مقالات |  سخنراني ها |  شبکه سلام |  موبايل |  انتشارات |  محصولات نرم افزاري |  ليست پاسخ ها
تاريخ: 27 ارديبهشت 1387
توهين "سني نيوز" به شيعيان اهل بيت
   
پايگاه اطلاع رساني "سني نيوز" که گويا به اهل سنت ايران اختصاص دارد، طي گزارشي که امروز (26 ارديبهشت) منتشر کرد، به طور مستقيم زيارت حرم مطهر ائمه(ع) را زير سوال برده و به شيعيان اهل بيت(ع) توهين کرده است.

در گزارش توهين آميز اين پايگاه اطلاع رساني آمده: امروز بسياري از قبرپرستان براي كساني كه نسبت به آنان گويا احترام قائل هستند، اوقات مشخص و «مناسبت هايي اختراع!» كرده اند كه در كنار قبرها يا مزارهاي آنان جمع مي شوند، و اعتكاف مي نشينند و عبادت مي كنند!!. كردار زشت اين بيچاره ها را همه مي دانند و مي بينند اينها واقعاً بدبخت و بيچاره هستند كه پرستش خداوندي كه آنها را آفريده و روزي ميدهد و مي ميراند و زنده ميكند، رها كرده و بندگاني را مي پرستند كه زير خاك دفن شده و قدرت و توانايي ندارند كه حتي منفعتي براي خود جلب كنند يا ضرري از خود دفع نمايند.

نام اين گزارش توهين آميز: "حل مشکل اختلاف بين علماء (وحدت عقيده)" است.

گفتني است متأسفانه اين پايگاه اطلاع رساني فعاليت خود را به طور رسمي در همان روزي آغاز کرد که پايگاه خبري &ndash تحليلي "شيعه نيوز" فيلتر شد.

منبع: شيعه آنلاين


    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  يزدان     -   تاريخ:   27 ارديبهشت 87
شک بنده در رابطه با اين که دستان خاين وهابيون در وزارت فناوري ارتباطات و اطلاعات نفوذ کرده دارد به يقين تبديل مي شود.
ٌ- افتتاح سني نيوز و انسداد شيعه نيوز در يک روز
ٍ- چندي پيش سايت وهابي سني نيوز اخبار مربوط به بمب گذاري در شيراز را پوشش داده بود و به طور ضمني از اين حادثه خرسند بود و مثلا نوشته بود در اين حادثه ù شيعه مردند.
بنده ايميلي به مرکز فيلترينگ زده و با گزارش اين مطلب خواستار فيلتر شدن اين سايت ضد اسلامي شدم.
فرداي آن روز که به آن سايت سر زدم در کمال ناباوري ديدم نه تنها بسته نشده بلکه اخباري که بنده گزارش کرده بودم نيز از آن پاک شده است و در اخبار مربوط ضمن محکوم کردن حادثه نوشته بود که ù نفر در اين حادثه شهيد شدند!
َ- بنده چندين بار با مرکز فيلترينگ تلفني تماس گرفتم و تخلفات اين سايت وهابي را گزارش کردم. گفتند پي گيري مي کنيم. اما هرگز عملي در اين راستا انجام ندادند.
ايميل مرکز فيلترينگ:
filter@dci.ir
از سايت محترم شيعه آنلاين خواستارم که اين نظر مرا پوشش دهند و به اطلاع همه کاربران برسانند تا همه به ان ها زنگ بزنند و جوياي فيلترينگ شيعه نيوز و عدم فيلترينگ سني نيوز شوند.
2   نام و نام خانوادگي:  محمد علي     -   تاريخ:   27 ارديبهشت 87
آري اهل بيت و به خصوص امام عصر(ع) در اين زمان هم مظلوم اند.
خداوند لعنت كند كساني كه با دادن آزادي بيش از حد و به بهانه وحدت به اين افراد اجازه توهين به اعتقادات شيعه را مي دهند .
آخر اي بدبخت ها اگر ما افراد زبر اين خاك را عبادت مي كنيم پس چرا در آنجا نماز مي خوانيم و رو به قبله سر به سجده مي گذاريم .
از مركز فيلتر ايران هم به علت اهمال كاري شكايت فراوان دارم . در حالي كه وبلاگ هاي وهابي و ... هر ثانيه به شيعيان توهين مي كنند اين مركز در خواب عميق فرورفته و تا پيگيري كند .....
من و همه شيعيان شما (مركز فيلترينگ) را و همه همكارانتان را به خدا و امام زمان(ع) مي سپاريم تا باشد جزاي كمك به دشمنان اهل بيت را بگيريد.
3   نام و نام خانوادگي:  سيدعلي     -   تاريخ:   27 ارديبهشت 87
آخراين بدبختي كه سايت شيعه فيلتر مي شود وسايت سني دشمن اهل بيت آزاد باشد
4   نام و نام خانوادگي:  فيروزه هاشم پور     -   تاريخ:   27 ارديبهشت 87
به نظر حقير قطعا از افراد وهابي و مخالف ائمه (ع) در مركز ارتباطات ايران نفوذ كرده است كه سايت مفيد و خوبي مثل شيعه نيوز را فيلتر كرده است.
آيا اين سايت مطالب ناپسندي ارايه مي كرد كه جلوي آن گرفته شد در حالي كه هستند سايتهاي بسيار بي محتوايي كه فقط 24 ساعته در حال ارايه جوك و اين اراجيف هستند. امروز هم كه سايت موعود دچار مشكل شد و باز نمي شود.
امام زمان خودش به فرياد ما برسد كه هرگونه اطلاع رساني را از ما مي گيرند.
خدايا سايه شان را از روي زمين بردار.
5   نام و نام خانوادگي:  محب زهرا(س)     -   تاريخ:   01 خرداد 87
بسمه تعالي
سوال من از وهابي ها اين است كه اگر ما قبر پرست هستيم پس به شما چه بايد گفت؟
شما كه شبانه روز در مسجد پيامبر و دور كعبه به سر مي بريد . بنابراين زيارت حضرت محمد(ص )شرك است.
اگر گريه كردن شرك است چرا پيامبر بر فرزندش ابراهيم گريست.
اگر بنا نهادن بر قبور شرك است چرا بر قبور عمر و ابوبكر ... بنا درست كرده و قبور آن دو.... يك متر بالاتر از زمين مي باشد.
مگر خالد بن وليد(لعنة ا..)داراي بارگاه نيست.
اگر مسئولين مربوطه در اين گونه موارد كوتاهي كنند بايد جوابگوي حضرت زهرا (س )باشند
6   نام و نام خانوادگي:  مهدي ش     -   تاريخ:   03 خرداد 87
آقايان سلفي بدانند عبادت به معناي خضوع در مقابل معبود به همراه قصد الوهيت اوست اگر توانستند از بين زائرين مزار اولياي الهي كه شيعه اند كسي را پيدا كنند كه صاحب آن قبر را خدا مي پندارد - حتي از بين مستضعف ترين افراد شيعه از حيث اطلاعات و سواد - اشكالشان وارد است والا مغالطه بي ارزشي بيش نيست.
7   نام و نام خانوادگي:  آزاد     -   تاريخ:   13 خرداد 87
فقط وحدت
8   نام و نام خانوادگي:  mohammad mosab     -   تاريخ:   18 خرداد 87
جواب
خبري که در مورد دکتر محمود احمدي نژاد در سني نيوز درج شد با ذکر منبع خبرگزاري مهر منتشر شده واگريه قول شما توهيني شده از طرف ما نبوده .
اما در مرود تهمت دومي که به سني نيوزوارد کرده ايد:
شهادت زهرا بزرگترين دروغ
______
صد البته اين قضيه دروغ وتهمت است .شما به سردار رشيد اسلام علي بن ابي طالب -رضي الله عنه بهتان مي زنيد اورا پست ترين انساني مي دانيد که قدرت دفاع از ناموسش را نداشت، جاي‌ بسي‌ شگفتي‌ است‌ كه‌ واقعه‌اي‌ به‌ اين‌ بزرگي‌ كه‌ ما معتقديم‌ عرش‌ خداوند را نيز به‌ لرزه‌ در خواهد آورد باگذشت‌ بيش‌ از چهارده‌ قرن‌ همچنان‌ مسكوت‌ مانده‌، در حالي‌ كه‌ شهادت‌ حضرت‌ حسين‌(رضي الله عنه) كه‌ فرزند حضرت‌ علي‌ و حضرت‌فاطمه‌ (رضي‌ الله عنهما) است‌ چنان‌ بازتاب‌ گسترده‌اي‌ داشته‌ كه‌ با شنيدن‌ نام‌ روز عاشورا هر مسلماني‌ از قاتلان‌ حضرت‌ حسين‌(رضي الله عنه) و يارانش‌ اظهار تنفر مي‌نمايد و حماسه‌ آفريني‌ قهرمانان‌ كربلا را در ذهنش‌ تداعي‌مي‌كند. اكنون‌ ما مي‌خواهيم‌ با نصب‌ پلاكاردها و نوشتن‌ شعار بر روي‌ در و ديوار، مسلمانان‌ را از شهادت‌ فاطمه‌ي‌ زهرا(رضي‌ الله عنها) آگاه‌ سازيم‌! و شگفت‌ انگيزتر آنكه‌ با گذشت‌ بيست‌ سال‌ از آغاز انقلاب‌ اسلامي‌، خبري‌ از شهادت‌ حضرت‌ فاطمه‌ (رضي‌ اللهعنها) نه‌ در تقويم‌ رسمي‌ كشور و نه‌ در كتابهاي‌ تاريخ‌ نظام‌ آموزشي‌ نبود، امّا حال‌ چه‌ انگيزه‌اي‌ در كار است‌ كه‌ چنين‌ غوغايي‌ به‌ راه‌افتاده‌ است‌!؟
به عکسهايي از تقويم ايران نگاه کنيد حقايق روشن است
ٌ- شماره
ٍ-شماره
َ-شماره
ô- شماره
و در رابطه با قصه ازدواج عمر بن الخطاب با ام كلثوم دختر علي بن ابي طالب -رضي الله عنهم اجمعين-، سردار رشيد اسلام علي بن ابي طالب -رضي الله عنه- را متهم به پذيرفتن ذلتي كرده ايد كه حتي پست ترين و زبون ترين انسانها نيز به آن تن در نخواهند داد. در كتاب حديقه الشيعه گفته شده: «امام علي (ع) هرگز نمي خواستند دختر خود ام كلثوم را به عمر دهند، اما ترس از عمر سبب شد ايشان عموي خود عباس را وكيل كردند تا ام كلثوم را به عقد عمر در آورد»[سردار رشيد اسلام علي بن ابي طالب -رضي الله عنه]. و مي گويند: ابا عبدالله در اين رابطه گفته اند: «ان ذلك فرج غصبناه = آن فرجي بود كه آنرا از ما غصب كردند»[الكافي في الفروع ج ٍ ص ٌôٌ ط الهند].
آيا براي اثبات دروغين بودن اينگونه روايات هيچ احتياجي به دليل و برهان است؟ آيا زندگاني اميرالمومنين علي بن ابي طالب سردار رشيد اسلام، ثابت كننده اين مسأله نيست كه طوسي وكليني و مجلسي و طبرسي، دروغ بگويند؟
مامعتقديم‌ كه‌ رشته‌اختلافات‌ سري‌ دراز دارد، كه‌ فقط‌ در محكمه‌ عدل‌ الهي‌ و در روز رستاخيز پايان‌ مي‌پذيرد.
چنانكه‌ خداوند عزوجل‌ مي‌فرمايد:
وَ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَيحْكُم‌َ بَينَهُم‌ْ يوم‌َ الْقِيامَة‌ِ فِيمَا كَانُوا فِيه‌ِ يخْتَلِفُون‌ (سوره نحل، آيه: ٌٍô) و بي‌گمان‌ خداوند ميان‌ آنان‌ درباره‌ آنچه‌ در آن‌ اختلاف‌ورزيده‌اند، روز رستاخيز داوري‌ خواهد كرد.
از اين‌ رو بهترين‌ راه‌ حل‌ اختلافات‌ بين‌ مذاهب‌ و ايجاد وحدت‌ و همبستگي‌ در ميان‌ تشيع‌ و تسنن‌، احترام‌ كامل‌ و دو جانبه‌ به‌عقايد و مقدسات‌ يكديگر است‌.
تِلْك‌َ اُمَّة‌ٌ قَدْ خَلَت‌ْ لَهَا مَا كَسَبَت‌ْ وَ لَكُم‌ْ مَا كَسَبْتُم‌ْ وَ لاتُسْئَلُون‌َ عَمَّا كَانُوا يعْمَلُون‌ (سوره بقره: ٌَô) ايشان‌ قومي‌ بودند كه‌ گذشتند آنچه‌ انجام‌ دادندمتعلق‌ به‌ خودشان‌ است‌ و آنچه‌ شما انجام‌ داده‌ايد از آن‌ شما است‌ و درباره‌ي‌ آنچه‌ مي‌كرده‌اند از شما پرسيده‌ نمي‌شود.
{اگر اهل تحقيق ومطالعه هستيد با خواندن اين مقاله حقايق بيشتري برشما اشکار مي گردد}(مطالعه کنيد)
و صلي الله علي محمد و علي آله و صحبه أجمعين و الحمدلله رب العالمين …
منبع:http://www.sunni-news.com/?p=846
امضاء
ابن‌ ماجه‌ (رح‌) روايت‌ مي‌كند كه‌ عبدالله بن‌ عمر رضي‌ الله تعالي‌ عنهما گفت‌ رسول‌ الله (ص‌) فرمود: بد به اصحاب محمد مگوئيد، كه يك ساعت ايستادن هر يك از اصحاب محمد در طاعت خدا، بهتر است از طاعت هر يك از شما در همة عمرش.
------------------------------
اللهم انصر الاسلام والمسلمين في كل مكان
والحمدلله الذي جعلنا من اهل السنة
------------------------------
چو نيست اهل قناعت نميشود قانع
بهانه جو به کجا بي بهانه ميماند
سبحان الله و الحمدولله و لااله الاالله و الله و اکبر
جواب نظر:
مطلب اولي که را شما نسبت به آن شروع به توجيه کرده ايد مطلبي نبوده که در اين سايت نقل قول شده باشد
و اما مطلب دوم مورد توجيه شما:
جالبي کار اينجاست که استناد شما به تقويم هاي گذشته (نهايتا 15 ساله قبل) هست و به آن دليل مي آوريد
وليکن منابع معتبر ومتقن خود همچون صحيح بخاري را قبول نداريد و باز بر ادعاي باطل خود اصرار داريد
آخر تا به کي عناد بر جهل
آخر تا به کي چشم بستن بر حقيقت
آخر تا به کي به اسم دين ، تيشه به ريشهء دين زدن
...
بد نيست مقاله ذيل را مطالعه نماييد:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=105
در اين مقاله تماما از منابع اهل تسنن (همچون صحاح سته که براي شما اهل سنت از اعتباري بالايي برخوردار است) اسناد هجوم به خانه حضرت زهرا (س) ارائه شده است
اگر شما هنوز بر ادعاي باطل خود اصرار داريد ، پس چگونه اين همه حديث و روايت آن همه از کتب خودتان را جواب خواهيد داد؟
وحال جالبتر آنکه جز توجيه اينکه چرا و چگونه حضرت صبر کرده ؟ و چون عناد بر ايراد خود داريد وقتي در مقام قياس با صبر پيامبر در مکه که 13 سال بر آزار و اذيت جاهلان صبر کرد، مقايسه مي کنيم . آيا پيامبر هم متهم به ترس مي کنيدو يا منکر صبر پيامبر در تاريخ مي گرديد؟!
نسبت به داستان ازدواج ام کلثوم با عمر نيز در مقاله ذيل کامل پاسخ داده ايم.
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=83
در آنجا نيز تمامي احتمالات مربوطه را بررسي کرده و فرض بر صحت حديث مربوطه (که شما به آن اشاره کرده ايد) دليل آن نيست مطرح گرديده که عمر در عدم انجام اين کار ، حضرت را تهديد کرده بود که دو شاهد مي آورد تا به دروغ شهادت بر سرقت حضرت دهند و دست حضرت را قطع کند (البته اين هم از کرامات خليفه دوم شما مي باشد)
وليکن با تمامي اين اوصاف به دنبال چه نتيجه اي از داستان اين ازدواج مي گردد ، آيا به دنبال اثبات فضيلت براي خليفه خود مي گردد، که پس حضرت لوط نيز به هنگام اجبار که مي خواست دختران را جهت رهايي مهمانان خود به مهاجمين کافر و لواط کار پيشنهاد داد نيز به دنبال فضيلت براي آن مي گشت، و يا نعوذ بالله حضرت لوط نيز طبق ادعاي شما متهم به پذيرفتن ذلتي است که حتي پست ترين و زبون ترين انسانها نيز به آن تن در نداده است.
و براي اثبات دروغين بودن اين روايات اين همه دليل و برهان از کتب خودتان (که حتي در تمامي کتب اهل سنت يک روايت صحيح مبني بر انجام اين ازدواج وجود ندارد) کفايت نمي کند و الزام بر استناد به دروغ بودن طوسي و کليني و مجلسي و... داريد. «افلا تبصرون»
مطمئنا ما نيز منتظر محکمه عدل الهي در روز رستاخيز هستيم وليکن زودتر از آن با ظهور منجي عالم بشريت حضرت صاحب الزمان (عج) زودتر به نتيجه اي که مي خواهيم، مي رسيم.
«مالکم ، کيف تحکمون» ؟!!!!!!
(هرچند با اين همه دليل و برهان روشن هر عقل سليم و به دور از تعصبي به راحتي حق و حقيقت را مي پذيرد وليکن بسياري از جاهليني که بر جهل خود عناد دارند هرگز با قاطعيت نور خورشيد نيز پي به روشن بودن روز نمي برند)
بله ما نيز به دنبال وحدت و احترام به عقايد طرفين هستيم ، وليکن دقت داشته باشيد که بسياري از احاديث مطرح شده در اکثريت پاسخ به شبهات از منابع خودتان (اهل سنت) بوده ، پس اگر توهيني نيز صورت گرفته از سوي علما و بزرگان خودتان بوده و شما بايد به دنبال جواب به بزرگان خودتان باشيد.
و راجع به بد نگفتن به اصحاب پيامبر خوب است مقاله ذيل را مطالعه نماييد:
عمر در صحاح سته
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=102
و يا خالد بن وليدي که جزء اصحاب بوده ولي جناب عمر چگونه در مورش سخن گفته:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=100
و موارد بسياري ديگري از توهين خلفاي راشدين به اصحاب و حتي به يکديگر
پس خواهشا يا پاسخي به اين حديث جعلي خود بدهيد و يا توجيهي براي رفتار متناقض خلفاي خود پيدا کنيد.
والسلام علي من التبع الهدي
9   نام و نام خانوادگي:   حسين     -   تاريخ:   03 تير 87
حشر محبان اهل بيت با اهل بيت حشر محبان ان سه طاغو ت لعنه الله عليهم اجمعين با ان سه خبيث انشا الله روزي در جهنم در کنار ان سه تا ابد خواهند ماند .
10   نام و نام خانوادگي:  محمد هادي كرباسچي     -   تاريخ:   19 تير 87
ماشيعيان مرتضي علي (ع) به مقدسات اهل سنت كوچكترين اهانتي نكرده ايم در حالي كه آنها هر كاري از دستشان بر مي آيد از اهانت به ما و امامان ما انجام مي دهند !!!!!
11   نام و نام خانوادگي:  محسن صاحب     -   تاريخ:   26 تير 87
بزاريد آقامون بياد!...
12   نام و نام خانوادگي:  يه دوست     -   تاريخ:   11 شهريور 87
سلام دوستان قول اين حرفا رو نخوريد دوستان کمي واقع بين باشيد اينها همه نوعي بد بيني که مهمترين هدفش تفرقه اندازي هستش هستن هيچ گونه ربطي به چيزي ندارند دوستان اگاه باشيد که چه دستايي در پشت اين کارها وجود داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
13   نام و نام خانوادگي:  سيدمجيد موسوي هشترودي     -   تاريخ:   23 شهريور 87
سني هاي ??? به خاطر نداشتن بزرگواراني مانند اهل بيت(عليهم السلام) ودرعوض داشتن خلفاي سگانه اي همچو ابوبكر و عمر و عثمان (???) حسرت مي خورند وچنين مهملاتي را مي گويند ولطفا شيعيان عزيز مهملات اين هرزه گويان راجدي نگيرند
14   نام و نام خانوادگي:  مرتضي     -   تاريخ:   01 مهر 87
چرا؟؟؟؟
آن را که دوستي علي نيست کافر است گو زاهد زمانه و گو شيخ راه باش.
چون منکر امامت شدن منکر ولايت شدن علي را منکر شدن حضرت زهرا رو سيلي زدن محسنش رو شهيد کردن حضرت زهرا رو شهيد کردن ووووو....
15   نام و نام خانوادگي:  ابوالفضل رضانسب     -   تاريخ:   04 مهر 87
آنكس كه تو را شناخت جان را چه كند ,,,,,فرزندو عيال و خانه مان را چه كند ,,,,, ديوانه كني هر دو جهانش بخشي,,,,, ديوانه تو هر دو جهان را چه كند

تقديم به امام زمان (ع)
16   نام و نام خانوادگي:  حسن آقا مودي     -   تاريخ:   06 مهر 87
رسول خدا(ص):اي علي!اگرتو نبودي مومنان بعد از من شناخته نمي شدند. امام باقر (ع) : پيامبر هزار حرف به علي آموخت که هر حرف،هزار حرف ديگربراي او ميگشود.
17   نام و نام خانوادگي:  محمدخدادي     -   تاريخ:   09 مهر 87
علي عشق و علي عشق آفرين است
علي اول علي پايان دين است
به كوري دوچشم اهل سنت
فقط حيدر اميرالمومنين است
18   نام و نام خانوادگي:  م .م     -   تاريخ:   14 مهر 87
من بسيار متاسفم از اين همه جهالت . مسلمانان را با اين گونه بحث ها به جان هم مي اندازند و اين گروه از جاهلان و بي خبران از قرآن تنها چيزي كه مي خوانند روايات بي اساس است كه هيچكدام با قرآن هيچ نسبت و همخواني ندارد . اگر مي خواهيد نجات پيدا كنيد قرآن بخوانيد قرآن بخوانيد اگر به خدا ايمان داريد. بدانيد كه هيچ روايتي ايجاد يقين نمي كند و تنها ظن مي بخشد . كدام عقل تنها به ظنيات حكم مي كند . خواهش مي كنم به خود بياييد .
19   نام و نام خانوادگي:  آرمين امير سليماي     -   تاريخ:   15 مهر 87
اين گفته خلاق سما و سمک است از بهر نبي غدير سنگ محک است
قرآن به مثل غذي روح است ولي چون حب علي نباشدش بي نمک است
20   نام و نام خانوادگي:  احمد حجت     -   تاريخ:   21 مهر 87
از يک مليارد جمعيت مسلمان در جهان بيش از نهصد مليون سني و يکصد مليون شيعه هستند ايا مي توان قضاوت کرد نهصد مليون اشتباه ميکنند ويکصد مليون درست فکر ميکنند مسلما خير
جواب نظر:
جناب احمد حجت سلام عليكم !

اولاً : از پنج مليارد مردم جهان ، بيش از پنج مليارد كافر هستند ، آيا مي&zwnjتوان قضاوت كرد كه پنج مليارد اشتباه مي&zwnjكنند و يك مليارد درست فكر مي&zwnjكنند ؟






ثانياً : خداوند در بيشتر آيات قرآن اكثر مردم را غير مؤمن ، نادان ، جاهل ، ناسپاس ، كافر و .... معرفي مي&zwnjكند . با اين&zwnjحال چگونه مي&zwnjتوان گفت كه زياد بودن جمعيت ملاك حقانيت است ؟


أَكْثَرُهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ . البقره / 100 .


وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ . يوسف / 106 .


أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ . الأنعام / 37 و انفال / 34 و يونس / 55 و النحل / 75 و النحل / 101


أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ . الأنعام / 111 .


وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ . الأعراف / 17 و يونس / 60


وَأَكْثَرُهُمُ الْكَافِرُونَ . النحل / 83 .


ثالثاً :


امير المؤمنين عليه السلام در نهج البلاغه مي&zwnjفرمايد :


لا تستوحشوا في طريق الهدي لقلة أهله .


رابعاً : طبرانى و سيوطى و ذهبى نقل مى&rlmكنند : كه رسول&rlmاكرم ( ص ) فرمود :


 هيچ امّتى پس از پيامبرش با هم اختلاف نكردند ، مگر اين كه گروه باطل آن&rlmها بر گروه حقّ پيروز شدند ؛


 ما اختلفت امّة بعدنبيّها إلّا ظهر أهل&rlmباطلها على&rlmأهل&rlmحقّها


المعجم&rlmالأوسط ، ج 7 ص 370 ، الجامع الصغير للسيوطي ، ج 2 ص 481 ، مجمع الزوائد ، ج 1 ص 157 ، سير أعلام النبلاء ، ج 4 ص 311 ؛ تذكرة الحفاظ ، ج 1 ص 87 .


با توجّه به اين حديث ، اختلافات شديد در سقيفه وپيروزى ابوبكر و عمر را چگونه توجيه مي کنيد؟


 


والسلام علي من اتبع الهدي


گروه پاسخ به شبهات



21   نام و نام خانوادگي:  سني بيدار     -   تاريخ:   30 مهر 87
جواب محب الزهرا لعنت خدا بر خودت باد كه صحابه رضي الله عنه رو لعنت ميكني بد بخت برو يه كم قران بخون تو مقام اونا رو درك كني اون جايي كه خدا ميكه لقد رضي الله عن المومنين اذ يبايعونك تحت الشجرة..... ويا محمد رسول الله والذين معه اشداء علي الكفار رحماء بينهم ذلك مثلهم في التوراة و مثلهم في الانجيل كزرع اخرج شطئه ..... توصيه ميكنم اكه ميخاي از اتش جهنم نجات يابي اينهمه به اراجيف اخوندا گوش ندي ويه كم با ديد با. قران رو بخوني
جواب سيد مجيد رو هم بدم كه بدبخت معلومه كه از بزركان ما خبر نداري و نظرت بمفت گرونه
جواب كرباسچي جونم اينه كه عزيز دل برادر اي خاك بر سر اون سني كه بخاد به امامان بزركوار توهين كنه البته اينو بدون كه اگه من ميگم امام منظورم بيشواي ديني نه اون امامتي كه شما قايل هستيد و ميگيد خدا تعيين كرده والسلام
22   نام و نام خانوادگي:  خليل     -   تاريخ:   01 آبان 87
از شيعيان عزيز مي خواهم کتاب اهل بيت ازخود دفاع مي کند را بخوانند اين کتاب را يک شيعه اهل عراق که در حوزه علميه نجف درس خوانده اند به نام حسين موسوي نوشته اند
جواب نظر:
جناب خليل

در پاسخ به راهنماي شما نسبت به شيعيان ما نيز پيشنهاد مي کنيم در مقابل تهمت ها و شايعات و اخبار دروغين موجود در کتاب مذکور که توسط نويسنده وهابي (که احتمالا عثمان الخيمس باشد) نوشته شده و شهامت ابراز نام خود را به عنوان نويسنده نداشته بلکه به دروغ نام خود را سيد حسين موسوي از مراجع نجف معرفي کرده که دروغ وي بارها و بارها در متن کتب به وضوح قابل مشاهده است .

مانند اينکه در موردحضرت علي (ع) و ائمه لقب رضي الله عنه را بکار مي برد (لقبي که مخصوص اهل سنت است نه شيعيان) و يا سادات شيعه را با لقب شريف ، لقبي که حتي به گوش شيعيان نيز نخورده است مي خواند و يا ادعاي آنکه با مرحوم دلدار علي ملاقات کرده است که اگر صحيح باشد عمر وي بايد بيش از 180 سال مي باشد و صدها دروغ و ... که توسط هر نکته بيني به راحتي قابل بررسي است

و نهايتا تمامي دروغ پردازيهاي وي در کتاب تحت عنوان «اهل بيت از دين دفاع مي کنند» افشاگري شده و علاقه مندان مي توانند آن را در لينک ذيل مطالعه نمايند:

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=92

و همچين کتاب «لله ثم للحقيقة» نيز اين موارد توضيح داده شده است.

و يا مقاله اي ديگر:

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=92

معاونت اطلاع رساني
23   نام و نام خانوادگي:  ارمان قشلاقي     -   تاريخ:   25 آبان 87
وحدت امت اسلامي ضروري است
24   نام و نام خانوادگي:  عليرضا     -   تاريخ:   09 آذر 87
عشق شيعه علي بگذار به گفته حضرات سني که شيعه جهنمي ايست با عشق علي و فاطمه به جهنم برويم
25   نام و نام خانوادگي:  مسعود     -   تاريخ:   16 آذر 87
خدا درقران ميگويد فقط تقوا.پس تقواپيشه باشيد
26   نام و نام خانوادگي:  حسن حسيني     -   تاريخ:   16 آذر 87
سني بيدار؟
آخوندا چه بلايي به سرت آوردند که اينقدر از اونا مي نالي؟
جز اين بوده که مي خواستند به شما دينداري بياموزند غافل از آنکه سني ها خود را به خواب زده اند و قرار نيست بيدار شوند
راستي از ملاهاي بي سوادتا چه خبر
شنيده ام عبدالحميد ملا زهي اسماعيل زهي باز هم در سن 75 سالگي يک دختر ديگه گرفته ؟

........
27   نام و نام خانوادگي:  حميد     -   تاريخ:   16 آذر 87
بسم الله الرحمن الرحيم تنها كساني كه از اين مشاجرات كه بين شما برادران( مسلمان) وجود دارد سود مي برند دشمنان اسلام هستند بجاي اين همه لج بازي با يكديگر به فكر مردم مظلوم مسلمان وغير مسلمان باشيم واينهمه وقت خودمان را هدر ندهيم سالهاي عمرمان دارد مي گذرد و هر روز داريم به مرگ نزديكتر ميشويم وهر روز دشمنان خون بيشتري ميريزند و مارا هم به هيچ !مشغول كرده اند . برادر كوچك شما حميد
28   نام و نام خانوادگي:  بيداد     -   تاريخ:   17 آذر 87
==============================================================

پيشنهاد ميکنم که شما سنيها و شيعيان اينقدر با هم کل کل نکنيد چون هيچ سودي نداره -

==============================================================
29   نام و نام خانوادگي:  ابولفضل     -   تاريخ:   17 آذر 87
چرا سايت تحليلي سني نيوز فيلتر شده.
لا اقل ميتونيم از اقدامات اونها باخبر بشيم وپاسخشون رو بديم.
30   نام و نام خانوادگي:  حميد     -   تاريخ:   18 آذر 87
عيد سعيد قربان را به همه پيروان راستين رسول الله (ص) تبريک وتهنيت عرض مينمايم .اميدوارم همه ي برادران مسلمان براي نجات مردم مظلوم فلسطين باهم همدل و همراه شوند به اميد آزادي قدس شريف
31   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   20 آذر 87
سلام عليکم
اگر به اهل تسنن باشه تا چند سال ديگر منکر حضرت علي (ع) و ديگر امامان مي شن مثل نظر يکي از اهل تسنن که جمله زير از ايشون هست "فقط‌ در محكمه‌ عدل‌ الهي‌ و در روز رستاخيز پايان‌ مي‌پذيرد" اعتقاد به ظهور حضرت مهدي هم ندارند و مي خواهند قيامت اين شبهات حل شود .
اول از خلافت حضرت علي (ع) شروع کردند خاتمه اين به کجا مي برند معلوم نيست .
دوم اهل تسنن که اين همه معتقد هستند به قول خودشان چرا در مقابل حمله اسرائيل به فلسطين حتي حرف هم نمي زنند من هر چي شبکه ماهواره اي عربي رو نگاه مي کنم مي بينم همه درباره تفريح و عيش و ... هست و چند شبکه اي هم که مطلبي نشون مي ده ساپورت خبري ايران هستند . واقعا جاي تعجب داره که اين مسلمانان معتقد بجاي حرف هاي تفرقه آميز و توهين به شيعيان جرات حرف زدن درباره اسرائيل رو هم ندارند و بجاي اين همه ظلم به سر مردم مسلمان فلسطين سر ميز مذاکره با اسرائيل مي شينن و بعد هم يادشون ميره که مسلمون هستند .
حرف براي گفتن زياده ولي موقع عمل برادران اهل تسنن ديده نمي شن .
بجاي حمايت از فلسطين و لبنان و ... فقط حمله کردن به شيعيان رو بلد هستند و بس .
اين همه فيلم عليه مسلمان در کشور هاي اهل تسنن معتقد به اسلام و حضرت محمد (ص) ساخته مي شه نتنها جلو گيري نمي کنن خودشون هم توي اين فيلم ها ايفاي نقش مي کنن . بازم بگم يا همين قدر براي تفکر درباره اعتقاداتون کافيه برادران معتقد . والسلام
32   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   20 آذر 87
سلام
يک جواب هم داشتم براي آقاي بيداد اين مباحثه هست نه کلکل . درباره مسائل ديني که انسان انحراف داره روشن کردن خيلي مهم تر از اينه که سکوت کنه و حرف نزنه چون شما از شيعيان دفاع نمي کنيد بلکه از اهل البيت دفاع مي کنيد از پيامبر (ص) ، حضرت علي (ع) و ديگر بزرگواران دفاع مي کنيد دفاع از گفتار پيامبر دفاع از قرآن کريم و خداست چون اين بزرگواران براي تبليغ دين خدا عمل کردند نه براي تفريح دو روزه دنيا و سلطنت و قدرت و ... که اين چيز ها براي آن ها اگر مهم بود با نان جو و نمک و خرما روزگار به سر نمي کردند .
33   نام و نام خانوادگي:  بنده حضرت حق     -   تاريخ:   21 آذر 87
اگر اهل سنت همه شيعيان را رافضي مي دانند آيا شده است يك دفعه براي ظاهر از هم كيشان خود در غزه و فلسطين حمايت !!!!! نه فقط اسمي ببرنند !" آقاياني كه مدعي يكتا پرستي هستيد كجايئد ".
باز هر چه فكر مي كنم و در مي يابم كه آنها هم مثل دو خليفه هيچ وقت نه مي جنگند براي اسلام و نه تحركي دارند زيرا بدون يادي از وصيت پيامبر ، آن همه دستاوردهاي اسلام را ناديده و حكومت نبوي را به ناحق و با كينه توزيها و حسادتهايي كه در پي بيست و سه سال حسادت از علي ابن ابي طالب و در كمين بودن اينكه يكجا همه آن سالها را تلافي و غصب كنند و نفاق را جايگزين نمودند و براي اين كار در شوري سقيفه در غياب علي ابن ابي طالب عنوان مي كردنند كه شمشير حضرت علي اكثر كافرين را به قتل رسانده و با انان به جنگ پرداخته . ولي ابوبكر در هيچ كدام از جنگها كسي را نكشته - و اكنون نيز روزانه شاهد طغيان و ستمي هستيم مثل فلسطين و غزه كه هيچ كدام از" شيوخ مدعي وهابيت اسلام نو" جرآت كه چه عرض كنم .... ندارند در باره حتي يك موضوع گيري در رابطه با هم مسلكهاي خود ، ( نه رافضيها ) ! ابراز نظر كنند .
برويد . كه همه جهانيان مي دانند كه وهابيون چقدر ترسيده اند كه مبادا حرفي بزنند و از ناز و نعمت آمريكائي دور نشوند كه كاخ هاي شيشه اي آنها روزي بدست همين ها خراب مي شود و هر چه ظلم و ستم به هم كيشان خود مي شود سخني نمي توانند بگويند .
فقط تمام مانور و رجز خواني هايشان و قدرت نمايي هاي آنان براي يك روستاي كوچك شيعه نشين د ر پاچنار پاكستان است كه به خداي احد واحد همين شيعيان از همه با سواد تر ، شجاعتر و مبارزتر مي باشند . و چون جواب براي ما ها نداريد و نمي توانيد از نفس اماره خود بگذريد عقده هاي خود را با بمب گذاري و محاصر روستا ها و مناطق شيعه نشين پاكستان و سر بريدن شيعيان خالي مي كنيد !
آيا اين كارها در كدام يك از اديان توحيدي آمده كه شما ها كه كاسه داغتر از آش مي باشيد مرتكب مي شويد و شاهد هستيد كه با شستشوي ذهن يك سري آدمهاي بيچاره كه با آوردنشان به مدارس مخصوص و دادن اب و خوراك اينان را آلت دست گرفته اند.
و با جعل كردن احاديث و روايات منفعت زيادي به دشمنان اسلام مي رسانند... آگاهي حاصل نمائيد و تحقيق و استدلالهاي شيعيان را با ديده عميقتري بررسي نمائيد از روز قيامت بترسيد كه ديگر هيچ حجتي بر شماها وارد نيست.
از شيطان فاصله گرفته و با تحقيق و استدلال به خداي يكتا ايمان آوريد و در راه حقجويي و پيروي از احكام رسول الله و پيروي از ائمه اطهار باشيد .
34   نام و نام خانوادگي:  د.م     -   تاريخ:   21 آذر 87
من اصلا قصد اهانت به مقدسات اهل سنت را ندارم بلکه يک سوال که جواب آنرا ميخواهم
اهل سنت متفکر من ميگم ابوبکر و عمر شما خيلي از پيامبرمون صلي الله عليه وآله معاذ الله بيشتر کار ميکرد چون هر دوشون برا خودشون جانشين تعيين کردند اما پيامبر رسالت خودش را نا تمام گذاشت چون جانشين تعيين نکرد و آقايان در سقيفه بفکر پيامبر افتادند در حالي که همان اهل سقيفه در غدير به مولانا امير المومنين بخ بخ لک يا علي گفتند بنا بر قول شيعه وسني .جواب من را بدهيد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اسلام بجز حب علي پايه ندارد.........
قرآن بجز مدح علي آيه ندارد.....
گفتم بروم سايه ي لطفش بنشينم ....
ديدم که نور بود سايه ندارد
يا علي..
35   نام و نام خانوادگي:  ذ     -   تاريخ:   23 آذر 87
سلام بر تمام مسلمانان جهان

اين قدر باهم ککل نکيد

سني و شيعه برادر است
يک برادر مسلمان قرآن بخوانيد وطوکل بر خدا کنيد
36   نام و نام خانوادگي:  عبدالرحمان     -   تاريخ:   24 دي 87
سلام د.م
اقاي د.م مي دوني كه خدا تنهاي گناهي كه نمي بخشه شرك تو الان داري شرك مي گي
يعني آيه هاي قراني بجز علي به چيزهاي ديگه نپرداخته فقط براي علي آماده
يا از روي ناداني اين حرف مي زنيد يا داريد گناهي بزگي مرتكب مي شي يعني براي خدا شريك قايل مي شي
بهتر اگه مي توني قرآن از اول تا آخر بخوني متوجه مي شي كه اشتباه مي كني...........
شايد هم فرقه علي الله هاي باشي ؟؟؟؟؟؟؟
در هر صورت خدا هدايت كنه همه بشريت بخصوص شما ها را
37   نام و نام خانوادگي:  عبدالرحمان     -   تاريخ:   24 دي 87
اين عربده بر غصب خلافت زعلي نيست با آل عمر كينه قديم است عجم را
شعري است از اقبال لاهوري
38   نام و نام خانوادگي:  احمد     -   تاريخ:   28 دي 87
با سلام اگر اهل تسنن كافر هستن چرا مكه مكرمه در دست برادران تسنن هست چرا دست تشيع نيست حتما خدا هم اشتباه كرده نه من خودم 4 سال است كه از تشييع به تسنن رو اوردم و پشيمانم كه چرا از كودكي اين كارو نكردم مذهب تشييع كلا كفر هست
جواب نظر:
با سلام
هيچ يک از علماي شيعه ، برادران اهل سنت را کافر نمي دانند ، بالعکس ما ايشان را مسلمان دانسته و ارتباط با ايشان را به عنوان مسلمان لازم مي دانيم ؛ اما در مورد اينکه مکه در دست ايشان است ، اگر در زماني که رسول خدا (ص) مکه را فتح نکرده بودند ، کفار مکه ادعا مي کردند که رسول خدا (ص) بر حق نيست ، زيرا قبله مسلمانان در اختيار ما است و ما آن را تحت تصرف داريم !!! آيا اين ادعا سبب بطلان ادله رسول خدا (ص) مي شد ؟ آيا آن زماني که عمالقه (گروهي از خوارج) بر مکه مسلط شدند ، اين نشانگر حقانيت خوارج بود ؟
نيز اضافه مي کنيم اگر مقصود شما وهابيان است که بين فرق اربعه اهل سنت و وهابيت درگيري است و وهابيت ايشان را کافر مي داند و ايشان وهابيت را ، پس چطور ادعا مي کنيد که مکه در دست اهل سنت است ؟ و همين وهابيان بودند که با خونريزي در مکه ، علماي مذاهب اربعه را در مکه کشتند !!!
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=4
و هم اکنون دفاع از مسلمانان بي دفاع غزه را محکوم کردند !!!! به اين علت که عقائد ايشان با عقائد وهابيان ، موافقت ندارد .
اگر مقصود شما اين است که مکه در اختيار وهابيت است و ايشان رهبر مسلمانان !!!اين مطلب نياز به پاسخ ندارد .
و اگر ادعا مي کنيد که مکه در اختيار سائر فرق اهل سنت است !!! اين مطلب نيز قابل قبول نيست .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات.
39   نام و نام خانوادگي:  شيعه بيدار     -   تاريخ:   30 دي 87
سلام به مسلمانان چه شيعه يا سني همانگونه كه اهل تسنن نيز به اقا اميرالمومنين علي ع اعتقاد دارند در جنگ صفين و نهروان ايشان تاكيد بر اين داشتند كه تفرقه نبايد داشت قران نيز مي فرمايد واعتصموا بحبل الله جميعا ولا تفرقوا يعني چي يعني از تفرقه ما دشمنان اسلام دارند سو ’ استفاده مي كنند مسلمانان غزه دارند بدست قومي كه بيشترين اذيت را به پيغمبر اكرم حضرت محمد( ص) نموده كشته مي شوند انها نيز از اهل تسنن هستند ولي ما نيز كه شيعه هستيم از كشته شدن انها ناراحت مي شويم عوضي كه بياييم باهم باشيم تا اين اسراييل يهود صهيونيزم را نابود كنيم به جان هم افتاديم چه شيعه چه سني به قيام اخرالزمان اعتقاد دارند مسايل داخلي اسلام را ان تعيين مي كند پس از توهين به هم ديگر دوري كنيد به شيعيان مي گويمهمانند اميرالمومنين خوددار باشيد به اهل تسنن نيز مي گويم شما هم به همچنين همگي فكرمان را متمركز اسراييل نماييد كه دشمن ان هستدقت كنيد هر وفت اسراييل بخواهد جايي را اشغال كند يا به فلسطين ولبنان حمله كند اختلاف شيعه وسني تشديد مي شود چرا؟؟؟؟؟؟؟؟چون اون هميشه از اين را سود برده پس نگذاريم اسلام با اين اختلافات تيكه تيكه شود امروز در اين دنياي پر از دشمن اسلام جاي اين سخنان نيست
40   نام و نام خانوادگي:  يک موحد کرد     -   تاريخ:   03 بهمن 87
سلام بر آنانکه پيرو حق وحقيقتند
فحش ها و ناسزا هاي شمارا ديدم بايد بگويم همه شما قلب رسول الله(ص) اصحاب و اهل بيت را آتش ميزنيد من از شما مي پرسم محمد(ص)که رئيس و آورنده ي اين دين است پيرو کدام مذهب و فرقه هايي است که امروز از اسلام جداشده و بر اسلام ميشورند؟ آخه چرا شما کمي فکر نميکنيد همه آن بزرگان اعم از انبيا ، اولياء ، اهل بيت و اصحاب خود را فداي دين کردند چون خدا آنها و همه ما را براي عبادت خلق کرده است ولي امروز عده اي از آنان را همچون خدا نعوذبالله پرستش ميکنيم وعده اي ديگر را لعن و نفرين مي نماييم در حاليکه نه آنها و نه خداي آنها به هيچ يک از اين دو حالت راضي نيستند.
چرا شما دنبال علت اين تفرقه ها نمي گرديد ؟
يکي ميگويد خلفا با هم اختلاف داشتند تا جاييکه من خوانده ام آنها برهم نشوريده اند چنانچه ما ميشوريم علي(رض) در خلافت هر سه خليفه (رض) داراي مقام و منصب بوده حال فرض را بر اين بگذاريم که به گفته عده اي حق علي(رض) ضايع شده باشد بايد پرسيد در اين صورت چه کسي خود را از ايشان با غيرت تر و شجاع تر ميداند در حاليکه خود اين بزرگوار هيچ وقت براي گرفتن آن شمشير نکشيد ولي شما ميکشد چرا صدها سال است حقيقت دين را رها کرده و در سوراخ و سنبه خانه هاي اين بزرگواران دنبال مدرک جرم ميگرديد تا آتش اختلاف را با آن بيشتر کنيد واي به حال همه ما که اسلام را به اوج ضعف و ناتواني ممکن ر سانده ايم برادرانمان و خواهرانمان در ممالک اشغالي زير چکمه هاي ستالين دارن شهيد ميشوند ولي ما نگاه ميکنيم و براي دلخوشي خود به بهانه هاي واهي متوسل ميشويم و ميگوييم خوب شد فلاني شيعه است و آن يکي سني و يا هزار بهانه ي ديگر همه اينها شانه خالي کردن از زير بار مسئوليت رسالتي است که بعد از آن بزرگواران به ما محول شده است اگر خوب نگاه کنيم مي بينيم که ما توحيد را در متوسل شدن به خرافات گم کرده و جهاد را که مايه عزت و سربلندي اسلام است را در ميان قبرستاني از دنيا دوستي و وابستگي مادي دفن کرده ايم من از شما مي پرسم کودکان غزه که مثل گل پرپر شدند پيرو کدام مذهب بودند آخه بي انصافها کودکي که هنوز حرف زدن و راه رفتن را ياد نگرفته و هنوز پستانک بر دهان دارد چطور ميتواد مذهبي را انتخاب کند من از شما ميپرسم اگر اين کودکان از خانواده يهودي ، يا مسيحي ،يا لائيک بودند جامعه غير اسلامي اجازه چنين جناياتيرا ميداد قطعاً خواهيد گفت نه!
ولي بايد پرسيد پس چرا در آن صحنه کار زار براي آنان ياري کننده اي نبود کجا بودند اون مفتي هايي که فتواي قتل و زنداني شدن و تکفير مسلمانان را صادر ميکنند چرا و قتي به کلمه جهاد رسيدند مرکب قلمشان تمام شد
و ما کجا بوديم ؟درسته وقتي سينه کودک لبناني و فلسطيني شکافته ميشد و زن غزه اي کودکش را خودش براي دفن حمل ميکرد ودر بين راه توسط بمبهاي فسفري شهيد ميشد و وقتي افغان مهد دلاوران و عراق محل تربيت علما وپاکان وشيشان وبوسني ..... در زير چکمه هاي ستالين و نسل خوک و خنازير فرياد وامسلماسر ميداد و خواهرانمان در زندان گوانتانامو و ابوغريب و هزاران سياه چال ديگر فرياد وا مسلما سر ميداد و هتک حرمت مي شد ما مشغول جستجو براي کشف آلت جرم و محاکمه همديگر بوديم و جالبتر اينکه مشغول جمع آوري دليل و برهان براي جهنمي و يا بهشتي اعلام کردن کساني بوديم که 1400 سال پيش با عزت رفته اند با اطمينان ميگويم اگر امروز اسلام ضعيف شده و مسلمانان به ضعيف ترين انسان کره زمين تبديل شده اند و روي ممالک آنها سگ پرستان و پستان تاريخ شرط بندي ميکنند نشانه ضعف دين و توانا بودن اين سگ پرستان نيست دليل گمراهي همه ماست که با وجود آن همه آيات و احاديث و سفارشات انبيا و اولياي خدا ما راه تفرقه را بر گزيديم و در همه بلاد اسلامي حاکميت کساني را پذيرفته ايم و با کساني بيعت کرده ايم که خود تربيت شده دست دشمنان اين دين هستنند ما همه مجاهدان را با پيروي از شعاري که دشمن برايمان طراحي کرده است تروريست ميناميم و سازشکاران و مطيعان يهود و شياطين را صاحب تدبير و مصلحت ميناميم و من به شما جوانان که هنوز قلبتان سياه نشده است بيشتر اميد وارم شما بايد به قرآن و رسول اقتداکنيد که در اين صورت از همه اوليا و انبيا و پاکان اهل توحيد پيروي کرده ايد دين را گرد گيري کنيد و اختلافات را به خدا(قرآن) ورسول(سنت رسول) واگذاريد وبه متعصبان شخص پرست متوصل نشويد چون تمام بدبختيهاي ما از ناشيگري وگاهاً خيانت آنان است قرآن بهترين راهنماست و به دستورات آن و ياري الله متوصل شويد
پيروزي ما روزي خواهد بود که کلمه دين را که ساخته خداست به جاي کلمه مذهب که ساخته انسان است برگزينيم.
خداوند من و همه شما را هدايت دهد.(آمين)
41   نام و نام خانوادگي:  سيد علي     -   تاريخ:   03 بهمن 87
اگر وهابيون وبعضي از اقايون كه جيره خوار انها هستند مثل امام جمعه زاهدان ا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كه ازدلار هاي نفت عربستان به جيب ميزنند ودرايران فتنه به پا ميكنند اربابان خود را با علمائ شعيه دريك رسانه بين المللي مناظره بنماييد اگر راست ميگوييد شما وهابيون همه مشرك ميدانيد بجز خود درصورتيكه اگر قران خوانده باشيد بيش از 300 ايه درشان حضرت اميرالمومنين علي ابن ابيطالب عليه السلام نازل شده است رجوع كنيد به كتاب هاي خودتان
42   نام و نام خانوادگي:  احمد حسيني     -   تاريخ:   04 بهمن 87
همتون اي اهل شيعه احمق هستيد از اون بزرگترتون تا اون كوچكه شما كه حرف حساب حاليتون نميشه از قران وسنت دوري گرفته ايد ؟؟؟؟
43   نام و نام خانوادگي:  ابراهيم     -   تاريخ:   05 بهمن 87
بسم الله الرحمن الرحيم براي مسلمانان گمراه ابدي ما چندين سال است که با اهل سنت زندگي ميکنم .وبا هم بزرگ شده ايم روابط حسنه با هم داريم زن داده ايم وزن گرفته ايم ودر مراسمات همديگر شرکت و برادرانه در کنار يکديگر زندگي ميکنيم داد وستد وتجارت ميکنيم . ولي از زماني که پاي شماوهابي ها باز شده است .زمزمه هايي هرچند کوچک اما آزار دهنده از اين برادران ميشنويم که ما هنوز آنها را دوست داريم .اما مسئله ايجاست که از روزي پاي شماوهابي ها که با کمک کشور هاي خارجي کافر وحکامان عربستان سعودي که خودشان ادامه دهنده سلسله هاي نا مشروح خلفاي اموي وعباسي وغيره ..پا گرفته ايد شروع کرده ايد به تفره افکني بين برادران ديني /کشت وکشتار/فتواهاي دروغين همان خلفاي نامشروح که تا حال در عربستان سعودي ادامه دارد توسط افرادي همچون شما چهره الهي آن مردبزرگ علي (ع) نزد مردم عرب تخريب کرديد تا آنجا تبليغات ميکرديد که ميگفتيد علي حتي نماز هم نمي خواند بره اي را به بچه هاي کوچک ميداديد وپس از مدتي بچه به آن عادت ميکرد ميدوزديديد وميگفتيد علي آنرا برداشته است واز کودکي مردم را بر عليه علي (ع) ترغيب ميکرديد واز او يک انسان معمولي ساختيد.شما ادامه دهنده همان راه هستيد بسي اين گناه بزرگي است . اگر شما واهل سنت تاريخ واقعي غدير خم را بخوانيد ودرک کنيد واگر واقعا"بدانيد که يک تاريخ اللهي وبدستور خداوند صورت گرفته است وواقعه غدير خم چگونه رخ داد وخليفه دوم شما چگونه فرياد ميکشيد يا علي تو مولاي مني ومولاي تمام مسلمانان واين چندين بار در غدير خم تکرار کرد . پس حتما" اين را ميداني که حضرت محمد (ص)عمامه خود را که صحابه نام داشت بر سر علي (ع)گذاشت يعني در بين مردم عرب تاج گذاري امامت کرد .پس چگونه خليفه دوم شما پس از وفات حضرت محمد (ص)تمام آن واقعه را انکار کردو مردم ثروتمند پرست وجماعت پرست آن زمان ترغيب کردند که راي به شورا دهند آيا نداي اللهي محمد (ص) برشورا ارجعيت نداردپس شماراي مردم عادي که به جهت هر بادي حرکت ميکنند بردستورات اللهي ترجيح داديد حتما"اينرا ميداني که در غدير خم حضرت محمد (ص)به مردم گفت حرف من نسبت به خودتان ارجعيت دارد مردم تکرار کردند که بلي حرف شما نسبت به ما ارجعيت دارد پس چگونه خليفه دوم شما که در آنجا حضور داشت وتبريکات خودرا به علي (ع)تکرارميکرد ناديده گرفت . پس صداقت او با فوت پيامبر (ص)فوت کرد آيا زماني که پيامبر همه را در خانه دعوت کرد ودين اسلام را پيشنهاد کرد وگفت هرکس اولين نفرهمينجامسلمان شود جانشين من خواهد بودحضرت علي (ع)که کودکي 11ساله بود سه بار دستان خود را بالا گرفت ورسول خدا سه بار تکرار کرد وبجز علي کسي بلند نشدشايد شما وخلفا ي شما فراموش کرديد که حضرت علي (ع) از 11سالگي جانشين پيامبر بوده است اگر فراموش نکرده ايدحرف هاي پيامبر چون يهوديان نسبت به حضرت موسي روا ميداشتند وحرف هاي آن حضرت را خيلي معمولي ميپنداشتند شما هم همينگونه رفتار ميکنيد وتمام دستورات وحرف هاي اللهي پيامبر را ساده ميگيريدپس چه فرقي با يهودي داريد واين را خوب بدانيد همين يهوديان عصر حاضر بر شما حکومت خواهند کرد چون علي را نداريد وشما از نسل همان مردم هستيدکه در زمان پيامبر بوده اند وفرق شما با يهود در نافرماني از پيامبر چيست . شما که مثلا مسلمان هستيد چرا از روي يکدنگي حرف ميزنيد چرا اخلاق حسنه نداريد چرا به ديگران توهين ميکنيد " امام خميني (ره)که يک شيعه است مگر همين آقا نبود که روز قدس وهفته وحدت را بنا نهاد ومقدمه از بين رفتن اسراييل ومبارزه با آن را بوجود آوردومگر همين آقا نبود که هرچه گفت همان شد مگر همين آقا نبود که به شما کوچکترين توهين نکرد او به دوشمنان خود هم بي احترامي نميکرد وهميشه آنان راآقا ياآقايان خطاب ميکردتا زماني که فوت کردند. توهين نشانه ضعف انسان است شما همآنقدر که با شيعيان دشمن هستيد همانقدر با اسراييل وآمريکا دوست هستيد از آن روحاني برجسته تان که بارهبر اسراييل چند مدت پيش دست يکديگر را با محکمي فشردند مشخص است حتما"رفتار پيامبر اسلام را فراموش کرده ايد که در برابرهمچين آدمهايي روي خود رابرميگرداند شما خيلي از قافله عقبيد . حتما" اين هم را نمدانيد که تحصيلات شما همانند تحصيلات موسي اشعري است دوشمني توبا شيعيان شباهت زيادي به دوشمني معاويه /يزيد/ابن زياد/وخلفاي عباسي که همه مشروب خوار ودخل باز بودندوبر عليه علي (ع)وخاندان او ساليان سال توطئه کردند حتي کوچکترين حديث وروايتي وسخنان پيامبر درمورد علي را محو ونابود ميکردند واگر کسي ميخواست گرد آوري کند سر را از تنش جدا ميکردند وما شنيده ايم که از شما ها گفته است که اگر پيامبر ميخواست علي را جانشين خود کند اينرا به مردم ميگفت پيامبر بارها وبارها علي را معرفي کرد اما تاريخ نويسان ترسيدند وننوشتند مردم سينه به سينه نقل ميکردند اما مخفيانه دارد شما اينرا کاملا" خوب ميدانيد مردم عربستان زمان حضرت محمد (ص)چندين خصلت بد داشتند سه خصلتهاي بدکه باعث زيان اسلام شد برايتان ميگويم يک نامرد بودند دوم وحشي بودند سوم جماعت پرست وثروتمند پرست بودند وبا کوچکترين حرف جماعت وثروتمندان تحريک ميشدند ودست به هر کار ناشايست ميزدند گزينه اول که مشخص است وگزينه ودوم رويداد ها وجنگ ها به خصوص در مورد امام حسين وخاندان او شکي نيست اماگزينه سوم يعني جماعت پرستي وثروتمندپرستي مال پرست که پيامبر ميفرمود مال پرستي آفت دين من است باعث شد که حضرت علي (ع) واصحاب پيامبرکنار زده شوند همين مردم جماعت پرست وثروتمند پرست با دانستن نداي اللهي پيامبرراي به شورا دادند زيرا حرف ثروتمندان وجماعت برنداي اللهي پيامبرارجعيت پيدا کردوسلسله اسلام رادوگانه کردند وحضرت علي (ع) سکوت کرد . براي اينکه در بين مسلمان شکاف ايجاد نشود واين براي آن حضرت خيلي زيان بزرگي بود که تا حال افرادي همچون شما بر عليه اين مرد اللهي سخن نامربوط بگوييد وتوطئه هاي زيادي بر عليه آن حضرت شود ولي آن بزرگوار آن را بجان خريد تا اسلام زنده بماند پس شما پيرو همان مردم هستيد اگر واقعيتش را بخواهيد . چون 1400سال خلفاي غيراسلامي بر سرزمين هاي اسلامي حکومت کردند وچون دشمن سرسخت علي واهل بيت بودند تبليغات منفي زيادي برعليه آنان شد ودر اين سالها حوزه هاي زيادي بوجود آمد طلابان زيادي با نگرش ضد تشيع تربيت يافتند وآنقدر درمورد آن حضرت دروغ پردازيها کردند وآنقدر توطئه ودسيسه کردند که خود بيک فلسفه بزرگ در آمدچون اين خلفا تا کنون در عربستان سعودي وجود دارد وآنان بسيار ثروتمند هستند بنابراين اين مخالفت ادامه دارد واز شما سو استفاده ميشود واين نشانه آن است که هنوز خون ثروتمند پرستي وجماعت پرستي در آنان خشک نشده است شايد حتما" اين هم را نميداني که سه خلفاي شما تمام اصحاب واقعي ومسلمان واقعي همچون ابوذر/ سلمان/ وغيره که از مسلمانان واقعي بودند کنار گذاشتند وفرزندان ابوسفيان وهنده جگر خوار را در راس حکومت هاي خود قرار دادند يعني همان قسم ابوسفيان که برسر قبر پيامبر اسلام خورد توسط سه خلفا ي شما به واقعيت رساندند وضربه هاي فرزندان همين شخص قسم خورده تاکنون برپيکر اسلام اصابت ميکند وشهادت امامان واهل بيت آنان بدست همين افرادي صورت گرفت که توسط خلفاي شما به قدرت رسيدند وآنان بزرگترين اشتباهات در دين اسلام کردند ميدانيد چرا براي اينکه آنان افراد عادي بودندچون اولياي اللهي اشتباه نميکنندواشتباه مختص مردم عادي است همانطور که پيامبران وپيامبر اشتباه نکرد وشما تا کنون اشتباهات آنان را دنبال ميکنيد. حتما"تمام آن سخنان اللهي پيامبر اسلام در مورد علي (ع) که در طول زندگانيش ميزد بگوشتان نرسيده است مگر نمي دانيد علي کيست علي (ع) يک شخص معمولي نيست هنگامي که مادر پاک ومکرمه اورا دررحم داشت به امر خداوندخانه کعبه شکافته شد ومادر آن بزرگوار وي رادر کعبه وبا پرستاري فرشته گان بدنيا آوردبراي يک شخص معمولي هرگز اين اتفاق تاريخي نمي افتدفقط اين نوع معجزات مختص اولياي اللهي است ودر سن 11سالگي اولين مسلمان تاريخ اسلام است ودر همان زمان جانشين بر حق پيامبرشدشمشير ذولفقار وبلند کردن درب خيبراوقدرتمندترين مرد تاريخ است واين قدرت انساني نبود واسلام با قدرت خدادادي علي به پيروزي رسيدوخداوند اين قدرت را درون او نهاد تا اسلام به پيروزي برسد وهرکس اين را بداند ونبيند وبگويند ونشنود حکم کافر را دارد چرا چون کافر وبت پرستان زمان پيامبران ميشنيدند اما کر بودند ميديدند اما ميگفتند جادوگري وساحري است وتمام معجزات را بر جادوگري وساحري وصل ميکردند ودر باب علي وفرزندانش در حال حاضر همين حکم از سوي شما ميشود ومعجزات دوازده امام را خرافه ميدانيدحتما" اصحاف کهف خرافه بود حتما"از نظر شما عيسي مسيح به دار آويخته شد در صورتي که او بعد به دار کشيدن هم شکل چندين بار به ميان امت خودآمد حکم امام دوازدهم ما هم همينطور است بلي آيا ميدانيد کافران کور وکرند وشما که قرآن خونده ايد بهتر اين را ميدانيد حال که شما کافر نيستيد پس چرا کور وکريد بنگريد به خودتان شايد کافريد وکردارشما که اين را ميگويد (کافر)حتما" نديديد که علي در معراج به شهادت رسيدند دست از تعصب برداريدحتما" شما معجزات ذوالجناح را نديديد سراسرزندگي علي و12امام شيعيان اللهي بود وپر ازمعجزات .غدير خم يک واقعه تاريخي وبدستور الله بوده است وپيامبر دستورات اللهي را هرگز شورا نمگرفتند 3روز طول کشيد واز 8000نفر براي علي بيعت گرفته شد پيامبر عمامه جانشيني را بر سر علي نهاد ودر ميان مردم برد ودقيقا" اورا بعنوان جانشين انتخاب کرد وخليفه دوم شما آنجا بود ورسما" بارها به او تبريک ميگفت لذا اکنون 1400سال است که انواع فتوا هاي دروغين توسط علما خلفا راشدين واموي و...اين جانشيني خنثي ميشود ومردم عرب تا کنون فريب ميخورندمثلا"باکشتن شيعه وارد بهشت ميشويد ايا در زمان نزول قران وپيامبرشيعه وسني بوده است که اينگونه در حق مسلمانان خيانت ميشود اين گونه فتوا هاست که مسلمانان را گمراه وقهقرا جهنم را براي آنان محيا ميکنندواين يکي از شگردهاي انگليسي هاست آري فتوا کشتن برادر ديني وکساني که اين فتوا ها را صادر ميکنند شاهد تصرف يک کشور اسلامي توسط جانيان صهيونيست هستند وخاموشند وزورشان به شيعه رسيده وجرات فتوا براي آنها ندارند چون از شيطان ميترسند ولي از خدا نمترسند واين جاهليت از پدران خود تا کنون به يدک ميکشند هانگونه که بت پرستان در زمان پيامبران ديگر ميکردندوآنان ميگفتند پدرانمان بت پرست بودند ما هم راه آنان ميرويم وشما هم همين را ميگوييد پدرانمان خليفه پرست بودند ما هم خليفه پرستيم يا نخوانده ايد يا تاريخ اسلام به درستي نمدانيد پس باز هم مطالعه کنيد من به شما آدرس ميدهم کتابخانه ملي و بزرگ عربستان سعودي کتاب هاي ممنوعه نويسندگان وروحانيون بزرگ اهل تسنن برويد ومطالعه کنيد ما اگر اشتباه ميکنيم شايد 10%باشد اما اشتباه شما 100%است چون شما پيرو جماعت وثروتمندان شده ايد وبه شورا راي داده ايد پيامبر اسلام در همه زمينه شورا ميگرفتند اما در ارتباط با دستورات اللهي هرگز اين کار را نميکردند وبراي برگزيدن امام علي(ع) به شورا مراجعه نکرد چون دستور اللهي به شورا نياز ندارد همانطور که قران فرموده انسان نادان است اما در مورد مصلحت هاي مملکتي واجرايي کارها ودر امورات جنگ وغيره به شورا مينشستند نه در مورد امر اللهي پس اگر اينگونه ميبود اياتي که نازل ميشد به شورا مينشستند ودر مورد ان تصميم ميگرفتند هم اکنون که ما شوذا را خوب ميدانيم هر کانديدي که پولدار تر ومقام دارتر باشد هم مبتواند تبليغات زياد کند هم به مردم وعده وعيد پست ومقام نمايد والبته اينطور افراد هم پيروز ميشوند وهم طرفدار پيدا ميکنند هميشه مردم از خدا غافلند وبيشتر فکر دنيا ميکنند تا کار خدايي شورا آنهم در مورد جانشيني پيامبر. پس اسلام را سپردن بدست انسان ها آنهم انسانهايي که تشنه مال و ثروت ومقام بودند کمي بي انديش ..گذشتگان خود را به حماقت زدند تو هنوز وقت داري تاخود را از اين تفکرات خلفاي ضد شيعه خارج کني کليه حرف شما اين است که خود شيعيان به حضرت علي خيانت کردند وسست عنصر هستند ,ومن ازبحث ومطالب ها يشما به اين نتيجه رسيده ام که شما به دو دليل حقانيت خلفاي راشدين را اثبات ميکنيد يک رويدادها تاريخي وشورا رويداد هاي تاريخي مثل چرا علي اينکار نکرد وعمر کرد چرا عمر اين کار کرد وعلي نکر ديا اگر پيامبر ميخواست عاي را جانشين خود کند اين کار را ميکرد ايا اين را ميداني که علي از سوي پيامبر از 11سالگي معرفي شد واين را بارها وبارها علي را جا خود معرفي ميکرد اگر اين مسئله راناديده بگيريم (البته ما ناديده نميگيريم زيرا حرف هاي پيامبر حرفهاي خداست وبر همه چيز وهمه دليلها ارجعيت دارد)غدير خم جانشيني علي را کفايت ميکند براي اينکه هر اتفاقي که از جانب پيامبر بيافتد از جانب خداست وحکم خدا از همه دلايل ها ارجعيت داردوحتي داستان جنگ هولاکو در بغداد توسط يک شيعه ميدانيد وخيلي حرف هاي ديگر که حضرت علي وامام حسن وامام حسين از دست طرفداران خود در عذاب وناراحتي بودند ولي شما غافل از اين هستيد که تمام اين بدبختي ها از زير سر عرب ها هستند نه شيعه همان عربهايي که بخاطر پول ومال وثروت ومقام دست به هرکاري زدند وميزنند وهمان عرب هايي که شما آنها را در جانشيني پيامبر شورا ميخواستيدهمان عرب هايي شکم پرست وثروتمند پرست مال دوست نه شيعيان وهمان اشخاصي که توسط سه خلفاي شما به قدرت رسيدند باعث کشت وکشتار امامان وفاجعه کربلا شدند وهمان عربهايي که اکنون با بوش وسران اسراييل پيک مشروب بالا ميزنند وبر سر فلستيني ها معامله ميکنند اين را بدانيد که اسراييل دست از سر هيچ عرب ومسلمان بر نمي دارد واين را هم بدانيد يهود از همان ازل دوشمن مسلمان بوده وخواهد بود واين را هم بدانيد يهود اين بار در لباس امريکايي ها وانگليسيها (انگليس که صددرصد ثابت شده است که با مسلمان جماعت دشمني ديرينه دارد) ظاهر شده اند وآنان هرگز با مسلمانان عقيده خوبي ندارندنگذاريد دوباره خيانت از سوي عرب ها بر مسلمانان تکرار ميشود شما که ميگوييد شيعيان از آنها درآخر اين سطر بگويم همه ما مسلمان هستيم وبرادر يکديگر رودر رو يکديگر نايستيم برادرانه با هم زندگي کنيم به همديگر توهين واهانت نکنيم متحد شويم ودر برابردشمنان اسلام ايستادگي کنيم وبراي آزادي قدس يک دست شوييم کار ما مسلمانان فقط ارشاداست وبس نه مخالفت با يکديگر وخوشحال کردن دوشمنان اسلام کار ما مسلمانان فقط وفقط ارشاد وبس نه جنگ وخونريزي ونه رودر رو يکديگر به ايستيم ما در قبر خودمان ميخوابيم و تنها خودمان جواب وسئوال پس ميدهيم ما در آخرت دست به دامان علي وفرزندانش ميشويم وشما هم دست به دامان سه خلفاي خود شويد ولي بيش از اين گناه نکنيد
44   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:   11 بهمن 87
شما گفتي که ما سنيها را کافر نميدانيم ولي خلاف قول علماء و مراجع ميگوييد .
در ضمن اگه شما باور ندارين کمي از سخنان اخوند جسورتان يعني دانشمند گوش بدين تا ببيني که چجوري داري تقيه ميکني .
45   نام و نام خانوادگي:  امير     -   تاريخ:   11 بهمن 87
سلام
جناب آقاي علي(44)
مراجع هيچ موقع اهل تسنن را كافر نمي دانند شما مي تواني بعنوان كاربر و از وبسايت هاي مراجع شيعه سئوال كني كه اهل تسنن كافر هست يا خير ؟
آقاي دانشمند بارها از شيعه هم انتقاد كرده ولي علماي شما مانند آقاي خير شاهي و ديگران بدترين توهين ها را به شيعه كردند .



46   نام و نام خانوادگي:  ابراهيم     -   تاريخ:   14 بهمن 87
آقا احمد تو كه شيعه بودي وحال بخاطر مكه مكرمه در دست اهل تسنن است سني شدي برايت افسوس ميخورم زيرا تو بزرگترين اشتباه را در زندگي خود كرده اي وحال ميدانم تو اصلا" سني هستي وجو را ميخواهي بطرف خودت بكشاني چون خيلي مشكل است يك شيعه سني شود همانگونه كه مشكل است يك سني شيعه شود بهر حال اين را بگوييم مرگ بر اسراييل خدا اسراييل را نابود گرداند ومرگ بردشمنان اسلام از اين سايت بسيار راضييم براي اينكه هم از اهل تسنن را به نمايش ميگذارد وهم اهل تشيع وسني نيوز فقط وفقط آنچه كه به نفع اوست به نمايش ميگذارد بنازم به ناز شستت اي شيعه كه همه جا كارت درسته وهركاري ميكني با عدالت وعلي وار است
47   نام و نام خانوادگي:  ابراهيم     -   تاريخ:   14 بهمن 87
الله الرحمن الرحيم براي مسلمانان گمراه ابدي ما چندين سال است که با اهل سنت زندگي ميکنم . و با هم بزرگ شده ايم روابط حسنه با هم داريم زن داده ايم وزن گرفته ايم ودر مراسمات همديگر شرکت و برادرانه در کنار يکديگر زندگي ميکنيم داد وستد وتجارت مي کنيم .ولي از زماني که پاي شما وهابي ها باز شده است زمزمه هايي هرچند کوچک اما آزار دهنده از اين برادران ميشنويم که ما هنوز آنها را دوست داريم . اما مسئله ايجاست که از روزي پاي شما وهابي ها که با کمک کشور هاي خارجي کافر وحکامان عربستان سعودي که خودشان ادامه دهنده سلسله هاي نا مشروع خلفاي اموي وعباسي وغيره .. پا گرفته ايد شروع کرده ايد به تفره افکني بين برادران ديني /کشت وکشتار/فتواهاي دروغين همان خلفاي نامشروع که تا حال در عربستان سعودي ادامه دارد توسط افرادي همچون شما چهره الهي آن مردبزرگ علي (ع) نزد مردم عرب تخريب کرديد تا آنجا تبليغات ميکرديد که مي گفتيد علي حتي نماز هم نمي خواند بره اي را به بچه هاي کوچک مي داديد وپس از مدتي بچه به آن عادت ميکرد مي دزديديد ومي گفتيد علي آنرا برداشته است واز کودکي مردم را بر عليه علي (ع) ترغيب ميکرديد واز او يک انسان معمولي ساختيد. شما ادامه دهنده همان راه هستيد بسي اين گناه بزرگي است .اگر شما واهل سنت تاريخ واقعي غدير خم را بخوانيد ودرک کنيد واگر واقعا"بدانيد که يک تاريخ الهي وبدستور خداوند صورت گرفته است وواقعه غدير خم چگونه رخ داد وخليفه دوم شما چگونه فرياد مي کشيد يا علي تو مولاي مني ومولاي تمام مسلمانان واين چندين بار در غدير خم تکرار کرد . پس حتما" اين را ميداني که حضرت محمد (ص)عمامه خود را که سحاب نام داشت بر سر علي (ع)گذاشت يعني در بين مردم عرب تاج گذاري امامت کرد . پس چگونه خليفه دوم شما پس از وفات حضرت محمد (ص)تمام آن واقعه را انکار کردو مردم ثروتمند پرست وجماعت پرست آن زمان ترغيب کردند که راي به شورا دهند آيا نداي الهي محمد (ص) برشورا ارجحيت ندارد؟ پس شماراي مردم عادي که به جهت هر بادي حرکت ميکنند بردستورات الهي ترجيح داديد حتما"اينرا ميداني که در غدير خم حضرت محمد (ص)به مردم گفت حرف من نسبت به خودتان ارجعيت دارد مردم تکرار کردند که بلي حرف شما نسبت به ما ارجعيت دارد پس چگونه خليفه دوم شما که در آنجا حضور داشت وتبريکات خودرا به علي (ع)تکرارميکرد ناديده گرفت . پس صداقت او با فوت پيامبر (ص)فوت کرد آيا زماني که پيامبر همه را در خانه دعوت کرد ودين اسلام را پيشنهاد کرد وگفت هرکس اولين نفرهمينجامسلمان شود جانشين من خواهد بودحضرت علي (ع)که کودکي 11ساله بود سه بار دستان خود را بالا گرفت ورسول خدا سه بار تکرار کرد وبجز علي کسي بلند نشدشايد شما وخلفا ي شما فراموش کرديد که حضرت علي (ع) از 11سالگي جانشين پيامبر بوده است اگر فراموش نکرده ايدحرف هاي پيامبر چون يهوديان نسبت به حضرت موسي روا مي داشتند وحرف هاي آن حضرت را خيلي معمولي مي پنداشتند شما هم همينگونه رفتار ميکنيد وتمام دستورات وحرف هاي اللهي پيامبر را ساده ميگيريد پس چه فرقي با يهودي داريد واين را خوب بدانيد همين يهوديان عصر حاضر بر شما حکومت خواهند کرد چون علي را نداريد وشما از نسل همان مردم هستيدکه در زمان پيامبر بوده اند وفرق شما با يهود در نافرماني از پيامبر چيست . شما که مثلا مسلمان هستيد چرا از روي يکدنگي حرف مي زنيد چرا اخلاق حسنه نداريد چرا به ديگران توهين ميکنيد " امام خميني (ره)که يک شيعه است مگر همين آقا نبود که روز قدس وهفته وحدت را بنا نهاد ومقدمه از بين رفتن اسراييل ومبارزه با آن را بوجود آوردومگر همين آقا نبود که هرچه گفت همان شد مگر همين آقا نبود که به شما کوچکترين توهين نکرد او به دوشمنان خود هم بي احترامي نميکرد وهميشه آنان راآقا ياآقايان خطاب ميکردتا زماني که فوت کردند. توهين نشانه ضعف انسان است شما همآنقدر که با شيعيان دشمن هستيد همانقدر با اسراييل وآمريکا دوست هستيد از آن روحاني برجسته تان که بارهبر اسراييل چند مدت پيش دست يکديگر را با محکمي فشردند مشخص است حتما"رفتار پيامبر اسلام را فراموش کرده ايد که در برابرهمچين آدمهايي روي خود رابرميگرداند شما خيلي از قافله عقبيد . حتما" اين هم را نمدانيد که تحصيلات شما همانند تحصيلات موسي اشعري است دشمني توبا شيعيان شباهت زيادي به دوشمني معاويه /يزيد/ابن زياد/وخلفاي عباسي که همه مشروب خوار ودغل باز بودندوبر عليه علي (ع)وخاندان او ساليان سال توطئه کردند حتي کوچکترين حديث وروايتي وسخنان پيامبر درمورد علي را محو ونابود مي کردند واگر کسي مي خواست گرد آوري کند سر را از تنش جدا ميکردند وما شنيده ايم که از شما ها گفته است که اگر پيامبر ميخواست علي را جانشين خود کند اينرا به مردم مي گفت پيامبر بارها وبارها علي را معرفي کرد اما تاريخ نويسان ترسيدند وننوشتند مردم سينه به سينه نقل مي کردند اما مخفيانه دارد شما اينرا کاملا" خوب ميدانيدمردم عربستان زمان حضرت محمد (ص)چندين خصلت بد داشتند سه خصلتهاي بدکه باعث زيان اسلام شد برايتان ميگويم يک نامرد بودند دوم وحشي بودند سوم جماعت پرست وثروتمند پرست بودند وبا کوچکترين حرف جماعت وثروتمندان تحريک ميشدند ودست به هر کار ناشايست ميزدند گزينه اول که مشخص است وگزينه ودوم رويداد ها وجنگ ها به خصوص در مورد امام حسين وخاندان او شکي نيست اماگزينه سوم يعني جماعت پرستي وثروتمندپرستي مال پرست که پيامبر ميفرمود مال پرستي آفت دين من است باعث شد که حضرت علي (ع) واصحاب پيامبرکنار زده شوند همين مردم جماعت پرست وثروتمند پرست با دانستن نداي اللهي پيامبرراي به شورا دادند زيرا حرف ثروتمندان وجماعت برنداي اللهي پيامبرارجعيت پيدا کردوسلسله اسلام رادوگانه کردند وحضرت علي (ع) سکوت کرد .براي اينکه در بين مسلمان شکاف ايجاد نشود واين براي آن حضرت خيلي زيان بزرگي بود که تا حال افرادي همچون شما بر عليه اين مرد اللهي سخن نامربوط بگوييد وتوطئه هاي زيادي بر عليه آن حضرت شود ولي آن بزرگوار آن را بجان خريد تا اسلام زنده بماند پس شما پيرو همان مردم هستيد اگر واقعيتش را بخواهيد .چون 1400سال خلفاي غيراسلامي بر سرزمين هاي اسلامي حکومت کردند وچون دشمن سرسخت علي واهل بيت بودند تبليغات منفي زيادي برعليه آنان شد ودر اين سالها حوزه هاي زيادي بوجود آمد طلابان زيادي با نگرش ضد تشيع تربيت يافتند وآنقدر درمورد آن حضرت دروغ پردازيها کردند وآنقدر توطئه ودسيسه کردند که خود بيک فلسفه بزرگ در آمدچون اين خلفا تا کنون در عربستان سعودي وجود دارد وآنان بسيار ثروتمند هستند بنابراين اين مخالفت ادامه دارد واز شما سو استفاده ميشود واين نشانه آن است که هنوز خون ثروتمند پرستي وجماعت پرستي در آنان خشک نشده است شايد حتما" اين هم را نميداني که سه خلفاي شما تمام اصحاب واقعي ومسلمان واقعي همچون ابوذر/ سلمان/ وغيره که از مسلمانان واقعي بودند کنار گذاشتند وفرزندان ابوسفيان وهنده جگر خوار را در راس حکومت هاي خود قرار دادند يعني همان قسم ابوسفيان که برسر قبر پيامبر اسلام خورد توسط سه خلفا ي شما به واقعيت رساندند وضربه هاي فرزندان همين شخص قسم خورده تاکنون برپيکر اسلام اصابت ميکند وشهادت امامان واهل بيت آنان بدست همين افرادي صورت گرفت که توسط خلفاي شما به قدرت رسيدند وآنان بزرگترين اشتباهات در دين اسلام کردند ميدانيد چرا براي اينکه آنان افراد عادي بودندچون اولياي اللهي اشتباه نميکنندواشتباه مختص مردم عادي است همانطور که پيامبران وپيامبر اشتباه نکرد وشما تا کنون اشتباهات آنان را دنبال ميکنيد. حتما"تمام آن سخنان اللهي پيامبر اسلام در مورد علي (ع) که در طول زندگانيش ميزد بگوشتان نرسيده است مگر نمي دانيد علي کيست علي (ع) يک شخص معمولي نيست هنگامي که مادر پاک ومکرمه اورا دررحم داشت به امر خداوندخانه کعبه شکافته شد ومادر آن بزرگوار وي رادر کعبه وبا پرستاري فرشته گان بدنيا آوردبراي يک شخص معمولي هرگز اين اتفاق تاريخي نمي افتدفقط اين نوع معجزات مختص اولياي اللهي است ودر سن 11سالگي اولين مسلمان تاريخ اسلام است ودر همان زمان جانشين بر حق پيامبرشدشمشير ذولفقار وبلند کردن درب خيبراوقدرتمندترين مرد تاريخ است واين قدرت انساني نبود واسلام با قدرت خدادادي علي به پيروزي رسيدوخداوند اين قدرت را درون او نهاد تا اسلام به پيروزي برسد وهرکس اين را بداند ونبيند وبگويند ونشنود حکم کافر را دارد چرا چون کافر وبت پرستان زمان پيامبران ميشنيدند اما کر بودند ميديدند اما ميگفتند جادوگري وساحري است وتمام معجزات را بر جادوگري وساحري وصل ميکردند ودر باب علي وفرزندانش در حال حاضر همين حکم از سوي شما ميشود ومعجزات دوازده امام را خرافه ميدانيدحتما" اصحاف کهف خرافه بود حتما"از نظر شما عيسي مسيح به دار آويخته شد در صورتي که او بعد به دار کشيدن هم شکل چندين بار به ميان امت خودآمد حکم امام دوازدهم ما هم همينطور است بلي آيا ميدانيد کافران کور وکرند وشما که قرآن خونده ايد بهتر اين را ميدانيد حال که شما کافر نيستيد پس چرا کور وکريد بنگريد به خودتان شايد کافريد وکردارشما که اين را ميگويد (کافر)حتما" نديديد که علي در معراج به شهادت رسيدند دست از تعصب برداريدحتما" شما معجزات ذوالجناح را نديديد سراسرزندگي علي و12امام شيعيان اللهي بود وپر ازمعجزات .غدير خم يک واقعه تاريخي وبدستور الله بوده است وپيامبر دستورات اللهي را هرگز شورا نمگرفتند 3روز طول کشيد واز 8000نفر براي علي بيعت گرفته شد پيامبر عمامه جانشيني را بر سر علي نهاد ودر ميان مردم برد ودقيقا" اورا بعنوان جانشين انتخاب کرد وخليفه دوم شما آنجا بود ورسما" بارها به او تبريک ميگفت لذا اکنون 1400سال است که انواع فتوا هاي دروغين توسط علما خلفا راشدين واموي و...اين جانشيني خنثي ميشود ومردم عرب تا کنون فريب ميخورندمثلا"باکشتن شيعه وارد بهشت ميشويد ايا در زمان نزول قران وپيامبرشيعه وسني بوده است که اينگونه در حق مسلمانان خيانت ميشود اين گونه فتوا هاست که مسلمانان را گمراه وقهقرا جهنم را براي آنان محيا ميکنندواين يکي از شگردهاي انگليسي هاست آري فتوا کشتن برادر ديني وکساني که اين فتوا ها را صادر ميکنند شاهد تصرف يک کشور اسلامي توسط جانيان صهيونيست هستند وخاموشند وزورشان به شيعه رسيده وجرات فتوا براي آنها ندارند چون از شيطان ميترسند ولي از خدا نمترسند واين جاهليت از پدران خود تا کنون به يدک ميکشند هانگونه که بت پرستان در زمان پيامبران ديگر ميکردندوآنان ميگفتند پدرانمان بت پرست بودند ما هم راه آنان ميرويم وشما هم همين را ميگوييد پدرانمان خليفه پرست بودند ما هم خليفه پرستيم يا نخوانده ايد يا تاريخ اسلام به درستي نمدانيد پس باز هم مطالعه کنيد من به شما آدرس ميدهم کتابخانه ملي و بزرگ عربستان سعودي کتاب هاي ممنوعه نويسندگان وروحانيون بزرگ اهل تسنن برويد ومطالعه کنيد ما اگر اشتباه ميکنيم شايد 10%باشد اما اشتباه شما 100%است چون شما پيرو جماعت وثروتمندان شده ايد وبه شورا راي داده ايد پيامبر اسلام در همه زمينه شورا ميگرفتند اما در ارتباط با دستورات اللهي هرگز اين کار را نميکردند وبراي برگزيدن امام علي(ع) به شورا مراجعه نکرد چون دستور اللهي به شورا نياز ندارد همانطور که قران فرموده انسان نادان است اما در مورد مصلحت هاي مملکتي واجرايي کارها ودر امورات جنگ وغيره به شورا مينشستند نه در مورد امر اللهي پس اگر اينگونه ميبود اياتي که نازل ميشد به شورا مينشستند ودر مورد ان تصميم ميگرفتند هم اکنون که ما شوذا را خوب ميدانيم هر کانديدي که پولدار تر ومقام دارتر باشد هم مبتواند تبليغات زياد کند هم به مردم وعده وعيد پست ومقام نمايد والبته اينطور افراد هم پيروز ميشوند وهم طرفدار پيدا ميکنند هميشه مردم از خدا غافلند وبيشتر فکر دنيا ميکنند تا کار خدايي شورا آنهم در مورد جانشيني پيامبر. پس اسلام را سپردن بدست انسان ها آنهم انسانهايي که تشنه مال و ثروت ومقام بودند کمي بي انديش ..گذشتگان خود را به حماقت زدند تو هنوز وقت داري تاخود را از اين تفکرات خلفاي ضد شيعه خارج کني کليه حرف شما اين است که خود شيعيان به حضرت علي خيانت کردند وسست عنصر هستند ,ومن ازبحث ومطالب ها يشما به اين نتيجه رسيده ام که شما به دو دليل حقانيت خلفاي راشدين را اثبات ميکنيد يک رويدادها تاريخي وشورا رويداد هاي تاريخي مثل چرا علي اينکار نکرد وعمر کرد چرا عمر اين کار کرد وعلي نکر ديا اگر پيامبر ميخواست عاي را جانشين خود کند اين کار را ميکرد ايا اين را ميداني که علي از سوي پيامبر از 11سالگي معرفي شد واين را بارها وبارها علي را جا خود معرفي ميکرد اگر اين مسئله راناديده بگيريم (البته ما ناديده نميگيريم زيرا حرف هاي پيامبر حرفهاي خداست وبر همه چيز وهمه دليلها ارجعيت دارد)غدير خم جانشيني علي را کفايت ميکند براي اينکه هر اتفاقي که از جانب پيامبر بيافتد از جانب خداست وحکم خدا از همه دلايل ها ارجعيت داردوحتي داستان جنگ هولاکو در بغداد توسط يک شيعه ميدانيد وخيلي حرف هاي ديگر که حضرت علي وامام حسن وامام حسين از دست طرفداران خود در عذاب وناراحتي بودند ولي شما غافل از اين هستيد که تمام اين بدبختي ها از زير سر عرب ها هستند نه شيعه همان عربهايي که بخاطر پول ومال وثروت ومقام دست به هرکاري زدند وميزنند وهمان عرب هايي که شما آنها را در جانشيني پيامبر شورا ميخواستيدهمان عرب هايي شکم پرست وثروتمند پرست مال دوست نه شيعيان وهمان اشخاصي که توسط سه خلفاي شما به قدرت رسيدند باعث کشت وکشتار امامان وفاجعه کربلا شدند وهمان عربهايي که اکنون با بوش وسران اسراييل پيک مشروب بالا ميزنند وبر سر فلستيني ها معامله ميکنند اين را بدانيد که اسراييل دست از سر هيچ عرب ومسلمان بر نمي دارد واين را هم بدانيد يهود از همان ازل دوشمن مسلمان بوده وخواهد بود واين را هم بدانيد يهود اين بار در لباس امريکايي ها وانگليسيها (انگليس که صددرصد ثابت شده است که با مسلمان جماعت دشمني ديرينه دارد) ظاهر شده اند وآنان هرگز با مسلمانان عقيده خوبي ندارندنگذاريد دوباره خيانت از سوي عرب ها بر مسلمانان تکرار ميشود شما که ميگوييد شيعيان از آنها درآخر اين سطر بگويم همه ما مسلمان هستيم وبرادر يکديگر رودر رو يکديگر نايستيم برادرانه با هم زندگي کنيم به همديگر توهين واهانت نکنيم متحد شويم ودر برابردشمنان اسلام ايستادگي کنيم وبراي آزادي قدس يک دست شوييم کار ما مسلمانان فقط ارشاداست وبس نه مخالفت با يکديگر وخوشحال کردن دوشمنان اسلام کار ما مسلمانان فقط وفقط ارشاد وبس نه جنگ وخونريزي ونه رودر رو يکديگر به ايستيم ما در قبر خودمان ميخوابيم و تنها خودمان جواب وسئوال پس ميدهيم ما در آخرت دست به دامان علي وفرزندانش ميشويم وشما هم دست به دامان سه خلفاي خود شويد ولي بيش از اين گناه نکنيد عمامه پيامبر(ص) پيدا شده است!(عکس) در حاليكه يكي از خانواده‌هاي به اصطلاح اشرافي - كه تبار آنان به حجاز بازمي‌گردد - در سوريه ادعا كرده كه عمامه پيامبر(ص) را پيدا كرده و آنرا در اختيار دارد، بسياري از شهروندان اين كشور براي ديدن و متبرك شدن به آن نزد اين خانواده مي‌روند. شيعه آنلاين: اين خانواده اشرافي كه تبار آن به سرزمين‌هاي حجاز برمي‌گردد و در حال حاضر در يكي از روستاهاي اطراف شهر حلب در شمال سوريه زندگي مي‌كند، اخيرا با هدف جذب علاقه مندان به ديدن اين عمامه و اثبات ادعاي خود، CD مخصوصي را بين مردم توزيع كرده كه در آن عكس اين عمامه و برخي مدارك اثبات كنندهه صحت اين مقوله را منتشر كرده است. در همين راستا يكي از دختران اين خانواده طي گفتگويي اظهار داشت: اين عمامه بيش از 250 سال است كه دست به دست نزد اجداد ما منتقل شده است تا اينكه به دست ما رسيد. قبل از 250 سال پيش نيز اين عمامه دست به دست چرخيده و اگر تاريخچه آن را بررسي كنيم خواهيم ديد كه ابتدا پس از فوت پيامبر(ص) نزد علي إبن أبي طالب(ع) بوده است. وي در ادامه افزود: اين عمامه پيش از ما در اختيار پدرمان بوده كه حدود 9 سال پيش از دنيا رفت و آن را به من و خواهرانم سپرد. او همچنين گفت: ماه رمضان گذشته تصميم گرفتيم كه آن را در معرض ديد همگان قرار دهيم تا در صورت تمايل آن را ببينند و به آن متبرك شوند از همين رو به مدت چند ساعت آن را در مسجد "أنس بن مالك" در معرض ديدگان همه قرار داديم. در واكنش به انتشار اين خبر برخي از علماي ديني سوريه اعلام كردند كه بايد صحت اين مسأله فورا مورد تحقيق و بررسي قرار گيرد. اين در حاليست كه برخي از تاريخدانان سوري ادعا كردند كه پس از وفات پيامبر(ص)، عمامه از ايشان باقي نماند. از سوي ديگر برخي افراد اين خانواده سوري را به كسب درآمد و سوء استفاده از اين مسأله متهم كردند. اما آنان بر ادعاي خود تأكيد كرده و اعلام كردند كه چنين افرادي نسبت به ما حسادت مي‌كنند زيرا ايمانشان ضعيف است. در همين راستا از سوي ديگر شيخ "محمد شامي" طي اظهاراتي گفت: رفتن مردم براي ديدن اين عمامه و حتي متبرك شدن به آن دليل بر صحت مقوله اين خانواده نيست.
48   نام و نام خانوادگي:  اميد     -   تاريخ:   07 اسفند 87
من متاسفم نميدانم باوركنم يانه اخه درمرام ماتوهين نبوده اميدوارم دروغ باشه ومطميينم دست متفرقان درميان است
49   نام و نام خانوادگي:  ابوبكر تركمن     -   تاريخ:   07 اسفند 87
مهدي دانشمند در سخنرانيش كه الان در تمام ايران پخش است با فرياد و عربده تمام سني هاي عالم را حرامزاده و زنازاده لقب مي دهد و آنها و پدر مادرشان را لعنت مي كند الان هم سرومرو گنده به سخنراني هايش هر جاي ايران ادامه مي دهد تمام طرح هايش هم در حال پيگيري و اجراست مثل ضبط شناسنامه هاي بلوچ ها بعد از سربازي , تخريب مدارس ديني , دستگيري ملاها و علماي سني در مناطق روستائي ( از دهات شروع كردن ) اعدام مولوي ها , خفقان و زندان و تهديد و توهين پشت توهين همه جا , آنوقت يك سايت حقيقتي را آورده بيان كرده صدايشان بلند ميشود ,
با تمام وجودم مي گويم شيعه مكتبي ضد اسلام ضد قرآن و شيعيان كافر و مشرك هستند و بايد خود و مكتبشان از بين بروند , سني بداند حق خدا و رسولش را اگر ساعتي از افشاي خيانت ها ي اين گروهك فاسد مفسده جو كوتاهي كند ادا نكرده است.
50   نام و نام خانوادگي:  مجيد     -   تاريخ:   12 اسفند 87
آقا علي، آقاي دانشمند مرجع نيست و اگر هم سني ها را كافر دونسته جزو علما نيست ؟؟؟؟؟؟ پس لطفا توهين به مراجع نكنيد اين را بدانيد كه كافر تعريفش در قرآن هست اينقدر دروغ نبافيد
51   نام و نام خانوادگي:  محمود     -   تاريخ:   12 اسفند 87
دوستان عزيز هيچ مطلبي را از كسي قبول نكنيد و آنرا نقل قول نكنيد. اگر حقيقت را مي خواهيد هم كتب مخالف را خود بخوانيد و هم كتب موافق را و هر مطلبي را از روي تعصب قبول نكنيدو هميشه براي دريافت حقيقت از كتب معتبر تحقيق كنيد. اهل تشيع اكثرا فكر مي كنند كه اهل تسنن حضرت علي(رض)و حضرت فاطمه (رض)و حضرت حسن و حسين (رضي الله عنهما ) رادشمن خود ميدانند در حالي كه ما در خطبه هر هفته روز جمعه از اين بزركان به بزرگي ياد مي كنيم .ولي به شما گفته شده كه ما دشمن اينها هستيم . در ضمن اگر عقيده ما را قبول نداريد صحابه را لعن نكنيد. چون آنان خوب يا بد در همه حال همراه رسول الله بودند و جان خود را فداي رسول خدا و دين خدا كردند.در كجاي دين اسلام گفته شده كه به كسي فحش بدهيد يا او را لعن كنيد كه شما به راحتي اين كار را انجام مي دهيد.رسول الله اين همه اذيت شد ولي يك بار هم دهان مباركش را به فحش آلوده نكرد . طبق آيه قرآن رسول خدا الگو هست پس چرا ما از او پيروي نكنيم. و مطلب پاياني : در قرآن آمده زنان پيامبر امهات المومنين هستند و هيچ استثنايي گفته نشده پس چرا به حضرت عايشه (رض) ناسزا و تهمت ميزنيد مگر او همسر پيامبر و مادر مومنان نيست پس چرا به او يعني مادر خود فحش مي دهيد. اگر هيچي نباشد همسر رسول الله كه هست .پس واي بر احوالتان كه به ناموس آنحضرت ناسزا ميگوييد . خدا ما و شما را هدايت دهد.
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
1- ما نيز اعتقاد داريم كه بيشتر عزيزان اهل سنت ، به اهل بيت پيامبر محبت بسيار دارند ؛ و به همين سبب اعتقاد داريم كه بسياري از ايشان به بهشت مي روند (‌در اين زمينه روايات صحيحه بسيار داريم)‌اما نكته اينجاست كه اعتقاد قلبي عموم اهل سنت ، با اعتقادات بزرگان ايشان منافات دارد ؛ چون وقتي شخصي حقيقت را دانست و فهميد كه بين خلفا و اهل بيت پيامبر (ص)‌ در گيري بوده است ،  ديگر نمي تواند به هردو علاقه داشته باشد . زيرا طبق آيات قرآن محبت اهل بيت واجب است و اگر كسي با ايشان دشمني كند ، از دستور خداوند سرپيچي كرده است ، و ديگر شايسته دوست داشتن نيست ؛ مي توانيد جهت دانستن ارتباط اهل بيت با خلفا به آدرس ذيل مراجعه نماييد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1312
البته بايد بدانيد كه بردن نام ايشان در خطبه نماز جمعه ، تنها زماني به درد مي خورد كه محبت قلبي هم باشد ؛ زيرا همه مسلمانان در تشهد نماز خويش بر خاندان پيامبر درود مي فرستند ؛ اما در بين همين مسلمانان بوده اند كساني كه با وجود گفتن اين تشهد شمشير بر فرق علي فرود آورده است ، و يا سر فرزند پيامبر را از تنش جدا كرده است . آيا مجرد اينكه ابن ملجم در نماز خويش بر اهل بيت پيامبر درود و سلام مي فرستاد كافي است تا ادعا شود وي محبت اهل بيت را داشته است ؟ و نيز در مورد شمر و ...
2- در مورد فحش و ناسزا ما با شما هم نظريم ، در اسلام فحش و ناسزا و بد دهاني منع شده است ؛ اما لعن دشمنان دين يك سنت قرآني است و در روايات بسيار نيز آمده است .
خداوند در قرآن دستور به لعنت ظالمين و دشمنان دين داده است (‌در قرآن بيش از 40 مورد سخن از لعن شده است) در صحاح اهل سنت نيز روايات بسيار در مورد لعن آمده است . زيرا لعن به معني دور بودن از رحمت الهي است و هيچ گونه بد دهاني در آن موجود نيست و سبب دوري راه انسان از افراد ملعون مي شود .
اما در مورد صحابي بودن شخص ، متاسفانه اشتباه اهل سنت آن است كه گمان مي كنند هر كس نام صحابي داشت ، بهشتي است ، با اينكه در صحيح بخاري بابي به عنوان باب حوض دارد كه در ان رسول خداوند به صراحت مي فرمايند گروه بسياري از صحابه به دليل جرم هايي كه بعد از ايشان مرتكب شده اند به جهنم مي روند . و نيز در قران سخن از منافقين گفته شده است كه تعريف اهل سنت از صحابي شامل ايشان نيز مي شود ؛ بخاري در صحيح خويش در ابتداي كتاب الفضائل باب فضائل اصحاب النبي مي گويد : هر مسلماني كه همراه پيامبر بوده است و يا ايشان را ديده است ، از اصحاب حضرت به شمار مي رود !!! و قطعا منافقين جزو مسلمانان بوده اند و احكام مسلمانان بر ايشان بار مي شود ؛ بنا بر اين منافقيني كه رسول خدا (ص)‌را ديده اند جزو صحابه به شمار مي روند .
همچنين در بعضي آيات قرآن عده اي از صحابه را فاسق شمرده است !!!
با وجود همه اين ادله ديگر منع از لعن كردن به مجرد صحابي بودن شخص معني ندارد .
3- فرموده ايد كه زنان پيامبر امهات مومنين هستند ؛ و شيعيان به انها تهمت مي زنند !!!
‌ اين صحيح است كه زنان پيامبر امهات مومنين هستند ؛‌اما طبق آيه قرآن فضيلت ايشان تا زماني است كه تقوا پيشه كنند :
يا نساء النبي لستن كأحد من النساء ان اتقيتن
و ما چيزي در مورد آنها جز همانچه در كتب اهل سنت وقرآن امده است نمي گوييم  ؛ ما اعتقاد داريم كه دو تن از همسران رسول خدا (ص)‌ طبق آنچه در سوره تحريم آمده است با رسول خدا دشمني كردند ، و در صحيح بخاري عمر آن دو را حفصه و عائشه معرفي مي كند .
4629 حدثنا عبد الْعَزِيزِ بن عبد اللَّهِ حدثنا سُلَيْمَانُ بن بِلَالٍ عن يحيى عن عُبَيْدِ بن حُنَيْنٍ أَنَّهُ سمع بن عَبَّاسٍ رضي الله عنهما يحدث أَنَّهُ قال مَكَثْتُ سَنَةً أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَ عُمَرَ بن الْخَطَّابِ عن آيَةٍ فما أَسْتَطِيعُ أَنْ أَسْأَلَهُ هَيْبَةً له حتى خَرَجَ حَاجًّا فَخَرَجْتُ معه فلما رجعت وَكُنَّا بِبَعْضِ الطَّرِيقِ عَدَلَ إلى الْأَرَاكِ لِحَاجَةٍ له قال فَوَقَفْتُ له حتى فَرَغَ ثُمَّ سِرْتُ معه فقلت يا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ من اللَّتَانِ تَظَاهَرَتَا على النبي صلى الله عليه وسلم من أَزْوَاجِهِ فقال تِلْكَ حَفْصَةُ وَعَائِشَةُ
صحيح البخاري  ج 4   ص 1866 ، اسم المؤلف:  محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا
و نيز در سوره تحريم مي گويد دو تن از همسران پيامبران (همسر نوح و لوط)‌ به سبب گناهان نه تنها از رحمت الهي دور شدند (مفاد لعن)‌ بلكه به جهنم نيز وارد مي شوند ؛ بنا بر اين همسر پيامبر بودن سبب شمول رحمت الهي در همه حالات نمي شود .
اما اگر مقصود شما آن است كه ما همسران پيامبر را العياذ بالله متهم به زنا مي كنيم ، اين دروغي است كه متاسفانه به شيعه نسبت مي دهند اما حتي در يك كتاب شيعه چنين مطلبي نيامده است .
البته در قرآن آمده است كه عده اي از صحابه يكي از همسران پيامبر (ص)‌را به اين كار متهم كردند ولي خداوند برائت او را فرستاد كه مي توانيد در اين زمينه به آدرس ذيل مراجعه نماييد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1265
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
52   نام و نام خانوادگي:  محمود     -   تاريخ:   13 اسفند 87
باسلام در پاسخ به يكي از سوالاتم گفتيد كه دوستي ما با حضرت علي و فاطمه و حسن و حسين ظاهري است. بنا به كدام دليل اين حرف را زده ايد؟من در منطقه جنوب زندگي ميكنم و اين را به همه ي دوستان شيعي خودم مي گويم كه ما دوستدار همه ي اهل بيت از ظاهر و باطن هستيم. من كه در بين اهل تسنن زندگي ميكنم به بزرگي خدا قسم كه هنوز يك مورد بد گويي از اين عزيزان را نديده ام و به دوستان شيعيم مي گويم كه چون شما با ما مراوده نداشته ايد متاسفانه هر حرف از آخوند ها را قبول ميكنيد. از كسي كه شيعه باشد و در بين ما زندگي كرده در رابطه با اخلاق ما و اعتقادات ما و نظرات ما در رابطه با اهل بيت بپرسيد. باز ميگويم كه اهل تسنن دوستدار قلبي اهل بيتند. حرف عاملين فتنه را گوش ندهيد كه به شما در مورد دشمني ما با اهل بيت ميگويند . اينها فقط قصد تفرقه و تحكيم جايگاه خود دارند.
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
بهتر است قبل از هر گونه سخن ، دوباره متني را كه در پاسخ به شما نوشته ايم ، مطالعه نماييد :
«ما نيز اعتقاد داريم كه بيشتر عزيزان اهل سنت ، به اهل بيت پيامبر محبت بسيار دارند ؛ و به همين سبب اعتقاد داريم كه بسياري از ايشان به بهشت مي روند (‌در اين زمينه روايات صحيحه بسيار داريم)‌اما نكته اينجاست كه اعتقاد قلبي عموم اهل سنت ، با اعتقادات بزرگان ايشان منافات دارد»
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
53   نام و نام خانوادگي:  مهران     -   تاريخ:   13 اسفند 87
با سلام و خسته نباشد در جواب محمود گفتيد كه حفصه و عايشه با رسول الله دشمني كردند. لطفا توضيح دهيد كه اين دشمني به چه شكل بوده است؟
جواب نظر:
با سلام
در آيه قرآن آمده است كه «وإن تظاهرا عليه» (سوره تحريم آيه 4) يعني اگر آن دو همسر پيامبر ، بر ضد ايشان دست به دست هم دادند ؛
قرطبي ، مفسر مشهور اهل سنت در تفسير اين آيه مي‌نويسد :
قوله تعالى : ( وإن تظاهرا عليه ) أي تتظاهرا وتتعاونا على النبي صلى الله عليه وسلم بالمعصية والايذاء .
«معني اين فرمايش خداوند : ( وإن تظاهرا عليه ) اين است كه اگر شما دو نفر به كمك يكديگر پيامبر را با نا فرماني واذيت وآزار مورد بي مهري قرار دهيد .»
الأنصاري القرطبي ، أبو عبد الله محمد بن أحمد (متوفاي671 ، الجامع لأحكام القرآن ، ج 18 ، ص 189 ، ذيل آيه ، ناشر : دار الشعب – القاهرة .
و همانطور كه گفته شد ، طبق روايت صحيح بخاري ، عمر بن خطاب آن دو را حفصه و عائشه معرفي كرده است .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
54   نام و نام خانوادگي:  محمود     -   تاريخ:   13 اسفند 87
سوالي ديگر خدمتتان داشتم: 1- امامت به عنوان يكي از اصول دين در تشيع است. يعني اگر كسي اين اصل را قبول نداشته باشددينش كامل نيست. چرا در قران كريم كه معجزه ي محمد (ص) است و به گفته ي خداوند كتابي آشكار و فصيح و بليغ است چرا در قران به طور روشن اشاره به امامت نشده و فقط در چند آيه مختصر كه آن هم با كلي تاويل و تفسير به طوري كه اهل تسنن يك برداشت و تشيع برداشتي ديگر ميكنندبيان شده است؟ 2- در آيه تطهير كه شمااز آن به عنوان دليل بر معصوم بودن اهل بيت استفاده ميكنيد. مي خواستم بگويم كه چرا شما هميشه آخر آيه را بيان ميكنيدو قسمت اول آيه را نميگوييد كه اين آيه را مربوط به زنان پيامبر ميكند ودر رابطه با آنان سخن ميگويد. 3-نميدانم به اين سوال مي توانيد جواب دهيد يا خير. در قانون اساسي آمده است كه هر مذهب وديني حق اظهار نظر وتبليغ را دارد. چرا اهل تسنن در داخل كشور كانال تلويزيوني خاصي براي براي جواب دادن به سوالات و استفاده كردن از آن را ندارند.چرا در شهر ها عبادت گاههاي يهودي وجود دارد ولي اهل تسنن حق داشتن مسجد را ندارند و نمازهاي خود را در خانه هايي كه شباهتي به مسجد ندارند مي خوانند . جالب اين جاست كه اگر مجوز ساخت مسجدي را هم بدهند ميگويند كه بدون مناره باشد. اخيرا در بندر عباس مسجد بزرگي ساخته شده كه طرح آن چهار مناره بوده ولي اجازه ي ساختن يك مناره بيشتر داده نشده . چرا سايت هاي مربوط به اهل تسنن فيلتر شده. من جوابتان را ميدهم . ترستان از اين است كه شايد شيعه آگاه شود . شايد شيعه ديگر به هر حرف شما كه الان بدون چون و چرا آن را ميپذيرند محل نذارد و ........ 4- امر خدا بوده كه حضرت علي (رض) جانشين پيامبر شود . چرا حضرت علي (رض)براي اجراي امر الهي با آناني كه از او خلافت را دزديده اند جهاد نكرد. 5- اگر حضرت علي (رض) جانشين بر حق رسول الله بوده چرا در زمان خلافت خود هيچگونه مطلبي را در اين مورد نگفته و باعث شده كه ما الان به قول اهل تشيع گمراه باشيم؟ 6- اگر حضرت علي (رض) جانشين بر حق رسول الله بوده و ابوبكر و عمر دشمنان او بوده اند چرا در نهج البلاغه از آنان به خوبي ياد كرده و اگر تقيه كرده پس نعوذ بالله او منافق بوده كه به آنها چيزي نگفته و گذاشته كه مردم را گمراه كنند و در جلو آنها از آنها به خوبي گفته است. 7-اگر حضرت علي (رض) جانشين بر حق رسول الله بوده او زير بار ظلم رفته بدون آن كه حق خود را از ظالم بگيرد. 8- ايا كسي دختر خود را به ظالم و به قاتل همسرش مي دهد و او را داماد خود ميكند. اين است علي كه شما مي گوييد . اما علي كه ما ميشناسيم شير خدا ست . حيدر كرارست . زير بار ظلم نميرود و خق خود را از ظالم ميگيرد. و هيچگاه تن به ذلت نميدهد. خداوند ما و شما را هدايت دهد.
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
1- در خانه اگر كس است يك حرف بس است ؛‌اگر در قرآن حتي يك آيه هم ولو با اشاره به بحث امامت اشاره كرده باشد ، واجب الاطاعة است .جداي از اينكه در قرآن آيات بسيار با دلالت واضح در مورد امامت آمده است ؛  آيا شما مي گوييد  در قران هيچ سخن از امامت نيامده است ؟  اگر آمده است چرا شما آن را بايكوت كرده و مسكوت عنه گذارده ايد ؟ مي توانيد جهت اطلاعات تفصيلي به آدرس ذيل مراجعه نماييد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1368
اما اگر مي خواهيد بدانيد چرا نام ائمه به تفصيل در قران نيامده است مي توانيد به آدرس ذيل مراجعه نماييد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=500
2- در مورد آيه تطهير ، نظر مطرح شده ،‌ تنها نظر شيعيان نيست ، بلكه علماي اهل سنت نيز اقرار كرده اند كه اين قسمت از آيه «اهل بيت» شامل همسران حضرت نمي شود ؛ مي توانيد به آدرس ذيل مراجعه نماييد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=149
3- همينكه شما در اين سايت ، كه يكي از پر بيننده ترين سايت هاي مربوط به بحث شيعه و سني است آزادانه نظر خود را مطرح كرده و پاسخ مي گيريد و نظرتان نيز علني مي شود ، بيانگر ان است كه ما از سوال شنيدن به صورت منطقي هيچ ابائي نداريم ؛ اما هيچ كشوري اجازه نمي دهد كه عده اي با سوء استفاده از قانون ، به ترويج عقايدي مانند عقايد وهابيت بپردازند ؛ مگر علماي اهل سنت در سراسر كشور اسلامي ما ، حق سخنراني بدون اهانت  را ندارند ؟ شما تنها به دو سه نفر مولوي نگاه مي كنيد كه با ترويج عقايد وهابيت ، و طالبانيسم ، مي خواهند چهره اسلام را مخدوش كنند ، همانگونه كه با به راه انداختن گروهك تروريستي عبد المالك ريگي چنين كردند .
سايت هاي فيلتر شده نيز اينچنين بودند ؛ البته بايد اين سوال را از ساير كشورهاي به ظاهر اسلامي بپرسيد كه چرا سايت هايي كه بدون اهانت ، و تنها با مطرح كردن مطالب موجود در كتب اهل سنت ، به نشر حقايق مي پردازند ، فيلتر شده اند؟
 4 و 5 - پاسخ اين سوال شما نيز مشخص است ؛ قيام كردن تنها زماني جايز است كه فدا كردن و به خطر انداختن جان فايده اي داشته باشد ؛ به عنوان مثال چرا رسول خدا (ص) آن زمان كه در مكه بودند قيام مسلحانه نكردند ؟ اگر در پاسخ بگوييد رسول خدا (ص)‌فعاليت هاي تبليغي مي كردند ، امير مومنان نيز اين چنين بوده اند و چه در زمان خلافت و چه قبل از آن فعاليت هاي تبليغي فراواني بر ضد خلفا داشته اند ، مي توانيد جهت گرفتن پاسخ تفصيلي به آدرس هاي ذيل مراجعه نماييد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=3591
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=614
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1312
6- در كجاي نهج البلاغه از آن دو به نيكي ياد شده است ؟
آيا در انجا كه مي فرمايند «لقد تقمصها ابن ابي قحافه»‌ يا در جايي كه مي فرمايند «سنة آل فرعون»؟  بهتر است قبل از اينگونه ادعا ها كلام عمر را در صحيح مسلم ببينيد كه خطاب به امير مومنان و عباس عموي رسول خدا (ص) مي گويد «فرأيتماني كاذبا آثما غادرا خائنا» .
اين مطلب در آدرس هاي داده شده در بالا موجود است .
7- اگر بنا بود همه مردم در دنيا حق خود را بگيرند ، و در صورت عدم قدرت بر گرفتن حق در دنيا ، اين حق از بين مي رفت ‌،‌ديگر محكمه الهي معني نداشت !!!
8- در مورد ازدواج عمر با ام كلثوم بهتر است بدانيد كه ام كلثوم دختر ابوبكر بوده است و نه امير مومنان (عليه السلام)‌ مي توانيد در اين زمينه به آدرس ذيل مراجعه نماييد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=83
9- علي كه شما معرفي مي كنيد ، كسي است كه در او تناقضات بسيار وجود دارد !!! از يك طرف اعتقاد به برتري ابوبكر و عمر دارد ؛ و از طرف ديگر تا بعد از شهادت همسرش ، با خلفا بيعت نمي كند !!!
از يك طرف ابوبكر و عمر را دروغگو خائن بدكار و خيانتكار مي داند (روايت صحيح مسلم)‌و از طرف ديگر همين خلفا را از جان عزيز تر مي دارد !!!
آري اين است علي كه شما معرفي مي كنيد .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
55   نام و نام خانوادگي:  مسلمان     -   تاريخ:   21 اسفند 87
زنده باد سنى
56   نام و نام خانوادگي:  عرفان     -   تاريخ:   22 اسفند 87
من تا الان شيعه بودم ولي الان با خواندن اين مطالب و مخصوصا گروه پاسخ به شبهات مي بينم چقدر اشتباه کرده ام. در پشت مذهب من يک مشت دروغ ، فقط دشنام و لعنت فرستادن به بيشتر افراد هم دوره پيامبر (به قول شما و بعضي ها اصحاب)، تعصبي که چشم همه را کور کرده. من اصلا از اين دين زده شدم. اين دين قرار بود کاملترين و پاکترين دين خدا باشد. ولي حالا مي بينم همه به جون هم افتادن. اون ميگه فلاني ميره جهنم. ديگري ميگه دو تا زن پيامبر دشمن خود پامبر بودن. يکي ميگه شيعه ها مشرکند. يکي ميگه سني ها سلفي هستند. يکي ميگه خلافت حق علي بود. يکي ميگه پيامبر علي را انتخاب کرد. يکي ميگه ها فلان آيه در مورد علي است. ديگري ميگه نه اين آيه در مورد ابوبکر است. مي خواهي باز هم بگم. اين چه دينيه بابا؟ براي من جالب است همه مي دانيم حدود يک ميليارد و صد ميليون سني وجود داره و حدود دويست ميليو هم شيعه. حال گروه پاسخ به شبهات اعلام نموده ما نگفتيم سني ها کافرند. بلکه علمايان ما مي گويند مسلمان هستند. خوب آفرين ، پس اگر مسلمان هستند که ديگه بحثي نمي مونه. پس چه شيعه ، چه سني هر دو مسلمان هستند و هر کس بيشتر تقوا کند به خدا نزديکتر است والسلام. ديگه اين همه بحث نمي خواهد. ولا به خدا اگر مردي کسي يقه شما را نمي گيره که چرا سني بودي يا چه را شيعه بودي. من فقط از مردمان سني اين را مي دانم که به هيچ کسي فش و دشنام نمي دهند و هيچ کسي را لعنت نمي کنند. برعکس برادران ما شب و روز کارشان شده لعنت و دشنام به سه تا خليفه. برادران من همه حديثي را از پيامبر مي دانيم که گفته هر کس به مسلماني فش دهد پس بداند که به من فش داده است و هر کس به من فش دهد پس بداند که به خدا فش داده است. خوب حالا طبق قضيه آمار و احتمالات فرض کنيد يک صدم درصد اين عمر و ابوبکر خدا ازشان راضي است و الان در بهشت هستند. گفتم فقط فرض کنيد يک صدم درصد. خوب آيا شما حاضر يد با احتمال يک صدم درصد به خدا فش دهيد؟؟؟؟؟؟؟ برادران من ايماني را که سالها با عبادت و نيايش خدا ، روزهاي فراواني را روزه بوده ايد . اين همه تقلا زده ايد که به معبود خويش نزديک شويد پس همان هوشيار باشيد که آدم عاقل يک صدم در صد سهل است بلکه حتي 0.00000000000000000000000000000001 درصد هم ايمانش را دچار لرزش نمي کند. چند تا صفر ديگه سمت راست مميز بگذارم. آخرين حرف من اين است: دوستان اصلا شيعه و سني را ول کنيد. در اين کره خاکي که هم اکنون دارم مي نويسم شش ميليارد و هشت صد ميليون آدم زنگي مي کنند. که از اين تعداد حدود يک ميليارد و سيصد ميليون مسلمان هستند به عبارتي ديگه پنج ميليارد و پانصد ميليون (بيش از هشتاد درصد). آيا به نظر شما اين 5.5 ميليارد آدم همه مي روند جهنم. چه آدم هاي خوبي که امروز مسيحي هستند. چه آدم هاي خوبي که امروز يهودي هستند. چه آدم هاي خوبي که امروز هندو هستند. چه آدم هاي خوبي که امروز شينتو هستند. چه آدم هاي خوبي که امروز بهايي هستند. مي دونيد اينها چرا مسيحي ، يهودي ، هندو ، شينتو و يا بهايي هستند ؟ چون از والدين مسيحي و يهودي و غيره متولد شده اند. چون مذهب چيزي است که با شما متولد مي شود اگر پدر مادرت شيعه بودند شيعه شدي؟ اگر مسيحي بودن مسيحي شدي و اگر بهايي بودن بهايي شدي. پس ببينيد مذهب دست خودتان نيست. از عدالت خداوند به دور است که امروزه بنده اي را فقط به جرم هندو بودن روانه جهنم کند. ولا خوب است آدمي کمي عقلشو به کار ببرد.
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي (جناب آرش يا عرفان نمي دانم!!!!)
بهتر است يك نمونه از دشنام هاي گروه پاسخ به شبهات را به صحابه بيان كنيد تا مردم يك حرف راست از شما شنيده باشند ، تا بقيه سخنان شما در مورد شيعه اي كه سني شده است و ... را قبول كنند !!!
در مورد دشمن بودن دو زن پيامبر (ص) با آن حضرت ، اين نظر شيعه نيست و آيه قران است ؛ اگر قرآن را قبول داريد مي توانيد نگاهي به سوره تحريم بياندازيد .
در مورد جهنمي بودن تعدادي از صحابه ، اين مطلب را شيعه و سني (در صحيح بخاري- باب روايات حوض- و مسلم)  نقل كرده اند ، اما اهل سنت نمي خواهند قبول كنند .
اما در مورد مسلمان بودن اهل سنت ، آري ما اين را مي گوييم ، آما آيا هر مسلماني به بهشت مي رود ؟ مگر روايت هفتاد و دو فرقه را كه تنها يكي از آنها به بهشت مي رود را نشنيده ايد ؟ (كه شيعه و سني آن را نقل كرده اند؟)
اما در مورد دشنام ندادن اهل سنت به هيچ كس !!! همين كه شيعه را كافر مي دانند كافي نيست ؟ مي توانيد سخنراني هاي جناب ملازاده در شبكه رنگارنگ را ببينيد كه در آدرس ذيل موجود است ، تا آن موقع معني مودب بودن و دشنام ندادن مشخص شود !!!:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=shobheh&id=69
اما در مورد بهشتي بودن اتباع ساير مذاهب ، بهتر بود كه نگاهي به آيات قران مي انداختيد كه مي گويد هركس براي خدا شريك قائل شود جهنمي است !!! كه خداوند مي گويد بيشتر مردم جاهل اند و بيشتر مردم ...
 ظاهرا شما از خدا مهربانتر هستيد ، البته ما نيز مي گوييم كه طبق آيات قران و روايات كساني كه موحد بوده (به عقل خويش مراجعه كرده و توحيد را دريافتند) و آنچه را نيكو مي دانستند انجام دادند ولي حقانيت شريعت ها براي آنها ثابت نشد ، بهشتي هستند . اما غير انها به جهنم مي روند .
پس مشكل شما از جاي ديگر است ، شما حتي به مباني ابتدايي اسلام هم ملتزم نيستيد ، و اگر واقعا ادعا مي كنيد كه شيعه بوده و حال سني شده ايد ، واي به حال اهل سنتي كه شما را در ميان خود بپذيرند .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
57   نام و نام خانوادگي:  فرزاد     -   تاريخ:   25 اسفند 87
بسم الله الرحمن الرحيم با سلام خدمت همه دوستان من جواب اون دوست مون رو بدم كه محمود نتوانست بدهد كه پرسيدند كجايه نهج البلاغه حضرت علي (رض) از حضرت عمر(رَض) به خوبي ياد كرده من بهت ميگم خطبه 219نهج البلاغه كه حضرت علي ميفرمايد.خداوند شهرهاي عمربن الخطاب را اباد كند كه همانا او كجي را راست نمود وبيماري را معالجه كرد وسنت را برپا داشت وتبهكاري وفساد را پشت سرنهاد وپاك وبي الايش از دنيا رفت وخير خلافت را دريافت وهم از شروبدي پيشي گرفت :وخطبه 459 نهج البلاغه : حضرت علي چنين ميفرمايد بعداز ابوبكر جانشين شد برمسلمانان فرمانروا شدفرملنده يعني عمربن الخطاب پس امر خلافت را بر پا داشت ...نمود تا اين كه دين قرار گرفت پابرجاشد اين خطبه صريح واشكار نهج البلاغه است وبعد اين دوستمون كه گفتند ام كلثوم دختر ابوبكر است با چه مدركي اينو ميگي والا بضي از شيعه ها ميگن كنيز حضرت علي (رض) بود به نعوذ بالله ولي تو كتاب هاي معروفتون كه گفته دختر حضرت علي هست كتاب كليني اينو كه همه بزرگان شيعه كه اقرار كردند كه حضرت ام كلثوم (ض) دختر حضرت علي (رض) است درضمن حضرت علي هم اسم فرزندانش را عمر ابوبكر عثمان نامگذاري نميكرد اخه كدوم مسلماني اسم كافرو رو فرزنداش ميذاره بنا به گفته شما شيعه كه ميگيد نعوذبالله اونا كافر بودند با چه سندي اين حرف ميزنيد همين كتاب نهج البلاغه كه بعداز قران خيلي هم قبولش دارين شايدم از قران بيشتر قبولش دارين اينجا كه همه چيزو مشخص كرده كه من نميدونم شماها چرا اينقدر بدبين هستين من مطمئنم شماها خوب ميدانيد خليفه سگانه چه كساني بودند ولي از سر جاهليت چون شيعيان رافظي جاهلن معني رافظي هم ميشه جاهليت نادان فراركنند كه در جنگها فرار ميكردند در ضمن من نميدونم شماها چرا ايات قران راقبول ندارين خدا تو قران گفته كه فقط من را عبادت كنيد فقط من را سجد كنيد واز من طلب كمك وياري ودعا بخواهيد اوناها هم مثل شما بنده من بودند دراين دنيا زندگي كردن خوردن اشاميدن وحالا هم مردند نميدونم شماها چرا از امامانتون طلب كمك ميخواهيد هركاري ميكنيد ميگيد يا علي يا ام رضا نميدونم يا ابولفضل نميدونم يا حسين .غيره.... يك بارم كه شده اسم خدا ر ا بگيرد واز خدا كمك بخواهيد درضمن خداوند تو قران صيغه را حرام كرده من نميدونم چرا شيعه ها واسه خودشون حلال كردند اين يعني اينكه شما شيعه ها به ايات خدا بي توجه هستي وبه نعوذ بالله تصميم بالاتر از خداوند گرفتي شما شيعه ها سرتا پاتون پراز بدعت است وسلام خدا من وشمارو هدايت كند مخصوصا شيعيان رو كه از اسلام دورند
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
بهتر است آدرس به نا كجا آباد ندهيد ؛ شما تنها و تنها اسم كتاب ذكر مي كنيد و بدون ذكر روايت :
1-  در نهج البلاغه آمده است رحم الله فلانا كه صبحي صالح سني در ذيل كلمه فلانا مي گويد مقصود يكي از اصحاب امير مومنان علي عليه السلام است كه از دنيا رفته است !!! حال شما بي مدرك بگوييد عمر !!! (اين مطلب را كه مقصود از اين روايت عمر است تنها ابن ابي الحديد نقل كرده است و سندي نيز براي گفته خويش ارائه نمي كند)
2- در مورد ام كلثوم نيز بهتر است روايت را بياوريد تا مشخص شود چه مي گويد . البته ما به صورت مفصل در آدرس ذيل در اين زمينه بحث كرده ايم :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=83
3- در مورد نامگذاري فرزندان امير مومنان علي عليه السلام نيز مي توانيد به آدرس ذيل مراجعه كنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=437
4- ما خلفا را كافر نمي دانيم ؛ ما مي گوييم آنها مسلمان بودند اما مومن خير .
5- ادعا كرده ايد خداوند در قران گفته است تنها از من طلب كمك و ياري كنيد ، اگر شما از دوست خود بخواهيد كه شما را در كاري ياري كند شرك است ؟
مگر نه اينكه در قرآن آمده است كه فرزندان يعقوب از او طلب استغفار كردند !!! مگر در همين قرآن نيامده است كه دستور داد به نزد رسول خدا (ص)‌ رفته از آن حضرت طلب استغفار كنيم ؟
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1326
6- ادعا كرده ايد خداوند در قران متعه را حرام كرد !!! با كدام آيه ؟ با آياتي كه اهل سنت ادعا مي كنند اما خود مي گويند قبل از آيه حليت متعه نازل شده است !!!
مي توانيد به آدرس ذيل مراجعه كنيد :
7- جالب است كه يكي از اتباع اهل سنت كه به علت روايت صحيح بخاري در مورد بدعت گذار بودن عمر ، مجبور شده اند بر خلاف كلام صريح رسول خدا (ص) بدعت را به حسن و قبيح تقسيم كنند ، ما را به بدعت گذاري متهم مي كند !!!
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
58   نام و نام خانوادگي:  فرزاد     -   تاريخ:   25 اسفند 87
بسم الله الرحمن الرحيم باسلام دوباره اين گروه شبهات چيه نميدونم به هرحال درست كفار ومردمان ان زمان به حضرت عايشه (رض) تهمت زدند حتما پيامبر هم به حضرت عايشه سخن ميگفت وبا حضرت عايشه قطع رابطه كره بود به خاطر تهمت نابجا كفار وجاهلان اون زمان كه شماها هم جاهلان همون زمان هستي البته جاهلان اون زمان بعد فهميدند كه تهمتي كه درمورد حضرت عايشه (رض) زدند درست نيست وصحت دارد چون خداوند پاك بودن حضرت عايشه (رض) را اعلام كرد ودروصف حضرت عايشه (رض) ايه اي نازل كرد كه اين ايا الان يادم نيست متاسفانه ولي براتون پيداش ميكنم ولي اينو شيعه ها خوب ميدونن كه حضرت عايشه(رض) پاك بودند وهيچ كينه ودشمني اي با پيامبر نداشتن شما شيعيان رافظي از جاهلان همون زمان هستي كه هنوزم قبول ندارين واز سر ناداني وجاهليت خودتون را زدين به كوچه علي چپ درمورد بيعت حضرت علي وزبير (رض) با ابوبكر انساب الاشرف بلاذري ص 250 كه ميگويد حضرت علي وزبير (رض) اول درخانه نشسته بودند وبعد رفتند خدمت ابوبكر صديق وايشان علت را پرسيدند كه شما چرا براي بيعت نيامديد گفتند ما فكر كرديم كه ما مستحق ترهستيم بعد حضرت علي وحضرت زبير گفتند دستت را دراز كن تا ما با تو بعت كنيم دستشان را دراز كردند وبيعت كردند (دركتاب احقاق الحق نورا... شوشتر ي ج 1 ص 16 امده كه شخصي خدمت امام صادق امد واز ايشان سوال كرد دررابطه با ابوبكر وعمر شما چه مي گوييد ان حضرت فرمودند انها در دو امامان عادلان وقاسطان دوم امام عادل بودند وبر حق بودند وبرحق مردند فليهما رحمه ا... القيامه حضرت علي دركتاب كشف الغمه اردبيلي ج2 ص78 كه گروهي از ايران امدند خدمت ايشان حضرت ابوبكر وعثمان سو.ال كردند ايا شما ميدانيد كه الذين يخرجهم من ديارهم ان ايه معروف درقران كريم درباره كيست
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
1-    ما به هيچ يك از همسران پيامبر (ص) تهمت فاحشه نمي زنيم و اين اتهام را به شدت نفي مي كنيم ؛ آنچه ما مي گوييم آن است كه همين صحابه اي كه اهل سنت از آنها دفاع مي كنند بودند كه به همسر رسول خدا (ص) تهمت اين عمل شنيع را زدند و خداوند نيز برائت او را نازل كرد .
2-    بر خلاف ادعاي اهل سنت ، آنچه محققين بر آن اشاره دارند آن است كه آيات برائت در مورد همسر ديگري غير از عائشه نازل شده است ؛ مي توانيد به آدرس ذيل مراجعه كنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1265
3-    در مورد كتاب انساب الاشراف :
الف) اين كتاب از كتب اهل سنت است و نه شيعه كه براي ما به وسيله آن استدلال مي كنيد
ب)‌ بهتر است خود نگاهي به اين كتاب بياندازيد تا ببينيد در همين روايت مي گويد كه عمر خاندان اهل بيت را تهديد به احراق كرده است !!! و ما اين اقرار اهل سنت را در مورد عمر مي پذيريم اما ادعاي او را كه مي گويد امير مومنان با ابوبكر بيعت كرد ، نمي پذيريم ، زيرا با ساير مدارك تاريخي حتي مدارك اهل سنت در مورد بيعت نكردن امير مومنان با ابوبكر در تعارض است (عدم بيعت تا بعد از رحلت حضرت زهرا سلام الله عليها حتي در صحيح بخاري نيز آمده است)
4- در مورد روايت احقاق الحق ،  بهتر بود قبل از ادعا نگاهي به اصل روايت مي كرديد تا بدانيد آيا اصلا اين روايت به نفع شما است يا به ضرر شما ، چون ادامه روايت جهنمي بودن ابوبكر و عمر را ثابت مي كند ، البته شيعه اصلا اين روايت را قبول ندارد و آن را مجعول مي داند ؛ مي توانيد به آدرس ذيل مراجعه كنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=472
4-    در مورد روايت كشف الغمة بهتر بود مي دانستيد كه اولا در مورد امير مومنان علي عليه السلام نيست و در مورد حضرت علي بن الحسين امام سجاد است ؛ و ثانيا ين روايات را به عنوان فضيلت امام سجاد عليه السلام در كتب اهل سنت ذكر كرده است تا بگويد حتي اهل سنت نيز امام را به عنوان يك مرجع علمي قبول داشته اند ؛ و نه به عنوان قبول روايت .
بعد از اين پاسخ ها مشخص مي شود كه چه كسي جاهل است و يا خود را به كوچه ديگر زده اند .
5- اما در مورد اصطلاحي كه شما به كار برديد ، بهتر است بدانيد كه راه امير مومنان و طريق حضرت يا كوچه آن حضرت ، هيچ گاه كج نيست ، و راه ديگران كج است .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
59   نام و نام خانوادگي:  فرزاد     -   تاريخ:   30 اسفند 87
سيزده سخن از امام حسن مجتبي(رض ) 1 - با نيکوکارى از کارهاى ناپسند جلوگيرى کنيد. 2 - شدايد و مشکلات را با صبر چاره کنيد. 3 - دين خود را حفظ و محبت مردم را به خود جلب کنيد. 4 - درد بيچارگان را پيش از آنکه بگويند درمان کنيد. 5 - در کارها از مشورت مضايقه مکنيد. 6 - خويشاوند کسى است که به انسان محبت دارد، اگر چه بيگانه باشد. 7 - با مردم در زندگى بسازيد تا با شما مهربان شوند. 8 - از سخن بيفايده احتراز کنيد. 9 - مردم حريص فقيرند (زيرا هيچوقت راضى نيستند و هميشه بايد تلاش ‍ کنند). 10 - پستى و ناکسى اينست که شکر نعمت نکنى . 11 - چيزى که شرّ ندارد شکر بر نعمت است و صبر بر ناگوار. 12 - هيچ مردمى با هم مشورت نکنند جز اينکه بدرستى رهبرى شوند. 13 - بکار بردن حرص (در طلب روزى ) بکار بردن گناه است
60   نام و نام خانوادگي:  فرزاد     -   تاريخ:   30 اسفند 87
سلام دوست گرامي منظورم گروه شبهات دزد دزدي ميكند اعتراف ميكند كه من دزدي كردم ياهم اين دزدي رو به گردن يكي ديگه مياندازد شماهم دقيقا همون كارو كردين تو كه ميگي اين ايه درمورد حضرت عايشه (رض) نازل نشده پس برا كي نازل شد دوست من اين ايه زماني نازل شد كه هنوزم حضرت عايشه (رض) گناهكار ميدونستن وهنوزم بهش تهمت ميزدن وپيامبر (ص) قطع رابطه كرده بود درهمين مدت بود كه ايه نازل شد وبي گناهي حضرت عايشه (رض) ثابت شد اما درمورد اين كه شما گفتيد كه اگه من از دوستم كمك بخواهم شرك هست مثل اين كه شما منظورمو نگرفتين اين دوستي كه ميخواد به من كمك كنه در قيد حياط هست هنوز زنده است نمرده كه درضمن اون كمكي به من ميكند كه از دستش بر مياد از دست يه مرده برمياد به تو كمك كنه از دست يه مرده بر مياد تو رو شفا بده شماها 24 ساعت بريد قبرهاي اونارو بپرستيدو توائف كنيد اونا شمارو شفا ميدن ومشكلتون رو حل ميكنن واين كه گفتين كه فرزندان يعقوب از او طلب استغفار و توبه كردند فرزندان يعقوب ازش خواستند كه درباره گاه خدا برامون استغفار وتوبه كن وبرامو دعا كن كه گناهان مارو ببخشه حضرت يعقوب كه نميتونه گناهان اونا رو ببخشه وتوبه شون رو قبول كنه واينارو بفرسته جهنم اوني كه توبه پذير است اوني كه بخشنده است الله است نه حضرت يعقوب كه حضرت يعقوب خودش بنده خداست برا اين فرزانداش ازش خواستند كه در بارگاه خدا برامون استغفار وتوبه كنه چون حضرت يعقوب به خدا نزدك بود قلبش صاف بود قلبش مثل فرزندانش سياه وپره گناه نبود مگه ماها برا همه مردم دعا نميكنيم مگه ما واسه همديگه دعا نميكنيم مگه ما به كسي نميگيم كه برامون دعا كنن ما ميبينم كه كساني كه قلبشون صافه و به خدا نزديك هستند از اونا ميخواهيم برامون دعا كنن دربار گاه خدا واما شما گفتيد ادرس ناكجا اباد ندهيد من كه ادرس دقيق نهج البلاغه رو بهت دادم كه اگه برات زحمتي نيست يه كم حوصله كن برو نهج البلاغه رو باز كن متوجه ميشي كجا نوشه ومنظورش كي هست و اون كتاب كشف الغمه كي گفته مال حضرت علي نيست من خودم اين كتاب رو دست برادران شيعه ديدم وازشون پرسيدم اين كتاب مال كيه گفتند حضرت علي (ع) از چند نفر سوال كردم حتا زنگ زدم به حوضه علميه قم ازش سوال كردم اونم گفت مال حضرت علي من نميدونم شما چطوري ميگيد مال حضرت علي نيست شما شيعه ها صددرصد بدعتي هستين ما كاربدعتي انجام ميديم يا شما ما چيزا هاي الكي وارد اسلام ميكنيم يا شما مگه ما واسه حلال حرام تصميم ميگيريم يا شما الكي فتحوا صادر ميكنيد حرام حلال ميكنيد حلال حرام ميكنيد تو همين محرمه ها تاسوا عاشوار كم بدعت شماها انجام داين تو ماه محرم ماه به اين عزيزي شماها پراز بدعت هستين واقعا براتون متاسفم گروه شبهات همه اطلاعاتتون اشتباه است شماها فقط بلدين اطلاعات غلط به دوستانمون بگيد شما چند تا دليل از كتابهاي نميشه اونا رو باور كرد روايت هايي كه نميتونه ادام اونو باور كرد همين ابن عبيدالله عبدالله نميدونم كي اسمش يكي از اين دوتاست كه روايت كرده حضرت عمر (ض) به خانه حضرت فاطمه حمله كرده وخانه اش را اتش زدن سقط جنين كردن وشهيد شدن همين ابن عبدالله دوروغگوترين ادم قرن چهاردهم بود من نميدونم موضوع به اين مهمي فقط يكي دونفر روايت كنه تو كتاب صيحيح بخاري اومده كه اينا دروغگوتراين ادمهاي اون زمان بودند خانه حضرت فاطمه هم كنار مسجدالنبي بودن صحابه در طول 24 ساعت ميرفتن مسجد برا نماز من نميدونم از اين حادثه به اين مهمي براي دختر رسول الله (ص) اتفاق افتاد كسي خبر نداره جز يكي دونفر واقعا جاي تعجب هست گروه شبهات شماها فقط از رو تعصب حرف ميزنيد و از سرجاهليت دم به حقيقت نميزنيد وراه كوركورانه اتون را دارين كج ادامه ميدين از دستند كاران اين سايت خواهش ميكنم اين مطاب رو تو سايت نمايش بدن وحدت شيعه وسني يادتون نره ما وشما برداريم فقط سر يه چيزهاي باهم اختلاف داريم نزاريم بينمون تفرقه بيفته ودشمنان اسلام ازش سود ببرن وسلام خداوند همه من وشمارو هدايت كنه امين
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
بهتر است در مورد نزول آيه در مورد عائشه و رواياتي كه در اين زمينه نازل شده است ، به آدرسي كه مطرح شده بود مراجعه مي كرديد و سپس اينگونه حرف مي زديد ؛ اين آيات طبق نظر محققين در مورد ماريه نازل شده است و نه عائشه ؛ و عموم رواياتي كه ضد اين مطلب را مطرح مي كند ، يا سند آن ضعيف است و يا به خود عائشه مي رسد تا فضيلتي براي خود بتراشد ؛ جداي از ضعف دلالي بسياري از آنها و روايات متعارض بسيار :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1265
اما در مورد مرده بودن ائمه و انبيا عليهم السلام ، بهتر است بدانيد كه صحابه و علماي اهل سنت اعتقاد داشتند كه خداوند به پيامبرش بعد از مرگ ، مانند شهدا حيات مجدد داده است ؛ و از حضرت بعد از رحلت ، طلب شفاعت و توسل مي كرده اند ؛ و به همين سبب است كه در نماز مي گوييم «السلام عليك ايها النبي» و نه «السلام علي النبي» يعني با خود پيامبر سخن مي گوييم ؛ فرق ما و شما اين است كه ما طبق آيات قرآن شهدا را زنده مي دانيم (و رسول خدا و ائمه طبق نظر شيعه و بسياري از علماي اهل سنت جزو شهدا و برتر از همه آنها هستند) اما شما چنين اعتقادي نداريد .
اما در مورد آدرس نهج البلاغه ، كه گفته ايم به ناكجا آباد آدرس داده ايد !!! هنوز هم صفحه و شماره خطبه را نگفته ايد و اين خود آدرس به ناكجا آباد است ؛ كه البته ما جواب همين شبهه نيم بند و ناكجا آباد شما را نيز داديم .
اما در مورد كتاب كشف الغمة !!! ادعا مي كنيد كه اين كتاب براي امير مومنان است !!! دوست گرامي اين كتاب براي مرحوم اربلي است و روايتي كه شما به آن اشاره كرده ايد كه از علي نقل شده است براي امام سجاد است و نه امير مومنان و آنهم از منابع اهل سنت است تا مشخص شود كه علماي اهل سنت به كلمات حضرت استشهاد كرده و آن حضرت را عالم به شمار آورده اند !!!
اما در مورد اينكه عزاداري ما پر از بدعت است ، اگر منظور شما اصل عزاداري است كه طبق روايتات اهل سنت اولين كسي كه سينه زني كرده است ، عائشه و ساير همسران پيامبر (ص)‌براي ان حضرت عزاداري كرده اند ؛ اگر منظور شما خرافاتي است كه در بعضي از عزاداري ها ديده مي شود ، ما نيز بارها با آن مخالفت كرده ايم .
اما در مورد شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها ، بهتر است به جاي اينگونه بحث غير علمي و از روي حدس و گمان ، نگاهي به مناظره اهل سنت با جناب دكتر قزويني در شبكه المستقله داشته باشيد تا حقيقت امر و پاسخ شبهات براي شما مشخص شود .
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=131
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
61   نام و نام خانوادگي:  فرزاد     -   تاريخ:   02 فروردين 88
بسم الله الرحمن الرحيم دوست گرامي درسته از 6 ميليارد مردم جهان 5 ميلياردش کافر هستند اگه اينا مسلمان شده بودند همون اول مسلمان ميشدند ولي بحث ما مسلمانان هست مادراريم از مسلمانها اين امارو ميگيريم نه کافرا خدا توقران کافرا را مشخص کرده درسته گفته بيشتر مردم کافرن ويا مشرکن ويا کفر ميکنند خب از 6 ميليارد مردم جهان 5 ميلياردشون کافرن کافرا خوشون مشخص شدن تو قران وبيشتر هم هستند ولي تو که ادعا ميکني مذهب شما درست تر هست وپيرو سنت پيامبر هستيد خب بيشتر مسمانها بايد شيعه مي بودند ديگه ولي چرا سني ها بيشترن وچرا مکه مدينه در دست سني هاست چون سني ها پيرو سنت رسول الله (ص) هستند اينم عجيبه که در دنيا از يک ميليارد مسلمان نهصد ميليون سني فقط 100 ميليون شيعه خب اگه اينجوري مي بود فقط تو دنيا 100 ميليون مسلمان وجود داره که مذهبشون درسته اصلا با عقل جور در نمياد تو که ميگي تو که ميگي يک ميليارد اشتباه ميکينه يه 5 ميليارد ما با اون 5 ميليارد کافر اصلا کاري نداريم خدا خودش اونارو تو قران مشخص کرده که مسلمان نيستن من دارم سني وشيعه را مثل ميزنم که مسلمان هستند و کدومشون اشتباه ميکنن درسته شما به خدا وقران وپيغمبرش اعتقاد داريد اينا رو ما هم داريم ولي يه چيزي هاي ديگه هست که شما داريد مانداريم وکارهاي هست که شما انجام ميدين وشرک وکفر ميکنيد وبه نظر خودتون شرک نيستن اگه مذهب شما درست مي بود بايد شيعه ها بيشتر مي بودند وهمه چيز دست شيعه ها بود اصلا تو مکه ومدينه با شماها خوش رفتاري ميشه به خدا قسم يکي از دوستام همين سال رفته بود حج بهم گفت که موقع نماز جماعت در مکه يه شيعه کنارم بود که يه مهر جلوش گذاشت که حراست اونجا ونهگبانان اون ديدند از پشت بهش يه لکد محکم زدند وبردنش اصلا تو مکه مدينه شماها اجاز ندارين اونجوري نماز بخونين به خدا قسم پارسال هم احمدي نژاد رفته بود اخبار خودش نشون داد که احمدي نژاد مثل سني ها نماز ميخوند خودم با دوتا چشمام ديدم اگه اينجوري مي بود به شماها احترام ميگذاشتن وميذاشتن مثل خودتون نماز بخونين به شماها اونجا اجازه نميدان که شرک وکفر بگيد وانجام بديد شماها که اونجا دعاي کميل وندبه ميخونين اصلا تو مدينه راهتون نميدن بيرون از مدينه به شما اجاز ميدن که بخونين پس نگيد که مذهبتون درسته شماها اصلا پيرو سنتهاي پيامبر (ص) نيستيد :موفق باشيد اهلسنت
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
اصل سخن شما اين است كه اهل سنت اكثريت مسلمانانند و همين دليل حقانيت !!! و اكثريت جاهل كه در قران آمده است ، همان كفار هستند !!!
شما از قرآن دور هستيد و به همين سبب آياتي مانند آيات ذيل را نمي بينيد :
وما يومن اكثرهم بالله الا وهم مشركون
قالت الاعراب آمنا ، قل لم تومنوا ولكن قولوا أسلمنا ولما يدخل الايمان في قلوبكم
و...
حتي در اكثريتي كه ادعاي اسلام مي كنند ، باز هم اكثريت گمراه هستند واين نص صريح قران است .
اما در مورد مكه و مدينه كه در دست اهل سنت است ، بهتر است بدانيد كه مكه و مدينه چندين سال در زمان رسول خدا (ص) در دست كفار بود !!! آيا اين بيانگر حقانيت كفار بود ؟
مكه و مدينه چندين سال در زمان اسلام در دست قرامطه (گروهي از خوراج) بود !!! آيا اين نشانگر حقانيت قرامطه است ؟
اما در مورد نماز خواندن بر روي مهر !!! آيا شما خبر نداريد كه پيامبر (ص) مهري از حصير داشته و بر روي آن نماز مي خواندند ؟ مي توانيد كلمه «خمره» (به معني تكه حصيري به اندازه كف دست) را در صحاح سته جستجو كنيد تا ببينيد اهل سنت خود روايات بسيار دارند كه پيامبر بر روي خمره سجده مي كرده اند .
در مورد نماز خواندن جناب رئيس جمهور مانند اهل سنت !!! آيا مقصود شما آن است كه دست بسته و با گفتن آمين نماز خواند ؟ كه اين دروغ است ؛ و اگر منظور شما آن است كه مهر بر روي زمين نگذاشت !!! در مسجد الحرام همه مسجد سنگ است و سجده بر روي آن جايز ؛ و در مسجد النبي نيز به خاطر ضرورت و تقيه مداراتي ، علماي شيعه نماز خواندن بدون مهر را جايز مي دانند .
اما در مورد شرك و كفر بودن دعاي ندبه و كميل !!! بهتر است از ابتدا تا انتهاي دعاي كميل را بخوانيد و اگر در آن يك نكته كه حتي به نظر وهابيون شرك باشد ، پيدا كرده و به ما بگوييد!!! زيرا دعاي كميل حتي يك مورد كه وهابيون به آن اشكال بگيرند ندارد . البته شما خبر نداريد كه دعاي كميل مدينه در زمان حج هر سال در كنار قبرستان بقيع و در مجاورت مسجد النبي (ص)‌ در مركز شهر مدينه برگزار مي شود !!!
بهتر است به جاي اينگونه سخنان بدون مدرك ، كمي تحقيق كنيد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
62   نام و نام خانوادگي:  فرزاد     -   تاريخ:   16 فروردين 88
بسم الله الرحمن الرحيم باسلام اين براي همه روشن است كه از يك ميليارد مردم مسلمان درجهان 900 ميليون مسلمان هستند و مكه ومدينه در دستان اهلسنت است واينو هم بدونيد كه وقتي شيعه ها به مكه و مدينه ميروند مثل ما سني ها نماز ميخونند پس اين نشون ميده كه مذهب شما اشكالاتي داره كه تو مكه ومدينه نميزارن مثل خودتون نماز بخونيد ومثل خودتون كاراتون را انجام بدين و براي هيمن نميذارن اين كارا را مثل خودتون انجام بدين چون نميزارند شما شيعه ها تو مكه ومدينه شرك وكفر وگناه كنيد ؟؟؟؟ بله ادرس هاي كه دادم ناكجا اباد بود جناب من فقط اسم كتابشو نگفتم گفتم خطبه 219 نهج البلاغه و خطبه 459 نهج البلاغه فكر كنم يكي كمي به خودت زحمت بدي ب اين ها ميشه به جواب برسي البته اگه دنبال حقيقت باشي ودر زمان گفتيد كه حضرت عمر وابوبكر وعثمان (رض) مسلمان هستند ولي مومن نيستند مگه اينو نشنيد كه حضرت محمد (ص) دعا ميكند كه خدايا از ابوسفيان وعمر يكي از اين دوتا را به اسلام هدايت كن واين شد كه حضرت عمر(رض) با خواسته خدا و رسولش برگزيده شد شما با اين حرفتون اينو ثابت ميكنيد كه خدا ورسولش درمورد مسلمان شدن عمر اشتباه كردن مگه همچين چيزي ميشه لطفا يه حرف هاي بزنيد كه با عقل جور دربياد واين همه دروغ سرهم نكنيد وتحويل مردم بدين
جواب نظر:
ما سني ها نماز خوندن وبهش اجازه ندادند كه مثل شيعه ها نماز بخوند ودرضمن احمدي نزاد براي حج رفته بود من نميدونم چرا حج شون را ناتمام رها كردند وحج كامل انجام ندادند مگه اسلام وحج از اين جور كارا مسخره بازي است كه اقا ريس جمهور است يه روزه بره وبرگرده و حج مسخره بگيره بله ادرس هاي كه دادم ناكجا اباد بود جناب من فقط اسم كتابشو نگفتم گفتم خطبه 219 نهج البلاغه و خطبه  459 نهج البلاغه فكر كنم يكي كمي به خودت زحمت بدي ب اين ها ميشه به جواب برسي البته اگه دنبال حقيقت باشي ودر زمان گفتيد كه حضرت عمر وابوبكر وعثمان (رض) مسلمان هستند ولي مومن نيستند مگه اينو نشنيد كه حضرت محمد (ص) دعا ميكند كه خدايا از ابوسفيان وعمر يكي از اين دوتا را به اسلام هدايت كن واين شد كه حضرت عمر(رض) با خواسته خدا و رسولش برگزيده شد شما با اين حرفتون اينو ثابت ميكنيد كه خدا ورسولش درمورد مسلمان شدن عمر اشتباه كردن مگه همچين چيزي ميشه لطفا يه حرف هاي بزنيد كه با عقل جور دربياد واين همه دروغ سرهم نكنيد وتحويل مردم بدين

