![]() | ||
![]() |
مقالات | سخنراني ها | شبکه سلام | موبايل | انتشارات | محصولات نرم افزاري | ليست پاسخ ها |
![]() |
تاريخ: 16 خرداد 1387 |
![]() |
|
آيا خانههاي مدينه درب داشتند؟ | ||
کساني که دقت کاملي در تاريخ نداشتهاند ، مدعي شدهاند که منازل مدينه و مکه در زمان صدر اسلام ، اصولا درب چوبي نظير درهاي امروزي نداشت و مردم براي پوشاندن منزل از ديد اغيار ، تنها از پرده استفاده مي کردند. آنان پس از طرح اين ادعا، نتيجه گرفتهاند كه: بنابراين، ماجراي سوزاندن در خانه حضرت زهرا (س) و قرار دادن ايشان بين در و ديوار صحيح نيست!! اين شبهه به «دکتر سهيل زکار» نسبت داده ميشود ؛ اگر چه مدرک مستندي درباره استناد اين شبهه به وي در دست نيست. بهرحال از آنجا که اين کلام از سوي برخي ديگر نيز تکرار شده ، لازم است پاسخ داده شود. آنچه در پي ميآيد، گوشهاي از مستنداتي است که از سوي «علامه سيد جعفر مرتضي عاملي» در کتاب مأساة الزهرا (ع) ــ چاپ 1997به وسيلهي دارالسيرة بيروت ــ تحقيق شده است : ---------------------------------------------------------------- الف ) مستنداتي درباره درب داشتن خانه هاي مدينه 1. «ابو فديک» مي گويد : از «محمدبن هلال» درباره مختصات اتاق و حجره عايشه پرسيدم . در ضمن پاسخ گفت: «درب آن به سوي شام بود». گفتم : «آن درب يک مصراع داشت يا دو مصراع ؟» گفت: «يک مصراع» پرسيدم : «از چه جنسي بود؟» پاسخ داد: «يا از چوب عرعر بود يا از درخت ساج» . (وفاء الوفاء ــ ج2، ص459 و 456 و 542) توضيح: مصراع همان است كه در فارسي از آن با عنوان "لنگه" يا "لت" ياد ميشود. 2. از «ابوموسي اشعري» نقل است که به همراه پيامبر بود تا اينکه به "بئر أديس" وارد شدند . پيامبر (ص) داخل شد و ابوموسي بيرون باقي ماند. ابوموسي ميگويد : «کنار دربي نشستم که جنس آن از جريب نخل بود». (صحيح مسلم ــ ج7، ص 118و صحيح بخاري ــ ج2 ــ ص 187) 3. «ابوذر»  از پيامبر نقل مي کند که فرمود : «اگر کسي از كنار خانهاي گذشت که درب آن بسته نبود و پرده نيز داشت و نگاهش به داخل خانه افتاد، گناهي بر او نيست ؛ بلکه مقصر، اهل آن خانهاند». (مسند احمد ــ ج5 ـ ص153) 4.  در حديث ازدواج حضرت علي و حضرت فاطمه ـ عليهما السلام ـ آمده است که پيامبر (ص) به آندو دستور داد که به منزلشان وارد شوند ، سپس بر ايشان دعا کرد، آنگاه برخاست، بيرون رفت و در را با دست مباركش به روي آنان بست (ثم قام فأغلق عليهما الباب بيده). (بحار الانوار ـ ج4 ـ ص122 و 142 و مناقب خوارزمي ص243) 5.  از پيامبر (ص) نقل شده است که فرمود: «هر کس متصدي امري از امور مردم گردد سپس درش را به روي فقير و مظلوم و صاحب حاجتي ببندد خداوند تبارک و تعالي نيز درهاي رحمتش را در زمان فقر و حاجت وي به رويش خواهد بست» . ( مسند احمد ـ ج3 ـ ص 441) 6. «ابو حميد» از پيامبر (ص) نقل ميکند که: «او به ما امر كرد كه شبها ظروف آب را در گوشهاي قرار دهيم و نيز دستور داد كه شبهنگام درها را ببنديم». (صحيح مسلم ـ ج3 ـ ص1593) 7. از «جابر» و «ابوهريره» نقل است که پيامبر (ص) فرمود: «درب منزلت را ببند و نام خدا را جاري کن، بدرستي که شيطان درب بسته را باز نميکند». (سنن ابي داود ـ ج2 ـ ص339 و مسند احمد ـ ج3 ـ ص386 و سنن ابي ماجه ـ ج2 ـ ص1129 ) 8.  