمي را که انتخاب کردي که مثلا موجه جلوه کني را عوض کن
چون باز هم کور خواندي
29   نام و نام خانوادگي:  محمد حسن ك     -   تاريخ:   04 آذر 88
بنام خدا . دوستان عزيزآيا وجه تمايز انسان با حيوان دارابودن عقل و اختيار نيست ؟ آيا اگر تفاوتها وجود نداشت ديگر چيزي براي تمايز عاقل و نادان وجود داشت ؟ايا مگر نه اينكه خداوند متعال انسانها را مورد آزمايش قرار ميدهد تا با عقل و فهم و شعور خود راه را از بيراهه و حق را از باطل جدا كنند ؟ آيا اگر مشيت الهي نبود كه گروهي منافق رياكار و جاه طلب وصيت و سخن پيام آور الهي را نشنيده بگيرند و آنچه را كه نفس شيطانيشان دستور داد انجام دادند آنوقت فرقي بين منافق و پيرو پيامبر وجود داشت ؟ آيا آنوقت ديگر ملاكي براي سنجش ميزان اعتقاد به خدا و رسولش وجود داشت ؟ آيا اگر حضرت علي عليه السلام همسر و فرزندان پاك ايشان در يكطرف و ملعونين دو عالم در طرف ديگر قرارگرفته اند براي اين نيست كه تفاوت ها مشخص شود بين كساني كه از نعمت عقل به درستي استفاده ميكنند با كساني كه از آن استفاده نميكنند؟ايا وقت آن نيست كه آزمايشات الهي را در زماني كه ديگر پيامبري براي انسانها فرستاده نميشودجدي بگيريم و با عقل و درايت راه درست را برگزينيم ؟ پس اي دوستاني كه تعاليم اسلام و پيامبر را از كساني فرا ميگيريد كه حق را زير پا گذاشته و كوچكترين اعتنائي به سخن پيامبر نداشته اند آيا وقت آن نيست كه خود دست به كار شده و بدنبال حقيقت باشيد؟ از خداوند متعال خواستارم با عنايت ايشان و 14كليدي كه هر كدام درب دنيائي از فضاي الهي را براي هر جوينده اي باز ميكنند شما نيز حق را پيدا كرده و از بركات و فيوضات بيكران الهي بهره مند شويد . به اميد روزي كه تمامي مسلمانان يه حبل الهي چنگ زنند و بيصبرانه منتظر ظهور حضرت وليعصر عجل اله باشند . يا علي
30   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   22 آذر 88
سلام

جناب عبدالوهاب

مثل اينکه در اماکن تمريني خيلي ازت کار کشيدن

بدجوري بهت فشار اومده داري فحش ميدي

عزيزم من بهت حق ميدم

راستي وقتي در اماکن تمريني مشغول عاليت هستيد به دوستان ديگرت هم کمک کن آخه بعضي از همکيشانت مثل مهران و فرزاد و . . . . تازه کارند

بايد براي روحيه فيزيکي دادن به دوستان شما ساخته شوند

اشکالي نداره عزيزم زياد بخودت فشار نيار به هر حال تو بايد اينکارها را انجام دهي

قبلا هم گفتم تو و همکيشانت در اماکن تمريني دنباله رو مخلص خليفه دومتان عمر هستيد

او هم به دوستانش روحيه فيزيکي مي بخشيد از جمله قنفذ و مغيره و . . . . . . . . . .

خب عبد الشيطان جون برو الباني منتظرته

راستي يه سري هم به يمن بزن امير عبدالشيطان هم نياز به روحيه فيزيکي داره

بدو بدو بدو بدو منتظرته
31   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   22 آذر 88
با سلام مجدد

وَلُوطًا آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَت تَّعْمَلُ الْخَبَائِثَ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَاسِقِينَ !!!!!

و لوط را [به ياد آور] كه به او حكومت و علم داديم‏؛ و از شهرى كه اعمال زشت و كثيف انجام مى‏دادند، رهايى بخشيديم‏؛ چرا كه آنها مردم بد و فاسقى بودند!
(الانبياء آيه 74 )
خدايا ما را هم از مکر و حيله و نيرنگ قوم لوط فعلي (وهابيت) راهائي بخش - - - آمين

اللهم العن الجبت و الطاغوت
32   نام و نام خانوادگي:  عبدالله ب     -   تاريخ:   08 دي 88
اين حرفاي مسخره چيه ديگه دليل بيا در ضمن اگه مسلمان باش بايد قبول کني که 3 شاهد شهادت بدن
33   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   09 دي 88
جناب «عبدالله ب»

چرا شما وهابي ها فارابي و ابن سينا را ملحد مي‌ناميد؟
http://www.muslm.net/vb/showthread.php?t=341132

مشکل شما با عقل و خرد چيست؟

يا علي
34   نام و نام خانوادگي:  بليبل     -   تاريخ:   20 دي 88
اين كلمات انگليسي در نوشته ها يتان در جواب به شبهات چيست
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
بسياري از اينها ، كدهاي مخفي برنامه‌هاي ويرايشي است ، كه با كپي پيست كردن متن ، كپي شده و در محيط هاي ديگر ديده مي‌شوند .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
35   نام و نام خانوادگي:  علي از چين     -   تاريخ:   27 دي 88
از ديشب با اين سايت آشنا شدم و با خود گفتم با معرفي آن به دوستان سني انها را از خطر وهابيت دور ميكنم. اما با مطالعه بخش فتنه وهابيت دريافتم اين سايت قبل از افشاي فتنه وهابيت و يا حتي توهين وهابيت با توهينهاي مكرر توسط دوستان به نه فقط وهابيت بلكه امور مورد احترام سنييان بيشتر موجب وهن تشيع و انزواي ما ميشود. در همين باب لواط يا شيرخوردن از زن نامحرم يعضي از دوستان مواردي را گفته اند كه خارج از بحث علمي و نقد است مثلا در مورد حلاوت لواط براي امير عبدالله و يا بعضي آرزوي داشتن دوست وهابي و ماندن در خانه آنها را كرده ااند كه جز تخريب چهره منور تشيع نتيجه ديگري ندارد. بعضي وقتها انسان تصور ميكند كه اينهايي كه بنام شيعه اين نظرات را ميدهند وهابيان قللم به مزد سعودي هستند تا چهره مشعشع تشيع را ملكوك كنند.دوستان تصور كنند اكثريت اهل سنت را كه از وهابيت بيزارند اما اين گفتمان حتما انها را از تشيع دور و به آنها نزديك ميكند. بوىزه مسلمانان كشورهاي غير عربي كه ارادت ويزه به اهل بيت دارند و با اينكار آنها حداقل اين استت كه گرايش به تشيعشان كم ميشود. از مديريت سايت خواهشمندم خود را در فضاي بين المللي تصور كرده و بعد نظرات ديگران را نشر دهد و يا حد اقل كلمات مستتهجن و توهين به اولي و دومي و سومي را از متن نظرات حذف نمايد تا خوانندگان سني در همان وهله اول از سايت فرار نكنند. انشالله خدا توفيق تبليغ مكتب اهل بيت را به همه عنايت فرمايد
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
از نظر شما كمال تشكر را داريم
ما نيز خود بارها و بارها اين تذكر را به عزيزان شيعه و سني منتقل مي‌كنيم كه مبادا به يكديگر و مقدسات آنها توهين كنند .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
36   نام و نام خانوادگي:  ببتا موسوي     -   تاريخ:   28 بهمن 88
درغگوي عوضي شيعه ملعون
37   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   30 بهمن 88
با سلام
براي نابينا اون سوي .
چون قافيه كم ايد شاعر به جفنگ ايد .
يا علي
38   نام و نام خانوادگي:  محب اهل بيت عليهم السلام     -   تاريخ:   11 فروردين 89
هر كسي كه دشمني اهل بيت عليهم السلام را در دل داشته باشد بايد به حلال زاده بودنش شك كرد. بيا به همين راحتي لواطم ميكنند!!!!!!!!!!!!!!!!! خداوند دشمن 14 معصوم رو لعنت كنه ان شا الله.
39   نام و نام خانوادگي:  !!!!!!ک م ي ل     -   تاريخ:   12 فروردين 89
چشمم روشن . از اين بني عمرا هرکاري برمياد .ممنون از روشنگريتون .
40   نام و نام خانوادگي:  بينام ناكجاابادي     -   تاريخ:   03 ارديبهشت 89
سلام خوب با توجه به اجتماعي كه توش زندگي ميكنيم و اين ازدواجهاي دير براي پسرها ودخترها و اين حس شهوتي كه همه بهش ميرسن شما بگيد ما بايد چه كار كنيم البته بجز ازدواج مگر احكام دين ما نبايد به روز باشه مگه پيامبر احكامو به روز نياور وبا توجه به نياز مردم احكام صادر نمي شد پس چرا اين منبر نشينها هنوز در 1400 سال پيش زندگي مي كنن بابا الان اينهمه پيشرفت كرديم ولي احكام ما روز به روز داره عقب افتاده تر مي شه اصلا اسلام شده يه سد براي همه و همه چيز اگه اسلام اينه من قول بهتون ميدم هيچ كدوم از مردم وبخصوص جونا اين اسلامو نمي خوان لطف كنيد جواب سوال منو تو همين وب سايت بدين البته من منكر اهل بيت .قران. واسلام نيست من فقط طرفدار حقوق بشر و منطقي هستم وفكر ميكنم اسلام بايد جواب روزانه مردم رو با احكام خودشون بده ببينيد مثال مي زنم مثلا خريد وفروش خون زمان پيامبر حرام بود ولي الان ازاده از كجا معلوم لواط كه حرام بود الان ازاد نباشه و همچنين خود ارضايي ولي چون اين منبر نشينهاي ما ميخوان مارو به عنواني برده خودشون كنن اينجوري ميگن تا ما هميشه محتاجشون باشيم واونها دارن برده داري نوين انجام ميدن مثل زمان فرعون نيست كه ادم برده بود وهمه ميفهميدن امروزه برده داري نوين ميگه ادمهارو بر اساس نيازشون تو ازادي برده كن لطفا جواب منو تو همين وب پاسخ بدين
جواب نظر:

با سلام
دوست گرامي
1-    خريد و فروش خون ، الان نيز حرام است ! اما به خاطر ضرورت (مثل ضرورت حفظ جان مردم) اين كار صورت مي‌گيرد ! (بهتر است در مورد فرق بين حكم اولي و ثانوي در فقه تحقيق كنيد)
2-    در مورد لواط و ساير فواحش و گناهان ، چه فايده‌اي بر آن مترتب است ؟ حفظ جان مردم كه به خاطر حكم ثانوي حلال شود ؟!
3-    در مورد نياز جوانان به ازدواج و عدم امكان ازدواج نيز در شرع مقدس ، راهكارهاي لازم داده شده است :
مانند ازدواج موقت و روزه گرفتن و ...
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

41   نام و نام خانوادگي:  معصوم ج     -   تاريخ:   15 ارديبهشت 89
بسم الله الرحمن الرحيم د


خدمت برادران سلام عليكم

من در ابتدا سوالي از شما ميپرسم . آيا اگر دو شيعه همديگر را كتك بزنند آيا شيعه را بايد دين كتك كاري بناميم ؟!
آيا اگر حالا كه در غرب به اصطلاح آزادي هست و مسيحيان از صبح تا شب به فحشا مشغولند آيا ميتوان گفت مسيحيت دين فحشا است ؟
و.....
هر آدمي عاقلي ميگويد هرگز نميتوان اينچنين گفت

پس تعجب ما ازشماست كه اهل تحقيق هستيد . حتما بعضي از وهابيان كار هاي زشتي انجام ميدهند حتي بعضي از شيعه و بعضي از مسيحيتو....

ولي برادران در كجاي شيعه و سني و وهابي و مسيحي گفته كار زشت كنيد ؟

برادران بدانيد بدي يك سني مانند من يا يك شيعه يا هر ديندار ديگر دليل بدي دين نيست بلكه انسان شهوت دارد و شيطان همه جا

منتظر كه انسان را از خداوند دور كند حالا اين انسان يا سني است يا شيعه يا...

يك موضوع ديگر د: در حديث آمده كه هر كه علي بن اباطالب(رضي الله عنه) را دشمن داشته باشد زنا زاده است .
در اين حديث دشمني علي بن اباطالب(رضي الله عنه) آمده ولي برادران شيعه سعي كرده ميگويند هركس شيعه نباشد زنا زاده است . برادران دوستي با شيعه متفاوت است . اين كه كسي حب ايشان را ندارد دليل بر زنا زادگي نيست گاهي هم به دليل ندانستن است.
خودم تا چندي سال از جناب علي بن اباطالب(رضي الله عنه) دوستي در دل نداشتم ولي دشمني هم نداشتم . تا اين كه از يكي از برادران شيعه روايتي شنيدم از ابن ابي الحديد معتزلي درباره فضايل و كرامات جناب علي بن اباطالب(رضي الله عنه)

بسيار تعجب كردم . بعد تحقيق ازكتب و رسالات كردم . ديدم صحيح است . بعد از آن كتابي را از همان برادر گرفتم ((((مكارم الاخلاق))))

كتاب بسيا ر خوبي كه روايتهاي در باره اخلاق زندگي دارد و مرا عاشق فرزندان رسول الله( صلوات عليه و سلم) كرد . با گذشت زمان درسهاي زيادي از كتب اسلامي و غير اسلامي ياد گرفتم
بعضي چيز ها كه در اول در مغزم خرافه مي آمد امروز برايم حقيقت است . مثلا عمر چند صد ساله يك انسان كه قديم ميگفتم خرافه است يا اينكه آيا آدمي چگونه ميتواند در يك زمان در چند جا حضور داشته باشد(روايات شيعه در باره امامانشان) ؟ كه انجمن متا فيزيك آمريكا اثبات كرده است كه با
رياضت نفس و تمرين روحي انسان ميتواند همزمان چهار كالبد جسماني داشته باشد .


يا اين كه در كتابي از شيعه خواندم ( فكر ميكنم اصول كافي ) از اباعبدالله(رضي الله عنه)كه اگر زمين يك لحظه از حجت خدا خالي شود قيامت بر پا ميشود !!!
چند سال قبل دانشمندا ن ژاپني پس از سالها تفحص و تحقيق به اين نتيجه رسيدند كه الكترون داراي دو حركت مختلف است :

حركت فوتونيك و حركت موجي. اگر ناظري وجود داشته باشد يعني اگر يك انسان به ماده اي بنگرد حركت الكترون هاي آن به صورت موجي است ولي اگي كسي به آن ننگرد حركت الكترونهاي آن به صورت فوتونيك است . از اينجا نتيجه گرفتند كه انسان كاملي وجود دارد كه همه جهان را مينگرد و اگر لحظه اي اين فرد وجود نداشته باشد همه نظم جهان به هم ميخورد . حال شيعه ميگويد انسان كامل مهدي آل رسول الله ( صلوات عليه و سلم)است مسيحي ميگويد عيسي استو....


يا اين كه از ابا عبدالله(رضي الله عنه) نقل شده كه در جهان 18000 سياره وجود دارد كه درآنها حيات هست و زندگي .(اصل روايت را فراموش كرده ام )

امروزه زمين شناسان مي گويند در كهكشان راه شير ي حداقل 300 و حداكثر18000 تمدن بسيار پيشرفته تر از انسان وجود دارد .

روايات و احاديثي كه هست گاهي خرافي ميآيد ولي با تفحص انسان عاقل ميفهمد چيزهاي عجيب زيادي وجود دارد و نبايد همه چيز را رد كرد.


و خواندن اينها باعث شد من ارادت داشته باشم خدمت جناب علي بن ابيطالب(رضي الله عنه) و فرزندان پاكشان
نه اينكه چون نشناخته باشم زنا زاده باشم و نه اينكه چون شناخته باشم حلال زاده باشم



و السلام عليكم و رحمه الله




42   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   16 ارديبهشت 89
با سلام با تشكر از برادر عزيز جناب اقاي معصوم ج از نظر خوبشان وليكن متاسفانه نگاه شما به اين مسائل با اغماض ميباشد . عزيز برادر مسائل مربوط به پيروان هر ديني را همانطور كه فرموديد نبايد به حساب ان دين گذارد ( البته همان ديني كه انبياء ان دين اوردند و دين تحريف شده ) اما اگر ان دين از صراط خودش منحرف شود چي ؟؟ مثلاُ در دين يهوديت ايا ميشود صهيونيستها منصوب به حضرت موسي عليه السلام فرض كرد . ايا فرقه هاي مسيحي نژاد پرست را به حضرت عيسي مسيح عليه السلام فرض كرد . مگر نه اينكه انها ظاهر به كتابشان و سنت نبي يشان پايبندند . پس مشكل كجاست ؟؟؟ اجازه بدهيد شما را به خواندن يك حديث و چند مقاله در همين سايت دعوت كنم شايد بهتر بشود منظورم را بشما برسانم حديث قالَ رَسُول اللَّه صلي الله عليه و آله وسلم سَتُفترق اُمّتي ثَلاث و سبعين فرقة ، واحدة منها ناجية و ثنتان و سبعون في النار » ؛ امت من به هفتاد وسه فرقه تقسيم مى شوند ، كه يك فرقه اهل نجاتند و هفتاد و دو فرقه در آتشند . » شيخ طوسي رحمه الله در الرسائل العشر ، ص 127 ، و محمد بن حسن بن مطهر الحلّي در ايضاح الفوائد ، ج 1 ، ص 8 و شيخ حر عاملي در وسائل الشيعه ، ج 18 ، ص 31 ، وعلامه مجلسي در بحار الانوار ، ج 36 ، ص 336 ، ح 198 و حاكم نيشابوري در المستدرك ، ج 4 ، ص 430 ، وابن حزم در محلي ، ج 1 ، ص 62 ، و طبراني در المعجم الكبير ، ج 18 ، ص 51 ، و هيثمي در . . مقالاتي را كه بايد خواند : 1 ) اقرار ابوبكر به هجوم به خانه حضرت زهرا سلام الله عليها http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=147 2 ) بررسي روايت ابن أبي شيبه و تهديد عمر به آتش زدن خانه فاطمه(س) http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=145 3 ) قبر رسول الله را خراب كنيد، ابن جبرين بهشت را برايتان ضمانت مي كند http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=shobheh&id=56 4 ) تصوير: با کشتن هفت محب اهل بيت، بهشت برويد! http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=shobheh&id=77 ايا باز هم ميگوئيد " ولي برادران در كجاي (شيعه ؟؟؟؟ ) و سني و وهابي و مسيحي گفته كار زشت كنيد ؟ يا علي
43   نام و نام خانوادگي:  معصوم ج     -   تاريخ:   19 ارديبهشت 89
بسم الله الرحمن الرحيم

خدمت سروران و برادران سلام عليكم ( مخصوصا خدمت برادر گرامي جناب آقاي مجيد م علي كه اين حقير را به حساب آورده و پاسخ دادند)

درابتدا بايد بگويم كه جز مذهبي كه از پدران آموختم هيچ چيز را بدون تحقيق قبول نكردم . و من كاملا تسليم حقيقت هستم زيرا سعادت در داشتن چشم بينا و قبول حق است و كم اطلاعي و فراموشكاري من را به حساب اغماض و چشم پوشي و يا جاهليت و عصبيت نگذاريد كه ان شا الله من چنين نيستم كه اگر باشم از لعن شدگان هستم .


درباره حديث رسول الله ( صلوات الله عليه وسلم ) آري راست گفته :

آيا در كربلا حسين بن علي (رضي الله عنهما ) به حق بود يا عمر بن سعد ؟ آيا هردو رستگار شدند ؟
در جنگ صفين چطور ؟ آيا هر دو گروه درگير مسلمان نبودند ؟
هيچوقت دو طرف جنگ هر دو بر حق نيستند . يكي با خداست و اجتهاد ميكندو يكي فريب خورده از شيطان و اجتهاد ميكندو يكي سعادت اخروي دارد وديگري نه .

ولي چرا رسول الله ( صلوات الله عليه وسلم ) فرمود : قولوا لا اله الله تفلحوا ؟ چرا گفتن لا اله الا الله انسان را سعادتمند ميكند ؟ آيا فلاح همان نجات نيست ؟

پرسيديد :

مثلاُ در دين يهوديت ايا ميشود صهيونيستها منصوب به حضرت موسي عليه السلام فرض كرد .
ايا فرقه هاي مسيحي نژاد پرست را به حضرت عيسي مسيح عليه السلام فرض كرد

و من از شما ميپرسم آيا آن افرادي كه در پارا چنارا پاكستان دست كودكان مسلمان شيعه را قطع ميكنند مسلمان هستند ؟
آيا آن افرادي كه در عراق سني و شيعه را به قتل ميرسانند مسلمان است ؟

آيا همين آقايي كه در همين سايت به نام شاه اسماعيل .... نظر ميدهد و ميگويد كه شمشيرش را آماده كرده تا امام زمان بيايد و با امام سني بكشد مسلمان است ؟

و من با اجازه ميگويم نه هيچ كدام مسلمان نيستند .


آيا كرامت انسان بالاتر از هر چيز نيست . آيا امامان شمانفرمودند :هفتاد بار خانه كعبه ويران شود بهتر از آن است كه خون انسان بيگناهي بر زمين ريخته شود ؟ ولي آيا امروز سني ها به دست شيعه هاي افراطي كشته نميشوند( و بر عكس )

آيا در روز فتح مكه آن عرب فرياد نزد اليوم يوم الملحمه(امروز روز ريز ريز كردن است ) و رسول الله ( صلوات الله عليه وسلم ) فرياد زد اليوم يوم المرحمه(
امروز روز بخشش است ) ؟ آيا رسول الله ( صلوات الله عليه وسلم ) فاتح نبود كه خالد بن وليد و سعد بن ابي وقاص در فتح ايران چه كردند ؟

صفحاتي را كه معرفي گفته بوديد خواندم و ناراحت شدم . و چيزي براي گفتن ندارم. رسول الله ( صلوات الله عليه وسلم ) فرمود ((اني ابعث لاتمم مكارم الاخلاق )) ولي جانشينان ايشان انگار سنت ايشان را فراموش كرده اند .

با قاطعيت ميگويم هر كس (هر كس كه باشد از گذشته تا آينده ) به انسان بي گناه ( هر كس كه باشد چه مسلمان و يا غير مسلمان ) ظلم كند
و در آن حال بميرد ( در حالي كه خوشحال است از كارش ) در آخرت از رحمت خدا دور است و ملعون .


و برادران شيعه چرا فكر ميكنيد از اين چند هزار فرقه مسلمان شما رستگاريد ؟

جز امامان شما كه دانشمندان بزرگي بودند ديگر بزرگان ديني شما پر از اشتباه هستند مثلا ملا صدرا يا سهروردي .

اين حقير قصد شبه افكني ندارم و قصدم ان شا الله علم آموختن است .

و الصلاه و السلام علي نبينا محمد و علي آله و صحبه و سلم
44   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   20 ارديبهشت 89
سلام خانم معصوم ج اولا بنده شمشيرم آماده نکرده ام که هنگام ظهور حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) گردن سني ها را بزنم، بلکه شيعه همواره تحت فرمان و مطيع ولي و امام خود (طبق نص صريح قرآن) مي باشد و در واقع تصميم گيري در مورد سني و با هر فرقه ديگري به عهده ي امام معصوم خواهد بود نه من. ثانيآ اگر شما سني ها خودتان را محب اهل بيت (عليهم السلام) و همچنين دوست امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ميدانيد ، قاعدتآ از شمشير من و غيره نبايد هراسي داشته باشيد. ثالثآ بهتر بوئد تاريخ را مطالعه ميکرديد(از منابع معابر خودتان) تا بر شما روشن ميشد که چه کساني به زور شمشير بر عليه نص صريح قرآن مبني بر اجباري نبودن پذيرفتن دين اسلام عمل کردند و مردم ايران را از دم تيغ گذرادند!! نکند شما منکر تاريخ هستيد!! جنايات و خيانتهاي خليفه دوم در جنگ با ايرانيان و تجاوزهاي بيشمار فرماندهان سپاهش از جمله خالدبن وليد شرابخوار و زناکار به زنان و دختران ايرانيان و همچنين کشتار وسيع مردم بيگناه به بهانه توحيد و اسلام ، اما درحقيقت به قصد تجاوز بخاک پاک ايران و ناموس مردم ايران زمين چه نفعي براي اسلام داشت؟!!! در واقع همين کثافتکاريها مانع نشر اسلام واقعي و در واقع ترويج فرهنگ يهود در جهان شد. شما فکر ميکنيد ابوهريره ها و کعب الاحبار ها که از نزديکترين دوستان خلفايتان بودند بيکار نشسته بودند؟!! به اين ايه توجه کنيد لطفا: ايه 51 از سوره مبارکه المائده: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿51﴾ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد يهود و نصارى را دوستان [خود] مگيريد [كه] بعضى از آنان دوستان بعضى ديگرند و هر كس از شما آنها را به دوستى گيرد از آنان خواهد بود آرى خدا گروه ستمگران را راه نمى‏نمايد (51) خودتان کساني که با يهود و نصاري دوستي کردند را بشناسيد. دوستي خلفا باکعب الاحبار ها و ابوهريره ها در دستگاه حکومتي خود تا حدي بود که بعنوان منابع حديث اهل سنت مطرح هستند!!!! کتابهاي شما (مجموعه صحاح سته) مملو از احاديث همين ابوهريره و کعب الاحبار دوست صميمي خلفاي شماست رابعآ بهتر بود کمي در مورد شمشير سيف الاسلامتان (خالد بن وليد) تحقيق ميکرديد تا بفهميد که ايشان وقتي شراب ميخورد سني ترين فرد شما خود محسوب ميشد و سني ترين افعال را مرتکب ميشد تا حدي که مالک بن نويره در حضور ابوبکر کشت و همان روز با زنش زنا کرد و ابوبکر هم هيچ عکس العملي نشان نداد که هيچ تازه او را تشويق هم نمود. اين نمونه اي از شمشيرهاي و افتخارات اهل سنت است معصوم خانم شما کتاب سيف الاسلام را که در منقبت همين خالد شرابخوار و زناکار نوشته شده است را خوانده ايد؟ يا حق
45   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   21 ارديبهشت 89
با سلام
برادر عزيز جناب اقاي معصوم ج با تشكر از جوابيه شما , بسيار خوشحال شدم كه نظرات خود را محترمانه كه بايد يكي از خصوصيات انسان مسلمان و مومن باشد بيان كرديد .
در مورد گفتارهاي دوستان كه بعضاً كمي يا حتي زياد تند ميباشد من نميخواهم جواب گوي گفتار انها باشم . ان شاء الله خودشان توضيحاتي خواهند داد ,اما اين را بدانيد كه ما انسانهائي هستيم كه احتمال خطا و تندروي داريم , و در مواقعي نميتوانيم بر غضب مان چيره شويم خصوصاً وقتي كه مسائل دين و مذهب و شخصيتهاي ديني و مذهبي باشد.
اما برويم سر اصل موضوع:
1 ) حضرتعالي فرموديد : درابتدا بايد بگويم كه جز مذهبي كه از پدران آموختم هيچ چيز را بدون تحقيق قبول نكردم . و من كاملا تسليم حقيقت هستم.
البته و صد البته اين يكي از نعمتهاي بزرگ الهي است كه بما مسلمانان اعطا شده , و انهم در خانه اي اسلامي بدنيا امدن است , اما ايا اين اخر خط است , ايا عمل به اين دين و مذهب بدون تحقيق و تفحص در پيشگاه الهي مورد قبول است ؟؟
مسلماً ان دين و مذهبي كه با تحقيق و تفحص اختيار شده اجري دارد بزرگ و شايد دين و مذهب كه موروثي باشد نه تنها اجري نداشته باشد بلكه باعث خسران دنيوي و اخروي شود.
2 ) اما در موضوع جنگها , بنظر بنده بهتر است اول اين موضوع را روشن كنيم .
...... در هر جنگ دو طرف وجود دارد با شما در اين قسمت موافقم كه يكطرف جنگ حق است و طرف ديگر باطل , اما ممكن است كه هر دو طرف جنگ و معركه باطل باشند ولي احتمال سومي وجود ندارد كه بگوئيم كه هر دو طرف مخاصمه بر حقند .
ان شاء الله كه موافق باشيد .
حال اگر روزي بنا بر اين باشد كه از يكطرف حمايت كنيم چه ميكنيم . طرف حق را ميگيريم يا طرف باطل . مسلماً ميگوئيد طرف حق , اما نشانه هاي طرف حق چيست و علائم باطل چيست ؟؟؟
شما دوتا مثال در مورد جنگ عاشورا و صفين اورديد كه بجا بود . اما جنگ جمل چي ؟؟ كدام طرف بر حق بود ؟؟ .
.................
3 ) حضرتعالي فرموديد .
ولي چرا رسول الله ( صلوات الله عليه وسلم ) فرمود : قولوا لا اله الله تفلحوا ؟ چرا گفتن لا اله الا الله انسان را سعادتمند ميكند ؟ آيا فلاح همان نجات نيست ؟
فكر نكنم كسي از مسلمانان مومن را پيدا كنيد كه بخواهد با اين جمله رسول الله حضرت محمد صلي الله عليه و اله مخالفت كند , اما چرا اينهمه كسانيكه در روز صدها بار اين شعار توحيدي را بر زبان مياورند جزو رستگاران نيستند ؟؟
خيلي ها تمام فكرشان ساختن دنيايشان است ولي جزو اين گروهند , خيلي ها فريب خوردگاني هستند كه به صراط ضاله پيش ميروند اما بر زبانشان اين ذكر جاريست . و خيلي ها هم از روي عادت بدون تفكر و تعقل اين ذكر را بر زبان جاري ميسازند بدون انكه فايدئي چندان براي انها داشته باشد .
جواب به اين مسئله بسيار ساده است . شروط بله گفتن اين ذكر بدون شروط ان هيچ فائده چنداني نخواهد داشت .
قبل از اينكه به اين مسئله بيشتر بپردازم يك مثل كوچك ميزنم شايد مسئله روشنتر شود .
ايا تنها وارد دانشگاه شدن موجب سعادت و نيك بختي ميشود؟؟؟ يا انكه وقتي وارد دانشگاه ميشوند براي رسيدن به ان مدراج و مقامات كه باعث سعادت و نيك بختي ميشود بايد كوشش كرد , چه بسا سختتر .
حال با اين مثل كه فقط بخواهم مسئله را راحت تر شرح بدهم ميروم سر اصل مطلب .
حديث مشهوري از حضرت امام علي ابن موسي الرضا عليه سلام هست كه ميفرمايند :
وقتي امام رضا عليه السلام به نيشابور رسيده و خواستند که از آنجا به سوي مامون بروند اهل حديث دور ايشان گرد آمده و عرض کردند : اي فرزند رسول خدا ، از اينجا مي روي و به ما حديثي نمي گويي تا به وسيله شما از آن حديث استفاده ببريم؟ حضرت در عماره( کجاوه شتر) نشسته بودند . پس سر خود را بيرون آورده و فرمودند از پدرم موسي بن جعفر شنيدم که مي گفت : از پدرم جعفر بن محمد شنيدم که مي گفت : از پدرم محمد بن علي شنيدم که مي گفت : از پدرم علي بن الحسين شنيدم که مي گفت : از پدرم حسين بن علي بن أبي طالب شنيدم که مي گفت : از پدرم امير مومنان شنيدم که مي گفت : از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم شنيدم که مي گفت : از جبرئيل شنيدم که مي گفت : از خداوند جل جلاله شنيدم که مي فرمود : لا اله الا الله دژ مستحکم من است . پس هرکس که داخل آن شود از عذاب من ايمن است . پس وقتي که قافله به راه افتاد ، ما را صدا زده فرمودند البته ( اين مطلب و ايمني از عذاب) با شرائط خودش است . ومن هم از شرائط آن هستم .
التوحيد - الشيخ الصدوق - ص 25
احمد بن حنبل در مورد اين روايت گفته است که اگر اين روايت ( به خاطر جلالت کساني که در سندش هستند ) را بر جن زده بخوانيد خوب مي شود
حضرتعالي فرمويد كه :
و من از شما ميپرسم آيا آن افرادي كه در پارا چنارا پاكستان دست كودكان مسلمان شيعه را قطع ميكنند مسلمان هستند ؟
آيا آن افرادي كه در عراق سني و شيعه را به قتل ميرسانند مسلمان است ؟

آيا همين آقايي كه در همين سايت به نام شاه اسماعيل .... نظر ميدهد و ميگويد كه شمشيرش را آماده كرده تا امام زمان بيايد و با امام سني بكشد مسلمان است ؟

و من با اجازه ميگويم نه هيچ كدام مسلمان نيستند .

اما مگر نه اينكه اين گروه و كساني را كه نام برديد گوينده شهادتين نيستند , البته كه هستند پس نميتوان انها را مسلمان نخواند , اما در اسلام عزيز براي هر گوينده شهادتين مرتبتي قرار دارد كه ميتوان انها را در حد اسفل قرار دارند كه منافق ناميده ميشوند و از كفار براي اسلام مضرترند و انكساني را كه در حد اعلاء قراردارند مومن ناميد .
در مورد گروه اول و دوم كه در پاكستان و عراق دست به كشتن و شكنجه انسانها به گناه از هر دين و مذهب ميكنند با شما موافقم كه انها مسلمان ( مومن نيستند ) بلكه منافقند ( كه در درگاه الله سبحان تعالي بدتر از كافرند حتي كافر حربي ) .
اما در مورد اقاي سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي) نه بعنوان طرفداري 100% از تمامي گفته هاي ايشان بلكه همين جمله ائي كه شما ذكر كرديد :..... ميگويد كه شمشيرش را آماده كرده تا امام زمان بيايد ...
شما شرط ايشان را نمي بينيد "" تا امام زمان بيايد " كه البته اين مسئله ظهور و امدن حضرت را همه چه ما و چه شما منتظريم , حال اختلافاتي مابين فرقتين شيعه و سني در مورد ايشان وجود دارد وليكن همه ما منتظر ايشان هستيم , ايا اينطور نيست ؟, و صد البته اگر ايشان باشند و امري بفرمايند ايا نعوذ بالله شما يا من حقير ميتوانيم از امر ايشان سرپيچي كنيم . مسلماُ ميفرمائيد نه .
اما دوستدارم همه ما مسلمانان و گوينده هاي شهادتين از طريق سنت نبوي كه همان گفتگو و ارشاد ميباشد با يكديگر ان صراط مستقيم را پيدا كنيم و باعث نجات خود و ديگران بشويم .
حضرتعالي فرموديد :
آيا كرامت انسان بالاتر از هر چيز نيست . آيا امامان شمانفرمودند :هفتاد بار خانه كعبه ويران شود بهتر از آن است كه خون انسان بيگناهي بر زمين ريخته شود ؟ ولي آيا امروز سني ها به دست شيعه هاي افراطي كشته نميشوند( و بر عكس )
خداوند بشما خير بدهد با اين جمله زيبا و معني دار , اما از شما اين سوال را دارم كدامين علماي درجه اول شيعه در مورد فرقه هاي ديگر اسلام خصوصاً اهل سنت از كلمات توهين اميز استفاده كرده اند ؟؟؟ همانطور كه بعضي از علماي بسيار بلند مرتبه اهل سنت در كتابهايشان حتي در طرف داري از مذهب شيعه نسبت بگفته هاي علماي ديگر از واژه " الرافضي خبيث "" استفاده ميكنند ؟؟؟
كدامين يك از علماي طراز اول شيعه فتوا بقتل مسلمانان ديگر مذاهب را داده اند ؟؟؟
ايا بعنوان مثل شهادت مجاهد عظيم الشآن الشهيد ايت الله حكيم در روز جمعه و بعد از صلاه جمعه انهم در محدوده حرم حضرت علي عليه السلام عكس العمل خشني از سوي مراجع بزرگوار نسبت به اهل سنت داشت .
ايا انفجار در مسجد امير المومنين زاهدان كه مسلماً با تائيد و علم بعضي از علماي اهل سنت خود زاهدان بوده نميتوانست عكس العملي خشن انهم از طرف مردم عادي نسبت به اهل سنت داشته باشد ؟؟؟
بخدا قسم اگر عكس اين اتفاق ميافتاد علماي اهل سنت چه نميكردند . همانطور كه خيلي وقتها با افراد مذاهب ديگر اهل سنت كردند با ما ميكردند .
حضرتعالي فرموديد كه :
و برادران شيعه چرا فكر ميكنيد از اين چند هزار فرقه مسلمان شما رستگاريد ؟
اولاً اين را بايد توضيح بدهم كه شيعه بودن بنفسه مايه نجات و رستگاري نميشود بلكه عمل به قران سنت نبوي ( همه انچه كه صحيح است ) , و عمل بگفتار ائمه اطهار است كه انسان را رستگار ميكند .
اين را من نميگويم بلكه اين جواب شما هم در قران كريم امده و هم در احاديث نبوي ميباشد كه با كمي تحقيق ميشود به اين نتيجه رسيد كه با چند ايه قراني و حديث انرا براي شما شرحي ميدهم تا شايد اغازي باشد براي تحقيق بهتر .
البته با اجازه شما در هر مورد يك مثل از اهل سنت بيشتر نمي زنم كه مطلب طولاني تر از اين نشود .
1 ) «ان الذين آمنوا وعملوا الصالحات اولئك هم خير البرية » سوره البينه: 7.
ابن عساكر از جابربن عبد الله روايت كرده است كه گفت : ما نزد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بوديم كه على از راه رسيد ، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : سوگند به آن كه جانم به دست او است ، اين و شيعيان اويند كه در روز قيامت رستگارند . و اين آيه نازل شد : ان الذين آمنوا . . . و ياران رسول خدا هر گاه على از راه مى رسيد مى گفتند : بهترين آفريدگان آمد ،
الدر المنثور ، ج 8، ص 589، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين السيوطي الوفاة: 911 ، دار النشر : دار الفكر - بيروت – 1993.

2 ) ان رسول الله قال لعلي : انت ولي كل مؤمن بعدي ( تاريخ ابن كثير ج7 ص 375 و اسناده كما مر غير مرة صحيح رجاله كهم ثقات )
3 ) ((و كل شى ء احصيناه فى امام مبين (يس ، 12.)؛
در اين ميان اميرالمؤمنين على بن ابيطالب عليه السلام وارد شد، پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: (( انه الامام الذى احصى الله تبارك و تعالى فيه علم كل شى ء)).( معانى الاخبار، ص 95- ينابيع المودة ، ص 77 با اندك اختلاف)
4 ) ((و يقول الذين كفروا لست مرسلا قل كفى بالله شهيدا بينى و بينكم و من عنده علم الكتاب (رعد، 43.)؛
5 ) روى مسلم عن جابر بن سمرة أنه سمع النبي يقول:
(لا يزال الدين قائما حتى تقوم الساعة أو يكون عليكم اثنا عشر خليفة، كلهم من قريش).
6 ) عن النبي صلى الله عليه وآله وسلّم : » الحسن والحسين إمامان قاما أو قعدا «علل الشرائع ص 211

7 ) : »إنك سيد ابن سيد أبو سادة. انك إمام ابن إمام أبو أئمة. إنك حجة ابن حجة أبو حجج تسعة من صلبك تاسعهم قائمهم « متقل الحسين للخوارزمي ج 1 ص 146

اين ايات و احاديث قطره كوچكي است از فضائل ائمه شيعه كه در مورد هيچكدام از مجموعه خلفاي مذاهب ديگر وجود ندارد .

اما در نهايت فرموديد ... ديگر بزرگان ديني شما پر از اشتباه هستند مثلا ملا صدرا يا سهروردي ..
در اين مورد اولاُ با واژه پر اشتباه موافق نيستم , ئر ضمن غير از انبياء و ائمه كمتر كسي را ميتوان پيئا كرد كه اشتباهي نكرده باشد .و در نهايت بدليل عدم اشنائي با اين بزرگواران نه ميتوانم در دفاع يا عدم دفاع از ايشان سخن بگويم و نه مثلي اورديد كه بتوان انرا بررسي كرد .

يا علي
46   نام و نام خانوادگي:  رضا     -   تاريخ:   23 ارديبهشت 89
اين وهابي ها منو ياد كتاب (انواع خر) ميندازه.
47   نام و نام خانوادگي:  هادي     -   تاريخ:   26 ارديبهشت 89
سلام
چنان چه مي دانيم ابوحنيفه لواط را حلال کرد و سلطان محمود غزنوي و خلفاي بغداد اين کار را مي کردند.
امروز هم افغاني ها پسران خود را براي لواط مي فروشند.
در ايران هم بعضي اتباع افغان را به جرم لواط دستگير مي کنند و آن ها مي گويند به خدا همديگر را عقد کرديم!!
48   نام و نام خانوادگي:  معصوم ج     -   تاريخ:   29 ارديبهشت 89
بسم الله الرحمن الرحيم

سلام خدمت برادران گرامي ( خصوصا خدمت برادر بزرگوار جناب آقاي مجيد م علي )

اميدوارم كه در پناه خدا و هميشه خوشحال و سلامت باشيد .
اما چند نكته كه ميخواهم حضور شما عرض كنم :

1 مطلبي كه درباره انتخاب دين و مذهب فرموديد از نظر من كاملا درست است . پيروي كوركورانه از پيشينيان مسلما ((حتي اگر سنت پيشينيان سنت درستي بوده باشد )) كاري كم ارزش است . و به جاي آن معرفتي كه از طريق تفكر حاصل ميشود اجر بسيار دارد .

2 درباره جنگها هم شما بهتر از من توضيح داديد كه دو طرف جنگ چگونه ميتوانند باشند. و درباره جنگ جمل مسلما علي بن ابي طالب (رضي الله عنه ) بر حق بود چرا كه طلحه و زبير بر او وارد جنگ شدند و رسول الله (صلوات الله عليه وسلم ) از آن خبر داده بود . ولي چرا ام المومنين(رضي الله عنها) در اين جنگ طرف اصحاب جمل را گرفت مسلما اشتباه كرد زيرا بر عليه خليفه زمان و برادر رسول الله (صلوات الله عليه وسلم ) (( طبق حديث مستند انت مني بمنزلة هارون .....))) وارد جنگ شد و مرتكب گناه بزرگي شد . البته انسان موجودي است ممكن الخطا و احتمال اشتباه هر انساني وجود دارد وفقط پيامبران معصوم هستند .البته من نميخواهم كار او را توجيه كنم هركس هر چه ميكند براي خود ميكند و گناهش يا ثوابش را بهنام او مينويسند ولي بايد اين را هم بگويم كه هركس از عمل قومي راضي باشد در عمل آنها شريك است .

3 - درباره گفتن لااله الا الله فرمايش شما از نظر من منطقي است . صرف داشتن اعتقاد بدون عمل هيچ ارزشي ندارد .

4 جناب آقاي مجيد م علي درباره برادر تند رو جناب آقاي شاه اسماعيل صفوي و ديگر آقايان مانند حقيقت جو و ... مايل نبودم با شما وارد بحث شوم ولي مجبورم كه در اينجا اندكي وقت شما را بگيرم .

شما شرط ظهور امام مهدي را در اينجا ديديد ولي كلمه خطرناك شمشير را متاسفانه در نظر نگرفتيد .

يكبار در مسجد شيخ محمد تقي اصفهاني در كرمانشاه نماز خواندم پس از نماز عالم مسجد سخنراني كرد و سوره اذا جا نصر الله ...را تفسير كرد
كه منظور از ياري خدا ظهور امام زمان است و او همه دلها را فتح خواهد كرد با شمشير محبت و انسانيت . و گفت كه مهدي آل رسول الله (صلوات الله عليه وسلم ) منشا خير الهي در زمين است .و او عالم است بر آنچه در گذشته رخ داده و عالم است بر 26 حرف علم و چنين است و چنان است و ....
و همچون پدرانش علم ميآموزد به هر كه جوياي آن باشد (اينها فقط نقل قول بود )

حال سوال من اين است كه براي چنين انساني با اين همه دانش آيا بايد شمشير حاضر كرد براي گردن زدن يا قلم دفتر براي تعلم .
اين فقط يك نمونه بود من اگر بخواهم ميتوانم با همه ايشان وارد اين بحث ها شوم ولي اين كار من آب ريختن به آسياب استعمار است زيرا جز دشمني چيزي براي ما نميگذارد .

5 در باره قتل آيت الله حكيم بنده و همكيشاني كه من ايشان را ميشناسم بسيار متاثر هستيم و همچنين بمبهايي كه در مساجد شيعيان در ايران و عراق ميگذارند ولي بدانيد در اين موارد بيشتر اهل تسنن دخيل نيستند و اين يك جريان تفرقه انگيز خارجي براي سلطه برماست همانطور كه جنگ صدام حسين بر عليه ايرانيان و كشتار اكراد در همين جهت بود .

و ديديد كه علماي صالح اهل سنت اعلام كردند كه اين كار بسيار زشت بوده است .

6 شيعه به معني پيرو و رهرو و دنباله رو آمده است . و شيعه علي بن ابي طالب (رضي الله عنه ) يعني كسي كه از او پيري كند و ن يك فرد ميتواند رهرو انسان پاكي چون علي بن ابي طالب (رضي الله عنه ) است و روشش در زندگي روش آن بزرگوار است و سعادتمند شود .

تمام احاديثي كه شما فرموديد از جهت صحت سند ، مستند هستند و هيچكس نميتواند آنها را رد كند . ولي باز هم به نظر من برداشت شما از اين احاديث اشتباه است . در باره اين كه امامان شما انسانهاي پاك و دانشمندان بزرگي بودند من درگذشته هم گفته ام كه هيچ بحثي ندارم و من نيز محب ايشان هستم ولي نميتوان به صرف اين احاديث پيروان بقيه مذاهب را اهل جهنم دانست همانا دين اسلام دين اخلاق خوب و كمك به ديگران است و به نظر من هر موحدي در هر جاي دنيا هر ديني كه داشته باشد و اين موارد را رعايت كند سعادتمند خواهد شد .

بله روش بهتر ، نزديكترين راه براي رسيدن به مقصد است. از كجا كه شما در راه بهتري باشيد ؟


و صلي الله علي سيدنا محمد و علي آله و صحبه و سلم
49   نام و نام خانوادگي:  معصوم ج     -   تاريخ:   29 ارديبهشت 89
بسم الله الرحمن الرحيم

سلام عليكم

جناب آقاي سعيد حسيني (( شاه اسماييل صفوي ))
اولا كمي آرام باشيد
ثانيا بنده از مرگ ترسي ندارم و مرگ را مي جويم و بدان كه مرگ در ميدان جنگ آرزوي من است و هرگز دوست ندارم در بستر بيماري و سستي و كاهلي بميرم و يا آنقدر فرتوت شوم كه نتوانم از جاي خود برخيزم و محتاج ديگران براي گذران زندگي باشم
ثالثا بدان كه هيچكدام از اجداد من به مرگ طبيعي از دنيا نرفته اند بلكه همه در ميدان جنگ مرده اند .
ولي اين براي من مهم است كه كسي كه با من ميجنگد بداند براي چه مي خواهد مرا بكشد و من بدانم براي چه با او ميجنگم .

رابعا بنده تاريخ را خوانده ام و ميدانم كه خالد بن وليد و ياران ناپاكش چه افتضاحي بر سر اسلام آوردند و ميدانم كه اين مصيبت چه فاجعه عظيمي است واگر تا قيامت به خاطر اين فاجعه ضجه وا الاها بزنيم كم است .

همان طور كه اگر در باره حسين بن علي (رضي الله عنهما ) اين كار را بكنيم كم است .

برادر بزرگوار من جناب آقاي شاه اسماعيل خيالي ، اشتباه برداشت كردهايد . نژاد من از اقوام هند و اروپايي است (( اين را براي نژاد پرستي و تفاخر نميگويم ))
و من هميشه به دنبال كسب حقيقت هستم .و نسبتي با جاهلين خشك مغز متعصب ان شا الله ندارم .

برويد الحمد لله بگوييد كه در صدر اسلام نبوديد كه اگر شما آن موقع بوديد يا به روي رسول الله ( صلوات الله عليه وسلم ) شمشير ميزديد يا در صفين با علي بن اباطالب(رضي الله عنه) ميجنگيديد يا در كربلا بر عليه مسلمين

آخرا هم شما تصور ميكنيد با گفتن خانم معصوم به من مرا ناراحت ميكنيد ولي من ناراحت نميشوم من كه خودم جنسيتم را ميدانم براي من فرقي نميكند شما چه بگوييد .

والسلام علي من اتبع الهدي
50   نام و نام خانوادگي:  فاطمه     -   تاريخ:   29 ارديبهشت 89
سلام
ميخواستم بگم در همه جايه دنيا افرادي هستند كه با اعمالشون باعث بد نامي يه قوم يا حتي يك كشور ميشن من به خدا و به ايات قران ايمان دارم و تويه همين ايات به ما گفتن خاندان پيامبر مطهر و پاكن و معصوم از نظر من وهابيت معنا نداره به اين دليل كه بنيان گذارش اصلان مسلمان نبود و عاقيدشون( كشتن 7 شيعه )خداوند خالق همه ماست اينو كه قبول دارين عمر همه ما دست خداست پس خدا هيچوقت مارو واسه دخالت تو كارش به بهشت نميبره
51   نام و نام خانوادگي:  داود     -   تاريخ:   29 ارديبهشت 89
لعنت خداوند بر اين وهابيان بي بند وبار.خدايا خودت در گذر
52   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   03 خرداد 89



با سلام
برادر عزيز جناب اقاي معصوم ج
متشكرم از جوابيه شما . در متن نظر شما دو موضوع را ديدم كه دوست دارم كمي بيشتر در مورد ان صحبت كنيم .
الموضوع اول حضرت مهدي عليه السلام و الصلوات .
===========================
در متون فريقتين اسلام شيعه و اهل سنت بر امدن حضرت مهدي ( عج ) و اوصاف ايشان و چگونگي ظهور , قيام و حكومتشان احاديثي گفته شده است .

1 ) عن أبي سعيد الخدري (رضي الله عنه) أن رسول الله (صلى الله عليه وآله) قال: يخرج في آخر أمتي المهدي يسقيه الله الغيث وتخرج الأرض نباتها ويعطي المال صحاحاً وتكثر الماشية، وتعظم الأمة.
(المستدرك على الصحيحين للحاكم النيسابوري):
اما شمشير مهدي ، سيف الله و سيف الله المنتقم است . شمشيري است خدائي ،
شمشيري است انتقام گيرنده از ستمگران و مستکبران . شمشير مهدي شمشير انتقام
از همه جانيان در طول تاريخ است . درندگان متمدن آدمکش را مي کشد ، اما بر سر
ضعيفان و مستضعفان رحمت مي بارد و آنها را مي نوازد .

2 ) در روايتي شگفت انگيزي که در مورد حضرت مهدي ( ع ) آمده است ، خبري است که از
حضرت امام محمد باقر ( ع ) نقل شده و مربوط است به 1290سال قبل . در اين روايت
حضرت باقر ( ع ) مي گويند :
" مهدي ، بر مرکبهاي پر صدايي ، که آتش و نور در آنها تعبيه شده است ، سوار
مي شود و به آسمانها ، همه آسمانها سفر مي کند.
3) ابوسعيد خدري مي گويد : « پيامبر خدا(ص ) فرمود شما را به آمدن مهدي (عج ) بشارت مي دهم كه به هنگام اختلاف مردم و زلزله ها برانگيخته مي شود و زمين را از داد و عدل پر مي كند همچنانكه از ظلم و بي دادي آكنده شده بود , ساكنان آسمانها و زمين از او خرسند مي گردند كه وي ثروت را به عدل و دوستي تقسيم مي نمايد. مردي به او گفت به درستي يعني چه فرمود : به طور مساوي و خداوند دلهاي امت محمد(ص ) را از غنا مالامال مي سازد و عدالتش همه را دربرمي گيرد. »
هيثمي در كتاب « مجمع الزوائد » خود مي گويد : « احمد حنبل با مدارك ابوعلي به اختصار اين حديث را روايت كرده است . و ضمنا الهيثمي از البزار نقل مي كند كه ابوهريره از پيامبر نقل كرده است كه حضرت در پاسخ به سوالي در مورد حضرت مهدي (عج ) مي فرمايند : « او مي آيد و زمين را پس از آنكه پر از ظلم و بي داد شده , پر از عدل و داد مي كند. » الهيثمي ذكر مي كند كه رجال حديث همگي مورد اعتماد هستند.
4 ) الهيثمي از قول طيراني مي گويد : طيراني در كتابش الاوسط نقل كرده است كه از پيامبر اكرم (ص ) نقل شده است كه حضرت فرمودند : يكون في امتي المهدي .... در ميان امت من مهدي خواهد بود كه در دوران او مردم در رفاه و آسايشي خواهند بود كه پيش از آن , شاهد آن نبوده اند , آسمان و زمين , نيكي هاي خود رابراي عموم عرضه خواهند داشت و نيازهاي مردم توسط وي برآورده خواهد شد.
5 ) ابوداود در سنن خود , فصلي و يا كتابي را به اخبار المهدي اختصاص داده است , در اولش مي گويد : « اول كتاب المهدي , و در آخرش مي نويسد آخر كتاب المهدي و در ذيل آن يك بخش آورده كه سعي نموده است كه سيزده حديث آورد. راس حديث اول كتاب , حديث جابربن سمره است كه جابر نقل مي كند كه از پيامبر خدا(ص ) شنيدم كه فرمود اين دين همچنان پايدار است تا اينكه دوازده خليفه (جانشين ) بر شما حكومت كنند... »
سيوطي در آخر كتاب خود « العرف الوردي في اخبار المهدي » مي گويد : « در اين اشاره اي مي باشد به گفته هاي علما كه مهدي (ع ) از آن دوازده تن است .

اما در مورد ام المومنين عايشه
=========================== .
متاسفانه اخطاي ايشان فقط در حرب جمل نبوده كه بگوئيم همين يك خطا بوده ( هر چند اين خود يكي بزرگترين فتنه اسلامي بود كه در ان چند ده هزار مسلمان روبروي يكديكر به جدال پرداختند ). خطاهاي ايشان بيش از كنجايش اين مقاله كوتاه ميباشد كه من سعي در ذكر كمي از انها را ميكنم كه هم در كتب روائي حديثي اهل سنت امده و هم در كتب روائي شيعيان .

1 ) جسارتهاي مكرر به ساحت ملكوتي حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم
2 ) جسارت به حضرت خديجه كبري سلام الله عليه .
3 ) حسادت ايشان به ديگر امهات المومنين .
4 ) رهبريت جنگ بر عليه حضرت امير المومنين عليه السلام .
5 ) ممانعت از تدفين حضرت امام حسن مجتبي عليه السلام در جوار حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم و دستور تير باران تابوت ايشان .
در مواردي كه به اهل سنت مربوط ميشود شراكت در شروع فتنه بر عليه عثمان ابن عفان و نعثل خواندن او .
اهانت به صحابي بزرگوار جناب عثمان ابن حنيف و كندن موي سر و ريش اين بزرگوار و دستور هجوم و تاراج بيت المال بصره كشتار مسلمين بصره ....
ساخت احاديثي كه هم اكنون نقل ان مايع سرافكندي بسياري از مسلمانان خصوصاً برادران اهل سنت ميشود بمانند ( حديث افك و رضاع الكبير ووووو )

و چند صد مورد ديگر كه اميداورام شما و ديگر برادران اهل سنت خود با تحقيق درذ اين موضوعات به حقايقي كه تاكنون پنهان مانده برايشان ظاهر شود كه شايد اين باعث رستگاريشان بشود .
يا علي
53   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   03 خرداد 89
سلام

جناب معصوم خانم

خالدبن وليد ملعون از خود قدرتي نداشت
و در واقع پشتيبان وي خلفاء بودند
مجوز ظلم و سنمکاري وي را خلفا داده بودند
تاريخ را بخوان و بدان که خالد مالک بن نويره را در حضور ابوبکر کشت و همان روز با زنش زنا کرد.!!!!!!
ابوبکر اين صحنه را ديد!! چه کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تازه خالد تشويق هم شد
عمر هم که ظاهرآ خواستار عقوبت خالد بود در زمان خود پست مهمتري به او داد!!!!
از اينجا معلوم ميشود که عمر و ابوبکر از ابتدا طي دسيسه ها و توطئه هاي پنهاني که با يکديگر داشتند تصميم داشتند تمام مخالفين را با هر وسيله ي ممکن از ميان راه بر دارند.
چنانچه مي بينيد خالد مالک بن نويره را به بهانه خروج عليه خليفه کشت و با زنش زنا کرد؟
جواز شرابخواري ها و هوسراني هايش را چه کسي ميداد؟؟؟؟!!!!!
سرتان را مانند کبک زير برف کرده ايد و فکر ميکنيد کسي شما را نمي بيند؟؟؟!!!!
زين کژدمان نام مسلمان دلم گرفت
سلمان صفت سليم مسلمانم آرزوست
يا حق
54   نام و نام خانوادگي:  معصوم ج     -   تاريخ:   05 خرداد 89
بسم الله الرحمن الرحيم

سلام عليكم

جناب آقاي مجيد م علي اميدوارم در پناه الله باشيد . به خاطر راهنمايي و پاسخ هاي منطقي از شما تشكر مينمايم.

در باره ام المومنين عايشه (رضي الله عنها ) مطالبي را در كتب مختلف خوانده ام . ((و همينطور در اين سايت با ذكر سند هاي آن )) و قبول دارم كه ايشان مرتكب اعمالي شده اند كه دور از شان ايشان است . در واقع اگر بخواهم انصاف داشته باشم بايد بگويم اعمال ايشان از نظر من گناه كبيره و بسيار زشت بوده است مخالفت با رسول الله ( صلوات الله عليه وسلم ) مسلما مخالفت با خداست و همينطور طبق ايه اطيعوا الله و اطيعوا .... جنگ با خليفه رسول الله ( صلوات الله عليه وسلم ) جنگ با خداست و اين از گناهاني است كه فقط خداوند بايد آن را ببخشد .(( البته اين را بگويم كه من در مقام اجتهاد نبوده و نميتوانم فتواي درست دهم و فقط نظر شخصي خود را عرض ميكنم ))

بله طبق اين اسناد صحيح ايشان كارهايي را انجام داده اند كه به دور از سنت رسول الله ( صلوات الله عليه وسلم ) ميباشد .