با سلام
دوست گرامي
1- قبلا نيز گفته ايم  ؛ خداوند در قرآن مي فرمايد اكثر كساني كه ادعاي اسلام مي كنند نيز در واقع مسلمان نيستند . بنا بر اين به اكثريت خود ننازيد .
2- در بين اهل سنت چهار مذهب وجود دارد ، كه علماي هر مذهبي ، مذاهب ديگر را تكفير كرده و به همين سبب بين آنها جنگ هاي خونين در گرفته است ؛‌ بنا بر اين بايد شيعه را با يكي از مذاهب و نه هر چهار مذهب قياس كنيد ؛ و اگر مقصود شما مجموع مذاهب اسلامي است ، بسياري از علماي اهل سنت ، شيعه را يكي از مذاهب اسلامي مي دانند كه هر مسلماني مي تواند از آن مذهب تقليد كند ؛ از جمله شيخ شلتوت مفتي اعظم مصر كه فتوا به جواز تعبد به مذهب شيعه داده است .
3- مكه و مدينه در زماني كه رسول خدا (ص) در مدينه بوده و به سوي مكه نماز مي خواندند ،  در دست كفار بود !!! آيا اين دليل حقانيت كفار است ؟
مكه مدت زماني در دست قرامطه (گروهي از خوارج) بود ؛ آيا اين دليل حقانيت خوارج است ؟
مكه زماني بتكده شده بود ؛ آْيا اين دليل حقانيت بت پرستي است ؟
4- بر فرض كه شيعيان مجبور باشند در مكه و مدينه مانند اهل سنت نماز بخوانند ؛ كل مسلمانان مجبور هستند در بسياري از موارد به خاطر تقيه اصلا نماز نخوانند !!! اين مشكلي به اسلام و دين آنها وارد نمي كند ؛ اشكال از كساني است كه خود را حاكم كل دانسته و با زور مانع عبادت ديگران مي شوند ؛ يعني در واقع اين اشكالي كه شما مي گيريد ، اشكال به حكام مكه و مدينه است ؛ اما شيعيان به خاطر اينكه از دين خويش مطمئنند ، مانع نمي شوند كه اهل سنت حتي در مساجد شيعه ، همانگونه كه دلشان مي خواهد نماز بخوانند و اين مطلب حتي در حرم ائمه معصومين عليهم السلام از جمله حرم مطهر رضوي عليه آلاف التحية والثنا مشهود است كه همه روزه عده اي از اهل سنت در آنجا مانند روش خودشان نماز خوانده و كسي مانع آنها نمي شود ؛ اما در مكه و مدينه مي دانند اگر شيعه ، به روش خويش نماز بخواند ، سبب توجه اهل سنت به شيعه و فهميدن حقانيت شيعه مي شود .
5- در مورد خطبه هاي نهج البلاغه ، ما قبلا با وجود اينكه شما آدرس درست نداده بوديد ، پاسخ شما را داديم
6- در مورد اسلام عمر و روايتي كه ذكر كرده ايد !!! يا بايد بگوييد كه ابوسفيان مسلمان نشد !!! كه اهل سنت چنين نمي گويند ، چون طبق ادعاي شما ، رسول خدا دعا كرد كه يا ابوسفيان مسلمان شود يا عمر ؛ جداي از اينكه اين روايت ، از كتب اهل سنت است و تناقضات كتب اهل سنت را خود بايد پاسخگو باشند و نه شيعه ، در صحيح مسلم است كه امير مومنان ،‌ عمر و ابوبكر را دروغگو ، بدكار ، حيله گر و خيانتكار مي دانستند ، و اينها همه علامات خروج مسلمان از ايمان است .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
63   نام و نام خانوادگي:  فرهاد     -   تاريخ:   16 فروردين 88
با سلام من شيعه زاده هستم با حب امام علي و بغض عمر بزرگ شدم عاشوراها تجربه کردم و براي ذره ذره از ماجرايش گريستم اين ها برميگردد به دوران کودکيم همه ي ما مي دانيم که کودکان هنوز قوه ي تعقلشان کامل نشده و هر حرفي را مي پذيرند و هنوز آن زيرکي را ندارند که در مقابل مسايلي که برايشان تعرف مي کنند سوالات اساسي مطرح کنند الان که کمي بزرگتر شدم خوشبختانه اصلا انسان متعصب و کور ذهني نيستم و تا براي سوالاتم جواب منطقي نيابم آن مسائل را نمي پذيرم سوالات زيادي مبني بر دين شيعه و اسلام در ذهن من شکل گرفت و مي گيرد سوالاتي که هيچکش هيچ جواب منطقي براي آن ندارد مثلا راجع به دين شيعه همين يک سوال کافيست دوست دارم شما به آن جواب بدهيد شما هميشه در کودکي ذهن ما را پر کرديد که علي انسان فقيري بود وهميشه زندگيش از فقيرترين مردم نيز پايينتر بود و خود اين زندگي را براي خود رقم زده بود تا فقر را درک کند اين را که قبول داريد بعد کمي گرد وخاک مي کرديد و چشم ما را از واقعيت هاي تاريخي کور مي کرديد و در جايي ديگر مي گفتيد علي نگين پادشاهي به گدا بخشيد و اصلا اين را بهانه اي براي خلافت او هم مي دانستيد(كسي كه در سجده زكات مي دهد)آيا ميسر است انساني كه فقيرتر از فقرا زندگي مي كند نگين پادشاهي بردستش باشد ودر جايي ديگر مي گفتيد علي آهن داغ به دست برادركورش نهاد اما به او پولي نداد آيا ميسره كسي به فقير نگين پادشاهي بده و ازبرادر كور خود غافل بشه؟ چندتا سوال ديگه هم مطرخ مي كنم خدمت شما برادران در جايي مي گوييدعلي دشمن عمرو ابوبكربود علي زوربسيار زيادي داشت شير خدا بود و داستانهايي كه بافتين هم هست اما همين علي با اينها بيعت كرد وچون شما نمي توانيد سرپوش بزاريد بر عدم بيعت مي گوييد به زور ازاوبيعت گرفتند حالا زور علي كجا رفت ؟؟ ممكنه بگوييد علي خود بيعت كرد و سكوت كرد پس فرمان و امر خدا كجا رفت مگر قرار نبود علي خليفه و جانشين شود چطور فرمان خدا را ناديده گرفت؟؟ يا همين غديرخم شما شيعه ها كه تاريخ رو قبول نداريد يعني اگه من از كتاب تاريخي مثال بزنم كه غديرخمي كه مي گوييد, اينجوري نبوده شما برچسب مي زنيد که اين تاريخ نويس سني بوده من از کتاب خود حضرت مثال مي زنم آيا تو کتاب همين حضرت علي اسمي از غدير خم برده؟؟ اگه بخوام بگم تافردا بايد بگم مي دونم شماها پنبه تو گوشتونه اما مطمئن باشيد هيچ تقدصي توي امام و پيغمبرو چاه جمکران اکبرو اصغر نيست مقدص تو ايراني هستي که سال هاست پامال شدي از اين که چسبيدي به استخان پوسيده ي مرده هاي عرب الله عرب پيامبر عرب اگه من و تو هم شيعه شديم به خاطر همين عرب گريزيمونه چون نمي خواهيم عرب باشيم والا شيعه که دين نيست اکبرو اصغر که دين نيست تو از شيعه بيا بيرون مي فهمي که چقدر نادان بودي که اين ها واست مقدص بوده يه زماني بهتون قول مي دم
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
1- از اين گونه سخنان زياد شنيده ايم !!! بسياري از سني ها  كه به سايت ما مي آيند و نظر مطرح مي كند ، مي گويند ما در ابتدا شيعه بوده ايم!!! البته بعد از كمي بحث و صحبت مشخص مي شود كه طرف مقابل از سني زادگان است !!!.
2- اگر شيعه بوديد مي دانستيد كه دادن انگشتر در سجده نبوده است و در ركوع بوده است !!! همچنين نام كتاب امير مومنان را مي دانستيد ، و مي دانستيد كه اين كتاب تاليف حضرت نيست . بلكه مجموعه اي از سخنان حضرت است .
3- نگين پادشاهي يا غير پادشاهي ، وقتي روايات شيعه و سني اين مطلب را ثابت مي كند كه امير مومنان در نماز انگشتري به سائل داده است ، خداوند نيز اين كار را دليل ولايت او معرفي مي كند ، حال شما در قيمت انگشتر تشكيك كنيد ، اما اصل ماجرا را كه نمي توانيد زير سوال ببريد .
4- امير مومنان ، أهن داغ را بر دست برادرش نگذاشت ؛ بلكه نزديك دست او برد تا گرماي آن را احساس كند .
جداي از اينكه اين كار در پاسخ به زياده طلبي برادر حضرت از بيت المال بود ؛ و هر كس ديگر چنين مي كرد ، بايد متذكر مي شد . اين ربطي به اموال شخصي ندارد .
5- در مورد قدرت امير مومنان ، شكي نيست .
در مورد غصب حكومت هم شكي نيست ، هر دوي اينها با ادله قطعي ثابت شده اند .
حال سوال اين است كه چرا امير مومنان قيام نكرد ،كه اين مطلب را در سايت پاسخ داده ايم :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=9
6- شبهات مربوط به غدير خم را نيز در آدرس ذيل پاسخ داده ايم :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=103
7- امير مومنان طبق روايات شيعه و سني به غدير خم احتجاج كرده اند ؛ مي توانيد به آدرس ذيل مراجعه كنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=3402
8- هيچ كس چاه جمكران را مقدس نمي داند ، مي توانيد به جوابي كه در ذيل نظري با نام محمد در آدرس  زير داده شده است مراجعه كنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=214
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
64   نام و نام خانوادگي:  وهابي محب رسول الله واهل بيت وائمه وصحابه وهمه صال     -   تاريخ:   19 فروردين 88
به كتاب ويران كري مدعيان تشيع دراسلام -دكترملازاده - مهدي موديامهدي موهوم -پيش ازهمه ريالران بخوانيد-ميخواهيد ازگمراهي نجات يابيد ويا برجهالت وظلالت بميرم انتخاب شماست حجت برشما تمام گرديده است روزقيامت پيروان مشركان امامت هيچ بهنه اي نخواهندداشت. عالمان ديني مدعي تشيع به شما دروغ گفته اند وميگويند همچنانكه عالمان يهودومسيحي به پيروان موسي وعيسي )ع( دروغ ميگويند بخود بياييد يكي گفته بود كه ما درحرمها خداراكه نمي پرستيم ولي نميداني كه شرك ازراه رفتن مورچه اي درشب تاربروي سنگي سياه حساستراست .شما با توسل بوبه كمك طلبيدن امامان درواقع همان كاري راميكنيد كه مشركان قبل ازاسلام به بتها توسل مي جستندحال هيچ فرق ندارد كه تمسك جستن به غيرخداچي باشد چرادرقران نگفته براي براوردن حاجت ازپيامبركمك بگيريدچرااينهمه گفته شده به خداتوكل كنيد نگفته به پيامبرياامامان توسل كنيد كجاي كاريد قران بخوانيد البته بدورازتعصب وتنگ نظري خداوند ماشما را به راه راست هدايت فرماييد
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
لابد به نظر شما صحابه و تابعين و بزرگان اهل سنت نيز دچار اين شرك بوده اند !!! چون در كتب اهل سنت با سند صحيح در مورد آنها همين مطالب ذكر شده است !!!:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=87
لابد به نظر شما اولاد يعقوب نبي نيز شرك خفي داشته اند !!! و يعقوب نيز وقتي از او خواستند كه براي آنها استغفار كند (توسل به پدرشان) آنها را نهي نكرد !!!
يا اين را نديده ايد كه در قران دستور مي دهد به نزد رسول خدا (ص)‌ رفته درخواست توبه كنيم !!!
البته خوب است كه شما اين شرك را خفي مي دانيد ، و شرك خفي (مانند ريا) سبب تكفير شخص و حكم به ارتداد و قتل او نمي شود !!! كاش علماي عربستان همين مقدار را از شما قبول كنند !!!
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
65   نام و نام خانوادگي:  ابولافضل     -   تاريخ:   20 فروردين 88
درود تمام نقطه نظرات را مطالعه كردم و مي خواستم نظر خود را ارائه كنم اما .... متا سفانه در بين نظرات بالا حتي دراين سايت ! يك نظر متفاوت ( كه نشاندهنده فضاي حقيقت و راستي =آزادي است ) نديدم وصد افسوس كه در اين مسير اينترنتي بايك فضاي خشك تك بعدي و آلوده به تعصب برخوردم ! من يك مسلمان زاده ام اما درسن 18 سالگي به اين نتيجه رسيدم كه اين مسير فارسي زبان را به خدا نزديك نكرده هيچ از او دور هم خواهد كرد . من به اعراب احترام ميگذارم اما به سوغاتي كه به ما تحميل كردند خير.سوغاتي كه با تجاوز به نواميس ايران زمين آغاز شد وتابه امروز در اشكال ديگر ادامه دارد . حق نگهدارتان /
66   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   21 فروردين 88
در جواب تمامي سوالات اهل سنت
ما شيعيان در تمامي مسال تابع اهل بيت پيامبر هستيم همان هايي که در قرآن از هر گونه الودگي مبرا هستند
هر چيزي را قبول داشته باشند ما هم قبول داريم و هر چيزي را قبول نداشته باشند ما هم قبول نداريم براي شما
هم استدلال نميکنيم مي خواهيد ايمان بياوريد يا نياوريد اين جنگ رواني هم شما را بجايي نمي رساند
برويد از هر بي اصل و نسبي که خواستيد پيروي کنيد!!!
67   نام و نام خانوادگي:  امير     -   تاريخ:   22 فروردين 88
بي اصل نسب همون امامهاي ساختگي شماهستند اهل بيت بي شعوريعني اهل خانه كسي كه درآن خانه باشد حالا مادرتو درخانه خودتان بيگانه است پس عمويت همكاره كاره است بي شعور درقران گفته رجس وپليدي راارآنان درگردانيده وپاكشان گردانديم نه اينكه عقل كل شدندازاسمان هدايت ميشونداخه بي مغزها به كارهاي ائمه وامامانتان نگاه كنيد توانسته اند يه الف به كتاب خداوسنت رسول الله اضافه كنند ياخودشان اجراكننده وعمل كننده به ان بودند.ايكاش فقط پيروي كننده بوديد حالا شما پرستنده هستيد ازانان شفاعت طلب ميكنيد وتوسل ميجوييدازمرده ياشهيد طبق كدام ايات وروايت توسل ميجوييد ايا يك بارحضرت علي به پيامبرتوسل جست رفت سرقبرش نكنه بگيد علي (ع)به توسل كردن به پيامبراحتياج نداشته البته ازشما بعيد نيست تايك باربگوييد يا رسول الله صدبارميگوييد يا علي البته بنظرمن علي دراين جهان هيچكاره نيست ونمي تونه حتي يه مگس ازمزارخوددورنماييدچه رسد به شما احمقها كمك كند مثل شما مانند ان احمقهاي مسيحي مسخ شده است كه ميگويند كافي است به مسيح ايمان بياوريد تاهمه مشكلاتتان حل شوند البته شما وانان به شيطان پناه ميبريد
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
1- از شما اهل سنت كه خود را طرفدار خلفا مي دانيد ، اينگونه اهانت كردن به ائمه شيعه بعيد نيست ؛ زيرا ابوبكر خود اعتراف كرده است كه به خانه فاطمه سلام الله عليها هجوم آورده است .
تنها مشكل شما با ما اين است كه ما اين حقايق را با سند صحيح از كتب اهل سنت نقل مي كنيم .
2- ما گفته ايم مقصود از اهل بيتي كه خداوند در قرآن تطهير آنها را ثابت كرده است ، طبق روايات صحيحه اهل سنت در صحيح مسلم و... همسران آن حضرت نيست .
اگر اشكالي داريد به مسلم و ساير علمايتان پرخاش كنيد .
3- فرموده ايد آيا يكبار علي (ع) به پيامبر (ص) توسل جست ؟ نه تنها امير مومنان ، بلكه ابوبكر و عمر و ساير صحابه نيز بعد از رحلت رسول خدا (ص) به آن حضرت توسل جسته اند ؛ مي توانيد در اين زمينه به آدرس ذيل مراجعه كنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=87
گروه پاسخ به شبهات
68   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   22 فروردين 88
ما اهل سنت كه پيرو كتاب وسنت رسول الله هستيم هرگزبه خرافه وچرنديات رافضيها ايمان نخواهيم آورداگراسلام اينه كه شما معرفي ميكنيد وبه ان عمل ميكنيد بايستي به دستشوي انداخت مثل امام زمان ته چاهيتون كه آخوندهاي شيطاني براي فريب مردم ان را درچاه جمكران مخفي كرده اندلعنت خدابرشما آخوندهاي رافضي وامام زمان بي شعور وپست كه رفته توچاه فاضلاب مخفي شده پس چرا امام زمان شما كه همه جا حي وحاضراست نمتونه ازخودش دفاع كنه كلاشها البته متذكرميشوم بي احترامي به اين شياطين منظورخداي نخواسته بي احترامي به اهل بيت پيامبر(ص)نيست اهل بيت پيامبروائمه محترم دراصل ماماهستند وانها نيزمثل ما پيرو كتاب خداومطيع سنت رسول الله بوده اند سلام برهمه پيامبران خداوخانواده واهل بيتشان وهمه صالحان ومتقيان لعنت خدابراناني كه به زبان خداورسول خدادروغ وافترا ميبندند. سلام روان پاك علي وحسين وهمه صحابه وشهداوصديقين .مااهل سنت پيرو كتاب خداوسنت رسوالله هستيم بي شعور كه گفته ايدازهربي اصل ونسبي پيروي كنيد وما مثل شما علي پرست وعمرپرست نيستيم
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
1- اگر واقعا اعتقاد شيعه اين باشد كه امام زمان در ته چاه جمكران است !!! ما نيز از شيعه بودن دست بر مي داريم !!!
يكي از اعتقادات شيعه و سني آن است كه روش هاي خاصي براي دعا كردن ، سبب بيشتر شدن احتمال اجابت است ،‌مانند دعا كردن در شب جمعه و ...
و طبق روايات شيعه يكي از اين روش ها ، نوشتن حاجت در رقعه و انداختن آن در آب چاه يا آب جاري است ؛ و بسياري از كساني كه به مسجد جمكران مي آيند ، بعد ازدعا و نيايش ، براي اينكه احتمال بر آورده شدن حاجت آنها بيشتر شود ، حاجت را در رقعه اي نوشته و چون در آن اطراف آب جاري نيست ، درچاه آب مي انداختند .
2- در مورد اهانت به صحابه ، آيا شما گمان مي كنيد كه اين نقل قول روايات اهل سنت اهانت به صحابه است ؟ كه اگر چنين باشد ، اولين كسي كه اهانت كرده است ، علماي اهل سنت اند .
3- فرموده ايد كه شما به اهل بيت محبت داريد ، ما نيز در بسياري از نظرات ، اين مطلب را تاييد كرده ايم ، اما نكته مهم در اين است كه عموم اهل سنت به خاطر بي خبري از ظلم و جور خلفا به آنها هم ارادت دارند ، در صورتي كه اگر بدانند آنها چه كرده اند ، خود به خود محبت آنها از دلشان بيرون خواهد رفت .
4- فرموده ايد شما علي پرست و عمر پرست نيستيد !!! ما نيز چنين نيستيم ؛ اما متاسفانه علماي اهل سنت بر خلاف اين ادعا عمل مي كنند و به رواياتي اعتقاد دارند كه حتي مقام عمر رااز رسول خدا (ص) بالاتر مي برد ؛ مانند روايات صحيح بخاري در مورد نزول آيه حجاب و ...
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
69   نام و نام خانوادگي:  امير     -   تاريخ:   23 فروردين 88
باسلام -گروه شبهات كه حتما يه مشت اخوند حوزه هستيد-بزگترين اشكال مدعيان تشيع اينه كه 90%بدنبال روايت ميروند اخه مرد مومن خداوند قران معجزه قرارداد براي اينكه اينقدربدنبال اين حرف وان حرف نباشيدحتما ميگوييدروايت امامان معصوم هستند كه گفته اند كه با قران فرقي نداره پيامبرخود فرموده كه كفته هاي كه بنام اورده ميشود با قران تطبيق بدهيد اگر ضديتي با ان نداشت حديث من است وگرنه انرا دوربيندازيد حال اين رواين من دراوردي كه نوشتن حاجت دررقعه ودراب انداختن اورده شده واقعا با ايات وقراني تطبيق ميكنه غيرازاين كه مردم عامه را به موهومات وكارهاي بيهوده مشغول كردن است وشما ها انجا نشته ايد وكارتان سانسوركردن مطالب ميباشد من دوبارمطلبي را دررابطه با ماجراي تمت به حضرت عايشه(رض) برايتان فرستادم وشما انرا درسايت نمگذاريد اي ميترسيد مقلداتان انها را مطالعه كنند وبركذب ادعاي مدعيان دورغين شيعيان علي اگاه شوند وبفهمند كه با نام اهل بيت رسوالله چطور دين اسلام به لجن كشيده ايد اگه اينبار اين مطلب را نگذاريد درسايت در سايتهاي ديگروشبكه هاي ماهعواري سلام ورنگارنگ رسواتان ميكنم.خدارسوا ونابود كند كساني كه به زبان خدا ورسول خدادروغ ميبندند.
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
1- ظاهرا مقاله شما حتي در حدي نيست كه حتي سايت هاي اهل سنت آن را نشر دهند و حال آمده ايد و با تهديد از ما مي خواهيد كه آن را نشر دهيم !!! و اين در حالي است كه سايت هاي اهل سنت حتي نظر عادي يك شيعه را هم نشر نمي دهند !!! و ما سوالات اهل سنت را (اگر به صورت تك تك و نه سيلاب اطلاعاتي) باشد پاسخ مي دهيم .
2- تنها مقصود شما از اين مقاله كه آن را براي ما فرستاده ايد اين است كه اثبات كنيد طبق نظر اهل سنت ماجراي افك مربوط به عائشه است ، و اين مطلب را ما در سايت خويش در آدرسي كه براي شما فرستاديم مطرح كرده ايم و پاسخ داده ايم كه اين مطلب با روايات خود اهل سنت در تعارض است ؛ اگر شما مي خواهيد بحث علمي يا روشنگري داشته باشيد ، شبهات مطرح شده در آنجا را پاسخ دهيد .
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1265
3- در مورد روايات ، اكثر روايات ذكر شده در اين سايت ، از منابع اهل سنت و با سند صحيح است ؛ اگر شما اعتقاد داريد كه اين روايات مخالف قرآن است ، بايد پاسخ اشكال خود را در جايي ديگر جويا شويد .
4- اگر واقعا مي خواهيد به شبكه رنگارنگ تماس بگيريد ، كسي مانع شما نمي شود ؛ چون شيعيان ، به اين شبكه تنها به عنوان يك زنگ تفريح نگاه مي كنند و نمونه هايي از اين برنامه ها در سايت ما نيز موجود است :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=shobheh&id=69
 و اهل سنت نيز خود خبر از پوچ بودن ادعا هاي صاحبان اين شبكه دارند ؛ چون سابقه مناظره مولوي ملازاده با جناب دكتر قزويني را در شبكه سلام دارند :
http://www.valiasr-aj.com/fa/list.php?bank=monazerat
البته اينكار شما تبيلغ بيشتر سايت ما در شبكه رنگارنگ خواهد بود و اهل سنت را به ديدن سايت ما دعوت خواهد كرد ؛ كه ما از اين بابت از شما متشكر خواهيم شد .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
70   نام و نام خانوادگي:  امير     -   تاريخ:   24 فروردين 88
برو جمع كنيد با اين روباه صفتي هايتان شما قران واحاديث پيامبررا سانسور ميكنيد حالا انتظار داشته باشيم كه مناظرات دكترملازاده را با قزويني رافضي را درست وسالم دراختيار مردم قراردهيداگر حرفتان درست است مناظره كه فقط يكبار نيست چرا هرشب دكترملازاده آمادگي خودرا براي مناظره اعلام ميكند آنوقت حتما شما براي جلوگيري ازرسوايتان تقيه ميفرماييد.خودتون احمق هستيد بگذاريد مقلدان مسخ شده مدعيان شيعه علي (ع) اين اراجيف شما راباوركنندشماها با دين خدابازي ميكنيدتمام مذهب انتساب به اهل بيت را به لجن كشيده ايداگرراست ميگوييد چرا نظريات خودرادرباره باطل بودن امامت حضرت علي (ع)فرستاده بودم درسايت نمي گذاريد روزي خواهدرسيد كه دست شما دين فروشان براي عموم مردم شيعه بازشود انروز دكانهاي شما كه بنام اهل بيت رسول الله وبارگاههاي كه به شركخانه تبديل كرده ايد بسته خواهد وخمس ومتعه كه همه مذهب ساختگيتان برمحوران ميچرخدازشماها آخوندهاي يهودي گرفته شود چيزي برايتان باقي نمي ماند غير لعنت وغضب خداوندوپيامبرش واهل بيت ان حضرت كه نتيجه اش اتش جهنم براي شما آخوندهاي حقه باز خواهد بود انشاءالله
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
1- مانند گذشته بي مدرك سخن گفتيد .
2- سانسور احاديث ، يكي از روش هاي مرسوم در نزد بخاري و... بوده است :
http://www.valiasr-aj.com/lib/soal1/list1.htm#010
3- مناظره ، يعني اثبات حقانيت خود در مقابل طرف مقابل ،  و وقتي اين حقانيت در مناظرات صورت گرفته در گذشته ثابت شد ، احتياج به تكرار آن نيست ؛ البته اگر آقاي ملازاده ادعاي افزايش سطح علمي خويش را دارند ، بايد در ابتدا با يكي از شاگردان جناب دكتر قزويني مناظره كرده و سپس در صورت موفقيت نوبت به مناظره مجدد او با جناب دكتر قزويني خواهد رسيد .
در مورد ساير نظرات شما هم ، قبلا به شما پاسخ داده شده است .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
71   نام و نام خانوادگي:  پژمان م     -   تاريخ:   29 فروردين 88
من مي خواهم بگويم اي ملعوني كه به ابوبكر صديق و عمر (رض) توهين مي كني مي داني چه كسي اسلام را وارد ايران كرد تو ميداني چه كسي همراه رسول در غار ثور بود الحق كه يهودي از شما بهتر است من از سايت شما استقبال مي كنم و ممنونم
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
بهتر است نگاهي به پاسخ ما در ساير نظرات مشابه در مورد وارد شدن دين اسلام به ايران توسط خلفا ، نگاهي بياندازيد ؛ همچنين به بخش مقالات ، مقاله روشنفكري حوزوي با تمجيد از بني اميه نگاهي انداخته تا ببينيد كه فتوحات خلفا در ايران و ساير كشورها چيزي جز كشورگشايي و قتل و غارت نبوده است .
در واقع اين ادعا كه اسلام توسط فتوحات عمر به ايران وارد شده است ، زير سوال بردن فرهنگ غني اسلام است ، زيرا اسلام براي پيشرفت احتياجي به جنگ و خونريزي ندارد .
همانطور كه در 23 سال دوران پيامبر در تمام جنگ ها كمتر از 400 نفر كشته شدند !!! اما در جنگ هاي عمر كشته ها از 1000 نفر كمتر نمي شد!!!
در مورد بودن ابوبكر در غار ،‌ جداي از اينكه عده اي در اصل اين مطلب تشكيك كرده اند !!! و روايات اهل سنت نيز با اين ادعا منافات دارد ، بهتر است نگاهي به آيه غار انداخته ببينيد واقعا فضيلت براي ابوبكر است ، يا توبيخ او !!!
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
72   نام و نام خانوادگي:  حسين     -   تاريخ:   01 ارديبهشت 88
با سلام يک سري به سايت سني نيوز بزنيد ببينيد فيلتر هست يا نه از ملتي که آتش را ميپرستيده چه توقعي داري اگر من هم جاي انه بودم زورم ميومد که منو به اسلام هدايت کنند آتش کجا ؟؟ و خداوند خالق هستي کجا
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
از ملتي كه بت مي پرستيده و امير مومنان پدر و برادر و ساير بستگان آنها را كشت و بت هاي آنها را از روي كعبه به زير انداخت ، چه توقعي بيشتر از دشمني و كينه توزي با امير مومنان مي رود ؟
اگر به فرض 1400 سال پيش اجداد ما آتش پرست بودند و به نظر شما به زور مسلمان شدند ! اين سبب كينه ما با خلفا است !!! وقتي ديدند كه علي بستگان نزديك آنها را كشت و دين آبا و اجداديشان را بر باد داد ! آيا اين سبب دشمني با امير مومنان علي عليه السلام نمي شود؟
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
73   نام و نام خانوادگي:  محسن     -   تاريخ:   03 ارديبهشت 88
جماعت اهل سنت واقعه غدير خم را چگونه توجيح ميکنند؟
ايا ميشود ابوبکر براي خودش جانشين تعيين کند ولي پيامبر اين کار را انجام ندهد ؟ ابوبکر داناتر از پيامبر بوده ؟
اگر حديث ثقلين را قبول دارند چرا پس احترام اهل بيت را نگه نميدارند ؟
مشکل اينجاست که مذهبشان با منافعشان گره خورده و مذهب را براي دنيايشان ميخواهند نه براي هدايت شدن


74   نام و نام خانوادگي:  هدايت     -   تاريخ:   05 ارديبهشت 88
اين سايت سني نيوز نميدانم آدرس پستي مرا از کجا آورده اما هر روز برايم ايميل مي فرسته و جالب اينه که فيلترشکنهايي را که ميفرسته همه از راديو فردا و جنبش ماهستيم وراديو آمريکا و.....تغذيه ميشود و حتي چندين بار تشکرات و تقدير از همديگر داشته اند ماهيت اينها کاملا مشخصا است همان اسلام آمريکايي که امام راحل فرمودند مصداقش سني نيوز است که به تفاله هاي آمريکا براي کشتن مسلمان در عراق وپاکستان و... تبديل شده اند
75   نام و نام خانوادگي:  آکو     -   تاريخ:   16 ارديبهشت 88
برين اهل بيت ببرستين
76   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   16 ارديبهشت 88
جناب آکو ( جغد )
پيشنهاد من به شما اين است که ابتدا معني اسم خود را بدانيد:
http://www.loghatnaameh.com/dehkhodaworddetail-5346206b45484eab83d7118691ba6a3c-fa.html

دوما لطفا از دوستي با واردکنندگان الکل در خطه شريف کردستان دست برداريد.
سوما اين را بدانيد که خدا شيطان را ابزاري براي قوي‌تر شدن ايمان مومنين قرار داده‌است. چرا که مومن با عمل نکردن به وسوسه هاي شيطان به خدا تقرب مي‌جويد.
ما نيز هرگاه از شياطين انس و اطاعت کننده گان طاغوتي مانند اهل عمر ٫ کنايه اي مي‌شنويم ايمانمان به ولايت اهل بيت صد چندان مي‌شود.
77   نام و نام خانوادگي:  راه عـلي سعـادت     -   تاريخ:   17 ارديبهشت 88
چيه آكو حسوديت ميشه نه؟ شما هروقت كم مي آوريد همينو ميگوييد ويژگي مشتركتان اين است .
78   نام و نام خانوادگي:  شريف     -   تاريخ:   19 ارديبهشت 88
انصاف به خرج بده عزيز...............................
79   نام و نام خانوادگي:  مسعود-ر     -   تاريخ:   26 ارديبهشت 88
بسم الله الرّحمن الرّحيم. من تقريبا بيشتر نظرات را خواندم. افراد شيعه خويش را بر حق مي خوانند و در مقابل اهل سنّت آنان را کافر قلمداد ميکنند. واقعا تا کي. آن چه که در اينجا مهم است اسلام ناب محمدي است.چرا ما خود را در حاليکه مسلمان مي خوانيم اينگونه نابود مي کنيم. و دوباره مي گويم چرا فرهنگ غرب را در اين سمت و سو دخالت ميدهيم. کاملا درست است من با اين موضوع مخالف نيستم. و اين دقيقا آن چيزي است که آنها مي خواهند . اما در ابتدا بکوشيم تا ارتباط بين خويش را مستحکم سازيم تا آن وقت بتوانيم پرچم عزّتمندي و اسلام را در سراسر جهان سر فراز نگه داريم . خداوند در آيه ي شريفه قرآن مي فرمايد : " خداوند وضع هيچ گروهي را تغيير نمي دهد مگر آنکه آنها خود وضع خويش را دگرگون سازند" ما هر چه ادّعاي حقانيّت هم داشته باشيم آيا از سخن خداوند هم قاطع تر و محکم تر است . آنچه که در اين عالم باقي مي ماند عدل است و خداوند عدل را سبب پيوند قلب ها قرار داده از اين رو اگر عدل نباشد قلبهاي مردم از يکديگر فاصله مي گيرد و محبتها کاهش مي يابد. پس با ايرادها و اشکالهاي بيجا مسلمان بودن خود را زير سوال نبريم. نتيجه گيري:"پس با دستهاي خود خويش را به هلاکت نيفکنيم".
80   نام و نام خانوادگي:  عشق علي     -   تاريخ:   11 خرداد 88
باسلام من فقط مي خوام بگم كه اهل سنت واقعي ما محبين اهل البيت (ع)(شيعيان) هستيم كه داريم سنت پيانبر(ص) را اجرا مي كنيم نه اين سني هاي ظاهري چرا كه اينها از همان اول گرفته تا به حال فقط خون به دل پيامبر (ص) كرده و مي كنند پس بهتر است كه اينا رو .....سني بناميم. والسلام اگه زهرا نباشه مي خوام كه دنيا نباشه نباشه هر كي مي خواد كه نام زهرا نباشه
81   نام و نام خانوادگي:  عباس     -   تاريخ:   11 خرداد 88
براي كوري دشمنان من جمله وهابيون فقط اتحاد و همبستگي
82   نام و نام خانوادگي:  احمدي     -   تاريخ:   13 خرداد 88
124000پيامبر مبعوث شدندكه يكتا پرستي وعدالت اجتماعي رابه مابياموزند اين عيب است كه درعصر فضا وارتباطات ما دعواي شيعه وسني داشته باشيم راه نجات اين است نه شيعه نه سني فقط اسلام والسلام
83   نام و نام خانوادگي:  مسعود-ر     -   تاريخ:   23 خرداد 88
با سلام. متشکرم از اينکه نظر حقير را جويا شديد. جواب من را نداديد.منتظر مي مانم.
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
مقصود شما از جواب سوالاتان مشخص نيست ؛ زيرا سوالي كه در نظر قبل مطرح كرده بوديد احتياج به جواب ندارد و هر مسلماني ضرورت وحدت را درك مي كند .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
84   نام و نام خانوادگي:  هدي ر     -   تاريخ:   27 خرداد 88
سلام ???? اين قد سر خودتون رو به درد نياريد درود برمولانا خير شاهي
85   نام و نام خانوادگي:  مسعود-ر     -   تاريخ:   28 خرداد 88
باسلام و خسته نباشيد. متشکرم از اينکه اينقدر به نظر دوستان اهميّت مي دهيد. اما من در آنجا ضرورت عدل و عدالت را که سيده زنان عالميان آنرا
بيان فرموده اند بازنويس کردم و آنرا با آيه ي شريفه ي قرآن کريم (11 رعد ) تطبيق دادم براي آناني گفتم که با ايجاد تفرقه و جدايي سعي در جدايي
دلهاي مسلمانان از يکديگر دارند و مي خواهم بگويم که هيچ سند و مدرکي مطمئنتر از اين نمي تواند باشد پس بياييم (واقعا) با يکديگر برادر باشيم و
اين فقط در گفتار نباشد و به عمل بينديشيم.و اگر بخواهيم با جوابهاي بيجا يکديگر را سرگرم کنيم در واقع بيخبراني بيش نيستيم باز هم موکّدا ميگويم
خطاب من به آنهايي است که در تلاش اند تا وحدانيّت شيعه و سنّي را از هم بپاشند و اين خطر بزرگ حاصلي جز شادماني بيگانگان را در بر نخواهد داشت.(متشکرم دوست عزيز)
86   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   28 خرداد 88
با سلام
برادر عزيز جناب اقاي احمدي :
هديه اي براي تجديد نظرتان:

رَحمَةُ اللهِ وَبَرَکَاتُهُ عَلَيکُم أهلَ البَيتِ (هود 73)
بخشايش و برکتهاي خداوند بر شما اهل اين خانه باد

بَقِيَّةُ اللّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ هود: 87.
و يك حديث :
«سَتُفترق اُمّتى ثَلاث و سبعين فرقة ، واحدة منها ناجية و ثنتان و سبعون في النّار» ؛(( امتم هفتاد و سه فرقه ميشوند و فقط يكي نجات پيدا ميكند و هفتاد دوتا در اتشند ) شيخ طوسى(ره) در الرسائل العشر ، ص 127 ، و محمد بن حسن بن مطهر الحلّى(ره) در ايضاح الفوائد ، ج 1 ، ص 8 و شيخ حر عاملى(ره) در وسائل الشيعه ، ج 18 ، ص 31 ، وعلامه مجلسى(ره) در بحار الانوار ، ج 36 ، ص 336 ، ح 198 و حاكم نيشابورى در المستدرك ، ج 4 ، ص 430 ، وابن حزم در المحلى ، ج 1 ، ص 62 و ج 11 ، ص 103 ، و طبرانى در المعجم الكبير ، ج 18 ، ص 51 ، و هيثمى در مجمع الزوائد ، ج 1 ، ص 430 ص 448 ، ومتقى هندى در كنز العمال ، ج 1 ، ص 209 - 212 و . . .

حالا ميخواهد عصر فضا باشد يا ارتباطات يا صبح قبل از ظهور باشد

يا علي

87   نام و نام خانوادگي:  حسين م پ     -   تاريخ:   02 تير 88
اگر گيري وضو با آب زمزم اگر سجاده گردد عرش اعظم
اگر گويي اذان بر بام افلاك گر از تكبير گردد سينه ات چاك
اگر باشد به توحيدت تعهد اگر گردي شهيد اندر تشهد
مبادا بر نماز خود بنازي علي را گر نداري بي نمازي
88   نام و نام خانوادگي:  مسعود-ر     -   تاريخ:   26 تير 88
باسلام. نظرات متعددي نوشته بودند و من اونا رو خوندم آن چيزي رو که خداوند از ما مي خواهد حفظ دين مقدس اسلام و وحدت ميان مسلمانان است از همين رو خداوند در قرآن، اسلام را اصل براي مسلمانان قرار داده است مهم نيست که من سني باشم يا شيعه. چه بسا کساني هستند که ادعاي پيروي از سنّت پيامبر را دارند که در واقع رنگي از عمل به دستورات ايشان در وجودشان ديده نمي شود و چه بسيار کساني هستند که به اصطلاح شيعه اند اما موجبات خشم خداوند را فراهم مي کنند اي عزيزان من! اين رو دوستانه عرض مي کنم اگه از هر دين و مذهبي که هستيد حق توهين يا حتي همان گفتن واقعيت را به طرف مقابلتان نداريد هر کسي دين و مذهب خويش را دوست دارد و نبايد به ديگري جسارت کرد اين که مي گويم فقط بحث ميان مسلمانان است و به مذاهب ديگر کاري ندارم چه خوب مي شد اگه نويسنده محترم وبلاگ،اين نوشته هاي اول وبلاگ رو نمي نوشتند تا هيچ گونه جنگ لفظي بين شيعه و سني پيش نمي آمد. و اين رو باز دوستانه به نظرنويسان عرض مي کنم شما در مقابل هر حرفي که مي گوييد و مي نويسيد در برابر خداوند مسئوليد و مادامي که اين گفته ها و نوشته ها باشند و مردم آن را بخوانند اگه اهانتي باشد در پيشگاه خداوند مسئوليد... والسلام
89   نام و نام خانوادگي:  مسعود-ر     -   تاريخ:   31 تير 88
باسلام و خسته نباشيد من مي خواهم بگويم آقاي نويسنده هدف شما از ساختن اين وبلاگ چيست؟ اگر مي خواهيد نظر برادران و خواهران شيعه و سني را در مورد بر حق بودن بدانيد (مطمئن باشيد) هيچ کس راه خويش را تغيير نخواهد داد و آن حاصل شيري است که از مادر مکيده است و اگر مي خواهيد ميان شيعه و سني را ارتباط دهيد باز هم راهي را پيش نخواهيد برد چون نظرها اينگونه به ما القا مي کند که جز جنگ لفظي چيز ديگري نبوده است و اگر مي خواهيد ارتباط ميان اين دو گروه را از هم بگسليد که مطمئنّا اينگونه نيست باز هم قادر نخواهيد بود و اگر مي خواهيد وبلاگتان پر بيننده شود باز هم خدا را خوش نمي آيد پس دوستانه به شما عرض مي کنم هدف شما از ساخت اين وبلاگ چيست؟ منتظر مي مانم!
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
اين گونه بحث ها ، دو فايده مهم و اساسي دارد :
الف) ‌رفع شبهات از ذهن شيعيان و تقويت اعتقادات آنان
ب) آشنا شدن اهل سنت ، با خرافات موجود در كتب منسوب به علماي اهل سنت ، كه سبب تمايل آنان به سوي شيعه مي‌شود .
مي‌‌توانيد براي هر دو مورد ، موارد بسيار در بخش نظرات سايت ، پيدا كنيد .
در مورد اينكه اينگونه بحث ها جنگ لفظي است ، خير ؛ جنگ لفظي اصطلاح براي كساني است كه هر دو يك هدف دارند ، اما در الفاظ با يكديگر اختلاف دارند ، اما موارد مطرح شده ، مواردي است كه بسياري از آنها دستاويز وهابيت براي تكفير و كشتار شيعيان بوده است .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
90   نام و نام خانوادگي:  مسعود-ر     -   تاريخ:   01 مرداد 88
باسلام و وقت بخير.خيلي ممنون از اينکه مرا از سرّ ساختن اين وبلاگ آگاه کرديد.چون من اکثر اوقات به سايت مربوط به سني ها سر مي زنم و در صورتيکه نظرنويسان بزرگترين توهين ها را به شيعيان مي کنند اما من با حفظ تمام شئونات اسلامي جواب هاي دندان شکني را به آنان تحميل مي کنم. و تاکنون کسي هيچ گونه جوابي را نداشته که بدهد و يا آنها را فرد نويسنده در وبلاگ خويش قرار نداده است. اما شيعه در برابر تمام سوالات چه از برادران اهل سنت و چه از شيعيان جوابگو بوده است بدون آنکه بخواهد حرمت ديگري را زير پا بگذارد.(با تشکري دوباره از شما دوست گرامي).
91   نام و نام خانوادگي:  انسان مسلمان     -   تاريخ:   02 مرداد 88
سلام واقعا متاسفم كه فكر و ذهن و وقتتان را صرف اين سخنان بيهوده مي كنيد غافل از اينكه اين حرف ها تنها به كلفت شدن گردن و شكم آقايان مفت خور و بيچاره شدن بيشتر يك عده كثير مي شود.برادران و خواهران هموطن من اهل سنت هستم اما هيچگاه به ملاك بودن فلان فرقه و مذهب در آخرت معتقد نيستم.خوانندگان محترم اهل سنت و جماعت به هيچيك ار بزرگان دين توهين نمي كنند چون اصول و معيارهاي ديني آنها اموري فراتر از اين بازي هاست.آنان به توحيد و معاد و نبوت به عنوان اصول پايه معتقدند و حول اين محور مي گردند.من قصد تخريب يا هر چيز ديگري ندارم اما خدا وكيلي خودتان بگوييد كسي كه جز سلام و درود و طلب رضايت خداوند چيزي از دهانش خارج نمي شود انسان است يا كسي كه مرتب لعنت و نفرين از دهانش خارج مي شود؟ اگر سلمان رشدي گمراه در يك كتاب به پيامبر و عايشه(رض) توهين كرد متاسفانه در ايران ميليون ها و شايد ميلياردها بار به اين بزرگان توهين مي شود. سران ايران چنان به پيامبر توهين مي كنند كه سلمان رشدي هرگز به اندازه آنها توان و استعداد توهين ندارد.در ايران غيرمستقيم به پيامبر(ص) و علي(ع) و امامان (ع) توهين مي شود.پيامبر(ص) را چنان ضعيف نشان مي دهند كه در 23 سال رسالتش تنها توانسته چند نفر را انسان كند! فضاي دوستانه و برادرانه صدر اسلام را براي شيعيان فضايي سرشار از كينه و ريا و توطئه معرفي مي كنند و براي قبولاندن اين توهمات يك خروار به اصطلاح روايت رديف مي كنند.واقعا براي شيعيان متاسفم.چون در ايران تمام امور ديني شان دست يك عده سياستمدار است. خاطر نشان مي كنم در جهان اصلا حكومتي كه بر اساس انديشه و سنت پيامبر باشد وجود ندارد.در همين حكومت عربستان صدها عالم در زندان ها رنج مي كشند.اصولا جهان حكومتي كه براساس انديشه اهل سنت باشد يافت نمي شود.حكومت هاي مصر و .. يا لائيك هستند يا از دين جدا هستند
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
1- بهترين ملاك براي عمل يك مسلمان ، آيات نوراني قرآن و روايات رسول گرامي اسلام (ص)‌است ؛ آيا مي‌دانيد در قرآن كريم چندين بار دشمنان دين لعن شده‌اند ؟
آيا مي‌توان گفت كه كسي كه از لعن دشمنان دين پرهيز مي‌كند ، به قرآن عمل كرده است؟
آيا مي‌دانيد در سنت نبويه چندين بار دشمنان اسلام و حقيقت لعن شده‌اند ؟
بهتر است قبل از اينكه لعن را بالكل منكر شويد ، كمي در مورد لعن و حقيقت آن تحقيق نماييد .
2- در مورد سلمان رشدي سخن گفتيد ، آيا مي‌دانيد كه وي حتي نام كتاب خويش را از يكي از مطالبي كه در كتب اهل سنت با سند صحيح آمده است ، انتخاب كرده بود ؟
آيات شيطاني !!! همان اعتقاد اهل سنت مربوط به خرافه غرانيق !
مي‌توانيد در اين زمينه به تفسير الدر المنثور سوره نجم ذيل آيات «افرايتم اللات و العزي» مراجعه نماييد .
3- در مورد اينكه بد بودن تعدادي از اصحاب ، ضعف رسول خدا (ص) را نشان مي‌دهد ! بهتر است نگاهي به آيات قرآن بنماييد ! بيشتر مردم كافرند ، اكثرهم لا يعقلون و...
لابد به نظر شما اين نشان دهنده ضعف خدا در خلقت است ، كه نتوانسته موجودي خلق كند كه به راه درست هدايت شود ، يا ضعف قدرت خدا را در هدايت نشان مي‌دهد !
به جاي اينكه بگوييد اين مطلب نشانگر خبث باطني كساني است كه رسول خدا (ص) را ديدند و ايمان نياوردند ، رسول خدا (ص) را به ضعف متهم نكنيد !
4- فرموده ايد در جهان حكومتي بر اساس انديشه هاي اهل سنت يافت نمي‌شود ! اين بزرگترين اهانت شما به اهل سنت است كه مي‌گوييد ايدئولوژي آنان آنقدر ضعيف است كه نتوانسته اند يك كشور با اين ايدئولوژي درست كنند !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
92   نام و نام خانوادگي:  امر به معروف     -   تاريخ:   15 مرداد 88
السلام علي من اتبعي الهدي خداوند رحمت كند كسي را كه وقتي به ايات پروردگارش متذكر شود مي گويد سمعنا واطعنا شنيديم واطاعت كرديم وهدايت كند كساني را كه گويند سنطيعكم في بعض الامر كه اگر بااين سخن برخاسته شوند مورد غضبش واقع خواهند شد پرستش غير خدا خداوند ميفرمايد اعبدواالله مالكم من اله غيره واياك نعبد واياك نستعين وغيره كه بسيار واضح عبادت غير خدا را نفي ميكند واما اتعانه از غير خدا خداوند مي فرمايد ان الذين تدعون من دونه عباد امثالكم و همچنين ان الذين تدعون مندونه ما يملكون من قطمير ان تدعوهم لايسمعو دعائكم ولو سمعو ماستجابو لكم ويوم القيامه يكفرون بشرككم براستي كساني را كه از غير خدا مي خوانيد صاحب پوست هسته اي خرماي نيستند اگر انها رابخوانيد صداي شما را نمي شنوند واگر هم بشنوند قادر به پاسخگوي نيستند ومي فرمايد ايشركون بالله ما لايخلق شيئ وهم يخلقون ايا كساني را شريك خداميكنيد كه چيزي را خلق نكرده اند وخودشان مخلوقند واياتي مثل 106و107 سوره يونس وايات ديگرمثل ومن اضل ممن يدعو من دون الله من لايستجيبو له الي يوم القيامه وهم عن دعائهم غافلون واذا حسر الناس كانو لهم اعدائ وكانو بعبادتهم كافرين كه بسيار ايه واضحي است ان اريدالا الاصلاح وماتوفيقي الا بالله اللهم اجعل عملي كله صالحا وجعله لوجهك خالصا ولاتجعل لاحد فيه شيئا
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
بهتر است براي فهميدن تفسير درست اين آيات به آدرس ذيل مراجعه كنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=87
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
93   نام و نام خانوادگي:  محمدرضا ×/×/×/×     -   تاريخ:   16 شهريور 88
شيعه کافرشيعه مشرک تاريخ دين شيعه100سال پيش
94   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   17 شهريور 88
با سلام
اقاي محمدرضا ×/×/×/× گقتي 100 سال پيش پس منظورت بهائيها و وهابيها است .
اره جانم 100 سال پيش اين دو فرقه بوجود امدند .

يا علي
95   نام و نام خانوادگي:  مرتضي     -   تاريخ:   23 شهريور 88
من با تمام وجود براي شما عزيزان متاسفم كه اين گونه به جان همديگر افتاده ايد و يكديگر را به كافر و زنديق بودن متهم مي كنيد و در كنار آنهم تا مي توانيد صحابه كرام پيامبر را لعن و نفرين مي كنيد يا براي دفاع از خود روايت مي تراشيد و به خورد مردم مي دهيد .عزيزان من هيچ كدام از اين مطالب دردي از دردهاي بي درمان مارا دوا نخواهد كرد اگر اين مباحثات نتيجه اي داشت پس چرا خود حضرات آيات با همديگر نمي نشينند تا مشكلات جامعه اسلام و امروز و فرداي مت و شما را حل كنند پس مي بينيم كه مطرح كردن اين مباحث هيچ نتيجه اي براي من و شما در بر ندارد فقط جوي است كه مارا در ان قرار مي دهند تا آقايان خود به دلخواه خود و بدون هيچ مخالفتي بچرندو ببرندوو مارا هم به جان همديگر بيندازند كه به جاي تحصيل علم و دانش و تكنولوژي حق علي و فاطمه را از عمر بگيريم وانتقام خون شهيدان عاشورا راباكشتن سنيان بگيريم و ...اين نهايت جهل و گمراهي است كه يك ملت بدبخت و عقب افتاده مي تواند به آن مبتلا گردد .براي اينكه بتوانيم درك درستي از جامعه و دين و شرايط كنوني خود داشته باشيم توصيه مي كنم تا كتاب سينوهه را بخوانيد و پي ببريد كه وقتي دين با سياست آميخته شود چه بلايائي ممكن است سر ايمان و انديشه و زندگي و باور مردم بيايد.به اميد روزي كه به جاي درج اين اراجيف و دفاعيات باطل و تاريخ گذشته پيام دوستي و يكدلي و يكرنگي براي هم بفرستيم.آمين
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
1- خود صحابه كرام رسول خدا (ص)‌ يكديگر را لعن و نفرين كرده و با يكديگر جنگيده‌اند !
2- ما را متهم به روايت تراشي كرده‌ايد ! بهتر بود كه نمونه‌اي از روايات تراشيده شده توسط ما را ذكر مي‌كرديد ! تا مبادا خوانندگان شما را به اين متهم كنند كه يك سني بدون دليل و مدرك ، شيعيان را مورد اتهام قرار داده است !
3- آيا در اين شك داريد كه رسول خدا (ص) فرموده‌اند امت من هفتاد و سه فرقه شده و همگي جز يك فرقه در آتش خواهند بود ؟ آيا با بحث علمي براي تشخيص آن يك فرقه مخالفيد ؟
4- ما هيچگاه انتقام خون شهيدان كربلا را با كشتن سنيان نخواهيم گرفت !
ما سنيان را برادران ديني خود مي‌دانيم كه به خاطر بي اطلاعي از حقايق در دام عده‌اي سودجو گرفتار آمده‌اند !
5- جهل و گمراهي آن است كه تنها بخواهيم با يكي از دو بال آگاهي ديني ، و يا آگاهي به علوم روز ، در بالاترين افق‌ها پرواز كنيم ! كسي منكر پيشرفت در علوم جديد نيست ! اما شما گمان داريد كه براي پيشرفت در ان علوم ، بايد حقايق ديني را فراموش شده انگاشت و در مورد اينكه دين را از كدام گروه بايد گرفت ، تحقيق نكرد !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
96   نام و نام خانوادگي:  مسعود-ر     -   تاريخ:   26 شهريور 88
باسلام. مي خوام اين جا درد دلمو بنويسم. مصطفي شهر علم بود پيشانيش شکستند. دروازه ي علم علي بود پس چرا فرقش شکافتند. فاطمه دخت نبيّ و پس چرا بر در شتافتند،سيلي زدند و پهلو شکستند. حسن هم اکبر زهرا، پس چرا زهرش بدادند. حسين هم ابن امير بود، پس چرا آبش ندادند...
97   نام و نام خانوادگي:  مسعود-ر     -   تاريخ:   28 شهريور 88
با سلام و وقت بخير. آقاي محترم.از شما خيلي ممنونم که کمکم کرديد.بالاخره اون وبلاگ کثيفي که بهتون گفته بودم، فيلتر شد تا ديگه جووناي زيادتري
اسير چنين وبلاگايي نشن. حق هميشه پيروز است. بدرود
98   نام و نام خانوادگي:  جواد     -   تاريخ:   09 مهر 88
اسلام واقعي طريق شيعه علي بودن است هر که علي را قبول ندارد مسلمان نيست که بعد رسول اوست امام .آنان که شيخ فخر رازي را از بزرگا ن اهل سنت ميدانند بدانند که ايشان در مورد آيه مباهله گفتند (آيه انفسنا انفسکم) که به حق اين آيه در مورد علي است که علي نفس محمدص است.آيه يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک من ربک درمورد کامل کردن دين اسلام با معرفي علي است. اهل سنتي که از عايشه همسر پيامبر که نه ماه با ايشان زندگي کردن 5 زار حديث نقل ميکنند ولي از خديجه س که 25 سال با پيامبر زندگي کردن يک حيث هم نقل نکردن. واز علي(ع) 500 حديث نقل کردن علي که از بچگي نزد پيامبر بزرگ شده علي که به گفته اهل سنت در 10 سالگي مسلمان شده.علي که همسرش زهراست فرزند رسول خدا. کسي که پدر زنش پيامبر است. فاتح بدر و خيبر. پدر حسين و حسن شباب اهل جنت . پسر عموي پيامبر .کاتب قرآن.مولود کعبه.به خدا اگر در مورد کربلاي امام حسين نيز سکوت ميشد همين آقايان يزيد را مظلوم نشان ميدادند حال آنکه در بضي جاها شروع کردند به تخريب کربلا خواهران وبرادران شيعه مراقب آقايان به ةاهر مسلمان باشيد کساني که از روي ظاهر قرآن نظر ميدهند وبراي خدا جسميت قائلند سميع و بصير بهايت بي دين/خطبه غديرحتما بخوانيد
99   نام و نام خانوادگي:  حسيني سيدمحمدعلي     -   تاريخ:   27 مهر 88
وهابيت اين مسلک دست ساخته ي پير استعمار امروز سني را ازسننيت انداخته واين بد بختها نيزنمي فهمند که چه ظلمي وهابيت درحق اينها کرده است.
برويد کتاب هاي خودتان را بخوانيد تا به اهميت پيروي شيعيان ازاهل بيت(عليهم السلام) پي ببريد وراه درست را ازنادرست تشخيص دهيد .
درغير اين صورت خسر الدنيا والآخره مصداقش شماها خواهيدبود نه کساني ديگر.
100   نام و نام خانوادگي:  سلام     -   تاريخ:   27 مهر 88
سلام خسته نباشيد دوستان عزيز خدواند درباره صحابه بيغمبر (ص) ايه از قران السابقون الاولون من المهاجرين والانصاروالذين اتبعوا باحسان رضي الله عنهم ورضوا عنه واعد لهم جنات تجري تحتها انهار خلدين فيها ابدا ذلك فوزا عظيم خدواند از انها راضي ولي شما شعيها ناراضي هستيد
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
بهتر است در ابتدا مقصود از السابقون الاولون ... مشخص شود كه آيا همه صحابه‌ است ! و بعد ادعا شود كه خدا از همه صحابه راضي است !
در اين زمينه براي فهميدن سخنان اهل سنت و ادله آنان مي‌توانيد به آدرس ذيل مراجعه كنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=121
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
101   نام و نام خانوادگي:  م     -   تاريخ:   28 مهر 88
سلام برادران عزيز درموردصحابه بيغمبر جندين ايه نازل شده كه يك از اينها لقد رضي الله عن المؤمنين اذ يبايعونك تحت الشجرة وعلم مافي قلوبهم وانزل سكينة عليهمواثابهم فتحا قريبا خدواند از اينهاي كه در زير شجرة رضوان به رسول اكرم (ص)بيعت كردنند وخداوند اكاه است كه در قلبهايشان واينها نزديك بر 1400صحابي بودند كه رسول اكرم دست مبارك خودش به جاي حضرت عثمان كذشت كه خود حضرت رسول (ص) حضرت عثمان را به سو ي مكه مامور كرده بود كه خود حضرت عثمان داماد رسول اكرم (ص) كه دوتا از دخترهاي بيغمبر ازدواج كرده بود كه بعد از وفات دختراولش او با دختر دومش ازدواج ميكنند وهمجنين حضرت عمر با دختر حضرت علي ام كلثوم ازدواج كرده بود وبدر بزرك حضرت امام جعفر صادق حضرت ابوبكر بودند كه مادر ان حضرت بنام فراوة بنت قاسم محمد ابوبكر ياران واهل بيت بيغمبر (ص) با همديكر فاميل ومهربان بودندوهيج خلاف نداشتند وحضرت عمر فاتح ايران بودند به اميد روزي ك همه مسلمان يكدست بشند
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
1- ادعا كرده‌ايد كه آيه بيعت رضوان عموميت براي 1400 نفر صحابه دارد ! البته بهتر است در اين زمينه به آدرس ذيل مراجعه كنيد ، ولي آيا خود شما متوجه اين نكته نشديد كه صحابه بيش از 120000 نفر بودند ؛ چطور مي‌خواهيد به اين آيه عدالت همه صحابه را ثابت كنيد ؟
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=129
2- رسول خدا (ص) اگر دست خويش را به جاي عثمان نمي‌گذاشتند ، در واقع ظالم بودند ؛ چون خود ايشان عثمان را كه تا آن زمان حتي يك نفر كافر نكشته بود ، براي شنيدن نظر كفار فرستادند ، زيرا بر جان بقيه مسلمانان احتمال خطر مي رفت ! حال اگر اين فيض الهي و امتحان الهي - كه خود خداوند مي فرمايد «فمن نكث فانما ينكث علي نفسه» هركس اين پيمان را بشكند ، خود را شكسته است ! - به سبب اين دستور رسول خدا (ص) به عثمان ، از او گرفته مي‌شد و او قابليت حضور در اين امتحان را نداشت ، در واقع ظلم به عثمان بود ! اما او در امتحان شركت كرد اما مردود شد ! و جزو كساني شد كه آيه اي كه ما ذكر كرديم ، شامل حال او گشت !
3- در مورد ازدواج با دختران پيامبر (ص) ! اين ادعاي اهل سنت ، با روايات صحيحه آنان سازگار نيست :
تحت عنوان «عثمان، بين دختر رسول خدا و دختر دشمن خدا، جمع كرد» در مقاله ذيل ، به اين مطلب اشاره شده است :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=140
4- ام كلثوم دختر ابوبكر بود كه با عمر ازدواج كرد ! بهتر است به كتب اهل سنت مراجعه كرده و حقيقت را دريابيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=83
5- در مورد ادعاي اينكه امام صادق به تولد از ابوبكر افتخار كرده‌اند نيز به آدرس ذيل مراجعه كنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=574
6- در مورد فتح ايران هم اگر شما كشور گشايي را ملاك مي‌دانيد ، چنگيز و... در اين كار از عمر پيشي گرفتند ! و اگر مقصود شما تبليغ اسلام راستين است ، بهتر است به مقاله ذيل مراجعه كنيد تا بدانيد با اين خشونت طلبي‌ها چه به سر اسلام آوردند :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=122
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
102   نام و نام خانوادگي:  محمد علي ابراهيمي     -   تاريخ:   27 آبان 88
دشمنان علي و مذهب او همان دشمنان رسول خدايند ...........
توحيـــــــد لااله الاالله است
اسـلام محمدرسول الله است
بــــاايــــــن دوسـخــــــــن کســــــي بــجــــائـــــــي نـــرسيـــــــــد
چـــــــون رمـــــزســـخــــــن
علـــــي ولـــــــيّ الــلــــــّه
اســــــــت
103   نام و نام خانوادگي:  محمد علي ابراهيمي     -   تاريخ:   27 آبان 88
سلام

قابل توجه اهل سنت

ما آماده هرگونه مناظره هستيم


من با سه دليل از قران و بيش از هزار حديث از کتب اهل سنت

ثابت ميکنم چراشيعه ومحب علي شدم...
اگر اهل سنت تونست با سه آيه بمن ثابت کنه چرا وهابي شدن منم وهابي ميشم..

من چندتا سوال ازاهل سنت ميکنم جوابش مستدل بياريد

منم وهابي ميشم...


1عقل پيامبر بيشتر بود يا ابوبکر؟؟


2درغدير خم پيامبر علي را بعنوان خليفه وجانشين معرفي کرد

چرا بعد از 75روز خلفا بيعت خودراشکستند؟؟


3عشره مبشره چه کساني بودن؟؟چرانقشه قتل پيامبر راکشيدند؟؟


4قبرحضرت زهراکجاست؟؟؟؟چرامخفيست؟؟
چراتازنده بود با خلفا حرفي نميزد؟؟
چرا محسن سقط شد؟؟
چرا حضرت زهرا خلفارابعدهرنماز لعن ميکرد؟؟


5متخلفين از سپاه اسامه چه کساني بودند که پيامبر انها را لعن کرد؟؟


6چرا امام علي ميگفت 25سال خاردر چشم واستخوان درگلو داشتم؟؟


7چراخلفارا درکنار پيامبر دفن کردند؟؟


مگر ايه قران نداريم بي اجازه وارد خانه پيامبر نشويد اينا ازکي اجازه گرفتن؟؟


8چرا عمر70بارگفت اگرعلي نبود عمرهلاک ميشد؟؟

مگرنه اينست که خليفه بايد عالم به احکام باشد؟؟


9چرا پدر ابوبکر با پسرش ابوبكر بيعت نکرد؟؟


10مگرعمرنگفت حديث داريم خلافت ونبوت درخاندان پيامبرنيست

پس چرا علي را درشوراي شش نفره قرار داد؟؟
104   نام و نام خانوادگي:  محمد علي ابراهيمي     -   تاريخ:   27 آبان 88
مهم ترين آياتي که امامت علي (ع) را اثبات مي کنند ،به ترتيب زير عبارت اند از آيات :« اکمال دين» ، «تبليغ» ، «تطهير»،«ولايت» : الف:« الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ کَفَرُوا مِنْ دِينِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِينَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْکُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِيناً » (1) امروز، کافران از(زوال) آيين شما، مأيوس شدند؛ بنا بر اين، از آنها نترسيد! و از(مخالفت) من بترسيد! امروز، دين شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آيين(جاودان) شما پذيرفتم . ب : « يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُکَ مِنَ النَّاس » (2) اى پيامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً(به مردم) برسان! اگر نکنى، رسالت او را انجام نداده‏اى! خداوند تو را از(خطرات احتمالى) مردم، نگاه مى‏دارد؛ و خداوند، جمعيّت کافران را هدايت نمى‏کند. ج : « إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَکُمْ تَطْهِيرا » (3) خداوند فقط مى‏خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد. د : « إِنَّما وَلِيُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُون » (4) سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پيامبر او و آنها که ايمان آورده‏اند؛ همان ها که نماز را بر پا مى‏دارند، و در حال رکوع، زکات مى‏دهند. *************** 1: مائده ،آيه 3 2: مائده ،آِيه 67 3: احزاب ،آيه 33 4: مائده ،آيه 55
جواب نظر:
فهرست آيات قرآني مربوط به حضرت علي (ع) :
http://dorenajaf.valiasr-aj.net/page2/m1_quran.php
معاونت اطلاع رساني
105   نام و نام خانوادگي:  حبيب الله كردستاني     -   تاريخ:   02 آذر 88
والله كه علي حق است همان گونه كه عمر گفت
106   نام و نام خانوادگي:  سيدابادي حسين     -   تاريخ:   07 آذر 88
بسمه تعالي سلام عليکم ، از زحمات بي دريغ شما مدافعان حقيقي ولايت تشکر مينمايم . شمائي که غبار شبهات را از چهره آل رسول الله مي زداييد . آفرين بر شما مجاهدان خستگي ناپذير حريم آسماني اهل البيت عليهم السلام .
107   نام و نام خانوادگي:  مسعود     -   تاريخ:   13 آذر 88
باسلام به اهل ولايـت واقعي. ولايـت رمز پيروزي است ،ولايت رمز ورود به واقعيّت هاست ،ولـايت چشمه ي زلالي است که هرکسي را توان ديدن نيست ،
ولايت بي انتهاست، درود و سلام بر آنکه غريبانه زيست و غريبانه پر گشود،درود و سلام بر آنکه سکوتش منجي اسلام،کلامش خشنودي خدا و گريه اش
ملائک را مدهوش مي کند، اي امير عرب، اي آنکه خطيب خطبايي خطبا بنده شرمنده،سخن را تو خدايي
مگر نه اين است که باقرالعلوم(ع) مهمترين رکن را ولايت مي دانستند،اي کسي که دم از خدا(ج) و پيغمبر خدا(ص) مي زني،چرا پيغمبر هنگام دعا، خدا
را به حق علي قسم مي داد چون نام او نزد خداوند ارزش دارد و خداوند هرگز چنين دعايي را رد نمي کند، اين در حاليست که دعاي پيغمبر خدا هميشه
به آسمان ها مي رود و اينکه پيامبر اين کار را مي کرد بي دليل نبود. ببخشيد ديگه حوصله ندارم چون با نوشتن دردي دوا نميشه و ميدونم آب از آب تکون
نمي خوره. خدايا به اميرمومنان ما را جزو شيعيان واقعي ايشان قرار بده. والسّلام
108   نام و نام خانوادگي:  حسين آزاد منش     -   تاريخ:   17 آذر 88
آقاياني كه ادعاي شيعه بودن ميكنند چه خواص و چه عوام آيا تابحال زيارت عاشورا خوانده ايد؟ اگر خوانده ايد و آنرا قبول داريد چرا به آن عمل نمي كنيد؟
اني سلمن لمن سالمكم و هربن لمن هاربكم يعني چه ؟ ..... يعني (( من دوستم با دوستان تو و جنگ ميكنم با دشمنان تو )) حالا عوام و خواص اهل تشيع آيا يك بام ودو هوا ميشود ؟. جواب اهل بيت پيامبر را در محضر خدا چگونه خواهي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
109   نام و نام خانوادگي:  كريم فهرجي ازشهرستان دلگان     -   تاريخ:   20 آذر 88
مسيحيان ويهوديان دربين مسلمانان فتنه كردند مارا به جان هم انداختند كه من شيعه بگم سني فلان وسني بگه شيه فلان.تا انها حكومت دلخواهشان رابكنند وهيچ وقت شيعه وسني فرست نكنند كه به مسيحيان ويهوديان بپردازند
110   نام و نام خانوادگي:  عبدالله     -   تاريخ:   23 آذر 88
با سلام به برادران مسلمان

با تشكر از مطالب ارزنده تان بايد بگويم با مطالعه منابع و آدرسهايي كه در جواب دوستان مسلمان ارائه كرده بوديد و پس از بررسي هاي فراوان و تفكرات وتعلمات زياد بر روي مسائل بيان شده و با عذر تقصير از ساحت مقدس اهل بيت پيامبر كه تا به حال در شناخت آنان قصور كرده ام به نظر م
يرسد كه مذهب شيعه مذهب بر حق مي باشد لذا از دست اندر كاران اين سايت وزين مي خواهم مطالبي را در جهت شناخت بيشتر برايم ايميل كنند.

پناه ميبريم به خداي محمد صلوات اله عليه
111   نام و نام خانوادگي:  جيران     -   تاريخ:   01 دي 88
سلام

ممنون از مطلب مفيدتان. الهي برسان مهدي صاحب الزمان را. فقط آقا ميتونن جواب اين قوم گمراه و ظالم و بدهند.

يا صاحب الزمان الغوث الامان
112   نام و نام خانوادگي:  خالد عبدالرحيم محمد     -   تاريخ:   02 دي 88
توجه...توجه ...توجه .اي شيعيان اي کسانيکه دم از علي ميزنيدودر مقام ومنزلت او غلو کرديد آيا ميدانيد همان علي وفرزندانش درباره ي شما چه گفته است؟...1_امام علي ميفرمايد:بخدا سوگند دوست دارم معاويه افرادش رابا افرادم معاوضه کند همانند معاوضه درهم با دينار,ده نفر ازشما را گرفتهودر مقابل يک نفر افرادش را به من بدهد وهمچنين دو سه نفر از شمارا بعنوان بخشش به وي ميدهم و.......<نهج البلاغه جلد1 صفحه ي188تا20> .امام رضا ميفرمايد:فتنه کساني که خود را شيعه ما ميداننداز فتنه دجال هم خطرناکتر است.<وسائل الشيعه جلد11 صفحه 441 >.ابي الحسن فرمود:اگر درميان شيعيان خود تحقيق وبررسي کنم ميبينم که همگي سازنده دروغ وموضوعات اندواگر آنها را امتحان کنم مرتد از آب در ميايند واگر بهترينها را جدا کنم از هزار نفر يک نفر هم نيست<اصول کافي جلد8 صفحه ي228>..............پس برويد واين همه ادعا نکنيد خداوند همه شمارا هدايت کند
جواب نظر:
باسمه تعالي

برادر گرامي

مراد علي همان كساني است كه بعد از رحلت پيامبر اكرم (ص) به انحراف رفتند با بي تقوايي دوران خلفا عادت كرده اند و اخلاق خوي جاهليت را در خود زنده نمودند در خطبه 150 نهج البلاغه با صراحت فرمودند:

حَتَّى إِذَا قَبَضَ اللّهُ رَسُولَهُ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسلَّم ، رَجَعَ قَوْمٌ عَلَى الاَْعْقَابِ... وَ هَجَرُوا السَّبَبَ الَّذِي أُمِرُوا بِمَوَدَّتِهِ ، وَ نَقَلُوا الْبِنَاءَ عَنْ رَصِّ أَسَاسِهِ، فَبَنَوْهُ فِي غَيْرِ مَوْضِعِهِ. مَعَادِنُ كُلِّ خَطِيئَة، وَأَبْوَابُ كُلِّ ضَارِب فِي غَمْرَة  قَدْ مَارُوا  فِي الْحَيْرَةِ، وَذَهَلُوا فِي السَّكْرَة، عَلَى سُنَّة مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ. نهج البلاغه للشيخ محمد عبده: 2/35 الخطبة 150، شرح نهج البلاغه: 9/132.

پس از رحلت جانگداز رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم)، گروهى به گذشته جاهلى خود بازگشتند و از وسيله هدايت و رستگارى يعنى اهل بيت  كه مأمور به دوستى آن بودند، دورى كردند.(قل لا أسئلكم عليه أجراً الاّ المودة فى القربى) ، و ساختمان اسلام و ايمان را از جايگاه استوارش انتقال داده آن را در جايى كه سزاوار نبود پايه ريزى كردند.

آنان كانون هر خطا و گناه و پناهگاه هر فتنه جو شدند و سرانجام در سرگردانى فرو رفته و در غفلت و مستى، به روش و آيين فرعونيان درآمدند، از همه بريده و دل به دنيا بستند و يا پيوند خود را با دين گسستند.

 

نسبت به سخن امام رضا (ع) كه مي فرمايد:

إن ممن ينتحل مودتنا أهل البيت من هو أشد فتنة على شيعتنا من الدجال ، فقلت : بماذا ؟ قال : بموالاة أعدائنا ، ومعاداة أوليائنا إنه إذا كان كذلك اختلط الحق بالباطل ، واشتبه الامر فلم يعرف مؤمن من منافق .

مراد امام رضا عليه السلام كساني است كه ادعاي محبت اهل بيت مي كنند (ينتحل) و محبت دشمنان اهل بيت يعني قاتلين حضرت زهرا سلام الله عليها و بني اميه را در دل دارند از دجال بدترند و اين ها منافقي بيش نيستند.

حال ببين اين روايت  با شيعيان تطبيق مي كند يا با ؟؟؟

 

113   نام و نام خانوادگي:  مرتضي     -   تاريخ:   03 دي 88
هر وقت اسم خليفه دوم رو ميشنوم ياد سيلي خوردن مادرمون حضرت زهرا سلام الله عليها مي افتم.
بعد از پيامبر چه شد؟
مگر رسول خدا نفرمود هر كس فاطمه را اذيت كند مرا اذيت كرده؟
مگر رسول خدا حضرت علي را مولاي شما بعد از خودشان منصوب نكرد؟
چرا و به چه گناهي مادر ما را زدند؟
چرا و به چه گناهي مادر ما را كشتند؟

و حال هر شيعه اي كه پيام مرا ميخواند براي حضرت زهرا سلام الله عليها صلوات.
114   نام و نام خانوادگي:  خالد عبدالرحيم محمد     -   تاريخ:   16 دي 88
سلام بر رافضيان وكسي كه جواب من را داده.شما گفتيد كه منظور علي <ع>از يارانش كساني است منحرف شدند پرسش من از شما اين است كه آيا ياران معاويه<رض>هم به انحراف رفتند؟اگر به انحراف رفتند پس چرا علي<ع>ميخواست يارانش را با او معاوضه كند؟واگر به انحراف نرفتند پس چرا شما....؟؟؟؟؟؟؟؟
جواب نظر:
با سلام
خداوند در قرآن بارها از گروهي از اهل كتاب تمجيد كرده است و بارها گروهي از مسلمانان را توبيخ ! آيا اين بدان معني است كه همه كارهاي آنان را قبول دارد ؟
اميرمومنان در نهج البلاغه در باره سستي و عدم مقاومت طرفداران خويش شكايت كرده و مي فرمايند كاش به جاي شما ، كساني داشتم كه مانند آنها پايدار باشند !
ساير نظرات شما نيز ، به خاطر اينكه تنها و تنها تكرار مقالات سايت‌هاي اهل سنت (بدون توجه به مطالب و پاسخ‌هاي سايت) است ، علني نشد .
در نظرات بعدي نيز براي گرفتن پاسخ ، ايميل صحيح وارد كنيد !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
115   نام و نام خانوادگي:  خالد عبدالرحيم محمد     -   تاريخ:   22 دي 88
سلام1- شما ادعا ميکنيد که خداوند در قرآن از اهل کتاب تمجيد کرده.آيا خداوند از اهل کتاب بعد از اسلام تمجيد کرده؟ يا از اهل کتاب قبل از اسلام تمجيد کرده؟اگر از اهل کتاب بعد از اسلام تمجيد کرده دليل بياوريد؟2-اون مقالاتي که من فرستادم نظر اهل سنت درباره ي شبهاتي است که رافضيان وارد ميکنند شما چکار داريد که من اين مقالات را از کجا آورده ام اگر واقعا راست ميگوييد مقالات را علني کنيد وجواب بدهيد!!!3-من در حال حاضر ايميل ندارم ومجبور بودم براي ارسال نظراتم ايميل اشتباهي وارد کنم ان شاءالله تا اوايل هفته ي آينده براي شما ارسال خواهم کرد به بزرگواري خودتون ببخشيد. خداوند همه ي ما را هدايت کند
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

1- آيا به نظر شما اين آيه جزو قران نيست ؟

لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آَمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ

سوره مائدة آيه 82
2- در صورتي كه تنها كپي پيست بكنيد ، و قصد شما تنها انداختن شبهه باشد ، به نظر پاسخ داده نمي‌شود ؛ اما اگر حقيقتا قصد دانستن داشته باشيد و شبهات را يك به يك مطرح كنيد و ايميل صحيح نيز براي گرفتن پاسخ وارد نماييد ، نظرات علني شده و پاسخ نيز داده مي‌شود !

گروه پاسخ به شبهات

116   نام و نام خانوادگي:  حامد     -   تاريخ:   11 اسفند 88
برو جمع کن اين چرت و پرت ها رو
کي سني نيوز توهين کرد
من هر روز به سني نيوز و شيعه آنلاين سر مي زنم توهين هاي شيعه آنلاين بيشتر از سني نيوزه اونم اگه سني نيوز يه چيزي نوشته شما برداشت برعکس کردين
شيعه آنلاين چرا داره تند تند به اهل سنت اهانت مي کنه اون قبول نيست؟
حق همين سني ها شما رو بگيره و کمرتون رو بشکونه
با اينکه من شيعه هستم ولي به هر قشري چه مسلمان چه ساير مذاهب باشه نمي تونم فقط به چرت و پرت ها گوش کنم که يکي بياد دروغ در مورد اهل سنت بگه يا هر کس ديگه اي
117   نام و نام خانوادگي:  مسعود     -   تاريخ:   16 اسفند 88
باسلام و وقت بخير.آقاي حسن زاده با تشکر از شما و ساير همکارانتان.با جرئت هر چه تمام مي گويم واقعا وبلاگ عالي داريد و من از همه بيشتر به همين جا سر مي زنم و مطالب را دنبال مي کنم.در رابطه با حامد بايد بگويم که:نه حرفش را کاملا مي پذيرم و نه آن را رد مي کنم.چرا که من واقعا سراغ دارم که آنها(سني نيوزي ها) اهانت هايي را به برخي قشرها کرده اند و از طرف ديگر دوباره با جرئت مي گويم که:به هيچ عنوان شيعه آنلاين را قبول ندارم چرا که فردي که شيعه باشد نبايد هر مطلبي را در وبلاگش قرار دهد و آقاي حسن زاده اين مطلب را به شما عرض مي کنم که خودم بارها و بارها به شيعه آنلايني ها نوشته ام که آنها فقط نوشته من را نمايش دادند بدون اينکه حتي جوابم را بدهند و اين واقعا به طرف بر مي خورد. و اينکه دو يا سه بار به آنهامحرمانه توضيحاتم را دادم و از آنها خواهش کردم که نوشته ام را نمايش ندهند(حتي پيام خصوصي هم نمي توانستيم بفرستيم)اما متاسفانه در اسرع وقت آن را به نظر مردم رساندند و مي توانم خدا را همين جا شاهد بگيرم که ديگر نظر ندادم و حتي به خودم اجازه ندادم به وبلاگشان سر بزنم به خاطر اين عمل زشتي که آنها مرتکب شدند پس بايد اين را هم در نظر داشته باشيم که هميشه ما حق نمي گوييم و عده اي ديگر نيز هستند...اما با تمام اين ها دوستانفقط مي خواستم حقيقت را بگويم و به اين نکته نيز پايبندم که هر حقيقتي را هم نبايد گفت.اما ديگر تا حدي کشيده شد که مجبور شدم از خود عکس العمل نشان دهم و باز به شما مي گويم که:سوالي که بي جواب بماند هيچ سود و منفعتي نه براي خود فرد و نه براي آنها خواهد داشت.و من اينجا از شما مي پرسم اينکه شيعه و سني بيايند نظرات خود را در وبلاگي ارائه کنند و هر بد و بي راهي به هم بگويند و مدير همه آنها را در وبلاگش بدون کم و کاست نمايش دهد و جوابي براي رفع ابهام نداشته باشد چه سود؟و آن کس که در اينجا بيشترين ضرر را
خواهد کرد به واقع چه کسي خواهد بود؟دوست دارم شما دوستان پاسخ آن را بدهيد!!! باتشکر از شما خوبان که به نظر بينندگان اهميت قائليد.
118   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:   17 اسفند 88
اينکه هر کس يک ديگر را توهين کند اين خلاف دستور اسلام محمد است ما بايد اتحاد داشته باشيم
119   نام و نام خانوادگي:  حسين     -   تاريخ:   23 اسفند 88
لعن علي عدوک يا علي ... يا علي گفتن ذکر قيام است ان شاالله حضرت مهدي عج مياد با ذولفقار علي عليه السلام تک تک اون هايي رو که به علي ظلم کردن پلوي فاطمه زهرا رو شکستن امام حسين رو لب تشنه به قتل رسوندن اهل بيت امام حسين رو به اسارت بردن جسارت کردن به خانوم جانم زينب ان شاالله اون روز مياد تک تک تون به غلط کردن مي افتيد . تا جان به ذکر مولا ذکر علي شير خدا بر لبهاي من جاري است شيعه يعني با حقايق اشنا شيعه يعني تکيه بر مولا توکل بر خدا شيعه يعني فاطمه ما کيستيم ما غبار راه او هم نيستيم شيعه زينب يعني حسن يعني حسين يا علي گفتن مرام فاطمه است مزد هر شيعه سلام فاطمه است انکه او فرمانرواي محشر است حيدر است حيدر است حيدر است يا علي مددي مدد ز غير تو ننگ است
120   نام و نام خانوادگي:  شهاب-سني مذهب     -   تاريخ:   18 فروردين 89
اولا کي ميگه که سني ها دشمن اهل بيتن، سني ها به هيچ کدام از صحابه پيامبر کوچکترين توهيني نمي کنن چه برسه به حضرت فاطمه و فرزندانش بلکه اين شيعه ها هستن که کلامشون پر از لعنت به صحابه پاک پيامبر است. در ضمن مگر حضرت زهرا و امامان بنده و مخلوق خداوند نبودند، مگر بي اراده به اين جهان نيامدند و بي اراده نرفتند، پس خداوند چه احتياجي به حضرت زهرا براي تدبير امور دنيا دارد. شما واسه خداوند شريک مي سازيد و به خداوند توهين ميکنيد آنوقت براي دختر پيامبر ناراحتيد که گفته شده کارهاي دنيا در دستش نيست، اگر امامت و قدرت تدبير حضرت فاطمه وجود دارد چرا مسئله به اين مهمي حتي يک بار در قران نيامده و براي اثبات کفرياتتان مجبورين چند کلمه يک ايه قرآن را جدا کرده و آن را از معناي واقعي خود در کمال بي شرمي خارج کنيد و به اصطلاح خودتان تاويل نماييد.مگر خداوند وعده عذاب جاودان را به کساني که قران را از معني واقعي آن خارج کرده نداده است پس آيا نمي ترسيد. به چه دليل ولايت حضرت علي ملاک کافر شدن مطلق يک نفر است که خداوند همه مخلوقات را خلق کند که ولايت علي را بشناسند؟ با کدام دليل از قران چرا مسئله به اين مهمي که از نبوت برتر است در قران ذکر نشده، مگر حضرت علي افريده خداوند نبود که اگر خدا مي خواست وجود نمي داشت، پس خدا چه دليلي دارد که اين جهان را خلق کند تا يک افريده ديگر را به آنها معرفي کند. مگر خداوند در قران کريم نمي فرمايد: انس و جن را خلق نکرديم مگر براي پرستش الله، مگر اينکه مثل تعدادي ازآخوندهاي کافر رافضي قرآن را در حالي که خداوند خود وعده حفظ آن را تا قيامت داده تغيير يافته بپنداريد وآيه ولايت و نورين که ساخته بني اسراييلي هاست را قبول داشته باشيد، يا ان را از معني روشن خود بيرون ببريد وتاويل نماييد که در ان صورت با خداوند در روز قيامت طرفيد که در آن روز چشم ها از ترس از خرکت باز مي ايستد. مگر خداوند در قرآن نمي فرمايد: من از رگ گردن به شما نزديکترم و در جاي ديگر نمي فرمايد: کساني که خواسته هاي خود را نزد مردگان مي برند در حالي که مردگان نمي توانند کوچکترين سودي به خود برسانند از زيانکارانند. اي پيروان مذهب ابن سبا يهودي بيدار شويد و به قرآن مراجعه کنيد و جواب دندان شکن کفريات خود را از آن بگيريد. تا کي دروغ. کدام ولي عصر؟ کجاي قرآن مسئله به اين مهمي ذکر شده؟ که چنين شخصي وجود دارد و اين همه داستان که در مورد بعد ظهورش است از کدام منبع آورده ايد؟ نگوييد امامانمان غيب مي دانستند و گفتند که طبق فرمايش قران پيامبر هم غيب نمي دانست، وحي هم که هر بچه اي هم مي داند مختص پيامبران است به غير از شيعيان که جزو سبک مغزانند و مانند کفار جاهليت بر دين ابا و اجدادي خود اصرار مي ورزند نه بر اساس قران و رهنمود هاي پيامبر و در الحاد تا آنجا پيش رفته اند که از ذکر حديث دروغ و بي سند از پيامبر هيچ ابايي ندارند. اي شيعيان بيدار شويد که عذاب الهي بسي دشوار است و نزديک که در اتش دوزخ جاودانيد و به درگاه خداوند آن روز عذري پذيرفته نيست. خداوند همه را به راه راست هدايت کند.
جواب نظر:

با سلام
دوست گرامي
1- ما در سايت بارها و بارها ، عموم اهل سنت را دوستدار اهل بيت معرفي كرده‌ايم !
آنچه مهم است و در تاريخ نيز ثبت شده است ، اهانت بزرگان اهل سنت ، به اهل بيت عليهم السلام است :
http://www.valiasr-aj.com/lib/layn/layn5.htm#_Toc244137995
2- فرموده‌ايد «پس خداوند چه احتياجي به حضرت زهرا براي تدبير امور دنيا دارد»!
چه كسي ادعا كرده است كه خداوند احتياج به حضرت زهرا براي تدبير دنيا دارد كه شما اينگونه به ما سخن گفته‌ايد ؟
3- فرموده‌ايد «به چه دليل ولايت حضرت علي ملاک کافر شدن  مطلق يک نفر است»!
أ. علماي اهل سنت گفته‌اند انكار خلافت ابوبكر كفر است ! اگر ما چنين گفته‌ باشيم (كه نگفته‌ايم) تازه سخني مانند اهل سنت گفته‌ايم !
ب. طبق روايات شيعه و اهل سنت ، محبت اميرمومنان علي عليه السلام ، علامت ايمان و بغض او علامت كفر است ! همچنين همه مسلمانان مامور به قبول ولايت ايشان هستند ؛ ما محبت و ولايت علي عليه السلام را علامت ايمان و قبول نداشتن آن را علامت خروج از ايمان مي‌دانيم ! (و اگر شما قبول نداريد ، سخن رسول خدا را قبول نداريد)
3- با اهانت گفته‌ايد « مگر اينکه مثل تعدادي ازآخوندهاي کافر رافضي قرآن را در حالي که خداوند خود وعده حفظ آن را تا قيامت داده تغيير يافته بپنداريد وآيه ولايت و نورين که ساخته بني اسراييلي هاست را قبول داشته باشيد، يا ان را از معني روشن خود بيرون ببريد وتاويل نماييد»!
4- در مورد شفاعت و توسل ، مطالبي را از با تفسير به راي از قرآن مطرح كرده‌ايد كه نه با تعاليم اهل سنت سازگار است و نه با تعاليم شيعي و تنها مطابق با سخنان وهابيت است :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=87
5- فرموده‌ايد « تا کي دروغ. کدام ولي عصر»!
ظاهرا شما ، روايات پيامبر (ص) و كلام علماي اهل سنت را در مورد مهدي قبول نداريد ! چرا كه اگر قبول داشتيد اينگونه بي‌ادبانه سخن نمي‌گفتيد !
6- فرموده‌ايد «نگوييد امامانمان غيب مي دانستند و گفتند که طبق فرمايش قران پيامبر هم غيب نمي دانست»!
شايد در قرآني كه وهابيون به شما داده‌اند ، اين آيه از قرآن افتاده است كه «عالم الغيب فلا يظهر على غيبه أحدا إلا من ارتضى من رسول»!
7- فرموده‌ايد «وحي هم که هر بچه اي هم مي داند مختص پيامبران است به غير از شيعيان که جزو سبک مغزانند و مانند کفار جاهليت بر دين ابا و اجدادي خود اصرار مي ورزند»!
اگر چنين است پس چرا يكي از فضائل خليفه خود عمر بن الخطاب را (طبق روايت صحيح بخاري و اقرار صريح شارحان صحيح بخاري) شنيدن صداي فرشتگان و سخن گفتن با آنها مي‌دانيد ؟! آيا اوصافي كه براي شيعيان ذكر كرديد ، براي اهل سنت نيز صادق است ؟!
گروه پاسخ به شبهات

121   نام و نام خانوادگي:  کميل (شهاب بخون)     -   تاريخ:   20 فروردين 89
اين سنيا عجب رويي دارن !!!!
شهاب سني اگه ما سبک مغزيم باز نعمتيه شما اهل بدعت که اصلا مغز ندارين بايد برين بميرين.
آخه بيفکر نوشتي اهل بيت رو دوست داري آخرشم گفتي کدوم ولي عصر؟!تو اهل بيتو دوست نداري اهل بدعت رو دوست داري(اشتباه نکن)
چقدر نفهمي تو شهاب. از خدا واسه خودت توفيق بخواه شيعيان به دعاي کفار نيازي ندارن.
122   نام و نام خانوادگي:  شهاب     -   تاريخ:   22 فروردين 89
عزيزم كدام ولي عصر؟ مهدي كه پيامبر فرموده و علماي اهل سنت قبولش دارن كه مهدي موهوم شما نيست. طبق فرمايش پيامبر اين شخص هم اسم و هم كنيه پيامبره و اسم پدرشم هم اسم پدر پيامبره يعني اسمش محمد بن عبدالله است نه محمد بن حسن عسكري.
123   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   23 فروردين 89
جناب شهاب
آخر اين ديکتاتور شکم گنده‌اي که در کاخش نشسته شد «ولي» در عصر شما؟؟؟
آخر اين آدمکشي که در رياض نفت امت اسلام را چپاول مي‌کند شد «ولي» در عصر شما؟؟؟
آخر اين خبيثي که از انگشتانش خون مي‌چکد شد «ولي» در عصر شما؟؟؟
مگر خداوند کريم بارها و بارها در قرآن مجيد نفرموده است که جز ولايت الله باقي ولايات پوچ است و شيطاني؟؟؟ پس شما براي چه به ولايت الله گردن نمي‌نهيد؟؟ چرا ولايت الله را به سخره مي‌گيريد؟؟ مگر ولايت الله چه ضرر و زياني براي شما دارد؟؟
يا علي
124   نام و نام خانوادگي:  شهاب     -   تاريخ:   23 فروردين 89
نمي دونم چي ميگي؟ من عاشق چشم و ابروي شاه عربستان نيستم. ؟؟؟؟.در ضمن کي گفته اعتقاد به خرافات و وجود ولي عصر در حال حاضر که کسي نه تولدشو ديده نه خودشو ولايت الله است. برو 10 دقيقه قرآن بخون خدا رو بشناسي عزيز. در ضمن آيه اي که در جواب سوالات من نوشته بوديد آيات 26 و 27 سوره مبارکه جن است که بصورت ناقص ذکر کرديد که خداوند مي فرمايد: کسي غيب نمي داند مگر خدا و پيامبرانش آنهم از طريق وحي ودر حالي که فرشتگان پياپي به آنها وحي مي فرستند، در حالي که شيعيان اعتقاد دارند امامانشان از گذشته و حال وآينده و باطن افراد خبر دارند. اگر امامان اينقدر مهمند يک آيه از قران را ذکر کنيد که از آنها اسمي برده شده باشد. در ضمن کتابهاي معتبر اهل سنت اکثر رواياتش درسته نه همش چون انسان اشتبام ميکنه و شايد چيزي که ذکر کردين در اون باشه ولي کتابهاي شيعه پر از اين حرفاست و اگه بخوايي سانسورش کني چيزيش نمي مونه. در ضمن اين خرافات در زندگي اهل تشيع رايجه ولي من اين عبارت صحبت عمر با فرشتگانو اولين باره که مي شنوم. در قرآن صراحتا از فروع دين مانند حج و نماز و... نام برده شده ولي به اعتقاد شما امامت جزو اصول دين است پس چرا اسمي ازش نيست. چون اسمي ازش نيست مجبور شديد بگيد قرآن يک معناي باطني دارد که جز امامان ما کسي اونو نمي فهمد مگه نه همش پر از اسم اوناست يا دو سوره دروغين به نامهاي ولايت و نورين رو بسازيد ولي چون خداوند وعده حفظ قران رو از هرگونه تغيير وتحريفي داده توانايي چاب قرآن 116 سوره اي رو نداريد. در ضمن من از بکار بردن واژه سبک مغز در پيام اول معذرت مي خوام چون بعد مطالعه و توهين تعدادي از افراد به اهل سنت در حالت عصبانيت اونو نوشتم. در ضمن آقاي کميل اهل سنت رو اهل بدعت ناميدن. دليل اينکه شيعيان رو رافضي (يعني رها کنندگان) مي نامند کاملا مشخصه چون شيعيان محمد حنيفه رو در حالي که ابتدا قول همکاري به اون داده بودند در لحظه حساس تنها گذاشتند و رها کردن و باعث کشته شدن اون شدن در ضمن مگه همين شيعيان امام حسين رو دعوت نکردن و بعد پشتشو خالي کردن و باعث قتلش شدن، اونوقت شما مي فرماييد امام مهدي بعد از ظهور شروع به کشتار مردم غير از شيعيان ميکنه ( حالا اين اخبارو از کجا اوردين خدا ميدونه) و وقتي ازش ميپرسن چرا اين کارو ميکني؟ لنگه کفش علي اکبرو در مياره ميگه من اگه همه دنيا رو بکشم تقاص اين لنگه کفش نيست. حالا کسي نيست که بگه جنايتي که در عصر ديگري رويي داده چه ربطي به مردم الان داره؟ در ضمن شيعيان که متهم اصلي قتل حسينن قصر در برن و بقيه تقاص پس بدن؟ شيعيان چون گروهک کوچک و ضعيفي بودند و همواره در حال تقيه هميشه در حال داستان سرايي و اميد دادن به خود از طريق روايات پوچ ساختن بودند که تعداديش رو خوندين. يکي هم اينکه ميگويند در روز قيامت گناه شيعيان رو به سنيان و ثواب سنيان رو به شيعيان مي دن و شيعيان رو به بهشت و سنيان رو به جهنم مي برند. چقدر حرف الکي؟ قران ميفرمايد: هرکسي جزاي اعمالشو کامل مي بينه چه يک ذره خير چه يک ذره شر و هيچي پيش خداوند گم نميشه. در ضمن در جواب من گفتيد طبق روايات شيعه و سني محبت امام علي نشانه ايمان و نداشتن آن نشانه کفره، بله محبتش نه سرپرستيش اونو سرپرستي که شما واسش ساختين برتر از پيامبر ( من دنيا رو به خاطر تو خلق کردم پيامبر و تو رو به خاطر علي و علي رو به خاطر فاطمه و ....) در حالي که خداوند در قرآن ميفرمايد همه را براي پرستش الله خلق کرديم مگر مثل مداح اهل بيت سيد جواد ذاکر علي را خدا بناميد. مداحي و زيارت قبر مردگان هم که از بقيه بدعتهاي شيعه است، حالا کي اهل بدعته؟ قابل توجه جنابعالي اهل بدعت در اصل از القاب شيعيانه . در ضمن فرموديد: مطالبي که در مورد شفاعت گفتم کلام وهابيونه. اين که من نوشتم عبارت قران بود برو قرآن رو نگاه کن ببين مگه اينکه قرآنتون چاپ اسراييل باشه. در جواب سوره هاي ولايت و نورين به جاي جواب نوشتين توهين کردين، آيا گفتن کافر به کساني که قرآن رو تحريف شده ميدونن و اونو از معناي حقيقي خارج مي کنن اهانته؟ مگه خدا خودش اونها رو کافر نخونده؟
جواب نظر:

با سلام
دوست گرامي
1- نفرموديد آيا علماي اهل سنت كه اصل وجود مهدي را قبول دارند خرافي هستند يا خير ؟!
2- پس قبول داريد كه علم غيب منحصر به خدا نيست و آيات مربوط به انحصار علم غيب به خدا ، با اين آيه تفسير مي‌شود ! البته به گفته علماي اهل سنت ، علم غيب استقلالي مربوط به خداست و علم غيب غير استقلالي مربوط به فرشتگان و انبيا !
حال اگر يكي از انبيا ، از علم غيب استقلالي به «ما كان وما يكون» داشته باشد ، اشكالي دارد ؟ اشكال شما اين بود كه طبق آيه قران ، هيچ كس علم غيب ندارد كه پاسخ شما داده شد ، حال اشكال شما ، اشكال جديدي است كه آيا دليلي براي اين علم غيب ائمه شيعه وجود دارد ؟
پاسخ نيز واضح است ! آري ! وقتي ائمه شيعه ، از ما كان و ما يكون خبر داده‌اند ، يعني به آن علم داشته‌اند ؛ مي‌توانيد به شروح اهل سنت بر نهج البلاغه در باب پيشگويي‌هاي اميرمومنان مراجعه كنيد !
3- در مورد امامت در قرآن مي‌توانيد به آدرس ذيل مراجعه كنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1368
4- فرموديد «ولي من اين عبارت صحبت عمر با فرشتگانو اولين باره که مي شنوم»!
اين مطلب به خاطر دوري شما از صحيح بخاري و شروح آن است !
مي‌توانيد به سخن ابن حجر در ذيل اين روايت بخاري مراجعه كنيد :
3486 حدثنا يحيى بن قَزَعَةَ حدثنا إِبْرَاهِيمُ بن سَعْدٍ عن أبيه عن أبي سَلَمَةَ عن أبي هُرَيْرَةَ رضي الله عنه قال قال رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم لقد كان فِيمَا قَبْلَكُمْ من الْأُمَمِ ناس مُحَدَّثُونَ فَإِنْ يَكُ في أُمَّتِي أَحَدٌ فإنه عُمَرُ زَادَ زَكَرِيَّاءُ بن أبي زَائِدَةَ عن سَعْدٍ عن أبي سَلَمَةَ عن أبي هُرَيْرَةَ قال قال النبي صلى الله عليه وسلم لقد كان فِيمَنْ كان قَبْلَكُمْ من بَنِي إِسْرَائِيلَ رِجَالٌ يُكَلَّمُونَ من غَيْرِ أَنْ يَكُونُوا أَنْبِيَاءَ فَإِنْ يَكُنْ من أُمَّتِي منهم أَحَدٌ فَعُمَرُ
صحيح البخاري  ج 3   ص 1349 ، اسم المؤلف:  محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا
5- فرموده‌ايد «مجبور شديد بگيد قرآن يک معناي باطني دارد که جز امامان ما کسي اونو نمي فهمد مگه نه همش پر از اسم اوناست يا دو سوره دروغين به نامهاي ولايت و نورين رو بسازيد»!
قرآن موجود در دست شيعيان ، همان قرآن موجود در دست اهل سنت است و اختلافي با آن ندارد ! و اگر شما در قرآن شيعيان اين دو سوره را ديديد ،‌به ما نيز خبر دهيد !
6- فرموده‌ايد «در ضمن مگه همين شيعيان امام حسين رو دعوت نکردن و بعد پشتشو خالي کردن و باعث قتلش شدن»!
خير ، به اقرار تاريخ كساني كه حضرت سيد الشهدا را دعوت كرده و سپس با ايشان به جنگ پرداختند ‌، به خلفاي اهل سنت اعتقاد داشتند :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=5043
7 – فرموده‌ايد «در ضمن در جواب من گفتيد طبق روايات شيعه و سني محبت امام علي نشانه ايمان و نداشتن آن نشانه کفره، بله محبتش نه سرپرستيش اونو سرپرستي که شما واسش ساختين برتر از پيامبر»!
بهتر است نگاهي به معني حديث غدير ، به گفته علماي اهل سنت داشته باشيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=130
8- فرموده‌ايد «من دنيا رو به خاطر تو خلق کردم پيامبر و تو رو به خاطر علي و علي رو به خاطر فاطمه و ....) در حالي که خداوند در قرآن ميفرمايد همه را براي پرستش الله خلق کرديم»!
خير ! روايت چنين نيست ! بهتر است اصل روايت و معني آن را در آدرس ذيل ببينيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1658
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=949
9- فرموده‌ايد «مداحي و زيارت قبر مردگان هم که از بقيه بدعتهاي شيعه است»!
واقعا اين كار را بدعت مي‌دانيد؟ پس بهتر است نگاهي به آدرس ذيل بكنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=shobheh&id=75
10- فرموده‌ايد « اين که من نوشتم عبارت قران بود برو قرآن رو نگاه کن»!
خير ! آنچه شما نوشته‌ايد تفسير وهابيون از قرآن بود و نه نص قرآن ! و پاسخ شما نيز در همان آدرسي كه براي شما فرستاده‌ايم ، بود ! البته شما قطعا به آن مراجعه نكرده‌ايد !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

125   نام و نام خانوادگي:  لعنت بر جبت وطاغوت     -   تاريخ:   24 فروردين 89
جواب (سني بيدار) اللهم العن الجبت والطاغوت سلام-مي خوام بگم كه اي كسي كه خودت رو سني بيدار جازدي لعنت برخودت وجد ابادت كه اومدي (محب الزهرا(س))رو لعنت كردي.فقط با يه دليلشما ها رو مخالف دين ميدونم اونم با قران:وقتي خدا در قران گفته كه در وضو صورت ودستانتان رو بشوريد وپاها وسرتون رو مسح بكشيد پس چرا شما سني ها پاهاتون رو ميشوريد؟پس طبق اين ايه وضو ودر نتيجه نماز ودر نتيجه همه اعمالتون باطله.
جواب نظر:

 

126   نام و نام خانوادگي:  شهاب     -   تاريخ:   25 فروردين 89
چرا پيام منو ناقص چاب ميکنين من به اين آقا گفتم که ولايت فقيه که يکي از ارکان تشيعه مگر ولايت غير الله نيست؟ و بقيه سانسورها که مجددا نمي نويسم چون چاپش نمي کنين. در ضمن نوشتين قران ما همون قرآن شماست، خوب اين واضحه چون توان تغيير اونو نداريد چون خدا اجازه چنين کاري رو نمي ده که اگه امکان داشت الان يهودي ها از شما يک گام جلوتر بودند و چيزي از قران نذاشته بودند . چند دم روباه رو به عنوان منابع اهل سنت شاهد گرفتين به عنوان اقرار اهل سنت به امامت امام علي. اولا اگر اينها به امامت امام علي اعتقاد دارن چرا سنين؟ پس اگر با ادعا سنين و اين اعتقاد رو دارن به هيچ کدام از مذاهب پايبند نيستند پس کذابند و رايشان جايز نيست. ولي هم من هم خودتان مي دانيد که اين افراد معتزلي و قشيريه و صوفيه اند و مورد ذم علماي اهل سنتن و شيخ حراف حشمت الواعظين در کتاب سرشار از دروغ شبهاي پيشاور به اين قشر افراد به عنوان علماي بزرگ اهل سنت استناد کرد يا نوه ابن جوزي معروف را که رافضي مرد را به عنوان ابن جوزي اصلي ذکر کرده يا آدرس روايات خود را از کتاب معتبر اهل سنت ذکر کرده و گفته اين روايت در آن موجود است در حالي که در آن کتابها بعد ذکر روايات با دليل آن روايت رد شده است يا از علماي درجه 100 اهل سنت که کتابشان مورد تاييد هيچ عالم اهل سنتي نيست روايت ميکند. اين شخص دروغگو ادعاي 10 شب مناظره با علماي اهل سنت را دارد در حالي که بجاي مناظره اين علماي ساختگي يک سوال از او مي پرسند و اين حراف بيست صفحه دري وري را در جواب مي گويد و اين عالمان ساختگي بعد اتمام سخنانش آن را تاييد مي کنند. اکنون شما در اين سايت اين کار را در پيش گرفته و از منابع موهوم يا ذکر وارونه احاديث دليل مي آوريد. من کل صفحاتي رو که داده بودين خوندم و وارونه جلوه دادن مطالب براي مني که به خيلي از اونها آگاهم روشنه. اما يک جوان شيعي و کلا ايراني که با سياست دولت ايران هيچ دسترسي به منابع واقعي اهل سنت ندارد و فقط منابع جعلي چاپ ايران را در دسترس دارد کلام شما را باور کرده و به آن اعتقاد پيدا ميکند. همه چيز اينترنتم که فيلتره غير سايتهاي اهل تشيع. ثانيا در همين صفحات ذکر کردين که اين سه تن يعني پيامبر، علي و زهرا هدف اصلي آفرينش را به انجام مي رسانند و اگر آنها نبودند خداوند هيچ چيز را خلق نمي کرد. اين که ديگر توي سايت خودتونه اخه خدا چه دليلي براي اين کار داره؟ مگه خداوند نمي فرمايد خلقت جن و انس براي پرستش الله است. مگر اونها مخلوق نيستند پس چه نيازي به اونهاست. کجاي يک چهارم آيات قران در مورد علي است؟ پس توحيد، معادو نبوت کجان؟ در ايات 26 و 27 سوره جن گفته شده مگر خداوند و پيامبران انهم به صورت وحي با واسطه فرشتگان اگر کلمه ائمه و غيب همه جانبه رو ديدين به ماهم خبر بدين. ثانيا امامان شيعه از کدوم ماکان و مايکون خبر دادن؟ غلات شيعه ميليون ها دري وري نوشتن و به انان نسبت دادند. وقتي حسن عسکري فوت کرد و فرزندي به جا نگذاشت شيعيان دور جعفر برادرش جمع شدند و گفتند از غيب از او مي پرسيم که اگر جواب داد امام است ولي او گفت نه من غيب مي دانم نه حسن مي دانست پس به او لقب کذاب دادند. در ضمن اگر من هم از ماکان و ما يکون اطلاع داشته ياشم اشکالي دارد؟ مي بيني که دارد و هر کسي دلش بخواهد در اين صورت مي تواند اين ادعا را مطرح کند. در ضمن آگاهي انها از اين موضوع چه سودي داشت و دارد؟ ثانيا کساني که حسين را دعوت کردند شيعيان کوفه بودند، تا کي مي خواهيد با دروغ تاريخ را وارونه جلوه دهيد؟
جواب نظر:

جناب آقاي شهاب به هيج عنوان نظرات حذف و يا ناقص نمي گردد مگر مواردي همچون فحاشي که به علامت سؤال تبديل مي شوند (ويا در صورت نياز به پاسخ با توجه به ليست انتظارات نظرات نيازمند پاسخ توسط گروه پاسخ به شبهات معمولا با کمي تأخير پاسخ داده شده و علني مي گردند)

حال شما خود دوست داريد جهت شهرت يا هر دليل ديگري خودزني کنيد بحثي است جداگانه

نظر قبلي شما عينا علني گرديده و توسط گروه پاسخ به شبهات جواب داده شده

والسلام علي من التبع الهدي

معاونت اطلاع رساني

127   نام و نام خانوادگي:  لعنت بر جبت وطاغوت     -   تاريخ:   05 ارديبهشت 89
السلام علي الزهرا(س)
جواب محمد رضا×/×/×/×:
اللهم العن صنمي قريش.شما سني هاي متعصب گوش وچشمتون كر وكوره.اگه چشماتو باز كني وايه 83 سوره صافات رو بخوني متوجه خواهي شد كه كلمه وافراد شيعه در زمان خود پيغمبر بوده -پس بي دليل از خودت تاريخ درست نكن-اللهم العن الجبت والطاغوت به حق علي(ع)
128   نام و نام خانوادگي:  ٍسيد حسن حسيني     -   تاريخ:   11 ارديبهشت 89
دوست گرامي آيا مي تواني بگويي وهابيت يعني چه ، چه خصوصياتي دارد ....ويا وهابي کيست؟؟؟؟ مشرک يعني چه ؟؟؟ مشرک کيست ؟؟؟ واز همه مهمتر آيا در يک اداره ، شما کاري را از رئيس و مسئول اداره مي خواهيد يا از خدمتکارش ؟؟؟؟ حال من حقايق را تا حدودي باز گو ميکنم تا شما درک آن برايتان سهل گردد . به شر طه آنکه با ديده باز وبدون لجاجت و حسادت گوش داده و تصميم منطقي و عقلاني بگيريد و به هر سخني از عالمان بي علم گوش ندهيد و رجوع کنيد به آيات قران و احاديث رسول الله (ص)... ما در دين مذهبي به نام وهابيت نداريم . که خصوصياتي را بيان کنيم پس کساني وهابيت را ساخته اند که خود ديني ندارند مانند کافران صدر اسلام که ديني نداشتند و اسلام را نامي ديگر مي خواندند و مسلمانان را با حرفها وکنايه ها به بزرگان دين و برخورد فيزيکي شکنجه مي کردند ... که ما به وضوح در کشور ايران اينگونه نسبت به علما اهل سنت مشاهده مي کنيم ... مشرک کسي است که به غير خدا کسي را شريک بگيرد و حاجت ومشکلات خودرا از کسي جز خدا بخواهد مانند برادرانمان که آيه قران راکه مي فرمايد ادوعوني استجبلکم ( مرا بخوانيد تا شما را اجابت کن ) نديده گرفته اند واز علي و رضا وغيره مي خواهند بدون آنکه بدانندحضرات علي و رضا وحسين رضي الله عنه خود نيز از الله تعالي مي خواستند ... حال شما از رئيس مي خواهيد يا از خدمت گزار ........... برادران من يک سني هستم ولي به ذات اقدس الله تعالي مذهبم را به مانند کساني که از پدران خود ارث برده اند نگرفته ام بلکه در مجالس شيعيان و اهل سنت نشستم و با علما به صحبت پرداختم و متوجه اسلام محمدي و واقعي در مذهب اهل سنت شدم .. به گفته آيت الله قزويني چرا علما و طلبه هاي شيه ما در يک سفر به مکه و خواندن آياتي از کلام الله سني مي شوند .. چرا علما تشيع در سخنان خود از پيامبر و آيات قران به درستي صحبت نمي کنند .. چرا هرجا حديث و روايتي به حق آنهاست قبول دارند و براي خود آيه مي آورند وديگر جاها را که به حق آنها نيست بريده واز خود مي گويند ... چرا در ايران ما دين وسياست را قاطي کردند وحقايق را به مردم نمي گويند ... چرا هرکسي به مانند آيت الله برقعي وقتي حقايق را به مردم مي گويند هفته بعد مورد هجو قرار مي گيرند و مخفيانه به شهادت مي رسند .. چرا علماي اهل سنت مانند شيخ ضيائي - مولانا موسي کرمپور - مولانا محمد عمر سربازي و ... به دست اطلاعات ما شهيد مي شوند ... چرا بايد در ايران که کشور اسلامي است از ساخت مسجد اهل سنت جلوگيري شود و در مقابل مسجدي مانند مسجد شيخ فيض در مشهد مقدس ويران شود ... چرا بايد دارلعلوم اهل سنت مورد هجوم وتخريب واقع شود ... چرا بايد حکم الله در يک کشور اسلامي زير پا گذاشته شود و آيات قران نسبت به پاکي زنان پيامبر از جمله حضرت عايشه رضي الله عنهما ناديده گرفته شود و مورد تهمت واقع شود وبعد ادعاي وحدانيت داشت ...چرا ؟؟؟ برادرانم ، حديث رسول خدا خطاب به حضرت علي رضي الله عنه که مي فرمايد اي علي عده ايي از امت من به خاطر افراط در دوستي با تو به دوزخ (جهنم ) وعده ايي به خاطر دشمني تو باز به دوزخ (جهنم ) مي روند .. بيايد اسلام را به معني واقعي و درست با تحقيق کامل ببينيم و بيانديشيم... آيا تا به حال با خود فکر کرديد چرا برادران سني به ائمه و اصحاب رسول و ديگر بزرگان ناسزا و لعنت نکرده اند ونمي کنن ولي بلعکس ديگرا ن مي کنند واضح است وقتي کودکي حرفي براي گفتن نداشته باشد ناسزا مي گويد . بپرسيد وبه توبه کنيد الله تعالي به من و شما توفيق عمل و هدايت کامل عنايت فرمايد ...آمين يا ربالعالمين
جواب نظر:

با سلام
دوست گرامي
1- گفته‌ايد «مشرک کسي است که به غير خدا کسي را شريک بگيرد و حاجت ومشکلات خودرا از کسي جز خدا بخواهد مانند»!
پس لابد شما ، خليفه اول و دوم و حضرت علي و بسياري از صحابه را مشرك مي‌دانيد ! يا فرزندان يعقوب رامشرك مي‌دانيد ! چون ازغير خدا طلب حاجت كردند :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=87
2- شما هنوز سخن جناب دكتر قزويني را نشنيده‌ايد ! چون سخن ايشان به نقل از شخصي ديگر است ، و آنهم سني شدن نيست ! بلكه تزلزل گروهي از طلاب جوان ، به خاطر نا آشنايي با جواب برخي از شبهات است !
بهتر بود يكبار به سخنان ايشان گوش فرا مي‌داديد و بعد چنين نظري مي‌نوشتيد !
 3- فرموده‌ايد «چرا علما تشيع در سخنان خود از پيامبر و آيات قران به درستي صحبت نمي کنند »!
بهتر است بگوييد چرا علماي شيعه ، آن كسي را كه ما به عنوان پيامبر معرفي كرده‌ايم ، كه ايستاده بول مي‌كند و در حال حيض همسرش ، با او نزديكي مي‌كند و قرآن را فراموش مي‌كند و ... را قبول ندارند و مي‌گويند كسي كه پيامبر ما است اينگونه نيست !
4- در مورد آقاي برقعي ، بهتر است در مورد محل دفن او و علت دفن او در آنجا از كسي كه آقاي برقعي را به شما معرفي كرده است ، سوال كنيد !
تا بدانيد نه شهادت بوده است ، و نه دفن مخفيانه و ... او از دنيا رفت و به طبق وصيت رسمي خودش ، از اشتباهات گذشته توبه كرده و درخواست داشت كه در امامزاده كن ، دفن شود !
ساير كساني هم كه ادعا كرده‌ايد ، داستان سرايي هاي كساني است كه نتوانستند از طريق علمي ، با شيعه مواجه شوند ، لذا گفتند از طريق تحريك عواطف و احساسات اهل سنت وارد شويم !
به عنوان نمونه مي‌توانيد در مورد رادمهر كه يكي از شخصيت هاي ساختگي مشهور است ، به آدرس ذيل مراجعه كنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=software&id=35
5- ادعا كرده‌ايد كه آيات افك ، در مورد عايشه نازل شده است ، بهتر است به آدرس ذيل مراجعه كنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1265
6- ما شيعيان ، تمام همسران پيامبران را از فحشا مبرا مي‌دانيم ؛ حتى اگر مانند زن نوح و لوط كافر باشند !:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=10289
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

129   نام و نام خانوادگي:  روح الله اردلان     -   تاريخ:   21 ارديبهشت 89
من سه سوال از برادران اهل سنت دارم :1)ايات ابتدائي سوره تحريم درمورد چه كساني نازل شده است؟(ان تتوبا الي الله فقدصغت قلوبكما وان تظاهراعليه فان الله هوموليه وجبريل وصالح المومنين والملائكه بعد ذلك ظهيرا-تحريم 4)مگردرصحيح بخاري ج3كتاب تفسير القران ذيل همين ايه ازعمر نقل نميكند كه اين دونفري راكه خداوند انها راتهديد ميكند عايشه وحفصه است.مگرهمين دونفر نبودند كه سرپيغمبراکرم را فاش کردند-تحريم ايه 3-پس چراشمااين دونفررا اينهمه بالاميبريد؟.......2)ايادرکتاب صحيح بخاري ج3کتاب المغازي حديث4241نيامده که وقتي عمروابوبکرفدک رابه فاطمه ندادندفاطمه ازدست اين دونفر خشمگين شدوتااخرعمرش بااينها صحبت نکردمگرپيغمبررضايت فاطمه رارضايت خود وخداندانسته بود؟.......3)چراابوبکر اين حديث رابه پيغمبرنسبت داد"نحن معاشر الانبياءلانورث ماترکناه صدقه"-بخاري کتاب المغازي حديث4241-(ماانبياءازخودارثي به جانميگذاريم)اياامکان دارد پيغمبر اين جمله راگفته باشد درحاليکه ايه قران ميگويد "وورث سليمان داوود "(سليمان ازداوود ارث برد )ايا اين حديث دروغگوئي ابوبکر رااثبات نميکند؟
130   نام و نام خانوادگي:  علي زارعي     -   تاريخ:   27 ارديبهشت 89
براي آشكارشدن حقانيت شيعه كافيست كتاب "شبهاي پيشاور "را مطالعه كنيد كه بر اساس قرآن وكتابهاي بزرگان اهل سنت به شبهات سني ها پاسخ داده شده است وبسياري از علماي سني مذهب مسلمان وشيعه شده اند در شهر پيشاور.
131   نام و نام خانوادگي:  جا     -   تاريخ:   27 ارديبهشت 89
اكر مى خواهيد بداني كه سني شده بره سايت عقيده يا سنى نيوز كتبهاى شيخ بزرك شيعه برقى و مرتضي رادمهرو استاد شيعه خود در سودان تبليغ تشيعه مىكرد احمد كاتب وعلى قلمداران اسحاق خونيىو زنكنه ودكتر مظفريان وموسى موسوىووووووووووووووو
132   نام و نام خانوادگي:  لب     -   تاريخ:   27 ارديبهشت 89
سلام محب فاطمه زهراص
133   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   27 ارديبهشت 89
با سلام
جناب جا لطف كن يكي دوتا كتاب از اينها وقتي شيعه بودند نام ببر يكي دوتا كتاب هم وقتي كه سني شدن تا اول بخوانيم ببينيم ايا عالم شيعه بودند يا نه .
من كسي را كه بظاهر مسلمان بود ديدم كه يك شبه مسيحي شد , ميخواهي بداني چرا و چطور .
در سالهاي اول انقلاب در انوقت در لندن كسائي كه بدلايلي از ايران فرار كرده بودند و ميحواستند به ايران بر نگردند ميبايستي تقاضاي پناهندگي سياسي بدهند و حد اقل براي دو سال نقش ضد انقلاب را بازي كنند . يكي از كارهايشون اين بود توي سرما و گرما و بارونهاي بد اونجا بر اعلاميه هاي ضد انقلاب رو پخش كنند . البته بسياري از انها بعد از اين مدت موفق به كسب پناهندگي ميشدند بعد انكار ميكردند كه اصلاً سياسي ميباشند .
دوسال خيابان گردي بدبختي تا پناهندگي بگيرند .
يك روز جواني كه تازه از ايران امده بود رفته بود هتل رفيقمان شب خوابيده بود , اما صبح سحر از خواب بيدار شده بود رفته بود كليساي نزديك هتل پدر روحاني بدبختو از خواب بيداركرده بود و با لرزش عصبي بودن براي پدر روحاني اون كليسا تعريف كرده بود كه ديشب در خواب حضرت عيسي مسيح را بخواب ديده بود كه به او گفته بود پسرم بيا بغلت كنم و روي ماهتو ببوسم كه تو از ما هستي ...........
24 ساعت طول نكشيد, يك پاسيورت ناب انگليسي , يك مسكن نسبتاً خوب با يك مستمري خيلي بهتر از اوني كه به پناهندگان سياسي ميدادند نصيبش شد
اينهم يك نوع از تغير دين يا مذهب .
يكي ديگرش همين دوست و برادر عزيز مان اقاي عبدالرحمن عثمان ال عارف كه با اعلام تشيع شدنش گرگهاي افراطي در همين سايت تهديدش كرده اند ؟
بهر حال جا نزني جناب جا منتظر اسم كتابهاي اين اقايون هستم .
البته قبلاُ پته بعضي از اينها روي اب افتاده
ميگي نه اين مقاله و و جواب به نظر شماره 4 را ببين

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=software&id=35

يا علي
134   نام و نام خانوادگي:  كميل     -   تاريخ:   27 ارديبهشت 89
اين حيدرعلي قلمدارانو چه جدي گرفتن سنيا.همچنين برقعي رو!!!! اگه بدونن اين دوتا عمري چه بي شرمايي بودن.
135   نام و نام خانوادگي:  ساره     -   تاريخ:   31 خرداد 89
جناب محمد مساب عمري که در تاريخ 18 خرداد 87 نوشته اي.
اولا دلايل اينكه ام‌كلثوم همان حضرت زينب است:
صالحى شامى در سبل الهدى و الرشاد مى‌نويسد:
فرزندان علي رضى الله عنه از فاطمه زهرا؛ حسن، حسين، محسن و زينب كبرى بود و از ديگر زنانش فرزندان زيادى داشت. (الصالحي الشامي، محمد بن يوسف (متوفاي942هـ)، سبل الهدى والرشاد في سيرة خير العباد، ج 11، ص 288، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود وعلي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1414هـ. )
و شيخ محمد خضرى از دانشمندان اهل سنت مصر نيز فرزندان فاطمه زهرا سلام الله عليها را فقط سه نفر مى‌داند:
«در سال دوم پس از هجرت، علي كه بيست و يك سال داشت با فاطمه كه پانزده سال داشت ازدواج كرد و فرزندان رسول خدا؛ يعنى حسن، حسين و زينب نتيجه اين ازدواج بودند. »( الخضري، الشيخ محمد متوفاي1298هـ و نور اليقين في سيرة سيد المرسلين، ج 1، ص 111، تحقيق: أحمد محمود خطاب، ناشر: مكتبة الإيمان - المنصورة / مصر، الطبعة: الأولى، 1419هـ - 1999م.)
محمد بن اسماعيل بخارى مى‌نويسد:
«وَجَمَعَ عبد اللَّهِ بن جَعْفَرٍ بين ابْنَةِ عَلِيٍّ وَامْرَأَةِ عَلِيٍّ.» «عبد الله بن جعفر با همسر علي و دختر علي همزمان ازدواج کرد.»(صحيح البخاري، ج 5، ص 1963، كِتَاب النِّكَاحِ، بَاب ما يَحِلُّ من النِّسَاءِ وما يَحْرُمُ، )
در شرح اين روايت، برخى از عالمان اهل سنت اين دختر را زينب معرفى کرده‌اند:
«وجمع عبد الله بن جعفر بين بنت علي وامرأته أما امرأة علي فهي ليلى بنت مسعود وأما بنته فهي زينب.» «عبد الله بن جعفر با يكى از همسران علي و دختر او ازدواج كرد. اما همسر او ليلى بنت مسعود و دخترش زينب بود»( العسقلا ني الشافعي، فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج 1، ص 321، )
عده‌اى نيز او را امّ‌كلثوم معرفى کرده‌اند:
«كانت عند عبد الله بن جعفر أم كلثوم بنت علي وليلى بنت مسعود وامرأة علي النهشلية.» «امّ‌كلثوم دختر علي و ليلى دختر مسعود نهشلى كه زمانى همسر علي بوده است،‌ همزمان در خانه عبد الله بن جعفر و همسران وى بوده‌اند»(عبد الله بن أحمد بن حنبل (متوفاي290 هـ)، مسائل أحمد بن حنبل رواية ابنه عبد الله ج 1، ص 349، تحقيق: زهير الشاويش، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الأولى، 1401هـ ـ 1981م .)
و بيهقى نيز در كتاب خود نام همسر عبد الله بن جعفر را امّ‌كلثوم آورده است. (سنن البيهقي الكبرى، ج 7، ص 167.)
3- چه كساني از زنان اهل بيت، در كربلا اسير شدند:
قاضى نعمان مغربى در شرح الأخبار، نام تمام اسيران كربلا را نقل مى‌كند؛ اما در ميان آن‌ها نامى از حضرت زينب سلام الله عليها نمى‌برد:
«افرادى كه در روز عاشورا به اسارت گرفته شدند، يكى از آنان علي بن حسين عليه السلام است كه بيمار بود و از زنان امّ‌كلثوم دختر علي بن أبى طالب است و امّ‌حسن دختر علي بن ابوطالب و فاطمه و سكينه دختران حسين بن علي عليه السلام بوده‌اند» (شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار، ج 3 ص 198.)
طبق نقل اين كتب و كتب ديگر در مي‌يابيم كه ام‌كلثوم همان حضرت زينب سلام الله عليها بوده است، در واقع ام كلثوم كنيه حضرت زينب است، حال با وجود اينكه حضرت زينب در زمان اميرالمؤمنين(ع) با عبدالله بن جعفر ازدواج كرده است در مي‌يابيم كه ازدواج ام‌كلثوم با عمر بن خطاب افسانه‌اي بيش نبوده است.
دوما اگر هم حضرت ام کلثوم همان حضرت زينب نبوده اند و با عمر ازدواج کرده اند به قول خودتان رواياتي در اين باره از اهل سنت نقل شده است كه صد در صد با يكديگر تناقض دارند و اين تناقضات اصل قضيه را از ريشه مي‌زند.
در بعضي از روايات آمده است كه خود اميرالمؤمين(ع) ام كلثوم را به عقد عمر درآورد، و بعضي ديگر مي‌گويند كه آن را به ابن عباس واگذار كرد. گاهي نقل كرده‌اند كه عقد بعد از تهديد و زورگويي عمر واقع شد (ذخائر العقبى، احمد بن عبد الله الطبري، ص 168_167/المعجم الكبير، الطبراني، جلد : 3، ص44_45 ) و در بعضي ديگر نقل شده است كه با اختيار و و رضا بوده است. برخي روايت كرده‌اند كه عمر از او فرزندي به نام زيد داشته است و در برخي ديگر روايت شده است كه او قبل از مباشرت از دنيا رفته است. روايتي دارد كه زيد بن عمر داراي فرزند بوده است و در برخي ديگر نقل شده است كه فرزندي به جاي نگذاشته است. در روايتي نقل شده است كه زيد بن عمر و ام كلثوم هردو باهم كشته شده‌اند، و روايت ديگر مي‌گويد كه ام كلثوم بعد از زيد باقي مانده است. در حديثي آمده است كه مهر ام كلثوم چهل هزار درهم بوده است؛ در حالي‌كه در روايت ديگر آمده است كه چهارهزار درهم بوده است و در روايت ديگري آمده است كه پانصد هزار درهم بوده است و ده‌ها تناقض ديگر...( از طرف ديگر از عمربن‌خطاب نقل مي‌شود كه دليل اين ازدواج را اينگونه بيان كرد كه «پيامبر فرمود هر سبب و نسبى در روز قيامت قطع خواهد شد، مگر سبب و نسب من و من دوست داشتم كه بين من و پيامبر سبب و نسبى باشد»
مي‌بينيم كه جاعلان اين افسانه دليل واهي براي اين افسانه نقل كرده‌اند، زيرا خليفه دوم از راه دخترش حفصه با پيامبر رابطه سببي داشت.)
اين اختلافات نشان مي‌دهد كه جاعلين حديث، با هم ديگر هماهنگ نبوده‌اند و هركس براي خودش و به دلخواه خودش حديث جعل كرده است. مگر مي‌شود كه در يك قضيه تاريخي اين همه تناقض وجود داشته باشد؟ اين اخلافات و تناقضات اصل قضيه را از ريشه مي‌زند و كذب بودن آن را به اثبات مي‌رساند.( البته برخي از علماي شيعه هم اين داستان را ذكر كرده اند ولي از هيچ كدام از روايات آنها ازدواج عمر بن خطاب با ام كلثوم دختر حضرت زهرا به دست نمي‌آيد، تنها مي‌توان متوجه شد كه عمر بن خطاب با ام كلثومي ازدواج كرده است. و همچنين بسياري از روايات هم سند آنها مخدوش و ضعيف است ودر برخي از آنها حتي ازدواج هم بيان نشده است، تا چه رسد به اينكه ازدواج با دختر (افسانه‌اي) حضرت زهرا صورت گرفته باشد!!!!)
گذشته از همه اين تناقضات و رديه ها برفرض محال كه طبق گفته برخي از علماي طراز چندم اهل سنت، اين ازدواج صورت گرفته باشد، خداوند در قرآن كريم سرگذشت حضرت لوط عليه السلام را نقل مي‌كند كه آن حضرت به كفاري كه قصد سوء داشتند، پشنهاد ازدواج با دخترانش را داد؛ در حالي‌كه همه ما مي‌دانيم كه همه آن‌هايي كه در جلوي خانه حضرت لوط عليه السلام جمع شده بودند از كفار بودند.
«وَجَاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَمِنْ قَبْلُ كَانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ قَالَ يَا قَوْمِ هَؤُلَاءِ بَنَاتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي أَلَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ» «قوم او بسرعت به سراغ او آمدند - و قبلا كارهاى بد انجام مى‏دادند- گفت: اى قوم من اينها دختران منند براى شما پاكيزه‏ترند از خدا بترسيد و مرا در مورد ميهمانانم رسوا نسازيد آيا در ميان شما يك مرد فهميده و آگاه وجود ندارد؟» (هود78) پس حتي با فرض قبول وقوع آن، اين ازدواج هيچ فضيلتي را براي خليفه دوم به اثبات نمي‌رساند.
136   نام و نام خانوادگي:  کافر     -   تاريخ:   08 تير 89
من چند روزي دنبال سنني نيوز گشتم غيبش زده بود تازه از قضيه اش با خبر شدم (کار هر کسي بود عالي بود) من در پاکستان زندگي مي کنم اينجا خيلي از ماهارو شهيد ميکنن هر روز 100 ها شيعه کشته مشن مخصوصا انهايي که از نظر درسي رتبه هاي بالايي دارند به گفته اهل تسنن ماکافر هستيم خوب به اونا بگيد هر چي شما مي گيد ما شيعيان علي کافريم فقط کافريم ديگه شما که انسان هم نيستيد به گفته شماها اگر کسي يک شيعه را کشت جنت برايش واجب مي شود .حتما کسي نشنيده بود ولي اگه به کشور مابيايي براي همه اين گفته امام صادق ثابت مي شه(کل يوم عاشورا کل ارض کربلا) هرکس مي خواد يادي از کربلا بکنه بياد کشور ما.....
137   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   08 تير 89
ما همگي کافر هستيم به طاغوت و طاغوتيان.
ما همگي کافر هستيم به ولايت و امامت ابوبکر و عمر.
ما همگي کافر هستيم به آن دو صنم محبين عايشه.
ما همگي کافر هستيم به مقام خليفة الله و خليفه رسول الله بودن عمر و ابوبکر.