در حديث اسلام آوردن «مادر ابوهريره» و دعا کردن رسوللله (ص) براي او ، ابوهريره ميگويد: «... پس دوان دوان به سوي او رفتم تا به او مژده دهم که رسول الله برايت دعا کرد . وقتي به خانه رسيدم درب منزل را بسته يافتم و صداي تكان خوردن آب در مشك و نيز صداي پاي مادرم را شنيدم ... » . (مسند احمد ـ ج2 ـ ص230) 9.  در حديثي از عائشه است که: رسول الله (ص) در شبي از شبها وي را خفته پنداشت پس بآرامي كفشهايش را پوشيد و عبايش را برداشت، سپس در را باز كرد، بيرون رفت و در را پشت سرش بست (ظن أنها رقدت فانتعل رويدأ و أخذ رداءه رويدا ثم فتح الباب رويدأ ثم خرج و أجافه رويدا).  (تاريخ المدينة لابن شبة ـ ج 1 ـ ص 88 و 89 و في هامشه عن عمدة الاخبار ـ ص 123 و  124 و راجع وفاء الوفاء ـ ج 3 ـ ص 883 عن مسلم والنسائي) در تمامي احاديث بالا ، بستن درب با تعابيري مانند " اغلاق الباب" ، "ردّ الباب" و " إجافة الباب" آمده است که همگي به معني "بسته نمودن درب" است و براي پرده و نظاير آن به کار نميرود . 10.  در احاديث متعددي ــ از جمله 21 حديث که علامه جعفر مرتضي در کتاب مذکور آورده است ــ از تعابير "دق الباب" ، "طرق الباب" ، "ضرب الباب" و "قرع الباب" استفاده شده است که همگي به معناي "در زدن" هستند و درباره دري كه پرده داشته باشد به كار نميروند. زيرا واضح است که پرده ، قابليت دق الباب ندارد ؛ از جمله : در حديث رفتن پيامبر به منزل «ابو الهيثم بن التيهان» آمده است : «پس درب خانه را زديم. زني گفت : چه کسي در ميزند ؟ عمر پاسخ داد : اين رسول الله است ...» (کنزالعمال ـ ج7 ـ ص194 ) 11.  در احاديث متعدد ديگري ـ از جمله 43 حديثي که نويسندهي کتاب مأساة الزهرا (ع) آنها را مذکور داشته است ــ به تعابيري همچون "الاجابة من وراء الباب" يعني "پاسخ از آن سوي در" ، "خلف الباب" يعني "پشت در" ، "حرک الباب" يعني "حرکت دادن در" ، "وضع اليد علي الباب فدفعه" يعني « هل دادن در با دست و باز کردن آن" ، "فتح الباب" يعني "باز کردن درب" ، "الباب المقفل" يعني "درب قفلشده" و "کسر الباب" يعني "شکستن در" بر ميخوريم که هيچيک از اين تعابير با پرده و مانند آن سازگاري ندارد . 12.  همانگونه که در تواريخ شيعه و سني آمده است ، اهل يثرب ( مدينة النبي) تا پيش از هجرت پيامبر اسلام (ص) گرفتار جنگ داخلي دائمي بودند و اختلافات خونين در ميان آنها بيداد ميکرد ؛ تا جايي که معروف بود که حتي شبها نيز شمشير و اسلحه را از خود دور نميکردند (اعلام الوري ـ ص55 و بحارالانوار ـ ج19ـ ص 8 تا 10) . تا اينکه خداوند با بعثت پيامبر (ص) بر آنان منت نهاد و برادري و صلح را برايشان به ارمغان آورد . با در نظر داشتن اين امر ، آيا عقلايي است مردماني که دائما خطر همسايه را احساس ميکردند و در حال جنگ و جدال بودند و حتي در هنگام خواب ، نزد خود شمشير نگه ميداشتند ، براي خانههايشان که مال و ناموس خود را در آن حفظ ميکردند و شبها در آن ميآرميدند ، درب نگذارند و فقط به آويزان کردن پرده اکتفا کنند؟ خير؛ اين امر هرگز عقلاني نيست. 13.  احاديث ديگري نيز وجود دارند که ثابت ميکنند نه تنها منازل مدينه درب داشتند بلکه آن دربها ، قفل و کليد نيز داشتند و کلمه "مفتاح" به معناي کليد بارها تکرار شده است ؛ از جمله: از «دکين بن سعيد المزني» نقل است که گفت: نزد پيامبر (ص) رفتيم و از او درخواست طعام کرديم. پس فرمود : «يا عمر! برو و به آنها غذا بده». فارتقي بنا الي علية ، فأخذ المفتاح من حجزته ، ففتح ...» (سنن ابي داود ـ ج4 ـ ص361 و مسند احمد ـ ج4 ـ ص174 ) يا : حين کلّم علي (ع) طلحة في امر عثمان ، انصرف علي (ع) الي بيت المال ، فأمر بفتحه ، فلم يجدوا المفتاح ، فکسر الباب ، و فرق ما فيه علي الناس ، فانصرفوا من عند طلحه حتي بقي وحده ، فسر عثمان بذالک . ( تاريخ طبري ـ ج4 ـ ص431 ) 14.  