و البته بنده مطالب مربوط به رفتار خلفاي راشدين ( رضي الله عنهم) را هم در اين سايت خوانده ام قبول اين مطالب با چيزي كه از گذشته در ذهنم بود كمي دشوار است ولي با سند هايي كه ذكر شده جاي شكي باقي نميگذارد ولي من اين سوال برايم پيش آمده : اگر اين مطالب واقعيت دارد چگونه مردم آن زمان بر خلفاي خود خروج نميكردند ؟

شايد به خاطر اين كه انسان موجودي است ممكن الخطا و طبق آيات صريح قرآن فقط رسول الله ( صلوات الله عليه وسلم ) است كه معصوم است و بقيه ممكن است اشتباه كنند و مرتكب گناه شوند و فريب شيطان را بخورند .

البته اگر به تاريخ نگاهي داشته باشيم ميفهميم كه رسول الله ( صلوات الله عليه وسلم ) در دوره جاهليتي مبعوث شدند كه مردمان بسيار وحشي بودند . بر همين اساس اصلا صحيح نيست كه بگوييم كساني كه در صدر اسلام ميزيسته اند ودر زمان رسول الله ( صلوات الله عليه وسلم ) مسلمان شده اند همه اهل بهشت هستند و همه انسانهاي بزرگ و بسيار با فرهنگي بودند . يك انسان جاهل كه اسلام به او عرضه شده و حقيقت دين را در نيافته به لحظه اي و به كمترين چيز ممكن است دين خود را از دست بدهد .

حالا شما ببينيد ابوبكر صديق (رضي الله عنه ) و عمر ابن خطاب (رضي الله عنه )و عثمان ابن عفان (رضي الله عنه ) در چه دوره سختي خلافت ميكردند .

و ايشان هم كه از گناه معصوم نبودند . پس حتما مرتكب اشتباه هم ميشدند . همانطور كه عمر ابن خطاب (رضي الله عنه ) مي فرمايد : اگر علي نبود عمر هلاك ميشد . و ابو بكر صديق (رضي الله عنه ) گاهي دچار لغزش ميشد و ميخواست از بندگان و مومنان كه از گناه او در گذرند .

من قصد دفاع از ايشان را ندارم زيرا بعضي از كارهاي آن زمان ايشان اشتباهات بزرگي بود .مانند حمله به كشور ها و كتاب سوزي و .... ولي موضوع صحبت من اصلا روش زندگي ايشان نيست . صحبت من در باره سنت و شيوه رسول الل ( صلوات الله عليه وسلم ) است .

ايشان الان مرده اند و مرا در گور آنها نميگذارند . آنها الان حساب و اجر خود را پس ميگيرند . اين با ماست كه از اعمال آنها راضي باشيم يا نه ؟ زيرا طبق روايت درست اسلامي هر كس كه از عمل قومي راضي باشد در آن عمل با آن ها شريك است و من ميگويم از كارهاي خوبي كه پيشينيان و خلفاي راشدين ( رضي الله عنهم) انجام داده اند رضايت دارم و اگر گناهي انجام داده اند من از آن عمل رضايت ندارم .

((در اين چند خط از جناب علي بن ابي طالب (رضي الله عنه ) نامي نبردم زيرا در هيچ روايت مستندي از شيعه وسني درباره بدي ايشان چيزي نشنيده ام ))

باز هم ميگويم من به آنچه پيشينيان انجام داده اند كار ندارم سوال من ان است كه شما شيعيان طريقت خود را بهترين طريقت و تنها راه راست ميدانيد من هم قبول دارم كه امامان شما انسانهاي برجسته و دانشمندان بزرگي بودندولي از آخرين ارتباط ((مستقيم ))شيعه با امامان خود بيش از هزار سال ميگذرد و در باره مهدي آل رسول الله( صلوات الله عليه وسلم )فقط توجيهات منطقي داريد و اگر بپذيريم كه امامان شما معصوم بودند((((((((((((((((((((((( (( كه البته با نگاهي به زندگاني ايشا ن اين نظر خيلي هم اشتباه نيست )))) ))))))))))) باز هم در اين هزار ساله شما از انسانهاي ممكن الخطا پيروي كرده ايد پس ممكن است آن انسان هاي ممكن الخطا دچار لغزش و گناه شده باشند و در اين صورت شما هم به مسير اشتباه افتاده باشيد .پس اين كه فقط شما اهل بهشت باشيد جاي شك و ترديد است . و البته هنوز هم براي ما و شما اين سوال باقيست كه چرا شيعه تنها فرقه نجات يافته است ؟؟؟؟؟

از حسن بن علي (رضي الله عنه ) ((معروف به امام عسكري)) نقل است كه شديدا فلسفه و تصوف را منكوب كرده است و اين در حالي است كه شيعه در صده هاي اخير گرايش شديدي به اينها دارند . آيا باز هم ميگوييد شيعه بهترين راه است؟؟


جناب آقاي مجيد م علي روايتي كه از محمد بن علي ((رضي الله عنه ) نقل فرموديد مرا تكان داد . اگر سند اين روايت در ذهن مباركتان است و يا اگر از اين پيشگوييهاي عجيب و علمي چيزي را در ياد داريد خواهش ميكنم ارايه بفرماييد
55   نام و نام خانوادگي:  معصوم ج     -   تاريخ:   05 خرداد 89
بسم الله الرحمن الرحيم

سلام عليكم
خدمت برادر تند رو جناب آقاي سعيد حسيني
اميدوارم خداوند تو را به راه راست هدايت بفرمايد

چه خوب مطالب را به هم ربط ميدهي و نتيجه گيري ميكني و چه اشعار خوبي بلدي آفرين بر تو . همانا سعي ميكني همانند شاه اسماعيل صفوي باشي . ولي نيستي برادر من نيستي
اي كاش اندكي از خون او در رگهاي تو يا اندكي از غيرت او در نهانت بود آنگاه از پا نمي نشستي مگر اين كه در خون خودت غلطيده باشي يا فلسطين و عراق و افغانستان و ساير بلاد اسلامي را از زير افسار استعمارگر بي پدر و مادر انگليسي و فراماسون آزاد كرده باشي .

چه ميگويي ؟؟

همه آنها كه از ايشان نام ميبري مرده اند . خالدگناه كرد ؟؟ به فرض كه قبول

ابوبكر صديق ((رضي الله عنه ) و عمر بن خطاب((رضي الله عنه )هم گناه كردند ؟؟ به فرض كه قبول

يزيد هم گناه كرد ؟ به فرض كه قبول

چه ربطي به ما دارد ؟؟؟

شما شيعه ها هر سال براي حسين بن علي (رضي الله عنهما ) سينه ميزنيد .امروز يزيدها و حسين ها فراوانند جانا: حسين امروز را درياب

و اگر نميتواني اين نام را از خود بردار اي شاه اسماعيل خيالي

والسلام علي من اتبع الهدي
56   نام و نام خانوادگي:  ...     -   تاريخ:   05 خرداد 89
جناب معصوم شما واقعا فكر ميكنيد فيلسوفان بزرگ شيعه بوده اند؟؟؟؟؟؟ پس چرا حتي يك بار خدمت امام صادق (ع) مشرف نشدند؟ بااينكه فقط به اندازه 10 ساعت يا كمتر (با پاي پياده) با ايشان فاصله داشته اند؟
57   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   06 خرداد 89
سلام

جناب معصوم خانم

بنده در مورد افعال ، خيانتها ، غصب ، حيله گري و گناههاي خلفاي از خودم و منابع شيعه حرفي نزدم
اما بهتر نيست خودتان به صحيح بخاري و مسلم که بعد از کتاب الله آن را اصح الکتب مي ناميد مراجعه کنيد و نظر حضرت علي عليه السلام امام و خليفه ي اول ما و خليفه چهارم خودتان را نسبت به خلفا بدانيد و اينگونه بر جهل خود دامن نزنيد؟؟؟!!!!

شما خودتان ميگوئيد آنان اگر گناهکار هم باشند خداوند از آنان راضي است و به ما ربطي ندارد!!!!!!!!!!
چگونه به شما ربطي ندارد در صورتي که از آنان پيروي ميکنيد؟!!!
آيا شما معتقدي که چون خلفا با کودتا و تزوير و دروغ و غصب و خيانت توانستند بر جايگاه خلافت تکيه بزنند کافي است و از آنان بايد پيروي کرد؟
معصوم خانم
آيا ميشود چنين کساني را مسلمان خطاب کرد؟
آيا شما هم از اين نوع مسلمانان خرافاتي هستيد؟
آيا حق و باطل از منظر شما فرقي با هم نميکند؟
آيا براي کسي که ظلم و ستم و خيانت و جنايت و هزاران گناه ديگر را مرتکب شده است را ميتوان از جمله ي ((رضي الله عنه)) استفاده کرد؟
آيا با اين حرفها عدالت خداوند را زير سئوال نمي بريد؟
آيا اين اعتقادات با اين مباني که شما ذکر ميکنيد از پايه هاي اعتقادي يهود نيست؟
ايا . . . . .
معصوم خانم
خودتان را به خرفتي نزنيد خواهشآ
خودتان به جنايات خالد بن وليد اعتراف کرده ايد و من هم جواب تاريخي به شما دادم از منابع خودتان
خالد از خودش قدرتي نداشت و در واقع قدرت خالد را خلفاي راشيدن تآمين ميکردند.
مگر ميشود فردي هز جنايتي را که دوست دارد مرتکب شود و بعد خليفه مسلمين هم به او درچه سيف الاسلامي اعطاء کند؟؟!!!!
قطعا اعطاء کننده ي درجه از خالد جنايتکارتر و خيانتکار تر و . . . است.

اگر جنايات خلفا و خيانتهاي آنان به شما ربطي ندارد پس چرا از آنان پيروي و در اين سايت از آن کثافتها دفاع ميکنيد؟؟؟؟!!!!
اين نشان ميدهد فطرت شما تمايل به خيانت و جنايت و حيله گري و تمام افعالي دارد که خلفا و پيروانش مرتکب شدند.
خود را در بد گردابي گير انداختي معصوم خانم.
در واقع اينجا آخر کار توست و هيچگونه کلام منطقي و علمي براي جواب نداريد!!

ما شيعه ها براي اربابمان حضرت حسين بن علي ع نه تنها در طول سال بلکه در تمام ايام سال سوگواري ميکنيم و علت آن اين است که ايشان توسط عوامل و پيروان عقايد خلفاي شما به شهادت رسيدند. يعني دقيقا افرادي مانند شما که از خلفاء پيروي ميکردند و اعتقاد داشتند که خداوند از خلفا راضي است اهل بيت عليهم السلام را يکي پس از ديگري به شهادت رساندند.
چه بسا اگر شما هم در زمان حضرت امام حسين عليه السلام بوديد يکي از لشکريان يزيد بوديد.
حال از ما انتظار داريد ساکت بنشينيم و بگذاريم پيروان غاصبان ولايت و يهودي صفت هر چه ميخواهند بگويند و در تکفير مذهب بر حق شيعه انواع واقسام فتاوا و خزعبلات را صادر نمايند و ما هم چيزي نگوئيم؟!!!!
راستي امام زمان شما (( حسين زمان )) کيست؟؟
ميدانيد که در منابع خودتان آمده است که اگر بميريد و امام زمان خود را درک نکرده باشيد به مرگ جاهليت از دنيا رفته ايد؟
امام زمان ما شيعيان که معرف حضورتان هست شما لطف کنيد امام زمانتان را معرفي فرمائيد.

معصوم خانم
براستي دنبال چه هدفي هستيد؟
آيا خودتان را به حماقت زده ايد؟ يا ما را احمق فرض کرده ايد؟

شايد تا بحال با خودت فکر کرده باشي که چرا فردي بنام سعيد حسيني نام شاه اسماعيل صفوي را براي خود انتخاب ميکند!!؟؟
جواب خيلي ساده و روشن است:
شاه اسماعيل صفوي به هيچ عنوان معصوم نبود و ممکن است دچار خطاهاي جزئي در کار هم شده باشد.
اما بارها گفته ام و بازهم ميگويم روحيه ي ظلم ستيزي وي و نيز اقدام و حرکت او در مسير انتقام از ظالم و همچنين مسير اهل بيت عليهم السلام براي ما داراي اهمين فراوان است ، چمانکه مختار ثقفي عثماني مذهب هم همين جايگاه را در نزد ما دارد.
راستي حرف از واژه ي قشنگي بنام ((غيرت)) به ميان آورديد
ضمن تشکر از شما ميخواستم از شما خواهش کنم يکي از جلوه هاي غيرت اهل سنت را مثال بزنيد تا ما هم بدانيم
البته يکي از آن جلوه هاي غيرت اهل سنت را اکنون من به شما ميگويم و بقيه اش با شما.
به نظر من اهل سنت از آنجا کاملا به احکام ديني و رعايت آن در مذهب خوشان پايبند هستد که هميشه سعي ميکنند فرمايشان صحابه پيامبر و خلفا و ام المومنين عايشه را سرلوحه ي کار خود قرار دهند ، لذا در اين راستا در خط مقدم احکام ايستاده و هر چه آنان دستور داده اند را مطابق شرع مقدس خود مي دانند و بخاطر همين سعي ميکنند روابط بين محرم و نامحرم را بطور کامل رعايت کنند و براي آنکه اشکالي ايجاد نشود جهت محرميت زنان حتي به مردان بزرگسال هم شير ميدهند تا با هم محرم شوند. البته اين طبق فتاواي مولوي ها و يا به اصطلاح علماي ديني شماست و يکي از بهترين موارد براي اثبات غيرت اهل سنت است!!!!!
آخر کدام آدم عاقل و با غيرت پيدا ميشود که سينه هاي زن خود را در بياورد و به دوستش بگويد بيا شير بخور تا حدي که شير جاري شود و آن مرد بخورد و به او محرم شود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
عجب غيرتي داريد شما جناب معصوم خانم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
تا بحال چند برادر رضاعي نصيبتان شده است؟؟؟؟؟؟؟؟؟

در مورد فلسطين و غزه بهتر بود به سکوت کشورهاي سني مذهب هم اشاره اي داشتيد!!!! و در واقع جمهوري اسلامي ايران از ابتدا کمکهاي زيادي به فلسطين کرده و ميکند
در واقع مسئولين جمهوري اسلامي بيش از اعراب و دولتهاي سني مذهب به فلسطين کمک کرده اند و حماس هم تا حالا از مال مردم ايران به اندازه کافي خورده و باز هم ميخورد.
البته من به شخصه ديگر به هيچ عنوان به فلسطيني ها کمک نخواهم کرد ، زيرا صرف نظر از اينکه با آنان اختلاف عقيده داريم بلکه آنان خون شيعه را مباح ميدانند و کشتن 7 شيعه را مساوي با رفتن به بهشت ميدانند و از طرفي خون شيعه را نجس ميدانند چون عده اي از مجروحين غزه که در بيمارستان ميلاد تهران بستري شده بودند از تزريق خون شيعه به بدنشان مخالفت کردند و آن خون را نجس دانستند!!!!!!

اما اگر مشا بنده را از نزديک ميشناختيد متوجه ميشديد که در دوران جنگ تحميلي بيش از دوسال در جبهه ها و در عملياتهاي مختلف حضور داشته ام
بعد از آن هم مدتي در بوسني و لبنان بوده ام و به نوبه خودم در مقابل باطل ايستاده ام البته در حد توانم.

لطفا ببخشيد اگر رک و راست حرف زدم
البته نبايد ناراحت شويد زيرا اين مطالب از منابع خودتان و از فتاواي علماي ديني خودتان است و بقول خودت ارتباطي به ما ندارد.
به هر حال
آينه گر عيب تو بنمود راست
خود شکن آئينه شکستن خطاست

يا حق
58   نام و نام خانوادگي:  بهار     -   تاريخ:   06 خرداد 89
سلام
من اتفاقي وارد سايت شدم و مطالب دوستان رو خوندم
اگر کمي رو نظرات و کامنتها دقت کنيم مشخصه که اقا يا خانوم معصوم با نوعي زيرکي و ارامش دروغي سعي در انحراف بحث و کشوندن مسير به بيراهه رو دارن و استدلالاشون اصلا پايه و اساس درستي نداره
وقتي ماخذ و مدرک تاريخي هست چرا بايد بي دليل انکار کرد و قبول نکرد
البته اين نظر شخصي بندست و هيچ جهت گيريي خاصي ندارم
يا حق
59   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   08 خرداد 89
بسم الله الرحمن الرحيم (وَلَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَْرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ/(الانبياء(105) " در « زبور » بعد از ذکر (تورات) نوشتيم: «بندگان شايسته ام وارث (حکومت) زمين خواهند شد» " ===================================================== با سلام برادر عزيز جناب اقاي معصوم ج ,سوالهاي شما با تمام سادگي جوابي بسيار مشكل دارد كه به احتمال زياد فقط خودتان بهتر ميتوانيد به انها برسيد انهم با مطالعه و بدون تعصب . اول مصدر حديثي را كه خواسته بوديد ويدل على ذلك عدة أحاديث وإشارات ، من أوضحها الحديث الوارد عن الإمام الباقر عليه السلام قال: (أما إن ذا القرنين قد خير السحابين فاختار الذلول وذخر لصاحبكم الصعب . قال سورة: قلت وما الصعب ؟ قال: ما كان فيه رعد وصاعقة أو برق فصاحبكم يركبه . أما إنه سيركب السحاب ، ويرقى في الأسباب ، أسباب السماوات السبع والأرضين السبع ، خمس عوامر واثنتان خرابان) . مهدى، بر مركبهاى پر صدايى، كه آتش ونور در آنها تعبيه شده است، سوار مى شود، وبه آسمانها، همه آسمانها، سفر مى كند. ( (1) (بَصائرُ الدَّرجات)، شيخ ابو جعفر صَفّار، (الاِختصاص)،(بحار الانوار)،ج52،ص321.) http://www.aqaed.com/ahlulbait/books/behar52/a33.html ================================================================================ قبل ار شروع بجواب سوالات شما خصوصاً اينكه پرسيديد .... اگر اين مطالب واقعيت دارد چگونه مردم آن زمان بر خلفاي خود خروج نميكردند ؟ ... ادر وهله ول دوستدارم اين اتفاقيه را براي شما بازگو كنم فار قليط كيست؟ ========== ((مرحوم فخر الاسلام)) ابتداء يكى از كشيشهاى بزرگ و معروف مسيحى بود، اما پس از مدتى پى به حقانيت اسلام برد و چون مردى آزاده بود، مسلمان گرديد و چند كتاب نيز در رد مسيحيت و يهود نوشت. او مقدمات مسلمان شدن خود را چنين تعريف مى كرد: ((وطن من آمريكا است)) پدرانم همگى كشيش و از علماى مسيحى بودند. از ابتداى جوانى، شوق تحصيل علوم دينى را داشتم، بنابراين سرگرم علوم دينى شدم و كم كم مدارج علمى را طى كردم، تا اينكه كوچ كرده و خود را به كلاس درس ((پاپ اعظم)) رسانيدم. در مجلس درس او چهار صد نفر شركت داشتند و من در ميانشان از هوش و استعداد بيشترى برخوردار بودم، به همين دليل مورد علاقه پاپ شدم، به طورى كه تنها كسى بودم كه اجازه ورود به حرم پاپ را داشتم. روزى به مجلس درس پاپ رفتم، او نيامده بود، گفتند امروز پاپ مريض ‍ است و نمى آيد، شاگردان خودشان بحث مى كردند. صحبت راجع به كلمه ((فار قليط)) بود كه اين لفظ در ((انجيل))آمده است هر كس آن را طورى معنى مى كرد و چيزى مى گفت. من به ديدن پاپ رفتم، او در بستر افتاده بود، گفتم: ((به مجلس درس رفتم، شما نيامده بوديد، از اين رو به ديدنتان آمدم)). ((پاپ پرسيد: در نبودن من هم، مباحثه برقرار بود؟)) گفتم: ((آرى، در مورد كلمه فار قليط بحث مى كرديم عده اى مى گفتند به معنى ((تسليت دهنده است))، حضرت عيسى فرموده است: ((من مى روم و پس از من فار قليط مى آيد)). پاپ گفت: ((هيهات، هيچ كس خبر از معنى آن ندارد)). تا اين جمله را گفت، من كه شيفته جمال بودم، دامنش را گرفتم و از او خواستم كه معنى اين كلمه را به من بگويد. او گفت: صلاح نيست، زيرا اظهار معنى آن براى تو و من ضرر دارد)). من اصرار كردم و او را سوگند دادم، پاسخ داد: ((من اين كلمه را به تو مى گويم، به شرطى كه تا وقتى من زنده ام آن را فاش ‍ نكنى)). من پذيرفتم. او گفت: ((اين كليد را بردار و آن جعبه را باز كن، در آن، جعبه اى قرار دارد، آن را هم باز كن، در آن كتابى به زبان ((شريانى)) وجود دارد كه هزاران سال قبل نوشته شده است))؛ وقتى كتاب را برداشتم، گفت: ((فلان صفحه را بياور)) آن صفحه را پيدا كردم، ديدم راجع به كلمه فار قليط بحث كرده است و گوشه اى نوشته ؛ ((فار قليط همان حضرت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) است)). پرسيدم ((اين محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) كيست؟)) پاپ پاسخ داد: ((همان كسى كه مسلمانان او راپيامبر مى دانند)). گفتم: ((پس مسلمانان بر حق هستند؟)) گفت: ((آرى)) پرسيدم: ((پس چرا شما حق را ظاهر نمى كنيد؟)) پاپ گفت: ((افسوس كه من در آخر عمرم به اين راز پى بردم، اما اگر آن را اظهار كنم، حكومت مرا مى كشد، به هر كجا روم، حتى در ميان مسلمان ها حكومت مرا پيدا مى كند، و به قتل مى رساند، صلاح من سكوت است، ولى تو جوان هستى، مى توانى فرار كنى و بروى)). دستش را بوسيدم و از او خداحافظى كرده و همان روز به راه افتادم، تا اينكه وارد ((شهر شام)) شدم، لطف خدا شامل حال من شد، مرا به يكى از علماى ((شيعه)) معرفى كردند. به دست او اسلام آوردم و صرف و نحو و منطق و معانى بيان را خواندم، سپس به ((نجف اشرف)) رفتم و خدمت ((سيد كاظم يزدى)) و ((آخوند خراسانى)) به مرحله اجتهاد رسيدم، پس از آن براى زيارت آرامگاه حضرت امام رضا (عليه السلام) به ايران رفتم)). در تهران خبردار شدم كه مسيحيان چند كتاب در رد اسلام نوشته اند، خداوند به من توفيق داد كه چند كتاب در رد آنها بنويسم و تهمت هايشان را پاسخ دهم)). مرحوم فخر الاسلام، بيست جلد كتاب با بيانى شيرين و لذت بخش نوشته است، به راستى كه اين تائيد الهى در نصرت اسلام است كه يك نفر همه تبليغات مخالفان را باطل نمايد.( قصص الرسول يا داستانهايى از رسول خدا (ص) (جلد دوم) http://www.islamicecenter.com/ketaabkhaaneh/PAYAAMBAR/qesasorasool_mirkhalafzaadeh_11.html پس گاه وقتي هم ميباشد كه خليفه و رهبر حتي در مقام پاپ اعظم مشكل دارند كه حقيقت را به مردم بگويد . همانطور كه متوجه شديد ترس از جان باعث انكار حقيقت ميشود . ============================================================================ نمونه ديگرش بقتل رساندن جناب نسائي ( أبو عبد الرحمان أحمد بن شعيب بن عليّ نَسائى» متوفّاى 303 هجرى،) صاحب سنن در شام وقتي كه ميبيند مردم به حضرت علي عليه الصلوه و السلام اهانت ميكنند بدفاع از ايشان مي پردازند و مردم از او ميخواهند كه در مورد معاويه هم حديثي بگويد كه ايشان فرمودند كه جز حديث «لا اشبع اللّه بطنك» چيزي نمي‏دانم، همان و ضرب و جرح ايشان تا حد مرگ همان. با اين حساب ميخواهيد ديگران چكار كنند حديث لا اشبع اللّه بطنه ============== ابن عبّاس مي‏گويد: من با كودكان بازي مي‏كردم كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم آمد. خودم را پشت دري مخفي كردم. حضرتش به پشتم زد و فرمود: برو به معاويه بگو بيايد. من آمدم و گفتم: او دارد غذا مي‏خورد. مجدّدا مرا فرستاد و چون برگشتم گفتم: او دارد غذا مي‏خورد. حضرت فرمود: «لا اشبع اللّه بطنه».(1) يعني خدا شكمش را سير نكند. او به همين نفرين به مرض «جوع» (يعني گرسنگي) مبتلا گشت و هرگز از كنار سفره سير برنخاست بلكه از خستگي دست مي‏كشيد صحيح مسلم، اج 4، ص 2010، كتاب البرّ والصّلة والآداب، باب 25، ح 96 و 97. =============================================================================== يا عاقبت مالك ابن نوبره را نشنيده ايد . =============================================================================== جريان سقيفه را اگر بصورت يك كودتا كه خود جناب عمر به ان اقرار كرده را بخوانيد فهم اينكه چرا مردم براي بيعت با صاحب حق بلند نشدند از براي چي بود . =============================================== فرموديد كه :طبق آيات صريح قرآن فقط رسول الله ( صلوات الله عليه وسلم ) است كه معصوم است و بقيه ممكن است اشتباه كنند و مرتكب گناه شوند و فريب شيطان را بخورند . اميدوارم اين گفته شما از روي سهو باشد , چرا كه مخالف نص صريح قران است انجا كه الله سبحان تعالي مي فرمايد : بسم الله الرحمن الرحيم «انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا» صدق الله العلي العظيم سوره مباركه احزاب آيه شريفه 33 كه با تاكيد حضرت رسول در حديث مشهور كساء , اهل بيت ، ايشان سرور ما علي است و نيز سيده ما فاطمه ، و سرور ما حسن و سرور ما حسين عليهم السلام ؛ و نسل ايشان بعد از ايشان ، و هر کس که از نسل ايشان باشد ؛ به خاطر حديث صحيحي که در آن رسول خدا صلي الله عليه وسلم بر اين مطلب تصريح کرده اند ؛ پس در روايت صحيحي آمده است که اين آيه در خانه ام سلمه بر رسول خدا نازل شد که " خدا فقط مي خواهد آلودگي را از شما خداندان ( پيامبر ) بزدايد و شما را پاک و پاکيزه بگرداند ." پس رسول خدا فاطمه را و حسن و حسين را خواندند ؛ پس بر روي ايشان عبايي کشيده و علي در پشت سر ايشان بود ؛ پس عبا را بر روي او هم کشيد ؛ سپس فرمودند : خدايا ، ايشان اهل بيت من هستند ؛ پس از ايشان پليدي را دور نما و ايشان را پاک و پاکيزه بگردان ؛ ام سلمه گفت : اي رسول خدا ، آيا من هم با ايشان هستم؟ فرمودند : تو در جايگاه خود هستي و تو به سوي نيکي هستي ( يعني از اهل بيت نيستي اما گرانقدري) . اين لفظ روايت ترمذي است از حديث عمرو بن سلمه و در صحيح مسلم از روايت عائشه آمده است . اين خود بتنهائي دليلي محكم بر عصمت پنچ تن ال عبا دارد و بنقل از ايشان اين ظهارت و عصمت به ائمه ديگر نيز اختصاص دارد =============================================================================== فرموديد رسول الله ( صلوات الله عليه وسلم ) در دوره جاهليتي مبعوث شدند كه مردمان بسيار وحشي بودند . بر همين اساس اصلا صحيح نيست كه بگوييم كساني كه در صدر اسلام ميزيسته اند ........ اولاً اين حرف شما چندان صحيح نيست و خصوصاً كه علماي شما هرگونه بحثي را در مورد اين افراد كه صحابي رسول اكرم صلي الله عليه و اله و سلم بودند را نتها رد ميكنند بلكه اين كه شما در مورد ايمان و اعمال انها شك بكنيد را شماتت ميكنند و به همه انها ( رضي الله عنه ) اطلاق ميكنند . ثانياُ در 23 سال نبوت ايشان افراد بسيار شامخ بمثل سلمان ابوذر , حضرت حمزه , جعفر ابن ابي طالب . عثمان ابن مظغون و مقداد و صدها و صدها نفر ديگر بودند كه براي همه مسلمانان مقامي عالي دارند . ثالثاً خود اقايان ابوبكر و عمر و عثمان از نظر ذكاوت نميتوانستند در سطح پاييني باشند اصحاب همان كساني بودند كه وقتي حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم خواست بين گروه مهاجرين و انصار اخوت ايجاد كند با جان و دل و بدون هيچ مخالفتي پذيرفتند اينها كساني بودند كه در فتح مكه به امر رسول از هر گونه خونريزي اجتناب كردند در صورتي كه بعضي منافقين فرياد انتقام بر اورده بودند. =============================================================================== پس مطمئن باشيد تمامي اعمالشان حساب شده بود حتي حركت سقيفه .چناچه بعد از انتخاب ابوبكر و احتمال عدم موافقت مردم , افرادر كثيري از قبيله اسلم چماق بدست به كوچه هاي مدينه ريختند و مردم را وادار به بيعت كنند چنانچه امده است .... أبو بكر بن محمد الخزاعى أن أسلم أقبلت بجماعتها حتى تضايق بهم السكك فبايعوا أبا بكر فكان عمر يقول ما هو إلا أن رأيت أسلم فأيقنت بالنصر قال هشام عن أبى مخنف قال عبد الله.... قبيله اسلم همگى در مدينه گردآمدند تا با ابوبکر بيعت کنند، آنقدر جمعيت زياد بود که حتى بازارها نيز گنجايش ايشان را نداشت. عمر گفت: قبيله اسلم را كه ديدم يقين به پيروزى پيدا کردم. الطبري، أبي جعفر محمد بن جرير (متوفاي310)، تاريخ الطبري، ج 2، ص 244، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت؛ الماوردي البصري الشافعي، علي بن محمد بن حبيب (متوفاي450هـ)، الحاوي الكبير في فقه مذهب الإمام الشافعي وهو شرح مختصر المزني، ج 14، ص 99، تحقيق الشيخ علي محمد معوض - الشيخ عادل أحمد عبد الموجود، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت - لبنان، الطبعة: الأولى، 1419 هـ -1999 م؛ النويري، شهاب الدين أحمد بن عبد الوهاب (متوفاي733هـ)، نهاية الأرب في فنون الأدب، ج 19، ص 21، تحقيق مفيد قمحية وجماعة، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1424هـ - 2004م. يعنى حتى اگر مردم مدينه هم مى‌خواستند، در چنين وضعيتي، توانايى مقابله با ابوبکر و عمر و طرفداران ايشان را نداشتند. يعني يك حركت حساب شده و هوشمندانه , ايا غير از اين ميتواند باشد =============================================================================== شما ميفرمائيد .... ايشان الان مرده اند و مرا در گور آنها نميگذارند . آنها الان حساب و اجر خود را پس ميگيرند .. موضوع گور نيست كه ما را در چه گوري ميگذارند , بلكه موضوع اين است كه در رو. حشر با كي محشور بشويم .. بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ اصبغ بن نباته گويد: اميرالمؤمنين عليه السلام به ما ماءموريت داد از كوفه به مدائن رويم ، روز يكشنبه اى بود كه از كوفه بيرون آمديم ، (يكى از منافقين به نام ) عمرو بن حريث با هفت نفر تمرد كردند، و به ناحيه اى از حيره كه خورنق نام داشت براى تفريح رفتند و گفتند: روز چهارشنبه به (مدائن ) خواهيم آمد. آنها در بين راه سوسمارى را صيد كردند و عمرو بن حريث از روى استهزاء دست سوسمار را بالا گرفت و گفت : اين اميرالمؤمنين است با او بيعت كنيد، آن هفت نفر با او بيعت كردند، خود عمرو نيز هشتمى بود. در روايتى آمده است آنها گفتند: على مى پندارد كه علم غيب مى داند، اكنون ما او را بركنار و با اين سوسمار بيعت كرديم . شب چهارشنبه راه افتادند و روز جمعه وارد مسجد مدائن شدند، همزمان با ورود اينها حضرت على عليه السلام مشغول سخنرانى بود كه نگاهش به اينها افتاد فرمود: اى مردم رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم بر من هزار حديث بيان نمود كه از هر حديثى هزار در گشوده مى شود و براى هر درى هزار كليد است . خداوند مى فرمايد: ((« يوم ندعو ا کل اناس بامامهم ». ( روزي که همه مردم را همراه با امامشان مي طلبيم )))( الاسراء:71.)، ، من به خداوند سوگند مى خورم كه روز قيامت هشت نفر مبعوث مى شوند كه امام و پيشواى ايشان سوسمار است و اگر بخواهم مى توانم نام آنها را افشا كنم ! راوى گويد: عمرو بن حريث را ديدم كه مثل شاخه قطع شده از شدت خجالت و شرمندگى ، بى حال و پژمرده شده بود. =============================================================================== شما قرموديد ....حالا شما ببينيد ابوبكر صديق (رضي الله عنه ) و عمر ابن خطاب (رضي الله عنه )و عثمان ابن عفان (رضي الله عنه ) در چه دوره سختي خلافت ميكردند ... در اينكه دوران سختي داشتند يا اسان شما ميتو انيد به وصيت هاييشان مراجعه كنيد كه نشان دهنده علاقشان بدنيا ميباشد. اما كلام سمائي حضرت علي الصلوه و السلام عليه كه صداي ملكوتي فرمودند "" كه بسم الله و بالله و علي مله رسول الله فزت ورب الكعبه «به خداي كعبه رستگار شدم.» نشان دهند مظلوم بودنشان حتي در بين اصحابشان ميباشد . و ثانيا جنابان ابوبكر , عمر و عثمان نه تكليف الهي داشتند نه منصوب پيامبر حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم بودند و نه تكليف شرعي داشتند پس اگر دوران سختي داشتند ميباستي انصراف ميدادند كه البته جناب ابوبكر بارها خواست كه خلافت را رها كند اما عمر او را منصرف كرد . =============================================================================== شما فرموديد " در اين چند خط از جناب علي بن ابي طالب (رضي الله عنه ) نامي نبردم ..... جوابي كوتاه اخه ايشان از معصومين شامل ايه تطهير ميباشند كه در بالا ذكر شده . =============================================================================== شما فرموديد كه : امامان شما انسانهاي برجسته و دانشمندان بزرگي بودند..... بايد تصحيح كنيد انها بمثل حضرت علي عليه الصلوه و السلام وارث علم نبي مكرم كه همان علم الله سبحان تعالي ميباشد هستند . « أنا مدينة العلم وعلي بابها فمن أراد العلم فليأته من بابه » . المستدرك : 3 / 126-127 كنز العمال : 13 / 149 وقتي كه در تاريخ امده كه در مكتب 8000 دانشمند بعلوم مختلفه تلمذ ميكردند پس مقامي بسيار بالاتر از دانشمند خود بودند . =================================================================================. اما اينكه فرموديد از آخرين ارتباط ((مستقيم ))شيعه با امامان خود بيش از هزار سال ميگذرد و ..... ايا مطمئن هستيد كه امام زمان در ميان ما نيست . اگر ميگو ييد نيست پس تكليف اين حديث چه ميشود . من مات ولم يعرف إمام زمانه وليس في عنقه بيعة مات ميتة جاهلية يا (( من مات وليس في عنقه بيعة مات ميتة جاهلية)).صحيح مسلم ثانيا :بسيارى از شيفتگان و دل دادگان، توفيق ديدار و شناخت او را يافته اند. در كتبى مانند: بحارالانوار، نجم الثّاقب، جنّة المأوى، دارالسّلام و عبقرىّ الحسان، صدها حكايت از ديدار كنندگان حضرت مهدى(عليه السلام) نقل شده است. براي اطلاعات بيشتر در مورد حضرت مهدي (عج ) ميتوانيد به سايت :كانون پژوهشي تخصصي حضرت مهدي عجل الله فرجه http://www.m-mahdi.net/farsi/index.htm مراجعه فرمائيد ================================================================================== اما در مورد تصوف : سوال بنده از شما ايت شيعه همان تصوف است يا اينكه گروه گوچكي از شيعيان به تصوف گرايش دارند . ايا صوفيگري در اهل سنت را نديده ايد , صوفيگري در ميان انها خصوصا در افريقا غوغا ميكند . =================================================================================== در اخر ان حديثي را كه اول نظر ( 42 ) ذكر كردم مياورم : قالَ رَسُول اللَّه صلي الله عليه و آله وسلم سَتُفترق اُمّتي ثَلاث و سبعين فرقة ، واحدة منها ناجية و ثنتان و سبعون في النار » ؛ امت من به هفتاد وسه فرقه تقسيم مى شوند ، كه يك فرقه اهل نجاتند و هفتاد و دو فرقه در آتشند . » شيخ طوسي رحمه الله در الرسائل العشر ، ص 127 ، و محمد بن حسن بن مطهر الحلّي در ايضاح الفوائد ، ج 1 ، ص 8 و شيخ حر عاملي در وسائل الشيعه ، ج 18 ، ص 31 ، وعلامه مجلسي در بحار الانوار ، ج 36 ، ص 336 ، ح 198 و حاكم نيشابوري در المستدرك ، ج 4 ، ص 430 ، وابن حزم در محلي ، ج 1 ، ص 62 ، و طبراني در المعجم الكبير ، ج 18 ، ص 51 ، و هيثمي در . . يا علي
60   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   08 خرداد 89
با سلام

تصحيح بفرمائيد
نطر 59
جريان سقيفه را اگر بصورت يك كودتا كه خود جناب عمر به ان اقرار كرده را بخوانيد فهم اينكه چرا مردم براي بيعت با صاحب حق بلند نشدند از براي چي بود .
پس مطمئن باشيد تمامي اعمالشان حساب شده بود حتي حركت سقيفه .چناچه بعد از انتخاب ابوبكر و احتمال عدم موافقت مردم , افرادر كثيري از قبيله اسلم چماق بدست به كوچه هاي مدينه ريختند و مردم را وادار به بيعت كنند
چنانچه امده است .... أبو بكر بن محمد الخزاعى أن أسلم أقبلت بجماعتها حتى تضايق بهم السكك فبايعوا أبا بكر فكان عمر يقول ما هو إلا أن رأيت أسلم فأيقنت بالنصر قال هشام عن أبى مخنف قال عبد الله....
قبيله اسلم همگى در مدينه گردآمدند تا با ابوبکر بيعت کنند، آنقدر جمعيت زياد بود که حتى بازارها نيز گنجايش ايشان را نداشت.

عمر گفت: قبيله اسلم را كه ديدم يقين به پيروزى پيدا کردم.

الطبري، أبي جعفر محمد بن جرير (متوفاي310)، تاريخ الطبري، ج 2، ص 244، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت؛

الماوردي البصري الشافعي، علي بن محمد بن حبيب (متوفاي450هـ)، الحاوي الكبير في فقه مذهب الإمام الشافعي وهو شرح مختصر المزني، ج 14، ص 99، تحقيق الشيخ علي محمد معوض - الشيخ عادل أحمد عبد الموجود، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت - لبنان، الطبعة: الأولى، 1419 هـ -1999 م؛

النويري، شهاب الدين أحمد بن عبد الوهاب (متوفاي733هـ)، نهاية الأرب في فنون الأدب، ج 19، ص 21، تحقيق مفيد قمحية وجماعة، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1424هـ - 2004م.
يعنى حتى اگر مردم مدينه هم مى‌خواستند، در چنين وضعيتي، توانايى مقابله با ابوبکر و عمر و طرفداران ايشان را نداشتند.
يعني يك حركت حساب شده و هوشمندانه , ايا غير از اين ميتواند باشد


يا علي
61   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   09 خرداد 89
سلام

جناب معصوم خانم

چي شد پس؟؟!!!
ما منتظر جوابتان هستيم

کجا رفتي فعلا بيا جواب بده ، بعدا وقت بسيار است براي اجراي فتواي عايشه

منتظريم
يا حق
62   نام و نام خانوادگي:  معصوم ج     -   تاريخ:   16 خرداد 89
بسم الله الرحمن الرحيم سلام بر برادران و خواهران محترم (خصوصا خدمت سرور بزرگوارم جناب آقاي مجيد م علي ) تشكر مينمايم كه زحمت كشيديد و جواب اين حقير را داديد . اين چند رو ز غيبت من به دليل سفر كاري به يكي از شهرستانها بود و به همين دليل اين حقير نتوانستم پاسخي براي شما ارسال كنم و عذر خواهي مينمايم به خاطر اين كه دير جواب ميدهم. درباره مقام عصمت اهل البيت عليهم السلام جناب عالي درست فرموديد . مدتها اين حديث را شنيده بودم ولي سنديت اين حديث برايم معلوم نبود كه الحمد لله به واقعي بودن روايت رسيدم و متوجه اشتباه خويش شدم . جناب عالي از هوش سرشار برخي از پيروان پيامبر مطالبي فرموديد . بنده نيز فرمايش شما را قبول دارم ولي عمده مردم اين همه ذكاوت نداشتند . من حتي به شما ميگويم در چند هزار سال قبل از اسلام مردماني ميزيسته اند كه از نظر هوشي بسيار بالاتر از مردم عربستان در زمان رسول الله (صلوات الله عليه وآله ) بوده اند ولي آنها قبل از ظهور اسلام و احتمالا به دليل جنگها و حمله قبايل وحشي و بي تمدن نابود شده اند و اين اصلا ربطي به اين ندارد كه قاتلان آنها حتما با هوشتر از ايشان بوده باشند . آري حتما سلمان و بعضي ديگر از صحابه بسيار عاقل و با هوش بودند ولي من مي گويم صرف هم دوره بودن با رسول الله (صلوات الله عليه وآله ) دليل نميشود كه همه كساني كه ايشان را ديده اند انسان هاي خيلي شاخصي باشند . درباره مثالهايي كه در باره حفظ جان زديد آري انسان گاهي براي حفظ جان كاري را ميكند كه در هيچ شرايطي شايد آن كار را نكند . شايد در شراط سهمناك انسان چيزي را بپذيرد در حالي كه در شرايط معمولي اگر آن پيشنهاد را به او بدهند بخندد و مسخره كند . بله اگر با چماق قرار باشد بيعت بشود ميشود حتي اگر طرف مقابل ناراضي باشد . ........................................................................................... ولي آيا اين سكوت در برابر ظلم نيست ؟ مولاي ((( بر مبناي حديث من كنت مولا......)))ما و شما علي بن ابي طالب (عليه السلام ) در نامه اي خطاب به معاويه بن ابا سفيان مي فرمايد : اگر من چهل مرد جنگي داشتم بر عليه تو قيام ميكردم . و در ابتداي جنگ صفين براي يارانش خطبه اي خواند به اين محتوا كه به خدا سوگند كه مرگ در ميدان جنگ برايم بسيار آسانتر از مرگ در بستر بيماري است . حالا اين جنگ طلبي و شهادت طلبي ايشان چگونه با تقيه و ديگر مسايلي كه انسان را به سكوت دعوت ميكند ميتوان توجيه كرد ؟؟؟ حديث معروفي از رسول الله ( صلوات الله عليه وآله ) در باره ابوبكر صديق وجود دارد ، روزي رسول الله ( صلوات الله عليه وآله ) به همراه تني چند از اصحاب در كوچه راه ميرفتند و فردي در مقابل ايشان داشت راه ميرفت رسول الله ( صلوات الله عليه آله ) فرمودند : اگر روزي من در ميان شما نبودم و فتنه ها شما را فرا گرفت به اين مرد پناه ببريد . يكي از ياران ميگويد دويدم تا به آن مرد رسيدم ديدم ايشان ابو بكر صديق ( رضي الله عنه است .خيلي از مردم به خاطر اين حديث و روايات مانند آن با ابو بكر بيعت كردند . با تمام اين احوال اصل موضوع عوض نشده است : بيعت گرفته شد ولو با زور چماق . و اين اصلا منطقي و قابل پذيرش نيست . و البته چنين بيعتي براي هيچ انساني چه در گذشته و چه در آينده قابل پذيرش نيست . و من هيچ وقت نميگويم كه اين گونه رفتار را ميپذيرم يا برايش ارزشي قايلم . بلكه انسان موجودي است كه مختار خلق شده و بايد در طول حيات آزاد باشد و هر تصميمي كه دوست داشت بگيرد و پيشرفت انساني و رسيدن به كمال را طي كند و البته نبايد كارهايش موجب آزار ديگران شود . ..................................................................................................... درباره حشر در روز قيامت چه روايت زيبايي را ذكر فرموديد . حديث معروفي است از روز غدير كه رسول الله ( صلوات الله عليه وآله ) فرمودند : هر كه من مولاي اويم علي مولي اوست . (( مولي در فارسي به معني دوست ، يار ، پيشوا و سرپرست آمده است )) كه البته عموم مفسرين اهل تسنن درباره اين حديث مولا را دوست و عموم علماي اهل شيعه آن را پيشوا و صاحب اختيار معني كرده اند. بر مبناي اين حديث ما مولاي خود را رسول الله ( صلوات الله عليه وآله ) وعلي بن ابي طالب ( عليه السلام ) انتخاب ميكنيم كه در روز قيامت ان شا الله با ايشان محشور شويم . ............................................................................................................................ درباره تصوف قبول دارم كه بخش كوچكي از شيعيان به تصوف گرايش دارن . ولي اين موضوع وجود دارد كه در دوره معاصر اين بخش كوچك پيشوايان شيعه و مراجع تقليد شيعيان بوده اند . و اين قابل توجيه نيست . ............................................................................................................................. جناب آقاي مجيد م علي در باره امام زمان پرسيديد :يا مطمئن هستيد كه امام زمان در ميان ما نيست ؟ خير بنده نميدانم آيا ايشان الان به دنيا آمده است يا نه . و اگر زنده است در كجاست ؟ درباره اين حديث هم : من مات ولم يعرف إمام زمانه وليس في عنقه بيعة مات ميتة جاهلية آري من اين حديث را شنيده ام . ولي اينجا جاي بعضي سوالات فراوان و پيچيده است . شما چند بار ايشان را ديده ايد ؟ اگر بگوييد نديده ام چگونه با ايشان بيعت كرده ايد ؟ اگر بگوييد از طرف كسي پيغام فرستاده ام آن فرد كيست ؟ (( اگر ميشناسيد نام مرا هم بدهيد بگوييد فلاني آماده است در راهت جان بدهد و طوق بيعت بر گردنش و همچنين از شما واسطه رحمت الهي التماس دعادارد و متوسل به جناب عالي است )) اگر كسي را نميشناسيد كه با ايشان رابطه دارد و خود نيز تا به حال با ايشان روبرو نشده ايد و به حقيقت امر نرسيده ايد كه آيا ايشان زنده است يا نه خوب چگونه با ايشان بيعت كرده ايد؟ آنگاه شما هم با من فرقي نميكنيد . نقل است از امامان شيعه ( عليهم السلام ) كه تا ظهور قائم ما هر كس مدعي ديدار با ايشان باشد كذاب است . حال گفته مدعيان رابطه با امام زمان بسيار مورد شك و شبهه قرار دارد . اگر بخاهيد وجود انسان كامل را اثبات كنيد بله من در نظر قبلي گفته ام ( البته من نگفته ام دانشمندان ژاپني كه اصلا مسلمان نيستند گفته اند ) حداقل يك انسان كامل در جهان وجود دارد كه همه كاينات را زير نظر دارد و اگر يك لحظه اين انسان كامل وجود نداشته باشد همه نظم جهان به هم ميخورد . دوباره سوالات تكرار ميشود : اين انسان كامل كجاست ؟ ( در همه جا / كسي كه همه كاينات را در نظر دارد حتما مارا هم ميبيند ) چه كسي با او ارتباط مستقيم دارد ؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چگونه ميتوان با او رابطه بر قرار كرد؟ ( رشد روح از طريق كسب معرفت از طريق علم و توفيق الهي ) آيا او واسطه فيض الهي نيست ؟ آيا او از ابتداي خلقت بوده است ؟ آيا او الياس پيامبر است ؟ يا عيسي پيامبر ؟ يا خضر پيامبر ؟ يا همانكه شيعه و سني به آمدنش اعتقاد دارند و او را طاووس اهل جنت مي خوانند ؟
63   نام و نام خانوادگي:  معصوم ج     -   تاريخ:   16 خرداد 89

بسم الله الرحمن الرحيم

سلام عليكم

ميبخشيد كه عرايضم را نيمه كاره گذاشتم . الباقي را خلاصه عرض مينمايم .
تمام گفته من اين است كه از كجا كه شما درست ميگوييد ؟ اسناد و مدارك شما صحيح است ولي باز به اصل موضوع اشاره نميكند بلكه در حول و حوش موضوع ميباشد . هيچ دليلي نيست كه تنها شما رستگار شويد و بقيه در جهنم باشند.

در بين به اصطلاح شيعه ها افرادي پيدا ميشوند كه فقط يك نام را به ارث برده اند و كمترين انسانيتي ندارند . بلكه در بين اهل تسنن( و حتي يهود و مسيحيان و حتي بت پرستان ) افرادي پيدا ميشوند كه از نظر اخلاقي در حد بالايي هستند و جز دينشان كه پر از اشتباه است شخصا انسانهاي درستي هستند . من اصلا نمي خواهم مقايسه كنم . فقط از جهت مثل گفتم . دليل نيست كه يكي بگويد من شيعه ام و تند بر خورد كند و همه را كتك بزند . و اين آدم حتما به بهشت برود .

تمام گفته من اين است كه اخلاق انساني شرط اول است . بعد هم تمام رواياتي كه كه زحمت كشيديد آورديد درست و مستند ولي هنوز مرا راضي نكرده است و من بايد در باره اين موضوع بيشتر فكر كنم.
اين حقير تقريبا همه فرمايشات شما را قبول كردم . ولي جاي سوالات فراوان براي من باقيست . از طرفي خود را در ديني ميبينم كه هيچ دفاعي براي آن ندارم . سالها پيرو كساني بوده ام كه امروزه ستمگريشان برايم روشن شده . از طرفي از نظر معنوي در اين همه شبهه گرفتار آمده ايم . شبهاتي كه هيچ كس (نه علماي سني نه علماي شيعه ) قادر به پاسخ گويي به آنها نيست . از طرف ديگر در دنياي مادي وضعيت جهان هر روز رو به وخامت ميرود و براي نجات بشريت هيچ راهي پيدا نميشود . و در اين شرايط فراماسوني و صهيونيسمي پيدا شده كه آتش به جان انسانيت افكنده و دين و مذهب و اقتصاد و علم را به بازي گرفته تا خود را بر جهان حاكم كند .

چه ميدانيم كه در آينده چه ميشود ؟؟؟

اين كه من اين سوالت پياپي را مي پرسم به دليل ستمگري و شهوت پرستي نيست . بلكه باز هم ميگويم اميدوارم چيزي بياموزم .

الهم صل علي محمد و آل محمد

64   نام و نام خانوادگي:  معصوم ج     -   تاريخ:   17 خرداد 89
بسم الله الرحمن الرحيم

سلام عليكم
خدمت آقاي سعيد حسيني و بهار خانم
جناب آقاي سعيد حسيني زحمت كشيديد كه پاسخ مرا داديد و همچنين چند روز تحمل كرديد كه جواب مرا بخوانيد .
اين كه شما در جريان جنگ به دفاع از سرزمين و ناموس اين ملت در مقابل آن موجودات پست ( مخصوصا در زماني كه خيلي ها مثل موش به سوراخ رفته بودند ) مشغول بوديد كار بسيار بزرگي است و اجر بسيار دارد و شما حق بزرگي به گردن ما داريد .

ولي گويا هنوز از وادي جنگ خارج نشده ايد . من در وهله اول يك انسان هستم كه مانند شما يك سر و دو چشم و دو گوش و عقل دارم و به انسانيت عشق ميورزم . بعد از آن من يك ايراني هستم كه با جناب عالي هم وطن هستم و همانقدر كه شما مردم اين سرزمين را دوست داريد من هم آنها را دوست دارم . بعد از آن من به خدايي كه ديده نميشود ايمان دارم مانند شما . بعد به پيامبري رسول الله ( صلوات الله عليه وآله ) مانند شما .

ببينيد اگر شباهات ما تا همين جا هم باشد كافيست تا اين كه با هم دشمن نباشيم .

سپس اگر ما با يكديگر چقدر اختلاف داريم كه به خون هم تشنه باشيم ؟

دوست عزيز و برادر بزرگوار من ، از وادي جنگ بيرون بيا ، من خودي هستم . لازم نيست اينطور به من حمله كني . مگر من چه گفته ام كه اينطور پريشان شدي ؟
آيا چيزي جز حقيقت نوشته ام ؟ عجيب است . در بين فاميل به خاطر طرز فكرم مورد لعن هستم ( فاميل من همگي پيرو سنت رسول الله ( صلوات الله عليه وآله ) هستند ) و عجيبتر است كه شيعه ها اگر مرا گير بياورند ريز ريز خواهند كرد .

جناب آقاي سعيد حسيني

مشكل اول من با شما : لقبي است كه براي خود انتخاب كرده ايد . شما هر كس كه باشيد و هر كار كه كرده باشيد براي خود شخصيت مستقل داريد و اصلا نياز نيست كه نام كس ديگري براي خود بگذاريد . همين سعيد الحسيني خوب است . شاه اسماعيل صفوي هم براي خود شخصيت مستقلي داشت چه خوب يا بد . من نمي خواهم بحث درباره ايشان را پيش بكشم . فقط دو موضوع را ميگويم :
1- كاري كه شاه اسماعيل كرد با كاري كه بعد از اسلام در سقيفه انجام شد هيچ تفاوتي از نظر محتوا نداشت ( به زور ) كه اين بد است .
2- اگر ايشان مذهب رسمي ايران را شيعه نميكرد ايران به زير چكمه تركان عثماني له شده بود كه از اين نظر خيلي هم كار ايشان خوب بود .

جناب آقاي سعيد حسيني

بر عكس آنچه كه فكر ميكنيد من خودم يا شما را احمق فرض نكرده ام . من هيچگاه جنايت كسي را محترم نشمرده ام و كسي حمايت نابجا نكرده ام . شما ميگوييد خالد جنايت كرد درست من هم همين را ميگويم . ميگوييد خلفا از او حمايت كردند . منهم ميگويم اشتباه كردند و اشتباه ايشان تاوان سنگيني در عالم آخرت دارد .
ولي جناب آقاي سعيد حسيني كدام ياران رسول الله ( صلوات الله عليه وآله ) از اين گونه كارها نكرده اند ؟ اگر قرار باشد به خاطر اين كردار كسي را لعن كنند كه اكثر ياران رسول الله ( صلوات الله عليه وآله ) را بايد لعن كرد . آن وقت ديگر كسي را نبايد رضي الله عنه گفت .

آيا مشكل شما همين رضي الله عنه گفتن است ؟ قبول من همه را از اين به بعد لعن ميكنم . ولي اين اصل موضوع را عوض نميكند .

مشكل دوم من با شما اين است كه هر چيزي كه من ميگويم شما با بي ادبي و لحن تند به من پس ميدهيد . در اين چند خطي كه نوشته اي جز توهين وتهمت بگرد ببين چيزي نوشته اي ؟ اگر من گفتهم خالد بد كرد شما همان را نوشتي چهار تا فحش هم بعدش داده اي . اگر من نوشتم خلفا در فتح ايران بد كردند شما همان را نوشته اي با لحن تند چند تا فحش هم داده اي . كمي آرام باش . رفتار تو چه فرقي با خالد دارد ؟؟؟؟؟؟؟

جناب آقاي سعيد حسيني چه كسي به تو اين مجوز را داده است كه مرا به بي غيرتي متهم ميكني ؟ و تهمت ميزني كه در حال جمع كردن برادران رضاعي هستم در حالي كه من براي كسب روزي حلال ( دقت داشته باشيد روزي حلال ) به شهرهاي دور و نزديك سفر ميكنم .

دقت داشته باش . به خدا سوگند اگر امام زماني داشتي كه به او اعتقاد داشته باشي آنگاه همان امام زمان به خاطر همين تهمتها جواب خوبي به تو ميداد . پس تو هم امام زماني نداري . و از اين نظر با من فرقي نداري .
جاي بحث در باره امام زمان باز است .
شما تا به امروز چند بار ايشان راديده ايد ؟ (جواب قطعي شما : نديده ام )
كي و در كجا با ايشان بيعت كرديد ؟ ( جواب احتمالي شما : حضورا خدمت ايشان مشرف نشده ام ولي هر لحظه دلم به سويشان پر ميكشد )
چگونه امام زمان خود را شناخته ايد ؟ ( جواب احتمالي شما : از روي كتبي كه چند صد سال قبل نوشته شده است )
خداوند شما را خير دهد . چگونه با امامي كه نه او را ديده ايد نه صدايش را شنيده ايد نه آدم راستگويي را ميشناسيد كه مطمئن باشد ايشان را ديده است بيعت كرده ايد ؟؟؟؟؟؟؟

يك جواب بيشتر نداريد : من ايشان را نديده ام ولي به ايشان اعتقاد دارم و در دل به ايشان ارادت دارم و آماده ام كه در زمان ظهور ايشان خدمت گذار ايشان باشم !!!!!!

خوب برادر من اگر به دل است و شما در دل بيعت بسته اي اين كه كاري ندارد . من هم در دل با ايشان بيعت مي كنم. اگر به همين ميزان است خوب من هم اگر الان بميرم به مرگ جاهليت نمرده ام . اگر هم من هنوز جاهلم جسارت است البته ولي شما و دوستانتان هم جاهليد .
خداوند لعنت كند بي مغزي انسانها را . مخصوصا بي مغزي ما مسلمين را.
برادر گرامي اگر يك كافر ي پيدا شد كه حكم به تكفير شيعه داد ، و گروهي بي مغز از او پيروي كردند و گفت كه كشتن 7 شيعه = بهشت حتم داشته باش خداوند او و يارانش را در قيامت از آب گنديده و غذاي كثيف جهنمي سير خواهد كرد . و بر عكس

من هم هيچوقت چنين چيزي را تاييد نميكنم.