ما همگي مومن هستيم به ولايت الله متعال و ولايت حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) و ولي بر حق خداوند حضرت اميرالمومنين علي (عليه السلام).

يا علي
138   نام و نام خانوادگي:  ساره     -   تاريخ:   10 تير 89
بميرم براي شيعيان پاكستان.
دوست عزيز با نام مستعار كافر بدان كه خون شيعيان هدر نمي ره و انتقام اونا رو امام زمان يك روز از اين عمري هاي ؟؟؟ مي گيره.
خنده و طعنه به اشعار و شعارم بزنيد
تير غم بر دل ديوانه و زارم بزنيد
در حمايت ز امامم علي حيدر كرار
مي شوم ميثم تمار به دارم بزنيد
139   نام و نام خانوادگي:  سامان جمالي     -   تاريخ:   16 تير 89
سلام به همه دوستان گرامي
نظر بنده حقير رو بپذيريد . بجاي تعصب مذهبي بهتره که تفکر مذهبي داشته باشيم و به عقايد همديگر احترام بذاريم.برادران عزيز ما همه مسئول عمل خود هستيم نه ديگران. خوب باشيم و چگونگي خوب بودن بر هيچ کسي پوشيده نيست.
والسلام
140   نام و نام خانوادگي:   يک مسلمان     -   تاريخ:   21 تير 89
همگي دلتون خوشه .
بزرگوارترين شما باتقواترين شماست . بري عبادت خالق کنيد وبس . چه کار به اختلافات داريد . يه روزي ميرسه ميگويند چي همراه آوردي ؟ چي جواب مي دي ؟ اختلافاتو بررسي کردم چيزي ندارم چند لحظه صبر کنيد برم براي خودم چيزي به همراه بياورم . جواب داده مي شود ديگر دير شده . پس تاوقت هست يه فکري به حال خودتان کنيد تا ............. . فردا چيزي داشته باشيد . باتشکر
141   نام و نام خانوادگي:  ساره     -   تاريخ:   22 تير 89
با سلام
آقاي يا خانم يك مسلمان (برادر يا خواهر عزيزم):
حرف شما را در مورد اينكه وظيفه هر مسلمان عبادت خداوند است قبول دارم اما اين را هم به ياد داشته باشيم كه :

حتي علماي بزرگ اهل تسنن هم روايتي را بيان کرده اند که چنين است؟

(من مات بغير امام مات ميته الجاهليه)

مسند احمد ج4ص96- دارصادر

مجمع الزوائد ج5 ص218- دارالکتب العلميه

مسند ابي داود الطيالسي ص259- دارالمعرفه

المعجم الکبير لطبراني ج19 ص388- داراحياء التراث العربي

مسند الشاميين ج2 ص438- موسسه الرساله

شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ج9ص155- موسسه اسماعيليان

کنزالعمال ج1 ص103- موسسه الراساله

کنزالعمال ج6 ص65- موسسه الرساله

علل الدار قطني ج7 ص63- دارطيبه رياض

پس فقط نماز و روزه و ساير اعمال بدون ولايت كافي نيست .
و ما شيعيان هم معتقديم كه :
نماز بي ولاي او عبادتي است بي وضو
به منكر علي بگو نماز خود قضا كند

نماز بي ولايت بي نمازي است
تعبد نيست نوعي حقه بازي است

يا علي

142   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   26 تير 89
سلام

منکر علي عليه السلام حتي اگر نماز خود را قضا هم بکند مقبول نخواهد بود

بنابر اين

نماز بي ولاي او عبادتي است بي وضو
به دشمن علي بگو نماز خود رها کند

يا حق
143   نام و نام خانوادگي:  يك رهگذر     -   تاريخ:   28 تير 89
بهتر اسن عزيزان ر زمينه ي مهدويت و تفاوت مهدي اهل سنت با مهدي اهل تشيع را در كتاب بزرگ ترين دروغ تاريخ بررسي نمايند كه با استدلال كامل بوده و تمام دلايل آن متقن مي باشد.
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

نويسنده كتاب بزرگ‌ترين دروغ تاريخ در ابتدا بايد روايات اهل سنت در مورد حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف را به صورت كامل (همانطور كه علماي شيعه بررسي كرده‌اند) بررسي مي‌كرد ! زيرا كتاب او از جهت تحقيق علمي ، نمره 5 از 100 را نيز نمي‌آورد !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

144   نام و نام خانوادگي:  محسن شاهرخي     -   تاريخ:   29 تير 89
براي مسولان کشورم متاسفم چرا هميشه ما دم از وحدت ميزنيم اين سني هاهستند که بايدبدنبال ماباشند.بايدبراي آنها محدوديت ايجاد کنيم.
ا
145   نام و نام خانوادگي:  حميد     -   تاريخ:   31 تير 89
من فقط يک سوال داشتم شما شيعه ها که خودتون رو مسلمان واقعي معرفي مي کنيدو از مراجع خودتون پيروي مي کنيد اخيرا فتواي مرجعتون سيستاني روشنيديدکه همجنس بازي در سفررو براي فرد جايز دونسته اينه مراجعتون پس با کفار چه فرقي داريد لطفا وقتي کم مي آريدحرف از وهابيت نزنيدواي به حالتون خدا شما رو هدايت کنه !
جواب نظر:

!!!

جناب حميد !

بهتر است در ابتدا کمي به اين آيه قرآن فکر کرده و سپس چنين نظراتي بفرستيد که «ومن يکسب خطيئة او اثما ثم يرم به بريئا فقد احتمل بهتانا واثما مبينا»

گروه پاسخ به شبهات

146   نام و نام خانوادگي:  ساره     -   تاريخ:   05 مرداد 89
آقاي حميد : شما وهابي ها كه خودتونو از خداهم بيشتر قبول دارين ميدونين كه مفتي هاتون چه فتواهايي مي دهند؟؟؟ اگه نمي دونين براي نمونه مطالب زير رو بخونين: 1-رييس سابق کميته فتواي الازهر در فتوايي اعلام کرد: "همسايه ها و اهل محل اگر شاهد جر و بحث زوجين باشند و تشخيص دهند زن و شوهر همسايه نمي توانند باهم زندگي کنند، مي توانند براي آنها درخواست طلاق کنند. 2-«احمد عبدالرحيم سايح» استاد عقيده و فلسفه در دانشگاه الأزهر مصر چند روز پيش طي اظهاراتي جنجال برانگيز گفت: "چند همسري" در اسلام و شريعت اسلامي وجود ندارد و اين كار فقط در مورد زنان مطلقه و بيوه جايز است. "سايح" در ادامه افزود: مطرح كردن موضوع "تعدد زوجات" يعني داشتن نگاهي پست و بي ارزش به زن. اين موضوع در داستان‌ها و اسطوره‌هاي تاريخي وجود داشته اما مسلمانان به مرور زمان آن را وارد دين مبين اسلام كرده‌اند. از صفات خداوند متعال "عدالت" است از همين رو در صورت درست بودن ادعاي "چند همسري، عدالت خداوند ايجاب مي‌كند كه زنان نيز مانند مردان چند همسر شوند. 3-فتواى امام مالك و به تبع او شافعى در حلال بودن ازدواج پدر با دخترش كه از طريق غير مشروع يعنى زنا به دنيا آمده باشد و همچنين با خواهر و دختر پسر و دختر دخترش كه به همين روش به دنيا آمده باشند از فتواهاى نادر روزگار است و دليلى كه بر جواز آن نيز آورده است نادر تر از خود حكم و شنيدنى است. وى مى گويد: به اين دليل نكاح جايز است كه اين پدر و دختر شرعاً با يكديگر نسبتى ندارند و بيگانه هستند و چون از راه غير مشروع متولّد شده است ارث نمى برد و نفقه او هم واجب نيست. 4-شيخ احمد ابويوسف، رييس مرکز ارشاد مذهبي در وزارت ديانت مصر، در پاسخ به استفتاي مردي که پرسيده بود، نظر اسلام در مورد مرد مسلماني که بر اثر ايدز بميرد چيست؟ پاسخ داد: هرکسي که به علت بيماري ايدز بميرد، از نظر اسلام شهيد به حساب مي آيد. 5-روحاني سرشناس عربستاني که همواره در يک برنامه تلويزيوني دولتي به ايراد خطابه مي پردازد، ضمن اعلام انزجار از موش‌ها بويژه شخصيت‌هاي کارتوني "ميکي ماوس" و "جري" خواستار کشته شدن تمام موش‌ها شد. 6-الباني : استمناء در رمضان به عمد وبا شهوت اشكالي ندارد. الباني در يكي أز جلسات درسش در ميگويد : استمناء با عمد وشهوت در ظهر رمضان إشكالي ندارد .. فقط مباشره متعارف زن ومرد اشكال دارد .. ولي حتى استمناء بين پاهاي همسر اشكالي ندارد .. دليلش هم روايتي است كه أز عايشه نقل ميكند .. (ولي به دليل عدم وضوح صدا وبلندي اين فايل-حدود8دقيقه-بقيه را ترجمه نكرديم .. كه حتى يك تكّه اي هم بر قرضاوي ميندازد ..) 7-الباني : شير خواري بزرگان أز نامحرم اشكالي ندارد. الباني در يكي از جلسه هاي درس خويش با استناد بر رواياتي وبالأخص روايتي أز عايشه ميگويد كه شير خوردن حتى شيخ بزرگ أز نامحرم إشكالي ندارد وپسر رضاعي آن ميشود .. حتى أگر أز شير دهنده بزرگتر باشد .. !! دليلش بر جواز هم روايت عايشه است وهم إين كه إين أمر شهوت انگيز نيست. آقاي حميد بازهم مي خواهي فتواهاي عجيب و مسخره مفتي هاتون رو برات بگذارم؟ آقا حميد دروغگوي بزرگ مراجع ما مثل مفتي هاي شما چرنديات نمي گويند .
147   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   06 مرداد 89

جناب حميد

اولا بايد بگويم مطلبي را که به حضرت آيت الله سيستاني نسبت داده ايد دروغ محض و بدون سند و مدرک است

در واقع بهتر بود به صاحب اصلي اين فتوا يعني ((جناب ابو حنيفه)) بيانگدار ((فرقه حنفي اهل سنت)) اشاره ميکرديد، زيرا اين فتوا را ايشان صادر فرموده است نه حضرت آيت الله سيستاني!!
البته دروغهاي شما اهل بدعت ريشه در مذهبتان دارد
چونکه مذهبتان فقط نام اسلام را يدک ميکشد و در واقع مدهب اهل سنت همان مذهب يهود است و بس.

رهبر مکتب و مذهبي که عمر باشد بهتر از اين نميشود!!!!
رهبر مکتب و مذهبي که عمر باشد به پيامبر خدا ص تهمت هزيان گوئي و ديوانگي ميزند!!!!
رهبر مکتب و مذهبي که عمر باشد حق دختر رسول خدا ص را غصب ميکند!!!!
رهبر مکتب و مذهبي که عمر باشد دختر رسول خدا ص را به شهادت ميرساند!!!!
رهبر مکتب و مذهبي که عمر باشد احاديث پيامبر ص که سنت مکتوب همان پيامبر است را ميسوزاند!!!!
رهبر مکتب و مذهبي که عمر باشد راويان حديث نبوي را شلاق ميزند!!!!
رهبر مکتب و مذهبي که عمر باشد فرزندان رسول خدا را يکي پس از ديگري به شهادت ميرساند!!!!
رهبر مکتب و مذهبي که عمر باشد صحابه واقعي پيامبر خدا ص به شهادت رسانده و تبعيد ميکند!!!!
رهبر مکتب و مذهبي که عمر باشد بدعت را وارد دين ميکند!!!!
رهبر مکتب و مذهبي که عمر باشد کعب الاحبار يهودي را سخن گوي اسلام ميکند!!!!
رهبر مکتب و مذهبي که عمر باشد . . .
رهبر مکتب و مذهبي که عمر باشد

راستي جناب حميد

خدا وکيلي نام مادربزرگ ، مادر ، عمه و خواهر و پدربزرگ ،پدر جناب خليفه دوم عمر را براي ما بنويس
شنيدم معاويه و عمر خيلي با همديگه رفاقت داشتند!!!
رفاقت نزديک اين دو نفر و چهار پدره بودن معاويه ارتباطي به خليفه دوم داشت يا نه؟؟
يا حق

148   نام و نام خانوادگي:  زهرا     -   تاريخ:   09 مرداد 89
شما سني ها حتي حرف پيامبرتونو قبول نداريد پس نميشه انتظاري ازتون داشت.
149   نام و نام خانوادگي:  محمود عشقي بي خيال     -   تاريخ:   11 مرداد 89
من نميدانم که شما سني ها کي ان مختان را به کار خواهيد انداخت بعد از گذشت 1400 سال اندي از صدر اسلام باز واقعيتها را قبول نمکنيد
150   نام و نام خانوادگي:  محمود عشقي بي خيال     -   تاريخ:   11 مرداد 89
نام و نام خانوادگي: محمود عشقي بي خيال




البته دروغهاي شما اهل بدعت ريشه در مذهبتان دارد
چونکه مذهبتان فقط نام اسلام را يدک ميکشد و در واقع مدهب اهل سنت همان مذهب يهود است و بس.

رهبر مکتب و مذهبي که عمر باشد بهتر از اين نميشود!!!!
رهبر مکتب و مذهبي که عمر باشد به پيامبر خدا ص تهمت هزيان گوئي و ديوانگي ميزند!!!!
رهبر مکتب و مذهبي که عمر باشد حق دختر رسول خدا ص را غصب ميکند!!!!
رهبر مکتب و مذهبي که عمر باشد دختر رسول خدا ص را به شهادت ميرساند!!!!
رهبر مکتب و مذهبي که عمر باشد احاديث پيامبر ص که سنت مکتوب همان پيامبر است را ميسوزاند!!!!
رهبر مکتب و مذهبي که عمر باشد راويان حديث نبوي را شلاق ميزند!!!!
رهبر مکتب و مذهبي که عمر باشد فرزندان رسول خدا را يکي پس از ديگري به شهادت ميرساند!!!!
رهبر مکتب و مذهبي که عمر باشد صحابه واقعي پيامبر خدا ص به شهادت رسانده و تبعيد ميکند!!!!
رهبر مکتب و مذهبي که عمر باشد بدعت را وارد دين ميکند!!!!
رهبر مکتب و مذهبي که عمر باشد کعب الاحبار يهودي را سخن گوي اسلام ميکند!!!!
رهبر مکتب و مذهبي که عمر باشد . . .
رهبر م
151   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   12 مرداد 89
سلام

جناب محمود عشقي بي خيال

لطفا بي خيال اين عمري ها شويد!

1400 سال که سهل است اگر 2800 سال هم بگذرد همين است زيرا از کوزه همان برون ترواد که در اوست.
چه انتظاري از اهل سنت داريد که خودشان هم نوشته هاي کتب صحيحين و علماي خود را قبول ندارند اما متعصبانه در همان راهي قدم ميگذارند که بخدا قسم خود هم بخه آن اعتمادي ندارند!!
اين کار حماقت است و الحق و والانصاف خداوند دشمنان اسلام را از احمقها قرار داده است.
يا حق
152   نام و نام خانوادگي:  کرج     -   تاريخ:   12 مرداد 89
همه تون خريد احمق خودتي وجد و ابادت ؟؟؟ . کم اورديد اين کارها رو مي کنيد . هاهاهاها . هو هو هو هو هو هو هو . جونتون درآد . اين سايت بايد ....... ان شاالله به زودي راستي به اون اسماعيل صفوي کم عقل هم سلام مرا برسانيد که خدا عقلش دهد به حق پنج تن .............
153   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   13 مرداد 89
جناب کرج
کامنت 153

سلام عليکم
154   نام و نام خانوادگي:  ...     -   تاريخ:   13 مرداد 89
جناب كرج ميترسم بااين ادب و استدلالات زيبا و محكمت عده زيادي از شيعيان رو سني كني.
راستش من كه متزلزل شدم
اين قسمت از نوشتت(( خر احمق و .. و هاهاهاها وهوهوهوهوهو)) واقعا روم اثرگذاشت و حقانيت شما سنيها رو بهم ثابت كرد.
-----------
شما سنيها واقعا بي عقليد
155   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   15 مرداد 89
با سلام
برادران قسمت پاسخگو ميشه خواهش كنم كه نظر 152 كرج را سانسور كنيد
كه خداي ناكرده همانطور كه نظر 154 جناب ... تحت ثاثير قرار نگيرد به حق پنج تن .
بله بحق پنج تن .
درسته بحق پنج تن .
تاكيد ميكنم بحق پنج تن .
جدي ميگويم بحق پنج تن .
براي اخرين بار ميگويم بحق پنج تن
=============================================================================
يا محمد ( ص )
يا علي ( ص )
يا زهرا (س )
يا حسن ( ص )
يا حسين ( ص )

156   نام و نام خانوادگي:  كريم گوش     -   تاريخ:   19 مرداد 89
جرم سنيها چيست اينه كه پنج وقت نماز را سر وقت مي كنن اينه كه چهار تا خليفه را قبو ل دارند اينه كه از مرده ها كمك نمي گيرند
157   نام و نام خانوادگي:  ولي عصر     -   تاريخ:   19 مرداد 89
تمام سايت هاي اهل سنت فيلتر است جوش چي رو ميزنيد شما!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در ايران تبليغ هر مذهبي به جز تشيع ممنوع است..........حال ميخواهد مسلمان سني باشد يا يهودي...
يک بهايي............
158   نام و نام خانوادگي:  كريم گوش     -   تاريخ:   20 مرداد 89
اين ايه( محمد رسول ولذين معه اشدا علي الكفار ورحما بينهم ) در اين ايه خدا گفته اصحاب پيامبر با هم ديگر مهربان و دوست بودند شما شيعيان اهل بيت چه جوري سخن خدا را رد مي كنيد و مگويد انها باهم دشمن و اختلاف داشتند وحق علي را خوردند واحاديثي كه با كلام خدا مغايرت داشته باشند ساختگي است (لطفا كسي كه ترجمه وتفسير قران را خوانده جواب دهد)
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

بهتر است براي دقت در آيه كريمه ، و فهميدن تفسير دقيق آن ، بهتر است به آدرس ذيل مراجعه كنيد :

http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=128

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

159   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   21 مرداد 89
جناب کرج
پيشنهاد ميکنم

از کرج مهاجرت کرده و به مکاني که در همان نزديکي تحت عنوان انديشه قرار دارد پناه ببريد تا شايد قدري انديشه نمائيد و راهي براي هدايت خود پيدا کنيد به حق پنجتن!
لازم بذکر است محلي را که معرفي کردم تحت عنوان انديشه داراي فازهاي مختلف از لحاظ شماره بندي اعداد مي باشد.
البته نميدانم فاز امثال شما در آنجا معتبر است يا خير
يا حق
160   نام و نام خانوادگي:  کرج     -   تاريخ:   26 مرداد 89
جناب سعيد صفوي:
اين چيزهاي که گفتي مناسب امثالي مثل خودتان است من يک پيشنهاد برات دارم که به جاي حرف هاي چرت و پرتي که مي زني بشين و عقلت رو به کار بنداز و انديشه کن نه اينکه از روي تعصب حرف بزني و توهين کني .
خدايا کم عقلان را با عقل بگردان امين .....
يا حق
161   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   26 مرداد 89
جناب کرج
با سلام
يک سئوال از شما دارم:
در سال 63 هجري خليفة رسول الله (صلي الله عليه و آله) که بود؟

يا علي
162   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   27 مرداد 89
جناب کرج

سلام عليکم
163   نام و نام خانوادگي:  مهم نيست     -   تاريخ:   30 مرداد 89
اگر با تهمت و ناسزاگوئي به بهشت مي شود رفت ارزانيتان باشد ، نخواستيم
164   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   31 مرداد 89
جناب مهم نيست
در اين ايام مبارک ماه رمضان از خواندن آيات نوراني قرآن کريم غافل نباش:
«عتل بعد ذلك زنيم»
«عتل بعد ذلك زنيم»
«عتل بعد ذلك زنيم»
راستي گستاخي هم از اين بالاتر است که شخص جاهلي که حتي حافظ قرآن نيست خود را جانشين مخزن علوم قرآني بداند؟؟

يا علي
165   نام و نام خانوادگي:  کرج     -   تاريخ:   02 شهريور 89
مطالبي در مورد صحابه رسول خدا بر اساس قران وحديث:
نزد اهل سنت و جماعت تمام صحابه عادلند چرا که خداوند عزوجل در کتابش آنها را ستايش و مدح کرده و سنت نبوي نيز در مدح و ستايش آنها در تمامي اقوال و افعال سخن گفته و بخاطر اينکه آنها مال و روحشان را از صميم قلب تقديم رسول خدا صلى الله عليه وسلم کردند و در مقابل ثواب و جزاي غيبي خدا بخشيدند.

در قرآن آيات متعددي وجود دارد که در آن خداوند عزوجل صحابه رسول الله را مورد مدح و ستايش قرار داده و از آنها اعلام رضايت و خشنودي نموده است براي مثال آيات زير را مطالعه کنيد:

1- محمد رسول الله والذين معه أشداء على الكفار رحماء بينهم تراهم ركعا سجدا يبتغون فضلا من الله ورضوانا سيماهم في وجوههم من أثر السجود ذلك مثلهم في التوراة ومثلهم في الإنجيل كزرع أخرج شطأه فآزره فاستغلظ فاستوى على سوقه يعجب الزراع ليغيظ بهم الكفار {الفتح:29}.

2- والذين آمنوا وهاجروا وجاهدوا في سبيل الله والذين آووا ونصروا أولئك هم المؤمنون حقا لهم مغفرة ورزق كريم {الأنفال:74}.

3- لكن الرسول والذين آمنوا معه جاهدوا بأموالهم وأنفسهم وأولئك لهم الخيرات وأولئك هم المفلحون (88) أعد الله لهم جنات تجري من تحتها الأنهار خالدين فيها ذلك الفوز العظيم {التوبة:88-89}.

4- والسابقون الأولون من المهاجرين والأنصار والذين اتبعوهم بإحسان رضي الله عنهم ورضوا عنه وأعد لهم جنات تجري تحتها الأنهار خالدين فيها أبدا ذلك الفوز العظيم {التوبة:100}.

5- لقد تاب الله على النبي والمهاجرين والأنصار الذين اتبعوه في ساعة العسرة من بعد ما كاد يزيغ قلوب فريق منهم ثم تاب عليهم إنه بهم رءوف رحيم {التوبة:117}.

6- لقد رضي الله عن المؤمنين إذ يبايعونك تحت الشجرة فعلم ما في قلوبهم فأنزل السكينة عليهم وأثابهم فتحا قريبا {الفتح:18}.

7- إذ جعل الذين كفروا في قلوبهم الحمية حمية الجاهلية فأنزل الله سكينته على رسوله وعلى المؤمنين وألزمهم كلمة التقوى وكانوا أحق بها وأهلها وكان الله بكل شيء عليما {الفتح:26}.

8- لا يستوي منكم من أنفق من قبل الفتح وقاتل أولئك أعظم درجة من الذين أنفقوا من بعد وقاتلوا وكلا وعد الله الحسنى والله بما تعملون خبير {الحديد:10}.

9- للفقراء المهاجرين الذين أخرجوا من ديارهم وأموالهم يبتغون فضلا من الله ورضوانا وينصرون الله ورسوله أولئك هم الصادقون (8) والذين تبوءوا الدار والإيمان من قبلهم يحبون من هاجر إليهم ولا يجدون في صدورهم حاجة مما أوتوا ويؤثرون على أنفسهم ولو كان بهم خصاصة ومن يوق شح نفسه فأولئك هم المفلحون (9) والذين جاءوا من بعدهم يقولون ربنا اغفر لنا ولإخواننا الذين سبقونا بالإيمان ولا تجعل في قلوبنا غلا للذين آمنوا ربنا إنك رءوف رحيم {الحشر:8-10}.

در تمام اين آيات خداوند عزوجل صحابه را مورد ستايش قرار مي دهد و صفاتي چون مفلح (رستگار) ، صادق (راستگو راست کردار) ، اهليت تقوا را داشتن ، مومنان حقيقي را به آنها داده و آنها را به بهشت برين خود بشارت داده است .

در سنت نبوي نيز به اين برتري و افضليت صحابه اشاره شده است:

1- عن أبي موسى الأشعري رضي الله عنه أن النبي صلى الله عليه وسلم قال: "النجوم أمنة للسماء، فإذا ذهبت النجوم أتى السماءَ ما توعد، وأنا أمنة لأصحابي فإذا ذهَبْتُ أتى أصحابي ما يوعدون، وأصحابي أمنة لأمتي، فإذا ذهب أصحابي أتى أمتي ما يوعدون". أخرجه مسلم في صحيحه.

ابي موسي اشعري از رسول خدا روايت مي کند که ايشان فرمودند: ستارگان محافظان آسمان هستند پس هرگاه ستارگان از بين رفتند آنچه که به آسمان (از هلاکت و نابودي) وعده داده شده برسرش مي آيد و من امان دهنده و محافظ اصحابم هستم پس هرگاه من رفتم آنچه که به اصحابم وعده داده شده برسر آنها مي آيد و اصحابم امان دهنده و محافظ امتم هستند پس هرگاه اصحاب من رفتند هر آنچه که به امت من وعده داده شده بر سر آنها مي آيد.

2- عن ابن عباس رضي الله عنهما أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال: "من سب أصحابي فعليه لعنة الله والملائكة والناس أجمعين". رواه الطبراني وحسنه الألباني، ورواه الخطيب البغدادي عن أنس رضي الله عنه.

از ابن عباس روايت است که رسول خدا فرمود: لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم بر هرکسي که اصحاب مرا دشنام دهد باد.

3- عن أبي سعيد الخدري رضي الله عنه أن النبي صلى الله عليه وسلم قال: "لا تسبوا أصحابي، فلو أن أحدكم أنفق مثل أُحُدٍ ذهبًا ما بلغ مُدَّ أحدِهم ولا نَصِيفَهُ". أخرجه البخاري ومسلم وأبو داود والترمذي والنسائي وابن ماجه.

از ابي سعيد خدري روايت است که رسول خدا فرمود: اصحاب مرا دشنام ندهيد چرا که اگر يکي از شما همانند کوه احد از طلا انفاق کند به اندازه يک مد (دو کف دست) وکمتر از يک مد انفاق يکي از آنها نمي شود.

4- عن عبد الله بن مسعود رضي الله عنه أن النبي صلى الله عليه وسلم قال: "خير الناس قرني، ثم الذين يلونهم ثم الذين يلونهم ثم يجيء قوم تسبق شهادَةُ أحدِهم يمينَهُ، ويمينُه شهادَتَه". اخرجه البخاري ومسلم

از ابن مسعود روايت است که رسول خدا فرمود: بهترين مردم کساني هستند که در قرن من هستند(صحابه) سپس کساني که بعد از ايشان مي آيند (تابعين) سپس کساني مي آيند که شهادت يکي از آنها بر قسمش و قسمش بر شهادتش سبقت مي گيرد.

5- عن عبد الله بن عمر رضي الله عنهما قال: "لا تسبوا أصحاب محمد صلى الله عليه وسلم فلمقام أحدهم ساعة خير من عمل أحدكم عُمُرَه". أخرجه ابن ماجه وحسنه الألباني.

ابن عمر مي گويد: اصحاب محمد را دشنام ندهيد چرا که جايگاه يکي از آنها در يک وقت کم بهتر از عمل تمام زندگي شماست.

پس بر ما لازم است که تمام آنچه که در کتاب خدا و سنت رسول الله آمده را بپذيريم و به آن ايمان داشته باشيم. ما مامور به طلب استغفار و دعا براي اصحاب رسول الله هستيم (والذين جاءوا من بعدهم يقولون ربنا اغفر لنا ولإخواننا الذين سبقونا بالإيمان ولا تجعل في قلوبنا غلا للذين آمنوا ربنا إنك رءوف).

اعتقاد اهل سنت و جماعت بر اين است که ما در مورد مسائلي که بين خود صحابه اتفاق افتاده فرو نمي رويم و مورد سوال هم قرار نخواهيم گرفت چرا که ما به مقتضاي آيه ي (تلک امة قد خلت لها ما کسبت و لکم ما کسبتم و لا تسئلون عما کانوا يفعلون) ( اين امتي بوده که گذشته وبراي آنهاست هرآنچه که کسب کرده اند وبراي شماست هر آنچه که خود کسب کنيد ودر مورد کارهاي آنها مورد سوال قرار نمي گيريد) عمل مي کنيم .

ما اعتقاد داريم که بعضي از اصحاب رسول الله بهشتي هستند چرا که پيامبر به آنها وعده بهشت را داده مانند عشره مبشره ( ابوبکر، عمر ، عثمان ، علي، طلحه، زبير، سعد ، سعيد ، ..)

و ابوبکر در افضليت مقدم برتمام صحابه است و بعد از او به ترتيب عمر ، عثمان وعلي افضلند . ما تمام صحابه را بخاطر مجاهدات فراوانشان دوست مي داريم اما در مورد هيچکدام از آنها غلو و افراط نمي کنيم وجز آنها را به خيروخوبي ياد نمي کنيم.
166   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   02 شهريور 89
با سلام
جناب كرج در جواب شما :
1 س ) آيا آيه 29 سوره فتح "مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ..." شامل همه صحابه مي‌شود ؟
1 ج http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=769
2 س ) بررسي آيه : « والذين آمنوا وهاجروا وجاهدوا » و صحابه
2 ج) http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=121
3 س) - النبي صلى الله عليه و اله وسلم قال: "لا تسبوا أصحابي، فلو أن أحدكم أنفق مثل أُحُدٍ ذهبًا ما بلغ مُدَّ أحدِهم ولا نَصِيفَهُ". أخرجه البخاري ومسلم وأبو داود والترمذي والنسائي وابن ماجه....
3 ج ) بجاي جواب من بشما بگذار اين سوال حضرت رسول صلي عليه و اله و سلم به چه كسي گفت : لا تسبوآ اصحابي .
ايا از نظر علماي شما شخص مخاطب رسول اكرم صلي الله عليه و اله و سلم در اين حديث هم از اصحاب بوده يا نـــه ؟؟؟
ظاهر امر بله . پس چرا نگفتند شما اصحاب به يك ديگر فحش ندهيد....... خواهش مندم جواب منو بدهيد ايا مخاطب حضرت رسول هم بقول معروف صحابي بوده يا نه ؟؟؟؟
س 4 ) خير الناس قرني، ,,,,
همانهائي كه قصد ترور حضرت را داشتند ؟؟؟
يا اونهائي كه نعوذ بالله بهش تهمت هجر زدند؟؟
شايد انهائي كه در غدير بيعت كردند و در سقيفه انرا شكستند ؟؟
شايد منظور ان كساني هست كه به خانه دختر رسول اكرم صلي الله عليه و اله و سلم هجوم بردند و محسنش را سقط كردند و در نهايت دخترش را شهيد كردند .
يا شايد انكساني هستند كه بر عليه مولي المتقيان علي ابن ابي طالب جنگيدند بمثل اعضاي عشره مبشره طلحه و زبير يا ام المومنين عايشه . يا بقول شما خال المومنين معاويه كه مسئول شهات نوه حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم حضرت امام حسن عليه السلام بود.
يا شايد خلافت فاسق و ملعوني سگباز و ميمون باز هرزه يزيد مقصودتان باشد كه در سه سال اول عظيمترين جنايت خلقت را كه همان شهادت اما حسين است انجام داد سال دوم واقعه حره كه چندصد از همين صحابي كه شما ميگوييد كه ما نقد نكنيم كشت و به شپاهيانش اجازه داد كه به زنها و دختران همين صحابه تجاوز كردند .
(مقاله : آيا يزيد شخصيت قابل دفاعي داشته است؟ )
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=5044

دزر اخر فرموديد : ابوبکر در افضليت مقدم برتمام صحابه است و بعد از او به ترتيب عمر ، عثمان وعلي افضلند
كدام حديث را ميتوانيد بياوريد كه مقامشان را بهتر از حضرت علي عليه السلام بكند .
حديث منزله :
========
سَعْدٍ قَالَ سَمِعْتُ إِبْرَاهِيمَ بْنَ سَعْدٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لِعَلِيٍّ أَمَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى .

رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله خطاب به حضرت على عليه السّلام فرمود : آيا خرسند نيستى از اين كه منزلت تو در نزد من ، مساوى با منزلت هارون عليه السّلام در نزد موسى عليه السّلام باشد ؟ . صحيح البخاري ، ج 4 - ص 208 .
يا بهمين عنوان در كتابهاي بخاري و مسلم و باقي كتابهايتان :
1 ) صحيح البخاري ، ج 5 - ص 129 . 2 ) صحيح مسلم ، ج 7 - ص 120 . 3 ) صحيح مسلم ، ج 7 - ص 120 . 4 ) صحيح مسلم ، ج 7 - ص 121 .
بالاخره سرتو درد نيارم اين حديث پنج هزار سند دارد .
اين همان حديث منزلت است كه شيخ ما (استاد ما) ابوحازم حافظ (درباره اش) مى گفت : من آن را به پنج هزار سند استخراج كرده ام .

شواهد التنزيل - الحاكم الحسكاني - ج 1 - ص 195 – 196 .

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
بهتره خودت تحقيق كني :
مقاله : چگونه مي توان با حديث منزلت امامت و خلافت حضرت علي عليه السلام را ثابت كرد ؟
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=835
============================================================================
اصلاً مگر نشنيدي كه ميگويند لا يقاس به ال محمد ( ص )
عبدالله فرزند احمد بن حنبل مي‌گويد : براي پدرم حديث « سفينه » را نقل كردم و از او سئوال كردم : نظرت راجع به فضيلت اضحاب بعد از پيامبر چيست ؟ او گفت : در رابطه با خلافت در مرحله اول ، فضيلت با ابوبكر و بعد از او با عمر و بعد با عثمان است ؛ گفتم : پس [حضرت ] علي [ عليه السلام ] چه مي‌شود ؟ گفت : [حضرت ] علي [ عليه السلام ] كه از اهل بيت محسوب شده و هيچ كس را تاب مقايسه با آنها (اهل بيت عليهم السلام) نيست .

مناقب الامام أحمد لابن الجوزي ص 163.
-----------------------------------------------------------------
اما خود ابوبكر چي ميگه :
ولّيتكم وَ لَستُ بخيركم .

رهبري شما را پذيرفتم در حالي كه بهترين شما نبودم .

طبقات ابن سعد ، ج 3 ، ص 182 و تأويل مختلف الحديث ، لابن قتيبة المتوفى 276 ، ص 109 ط. دار الجيل - بيروت بتحقيق محمد زهرى النجار و تاريخ مدينة دمشق ، ج30 ، ص 304 و تخريج الأحاديث والآثار للزيعلي المتوفى 762، ط. دار ابن خزيمة الرياض وغريب الحديث للخطابى ، المتوفى 388 ط. جامعة أم القرى بتحقيق عبد الكريم العزباوي ، تفسير القرطبي ، ج 3 ، ص 262 و غريب الحديث ، ج2 ، ص 35 و الإمامة والسياسة ، ص 22 و العقد الفريد ، ج 5 ص 13 و السقيفة وفدك ، للجوهري ، ص 52 و المعيار والموازنة ، لأجعفر الإسكافي ، ص 39 و شرح نهج البلاغه ، ابن أبي الحديد ، ج 1، ص 169 و ج 2 ، ص 56 و كنز العمال ، ج 5 ص 636 و البداية والنهاية ، ابن كثير، ج 5 ، ص 269.
-----------------------------------------------------------------------
يا ميگويد :

أقيلوني ولست بخيركم.

من را رها كنيد ( به سراغ شخص بهتر از من برويد ) كه من بهترين افراد ، بين شما نيستم .

مجمع الزوائد ، ج 5 ، ص183 و سيرة ابن هشام ، ج 2، ص 661 و تاريخ الخلفاء، ص 71 و شرح النهج للمعتزلي ، ج1 ص 169 و تفسير القرطبي ، ج 1 ص 272 و السير الكبير للشيباني ، ج 1 ص 36 و الإمامة والسياسة ، ج1 ص 31 و المعيار والموازنة للإسكافي ، ص 39 و المعجم الأوسط للطبراني ، ج7 ، ص 267 و كنز العمال ، ج 5 ، ص 631
===========================================================================
پس برادر عزيز تحقيق درست بكن اون حرفهاي بالا نوشتي با همديگر تناقض دارد .
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
يا علي



167   نام و نام خانوادگي:  فريد     -   تاريخ:   07 شهريور 89
سلام
الحمدلله من که قرآن خوندم فهميدم شما شيعه ها يک دين واسه خودتون ساخته ايد من که دنبال مکتب قرآنم و به دروغگوهاي علماي مشرک شما گوش نمي کنم....تازه من قمي هستم!!!!!!!!!!!!!!!!!
168   نام و نام خانوادگي:  ساره     -   تاريخ:   07 شهريور 89
جناب فريد ما شيعه ها يک دين جديد ساخته ايم يا شما سني ها که رضاع کبير و ازدواج با محارم را مجاز مي دونين !!!! لطفا ديگه دم از اسلام آمريکايي - صهيونيستي خودتون نزنيد. مگه هر کي تو قم باشه دليل مي شه که شيعه باشه يا آدم باشه!!! علي عليه اسلام در همان دياري زندگي مي کرد که معاويه ملعون و عمر جونتون و امثال اين دو ؟؟؟ بودن! کي شود دريا به وجود سگ نجس !
169   نام و نام خانوادگي:  عبد الخالق     -   تاريخ:   08 شهريور 89
سلام عليکم.

جناب فريد:

الحمد لله که من قرآن را خواندم و دريافتم و درک کردم که شما اهل بدعت و مخصوصا مولوي هاي لواط کارتان يک دين من درآوردي براي منافع خودتان ساخته ايد.

من که به دنبال مکتب قرآنم و به اباطيل تاريخي و به اکاذيب کعب الاحباري و ابو هريره اي مولويان مشرک و دروغگوي شما هيچ گوش نميکنم.

تازه عزي.ز اين را بدان که من هم مدت زيادي در قلب اهل بدعت زندگي ميکردم.!!!!!!!!!!!!!!!!!! اين که دليل نشد. من هم در ميان امثال لعيني همچون تو بوده ام و از نزديک بوي تعفن ازدواج هايي مانند ميسار(همان زناء اهل بدعتي) را شنيده ام.

راستي.!!!
مواظب باش در قم (البته اگر کذب نگفته باشي که قمي باشي که من ميدانم نيستي) کلام شرک آلودي بر زبانت جاري نکني که بد ميخوري.
هنوز غيرت علوي مومنان شيعه هست و تا هست اجازه ي کوچکترين توهيني را به هييييييييييييييچ لعيني نداده و نميدهند.!!!!
زيرا قم دار المومنين است و جواب معاندان به اهل بيت (عليهم السلام جميعا) را به خوبي داده و ميدهند.

في امان الله....................

لبيک يا سيد علي.............
170   نام و نام خانوادگي:  کرج     -   تاريخ:   10 شهريور 89
كارهاي حرامي كه در كنار قبرها انجام مي‌گيرد: انتظار نفع و ضرر: اعتقاد به اينكه شخص مرده نفع و ضرر مي‌رساند در حاليكه نفع رساننده فقط ذات قادر متعال است. (مشركان سواي خدا، معبودهايي را برگرفته اند و به پرستش اصنام و كواكب و اشخاصي پرداخته اند كه چيزي را نمي آفرينند و خودشان آفريده هاي بيش نيستند و مالك سود و زياني براي خود نبوده و برمرگ و زندگي و رستاخيز اختيار و تواني ندارند.) فرقان/3 (معبودهايي را كه آنها غير از خدا مي خوانند نه تنها چيزي را خلق نمي كنند بلكه خودشان مخلوقند. آنها مردگاني هستند كه هرگز استعداد حيات ندارند و اين بتها اصلا نمي دانند در چه زماني مبعوث خواهند شد.) نحل/20-21 (اي پيغمبر! به مشركان بگو: معبودهايي را كه غير از خدا شايسته ي پرستش مي پنداريد به هنگام بلا و كمك بخوانيد اما خواهيد ديد كه نه توانايي دفع زيان و رفع بلا را از شما دارند و نه مي توانند آن را دگرگون سازند و ناخوشيها را به خوشي ها تبديل كنند و يا اينكه از اندوه دردها بكاهند. آن كساني را كه به فرياد مي خوانند آنان را كه از همه مقربترند به درگاه خداوند همچون عيسي و عزير و فرشتگان براي تقرب به پروردگارشان به آنها توسل مي شوند كه طاعات و عبادات است و به رحمت خدا اميدوار و از عذاب او هراسناكند.)اسراء/56-57 و امير المومنين مي فرمايد:(پس ايشان همسايگاني بي زبان اند نه خواننده را پاسخ ميدهند نه ستمي را باز مي دارند و نه به نوحه گري توجه ميكنند.) نهج البلاغه 220/1 خطبه 111 و (نه بر كارهاي نيك در چيزي افزايند و نه عذري توانند خواست از كار زشت و ناخوشايند.) نهج البلاغه 15/2 خطبه 132 انتظار شفاعت و توسل : صاحبان قبر را شفيع و واسطه قرار مي دهند و گويا آنان او را به خداوند نزديك مي كنند در حاليكه خداوند متعال در قرآن كريم به نقل از مشركين اين عمل زشت را مذمت نموده است: (هان ! تنها طاعت و عبادت خالصانه براي خداست كساني كه جز خدا سرپرستان و ياوران ديگري را برمي گزينند و بدانان تقرب وتوسل مي جويند مي گويند: ما آنانرا پرستش نمي كنيم مگر بدان خاطر كه ما را به خداوند نزديك گردانند.)زمر/3 (و به جاي خداوند چيزي را مي پرستند كه به آنان زياني نمي رساند و سودي به آنان نمي بخشد و مي گويند: اينان نزد خداوند شفيعان ما هستند.)يونس/18 (و بدان! كسي كه گنجينه هاي آسمان و زمين در دست اوست تو را در دعا رخصت داده و پذيرفتن دعايت را بر عهده گرفته است و به تو گفته است: كه از من بخواه تا به تو بدهم و از او بطلب تا تو را بيامرزد و ميان تو و خود كسي را نگمارده تا تو را از وي بازدارد و از كسي ناگزيرت نكرده كه نزد او برايت ميانجي گري آرد.)نهج البلاغه نامه/31 ترجمه دكتر جعفر شهيدي كمك خواستن از مرده خواندن صاحبان قبر و كمك خواستن از انان به نص قرآن كريم شرك است. (اگر آنها را براي حل مشكلات و رفع گرفتاريهاي خود به فرياد بخوانيد صداي شما را نمي شنوند و بفرض اگر هم بشنوند توانايي پاسخگويي به شما را ندارند و گذشته از اين در روز قيامت انبازگري و شرك ورزيدن شما را رد مي كنند و مي گويند: شما ما را پرستش نكرده ايد و بي خود مي گوييد و هيچ كسي همچون خداوند آگاه از احوال آخرت به گونه قطع و يقين تو را از چنين مطالبي با خبر نمي سازد.) فاطر/14 (چه كسي گمراه تر است از آنها كه موجوداتي غير از خدا را پرستش مي كنند كه اگر تا قيامت هم آنان را بخوانند پاسخ شان نمي گويند؟ و از دعا و نداي آنها غافلند! و هنگامي كه مردم مشرك در قيامت محشور مي شوند معبودهاي آنها خواهند بود حتي عبادت آنها را انكار مي كنند.) احقاف /5-6 (مساجد از آن خداست پس هيچ كس را با خدا نخوانيد) جن/18 و اميرالمومنين مي فرمايد:(پس از خدا بخواهيد به وسيلت قرآن و بدان روي آريد به دوستي آن و به قرآن خيري مخواهيد از آفريدگان كه بندگان روي به خدا نكردند با وسيلتي مانند قرآن)نهج البلاغه خطبه 176 و همچنين در وصيتش به پسرش امام حسن(ع) مي فرمايند:(در همه كارها نفس خود را به پناه پروردگارت متوجه كن كه به پناهگاهي استوار و نگهباني پايدار روي آورده اي و آنچه مي خواهي تنها از پروردگارت بخواه كه به دست اوست بخشيدن و محروم نمودن) نهج البلاغه نامه 31 و از امام محمد باقر روايت است كه فرمودند:(خداوند به اين دليل ابراهيم را خليل خودش برگزيد كه او غير از خدا به كسي روي نياورده و غير از ذات مقدس او از هيچ كسي چيزي نخواست) علل الشرائع ص 34 عيون اخبار الرضا 75/2 ابراهيم بن محمد همداني مي گويد:(خدمت ابي الحسن علي بن موسي الرضا عرض كردم خداوند فرعون را چرا غرق كرد در حاليكه او ايمان آورد و توحيد را پذيرفت؟ فرمود: او هنگامي تظاهر به ايمان كرد كه ديگر از همه چيز نا اميد شده بود و چنين ايماني پذيرفته نمي شود سپس فرمود: علت مهم ديگري هم دارد و آن اينكه در آن شرايط دشوار كه در آستانه غرق شدن قرار داشت به جاي اينكه از خداوند كمك بخواهد از موسي كمك خواست و طبعا موسي نمي توانست به او كمك كند اينجا بود كه خداوند به موسي وحي فرمود: كه اي موسي! تو به اين دليل به فرعون كمك نكردي! كه او را تو نيافريده اي لذا چنين توانايي نداشتي اگر او از من كمك كي خواست حتما به او كمك مي كردم.)علل الشرائع ص 59 عيون اخبار ارضا 76/2 نذر كردن براي مرده : نذر كردن براي قبر و صاحبان قبر و ذبح كردن حيوان در كنار آن از اعمال ناشايست و محرماتي است كه به تعبير قرآن كريم اهل لغير الله محسوب مي شود. (خداوند تنها گوشت مردار خون گوشت خوك و گوشت هر حيواني را كه به هنگام ذبح نام غير خدا بر آن گفته شود تحريم كرده است ولي كسي كه مجبور شود براي نجات جان خويش از مرگ از آنها بخورد گناهي بر او نيست به شرط اينكه ستمگر و متجاوز نباشد خدا غفور و رحيم است.) بقره /173 (كفار مكه و ساير مشركان سهمي از زراعت و چهارپايان خود را براي خدا و سهمي نيز براي بتها قرار مي دادند و مي گفتند: اين قسمت مال خداست واين هم مال شركاي ما يعني بتهاست .سهمي را كه براي بتها قرار داد بودند هرگز به خدا نمي رسيد و امام سهمي را كه براي خدا قرار داده بودند به بتها مي رسيد چه بدحكم مي كنند.) الانعام/136 از محمدبن سنان روايت است كه امام رضا در پاسخ مسائلي كه از ايشان پرسيده بود نوشت:(آنچه نام غير خدا بر آن گفته شود حرام است زيرا خداوند بر بندگانش واجب گردانيده است كه به يگانگي او اقرار و اعتراف كنند و هرگاه مي خواهند حيوان حلال گوشتي را سرببرند فقط نام او را در هنگام ذبح ياد كنند تا اينكه بين آنچه براي خدا ذبح مي شود و آنچه براي پرستش بتها و شياطين تقديم مي گردد فرقي وجود داشته باشد زيرا ياد كردن نام الله عزوجل اقرار به توحيد و ربوبيت پروردگاراست و اما آنچه كه براي غير خدا تقديم ميگردد در حقيقت شرك است و گويا عامل آن مي خواهد بدينوسيله خودش را به آن مخلوق نزديك كند پس بردن نام الله در هنگام ذبح بدين جهت است تا بين آنچه كه خداوند حلال و آنچه را كه حرام كرده فرق وجود داشته باشد.) علل الشرائع ص 482-481 عيون اخبار الرضا 91/2 قسم خوردن به صاحب قبر: امام صادق از امام باقر و ايشان هم از اميرالمومنين روايت كرده اند كه رسول گرامي از غذا خوردن در هنگام تكيه دادن نهي فرموده اند. چند مورد ديگر از ممنوعات شرعي را بر شمردند كه بارتند از: قسم خوردن به غير الله منع كردند و فرمودند: كسي كه به غير الله قسم بخورد در نزد خداوند هيچ ارزشي ندارد.(مكارم الاخلاق ص 466) شيخ طائفه ابوجعفر طوسي مينويسد : قسم صحيح و معتبر در نزد آل محمد اين است كه انسان به ذات الله متعال يا به يكي از اسمهاي گرامي او قسم بخورد و هر قسمي كه به غير نام الله متعال يا اسمهاي گرامي او باشد هيچ اعتباري ندارد سپس فرمود: جايز نيست كه كسي به قرآن و به پدر و مادرش و به كعبه و به پيامبر و به هيچ يك از ائمه قسم بخورد اگر كسي به اين چيزها قسم بخورد خطا كار است و قسمش از نظر فقهي اعتبار ندارد.(النهاية ص 555) البته قول معتبر آن است كه قسم به قرآن كريم جايز است زيرا قرآن كلام خداوند است و كلام خداوند از صفات گرامي اوست. عماد الدين طوسي مي نويسد:(قسم خوردن به غير خدا جايز نيست)الوسيلة الي نيل الفضيلة ص 415 طواف به دور قبر : از امام صادق روايت است كه فرمود : ايستاده آب ننوش و به هيچ قبري طواف نكن و در آب پاك بول نكن اگر كسي چنين كرد ضرري به او رسيد از خودش بداند اگر كسي يك بار اين اعمال ناشايست را انجام دهد ديگر عادت ميكند و مگر اينكه خدا بخواهد كه توبه كند و برگردد(علل الشرائع ص 283 وسائل الشية 450/10) حر عاملي در كتابش وسائل الشيعة بابي آورده است با اين عنوان (باب مستحب بودن دعاي وارده در سنت پيامبر در هنگام زيارت قبر و عدم طواف بر قبر)وسائل الشيعة 882/2 و باب ديگري آورده با اين عنوان (بابي درباره ي جايز نبودن طواف بر قبرها) وسائل الشيعة 450/1 سوگواري و به سر و صورت و سينه زدن: از اما صادق روايت است:(رسول گرامي فرمودند: اينكه مسلمان در هنگام مصيبت و اندوه دستش را بر رانش بكوبد پاداشش ضايع ميشود) فروع الكافي 224/3 وسائل الشيعة 914/2 از طريق جابر بن عبدالله روايت است كه فرمود:(خدمت امام باقر عرض كردم : بي صبري چيست؟ فرمودند: بدترين بي صبري اين است كه سر و صدا كني فرياد بكشي ناله كني به صورتت بزني به سينه ات بكوبي مويت را بكشي كسي كه نوحه سرايي كند صبر را ترك كرده است و راه نادرستي را در پيش گرفته است و كسي كه صبر كند و انا لله و انا اليه راجعون بخواند و سپاس پروردگار را بجاي آورددرستي كه به تقدير خدا راضي شده و پاداش او در نزد خداوند محفوظ است و كسي كه چنين نكند باز هم آنچه قضا و قدر الهي باشد بوقوع مي پيوندد گرچه او ناراضي باشد در اين صورت خداوند اجر و پاداشش را ضايع مي كند.) فروع الكافي 222/3-223 و وسائل الشيعة 915/2 و از امام صادق روايت است كه فرمود:(سه چيز است كه نمي دانم كداميك به اعتبار جرم و گناه بزرگتر است: كسي كه هنگام مصيبت بر رانش بكوبد كه كنايه از بي صبري است اما با كمال تاسف امروز بعضي از مردم به سر و سينه مي زنند) وسائل الشيعة 678/2 مخلوط بودن زن و مرد در زيارتگاه ها : متاسفانه يكي از بزرگترين مفاسد اخلاقي در مزارها جمع شدن ارازل و اوباش اعم از زن و مرد است كه بسيار مشهور و طبيعي است در چنين جاهايي با استفاده از فرصت شيطان تلاش ميكند هرچه بيشتر فضا را آلوده كند و به اعتراف خود مسئولين امروز مزارها بيش از هر جاي ديگر محل قول و قرار ارزال و اوباش است بويژه اينكه كلاه شرعي هم به نام ازدواج موقت يا صيغه وجود داشته باشد و جالب اينكه در بعضي زيارتگاه ها همين مجاوران عابدنما نقش دلال را به عهده دارند و براي خودشان مشتري جلب مي كنند. سبحان الله
جواب نظر:

با سلام
دوست گرامي
سر فصل‌هايي ارائه‌كرده ايد كه همگي بارها و بارها در سايت پاسخ داده شده است :
اعتقاد نفع و ضرر يك انسان ؛ شفاعت و توسل و كمك خواستن از مرده : در اين زمينه مي‌توانيد به سيره خليفه خود ابوبكر ، و يا صحابه ، در زمان رسول خدا (ص) با سند صحيح در نزد اهل سنت در آدرس ذيل مراجعه كنيد :
http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=87
نذر كردن براي مرده :
http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=673
قسم خوردن به غير خدا مطلبي است كه جديدا حتي وهابيون از آن دست برداشته‌اند ، زيرا در روايات صحيحه اهل سنت و شيعه ، قسم خوردن به غير خدا در زبان رسول خدا (ص) آمده است !
و رواياتي كه در آنها نهي از قسم به غير خدا شده است ، در روايات ديگر تفسير به قسم به بت‌ها شده است !
طواف به دور قبور : همانطور كه خود متن روايت را آورده‌ايد ، نهي در اين روايت ، به قرينه ايستاده آب ننوشيدن ، و... براي كراهت است و نه حرمت !
البته جالب است كه شما طواف دور قبور را حرام ذكر كرده‌ايد ، و نه مانند وهابيون ، اصل زيارت قبور را !!!
سوگواري و به سر و سينه زدن : در اين زمينه بهتر است در ابتدا روايات اهل سنت در مورد به سر و سينه زدن عائشه را حل كنيد ، و بعد به شيعه اشكال بگيريد :
http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=4087
مخلوط بودن در زيارتگاه‌ها  : اگرچه اين مطلب عمومي نيست ، و در همه زيارتگاه‌ها چنين نيست ، اين مساله در حج و در مسجد الحرام نيز موجود است ! آيا اشتباه و گناه برخي ، بايد دليل بر اشكال داشتن اصل مكان شود ؟
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

171   نام و نام خانوادگي:  سيد حميد     -   تاريخ:   14 شهريور 89
برادران عزيز و خواهران ايماني! از اين‌جور بحث‌هاي تفرقه‌انگيز دست برداريد. اين موضوع از 1400 سال پيش حل نشده بود و تا آن وقتي كه خدا خودش نخواهد حل نخواهد شد. اين بحث‌ها دشمن‌تراش است. متكي به اشتراكات شويد. براي نابودي ظالمين و دشمنان واحدمان، خصوصا اسراييل جنايتكار تلاش كنيد. فاتحدوا ............ يا ايها المسلمين
172   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   14 شهريور 89
جناب سيد حميد
دفعه آخري که شيعيان گول سخنان شما را خوردند، در کويته بود که 73 شهيد هم نتيجه‌اش بود.

لطفا از کشيدن شيعيان به تله انفجاري عمري ها جدا خودداري بفرماييد!!!
هدف شما فقط يک چيز است و آن خلع سلاح شيعيان در برابر عمري ها است.

يا علي
173   نام و نام خانوادگي:  امير     -   تاريخ:   15 شهريور 89
توهين به صحابه گرام پيامبر چرا؟ مگر شماها وکيل و وصي امامان هستيد؟ بدبختها شما به اعمال خودتان گرفتاريد. شماها اصلا بجايي حساب نميآييد. منظورم به اين شيعه هاي افراطي هستند. آن بزرگوارها با هم کنار آمدند. باهم نماز ميخواندند. مگر حضرت علي (رض) آنقدر نعوذ بالله بيچاره بوده که شماها از ايشان دفاع کنيد. علي که فاتح خيبر بود علي که صاحب ذوالفقار است علي که شوهر فاطمه الزهرا ميباشد داماد پيامبر ميباشد, بدبختها فکري بحال خودتان بکنيد, در سفري که به مقصد تهران داشتيم اتوبوس جائي نگه داشت که نماز بخوانيم , يک شيخ شيعه از دستشوئي بيرون آمد و به اميرالمونين عمر (رض) توهين و ناسزا گفت , واقعاً دلم سوخت در بين راه ديديم جاده شلوغ است به ياري الله آن شيخ با ماشينش له شده بود. اين است سزاي کساني که به صحابه گرام توهين کنند.
174   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   15 شهريور 89
جناب امير! آن شيخ مظلوم را کشتيد فقط به خاطر اينکه از عمر خوشش نمي‌آمد؟؟؟ عجب درندگاني هستيد شما!!! پس به اين ترتيب ما هم بايد به حجاز محتله و پاکستان رفته هرکسي از شما که به صحابه گرامي و يار و ياور حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) يعني حضرت ابوطالب (عليه السلام) توهين مي‌کرد و ايشان را کافر مي‌دانست ترور کنيم!!! چگونه است که شما حق داريد آن صحابه گرام،حضرت ابوطالب (عليه السلام)، را زشت ترين دشنام ها دهيد و کافر خوانيد (نعوذبالله) ولي ما حتي در کشوري که عمر مسلمين آن را موالي ناميد، حق نداشته باشيم از عمر برائت جوييم؟؟؟ چرا به جاي ترور آن شيخ شهيد و مظلوم مردانه از او نپرسيديد که چرا از عمر بدش مي‌آيد؟ آيا جز اين است که طاقت شنيدن حقيقت را نداريد؟؟ شايد در کتب پزشکي بزرگترين بيمارستان و دانشگاه طب جندي شاپور رازها و رمزهاي بسياري از طب گياهي و سنتي موجود بوده است؟ چرا عمر آن کتب را نابود کرد؟؟ مگر عمر چي چي بود؟؟ عمر کسي بود که تا آخر عمر معني يک کلمه از قرآن، «کلاله» را نفهميد!!! بعد 1400 سال است که شما ما را له مي‌کنيد که بايد به زور او را جانشين عقل کل بدانيم!!!! ************** و اما در زمينه شرکيات معمول شما: جناب امير مگر خداوند عظيم و متعال محتاج دفاع ما است؟؟ پس چرا مي‌فرمايد: «يا ايها الذين آمنوا ان تنصروا الله ينصركم ويثبت اقدامكم» و يا «...وينصرون الله ورسوله اوليك هم الصادقون» نعوذ بالله مگر خداوند متعال، «بيچاره» است که نيازمند ياري ما باشد؟؟ ********* دفاع و ياري ما به مولاي‌مان آقا حضرت اميرالمومنين علي ابن ابيطالب (عليهما السلام) نصرت به الله متعال و رسولش آقا محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) است. بيچاره آن کساني هستند که ولي خود را تنها گذاشتند و دست به دامان کمک کعب الاحبارهاي يهودي شدند!!! *********** «آن بزرگوارها با هم کنار آمدند. باهم نماز ميخواندند.» مگر نماز خواندن همراه کسي دليل دوستي با او است؟؟؟ عجيب است که شما از اعتقادات خود نيز خبر نداريد: http://quran.al-islam.com/Tafseer/DispTafsser.asp? l=arb&taf=KORTOBY&nType=1&nSora=4&nAya=59 (تفسير قرطبي) «وتولية الإمامة والحسبة ; وإقامة ذلك على وجه الشريعة . وإن صلوا بنا وكانوا فسقة من جهة المعاصي جازت الصلاة معهم , وإن كانوا مبتدعة لم تجز الصلاة معهم إلا أن يخافوا فيصلى معهم تقية وتعاد الصلاة » پس بنا بر عقيده شما مي‌توان پشت امام گناه کار و عاصي نماز خواند. حتي اگر بدعتي هم در نماز بياورد بنا بر عقيده شما از سر تقيه مي‌توان به او اقتدا کرد. ************ جناب امير مگر حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) مدتها در همان بيت الله که مشرکين طواف مي‌کردند طواف نمي‌کرد؟؟ مگر ايشان در همان مسجدي که ايشان بتها را عبادت مي‌کردند خداوند را عبادت نمي‌کردند؟؟ پس چرا از بودن حضرت امير المومنين علي (عليه السلام) و عمر بن خطاب در يک مسجد متعجب مي‌شويد؟؟ همان‌گونه که حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) براي دفع مشرکين از مسجد الحرام صبر کردند تا زمانش رسيد، حضرت اميرالمومنين علي ابن ابيطالب (عليهما السلام) نيز براي دفع منافقين از مسجد صبر کردند. يا علي
175   نام و نام خانوادگي:  احمد     -   تاريخ:   16 شهريور 89
جناب کافر من بعيد مي دانم که شما مسلمان باشيد زيرا فقط نام مسلماني را يدک مي ک شي بهتر است به جاي توهين به صحابه زندگاني و رفتار انها را از ديدگاهي ديگر بغير از ديدگاه اخوند هاي خودتون بررسي کنيد تا حقيقت روشن شود شما که در مورد بزرگي صحابه چيزي نمي داني سخن نگو زيرا هر چه بگويي از روي احساسات است لطفا مطالعه و تحقيق کن بعد سخني بگو .
يا علي بهتر است يا يا الله ؟
يا حسين بهتر است يا يا الله ؟
يا رضا بهتر است يا يا الله ؟
..........................................
176   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   17 شهريور 89
جناب احمد! -- «يا علي» گفتن، ميلياردها و ميلياردها مرتبه بهتر از گفتن يا «ا-ل-ل-ه»‌اي است که مکان دارد و نور از آن منعکس مي‌شود!!! http://www.al-eman.com/hadeeth/viewchp.asp?BID=1&CID=7#s14 « باب إثبات رؤية المؤمنين في الآخرة ربهم سبحانه و تعالى ‏‏» --- «يا حسين» گفتن، ميلياردها و ميلياردها مرتبه بهتر از گفتن يا«ا-ل-ل-ه»اي است که چونان يک شومن به ميان مردم مي‌آيد و صورت عوض مي‌کند!!! http://www.al-eman.com/hadeeth/viewchp.asp?BID=1&CID=7#s15 « باب معرفة طريق الرؤية» --- «يا رضا» گفتن، ميلياردها و ميلياردها مرتبه بهتر از گفتن يا«ا-ل-ل-ه»اي است که در جايي است و بدن آن با نور تعامل دارد!!! http://www.al-eman.com/hadeeth/viewchp.asp?BID=1&CID=7#s18 «...فإذا أنا رأيته ...» ************** اين‌هم گوشه‌اي از «زندگاني و رفتار صحابه گرام از ديدگاهي ديگر به غير از ديدگاه آخوند‌هاي خودمان»: http://www.al-eman.com/hadeeth/viewchp.asp?BID=1&CID=100#s11 "4882 ....‏.‏ فقلت له هذا ابن عمك معاوية يأمرنا أن نأكل أموالنا بيننا بالباطل و نقتل أنفسنا و الله يقول ‏{‏يا أيها الذين آمنوا لا تأكلوا أموالكم بينكم بالباطل إلا أن تكون تجارة عن تراض منكم و لا تقتلوا أنفسكم إن الله كان بكم رحيما‏}‏ قال فسكت ساعة ثم قال أطعه في طاعة الله و اعصه في معصية الله " عجب صحابه گرامي بوده است اين معاويه ... !!!! امر به خوردن حرام و ربا مي‌کرده است اين صحابه گرام!!! امر به قتل و کشتار مومنين مي‌کرده است اين صحابه گرام!!! امر به جنگ با خداوند متعال مي‌کرده است اين صحابه گرام!!! ************ جناب احمد! مايل هستيد باز هم از صحابه گرام از ديدگاهي غير از آخوندهاي خودمان براي شما بگويم؟؟ يا علي
177   نام و نام خانوادگي:  احمد     -   تاريخ:   18 شهريور 89
جناب مشرک! : اولا: اگر علي، رضا و حسين، بهتر از الله هستند، پس شما مشرک هستيد و هيچ شکي در آن نيست. زيرا بنده خدا را بر خود خدا برتري مي‌دهي. در حالي که خدا آنها را آفريده و از آنها هيچ کاري ساخته نيست. قصه شما مثل مشرکان مکه است که بتها را مي‌پرستيدند، در حالي‌که از آنها هيچ کاري ساخته نبود. واي بر تو که هنوز در جهل و ناداني هستي. دوما: اين چيزهاي که گفتي در مورد صحابه گرامي پيامبر، همش دروغ و از روي ناداني خودت مي‌باشد. از قديم گفته‌اند که سخن مشرک مشرکانه است و اين رو بدون که شرک گناهي است که خدا نمي‌بخشد. من يک سوال از شما داشتم که شرک رو برايم تعريف کني و توضيع دهي که آيا معني شرک رو بلد هستي يا نه؟ درود خدا بر ابوبکر، عمر، عثمان، علي، معاويه، طلحه، زبير، خالد بن وليد، حسن و حسين. يا الله
178   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   18 شهريور 89
جناب احمد! سلام عليکم اول: مشرک، ذات و روح اصنامت عمر و ابوبکر است. دوم: هر چه قدر مايل هستي، از حقيقت دوري کن. تمام خوانندگان با مراجعه به کتب شما که بنده لينک‌هاي آن را گذاشته بودم، هم به خباثت معاويه پي برده‌اند و هم به به خوبي دانستند که منظور شما از «ا-ل-ل-ه» چيست!! الف-لام-لام-هاء براي ما مي‌نويسيد و از حلقوم خود خارج مي‌کنيد، ولي وهمي را که مکان دارد و از مکاني به مکاني ديگر منتقل مي‌شود را مي‌پرستيد. سوم: مطالبي را هم که بنده در مورد عزيز دلت معاويه نوشتم، باز هم از کتب خودتان بود. حال هم‌چنان مي‌تواني چون يک مشرک عمري از حقيقت گريزان باشي. ******* و اما جواب سوالت: شرک آن است که ابوبکر را به جاي خدا، تعيين کننده خليفة الله بداني. آن‌هم ابوبکري که از او حتي 20 صفحه مطلب علمي و عقلي نقل نشده است. يا علي
179   نام و نام خانوادگي:  احمد     -   تاريخ:   18 شهريور 89
جناب مشرک لعين! شماها واقعا يک عقل سالم توي اون کله‌تون ندارين ........... لعنت خدا بر دشمنان خلفاي راشدين و لعنت خدا بر تو که دشمن خلفايي. درود خدا بر ابوبکر، عمر، عثمان، علي، معاويه، طلحه، زبير، خالد بن وليد، حسن و حسين و لعنت خدا بر دشمنان آنها. من افتخار مي‌کنم که ابوبکر، عمر، عثمان و علي، امامان من هستند و خوشحالم که در زمره گمراهان و مشرکان قرار نگرفته‌ام. به اين مطالب که از کتاب‌هاي خودتان هم هست با سند صحيح و معتبر پاسخ بده، اگه انساني و پاسخي داري: ........................................................................................................................................................................................ بزرگ‌ترين دليلي كه شيعه در مبحث امامت بدان استناد مي‌جويد، همان چيزي است كه حديث غدير مي‌نامند. از جمله اموري كه نشان از اهتمام شيعه به آن دارد، اين است كه يكي از بزرگان معاصر آنها، كتابي را در 16 مجلد تاليف كرده و در آن به اثبات صحت اين حديث مي‌پردازد و آن را به (الغدير در كتاب و السنة و الادب) نام‌گذاري كرده است. آنها روايت مي‌كنند كه رسول الله صلي الله عليه و سلم بعد از برگشتن از حجة الوداع هنگامي كه به غدير خم رسيد، براي مسلمانان بيان داشت كه علي بن ابي طالب _ رضي الله عنه _ بعد از او ، وصي و خليفه‌اش مي‌باشد، چنان‌كه خداوند عز و جل در كتابش نيز او را بدان امر فرمود: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ﴾[1] «اي رسول! آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل گشته به مردم برسان كه در صورت عدم انجام آن رسالتت را به انجام نرسانيده‌ايد» مجلسي كه از بزرگان شيعه است در اين زمينه بيان مي‌دارد :''إنا و مخالفينا قد روينا عن النبي - صلى الله عليه و سلم - أنه قام يوم غدير خم و قد جمع المسلمون فقال: أيها الناس ألست أولى بالمؤمنين من أنفسهم؟ فقالوا بلى، قال- صلى الله عليه و سلم -: من كنت مولاه فعلي مولاه، اللهم وال من وآلاه، و عاد من عاداه، و انصر من نصره، و اخذل من خذله''[2] [ما و مخالفان‌مان از رسول خدا صلي الله عليه و سلم روايت كرده‌ايم كه روز غدير خم در حالي‌كه مسلمانان اجتماع كرده بودند برخاست و فرمود: اي مردم! آيا من از مسلمانان به خودشان اولي‌تر نيستم؟ جواب دادند: بلي، فرمود: هركس من مولاي او هستم علي مولاي اوست. بار الها! دوست بدار آن‌كس كه او را دوست مي‌دارد و دشمن بدار كسي كه او را دشمن مي‌دارد، كمك كن كسي كه او را كمك مي‌كند و خوار گردان كسي كه او را خوار مي‌نمايد]. جواب اهل سنت را خلاصه‌وار در آنچه خواهد آمد بيان مي‌داريم: در اين حديث، جعل كنندگان بر آن افزوده‌اند؛ طائفه‌اي از اهل علم از آن جز ''من كنت مولاه فعلي مولاه " را به عنوان حديث صحيح قبول ندارند. حال كه مهم‌ترين ادله آنها را بيان كرديم، باقي دلايل‌شان را از كتاب‌هاي اهل سنت چون - منهاج السنة‌- كه شبهات روافض را دنبال كرده و قواعدي را بيان داشته است بايد پي گرفت. اعتقاد به وجود نص قرآني بر واجب بودن امامت علي با اصول اساسي مانند اصل شوري مخالف است، چون امور مسلمانان در بين خودشان بر اساس شوري صورت مي‌گيرد. چنان‌كه مي‌فرمايد:﴿وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ﴾[3] «امورشان به صورت شوري مي‌باشد.» خلافت از جمله امور مسلمانان است كه در كتاب خدا و سنت رسولش صلي الله عليه و سلم نص صريحي در مورد تعيين آن بعد از او وجود ندارد مؤيد آن چيزي است كه در نهج البلاغه از علي _ رضي الله عنه _ نقل شده آنگاه كه به معاويه گويد: ''إنما الشورى للمهاجرين والأنصار ، فإذا اجتمعوا على رجل سموه ( إماما ) ذلك لله رضا''[4] [شوري تنها از آن مهاجرين و انصار است وقتي كه بر فردي اجتماع كردند و او را امام ناميدند مورد رضاي پروردگار نيز مي‌باشد، يعني خداوند راضي به آن چيزي است كه مهاجرين و انصار به آن راضي هستند.] علي بن ابي طالب با خلفاء بيعت كرد و اين چيزي است كه درمورد آن اتفاق وجود دارد اما شيعه روايت كرده‌اند كه در آغاز بدان اعتراض نموده سپس بر آن نماند و خود را تسليم كرد و بيعت نمود، كه اين بيعت اقرار به مشروع بودن خلافت كساني است كه بر او سبقت گرفته‌اند و اين اقرار بر كساني كه خود را به او منتسب مي‌نمايند حجت است. شارح نهج البلاغه از علي روايت كرده است كه به اولويت امامت ابوبكر بر ديگر افراد اعتقاد داشت چنان‌كه هنگام بيعت با او گفت: ''وإنا لنرى أبا بكر أحق الناس بها"[5] [من ابوبكر را شايسته‌ترين مردم به خلافت مي‌بينم.] مجلسي و كليني كسي را كه معتقد به خلافت ابوبكر و عمر باشد كافر و مشرك مي‌دانند با اين حال در مورد علي كه به سوي آنها دست دراز مي‌كند و با آنها بيعت مي‌نمايد كه از آنها حرف شنوي داشته باشد و از آنها اطاعت نمايد چه مي‌گويند در حاليكه در موردش معتقد به عصمت از خطا و بري از ترس و مسامحه هستند؟ بيعت كردن علي با شيخين بر شيعه حجت است به همين دليل بزرگان‌شان براي آن دلايلي دست و پا كرده‌اند: الف. بيعت علي به خاطر ترس از نابودي اسلام بوده است. براي ابطال اين دليل همين كافي است كه بدانيم اسلام در عصر عمر و عثمان در يك دوران طلائي قرار داشت طوري كه خلافت اسلامي از طرف شرق تا بخاري و از طرف غرب تا آفريقا امتداد يافت. ب. مي‌گويند: او با آنها به سبب تقيه بيعت كرد يعني در ظاهر با آنها اظهار موافقت نمود، ولي در دل راضي به خلافت و بيعت كردن با آنها نبود. اين دليل از دليل قبلي ناپسندتر و قبيح‌تر است. چون از شخصيت علي، شخصيتي دوگانه ساخته‌اند كه بيم‌ناك و ترسو و نگران است و بر خلاف باطن و درونش خود را ظاهر كرده است و اين چيزي است كه روايات‌شان بدان ناطق است. چنان‌كه وارد است:''أحضر علي من بيته ، وسيق إلى أبي بكر بحبل في رقبته ، وهناك وقف عمر وخالد بن الوليد وغيرهم ، والسيوف في أيديهم - معاذ الله - وهدده عمر أن يبايع أبا بكر وإلا فصل رأسه عن جسده ، وهكذا أجبر علي واضطر في النهاية إلى مبايعة أبي بكر"[6] [علي از خانه اش احضار گرديد و با ريسماني در گردن به سوي ابوبكر برده شد، در آنجا عمر، خالد بن وليد و ديگران شمشير در دست ايستاده بودند- پناه بر خدا- عمر او را تهديد مي‌كرد كه با ابوبكر بيعت نمايد كه در غير اين صورت سرش را از بدن جدا مي‌كند و همين‌طور بود كه علي مجبور شد و در نهايت ناچار به بيعت كردن با ابوبكر گرديد.] كسي كه شجاعت برتر علي، و قدرتش بر دفاع از حق،‌ و رواياتي را كه شجاعتش را بيان داشته‌اند، بداند اين امر برايش پذيرفتني نيست. در نهج البلاغه از علي روايت است كه فرمود:''وإني من قوم لا تأخذهم في الله لومة لائم"[7] [من از قومي هستم كه در راه خدا از سرزنش سرزنش كنندگان نمي‌هراسد.] اگر بگوئيم بيعتش با آنها به خاطر تقيه بوده است در مورد بقايش در همراهي و وزارتش با آنها در مدت بيست و پنج سال خلافت چه مي‌گوئيم؟ به درستي كه اعتقاد به تقيه براي توجيه همراهي علي با خلافت در اين مدت طولاني سخت و دشوار است!!! آيا نام‌گذاري فرزندانش به نام اسامي خلفاي سه‌گانه نيز مي‌تواند تقيه باشد؟!![8] اهل سنت معتقد هستند كه نسبت دادن تقيه به كسي كه از جمله شجاع‌ترين مردم روي زمين است طعنه زدن به اوست و سؤال مي‌كنند كه آيا شيعه به درستي علي بن ابي طالب را دوست دارند در حالي كه او را به اين امور نسبت مي‌دهند؟ ج. علي هنگامي كه خلافت را بر او عرضه داشتند آن را ترك كرد و گفت:''دعوني والتمسوا غيري فأن أكون لكم وزيرا خير لكم من أن أكون عليكم أميرا"[9][مرا رها و آن را از غير من بخواهيد و اينكه من برايتان وزير باشم بهتر از آنست كه امير باشم.] و بعد از قتل عثمان هنگام بيعت كردن با او فرمود:''والله ما كانت لي الخلافة رغبة ولا في الولاية أربة ، ولكنكم دعوتموني إليها ، وحملتموني عليها"[10] [سوگند به الله من به خلافت رغبتي ندارم و علاقه‌اي به حكومت ندارم اما شما مرا به آن دعوت كرديد و بر آن واداشتيد.] از خلال اين نصوص چيزي كه بيان‌گر اين نكته باشد كه علي اعتقادي به منصوص بودن امامت خود در قرآن دارد آشكار نمي‌شود چون در غير اين‌صورت نمي‌گفت:''والله ما كان لي في الخلافة رغبة '' و هرگز با ابوبكر و عمر و عثمان بيعت نمي كرد، و كار او در صورت وجود نص مخالفت با دستور پروردگار بود و همچنين در صورت صحت حديث غدير خم مخالفت صريح با آن تلقي مي‌شد. در روايت متفق عليه آمده كه حسن بن علي به خاطر معاويه از خلافت دست بر داشت و رسول خداق به آن خبر داده است.مي فرمايد:٭٭إِنَّ ابْنِي هَذَا سَيِّدٌ وَلَعَلَّ اللَّهَ أَنْ يُصْلِحَ بِهِ بَيْنَ فِئَتَيْنِ عَظِيمَتَيْنِ مِنْ الْمُسْلِمِينَ٭٭[11] (اين پسر من بزرگ و سيد است و خداوند به وسيله او بين دو گروه عظيم از مسلمانان صلح ايجاد مي‌كند.) سؤال اين است كه چرا حسن به خاطر معاويه از خلافت كردن دست بر داشت چيزي كه كتب شيعه به تفصيل آن را بيان داشته‌اند چنانكه از سليمان بن صرد كه از بزرگان شيعه روايت است كه به خاطر اين كار حسن را نكوهش مي‌كند آنجا كه خطاب به او مي‌گويد:''السلام عليك يا مذل المؤمنين'' اين كلمه را به جاي (أمير المؤمنين ) بكار مي‌برد[12] اعتراض كردن به حسن براي دست كشيدن از خلافت به خاطر معاويه متناقض با اعتقاد شيعه به عصمت او و باقي ائمه است، كسي كه شيعه معتقد است تمامي اقوال و اعمال‌شان حق يوده است. در حالي كه امارت منصوص، به رضايت آنها به ديگري واگذار گرديد پس چرا شيعه به چيزي تمسك مي‌جويد كه امامانش از آن دست بر داشته‌اند؟ و اين مورد و هم‌چنين براهين قطعي ديگر كه آشكار و بديهي هستند در اين زمينه بسيار است و براي كسي كه خود را از تعصب و هوي برحذر دارد و بخواهد حق را بشناسد، كافي است. اهل سنت به فضل و بزرگواري و صلاح اهل بيت اقرار مي‌كنند و معتقدند اين امر مانع از آن نخواهد شد كه آنها دچار خطا و لغزش‌هاي شوند كه طبيعت بشري موجب آن است چون هيچ‌كدام از افراد بشر نمي‌تواند از طبيعت بشري كه همه مخلوقات بدان متصفند خارج گردد چنان‌كه رسول گرامي مي‌فرمايد: ٭٭كُلُّ ابْنِ آدَمَ خَطَّاءٌ وَخَيْرُ الْخَطَّائِينَ التَّوَّابُونَ٭٭[13] (همه فرزندان آدم دچار خطا مي‌شوند و بهترين آنها كساني هستند كه توبه مي‌كنند.) در اين ميان تنها انبياء در تبليغي كه از جانب خدا و رسولش بدان مأمور هستند معصوم مي‌باشند، چه بسيار پيامبراني كه مورد سرزنش پروردگار قرار گرفته‌اند و گاهاً بعضي از موضع‌گيري‌هاي‌شان تصحيح شده است.
جواب نظر:

 

180   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   18 شهريور 89
با سلام يواش‌تر جناب 178! افسار پاره كردي؟ مردك! در يك جمله چند تا تناقض داري! بگذار برايت شرح بدهم: درود خداوند فقط بر جزئي از آن اسم‌ها كه آوري وارد است و لعنت خداوندي بر باقي. تازه اين جماعتي را كه اسم بردي، با يكديگر اختلاف داشتند. حال يا تا آخر عمر يا در وسط راه تغيير رأي دادند. در گروه اول، خداوند متعال و حضرت علي عليه السلام، امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام مي‌باشند كه راي‌شان در مخالفت با ابوبكر عمر و عثمان اصلاً تغير ندادند. آنها را غاضب دروغ‌گو و خائن ناميدند. جماعت دوم اون غاصبين خائنين كذابين بودند كه قبل از رحلت حضرت رسول اكرم ظاهراً به خداوند و حضرت علي عليه السلام، امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام احترام مي‌گذاردند و ليكن بعد از رحلت حضرت محمد صلي الله با شيطان به همكاري كردند، نه اينكه ميثاق‌شان را فراموش كرده باشند، نه بلكه از اول در همين فكر بودند. گروه سوم اون طلحه و زبير بودند كه باطناً جزو مومنين بودند و ليكن بعدها به وسيله عثمان با بذل و بخشش‌هايش (نوعي رشوه از مال دزدي شده از بيت المال مسلمانان) اون‌ها را از راه بدر برد و در نهايت همين‌ها فكر كردند كه مي‌توانند بروند پنهان از مردم با حضرت علي عليه السلام بيعت كنند تا بتواند به كج‌روي‌هاي خود ادامه بدهند. اينجا بود كه امام فرمود ''دعوني و التمسوا غيري ,,,, تازه اين بيعت را در قبل از سفر به طرف عايشه تجديد كردند. در حالي كه خود هيچ اعتقادي بدان نداشتند (يعني منافق بودند) كه ديدي بعد از مدتي كوتاه به دنبال شتر عايشه (شايد شتر سامري) به دنبال هيچ و پوچ بودند. و اون آخري خالد فاجر زناكار، فكر مي‌كني اونو خوب مي‌شناسي؟ اين خالد به هيچ‌كدام از 3 گروه اول اعتقاد نداشت، فقط فكر جنايت و تجاوز بود. مدرك تمامي اين نظرم در همين سايت مي‌باشد. اون هم از علماي مغرور و مغروق عالم‌نما اهل سنت (يعني به حساب اهل سنت نبوي) هستند. در آخر وقت‌يكه مي‌خواهي مقاله‌اي را Cut & Past بكني، مواظب باش از سايت " اهل سنت چابهار نباشه كه كامبپوترتو ويروسي مي‌كنه. يا علي
181   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   18 شهريور 89
جناب احمد! سلام عليکم به جاي کپي و پيست کردن ناقص، کمي انديشه کن برادر. 1)) از يک طرف مي‌گوييد که امر قرآن و سنت پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) انتخاب ولي امر مسلمين توسط شوري است. 2)) از طرفي به معاويه‌اي که اين اصل و سنت ادعايي شما را زير پا له کرد و آن را نابود کرد و پسر فاسق و سگبازش را بر مسلمين مسلط کرد، درود مي‌فرستيد. جناب احمد! عداوت را بگذار کنار. شما فردي صاحب خرد و مستقل هستيد. بنابر عقل خودتان و همين مطالب خودتان نمي‌توان هم شوري را قبول داشت و هم بدعت شيطاني معاويه در جانشيني يزيد فاسق براي خودش. جناب احمد! چگونه است که قابيل به دليل تمام جنايات پس از او مجازات مي‌شود، ولي معاويه را به دليل نقض همين سنت مورد ادعاي‌تان نفي و سرزش نمي‌کنيد؟؟ آيا بنا بر گفته‌هاي خودتان، معاويه شريک جرم تمام جنايات سلاطين جور پس از خود نيست؟؟ جناب احمد! همين متني را که کپي پيست کرده‌اي، چند بار بخوان. بخوان بيانديش. آنها که با انديشيدن مخالفند ما نيستم. آنهايي هستند که بر «ضد منطق» کتاب مي‌نويسند: ar.wikipedia.org/wiki/ابن_تيمية «- نقض المنطق. - الرد على المنطقيين: كتاب لابن تيمية في الرد على علماء المنطق و الفلاسفة و بيان أنه لا توجد منفعة من علم المنطق» يا علي
182   نام و نام خانوادگي:  كريم گوش     -   تاريخ:   21 شهريور 89
درود خدا بر احمد جان شما اهل تشيع مشرك واقعي هستيد. هركس غير خدا را صدا بزند به خدا شريك گرفته است. مانند ابو جهل كه حضرت ابراهيم را صدا مي‌زد حضرت ابراهيم بتي نبود، فقط پيامبر و دوست خدا بود. شما الان از علي كمك مي‌خواهيد.
183   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   22 شهريور 89
جناب کريم گوش! دقيقا شما از مشرک خواندن حضرت شعيب (عليه السلام) (نعوذبالله) چه هدفي را دنبال مي‌کنيد؟ «ان ابي يدعوك ليجزيك اجر ما سقيت لنا» مثلا احساس شادي و شعف مي‌کنيد، وقتي که پيامبر گرامي خداوند را چنين وقيحانه مشرک مي‌ناميد؟ مگر شما از چه مشکلي رنج مي‌بريد؟؟ حب عمر داريد مگر؟؟ يا علي
184   نام و نام خانوادگي:  تشيع تسنن     -   تاريخ:   22 شهريور 89
با سلام اين حرف‌ها هيچ سودي ندارد، ضمن احترام اهل سنت به مقدسات اهل تشيع، انتظار مي‌رود که اهل تشيع نيز به مقدسات و شخصيت‌هاي اهل سنت احترام گذاشته و در کل احترام متقابلي بين آنها حاکم باشد. زيرا اگر فردي از اهل تشيع به اهل تسنن توهين کند، مسلما اهل تسنن به اهل تشيع توهين مي‌کند و بر عکس. پس از شما خواهش مي‌کنم که توهين و افترا را کنار گذاشته و اگر سوال يا سخني داريد با احترام به مذاهب يکديگر اين سخن‌ها را مطرح کنيد. زيرا توهين به هر يک از مذاهب، توهين به شخصيت‌هاي مورد احترام آنها مي‌باشد. مگر شما خوشحال مي‌شويد که به امامان يا خليفه شما توهين و افترا بزنند. مسلما نه. زيرا محبت و حب آنها را در دل داريد و به همان اندازه که تو امامت رو دوست داري، او هم امامش رو دوست دارد. به همان اندازه که تو از توهين به امامت ناراحت مي‌شي ،او هم از توهين به امامش ناراحت مي‌شه .......................................... منظور من احترام مساوي و يک اندازه اهل تسنن به اهل تشيع و اهل تشيع به اهل تسنن است. زيرا جواب احترام با احترام است و جواب توهين با توهين است. کدام يک بهتر است؟ مسلما اولي هم بهتر و هم اسلامي‌تر است. در پناه خدا پيروز. موفق و برادر باشيم
جواب نظر:
 
185   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   22 شهريور 89
با سلام جناب تشيع تسنن! از کدام توهين سخن مي‌گوئيد؟ اهل سنتي که شيعه را مي‌کشند و علماي آنان فتواي قتل شيعه را براي بهشت رفتن صادر مي‌کنند، چگونه دم از اسلام مي‌زنند؟! تاريخ نشان داده است که آنان هي‌چوقت صادق نبوده‌اند و هميشه به دروغ مدعي مودت و دوستي اهل بيت ع بودند. اين در حالي‌ست که تمامي اهل بيت ع توسط اهل سنت به شهادت رسيده‌اند. آيا به نظر شما مي‌شود به اين جماعت اعتماد کرد؟!!! جناب تشيع تسنن! کدام شيعه تا به حال يک سني را براي بهشت رفتن کشته است؟ کدام عالم شيعه چنين فتوائي صادر کرده است؟ لطفا کمي واقع‌بين باشيد. مطمئن باشيد شما حتي اگر به اهل سنت توهين هم نکنيد، آنها توهين خواهند کرد. البته کاش کار آنها تنها توهين بود، آنها در راستاي مذهب و عقيده خود شيعه را مي‌کشند. اين ديگر نامش توهين نيست، اين يک جنگ است! عالم سني، حکم قتل تو را صادر مي‌کند! فرد سني، تو را براي بهشت رفتن مي‌کشد! جناب تشيع تسنن! چشم ما توهين نکرده و نمي‌کنيم، اما به شرط اين‌که زنده بمانيم! آهاي اهل سنت! شما ما را نکشيد، ما هم توهين نکرده‌ايم و توهين هم نخواهيم کرد. آيا بيان مطالب از کتب اهل سنت توهين است؟! اگر اين‌گونه باشد که بايد بگوئيم مبناي مذهب اهل سنت که همان کتب صحيح خودشان است، بر پايه توهين بنا شده است! پس ديگر چه چيزي باقي مي‌ماند، جز حماقت و پيروي از توهين و در نهايت کفر. يا حق
186   نام و نام خانوادگي:  تشيع تسنن     -   تاريخ:   24 شهريور 89
جناب سعيد! سلام. اولا منظور من مذاهب شيعه و سني داخل کشور است و با بيگانگان. عرب‌هاي تعصبي و وهابي‌ها هيچ ارتباطي ندارد. دوما جماعت وهابي‌ها با جماعت سني‌ها متفاوت است و اين دو دو گروه کاملا متضاد نسبت به يکديگر مي‌باشند. سوما کدام سني در داخل کشور چنين فتواي صادر کرده...... چهارما اين چنين فتواها در خارج کشور و توسط وهابي‌ها صورت مي‌گيرد و کشورهاي غربي نيز از آنها حمايت مي‌کنند. حتي سني‌هاي خارج کشور هم از اين گروه بيزارند...... پنجم اينکه همان‌طور که عرض کردم اگر شبه در مذاهب يکديگر ديديم ان را با احترام به مذاهب يکديگر و بدور از توهين به يکديگر آن را مطرح کنيم. در پناه خداوند پيروز. موفق و برادر باشيم.
187   نام و نام خانوادگي:  كريم گوش     -   تاريخ:   04 مهر 89
سلام شاه اسماعيل. برو به آخر سوره الواقعه مراجعه كن تا بفهمي كه واقعا گمراه هستي. خدا تو را در آخرين جهنم بياندازد.
188   نام و نام خانوادگي:  شهاب     -   تاريخ:   04 مهر 89
توي بحار النوار و اصول کافي و خيلي ديگر از کتاب‌هاي اهل تشيع صراحتا ذکر شده که ريختن خون اهل سنت حلاله و اگر تونستين ديوار روشون خراب کنين و .... . ثانيا در اهل سنت مذهبي به اسم وهابيت وجود نداره و اين اسم ساخته و پرداخته ذهن روافض مي‌باشد که مي‌خواهند با سياه جلوه دادن اين اسم کاري کنند که هر کس که کفريات اونها رو قبول نکرد را با اين اسم معرفي کنند تا حرف حق‌شون، رو ديگران تاثير نذاره و بتونن با اين اسم سربه نيستش کنن. اما بذارين وهابي رو که شيعيان اين اندازه در موردش بد مي‌گن رو تعريف کنم: هر سني که بدونه چرا سنيه و براي مذهب خودش دليل داشته باشه و قبرپرست نباشه و به عبارتي سني اثني عشري نباشه، از ديدگاه روافض وهابيه و چون از قرآن هيچ دليلي براي رد عقايد اونها ندارن، مجبور شدند که کلمه وهابي رو به کمک کفار انگليسي از اسم محمد بن عبدالوهاب اختراع کنن و اين کلمه رو اين‌قدر در جلوي چشم طرفداراشون سياه کنن که هيچ‌وقت به سمت اونهام نرن چه برسه حرفاشونو گوش بدن که نکنه به راست هدايت بشن و ديگه خمس اموال‌شونو بهشون ندن.
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

1- كسي كه به شما چنين مطلبي گفته است ، اگر بناي راستگويي داشت ، به شما آدرس نيز مي‌داد ، و بدون مدرك سخن نمي‌گفت !

2- اگر واقعا چيزي به اسم وهابيت وجود ندارد ، پس لابد مفتي عربستان كه از يزيد دفاع كرده و امام حسين عليه السلام را تخطئه مي‌نمايد ،‌سني است ؟!

3- در مورد آنچه شما قبر پرستي مي‌ناميد ، بهتر است نگاهي به سيره صحابه و خود رسول خدا (ص) در زيارت قبور داشته باشيد ! در كتب اهل سنت ، موارد بسيار زيادي از زيارت قبور و توسل به قبور اخيار ذكر شده است !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

 

189   نام و نام خانوادگي:  شيخ الاسلام     -   تاريخ:   23 آبان 89
بزرگواران عزيزان و برادران خودم شما به حکم قرآن برادر هستيد انما المومنين اخوه...پس اين چه رفتاريست که با هم داريد ايا اگر رسول خاتم که پدر و مادرم به فدايش باد اکنون حضور داشت اين گونه کلامتان را ميپسنديد؟ فراموش نکنيم که رسول خدا اسوه است بر مومنين آنهايي که کلمه توحيد و نبوت مصطفي را پذيرفتند،و الحمدلله همه ما اهل ايمانيم؛خداوند دل ما را به نور اسلام و ايمان منور نموده است. پس چرا بجاي ناسزا به هم شکر و حمد خداي رحمان را به جا نياوريم که اين سنت خدا سنت رسول و خلف صالح مسلمين است الحمد لله الذي هدانا لهذا و کنا لنهتدي لو لا ان هدانا الله...
190   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   23 آبان 89
با سلام
دوست عزيز جناب شيخ الاسلام , در اينجا كسي حكم قران را نعوذ بالله نهي نمي كند , بلكه غير مومن را با مومنين برادر و برابر نمي دانند.

لبيك يا علي
191   نام و نام خانوادگي:  عبدالله سربازي     -   تاريخ:   26 آبان 89
اولااهلبيت پيامبرشيعه نبودندقسم ميخورم به اون خدايي كه من وشماراافريده.چراخودتان راگول ميزنيد.دوماكجاي قران مجيد.الله جان فرموده دوستان مراواسطه قراربدين تا به خواسته تان اجابت ميكنم.معني اين ايه مباركه راچگونه ترجمه وتفسيرميكنيد.واذاسالك عبادي عني فاني قريب اجيب دعوت الدعاع اذادعان.ودرايه ديگري ميفرمايند.ونحن اقرب اليه من حبل الوليد.سوما.امامان بزرگوارودوست داشتني كي گفتندماراواسطه قراربدهيد.
192   نام و نام خانوادگي:  عبدالله موحد     -   تاريخ:   26 آبان 89
اعوذباالله من الشيطان الرجيم.بسم الله الرحمن الرحيم.وان يمسسك الله بضرفلاكاشف له الا هو.عزيزم چراامامان بزرگوار را مارك شيعييت ميزنيد.برويد خودتان رااصلاح كنيد.برگرديدبه واقعيت اين قدراختلاف وتفرقه افكني نكنيد.زندگي كنيدوبگذاريد ديگران هم زندگي كنند.
193   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   26 آبان 89
با سلام
جناب عبد الشيطان غير موحد .
گفتي چرا " چراامامان بزرگوار را مارك ......."
سنت اسلاميه .

1 )قال تعالى ( إن الذين آمنوا وعملوا الصالحات أولئك هم خير البرية ). لما نزلت هذه الآية قال الرسول لعلي يا علي ( ع ) هم أنت و شيعتك .

سورة البينة ، آية 7 .

والصواعق المحرقة لابن حجر ص 96 ؛ شواهد التنزيل للحاكم الحسكاني ج 2 ، ص 356 - 66 ح 1125 - 1148؛كفاية الطالب للكنجي الشافعي ص 244 و 245 و 246 ؛ المناقب للخوارزمي ص 62 و 187؛ الفصول المهمة لابن الصباغ المالكي ص 107 ؛ ينابيع المودة ـ قندوزي الحنفي ـ ص 62؛ نور الأبصار ص 71 و 102 ؛ الدرالمنثورـ سيوطي ـ ج 6 ، ص 379؛ تفسير الطبري ج 3 ، ص 146؛ تذكرة الخواص لابن الجوزي ص 18؛ فتح القدير للشوكاني ج 5 ، ص 477؛ فرائد السمطين ج 1 ، ص 156 .
=========================================================================
2 ) «أنت يا علي و شيعتك تأتي أنت و شيعتك يوم القيامة راضين مرضيّين».
اللمعة البيضاء، ص413، حديث 1125 ; شواهد التنزيل، ج 2، ص459 ; الدر المنثور، ج 8 ، ص589 ; المناقب، ص265، حديث 247 ; شبهاى پيشاور، ص156
===============================================================================
بقول معروف عينكهاي دودي تقلبي را بايد برداشت بعد چشمها را بايد شست .
========================================================================

لبيك يا علي
194   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   26 آبان 89
عبد العمر زنديق
حرف دهانت را بفهم. دفعه آخرت باشد که به راه توحيد و شرافت مذهب شريفه تشيع توهين مي‌کني.
مردک مگر تو چشمانت از خواندن آيات قرآن کريم عاجز است؟
«وان من شيعته لابراهيم»

«شيعه» کلمه نوراني و نامي است که خداوند علي و اعلي برگزيده است.
بعد حقيري چون تو در پيروي از عمر پسر کافر به آن توهين مي‌کني؟

يا علي
195   نام و نام خانوادگي:  عقيل العزيز     -   تاريخ:   26 آبان 89
برادر مومن عبد الله.! بگذاريد جواب اين ملحد را بنده بدهم.! الحمد لله که کلام حق خود به اذن الله سبحانه و تعالي از زبان خبيث ترين افراد جاري و ساري ميگردد.! دوستان به اين جمله ي اين ؟؟؟ خوب دقت کنيد>>>>> زندگي كنيدوبگذاريد ديگران هم زندگي كنند. <<<<< ديديد؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!!؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! جناب.! از کي تا حالا بيان حقايق انقدر برايتان سخت و دردناک شده مانند کسيکه داخل گلويش آبله مرغان زده مانند مار غاشيه به خود ميپيچيد؟!؟!؟!؟ برادران موحد و يکتا پرستان واقعي(شيعيان).!!! دلگرمتر باشيد و محکمتر که کارتان چنان به دهان اين عمريان سخت است که به بيان خود اين ملاعين عمر پرست زندگي جهنمي و عمري را برايشان تنگ و سخت کرده. به والله اگر هيييييييييييييييييچ مزدي از الله جل جلاله نخواسته باشيد و همين يک کلمه ي اين ؟؟؟ براي سرد شدن و آرامش قلب شما کافيست.!!! جناب: عبد العمر زنديق.!! ما کمال تشکر و قدر داني را از محضر شما داريم که با اين طرز بيانتان ما را مسمم تر و با اراده اي مستحکم تر در اين راه تشويق نموديد.! از اينکه عزم مارا راسخ تر و قلب ما را بيش از پيش مملو از يقين به راهي که ميرويم ( صراط الحق)(سبيل الله) کرديد خيلي ممنونمي.!!! و نحن نقول الحمد لله رب العالمين
196   نام و نام خانوادگي:  موحد و يکتا پرست نه مرده پرست     -   تاريخ:   27 آبان 89
وهابيت چيه اين اراجيف چيه امام جمعه اهل سنت زاهدان شخصي بسيار زاهد است خداوند در قران ميفرمايد من ازکساني که در زير درخت با پيامبر بيعت کردم راضي هستم که اين افراد ابوبکر رضي الله عنهم وعمر فاروق رضي الله عنهم وعلي رضي الله عنهم و...........بودند چطور خدا از اينان راضي است ما ناراضي باشيم مگه ما کي هستيم در ضمن حاجت خواستن به غير از الله جل جلاله نيز شرک محسوب ميشودخدا که از شاهرگ گردن به من وتو نزديک تر است چرا از مرده ها کمک بخواهيم خدايا به همه ما هدايت نصيب بفرما امين
197   نام و نام خانوادگي:  عبدالله     -   تاريخ:   28 آبان 89
اگر برادران إنتحاري فرصت دهند -البته- ما مسلمين ميخواهيم زندگي كنيم،
اگر مشوّقين برادران إنتحاري فرصت دهند -البته- برادران إنتاري هم ميخواهند زندگي كنند!
198   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   29 آبان 89
جناب موحد چه کسي گفته ما از اينها ناراضي هستيم؟ از عمر و ابوبکر و ابولغادية چه کسي به اسلام خدمات بيشتري کرده است؟ اگر عمر و ابوبکر و ابولغادية نبودند اکنون ما چگونه از اعماق سياه چال عمريسم و ابوبکريسم خبردار بوديم؟ اگر عمر و ابوبکر و ابولغادية نبودند ما چگونه مطمئن مي‌شديم که هر عمري و ابولغادية اي که زير درخت به ظاهر بيعت کرد مشمول مومنين نمي‌شود و رضايت الله متعال شامل حال او نمي‌شود؟ اين عمر و ابوبکر و ابولغادية بودند که با جنايات خود چهره واقعي نفاق را به ما نماياندند و پست ترين مراتب وجودي مخلوقات را به نمايش گذاشتند. راستي در عمرآبادي که از آنجا هياهو مي‌کني به تو گفته اند که ابولغادية که بود؟ «الفصل في الملل والأهواء والنحل» الفصل في الملل والأهواء والنحل/الجزء الرابع «عمار رضي الله عنه قتله أبو العادية يسار ابن سبع السلمي شهد بيعة الرضوان فهو من شهداء الله له بأنه علم ما في قلبه وأنزل السكينة عليه ورضي عنه فأبو العادية رضي الله عنه متأول مجتهد مخطي فيه باغ عليه مأجور أجراً واحداً وليس هذا كقتلة عثمان رضي الله عنه لأنهم لا مجال للاجتهاد» ***** عمار رضي الله عنه توسط ابولغاديه يسار پسر سبع سلمي کشته شد. ابولغاديه در بيعت رضوان حاضر بود و از شهيدان الله است چرا که الله مي‌داندست در قلب او چيست و «سکينه» بر قلب او نازل کرد و از او راضي شد پس ابولغاديه رضي الله عنه «صاحب تاويل» و «مجتهدي» بود که خطايي در طغيان خود کرد!!!! پاداش گرفته از خداوند است به اندازه يک مربته و داستان او همانند قاتلين عثمان نيست ....» ********* اين است عقل مرده پرستان عمري که چنان در برابر اصنام خود عمر و ابوبکر و ابولغاديه سر به سجده آورده اند که حتي چنين جنايات و رذائلي نيز چشمان آنها را به حقيقت باز نمي‌کند!!! عقل خود را به عمر و ابوبکر و ابولغاديه فروخته اند!!!! يا علي
199   نام و نام خانوادگي:  موحد و يکتا پرست نه مرده پرست     -   تاريخ:   29 آبان 89
جناب علي پرست چشماتو بازکن که با شرک از دنيا نري اين اراجيفاتيه که اخوندها تو کله شما ها تزريق کردند که تا حکومت کنند اگر عمر نبود ايران اسلامي نبود در ضمن قاتلين امام حسين (ع)که کوفيان عراق باشند براي اينکه عمل وقيهانه خود را که همان شهادت امام حسين (ع)بود با سر وسينه زدن خود در هر سال در روز شهادت امام ميخواستند خود را پشيمان از عمل خود نشان دهند که اين فرهنگ به ايران اورده شد در زمان صفويان...... خدا گفته که در پنج وقت نماز بخونيم چرا شما در سه وقت نماز ميخونيد و چرا جمعشون مي کنيد در زمان پيامبر مشرکين مکه نيز عمل حج را انجام ميدادند چون عمل حج از زمان ابراهيم (ع) بوده ولي چون به بتها توسل مي جستند وميگفتند که اينها واسطه هستند جهت نزديک کردن وشفاعت از خداوند اين عمل انها شرک محسوب ميشد و ميگفتند که اينها اگر به خدا نزديک نيستند پس چرا حاجت ما را بر اورده ميکنند که پيامبر فرمود خداوند حاجت چه کافر چه مشرک وچه مسلم را بر اورده ميکنه اين دليل بر نزديکي انان يعني بتها و مردگان صالح نمي باشد زيرا مردگان چه صالح و چه کافر همه محتاج خدا هستند و اگر شفاعتي هم صورت بگيرد انهم به اذن خدا و در روز قيامت ميباشد دوست عزيز فقط از خدا کمک بگير وکسي را شريک خدا قرار مده چون خدا بهشت را بر مشرکين حر ام کرده در ضمن روز قيامت ودر قبر کسي از من وتو نميپرسه که علي امام اول بوده يا ابوبکر ....هر کاري ميکني فقط شرک نيار فقط وفقط بگو يا الله.........يا الله .....ياالله............معني و تفسير سوره زمر ايه 3 را حتما بخون پشيمون نميشي.
200   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   30 آبان 89
جناب عبدالعمر به به!!! چه آيه زيبايي را اشاره فرموديد. بلاشک عمل به همين آيه موجب رستگاري همه ما خواهد شد: «الا لله الدين الخالص والذين اتخذوا من دونه اولياء ما نعبدهم الا ليقربونا الي الله زلفي» آيا همين يک آيه نوراني براي ما کافي نيست که بدانيم نبايد اولياء غير از جانب او اتخاذ کنيم؟ آيا همين يک آيه نوارني اثبات نمي‌کند که اولياء الهي بايد از جانب خداوند باشند؟ پس علت ابراز چنين شرکياتي از سوي شما چيست: «اگر عمر نبود ايران اسلامي نبود» تا کي شرک و بت پرستي؟ تا کي شرک و عمر پرستي؟ مثلا به خيال خودت عمر را مي‌پرستي تا به معبودت نزديکي يابي؟ سخن شرک آميز شما کاملا در تضاد است با سخن الله متعال: «انك لا تهدي من احببت ولكن الله يهدي من يشاء وهو اعلم بالمهتدين» مگر عمر اتمي را خلق کرده است؟ مگر عمر يک باکتري را جان داده است؟ پس اين شرکيات چيست؟ «اگر عمر نبود ايران اسلامي نبود»!!!! تا کي عبادت عمر کني و چون مشرکان بگويي «اتخذوا من دونه اولياء ما نعبدهم الا ليقربونا الي الله زلفي»؟؟؟ آيا عمر اولياء از جانب الله متعال است؟ اين عمر چي چي است؟ او اگر عرضه مسلمان کردن داشت دپسرانش را مسلمان مي‌کرد تا به کفر نمي‌رند!!! ********** مسلمان باش و اولياء الهي و از جانب خداوند را اتخاذ کن. مسلمان باش و به آيات قرآن کريم ايمان بياور و عمل کن. مسلمان باش و از اولياء من دون الله دوري کن. تا کي سرگردان بيابان شرک عمري باشي؟ ***** «انما وليكم الله ورسوله والذين آمنوا الذين يقيمون الصلاه ويوتون الزكاه وهم راكعون» ايمان بياور!!! به الله متعال و قرآن او ايمان بياور!!! «من دون الله» اولياء اتخاذ نکن!!! نگو که عمر باعث قرب تو به الله مي‌شود!!! نگو اين شرکيات را!!!! عمر مرد!!! ولي الله و اولياء الهي را به امر الله متعال اتخاذ کن!!! *********** جناب عبد العمر دهانت را آب بکش و از توهين به ساحت مقدس حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) دوري کن. به نص صريح قرآن مجيد ايشان زنده هستند و مرزوق رب العالمين: «ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون» خجالت بکش!!! شرم کن!!! يهودي نباش!!! به قرآن مجيد ايمان بياور!!! مشرک نباش!!! حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و‌ آله) زنده هستند!!! مرده عمر است و ابوبکر!!! ************** در زمينه جمع کردن وقت نماز همين صفحه تو را بس است: http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=697 ************* و اما در دفاعت از يزيد سگباز که او را اميرالمومنين مي‌داني بايد گفت که از مشرکين عمري جز اين هم انتظاري نيست. مشرک عمري حب يزيد دارد. مشرک عمر عشق يزيد سگباز دارد!!! روحش روح يزيد سگباز است و اسوه اش يزيد است و عمر و ابوبکر. عمري با ياد يزيد شاد شود و از يزيد درس گيرد. البته مشرکي که حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) را مرده مي‌داند بايد از يزيد زاني هم دفاع کند. يا علي
201   نام و نام خانوادگي:  WaHHabi     -   تاريخ:   30 آبان 89
جناب ملحد عمر پرست نه خدا پرست.! شما فرموديد: اگر عمر نبود ايران اسلامي نبود . الله اکبر............. الله اکبر............. الله اکبر.............. اين خنده دار ترين حرف هاست که ميتوان به جاي جوک سال از آن استفاده کرد.! عمر ايران را اسلامي کرد؟ آيا منظورت همان عمري است که در صحيحن از آن ياد شده؟ همان عمري که با شنيدن اينکه لشکريان ايران و .... جمع شده اند براي نابودي اش.! از ترس ؟؟؟ دندانهايش به هم ميخورد. شايد بهخوئ خراب هم کرده بود که مسلم و بخاري براي حفظ آبرو از ذکر کردن آن خودداري کردند. مانند هزران گند کاري ديگر که پنهانش کرده اند. و با اينکه ايييييييييييييييييين همه سانسور کرده اند. انقدر بوي متعفنش جهان را گرفته. والله..... بالله......تالله......... اي اهل سنت عمر اگر من يک سني زاده ي متعصب هم که بودم. با خواندن فقط و فقط صحيحن ( نه هيييييييچ کتاب ديگه اي) شيعه و مسلمان و موحد و مومن ميشدم. منظور تو از عمر. همان بزدل است؟!؟!؟! وقالوا الحمد لله الذي هدانا لهذا وما کنا لنهتدي لولا ان هدانا الله
202   نام و نام خانوادگي:  موحد و يکتا پرست نه مرده پرست     -   تاريخ:   02 آذر 89
من عمر پرستم يا تو که پايان جمله ات با يا علي هست من مرده پرستم يا تو که دور قبور امامان مي چرخي و از انان حاجت مي طلبي من مشرکم يا تو که بجاي فرياد خواستن از خدا احد علي و مردگان را ميخواني مرده اي که خود نيازمند کمک از جانب خداست من کي سنگ عمر را به سينه زدم بيچاره عمر خود داند با اعمال خودش علي خود داند با اعمال خودش و حسين خود داند با اعمال خودش من نياري به هيچکدام ندارم من فقط خداي احد را ميشناسم و فقط او را مي پرستم و فقط ميگم يا الله......يا الله ..يا الله. من را فقط خداي احد بس است نه عمر نه علي نه حسين ................فقط وفقط....
ياالله.........يا الله .........يا الله.........
203   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   03 آذر 89
جناب عبدالعمر (شماره 202) بنده به شما اکيدا هشدار دادم از توهين به ساحت مقدس حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) و اهل بيت شريف ايشان (عليهم السلام) اجتناب کنيد و چون يک يهودي هرزه زبان آنها را «مرده» نخوانيد. ولي گويا شما کوچکترين اعتقادي به کلام الله مجيد قرآن کريم نداريد. ******** «ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون» «ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون» «ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون» «ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون» «هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‏اند مرده مپندار بلكه زنده‏اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى‏شوند» ******** و اما اندکي هم با معبود شما آشنا شويم: ************ مريدان عمر که را مي‌پرستند؟ ********** آيا هيچ از خود پرسيده‌ايد که يک عمري چه کسي را خالق زمين و درياها و موجودات زنده و آسمانها مي‌داند؟؟ يک عمر در برابر چه کسي سجده مي‌کند؟؟ چه کسي را رب العالمين مي‌داند؟؟ با شکسته شدن بتهاي سنگي و جامد در کعبه به دست مولي الموحدين علي ابن ابيطالب (عليه السلام)، مريدان عمر ديگر قادر به نصب و برافراشتن بتهاي سنگي نبودند و نيستند. اگر امروزه هم بخواهند در معابد خود از فلز و يا پلاستيک بتي بسازند کفرشان بلافاصله آشکار مي‌شود و آنها رسوا مي‌شوند. پس مريدان عمر چاره را در چه ديدند؟؟ مريدان عمر چاره را در برافراشتن بتها در «ذهن» و «وهم» خود ديدند تا بدين وسيله راه ابوسفيان و عمر و معاويه و يزيد را ادامه دهند. آري عمري نماز مي‌خواند ولي براي قرب به وهم و خيالش. حج مي‌رود براي رضاي وهم و خيالش. سجده مي‌کند ولي در برابر «وهم» و خيالش. ********** مريد عمر قبل از اقامه نماز، بتي را «تصور» و «توهم» مي‌کند و آن را «در» آسمان قرار مي‌دهد. سپس شروع به گفتن اذکار نماز به طور ناقص مي‌کند. سپس در برابر آن «وهم» به رکوع مي‌رود و سپس در برابر «تصور خود» سجده مي‌کند. اينکه دقيقا چه چيزي را «وهم» مي‌کند و در برابرش سجده مي‌کند را خدا مي‌داند و شيطان رجيم. ولي با نگاهي به پاره‌اي از کتب «صحيح» مريدان عمر مي‌توانيم به گوشه‌اي از دنياي تاريک اذهان مريدان عمر پي ببريم: http://www.al-eman.com/hadeeth/viewchp.asp?BID=13&CID=170#s2 (صحيح!! بخاري:) «عن أبي هريرة: ...خلق الله آدم على صورته، طوله ستون ذراعا»!!!!! http://www.al-eman.com/hadeeth/viewchp.asp?BID=1&CID=7#s14 (صحيح!! مسلم:) « فيأتيهم الله - تبارك وتعالى - في صورة غير صورته التي يعرفون فيقول أنا ربكم ‏.‏ فيقولون نعوذ بالله منك هذا مكاننا حتى يأتينا ربنا فإذا جاء ربنا عرفناه ‏.‏ فيأتيهم الله تعالى في صورته التي يعرفون فيقول أنا ربكم ‏.‏ فيقولون أنت ربنا ‏.‏ فيتبعونه ويضرب الصراط بين ظهرى جهنم»!!!!!! http://www.al-eman.com/hadeeth/viewchp.asp?BID=13&CID=39#s15 (صحيح!! بخاري:) «عن أبي هريرة ـ رضى ا-ل-ل-ه عنه ـ ‏"‏ ينزل ربنا تبارك وتعالى كل ليلة إلى السماء الدنيا حين يبقى ثلث الليل الآخر» !!!!! **************** اين از کتب «صحيحتان»!!!! حال سري هم به عقايد درخشان «علمايتان!!!» بزنيم:: ************ وقتي معبود اهل عمر «نزول» مي‌فرمايد *********** http://ibn-jebreen.com/book.php?cat=7&book=93&toc=6621&page=5848&subid=29252 >>>>>>>>>>إثبات صفة النزول لله عز وجل<<<<<<<<<<< ************ معبود اهل عمر با قوانين اپتيک سازگار است!!! ********** http://ibn-jebreen.com/book.php?cat=8&book=104&toc=7029&page=6190&subid=29252 >>>>>تأويلات المعتزلة لنفي البصر والعين لله تعالى<<<<< «ولا شك أن هذا كمال، وأن نفيه نقص وعيب، فإن من فقد البصر؛ وصف بأنه أعمى فاقد للبصر؛ وذلك -بلا شك- نقص وعيب،» *********** معبود اهل عمر راه رفتن هم بلد است *************** http://ibn-jebreen.com/book.php?cat=7&book=196&toc=8126&page=7100&subid=29416 >>>>>مجيء الله تعالى لفصل القضاء يوم القيامة<<<<<< «ولا شك أن هذا من التحريف، الذين يقولون: يأتي بعض آيات ربك أي: يأتي ربك، يعني: يأتي أمره » ***** معبود اهل عمر اندکي باسن گشادي دارد(بي‌دليل نيست عمر خليفه‌اش است!!)******** http://ibn-jebreen.com/book.php?cat=7&book=81&toc=5492&page=4924&subid=29423 «وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ» قال: على الصخرة التي تحت الأرض ومنتهى الخلق على أرجائها أربعة أملاك لكل واحد منهم أربعة وجوه، وجه إنسان، ووجه أسد، ووجه نسر، ووجه ثور وهم قيام عليها قد أحاطوا بالأرضين والسماوات ورءوسهم تحت العرش والكرسي تحت العرش والله عز وجل على الكرسي. ************* معبود اهل عمر با عقل ميانه خوبي ندارد!! *********** http://ibn-jebreen.com/book.php?cat=7&book=82&toc=5657&page=5059&subid=29423 «ولا يجوز أن يعرض ذلك على عقله كالعقلانيين الذين يقبلون ما تُقِرُّهُ عقولهم, ويَرُدُّون ما لا تدركه عقولهم, » «وقد أنكر كثير من المعتزلة حقيقة العرش أنه سرير عظيم, وقالوا: العرش هو الملك؛ حيث أنه ثقل عليهم أن يقبلوا هذه الآيات التي فيها الاستواء» ********** معبود اهل عمر «در» چيزي است! *********** http://ibn-jebreen.com/book.php?cat=1&book=57&toc=3315&page=2996&subid=29262 «هذا دليلُ إثبات أنه في السماء, كما ورد أيضا في الأحاديث مثل حديث رقية المريض» ********* مبادا عقل خود را به کار اندازيد!!! *********** http://ibn-jebreen.com/book.php?cat=7&book=81&toc=5525&page=4951&subid=29262 «ولا عبرة بمن أنكر الاستواء الذي هو العلو عليه مثل المعطلة والنفاة ونحوهم، فإنهم قد صادموا النصوص وقد عطلوها كما تأولوها بتأويلات بعيدة حتى قال بعضهم: إن العرش هو الملك وليس هو شيء مخلوق استوى عليه بل استوى على الملك يعني: دبر الملك وهذا مغالطة منهم.» ************ سخن آخر: مسجود اهل عمر فرق چنداني با زباله ندارد!!! ********** «فتتشقق السماوات وينزل منها الملائكة، ثم أخبر أيضًا بأنه ينزل الرب تعالى كما يشاء على عرشه، وقد أنكر ذلك أيضًا النفاة والمعطلة الذين ينكرون صفة العلو وصفة النزول وصفة الاستواء الحقيقي فردوا هذه النصوص التي سمعنا وتأولوها بتأويلات بعيدة،» ********************************************* ************ سند پشت سند از وهم پرستي اهل عمر ******************** اسناد سجده و عبادت اهل عمر در برابر اوهام و اصنام بسيار زياد تر از حد تصور است. البته تعجبي هم ندارد از آنجايي که ابوسفيان عزيزشان صدها بت برافراشته بود!!!!! «اامنتم من في السماء ان يخسف بكم الارض فاذا هي تمور» http://www.searchtruth.com/chapter_display.php?chapter=67&translator=5&mac= (ترجمه دکتر محسن عمري به انگليسي: ) «Do you feel secure that He, Who is over the heaven (Allah), will not cause the earth to sink with you, and then it should quake?»؟؟؟؟ >>>> مسجود عمر «در» آسمان است <<<<<< توجه کنيد که اين آيه همان دليل «محکم» ابن جبرين عمري است که مسجودش «در»‌ آسمان است!!! ******************** ******************** جناب عبدالعمر تاکي شرک و کفر و وهم پرستي؟ مگر شيطان از کفر و شرک و وهم پرستي به کجا رسيد که شما شيعه شيطان شده ايد؟ يا علي
204   نام و نام خانوادگي:  يه بنده خدا     -   تاريخ:   04 آذر 89
جنگ هفتادو دو ملت همه را عضر بنه چون نديدند حقيقت ره افسانه زدند

هر کسي از ظن خود شد يار من از درون من نجست اسرار من

انسانيت شرط اصلي حقانيت خداست، حالا اسمشو هر چي ميخوايد بذاريد فقط بدونيد با اين روشي که پيش گرفتيد هم مسلمانان وهم غير مسلملنان رو از اسلام زده ميکنيد حاشيه ها رو ول کنيد اصل مطلبو بگيريد برادرانه در کنار هم زندگي کنيد.

205   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   05 آذر 89
جناب بنده خدا
چگونه مي‌توان با يک بمب گذار انتحاري «برادرانه» زندگي کرد؟
لطفا به ما هم آموزش دهيد!!!

يا علي
206   نام و نام خانوادگي:  يه شيعه     -   تاريخ:   11 آذر 89
شما را به هر كس كه مي پرستيد چه شيعه وچه سني صحيح مسلم وبخاري را بخوانيد تا ببينيد عمر كه بود؟!
شيعه در مملكت خودش هم غريب است !!!
ما شيعيان به پيروي از مولايمان تهمت نمي زنيم شما به پيروي از ستارگان هدايتتان چه مي كنيد؟
ما شيعه حق خود را در محاكمه عدل الهي خواهيم گرفت انجاكه نه تعصبي ونه...
207   نام و نام خانوادگي:  موحد و يکتا پرست نه مرده پرست     -   تاريخ:   13 آذر 89
جناب بنده علي
هر وقت گفتي يا الله بعد بيا دم از اسلام بزن اي علي پرست!!!!
فقط خداي احد تا کي شرک تا کي به مرده چسبيدن تا کي دور قبور چرخيدن واز مرده حاجت خواستن ديگه خسته شدم از بس که گفتم بگو يا الله .
يا الله.......يا الله...... يا الله.
208   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   13 آذر 89
با سلام
جناب مو هد و يكتا پر شيطان پرست .
گفتي تا كي , تا وقتيكه قران اجازه بده تا وقتيكه سنت صحيح حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم اجازه بده .

الهم صل علي محمد وآل محمد وعجل فرجهم
ياحق
لبيك يا علي
209   نام و نام خانوادگي:  حسين بيرجندي     -   تاريخ:   16 آذر 89
قربون علي وشيعيانش شيعه چون اهل منطقه هيچ وقت نا سزا نميگه به پيروي از مولايش حضرت امير المومنين عليه السلام ولي اونا كه اين قدر تهمت ميزنند معلومه از كي پيروي ميكنند ///
210   نام و نام خانوادگي:  علي محمودي     -   تاريخ:   17 آذر 89
شما عمري راقبول داريد که تيمم بلدنبود وگفت اگر علي نبود عمر هلاک مي شد شما معاويه شرابخوار را دايي مومنان مي دانيد لعنت بر عمر ؟؟؟
211   نام و نام خانوادگي:  يك شيعه     -   تاريخ:   17 آذر 89
اقايان چرا خودتان را ناراحت ميكنيد صد ها كتاب از سني ها وجود داره كه گفتن عمر بزدل فرار كرده در جنگ چه كسي دوست داره اين بزدلو
212   نام و نام خانوادگي:  نون والقلم     -   تاريخ:   18 آذر 89
بس است خدا گفته که جدل را ول کنيد مناظره براي افراد بي سواد مشکل زا است
213   نام و نام خانوادگي:  مسلمان     -   تاريخ:   19 آذر 89
با سلام . . طبق فرموده ي رهبر معظم انقلاب توهين و بد گويي به شخصيت هاي مورد احترام اهل سنت حرام مي باشد پس اگر رهبر رو دوست داريم به سخنانش گوش کنيم و توهيني به مقدسات يکديگر نکنيم تا گنهکار نشويم ....
اي شيعه بدان توهين به اهل سنت توهين به سخنان رهبر و بي ارزش دانستن سخنان اوست
اي سني بدان توهين به شيعه توهين به سخنان پيامبر و خلفا مي باشد زيرا انها هيچ موقع توهين نمي کردند.
پس از شما ميخواهم توهين رو کنار گذاشته و بحث هاي مذهبي را با احترام به يکديگر و بدور از توهين و اهانت ادامه دهيد .
يا حق
214   نام و نام خانوادگي:  مسلم     -   تاريخ:   20 آذر 89
سلام علي من تبع الهدي نظر به قران,احاديث وعملكرد صحابه ها هيچ جيز به بزرگي خداوند احد .لايزال رسيده نميتونه وفقط وفقط در عبادت اوحق تعالي باشيم در روز رستاخيز از اصل رسالت مون سوال ميشود وفقط خداوند متعال راكه حاضر,ناظر ,مددرسان ,مشكل كشا كسيكه مرگ وزنده گي را به ما عنايت فرموده ,حاجت روا خود بدانيم و به دستورات او ورسولش تن دهيم.
215   نام و نام خانوادگي:  علي حق وحق مع العلي     -   تاريخ:   21 آذر 89
با سلام وعرض تسليت به مناسبت محرم
با روش شما فقط باعث زنندگي مسلمين از يکديگر ميشود ما و اهل سنت بايد شمشير خود را به سمت بدعت اصلي در حکم رسول خدا بگيريم که آن وهابيون است .
216   نام و نام خانوادگي:   موحد و يکتا پرست نه مرده پرست     -   تاريخ:   22 آذر 89
دوست عزيز مجيد م علي اخه کجاي قران نوشته دور قبور چرخيدن و از مرده حاجت خواستن و به سر وسينه زدن درسته اخر کي رسول الله (ص) گفته به سر وسينه زدن صحيحه اگه اينجوري بود که پيامبر بعد از شهادت سيد حمزه عمويش به علي (ع) ميگفت حالا نوحه بخون گريه بکن بزن تو سر خودت بزن واز حمزه (ع) حاجت بخواه چه مزخرفاتي اين ديگه چه جور دين و مذهبيه فقط يا الله ....يا الله ....يا الله.
خدايا من فقط از تو حاجت ميخواهم علي خود داند با اعمال خودش حسين خود داند با اعمال خودش و عمر و ابوبکر نيز خود دانند با اعمال خودشون خدايا من فقط از تو حاجت ميخواهم و فقط از تو کمک ميخواهم وکسي را شريک تو قرار نميدم .
يا الله ... يا الله .........يا الله احد .............
217   نام و نام خانوادگي:  به لطف خدا، شيعه ي علي     -   تاريخ:   22 آذر 89
آهاي مردم همه تون جمع شين يه صحبت خيلي مهم:
من علي رو دوست دارم!

اين تعبير مضحكانه ترين تعبيريه كه راجع به "غدير" تو عمرم شنيدم. تازه فكرشو بكن پيامبر واسه ي دوست داشتن علي از مردم بيعت هم گرفته! جالب تر اينكه اولين بيعت كننده ها ابوبكر و عمر بودن! ابوبكر اگه صديق بود لااقل پسرش جناب محمد ابن ابي بكر تاييدش مي كرد. چه بده پسري باباشو قبول نداشته باشه.....
ما كه به امامامون افتخار مي كنيم خدا وكيلي شما هم همين طور؟ چيزي واسه ي افتخار كردن هم دارين؟
218   نام و نام خانوادگي:  قيامت     -   تاريخ:   24 آذر 89
اهل تشيع به گفته خودشون به امامشون علي افتخار مي كنند
و اهل تسنن به وجود خدا به رسولش و اصحاب و ياران پاكش افتخار مي كنند
219   نام و نام خانوادگي:  شاه عباس صفوي کبير (رضي الله عنه)     -   تاريخ:   24 آذر 89
بسم رب الحيدر

سخني با جناب قيامت
اهل سنت به خداي چاق داراي دست و پا وکسي که ساق پايش نمايان است به روي زمين مي آيد پاهايش را بر روي جهنميان ميفشارد و....... افتخار ميکنند

از جمله مواردي كه بخاري از عبد الله روايت كرده اين است كه گفته است: «جاء حبر من اليهود، فقال: إنه إذا كان يوم القيامة جعل الله السماوات على إصبع والأرضين على إصبع والماء والثرى على إصبع والخلائق على إصبع، ثم يهزهن، ثم يقول: أنا الملك! أنا الملك!

فلقد رأيت النبي(صلي الله عليه وآله وسلم) يضحك حتى بدت نواجذه تعجباً وتصديقاً لقوله»([648])، (گروهي از بزرگان يهود آمدند و گفتند: زماني كه روز قيامت برپا مي‌شود خداوند سبحان آسمان‌ها را بر روي انگشتي مي‌گيرد و زمين‌ها را بر انگشتي ديگر و آب و ثريا را بر انگشتي ديگر و خلائق را بر انگشتي، آنگاه آنها را به حركت در مي‌آورد، سپس مي‌فرمايد‌: من پادشاهم! من پادشاهم!

پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله را ديدم كه از روي تعجب مي‌خندد تا آنجا كه دندان‌هاي مباركش نمايان شد و با اين كار، سخن آنها را تاييد نمود.) بخاري اين روايت را در بيش از پنج موضع از كتاب خود آورده است.

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
اهل سنت به رسولي افتخار ميکنند که نعوذ بالله ايستاده بول مي کند همسرش را بر دوش گذاشته و به دنبال لهو و لعب است دانش او از اصحابش کمتر است و .....
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
اهل سنت به بعضي (نه همه )از صحابه اي افتخار ميکنند که قاتلند زنا زاده اند شرابخوارند از شجره ملعونه اند و....................
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
اسناد هر سه قسمت جواب برگرفته از کتابهاي خودتان در همين سايت وجود دارد .

الحمدلله الذي جعلنا من المتمسکين بولايت علي ابن ابيطالب عليه السلام
220   نام و نام خانوادگي:  قيامت     -   تاريخ:   24 آذر 89
در جواب به شاه عباس خان
تو كه اينقدر اطلاعات داري و به دين و مذهبتون پايبندي
بسيار خوب هر چه كه تو بگي راست
ما اهل سنت به بعضي از صحابه اي افتخار ميکنيم که قاتلند زنا زاده اند شرابخوارند از شجره ملعونه اند وشايد خيلي چيزهاي ديگه
كه من مطماننم وقت نكردي وگرنه به صورت يك كتاب درش مي اوردي
بهتر نيست بجاي اين حرف ها در مورد اشكالات و نقص هاي خودتون صحبت كنيد......
«يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا استَجِيبُوا للَّهِ وَ لِلرَّسولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يحْيِيكمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يحُولُ بَينَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَيْهِ تحْشرُونَ » انفال/24
221   نام و نام خانوادگي:  جواد بيرجندي     -   تاريخ:   24 آذر 89
سني مسلمان نيست او ملهد است و شما كساني هستيد كه باحسين(ع) به جنگ برخواستيدپس ماشما راازامت پيامبر(ص) نمي دانيم.
222   نام و نام خانوادگي:  شاه عباس صفوي کبير (رضي الله عنه)     -   تاريخ:   24 آذر 89
بسم رب الحيدر
سخني با جناب قيامت

1 - عزيز من شما اول اون خدا و پيامبري که در آيه شريفه ذکر شده رو براي خودت مشخص کن ببين اصلا اينها چه هستند صفاتشان چيست و ......
بعد آيه مبارکه قرآن بيار . البته مقداري از اوصاف آنها از کتابهايتان را در جواب قبلي براي شما ذکر کردم
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
2- در مورد صفات همين مقدار کافي است نيازي به کتاب نيست البته اگر چشم حقيقت بين و وجدان بيداري باشد
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
3- شما اگر اشکال و نقصي در مذهب ما ديدي بيان کن سروران پاسخ به شبهات در خدمت شما هستند چون بنده اصلا ادعاي سواد و اطلاعات ندارم
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
4 - والا بنده که آيه شريفه و معني آنرا مطالعه کردم چيزي مخالف مذهب حقه شيعه نديدم لطفا اگر موردي هست توضيح دهيد
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
5 - ضمنا شما يوم الخميس را در نظر بگير در آنجا چه کسي با نظر و دعوت پيامبر براي آوردن قلم و پوست مخالفت کرد . اين فرد مخالفت کننده نمونه بسيار واضحي از صحابه مد نظر شما و مخالفت کننده با همين آيه مطرح شده توسط شماست . حالا بازم از اين صحابه پيروي کنيد بعدم بيايد بگيد صحابي پاک و مخلص پيامبر !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

الحمدلله الذي جعلنا من المتمسکين بولايت علي ابن ابيطالب عليه السلام
223   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   25 آذر 89
جناب قيامت
«اتستبدلون الذي هو ادني بالذي هو خير»؟؟؟

يا علي
224   نام و نام خانوادگي:  محب علي(ع)     -   تاريخ:   25 آذر 89
در پاسخ به عرفان
مسلما شيعه نبودي و براي تبليغ مذهب سني اين حرف رو مي زني. اگه حتي 1درصد حرفت درست باشه تو لايق شيعه بودن نبودي . تو يه آدم سست ايماني و جزء همانايي هستي که حضرت علي(ع) را تنها گذاشتند.
225   نام و نام خانوادگي:  عمر     -   تاريخ:   25 آذر 89
خاک توسرتون شما قران رو قبول نداريد چطور حرف از اهل بيت ميزنيد
226   نام و نام خانوادگي:  عمر     -   تاريخ:   25 آذر 89
با شما شيعه ها بايد فقط با قران حرف زد چون تو روايت ها سفسطه ميكنيد
227   نام و نام خانوادگي:  كريم گوش     -   تاريخ:   25 آذر 89
مگر خدا گفته گناه كنيد بعد به امامان تمسك بجوييد كه امامان واسطه ميشوند وروز قيامت شفاعت شما را ميكنند پس عدل خدا چه ميشود مگر خدا جاي پارتيبازي است يه كم از عقلتون هم استفاده كنيد
228   نام و نام خانوادگي:  امير     -   تاريخ:   25 آذر 89
در جواب شاه عباس خبيث وپليد ونجس تو نجس به خدايي توهين ميکني که پديد اورنده دنيا علي حسن وحسين وتمام اهلبيت است وبه محمدي که دنيا و همين اهلبيت به برکت او بوجود امدند ولي به تو اشغال چه چيزي بايد فهماند گفته رسول خدا از جانب خداست هر لعيني که به صحابه من توهين بکند گويابمحمد وتوهين بمحمد توهين بخداي محمد وتوهين کننده کافر وکثيفترين فرد دنياست
229   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   27 آذر 89
جناب امير الجهال
به جاي آنکه آيات شيطاني نازل شده بر ابوبکر را بخواني اندکي قرآن بخوان تا مگر از اين گرداب دوزخي عمريسم و ابوبکريسم خلاصي يابي:
«وكفروا بعد اسلامهم وهموا بما لم ينالوا»
اين آشغالهايي که قصد ترور حضرت خير البشر محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) را داشتتند که بودند؟
جز صحابه؟ جز همان صحابه منافق و دو رو؟
پس اندکي، فقط اندکي به آيات خداوند ايمان بياور و زندگي و آخرت خود را صرف مشتي تروريست رواني نکن.