دستهي ديگري از روايات نيز وجود دارد كه بوضوح حاکي از وجود دربهايي با جنس چوب هستند ؛ احاديثي که از "شق الباب" به معناي "شکاف بين دربهايي كه از چوب ساخته ميشود" سخن ميگويند. مسلم است که پرده ، داراي شق و شکاف نيست بلکه درهايي که از "تخته" يا "سعف نخل" ساخته ميشدند ، ممکن بود خلل و شکافي بين آنها به وجود بيايد ؛ از جمله : از عائشه نقل است که: «هنگامي که خبر شهادت جعفر بن ابيطالب و عبدالله بن رواحة را آوردند ؛ پيامبر بر زمين نشست و آثار حزن و اندوه در صورتش نمايان شد ، و من از شکاف در (شق الباب) او را مينگريستم ...» . ( کنزالعمال ـ ج15 ـ ص 732) نيز امام صادق (ع) از امير المؤمنين علي (ع) نقل فرموده است که : ... روزي رسول الله در حجره يکي از زنانش نشسته بود و مدراتي (نوعي شانه از جنس چوب يا فلز) در دست داشت ، در اين هنگام مردي از شکاف در (شق الباب) به داخل نگريست. پيامبر فرمود: « اگر نزديک تو بودم با اين مدراة ، چشمت را در ميآوردم». (قرب الاسناد ـ ص18 و من لايحضره الفقيه ـ ج 4 ـ ص 74) .......... ب ) مستنداتي در باره درب داشتن خانههاي مکه گرچه شايد با ذکر دهها سند بالا ، ديگر نيازي به مستندات زير نباشد اما براي اطلاعات بيشتر کاربران عزيز سايت خبرگزاري اهلبيت عليهم السلام (ابنا) به رواياتي که ثابت کننده وجود درب در ساختمان خانههاي مکه نيز ميگردد اشارهاي مختصر ميکنيم : 1.  هنگامي که قريش ، تصميم به قتل پيامبر (ص) گرفتند، جناب ابوطالب به فرزندش علي (ع) گفت: «پسرم ! نزد عمويت " ابولهب" برو و درب خانهاش را بزن. اگر در را باز کرد داخل شو و اگر باز نکرد درب را بشکن و داخل شو و به او بگو : "پدرم برايت پيغام داد: مردي که عمويش زنده است ذليل نميشود " ». پس علي (ع) رفت و درب خانه ابولهب را بسته ديد. فرمود در را باز کنيد ولي تقاضايش را اجابت نکردند ، پس به در هجوم برد و آن را شکست و داخل شد ... (کافي ـ ج8 ـ ص276 و 277) 2.  از «ام هاني» دختر ابوطالب نقل است که: «لما کان يوم فتح مکه أجرت رجلين من أحمائي ، فأدخلتهما بيتا و اغلقت عليهما بابا» (مسند احمد ـ ج6 ـ ص343) 3.  اين حديث پيامبر (ص) نيز بسيار معروف است كه پس از ورود سپاهيان اسلام به مکه در جريان فتح اين شهر فرمود: «من دخل دار ابيسفيان فهو آمن ، و من اغلق [ عليه] بابه فهو آمن» يعني «هر کس به خانه ابوسفيان داخل شود امان دارد ، و هر کس داخل خانهاش شود و درب را به رويش ببندد نيز در امان است» . ( سنن ابي داود ـ ج2 ـ ص162 و مسند احمد ج2 ـ ص292 و وسائل الشيعه ـ ج15 ـ ص27 و تهذيب الاحکام ـ ج4 ـ ص116 و صحيح مسلم ( انتشارات داراحياء التراث العربي ) ـ ج3 ـ ص1408 و کافي ج5 ـ ص 12 و بحارالانوار ـ ج 75 ـ ص 169 و...) لازم به ذکر است که مکه به دليل حرم امن بودن ، شرايط امنيتي بسيار بهتري نسبت به مدينه داشت و خوف جنگ داخلي و خونريزي در آن نميرفت . با اينهمه ، مطابق احاديث متعددي که «علامه سيد جعفر مرتضي» در کتاب مأساة الزهراء تقل کرده است ــ و ما تنها به ذکر سه مورد آنها قناعت کرديم ــ حتي خانههاي مکه نيز درب داشتند ؛ چه رسد به منازل مدينه. ....................... ترجمه و تلخيص: ع. حسيني عارف منبع: ابنا علامه جعفر مرتضي عاملي | ||