البته شما هم فرقي با ايشان نميكنيد. رفتار شما انسان را از شيعه متنفر ميكند وهمچنين رفتار بعثي از سني نماها مانند محب عمر و .... و من براي شما وايشان دعا ميكنم كه ان شا الله خداوند به شما وايشان راه راست را نشان دهد و از اين تعصب بي جا خارج شويد .

و همين طور بهار عزيز
من چه چيزي را بايد قبول كنم كه تا امروز انكار كرده ام ؟
چه سند تاريخي براي من آورده شد كه من منكر شدم ؟
كجا انحراف از بحث داشتم كه مرا متهم به انحراف از بحث ميكني ؟
كدام استدلال من بي پايه و اساس بود كه به من گفته شد كه قبول نكردم ؟

السلام عليكم و رحمة الله
65   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   22 خرداد 89
با سلام برادر عزيز جناب اقاي معصوم ج . بسيار خوشحال شدم كه دوباره در اين قسمت نظرات وارد شديد و مرا مورد لطف خود قرار داديد . از اينكه شما بدنبال تحقيق در مورد حقايق هستيد بسيار خوشحال شدم و هم اميدارم و هم مطمئن كه اگر اين راه را در پيش بگيريد به حقايق بيشتر ميرسيد . {{{{{{{{{{فرو رفتم به دريايي که نه پاي و نه سر دارد ×××××× ولي هر قطره‌اي از وي به صد دريا اثر دارد}}}}}} {{{{{{{{{{ز عقل و جان و دين و دل به کلي بي خبر گردد ××××× کسي کز سر اين دريا سر مويي خبر دارد}}}}}} ============================================================================= اما قبل از اينكه جواب سوالهاي شما را انهم در اندازه ئي كه ميتوانم شما را بخوان اين حديث دعوت ميكنم كه اميدوارم بسيار از جوابهاي شما در همين يك حديث زيبا و خواندي داده شود . قسمتهاي اين حديث را در كتابهاي زير ملاحظه خواهيد كرد (1(. سلمان پاك , ( 2 ) معالم العلماء، ( 3 ) الشيعه و فنون الاسلام، ( 4) . الاوائل ; معالم العلماء، ( 5.) بهجة الآمال، ج 4، ( 6 ) . جامع‏الرواة، ج 1،( 7 ) قاموس الرجال، ج 4، ( 8 ) ارشاد القلوب، ج 2، ( 9. ) بحارالانوار، ج 30، ( 10) نفس‏الرحمن ( 11 ). التوحيد، ۞۞۞۞۞۞۞۞كتاب سلمان، خبر جاثليق ۞۞۞۞۞۞۞۞ سلمان فارسى‏مى‏گويد: از امتحانهاى بزرگى كه خداوند متعال، پس از پيامبر(ص) براى «قريش‏»پيش آورد، تا خود را بشناسد، و شهادت خويش را بر آنچه پس از وفات رسول‏خدا(ص) ادعا كرده بود باطل كند، دليلهاى خود را پايمال گرداند، پرده را از آنچه‏در دل داشت كنار بزند، كينه‏هايى را كه نسبت‏به آل رسول(ص) داشت‏بيرون‏بريزد، تا بتواند آنان را از حق امامت و ميراث كتاب خدا درباره آنان زايل گرداند ومرتكب گناه و رسوايى گردد، و خداوند هدايت‏خويش را براى اهل دعوت و وراثت پيامبر خويش روشن گرداند، و دلهاى اولياى پيغمبر(ص) رانورانى كند،وآنان را به نفع و بركت‏برساند، اين بود كه: پادشاه روم وقتى وفات رسول خدا(ص)، و اختلاف امت، وترك راه هدايت، و نسبت نامناسب به آن حضرت را در مورد عدم تعيين «وصى‏»خود، و رها كردن مردم به حال خود را شنيده بود، و نيز مطلع گرديده بود، مردم ازاهل بيت(ع) و وارثان و قوم و خويشان پيغمبر(ص) روى گردان شده‏اند، عالمان مسيحى را از شهرهاى مختلف فراخواند با آنان جلسه هايى تشكيل‏داد، و نتيجه اين شد كه گروهى از روحانيون و عالمان مسيحى را، براى به دست‏آوردن ادعاهاى «قريش‏» درباره مسائل پس از وفات پيامبر (ص)،وتكليفى كه آن‏حضرت براى بعد از خود تعيين كرده، به «مدينه‏» اعزام كند، تا نظرها و جوابهاى‏مسلمانان را براى او ببرند. =============================================================== براى سرپرستى اين گروه اعزامى،«جاثليق‏» پيشواى بزرگ عالمان مسيحى‏انتخاب شد، جاثليق هم تعداد صد نفر از عالمان مسيحى را براى همراهى خويش‏برگزيد، و ديار خويش را به سوى مدينه ترك كردند. جاثليق ،كه مرد دانشمند و پر مهارتى بود و در فهم احكام انجيل قدرت اجتهادواستنباط ،ونيز به مبانى قرآن آشنايى داشت ،و هم چنين از نظر شخصيت اخلاقى‏به عقل وخردمندى ،صبروبردبارى ،فهم وهوشمندى ، وجرات و توانايى آراسته‏بود، به طورى كه در برابر هر كسى كه سخن مى‏گفت، سكوت اختيار مى‏كرد، وقتى‏سخن مى‏گفت كه از او سؤال شود، و آن‏گاه كه كسى سخن وى را رد مى‏كرد، صبر وخويشتن دارى به خرج مى داد، با دانشمندان همراه خود وارد «مدينه » شدند، و به‏وسيله مردم به جست وجوى «وصى‏» محمد(ص )و كسى كه جانشين آن حضرت‏شده، پرداختند. ۞۞۞۞۞۞۞۞درمسجد پيغمبر(ص) ۞۞۞۞۞۞۞۞ ---------------------------------------------------------------------- جاثليق و دانشمندان همراه وى ،به مسجد رسول خدا(ص) و بر«ابوبكر»كه‏جمعى ازقريش، مانند: عمربن خطاب، ابوعبيده جراح، خالدبن وليد، و عثمان‏بن‏عقان، دور او جمع بودند و من نيز آنجا حضور يافته بودم، وارد شدند. گروه دانشمندان مسيحى، در برابر ابوبكر قرار گرفتند، پيشواى آنان سلام كرد وجواب وى را دادند. بعد ادامه داد: جانشين پيامبر خود را به من معرفى كنيد، من از«روم‏» آمده‏ام، و پيرو آئين مسيح فرزند مريم(ع) هستم. وقتى ما از وفات پيامبرشما و اختلافى كه در مورد جانشينى او بين شما پيش آمده مطلع شديم، آمده‏ايم‏درباره حقانيت نبوت او تحقيق كنيم، تا در باره دين خود آگاه‏تر شويم و دين شما رانيز بشناسيم، تا اگر دين شما از دين ما بهتر بود،آن را بپذيريم و تسليم شما شويم ودعوت پيغمبر(ص) شمارا پاسخ مثبت دهيم، و اگر دين شما برخلاف آن بود كه‏پيامبران و عيسى بن مريم(ع) آن را آورده‏اند، به همان آئين مسيح(ع) باقى بمانيم،زيرا از جانب حضرت عيسى(ع) درباره پيامبران پيمانى و راهنمايى‏اى وجود دارد،كه براى ما نور هدايت‏خواهد بود. بنابراين، صاحب اختيار و پاسخ گوى مسائل پس از پيامبر شما كيست؟ عمر بن خطاب در حالى‏كه به «ابوبكر» اشاره مى‏كرد، گفت:اين مرد پس ازپيغمبر (ص) ولى امر و صاحب اختيار ما مى‏باشد. جاثليق گفت: منظور شما همين پيرمرد است؟ عمر، جواب مثبت داد. آن‏گاه جاثليق گفت: اى پيرمرد! تو وصى محمد (ص) در ميان امت او هستى؟ وتو آن كسى مى‏باشى، كه علم و دانشى دارى كه پيامبر(ص) به تو آموخته، و براى‏هدايت و پاسخگويى به مسائل و احكام امت، از علم و دانش ديگران بى‏نياز هستى؟ ===================== ابوبكر پاسخ داد: در علم و دانش آن‏گونه نيست و من هم وصى پيغمبر (ص) نيستم. ==================== جاثليق گفت: پس پست و مقام تو چيست؟ عمر گفت: اين مرد، خليفه رسول(ص) خداست. جاثليق گفت: تو خليفه‏اى هستى، كه رسول خدا(ص) تو را براى امت تعيين‏كرده است؟ ابوبكر گفت: اينطور نيست. ======== جاثليق گفت: پس شما براى بعد از پيغمبر(ص) خود، چه عنوانى به وجودآورده‏ايد؟ زيرا ما كتابهاى پيامبران (ع) را خوانده‏ايم و به‏دست آورده‏ايم، {{{{{{كه لباس‏خلافت جز براى پيامبرى از پيامبران نخواهد بود، چون خداوند متعال آدم(ع) راخليفه خويش در زمين قرار داده، و اطاعت او را بر اهل آسمان و زمين واجب كرده،به حضرت داود(ع) مقام و رفعت‏بلند بخشيده و فرموده: اى داود! تو را در روى‏زمين خليفه قرار داديم (. سوره ص، آيه 26. )}}}}}}} بنابراين، تو چگونه عنوان خلافت را براى خود برگزيده‏اى؟ چه كسى اين عنوان‏را به تو داده؟ آيا پيامبر تو اين عنوان را براى تو انتخاب كرده است؟! ابوبكر گفت: اينطور نبوده، بلكه مردم با هم توافق كردند، و مرا به خلافت‏برگزيدند. جاثليق گفت: پس تو خليفه مردم هستى، چون خود گفتى: پيغمبر(ص) چنين‏وصيتى را درباره تو نكرده، در حالى كه ما در كتابها و سنتهاى پيامبران يافته‏ايم كه،خداوند متعال هيچ پيامبرى را نمى‏فرستد، مگر اينكه براى او «وصى‏»اى قرارمى‏دهد، و آن پيامبر(ع) «وصى‏» خويش را به مردم معرفى مى‏كند، و آن وصى، درمقام علم و دانش از همگان بى‏نياز است، و همه مردم به علم و دانش او احتياج‏دارند. آيا به راستى، تو درباره پيامبر خويش گمان مى‏كنى، مانند ساير پيامبران وصيتى‏انجام نداده؟ يا خود ادعايى مى‏كنى كه صلاحيت آن را ندارى؟ اگر اين طور باشد،من شما را منكر نبوت محمد(ص) و باطل كننده سنتهاى پيامبران، نسبت‏به امت‏خويش مى‏دانم! سخن با مسيحيان =========== جاثليق، پس از بيان اين مطالب، روى خود را به طرف دانشمندان همراه خودبرگردانيد و گفت: اينان مى‏گويند: محمد(ص) مقام نبوت نداشته، بلكه كار خود را باقهر و غلبه پيش برده است! زيرا اگر او پيامبر(ص) بود، مانند ساير پيامبران(ع)وصيت انجام مى‏داد، و مثل آنان خليفه‏اى تعيين مى‏كرد، تا وارث علم و دانش اوباشد، در حالى كه چنين آثارى را در اين قوم ما نمى‏يابيم! آن‏گاه دانشمند مسيحى، كه خود را پيروز يافته بود، چون شير خشمناكى غريد وفرياد برداشت: اى پير مرد! تو اقرار مى‏كنى كه محمد(ص) وصيتى به تو نكرده؟ وتو را خليفه قرار نداده، بلكه مردم به خلافت تو رضايت داده‏اند؟ اگر خداوند به رضايت مردم راضى باشد، و آنان را به پيروى از خواسته‏ها واختيارهاى خود واگذارد، ديگر پيامبرانى بشارت دهنده و بيم دهنده براى مردم‏نمى‏فرستد، و احتياجى به كتاب و حكمت نيست، تا براى مردم راه حق را روشن‏گردانند، بلكه آنان هر كارى بخواهند مى‏كنند، و به هرگونه اختلافى مايل باشند،مبتلا مى‏گردند، در صورتى كه خداوند فرموده است: {{{{{{{«ما رسولان مژده دهنده و بيم‏دهنده را فرستاديم، تا پس از آمدن آنان براى مردم حجت و (بهانه‏اى) باقى‏نماند». (سوره نساء، آيه 165.) }}}}}}}} بنابراين، شما با اين استدلال خود، فلسفه آمدن پيامبران را نفى كرده‏ايد، وبه خاطر ناآگاهى، انتخاب مردم را بر اختيار خداوند در مورد فرستادن پيامبران براى‏بندگان، مقدم داشته‏ايد، و امتها را از نياز به پيامبران(ع) بى‏نياز دانسته‏ايد! اى واى، كه چه خطاى بزرگى مرتكب شده‏ايد، و چه نسبت ناروايى را به‏خداوند و پيغمبر خويش داده‏ايد! و پس از اين خطاى بزرگ، دل به خلافت‏بسته‏ايد، در صورتى كه اين مقام جز براى پيامبر يا وصى او مجاز نمى‏باشد، درحالى كه حجت‏بر شما تمام شده، نبوت پيامبر خويش و تاكيد آن حضرت را قبول‏داريد، و ادعا مى‏كنيد پيرو سنت و هدايت پيامبران هستيد! به هر حال، شما خود را پيروز يافته‏ايد، اما براى ما لازم خواهد بود، در موردادعايى كه مى‏كنيد با شما بحث كنيم، تا روشن شود شما پس از پيامبر خويش، چه‏راهى را انتخاب كرده‏ايد؟ آيا اين انتخاب شما بر اساس ايمان و دانايى است؟ يا راه‏كفران و ناآگاهى را پيش گرفته‏ايد؟ به من جواب دهيد ========== سپس جاثليق، ابوبكر را مخاطب قرار داد، و درباره مطالب بالا توضيح‏خواست، اما «ابوبكر» كه از جواب ناتوان مانده بود، روى خود را به طرف «ابوعبيده‏جراح‏» كرد تا شايد او جواب بگويد، ولى او را هم از عهده بر نيامد! آن‏گاه جاثليق رو به ياران خويش كرد و گفت: كار اين قوم اساسى ندارد، آنان‏براى ادعاى خويش دليلى ندارند، آيا فهميديد؟ آنان گفتند: همينطور است. سپس جاثليق، خطاب به ابوبكر نمود و گفت: باز هم سؤال كنم؟ جاثليق، وقتى جواب مساعد شنيد گفت: به من خبر بده، من كيستم؟ و توكيستى؟ تو نزد خداوند چه مقامى دارى و مقام من نزد خداوند چگونه خواهد بود؟ ابوبكر گفت: من پيش خودم مؤمن هستم، اما نمى‏دانم در پيشگاه خداوند چه‏وضعى خواهم داشت، ولى تو نزد من كافرى، و نمى‏دانم نزد خدا چه وضعى‏خواهى داشت! جاثليق گفت: اما تو بعد از ايمان، خود را به كفر آلوده ساختى، و مقام ايمان‏خويش را ناديده گرفتى و نمى‏دانى به راه حق مى‏روى يا باطل. اما درباره من به‏ايمان بعد از كفر اعتراف كردى، در اين صورت وضع من چقدر خوب است، و وضع‏تو چقدر بد نزد خودت؟ زيرا توبه مقام خويش نزد خدا يقين ندارى، ولى به‏رستگارى من نزد خداوند (با بى اطلاعى خود) شهادت دادى. ظلم مردم...! ======= بعد از آن، جاثليق متوجه همراهان خود شد و گفت: دل خوش داريد و خاطرجمع باشيد، كه اين پيرمرد به نجات شما پس از كفر شهادت داد. سپس متوجه ابوبكر شد و گفت: اى پيرمرد! حال كه ادعاى ايمان مى‏كنى،جايگاه تو در بهشت، و مكان من در دوزخ كجا خواهد بود؟ ابوبكر، باز متوجه «عمر» و «ابوعبيده جراح‏» شد تا شايد آنان جواب‏قانع‏كننده‏اى بدهند، اما آنان هم ناتوان ماندند ناچار خود ابوبكر گفت: من از مكان‏خود و مقام تو در پيشگاه خداوند اطلاعى ندارم. جاثليق ادامه داد: اى مرد! پس چگونه به خويش اجازه دادى به اين مسندبنشينى؟ در صورتى كه به علم و دانش ديگران محتاج مى‏باشى؟ آيا در ميان امت‏محمد(ص) كسى از تو داناتر نيست؟ ابوبكر گفت: چرا، عالم‏تر وجود دارد. جاثليق گفت: با وجود عالم‏تر، چرا مردم اين بار سنگين را بر عهده توگذاشته‏اند، و راه سفاهت را پيموده‏اند؟ اضافه بر اين، آن كسى كه از تو عالم‏تراست، اگر مثل تو ناتوان باشد، پس هر دو مساوى هستيد و فرقى نخواهيد داشت، وهر دو براى اثبات ادعاى خويش ناتوانيد، و در اين صورت پيامبر شما هم، علم وعهد و ميثاقى را كه خداوند از پيامبران قبل از او، درباره تعيين جانشينان ميان‏امتهاى خويش گرفته ضايع كرده است، چون وى «وصى‏»اى معرفى نكرده، تا شمادر اختلافات و مسائل دينى خود، به او مراجعه كنيد! در عين حال، به آن كسى كه مى‏گوييد: از تو عالم‏تر است مرا راهنمايى كنيد، تاببينم مقام علمى وى در سؤال و جواب، و نيز آگاهى او به مقام نبوت و سنتهاى‏پيامبران(ع) و نيازى كه به آن هست، چگونه است؟ زيرا تا به حال كه معلوم شد، بااين وضع هم مردم در حق تو ظلم كرده‏اند، و هم در حق خويش! ۞۞۞۞۞۞۞۞در آستان على(ع) ۞۞۞۞۞۞۞۞ ---------------------------------------------------------------------- سلمان مى‏گويد: وقتى وضع دردناكى را كه پيش آمده بود مشاهده كردم و همه‏را به سرگردانى و ذلت و زبونى مبتلا ديدم، و آن وضع را براى دين محمد(ص) واين جماعت دردناك يافتم، از جا حركت كردم و بدون اينكه متوجه باشم چگونه‏قدم بر مى‏دارم، خود را به درب خانه اميرمؤمنان(ع) رساندم، در زدم آن حضرت‏بيرون آمد و فرمود: اى سلمان! چرا وحشت زده‏اى؟ گفتم: دين محمد(ص) نابود شد! پس از آن حضرت اسلام به باد رفت، چون‏اهل كفر با دليل و برهان بر اسلام غلبه كرده است! اى اميرمؤمنان! به داد دين‏محمد(ص) برس، زيرا اين قوم به روزگارى افتاده‏اند، كه هيچ توان و چاره‏اى‏ندارند، و امروز هم تو مى‏توانى مشكل‏گشا، كاشف بلاها، صاحب خوبيها وعظمتها، چراغ در ظلمات و كليد مشكلات باشى. على(ع) فرمود: مگر چه شده است؟ گفتم: يك جماعت صدنفرى از دانشمندان، از سوى پادشاه «روم‏» آمده‏اند، درراس آنان «جاثليق‏» قرار دارد، كه تاكنون مثل او كسى را نديده بودم، سخنان پر معنامى‏گويد، به دليل و برهان آگاه است، خوب استدلال مى‏كند، داراى گنجينه‏هاى‏علم و دانش است و سريع جواب مى‏دهد. آرى، چنين دانشمندى، به «ابوبكر» و ياران وى وارد شده، از مقام وى و وصيت‏پيغمبر(ص) پرسيده، ادعاى خلافت ابوبكر را باطل كرده، با طرح مسايلى او راخارج از ايمان و مبتلا به شرك و شك شمرده، و ابوبكر و ياران او به ذلت و پريشانى‏افتاده‏اند! اى اميرمؤمنان(ع)، اكنون دين محمد(ص) را درياب، زيرا اين قوم به روزگارى‏افتاده‏اند، كه تاب و توان از آنان رفته است. آن‏گاه اميرمؤمنان(ع) حركت كرد و به همراه هم به مسجد آمديم، و در حالى كه‏آن قوم به ذلت و زبونى و حقارت و سرگردانى گرفتار شده بودند، امام به آنان سلام‏كرد و نشست، و فرمود: اى مرد مسيحى! نزد من بيا و خواسته‏هاى خود را مطرح‏كن، زيرا به عنايت‏خداوند، جواب هر چه را مردم بخواهند و به آن مبتلا شوند، نزدمن خواهد بود. ۞۞۞۞۞۞۞۞ جاثليق و على(ع) ۞۞۞۞۞۞۞۞ ---------------------------------------------------------------------- سلمان مى‏گويد: دانشمند مسيحى روى خود را به سوى على(ع) برگردانيد وگفت: اى جوان! ما در كتابهاى پيامبران(ع) يافته‏ايم: خداوند هيچ پيامبرى رانمى‏فرستد، مگر اينكه او داراى «وصى‏»اى مى‏باشد كه جانشين او گردد، اما خبردارشده‏ايم در ميان امت محمد(ص) در مورد نبوت اختلاف ايجاد شده، قريش عليه‏انصار ادعايى، و انصار عليه قريش ادعايى دارند، و هر گروهى به خواست‏خودعمل مى‏كند! بارى، پادشاه ما، گروه ما را فرستاده تا درباره دين محمد(ص) بحث كنيم، وببينيم آيا سنت پيامبران در اين دين وجود دارد؟ سخن آنان را كه ادعاى جانشينى‏مى‏كنند بشنويم، و بدانيم آيا به حق سخن مى‏گويند، يا باطل؟ اما متوجه شديم،آنان چون امتهاى پيشين كه به پيامبران خويش در مورد اوصياى آنان نسبت ناروامى‏دادند، اينان نيز مرتكب اين خطا شده‏اند! آرى، قوم موسى(ع) پس از آن حضرت، به سراغ «گوساله‏» رفتند، و «هارون‏» رااز وصايت كنار زدند، و امروز هم چنين وضعى مى‏بينيم، در صورتى كه: ۞۞۞سنت الهى‏در همه دورانها و امتهاى گذشته برقرار بوده، و سنت‏خداوند تبديل‏پذير نخواهد بود (سوره احزاب، آيه 62. ) . ۞۞۞ به هر حال، ما به اين شهر آمده‏ايم، و مردم ما را به سوى اين پيرمرد راهنمايى‏كردند، او ادعايى داشت، و ما هم از وصيت پيغمبر(ص) به او جويا شديم، كه‏چيزى سراغ نداشت، از قرابت او با پيامبر(ص) نيز جويا شديم، چون تقاضاى‏ابراهيم(ع) در گذشته، براى اينكه امامت در «ذريه‏» او نيز باشد، پذيرفته نشده، وخطاب آمد: ۞۞۞عهد امامت‏به ستمگران نمى‏رسد (. سوره بقره، آيه 124. )۞۞۞ بلكه ذريه و نسل بايد افراد پاك وبرگزيده باشند. بارى، ما مى‏خواهيم بدانيم، آيا سنت محمد(ص) هم مانند سنت پيامبران ديگراست؟ و امت او نيز چون امتهاى ديگر در مورد «وصى‏» آن حضرت به اختلاف‏دچار شده‏اند؟ و عترت وى در ميان آنان شناخته نشده است؟! خلاصه، اگر «وصى‏» پيامبر(ص) را پيدا كنيم، و جانشينى را كه علم و دانش‏مورد احتياج مردم نزد او باشد، بشناسيم از او سؤالهايى داريم و جوابهاى او براى مادلايل محكم و روشنگرى خواهد بود. ما مى‏خواهيم از وصى پيغمبر(ص) ازاسباب بلاها و حوادث، تبيين حق و باطل، ريشه‏هاى خانوادگى افراد، علمى كه هرسال در «شب قدر» نازل مى‏شود، آنچه را فرشتگان و روح بر پيامبر براى اثبات‏نبوت او نازل مى‏كند، سؤال كنيم، و از وصى او پيروى كرده، به آن پيامبر و كتاب وى‏و به آنچه را پيامبران قبل از او آورده‏اند، ايمان بياوريم و اگر غير از اين باشد، بر دين‏خود باقى بمانيم و حساب كنيم، محمد(ص) مبعوث به رسالت نشده است! به هر حال، ما مسايلى را از اين پيرمرد پرسيديم، و او نتوانست نبوت‏محمد(ص) را ترسيم كند، و آنان طورى محمد(ص) را معرفى كردند، كه با قهر وغلبه بر قوم خود سلطه يافته، نشانه‏اى از نبوت نداشته، سنت پيامبران قبل از خودرا به كار نگرفته، و رحلت نموده و امت‏خود را چون حيوانات به حال خويش رهاكرده، تا هر گروهى توانست‏بر گروه ديگرى غالب گردد، و با اختيار خويش به‏روزگار جاهليت تاريك بازگشت كنند! و هر دين و هر حكومتى را مى‏خواهندانتخاب نمايند! آرى، اينان محمد(ص) را از راه انبياء(ع) خارج كرده، نسبت‏به رسالت اوبى‏اطلاعند، وصى او را كنار زده‏اند، و پنداشته‏اند شخص ناآگاه مى‏تواند در جاى‏عالم بنشيند، در صورتى كه چنين كارى موجب هلاكت‏حرث و نسل و ظهور فساد،در دريا و خشكى مى‏گردد، و خداوند منزه است از اينكه به چنين روشى راضى‏باشد، بلكه خداوند پيامبر پاك و درست و برگزيده براى جهانيان مى‏فرستد، و تاقيامت، عالم را بر جاهل امير قرار مى‏دهد. خلاصه، من نزد اين پير مرد آمدم، نام او را سؤال كردم و كسى كه در كنار او بود،وى را خليفه رسول خدا(ص) معرفى كرد، من هم اين عنوان را لغت جديدى يافتم،زيرا خلافت متعلق به آدم(ع) و داود(ع) است، و نيز اين عنوان براى انبياء و اوصياءسنت گرديده است. ======================================================= من هم اين ادعا را نسبت ناروا به خدا و رسول خدا(ص) دانستم، پير مرد هم ازاظهار علم ناتوان ماند و از عنوان خلافت عذرخواهى نمود، بلكه گفت: مردم بارضايت‏خويش مرا به اين عنوان ناميده‏اند، در حالى كه عالم‏تر از من هم در ميان‏امت وجود دارد، من هم بر آنچه اين مرد عليه خود و ديگران بيان كرد، قناعت‏كردم. اكنون براى بحث و ارشاد حاضرم، اگر حقيقت‏براى من روشن شود، از آن‏پيروى مى‏كنم. اكنون اى جوان! به خاطر خداوند لحظه‏اى مرا مورد سرزنش قرارمده، و اگر آنچه را موجب شفاى درد سينه‏هاى ماست، نزد تو مى‏باشد بيان كن. ۞۞۞۞۞۞۞۞ در چشمه‏سار علم ۞۞۞۞۞۞۞۞ ---------------------------------------------------------------------- على(ع) فرمود: شفاى درد سينه‏هاى شما، و روشنايى دلهاى شما نزد من است،من آنچه را شما دنبال آن هستيد شرح خواهم داد، به گونه‏اى كه براى شما ترديدى‏باقى نماند. من از كارهاى شما خبر مى‏دهم و با دليل و برهان شما را راهنمايى‏خواهم كرد. اكنون به من توجه كن، گوش جان به من بسپار، ذهن خود را كاملا آماده كن، وآنچه را من بيان مى‏كنم، به خاطر سپرده‏دار. خداوند متعال، كه ستايش دائم براى اوست، با فضل و لطف و عنايت‏خويش،عهد خود را تصديق نمود، دين خود را عزت بخشيد، و بنده و رسول خويش‏محمد(ص) را نصرت داد، و احزاب را به تنهايى در هم شكست، پس ملك مطلق وحمد بى‏پايان متعلق به اوست، و او بر همه كارى توانا است. خداوند متعال، محمد(ص) را برگزيده و هدايت كرد، با رحمت‏خويش او راگرامى داشت و براى همه مردم فرستاد، و نيز با رافت‏خويش او را بر «جن و انس‏»مبعوث داشت، و اطاعت او را بر اهل آسمان و زمين واجب گردانيد، و آن حضرت‏را «امام‏» پيامبران قبل از خود، و «خاتم پيامبران - ع‏» و وارث آنان قرار داد. آرى، خداوند كليدهاى دنيا و آخرت را به او سپرد، او را نبى و رسول و حبيب وامام قرار داد، به سوى خود (معراج) برد، به سمت راست عرش خود، جايى كه‏هيچ فرشته مقربى و نيز هيچ نبى مرسلى راه نداشت، نزديك گردانيد، و به او وحى‏كرد: ۞۞۞ آنچه را ديد، دل او هم حقيقت‏يافت (سوره نجم، آيه 11.) ۞۞۞ و نشانه‏هاى او را هم براى انبياء بيان‏كرد، و از آنان پيمان گرفت: ۞۞۞به او ايمان بياورند، و او را يارى نمايند (سوره اعراف، آيه 81) .۞۞۞ سپس خداوند به پيامبران فرمود: آيا آنچه را گفتم، اقرار كرديد، و از پيمان من‏پيروى خواهيد كرد؟ آنان گفتند: اقرار داريم، خداوند هم فرمود: ۞۞۞ پس شما گواه‏باشيد، و من هم بر شما شاهد خواهم بود .( سوره اعراف، آيه 81. ) ۞۞۞ هم چنين خداوند درباره پيامبر ما فرمود: ۞۞۞ او را در تورات و انجيلى كه در دست‏آنهاست مى‏يابند، كه آنها را امر به معروف و نهى از منكر مى‏كند، پاكيزه‏ها را حلال‏و پليدها را براى آنان حرام مى‏گرداند، و احكام پر رنج را كه چون زنجير به گردن‏نهاده بودند بر مى‏دارد، پس آنها كه به او ايمان آوردند، و او را عزت و نصرت‏بخشيدند، نورى (قرآن) را كه به او نازل شد، پيروى نمودند، آنان رستگاران‏خواهند بود (سوره اعراف، آيه 157.)۞۞۞ خلاصه، وضع پيغمبر(ص) چنين بود، تا اينكه خداوند مقام او را كمال بخشيد،او را وسيله رحمت‏خود نمود، مقام او را بالا برد، هرگاه خداوند نام خود را مى‏برد،آن حضرت را به اطاعت‏خويش متصل ساخته و مى‏فرمايد: ۞۞۞ هر كس اطاعت رسول‏خدا كند، از خداوند اطاعت كرده است (سوره نساء، آيه 80) . ۞۞۞ و نيز فرموده: ۞۞۞ هر چه را رسول(ص) به شما دستور مى‏دهد، بگيريد و به كاربنديد، و از هر چه شما را منع مى‏كند، پرهيز داشته باشيد (سوره حشر، آيه7 ) ۞۞۞ پيامبر(ص) هم، رسالت الهى خويش را به پايان رسانيد، ولايت‏خود را با دليل وبرهان روشن نمود، آيات خداوندى را تحكيم بحشيد، راه احكام شريعت را هموارنمود، و امت را به راه نجات راهنمايى كرد، باب هدايت و حكمت را به روى آنان‏گشود، و اين ويژگى‏هاى پيامبر(ص) چيزى بود كه، پيامبران قبل از او هم مژده آن‏داده بودند، عيسى روح‏الله و معجزه الهى در «انجيل‏» مى‏گويد: احمد عربى، پيامبردرس ناخوانده‏اى است، كه صاحب شتر سرخ مو و عصا مى‏باشد، و وصى خود رابراى امت تعيين خواهد كرد. وصى محمد(ص) كانون علم الهى، جايگاه اسرار خداوند، تحكيم بخش آيات‏كتاب او، تلاوت كننده حقيقى آيات قرآن، باب حطة (اشاره به آيه 58، سوره بقره: و قولوا حطة، و سوره اعراف، آيه 161) .) يعنى باب توبه و گناه‏شويى،و وارث كتاب خداست، كه او را با كتاب در ميان مردم به يادگار گذاشته، و از مردم‏براى او پيمان اطاعت گرفته، و فرموده: قد خلفت فيكم ما ان تمسكتم به لن تضلواابدا، كتاب الله و عترتى اهل بيتى... ============================================ در ميان شما چيزى را به يادگار گذاشتم، كه اگر بدان چنگ زنيد هرگز گمراه‏نخواهيد شد، آنان: كتاب خدا و عترت من از اهل بيت من مى‏باشند، آنان دوسرمايه‏گران قيمت هستند، كتاب خدا «ثقل اكبر» است، كه چون ريسمانى ازآسمان تا زمين امتداد دارد، يك سر آن به‏دست‏شما و سر ديگر آن به دست‏خداوند متعال است، و كتاب و عترت(ع) جدايى ناپذيرند، تا روز قيامت كنار«حوض كوثر» بر من وارد شوند (صحيح مسلم، ج 5، ص 26; كنزالعمال، ج 1، ص 173. ). آرى، از عترت جلوتر حركت نكنيد، كه از دين خارج مى‏شويد، و چيزى را ازديگران نپذيريد كه هلاك مى‏گرديد، از ديگران چيزى نياموزيد، چون آنان از ديگران‏اعلم مى‏باشند، و من هم وصى پيامبر(ص) و مفسر كتاب، عارف به حلال و حرام‏آن، آشنا به محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ، و مثالها و عبرتها و معانى آن هستم، وعلم و دانشى كه پس از پيامبر(ص) مورد احتياج امت است نزد من مى‏باشد، ووضع هر شخص صالح و منحرف را مى‏دانم. بارى، علم به بلاها، مرگها، وصيتها، انساب، و تشخيص حق از باطل نزد من‏است، من از پيدايش اسلام و كفر، وضع كرات و حكومت دولتها اطلاع دارم،بنابراين، از هر چه تا روز قيامت واقع مى‏شود، از من سؤال كنيد، از وضع آنچه درروزگار عيسى(ع) آن‏گاه كه خداوند او را به پيامبرى مبعوث داشت‏بپرسيد، وضع‏هر «وصى‏»اى، هر گروهى را كه صد نفر صد نفر هدايت‏يا گمراه مى‏شوند، و ازوضع پيشوايان و سردمداران آنان تا روز قيامت‏سؤال كنيد. هم چنين، از هر آيه‏اى از كتاب خدا، كه در شب يا روز نازل شده بپرسيد، ازتورات و انجيل و فرقان عظيم سؤال كنيد، زيرا رسول خدا(ص) چيزى از علم‏خويش را براى من مكتوم نداشته، و هر چه را امتهاى اهل تورات و انجيل وگروههاى كافران و مخالفان و اديان مختلف نياز داشته باشند، براى من بيان فرموده،زيرا آن حضرت «خاتم پيامبران - ع‏» است و بر همگان ايمان و اطاعت و نصرت وى‏واجب خواهد بود، و اين مطلب هم در تورات و انجيل و زبور آمده و خداوندمى‏فرمايد: ۞۞۞ در صحيفه‏هاى پيامبران پيشين، به خصوص در صحف ابراهيم(ع) وموسى(ع) آمده است (سوره اعلى، آيه 18 - 19.)۞۞۞ و خداوند هرگز عهد و پيمان خويش را در مورد بندگان‏ضايع نمى‏گرداند، و امت را پس از پيامبر(ص) سرگردان نمى‏گذارد، و اين كار ممكن‏نيست، چون خداوند خود را با خصلتهاى رافت و رحمت و عفو و امر به معروف ونهى از منكر و اقامه ميزان مستقيم، توصيف فرموده است. آرى، خداوند متعال به پيامبر(ص) وحى فرموده، همانطور كه به «نوح - ع‏» وساير پيامبران بعد از وى وحى مى‏كرده، چنانكه به موسى(ع) و عيسى(ع) وحى‏نازل مى‏كرده، بنابراين، خداوند نبوت پيغمبر(ص) را تصديق فرموده، آن حضرت‏نيز رسالت‏خويش را به انجام رسانده، و من هم بر آن عمل شاهد مى‏باشم، چنانكه‏خداوند خود نيز فرموده است: ۞۞۞ چگونه است آن‏گاه كه از هر امتى شاهدى بياوريم،و تو را نيز بر اين امت‏به گواهى بخواهيم؟ (سوره نساء، آيه 41) . ۞۞۞ هم چنين خداوند فرموده: ۞۞۞ براى شهادت (به نبوت تو) خداوند و كسى كه علم‏كتاب نزد او هست، كفايت‏خواهد كرد (سوره رعد، آيه 43) . ۞۞۞ باز هم خداوند متعال، نبوت محمد(ص) را تصديق فرموده، به وى وسيله عطاكرده، و او را وسيله ارتباط با خويش قرار داده و مى‏فرمايد: ۞۞۞ اى اهل ايمان! خدا را درنظر داشته، و همراه صادقين باشيد. (سوره توبه، آيه 119. ) ۞۞۞ و آن صادقين ما هستيم، من برادر پيامبر(ص)در دنيا و آخرت مى‏باشم، و شاهد او براى بعد از رحلت او خواهم بود، و من وسيله‏ميان پيغمبر(ص) و امت او هستم، و من و فرزندانم وارث او مى‏باشيم، و من وفرزندانم مانند «كشتى نوح - ع‏» در ميان امت او مى‏باشيم، كه هر كس در آن‏نشست، نجات يافت و هر كس تخلف نمود هلاك گرديد، و من و فرزندانم مانند«باب حطه‏» براى توبه و بازگشت از گناه، در ميان «بنى اسرائيل‏» هستيم، و من‏نسبت‏به پيامبر(ص) مثل «هارون‏» نسبت‏به «موسى - ع‏» مى‏باشم، با اين تفاوت كه‏پس از پيغمبر(ص) پيامبر ديگرى نمى‏آيد. بارى، شاهد از جانب پيامبر(ص) در دنيا و آخرت من هستم، و رسول خدا(ص)هم، كه بر اساس هدايت و راهنمايى‏هاى الهى سخن مى‏گفت، اطاعت و محبت‏نسبت‏به من را براى اهل ايمان و كفر و نفاق واجب شمرده، هر كس مرا دوست‏بدارد مؤمن است، و هر كس با من كينه ورزد، كافر خواهد بود. به خدا سوگند، من هرگز دروغ نگفته‏ام، هرگز پيامبر(ص) هم به من دروغ نگفته،من گمراه نشده‏ام، كسى هم مرا به گمراهى نكشانده، و من بر راه هدايتى كه خداوندبراى پيامبر خويش تبيين فرموده، و آن حضرت نيز مرا بدان فرا خوانده حركت‏مى‏كنم. بنابراين، شما از هر چه هست و هرچه خواهد شد تا روز قيامت، از من‏سؤال كنيد. ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ حجت اوصياء۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ ---------------------------------------------------------------------- جاثليق، با شنيدن سخنان على(ع) متوجه همراهان خويش شد و گفت: به‏خداوند سوگند، اين شخص سخنگوى دانشمند پرتوان و گشاينده مشكل ما است،ما هم از خداوند مى‏خواهيم، به وسيله او به حق دست‏يابيم و نور هدايت گيريم،چون اين مرد «حجت اوصياء» از جانب «انبياء - ع‏» برقوم خويش مى‏باشد. آن‏گاه، جاثليق على(ع) را مخاطب قرار داد و گفت: اين مردم چگونه از تو، روى‏گردان شدند؟ و مقامى را ادعا كردند كه تو بدان سزاوارترى؟ البته اين كار به زيان خود آنها تمام شده، آنان به حق خود ظلم كرده‏اند، و اين كار به ضرر «اوصياء»نخواهد بود، زيرا خداوند با عطاى علم و دانش و ارتباط با پيامبران(ع)، آنان را ازديگران بى‏نياز كرده است. اكنون، اى عالم حكيم! از وضع من و خود خبر بده، آيا تو در پيشگاه خداوند چه‏مقامى دارى؟ و وضع من نزد خدا چگونه خواهد بود؟ امام على(ع) فرمود: من، در پيشگاه خداوند مؤمن هستم، و نيز در نزد خود بافضل و رحمت و هدايت و نعمتى كه به من عطا فرموده، مؤمن استوارى هستم،خداوند متعال هم پيمان مرا از اهل ايمان گرفته و به عرفت‏خويش هدايت‏فرموده، و من در اين جهت هيچگونه شك و ترديدى ندارم، بر ميثاق الهى كه از من‏گرفته استوار مى‏مانم، و با لطف و رحمت الهى، اين روش را تغيير نخواهم داد. البته جايگاه من هم بهشت مى‏باشد، و در اين جهت هم هيچ شك و ترديدى‏ندارم، چنانكه اگر كسى هم پس از آنكه خداوند به من يقين و گواهى عطا كرده،شك و ترديد كند، گرفتار شرك و الحاد گرديده است. اما تو، در پيشگاه خداوند كافر هستى، زيرا پيمانى را كه خداوند به هنگام‏ولادت و آن‏گاه كه بالغ شده‏اى، و قدرت تشخيص خوب و بد، و خير و شر رايافته‏اى، از تو گرفته و بدان اقرار نموده‏اى، منكر شده‏اى، چنانكه آنچه را خداوند ازاخبار پيامبران(ع) در انجيل نازل فرموده، ناديده انگاشته‏اى، و اگر بر اين حال باقى‏بمانى، بدون ترديد در آتش خواهى بود. ۞۞۞۞۞۞۞ جايگاه ما، در بهشت و دوزخ۞۞۞۞۞۞۞ ---------------------------------------------------------------------- جاثليق ادامه داد: به من خبر بده، جايگاه من در آتش، و جايگاه تو در بهشت‏كجاست؟ على(ع) فرمود: من هنوز داخل بهشت نشده‏ام، كه جاى خود را در بهشت وجاى تو را در دوزخ بشناسم، اما مى‏توانم به استناد كتاب خداوند متعال، جايگاههارا به تو معرفى كنم. خداوند متعال، محمد(ص) را بر اساس حق مبعوث داشته، و بر او كتابى نازل‏كرده كه: ۞۞۞«از پيش و پس در آن باطل راه ندارد، زيرا آن نازل شده خداى حكيم وحميد است‏» (. سوره فصلت، آيه 42. ) . ۞۞۞ خداوند در اين كتاب، همه علوم را تبيين و تحكيم بخشيده، و براى رسول خود،اخبار بهشت و درجات و منزلهاى آن را بيان فرموده، بهشت را ميان بندگان تقسيم‏نموده، و هر كس در مقابل عمل خويش و فضايل و ايمانى كه داشته، مكان و منزلتى‏خواهد داشت. بر اين اساس، خداوند مقام ما را تصديق كرده، و منزلگاه «نيكان‏» و جايگاه‏«فاجران‏» را كه، عذاب براى آنان آماده شده به ما معرفى نموده، و مى‏فرمايد: ۞۞۞ «دوزخ داراى هفت در است، و هر درى براى گروهى از گمراهان معين گرديده‏است (سوره حجر، آيه 34. ) . ۞۞۞ بنابراين، هر كس بر حال كفر و فسق و شرك و نفاق و ظلم بميرد، ۞۞۞«هر كدام ازدرى داخل دوزخ خواهند شد». (سوره حجر، آيه 34. ) ۞۞۞ چنانكه خداوند در جاى ديگر مى‏فرمايد: ۞۞۞«در اين‏عذاب براى هوشمندان، عبرت و بصيرتى است‏» (سوره حجر، آيه 75.)۞۞۞ و پيامبر(ص) و آل او«متوسمين‏ ( منتظرين» هستند، و من و امامانى كه از نسل من به وجود مى‏آيند، «متوسمين‏» وهوشمندان خواهيم بود. هر چه مى‏خواهى سؤال كن آن‏گاه جاثليق، رو به ياران خود كرد و گفت: ما به خوب شخصى دست‏يافتيم،اميد است‏به وسيله او به حق ست‏يابيم و خواسته خويش را به دست آوريم،اكنون مسايل ديگرى از وى سؤال مى‏كنيم، اگر توانست جواب ما را بدهد، در كارخود تجديد نظر مى‏كنيم، و آن را از او مى‏پذيريم. امام على(ع) فرمود: اگر سؤالهاى تو را جواب دهم، و همراه با دليل و برهان‏روشن باشد، كه نتوانى آن را رد كنى و به پذيرش آن ناچار شوى، حاضرى به دين مادرآيى؟ جاثليق گفت: آرى. امام على(ع) فرمود: مى‏توانى خدا را بر خود گواه و كفيل بگيرى، كه اگر حق وراه و هدايت‏براى تو روشن گرديد ، خود و ياران تو به دين‏ما درآييد ؟ جاثليق گفت آرى ،نسبت‏به تعهد باتو ،خدارا وكيل وشاهد برخودمى‏گيرم ،كه‏تسليم دين شما شوم. على (ع) فرمود: حال كه چنين‏است ،ازياران خويش عهد و پيمان بگير، كه‏جاثليق اين عمل را انجام داد، و على(ع) فرمود: اكنون هرچه مى‏خواهى سؤال كن. ۞۞۞۞۞۞۞۞۞ خدا، و «عرش‏» ۞۞۞۞۞۞۞۞۞ ---------------------------------------------------------------------- جاثليق پرسيد :به من‏بگو،آياخدا«عرش‏»را حمل‏مى‏كند؟ يا«عرش‏» خدارا؟ امام على (ع)فرمود: خداوند عرش، آسمانها، زمين، و آنچه در آسمان و زمين‏وآنچه را در آنها وجود دارد ،حمل مى‏كند، و در كتاب خويش هم فرموده است : ۞۞۞ «خداوند آسمانها وزمين را از اينكه نابود شوند، نگه مى‏دارد و اگر آنها رو به زوال‏نهند، غيراز او هيچ كس نمى‏تواند آنهارا محفوظ بدارد ،به راستى خداوند حليم‏وآمرزنده است‏» (سوره فاطر، آيه 41.) . ۞۞۞ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞ حاملان «عرش‏» ۞۞۞۞۞۞۞۞۞ ---------------------------------------------------------------------- جاثليق گفت: اين آيه قرآن كه مى گويد: ۞۞۞«عرش پروردگارتورا،درآن‏روزهشت(فرشته) حمل مى كنند». (. سوره الحاقه، آيه 17. ) ۞۞۞ چگونه خواهد بود؟ در حالى كه تو گفتى :خداوند عرش و آسمانها و زمين را حمل مى‏كند؟! على(ع) فرمود :عرش را خداوند از نورهاى چهارگانه آفريده است: نور قرمز، كه‏از آن قرمزى به وجود مى‏آيد، نور سبز كه منشا نور سبز است، نور زرد، كه زردى رارنگ مى‏بخشد ، و نور سفيد كه سفيدى را تشكيل مى‏دهد، و اين نورها علمى‏است، كه خداوند حمل آن را عهده‏دار است ، و اين نورها از عظمتى كه به عظمت‏و نور اوست، دلهاى اهل ايمان سفيد و نورانى مى‏گردد، اما در مقابل عظمت ونور او،جاهلان به دشمنى مى‏پردازند، ولى به عظمت و نور حق، هر چه در آسمانها و زمين‏است، و همه خلايق، بهره‏مند مى‏شوند، و با اعمال و اديان مختلف وسيله پيدامى‏كنند، و هر محمولى را خداوند با نور عظمت و قدرت خويش حمل‏مى‏كند، بدون اينكه به حال او نفع و ضرر، موت و حيات و زنده‏شدنى مطرح باشد. بنابراين، همه چيز محمول است، و خداوند متعال نگهدارنده آسمانها و زمين‏است از نابودى، و مسلط بر آسمانها و زمين و هر چه در آنهاست، و پرودگار عالم‏حيات همه چيز و نور (وجودى) همه چيز است، ۞۞۞«خداوند از آنچه مى‏گويند،بسيار منزه و برتر و متعالى‏تر است‏» (سوره اسرى، آيه 43.) . ۞۞۞ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ خدا كجاست ؟ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ ---------------------------------------------------------------------- جاثليق گفت : به من بگو خدا كجاست ؟! حضرت على(ع) بيان داشت: خدا اينجاست، خدا اينجاست، خدا اينجاست، او در بالا و پايين وجود دارد، بر ما محيط است، با ماهست و خود فرموده : «هيچ‏رازى را سه نفر باهم نمى‏گويند، مگر اينكه خدا چهارمى آنهاست، و نه پنج نفرمگر اينكه خدا ششمى آنهاست، نه كمتر و نه بيشترآن جز اينكه آنان هر جا باشند،خدا با آنهاست، آن‏گاه روز قيامت از اعمالى كه (همه) انجام داده‏اند، ۞۞۞ آگاه است وخبر خواهد داد،زيرا خداوند به هر كارى توانا است‏» (سوره مجادله، آيه 7. ). ۞۞۞ كرسى هم ، بر آسمانهاوزمين احاطه دارد، و ۞۞۞ «نگهدارى آنها (براى خداوند)هيچگونه زحمتى ندارد، زيرا او داناى بزرگوار، و تواناى با عظمت است‏» (سوره بقره، آيه 255.) . ۞۞۞ آنهايى هم كه‏«عرش‏» را حمل مى‏كنند، علمايى (انبياء) هستند كه خداوند علم‏خويش را بر آنان افزوده است، و آنان بيش اين چهار گروه (كه روز قيامت هر گروهى‏دو نفر مى‏شوند) (مجمع‏البيان، ج 10، ص 246) نيستند، كه خداوند آنان را در ملكوت (عالم فرشتگان) خويش‏آفريده و آن ملكوت جايى است كه خداوند آن را به برگزيدگان نشان داده، وهم‏چنين به ابراهيم خليل (ع) نمايانده و فرموده است: ۞۞۞« هم چنين، ما به ابراهيم‏ملكوت و باطن آسمانها و زمين را ارائه داديم، تا به مقام اهل يقين برسد» (سوره انعام، آيه 75. ) . ۞۞۞ بنابراين، حاملان عرش الهى چگونه مى‏توانند، آن را حمل كنند، در حالى كه باحيات الهى دلهاى آنان حيات مى‏يابد؟ و با نور الهى آنان به معرفت‏حق، هدايت‏مى‏يابند؟ جاثليق باشنيدن اين مطالب متوجه ياران خود شد، و گفت: ۞۞۞۞۞۞ بخداسوگند، اين مرد حق‏است، و با عنايت‏خداوند، از زبان مسيح(ع) و پيامبران(ع) واوصيا سخن مى‏گويد. ۞۞۞۞۞۞ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞ بهشت كجاست؟ ۞۞۞۞۞۞۞۞ ---------------------------------------------------------------------- جاثليق پرسيد: آيابهشت دردنياست‏ياآخرت؟ وآخرت ودنيادركجا قراردارند؟ على(ع) فرمود: دنيا درآخرت است، وآخرت بر دنيااحاطه دارد، ومانندانتقال‏ازحيات به مرگ ظاهرمى‏شود، آخرت هم خانه حيات وزندگانى است، اگر به آن‏آگاهى داشته باشند، واين بدان جهت است ،كه دنيا انتقال دهنده است، وآخرت‏جاى حيات وماندن ، مثل وضع‏كسى كه مى‏خوابدوجسم او به خواب مى‏رود، اماروح نمى‏خوابد، بدن مى‏ميرد اما روح نمى‏ميرد، و خداوند هم فرموده است: ۞۞۞«به‏راستى، خانه آخرت سراسر حيات (و حركت) است اگر آنان اين رابدانند» (سوره عنكبوت، آيه 64. ) ۞۞۞ بنابراين، دنيا نشانى ازآخرت است ،وآخرت نيز نشانى از دنيا، چنانكه دنياآخرت نيست و آخرت هم دنيا نخواهد بود، بلكه هرگاه روح از جسم جدا شود، هريك به جايگاه خلق و پيدايش خود باز مى‏گردد. هم چنين بهشت و دوزخ، در دنيا و آخرت موجودند، چون شخص وقتى‏مى‏ميرد، به خانه‏اى از زمين منتقل مى‏شود، كه يا باغى از باغهاى بهشت است، يا(سرزمين محدودى ازسرزمينهاى آتش، و روح هم روانه يكى از اين دو خانه‏مى‏گردد،يابه خانه‏نعمتها كه درآن مرگى وجود ندارد، اقامت مى‏گزيند، يا در خانه‏عذاب دردناك كه مرگى درآن نيست گرفتارمى‏گردد. به هرحال، نشانه وراه براى هركس كه عاقل باشدروشن است، و خداوند هم‏فرموده است: ۞۞۞ «اگراز عالم آخرت غافل نمى‏شديد ،درحقيقت‏به طور يقين‏مى‏دانستيد،و دوزخ رامشاهده مى‏كرديد، سپس به طوريقين مى‏ديديد، آنگاه‏ازنعمتها شماراسؤال مى‏كنند» (سوره تكاثر، آيه 5 - 8. )۞۞۞ خداوند، در باره كافران هم فرموده است: ۞۞۞«بر چشم(دل) آنها پرده(غفلت)بود، و ازياد من غافل بودند ،وتوانايى شنيدن (آيات الهى را) نداشتند» (سوره زمر، آيه 67. )۞۞۞ بنابراين، اگر انسان بداند چه وضعى خواهد داشت؟ ازترس مرگ خواهد مرد، وكسى نجات خواهد يافت،كه به فضيلت‏يقين آراسته باشد. ۞۞۞۞۞۞۞۞۞ تكليف بهشت ودوزخ ۞۞۞۞۞۞۞۞ ---------------------------------------------------------------------- جاثليق پرسيد:معناى اين سخن خداوند چيست ،كه مى‏فرمايد: ۞۞۞«آنان حق‏عظمت‏خداوند را نشناختند،و زمين (روز قيامت) در قبضه قدرت اوست، وآسمانها رابه قدرت خويش، درهم مى‏پيچد و ذات پاك او از آنچه مشركان‏مى‏پندارند، منزه ومتعالى است‏» (سوره زمر، آيه 67. )۞۞۞ راستى، اگر زمين درقبضه الهى باشد،و او آسمانها را در هم پيچد، در حالى كه‏بهشت و دوزخ در آنها قرار دارد، پس بهشت و دوزخ دركجا خواهد بود؟ على(ع) دستور داد: براى او دوات و كاغذى حاضركردند، آن‏گاه بركاغذ نوشت:بهشت و دوزخ، سپس كاغذ را در هم پيچيد ودست عالم مسيحى داد و فرمود: آيااين كاغذ در هم پيچيده نيست؟ دانشمند مسيحى گفت: همينطوراست. آن‏گاه على(ع) فرمود: كاغذ را باز كن و ببين نوشته دوزخ وبهشت درآن‏محوشده‏است ؟ وقتى جاثليق جواب داد: نوشته بهشت و دوزخ به جاى مانده، على(ع) فرمود:قدرت خداوندمتعال هم، چنين است، و آن‏گاه كه آسمانها را درهم پيچد و زمين رادر قبضه قدرت خويش گيرد، بهشت و دوزخ نابودنخواهدشد، همانطور كه نوشته‏آن براين كاغذ محو نگرديده است. ۞۞۞۞۞۞۞۞۞ «وجهه‏»، به كدام سو؟ ۞۞۞۞۞۞۞۞ ---------------------------------------------------------------------- جاثليق ادامه داد: اين آيه قرآن كه مى‏فرمايد: ۞۞۞«همه چيزنابودمى‏شود، مگروجهه خدا» (. سوره قصص، آيه 88. )۞۞۞ وجهه خداچيست؟ چگونه است، به كدام طرف است؟ و براى آن چه دليلى داريم؟ على(ع) به خدمتگزار خويش دستور داد: مقدارى هيزم وآتش حاضر كند، وقتى‏هيزم آماده شد، دستور داد آن را برافروزند، آن‏گاه كه آتش شعله‏ور شد، جاثليق رامخاطب قرارداد و فرمود: آيا مى‏توانى براى اين شعله آتش ، وجهه و صورتى تعيين‏كنى؟ جاثليق گفت: نه، چون ازهرطرف به سوى اين آتش روى آوريم، وجهه وصورت آن حساب خواهدشد . آن‏گاه على(ع) فرمود: وقتى آتشى كه مخلوق اوست و تحت تدبير الهى‏مى‏باشد، با وجود ضعف و سرعت در زوال ،وجه معينى ندارد، بلكه به‏هرسوبنگرى وجه اوست، براى خدايى كه آتش را آفريده، و همه آنچه درملكوت‏وجود دارد، در تصرف اوست، چگونه مى‏شود براى وى وجه معينى توصيف كرد؟يابه حدى محدودنمود؟ يا با چشم او را مشاهده كرد؟يا با عقل براو احاطه كرد؟يااو را در «وهم‏» گنجانيد؟ آن‏گاه امام(ع) آيه قرآن قرائت كردكه مى‏فرمايد: ۞۞۞«خداى يگانه راهيچ مثل ومانندى نيست ،واوبرهمه چيز شنوا و بيناست‏» (سوره شورى، آيه 11. )۞۞۞ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞ درآغوش اسلام ۞۞۞۞۞۞۞۞ ---------------------------------------------------------------------- جاثليق، باشنيدن اين توضيحات گفت: درست گفتى، اى وصى عليم و حكيم‏ورفيق و هادى، و من شهادت مى‏دهم كه غيراز خداى يگانه، خدايى نيست،محمد(ص) بنده ورسول اوست، او مبعوث به حق الهى براى بشارت وانذاراست،و تو وصى وصديق وهمراه وكانون سر او، و امين او در ميان اهل بيت او، و ولى‏مؤمنان بعد از او هستى. آرى، هر كس تو را دوست‏بدارد و ولايت تورا بپذيرد، هدايت‏يافته، قلب اونورانى مى‏گردد، اعانت و كفايت و شفاعت تو را دريافت مى‏دارد، و هركس از توروى برگرداند واز راه تو منحرف شود، گمراه گرديده، فريب و زيان ديده و به پيروى‏ازهواى نفس خويش، بدون هدايت‏خدا و رسول(ص) مبتلا گرديده است، درصورتى كه هدايت و نورانيت تو ،براى هدايت همگان كافى و شافع خواهدبود. چراچنين كرديد؟ آنگاه جاثليق، متوجه جمعى كه درآنجا بودندگرديد و گفت: <<<<< اى مردم! شمابه‏آرزوهاى خويش دست‏يافته‏ايد، اما درباره سنت پيامبر خود، به خطا و انحراف‏رفته‏ايد، بياييد از اين مرد اطاعت كنيد، تا هدايت و رشد يابيد. چه چيزى شما رابه‏اين روزگار انداخته؟ پس ازاين دلايل و راهنمايى‏هايى كه براى شما صورت گرفته،ديگر چه عذر و بهانه‏اى داريد؟ وصايت‏سنت الهى است كه در امتهاى قبل از شمارايج‏بوده، و تبديل و تغيير سخنان و سنتهاى خداوند مجاز نخواهدبود. بارى، خداوند عزوجل، اختلاف در ميان امتها راهم، در مورد تغيير اوصياى بعدازپيامبران(ع) خبرداده، و تعجب از شماست كه با مشاهده اين تغيير بازهم به ناحق‏قدم مى‏گذاريد، نكند دلها قساوت گرفته باشد، حسد ظاهر شده، و كينه‏ها بروزكرده، و راه تهمت و نسبت ناروا بازشده است؟! >>>> ۞۞۞۞۞۞۞۞۞ ستايش على (ع) ۞۞۞۞۞۞۞۞ ---------------------------------------------------------------------- سلمان مى‏گويد: جاثليق و دانشمندان همراه او مسلمان شدند، و شهادت به‏وصايت على(ع) از محمد (ص) كه نبوت اوبرحق بود، و آن را در تورات و انجيل‏ديده بودند، دادند، آن‏گاه تصميم گرفتند نزد پادشاه خود بر گردند و آنچه را ديده وشنيده بودند، بازگو نمايند. امام على(ع) هم گفت: حمد خدايى راكه دلايل نبوت محمد(ص) و آل او راآشكار ساخت، دين خويش راعزت ونصرت بخشيد، پيامبر خود را تصديق نمود،آيين او را برهمه اديان پيروز گردانيد، اگرچه مشركان اين جهت را پسندنمى‏داشتند. الحمدلله رب العالمين وصلى الله على محمدوآله. آن‏گاه جماعت‏حاضردرمسجد ،به هم تبريك گفتند ،چون على(ع) با دلايل‏وبرهان محكم خويش توانسته بود، غبار ذلت و زبونى رااز آنان برطرف نمايد.سپس به على(ع) هم گفتند: اى ابوالحسن! خدا به تو جزاى خيردهد، كه توانستى‏حق پيامبر خويش رااداكنى. آن‏گاه جمعيت‏حاضردرمسجد متفرق شدند، درحالى كه گويا آن مطالب‏وحقايق را،اصلا نشنيده و نفهميده‏اند، و آنچه را هم شنيده بودند به فراموشى‏سپردند! ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ تكرار تاريخ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ ---------------------------------------------------------------------- سلمان خيرمى‏گويد: مسيحيان از مسجد بيرون آمدند، مردم هم متفرق شدند،وقتى مسيحيان مى‏خواستند «مدينه‏» را ترك بگويند، در حالى كه مسلمان شده‏ودرحق على(ع)دعا مى‏كردند ،براى خداحافظى نزدآن حضرت آمدند، على(ع)هم ازخانه بيرون آمد و با آنان نشستى صورت داد. آن‏گاه جاثليق، لب به سخن گشود و گفت: اى وصى محمد(ص) و پدر نسل او،ما اين امت را در هلاكت مى‏بينيم، چون اينان مثل امت «بنى‏اسرائيل‏» ازقوم موسى(ع) كه از آن پيامبر (ع) دست‏بر داشتند و به «سامرى‏» روى آوردند، شده‏اند. ما اين‏مطلب را هم يافته‏ايم، كه هر پيامبرى را خداوند مبعوث داشته است، او دشمنانى ازشيطانهاى جن وانس دارد، كه دركار نبوت دخالت مى‏كنند، امت رابه هلاكت‏مى‏كشانند، وصى پيامبر(ع) را طرد مى‏كنند، و به جاى آن «وصى‏» خود ادعاى‏خلافت دارند! اكنون چيزى راكه خداوندبه صادقين وعده داده است، آن رابه مانشان داد ودانستيم اين قوم، خويش رابه هلاكت كشانده‏اند، راه تو و راه آنان را خداوند براى‏ماروشن گردانيد، به اعمال آن قوم هم بصيرت يافتيم، اكنون ما از دوستداران تو، وبردين توهستيم و از تواطاعت مى‏كنيم. حال هردستورى دارى بيان كن، اگر مايلى دراينجا بمانيم و تو را عليه دشمنانت‏يارى كنيم، اگر دستور رفتن مى‏دهى مى‏رويم، و اگر مى‏خواهى برگرديم منصرف‏مى‏شويم . به هرحال، براى آنچه كه‏پيش آمده بايد صبر و حوصله زياد داشته باشى، و اين‏شيوه و سنت اوصياى پس ازپيامبران(ع) است، اما آيا درباره آنچه براى امت پيش‏آمده، عهد و پيمانى هم از پيغمبر(ص) نزد تو هست ؟ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ اختلاف امتها! ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ ---------------------------------------------------------------------- على(ع) فرمود: آرى ،بخدا سوگند، عهد و پيمانى از رسول خدا(ص) نزد من‏هست،كه وضع اين قوم و كارى را كه انجام داده‏اند بيان كرده‏است. چگونه ممكن‏است كار امت‏برمن پوشيده باشد؟ درحالى كه وضع من نسبت‏به پيغمبر(ص)مانند وضع «هارون‏» به موسى(ع) و «شمعون‏» نسبت‏به عيسى(ع) بوده‏است ؟ آياشما نمى‏دانيد كه، كه درباره «شمعون بن حمون صفا» پسردايى عيسى(ع)،امت عيسى(ع) به اختلاف افتادند و به چهار فرقه تقسيم شدند، و اين چهار فرقه هم‏به هفتاد و دو فرقه تقسيم گرديدند، كه جزيك فرقه، بقيه به هلاكت رفتند؟ آيا نمى‏دانيد،امت موسى(ع) نيزبه هفتاد و يك فرقه تقسيم شدند، كه به‏غيرازيك فرقه، بقيه به هلاكت مبتلا گرديدند؟! حضرت محمد(ص) هم در عهد و پيمان خويش، به من اطلاع داده، كه امت‏اوبه هفتادوسه فرقه تقسيم مى‏شوند، سيزده فرقه آنان ادعاى محبت ومودت‏مارامى‏كنند، كه جز يك فرقه، بقيه راه ضلالت و هلاكت را پيش مى‏گيرند، من هم به‏لطف و هدايت‏خداوندى راه خود را در پيش دارم، و مى‏دانم سرنوشت اين قوم به‏كجا مى‏انجامد، اينان مدت زيادى دوام نخواهند آورد، خداوند هم بازبان پيامبرخويش فرموده است: ۞۞۞ «نمى‏دانم، شايد اين امتحانى باشد براى شما، و بهره‏اى‏تاهنگام مرگ‏» (سوره انبياء آيه 111.)۞۞۞ به هرحال ،من در برابر آنان به خاطر اين مدت اندك، صبر پيشه ساختم، تاخداوند كار خود را در باره آنان به نهايت‏برساند، و سرنوشت محتوم اوفرارسد. آن‏گاه موضوع نفاق وحسد و كينه‏ها و بيمارى قلبها راپس از وفات رسول‏خدا(ص) مطرح كرد، و گفت: خداوند فرموده است: ۞۞۞ «منافقان ازآن بترسند،كه‏سوره‏اى نازل شود، و آنچه را در قلب دارند آشكار سازد. (اى پيامبر! به آنان) بگو:استهزاءكنيد! خداوند آنچه راشما مى ترسيد به سرشما خواهد آورد و مى‏فهميدچه كرده‏ايد. اگرهم ازآنان سؤال كنى: (چرا استهزاء مى‏كنيد؟) مى‏گويند: شوخى و مزاح‏كرديم! آيا شما با خدا و آيات خدا و رسول او شوخى مى‏كنيد؟ عذر نياوريد، پس‏از ايمان راه كفر را پيش گرفتيد، اگر از برخى ازافراد ساده لوح شماگذشت كنيم،طايفه ديگرى رابه عذاب مبتلا خواهيم كرد، چون آنان مجرم هستند ((سوره توبه، آيه 64 و 65. ) ۞۞۞. آرى، خداوند گروهى ازآنان رامورد عفو قرار مى‏دهد، و به من هم وعده داده كه‏براهل فتنه پيروز شوم، و كار را به من برگردانند، اگرچه بيهوده كاران، آن‏راناپسندمى‏دارند! ضمنا نوشته‏اى ازرسول خدا(ص) درباره مصالحه موقت (هدنه)نزد شماهست، كه حادثه‏اى به وجود نياوريد، و حادثه‏جويى راپناه ندهيد (ودرعين‏حالى كه شما مسلمان شده، اما در حكومت مسيحيت‏به سرمى‏بريد) تا حكومت‏اسلامى با شما وفادارى مى‏كند، شما هم به آن عهدوفادار باشيد، تا بر اساس آن، درذمه و پناه دولت اسلام قرارداشته باشيد. ۞۞۞۞۞۞۞ براى حفظ اساس اسلام ۞۞۞۞۞۞۞ ---------------------------------------------------------------------- اين راهم بدانيد،كه اكنون زمان يارى ماوشمشيرازغلاف بيرون كشيدن نيست،قيام به حقى عليه آنان صورت نمى‏گيرد، تا خود باز گردند و اطاعت مرا بپذيرند،زيرا من فريضه‏اى از جانب خداوند و رسول هستم، و مثل حج و زكات وروزه‏مى باشم . بنابراين، آيا برقرارى اين احكام و حدود الهى، جز به وسيله عالم فرزانه‏اى كه به‏حق هدايت كند، و براى پيروى ازديگران برتر باشد، ممكن است؟ قرآن كريم خطاب به پيامبر(ص) مى‏فرمايد: «به آنان بگو آيا كسى ازشريكهاى‏شما ،كسى رابه‏حق هدايت مى‏كند؟ بگو: ۞۞۞خداوند به حق هدايت مى‏كند، آن‏وقت‏كسى كه به حق هدايت مى‏كند براى پيروى شايسته‏تر است؟ يا كسى كه خود نيزهدايت پذير نيست؟ واين چه حكمى است كه مى‏كنيد؟» (سوره يونس، آيه 35.) . ۞۞۞ بارى، خداوند شما را مورد رحمت‏خويش قراردهد، من فريضه از جانب خدا ورسول(ص) بر شما هستم، بلكه بالاترين وعالى‏ترين و جامع‏ترين فرايض هستم،چنانكه استوارترين شخص براى تحكيم پايه‏هاى ايمان وشرايع اسلام مى‏باشم، وتوانايى اين را دارم، كه نيازمنديهاى مردم را، در آنچه خير و صلاح آنها در آن است،و آنچه موجب فساد دنيا و آخرت آنان مى‏شود، پاسخگو و راهنماباشم. امااينان ازمن روى‏گردان شدند، فضل و كمال مرا مهار كردند، در صورتى كه‏رسول خدا(ص) امامت وپيروى ازراه مرا واجب گردانيده بود، و شما خودمشاهده‏كرديد، آنان با وجود حجت استوارى چون من، چگونه در لباس ذلت و زبونى‏فرورفته بودند! راستى، ديگر خداوند چگونه حجت‏خودرا براى آنان اثبات كند، در حالى كه‏آنان عهد و پيمان پيامبر خويش را به فراموشى سپردند؟ با وجود اينكه آن‏حضرت‏مقام و منزلت مرابراى آنها بيان كرده، و با تاكيد فراوان آنان رابه اطاعت من‏فراخوانده بود؟ هم‏چنين، رسول خدا(ص)براساس رسالت الهى خويش، فقر و نيازمندى آنان‏رابه علم ودانش من، و بى‏نيازى مرا به علم و دانش آنان و همه امت اعلام داشته‏بود، چون خداوند چنين علم وحكمتى رابه من عطا فرمود، با اين حال چگونه من‏غمناك نباشم بركسى كه پس از روشن بودن حق، راه انحراف و گمراهى راپيش‏گرفته است ؟! خداوندهم مى فرمايد: ۞۞۞ آن‏كه هواى نفس خويش راخداى خود قرار داده، وخداوند او را پس از اتمام حجت گمراه نموده، و برگوش و قلب او مهر «قهر» نهاده، وبر چشم وى پرده ظلمت كشيده، بعد از خدا چه كسى اوراهدايت مى‏كند؟ آيامتذكر اين معنا نمى‏شويد؟ (سوره جاثيه، آيه 23. ) ۞۞۞ خلاصه، خداوند اگر كسى را هدايت كند، در برابر او بيش از دو راه وجود ندارد:راه بهشت ودوزخ، يعنى انتخاب دنيا، يا آخرت. شما هم وضع اين قوم راديديد، ومشاهده كرديد چون امتهاى گذشته، اينان چگونه استحقاق عذاب يافتند؟ وچگونه كلام خدا را تغيير دادند، و چگونه مانند امتهاى پيشين كه سنت‏شكنى كردندو نابود شدند، سنت‏شكنى درميان اينان نيز جريان يافت؟! ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ تكليف شما ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ ---------------------------------------------------------------------- اما شما، تكليف داريد به دستگيره و ريسمان محكم الهى چنگ زنيد، حزب‏خدا و رسول(ص) باشيد، و عهد و پيمانى را كه رسول خدا(ص) بر عهده شماگذاشته، بدان وفادار بمانيد. ۞۞۞۞۞۞۞۞۞فان الاسلام بدا غريبا، و سيعود غريبا (كنزالعمال، ج 1، ص 238; بحارالانوار، ج 8، ص 12.) . ۞۞۞۞۞۞۞۞۞ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞زيرا اسلام باغربت و مظلوميت آغاز گرديده، و بعدهم به غربت و بى كسى‏دچار خواهد شد. ۞۞۞۞۞۞۞۞۞ بنابر اين، وقتى شما به ملت ومملكت‏خويش باز گشتيد، ۞۞۞۞۞۞ مانند «اصحاب كهف‏»مخفيانه و با ملاحظه رفتار نماييد، و از اين‏كه وضع خود را براى زن و فرزند ودوست غمخوار وقوم خويش بيان نماييد، پرهيز داشته باشيد، زيرا اين (دستور)دين خداست كه اولياى او تقيه و مخفى كارى رارعايت كنند، چون اگر شما وضع‏خود را افشا كنيد، شما را به قتل مى‏رسانند. ۞۞۞۞۞۞ اما اگر با پادشاه ملاقات داشتيد، و فرصت مناسبى يافتيد، چنانچه در او زمينه‏پذيرش اسلام رامشاهده كرديد، مقدارى از مطالب رادر اختيار اوبگذاريد، زيرا (اين‏روش يا) آن پادشاه «باب خدا» و حصار ايمان است، كه داخل آن نمى‏شود كسى،مگر اين‏كه خدااز او پيمان گرفته، قلب او را نورانى گردانيده، و او را يارى كرده باشد. بنابراين، شما به شهرهاى خود باز گرديد، بر عهد و پيمان خويش استوار باشيد،زيرا به زودى روزگارى براى مردم پيش مى‏آيد، كه بعد از من واينان قدرتمندانى‏حاكم مى‏گردند، كه دين خداوند متعال را تغيير مى‏دهند، آيات الهى راتحريف‏مى‏كنند، اولياى خدارابه قتل مى‏رسانند، دشمنان خدا را عزت مى‏دارند، بدعتهافراوان مى‏شود، و سنتها ويران مى‏گردد، تا جايى كه زمين از ظلم وستم انباشته‏مى‏شود. ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ اميد پيروزى ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ ---------------------------------------------------------------------- اما نگران نباشيد، چه اينكه خداوند پس از سختى‏هاى زياد، به وسيله اهل‏بيت‏ما،بلاها و ناراحتى‏ها را از افراد دعوت كننده به سوى خدا، برطرف مى‏گرداند، تاجايى كه زمين پس از آن‏كه ازظلم و ستم انباشته شده، از عدل و قسط لبريز مى‏گردد. اين راهم بدايند كه، رسول خدا (ص) با من عهدكرده، كار رهبرى بعد از سى‏سال (بيست‏وپنج‏سال) از وفات آن حضرت، به من برمى‏گردد، اما در حالى كه‏فتنه‏ها ظهور كرده، امت درباره من اختلاف راه مى‏اندازند، گروهى ازدين خدابيرون‏مى‏روند، و آن حضرت به من دستورداده، باناكثين بيعت‏شكنان (جنگ جمل)،قاسطين ستمگران (جنگ‏صفين)، مارقين خوارج (جنگ‏نهروان) جنگ كنم ( همانطور كه در خطبه سوم نهج‏البلاغة امده ) ،اگر كسى از شما آن زمان و آن شرايط را درك كند، و بخواهد بهره‏اى از جهاد داشته‏باشد با من همراه گردد، چون بخدا سوگند اين جهاد خالص است، كه كتاب خدا وسنت رسول او آن رابراى ماخالص كرده‏است. بنابراين، خدا شما را رحمت كند، پلاس خانه خود باشيد (ازقيام و نهضت‏خوددارى كنيد) تا زمان ظهور امر ما برسد، هر كس ازشما در اين مدت بميرد، ازمظلومان خواهد بود (وپاداش آنان را خواهد داشت) و هر كس از شما زنده بماند،چيزهايى را خواهدديد، كه چشم او روشن مى‏گردد، ان شاء الله. امااين راهم بدانيد، كه اين قوم بانادانى خود عليه كار من راه خطا را خواهندپيمود، چون دانايى لازم راندارند عهد پيامبر ما را در باره ما مى‏شكنند، و به زودى‏درميان آنان پادشاهى به وجود خواهد آمد، كه عهد خدا و رسول در ميان آنان كهنه‏و فرسوده مى‏گردد، آنچه به آنها تذكر داده شده فراموش مى‏كنند، چون امتهاى‏گذشته به بلاهايى مبتلا مى‏گردند، تاجايى كه به هرج ومرج وفساد و ستمگرى‏گرفتار مى‏شوند، چون مدت آنان طولانى و بلاهاى آنان شديد مى‏باشد، و من هم‏ماموربه صبر و تسليم دربرابر حكم خدا هستم، اما هر شخص مؤمنى درآن بلاى‏عظيم وحوادث تلخ، رنج مى‏برد و خون دل مى‏خورد، تا جان بسپارد و خداى‏خويش را ملاقات كند. اما، واى به حال آنهايى كه به «ثقلين‏» چنگ مى‏زنند و حوادث سختى كه بر آنان‏وارد مى‏كنند، واى به حال جوجه‏هاى عين مطلب است و منظور امام حسن و امام حسين عليهما السلام ميباشد )آل‏محمد(ص) از دست‏خليفه‏اى كه به زوربرگرده مردم سوار مى‏شود، كه فاجر و خوشگذران است و فرزند مرا و فرزندان او رامى‏كشد. ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ پيروزى نهايى ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ --------------------------------------------------------------------------- ولى خداى مهربان، زمين را از حجت و پيشوا خالى نمى‏گذارد، آن حجت‏ياظاهر و قابل مشاهده است، يا در پس پرده غيبت مى‏ماند، تا دلايل بينات الهى بامردم قطع نگردد، و عطاى الهى متعلق به كسانى باشد كه از او پيروى مى‏كنند. اما چنين اهل ايمانى كجايند؟ تعداد آنان چند نفر است ؟ آنان افراد كمى هستند،ولى آنان بزرگوارانى هستند كه درپيشگاه خداوند عظمت والايى دارند،تاجايى كه‏خداوند به وسيله آنان دين و علم خويش را حفظ مى‏كند، تا آنان علم الهى را درسينه‏هاى خويش بپرورانند و به افراد مانند خود منتقل نمايند. آرى، اهل ايمان واقعى درچنين روزگارانى، به خاطر درك حقيقت ايمان‏درامواج علم فرو مى‏روند، و ازروح يقين طراوت واستراحت مى‏گيرند، و يا ازآنچه‏جاهلان باآن وحشت دارند، انس والفت‏برقرار مى‏كنند، و آنچه راافراد خوشگذران‏سنگلاخ مى‏شمارند، براى خويش نرم و آسان مى‏دانند. آرى، آنان شب رابه صبح مى‏آورند، در حالى كه روحهاى آنان به عالم بالاوابسته است، آنان حجتهاى خداوند روى زمين وامينان و پناهگاه بندگان‏خدامى‏باشند، آه، آه، كه من شوق فراوانى به ديدارآنهادارم، اما آنان چه صبرتلخى‏دربرابر دشمنان دارند؟! ولى خداوند مهربان ما و آنها را در «بهشت عدن‏» با پدران‏وهمسران صالح و فرزندان صالح آنان، در كنار هم فراهم مى‏آورد. ۞۞۞۞۞۞۞۞ اشك گرم على (ع) ۞۞۞۞۞۞۞۞ ---------------------------------------------------------------------- سلمان مى‏گويد: على(ع) اين مطالب را بيان كرد، آن‏گاه گريه واشك سر داد، وآن جماعت هم باعلى(ع) گريه كردند، و در حالى كه باآن حضرت وداع مى‏كردند،گفتند: شهادت مى‏دهيم كه تو وصى، امام و برادر رسول خدا(ص) هستى، ماخصوصيات وعكس تورا نگه‏دارى مى‏كنيم، طولى هم نمى‏كشد كه پس ازاين‏قريشى (ياپس ازخلافت ابوبكر و عمر) (بحارالانوار، ج 30، ص 84; تفسير قمى، ص 269.) نمايندگانى‏به «روم‏» نزد پادشاه اعزام‏خواهند شد، و ما صورت پيامبران (ع)، صورت پيامبر شما، دو فرزند تو حسن وحسين(ع)، وسيده زنان عالمين (فاطمه - س) بعد از مريم بتول (س) را به آنان ارائه‏خواهيم داد، اين ياد بودها نزد ما محفوظ خواهد بود، ما هم وقتى نزدپادشاه رفتيم،از نور هدايت وبرهانى كه درقلب مابه وديعت نهادى، او را با خبر خواهيم كرد، وكرامت و صبر و شكيبايى در برابر مصايبى كه بدان مبتلاشده‏اى براى اوبيان خواهيم‏نمود. اضافه بر اين، پس از بازگشت، براى دولت تو مرزبانانى مى‏باشيم، و نيز براى توو پيشرفت كار تو دعوت و تبليغ به عمل مى‏آوريم. راستى چقدر اين بلا عظيم، واين مدت طولانى است؟ از خداوند توفيق و استقامت تو را خواهانيم، والسلام‏عليكم و رحمة الله و بركاته. =================================================================================== شما در اين نقل به بسياري از جوابهاي خود خواهيد رسيد منجمله. 1 ) اگاهي ابوبكر و عمر به اينكه انها خليفه الله نبودند و حتي از رفتار و گفتار حضرت رسول صلي الله عليه واله هم نتوانستند دليلي بر حق بودت خود بياورند . 2 )اگاهي ابوبكربه اينكه عالم بدين نيست و از عهده جوابدادن بر نمايد بلكه از كساني كمك ميخواهد ( عمر , ابو عبيد جراح و خالد و عثمان ) كه انها هم در علم ناتوانند . 3 ) عدم حوابگوئي و سكوت سلمان ( كه از عالمترين صحابي رسول صلي الله عليه و اله به قران , سنت حضرت رسول صلي الله عليه و اله و اديان زرتشتي , مسيحي و كليمي ) در مقابل جاثليق فقط و فقط بخاطر وجود مبارك حضرت علي عليه السلام است . 4 ) دفاع حضرت علي از اسلام با تمسك به ايات قراني , علوم اديان قبل از اسلام . 5 ) پيروزي طرفين در اين مناظره چرا كه جاثليق و همراهانشان نيز هدايت شدند و اين يك پيروزي بزرك برا انها بود . 6 ) طلب تقيه كردن جاثليق در مفابل امپراطور روم با استناد به ايات قراني در مورد اصحاب كهف . 7 ) عدم مشرعيت بخشيدن حضرت امير المومنين به خلفا و اينكه چه ظلمهائي از طرف انها و جانشينانشان بر شيعيان بر حق انها ( كساني كه به ثقلين چنگ ميزنند ) وارد ميشود . ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ اميدوارم نقل اين اتفاقيه به بسياري از سوالهاي شما و دوستاني كه بدنبال هدايت بصراط المستقيم جواب بدهد . البته بزودي بسوالات شما پاسخي نيز خواهم داد ولي واقعاُ حيفم امد اين اتفاقيه را نقل نكنم . يا علي
66   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   22 خرداد 89
با سلام
برادر عزيز جناب اقاي معصوم ج . اميدوارم كه اتفاقيه جاثليق توانسته باشد سوالات شما را پاسخ داده باشد .ان شاء الله .
اما جوابيه هاي ديگري براي بهتر رساندن حقايق اسلامي :
==================================================================================
اينكه فرموديد كه اين سكوت در برابر ظلم نيست .
============================
1 ) شما را مراجعه ميدهم به قران كريم و مسئله حضرت هارون عليه السلام و مرتدين ( پيروان كوساله سامري ) و جوابيب كه ايشان به حضرت موسي عليه السلام در اينكه چرا در مقابل انها مقاومت نكرد .
حضرت موسي عليه السلام به برادرش حضرت هارون عليه السلام گفت : در ميان قوم من مرا جانشيني كن و به صلاح عمل كن و راه مفسدان را متابعت نكن . » اعراف : 142
« چون موسي به سوي قومش بازگشت ، با خشم و تأسف گفت : پس از من بد عمل كرديد ، آيا به سوي عذاب الهي شتافتيد ؟ لوح ها را افكند و سر برادرش هارون را گرفت به سوي خود كشيد ، ( هارون ) گفت : ي فرزند مادرم ، اين قوم مرا ضعيف شمردند و نزديك بود مرا بكشند ، زبان سرزنش دشمنان را بر من مگشي ، مرا از زمره گروه ستم پيشه به حساب نياور . »اعراف ، آيه 150
=====================================================================================
2 ) در سوره « طه » سخن موسي با بني اسرائيل را پس از بازگشت ، چنين نقل مى كند :
« پس موسي به سوي قومش بازگشت با خشم و تأسّف فرمود : ي قوم ، آيا پروردگارتان وعده خوبي به شما نداد ؟ آيا زمان بسيار گذشته بود ، يا شما مى خواستيد غضب خدا بر جمعتان فرود آيد ؟ از اين جهت ( عهد ) و وعده ي را كه بسته بوديد تخلف كرديد » طه 86
و بعد « فرمود : اي هارون ، هنگامي كه ديدي آنان گمراه شدند ، چه چيز مانع و جلودار تو بود كه از من تبعيّت كني ( و با آنان درگير شوي ) آيا نافرماني مرا كردي ؟ » طه: 92 و 93
اين سخنان را در حالي موسي به هارون مى گفت كه سر و محاسن هارون را گرفته و مى كشيد ، از اين رو هارون گفت :
« اي فرزند مادرم ، ريش و سرم را ( چنين ) مگير ، مى ترسيدم بگويي ميان بني اسرائيل تفرقه افكندي و سفارش مرا به كار نبستي ! » طه: 94