يا علي
230   نام و نام خانوادگي:  شاه عباس صفوي کبير (رضي الله عنه)     -   تاريخ:   28 آذر 89
بسم رب الحيدر
سخني با جناب امير

1- لطفا زياد از خودتان زور در نوکنيد بلکه اول کامل ودقيق سخنان خودتان و بنده را بخوانيد و بعد نتيجه گيري کنيد
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
2- بنده نيز ميتوانم با توجه به استدلال شما هر کسي را خبيث و پليد و نجس بدانم . بدون قصد توهين و فقط طبق استدلال تو فردي که اين صفات ناشايست را درباره خداوند متعال و پيامبر بزرگوار (ص) را بيان کرده است بايد لايق اين صفات باشد نه من . خداوند شاهد است که طبق استدلال شما مي خواستم شخص و شيي خبيث و پليد و نجس را برايتان نام ببرم که به احترام افراد با منطق و با شعور اهل سنت که در همين سايت نيز بعضي از آنها حضور دارند متن آن را حذف کردم تا شائبه توهين از جانب من بوجود نيايد .
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
3- از نظر ما خداوند متعال و پيامبر اعظم(ص) آنقدر مرتبه رفيعي دارند که وصف شدني نيست و اگر بنده اين صفات را آوردم قصدم فقط ارجاع شما به مطالبي است که در صحيح ترين کتابهايتان بوده نه اينکه نعوذ بالله بخواهم توهيني به مقام ذات باريتعالي و شخص پيامبر عظيم الشان(ص) کرده باشم
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
4- تک تک اين صفات نادرست ذکرشده که شما بخاطر آنها بر من خرده گرفتيد به صراحت در کتابهاي شما آمده است که بنده به دليل طولاني شدن مطلب از ذکر متن آنها خودداري کرده و شما را مخصوصا به مطالعه صحيح بخاري ارجاع ميدهم تا شما از وجود اين مطالب در آن باخبرشويد در غير اينصورت در نظر بعديتان به من بگوييد تا همه آنها را با ذکر متن و منبع در نظرم علني کنم .
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
5- والا ما الان 1400 سال است که ميگوييم سخن پيامبر همان سخن خداوند است ولي مگر شما اين را ميپذيرد . ما هميشه ميگوييم که طبق آيات شريفه وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى هرسخني از جانب پيامبر (ص)همان سخن خداوند است ومخالفت با آن مخالفت با سخن خداوند . اگر شما اين را قبول داريد خوب است
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
6- طبق آيات شريفه ذکرشده در نکته قبل هرکسي که با سخن پيامبر (ص)مخالفت کنددرحقيقت با سخن خداوند مخالفت کرده و مورد غضب پيامبر (ص) و خداوند و تمامي مسلمين خواهد بود و حتي مستحق لعن و نفرين .
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
7- اولين شخصي که با سخن پيامبر (ص)مخالفت کرد شخص عمر بود که در قضيه رزيه خميس در هنگامي که پيامبر دستور آوردن قلم و پوست را نمودند با وي ودرحقيقت با سخن خداوند مخالفت کرده و حتي تهمت هذيان گويي را به آن بزرگوار داد پس شخص عمر به پيامبر (ص)توهين کرده ودر حقيقت به خداي پيامبر توهين کرده و توهين کننده که عمر باشد طبق سخن خود شما (نه من ) کافر و کثيف ترين فرد دنياست (بازهم ميگويم بنده توهين نکردم و فقط طبق استدلال شما نتيجه گيري کردم خواهشا بنده را متهم به توهين نکنيد چون اصلا چنين قصدي را نداشتم ) .
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
8- توهين و فحش به ديگران به راحتي قابل گفتن است ولي پاسخگويي درآن دنيا بخاطر اين فحاشي ها بسياربسيار دشوار . البته بنده از حق خودم ميگذرم باشد که خداوند نيز بگذرد .
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
9- باز هم از تمامي اهل سنت بخاطر اينکه اگر فکر ميکنند بنده به اعتقادات آنها توهين کردم معذرت مي خواهم چون اصلا و ابدا قصد من اين نبوده و هرسخني هم که بنده گفتم فقط و فقط نتيجه گيري از استدلال آقاي امير بوده و لا غير و هدف نيز نشان دادن اشتباه بودن اين استدلال .
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
الحمدلله الذي جعلنا من المتمسکين بولايت علي ابن ابيطالب عليه السلام
231   نام و نام خانوادگي:  محسن     -   تاريخ:   02 دي 89
سلام بر همه دوستان و آقاي موحد يكتا پرست . واقعاَ نمي دانم كه شما سني هستيد و يا كسي كه دارد خود را سني مي نامد و حرفهايي مي زند تا ديگران بدگويي كنند و از آب گل آلود ماهي بگيري و به هدفت برسي . حال چنانچه در خصوص كارهايي كه شيعيان انجام مي دهند و شما به آن دليل نسبت به آنها خرده مي گيري حرف داري يك پيشنهاد مي كنم كه اين سوال را با ورود به سايت مراجع شيعه از آنها بپرسي و پاسخت را بگيري . شايد قانع شديد و در اينجا بگويم كه در جايي خواندم كه چند قرن پيش كه يكي از بزرگان اهل تسنن به رحمت خدا رفت مردم آن شهر و ديار و مريدان وي تا يك ماه مجلس عزا به پا كردندو عزاداري كرده اند و اين موضوع در يكي از كب مهم اهل تسنن درج گرديده كه مورد وثوق مي باشد اگر مشتاقي كه از نام و ديگر موارد اين موضوع مطلع شوي يك جستجويي در گوگل لازم است .
در بحث ديگر كه فرموديد عمر هرچه كرد و ديگران هر چه كردند براي خود كرده اند اين را نشان مي دهد كه در انتخاب دينت تليدي بوده اي و اين درست نيست و شما بايد با مراجعه به كتب گوناگون از پايه گذاران مذهبت تحقيق كني و به مرتبه يقين برسي زيرا كه دين تحقيقي است نه تقليدي
232   نام و نام خانوادگي:  سلمان     -   تاريخ:   06 دي 89
خدا يکي است و دين خدا هم يکي است محمدص بخاطر تقوايش نزد خدا ومردم عزيز است علي ع هم همينطور وگرنه چيزي که فراوان است محمد وعلي است پس اسم محمد وعلي وعمر وشيعه وسني و....ارزش وبرتري نيست.طبق فرموده پروردگار تنها تقوا موجب برتري است اگر تلاش تو براي دنياي مادي نيست بجاي اهانت به ديگران برو قران را بخوان وپس از فهميدن ان مطابق ان خودت رابساز وبا اخلاق خوب ديگران را متحول کن که همانا قران براي تصحيح اخلاق بر امت پيامبر نازل شد اگر پيرو پيامبرهستيد اسلام دراولويت قرار دارد نه مذهب .مطمئن باشيد اگر بخاطر حفظ موقتي يک شاخه ريشه 1400 ساله خود را بزنيد بزودي خواهيد خشکيد ودشمنان شما شاد خواهند شد آياهدف بمب گذاريهاي انتحاري ايجاد اختلاف بين مسلمانان نيست؟ آياتوهين به اعتقادات وبزرگان يگديگر کمتر از بمب گذاري انتحاريست؟ اگر ميخواهيد ازاتش جهنم نجات يابيد بسوي قران برويد واز کتابهايي که اسراييل براي ايجاد نفاق دربين مسلمانان منتشر ميکند وعوامل انهادوري کنيد
233   نام و نام خانوادگي:  سيستان و بلوچستاني     -   تاريخ:   06 دي 89
سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان شيعه و سني . تمامي نظراتتون رو خوندم خيلي متاسف شدم . فرض کنيم تو برادر شيعه بر حق باشي , خوب چي رو ميخواي ثابت کني , شما با دستهاي باز نماز بخون , به زيارت قبور افراد مورد علاقت برو اما اجازه نداري هر چي از دهنت بيرون اومد بگي . اگه دوست نداري به ادمهاي مورد علاقه مذهبيت توهين کنند و احترامشون حفظ بشه پس توهين نکن و مواظب حرف زدنت هم باش , از اين شعارهاي کنايه اي و تحريک اميز هم رو ماشينت ننويس و با ديسيپلين و خيلي با کلاس عزا داري کن . دست خودته ميتوني از زندگي کردن در کنار عزيزان اهل سنت لذت ببري و يا بر عکس دنيا به کامت تلخ بشه .خوب حالا فرض کنيم تو برادر سني بر حق باشي, خوب تو چي رو ميخواي ثابت کني, شما با دستهاي بسته نمازت رو بخون ,بغير از خونه خدا سر خاک هيچ کس هم نرو , بگذار اون شيعه عزيز سر خاک هر امامي دلش ميخواد بره و اصلا خودشو با خاک يکي کنه ,اجازه نداري الفاظ عجيب وغريب بکار ببري يا اين حرکت رو برابر کفر بدوني ,اصلا نه سني و نه شيعه در اين حد نيستين که بر عليه هم حکم صادر کنيد مگر شما خدايين که به اين صراحت عليه هم حرف ميزنين؟ عزيز سني تو هم اگه ميخواي زندگي به کامت تلخ نباشه به اعتقادات همنوع شيعه احترام بگذار . اگه از تبعيض بين تسنن و تشيع توسط دولت بخواي بگي برات بگم يه سري به لرستان يا بوير احمد يا روستاهاي سيستان بزن تا فقر وحشتناک و کشنده شيعيان رو ببيني تا جوابي باشه براي اونايي که از اين ترفند براي کشت و کشتار استفاده ميکنند . مبارزه بايد سياسي و اجتماعي و فرهنگي باشه نه جنگي . چون جواب نميده . هر دو گروه موفق باشيد خوب فکر کنيد زندگي زيباست .خيلي از حرفاي مولوي ها و اخوندا هم درست نيست ,تحقيق کن شايد به اين حرف برسي . با اين حال چون مورد احترام خيلي از مردم هستند بهشون ميشه احترام گذاشت.
234   نام و نام خانوادگي:  رهايافته     -   تاريخ:   06 دي 89
شما با راه انداختن جنگ و جدل بيشتر به اسلام لطمه ميزنيد
235   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   06 دي 89
با سلام
جناب
215 نام و نام خانوادگي: موحد و يکتا پرست نه مرده پرست - تاريخ: 22 آذر 89 -
اتفاقاً تمامي اين حرفها را در قران كريم اورده شده .
يكبار به قران مراجعه كن بطور ساده بخوان حتماً انها را خواهي يافت .
اگر پيدا نكردي بگو تا كمكت كنم .
الهم صل علي محمد وآل محمد وعجل فرجهم
ياحق
لبيك يا علي
236   نام و نام خانوادگي:  عليرضا     -   تاريخ:   07 دي 89
ما افتخارمان اين است كه بر دين راستين محمد (ص)وفرزند غدير حيدر كراريم وبه شما كه شيعه ابو سفيانيد وعقل ناقص خود را به زر و زور وتزوير فوخته ايدودر طول تاريخ هميشه بنده خلفاي غاصب عرق خور وعياش بوده و هم اكنون نيز حقوق بگير وهابيت مزدور غرب هستيد و به مردم فقير وگرسنه سيستان كاري نداريد وهر انچه اربابانتان بخواهد انجام ميدهيد خداوند به شما عقل وبصيرت وبه ماصبر عطا فرمايد
237   نام و نام خانوادگي:  صفي الله مسافرزاده از افغانستان     -   تاريخ:   07 دي 89
با عرض سلام واقعاَ براي من خيلي جالب است شما نشسته تيشه به ريشه خود ميزند و جناب صاحب سايت هم خاموش نشته از اين طريق درآمد هاي زياد نصيبش ميشود ما كه در افغانستان زنده گي ميكنيم تا حالا بين شيعه و سني چنين دشمني را شايد نيستم و هيچ يك از دانشمندان اهل تسنن و تشيع نخواسته اند تا مناظرات بكنند كه در اخير آن اشخاص جاهل و بيسواد بر خواسته هرچي دل شان خواست بگويند فكر ميكردم مردم ايران خيلي اهل منطق هستند اما نه چند مدت است كه از طريق گوگل مطالب شما ميخوانم خيلي جالب است اسلام با داشتن چنين دشمنان داخلي ضرورت ندارد به دشمن خارجي يك روز را شايد باشيد كه فتنه شيعه و سني دامان تان را بگيريد و خيلي از اشخاص بيگناه در آن خواهند مرد كه خون همه شان در گردن اخوند ها و ملا ها خواهد چنان كه شايد فروباشي عثمانيه و صفوي در اوراق تاريخ هستيم دشمن با استفاده از تفرقه بينداز حكومت كن در افغانستان سالهاي زياد است كه جوانان را به خاك و خون ميكشانند به نام تاجك يعني دري زبان بشتون يعني بشتو زبان در آنجا مسله شيعه و سني نيست ما همه مسلمان هستيم و هركس جواب گوي اعمال خودش در نزد خداوند ميباشد عطا بيامبر بزرگ اسلام ما داريم در اين دنيا نعوذ باالله كاري خداي ميكنيم فيصله ميكنيم كي خوب بود و كي بد آنها خود شان جواب گوي اعمال خود ميباشند ما كوشش كنيم كار هاي نيك مطابق سنت رسول و حكم الله انجام دهيم تا تنها خود را از آتش جهنم نجات دهيم كار ما فقط همين است.
238   نام و نام خانوادگي:  عبدالاکبر "فيصل"     -   تاريخ:   09 دي 89
برادران اسلام : بگزاريد كه بهترين تحفه جناب پيغمبر خدا را به عنوان اسلام عيلكم خدمت همه مسلمانان جهان بفرستم. بعداَ جناب محترمين اهل تشيع و تسنن امروزه هرچه كه است بگزاريدش به روز آخرت كه كدام يك به طرف وشبختي خواهند رفت . و بس هركسيكه به ياران و صحابه كرام بخصوص 10 بهشتي كه قبلاَ پيام برايشان آمده بودمورد اهانت قرار دهد خدا و رسولش او را مورد لعنت قرار خواهند. پش برادران عزيز بيائيد دست به دست هم دهيم تا يك پارچه گي خويشرا به جهانيان نشان دهيم و خود را از اين گودال بدبختي كه توسط غرب بالاي كشور هاي اسلامي تعميل شده رهائي يابيم. خداوند ملتي را سروري داد×××××××××××××××××× كه تقديرش به دست خويش بنوشت وسلام
239   نام و نام خانوادگي:  نلا     -   تاريخ:   09 دي 89
در قرآن به صراحت از يار غار پيامبر به نيکي ياد شده . در قرآن به صراحت از مهاجرين و انصار به نيکي ياد شده . در قرآن به کساني که با پيامبر در زير درخت پيمان بستند به نيکي ياد شده. در قرآن از زنان پيامبر به نيکي ياد شده. و خيلي موارد ديگه . ديگه چرا انقدر ميچسبيد به روايات جعلي ؟ خيلي چيزا ميگن. مثلاً اينکه ميگن اون يار غار يه ابوبکر ديگه بوده ( جل الخالق )؟!! يا اون آيه داره ملامت ميکنه ابوبکر رو ( الله اکبر )!!!! يا چيزهاي ديگه . نا سلامتي شما خودتون رو عاقل ميدونيد. بد نيست مقداري هم در مسائل اعتقادي اون رو به کار ببريد ! نميخوام بگم که شما بايد سني بشيد. ميگم دست از نفرين کساني که خدا از اونها به نيکي ياد کرده برداريد. مثل شيعيان زيديه باشيد. در قبول سخن هم احتياط کنيد. اينها مسائل عقيدتي است. شوخي که نيست. هر کي هر روايتي نقل کرد سريع نگيد آره تو راست ميگي ! در واقع بناي شيعه بر روايات است. اگر به قرآن با عقل انساني خودمون مراجعه کنيم. حقايق را درخواهيم يافت. خوشبختانه در اين زمان اکثراً سواد خواندن داريم. بهتره به جاي اينکه يه آخوند بهمون دروغ تحويل بده بشينيم و ببينيم خودمون از آيه صريح و روشن قرآن چي ميفهميم. اگر جايي گير کرديم اون وقت نوبت به تحقيق در باره تمام اقوال ميرسه که در اون باره زده شده. " کساني که سخنان را ميشنوند و از بهترين آن پيروي ميکنند " . واسلام.
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

1- در قرآن هيچ مدحي براي يارغار نيامده است ، و بر عكس فرموده شما ، آيه در مقام ذم او است :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=158

2- در قرآن كريم سوره تحريم نيز آمده است كه در ذم صريح دو تن از همسران رسول گرامي اسلام است ! بهتر است قرآن را كامل قبول داشته باشيد ، نه اينكه «نومن ببعض ونكفر ببعض باشيد»

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=8435

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

240   نام و نام خانوادگي:  علي غلامعمر     -   تاريخ:   10 دي 89
اين عمر است که اسلام را زنده نگه داشته است مرگ بر کفار مشرک قبر پرست
241   نام و نام خانوادگي:  بهمن     -   تاريخ:   12 دي 89
باسلام به همه دوستان اميدوارم نظرات خودرابدون هيچ بغض وكينه اي ارسال كنيدتاديگران درفضايي زيبا باتوجه به مستندات تصميم بگيرند
1-دررابطه باپرستش مردگان خودخداوندميفرمايد شهدازنده اندونزدخداخودروزي ميخورندكليه امامان معصوم شهيدشده اندزنده اند وحاجت خواستن اززندگاني گه نزدخالق بي همتاهستندطبق ايات قران نتنهاشرك نيست بلكه عبادت است
2-كسي كه هلاك نشدن خودرادرگروشخص ديگرمي بيندنه تنهاشايسته خلافت نيست بلكه ديگران را به هلاكت ميرساند .
242   نام و نام خانوادگي:  برزان     -   تاريخ:   12 دي 89
قران کتاب مسلمانان است که متاسفانه به جاي تمسک به ان گروهي به روايات دستکاري شده وجعلي که حاصل تلاش دشمنان اسلام است روي اورده اند حالا ازيک شيعه سوال ميکنم . ايا انقدر به تاريخ جعلي وروايات دستکاري شده ايمان داري انقدر هم به قران ايمان داري؟روزانه چقدر از کلام خدا را که احدي نميتو نه دستکاري کنه ميخوني؟چه کسي مجبورت کرده به کساني که در دوره انها نبودي وبه يقين از انها خبر نداري ناسزا بگي؟
کساني خدا به صراحتا از لغزشهاي انان چشم پوشي کرده شما انها را ولد زنا و....ميخوانيد؟اگر به خدا وکتابش تمسک ميکرديد را راستو زودتر پيدا ميکرديد؟به نص قران تمام انبياي الهي مرتکب اشتباهاتي شدند ولي پرودگار امرزنده ومهربان است.اگر ماهم از اشتباهات مولا علي را تحليل کنيم ايشان مسئول کشتار وازهم پاشيدن ارتش اسلام درزمان خلافتشان ميباشند که در زمان 3خليفه قبلي ارتش اسلام قوي ومقدر بود.کسي که زحمات جانشينان را ناديده بگيرد دشمن اسلام است.انهايي که ميگويند سني ها کتابهاي خودشان را مطالعه بکنند حقيقت اهل بيت برايشان روشن ميشود بايد بدانند کتابهاي اصول کافي و....خرافاتهاي دارد که خود علماي شيعه به ان معترفند.علامه بهبودي از علماي شيعي ميگويد از16000حديث اصول کافي قريب به 13000حديث نادرست وساختگي است .سالهاي زيادي را در ميان شيعيان زندگي کردم ولي تنها چيزي که در ميان انها مهم است وبراي حفظ ان فعاليت ميکنند خرافاتي است که به انان تزريق شده فقط شنونده هستندومقلد .ديگر خود سراغ دين نميروند وقران را براي بوسيدنو....نگه ميدارند نه براي خواندن وتمسک کردن به ان .افتخار ميکنم که مسلماني هستم موحد وخدا وپيامبر رادارم .خداوند مرا با پيامبر وکساني محب پيامبر بوده اند محشور گرداند.وگمراهان را به راه راست هدايت کند و دلهاي پر از کينه را صاف گرداند .امين
243   نام و نام خانوادگي:  ابو محمد     -   تاريخ:   13 دي 89
شيعيان با روايات موريخين اسلام وپيامبر(ص)را زير سوال برده اند چرا؟چونکه با نقل روايات تاريخي نشان ميدهد رسول ص فقط4نفر را تربيت نموده وبقيه همگي مرتد شده اند. ايران شيعي را ببينيد که دزدي فساد ادمکشي انسان دوستي و....در ان بيداد ميکند.عربستان را ببينيد که اگر دزدي دران وجود داشته باشد ممکن است ايراني باشد.درايران شيعه وجود دارد ودر عربستان وهابي.اعترافات تصويري قزويني را ببينيد که نشان ميدهد طلاب برجسته قم زمان عمره وبا ديدن محيط وهابيت وبرخورد وصحبت با انان از ديدگاه خود به نسبت وهابيت پشيمان شدند و به وهابيت گرويدند.عامه مردم ايران تقصير ندارند چونکه در محيطي بزرگ شدند که جز لعن وناسزا وبدگويي و دشمني با اسلام کار ديگه اي ندارند. زائران کربلا در يکي از شهرهاي مرزي ايران شب ماندگار شدند وقرار بود صبح از مرز خارج شوند که يکي از خانهما که ميخاست بچه خود را در کربلا بدنيا بياورد همان شب در مسجد ان شهر زايمان کرد ؟صبح ان روز خادم مسجد با يک طفل تازه بدنيا امده روبرو شد که مادرش او را ول کرده وراهي کربلا شده بود.ايا اين تربيت شيعه علوي است.ايا علي دزدي را به ايرانيها نشان داد ؟نه بخدا ؟شما هيچ وقت راه اهل بيت را نشناخته ايد بهتراست در مسير خود تجديد نظر کنيد
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

آيا اينكه در قرآن آمده است كه حضرت نوح نتوانست جز عده معدودي ، ديگران را هدايت كند ، نقص در حضرت نوح است ؟ يا نقص در مردم ؟!

يا شايد خداوند به حضرت نوح اهانت كرده است ؟!

شما نه فيلم جناب دكتر قزويني را كامل ديده‌ايد ، و نه قرآن را با دقت خوانده‌ايد .

دروغ‌هاي ديگر شما نيز ، مانند ماجراي زايمان در مسجد ، امري خنده‌آور است ! مگر مي‌شود مادري زايمان كند و همان روز به سفري سخت مثل سفر كربلا برود ؟

بهتر است به جاي اين دروغ‌ها كمي تعقل و تدبر داشته باشيد

گروه پاسخ به شبهات

244   نام و نام خانوادگي:  عمر     -   تاريخ:   13 دي 89
با سلام خدمت برادران اهل سنت و تشيع شما به جزئيات گير داديد و اصول رو فراموش كرديد لطف كنيد روي قران تاكيد كنيد
245   نام و نام خانوادگي:  عمر     -   تاريخ:   13 دي 89
الحمدو لله نحمده ونستعينه ونستغفره من شرور انفسنا ومنسيئات اعمالنا من يهده الله فلا مضلله ومن يظلل فلا هادي له
246   نام و نام خانوادگي:  يک اسلام     -   تاريخ:   15 دي 89
السلام و عليکم و. . .در اينجاه من شخصي رو در نيافتم سوادي حضوي داشته باشه؛ فرق نداره چه سني و چه شيعه چند تا پسر که رفته اند به مدرسه دولتي اول بريد خوب در باره مذهب تان اطلاعات جمع کنيد از يک ايه قران مفسران چند صفه تفسير ميکنند يک( أ) اگه تغير کنه به ( إ ) تو قران کلا تفسير ايه تغير ميکنه ما شاهد هستيم و مي بينيم که اشخاصي هستند براي ترويج دين و مذهب خودشون جهل سند سازي ميکنند وقتي گمراه شدن خيانت ميکنند به دين مبين اسلام که پيامبر اکرم(ص) خون دل خردن براي تکميل کردن اين اسلام و بعد ان مبارک ديده از جهان بست اگه مسلمان واقعي هستي ديگه نيازي نيست جهل سند کني روش پيامبرو پيش بگير مطمئن باش به حقيقت به نور مي راسي اگه دوست داري اتش جهنم رو به جهل و سند سازي ادامه بده اول نگاه کن و به انديش که تو طاقت اتش و داري اونم که در حالي من و تو طاقت نگاه کردنش و نداريم روز قيامت حق و باطل معلوم ميشه خوشحالي براي کساني هست که از عقل و انديشه شون به خوبي استفاده کردند و راه صحيح رو انتخاب کردند و غذاب و اتش بر کسانيست که تهمت زدند به صالح هان ديگه پشيماني سودي نداره روز قيامت کافران ميگند ما اطلاعي نداشتيم از خدا و روز قيامت و عذابش و فرستاده داشتيم خداوند قادر و توانا خطاب به اونا ميکنه من به شما عقل دادم چشم دادم با چشمات جهان منو مي ديدي و با عقل ات تفکر مي کردي و مي دانستي که اين جهان همين طوري به پديد نيامده و سازنده داره برادر هاي من به عقل هاتون اعتماد کنيد و ديد خودتون رو وسيع کنيد فکر کنيد نه سني هستيد نه شيعه فقط ميدانيد که اسلام حق هست بعد نگاه کنيد حق با کدام هست اخر سر ادامه بديد به همان مذهب که به هش اعتقاد يافتيد اين انتخاب شمارو نجات ميده از عذاب جهنم به اين دنيا دل نبنديد چون عمرش واقعا کوتاه هست عاقلان دانند ما رفتيم خداحافظ
247   نام و نام خانوادگي:  روح الله نادعليان     -   تاريخ:   19 دي 89
موحد يكتا پرست نه مرده پرست
آيا تو احمق فكر ميكني ما شيعيان از امامان طلب حاجت ميكنيم نه گمراه ما خدا را به آبرويي كه اين بزرگواران در نزد او دارند خدا را سوگند ميدهيم تا حاجات ما را براورده كند تو ميگويي من سنگ عمر را به سينه نميزنم پس با تمام اين خيانتهايي كه او كرده چرا از سنتهاي او پيروي ميكني مگر در همان قراني كه به ظاهر قبول داري خداوند متعال نميفرمايد ((يكفر بالطاغوت و يومن بالله))پس تو چرا اعلام برائت از طاغوت نميكني تو كه انقدر سنگ خدا را به سينه ميزني مگر خدا در قران نميفرمايد ((براي تقواي خود وسيله بياوريد))تو كه ذرهاي قران را قبول نداري مگر در قران نيست كه پيراهن يوسف چشم پدرش كه خود پيامبر بود شفا داد!مگر در قران نيست كه پسران يعقوب از او خواستند كه دعا براي آنها و شفاعتشان را نزد خدا بكند اي جاهل ميگويي اعمال هر كس به خودش مربوط است اگر اينگونه بود اين هوه قصه هاي قران براي چيست اي متعصب اگر من ندانم پيامبر(ص) كه بود چگونه بايد از سيره او پيروي كنم اي كور چشم تو ميگويي فقط خدا من از كجا بايد بدانم كه كارهايي كه ميكنم مورد رضايت حبيبم خداست تو با اين حرف اساس پيامبري را زير سوال ميبري ميگويي بگو يا الله بفرما يا الله حالا پاك شديم كه جواب سوالاتم را بدهي خداوند متعال در قران ميفرمايد (اطيعواالله و رسوله و اولي لامر منكم))خوب بي زحمت اين اولي لامر را برايم معرفي كن تو ميگويي عزاداري براي مولا حسين اشتباه است پس چگونه بود كه خود رسول الله براي شهدا ميگريست و فاطمه زهرا براي پدرش آنقدر گريست كه روايت است مردم مدينه گفتند در بيرون از شهر بر رسول خدا ندبه كن كه آتش بر جان ما افكندي و اميرالمومنين براي همسر عزيزش فاطمه زهرا گريست و يا يعقوب براي يوسف آنقدر گريست كه كور شد ابن مزخرفات كه گريه و ندبه بر كشته شده درست نيست از بدعتهاي مولايتان عمر است كه در زمان پيامبر وقتي زنان بر سر قبر شهدا گريه ميكردند با تازيانه آنها را ميزد و ميگفت گريه نكنيد و پيامبر او را نشاند و گفت آنها را به حال خود واگذار شما هم مثل عمر از خدا و پيامبر جلو افتادين ما در كنار قبر امامانمان نماز ميخوانيم و دعا ميكنيم همانگونه كه در خانه نماز ميخوانيم مگر انكه جنابعالي فتوا دهي در زميني كه امامن ما دفنند نماز خواندن تا شعاع يك كيلومتري حرام است كه به خدا از شما بعيد نيست شما كه به مولا حسين سيد ميگوييد و به يزيد هم سيد ميگوييد به حمزه سيدالشهداء سيد ميگوييد به وحشي هم سيد ميگوييد به ابن ملجم سيد ميگوويد به اميرالمومنين سيد مگوييد به عمر و ابوبكر و عثمان و طلحه و زبير و معاويه سيد ميگوييد و به حيدر كرار هم سيد ميگوييد و اين ناشي از همان اعتقادات سفيهانه است كه عمل هر كس به خودش مربوط است برو خدا تو را هدايت كند و از خواب غفلت بيرونت آورد گر چه تو خودت را به خواب زده اي اگر جوابي داريد حتما بدهيد من منتظرم
و من الله توفيق
248   نام و نام خانوادگي:  روح الله نادعليان     -   تاريخ:   19 دي 89
آقا من دوست ندارم توهين كنم ولي سنيها هي ميگن عمر و ابوبكر اسلام را گسترش دادن اين عمري كه در جنگ احد ريد به خودش و فرار كرد خوب آخه متعصب اگه گذاشته بودن اميرالمومنين امام و خليفه مردم با شه كه الان تمام كره زمين مسلمان بودند
249   نام و نام خانوادگي:  مسلمان     -   تاريخ:   19 دي 89
من به علي افتخار ميكنم به علي نه علي گفتم علي نه علي چرا چون در اين جا دوتا علي وجود دارد من به علي افتخارمي كنم چون خليفه مسلمين بود امير المومنين بود شير خدا فاتح خيبر مرد اول نبرد يار رسول خدا كسي كه جان مال خودرا فداي اسلام كرد با مرگ دست پنجه نرم مي كرد جاي پيامبر زير شمشير مي خوابيد مرد اول جنگ بود براستي كه بزرگ مرديبود و بايد به چنين مرداني افتخار كرد نه علي كه شير خدا فاتح خيبر مرد اول جنگ اما مردي؟كه دخترش را بردند پسرش را كشتند پهلوي زنش را شكستند حكومتش خلافتش پادشاهيش را بردند پس كجا رفت ان شجاعت دلير مردي ان شير خدا پس غيرتت كجاست مرد دخترت را به تاراج بردند زنت را زدند پسرت را كشتند و تودر خانه ماندهاي حال شما به كدام علي افتخار مي كنيد در مجله خواندم كه يكي از مريدان امام جعفر صادق از او پرسيدند عمر كه با علي دشمني داشت خلافتش را گرفته بود چرا دخترش را به عقد او در اورد امام گفت اين ناموسي بود كه به زور از ما گرفتند وعلي هيچ نكرد واي بر شما كه از امامان هم نمي گزريد سخنان بي اساس خودرا به انها نسبت مي دهيد چكونه ان بزرگوار اينگونه به جد خود توهين ميكند وحال شما دوستان ازاديد به هر علي كه دوست دارين افتخار كنيد
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

اين سخن شما مانند اين است كه بگوييد من به پيامبري افتخار مي‌كنم كه در مدينه با كفار جنگيد و خون آنها را ريخت ، نه پيامبري كه در مكه جلوي چشمانش اهانت به اصحابش بكنند و دم بر نياورد !!!

اما راجع به ازدواج ام كلثوم بهتر است آدرس ذيل را ببينيد :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=83

گروه پاسخ به شبهات

250   نام و نام خانوادگي:  كريم گوش     -   تاريخ:   23 دي 89
خدا نابود كند كساني را كه به اهل بيت و صحابه توهين مي كنند آمين آمين = مسلماني كه خواب باشد اورا ميتوان بيدار كرد ولي مسلماني كه خودشه بخواب بزند فقط مرگ اورا از خواب بيدار مي كند كه اون موقع ديگه دير است بريد از همين حالا قران را مطالعه كنيد و معاني ان را بفهميد واگاه شويد كه قيامت نزديك است
251   نام و نام خانوادگي:  صادق حيدري     -   تاريخ:   25 دي 89
شيعه مشرک است: هر وقت گفتي يا الله بعد بيا دم از اسلام بزن اي علي پرست!!!! فقط خداي احد تا کي شرک تا کي به مرده چسبيدن تا کي دور قبور چرخيدن واز مرده حاجت خواستن ديگه خسته شدم از بس که گفتم بگو يا الله . يا الله.......يا الله...... يا الله.
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

لابد شما ابوبكر و عمر را نيز كافر مي‌دانيد :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=87

گروه پاسخ به شبهات

252   نام و نام خانوادگي:  مسلمان مسلمان زاده     -   تاريخ:   25 دي 89
وِاعتصموا بحبل الله جميعا ولا تفرقوا.
253   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   27 دي 89
با سلام جناب الي 237 كدام عمر , همان عمري كه در جنگهاي صدر اسلام فرار را بر قرار ترجيح ميداد . يا اون عمري كه توي استين ابوبكر بود . يا اون عمري كه ميخواست حضرت رسول را بكشد . يا اون عمري كه حامي يهوديان و منافقين بود . يا اون عمر شراب خوار . ما كه غير از عمر فراري از جنگها و شيطان توي استين ابوبكر بود كه ابوبكر را كشت و عمري كه ميخواست حضرت رسول اكرم را بكشد و اونكه كعب الاحبار يهودي را بر منبر نبي نشاند و كسي كه تا اخر عمرش شراب را ترك نكرد نمي شناسيم . اهاي عمر پرست مشرك كافر كدام عمر را ميگي ؟؟؟ لبيك يا علي
254   نام و نام خانوادگي:  عمر غلامعلي     -   تاريخ:   27 دي 89
با قرآن حرف بزنيد ما هم با قران جوابتون رو ميديم.
255   نام و نام خانوادگي:  محب علي     -   تاريخ:   27 دي 89
چطور به عقل ابوبكر و عمر و عثمان مي رسه كه بعد از خودشون جانشين انتخاب كنند اما پيامبر(ص) با اون همه ذكاوت مسئله جانشيني رو فراموش ميكنه؟ يعني عقل و فهم اونا بيشتر از پيامبر (ص) بوده؟ محال است.
پيامبري كه از آينده خبر داشته و به فكر امت خويش بوده و خود را پدر امت معرفي فرموده محال است امت خويش را بدون تعيين جانشين رها كند.
256   نام و نام خانوادگي:  شاه عباس صفوي کبير (رضي الله عنه )     -   تاريخ:   27 دي 89
بسم رب الحيدر سخني با عمر غلام علي اين عمر است که بدعت را در اسلام پايه گذاري کرده و زنده نگه داشته است . مرگ بر کساني که حقيقت را ميدانند ولي نميخواهند قبول کنند. الحمدلله الذي جعلنا من المتمسکين بولايت علي ابن ابيطالب عليه السلام
257   نام و نام خانوادگي:  كريم گوش     -   تاريخ:   30 دي 89
سوال دارم ؟ چرا حضرت علي اسم سه فرزند خود را ابوبكر عمر و عثمان گذاشت ؟ چرا حضرت علي يكي از دختران خود را به ازدواج حضرت عمر دراورد ؟ چرا حضرت محمد با دختران ابوبكر و عمر ازدواج كرد ؟ چرا پيامبردو دختر خود را يكي پس از ديگري به ازدواج حضرت عثمان دراورد ؟ چرا اسم يكي از فرزندان امام حسين عمر است ؟ لطفا جواب دهيد خيلي ممنون
258   نام و نام خانوادگي:  علي يکتابرست     -   تاريخ:   13 بهمن 89
سلام دوست عزيز
ما از اميرالمومنين عمري براي شما مي گوييم كه داماد اميرالمومنين علي بود و از اميرالمومنين عمري سخن مي گوييم كه خسر بيامبر ص بود و از اميرالمومنين عمري سخن مي گوييم كه ايران آن روز را به دين اسلام مشرف ساخت اما اين را هم بدانيد كه اسلام با شيعه فرق دارد شيعه امروز يعني قبر برست و علي برست از اين كارهاي مشركانه دست بكشيد و به خداي يگانه ايمان بياوريد كه قرآن شريف مي فرمايد( ان تدعوهم لا يسمعو دعاءكم و لو سمعو مااستجابو لكم .و يوم القيامه يكفرون بشرككم و لا ينبءك مثل خبير)حداوند همه شما را هدايت كند
والسلام
259   نام و نام خانوادگي:  اقيانوس ابي     -   تاريخ:   13 بهمن 89
ببخشيد شما ابتداي سايتتون نوشتيد
شهادت رسول اكرم مي شه بگيد رسول گرامي اسلام به دست چه كسي شهيد شد ؟
آيا ايشان كه حامل وحي الهي بودند خداوند او را از طوتئه ها با خبر نساخت؟
يا اينكه بهتر است بگوييم ايشان به لقاخداوند بيوستند
شما حتي نمي دونيد كه رسول گرامي اسلام وفات يافتند نه شهيد شدند بهتر است سواد علميتان را بالا تر ببريد.
260   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   16 بهمن 89
با سلام
عاليجنابان اقايان " كريم گوش " و " اقيانوس ابي " جوابهاي شما در همين سايت ميباشد كمي جستجو كنيد خواهيد ديد كه چـــــــرا .
اما من يك سوال از شما دارم " چرا معاويه دستور داد كه سر راه عايشه يك چاه بكنند و ايشان وقتي كه با خرش از ان مسير ميرفت در اين چاه افتاد و مرد "؟؟

لبيك يا علي
261   نام و نام خانوادگي:  سيد ذاكر     -   تاريخ:   19 بهمن 89
بسمه تعالي
تمام آيه قران همين است
به قران حرف يزدان اين چنين است
به كوري 2 چشم اهل سنت
فقط حيدر اميرالمومنين است
داوند به قلب و چشم و گوش اين سنيان مني مهر زده
وقت شريفتونو برا اينا حيف نكنيد
262   نام و نام خانوادگي:  انسان انسان زاده     -   تاريخ:   22 بهمن 89
اين مطالب کاملا خسته کننده است. هر کس اميرالمومنين بوده خداوند بهتر مي داند و اجرش را خواهد داد يا به دليل منافق بودن عذاب خواهد کرد. از نفرين و لعن حتي به دشمنانتان بپرهيزيد به جاي آن دعا کنيد که صلح و دوستي در دنيا برقرار شود.
تاريخ گذشته است و آنرا فرمانروايان مي نويسند تاريخ را خيلي جدي نگيريد. به فکر آينده باشيد. زندگي کنيد فقط ذهن هاي بيمار ميتونه به اين مطالب و به اين نوع سايتها که به دنبال تفرقه هستند بپردازد و به سرو کول هم بزنند. به فکر تقريب مذاهب و تقريب قلبها باشيد ما انسانيم و خداوند عقل و فهم و شعور داده . ذهن تان را باز کنيد تعصب بيجا نکنيد ذهنتان منجمد نباشد و فکر روان مثل آب زلال و روان به دنبال حقايق زندگي باشيد. به فکر آموختن مجهولات زندگي. سرانجام خداوند از من و تو خواهد پرسيد: آيا (( زندگي)) را (( زندگي کرده اي))؟
263   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   25 بهمن 89
جناب عمر عمر زاده
اينکه ده ها هزار نفري که به اين سايت مراجعه مي‌کنند را «ذهن هاي بيمار» بناميد همان خودداري از «لعن و نفرين» است؟
و يا شايد با اين فحاشي قصد برقراري «صلح» و «دوستي» داريد؟
واقعا اين هميشه براي من يک سوال است:
چرا شما پيروان عمر حتي در يک کامنت 4 خطي قادر نيستيد از تناقض و تضاد دروني دوري کنيد؟
آيا جز اين است که مذهب و دين ساخته کعب الاحبار (ابوبکريسم) مذهب و دين تناقض و تضاد دروني است؟

يا علي
264   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:   25 بهمن 89
به جاي اين حرفا به عقايد هم ديگه احترام بذاريم.غير از اينکه فقط آمريکا و اسراييل از اين قضيه سود ميبرند .يا محمد(ص)
265   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   27 بهمن 89
از سلسله عقايد بنده برخورد با ابوبکريستها مطابق با شيوه امام آنها حجاج بن يوسف است.
شما که نمي خواهيد به عقيده بنده احترام نگذاريد؟

يا علي
266   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   12 اسفند 89
در قران امده است كه ياران پيامبر ص با دشمنان انچنان با شدت برخورد مي كنند و بين خودشان مهربان هستند خداوندي كه با ان عظمت خود از برخورد ياران پيامبر با كفار با شدت ياد ميكند حد ان را خدا بايد بداند و بس پس هيچ وقت نمي توان به ياران پيامبر ص ترسو گفت به خصوص به ياري كه با دعاي پيامبر مسلمان شدو براي گسترش اسلام از جان خانواده و مالشان گذشتند
267   نام و نام خانوادگي:  حميدرضا     -   تاريخ:   17 اسفند 89
شماشيعه ها تاکي درجاهليت به سرميبرد

268   نام و نام خانوادگي:  كلب حسين     -   تاريخ:   17 اسفند 89
با سلام خدمت برادران شيعه بر غاصبين حكومت اميرالمومنين حضرت علي (ع) لعنت شما سني ها كه خليفه تان ؟؟؟ است و حتي با ؟؟؟؟؟ كرد چرا دم از خدا ميزنيد پيامبر فرمود اهل بيت مرا دوست بداريد و انها را ازار ندهيد چرا به اهل بيت توهين مي كنيد؟
269   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   18 اسفند 89
با سلام
جناب محمد نعوذ بااله در ايات قراني كه نميشود شك كرد حتماً حتماً ياران پيغمبر انهم از ديد گاه خداوند متعال با كساني كه از روي نفاق با ايشان بودند فرق ميكنند.
اين حديث را بخوان شايد بهتر درك كني :
حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ، ثنا إِبْرَاهِيمُ بْنُ سُلَيْمَانَ الْبُرْنُسِيُّ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ، ثنا يَحْيَى بْنُ يَعْلَى، ثنا بَسَّامٌ الصَّيْرَفِيُّ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَمْرٍو الْفُقَيْمِيِّ، عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ ثَعْلَبَةَ، عَنْ أَبِي ذَرٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ:

«مَنْ أَطَاعَنِي فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ، وَمَنْ عَصَانِي فَقَدْ عَصَى اللَّهَ، وَمَنْ أَطَاعَكَ فَقَدْ أَطَاعَنِي، وَمَنْ عَصَاكَ فَقَدْ عَصَانِي».

أبوذر غفارى از رسول خدا (ص) نقل شده است كه به على بن أبى طالب عليه السلام فرمود: هركس از من اطاعت كند، به راستى كه از خداوند اطاعت كرده است، و هر كس از (فرمان) من سرپيچى كند، به راستى كه از (فرمان) خداوند سرپيچى كرده است، هر كس از تو اطاعت كند به راستى كه از من اطاعت كرده ، هر كس از (فرمان) تو سرپيچى كند، از (فرمان) من سرپيچى كرده است.


الحاكم النيسابوري، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاى 405 هـ)، المستدرك علي الصحيحين، ج3، ص139، ح4641، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م.

الطبري، ابوجعفر محب الدين أحمد بن عبد الله بن محمد (متوفاى694هـ)، ذخائر العقبى في مناقب ذوي القربى ، ج1، ص66 ، ناشر : دار الكتب المصرية – مصر.

العاصمي المكي، عبد الملك بن حسين بن عبد الملك الشافعي (متوفاى1111هـ)، سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل والتوالي، ج3، ص33 ، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود- علي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية.

الإسماعيلي النيسابوري ، محمد بن إسماعيل بن مهران (متوفاى371هـ)، معجم أسامي شيوخ أبي بكر الإسماعيلي، ج1، ص485، تحقيق: زياد محمد منصور ، ناشر: العلوم والحكم ـ المدينة المنورة ، الطبعة: الأولى ، 1410-1990م

الأطرابلسي، خيثمة بن سليمان (متوفاى343هـ)، من حديث خيثمة بن سليمان، ج1، ص72، تحقيق: قسم المخطوطات بشركة أفق للبرمجيات، ناشر: شركة أفق للبرمجيات، مصر، الطبعة: الأولى، 2004م.


اميدوارم كافي باشد .
لبيك يا علي
270   نام و نام خانوادگي:  مولوي سيداحمدعلي کواکبي     -   تاريخ:   19 اسفند 89
سلام عليکم
ازاينکه دامن به اختلافات بزنيم ويکپارچکي وبزم امت اسلامي رو ازهم بپاشيم به اصول مشترک روي اوريم ودرقبال استکبارجهاني دست واحدداشته باشيم وسعيمان براين باشد که وحت اسلامي خدشه دارنشودچه شيعه وچه سني به مشترکات همديگه بينديشيم وبه اعتقادات همديگراحترام قايل باشيم باتشکرفراوان کواکبي ازسراوان
271   نام و نام خانوادگي:  ايوب بن ابوبکر بن عمر بن عثمان ال محمد     -   تاريخ:   21 اسفند 89
شماعلي برست هستيد خداوندشمارابهجهنم فرستد يا الله
272   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   21 اسفند 89
با سلام خال ( ي ) بند المنافقين عيوب 269 , اخه كدام احمق و مفلوكي اين را بتو گفته , خوب بي شعور مگر نه اينكه كه ما حضرت محمد صلي الله عليه و اله و علي ابن ابي طالب صلوات الله عليه را عابدين الله سبحان تعالي مي دانيم ؟؟ خالي بند عيوب ابن العبد الشيطان ابن شيطان ابن شيطان كذاب بنو اميه خودت را خوب معرفي كن . ايا وصيت نامه جد حقير وارت و عبد الشياطن دوم و سوم وعمه محقرتان را خوانده ايد . اما در جواب شما مولوي سيداحمدعلي کواکبي ايا امر بمعروف و نهي من المنكر در قاموس شما هست يا نه , ايا گفتن حقايق را شما صلاح نمي دانيد اي معني وحدت اينه ؟؟؟ لبيك يا علي
273   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   22 اسفند 89
جناب ابوبکر بن عمر بن عثمان
ما وهم و معبود تو نيستيم. خواهشا بعد از اين اگر دعايي به جانب وهم و معبودت داشتي برو سر همان پادگاني که در آن زندگي مي‌کند.
راستي چرا شما هرگاه از وهم و اوهام خود طلب نفرين مي‌کنيد ما را صدا مي‌زنيد؟
هنوز متوجه نشده‌ايد که ما معبود و اوهام شما نيستيم؟

يا علي
274   نام و نام خانوادگي:  ناشناس     -   تاريخ:   26 اسفند 89
به نظر من آن مسلماناني که قصد توضيح به شيعيان را دارند احمق هستند . چون شيعه که مذهب نيست نوعي انحراف است که کفار براي تفرقه در بين مسلمين بوجود آوردند.
در تمام امور مذهبي مسلمانان بدعت گذاري کردند . بطور مثال وضو که با دست خيس بر پاي کثيف خودشان ميکشند و براي همين از بوي بد پا نميتوان وارد مکاني که اين عده مسجد شان مي نامند وارد شد.
275   نام و نام خانوادگي:  محسن     -   تاريخ:   28 اسفند 89
لطف کنيد از دلايل قراني استفاده کنيد نه از نظريات شخصي
276   نام و نام خانوادگي:  محسن     -   تاريخ:   28 اسفند 89
من مسيحي هستم و ميخواستم مسلمان شوم اما زماني كه ميبينم شيعه و سني با هم اختلاف دارند از تصميمم منصرف شدم
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

آيا بين اتباع مسيحيت اختلاف نيست ؟! نكته مهم‌تر اين است كه علت اصلي اين اختلافات در بين مسلمانان چيست ؟ اگر فشار‌ها و تحريكات حكومت‌هاي مسيحي نبود ، مسلمانان در آرامش با هم بحث علمي مي‌كردند .

گروه پاسخ به شبهات

277   نام و نام خانوادگي:  محسن     -   تاريخ:   28 اسفند 89
اگر ولايت علي (ع) بر حق است چرا در قران به صراحت ذكر نشده و مسلمين را ازمخالفت بااين فرمان الهي بر حذر نداشته است
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

بهتر است به آدرس ذيل مراجعه كرده و پاسخ خود را بگيريد :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1368

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

278   نام و نام خانوادگي:  هادي هادي افغاني     -   تاريخ:   14 فروردين 90
نظر من اين است كه سنت مال عمر نيست سنت از رسول الله مانده ما از سنت رسول الله پيروي مي كنيم عمر هم مثل من وتو بوده چون در زمان پيغمبر مي زيسته وبا با پيغمبر (ص) يار وهمراه بوده وبعد از ابوبكر رضي الله اورا مردم خليفه تعين كرده اند شده عمر كه در زمان او ودر خلافت او ايران ان وقت مسلمان شده واز آتش پرستي نجاد يافته وامروز تو داري الحمد الله خدارا مي شناسي واگر اسلام را عمر به ايران گسترش نمي داد تو امروز كافر بودي وآتش پرست عزيزم پس بايد از حضرت عمر رضي الله عنه راضي باشي واگر راضي نباشي چيزي نيست ناراحت نباش كه عمر چه كرد وچه نكرد شما مي گويد كه عمر حق حضرت علي كرم الله وجه را غصب كرده وخورده نمي دانم چه كرده چه نكرده آخر آدم جان عقلت مثل عقلي اسب است كه اگر جو راش نرسه با سم مي زند زمين را ، آخر در روز آخرت كسي ازمن تو نمي پرست كه عمر چه كرد ونكرد وعلي چه كرد ونكرد
خداوند فرموده ( تلك امة قد خلت لها ماكسبت ولكم ما كسبتم ولا تسئلون عما كانوايعملون 141 بقره) علي وعمر وابوبكر وعثمان وحسن وحسين وووو به زمانه خود بودند كردند ودو رفتن واسلام را با هر چه بودعمل كردن ؛ واكنون قران موجود است بايد استفاده كرد وعمل كرد به قران وحديث صحيح نيز موجود است ؛ در روز آخرد از من تو سوال نمي شود كه علي چه كرد وعمر چه كرد از من تو سوال مي شود كه ما چه كرده ايم هر كي از عملش پرسيده مي شود نه كاري عمر وعلي وغيره جانم برادر شيعه عقل خودد را به كار بيند داز وفكر كن ؛ عمر وعلي برنج را نديده اند وتو داري هر روز برنج مي خوري تر روز آخرت نمي پرسند كه چرا حضرت علي برنج را نديده اند وعمر برنج را نمي شناخت از توپرسيده مي شود كه چرا برنخ خوردي وخليفه ات برنج نخورده از تو در روز قيامت پرسيده مي شود( دين تو چه بود) و (رب تو كي بود) و( وپيغمبر تو چه كسي بود) آيا در دنيا تو دين اسلام را پزيرفتي وبه ان عمل كردي يانه وخدا را شناختي يا نه ورسول اورا پيروي كردي يانه خا طر جمع با اي برادر شيعه ي من روز آخرت علي وعمر وهر كسي ديگر در فكر جان خود است اگر عقل داري يك كمي فكر كن ( الا تزروازر وازرة وزره اخري)النجم38 بقين بدان كه حضرت علي باري گناه كسي را بخشوده نمي تواند ويقين داشته باش كه عمر هم هيچ كاره نخواهد بد هردو به در فكر جان وعمل خود خواهند بود هيچ مشكل را در روز آخرت علي وعمر حل كرده نمي توانند بلكه به مشكل خود مانده اند كه خدا رحمت كند به انها انشا الله وسلام بردر جان شيعه اي من عقلت را به كار بينداز.
تاريخ 14/1/1390
279   نام و نام خانوادگي:  مسلمان     -   تاريخ:   15 فروردين 90
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم ، بسم الله الرحمن الرحيم ، و به نستعين و هو خير ناصر و معين ، الحمد لله والصلاة علي رسول الله و علي آله آل الله ، لا سيما علي مولانا بقية الله ، والعن الدائم علي اعدائهم اعداء الله الي يوم لقاء الله . افوض امري الي الله إن الله بصير بالعباد

مطلب جامعي از مرحوم علامه عسکري در خصوص توسل به پيامبر اکرم (ص) از ديدگاه اهل سنت:برخى از مسلمانان در بحث از صفات انبياء عليهم السلام گويند: تبرک جستن به آثار انبياء عليهم السلام و عبادتگاه گرفتن محل قبر ايشان شرک است . مجلس بزرگداشت تولد ايشان و تولد اولياء معصيت و بدعت حرام است . و در يک کلام ، توسل به خدا به وسيله غير خدا، در حد شرک است . و وسيله قرار دادن رسول خدا صلى الله عليه و آله پس از وفات آن حضرت ، مخالف شرع اسلام است . مخالفان اين گروه در پاسخ چنين استدلال مى کنند که : ‏الف - تبرک جستن به آثار پيامبر صلى الله عليه و آله : در همه کتب حديثى با نقل متواتر آمده است که : صحابه رسول خدا صلى الله عليه و آله در زمان حيات ايشان با مباشرت و خواسته خود آن حضرت به آثار او تبرک مى جستند. چنان که پس از وفات ايشان نيز، اين روش را ادامه دادند. برخى از دلايل ايشان چنين است : تبرک جستن به آب دهان پيامبر صلى الله عليه و آله در صحيح بخارى (1) از سهيل بن سعد روايت کند که رسول خدا صلى الله عليه و آله در جنگ خيبر فرمود: فردا اين پرچم را به دست کسى خواهم داد که خداوند خيبر را به دست او مى گشايد، او دوستدار خدا و رسول خداست و خدا و رسول خدا صلى الله عليه و آله دوستدار اويند. راوى گويد: مردم آن شب را به سختى سپرى کردند تا بدانند پرچم به دست کدامين آنها داده خواهد شد. بامدادان همگى به نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آمدند و هر يک اميد آن داشت که پرچم به او داده شود که رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: على کجاست ؟ گفته شد: يا رسول خدا صلى الله عليه و آله او از درد چشمانش مى نالد. پيامبر به دنبال او فرستاد تا حاضر شد، و دو چشم او را با آب دهان شفا بخشيد، بگونه اى که گويا دردى وجود نداشته است ... تا آخر حديث .(2) اين روايت در صحيح مسلم از قول سلمه بن اکوع چنين است : گويد: نزد على آمدم و او را که دچار درد چشم بود با خود مى کشيدم تا نزد رسول خدا خدايش آوردم . آن حضرت با آب دهان چشمانش را شفا بخشيد و پرچم را به دست او داد.(3) تبرک جستن به وضوى رسول خدا صلى لله عليه و آله : در صحيح بخارى از انس بن مالک روايت کند که گفت : وقت نماز عصر فرا رسيد و مردم براى وضو به جستجوى آب پرداختند و آن را نيافتند. پيامبر صلى الله عليه و آله با ظرف وضو سررسيد و دست خود را در آن نهاد و به مردم فرمود وضو بگيرند. ناگهان ديدم آب از سر انگشتان آن حضرت همچون چشمه مى جوشيد و مردم تا آخرين نفر از آن وضو گرفتند. (4) و در روايت ديگرى از جابر بن عبدالله گويد:من با پيامبر صلى الله عليه و آله بودم که وقت نماز عصر فرا رسيد و ما جز اندکى آب نداشتيم . آن را در ظرفى ريختند و نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آوردند. ايشان دست خود را در آن فرو بردند و انگشتان خود را باز کردند و فرمودند: وضو گيرندگان بشتابند که خداوند برکت افزايد. ناگهان ديدم آب از ميان انگشتان آن حضرت مى جوشيد تا آنگاه که مردم وضو گرفتند و نوشيدند، و اين معجزه چنان در من اثر کرد که ديگر دچار ترديد نگشتم و دانستم که اين عين برکت است . به جابر گفتند: شما در آن روز چند نفر بوديد؟ گفت : يک هزار و چهارصد نفر! و در روايت ديگرى ، پانصد نفر.(5) تبرک جستن به موى پيامبر صلى الله عليه و آله :مسلم در صحيح خود روايت مى کند که : رسول خدا صلى الله عليه و آله به منى آمد و پس از رمى جمرات و قربانى کردن ، سر خود را تراشيد و آن را به مردمان داد. و در روايت ديگرى گويد: آن حضرت سرتراش را فرا خواند و پس از تراشيدن موها، آنها را به اباطلحه داد. رواى گويد: او نيز آنها را ميان مردم تقسيم کرد. (6)و نيز از انس بن مالک روايت کند که گفت :رسول خدا صلى الله عليه و آله را ديدم که سر مى تراشيد و صحابه آن حضرت دور او را گرفته بودند تا هر مويى که فروافتد در دست يکى از آنان قرار گيرد. (7)و در کتاب اسد الغابه در شرح حال خالد بن وليد گويد:خالد بن وليد که در نبرد با ايرانيان و روميان نقش ويژه و برجسته اى داشت به هنگام فتح دمشق در شب کلاه ى که با آن مى جنگيد، تار مويى از رسول خدا صلى الله عليه و آله از رسول خدا صلى الله عليه و آله را قرار داده بود که به برکت آن فتح و ظفر مى جست و هميشه پيروز بود.همچنين در شرح حال او در اصابه و مستدرک حاکم گويند:خالد بن وليد در نبرد يرموک شب کلاه خويش را گم کرد و دستور داد آن را بجويند. ابتدا آن را نيافتند، ولى دوباره جستجو کردند و آن را يافتند و ديدند شب کلاهى کهنه و مندرس است . خالد گفت : رسول خدا صلى الله عليه و آله در سالى عمره به جاى آورد و سر تراشيد. مردمان به جمع آورى موهاى آن حضرت پرداختند و من در گرفتند موى پيشانى بر آنان سبقت گرفتم و آن را در اين شب کلاه نهادم و اکنون در هيچ نبردى حاضر نمى شوم که اين شب کلاه با من باشد مگر آنکه پيروزى نصيب من مى گردد. (8)و در صحيح بخارى روايت کند که : تارهاى از موى پيامبر صلى الله عليه و آله نزد ام سلمه زوجه رسول خدا صلى الله عليه و آله بود که هرگاه کسى را چشم زخمى مى رسيد ظرف آبى خدمت ايشان مى فرستاد تا آن موها را در آن فرو کند و آسيب ديده را شفا بخشد.(9)عبيده گويد: اگر يک تار موى پيامبر نزد من باشد از همه دنيا و هر چه در آن است نزد من محبوب تر است . (10) تبرک جستن به لباس پيامبر صلى الله عليه و آله : عبدالله خادم اسماء دختر ابوبکر گويد: بانوى من اسماء جبه و روپوش ‍ بلندى با نشان هاى سبز به من نشان داد و گفت : اين جبه را رسول خدا صلى الله عليه و آله مى پوشيد و ما آن را مى شوييم و از آن شفا مى گيريم . (11)و در صحيح مسلم گويد: اين جبه رسول خدا صلى الله عليه و آله است . سپس جبه اى بلند و خسروانه بيرون آورد که جادکمه ها و چاکهاى آن از حرير و ديباج بود و گفت : اين جبه نزد عايشه بود تا از دنيا رفت و پس از او به من رسيد. پيامبر صلى الله عليه و آله آن را مى پوشيد و ما آن را مى شوييم تا بيماران به وسيله آن بهبود يابند.(12) تبرک جستن به تير و پيکان پيامبر صلى الله عليه و آله :بخارى درباره صلح حديبيه روايت کرده و گويد:رسول خدا صلى الله عليه و آله با سپاهيان خود در انتهاى حديبيه بر سر چاهى کم آب فرود آمدند مردم به سوى آن شتافتند و با سرعت آب آن را کشيدند و اندکى بعد از تشنگى به رسول خدا صلى الله عليه و آله شکوه کردند. پيامبر صلى الله عليه و آله تيرى از تيردان خود بيرون کشيد و فرمود تا آن را در درون چاه قرار دهند. پس به خدا سوگند پيوسته جوشيد و آنان را سيراب کرد تا از آنجا کوچ کردند.(13)تبرک جستن به جاى دست پيامبر صلى الله عليه و آله : در کتاب اصابه و مسند احمد در شرح حال حنظله روايتى است که فشرده آن چنين است :حنظله گويد: جد من مرا خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله برد و گفت : من پسرانى بزرگ و کوچک دارم که اين کوچکترين آنهاست . براى او دعا بفرماييد. پيامبر صلى الله عليه و آله دستى بر سر او کشيد و فرمود: خداوند سعادتت افزايد. يا: او سعادتمند است . راوى گويد:با چشم خود ديدم که بيماران صورت باد کرده يا حيوانات پستان ورم کرده از نزد حنظله مى آوردند و او بر دست خود آب دهان مى زد و با بسم الله آن را به سر خود مى کشيد و مى گفت : اين جاى دست رسول خدا صلى الله عليه و آله است . سپس محل ورم کرده را مسح مى کرد و به گفته راوى ، ورم برطرف مى شد.(14) و در عبارت اصابه آمده است :حنظله بسم الله مى گفت و دستش را بر سر خود که جاى دست رسول خدا صلى الله عليه و آله بود مى نهاد و آن را مسح مى کرد و سپس ‍ بر محل ورم کرده مى کشيد و آماس آن بر طرف مى شد.
انشاالله كه شما اهل تسنن هم روزي به اسلام ناب محمدي ايمان بياوريد و شيعه شويد
يا علي مدد
280   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   15 فروردين 90
جناب هادي افغان
از خداوند علي و اعلي شرم و کن به آيات قرآن کريم فحاشي نکن و به امر خداوند گردن ده. تا کي طغيان و سرکشي در برابر خالقت؟
******
«كذلك نقص عليك من انباء ما قد سبق و قد آتيناك من لدنا ذكرا»
«من اعرض عنه فانه يحمل يوم القيامه وزرا»
«خالدين فيه وساء لهم يوم القيامه حملا»
******
پس تو اي پيرو عمر
از «انباء ما قد سبق» اعراض نکن تا کمي بار گناهان کاسته شود و از خلود در نار خلاصي يابي.
براستي که همين اعراض شما از «انباء ما قد سبق» است که باعث خسران و ذلت شما در روز قيامت است.
*************
«ا از سنت رسول الله پيروي مي كنيم»؟؟؟
جناب هادي افغان
موالي ناميدن نو مسليمن، سنت آقا محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) است و يا بدعت نژادپرستانه عمر؟
تقسيم بيت المال به طور نامساوي، سنت آقا محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) است و يا بدعت فاسد و زشت عمر؟
نابودي کتابخانه ها، سنت آقا محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) است و يا بدعت جاهلانه عمر؟
تسلط معاويه رباخوار و عمروعاص فاسق بر مال و جان مسلمين، سنت آقا محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) است و يا بدعت بي‌رحمانه عمر؟
جلوگيري از ترويج نامگذاري به نام مبارک و زيباي محمد، سنت آقا محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) است و يا بدعت کينه‌جويانه عمر؟
ادعاي خلافت عقل کل بدون حافظ و مفسر قرآن بودن، سنت آقا محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) است و يا بدعت شيطاني عمر؟
و ....
***************
«با با پيغمبر (ص) يار وهمراه بوده»؟؟؟؟
اين چه يار و همراهي بوده است که در نبوت پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) شک مي‌کند و بعدها به او بي‌شرمانه تهمت هذيان مي‌زند؟
****************
«وبعد از ابوبكر رضي الله اورا مردم خليفه تعين كرده اند»
مردم؟؟ منظورت از مردم، ابوبکر، همان شريکي است که شما براي خدا در جعل خليفة الله مي‌گيريد؟
****************
«مر كه در زمان او ودر خلافت او ايران ان وقت مسلمان شده واز آتش پرستي نجاد يافته وامروز تو داري الحمد الله خدارا مي شناسي واگر اسلام را عمر به ايران گسترش نمي داد تو امروز كافر بودي وآتش پرست»
بازهم شرک رايج عمري در مقابل توحيد الهي «انك لا تهدي من احببت ولكن الله يهدي من يشاء»
يک ايراني، فقط يک ايراني را نام ببر که در مقابل عمر حاضر شده و بعد از مباحثه با او مسلمان شده.
نام ببر!!!
نام ببر!!!
نام ببر!!!
مسلمان کردن آن بود که حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) با مباحثه علمي با کفار به انجام مي‌رساند، نه سر بريدن و به غلامي بردن و توحش عمر.
که عمر را گر عرضه مسلمان نمودن بود، دو پسرش را عاقبتي جز سرانجام منافقان بود.
**********
«واگر راضي نباشي چيزي نيست ناراحت نباش كه عمر چه كرد وچه نكرد»
شما هم ناراحت نباش که حضرت سيف الله ابولولو مجاهد اسلام (رضي الله عنه) جه کرد و چه نکرد.
*********
«كه عمر حق حضرت علي كرم الله وجه را غصب كرده وخورده نمي دانم چه كرده چه نكرده آخر آدم جان عقلت مثل عقلي اسب است كه اگر جو راش نرسه با سم مي زند زمين را»
جناب هادي افغان
«قل هل انبيكم بشر من ذلك مثوبه عند الله من لعنه الله وغضب عليه وجعل منهم القرده والخنازير وعبد الطاغوت اوليك شر مكانا واضل عن سواء السبيل»
عبد الطاغوتي چون عمر بودن بد چيزي است. عبدالطاغوت عمر نباش.
*************
«آخر در روز آخرت كسي ازمن تو نمي پرست كه عمر چه كرد ونكرد وعلي چه كرد ونكرد
خداوند فرموده ( تلك امة قد خلت لها ماكسبت ولكم ما كسبتم ولا تسئلون عما كانوايعملون 141 بقره) علي وعمر وابوبكر وعثمان وحسن وحسين وووو به زمانه خود بودند كردند ودو رفتن واسلام را با هر چه بودعمل كردن»
***
«كذلك نقص عليك من انباء ما قد سبق و قد آتيناك من لدنا ذكرا»
«من اعرض عنه فانه يحمل يوم القيامه وزرا»
«خالدين فيه وساء لهم يوم القيامه حملا»
*****************
«اكنون قران موجود است بايد استفاده كرد وعمل كرد به قران وحديث صحيح نيز موجود است ؛ »
«وامسحوا برووسكم وارجلكم الي الكعبين»
*****************
«در روز آخرد از من تو سوال نمي شود كه علي چه كرد وعمر چه كرد از من تو سوال مي شود كه ما چه كرده ايم هر كي از عملش پرسيده مي شود نه كاري عمر وعلي وغيره جانم برادر شيعه عقل خودد را به كار بيند داز وفكر كن»
«افمن يهدي الي الحق احق ان يتبع ام من لا يهدي الا ان يهدي فمالكم كيف تحكمون»
******************
«عمر وعلي برنج را نديده اند»
عمر اصولا خيلي چيزها را نديد «وعلي ابصارهم غشاوه».
ولي حضرت اميرالمومنين علي (عليه السلام) نه تنها برنج بلکه درون آن را هم ديدند.
********
«وز آخرت نمي پرسند كه چرا حضرت علي برنج را نديده اند وعمر برنج را نمي شناخت از توپرسيده مي شود كه چرا برنخ خوردي وخليفه ات برنج نخورده از تو در روز قيامت پرسيده مي شود( دين تو چه بود) و (رب تو كي بود) و( وپيغمبر تو چه كسي بود)»
بالاخره در مورد برنج سوال مي‌کنند «از توپرسيده مي شود كه چرا برنخ خوردي» و يا «دين»؟؟ اصولا شما پيروان عمر کمي برنج کمتر بخوريد و بعد مطلبي بنويسيد کمي بهتر است.
و اما پاسخ سوالات:
( دين تو چه بود) دين بنده دين عمر نبود که در آن موالي گر و تقسيم نابرابر بيت المال سنت است!!
(رب تو كي بود) رب بنده معبود عمر نبود که خليفه‌اش را ابوبکر تعيين مي‌کند و وهم ساقدار در آسمان است!!
( وپيغمبر تو چه كسي بود) پيغمبر بنده آن شخصيت خرافاتي و دروغيني ساخته عمر نبود که بر بالاي کوه قصد خودکشي داشت!!
*********
«آيا در دنيا تو دين اسلام را پزيرفتي»
بالاخره دين اسلام را بايد پذيرفت و يا توسط شمشير عمر اجبار کرد؟
**********
«وخدا را شناختي يا نه ورسول اورا پيروي كردي يانه»
مطمئن باش که خدا آن معبود روي آسمان عمر نيست و پيروي از رسولش در پيروي از بدعت باجگيري ابوبکر نيست.
*********
«بقين بدان كه حضرت علي باري گناه كسي را بخشوده نمي تواند ويقين داشته باش كه عمر هم هيچ كاره نخواهد بد»
عمر هيچ کاره نخواهد بود. پس يک کاره‌اي خواهد بود؟ مي‌شود بفرماييد اين صنم شما در قيامت چه کاره خواهد بود؟
مشغول تناول زقوم خواهد بود و يا نوشيدن حميم؟
*********
«هيچ مشكل را در روز آخرت علي وعمر حل كرده نمي توانند بلكه به مشكل خود مانده اند كه خدا رحمت كند به انها انشا الله وسلام بردر جان شيعه اي من عقلت را به كار بينداز.»
شما چند وقت است که به آيه «و لا يشفعون الا لمن ارتضي» کافر شده‌ايد؟
راستي بر کدامين مبناي عقلي است که شما ابوبکري را جانشين عظيم ترين عالم تاريخ حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) مي‌دانيد که از او حتي 20 صفحه مطلب علمي باقي نمانده؟

يا علي
281   نام و نام خانوادگي:  رويا     -   تاريخ:   21 فروردين 90
سلام به همه دوستان مسلمان

اين تفرقه را دور بكنيد وبه مذهب يك ديگر احترام بگذاريد حال وقت اين نيست كه از شيعه وسني حرف بزنيم چون هر دو پيرو دين محمدي هستن حال وقت اين است دست به دست هم داده اسلام را از دست كفر ها نجات بدهم
282   نام و نام خانوادگي:  محمد کاظم     -   تاريخ:   21 فروردين 90
ما سنيها بايد قبول کنيم که مذهب شيعه بر حق است چرا و تا کي بايد سر خودمونو گول بزنيم.ما ميريم دستشويي خودمونو با دستمال تميز ميکنيم ده جا ديگه رو کثيف ميکنيم صبح وضو ميگيريم تا شب با همون وضو نماز مي خوانيم يعني درسته.به نظر من شيعه کارش درسته و بر حقه.عمر لعنت الله سيلي بر صورت حضرت فاطمه زد که خداوند اورا بر آتش جهنم سوزاند حال شما از او پيروي ميکنيد بريد و در قران تفکر کنيد وتاالان اگر گمراه بوديد از حالا برگرديدو راه راست رو پيشه کنيد از قديم گفتن جلو ضرر رو از هرجا بگيري منفعته.من در تاريخ 10/02/79شيعه شدم . اسم دخترمو عايشه بود تغييرش دادم به فاطمه
لبيک يا علي
283   نام و نام خانوادگي:  امين صادقي     -   تاريخ:   24 فروردين 90
دوست گراميم آقاي محمد كاظم تغيير مذهب داده اي براي خود چرا به حضرت عمر لعنت مي فرستي كار ناشايستي انجام ميدهي . شيعيان راستين هيچ توهيني به خلفاي راشدين را قبول نمي كنند و نخواهند كرد . با تشكر
284   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني ) شاه اسماعيل صفوي     -   تاريخ:   29 فروردين 90
با سلام

سرکار خانم رويا

آيا بيان حقايق از منابع مخالفين تفرقه ايجاد ميکند؟!
اگر چنين باشد کتب اهل بدعت و نويسندگانشان همگي عامل تفرقه هستند !
شما ميتوانيد دست مبارکتان را به دست اهل بدعت بدهيد تا بقول خودتان اسلام را نجات دهيد !
اما به شرطي که اهل بدعت شما را به بهانه مبارزه با مشرکين و ورود بي سحاب کتاب به بهش زنده بگذارند !

لطفا از رويا بيدار شويد

يا حق
285   نام و نام خانوادگي:  جوشکار اسکلت     -   تاريخ:   02 ارديبهشت 90
ما مشکل بزرگي مانند يهود را بيش رو داريم چرا با تفرقه اي که انها افکنده و ميخواهند اب را گل الود کنند خودمونو ملعبه اي دست انها کنيم انهايي که خود را سني مي بندارند تا چه حد از سنت بيامبر راميدانند وبه ان عمل ميکنند وهمينطور شيعيان سيره اهل بيت عليهم السلام را . اعرابي که روشن فکرانشان را ميکشند متحد شده ودر بهرين کشتار ميکنند شيعيان را کشده ودر خفقان نگاه داشته اند انها نه تنها سني نيستند بلکه بدتر از يهوديياني هستندکه بر سر موسي ودينش ان بلا ها را اوردند که اينان بر سر دين محمد ايا عمر وعثمان و... چه بد باشند و چه خوب روز باز خواستي هست که ان زمان به اين امور رسيدگي ميشود.باشد که مادر زمان خود راه درست را انتخاب کنيم از دست من وشما در اين باره کاري بر نمي ايد که انجام دهيم لعنت خداوند بر تفرقه افکنان ومنافقان وبر کسانيکه به نام خدا و دين محمد سر ميبرند دموکراسي بر با مي کنند وغيره.... به خاطر غلتهاي املايي بوزش مي طلبم
286   نام و نام خانوادگي:  جوشکار اسکلت     -   تاريخ:   06 ارديبهشت 90
ذات شخصيت انسان از ادم وحيوانات است خر بز گاو سگ وغيره... با نوع کلام خود ثابت ميکنيد که از کدامين گرو هيد به يکديگر نبريد جواب را با منطق بدهيدتاچيز مثبتي از ان برداشت کنيم درست است که بايد جواب سني ها را طوري داد که همانند سيلي بهشون بچسبه
ناف سني ها رابا لجاجت وحماقت بريده اند مثلا : مفتي عربستاني الگوي سنيهاي وهابي احمق الاحمق گفته که نعوذ بالله طبق فرمايش قران کره زمين صافه با کوههاي بلند . اين فرضيه که کرات وخورشيد گردند اشتباه وکفره .با کمي جستجو بيداش مي کنين از اين نخبه هاي علوم اسلامي کم نداريم بايد اهل سنت قدر اين الماسهاي گرانبها رو بدونن
يا فاطمه زهرا به حق يازده فرزندت دست مادري بر سر شيعيانت بکش تو که وجيهه وباک نزد خدايي: نزد بروردگارمان ما را نيز شفاعت فرما
يا علي اي مولود کعبه مدد
287   نام و نام خانوادگي:  اصغر     -   تاريخ:   06 ارديبهشت 90
پامبر (ص) فرمودند براي اينکه گمراه نشويد از قرآن و اهل بيتم پيروي کنيد قرآن را که همه قبول داريم مي ماند اهل بيت آيا عمر و ابوبکر و عثمان اهل بيت پيامبرند يا حضرت زهرا و علي و حسن و حسين عليهم السلام اما در جواب آنها که گفتند قبرپرستان مي گويم ما اهل بيت پيامبر را واسطه قرار مي دهيم بين خودمان و خدا و معجزات زيادي از آنها ديده ايم مثل شفا دادن مريض آيا خلفاي شما تا حالا مريضي را شفا داده اند .
288   نام و نام خانوادگي:  اميد     -   تاريخ:   07 ارديبهشت 90
با سلام لعنت خدا بر دشمنان آل علي (ع) حالا اون دشمن هر آشغالي که مي خواد باشه. خاک بر سر کساني که دلشون رو به شفاعت عمر لخوش کرده اند انشاالله با يزيد محشور شوند.
289   نام و نام خانوادگي:  عمر     -   تاريخ:   07 ارديبهشت 90
سلام محمد کاظم مرتد اخه احمق اينو از کجا اوردي که سني ها با دستمال خودشونو تمييز ميکنن؟تو که خودت کثيف هستي چرا به جاي ديگران قضاوت ميکني ملعون؟
290   نام و نام خانوادگي:  عمر     -   تاريخ:   07 ارديبهشت 90
اغاي اميد بدبخت اولا كسي از سني ها دشمن حضرت علي نيست دوما مرتد ماكه نگفتيم حضرت عمر برامون شفاعت ميكنه؟رافضي مشرك
291   نام و نام خانوادگي:  بي طرف     -   تاريخ:   12 ارديبهشت 90
در پاسخ به اظهار نظر محمد کاظم که از مذهب برادران اهل سنت به مذهب برادران تشيع در آمده بايد پرسيد بررسي و پي بردن به حقانيت مذهب مسئله کوچکي نيست آيا حال که به قول خودتان به مذهب تشيع در آمده ايد به تمام جوانب و دستورات مذهب تشيع عمل مي کنيد؟ البته بايد گفت کاملا نه.چرا؟ به اين دليل که هر که به مذهب تشيع و عقايد حقه اهل تشيع وارد شد توهين در زبان و کلام را حتي به کافر را جايز نمي شمارد چه رسد به برادران مسلمان و ديني. پس آقاي محمد کاظم بايد به دنبال کشف کامل عقايد و دستورات ائمه هدي بروند. انشاا... در سايه وجود اهل بيت پيامبر رستگار شويم. و نيز در پاسخ به آقاي عمر که يکي از برادران اهل سنت مي باشد بايد گفت برادر عزيز به حکم و دستور خداوند متعال تمام انسانها نبايد چشم بسته و از روي تعصب با يکديگر مجادله نمايند. چه بزرگترين تفاوت بين انسان و حيوان قدرت تعقل و سير در کائنات و کشف علل و معلول با عقل و البته فطرت پاکي که خداوند به وديعه در وجود ما انسانها نهاده. پس بهتر است به جاي متهم نمودن قريب به بيش از 100 ميليون موحد مسلمان شيعه که برادر ديني شما هستند به گناه کبيره کفر، بهتر است با لحن تهمت سخني نگفت. نبايد فراموش نماييم همه ما مسلمان داراي يک قبله يک کتاب يک پيامبر و ساير مشترکات هستيم چرا بايد اين بهانه را به دشمنان اصلي اسلام براي تفرقه افکني دهيم. به اميد روزي که همه ما مسلمانان چه شيعه چه سني کوچکترين جايي در وجودمان يه نام جهالت وجود نداشته باشد.
292   نام و نام خانوادگي:  بنده خدا     -   تاريخ:   13 ارديبهشت 90
توهين به مقدسات توهين به خداي بزرگ است شماها هيچ وقت هدايت نمي شويد
293   نام و نام خانوادگي:  محمد عمر     -   تاريخ:   16 ارديبهشت 90
اول در جواب محمد كاظم احمق سعي كن تو زندگيت به كسي توهين نكني.دوم همه ي ما مسلمان هستيم و اين كه شيعه واقعي به كسي توهين نمي كنه فهميدي احمق برو توبه كن.و از برادر بي طرف هم تشكر مي كنم.
294   نام و نام خانوادگي:  مجيد     -   تاريخ:   16 ارديبهشت 90
من به عنوان يک اهل سنت ايران ميگويم که چطور کساني که خود را مقلد اهل بيت ميدانند اينگونه راحت به ديگر مذاهب واديان توهين ميکنند آيا اين است ماهيت مذهب شما - اين است باطني که آن را زير نقاب دين پنهان کرده ايد- اگر به اين تهمت ها و توهين ها به ياران رسول الله ادامه دهيد من شخصا به شما قول ميدهم که با پيشواي خود در آن دنيا محشور خواهيد شد و آن کسي نيست جز عبدالله بن سبا يهودي اگر شيعه واقعي هستي قرآن و سنت پيامبر برايت کافي است برو بدون تعصب تحقيق کن و احکام مذهب خود را با قرآن تطبيق بده اگر با قرآن يکي بود تو در راه راست قدم ميگذاري و ما در جهالت هستيم - توسل به قبور ائمه - غلو در مورد اهل بيت - جمع خواندن نمازهاي پنج گانه - لعن و نفرين به صحابه و امهات المومنين - ما اهل سنت اهل توهين نيستيم و حرف را با استدلال قرآني جواب ميدهيم نه با لعن نه با تعصب کور خدايا ما و تمام مردم را از صف منافقين و مشرکين دور بدار خدايا ما را بيامرز - خدايا چگونه با شما روبه رو شويم وقتي سر تا پا از گناه آلوده ايم چگونه با رسول الله روبه رو شويم خداوندا ما را عاقبت بخير بگردان
جواب نظر:

!!!

اگر مقصود شما از اهانت لعن است ، بهتر است نگاهي به آدرس ذيل بکنيد :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=154

گروه پاسخ به شبهات

295   نام و نام خانوادگي:  موحد     -   تاريخ:   17 ارديبهشت 90
شما شعه هاي كه به خرافات وشرك يات عادت نموده ايد وحرف حق را نمي شنويد به اشخاص هم تا دلتان مي خواهد توهين ميكنيد. اين همان مهر الله تعال است كه بر دل وكوش وقلب شما نهاده است كه در شنيدن حرف حق مُثل بي عقلان دست وپا ميزنيد. خواهشمندام خواهروبرادران محترم دينتان يا مذهب تان را با تدبر وكوشش وجستجو انتخاب كنيد تا فرداي قيامت شرمنده الله تعالا نباشيم ونكوييم كه ما نمي دانستيم چون دليل خوبي نيست و در قيامت امام علي(رض) امام حسن وامام حسين وامام رضا و.....ما را نمي شناسند تا از عمل ما در مقابل الله تعالا دفاع كنند. خودت را نجات بده چون عمر انسان خيلي كم است. الله جان از تومي خواهم كه همه ما را به راه راست هدايت ودرك درست دين را به ما عطا بفرما. امين
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

اگر مقصود شما از شرک و خرافه ، توسل به بزرگان دين است ، لابد ابوبکر و عمر را نيز مشرک مي دانيد ! چون عقيده آنها در مورد توسل مانند شيعه بوده است :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=87

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

296   نام و نام خانوادگي:  ا-م     -   تاريخ:   18 ارديبهشت 90
دوستان اين سني مذهبا اونقدر خودشونو گول زدن كه هزار سال هم بگذره از روي عناد هيچ چيزو قبول نمي كنن. در ثاني اينقدر به اينا برادر برادر نگين اينا اگه يه زماني توي ايران صاحب قدرت بشن خدا مي دونه چه كارايي كه نمي كنن.
امروز سالروز شهادت حضرت فاطمه هست و اين بهترين ملاك بر ظالم بودن اين اهاليست. اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و ال محمد و اخر تابع له علي ذلك.
297   نام و نام خانوادگي:  دوستار اهل بيت     -   تاريخ:   18 ارديبهشت 90
در جواب محمد عمر
آيا بر مهر كه ازخاك است سجده كنيم يا بر فرش ؟؟؟
اميرالمؤمنين (عليه السلام ) را از تاءويل سجدتين پرسيدند، فرمودن سجده اولى كه سر بر زمين نهد، اشارت است به آنكه از خاك افريده شده است و سر كه برميدارد، كنايت است به اينكه از زمين برآمده است و سجده ثانيه ، تلويح به اين است كه باز به زمين باز گردد، و به خاك شود و باز كه سر برمى دارد رمزى است كه به اين كه بار ديگر از خاك برآيد و برانگيخته گردد در روز رستاخيز.

پس به اين نتيجه ميرسيم كسي كه بر فرش سجده ميكند اشارت است به آنكه از فرش يا روي فرش افريده شده است و سر كه برميدارد، كنايت است به اينكه از زير فرش شايدم روي فرش برآمده است و سجده ثانيه ، تلويح به اين است كه باز به فرش يا زير فرش باز گردد، و به پشم گوسفند يا بز يا پشم مصنوعي شود و باز كه سر برمى دارد رمزى است كه به اين كه بار ديگر از فرش برآيد و برانگيخته گردد در روز فرش شويي يا بردارقالي جهت توليد فرش دوباره . آيا غير اين است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
298   نام و نام خانوادگي:  جعفر     -   تاريخ:   18 ارديبهشت 90
اي اهل تسنن:اگر عقل بکار بريد ميفهميد که خليفه ازجانب خداي تعالي به جبريل امين وازجبريل به پيامبر گرامي وآن هم يک خليفه نه چهارتا انتخاب ميشود.کجا چهار نفر ميتوانند يه جور باشند در اداره امورمردم؟
پيغمبر درکدام سند اسم نحس اولي ودومي وسومي را براي خلافت برده؟مگر به غير ازين بود که درروزغدير دستان يدللهي حضرت علي را بالا برد؟وخدا آيه نازل کرد دروصف امير مومنان علي(ع).خليفه بعد پيامبر يکي بود آن هم علي بودوامروز هم علي دوازدهم ما شيعيان حضرت مهدي(عج)که جانهاي عالم فدايش بادحکومت ميکند(درپس پرده غيبت).
خليفه الله في الارض.برمنکرانش لعنت
299   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:   19 ارديبهشت 90
اهاي سني وهابي مثل اينکه مفتي هاي شمادرعربستان هستندکه تمامي اهل تشيع را مشرک وکافر ميدانند وريختن خون انها را ثواب وباعث رفتن به بهشت ميدانند-آخه کدام دين به غير ازسني وهابي ريختن خون زنان وبچه ها وافرادبي گناه راثواب ميداندواين همه انفجارهاي انتحاري وبريدن سر ودست وپاهاي شيعيان راباعث رفتن به بهشت ميدانيد شماهااگرجرعت وشجاعت داريد بريد فلسطين رااز چنگال اسراييل غاصب آزادکنيدتاهم مذهب هايتان رانجات دهيد وگر نه که کشتن زن وبچه هاي بي گناه وبي دفاع شيعه وافرادعادي که هنر نمي خواهد وافتخار ندارد
300   نام و نام خانوادگي:  جعفر     -   تاريخ:   20 ارديبهشت 90
چه کسي درب خانه حضرت زهرا- سلام الله عليها- را به آتش کشيد؟

أبو بكر عبد الله بن محمد بن أبي شيبة، استاد امام بخاري در کتاب « المُصَنَّف » خود مي نويسد:

« آنگاه كه بعد از رسول‏خدا- صلي الله عليه و آله- براى ابوبكر بيعت مى‏گرفتند، على- عليه السلام- وزبير ...

براى مشورت در اين امر نزد فاطمه- سلام الله عليها- دختر پيامبر - صلي الله عليه و آله- رفت وآمد مى‏كردند. عمر بن خطاب با خبر گرديد وبه نزد فاطمه- سلام الله عليها- آمد وگفت: اى دختر رسول خدا - صلي الله عليه و آله- ؛ به خدا در نزد ما كسى از پدرت محبوبتر نيست وپس از او محبوبترين تويى، وبه خدا قسم اين امر مرا مانع نمى‏شود كه اگر آنان نزد تو جمع شوند، دستور دهم كه خانه را با آنها به آتش كشند!!!

أسلم گفت: چون عمر از نزد فاطمه- سلام الله عليها- بيرون شد، على- عليه السلام- و همراهانش به خانه بر گشتند. پس فاطمه- سلام الله عليها-گفت: مى‏دانيد كه عمر نزد من آمد و به خدا قسم ياد كرده اگر شما (بدون اينكه با ابوبكر بيعت كنيد) به خانه برگرديد خانه را با شما آتش مى‏زند؟ وبه خدا قسم كه او به سوگندش عمل خواهد كرد ».[2]

و همچنين امام بلاذري در کتاب « أنساب الاشراف » مي نويسد:

« ابوبكر به على- عليه السلام- پيام فرستاد تا با وى بيعت كند امّا على بيعت را نپذيرفت. پس عمر با مشعلى آمد، فاطمه- سلام الله عليها- ناگاه عمر را با مشعل درِ خانه‏اش يافت، پس فرمود: يابن الخطّاب؛ آيا من نظاره گر باشم وحال آنكه تو درِ خانه‏ام را بر من به آتش مى‏كشى؟! عمر گفت: بله »!!![3]

و همچنين إسماعيل بن أبي الفداء در کتاب تاريخي خود « تاريخ أبي الفداء » مي نويسد:

« ... سپس ابوبكر عمر بن خطّاب را به سوى على- عليه السلام- وآنانكه با او بودند فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه- سلام الله عليها- بيرون كند وگفت: اگر از دستور تو سر باز زدند با آنان بجنگ! پس عمر مقدارى آتش آورد تا خانه را آتش زند! پس فاطمه- سلام الله عليها- بر سر راهش آمد وفرمود: كجا اى پسر خطاب؟! آمده‏اى تا كاشانه ما را به آتش كشى؟! گفت: بله!!! يا در آنچه امّت وارد شده‏اند وارد شوند. »[4]

و به همين مضمون که دلالت بر آتش زدن درب خانه حضرت زهرا- سلام الله عليها- توسط عمر مي کند، در کتاب الاستيعاب « تأليف: إبن عبد البر[5]» بيان شده است.

حال با توجه به اين مطالبي که در کتب معتبر اهل سنت بيان شده است، سؤال ما از اهل سنت اين است که چرا در برخي از مجامع و محافل ديده مي شود که آتش زدن درب خانه حضرت زهرا- سلام الله عيلها- توسط عمر، بوسيله برخي از علماء اهل سنت انکار مي شود؟!

براستي قصد اين افراد از انکار اين قضيّه ي حتميِ تاريخي که هم در کتب اهل سنت و هم در کتب شيعه به آن اشاره شده است چيست؟ آيا با اين کار مي خواهند روپوشي بر روي اشتباهاتِ فاحشِ خليفه ي خود قرار دهند و آبروي آن را نبرند يا اينکه قصد دارند همچنان بسياري از مسلمانانِ از اهل سنّت را بدنبال خود بکشانند و حقايق را بر آنان کتمان کنند؟!

و براستي چنين شخصي که در مدّت بسيار اندکي بعد از وفات رسول خدا- صلي الله عليه و آله-، دست به چنين کار بي شرمانه اي زده و درب خانه دختر رسول خدا- صلي الله عليه و آله- را به آتش کشيده است، شايستگي خلافت بر مسلمين را دارد؟!

و آيا او با آتش زدن درب خانه حضرت زهرا- سلام الله عليها- مستحقّ لعنت و عذاب خداوند نيست؟؟؟!!!

قال الله تعالي:

« إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآَخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا ».[6]

« همانا کسانيکه خدا و رسول را آزار و اذيت مي کنند، خدا آنها را در دنيا و آخرت لعن کرده و براي آنان عذابي با ذلّت و خواري فراهم ساخته است ».

قال رسول الله- صلي الله عليه و آله-:

« إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي يُؤْذِينِي مَا آذَاهَا ».[7]

رسول خدا- صلي الله عليه و آله- فرمودند:

« همانا دخترم فاطمه، پاره تن من است؛ هر آنچه که او را آزار و اذيت دهد، مرا آزار و اذيت داده است ».

حال با توجه به اين روايت که در کتاب « صحيح مسلم » از وجود نازنين پيامبر اکرم- صلي الله عليه و آله- نقل شد مبني بر اينکه آزار و اذيت حضرت زهرا- سلام الله عليها- همانند آزار و اذيت پيامبر- صلي الله عليه و آله- است، و با توجه به آيه قرآن که خداوند متعال فرمود: کسانيکه خدا و رسول را اذيت کنند، خدا آنها را لعنت مي کند و براي آنان عذاب خوارکننده اي آماده کرده است، و با توجه به اين نقلِ مشهورِ تاريخي که عمر درب خانه حضرت زهرا- سلام الله عليها- را به آتش کشيد و سبب آزار و اذيت حضرت زهرا- سلام الله عليها- و در نتيجه سبب آزار و اذيت پيامبر- صلي الله عليه و آله- شد، نمي توان از اين آيه استفاده کرد که.... ؟؟؟!!!

مگر نه اين است که خداوند فرموده:

« إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآَخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا ».[8]


[1] . صحيح البخاري(دارالقلم- بيروت)- المجلد الثالث- الجزء الخامس- کتاب المناقب- کتاب فضائل اصحاب النبي- باب مناقب فاطمة عليها السلام- ص96.

نرم افزار المکتبة الشامله(الإصدار الثالث)- صحيح البخاري(مصدر الكتاب : موقع الإسلام)- کتاب المناقب- باب مناقب فاطمة عليها السلام- جزء12- ص114.

« وَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَاطِمَةُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ ».

[2] . كتاب المصنف، ج 7، ص 432، حديث 37045، كتاب الفتن.

نرم افزار المکتبة الشامله(الإصدار الثالث)- مُصنف ابن أبي شيبة(تحقيق : محمد عوامة)- کتاب المغازي- باب ما جآء في خلافة أبي بکر سيرته في الردّة- جزء14- ص567.

«38200- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بِشْرٍ ، حَدَّثَنَا عُبَيْدُ اللهِ بْنُ عُمَرَ ، حَدَّثَنَا زَيْدُ بْنُ أَسْلَمَ ، عْن أَبِيهِ أَسْلَمَ ؛ أَنَّهُ حِينَ بُويِعَ لأَبِي بَكْرٍ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وسلم ، كَانَ عَلِيٌّ وَالزُّبَيْرُ يَدْخُلاَنِ عَلَى فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وسلم ، فَيُشَاوِرُونَهَا وَيَرْتَجِعُونَ فِي أَمْرِهِمْ ، فَلَمَّا بَلَغَ ذَلِكَ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ خَرَجَ حَتَّى دَخَلَ عَلَى فَاطِمَةَ ، فَقَالَ : يَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وسلم ، وَاللهِ مَا مِنْ الْخَلْقِ أَحَدٌ أَحَبَّ إِلَيْنَا مِنْ أَبِيك ، وَمَا مِنْ أَحَدٍ أَحَبَّ إِلَيْنَا بَعْدَ أَبِيك مِنْك ، وَأَيْمُ اللهِ ، مَا ذَاكَ بِمَانِعِيَّ إِنَ اجْتَمَعَ هَؤُلاَءِ النَّفَرُ عِنْدَكِ ، أَنْ آمُرَ بِهِمْ أَنْ يُحَرَّقَ عَلَيْهِمَ الْبَيْتُ. قَالَ : فَلَمَّا خَرَجَ عُمَرُ جَاؤُوهَا ، فَقَالَتْ : تَعْلَمُونَ أَنَّ عُمَرَ قَدْ جَاءَنِي ، وَقَدْ حَلَفَ بِاللهِ لَئِنْ عُدْتُمْ لَيُحَرِّقَنَّ عَلَيْكُمَ الْبَيْتَ ، وَأَيْمُ اللهِ ، لَيَمْضِيَنَّ لِمَا حَلَفَ عَلَيْهِ ».

[3] . انساب الأشراف بلاذري(دار الفکر- بيروت)- أمر السقيفة- ج2- ص268.

نرم افزار المکتبة الشامله(الإصدار الثالث)- أنساب الأشراف(مصدر الكتاب : موقع الوراق)- و أخبار الإمام علي بن أبي طالب- أمر السقيفة- جزء1- ص252.

« انّ ابابكر ارسل الى علىٍّ يريد البيعة، فلم يبايع فجاء عمر ومعه فتيلة فتلقته فاطمة على الباب، فقالت فاطمة: يابن خطاب ! أتراك محرقاً علىَّ بأبي؟ ! قال: نعم ».

[4] . ابوالفداء، تاريخ ابى الفداء ج 1 ص 156. دار المعرفة، بيروت.

نرم افزار المکتبة الشامله(الإصدار الثالث)- تاريخ أبي الفداء- أخبار أبي بکر الصديق و خلافته- جزء1- ص239.

« ثم إن أبا بكر بعث عمر بن الخطاب إِلى علي ومن معه ليخرجهم من بيت فاطمة رضي الله عنها وقال : إِن أبوا عليك فقاتلهم. فأقبل عمر بشيء من نار على أن يضرم الدار فلقيته فاطمة رضي الله عنها وقالت : إِلى أين يا ابن الخطاب أجئت لتحرق دارنا قال : نعم أو تدخلوا فيما دخل فيه الأمة ».

[5] . الإستيعاب في معرفة الأصحاب(دارالجيل- بيروت1412ه.ق)- حرف العين- ج3- ص975.

نرم افزار المکتبة الشامله(الإصدار الثالث)- الإستيعاب في معرفة الأصحاب(مصدر الكتاب : موقع الوراق)- حرف العين- ابوبکر الصديق کان اسمه في الجاهلية عبد الکعبه فسماه- جزء1- ص298.

« حدثنا محمد بن أحمد حدثنا محمد بن أيوب حدثنا أحمد بن عمرو البزار حدثنا أحمد بن يحيى حدثنا محمد بن نسير حدثنا عبد الله بن عمر عن زيد بن أسلم عن أبيه أن علياً والزبير كانا حين بويع لأبي بكر يدخلان على فاطمة فيشاورانها ويتراجعان في أمرهم فبلغ ذلك عمر، فدخل عليها عمر، فقال: يا بنت رسول الله والله ما كان من الخلق أحد أحب إلينا من أبيك وما أحد أحب إلينا بعده منك، ولقد بلغني أن هؤلاء النفر يدخلون عليك ولئن بلغني لأفعلن ولأفعلن. ثم خرج وجاءوها فقالت لهم: إن عمر قد جاءني وحلف لئن عدتم ليفعلن وايم الله ليفين بها ».

[6] . أحزاب / آيه57.

[7] . صحيح مسلم(دارإحياء التراث العربي- بيروت)- تحقيق: محمد فؤاد عبدالباقي- ج4- کتاب الفضائل(فضائل الصحابة)- باب فضائل فاطمه بنت النبي عليها الصلاة و السلام- ص1903.

نرم افزار المکتبة الشامله(الإصدار الثالث)- صحيح مسلم(مصدر الكتاب : موقع الإسلام)- کتاب الفضائل(فضائل الصحابة)- باب فضائل فاطمه بنت النبي عليها الصلاة و السلام- جزء12- ص203.

« 4483 - حَدَّثَنِي أَبُو مَعْمَرٍ إِسْمَعِيلُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْهُذَلِيُّ حَدَّثَنَا سُفْيَانُ عَنْ عَمْرٍو عَنْ ابْنِ أَبِي مُلَيْكَةَ عَنْ الْمِسْوَرِ بْنِ مَخْرَمَةَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي يُؤْذِينِي مَا آذَاهَا ».
[8] . أحزاب / آيه57.
301   نام و نام خانوادگي:  مهدي     -   تاريخ:   20 ارديبهشت 90
در جواب 280 - رويا جان چيزي که شما ميگي قبول اما حضرت محمد خواست علي را تنها نگذاريم حالا باز هم هر دو مذهب پيرو دين محمديم ؟
302   نام و نام خانوادگي:  جانم فداي علي     -   تاريخ:   21 ارديبهشت 90
حيف اون قران كه اونا تو دستاشون بگيرن به خدا اين سني ها دل پيامبرو خون كردن كه يه روز معلوم ميشه حق با كيه اين سني ها همه اموي هستن سنت پيامبرو انجام نميدن به فرزنداي پيامبر توهين ميكنن واي بر شما سني ها وقتي كه پيامبر صورت امام علي (ع) را در اسمان ديد جبريل گفت اگه همه از علي بودن خداوند جهنم را نا بود ميكرد. يا حق كه عليست.
303   نام و نام خانوادگي:  مسافر     -   تاريخ:   22 ارديبهشت 90
سلام..جاي تاسف است كه مردماني كه اينهمه در حال پيشرفت در امور دنيوي هستن وهر روز خبرموفقيتشان بر قله اي از قله هاي علوم دنيوي به گوش مي رسد نسبت به امور اخروي روز به روز عقب مانده تر ميشن..آقاي محمد كاظم كه ن سني بودي ونه افتخارش نسيب امثال تو خاهد شد كي گفته سني ها با دستمال خودشون پاك مي كنن؟؟ك گفته با وضوي ديشب ميشه نماز خوند؟؟چرا حضرت علي كرار اونقدر بي غيرت شده بود كه كه با ضارب همسر مطهر و سرور زنان بهشت,امانت رسول الله ,نه تنها هيچ برخوردي نكرد بلكه بعدها دخترش را به عقدش در آورد؟؟
كدام آيه قرآن گفته از مرده طلب كنيد؟؟مگه خدا نگفته ادعوني استجب لكم!!..يادمون باشه 90%مسلمانان جهان اهل تسنن هستن ... شايد بد نباشه كمي در باره عقايد اهل تسنن بدونين:ما معتقد به خلافت 1حضرت ابوبكر2حضرت عمر3حضرت عثمان4حضرت علي ..بعد از پيامبر ص هستيم به عادل و كامل بودن خلفا اايمان كامل داريم اما هيچ اهل سنتي را نمي يابي كه دل در گرو شفاعت يكي از بزرگان داشته باشد بلكه معتقديم درخاست از غير خدا هر كس كه باشد حتي نبي گرامي جايز نيست وحرام است ضمنً توهين به هيچ انسان آزاده اي را هم نمي پسنديم چرا كه خلاف قران وسنت واصول ابتدايي انسانيست..اينم كه علي كه بود وعمر كه بود به من وتو هيچ ربطي ندارد /چرا كه هر كسي آن بدرود عاقبت كار كه كشت--
جالبه بدونين درصد قابل توجهي از دوستان كه لب به لعن ونفرين باز ميكنن حتي اسم فرزندان حضرت علي هم نميدونن!!!اسامي امامان بزرگوار را ياد نگرفتند!!! يادمون باشه انسانيت مقدم بر مسلمانيت است و قبل ازمسلمان بودن انسان بودن را بايد آموخت....

قابل توجه علي آقا :هرچا اين رسانه هاي سياسي به خوردت مي دن هضمش نكن / دين وهابي كجا بود؟؟؟ هر جا سياست كم مياره يا كاره انگليسه يا يهوديا تازگي هم وهابي !!!

يكي از شما روشنفكرا بگه باكدوم عقل سليم ميشه نامه به مرده نوشت وازش درخاست كرد كه حرمها پر نامه است؟؟
باكدوم منطق ميشه زني را براي چند لحظه اجاره گرفت واسم دين روش گذاشت؟؟/
با كدوم دليل ميشه براي كسي كه 14 قرن پيش روحش به بهشت پرواز كرده گريه و زاري كرد؟؟
304   نام و نام خانوادگي:  Momen Abdullah(شاگرد محب مولا)     -   تاريخ:   23 ارديبهشت 90
جناب مسافر
انسان مي‌تواند در اوهام و خيالات سير كند و از وهمش دين و معبود بسازد، مي‌تواند سمت حقيقت هم بيايد و سجده در برابر الله متعال كند.
شب پرستان در كنج غار خود تا بخواهند مي‌توانند به تمسخر نور و آفتاب بپردازند و بينايان را استهزاء كنند ولي با ساعت خروج از غار تيره و تار خود چه خواهند كرد؟
آن زمان كه كسي در دهانشان بكوبد و آيات و روايات و احاديث را در مقابل آنها گذارد چه خواهند كرد؟
آيا همچنان قادر به فحاشي هاي خود خواهند بود؟
***********
اوهام:
«چرا حضرت علي كرار اونقدر بي غيرت شده بود كه كه با ضارب همسر مطهر و سرور زنان بهشت,امانت رسول الله ,نه تنها هيچ برخوردي نكرد »!!!!
حقيقت:
«علي عليه السّلام ناگهان از جا برخاست و گريبان عمر را گرفت و او را به شدت كشيد و بر زمين زد و بر بينى و گردنش كوبيد و خواست او را بكشد؛ ولى به ياد سخن پيامبر صلى الله عليه وآله و وصيتى كه به او كرده بود افتاد، فرمود: اى پسر صُهاك! قسم به آنكه محمّد را به پيامبرى مبعوث نمود، اگر مقدرّات الهى و عهدى كه پيامبر با من بسته است، نبود، مى‏دانستى كه تو نمى‏توانى به خانه من داخل شوى» »
*********
اوهام:
«بلكه بعدها دخترش را به عقدش در آورد؟؟»
حقيقت:
«دو خواهر عائشه؛ همان دو نفرى كه مقصود ابوبكر صديق! از سخنانش به عائشه بودند، كه به او گفت «دو برادرت و دو خواهرت (از من ارث مى برند)؛ عائشه گفت: اين دو نفر برادران من هستند؛ اما دو خواهر من چه كسانى هستند (من كه يك خواهر بيشتر ندارم)؛ در پاسخ گفت: آن كسى كه در شكم دختر خارجه است؛ من گمان دارم كه او نيز دختر است؛ اين ماجرا را در باب هبه كتاب مهذب آورده است.

و سخن در باره آن دو در اسماء الرجال در باب چهارم در خواهران گذشت؛ اين دو خواهر، اسماء دختر ابوبكر و امّ‌كلثوم دختر ابوبكر هستند؛ و او است كه در شكم مادرش بود؛ و در آنجا توضيح ماجرا گذشت؛ و همين امّ‌كلثوم است كه عمر با او ازدواج كرده است.

النووي، أبو زكريا محيي الدين يحيى بن شرف بن مري (متوفاي676 هـ)، تهذيب الأسماء واللغات، ج 2، ص630، رقم: 1224، تحقيق: مكتب البحوث والدراسات، ناشر: دار الفكر - بيروت، الطبعة: الأولى، 1996م.»
*************
«كدام آيه قرآن گفته از مرده طلب كنيد؟؟مگه خدا نگفته ادعوني استجب لكم!!»
راستي چرا فرزندان عمر آيات قرآن را منكر هستند؟
«ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون»
حكم صريح قرآن در مورد مرده نخواندن شهداي الهي را براي چه آتش مي‌زنند؟
************
«اما هيچ اهل سنتي را نمي يابي كه دل در گرو شفاعت يكي از بزرگان داشته باشد بلكه معتقديم درخاست از غير خدا هر كس كه باشد حتي نبي گرامي جايز نيست وحرام است»
واضح است!!! چون اهل سنت كعب الاحبار اول دشمنان قرآن كريم هستند:
«واذا قيل لهم تعالوا يستغفر لكم رسول الله لووا رووسهم ورايتهم يصدون وهم مستكبرون»
واضح است كه آنها هرچه را خداوند حلال كرده باشد حرام مي‌كنند!!!
سنت كعب الاحبار همين است!!
************
«ضمنً توهين به هيچ انسان آزاده اي را هم نمي پسنديم چرا كه خلاف قران وسنت واصول ابتدايي انسانيست..»
براي همين است كه چنين فحاشي هاي زشتي به حضرت ابوطالب (عليه السلام) مي‌كنيد؟
*****************
اوهام:
«..اينم كه علي كه بود وعمر كه بود به من وتو هيچ ربطي ندارد»
حقيقت:
«ومن يشاقق الرسول من بعد ما تبين له الهدي ويتبع غير سبيل المومنين نوله ما تولي ونصله جهنم وساءت مصيرا »
****************
اوهام:
«يادمون باشه انسانيت مقدم بر مسلمانيت است و قبل ازمسلمان بودن انسان بودن را بايد آموخت»
حقيقت:
«ومن يبتغ غير الاسلام دينا فلن يقبل منه وهو في الآخره من الخاسرين»
****************
«باكدوم عقل سليم ميشه نامه به مرده نوشت وازش درخاست كرد كه حرمها پر نامه است؟؟»
«ولا تقولوا لمن يقتل في سبيل الله اموات بل احياء ولكن لا تشعرون »
******
«باكدوم منطق ميشه زني را براي چند لحظه اجاره گرفت واسم دين روش گذاشت؟؟»
اگر منظور شما از اجاره كردن اين است ما هم نمي‌دانيم:
http://www.binbaz.org.sa/mat/12712
«أنا موظف مغترب في المملكة في مدينة الرياض، وأنا سوري الجنسية، أرغب التزوج بطريقة زواج بنية الطلاق، فما حكم الإسلام في هذا، خاصة أنه عندما ينتهي عقد العمل في المملكة أريد أن أطلق وأسافر؟ أفيدوني أفادكم الله؟.

هذه المسألة فيها خلاف بين أهل العلم ، والأكثرون على جواز ذلك ؛ لأن النية داخلية ليس فيها مشارطة بينه وبين أهل الزوجة ولا بينه وبين الزوجة»
**********
ولي اگر منظور شما سنت الهي و نوراني و نبوي متعه شريفه است خداوند عظيم و اعلي پاسختان را داده است:
«فما استمتعتم به منهن فآتوهن اجورهن فريضه ولا جناح عليكم فيما تراضيتم به من بعد الفريضه»
***************************
«با كدوم دليل ميشه براي كسي كه 14 قرن پيش روحش به بهشت پرواز كرده گريه و زاري كرد؟؟»
ذكر اولياء و صالحين حكم الله متعال است:
«و اذكر في الكتاب ادريس انه كان صديقا نبيا »
و ...
****************************
حال جناب مسافر
با كدام منطقي شما عمر و ابوبكري را خليفه برترين عالم و داناي به قرآن و ديگر علوم يعني حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) مي‌دانيد در صورتيكه آن دو نه حافظ قرآن بودند و نه مفسر آن؟
كجاست علم اين خليفه شما؟


يا علي
305   نام و نام خانوادگي:  Momen Abdullah(شاگرد محب مولا)     -   تاريخ:   23 ارديبهشت 90
جناب مسافر
انسان مي‌تواند در اوهام و خيالات سير كند و از وهمش دين و معبود بسازد، مي‌تواند سمت حقيقت هم بيايد و سجده در برابر الله متعال كند.
شب پرستان در كنج غار خود تا بخواهند مي‌توانند به تمسخر نور و آفتاب بپردازند و بينايان را استهزاء كنند ولي با ساعت خروج از غار تيره و تار خود چه خواهند كرد؟
آن زمان كه كسي در دهانشان بكوبد و آيات و روايات و احاديث را در مقابل آنها گذارد چه خواهند كرد؟
آيا همچنان قادر به فحاشي هاي خود خواهند بود؟
***********
اوهام:
«چرا حضرت علي كرار اونقدر بي غيرت شده بود كه كه با ضارب همسر مطهر و سرور زنان بهشت,امانت رسول الله ,نه تنها هيچ برخوردي نكرد »!!!!
حقيقت:
«علي عليه السّلام ناگهان از جا برخاست و گريبان عمر را گرفت و او را به شدت كشيد و بر زمين زد و بر بينى و گردنش كوبيد و خواست او را بكشد؛ ولى به ياد سخن پيامبر صلى الله عليه وآله و وصيتى كه به او كرده بود افتاد، فرمود: اى پسر صُهاك! قسم به آنكه محمّد را به پيامبرى مبعوث نمود، اگر مقدرّات الهى و عهدى كه پيامبر با من بسته است، نبود، مى‏دانستى كه تو نمى‏توانى به خانه من داخل شوى» »
*********
اوهام:
«بلكه بعدها دخترش را به عقدش در آورد؟؟»
حقيقت:
«دو خواهر عائشه؛ همان دو نفرى كه مقصود ابوبكر صديق! از سخنانش به عائشه بودند، كه به او گفت «دو برادرت و دو خواهرت (از من ارث مى برند)؛ عائشه گفت: اين دو نفر برادران من هستند؛ اما دو خواهر من چه كسانى هستند (من كه يك خواهر بيشتر ندارم)؛ در پاسخ گفت: آن كسى كه در شكم دختر خارجه است؛ من گمان دارم كه او نيز دختر است؛ اين ماجرا را در باب هبه كتاب مهذب آورده است.

و سخن در باره آن دو در اسماء الرجال در باب چهارم در خواهران گذشت؛ اين دو خواهر، اسماء دختر ابوبكر و امّ‌كلثوم دختر ابوبكر هستند؛ و او است كه در شكم مادرش بود؛ و در آنجا توضيح ماجرا گذشت؛ و همين امّ‌كلثوم است كه عمر با او ازدواج كرده است.

النووي، أبو زكريا محيي الدين يحيى بن شرف بن مري (متوفاي676 هـ)، تهذيب الأسماء واللغات، ج 2، ص630، رقم: 1224، تحقيق: مكتب البحوث والدراسات، ناشر: دار الفكر - بيروت، الطبعة: الأولى، 1996م.»
*************
«كدام آيه قرآن گفته از مرده طلب كنيد؟؟مگه خدا نگفته ادعوني استجب لكم!!»
راستي چرا فرزندان عمر آيات قرآن را منكر هستند؟
«ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون»
حكم صريح قرآن در مورد مرده نخواندن شهداي الهي را براي چه آتش مي‌زنند؟
************
«اما هيچ اهل سنتي را نمي يابي كه دل در گرو شفاعت يكي از بزرگان داشته باشد بلكه معتقديم درخاست از غير خدا هر كس كه باشد حتي نبي گرامي جايز نيست وحرام است»
واضح است!!! چون اهل سنت كعب الاحبار اول دشمنان قرآن كريم هستند:
«واذا قيل لهم تعالوا يستغفر لكم رسول الله لووا رووسهم ورايتهم يصدون وهم مستكبرون»
واضح است كه آنها هرچه را خداوند حلال كرده باشد حرام مي‌كنند!!!
سنت كعب الاحبار همين است!!
************
«ضمنً توهين به هيچ انسان آزاده اي را هم نمي پسنديم چرا كه خلاف قران وسنت واصول ابتدايي انسانيست..»
براي همين است كه چنين فحاشي هاي زشتي به حضرت ابوطالب (عليه السلام) مي‌كنيد؟
*****************
اوهام:
«..اينم كه علي كه بود وعمر كه بود به من وتو هيچ ربطي ندارد»
حقيقت:
«ومن يشاقق الرسول من بعد ما تبين له الهدي ويتبع غير سبيل المومنين نوله ما تولي ونصله جهنم وساءت مصيرا »
****************
اوهام:
«يادمون باشه انسانيت مقدم بر مسلمانيت است و قبل ازمسلمان بودن انسان بودن را بايد آموخت»
حقيقت:
«ومن يبتغ غير الاسلام دينا فلن يقبل منه وهو في الآخره من الخاسرين»
****************
«باكدوم عقل سليم ميشه نامه به مرده نوشت وازش درخاست كرد كه حرمها پر نامه است؟؟»
«ولا تقولوا لمن يقتل في سبيل الله اموات بل احياء ولكن لا تشعرون »
******
«باكدوم منطق ميشه زني را براي چند لحظه اجاره گرفت واسم دين روش گذاشت؟؟»
اگر منظور شما از اجاره كردن اين است ما هم نمي‌دانيم:
http://www.binbaz.org.sa/mat/12712
«أنا موظف مغترب في المملكة في مدينة الرياض، وأنا سوري الجنسية، أرغب التزوج بطريقة زواج بنية الطلاق، فما حكم الإسلام في هذا، خاصة أنه عندما ينتهي عقد العمل في المملكة أريد أن أطلق وأسافر؟ أفيدوني أفادكم الله؟.

هذه المسألة فيها خلاف بين أهل العلم ، والأكثرون على جواز ذلك ؛ لأن النية داخلية ليس فيها مشارطة بينه وبين أهل الزوجة ولا بينه وبين الزوجة»
**********
ولي اگر منظور شما سنت الهي و نوراني و نبوي متعه شريفه است خداوند عظيم و اعلي پاسختان را داده است:
«فما استمتعتم به منهن فآتوهن اجورهن فريضه ولا جناح عليكم فيما تراضيتم به من بعد الفريضه»
***************************
«با كدوم دليل ميشه براي كسي كه 14 قرن پيش روحش به بهشت پرواز كرده گريه و زاري كرد؟؟»
ذكر اولياء و صالحين حكم الله متعال است:
«و اذكر في الكتاب ادريس انه كان صديقا نبيا »
و ...
****************************
حال جناب مسافر
با كدام منطقي شما عمر و ابوبكري را خليفه برترين عالم و داناي به قرآن و ديگر علوم يعني حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) مي‌دانيد در صورتيكه آن دو نه حافظ قرآن بودند و نه مفسر آن؟
كجاست علم اين خليفه شما؟


يا علي
306   نام و نام خانوادگي:  جعفر     -   تاريخ:   23 ارديبهشت 90
خطاب به مسافر
مسافر مسيري که ميري اشتباه است.صبر کن باهم بريم. قرآن بخون مسافر.قرآن ميگه شهيدان زنده اند.در ضمن بهشت وجهنم در قيامت است نه عالم برزخ .ما نه تنها نامه هامون جواب داره بلکه خيلي از علماي ماازجمله :آيت الله بهجت (رحمت الله عليه) ايت الله قاضي -بروجردي و....با امام عصر (عج)ارواح عالم فداي اودر ارتباط بوده وسوال کرده وجواب ميگرفتند همين طور که همين الان خيلي از علماي ما در محضر ايشانند.بعد هم شما مسافر جان کل رو ول کردي به جزءچسبيدي؟
پسر جان اگه خيلي مريد پيغمبر(ص)هستيدچرا علي (ع) رو تنها گذاشتيد؟چرا دست بسته برديد که الان ميگيد بي غيرت؟؟؟؟؟لازم به ذکره آقاي منطقي اهل بيت ماشيعيان امر به صبر داشتند والا هرکدام ميدانستنندو ميداند(حضرت مهدي(عج) )که چگونه به شهادت ميرسيدند>ديگه نميگم.چون راه روشنه ومسافر ما گمراه
307   نام و نام خانوادگي:  جواد     -   تاريخ:   23 ارديبهشت 90
آيا شما شعيان درباره اهل سنت چه مي داني درباره حضرت عمر چه مي داني وقتي زمين به لرزه درآمد حضرت عمرعصايش به زمين کوبيد گفت اي زمين عمر بن خطاب چه ظلمي بهت کرده زمين همان لحظه آرام شدتاامروز هيچ زمين لرزه مکه ومدينه نشده وقتي آتشفشان فوران کرده حضرت عمر اطلاع دادن گفت لنک يا چادر منو به بريد آتشفشان مانند چوناني باچوب گوسفند به چراع مي برد لنک يا چادر آتشفشان به دهانه کو ه بردن تا به امروز فوران نکرده چنين کسي عمربن خطاب اگر شمامي گويد قاتل دخترپيامبر باش چرا خداوند چنين عزتي به اوداد بخدا قسم عمر عمراست او بلو محمدرسول الله خواب فردا قيامت قبر بلند مي شود جوابش چي ميدي شما شعيه ها براي شما بداست بااين حرف ها هيچ حضرت عمر نمي شود
308   نام و نام خانوادگي:  Momen Abdullah     -   تاريخ:   24 ارديبهشت 90
جناب جواد
چرا از خواندن كتب خودتان چنين وحشت و ترس داري؟
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?id=102&bank=maghalat&startrec=2

يا علي
309   نام و نام خانوادگي:  مرتضي     -   تاريخ:   25 ارديبهشت 90
آقايون...حضار محترم...لعنت بر قوم يهود...قل ياايها الذين هادوا إن زعمتم أنکم اولياء الله من دون الناس فتمنوا الموت ان کنتم صادقين(6)و لا يتمنونه ابدا...
بگو : اي کساني که يهودي شده ايد ! اگر پنداريد که شما دوستان خداييد نه مردم ديگر ، پس اگر راست مي گوييد درخواست مرگ کنيد...ولي هرگز درخواست مرگ نميکنند ...آيات6 و7 سوره ي جمعه
عرض من اينه...ما در سوره ي فرقان واژه ي (فلان) داريم : اي واي ! اي واي ! :کاش فلاني را دوست خود نمي گرفتم ! يا ويلتي ليتني لم اتخذ فلانا خليلا آيه ي 28 فرقان آقاي بهجت مي فرمود : با نامشان مجلس را متعفن نکنيد !
در خطبه ي سوم نهج البلاغه : أما والله لقد تقمصها فلان...! فأدلي إلي فلان بعده...حتي إذا مضي لسيبله جعلها في جماع&#1728; زعم أني أحدهم ، فيا لله و للشوري ... إلي أن قام ثالث القوم نافجا حضنيه ، بين نثيله و معتلفه...! انواع نهج البلاغه ها خطبه ي 3 ولي نهج البلاغه ي ملافتح الله خطبه ي 4 ذکر شده...بريد مطالعه کنيد !
ترجمه : قسم به خدا فلاني جامه ي خلافت را به تن کرد...!پس آن را به فلاني بعداز خودش سپرد...تا اينکه به راه خود رفت و دورانش سپري شد ، خلافت را در گروهي نهاد که گمان کرد من يکي از آن جماعتم ! استمداد از خدا و فرياد از شوري...! تا اينکه سومي به پاخواست در حاليکه از پرخوري شکمش باد کرده بود ، و بين آشپزخانه و دستشويي سرگردان بود...!

توهين نکنيد...قاري قرآن و نهج البلاغه باشيد ! سوره ي احزاب آيه ي 57 : ان الذين يؤذون الله و رسوله لعنهم الله في الدنيا و الاخره و اعد لهم عذاب مهينا ! سوره ي فرقان آيه ي 28 : يا ويلتي ليتني لم اتخذ فلانا خليلا ! در کتاب الصواعق المحرقه ابن حجر عسقلاني آخر فصل 2 از باب 9 ص 75 و کتاب ينابيع الموده قندوزي حنفي ص 285 چاپ اسلامبول نوشته : پيامبر ، دست علي را گرفته ، بلند کرد و فرمود : هذا علي مع القرآن و القرآن مع علي لا يفترقان حتي يردا علي الحوض : اين علي با قرآن است و قرآن با علي است ، از هم جدا نخواهند شد تا آنگاه که در کنار حوض بر من وارد شوند !

وقتي کسي مع القرآن باشد نکته هاي قرآني مي فرمايد : در نهج البلاغه از واژه ي فلان استفاده کرده ! ولي به سومي رسيد فرمود ثالث قوم ...!
310   نام و نام خانوادگي:  مسلمان     -   تاريخ:   25 ارديبهشت 90
ميگويند ابن ابي الحديد سني دربار&#1728; واقع&#1728; فرار عمر و ابوبکر در جنگ خيبر سروده اي دارد و آنان را اين چنين مذمّت مي کند:

و ما انس لا انس اللذين تقدما و فرهما و الفرقد علما حوب‏

و للراية العظمى و قد ذهبا بها ملابس ذل فوقها و جلابيب‏

يشلهما من ال موسى شمر دل‏ طويل نجاد السيف اجيد يعبوب‏

يمج منونا سيفه و سنانه‏ و يلهب نارا غمده و الانابيب‏

عذرتکما ان الحمام لمبغض‏ و ان بقاء النفس للنفس محبوب‏

ليکره طعم الموت و الموت طالب‏ فکيف يلذ الموت و الموت مطلوب‏

دعا قصب العُليا يملکها امرؤ بغير أفا عيل الدنائة مقضوبٌ

يرى ان طول الحرب و البؤس راحة و ان دوام السلم و الخفض تعذيب‏

فلله عينا من راه مبارزا و للحرب کأس بالمنية مقطوب‏

جواد علا ظهر الجواد و اخشب‏ تزلزل منه فى النزال الاخاشيب‏

و اصلت فيها مرحب القوم مقضبا جرازا به حبل الامانى مقضوب

فاشربه کأس المنية احوس‏ من الدم طعيم و للدم.شريب

[1ـ هر چه را فراموش کنم فرار کردن اين دو نفر (عمر و ابوبکر ) را فراموش نميکنم با اينکه مي دانستند که فرار از جنگ گناه است. 2ـ پرچم بزرگ و پر افتخار پيغمبر را با خود بردند ولى (در اثر گريختن) لباس ذلت و خوارى بدان پوشانيدند. 3ـ قهرمان قويدلى از آل موسى (مرحب) آندو را راند در حاليکه تيغ تيز و بلندى در دست داشت و بر اسبى چالاک سوار بود. 4ـ از شمشير و نيزه او مرگ ميريخت و از غلاف تيغش آتش زبانه ميکشيد (آنها چون مرحب را چنين ديدند فرار کردند). 5ـ من عذر شما دو نفر را (که از ترس مرحب فرار کرديد) مى‏پذيرم زيرا هر کسى مرگ را دشمن داشته و دوستدار زندگى است. 6ـ هر وقت مرگ بسراغ شما ميآيد آنرا دوست نداريد آنوقت چگونه ممکن است خود بسراغ مرگ رويد و از آن لذت ببريد.7ـ شما (دو تن، مرد اين ميدان نيستيد بهتر که) آنرا ترک گوئيد و بگذاريد راد مردى (على عليه السلام) آنرا مالک شود که هرگز گرد ننگ و مذلت بر دامن مرد انگيش ننشسته است. 8 ـ او چنان کسى است که طولاني شدن جنگ و سختى را راحتى ميداند و دوام مسالمت و گوشه نشينى را رنج و عذاب مي شمارد. 9ـ خوشا بحال چشمى که او را در حال جنگ و مبارزه ببيند با اينکه در جنگ کاسه مرگ لبريز است. 10ـ بخشنده قويدلى که سوار بر اسب تيز رو بوده و بهنگام جنگ کوه‏ها (از ترس او) بلرزه در آيند. 11ـ و مرحب در آن جنگ شمشير برنده‏اى را کشيده بود که ريسمان آرزوها بوسيله آن قطع مي شد. 12ـ پس شجاع پر دلى (على عليه السلام) کاسه مرگ را به او نوشانيد و در جنگها (براى احياى حق) بسيار رزمنده و کشنده بود.](1)
311   نام و نام خانوادگي:  مسلمان     -   تاريخ:   25 ارديبهشت 90
طبق روايات موجود در كتاب‌هاي شيعه و سني ، عمر بن الخطاب بوده كه شراب خورده و اين آيات در باره‌او نازل شده است .

از آن‌جايي كه طرف ما وهابي‌ها هستند ، ما فقط به چند روايت از كتاب خودشان بسنده مي‌كنيم و از نقل روايت از كتاب‌هاي شيعه خودداري مي‌كنيم .

بسياري از بزرگان اهل سنت نوشته‌اند كه يازده از مسلمانان در خانه ابوطلحه جمع شدند و شراب نوشيده و مست شدند . يكي از آن‌‌ها كه خيلي مست شده بود ، شعرهايي در باره كشتگان بدر از كفار سرود . خبر به نبي مكرم اسلام رسيد و آن حضرت با عصبانيت آمد و با چيزي كه در دست داشت ، به شخصي كه شعر خوانده بود (ابوبكر) زد ... .

از بين اين ده نفر كه شراب خورده بودند ، اسم 9 نفر آنان مشخص است كه ابن حجر عسقلاني در فتح الباري ،‌ج10 ،‌ص30 ، باب نزل تحريم الخمر ، تك تك آنان را نام مي‌برد . اسامي اين افراد از اين قرار است :

1. ابو عبيده جراح ؛ 2 . ابو طلحه ، زيد بن سهل (ميزبان مجلس) ؛ 3. سهيل بن بيضاء ؛ 4. ابي بن کعب ؛ 5 . ابو دجانه بن خرشه ؛ 6 . ابو ايوب انصاري ؛ 7 . معاذ بن جبل ؛ 8 . انس بن مالک که در بزم ايشان پياله گرداني مي کرده ؛ 9 . عمر بن الخطاب ؛ 10. نفر آخر شخصي است به نام ابوبكر .

ابن حجر تلاش مي‌كند كه بگويد منظور از ابوبكر شخص ديگري به نام ابوبكر بن شغوب است ، نه خليفه اول ؛ اما در نهايت مي‌پذيرد كه نفر آخر به قرينه وجود عمر بن الخطاب در ليست شرابخواران ، همان ابوبكر صديق خليفه اول مسلمانان است !!! .

ابن حجر در فتح الباري مي‌گويد :

ثم وجدت عند البزار من وجه آخر عن أنس قال كنت ساقي القوم وكان في القوم رجل يقال له أبو بكر فلما شرب قال تحيي بالسلامة أم بكر الأبيات فدخل علينا رجل من المسلمين فقال قد نزل تحريم الخمر الحديث وأبو بكر هذا يقال له ابن شغوب فظن بعضهم أنه أبو بكر الصديق وليس كذلك لكن قرينة ذكر عمر تدل على عدم الغلط في وصف الصديق فحصلنا تسمية عشرة . ( فتح الباري - ابن حجر - ج 10 ص 31 . )

سپس به گونه اي ديگر گزارشي از طريق بزار خواندم که انس گفته است كه من در آن روز ساقي گروه شراب خوار بودم و در ميان شراب خواران مردي بود که او را ابوبکر مي گفتند و چون شراب را سركشيد اين شعر را خواند كه :

" مادر بكر را به تندرستي درود فرست ... "

در اين هنگام مردي از مسلمانان وارد شد و گفت : مگر نمي‌دانيد كه فرمان حرمت شراب خواري نازل شده است .

منظور از ابوبكر در روايت ، ابوبكر بن شغوب است . البته برخي خيال كرده‌اند كه اين شخص همان ابوبکر صديق است ؛ ولي چنين نيست .

اما از آن جايي كه نام عمر بن الخطاب هم در ليست شراب خواران وجود دارد ، اين مطلب را مي رساند که اين ابوبكر ، همان ابوبكر صديق است و خطائي در اين نقل روي نداده است .

از آن چه گذشت ، مي‌توانيم نام اين ده نفر را مشخص نماييم .
آيات شراب در حق عمر بن الخطاب نازل شده است :

زمخشري از علماي بزرگ اهل سنت كه ذهبي در سير اعلام النبلاء ، ج20 ، ص191 با تجليل فراوان از او ياد كرده و لقب علامه را به وي مي‌دهد ، در كتاب ربيع الأبرار مي‌نويسد :

أنزل الله تعالى في الخمر ثلاث آيات، أولها يسألونك عن الخمر والميسر، فكان المسلمون بين شارب وتارك ، إلى أن شرب رجل ودخل في الصلاة فهجر ، فنزلت : يا أيها الذين آمنوا لا تقربوا الصلاة وأنتم سكارى ، فشربها من شرب من المسلمين ، حتى شربها عمر فأخذ لحي بعير فشج رأس عبد الرحمن بن عوف ، ثم قعد ينوح على قتلى بدر بشعر الأسود بن عبد يغوث .

وكائن بالقليب قليب بدر ... فبلغ ذلك رسول الله صلى الله عليه وسلم ، فخرج مغضباً يجر رداءه ، فرفع شيئاً كان في يده ليضربه ، فقال : أعوذ بالله من غضب الله ورسوله . فأنزل الله تعالى : إنما يريد الشيطان ، إلى قوله : فهل أنتم منتهون . فقال عمر : انتهينا .

ربيع الأبرار ، زمخشري ، ج1 ، ص398 ، طبق برنامه المكتبة الشاملة الكبري ، الإصدار الثاني و با كمي تغيير در تاريخ المدنية ، ابن شبه ، ج3 ،‌ص863 طبق برنامه المكتبة الشاملة الكبري ، الإْصدار الثاني .

اين دو كتاب را مي‌توانيد در اين سايت اينترنتي نيز پيدا كنيد :

خداوند متعال در مورد شراب سه آيه نازل کرد . اولين آن : "از تو در مورد شراب و قمار سوال مي پرسند"؛ پس عده اي از مسلمانان شراب خورده و عده اي آن را ترک کردند ؛ تا زماني که شخصي از ايشان شراب خورد و به نماز ايستاد و هذيان گفت ؛ پس آيه نازل شد که :" اي کسانيکه ايمان آورده ايد ، در حال مستي به نماز نزديک نشويد" ؛ باز عده اي از مسلمانان از آن خوردند ؛ تا اين که عمر بن خطاب شراب خورده و سپس استخوان فک شتري را برداشته با آن استخوان سر عبد الرحمن بن عوف را شکست و نشست براي کشته گان بدر ( از کفار) با شعر اسود بن عبد يغوث مرثيه خواند که : کسانيکه در آن چاه بودند ؛ چاه بدر...!!!

خبر به رسول خدا صلي الله عليه وسلم رسيد ؛ آن حضرت با عصبانيت در حالي که رداي خود را بر روي زمين مي کشيدند ، بيرون آمده و چيزي را از روي زمين برداشته و در دست گرفتند تا ( با آن ) عمر را بزنند .

عمر گفت : پناه مي برم به خدا از غضب خدا و رسولش ؛ سپس خداوند آيه نازل فرمود که :" به درستي که شيطان مي خواهد ..." تا آنجا که فرموده است " آيا شما دست بر مي داريد ( از شراب خوردن) ؟" پس عمر گفت :دست برداشتيم .

و أبي حامد غزالي از برترين عالمان تاريخ اهل تسنن در كتاب مكاشفة القلوب باب 91، باب عقوبة الشارب الخمر، ص459 ، مي‌نويسد :

فكان في المسلمين شارب و تارك ، الي ان شرب رجل فدخل في الصلاة فهجر ، فنزل قوله تعالي : «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى... » الآيه (النساء / 43) فشربها من شربها من المسلمين ، و تركها من تركها، حتي شربها عمر رضي الله عنه فأخذ بلحي بعير و شج بها رأس عبدالرحمن بن عوف ثم قعد ينوح علي قتلي البدر .

فبلغ ذلك رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم فخرج مغضبا يجر رداءه ، فرفع شيئا كان في يده فضربه به ، فقال : اعوذ بالله من غضبه، و غضب رسوله، فأنزل الله تعالي: ِ«انَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ» (المائده، 91) الآية، فقال عمر رضي الله عنه: انتهينا انتهينا .

عده‌اي از مسلمانان شراب مي خوردند و عده‌اي نمي خوردند ؛ تا اينکه يکي از ايشان شراب خورده و در نماز کلمات نا مناسب گفت ؛ پس آيه نازل شدکه : لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ ...

اما باز عده اي از مسلمانان از آن خورده و عده اي آن را ترک مي کردند ؛ تا اينکه عمر رضي الله عنه از آن خورده و استخوان ران شتري را گرفته و با آن سر عبد الرحمن بن عوف را شکافت و سپس نشسته و بر کشتگان بدر (از کفار) گريست !!!

پس خبر به رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم ) رسيده و ايشان با عصبانيت در حاليکه رداي خويش را مي کشيدند (حتي صبر نکردند تا آن را درست بپوشند) بيرون آمده و چيزي را که در دست داشتند بالا برده با همان عمر را زدند ؛ پس عمر گفت : پناه مي برم به خدا از عصبانيت خدا و رسولش ؛ پس آيه نازل شد که : انَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ ... پس عمر گفت : (از نوشيدن شراب) دست برداشتيم .
شراب خواري عمر در زمان خلافتش :

البته عمر بن الخطاب ، در آن جا گفت « انتهينا = دست برداشتيم» ؛ اما اين كه واقعاً هم دست از شراب خوردن كشيده باشد ، مشخص نيست ؛ چرا كه به اعتراف خود علماي اهل سنت حتي در زمان حكومتش نيز اين عادت را كه از زمان جاهلي داشته است ، نتوانسته ترك كند .

عمر :عجب شراب نيکويي است!!!

مالك بن أنس ، امام مالكي‌ها در كتاب الموطأ كه به اعتقاد بسياري از علماي اهل سنت همرديف صحاح سته به حساب مي‌آيد ، مي‌نويسد :

عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْقَاسِمِ : أَنَّ أَسْلَمَ مَوْلَى عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ أَخْبَرَهُ، أَنَّهُ زَارَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عَيَّاشٍ الْمَخْزُومِيَّ, فَرَأَى عِنْدَهُ نَبِيذاً وَهُوَ بِطَرِيقِ مَكَّةَ، فَقَالَ لَهُ : أَسْلَمُ إِنَّ هَذَا الشَّرَابَ يُحِبُّهُ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ، فَحَمَلَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَيَّاشٍ قَدَحاً عَظِيماً، فَجَاءَ بِهِ إِلَى عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ فَوَضَعَهُ فِي يَدَيْهِ، فَقَرَّبَهُ عُمَرُ إِلَى فِيهِ، ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَقَالَ عُمَرُ : إِنَّ هَذَا لَشَرَابٌ طَيِّبٌ، فَشَرِبَ مِنْهُ ... .
كتاب الموطأ ، الإمام مالك ، ج 2 ص 894 و الاستذكار ، ابن عبد البر ، ج 8 ص 247 .

از عبد الرحمن بن قاسم ( نقل شده است که) اسلم غلام عمر به او خبر داد که او عبد الله بن عياش مخزومي را ديد ؛ در حالي که او در راه مکه بود ، در نزد وي نبيذ ديد !!! پس اسلم به او گفت : اين نوشيدني است که عمر آن را دوست مي دارد . عبد الله بن عياش ظرف بزرگي پر کرده و آن را به نزد عمر آورد و در جلوي او گذاشت ؛ پس عمر آن را به دهان خود نزديک کرد ؛ سپس سرش را بلند کرد و گفت : اين شرابي نيکو است ؛ پس از آن نوشيد .
شخصي از مشک عمر شراب نوشيد و مست شد !!!

ابن ابي شيبه استاد بخاري در کتاب خويش چنين روايت مي کند که :

حدثنا أبو بكر قال حدثنا ابن مسهر عن الشيباني عن حسان بن مخارق قال : بلغني أن عمر بن الخطاب سائر رجلا في سفر وكان صائما ، فلما أفطر أهوى إلى قربة لعمر معلقة فيها نبيذ قد خضخضها البعير ، فشرب منها فسكر ، فضربه عمر الحد ، فقال له : إنما شربت من قربتك ، فقال له عمر : إنما جلدناك لسكرك

المصنف لابن أبي شيبة ج 6 ص 502

عمر در راه سفر با مردي روزه دار همراه بود ؛ وقتي که افطار نمود مشک عمر را که در آن شراب بوده و عمر آن را به شترش آويزان نموده بود و شتر نيز آن را تکان داده بود ، برداشت و از آن نوشيد و مست شد ؛ عمر او را حد زد !!! آن شخص به عمر گفت : من از مشک تو نوشيدم!!!

عمر در پاسخ گفت : ما تو را به خاطر مستي حد زديم (نه به خاطر نوشيدن شراب)

ابن عبد ربه نيز مي گويد :

وقال الشعبي: شرب أعرابي من إداوة عمر ، فانتشى، فحده عمر. وإنما حده للسكر لا للشراب.
العقد الفريد باب احتجاج المحللين للنبيذ

شعبي گفته است که بيابانگردي از مشک عمر نوشيد و مست شد !!! عمر نيز او را حد زد !!! و تنها او را به خاطر مست شدن حد زد و نه به خاطر شراب خوردن !!!

شايد خود عمر از آن مي خورده و مست نمي شده است!!!

عمر شراب را با دُردي آن سر مي کشيد :

همانطور که در اشعار فارسي و عربي مشهور است وقتي شخصي دائم الخمر باشد ، ديگر براي وي نوشيدن تفاله شراب و دُردي (عکر) آسان شده و به اصطلاح به وي دردي کش گفته مي شود ؛ در روايات اهل سنت آمده است که عمر نيز از دردي کشان بوده است :

حدثنا بن مبشر نا أحمد بن سنان نا عبد الرحمن بن مهدي نا عبد الله بن عمر عن زيد بن أسلم عن أبيه قال كنت أنبذ النبيذ لعمر بالغداة ويشربه عشية وأنبذ له عشية ويشربه غدوة ولا يجعل فيه عكرا
سنن الدارقطني ج4/ص259 ش 70
زيد بن اسلم از پدرش (غلام عمر) روايت مي کند که گفت : من براي عمر صبحگاه شرابي آماده مي کردم و او شب آن را مي نوشيد و شب هنگام براي او شراب آماده مي کردم و او صبح آن را مي نوشيد و حتي در آن دُردي را هم باقي نمي گذاشت!!!
عمر ، نبيذ را به خاطر هضم غذا دوست داشت :
بيهقي در سنن خود مي‌نويسد :

وأما الرواية فيه عن عمر بن الخطاب رضي الله عنه فأخبرنا أبو عبدالله الحافظ ثنا أبوالعباس محمد يعقوب ثنا الحسن بن مكرم ثنا أبوالنضر ثنا أبوخيثمة ثنا أبوإسحاق عن عمرو بن ميمون قال قال عمر رضي الله عنه إنا لنشرب من النبيذ نبيذاً يقطع لحوم الإبل في بطوننا من أن تؤذينا .

سنن البيهقي ، ج 8 ، ص 299

عمر مي گفت : ما از اين نبيذ (شراب) مي نوشيم تا گوشت شتر را که در شکم ما است هضم نمايد ، که اذيت نشويم !!!

وأما الآثار فمنها ما روي عن سيدنا عمر رضي الله عنه أنه كان يشرب النبيذ الشديد ويقول إنا لننحر الجزور وإن العنق منها لآل عمر ولا يقطعه إلا النبيذ الشديد .