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: ميثم محمدي -
تاريخ: 19 خرداد 87
با سلام من اطلاعات كافي راجع به کتاب سليم بن قيس هلالي ندارم. آيا اين جزو منابع شيعه هست يا سني ؟ و آيا نزد ما معتبر هست يا خير ؟؟؟ جواب نظر: دوست گرامي ! اين كتاب ، از كتابهاي شيعه است و سليم بن قيس هلالي از اصحاب امير المؤمنين عليه السلام و كتاب وي از كتابهاي معتبر شيعه است . |
2 |
نام و نام خانوادگي: محمد علي -
تاريخ: 21 خرداد 87
با سلام آري دشمنان اهل بيت عليهم السلام مي خواهند جريان هجوم به خانه وحي را انكار كنند ولي با اينكارها بيشتر به روشن شدن واقعيت اين امر كمك مي كنند. آنها كساني هستند كه خدا ديده دل آنها را كور گردانيده است. از شما بابت زحماتتان تشكر مي كنم. و من الله التوفيق |
3 |
نام و نام خانوادگي: حامد -
تاريخ: 27 شهريور 87
به نام خدا البته كساني هم كه ميگويند كلا در آن زمان در نبوده بايد گفت كه طبق گفته قرآن در ماجراي حضرت يوسف علي نبينا و آله و عليه السلام زليخا درب را بسته بوده و آن را قفل كرده بوده. اين نشان مي دهد كه ساختن درب همراه با قفل براي منازل حتي از زمان قبل از اسلام هم بوده است. |
4 |
نام و نام خانوادگي: عثمان -
تاريخ: 12 فروردين 88
درب خانه اصحاب فكر ميكنيد از چه جنسي بوده و چقدر وزن داشته ؟ يا از شاخه خرما بوده يا پوسته درختان و فكر ميكنيد خيلي بزرگ و سنگين بوده؟!!!! يك خبر خوش تا بتوانيد توجيه كنيد آخر من گاهي دلم براي شيعيان ميسوزد وقتي جواب ندارند و خود را به هر دري ميزنند بعضي شيعه هاي پيشرفته در افسانه بافي گفته اند يك ميخ بزرگ كوبيده نشده بر در بوده كه دقيقا فرو رفته به سينه ي آن حضرت ( حضرت زهرا) و دقيقا به قلبشان فرو رفته !!! جواب نظر: با سلام دوست گرامي براي اهل سنت متاسفم كه يك روز مي گويند روابط خلفا بسيار حسنه بوده است !!! وقتي روايت را مي آوريم كه عمر اهل بيت را تهديد كرد مي گويند ، اين تنها يك تهديد و يك برخورد موضعي بوده است و روابط بعد از آن حسنه شد . وقتي روايت صحيح مسلم را مي آوريم كه امير مومنان علي عليه السلام ، ابوبكر و عمر را دروغگو ،بدكار ، حيله گر و خيانتكار مي دانست ، مي گويند كه شايد بعد از حسنه شدن ،دوباره مدتي بعد شده اما خوب شد !!! وقتي اقرار خود ابوبكر به هجوم را مي آوريم مي گويند نه اشتباهي شده است !!! وقتي كلام عمر در مورد آتش زدن در را مي آوريم ، مي گويند خانه هاي مدينه در نداشته است !!! وقتي اثبات مي كنيم خانه هاي مدينه در داشته است ، مي گويند درها كه سنگين نبوده كه فاطمه زهرا سلام الله عليها پشت آن آسيب ببيند !! البته به صورت اجمالي بگوييم كه آن دري كه شما ادعا كرده ايد از شاخه خرما بوده يا پوسته درختان ، درب انباري است ؛ اما طبق آيات قرآن ، خانه هاي مردم مدينه كليد داشته است !!! آيا براي درهاي شاخه اي كسي كليد مي سازد ؟ البته مي دانيم كه حتي اگر همه وقائع را هم ثابت كنيم ، باز كسي كه بغض اهل بيت در دل او ريشه دوانده باشد ، قبول نخواهد كرد و خواهد گفت : اصلا فاطمه زهرا حقش بوده است كه عمر با او چنين كند !!! موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