===============================================================================
اما در زمان خود حضرت محمد صلي الله عليه واله و سلم, ايا شهادت جناب ياسر و همسرشان سميه اولين شهيدان اسلام را فراموش كرديد .
چگونه ميتوانيد بظاهر سكوت حضرت رسول صلي الله عليه و اله و علي ابن ابي طالب و ديگر مسلمانان را در مقابل ظلم كفار توجيه كنيد ؟؟؟ ايا نغوذ بالله حضرت رسول صلي الله عليه و اله در اين امر كوتاهي فرمودند ؟؟؟
===================================================================================
ما در مورد نامه حضرت علي عليه الصلوات و السلام به معاويه و عدم وجود چهل ياور .
اولاً اين مسئله چهل ياور از براي مقابله با خلافت ابوبكر و طرفدارانش بود و نه موضوع جنك بر عليه معاويه , در ثاني يكي از جنگهاي حضرت علي عليه الصلوات و السلام ""صفين "" بر عليه معاويه بود كه جند ده هزار شمار اصحاب و جنگجويان در لشكر حضرت علي عليه الصلوات و السلام و ايشان قبل از شهادتشان نيز در تدارك لشكري عظيم برا مقابل بل ظلمهاي معاويه بودند .
در ثاني اين ه از احاديث نبوي ميباشد كه حضرت حضرت علي عليه الصلوات و السلام مكلف به قيام كرده بودند انهم در صورت داشتن چهل نفر ياور .
==================================================================================
احتمالاً اين موضوع به اين صورت خوانديد كه مربوط به جنگ صفين ميباشد:
......عمرو بن عاص به معاويه گفت : آب را به روي سپاهيان علي باز کن ، بدان علي تشنه نمي ماند در حاليکه تو سيراب باشي و اين در حالي است که سوارکاران و سپاهيان زيادي در اختيار علي است ، نگاه علي به فرات است تا اينکه از آن بنوشد و يا کشته شود ، و اي معاويه تو مي داني علي فرد شجاعي است ( و علاوه بر آن اهل عراق و حجاز نيز به همراه او هستند) و من بارها از او شنيده ام که مي گفت : اگر ( روزي که به خانه فاطمه هجوم آوردند ) {{{{{{{چهل نفر يار داشتم جماعت آنها را متفرق مي کردم ...........}}}}}
وقعة صفين ج 1 ، ص 163 ؛ بحار الأنوار ج 32 ، ص 440 ، الباب الحادي عشر ، باب بغي معاوية ......
====================================================================================
اما در مورد معاني مولا در كلام امام علي عليه السلام و خود خلفا .
====================================
اما در مورد مولا و معني ان بخواهيم بحث كنيم ممكن است قانع نشويد , پس بهتر است لايل شهود براي اين مسئله را ذكر كنم و ان:
تبريك و تهنيت مردم به امير مؤمنان عليه السلام بعد از اتمام خطبه غدير بوسيله حضرت نبي صلي الله عليه و اله وسلم .
1 ) فقال له عمر هنيئا لك يا علي أصبحت مولاي ومولى كل مؤمن {{ عمرگفت: مبارك باشد بر تو اي علي ، تو اكنون مولا و رهبر من و تمام مؤمنان هستي.}}}
ابن عساكر الشافعي ، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله (متوفاي571هـ) ،‌ تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل ، ج 42 ، ص 221 ، تحقيق محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري ، ناشر : دار الفكر - بيروت - 1995 .

2 )عن أبي هريرة قال :
من صام يوم ثمان عشرة من ذي الحجة كتب له صيام ستين شهرا وهو يوم غدير خم لما أخذ النبي صلى الله عليه وسلم بيد علي بن أبي طالب فقال ألست ولي المؤمنين قالوا بلى يا رسول الله قال من كنت مولاه فعلي مولاه .
فقال عمر بن الخطاب بخ بخ لك يا بن أبي طالب أصبحت مولاي ومولى كل مسلم فأنزل الله اليوم أكملت لكم دينكم ......
...... بن حوشب عن أبي هريرة قال من صام يوم ثمانية عشر من ذي الحجة وذكر مثل ما تقدم أو نحوه .
3 ) ومن صام يوم سبعة وعشرين من رجب كتب له صيام ستين شهرا وهو أول يوم نزل جبريل عليه السلام على محمد صلى الله عليه وسلم بالرسالة .
از ابوهريره نقل شده است كه گفت : كسي كه روز هجدهم ذي حجه را روزه بگيرد ثواب روزه شصت ماه براي وي نوشته مي‌شود ، اين روز ، روز غدير خم است ، روزي كه رسول خدا صلي الله عليه و آله دست علي را گرفت و فرمود : آيا من رهبر مؤمنان نيستم ؟ گفتند : چرا اي رسول خدا. فرمود : هر كس من مولاي او هستم علي مولاي او است .
عمر گفت : تبريك ، تبريك اي پسر ابوطالب ، تو اكنون مولاي من و مولاي هر مسلماني ، سپس اين آيه نازل شد : امروز دين شما را كامل كردم .

الخطيب البغدادي ، أحمد بن علي أبو بكر (متوفاي 463هـ) ، تاريخ بغداد ، ج 8 ، ص 289 ، ناشر : دار الكتب العلمية - بيروت .
==================================================================================

همچنين ابوبكر از كلمه ولي در مورد خود استفاده كرده انهم بر سر مناقشه خلافت .

....فَلَمَّا تُوُفِّىَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- قَالَ أَبُو بَكْرٍ أَنَا {{{{{{ وَلِىُّ رَسُولِ اللَّهِ }}}}} -صلى الله عليه وسلم- ............
.... پس از وفات رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) ابوبكر گفت : من جانشين رسول خدا هستم ،‌ ...........
النيسابوري ، مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري (متوفاي261هـ) ، صحيح مسلم ، ج 3 ، ص 1378 ، ح 1757 ، كِتَاب الْجِهَادِ وَالسِّيَرِ، بَاب حُكْمِ الْفَيْءِ ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي ، ناشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت .

نخستين خطبه ابوبكر را اين گونه نقل كرده‌اند :
لما ولي أبو بكر رضي الله تعالى عنه، خطب الناس فحمد الله وأثنى عليه ثم قال: أما بعد أيها الناس فقد {{{{وليتُكم }}}}} ولستُ بخيركم .

و چون ابوبكر به خلافت رسيد براي مردم سخنراني كرد و پس از حمد و ثناي الهي گفت : اي مردم من رهبر شما شده‌ام ؛ ولي بهترين شما نيستم .

البلاذري ، أحمد بن يحيى بن جابر (متوفاي279هـ) أنساب الأشراف ، ج 1 ، ص 254 ؛

الدينوري ، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة (متوفاي276هـ) ، عيون الأخبار ، ج 1 ، ص 34 ؛

الطبري ، أبي جعفر محمد بن جرير (متوفاي310هـ) ، تاريخ الطبري ، ص 237 ـ 238 ، ناشر : دار الكتب العلمية – بيروت .

وكتَبَ إِلى أُمرَاءِ الأجنَادِ : {{{{وَلَّيْتُ عليكم }}}}} عمرَ ولم آلُ نَفْسِي وَلا المُسْلِمين خيرا ، ثم مَاتَ وَدُفِنَ لَيْلا .

ابوبكر در نامه‌اي به فرماندهان ارتش نوشت : عمر را بر شما جانشين قرار دادم ، و در اين كار جز خير خواهي براي مسلمين نخواستم ، سپس ابو بكر از دنيا رفت و شب بدنش دفن شد .

الجزري ، المبارك بن محمد ابن الأثير (متوفاي544هـ) ، معجم جامع الأصول في أحاديث الرسول ، ج 4 ، ص 109 .
================================================================================

چگون است كه اينجا {{{{{ ولي . وَلَّيْتُ , وليتُكم .}}}} بمعني حاكم و خليفه است اما در كلام سيدنا محمد صلي الله عليه و اله و سلم شد دوست .
تازه براي ابراز اين دوستي از 90000 تا 120000 صحابي همراهشان در مدت دو يا سه روز بيعت بگيرد حتي از زنها خصوصاً تمامي امهات المومنين .
ايا بعد از ان تابحال شنيده ايد كه مراسم بيعت براي ابراز دوستي انجام شود مگر نه اينكه ان مراسم هم يكي از سنتها و عملكردهاي حضرت محمد بود .
====================================================================================
درباره تصوف قبول دارم ......كوچك پيشوايان شيعه و مراجع تقليد شيعيان بوده اند
درست است كه صوفيان ايران در مذهبشان به شيعه گرايش دارند اما بنده نه شنيده ام و نه ديده ام كه علماي ( روحانيون ) شيعه و خصوصاً مراجع تقليد به تصوف گرايش داشته باشند .اگر شما ميشناسيد اسمي بدهيد تا با نحقيق انرا قبول كنم )
===================================================================================
در باره امام زمان پرسيديد
===============
دلايل و شواهد و روايات زيادي وجود دارد كه ايشان همان فرزند امام يازدهم شيعيان ميباشند
اين مقاله ميتواند جوابگوي شما باشد :حضرت مهدي عج در کتب اهل سنت http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=20
انهم در همين سايت
=================================================================================
فرموديد اگر بگوييد نديده ام چگونه با ايشان بيعت كرده ايد ؟

جواب كوتاه و مختصر در مورد بيعت با ايشان اين است
{{{{{{{{{{{{{{{{" منظور اين است كه نام او را بداند و او را واجب الاطاعة و معصوم بشمارد ."}}}}}}} حضرت ايت الله مكارم شيرازي

اگر به دوران حضور حضرت محمد صلي الله عليه و اله بنگريد كساني را مي يابيد كه با انكه حضرت محمد را به عينه نديده بودند به او ايمان اوردند انهم ميتوان گفت 100 % خالصانه بعنوان مثال جناب اويس قرني كه موفق به ديدار حضرت محمد صلي الله عليه و اله نشد .
همچنين بعد از رحلت ايشان چه در زمان حيات ائمه شعيان سلام و صلوات الله عليهم اجمعين و خلفا اهل سنت بسياري از مسلمانان حتي موفق بديدار شان نشدند .
=================================================================================
در مورد اينكه فرموديد "" اگر بگوييد از طرف كسي پيغام فرستاده ام آن فرد كيست ؟ ""
بهترين جواب را از حضرت ايت الله مكارم شيرازي نقل كنيم بهتر است .
ايشان در مورد جواب اين سوال كه :... ظاهراً در روايت داريم که اگر کسي مدعي ملاقات حضرت حجت -عليه السلام- شد او را تکذيب کنيد. اين مساله با ملاقات برخي بزرگان منافات ندارد؟

پاسخ ) هرگاه كسي مدعي ملاقات با حضرت وليعصر روحي و ارواح العالمين له الفداه شود و خود را حامل پيامي از ناحيه آن حضرت بداند بايد تكذيب شود ولي اگر مدعي پيامي نباشد و ادعا كننده از صالحان باشد نبايد تكذيب شود.
================================================================================
فرموديد :
هيچ دليلي نيست كه تنها شما رستگار شويد و بقيه در جهنم باشند.
شما پرسيديد : ... در بين به اصطلاح شيعه ها افرادي پيدا ميشوند ............
ايا شما فكر ميكنيد بصرف اينكه مسلمان هستيم يا شيعه درهاي بهشت را برويمان باز ميكنند . نه والله بلكه مسئوليتمان بيشتر ميشود , بيشتر بايد در راه اسلام كوشش كنيم باز هم بقول شهيد مظلوم ايت الله بهشتي " بهشت را به بها ميدهند و نه به بهانه "" پس مسئوليت براي مومن و عالم بسيار بالاتر است تا يك مومن در سطوح پاوين تر .
و بعد اين اعتقاد شيعيان نيست كه در هاي بهشت بروي ديگران بسته است و فقط شيعيان را بدان راه ميدهند ابداً .
اما اگر كسي از مردم به حقانيت اسلام و حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم پي ببرد و اسلام نياورد چي؟؟؟؟
و اگر از مسلمانان حقانيت حضرت علي عليه السلام و الصلوات در امر امامت پي ببرد و به او ايمان نياورد همان حكم را دارد .
==============================================================================
فرموديد .....ولي جاي سوالات فراوان براي من باقيست . از طرفي خود را در ديني ميبينم كه هيچ دفاعي براي آن ندارم . سالها پيرو كساني بوده ام ...
در اينجا بهتر كمك يار شما خود و وجدان خودتان ميباشد . اينكه روش پدران و مادران ما چي بوده ممكن است خوب باشد و ممكن است نه .
خداوند بما هم حق انتخاب داده و هم وجدان ان و نعمت هاي فراوان .
=============================================================================
اما اينده چه ميشود . مطمئن باشيد با دستيابي به منابع صحيح علمي و ديني اينده روشني در پيش خواهيد داشت .

===============================================================================
خواهشمندم نظر 65 من را با دقت بخوانيد كتاب سلمان، خبر جاثليق
اميدوارم كه توانسته باشم جوابهاي راضي كننده اي بشما داده باشم وليكن بهترين كمك كننده بشما خود شما هستيد .
موفق و مويد باشيد

يا علي


67   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   22 خرداد 89
با سلام
جناب معصوم

باور کنيد همه ما انسانيم و مانند شما چشم و دست و پا و گوش . . . . داريم ، در واقع هيچکس را پيدا نميکنيد که ظاهرآ انسانيت را زير سئوال ببرد و يا حد اقل در باطن خويش به آن علاقه نداشته باشد.

ايران عزيز ما مدت زيادي شاهد ظلم و ستم و غارتگري خليفه دوم عمر و اعرابي بود که فقط نام اسلام را يدک ميکشيدند اما بوئي از اسلام و در واقع انسانيت نبرده بودند و با ايران و ايرانيان چنان کردند که حتي نمونه اي از آن رادر عصر جاهليت هم اعراب نکردند ، الحمدلله شما هم در آن شکي نداريد و بنده بخاطر انصافي که بخرج داده ايد از شما تشکر ميکنم و از خداوند ميخواهم به شما جزاي خير دهد.

جناب اقا و يا خانم معصوم
اکنون مدتهاست که جهاد اصغر (جنگ در ميدان نبرد) به پايان رسيده و هنگام جهاد اکبر فرارسيده است و خداوندي که جانم در يد قدرت اوست ميداند که بنده به هيچوجه حال و هواي جنگ ندارم و هميشه سعي کرده ام جنگ و جهاد فيزيکي را در آخرين مرحله کارم قرار دهم شما خود بهتر ميدانيد که در اين محيط مجازي اينترنت آنچه بيش از هر چيزي کارگر است قلم است نه شمشير.
بنابراين متهم کردن بنده به اينکه در حال و هواي جنگ به سر مي برم به غير از تهمت مي تواند روشي براي فرار از پاسخ به سئوالات بنده در کامنتهاي قبلي باشد.

بنده از شما ميخواهم لطف کنيد يک بار ديگر مطالب و نوشته هاي خود و مرا مطالعه کنيد از ابتدا تا انتها.
چيزي که باعث تعجب من از شما شده است تناقض آشکار در فرمايشات شماست، بعنوان مثال:
حضرتعالي ظاهرا حقايق و اظلام تاريخ را مي پذيريد اما براحتي به بهانه اي که آنها فقط اشتباه کرده اند براحتي از کنار آن عبور ميکنيد و مهمتر از آن اين است که ظالمان تاريخ را باتوجه به اينکه ظلم و ستمشان در تاريخ اثبات شده بعنوان رهبران عقيدتي خود قبول ميکنيد!!!!!
اين نوع تفکر اولين چيزي را که در هر انسان ميکوبد و تارومار ميکند شخصيت صاحب عقيده است! بعد از آن ميزان علم و منطق و تعقل و تفکر و نيت وي دشتخوش آن عقيده قرار ميگيرد که در مجموع آنرا تعصب کورکورانه ميخوانند.

وقتي کامنت اول شما را خواندم متوجه شدم که متاسفانه دچار تعصب هستيد که دليل آن را از جملات خودتان در همان کامنت برايتان متذکر ميشوم:
فرموديد که با خواندن کتاب هائي از تشييع که از يک دوست شيعه گرفته ايد، نسبت به خاندان اهل بيت عليهم السلام اردات پيدا کرده ايد!!!

من يک سئوال از شما و تمام اهل سنت دارم:
مگر شما اهل سنت ادعا نميکنيد که خاندان اهل بيت عليهم السلام را حتي بيشتر از شيعيان دوست دارند؟؟؟!
اگر چنين است چرا تمام اهل بيت عليهم السلام يکي پس از ديگري بدست خلفاي اهل سنت و بعد از آنان توسط پيروان همان خلفاي اهل سنت به شهادت رسيدند؟؟؟؟!!!!

جناب معصوم
با توجه به نوشته ي خودتان مشخص و مبرهن است که قبل از خواندن کتابهاي شيعه ارادتي نسبت به اهل بيت عليهم السلام نداشته ايد و به اعتراف خودتان همانطور که در همين صفحه در کامنت شماره 41 اشاره کرده ايد، بعد از خواندن کتب شيعه به اين افتخار نائل شده ايد که در صورت صداقت در گفتارتان به شما تبريک عرض ميکنم.
اما آيا تا بحال از خود سئوال کرده ايد که چرا با خواندن کتب اهل سنت که مدعي مودت و دوستي با اهل بيت عليهم السلام هستند، به اين ارادت نائل نشده ايد؟!!!
اين نشان ميدهند که اهل سنت هيچگونه ارادتي نسبت به اهل بيت عليهم السلام ندارند و اگر گاهي ادعا ميکنند که اهل بيت عليهم السلام را دوست دارند در واقع دروغ محض است و بوي نفاق ميدهد و همچنين نشان دهنده عدم علم و مطالعه علماي اهل سنت است و فتاواي آنان خود بهترين گواه بر ميزان سواد و علم و عقل و منطق و ايمان آنان است ، البته بحمدالله شما خود را از آنها جدا ميدانيد و بنده ضمن تشکر مجدد از شما رسيدن به اين مرحله را نيز به شما تبريک عرض ميکنم.

جناب آقا و يا خانم معصوم
شما مدعي شده ايد که بنده دشمن شما هستم (البته دليل اين جمله را بيان نفرموده ايد) ولي خدا گواه است که چنين نيست ، در واقع روحيه بنده طوري است که سعي ميکنم با استفاده از منابع و مطالب طرف مقابل او را قانع کنم به نظر من اين بهترين راه است ، در واقع اين طريق باعث ميشود که طرف مقابل هيچ بهانه اي براي فرار از عقل و منطق نداشته باشد و نيت و هدف واقعي وي در عکس العمل او بر ملا ميشود.

حال بقرمائيد کدام مطلب مرا توهين تلقي نموده ايد تا توضيحات لازم داده شود!!
البته برا در عزيزمان جناب مجيد م علي در بحث با حضرتعالي به مواردي اشاره فرموده اند که در واقع بنده هم موافقم ولي هنوز جواب قانع کننده اي به آن مطالب ارائه نکرديد!!
شما که به ادعاي خودتان داراي علم غيب هستيد تا جائيکه فرموده ايد اگر سعيد حسيني در صدر اسلام حضور داشت:
(((((به روي رسول الله ( صلوات الله عليه وسلم ) شمشير ميزد و يا در صفين با علي بن ابيطالب(رضي الله عنه) ميجنگيد يا در كربلا بر عليه مسلمين.)))))
واقعا از اين غيب گوئي شما متحير شدم!!!!
مرا متهم به توهين کرده ايد در حالي که همين غيبگوئي شما بزرگترين توهين به من و همکيشان من است!!!!
هر چند که در لابلاي نوشته هايتان بطور خيلي ظريف توهينهاي ديگري را به بنده روا داشته ايد که منظور من از بيان آن فقط اطلاع حضرتعالي بود .
اگر مطالب من شما را نارحت کرده است بهتر است بدانيد من چيزي از خود و منابع شيعه عرض نميکنم و غالبآ از منابع خودتان (اهل سنت) استفاده ميکنم ، بنابراين بهتر است از منابع ، مطالب و علماي خودتان دلگير شويد و اگر اعتراضي داريد با علماي خود مطرح نمائيد شايد جواب قانع کننده اي براي سئوالات شما داشته باشند که البته با توجه به تفکري که از شما در اين مدت (علي الظاهر) ديده ام گمان نميکنم بتوانند شما را قانع نمايند، به هر حال امتحان کردن آن ضرري ندارد.

جناب آقا و يا خانم معصوم
بنده نسبت به اينکه شما عادل باشيد بسيار مشکوکم
و دلايل من از ميان کامنتها و گفتار خودتان در نظراتي است که در اين صفحه مرقوم فرموده ايد:
شما عايشه را ام المومنين ميدانيد در صورتيکه همين ام المومنين شما بيش از 17 هزار مومن يعني بچه هاي خودش را به کام مرگ فرستاد.آيا لقب ام المومنين شايسته چنين مادري است؟!
شما خلفا را به عنوان رضي الله عنه ياد ميکنيد با توجه به گواهي تاريخ مبني بر جنايات و خيانات و . . . که همه در جريده عالم ثبت شده است. آيا چنين افرادي مي توانستند نماينده خدا بر روي اين زمين باشند؟؟
هر حاکم سني که بعد از خلفا به حکومت رسيد به تبعيت از خلفا از هيچ جنايتي دست بر نداشت! بقول خودتان سلاطين عثماني چه جنايتها که به پيروي از عمر و عثمان و ابوبکر به جماعت مظلوم شيعه نکردند.
در همين زمان معاصر همين صدام حسين تکريتي که به پيروي از عمر به ايران حمله کرد و خود را سردار قادسيه مي ناميد و الحمدلله به سزاي اعمال کثيف خود رسيد، از چه کساني پيروي ميکرد؟؟
کدام مذهب و در واقع کدام عقيده به ايشان و ديکر حکام سني مذهب چنين اجازه اي را ميداد؟؟؟
چالب است که چنين مجنون افسار گسيخته اي اکنون سيدالشهداي اهل سنت محسوب ميشود.
اگر بخودتان زحمت ميداديد و سخنان عبدالرجيم يزيدي (ملازاده همان ابن ملجم بلوچي) را گوش ميکرديد حرفهاي مرا توهين تلقي نميکرديد.
در يکي از کامنتهاي خود در همين صفحه فرموده ايد:

(((((و البته بنده مطالب مربوط به رفتار خلفاي راشدين ( رضي الله عنهم) را هم در اين سايت خوانده ام قبول اين مطالب با چيزي كه از گذشته در ذهنم بود كمي دشوار است ولي با سند هايي كه ذكر شده جاي شكي باقي نميگذارد ولي من اين سوال برايم پيش آمده : اگر اين مطالب واقعيت دارد چگونه مردم آن زمان بر خلفاي خود خروج نميكردند ؟)))))

چواب خيلي واضح است
نکند شما منکر منابع ، تاريخ و کتابهاي خودتان مبني بر از بين بردن احاديث پيامبر توسط ابوبکر و عمر هستيد؟!!
زيرا خود عايشه اعتراف ميکند که پدرم احاديث پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را سوزاند و بعد از آن در مسجد بر منبر رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم رفت و روايان حديث نبوي را از بيان آن منع کرد و تهديد نمود که هر کس مباردت به چنين فعلي نمايد سخت عقوبت ميشود!!!!
در طول تاريخ بعد از پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم هر کدام از اصحاب پيامبر حديثي نقل کردند، توسط حلفا تازيانه خوردند و سنت پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم را سه خليفه (قولا و فعلا) بگواهي تاريخ و منابع خودتان سوزاندند و مطلب جالب اينجاست که اين افعال ظالمانه به بهانه ي اين بود که قرآن براي مسلمانان کافي است!!!
آري جناب معصوم
بعد از رسول خدا ديگر چيزي از سنت باقي نماند همه را سوزاندند و راويان سنت منع را کردند و تازيانه زدند !!!!
در واقع چيزي از سنت رسول خدا باقي نماند که شما مدعي پيروي از آن باشيد؟؟؟!!!!
لابد منظورتان همان سنتي است که توسط خلفا سوزانده شد؟! يا همان سنتي که راويانش منع و شکنجه شدند؟!!
مسئله اي که بسيار مايه تعجب اين است، اينان که به بهانه کفايت قرآن بر هدايت مردم احاديث و سنت پيامبر را سوزاندند براحتي ابوهريره يهودي و آئين وي را که کمتر از دوسال رسول خدا را درک کرده بود و علي الظاهر مسلمان شده بود راجايگزين کردند!!!
جناب معصوم
کتب شما اهل سنت مملو از احاديث يهود (ابوهريره ها و کعب الاحبار ها) مي باشد، از شما خواهش ميکنم برويد و کتابهايتان را بخوانيد، الحمدلله اهل مطالعه هستيد.
در صحاح سته شما چند حديث از ابوهريره که کمتر از دو سال رسول خدا را ديده است و کعب الاحبار يهودي که توسط خليفه دوم بهنوان گوينده ي اسلام معرفي شد وجود دارد؟؟؟؟؟
حال بفرمائيد در همان کتب صحاح سته شما چند حديث در مورد حضرت امير المومنين علي بن ابيطالب عليه السلام که تمام عمر مبارکشان در خدمت رسول خدا بوده اند وجود دارد؟؟!!!!
طبيعي است که شما و ديگران در مقايسه هزاران حديث از ابوهريره اي که کمتر از دوسال در زمان پيامبر مي زيسته با احاديثي انگشت شمار از علي عليه السلام که تمام عمر مبارکشان را در کنار پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بوده اند بايد دچار شک و ترديد شديد در صحت احاديث ابوهريره و نيز يافتن علتي مناسب براي اينکار بر آئيد ، البته دليل آن به وضوح روشن است و در واقع بديهيات نياز به توضيح ندارد.
جتاب معصوم
اين مطالب نمي از اقيانوس حقايق تلخ تاريخ است
اري يهود را جايگزين اسلام کردند و سنت رسول خدا را سوزاندند!!!
ديگر سنتي باقي نگذاشتند که اکنون شما مدعي پيروي از آن باشيد!!!!!!
شما از طرفي در کامنتهاي خود ميگوئيد قصد دفاع از خلفا را نداريد و از طرفي از آنها ضمن قبول اشتباهاتشان دفاع ميکنيد ! آيا اين خود بزرگترين تناقض و تزلزل در عقيده ي شما نيست؟!!
بعنوان مثال به اين قسمت از کلام خود توجه فرمائيد:

(((((من قصد دفاع از ايشان را ندارم زيرا بعضي از كارهاي آن زمان ايشان اشتباهات بزرگي بود .مانند حمله به كشور ها و كتاب سوزي و .... ولي موضوع صحبت من اصلا روش زندگي ايشان نيست . صحبت من در باره سنت و شيوه رسول الل ( صلوات الله عليه وسلم ) است .)))))

في الواقع نميدانم چرا شما اهل سنت با توجه به اينکه خودتان هم خوب ميدانيد خلفا چه کساني بوده اند و چه خيانتها و جنايتها که نکردند ، ولي آنها را مورد احترام قرار ميدهيد و متعصبانه سعي در تراشيدن فضليتهاي دروغين و مخفي کردن فضائل اهل بيت عليهم السلام ميکنيد!!!
برادر عزيز
نوشتن حقيقت يک مسئله است و قبول آن يک مسئله ي ديگر. شما که مدعي هستيد حقيت را قبول کرده ايد ،آيا به آن عمل نيز نموده ايد؟!
در واقع مشکل اول من با شما تناقض در گفتار شماست!
ميگوئيد که حقيقت را مي پذيريد اما در عمل نه تنها نمي پذيريد بلکه از باطل دفاع هم ميکنيد،حتي شما در نظراتتان فرموده ايد که به جز مذهبتان چيز ديگري را بدون دليل قبول نکرده ايد!
برادر من چرا در پي دليلي برا حقانيت مذهبتان نيستيد؟!
مگر نه اينکه مذهب ومبناي عقيده از مهمترين بخشهاي اساسي و تعيين کننده هر انسان مسلمان مي باشد؟؟
بنابراين اين تحقيق لازم و قبول حقيقت واجب است و اگر غير از اين باشد مسلماني ما زير سئوال خواهد رفت!!
دوست عزيز قياس بنده با خالد اشتباه است و بازهم نشاندهنده نيت شماست.
بهتر بود خالد را با يکي ديگر از صحابه مانند مالک اشتر يا محمدبن ابوبکر مقايسه ميکرديد.
البته صرف نظر از اين که قياس باطل با حق اشتباهي بس بزرگ است که نيت و تفکر و ميزان علم نيت کننده را علني ميکند بايد به عرض برسانم که
فرق بين خالد و مالک در اين است که خالد به ظاهر ايمان آورد ولي صحابه ي واقعي ايمان واقعي داشتند.
جناب مالک اشتر هم شمشير ميزد و خالد هم همان کار را انجام ميداد هر دو هم بنام اسلام اينکار را ميکردند، اما عاقبت چه شد؟؟
آيا تا بحال از خود پرسيده ايد که چرا از اصحاب ديگر مانند جناب سلمان فارسي عليه السلام ، جناب ابوذر عليه السلام يا مقداد و . . . . . در منابع اهل سنت سخني در ميان نيست؟؟!!!
بنده سعي ميکنم حقيقت را از کلام خودتان(منابع اهل سنت) برايتان روشن کنم و شما ضمن قبول آن باز هم از باطل پيروي ميکنيد !
جناب معصوم
ملاک ايمان چيست؟
مگر نه اينکه خداوند در قرآن ملاک ايمان را تقوا فرموده اند؟!!
لطف کنيد دلايل و براهين ايمان خالد را معرفي کنيد!
يک پله بالاتر ميرويم، لطفا دلايل و براهين ايمان خلفا را که به خالد دستور داده اند را معرفي کنيد!
کمي بيشتر دقت و بررسي ميکنيم
آيا اشتباهاتي را که براي خلفا ذکر کرده ايد ناشي از عدم عصمت آنان بوده است يا خير؟
جواب خيلي واضح است:
بله، زيرا انسان معصوم اشتباه و خطا نميکند.
در واقع اينجا معلوم ميشود که رسول خدا و خلفاي بعد از وي بايد داراي مقام عصمت باشند تا خطائي صورت نگيرد،و بخاطر آن خطا چه عمدا و چه سهوا به مسلمين ظلم نشود.
اين مطلب نشان ميدهد که عامل اصلي جنايات خالد نه تنها خالد نيست بلکه خود عمر است، زيرا مجوز جنايت توسط عمر به خالد داده ميشود.
شما اگر زمان خلافت حضرت امير المومنين علي عليه السلام را در نظر گرفته بوديد و بررسي ميکرديد متوجه ميشديد که کوچکترين مشکلي در زمان خلافت بر حق وي براي مسلمين از طرف حکومت وي ايجاد نشد و سرداران سپاه وي همانند مالک اشتر و محمدبن ابوبکر و ديگران همگي در خط فرمان وي بودند اما خالد از همان ابتدا، لحظه اي ايمان نياورد و اين همان چيزي بود که خلفا بدان نيازمند بودند چرا که اگر او ايمان داشت همان قدر که بر عليه دشمنان خليفه بود مي توانست بر عليه خلفا باشد.