بدائع الصنائع ، ج5 ، ص 116

روايت شده است که سرور ما عمر رضي الله عنه نبيذ (شراب) غليظ مي نوشيد و مي گفت : ما شتران را قرباني مي کنيم و گوشت گردن آن به خاندان عمر مي رسد و چيزي آن را جز نبيذ غليظ هضم نمي نمايد!!!

و متقي هندي مي‌نويسد :

13795 ـ عن عمر قال : اشربوا هذا النبيذ في هذه الأسقية فإنه يقيم الصلب ويهضم ما في البطن وإنه لم يغلبكم ما وجدتم الماء.

كنز العمال ، ج 5 ، ص 522 .

از عمر روايت شده است که گفت : نبيذ را در اين پيمانه ها بنوشيد ؛ زيرا پشت را محکم داشته و آن چه را در شکم است هضم مي نمايد ؛ و تا زماني که آب براي نوشيدن همراه داشته باشيد (و به همراه آن بنوشيد) شما را مست نمي کند!!!
عمر در زمان خلافت ، شراب را با آب رقيق كرده و آن را مي‌نوشيد :

جالب تر از همه اين كه محمد بن محمود خوارزمي از بزرگان اهل تسنن در کتاب جامع مسانيد أبو حنيفه مي گويد :

عن حماد عن إبراهيم عن عمر بن الخطاب ، أتى بأعرابي قد سكر فطلب له عذر فلما أعياه قال : احبسوه فإن صحى فاجلدوه ، ودعا عمر بفضله ودعا بماء فصبه عليه فكسره ثم شرب وسقى أصحابه ، ثم قال : هكذا فاكسروه بالماء إذا غلبكم شيطانه ، قال : وكان يحب الشراب الشديد .

جامع المسانيد أبي حنيفة ، ج2 ، ص 192

بيابانگردي را که مست شده بود به نزد عمر آوردند ؛ عده اي براي او طلب بخشش کردند ؛ اما وقتي پذيرفته نشد ، عمر گفت : او را زنداني کنيد تا زماني که به خود آيد و سپس او را شلاق بزنيد . سپس خود عمر آبي طلبيده بر روي همان شراب ريخته و آن را رقيق کرده و نوشيد و به ديگران نيز نوشانيد .

سپس گفت : اگر شيطان شراب بر شما غالب شد ، اين چنين آن را با آب رقيق سازيد !!! عمر شراب غليظ را دوست داشت !!!

و سرخسي فقيه مشهور حنفي مذهب در كتاب المبسوط مي گويد:

وقد بينا أن المسكر ما يتعقبه السكر وهو الكأس الأخير وعن إبراهيم رحمه الله قال أتي عمر رضي الله عنه بأعرابي سكران معه إداوة من نبيذ مثلث فأراد عمر رضي الله عنه أن يجعل له مخرجاً فما أعياه إلا ذهاب عقله فأمر به فحبس حتى صحا ثم ضربه الحد ودعا بإداوته وبها نبيذ فذاقه فقال أوه هذا فعل به هذا الفعل فصب منها في إناء ثم صب عليه الماء فشرب وسقى أصحابه وقال إذا رابكم شرابكم فاكسروه بالماء .

المبسوط ، ج 24 ، ص 11 .

و ما بيان کرديم که مسکر آن چيزي است که با نوشيدن آن شخص مست شود !!! يعني آخرين پيمانه (پس تا قبل از آن مسکر نيست و حرام نيست!!!) و از ابراهيم روايت شده است که گفت : بيابانگردي مست را به نزد عمر آورده و همراه با او مشکي از نبيذ غليظ شده بود ؛ پس عمر خواست که براي او راهکاري قرار دهد ؛ هيچ راهي به ذهن او نرسيد مگر اينکه او اکنون عقل ندارد ؛ پس دستور داد تا او را زنداني کرده تا زماني که هوشش سر جاي خود باز گردد و سپس او را حد زد ؛ و سپس مشک او را طلبيده در حالي که در آن نبيذ بود ؛ پس از آن چشيد و گفت : واي !! اين با او چنين کرده است !!! پس مقداري از آن را در ظرفي ريخته و بر روي آن آب ريخت و از آن نوشيد و به يارانش نيز نوشانيد و گفت : اگر مايل به اين شراب شديد ، مستي آن را با آب از بين ببريد!!!

وي همچنين مي گويد :

وعن عمر ( رض ) أنه أتى بنبيذ الزبيب فدعا بماء وصبه عليه وشرب ، وقال : أن لنبيذ زبيب الطائف غراما .

المبسوط ، ج 24 ، ص8 .

از عمر روايت شده است که براي او نبيذي آوردند ؛ پس آبي آورده و بر روي آن ريخت و از آن نوشيد و سپس گفت : شراب کشمش طائف ارزشمند است !!! .





شراب خواري عمر در حال احتضار :

جالب است كه جناب عمر ، حتي در آخرين لحظات عمرش نيز دست از شراب خواري برنمي‌داشت ؛ تا جايي كه در هنگام مرگ نيز درخواست كرد كه برايش شراب بياورند . ابن سعد از علماي بزرگ اهل سنت در كتاب معتبر الطبقات الكبري مي‌نويسد :

عن عبد الله بن عبيد بن عمير أن عمر بن الخطاب لما طعن قال له الناس يا أمير المؤمنين لو شربت شربة فقال أسقوني نبيذا وكان من أحب الشراب إليه قال فخرج النبيذ من جرحه مع صديد الدم .

الطبقات الكبرى ، محمد بن سعد ، ج 3 ، ص 354 و تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج 44 ، ص 430 و با كمي تفاوت در : السنن الكبرى ، البيهقي ، ج 3 ، ص 113 و فتح الباري ، ابن حجر ، ج 7 ، ص 52 و المصنف ، ابن أبي شيبة الكوفي ، ج 5 ، ص 488 و الاستيعاب ، ابن عبد البر ، ج 3 ، ص 1154 و ده‌ها مصدر ديگر از مصادر معتبر اهل سنت .

از عبد الله بن عبيد بن عمير (نقل شده است) که هنگامي که عمر بن خطاب ، چاقو خورد ، مردم به او گفتند : اي امير مومنان ، اگر نوشيدني بنوشي (خوب است ) ؛ پس گفت : به من نبيذ دهيد !!! و نبيذ از دوستداشتني ترين نوشيدني ها در نزد وي بود . عبد الله گفت : نبيذ از زخم وي همراه با لخته هاي خون خارج شد .
معناي نبيذ در کتب اهل سنت :
و نبيذ را اهل لغت ، اين گونه معنا كرده‌اند :

وإنما سمي نبيذا لأن الذي يتخذه يأخذ تمرا أو زبيبا فينبذه في وعاء أو سقاء عليه الماء ويتركه حتى يفور [ ويهدر ] فيصير مسكرا .

تاج العروس ، ج5 ، ص500 ، ماده نبذ .

به آن نبيذ گفته مي شود ، زيرا کسي که آن را درست مي کند خرما و کشمش را گرفته و آن ها را در ظرف يا مَشکي ريخته و سپس بر روي آن آب مي ريزد . و آن را مي گذارد تا (خود به خود) جوشيده و سر برود ؛ كه در اين صورت مست كننده مي‌شود .

و محيي الدين نووي در كتاب المجموع مي‌نويسد :

واما الخمر فهي نجسة لقوله عز وجل ( إنما الخمر والميسر والأنصاب والأزلام رجس من عمل الشيطان ) ولأنه يحرم تناوله من غير ضرر فكان نجسا كالدم واما النبيذ فهو نجس لأنه شراب فيه شدة مطربة فكان نجسا كالخمر .

المجموع ، محيى الدين النووي ، ج 2 ، ص 563 .

اما شراب نجس است ؛ زيرا خداوند عز و جل فرموده است : " شراب و قمار و بت ها وتيرهاي قرعه پليدند و از عمل شيطانند" و نيز به اين علت که نوشيدن آن اگر ( ترک آن ) ضرر نداشته باشد ، حرام است ؛ پس مانند خون نجس است ؛ و اما نبيذ ، پس آن نيز نجس است ؛ زيرا شرابي است که غليظ شده و به طرب مي آورد ؛ از اين رو ، مانند شراب نجس است


آيا شخصي که حتي حکم تيمم را نمي داند شايسته خلافت است؟!
مشهور است كه عمر فتوا داده است : وقتى آب موجود نبود، نماز واجب ، ساقط است !! تا اينكه دسترسى به آب پيدا كنيد؟!! (1)
بخارى و مسلم در صحيح خود (در باب تيمم ) آورده اند که مردي در خلافت عمر به نزد او آمد و گفت: من جنب شده ام و آبي نبود که غسل کنم چه کار بايد انجام دهم ؟
عمر گفت: هرگاه آب نيافتي نماز نخوان !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
عمار ياسر حاضر بود گفت: اي عمر! يادت نيست که در فلان سفر من وتو به حسب اتفاق احتياج به غسل پيدا کرده بوديم. تو به علت نبود آب نماز نخواندي و من چون گمان کردم که تيمم به جاي غسل است و همه بدن را به خاک بايد رسانيد در خاک غلطيدم و نماز خواندم. وقتي خدمت حضرت رسول صلي الله عليه و آله رسيديم تبسم نمودند و فرمودند: يا عمار! در تيمم همين قدر بس است که دستها را بر زمين زنند و به هر دو کف دست پيشاني را و بعد از آن با کف دست چپ پشت دست راست و با کف دست راست پشت دست چپ را مسح نمايند.

وقتي عمار اين حکايت را نقل کرد. عمر گفت: اي عمار! از خدا بترس!
عمار گفت: اگر امر ميکني نقل اين حديث نکنم. عمر گفت: واگذاشتيم تو را به آنچه ميخواهي. (2)
اين درحاليستکه که در قرآن آمده: فان لم تجدوا مائا فتيمموا صعيدا طيبا. و رسول خدا صلي الله عليه و اله بسيار گفته بودند که اگر آب نباشد تيمم کنيد.
با توجه به اينکه عمر سالها در کنار پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله زندگي کرده و تيمم در آن زمان به خاطر بياباني بودن شبهه جزيره عربستان بسيار مبتلا به بوده است! و با اين حال عمر تيمم را فرا نگرفته است! ايا شايستگي جانشيني پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله را دارد؟
اسناد:
(1) : الغدير للاميني ج 6 / 84 و 85، عمدة القارى للعينى ج 2 / 172، فتح الباري ج 1 / 352، صحيح مسلم ج 1 / 193.
(2) صحيح مسلم ك الطهارة باب التيمم ج 1 / 193، صحيح البخاري ج 1 / 87، الطرائف لابن طاوس ص 464 عن الجمع بين الصحيحين، سنن أبى داود ج 1 / 53، سنن ابن ماجة ج 1 / 200، مسند أحمد ج 4 / 265، سنن النسائي ج 1 / 59 و 61، سنن البيهقى ج 1 / 209، الغدير ج 6 / 83.

ما ز محبان علي(ع) و عمر، هيچ نگوييم زخير و وز شر**** حشر محبان علي(ع) با علي(ع)، حشر محبان عمر با عمر
312   نام و نام خانوادگي:  جعفر     -   تاريخ:   25 ارديبهشت 90
در جواب آقاجواد:آره زلزله نشده اما اززلزله بدتر شده که بدست يه مشت وهابي حرومزاده افتاده واز آتشفشانش هم آتيش ننگ بلند ميشه
اما شماآقاي باغيرت زياد احساساتي نشو جواب شما در قسمت فوق داده شده(298)
در ضمن تودر ميان اهل تسنن اولين نفري هستي که از فضايل عمر گفتي.شايد عمر بيچاره خودشم خبر نداشته باشه.چه ميدونم والا.

انشالله باعمر محشور شي وماهم انشالله با علي (عليه السلام)و11فرزند معصومشان
درقيامت ميبينيم هم مريدان عمر را هم محبان اهل بيت (ع)را
313   نام و نام خانوادگي:  فردين     -   تاريخ:   26 ارديبهشت 90
به نظر من کساني که به ائمه معصومين عليه السلام توهين مي کنند ظاهرا مسلمان وسني هستند زيرا اگر به کتب برادران سني مان مثل صحيح مسلم و بخارايي ويا هرکتب معتبر اهل سنت نگاه کنيم همگي زبان به مدح وثناي ائمه معصومين عليه السللم گشودند به نظر من اينها يي که چنين توهينهايي ميکنند دست نشانده صهيونيزم ودر راس آنها اسرائيل ويهوديان به ظاهر سني هستند که انشا الله خداوند نسلشان را منقرض فرماييد
314   نام و نام خانوادگي:  فردين     -   تاريخ:   26 ارديبهشت 90
اخوي مثل اينکه خيلي جو گرفته تديا اينکه از اخبار دنيا بي خبري چه کسي گفته پس از آقاي عمر زمين لرزه اي در مدينه رخ نداده بلکه بعد از عمر چنان زمين لرزه اي مدينه را لرزاند که بسياري از مردم کشته شدهاند بهتر است يه نگاهي به تاريخ بيندازي بعدا در مورد فضائل عمر نطق فرمائيد .
خداوند چه عزتي به عمر داده ؟ جز اينکه حق امير المومنين را غصب کرد پهلو يگانه يادگار پيامبر را شکست ومحسنش را سقط کرد .خلاصه خداوند در قرآن مي فرمائيد شيطان اعمال آنها را چنان در نظرشان زيبا جلوه ميدهد.واقعا اعمال شما درنظرتان خوب جلوه نمکند؟بهتر است کمي تامل کنيد بعد از طلوع خورشيد نمازتان قضا خواهد شد !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
315   نام و نام خانوادگي:  جعفر     -   تاريخ:   26 ارديبهشت 90
قابل توجه تمام اهل تسنن کسانيکه ميگن ابوبکر در شکستن حرمت حضرت فاطمه (س) نقشي نداشته....

ابوبکر در هنگام مرگ:اي کاش حرمت خانه فاطمه را نميشکستم.
منابع اهل تسنن کتاريخ طبري جلد 2 ص 253.
تاريخ دمشق ج 30 ص 418
الاموال ص 174اينکه ديگه منابع خودتونه لج بازا
خواهشا مثل ابوبکر نشيد که آخر عمر بفهمه چيکار کرده.البته ميدونست وشما هم ميدونيدکه داريد چيکار ميکنيد منتها لج ميکنيد.حالا به چه قيمتي ؟الله اعلم
316   نام و نام خانوادگي:  عمر     -   تاريخ:   26 ارديبهشت 90
سلام بر برادر ديني جناب مسافر انشاالله خدا به شما جزاي خير عطا نمايد به خاطر دفاع از حق
317   نام و نام خانوادگي:  جواد     -   تاريخ:   26 ارديبهشت 90
حضرت عمر همان کسي است پيامبر اسلام مي فرمايند من رسول قسم ياد مي کنم وقتي شيطان متو جه مي شد حضرت عمر ازاين کوچه مي گذارد هفتاد کوچه راهشو عوض مي کرد حضرت جزء کساني روي زمين به او وعده بهشت دهند رسول خداوآقاي جفعر شما ازروي کتابهاي خودتان سني ها را مي شناسي حضرت عمروکتاب هاي مارا خواندي وحرف علما مارا نشنيده آقا جفعر هاراهمه سني مي گويند شما شنيده به قول قديمي ها خودتان مي بري خودتان مي دوزي روزقيامت نه حضرت عمرنه حضرت علي شفاعت کسي رامي کند بلکه اعمال ايمان خود انسان کاري بکند اورا به بهشت برند هرانساني را روز قيامت قبر بلندنه از حضر ت عمر ازنه علي چيزي گفته مي شود سه سوال مي شود خدا کيست دينت چيست پيامبر کيست اگر با ايمان باشي جواب دهي خدا يکانه دين اسلام امت رسول الله باشي حضرت محمد ديکه بهشت ميري من همه اين حرف هارازدم حضرت عمر مردي شريف عدالت جو بود همچنن حضرت علي مردي صالح انسان شجاع عدالت جو بود هردوتا اصحابي از اهل بيت بودند حضرت عمر داماد بزرگوار حضرت علي بودبراداران شعيه حرفي من زدم خواسته قبول کني بکني وقتي حضرت به شهادت رسيدچونان ديدگرگ حمله کرد گوسفندي خورد چونان گريه يکي پرسيد چراگريه مي کني يک کوسفندگرگ خورده گريه نداره من واسه اين گريه نمي کنم من مي دانم اميرالمومنين عمر يه چيزي شده درزمان حضرت عمر گرگ وگوسفند باهم مي چريدن چنين عدالتي داشت حضرت عمرآياچنين انساني شما حرف هاي به او نسبت مي دهي اصلان قابل توجيج نيست آيا حضرت عمر لايق چنين حرف هاي است حضر ت علي شجاع بود هيچ کس نمي دانست با او مقابله کند حتي چشم هاي نگاه شجاع بود هر کس به چشم هايش نگاه مي کرد مي ترسيد اين جنگ ها پا حضرت علي تير خورده بود کسي نمي تو است تيرپايش بيرون کند مي ترسيدن حضرت علي يکي گفت وقتي حضرت علي نماز است اگرزمان زمين يکي بشودند متوجه نمي شود به خاطر اينکه چنان روح وجانش متوجه خداوند پاک است تير را بکشي وقتي به نماز ايستادتير کشيدن وقتي نماز حضرت علي تمام شد کفت تير بکشيد جواب کند حضرت حال نماز تيرازپايت کشيديم چنان مشغول عبادت بود متوجه نشد حضرت علي چنين انساني اصحاب پيامبر همه چنين انسانهاي بودند رسول خدا تربيت کرده بود زندگي اصحاب رسول بخواندچنين داستانها زياد مي بيني پيامبر اسلام دانست يه روز امام حسين ويارانش دردشت کربلا شهيد مي شود به دستو ريزيد هروقت معاويه پيش رسول خدا ميامد مي گفت معاويه پشت به من نکن کمرزمين مي کفت که امام حسين جکرکوشه ام را شهيد مي کند از پشت تو مشام خون به دماغ مي رسد پيامبراين رامي دانست چينن جرياني شما مي گويد حضرت عمر نعوذبالله قاتل حضرت فاطمه نساءاهل جنت بودنمي دانست به حضرت عمر نمي گفت شما چنين انساني هستي بس چنين حرفي وجود ندارد شما تا سال هفتاد درسي مي نوشتي وفات حضرت فاطمه بعد شد شهادت اين شهادت فاطمه کجا فهميدي بعدا که شهيد شده درمورد جانشيني پيامبر اگر بعد جاشين خود تعيين نکرد غديرخم قبول داريم مسائله ديه چيزي ديکه بوده قبل از آخرين حج بود پيامبر به حضرت علي براي جنگ به يمن مي بفرسته مسلمانان پيروز ميشودن وسايل زيادي نصيب مسلمانان مي شودافراد سپاه حضرت علي همه رابراي خودت برمي دارند بيت المال هيچ نمي گذارند حضرت مقداري ازآنها ميکرد براي بيت المال بعضي افراد از دست حضرت علي ناراحت ميشوند چرا وسايل ما رفتي قرار بود سپاه حضرت بعد جنگ درمحلي به خم پيامبر ملحق اوبه طرف مکه براي مناسک حج بروند وقتي سپاه حضرت علي به خم رسيد بلافاصله افرادي رفتن پيش رسول خدا گفتن چرا علي فرمانده کردي وسايل را جنگ کرفتيم پس گرفته پيامبر خدا بسيار ناراحت شد افراد را جمع کرد دست حضرت علي بالا برد کس من رادوست بردارد حضرت علي رادوست بدارد همه حرف پيامبر اسلام را باجان دل قبول کردندمسائل حل شدچنين بوداگر موضوع جانشيني غديرخم مطرح شد جاي ديکه حديث ديگر اصحابي ديگر چراکفته نشد چون چنين حرفي وجود نداشت حضرت عمرحضرت علي دوبراداردوقهرمان هستند درتاريخ اسلام مانند ستاره مي درخشاندحضرت علي انسان عالم بود مثل همه اصحابه بعد ازوفات نشستن يک نفر به عنوان خليفه انتخاب کردند هيچ مشکلي در جهان اسلام نبود بترتيب حضرت ابوبکر حضرت عمر حضر ت عثمان حضرت علي خليفه مسلمين شدند شما خواهيد تاريخ عوض کنيد مسائله چنين بوده است اگر پيامبر جانشين خود انتخاب کرد به قسم خدا ابوبکر عمر عثمان حرف پيامبر اجر ا کردند آيا پيامبربه وسيله وحي آيند خبر داشت پيامبر جانشين انتخاب کرد بعد ازوفات مسلمانان شخص ديکر انتخاب نمي کند پيامبر همه چيزها دانست چنين جانشيني انتخاب نکرده بود براي حضرت علي حضرت عمر حضرت ابوبکر حضرت عثمان فرقي نداره اين ها همه بنده صالح خدا صحابه نمونه رسول خدا هستند شاگرداني بودن پيامبر حدو د چهار ده سال تربيت شدن کرد روي زمين وعده بهشت به آنها داد آيا چنين کساني بدهستندخودتان قضاوت نکنيد به خدا قسم خلفاي راشدين انسانهاي پاکي هستندبه خداي بفرستي قسم تان مي دهم به خلفاي راشدين توهين نکنيد
318   نام و نام خانوادگي:  عادل     -   تاريخ:   26 ارديبهشت 90
آقاي مسلمان اسمتو گذاشتي هرچه دلت مي خواهد مي نويسي بدون دليل مدرک بهترين اصحاب پيامبر تهت مي زني توهين مي کني برو توبه کن به خدا قسم بد مي بيني مااز کافر انتظار داريم که به پيامبر بد مي گو يد شما خود را مسلمان واقعي دوني اصحاب توهين مي کني اصحاب جان خودرا فدا اسلام من تو برسد بدبخت
319   نام و نام خانوادگي:  منصورخداداد     -   تاريخ:   27 ارديبهشت 90
درجواب برادران گمراه شيعه بايد بگويم اياک نعبد واياک نستعين---خداوند به پيامبر تاکيدنموده عين اين جملات رادرنماز بخوان به اين معني که فقط تورا ميپرستيم وفقط ازتوکمک ميجوييم حال من درعجبم از خدا کمک بجوييم يا از مردگان هزاروپانصد سال پيش-درصورتيکه من ازجمله اياک نستعين معني ديگري نميتوانم برداشت کنم واينکه درکجاي نهج البلاغه ازعمر ابوبکر عثمان وسيلي بر فاطمه واين مزخرفات نوشته شده خب بگين ماهم از ماهيت اين کتاب ارزشمند بيشتربدونيم
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

اگر يک پيرمرد در خيابان از شما کمک بخواهد ، مشرک شده است ؟ چون خلاف «اياک نستعين» عمل کرده است ؟ اگر شما از نانوا و بقال و... براي رفع نيازها کمک بگيريد مشرک شده ايد ؟ اياک نستعين به اين معني نيست که ديگر از هيچ کس کمک نگرفت ، بلکه به اين معني است که هر کمکي که از ديگران گرفته مي شود ، در واقع از جانب خداوند جل جلاله است ، و اگر اجازه او نبود هيچ کمکي صورت نمي گرفت !

بهتر است کمي در اين زمينه دقت کنيد .

اما در مورد نهج البلاغه :

«فستنبئک ابنتک بتظافر امتک علي هضمها» اي پيامبر ! به زودي دخترت به تو خبر خواهد داد که امت با هم جمع شدند تا او را بشکنند !

آيا از اين عبارت واضح تر براي شکسته شدن حرمت حضرت زهرا سلام الله عليها توسط صحابه وجود دارد ؟

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

320   نام و نام خانوادگي:  دعوت به مناااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا     -   تاريخ:   29 ارديبهشت 90
سلام به همه برادران و خواهران شيعه و سني. از اين پايگاه ممنون هستم که زمينه گفتگوي آرام را بين مسلمين فراهم آورده است. بررسي صحت روايات اهل سنت : 1. در زمان قديم رسم بر اين بود که در ابتداي جنگ فرمانده دو سپاه عده ايي از قهرمانان و دلاوران سپاه خودشان را به ميدان جنگ مي فرستادند تا آنها با يکديگر به نبرد بپردازند. درعربستان زمان پيامبر(ص) هم اوضاع به همين منوال بود و پيامبر (ص)در ابتداي هر جنگ برخي از ياران دلاور و شجاع خود را به جنگ با قهرمانان و نام آوران دشمن مي فرستاد. در تاريخ جنگ هاي صدر اسلام نام بسياري از پهلوانان سپاه کفر را مي بينيم که در اين مرحله از جنگ ها روانه دوزخ شده اند. در کتب اهل سنت مطالب بسياري در خصوص شجاعت و رشادت هاي ابوبکر، عمر و عثمان آمده است. در اين روايات نقل شده است که آنها از دلاوران و جنگ آوران سپاه اسلام بودند . اما وقتي ما به کتب تاريخي و روايي مراجعه مي کنيم ، به نکته ايي جالب بر مي خوريم . در اين کتب حتي نام يکي از قهرمانان و سران سپاه کفار را نمي يابيم که به دست يکي از اين سه تن کشته شده باشد. حال آنکه در همين کتب نام بسياري از قهرمانان کفار را مي يابيد که به دست برخي از ياران نبي مکرم اسلام (ص) روانه جهنم شده اند. از جمله اين افراد مي توان به علي بن ابي طالب (ع) اشاره کرد که جبرئيل در حق ايشان فرمود: « لا فتي الا علي لا سيف الا ذوالفقار» 2. در روايتي از ابوهريره نقل شده است که پيامبر(ص) به ابوبکر وعده بهشت را داده بودند. اما نکته ايي جالب، در اين روايت وجود دارد. « ابوبکر از پيامبر(ص) سوالي مي کند. حال آنکه در ادامه روايت اثري از جواب پيامبر(ص) به سوال ابوبکر ديده نمي شود. » « ابوهريره در اين روايت ادعا مي کند که ابوبکر از پيامبر(ص) پرسيده است که اگر شخصي در روز قيامت از سوي همه درب هاي جنت فرا خوانده شد، بايد چکار کند.» پيامبر(ص) در جواب ابوبکر مي گويد که: « تو از جمله کساني خواهي بود که از طرف همه در هاي بهشت فرا خوانده خواهي شد.» نکته جالب آن است که ابوهريره اين روايت ساختگي را در همين جا تمام مي کند و مشخص نمي کند، تکليف شخصي که از سوي چند در بهشتي فرا خوانده مي شود، چيست؟؟؟ حالا بقيه به کنار. بيچاره ابوبکر که همه در هاي بهشتي او را فرا مي خوانند و او نمي دونه که از کدام در وارد بهشت بشه!!!!!!!!!!!!!!!!!! http://www.iranmazhabi7.blogfa.com/ اللهم عجل لوليک الفرج ياحق
321   نام و نام خانوادگي:  دعوت به مناااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا     -   تاريخ:   29 ارديبهشت 90
ميراث رسول خدا و ارث در قرآن ميراث رسول خدا يکي از موارد نزاع فاطمه ( س) با ابوبکر فدک بود . در کتب تاريخ و حديث نوشته اند که بعد از وفات پيغمبر ( ص) فاطمه نزد ابوبکر رفت و فدک را مطالبهنمود . ابوبکر حاضر نشد چيزي به عنوان ارث به آن حضرت بدهد . عذر آورد که پيمبران ارث نمي گذارند و اموالي که از آنان باقي بماند صدقه عمومي است . و در اين باره به حديثي استشهاد کرد که ناقلش خودش بود . گفت : از پدرت شنيدم که مي فرمود : ما پيمبران طلا و نقره و زمين و ملک و خانه به ارث نمي گذاريم بلکه ميراث ما ايمان و حکمت و دانش و شزيعت مي باشد . من در اين کار به دستور پيغمبر و به صلاح او کار مي کنم . ( 2 ) فاطمه زهرا (س) سخن ابوبکر را قبول نکرد و در رد او به آياتي از قرآن مجيد تمسک فرمود که بايد در اين قسمت ، بحث بيشتري انجام دهيم تا حق روشن گردد . ارث در قرآن قانون کلي ارث در قرآن کريم آمده است . خدا در قرآن مي فرمايد: خدا شما را درباره فرزندانتان سفارش مي کند ، پسر سهم دو دختر مي برد . ( 1) آيه مذکور و ساير آياتي که در اصل تو ارث سهام وارثان نازل شده کليت دارند و شامل همه مردم مي باشند . پيمبران نيز مشمول همين آيات مي باشند . آنان نيز بر طبق اين نصوص کليه ، هم بايد از ارث گذاران ارث ببرند و هم اموالشان به وارثانشان برسد . به مقتضاي همين نصوص ، بايد کليه اموال و ماترک رسول خدا (ص) به ورثه اش منتقل شود . البته در کليت قانون تو ارث نبايدشک کرد ليکن بايد ديد آيا دليل قاطعي بر اينکه پيمبران از اين قانون کلي استثنا شده اند داريم يانه ؟ حديث ابوبکر ابوبکر در مقابل حضرت زهرا مدعي بود که پيمبران از قانون توارث خارج شده اند و ارث نمي گذارند . براي اثبات مدعاي خويش به حديثي تمسک نمود که راوي آن خودش بود و باعبارات مختلف در کتب نقل شده است . ابوبکر به فاطمه گفت : من از رسول خدا شنيدم که مي فرمود : ما پيمبران طلا و نقره و زمينو خانه ارث نمي گذاريم .ارث ما ايمان و حکمت و دانش شريعت است . من به دستور رسول خدا عمل مي کنم و به صلاح او رفتار مي نمايم . مخالفت قرآن حديث ابوبکر با بعض آيات قرآن کريم که به الصراحه دلالت مي کنند که يمبران نيز مانند ساير مردم ارث مي گذارند مخالفت دارد . و بر طبق احاديث معصومين هر حديثي که مخالف قرآن باشد اعتبار ندارد و بايد به ديوار زده شود . گفته اند : ممکن است ميراث حضرت زکريا علم و دانش باشد نه مال و ثروت . و از خدا خواسته که فرزندي بهوي عطا کند تاوارث علومش باشد و در راه ترويج دين کوشش کند . ليکن بااندک دقتي معلوم مي شود که احتمال مذکور قابل قبول نيست . زيرا اولا" : کلمه « يرث » در آيه ظهور دارد در ارث مالي ، وتا قرينه خلاف نباشد بايد به همين معنا حمل شود . و ثانيا" : اگر ميراث ، مالي باشد ترس حضرت زکريا وجه داشتاما اگر ميراث علمي باشد معناي آيه به هيچ وجهدرست نمي شود . زيرا اگر مراد کتابهاي علمي باشد برگشت اين معنا به همان ميراث مالي مي شود زيرا کتاب نيز از اموال محسوب مي شود و اگر گفته شود که حضرت زکريا از اين آيه جهت وحشت داشته که علوم و معارف و قوانين شريعت در دست عمو زادگانش بيفتد و سوء استفاده کنند ، ترس آن جناب کار بجايي نبوده است ، زيراوظيفه پيمبري آن حضرت اقتضا داشت که احکام و قوانين شريعت را در اختيار عموم ملت قرار دهد ، عمو زادگانش نيز از اين حکم نبايد خارج باشند . تازه اگر فرزندي هم پيدا مي کرد باز هم ممکن بود عمو زادگانش نيز از دانستن قوانين شريعت سوء استفاده نمايند . و اگر از اين جهت وحشت داشت که علوم و اسرار مخصوص نبوت در اختيار عموزادگانش بيفتد و از آن سوء استفاده نمايند باز هم ترس آن جناب بي وجه بود ، زيراعلوم مزبور در اختيار خودش بود و مي توانست عمو زادگانش را بر آن اسرار واقف نسازد . و مي دانست که خداوند متعال هم علوم و اسرار نبوت را در اختيار افراد شرير و ناصالح قرار نخواهد داد . پس به هر حال ، ترس آن ناب وجهي نداشت . ممکن است کسي بگويد : حضرت زکريا از يان جهت بيم داشت که عمو زادگانش که شرور و دشمن دين و ديانت بودند بعد از او در صدد تخريب ديانت بر آيند و زحماتش را به هدر دهند . بدين جهت از خداخواست که فرزندي به وي عطا کند که به مقام نبوت برسد و در راه ترويج خدا پرستي کوشش کند . بنابريان ميراث در آيه حمل مي شود بر ميراث علم و حکمت و نه مال و ثروت . ليکن احتمال مذکور نيز از اشکال الي نيست ، زيرا حضرت زکريا مي دانست که خداوند حکيم هيچگاهزمين را از وجود پيغمبر ياامام خالي نمي گذارد . پس نمي توان گفت که حضرت زکريا از اين جهت مي ترسيد که خداوند متعال دين و شريعتش را بي حامي دين باشد و حامي دين باشد نبايد بگويد خدايا به من فرزندي بده که ميراثم را ببرد و او را شايسته و صالح قرار بده ، بلکه بايد بگويد : پروردگارا مي ترسم بعدد از من اساس ديانت متزلزل گردد تقاضا ي کنم بعد از من براي حمايت از دين پيغمبري را مبعوث کني ، دوست دارم از اولاد من باشد ، به من فرزندي عطا کن که پيغمبر شود . به علاوه اگر ميراث علم و نبوت مراد باشد جمله « رب واجعله رضيا » وجه ندارد . زيرا حضرت زکريا مي دانست که خداوند حکيم هرگز افراد ناصالح و بي اهليت را براي نبوت انتاب نخواهد کرد ، ديگر وجه نداشت که بگويد : خدا پيغمبر بعد از من را فرد پسنديده اي قرار بده . از سخنان گذشته روشن شد که ارث يحيي از حضرت زکريا ارث مالي بوده است . و آيه مذکور به خوبي دلالت مي کند که پيمبران نيز مانند سارمردم ارث مي برد وارث مي گذارند . بنابراين ، حديث ابوبکر راچون مخالف رآن است بايد رد کرد . زيرا بر طبق موازين حديث شناسي هر حديثي که بر خلاف نص قرآن باشد قابل قبئل نبوده بايد به ديوار زده شود . به همين جهت حضرت زهرا(س) حکم و قوانين شريعت و درس حديث شناسي و تفسير قرآن را از زبان پدر بزرگوارش رسول خدا و شوهرش علي مرتضي فرا گرفته بود . اشکال ديگر اگر حديث ابوبکر صحيح بود بايد نسبت به کلايه اموال رسول خدا عموميت داشته باشد . بنابر اين بايد وارثانش از کليه اموال حتي لباس و زرهو شمشير و حيوانات سواري و دوشيدني و اثاث خانه محروم شوند و همه آنها جزء بيت المال عمومي شود . در صورتي که به گاهي تاريخ ، رسولخدااز اينقبيل اموال داشته و به وارثانش رسيده است و در هيچ تاريخي ننوشته اند که ابوبکر لباس ها و شمشير و زره وفرش و ظوف رسول خدارا به عنوان اموال عمومي ضبط نموده باشد . بلکه چنانکه قبلا" ملاحظه فرموديد حجره هاي آن حضرت در تصرف همسرانش باقي ماند و اموال ديگرش در بين ورثهتقسيم شد . و خود اين موضوع نيز يکي از شواهد ضعف حديث ابوبکر به شمار مي ود . معلوم مي شود که خودش نيز بدان حدث عقيده نداشته است .اگر حديث درست بود تفکيک بين اموال وجهي نداشت. ابوبکر که مدعي بود رسولخدافرمود : من ارث نمي گذارم و اموالم صدقه است، و بدين بهانه دختر عزيز پيغمبر و بانوي نمونه اسلام را آزرده خاطر نمود ، پس چرا حجرات رسول خدا راازدستزنهايش نگرفت ؟ و چرا ساير اموال رامطالبه نکرد ؟ اشکال ديگر اگر اين مطلب درست بود که پيمبران ارث نمي گذارند ، جا داشت پيامبر اکرم اين مطلب را به حضرت زهرا و علي بن ابي طالب (ع) گوشزد مي کرد که اموال و ما ترک من جزء صدات عمومي است و به عنوان ارث به شما نمي رسد مبادا بعد از من مطالبه ارث کنيد و اسباب اختلاف و نزاعفراهم سازيد . آيا رسولخدا نمي دانست که وارثانش بر طبق قوانين کلي ارث و رفتار عموم مردم در صد تقسيم اموال بر مي آيند و بين آنان و خليفه وقت کشمکش و نزاع به وقوع خواهد پيوست ؟! يا مي دانست ليکن در تبليغ احکام کوتاهي کرد ؟ ! ما که نمي توانيم چنين موضوعي راباور کنيم . گفته اند : لازم نيست رسول خدااين مطلب زا به وارثانش تذکر داده باشد بلکه همين قدر کافي بود که حکم مسأله رادر اختيار ابوبکر که امتم مسلمانان بود قرار دهد ، خليفه است که بايد احکام خدا رااجراکند پيغمبر م مطلب رابه اوتذکر داده بود . ليکن اين مطلب درست نيست ، زيرا اولا" ابوبکر در زمان رسول خدا به عنوان خليفه تعيين نشده بود تا گفته شود پيغمبر دستورات لازم را به او داده بود . و ثانيا" موضوع ميراث در مرتبه اول به وارثان آن حضرت ارتباط داشت ، آنان بايد وظيفه خويش را بدانند تا بر خلاف حق مطالبه ارث نکنند و اساب جدايي و اختلاف را فراهم نسازند . آيا مي توانگفت : علي بن ابي طالب (ع) کهگنجينه علوم نبوت بود و فاطمه ( س) که تربيت شده خانه نبوتو ولايت بود از يک چنين مسأله مهمي که مربوط به خودشان بود بي اطلاع بودند ول ابوبکر که از مسائل عادي و ابتدايي اسلام اطلاع نداشت حکم آن را مي دانست ؟!. آيا مي توان گفت : فاطمه زهرا حکم مسأله را مي دانسته ليکن با آن مقام عصمت و طهارتي که داشت بر خلاف دستور پدر بزرگوارش از ابوبکر مطالبه ارث نمود ؟ . آيا مي توان درباره علي بن ابي طالب (ع) گفت : مسپدله را مي دانست ليکن با آن مقام زهد و تقوا و عصمت و طهارت و علاقه مفرطي که به اجراي قوانين الهي داشت به بانوي عزيزش اجازه دهد که بر خلاف نص پيغمبر اسلام مطالبه ارث کند و براي احقاق حق خودش آن خطبه مفصل رادر ملاء عام ايراد کند ؟! . گمان نمي کنم هيچ شخص باانصافي بتواند اينگونه مطالب را باور کند . اشکال ديگر ابوبکر به هنگام وفات وصيت کرد او رادر حجحره رسول خدا دفن کنند ، و در اين موضوع از دخترش عايشه اجازه گرفت . اگر به حديث عدم توريث انبياء عقيده داشت بايد حجره را مال عموم مسلمانان بداند و از آنان کسب اجازه کنند !! . يک تذکر اموالي که در تصرف رسول خدا بود دو نوع بود : نوع اول : اموالي که به عموم ملت تعلق داشت و از اموال عمومي و بيتالمال مسلمين محسوب مي شد . رسول خدابه اعتبار اينکه حاکم مسلمانان بود در اينگونه اموال تصرف مي نمود و در مصارف عامه صرف مي کرد . در جاي خود به اثبات رسيده که اينگونه اموال به مقام و منصب حکومت شرعي تعلق دارد و قانون توارث در آنها جاري نيست بلکه بعد از مرگ حاکم شرع به جانشينش منتقل خواهد شد . نوع دوم : اموال شخصي رسول خدا: پيغمبر اکرم به اعتبار اينکه فردي از افراد مدم بود حق مالکيت داشت . اموالي کهاز راه کسب و کار وهر طريق مشروع ديگر در دستش وافع مي شد ملک شخصي آن جناب مي شد و کليه احکام ملک حتي قانون توارث بر آن مرتب مي شد . رسول خدا بدون ترديد از اينگونه اموال داشته است . بعضي از آنها از راه سهمي که آن حضرت در غنائم داشت نصيبش مي شد . در اينگونه اموال حکم رسوولخدا با ساير مسلمين يکسان بود . و کليه احکام حتي قانون توارث بر آنها مرتب مي شد ، در اين قبيل اموال بود که حضرت زهرا (س) مطالبه ارث مي کرد . ابن ابي الحديد مي نويسد : فاطمه کسي را نزد ابوبکر فرستاد و پيغامداد : آيا تو وارث رسول خدا هستييا اهلش ؟ پاسخ داد : اهلش . فرمود : پس سهم رسول خدا چه شد ؟ . (1) در اين قبيل اموال ، رسول خدابا ابوبکر فرقي نداشت. ابوبکر با اينکه خودشدرا خليفه پيغمبر مي دانست در اموال شخصي خودش تصرف مي کرد و آنها را بعد ا خودش ملک وارثانش مي دانست . بايد اموال شخصي رسوب خدا را نيز ملک وارثانش بداند . به همين جهت حضرت فاطمه به ابوبکر مي فرمود : آيا دختران تو از تو ارث مي برند، ولي دختران رسول خدا نبايد از پدرشان ارث ببرند ؟ ابوبکر پاسخ داد : آري چنين است . (1) منبع مقاله:http://www2.irib.ir/amouzesh/sinless/fat_banouy_sharh.asp?key=31 http://www.iranmazhabi7.blogfa.com/ اللهم عجل لوليک الفرج ياحق
322   نام و نام خانوادگي:  دعوت به مناااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا     -   تاريخ:   29 ارديبهشت 90
ماجراي « ليلة المبيت » و فداکاري امام علي عليه السٌلام : فداکاري بي نظير اعمال ورفتار هر فرد، زاييده طرز تفکر وعقيده او است. جانبازي وفداکاري از نشانه هاي افراد با ايمان است. اگر ايمان انسان به چيزي به حدي برسد که آن را بالاتر از جان ومال خود بداند، قطعا در راه آن سر از پا نمي شناسد وهستي وتمام شؤون خويش را فداي آن مي سازد. قرآن مجيد اين حقيقت را در آيه زير منعکس کرده است: انما المؤمنون الذين آمنوا بالله و رسوله ثم لم يرتابوا و جاهدوا باموالهم وانفسهم في سبيل الله اولئک هم الصادقون . (حجرات: 15) «مؤمنان کساني هست که به خدا وپيامبر او ايمان آوردند ودر آن هرگز ترديد نکردند وبا مال وجان خود در راه خدا کوشيدند; آنان به راستي در ايمان خود صادقند. در سالهاي آغاز بعثت، مسلمانان سخت ترين شکنجه ها وزجرها را در راه پيشبرد هدف تحمل مي کردند. آنچه که دشمنان را از گرايش به آيين توحيد باز مي داشت همان عقايد خرافي نياکان وحفظ مقام خدايان وتفاخر به امتيازات قومي وطبقاتي وکينه هاي موروثي قبيله اي بود. اين موانع تا روزي که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم مکه را فتح کرد، بر سر راه پيشرفت اسلام در مکه واطراف آن وجود داشت وجز با قدرت نيرومند ارتش اسلام از ميان نرفت. فشار قريش بر مسلمانان سبب شد که گروهي از آنان به حبشه وگروه ديگري به يثرب مهاجرت کنند. با آنکه پيامبر وحضرت علي از حمايت خاندان بني هاشم وبالاخص ابوطالب برخوردار بودند، اما جعفر بن ابي طالب ناگزير شد به همراه تني چند از مسلمانان در سال پنجم بعثت مکه را به عزم حبشه ترک گويد وتا سال هفتم هجرت که سال فتح خيبر بود در آنجا اقامت گزيند. پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم در سال دهم بعثت حضرت ابوطالب، بزرگترين حامي ومدافع خويش را، در مکه از دست داد. بيش از چند روز از مرگ عموي بزرگوارش نگذشته بود که همسر مهربان او خديجه، که هيچ گاه از بذل جان ومال در پيشبرد هدف مقدس پيامبر دريغ نمي داشت، نيز چشم از جهان پوشيد. با در گذشت اين دو حامي بزرگ، ميزان خفقان وفشار بر مسلمين در مکه فزوني گرفت; تاآنجا که در سال سيزدهم بعثت، سران قريش در يک شوراي عمومي تصميم گرفتند که نداي توحيد را بازنداني کردن پيامبر يا با کشتن ويا تبعيد او خاموش سازند. قرآن مجيد اين سه نقشه آنان را ياد آور شده، مي فرمايد: واذ يمکر بک الذين کفروا ليثبتوک او يقتلوک او يخرجوک ويمکرون و يمکر الله و الله خير الماکرين (انفال: 30) به ياد آور هنگامي را که کافران بر ضد تو حيله کردند وبر آن شدند که تو را در زندان نگه دارند يا بکشند ويا تبعيد کنند. آنان از در مکر وارد مي شوند وخداوند مکر آنان را به خودشان باز مي گرداند; وخداوند از همه چاره جوتر است. سران قريش تصميم گرفتند که از هر قبيله فردي انتخاب شود وسپس افراد منتخب به هنگام نيمه شب يکباره بر خانه محمد صلي الله عليه و آله و سلم هجوم برده، او را قطعه قطعه کنند. بدين طريق، هم مشرکان از تبليغات او آسوده مي شدند وهم خون او در ميان قبايل عرب پخش مي شد ولذا خاندان هاشم نمي توانست با تمام قبايلي که در ريختن خون وي شرکت کرده بودند به خونخواهي ومبارزه برخيزند. فرشته وحي پيامبر را از نقشه شوم مشرکان آگاه ساخت ودستور الهي را به او ابلاغ کرد که بايد هرچه زودتر مکه را به عزم يثرب ترک کند. شب مقرر فرا رسيد. مکه ومحيط خانه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در تاريکي شب فرو رفته بود. ماموران مسلح قريش هر يک از سويي به جانب خانه رسول خدا روي آوردند. اکنون پيامبر بايد با استفاده از شيوه غافلگيري خانه را ترک کرده، در عين حال، چنين وانمود کند که در خانه است ودر بستر خود آرميده است. براي اجراي اين نقشه لازم بود که فرد جانبازي در بستر او بخوابد وروانداز سبز پيامبر را به خود بپيچد تا افرادي که نقشه قتل او را کشيده اند تصور کنند که او هنوز خانه را ترگ نگفته است ولذا توجه آنان فقط معطوف به خانه او شود واز راه عبور ومرور افراد در کوچه وبيرون مکه جلوگيري نکنند. اما کيست که از جان خود بگذرد ودر خوابگاه پيامبر بخوابد؟ اين فرد فداکار، لابد کسي است که پيش از همه به وي ايمان آورده است واز آغاز بعثت، پروانه وار، گرد شمع وجود او گرديده است. آري، اين شخص شايسته کسي جز حضرت علي - عليه السلام نيست واين افتخار بايد نصيب وي شود. از اين رو، پيامبر رو به حضرت علي کرد وگفت: مشرکان قريش نقشه قتل مرا کشيده اند وتصميم گرفته اند که به طور دسته جمعي به خانه من هجوم آورند ومرا در ميان بستر بکشند. از اين جهت از طرف خدا مامورم که مکه را ترک کنم. لذا لازم است امشب در خوابگاه من بخوابي وآن پارچه سبز را به خود بپيچي تا آنان تصور کنند که من هنوز در خانه ام ودر بسترم آرميده ام ومراتعقيب نکنند. وحضرت علي - عليه السلام در اطاعت امر رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم از آغاز شب در بستر آن حضرت آرميد. چهل نفر آدمکش اطراف خانه پيامبر رامحاصره کرده بودند واز شکاف در به داخل مي نگريستند ووضع خانه را عادي مي ديدند وگمان مي کردند که پيامبر در بستر خود آرميده است. همه سراپا مراقب بودند وآنچنان وضع خانه را تحت نظر گرفته بودند که جنبش موري از نظر آنان مخفي نمي ماند. اکنون بايد ديد که پيامبر اکرم، با اين مراقبت شديد، چگونه خانه را ترک گفت. بسياري از سيره نويسان بر آنند که پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم در حالي که آياتي از سوره يس را قرائت مي کرد (14) صف محاصره کنندگان را شکافت وآنچنان ازميانشان عبور کرد که احدي متوجه نشد. امکان اين مطلب قابل انکار نيست; چه هرگاه مشيت الهي بر اين تعلق گيرد که پيامبر خود را از طريق اعجاز وبه طور غير عادي نجات دهد، هيچ چيز نمي تواند مانع از آن شود. ولي سخن اينجاست که قراين زيادي حکايت مي کند که خدا نمي خواست پيامبر خود را از طريق اعجاز نجات بخشد، زيرا در اين صورت لازم نبود که حضرت علي در بستر پيامبر بخوابد وخود پيامبر به غار «ثور» برود وسپس با زحمات زيادي راه مدينه را در پيش گيرد. برخي نيز مي گويند هنگامي که پيامبر از خانه خارج شد همه آنان را خواب ربوده بود وپيامبر از غفلت آنان استفاده کرد. ولي اين نظر دور از حقيقت است وهرگز شخص عاقل باور نمي کند که چهل آدمکش که خانه را براي اين محاصره کرده بودند که پيامبر از خانه بيرون نرود تا در وقت مناسب او را بکشند، ماموريت خود را آنچنان سرسري بگيرند که همگي با خيال آسوده بخوابند! ولي بعيد نيست، همان طور که برخي نوشته اند، پيامبر پيش از گرد آمدن تروريستها، خانه را ترک گفته بود. (15) يورش به خانه وحي ماموران قريش، در حالي که دستهايشان بر قبضه شمشير بود، منتظر لحظه اي بودند که همگي به خانه وحي يورش آورند وخون پيامبر را که در بسترش آرميده است بريزند. آنان از شکاف در به خوابگاه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم مي نگريستند واز فرط فرح در پوست نمي گنجيدند وتصور مي کردند که به زودي به آخرين آرزوي خود خواهند رسيد. ولي علي - عليه السلام، با قلبي مطمئن وخاطري آرام، در خوابگاه پيامبر دراز کشيده بود، زيرا مي دانست که خداوند پيامبر عزيز خود رانجات داده است. دشمنان، نخست تصميم گرفته بودند که نيمه شب به خانه پيامبر هجوم آورند، ولي به عللي از اين تصميم منصرف شدند وسرانجام قرار گذاشتند در فروغ صبح وارد خانه شوند وماموريت خود را انجام دهند. پرده هاي تيره شب به کنار رفت وصبح صادق سينه افق را شکافت. ماموران با شمشيرهاي برهنه به طور دسته جمعي به خانه پيامبر هجوم آوردند واز اينکه در آستانه تحقق بزرگترين آرزوي خود بودند از شادي در پوست خود نمي گنجيدند، اما وقتي وارد خوابگاه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم شدند حضرت علي - عليه السلام را به جاي پيامبر يافتند. خشم وتعجب سراپاي وجود آنان را فرا گرفت. رو به حضرت علي کردند وپرسيدند محمد کجاست؟! فرمود: مگر او را به من سپرده بوديد که از من مي خواهيد؟ در اين موقع، از فرط عصبانيت به سوي حضرت علي - عليه السلام حمله بردند واو را به سوي مسجد الحرام کشيدند، ولي پس از بازداشت مختصري ناگزير آزادش ساختند ودر حالي که خشم گلوي آنان را مي فشرد تصميم گرفتند که از پاي ننشينند تا جايگاه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را کشف کنند. (16) قرآن مجيد براي اينکه اين فداکاري بي نظير در تمام قرون واعصار جاودان بماند، در طي آيه اي جانبازي حضرت علي - عليه السلام را مي ستايد واو را از کساني مي داند که جان به کف در راه کسب رضاي خدا مي شتابند: ومن الناس من يشري نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤوف بالعباد . (بقره: 207) برخي از مردم کساني هستند که جان خود را براي تحصيل رضاي خداوند از دست مي دهند; وخداوند به بندگان خود رؤوف ومهربان است. جنايتکار عصر بني اميه بسياري از مفسران شان نزول آيه اخير را حادثه «ليلة المبيت » مي دانندوبر آنند که آيه به همين مناسبت در باره حضرت علي - عليه السلام نازل شده است. (17) سمرة بن جندب، عنصر جنايتکار عصر اموي، با گرفتن چهار صد هزار درهم حاضر شد که نزول اين آيه را در باره حضرت علي - عليه السلام انکار کند ودر يک مجمع عمومي بگويد که آيه در باره عبد الرحمان بن ملجم نازل شده است! وي نه تنها نزول اين آيه را در باره علي - عليه السلام انکار کرد بلکه افزود که آيه ديگري(که در باره منافقان است) در باره علي - عليه السلام نازل شده است. (18) آيه مزبور اين است: ومن الناس من يعجبک قوله في الحياة الدنيا و يشهد الله علي ما في قلبه وهو الد الخصام . (بقره: 204) گفتار برخي از مردم تو را به تعجب وا مي دارد وخدا را بر آنچه که در دل دارد گواه مي گيرد. (تو فريب ظاهر گفتار او را مخور، زيرا) وي از سخت ترين دشمنان است. چنين تحريفي از حقيقت از چنان جنايتکاري بعيد نيست. وي در دوران استانداري «زياد» در عراق، فرماندار بصره بود وبه سبب عنادي که با خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم داشت هشت هزار نفر را به جرم ولايت ودوستي با حضرت علي - عليه السلام کشت. وقتي «زياد» از وي بازجويي کرد که چرا وبه چه جراتي اين همه افراد را کشته است وهيچ تصور نکرد که در ميان آنان بي گناهي وجود داشته باشد، وي در پاسخ با کمال وقاحت گفت: «لو قتلت مثلهم ما خشيت » يعني: من از کشتن دو برابر آنان نيز باکي نداشتم. (19) ذکر کارهاي ننگين سمره در اين صفحات نمي گنجد. او همان کسي است که دستور پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم را، که هر وقت براي سرکشي به نخل خود وارد منزل مردم مي شود، بايد اجازه بگيرد، رد کرد وحتي حاضر نشد نخل خود را به چند برابر قيمت آن به پيامبر بفروشدواصرار مي ورزيد که براي سرکشي به نخل خود هرگز اجازه نخواهد گرفت. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم پس ازمشاهده اين جريان به صاحب خانه گفت: برو درخت اين مرد را بکن وبه دور بينداز. وبه سمره فرمود: «انک رجل مضار و لا ضرر و لاضرار». يعني: تو مرد زيان رساني هستي واسلام اجازه نمي دهد کسي به کسي ضرر بزند. باري، اين تحريف چند روزي بر ساده لوحان اثر جزئي نهاد، ولي مرور زمان پرده هاي تعصب را به کنار زد ومحققان تاريخ اسلام حقايق را از وراي اوهام بيرون کشيدند ومحدثان ومفسران نزول آيه را در شان حضرت علي - عليه السلام تصديق کردند. اين واقعه تاريخي حاکي است که مردم شام چنان تحت تاثير تبليغات دستگاه اموي قرار گرفته بودند که هرچه از دهان گويندگان آن دستگاه مي شنيدند همه را چون لوح محفوظ مي پنداشتند. از اينکه مردم شام گفتار امثال سمره راتصديق مي کردند مي توان فهميد که آنان کوچکترين اطلاعي از تاريخ اسلام نداشتند، زيرا هنگام نزول آيه عبد الرحمان چشم به جهان نگشوده بود ولااقل به محيط حجاز قدم نگذاشته وپيامبر را نديده بود تا آيه اي در باره او نازل شود. تعصبات ناروا فداکاري امير مؤمنان - عليه السلام در شبي که خانه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم از طرف آدمکشان قريش محاصره شده بود امري نيست که بتوان آن را انکار کرد ويا کوچک شمرد. خداوند براي اينکه به اين رويداد تاريخي رنگ ابدي وجاوداني بخشد در قرآن مجيد (سوره بقره، آيه 207) از آن ياد کرده است و مفسران بزرگ نيز در تفسير آيه مربوط به اين واقعه به نزول آن در شان حضرت علي - عليه السلام اشاره کرده اند. ولي افرادي که بر ديده، پرده ودر دل، تعصب وبغض به حضرت علي - عليه السلام دارند به دست وپا افتاده اند تا اين فضيلت بزرگ تاريخي را چنان تفسير کنند که از عظمت فداکاري آن حضرت بکاهند. جاحظ، يکي از دانشمندان معروف اهل تسنن، چنين مي نويسد: هرگز نمي توان خوابيدن علي در بستر پيامبر را اطاعت وفضيلت بزرگ شمرد، زيرا پيامبر به او اطمينان داده بود که اگر در جايگاه او بخوابد آسيبي به او نخواهد رسيد. (20) پس از وي، ابن تيميه دمشقي (21) به اين مطلب افزوده است که: علي از طريق ديگر نيز مي دانست که کشته نمي شود، زيرا پيامبر به وي گفته بود که فردا در محل معيني از مکه اعلام کند که هرکس نزد محمد امانتي دارد بيايد وباز گيرد. علي از ماموريتي که پيامبر به وي داد به خوبي دريافت که اگر در بستر آن حضرت بخوابد آسيبي به وي نخواهد رسيد وجان به سلامت خواهد برد. پاسخ پيش از آنکه موضوع را بررسي کنيم از تذکر نکته اي ناگزيريم وآن اينکه جاحظ وابن تيميه وپيروان آن دو، که به بي مهري نسبت به خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم معروفند، براي انکار فضيلتي، ناخود آگاه، فضيلت برتري را براي حضرت علي - عليه السلام اثبات کرده اند! زيرا حضرت علي - عليه السلام که از طرف پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ماموريت داشت که در خوابگاه او بخوابد از نظر ايمان از دو حال خارج نبود. يا ايمان او به راستگويي پيامبر در حد متعارف بود ويا به طور فوق العاده اي به صدق گفتار پيامبر ايمان داشت. در صورت نخست نمي توان گفت که حضرت علي - عليه السلام علم قطعي به سلامت وبقاي خود داشت، زيرا براي کساني که از نظر ايمان واعتقاد در مرتبه اي نازل قرار دارند هرگز از گفتار پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم جزم ويقين به صحت گفتار او حاصل نمي شود واگر هم در بستر وي بخوابند دچار نگراني وتشويش فراوان خواهند بود. ولي اگر حضرت علي - عليه السلام از نظر ايمان در درجه اي عالي قرار داشت وصحت گفتار پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در دل او چون نور خورشيد روشن بود، در اين صورت براي حضرت علي - عليه السلام فضيلت بالاتري اثبات کرده ايم. زيراهرگاه ايمان فردي به مرتبه اي برسد که آنچه را از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم مي شنود چنان صحيح وصادق بينگارد که براي او با روز روشن فرق نکند واگر پيامبر به او بگويد که اگر در بستر وي بخوابد آسيبي به او نخواهد رسيد با قلبي چنان آرام در بستر او بيارمد که سر سوزني احتمال خطر ندهد، با چنين فضيلتي قطعا چيزي برابري نمي کند. اکنون صفحات تاريخ را ورق بزنيم. تاکنون بحث ما بر اين فرض بود که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به حضرت علي - عليه السلام گفته است که کشته نخواهد شد، ولي اگر به تاريخ رجوع کنيم خواهيم ديد که مطلب چنان نيست که پيروان حاجظ وابن تيميه گمان کرده اند وهمه مورخان حادثه را آنگونه که اين دو نوشته اند ضبط نکرده اند. مؤلف طبقات کبرا (22) واقعه هجرت را به طور مشروح نوشته است وهرگز از آن جمله اي که جاحظ آن را دستاويز خود قرار داده(که پيامبر به علي گفت: در خوابگاه من بخواب وآسيبي به تو نخواهد رسيد) يادي نکرده است. نه تنها او بلکه مقريزي، مورخ معروف قرن نهم (23) ، نيز در کتاب مشهور امتاع الاسماع حادثه را همچون کاتب واقدي نقل کرده است وهرگز نگفته که پيامبر به علي فرمود: «آسيبي به تو نخواهد رسيد». آري، در اين ميان ابن هشام در سيره(ج 1، ص 483) وطبري در تاريخ خود (ج 2، ص 99) از آن گفتار يادي کرده اند وکساني همچون ابن اثير در تاريخ کامل(ج 2، ص 372) وديگران نيز که آن را نقل کرده اند همگي از سيره ابن هشام ويا تاريخ طبري گرفته اند. بنابر اين مسلم نيست که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم اين مطلب را گفته باشد واگر هم گفته باشد به هيچ وجه معلوم نيست که هر دو مطلب را (نرسيدن آسيب ورد امانتهاي مردم) در همان شب نخست گفته باشد; به گواه اينکه اين حادثه را علما ومورخان شيعه وبرخي از سيره نويسان اهل تسنن به صورت ديگري نقل کرده اند. اينک توضيح مطلب: دانشمند معروف شيعه، مرحوم شيخ طوسي، در امالي خود دنباله واقعه هجرت را که منتهي به نجات پيامبر شد چنين مي نويسد: شب هجرت سپري شد وعلي - عليه السلام از محل اختفاي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم آگاه بود وبراي فراهم ساختن مقدمات سفر پيامبر لازم بود شبانه با او ملاقات کند. (24) پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم سه شب در غار ثور بسر برد. در يکي از شبها حضرت علي - عليه السلام وهند بن ابي هاله فرزند خديجه به غار رفتند وبه محضر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم رسيدند. پيامبر دستورهاي زير را به حضرت علي داد: 1) دو شتر براي من وهمسفرم آماده کن. (در اين موقع ابوبکرگفت: من قبلا دو شتر براي اين کار آماده کرده ام. پيامبر فرمود: در صورتي اين دو شتر را از تو مي پذيرم که پول هر دو را بپردازم. سپس به علي دستور داد که پول شتران را بپردازد». 2) من امين قريش هستم وهم اکنون امانتهاي مردم در خانه من است. فردا بايد در محل معيني از مکه بايستي وبا صداي رسا اعلام کني که هرکس امانتي نزد محمد دارد بيايد وآن را باز گيرد. 3) بعد از رد امانتها بايد خود را آماده مهاجرت کني. هروقت نامه من به تو رسيد، دخترم فاطمه ومادرت فاطمه وفاطمه دختر زبير بن عبد المطلب را همراه خود بياور. واگر کساني از بني هاشم خواستار مهاجرت شدند مقدمات هجرت آنان را نيز فراهم کن. (سپس فرمود: )«از اين پس هر خطري که در کمين تو بود از تو برطرف شده است وديگر آسيبي به تو نخواهد رسيد». (25) اين جمله مانند همان جمله اي است که ابن هشام در سيره وطبري در تاريخ خود آورده اند. بنابر اين اگر پيامبر به حضرت علي تامين داده است در شبهاي بعد بوده است ونه در شب هجرت، واگر به حضرت علي فرمان داده است که امانتهاي مردم را رد کند در شب دوم ويا سوم بوده است ونه در ليلة المبيت. اگر بعضي از مورخان اهل تسنن واقعه را طوري نقل کرده اند که مي رساند پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم در همان شب هجرت به حضرت علي تامين داده ودر همان شب نيز دستور رد امانتها را صادر کرده است قابل توجيه است، زيرا بعيد نيست که نظر آنان به نقل اصل حادثه بوده است وذکر زمان ومکان صدور اين اوامر ووصايا براي آنان حائز اهميت نبوده است. حلبي در سيره خود مي نويسد: در يکي از شبها که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در غار ثور بسر مي برد علي - عليه السلام شرفياب محضرش گرديد. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در آن شب به علي - عليه السلام دستور داد که امانتهاي مردم را بازگرداند وقرضهاي پيامبر را ادا کند. (26) واز مؤلف کتاب «الدرا لمنثور» نقل مي کند که علي - عليه السلام پس از شب هجرت با پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم ملاقات داشته است. (27) دو گواه روشن بر فداکاري امام عليه السلام دو مطلب تاريخي گواه مي دهد که عمل حضرت علي - عليه السلام در آن شب جز فداکاري نبوده، آن حضرت به راستي آماده قتل وشهادت در راه خدا بوده است. 1) اشعاري که امام - عليه السلام پيرامون اين حادثه تاريخي سروده وسيوطي همه آنها را در تفسير خود (28) نقل کرده است، گواه روشن بر جانبازي اوست: وقيت بنفسي خير من وطا الحصي محمد لما خاف ان يمکروا به وبت اراعيهم متي ينشرونني ومن طاف بالبيت العتيق و بالحجر فوقاه ربي ذو الجلال من المکر و قد وطنت نفسي علي القتل و الاسر من جان خود را براي بهترين فرد روي زمين ونيکوترين شخصي که خانه خدا وحجر اسماعيل را طواف کرده است سپر قرار دادم. آن شخص عاليقدر محمد بود. ومن هنگامي دست به اين کار زدم که کافران نقشه قتل او را کشيده بودند ولي خداي من او را از مکر دشمنان حفظ کرد. من در بستر وي بيتوته کردم ودر انتظار حمله دشمن بودم وخود را براي مرگ واسارت آماده کرده بودم. 2) دانشمندان سني وشيعه نقل کرده اند که خداوند در آن شب به دو فرشته بزرگ خود، جبرئيل وميکائيل، خطاب کرد که: اگر من براي يکي از شما مرگ وبراي ديگري حيات مقرر کنم کدام يک از شما حاضر است مرگ را بپذيرد وزندگي را به ديگري واگذار کند؟ در اين لحظه هيچ کدام نتوانست مرگ را بپذيرد ودر راه ديگري فداکاري کند. سپس خدا به آن دو فرشته خطاب کرد که: به زمين فرود آييد وببينيد که علي چگونه مرگ را خريده، خود را فداي پيامبر کرده است; سپس جان علي را از شر دشمن حفظ کنيد. (29) اگر از نظر بعضي مرور زمان بر اين فضيلت بزرگ پرده کشيده است، ولي در آغاز اسلام عمل حضرت علي - عليه السلام در نظر دوست ودشمن بزرگترين فداکاري به شمار مي رفت. در شوراي شش نفري که به فرمان عمر براي تعيين خليفه تشکيل شد علي - عليه السلام با ذکر اين فضيلت بزرگ بر اعضاي شورا احتجاج کرد وگفت: من شما اعضاي شوري را به خدا سوگند مي دهم که آيا جز من کسي بود که براي پيامبر در غار (حرا) غذا ببرد؟ آيا جز من کسي در جاي او خوابيد وخود را سپر بلاي او کرد؟ همگي گفتند: والله جز تو کسي نبوده است. (30) مرحوم سيد بن طاووس در باره فداکاري حضرت علي - عليه السلام تحليل جالبي دارد وآن را به فداکاري اسماعيل وتسليم او در برابر پدر قياس کرده، برتري ايثار حضرت علي - عليه السلام را اثبات کرده است. (31) پي نوشت ها: 14 - منظور آيات هشتم ونهم ازاين سوره است. 15 - سيره حلبي، ج 2، ص 32. 16 - تاريخ طبري، ج 2، ص 97. 17 - مدارک نزول آيه را در باره علي - عليه السلام سيد بحريني در تفسير برهان (ج 1، ص 206 - 207) ومرحوم بلاغي در تفسير آلاء الرحمان (ج 1، ص 184 - 185) نقل کرده اند. شارح معروف نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، مي گويد: مفسران نزول آيه را در حق علي نقل کرده اند. (ر. ک. ج 13، ص 262). 18 - شرح نهج البلاغه ابن ابي ا لحديد، ج 4، ص 73. 19 - تاريخ طبري، ج 2، حوادث سال پنجاهم هجري. 20 - العثمانية، ص 45. 21 - ابن تيميه به سبب مخالفتهايي که با علماي اسلام داشت وعقايد خاصي که در باره شفاعت وزيارت قبور و. . . ابراز مي کرد مطرود علماي وقت گرديد وسرانجام در سال 728 هجري در زندان شام درگذشت. 22 - محمد بن سعد معروف به کاتب واقدي که در سال 168 هجري ديده به جهان گشود ودر سال 230 ديده از جهان بربست. طبقات وي جامعترين ودر عين حال اصليترين کتابي است که در سيره پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم نوشته شده است. به ج 1، ص 227 - 228 مراجعه فرماييد. 23 - تقي الدين احمد بن علي مقريزي(متوفا به سال 845 هجري). 24 - اعيان الشيعة، ج 1، ص 237. 25 - متن عبارت پيامبر اين است: « انهم لن يصلوا اليک من الآن بشي ء تکرهه ». 26 - سيره حلبي، ج 2، ص 36 و37. 27 - سيره حلبي، ج 2، ص 36 و37. 28 - الدر المنثور، ج 3، ص 180. 29 - بحار الانوار، ج 19، ص 39، به نقل از احياء العلوم غزالي. 30 - خصال صدوق، ج 2، ص 123 ; احتجاج طبرسي، ص 74. 31 - ر. ک. اقبال، ص 593; بحار الانوار، ج 19، ص 98. http://www.iranmazhabi7.blogfa.com/ اللهم عجل لوليک الفرج ياحق
323   نام و نام خانوادگي:  omar     -   تاريخ:   31 ارديبهشت 90
مرگ بر دشمنان عمر باد
324   نام و نام خانوادگي:  Momen Abdullah     -   تاريخ:   31 ارديبهشت 90
جناب فردين
لطفا به گوشه‌اي از كتب صحيح برادران ابوبكريست خود نظري بيافكن:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=2075

اين بود مدح و ثناي 14 معصوم الهي (عليهم السلام)؟
و يا شايد فحاشي هاي آنها به پدر شريف حضرت اميرالمومنين علي (عليه السلام) حضرت ابوطالب (عليه السلام) مدح و ثناي آنها است؟
اصلا شايد تهمتهاي زشت و مشركانه آنها به ساحت آقا محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) در مجنون خواندن و قصد خودكشي و افسانه غرانيق و نظر كردن به زنان نامحرم و ... مدح و ثناي آنها است؟

جناب فردين
شما مي‌توانيد هركسي را برادر خود بگيريد: عمري، ابوبكريست، يهودي، بهايي، ....
ولي اين را بدانيد كه اگر شما و تمامي ديگر فرزندان عايشه دست به دست هم دهيد بازهم توانايي نابودي اسلام و گسترش ابوبكريسم را نخواهيد داشت:
«ان تظاهرا عليه فان الله هو مولاه وجبريل وصالح المومنين والملايكه بعد ذلك ظهير »

يا علي
325   نام و نام خانوادگي:  احمد     -   تاريخ:   31 ارديبهشت 90
آقاي فردين شما شعيه تاريخ عوض کرده اي تاحتي کتاب هاي ما سني ها را يه چيزي علماي شنيده راسته در کتاب سني ها چنين چيزهاي شما مي گويد دوباره حضرت عمر حضرت ابوبکر حضرت عثمان نوشته شده به نقل کتاب سني ها دل خوش کردي علما ي شما دورغ مي نويسند يکي شما بکه خداي که مي فرستي قسم بخور تاحالا کدام يک شما واقعا کتاب سني مذهب مطالعه کرده کتابهاي پيش ما سني مذهب است نه کتاب ها که علما شما تهيه کردند قول زدن مردم نه حضرت عمر نه حضرت علي شفاعت کسي مي کنند نه کسي بهشت مي برند بلکه تنها عمل ايمان انسان بخت ها
326   نام و نام خانوادگي:  مسلمان     -   تاريخ:   01 خرداد 90
مرگ عمرتوسط حضرت ابولولو حضرت ابولولو رحمةالله عليه (قاتل عمر) مدتي قبل از مضروب نمودن عمر ضمن نامه اي به عمر شکل سرپوشيده و بدون آنکه عمر غرض او را بفهمد حکم و سزاي کسي را که نسبت به مولا و آقاي خود جسارت و همسر او را مورد هتک و آزار و اذيت و فرزند او را به قتل برساند. سوال نمود و اقدام آينده خود را مستند به حکم خود او ساخت. به متن زير توجه نماييد: "ابولولو به عمر نامه نوشت که جزاي کسي که عصيان مولايش را نمايد و ملک مولايش را غصب کند و همسر مولايش را مورد اذيت و ضرب و شتم قرار دهد چيست؟ عمر نيز در پاسخ مکتوب داشت: بدرستي که قتل چنين کسي واجب است. فلذا هنگاميکه ابولولو خود را به عمر رسانيد تا او را به هلاکت برساند به مکتوبه او خطاب به او کرد و فرمود: چرا عصيان مولايت اميرالمومنين عليه السلام را نمودي؟ چرا همسر او فاطمه را مورد ظلم خويش قرار دادي و فرزندش را سقط نمودي؟ آنگاه در حاليکه او را لعن مي نمود ضربه هاي پي در پي بر او وارد ميکرد." ( 1) حضرت ابولولو رحمه الله هنر و حرفه آهنگري خود را به خدمت گرفت و خنجري دو سر که قبضه آن در وسط قرار داشت تهيه نمود. تا اينکه بنابر قول صحيح و مشهور در نزد شيعه در سحرگاه روز دوشنبه 9 ربيع الاول سال 23 هجري در حاليکه عمر بن خطاب تازيانه به دست در حال امر کردن نمازگزاران بود که صفوف خود را منظم نمايند. (2) (استووا استووا صفوفکم) خود را به وي رسانده (3) و با سه ضربه کاري شکم خليفه را تا خاصره (سه بنده) او شکافت و در حاليکه عده اي از نزديکان و اطرافيان عمر بن خطاب قصد دستگيري و حمله به او را داشتند با زخمي کردن 13 نفر ديگر از آنان از محل حادثه گريخت. (4) و عمر بعد از آنکه سه روز در بستر افتاده بود در سن 55 سالگي از دنيا رفت. پي نوشت: 1-طريق الارشاد ص 456 2-طبقات الکبري ج3ص341 - فتح الباري ج7ص49 -- کنزالعمال ج12ص679 3-در اين جا لازم است اين نکته را متذکر شويم که: اگر چه اهل تسنن سعي نموده اند اين مطلب را در کتابهاي خود ثابت کنند که عمر به هنگام مضروب گرديدن در مسجد بوده است و اقدام ابولولو را به خاطر قتل عمر در مسجد مورد تخطئه قرار دهند. اما بر فرض که اين قول صحيح باشد نکته اي که در رد قول آنها که ميگويند ابولولو کافر و يا مجوسي و يا نصراني بوده است از همين مطلب ميتوان ثابت کرد که به نقل علامه مجلسي رحمه الله اگر ابولولو رحمه الله کافر بوده در حاليکه از زمان حيات پيامبر اکرم ورود کفار به شهر مدينه ممنوع گرديده بود. ابولولو رحمه الله چگونه در شهر مدينه زندگي ميکرد. و اساسا اگر ابولولو رحمه الله کافر بوده در مسجد و آن هم در صف اول نماز جماعت چه کار مي کرد؟؟؟ که مطلب فوق مبني بر حضور ابولولو رحمه الله در مسجد آن هم در صف اول نماز جماعت و پشت سر خليفه را ميتوان در کتب معتبر در نزد خود آنان يافت از قبيل: مسند ابي يعلي ج5ص116- صحيح ابن حبان ج1ص332- تاريخ دمشق ج44ص410 - اسدالغابه ج4ص76 - مواردالظمآن ص537 - تاريخ المدينه ج3ص896 - طبقات الکبري ج3ص341 - نيل الاطار ج6ص160. 4-بحارالانوار ج29 ص 530
327   نام و نام خانوادگي:  مسلمان     -   تاريخ:   01 خرداد 90
شهوترانى جناب عمر

جناب عمر راجع به ازدواج اعتراف جالبي دارند كه نشانه شهوت گرائى و قوت شهوانى ايشان است که به اعتراف خويش از قوه عاقله ايشان خارج است.

چنانچه محمد بن سيرين به اين مطلب اشاره ميکند و مى‏گويد:

عمر بن خطاب گفت:

«از كارهاى جاهليت هيچ چيز در من نمانده جز اين كه هيچ نمى‏انديشم با كه ازدواج مى‏كنم و كه به ازدواجم در مى‏آيد!»

ابن سعد در طبقات الكبرى 3/ 208 ثبت كرده و چنانكه در كنز العمال 8/ 297 آمده عبد الرزاق روايت نموده است

به علت همين شهوت گرائى بود كه عمر به گناهانى در غلتيد كه در تاريخ ثبت است.

مثلا اين كه براى همبسترى نزد كنيزش مى‏رود. كنيز مى‏گويد كه در عادت زنانه است! عمر بى‏توجه به تذكر كنيز با او در مى‏آويزد و متوجه مى‏شود در عادت زنانه است. به خدمت پيامبر (ص) مى‏رود و ماجرا را بيان مى‏كند. مى‏فرمايد: ابا حفص! خدا از گناهت در گذرد. نيم دينار صدقه بده!

المحلى، ابن حزم 2/ 188- سنن بيهقى 1/ 316- كنز العمال 8/ 305- بنقل از ابن ماجه، و عبارت از وى است.

اين نكته قابل توجه است :كسى كه نميتواند از يك شهوت يك شبه بگذرد چگونه ميتواند از شهوت رياست چشم پوشى كند.

موردي ديگر:

شب رمضان-قبل از اينكه همبسترى در ماه رمضان حلال باشد - عنان به خواهش شهوت سپرد و با همسرش همبسترى كرد. فردا به حضور پيامبر (ص) رسيده گفت: از خدا و از تو پوزش مى‏طلبم. چون هواى نفسم مرا بفريفت تا با همسرم همبسترى كردم. آيا راه خلاصى هست؟ فرمود: عمر! سزاوار نبود چنان كارى بكنى! و اين آيه فرود آمد كه «خدا دانا است كه شما به خودتان خيانت مى‏كرديد، پس‏

توبه‏تان را پذيرفت و از شما درگذشت. اكنون با زنانتان همبسترى كنيد ...»بقره/ 183-

تفسير طبرى 2/ 96- تفسير ابن كثير 1/ 220- تفسير قرطبى 2/ 294- و...

موردي ديگر:

ابن سعد در «طبقات الكبرى» از قول على بن زيد اين روايت را ثبت كرده است: «عاتكه دختر زيد همسر عبد اللّه بن ابى بكر بود. عبد اللّه پيش از همسرش در گذشت. قبلا با همسرش شرط كرده بود كه پس از مرگش به همسرى ديگرى در نيايد. عاتكه بنا به شرطى كه با همسر مرحومش كرده بود از ازدواج با ديگرى امتناع مى‏ورزيد و مردانى خواستگارش شدند و نپذيرفت. عمر به ولى آن زن گفت:

برايش اسم مرا ببر و خواستگاريش كن. حاضر به همسرى عمر هم نشد. عمر گفت: او را براى من عقد كن. او را برايش عقد كرد. عمر به خانه عاتكه رفت.

عاتكه امتناع كرد و با عمر گلاويز شد. عمر به زور با او همبستر شد. وقتى برخاست از آن زن اظهار انزجار كرد و از خانه‏اش بيرون رفت و ديگر باز نيامد. عاتكه خدمتكارش را نزد او فرستاد كه بيا خود را براى همبسترى تو آماده خواهم ساخت.»

طبقات ابن سعد- كنز العمال 7/ 100- منتخب كنز العمال در حاشيه مسند احمد حنبل 5/ 279.

پسرعمر هم شهوتي بود؟

پسر عمر به اين امر اعتراف کرده که:

«از پيامبر خدا (ص) گذشته هيچكس به اندازه من به نعمت همبسترى دست نيافته است»

نوادر الاصول، حكيم ترمذى 212.

از حرفش چنين بر مى‏آيد كه مردى شهوانى بوده و سر و كارى و اشتغال و تمايلى جز به شهوت نداشته است. و از سست رائى و نابخرديش اين كه پيامبر خدا (ص) را مثل خود پنداشته حتى شهوانى‏ترخويش را به اين دانسته که ازدواجهاي حضرت ختمي مرتبت نعوذ بالله تماما از روي شهوت بوده و مزاج خود را با مزاج ايشان که همه چيزش بر روي ميزان و تساوي برقرار بود مقايسه ميکند.

آن كه فقط به قوه شهوتش افتخار مى‏نمايد و ديگر ملكات را نديده يا نبوده مى‏انگارد. از سست رائى و ضعف عقل خويش پرده بر مى‏گيرد.

پدرش- عمر بن خطاب- با التفات به همين شهوت گرائى بود كه چون اجازه شركت در جهاد

خارجى خواست نپذيرفت و گفت:

«آى پسرم! من از اين نگرانم كه مرتكب زناشوى!»

سيرة عمر بن الخطاب، ابن جوزى 115، و در چاپى 138

ايا در سر همين شهوتراني بود که از احکام اوليه اسلامي هم بي بهره بود؟

در جهل و بى‏اطلاعي پسر عمر از دين و فقه همين بس كه بلد نبود زنش را طلاق بدهد،

و چنانكه در «صحيح» مسلم آمده ناتوانى و نادانى مى‏نمود

4/ 181.

و نمى‏دانست طلاق در هنگامى صورت مى‏گيرد كه زن از عادت ماهانه پاك گشته و همبسترى هم نكرده باشد.

صحيح بخارى 8/ 76+ صحيح مسلم 4/ 179- 183+ مسند احمد 2/ 51، 61، 64، 74، 80، 128، 145.

مسلم در «صحيح» مى‏نويسد: او زنش را در حاليكه در عادت ماهانه بود سه طلاقه كرد.

4/ 181.ت

و اين مسئله به قدري ننگ حساب ميشد که پدرش او را حتى وقتى بزرگ شده و به سالخوردگى رسيده بود شايسته و لايق خلافت نمى‏ديد، و وقتى كسى گفتش عبد اللّه بن عمر را جانشين خود ساز، گفت:

«خدا ترا بكشد!» بخدا در اين پيشنهادت خدا را در نظر نداشتى. كسى را خليفه گردانم كه بلد نيست زنش را طلاق بدهد،؟!

تاريخ طبرى 5/ 34- تاريخ الكامل ابن اثير 3/ 27- الصواعق المحرقه 62- فتح البارى 7/ 54، و آن را

« صحيح» شمرده است.

ظاهرا عمر پسرش را به هنگام وفات خويش در همان بى‏اطلاعى و جهالتى مى‏دانسته كه در جوانى و در دوره پيامبر (ص) و به هنگام طلاق همسرش بوده است‏.


اعتراف عمر
آورده‌اند در دوران خلافتِ عمر، زنى مراجعه کرد و از بُردهاى بيت‌المال خواست که نزد وى بود. همزمان، يکى از دختران عمر نيز وارد شد و از بُردهاى بيت‌المال خواست. عمر به درخواست آن زن جواب مثبت داد؛ ولى خواسته دختر خويش را رد کرد. اطرافيان عمر تعجّب و اعتراض کردند که دختر تو نيز در اين بيت المال داراى سهم است. چرا او را مأيوس کردى؟ عمر به اعتراض آنها چنين پاسخ داد: «إنَّ أبا هذِهِ ثَبَتَ يَوْمَ اُُحُد وأبا هذِهِ فَرَّ يَومَ اُحُد وَلَمْ يَثْبُتْ؛[1] [آن زن بر دختر من ترجيح و امتياز دارد؛] زيرا پدر او در جنگ اُحد فرار نکرد و استقامت ورزيد؛ ولى پدر دختر من فرار کرد و پايدار نماند.» پي نوشت:

[1]. شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج15، ص32.
328   نام و نام خانوادگي:  مسلمان     -   تاريخ:   01 خرداد 90
ضربت خوردن علي(ع) و خليفه دوم
قياسي نا موزون:

در تاريخ آمده است :زماني که ابن ملجم مرادي ( لعنت الله عليه ) با شمشير بر فَرق مبارک امام علي عليه السلام زد ، ايشان فرمودند :" فزت و رب الکعبه(1) "(قسم به خداي کعبه که رستگار شدم)و اين در حالي است که وقتي جناب عمر بن خطاب ، بوسيله جناب ابولولوء مورد هجوم قرار گرفت و مضروب شد گفت :"ادرکوا الکلب ، فقد قتلني " يا " دونکم الکلب ، فقد قتلني(2) "(سگ را بگيريد ؛ مرا کشت !)

تفاوت را ببينيد :

"به خدا کعبه که رستگار شدم ! " امام علي عليه السلام

"سگ را بگيريد ، مرا کشت ! " عمر بن خطاب

پي نوشت:

(1)-الاستيعاب - ابن عبدالبر - ج 3 ص 1125

شرح نهج البلاغه - ابن ابي الحديد شافعي - ج 9 ص 207

تاريخ مدينه دمشق - ابن عساکر - ج 42 ص 561

(2)-نيل الاوطار - شوکاني - ج 6 ص 160

السنن الکبري - بيهقي - ج 3 ص 113

فتح الباري - ابن حجر عسقلاني - ج 7 ص 50



درد از نظر عمر براي پيامبر(ص) و ابوبکر


چرا هنگامي که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در بستر بيماري فرمودند : « دوات و قلم بياوريد تا چيزي برايتان بنويسم که هرگز گمراه نشويد »

عمر گفت :« درد بر او غلبه کرده و کتاب خدا ما را بس است »؛ ولي هنگامي که ابوبکر خواست وصيت بنويسد نگفت درد بر او غلبه کرده کتاب خدا ما را بس است ؟

پي نوشت: 1:- عمر گفت : ان النبي صلي الله عليه و آله و سلم غلبه الوجع و عندنا کتاب الله حسبنا ، صحيح البخاري ،کتاب العلم باب کتابه العلم ، ج 120/1
329   نام و نام خانوادگي:  مسلمان     -   تاريخ:   01 خرداد 90
(( فتکون اول من يلحقني من اهل بيتي فتقدم علي محزونه مکروبه مغمومه مقتوله))فرائد السمطين ج 2 ص 34
مقدمه:
مظلوميت فاطمه زهرا و شهادت جانگداز او توسط قاتليني همچون ابوبکر و عمر و . . در عالم اسلام امري است که از نور خورشيد هم واضحتر است. با اين وصف از کسي که نمي خواهد خورشيد را نظاره کند و يا اصولا چشم ديدن خورشيد را ندارد نبايد انتظار داشت به چنين حقيقتي اعتراف کند. زيرا خداوند در قرآن درباره اينان فرموده است: ((لهم أعين لا يبصرون بها )) براي آنان چشم هست ولي نمي بينند.
آري پروردگار ما از قدرت بينايي اين افراد خبر داده است و ديگر نيازي نيست که ما اصرار بر ديدن و اعتراف اينها داشته باشيم. اما با گفتن حقيقت شايد بتوانيم دل سوخته مادرمان را شاد کنيم. و محبت خودمان را نسبت به او ثابت کنيم. پيشاپيش از در گاه مادر پهلو شکسته مان عذر خواهي مي کنم اگر بيش از اين نمي توانم در مسير او قدم بردارم. از او دفاع کنم و مرهمي بر زخم او بگذارم.
1) تهديد عمر به آتش زدن خانه حضرت فاطمه:
عده‌اي از بيعت سرپيچي كرده بودند و در نزد علي در خانه فاطمه‌جمع شده بودند. پس ابوبكر عمر را به دنبال آنها فرستاد. و اين هنگامي بود که حضرت علي و زبير براي مشورت در امر خلافت نزد حضرت زهرا رفت و آمد مي کردند عمربن خطاب با خبر شد و گفت:
(( اي دختر رسول خدا! به خدا در نزد ما کسي محبوبتر از پدرت نيست و پس از او محبوبترين تويي! و به خدا قسم اين امر مرا مانع نمي شود که اگر علي و زبير نزد تو جمع شوند دستور دهم که خانه را با آنها به آتش بکشند. ))
اسلم گفت: چون عمر از نزد فاطمه بيرون رفت حضرت علي و زبير به خانه برگشتند. پس فاطمه فرمود: (( مي دانيد که عمر نزد من آمد و به خدا قسم ياد کرده اگر شما ( بدون اينکه با ابوبکر بيعت کنيد ) به خانه برگرديد خانه را با شما آتش مي زند؟؟ و به خدا سوگند که او به سوگندش عمل خواهد کرد.
1-کتاب المصنف ابن ابي شيبه ج 7 ص 432 حديث 37045.
2-سيوطي مسند فاطمه ص 36.
3-ابن عبدالبر در کتاب الاستيعاب ج3 ص 975
4-تاريخ طبري ج 1 ص 1118.
5-الامامه و السيامه، ابن قتيبه، ج 1 ص 20-19
6-ازالة الخلفا، دهلوي هندي، ج 362/2
7-عقدالفريد، ابن عبدربة المالك، ج 2 فصل سقيفه
8- تاريخ ابن اثير، ج 2 ص 335.
9-شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ج 2 ص 56 چاپ بيروت از قول جوهري عالم قرن 4 و صاحب کتاب (( السقيفه و فدک ))
2) آمدن عمر با آتش به سوي خانه حضرت زهرا:
ابوبکر به علي پيام فرستاد تا با وي بيعت کند اما علي نپذيرفت. پس عمر با مشعلي آمد. فاطمه ناگاه عمر را با مشعلي در خانه اش يافت. پس فرمود:
(( يابن خطاب اتراک محرقا علي بابي؟! قال نعم. ))
ترجمه: (( يابن خطاب! آيا من نظاره گر باشم و حال آنکه تو در خانه ام را بر من به آتش مي کشي؟ عمر گفت: بلي . . . ))
1-تاريخ ابي الفداء ج 1 ص 156.
2-عقدالفريد، ابن عبدربه ج 3 ص 64 چاپ مصر.
3-کنز العمال ج 13 ص 140 که همين موضوع را تاييد مي کند.
4-انساب الاشراف ج 1 ص 586حديث 1184.
5-اسماعيل عماد الدين در کتاب (( المختصر في اخبار البشر )) ج 1 ص 156 چاپ مصر.
3) هجوم عمر و عده اي به در خانه حضرت زهرا:
اسامي تعدادي از افراد كه به خانه فاطمه الزهرا (س) هجوم آوردند.
(( عمربن خطاب، خالدبن وليد، عبدالرحمن بن عوف، ثابت ابن عميس شماس، زيدن بن لبيد، سلمة بن سالمة بن وقش، زيدبن ثابت، اسيربن حضير((
علماي اهل سنت نوشته اند:
(( همه افراد داخل خانه بيرون آمدند مگر علي كه گفت : من قسم خورده‌ام كه در خانه بمانم تا قرآن را جمع‌آوري كنم. عمر قبول نكرد ولي اعتراض فاطمه باعث شد تا عمر برگردد. او برگشت و ابوبكر را تحريك كرد تا پيگير مسئله باشد و او قنفذ غلام خود را چندين بار دنبال علي فرستاد ولي جواب منفي شنيد. بالاخره عمر با جمعي از مردم به خانه فاطمه رفتند. تا فاطمه صداي آنها را شنيد، ناله كرد. اي پدر، يا رسول الله، بعد از تو عمربن خطاب و ابوبكر بن ابي قحافه چگونه با ما رفتار مي‌كنند. ))
1-عقدالفريد، ج 28 ص 322 و ج 3 ص 163.
2-تاريخ ابن شحنه، ج7 ص 164.
3-الامامه و السياسة، ج 1 ص 13.
4-اعلام النساء، ج 3 ص 1207.
5-شرح نهج‌البلاغه ابن ابي الحديد، ج 1 ص 134 و ج 2 ص 19.
6-اثبات الوصيه مسعودي ص 123
7-الملل و النحل ج 1 ص 57 چاپ بيروت که عقيده نظام را در اين رابطه بيان کرده است.
4) تذکر به عمر! و بي اعتنايي او در آتش زدن خانه:
عمر به خانه علي و فاطمه رسيد و آنها را صدا زد اما آنها اعتنايي نكردند و از خانه خارج نشدند. عمر هيزم خواست و گفت : سوگند به خدايي كه جان عمر در دست اوست يا بيرون مي‌آييد و يا خانه را با اهلش به آتش مي‌كشم.
به عمر گفتند: يا اباحفص! فاطمه در اين خانه است، حتي اگر فاطمه داخل خانه باشد؟ عمر جواب داد. (( اگر چه فاطمه باشد ))
و نيزمقاتل ابن عطيه مي‌نويسد : (( هنگامي كه ابوبكر از مردم با تهديد و شمشير وزير بيعت گرفت، عمر، قنفذ و جماعتي را به سوي خانه علي و فاطمه فرستاد و عمر بر خانه فاطمه هيزم جمع كرد و در خانه را آتش زد. ))
1-اعلام النساء عمر رضا كحاله چاپ بيروت در قسمت حرف فاء ذيل نام فاطمه
2-الرياض النضره محب طبري ج 1 ص 167 و 341.
3- تاريخ الخميس ديار بكري ج 1 ص 178.
4-الامامه و السياسه ابن قتيبه ج 1 ص 12.
5- الامه و الخلافه مقاتل ابن عطيه ص 160
5) گريه فاطمه و به زور بيرون کشيدن حضرت علي از خانه و تهديد او به قتل:
در روايات اهل سنت آمده است که:
(( . . . تا آنکه ( عمر و اصحابش ) پشت درب خانه فاطمه جمع شدند و دق الباب کردند. پس چون مردم صداي فرياد و گريه فاطمه را شنيدند در حالي که گريه مي کردند متفرق شدند لکن عمر و اصحابش همانجا ماندند پس علي را با زور از خانه خارج کرده و او را به طرف ابوبکر کشاندند پس به او گفتند بيعت کن! علي گفت: اگر بيعت نکنم چه مي کنيد؟ گفتند: اگر بيعت نکني به خدايي که جز او خدايي نيست گردنت را خواهيم زد؟! ))
1-الامامه و السياسه، ابن قتيبه ج1 ص 13.
2-اعلام النساء، عمررضا كحاله ج 4 ص 115.
3-انساب الاشراف بلاذري ج 1 ص 587.
4-اثبات الوصيه مسعودي ص 142.
5-شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد معتزلي ج 6 ص 48.
6-السيره النبويه ابن کثير ج 4 ص 495.
7-السقيفه و الخلافه عبدالفتاح عبدالمقصود ص 15.
6)لگد عمر بر حضرت زهرا:
ابن ابي دارم که ذهبي وي را (( الامام الحافظ الفاضل . . کان موصوفا بالحفظ و المعرفه )) خوانده، نقل کرده است:
(( ان عمر رفس فاطمه حتي اسقطت بمحسن ))
ترجمه: (( عمر لگدي بر حضرت زهرا زد تا محسن سقط گرديد. ))
و او اين حديث را مورد تقرير و تاييد خود قرار داده است.
1-سير اعلام النبلاء ج 15 ص 578
2-اثبات الوصيه مسعودي ص 142 تحت عنوان حکايه السقيفه.
7) شهادت حضرت محسن:
عبارات و احاديث مختلفي از علماي اهل سنت در اين قسمت نقل شده که دو نمونه از آن ها را عينا نقل مي کنيم و براي بقيه آدرس کتاب موردنظر را مي نويسيم. قابل ذکر است که برخي از جاها (( علت شهادت حضرت محسن ضربه قتفذ و برخي از جاها ضربه عمر)) ذکر شده است:
ابن شهرآشوب سروي نقل مي کند:
(( فرزندان فاطمه عبارتند از حسن و حسين و زينب و ام کلثوم و همانا محسن که از ضربه قنفذ عدوي کشته شد. ))
مسعودي در اثبات الوصيه مي نويسد:
(( . . آنان در هجوم به خانه فاطمه سيده زنان را در پشت درب چنان فشار دادند که محسن را سقط کرد. ))
و نظام معتزلي معتقد است که بدون شک عمر در روز بيعت چنان فاطمه را زد که محسن را از شکم انداخت.
1- کتاب المناقب ج 3 ص 132 به نقل از کتاب (( المعارف )) ابن قتيبه دينوري
2-اثبات الوصيه مسعودي ص 142.
3-(( الملل و النحل )) شهرستاني ج 1 ص 57 چاپ بيروت.
4-ذهبي در کتاب الميزان الاعتدال ج 1 ص 139 رقم 552.
5-صفدي در الوافي بالوفيات ج 6 ص 17.
6-الاسفرائيني التميمي در الفرق بين الفرق ص 107.
7-الحمويي الجويني الشافعي در فرائد السمطين ج 2 ص 35.
8-ابن ابي الحديد معتزلي در شرح نهج البلاغه ج 14 ص 192 چاپ بيروت.
8) غضب حضرت زهرا بر ابوبکر:
علماي اهل سنت نقل کرده اند که حضرت زهرا فرمودند:
(( آنان ( ابوبکر و عمر ) جرمي مرتکب شدند که خدا خود بازخواستشان مي کند و آنان را به حساب مي کشد. ))
1-تاريخ خلفا ابن قطيبه ج 1 ص 19.
و از ديگر مطالبي که گواه خشم و غضب حضرت فاطمه بر ابوبکر و عمر و . . . مي باشد خطبه ايشان در مسجد است که فرمودند:
(( . . . اي پسر ابوقحافه ( ابوبکر ) آيا در کتاب خداست که تو از پدرت ارث ببري و من از پدرم ارث نبرم! عجب افتراي بزرگي و چه بدعتي است که در دين مي گذاريد؟ . . . به زودي خواهيد ديد که هر خبري را جايگاهي و هر مظلومي را پناهي خواهد بود. ))
1-بلاغات النساء ابوالفضل احمد ابن ابي طاهر متولد 204 ص 23 و 24 چاپ بيروت.
2- شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ج 4 ص 78.
3-المناقب احمد ابن موسي که سند آن منتهي به عايشه است.
4-السقيفه ابوبکر احمد بن عبدالعزيز جوهري که به سندهاي مختلف اين خطبه را نقل کرده است.
و نيز در کتب مختلف اهل سنت نقل شده است که:
(( . . . فوجدت فاطمه علي ابي بکر في ذلک فهجرته فلم تکلمه حتي توفيت . . . ))
ترجمه: (( فاطمه بر ابوبکر غضب نمود. پس با وي قهر کرد و با او سخني نگفت تا وفات کرد. ))
1-بخاري ج 5 ص 177 چاپ احياء التراث وج 3 ص 38 کتاب المغازي و نيز در ج 2 ص 504 کتاب الخمس مشابه همين عبارت آمده است.
2-سنن الکبري بيهقي ج 6 ص 300 چاپ بيروت.
3-و نيز در کتاب مسلم ج 4 ص 30 کتاب الجهاد و السير مشابه همين آمده است. و ج 1 ص 72 و ج 5 ص 153.
4-کفايه الطالب گنجي شافعي ص 225.
5-تيسير الوصول الي جامع الاصول شيباني ج 1 ص 209.
6-الکامل في التاريخ ابن اثير ج 2 ص 126.
7-تاريخ الرسل و الملوک ج 2 ص 448.
8-شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ج 1 ص 122.
9-مروج الذهب مسعودي ج 2 ص 144.
10-تنبيه و الاشراف ص 250.
11-الصواعق المحرقه ابن حجر الهيثمي ج 1 ص 12.
12- الاستيعاب ابن عبد البر ج 2 ص 144.
13-تاريخ الخميس الديار البکري ج 1 ص 193.
14الامامه و السياسه ابن قتيبه ج 1 ص 14.
15-البداء و التاريخ المقدسي ج 5 ص 66.
9)نفرين ابوبکر توسط حضرت زهرا:
ابن قتيبه در کتاب الامامه و السياسه ص 14 مي نويسد حضرت زهرا خطاب به ابوبکر فرمودند:
(( و الله لأدعون عليک في کل صلاه أصليها ))
ترجمه: (( به خدا سوگند در هر نمازي که بخوانم تو را نفرين مي کنم. ))
و نيز علماي اهل سنت در کتب خودشان نقل کرده اند که حضرت زهرا خطاب به آن دو نفر فرمودند:
(( إني أشهد الله و ملائکته أنکما أسخطتماني و ما أرضيتماني لئن لقيت النبي لأشکونکما ))
ترجمه: (( خداوند و ملائکه او را شاهد و گواه مي گيرم که شما دو نفر ( ابوبکر و عمر ) مرا به غضب آورديد و رضايت مرا فراهم نکرديد. اگر پيامبر را ملاقات کنم از شما شکايت خواهم کرد. ))
1-الامامه و السياسه ابن قتيبه ص 14.
2-کفايه الطالب گنجي شافعي باب 99.
10) غضب حضرت زهرا بر ابوبکر و عمر و اجازه ندادن به آن ها براي شرکت در تشييع جنازه و دفن شبانه او:
و باز علماي اهل سنت نقل کرده اند که:
(( فلما توفيت دفنها زوجها علي ليلا و لم يوذن بها ابابکر و صلي عليها ))
ترجمه: (( هنگامي که فاطمه وفات کرد همسرش او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را خبردار نکرد و به او اجازه خواندن نماز بر او را نداد. ))
و در کتابهاي ديگر که آدرس داده مي شود باز يا مشابه و يا عين همين مطلب نقل شده است.
1-کتاب بخاري ج 3 ص 36 و ج 5 ص 9 و ج 7 ص 87..
2-کتاب مسلم ج 3 ص 1380 چاپ مصر.
3-المصنف حافظ عبدالدين محمد بن ابي شيبه ج 4 ص 141.
4-شذرات الذهب ابي فلاح الحنبلي ج 1 ص 15 چاپ قاهره.
5-الثغور الباسمه سيوطي ص 15 چاپ بمبئي.
6-تاريخ ابي ذرعه عبدالرحمان بن عمرو الدمشقي ج 1 ص 290 چاپ دمشق.
7-شرح نهج البلاغه اين ابي الحديد ج 6 ص 50.
8-تاريخ يعقوبي ج 2 ص 115.
9-اکمال الرجال خطيب تبريزي ص 735 چاپ دمشق.
10-انسان العيون الشهيره بالسيره الجليه شيخ علي ابن برهان الدين شافعي ج 3 ص 361 چاپ قاهره.
11-سنن الکبري بيهقي ج 4 ص 29 چاپ حيدر آباد.
12-مقتل الحسين ابوالمويد موفق ابن احمد ص 83.
13-مجمع الزوائد الهيثمي ص 211.
14-طبقات الکبري ابن سعد ذهبي ج 2 ص 128 چاپ بيروت.
15-تهذيب الاسماء حافظ النوري ج 2 ص 353.
16-حليه الاولياء ابي نعيم اصفهاني ج 2 ص 42 چاپ مصر.
11) اعتراف ابوبکر به اين جنايت عظيم:
در اين قسمت به گفته هاي خود ابوبکر که به انجام اين جنايت اعتراف کرده مي پردازيم:
متقي هندي مي گويد ابوبکر گفت:
(( اي کاش به خانه فاطمه حمله ور نشده بودم و آنجا را به حال خود وا مي گذاشتم اگر چه عليه من پيمان جنگ مي بستند. ))
و در آدرس هايي که در پايين مي آوريم مشابه همين عبارات و يا عين عبارات ايوبکر ذکر شده است.
1-کنز العمال ج 5 ص 631.
2-تاريخ الامم و الملوک ابن جرير طبري ج 2 ص 619.
3- مروج الذهب مسعودي ج 2 ص 194.
4-المعجم الکبير طبراني ج 1 ص 62.
5-شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ج 2 ص 47.
6-ازاله الخلفاء دهلوي هندي ج 2 ص 29.
7-ميزان الاعتدال ذهبي ج 2 ص 215.
8-لسان الميزان ابن حجر عسقلاني ج 4 ص 219.
9-الامامه و السياسه ابن قتيبه دينوري ج 1 ص 18.
10-الاموال حافظ ابوعبيد ص 194.
330   نام و نام خانوادگي:  مسلمان     -   تاريخ:   02 خرداد 90
آقاي عادل سلام
من كه هر چي فرستادم با آدرس بود اونم از اهل تسنن, يعني شما علماي خودتونم قبول نداريد؟؟؟؟


ضمنا من نميگم همه صحابه رسول الله (ص) بد هستند ولي بعضي از اونها آدماي بدي بودند مثلاَ:


صحابه چشم چران
" حدثنا قتيبة حدثنا نوح بن قيس الحداني عن عمرو بن مالک عن أبي الجوزاء عن ابن عباس قال : کانت امرأة تصلي خلف رسول الله صلى الله عليه و سلم حسناء من أحسن النساء فکان بعض القوم يتقدم حتى يکون في الصف الأول لئلا يراها ويستأخر بعضهم حتى يکون في الصف المؤخر فإذا رکع نظر من تحت إبطيه فأنزل الله { ولقد علمنا المستقدمين منکم ولقد علمنا المستأخرين } " (1)
( ابن عباس مي گويد : زني زيبا از زيبارويان ، پشت پيامبر نماز مي خواند . برخي نماز گزاران ( از صحابه ) ، در صف اول نماز ايستادند تا مبادا او را ببينند و برخي ديگر نيز در صف آخر ايستادند تا وقتي رکوع مي روند از زير بغل به او نگاه نمايند . پس خداوند آيه { ولقد علمنا المستقدمين منکم ولقد علمنا المستأخرين } را نازل فرمود )
آلباني در مورد سند اين روايت در کتاب " السلسله الصحيحه " ج 5 ص 608 بعد از بيان مصادر اين روايت ، آن را تصحيح نموده است و تصحيح وي در ذيل اين روايت در حاشيه کتب سنن ترمذي و ابن ماجه موجود است .
حاکم حسکاني اين روايت را در " المستدرک علي الصحيحين " کتاب التفسير – تفسير سوره الحجر نيز آورده در ذيل آن مي گويد :
" هذا حديث صحيح الاسناد و لم يخرجاه "
( اسناد اين روايت صحيح است و شيخين آن را بيان نکرده اند )
ذهبي نيز در تلخيص خود بر مستدرک حاکم ، در مورد اين روايت مي گويد : صحيح .
صحابه اي که اين چنين خود را در مقابل يک زن زيبا ناتوان و زبون مي ديدند ، چگونه مي خواهند مصداق عدالت براي مسلمانان باشند ؟ چطور ميتوان به اجتهادات آنان عمل کرد؟
پي نوشت:
1)-ترمذي در سنن الترمذي – تفسير القرآن – سوره الحجر ج 5 ص 296 روايت شماره 3122 و ابن ماجه در سنن ابن ماجه – کتاب اقامه الصلاه و السنه فيها – باب الخشوع في الصلاه روايت شماره 1046 و احمد بن حنبل در مسند – مسند عبدالله بن العباس ج 5 ص 5 روايت شماره 2783
صحابه , اصحاب, اصحاب رسول, عدالت صحابه, اجتهاد صحابه, اهل سنت , چشم چراني, اصحاب چشم چران
اولين رشوه دهنده اسلام !
يکي از صحابه ي معروف كه جزء همکاران نزديک خلفاي اهل سنت نيز بوده " مغيرة بن شعبه " است .
وي شخصي فاجر و فاسق و از جمله پيروان اهل سقيفه بوده و در خلافت رسيدن ابي بکر بسيار تلاشها نمود . اين صحابي عادل اهل سنت يکي از کساني مي باشد که در قضيه هجوم به خانه وحي نقش بسزايي داشت و يکي از عمّال ابي بکر و عمر در اين واقعه تاريک تاريخي بوده است .
علماي اهل سنت بيان نموده اند که اين صحابي عادل ، اولين کسي بود که در اسلام " رشوه " داد .
سيوطي در " الوسائل الي معرفه الاوائل " ص 111 ، که تهذيب کتاب " الاوائل " تاليف عسکري مي باشد ، چنين بيان مي کند :
" اول من رشا في الاسلام المغيره بن شعبه . رشا يرفا حاجب عمر . ذکره ابونعيم "
( اولين کسي که در اسلام رشوه داد همانا مغيره به شعبه بوده است که به يرفا ، حاجب و دربان عمر ، رشوه داد. ابو نعيم بيان کرده است )
ابوعروبه حسين بن ابي مشعر حراني در " الاوائل " چنين مي گويد :
" لما أصيب عمر بن الخطاب كثر الناس عند بابه فلم يستطع أحد أن يدخل فقال المغيرة بن شعبة للبواب : أدخل فقل له ما أقول لك ولك خمسة دراهم . فقال : ما أقول ؟ قال : أدخل فقل له : إن الناس قد ازدحموا عند الباب فزحموا المغيرة فمنعته أن يدخل فزاحمه الناس من خلفه . قال : قلت له : أدخل فقل له : إن الناس من خلفه .وأنا أخاف عليه أراه مقتولاً . فلما دخل على عمر أخبره فقال : أدخله أدخله . قال : هي أول رشوة كانت في الإسلام "
( وقتي عمر بن خطاب ترور شد ، مردم زيادي در پشت در خانه او بودند و کسي نمي توانست وارد خانه شود . مغيره به شعبه به دربان گفت : داخل خانه برو و آنچه را که من مي گويم بگو تا به تو 5 درهم بدهم . دربان گفت : حرفت چيست ؟ مغيره گفت : داخل شو و بگو : مردم پشت در خانه ازدحام کرده اند و مغيره را هل مي دادند و من نگذاشتم مغيره وارد شود واي مردم از عقب ، او را هل مي دهند . مي گويد : گفتم داخل شو . پس به او بگو که مردم نيز در پشت سر وي هستند و مي ترسم که او ( بخاطر ازدحام زياد و هل دادن مردم ) کشته شود . وقتي حاجب به نزد عمر بن خطاب رفت و سخنان مغيره را بيان نمود ، عمر گفت : او را وارد کنيد .
اين اولين رشوه اي بود که در اسلام داده شد . )
كتاب الأوائل ، ص 169 ، اسم المؤلف: أبو عروبة الحسين بن أبي معشر محمد بن مودود الحراني ، دار النشر : دار ابن حزم - لبنان / بيروت - 1424هـ - 2003م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : مشعل بن باني الجبرين المطيري
در کتب اهل سنت همچنين آمده است که خود مغيره به شعبه نيز به اين کار خويش اعتراف نموده است .
ابن حجر عسقلاني در " الاصابه " در ذيل ترجمه " مغيره بن شعبه " چنين مي گويد :
" قال المغيرة أنا أول من رشا في الإسلام "
( مغيره مي گويد : من اولين کسي در اسلام هستم که رشوه دادم )
الإصابة في تمييز الصحابة ، ج 6 ص 199 ،اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي الوفاة: 852 ، دار النشر : دار الجيل - بيروت - 1412 - 1992 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : علي محمد البجاوي
علماي ديگر اهل سنت نيز به اين عمل مغيره و سخن او اشاره نموده اند :
المعرفة والتاريخ ، ج 1 ص 93 و 244، اسم المؤلف: أبو يوسف يعقوب بن سفيان الفسوي الوفاة: 277هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1419هـ- 1999م ، تحقيق : خليل المنصور
معرفة الصحابة ، ج 5 ص 2583 ، اسم المؤلف: لأبي نعيم الأصبهاني الوفاة: 430 ، دار النشر : دار الوطن للنشر - الرياض - 1419 - 1998 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : عادل بن يوسف العزازي
الحاوي الكبير في فقه مذهب الإمام الشافعي وهو شرح مختصر المزني ، ج 16 ص 30 ، اسم المؤلف: علي بن محمد بن حبيب الماوردي البصري الشافعي الوفاة: 450 ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - لبنان - 1419 هـ -1999 م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : الشيخ علي محمد معوض - الشيخ عادل أحمد عبد الموجود
تلقيح فهوم أهل الأثر في عيون التاريخ والسير ، ص 340 ،اسم المؤلف: جمال الدين أبي الفرج عبد الرحمن ابن الجوزي الوفاة: 597هـ ، دار النشر : شركة دار الأرقم بن أبي الأرقم - بيروت - 1997 ، الطبعة : الأولى
عملکرد اين صحابي عادل اهل سنت را مي توان در کنار اين سخن پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله وسلم گذاشت که مي فرمايند :
" لعن الله الراشي المرتشي "
(خداوند رشوه دهنده و رشوه گيرنده را لعنت نمايد)
آيا مي شود به وي اقتدا کرد چون صحابي است؟
مسلمانان بايد قول پيامبر را قبول کنند يا اين صحابه را؟؟
مطاعن صحابه, صحابه کرام, رشوه در اسلام, مغيره بن شعبه, اهل سنت, عدالت صحابه
نماز صبح چهار رکعت
شما مي گوييد پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود : « اصحابي کالنجوم بايّهم اقتديتم اهتيديتم » اصحاب من مانند ستارگان اند ، از هر کدام پيروي کنيد هدايت مي شويد .
و در صحيح بخاري نوشته وليد بن عقبه صحابي بود و شراب خورد ( نماز صبح را چهار رکعت خواند سپس به مردم گفت : آيا مي خواهيد بيشتر بخوانم .( (1)
عثمان دستور داد او را هشتاد تازيانه زدند . (2) . از شما مي پرسيم : آيا به نظر شما اگر کسي از او پيروي کند و شراب بخورد هدايت شده است ؟
پي نوشت: 1 – ارشاد الساري لشرح صحيح البخاري ، کتاب فضائل اصحاب النبي صلي الله عليه و آله و سلم ، مناقب عثمان ، شرح حديث 3696 ، 186/8
2 – صحيح البخاري ، کتاب کتاب فضائل اصحاب النبي صلي الله عليه و آله و سلم ، باب مناقب عثمان بن عفان 75/5 ، عثمان در اين زمينه مي گفت : اما ما ذکرتَ من شان الوليد فسناخذ فيه بالحق ان شاء الله ثم دعا عليا فامره ان يجلده فجلده ثمانين .
شراب, مشروب, نماز, مطاعن صحابه
ارتداد صحابه
افراد صالح و نيکوکار يا افراد فاسق و از دين برگشته؛ کداميک جهنّمي هستند؟!
امام بخاري در کتاب « صحيح بخاري » حديثي را از أبوهريره نقل مي کند که:« أبوهريرة مي گويد: رسول خدا- صلي الله عليه و آله- فرمودند: ...( در روز قيامت ) در حاليکه من ( در کنار حوض ) ايستاده ام گروهي که من آنها را مي شناسم مي آورند سپس مَلَکي از ملائکه الهي خطاب به آن گروه مي گويد؛ به طرف من بياييد! من ( پيامبر- صلي الله عليه و آله- ) به مَلَک مي گويم: آنها را کجا مي بري؟مي گويد: قسم به خدا آنها را بسوي آتش مي برم.مي پرسم: مگر آنها چه کرده اند؟مي گويد: آنها بعد از تو مُرتَد شدند ( از دين برگشتند ) و به گذشته تاريک خود بازگشتند ( کنايه از اينکه به حالت گذشتگان خود که همان کُفر جاهليّت بوده برگشتند )!!!سپس گروه ديگري را مي آورند که آنها را نيز مي شناسم و آنها را نيز بسوي آتش مي برند و زمانيکه از علت دوزخي شدن آنان مي پرسم آن مَلَک در جواب مي گويد:آنها بعد از تو مُرتَد شدند ( از دين برگشتند ) و به گذشته تاريک خود بازگشتند ( کنايه از اينکه به حالت گذشتگان خود که همان کُفر جاهليّت بوده برگشتند )!!!و من گمان نمي کنم که آنها از آتش نجات پيدا کنند مگر مقدار قليل و اندکي از آنها »!!![1]
حال با توجه به اين حديث، که در يکي از معتبرترين کتابهاي اهل سنت نقل شده آن هم از جناب أبي هريرة که اهل سنت براي آن عظمت خاصّي قائل هستند، سوال ما اين است که: براستي چرا اهل سنت تمامي صحابي پيامبر- صلي الله عليه و آله- را عادل مي دانند و اگر کسي به آنها کوچکترين بي احترامي بکند، حکم کفر او را صادر مي کنند و او را خارج از دين مي دانند و ...؟؟؟!!!
مگر نه اين است که بخاري در کتاب خود ( که به تعبير خود اهل سنت، صحيح ترين کتابها بعد از قرآن مي باشد )، آن هم از طريق راوي مثل أبي هريرة که يکي از بزرگترين رُواة اهل سنت است، اين حديث را نقل مي کند و صريحاً اعلام مي کند که عده اي از صحابه پيامبر- صلي الله عليه وآله- بعد از ايشان، از دين اسلام برگشتند و عاقبت هم به آتش دوزخ برده مي شوند و به تصريح خود پيامبر- صلي الله عليه وآله- عده ي اندکي از آنها نجات پيدا مي کنند و مابقي در آتش مي سوزند!!!
حال با توجه به اين حديث، چه جوابي داريد که بدهيد؟
آيا هنوز هم قائل به عدالت جميع صحابه هستيد و براي آنان احترام قائليد و اگر کسي به آنها بي احترامي کند و آنها را خارج از دين بداند، کافر مي دانيد و لو اينکه آن شخص، بخاري و أبوهريرة و ... باشند يا اينکه ...... ؟؟؟!!!
قابل به ذکر است که بخاري در صحيح خود، ( کتاب الرقاق، بابٌ في الحوض ) چندين حديث را در رابطه با ارتداد صحابه (از دين برگشتن صحابه) نقل مي کند و تنها به همين يک حديثي که ما ذکر کرديم اکتفا نکرده است ( علاقمندان مي توانند مراجعه کنند ).
پي نوشت:
[1] . صحيح البخاري(دارالقلم- بيروت1407ه.ق)- المجلد الرابع- الجزء الثامن- کتاب الرقاق- باب في الحوض- ص506- حديث1444 :
نرم افزار المکتبه الشامله- صحيح البخاري(مصدر الكتاب : موقع وزارة الأوقاف المصرية)- کتاب الرقاق- باب في الحوض- جزء21- ص493.
6587 - حَدَّثَنِى إِبْرَاهِيمُ بْنُ الْمُنْذِرِ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ فُلَيْحٍ حَدَّثَنَا أَبِى قَالَ حَدَّثَنِى هِلاَلٌ عَنْ عَطَاءِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ عَنِ النَّبِىِّ - صلى الله عليه وسلم - قَالَ « بَيْنَا أَنَا قَائِمٌ إِذَا زُمْرَةٌ ، حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَيْنِى وَبَيْنِهِمْ فَقَالَ هَلُمَّ . فَقُلْتُ أَيْنَ قَالَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ . قُلْتُ وَمَا شَأْنُهُمْ قَالَ إِنَّهُمُ ارْتَدُّوا بَعْدَكَ عَلَى أَدْبَارِهِمُ الْقَهْقَرَى . ثُمَّ إِذَا زُمْرَةٌ حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَيْنِى وَبَيْنِهِمْ فَقَالَ هَلُمَّ . قُلْتُ أَيْنَ قَالَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ . قُلْتُ مَا شَأْنُهُمْ قَالَ إِنَّهُمُ ارْتَدُّوا بَعْدَكَ عَلَى أَدْبَارِهِمُ الْقَهْقَرَى . فَلاَ أُرَاهُ يَخْلُصُ مِنْهُمْ إِلاَّ مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ » .
ارتداد صحابه, صحابه کافر, صحابه مشرک
صحابه احمق و شهوتران
ابن جوزى آورده كه :وقتي عبدالله از عمر اجازه جهاد خواست عمر نپذيرفت و گفت: «اى پسرم! من از اين نگرانم كه مرتكب زناشوى!»(1)
در جهل و بى‏اطلاعي پسر عمر از دين و فقه همين بس كه بلد نبود زنش را طلاق بدهد، و چنانكه در كتب معتبراهل سنت آمده ناتوانى و نادانى مى‏نمود و نمى‏دانست طلاق در هنگامى صورت مى‏گيرد كه زن از عادت ماهانه پاك گشته و همبسترى هم نكرده باشد.(2)
ومسلم در «صحيح» مى‏نويسد: او زنش را در حاليكه در عادت ماهانه بود سه طلاقه كرد.(3)
و اين مسئله به قدري ننگ حساب ميشد که پدرش او را حتى وقتى بزرگ شده و به سالخوردگى رسيده بود شايسته و لايق خلافت نمى‏ديد، و وقتى كسى گفتش عبد اللّه بن عمر را جانشين خود ساز، گفت: «خدا ترا بكشد!» بخدا در اين پيشنهادت خدا را در نظر نداشتى. كسى را خليفه گردانم كه بلد نيست زنش را طلاق بدهد،؟! (4)
پي نوشت: (1)سيرة عمر بن الخطاب، ابن جوزى 115، و در چاپى 138
(2)صحيح بخارى 8/ 76مسند احمد 2/ 51، 61، 64، 74، 80، 128، 145.
(3) صحيح مسلم 4/ 179- 183
(4)تاريخ طبرى 5/ 34- تاريخ الكامل ابن اثير 3/ 27- الصواعق المحرقه 62- فتح البارى 7/ 54، و آن را
« صحيح» شمرده است.
فرزندان عمر, عبدالله بن عمر, سه طلاقه
جنگ کننده با علي کافر است
طلحه و زبير و عايشه با تلاش فراوان جنگ عظيمي را عليه مولا علي عليه السلام به بهانه انتقام از خون عثمان! به راه انداختند. که به موجب آن بسياري از مسلمين، از صحابه و تابعين و غير آنها، کشته شدند. اين در حالي است که با توجه به روايتي که خود عايشه از رسول اکرم صلي الله عليه و اله نقل کرده است، هر کسي که با مولا اميرالمومنين به جنگ بپردازد کافر و در آتش مي باشد!
عايشه از پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله نقل کرده است که ايشان فرمودند: خداوند به من فرمود: هر که عليه مولا علي عليه السلام قيام کند، و با او جنگ نمايد کافر و در آتش است!(1) همچنين ابن مغازلي به سند متصل از ابوذر روايت کرده که پيامبر اکرم ص فرمودند: هرکه بعد از من با علي عليه السلام در خلافت منازعه کند کافر است.(2) و نيز فرمودند: اي علي اگر امت من انقدر روزه بگيرند که (همانند قوس و کمان) کمر خميده شوند و آن قدر نماز بخوانند تا چون زه کمان لاغر گردند و با تو دشمني نمايند خداوند آن ها را به رو در آتش افکند.(3)
پي نوشت:
(1) ينابيع القربي ج2مودة 15، ينابيع المودة ج2باب 56حديث 789ص275

(2) مناقب ابن مغازلي ص&#1780;&#1781;ح&#1782;&#1784;- ينابيع المودة ص&#1785;&#1783; - کنزالعمال ج&#1777;ص&#1778;&#1776;&#1785; ح&#1777;&#1776;&#1780;&#1782; - مناقب ابن شهر آشوب ح&#1779;ص&#1778;&#1777;&#1782;.
(3) تاريخ دمشق ابن عساکر بخش امام اميرالمومنين ج&#1777;ص&#1777;&#1780;&#1781; شماره &#1777;&#1783;&#1785; به نقل از جابر بن عبدالله - مناقب ابن مغازلي ص&#1778;&#1785;&#1783; شماره &#1779;&#1780;&#1776; - فرائد السمطين ج&#1777;ص&#1781;&#1777; شماره &#1777;&#1782; - کفاية الطالب ص&#1777;&#1783;&#1785;و در چ ديگر ص&#1779;&#1777;&#1784;
طلحه, مطاعن طلحه, ام المومنين عايشه, زبير, مطاعن زبير
مودت اهل بيت
قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ ... بگو: «من هيچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست‌نمى‏کنم جز دوست‏داشتن نزديکانم ( اهل بيتم); و هر کس کار نيکى انجام‌دهد ، بر نيکى‏اش مى‏افزاييم; چرا که خداوند آمرزنده و سپاس‌گزار است.
مسلّم است که فرد داغدار را با مصيبت‌اش رهانمي‌کنند. علي‌الخصوص دوست‌داران ايشان چنين نمي‌کنند. پيامبر صلّي‌الله‌عليه‌وآله خدا از دنيا رحلت‌کرده و نزديکان‌اش در سوگ او مي‌سوزند.
آيا اين از دوستي و مودّت است که اهل‌بيت پيامبر صلّي‌الله‌عليه‌وآله و اقرباي او را در آن شرايط با آن مصيبت عظما تنهاگذارده، و هر ياري و امدادي را فروگذارکنند و به سوي سقيفه بشتابند؟!(&#1633;)
پي نوشت:
(&#1633;)تاريخ طبري،ج 2، ص 456
مودت اهل بيت, پاداش رسالت, سقيفه, موده القربي
ابوهريره دزد
آيا درست است آنچه مى گويند که ابوهريره، دزد بوده و از اموال بيت المال مبالغ کلانى را اختلاس کرده بود و عمربن الخطاب به او مى گفت: يا عدوالله وعدو کتابه سرقت مال الله.(1)قرآن. اموال خدا را به سرقت بردى.
پي نوشت:
(&#1633;)الطبقات الکبرى &#1780;: &#1779;&#1779;&#1781; ـ سير اعلام النبلاء &#1778;: &#1782;&#1777;&#1778;. &#1779;&#1781; . تهذيب التهذيب &#1779;: &#1780;&#1776;.

ابوهريره, جعل حديث, اختلاس ابوهريره,
طلحه ،خواستگار زن پيامبر
يکي از قوانين فقهي اسلام که خاص پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله وسلم مي باشد ، اين است که بعد از رحلت ايشان هيچکس حق ندارد با يکي از زنان آن حضرت ازدواج نمايد . اين امري است که هم قرآن مجيد بر آن شهادت مي دهد و هم سنت نبوي گواه بر آن است . ولي با کمال تعجب مي بينيم که برخي از صحابه عدول (!) نزد اهل سنت ، تصميم به ازدواج با زنان پيامبر بعد از رحلت ايشان مي گيرند و اين کلام را به صراحت بيان مي کنند تا جايي که خداوند در ذم آن ها آيه اي از قرآن را نازل مي کند .

ابن ابي حاتم در در تفسيرش چنين مي گويد :

" عن ابن عباس في قوله تعالى : وما كان لكم ان تؤذوا رسول الله قال : نزلت في رجل هم ان يتزوج بعض نساء النبي صلي الله عليه وسلم ، قال رجل لسفيان : اهي عائشة ؟ قال : قد ذكروا ذاك "

( ابن عباس در مورد آيه " و ما کان لکم ان توذوا رسول الله " مي گويد : اين آيه در شان مردي نازل شد که مي خواست با برخي از زنان پيامبر ازدواج نمايد . مردي به سفيان گفت : آيا آن زن عايشه بوده است ؟ سفيان گفت : اين چنين ذکر کرده اند )

تفسير القرآن ، ج 10 ص 3150 ،اسم المؤلف: عبد الرحمن بن محمد بن إدريس الرازي الوفاة: 327 ، دار النشر : المكتبة العصرية - صيدا ، تحقيق : أسعد محمد الطيب

مشابه اين مطلب را بيهقي در سنن خويش از قول ابن عباس بيان مي کند و اضافه مي کند که آن مرد قصد ازدواج با عايشه و ام سلمه را داشته است .

سنن البيهقي الكبرى ، ج 7 ص 69 ،اسم المؤلف: أحمد بن الحسين بن علي بن موسى أبو بكر البيهقي الوفاة: 458 ، دار النشر : مكتبة دار الباز - مكة المكرمة - 1414 - 1994 ، تحقيق : محمد عبد القادر عطا

برخي از مفسرين و علماي اهل سنت نام اين صحابي را بيان کرده اند .

مقاتل بن سليمان در تفسيرش چنين مي گويد :

" فقال طلحة بن عبيد الله القرشي من بني تيم بن مرة : ينهانا محمد أن ندخل على بنات عمنا ، يعني عائشة ، رضي الله عنها ، وهما من بني تيم بن مرة ، ثم قال في نفسه : والله ، لئن مات محمد وأنا حي لأتزوجن عائشة ، فأنزل الله تعالى في قول طلحة بن عبيد الله ( وما كان لكم أن تؤذوا رسول الله ولا أن تنكحوا أزواجه من بعده أبدا إن ذلكم كان عند الله عظيما ) [ آية : 53 ] لأن الله جعل نساء النبي صلي الله عليه وسلم على المؤمنين في الحرمة كأمهاتهم "

( طلحه بن عبيدالله قرشي از بني تيم بن مره گفت : محمد ( صلي الله عليه و آله وسلم ) ما از وروو و ديدار دختر عموهايمان نهي مي کند . يعني عايشه . زيرا هر دو از بني تيم بن مره هستند . سپس طلحه با خودش گفته بود : اگر محمد بميرد و من زنده باشم ، با عايشه حتما ازدواج خواهم کرد . پس خداوند در ذم سخن طلحه بن عبيدالله آيه ( وما كان لكم أن تؤذوا رسول الله ولا أن تنكحوا أزواجه من بعده أبدا إن ذلكم كان عند الله عظيما ) را نازل کرد زيرا خداوند ، ( ازدواج با ) زنان پيامبر را بر مومنين همانند ( ازدواج با ) مادرانشان حرام نمود . )

تفسير مقاتل بن سليمان ، ج 3 ص 53 ،اسم المؤلف: أبو الحسن مقاتل بن سليمان بن بشير الأزدي بالولاء البلخي الوفاة: 150هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - لبنان/ بيروت - 1424هـ - 2003م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : أحمد فريد

جالب است که اين مفسر اهل سنت به صراحت به نام " طلحه بن عبيدالله " اشاره نموده و حتي بيان مي نمايد که او و عايشه ، هر دو از يک قبيله هستند.

نحاس در " معاني القرآن " شان نزول اين آيه را اين چنين بيان مي کند :

" قال قتادة قال رجل من أصحاب رسول الله صلي الله عليه وسلم إن مات رسول الله صلي الله عليه وسلم تزوجت فلانة . قال معمر قال هذا طلحة لعائشة "

( قتاده مي گويد : مردي از اصحاب رسول الله صلي الله عليه – و آله – وسلم گفت : اگر رسول الله بميرد ، با فلانه ( يکي از زنان پيامبر ) ازدواج خواهم کرد . معمر مي گويد : گوينده اين جمله همانا طلحه بوده است در مورد عايشه )

معاني القرآن الكريم ، ج 5 ص 373 ،اسم المؤلف: النحاس الوفاة: 338 ، دار النشر : جامعة أم القرى - مكة المرمة - 1409 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : محمد علي الصابوني

ابوبکر جصاص نيز در " احکام القرآن " چنين مي گويد :

" قال أبو بكر ما ذكره قتادة هو أحد ما انتظمته الآية "

( سخني که قتاده گفته است يکي از مصاديقي است که آيه با آن راست و منتظم مي باشد )

أحكام القرآن ، ج 5 ص 242 ، اسم المؤلف: أحمد بن علي الرازي الجصاص أبو بكر الوفاة: 370 ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت - 1405 ، تحقيق : محمد الصادق قمحاوي

ديگر علماي اهل سنت نيز بر اين مطلب اتفاق نظر دارند که گوينده اين کلام همان " طلحه بن عبيد الله " مي باشد.

گروهي از اين روايات را سيوطي در " الدر المنثور " بيان نموده است . رجوع كنيد به :

الدر المنثور ، ج 5 ص 214 ، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين السيوطي الوفاة: 911 ، دار النشر : دار المعرفة للطباعة والنشر - بيروت - لبنان

الدر المنثور ، ج 6 ص 643 – 644 ، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين السيوطي الوفاة: 911 ، دار النشر : دار الفكر - بيروت – 1993

سمعاني نيز کلام آخر را در مورد شان نزول اين آيه چنين بيان مي کند :

" والأكثرون على أن القائل لهذا طلحة بن عبيد الله ، وكان من رهط أبي بكر الصديق "

( اکثر مفسران بر اين نظر هستند که گوينده اين کلام همانا طلحه بن عبيدالله بوده و او از قبيله ابي بکر بوده است )

تفسير القرآن ،ج 4 ص 301 ، اسم المؤلف: أبو المظفر منصور بن محمد بن عبد الجبار السمعاني الوفاة: 489هـ ، دار النشر : دار الوطن - الرياض - السعودية - 1418هـ- 1997م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : ياسر بن إبراهيم و غنيم بن عباس بن غنيم

البته برخي همانند ابن اثير و ابن حجر بر اين عقيده اند که اين " طلحه بن عبيدالله " آن کسي نيست که در عشره مبشره به وي بشارت بهشت داده شده است بلکه يکي ديگر از صحابي مي باشد . برخي ديگر مانند ابن زمينين و مقريزي و ديگران نيز معتقدند که گوينده اين کلام يکي از منافقين بوده است .

با تمام اين اقوال ، حد متيقن و قطعي اين است که گوينده اين کلام همانا از اصحاب بوده است . حال چگونه است که چنين صحابي اي که باعث اذيت رسول خدا شده و در ذمّ وي آيه اي از قرآن نازل شده است ، همچنان در نظر اهل سنت و وهابيت ، عادل مي باشد ؟!!!!

ارتداد صحابه
افراد صالح و نيکوکار يا افراد فاسق و از دين برگشته؛ کداميک جهنّمي هستند؟!

امام بخاري در کتاب « صحيح بخاري » حديثي را از أبوهريره نقل مي کند که:« أبوهريرة مي گويد: رسول خدا- صلي الله عليه و آله- فرمودند: ...( در روز قيامت ) در حاليکه من ( در کنار حوض ) ايستاده ام گروهي که من آنها را مي شناسم مي آورند سپس مَلَکي از ملائکه الهي خطاب به آن گروه مي گويد؛ به طرف من بياييد! من ( پيامبر- صلي الله عليه و آله- ) به مَلَک مي گويم: آنها را کجا مي بري؟مي گويد: قسم به خدا آنها را بسوي آتش مي برم.مي پرسم: مگر آنها چه کرده اند؟مي گويد: آنها بعد از تو مُرتَد شدند ( از دين برگشتند ) و به گذشته تاريک خود بازگشتند ( کنايه از اينکه به حالت گذشتگان خود که همان کُفر جاهليّت بوده برگشتند )!!!سپس گروه ديگري را مي آورند که آنها را نيز مي شناسم و آنها را نيز بسوي آتش مي برند و زمانيکه از علت دوزخي شدن آنان مي پرسم آن مَلَک در جواب مي گويد:آنها بعد از تو مُرتَد شدند ( از دين برگشتند ) و به گذشته تاريک خود بازگشتند ( کنايه از اينکه به حالت گذشتگان خود که همان کُفر جاهليّت بوده برگشتند )!!!و من گمان نمي کنم که آنها از آتش نجات پيدا کنند مگر مقدار قليل و اندکي از آنها »!!![1]

حال با توجه به اين حديث، که در يکي از معتبرترين کتابهاي اهل سنت نقل شده آن هم از جناب أبي هريرة که اهل سنت براي آن عظمت خاصّي قائل هستند، سوال ما اين است که: براستي چرا اهل سنت تمامي صحابي پيامبر- صلي الله عليه و آله- را عادل مي دانند و اگر کسي به آنها کوچکترين بي احترامي بکند، حکم کفر او را صادر مي کنند و او را خارج از دين مي دانند و ...؟؟؟!!!

مگر نه اين است که بخاري در کتاب خود ( که به تعبير خود اهل سنت، صحيح ترين کتابها بعد از قرآن مي باشد )، آن هم از طريق راوي مثل أبي هريرة که يکي از بزرگترين رُواة اهل سنت است، اين حديث را نقل مي کند و صريحاً اعلام مي کند که عده اي از صحابه پيامبر- صلي الله عليه وآله- بعد از ايشان، از دين اسلام برگشتند و عاقبت هم به آتش دوزخ برده مي شوند و به تصريح خود پيامبر- صلي الله عليه وآله- عده ي اندکي از آنها نجات پيدا مي کنند و مابقي در آتش مي سوزند!!!

حال با توجه به اين حديث، چه جوابي داريد که بدهيد؟

آيا هنوز هم قائل به عدالت جميع صحابه هستيد و براي آنان احترام قائليد و اگر کسي به آنها بي احترامي کند و آنها را خارج از دين بداند، کافر مي دانيد و لو اينکه آن شخص، بخاري و أبوهريرة و ... باشند يا اينکه ...... ؟؟؟!!!

قابل به ذکر است که بخاري در صحيح خود، ( کتاب الرقاق، بابٌ في الحوض ) چندين حديث را در رابطه با ارتداد صحابه (از دين برگشتن صحابه) نقل مي کند و تنها به همين يک حديثي که ما ذکر کرديم اکتفا نکرده است ( علاقمندان مي توانند مراجعه کنند ).

پي نوشت:

[1] . صحيح البخاري(دارالقلم- بيروت1407ه.ق)- المجلد الرابع- الجزء الثامن- کتاب الرقاق- باب في الحوض- ص506- حديث1444 :

نرم افزار المکتبه الشامله- صحيح البخاري(مصدر الكتاب : موقع وزارة الأوقاف المصرية)- کتاب الرقاق- باب في الحوض- جزء21- ص493.

6587 - حَدَّثَنِى إِبْرَاهِيمُ بْنُ الْمُنْذِرِ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ فُلَيْحٍ حَدَّثَنَا أَبِى قَالَ حَدَّثَنِى هِلاَلٌ عَنْ عَطَاءِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ عَنِ النَّبِىِّ - صلى الله عليه وسلم - قَالَ « بَيْنَا أَنَا قَائِمٌ إِذَا زُمْرَةٌ ، حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَيْنِى وَبَيْنِهِمْ فَقَالَ هَلُمَّ . فَقُلْتُ أَيْنَ قَالَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ . قُلْتُ وَمَا شَأْنُهُمْ قَالَ إِنَّهُمُ ارْتَدُّوا بَعْدَكَ عَلَى أَدْبَارِهِمُ الْقَهْقَرَى . ثُمَّ إِذَا زُمْرَةٌ حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَيْنِى وَبَيْنِهِمْ فَقَالَ هَلُمَّ . قُلْتُ أَيْنَ قَالَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ . قُلْتُ مَا شَأْنُهُمْ قَالَ إِنَّهُمُ ارْتَدُّوا بَعْدَكَ عَلَى أَدْبَارِهِمُ الْقَهْقَرَى . فَلاَ أُرَاهُ يَخْلُصُ مِنْهُمْ إِلاَّ مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ » .

عمل ننگين خالد بن وليد
درباره مالك بن نويره آقاي ابن‌حجر عسقلاني در كتاب الإصابة، ج5، ص560، رقم7712 را كه ترجمه مي‌كند، مي‌گويد: مالك بن نويره شاعر و از شخصيتهاي برجسته و جنگجو بود و جزو نام‌آوران بني‌يرموع در جاهليت بود. وقتي كه ايشان مسلمان شد پيغمبر اكرم دستور داد كه او نماينده حضرت در قبيله خودش باشد و در زمان پيامبر اسلام او زكوات و صدقات و غيره را جمع مي‌كرد و به مدينه مي‌فرستاد. آقاي طبري در تاريخش، ج2، ص503(در حوادث سال11 هجري) درباره كشتن مالك بن نويره به طور مفصل مي‌آورد و اشاره مي‌كند كه آقاي ابوقتاده هم همراه خالد بود، طبري مي‌گويد:

لما غشوا القوم راعوهم تحت الليل فأخذ القوم السلاح قال فقلنا إنا المسلمون فقالوا ونحن المسلمون قلنا فما بال السلاح معكم قالوا لنا فما بال السلاح معكم قلنا فان كنتم كما تقولون فضعوا السلاح قال فوضعوها ثم صلينا وصلوا .

وقتي كه ما حمله كرديم بر قبيله مالك بن نويره، اينها در برابر ما سلاح كشيدند و ما گفتيم كه ما مسلمانيم، آنها هم گفتند: ما نيز مسلمانيم. گفتيم: اگر مسلمان هستيد پس اين سلاحها چيست؟ اسلحه‌ها را به زمين گذاشتند. ما نماز خوانديم و قبيله آقاي مالك هم با ما نماز خواندند.