5 |
نام و نام خانوادگي: محسن م -
تاريخ: 16 مهر 92
سلام عثمان خان طوري حرف ميزني انگار شيعيان اين حرف مضحک زدن که خانه هاي مدينه درب نداشتن از اين حرف احمقانه تر هم ميشه چيزي گفت اگه شما از اين بهانه هاي جاهلانه نياريد ما هم نميريم سراغ آيه قرآن(کليد داشتن در بها) يا جنس در بها بعد_ميگي:توجيه کنيد و جواب نداريد و... مگه ما بايد جواب بديم و توجيه کنيم تو بايد از عمر دفاع کني و جواب بدي نه ما انگار نميدوني بايد پيشوات رو با دلايل درست و حسابي ياري کني نه بگيد جواب نداريد و خانه هاي مدينه درب ندارن وبيچاره ايد و.... اين حمايته که شما ها از خلفاتون ميکنيد؟؟؟ (توصيه من اينه از حق حمايت کنيد علي مع الحق و الحق مع علي) |
6 |
نام و نام خانوادگي: عثمان -
تاريخ: 16 مهر 92
با سلام پيشواي ما مسلمانان عمر نيست حتي محمد رسول الله هم پيشواي ما نيست ....اين را خوب فهميده ايد اگر گروهي انگشت شمار بنام اهل سنت ميخواهند و اصرار دارند شما پيشوايي عمر را بپذيريد در واقع ميخواهند پيشوايي آنها را بپذيريد همانطور که شما شيعيان به هر طريق ممکن سعي داريد گروه اهل سنت را وادار کنيد پيشوايي شما را بپذيرند جنگ طايفه اي ربطي به اسلام دين خدا ندارد . به عنوان يک مسلمان به شما شيعيان افراطي ميگويم دست از سر گروه اهل سنت برداريد تا آنها هم دست از سر شما بردارند و مقابل هم قرار نگيريد که مطمئن باشيد امکان فرار آنها از موقعيت هاي خطرناک بسيار بسيار بالاتر از شماهاست ......چرا فکر نميکنيد ؟ چرا متوجه نيستيد .........................؟ سايت وليعصر ! جدا از تمام حرف هاي گذشته اگر در ميان شما چند نفر آدم اهل ايمان و عمل صالح هست خواهش ميکنم شما پيشقدم شو و براي تعطيل کردن اين سايت و بستن سايت ها و شبکه هاي شيعي و سني اقدام کنيد ............ از آنچه بر عراق و سوريه و افغانستان و پاکستان .... ميگذرد همه درس بگيريد ......... |
7 |
نام و نام خانوادگي: bisetareh -
تاريخ: 17 مهر 92
عثمان انشالله باهم اسمت پيرمرد يهودي محشور بشي تو که از دين يهودي به اسلام چکار؟ درزمان قديم مگر سايتي وجود داشت هرچه علوي بود لاي ديوار ميگذاشتند وشهيد ميکردند در زمان امامان در بدترين شرايط وخفقان فعاليت ميکردند مگر سايت وجود نداشت آنوقت دروغ هاي شما باعث ميشد بگويند مگر علي نماز ميخواند آنوقتها بود که ميگفتند شيعه ميگويد جبرئيل خيانت کرد قراربود که وحي را به حضرت علي بدهد وبه حضرت محمد داد شيعه مهر ميپرستد امثل اين سايت شيعه هدف مقدسي دارند شناساندن شيعه ازبين بردن شبهات شناساندن دروغ وافشاگري ونشان دادن چهره مظلوم شيعه به همه که دروغ هاي امثال تو روشود تا کسي که ميخواهد مسلمان شود باشناخت کامل ازشيعه ياسنت موز وخيار دين خود را بشناسد وانتخاب کند مامقابل اهل سنت قرار نگرفته ايم اين ناصبي ووهابيت باشناخت به اينکه اهل بيت وشيعه پاکند آنها رانشانه قرار داده اند تخريب مقدسات اسلام را ميخواهند از زمان غصب ولايت اين فشارها بوده ما ايراني ها وعده خداوند در قرآن را انجام ميدهيم ودين راستين اسلام را ازش محافظت ميکنيم مارا از عراق وسوريه و پاکستان وافغانستان نترسان وعده خدا در باره ايرانيان وامت سلمان فارسي است اسلام راستين پس خموش باش به کوري چشم امثال شما اين سايت مقدس تعطيل نخواهد شد فرج نزديک است ياعلي |