جناب معصوم مشکل بنده با حضرتعالي رضي الله و يا لعن الله گفتن حضرتعالي نيست بلکه عدم انصاف و وجدان در شماست، آيا دلتان براي خودتان نميسوزد که در قيامت بخاطر عدم حمايت از حقيقت و قبول ولايت الله (خليفه بر حق خدا) و عدم انصاف و وجدان عقوبت شويد؟؟!!!!
آيا حساسيتي که بنده براي کسب انصاف و قبول حقيقت توسط شما دوست عزيز بخرج ميدهم ، بعنوان دليلي براي عدم دشمني بنده با شما نيست؟
در مورد مشکل شما با اسم بنده هم همانطور که گفتيد مشکل شماست نه مشکل من، بنده به شخصه مشکلي با شاه اسماعيل صفوي ندارم و دلايل آنرا هم قبلا در کامنتهاي مختلف براي شما و همکيشانتان در صفحات ديگر اين وبسايت ارائه کرده ام.
اما چرا شما از صفت (معصوم) براي خود استفاده کرده ايد؟
آيا منظورتان اين است معصوم هستيد؟
لطفا دلايل آنرا توضيح بفرمائيد زيرا خودتان با اينکار باعث شديد بنده به اشتباه بيفتم و شما را خانم فرض کنم زيرا معمولا اين اسم مختص خانمهاست نه آقايان ، اما شما فکر کرديد بنده به کنايه شما را به خانمها نسبت ميدهم حتي وقتي اعتراض کرديد بنده مطمئن شدم که خانم هستيد.
در واقع نام شناسنامه اي بنده سيعد حسيني است و در يکي از محله هاي تهران زندگي ميکنم و تنها افتخارم در دنيا محبت اهل بيت عليهم السلام است.
حتي شما ميتوانيد به بنده ايميل بزنيد تا آدرس و تلفن خود را در اختيارتان بگذارم تا از نزديک با حقير آشنا شويد و خودتان ببينيد بنده نه شمشير درست دارم و نه قصد گردن زدن کسي را بلکه نيت بنده همان است که در چند سطر بالاتر به اطلاع رساندم.
جناب معصوم:
شما در اين قسمت از نظراتتان از بنده سئوالي از حقير پرسيده ايد که جوابش را به اجمال عرض ميکنم:
سئوال شما:

(((((جناب آقاي سعيد حسيني چه كسي به تو اين مجوز را داده است كه مرا به بي غيرتي متهم ميكني ؟ و تهمت ميزني كه در حال جمع كردن برادران رضاعي هستم در حالي كه من براي كسب روزي حلال ( دقت داشته باشيد روزي حلال ) به شهرهاي دور و نزديك سفر ميكنم .)))))

برادر عزيز
در واقع علماي شما و از آن مهمتر ام المومنين عايشه اين اجازه را به من داده اند تا از شما اين سئوال را بپرسم.
اگر واقعا اين کار بي غيرتي است که بايد فاتحه تمام علماي اهل سنت و همچنين عايشه را بخوانيم ، اگر شير دادن مردان بزرگسال توسط زنان اهل سنت جهت محرميت به فتواي علمايتان به استناد از عايشه بي غيرتي است که بايد تمام اهل سنت که عايشه را ام المومنين ميدانند و از او در رابطه با اين فتوا تبعيت و پيروي ميکنند نعوذ بالله بي غيرت بخوانيم!
برادر عزيز اين جمله شما توهين به اهل سنت ، علما و ام المومنين عايشه است !
در واقع صحت و سقم اين حديث و احاديث و روايات ديگر که از کتب خودتان نقل شده است را علماي فتوا دهنده شما بايد تضمين کنند ، نه من که فقط از منابع خودتان نقل کردم!!!
اگر هم معتقديد که اين روايات جعلي است، بفرمائيد که چرا از جعليات پيروي ميکنيد؟!!!
همين مطلبي که در همين صفحه است از کجا نشآت گرفته است؟؟؟؟!!!!
جناب معصوم
بنده متوجه حرفهاي نيش دار شما هستم
مثلا اين مطلب :

(((((دقت داشته باش . به خدا سوگند اگر امام زماني داشتي كه به او اعتقاد داشته باشي آنگاه همان امام زمان به خاطر همين تهمتها جواب خوبي به تو ميداد . پس تو هم امام زماني نداري . و از اين نظر با من فرقي نداري .
جاي بحث در باره امام زمان باز است .
شما تا به امروز چند بار ايشان راديده ايد ؟ (جواب قطعي شما : نديده ام )
كي و در كجا با ايشان بيعت كرديد ؟ ( جواب احتمالي شما : حضورا خدمت ايشان مشرف نشده ام ولي هر لحظه دلم به سويشان پر ميكشد )
چگونه امام زمان خود را شناخته ايد ؟ ( جواب احتمالي شما : از روي كتبي كه چند صد سال قبل نوشته شده است )
خداوند شما را خير دهد . چگونه با امامي كه نه او را ديده ايد نه صدايش را شنيده ايد نه آدم راستگويي را ميشناسيد كه مطمئن باشد ايشان را ديده است بيعت كرده ايد ؟؟؟؟؟؟؟

يك جواب بيشتر نداريد : من ايشان را نديده ام ولي به ايشان اعتقاد دارم و در دل به ايشان ارادت دارم و آماده ام كه در زمان ظهور ايشان خدمت گذار ايشان باشم !!!!!!))))))

جواب:
منظور از شناخت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف اين نيست که حتما آن بزرگوار را بطور حضوري ملاقات کنيد بلکه معرفت و شناخت و عارف بحق او بودن است. در نتيجه بنده و ديگر شيعيان اعلام ميکنيم که امام زمان ما حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه مي باشد که منتظر ظهورش از جانب خداوند عظيم هستيم.
خيلي ها در زمان پيامبر در حبشه و بلاد ديگر به هيچ وجه سول خدا صلي الله عليه و آله وسلم را نديدند اما مسلمان شدند و مسلمان ماندند و مسلمان از دنيا رفتند اما خيلي از اصحاب آن حضرت را از نزديک مي ديدند و صداي او را مي شنيدند و با او زندگي ميکردند ولي لحظه اي به او ايمان نياورندند و اسلامشان ظاهري بود و غير مسلمان از دنيا رفتند.
اتفاقا بهتر است به روايات رجوع کنيد و کتب خودتان و شيعيان را مطالعه اي فرمائيد تا بفهميد و بدانيد که رسول خدا در مورد نسل حاضر که نديده به وي ايمان مي آورند چه فرموده اند.
اگر جنابعالي خود را مستثنا از اين حديث رسول خدا ميدانيد در واقع مختاريد .

فرموده ايد:

(((((اگر به دل است و شما در دل بيعت بسته اي اين كه كاري ندارد . من هم در دل با ايشان بيعت مي كنم. اگر به همين ميزان است خوب من هم اگر الان بميرم به مرگ جاهليت نمرده ام . اگر هم من هنوز جاهلم جسارت است البته ولي شما و دوستانتان هم جاهليد .
خداوند لعنت كند بي مغزي انسانها را . مخصوصا بي مغزي ما مسلمين را. )))))
جواب:
اگر واقعا بدون غرض و مرض در دل مبارکتان به آن امام همام علاقمند و با وي بيعت نموده ايد که کلامتان صحيح است و بيعتتان بي مشکل، اما سئوالي از شما دارم :
آيا شما ميتوانيد اهل بيت عليهم السلام را دوست داشته و با آن بزگواران بيعت نمائيد ولي در اصل تحت بيعت دشمنان آنان بوده و از دشمنانشان تبعيت و پيروي کنيد؟؟؟!!!!
آيا به نظر شما اين نمونه بارز نفاق نيست؟؟؟؟!!!!
در ضمن تهمت جهل به من و دوستانم زده ايد که فعلا براي هدايت شما به شخصه از حق خود ميگذرم اما اگر دلايل آنرا بيان فرمائيد کمترين سودي که برايتان خواهد داشت اين خواهد بود که خوانندگان شما را به بي انصافي و تهمت بدون دليل آنهم (بتوان هزار) متهم نميکنند.

فرموده ايد:

((((((برادر گرامي اگر يك كافر ي پيدا شد كه حكم به تكفير شيعه داد ، و گروهي بي مغز از او پيروي كردند و گفت كه كشتن 7 شيعه = بهشت حتم داشته باش خداوند او و يارانش را در قيامت از آب گنديده و غذاي كثيف جهنمي سير خواهد كرد . و بر عكس ))))))

جواب:
جناب معصوم در طي روزها و سالهاي متمادي اينهمه شيعه بر مبناي همين فتوا کشته ميشوند ، آيا نمي بينيد يا قصد ديدن نداريد؟؟؟!!!
جناب اين مسائل مختص تاريخ عصر مانيست بلکه ريشه در خلفا دارد، چرا انصاف را به دور مي افکنيد و حقايق تاريخ را لگد مال ميکنيد؟؟
فکر ميکنيد با گفتن اين حرفها که هر کس چنين حکمي بدهد بايد از آب گنديده ي جهنم بخورد قضيه تمام ميشود؟؟؟
آيا شيعيان مظلومي که هر روز توسط اين فتاوا کشته ميشوند براي شما اهل سنت انسان نيستند؟؟
برادر واقعيت اين است که مبناي مذهبتان اين فتاوا را پشتيباني ميکند!
مذهبي که به پيروان خود اجازه ميدهد سيلي بر دختر پيامبرش بزند و خانه اش را به آتش بکشاند، اموالش را غصب نمايد و وي را بشهادت برساند و بعد از آن هم فرزندان وي را يکي پس از ديگري به شهادت برساند ، براستي چگونه مذهبي است؟؟؟؟!!!!
چگونه است که به بنده تهمت ميزنيد و مرا در کنار همکيشانتان قرار مي دهيد؟؟؟
لطفا بفرمائيد کدام عالم شيعه حکم به قتل اهل سنت داده است ؟؟
لطفا بفرمائيد تا بحال کدام شيعه مبادرت به قتل اهل سنت کرده است؟؟؟
پس نسبت دادن من به آن حيوانات وحشي جز توهين و دروغ و تهمت چيز ديگري تلقي نميشود.
شما مدعي هستيد که انسان با ادبي هستيد ولي از نوشته هاي شما بي ادبي هاي موذيانه کاملا مشهود است و ميتوان گفت که فقط قصد مظلوم نمائي داشته ايد و اين در حالي است که جماعت شيعه از دست شما اهل سنت اسايش ندارند و هر روز در عراق و افغانستان و پاکستان و حتي در همين ايران خودمان تعدادي شيعه توسط اهل سنت به شهادت ميرسند، مگر در همين ايران جنايات ريگي يادتان رفته است؟؟
آيا شهادت شيعيان عراق را منکر هستيد؟؟
ايا شهادت شيعيان افغانستان و پاکستان را منکر هستيد؟؟
آيا شهادت شيعيان يمن را منکر هستيد؟؟
آيا . . .
آيا . . .

خب فعلا تا اينجا کافي است
انشاءالله دفعه بعد بازهم برايتان خواهم نوشت
البته خيلي مراعات کردم که عليرغم توهينهاي زيرکانه شما سکوت کردم چون چند درصد احتمال دادم که انشاءالله عمدي در کار نباشد اما خودتان خوب مي دانيد که دفعه بعد سکوتي در کار نخواهد بود .
در واقع اين بار براي اينکه براي خودم و دوستان ثابت شود کوتاه آمدم .

ايميل من:

hoseini142005@yahoo.comموفق باشيد.

يا حق

68   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   22 خرداد 89
با سلام
برادر عزيز در مورد حديثي كه از جناب ابوبكر فرموديد اگر اسناد انرا بدهيد بهتر است اما در اين مورد و حديثي كه شما ذكر كرديد :
=================================================================
خداوند متعال در مورد حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم در قران كريم ميفرمايد :
<<< وَمَا يَنطِقُ عَنِ &#1649;لْهَوَى&#1648;&#1764; * إِنْ هُوَ إِڑ وَحْىٌ يُوحَى&#1648; * >>>> النجم 3- 4
=========================================================
شما حديثي را نقل كرديد كه حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم در مورد جناب ابوبكر فرمودند
... اگر روزي من در ميان شما نبودم و {{{فتنه ها شما را فرا گرفت }}}}}} به اين مرد پناه ببريد . يكي از ياران ميگويد دويدم تا به آن مرد رسيدم ديدم ايشان ابو بكر صديق ( رضي الله عنه است .خيلي از مردم به خاطر اين حديث و روايات مانند آن با ابو بكر بيعت كردند .

واقعاً اگر اين حديث صحيح باشد با احاديث ديگري كه فراوان ميباشند و صحيح چه بايد كرد ؟؟

1 ) قال رسول اللّه (صلى الله عليه وآله): (فاطِمَة إِنّ اللّهَ يَغْضِبُ لِغَضَبَكِ)( الصواعق المحرقة ص 175/ مستدرك الحاكم، باب مناقب فاطمة / مناقب الإمام علي لابن المغازلي ص 351.).
2 ) قال رسول اللّه (صلى الله عليه وآله): (فاطِمَة بَضْعَةُ مِنّي فَمَنْ أَغْضَبَها أَغْضَبَنِي)
3 ) قال رسول اللّه (صلى الله عليه وآله): (فاطِمَة بَضْعَةٌ مِنّي وَهِيَ قَلْبِيْ وَهِيَ روُحِي التي بَيْنَ جَنْبِيّ) نور الأبصار ص 52.
4 ) قال رسول اللّه (صلى الله عليه وآله): (ما رَضِيْتُ حَتّى رَضِيَتْ فاطِمَة) تذكرة الخواص لسبط الجوزي. مؤسسة أهل البيت (عليهم السلام) - بيروت.

و همانطور كه مستحضر هستيد بسياري هم بودند كه با جناب ابوبكر بيعت نكردند از جمله مسلمات بانوي دو عالم حضرت فاطمه الزهرا عليه الصلوات السلام كه تا اخر عمر كوتاه و شريفشان با ابوبكر بيعت نكردند .حضرت علي عليه الصلوات و السلام نيز بنا به گفته تمامي علماي اهل سنت حداقل براي مدت شش ماه با ايشان بيعت نكردند در صورتي كه اگر واقعا جناب ابوبكر بر حق بودند مطمئن باشيد اين دو نفر يا اولين نفرها بودند كه بيعت ميكردند يا جزو اولين ها , اما شواهد نشان دهنده اين است كه انها از مخالفين سر سخت خلافت ابوبكر بودند و انهم نه بخاطر مقام دنيوي بلكه بواسطه وظيفه الهي .
ديگر افراد كه ميتوان از انها نام برد جناب سلمان عليه السلام , ابوذر غفاري , ياسر , مقداد .
ايا اينها اين حديث را از رسول اكرم شنيده بودند و بدان عمل نكرده بودن .
================================================================
چنان كه صديقه طاهره در خطبه غرايي كه در مسجد خواند بدين موضوع اشاره نمود وفرمود:
تيغهاى نفاق در ميان شما ظاهر شد.
و دين و معنويت در شما كهنه شد.
(و شيطان سرش را از مخفى گاهش بيرون كشيد، در حالى كه شما را صدا مى زند.)
(پس شيطان دريافت كه شما دعوت او را اجابت مى كنيد. شتر ديگرى را نشان كرديد! (از حد خود تجاوز كرده) آبشخور ديگران وارد شديد! (به حريم ديگران وارد شديد).
عجبا از شما كه هنوز ياد پيامبر در خاطره‏ها زنده هست، ( زخم دل گسترده و داغ قلب ما التيام نيافته، و رسول خدا در دل خاك نهفته نشده. (يعنى هنوز ما داغدار و عزادار هستيم، و شما با ما اين گونه رفتار مى‏كنيد).
خيال كرديد [كه اگر اين كار را نكنيد] فتنه درست مى‏شود.، از ترس آنكه دچار فتنه نشويد، بكارى ناشايست دست زديد، غافل از آنكه در فتنه سقوط كرده‏ايد و دوزخ جاى كافران است.
دلائل الامامة - محمد بن جرير الطبري ( الشيعي) - ص 116
الاحتجاج - الشيخ الطبرسي - ج 1 ص 137، الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف - السيد ابن طاووس - ص 265، بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج 29 ص 225 .
بلاغات النساء لابن أبي طيفور المتوفي 380، ص 14 ، إعلام النساء لعمر رضا كحالة ج 3 ص 219 السقيفة وفدك – الجوهري المتوفي 323 ص 143 شرح نهج البلاغة - ابن أبي الحديد المتوفي 565، ج 10 ص 238 و ج 16 ص 251، الدر النظيم - إبن حاتم العاملي المتوفي 664، ص 472 جواهر المطالب في مناقب الإمام علي (ع)، شمس الدين أبي البركات محمد بن أحمد الدمشقي الباعوني الشافعي المتوفى سنة 871 ه‍ ج 1 ص 160 .


« فاطمه ( س ) بر ابوبكر غضب نمود پس با وى قهر كرد پس با او سخنى نگفت تا وفات نمود وبعد از پيغمبر ( ص ) شش ماه زندگى كرد . . . ( و على ( ع ) ) در اين ماههابيعت نكرد . « فوجدت فاطمة على ابى بكر في ذلك فهجرته فلم تكلمه حتّى‏ توفيّت وعاشت بعد النّبيّ ( صلى الله عليه و سلم ) ستّة اشهر... ولم يكن يبايع تلك الاشهر. » صحيح بخارى ، ج 3 ، ص 253 ، كتاب المغازى ، باب 155 غزوة خيبر ، حديث 704. ‏
=============================================================================
در ضمن اگر چنين ميبود ايا ايشان نمببايست به اين حديث در سقيفه مراجعت ميكرد , يا با استناد به همين حديث از علي عليه السلام و زهراي اطهر سلام الله عليه بيعت ميگرفت .
ايا ميدانيد كه دو صد حديث نبوي را ايشان اتش زد .
چرا مگر در ان حديثها از ايشان نامي برده نشده بود . اصلاً چرا حديث نويسي را ممنوع كرده بودند .
ايا اين حديث از نوع حديثهاي ابوهريره ميباشد .
==============================================================================
نمونه حديث ابوهريره در صحاح :
وقتي أبو هريرة روايتي از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نقل كرد. به او گفتند:
«يا أبا هريرة سمعت هذا من رسول اللّه صلي‏الله‏عليه‏و‏سلم ؟ قال: لا، هذا من كيس أبي هريرة».
او در پاسخ به آنانكه از او پرسيدند آيا اين حديث را از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم شنيدي گفت: نه، اين از {{{{جيب أبو هريرة است!}}}} معلوم مي‏شود كه در جيب او از اينگونه احاديث زياد بوده است و حديث مزبور نمونه‏ي از آنها مي‏باشد.
بخاري، ج 2، ص 85. كتاب الجمعة، باب يفكر الرجل الشي‏ء في الصلاة، وج 9، ص 133، كتاب الاعتصام بالكتاب والسنّة، باب الحجّة علي من قال انّ...
ومسلم، ج 4، ص 1939، كتاب فضائل الصحابة، باب 35، ح 159.

يا علي
69   نام و نام خانوادگي:  کميل     -   تاريخ:   22 خرداد 89
ببخشيد چطور ميشه از عمر حليت خواست؟ راستش من تاحالا فکر ميکردم اون يه ... ترسو بود ولي تازه فهميدم خيليم شجاع بوده حتي در مقابل عذاب خدا حاضر بود وايسه ولي زير بار حق نره.اين خيلي حرفه!
---------------------
وقتي ابولولو (ق) -1- عمر رو مجروح کرد و اون در حال احتضار بود, حضرت علي (ع) رفت پيش عمر و گفت اي پسر خطاب (لع) اقرار کن که حق مارو غصب کردي تا من بهشتو برات تضمين کنم.
ولي عمر با کمال شجاعت لحافو کشيد رو سرش و گفت: النار و لا العار!!!!!!!!!!! آتش رو قبول ميکنم ولي عار و ننگ اين اعترافو نه!!!!!
----------------
خخخخخخخخخخخخخخخخيلي عجيبه دارم از تعجب شاخ در ميارم آخه اين سنيا چطور دارن از همچين کسي پيروي ميکنن؟!
-----------------
پاورقي :
1- ق:قربون دستش.
70   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   23 خرداد 89
سلام

جناب کميل
برادر عزيز

هدايت مختص قوم طالمين نيست
خداوند در قران به نص صريح مي فرمايد :

ان الله لا يهدي القوم الظالمين
همانا خداوند قوم ستمکار را هدايت نميکند

مطلبي را که حضرتعالي نقل فرموديد در واقع جزو عجايب نيست بلکه وعده الهي است و تعجبي ندارد که ظالم ، خائن و ستمکاري مانند عمر از حيطه هدايت تا ابد خارج باشد.

باتشکر

اللهم العن الحبت و الطاغوت
يا حق
71   نام و نام خانوادگي:  معصوم ج     -   تاريخ:   24 خرداد 89
بسم الله الرحمن الرحيم

سلام بر برادران و خواهران گرامي و همچنين خدمت برادر بزرگوار جناب آقاي مجيد م علي که زحمت کشيدند و جواب دادند . اميدوارم در پناه خداوند باشيد
................................
جناب آقاي مجيد م علي
ماجرايي که در کامنت 65 نوشته ايد را از دو حالت بيشتر نميتواند داشته باشد :

1 (((اين يک افسانه است که شيعه ها از خود در آورده اند تا براي رسول اللّه (صلى الله عليه وآله)وصي و جانشين بتراشند))) که با توجه به محتواي داستان و اين که اين ماجرا درباره چه کسي است و آن فرد چه مقام علمي دارد و با مراجعه به اسناد وراويان اين روايت اين نظر تقريبا اشتباه است .

2 ((( اين ماجرا و روايات ديگر مانند آن نه يک افسانه بلکه حقايقي تلخ هستند ))))) که اين نظر با توجه به اسناد و مدارک و وقايع تاريخي و روايات مستند و هزار و يک دليل ديگر عقلي و ... درستر به نظر مي آيد .

هنگامي که اين روايت را خواندم مو بر تنم سيخ شد . در مغزم دنبال توجيه و دليل براي اين اتفاق گشتم و لي مغزم تقريبا از کار افتاد .
هيچ دليل و توجيهي نميتوان آورد که اعلم بندگان خدا ( امير المومنين مولانا علي بن ابي طالب عليه السلام )در نخلستاني مشغول کار( نه اين که کار زراعت کار بدي باشد ) و کس ديگر ( هر کس که باشد ) بر منبر در حال حکومت بر مسلمين .

اي واي اگرکه اين خيانت واقعيت داشته باشد (که دارد )
فکرميکنم همين مقدار کافيست . بنده جواب بسياري از سوالاتم را گرفتم . براي من مسلم است که امير المومنين مولانا علي بن ابي طالب عليه السلام بر حق است .

الهم صل علي محمد وآل محمد
72   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   27 خرداد 89
۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞بسم اللّه الرحمن الرحيم ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ "إنك لا تهدي من أحببت ولكن الله يهدي من يشاء وهو أعلم بالمهتدين" ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ تو (رسول الله (صلي الله عليه و اله و سلم) ) هر آنكه دوست داري را هدايت نخواهي كرد ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ ۞۞۞۞۞۞۞۞ بلكه خداوند هر كسي كه دوست داشته باشد را هدايت مي‌كند زيرا او به هدايت شدگان آگاه تراست. ۞۞۞۞۞۞۞۞۞ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞<آيه 56 از سوره مباركه قصص> ۞۞۞۞۞۞۞۞۞ =================================================================================== با سلام ====== الحمد للّه ربّ العالمين والصلوة والسلام على أشرف الأنبياء والمرسلين نبيّنا محمّد وعلى آله الطيبين الطاهرين. إمام عليّ بن موسى الرضا (صلوات اللّه عليه): «رَحِمَ اللّهُ مَنْ أحى اَمَرنا << رحمت خدا بر آنكس كه امر ما را زنده نگه مى دارد>>». پرسيدند: چگونه مى توان امر شما را زنده نگه داشت؟ فرمودند: «يَتَعَلَّمُ عُلومنا ويعلّمها الناس، فَإنَّ الناس لو عَلِموا محاسن كلامنا لا تَّبعونا.<< اينگونه كه علوممان را ياد گيرند و همان را به مردم تعليم دهند. شك نداشته باشيد كه اگر مردم، كلام نيكوى ما و نكات و اثرات آن را بدانند، حتماً از ما تبعيّت خواهند كرد».>> ================================================================================== برادر عزيز و گرامي جناب اقاي معصوم ج وقتي كه بنده در نظر شما ( 43 ) كه فرموده بوديد ... درابتدا بايد بگويم كه جز مذهبي كه از پدران آموختم هيچ چيز را بدون تحقيق قبول نكردم . و من كاملا تسليم حقيقت هستم زيرا سعادت در داشتن چشم بينا و قبول حق است ... صداقت را در كلام شما ديدم . بنده ميخواستم بشما تبريك بگويم بخاطر اين صداقتتان و بدانيد كه خداوند همانطور كه در آيه 56 از سوره مباركه قصص كه در بالا اورده ام بشما عنايت ويژه داشته است . بنده اميدوارم و هم ارزو ميكنم كه اينده درخشاني پيش رو داشته باشيد . در نهايت مطمئنم كه شما به تحقيفات خود ادامه خواهيد داد و بهترين شروع براي اين تحقيقات خواندن كتابهائي است كه فرق اعتقادي بين اهل سنت و شيعه را مورد بحث قرار ميدهد . اين نوع كتابها در همين سايت وزين در دسترس ميباشد كه من اسم چند تا را در زير مياورم : 1 ) آنگاه هدايت شدم : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=78 2 ) شبهاي پيشاور : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=126 3 ) پاسخ به برخي شبهات مذهبي : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=16 با ارزوي موفقيت براي شما يا علي
73   نام و نام خانوادگي:  معصوم ج     -   تاريخ:   29 خرداد 89
بسم الله الرحمن الرحيم

سلام عليكم
جناب آقاي مجيد م علي
از شما تشكر مينمايم به خاطر اينكه زحمت كشيديد و اين مطالب طولاني را تايپ كرده و به عنوان پاسخ ارسال فرموديد. اميدوارم در پناه خداوند باشيد .
اينكه آيا من به نتيجه شگفت انگيزي رسيده ام يا نه را نميدانم ولي علاقه دارم تا درباره سير مطالعات و تحقيقات اندكي كه انجام داده ام كمي براي شما بگويم . ا
مدتها به صورت پراكنده در سايتهاي مختلف و مجلات و سخنرانيها و كتابها احاديث و روايات مختلفي از مولانا امير المومنين علي بن ابي طالب و ائمه هدي ( عليهم السلام ) ديده بودم . دانش و سخنداني آنها از تمام مردم هم عصر خود بالاتر بود و اخلاق و سيره آنها همان چيزي بو.د كه در روايات درباره رسول الله ( صلوات الله عليه و آله ) گفته شده بود . در ابتدا فكر ميكردم اين زياده گويي شيعه هاست كه ميخواهند امامان خود را بالاتر از آن چيزي كه بودند ببرند . ولي وقتي در كتب اهل سنت همان مطالب و حتي بيشتر را ديدم و از دانشمنداني سني مذهب رواياتي بالاتر از آنچه شيعه ها ميگويند شنيدم متوجه شدم كه دست كم مقدار خيلي زيادي از اين مطالب واقعيت دارد .

بعد از آن با اين سايت آشنا شدم . در ضمن اينكه صفحات اين سايت را ميخواندم به سايتهاي برادران اهل سنت و در چت رومها به دنبال اهل سنت بودم و مطالبي كه در اين سايت نوشته بود از ايشان ميپرسيدم .

ولي در دو طرف ماجرا متفاوت بود : همانطور كه در يكي از نظر هاي همين سايت خوانم در سايتهاي برادران اهل تسنن چيزي جز تكذيب بدون ارايه اسناد و مستند وجود نداشت !!!!!
وقتي در چت روم اين سوال را از چند برادر الجزايري پرسيدم :كه چرا عمر بن خطاب فاطمه بنت رسو ل الله ( صلوات الله عليه و آله ) را كشت آنها نه تنها جواب مرا ندادند بلكه با تندي گفتند كه من يك شيعه يهودي و نصراني ايراني هستم كه دروغ ميگويم و دشمن اسلام هستم و شروع كردند به پيامهاي مسخره فرستادن تا جايي كه از دفعه بعد من مجبور بودم خودم را اهل تركيه و شهر استامبول معرفي كنم تا حداقل جواب مرا بدهند .

بعد از اين همه با يك برادر محترم و محقق و با اطلاع اهل كشور مصر آشنا شدم كه نام ايشان عمر بود . همين سوال را از او پرسيدم . او در جواب باز هم اين عقيده را منسوب به يهود و نصارا دانست و گفت كه عمر بن خطاب داماد علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) بود چگونه ممكن است كسي دخترش را به قاتل همسرش بدهد و چند حديث ديگر . بعد از اينكه من مستندات دروغ بودن اين مطلب را از اين سايت برايش فرستادم با كمال آرامش مرا و پدر و مادر مرا مورد لطف و عنايت قرار داد و ديگر جواب مرا نداد حتي بعد از اين كه من او را قسم دادم !!!!!!

اما در اين طرف سايتي بود كه نظرات مرا سانسور نميكرد و كساني بودند كه حداقل براي عقيده خود برهاني قاطع از نظر عقلي و تاريخي و روايي دارند . هر وقت مطلبي منطقي گفته ام از من پذيرفته اند و تاييد كردند . در ضمن كسي مرا ايراني يهودي خطاب نكرد و من لازم نداشتم كه هويتم را پنهان كنم (( گرچه از اسم مستعار استفاده كردم )) .
(( واقعا چقدر درست فرموده است امام علي بن موسي ( عليهما السلام ) ))
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++=

همچنين در طول اين مدت كتاب آقاي تيجاني ((آنگاه هدايت شدم)) را كامل و كتاب شبهاي پيشآور را به صورت بخشي خواندم .

+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++=

وقتي كه مولانا امير المومنين علي بن ابي طالب( عليه السلام ) را به عنوان امام و خليفه الله بپذيريم ديگر جايي براي خليفه ديگري نميماند كه هم عصر ايشان باشد و او خليفه باشد و ديگر خلافت كس ديگري به همراه ايشان نميتواند باشد . پس خلافت ابو بكر و عمر بن خطاب و عثمان بن عفان كلا باطل است .تا اينجا را قبول

بعد از اين پذيرش امامت و خلافت مولانا امير المومنين علي بن ابي طالب( عليه السلام ) آنگاه نوبت پذيرش امامت بقيه امامان معصوم ( عليهم السلام ) ميشود . شيعيان چند گروه هستند : شيعيان زيدي شيعيان اسماعيلي شيعيان واقفيه و غيره . حتي گفته ميشود بعد از شهادت امام حسن بن علي (عليهما السلام ) چندين فرقه جديد در همان چند روز بعد از شهادت ايشان در بين شيعه ها تاسيس شد .


به فرض بگيريم اين حقير امامت همه امامان معصوم ( عليهم السلام ) را (( با توجه به روايات صحيح ازرسو ل الله ( صلوات الله عليه و آله ) و دانش الهي ايشان و ....)) پذيرفتم . ولي باز هم در باره اينكه آيا امام معصوم ( عليه السلام ) آيا اكنون زنده باشند يا نه به نظر من هنوز نميتوان مطمئن بود كه ايشان حتي به دنيا آمده است يا نه ؟ و در اين موضوع جاي شك شبهه فراواني هست .

اين حقير مقاله اي را كه معرفي كرده بوديد خواندم . و كتابهاي متعددي را درباره آخر الزمان اخوانده ام . ولي تمام آنها هيچ شاهدي مستندي براي وجود داشتن امام عصر ( عليه السلام ) وجود ندارد و بيشتر رواياتي كه درباره ملاقات كنندگان با ايشان است مربوط به قرون گذشته است .

من به صراحت ميگويم كه فرمايشات شما و حقانيت مذهب تشيع را پذيرفته ام . ولي اين موضوع براي من قابل قبول نيست كه به قول شما امام معصوم واجب الاطاعه زنده باشد و دور از نظرها باشد . و كسي را راه براي ملاقات او نباشد .


74   نام و نام خانوادگي:  معصوم ج     -   تاريخ:   29 خرداد 89
بسم الله الرحمن الرحيم

سلام عليكم
جناب آقاي سعيد حسيني
بسيار خوشحال هستم كه جنابعالي لحن خود را عوض كرده ايد . از اين بابت از شما متشكرم .
اما اجازه مي خواهم به بعضي از سوالات شما در حد دانشم پاسخ بدهم .


فرموديد :
#######حضرتعالي ظاهرا حقايق و اظلام تاريخ را مي پذيريد اما براحتي به بهانه اي که آنها فقط اشتباه کرده اند براحتي از کنار آن عبور ميکنيد و مهمتر از آن اين است که ظالمان تاريخ را باتوجه به اينکه ظلم و ستمشان در تاريخ اثبات شده بعنوان رهبران عقيدتي خود قبول ميکنيد!!!!!#######

خير . من هيچگاه قصد مبرا كردن هيچ ظالمي از ظلمي كه كرده نداشته و آنها را به عنوان رهبر عقيدتي خود قبول ندارم .


فرموديد :
#######وقتي کامنت اول شما را خواندم متوجه شدم که متاسفانه دچار تعصب هستيد که دليل آن را از جملات خودتان در همان کامنت برايتان متذکر ميشوم:
که با خواندن کتاب هائي از تشييع که از يک دوست شيعه گرفته ايد، نسبت به خاندان اهل بيت عليهم السلام اردات پيدا کرده ايد!!!######

بله . چرا بايد به چيزي كه نميشناسم ارادت داشته باشم . منطق شما در اين باره بسيار ضعيف است . بهتر بود اين موضوع را مطرح نميكرديد .


پرسيديد :

###########مگر شما اهل سنت ادعا نميکنيد که خاندان اهل بيت عليهم السلام را حتي بيشتر از شيعيان دوست دارند؟؟؟!
اگر چنين است چرا تمام اهل بيت عليهم السلام يکي پس از ديگري بدست خلفاي اهل سنت و بعد از آنان توسط پيروان همان خلفاي اهل سنت به شهادت رسيدند؟؟؟؟!!!!###########

جواب اين است كه لابد تفكر آنها براي اساس پايداري حكومت خلفا ضرر داشت . لابد آنها بذر قيام در برابر ظالم را در قلبها مي افشاندند . خود من هم اگر حاكم بودم نميگذاشتم يك چنين دشمني در مقابلم بايستد و زنده باشد .



فرموديد :
#########شما که به ادعاي خودتان داراي علم غيب هستيد تا جائيکه فرموده ايد اگر سعيد حسيني در صدر اسلام حضور داشت:
(((((به روي رسول الله ( صلوات الله عليه وسلم ) شمشير ميزد و يا در صفين با علي بن ابيطالب(رضي الله عنه) ميجنگيد يا در كربلا بر عليه مسلمين.)))))
واقعا از اين غيب گوئي شما متحير شدم!!!!
مرا متهم به توهين کرده ايد در حالي که همين غيبگوئي شما بزرگترين توهين به من و همکيشان من است!!!!########


خير جناب آقاي سعيد حسيني . بنده غيب گو نيستم هرچند علاقه زيادي دارم كه غيب گويي ياد بگيرم . در ضمن قصدم هم توهين به همكيشان شما نبود . ولي اعتراف ميكنم كه در آن زمان ميخواستم با اين جمله به شما توهين كنم كه بابت اين موضوع از شما پوزش مي خواهم و اميدوارم عذر خواهي مرا بپذيريد .

ولي انصاف بدهيد : آيا امامي كه به عقيده شيعه امروز در بين ماست تنهاتر از امامي نيست كه در كربلا شهيد شد ؟؟؟

اگر بگوييد درست است پس قبول كرده ايد بسياري از ما مدعيان تو خالي هستيم .
اگر بگوييد غلط است و اين امام تنها نيست پس چرا قيام نميكند ؟ آيا به قول شيعيان حجت بر او تمام نشده است ؟؟

بله من خدا را شكر ميكنم كه در آن روزگار نبودم . شايد اگر آن موقع بودم جزو سپاه يزيد بودم و امروز هم مطمين نيستم جزو سپاه شيطان نباشم . فرق من و شما در اين موضوع بسيار زياد است . ولي شما از كجا ميدانيد كه اگر در آن زمان بوديد حتما با امامان معصوم ( عليهم السلام بوديد ) ؟؟؟؟

__________________________________________________________________________________________

فرموديد :

#######شما عايشه را ام المومنين ميدانيد در صورتيکه همين ام المومنين شما بيش از 17 هزار مومن يعني بچه هاي خودش را به کام مرگ فرستاد.آيا لقب ام المومنين شايسته چنين مادري است؟!
شما خلفا را به عنوان رضي الله عنه ياد ميکنيد با توجه به گواهي تاريخ مبني بر جنايات و خيانات و . . . که همه در جريده عالم ثبت شده است. آيا چنين افرادي مي توانستند نماينده خدا بر روي اين زمين باشند؟؟
هر حاکم سني که بعد از خلفا به حکومت رسيد به تبعيت از خلفا از هيچ جنايتي دست بر نداشت! بقول خودتان سلاطين عثماني چه جنايتها که به پيروي از عمر و عثمان و ابوبکر به جماعت مظلوم شيعه نکردند.
در همين زمان معاصر همين صدام حسين تکريتي که به پيروي از عمر به ايران حمله کرد و خود را سردار قادسيه مي ناميد و الحمدلله به سزاي اعمال کثيف خود رسيد، از چه کساني پيروي ميکرد؟؟
کدام مذهب و در واقع کدام عقيده به ايشان و ديکر حکام سني مذهب چنين اجازه اي را ميداد؟؟؟
چالب است که چنين مجنون افسار گسيخته اي اکنون سيدالشهداي اهل سنت محسوب ميشود.
اگر بخودتان زحمت ميداديد و سخنان عبدالرجيم يزيدي (ملازاده همان ابن ملجم بلوچي) را گوش ميکرديد حرفهاي مرا توهين تلقي نميکرديد.#########


بله . قبول دارم كه فرمايشات شما در اين موضوع كاملا درست است .

______________________________________________________________________________________


فرموديد :

#############برادر عزيز
نوشتن حقيقت يک مسئله است و قبول آن يک مسئله ي ديگر. شما که مدعي هستيد حقيت را قبول کرده ايد ،آيا به آن عمل نيز نموده ايد؟!
در واقع مشکل اول من با شما تناقض در گفتار شماست!
ميگوئيد که حقيقت را مي پذيريد اما در عمل نه تنها نمي پذيريد بلکه از باطل دفاع هم ميکنيد،حتي شما در نظراتتان فرموده ايد که به جز مذهبتان چيز ديگري را بدون دليل قبول نکرده ايد!
برادر من چرا در پي دليلي برا حقانيت مذهبتان نيستيد؟!
مگر نه اينکه مذهب ومبناي عقيده از مهمترين بخشهاي اساسي و تعيين کننده هر انسان مسلمان مي باشد؟؟##############


خير جناب آقاي سعيد حسيني به نظر من دين و مذهب فقط وقتي در مقابل هم هستند مهم هستند و در زندگي عادي و در درگاه خداوند انسانيت و كسب معرفت و اخلاق بسيار مهمتر است . و در ظمن ان شا الله من در مواجه با حقيقت آن را خواهم پذيرفت .
________________________________________________________________________________


حضرتعالي فرموديد :

##########جناب معصوم مشکل بنده با حضرتعالي رضي الله و يا لعن الله گفتن حضرتعالي نيست بلکه عدم انصاف و وجدان در شماست، آيا دلتان براي خودتان نميسوزد############

جناب عالي من را به بي انصافي متهم ميكنيد . و من شما را . حالا چه كسي راست ميگويد خدا ميداند . من دلم براي خود م ميسوزد ولي بيش از آن دلم براي شما ميسوزد .

________________________________________________________________________________


اما معصوم درست است كه يك صفت است ولي از آن به عنوان نام نيز استفاده ميشود . نام معصوم براي مردان و نام معصومه براي زنان . البته نام معصوم براي مردان خيلي رايج نيست و اين نام بيشتر در مناطق كرد نشين شمال غرب ايران براي پسران انتخاب ميشود . در واقع اين نام مستعار من و نام واقعي صميمي ترين دوست من است . و در واقع من اينقدر به او علاقه دارم كه نام او را براي خودم انتخاب كرده ام . نه اين كه معني اين نام برايم مهم باشد . و نه اين كه بخواهم خودم را انساني پاكيزه معرفي كرده باشم و نه اين كه در موقع انتخاب اين نام به جنسيت و سن و خصوصيات اخلاقي توجهي كرده باشم . شما هرگونه كه مايليد مرا خطاب كنيد و درباره من فكر كنيد براي من مهم نيست كه به چه نامي خوانده شوم ولي برايم مهم است كه شخصيت انساني مرا زير سوال نبريد .

________________________________________________________________________________


حضرتعالي فرموديد :

###################بنده متوجه حرفهاي نيش دار شما هستم


(((((اگر به دل است و شما در دل بيعت بسته اي اين كه كاري ندارد . من هم در دل با ايشان بيعت مي كنم. اگر به همين ميزان است خوب من هم اگر الان بميرم به مرگ جاهليت نمرده ام . اگر هم من هنوز جاهلم جسارت است البته ولي شما و دوستانتان هم جاهليد .
خداوند لعنت كند بي مغزي انسانها را . مخصوصا بي مغزي ما مسلمين را. ))))) ################

خير اينگونه كه خوانديد اشتباه است درواقع اين اشتباه از من بوده است خواهش ميكنم اينطور بخانيد :

(((((((((خداوند لعنت كند بي مغزي انسانها را . مخصوصا بي مغزي ما مسلمين را.
برادر گرامي اگر يك كافر ي پيدا شد كه حكم به تكفير شيعه داد ، و گروهي بي مغز از او پيروي كردند و گفت كه كشتن 7 شيعه = بهشت حتم داشته باش خداوند او و يارانش را در قيامت از آب گنديده و غذاي كثيف جهنمي سير خواهد كرد . و بر عكس))))))))

________________________________________________________________________________

پرسيده بوديد :


############آيا شما ميتوانيد اهل بيت عليهم السلام را دوست داشته و با آن بزگواران بيعت نمائيد ولي در اصل تحت بيعت دشمنان آنان بوده و از دشمنانشان تبعيت و پيروي کنيد؟؟؟!!!!
آيا به نظر شما اين نمونه بارز نفاق نيست؟؟؟؟!!!!
در ضمن تهمت جهل به من و دوستانم زده ايد که فعلا براي هدايت شما به شخصه از حق خود ميگذرم اما اگر دلايل آنرا بيان فرمائيد کمترين سودي که برايتان خواهد داشت اين خواهد بود که خوانندگان شما را به بي انصافي و تهمت بدون دليل آنهم (بتوان هزار) متهم نميکنند.###############


بله به نظر من هم نميتوان هم يك نفر را دوست داشت هم دشمن او را دوست داشت . بله اين خيلي شبيه نفاق است .
ولي آيا ميتوان همه را به راحتي لعن كرد ؟
آيا ميتوان آنگونه كه شما اهل سنت را حيوانات وحشي ميخوانيد آنها را حيوان دانست ؟
آيا شما اگر در همين لحظه قدرت اين را داشته باشيد هر چه سني در زمين است را قبل از يهوديان و مسيحيان و حتي بيدينان و بت پرستان نابود نميكنيد ؟؟؟؟؟؟
آيا شما واقعا مريد امام جعفر بن محمد ( عليهما السلام ) هستيد ؟؟؟؟كه شبانه به سراغ گدايان ميرفت و آنها را طعام ميداد در حالي كه آنها مريد خلفاي سه گانه بودند .

جناب آقاي سعيد حسيني

اين حقير كمتر از آنم كه جهالت و شقاوت ويا علم و سعادت كسي را تخمين بزنم وهرگز اين اجازه را به خود نميدهم كه در اين حيطه دخالتي داشته باشم چه برسد به اين كه درباره پيروان مولانا علي بن ابي طالب چنين اظهار نظري را داشته باشم . من گفتم اگر به نظر شما بعد از اين بيعت من هنوز جاهلم اينچنين است نه اين كه حتما اينطور باشد . و متاسفانه اشتباه برداشت فرموديد .

موضوع اين است كه اين حقير معتقد به اين نيستم كه بايد با بد و بيراه و لعن با گذشتگاني كه مرده اند تا كرد . من مي گويم زنده هايي كه الان دارند زنده ها را ميكشند بيشتر مستوجب لعن هستند تا مردگاني كه الان روحشان هم پوسيده است . و به اين كه مرده اي را بد و بيراه بگوييد اعتقادي ندارم . بعد هم درباره ملا زاده گفتيد يك كلام هم از من بشنويد :

بنده به مسلماني ايشان كاملا مشكوكم يك بار خواب ديدم كه در مسجد الحرام به همراه يكي از دوستانم (( اين دوست من از سادات حسيني و از اهل شيعه و بسيار انسان خوش اخلاقي است . ))هستيم . جالب بود كه در اين خواب در مسجد الحرام هر گروهي پشت به حرم كرده و به سمتي نماز ميخاند . گروهي رو به جنوب و گروهي رو به شرق و گروهي رو به غرب كه پيشنماز اين گروه آخري ملازاده بود . وقتي تعبير اين خواب را از دوستي كه تعبير خواب ميدانست ((البته اين دوست من هم از اهل شيعه است )) پرسيدم ايشان گفت كه هر كس رو به خداي خود نماز ميخاند و ملا زاده هم رو به خداي خود انگليس .

در پايان گويا فراموش كرديد قتل سنيان عراق و افغانستان را به دست اهل شيعه آن كشورها ذكر كنيد .


باز هم از شما تشكر مينمام كه مراعات فرموديد و البته خيلي مراعات فرموديد وثابت كرديد كه انسان منصفي!هستيد .

رودخانه آگاهي جاريست تا ببنيم هر كس به چه مقدار از آن مينوشد .

الصلاة و السلام علي نبينا و آله الطييبن الطاهرين
75   نام و نام خانوادگي:  عبدالله     -   تاريخ:   30 خرداد 89
73
گفتي: "اين موضوع براي من قابل قبول نيست كه به قول شما امام معصوم واجب الاطاعه زنده باشد و دور از نظرها باشد . و كسي را راه براي ملاقات او نباشد"
جواب: أوّلاً: چرا؟ لطفاً عدم إمكانش را إثبات كن. چون اگر نديدن، ملاكِ نبودن باشد كه از خداي سبحان چه چيز نديدني-تر و در عين حال چه چيز بودني-تر!
ثانياً: حضرتِ خضر(علي نبيّنا وآله و عليه السلام) كه در سوره مباركه كهف مذكور است، و معتقديم چندين هزار سال است كه زنده است، الآن كجاست؟ آيا چون كسي -از كسانيكه من و تو ميشناسيم- ظاهراً به محضرش راه ندارد، دليل إنكار اوست؟
ثالثاً: قبر مطهر حضرتِ فاطمة الزّهراء(عليهاالصلاة والسلام) كجاست؟ چون پيدا نيست، پس بايد بگوئيم: أصلاً نيست!
رابعاً: علم فيزيك ميگويد: سياهچاله هائي در فضا هست كه هيچكس و هيچ ذرةاي حتي نور و موج را به آنها دسترسي نيست! [به تعبير دقيقتر، هرچيز به آنها نزديك شود، رهيدن نخواهد-توانست، ولو اينكه نور و موج باشد؛ نه اينكه نيست و نابود ميشود] سبحان الله! ما هم ميگوئيم: آنرا كه خبر شد خبري باز نيامد! نه اينكه ره-نيافت. إمام كه سرور كائنات است! نه فقط سرور بشر! براي بشر غايب است نه اينكه از هستي ساقط! كم-إنصافي است كه حقّ غايب را بنام نبودنش بخوريم!
خامساً: خودش(عليه السلام) فرموده است: كه إنتفاع مردم از من در غيبتم مانند إنتفاع از خورشيد در روز ابري است؛ آيا اگر هوا بقدري ابري بود كه روز بإصطلاح تاريك شد، باز ميتوان گفت: شب است، يعني خورشيدي در كار نيست؟
سادساً: حضرتِ يعقوب(علي نبيّناوآله و عليه السلام) به پسرانش فرمود: يَا بَنِيَّ اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلاَ تَيْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ(يوسف87) ما برادران، چقدر بدنبالش گشته ايم كه نيافته-ايم؟
دي شيخ با چراغ همي گشت گِردِ شهر * كز ديو و دد ملولم و إنسانم آرزوست
گفتند: يافت مي-نشود، جسته-ايم ما * گفت: آنكه يافت مي-نشود، آنم آرزوست
76   نام و نام خانوادگي:  اسي     -   تاريخ:   02 تير 89
سلام قدميا گفتن طرف کور خودش بيناي مردم از لواط گفتين که خب گفتين البته اولش اگه مردين اين مطلب رو رو سايت بذارين که عادت کردين به قيچي کردن وسانسور خب هر آدم کثيفي از اعم از شني شيعه مسيحي يهودي وکلا هر ابوالبشري ممکنه اين کار رو بکنه کما اينکه خودم همکاري داشتم شيعه که شديد اهل لواط بود البته به عنوان مفعول ودر ثاني اون قدري که دوستاتون توي اوين بعد حوادث انتخابات اين عمل شنيع ذرو کردند که داد ملت در اومد وبعد آقا فرمودند که زندان رو تعطيل کنيد بسه اين همه که نموديدوبعد يک سطل ماست هم روش ريختين و ماست مالي کردين البته ماه پشت ابر نمي مونه اعمالي که شما با آقايون به شکل قوم لوط در زنداناتون کرديدتاريخ خواهد نوشت در قالب جزوه کتاب وفيلم يا کليپ .در خاتمه دعا مي کنيم تمام لوطي کاران اعم از هر مذهبي که باشند ودر هر جاي دنيا چه در عراق چه در تلاويب چه در اوين با قوم لوط محشور بفرما آمين. اگر مرد هستيد مطلب رو تو سايت بذارين
77   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   02 تير 89
جناب اسي
«خودم همکاري داشتم شيعه[عمر] که شديد اهل لواط بود البته به عنوان مفعول»
هدف شما از همکاري با يک شيعه عمر مفعول چه است؟ اصولا با چنين شيعه عمري که اهل لواط است شما چه همکاريهايي داريد؟

يا علي
78   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   02 تير 89
سلام

جناب آقاي معصوم

لطفا بفرمائيد :

پيامبر شما کيست؟
کتاب شما چه نامي دارد؟
خلفاي شما چه کساني هستند؟
از چه مذهبي پيروي ميکنيد؟
عقيده شما از کجاست نشآت ميگيرد؟
اساس ايمان از نظر شما چيست؟