تاريخ طبري، ج2، ص503 و تاريخ اسلام ذهبي، ج3، ص33

آقاي ابن‌أعثم نيز مفصل درباره قضيه خالد نقل مي‌كند و مي‌گويد: وقتي كه خالد بن وليد وارد منطقه بني‌تميم شد، با سپاهش از همه طرف آنان را محاصره كرد و در آن جا مسائلي پيش آورد تا آن جائي كه دستور داد كه پسرعموهاي مالك را گردن بزنند.

فقال القوم: إنّا مسلمون فعلي ماذا تأمر بقتلنا؟ قال شيخ منهم: أليس قدنهاكم ابوبكر عن ان تقتلوا من صلي للقبلة؟

ما همه مسلمان هستيم. چرا دستور به قتل ما مي‌دهي؟ پيرمردي از آنها گفت: آيا ابوبكر دستور نداده كه كسي را كه به سوي قبله نماز خواند، حق كشتنش را نداريد؟

خالد بن وليد گفت: شما اصلاً يك لحظه هم نماز نخوانده‌ايد. آقاي ابوقتاده كه از صحابه است، در مقابل خالد ايستاد و گفت:

أشهد أنّك لا سبيل لك عليهم

آقاي خالد تو اين حق را نداري كه دستور كشتن اينها را صادر كني.

خالد گفت: چطور؟ ابوقتاده گفت: من خود شاهد بودم كه اينها در پشت سر ما نماز خواندند. ولي خالد نپذيرفت و دستور داد كه اينها را يكي پس از ديگري گردن زدند. ابن‌أعثم در ادامه مي‌آورد كه: ابوقتاده با خداوند عهد كرد كه در هيچ سفري همراه خالد بن وليد نباشد. خالد دستور داد كه مالك را نيز گردن بزنند. مالك گفت:

أتقتلني و أنا مسلمٌ أصلي الي القبلة

آيا دستور قتل مرا صادر مي‌كني و حال آنكه من مسلمانم و به قبله نماز مي‌خوانم.

قال: لو كنتَ مسلماً لِما منعتَ الزكوة

خالد گفت: اگر چنانچه مسلمان هستي، چرا زكات نمي‌دهي؟

مالك گفت: پيغمبر اكرم دستور داده است كه زكات را به نائب و خليفه واقعي برسانيم و از اين گونه سخنان بين مالك و خالد ردّ و بدل شد تا اينكه خالد گفت: هيچ راهي ندارم جز اينكه تو را بكشم. مالك به همسرش نگاه كرد و گفت:

بهذه قتلتَني

به خاطر اين زنم مي‌خواهي مرا بكشي تا بعد از من او را تصاحب كني.

خالد گفت: نه، تو را من به خاطر رجوعت از اسلام مي‌كشم. جالب اين است كه آقاي ذهبي در تاريخ اسلام، ج3، ص33 صراحت دارد كه:

و قال لضرار بن الأزور: اضرب عنقه، فالتفت مالك الي زوجته ... وكانت في غاية الجمال.

خالد به ضرار بن ازور گفت: گردن او را بزن، مالك به همسرش نگاه مي‌كرد ... و همسرش در نهايت زيبائي بود.

فضرب عنقه و جعل رأسه أحد أثافي قدر طبخ فيها طعام ثمّ تزوج خالد بالمرأة

او را كشت و همان شب به همسر مالك بن نويره تجاوز كرد و سر بريده مالك بن نويره را كه از شرفاء قومش بود براي پختن طعام در زير ديگ قرار داد.

جالب اين است كه وقتي اين خبر به مدينه رسيد، ابوبكر سريعاً دستور داد كه خالد به مدينه بيايد و در عبارتي كه طبري در كتاب خود دارد، وقتي كه جناب عمر چشمش به خالد افتاد گفت:

قتلتَ امرءً مسلماً ثمّ نزوتَ علي امرأته، والله لأرجمنّك باحجارك

مسلمي را مي‌كشي و بر همسر او تجاوز مي‌كني. قسم به خداي عالم در حق تو حد جاري مي‌كنم و تو را سنگسار خواهم نمود.

خالد كه ديد اوضاع خيلي خوب نيست، نزد ابوبكر رفت و گفت: من اجتهادي كردم و در اين اجتهاد خود خطا نمودم. (مجتهد هم كه اگر خطا كند يك اجر دارد و اگر خطا نكند دو اجر خواهد داشت). ابوبكر به عمر گفت:

إنّ خالد تأوّل فأخطأ

خالد تأويل و اجتهادي كرده و خطا نموده است.

لذا از حد زدن به خالد بن وليد صرف نظر كردند. جالب اين است كه وقتي ابوبكر با خالد ملاقات كرد و از طرف ابوبكر خاطر جمع شد، به مسجد برگشت و به عمر يك طعنه خيلي تند و دور از ادب زد و گفت:هلمّ اليّ يا بن أمّ‌شملة، فعرف عمر أنّ أبابكر قد رضي عنه فلم‌يكلّمه و دخل بيته

اسم مادرش را آورد ــ كه بنده در ترجمه معذور هستم ــ و عبارت بسيار زشتي به كار برد.

اين قضيه از قضاياي خيلي دردآور در تاريخ است كه واقعاً انسان نمي‌تواند هيچ توجيه عقلاني براي اين كار داشته باشد.

حديث حوض و عدالت صحابه
از جمله احاديثى كه بناى عدالت همه صحابه را سست وفرو مى‌ريزد وبهشتى بودن آنان را زير سؤال مى‌برد حديث معروف حوض است كه در منابع معتبر روائى اهل سنت نقل شده است.

محمد بن اسماعيل بخارى مى‌نويسد:


حَدَّثَنِي إِبْرَاهِيمُ بْنُ الْمُنْذِرِ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ فُلَيْح، حَدَّثَنَا أَبِي قَالَ، حَدَّثَنِي هِلاَلٌ، عَنْ عَطَاءِ بْنِ يَسَار، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم قَالَ " بَيْنَا أَنَا قَائِمٌ إِذَا زُمْرَةٌ، حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَيْنِي وَبَيْنِهِمْ فَقَالَ هَلُمَّ. فَقُلْتُ أَيْنَ قَالَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ.

قُلْتُ وَمَا شَأْنُهُمْ قَالَ إِنَّهُمُ ارْتَدُّوا بَعْدَكَ عَلَى أَدْبَارِهِمُ الْقَهْقَرَى. ثُمَّ إِذَا زُمْرَةٌ حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَيْنِي وَبَيْنِهِمْ فَقَالَ هَلُمَّ. قُلْتُ أَيْنَ قَالَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ. قُلْتُ مَا شَأْنُهُمْ قَالَ إِنَّهُمُ ارْتَدُّوا بَعْدَكَ عَلَى أَدْبَارِهِمُ الْقَهْقَرَى. فَلاَ أُرَاهُ يَخْلُصُ مِنْهُمْ إِلاَّ مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ ".(1)

پس از تو ( صحابه ) مرتد شدند و به عقب بر گشتند. پيغمبر فرمود: من نمى‏بينم كه از آنان كسى رهايى يابد مگر تعداد اندك و انگشت شمار.

ابن كثير دمشقى سلفى در البداية والنهاية به نقل از عائشه مى‌نويسد:

لما قبض رسول الله صلى الله عليه وسلم ارتدت العرب قاطبة واشرأبت النفاق.(2)

پيامبر كه از دنيا رفت همه اعراب مرتد شدند و نفاق همه جا را فرا گرفت.

طبق اين دو روايت، جز عده‌اى انگشت شمار از صحابه، بقيه مرتد شدند؛ چه آن‌ها كه جزء السابقون الأولون بوده‌اند و چه آن‌ها كه بعد‌ا اسلام آوردند.

شما چطور از عدالت اصحاب دفاع ميکنيد در حاليکه ارتداد انها را هم از منابع خودتان داريم؟

پي نوشت:

(1)-البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 3، ص 1017، ح 2615، كتاب الوصايا، ب 23، باب قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى ( إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ... و ج 7، ص 209، ح 6587، كتاب الرقاق، ب 53، باب فِي الْحَوْضِ، تحقيق د. مصطفى ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987 .

(2)-القرشي الدمشقي، إسماعيل بن عمر بن كثير أبو الفداء (متوفاي774هـ)، البداية والنهاية، ج 6، ص 336، ناشر: مكتبة المعارف – بيروت.

صحابه شهوتران

ابن جوزى آورده كه :وقتي عبدالله از عمر اجازه جهاد خواست عمر نپذيرفت و گفت: «اى پسرم! من از اين نگرانم كه مرتكب زناشوى!»(1)

در جهل و بى‏اطلاعي پسر عمر از دين و فقه همين بس كه بلد نبود زنش را طلاق بدهد، و چنانكه در كتب معتبراهل سنت آمده ناتوانى و نادانى مى‏نمود و نمى‏دانست طلاق در هنگامى صورت مى‏گيرد كه زن از عادت ماهانه پاك گشته و همبسترى هم نكرده باشد.(2)

ومسلم در «صحيح» مى‏نويسد: او زنش را در حاليكه در عادت ماهانه بود سه طلاقه كرد.(3)
و اين مسئله به قدري ننگ حساب ميشد که پدرش او را حتى وقتى بزرگ شده و به سالخوردگى رسيده بود شايسته و لايق خلافت نمى‏ديد، و وقتى كسى گفتش عبد اللّه بن عمر را جانشين خود ساز، گفت:

«خدا ترا بكشد!» بخدا در اين پيشنهادت خدا را در نظر نداشتى. كسى را خليفه گردانم كه بلد نيست زنش را طلاق بدهد،؟! (4)

پي نوشت:

(1)سيرة عمر بن الخطاب، ابن جوزى 115، و در چاپى 138

(2)صحيح بخارى 8/ 76مسند احمد 2/ 51، 61، 64، 74، 80، 128، 145.

(3) صحيح مسلم 4/ 179- 183

(4)تاريخ طبرى 5/ 34- تاريخ الكامل ابن اثير 3/ 27- الصواعق صحيح شمرده است المحرقه 62- فتح البارى 7/ 54، و آن را

طلحه ،خواستگار زن پيامبر

يکي از قوانين فقهي اسلام که خاص پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله وسلم مي باشد ، اين است که بعد از رحلت ايشان هيچکس حق ندارد با يکي از زنان آن حضرت ازدواج نمايد . اين امري است که هم قرآن مجيد بر آن شهادت مي دهد و هم سنت نبوي گواه بر آن است . ولي با کمال تعجب مي بينيم که برخي از صحابه عدول (!) نزد اهل سنت ، تصميم به ازدواج با زنان پيامبر بعد از رحلت ايشان مي گيرند و اين کلام را به صراحت بيان مي کنند تا جايي که خداوند در ذم آن ها آيه اي از قرآن را نازل مي کند .
ابن ابي حاتم در در تفسيرش چنين مي گويد :
" عن ابن عباس في قوله تعالى : وما كان لكم ان تؤذوا رسول الله قال : نزلت في رجل هم ان يتزوج بعض نساء النبي صلي الله عليه وسلم ، قال رجل لسفيان : اهي عائشة ؟ قال : قد ذكروا ذاك "
( ابن عباس در مورد آيه " و ما کان لکم ان توذوا رسول الله " مي گويد : اين آيه در شان مردي نازل شد که مي خواست با برخي از زنان پيامبر ازدواج نمايد . مردي به سفيان گفت : آيا آن زن عايشه بوده است ؟ سفيان گفت : اين چنين ذکر کرده اند )

تفسير القرآن ، ج 10 ص 3150 ،اسم المؤلف: عبد الرحمن بن محمد بن إدريس الرازي الوفاة: 327 ، دار النشر : المكتبة العصرية - صيدا ، تحقيق : أسعد محمد الطيب
مشابه اين مطلب را بيهقي در سنن خويش از قول ابن عباس بيان مي کند و اضافه مي کند که آن مرد قصد ازدواج با عايشه و ام سلمه را داشته است .
سنن البيهقي الكبرى ، ج 7 ص 69 ،اسم المؤلف: أحمد بن الحسين بن علي بن موسى أبو بكر البيهقي الوفاة: 458 ، دار النشر : مكتبة دار الباز - مكة المكرمة - 1414 - 1994 ، تحقيق : محمد عبد القادر عطا
برخي از مفسرين و علماي اهل سنت نام اين صحابي را بيان کرده اند . مقاتل بن سليمان در تفسيرش چنين مي گويد :
" فقال طلحة بن عبيد الله القرشي من بني تيم بن مرة : ينهانا محمد أن ندخل على بنات عمنا ، يعني عائشة ، رضي الله عنها ، وهما من بني تيم بن مرة ، ثم قال في نفسه : والله ، لئن مات محمد وأنا حي لأتزوجن عائشة ، فأنزل الله تعالى في قول طلحة بن عبيد الله ( وما كان لكم أن تؤذوا رسول الله ولا أن تنكحوا أزواجه من بعده أبدا إن ذلكم كان عند الله عظيما ) [ آية : 53 ] لأن الله جعل نساء النبي صلي الله عليه وسلم على المؤمنين في الحرمة كأمهاتهم "
( طلحه بن عبيدالله قرشي از بني تيم بن مره گفت : محمد ( صلي الله عليه و آله وسلم ) ما از وروو و ديدار دختر عموهايمان نهي مي کند . يعني عايشه . زيرا هر دو از بني تيم بن مره هستند . سپس طلحه با خودش گفته بود : اگر محمد بميرد و من زنده باشم ، با عايشه حتما ازدواج خواهم کرد . پس خداوند در ذم سخن طلحه بن عبيدالله آيه ( وما كان لكم أن تؤذوا رسول الله ولا أن تنكحوا أزواجه من بعده أبدا إن ذلكم كان عند الله عظيما ) را نازل کرد زيرا خداوند ، ( ازدواج با ) زنان پيامبر را بر مومنين همانند ( ازدواج با ) مادرانشان حرام نمود )
تفسير مقاتل بن سليمان ، ج 3 ص 53 ،اسم المؤلف: أبو الحسن مقاتل بن سليمان بن بشير الأزدي بالولاء البلخي الوفاة: 150هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - لبنان/ بيروت - 1424هـ - 2003م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : أحمد فريد
جالب است که اين مفسر اهل سنت به صراحت به نام " طلحه بن عبيدالله " اشاره نموده و حتي بيان مي نمايد که او و عايشه ، هر دو از يک قبيله هستند.
نحاس در " معاني القرآن " شان نزول اين آيه را اين چنين بيان مي کند :
" قال قتادة قال رجل من أصحاب رسول الله صلي الله عليه وسلم إن مات رسول الله صلي الله عليه وسلم تزوجت فلانة . قال معمر قال هذا طلحة لعائشة "
( قتاده مي گويد : مردي از اصحاب رسول الله صلي الله عليه – و آله – وسلم گفت : اگر رسول الله بميرد ، با فلانه ( يکي از زنان پيامبر ) ازدواج خواهم کرد . معمر مي گويد : گوينده اين جمله همانا طلحه بوده است در مورد عايشه )
معاني القرآن الكريم ، ج 5 ص 373 ،اسم المؤلف: النحاس الوفاة: 338 ، دار النشر : جامعة أم القرى - مكة المرمة - 1409 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : محمد علي الصابوني
ابوبکر جصاص نيز در " احکام القرآن " چنين مي گويد :
" قال أبو بكر ما ذكره قتادة هو أحد ما انتظمته الآية "
( سخني که قتاده گفته است يکي از مصاديقي است که آيه با آن راست و منتظم مي باشد )
أحكام القرآن ، ج 5 ص 242 ، اسم المؤلف: أحمد بن علي الرازي الجصاص أبو بكر الوفاة: 370 ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت - 1405 ، تحقيق : محمد الصادق قمحاوي

ديگر علماي اهل سنت نيز بر اين مطلب اتفاق نظر دارند که گوينده اين کلام همان " طلحه بن عبيد الله " مي باشد.

گروهي از اين روايات را سيوطي در " الدر المنثور " بيان نموده است . رجوع كنيد به :
الدر المنثور ، ج 5 ص 214 ، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين السيوطي الوفاة: 911 ، دار النشر : دار المعرفة للطباعة والنشر - بيروت - لبنان
الدر المنثور ، ج 6 ص 643 – 644 ، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين السيوطي الوفاة: 911 ، دار النشر : دار الفكر - بيروت – 1993
سمعاني نيز کلام آخر را در مورد شان نزول اين آيه چنين بيان مي کند :
" والأكثرون على أن القائل لهذا طلحة بن عبيد الله ، وكان من رهط أبي بكر الصديق "
( اکثر مفسران بر اين نظر هستند که گوينده اين کلام همانا طلحه بن عبيدالله بوده و او از قبيله ابي بکر بوده است )
تفسير القرآن ،ج 4 ص 301 ، اسم المؤلف: أبو المظفر منصور بن محمد بن عبد الجبار السمعاني الوفاة: 489هـ ، دار النشر : دار الوطن - الرياض - السعودية - 1418هـ- 1997م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : ياسر بن إبراهيم و غنيم بن عباس بن غنيم

البته برخي همانند ابن اثير و ابن حجر بر اين عقيده اند که اين " طلحه بن عبيدالله " آن کسي نيست که در عشره مبشره به وي بشارت بهشت داده شده است بلکه يکي ديگر از صحابي مي باشد . برخي ديگر مانند ابن زمينين و مقريزي و ديگران نيز معتقدند که گوينده اين کلام يکي از منافقين بوده است .
با تمام اين اقوال ، حد متيقن و قطعي اين است که گوينده اين کلام همانا از اصحاب بوده است . حال چگونه است که چنين صحابي اي که باعث اذيت رسول خدا شده و در ذمّ وي آيه اي از قرآن نازل شده است ، همچنان در نظر اهل سنت و وهابيت ، عادل مي باشد ؟!!!
صحابي ترسو
يکى از فراريانِ جنگ احد، «حسان بن ثابت»، شاعر مخصوص رسول خدا(ص) است که مورّخان درباره او، افزون بر اصل فرارش، نکته ظريفى نقل کرده‌اند و آن اينکه او هنگام فرار از جبهه که قصد مدينه را داشت، در ميانه راه به قلعه‌اى رسيد که فارع ناميده مى‌شد و متوجّه شد که گروهى از زنان مدينه نيز در اين قلعه گرد آمده‌اند و منتظر نتيجه جنگ هستند.
حسان وارد اين قلعه شد. در اين هنگام، مردى يهودى که از آنجا مى‌گذشت و اجتماع زنان مسلمان مدينه را ديد، در کنار دروازه قلعه ايستاد و با صداى بلند فرياد زد: «اَلْيَومَ بَطَلَ السِّحْر؛ امروز سحر محمد(ص) باطل شد.» اين را گفت و به قلعه هجوم برد. صفيه عمّه پيامبر(ص) خطاب به حسان گفت: «جواب اين يهودى را بده و از ورود وى جلوگيرى کن.» حسان گفت: «اي دختر عبدالمطلب! خدا تو را رحمت کند! اگر از من مبارزه ساخته بود، در کنار پيامبر(ص) مى‌ماندم و مى‌جنگيدم و به درون قلعه پناه نمى‌آوردم.»
صفيه با شنيدن اين سخن، خود شمشير برداشت و مرد يهودى را از پاى درآورد. آن‌گاه به حسان گفت: «لباس و سلاح او را بردار.» حسان گفت من نه نيازى به لباس او دارم و نه به سلاح او! و بنا به نقلى، رسول خدا(ص) در مقابل اين عمل صفيه، سهمى بر وى اختصاص داد.[1] سمهودى، اين جريان را از طبرانى نقل کرده، مى‌گويد طبرانى و ديگر مورّخان، اين حادثه را دليل اين مى‌دانند که حسان، آدم فوق‌العاده ترسويي بوده است.[2]

عجب صحابي شجاعي !بايد به چنين صحابي تبريک گفت .اقتدا به چنين صحابي ايا درست است؟کسي که از جنگ فرار کرده ... و نهايتا يک زن اين صحابي ترسو را نجات داده.. بايد اقتدا کنيم؟!
پي نوشت:
[1]. تاريخ يعقوبي، احمد بن واضح يعقوبي، مطبعة المرتضويه، نجف، بي تا، ج2، ص48.
[2]. وفاء الوفا، ج1، ص302.
سرزنش برخى اصحاب
البته احاديث فراوان ديگرى نيز در خصوص اصحاب پيامبر در دست است كه نشان مى دهد تعداد زيادى از اصحاب به پريشان حالى مبتلا مى شوند و پس از پيامبر به افكار دوران جاهلى باز مى گردند و با ارتداد از دين، در زمره كفرورزان و زيان كاران قرار مى گيرند.
براى مثال مى توان به اين حديث كه در صحيح بخارى آمده اشاره كرد.
پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود:
أنا فرطكم على الحوض وليرفعنّ رجال منكم، ثمّ ليختلجنّ دوني، فأقول: يا ربّ! أصحابي.
فيقال: إنّك لا تدري ما أحدثوا بعدك؛
من پيشاپيش شما وارد حوض مى شوم، امّا برخى از شما كنار زده مى شويد و از من دور مى گرديد. من در اين هنگام مى گويم: پروردگارا! اينان اصحاب من بودند.
در پاسخ مى گويند: تو نمى دانى كه اينان پس از تو چه بدعتى نهادند.
در حديث ديگرى آمده است:
فأقول: سحقاً سحقاً لمن غيّر بعدي؛
من در اين هنگام مى گويم: از رحمت خدا دور باد، از رحمت خدا دور باد كسى كه بعد از من، (دين) را تغيير داد.
در برخى احاديث مى خوانيم:
إنّهم ارتدّوا على أدبارهم القهقرى؛1
آنان كاملاً به آيين گذشته خود بازگشتند.
در حديث ديگرى رسول خدا صلى اللّه عليه وآله به اصحاب خود فرمود:
لا ترجعوا بعدي كفّاراً؛2
پس از من به كفر باز نگرديد.
در حديث ديگرى فرمود:
الشرك فيكم أخفى من دبيب النمل؛3
شرك در ميان شما، از حركت مورچگان پنهان تر است.
علاوه بر اين، رسول خدا صلى اللّه عليه وآله در موارد بسيار، مناسبت هاى گوناگون و اماكن متعدد، سخنان سرزنش آميزى را عليه اصحاب ـ چه به صورت فردى و چه به صورت گروهى ـ مطرح نموده است و مى توان اين احاديث را در كتاب هاى اهل سنّت مشاهده كرد.
با اين وصف، آيا معرّفى تك تك اصحاب به عنوان ستارگان هدايت گر، سزاوار رسول خدا صلى اللّه عليه وآله هست؟
1 . صحيح بخارى، باب فى الحوض: 4 / 87 و 88 و ديگر صحاح و كتاب هاى حديثى.
2 . إرشاد الفحول: 76.
3 . الجامع الصغير: 2 / 303، حرف شين، شماره 4934. منّاوى مى گويد: امام احمد بن حنبل در مسند و هم چنين ابويعلى اين حديث را از قول ابونفيسه نقل كرده اند. هم چنين احمد بن حنبل و طبرانى آن را از ابوموسى روايت كرده و ابونعيم اصفهانى آن را در حلية الأولياء از قول ابوبكر نقل كرده است. فيض القدير: 4


خبر ارتداد صحابه
پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) پيش‌گوئي كرد كه صحابه بعد از من مرتد خواهند شد. در صحيح بخاري و صحيح مسلم، بيش از 25 روايت نقل شده است از صحابه متعدد مانند عبد الله بن عباس، عبد الله بن مسعود، عايشه، ابوهريرة و أم‌سلمه كه پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود:فرداي قيامت، اصحاب من كنار حوض كوثر مي‌آيند و ملائكه مانع آنها مي‌شوند و به سمت آتش مي‌برند. حضرت مي‌فرمايد: خدايا! اينها صحابه من هستند؟ گفته مي‌شود: تو نمي‌داني كه اينها چه بدعت‌هايي را بعد از تو گذاشتند:إنك لا تدري ما أحدثوا بعدك.(صحيح البخاري، ج7، ص208)
ابو هريره - كه از ديدگاه عزيزان اهل سنت، از اعتبار ويژه اي برخوردار است - از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل مي كند:بينا انا قائم فإذا زمرة حتى إذا عرفتهم خرج رجل من بيني و بينهم، فقال: هلم، فقلت: أين؟ قال: إلى النار والله، قلت: و ما شأنهم؟ قال: إنهم ارتدوا بعدك على ادبارهم القهقري، ثم إذا زمرة حتى إذا عرفتهم خرج رجل من بيني و بينهم، فقال، هلم، قلت: أين؟ قال: إلى النار والله، قلت: ما شأنهم؟ قال: إنهم ارتدوا بعدك على ادبارهم القهقري، فلا أراه يخلص منهم الا مثل همل النعم.

من در قيامت كنار حوض ايستاده ام و مي بينم تعدادي از صحابه مي آيند و مانع ورود اينها به حوض مي شوند و اينها را مي بَرند. سؤال مي كنم: اينها را كجا مي بريد؟ جواب آمد: قسم به خدا! اين صحابه را به آتش و جهنم مي بريم. پرسيدم: مگر اينها چه كرده اند؟ جواب آمد: اينها بعد از رحلت تو، مرتد شدند و به دوران جاهليت برگشتند. مي بينم كه از اين صحابه، جز تعداد اندكي از جهنم خلاصي نمي يابند.(صحيح البخاري، ج7، ص208)

بخاري در صحيحش از نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل مي كند:يؤخذ برجال من أصحابي ذات اليمين و ذات الشمال فأقول أصحابي، ‌فيقال أنهم لم يزالوا مرتدين علي أعقابهم منذ فارقتهم.

فرداي قيامت صحابه من را، راست و چپ مي گيرند و من عرضه مي دارم كه اينها صحابه من هستند، گفته مي شود از روزي كه تو از آنها مفارت كردي، ‌اينها به ارتداد و دوران جاهليت برگشتند.

صحيح بخاري، ج4، ص142، حديث3447

صحيح بخاري به نقل از ابو‌هريره مي‌گويد:لمّا توفي النبي صلي الله عليه و سلّم و استخلف ابوبكر و كفر مَن كفر مِن العرب ...
پيغمبر كه از دنيا رفت و آقاي ابوبكر به خلافت نشست و تعداد انبوهي از عرب كافر شدند.(صحيح بخاري، ج8، ص140، ح6924(كتاب استتابة المرتدين و المعاندين، باب قتل من ابي قبول الفرائض) و ج2، ص109، ح1399(كتاب الزكوة، باب وجوب الزكوة))

رسول الله(ص): تمام صحابه بعد از من مرتد مي شوند و وارد آتش جهنم مي شوند

صحيح بخاري ج7 ص207 ح6507
در روايت ديگر آمده است:ما تدري بدلوا بعدك، فأقول سحقا سحقا.
چه تغييراتي را بعد از تو در سنت تو كردند. من هم مي‌گويم: مرگ بر آنها، مرگ بر آنها.
صحيح مسلم، ج1، ص151 - صحيح البخاري، ج8، ص87

در روايتي ديگر آمده است:إنهم إرتدوا علي أدبارهم القهقري.(صحيح البخاري، ج7، ص208)

در روايت ديگري آمده است:إن هؤلاء لم يزالوا مرتدين علي أعقابهم منذ فارقتهم.

از روزي كه از أمت جدا شدي، اينها مستمرّاً مرتد شدند.(صحيح البخاري، ج4، ص110 و ج5، ص240 - صحيح مسلم، ج8، ص157)
در روايت ديگري آمده است:پيامبر اکرم (صلى الله عليه و سلم) مي‌فرمايد: وقتي مي‌بينيم كه صحابه مرا مي‌برند:قلت: أين؟ قال: إلي النار والله. قلت: ما شأنهم؟ قال: أنهم أرتدوا بعدك علي أدبارهم القهقري، فلا أراه يخلص منهم إلا مثل همل النعم.گفت: آنها را كجا مي‌بريد؟ گفتند: به خدا قسم! به آتش. گفتم: مگر چه كرده‌اند؟ گفتند: بعد از تو مرتد شدند و به دوران جاهليت خود برگشتند. مي‌بينم كه نجات نمي‌يابند از اين صحابه، مگر تعداد اندكي.(صحيح البخاري، ج7، ص209)

اين همل النعم، نشان از نهايت قِلّت است. همل النعم، از نظر ادبيات عرب، به آن دسته از گله - گوسفند يا شتري يا ... - مي گويند كه از انبوه گله عقب مي مانند يا جدا مي شوند و وقتي متوجه مي شوند كه گله و چوپان رفته اند و در بيابان سرگردان مانده اند. عرب، به اين بخش جدا و سرگردان مانده از گله، همل النعم مي‌گويد.
تمام شارحين صحيح بخاري گفته اند: مراد، قِلّت افرادي است كه وارد بهشت مي شوند.
شما مي‌گوييد با حرف‌ها ما شيعيان، پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) صلاحيت تربيت نداشته است كه همه صحابه مرتد شدند و اندكي ماندند. پس اين روايات چه مي‌گويند؟

اين احاديث، همه از صحيح بخاري است.مگر آقايان نمي‌گويند:اگر كسي شكي در احاديث صحيح بخاري داشته باشد، زنديق است.ابن کثير دمشقي ـ از استوانه‌هاي علمي وهابيت ـ از عايشه نقل مي‌کند:لما قبض رسول الله صلى الله عليه و سلم إرتدت العرب قاطبة و اشرأبت النفاق.تمام عرب‌ها بعد از رحلت پيامبر (صلى الله عليه و سلم) مرتد شدند و نفاق ميان مردم برخاست.(البداية و النهاية لإبن كثير، ج6، ص336 تاريخ دمشق لإبن عساكر، ج30، ص314 - السنن الكبرى للبيهقي، ج8، ص200)

شوكاني مي‌گويد:اين روايت صحيح است. بيهقي و عبد الرزاق مي‌گويند صحيح است.(نيل الاوطار، ج1، ص36)در روايتي از عمرو بن ثابت نقل مي كنند:لما مات النبي كفر الناس الا خمسة.بعد از رحلت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) غير از 5 نفر، تمام مردم كافر شدند.ذهبي در تاريخ اسلام، ج4، ص177 از قول وکيع مي گويد:سلم من الفتنة من المعروفين اربعة: سعد بن وقاص، عبدالله بن عمر، أسامة بن زيد، محمد بن مسلمة.در فتنه‌اي كه بعد از پيغمبر اتفاق افتاد جز چهار نفر، همه گرفتار شدند: سعد بن وقاص، عبدالله بن عمر، أسامة بن زيد و محمد بن مسلمة

به دنبال رحلت نبي مکرم که عده اي سراغ جناب ابي بکر رفتند، انبوهي از مهاجرين، انصار، بني هاشم در منزل امير المومنين تحصن کردند و اينها عدد کمي نبودند شايد به صدها نفر مي رسيدند که در منزل آقا اميرالمومنين تحصن کرده بودند و با ابوبکر بيعت نکردند حتي بني هاشم. که درباره بني هاشم اين صريح عبارت صحيح بخاري است که اميرالمومنين در شش ماه اول با ابوبکر بيعت نکرد و حتي يک نفر از بني هاشم هم با ابوبکر بيعت نکردند. اينها انبوهي از صحابه بودند حتي در رجال شيخ طوسي نزديک به 500 نفر از صحابه را نقل ميکند و نزديک 200 نفر از اينها را توثيق ميکند و همچنين از اصحاب اميرالمومنين 436 نفر را مي آورد و نزديک به 187 نفر را توثيق ميکند. آن عده انبوهي از صحابه که با اميرالمومنين در جنگ جمل بودند، در جنگ صفين بودند و غيره. تنها در جنگ صفين، ما روايت داريم بر اينکه70 نفر از صحابه اي که در بدر بودند در صفين در رکاب علي بودند، 700 نفر از کساني که در بيعت شجره بودند در رکاب اميرالمومنين نيز بودند . آقايان مي توانند تاريخ دمشق، ج19، ص442 را ببينند .پس سه يا چهار نفر نبودند؟!
جالب اينكه برخي از صحابه، خودشان اعتراف كردند كه ما بعد از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) دچار فتنه و ارتداد و بدعت شديم:
براء بن عازب - صحابه جليل القدر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) - از مسيب نقل مي‌كند:
فقلت: طوبى لك! صحبت النبي صلى الله عليه و سلم و بايعته تحت الشجرة، فقال: يا ابن أخي! انك لا تدرى ما أحدثنا بعده.
من رفتم خدمت براء بن عازب و گفتم: خوشا به حالت! تو توفيق و سعادت صحابه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را به دست آوردي و در زير شجره رضوان در صلح حديبيه با پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بيعت كردي. براء مي‌گويد: اي برادر زاده ام! تو خبر نداري كه ما چه بدعت هايي بعد از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) گذاشتيم.
صحيح البخاري، ج5، ص66- حديث4170

خداوند هم درباره بيعت رضوان مي‌گويد:

لقد رضي الله عن المؤمنين إذ يبايعونك تحت الشجرة (سوره فتح/آيه18)
خداوند از كساني كه زير شجره رضوان با پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بيعت كردند، راضي شد.
براء بن عازب با كلمه أحدثنا از قول خودش و جمع صحابه، اعتراف مي كند به وقوع بدعت. كلمه أحدث به معناي بدعت است.
من أحدث فيها حدثا فعليه لعنة الله و الملائكة و الناس أجمعين.
هر كس در مدينه بدعت بگذارد، لعنت خدا و ملائكه و مردم بر او باد.
صحيح البخاري، ج2، ص220

ام المؤمنين عايشه وقتي كه قبل از فوتش گفتند به او تو را كنار رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) دفن كنيم، گفت نه:
إني أحدتث بعد رسول الله حدثا، أدفنوني مع أزواجه؛ فدفنت في البقيع.
من بعد از رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) گرفتار برخي از بدعت ها شدم و من را با همسران رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) دفن كنيد.
حاكم نيشابوري، در مستدرك بيان مي كند و مي گويد:

هذا صحيح علي شرط الشيخين و لم يخرجاه.

از نظر صحت، شرايط مسلم و بخاري را دارد؛‌ولي آنها نقل نكرده اند.

مستدرك حاكم، ج4، ص6 - سير اعلام النبلاء ذهبي، ج2، ص193 - طبقات ابن سعد، ج8، ص74
ذهبي هم در تلخيص المستدرك مي گويد اين روايت صحيح است.

حدود 27 روايت در صحيح بخاري و مسلم است كه در رابطه با حوض و گرفتاري اصحاب در جهنم آمده است. ارتداد صحابه و نفرين پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را آورده اند.

اگرعزيزان اهل سنت چنين روايتي را در كتاب كافي يا بحار الانوار ديده بودند، هفت آسمان را بر سر شيعه ويران نمي كردند و نمي گفتند شما در حق صحابه جسارت كرديد. حالا همين اهل سنت بيايند اين را جواب بدهند.


چرا مي نويسند: اي كاش بخاري چنين حديثي را مطرح نمي كرد.


چرا سايت هايشان مي نويسند: يكي از اشتباهات صحيح بخاري و مسلم، ذكر حديث حوض است.


جناب عادل اندكي تفكر البته نه تفكر سطحي و احساسي بلكه عميق بد نيست داشته باشيد
اميدوارم ديگر نگوييد بدون دليل و مدرك هرچه دلت مي خواهد مي نويسي و ...!!!!!!!
331   نام و نام خانوادگي:  مسلمان     -   تاريخ:   04 خرداد 90
عايشه و توهين به پيامبر

احمد بن حنبل (رييس فرقه حنابله) در کتاب خويش نقل ميکند:
حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا عَفَّانُ قال ثنا محمد بن دِينَارٍ عن سَعْدِ بن أَوْسٍ عن مِصْدَعٍ أبي يحيى الأنصاري عن عَائِشَةَ ان رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم كان يُقَبِّلُهَا وهو صَائِمٌ وَيَمُصُّ لِسَانَهَا قلت سَمِعْتَهُ من سَعْدِ بن أَوْسٍ قال نعم.
از ابويحيى انصارى از عائشه نقل شده است كه رسول خدا (ص) او را در حالى كه روزه‌دار بود، مى‌بوسيد و زبانش را مى‌مكيد. عفان مى‌گويد: به محمد بن دينار گفتم كه اين روايت را از سعد بن أوس شنيده‌اي؟ گفت: آري.
منابع:مسند احمد حنبل،ج6 ص123 حديث24960
سنن ابي داوود، ج1 ص533 حديث2386
السنن الکبري(بيهقي) ج4 ص231
صحيح ابن خزيمه، ج3 ص246 حديث2003(همين حديث ولي با سند ديگر)

اعتراف عايشه به گناه:

يکي از رواياتي که با مضامين مشابه در بسياري از کتب سني ها نقل شده اين روايت است:
عن عطاء بن ابي رياح عن عايشه قالت علي بن ابيطالب اعلمکم بالسنة
عطاء بن ابي رياح نقل ميکند از عايشه که مي گفت : علي بن ابيطالب بيشتر از تمام شما به سنت نبوي آگاه است.
تاريخ الخلفاء سيوطي، ص 171
ينابيع المودة،فصل سوم ص 343
الاستيعاب،ج 3،ص‏1104،روايت 1855(به همين مضمون)
تاريخ دمشق،ج 3،حديث 1079،ص 48
انساب الاشراف،ج 2،ص 124

عن عائشة رفعته:ان الله قد عهد إلي من خرج علي عليّ فهو کافر في النار،قيل:لم خرجت عليه؟!قالت:أنا نسيت هذا الحديث يوم الجمل حتي ذکرته بالبصرة و أنا استغفر الله.
عايشه با سند مرفوع روايت ميکند از رسول خدا که فرمودند:خداوند با من عهد کرد که هر کس بر علي عليه السلام خروج کند کافر بوده و در آتش جهنم خواهد بود. به او گفته شد: پس براي چه بر ضد او قيام کردي ؟ عايشه پاسخ داد:من اين حديث را فراموش کرده بودم تا اينکه در بصره به يادم آمد و من از اين عملم استغفار ميکنم.
ينابيع المودة، باب مودة الثالثة،ص.294

آرزوي مرگ کردن عايشه در اثر حسادت!!
حدثنا إسحاق بن إبراهيم الحنظلي. وحدثنا عبد بن حميد. كلاهما عن أبي نعيم. قال عبد: حدثنا أبو نعيم. حدثنا عبدالواحد بن أيمن. حدثني ابن أبي مليكة عن القاسم بن محمد، عن عائشة. قالت: كان رسول الله صلى الله عليه وسلم، إذا خرج، أقرع بين نسائه. فطارت القرعة على عائشة وحفصة. فخرجتا معه جميعا. وكان رسول الله صلى الله عليه وسلم، إذا كان بالليل، سار مع عائشة، يتحدث معها. فقالت حفصة لعائشة: ألا تركبين الليلة بعيري وأركب بعيرك، فتنظرين وأنظر؟ قالت: بلى. فركبت عائشة على بعير حفصة. وركبت حفصة على بعير عائشة. فجاء رسول الله صلى الله عليه وسلم إلى جمل عائشة، وعليه حفصة، فسلم ثم سار معها. حتى نزلوا. فافتقدته عائشة فغارت. فلما نزلوا جعلت تجعل رجلها بين الإذخر وتقول: يا رب! سلط علي عقربا أو حية تلدغني. رسولك ولا أستطيع أن أقول له شيئا.
(ترجمه آزاد)عايشه نقل ميکند:رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله هرگاه به سفرى مى‏رفت بين همسرانش با قرعه كسى را با خود همراه مى‏كرد. يكبار قرعه به نام عايشه و حفصه افتاد، حضرتش شبها همراه عايشه مى‏رفت و با او صحبت مى‏كرد. يكشب حفصه به عايشه پيشنهاد كرد كه امشب جاى خود را عوض كنيم ببينيم چه مى‏شود. عايشه قبول كرد. رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله آن شب همراه شتر عايشه - كه حفصه در آن بود - مى‏رفت تا آنكه در جائى فرود آمدند. عايشه پيامبر را گم كرد. حسادتش او را واداشت كه پاهايش را در ميان گياه اذخر (كه در آن حيوانات گزنده وجود دارد) قرار داده و گفت: خدايا! عقربى يا مارى را بر من مسلط كن كه مرا بگزد. چه كنم پيامبر تو است و نمى‏توانم چيزى بگويم.
صحيح بخاري، ج2 ،ص396، کتاب النکاح، باب 93، حديث شماره4913
صحيح مسلم، ج2، ص471، کتاب فضايل الصحابه، باب 13، حديث شماره2445

عايشه و حفصه=زن نوح و زن لوط
آيه 10 سوره تحريم مي فرمايد:
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ كَفَرُوا امْرَأَةَ نُوحٍ وَامْرَأَةَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ يُغْنِيا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَقيلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلينَ
خداوند براى كسانى كه كافر شده‏اند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولى به آن دو خيانت كردند و ارتباط با اين دو (پيامبر) سودى به حالشان (در برابر عذاب الهى) نداشت، و به آنها گفته شد: «وارد آتش شويد همراه كسانى كه وارد مى‏شوند!
بسياري از علما و بزرگان اهل سنت به نازل شدن اين آيه شريفه در حق عايشه و حفصه اقرار کرده اند و حتي توضيحات تامل برانگيزي هم داده اند که جاي هر گونه شک و ترديد را از بين مي برد به تعدادي از اين نظرات دقت کنيد!
1-قرطبي عالم و مفسر بزرگ اهل سنت:
قوله «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ كَفَرُوا» مثل ضربه الله يحذر به عائشة وحفصة في المخالفة حين تظاهرتا على رسول الله.
اين سخن خداوند «ضرب الله...» مثلى است كه خداوند به منظور ترساندن عائشه و حفصه نازل كرده است ؛ در آن هنگام كه مخالفت كردند و عليه رسو ل خدا همپيمان شدند .
الجامع لأحكام القرآن، ج 18، ص 202 ، ناشر: دار الشعب – القاهرة.
2-ابن قيم الجوزيه بارزترين شاگرد ابن تيميه :
ثُمَّ في هذه الْأَمْثَالِ من الْأَسْرَارِ الْبَدِيعَةِ ما يُنَاسِبُ سِيَاقَ السُّورَةِ فَإِنَّهَا سِيقَتْ في ذِكْرِ أَزْوَاجِ النبي صلى اللَّهُ عليه وسلم وَالتَّحْذِيرِ من تَظَاهُرِهِنَّ عليه وَأَنَّهُنَّ إنْ لم يُطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيُرِدْنَ الدَّارَ الْآخِرَةَ لم يَنْفَعْهُنَّ اتِّصَالُهُنَّ بِرَسُولِ اللَّهِ صلى اللَّهُ عليه وسلم كما لم يَنْفَعْ امْرَأَة نُوحٍ وَلُوط اتِّصَالهمَا بِهِمَا وَلِهَذَا إنَّمَا ضَرْب في هذه السُّورَةِ مَثَلَ اتِّصَالَ النِّكَاحِ دُونَ الْقَرَابَةِ.قال يحيى بن سَلَّامٍ ضَرَبَ اللَّهُ الْمَثَلَ الْأَوَّلَ يُحَذِّرُ عَائِشَةَ وَحَفْصَةَ ثُمَّ ضَرَبَ لَهُمَا الْمَثَلَ الثَّانِيَ يُحَرِّضُهُمَا على التَّمَسُّكِ بِالطَّاعَةِ.
در اين مثال‌ها اسرار عالى نهفته است كه با سياق آيه تناسب دارد؛ زيرا در باره همسران پيامبر و بر حذر داشتن آنان از نافرمانى آن حضرت نازل شده است كه اگر از خدا و رسول اطاعت نكنند و در عين حال مشتاق سعادت اخروى باشند، پيوند با رسول خدا (ص‌) نفعى براى آنان نخواهد داشت؛ همانگونه كه ازدواج با نوح و لوط براى همسران آنان فايده‌اى نداشت و به همين جهت هم در اين سوره از رابطه سببى يعنى ازدواج مثال آورد نه نسبى مثل فرزند و غيره.
يحيى بن سلام گفته است: خداوند در مثال اول عائشه و حفصه را بر حذر داشته و در مثل دوم آن دو را به پيروى و اطاعت از رسول خدا (ص) ترغيب فرموده است.
إعلام الموقعين عن رب العالمين، ج 1، ص 189، تحقيق: طه عبد الرؤوف سعد، ناشر: دار الجيل - بيروت - 1973؛
الأمثال في القرآن الكريم، ج 1، ص 57، تحقيق: إبراهيم محمد، ناشر: مكتبة الصحابة - طنطا - مصر - 1406، الطبعة: الأولى.
3-علامه شوکاني از بزرگان اهل سنت:
وما أحسن من قال فإن ذكر امرأتي النبيين بعد ذكر قصتهما ومظاهرتهما على رسول الله صلى الله عليه وإله وسلم يرشد أقم إرشاد ويلوح أبلغ تلويح إلى ان المراد تخويفهما مع سائر أمهات المؤمنين وبيان أنهما وإن كانتا تحت عصمة خير خلق الله وخاتم رسله فإن ذلك لا يغني عنهما من الله شيئا... .
و چه نيكو سخنى گفته است آنكه گفت: ياد آورى داستان دو نفر (عائشه و حفصه) از همسران پيامبر و حركت آن دو بر ضد رسول خدا (ص)، محكمترين پيام و ارشاد را همراه دارد، كه به آن دو نفر و ديگر همسران رسول خدا (ص) اعلام مى‌دارد كه همسر خاتم پيامبران بودن سبب نجات آنان نخواهد بود.
فتح القدير الجامع بين فني الرواية والدراية من علم التفسير، ج 5، ص 256، ناشر: دار الفكر – بيروت.
4-فيروز ابادي مفسر ،لغت شناس، و اديب مشهور اهل سنت:
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً ... .
ثم خوّف عائشة وحفصة لإيذائهما النبى صلى الله عليه وسلم بامرأة نوح وامرأة لوط فقال «ضَرَبَ اللَّهُ» بين الله «مثلا» صفة «لِلَّذينَ كَفَرُوا» بالمرأتين الكافرتين « امْرَأَةَ نُوحٍ» واهلة « وَامْرَأَةَ لُوطٍ» واعلة « كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ» مرسلين « فَخانَتاهُما»... .
سپس خداوند عائشه و حفصه به خاطر اذيت كردن رسول خدا مى‌ترساند و سرنوشت زن نوح و لوط را براى آن‌ها مثال مى‌زند و ... .
تنوير المقباس من تفسير ابن عباس، ج 1، ص 478 ، ناشر: دار الكتب العلمية – لبنان.
5-علامه فخر رازي مفسر بزرگ اهل سنت:
الحكاية الثانية:أن عثمان رضي الله عنه أخر عن عائشة رضي الله عنها بعض أرزاقها فغضبت ثم قالت يا عثمان أكلت أمانتك وضيعت الرعية وسلطت عليهم الأشرار من أهل بيتك والله لولا الصلوات الخمس لمشى إليك أقوام ذوو بصائر يذبحونك كما يذبح الجمل.فقال عثمان رضي الله عنه ضرب الله مثلا للذين كفروا امرأة نوح وامرأة لوط الآية فكانت عائشة رضي الله عنها تحرض عليه جهدها وطاقتها وتقول أيها الناس هذا قميص رسول الله صلى الله عليه وسلم لم يبل وقد بليت سنته اقتلوا نعثلا قتل الله نعثلا.
عثمان در ارسال بعضى از ما سهم بيت المال عائشه تاخير كرد ؛ به همين جهت عائشه ناراحت شد وبه عثمان گفت: آنچه نزد تو به امانت بود خوردي، امت را تحقير كردي، افراد بد خاندانت را بر آنان مسلط كردي، به خدا سوگند! اگر نمازهاى پنجگانه نبود گروه‌هايى از مردم آگاه بر تو هجوم مى‌آوردند و تو را همانند شتر ذبح مى‌كردند.
عثمان به آيه‌اى از قرآن كه در آن از دو تن از همسران پيامبران يعنى همسر نوح و لوط به بدى ياد شده است استشهاد مى‌كند: خدا براى افرادى كه كفر ورزيده اند، زن نوح وزن لوط را مثل آورده است.
به همين سبب بود كه عائشه با تمام توان وقدرتش مردم را عليه عثمان تحريك مى‌كرد و مى‌گفت: اى مردم اين پيراهن رسول خدا (ص) است كه هنوز كهنه نشده است؛ ولى سنت او را از بين بردند، بكشيد نعثل را (اسم مردى از يهوديان مصر كه ريش بلندى داشت وبه حماقت معروف بود)، خدا او را بكشد.
المحصول في علم الأصول ، ج 4، ص 492، تحقيق : طه جابر فياض العلواني ، ناشر : جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامية - الرياض ، الطبعة : الأولى ، 1400هـ.
6-ابن الجوزي الحنبلي
زاد المسير في علم التفسير، ج 8، ص 314، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1404هـ؛
7-مقاتل بن سليمان(متوفاي150هـ)
تفسير مقاتل بن سليمان، ج 3، ص 379 ، تحقيق : أحمد فريد ، ناشر : دار الكتب العلمية - لبنان/ بيروت ، الطبعة : الأولى ، 1424هـ - 2003م؛
8-ابن عادل الدمشقي الحنبلي
اللباب في علوم الكتاب، ج 19، ص 351 ، تحقيق: الشيخ عادل أحمد عبد الموجود والشيخ علي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1419 هـ ـ 1998م؛
9-الثعالبي
الجواهر الحسان في تفسير القرآن ، ج 9، ص 351 ، ناشر : مؤسسة الأعلمي للمطبوعات – بيروت؛


شکار جوانان قريش:
ابن ابي شيبه در کتاب خويش المصنف مي گويد:
حدثنا أبو بكر قال حدثنا وكيع عن العلاء بن عبد الكريم اليامي عن عمار بن عمران رجل من زيد الله عن امرأة منهم عن عائشة أنها شوفت جارية وطافت بها وقالت لعلنا نصطاد بها شباب قريش.
از عائشه روايت شده است كه روزى كنيزى را آرايش كرده و او را چرخاند و گفت: شايد بتوانيم با اين كنيز، جوانان قريش را شكار كنيم!
الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار، ج4، ص49، ح17664، و ج4، ص484، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد ـ الرياض، الطبعة: الأولى، 1409هـ.
لسان العرب، ج9، ص185، ناشر: دار صادر ـ بيروت، الطبعة: الأولى
النهاية في غريب الحديث والأثر، ج2، ص509، تحقيق طاهر أحمد الزاوي ـ محمود محمد الطناحي، ناشر: المكتبة العلمية ـ بيروت ـ 1399هـ ـ 1979م.
تاج العروس من جواهر القاموس، ج23، ص534، تحقيق: مجموعة من المحققين، ناشر: دار الهداية.


حسادت عايشه نسبت به ماريه:
عن عائشة قالت ما غرت على امرأة إلا دون ما غرت على مارية وذلك أنها كانت جميلة من النساء ... وأعجب بها رسول الله صلى الله عليه وسلم وكان أنزلها أول ما قدم بها في بيت لحارثة بن النعمان فكانت جارتنا فكان رسول الله عامة النهار والليل عندها حتى فرغنا لها فجزعت فحولها إلى العالية فكان يختلف إليها هناك فكان ذلك أشد علينا ثم رزق الله منها الولد وحرمنا منه.
از عائشه نقل شده است كه من بر هيچ زني حسادت نكردم؛ مگر اين كه كمتر از حسادت من نسبت به ماريه بود؛ زيرا او زن زيبائي بود( اهل سنت در اينجا خصوصيات ظاهري آن حضرت را نيز نقل كرده‌اند ، اما ما به خاطر حفظ حرمت رسول خدا از ذكر اين مطالب ، خودداري مي‌كنيم) و رسول خدا (ص) از او خوشش مي‌آمد. نخستين بار كه به نزد او رفت ، در خانه حارثة بن نعمان بود و به همين سبب همسايه ما شد ؛ رسول خدا روز و شب در كنار او بود تا اينكه ما تمام تلاش خود را بر ضد او به كار برديم ! به همين سبب او دچار اندوه شد ؛ رسول خدا (ص) او را به عاليه بردند ؛ و شب و روز به نزد او مي‌رفتند ؛ اين مطلب براي ما سخت‌تر از قبل شد ! سپس خداوند از او فرزندي به رسول خدا (ص) داد و ما از اين فرزند محروم مانديم !
الطبقات الكبرى، ج 8 ص 212ـ213، ناشر: دار صادر – بيروت؛
المنتخب من كتاب أزواج النبي صلى الله عليه وسلم ، ج 1 ص 57، تحقيق : سكينة الشهابي ، ناشر : مؤسسة الرسالة - بيروت ، الطبعة : الأولى ، 1403هـ .


حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا علي بن إِسْحَاقَ انا عبد اللَّهِ قال انا مُجَالِدٌ عَنِ الشعبي عن مَسْرُوقٍ عن عَائِشَةَ قالت كان النبي صلى الله عليه وسلم إذا ذَكَرَ خَدِيجَةَ أَثْنَى عليها فَأَحْسَنَ الثَّنَاءَ قالت فَغِرْتُ يَوْماً فقلت ما أَكْثَرَ ما تَذْكُرُهَا حَمْرَاءَ الشِّدْقِ قد أَبْدَلَكَ الله عز وجل بها خَيْراً منها قال ما أبدلني الله عز وجل خَيْراً منها قد آمَنَتْ بي إِذْ كَفَرَ بي الناس وصدقتني إِذْ كذبني الناس وواستني بما لها إذا حرمني الناس ورزقني الله عز وجل وَلَدَهَا إِذْ حرمني أَوْلاَدَ النِّسَاءِ.
يعني:عايشه مى‏گويد: رسول خدا هرگاه به ياد خديجه مي‌افتاد از او به نيكي ياد مي‌كرد. روزي حسادت بر من چيره شد و گفتم: چه زياد از آن پير زن بي‌دندان ياد مى‏كنيد؟ همانا خداوند بهتر از او نصيب شما فرموده است. رسول خدا فرمود: خداوند بهتر از او نصيب من نفرموده است، زيرا هنگامى كه همه مردم مرا تكذيب مى‏كردند، او مرا تصديق مى‏كرد و هنگامى كه مردم مرا محروم مى‏داشتند او با اموال خود من را ياري مى‏كرد و خداوند فرزندان مرا ، از او به من عنايت فرمود و حال آنكه از غير او فرزندى به من عنايت نفرمود.
ر.ک مسند أحمد بن حنبل، ج 6 ص 117، ح24908، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر.


فرياد زدن عايشه بر سر پيامبر:
حَدَّثَنَا أَبُو نُعَيْمٍ حَدَّثَنَا يُونُسُ حَدَّثَنَا الْعِيزَارُ بْنُ حُرَيْثٍ قَالَ قَالَ النُّعْمَانُ بْنُ بَشِيرٍ قَالَ اسْتَأْذَنَ أَبُو بَكْرٍ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَسَمِعَ صَوْتَ عَائِشَةَ عَالِيًا وَهِيَ تَقُولُ وَاللَّهِ لَقَدْ عَرَفْتُ أَنَّ عَلِيًّا أَحَبُّ إِلَيْكَ مِنْ أَبِي وَمِنِّي مَرَّتَيْنِ أَوْ ثَلَاثًا فَاسْتَأْذَنَ أَبُو بَكْرٍ فَدَخَلَ فَأَهْوَى إِلَيْهَا فَقَالَ يَا بِنْتَ فُلَانَةَ أَلَا أَسْمَعُكِ تَرْفَعِينَ صَوْتَكِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ.
نعمان بن بشير نقل كرده است كه در يكى از روزها، «ابو بكر» براى تشرّف به حضور رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله اجازه مى‏خواست كه همزمان صداى «عايشه» را شنيد كه فرياد مى‏زند! به خدا سوگند! اينك متوجه شدم كه على (عليه السّلام) از پدر من و از خود من در نزد تو محبوبتر است- و اين جمله را دو بار يا سه بار تكرار كرد-.
ابو بكر، پس از اذن ورود داخل منزل شد و به «عايشه» حمله برده و گفت: اى دختر فلانه! مبادا بشنوم كه صدايت را با فرياد بلند كرده و بر سر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله داد مى‏زنى!
ر.ک به مسند أحمد بن حنبل، ج4، ص275، ح18444، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر.
شرح مشكل الآثار، ج13، ص334، تحقيق شعيب الأرنؤوط، ناشر: مؤسسة الرسالة - لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولى، 1408هـ - 1987م؛
معجم الصحابة، ج3، ص144، تحقيق: صلاح بن سالم المصراتي، ناشر: مكتبة الغرباء الأثرية - المدينة المنورة، الطبعة: الأولى، 1418هـ؛
المعتصر من المختصر من مشكل الآثار، ج2، ص355، ناشر: عالم الكتب / مكتبة المتنبي / مكتبة سعد الدين - بيروت / القاهرة / دمشق؛
فيض القدير شرح الجامع الصغير، ج1، ص168، ناشر: المكتبة التجارية الكبري - مصر، الطبعة: الأولى، 1356هـ.
خصائص اميرمؤمنان علي بن أبي طالب، ج1، ص126، تحقيق: أحمد ميرين البلوشي، ناشر: مكتبة المعلا - الكويت الطبعة: الأولى، 1406 هـ. البته روايت نسايي يک اضافه هم دارد اينکه ابوبکر به طرف عايشه امد تا به صورت او سيلي بزند به خاطر اين کارش...


امتناع عايشه از بردن نام پيامبر:
وقالت له مرة في كلام غضبت عنده: أنت الذي تزعم أنك نبي؟ فتبسم رسول اللّه صلى الله عليه وسلم حلماً وكرماً، وكان رسول اللّه صلى الله عليه وسلم يقول لعائشة رضي اللّه عنها: إني لأعرف غضبك من رضاك قالت: وكيف تعرف ذلك؟ قال:إنْ رضيت قلت: لا وإله محمد وإذا غضبت قلت: لا وإله إبراهيم قالت: صدقت إنما أهجر اسمك.
يكبار عائشه كه خشمگين شده بود خطاب به رسول خدا گفت: تو كسى هستى كه خيال مى‌كنى پيامبر خدا هستي؟ رسول خدا به خاطر بردبارى و كرمى كه داشت در جواب او تبسمّ كرد. رسول خدا به عائشه مى‌گفت: من ناراحتى تو را از رضايتت تشخيص مى‌دهم، عائشه گفت: چگونه؟ رسول خدا فرمود: وقتى راضى هستى مى‌گويي: نه قسم به خداى محمد؛اما وقتى خشمگين هستى مى‌گويي: نه قسم به خداى ابراهيم، عائشه گفت: راست گفتي، اين است و جز اين نيست كه من از بردن نام تو دورى مى‌كنم.
قوت القلوب في معاملة المحبوب ووصف طريق المريد إلى مقام التوحيد، ج2، ص418، تحقيق: د.عاصم إبراهيم الكيالي، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت/لبنان، الطبعة: الثانية، 1426هـ -2005 م.
صحيح مسلم، ج2 ،ص 468، کتاب فضايل الصحابه، باب 13، حديث شماره2439.


ترديد عايشه در نبوت پيامبر:
حدثنا الحسن بن عمر بن شقيق بن أسماء الجرمي البصري حدثنا سلمة بن الفضل عن محمد بن إسحاق عن يحيى بن عباد بن عبد الله بن الزبير عن أبيه عن عائشة أنها قالت: وكان متاعي فيه خف وكان على جمل ناج وكان متاع صفية فيه ثقل وكان على جمل ثقال بطيء يتبطأ بالركب. فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم: حولوا متاع عائشة على جمل صفية وحولوا متاع صفية على جمل عائشة حتى يمضي الركب. قالت عائشة: فلما رأيت ذلك قلت يا لعباد الله غلبتنا هذه اليهودية على رسول الله. قالت: فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم: يا أم عبد الله إن متاعك كان فيه خف وكان متاع صفية فيه ثقل فأبطأ بالركب فحولنا متاعها على بعيرك وحولنا متاعك على بعيرها.
قالت: فقلت: ألست تزعم أنك رسول الله؟ قالت: فتبسم قال: أو في شك أنت يا أم عبد الله؟ قالت: قلت: ألست تزعم أنك رسول الله؟ أفهلا عدلت؟ وسمعني أبو بكر وكان فيه غرب أي حدة فأقبل علي فلطم وجهي. فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم: مهلا يا أبا بكر. فقال: يا رسول الله أما سمعت ما قالت؟ فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم: إن الغيرى لا تبصر أسفل الوادي من أعلاه.
عبد الله بن زبير از عائشه نقل مى‌كند كه گفت: (در سفر حجة‌الوداع) توشه من سبكتر و شترم نيز تندرو بود؛ ولى توشه صفيه سنگين‌تر و شترش نيز كندروتر بود و سبب شده بود كه كاروان آرام حركت كند، رسول خدا (ص) فرمود: توشه عائشه را بر شتر صفيه و توشه صفيه را بر شتر عائشه بار كنيد، تا كاروان تندتر حركت كند. عائشه مى‌گويد: وقتى اين چنين ديدم گفتم: اى واى اين زن يهودى پيش پيامبر از ما عزيزتر شد؟ رسول خدا فرمود: اى ام عبد الله (كنيه عائشه) توشه تو سبك و توشه صفيه سنگين است، اين سبب شده است كه كاروان به آرامى حركت كند و ما توشه او را بر شتر تو و توشه تو را بر شتر او بار كرديم.
عائشه مى‌گويد كه من گفتم: آيا تو نيستى كه خيال مى‌كنى كه پيامبر خدا هستي؟ رسول خدا تبسم كرد و فرمود: آيا در اين مسأله ترديد داري؟ عائشه مى‌گويد: دو باره گفتم: آيا تو نيستى كه خيال مى‌كنى رسول خدا هستي! پس چرا عدالت را رعايت نمى‌كنى؟ ابوبكر كه بسيار تندخو بود، جلو آمد و به صورتم سيلى زد، رسول خدا فرمود: صبر كن اى ابوبكر!. ابوبكر گفت: اى پيامبر خدا مگر نشنيدى كه او چه گفت؟ رسول خدا فرمود: زنان وقتى غيرتشان به جوش مى‌آيد، ته دره را از بالاى آن تشخيص نمى‌دهند.
پي نوشت:به نظر شما آيا امکان دارد که يک مومن با پيامبر خودش که ماينطق عن الهوي ان هو الا وحي يوحي است اينگونه صحبت کند و شک در رعايت کردن عدالت او بکند؟؟؟

رجوع کنيد به :
مسند أبي يعلي، ج8، ص129، ح4670، تحقيق: حسين سليم أسد، ناشر: دار المأمون للتراث - دمشق، الطبعة: الأولى، 1404 هـ – 1984م.
المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية، ج8، ص188، ح1599، تحقيق: د. سعد بن ناصر بن عبد العزيز الشتري، ناشر: دار العاصمة/ دار الغيث، الطبعة: الأولى، السعودية - 1419هـ؛
السيرة الحلبية في سيرة الأمين المأمون، ج3، ص313، ناشر: دار المعرفة - بيروت – 1400؛
إحياء علوم الدين، ج2، ص418، ناشر: دار االمعرفة – بيروت.


نظر عايشه نسبت به کسي که رسول خدا را به خشم بياورد چيست؟

فَغَضِبَ ثُمَّ انْطَلَقَ حتى دخل على عَائِشَةَ غَضْبَانَ فَرَأَتِ الْغَضَبَ في وَجْهِهِ فقالت من أَغْضَبَكَ أَغْضَبَهُ الله.
رسول خدا ناراحت شد، سپس از آن جا خارج و بر عائشه وارد شد، وقتي عائشه خشم و غضب را در چهره رسول خدا مشاهده كرد، گفت: چه كسي تو را خشمگين كرده است، خدا بر او غضب كند.
ر.ک: مسند أحمد بن حنبل، ج 4 ص 286، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر. و هيثمي نيز اين روايت را نقل ميکند و ميگويد اين روايت صحيح است و تمام راويان آن راويان صحيح بخاري هستند. ببينيد در مجمع الزوائد ومنبع الفوائد ج3 ص233 ناشر: دار الريان للتراث/‏ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت – 1407هـ.

در قضيه تمرد صحابه از دستور رسول خدا در حجة الوداع، عائشه مي‌گويد:
فَدَخَلَ عَلَيَّ وهو غَضْبَانُ فقلت من أَغْضَبَكَ يا رَسُولَ اللَّهِ أَدْخَلَهُ الله النَّارَ .
رسول خدا (ص) بر من وارد شد؛ در حالي كه غضبناك بود، گفتم: چه كسي تو را خشمگين كرده است، خدا او را داخل آتش كند.
صحيح مسلم، ج 2 ص 879، ح1211، كِتَاب الْحَجِّ ، بَاب بَيَانِ وُجُوهِ الْإِحْرَامِ ، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.

خشم پيامبر بر عايشه و وساطت مادر او:
يونس عن عبد الواحد بن أيمن المخزومي قال نا أبو نجيح أبو عبد الله بن أبي نجيح قال أهدى لرسول الله صلى الله عليه وسلم جزور أو لحم فأخذ عظما منها فتناوله الرسول بيده فقال له اذهب به إلى فلانة فقالت له عائشة لم غمرت يدك فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم ان خديجة أوصتني بها فغارت عائشة وقالت لكأنه ليس في الأرض امرأة الا خديجة؟
فقام رسول الله صلى الله عليه وسلم مغضبا فلبث ما شاء الله ثم رجع فاذا أم رومان فقالت يا رسول الله ما لك ولعائشة انها حدث وأنت أحق من تجاوز عنها فأخذ بشدق عائشة وقال ألست القائلة كأنما ليس على الأرض امرأة الا خديجة والله لقد آمنت بي اذ كفر قومك ورزقت مني الولد وحرمتموه.
أبونجيح مي‌گويد: براي رسول خدا (ص) گوسفندي براي ذبح و يا گوشتي هديه آوردند، آن حضرت قسمتي از آن را گرفت و با دستش تكه تكه كرد و فرمد: آن را براي فلاني ببر، عائشه گفت: چرا اين قدر احسان مي‌كني؟ رسول خدا فرمود: خديجه سفارش او را كرده بود. عائشه حسادتش برانگيخته شد و گفت: انگار كه در زمين زني غير از خديجه نيست ، رسول خدا (ص) با حالت خشم از جا برخواست، مدتي صبر كرد و سپس برگشت. ام رومان (مادر عائشه) به رسول خدا فرمود: چه كار داري به عائشه، او كوچك است و تو سزاوارتر هستي كه از گناه او بگذري، رسول خدا دهان عائشه را گرفت و فرمود: آيا تو نبودي كه گفتي انگار زني در زمين غير از خديجه نيست؟ سوگند به خدا كه او به ايمان آورد در آن هنگام كه قوم تو كافر بودند، خداوند از او به من فرزند داد؛ در حالي كه شما مرا محروم كرديد.
رجوع کنيد به :
سيرة ابن إسحاق (المبتدأ والمبعث والمغازي) ،ج 5 ص 228، ح332، تحقيق : محمد حميد الله ، ناشر : معهد الدراسات والأبحاث للتعريف ؛
السيرة الحلبية في سيرة الأمين المأمون، ج 3 ص 401، ناشر: دار المعرفة - بيروت – 1400.


خشم شديد پيامبر بر عايشه:
عن مسروق عن عائشة قالت كان رسول الله (ص) لا يكاد يخرج من البيت حتى يذكر خديجة فيحسن الثناء عليها فذكرها يوما من الأيام فأدركتني الغيرة فقلت هل كانت إلا عجوزا فقد أبدلك الله خيرا منها فغضب حتى اهتز مقدم شعره من الغضب ثم قال لا والله ما أبدلني الله خيرا منها آمنت بي إذ كفر الناس وصدقتني إذ كذبني الناس وواستني في مالها إذ حرمني الناس ورزقني الله منها أولادا إذ حرمني أولاد النساء قالت عائشة فقلت في نفسي لا أذكرها بسيئة أبدا.
مسروق از عائشه نقل كرده است كه گفت: رسول خدا (ص) هيچگاه از خانه خارج نمي‌شد، مگر اين كه يادي از خديجه (س) نموده و او را ستايش مي‌كرد؛ روزي از او روزها كه از او ياد كرد، حسادت من برانگيخته شد و گفتم: آيا او جز پيرزني بود، خداوند بهتر از او را نصيب تو كرده است. رسول خدا از شنيدن اين سخن آن قدر خشمگين شد كه موهاي جلوي سر آن حضرت مي‌لرزيد، سپس گفت: نه قسم به خدا، خداوند بهتر از او را به من نداده است، او به من ايمان آورد ، زماني كه مردم كافر بودند، مرا تصديق كرد، زماني كه مردم مرا تكذيب مي‌كردند، مالش را به من ايثار كرد در آن زمان كه همه مرا محروم كرده بودند، خداوند از او فرزنداني نصيبم كرد كه از ديگر زنانم نداد. عائشه گفت: با خودم گفتم كه ديگر هيچگاه از او به بدي ياد نخواهم كرد.
رجوع کنيد به :
الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ج 4 ص1823ـ1824، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ؛
المنتظم في تاريخ الملوك والأمم، ج 3 ص 18 ، ناشر: دار صادر - بيروت، الطبعة: الأولى، 1358؛
صفة الصفوة، ج 2 ص 8، تحقيق: محمود فاخوري - د.محمد رواس قلعه جي، ناشر: دار المعرفة - بيروت، الطبعة: الثانية، 1399هـ – 1979م؛
أسد الغابة في معرفة الصحابة، ج 7 ص 95، تحقيق عادل أحمد الرفاعي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1417 هـ - 1996م؛
نهاية الأرب في فنون الأدب،ج 18 ص 113، تحقيق مفيد قمحية وجماعة، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1424هـ - 2004م؛
الوافي بالوفيات، ج 13 ص 182، تحقيق أحمد الأرناؤوط وتركي مصطفى، ناشر: دار إحياء التراث - بيروت - 1420هـ- 2000م.

حدثنا محمد بن الْفَضْلِ السَّقَطِيُّ ثنا سَعِيدُ بن سُلَيْمَانَ ثنا مُبَارَكُ بن فَضَالَةَ عن هِشَامِ بن عُرْوَةَ عن أبيه عن عَائِشَةَ أَنّ رَسُولَ اللَّهِ صلى اللَّهُ عليه وسلم كان يُكْثِرُ ذِكْرَ خَدِيجَةَ فقلت ما أَكْثَرَ ما تُكْثِرُ ذِكْرَ خَدِيجَةَ وقد أَخْلَفَ اللَّهُ لك من خَدِيجَةَ عَجُوزٌ حَمْرَاءُ الشِّدْقَيْنِ قد هَلَكَتْ في دَهْرٍ فَغَضِبَ رسول اللَّهِ صلى اللَّهُ عليه وسلم غَضَبًا ما رَأَيْتُهُ غَضِبَ مثله قَطُّ وقال إِنَّ اللَّهَ رَزَقَهَا مِنِّي ما لم يَرْزُقْ أَحَدًا مِنْكُنَّ قلت يا رَسُولَ اللَّهِ أعف عَنِّي عَفَا اللَّهُ عَنْكَ وَاللَّهِ لا تَسْمَعُنِي أَذْكُرُ خَدِيجَةَ بَعْدَ هذا الْيَوْمِ بِشَيْءٍ تَكْرَهُهُ .
از عائشه نقل شده است كه رسول خدا زياد از خديجه ياد مي‌كرد، من گفتم: چه قد زياد از خديجه ياد مي‌كني؛ خداوند به جاي خديجه كه پيرزن بي‌دندان بود و در زمان‌هاي گذشته هلاك شده (بهتر از او) را به تو داده است؛ پس رسول خدا خشمگين شد ؛ به طوري كه تا كنون او را هرگز اين چنين خشمگين نديده بودم و فرمود: خداوند از او چيزي نصيب من كرده است كه از هيچ يك از شما نكرده است . من گفتم: اي پيامبر خدا مرا ببخش، خداوند شما را ببخشد، سوگند به خدا كه ديگر درباره خديجه از من سخني نخواهي شنيد كه تو را ناراحت كند.
ر.ک المعجم الكبير طبراني ج 23 ص11، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ – 1983م.
و هيثمي نيز در کتاب مجمع الزوائد و منبع الفوائد ج9 ص224 اين روايت را نقل ميکند وميگويد طبراني ان را نقل کرده وسندهاي آن صحيح است.

حدثنا سُوَيْدُ بن سَعِيدٍ حدثنا عَلِيُّ بن مُسْهِرٍ عن هِشَامٍ عن أبيه عن عَائِشَةَ قالت اسْتَأْذَنَتْ هَالَةُ بِنْتُ خُوَيْلِدٍ أُخْتُ خَدِيجَةَ على رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَعَرَفَ اسْتِئْذَانَ خَدِيجَةَ فَارْتَاحَ لِذَلِكَ فقال اللهم هَالَةُ بِنْتُ خُوَيْلِدٍ فَغِرْتُ فقلت وما تَذْكُرُ من عَجُوزٍ من عَجَائِزِ قُرَيْشٍ حَمْرَاءِ الشِّدْقَيْنِ هَلَكَتْ في الدَّهْرِ فَأَبْدَلَكَ الله خَيْرًا منها.
از عائشه نقل شده است كه روزي هاله دختر خويلد خواهر خديجه اجازه ورود بر رسول خدا (ص) را خواستار شد، رسول خدا به ياد اجازه گرفتن خديجه افتاد و خوشحال شد و فرمود: «خدايا هاله دختر خويلد». عائشه مي‌گويد: من حسادتم برانگيخته شد و گفتم: چرا اين قدر اين پيرزن از پيرزن‌هاي قريش را كه از شدت پيري (دندان‌هايش ريخته و) لثه‌هايش نمايان شده بود، ياد مي‌كني؟ او خيلي وقت پيش هلاك شد و خدا بهتر از او را به تو داده است.
ر.ک صحيح مسلم ج4 ص 1889 ح2437 کتاب فضائل الصحابه باب فضايل ام المومنين خديجه


ما غِرْتُ على امْرَأَةٍ ما غِرْتُ على خَدِيجَةَ من كَثْرَةِ ذِكْرِ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم إِيَّاهَا قالت وَتَزَوَّجَنِي بَعْدَهَا بِثَلَاثِ سِنِينَ وَأَمَرَهُ رَبُّهُ عز وجل أو جِبْرِيلُ عليه السَّلَام أَنْ يُبَشِّرَهَا بِبَيْتٍ في الْجَنَّةِ من قَصَبٍ.
يعني:
بر هيچ يك از زنان به اندازه خديجه حسادت نكردم؛ چرا كه رسول خدا صلي الله عليه وآله او را زياد ياد مي‌كرد، سه سال بعد از وفات او ، با من ازدواج كرد و خداوند به پيامبر و يا جبرئيل دستور داد كه خديجه را به خانه‌اي در بهشت كه از درّ و مرواريد ساخته شده است، بشارت دهد.
ر. ک به :
صحيح بخاري ج3 ص1389 ح3606 کتاب فضايل الصحابه باب تزويج النبي خديجه
صحيح بخاري ج3 ص1389 ح3605 کتاب فضايل الصحابه باب تزويج النبي خديجه
صحيح مسلم ج 4 ص1888 ح2435 کتاب فضايل الصحابه باب تزويج خديجه ام المومنين


عن قيس ابي حازم قال قالت عائشه و کانت تحدث نفسها ان تدفن في بيتها مع رسول الله صلي الله عليه و اله و ابي بکر فقالت :اني احدثت بعد رسول الله صلي الله عليه و اله حدثا ادفنوني مع ازواجه فدفنت بالبقيع....
قيس ابو حازم مي گويد عايشه با خود زمزمه اي داشت و مي گفت که در خانه اش همراه رسول خدا دفن شود سپس گفت : من بعد از پيامبر حوادثي را افريدم مرا با ديگر زنان پيامبر در بقيع دفن کنيد و او را در بقيع دفن کردند!!!!!!!!!!!!!
ر.ک المستدرک علي الصحيحين ج4 ص6

روزى پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله زنى را از قوم كلب خواستگارى كرده بود، از اين رو عايشه را براى كسب اطلاعاتى نزد خانواده او فرستاد. پيامبرصلى اللّه عليه وآله به عايشه فرمود: او را چگونه ديدى؟
پاسخ داد: چيز قابل ذكرى نديدم!
پيامبر صلى اللّه عليه وآله فرمود: تو چيز قابل ذكرى ديدى! تو خالى روى گونه او ديدى كه تك تك موهاى تو بر تنت راست شد.
عايشه گفت: اى رسول خدا! هيچ رازى از شما پنهان نيست.
ر.ک :کنزالعمال ج12 ص188 کتاب فضايل فضايل پيامبر ح 35455

ابن عبدربه در عقدالفريد بازگو مي کند: پس از جنگ جمل روزي ام اوفي عبديه که از قبيله عبدالقيس بود. و از قبيله وي صدها مرد با شهرت, مانند حکيم بن جبله را لشکر عائشه کشته بودند. به نزد عايشه رفت, و گفت: اي مادر مومنان, درباره مادري که فرزند خردسال خويش را به قتل برساند, چه مي گويي؟

عايشه گفت: آتش دوزخ بر او لازم است !

پرسيد: درباره مادري که از فرزندان بزرگسال خود, بيست هزار نفر را به خاک و خون بکشاند, چه مي گويي ؟!

عايشه فرياد برآورد: اين دشمن خدا را بيرون کنيد! (العقدالفريد 2/455)

وقتي در نظر عايشه مادري که فرزند خردسالش را به قتل برساند جايگاه او آتش دوزخ است, به طريق اولي مادري که بيست هزار نفر از فرزندان خود را بکشد جايگاه ابدي او آتش سوزان جهنم مي باشد !


عمر بن خطاب گويد:
وقتي رسول خدا از زنانش دوري جسته بود من وارد مسجد شدم ديدم مردم با سنگريزه
بازي مي کنند و مي گويند رسول خدا زنانش را طلاق داده است و اين قبل از آمدن حکم
حجاب بود عمر گويد من به آنها گفتم امروز از جريان با خبر خواهم شد .
پس بر عايشه وارد شدم و گفتم: اي دختر ابوبکر آيا کار تو به جايي رسيده است که
رسول خدا را اذيت مي کني ؟ عايشه گفت مرا با تو چه کار اي فرزند خطاب تو مواظب
خودت باش . پس بر حفصه داخل شدم وبه او گفتم : آيا کار تو به جايي رسده که رسول
خدا را مورد اذيت قرار ميدهيبه خدا قسم تو به خوبي ميفهمي که رسول خدا تو را دوست
ندارد و اگر به خاطر من نبود قطعا پيامبر تو را طلاق مي داد پس او بسيار گريست .(&#1778;)
رهبري جنگ جمل
ابوبکره نقل ميکند رسول خدا با کلمه اي در روز جمل مرا فايده بخشيد که خط مشيم را
تعيين کنم هنگامي که به رسول خدا خبر دادند که ايرانيان دختر کسري را پادشاهي خود
قرار دادند فرمود : هرگز رستگار نشوند قومي که امر خود را به يک زن بسپارد . (&#1779;)
خبر دادن رسول خدا از فتنه عايشه
عبد الله نقل ميکند که رسول خدا خطبه مي خواند پس به عايشه اشاره کرد و سه بار فرمود :
اين جايگاه فتنه است و از اينجا شاخ شيطان بيرون مي آيد . (&#1780;)
ابن عمر نقل ميکند که : رسول خدا از خانه عايشه بيرون آمد و فرمود : سر کفر در اينجاست &#1644;
در اينجا است که شاخ شيطان آشکار ميشود . (&#1781;)
از خود اجتهاد کردن
زهري از عروه و عروه از عايشه نقل ميکند که :
نخستين باري که نماز واجب شد فقط دو رکعت بود پس به عنوان نماز مسافر حساب شد
و اما نماز کسي که در وطنش است تمام ميباشد زهري گويد از عروه پرسيدم پس چرا عايشه
نمازش
را تمام مي خواند ؟ گفت عايشه مانند عثمان اجتهاد کرده است. (&#1782;)
(&#1777;)
(&#1778;)صحيح مسلم ج4 ص 188
(&#1779;)صحيح بخاري ج 8 ص 473
(&#1780;)صحيح بخاري ج 4 ص 46
(&#1781;)صحيح مسلم ج 8 ص 181
(&#1782;) بخاري ج 2 ص 55 – مسلم ج2 ص 142


دانشمندان مسلمان در باره اين كه پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله وسلم چگونه از دنيا رفت، ديدگاه‌هاى گوناگونى دارند؛ بسيارى از علماى شيعه و سنى معتقدند كه آن حضرت را مسموم كردند و همين سم در بدن آن حضرت اثر كرده و او را به شهادت رسانده است.حاكم نيشابورى عالم معروف اهل سنت در كتاب معتبر المستدرك على الصحيحين مى‌نويسد:

ثنا داود بن يزيد الأودي قال سمعت الشعبي يقول والله لقد سم رسول الله صلى الله عليه وسلم وسم أبو بكر الصديق وقتل عمر بن الخطاب صبرا وقتل عثمان بن عفان صبرا وقتل علي بن أبي طالب صبرا وسم الحسن بن علي وقتل الحسين بن علي صبرا رضي الله عنهم فما نرجو بعدهم.(1)

داود بن يزيد گويد كه از شعبى شنيدم كه مى‌گفت: به خدا قسم رسول خدا و ابوبکر با سمّ کشته شدند و عمر و عثمان و على بن ابيطالب با شمشير کشته شدند و حسن بن على با سم و حسين بن على با شمشير کشته شد.

و باز در روايت ديگر نقل مى‌كند:ثنا السري بن إسماعيل عن الشعبي أنه قال ماذا يتوقع من هذه الدنيا الدنية وقد سم رسول الله صلى الله عليه وسلم وسم أبو بكر الصديق وقتل عمر بن الخطاب حتف أنفه وكذلك قتل عثمان وعلي وسم الحسن وقتل الحسين حتف أنفه.(2)

سرى بن اسماعيل از شعبى نقل كرده است كه او گفت: از اين دنياى پست چه توقعى داريد؛ در حالى كه رسول خدا (ص) و ابوبكر مسموم شدند، عمر بن الخطاب، عثمان، و على (ع) كشته شدند، حسن (ع) مسموم شد و حسين (ع) ناگهانى كشته شد.

همچنين بسيارى از بزرگان اهل سنت همين مطلب را از عبد الله بن مسعود نقل كرده‌اند:حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا عبد الرَّزَّاقِ ثنا سُفْيَانُ عَنِ الأَعْمَشِ عن عبد اللَّهِ بن مُرَّةَ عن أبي الأَحْوَصِ عن عبد اللَّهِ قال لأَنْ أَحْلِفَ تِسْعاً ان رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قُتِلَ قَتْلاً أَحَبُّ الي من أَنْ أَحْلِفَ وَاحِدَةً انه لم يُقْتَلْ وَذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ جَعَلَهُ نَبِيًّا وَاتَّخَذَهُ شَهِيداً.(3)

از عبدالله بن مسعود روايت شده است که مى‌‌گفت: اگر &#1785; بار قسم بخورم که رسول خدا کشته شده اشت برايم محبوب‌تر است از اين که يک بار قسم بخورم که او کشته نشده است؛ زيرا خداوند او را پيامبر و شهيد قرار داده است.

هيثمى بعد از نقل اين روايت مى‌گويد:رواه أحمد ورجاله رجال الصحيح.(4)احمد آن را نقل كرده و راويان آن، راويان صحيح بخارى هستند.

حاكم نيشابورى بعد از نقل اين روايت مى‌گويد: هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه.(5)اين حديث طبق شرائطى كه بخارى و مسلم براى صحت روايت قائل هستند، صحيح است؛ ولى آن دو نقل نكرده‌اند.

اما اين كه چه كسى و در چه زمانى آن حضرت را سمّ داده است، همانند بسيار ديگر از زواياى زندگى آن حضرت براى ما روشن نيست.محمد بن اسماعيل بخارى در صحيحش مى‌نويسد:قالت عَائِشَةُ رضي الله عنها كان النبي صلى الله عليه وسلم يقول في مَرَضِهِ الذي مَاتَ فيه يا عَائِشَةُ ما أَزَالُ أَجِدُ أَلَمَ الطَّعَامِ الذي أَكَلْتُ بِخَيْبَرَ فَهَذَا أَوَانُ وَجَدْتُ انْقِطَاعَ أَبْهَرِي من ذلك السُّمِّ.(6)

عايشه گفته است كه رسول خدا در مريضى خود ( كه در آن از دنيا رفتند) مى‌فرمودند تا كنون درد غذايى را كه در خيبر خوردم احساس مى‌كردم و الآن زمانى است كه احساس كردم شريان‌هاى قلبم از آن پاره شده است.شايد برخى بگويند كه چنين مطلبى بعيد به نظر مى‌رسد كه سمى بعد از چهار سال اثر كند، ضمن اين كه پيامبر اسلام قبل از خوردن آن سم در جنگ خيبر از مسموم بودن گوشت گوسفند آگاه شد و از خوردن دست كشيد؛ چنانچه ابن كثير دمشقى مى‌نويسد:وفي صحيح البخاري «عن ابن مسعود قال: لقد كنا نسمع تسبيح الطعام وهو يؤكل» يعني بين يدي النبي وكلمه ذراع الشاة المسمومة وأعلمه بما فيه من السم(7)

در صحيح بخارى از ابن مسعود نقل شده است كه مى‌گفت: «ما صداى تسبيح گفتن غذا را هنگامى كه رسول خدا از آن تناول مى‌فرمود، مى‌شنيديم». يعنى در جلوى پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم. و گوشت سردست مسموم با حضرت سخن گفت و ايشان از سمى بودن خود مطلع كرد.در نتيجه اين كه چه كسى پيامبر را سمّ داده؟

اين سمّ در چه زمانى بوده است؟

از طرف ديگر مى‌بينيم كه محمد بن اسماعيل بخارى و مسلم و بسيارى ديگر از بزرگان اهل سنت نوشته‌اند:

قالت عَائِشَةُ لَدَدْنَاهُ في مَرَضِهِ فَجَعَلَ يُشِيرُ إِلَيْنَا أَنْ لَا تَلُدُّونِي فَقُلْنَا كَرَاهِيَةُ الْمَرِيضِ لِلدَّوَاءِ فلما أَفَاقَ قال أَلَمْ أَنْهَكُمْ أَنْ تَلُدُّونِي قُلْنَا كَرَاهِيَةَ الْمَرِيضِ لِلدَّوَاءِ فقال لَا يَبْقَى أَحَدٌ في الْبَيْتِ إلا لُدَّ وأنا أَنْظُرُ إلا الْعَبَّاسَ فإنه لم يَشْهَدْكُمْ.(8)

عايشه گفته است در دهان رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در زمان مريضى ايشان به زور دوا ريختيم، پس با اشاره به ما فهماندند كه به من دوا نخورانيد،‌ما با خود گفتيم اين از آن جهت است كه مريض از دوا بدش مى‌آيد و وقتى حضرت بهتر شد، فرمودند: آيا من شما را از اينكه به من دوا بخورانيد نهى نكردم ؟



پس فرمودند: بايد در دهان هر كسى كه در اين خانه است،‌در جلوى چشم من دوا ريخته شود؛ غير از عباس كه او شاهد ماجرا نبوده است.

نكته جالب توجه اين است كه بخارى اين حديث را در كتاب ديات، باب قصاص نقل كرده است.ابن حجر عسقلانى در شرح اين روايت مى‌نويسد:(قوله لددناه) أي جعلنا في جانب فمه دواه بغير اختياره وهذا هو اللدود.اين كه گفته: «لددنا» يعنى اين كه ما در دهان آن حضرت بدون اين كه اختيارى داشته باشد (بازور) دوا ريختيم.

در اين جا چند سؤال از برادران اهل سنت داريم كه اميد است پاسخ بدهند:

1. چرا عايشه و كسانى كه در آن‌جا حضور داشتند، حرف پيامبر را گوش نكردند و على رغم نهى آن حضرت، دارو را با زور در حلق آن حضرت ريختند ؟

مگر نه اين كه قرآن كريم مى‌فرمايد:وَما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا. (الحشر / 7.)هر دستورى كه رسول به شما داد اطاعت كنيد و از هر گناهى نهيتان كرد آن را ترك كنيد، و از خدا بترسيد كه خدا عقابى سخت دارد.

2. چرا عايشه پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله وسلم را با ديگر مريض‌ها يكسان مى‌بيند ؟ مگر نه اين كه خداوند مى‌‌فرمايد:وَمَا يَنطِقُ عَنِ الهَْوَى‏. إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْى يُوحَى‏.( النجم / 3 و 4.)هرگز از روى هوى و هوس سخن نمى‏گويد و آنچه مى‏گويد چيزى جز وحيى كه به وى مى‏شود نيست.چرا فكر كرد كه هر مريضى حتى پيامبر خوردن دوا را دوست ندارد؟آيا پيامبر اسلام به اندازه اطرافيان درك نمى كرد كه چه چيزى براى او خوب است و چه چيزى بد ؟ يا اين كه اطرافيان مى‌خواستند با انجام اين عمل، همان سخن افرادى را تكرار كنند كه به هنگام درخواست قلم و كاغذ به پيامبر گرامى (ص) نسبت هذيان دادند ؟و از همه عجيب‌تر اين است كه نقل كرده‌اند: پيامبر اسلام بعد از اين كه به هوش آمد، دستور داد به همه آن‌ها كه به زور به حضرت دوا داده بودند، از همان دوا بخورانند غير از عمويش عباس ! چرا پيامبر اسلام همه را مجازات مى‌كند ؟ مگر قرآن كريم نفرموده:وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى‏. (الأنعام / 164 و الأسراء /15 و فاطر 18 و الزمر / 7.)هيچ گنهكارى بار گناه ديگرى را بر دوش نمى‏كشد.

با اين تفاصيل بايد براى مظلوميت آقا رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بيش از همه اشك ريخت كه در ميان امت خود و حتى در خانه خود بيش از همه مظلوم بوده است.

پي نوشت:

(1)الحاكم النيسابوري، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاي 405 هـ)، المستدرك علي الصحيحين، ج3، ص61، ح4395، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م.

(2)الحاكم النيسابوري، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاي 405 هـ)، المستدرك علي الصحيحين، ج3، ص67، ح4412، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م.

(3)الصنعاني، ابوبكر عبد الرزاق بن همام (متوفاي211هـ)، المصنف، ج5، ص269، ح9571، تحقيق حبيب الرحمن الأعظمي، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ؛/الزهري، محمد بن سعد بن منيع ابوعبدالله البصري (متوفاي230هـ)، الطبقات الكبرى، ج2، ص201، ناشر: دار صادر – بيروت؛/الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاي241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج1، ص408، ح3873؛ ج1، ص434، ح4139، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر؛/ابن كثير الدمشقي، ابوالفداء إسماعيل بن عمر القرشي (متوفاي774هـ)، البداية والنهاية، ج5، ص227، ناشر: مكتبة المعارف – بيروت؛/ابن كثير الدمشقي، ابوالفداء إسماعيل بن عمر القرشي (متوفاي774هـ)، السيرة النبوية، ج4، ص449، طبق برنامه الجامع الكبير؛/السيوطي، جلال الدين عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاي911هـ)، الحاوي للفتاوي في الفقه وعلوم التفسير والحديث والاصول والنحو والاعراب وسائر الفنون، ج2، ص141، تحقيق: عبد اللطيف حسن عبد الرحمن، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1421هـ - 2000م.

(4)الهيثمي، ابوالحسن علي بن أبي بكر (متوفاي 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج9، ص34، ناشر: دار الريان للتراث/‏ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت – 1407هـ.

(5)الحاكم النيسابوري، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاي 405 هـ)، المستدرك علي الصحيحين، ج3، ص60، ح4394، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م.

(6)البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج4، ص1611، ح4165، كِتَاب الْمَغَازِي، بَاب مَرَضِ النبي (ص) وَوَفَاتِهِ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.

(7)ابن كثير الدمشقي، ابوالفداء إسماعيل بن عمر القرشي (متوفاي774هـ)، البداية والنهاية،ج 6، ص286، ناشر: مكتبة المعارف – بيروت.

(8)البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج4، ص1618، ح4189، كِتَاب الْمَغَازِي، بَاب مَرَضِ النبي (ص) وَوَفَاتِهِ؛ ج5، ص2159، ح5382، كِتَاب الطِّبِّ، بَاب اللَّدُودِ؛ ج6، ص2524، ح6492،كِتَاب الدِّيَاتِ، بَاب الْقِصَاصِ بين الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ في الْجِرَاحَاتِ؛ ج6، ص2527، ح6501، بَاب إذا أَصَابَ قَوْمٌ من رَجُلٍ هل يُعَاقِبُ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987؛/النيسابوري القشيري، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاي261هـ)، صحيح مسلم، ج4، ص1733، ح2213، كِتَاب السَّلَامِ، بَاب كَرَاهَةِ التَّدَاوِي بِاللَّدُودِ، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
332   نام و نام خانوادگي:  سني نيوز جواب بده.     -   تاريخ:   05 خرداد 90
سلام

############################################
############################################
صحت روايات اهل سنت:
############################################
############################################

ابوبکر پس از رحلت رسول الله (ص) فدک را غصب کرد. او در مقابل حضرت زهرا مدعي بود که پيغمبران از قانون توارث خارج شده اند و ارث نمي گذارند .

براي اثبات مدعاي خويش به حديثي تمسک نمود که راوي آن خودش بود و باعبارات مختلف در کتب نقل شده است .

ابوبکر به فاطمه گفت : من از رسول خدا شنيدم که مي فرمود : ما پيمبران طلا و نقره و زمين و خانه ارث نمي گذاريم .ارث ما ايمان و حکمت و دانش

شريعت است . من به دستور رسول خدا عمل مي کنم و به صلاح او رفتار مي نمايم .

دلايل رد اين حديث پيش از اين در پست دروغ بزرگ ابوبکر صديق عنوان شده است . اما بايد دانست که مسئله به همين جا ختم نمي شود.و مسئله

ديگري وجود دارد و آن اينکه :

به راستي اگر ابوبکر اين حديث را از پيامبر(ص) شنيده بود، پس چرا در هنگام دفن پيامبر(ص) اين مسئله را مطرح نکرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

زيرا بر طبق اين حديث پيامبر(ص) پس از مرگ هيچ ارثي از خود برجاي نگذاشته است. و به همين دليل اطرافيان ايشان نمي توانستند ايشان را در آن

خانه به خاک بسپارند.

اينک علماي اهل سنت بايد بگويند که محل دفن پيامبر (ص) چه حکمي دارد . آيا غصبي است يا نه؟؟؟؟؟؟

اگر غصبي است بايد چکار کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


############################################
############################################

http://www.iranmazhabi7.blogfa.com/

############################################
############################################


اللهم عجل لوليک الفرج

ياحق

333   نام و نام خانوادگي:  سني نيوز جواب بده.     -   تاريخ:   05 خرداد 90
############################################
############################################

افسانه عبدالله بن سبأ

############################################
############################################

كمتر كتابي از عامه مربوط به تاريخ اسلام است كه به « عبد الله بن سبأ » نپرداخته باشد. او چهره اي است كه به شكل هاي گوناگون به تصوير كشيده شده است: او را شخصي كه مردم را دعوت به الحاد و شرك نموده, و از افكار و عقايد يهوديت دفاع مي كرده معرفي نموده اند, يا شخصي كه منشأ انتشار افكار باطل در ميان جامعه اسلامي, و به گمراهي كشيدن گروه زيادي از صحابه بوده است. او را عامل فتنه و اولين محرك در شورش بر ضدّ عثمان معرفي كرده اند كه منجر به قتل خليفه شد و بعد از آن تمام جنگ ها و فتنه ها را به او نسبت داده اند كه سبب كشته شدن هزاران نفر از صحابه و تابعين شد. از طرفي ديگر, برخي از عقايد مهمّ و اصولي شيعه از قبيل: قول به نص, رجعت و ... را به او نسبت داده اند و در حقيقت او را به عنوان مؤسس شيعه معرفي كرده اند, تا چهره شيعه را از اين منظر مخدوش نمايند: از اين رو لازم است موضوع فوق را بررسي كنيم كه آيا عبد الله بن سبأ شخصيتي حقيقي است يا خرافي؟ آيا او جايگاهي در فتنه ها داشته است؟ آيا او حقيقتاً مؤسسس مذهب شيعه اماميه بوده است؟ مذهب شيعه چه ارتباطي با او داشته است؟
چكيده اي از قصه خرافي عبد الله بن سبأ
بنا به نقل طبري و ديگران , در زمان عثمان شخصي يهودي به نام عبد الله بن سبأ از « صنعاء » اسلام را اختيار نمود, و افكار خود را با مسافرت هايي كه به بلاد اسلامي, مانند: كوفه , شام, مصر و بصره داشت رواج مي داد.و او معتقد به رجعت پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ همانند رجعت حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ بود. هم چنين باور داشت كه براي هر پيامبري جانشيني است و علي ـ عليه السّلام ـ جانشين رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ و خاتم الأوصيا است. عثمان غاصب حقّ اين وصي بوده و بر او ظلم كرده است؛ از همين رو بر امت اسلامي است كه قيام نموده , و عثمان را از اريكه خلافت به زير كشيده, و حكومت را به علي ـ عليه السّلام ـ واگذار كنند. در اين ميان گروهي از اصحاب, امثال: ابوذر, عماربن ياسر, محمد بن ابي حذيفه, عبد الرحمن بن عديس, محمد بن ابي بكر, صعصعه بن صوحان عبدي, مالك اشتر و ديگران، فريب افكار او را خورده و به او گرويدند, و در نتيجه اين تحريك ها, جماعتي از مسلمانان بر خليفه وقت قيام و شورش نموده و او را به قتل رساندند, و حتي همين گروه در جنگ جمل و صفين نيز دخالت اساسي داشتند ... . [1]
تهمت انتساب شيعه به عبد الله بن سبأ
همان گونه كه قبلاً اشاره شد, هدف از جعل اين قضيه اتهام وارد كردن به شيعه است در اين كه مؤسس آن , شخصي يهودي الأصل است كه با نشر افكار خود نه تنها فرقه اي را درجامعه اسلامي ايجاد نمود, بلكه سبب نشر افكار يهوديت و ايجاد تفرقه و تشتّت در ميان جامعه اسلامي گرديد. اينك به برخي از افراد كه اين تهمت و وصله ننگين را به شيعه اماميه نسبت مي دهند اشاره مي كنيم:
1. ابو الحسين ملطي گويد: « زعيم اين فرقه ـ شيعه ـ عبد الله بن سبأ است. او همان شخصي است كه با يهود ارتباط داشت و بدني طريق بذر اول تشيع را را در جامعه اسلامي كاشت, تا از اين راه به جامعه اسلامي ضربه وارد كند».[2]
2. دكتر علي سامي نشار مي گويد: « يهود ( عبد الله بن سبأ ) مؤسس عقيده شيعه غالي است.»[3]
3. محمد ابوزهره مي گويد: « طاغوت اكبر ـ عبد الله بن سبأ ـ كسي است كه مردم را به ولايت علي ـ عليه السّلام ـ و وصايت او دعوت نمود و معتقد به رجعت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ شد و در سايه اين فتنه ها مذهب شيعي نشأت گرفت.»[4]
4. احسان الهي ظهير مي گويد: « دين اماميه و مذهب اثناعشري, مبني بر مبناهايي است كه يهود جنايت كار توسط عبد الله بن سبأ وضع نمود».[5]
5. دكتر ناصر بن عبدالله بن علي قفاري مي گويد: « طليعه عقيده شيعه و اصول آن به دست سبأيّون ظهور كرد ...».[6]
اقوال مورخان درمورد عبدالله بن سبأ
دكتر هويمل مي گويد: در خصوص عبد الله بن سبأ نظريه مطرح است:
1. نظريه رايج نزد مؤرخان اسلامي, كه اثبات وجود او, و موقعيّت گسترده اش در فتنه هاست؛
2. نظر متأخرين از شيعه, كه انكار وجود او, و به طوركلي انكار موقعيّت او است؛
3. نظر متوسط و معتدل, كه اثبات وجود او, و ابطال موقعيت فعال او در فتنه هاست, و اين همان نظريه اي است كه ما به آن تمايل داريم».[7]
ولي به تقسيمي ديگر مي توان گفت كه برخي مؤيد , و بعضي تشكيك كننده و عده اي ديگر منكر وجود او باشند.
الف) مؤيدين
كساني كه عبد الله بن سبأ را شخصي حقيقي دانسته و برايش نقش و موقعيتي عظيم در فتنه قتل عثمان, جنگ جمل و صفين قائلند كه عبارتند از:
1. حسن ابراهيم حسن ( تاريخ الإسلام السياسي, ج1, ص 358)؛
2. أحمد أمين مصري ( فجر الإسلام, ص 269)؛
3. أحمد شبلي ( موسوسه التاريخ الإسلامي, ج1, ص 627)؛
4. عباس محمود عقاد ( عبقريه عثمان )؛
5. ابو الحسين ملطي ( التنبيه و الردّ علي أهل الأهواء و البدع, ص 25)؛
6. دكتر علي سامي النشار ( نشأه الفكر الفلسفي في الإسلام, ج2, ص 18)؛
7. محمد أبوزهره ( المذاهب الإسلاميه, ص 46)؛
8. إحسان إلهي ظهير ( الشيعه والسنه, ص 24)؛
9. دكتر قفاري ( أصول مذهب الشيعه, ج1, ص 78).
ب) تشكيك كنندگان
1. دكتر طه حسين مصري
او در قسمتي از سخنانش در مورد عبد الله بن سبأ مي گويد:« به گمان من كساني كه تا اين حد موضوع عبد الله بن سبأ را بزرگ جلوه داده اند, بر خود و تاريخ اسراف شديدي نموده اند. زيرا نخستين اشكالي كه با آن مواجه مي شويم آن كه در مصادر مهمّ تاريخي و حديثي ذكري از عبدالله بن سبأ نمي بينيم . در طبقات ابن سعد, أنساب الأشراف بلاذري و ديگر مصادر تاريخي يادي از او نشده است. فقط طبري از سيف بن عمر اين قضيه را نقل كرده و ديگر مورخان نيز از او نقل كرده اند.»[8]
همو در آخر سخنانش مي گويد: «به گمان قوي دشمنان شيعه در ايام بني اميه و بني عباس در امر عبد الله بن سبأ مبالغه كردند, تا از طرفي براي حوادثي كه در عصر عثمان اتفاق افتاد منشأيي خارج از اسلام و مسلمين بيابند, و از طرفي ديگر وجهه علي ـ عليه السّلام ـ و شيعيانش را خراب كنند و از اين منظر برخي از عقايد و امور شيعه را به شخصي يهودي نسبت دهند كه به جهت ضربه زدن به مسلمين, اسلام انتخاب كرد . و چه بسيار است تهمت هاي ناروايي كه دشمنان شيعه بر عليه شيعه وارد كرده اند».[9]
2. محمد عماره
وي در كتاب خود چنين مي گويد: «... فقط در يك روايت به موضوع عبدالله بن سبأ اشاره شده و آن تنها مصدر,براي نقل بقيه مورخان شده است».[10]
3. حسين بن فرحان مالكي
او در ردّ دكتر سليمان عوده مي گويد: «...او گمان كرده كه من وجود عبد الله بن سبأ را به طور مطلق انكار مينمايم؛ البته اين چنين ادعايي ندارم, بلكه در مجله رياض و مقالات سابق خود اشاره نمودم كه من در وجود عبدالله بن سبأ به طور مطلق توقف نموده ام, ولو به شدت موقعيت گسترده او را درفتنه ايام عثمان انكار مي كنم».[11]
ج) منكرين
برخي ديگر از مورّخان اصل وجود عبد الله بن سبأ را انكار كرده اند كه در نتيجه نزد آنان قضيه و نقش و موقعيت او نيز مردود است؛ اينك به اسامي بعضي از آنها اشاره مي كنيم:
1. محمد عبد الحيّ شعبان ( صدر الأسلام و الدوله الإسلاميه )؛
2. هشام جعيط ( جدليّه الدين و السياسه في الإسلام المبكّر, ص 75)؛
3. أحمد لواساني ( نظرات في تاريخ الأدب , ص 318)؛
4. سيد مرتضي العسكري ( عبد الله بن سبأ و أساطير أخري )؛
5. ابراهيم محمود ( أئمه و سحره عن مسيلمه الكذّاب و عبد الله بن سبأ , ص 192)؛
6. دكتر عبد العزير هلابي, ( عبد الله بن سبأ دراسه للروايات التاريخيخه) ص 71؛
7. نويسنده مصري أحمد عباس صالح ( اليمين و اليسار في الإسلام ) ص 95؛
8. دكتر علي دردي ( وعاظ السلاطين) ص 274؛
9. دكتر شيبي ( الصله بين التصوف و التشيع ) ج1, ص 89.
انصاف درباره عبد الله بن سبأ
آنچه در مورد عبد الله بن سبأ و گروه سبأيّون گفته مي شود , كمي از آن صحيح و بقيه به طور كلي باطل است.
آن چه صحت دارد اين كه شخصي به نام عبد الله بن سبأ درباره امام علي ـ عليه السّلام ـ غلوّ مي كرد و مي گفت: او خداست ـ نعوذ بالله تعالي ـ و من رسول اويم. اين موضوع چندان قابل انكار نيست و داعي بر انكار آن نيز وجود ندارد, زيرا در روايات معتبر كه از طرق اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ وارد شده به وجود او اشاره شده است:
امام سجاد ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد: « نزد من يادي از عبد الله بن سبأ شد كه تمام موهاي بدنم راست شد , او ادعاي امري عظيم نمود ـ خداوند او را لعنت كند ـ به خدا سوگند! علي ـ عليه السّلام ـ بنده صالح خدا و برادر رسولخدا بود و به كرامت نرسيد مگر به سبب اطاعت خدا و رسولش».[12]
امام باقر ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد: « عبد الله بن سبأ ادعاي نبوت نمود او گمان مي كرد كه امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ خداست خداوند از اين حرفها بسيار بالاتر است».[13]
و نيز از امام صادق ـ عليه السّلام ـ روايت شده كه فرمود: « خدا لعنت كند عبد الله بن سبأ را , او ادعاي ربوبيّت در حقّ امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ نمود. به خدا سوگند! امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ بنده مطيع خدا بود.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ر . ك: تاريخ طبري, ج3, ص 378, كامل ابن اثير, حواد سنه 30, ص 36 و ...
[2] . التنبيه و الردّ علي أهل الأهواء و البدع, ص 25.
[3] . نشأه الفكر الفلسفي في الإسلام, ص 18.
[4] . المذاهب الاسلاميّه, ص 46.
[5] . الشيعه و السنه, ص 24.
[6] . اصول مذهب الشيعه, ج1, ص 78.
[7] . صحيفه الرياض.
[8] . الفتنه الكبري, ص 132.
[9] . همان, ص 134.
[10] . الخلافه و نشأه الاحزاب الاسلاميه , ص 151.
[11] . صحيفه الرياض.
[12] . رجال كشي, ج1, ص 323.
[13] . همان.

علي اصغر رضواني


############################################
############################################

http://www.iranmazhabi7.blogfa.com/

############################################
############################################

اللهم عجل لوليک الفرج

ياحق



334   نام و نام خانوادگي:  جعفر     -   تاريخ:   06 خرداد 90
رسول خدا(ص) ميفرمايند:
هيچ چيز در روز قيامت همچون عشق ودوستي علي(ع) ترازوي عمل انسان را سنگين نميکند.
خداوند در خطاب به جبرئيل امين ميفرمايد:
اگر همه انسانها در دل عشق علي راداشتند به عزت وجلالم قسم جهنمي خلق نميکردم.
ميسرنباشد به کس اين سعادت به کعبه ولادت به مسجد شهادت.
شماباعمر خوش باشيد............................................. ما هم با علي(ع)
335   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني ) شاه اسماعيل صفوي     -   تاريخ:   06 خرداد 90
سلام عليکم

برادر گرامي جناب آقاي محمد کاظم

تشرف شما را به مذهب بر حق تشيع (اسلام واقعي) تبريک ميگويم و نشان از درک بالاي شما و نيز سرشت پاک شما و سلامت قلب و روحتان دارد.

و اما در جواب افرادي که شما را از لعن دشمنان دين خدا و پيامبر ص و اهل بيت ع منع کرده اند بايد عرض کنم که لطف فرموده و به اين نکته توجه داشته باشند که مطهرات را نميتوان همراه با نجاسات در يک جا جمع کرد و براي هر دو احترام قائل بود.

به زبان بسيار ساده عرض ميکنم :
زمانيکه شما لباس نجسي را از تن به در ميکنيد و لباسي پاک و مطهر مي پوشيد مواظب آن هستيد که لباستان نجس نشود، در واقع به محض مشاهده نجاست بر لباستان سعي ميکنيد آنرا از لباس خود بزدائيد و دور کنيد تا لباستان پاکيزه بماند.

لعن دشمنان دين خدا و اهل بيت ع دقيقا همان زودن کثافات از مطهرات است

اهل بيت رسول خدا ص طبق گواهي خداوند متعال در قرآن کريم مظاهر عصمت و پاکي هستند که از ارادي ي حقتعالي نشآت ميگيرد و طبيعي است که دشمنان اين مطهرات ناپاک و نجس و در واقع متنجس هستند.

بنابراين ما سعي بر اين داريم تا با دور کردن نجاسات از خود به مطهرات نزديک شويم و اين عملي نيست، مگر آنکه در عمل اثبات کنيم.
هيچکس نميتواند بگويد که حضرت امير المومنين عالي بن ابيطالب، فاروق اعظم ع را قبول دارد و دشمنان آن بزرگوار را هم مورد احترام خود قرار ميدهد!
در واقع چنين رفتاري مصداق بارز نفاق است.
نور را با ظلمت نميتوان در يک جا جمع کرد !
شرط ايمان بخداوند، اعتقاد قلبي ، اقرار به زبان و عمل به اعضاء است که با جمله مبارک ( لا اله الا الله ) تحقق مي يابد.

در همين جمله مبارک که مبناي ايمان بخداوند تبارک و تعالي است دقت فرمائيد لا اله الا الله ابتداي اين جمله ي توحيدي با تبري شروع و در ادامه با تولي بپايان رسيده است
بنابراين شرط تولي همانا تبري است.

در مورد اينکه نبايد به اهل سنت توهين شود هم بنده موافقم ، زيرا مذهبي که سراسر توهين به دين اسلام و ساحت مقدس رسول خدا ص است، در واقع نيازي به توهين ندارد ،عقايد اهل سنت خود توهين بزرگي به مذهب و خود آنان است.
336   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني ) شاه اسماعيل صفوي     -   تاريخ:   06 خرداد 90
در ضمن يادم رفت بگم

جناب عمر راست ميگويد !

اهل سنت خود را با دستمال پاک نميکنند بلکه با کلوخ خود را تطهير مي نمايند !

يا حق
337   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني ) شاه اسماعيل صفوي     -   تاريخ:   06 خرداد 90
جناب عادل نويسنده کامنت شماره 317

من واقعا نميدانم استخبارات حجاز محتله عربستان يهودي از استخدام احمقهائي مانند تو چه سودي جز بي آبروئي و مفتضح شدن روز افزون براي علماي شما دارد، مي برد؟!!
به اربابان خود در عربستان يهودي بفرمائيد استاد زبان فارسي شما را عوض کنند

يا حق

338   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني ) شاه اسماعيل صفوي     -   تاريخ:   06 خرداد 90
جناب جواد
بنده حرف شما را قبول دارم
واقعا درست گفته ايد
وقتي شيطان به عمر ميرسيد، راه خود را هفتاد کوچه عوض ميکرد تا چشمش به عمر نيفتد، واقعا اين يک امر مسلم و بديهي است که شيطان قابل قياس با عمر نباشد.
مسئله عمر با شيطان مثل مسئله استاد با شاگرد است
شيطان خود از عمر برائت ميجويد و از عمر فرار ميکند و نميخواهد که چشمش به عمنر بيفتد و دليل آن اين است که شيطان اصل را عوض نکرد بلکه در انجام گناه وسوسه نمود تا انسانها را گمراه کند ، اما اين عمر که شيطان هم از او مي ترسد اصل را عوض کرد و ناپاک را بجاي پاک قرار داد.
جناب جواد
بهتر نيست بجاي نشر اين مطالب موهوم بدنبال حقيقت باشيد؟!
آيا دين اسلام ، ديني اجباري است؟
آيا رسول خدا ص فردي را به اجبار و تهديد و شمشمير مسلمان کرده است؟!
خداوند در قرآن کريم مي فرمايد : لا اکراه في الدين قد تبين الرشد من الغي فمن يکفر باالطاغوت . . .
بنابراين قرآن و سنت دين هيچکدام دين اجباري را تآئيد نميکنند
اما حقيقت امر و نيز گواهي تاريخ نشاندهنده اين است که عمر بر خلاف قرآن کريم و سنت پيامبر ص عمل نموده و به بهانه چيزي نام آن را توحيد و اسلام مي ناميد به ايران حمله کرد و به قتل و غارت و تجاوز به زنان و دختران ايراني تحت عنوان کنيز پرداخت !!!
آيا اين است دين اسلام شما عربهاي عمري؟!
به نظر شما چرا عمر بر خلاف قرآن و سنت عمل کرد و به بهانه توحيد دست به خيانت به اسلام و جنايت بر عليه انسانيت زد و مانع نشر اسلام واقعي که همانا دين رعفت و رحمت است گرديد؟
دليل دشمني عمر با دين خدا چه بود؟
واقعا چرا عمر آئين يهود را بنام اسلام به دنيا قالب کرد؟؟!
مگر نه اينکه دين اسلام، دين رحمت، رعفت و مهرباني است ؟
توحش و اجبار در کجاي کلام الله آمده است؟
رسول خدا ص کداميک از غزوات را به بهانه توحيد انجام داده اند؟
رسول خدا ص از آنجائيکه پيامبر خدا بودند ، طبق فرمان خداوند در قرآن عمل کردند و بر مبناي راعف دين خدا تمام بلاد را دعوت به دين خدا کردند، برخي کشورها مانند کشور حبشه به پادشاهي نجاشي پذيرفتند و مسلمان شدند و برخي همانند خسروپرويز ملعون نپذيرفته و حتي نامه رسول خدا ص را پاره کردند، اما رسول خدا هيچگاه دستور حمله به ايران را صادر نکردند، زيرا دقيقا طبق قرآن عمل ميکردند.
اما خلفاي ثلاثه هيچگاه به قرآن و سنت عمل نکردند.
تاريخ گواهي ميدهد که احاديث رسول خدا ص توس ابوبکر و عمر آتش زده شد و هيچکس از صحابه حق بيان حديث نبوي را نداشت !!!
در زمان عثمان هم که تمام قرانها جمع آوري شد و بعد از پس و پيش کردن ترتيب آيات بقيه قرآنها را آتش زد.
از طرفي دختر ابوبکر عايشه به تجهيز سپاه پرداخته و به محاربه با اميرالمومنين علي ع مي پردازد !
جناب جواد
لطفا بفرمائيد چرا قاتلين اهل البيت ع تماما از اهل سنت بوده اند؟؟

آيا به نظر شما خلفاي ثلاثه با توجه به خيانتها و جنايتهايشان نيازي به توهين ما دارند؟؟!!!

يا حق
339   نام و نام خانوادگي:  ابوبکر     -   تاريخ:   10 خرداد 90
اگر خون گريه کنيم آسمان به زمين بياد شما شعيه مسلمان نمي شويد شما مشرک وبي ايمان هستي شما کافران بدتر هستي زنده حضرت عمرجاويدان نفرين برشما شعيان خرافاتي
جواب نظر:

 

340   نام و نام خانوادگي:  Momen Abdullah     -   تاريخ:   10 خرداد 90
ابوبکر
تو نبودي که مي‌گفتي سعد بن عباده را جنيان کشتند؟
واقعا انتظار داري ما هم باور کنيم؟
آخر مگر ما پيرو عائشة هستيم که هر خرافات و هر سخن شرک آميزي را باور کنيم؟
راستي نگفتي چطور شد ناگهان خود را شريک الله متعال دانستي و براي خداوند جعل خليفة الله کردي؟
ديگر چه کار بلدي؟ بلدي 20 صفحه هم تفسير قرآن بگويي؟
يا فقط بلدي بالاي منبر عظيم ترين حکيم تاريخ بپري و شکلک دربياوري؟

يا علي
341   نام و نام خانوادگي:  امين آغا     -   تاريخ:   10 خرداد 90
ابوبكر خان به حال خودت خون گريه كن با اون شيطاني كه هميشه باهاته. به حال سوسمارايي گريه كن كه انسان ها را موجوداتي خوب مي پندارند و غير وحشي. به حال خواهرت گريه كن كه در آرزوي رانندگي مي ميره.
342   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   11 خرداد 90
با سلام
جناب ابو بكر بجاي اينكه خون گريه كني يا منتظر بماني كه اسمان به زمين بيايد كمي تحقيق كن تا مسلمان مومن بشوي نه مثل اون اولي يا دومي يا سومي كه خداوند راه انها را ضالين ناميده و هر روز بسياري از مسلمانان روزي ده بار حداقل انرا ميخواند ولي متوجه نميشوند چرا كه تحقيق نميكند .
شما كه به حرف حضرت محمد صلي عليه و اله و سلم كه عمل نميكنيد حداقل به گفته اون دومي گوش بدهيد باشه

عمر بن خطاب نيز مي گويد اگر مردم علي را به عنوان خليفه انتخاب مي کردند ايشان را به راه روشن فرا مي خواند :

حدثنا أبو بكر العلمي قال حدثنا هشيم عن داود بن أبي هند عن الحسن قال خلا عمر رضي الله عنه يوما فجعل الناس يقولون ما الذي خلا له فقال المغيرة بن شعبة أنا آتيكم بعلم ذاك فأتاه فقال يا أمير المؤمنين إن الناس قد ظنوا بك في خلواتك ظنا قال وما ظنوا قال ظنوا أنك تنظر من يستخلف بعدك قال ويحك ومن ظنوا قال ومن عسى أن يظنوا إلا هؤلاء علي وعثمان وطلحة والزبير قال وكيف لي بعثمان فهو رجل كلف بأقاربه وكيف لي بطلحة وهو مؤمن الرضا كافر الغضب وكيف لي بالزبير وهو رجل ضبس وإن أخلقهم أن يحملهم على المحجة البيضاء الأصلع يعني عليا رضي الله عنه

أخبار المدينة ج2/ص59

... روزي عمر با خود خلوت کرد ؛ پس مردم گفتند که چه شده است که عمر با خود خلوت کرده است؟ پس مغيره بن شعبه گفت من به شما در اين مورد خبر خواهم داد . پس به نزد عمر آمده و گفت : اي امير مومنان ! بدرستيکه مردم در مورد اين خلوت کردن هاي تو گمان هايي دارند. عمر گفت :چه گماني؟ پاسخ داد : گمان کرده اند که تو در مورد اينکه چه کسي را بعد از خود به خلافت بگماري نظر مي کني . گفت : واي بر تو ! و چه کساني را گمان کرده اند؟ پاسخ داد : و چه کساني را ممکن است گمان کنند غير از ايشان – علي و عثمان و طلحه و زبير؟

عمر گفت : من چگونه در مورد عثمان فکر کنم و حال آنکه او شخصي است که بستگان خود را به کار مي گمارد . و چگونه در مورد طلحه فکر کنم و حال آنکه او در حال خوشنودي با ايمان و در حال خشم کافر است و چگونه در مورد زبير فکر کنم و حال آنکه او فردي بد خلق است . و بدرستيکه سزاوار ترين ايشان که ايشان را بر راه سفيد وادار مي کند فرد اصلع ( کم مو است) – يعني علي –

لبيك يا علي

343   نام و نام خانوادگي:  سلZمان     -   تاريخ:   12 خرداد 90
قابل توجه شيعيان هرسوالي دارند شبکه نورماهواره هاتبردوعرب مي تواند جواب خود بگيرند
344   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:   12 خرداد 90
حضرت عمر ابوبکرعمثان علي پاک ترين وصالح ومخلص ترين انسانهاي روي زمين بودند اي بخت هاي چرا نفهمي شاگردان رسول بودند چرا بيراهه مي رويد شما تاروز قيامت به اينها بدگويد به قسم خدا ذره اي از عزت وشکوه آنها کم نخواهدشدماهرچه به شما بکيم شما جاهلي مي کنيد شما قابل هدايت نيستيد
345   نام و نام خانوادگي:  0mar     -   تاريخ:   15 خرداد 90
با شما شيعه هاي مرتد فقط بايد با قران بحث کرد
346   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   16 خرداد 90
با سلام
جناب سليمان نكنه شبكه كور را دراري ميگي انها كه نثل خـــــ ... تي گل گير كرده اند.
اما شما جناب الي نمي تونم يگم 100% دروغ ميگي تنها با اون 25 % اخري موافقم چزا كه دليل دارم .1 ) حَدَّثَنَا عُبَيْدٌ الْعِجْلِيُّ، ثنا إِبْرَاهِيمُ بْنُ سَعِيْدٍ الْجَوْهَرِيُّ، ثنا حُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ، ثنا سُلَيْمَانُ بْنُ قَرْمٍ، عَنْ فِطْرِ بْنِ خَلِيفَةَ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نُعْمٍ، عَنْ سَفِينَةَ، مَوْلَى النَّبِيِّ (ص) أَنَّ النَّبِيَّ (ص) أُتِيَ بِطَيْرٍ، فَقَالَ: «اللَّهُمَّ ائْتِنِي بِأَحَبِّ خَلْقِكَ إِلَيْكَ يَأْكُلُ مَعِيَ مِنْ هَذَا الطَّيْرِ»، فَجَاءَ عَلِيٌّ رَضِيَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ، فَقَالَ النَّبِيُّ (ص): «اللَّهُمَّ وَالِ».

از سفينه خادم رسول خدا صلى الله عليه وآله نقل شده است كه براي رسول خدا مرغي آوردند، آن حضرت فرمود: «پروردگارا ! محبوب‌ترين مخلوق در نزد خودت را بياور تا با من از اين مرغ بخورد»؛ پس علي عليه السلام آمد و رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود: « خدايا على عليه السّلام را دوست بدار».

الطبراني، ابوالقاسم سليمان بن أحمد بن أيوب (متوفاى360هـ)، المعجم الكبير، ج7، ص82، ح6437، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ – 1983م.

_________________________________________________________________________________________________
2 ) حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ، ثنا إِبْرَاهِيمُ بْنُ سُلَيْمَانَ الْبُرْنُسِيُّ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ، ثنا يَحْيَى بْنُ يَعْلَى، ثنا بَسَّامٌ الصَّيْرَفِيُّ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَمْرٍو الْفُقَيْمِيِّ، عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ ثَعْلَبَةَ، عَنْ أَبِي ذَرٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ:

«مَنْ أَطَاعَنِي فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ، وَمَنْ عَصَانِي فَقَدْ عَصَى اللَّهَ، وَمَنْ أَطَاعَكَ فَقَدْ أَطَاعَنِي، وَمَنْ عَصَاكَ فَقَدْ عَصَانِي».

أبوذر غفارى از رسول خدا (ص) نقل شده است كه به على بن أبى طالب عليه السلام فرمود: هركس از من اطاعت كند، به راستى كه از خداوند اطاعت كرده است، و هر كس از (فرمان) من سرپيچى كند، به راستى كه از (فرمان) خداوند سرپيچى كرده است، هر كس از تو اطاعت كند به راستى كه از من اطاعت كرده ، هر كس از (فرمان) تو سرپيچى كند، از (فرمان) من سرپيچى كرده است.

حاكم نيشابورى بعد از نقل اين روايت مى‌گويد:

هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحُ الإِسْنَادِ، وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ.

اين روايت سندش صحيح است؛ ولى بخارى و مسلم نقل نكرده‌اند

الحاكم النيسابوري، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاى 405 هـ)، المستدرك علي الصحيحين، ج3، ص139، ح4641، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م.

الطبري، ابوجعفر محب الدين أحمد بن عبد الله بن محمد (متوفاى694هـ)، ذخائر العقبى في مناقب ذوي القربى ، ج1، ص66 ، ناشر : دار الكتب المصرية – مصر.

العاصمي المكي، عبد الملك بن حسين بن عبد الملك الشافعي (متوفاى1111هـ)، سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل والتوالي، ج3، ص33 ، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود- علي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية.

الإسماعيلي النيسابوري ، محمد بن إسماعيل بن مهران (متوفاى371هـ)، معجم أسامي شيوخ أبي بكر الإسماعيلي، ج1، ص485، تحقيق: زياد محمد منصور ، ناشر: العلوم والحكم ـ المدينة المنورة ، الطبعة: الأولى ، 1410-1990م

الأطرابلسي، خيثمة بن سليمان (متوفاى343هـ)، من حديث خيثمة بن سليمان، ج1، ص72، تحقيق: قسم المخطوطات بشركة أفق للبرمجيات، ناشر: شركة أفق للبرمجيات، مصر، الطبعة: الأولى، 2004م.
=================================================================================
3 ) حَدَّثَنَا أَبُو عَوَانَةَ، عَنْ أَبِي بَلْجٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مَيْمُونٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، أَنّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَالَ لِعَلِيٍّ:

«أَنْتَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِي».

از إبن عباس نقل شده است كه رسول خدا صلى الله عليه وآله خطاب به على (عليه السلام) فرمود:

«تو ولى هر مؤمنى بعد از من هستي».

الطيالسي البصري، سليمان بن داوود ابوداوود الفارسي (متوفاى204هـ)، مسند أبي داوود الطيالسي،ج1، ص360، ح2752، ناشر: دار المعرفة - بيروت.

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
كافيه يا نه الي جان همانطور كه گفتم قياس نكن خيط ميشي و اراجيف اون مفتي هاي جيرخوار مثل اون شبكه كور را نخور كه اون دنيا جيز ميشي .

لبيك يا علي
347   نام و نام خانوادگي:  Momen Abdullah     -   تاريخ:   17 خرداد 90
جناب سلZمان
نيازي نيست «هر سئوالي» را جواب دهيد. همين يك سئوال را پاسخ دهيد:
كجاست 20 صفحه علم ابوبكري كه روي منبر عالم ترين مخلوق خداوند حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) نشسته بود؟

And you Omar!!!
Would you please show us some of the Quranic Reasoning of umar?
ممكن است بعضي از حجت آوردن قرآني عمر بن خطاب را براي ما ذكر كني؟

خداي نكرده نمي‌خواهيد بفرماييد كه عمر از بحث قرآني عاجز بود؟ اگر نبود ممكن است چند نمونه از بحثها و دلايل قرآني او را مثال زني؟
در غير اينصورت براي چه پريد بالاي منبر اول عالم و اول مفسر قرآن كريم يعني حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله)؟

يا علي
348   نام و نام خانوادگي:  جعفر     -   تاريخ:   17 خرداد 90
در جواب 343(عليِ) يه جوري حرف ميزني که انگار اون زمان بودي تاجايي که شواهد نشون ميده ابوبکر وعمر وعثمان دشمنان دين وخدا بودند. کسيکه خالص ومخلصه ستم نميکنه اون هم به پاکترين مظلومه عالم حضرت زهرا (س) يگانه دخت نبي (ص)همسر مولاي متقيان علي (ع).گمراه شماييد

قابل توجه تمام اهل تسنن شماييکه ميگيد ابوبکر در شکستن حرمت حضرت فاطمه (س) نقشي نداشته....

ابوبکر در هنگام مرگ:اي کاش حرمت خانه فاطمه را نميشکستم.
منابع اهل تسنن کتاريخ طبري جلد 2 ص 253.
تاريخ دمشق ج 30 ص 418
الاموال ص 174
حالا بازم بگو اونا خالص ومخلص بودن.
ازخدا ميخوام با عمر ابوبکر وعثمان محشور بشي.برو حال کن

349   نام و نام خانوادگي:  نيلوفر     -   تاريخ:   18 خرداد 90
اميرالمومنين ام الكتاب است نماز بي علي نقش بر آب است به هر مسجد كه نامي از علي نيست خدا داند كه محرابش خراب است بر ؟؟؟؟ لعنت و بر آل محمد صلوات
350   نام و نام خانوادگي:  نيلوفر     -   تاريخ:   18 خرداد 90
ما دوست با خصم پيمبر نمي شويم
يک آن جدا ز دامن حيدر نمي شويم
با ما مگو که شيعه و سني برادرند
ما بي خيال سيلي مادر نمي شويم .
يابن الحسن آقاي غريبمان
خيز و با نغمه ي مادر مادر
از دل خاک تن آن دو نفر
به در آر و بگو با سوز جگر
که شما از چه به هم پيوستيد
پهلوي مادر ما بشکستيد
حيات ما محمد و آل محمد
آبروي ما محمد و آل محمد
شفيع ما محمد و آل محمد
بهشت ما محمد و آل محمد
351   نام و نام خانوادگي:  مسلمان     -   تاريخ:   22 خرداد 90
نظر ابوحنيفه در باره عمر
بررسي سند روايت

عبد الله بن أحمد بن حنبل (متوفاي290هـ):

ذهبى مى‌نويسد:س عبد الله بن أحمد بن محمد بن حنبل الامام الحافظ الحجة أبو عبد الرحمن محدث العراق ولد امام العلماء أبي عبد الله الشيباني المروزي الأصل البغدادي.(1)

حاتم بن الليث:

ذهبى در سير أعلام النبلاء در باره او مى‌نويسد:حاتم بن الليث . الحافظ المكثر الثقة أبو الفضل البغدادي الجوهري(2)

ابويعلى در طبقات الحنابله مى‌نويسد:

حاتم بن الليث بن الحارث بن عبدالرحمن أبو الفضل الجوهري سمع عبدالله بن موسى وسعيد بن داود وإسماعيل بن أبي أويس وإمامنا أحمد فيما ذكره أبو محمد الخلال وكان ثقة ثبتا متقنا حافظا .(3)

و خطيب بغدادى مى‌نويسد:

حاتم بن الليث بن الحارث بن عبد الرحمن أبو الفضل الجوهري ... وكان ثقة ثبتا متقنا حافظا.(4)

مسلم بن إبراهيم الأزدى (متوفاى222هـ) :

از روات بخاري، مسلم و ساير صحاح سته:

مسلم بن إبراهيم الأزدي الفراهيدي بالفاء أبو عمرو البصري ثقة مأمون مكثر عمي بأخرة من صغار التاسعة مات سنة اثنتين وعشرين وهو أكبر شيخ لأبي داود (5)

عبد الوارث بن سعيد (متوفاي180هـ):

از روات بخاري، مسلم و ساير صحاح سته:

عبد الوارث بن سعيد بن ذكوان التميمي مولاهم البصري التنوري أبو عبيدة الحافظ عن أيوب وأبي التياح ويحيى البكاء وعنه ابنه عبد الصمد وأبو معمر المقعد ومسدد مقرئ فصيح مفوه ثبت صالح لكنه قدري مات 18 ع (6)

سعيد بن أبي عروبة:

سعيد بن أبي عروبة مهران اليشكري مولاهم أبو النضر البصري ثقة حافظ له تصانيف كثير التدليس واختلط وكان من أثبت الناس في قنادة من السادسة مات سنة ست وقيل سبع وخمسين.(7)

بنابراين سند اين روايت كاملا صحيح است و تمام روات آن از بزرگان و ثقات اهل سنت هستند.

خطيب بغدادى و ابن جوزى حنبلى نيز اين روايت را با سند ذيل نقل كرده‌اند:

أخبرنا أبو بكر البرقاني قال قرأت على محمد بن محمود المحمودي بمرو حدثكم محمد بن علي الحافظ حدثنا إسحاق بن منصور أخبرنا عبد الصمد عن أبيه قَالَ: ذكر لأَبِي حَنِيفَةَ قَوْلُ النَّبِيِّ (ص) «أَفْطَرَ الْحَاجِمُ وَالْمَحْجُومُ»، فَقَالَ: هَذَا سَجْعٌ، وَذكر لَهُ قَوْلٌ قَالَهُ عُمَرُ، فَقَالَ: هَذَا قَوْلُ شَيْطَانٍ.(8)

طبق اين روايت، ابوحنيفه، نعمان بن ثابت، سخن عمر را سخن شيطان دانسته است، حال اين كه منظور او چه بوده و چرا گفته، تحليل و پاسخش را به عهده پيروان آن‌ها واگذار مى‌كنيم.

پي نوشت:

(1)الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى 748 هـ)، تذكرة الحفاظ، ج2، ص665، رقم: 685 ، ناشر: دار الكتب العلمية – بيروت، الطبعة: الأولى.

(2)الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى 748 هـ)، سير أعلام النبلاء، ج12، ص519 ، تحقيق : شعيب الأرناؤوط , محمد نعيم العرقسوسي ، ناشر : مؤسسة الرسالة - بيروت ، الطبعة : التاسعة ، 1413هـ .

(3)البغدادي الحنبلي، أبو الحسين محمد بن أبي يعلى بن الفراء (متوفاى521هـ) ، طبقات الحنابلة ، ج1، ص148، رقم:195 ، تحقيق : محمد حامد الفقي ، ناشر : دار المعرفة - بيروت .

(4)البغدادي، ابوبكر أحمد بن علي بن ثابت الخطيب (متوفاى463هـ)، ج8 ، ص245، رقم:4346 . ، تاريخ بغداد، ناشر: دار الكتب العلمية – بيروت.

(5)العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، تقريب التهذيب، ج1، ص529، رقم: 6616 ، تحقيق: محمد عوامة، ناشر: دار الرشيد - سوريا، الطبعة: الأولى، 1406 - 1986.

(6)الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى 748 هـ)، الكاشف في معرفة من له رواية في الكتب الستة، ج1، ص673، رقم:3510، تحقيق محمد عوامة، ناشر: دار القبلة للثقافة الإسلامية، مؤسسة علو - جدة، الطبعة: الأولى، 1413هـ - 1992م.

(7)تقريب التهذيب ج1، ص239، رقم:2365.
(8)ابن الجوزي الحنبلي، جمال الدين ابوالفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد (متوفاى 597 هـ)، المنتظم في تاريخ الملوك والأمم، ج8، ص136 ، ناشر: دار صادر - بيروت، الطبعة: الأولى، 1358.

البغدادي، ابوبكر أحمد بن علي بن ثابت الخطيب (متوفاى463هـ)، تاريخ بغداد، ج13، ص403 ـ 404 ، ناشر: دار الكتب العلمية – بيروت.

352   نام و نام خانوادگي:  مسلمان     -   تاريخ:   22 خرداد 90
فاروق لقب اهدايي اهل کتاب

هنگامي که ابن جوزي از علماي بنام اهل سنت حديث صديق ناميدن ابوبكر توسط پيامبر(ص) را مي‌آورد، مي‌گويد:

اين روايت ضعيف و باطل و جعلي است.

الموضوعات لإبن جوزي، ج1، ص327 - تاريخ بغداد للخطيب البغدادي، ج7، ص437

واين دو روايت كه مي‌گويند:

پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) گفته است كه من در معراج، رفته بودم به عرش و ديدم كه نوشته‌اند:

لا إله إلا الله، محمد رسول الله، ابو بكر الصديق، عمر الفاروق.

ابن حبان مي‌گويد:

هذان خبران باطلان موضوعان لا شك فيه.

اين دو روايت، باطل است و جعلي و هيچ شكي هم نيست.

المجروحين لإبن حبان، ج2، ص116

آنچه كه مسلم است، امير المومنين (عليه السلام) به عنوان صديق و فاروق بوده است.

رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نسبت به علي بن أبي طالب فرمود:

هذا الصديق الأكبر و هذا فاروق هذه الأمة، يفرق بين الحق و الباطل و هذا يعسوب المؤمنين و المال يعسوب الظالمين.

علي صديق اكبر است و فاروق اين أمت و ... .

معجم كبير طبراني، ج6، ص269 - اسد الغابة لإبن أثير جزري، ج5، ص287 - كنز العمال متقي هندي، ج11، ص616 - مجمع الزوائد للهيثمي، ج9، ص102 - تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج42، ص41

اين صفات، مخصوص حضرت علي (عليه السلام) است و هيچ شك و شبهه‌اي در آن نيست.

حتي برخي از علماي اهل‌سنت گفته‌اند كه يهوديان كلم&#1728; فاروق را براي خليفه دوم انتخاب كردند.

الطبقات الكبري لإبن سعد، ج3، ص270 - تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج44، ص51 - تاريخ مدينه لإبن شبة النُمِيْري، ج2، ص662 - تاريخ طبري، ج3، ص267

جالب اينكه ابن كثير دمشقي - كه مورد تائيد تمام فرق اهل‌سنت است - مي‌گويد:

الملقب بالفاروق قيل لقبه بذلك اهل الكتاب.

گفته‌اند كه خليفه دوم را اهل كتاب، ملقب به فاروق كرده‌اند.

البداية و النهاية لإبن كثير الدمشقي، ج7، ص150 - أسد الغابة لإبن أثير، ج4، ص57

353   نام و نام خانوادگي:  مسلمان     -   تاريخ:   22 خرداد 90
عمر مکرر در نبوت رسول خدا ص شک مي کرد. از جمله شک هاي وي در روز حديبه بود که حميدي در جمع بين الصحيحين اعتراف به آن کرده که عمر گفت:

ما شککت في نبوة محمد قط کشکي يوم الحديبية !

يعني هرگز به اندازه شکي که در روز حديبيه در نبوت پيامبر اکرم ص کردم شک نکرده بودم.

اين کلام وي خود نشان دهنده آن است که وي مادام و هميشه در نبوت پيامبر اکرم صلي الله عليه واله شک مي کرده است. ولي شک وي در روز حديبيه با بقيه شک ها فرق مي کرده است.

علت شک عمر آن بود که پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله فرموده بودند که به مکه مي رويم و اعمال حج انجام خواهيم داد. و به همين منظور به همراه جمع کثيري از اصحاب به سوي مکه به راه افتادند. ولي مشرکان که از طرفي نمي خواستند که مسلمانان به حج بيايند و از طرفي هم خود را قادر به مقابله و جنگ با ايشان نمي دانستند تصميم گرفتند که با پيامبر عظيم الشان اسلام صلح کنند. براي همين مشرکان چندي از بزرگان خود را پيش پيامبر اکرم ص فرستادند. پيامبر اکرم ص نيز صلاح ديدند که به مدينه برگردند و به حج نروند و با ايشان صلح کنند. که البته مفاد و شروط اين صلح منافع بسياري بعدها براي مسلمانان به وجود آورد. ولي عمر که از شروط صلح نامه خمشگين شده بود به محضر پيامبر اکرم ص رسيد و مثل هميشه با تندي و توهين با ايشان سخن گفت.

بخارى ماجراي توهين عمر را در آخر كتاب شروط صحيح خود نقل مى كند كه عمر مى گويد: به پيغمبر گفتم : آيا تو پيغمبر بر حقّ خدا نيستى ؟

فرمود: چرا هستم .

گفتم : آيا ما بر حقّ و دشمن ما بر باطل نيستند؟

فرمود: چرا.

گفتم : پس چرا در دين خود پستى و خفت نشان دهيم ؟

در اين هنگام پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - فرمود: من پيغمبرخدا هستم و نافرمانى او را نخواهم كرد!

و خدا هم ياور من است.

عمر گفت : به پيغمبر گفتم : مگر تو نمى گفتى كه ما بزودى به خانه خدا مى رسيم و آن را طواف مى كنيم ؟

فرمود: چرا، ولى آيا گفتم امسال چنين خواهد شد؟

گفتم : نه .

فرمود: پس اين را بدان كه به خانه خدا مى آيى و آن را طواف مى كنى. (1)

اين نوع سخن گفتن وي با پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله خود دليل واضح و روشني است بر عدم اعتقاد وي به نبوت ايشان. و به همين دليل در روز حديبيه عمر حقيقت درون خودش را بيان مي کند و اظهار مي دارد که در نبوت پيامبر شک دارد و در واقع اصلا عقيده ندارد. آيا کسي که عقيده به نبوت دارد و طبق حکم قران کلام پيامبر را وحي مي داند در کارها و سخنان وي شک مي کند و او را توبيخ مي کند ! ؟

اسناد:

(1) صحيح البخاري ك الشروط باب الشروط في الجهاد ج 2 / 122 ط دار الكتب العربية بحاشية السندي وج 3 / 256 ط مطابع الشعب، مسند أحمد ج 4 / 330 ط 1.
354   نام و نام خانوادگي:  مسلمان     -   تاريخ:   23 خرداد 90
اسناد کودتاي ابوبکر

اکثر مطالب از کتب اهل سنت مي باشد.

مدارک اين واقعه

اما ببينيم مردم بعد از رحلت پيامبر صلي الله عليه و اله وسلم نسبت به اينکه چه کسي خليفه وقت ميباشد و بايد با چه کسي بيعت کنند چه ديدگاهي داشتند اين ماجرا در حالي بود که حدود 80 روز از ماجراي غدير خم گذشته بود.

اعتقاد مردم به خلافت

عموم مهاجرين و بخش عمده انصار ، شبهه‏اى نداشتند كه خليفه پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله و سلم همان على بن ابى طالب عليه السلام است

«وكان عامّة المهاجرين وجلّ الأنصار لا يشكّون أنّ عليّاً هو صاحب الأمر بعد رسول اللّه صلى الله عليه و آله و سلم »

الأخبار الموفّقيات : ص 580 وشرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد : ج 6 ، ص 21 .

و يعقوبى در تاريخ خود مى‏گويد :

تمام مهاجرين و انصار ، در اينكه على خليفه است ، شكّى نداشتند.

«وكان المهاجرون والأنصار لا يشكّون فى علي»

تاريخ يعقوبى : ج 2 ، ص 124 ، باب خبر سقيفة بنى ساعدة .

با اين جو و اوضاع بود که نقشه ها شکل گرفت ؟قبيله بني اسلم وارد شهر شدند؟

وقتى چشم عمر به قبيله اسلم افتاد ، فرياد برآورد كه :ديگر پيروزى ما قطعى شد .

«فكان عمر يقول : ما هو إلّا أن رأيت أسلم ، فأيقنت بالنصر»

تاريخ الطبرى : ج 2 ، ص 458 ، الشافى في الامامة : ج 3 ، ص 190 ، سفينة النجاة سرابي تنكابنى : ص 68 و بحار الأنوار : ج 28 ، ص 335 .

مگر جناب عمر با قبيله بني اسلم چه پيمان سري داشت که با ديدن انها ميگويد يقين کردم؟پيروزي در چه امري و براي چه کساني ؟راستي چه طور شد قبيله بني اسلم يک دفعه وارد شهر شدند ؟چه تباني در کار بود؟مگر مخالفان اين منازعه چقدر بودند که براي پيروزي بر انها احتياج به يک قبيله بود؟بني اسلم شروع به کار ميکنند؟

ابن ابى الحديد معتزلى از براء بن عازب يكى از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم ، نقل كرده كه پس از سقيفه ، عمر و ابو عبيده ، گروه ( چماق به دست ) را ديدم كه ژست حمله و تهاجم بخود گرفته و به هر كس مى‏رسيدند وى را كتك مى‏زدند و به زور دست او را گرفته ، بعنوان بيعت ، چه بخواهد و چه نخواهد ، بر روى دست ابوبكر مى‏كشيدند : «واذاً قائل آخر يقول : قد بويع أبوبكر فلم ألبث وإذاً أنا بأبي بكر قد أقبل ومعه عمر وأبو عبيدة وجماعة من أصحاب السقيفة وهم محتجزون بالأزر الصنعانيّة لايمرّون بأحد إلّا خبطوه وقدّموه فمدّوا يده فمسحوها على يد أبي بكر يبايعه شاء ذلك أو أبى»

شرح نهج البلاغ ابن أبي الحديد : ج 1 ، ص 219 . طبع دار الكتب العلميّة به تحقيق محمد أبو الفضل ابراهيم .

بني اسلم با ابوبکر بيعت ميکنند؟

قبيله اسلم تمام كوچه و خيابانهاى مدينه از آنان مملوّ گرديده و از هر سو براى بيعت با ابوبكر ازدحام کردند.

«أنّ أسلم أقبلت بجماعتها حتّى تضايق بهم السكك فبايعوا أبابكر»

تاريخ طبري ج 2 ص 44 -

نکته جالبي اينجا نهفته است اينکه فرق مردم عادي با قبيله بني اسلم چه بود که بني اسلم از خارج شهر امدند و با دست خود بيعت کردند اما مردم را با زور و شکنجه و زور واردار به بيعت کردند؟ايا اين قضيه با گفته جناب عمر که گفت با ديدن بني اسلم يقين به پيروزي کردم مرتبط نيست؟ با وجود به دست گرفتن اوضاع شهر هنوز مخالفاني وجود دارد؟ حتي بعد از اينکه اين کودتا شکل گرفت هنوز عده اي با اين سيايت مقابله کردند از جمله شخصيتهاى برجسته مهاجرين و انصار با وى به مخالفت برخاستند ، همانند ، على و دو فرزند بزرگوارش ، عباس عموى پيامبر و تمامى فرزندان او از بنى هاشم ، سعد بن عباده و فرزندان و قبيله او ، حباب بن منذر و همه پيروان او . و همچنين زبير ، طلحه ، سلمان ، عمار ، ابوذر ، مقداد ، خالد بن سعيد ، سعد بن ابو وقاص ، عتبه بن ابو لهب ، براء بن عازب ، اُبىّ بن كعب ، ابو سفيان و ديگران ، از مخالفان بيعت ابو بكر بودند.

الغدير(به نقل از کتب اهل سنت) : ج 7 ، ص 93 به نقل از تاريخ يعقوبي : ج 2 ، ص 103 ، الرياض النضرة : ج 1 ، ص 167 ، تاريخ ابي الفدا : ج 1 ، 156 ، روضة المناظر لابن شحنة هامش الكامل : ج‏7 ، 164 و شرح ابن ابي الحديد : ج 1 ، ص 134

اما در اين کودتا از چه افراد ديگري کمک گرفته شد؟

منافقان هم به کار گرفته شدند؟؟؟

با اينكه از عمر بن خطاب نقل مى‏كنند كه گفت: اگر كسى از وجود فاسق استفاده كند و او را بكارى بگمارد، خود نيز همرديف آن فاسق به‏شمار مى‏آيد.

«من استعمل فاجراً وهو يعلم أنّه فاجر فهو مثله»

عن عمر قال: من استعمل فاجرا وهو يعلم أنّه فاجر فهو مثله. كنز العمال ج 5 ص 761 ح 14306 ‏ .

بعد از رسول اكرم با انان هم‏پيمان شد و از انان استفاده ابزاري کرد و در برابر اعتراض ديگران به اين امر كار خود را به نوعى توجيه كردندکه:

. از نيروى منافقان بهره مى‏بريم و گناه آنان بعهده خودشا مى‏باشد!!.

«نستعين بقوّة المنافق ، وإثمه عليه»

عن عبد الملك بن عبيد قال: قال عمر بن الخطاب: «نستعين بقوة المنافق ، وإثمه عليه». المصنف لابن أبي شيبة: 7 / 269 ح 120، كنز العمال ج 4 ص 614.

درادامه به ذکر اسنادي که به پيمان سري بين ابوبکر و عمر و همدستانشان صراحت دارد اشاره ميکنيم:

سخن أمير مؤمنان عليه السلام در پيمان سرّى ميان ابوبكر وعمر

حضرت مى‏فرمايد : اگر آن ارتباط ويژه‏اى كه ميان ابوبكر و عمر نبود ، امر خلافت را از من دفع نمى‏كردند .

«ولو لا خاصّة ما كان بينه وبين عمر ، لظننت أنّه لا يدفعهاعنّي» شرح نهج البلاغة : 95/6

در اينجا امام علي عليه السلام صراحت دارند که قضيه خلافت ابوبکر از پيش تعيين شده بود.

در عبارت طبرى آمده :

آنچه كه مانع خلافت من شد ، همان پيمانى سرّى بود كه ميان ابوبكر و عمر منعقد شده بود .

«ولولا خاصّة ما بينه وبين عمر ، وأمر قد عقداه بينهما ، لظننت أنّه لا يدفعها»

المسترشد لمحمد بن جرير الطبري : 413 .

در نقل سيد بن طاووس از كلينى اينچنين آمده :

«ولولا خاصّة بينه وبين عمر وأمر كانا رضياه بينهما لظننت أنه لا يعدله عني»

كشف المحجة لثمرة المهجة : 177 ، نقلاً عن محمد بن يعقوب في كتاب الرسائل ، بحار الأنوار : 12/30 ، نهج السعادة للشيخ المحمودي : 210/5 .

براستي اين پيمان سري چه بود که امام علي عليه السلام به آن اشاره واعتراض کردند؟

چه بودن اين پيمان در ادامه مقداري روشن تر ميشود:

سهم عمر محفوظ است؟؟؟

هنگامى كه عمر به اميرمؤمنان عليه السلام دستور بيعت با ابوبكر مى‏دهد ، حضرت مى‏فرمايد: از پستان خلافت تا مى‏توانى شير بدوش كه سهم تو محفوظ است ، و كار حكومت ابوبكر را محكم ساز كه روزى به تو باز خواهد گرداند :

«احلب يا عمر حلباً لك شطره ، اشدد له اليوم أمره ليرد عليك غداً»

السقيفة وفدك للجوهري : 62 ، شرح نهج البلاغة : 11/6 ، المسترشد لمحمد بن جرير الطبري : 375 ، الامامة والسياسة ، تحقيق الشيري : 29/1 ، تحقيق الزيني : 18/1 ،

أنساب الاشراف للبلاذري : 440

پست هاي مهم تقسيم ميشود؟

آيا تا كنون فكر كرده ايم كه چگونه پس از داستان سقيفه مسئوليتهاى كليدى كشور اسلامى بين ابوبكر و عمر و ابو عبيدة تقسيم مى‏شود ، به اين صورت كه در رأس قوه اجرايى وامور سياسى ابوبكر قرار مى‏گيرد ، و قوّه قضائيّه به عهده عمر و امور مالى و اقتصادى هم از آنِ ابو عبيده مى‏شود .

بنا به نقل احمد بن حنبل :

زمانيکه ابوبکر به خلافت رسيد سرپرستي بيت المال را به ابوعبيده و سرپرستي قوه قضائيه را به عمر داد.

«لما ولي أبو بكر ، ولي أبا عبيدة بيت المال وولي عمر القضاء»

العلل ج 3 ص 491 ، رقم 6104 .

وطىّ نقل طبرى اين پستها را خود انان انتخاب کردند و ابوبکر موافقت کرد :

زمانيکه ابوبکر به خلافت رسيد ابوعبيده به او گفت من امور مالي را به عهده ميگيرم و عمر گفت من امور قضائي را.

«ولي أبو بكر ، قال له أبو عبيدة : أنا أكفيك المال وقال عمر : أنا أكفيك القضاء»

تاريخ الطبري : ج 2 ص 617 .

حركت مرموز عمر و أبوبكر به سمت سقيفه

اين مطلب نشان ميدهد که بين انان مطلبي بوده که از بقيه مخفي ميداشته اند:

با اينكه عمر و ابوبكر در خانه پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله و سلم همراه با ده‏ها مهاجر و انصار و هاشمى مشغول مراسم غسل بودند ، پيك ويژه از طرف كسانيكه مراقب اوضاع جامعه بودند ، به سرعت خبر آورد كه جمعى در سقيفه گردهم آمده و بحث بيعت پيش كشيده اند :

«جاء رجل يسعى فقال هاتيك الانصار قد اجتمعت في ظلة بنى ساعدة يبايعون رجلا منهم يقولون منا أمير ومن قريش أمير قال فانطلق أبو بكر وعمر يتقاودان حتى أتواهم»

تاريخ الطبري ج 2 ص 444 ، البداية والنهاية لابن كثير ج 5 ص 268 ، مسند احمد بن حنبل ج 1 ص 5 ، تاريخ مدينة دمشق لابن عساكر ج 30 ص 273 ، مجمع الزوائد للهيثمى ج 5 ص 191 .

و اين خبر ويژه جز به گوش عمر و ابوبكر نرسيد ، و غير از آن دو نفر و ابو عبيده ، كسى منزل پيامبر را به قصد سقيفه ، ترك نكردند .

آيا اين نشانه نقشه سرى آن دو نفر پيرامون خلافت نبود؟

ايا اين قضيه نشان دهنده پيگيري نقشه هاي انان نبود؟

چرا انان بقيه را از قضيه به اين مهمي با خبر نکردند؟

ممانعت عمر از نوشتن وصيتنامه

از مقدمات به خلافت رسيدن ابوبکر اين است که امر ولايت امام علي عليه السلام که مورد اتفاق مردم بود(اين اتفاق در ابتدا مقاله ذکرشد)نبايد در اخرين روزهاي عمر پيامبر صلي الله عليه و اله وسلم تحکيم شود لذا به هر جور ممکن از ان ممانعت ميشد.

از مسلمات تاريخ است كه رسول گرامى قبل از رحلت فرمود :

کاغذ و قلمي بياوريد تا چيزي بنويسم که هرگز گمراه نشويد

«ائتونى بكتاب اكتب لكم كتاباً لن تضلّوا بعده أبداً» .

و عمر با جمله درد بر پيامبر صلي الله عليه و اله وسلم غلبه کرده و قراني که نزد شماست مارا کفايت ميکند.

«إنّ النبيّ صلى الله عليه و آله و سلم قد غلب عليه الوجع ، وعندكم القرآن حسبنا كتاب اللّه»

ويا رسول خدا صلي الله عليه و اله وسلم هذيان ميگويد

«إنّ رسول‏اللّه صلى الله عليه و آله و سلم يهجر»

مانع كتابت حضرت شد و اين قضيه بقدرى درد آور بود كه ابن عباس هر گاه به ياد آن مى‏افتاد قطرات اشكش جارى مى‏گشت و از آن بعنوان فاجعه و مصيبت روز پنجشنبه ياد مى‏كرد.

«رزيّة يوم الخميس»

صحيح بخارى كتاب الجهاد والسير ، باب جوائز الوفد ، صحيح مسلم كتاب الوصية ، باب ترك الوصية لمن ليس عنده شى ، مسند احمد ج 1 ص 222 . و . . . .

عمر بخوبى مى‏دانست كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مى‏خواهد در آخرين لحظات عمر شريفش موضوع خلافت على عليه السلام را مكتوب بدارد تا راه هر گونه توجيه و تأويل براى فرصت طلبان بسته شود .

كه در يك محاوره‏اى كه ميان او و ابن عباس رخ داد به اين قضيه اعتراف نمود :

«ولقد اراد في مرضه أن يصرّح باسمه فمنعت من ذلك»

پيامبر صلي الله عليه و اله وسلم اراده کرده بود که تصريح به اسم امام علي عليه السلام کند اما من مانع ان شدم.

شرح نهج البلاغة ابن ابى الحديد : ج‏12 ص 20 و79

355   نام و نام خانوادگي:  جعفر     -   تاريخ:   24 خرداد 90
اعتراف عمر به غاصب بودن خودو برتري اميرالمومنين علي عليه السلام

قال عمر بن خطاب:
'لو لا على لهلك عمر'
اگر على نبود عمر هلاك مى گرديد

و 'لا بقيت لمعضلة ليس لها ابوالحسن عليه السلام'
من در هيچ مشكلى نباشم مگر اين كه على حضور داشته باشد

و 'لا يفتين احد فى المسجد و على حاضر'
هيچكس حق ندارد با حضور على عليه السلام در مسجد فتوى دهد

و 'اقضا كم على'

در قضاوت على از همه داناتر است

و 'لا ابقانى الله بارض لست فيها يا اباالحسن!'
(دروقتي که عمر قضاوت اشتباهي کرد اين کلام گفت)يا على! خدا مرا بعد از تو نگه ندارد

و 'لا ابقانى الله بعدك يا على'
يا على! خدا مرا بعد از تو نگه ندارد

و 'أللهم لا تنزل بى شديدة الا و ابوالحسن الى جنبى'

خداوندا! براى من مشكلى نرسان، مگر اين كه على در كنارم باشد
منابع:شرح ابن ابى الحديد ج1 ص4 مقدمه، و ص 18 مناقب خوارزمى ص48 و58 و 60 طبقات ابن سعد ص 860 تاريخ ابن عساكر ج2 ص 325 الصواعق ص76 الغدير ج3 ص97 و98 از دهها مدرك ديگر اهل سنت.


جانم فدايت ياعلي
356   نام و نام خانوادگي:  123     -   تاريخ:   25 خرداد 90
شما ها چرا به جان هم ميفتيد . هر کس بخيال خود عالمي است.انديشه محدود و تعريف شده توان پرواز ندارد.از چهار چوبها خارج شويد تا بهتر ببينيد.لحظه اي بيطرفانه از محل نشستن خود برخيزيد و از دور جايگاه خود رو نگاه کنيد . حيرت ميکنيد
357   نام و نام خانوادگي:  جعفر     -   تاريخ:   01 تير 90
سلام 123 درست گفتي نبايد به جون هم بيفتيم چرا که راه روشنه .دزضمن ازچهار چوب خارج شدم اما هرچي نگاه کردم ديدم ازچهارچوب خدا و 14معصوم (ع) نميشه خارج شد راست گفتي واقعا حيرت کردم.
358   نام و نام خانوادگي:  امين آغا     -   تاريخ:   05 تير 90
جناب 123 از چهار چوب عقل نمــــــــــــــي توان خارج شد.
359   نام و نام خانوادگي:  عمر     -   تاريخ:   08 تير 90
سلام بر شيعه هاي مرتد شما تا بيست قرن ديگر هم آدم نمي شيد اگه نمي ترسيد بريد شبکه نور رو نگاه کنيد جواب همتونو ميدن خرافه پرستهاي بدبخت
360   نام و نام خانوادگي:  احمد مسلمان     -   تاريخ:   10 تير 90
سلام شما با پرداختن روايت وحديث دروغين به جايي نمي رسيد-اگر يك كتب وحديث صحيح دارين كه ندارين بگين ما هم بدونيم ؟در ضمن شما ولدالزناومشركين چون غير الله راصدا ميزنين! حالا بگين مسلمان واقعي كيه؟ مگه حضرت عمر نبود كه شما رو از مجوسيت به راه اسلام وارد كرد؟ پس دليل اين همه افترا وفحشا چيست؟ ولدالزناها.
361   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   10 تير 90
با سلام جناب احمق غير مسلمان ( 158 ) كي گفته كتاب صحبح نداريم خوبشم داريم اسمش قران كريم است كه سخنان حق تعالي در اون نوشته شده اونهم بوسيله حضرت محمد صلي الله عليه واله و سلم گفته شده و دست نوشته حضرت علي عليه السلام با تفسير صحيح ان كه تمامي ان به حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم برميگردد انهم نوشته حضرت علي عليه السلام و گفته هاي اهل البيت مطهر ايشان . ايا مخالف اين حرف هستي كه از قران كه بهتر داريد : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم ============== نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَذَا الْقُرْآنَ وَإِن كُنتَ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ ﴿۳﴾ يوسف ما نيكوترين سرگذشت را به موجب اين قرآن كه به تو وحى كرديم بر تو حكايت مى‏كنيم و تو قطعا پيش از آن از بى‏خبران بودى . اما در مورد حسرت عمر نه بابا اونهم بمثل چنگيز كافر و اسكند كافر به ايران حمله كرد و براي مدتي اين كشور را اشغال كرد همانطور كه ما نه به اسكندر و چنگيز بي دين تمايلي نداشتيم به همين دليل به افكار عمر هم چندان تمايل نداشيم و نداريم اما چرا مسلمان شديم براي اينه كه اسلام محمدي صلي الله عليه و اله را بهترين و بر حق ترين دين خدا دانسيم در ضمن اولين مسلمان ايراني حضرت سلمان محمدي بود و اولين كسي كه اسلام را به مملكت ايران اورد حضرت علي عليه السلام بود انهم به فرمان حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم انهم در زمان حيات خود حضرت محمد صلي الله عليه واله و سلم بود و چيزي هم بغارت نبرد . اخه اون علماي شما به شما نگفته اند كه يمن جزو خاك ايران مجوسي بود كه اسلام اورد . اما اين امضا را ديگر تكرار نكن عيبه " ما كه ميدانيم كه اولي و دومي چــــــي بودند . لبيك يا علي لبيك يا علي
362   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   10 تير 90
با سلام
اما شما عمر شما شديد مصداق مثل كافر همه را به كيش خويش مي پندارد . اما در مورد شبكه كور چشم ميرويم و ميبنيم و گوش هم ميدهيم فقط يك شرط دارم صادق باشند . اخه انروز كه وضو گرفتن را به تماشا گران ياد ميداد خيلي دروغ ميگفت حرفاشون كه اصلا در صحاح نيامده الحمدالله اين مقدار عربي هم ميفهمم كه خداوند در اين مورد چيزي نگفته راستي اين مفتي شما هيدري كه قرار بود با اقاي قزويني مناظره كنه چرا هي در ميره .

لبيك يا علي
363   نام و نام خانوادگي:  امين آغا     -   تاريخ:   10 تير 90
درود بر تو اي 357 که تا ابدالدهر آدم نخواهي شد.

مگه ما نافهميم که شبکه نور نگاه کنيم ؟

شبکه ضاله ات ارزوني خودت ، تا ميتوني ازش لذت ببر بيچاره.

خدا هدايتت کند . ان شاء الله.

364   نام و نام خانوادگي:  امين آغا     -   تاريخ:   10 تير 90
جناب مسلمان

روايات از کتاب هاي خودتان است .

جناب

من اگر همين الآن بخواهم مجوسي باشم يا مسلمان دست خودم است .

جناب

صفت خود را به ديگران نسبت نده ، اين کار خيلي بديه .

من فکر ميکنم مسلمان واقعي منم نه تو .

اگه حرفي داري بزن.

365   نام و نام خانوادگي:  Momen Abdullah     -   تاريخ:   10 تير 90
عمر!! عمر!!!!!
گفتي خرافه ياد يك مطالبي افتادم!!
http://hadith.al-islam.com/Page.aspx?pageid=192&BookID=25&TOCID=89
«باب إِثبات رؤية المؤمنين في الخرة ربهم»!!!!!!!!!

راستي اين خرافه كه براساس خالق ابعاد ديده مي‌شود نامش چيست؟ آري. دين يهوديت!!

الهم العن كعب الاحبار يهودي
366   نام و نام خانوادگي:  جعفر     -   تاريخ:   11 تير 90
آقاي 359 احمد غير مسلمان حالا کار به جايي رسيده که شمامريدان عمربه شيعيان ميگيد ولدالزنا؟برچه اساسي وچه مدرکي؟جواب.......؟ تويي که دم از عمر ميزني سرگذشت عمر روخوندي؟نحوه ولادت ومرگ اون رو؟درضمن من بي ادبي نميکنم چون از مولايم علي (عليه السلام)خجالت ميکشم.اگر بي ادبي کنم منم ميشم عمري که. توهين هم نکن عزيزم
367   نام و نام خانوادگي:  مسلمان     -   تاريخ:   11 تير 90
به شما گفته از غير خدا کومک نگيريد پس اين شد توهين......؟در ضمن چرا ايميل.......
368   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   12 تير 90
با سلام
جناب غير مسلمان به اين علماي خودتان بگو كه چرا خوداشون و ديگران براي اعمالشون از غير كمك ميگيرند بعنوان مثل :
ابوبكر براي خلافت از عمر كومك گرفت .؟؟
عمر براي مسموم كردن ابوبكر از دوستان يهوديش كومك كرفت ؟؟
زبير براي هلاكت عثمان از طلحه و ديگر صحابه رضي الله عنهما كومك گرفت؟؟
عايشه براي جنگ با علي عليه سلام و صلوات از جمل سرخ مو و زبير و طلحه كومك گرفت. و به پيراهن عثمان تاسي كرد ؟.
معاويه براي حكومت شيطاني خودش به يهود و منافقين تاسي كرد ؟؟؟
و وووووو
.
.
.
و چرا وهابيت براي ادامه وجود ننگينش به حكومتهاي كافر و انگليس امريكا و اسرائيل تاسي مي كنند .
حتما اينها مسلمان نبودند ؟؟؟؟

در ضمن وقتي كه ايميل ميخواهي بفرستي از دكمه { ارسال } كومك بگير كفر نيست و كمي صبر كن تا جمله { موفقيت خودت را در ارسال نظر را بخواني } مگر نمي داني عجله كار شيطان است
در ضمن چرا اسم كوچكت ننوشتي احم.....

لبيك يا علي

369   نام و نام خانوادگي:  احمد مسلمان     -   تاريخ:   12 تير 90
سلام خود كرده را تدبير نيست در عصر جاهليت باقي بمانيد تا آقاتون امام زمان شما رو بيدار كند جناب بدرووووووووووود
جواب نظر:

!!!

370   نام و نام خانوادگي:  قاسم مسلمان     -   تاريخ:   12 تير 90
بسم الله سلام عليلم ،جواب اولأ شما كارتون جعل حديثه حالا ازما وشما نداره جناب 2 اينو تاريخ ثابت كرده كه مجوسيت از آن شما بوده جناب 3مگر متعه وصيغه پرستي شهوت پرستي وغيره از آن شما نيست ؟پس صفات بد رو دوباره بهتون ميگم ولدالزنا ومشرك هستيد جناب 4 مگر روي پيشوني شما نوشته مسلمان واقعي هستين ؟ پيشوني جناب فقط با قبر پرستي شايد كمي خاكي شده باشد اما هنوز جزء ليست مسلمانها نيستيد جناب به اميد روزي كه فقط جلوي الله سبحان پيشونيت به خاك بنشيند...
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

1- اگر كار ما جعل حديث است ، پيدا كردن احاديث جعلي كه ما نقل كرده‌ايم بايد كار ساده‌اي باشد!‌ بهتر است يك نمونه نشان دهيد تا مبادا شما را متهم به دروغگويي كنند ؛ البته مقصود شما از جعل حديث ، نقل احاديث جعلي بخاري و مسلم كه نيست ؟ كه مثلا پيامبر ايستاده بول مي‌كرد يا ...؟

2- تاريخ ثابت كرده است كه ابوبكر و عمر نيز بت پرست بوده‌اند ! آيا (طبق استدلال شما) اين دليل عدم قبول آنها است ؟!

3- خير ، متعه و شهوت پرستي (اصطلاحي كه شما به كار برديد) كار جمعي از صحابه بوده است ، از جمله اسماء دختر خليفه ابوبكر و مادر عبد الله بن زبير و همسر اسماء !

4- در مورد چيزي كه شما  قبر پرستي مي‌ناميد ، بهتر است بدانيد كه اين مذهب همه اهل سنت غير از وهابيت بوده است ! هنوز نيز آثار آن به عنوان حرم امام بخاري و حرم امام ابو حنيفه و حرم امام شافعي و حرم خالد بن وليد موجود است !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

371   نام و نام خانوادگي:  محمدصادق قوامي صبوري     -   تاريخ:   13 تير 90
اي سنيان جهان بيدارشويد چراکه علي عليه السلام به حق است شما سنيان خودتان پس ازخراب کاري هايي که آن سه خليفه کردنددنبال آن حضرت رفتيد کمي فکرکنيد
372   نام و نام خانوادگي:  محمدصادق قوامي صبوري     -   تاريخ:   14 تير 90
اي سنيان عالم آگاه باشيدکه پيامبردرحديث ثقلين حديث منزلت وماجراي يومالانذار جانشيني خودش را به همه عالم فرموده آيابازهم خود رابه نفهمي ميزنيد
373   نام و نام خانوادگي:  کردان     -   تاريخ:   15 تير 90
با سلام به همگي پيامبر آمد و دين خود را به تمام مردم دنيا عرضه کرد و با ختم نبوت ، رسالت آن بزرگ مرد به پايان رسيد و اسلام ناب محمدي را به ما شناساند و ديگر جايي براي بحث کردن و کلکل کردن ميان مسلمان ها نگذاشت . لذا توهين کردن در هيچ دين و مرامي درست نيست چه برسد به صحابه و کساني که در کنار پيامبر بوده اند و جنگيده اند . بنابراين بحث هاي مذهبي که هيچکدام براي ديگري محکوم نخواهيد شد را کنار گذاشه چون مسائل ديگري هستند که پرداختن به آنها از جمله مشکلات جوانان ثواب بيشتري دارد و بايد در اولويت قرار گيرد . به اميد هدايت همه ما
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

واقعا به نظر شما توهين به اصحاب جايز نيست ؟

پس چرا گروهي از اصحاب به اميرمومنان علي عليه السلام توهين مي‌كردند ؟ آيا به نظر شما اين گروه از اصحاب گناه كرده‌اند :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=154

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

374   نام و نام خانوادگي:  علي حسيني(R)     -   تاريخ:   17 تير 90
اگه حق گوئ توهين بدين ومذهب غيران محسوب ميشود___اين كارزشتي وبدي نداردچراكه سنت خداورسول اوست_ لذاتوحيددرهرصورت وبهرقيمت بايدبيان بشه _ولوكره الكافرون ولوكره المشركون
375   نام و نام خانوادگي:  يحيي     -   تاريخ:   21 تير 90
گروهي شيطان پرستي مي كنند.در مجالس رقص مستي مي كنند.نامشان ؟؟؟؟؟ اند. اما وهابي اند(هركس كه تفرقه بيندازد از هر دو طرف اين شعر براي او صدق مي كنند.)
376   نام و نام خانوادگي:  سعيد ناظري     -   تاريخ:   03 مرداد 90
نيازي به بحث با شما پيروان مذهب ساختگي و پوشالي شيعه نيست چرا که شما از حقيقت بويي نبرده ايد و غير از افکار جاهلي خود هيچ چيز را نميپذيريد به اميد روزي که منجي عالم بتواند شما را با زبان يا با شمشير بيدار سازد.
377   نام و نام خانوادگي:  سعيد ناظري     -   تاريخ:   03 مرداد 90
نيازي به بحث با شما پيروان مذهب ساختگي و پوشالي شيعه نيست چرا که شما از حقيقت بويي نبرده ايد و غير از افکار جاهلي خود هيچ چيز را نميپذيريد به اميد روزي که منجي عالم بتواند شما را با زبان يا با شمشير بيدار سازد.
378   نام و نام خانوادگي:  دعوت سني نيوز به مناظره     -   تاريخ:   03 مرداد 90

يا وهاب


==================================================================================
==================================================================================

طرح شبهه:

در سوره عبس آيه 3 خداوند پيغمبر را به خاطر روي گرداني از فردي نابينا ( عبدالله ابن ام مکتوم ) مورد عتاب و سرزنش قرار داده و اين نشان مي دهد که پيغمبر اسلام معصوم نبوده است بلکه در بعضي از مواقع گناهي انجام مي داد که مورد عتاب و سرزنش خداوند قرار مي گرفت.

==================================================================================
==================================================================================



پاسخ:

قبل از بيان جواب به سه نکته اشاره مي کنيم:


نکته اول : اين اشکال را بعضي از اهل تسنن مطرح کرده و خواستند به ما شيعيان اشکال کنند و بگويند : شما که پيغمبر اکرم را معصوم مي دانيد سخت در اشتباهيد چون خداوند در اين آيه علناً پيغمبر را به خاطر اشتباهش مورد عتاب و سرزنش قرار داده است !
نکته دوم : ما براي درک راحت تر جواب براي دوستان آيات مورد بحث را ذکر مي کنيم .
عَبَسَ و تَولّي ..... چهره درهم کشيد و روي گردانيد( 1 ) اَن جاءهُ الاَعمي ..... چونکه نابينا نزد او آمده بود( 2 ) و ما يدريک لعلّه يزّکّي ..... تو چه ميداني شايد او براي تزکيه خودش آمده باشد( 3 ) او يذکّر فتنفعهُ الذِکري ..... يا متذکر گردد و اين تذکر او را نفع دهد ( 4 ) و اما مَن ِ استغني ..... اما آن کسي که توانگري خود را به رخ مردم مي کشد ( 5 ) فانت له تصدّي ..... تو به او روي خوش نشان مي دهي ( 6 )
نکته سوم : آنچه را که در تفاسير اهل تسنن در مورد اين آيه نقل شده است از اين قرار است که : روزي پيغمبر اکرم با چند تن از بزرگان قريش در گفتگو بود تا انها را به اسلام دعوت کند ( که بسيار گفتگوي مهمي بود چون اگر آنها ايمان مي آوردند يقينا به تبع انان جمعيت بسياري به اسلام ايمان مي آوردند ) . عبدالله ابن ام ايمن که نابينا و ظاهراً فقيري بود وارد مجلس شد و تقاضا مي کرد تا پيغمبر براي او قرآن بخواند و به او تعليم دهد و سخن خود را مکرر تکرار مي کرد و آرام نمي گرفت ، زيرا دقيقا متوجه نبود که پيغمبر با چه کساني مشغول صحبت است . او آنقدر کلام پيغمبر را قطع کرد تا اينکه حضرت ناراحت شدند و آثار نا خشنودي در چهره پيغمبر نمايان گشت و در دل گفت : اين سران عرب با خود مي گويند : پيروان محمّد فقط نابينايان و بردگان هستند . و لذا از عبدالله روي گرداند و به سخنانش با سران قريش ادامه داد که آيه نازل شد و پيغمبر را مورد سرزنش قرار داد .



جواب اشکال


اين گفته مفسرين اهل سنت با آيات و رواياتي در تضاد است

که ما به آنها اشاره مي کنيم:


اول : اگر واقعا سه آيه اول سوره مبارکه عبس خطاب به پيغمبر باشد ، با آيات بعدي ( يعني آيه 5 و 6 که مي فرمايد اما ان کسي که توانگري خود را به رخ مردم مي کشد پس تو به او روي خوش نشان مي دهي ) سازگار نيست چون بر هيچ کس پوشيده نيست که پيغمبر هرگز اينچنين برخوردي را با مال اندوزان متکبرنداشتند بلکه هميشه از آنها دوري مي جستند .
دوم : خداوند تبارک و تعالي در آيه 4 سوره مبارکه قلم به صورت مطلق پيغمبر اکرم را داراي ملکات اخلاقي دانسته و فرمود : انک لعلي خلق عظيم يعني تو داراي ملکات اخلاقي بس بزرگي هستي که بر آن مسلطي .
اين آيه اندکي قبل از نزول سوره عبس بر پيغمبر نازل شده بود . آيا مفسرين اهل سنت به خود اين جرات را ميدهند که به خداوند نسبت جهل داده و بگويند خداوند که پيغمبر را داراي ملکات اخلاقي دانسته از بعضي از اخلاقيات او ( بمانند برخورد او با عبدالله ابن ام ايمن در آينده ) مطلع و با خبر نبوده است ؟!
سوم : خداوند در آيه 159 سوره مبارکه آل عمران مي فرمايد : لو کنت فظاً غليظ القلب لانفضوا من حولک يعني اگر سنگدل و خشن بودي هر آينه مردم از اطراف تو پراکنده مي شدند . دو نکته در اينجا قابل توجه است . اول اينکه غليظ القلب به کسي ميگويند که هيچ نوع محبتي نشان ندهد . نکته دوم اينکه کلمه لو دلالت بر منتفي بودن شرط دارد يعني شرط ِ کلام ( عدم محبت از سوي پيغمبر ) کاملا منتفي است . بنا بر اين گفته مفسرين اهل سنت با اين آيه نيز کاملا در تضاد است .
چهارم : حديث مشهور نبوي که مي فرمايد : اني بعثت لاتمم مکارم الاخلاق يعني من مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را تمام کنم . آيا گفته مفسرين اهل سنت با اين حديثي که اهل تسنن نقل کردند در تضاد نيست ؟ آيا ميتوان گفت: پيغمبري که براي تمام کردن مکارم اخلاق مبعوث شده است ، خداوند او را از برخورد بد با فرد فقير مورد سرزنش قرار مي دهد ؟ آيا اين برخورد ها از طرف پيغمبر منافات با اتمام مکارم ندارد ؟
از همه اين موارد که بگذريم ..... شما در تاريخ موردي را يافت نمي کنيد که گفته باشد پيغمبر اکرم با کسي با لحن تند و يا خشن صحبت کرده باشد و با بي توجهي و روي گرداني به خواسته کسي جواب داده باشد بلکه خود همين اهل تسنن بسياري از روايات را ذکر کردند که مي گويد : پيغمبر حتي با مشرکين هم با گشاده روئي برخورد مي کرد و با همه خصوصا فقيران مهربان بود .
خلاصه : از قرائن داخلي و خارجي سوره مبارکه عبس در ميابيم که آن کسي که از عبد الله ابن ام ايمن روي گرداند پيغمبر اکرم نبوده بلکه فردي از بني اميه بود که نزد حضرت نشسته بود و خداوند در آيات ابتدائي سوره مبارکه عبس آن مرد را از اين عمل زشت و ناپسند باز داشت .

...........................................................

مآخذ : تفاسير مجمع البيان و الميزان و نمونه ذيل تفسير آيات 1 تا 6 سوره مباركه عبس

منبع مقاله:http://www.antishobhe.blogfa.com/post-153.aspx


==================================================================================
==================================================================================
http://www.iranmazhabi7.blogfa.com/ http://www.iranmazhabi7.blogfa.com/ http://www.iranmazhabi7.blogfa.com/
==================================================================================
==================================================================================




اللهم عجل لوليک الفرج


ياحق
379   نام و نام خانوادگي:  عمار ياعلي     -   تاريخ:   04 مرداد 90
دم ما گرم که بر سر خدايي معشوقمان مورد توهين هستيم نه مانند عمر........
380   نام و نام خانوادگي:  عمار ياعلي     -   تاريخ:   04 مرداد 90
دم ما گرم که بر سر خدايي معشوقمان مورد توهين هستيم نه مانند عمر........
381   نام و نام خانوادگي:  محمدرضا     -   تاريخ:   07 مرداد 90
الحمدلله الذي جعلنا من المتمسكين بولاية امير المومنين و اولاده الطاهرين المعصومين
382   نام و نام خانوادگي:  ابوعمار     -   تاريخ:   09 مرداد 90
لعن عل عدوک يا علي اولي و دومي و سومي
383   نام و نام خانوادگي:  حاج داود     -   تاريخ:   11 مرداد 90
سلام برادران بارها در مناظرات شما شرکت کرده و خيلي چيزها ياد گرفته ام.فقط ميخواهم از اقايان اهل سنت بپرسم شما که زيارت قبور را حرام ميدانيد
و تمام قبور اهل بيت را منهدم ميکنيد ميتوانيد جواب سوال مرا بدهيد:که چرا اينقدر به قبريامبر مکرم اسلام و در جوارع ايشان قبرابابکر و عمر احترام و تکريم ميکنيد؟
مگر حرام نيست اگر هست براي همه هست اگر نيست براي هيچکدام نيست!
سوال بعدي :شما هميشه اين ادعا را داريد که از قول قران ميگوييد که قران سفارش اصحاب پيامبر را نموده و فرموده براي انها طلب مغفرت کنيد .
اينجانب هم حرف شما را قبول دارم اما سوال اينجاست : مگر وجود نازنين حضرت علي ع از اصحاب پيامبر نيست ؟ پس چرا در حق ايشان و اهل بيتش انهمه ظلم و ناجوانمردي انجام داديد؟؟؟؟
خواهشمند است پاسخ مرا بدهيد؟
384   نام و نام خانوادگي:  اسدالله بريالي     -   تاريخ:   11 مرداد 90
سلام به تمام دوستان سني نيوز تشكر ازمباعثه هاي داغ شما .
385   نام و نام خانوادگي:  جواد نكو نام     -   تاريخ:   19 مرداد 90
امام زماني كه وجود خارجي ندارد نمي تواند كاري بكند
386   نام و نام خانوادگي:  محسن     -   تاريخ:   20 مرداد 90
آقاي نكونام مگه هنوز يك سال ديگه با اساسونا قرارداد نداري كه داري اين حرفها رو ميزني ؟
نكنه ميخواي بري تو ليگهاي كشورهاي وهابي مثل عربستان وامارات بازي كني كه داري اينجوري پاچه خاري ميكني؟
نگران نباش من به كارلوس كويروش سفارش تو رو ميكنم كه بازوبند كاپيتاني رو از علي كريمي پس بگيره
387   نام و نام خانوادگي:  احمد     -   تاريخ:   23 مرداد 90
همكى ازخدا بترسيد وبه همديكر اهانت نكنيد جون همه مسول كار خود هستبم
388   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   23 مرداد 90
با سلام
جناب احمد يك نظر به قاموست بينداز ببين " امر به معروف و نهي از منكر ميشود كرد يا نه ؟؟؟؟
جناب بحساب نكو اسم " شما به داور مسابقات احترام مي گذاري يا نه ؟؟؟ لابد از ترس فيفا ؟؟؟؟


لبيك يا علي
389   نام و نام خانوادگي:  مرادي     -   تاريخ:   25 مرداد 90
اينقدر در فکر دشمني با دوستداران اهل بيت رسول خدا با دلائلي که شيطان برايتان زيبا جلوه داد وارد شديد که ديگر نه قران را قبول داريد نه سنت رسول. قتل مسلمان را که خداوند جزاي آنرا جهنم قرار داده شما آنرا صواب و موجب بهشت رفتن مي دانيد قران از دشنام و بدگوئي بکفارنهي کرده اماشما ابائي از تهمت زدن به اهل قبله نداريد يک لحظه بخود بيائيدتفکر وعقل چيز خوبي است شما هم ميتوانيد استفاده کنيد قيامت خواهد آمد باورکنيد که آخرتي هست
390   نام و نام خانوادگي:  علي داييان     -   تاريخ:   27 مرداد 90
شمارو خدا به اسامي نيکوي امامان شيعه نظري بيندازييد چه با معنا ومسما خلفاي شما ازخود چه براي شما گذاشتند که به آنان ميباليد بخدا زنده کردن محرم باعث شد تاشماهم عرض اندام در دفاع از خلفا بکنيد واگرشيعه واين مناسبتهايشان نبود شما اسلام روهم فراموش ميکرديدچه رسد به امثال بچه گربه ها(معني ابو هريره) ميباشد
391   نام و نام خانوادگي:  علي داييان     -   تاريخ:   27 مرداد 90
شمارو خدا هي نگوييد عمر فاتح ايران؟؟ خودتان قضاوت کنيد بني عباس و بني اميه چقدر شيعه را به شهاد وچه مدت حکومت کردند پس چرا در ايران آن هم درمرزبا وهابيون با اقتدارشيعه باقي ماندو خواهدماندانشاالله.چرا درطول تاريخ شيعه پرچمدار مبارزه با ظلم بودولي شما اطاعت ازحکام جور را برابر کتب تان لازم دانسته ايد ولي در جمهوري اسلامي که خيلي مديون آن هستيد اين حرفها به فراموشي سپرده ميشود؟؟؟صدام ملعون به درک واصل ميشود ولي حلال زاده هايي !!! ازجنس شما از يهودونصاري بدتر کرديد و مراسم تعزيه برايش گرفتيد خوب انتظاري از پيروان ابوبکر که به يک مفسدي جون خالد سيف الاسلام لقب داد نميرود .بخوتان بياييد که فردا ديراست در مورد قبرپرستي وبارگاه که به ما منتسب ميکنيد متاسفم خودتان هم بخدا ميدانيد اين بهتان است مگر مکه .مدينه ازصدراسلام پراز بارگاه نبود که توسط وهابيون تخريب شد آيا شما بهتر ازدلسوختگان صدر اسلام ميدانيد آنها العياذوبالله مشرک بوده اند ؟؟ وهابيون بي غيرت که ناموسشان را به آمريکاوانگليس و...فروخته اند وخودتان شاهديد بايد الگوي شما شوند ..قربون مظلوميت مولي علي (ع) بشوم که چنان از نام مقدسش بيزار هستيد که در ختم تلاوت قران مجيد ميگوييد صدق الله العظيم درحاليکه "علي" صفت خداي باريتعالاست وآن رااز اين جمله حذف کرده ايد. از بزرگانتان سوال کنيد که به شما دراين موارد و تناقضات بخاري و ساير کتب تان وجسميت بخشيدن به خداي سبحان پاسخ دهند شمارو خدا بپرسيد اين چه سيره ايست که جنايات افرادي چون ابن ملجم ملعون و معاويه را "عمل کردن به اجتهاد خويش " مينمايند آيا اگر يکي از نزديکانتان را با اين ديدگاه به قتل برسانم اين جمله خنده دار ومضحک را از من مي پذيريد پيامبر(ص) براي چه کسي بيان نمودند "يک لحظه فکر کردن بهتر از شصت سال عبادتست" براي من گفته اند يا شما فرداي قيامت وقتي مواخذه ام کردند ميداني چه جواب ميدهم ميگويم يا رسول الله (ص) من راه فرزنداننان را دنبال کرده ام آيا اشتباه کرده ام . شما چي ميگوييد از خلفاي ثلاثه"از خال المومنين معاويه" يعني دايي مومنين"يا از مادربزرگ و پدر بزرگ مومنين(هنده جگرخواروابوسفيان لعنت الله) چه جوابي داري فکرکن برادر و خواهروهابي و سني.مستبصري از منطقه اوراماناتت رساندند .
392   نام و نام خانوادگي:  ali dayiyan     -   تاريخ:   28 مرداد 90
شمارو
خدا هي نگوييد عمر فاتح ايران؟؟ خودتان قضاوت کنيد بني عباس و بني اميه
چقدر شيعه را به شهاد وچه مدت حکومت کردند پس چرا در ايران آن هم درمرزبا
وهابيون با اقتدارشيعه باقي ماندو خواهدماندانشاالله.چرا درطول تاريخ شيعه
پرچمدار مبارزه با ظلم بودولي شما اطاعت ازحکام جور را برابر کتب تان لازم
دانسته ايد ولي در جمهوري اسلامي که خيلي مديون آن هستيد اين حرفها به
فراموشي سپرده ميشود؟؟؟صدام ملعون به درک واصل ميشود ولي حلال زاده هايي
!!! ازجنس شما از يهودونصاري بدتر کرديد و مراسم تعزيه برايش گرفتيد خوب
انتظاري از پيروان ابوبکر که به يک مفسدي جون خالد سيف الاسلام لقب داد
نميرود .بخوتان بياييد که فردا ديراست در مورد قبرپرستي وبارگاه که به ما
منتسب ميکنيد متاسفم خودتان هم بخدا ميدانيد اين بهتان است مگر مکه .مدينه
ازصدراسلام پراز بارگاه نبود که توسط وهابيون تخريب شد آيا شما بهتر
ازدلسوختگان صدر اسلام ميدانيد آنها العياذوبالله مشرک بوده اند ؟؟ وهابيون
بي غيرت که ناموسشان را به آمريکاوانگليس و...فروخته اند وخودتان شاهديد
بايد الگوي شما شوند ..قربون مظلوميت مولي علي (ع) بشوم که چنان از نام
مقدسش بيزار هستيد که در ختم تلاوت قران مجيد ميگوييد صدق الله العظيم
درحاليکه "علي" صفت خداي باريتعالاست وآن رااز اين جمله حذف کرده ايد. از
بزرگانتان سوال کنيد که به شما دراين موارد و تناقضات بخاري و ساير کتب
تان وجسميت بخشيدن به خداي سبحان پاسخ دهند شمارو خدا بپرسيد اين چه سيره
ايست که جنايات افرادي چون ابن ملجم ملعون و معاويه را "عمل کردن به اجتهاد
خويش " مينمايند آيا اگر يکي از نزديکانتان را با اين ديدگاه به قتل
برسانم اين جمله خنده دار ومضحک را از من مي پذيريد پيامبر(ص) براي چه کسي
بيان نمودند "يک لحظه فکر کردن بهتر از شصت سال عبادتست" براي من گفته اند
يا شما فرداي قيامت وقتي مواخذه ام کردند ميداني چه جواب ميدهم ميگويم يا
رسول الله (ص) من راه فرزنداننان را دنبال کرده ام آيا اشتباه کرده ام .
شما چي ميگوييد از خلفاي ثلاثه"از خال المومنين معاويه" يعني دايي
مومنين"يا از مادربزرگ و پدر بزرگ مومنين(هنده جگرخواروابوسفيان لعنت الله)
چه جوابي داري فکرکن برادر و خواهروهابي و سني.مستبصري از منطقه
اوراماناتت رساندند
393   نام و نام خانوادگي:  علي داييان     -   تاريخ:   29 مرداد 90
باسلام ولعنت بر ابن ملجم وکساني که جنايت آن ولدازنا را با اجتهادتوجيه ميکنندواما فرزند ابن ملجم که در بالا متعه را برما اشکال ميگيريد بايستي اولا مردباش وبامن آمين بگو:خدا لعنت کند کسي که آنچه رسول الله (ص)جايز دانست او اين حکم الهي را باراي خودش آن را مردود اعلام کرد .بدبخت که از بغض مي ترکي اول کتب خودتان ونظرات آلباني.عسقلاني.مسلم.بخاري.سجستاني و.....را دراين خصوص بخوان بعدا پارس کن.ا ز نظر علمي و عقلايي به افراد باشعور (نه توي بي شعور) ميگويم ميدانيد زنان بيوه که ازاين غريضه الهي محروم شده اند آيا همه آنان قادر به نفس کشي هستند يا نه چه چاره اي برايشان وجود دارد ؟حتما ميگوييد ازدواج کنند اگرکسي برايشان پيدا نشد خداي ناکرده مرتکب فحشا شوند؟وزبانزد عام وخاص شوند و با آبروي خانواده واقوام بازي کنند وبعدهم بطور فجيعي به خصوص دربين شما به قتل برسندو....خدايي که توسط پيامبرش مسايل معمولي را بدون حل نگذاشته مي شود اين قبيل زنان را بدون قاعده اي بحال خود رهاکند پس هنگام عقوبت نخواهند گفت بارالها اين غريزه را بامرگ شوهرانمان از وجود ما مي زدودي...آيا براي خداوندعزوجل العياذوبالله نقص وارد است..عقل تان رابکار گيرييد آيا با جاري ساختن يک خطبه الهي کرامت را به اين زنها برگرداندند که شماتتي روهم بهمراه نداشته باشد گناه وحرام است وچه بسيار ازاين متعه ها که به ازدواج دايمي مي انجامد....آزاده باش و بگو کداميک با عقل ودين مطابقت دارد ؟پس شما زنهاي بيوه تان را با خاطري جمع وآسوده بحال خودرها کنيد فکر ميکنيد همه آنها مقدس باقي خواهند ماند البته اين را به همه تعميم نميدهم ولي ميداني نتيجه اين رياضت دربين اين حداقل جزبيماريهاي روحي ورواني وصدها مشکل ديگر مي شود نظري دربين اين قبيل زنها دربين خودتان بيفکنيد. واما بعد منطقي تر پيش رويم من ازجامعه اهل سنت عذر مي خواهم يک آمار سرانگشتي در جوامع اهل تسنن بگيرييد متوجه خواهيد شد که ميزان جرايم درهمه زمينه ها واقعا رکورد شکن وبي نظيرخواهدبود...باورکنيد قساوت قلب دربين شما بي انتهاست اما بنازم به محمدبن ابوبکر که وقتي مادرش را مولايم به همسري برگزيد ودر خانه مولايم علي(ع) پرورش يافت چه سيره اي رادرپيش گرفت چرا اين مادروپسر مظلوم واقع شده وچيزي از آنها نمي گوييد وخيلي ازشمارو متاسفانه بي خبرازاين واقعه تاريخي گذاشته اند.آري عزيزان منطقي تر دراين زمينه ها وارد شويم تاخداي عزوجل راه حقيقت را به شما نشان دهد .....
394   نام و نام خانوادگي:  سعيد فاروقي     -   تاريخ:   31 مرداد 90
سرنوشت و منحرف بودن شيعه از فساد وتباهي کشورش اعم از آمار فوق العاده بالاي تجاوز و دزدي و دروغ و قتل و اعتياد و الکل و ربا خواري آشکار مشخص ميشود. شيعه را شاه اسماعيل ملعون براي حکومت کردن بر اين سرزمين نحس گسترش داد. خداوند نخواهد بخشيد تهمت و افترا به اصحاب عزيز پيغمبر را . اينها نام اسلام را به کثافت کشيده اند نه خدا را به يگانگي قبول دارد و نه قرآن را. مرده پرستي بالاتر از الله قرار گرفته است و امام زماني دروغي آنهم در ته چاه براي گمراهي افکار مردمشان ساخته ان و لي خدارا شکر دستشان در چند سال اخير در ميان مسلمانان رو شده و منزوي شده اند. جوانانشان هم که ديگر رقبتي به تفکرات پليدشان ندارند. خدا هدايتشان کند انشاالله
395   نام و نام خانوادگي:  حسين عثماني     -   تاريخ:   03 شهريور 90
من كه اين متنها را براي اولين بار خواندم خيلي ناراحت شدم. شما را به خدا ازاين مسائل جزئي دست برداريد كه آخرت خودتان را خراب مي كنيد.فقط به الله عزوجل,قرآن و پيامبر (ص) توجه كنيد...
396   نام و نام خانوادگي:  اعتدال     -   تاريخ:   12 شهريور 90
سلام اميدوارم كه خوب باشيد
بدانيم كه اهل سنت يك ميلياردو خورده اي نفر در جهان هستند و بيش از85% اسلام را تشكيل ميدهند
شماها ميفرماييد اين 85% اسلام دينشان اسلام نيست اينها كافر هستن؟مگر ميشود بدن ي انسان 85% پوسيده و خراب باشد و اين بدن بتواند مدنها باقي بماند و اصلا از بين نرود؟مگر ميشود اين 85% كافر باشن ميشود وهابي شوند ميشود...
چرا شماها چشمهاي زيبايتان را باز نميكنيد و نمينگريد؟چرا به صورتتان گل ميمالييد؟درود بر حضرت ابوبكر صديق(رض) درود بر حضرت عمر فاروق(رض) درود بر حضرت عثمان(رض) درود بر شير خدا فاتح خيبر حضرت علي(رض) درود بر اهل بيت(ع)
بياييم خودمان راه درست را پيدا كنيم
متشكرم
397   نام و نام خانوادگي:  عليرضا     -   تاريخ:   15 شهريور 90
اخه بنده خدا جهل تا کي ناداني تا کي اگر ذره اي از عقلي که خدا بهت داده به کار ببندي خودت ميفهمي که اين ره که تو ميروي به تر کستان است اي شمايي که ادعا ميکنيد دين شما بر اساس قران است برو تو همون کتاب صحيح بخاري بخوان وببين چطور عمر به حضرت محمد توهين کردمگر قران نميگويد پيامبر بر اساس وحي سخن ميگويد پس چرا وقتي پيامبر در بستر بيماري گفت براي من قلم کاغذ بياوريد ميخواهم مطلب مهمي را بنويسم همين عمر گفت اين شخص هذيان ميگويد
398   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:   18 شهريور 90
اگر زيارت امامان معصوم ما از نظر شما شرک به حساب مي آيد ، پس بهتره اول خودتون رو اصلاح کنيد


قبر خالد بن وليد

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/6/6e/Khaled-binwalid-tomb2.jpg




قبر عمر و ابوبکر

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/c/c8/Flickr_-_omar_chatriwala_-_Greeting_the_prophet.jpg
399   نام و نام خانوادگي:  عبدالنصير     -   تاريخ:   20 شهريور 90
سلام به تمام دوستان

برادران عزيز و گرامي حيف از اين بحث هاي که ميکند اما حال زمان آن نيست که به برادران تان در افغانستان و فلسطين کمک کنيد و يا دعا کنيد حتما الله متعال از همه شما پرسشي خواهد کرد. از اينکه سنگي را بالاي يکديگر بکوبيد آنرا بالاي دشمنان اسلام که در قران کريم صراحتا ذکد شده بکوبيد تا اينکه دشمن از شما ترسي داشته باشد در غير آنصورت الله متعال بالاي شما دشمن را مسلط خواهد ساخت.
400   نام و نام خانوادگي:  ابولولو (رض)     -   تاريخ:   21 شهريور 90
جناب عبد النصير

مدت 30سال است که متاسفانه جمهوري اسلامي ايران از فلسطين دفاع ميکند
از فلسطيني که ملتش براي بن لادن ملعون ختم فاتحه ميگيرند
از فلسطيني که خون هاي اهدايي مردم ايران را پس ميفرستند
لطف کنيد اين صحبتهايتان را براي کشورهاي عمري بازگو کنيد که سرانشان يا بقول خودتان خلفا و جانشينان!!!! رسول الله با سران يهود و نصاري رفيق گرمابه و گلستان هستند و گيلاس هاي مشروبشان را به هم ميزنند و خنده هاي مستانه سر ميدهند
401   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   22 شهريور 90
جناب عبدالنصير
براي پاك شدن افعانستان و فلسطين از خباثت احبار اسرائيل و خيانت كعب الاحبار نجد بلند صلوات:
الهم صلي علي محمد و آل محمد

خداوند خود به تمامي مسلمين در جهاد بر عليه احبار و شاگردان آنها ياري برساند.
402   نام و نام خانوادگي:  مومن     -   تاريخ:   27 شهريور 90
متاسفانه شرك آنقدر كار آساني براي شيعه ها شده كه وقتي كسي بر ضد عقايد باطلشون مطلبي مي نويسه بهشون بر مي خوره ...خدا هدايتتون كنه اصلاَ شما معني آيه اياك نعبد و اياك نستعين رو مي دونيد(تنها تو را مي پرستيم و تنها از تو ياري مي جوييم ...و نفرموده تو و ديگران كه اين همون شركه) آيه اي از قرآن مجيد كه بارها با خودتون زمزمه كرديد ولي هيچ وقت به اون ايمان نداشتيد يا لااقل پشت گوش انداختيد. سني نيوز هم بر اساس همين آيه اعمال شما رو مترادف با شرك ميدونه و البته اگه اين آيه رو براي هر فرد آزاده اي بيان كنيم و بگيم كه اين آيه در رد شرك است قطعاَ قبول مي كنه
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

آيا شما كه معني اين آيه «اياك نعبد واياك نستعين» را فهميده‌ايد در زندگي خود از هيچ كس جز خدا كمك نمي‌گيريد ؟ در زندگي از نانوا و فروشنده و بقال و كشاورز و راننده و...

آيا اين شرك است ؟ چون كمك گرفتن از غير خدا است !!!

منتظر پاسخ شما هستيم

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

403   نام و نام خانوادگي:  عليرضا ن     -   تاريخ:   29 شهريور 90
با سلام
آقاي مومن آيه اياک نعبد و اياک نستعين مي فرمايد : تنها تو را مي پرستيم و تنها از تو ياري مي جوييم
آقاي مومن کسي نمي تواند منکر اين آيه شود. ولي خداوند در قرآن در کنار اين آيه سراسر نور در آياتي ديگر اين آيه را شرح مي دهد: مثل:1) آيه 45سوره بقره: از صبر و نماز ياري جوييد و اين کار جز براي خاشعان گران است 2) آيه 153 سوره بقره: اي افراد با ايمان از صبر و نماز کمک بگيريدء خداوند با صابران است.( دقت شود آيه با خطاب يا ايها الذين امنوا آغاز شده است. يعني روي سخن با مومنان است) و آياتي ديگر مثل آيه 200سوره آل عمران و آيه 31سوره محمد و آيه186سوره آل عمران و به طور کلي يکي از خصايص پسنديده مومنان است که خداوند در موارد مختلفي در قرآن از ّآن تمجيد کرده است.
حالا آقاي مومن آيه اياک نعبد و اياک نستعين را با توجه به اين آيات تفسير کنيد .
404   نام و نام خانوادگي:  وحدت در سايه پيروي از رهبر     -   تاريخ:   30 شهريور 90
اگر شما شيعه ها رهبر را قبول داريد پس به مقدسات اهل سنت توهين نکنيد چرا که رهبر ان را حرام دانسته است پس چرا توهين ايا شما از رهبر دانا تر هستيد . من دنبال و پيگير بسته شدن سايت هاي تفرقه انگيز هستم وان شاالله تا چند روز ديگر کليه سايت هاي شيعه ها و سني هاي متعصب هک و بسته مي شود ...........
405   نام و نام خانوادگي:  وهابيت     -   تاريخ:   02 مهر 90
خداوند تبارك و تعالي را ....... (پناه ميبرم به خدا) در رديف انسان قرار داده است . نانوا و فروشنده و بقال و كشاورز و راننده ... چرا شرك كار آساني براي شيعه ها شده ؟!!!
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

به جاي لفاظي و بناي مغالطه ، بهتر است جواب را مطرح كنيد ، شما مي‌گوييد اياك نستعين و هر روز در زندگي خود از نانوا و فروشنده و بقال و... كمك مي‌گيريد ؛ يا شما دروغگو هستيد و هر روز چندين بار در نماز به دروغ اين كلام را تكرار مي كنيد ، يا اين كلام معنايي غير از آنچه وهابيون ادعا مي‌كنند دارد !

شما كه مي‌خواهيد به خدا پناه ببريد ، در ابتدا بايد درست خدا را شناخته باشيد ،‌نه اينكه هر روز چند بار به او دروغ بگوييد !

گروه پاسخ به شبهات

406   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   02 مهر 90
با سلام
جناب نا مومن لعن خدا بر شما دروغگويان و اون ملعونينيني كه غير خدا مي پرستند .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
( وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ ) آل عمران : 103
به ريسمان خدا چنگ بزنيد و متفرق نشويد .

علماي نا عالم و دروغگوي شما در باره اين ايه چه ميگويند ؟؟؟؟ اين حبل الله چيه چه احتياجي به ان داريم ؟؟؟؟؟؟

لبيك يا علي
407   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   04 مهر 90
با سلام
جناب وهابيت يك چيزي بگو كه جواب نداشته باشد . جواب خوبي به تو داده شد كه شانس اوردي والا ( من و برادران همسخن ) ما با اين احترام جوابت را نمي داديم .
حالا من چندتا سوال ازت ميكنم :
چرا يك حرامزاده كه به اقرار مادرش هند حرامزاده بود و بقول علماي اسلام خصوصاً اهل سنت شكمباره بود بت فروش بود عرق فروش بود رباح ميگرفت و ملعون پيغمبر اسلام حضرت محمد صلي الله عليه و اله بود بعنوان خليفه انتخاب كرديد . ( معاويه ملعون را ميگويم )
نعوذ بالله من الشيطان الرجيم شما چرا يك ملعون مسلماً حرامزاده , زنا كار انهم با مادر و خواهر و سگ و بوزينه اش را بعنوان خليفه انتخاب كرديد .يزيد ملعون را ميگويم
جناب وهابيت چرا شما يك ملعون كه به فتواي و دستور علماي اهل سنت بخاطر ياوه گويهايش دو بار به زندان انداخته شد تا در انجا مرد را بعنوان امام خود مي شماريد . ابن تيمه ( ؟؟؟ ) ملعون را ميگويم.
ميشود بگويد كه چرا يك ديوانه دست پرورده همفر جاسوس نوكر و عبد الشيطان الصغير انگليس دزد و قاتل و منافق را بعنوان امام خودتان قبول داريد . عدو الوهاب ملعون شاخ شيطان نجده را ميگويم .
چرا به اين ائمه رقاص شيطان پرست نوكر صهيون ال يهود السعود را بجاي الله سبحان تعالي مي پرستيد .

لبيك يا علي
408   نام و نام خانوادگي:  وهابيت     -   تاريخ:   04 مهر 90
جناب پاسخگو شما ابتدا فرق ميان خدا ________ را با انساني كه نانواست يا فروشنده يابقال .... بدانيد خدا با انسان قابل مقايسه نيست در ثاني سوره فاتحه كلام خداست و او تعالي آن را به ما آموخته است پس هر روز حداقل 5 بار به پيشگاهش ميگوييم اياك نستعين مواظب باشيد چون نسبت دورغ دادنتان متوجه _________كلام الله قرآن است . ثالثا كي گفته ما از نانوا و فروشنده و بقال و كشاورز و راننده ... كمك و استعانت ميخواهيم ؟ يا آنها چه وقت از ما يا همديگر ياري و استعانت خواستن ؟!!، ما و آنها كارجمعي انجام ميدهيم و هر كسي گوشه اي از كار را بر عهده دارد ؛ اين كه كمك خواستن نيست "كمك دادن" است آنها به ما و ما به آنها اين كمك دادن لازمه مخلوقات اجتماعي است و الله تعالي انسان را اجتماعي آفريده است و مخصوصا خدمت به خلق خدا و كمك رساني و استعانت دائمي و بدون چشمداشت به انسانها وظيفه مومنان صالح است هر چه بيشتر بهتر .
جواب نظر:

با سلام
دوست گرامي
1- اگر خدا با انسان قابل مقايسه نيست ، پس توسل به انسان نيز خدا قرار دادن انسان نيست ، همانطور كه كمك گرفتن از يك انسان به معني خدا دانستن او نيست .
2- نسبت دروغ را به كسي داده‌ايم كه به جاي آنكه تنها از خداوند كمك بخواهد ، هر روز از مردم كمك مي‌خواهد ! مثل كسي كه اين آيه قرآن را بخواند كه «اني انا الله» و مقصودش خود او باشد ، آيا او دروغگو است يا خداوند ؟! بهتر است به جاي مغالطه ، راه حقيقت را در پيش بگيريد .
3- فرموده‌ايد «كي گفته ما از نانوا و فروشنده و بقال و كشاورز و راننده ... كمك و استعانت ميخواهيم ؟ يا آنها چه وقت از ما يا همديگر ياري و استعانت خواستن ؟!!، ما و آنها كارجمعي انجام ميدهيم و هر كسي گوشه اي از كار را بر عهده دارد» اين يعني كمك گرفتن از جمع براي برآوردن نيازها ! يعني كمك گرفتن از غير خدا ! و نياز داشتن به غير خدا ! و اين طبق ترجمه شما عين شرك است !
گروه پاسخ به شبهات

409   نام و نام خانوادگي:  وهابيت     -   تاريخ:   08 مهر 90
چرا اتفاقا توسل به انسان (نعوذبالله) خدا قرار دادن _____________انسان است . وسيله در كلام الله قرآن همان " عمل عبادي " است براي تقرب بيشتر به خداوند (57 اسراء ) توسل فقط خاص الله تعالي است نه انسان و ابدا ارتباطي با انسان ندارد نه زنده اش نه مرده . وسيله در قرآن اعمالي است همچون صبر كردن يا نماز خواندن و ديگر اعمال عبادي.. ( 45 و 153 بقره )، هر عمل عبادي كه به تقرب بيشتر او تعالي بينجامد ( 57 اسراء) همه اعمال عبادي به درگاه رب تعالي است نه انسان و اين همان اياك نستعين است و مخصوص خداوندست نه انسان فقط الله شايسته پرستش است و‘ انسان از دائره پرستش خارج است پس توسل عملي است كه فقط در مقابل الله تعالي و به سوي و به جهت و به نيت او تعالي انجام ميگيرد ،نماز را براي انسان نميخوانند زكات به نيت انسان نيست روزه براي خداست صبر بر نماز و بر مصائب براي خداست نذر و نحر براي الله تعالي است و الي آخر............. انجام اين اعمال يعني توسل به او تعالي است. توسل به غير خدا از جمله انسان شرك به خداست . به نظر ميرسد عده اي توسل را با سبب يكي گرفته اند . توسل و سبب دو مقوله كاملا جدا از هم هستند اولي مخصوص خداست و دومي در دائره ارتباطات انساني . انسان ميتواند "سبب" باشد سبب براي انجام كارهاي دنيوي همين اشتغالات روزمره فردي و جمعي كه از جمله نانوا و فروشنده و بقال و كشاورز و راننده و ....انجام ميدهند و از توان خود كمك هاي سببي به ما و همديگر ارائه ميدهند ،همچنين سبب ميتواند امكانات مادي باشد كه انسان براي انجام كارهايش مورد استفاده قرار ميدهد به سوره كهف 83 تا پايان 98 و سوره حج ايه 15 مراجعه كنيد انجام اين اعمال و ارتباطات در حوزه روابط انسان با هم مطابق خلقتي كه رب تعالي خلق كرده لازمه زندگي انسان است چنانكه انبياء الهي در زندگي دنيوي خود از اين اسباب چه لوازم مادي و چه توان كاري ديگران در زندگي استفاده كرده و خود همچنين كمك ارائه داده اند .
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

1. لطف كنيد آيه‌اي كه در آن وسيله معرفي شده‌ است ، بيان كنيد (نه اينكه اجتهادات شخصي علماي خود از وسيله را از قرآن بيان كنيد)

2. اگر چيزي پيدا نكرديد و به سراغ روايات رفتيد ، در روايات اشخاص به عنوان وسيله معرفي شده‌اند .

3. اگر چيزي در قرآن پيدا كرديد نيز باز بايد به سراغ روايات برويد ،‌چون در غير اينصورت دستور صريح قرآن را كه «لتبين للناس ما نزل اليهم» را ترك كرده‌ايد . و در روايات نيز معني وسيله به خوبي مشخص شده است .

4. فرموده‌ايد «به نظر ميرسد عده اي توسل را با سبب يكي گرفته اند» !  سبب طبق ترجمه خود شما ، كمكي است كه برخي از ديگري دريافت مي‌كنند تا امور مادي آنها برطرف شود ؛ در حالي كه در قرآن گفته است «اياك نستعين»!!! بنا بر اين بايد تنها سبب (طبق اصطلاح شما) خدا باشد و نه چيزي ديگر !

5. طلب دعا از بزرگان براي هدايت و... نيز سبب به حساب مي‌آيد يا در حيطه توسل است ؟ شما كه اين كار را جايز مي دانيد ؟!

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

 

 

410   نام و نام خانوادگي:  وهابيت     -   تاريخ:   10 مهر 90
1- آيه ها را در پست قبلي ارائه كردم 3-2- روايات را ما دور ميندازيم كاري به روايات نداريم 4-اصطلاح سبب از طرف من نيست سبب در قرآن آمده است و بعضي آياتي كه در آن "سبب "آمده معرفي كردم - اياك نستعين دعاست به پيشگاه او تعالي و دعا عمل عبادي است پس توسل است و توسل فقط به جهت رب كريم است . 5- آن فردي كه براي ديگري دعا ميكند سبب است براي مراجعه كننده اما خود دعا كننده با عمل عبادي دعا به پروردگار توسل كرده است .
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

1. گفته‌ايد روايات رو دور مي‌اندازيد بهتر است نگاهي به اين روايات رسول خدا (ص) داشته باشيد :

ح وأخبرنا الحسين بن محمد بن علي أخبرنا العباس بن الفضل أخبرنا أحمد بن نجدة حدثنا سعيد بن منصور حدثنا سفيان عن سالم أبي النضر
ح وأخبرنا عبد الجبار بن الجراح أخبرنا محمد بن أحمد بن محبوب
ح وأخبرنا محمد بن محمد بن محمود أخبرنا محمد بن إبراهيم والحسين بن أحمد قالا أخبرنا محمد بن محمد بن يحيى قالا حدثنا أبو عيسى حدثنا قتيبة حدثنا ابن عيينة عن محمد بن المنكدر وسالم أبي النضر وقال سعيد بن منصور عن سالم أبي النضر سمعه من عبيد الله قال سفيان وسمعته من غيره ودخل حديث بعضهم في بعض عن عبيد الله بن أبي رافع عن أبيه قال الحماني يرفعه وقال قتيبة قال قال رسول الله صلى الله عليه وسلم ( لا ألفين أحدكم متكئا على أريكته يأتيه الأمر من أمري مما أمرت به أو نهيت عنه فيقول لا أدري ما وجدنا في كتاب الله اتبعناه ) لفظ الحميدي

ذم الكلام وأهله  ج 2   ص 44 ، اسم المؤلف:  شيخ الإسلام أبو إسماعيل عبد الله بن محمد الأنصاري الهروي الوفاة: 481هـ ، دار النشر : مكتبة العلوم والحكم - المدينة المنورة - 1418هـ -1998م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : عبد الرحمن عبد العزيز الشبل
همچنين علماي اهل سنت به نقل از عمر بن خطاب گفته‌اند كه هركس اينچنين عقيده‌اي مانند شما داشته باشد ، احمق است !

وأخرج سعيد بن منصور عن عمران بن حصين أنهم كانوا يتذاكرون الحديث فقال رجل دعونا من هذا وجيؤنا بكتاب الله فقال عمر إنك أحمق أتجد في كتاب الله الصلاة مفسرة أتجد في كتاب الله الصيام مفسرا إن القرآن أحكم ذلك والسنة تفسره
مفتاح الجنة  ج 1   ص 59 ، اسم المؤلف:  عبد الرحمن بن أبي بكر السيوطي الوفاة: 911 ، دار النشر : الجامعة الإسلامية - المدينة المنورة - 1399 ، الطبعة : الثالثة

2. آيا اصطلاح سبب يك اصطلاح قرآني است و قرآن به صورت مشخص گفته است اسباب موارد معدودي هستند و ائمه و پيامبر جزو آنها نيست ؟! بهتر است به جاي اينكه اصطلاحات مجعول علماي خود را به قرآن غالب كنيد ، كمي آيات قرآن در مورد توسل به انبيا را دريابيد.

گروه پاسخ به شبهات

411   نام و نام خانوادگي:  الخطاب     -   تاريخ:   20 مهر 90
کمک خواستن از خداوند را با کمک خواستن از غير خدا را اول تشخيص دهيد و بدانيد که تا چه اندازه از قدرت و جبروت الله متعال را درک کرده ايد تا بتوانيد درباره آيات کريمه قران و تفسير آن به جان هم بيفتيد ولي حيف که از اين امور خيري براي شما نيست جز تباهي و شادي دشمنان اسلام محمدي . ولي بياييد تا اين اختلاف ها را با عقل و منطق باز و بررسي نماييم و تعصب و احساسات را به دور بياندازيم.واز الله متعال ميخواهم که ما را از اين همه جدال بيهوده و بي سبب دور و ما را به صراط مستقيم هدايت نمايد. اگر استعانت از ما تحت اسباب را ميفرماييدبه مثال دوا و دکتر و نانوا گر استعانت از ما فوق اسباب را ميفرماييد به مثال کمک از الله است (دعا)و تنها اوست که از غيب آگاه است و غير از ذات مبارک الله داناتر به احوال بندگانش نيست و حتي پيغمبر نيز مطابق آيه قران کريم غيب نميداند.
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

اگر ما رسول خدا (ص) و اهل بيت را نيز سبب بدانيم چه ؟ مانند كساني كه از عيسي خواستند مرده را زنده كند ، يا مريض را شفا دهد ؟

آيا اين نيز شرك است ؟ نظر شيعيان اين چنين است .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

412   نام و نام خانوادگي:  صادق قوامZ     -   تاريخ:   21 مهر 90
نمZدانم چراشماسنZان دنبال رواZت هاZ دروغZ وجعلZ هستZن تاازمذهب خوددفاع کنZدکمZ عقل خودتان رابکاربگZرZدببZنZداZاعمروابوبکر وZاعثمان خدمتZ انجام داده اندZاخZر.کمZ که فکرکنZدمطلع مZشوZدکه جزاZنکه فساددرجامعه راه انداختن کاردZگرZ نکردن حتZ امام علZ روبZست سال خانه نشZن کردن اZنهاازهمان ابتدامانع گسترش حق وعدالت بودندانهاهمسرامام علZ روبه شهادت رساندند.پZامبراکرم درچند مکان وزمان جانشZنZ خودشان رامعرفZ کردن ولZ شمامZگوZZدتعZن جانشZنZ روپZامبربه خودمردم واگذارکرده.هزاران هزارغلط دZگرZ رو اZن سه خلZفه کردن که اگرشمابه تارZخ اسلام مراجعه کنZد مطلع مZشوZد.اگرشماتعصب خود راکنارگZرZدZک سرZ مطالبZ رومZفهمZد که مZ توانZدحق روازباطل تشخZص دهZد.................خداانشاالله شماهاراهداZت کند والسلام.
413   نام و نام خانوادگي:  جعفر     -   تاريخ:   21 مهر 90
ابراهيم بن محمد حمويني الشافعي در کتاب فرائد السمطين ج1 باب 5 نوشت

خبر داد که رسول اکرم فرمود هرکه دوست دارد به دين من متمسک باشد و بعد از من به کشتي نجات دست يابد اقتدا کند به علي ابن ابي طالب و دشمن بدارد دشمن او را و دوست بدارد دوست اورا بدرستيکه او وصي و جانشين من بر امتم باشد چه در زندگي و چه بعد از مرگ من اوست پيشواي تمام مسلمين و امير و برتر تمام مومنين بعد از مرگ من سخن و قولش قول من است و امر او دستور من نهي او نهي من و پيرو او پيرو من است و ياري کننده اش ناصر من هر که پس از من علي را ترک کند و دوري گزيند در روز قيامت يکديگر را نخواهيم ديد کسي که مخالفت علي کند خداوند بهشت را بر او حرام مي نمايد و او را در آتش قرار مي دهد هر که اورا ياري کند در روز قيامت خدا او را ياور خواهد بود سپس فرمود پس از علي دو فرزندش حسن و حسين پيشوايان امتم و بهترين جوانان اهل بهشت خواهند بود و مادر آنان سيده نساء العالمين و پدرشان آقا و سيد اوصياء مي باشند و از پسر حسين است نه امام که نهمين آنان قائم ما است طاعت او طاعت من است از انکار کنندگان به فضل او به خدا شکايت مي برم همچنين از آنانيکه حرمت او را ضايع نمايند و خدا کفايت مي کند و او ولي ما و ياور اهل بيتم و پيشوايان امتم و انتقام کشنده مي باشد از آنها که حق اين 12 نفر را پايمال نمايند.

اين حديث را جناب سيد هاشم بحراني در صفحه 35 غايه المرام دارد.
414   نام و نام خانوادگي:  عبدالله     -   تاريخ:   24 مهر 90
با سلام خدمت تمامي برادران مسلمانم
نطرات بالا را خواندم .... من خودم از برادارن اهل سنت هستم و ميخواستم جواب اين براردر (وهابيت) را بدهم... به نظر من زيارت قبر بزرگان دين و اولياي الله هيچ ايرادي از نظر شرع مقدس اسلام ندارد و اين نظرات بيهوده را که شماها ميفرماييداصلا شريک قرار دادن به خدا نيست نعوذبالله و اولياي خداوند بعد از مرگ بسيار بزرگتر و شريفتر ونورانيتر ميشوند چون بعد از مرگ به خداي خود ميرسند....
امام عبدالقادر گيلاني ميفرمايند: نامرد است آن کسي که از من ياري نطلبد و من هم نامردم اگر صدايم کند و من ياريش نکنم.... آقاي وهابيت آيا شما و امثال شما که چنين افکار زشتي دارند از اين اولياي بزرگ الله که سرور تمامي اولياالله است بيشتر ميدانيد؟؟؟؟ آيا واسته قرار دادن چنين افراد بزرگي شرک است؟؟؟
مشکل ما مسلمانان جهان زيارت قبر رفتن يا نرفتن نيست مشکل ما مسلمانان فقط و فقط دودستگي و دشمني سني و شيعه است و قسم ميخورم اگر مصداق آيه ي (وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ ) را بجا بياوريم و دست برادري بهم بدهيم انشاالله که دنيا با نام اسلام و مسلمان بلرزد....
التماس دعا... في امان الله
415   نام و نام خانوادگي:  جعفر علي پور     -   تاريخ:   26 مهر 90
محمد علي ( چهارشنبه 7/6/86 :: ساعت 8:51 عصر )

در پاسخ به دوستان عزيزي که مدعي هستند « امام زمان هنوز به دنيا نيامده است!»

از جمله پيشگوئيهاى پيامبر اکرم صلى اللّه عليه و آله در رابطه با مشخصات نسبى و ويژگيهاى خانوادگى امام مهدى منتظر(عليه السلام) موضوع حسينى بودن اوست که حضرتش با تعبيرات مختلف، جدّ پدرى آن امام بزرگوار را ابوعبداللّه ، حسين بن على بن ابيطالب معرفى و اعلام فرمود .

معترفين از علماى سنى به ولادت حضرت مهدى(عليه السلام) از نسل فاطمه زهرا(عليها السلام) و امام حسين بن على(عليهما السلام) در نيمه شعبان 255 هجرى

حداقل يکصد و بيست و هشت نفر از اعلام حديثى و تاريخى اهل تسنن در مصادر حديثى و منابع تاريخى مربوطه اعتراف به ولادت حضرت مهدى در حدود نيمه دوم قرن سوم هجرى نموده و عموما به سلسله نسب پدرى آن بزرگوار که از امام حسن عسکرى منتهى به امام حسين بن على بن ابيطالب مى شود تصريح کرده اند و ديگر جاى هيچگونه شکى نيست که حضرت مهدى موعود منتظر حسينى است و چندان نيازى به طرح عنوان حسينى بودن آن بزرگوار نخواهد بود. اصل مسأله مهدويّت در اسلام ،مورد اتفاق بين همه مذاهب عقيدتى و فقهى اسلام است. چيزى که در اين رابطه مورد اختلاف مى باشد موضوع ولادت حضرت مهدى است که گروهى انگشت شمار از اهل تسنّن منکر ، و اکثريّت قريب به اتفاقْ موافق با شيعه ، و در منابع عقيدتى ، حديثى و تاريخى خود صريحاً بدان اعتراف کرده اند:

1ــ ابوبکر محمد بن هارون رويانى ( در گذشته 307 ) در « مسند » مخطوط موجود در کتابخانه ظاهريه شام در بخش ويژه حضرت « مهدى » در جلد سوم « الامام المهدى عند اهل السنة » .

2 ــ ابن ابى ثلج ، ابوبکر ، محمّد بن احمد بن بغدادى ( 238 ـ 322 ) از بزرگان محدثان و مؤلف « تاريخ الأئمة » که به عنوان « مواليد الأئمة » به پيوست « الفصول العشرة فى الغيبة ـ شيخ مفيد ـ » و « نوادر راوندى » به سال 1370 هجرى در نجف به چاپ رسيده; و در اين کتاب انتساب حضرت مهدى( ع ) به امام عسکرى و ولادت آن بزرگوار را صريحاً اعتراف نموده است.

3 ــ ابوالعباس ، احمد بن ابراهيم بن على کندى ، شاگرد ابن جرير طبرى ، استاد حافظ ابونعيم اصفهانى ، مقيم مکه ، و راوى کتاب « مواليد الأئمة ».

4 ــ ابوعلى ، احمد بن محمد بن على عمادى نسوى ، راوى کتاب « مواليد الأئمة » ابن ابى ثلج به سال 350 از کندى سابق الذکر.

5 ــ ابومسعود ، احمد بن محمد بن عبدالعزيزبن شاذان بجلى ، نويسنده و قارى رساله « مواليد الأئمة » بر ابومنصور شيرازى.

6 ــ ابومنصور ، عبدالرحيم بن محمد بن احمد بن شرابى شيرازى که رساله مذبور را از ابى مسعود شنيده و نوشته است.

7 ــ ابومحمد ، اسد بن احمد ثقفى که رساله « مواليد الأئمة » را از ابومنصور گرفته است.

8 ــ ابوماجد ، محمد بن حامد بن عبدالمنعم بن عزيز بن واعظ که رساله فوق الذکر را به نقل از ثقفى نامبرده ضبط کرده است.

9 ــ ابوعبداللّه ، محمد بن عبدالواحد بن فاخر قرشى که اين رساله را از ابوماجد شنيده و نقل کرده است.

10 ــ محب الدين ، ابوعبداللّه ، محمد بن محمود بن حسن نجار بغدادى( 643 ) که شاگرد ابن جوزى ، مدرس مدرسه « مستنصريه » بغداد ، و مؤلف « ذيل تاريخ بغدادـ شامل40جلد ـ » بوده و محتواى رسـاله « مواليد الأئمة » را از مشايخ سـه گانه پيشين ( ابومحمد ثقفى ، ابوماجد ، ابوعبداللّه فاخر قرشى ) شنيده و ضبط نموده است.

نام و کتب بيش از 100 نفر از اهل سنت را که به دنيا آمدن حضرت مهدي را پذيرفته و ثبت کرده‏اند، در ادامه مطلب ببينيد.




11 ــ نسب شناس مشهور ، ابونصر ، سهل بن عبداللّه بخارى زيدى ( بعد 341 ) در « سرُّ السلسة العلويَّـة » پيرامون نام امام حسن عسکرى ( ع ) چاپ نجف.

12 ــ مورخ شهير على بن حسين مسعودى( 346 ) در « مروج الذهب » جلد 8 ،چاپ ليدنـ به ضميمه ترجمه فرانسوى ـص40.

13 ــ خوارزمى ، محمد بن احمد بن يوسف کاتب( 387 ) در « مفاتيح العلوم » ، چاپ ليدن سنه 1895 ، ص32 ـ 33.

14 ــ حافظ ابوالفتح ، محمد بن احمد بن ابى الفوارس بغدادى ( 388 ـ 412 ) در « اربعين » خود شماره 4 به نقل« کشف الاستار » محدّث نورى ص 29 چاپ اول.

15 ــ جعفر بن محمد بن المعتز مستغفرى سمرقندى ( 432 ) در « دلائل النبوة و المعجزات » ( بنــا به نقل شيخـانى در « الصراط السوى » ).

16 ــ ابوبکر ، احمد بن حسين بيهقى خسروجردى شافعى ( 458 ) در « شعب الايمان » چاپ دائرة المعارف هند.

17 ــ مؤلف « مجمل التواريخ و القصص » فارسى ، ( تأليف سال 520 ) ، ص 458 چاپ تهران.

18 ــ احمد بن ابى الحسن نامقى جــامى( 536 ) به نقل « ينابيع المودة » ضمن احوال امير مؤمنان ، باب 87 ص 566.

19 ــ ابن خشاب ، أبومحمد ، عبداللّه بن احمد بغدادى ( 567 ) در « تاريخ مواليدالائمة و . . . »به نقل « کشف الأستار » و« أعيان الشيعه ».

20 ــ اخطب خوارزم ، موفق بن احمد حنفى( 484 ـ 568 ) در « مقتل امام حسين » ( که بعضى با مناقب اميرالمؤمنين از همان نويسنده اشتباه کرده اند ) ج 1 ص 94 ، 96 ضمن دو روايت و به نقل « ينابيع المودة » ص 492 چاپ اسلامبول سنة 1301 و « کشف الاستار » علامه نورى.

21 ــ يحيى بن سلامت خصکفى شافعى ( 568 ) به نقل مؤلفان « تذکرة الخواص » ص 360 چاپ نجف و « ينابيع المودة » باب 87 ص569 بعنوان بعض شافعيه.

22 ــ ابن ازرق ، عبداللّه بن محمد بن فارقى ( 590 ) در « تاريخ ميا فارقين » به نقل « وفيات الاعيان » ( ج 3 ص316 ، شماره مسلسل534 ).

23 ــ خليفه عباسى ، الناصرلدين اللّه ، احمد بن مستضيىء ( 622 ) روى درب مُنبَّت کارى صفه سرداب سامراء که به دستور او تهيه و نصب گرديده.

24 ــ شهاب الدين ، ياقوت بن عبداللّه حموى رومى بغدادى ( 626 ) در « معجم البلدان » ( ج 3 ص 173 ) پيرامون کلمه « سامراء ».

25 ــ شيخ فريد الدين عطار ، محمد بن ابراهيم نيشابورى همدانى ( 627 ) در ديوانش به نام « مظهر الصفات » به نقل « ينابيع المودة » باب87.

26 ــ ابن اثير جزرى ، عزالدين على بن محمد شيبانى موصلى ( 555 ـ 630 ) در « الکامل » ذيل سنه 260.

27 ــ شيخ محى الدين محمد بن على معروف به ابن عربى طائى اندلسى ( 638 ) به نقل شعرانى ــ در « اليواقيت و الجواهر » مبحث 65 ــ از باب 366 « فتوحات مکيه » او که متأسفانه در چاپهاى متعدد مصر از روى خيانت اين مطلب ساقط شده.

نيز حمزاوى در « مشارق الانوار » و صبان در « اسعاف الراغبـين » اين مطلب را از محى الدين نقل کرده اند.

28 ــ شيخ سعد الدين ، محمد بن مؤيد حمويه ، معروف به سعد الدين حموى ( 650 ) در رساله « مهدى منتظر » به نقل جامى در « مرآة الاسرار ».

29 ــ شيخ کمال الدين محمد بن طلحه شافعى نصيبى ( 582 ـ652 ) در « مطالب السئول فى مناقب آل الرسول » باب 12 و نيز در « الدر المنظم » که بخشى از آن در باب 68 « ينابيع المودة » ( ص 493 ـ 494 ) درج و به چاپ رسيده است.

30 ــ شمس الدين ، يوسف بن قزاوغلى ، سبط ابى الفرج بن جوزى ( 654 ) در « تذکرة خواص الامة ـ فصل ويژه حضرت مهدى ـ » که در تهران و نجف به چاپ رسيده است.

31 ــ حافظ ابوعبداللّه محمد بن يوسف گنجى شافعى( 658 ) در « کفاية الطالب » ـ پيرو نام امام عسکرى( ع ) ـ و در « البيان فى أخبار صاحب الزمان » ـ باب 25 ـ که مکرر در ايران و نجف و بيروت چاپ شده است.

32ــ جلال الدين بلخى رومى( 672 ) در « مثنوى » ، ضمن قصيده « اى سرور مردان على مستان سلامت مى کنند ».

33 ــ صدرالدين قونوى از بزرگان عرفا و فلاسفه( 673 ) در قصيده « رائيه » خود به نقل « کشف الاستار » محدث نورى شماره مسلسل 31.

34 ــ ابن خلکان ( 681 ) در « وفيات الاعيان » ج 1 ص 571 چاپ بولاق مصر ، و در چاپ ديگر ج 3 ص 316 شماره 534.

35 ــ عزيزالدين ، عبدالعزيز بن محمد نسفى صوفى( 686 ) در رساله خود به نقل « ينابيع المودة » پايان باب 87.

و او غير از عزيزالدين عمر بن محمد بن احمد نسفى مؤلف « عقايد النسفيه » و در گذشته 538 است که مؤلفان « کشف الاستار » و « منتخب الاثر » با يکديگر اشتباه نموده اند ، و مؤلف « دانشمندان عامه و مهدى موعود » تاريخ فوتش را 616 نگاشته است.

36 ــ حکيم اديب ، عامر بن بصرى نزيل سواين روم ( 696 ) در « تائيه » خود که ـ به نقل « معجم المؤلفين » 5/54 ـ بنام « ذات الانوار » با مقدمه عبدالقادر مغربى و به اعانت ماسينيون به چاپ رسيده ، و علامه نورى در صفحه 55 « کشف الاستار » اين بخش از اشعار او را ذکر نموده است.

37 ــ مورخ نامى ، حمداللّه بن ابى بکر مستوفى قزوينى ( 730 ) در « تاريخ گزيده فارسى » ص 206 ـ 207 چاپ 1339 تهران.

38 ــ شيخ الاسلام ابراهيم بن محمد بن مؤيد جوينى حموئى شافعى ( 644 ـ 732 ) در « فرائد السمطين » ج 2 ص 337 چاپ بيروت.

39 ــ مورخ شهير ، ابوالفداء ، عمادالدين اسماعيل بن على ، حاکم حماة از بلاد سوريه( 732 ) در « المختصر فى اخبار البشر » ذيل سنه 254 ج 2 ص45.

40 ــ کمال الدين عبدالرزاق بن احمد کاشانى صوفى ( 730 يا 735 ) در « تحفة الاخوان فى خصايص الفتيان » به نقل سعيد نفيسى در « سر چشمه تصوف در ايران » ص216.

41 ــ عارف شهير علاءالدوله سمنانى ، احمد بن محمد شافعى ( 659 ـ 736 ) به نقل خواجه پارسا در « فصل الخطاب پيرامون ذکر ابدال و اقطاب » که مورد عقيده متصوفه اهل سنت است.

42 ــ مورخ شهير ، شمس الدين محمد ذهبى ( 673 ـ 748 ) که اصلش ترکمانى و در دمشق اقامت گزيده ، در تاريخ « دول الاسلام » ج 1 ص 158 ذيل سنه 260; نيز در « العبر فى خبر من غبر » ج 2 ص 20 ذيل حوادث سنه 260.

43 ــ ابنوردى ، زين الدين عمر بن مظفر بن ابى الفوارس ( 691 ـ 749 ) در « تتمة المختصر » معروف به تاريخ ابنوردى ، چاپ مصر ج 1 ص 318 ذيل حوادث سنه 254 پيرامون وفات امام هادى( ع ).

44 ــ شيخ شمس الدين محمد بن يوسف زرندى حنفى انصارى ( 693 ـ 747 يا 748 يا 750 ) در « معراج الوصـول الى معرفة فضيلة آل الرسول » که عکس نسخه خطى آن از کتابخانه ناصريه لکهنو در مکتبه اينجانب موجود است.

45 ــ صلاح الدين صفدى خليل بن ايبک ( 764 ) مؤلف « الوافى بالوفيات » و « شرح لامية العجم » و « شرح الدائرة » به نقل « ينابيع المودة » باب 86.

46 ــ حافظ محدث ، عبداللّه بن محمد مطيرى مدنى شافعى نقشبندى ( 765 ) در « الرياض الزاهرة فى فضل آل بيت النبى و عترته الطاهره » به نقل « کشف الاستار » علامه نورى ، ص 93 و 215 ـ 216 چاپ قديم.

47 ــ مورخ شهير ، عبداللّه بن على يافعى يمنى شافعى ( 700ــ768 ) در « مرآة الجنان » ج 2 ص172 ذيل حوادث سنه 260.

48 ــ سيد على بن شهاب بن محمد همدانى مقيم هند ( 714 ـ 786 ) در « مودة القربى » و « اهـل العباء » . متن کامل آن ضمن باب 56 « ينابيع المودّة » ص 288 ـ 317 چاپ نجف مندرج است.

49 ــ ابووليد ، محب الدين ، محمّد بن شحنه حلبى حنفى ( 749 ـ 815 ) در « روضة المناظر فى اخبار الاوائل و الاواخر » ـ که مختصر « تاريخ ابوالفداء » است و در حاشيه « مروج الذهب » به سال 1303 در مصر به چاپ رسيده است ـ ج 1 ص 294.

50 ــ عارف شهير و مورخ نامى ، محمد بن محمد بن محمود بخارى معروف به خواجه پارسا حنفى نقشبندى ( 822 ) در « فصل الخطاب » که نسخه اش در کتابخانه مجلس موجود مى باشد; و گويا در هند به چاپ رسيده است; و بخش ويژه ائمه اثناعشر آن مندرج در باب 65 « ينابيع المودة » مى باشد.

51 ــ مورخ شهير ، احمد بن جلال الدين محمد فصيح خوافى ( 777 ـ 845 ) در « مجمل فصيحى » چاپ مشهد سنه 1341 ، ج 1 ص 231 ، ضمن رويدادهاى 255.

52 ــ شهاب الدين بن شمس الدين بن عمر هندى ، معروف به ملک العلماء زاولى دولت آبادى ( 849 ) در « هداية السعداء فى مناقب السادات » به نقل « کشف الاستار » علامه نورى ص 73 و « البرهان » علامه سيد محسن عاملى شامى چاپ دمشق.

53 ــ خواجه أفضل الدين بن صدرالدين ترکه خجندى اصفهانى( 850 ) در « تنقيح الادلة و العلل » ترجمه « مللو نحل » شهرستانى ، ص 18 و 183 و 187.

54 ــ ابن صباغ ، نورالدين ، على بن محمد مالکى ( 734ـ855 ) در « الفصول المهمة فى معرفة الائمه » ضمن فصل ويژه حضرت مهدى( ع ) ، ص 274 چاپ غرى.

55 ــ شيخ عبدالرحمن بسطامى ( 858 ) در « درة المعارف » به نقل « ينابيع المودة » باب 84.

56 ــ ابوالمعالى ، سراج الدين ، محمد بن عبداللّه حسينى رفاعى مخزومى بغدادى ( 793 ـ 885 ) در « صحاح الاخبار فى نسب السادة الفاطمية الاخيار » ص 143 ، چاپ 1306 مصر.

57 ــ نورالدين ، عبدالرحمن بن احمد بن قوام الدين دشتى جامى حنفى شاعر( 898 ) صاحب « شرح کافيه » در « شواهد النبوة » که در لکهنو و بمبئى در 44 صفحه بچاپ رسيده است و نسخه خطى در مجلس شوراى اسلامى موجود است.

58 ــ محمد بن داود نسيمى منزلاوى صوفى ( 901 ) به نقل قندوزى در « ينابيع المودة » باب 86 ص 566 چاپ نجف.

59 ــ مورخ نامى ، ميرخواند ، محمد بن خاوند شاه ( 903 ) در « روضة الصفا » ج 3 ص 59 ـ 62 فصل ويژه حضرت مهدى( ع ) ، که در کتابخانه مسجد اعظم قم موجود مى باشد.

60 ــ قاضى فضل بن روزبهان خنجى شيرازى ( درگذشته بعد 909 ) که از سرسخت ترين مخالفان شيعه بوده ، در قصيده خود که شامل سلام بر يک يک انوار مقدسه چهارده معصوم است و در مسأله پنجم از بخش سوم « ابطال الباطل » آنرا ذکر نموده .

61 ــ ملاحسين بن على کاشفى بيهقى سبزوارى هروى( 910 ) در « روضة الشهداء » فصل هشتم چاپهاى دهلى و غيره.

62 ــ قاضى حسين بن معين الدين ميبدى يزدى حکيم ( 911 ) ـ از شاگردان ملا جلال الدين دوانى ـ در شرح ديوان منسوب به اميرمؤمنان على( ع ) ص 123 و ص 371 چاپ تهران.

63 ــ فيلسوف شهير جلال الدين محمد بن اسعد صديقى دوانى شافعى ( 907 يا 918 يا 928 ) در « نور الهداية فى اثبات الولاية » که بار اول ضميمه « خصايص » ابن بطريق بسال 1211 قمرى ، و بعداً به سال 1375 در تهران بچاپ رسيده است.

64 ــ ابوالحسن ، على بن محمد شاذلى ( 857ـ939 ) بنا به نقل شعرانى در « اليواقيت و الجواهر » باب 56.

65 ــ مورخ نامى ، خواند مير ( 942 ) ، سبط ميرخواند مؤلف « روضة الصفا » در تاريخ « حبيب السّير » ج 2 ص 100 ـ 113.

66 ــ شمس الدين محمد بن طولون دمشقى حنفى ( 953 ) در « الأئمة إثنى عشر » ص 117 چاپ دارالصادر بيروت.

67 ــ شيخ حسن عراقى ( بعد 958 ) مدفون بالاى کوم الريش در مصر ، به نقل شعرانى در « اليواقيت و الجواهر » مبحث 60 و در « لواقح الانوار » چاپ 1374 مصر ج 2 ص 139 ، ملاقات و اجتماع او را با حضرت مهدى( ع ) ذکر نموده است.

68 ــ شيخ على خواص ، استاد عارف شهير شيخ عبدالوهاب شعرانى ( بعد 958 ) به نقل شاگردش « لواقح الانوار » ج 2 ص150 و « اليواقيت و الجواهر » مبحث 65.

69 ــ تقى الدين ابن ابى منصور ( تاريخ فوت او بدست نيامد ) شعرانى در « اليواقيت و الجواهر » آغاز باب 65 از کتاب « عقيده » او نقل کرده است.

70 ــ مورخ شهير ، قاضى حسين بن محمد ديار بکرى ( 966 ) در « تاريخ الخميس » ج 2 ص 343 پيرامون حوادث 260 و رويدادهاىـ ايام معتمد عباسى.

71 ــ عارف شهير ، شيخ عبدالوهاب بن احمد شعرانى شافعى ( 898 ـ 973 ) در « اليواقيت و الجواهر » مبحث 65.

72 ــ شهاب الدين ، شيخ الاسلام ، احمد بن حجر هيثمى شافعى ( 909 ـ 974 ) در « صواعق المحرقة » ص 100 و 124 چاپ 1313 هجرى مصر ،

73 ــ سيد جمال الدين ، عطاء اللّه بن سيد غياث الدين فضل اللّه شيرازى نيشابورى ( 1000 ) در « روضة الاحباب » فارسى ، چاپ 1297 لکهنو و 1310 هند ، در فصل ويژه حضرت مهدى( ع ).

74 ــ محدث شهير ، ملاعلى بن سلطان هروى قارى ( 1014 ) در « المرقاة فى شرح المشکاة » که بخش ويژه حضرت مهدى( ع ) از آن در جلد دوم « الامام المهدى عند اهل السنة » به چاپ رسيده است.

75 ــ مورخ شهير و فاضل ، ابى العباس ، احمد بن يوسف بن احمد دمشقى قرمانى ( 939 ـ 1019 ) در تاريخ « اخبار الدول و آثار الاول » ص 117 ، ضمن باب ويژه خلفاء و ائمه.

76 ــ امام ربانى ، احمد بن عبدالاحد فاروقى سرهندى نقشبندى حنفى ( 971 ـ 1031 ) ، که از بزرگان صوفيه هند بوده ، و از وى به مجدِّد هزاره دوم تعبير کرده اند ، در « مکتوبات » ج 3 مکتوب آخر.

77 ــ عارف شهير ، عبدالرحمن چشتى بن عبدالرسول بن قاسم بن عباسى علوى صوفى ( بعد 1045 ) در « مرآة الاسرار » ، فارسى ، شامل شرح حال مشايخ صوفيه ( که نسخه آن در کتابخانه آصفيه لکهنو به شماره 167 و کتاب 1309 موجود است ، و نسخه ديگرى از آن در کتابخانه مجلس تهران موجود مى باشد ) و شاه ولى اللّه دهلوى نيز در کتاب « الانتباه فى سلاسل اولياء اللّه و اساتيد و ارثى رسول اللّه » از آن نقل کرده است.

78 ــ عارف شهير ، بديع الزمان قطب مدار ، کسى که عبد الرحمن صوفى کتاب « مرآة الاسرار » را به خاطر او نوشت و او معاصر وى بود ، و از اعلام نيمه اول سده يازدهم به شمار مى رود; و به نقل « کشف الاستار » علامه نورى ، ص 51 تحت شماره 27 ، عبدالرحمن داستان ديدار او را با آن حضرت در کتاب نامبرده آورده است.

79 ــ ابوالمجد ، عبدالحق بن سيف الدين دهلوى بخارى حنفى ( 959 ـ 1052 ) در رساله ويژه مناقب ائمه و احوال آنها به نقل « کشف الاستار » تحت شماره 12.

80 ــ مورخ شهير ، عبدالحى بن احمد ، معروف به ابن عماد دمشقى حنبلى ( 1032 ـ 1089 ) در « شذرات الذهب » ضمن حوادث 260 هجرى ، ص142 ، چاپ 1350.

81 ــ شيخ محمود بن محمد شيخانى قادرى ( بعد 1094 ) در « الصراط السوى فى مناقب آل النبى( ص ) » .

82 ــ عبدالملک بن حسين بن عبدالملک بن عصامى مکى ( 1049 ـ 1111 ) در کتاب « سمط النجوم العوالى » ج 4 ص 137 ـ پيرامون نام حضرت امام حسن عسکرى( ع ) ـ و ص 138.

83 ــ ميرزا محمد خان بن رستم بدخشى ( 1122 ) در « مفتاح النجا فى مناقب آل العبا » ص 181 ، مخطوط کتابخانه آيت اللّه مرعشى قم. ] ملحقات احقاق الحق 13/95 [

84 ــ سيد عباس بن على مکى ( بعد 1148 ) در « نزهة الجليس » ج 2 ص 128 ، چاپ قاهره.

85 ــ شيخ عبداللّه بن محمد شبراوى شافعى مصرى ( 1172 ) ، شيخ جامع ازهر ، در « الاتحاف بحب الاشراف » ص 68 ـ 69 ، چاپ قاهره.

86 ــ احمد بن على بن عمر ، شهاب الدين ، ابوالنجاح منينى حنفى دمشقى ( 1089 ـ 1173 ) در کتاب « فتح المنان » در شرح منظومه « الفوز و الامان » شيخ بهائى ، ص 3 ، چاپ قاهره;

متن اين کتاب در « الامام المهدى عند اهل السنة » عيناً به چاپ رسيده است.

87 ــ شاه ولى اللّه ، احمد بن عبدالرحيم فاروقى دهلوى حنفى ( 1110 ـ 1176 ) در « المسلسلات » معروف به « الفضل المبين » قضيه ملاقات بلاذرى با آن حضرت را آورده ، و با سکوت موجب رضا، از اظهار نظر خوددارى کرده است.

نيز ( به نقل « کشف الاستار » شماره 26 ) در « الانتباه فى سلاسل اولياء اللّه » در اين زمينه شرح مفصّلى از جامى آورده است.

88 ــ شيخ سراج الدين ، عثمان دده عثمانى ( 1200 ) در « تاريخ الاسلام و الرجال » ص 370 ، نسخه مخطوط کتابخانه آيت اللّه مرعشى. ] ملحقات احقاق الحق 13/92 [

89 ــ شيخ محمد بن على صبان مصرى شافعى ( 1206 ) در « اسعاف الراغبين فى سيرة المصطفىوفضائل اهل بيته الطاهرين »ذکر نموده است.

90 ــ مولوى على اکبر بن اسداللّه مودودى ( 1210 ) از مشاهير علماى هند و متعصبين سر سخت عليه شيعه در « مکاشفات » ـ که حواشى بر « نفحات الانس » جامى است ـ ( ج 7 ، ص327 ) پيرامون شرح حال على بن سهل اصفهانى و بحث از عصمت انبياء و امام مهدى موعود.

91 ــ مولوى محمد مبين هندى لکهنوى ( 1220 ) در « وسيلة النجاة » چاپ گلشن فيض ، ص 316.

92 ــ شيخ عبدالعزيز بن شاه ولى اللّه دهلوى ( 1159 ـ 1239 ) ، مؤلف « تحفة اثناعشرية » بنا به نقل « استقصاء الافهام » ص 119 در « النزهة » روايت ابن عقله ، مربوط به ملاقات بلاذرى را از « فضل المبين » پدر خود نقل کرده ، و اين خود گواه بر عقيده او به حيات حضرت مهدى( ع ) مى باشد.

93 ــ خالد بن احمد بن حسين ، ابوالبهاء ، ضياءالدين نقشبندى شهرزورى ( 1190 ـ 1242 ) از بزرگان صوفيه ، در « ديوان فارسى » خود به نقل « مجمع الفصحاء » رضا قلى هدايت ، ج 2 ، ص 11 ، چاپ 1329.

94 ــ رشيدالدين دهلوى هندى ( 1243 ) در « ايضاح لطافة المقال » بنقل « الامام الثانى عشر » علامه عبقانى ، ص 47 ، چاپ نجف.

95 ــ نسب شناس شهير ، ابوالفوز ، محمد امين سويدى بغدادى ( 1246 ) در « سبائک الذهب فى معرفة قبائل العرب » ص 87 در خط عسکرى ذکر نموده است.

96 ــ قاضى جواد بن ابراهيم بن محمد ساباط هجرى بصرى حنفى ( 12501188 ) ، که نخست مسيحى بود و از آن پس گرايش به اسلام پيدا کرد ، در « البراهين الساباطيه فيما يستقيم به دعائم الملة المحمدية » چاپ عراق ، به نقل « کشف الاستار ».

97 ــ شيخ عبدالکريم يمانى ( قبل 1291 ) ضمن اشعاريکه پيرامون حضرت مهدى( ع ) سروده و در « ينابيع المودة » عيناً آنها را آورده است.

98 ــ محدث عاليقدر ، سليمان بن ابراهيم قندوزى حنفى معروف به خواجه کلان ( 1220 ـ 1294 ) در « ينابيع المودة » آخر باب 56 و آخر باب 79 ، که بارها در ترکيه ، هند ، عراق ، ايران ، و در هفتمين بار به سال 1384 در نجف به چاپ رسيده است.

99 ــ شيخ حسن عـدوى حمزاوى شافعى مصرى ( 1303 ) در « مشارق الانوار فى فوز اهل الاعتبار » ص 153 ، چاپ مصر.

100 ــ عبدالهادى بن رضوان بن محمد بن الابيارى ( 1305 ) در « جالية الکدر » ـ شرح منظومه سبزوارى ـ ص 207 چاپ مصر.

101 ــ مؤلف « تشييد المبانى » ( 1306 ) به نقل علامه محقق ميرحامد حسين نيشابورى هندى در « استقصاء الافهام » ص 103 ، چاپ لکهنو.

102 ــ سيد مؤمن بن حسن بن مؤمن شبلنجى مصرى ( 1252 ـ بعد1308 ) در فصل ويژه حضرت مهدى( ع ) در « نور الابصار » ص 150 ، چاپ 1322 مصر.

103 ــ عبدالرحمن بن محمد بن باعلوى حضرمى ( 1320 ) ، مفتى حضرم يمن ، در « بغية المسترشدين » ص 296 ، چاپ مصر ، به نقل از جلال الدين سيوطى.

104 ــ محمود بـن وهيب قراغـولى بغدادى حنفى در کتاب « جوهرة الکلام » مطبوع ، ص 157 ، در فصلى که تحت عنوان « المجلس الثلاثون فى فضائل محمد المهدى رضى اللّه عنه » ويژه حضرت مهدى( ع ) گشوده ، به ولادت و غيبت آن بزرگوار اعتراف کرده است.

105 ــ عماد الدين حنفى ، به نقل علامه نورى از بعضى اصحاب خود در « کشف الأستار » ص 60 ، اعتراف به ولادت حضرت مهدى( ع ) نموده ، ولى علامه نورى از نصّ کلام او اظهار بى اطلاعى کرده است.

106 ــ فاضل محقق قاضى بهلول بهجت افندى قندوزى زنگنه زورى ( 1350 ) در « محاکمه در تاريخ آل محمّد] ص [ » که از ترکى آذربايجانى به فارسى ترجمه ، و بالغ بر ده مرتبه در ايران به چاپ رسيده ، و نمايشگر عالى ترين و محققانه ترين بحث در باره امامت است.

107 ــ شيخ عبيداللّه امرتسرى حنفى ، معاصر ، در کتاب « ارجح المطالب فى عدّ مناقب اسداللّه الغالب اميرالمؤمنين على بن ابى طالب] ع [ » که به زبان اردو نگارش و در لاهور به چاپ رسيده است ، ص 377.

108 ــ سيد عبدالرزاق بن شاکر بدرى شافعى ، معاصر ، در کتاب خود « سيرة الامام العاشر على الهادى] ع [ » ص 131.

109 ــ محمد شفيق غربال( 1311 ـ 1381 ) ، مورخ شهير و عضو مجمع لغوى در قاهره ، در « دائرة المعارف » که به قلم گروهى از متخصصين در 2000 صفحه نگارش يافته ، و به سال 1965 در قاهره به چاپ رسيده ، زيرعنوان « الأئمة الإثنى عشرية » نوشته است که حضرت مهدى( ع ) در سنه 873 ميلادى ( که همزمان با 260 هجرى ، آغاز غيبت صغرى مى باشد )غايب گرديده.

110 ــ خيرالدين بن محمود بن محمد زرکلى دمشقى ( 1310 ـ 1396 ) در « الأعلام » ج 6 ص 80 چاپ سوم ، ضمن فصلى که به نام « محمد بن الحسن العسکرى » باز نموده ، اعتراف به ولادت آن حضرت کرده است.

111 ــ يونس احمد سامرائى در کتاب « سامراء فى ادب القرن الثالث الهجرى » که با همکارى دانشگاه بغداد به سال 1968 ميلادى به چاپ رسيده ، در ص 46 پيرامون واژه « عسکرى » مى گويد:

« گروهى از شخصيّت ها حامل نسبت اين کلمه اند ، از جمله ابوالحسن على بن محمد الجواد العسکرى و فرزندش حسن بن على و ابوالقاسم محمد بن الحسن العسکرى ، و او مهدى منتظر است. »

بدين ترتيب گرچه نامبرده تصريح به تاريخ ولادت آن حضرت نکرده است لکن همانرا که ديگران درباره حضرت مهدى( ع ) نوشته اند صريحاً و بدون هيچگونه ترديدى نوشته و ولادت آن حضرت را امر مسلّمى دانسته است.

112 ــ مستشار عبدالحليم جندى مصرى ، معاصر ، در کتاب « الامام جعفر الصادق » ص 238 چاپ مجلس اعلاى شؤون اسلامى مصر ، 1397.

آرى ، اين شخصيت هاى بزرگ از اهل تسنن بر ولادت حضرت مهدى( ع ) تصريح کرده اند; و از اينجا مى توان گفت که مسأله تولد امام مهدى( ع ) از مسلمات گروه عظيمى از علماء اهل تسنن مى باشد; و کسانيکه قائل به تولد او نيستند و مى گويند در آينده متولد خواهد شد در اقليت مى‌باشند.

جهت اطلاعات بيشتر در اين مورد، ميتوانيد به کتاب اصالت مهدويت در اسلام از ديدگاه اهل تسنن نوشته مهدي فقيه ايماني مراجعه نماييد

نوشته هاي ديگران (8)
416   نام و نام خانوادگي:  جعفر علي پور     -   تاريخ:   26 مهر 90
محمد علي ( شنبه 30/9/87 :: ساعت 9:4 عصر )


پيامبر گفت: خداوند، مولاي من است
و من مولاي مومنان هستم. پس هر کس تاکنون من مولاي او بوده‌ام، از هم‌اکنون «علي» مولاي اوست. سپس گفت:


خداوندا! يار و ياور آن کس باش که يار و ياور علي باشد


و بستيز با هرکس با او بستيزد


دوست بدار هرکس علي را دوست بدارد


و دشمن بدار هرکس او را دشمن بدارد


ياري کن هرکس علي را ياري کند


و بي‌ياور گذار هرکس او را بي‌ياور گذارد


و همواره علي را محور هميشگي حق قرار بده


الا حاضران! بايد اين امر را به هرکس که اينجا نبود برسانيد...


مورخ و مفسر و محدث معروف اهل سنت محمد بن جرير طبري (244 – 310 ق) در کتاب خود «الولايه في طرق حديث غدير» اين حديث
را با بيش از 70 سند و طريق نقل کرده است. علامه اميني هم در کتاب خود «الغدير» اين
روايت را از 110 تن از صحابه، 84 تن از تابعان و 361 تن از عالمان و محدثان اهل سنت نقل کرده است.


417   نام و نام خانوادگي:  جعفر علي پور     -   تاريخ:   26 مهر 90
عشق اهل بيت هميشه در آثار و اشعار عارفان ما جلوه‌گري مي‌کرد و مي‌کند. مولوي جلال‌الدين محمد بلخي نمونه‌اي عالي از عارفان و شاعران ايراني است که در جاي جاي آثار او عشق و محبت اهل بيت پيامبر اکرم (ص) موج مي‌زند. شعر زير تنها قطره‌اي از درياي بيکران عرفان مولوي است که در آن، نام يکايک جانشينان پيامبر اسلام و فرزندان امام علي (ع) آمده است. لازم به ذکر است که بنده هيچ قضاوتي در خصوص شيعه يا سني بودن مولوي نمي‌کنم(اگر چه در اين مورد حرف بسيار است و مدارک زيادي نيز وجود دارد) اما حرف اصلي من اينست که محبت اهل بيت چراغي است که نور آن در دلهاي همه مسلمين (چه شيعه و چه سني) روشن بوده و هست:

اي شاه شاهان جهان الله، مولانا علي اي نور چشم عاشقان الله، مولانا علي

حمد است گفتن نام تو اي نور فرخ نام تو خورشيد و مه هندوي تو الله، مولانا علي

خورشيد مشرق خاوري در بندگي بسته کمر ماهت غلام نيک پي الله، مولانا علي

خورشيد باشد ذره‌اي از خاکدان کوي تو درياي عمان شبنمي الله، مولانا علي

موسي عمران در غمت بنشسته بد در کوه طور داود مي‌خواندت زبور الله، مولانا علي

آدم که نور عالم است عيسي که پور مريم است در کوي عشقت در هم است الله، مولانا علي

داود را آهن چو موم قدرست نموده کردگار زيرا به دل اقرار کرد الله، مولانا علي

آن نور چشم انبيا احمد که بد بدر دجا مي‌گفت در قرب دنا الله، مولانا علي

قاضي و شيخ و محتسب دارد به دل بغض علي هر سه شدند از دين بري الله، مولانا علي

گر مقتداي جاهلي کردست در دين جاهلي تو مقتداي کاملي الله، مولانا علي

شاهم علي مرتضي بعدش حسن نجم سما خوانم حسين کربلا الله، مولانا علي

آن آدم آل عبا دانم علي زين العباد هم باقر و صادق گوا الله، مولانا علي

موسي کاظم هفتمين باشد امام و رهنما گويد علي موسي الرضا الله، مولانا علي

سوي تقي آي و نقي در مهر او عهدي بخوان با عسکري رازي بگو الله، مولانا علي

مهدي سوار آخرين بر خصم بگشايد کمين خارج رود زير زمين الله، مولانا علي

تخم خوارج در جهان ناچيز و ناپيدا شود آن شاه چون بيدار شود الله، مولانا علي

ديو و پري و اهرمن، اولاد آدم مرد و زن دارند اين سر در دهن الله، مولانا علي

اقرار کن اظهار کن مولاي رومي اين سخن هر لحظه سر من لدن الله، مولانا علي

اي شمس تبريزي بيا بر ما مکن جور و جفا رخ را به مولانا نما الله، مولانا علي




418   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   26 مهر 90
با سلام
جناب عبد الله ( 413 ) متشكرم از جوابتان به اقاي وهابيت . دوست عزيز فرموديد :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ ( 103 ال عمران )
مراد از اين حبل متين چي و كيست ؟؟؟

1 ) حضرت محمد صلي الله عليه و اله فرمودند كه : مراد از حبل اللّه همين على (ع) است كه تمسك به وى سعادت دنيا و آخرت آدمى را تضمين مىكند؟ "وأشار بيده إلى علي بن أبي طالب (ع) وقال : هذا حبل اللّه الذي من تمسّك به عصم به في دنياه ولم يضلّ به في آخرته".

كتاب الغيبة للنعماني ص 41 ،
تفسير أبي حمزة الثمالي ص 138
،تفسير كنزالدقائق ج 2 ص 186،
تأويل الآيات ج 1 ص 118، نهج السعادة ج 7 ص 200 ،
و بحار الأنوار ج 36 ص 16.

يا حضرت امام صادق عليهم السلام فرمودند :
"نحن حبل اللّه الذي قال اللّه تعالى : واعتصموا بحبل الله جميعا".
خصائص الوحى المبين للحافظ ابن البطريق ص 193،
تفسير الثعلبي في تفسير الآية،
شواهد التنزيل للحسكاني ج 1 ص 169،
ينابيع المودة للقندوزي ج 1 ص 356،
الصواعق المحرقة، ص 149 الفصل الأوّل من الباب 11،
تفسير فرات الكوفي ص 91، تفسير البرهان 1 / 309،
تفسير مجمع البيان: 356/2، كنز الدقائق: 187/2، أمالي الطوسي 1 : 278، بحار الأنوار: 84/24،
احقاق الحق ج 3 ص 539

لبيك يا علي
419   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:   26 مهر 90
ميخواستم عقيده براداران اهل سنت رو درباره حديث معروف پيامبراکرم( اني تارک فيکم الثقلين ...)وهمچنين خواب ديدن پسرعبدالباسط (قاري اهل سنت مصري)وسفارشي که توي خواب به پسرش کرده بودبدونم. لطفا منطقي وباارامش جواب بديد.
420   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   26 مهر 90
جناب جعفر علي پور خداوند لعنت کند هرکسي که سخنان علماي بيدار اسلام را زير پا له کند.
421   نام و نام خانوادگي:  وهابيت     -   تاريخ:   30 مهر 90
جناب پاسخگو 1-علماي اهل سنت خود ميگويند عمر ابن خطاب رضي الله عنه جز قرآن نقلي از پيغمبر را نميپذيرفته 2- سوالتان مفهوم نيست - بعد قرآن كجا از توسل به انبياء بيان فرموده ؟ آيه اش را نداريد تا بياوريد در پاسختان به الخطاب گفته ايد كساني كه از عيسي خواستند مرده را زنده كند ، يا مريض را شفا دهد ؟ پاسخ بنده : زنده كردن مرده و شفا دادن مريض هرگز بوسيله عيسي سلام الله عليه نبوده بلكه از طرف رب تعالي بوده است : 1- قرآن از قول عيسي ميفرمايد : اني قد جئتكم بآيه من ربكم 49 آل عمران و يا ميفرمايد : اذ جئتهم بالبينات 110 مائده - و يا ميفرمايد : ان في ذلك لايه لكم ان كنتم مومنين 49 آل عمران آيات و معجزات از طرف الله تعالي است و در قدرت و اراده و تصميم او تعالي . 2- امري بود از جانب رب تعالي و چون امر اوست پس در حيطه قدرت او تعالي نيز هست چون قرآن از قول عيسي ميفرمايد باذن الله ؛ اذن الله همان امر او تعالي است و اختياري و امري براي عيسي در آن نبوده است اذن الله در تمام آيات قرآن كريم همان امر خداوند است و خاص او فقط از بقره و‌ال عمران : 221 و 240 و 251 بقره و 145 و 152 آل عمران و....... آيات فراوان ديگر .... برادر گرامي عبدالله : لطفا بفرماييد شما از كجا دانستيد قطعا امام عبدالقادر گيلاني به بزرگي و شرافت و نورانيت نزد خداوند رسيده از كتاب الهي سند ميخواهم در ثاني از شرافت و نورانيت و بزرگي پيامبران نزد خداوند چه چيزي نصيب زيارت كننده ها ميشود جز گرد و خاك قبر ؟ ثالثا قبر سنگي و خاكي پر از كرم و هزار پا و... را چه نسبتي هست با بزرگي و شرافت و نورانيت نزد خدا ؟ رب تعالي در قرآن صريحا به نامساوي بودن مرده و زنده اشاره دارد و زنده را برتر ميداند ... دنيا را با غيب اشتباه نگيريد از عالم غيب جز الله كسي خبر ندارد تنها آگاهي و خبر ما بر غيب آيات كلام الله قرآن و ديگر كتب الهي ( البته بدون تحريف ) آن است . اگر عبدالقادر گيلاني گفته باشد از من كمك بطلبيد بواقع خود را ______________ نعوذبالله شريك خداوند قرار داده است و بايد بگويم چيزي يا از قرآن نميدانسته يا تسليم قرآن نبوده و مطمئنا من از او بيشتر ميدانم چون تسليم كلام الله قرآن هستم . ثانيا اين كجا لحن اولياء الله است كه مسلمانان را نامرد خطاب كند ؟ آيا از كمك طلبيدن مسلمانان عايدي خوبي نصيبش ميشود ؟ واقعا چه عايد عبدالقادر گيلاني ميشود كه تا اين حد اصرار و اجبار كرده است ؟؟!! اين اجبار واقعا خيلي جالب است ... اگر دو دستگي ميان مسلمانان باشد علتش دور ماندن آنان از قرآن است 25 تا 31 سوره فرقان را بخوانيم و اما آيه 103 آل عمران كه آورديد امر به وحدت ميان مسلمانان است از جمله من و شماي مسلمان.
جواب نظر:

با سلام
دوست گرامي
1. گفته‌ايد «علماي اهل سنت خود ميگويند عمر ابن خطاب رضي الله عنه جز قرآن نقلي از پيغمبر را نميپذيرفته» اگر چنين است ، تناقض در رفتار خليفه دوم است ! جداي از اينكه اين سخن تنها از خليفه دوم نيامده است ، بلكه رسول خدا (ص) نيز فرموده‌اند « لا ألفين أحدكم متكئا على أريكته يأتيه الأمر من أمري مما أمرت به أو نهيت عنه فيقول لا أدري ما وجدنا في كتاب الله اتبعناه»!
حتي اگر عمر نيز در جاي ديگر گفته باشد جز قرآن ، خلاف دستور صريح رسول خدا (ص) عمل كرده است !
2. فرموده‌ايد «قرآن كجا از توسل به انبياء بيان فرموده ؟ آيه اش را نداريد تا بياوريد»آيا در قرآن توسل فرزندان يعقوب به پدرشان نيامده است؟
3. فرموده‌ايد « زنده كردن مرده و شفا دادن مريض هرگز بوسيله عيسي سلام الله عليه نبوده بلكه از طرف رب تعالي بوده است» آيا شيعيان مي‌گويند معجزات رسول خدا (ص) و ائمه از جانب شيطان است ؟ يا از جانب خودشان است ؟! بهتر است به جاي بيان كردن پاسخ‌هاي مضحك ، كمي در نوشته‌هايتان دقت كنيد !
4. گفته‌ايد «رب تعالي در قرآن صريحا به نامساوي بودن مرده و زنده اشاره دارد و زنده را برتر  ميداند»!!!
و به صراحت در ميان مردگان ، شهدا را استثنا مي‌كند و آنها را زنده مي‌داند ! چرا شما «نومن ببعض ونكفر ببعض» شده‌ايد ؟
5. گفته‌‌ايد « دنيا را با غيب اشتباه نگيريد از عالم غيب جز الله كسي خبر ندارد تنها آگاهي و خبر ما بر غيب آيات كلام الله قرآن و ديگر كتب الهي ( البته بدون تحريف )  آن است »
آيا در قرآن نيامده است «عالم الغيب فلا يظهر علي غيبه احدا الا من ارتضي من رسول»؟!!
آيا اين رسول عالم به غيب نيست ؟! بهتر است به جاي انكار نصوص صريحه قرآني ، تفكر خود را درست كنيد !
گروه پاسخ به شبهات

422   نام و نام خانوادگي:  وهابيت     -   تاريخ:   30 مهر 90
با سلام واقعا كسي ميداند مولوي چرا از قول يك كافر حربي امان يافته ميپرسد : راز بگشا اي علي مرتضي ، اي پس از سوء القضا حسن القضا ؟
423   نام و نام خانوادگي:  وهابيت     -   تاريخ:   04 آبان 90
1-عمر رضي الله عنه هيچگونه تناقضي در اين رابطه نداشته آيه صريح قرآن هستكه تنها حديث دين همانا قرآن است و نپذيرفتن نقل قول از پيغمبر توسط عمر بعد از وفات رسول الله صلي الله عليه و سلم ميباشد نه در زمان حيات رسول گرامي 2-فرزندان يعقوب سلام الله عليه به ايشان توسل نكردند و آيات مربوط هرگز نامي از توسل نبرده است - يعقوب براي فرزندان خود فقط يك سبب بود همچون وقتي كه ميروي پيش يك نجار و ميگوئي يك ميز از چوب برايم بساز . 3-اولا آيات بينات يا معجزات براي رسول الله جز قرآن كريم نيست ديگر آيات يا معجزات نازل شده فقط به امر يا اذن او تعالي بر رسولان الهي نازل شده است و آن رسولان گرامي اختياري بر انجام و در انجام آن نداشته اند رب تعالي به موسي امر كرد عصايش را بيندازد وقتي انداخت جانداري جنبنده شد به ابراهيم امر شد 4 نوع پرنده بگيرد و قطعه كند و هر جزئي از آنها را بر كوهي بگذارد سپس صدايشان كند تا زنده شده به حركت در آيند همچنين به عيسي هم امر شده از گل چيزي شبيه يا به هيئت پرنده درست كند سپس در آن بدمد تا بشود پرنده در واقع (110 مائده ) زدودن مرض اكمه و ابرص از بيماران و زنده بيرون آمدن مردگان از قبر همچنين باذن الله بوده است . ميبينيد در آيه 110 مائده حتي ساختن هيئت گلي پرنده را هم عيسي بر آن توانائي و اختياري نداشته است . 4- استثنا كردن كلمه شهدا را در قرآن نداريم بلكه به مقتولان في سبيل الله اشاره فرموده و پاسخي صريح به كفاري است كه تصور ميكنند خود عامل مرگ مومنان هستند زندگان من عند الله مالك هيچ چيزي نيستند نه ميشنوند نه قدرتش را دارند خودرا شنونده كنند ........... 5-يظهر علي غيبه همه آنچه در قرآن و ديگركتب الهي ( البته كتمان شده هاي بدون تحريف ) است كه بر رسولان خود و بر همه انسانها ظاهر كرده است آيه 26 و 27 و 28 جن را با هم بخوانيد تا به اين حقيقت برسيد.
جواب نظر:

با سلام
دوست گرامي
1. فرموده‌ايد «عمر رضي الله عنه هيچگونه تناقضي در اين رابطه نداشته آيه صريح قرآن هستكه تنها حديث دين همانا قرآن است و نپذيرفتن نقل قول از پيغمبر توسط عمر بعد از وفات رسول الله صلي الله عليه و سلم ميباشد نه در زمان حيات رسول گرامي»!!!
ا. اينكه آيه صريح قرآن هستكه تنها حديث دين همانا قرآن است ، كدام آيه است ؟! آيا آيه «لتبين للناس ما نزل اليهم» را مي‌گوييد ؟!!
ب. يعني آيا كلام رسول خدا (ص) بعد از مرگ ايشان ارزش خود را از دست مي‌دهد ؟
ج. اهل سنت با سند صحيح از رسول خدا (ص) نقل كرده‌اند كه بعد از مرگ من مبادا بگوييد تنها قرآن ! حال شما مي گوييد عمر مخالفت كرده است ! اگر چنين است شما بايد پاسخگو باشيد و نه ما !
2. گفته‌ايد «فرزندان يعقوب سلام الله عليه به ايشان توسل نكردند و آيات مربوط هرگز نامي از توسل نبرده است - يعقوب براي فرزندان خود فقط يك سبب بود  همچون وقتي كه ميروي پيش يك نجار و ميگوئي يك ميز از چوب برايم بساز» آنچه شما سبب مي‌ناميد ما وسيله مي‌ناميم ! توسل ما همان سبب شما است ! اگر چيز ديگري به نام توسل سراغ داريد (يعني استفاده از واسطه براي انجام كاري) بيان كنيد !
3. گفته‌ايد «اولا آيات بينات يا معجزات براي رسول الله جز قرآن كريم نيست»! شق القمر نيز معجزه پيامبر نيست ؟ غيب‌گويي هاي آن حضرت در بخاري و مسلم جزو معجزات نيست ؟ شفاي مرضا كه در بخاري و مسلم آمده است جزو معجزات حضرت نيست ؟ بهتر است به جاي منكر شدن فضائل آن حضرت كتب اهل سنت با عنوان «الخصائص» را بخوانيد تا ببينيد چه كرامت‌هايي به آن حضرت داده شده است !
4. گفته‌ايد «استثنا كردن كلمه شهدا را در قرآن نداريم بلكه به مقتولان في سبيل الله اشاره فرموده و پاسخي صريح به كفاري است كه تصور ميكنند خود عامل مرگ مومنان هستند»!!!
آيا مقتولان في سبيل الله شهيد (طبق معني مصطلح و رايج) نيستند ؟! اين آيه در جواب هر كسي باشد به صراحت شهدا را زنده معرفي كرده است ؛ و اين زنده بيان كردن ، به معني آن است كه آنها را مانند ساير مردگان ندانيد !!
مگر اينكه شما كلام خداوند را قبول نداشته باشيد (كه بارها نشان داده‌ايد اين چنين هستيد)
5. گفته‌ايد «يظهر علي غيبه همه آنچه در قرآن و ديگركتب الهي ( البته كتمان شده هاي بدون تحريف )  است كه بر رسولان خود و بر همه انسانها ظاهر كرده است آيه 26 و 27 و 28 جن را با هم بخوانيد تا به اين حقيقت برسيد»!!!
پس همه انسان‌هايي كه قرآن يا كتب گذشته را بخوانند مقداري علم غيب دارند . پس چرا خداوند گفته است هيچ كس از غيب چيزي نمي‌داند جز خدا ! و خود شما نيز در نظر قبلي اين چنين گفته بوديد !!!
توصيه مي‌كنيم به جاي نوشتن اندكي فكر كنيد !
گروه پاسخ به شبهات

424   نام و نام خانوادگي:  وهابيت     -   تاريخ:   04 آبان 90
مولوي در مثنوي گفته است:

راز بگشا اي علي مرتضي ، اي پس از سوء القضا حسن القضا

كسي نميپرسد كدام راز ؟
چرا مرتضي ؟
سوء القضا چيست ؟
حسن القضا كدام است ؟؟
425   نام و نام خانوادگي:  شيعه علي     -   تاريخ:   17 آبان 90
با سلام . بنده چند سوال اساسي از جماعت وهابي دارم :
1- خود اين جماعت وهابي نقل مي کنند که حضرت فاطمه(س) سرور زنان اهل بهشت هست در صحيح بخاري هست که حضرت فاطمه (س) 6 ماه آخر عمر مبارکشان با ابوبکر صحبت نکرد و قهر کرد و باز در صحيح بخاري هست که مومن با مومن بيش از سه روز قهر نمي کند. پس ابوبکر ايمان نداشته که حضرت فاطمه (س) 6 ماه با او قهر کرده.
2-خود اين جماعت وهابي نقل مي کنند که حضرت فاطمه(س) سرور زنان اهل بهشت هست و پيامبر فرموده هر کس او را بيازارد من را آزار داده و هر کس من را آزار دهد خدا را آزار داده و کسي که خدا را آزار دهد ديگه تکليفش مشخصه در صحيح بخاري هست که حضرت فاطمه (س) 6 ماه آخر عمر مبارکشان با ابوبکر صحبت نکرد و قهر کرد اين نشون ميده که حضرت فاطمه را آزار داده يعني پيامبر و خدا را آزار داده و کافر است.
3- آنها معتقدند که پيامبر وصيت نکرده و جانشين براي خودش تعيين نکرد. پس شمايي که ادعاي پيروي از سنت پيامبر مي کنيد چرا ابوبکر براي خودش جانشين تعيين کرد؟
426   نام و نام خانوادگي:  حميد     -   تاريخ:   21 آبان 90
توهين به اهل سنت و بزرگان آنها و توهين متقابل اهل سنت به شيعه نتيجه اي جز دوري مسلمانان از يكديگر و بهره برداري آل سعود جنايتكار ندارد
427   نام و نام خانوادگي:  مسلمان     -   تاريخ:   23 آبان 90
با عرض سلام خدمت برادران مسلمان همه ي نظراتتون رو خوندم ، به همه ي نظراتتون هم احترام مي گذارم ... ولي من نمي دونم چرا اسلام انقدر منحرف شد ! چرا بايد مسلمونها اينطوري به هم توهين كنن ! واقعا اين اسلامه ؟ نه ، اگر مسيحي يا يهودي بياد و بخواد مسلمان بشه چه چيز رو بهش نشون مي دين ؟ بهش چي مي گين ؟ حرف هاي يك سري دروغگو كه خلفاي راشدين رو بدنام كردن رو بهشون تحويل مي ديم ؟ يا درخواست كردن از شيخ بزرگوار عبدلقادر گيلاني ؟ واقعا اغاي عبدلله قران رو خوندي ؟ كجاي قران نوشته كه از عبدالقادر گيلاني درخواست كنيد تا نامرد نباشيد ؟ كجاي قران گفته كه فلاني و فلاني جانشينان پيامبر هستن ؟ بابا بس كنيد اين به اون مي گه وهابي ، اون به اين مي گه شيعه ي رافضي ؟! والا نه الله و نه رسول الله راضي نيستن ! مگر نه گروه پاسخ به شبهات ؟ فقط اينو مي گم ، همه ي خلفاي ، شيخ عبدالقادر گيلاني ، اهل بيت فوت كردن و به ملكوت اعلي پيوستن ! اما الله جل جلال زنده ي پايدار هست ! منتظر نظراتتون هستم مسلمان لبيك اللهم لبيك
428   نام و نام خانوادگي:  يگانه پرست     -   تاريخ:   25 آبان 90
عشق يعني عشق مولايم عمر مشركان از هيبت او در بدر
429   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   28 آبان 90
جناب يگانه پرست
«افمن يهدي الي الحق احق ان يتبع ام من لا يهدي الا ان يهدي فمالكم كيف تحكمون»

مولاي شما عمر در طي غزوات چند مشرک را به کشتن داد؟
مولاي شما در کل عمر خود چند بار مناظره کرد و طرف مقابل را در مناظره شکست داد؟
مولاي شما چند سوره قرآن را حفظ بود؟
مولاي شما چند آيه قرآن را تفسير کرد؟
مولاي شما چند صفحه علم و حکمت بيان کرد؟
**********
سواد شما بيشتر است يا عمربن خطاب؟
اگر سواد شما بيشتر است پس چگونه عمر مولاي شماست؟
اگر سواد عمربن خطاب بيشتر است لطفا آن را به ما و جهانيان نشان دهيد. گوشه‌اي از سواد عمر بن خطاب را بيان کنيد.
430   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   28 آبان 90
جناب مسلمان
چرا شما ابعاد را مي‌پرستيد؟ علت سجده شما در برابر ابعاد چيست؟
مگر طول و عرض و ارتفاع مخلوق خداوند اعلي نيستند؟
پس چرا صبحگاهان و هنگام شما مدام در حال سجده در برابر ابعاد هستيد؟
آيا ابعاد برگي از درخت و يا مورچه‌اي را خلق کرده اند که شما به عبادت ابعاد مشغول هستيد؟
****
شما همان قومي هستيد که معتقد هستيد که ابعاد نعوذبالله به خداوند محيط هستند و در قيامت اين احاطه ابعاد به ذات خداوند را خواهيد ديد.
اين است دين شما. دين کعب الاحبار يهودي. دين اسرائيليات و دين خرافات عائشه.
شما همان قومي هستيد که نعوذبالله اعتقاد به محاط شدن خداوند در قيامت و ديده شدن او داريد.
معبود شما وهمي است در آسمان که در جا و مکان دارد.
لذت شما در ريختن خود موحدين و آتش زدن خانه‌هاي مومنين است.
شما يک عمري هستيد. پيرو خالدبن وليد هستيد.
****
چرا شما به ازليت ابعاد کافر نمي‌شويد؟
چرا شما ايمان نمي‌آوريد که خداوند خالق ابعاد هست و منزه و سبحان است از اين که درون ابعاد بيايد.
خداوند عظيم و متعال منزه و سبحان است از اينکه با نور تعامل کند و در قيامت در ميان ابعاد ديده شود.
اين خداوند است که رب زمان است نه اينکه زمان بر الله متعال بگذرد.
******
بر عمر بن خطاب لعنت کن و به الله متعال مومن شو.
به عائشه کافر شو و به خداوند دشمن او ايمان آور. همان خداوندي که منزه و سبحان است از اين که نور به او برخورد کند و به چشمان تو انعکاس يابد.