يا علي
79   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   02 تير 89
____________________________۞بسم اللّه الرحمن الرحيم ۞____________________________________ ___________________________________۞ الم (1)۞__________________________________________ ____________۞ (بزرگ است خداوندى كه اين كتاب عظيم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده). ۞_____________ __________________۞۞ ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ (2) ۞۞______________________________ ______۞۞ ( آن كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد؛ و مايه هدايت پرهيزكاران است.)۞۞_____________ __________۞۞۞الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ (3) ۞۞۞۞____________________ __ ۞۞۞ ( (پرهيزكاران) كسانى هستند كه به غيب (آنچه از حس پوشيده و پنهان است) ايمان مى‏آورند؛ ۞۞۞____ ___۞۞۞و نمــاز را برپا مـى‏دارنـد؛ و از تمــام نعمتهــا و مواهبى كه به آنـان روزى داده‏ايم، انفاق مى‏كنند. ۞۞۞____ __________۞۞۞۞والَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ( 4 ) ۞۞۞۞___________ __________۞۞۞۞ ( و آنان كه به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پيش از تو (بر پيامبران پيشين)۞۞۞۞__________ _______________۞۞۞۞ نازل گرديده، ايمان مى‏آورند؛ و به رستاخيز يقين دارند. ۞۞۞۞_________________ _________________۞۞۞۞۞ أُوْلَـئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَـئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (5)۞۞۞۞۞ _____________ ________________۞۞۞۞۞ آنان بر طريق هدايت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند. ۞۞۞۞۞_____________ =================================================================================== با سلام جناب معصوم بسيار خوشحال شدم كه نظر شما را دوبار ديدم . و بسيار از صداقت شما خوشم امد . و خوشحالم كه سوالات خود را مطرح كرديد , اميدوارم بتوانم جوابي مناسب بدهم . =============================================================================== جنابعالي فرموديد . شيعيان چند گروه هستند ........... بله صحيح ميفرمائيد اما ايا همه انها بعنوان فرقه ناجيه شناخته ميشوند ؟؟ مسلماً با مراجعه به قران و احاديث صحيح ميتوان دريافت كه از تمامي انها فقط يك فرقه هست كه تمامي شرايط فرقه ناجيه را دارد . اين شرايط كدام است : بنده در اينجا فقط به يكي اكتفا ميكنم : ================================================================================= رسول خدا فرمود: لايزال الاسلام عزيزاً الي اثني عشر خليفه ثم قال كلمة لم افهمها فقلت لابي ما قال؟ قال كلهم من قريش.»؛ اسلام پا برجا خواهد بود تا وقتي كه 12 تن خليفه باشند.» راوي مي گويد: سپس حضرت جمله اي فرمود كه آن را نفهميدم درباره آن از پدرم پرسيدم، گفت: پيامبر فرمود: تمامي آن دوازده تن ازقريش اند. ================================================================================== فردي نزد عبداللَّه بن مسعود آمد و گفت: هل حدّثكم نبيكم كم يكون بعده من الخلفا؟ قال نعم. و ما سئلني احد قبلك و انك لمن احدث القوم سناً. قال: يكونون عدة نقباء موسي، اثني عشر نقيباً.»؛ آيا پيامبر شما تعداد خلفاي پس از خود را بيان فرموده است؟ گفتم آري! به او گفتم پيش از تو كسي اين را از من نپرسيده بود. با توجه به اين كه تو جوان ترين هستي، آن گاه پاسخ داد: تعداد خلفاي پيامبر به عدد نقباي حضرت موسي است 12 تن به شمار مي آيند. مسند احمد، ج 1، ص 398. و مسند احمد، جلد5، صفحه 92. صحيح بخاري: جلد9، صفحه 720 و جلد8 صفحه 127. و سنن ترمذي، جلد3، صفحه 340. صحيح مسلم، جلد3، صفحه 452، و ) ================================================================================== روايات از جابر بن عبداللَّه انصاري روايت شده است رسول خدا فرمود: «انا سيد النبيين و علي سيد الوصيين و ان اوصيائي بعدي اثناعشر اولهم عليّ و آخرهم القائم المهدي ( عليه السلام ) »؛ من آقاي انبيا هستم و علي آقاي اوصيا مي باشد و به درستي كه اوصياي بعد از من دوازده نفرند نخستين آنان علي و آخريشان قائم ما مهدي است. و نيز روايت شده است: «الائمة بعدي اثني عشر، تسعة منهم من ولد الحسين ( عليه السلام ) تاسعهم المهدي.» فرائد السمطين، ج 3، ص 399، ينابيع المودة، قندوزي حنفي، ج 3، ص 291، باب 77 و ج 2، ص 316 ================================================================================== يا حديثي ديگر مشهور به حديث جابر ==================== پس از نزول آيه اطاعت، جابر بن عبدالله انصاري از پيامبر اسلام پرسيد: «يا رسول‌الله، ما خدا و رسول او را شناخته‌ايم، لازم است اولواالامر را نيز بشناسيم.» پيامبر اسلام پاسخ داد: اي جابر، آنان جانشينان من و امامان بعد از من اند. نخستين آنان علي ابن ابيطالب است و سپس به ترتيب: حسن بن علي، حسين بن علي، علي بن حسين، محمد بن علي، که در تورات به "باقر" معروف است و تو در هنگام پيري او را خواهي ديد و هر وقت او را ديدي، سلام مرا به او برسان. پس از محمد بن علي نيز به ترتيب، جعفر بن محمد، موسي بن جعفر، علي بن موسي، محمد بن علي، علي بن محمد، حسن بن علي و پس از ايشان فرزندش مي‌باشد که هم‌نام (محمد) و هم‌کنيه من (ابوالقاسم) است. اوست که از نظر مردم پنهان مي‌شود و غيبت او طولاني مي‌گردد تا آن جا که فقط افرادي که ايمان راسخ دارند، بر عقيدهٔ به او باقي مي‌مانند. 1. کفايت‌الاثر، چاپ قديم، ص۸ 2. ينابيع‌المودة، ص۴۹۴ 3. اثبات‌الهداه، ج۳، ص۱۲۳ ================================================================================== حدثنا صفوان بن يحيى، قال: حدثنا أبو أيوب إبراهيم بن زياد الخزاز، قال: حدثنا أبو حمزة الثمالي، عن أبي خالد الكابلي، قال: دخلت على مولاي علي بن الحسين بن علي بن أبي طالب عليهم السلام فرأيت في يده صحيفة كان ينظر إليها و يبكي بكاءا شديدا، قلت: فداك أبي و أمي يا ابن رسول الله، ما هذه الصحيفة؟ قال: هذه نسخة اللوح الذي أهداه الله تعالى إلى رسول الله صلى الله عليه وآله، كان فيه اسم الله تعالى و رسوله و أمير المؤمنين و عمي الحسن بن علي و أبي عليهم السلام و اسمي و اسم ابني محمد الباقر و ابنه جعفر الصادق و ابنه موسى الكاظم و ابنه علي الرضا عليهم السلام و ابنه محمد التقي و ابنه علي النقي و ابنه الحسن الزكي و ابنه الحجة القائم بأمر الله، المنتقم من أعداء الله، الذي يغيب غيبة طويلة ثم يظهر فيملأ الأرض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا. ================================================================================== اما همانطور كه در دين مبين اسلام فرقه هائي انشعاب پيدا كردند و چند مذهب شدند و باز از هر مذهب چندين فرقه منشعب شدند , بايد همين انتظار را از خط و مذهب منسوب به حضرت علي عليه الصلوات و السلام را داشت , خصوصاً اين فرقه ها بعد از رحلت جناب اسماعيل و جناب زيد اظهار وجود كردند و نه بوسيله خود ايشان و يا در وقت حياتشان , در اينجا مختصري از تاريخ دوتا از اين فرقه ها كه بعد از شيعه اثني عشري بزرگترين ميباشند را مينويسم و از شما ميخواهم ببينيد كه ايا اين دو مذهب با حديث خلفائي اثني عشر كه مورد توافق تمامي مسلمان ميباشند مطابقت دارند يا نه ؟؟ در مورد اسماعليان و زيديان بايد اول شرح كوتاهي داد بعد نتيجه نهائي را گرقت : =================================================================================== 1 ) فرقه ( مذهب )اسماعيليه ================== اسماعيليه يا باطنيه فرقه‌اي از شيعه اماميه است که معتقدان آن، محمد بن اسماعيل برادرزاده امام موسي کاظم(ع) را آخرين امام مي‌دانستند. ظهور اين فرقه اصلاً نتيجه اختلاف در امامت اسماعيل بن جعفر صادق با برادرش موسي بن جعفر(ع) بوده‌است. اسماعيليان معتقدند که پس از رحلت امام جعفر صادق(در قرن هشتم ميلادي) امامت به پسر بزگتر وي مي‌رسيد؛ اما چون پسرش اسماعيل پيش از پدر درگذشته بود، امامت به محمد بن اسماعيل منتقل شد که سابع تام است و دور هفت با او تمام مي‌شود و پس از او امامت در خاندان وي باقي ماند. آنها در ميان اهل سنت به «باطنيان»مشهورند و شيعه هفت امامي نيز ناميده مي‌شوند. اسماعيليه به دو فرقه مستعلوي و نزاري تقسيم مي‌شوند. =================================================================================== 2 )فرقه ( مذهب ) زيديه ============== زيديه يکي از فرقه‌هاي شيعه است که نامشان را از زيد بن علي گرفته‌اند. زيديان برخلاف دوازده ‌امامي‌ها زيد بن علي را به‌جاي برادرش محمد باقر امام پنجم مي‌دانند و در امامت علي بن ابي طالب، حسن بن علي، حسين بن علي، علي بن حسين با ديگر شيعيان هم‌نظرند. يحيي بن زيد ديگر امام معروف زيديه است. ================================================================================== همانطور كه ملاحظه ميفرمائيد هيچكدام از اين دو با حديث حديث خلفائي اثني عشر همخواني ندارند . و فرقه هاي كوچكتري نيز ميباشند كه با حديث مذكور هم همخواني ندارند و از منشعبان همين دو فرقه مي باشند. ================================================================================== در ضمن بايد شرح بدهم كه وقتي از شيعه و شيعيان سخني گفته ميشود منظور همان شيعه دوازده امامي كه همان شيعه جعفري و همان شيعه اماميه است و هر سه عنوان به همين يك مذهب داده شده . ================================================================================== در ضمن مگر نه اينكه مسلمانان از بعد از رحلت حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم متفرق شدند , اين گروه يا گروهها در ضمن حيات حضرت سكوت اختيار كرده بودند و فقط در بعضي مواقع با كلام رسول خدا كه همان كلام خداست مخالفت ميكردند بمانند وقايع و گفتار خليفه دوم بعد از صلح حديبيه و يا در وقت مريضي حضرت محمد صلي الله عليه و اله وسلم و طلب كردن قلم و دوات "" معروف به حديث قرطاس "" . ============================================================== حال ممكن است فكر كرد كه اين گونه افراد نخواهند در شيعيان تفرقه بياندازند . ================================================================================== ================================================================================== حضرت عالي فرموديد .... ولي باز هم در باره اينكه آيا امام معصوم ( عليه السلام ) آيا اكنون زنده باشند يا نه ....... اما مسئله طول عمر حضرت مهدي ( عجل الله تعالي فرج ) در اين مورد ميتوان گفت: ايا حضرت عيسي ابن مريم عليه السلام در قيد حيات نيستند ؟؟ ايا عمر طولاني حضرت نوح عليه السلام را ميتوان انكار كرد , نبوت ايشان 950 سال بود و حداكثر طول عمري كه براي ايشان گفته شده است 1950 سال ميباشد . « فلبث فيهم ألف سنةٍ إلا خمسين عاما . » طول عمر حضرت خضر عليه السلام را نبايد فراموش كرد براي تمامي مسلمانان امري است انكار ناپذير . و اينكه ايشان در دوران حضرت موسي عليه السلام نبوده اند يعني حدود 3300 سال قبل . =================================================================================== شگفت اين افراد هستند كه سعي ميكنم كوتاه انها را ذكر كنم . 1 ) سلمان فارسي : ميگويند از كساني بوده كه عمر ايشان از 250 سال تا 350 سال حتي بيشتر نقل كرده اند .......قال أبو نعيم : كان سلمان من المعمرين ، يقال أنه أدرك عيسى بن مريم وقرأ الكتابين . (أسد الغابة 2 / 332 ) ......وقيل ثلاثمائة وخمسون سنة ، وكان قد أدرك بعض أصحاب المسيح عليه السلام .( الكامل 3 / 287 .) =================================================================================== 2 ) ...... اصحاب كهف : « ولبثوا في كهفهم ثلاث مائةٍ سنين وازدادوا تسعا » =================================================================================== 3 ) جعفر بن فرط الجهني سيصد سال زندگي كردند و ايشان حضرت رسول صلي الله عليه و اله را درك كردند . =================================================================================== 4 ) ذو القرنين ـ طول عمري در حدود 3000 سال داشته اند . =================================================================== شما فرموديد كه : ..... ولي باز هم در باره اينكه آيا امام معصوم ( عليه السلام ) آيا اكنون زنده باشند .... ____________________________۞بسم اللّه الرحمن الرحيم ۞____________________________________ ____________________۞ إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴾(يس: 82) ۞_____________________ مگر نعوذ بالله ما ايشان را خارج از محدوده و اراده خداوند متعال ميدانيم , ان خدائي كه بر همه چيز و همه كس قادر است . عالمي را كه نه سرش را ميدانيم كجاست و نه تهش را و نه اسرارش را ميدانيم را با " كلمه رباني "" كن "" في يكون شد را از او ميدانيم . پس تمامي قدرت و وجود حضرت مهدي عج الله تعالي فرجه را از الله سبحان تعالي ميدانيم . ================================================================================== اما دو مسئله را بايد قبل از همه چيز قبول كرد . 1 ) ميلاد مبارك حضرت مهدي عج الله تعالي فرجه ============================ در اصل تولد ايشان احاديث زيادي بدست ما رسيده كه چند تاي انرا براي شما ذكر ميكنم : 1. ابوغانم خادم مي‌گويد: فرزندي براي امام حسن(ع) متولد شد كه او را «محمد» ناميدند. روز سوم آن كودك را به اصحابش نشان داد و فرمود: اين فرزندم پس از من صاحب و امام شماست و اين همان قائمي است كه همه در انتظارش مي‌باشند.{ اثبات الهداة، ج6، ص 431. } ================================================================================ 2. حسن بن حسين بن علوي مي‌گويد: در سامرّا خدمت امام عسكري(ع) رسيدم، تولد فرزندش راتبريك گفتم. { اثبات الهداة، ج6، ص 433 } ================================================================================ 3. حسن بن منذر مي‌گويد: روزي حمزة بن ابي فتح نزد من آمد و گفت: بشارت باد كه ديشب خدا به امام حسن(ع) فرزندي عطا كرد، ليكن دستور داد كه امرش مخفي باشد. نامش را پرسيدم، گفت: نامش «محمد» است.{ اثبات الهداة، ج6، ص 439 } ================================================================================= 4. احمد بن اسحاق مي‌گويد: روزي خدمت امام حسن عسكري(ع) رسيدم. قصد داشتم از جانشينش سؤال كنم. آن جناب، خود سخن آغاز كرد و فرمود: اي احمد بن اسحاق! خداوند متعال از هنگامي كه آدم(ع) را آفريد تا قيامت، زمين را هرگز از حجت خالي نگذاشته و نمي‌گذارد، به بركت وجود حجت خداست كه بلا از زمين دفع مي‌شود و باران نازل مي‌گردد و زمين بركاتش را بيرون مي‌دهد. عرض كردم: يا ابن رسول اللّه! بعد از شما، امام و جانشين شما كيست؟ آن جناب به درون خانه رفت و كودك سه ساله‌اي را با خود بيرون آورد كه از زيبايي مانند ماه شب چهاردهم بود. او را بر دوش گرفته بود. فرمود: احمد! اگر تو نزد خدا و امامان گرامي نبودي، فرزندم را به تو نشان نمي‌دادم. بدان كه اين كودك هم‌نام وهم كنية رسول خداست؛ همان كسي است كه زمين را پر از عدل و داد مي‌كند.{ بحارالأنوار، ج52، ص 23. } ================================================================================= اما از بزرگان اهل سنت به ولادت ايشان از صلب حضرت امام امام حسن عسكري عليه صلوات و سلام الله اقرار كرده‌اند. كه تعداد 68 نفر از اين علما در كتاب منتخب الاثر، چاپ جديد، ص ‌71 تا ‌92 امده است . ================================================================================= 2 ) نسبت حضرت مهدي عج الله تعالي فرجه به حضرت محمد صلي الله عليه و اله ============================================= «المهدىّ منّا أهل البيت» . رسول گرامى اسلام ( ص ) فرموده است: مهدى از ما اهل بيت است . سنن ابن‏ماجه ، ج2 ص1367 - كتاب الفتن ، باب خروج المهدى (34) ح 4085 ================================================================================== پيامبر اكرم ( ص ) فرموده است: «ما اهل بيتى هستيم كه خداوند براى ما آخرت را بر دنيا برگزيده است و همانا اهل بيت من بعد از من سختيها ديده و از وطن رانده مى‏شوند . تا آنكه قومى از ناحيه مشرق پيدا مى‏شوند كه با آنها پرچمهاى سياه است و طلب خير (و حقّ) مى‏كنند و به آنها داده نمى‏شود . آنان مى‏جنگند و آنچه را كه خواستند به آنها مى‏دهند و نمى‏پذيرند تا آنكه آن (حكومت) را به مردى از اهل بيتم (يعنى حضرت مهدى (عجل اللّه فرجه )) مى‏دهند و او آن (يعنى زمين) را پر از قسط و عدل مى‏كند همانگونه كه ديگران آن را پر از ظلم و جور كردند . پس هر كه آن زمان را درك كرد به طرف آنها برود ولو چهار دست و پا بر روى برف و يخ» . سنن ابن‏ماجه ، ج2 ص1367 - كتاب الفتن ، باب خروج المهدى، ص 1366 ، ح 4082 ================================================================================== به كلمه شريف "" اهل البيت "" اگر دقت بكنيد متوجه خواهيد شد كه اين مقام عظيم كه الله سبحان تعالي اعطا كرده به گروهي محدود اطلاق ميشود و انها همان چهارده معصوم ميباشند و لا غير پس حضرت مهدي (عجل اللّه فرجه )بايد فرزند امام يازدهم باشد . =================================================================================== =================================================================================== شما فرموديد : ..... بيشتر رواياتي كه درباره ملاقات كنندگان با ايشان است مربوط به قرون گذشته است . اجازه دهيد به جند مورد براي شما ذكر كنم احتمالاً راجع به ان مكراً شنيده ايد كه واقعاً بيشتر به معجزه شباهت دارد و نمونه هاي زيادي از ان را ما به چشم خودمان ديديم و شنيدم و انهم مربوط به بعضي از سخنان حضرت امام خميني رحمه الله عليه است كه من فقط به دوتاي ان بتفصيل اشاره ميكنم . در اوج درگيري هاي انقلاب اسلامي . 1 ) اين حكم مال من نيست ================ در قضيه ى بهمن ماه 57 كه رژيم شاه ، حكومت نظامى را از ساعت مثلا 9 شب آورده بود به 4 بعد از ظهر. ساعت 2 و 10 دقيقه ، زنگ تلفن محل اقامت امام در مدرسه ى رفاه به صدا در آمد. پشت خط، مرحوم طالقانى بود. ايشان به آن كسى كه گوشى را بر مى دارد، مى گويد: به امام بگوييد امروز اعلام كردند ساعت 4 حكومت نظامى است . حكم چيست ؟ چه كار بايد كرد؟ امام مى فرمايند كه به ايشان بگوييد: اگر با مردم تماس دارند، بگويند كه مردم بيشتر بيايند. اين جزئى از تاريخ انقلاب است . مرحوم طالقانى آن طورى كه دخترش در كتاب مى گويد، شروع مى كند به گريه كردن كه به اين سيد بگوييد (به اين پيرمرد بگوئيد) مى داند كه چه كار دارد مى كند؟ (متن مكتوبش هست ). آن رژيمى كه 17 شهريور را درست كرده ، اِبا ندارد از اين كه قتل عامى ديگر صورت دهد. امام مى گويد: به او بگوييد (اين حكم مال من نيست ). اتفاقا همان شب كلانترى ها فتح شد. ...و قصه ى اين انقلاب تمام ، و پيروز شد. ( تهاجم يا تفاوت فرهنگى ، حسن بُلخارى ، صص 126 - 127.) ================================================================================== 2 ) نداى ولىّ عصر (عج ) ============ 22 بهمن 57 يوم اللّه بود. واقعا ما در معرض كشته شدن بوديم . فقط نداى ولىّ عصر (عج ) به داد ما رسيد. فردى كه الآن زنده است ، پيام برد به دبيرستان علوى . (خدمت امام امت ) گفت : حضرت مهدى (عج ) مى فرمايد: در خانه نمانيد. اگر مانديد، كشته مى شويد. لذا امام خيلى محكم فرمود: در خانه نمانيد. آقاى طالقانى به امام عرض كرد: آقا! مردم را درو مى كنند. اين ها عصبانى هستند، آخر كارشان است . امام فرمود: بايد بيرون بريزند. ايشان [آقاى طالقانى ] خيلى اصرار كرد. [امام ] فرمود: اگر پيام از جاى ديگرى باشد، باز [بر سر حرف ] خود ايستاده ايد؟ [آقاى طالقانى ] گفت : چَشم ، تسليم هستم . لذا 22 بهمن يوم اللّه است . ( درس تفسير قرآن ، آيت اللّه خزعلى ، مركز تخصصى تفسير حوزه ى علميه ى قم ، 23/11/ 1379.) اميدوارم كه متوجه منظور بنده شده ايد ================================================================================== حال اتفاقيه كه در بحرين بر عليه شيعيان افتاد را براي شما نقل ميكنم كه خود حضرت مهدي عجل الله تعالي با حضور مباركشان در جمع مومنان حل اين مشكل بزرگ اسان كردند . ================================================================================== دفع بلا ==== 1 ) عنايت حضرت مهدى (عج ) به شيعيان بحرين را از زبان محدّث نورى مى شنويم : در روزگار گذشته ، فرمانروايى ناصبى بر بحرين حكومت مى كرد، كه وزيرش در دشمنى با شيعيان آن جا، گوى سبقت را از او ربوده بود. روزى وزير بر فرمانروا وارد شد و انارى را به دست حاكم داد، كه به صورت طبيعى اين واژه ها بر پوست آن نقش بسته بود: (لا اله الا اللّه ، محمّد رسول اللّه و ابوبكر و عمر و عثمان و على خلفاء رسول اللّه ). فرمانروا از ديدن آن بسيار در شگفت شد و به وزير گفت : اين ، نشانه اى آشكار و دليلى نيرومند بر بطلان مذهب تشيع است . نظر تو درباره ى شيعيان بحرين چيست ؟ وزير پاسخ داد: به باور من ، بايد آنان را حاضر كنيم و اين نشانه را به ايشان ارايه دهيم . اگر آن را پذيرفتند كه از مذهب خود دست مى كشند وگرنه آنان را ميان گزينش سه چيز مخيّر مى كنيم : 1 - پاسخى قانع كننده بياورند. 2 - جزيه بدهند. 3 - يا اين كه مردان شان را مى كشيم ، زنان و فرزندان شان را اسير مى كنيم . و اموال شان را به غنيمت مى بريم . فرمانروا، راءى او را پذيرفت و دانشمندان شيعه را نزد خود فراخواند. آن گاه انار را به ايشان نشان داد و گفت : اگر براى اين پديده ، دليلى روشن نياوريد، شما را مى كشم و زنان و فرزندان تان را اسير مى كنم يا اين كه بايد جزيه بدهيد. دانشمندان شيعه ، سه روز از او مهلت خواستند. آنان پس از گفت وگوى فراوان به اين نتيجه رسيدند كه از ميان خود، ده نفر از صالحان و پرهيزگاران بحرين را برگزينند. آن گاه از ميان اين ده نفر نيز سه نفر را برگزيدند و به يكى از آن سه نفر گفتند: تو امشب به سوى صحرا برو و به امام زمان (عج )استغاثه كن و از او، راه رهايى از اين مصيبت را بپرس ؛ زيرا او، امام و صاحب ماست . آن مرد چنين كرد، ولى پاسخى از حضرت نديد. شب دوم نيز نفر دوم را فرستادند. او نيز پاسخى دريافت نكرد. شب آخر، نفر سوم را كه مردى پرهيزگار بود، به بيابان فرستادند. او به صحرا رفت و با گريه و زارى از حضرت ، درخواست كمك كرد. چون آخر شب شد، شنيد مردى خطاب به او مى گويد: اى محمّد بن عيسى ! چرا تو را به اين حال مى بينم و چرا به سوى بيابان بيرون آمده اى ؟ محمّد بن عيسى از او مى خواهد كه او را رها كند و به حال خود واگذارد. آن مرد مى فرمايد: اى محمّد بن عيسى ! منم صاحب الزمان . حاجت خود را بازگو. محمدبن عيسى گفت : اگر تو صاحب الزمانى ، داستان مرا مى دانى و به گفتن من نياز نيست . آن مرد فرمود: راست مى گويى . تو به دليل آن مصيبتى كه بر شما وارد شده است ، به اين جا آمده اى . عرض كرد: آرى ، شما مى دانيد چه بر ما رسيده است و شما امام و پناه ما هستيد. پس آن حضرت فرمود: اى محمدبن عيسى ! در خانه ى آن وزير - لعنة اللّه عليه - درخت انارى است . هنگامى كه درخت تازه انار آورده بود، او از گِل قالبى به شكل انار ساخت . آن را نصف كرد و در ميان آن ، اين جمله را نوشت . سپس ‍ قالب را بر روى انار كه كوچك بود، گذاشت و آن را بست . چون انار در ميان آن قالب بزرگ شد، آن واژه ها بر روى آن نقش بست . فردا نزد فرمانروا مى روى و به او مى گويى كه من پاسخ تو را در خانه ى وزير مى دهم . چون به خانه ى وزير رفتيد، پيش از وزير به فلان جا برو. كيسه ى سفيدى خواهى يافت كه قالب گِل در آن است . آن را به فرمانروا نشان ده . نشانه ى ديگر اين كه به فرمانروا بگو: كه معجزه ى ديگر ما اين است كه چون انار را دو نيم كنيد، جز دود و خاكستر چيزى در آن نيست . محمدبن عيسى از اين سخنان بسيار شادمان گشت و به نزد شيعيان بازگشت . روز ديگر، آنان پيش فرمانروا رفتند و هر آن چه امام زمان (عج ) فرموده بود، آشكار گشت . فرمانرواى يمن با ديدن اين معجزه به تشيع گرويد و دستور داد وزير حيله گر را به قتل رساندند.( ترجمه ى نجم الثاقب ، ص 556.) ================================================================================= 2 ) يوسف ، سپر دفع بلاى برادران خود و اهل مصر شد. هرچند برادران يوسف در حق وى ستم كردند و شرط برادرى را به جا نياوردند، ولى يوسف از كمك و دستگيرى آنان فروگذار نكرد. يوسف زهرا عليه السّلام نيز سپر دفع بلا از شيعيان هستند. قال ظريف ابونصر الخادم : قال لى صاحب الزمان (عج ): اتعرفنى قلت : نعم . قال : من انا؟ فقلت : انت سيدى وابن سيدى . فقال ليس عن هذا ساءلتك . قال ظريف فقلت جعلنى اللّه فداك فسَّرلى . فقال انا خاتم الاوصياء وبى يدفع اللّه البلاء عن اهلى وشيعتى . ظريف مى گويد: به محضر امام عصر (عج ) وارد شدم . ايشان فرمودند: آيا مرا مى شناسى ؟ عرض كردم : آرى . فرمودند: من كه هستم ؟ عرض كردم : شما آقاى من و فرزند آقاى من هستيد. فرمودند: منظورم اين نبود. عرض كردم : فدايت شوم منظورتان چيست ؟ فرمودند: من آخرينِ اوصيا هستم و خداوند براى وجود من ، بلا را از اهلم و شيعيانم ، برطرف مى كند. ( غيبت طوسى ، ص 246.) ================================================================================== در نهايت بايد از شما همان تقاضاي قديم خودم را بكنم كه بهترين كمك كننده و راهنما براي شما شخص خود شما و وجدان شما ميباشد كه الحمد الله صداقت و تلاش شما را هرچه سريع تر بمقصد ميرساند . ان شاء الله يا علي
80   نام و نام خانوادگي:  جواب 76     -   تاريخ:   02 تير 89
76 نحوه معرفي كه خودت از خودت كردي نشان دهند اينه كه نتنها اهل اين كار شنيع هستي كه هيچ خودت هم مفعول عليه هستي .
در مورد اوين . تو كه راست ميگي . گور باباي هرچه دروغگو مثل تو و بي بي سي و صداي بهايي امريكا و منافقين .
الاغ حكومت وهابي يا شاهنشاهي كه نيست احمق حكومت اسلامي است و شرعي , و در شرعش اين عمل نيست كه بخواهيد اين وصله ها را بهشون بچسبوني . بي شعور كمتر تحت تاثير دشمنان كشورت باش .

81   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   03 تير 89
با سلام
گفتيد عثمان خميس اين يوتيوب را ببينيد :
اقرار شيخ وهابي عثمان الخميس به زيارت قبرنبي صلي الله عليه و اله و سلم بوسيله خليفة العباسي
http://www.youtube.com/watch?v=O-IBPFB2WE8
اصل كلام در يكي از مناظرات جناب دكتر علامه عصام العماد با اين نا عالم وهابيست .

يا علي
82   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   04 تير 89
جناب اسي
چند هديه براي شما دارم:
http://us.cnn.com/video/?/video/world/2009/10/26/abawi.afghan.dancing.boys.cnn
اين رسم بچه بازي چيست که بين بزرگان اهل عمر افغانستان رايج شده است؟
اين بچه بي‌ريش يعني چه؟؟ اين 3000 قرباني سالانه اين رسم کثيف و اموي چيست که دامان بزرگان شما را گرفته است؟
عجب فيلمي است!!! پسرکان بيچاره را لباس زنانه مي‌پوشانند و چون زنان آرايش مي‌کنند و مي‌رقصانند!!! راستي اين حضار کيستند؟؟ جز پيروان معاويه هندمادر؟؟
اصولا در نابودي شرافت و مردانگي و وجود يک پسر نوجوان چه لذتي است که برخي از جنگ سالاران در پي آن هستند؟؟
بنده فکر نکنم حتي اصطلاح «بچه بي‌ريش» در هيچ کجاي دنيا حتي در اسرائيل نيز رايج باشد!!!
براستي که پيروان يزيد سگباز از يهود لعين و ملعون نيز پست تر هستند!!!
******
حال پيروي از صنمتان معاويه و يزيد مي‌کنيد، به درک!!! چرا آبروي اسلام را بازيچه خود کرده‌ايد؟؟
1400 سال از آمدن خورشيد رسالت خاتم النبياء (صلي الله عليه و آله) مي‌گذرد و هنوز که هنوز است اسلام بايد از شما ضربه خورد:
http://www.pbs.org/wgbh/pages/frontline/dancingboys
/view/?utm_campaign=homepage&utm_medium=proglist&utm_source=proglist
اين يک ويژنامه خبري از شبکه PBS آمريکا است که در مورد اين عمل خبيث تهييه شده است. آن را مشاهده کنيد و دشمنان واقعي دين عزيز اسلام را بشناسيد. همانهايي که خالد و عمر و يزيد سگباز را به عنوان اسلام به جهان معرفي مي‌کنند.

در اين صفحه يک عکس قديمي از اين عمل شرم‌آور پيروان معاويه و يزيد سگباز مشاهده مي‌شود:
http://en.wikipedia.org/wiki/Bacha_bazi
کافي است که در اينترنت واژه Bacha Bazi و يا bacha bereesh را جستجو کنيد تا صدها سايت و بلاگ نصاري را بيابيد که چگونه اين رسم شيطاني و اموي را بهانه‌اي براي توهين به اسلام عزيز قرار داده‌اند!!!!

چند عکس ديگر از اين رسم اموي را مشاهده فرماييد:
http://ak2.static.dailymotion.com/static/video/809/946/15649908:jpeg_preview_medium.jpg
http://i.ytimg.com/vi/GWUcowpTvJE/0.jpg
به خصوص به اين عکس دقت فرماييد:
http://frianyheter.files.wordpress.com/2010/02/bacha-bazi.jpg
اين مردک نجاست اموي که اين پسر کوچک را قرباني مي‌کند از کدام امام پيروي مي‌کند؟ جز معاويه؟
http://freethinker.co.uk/wp-content/uploads/2009/09/afghan-boy.jpg
***************
در پايان خوب در اين عکس تفکر کنيد:
http://www.rawa.org/images/bacha_dance.jpg
اين عکس نمادي است از تمدن خالد. از مکتب معاويه و يزيد سگباز. از راه و مشي وهابيت.

يا علي
83   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   12 تير 89
با سلام
جناب اقاي معصوم ج دوست و برادر عزيز منتظر حضور شما در اين سايت هستيم .
لطفاً ما را بيخبر نگذاريد .

يا علي
84   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   28 تير 89
سلام

جناب معصوم ج

خيلي وقته منتظر جوابتان هستيم

در ضمن پيروان اماکن تمريني اهل بدعت دسته گل جديدي را به آب داده اند
خبر داريد يا نه؟
نميدانم چرا در اينجور مواقع که ماهيت اصلي اهل بدعت نمايان ميشود کسي از شما اظهار نميکند يا نفع خود را در سکوت مي بيند.
جناب معصوم ج
در اين صفحه http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=1765 لطفا به عکس اين دو نفر که در اماکن تمريني آماده انجام عمليات هستند
دقت کن و سن و سال آنها را تخمين بزن.
آيا واقعا آنان در اين قضيه مقصرند؟
يا عقيده اي که آنرا بعنوان مذهب خود يدک ميکشند مقصر است؟
حال حدس زدن اين عقيده و بررسي مبناي آن کار دشواري نيست.
براي امنيت جهاني اين عقيده بايد از بين برود.
بسيار واضح و مبرهن است که هيچ عقيده اي خودکشي و بوسيله آن کشتن قتل عام ديگران را تآئيد نميکند!
اما من فکر ميکنم شما بعنوان يک سني بهتر از ما بدانيد در مخيله ي آن افراد چه ميگذرد و چه چيزي آنان را بر اين جنايات وا ميدارد؟
ايا چيزي جز عقيده آنان است؟
رهبران عقيدتي شما اهل سنت کيستند؟
در کامنت قبلي سئوالاتي پرسيدم
مبناي عقيدتي شما چيست؟
براستي سنت پيامبري که مدعي پيروي از آن هستيد به شما چنين اجازه اي ميدهد؟!
يا بدعت خلفاي سه گانه؟!
براستي اگر اکنون پيامبر خدا صلي الله عليه و آله وسلم حضور داشتند ميتوانستيد سر خود را بلند کنيد و بگوئيد يا رسول الله ما از سنت شما پيروي ميکنيم و بمب بخود مي بنديم و وارد مساجد شيعيان شده و آنها را قتل عام ميکنيم؟؟!!!
آيا ميتوانستيد به آن بزرگوار بگوئيد که اي رسول خدا ما مدعي پيروي از سنت شما هستيم ولي بدعتهاي خلفا را اطاعت و پيروي ميکنيم؟؟!!!

جناب معصوم ج

حرف بسيار است
نميخواهم طول و تفسير بيش از ايت بدهم
اما اين را بدانيد که خداوند در قبال زندگي و نعمتهائي که به مخلوقات داده است از آنها اطاعت از حقيقت را ميخواهد و لاغير
اما بعضي ها اين چيزها را ميدانند و روز خدا را ميخورند و بر غير خدا سجده ميکنند
منتظرتان هستم

hoseini142005@yahoo.com

يا حق
85   نام و نام خانوادگي:  شراره ناجي     -   تاريخ:   31 تير 89
جالبه كه اقاي ?????? به ارتباط حسنه با اين قوم افتخار هم ميكنند و براشون پيغام ميدن كه نگران نباشيد اين دولت تا 6 ماه ديگه ساقط ميشه .هه هه همچين ملك ملك ميكرد انگار پسر عموشه دقيقا بعد از سفر ايشون به عربستان و قول گرفتن ازش براي رفتار خوب با حجاج ايراني هم شاهد تغير رفتار جالبشون با ايراني ها بوديم!
86   نام و نام خانوادگي:  معصوم ج     -   تاريخ:   04 مرداد 89
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام عليكم
برادر گرامي جناب آقاي مجيد م علي

در اين شب عيد ميلاد امام مهدي ( عليه السلام ) به شما مبارك باد ميگويم و اميدوارم كه در پناه خداوند در كنار خانوادتان سالم باشيد . ميدانم كه اين روز براي شما بسيار با ارزش است و شما بسي خوشحاليد . اميد وارم كه اين خوشحالي شما با ظهور ناجي انسان كه در احاديث فراوان و در قول اديان مختلف از او سخن رفته چند چندان بشود .


در اين مدت اين حقير بررسي انجام دادم بين اديان مختلف توحيدي و مذاهب مختلف . در بين اديان ميتوان به طور بخشي يهوديت و مسيحيت و برداشتي كه از آنها ميشود را كاملا برنامه ريزي شده و غير قابل تكيه خواند . مثلا به نظر من مسيحيتي كه امروزه در جهان تبليغ ميشود را ميتوان يك ابزار استعماري دانست . اين چه معني ميدهد كه اگر كسي به تو سيلي زد تو اينطرف صورتت را هم بياوري و بگويي اينور هم بزن ؟؟؟

اين تبليغ مسيحيان و پاپها فقط به درد زورمندان ميخورد و افراد ظعيف جامه با اين طرز فكر محكومند كه له بشوند و خوشحال هم باشند .
با اين وصف اين دو دين و مباني اعتقادي و اخلاقي آنها كاملا زير سوال ميرود ( بحث درباره يهوديت بسيار طولاني تر است ) بعد از آن نوبت به اسلام ميرسد : با توجه به شرايط و قراين احتمالا اسلام دين حق و درست و بهترين راه رسيدن به سعادت ابدي است !!!!

ولي در همين اسلام هم بعضي از مسلمين بعضي ديگر را كافر ميدانند و رسول الله ( صلوات الله عليه وسلم ) خبر داده است كه امت من به هفتادو ...و هفتادو دو تاي آنها در جهنمند . پس همه مومن نيستند . و سعادتمند نميشوند !!!!!!

كه اين موضوع ساعتها بحث و تايپ و فكر كردن مابوده در اين چند ماه اخير . كه چه گروهي سعادتمندان روز قيامت هستند و چه كساني گمراه شده اند .

اعتراف به اين موضوع براي من بسيار سخت است كه بگويم سالها در اشتباه زندگي كرده ام . شايد نياز باشد بيشتر فكر كنم . مذهبي كه من تا كنون از آن پيروي ميكنم مسلما آن مذهب هفتادو سوم سعادت مند نيست . اين احاديث واين اسناد شما غير قابل رد هستند . چون آنقدر از نظر منبع و تكرار در كتب مختلف آمده كه در حد آيات آسماني قابل استناد ميباشند .
ولي سوال اينجاست كه اصلا چرا ؟
چرا ما و اين كهكشانها و اين فضاي بي انتها آفريده شده است ؟چرا انسان آفريده شده است ؟ چرا بر اي انسان پيامبران ( عليهم السلام ) ارسال شده اند ؟

آيا برداشت ما از دنياي اطراف يك توهم است ؟ دانشمندان فيزيك اثبات كرده اند كه بر مبناي قوانين نسبيت و فيزيك بنيادي تمام عالم از يك انفجار ذره كوچك كه به اندازه كمتر از يك اتم است تشكيل شده است و اين ذره ميتوانسته خود به خود و با يك فرايند ناگهاني به وجود بيايد و لزومي به خالقي ندارد . آيا اين مو ضوع ميتواند صحت داشته باشد ؟ و اگر درست باشد كه همه آنچه ما انجام ميدهيم بيحاصل است . (( گرچه اين حقير به وجود خداي واحد تقريبا ايمان دارم ))ولي چگونه ميتوان به اين نظريه دانشمندان فيزيك پاسخ داد ؟؟

قصد انحراف از بحث اصلي را ندارم و آن موضوع هنوز پابرجا است .


الصلاة و السلام علي نبينا و آله الطييبن الطاهرين
87   نام و نام خانوادگي:  سوگل گلستاني     -   تاريخ:   05 مرداد 89
خانم يا آقاي معصوم
تكليفتو باخودت معلوم كن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

تاكي ميخواي به كپي پيست از سايت هاي يهودي ادامه بدي؟؟؟؟؟

از چه اينترنتي استفاده مي كني؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
88   نام و نام خانوادگي:  سيد حسين بني هاشمي     -   تاريخ:   05 مرداد 89
کاش علما ما متوجه اين مفاسد اين فرقه ضاله وهابيت مي بودند و فتوا جهاد ميدادند ولي متاسفانه مواضع علما ما در ايران و خارج از آن مشخص نيست و ما با عدم شجاعت علما شيعه در اين عصر موتجه هستيم جز امام خميني و سيد عباس موسوي و سيد حسن نصر الله که مقلد بحق امام مهدي بودند و هستند .
89   نام و نام خانوادگي:  !!!!!     -   تاريخ:   06 مرداد 89
86 نام و نام خانوادگي : معصوم ج - تاريخ :04 مرداد 89

بسم الله الرحمن الرحيم

گرچه اين حقير به وجود خداي واحد تقريبا (!) ايمان دارم .

الصلاه و السلام علي نبينا و آله الطيبين الطاهرين
90   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   06 مرداد 89
با سلام
برادر عزيز جناب اقاي معصوم ج .بنده ام اين ميلاد فرخنده را به شما و خانواده محترمتان تبريك و تهنيت ميگويم و ديدن نظرات بسيار خوشحال شدم , ان شاء الله بزودي در خور فهمم جوابهائي خواهم داد .

يا علي
91   نام و نام خانوادگي:  سوگل گلستاني     -   تاريخ:   06 مرداد 89
خانم يا آقاي معصوم شما كه به خداي واحد تقريبا ايمان داريد پس لابد به دانشمندان فيزيك وشيمي (ژاپني اصل) تحقيقا ايمان داري؟؟
مطمئني مسلمان هستي جناب ادعا!!!!!!!!!!!!
92   نام و نام خانوادگي:  سوگل گلستاني     -   تاريخ:   07 مرداد 89
راستي معصومه توكه اعتقادت به خدا تفريبي هستش چقدر به اسم بهترين دوستت وبه معناي اون اعتقاد داري؟؟
ممممممممممممممممممعععععععععععععععععععععععععععععصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصوووووووووووووووووووووووووووممممممممممممممممم
اين صفت براي تو خيلي مسخره است
93   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   09 مرداد 89
سلام

جناب معصوم ج

خيلي خيلي براي من جالب است که شما به اعتراف به خواند تبارک و تعالي اعتقاد تقريبي داريد
امابه خلفا اعتقاد کامل!!!!!
اين در حاليست که خود اعتراف کرده ايد که مستندات و ادله هاي موجود در مباحث و مناظرات مبني بر تخلفات خلفا و ايجاد بدعت و خيانت توسط آنان انکار ناپذير است.

لطفا بفرمائيد چگونه است که خلفاي سه گانه را با توجه به اعتقاد تقريبي به ذات اقدس حقتعالي و وجود تناقضات و مصادر تاريخي که نمايانگر بدعت، خيانت و مکر و حيله مي باشند را اينطور متعصبانه توجيه ميکنيد؟؟!!!!!!!!!!

افلا يتفکرون

البته سئوالات قبلي حقير هنوز که هنوز است از جانب شما بي جواب مانده است.
بهتر نيست بجاي اينهمه اتلاف وقت پاسخ مناسبي در خصوص اينهمه تناقضات در مورد عقيده ي مورد نظرتان بفرمائيد ؟

متشکرم
94   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   09 مرداد 89
_______________________ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞ بسم اللّه الرحمن الرحيم ۞۞۞۞۞۞۞۞۞________________________________ ______ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَيْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَن نَّقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞_____ ______ ۞۞۞۞۞ما وقتى چيزى را اراده كنيم همين قدر به آن مى‏گوييم باش بى‏درنگ موجود مى‏شود۞۞۞۞۞ ________ ________۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ النحل ﴿۴۰﴾ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ ________ ================================================================================== ______ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞ فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴿۷۵﴾ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞_____ ______ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞ به فواصل ستارگان سوگند ياد مي کنم ۞۞۞۞۞۞۞۞۞_____ ______ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞ وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﴿۷۶﴾۞۞۞۞۞۞۞۞۞_____ ______ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞ سوگندي که وقتي فواصل را دانستيد سوگند بسيار بسيار بزرگي خواهد بود ۞۞۞۞۞۞۞۞۞_____ ______ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ ﴿۷۷﴾۞۞۞۞۞۞۞۞۞_____ ______ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞که اين قرآن قرآنِ پرباري است».۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞_____ ______ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞سوره الواقعه ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ ۞_____ ================================================================================== _____ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞ وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِّلشَّيَاطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ ﴿۵﴾ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞_____ ______ ۞وآسمان نزديک (نزديکترين آسمان) را با ستارگان آراسته نموديم و همينطور آنها را شليکي به شيطانها قرار داديم». سوره الملك ۞_____ ================================================================================== ______ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ﴿۱﴾ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞_____ ______ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞سوگند به ستاره وقتيکه از بالا به گودال فرو مي افتد (يا فرو مي ريزد)». ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞_____ ____ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞سوره النجم ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞_____ =========================================================================== ______ ۞يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاء كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ ﴿۱۰۴﴾ ۞_____ ____۞ روزي که فـضا را مانند پيچاندن طومار نوشتار پيچانده و جمع کنيم، آنرا به همان ترتيبِ آغازِ آفرينشِ خود باز خواهيم گردانيد». انبياء 104 ۞____ ++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++ مگر نه اينكه قران كريم در مورد حضرت علي عليه افضل الصلاه و السلام ميفرمايد كه : ____۞۞۞۞۞۞{ ويقول الذين كفروا لست مرسلا قل كفى بالله شهيدا بيني وبينكم ومن عنده علم الكتاب } ۞۞۞۞۞۞______ الرعد : 43 . روي عن كثير من الصحابة أن { ومن عنده علم الكتاب } هو علي بن أبي طالب (ع) . المصادر : ( 1 ) الحبري في ( ما نزل من القرآن ) ص 63 وفي طبعة أخرى ص 285 حديث 41 طبع بيروت . ( 2 ) الحسكاني في ( شواهد التنزيل ) 1 / 307 - 310 حديث 422 - 426 ، طبع بيروت وفي طبعة 1 / 400 - 405 ح 422 - 427 . سلام برادر عزيز جناب معصوم حضور مجددتان بسيار خوشحال شدم هرچند با برداشت از نوشته هايت ميدانستم كه شما به تحقيقات خود مشغول ميباشيد . اولا خوشا بحال شما و ان دوستاني كه با تحقيق و تفحص به نتايجي كه در ان رضايت خداوند است ميرسد . واقعاً بايد به اين تحول در شما غبطه خورد . اينكه شما در گذشته بر چه اعتقادي بوديد نبايد در حال حاضر اهميت زيادي داشته باشد مهم اين است كه الان بر چه اعتقادي هستيد . اما در مورد اديان الهي اخر بمثل يهودي ها و مسيحيان , پر واضح است كه ان اديان از ديدگاه الهي و دين اسلام مبين منسوخ ميباشند . و هر انچه كه در كتابهاي ديني انها وجود دارد انچه كه صحيح باشد در كتاب ديني ما ميباشد و انچه كه تحريف شده باشد شرعاً و عقلاً نبايد مورد تائيد ما باشد . حالا چرا انها به اين راه ادامه ميدهند را بايد از خودشان ( البته علماي انها ) پرسيد كه فكر نمي كنم جواب صادقانه به شما بدهند . اما اينكه فرموديد كه بعضي از مسلمانان ديگران را كافر ميدانند , اينهم از اشتباهات انهاست چرا كه هر گوينده شهادتين بر طبق حديثي از حضرت محمد صلي الله عليه و اله وسلم مسلمان است ولي انچه در در گاه الهي بحساب مي ايد درجه ايمان مسلمانان است چنانچه در خود قران كريم امده است : بهترين شما در پيشگاه خداوند باتقواترين شماست . ================================================================================== اما در مورد انچه كه شما به ان بعنوان خلقت عالم اسم برديد و انكه اين عالم در نتيجه يك انفجار ( Big Bang ) نام برديد و انكه منشاء عالم از ان است بايد شما را بقران كريم رجوع بدهم . با مراجعه به ايات بالا در ميابيد كه خداوند نحو خلق عالمي را كه ما در ان زندگي ميكنيم اورده است اينكه علماي فيزيكدان چه گفته اند البته به اعتقاد بنده اكتشافات در مورد عالم هستي بعنوان فرضيه ( تئوري ) ياد ميشود . اما حسرت ان بر دل همه جهانيان است انوقت كه حضرت ،اميرالمومنين، حضرت علي بن ابيطالب عليه افضل الصلواة المصلين فرمودند : (سلوني والله لا تسألوني عن شئ يكون إلى يوم القيامة إلا أخبرتكم . . .) المصادر : ( 1 ) ( جامع بيان العلم ) لأبي عمرو 1 / 114 وفي طبعة ص 137 ح 673 . ( 2 ) ( الرياض النضرة ) للمحب الطبري 2 / 198 وفي طبعة 3 / 147 . ================================================================================ اما حالا اجازه بدهيد كه به اين مسئله كمي تجسمي برسي كنم . شعاع خورشيد : : 695,500 كيلومتر فاصله تقريبي پلوتون از خورشيد 5,900,000,000 كيلومتر .. انچيزي كه الان قابل انگار نيست وجود منظومه شمسي و ترتيب قرار گرفت ان است كه خورشيد در وسط ان و سيارات در حول ان و اقمار در حول اين سيارات , اگر شما با محاسبه بخواهيد انرا بروي يك كاغذ مربع شكل به ابعاد 8500 مليميتر ( 8,5 متر ) بكشيد و با استفاده از ابعاد خورشيد و سيارات و فاصلهاي انها اندازه خود خورشيد بمثل يك نقطه بقطر 1,2 مليمتر خواهد بود و دورترين سياره " پلوتون " در لبه ان قرار خواهد گرفت حال فضاي مابين انها را كه اصطلاحاً به ان خلاء مي گويند را برداشته و اين نقاط را بهم نزديك كنيد خواهيد ديد كه سطح بسيار كوچكي ( كمتر از يك نقطه بقطر 2 ملمتر خواهد بود وليكن وزن ان همان مجموع وزنهاي سابق است . حال همه ميدانيم كه اين حجم متمركز نيز ساخته اتمهاست . با توجه به اينكه اتمها هم در ديد عالمان ساخته شده از هسته مركزي باسم پروتون و نئوترن ميباشند كه الكترونها در مدارهاي مختلف بگرد اين هسته مركزي ميگردند . , يعني حركتي شبيه به حركت سيارات بدور خورشيد , پس اگر فضاي مابين انها كه همان خلاء ميباشد را حذف كنيم خواهيد ديد كه همين منظومه شمسي چه بسيار كوچيكتر ميشود اما با وزني بمثل وزن اول , و اگر در شب به اسمان نگاه كنيد خواهيد ديد كه تمامي ستارگان با فواصله بسيار زياد از هم ميباشند كه بين انها خلاء ميباشد و الي اخر ,,,,,,,,, اگر فرض كنيد كه بتوانيم همه انها را بدين صورت جمع كنيم خواهيد ديد كه حجم ان بسيار كوچك خواهد بود ولي با وزن ( جرم ) بسيار بسيار بالا . اين همان چيزي است كه علما در صدد اثبات ان مي باشند . =============================================================================== حال يك بار ديگر ايات بالا را بخوانيد خواهيد ديد كه تمامي اين موضوعات در قران امده است ولي كو انكه انرا براي ما بشكافت . اما خلقت اين عالم همين بس كه بگويم خداوند فرمود : ______ ۞ وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ . الذاريات / 56 . ۞_____ ______ ۞ من جنّ و انس را نيافريدم جز براى اينكه عبادتم كنند (و از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوند ۞_____ "خلقت الاشيا و العجلک و خلقتک العجلي"تمام ذرات هستي را براي تو آفريدم و تو را براي خودم"، =============================================================== در نهايت در اين مورد دبه شما و برادان علاقه مند پيشنهاد ميكنم كه به اين سايت مراجعه فرمائيد .. http://www.quranology.com/farsi.htm +++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++ و اما بخصوص مهدويت و حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه , اگر به زبان عربي اشنائي داريد ميتوانيد به اين سايت مراجع كنيد و ميتوانيد برنامه هاي جناب علامه ايت الله كمال الحيدري را بصورت mp3 به ان گوش بدهيد بسيار جالب ميباشد . اين برنامه ايشان در روز يكشنبه شبها از شبكه تلفزيون الكوثر پخش ميشود . http://www.alhaydari.com بـرامج تلـفزيـونيـة الأطـروحـة المـهدويـة/جديد ================= http://www.alhaydari.com/s/Home?sec=V1hwT1MwMW5QVDA9&sub=V1d4b1YyTXlVa2hpU0ZKaFZqRktkMWRXV1RWa2R6MDk=&r={000F97EC649DCA350700F0C440BABA96DC5B0AD6A6D}&Sec=148 =============================================================================== " فتبارک الله احسن الخالقين " ================================================================================ يا علي
95   نام و نام خانوادگي:  معصوم ج     -   تاريخ:   09 مرداد 89
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام عليكم

برادران و خواهران گرامي
چه چيزي باعث شده است كه شما اينگونه برنجيد و اينگونه در مقابل من جبهه گيري نماييد .
من فقط يك شبهه را كه از طرف مادي گرايان مطرح ميگرديد و استناد به نظرات علمي داشت بيان گفتم . اگر پاسخي داريد و يا توجيه علمي داريد بفرماييد . وگرنه با محكوم نمودن من چيزي عوض نميشود . درباره ايمان من هم كه شما سوال فرموده ايد بايد بگويم اين حقير هيچ چيزي را به صورت كامل و مطلق باور نميكنم تا اگر شرايط به گونه اي پيش رفت كه اشتباه بودن آن طرز فكر برايم اثبات شد اشتباه بودن آن را بپذيرم .

و به خاطر همين است كه اين حقير دست از گرايش پيشين برداشته ام . خلفاي سه گانه نه تنها خليفه منصوب از طرف خداوند نبودند بلكه ميتوان تا حد زيادي آنها را غاصب عنوان خلافت معرفي كرد . پس همانطور كه قبلا گفتم نميتوتان از ايشان تبعيت كرد و ايشان را امام و راهنما قرار داد . (( البته با وجود امام زنده اي كه در آن دوران زندگي ميكرد و برتر علما و دانشمندان بود ه اين موضوع مضاعف ميشود . ))

درباره اعتقاد به خدا بله برادران من به خدا اعتقاد دارم منتها هيچ شناختي از خدا ندارم و سوال اصلي كه مرا به شك انداخته اين است كه اين همه مخلوقات و جريانات و اين بحث ما و ............. سر چيست ؟؟؟ چه لزومي دارد كه ما خلق شويم ؟؟؟؟

اين مطالب را من از سايتهاي يهودي كپي نكرده ام . اينها حاصل تفكرات شخصي است .

درباره حادثه مسجد زاهدان اين حقير ضمن تسليت خدمت شما مايل هستم چند كلمه بنويسم .

وقتي به صورتهاي بمب گذاران نگاه ميكنيد در چهرهشان مصمم بودن براي جنايت را ميبينيد . اين حقير تصور ميكنم علت آن بيسوادي آنها است . به آنها فهمانده اند كه اگر بروي و خودت را بكشي در لحظه مرگ رسول الله ( صلوات الله عليه وسلم ) مي آيد و او را زيارت ميكني !!!!!!

خوب فكر ميكنيد چرا آنها اين حرف را باور ميكنند . ؟؟؟ دليلش واضح است : به خاطر اينكه در عمرشان فكر نكرده اند و به ايشان اجازه درست فكر كردن داده نشده . حتي بلد نيستند قرآن بخوانند . يك دوست افغاني من ميفرمود ما در منطقه طالبان زندگي ميكرديم . آنها به افراد اجازه درس خواندن نميدادند و درس خواندن وكتاب خواني در بين آنها يك گناه بزرگ بود . ماجرا هاي مربوط به شلاق افراد با ريش كوتاه را شما بهتر ميدانيد .

حالا راه چاره چيست ؟؟ به نظر اين حقير گسترش آموزش عمومي و تاسيس دانشگاه و موسسات علمي و ارايه آموزش مناسب ميتواند يكي از اولين و بهترين راكارها باشد كه حداقل نسل جديد در آن منطقه ها اينطور فكر نكنند .

البته اين حقير شرمنده ام به خاطر اين موضوع زيرا هر چه بيشتر از اين اتفاقات مي افتد چشم انگليس و استعمارگران بيشتر شاد ميشود و آنها استفاده بيشتري براي تبليغ ضد ما پيدا ميكنند .

يا الله
96   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   10 مرداد 89
سلام عليکم جناب معصوم ج توجه داشته باشيد که مسئله مسجد زاهدان يک فقط حادثه نيست و در واقع فوران يک عقيده منحط و منحرف و غير انساني و ضد ديني است و چيز جديدي هم نيست بلکه به کررات در تاريخ شاهد تکرار آن بوده و هستيم. انفجار تروريستي مسجد زاهدان انفجار يک عقيده برگرفته از توحش يهود است که متاسفانه مبناي مذهب اهل سنت را تشکيل ميدهد!! البته طبق معمول هزينه اين وحشيگريها توسط عوام اهل سنت پرداخت ميشود و علت آن عدم سواد است. اينگونه حوداث به ما و شما و همه ي انسانها مي آموزد که وقتي عقيده اي با نام شيعه تا اين حد از جانب دشمنان اسلام تهديد ميشود، بخود زحمت بدهيم و دنبال دليل و علت واقعه بگرديم. رهبران اهل بدعت از همان 1400 پيش چاره اي جز تهديد، تتميع، ترور، دروغ، تهمت، خيانت و بدعت نداشتند تا بتوانند يهود را جايگزين اسلام کنند. شما به مطلب خوبي اشاره فرموده ايد: ((( و به خاطر همين است كه اين حقير دست از گرايش پيشين برداشته ام . خلفاي سه گانه نه تنها خليفه منصوب از طرف خداوند نبودند بلكه ميتوان تا حد زيادي آنها را غاصب عنوان خلافت معرفي كرد . پس همانطور كه قبلا گفتم نميتوتان از ايشان تبعيت كرد و ايشان را امام و راهنما قرار داد . البته با وجود امام زنده اي كه در آن دوران زندگي ميكرد و برتر علما و دانشمندان بود ه اين موضوع مضاعف ميشود . ))) اما آيا به اين مسئله فکر کرده ايد که چرا با چنين امامي مخالفت کرده اند که بقول حضرتعالي برتر از علما و دانشمندان بوده است، دقت کنيد که اين مخالفت ، مخالفت لفظي نبوده است و تا جائي پيش رفته اند که همسر و فرزندان آن امام همام را هم هدف توطئه ي شوم خود قرار داده اند. بنابر اين باطل و بي چايه واساس بودن مدعيان سنت که ابتدا سنت مکتوب را آتش زدند و راويان شفاهي سنت را هم تازيانه زدند دروغي بيش نبوده و همان آئين يهود را با نام اسلام جايگزين کردند! فرموده ايد: ((( درباره اعتقاد به خدا بله برادران من به خدا اعتقاد دارم منتها هيچ شناختي از خدا ندارم و سوال اصلي كه مرا به شك انداخته اين است كه اين همه مخلوقات و جريانات و اين بحث ما و ............. سر چيست ؟؟؟ چه لزومي دارد كه ما خلق شويم ؟؟؟؟ ))) برادر اگر اعتقاد حضرتعالي بخداوند برقرار بوده و در حدي است که مباني اعتقاد را شامل ميشود، در واقع لزوم خلقت را نيز بر شما مشخص ميکند. در قرآن هم به وضوح پاسختان داده شده است: وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند سوره مبارکه الذاريات آيه شريفه 56 که جناب مجيد م علي عزيز به به خوبي پاسخ داده اند اما بنده ميخواهم به آيه ديگري از قرآن کريم اشاره کنم که شايد جواب کاملتري براي شما باشد. سوره مبارکه الحج آبه شريفه 5: أَيُّهَا النَّاسُ إِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاء إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ اى مردم اگر در باره برانگيخته شدن در شكيد پس [بدانيد] كه ما شما را از خاك آفريده‏ايم سپس از نطفه سپس از علقه آنگاه از مضغه داراى خلقت كامل و [احيانا] خلقت ناقص تا [قدرت خود را] بر شما روشن گردانيم و آنچه را اراده مى‏كنيم تا مدتى معين در رحمها قرار مى‏دهيم آنگاه شما را [به صورت] كودك برون مى‏آوريم سپس [حيات شما را ادامه مى‏دهيم] تا به حد رشدتان برسيد و برخى از شما [زودرس] مى‏ميرد و برخى از شما به غايت پيرى مى‏رسد به گونه‏اى كه پس از دانستن [بسى چيزها] چيزى نمى‏داند و زمين را خشكيده مى‏بينى و[لى] چون آب بر آن فرود آوريم به جنبش درمى‏آيد و نمو مى‏كند و از هر نوع [رستنيهاى] نيكو مى‏روياند البته آيات بعدي همين سوره مبارکه را نيز به شما توصيه ميکنم. در مورد راه چاره که فرموديد بنده با حضرتعالي موافقم اما فقط فعل آموزش کافي نيست بلکه بايد آموزش و نحوه ي صحيح و سالم زيستن آنهم توسط بهترين افراد (( اهل فن )) در اختيار مردم قرار گيرد تا خدائي نکرده اشتباه و اشکال صورت نپذيرد. حقيقتآ مقام عصمت ((عاري از هر گونه خطا) از طرف ذات حقتعالي زيبنده ائمه معصومين ع است که از آن طريق بتوانند بدون اشکال و خطا انسانها را هدايت کنند و در واقع لزوم عصمت ائمه معصومين هم در اين راستا به خوبي احساس ميشود. جناب معصوم ج تمامي مشکلات اسلام و حوادثي که شاهد آن هستيم ريشه در عدم عصمت غاصبان ولايت ائمه دارد هر چه بر سر من و شما آمده است از همان است و لاغير پيامبر ص که مي فرمايد (( اني تارک فيکم الثقلين کتاب الله و عترتي )) اين دو ثقل را به رسم امانت و بعنوان محکي براي جدا کردن حق از باطل قرار داد. جناب معصوم ج صحبتهاي زيادي با شما دارم و مايلم از طريق ايميل با شما در ارتباط باشم به هر حال صحبتهائي وجو دارد که جنبه عمومي ندارد و مايلم در بعضي از مسائل بطور خصوصي با شما صحبت کنم. ايميل من : hoseini142005@yahoo.com از اينکه حوصله فرموده و مطالب را خوانديد از شما تشکر ميکنم موفق باشيد يا علي
97   نام و نام خانوادگي:  مسعود     -   تاريخ:   01 شهريور 89
نسل زنا دشمن اين ذکر جلي شد،

نسل حرامي دشمن آل علي شد،

به کوري نسل زنا ذکر جلي شد،

"اشهَد ان عليآ ولي الله"
98   نام و نام خانوادگي:  مسعود     -   تاريخ:   01 شهريور 89
چيره بر ظلمت شب نور جلي مي گردد عاشق روي نبي محو علي مي گردد



اهل سنت که سر از خطُ علي مي پيچند پس چرا موسم حج دور علي مي گردند...


لطفآ اين شعر را روي سايت نشان دهيد.

باشد که مورد توجه حضرت ولي عصر(عج)قرار گيرد.
99   نام و نام خانوادگي:  مسعود     -   تاريخ:   02 شهريور 89
اين شعر تقديم به تمامي محبّان اسدالله الغالب،علي ابن ابي الطالب(عليه السّلام): گر دوستدار حيدري..........بر مادرت بنما درود خصم علي تخم زناست..........خصمش عدوّالله شد لعن علي عدوّکَ يا علي
100   نام و نام خانوادگي:  مسعود     -   تاريخ:   02 شهريور 89
آيا ميدانستيد که شغل شريف جناب"عُمر"در زمان حيات ??? چه بوده؟ جواب:(قابل توجه اهل تسنن): "دلّال خر" لطفآ شعر زير را بخوانيد: بنگر رسول الله را با لشگر اسلاميان.......يکسو زده اُردو و خيل مسلمين اندر ميان احمد چو دارد در دلش روحُ ولاي حيدري.......خواهد که او رسوا کند هم اولي و دومي با اولي گفتا برو گرچه تو اهلش نيستي.......اين قلعه هارا فتح کن گرچه تومردش نيستي آن بزدلِ ترسو نرفته از قفا برگشتُ گفت....... اين کار،کارِ حيدر است،مائيم مردخوابُ خفت پيغمبر والاعزام،آن عاشق شاه عظام..............خواهد که او ظاهر کند فرق خلايق با امام پس امر بنمود آن ولي بر ثاني بزدل همي.......بهر رضاي خالق داور نَما کاري دمي دارم سوال از دوستان پاسخ دهيد اي شيعيان......"دَلّالِ خر" آيا کجا داند رسوم جنگيان او فرق تير و نيزه را الحق نمي داند ولي.......خواهد نشيند اي عجب بر مسند مولا علـــي
101   نام و نام خانوادگي:  سبورجيان     -   تاريخ:   16 شهريور 89
سايتي كه لينكش را در آن بالا گذاشته‌ايد و بسياري مجاري ديگر را همكاران‌تان بسته‌اند و آنچه به اسم كانال اطلاع رساني براي ملت مانده، منابعي از قبيل سايت آموزنده شماست. براي شما و همكاران‌تان در ميان اقوام و ملل ديگر در سطح جهان در انجام ماموريت‌هاي آگاهي بخش‌تان آرزوي توفيق روزافزون دارم. سبورجيان
102   نام و نام خانوادگي:  علي حيدري     -   تاريخ:   25 شهريور 89
با ما نگو كه شيعه و سني برادرند ما بي‌خيال سيلي مادر نمي‌شويم أشهد أن لا إله إلا الله أشهد أن لا محمد رسول الله أشهد أن علي ولي الله
103   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   31 شهريور 89
با سلام
برادر عزيز جناب معصوم ج , ما را از احوال و صحت خودتان اگاه كنيد .
خوشحال ميشويم
يا علي
104   نام و نام خانوادگي:  علي اصغر طالبي     -   تاريخ:   01 مهر 89
جناب معصوم! من يه سوال دارم از شما: آن ذره‌اي كه اول منفجر شد را چه كسي آفريد؟ دوما=آن ذره چون ماده است پس حتما در جايي بود چون ماده از طول و عرض و ارتفاع تشكيل شده -در كجا بوده ؟ مكانش كجا بوده؟ اگر همه عالم از انفجار آن ذره تشكيل شده، پس مكان ذره قبل از آن وجود داشته، پس آن ذره منشا عالم نيست. خالق آن مكاني كه ذره در آن منفجر شده كيست؟ سوما=حوصله ندارم جواب‌تو بدم، چون در كتاب‌هاي فلسفي شيعه به اين نظريه هزاران ايراد وارد كردند، مي‌توني بري بخوني، يه كتاب ساده بهت معرفي مي‌كنم (توحيد شهيد مطري) چهارما=فكر كردي شيعه‌ها مثل شما بي‌علم بي‌دانشمند هستند كه نتوانند جواب چند تا مادي و ملحد غربي رو بدند البته شما تقصير نداريد وقتي از عمر و ابوبكر و عثمان حتي 10 صفحه مطلب علمي هم وجود نداره، از پيروان آنها بيش از اين انتظار نمي‌ره.
105   نام و نام خانوادگي:  منتظر منتقم فاطمه     -   تاريخ:   02 مهر 89
از شما پيرو عمر ... انتظار بيشتري نيست. اي خود را به خواب زده ...
106   نام و نام خانوادگي:  ابراهيم     -   تاريخ:   02 مهر 89
مرگ بر وهابيت - درود بر تشيع و به اميد ظهور منجي عالم بشريت و در هم كوبيدن نمادهاي شيطان در زمين. يا علي
107   نام و نام خانوادگي:  گشتاسب     -   تاريخ:   09 مهر 89
من يک ايراني هستم کتاب تاريخي زياد مي خوانم و در اين اواخر در مورد خالد بن وليد يا خالد ابن الوليد ابن المغيرة کتاب خواندم او در جنگ احد با مسلمانان جنگيد و در سال ۷ (قمري) و پس از صلح حديبيه اسلام آورد و در جنگ موته شرکت داشت و رهبري سپاه مغلوب مسلمانان را تا مدينه به‌عهده داشت. محمّد(ص)، به او لقب «سيف الله» داد. وي در همان سال در تسخير مکه شرکت کرد و بنابر رواياتي به دستور محمّد، بت مشهوري که عزي نام داشت را شکست ( روايات برادران اهل سنت ) در دوران ابوبکر با هدف مسلمان کردن تميم به آنجا رفت. در آنجا با وجود اينکه مالک ابن نويره تسليم او شده بود، وي را کشت و با بيوهٔ او ازدواج کرد. ابوبکر بخاطر قتل مالک، او را توبيخ نمود ولي خالد در سمت باقي ماند و موارد خيلي زياد ديگر اما اين شخصيت بزرگ پس از حملات به ايران در راه برگشت چند کتاب مقدس زردتشتيان را با خود برگرداند و پس از خواندن اين کتابها گوشه گير شد و فقط مشغول تحقيق در اين کتابها شد . ( ويلدورانت) واقعا اين شخصيت بزرگ اسلام و سردار بزرگ خلفاي اسلامي که کشور گشايي کرد با چند کتاب يک دين به قول ما آتش پرست همه چيز را به باد داد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ يا در دستورات اجرايي براي ايرانيان ناراحت بود فرامين خليفه حضرت عمر که 1- ايراني حتي مسلمان شده حق نماز در صف اول را ندارد 2- و در بارکشي ها به جاي چهارپايان از ايراني ها استفاده کنيد 3- ايراني ها حق خوابيدن در شهر عرب ها آن زمان را در شب نداشتند و دستورات ديگر واقعا به غيرت ايرانيان وطن نفروش و با ناموس که به دين خود و اجداد خود احترام گذاشتند و هزار سال به اين دين بودند و به جبر شمشير خالد که خود هم در دين خود شک کرد تسليم نشدند بايد آفرين گفت و يا به مذهبي خلاف مذهب قاتلين اجدادشان روي آوردند
108   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   11 مهر 89
جناب گشتاسب
لطفا کمي غيرت به خرج دهيد و چون اجدادتان از اينترنت استفاده نکنيد.

يا علي
109   نام و نام خانوادگي:  hmji     -   تاريخ:   19 مهر 89
با سلام خدمت آقايان عرض کنم که بحث اصلي حرام بودن عمل لواط است حال چه اين عمل با پسر يا دختر يا زن خودت يا حتي حيوان انجام گيرد نتيجه همان حرام بودن است اين همه تهمت هم نزنيد که تهمت از زنا هم بدتره اگه حرفاتون درست باشه غيبته که غيبت از زنا هم بدتره واگه دروغ باشه که همين طور هم هست تهمته که از غيبت هم گناهش بيشتره از خدابترسيد واگر بهتر ميخوايد بدونيد که عمل لواط بين اهل سنت درست است يا شيعه يک سوالي از آخوند محلتون يا حداقل از مادرتو بپرسيد همش را بهتون ميگن از نظرشيعه زن مثل امواله و هرطورکه بخواي ميتوني ازاو استفاده کني اين حرف رو از زبان يکي از خود شما ميزنم
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

شما هنوز فرق بين اصطلاحات فقهي را نمي دانيد !

اما درمورد کاري که جواز آن را بر شيعه اشکال گرفتيد :

1- تمامي علماي شيعه اي که اين کار را جايز مي دانند ، حکم به کراهت غليظه کرده اند !

2- نظر علماي اهل سنت را راجع به اين کار ببينيد :

قرطبي ، عالم مشهور اهل سنت در تفسير خود مي‌نويسد :
وذكر ابن العربي أن ابن شعبان أسند جواز هذا القول إلى زمرة كبيرة من الصحابة والتابعين وإلى مالك ... .
الجامع لأحكام القرآن ، قرطبي ، ج3 ، ص93 .
ابن عربي گفته است كه ابن شعبان ، جواز اين عمل [وطي دبر زن] را به جماعت بسياري از صحابه ، تابعين و مالك بن أنس نسبت داده است .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

110   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   11 آبان 89
سلام به همه جناب آقاي بني هاشمي متونيد بگيد آمار كل مسلمين در جهان چقدره ؟ متونيد جمع و تفريق كنيد بفرمائيد چند نفر شيعه و چند نفر اه سنت ند؟ ميتونيد بگيد چند كشور متعهد با عقائد د وهابي داريد ؟ ميتونيد بگيد نظرتون در مورد اين فتواي بسيار جالب كه ميگه اگه يك روز اسلحه اي در اختيار داشتي و فقط يك فشنگ در اون بود و دو دشمن يكي يهودي و ديگري شيعه ، با اون يك فشنگ شيعه رو هدف قرار بده و بكش نه يهودي رو ......... چيه؟
حالا ميتونيد بگيد دشمنان در شب ليله المبيت كه مي خواستند پيامبر رو بكشند چرا از 40 قبيله انتخاب شدند ؟ والان اگر اون 40ي قبيله به هم متهد بشن وشيعه حكم جهاد داشته باشه ميتونيد بگيد چتند نفر باچند ضربه يا چند گلوله شما رو هدف قرار بدن خوبه ؟ اصلا پس ظهور امام زمان كه قراره با سربازها ي اون حضرت محقق بشه اون موقع سرباز از كجا بايد بياريم تا آقامون رو ياري كنه ؟ چون كسي باقي نمي مونه ؟ پس اول فكر كنيم بعد به علما و بزرگان ..............................
111   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   11 آبان 89
سلام خدمت جناب آقاي عبدالوهاب ميشه بفرمائيد نظرتون در مورد اين فتاواي بسيار عالمانه چيست . فقط خواهش ميكنم با مطالعه و صبورانه نه با تعصب و فحش و............... 1- فتواهاي عجيب وغريب علماي وهابي عربستان سعودي درباره زنان اين فتواها هر كدام از يكي از اين مفتي ها است : ابن جبرين – خدا لعنتش كند – او كسي است كه بعد از تفجير مرقد امامين عسكريين (عليهما السلام) جشن كرفت واعلام عيد كرد .. !! ابن عثيمين – اين هم از ناصبي ها وقائلين به جسم بودن خدا است – صالح الفوزان – اين هم كمي از قبلي ها ندارد .. !! – اللجنة الدائمة للبحوث العلمية والافتاء (هيئت دائمي افتاء عربستان سعودي) كه زير نظر مفتي اعظم عربستان ميباشد . سؤالها وجوابها واقعا تحفه وعجيب وغريب است .. ولي ما فقط يك مورد را ترجمه ميكنيم .. همان مورد كه در عكس با رنك زرد رنك شده است .. سؤال 5 : حكم بوشيدن شلوار لي براي زنان جيست ؟ جواب : بوشيدن شلوار براي زنان جايز نيست , حتى اكر در مقابل زنان يا شوهر خود باشد , به دليل اين كه تفاصيل بدن را نشان ميدهد وبعد بر آن عادت ميكند . (فتواي شيخ ابن جبرين) منبع : مجله عربي " الايام " عدد (دهم) - تاريخ 10 آكوست 2001 ميلادي اهانت كنندگان حقيقي به رسول خدا (ص) : آنچه تا اينجا تقديم شد ، دفع شبهه‌ي اهانت دانستن نسبت خوف به رسول خدا (ص) بود ، اما اكنون نوبت آن فرا رسيده كه اين مطلب را بررسي نماييم كه كساني كه تا اين حد ، به ساحت پيامبر (ص) حساس بوده و نسبتي را كه قرآن به پيامبران داده را برنتافته و شيعه را متهم به اهانت نموده‌اند ، آيا از اهانت‌هاي صريح و غيرقابل تاويل خود ، خبر دارند ، نسبت‌هايي كه شيعه از به زبان آوردن آنها شرم دارد . ضرب المثل مشهور عربي مي‌گويد : « اذا كان بيتك من زجاج فلا ترم الناس بالحجارة » «اگر خانه‌ات از جنس شيشه است ، به مردم سنگ نزن » زيرا كه اگر او در صدد پاسخ برآيد ، چيزي براي تو باقي نخواهد گذارد ، براي روشن شدن اين حقيقت ، كافي است تنها به شخصيت رسول خدا (ص) از منظر اهل سنت ، نگاهي بياندازيم ، تا مطالبي باور نكردني و بسيار زننده و شرم آور ، كه روح هر مسلمان پاك سرشتي را آزار مي‌دهد ، بيابيم ، (البته قبل از ورود به اين بخش ، از ساحت قدس پيامبر خاتم (ص) از نقل چنين مطالبي عذر خواهي مي‌نماييم) : 1. پيامبر ، مشرك زاده بود !!! اهل سنت ، العياذ بالله ، والدين رسول خدا (ص) يعني عبدالله و آمنه را بت‌پرست و مشرك ، معرفي مي‌نمايند از جمله : مسلم بن حجاج نيشابوري در مورد عبدالله پدر پيامبر(ص) مي‌نويسد : حدثنا أبو بَكْرِ بن أبي شَيْبَةَ حدثنا عَفَّانُ حدثنا حَمَّادُ بن سَلَمَةَ عن ثَابِتٍ عن أَنَسٍ أَنَّ رَجُلًا قال يا رَسُولَ اللَّهِ أَيْنَ أبي ؟ قال : في النَّارِ فلما قفي دَعَاهُ فقال : إِنَّ أبي وَأَبَاكَ في النَّارِ . أَنَس نقل كرده كه مردي به رسول خدا گفت : اي رسول خدا ! پدرم (كه قبل از اسلام از دنيا رفته) كجاست ؟ پيامبر جواب داد : در آتش ، آن برگشت كه برود پيامبر او را خواند و گفت : پدر من و تو در آتش‌اند . صحيح مسلم ، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261 ، ج 1 ص 191، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي همان‌‌طوركه ابن تيميه در مجموع الفتاوي خود در اين مورد مي‌نويسد : التوسل بدعائه - اى النبى - وشفاعته ينفع مع الايمان به واما بدون الايمان به فالكفار والمنافقون لا تغنى عنهم شفاعه الشافعين فى الاخره، ولهذا نهى عن الاستغفار لعمه و ابيه و غيرهما من الكفار . توسل به دعاي او – يعني پامبر اسلام – و شفاعت وي در صورت ايمان به او ، فايده مي دهد ؛ اما اگر به وي ايمان نداشته باشد ( خير ؛ فايده نمي دهد ) ؛ پس شفاعتِ شفاعت کنندگان ، براي کافران و منافقان را در آخرت فايده ندارد ؛ و به همين جهت رسول خدا از استغفار براي عمو و پدرشان و ديگر کفار منع شد! مجموع الفتاوى ، ج1 ،‌ ص145 و التوسل والوسيلة ‌، ص 7. همچنين مسلم بن حجاج در مورد مادر پيامبر (ص) ، آمنه بنت وهب ، اين گونه مي‌نويسد : رسول خدا (ص) از خداوند مي‌خواهد كه براي مادرش آمنه استغفار كند ، اما خداوند چنين اجازه‌اي نمي‌دهد : حدثنا يحيى بن أَيُّوبَ وَمُحَمَّدُ بن عَبَّادٍ واللفظ لِيَحْيَى قالا حدثنا مَرْوَانُ بن مُعَاوِيَةَ عن يَزِيدَ يَعْنِي بن كَيْسَانَ عن أبي حَازِمٍ عن أبي هُرَيْرَةَ قال قال رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم اسْتَأْذَنْتُ رَبِّي أَنْ أَسْتَغْفِرَ لِأُمِّي فلم يَأْذَنْ لي وَاسْتَأْذَنْتُهُ أَنْ أَزُورَ قَبْرَهَا فَأَذِنَ لي . أبو هُرَيْرَة گفت : رسول خدا صلى الله عليه وسلم گفت : از خداوند اجازه خواستم تا براي مادرم استغفار كنم ، ولي اجازه نداد و اجازه خواستم تا قبرش را زيارت كنم كه اجازه داد. صحيح مسلم صحيح مسلم ، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261 ، ج 2 ص 671. دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي نووي شارح معروف صحيح مسلم در مورد اين حديث و مشرك بودن مادر پيامبر(ص) مي‌نويسد : قوله (ص) : « استأذنت ربي أن أستغفر لأمى فلم يأذن لي واستأذنته أن أزور قبرها فأذن لي » ، فيه جواز زيارة المشركين في الحياة وقبورهم بعد الوفاة . اين سخن پيامبر(ص) : از خداوند اجازه خواستم تا براي مادرم استغفار كنم ، ولي اجازه نداد و اجازه خواستم تا قبرش را زيارت كنم و اجازه داد ، از اين حديث جواز زيارت مشركين در زمان حيات و زيارت قبورآنان بعد ازوفاتشان فهميده مي‌شود . صحيح مسلم بشرح النووي ، اسم المؤلف: أبو زكريا يحيى بن شرف بن مري النووي الوفاة: 676 ، ج 7 ص 45 ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت - 1392 ، الطبعة : الطبعة الثانية حال جاي اين پرسش است كه كساني كه نسبت خوف به پيامبر (ص) را اهانت مي‌شمارند آيا نسبت مشرك زادگي به پيامبر(ص) را اهانت نمي‌دانند ؟؟؟ 2. در نبوتش شك داشت !!! بخاري برجسته‌ترين شخصيت اهل سنت ، در صحيحش جريان بعثت و آغاز وحيِ نبوت بر پيامبر (ص) به وسيله آيات ابتدايي سوره علق « اقْرَأْ بِسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ * خَلَقَ الاِْنسَانَ مِنْ عَلَق * اقْرَأْ وَرَبُّكَ الاَْكْرَمُ * الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الاِْنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ » را از عايشه اين گونه روايت مي‌كند : پيامبر مدت زيادي در غار حراء عبادت مي‌كرد و پس از آن به سمت خديجه بازمي‌گشت تا اين روزي وقتي كه در غار بود فرشته‌اي نزد او آمد و گفت : « بخوان » گفت : « خواندن نمي‌دانم » آن فرشته او را به شدت فشرد و گفت : « بخوان » پيامبر گفت : «خواندن نمي‌دانم» و اين مساله تكرار شد و پنج آيه اول سوره علق نازل شد ، پيامبر به خانه بازگشت و به خديجه گفت : مرابپوشان مرابپوشان و پرسيد كه خديجه مرا چه شده ؟ و جريان را براي او نقل كرد و گفت : برجان خود بيمناكم ، خديجه او را دلداري داد و او را نزد ورقه بن نفيل پسر عموي خود كه عالم مسيحي بود برد خديجه به ورقه گفت : به حرف‌هاي او گوش كن ! او هم از پيامبر پرسيد كه چه مي‌بيني ؟ پيامبر هم آنچه را ديده بود براي ورقه گفت و ورقه پاسخ داد ، اين همان چيزي است كه بر حضرت موسي نازل شده است اي كاش وقتي كه تو براي مردم مبعوث شوي ، زنده‌ باشم پيامبر گفت : من براي مردم مبعوث مي‌شوم ؟ ورقه جواب داد : آري ... آيا جسارتي از اين زشت‌تر به ساحت قدس پيامبر (ص) تصور مي‌شود كه ايشان علير‌غم مشاهده وحي در نبوت خود شك داشت و نزد مسيحي‌اي چون ورقه بن نفيل مي‌رود و حالات خود را بازگو كند و او پيامبر ر از نبوتش آگاه مي‌سازد ‌؟ آيا كساني كه نسبت خوفِ عاقلانه به رسول خدا (ص) را ، اهانت مي‌دانند ، نسبت شك در نبوت را اهانت نمي‌دانند ؟ متن حديث بخاري از اين قرار است : حدثنا يحيى بن بُكَيْرٍ حدثنا اللَّيْثُ عن عُقَيْلٍ عن بن شِهَابٍ وحدثني عبد اللَّهِ بن مُحَمَّدٍ حدثنا عبد الرَّزَّاقِ حدثنا مَعْمَرٌ قال الزُّهْرِيُّ فَأَخْبَرَنِي عُرْوَةُ عن عَائِشَةَ رضي الله عنها أنها قالت : أَوَّلُ ما بُدِئَ بِهِ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم من الْوَحْيِ الرُّؤْيَا الصَّادِقَةُ في النَّوْمِ فَكَانَ لَا يَرَى رُؤْيَا إلا جَاءَتْ مِثْلَ فَلَقِ الصُّبْحِ فَكَانَ يَأْتِي حِرَاءً فَيَتَحَنَّثُ فيه وهو التَّعَبُّدُ اللَّيَالِيَ ذَوَاتِ الْعَدَدِ وَيَتَزَوَّدُ لِذَلِكَ ثُمَّ يَرْجِعُ إلى خَدِيجَةَ فَتُزَوِّدُهُ لِمِثْلِهَا حتى فَجِئَهُ الْحَقُّ وهو في غَارِ حِرَاءٍ فَجَاءَهُ الْمَلَكُ فيه فقال « اقْرَأْ » فقال النبي صلى الله عليه وسلم : فقلت : « ما أنا بِقَارِئٍ » فَأَخَذَنِي فَغَطَّنِي حتى بَلَغَ مِنِّي الْجَهْدُ ثُمَّ أَرْسَلَنِي فقال « اقْرَأْ » فقلت : « ما أنا بِقَارِئٍ » فَأَخَذَنِي فَغَطَّنِي الثَّانِيَةَ حتى بَلَغَ مِنِّي الْجَهْدُ ثُمَّ أَرْسَلَنِي فقال : « اقْرَأْ » فقلت : «ما أنا بِقَارِئٍ » فَأَخَذَنِي فَغَطَّنِي الثَّالِثَةَ حتى بَلَغَ مِنِّي الْجَهْدُ ثُمَّ أَرْسَلَنِي فقال : « اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الذي خَلَقَ » حتى بَلَغَ « عَلَّمَ الْإِنْسَانَ ما لم يَعْلَمْ » فَرَجَعَ بها تَرْجُفُ بَوَادِرُهُ حتى دخل على خَدِيجَةَ فقال : « زَمِّلُونِي زَمِّلُونِي » فَزَمَّلُوهُ حتى ذَهَبَ عنه الرَّوْعُ فقال : « يا خَدِيجَةُ ما لي ؟ » وَ أَخْبَرَهَا الْخَبَرَ و قال : « قد خَشِيتُ على نَفْسِي » فقالت له : كَلَّا أَبْشِرْ فَوَاللَّهِ لَا يُخْزِيكَ الله أَبَدًا إِنَّكَ لَتَصِلُ الرَّحِمَ وَتَصْدُقُ الحديث وَتَحْمِلُ الْكَلَّ وَتَقْرِي الضَّيْفَ وَتُعِينُ على نَوَائِبِ الْحَقِّ ثُمَّ انْطَلَقَتْ بِهِ خَدِيجَةُ حتى أَتَتْ بِهِ وَرَقَةَ بن نَوْفَلِ بن أَسَدِ بن عبد الْعُزَّى بن قُصَيٍّ وهو بن عَمِّ خَدِيجَةَ أخي أَبِيهَا وكان امْرَأً تَنَصَّرَ في الْجَاهِلِيَّةِ وكان يَكْتُبُ الْكِتَابَ الْعَرَبِيَّ فَيَكْتُبُ بِالْعَرَبِيَّةِ من الْإِنْجِيلِ ما شَاءَ الله أَنْ يَكْتُبَ وكان شَيْخًا كَبِيرًا قد عَمِيَ فقالت له خَدِيجَةُ أَيْ بن عَمِّ اسْمَعْ من بن أَخِيكَ فقال وَرَقَةُ : بن أَخِي مَاذَا تَرَى فَأَخْبَرَهُ النبي صلى الله عليه وسلم ما رَأَى فقال وَرَقَةُ هذا النَّامُوسُ الذي أُنْزِلَ على مُوسَى يا لَيْتَنِي فيها جَذَعًا أَكُونُ حَيًّا حين يُخْرِجُكَ قَوْمُكَ فقال رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم : أومخرجي هُمْ ؟ فقال وَرَقَةُ نعم لم يَأْتِ رَجُلٌ قَطُّ بِمِثْلِ ما جِئْتَ بِهِ إلا عُودِيَ وَإِنْ يُدْرِكْنِي يَوْمُكَ أَنْصُرْكَ نَصْرًا مُؤَزَّرًا ثُمَّ لم يَنْشَبْ وَرَقَةُ أَنْ تُوُفِّيَ . صحيح البخاري (الجامع الصحيح المختصر) ، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، ج 6 ص 2561ح6581 ، كِتَاب التَّعْبِيرِ، بَاب أَوَّلُ ما بُدِئَ بِهِ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم من الْوَحْيِ الرُّؤْيَا الصَّالِحَةُ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا 3. آياتي از قرآن را فراموش كرده بود همچنين بخاري ، در اين مورد مي‌نويسد : حدثنا أَحْمَدُ بن أبي رَجَاءٍ هو أبو الوليد الهروي حدثنا أبو أُسَامَةَ عن هِشَامِ بن عُرْوَةَ عن أبيه عن عَائِشَةَ قالت سمع رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم رَجُلًا يَقْرَأُ في سُورَةٍ بِاللَّيْلِ فقال يَرْحَمُهُ الله لقد أَذْكَرَنِي كَذَا وَكَذَا آيَةً كنت أُنْسِيتُهَا من سُورَةِ كَذَا وَكَذَا .... عَائِشَة گفت : صداي قرائت قرآن مردي در شب به گوش رسول خدا صلى الله عليه وسلم رسيد ، پس گفت : خداوند او را رحمت كند ، كه فلان مقدار آيه از فلان سوره را كه فراموش كرده بودم ، به يادم آورد . صحيح البخاري ( الجامع الصحيح المختصر) ، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، ج 4 ص 1922، ار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا 4 . نماز صبح او قضا شد !!! بخاري در مورد قضا شدن نماز صبح پيامبر (ص) اين گونه مي‌گويد : حدثنا مُسَدَّدٌ قال حدثني يحيى بن سَعِيدٍ قال حدثنا عَوْفٌ قال حدثنا أبو رَجَاءٍ عن عِمْرَانَ قال كنا في سَفَرٍ مع النبي صلى الله عليه وسلم وَإِنَّا أَسْرَيْنَا حتى كنا في آخِرِ اللَّيْلِ وَقَعْنَا وَقْعَةً ولا وَقْعَةَ أَحْلَى عِنْدَ الْمُسَافِرِ منها فما أَيْقَظَنَا إلا حَرُّ الشَّمْسِ وكان أَوَّلَ من اسْتَيْقَظَ فُلَانٌ ثُمَّ فُلَانٌ ثُمَّ فُلَانٌ يُسَمِّيهِمْ أبو رَجَاءٍ فَنَسِيَ عَوْفٌ ثُمَّ عُمَرُ بن الْخَطَّابِ الرَّابِعُ وكان النبي (ص) إذا نَامَ لم يُوقَظْ حتى يَكُونَ هو يَسْتَيْقِظُ لِأَنَّا لَا نَدْرِي ما يَحْدُثُ له في نَوْمِهِ فلما اسْتَيْقَظَ عُمَرُ وَرَأَى ما أَصَابَ الناس وكان رَجُلًا جَلِيدًا فَكَبَّرَ وَرَفَعَ صَوْتَهُ بِالتَّكْبِيرِ فما زَالَ يُكَبِّرُ وَيَرْفَعُ صَوْتَهُ بِالتَّكْبِيرِ حتى اسْتَيْقَظَ بِصَوْتِهِ النبي (ص) فلما اسْتَيْقَظَ شَكَوْا إليه الذي أَصَابَهُمْ قال لَا ضَيْرَ أو لَا يَضِيرُ ارْتَحِلُوا فَارْتَحَلَ فَسَارَ غير بَعِيدٍ ثُمَّ نَزَلَ فَدَعَا بِالْوَضُوءِ فَتَوَضَّأَ وَنُودِيَ بِالصَّلَاةِ فَصَلَّى بِالنَّاس . عِمرَان گفت : ما در سفَري به همراه پيامبر صلى الله عليه وسلم بوديم و آن تا آخر شب به سفر خود ادامه داديم در آخر شب اتفاقي رخ داد كه شيرين‌تر از آن براي مسافر تصور نمي‌شود ( سپس خوابيديم ) و چيزي جز حرارت خورشيد ما را بيدار نكرد اولين كسي كه بيدار شد فُلَاني و بعد فُلَاني و بعد هم فُلَاني بود كه به او أبو رَجَاء مي‌‌گفتند عَوْف آن را فراموش كرد َ سپس عُمَر بن ْخَطَّاب چهارمين نفري بود كه بيدار شد پيامبر (ص) هرگاه مي‌خوابيد ، بيدار نمي‌شد مگر آنكه او بيدار مي‌شد َچون كه ما نمي‌دانيم چه اتفاقي در خوابش رخ مي‌داد ، وقتي كه عُمَر بيدار شد و ديد كه چه بر سر مردم آمده و عمر مردي فرزي بود لذا بلافاصله صدايش را به تكبير بلند كرد وپشت سر هم تكرار مي‌كرد تا اين كه پيامبر (ص) بيدار شد و مسلمانان خدمت پيامبر (ص) رفته و از مصيبتي كه به آنان رسيده ، شكايت كردند پيامبر (ص) گفت : اشكالي ندارد ، حركت كنيد ، مسلمانان حركت كردند اما خيلي دور نشده بودند كه پيامبر پياده شد و آب خواست و وضو گرفت و مردم را از برقراري نماز مطلع ساخته و با آنان نماز خواند . كساني كه نسبت خوف به پيامبر (ص) را اهانت مي‌شمارند آيا نسبت قضا شدن نماز صبح به خاتم پيامبران(ص) را اهانت به ايشان نمي‌دانند ؟؟؟ صحيح البخاري (الجامع الصحيح المختصر) ، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، ج 1 ص 130ح337، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا 5 . دو ركعت از نماز را فراموش كرد !!! باز بخاري در صحيح خود مي‌نويسد : 714 ـ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَسْلَمَةَ، عَنْ مَالِكِ بْنِ أَنَس، عَنْ أَيُّوبَ بْنِ أَبِي تَمِيمَةَ السَّخْتِيَانِيِّ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِيرِينَ، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم انْصَرَفَ مِنَ اثْنَتَيْنِ فَقَالَ لَهُ ذُو الْيَدَيْنِ أَقَصُرَتِ الصَّلاَةُ أَمْ نَسِيتَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم " أَصَدَقَ ذُو الْيَدَيْنِ ". فَقَالَ النَّاسُ نَعَمْ فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم فَصَلَّي اثْنَتَيْنِ أُخْرَيَيْنِ ثُمَّ سَلَّمَ، ثُمَّ كَبَّرَ فَسَجَدَ مِثْلَ سُجُودِهِ أَوْ أَطْوَلَ . رسول خدا صلي الله عليه وسلم در ركعت دوم ، نماز را تمام كرد ؛ پس ذواليدين به او گفت : آيا نماز را شكسته خوانديد ويا اينكه فراموش كرديد اي رسول خدا ؟پس رسول خدا فرمودند : آيا ذواليدين راست مي گويد ؟ مردم گفتند : آري !!! پس رسول خدا ايستاده و دو ركعت ديگر خواندند و سپس سلام گفته و تكبير گفتند و سپس دو سجده مانند سجده نماز يا طولاني تر انجام دادند . صحيح البخاري ، ج1 ،‌ ص 175 ، كتاب الأذان، ب 69 ، باب هَلْ يَأْخُذُ الإِمَامُ إِذَا شَكَّ بِقَوْلِ النَّاسِ ح 714 . 6. هنرنمايي كنيزان آوازه خوان در محضر او !!! بخاري و مسلم در اين باره مي‌نويسند : حدثنا أَحْمَدُ قال حدثنا بن وَهْبٍ قال أخبرنا عَمْرٌو أَنَّ مُحَمَّدَ بن عبد الرحمن الْأَسَدِيَّ حدثه عن عُرْوَةَ عن عَائِشَةَ قالت دخل عَلَيَّ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم وَعِنْدِي جَارِيَتَانِ تُغَنِّيَانِ بِغِنَاءِ بُعَاثَ فَاضْطَجَعَ على الْفِرَاشِ وَحَوَّلَ وَجْهَهُ وَدَخَلَ أبو بَكْرٍ فَانْتَهَرَنِي وقال مِزْمَارَةُ الشَّيْطَانِ عِنْدَ النبي صلى الله عليه وسلم فَأَقْبَلَ عليه رسول اللَّهِ عليه السَّلَام فقال دَعْهُمَا فلما غَفَلَ غَمَزْتُهُمَا فَخَرَجَتَا . ... عائشه مي گويد : رسول خدا بر من وارد شدند در حاليكه در نزد من دو كنيز بودند كه ترانه هاي بعاث (يكي از روزهاي جنگ جاهليت ) را مي خواندند پس حضرت بر روي تشك دراز كشيده و روي خود را برگرداندند ؛ ابو بكر نيز وارد شده و مرا منع كرد و گفت : آلات شيطان در نزد رسول خدا؟ رسول خدا روي به او كرده و گفت : رهايش كن ؛ وقتي كه او غافل شد به آن دو اشاره كردم و بيرون رفتند . صحيح البخاري (الجامع الصحيح المختصر) ، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، ج 1ح907، ص 323 و ج 3 ص 1064، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا صحيح مسلم ، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261 ، ج 2 ص 609، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي 7. گونه به گونه‌ي ِعايشه در جمع مردم بخاري و مسلم در ادامه حديث قبلي مي‌نويسند : ... وكان يوم عِيدٍ يَلْعَبُ السُّودَانُ بِالدَّرَقِ وَالْحِرَابِ فَإِمَّا سَأَلْتُ النبي صلى الله عليه وسلم وَإِمَّا قال تَشْتَهِينَ تَنْظُرِينَ؟ فقلت : نعم. فَأَقَامَنِي وَرَاءَهُ خَدِّي على خَدِّهِ وهو يقول : دُونَكُمْ يا بَنِي أَرْفِدَةَ ! حتى إذا مَلِلْتُ قال حَسْبُكِ ؟ قلت : نعم قال : فَاذْهَبِي . روز عيدي بود و سياهان با آلات جنگي در حال رقص شمشير بودند (عايشه مي‌گويد ) يا من از پيامبر خواستم و يا اين كه پيامبر به من گفت : آيا دلت مي‌خواهد رقص شمشير را تماشا كني ؟ و من گفتم : بله ، پس پيامبر مرا به پشت خود سوار كرد در حالي كه گونه من روي گونه اش بود و براي تشويق آنان پيوسته مي‌گفت :‌ ادامه دهيد ، و وقتي كه خسته شدم از من پرسيد : كافي است ؟ گفتم : بله گفت : پس برو . صحيح البخاري (الجامع الصحيح المختصر) ، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، ج 1ح907، ص 323 و ج 3 ص 1064، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا صحيح مسلم ، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261 ، ج 2 ص 609، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي 8 . او ايستاده بول كرد !!! بخاري و مسلم در صحيح‌شان با جسارت تمام در مورد رسول خدا (ص) مي‌نويسند: او ايستاده ادرار كرد و بعد آبي خواست و با آن وضو گرفت : حدثنا آدَمُ قال حدثنا شُعْبَةُ عن الْأَعْمَشِ عن أبي وَائِلٍ عن حُذَيْفَةَ قال أتى النبي  سُبَاطَةَ قَوْمٍ فَبَالَ قَائِمًا ثُمَّ دَعَا بِمَاءٍ فَجِئْتُهُ بِمَاءٍ فَتَوَضَّأَ . حُذَيفَة گفت : پيامبر به سمت محل دفن زباله‌ي قومي رفت و ايستاده بول نمود سپس طلب آب نمود ، و من آوردم و با آن وضو گرفت . صحيح البخاري (الجامع الصحيح المختصر) ، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، ج 1 ص 90ح222، بَاب الْبَوْلِ قَائِمًا وَقَاعِدًا ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا صحيح مسلم ، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261 ، ج 1 ص 228ح273، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي 9. بارها قصد خودكشي داشت ، ولي جبرئيل مانع مي‌شد حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ بُكَيْرٍ حَدَّثَنَا اللَّيْثُ عَنْ عُقَيْلٍ عَنِ ابْنِ شِهَابٍ . وَحَدَّثَنِى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ حَدَّثَنَا مَعْمَرٌ قَالَ الزُّهْرِىُّ فَأَخْبَرَنِى عُرْوَةُ عَنْ عَائِشَةَ - رضى الله عنها - ... وَفَتَرَ الْوَحْيُ فَتْرَةً حَتَّي حَزِنَ النَّبِيُّ - صلي الله عليه وسلم - فِيمَا بَلَغَنَا حُزْنًا غَدَا مِنْهُ مِرَارًا كَيْ يَتَرَدَّي مِنْ رُءُوسِ شَوَاهِقِ الْجِبَالِ ، فَكُلَّمَا أَوْفَي بِذِرْوَةِ جَبَلٍ لِكَيْ يُلْقِيَ مِنْهُ نَفْسَهُ ، تَبَدَّي لَهُ جِبْرِيلُ فَقَالَ : يَا مُحَمَّدُ إِنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ حَقًّا فَيَسْكُنُ لِذَلِكَ جَأْشُهُ وَتَقِرُّ نَفْسُهُ فَيَرْجِعُ فَإِذَا طَالَتْ عَلَيْهِ فَتْرَةُ الْوَحْيِ غَدَا لِمِثْلِ ذَلِكَ فَإِذَا أَوْفَي بِذِرْوَةِ جَبَلٍ تَبَدَّي لَهُ جِبْرِيلُ فَقَالَ لَهُ مِثْلَ ذَلِكَ . عايشه نقل كرده كه : و مدت زماني وحي قطع شد ؛ تا اينكه - طبق آنچه به ما خبر رسيد - رسول خدا اندوهگين گرديدند به حدي كه هر روز چند بار مي خواستند خود را از بالاي قله‌هاي كوه به پايين پرت كنند و هر زمان كه مي خواستند خود را به پايين پرت كنند جبريل خود را به او نشان مي داد و مي گفت : اي محمد تو واقعا فرستاده خدا هستي !! پس به همين سبب نگراني حضرت از بين مي رفت و دلش آرام مي گرفت ؛ اما باز وقتي بعد از چند وقت به او وحي نشد دوباره به دنبال همين كار مي‌رفت پس وقتي به كوهي مي رسيد جبريل خود را براي او آشكار كرده و همين مطلب را براي او مي گفت صحيح البخاري (الجامع الصحيح المختصر) ، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، ج 6 ص 2561ح6581 ، كِتَاب التَّعْبِيرِ، بَاب أَوَّلُ ما بُدِئَ بِهِ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم من الْوَحْيِ الرُّؤْيَا الصَّالِحَةُ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا 10. موهايش را زني نامحرم بافت !!! بخاري ، در مورد مسافرت‌هاي پيامبر (ص) به قباء وقتي كه حداقل پنجاه و چند سال داشت ، مي‌نويسد :‌ حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ، قَالَ حَدَّثَنِي مَالِكٌ، عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي طَلْحَةَ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِك رضي الله عنه أَنَّهُ سَمِعَهُ يَقُولُ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم إِذَا ذَهَبَ إِلَي قُبَاء يَدْخُلُ عَلَي أُمِّ حَرَام بِنْتِ مِلْحَانَ فَتُطْعِمُهُ وَكَانَتْ تَحْتَ عُبَادَةَ بْنِ الصَّامِتِ فَدَخَلَ يَوْمًا فَأَطْعَمَتْه وَجَعَلَتْ تَفْلِى رَأْسَهُ فَنَامَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم ثُمَّ اسْتَيْقَظَ يَضْحَكُ. ... از انس بن مالك روايت شده‌است كه مي‌گفت : هرگاه رسول خدا به قبا مي‌رفت به نزد ام حرام دختر ملحان رفته ، و او از پيامبر پذيرايي مي‌كرد ، ام حرام همسر عبادة بن صامت بود ، يك روز كه پيامبر به آنجا رفت و بعد ازاطعام و پذيرايي ، آن زن مشغول بافتن موهاي پيامبر شد !!! سپس پيامبر خوابيد و در حاليكه مي خنديد ، از خواب بيدار شد . صحيح البخاري ج3 ص201 كتاب الاستئذان ، ب 41 ، باب مَنْ زَارَ قَوْمًا فَقَالَ عِنْدَهُمْ ، ح 6282، 6283 . آيا اين كه سر مبارك او در دستان زني نامحرم قرار گيرد تا موهاي ايشان را مرتب نمايد ، اهانت به رسول خدا (ص) نيست ؟ اگرچه قصه‌ي تلخ جسارت به ساحت ملكوتي پيامبر(ص) در منابع و مآخذ دست اول اهل سنت ، سر دراز دارد ولي به همين ده مورد ، اكتفاء مي‌نماييم .
112   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   11 آبان 89
با سلام
برادر عزيز جناب اقاي محمد - تاريخ: 11 آبان 89 - 14:40:04
متشكرم از اين متن شما , بنده به اين نتيجه رسيدم كه واقعا پيغمبر انها فقط در اسم شبيه حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم است و الا اين احاديث نمي تواند از فرستاده خداوند باشد .
يا علي
113   نام و نام خانوادگي:  مسعود     -   تاريخ:   13 آبان 89
از اين ؟؟؟ ها چه انتظاري داريد؟؟؟؟ از زماني که اين عمر دوست ها نماز النّساء را از اعمال حج حـــذف کردند،زنهاشون بهشون حروم شدن،در نتيجه بچه هاشونم ؟؟؟ شدن. ؟؟؟ صحبت از نام علي نميکند حلال زاده غير از او،ياد کسي نميکند مرز بهشت و دوزخ هم،ولايتت علي شده رمز نـجات انبياء ولايـت علي شده
114   نام و نام خانوادگي:  محمد عبداللهى     -   تاريخ:   02 دي 89
با سلام به حضار
ببينيد شيعيان درمانده از مناظره و مجادله جرا حرف مفت مىزنيد شما كه جرات نداريد با يكى از علماى ما مناظره كنيد جرا خودتونو جر مىدين مشكل شما اينه كه شما دنبال خرافات و شبهات افتاديد مشكل شما اينه كه قرآن نمىخونيد بياييد قرآن را باز كنيد و بخونيد ببينيد كه شما جقدر در توحيد مشكل داريد كجاى قرآن كفته كه بريد سر قبرها و امامزاده هايى خدا مىدونه فرزند صيغه بودن و از اونها بخواهين كه واسه شما كار كنن و مشكلات شما رو حل كنن ببينيدكسى كه مى خواد حقيقت بيابه دنبال روايات و خرافات نمى ره من يه سؤال از شما دارم رسول خدا بزركتره يا حسين ؟ اكه جوابتون رسول خداست كه شك دارم بكوييد رسول خدا جرا براى رسول خدا سينه زنى نمى كنين جرا براى رسول خدا مجلس عزا نمى زارين ببينين من يه بيشنهاد دارم واسه هر كس دنبال حقيقته اونم اينه كه بياييم به هيج كس توجه نكنيم قرآن رو بكنيم داور بين خودمون و هر جى قرآن مى فرمايند عمل كنيم مىبينيم كى از ماها بر حقى و كى باطل يا الله هر كس مى خواد راه راست را بيابد قرآن بخواند
115   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   05 دي 89
جناب محمد عبداللهي لطفا به طور روشن و صادقانه براي ما بفرماييد که هدف و علت جنگ و عداوت شما با آيات قرآن کريم چيست؟ خداوند کريم مي‌فرمايد: «...واشهدوا ذوي عدل منكم واقيموا الشهاده لله...» پس چرا شما با خداوند دشمني کرده و دو شاهد براي طلاق حاضر نمي‌کنيد؟ يا علي
116   نام و نام خانوادگي:  سلمان     -   تاريخ:   06 دي 89
باسلام
خداوند ميفرمايد نزديکترين شما به من با تقوا ترين شماست .تنها چيزي که شما را از آتش جهنم نجات خواهد داد اعمال نيک و تقواست
غالب گفته هاي شما که سراسر توهين وقضاوت بدون تحقيق است فقط به درد اين دنيايتان ميخورد هيچ جوابي براي خدا نداريد.
117   نام و نام خانوادگي:  جواب به معصوم ج     -   تاريخ:   20 اسفند 89
دانشمندان فيزيك اثبات كرده اند كه بر مبناي قوانين نسبيت و فيزيك بنيادي تمام عالم از يك انفجار ذره كوچك كه به اندازه كمتر از يك اتم است تشكيل شده است و اين ذره ميتوانسته خود به خود و با يك فرايند ناگهاني به وجود بيايد و لزومي به خالقي ندارد ....................................................... اگه چيزي خود بخود بوجود بياد ( آخه قبلش چي بوده ... اين دانشمندا "عدم : قبل از بيگ بنگ " رو چطور تفسير ميکنن ) داشتم ميگفتم اگه چيزي خودبخود و بدون هيچ ماده اوليه بوجود بياد پس ميتونه براحتي هم به هيچ چي ! تبديل بشه و کاملا از بين بره و عدم بشه . همين دانشمندايي که ميگي چه جوابي براش دارن يعني يه ماده نابود بشه و نه انرژي ازش بمونه نه گاز و نه هيچ چيزديگه . پس اين همه قانون بقاي جرم و انرژي رو ناديده گرفتي .... همون ذره و اينکه از کجا اومده نشوني از وجود خالقه نه دليلي بر عدم وجودش !
118   نام و نام خانوادگي:  شين پ     -   تاريخ:   15 ارديبهشت 90
اجدادمن شيعه است خودم هم شيعه ام وشيعه هم خواهم مرد ولي ازاعمال بعضي ازالاقهاي لات وبي شرفي كه باعمل خرافه پرستي قمه زني آبروي شيعه راميبرندبسيارمخالفم وازخداميخواهم که نسل کثيفشان راازروي زمين بردارد.انشاالله.
119   نام و نام خانوادگي:  امين آغا     -   تاريخ:   20 ارديبهشت 90
به نام خدا
جناب محمد عبدالعمر

گفتيد:"شيعيان درمانده از مناظره و مجادله چرا حرف مفت ميزنيد شما كه جرات نداريد با يكى از علماى ما مناظره كنيد"
جواب:
آيا همين سوالايي كه نه شما نه خدايانتون جوابي براي آنها ندارين نمونه بارزي از مناظره نيست؟اگه علماي شما علمي دارن برو جواب سؤالاتي كه يه شيعه معمولي از شما مي پرسه از اونا بگير ماباجان دل مي پذيريم .
مثل اينكه شماها ضايع شدن علما ! ومذهبتان را بر ضايع شدن خودتان در اين سايت ترجيح ميدين!
............................................................................................................................
گفتيد:"مشكل شما اينه كه شما دنبال خرافات و شبهات افتاديد"
جواب:
يعني ميگيد خرافات ما اينه:((ولا تحسبن الذين قتلو في سبيل اله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون))
وعلم ومنطق شما اينه: زمين كروي نيست وهركس ادعاي كرويت زمين كند مشرك است و خونش حلال!
هه هه هه هه ................
معذرت ميخوام يعني ميگيد همه مردم دنيا "خر"ند ونمي فهمند وزمين يه صفحه است .ها ها ها ها ......
فردا هم ميگيد روي زمين آب وجود نداره و اين درياها ورودها سرابه نه آب و هر كي انكار كرد بايد كشته بشه .
........................................................................................................................................................
گفتيد:" مشكل شما اينه كه قرآن نمىخونيد بياييد قرآن را باز كنيد و بخونيد ببينيد كه شما جقدر در توحيد مشكل داريد"
جواب:
اين تكه را خوب اومديد شما راست ميگي آخه ما قرآن خونديم وديديم خداي ما با خداي شما كلي فرق داره ،چون خداي ما از هيچ دري براي كمك به ما وبندگان مخلصش دريغ نميكنه از امامزاده گرفته تا حجت غايبش،از آسيه تا ام سلمه ،از شيث تاعيسي(ع) ،ازشلمچه تاكعبه ،از اتم گرفته تا كهكشان به اذن خداي ما هركدام ميتوانند واسطه فيض الهي باشند.
خلاصه خداي ما بر همه چيز محيط،قادر وتواناست.
ولي خداي شما اولا بايد كلي دنبالش گشت چون ذاتا عصباني (مثل شماها)
دوما بايد ببينيم آيا درخواست مارا ميپذيرد چون اونقد حسوده كه به آفريده خودش هم حسادت ميكنه واز ترس اينكه مبادا علي ادعاي خدايي كنه محبت مؤمنان به او را تكفير ميكنه
سوما خدايي كه نتونه به كسي ياچيزي يا مكاني يا زماني ... توانايي بخشش ،شفاعت ،رحمت ،آرامش و ... بده بدرد خود شماها ميخوره عجب خداي ناقص ،عصباني،حسود،رياست طلب ،لاقدير ،لاكريم،لاكبير،ولا لا لا لا.......ئي .
توصيه ما به شما:اين خداي بيچارتون را به مكتب علي(ع) بفرستيد شايد كمي آدم بشه!
.................................................................................................................................
گفتيد:" من يه سؤال از شما دارم رسول خدا بزركتره يا حسين ؟"
ماميگيم: رسول خدا(ص)
................................
گفتيد:" جرا براى رسول خدا سينه زنى نمى كنين جرا براى رسول خدا مجلس عزا نمى زارين"
جواب:
ما براي رسول خدا سينه ميزنيم عزا هم ميگيريم خوبشو هم ميگيريم مثل شما نميگيم عصاي من از استخوانهاي پوسيده اين مرد(نبي اكرم-ص-) تواناتر است .
البته اين سوال نشان دهنده عمق جهالت شماست،شما بايد بدانيد جنبه عاطفي عزاداري در همان روز هاي اول عزاداري تمام ميشه هدف از عزاداري چيزي فراتر از دوست داشتن است كه شامل جنبه هاي سياسي ،مذهبي،فرهنگي،ملي و....ميشه.
البته اگر شما به پيامبر صفات شكاك ،ديوانه،خودكش و.... نسبت ندين پيامبر ما يكيست و مشترك . و عزاداري براي پيامبر چيزي جز ابراز محبت به خوب مطلق ،خداي متعال ،وتجديد پيمان باپيامبر عزيز ودين اسلام نيست.
ولي امام حسين(ع) كسيست كه شما ميگين قبولش دارين !در صورتي كه قاتلش رو خليفه خدا ميدونيد ونميدونيد براي چي شهيد شد واگه بدونيد نميفهميد واگه بفهميد قبول نميكنيد واگه قبول كنيد قاتلين اهل بيت را ول نميكنيد ازترس خداي عصبانيتون كه در بالا توضيحش داده شد واين عزاداري ها براي ايجاد جرقه در ذهن جاهلين ميباشد شايد با فكر كردن به حسين (ع)وعلت شهادتش به سوي نهايت آرامش ،كمال نور وروشنائي،وآخر خوبي هدايت شوند.
پيامبر مسير خوبان را از يهوديت ومسيحيت وكفار جداكرد وعلي و حسن وحسين(ع) راه هدايت را براي امت بدون پيامبر مشخص كردند حالا مرد ميخواد وعمل. و الا اگر با سينه زني وعزاداري چيزي بر وجود بي نقص پيامبر (كه از ديد شما ناقص است) اضافه ميشه ما حاضريم 365 روز براي پيامبر وهر كس ديگه سينه زني وعزاداري كنيم.
....................................................................................................................
گفتيد:" من يه بيشنهاد دارم واسه هر كس دنبال حقيقته اونم اينه كه بياييم به هيج كس توجه نكنيم قرآن رو بكنيم داور بين خودمون و هر جى قرآن مى فرمايند عمل كنيم مىبينيم كى از ماها بر حقى و كى باطل يا الله هر كس مى خواد راه راست را بيابد قرآن بخواند"
پاسخ:
1-جواب استاد مؤمن عبدالله را ندادين:
خداوند کريم مي‌فرمايد:
«...واشهدوا ذوي عدل منكم واقيموا الشهاده لله...»
پس چرا شما با خداوند دشمني کرده و دو شاهد براي طلاق حاضر نمي‌کنيد؟
2-شما شفاعت را انكار ميكنيد پس ((الا باذنه))در آيت الكرسي اگر اسمشو شنيده باشي كه بعيد ميدونم كـــــشـــــــــكـــــــــه ؟؟؟؟؟؟؟
البته خداي ما از روي عدل و كرمش اينو گفته ولي خداي شما ممكنه از دهنش در رفته وبعدا پشيمان شده و توبه كرده وجبرئيل شما اشتباه كرده چون معصوم نيست واين دوكلمه را رسونده پايين خلاصه اين آيه در تاريخ ثبت شده !!!
3-آيه 24 سوره نساء
{«فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فريضه»زناني را که متعه ميکنيد مهر آنان را به عنوان يک واجب بپردازيد.} تكليفش چي ميشه شما كه به قرآن عمل ميكنيد!
اگه عمر با اجازه خودش به زور اسم مردم رو عوض ميكنه وبه زور با زنان ازدواج ميكنه با اجازه كي كلام خدارا نهي ميكنه هركي به هركي كه نيست...
4-...
5-...
.........................................................................................................................................................................
حالا چندتا احمق از خدا بي خبر ميان دم از قرآن ميزنند غافل از اينكه قرآني كه در دست دارن با كاري كه انجام ميدن زمين تا اسمان ضد ونقيضه .
اين شيوه عمل كردن به قرآن بخوره توسرشون كه اكه بخوره صداي طبل ميده ، آبرو وحيثيت برا قرآن و اسلام نذاشتن.
در پايان
گفتيد:" هر كس مى خواد راه راست را بيابد قرآن بخواند"
اگه بچه خوبي باشي با خوندن متن بالا يا ديگه قرآن نمي خوني كه بخواي قرآن داورت بشه يا هم قرآن خون ماهري ميشي كه بالاخره ميفهمه 1400 سال سركار بوده و غير از اين دو راه هر راه ديگري احمقانه ميباشد.


ياعلي
120   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   24 ارديبهشت 90
ممنون از نظر شماره &#1785;&#1780; تون آقاي مجيد م علي نظر پر باري بود
121   نام و نام خانوادگي:  حق جويان     -   تاريخ:   26 ارديبهشت 90
مسيحيت ،اسلام ،هندويي ، بودايي ، يهودي ، زردتشت و... شما چه ديني داريد؟ آيا اين همان دين پدريتان است؟ چه قدر راجع به آيين خود تحقييق کرده ايد؟ آيا فکر نمي کنيد حقيقت جزء اين باشد که متصور هستيد؟ يقينا هر آييني نقاط ضعف و قوتي دارد و تنها يکي از آنهاست که کاملتراست.
جواب نظر:

 

122   نام و نام خانوادگي:  دوستار اهل بيت     -   تاريخ:   21 تير 90
براي ساخت سريال لوط پيامبر مشكل بازيگر وجود نخواهد داشت وچون اين بازيگران آن اين نقش را خلاف نميدانند پس سانسوري هم دركار نخواهد بود!!!!!!!!!
123   نام و نام خانوادگي:  ادلذز     -   تاريخ:   28 تير 90
خوب بود
124   نام و نام خانوادگي:  عالم مقدس ملکوت     -   تاريخ:   16 شهريور 90
بسم الله الرحمن الرحيم .... سلام عليكم ... به نظر بنده اين درگيري ها يك نوع سياست است نه حقيقت جويي خداپسندانه ! چون همه ميدانيم كه امروزه با فاصله گرفتن 1400 سال از صدر اسلام و حيات محمد و ال محمد صلوات الله عليهم اجمعين وحدت مهم ترين اصل اسلامي در هر موقعيتي است .... ولي خوب سياست هاي خود كامه دوست ندارند چنين باشد .... در روايت داريم كه كسي عمل قوم لوط انجام بده خدا دم اخر او را به سنگي از عذاب دچار مي كند ولي ان را پنهان داشته تا رسوا نگردد . حال شما چرا عكس اين بيچاره را پخش كرديد ؟؟ ايا خدا ستار العيوب نيست ؟؟ .... وهابيت فرقه ضاله اي است در اين شكي نيست ولي سني و شيعه هم از انحطاط خالي نيستند ...... خداي تبارك و تعالي از ميان تعلقات مادي بر خوردن و خوابيدن و شهوت مهر مشروعيت زده و براي ان ها راه صوابي قرار داده ... فرمود غذا بخوريد ولي از حرام نخوريد بخوابيد به اندازه و شهوت را هم راه صوابي قرار داده كه ازدواج مي باشد و در مذهب ما صيغه نيز جايز مي باشد .... اما سوال در اين جاست ؟؟ اگر کسي راه صوابي که خدا بر امر مشروع شهوت قرار داده بر او ممتنع بود بايد چه کند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ علم روز اين مسئله را ثابت کرده است که عده اي در جهان وجود دارند که نه بر اثر محيط زندگي بلکه از ابتداي تولد همجنس گرا هستند و نسبت به مسئله جنسي با زنان خاموش مي باشند ...... حال مسئله اين جاست که حکم اين افراد در شرع مقدس چيست ؟؟؟؟؟؟؟؟ ايا بايد تا اخر عمر معذب بمانند ؟؟؟
125   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   17 شهريور 90
با سلام

جناب الم مقدص ممل كوت ايول طينت خودت را نشان دادي يعني شما هم ( البته با عثمان الخبيث و الباني ) بــــــله .

لبيك يا علي
126   نام و نام خانوادگي:  ابولولو (رض)     -   تاريخ:   19 شهريور 90
جناب دلسوز همجنس گرايان کامنت 124

شما ميتوانيد جهت همدردي با هم مسلکانت به اماکن تمريني مراجعه کنيد
(جهت دريافت ادرس با شبکه وصال فارسي مکاتبه فرماييد)
127   نام و نام خانوادگي:  موعود     -   تاريخ:   22 شهريور 90
اين وهابيون الحق اسلام رابايهوديت آميخته ودين جديدي ساخته اند!باتمام مخالفت هايي كه بابرادران سيعه ام دارم ولي آنهاهزاران باربهترازاين يهوديان اند.
واقعاانسان به قول قران ميتواندازحيوان نيزبست ترباشدجون اين كارراحيوانات هم انجام نميدهند.درضمن علم امروزهمجين جيزي راثابت نكرده بلكه شهوت شماثابت كرده است!
128   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   22 شهريور 90
جناب عالم مقدس ملكوت بهاييان
«علم روز اين مسئله را ثابت کرده است که عده اي در جهان وجود دارند که نه بر اثر محيط زندگي بلکه از ابتداي تولد همجنس گرا هستند»
دروغ مي‌گويي.
علم هرگز چنين چيزي را اثبات نكرده است.
قبل از هرچيز به تو بگويم اگر تمامي اربابان يهودي‌ات از سراسر دنيا پشت به پشت يكديگر كنيد و تمامي قدرت و نيروي خود را به كار گيريد هرگز نخواهيد توانست حريف يك شاگرد كوچك مكتب حضرت امام صادق (عليه السلام) شويد.
اين را به تو گفتم كه از هپروت رسانه هاي يهودي خارج شوي و خيالات منحرف جنسي‌ات را براي ما علني نكني.

از لحاظ پزشكي تعريف مرد آن است كه 22 كروموزم بعلاوه يك كروموزم X و يك كروموزم Y دارد.
چنين فردي از لحاظ پزشكي و فيزيولوژيك ذره‌اي تمايل جنسي به جنس خود ندارد.

فرد ناقصي كه داراي اختلالات كروموزمي جنسي رنج ببرد ديگر داراي تعريف مرد نخواهد بود كه بخواهيم از تمايل او به همجنسش سخن گوييم:

اسپرم به اوول تمايل دارد و در عالم خلقت هيچگاه اسپرم سمت اسپرم نخواهد رفت.
اين اصل بديهي و محكم و اساسي و پايه‌اي تمامي عالم موجودات يوكاريوت است.


حال آيا بهاييان و وهابيان و ديگر دانش آموختگان مكتب كعب الاحبار اختلالات كروموزمي دارند؟
اگر دارند پس ادعاي مرد بودنشان چيست؟
پس چگونه بچه دار مي‌شوند؟
اصلا ممكن است 100 درصد افراد يك گروه مانند بهاييان و يا وهابي ها همگي داراي اختلالات كروموزمي شوند؟
پس مشكل آنها جاي ديگري است.
****************
شما هم لطفا دلايل واهي پزشكي را بهانه كثافات و نجاسات سران يهودي و بهايي و وهابي خود نكنيد كه در اين صورت:
اين علم پزشكي مدرن است كه از تمايل ما به سربريدن و سوزاندن و در اسيد حل كردن همجنس بازان سخن مي‌راند.

چه كنيم كه هورمونها و سلولها و ژنهاي ما هستند كه ما را امر به زنده زنده سوزاندن احبار همجنس باز مي‌كند.
هرچه باشد ما ژنهايمان را از عمر و خالد به ارث نبرده ايم.
129   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   24 شهريور 90
جناب جاهل مزخرف هپروت بهائي

مدتهاست که شاهد ازدواج شما با وهابيت هستيم
دقيقا از زماني که مولايمان علي ع سيلي محکمي به شما در نهروان زد
راستي وهابي ها چقدر مهريه برايت در نظر گرفته اند؟!
چون ظاهرا کسي به غير از شما نميتواند مشکل آنان را حل کند

تو بايد وظايف يک زوجه بهائي را براي زوج وهابي خود به نحو احسن انجام دهي!
بدو برو پيش مامان جونت "قطامه"
130   نام و نام خانوادگي:  اندکي صبر سحر نزديک است     -   تاريخ:   24 شهريور 90
سلام من هم از وهابي ها نفرت دارم و از خداوند مي خوام که لعتنشون کنه.ولي به خيلي ها برخوردم که به طور مادرزادي همجنسگرا هستند شايد اگه يه کم خودتون رو قاطي مردم جامعه کنين متوجه اين مسأله ميشين. من هم اولش فکر مي کردم که يه نوع بيماري رواني هستش ولي به نظر من حدوداً 85 درصد همجنسگراها بيماري رواني دارند ولي 15 درصد بقيه به طور طبيعي همجنسگرا تشريف دارند و اين هيچ ربطي به کروموزوم و غيره نداره. شما مي تونين تو سايت ويکي پديا هم بخونين. ولي به عقيده من اين هم دليل نميشه که کسي که مشکل مادرزادي تمايل به همجنس رو داره بره سراغ همجنسبازي. مهم اينه که خداوند اينجوري اون شخص رو به امتحان گرفته و بايد در مقابل اين مصلحت خداوند، صبور باشه و سراغ گناه نره. ولي شايد درکش براي شما مشکل باشه ولي اين امتحان خيلي سخته.
131   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   27 شهريور 90
يهود
يک مژده و يک هشدار برايت دارم:
مژده آنکه در اشاعه گناهان پست و نگنين در بين بوداييان و هندوان و کعب الاحباريان و پس انداز کنندگان در بانکها و نصاري و ....، آزادي (حتي الي حين). تا دلت مي‌خواهد تحت نام روانشناسي و علم و ... افکار بيمار گونه فرويدي را بين آنها اشاعه ده. آزادي همانگونه که شيطان رجيم آزاد است.
ولي هشدار ما:
حتي فکر ترويج خباثات خود را در ميان سوارکاران بخت النصر و فرزندان ابولولو (رض) و همراهان مختار (رض) و سربازان شاه اسماعيل (رض) را نيز نکن.
چراکه چنان رسوا خواهي شد که جز بر تعداد تشنگان به خونت نخواهي افزود:
«شما مي تونين تو سايت ويکي پديا هم بخونين»
آيا براي ما از سايتي شاهد و سند مي‌آوري که موسس آن يهودي کثيفي بنام Jim Wales است كه كار خود را با تاسيس سايتهاي زنا و لواط کاري آغاز کرده است؟
سايتي که در آن مقالات بر عليه يهوديان و اعمال تهوع آور آنها را به شدت سانسور مي‌کند.
حال تو اين سايت را براي ما سند قرار داده اي؟
آنهم در زمينه‌اي که خود يهوديان اول مرتکب آن هستند؟
-------------------------------
«به طور طبيعي همجنسگرا تشريف دارند»
يهود!! تو اي يهود!!!
در تمام جهان طبيعت!!
در تمام کره زمين!!
در بين تمامي موجودات زنده!!!
در تمامي تاريخ ثبت شده و خوانده شده از فسيل ها!!!
>>> يکي و فقط يک موجود زنده نر به ما نشان ده که خود را با موجود نر ديگر ارضا مي‌کند. <<<<
مگر ادعا نمي‌کني که طبيعي است؟
مگر ادعا نمي‌کني که اين امر اقتضاي طبيعت آنها است؟
پس چرا در طبيعت ارتباط جنسي نر با نر در «هيچ» موجودي مشاهده نمي‌شود؟
آيا منظور تو از طبيعت، ذات بيمار و شيطاني و کعب الحباري يهوديان است؟
------------------
اين سايت مجال آن نيست ولي بنده حاضر هستم از لحاظ فيزيولوژيک جزء جزء ارتباط بين يک زن و مرد را و لذت آن و ارگانها و هورمونهايي که خداوند براي آن خلق کرده است را ذکر کنم و اثبات کنم که حتي يکي از اين مکانيسم هاي طبيعي در عمل شنيع و سگپستري لواط فعال نمي‌شود.
-------
آيا ما را کعبي و نصاري و يهودي و بهايي و نزول خوار و مجسمه ساز و ... فرض کرده اي؟
آخر در بدن مردي که اين عمل شنيع بر روي او انجام مي‌شود کدام «عضو» و کدام «اندام» و کدام «هورمون» و کدام «حسگر» و «سنسور» موجود است که مختص لذت بردن از اين گناه چندش آور باشد؟
جفنگ بافتن تا کجا؟ رذالت و پستي تا کجا؟
-------
و در ادامه بازهم هشدار مي‌دهم اگر بخواهيد لواط و قتل و تجاوز به دختر و ... ديگر اعمال يهودي خود را تحت عنوان طبيعت و روانشناسي و ... توجيه کنيد ماهم قتل عام و زنده سوزاندن شما را ناشي از جبر طبيعت و تمايلات رواني خواهيم دانست:
85 درصد حلالهاي يهوديان در اسيد رواني هستند ولي 15 درصد بقيه به طور طبيعي حلال يهود در اسيد هستند.
-------
«.ولي به خيلي ها برخوردم که به طور مادرزادي همجنسگرا هستند»
البته شهروندان اسرائيل از اين برخوردها زياد دارند همچنان که بنده:
به خيلي ها برخوردم که به طور مادرزادي يهودکش هستند.

آخ که چقدر سوزاندن يهوديان در قلاعشان در سوئيس لذت بخش است!! طبيعت من!!! روان من!! چه کنم با شما؟؟
اين شماييد که مرا به قتال و جهاد با جهودان و کعبيون و عمري ها فرا مي‌خوانيد!!
بر من خرده نگيريد که اين طبيعت من است که مرا به نابودي دشمنان حضرت علي (ع) فرا مي‌خواند.
132   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   27 شهريور 90
با سلام
جناب "اندکي صبر سحر نزديک است " متاسفانه بايد بگويم كه اين انحراف را نمي توان مادر زادي تلقي كرد بلكه متاسفانه وقتي كه جواز از نظر ديني يا حكومتي اين كار را هم داشته باشند به اين انحراف كشيده ميشوند مثل كساني كه بدون اعتياد بدنيا امده باشند و بعد از مدتها به ترياك يا هروئين يا حتي سيگار معتاد ميشوند . اينها هم بر اثر انحرافاتي كه در وهله اول به انها تحميل ميشود بدان سو كشيده ميشوند . ولي براي دفاع از اين انحرافشان انرا مادر زادي تلقي ميكنند .

لبيك يا علي
133   نام و نام خانوادگي:  وهابيت     -   تاريخ:   30 شهريور 90
لعنت بر كسي كه آن مطلب را نوشته و عكس مسلمانان را بر آن گذاشته ،

مسلمانان پاك و مطهر هستند پس لعنت بر كذابان




134   نام و نام خانوادگي:  دوستدار اهل بيت     -   تاريخ:   09 مهر 90
در جواب : 133 نام و نام خانوادگي: وهابيت - تاريخ: 30 شهريور 90 - 18:21:53
ميدونم اذيت شدي برات سخت بوده چون جواني ولي بلاخره توهم بزرگ ميشوي مثل الباني و عثمان الخميس ، بعد نوبت تو مي شود و وهابيان جوان مو به صورت درنيامده بلاخره تاريخ تكرار ميشود غصه نخور شب بلند هست وبچه قلندر دم درب.....................؟
135   نام و نام خانوادگي:  امير عباس     -   تاريخ:   30 مهر 90
سلام به همه مسلمين گذشته ها رو دور بياندازيد سالهاي نه چندان دور شيعه وسني بدون كينه ونفرت با هم زندگي ميكردند امروزه دوره احترام به مذاهب هست چه مسلمان چه غير مسلمان آنچه مهم هست اتحاد مسلمين است در نهايت به قرآن ميرسيم مواظب فريب دشمنان اسلام باشيم شيعه مسلمان وسني مسلمان به هم نزديكند همه به محمد رسوالله معتقدند ما مي توانيم با هم با دوستي ومودت زندگي كنيم اعتقادات ما آ، چنان ما را غير قابل تحمل از يكديگر نميكند آنچه از اسلام به ما رسيده همه ميدانيم مه كامل نيست ميتوانيم براي خود حقايق رو جستجو كنيم آنچه اكنون خيلي مهم است درست كار بودن وحقوق مردم و خدا را رعايت كردن است
به آرزوي اتحاد وپيروزي اسلام ومسلمين و برافراشته شدن پرچم محمد رسوالله صلي الله عليه وآله
136   نام و نام خانوادگي:  Aryan baluch     -   تاريخ:   03 آبان 90
ميخواهى وهابيت را بوسيله موضوع بجه بازى ثابت كنى،وهابيه آحمق تا كه برات كريه كنم????
137   نام و نام خانوادگي:  زنگالو     -   تاريخ:   03 آبان 90
من سه تا سوال داشتم يكي اينكه شما پيامبري محمد رو اثبات كن و اينكه ما چگور باور كنيم كه قرآن از طرف خداست و هر چه درآن است از طرف خداست و راست و صحيح است و سوم اينكه امامت امام زمان و وجود اون و اينكه يه آدم چطور اينهمه قدرت ميتونه داشته و اينهمه زنده باشه و اين حوادثي رو ميگن ميتونه به وجود بياره؟
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

1. نبوت از چند چيز شناخته مي شود :

ا. گفته‌هاي انبياي قبل ؛ اگر شخصي اعتقاد به انبياي قبل داشته باشد ، و آنها علامت‌هاي پيامبران بعدي را بگويند ، وقتي پيامبر بعدي آمد ، براي همه اتباع نبي قبل مشخص مي شود .

ب. با راستگويي ودرستكاري : كساني كه در زمان آن پيامبر بوده‌اند واز وي از زمان تولد ، تا زمان ادعاي نبوت ، حتي يك دروغ نديده‌اند ، وقتي ادعاي نبوت كند ، يقين مي‌كنند كه راستگو است . (البته اين راه در مورد شما امكان‌پذير نيست)

ج. معجزه : يعني انجام دادن كاري بالاتر از قدرت بشر كه با ادعاي نبوت همراه است .

اگر شما از اتباع پيامبران قبل هستيد ، بيان كنيد تا بشارت‌هاي آنها به پيامبر (ص)‌ بيان شود ؛ و اگر خير ، بيان كنيد تا معجزات پيامبر (ص) كه بعضي از آنها حتي هنوز هم قابل مشاهده هستند را بيان كنيم .

د. در مورد امام زمان ،وقتي نبوت پيامبر ثابت شد ،‌ مي‌توانيم با استفاده از سخنان او وجود امام زمان را ثابت كنيم .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

138   نام و نام خانوادگي:  معروف:يعقوبي     -   تاريخ:   03 آذر 90
سلام عيكم:
اين فر موده مجموع شما غلت است در موريد وهابيت:
اميد است كه تحقيف كنيد.
139   نام و نام خانوادگي:  فرشته مرگ     -   تاريخ:   10 آذر 90
با سلام
نميدونم توي اين دنيا حق با کيه کي راست ميگه کي دروغ وچي حق چي باطل .شما همتون همديگه رو تکذيب ميکنين وهمديگه رو باطل وگناهکار ميدونين.بايدتا روز حساب منتظر بود خدا همه رو به راست هدايت کنه انشا...
140   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   12 آذر 90
جناب معروف:يعقوبي
و عيکم سلام
لطفا در مورد صفت هروله خداوند که وهابيان به آن اعتقاد دارند براي ما توضيح دهيد.
با تشکر
141   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   12 آذر 90
جناب مرگ
سخن شما در تعارض کامل است با سخن الله متعال:
«فلم يك ينفعهم ايمانهم لما راوا باسنا»

142   نام و نام خانوادگي:  مجيد مسلمان     -   تاريخ:   25 آذر 90
خداوند به انسان عقل وشعور داده تاازاون استفاده کنه شما اگردراعمال دوپيامبراخري دقت کنيد ميبينيد بااخلاق ورفتار دشمنان راجذب خود ميکند درمقابل کسيکه سرگين حيوان رابرسرش ميريخت باعيادت اودربستربيماري اورا به اسلام هدايت نمود حال دوست گرامي چراتا يکي يه صحبتي ميکنه انگ يهودي وبهايي ميزني وبه تشيع بدبين ميکني مگر توايران ما اوبنه اي نيست يا لواط گر که هيچکدام نه يهوديند ونه بهايي همجنسگرايي 90% دررفتارهاي اجتماعي ازقبيل رفتار والدين وسرخوردگي اجتماعي که ازجنس خود دنبال سنگ صبور ميگرده بعدها دراثر صميميت هاي کذايي وعدم کنترل توسط والدين منجر به ارتباط جنسي وبعدها منجر به همجنسگرايي و هزاران موارد ديگر دراينجا مجال بحث نيست و10%مربوط به هورمونهاي بدن که قابل درمان نيست ودربعضي موارد راه چاره تغيير جنسيت علاج ان است
143   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   26 آذر 90
مجيد نامسلمان همان پيامبران مهر و شفقت در نهايت شدت با لواط کاران برخورد کردند. اگر شما ذره‌اي دين داشته باشيد مي‌دانيد که حکم لواط کاران در اسلام و مسيحيت مرگ است. تلاش شما در بهره گيري از دين براي محبت به لواط کاران چنان احمقانه است که فقط از ناحيه يک يهودي مي‌تواند صورت گيرد!!! ***** «مگر توايران ما اوبنه اي نيست يا لواط گر» کجاست؟ لطف کنيد اسم و مشخصات آنها را زودتر اعلان کنيد که به نيروي انتظامي گزارش دهيم و آنها را بکشيم. ****** «وبه تشيع بدبين ميکني»!!!! افتخار شيعه قتل لواط کاران است. افتخار شيعه نابود کردن لواط کاران است. جهان بداند که شيعه به لواط کاران کوچکترين رحمي ندارد. ******* «که هيچکدام نه يهوديند ونه بهايي »!!!!! کسي که به عمل نجاست آميز لواط مشغول مي‌شود خودبه خود از دائره اسلام خارج مي‌شود و منکر قرآن است. حال دين چنين شخصي چيست؟ جز کفر؟ جز يهودي گري؟ ******** «و10%مربوط به هورمونهاي بدن که قابل درمان نيست» دروغ مي‌فرماييد!!! دروغ بسيار کودکانه و ابلهانه اي هم مي‌فرماييد. هيچ هورموني نمي‌تواند باعث شود که مرد از مرد لذت جنسي فيزيولوژيک يابد. اين يکي از احمقانه ترين دروغهاي يهود است که در دنيا گسترش مي‌دهد تا لواط خود را توجيه کند. *** حالت اين کثافات فقط مانند اشخاصي است که گناه وقيحانه استمناء را انجام مي‌دهند. لطفا کثافات و گناهان خود را به گردن هورمونها نياندازيد!!! **** «ازجنس خود دنبال سنگ صبور ميگرده»!!! شما ... علاقه داريد اينجوري دنبال سنگ صبور بگرديد به خودتان مربوط است. لطفا کثافات خود را به ميان ما نياوريد!!!
144   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   26 آذر 90
اگر کامنتهاي منحرفيني چون عالم مقدس بهاييان و مچيد نامسلمان را بخوانيد خواهيد ديد که لشکر يهود همانگونه که در تمام دنيا سعي در گسترش عمل زشت و خبيثانه لواط دارد، در ايران هم شروع به تبليغ و عادي جلوه دادن آن کرده است.
محورهاي اين تهاجم شيطاني يهود بر اين اساس است:
1) ملوطان و لواط کاران مشکل پزشکي دارند!! اختلالات هورموني دارند!!!
اختلالات رواني دارند!!!
پس شريعت در اين زمينه کاره‌اي نيست!!!
2) وجود لواط کاران امري است طبيعي و بايد آن را بپذيريد. خواه يا ناخواه عده اي اينکاره هستند و شما هم نبايد آنها را بکشيد.
******
اکنون يهود در عادي جلوه دادن اين عمل شيطاني چنان در ممالک نصاري و بودايي و کفر موفق شده است که برائت از آن را بيماري رواني «homophobia» مي‌نامند!!!
حتي شروع به تدريس آن در سنين پائين کرده اند و آن را کاملا يک امر طبيعي قلمداد مي‌کنند تا جايي که هاليوود آن را افتخار مي‌داند!!!
اکنون در دنيا تنها مانعي که بر سر يهود براي گسترش لواط وجود دارد «اسلام» است.
لذا تمام تلاش خود را به کار خواهد بست که ما را نسبت به آن بي‌تفاوت کند:
1) استفاده از سلاح کمدي و شوخي
2) استفاده از سلاح روانشناسي
3) استفاده از سلاح هاليوود
4) استفاده از سلاح خشن جلوه دادن دين
و ....
********
حال شيعيان عزيز
در برابر بانکها سکوت کرديد به خودتان مربوط است.
در برابر مجسمه سازي و نصب تنديسها سکوت کرديد به خودتان مربوط است.
در برابر حملات وهابيت سکوت کرديد به خودتان مربوط است.
در برابر مالياتهاي رنگارنگ سکوت کرديد به خودتان مربوط است.

بنده از شما خواهش مي‌کنم در برابر اين تلاش براي عادي جلوه دادن لواط سکوت نکنيد.
145   نام و نام خانوادگي:  دوستدار محمد/ابوبکر/عمر/عثمان/علي/حسن/حسين و ...     -   تاريخ:   02 دي 90
آباي بختك تو از خدا و رسولش چه ميدوني.اگه تو که اينقده بلدي بگو صيغه چيه؟امدوي از لواط و وهابيت حرف ميزني.راستي بقول دوستمون يعقوب برو کمي تحقيق بکن ولي نه از کتاب هاي نامعتبر . مودبانه اضحار نظر بکن .با عرض معذرت.خداحافظ
146   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   02 دي 90
دوستان محترم يلام.بنده سني هستم و به سني بودنم و به سني بودنم افتخار ميكنم.شيعه هاي محترم با گفتن اين افسانه ها خودتونو گول نزنيد طبقه آيات قرآن راه شما منحرف است.
147   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   02 دي 90
جناب محمد
از انحراف گفتي ياد يک منحرف القلب افتادم.
الله متعال، همان که بهتر از همه از باطن و ظاهر مخلوقات باخبر است و هيچ نهاني از او پوشيده نيست در مورد يکي از موسسين دين شما چنين گفته است:
«فقد صغت قلوبکما»
آري. اين خداوند بزرگ است که ما مي‌گويد راه عائشه منحرف است.
****
ولي چگونه ممکن است زني که سالها در کنار بهترين هادي و معلم زندگي کرده است به اين درکه نزول کند که خداوند از انحراف قلب او سخن گويد؟
يعني از آن همه نور هدايت حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) اشعه‌اي بر قلب او نتابيد؟
يعني از آن سفره بزرگ عقل و حکمت حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) لقمه‌اي نصيب او نشد؟
يعني از آن معدن بزرگ علم و اخلاق و خرد حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) گوهري به دامان عائشه نيافتاد؟
*****
پس چرا عائشه به اين سرنوشت دچار شد و قلبش به جاي نور، به ظلمت، روحش به جاي حق به باطل و فکرش به جاي عقل به جهل گرايش يافت؟
*****
خداوند متعال پاسخ اين سئوالات را چنين داده است:
«ولتصغي اليه افئده الذين لا يومنون بالآخرة»
«و [چنين مقرر شده است] تا دلهاى كسانى كه به آخرت ايمان نمى‏آورند به آن [باطل] بگرايد»
*****
آري. علت تمايل قلب عائشه به باطل عدم ايمان به آخرت بود
******
عائشة با خورشيد هدايت زيست ولي ايماني به آخرت نداشت که پرتوي از نور هدايت بر قلبش بتابد.
عائشة همدم منبع نور هدايت شد ولي ايماني به آخرت نداشت که نور هدايت بر قلبش اثر کند.
عائشة درکنار بهترين معلم تاريخ زيست ولي ايماني به آخرت نداشت که از بهره‌اي تعليم ايشان برد.
عائشة سالها در کنار حق بود ولي ايماني به آخرت نداشت که او را از تمايل به باطل نجات دهد.
148   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   02 دي 90
جناب دوستدار ابوبکر و عمر و عثمان و تناقض دروني و تضاد داخلي

صيغه آن سنت الهي و آيه قراني است که اسماء دختر ابوبكر انجام مي‌داد:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=93

لواط هم آن است که نواصب دوستدار معاويه در افغانستان آن را به عنوان «پسر بي‌ريش بازي» رسميت داده‌اند.

راستي نگفتي چرا ابوبکر صحابه حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) چون سعد بن عباده را ترور مي‌کرد؟
149   نام و نام خانوادگي:  عليرضا ن     -   تاريخ:   04 دي 90
با سلام
جناب دوستدار محمد/ابوبکر/عمر/عثمان/علي/حسن/حسين و .... ، آيا خجالت نمي کشي که نام معاويه و يزيد را ذکر نمي کني، اين همه که از معاويه دفاع مي کنيد در حد سه نقطه شد؟ آيا ذکر نام خال مومنين معاويه خجالت دارد؟
من از رسول خدا مکتب شما مي دونم که اين پيامبر در موقع نزول اولين وحي مي خواست خود را از بالاي کوه پرتاب کند؛ مي دانم که اين پيامبر با زنان بيگانه هم نشيني مي کرد، مي دانم که اين پيامبر در حال جنابت نماز مي خواند، مي دانم که ايستاده بول مي کرد و مي دانم که در زمان جاهليت گوشتي که براي بتها قرباني مي شد را مي خورد، مي دانم که اين پيامبر با حرف ورقه بن نوفل به پيامبري خود معتقد شد، مي دانم که اين پيامبر مسجد را جاي رقص قرار داده بود، مي دانم که اين پيامبر بعد از شصت سال زندگي در عربستان هنوز زوجيت ميوه ها را نمي دانست، و چيزهاي ديگر از اين قبيل.
آيا اين پيامبري است که در قرآن ذکر اوصافش آمده است؟ با عرض معذرت من به چنين پيامبري اعتقاد ندارم و اصلاً چنين ييامبري را لايق پيامبري نمي دانم.( نعوذ بالله).
150   نام و نام خانوادگي:  بي غرض     -   تاريخ:   08 دي 90
اول سلام بر همه کسانيکه دوستدار حق و حقيقتند سني، شيعه، مسيحي، يهودي و ... همه انسانند و جايزالخطايند. اين عمل شنيع را حقير در بين همه اين اديان ديدم. پس نمي شه گفت که ويژه فرقه وهابي است. لازم به ذکر است فرقه اي بنام وهابي وجود خارجي ندارد اين حربه اي است براي به جان هم انداختن مسلمانان. بنده در اين باره تحقيق کردم شخصي بنام شيخ عبدالوهاب در گذشته مي زيسته که عقايد صوفيانه داشته و هيچ يک از اين اعمال شنيع را تبليغ نکرده بلکه بشدت آنرا نهي کرده است. من سني هستم اگر بخواهم دينم را بشناسم نه آنرا از شيخ عبدالوهاب مي گيرم ، نه حضرت عمر و نه حضرت علي. دينم از جانب خداست که توسط فرستاده اش محمد اومده و من تابع سنت محمدم. بازم ميگم وهابي دروغه وجود خارجي نداره
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

براي اينكه بدانيد آيا چيزي به اسم وهابيت وجود دارد يا خير ، بهتر است در سايت بن باز مفتي اعظم عربستان كلمه «الوهابية» را جستجو كنيد !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

151   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   08 دي 90
سلام چند سؤال دارم من سني هستم و اگر کسي به سؤالاتم جواب قانع کننده داد و فهميدم شيعه بر حقه. شيعه مي شم. 1- آيا 12 امام معصومند و از آينده و گذشته ماه خبر دارند اگر دارند چرا امام حسن و امام رضا متوجه جام زهرآگيني که نوشيدند نشدند؟ 2- خدا قرآن را کتابي روشن و آسان و قابل فهم براي همه انسانها نازل کرد اگر قرآن براي همه قابل فهم است پس چرا شيعه مرجع تقليد دارد اگر قابل فهم نيست نبايد در آخرت بخاطر چيزي که نفهميديم مواخذه شويم اين وعده خدا خداست که فرموده به چيزي که از آن علم نداريد مواخذه نخواهيد شد پس بايد انسانها وارد بهشت شوند. و اگر خدا قرآن را غير قابل فهم براي همه نازل کرده نعوذ بالله بايد به عدل خدا شک کرد زيرا انسان را براي چيزي مواخذه مي کند که در باره آن علم نداشته است؟ 3- خدا در قرآن از سگ اصحاب کهف، قوم لوط، و حتي يار غار پيامبر صحبت به ميان آورده چرا حتي 1 آينه صريح و روشن درباره امام زمان وجود ندارد يا چرا درباره امامت حضرت علي 1 آيه صريح و آشکار بيان نکرده تا مردم گمراه نشوند؟ 4- اهل تشيع مي گويد حضرت علي در زمان خلفا تقيه کردند چرا حضرت حسين اينکار را انجام نداد مطمئنا زنده ماندن آن حضرت بسيار به نفع جامعه اسلامي بود؟ اگر حضرت علي تقيه کردند پس نعوذ بالله امام حسين اشتباه کردند و بايد تقيه مي کردند پس معصوم نيستند اگر امام حسين کار درست را انجام دادند نعوذ بالله حضرت علي اشتباه کردند و نبايد تقيه مي کردند؟ 5- وقتي قضا و قدر الهي بر اين است که بعد محمد ، ابوبکر و عمر حاکم اسلامي باشند و دين اسلام را گسترش دهند پس چرا اهل تشيع تقدير الهي را نادرست مي پندارد. کارنامه درخشان خلفا باعث شده حتي محدثين غير مسلمان نيز زبان به تمجيد آنان بگشايند پس چرا شيعه که مسلمان است آنان را لعن مي کند؟ 6- چرا شيعه عزاداري مي کند آيا تاراج اموال عمومي جهت امر عزاداري کار درستي است حال آنکه مردم ما در فقر جان مي دهند؟ پيامبر (ص) فرمودند اگر مصيبتي پيش آمد و صاحب عزا به خاطر اين مصيبت دست بر زانوهايش بکوبد اجر صبر آن مصيبت از بين مي رود پس فکر نمي کنيد با عزاداري به آرمانهاي امام حسين خدشه وارد مي کنيد؟ 7- چرا بساط زکات را در جامعه برچيده ايد در حالي که جزء اصول دين است و بساط خمس را پهن نموده ايد در حاليکه از فروع دين است؟ 8- آيا يک عالم شيعه حاضر است دختر يا خواهر خود را به صيغه فرد ديگري در آورد؟ سوال زياد دارم فعلا يکي همينا را جواب بده بقيشو من ميذارم کنار و حرف شما رو گوش مي کنم. اميدوارم کسي پيدا بشه بدون غرض و ماست مالي به سوالاتم جواب بده در ضمن پيچيده کردن دين سبب دين گريزي مي شه جهت اطلاع حضرات
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

1. سوال شما در مورد علم امام در دو آدرس ذيل پاسخ داده شده است :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=721

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=477

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1295

2. مرجع تقليد داشتن ، ربطي به آسان فهم بودن قران ندارد ؛ آيا اهل سنت در فقه تابع مذاهب اربعه نيستند ؟ اگر فهم قرآن اينقدر ساده است چرا اهل سنت تابع نظرات ابوحنيفه ، مالك ، شافعي و احمد بن حنبل هستند ؟!

جداي از اينكه در خود قرآن امده است كه اين كتاب ، داراي آيات محكم و آيات متشابه است ؛ و براي فهميدن آيات متشابه بايد به اهل علم مراجعه كرد .

يعني در قرآن دو نوع آيه وجود دارد كه آياتي كه به راحتي فهميده مي‌شوند راه شما را نشان مي‌دهند و خداوند مي‌تواند به وسيله همان‌ها حجت را تمام كند و ساير آيات را نيز بايد با رجوع به كلمات و تبيين پيامبر (ص) فهميد .

3. خداوندي كه در مورد سگ اصحاب كهف و... صحبت كرده است ، در قران صحبتي از خلافت ابوبكر و عمر و عثمان نيز نكرده است . چرا خداوند اين كار را نكرد تا مردم گمراه شوند ؟

4. تقيه شرائطي دارد: تقيه نبايد منجر شود كه اصل دين از بين برود ؛ جداي از اينكه در ماجراي حضرت سيد الشهدا چه قيام مي‌كردند چه نمي‌كردند به شهادت مي‌رسيدند و يزيد دستور داده بود كه آن حضرت را در مدينه يا در مكه بكشند ؛ و به همين علت بود كه حضرت از مدينه به مكه رفته و از انجا به سوي كوفه به راه افتادند . بنا بر اين موقعيت با موقعيت حضرت علي عليه السلام تفاوت داشت

5. اگر قضا و قدر الهي اينگونه است كه شما مي‌گوييد كشته شدن عمر به دست ابولولو نيز جزو قضا و قدر است ؛ كشته شدن عثمان نيز جزو قضا و قدر است ؛ چرا آن را نادرست مي‌دانيد ؟! حكومت شيعه در ايران نيز جزو قضا و قدر است و لعن كساني كه گفتيد نيز جزو قضا و قدر ؛ بنابر اين نبايد ناراحت باشيد و شكوه كنيد !

6. علت عزاداري ما آن است كه خود رسول خدا (ص) براي سيد الشهدا عليه السلام گريسته و عزاداري كرده است ؛ البته تعجب مي‌كنيم كه شما آن را تاراج اموال عمومي مي‌دانيد !!! با اينكه بيشتر اين موارد با خرج خود مردم و به صورت نذر و ... صورت مي‌گيرد !

البته از شما سوال مي‌كنيم آيا برگزاري مراسمي با عنوان «ختم بخاري» و... و خرج هزينه هنگفت براي ان در حالي كه مردم ما در فقر جان مي‌دهند درست است ؟!

7. اگر اهل سنت زكات نمي‌دهند ، خود مي‌دانند ؛ اما زكات در شيعه امري است كه حتي اداره مخصوص براي خود دارد و همه ساله در رسانه هاي مختلف ترويج مي‌شود و در همه رساله هاي عمليه موجود است !

8. خمس نيز از فروع دين است و در قران امده است ؛ و هر كدام از خمس و زكات جاي خود را دارند .

9. در مورد ازدواج موقت ، بهتر است از ابوبكر خليفه خود سوال كنيد كه طبق روايات معتبر اهل سنت ، دختر وي اسماء (مادر عبد الله بن زبير) با زبير ازدواج موقت كرده است !!!

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

152   نام و نام خانوادگي:  دوستدار اهل بيت     -   تاريخ:   26 دي 90
جناب محمد جواب نظرات را گرفتي سوالي ديگر هم اگر داري بپرس دوستان در اين سايت منتظر آخر واقعه که شما گفتي هستند من که شيعه بودم وقتي جواب سوالات را خواندم اعتقادم به شيعيان بيشتر شد آيا تنلگري به شما وارد نشد ؟؟؟؟ فقط تعصب را کنار بگذار/////
153   نام و نام خانوادگي:  مصطفي     -   تاريخ:   24 بهمن 90
بي غرض ... بابا خوبه ادم يه كم با مطالعه حرف بزنه
154   نام و نام خانوادگي:  غضنفري     -   تاريخ:   07 ارديبهشت 91
اين محمد چي شد؟هوتوتو..دوست عزيز جناب دوستدار اهل بيت اين آقا محمد دنبال حقيقت نبود بلكه اومده بود چند تا شبهه پخش كنه واگه ديد كه اوضاع بر وفق مرادشه كه وامصيبتا اونوقته كه لحظه به لحظه تراوش علم وسئوالش ميگيره. ولي اين سايت مبارك چنان زد توي برجكش كه تا عربستان پشتك وارو ميزنه.
155   نام و نام خانوادگي:  معذب الكاذبون     -   تاريخ:   01 تير 91
اول:لعنت خدا در دنياواخرت بر وهابي
دوم:لعنتم بر وهابي كور دل و كور چشم بي عقل جاهل

156   نام و نام خانوادگي:  حسين     -   تاريخ:   05 مرداد 91
خلايق هرچه لايق بگذاربکنند
157   نام و نام خانوادگي:  شمر ابن علي     -   تاريخ:   09 مرداد 91
وقتي يك ؟؟؟به قول شما دين اسلام را به ايرانيان عرضه كرده چگونه ميشود به ان اعتماد باسابقه اي كه عمر داشته
158   نام و نام خانوادگي:  شيعه کردستاني.     -   تاريخ:   31 شهريور 91
فرزندان معنوي ؟؟؟پاره هاي 1400 سال قبل حالا شده اند سران ؟؟؟پاره وهابيت. آنها واقعا در انجام تکاليف خود موفق هستند. خمس نميدهند اما زکات خوب ميدهند آنهم از نوع بدني اش را. اگر باور نداريد که سرٍ سران وهابيت زکات بدن ميداده بعدا برايتان تعداي سند رو کنم. ما بي خيال سيلي مادر نميشويم...
159   نام و نام خانوادگي:  حسين تيموري     -   تاريخ:   10 مهر 91
اي يهوديها اگرپيامبر ماوقرآن مانبود حضرت موسي شما؟؟؟بيچارهها اعتراض نميکنيد که هيچ طرفداري ميکنيد
160   نام و نام خانوادگي:  مسعود     -   تاريخ:   14 آبان 91
با درود،اگه هرکدوممون تو سايتهاي عربي مربوط به وهابيون جستجوکنيم متوجه ميشيم که به شدت شمشير رو براي ما از رو بستن .کافيه کمي عربي بلد باشين،آيا اينها با ما دوست هم ميشن؟به هيچ وجه به دوستيشون التزامي نيست کما اينکه ما ايراني هم هستيم که مهدورالدم هم هستيم،پس دوستان خودمونو گول نزنيم،تو شبکه هاشون به ما لبخند ميزنن ولي ميخان از پشت بهمون خنجر بزنن،اتحاد هم کشکه که بهمون نزديک شن،ولي ماهم بايد دست از مبارزه برنداريم البته نه به سبک اونها ،بلکه با جاذبه اي که ايجاد ميکنيم،من يک مثلي بزنم:هفته قبل مشرف شديم به حرم امام رضا ولي اينقدر برخوردهاي خودمون با هم بد هست که براي هيچ غريبه اي جذابيت ندارد،اگه قراره هرکدوم ما نماينده شيعه باشيم بايد از خودمون شروع کنيم،وگرنه لفظ بد سر هر چاله ميدوني پيدا ميشه ،احساس کنيم ولي عصر پشت سرمونه حالا چه احساسي داريم؟آيا پيغمبر ما ازاين کارمون خوشش مياد؟اگه پيغمبر الان بود چکار ميکرد؟ اصلا احتياجي به هيچ کتابي نيست اگه از فطرتمان سوال کنيم،اين ميتونه ابتداي مبارزه آرام ما باشه،به نظر من براي مبارزه با وهابيون نرفتن به حج هست،کما اينکه خيلي از اين سياستها در عملکرد بزرگان دين ديده شده اگرعلما! ومردممان متوجه باشند،ضربه واقعي رو به پيکره وهابيون ميزنيم،کمااينکه با ما ايرانيها مثل کفار برخورد ميکنن فقط ميگيم اگه خونه خدا نبود نميرفتيم! خونه خدا هم دست مشرکان بود آيا پيغمبر ميرفت؟البته تا آگاه سازي همه مردم کلي راه هست .
خدايار وياور همه مان باشد.
161   نام و نام خانوادگي:  موحد     -   تاريخ:   26 آبان 91
قابل توجه دوستاني كه نظرات خود را ارائه داده اند از شما خواهشندم در مورد دين يا مذهبي كه اطلاعات صحيح در دست نداريد نظر ندهيد زيرا اين وهابيتي كه آخوند هاي رافضي به ما معرفي كرده اند اين چنين نيستند در واقع حقيقت چيز ديگري است لطفا در مورد اين مذهب بيشتر تحقيق كنيد هر چند كه حتي يك جلد از كتاب محمدابن عبدالوهاب كه در ايران يافت نمي شود فقط يك سري كتابهايي كه نوشته همين آخوندهاي رافضي است كه طبق معمول 100% دروغ در كشور ما موجود است، توصيه من به شما برادران خواندن كتاب وهابيت از سايت خود وهابي هاست كه حقيقت را از پشت پرده نمايان مي كند. (ضمنا تا كي ما بايد به صحابه و همسران پيامپر(ص) كه خداوند در قرآن از آنها تعريف كرده است توهين و لعن بفرستيم آيا اين لعنها و توهينها دردي را دوا مي كند مگر جز اي است كه تفرقه در بين مسلمانان به وجود مي آورد)
162   نام و نام خانوادگي:  حقجو     -   تاريخ:   24 آذر 91
اتفاقا به پادشاهان عربستان هم سرايت کرده اين کليپ را در يوتيوب ببينيد "محاكمة الأمير سعود بن عبدالعزيز ال سعود المتهم باللواط" اين هم لينکش http://www.youtube.com/watch?v=EPak9E-InHk
163   نام و نام خانوادگي:  درجواب موحد     -   تاريخ:   11 دي 91
ما عايشه را لعن ميکنيم چون در مقابل خليفه ي زمان قيام کرد؛و اين کار مگر در دين شماکفر نيست که بر عليه خليفه قيام کني؟
164   نام و نام خانوادگي:  حميد رضا اردبيلي     -   تاريخ:   16 دي 91
؟؟؟هزاران بار و تا روز قيامت بر ؟؟؟ که در اول عايشه با علي جنگ کرد که ولي و جانشين پيامبر بود بر عمر و بقيه که پاره تن حضرت رسول را شهيد کردند و حق علي (ع) را خوردند و به اسلام خيانت کردند آيا پيامبر به دلخواه خودش غدير را به وجود آورد يا به دستور خدا چنان کرد اگر بگوئيد خود سرانه غدير را به وجود آورد که کلا ......شده ايد واگر با دستور خدا بود چرا مقتضاي زمان و....جاي دستور خدا را گرفت آنان در محضر خدا چه جوابي دارند که نظم دين اللهي و امت اسلام را بر هم زده اند،برويد و با جواب بياييد ،با منظق نه فحش و ناسزا
165   نام و نام خانوادگي:  حميد رضا اردبيلي     -   تاريخ:   17 دي 91
بيائيد در مورد آقاي عبد الوهاب بيشتر تحقيق کنيم 1-پدر بزرگش يک يهودي بود2-پدرش او را بي دين دانسته و مردم را از ارتباط با وي بر حذر مي نمود 3-برادرش شديدا مخالف وي بود ودر رد انديشه وي کتابي نوشت 4-مستر همفر جاسوس بريطانيا در کتاب خاطرات خود آورده است که افکار او که بهترين راه ايجاد اختلاف بين مسلمانان بود, همان سياست هاي ديکته شده ي وزارت مستعمرات دولت بريطانيا بود.5- اگر کمي شناخت پيدا کرديد برويد و جنايات وهابيون را در سوريه وعراق و ايران و افغانستان و پاکستان و.....ببينيدو ببينيد که چه براحتي سر کودکان و مردان و زنان مسلمان را به راحتي آب خوردن ذبح ميکنند.
166   نام و نام خانوادگي:  بهنام     -   تاريخ:   30 دي 91
مرگ بر وهابيت
167   نام و نام خانوادگي:  من     -   تاريخ:   01 بهمن 91
مگر خودتان نميكين تفرقه از كارهاي بريطانيا است پس چرا اينجوري بجون مسلموناي خدا ميفتيد اگه ما مرديم با شعوريم با تعصبيم بيايم اول خودمونو درست كنيم تا بهمون بگن آدم درست ولي با خراب كردن ديگران به ما نميگن آدم درست.
168   نام و نام خانوادگي:  سيد سعيد شمس آبادي     -   تاريخ:   04 بهمن 91
لعنت خدا به کساني باد که از دين وديانت خدا ورسول خدا واعمه معصومين سر باز زدند و به پيروي افرادي نافض و ناحق و پليد سر فرود آوردند
169   نام و نام خانوادگي:  بهزاد دوشي     -   تاريخ:   20 بهمن 91
ماهرچقدر مي خوايم با اين سني ها کنار بيبيم و اينا را داخل ادم حساب کنيم اينا بيشتر خودشونو به ؟؟؟ميزنن . مثل اينکه اينها فقط 23 سال حکومت پيامبر ادم شدن چون بعد از اون و قبل از اون هم ؟؟؟ بودنم
170   نام و نام خانوادگي:  اکبر     -   تاريخ:   09 اسفند 91
اگه تاريخ به وجودامدن فرقه ضدبشري وهابيت رابخوانيدمتوجه ميشويدکه انگليس به خاطرثروت زيادي که درخاورميانه بودوميخواست ان راتصاحب کندولي چون قدرت جنگ بامسلمانان اين مناطق رانداشت بافرستادن جاسوسش بنام همفربه کشورهاي اسلامي وشناختن نقطه ضعفهاي بين مسلمانان والم کردن شيخ بي سوادبنام محمدعبدالوهاب(عبداشيطان) وهابيت رابراي اختلاف افکني بين مسلمين به وجوداوردبعدازشروع شدن جنگ شيعه سني بين مسلمانان.انگليس باخيال راحت ثروت سرشارکشورهاي مسلمان رابلعيد.موحد راست ميگويد بايددرمورد وهابيت تحقيق کنيد.يک کتاب بهتون معرفي ميکنم به نام وهابيت که نسخه موبايلش هم وجودداره کافيه سرچ کنيد.
171   نام و نام خانوادگي:  منصور     -   تاريخ:   27 اسفند 91
به نام الله. براي دوستاني كه اين مطالب رو نوشتن توصيه دارم كه اكر با وهابيت دشمني دارند بدانند هيج يك از فرقه هاي اسلامي لواط رو نمي بذيرد واكر خصومتي با فرقه ي داريد با استلال واريد شويد نه با دروغ و نيرنك
172   نام و نام خانوادگي:  غضنفري     -   تاريخ:   29 اسفند 91
منصور جووووون: اي که ميگي يعني چه؟
ها استدلال يعني چه؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
براي استماع استدلال!! روي لينکش کليک کن منصور جووووووووووووووون
173   نام و نام خانوادگي:  پيمان     -   تاريخ:   16 فروردين 92
نيرنگ نيست.چيزيه که هست
174   نام و نام خانوادگي:  parsa     -   تاريخ:   17 فروردين 92
سلام شما يا اطلا نداريد يا خودتون رابه اون اره زديد تاريخ کاملا روشن است هر آدم بصيري مي تواند حقايق را ببيند ومطلع شود چه وقت شيعيان يا به قول شما رافضي ها به همسران واصحاب پيامبر توهين کرده اند اين شيعيان بوده اند که در تمان تاريخ مورد ظلم وستم ديگران بوده اند اسلام را شيعه زنده نگه داشته امامان ما زنده نگه داشتند شما بدونيد سنگ چه کسي را به سينه مي زنيد اصلا وهابي ها خوب کجاي شرعت محمد قتل عام انسان ها بي گناه ثواب دارد مي بينيد در جهان شيعيان هستند بانگ عدالت و همايت از فلسطين را سر مي دهند نمونه آشکار آن امام خميني سيد حسن نصرالله بدونيد چي ميگيد لواط در همه ي فرق اسلامي گناه کبيره است چطور وهابي ها براي رضاي خدا آدم مي کشند واين عمل هم انجان مي دهند
175   نام و نام خانوادگي:  جمشيداسماعيل نسب     -   تاريخ:   22 ارديبهشت 92
باسلام
خيلي سپاسگذارازسايت خوب خيلي ازعلماي اهل سنت ميدانندکه حضرت علي (ع) وشيعيان اثني عشري برحق هستن اما به دليل همان تعصب وبغضي که دارند وموقعيتي که دارند به خطرميافتدروز روشن رو انکار ميکنن با تشکر
176   نام و نام خانوادگي:  جمشيداسماعيل نسب     -   تاريخ:   22 ارديبهشت 92
بانام خدا
انشاالله باظهورآقاامام زمان (عج)همه دشمنان مسلمين بخصوص شيعيان روسياه خواهند شدوخدارهبرعزيزانقلاب راتااون روز حفظ بفرمايدانشالله صلوات برمحمدوال محمد
177   نام و نام خانوادگي:  صديق     -   تاريخ:   24 تير 92
با سلام
لينکي که قرار داده اييد که مربوط به سايت يوتيوب هست
اين کليپ را از آنجا حذف کرده اند
اما اشکالي ندارد
ما آن را پيدا کرده و در آپارات قرار داده اييم
شما بزرگواران،مي توانيد لينک آپارات را به جاي لينک يوتوب در مقاله قرار دهيد
http://www.aparat.com/v/9F0KC
ياعلي
178   نام و نام خانوادگي:  سيما     -   تاريخ:   27 تير 92
http://www.valiasr255.com/fa/page.php?bank=shobheh&id=52 ببين تروخدا مساجد روهم به گندکشوندن نفهما- خدا از تقصيراتتون نگذره به حق حقانيت اميرالمومنين.....اينا؟؟؟؟؟؟؟آدم شن.يعني به يهوديا و بودايي ها ميشه اميد داشت به اين جونورا نه!!!!!!!! الهم عجل لوليک الفرج
179   نام و نام خانوادگي:  وحيد کياني     -   تاريخ:   03 مرداد 92
يا علي گفتيم و عشق آغاز شد... درود بر همه کساني که در ميان اين مجموعه هاي رسانه اي که با پول سعود چرخونده ميشه نداي حقيقت رو زنده نگه ميداريد... و وعده خدا حق است که همانا حق ماندگار و باطل رفتنيست... اين وهابي ها هم به تاريخ اموي ها و يزيدي ها مي پيوندند...
180   نام و نام خانوادگي:  محمد جواد اصغري     -   تاريخ:   11 مرداد 92
واقعا براي آقاي /خانم موحد متاسفم لطفا خودتان اگر راست مي گوييد عشر مبشر را نام ببريد و بگويد حکم کسي که موش بخورد چيست .مرگ بر شما
181   نام و نام خانوادگي:  محمد جواد اصغري     -   تاريخ:   11 مرداد 92
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام عليکم:
وهابيت بدانند روزي به اميد خداوند نابود خواهند شد.
182   نام و نام خانوادگي:  احسان کيان     -   تاريخ:   24 مرداد 92
يا علي اين سني و وهابي هارا به راه راست بگردان

183   نام و نام خانوادگي:  فاطيما هاشمي     -   تاريخ:   27 مرداد 92
لعنت بر آن کساني که از روز اول اسلام را به انحراف کشاندندخداوند حق مردم مظلوم مصر وافغانستان وعراق وووووووووووووووووووووووووووو را آز ع..و ا..... وع.... بگيرد هر قطره خوني که ريخته مي شود باعث وباني اصلي آنها هستندهمان ؟؟؟ که خوردن مار مولک را از گوشت مرغ لذيذ تر مي دانست همان که در جنگها هميشه فرار مي کرد
184   نام و نام خانوادگي:  m m m     -   تاريخ:   14 شهريور 92
تاوقتي که ما در خرافات به سر ميبريم امام ظهور نميکنه!چرا؟ چون خرافات دشمن امامه و کسايي که مدعي اين هستند که ياران امام هستند دشمنان امام ميشن چون همشون خرافاتي هستند و هيچ وقت قبول نخواهند کرد که ايشان امامه چون اونطوري که اوفا ميخوان نيست امام عصر خيلي با اون چيزي که تو فکر ما هست فرق داره و اگه ظهور کنه خود ما که ادعاي دوستي با اونو داريم احتمالا ميشيم دشمن ايشون و تنها راه شناخت ايشون به کار انداختن عقل هست که متاسفانه خرافات اين کارو سخت خواهد کرد. يا علي
185   نام و نام خانوادگي:  عباس     -   تاريخ:   25 شهريور 92
با سلام و شيعيان و تمامي مسلمانان راستين
وهابيت نه دين است و نه مذهب. آيا کساني که بسيار راحت انساني را ميکشند و جگرش را در مي اورند ميشود گفت آدم. اگر شيعه را کافر بدانيم و قبول کنيم ، آيا فقط کشتن شيعه حلال است و در دنيا ديگر هيچ کافري نيست. آيا يکي از شما يک سيلي به يک اسرائيلي که کافر است تاحالازده است، صهيونيست فهميده که وهابيت ابزارخوبيست براي رسيدن به اهدافش و دارد از وهابيت سواري ميگيرد . مگر نه اينکه شراب از نجاسات است و چرا پرده دار خانه خدا با رئيس جمهور آمريکا شيشه شراب به هم ميزند و ميخورد، مگر نه اينکه توهين به خلفا حرام است پس چرامعاويه چندين سال به حضرت علي عليه السلام بر منبر لعن گفت، مگر نه اينکه پيامبر ص حضرت فاطمه س را بينهايت دوست داشت و همين دختر بهشتي بدست بدترين روزگار در کوچه بني هاشم ضربه خورد ، فرزندش را از دست داد و عمر را لعن کرد و ... وسيعلمو الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
186   نام و نام خانوادگي:  احمد عبد الله زاده     -   تاريخ:   07 مهر 92
مسترهمفري بصيـرت درسـرت باشـد بـداني خوارج گشته اينـدوران وهابي حديث گـرگُ ميشُ پيرروباست که روباه فتنه کردست آنجناني به مسترهمفري هي داد فرمان دوتـن را بـرگـزينـد سـازمـاني دوتائـي را کـه فهـم ديـو دارنـد ستـم کارو حـريـس حکمـراني کساني را که مشتـاقـان غـربند چنان تابـع که هـرکـاري براني به فکـرمستـرآمـد ابـن وهـاب چـو درظـاهـربـود مـرد خـدائي محمد درسپـاهـان بـود مشغول به عيشُ نوشُ درعشـق خيالي
187   نام و نام خانوادگي:  چرمهZن     -   تاريخ:   26 آذر 92
درکل هرفرقه اZ که اومده چه سوفZ چه بهاZZ چه نصرانZ بهاZZ همه اZنهابخاطربراندازZ اسلام وحاکم کردن بدZ برخوبZ لذااZنهاخودشونو پشت خوبZ پنهان کردن ومZگن نه ماخوبZم،کارمادرسته واZنها منشأ همه اZنهاشZطان است که درمغزاون شZخهارفته ووسوسشون کرده تااZن فرقه هارابوجودبZارن ‏ والامگه اسلام فرقه هم داره اسلام اسلامه ومسلمون مسلمون همه اZنهابهانه اZ براZ سرکوب کردن حق ‏ ودرستZه ‏ اZناخودشونم مZدونندواZن دفا ع هاZ که ازش مZکنند ZامنفعتZ براشون داره ZاازروZ جهالت
188   نام و نام خانوادگي:  حميد     -   تاريخ:   15 دي 92
من شيعه هستم و دوستان زيادي از اهل سنت دارم چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور شايد باور نکنيد حرارت و دغدغه دوستانم از من براي رد آراي وهابيت بيشتر هست آنطور که دوستانم ميگن آنها اصلا مسلمان نيستند. کافيست که کمي به استدلالهاي آنها گوش کنيد. حتي بزرگان اونها نه با علوم عربي آشنايي نسبتا خوبي دارند نه با منطق فلسفي آشنا هستند و نه ... جالبه يکي از فتواهاي سوراخ دار اونها رو براتون بنويسم. باور کنيد از خودم ننوشتم به سايت رسميشون سر بزنيد اونجا نوشته: نشستن روي مبل حرام است. اين آقايون آبروي مسلمونا رو بردند لطفا يکي اونا رو از برق بکشه
189   نام و نام خانوادگي:  در جواب موحد     -   تاريخ:   21 دي 92
جالب است نوع سخنان اقاي موحد که مدافع حريم وهابيت است چقدر بوي خود فروختگي و تعصب نابجا مي دهد . اگر ايشان کتب و منابع شيعه را نامعتبر مي دانند و مي گويند فقط بايد از خود منابع وابسته به وهابيت خبر بگيريم بايد از ايشان پرسيد چه تضميني براي اين موضوع هست که منابع آنها معتبر است و ايا هيچ کاسبي مي گويد ماست من ترش است ؟
190   نام و نام خانوادگي:  سيد وحدت هاشمي     -   تاريخ:   22 دي 92
موحد جان منم با حرفات موافقم
فقط 2تا کار مي توني انجام بدي
1_يا پماد بزن
2_يا اب بکش
فقط اين دوتا کار جواب ميده
در اخر هم خدا پدر هر چي خره بيامرزه!!
191   نام و نام خانوادگي:  محمد شيعه     -   تاريخ:   23 دي 92
سلام خدمت برادران و خواهران
امام خامنه اي فرموده اند نبايد به مقدسات برادران اهل تسنن از جلمه سه خليفه و عايشه توهين کرد.
بهتره به جاي لعن علني با ارائه اسناد و مدارکي که اساتيد ارزشمند سايت ارائه مي دهند اشتباه بودن مسير اهل تسنن را به آنها اطلاع دهيم.
لعنت خدا بر کافران و منافقان از ابتداي آفرينش تا روز قيامت
خدا همه ما رو هدايت کنه و از افراط و کج فهمي و تکبر نجات بده
التماس دعا
يا علي
192   نام و نام خانوادگي:  ؟؟؟؟     -   تاريخ:   24 دي 92
با تشکر از سايت خوبتان/سلامتي امام زمان و رهبر انقلاب امام خامنه اي صلوات/الهم صل علي محمد وال محمد
193   نام و نام خانوادگي:  رامين     -   تاريخ:   26 بهمن 92
اقاي موحد، ايا شراب خواري ملك عبدالله هم دروغ است؟ يا خيابان هاي: مسيلمه ، ابولهب ، نمرود در عربستان سعودي هم دروغ است؟ نخير ، جناب شرم وحيا اجازه نميدهد بگويم كه هستي. ما دروغگو نيستيم ، چشمت بمال
194   نام و نام خانوادگي:  غضنفري     -   تاريخ:   28 بهمن 92
آقا رامين و بقيه دوستانيکه 161امي را مخاطب قرار دادين: اين يارو موحد که نيستش ! اين در اصل موهن بوده که توهمش خيلي زياد بوده لذا "ه" و "د" را اشتباهي نوشته بعد مطالبش رو هم که معلومه اثرات نبيذ"ع م ر" نشانه که آب کمتر قاطي نبيذش کرده. چون اون بزرگشون هم که هر وقت توي نبيذ آب کمتر مي ريخت توهم ميزد و طرحي نو در دين مي انداخت و بدعتي ناجور پديد مي آورد مثل تراويح و اگه خيلي گيج ومنگ ميشد "الصلاة خير من النوم "را اضافه و" حي علي خيرالعمل" را حذف ميکرد مردم بيچاره چي ميکشيدن از دست اين مارمولک خور و نبيذ نوش
195   نام و نام خانوادگي:  ايراني     -   تاريخ:   04 اسفند 92
اي هم ميهنان عزيز چرا بي خودي پشت سر سني ها حرف مي زنيد آن هايي که شما وهابي مي ناميد برادران سني ما هستند بي خودي نظر ندهيد
196   نام و نام خانوادگي:  زينب     -   تاريخ:   05 اسفند 92
من با افتخار کامل ميگم ک شيعه هستم..دوستان سنيها با وهابي هاي نجس فرق ميکنن.کتاب1تا5حق با کيست رو بخونيد خنگي اين وهابيها رو ببينين تدوين آقايابو الفظل بهرام پور هستش وهابي ها انازه سر پشه هم فهم و عقل سالم ندارن اين کتابي ک گفتم رو حتما بخونيد حتما ميفهميد چي ميگم
197   نام و نام خانوادگي:  ساغر     -   تاريخ:   09 اسفند 92
خدا لعنت کنه وهابي ها رو خدا لعنت کنه هر کسي که پايه ظلم رو به پيامبر و جانشينان اون روا داشت ...يا مهدي از خدا مي خوام که در ظهورت تعجيل کنه تا همه ي اين بي دينان و از خدا بي خبران گرفتار عذاب اليم خوا بشند





مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | ارتباط با ما