منتظر ايمانت به الله متعال و کفرت به ابوبکر و باجگيري هاي او هستيم.
431   نام و نام خانوادگي:  اسلام پيروز     -   تاريخ:   28 آبان 90
كسي كه به زن بگويد نامرد اول به مادر خود توهين كرده است البته اگر مادري داشته باشد...
از آن بدتر كسي است كه به زبان مسلمانان دروغ ميبندد و او كسي است كه از انسانيت درك چنداني ندارد .

432   نام و نام خانوادگي:  عليرضا ن     -   تاريخ:   28 آبان 90
با سلام
جناب مسلمان سلام عليكم
من از شما سوال مي كنم كه چرا وضعيت مسلمانان چنين نابسامان است؟ مسلماَ آن برنامه اي كه خداوند متعال در قالب دين اسلام براي مسلمانان ريخته است و براي آن گنجينه هايي ارزشمند را هزينه كرده است نبايد به چنين جايي منجر مي شد, حتماَ يك اتفاقي افتاده است, در حال حاضر مسلمانان جز ضعيف ترين ملل دنيا محسوب مي شوند و از جهات مختلف دچار مشكل و گرفتاري هستند.
جناب مسلمان با توجه به اينكه شيعه و سني خداوند را از عيب و نقص منزه مي دانند, لذا ناگزير بايد قبول كرد كه هدف نهايي طرح ارائه شده توسط خداوند يعني دين اسلام, اين وضعيت نابسامان نبوده است, بايد اتفاقي افتاده باشد, بايد علت اين نابساماني و انحرافات را كاستي ها و كوتاهي هاي مردم بدانيم , نه اينكه كوتاهي ها را به پيامبر و يا خداوند بزرگ نسبت دهيم.
جناب مسلمان , ما و اهل سنت اين را پذيرفته ايم كه طراح دين, خداوند حكيم بوده است و همه ي ما كارها و طراحي هاي بسياري را از اين خدا در حوزه هاي ديگر ديده ايم. او خالق انسان و زمين و زمان و كهكشان است و هنر طراحي خود را به ما نشان داده است. به خلقت خودمان نگاه كنيم, نظمي كه در سيستمهاي مختلف بدن انسان طراحي شده است, انسان را به تعجب وا مي دارد و همچنين سيارات و ستارگان و غيره.
جناب مسلمان ما كار اين خدا را ديده ايم, حال چنين خدايي به ما گفته است كه طرحي عظيم و جالب براي شما انسانها دارم و آن همان دين اسلام است.
جناب مسلمان توقع شما از اين طرح جديد چيست؟ آيا به نظر شما اين طرح جديد چگونه طراحي شده است؟ آيا دين اسلام از نظر شما در اجرا دچار هيچ مشكلي نشده است؟ آيا روالي كه دين اسلام بعد از رحلت پيامبر اكرم دنبال نمود از نظر شما متناسب با بقيه ي كارهاي خداوند هست؟
جناب مسلمان همه مسلمانان اعم از شيعه وسني ،خود را تابع دين اسلام مي دانند. آنان دين و آيين اسلام را طبق آيه 3سوره مائده کاملترين دين الهي دانسته و معتقدند انسانها با تبعيت از اين آيين به رشد و کمال مي رسند. نکته اي که همه ما مسلمانها آن را قبول داريم اين است که طراح و پديد آورنده ي شرع مقدس، خداوند متعال است و خداوند حکيم است و هيچ کار بيهوده و عبثي را انجام نمي دهد. هر طرحي که توسط خداوند متعال ارائه شود، بهترين طرح است. اين آيين توسط پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله و سلم ) به جهانيان ابلاغ گرديد و توسط آن حضرت به بهترين وجه ممکن وظيفه خود را در اين راستا انجام داد، پيامبر در طول 23 سال که سرپرستي مردم را بر عهده داشت و طرح الهي را به اجرا در آورد؛ پست ترين مردم را که از آب گل آلود و کثيف مي آشاميدند و کسي آنان را به حساب نمي آورد به شريف ترين انسانهاي روي زمين مبدل کرد . پيامبر در اين مدت کوتاه توان مديريتي و اجرايي فوق العاده اي را از خود نشان داد، به طوري که در اين مدت کم توانست اعرابي هاي بي سر و پا را، هم از لحاظ مادي به اوج عزت وافتخار در عالم برساند و هم از لحاظ معنوي آنان را به حرکت در آورد. گروهي که دختران خود را زنده به گور مي کردند ، تنها بعد از گذشت 23سال داراي چنان تمدني شدند که تمدن ايران و روم را به لرزه در آورد. تا اين نقطه از بحث ، اختلاف زيادي ميان مسلمانان اعم از شيعه و سني وجود ندارد، اختلاف نظر شيعه و سني در مسئله ي جانشيني پيامبر است. اهل سنت قائل به تئوري خلافت انتخابي و اهل تشيع قائل به تئوري خلافت انتصابي هستند. اهل سنت مي گويد: پيامبر براي خود جانشين تعيين نکرده است ، نه بدين معنا که در اين امر کوتاهي کرده باشد بلکه به اين خاطر که نظر خداوند نيز همين بوده است که جانشين رسول خدا را مردم انتخاب کنند، هر کسي را که آنان انتخاب نمايند , مورد رضاي خداوند متعال مي باشد.
اما شيعيان مي گويد: خداوند متعال طراح اين دين بوده است و خود به خوبي مي دانسته است که اگر براي اجراي اين طرح، خودش کسي را به عنوان مجري وحافظ دين تعيين نکند، مردم افرادي را سر کار خواهند آورد که اهداف کوتاه مدت و بلند مدت طرح او را کلا ًبر باد خواهد داد، خداوند صاحب طرح بوده است و تکميل طرح به آن است که مجري ذيصلاحي را خودش تعيين کند.
هر فردي که آشنا به مباني طراحي و ساخت است ، مي داند که يکي از ارکان پايه واساس هر طرح اجرايي آن است که مجري ذيصلاحي براي آن تعيين گردد. چنانکه طرح مورد نظر به گونه اي است که اجراي ان از عهده ي هر کسي بر مي آيد و در توان همگان است که اين کار به انجام برسانند در اين صورت مي توان از گزينه انتخابات و شوري استفاده کرد ، زيرا طبق فرض، هر کسي انتخاب شود يقيناً داراي صلاحيت هم خواهد بود ، اما اگر پيچيدگي طرح به گونه اي است که انجام آن فقط از عهده ي برخي افراد صلاحيت دار بر مي آيد ، عقلاً بر طراح واجب است آن مجري يا مجريان به صورت تعييني مشخص کند. هيچ گونه کوتاهي و سهل انگاري در اين زمينه از سوي طراح قابل قبول نيست، زيرا چنين کوتاهي باعث مي شود اصل واساس طرح از بين برود و اهدافي که طراح مدنظر داشته است تماماً يا بخشي از آن از دست برود.
حتي يک انسان معمولي نيز از کارهاي خود اهداف خاصي را دنبال مي کند و چنين کوتاهي را انجام نمي دهد.
خداوند متعال آگاه بود که در صورتي که خلافت را به صورت انتخابي تجويز کند . کسي را به عنوان خليفه ي رسول خدا معين نکند، اين مردم توانايي شناخت آن کسي که بتواند اين آيين تازه را به خوبي هدايت کند،ندارند. و افرادي را تعيين خواهند کرد که پس از کمتر از پنجاه سال بعد از رحلت پيامبر ، براي خود آنان مشکلات فراواني بوجود مي آورد.
خداوند خوب مي دانست که اين مردم نمي توانند در انتخاب مجري با صلاحيت موفق عمل کنند و کساني را سر کار خواهند گذاشت که بعد از حدود پنجاه سال ، خواسته يا نا خواسته خلافت دست به دست مي گردد تا به کسي مي رسد که علناً شراب مي خورد و قصرهاي کذايي با اموال مردم برپا مي سازد. آيا يک بشر عادي اما متخصص و فهيم حاضر است در طراحي هاي خود چنين کوتاهي را انجام دهد؟ اصولاً اگر بناست بعد از پنجاه سال مجري مشروع و قانوني ، خودش شراب بخورد ، پس ديگر چه لزومي دارد که پيامبر در مورد مذمت شراب خوردن فرياد بزند و براي مرتکبين آن حد تعيين بنمايد. مگر خداوند اين آيين را براي چند سال طراحي کرده است؟
يزيد در سال 60هجري در مسند اجرايي دين مبين اسلام قرار گرفت، متاسفانه وي در مدت کوتاه حکومت خود دست به کارهايي زد که صداي مشروعيت سازان اهل سنت را هم در آورد. آخه اين چگونه دين و آييني است که حاضر است به کارهاي زشت مهر صحت بزند؟ ما با چه رويي مي توانيم مردمان را به چنين ديني دعوت کنيم؟ آيا همان دوران جاهليت اولي بهتر از اين اوضاعي که يزيد درست کرده بهتر نيست؟ او در سال اول حکومتش ، سيد وسرور جوانان اهل بهشت را به شهادت رساند. ودر سال دوم وسوم حکومتش ، مردم مدينه را قتل عام کرد و خانه ي خدا را به منجنيق بست. آيا در مورد مشروعيت حکومت چنين فردي چه مي توان کرد؟
پس به طور خلاصه اهل سنت مي گويند که : خداوند متعال طرحي را براي سعادت بشر تدوين کرد و ابلاغ و اجراي آن را به پيامبر واگذار کرد. و پس از پيامبر اين پست و مقام با انتخاب مردم به نحو مشروع به ابوبکر، عمر ، عثمان ،امام علي ، به مدت 6ماه امام حسن ، معاويه ،يزيد و...محول شد ، با توجه به مشروعيت حکومت اين افراد بايد پذيرفت که هيچ انحرافي در اجراي طرح پيش نيامده است و کارها بر طبق نقشه ي سعادت انسانها پيش رفته است. يا به عبارت ديگر آن جامعه آرماني که خداوند براي نيل انسانها بدان ، چنين آيين جامع و گسترده اي را نازل فرمود دقيقاً همان جامعه اي بود که در زمان معاويه ويزيد شاهد آن هستيم.
اما شيعيان مي گويند : اين افترايي بزرگ به ساحت مقدس پروردگار عالم است . چگونه ممکن و معقول است که خداوند دانا برنامه اي را براي ما تدوين و اجرا نمايد که ما را به شرايطي مانند حکومت يزيد برساند؟
پس از اين مقدمه به اين مطلب مي پردازم که آيا خداوند، جانشين براي پيامبر انتخاب کرده است يا آن را به عهده مردم گذارده است؟
خداوند متعال در سوره شوري آيه 13مي فرمايد: (آييني را براي شما تشريع کرد که به نوح توصيه کرده بود ، آنچه را بر تو وحي فرستاديم وبه ابراهيم و موسي و عيسي فرموديم،اين بود که دين را برپا داريد ودر آن تفرقه ايجاد نکنيد. برمشرکان گران است آنچه شما آنان را به سويش دعوت مي کنيد. خداوند هر کسي را بخواهد بر مي گزيند ، وکسي را که به سوي او باز گردد هدايت مي کند.) پس در آيه خداوند به پيامبر مي فرمايد: اي امت محمد ، خداوند براي شما همان آييني را قرار داد که براي نوح قرار داده بود، و آنچه برتو- اي محمد- وحي کرديم ، همان است که بر ابراهيم و موسي وعيسي واجب نموديم ، سپس فرمود: اين دين را به پا داريد و در آن تفرقه ايجاد نکنيد. و آنچه بر اين مطلب دلالت مي کند ، سخن خداي متعال در سوره صافات آيات 79تا 84 است: ( سلام بر نوح در ميان جهانيان باد- ما اين گونه نيکو کاران را پاداش مي دهيم- چرا که او از بندگان با ايمان ما بود- سپس ديگران را غرق کرديم- و از پيروان او ابراهيم بود – هنگامي که با قلب سليم به در گاه پروردگارش آمد.) پس اين آيه مي گويد که حضرت ابراهيم پيرو حضرت نوح بوده است.
آيات مربوط به بحث ما درباره حضرت ابراهيم خليل: الف) در سوره حج آيات 26تا28 خداوند مي فرمايد:( و هنگامي که خانه را براي ابراهيم آماده ساختيم وبه او گفتيم : چيزي را همتاي من قرار مده ، و خانه ام را براي طواف کنندگان و قيام کنندگان و رکوع کنندگان و سجود کنندگان پاکيزه گردان- و مردم را به حج فرا خوان که پياده و سواره بر مرکب هاي لاغر ، از هر راه دوري به سوي تو مي آيند- تا شاهد منافع خود باشند و نام خدا را ، در روزهاي معين ، بر چهارپاياني که روزي شان داديم بر زبان آورند.)
ب)در سوره بقره آيات 125تا128 خداوند مي فرمايد:(و هنگامي که خانه کعبه را بازگشتگاه و مرکز امن و امان مردم قرار داديم ، و فرموديم مقام ابراهيم را نمازگاه خويش گيريد، و ابراهيم و اسماعيل را فرمان داديم که : خانه مرا براي طواف کنندگان و مجاوران و رکوع کنندگان و ساجدان پاکيزه نماييد- و هنگامي که ابراهيم و اسماعيل پايه هاي خانه را بالا مي بردند. گفتند: پروردگارا از ما بپذير که تو شنوا ودانايي- پروردگارا ما را مسلمان و فرمانبردار خويش قرار ده ، واز دودمان ما امتي فرمانبردار و تسليم خود پديد آور، و شيوه عبادتمان را به ما نشان بده و توبه ما را بپذيرکه تو ، توبه پذير و مهرباني.)

ج)در سوره بقره آيات 135تا 136خداوند مي فرمايد:(و گفتند يهودي يا نصراني شويد تا هدايت يابيد. بگو: بلکه از آيين استوار و ناب ابراهيم پيروي کنيد که هرگز از مشرکان نبود- بگوييد:ما به خدا ايمان آورديم، وبه آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و پبامبران نسل او نازل گرديده ، و نيز آنچه به موسي و عيسي و همه انبيا از جانب پروردگارشان داده شده است ، ما هيچ يک از آنان را از ديگري جدا نمي دانيم ، وتنها تسليم فرمان خداييم.)
د) در سوره آل عمران در آيه 68 خداوند مي فرمايد:( ابراهيم نه يهودي بود ونه نصراني ، بلکه موحدي خالص و مسلمان بود، و هرگز از مشرکان نبود.)
ه) در سوره آل عمران آيه 95 مي فرمايد:( خدا راست گفته است ، پس از آيين ناب و خدايي ابراهيم را پيروي کنيد که هرگزازمشرکان نبود.)
و) در سوره انعام آيه 161 مي فرمايد:( بگو: پروردگار من را به راه راست هدايت کرده است . ديني استوار ، آيين خالص ابراهيم ، او هرگز از مشرکان نبود.)
و در سوره نحل آيه 123مي فرمايد:( سپس به تو وحي فرستاديم که از آيين ابراهيم که ايماني ناب و استوار داشت و از مشرکان نبود ، پيروي کن.)

خلاصه آيات: خداوند مي فرمايد : اي پيامبر به ياد آور هنگامي که ابراهيم را بر جايگاه خانه خدا آگاه کرديم تا آن را بنا کند ، و هنگامي که ابراهيم و اسماعيل خانه را بنا مي کردند و پروردگارشان را مي خواندند و مي گفتند: پروردگارا از ما بپذير ، وما را تسليم خويش پديد آور؛ و شيوه عبادتمان را به ما نشان بده و خداي متعال دعاي آنان را پذيرفت.
خداي متعال ابراهيم را فرمان داد تا دعوت براي حج را اعلان دارد و به مردم خبر دهد که به زودي پياده و سواره و از راههاي دور به حج خواهند آمد، و خداوند اين خانه را براي مردم جايگاه امن و تحصيل ثواب قرار داده است. و فرمان داده تا مردم نماز گاه خود را از مقام ابراهيم برگيرند.
خداي متعال در آيات ديگر از ملت و دين ابراهيم خبر مي دهد و مي فرمايد: ابراهيم مسلماني خالص و استوار بود ، او نه مشرک بود و نه يهودي ونه نصراني ، چنانکه برخي از اهل کتاب پنداشته اند ، خداوند ما را فرمان داده تا آيين ابراهيم را پيروي کنيم ، و پيامبر را به اين کار ويژگي بخشيده و به او فرموده تا بگوييد: پروردگارم مرا به راه راست هدايت کرده است، دين ابراهيم را پيروي کند. واز جمله پيرويهاي پيامبر از شريعت جدش ابراهيم آوردن مناسک حج به شيوه اي است که او دستور داده ، امت رسول خدا نيز چنين مي کنند و مناسک حج را چنان به جا مي آورند که ابراهيم خليل آورده است.
پس نتيجه مي گيريم که خداوند به پيامبر اسلام مي فرمايد: 1) خداوند همان آييني را مقرر کرد که بر نوح وصيت فرموده است. 2) و ابراهيم از پيروان شريعت نوح بود. 3) خداوند به پيامبر مي فرمايد: آيين توحيدي ابراهيم را پيروي کن. 4)وبه ما هم مي فرمايد: آيين توحيدي ابراهيم را پيروي کنيد. و همچنين در سوره احقاف آيه 9 مي فرمايد: بگو؛ من پيامبري نوظهور نيستم ، ونمي دانم با من و شما چه خواهد شد ، تنها از آن چه بر من وحي مي شود پيروي مي کنم ، وجز بيم دهنده آشکاري نيستم.
پس همان گونه که مي بينيم خداوند به پيامبر اسلام مي فرمايد: تو پيامبر نوظهوري نيستي ، ومثل پيامبران گذشته هستي ، وبه پيامبر مي فرمايد : از دين استوار وخالص ابراهيم پيروي کن؛ و ابراهيم از پيروان نوح بود، وفقط در شريعت حضرت محمد دين به اکمال رسيد و آيه 3 سوره مائده نيز همين را تاييد مي کند.
جناب مسلمان همانگونه که پيامبران گذشته از حضرت آدم گرفته تا حضرت عيسي همگي وصي و جانشين داشتند ، چگونه ممکن است که پيامبر خاتم، وصي و جانشين نداشته باشد ، خداوند که به پيامبر مي گويد که از دين استوار و خالص ابراهيم پيروي کن ، و ابراهيم هم از نوح پيروي مي کند، آيا در دين حضرات نوح ، ابراهيم ، موسي، عيسي ، وصي نداشتند؟ آيا آنها هم تعيين جانشين خود را به مردم واگذار کردند ؟ اگر آنها وصي تعيين نفرمودند، پس پيامبر هم طبق آيات بالا بايد از آنها پيروي کند، و جانشين تعيين نکند ؛ ولي آن پيامبران همگي با دستور خداوند جانشين داشتند ، پس پيامبر هم بايد با پيروي از آيين خالص ابراهيم ،با دستور خداوند تعيين جانشين کند.
جانشينان پيامبران در امت هاي پيشين: 1) جانشين حضرت آدم، هبة الله بود که به زبان عبري شيث است. 2) جانشين حضزت ابراهيم ، اسماعيل بود. 3) جانشين حضرت يعقوب ، يوسف بود. 4) جانشين حضرت موسي ، يوشع بن نون بود، که زوجه حضرت موسي بر ضد او شورش کرد. 5) جانشين حضرت عيسي ، شمعون بود. و جانشين خاتم انبيا محمد( صلي الله عليه و آله وسلم )، امام علي بن ابي طالب و يازده تن از فرزندانش او بودند.
براي اينکه قضيه را بهتر بفهميم به حديث زير دقت کن:
طبراني در کتاب معجم کبير ج6ص221 اين حديث را آورده است:( سلمان گويد: به رسول خدا گفتم : يا رسول الله ، هر پيامبري را وصيي است ، وصي شما کيست؟ پاسخم را نداد تا چندي بعد که مرا ديد فرمود : سلمان ، به سوي او شتافتم و گفتم :لبيک، فرمود: مي داني وصي موسي کيست؟ گفتم: آري، يوشع بن نون است. فرمود: براي چه؟ گقتم: چون او در آن زمان داناترين آنها بود. پيامبر فرمود: همانا وصي من و راز نگهدارم و بهترين کسي که بعد از خود بر جاي مي گذارم و او وعده هايم را به انجام مي رساند ، علي بن ابي طالب است.) ،طبراني اين حديث را روايت کرده و مي گويد:( وصي من؛ يعني او را وصي خود در خانواده اش قرار داده نه بر خلافت و جانشيني).
علامه عسکري در جواب اين تاويل طبراني مي گويد: براي درک ارزش تاويل طبراني ، اين حديث شريف را از سه جهت مورد بررسي قرار مي دهيم: سوال کننده – سوال – و پاسخ حکيمانه پيامبر:
سوال کننده سلمان فارسي است ، يعني از نوادگان عبدالمطلب يا بستگان زنان و داماد آن حضرت نبوده تا موضوع جانشين رسول خدا در خانواده آن حضرت مورد توجه باشد. او پيش از آنکه به دست رسول خدا اسلام آورد ، معاشر و همنشين راهبان نصاري و علماي ايشان بود. و دانش امتهاي پيشين و اخبار انبيا و اوصيا را از آنها دريافت کرده بود ، وبدين خاطر به پيامبر گفت:( هر پيامبري را وصيي است ، وصي شما کيست؟) پس او چنانکه مشهود است از وصي پيامبر بر شريعت او و از وليعهد آن حضرت سوال مي کند، و نمي گويد :( هر سرپرست خانواده اي براي خود وصيي تعيين مي کند ، وصي شما کيست؟) تا از آن دانسته شود که وي از جانشين آن حضرت در خانواده اش سوال مي کند.
اما پاسخ پيامبر و تاخير آن حضرت در جواب ، علتش آن بود که رسول خدا در امور مهم منتظر فرمان خداوند مي شد، همانگونه که در موضوع تغيير قبله در مدينه آسمان را مي پائيد و مي دانست که قبله او به سوي کعبه خواهد بود ، تا آنگاه که اين آيه بر او نازل گرديد:( نگاههاي انتظار آميز تو را به سوي آسمان مي بينيم و اکنون تو را به سوي قبله اي که از آن خشنود باشي باز مي گردانيم). رسول خدا که رقابت و آزمندي قوم عرب براي حکومت و فرمانروايي را مي دانست ، و مي دانست که جامعه نوپاي اسلامي مدينه تحمل و توان انتشار خبر ولايت عهدي امام علي را ندارد ، پاسخ سلمان را با پرسشي از( وصي موسي) آماده شنيدن جواب کرد ، وچون از علم سلمان بدان آگاه بود و مي دانست که سلمان آن را از علماي اهل کتاب دريافت کرده است، هنگامي که سلمان گفت:(وصي موسي، يوشع بن نون بود) ، به او فرمود: براي چه ؟ و هنگامي که سلمان گفت: براي آنکه او در آن زمان داناترين آنها بود. و پيامبر فرمود: همانا وصي من علي بن ابي طالب است.
و حکمت پاسخ آنگونه که پيامبر به سلمان گفت، چنان است :
1) پيامبر براي نمونه و مثال يوشع بن نون را برگزيد که مشهورترين اوصيا بود، و موسي بن عمران او را جانشين امتش قرار داد، و يوشع بن نون، بني اسرائيل را رهبري و آزموده بود، همانگونه که امام علي پس از پيامبر در دوران حکومتش چنان کرد.
2) از علت انتخاب يوشع بن نون به وصايت پرسيد، که چرا وصي موسي شد؟ و سلمان پاسخ داد: چون او داناترين آنها بود. رسول خدا با اين گفتگو روشن ساخت که امام علي بدان خاطر وصي است که داناترين آنهاست نه بدان خاطر که پسر عموي پيامبر است يا مدافع بي نظير و تمام عيار اسلام است. يعني آن حضرت از قابليت امام علي براي وصايت پرده برداشت، و با اين سخن که :( او راز نگهدار من ، و بهترين کسي است که پس از خود بر جاي مي گذارم)، آن را تاکيد فرمود. که البته اين سخن را طبراني تاويل و توجيه کرده و گويد: يعني، بهترين کسي که از اهل بيتم ، برجاي مي گذارم. آري، طبراني که اين حديث را استوار و عاري از ضعف و اشکال ديده ، بدين گونه به تاويل و توجيه آن پرداخته است.( اين حديث در کتاب مجمع الزوائد ج9ص113و114هم آمده است).
پس ، خاتم انبيا نيز ، پيامبري نوظهور و جداي از پيامبران پيشين نبود، تا امتش را بدون تعيين وليعهد رها سازد، پيامبر همان کسي است که جامعه اسلامي کوچک مدينه را در زمان غيبت خود ، يک لحظه هم بدون رهبر رها نکرد ، محال است (حتي نيم در صد)که پيامبر و ديگر رسولان الهي جامعه اسلامي را براي هميشه تاريخ رها سازنند و،وليعهد پس از خود را تعيين ننمايند.
جناب مسلمان اگر خداوند جانشين براي مردم انتخاب نکرده باشد و کار بر عهده خود مردم گذارده است ، واگر مردم در اين راه اشتباه انتخاب کنند، آيا اين مردم در روز قيامت حق ندارند که از خداوند بپرسند: تو که مي دانستي ما خودمان نمي توانيم کسي را که بتواند حرفها و نقشه هاي تو را اجرا کند ، شناسايي کنيم ، پس خودت چرا کسي را معرفي نکردي؟ پس تقصير از ما نبوده است ، بلکه اين بدبختي ها را که بر سر ما و دين تو آمده، کوتاهي خود تو بوده است. اما پناه مي بريم به خدا از چنين جسارتي به ساحت مقدس پروردگار جهانيان، اما خداوند ، آنچه از ناحيه خود بايد مي آمده است ، تا ما را به اکمال دين و اتمام نعمت برساند همه و همه به نحو کامل به ما عرضه شده است ، پس از سوي خداوند هيچ نقصي در دين وجود ندارد ؛ و هر چه نقص و کاستي است از عملکرد ما است.
نظريه خلافت انتخابي ، مانند آن است که يک مهندس طراح ، سازه اي بزرگي را محاسبه و طراحي کند و از پيشرفته ترين کامپيوترها هم استفاده کند تا دقت محاسبات خود را تا حد ممکن بالا ببرد تا بتواند بهترين طرح را تدوين نمايد، آنگاه نقشه هاي اجرايي تهيه شده را به دست کارفرما بدهد و بگويد: با اينکه مي دانم اجراي دقيق و صحيح اين نقشه ها از عهده ي هر کسي بر نمي آيد و اين را نيز آگاهم که اگر نقشه را به افراد غير متخصص بدهي نه تنها طرح به انجام نمي رسد و سازه احداث نمي شود، بلکه بسياري از مصالح و هزينه ها نيز تلف ميشود، با اين حال کسي زا به تو معرفي نمي کنم و انتخاب مجري طرح را بر عهده خودت مي گذارم ، تو خودت هر که را دوست داري انتخاب کن. اما تئوري خلافت انتصابي که مبناي مذهب تشيع است ، چنين مشکلي ندارد ، بر طبق اين تئوري ، خداوند وظيفه ي خود را به عنوان طراح و مدون دين به انجام رسانيده است و مجريان ذيصلاح را نيز خود معرفي کرده است. خداوند افرادي را که براي اجراي اين طرح معرفي نموده است که از لحاظ قدرت اجرايي دقيقاً مثل هم هستند ، توان مديريتي که در شخص پيامبر اکرم وجود داشت ، دقيقاً در تک تک ائمه نيز وجود داشته و دارد. در صورتي که مردم تن به فرماندهي اين مجريان مي دادند ، رشد وشکوفايي ها در عصر بقيه امامان نيز مثل پيامبر ادامه مي يافت و اهداف خداوند متعال در سرتاسر جهان آشکار مي شد.
البته چون بناي پروردگار عالم اين نبوده است که براي پذيرش دين ، اجباري در کار باشد ، بلکه هدف اين بوده است که مردم با اختيار خود راه درست را پيش گيرند.
منظر نظرات شما در اين زمينه هستم.
433   نام و نام خانوادگي:  العبيد     -   تاريخ:   29 آبان 90
سلام
آقاي يگانه پرست(428) گويا مولايت عمر نيز مشرک بوده خواسته اش رو از طريق عموي پيامبر صلي الله عليه و آله مطرح کرده :

أن عمر بن الخطاب رضي الله عنه: كان إذا قحطوا استسقى بالعباس بن عبد المطلب فقال: اللهم إنا كنا نتوسل إليك بنبينا فتسقينا، وإنا نتوسل إليك بعم نبينا فاسقنا، قال فيسقون
(صحيح بخاري ، ح 964 و 3507)

434   نام و نام خانوادگي:  بي طرف     -   تاريخ:   04 آذر 90
سلام نمي خواهم بحث کنم ازهردوطرف چه سني چه شيعه مي پرسم اسلام براي تعريف کنيد پرستش خداي يکانه چيزي نيست روزي انسان از قبر بلند مي شودازاوسوال ميشودخدايت کيست دينت چيست پيامبر کيست همين سوال ها مي شود مسلمان واقعي راحت مي تواند سوال ها را جواب دهدخدايکانه دين اسلام پيامبر حضرت محمد ازقبربهشتي بودنش قطعياست نه بحث هاي که شمامي کنيد
435   نام و نام خانوادگي:  يه شيعه     -   تاريخ:   08 آذر 90
فقط يه خواهش دارم سايت سني نيوز رو باز کنيد
436   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   09 آذر 90
يك شيعه عمر حالا كه مثلا اين صفحه شما:؟؟؟؟ باز است چه حرفي براي گفتن داريد؟
437   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   09 آذر 90
جناب بي‌طرف
خوب پس به اين ترتيب احتياجي به ايمان به خلافت ابوبکر و عمر نيست؟
خيلي خوب است.
پس خليفه دانستن ابوبکر و عمر جزئي از اسلام نيست و بدون خليفه دانستن آن دو هم مي‌توان بهشتي شد.
438   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   11 آذر 90
با سلام
جناب دوتا شيعه عمر .
سعي كردم نشد, اخه رايانه من انتي ويروسهاي قوي داره بنامهاي : منافق كش , مرگ بر منافقين , لعنه الله علي ايادي شيطان . براي همين انتي ويروسهاست كه نمي توانم اين سايت يا سايتهاي اراجيف گو ديكر را باز كنم .

لبيك يا علي
439   نام و نام خانوادگي:  شيعه راستين     -   تاريخ:   15 آذر 90
به نام خدا

به نظر من مسئله ما اينه که علي (عليه السلام) آنطور که بايد و شايد شناخته يا شناسانده نشده است و اين خليفه چهارم از خلفاي راشد آن علي نيست که از بي کسي و تنهايي سر در چاه فرو مي برد.کسي که با ديدن اشک يتيمي مي گريست،کسي که در حکومت عدل اسلامي اجازه کندن خلخال پاي يک زن يهودي را به ستم و ناحق نمي داد.بهتره همه ما با تحقيق و مطالعه کافي و وافي به ايراد نظر بپردازيم.همين جناب ابوبکر و عمر بن خطاب کساني بودند که به ايران حمله کردند و اين همه جنايت و خونريزي و تجاوز به خاک ايران را رقم زدند ،شاهد اين مدعا منابع و کتب بسيار است که اين مطلب را تصديق مي کند.شما بگوييد آيا اين کار ايشان مخالفت و تضاد کامل با آيه شريف«لا اکراه في الدين» نيست؟ و مخالفت با کلام خدا گناه است يا خير؟و اين در شرايطي است که حتي شخص والاي پيامبر خدا صلي الله عليه و آله،براي دعوت سايرين به دين مبين اسلام از ارسال نامه استفاده کردند و اگر جنگي هم صورت گرفت به واسطه کارشکني و دشمني آشکار قريش و غيره اتفاق افتاده.در اين باب بحث زياد است.من توصيه مي کنم آگاهانه تر و با استدلال محکم و قاطع حکم کنيم تا به نتيجه مطلوب و صحيح دست يابيم.از دوستان عزيز و مديريت محترم مي خواهم حقيقتا يک منبع مفيد و عالي با بررسي علمي و دقيق براي شناخت مطلوب و حقيقي شخصيت امام علي (عليه السلام) و ديگر ائمه معصوم (عليهما السلام) قرار دهند تا همه از آن استفاده کنيم.

مسئله ولايت و امامت چيزي نيست که ما شيعيان تنها از آن دم بزنيم.شما مي خواهيد مسئله اي را انکار کنيد که علماي خودتان به آن اعتراف کردند.شما منابع خودتون رو که قبول داريد!! پس به اين ها توجه کنيد،اين ها احاديثي هستند که از پيامبر صلي الله عليه و آله نقل شده اند:

«أنا تارك فيكم ثقلين اوّلها كتاب الله فيه الهدى و النّور فخذوا بكتاب الله و استمسكوا به فحثّ على كتاب الله و رغب فيه ثم قال و اهل بيتى اذكركم الله فى اهل بيتى; اذكركم الله فى اهل بيتى; اذكركم الله فى اهل بيتى»;در ميان شما دو چيز با ارزش ـ گرانسنگ ـ گذاشتم، نخستين آن دو قرآن است كه هدايت و نور است پس به قرآن مراجعه و به آن چنگ بزنيد و ـ دوم آن اهل بيت من است خدا را به ياد شما مى آورم در مورد اهل بيتم ـ به خاطر خدا متوجه اهل بيتم باشيد.(صحيح مسلم، ج 15، ص 180; كتاب الفضايل، باب فضايل على بن ابى طالب، بيروت، داراحياء التراث العربى، شرح النووى، چاپ دوم.)


«انى تارك فيكم ما ان تمسكتم به لن تضلّوا بعدى احدهما اعظم من الاخر كتاب الله حبل محدود من السماء الى الارض و عترتى اهل بيتى و لن يفترقا حتى يردا علىّ الحوض فانظروا كيف تخلفونى فيهما»;چيزى در ميان شما گذاشتم كه تا مادامى كه به آن تمسك و مراجعه داشته باشيد بعد از من گمراه نمى شويد. يكى از آن دو يادگار بزرگ تر از ديگرى است ـ يعنى ـ قرآن كه ريسمان كشيده شده از آسمان به سوى زمين است ـ يادگار دوم ـ عترت و ذريه من يعنى اهل بيت من است و اين دو يادگار هرگز از هم جدا نمى شوند تا در كنار حوض كوثر بر من وارد شوند پس متوجه باشيد كه بعد از من با اين دو يادگار چه مى كنيد.(الجامع الصحيح و هو سنن الترمذى، ج 5، ص 662; باب مناقب اهل بيت النبى، بيروت دار احياء التراث، تحقيق ابراهيم عوض; الدر المنثور، جلال الدين سيوطى، ج 2، ص 285، ذيل آيه، اعتصام، بيروت دارالفكر چاپ اول; مسند احمد، ج 3، ص 59017، ج 5، ص 181، دارالصاد.)


« ... فانظروا کيف تخلفونى فى الثقلين . فنادي مناد: و ما الثقلان يا رسول اللّه؟ قال: کتاب اللّه طرف بيد اللّه و طرف بأيديکم فاستمسکوا به و لا تضلوا، و الآخر عترتى، و إن اللطيف الخبير نبأنى أنهما لن يتفرقا حتى يردا علي الحوض، و سألت ذلک لهما ربى، فلا تقدموهما فتهلکوا، و لا تقصروا عنهما فتهلکوا، و لا تعلموهم فانهم أعلم منکم، ثم اخذ بيد علي رضي الله عنه فقال من کنت أولى به من نفسه فعلىّ وليه، اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه. ــــــــــــــــ بنگريد که پس از من، با دو يادگار گرانبهاى من چگونه رفتار مى‏کنيد؟ پرسيدند: يا رسول الله! دو أثر گرانبهاى شما چيست؟ فرمود: يکى کتاب خداست که جانبى از آن در دست خدا مى‏باشد و طرف ديگر آن در اختيار شما قرار گرفته است؛ به آن چنگ بزنيد و گمراه نشويد. و ديگرى عترت من است؛ خداى لطيف و دانا ، مرا مطّلع ساخته که اين دو هرگز از هم جدا نمي شوند تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند. و من هم از پروردگارم همين اتحاد و يگانگى را براى آنها درخواست کرده‏ام. پس بر اين دو پيشى نگيريد که به هلاکت مى‏رسيد و در مورد آنها کوتاهى نکنيد که هلاک خواهيد شد. و سخنى به آنها نياموزيد که آنان از شما داناترند. سپس دست علي (ع) را گرفت و فرمود: هر که من نسبت به جان او، از خود او اولاترم، على هم اولاتر است به جان او. پروردگارا! دوستش را دوست و دشمنش را دشمن بدار.»(المعجم الکبير ،الطبراني ، ج3 ، ص167)


« قال رسول الله(ص):« ... فانظروا کيف تخلّفوني في الثقلين. فقام رجل فقال يا رسول الله و ما الثقلان؟ فقال رسول الله صلي الله عليه و سلم الاکبر کتاب الله ؛ سبب طرفه بيد الله و طرفه بأيديکم فتمسکوا به لم تزالوا و لا تضلّوا. والاصغر عترتي و انّهما لن يفترقا حتّي يردا عليّ الحوض و سألت لهما ذلک ربّي فلاتقدّموهما فتهلکوا و لاتعلّموهما فانّهما اعلم منکم.ــــــــــــ بنگريد که پس از من، با دو يادگار گرانبهاى من چگونه رفتار مى‏کنيد؟ مردي برخواست و پرسيد: يا رسول الله! دو أثر گرانبهاى شما چيست؟ فرمود: ثقل اکبر کتاب خداست؛ وسيله اي که جانبى از آن در دست خدا مى‏باشد و طرف ديگر آن در اختيار شما قرار گرفته است؛ پس به آن چنگ بزنيد که نمي لغزيد و گمراه نمي شويد. و ثقل اصغر عترت من است؛ که همانا آن دو هرگز از همديگر جدا نمي شوند تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند. و من هم از پروردگارم همين اتحاد و يگانگى را براى آنها درخواست کرده ‏ام. پس بر اين دو پيشى نگيريد که به هلاکت مى‏رسيد و سخنى به آنها نياموزيد که آنان از شما داناترند»(المعجم الکبير ،الطبراني ، ج3 ، ص66)


(لَتَنتَقِضَنَّ عُرَي الإسلامِ عُروَةً عُروَةً ،فَکُلَّمَا انتَقَضَت عُروَةٌ تَشَبَّت النّاسُ بِالَّتي تَليها،فَأَوَّلُهُنَّ نقضاً الحُکمُ وَ آخِرُ هُنَّ الصَّلاةُ.)،((دستاويز هاي اسلام يکايک شکسته کي شود،. چون ددستاويزي شکسته شد مردم به دستاويز بعدي چنگ مي زنند.نخستين دستاويزي که شکسته مي شود حکومت حق است،و آخر آن نماز است)).(مسند احمد بن حنبل ، ج 5 ، ص 25 )

کمي تعقل کنيد اين مايه رستگاري است.

پيامبر خدا صل الله عليه و آله به على عليه السلام نگريست و فرمـود: اين شخص و پيروانش در بهشت اند.(احقاق الحق، ج 7، ص 308)

در پايان سوالي دارم از برادران اهل سنت،در قرآن کريم آيات بسياري در شان امام علي (عليه السلام) وارد شده است که ما با شان نزول و تفسير در اختيارتان مي گذاريم.اگر شما 1 آيه!!تنها يک آيه شريف قرآن کريم را با شان نزول و تفسير که در مورد ابوبکر و عمر و عثمان نازل شده باشد بياوريد من به ايشان ايمان مي آورم.کتاب آيات ولايت در قرآن تاليف مرجع عالي قدر شيعه"آيت الله مکارم شيرازي مدظله العالي" است مطالعه کنيد.اگر دسترسي نداريد از اين پايگاه ديدن کنيد:(پايگاه اطلاع رساني آيت الله مکارم شيرازي مدظله العالي به نشاني:www.makaremeshirazi.ir، در قسمت تاليفات،بخش اعتقادي و کلامي،"آيات ولايت در قرآن"،)همچنين مي توانيد از ديگر آثار با ارزش ايشان استفاده کنيد.کتاب "شيعه پاسخ مي دهد" نيز منيع خوبي براي ذهن پرسشگر شما خواهد بود.

حسبي الله و توکلت علي الله
والسلام
440   نام و نام خانوادگي:  احمد حسين     -   تاريخ:   26 آذر 90
جواب شما:اياك نعبد واياك نستعين است ولي شما خودتون رو به گمراهي زدين
441   نام و نام خانوادگي:  عليرضا ن     -   تاريخ:   27 آذر 90
جواب شما: افَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَبِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ : آيا به بعضى از دستورات كتاب آسمانى ايمان مى‏آوريد و به بعضى كافر مى‏شويد ؟ ولي تو خودت را به گمراهي زدي.
442   نام و نام خانوادگي:  غلام رضا     -   تاريخ:   30 آذر 90
نقطه اوج تمدن اسلامي آنجاست که ما در کنار هم با بررسي موشکافانه مسائل علمي و فقهي خود به تبادل نظر بپردازيم و نه اينکه به تکفير يکديکر مشغول باشيم اعتقاد يه خدا -پيامبر(ص)-معاد -عدل خداوندي و نظر به اينکه برادران اهل سنت معتقدند که عقل کل عالم بشريت زحمت هاي را که در راه مبازه با مشرکان کشيدند بدون جانشين به امان خدا رها نکرده و جانشيني براي او قائل هستند (ابي بکر صديق-عمر فاروق اعظم -عثمان ابن عفان-علي ابن ابي طالب )که زحمات هريک از آنان در اسلام و مجاهدت شان بسيار روشن و تابناک است.و ما شيعيان معتقد به واقعه غدير خم و ولايت علي ابن ابي طالي و فرزندان بزرگوار ايشان از علي(ع)تا مهدي روحي فدا هستيم. مي شود اين مسائل را حل کرد .عشق برادران اهل سنت به ائمه و حتي در ايران به زيارت قبرا مام رضا (ع)بر کسي پوشيده نيست . ما نبايد به خيلي از مطالبي که عمدتا از سوي استعمار پير انگليس براي تفرقه اندازي و دور نگه داشتن اين دو گروه مسلمان از يکديگر مي کند.توجه نموده بلکه سعي وافر به تبادل انديشه و تفکر کنيم خواست قلبي من احترام متقابل به يکديگر و جدال احسن علمي است.
443   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   30 آذر 90
آقاي غلامرضا
لطفا از لحاظ علمي براي ما بفرماييد چرا ابوبکر از مسلمين جزيه گرفت؟
444   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   03 دي 90
بسمه تعالي
من معتقدم كسانيكه برضداعتقادات شيعه ياسني مطلب مينويسندوياسخن ميگويندنه شيعه هستندنه سني بلكه مزدوران استكبارندكه ماموريت شان ايجادتفرقه دربين مذاهب اسلامي است والاقرنهاست كه درايران اسلام سني وشيعه دركناريكديگرزندگي مسالمت آميزي داشته وحتي دختروپسربه يكديگرداده وباهم ازدواج كرده اند وبايدبدانندكه اين حربه هاديگرازكارافتاده اندوچنانچه شاهدآن هستيم ملتهاي مسلمان وحتي غيرمسلمانان تحت سلطه بيدارشده اندوبه زودي طومارمستكبران ومزدوران شان درهم خواهدپيچيد. انشا’الله
445   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   03 دي 90
جناب محمد
يعني شما مي‌فرماييد اين جمله
«الم تر الي الذين اوتوا نصيبا من الكتاب يومنون بالجبت والطاغوت ويقولون للذين كفروا هولاء اهدي من الذين آمنوا سبيلا»
که بر عليه اهل عمر است توسط مزدوران استکبار بيان شده است؟
446   نام و نام خانوادگي:  متاسم براي شما برادران تشيع که اشتباه بهتون اطلاع     -   تاريخ:   04 دي 90
اولا در جواب همه برادران تشيع،ما اهل تسنن هستيم و اهل عمر،ابوبکر و هيچ عبدي نيستيم.چون اعتقاد داريم انسان هر چقدر به مراتب عالي ديني و تقوا برسد باز يک انسان است.ما عمري يا غيره نيستيم آنها را به عنوان صحابه پيامبر قبول داريم.همانطور که اهل بيت را هم به مانند انان دوست داريم. اما دوست داريم و الگو قرار ميديمشون اما پرستش نميکنيم.در ثاني مانند تمام برداشت هاي گزينه اي و دلخواه اين را به عمر نسبت مي دهي.جالبه ايا دانشمندان مسلمان تمام(خيام.مولانا حافظ که به 14 روايت قران را حفظ بود و...با تمام درجات عرفانشون)به اندازه تو و تمام اخونداتون فهم نداشتند که به درجه اي از شناخت عمر برسند که شما رسيده ايد.
متاسفام که از ايات قران هر آن را برداشت ميکنيد و به شخصيت ها نسبت مي دهيد که دوست داريد و بهتون القا کردند. اگر حرفي که مي زنيد بر پايه کتب و ادله دقيق نباشد متاسفانه فقز کور دلي هستيد که تعصباتتون رشد کرده.

447   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   05 دي 90
جناب متاسم
اگر شرف داري نام يک نفر را بيان کن که عمر از طريق مناظره او را مسلمان کرده است.
448   نام و نام خانوادگي:  تناقض!!!!!!!! واي عجب استدلالي     -   تاريخ:   08 دي 90
جناب متاسم

ما تشيع اهل منطق قران و سنت هستيم
و به راحتي فقط از کتب هايي معتبر خودتون غقايد شيعه را اثبات مي کنيم
شما هستيد که منطق و عقل و قران و حتي کتب خودتون هم ميگذاريد کنار
از قران اون چي بر مي داريد که خودتان دوست داريد وبقيه اش را ميگذاريد کنار

شما اول استدلال ميکني که اهل بيت پيغمبر که معدن علم پيامبر هستند در نهايت انسان هستند و انسان هر چقدر به مراتب عالي ديني و تقوا برسد باز يک انسان است
و بعد خودت استدلالي مي کني به شناخت و فهم خيام.مولانا حافظ که چگونه ممکن است با اين درجات عرفان اشتباه کنند؟


اهل پيغمبر ممکنه اشتباه کنند ولي جمعيت کثير مسلمين وخيام و مولانا نه!!!!!!!!!!!!!!!!!


...............................................................................................................................
در ضمن ما نمرديم معناي دوستي فهميدم

به خاطر اين دوستيه که قبر ائمه بقيع با خاک يکسان کرديد؟
چرا قبر عمر و ابوبکر با خاک يکسان نکرديد؟

قبر ائمه ما گنبد و زائر داشته باشه عيب داره و شرک هست قبر ابوبکر و عمر نه؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


449   نام و نام خانوادگي:  دوستدار اميرالمومنين     -   تاريخ:   22 دي 90
با عرض سلام و خدا قوت به تمام همکاران زحمتکش اين سايت اميدوارم روز به روز به داشته هاي شيعيان افزوده شود.
باتشکر
450   نام و نام خانوادگي:  مهمان     -   تاريخ:   22 دي 90
من از شما سوال مي كنم مگر حضرت علي و آل او در عربستان زندگي نمي كرده اند بابا ول كنيد اين حرف ها رو مگر در عربستان شيعه بود ؟ الان هم بري اون جا را بگردي به جز افراد اندك كه مهاجر از جاهاي ديگر هستند و به مذهب شيعه مي باشند بقيه همه مسلمان سني هستند ! پس نتيجه مي گيريم همه اين حرف ها از روي دامن زدن به برخي اختلافات و از آب گل آلود ماهي گرفتن است . بيشتر از اين خودتان را گول نزنيد.
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

در مكه زماني بود كه كفار زندگي مي كردند !!! نه شيعه و نه سني !

زماني بود كه در دست قرامطه (خوارج) بود ، زماني در دست طرفداران يزيد و...

يعني اينكه مكه در دست آنها است ، آنها بر حق مي‌شوند ؟!

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

451   نام و نام خانوادگي:  مهمان جديد     -   تاريخ:   26 دي 90
من و همه ما ميدونيم که گفتن وحدت يک شعاره است وبس .اگه از اول نظرات تا اخرشو خونده باشي برات معلوم ميشه ببين چه جوري شروع ميشه و چجوري پايان ميابد هميشه اينجوري است اين نتيجه ان است که همه فکر ميکنند مذهب ارثي خودشون از ديگري بهتر است و وقتي هم که دنبال تحقيق ميره فقط از کتاب هاي خودشون تحقيق ميکنن
452   نام و نام خانوادگي:   مهدي     -   تاريخ:   26 دي 90
بسم الله الرحمن الرحيم

از دوستان مي خواهم که عبارات:

المقاومه الاسلاميه في البحرين

المقاومه الاسلاميه في شبه الجزيره

شبه الجزيره العربيه

مقاومت اسلامي افغانستان

مقاومت اسلامي پاکستان

را داخل گوگل سرچ کنيد.


اللهم عجل لوليک الفرج

يا حق

453   نام و نام خانوادگي:  امير(شيعه)     -   تاريخ:   27 دي 90
باسلام برادران اهل سنت مگر ميشود گفته پيامبر خدا را رد كرد و تصميم چند نفر را جاي گزين آن كرد. آخر جناب عمر كه ؟؟؟ را ميشود جانشين پيامبر خدا تلقي كرد. آخر قاتل دختر پيامبر و كسي كه حتي يك جنگ درس و حسابي هم نكرده ميتوان جانشين پيامبر خدا كرد. آيا كسي كه بدعت وارد دين كند را ميشود جانشين پيامبر خدا كرد. من هم مانند برادران اهل تسنن فكر ميكردم جناب عمر /ابوبكر/عثما انسانهاي خوبي بوده اند اما بعد از چند ماه تحقيق از كتابهاي بزرگ اهل سنت(صحيحين.مسند.المصنف و..)به اين حقيقت تلخ ايمان پيدا كردم كه اين افراد چه فجايعي به بار آورده اند.
454   نام و نام خانوادگي:  محمدعادل     -   تاريخ:   28 دي 90
شما اجازه نداري درباره ي حضرت عمرفاروق(رض) صحبت كنيد عمر كسي است كه ايران را مسلمان كرده است پيامپر خدا مي فرماييد:لكان بعد نبي يان عمرابن خطاب .اگر پس از من پيامبري ميامد حتما عمر خطاب بود
455   نام و نام خانوادگي:  محمدعادل     -   تاريخ:   28 دي 90
به خدا قسم عمر داغدار نميشود عمر از اين تهمت ها سانحه دور نميدهد عمر در پهلوي محمد رسول الله خواب است و فرداي روز قيامت اولين انساني است كه محمد را ميبيند عمر عمر است
456   نام و نام خانوادگي:  پيرو ولايت     -   تاريخ:   28 دي 90
خاك برسر هرچي انسان بيتفاوت به دين و آخرت خود كه ميگويد ول كنيد اين حرفهارا)اينقدر هم از اتحاد دروغي نگوييد و خودتان را گول نديد كه تا قيام قيامت اتحادي وجود نخواهد داشت اين را تاريخ ثابت كرده است اگر چشم و گوش آگاهي باشد. اهل سنتي به زيارت امام رضا ميرود و سني ديگر به همان امام توهين ميكند اين براي شما دلخوشي است كه براي اهل بيت احترام قائل هستند آنها هرگز به اهل بيت روي خوش نشان نميدهند چون بغض آنها را روز به روز بيشتر در دل بزرگ ميكنند اگر كسي ازاين جماعت توانست اين بغض را به محبت تبديل كرد اوديگر شيعه شده و سني نيست پس لطفا آگاه باشيد جماعت شيعه ...
457   نام و نام خانوادگي:  مبين (شيعه)     -   تاريخ:   28 دي 90
علي مع الحق والحق مع علي
تا کور شود هر انکه نتواند ديد

به کوري چشم دشمن مولا اشهدانا علي ولي الله

اخه اينا همشون مثل سي دي خام مي مونن .کسايي بودن رحم به دختر خودشون نميکردن
458   نام و نام خانوادگي:  ابراهيم دلشاد     -   تاريخ:   29 دي 90
خيلي خنده داره ميخام به اينجور سني هاي ابله ونادان بگويم قران ميفرمايد شهدا اوليا اوصيا(امامان مان پيامبران مان)زنده هستند وسريعا بيان ميدارد که انهارا مرده مپنداريد اقاي سني نيوز خنگ تو که هنوز از شدت بي سوادي نمي داني الف گرده يا دراز تو که هنوز نمي داني صابون را با سين مينويسند يا صاد براي چه نظر کارشناسانه ميدهي معصومين را مرده ميدانيد هان؟؟؟؟؟؟مرده اون عمره مرده اون ابوبکره نه علي نه زهرا نه امامان مان (بنابر فرموده قران شهدا زنده هستند انهارا مرده مپنداريد)
459   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   29 دي 90
جناب محمدعادل در کل تاريخ انبياء و اولياء الهي نام يک نبي را ذکر کن که براي لحظه‌اي مشرک بوده باشد. آخر پس اين عقل و مغز را خداوند براي چه به شما داده است؟ چگونه ممکن است عمري که ده ها سال از عمرش را به شرک گذرانده به مقام نبوت برسد؟ واقعا از خداوند شرم نمي‌کنيد چنين اراجيفي را به حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) نسبت مي‌دهيد؟ ******** در ادامه غلوهاي شرک آميزت ادعا کرده‌اي که «عمر كسي است كه ايران را مسلمان كرده است»: نام فقط يک ايراني را ذکر کن که عمر بن خطاب از طريق مناظره او را مسلمان کرده باشد.
460   نام و نام خانوادگي:  موحد     -   تاريخ:   30 دي 90
حرف حقه
قبر پرستا
461   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   03 بهمن 90
موووووهد از اينکه سنگهاي بيت الله را مي‌پرستي چه احساسي داري؟ احساس عمر را يا ابوبکر را؟
462   نام و نام خانوادگي:  حسين هاشم زاده     -   تاريخ:   04 بهمن 90
با سلام ، چه خوش مي گويد پير ما که اتحاد بين شيعه و سني مهم است نه اختلاف ! اي کاش همه علي گونه زيست کنيم و محمد گونه خداپرست باشيم !
463   نام و نام خانوادگي:  موحد     -   تاريخ:   05 بهمن 90
تا قيامت براي شما شيعيان بگوييد کهبه صحابه اهانت نکنيد هي ميکنيد.از فوش و تهمت دادن دست برداريد اين صفت شماهاست وگر نه اهل سنت به هيچ کي فوش وناسزا نميگه؟
464   نام و نام خانوادگي:  احمد     -   تاريخ:   06 بهمن 90
کسي که ميخواد سني بشه اول خوب تحقيق کنه
465   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   06 بهمن 90
با سلام
جناب احمد اگر كسي خوب تحقبق بكنه محــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــال سني بشه .

لبيك يا علي
466   نام و نام خانوادگي:  حضرت محسن(ع)اولين شهيد راه امامت     -   تاريخ:   07 بهمن 90
آقاي موحد !!!!! ما شيعيان كي به صحابه رسول خدا صلي الله عليه وآله توهين كرديم؟؟؟؟؟؟
اگر منافق خواندن بعضي از صحابه توهين است بايد نگاه كني اولا به قران عظيم الشان ازجمله ميتواني به آيات 8تا20 بقره و 142 نساء و 46و47و56و76 سوره توبه که ذيل اين آيات کتب تفسيري تان چه گفته و... ثانيا كتاب هايتان واحاديثي كه درمذمت برخي صحابه ومنافق خواندن آنها امده ازجمله حديث در كنزالعمال ج 1ص 856و857 به نقل ازرسول خدا صلي الله علي و آله آورده ايد (ان في اصحابي اثني عشرمنافقا يعني به تحقيق كه دراصحاب من 12نفرمنافق هست)ويا حديث جايي آمده (لاترجعوا بعدي كفارا)كنزالعمال ج11 ش31211-30928 وهمچنين در صحيح مسلم باب من لعنه النبي او دعا عليه در اينكه پيامبرصلي الله عليه واله خطاب به معاويه (كه به قول شما صحابي هستند ونبايد كمتراز گل بهشان گفت) فرمودند: (لا اشبع الله بطنه خدا هيچ گاه اورا (معاويه)سير نكند.كه درتاريخ نوشتند اين دشمن اميرالمومنين علي عليه السلام كه جنگ صفين را بر حضرت تحميل كرد وچقدر ظلم در حق امام مجتبي عليه السلام نكرد تا اخر عمرش نفرين پيامبر شامل حالش بود به گونه اي كه روزي 5مرتبه سفره اي رنگين مي انداختندبرايش ولي ميگفت خسته شدم ازخوردن ولي سير نشدم...! ) نظير اين چندين حديث ديگر در كتب خودتان آمده حال اگر مولي هايتان برايتان شرح نميدهند يا توجيه بي معنا ميكنند اين تقصير شيعه نيست بايد به خودتان خرده بگيريد ! اما نظر شيعه طبق آيات متعدد قرآن كريم ازجمله سوره حجرات ايه 4و كهف آيه7وملك آيه 2و سوره مباركه عصرو... در رابطه با صحابه اين است كه ملاك برتري وقرب به خداوند جل جلاله تقوا وعمل صالح است نه فقط همنشيني وهم صحبتي با پيامبرصلي الله عليه وآله...!
درست اين يك نوع فضيلت است كه نصيب ما تابعين نشده ولي نميتواند باعث مبرا شدن (( تمامي صحابه )) از هرگونه اشتباه باشد همانگونه كه آيات وروايات ازكتب خودتان اورده ايم دراين رابطه علاقه مندان به کتب
( نظريه عدالت الصحابه محمد بن احمد سمرقندي) و (الاصابه في تمييز الصحابه ايت الله ميلاني حفظه الله)و دهها کتب ديگري که بر رد اين نظريه نوشته شده مراجه کنند
در آخر اهل سنت شمايي كه ادعاي توهين نكردن را داريد رافضي و مرتد و قبر پرست و ... كه به پيروان مولا اميرالمومنين علي عليه السلام نسبت ميدهيد چه معنا ميدهد....؟
خواهشا جواب بدهيد... استدلالي ومنطقي نه احساسي و از روي جهل
467   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   07 بهمن 90
با سلام
جناب موهد شما حتي از لعنت به شيطان هم ابا ميكنيد , تنها به صالحين و مومنين فوش ( فحش ) ميدهيد و تهمت ميزنيد .

لبيك يا علي
468   نام و نام خانوادگي:  احمدرضا     -   تاريخ:   08 بهمن 90
آقاي کارشناس مذهبي اهل سنت.امامان اگر چه در ظاهر درگذشته اند اما به به برکت روح بزرگ آنها خداوند مريضان را شفا ميدهد که مواردي از خود شما اهل سنت که در حرم امام رضا ع شفا يافته اند در شهرستان خواف خراسان رضوي موجود هستند متاسفانه بزرگان شما از صدر اسلام کساني بوده اند که بيشترين ضربه و بزرگترين خيانت را به دين مبين اسلام نموده اند در حال حاضر هم که سران کشورهاي عربي که اهل سنت هستند همه نوکر کفر<امريکا و اسرائيل و انگليس> ميباشند درفساد و شهوت غرق هستند وبراي اسرائيلي ها شهرک سازي ميکننددر حالي فلسطينيان آواره هستند تو به چي خودت مينازي
469   نام و نام خانوادگي:  محمد علي مقدس     -   تاريخ:   09 بهمن 90
تمامي شيعه ها تنها خداوند متعال را ستايش ميکنند شما که اين تهمتها را به شيعيان نسبت ميدهيد يا خر هستيد ويا خودتان به خري زديد من شيعه رسول اکرم {ص} وچهارده معصوم را از پاکترين پيروان پيشگاه خداوند تبارک وتعالي ميدانم واز کتابهاي صحيح بخاري و؟؟؟؟؟؟؟؟ نتيجه گرفتم که اينها حق ميباشند وبه اونها اردت دارم وداريم
470   نام و نام خانوادگي:  علي رضا شيعه علي     -   تاريخ:   09 بهمن 90
من ميخواهم به اين اهل سنت بگويم كه دست از اين تعصبات پوچ بردارند همشون جهنمي هستن چون دين بدون ولايت پوچ است همه ائمه ما را سني ها كشتند
471   نام و نام خانوادگي:  شيفته صحابه     -   تاريخ:   11 بهمن 90
دوستاني که ميگن صحت عقايد شيعه رو از خود کتب اهل سنت ثابت ميکنن کاملا دارن دروغ ميگن چون همش روايات رو قطع و بريد ميکنن يا بر عکس ترجمه ميکنن و بنده در مورد قتل فاطمه زهرا توسط عمر رو که شيعيان از کتاب اهل سنت دليل مياورن نگاه کردم و ديدم که چقد در تحريف و تبديل گفتار متبحر هستن يعني اينکه روايت رو قطع و بريد کردن واقعا که ايا اينه اعدال و وحدت شما که بر سر اهل سنت خالي ميبندين الهم اعطنا عقلا سليما
جواب نظر:

!!!

دوست گرامي

بهتر بود نمونه‌هايي از تخريف و تبديل ها را به صورت دقيق بيان مي‌كرديد !!!

گروه پاسخ به شبهات

472   نام و نام خانوادگي:  پيمان شيعه مولا علي ع     -   تاريخ:   11 بهمن 90
در كل قران تنها يك ايه نسبت به عمر گفته شده ولي سيصد ايه نسبت به حضرت علي ع گفته شده است ما شيعيان حضرت علي هستيم كه به رستگاري خواهيم رسيد نه شما
473   نام و نام خانوادگي:  دوستدار صحابه     -   تاريخ:   12 بهمن 90
برگرديد به 500 سال يعني نهم هجري قمري اوضاع مذهبي چطور بوده تو كه شيعه هستي اون زمان سني بودي تاريخ مي گه در دوره اول صفويان اكثر مردم ايران قريب به نود درصد سني بودند.
474   نام و نام خانوادگي:  دوستدار صحابه     -   تاريخ:   12 بهمن 90
با سلام
من براي تمام کسانبکه به صحابه کرام اهانت ميکنند خيلي متاسفم اگر شما به اهل بيت ايمان داريد و انها را دوست داريد بايد اصحاب پيامبر نيز ايمان داشته باشيد و دوستدار آنها باشيد مطمئنا از اين تند روي ها و تعصب بيجا نسبت به يکديگر بايستي پرهيز نمود اگر چه سني و چه شيعه ادعاي مسلمان بودن ميکنند بايستي طبق آيه قران "واعتصمو به حبل الله ................" عمل نماييم به نظر من هر کسي که به اين اختلافات دامن بزند تند روي کند تيشه به ريشه اسلام زده و هيچ دردي را دوا نخواهد کرد ما بايستي بيشتر به اصول دين توجه کنيم که با هم مشترکيم نبايستي به اين اختالافات جزئي دامن زد
475   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   13 بهمن 90
با سلام
جناب دوستدار صحابه بر فرض كه حرفت درست باشه اونهم برفرض . حالا خودت برگرد 1430 سال قبل چي بودي هــــــــــــــان ميشه گفت 100% كافر بودي . خوب جناب با اين استدلال كه من و شما كرديم مشود گفت كه رشد كرديم , ان شاء الله اين رشد ادامه پيدا كنه تا 100% مومن بشويم مومن مسلمان نه مسلمان خشك خالي .
دژثاني لعنت خدا بر كساني كه به اهل بيت و صحابه كرام حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم اهانت ميكنند و كرده اند , با وجود اين عالي جنابان در كنار اهل بيت است كه اسلام راستين به ما رسيده هرچند منافقان خصوصاً اصحاب رده ( اصلي ) و يهود و كفار و متافقين با شورشهايي و فتنه هايي كه داشتند سعي در انحراف دين اسلام از صراط مستقيم داشتند كه الحمد الله باوجود اهل بيت كرام و اصحاب صادق انها و تابيعين صادق و علماي مجاهد اينجماعت شرور موفق به انجام اين نيت پليدشان نشدند .
مي خواستم يك حديث مهمونت كنم گفتم بهتر اين مقاله رت برايت عرضه كنم :

وحشت عربستان از گسترش تشيع در آفريقا
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=1586

ان شاء الله بزودي زود يك مقاله بچاپ ميرسد با اين تيتر :

وحشت صهيونيستها از گسترش تشيع در حجاز محمدي و جهان .

لبيك يا علي
476   نام و نام خانوادگي:  دوستداتر شبکه کلمه     -   تاريخ:   14 بهمن 90
چون ابو بكر آيت توفيق شد با چنان شه صاحب و صديق شد
چون عمر شيداى آن معشوق شد حق و باطل را چو دل فاروق شد
چون كه عثمان آن عيان را عين گشت نور فايض بود و ذى النورين گشت‏
چون ز رويش مرتضى شـد در فشان گشت او شير خدا درمرج جان
477   نام و نام خانوادگي:  دوستداتر شبکه کلمه     -   تاريخ:   14 بهمن 90
وآنان مكر ونيرنگ زدند وخداوند مكر ونيرنگشان را به خودشان باز گر دانيد وخداوند بهترين مكر كنندگان است.برادران موحد وسنيان عزيزاگه درخانه كس است يه حرف بس است سرتون درد نياريد
478   نام و نام خانوادگي:  علي امامي     -   تاريخ:   16 بهمن 90
آنان که علي را خدا مي پندارند کفرش به کنارعجب خدايي دارند واقعه براي شيعياني که براي اين ها وپيروانشون حقي قائل ميشوند متاسفم.
479   نام و نام خانوادگي:  آروين     -   تاريخ:   17 بهمن 90
آقا يه سني شجره نامه عمر رو براي من تعريف کنه من سني ميشم
480   نام و نام خانوادگي:  ناصر     -   تاريخ:   19 بهمن 90
سخن حضرت علي بعد شهادت حضرت عمر فاروق/ چه شخص عجيبي بود فتنه وفساد را به عقب انداخت پاکدامن وبدون عيب از جهان رفت از خداوند اطاعت ميکرد وانقدرکه لازم بود ازاو ميترسيد /ادرس نهج الباغه شرح فيض الاسلام {ص721 } ختبه 219
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي
در اين آدرس به اين سخن جواب داده ايم
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
481   نام و نام خانوادگي:  حسين     -   تاريخ:   23 بهمن 90
جناب اروين شما لازم نيست سني بشي چون 1,600,000,000سني هستش.
سوال؟اگه علي رضي اله عنه شيعه بود چرا جمعيت شماها بعد1400سال هنوز 165000000ميليون هستش؟
کانال کلمه و وصال فارسي ونور را نگاه بفرماييد.ميبينيد چطور فوج فوج برادران شيعه دارند موحد ميشن.
482   نام و نام خانوادگي:  عمر     -   تاريخ:   23 بهمن 90
تو ارزش سني بودنونداري شيعه بمان واست بهتره
483   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   24 بهمن 90
با سلام

جناب اروين شجره نامه عمر رو ميخواهي ,

http://www.majidmali.blogfa.com/post-45.aspx

تازه تخفيف هم دادم .

لبيك يا علي
484   نام و نام خانوادگي:  مصطفي     -   تاريخ:   24 بهمن 90
واقعا باسه برادران اهل سنت متاسفم

به والله كه منتظر امر ولايتيم ..

اقا اگر فرمان دهد خانه دشمن خراب است
485   نام و نام خانوادگي:  عمر     -   تاريخ:   25 بهمن 90
پاسخ به 466 نام و نام خانوادگي: حضرت محسن(ع)اولين شهيد راه امامت - تاريخ: 07 بهمن 90 - 00:56:58 آيه 100 توبه رو هم ببين
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

آيه صد سوره توبه ، به صورت كامل در آدرس ذيل مورد بررسي قرار گرفته است :

http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=121

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

486   نام و نام خانوادگي:  اردشير     -   تاريخ:   26 بهمن 90
شيعه بدبخت و بيچاره نيست بد بخت کسي است رهرو خليفه اي شرابخور: قاتل دختر نبي :غاصب: ابنه: بدئت گذار :ترسو :فراري از جنگ :چلپاسه خور :منافق : بي ادب و کسي که دايي و پدر و جدش يکي است مي باشد تو اين سايتها به شيعه توهين نکنيد .شيعه حق است چنانکه امامانش حق است بايد افضل خليفه باشد کسي با اين مشخصات که از شيطان هم اسفل تر است کجاش افضل است ما و شما اهل سنت عمري هر کدام باطليم خداوند لعنتمان کند الساعه الساعه الساعه آمين يا رب العالمين.
487   نام و نام خانوادگي:  محمد علي مقدس     -   تاريخ:   27 بهمن 90
جناب محمد عادل ايرانيها قبل از حمله عمر به قول شما به ايران يکتا پرست بودن عمر شما ولشگرهاي او بوي از اسلام نبرده بودن فقط کشتار و قتل عام در دستور کارشان بوده جناب تاريخ را اگر متالعه کردي متوجع ميشدي عمر ولشگرش حتي يک نفر هم مسلمان نکردن فقط سر بريدن چرا خجالت ميکشي عنوان کني اين که اسلام را به ايران آورد کسيست که خداوند تبارک وتعالي يکي از القاب خود را بر او گذاشته واون علي مرتضي است واهلبيت او شما وامسال شما اگر خودرا مسلمان ميدانيد چرا فرموده هاي نبي اکرم ص را نمي شنويد وکر ميشيد مگر ايشان فرستاده خداوند نيست تا که اين حرفها را ميشنويد بلا فاصله ميگين در قرآن نيست اين خود نشانه بي ايماني است کسانيکه احاديث وفرمايشات رسول خدا ص را رد کنند آيا ميشود به اونها گفت مسلمان ؟ خير به اونها گفته ميشود وهابي ما شيعه يان خدارا هزاران بار شاکريم که افتخار نوکري سادات اين فرزندان رسول خدا ص را نصيبمان فر موده چه فخري بالاتر ازاين ودرمقابل شيطان را بر وهابيها تا لذت ببرن در دنيا وقيامت
488   نام و نام خانوادگي:  اردشير     -   تاريخ:   27 بهمن 90
خجالت بکش از اين نامي که برا خودت انتخاب کردي. صحيح بخاري چاپ هند :كان سيدنا عمر ..................
جواب نظر:

 

489   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   29 بهمن 90
جناب يزيد (481)
چون کودکي، کثرت بکريون را دليل حق بودن کفر گرفتي.
غافل از آنکه قرآن کريم چنين پاسخت را داده است:
«ولا تعجبك اموالهم واولادهم انما يريد الله ان يعذبهم بها في الدنيا وتزهق انفسهم وهم كافرون»
490   نام و نام خانوادگي:  هادي يوسف نژاد     -   تاريخ:   01 اسفند 90
گور پدر آدمايي كه بدون تحقيق از شيعه كلام به دهنشان ميارن و به كاغذ مي نويسن ????. چطور ميشه كه اولين كساني كه خلافت رو به حضرت علي (ع) تبريك ميگن و لقب اميرالمومنين رو براي حضرت انتخاب ميكنن و بعد خلافت حضرت و قبول ندارن.شما سني ها بويي از مسلماني نبردين .شما اگر پيامبر و قرآن ناطق را قبول دارين چرا به حرفشان كه كلام الهي است عمل نميكنين فقط زبونن ميگين ما قبول داريم.پيامبر كي و كجا دست بسته نماز خوانده كه شما اينگونه نماز ميارين اين سنت را واستون گذاشته.شما نمازتون را ميشكنيد كه بعد از اتمام سوره حمد ميگين آمين كه به حساب خودتون تن شيطان رو بلرزونين كه خودتون دست نشانده شيطان هستين در ضمن اينم بدونين بد نيست كه خود پيامبر لعنت را بر????فرستادن چونكه پيامبر فرمودند كسي كه از گروه ما جدا شود اعنت خدا و اهل بيت بر او باد.
491   نام و نام خانوادگي:  رحمن     -   تاريخ:   02 اسفند 90
سلام من ساله که شيعه شدم واز اين که به مذهب حق گرويدم خيلي خوشحالم.
باتشکر از وبلاگ با ارزش شما که همه را باحق آشنا ميکند.
492   نام و نام خانوادگي:  هاجي جواد خان     -   تاريخ:   03 اسفند 90
بدبخت هاي بيچاره ما تا پاي جان با ولايت خواهيم بو و شما بيچارههاي سني که اينقدر مولوي هايتون به سر شما خوانده اند حقيقت را اگر ببينيد هم نمي توانيد بفهميد زماني که عمر شما داشت بت مي تراشيد حضرت علي مسلمان بود . بد بخت ها لااقل برويد يه کم تحقيق کنيد بعد ببينيد حق با کيه . لااقل اگر به شما زحمت داره نحوه نماز خواندن خود را با يک شيعه مقايسه کنيد . احکام طهارتتان را مقايسه کنيد بعد اگر اصلاح نشديد به شعور خود مراجعه کنيد چون مطمئنا مشکل داريد
493   نام و نام خانوادگي:  يوسف     -   تاريخ:   03 اسفند 90
علي جان : اونكه كه نور تو رو نديده بميره ..
494   نام و نام خانوادگي:  سيدنا ابوبكر(رض)     -   تاريخ:   04 اسفند 90
سلام.........÷آي ؟؟؟؟شيعه تو چه مي دوني كه سني يعني چي بد بخت بيچاره شما همتون 1 مرده پرست هستيد بدبخت اين مرده كه پرستش مي كني اگه مي تونست كاري واست انجام بده بايد كه خودش رو زنده مي كرد تا كي مرده پرستي مي خواي بكني ؟ بگو فقط خدا ... خدا به راه راست هدايتتون بكنه آمين
495   نام و نام خانوادگي:  آريامهر پرور     -   تاريخ:   04 اسفند 90
شيعه چشم و گوش خودشو محکم گرفته چون ميترسه عقيقت عمرفاروق رو درک کنه
496   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   05 اسفند 90
دوست عزيز آقاي محمد علي مقدس از سواد شما پيداست كه در سطح بسيار پاييني قرار داريد چرا كه اگر سواد داشتيد مي دانستيد (مطالعه صحيح است نه متالعه)(متوجه صحيح است نه متوجع)(شيعيان صحيح است نه شيعه يان) پس واضح است كمتر از آني كه بداني چه كسي اسلام را به ايران آورد كاش سواد داشتي و مي توانستي كتاب هاي خود شيعيان را در ايران پيداكني و بخواني كتابهايي چون اي شيعيان جهان بيدار شويد نوشته موسي موسوي پور شاهراه اتحاد نوشته حيدر علي قلمداران چاپ قم وسائل شعيه و..... و اي كاش مي دانستي حجه الاسلام مرتضي رادمهر ودوست وهمراهش حجه الاسلام حسيني محصلين حوزه قم ودانشگاه پزشكي بهشتي تهران كه بودند و چه شدند آيت الله علامه سيد ابوالفضل برقعي استاد حوزه قم كه بود و چه شد حيدر علي قلمداران همچنين ودكتر مظفريان در شيراز و... كمي تحقيق كن تاريخ اسلام را نيز بخوان البته در تنهايي تا كسي را ناظر بر پشيمانيت نبيني و خجالت نكشي از اعمال گذشته ات . موفق باشي و در روز رستاخيز روي سپيد
497   نام و نام خانوادگي:  علي سجادي حسيني     -   تاريخ:   06 اسفند 90
با توجه به ديدار آقاي ؟؟؟ با خاخام يهودي کاملا واضح مي باشد که چه کساني مي خواهند اسلام را از ريشه نابود کنند کمي بيشتر دقت کنيد برادران عزيز و محترم چون تنها راهي که يهود مي تواند اسلام را نابود کند از طريق ايجاد يک اختلاف وتفرقه بين شما برادران مي باشد برادران شيعه قرآن را بيشتز بخوانيد و به ترجمه آن با تجويد وتفسير صحيح به دنبال حقيقت باشيد نه دروغ ويهودي گري ، اسلام حقيقي را پيدا کنيد و يهوديان ونصرانيان را شکست دهيد و در آخر اينکه مي دانم فکر مي کنيد شايد اين حرف من دروغ باشد يه حقيقت را به شما مي گويم اون اينکه همونطور که پيامبر در جواب نامه خسرو پرويز نوشتند خدا سرزمين را تکه تکه کند همانطوري که خودتان در تاريخ و غيره مي خوانيد که ايران تکه تکه شد پس اين را هم بدانيد که نفرين پيامبر هنوز ادامه دارد بزودي ايران دوباره تکه تکه خواهد گرديد ....چون اسلام را رد نمود پس تا ايران عزيز دوباره تکه تکه نشده به فکر نجات آن باشيم به اميد اينکه روزي تمام مردم ايران اين حقيقت را بدانند و درک کنند که اسلام واقعي يعني چي ... کلمات قران را با دقت بخوانيد خواهش مي کنم ....
498   نام و نام خانوادگي:  حسام     -   تاريخ:   06 اسفند 90
آقايون اگه خدا ميخواست اين سني ها رو هدايت کنه که اينا سني نميشدند . زياد با اين ها بحث نکنيد ان شا الله روز قيامت وقتي پشت سر بي بي فاطمه (س) وارد بهشت شديم به ريش ايناها خواهيم خنديد . اميدوارم با 3 خليفه نازنينشون محشور بشن خلايق هر چه لايق
499   نام و نام خانوادگي:  محمد تاريخ:15اسفند 14:01:25     -   تاريخ:   15 اسفند 90
اى برادران سني و شيعه(اى مسلمانان) به خدا پناه ببريد واز تهمت وافترا بستن به هم بپرهيزيد, تا خدا همگي را به راه راست هدايت كند.
500   نام و نام خانوادگي:  غضنفري     -   تاريخ:   15 اسفند 90
بنده ميخواهم چند خواهش را از برادران شيعه داشته باشم:1-عزيزان شيعه اين توهينهاي وهابيان رو به فال نيك بگيريد وخوشحال باشيد كه اينها هيچ راه وچاره اي جز توهين كردن ندارند2-الحمدلله با ياري خداوند امثال بنده كه هيچگونه سواد حوزوي ندارم با استفاده از فرمايشات اساتيد گرامي (حضرت آيت الله قزويني وشاگردان بزرگوارش آقايان ابوالقاسمي و يزداني و ديگر عزيزان)ازطريق شبكه تلويزيوني ولايت به جايي رسيديم كه ميتوانيم ادعا كنيم بزرگترين علماي وهابي را ازطريق مناظره رسوا ميكنيم واز اين بابت خدا را شاكريم وتقاضا دارم هر چه بيشتر ازاين شبكه استفاده كنيد3- مابايد به هر نحو كه از دستمان بر ميآيد(مطابق با خلق نيكوي علوي)از جواب مستندومستدل تا افشاگري وديگر روشها با دشمنان اهلبيت عليهم السلام مبارزه كنيم4-تقاضا دارم ما كه پيرو اهلبيت عليهم السلام هستيم برخوردمان هم همانند آنها باشد5-اگر هم جايي حرفي(فتوايي) را كه وهابيها اعلام ميكنند كه واقعا با تعاليم اسلام وفطرت پاك بشري تعارض دارد با تحليلي!!!! مودبانه و طنازانه بررسي كنند. شايد اين علماي وهابي هم قصد شون خير باشه وميخوان مومنين را كمي بخندونن!!البته به قصد قربت ببخشيد غربت با خدا6-آخرين قسمت بند 5 راهممزاح كردم به قصدقربت باخدا
501   نام و نام خانوادگي:  غضنفري     -   تاريخ:   16 اسفند 90
دوست عزيزآقامحمد(499):اگر كمي دقت كني آقايون شيعه همه جوابهايشانرا به عزيزان اهل سنت ازكتابهاي خودشان بخصوص ازصحاح سته آنها ميدهند.
502   نام و نام خانوادگي:  غضنفري     -   تاريخ:   16 اسفند 90
جناب شماره496من تقاضاوتقازا وطقاذا دارم دقت كن.هرجوري كه به مذاق شما خوش بيايد عرض ميكنم اولا اين ايراد هاي شما فكر نميكنم دردي رادوا كند.شمااگر واقعا به سواد خود مينازي واطمينان داري لطف كن آن ايرادات اساسي وهزاران سئوال بي پاسخي را كه ذهن جوانان بيشماري را به خود مشغول كرده جواب بده ثانيا اون افرادي را كه نام بردي مثلا رادمهر قلابيتون كه تمام عالم وآدم به تقلبي بودن او پي بردن اگر ميخواي بهتر بشناسيش به اين آدرس مراجعه كنhttp://www.velayattv.com/fa/page.php?bank=libmain&id=44 واما برقعي:شما برو تحقيق كن ببين در وصيت نامه اش چي نوشته ,كجا دفن شده؟(كنار يك امامزاده طبق وصيت خودش)ببين يكبار بدون مهر ويا دست بسته نماز خونده يا نه ؟لذا پيشنهاد ميكنم مثل همكيشان وهابي خودت از اين دروغ وكلكهاي پوسيده استفاده نكن.ولي برو اعترافات مفتيان بزرگ سعودي ومصري ومراكشي ولبناني وتونسي را گوش كن اونوقت واقعيات را ميفهمي كه چطور اهل سنت فوج فوج به مذهب حقه اهلبيت عليهم السلام مشرف ميشن. نمونه پسر قرضاوي مفتي بزرگتان, دكتر تيجاني ,دكتر عصام برادر زاده مفتي بزرگ يمن و......لازم به ذكر است اينها هيچكدام خيالي نيستند ودرتمام رسانه ها حاضر شدن وشيعه نيامده با فتوشاپ اينها رو روي كاغذ درست كنه!ومثل وهابيها كه توي عربستان كتاب از زبان افراد موهوم مينويسند(كتاب هست و نويسنده نيست) از طرف اينها كتاب بنويسه وشكر خدا مذهب حق نيازي به دروغ وكلك نداره.
جواب نظر:

 

503   نام و نام خانوادگي:  غضنفري     -   تاريخ:   16 اسفند 90
جناب عمر ابوبكر عثماني(شماره497)اينكه شما از يهود دشمن اسلام برداشت كردي اشتباهه مابسياري ازيهوديان را در كشورهاي مختلف من جمله ايران داريم كه دشمني با اسلام وبشريت ندارندبلكه خودشان هم ضد صهيونيسم واسرائيل هستند واون كساني كه ادعا ميكني از همان افراد ضدصهيونيسم ومخالف سياستهاي اسرائيل ميباشند.شما اگه درد اسلام و وحدت داري ببين چه كساني با اسرائيل وبر عليه فلسطين موضعگيري ميكنند توجه كن چه كساني با جرج بوش شراب ميخورند واما در موردنفرين پيامبر صل الله عليه وآله وسلم :پسر خوب بهتره اين را بداني كه پيامبر صل الله عليه وآله وسلم آن نفرين را در جواب حركت بي ادبانه خسرو پرويز فرمودند ومنظورشان نابودي امپراطوري ساساني بود نه كشور ايران .ولي بهتر است بداني كه سلمان فارسي كسيكه جز اهلبيت خوانده شده (تنها كسيكه غير از آل عبدالمطلب است واين افتخار را دارد سلمان و ايرانيست)وپيامبر صل الله عليه وآله وسلم در چند مورد در حق مردمي در آينده دعاي خير كردند وپس از آن اشاره به سلمان فارسي كرده وفرمودند منظورم سرزمين اين آقا يعني ايران است بعنوان نمونه فرمودند:مردمي از مشرق زمين(ايران) به سوي شما مي آيند واسلام حقيقي را براي شما مي آورند ويا فرمودند:علم اگر در ثريا باشد ايرانيها به آن دست پيدا ميكنند البته اين را بدان كه ما قرآن را خوب خوانديم ومتشابهات وبطون قرآن را هم از طريق كسي كه متصل به علم نبوت است فهميديم شما چطور؟
504   نام و نام خانوادگي:  اردشير     -   تاريخ:   17 اسفند 90
جناب 495 آنکسي که چشم و گوششو محکم گرفته تا انوار اهل بيت (سلام الله عليهم)را درک نکند شما هستيد .عمر چه حقيقتي دارد که درکش نکرد ه ايم اتفاقا اين شماييد که حقيقت عمر را درک نکرديد آيا شما ميدانستيد که عمر با مني مردان مريضيش را دو ميکرد آيا اين حديث را از عمر شنيده اي که ميگويد سر پا ادرار نمودن باسن را محکم مي کند و نيز ميگويد اسلام همه چيز مرا عوض کرد جز اينکه هنوز برايم فرقي ندارد که کسي بامن لواط کند يا من با کسي لواط کنم شنيده اي که با کنيزش که در عادت ماهيانه بوده نزديکي کرده و تيمم بلد نبوده ودر رکعت دوم نماز که احتياج به تجديد وضو داشت بعداز وضو ازرکعت سوم شروع کرد و از گوشت چلپاسه(نوعي مارمولک فربه)بسيار خوشش مي آمد و از شراب خوردنش شنيده اي يا اينکه از جنگها فرار ميکرد وپيامبر را در محاصره دشمن مي گذاشت وتصميم به ترور وقتل پيامبر و حضرت علي بوسيله خالدبن وليد نمود وتوهينش به پيامبر در لحظات آخر عمر که نگذاشت پيامبر وصيت کند و از به آتش کشيدن خانه حضرت زهرا و به شهادت رساندن آن حضرت وحضرت محسن آيا اين حقيقت را هم شنيده اي که عمر معاويه را به خاط دشمني با امام علي حاکم شام نمود و مقدمات شهادت امام علي و امام حسن و امام حسين وواقعه ي اسفناک کربلا وشهادت ديگر امامها و غيبت امام زمان رافراهم نمود وهزاران مورد ديگر که اگر مي خواهي بياموزي در کتابها موجود است خوب حالا انصافا خودت بگو اين عمر شما چه حقيقتي دارد که ما چشم وگوش خود را بسته ايم.
جواب نظر:

 

505   نام و نام خانوادگي:  يا علي     -   تاريخ:   18 اسفند 90
سلام ابتدا از دوستان خواهش دارم که به هم هيچوقت توهين نکنند زيرا از اين توهين ها فقط وهابيت شاد ميشود اگر ما در کنار قبر امامي سوگواري ميکنيم به اين دليل است که در قرآن آمده شهيدان زنده اند و در نزد خدا روزي ميخورند پس در حقيقت زنده واقعي آنان هستند ولي اگر نميشود به امامان شهيد و پيامبران توصل کرد پس چرا در نماز به پيامبران سلام ميدهيم زيرا آنان مرده اند پس جواب مارا نميتوانند بدهند ما به اين نتيجه ميرسيم که سوگواري بر سر قبر شهيدان به هيچ وجه کفر نيست درباره بوسيدن ضريح و دست زدن به آن که به اعتقاد برادران سني کفر است پس چگونه در قرآن آمده که حضرت يعقوب وقتي پيراهن حضرت يوسف را به چشمان خود زد بينا شد پس يعقوب نبي کافر يوده است؟ اگر برادران سني هنوز اين اعتقاد را دارند پس حتما به نظر آنها قران دروغ است
506   نام و نام خانوادگي:  سيدنا علي بن ابيطالب(ع)     -   تاريخ:   19 اسفند 90
اي برادر سني ميداني اربابت عمر چه جوري متولد شده ؟

کسي که علي را نمي شناسه لياقتش همينه که اربابش زنا زاده باشه.

شماره495اولا فاروق لقب خاص علي بن ابيطالب(ع) است نه لقب عمرحرام زاده ثانيا اين زنا زاده چه هنري داشته که ما درک نکرديم .

اگر نقشه براي ترور پيامبر و مخالفت باسنت و سيلي زدن به دختر رسول هنر است عمر(لعنه الله عليه) واقعا هنرمنده .

برادرسني اگر طالب بحث منطقي هستي هرجاتوبگي توهرزمينه اي مشتاق بحثيم

السلام علي من اتبع الهدي
507   نام و نام خانوادگي:  سرداري     -   تاريخ:   20 اسفند 90
به جاي اين همه توهين به هم ديگه بهتره هر مذهب چه سني وچه شيعه به اعتقادشون محکم باشن به دينشون محکم باشن وبه اعتقاداتي که دارن پاي بند باشن به حجاب .نماز. زکات .روزه و...به نظر من کامل ترين دين ..ديني است که به عوامر قران گوشفرما باشد.((وحدت يادتون نره))..
508   نام و نام خانوادگي:  غضنفري     -   تاريخ:   20 اسفند 90
سلام :داشتم مطالب علمي!ومنطقي!دوستان!وهابي را مرور ميكردم كه ناگه صداي آريا مهرپرور كه از اعماق!!!!!وجودش برميخواست توجهم را جلب كرد.من هم دلم نيامد به نصيحتش عمل نكنم ولذا چشم وگوشم را خوب باز كردم ومطالبي از عمر به چشم وگوشم باريدن گرفت!!براي اينكه ديگر دوستان هم بر آن اگاه شوند بخشي از آنرا در حد توان بيان ميدارم اميد استكه آقا آريا ديگه بر شيعيان خرده نگيرد. 1-اولين كسي كه آزادي بيان را مطرح كرد عمر بودبعنوان مثال منع صحابه اي كه به كوفه ميرفتند از بيان احاديث پيامبر صل الله عليه وآله وسلم.2-اولين كسي كه مشروطه مشروطه را بنيان گذارد عمر بود(تشكيل شوراي ضد علي(ع)با شرط اينكه هر طرف كه پسر عوف باشد خليفه ميشود)3-اولين كسي كه آزادي ارضائ شهوت را ابداع كرد عمر بود(متعه را تحريم كرد وبه مردم گفت كسيكه در بيابان ويا هر جاي ديگه زني را ديد وخوشش آمد ميتونه با 3مشت خرما باهاش زنا كنه)4-اولين كسي كه به مردم ياد دادكه ميتونن به پيامبرشون توهين كنن عمر بود(حديث قرطاس)5-اولين كسي كه خوردن اشتهابرانگيزترين غذا!!!!!! را به مردم سفارش كرد عمر بود(سوسمار يا چلپاسه وملخ)6-اولين كسي كه به مردم ياد داد موقع فرار از دست دشمن دين مثل كدوم جانور فرار كنن(بز كوهي)عمر بود. 7-اولين كسي كه زحمت نشستن وادرار كردن را از گردن مردم فروهشته ورحمت ايستاده ادرار كردن رابنا هشته عمر بود8-اولين كسي كه حرفش هميشه مثل مرد يك كلام بود عمر بود(اين مطلب را دوستان ميدانند عاقلان را في الاشاره)9-اولين كسي كه كتك زدن زن را به مردم ياد داد عمر بود10-اولين كسي كه به مردم ياد داد هر وقت از زني خوشتون اومد او را به زور به نكاح خود درآوريد(عاتكه)11-اولين كسيكه در طول تاريخ جگر گوشه پيامبرش را شهيد كرد عمر بود12-اولين كسي كه خدا ازنيتش آگاه نبود وبه پيامبرصل الله عليه وآله وسلم ميگفت كه برو ازعمر بپرس آيا ازمن(خدا)راضي هست يانه؟13-ذكرباقي فضايل!!عمر را بعدا عرض ميكنم14-يكي دوتا كه نيست آدم خسته ميشه از ذكر آنها!....................15-بنده سواد درست وحسابي ندارم اگه ممکنه اسناد اظهارات بنده را اعلام کنيد وزحمت تحقيق را ازدوش نحيفم برداريد ممنون .16-بنده قبلا هم ازعمر تعريف بسيار كرده ام!!!!!!!!!!!!كه متاسفانه نمايش.داده نشده
جواب نظر:

اسلام

اسنادي كه در خواست كرده بوديد از اين قرارند:

اسناد مورد اول:
كان عمر رضي الله عنه يقول أقلوا الحديث عن رسول الله صلي الله عليه وآله و زجر غير واحد من الصحابة عن بث الحديث وهذا مذهب لعمر ولغيره
سير أعلام النبلاء  ج 2   ص 601 دار النشر : مؤسسة الرسالة - بيروت - 1413 ، الطبعة : التاسعة ، تحقيق : شعيب الأرناؤوط , محمد نعيم العرقسوسي و تذكره الحفاظ ج1 ص7

اسناد مورد دوم در اين آدرس آمده است:

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=449

اسناد مورد سوم در اين آدرس آمده است:

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=93#_Toc194270549

اسناد مورد چهارم در اين دو آدرس ذكر شده است:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=14799

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=2881

 اسناد مورد پنجم در اين آدرس ذكر شده است:

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=shobheh&id=98

اسناد مورد ششم در اين آدرس آمده است:

http://www.valiasr-aj.com/lib/mohammd/01.htm#_09

اسناد مورد هفتم:

سنن الترمذي1: 18

فتح الباري 1: 262

ارشاد الساري 1: 277.

اسناد مورد نهم و دهم در آدرس زير آمده است:

http://www.valiasr-aj.com/lib/mohammd/03.htm#_25

براي اطلاع از آدرس مورد يازدهم به مقالاتي  كه در آدرسهاي زير قرار دارد مراجعه كنيد:

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=147

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=146

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=105

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=142

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=143

 

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

509   نام و نام خانوادگي:  مسلمان سنى     -   تاريخ:   21 اسفند 90
اسلام يك دين كامل است وهيچ تقسيم بندى و مذهب گرايى در آن وجود نداشت و نبايد داشته باشد چرا كه با تكه تكه گشتن از طرف انسانهاى مختلف باعث كاهش شكوه اسلام ميشود و سعى كنيد كه مشكلاتتان را فقط با قرآن حل كنيد.nنه مذهب ما اهل سنت اسلام كامل است و نه مذهبهاى شما شيعيان. شمايى كه ميگوييد پيامبر(ص) دست باز نماز ميخواندند آيا آن موقع بوده ايد كه ميگوييد ؟ آيا دليل كتبى معتبرى داريد ؟ آيا بنا به فرمايش قرآن و سنت پيامبر (ص) شما روزانه 5 مرتبه نماز ميخوانيد يا 2 وعده ى آن را بخاطر شكنجه و خودزنى خودتان حذف كرده و 3 باركرده ايد؟nآيا براى چيزى خواستن نبايد از فرد با احترام آن چيز را طلب كنيد ؟بارها ديده ام كه امثال شما براى بطور فرض خودشيرينى نزد استاد بابت نمره گرفتن دستان خودرا به سينه و بعد سرتان را به كف پاهايشان ميچسبانيد. آخه به چه علت؟براى احترام ؟ كسى بالاتر از خداوند هست كه ما به او احترام بگذاريم و دست به سينه شويم ؟ خوب نيست. خواسته هايمان را هم كه موقع نماز به خداوند ميگوييم پس بابت احترام و سنت پيامبر(ص) است كه ما اهل سنت هنگام اداى نمازهاى 5گانه و نمازهاى سنت پيامبرخدا دست هايمان را ميبنديم و سرمان را به نشانه ى احترام پايين مى آوريم.nاگر شما ادعاى برترى داريد چرا در شبكه هاى مطرح جهانى و بطور زنده بخصوص بدون قطعى و سانسور و فيلتر در شبكه هاى صدا و سيماى ايران مناظره اى از بهترين علماى خود با علماى ما اهل سنت ترتيب نميدهيد با وجود اينكه بارها افرادى از قبيل آيت ا... مكارم شيرازى از آن فرار كرده اند ؟!؟nآيا ميترسيد ؟ چرا ؟
510   نام و نام خانوادگي:  سيدناعلي بن ابي طالب     -   تاريخ:   23 اسفند 90
بسم رب الحسين قابل توجه برادران وهابي و کليه کساني که ميگويند توسل به اهل بيت شرک است: بخاري در صحيح خود از عمر بن خطاب چنين نقل کرده : (قال عمر ) : پروردگارا ما به وسيله ي عموي پيامبرت به تو توسل ميکنيم تا باران بر ما نازل کني. برادران سني اگر توسل اشکال دارد چرا خليفه عمر (البته خليفه ي شما) براي طلب باران ازخدا به عموي پيامبر متوسل شده؟ برادرسني اگر به آيه 35سوره مائده رجوع کني متوجه حقيقت توسل مي شوي . السلام علي من اتبع الهدي
511   نام و نام خانوادگي:  سيدنا علي بن ابيطالب     -   تاريخ:   23 اسفند 90
قابل توجه برادران وهابي و سني که از کتب ادعيه شيعيان ايراد مي گيرند و مي گويند در کتاب هاي شيعه کفر وجود دارد: دو روايت موجود در صحيح بخاري (که محکم ترين کتاب اهل تسنن بعد از قرآن است.): بخاري در صحيح خود از ابوهريره از پيامبر چنين نقل مي کند: "خداوند در روز قيامت به صورت خاصي که آدميان مي توانند او را ببينند . سپس به آن ها ميگويد من پروردگار شما هستم. مومنان مي گويند به خدا پناه مي بريم که تو پروردگار ما باشي . ما گروهي نيستيم که غير از خداي يکتا راعبادت کرده باشيم . خدا به مومنان مي گويد: آيا در خدا نشانه اي است که بتوانيد اورا بشناسيد؟ مي گويند بلي . پس خدا ساق پاي خود را به مومنان نشان ميدهد . دراين هنگام مومنان سر هاي خود را بلند ميکنند واغراق مي کنند که تو خداي ما هستي ". حال اگر به آيه 143سوره اعراف مراجعه کنيد در مي يابيد که اين ابوهريره اين حرف ها رامانند ديگر نقل هاي خود از ذهن پوچ خود گفته . وبنا به گفته علماي خودتان ديدن خدا با چشم سر کفر عقلي است. حال خودتان قضاوت کنيد که در کتاب هاي ماکفر وجود دارد يا کتاب هاي خودتان.(آن هم نه هرکتابي بزرگترين کتاب حديثتان) سوال ديگر از برادران سني اين که صحيح بخاري با وجود اين ??????چگونه بزگترين کتاب حديث امت اسلامي است.(البته بزگترين کتاب از نظر شما).اما روايت خنده دار تر : درصحيح بخاري از ابو هريره چنين نقل شده است: (قال رسول الله): درهنگام قبض روح موسي آن حضرت بک سيلي بر ملک الموت زد طوري که ملک الموت کور شد ازآن به بعد ملک الموت مخفيانه براي قبض روح افراد مي آمد تا سيلي نخورد . قابل توجه ابوهريره : جعلي بودن اين حديث کاملا مشهود است "زيرا مگر مي شود که پيامبر خدا از اجراي فرمان خدا يعني دادن جان سرپيچي کند و ثانيا جرم ملک الموت چيست که بايد از موسي سيلي بخورد (مگر موسي عادل نيست؟)؟ سوال بنده از آقايان ????? وهابي وهمچنين برادران عزيز اهل سنت : صحيح بخاري باوجود چنين روايات کفر آميزي چگونه معتبرترين کتاب حديث شماست؟ اگر مي گوييد درکتب شيعه کفر وجود دارد (البته کتب اربعه شيعه) بگوييد تا ما هم بدانيم . منتظر جواب سوالات خود هستم. السلام علي من اتبع الهدي
512   نام و نام خانوادگي:  سيدنا علي بن ابيطالب     -   تاريخ:   23 اسفند 90
بي چتر نجات هوا پريدن ممنوع مي لب نزده جامه دريدن ممنوع

بر سر در جنت به طلا نقش زدند بي لعن عمر ورود اکيدا ممنوع
513   نام و نام خانوادگي:  امير حسين     -   تاريخ:   24 اسفند 90
بحث کردن با سني جماعت نتيجه اي نداره چون بحث کردن چيزي مي خواد به نام منطق و عقل که سني از انتخاب کردن مذهبشان معلوم ميشه هيچ بويي از عقل نبردند. سيدنا علي ابن ابيطالب
514   نام و نام خانوادگي:  پادشاهي الله     -   تاريخ:   28 اسفند 90
اى برادران سني و شيعه(اى مسلمانان) به خدا پناه ببريد واز تهمت وافترا بستن به هم بپرهيزيد, تا خدا همگي را به راه راست هدايت كند.
515   نام و نام خانوادگي:  ادريس     -   تاريخ:   28 اسفند 90
سلام به تمام برادران شيعه من اصلا نفرتي از شيعه ندارم و آنها را برادران خودم ميدانم ازتون خواهش ميکنم نزاريد بعضي عوامل غربي بين ما و شما(شيعه و سني )اختلاف بيندازند هرکس قرآن و سنت را قبول داشته باشه برادر ما سني ها است
516   نام و نام خانوادگي:  محب اميرالمومنين حضرت علي عليه السلام     -   تاريخ:   29 اسفند 90
بعضي از اهل سنت مي گويند که ما کم هستيم! درجواب بايد گفت: که در قرآن امده است : واکثرهم لايعقلون!!!!!!!!!!! بعضي از اهل سنت ميگوينداين بيامبران خدا مرده اند و نبايد به آنها سلام بدهيم در جواب بايد گفت:چرا در قرآن آمده:سلام علي المرسلين!
517   نام و نام خانوادگي:  اردشير     -   تاريخ:   29 اسفند 90
کاش قلبم به قلبت راه داشت کاش حضرت زهرا زيارتگاه داشت. سلام بر حضرت زهرا سلام بر ام ابيها سلام برهمسر مولا سلام برام طاها سلام بر مظلومه ي مکسوره سلام بر صديقه ي شهيده اللهم صل علي فاطمه وابيها وبعلها وبنيها وسر المستودع فيها به عددما احاط به علمک.
518   نام و نام خانوادگي:  حق با علي است     -   تاريخ:   01 فروردين 91
سلام بر همه دوستان شيعه و برادران اهل سنت=من از برادران اهل سنت خواهش مي کنم که کمي درباره دوران قبل از مسلمان شدن و جاهليت خلفاشون تحقيق و برسي کنند حالشون از خلفاشون بهم مي خوره.عمر وعثمان و ابوبکر که شما ان ها را معصوم وپاک و جانشين پيامبر مي دانيد در دوران جاهليت و قبل از مسلملن شدن =ظالم-کافر-شراب خوار-زنا کار-فاسد و بي دين وبت پرست و.......هزار هزار کثافت کاري ديگه انجام مي دادندو اين سه نفر در سنين =27-32-35 سالگي به پيامبر ايمان ظاهري ودروغي ميارن که بعد ها به محمد وال محمد وعلي وال علي خيانت ميکنند.شما سني تمام اين مطالب را قبول داريد .حالا چطور يه نفر بي دين وکافر که نصف عمر خود را در بي ديني و جاهليت بوده مي تواند جانشين پيامبر خدا باشد در صورتي که جانشين پيامبران بايد افرادي معصوم. شجاع.و پاک باشند نه فردي که نصف عمر خود را در بي ديني و جاهليت و گناه به سر مي برده است.من از برادران سني خواهش مي کنم که تحقيق کنند که خلفاشون در کجا به دنيا امده اند در خانه يا چادر تحقيق .ولي سرور وسالار ما حضرت علي /ع/ که جان عالم فدايش در خانه کعبه به دنيا امده که همه سني ها ان را قبول دارند و شکاف ديوار کعبه را الان نقره کوب کرده اند چون از حقيقت مي ترسند.حضرت علي /ع/ که جان عالم فدايش در خانه کعبه به دنيا امد.از همان کودکي وسنين کم با پيامبر بزرگ شد.بعدهاداماد پيامبر شد.حتي کوچکترين بدي وذره اي گناه در خود راه نداد و همه ي شما ان را قبول داريد پس چه کسي مي تواند جانشين پيامبر شود؟؟؟فردي که نصف عمر خود را در گناه بوده يا يک نفر که در خانه کعبه به دنيا امده خودتان قضاوت کنيد؟؟؟علي بر حق است.برادران سني شما واقعه تولد حضرت عيسي را ميدانيد پس گوش فرادهيد...... با اين كه حضرت مريم ـ عليها السلام ـ از هر نظر پاك بود، و همواره در محراب عبادت به سر مي‎برد و خدمتگذار مسجد بيت المقدس در جهت ظاهر و باطن بود، هنگام زايمان، از جانب خداوند به او خطاب شد از مسجد بيرون برو، و به تعبير قرآن به مكان دور دستي رفت.[11] چرا كه حرمت مسجد را بايد نگه داشت.
ولي در مورد ولادت حضرت اميرمؤمنان علي ـ عليه السلام ـ هنگامي كه مادرش فاطمه بنت اسد ـ عليها السلام ـ مشغول طواف كعبه بود و درد زايمان او را فرا گرفت، ديوار كعبه شكافته شد، و ندايي به او رسيد كه وارد خانه كعبه شو، فاطمه ـ عليها السلام ـ داخل خانه كعبه شد، و آن ديوار ترميم يافت و حضرت علي ـ عليه السلام ـ در درون كعبه يعني در مقدس‎ترين مكان، متولّد شد. پس چرا انکار مي کنيد خلافت علي را ؟؟؟ چرا چشم ها يتان را بر روي حقيقت ها بسته ايد چرا ؟؟؟؟برادران سني شما چهار تا کتاب از خلفاتون بياريد که الان هم کاربرد داشته باشه؟؟؟؟؟؟؟فقط نهج البلاغه حضرت علي /ع/ دهن شما و خلفاتون رو مي بنده؟؟؟چرا ساکت شديد چرا لال شدين .چرا حقيقت رو نمي خواهيد قبول کنيد؟؟؟؟ جان عالم فدايت يا علي.....
519   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   01 فروردين 91
سيدنا علي ابن ابي طالب ميتوني شماره حديث هايي را كه نقل كردي از خود صحيح بخاري بگويي آيا تابحال سوره نور را خوانده اي تا بداني كه قران را قبول نداري و رد قران كفر مطلق است و البته بسياري از ايات قران را مذهب انگليسي ات رد مي كند اي كاش ميشد رودر رو با هم صحبت كنيم تا بيبشتر با حقيقت آشنا بشوي چون اينجا مطالب موثر و حقيقت هاي تلخ سانسور مي شود
520   نام و نام خانوادگي:  اصفهاني     -   تاريخ:   06 فروردين 91
خيلي جالبه
همکيشان شيعه من مي تونن و کسي رو دارن بهش توهين کنن اما سني هاي بيچاره که همه رو قبول دارن چطوري پاسخ اين دشناما رو بدن و به کي توهين کنن؟
به علي ؟حسين؟ و ...؟
عجيبه؟اونا همه رو قبول دارن.به نظر من دمشون گرم
521   نام و نام خانوادگي:  احمد فرهاد     -   تاريخ:   06 فروردين 91
ملت عشق از همه دين ها جداست _ عاشقان را ملت و مذهب خداست مذهب به معناي شناخت بيشتر قرآن و خداوند بي نهايت مهربان است نه سنگر براي جنگ..که يکي از سنگر شيعه ها دفاع ميکنده و يکي از سنگر سني ها خداوند بزرگ ميفرمائيد مومنان با هم برادرند در و جاي ديگر مفرمائيد با هم متحد شويد با هم به مشوره کنيد.بيبينين که کدام مذهب تهدابش به قرآن شناسي گذاشته شده و پيروي سنت پيامبر هستند ميتوانيد پيروي همون مذهب شويد... ما هابايد از خود خجالت بکشيم دشمنها داستانهاي ساختند که عمر(ض) فاطمه دختر پيامبر را کشت علي (ض) او را نظاره کرد ما علي را شير خدا ميدانيم نه يک آدم زن فروش که نتوانه از زن و فرزند و دختر پيامبر دفاع کنه ... پس معلوم ميشود که اونها با هم دوست بودند و برادرانه با هم زند گي ميکردند اين داستان ها را براي مان ساختند تا ما را گمراه کنند و تفرقه در بين ما را بيشتر کنند بياييد يک کم منطقي برخورد کنيم به اين مسائل....
522   نام و نام خانوادگي:  اهل سنت     -   تاريخ:   07 فروردين 91
مذاکره با بد دهن و کساني که فحش مي دهند ابلهانه است به آن آقايان شيعه مي گويم اگر هديه را کسي به شما داد و شما قبول نکردي آيا به هديه دهنده باز گردانده نمي شود پس بنده هم فحاشي شما را قبول نخواهم کرد پس نفرين ها و فحاشي ها را به خودتان پس مي دهم
523   نام و نام خانوادگي:  raajer     -   تاريخ:   14 فروردين 91
کسي را که خدا گمراه کند هيج مخلوقي نمي تواند اگاه کند خدا همه انسانها را هدايت کند امين.هر چقدر ميتوانيد به مذهب هم فحش بديد خدا اجر خلفاي راشدين را داده اين شما هستيد طاقت نداريد براي من عجيبه چطور به خفاي راشدين و مادرتان فحش ميدهيد در حالي که خدا انسان را از فحش دادن به حيوانات نهي کرده انوقت ميگوييد ما از اهل بيت هستيم قربان روم خدا را يک بام و دو هوارا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
524   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   15 فروردين 91
استغفروا الله برادر اهل تشيع چرا توهين مي کني پس بگو کي دستور حمله رو صادر کرد و جنگ و برد.
ما اهل تسنن عاشق ابابکر صديق هستيم عاشق فاروق اعظم هستيم عاشق عثمان جامع جمع قرآن هستيم عاشق حيدر کرار هستيم و به کسي توهين
نمي کنيم
چراغ مسجد و محراب و منبر ابوبکر و عمر عثمان و حيدر
525   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   15 فروردين 91
پاسخ من به يوسف: ايشا الله بميره تا بدونيم ما اهل سنت علي (رض) شاه تقوا رو دوست داريم يا شما
526   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   15 فروردين 91
ما اهل تسنن با وهابي ها نسبتي نداريم وهابيت و بهاييت تو دوران شما بوده
قبل از شاه عباس ملعون همه شيعه بودند البته شيعه ي نبي نه شيعه ي علي
527   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   15 فروردين 91
به خدا اشک ريختم وقتي موقع سال تحويل سال نود و يک گوينده ي شبکه ي 3 گفت:
خدايا به علي قسم دوست دارم
خيلي کافريد
528   نام و نام خانوادگي:  مهدي رستمي     -   تاريخ:   15 فروردين 91
آقاي اصفهاني . کامنت 512
جان ؟!
اهل سنت علي رو قبول دارن ؟ فاطمه رو قبول دارن ؟ حسين را قبول دارن ؟ و ...
آيا ميداني در کتب اهل سنت امده است که امام علي با قرآن مخالفت مي کرد ؟ آيا ميداني که ابن تيميه امام علي را گنهکار و خاطي ميدانست ؟ آيا ميداني که اهل سنت در کتبشان نوشته اند علي بن ابي طالب از قرآن و سنت پيامبر دور بود ؟
سند :
لسان الميزان ، ابن حجر ، ج 6 ص 319 ، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات ، بيروت ، الطبعة الثالثة 1406 هـ
الدرر الكامنة: 1/153 ـ 155
منهاج السنة النبوية ، التحقيق : محمد رشاد سالم ، ج 8 ص 201 ، مؤسسة قرطبة ، الطبعة لأولى

آيا ميداني علماي اهل سنت فاطمه بنت رسول الله را منافق ميدانند ؟!
سند : التنبي و الرد ؛ صفحه 7

آيا ميداني اهل سنت ، يزيد که قاتل امام حسين است را جانشين خداوند روي زمين ميدانند ؟ آيا ميداني اهل سنت ، دشمنان يزيد را قاسق ميدانند ؟ آيا ميداني اهل سنت معاويه را عادل و عاري از هرگونه خبث مي دانند ؟
سند :
الحث على اتِّباع السنَّة والتحذير من البدع وبيان خطرها ، ص 32المؤلف: عبدالمحسن بن حمد العباد
الوثائق الدفاعية عن علماء السلفية الشرعية ، ص 213
انتصار الحق صفحه 110
کتاب ثناء شيخ الإسلام على آل بيت النبوة ، نوشته ي عبدالباسط بن يوسف الغريب ،‌ ص 22 و 23

البته ما ميگوييم اين کلام وهابيون است اما اهل سنت ميگويند نه خير ! وهابيت وجود ندارد ! همه اهل سنت هستيم !
529   نام و نام خانوادگي:  ادريس بختياريزاده     -   تاريخ:   15 فروردين 91
اي کسانيکه ادعاداريد عمر عثمان وابوبکر خليفه هستند آيانشنيده ايد که عمر درصلح حديبيه ميگفت من تاحال اينقدر شک به رسالت محمد نکرده بودم پس از اينجا فهميده ميشود که عمر ؟؟؟ حتي دررسالت پيغمبر هم شک داشته !
جواب نظر:

 

530   نام و نام خانوادگي:  محب اهل بيت حقيقت جويان بخوانند     -   تاريخ:   15 فروردين 91
ميخواهم به اين اقايان رافضي بگم اگه عمر امروز بود ميدونست با شما چيكار كنه اگه حضرت علي بود ميدونست چيكار كنه حضرت علي با م,سس فرقه ضاله شيعه يعني ابن سبا يهودي چيكار كرد؟؟ همون ملعوني كه ميگفت امامت حضرت علي از طرف خدا معين شده است آري اولين بار عبدالله بن سبا بحث امامت را پيش كشيد و حضرت علي او را در اتش سوزاند بعد فريبكاران شيعه در صدد برآمدند كه وجود موسس اصلي فرقه گمراه شيعه را نكذيب كنند در واقع نمك خوردند و نمكدان را شكستند وحالا اثبات وجود عبدالله ابن سبا در كتب خود شيعيان: 1- كسي از امام باقر- عليه السلام- روايت ميكندكه فرمودند: «عبدالله بن سبا مدعي نبوت بود، وعقيده داشت كه نعوذ بالله اميرالمؤمنين خودش خداست، وقتي به امير المؤمنين خبر رسيد او را فراخواندند، و در مورد از وي پرسيدند، اعتراف كرد و گفت: آري، تو خدايي، در دلم آمده است كه تو خدايي ومن پيامبرم، امير المؤمنين عليه السلام فرمودند: هلاكت برتو باد، شيطان ترا مسخره كرده است، مادر مرده! فورا برگرد و توبه كن، وي انكار كرد، او را زندان كردند و سه روز به او مهلت دادند كه توبه كند ولي توبه نكرد بنا براين اميرالمؤمنين او را به آتش انداختند و فرمودند: شيطان او را فريب داده بود، و چنين كفرياتي را در دلش وسوسه مي‌كرد» رجال كشي1/70 2- و از امام صادق- عليه السلام- روايت است كه فرمودند: «خداوند لعنت كند عبد الله بن سبا را كه در بارة امير المؤمنين -عليه السلام- ادعاي ربوبيت ميكرد، و به خدا سوگند كه اميرالمؤمنين- عليه السلام - جز بندة فرمانبرداري براي خدا نبود، هلاكت باد بركسي كه برما دروغ مي بندد، عدة در باره ما چيزهايي را ادعا ميكنند كه خودمان در بارة خود ادعا نكرده ايم، از آنان بيزاريم و به خدا پناه مي جوييم» رجال كشي 1/71 3- نوبختي مي فرمايد: «سبائيها به امامت علي قائل بودند، و اعتقاد داشتند كه امامت فرض است و از سوي خدا تعيين مي گردد، آنها پيروان عبد الله بن سبا هستند، ابن سبا از كساني بود كه بر ابوبكر و عمر و عثمان و ديگر صحابه آشكارا طعن وارد مي‌كرد و از آنان بيزاري مي جست و مدّعي بود كه علي -عليه السلام- او را به اين كار مكلف كرده است، اميرالمؤمنين از وي در اين باره توضيح خواستند، او اعتراف نمود، بنابرين دستور به قتلش دادند، مردم سراسيمه پيش امير المؤمنين رفتند وگفتند: آيا كسي را ميكشي كه به محبت شما اهل بيت دعوت مي‌كند و بسوي ولايت شما و بيزاري از دشمنان شما مي خواند، بنا براين او را به مدائن تبعيد كردند فرق الشيعة ص 32-44 7- ابن ابي الحديد تصريح كرده كه درحالي كه علي-عليه السلام- خطبه مي خواند عبد الله بن سبا بلند شد وگفت: (أنت أنت) تويي تويي، چندين بار اين جمله را تكرار كرد، حضرت علي فرمودند: «نفرين بر تو باد من كيستم؟ گفت: (أنت الله) تو خدايي، دستور دادند كه او را با پيروانش دستگير كنند» شرح نهج البلاغه ج 5/5 -8 آقاي نعمة الله جزائري مي فرمايد: «عبد الله بن سبا به اميرالمؤمنين گفت: تو الهِ بر حقي، أمير المؤمنين او را به مدائن تبعيد كردند، او از يهوديت مسلمان شده بود، و مانند آنچه كه به حضرت علي- عليه السلام -گفت در يهوديت به يوشع بن نون و موسي -عليه السلام- مي گفت» الانوار النعمانية ج 2 /234 نتيجه گيري اين بود چند تا روايت از كتب معتبر و متنوع كه در علوم رجال وفقه و فرق بود، بخاطر آنكه مطلب زياد طولاني نشود از روايات بي شمار ديگري كه در كتب مختلف وجود دارد صرف نظر كرديم، كه همه آنها شخصيتي را ثابت مي‌كنند كه اسمش عبد الله بن سبا است، بعد از اين ديگر ممكن نيست كه از وجود او منكر شويم خصوصا اينكه اميرالمؤمنين- عليه السلام- او را به خاطر مقوله كفر آميزي كه گفته بود عذاب داد، معناي اين سخن آن است كه حضرت اميرالمؤمنين، عبد الله بن سبا را ديده است، و اين خود براي اثبات شخصيت او كافيست كه ديگر جاي انكار باقي نميماند. آنچه از نصوص گذشته بر ميآيد اين است: 1- اثبات شخصيت ابن سبا ووجود فرقه اي كه او را ياري مي‌كردند، و حرف او را مي زدند كه اين فرقه "سبائيت" نام دارد. 2- ابن سبا، مردي يهودي بود كه مدعي اسلام شد، گر چه او تظاهر به اسلام نمود، اما حقيقت اين است كه او بر يهوديتش باقي ماند و بر اساس آن سمپاشي كرد. 3- او اولين كسي بود كه بدعت طعن بر ابوبكر و عمر و ديگر صحابه- رضوان الله عليهم- را اختراع نمود. 4- او اولين كسي بود كه از امامت امير المؤمنين- عليه السلام- سخن گفت. 5- و او اولين كسي بود كه مدعي شد امير المؤمنين وصي پيامبر - صلي الله عليه و آله- است. طبعا اين مقوله را از يهوديت نقل كرده بود وچنين وانمود ميكرد كه گويا با اهل بيت (ع)محبت دارد، لذا به ولايت آنان و بيزاري از دشمنانشان - كه گويا صحابه پيامبر بودند _ دعوت مي‌كرد. بنابرين عبد الله بن سبا يك شخصيت حقيقي است كه نميتوان انكارش كرد و نه از كنارش به آساني گذشت لذا با صراحت در كتب و مصادر معتبر ما از او سخن رفته است، براي اطلاع و آشنائي بيشتر با ابن سبا مي توانيد به كتب ذيل مراجعه فرمايد: غارات ثقفي، رجال طوسي، رجال حلي، قاموس الرجال تستري، دائرة المعارف اعلمي حائري موسوم به مقتبس الاثر، الكني و الالقاب از عباس قمي، حل الاشكال بن طاووس، رجال بن داود، تحرير طاووسي، مجمع الرجال قهبائي، نقد الرجال تفرشي، جامع الرواة مقدسي اردبيلي، مرآة الانوار محمد بن طاهر عاملي و مناقب آل ابي طالب از ابن شهر آشوب. اينها- كه البته نمونه است ونه حصر- و تعداد كثيري از ديگر مصادر معتمد ما همگي اتفاق دارند كه ابن سبا يك شخصيت واقعي است كه هرگز نمي توان از تاريخ حذفش كرد، ولي تعجب ميكنم كه علماي معاصر ما امثال مرتضي عسكري و محمد جواد مغنية و ديگران چرا اصرار دارند كه از وجود ابن سبا منكر شوند؟ در حالي كه ادعاي آنان كاملا بي اساس است.
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي
آيا آمدن اين روايات در كتابهاي شيعه،  نشان‌گر اين است که تأسيس مذهب شيعه و قتل عثمان و جنايات ديگر مربوط به عبد الله بن سبأ است؟
نكته اي كه بايد به آن دقت كنيد اين است كه اولين کسي که داستان عبد الله بن سبأ را ساخته، آقاي طبري بوده از قول فردي به نام سيف بن عمر، تاريخ الطبري، ج3، ص378،
وكتابهاي ديگر نيز از طبري نقل مي كنند
براي اطلاع بيشتر به اين آدرس رجوع كنيد
 http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=145
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
 
531   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   17 فروردين 91
جناب آقاي raajer

يا اسم يک نفر ايراني را ذکر کنيد که عمر بن خطاب او را از طريق مناظره مسلمان کرده است و يا مسلمان شويد او را لعن کنيد.
532   نام و نام خانوادگي:  غضنفري     -   تاريخ:   17 فروردين 91
آقاي اصفهاني:بهتره تقيه رو بزاري كنار ومذهب اصلي ات رو بگي واز اسم اصفهان ولايتمدار استفاده ابزاري نكني,آنهايي كه غصه شون را ميخوري خيلي هم دست خالي نيستن.مثلا 1-توهين به پيامبر(ص)....علاقه پيامبر صل الله عليه وآله وسلم به رقص ولهو ولعب(صحيح بخاري-کتاب العيدين-باب الحراب والدرق يوم العيد-ص179ح950و951-چاپ1422)----اتهام شهوت پرستي به پيامبر(ص)توسط عايشه"حدثنا سماعيل بن خليل قال اخبرناعلي بن مسهر قال اخبرنا ابو اسحاق هو الشيباني عن عبدالرحمنبن الاسودعن ابيه عن عايشه قالت:قالت احدانااذاکانت حائضا فاراد رسول الله صل الله عليه وسلم ان يباشرها....ثم يباشرها،قالت:وايکم يملک اربه کما کان النبي(ص)يملک اربه"از ترجمه عبارت به جهت مسائل غير اخلاقي معذورم.(صحيح بخاري-ص337ح302 صحيح مسلم-کتاب الحي-باب مباشره الحائز-ص159-ح567/293)--2-توهين به حضرت علي عليه السلام وحضرت زهرا سلام الله عليها كه توسط ابوبكر در زمان شهادت دادن اميرالمومنين (ع)در مورد فدك كه در بيان نميگنجدو.........دوست عزيز شما اگر در كتب اصلي شيعه توانستي كوچكترين اهانتي به هر كس پيدا كني آنوقت شروع به جوسازي عليه شيعه بكن.شما كه در صحيحترين كتابتان!!!!!!بعد ازقرآن (صحيح بخاري) وديگر صحاحتان مملو است از توهين به كساني كه ممدوح خدايند چرا به طرف برج مستحكم شيعه سنگ پرت ميكني فكرشو نكردي آلونك حبابي تان منهدم بشه؟
533   نام و نام خانوادگي:  2211     -   تاريخ:   20 فروردين 91
سلام به شما که وقت خودرا بااين بحث ها ميگيريد چه فايده
(اب باغربال بردن تابه کي ديوانه دل _ناله دزدانه اخر کي رسد برگوش دوست)
534   نام و نام خانوادگي:  محمد علي     -   تاريخ:   25 فروردين 91
من هم 5 سال است که از تسنن به تشيع گرويده ام و اي کاش از اول شيعه بودم
535   نام و نام خانوادگي:  سيدناعلي بن ابيطالب     -   تاريخ:   25 فروردين 91
بسم رب الحسين جناب آقاي محمد به چه دليل شيعيان علي(ع)راکه پيروان واقعي سنت حسنه رسول الله(ص)کافرميداني؟ مگر درکتاب هاي شما از پيامبر چنين نقل نشده:(البته اين حديث فقط در کتاب هاي شما نقل شده نه در کتب شيعه) "صحابه ي من مانند ستارگان اند به هريک اقتدا کنيد رستگار مي شويد." حال مگر علي از صحابه نيست؟چطور پيروان او کافرند؟ ثانيا شما مذهب ما را ساخته ي انگليسي ها مي دانيد در حالي که يقينا خطبه ي غدير راخوانده ايد و ديده ايد که بارها پيامبر فرموده:"اي علي تو وشيعيانت رستگارانيد." حال با توجه به اين حديث متواتر چگونه بنيان گذار مذهب شيعه را(که خود پيامبربوده)انگليسي ها ميدانيد؟ جناب محمد خوشم مياد از اين اعتماد به نفست . درحالي که بين اولين امام شيعه از نظر زمان هيچ فاصله اي نبوده و اين درحالي است که بين اولين امام شما يعني ابو حنيفه تا پيامبر 100 سال فاصله بوده و اولين مکتب شما 100 پس از رسول الله به وجود آمده حال اينکه موسس مذهب ما خود شخص رسول الله بوده شما مذهب ما را ساخته ي انگليسي ها مي دانيد. ياد از بشکستن پهلوي او چون کرد گفت/بعضه من روح مابين دو پهلوي من است ايام شهادت حضرت زهرا (س) بر عموم مسلمانان تسيلت باد. " بر سيلي زن لعنت " السلام علي من اتبع الهدي
536   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   28 فروردين 91
خداوند مسلمين را از لعن نمودن کفار هم نهي ميکند چرا که لعن انسان را از توبه محروم مي کند اما اين چه اسلامي ست که که لعن از اساس وارکان آن است آقاي بخت النصر ما در نمازمان پس از تشهد اين گونه دعا مي کنيم اللهم اغفرلي ولوالدي و..... پروردگارا بيامرز مرا ووالدينم را واستادم را و همه مسلمين مرد وزن را و مومنين مرد وزن را و زندگان و مردگان مرد وزن مسلمان را اما تو جز لعن و فحاشي چيزي براي مسلمين نمي خواهي خود صادقانه قضاوت کن کدام بهتر است خيرخواهي براي بشريت وطلب آمرزش يا فحاشي ولعن ونفرين بخود بيا واسلام را بشناس
537   نام و نام خانوادگي:  سام     -   تاريخ:   30 فروردين 91
سلام اهل سنت ميگويند عمر بر حق بوده نه علي اينجاس که براي من اين سوال پيش امده که اگر عمر معصوم بود با چه اجازه اي به صورت فاطمه دختر پيامبر خدا سيلي زد.
538   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   31 فروردين 91
با سلام
جناب سام همين يك عمل او او را جهنمي ميكند .
نه فقط اين عمل از او سر زد بايد گفت كه :
قبل از اسلامش ( ؟؟؟ ) مسلمانان را ازار و اذيت كرد .
بعد از اسلامش ( ؟؟؟ ) به حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم در صلح حديبيه توهين كرد .
يكي از كساني بود كه قصد ترور حضرت محمد صلي الله عليه و اله را داشت .
وقتي كه حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم در بستر مريضي بودند بازهم به ايشان توهين كرد .
يكي از كساني بود براي غضب امامت حضرت علي عليه السلام سيقفه را برپا كرد .
فدك كه از طرف الله سبحان تعالي بوسيله حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم هبه شده بود به زور غضب كرد .
به خانه حضرت فاطمه سلام الله عليهم حمله كرد و باعث مجروح شدن ايشان گرديد كه در نهايت به شهادت ايشان منجر شد .

تاييد هر يك از اعمال فوق انسان را جهنمي ميكند , حال انجامش چه عقوبتي دارد فقط و فقط الله سبحان تعالي ميداند .

لبيك يا علي
539   نام و نام خانوادگي:  Abdul Qadir Mohammadi     -   تاريخ:   01 ارديبهشت 91
نمي دونم اين شيعه هاي احمق کي آدم ميشن
540   نام و نام خانوادگي:  عليرضا ن     -   تاريخ:   01 ارديبهشت 91
جناب کامنت 530:
حالا اگر شما اصرار داري که عبد الله بن سبا وجود خارجي دارد، اين سوال پيش مي آيد که چگونه مي توان باور کرد که خليفه سوم متوجه اين يهودي و فتنه انگيزي او نشده است؟ يعني مي خواهي بگويي که خليفه سوم، نتوانست يک نفر را که کل ممالک اسلامي را به شورش عليه خليفه تحريک کرد، دستگير کند؟ يعني يک نفر يهودي اين همه صحابه در مدينه و ديگر سرزمينهاي اسلامي را فريب داد؟ آيا اين توهين به صحابه نيست که فريب يک نفر يهودي را خوردند؟ چگونه عمار و ابوذر درباره آنچه اين يهودي بدان دعوت مي کرد و مي گفت: علي وصي رسول الله است، از امام علي (ع) سوال نکردند؟
چرا اين صحابه ها از امام علي (ع) که در کنارشان بود، سوال نکردند که آيا شما وصي رسول الله هستيد يا نه؟ چگونه صحابه از درستي گفتار اين يهودي از امام علي (ع) سوال نکردند؟
جناب ....، آيا باور کردن اين افسانه هاي خرافي، توهين به خليفه سوم و صحابه که فريب يک نفر يهودي به نام عبد االه بن سبا را خورده اند، نيست؟

541   نام و نام خانوادگي:  سيدنا علي بن ابيطالب     -   تاريخ:   01 ارديبهشت 91
بسم رب الحسين
ابتدا خواهشمندم پيغام جناب آقاي محمد526را بخوانيد.
ايشان در حرف هاي خود گفته اند که قبل از شاه عباس همه شيعه ي نبي بودند نه شيعه ي علي.
اين حرف نشان دهنده ي جهل صاحب نظر است.
طبق آيه ي مباهله علي(ع)نفس دروني رسول الله است و پيروي از نفس رسول الله يعني علي(ع) همان پيروي از رسول الله ااست.
بنابراين شيعه ي نبي همان شيعه ي علي است .
ثانيا چه کسي گفته شما اهل تسنن شيعيان نبي هستيد؟ شما شيعيان نبي نيستيد بلکه شيعيان عمريد زيرا بيشتر اعمال خود را آنگونه که ثاني انجام ميداده انجام مي دهيد.(مانند بدعت هايي که عمر دراحکام وضو/نماز/امتعه ي زنان و.... نهاده و شما از آن ها پيروي مي کنيد.)
السلام علي من اتبع الهدي
542   نام و نام خانوادگي:  غضنفري     -   تاريخ:   04 ارديبهشت 91
خدايا كاش به همه مخصوصاَ اين طايفه....چشم دل هم ميدادي.جناب شماره 527"تو شبكه 3 حرفي زد مسگري. تو اينجا ميزني گردن آهنگري.آخه حرف يك مجري برفرض اينكه راست بگي براي تو حجت شد كه همه كافرند؟!!!!!عجب عقل وعجب انصافي!!!
واما جناب536 اگر شيعه هستي بگو ببينم اگر يزيد معصوم بود با چه اجازه اي سيدالشباب اهل الجنه امام حسين(ع)را شهيد كرد؟ واگر سني هستي ويزيد را مجتهد ميداني و ادعا داري كه يزيد اجتهاد كرده .بگو ببينم وحشي غلام هند جگر خوار مادر معاويه عليه الحاويه هم مجتهد بود واجتهاد كرد ومعصوم بود؟خب حكايت عمر هم از اين قاعده مستثنا نيست.
وباز هم524 كه همانطوريكه القاب اميرالمومنين حيدر كرار علي بن ابيطالب عليه السلام را خلفايش دزديدند خودش هم نام بهترين خلق خدا را دزديده.
اولا آقاي عمر اينكه ميگويي ابوبكر صديق!!!!!!!خيلي اشتباه ميكني .زيرا خلاف اين صفت براي او ثابت شده وهيچكس هم اين لقب را به او نداده بلكه بر عكس اين لقب (صديق)را پيامبر (ص)به حضرت علي(ع)وصديقه را به حضرت فاطمه زهرا ئ صديقه(س)داده اند كه ابوبكر اين القاب را براي خود ودخترش دزديد.
واما فاروق لقب حضرت علي (ع)بود كه زمانيكه پيامبر (ص)به ايشان فرمودند "قسيم النار والجنه" لقب فاروق به ايشان داده شد فاروق يعني جدا كننده حق از باطل كه طرفداران او اهل حق ودشمنانش اهل باطلند.ولي باز با شما موافقم فاروق وجه تسميه خوبي براي عمر است البته از اونور يعني دوستانش باطل ودشمنانش اهل حق هستند پس نتيجه ميگيريم كه عمر هم فاروق است البته از آخر نفر اول يعني قرينه كامل بعنوان مثال:اميرالمومنين علي ع)كرار است(بسيار حمله كننده)ولي عمر فرار<با تشديد "ر">يعني بسيار فرار كننده مثل بز كوهي بر فراز كوه احد.و....
واما عثمان كه به دروغ او را جمع كننده قرآن لقب دادي خير اشتباه ميكني او نه تنها جمع كننده قرآن نبود بلكه سوزاننده قرآن بود.تنها كسي كه قرآن را علاوه بر ظاهر آيات باطن وتاويل قرآن را هم از پيامبر (ص)فرا ميگرفت و وكتابت هم ميكرد حضرت اميرالمومنين حيدر كرار فاتح خيبر تنها سردار خندق كشنده عمربن عبدود صاحب ذوالفقار در احد وصي برحق مصطفي (ص)علي مرتضي عليه السلام بود
543   نام و نام خانوادگي:  علي علي نژاد     -   تاريخ:   05 ارديبهشت 91
هوالحي الذي لايموت.ما به عنوان شيعه ومحب اهل بيت رسول الله طبق دستور قران ورسول الله به ذوي القربا واهل بيت ان عزيز خدا عشق مي ورزيم وتا وقتي كه مراجع محترم شيعه دستور نداده اند براي دشمنان اهل بيت واين صحابه دوستان وكساني كه دشمن خوني علي ع وفاطمه ي مظلوم هيچ اكاري نداريم وهر سال ايام فاطميه را بهتر گرامي مي داريم و به قاتلان ان عزيز و حبيبه ي خدالعن ونفرين مي فرستيم و شما باشيد اصحابي مثل معاويه ومغيره ويزيد عمر ابوبكر وعثمان حجاج خونخوارو شمر وهمه ي بد ناماني كه آتش به خانه ي اهل بيت رسول خدا زدند ودستان علي مظلوم را بستند و كشاندند ظلمي كردند كه مولاي ما فرمود از روزي كه از مادر متولد شدم مظلوم بودم .لعنت خدا وملايك الله بر غاصبان حق فاطمه مظلوم آ.مين
544   نام و نام خانوادگي:  مهدي رستمي     -   تاريخ:   06 ارديبهشت 91
آقاي عبدالقادر ! كامنت 538 !
ها !!! ايني كه وگفتي سنت عمر بيد ؟؟؟؟
545   نام و نام خانوادگي:  غضنفري     -   تاريخ:   06 ارديبهشت 91
جنابAbdul yazid omariشماره538:به نظر من هروقت كه به فتاواي ذيل الذكر عمل كردند!!!!!!مثل بعضيها آدم ميشن! 1-زنان حق دست زدن وخوردن موز وخيار را ندارند 2-خوابيدن زن كنار ديوار به علت اينكه ديوار اسم مذكره حرام است 3-تنها بودن پدر ودختر زير يك سقف به تنهايي حرام است 4-زن جوان ميتواند براي محرم شدن به مرد سبيل كلفت 30 ساله از پستان شير دهد وبايد حتماَمستقيم از پستان باشد 5- زن ومرد نا محرم با خوردن شير يك حيوان با هم محرم ميشوند. 6-بازي فوتبال حرام است 7-خوردن خون كفتار حلال است 8- خوردن چلپاسه يا سوسمار حلال است البته بهتر است از نوع عربستاني باشد واگر چنين باشد از مرغ وشتر سرخ مو بهتر است 9-با سه مشت خرما ميشود با زني بدون خطبه عقد نزديكي كرد 10-با امارد (پسرهايي كه ريش ندارند)ميشود نكاح كرد 11-زنا با مادر وخواهر حد شرعي ندارد 12-مني نجس نيست وميشود آنرا با ناخن از روي لباس تراشيد ونماز خواند 13-قرآن تحريف شده وآيه رضاعه كبير را بزغاله خورده 14-قرآن تحريف شده وآيه رجم در قرآن نيست 15-ايستاده بول كردن فضيلت دارد وبراي سفتي كفل خوب است . .اگه كم هست وقانع نشدي.اعلام كن تا بيشتر خدمتت ارائه كنم
546   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   06 ارديبهشت 91
جناب محمد (شماره 536)
پرسيده‌اي که «اما اين چه اسلامي ست که که لعن از اساس وارکان آن است»؟
پاسخ آنکه:
اسلام مبتني بر قرآن کريم است:
«ان الذين كفروا وماتوا وهم كفار اوليك عليهم لعنه الله والملايكه والناس اجمعين»
«لعن الذين كفروا من بني اسراييل علي لسان داود وعيسي ابن مريم ذلك بما عصوا وكانوا يعتدون »
«فاذن موذن بينهم ان لعنه الله علي الظالمين»
******
البته بر همگان آشکار است که پيروان عمر بن خطاب از جنگ با قرآن کريم شاد مي‌شوند!!!
شادي شما در مخالفت همه‌جانبه با تک تک آيات قرآن کريم است!!!
از اينکه آيات و احکام الهي را منکر شويد احساس شعف و شادي و لذت مي‌کنيد!!!
********
هر چه باشد امام شما عمر بن خطاب است که در مخالفت آشکار با قرآن کريم يک رژيم آپارتايد برقرار کرد و ايرانيان مسلمان را از ورود به مدينه بازداشت.

پس اگر اميدي به خداوند متعال داري مسلمان شود آن موسس رژيم آپارتايد عمري را لعن کن.
547   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   06 ارديبهشت 91
با سلام جناب Abdul Qadir Mohammadi اين ندونستن تو مشكل توست . ايا ميدوني كه ابوبكر اولين دروغگو بعد از رحلت حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم بود ؟؟؟ ايا ميدوني كه عمر به يك شيطان در استين ابوبكر بود . ايا ميداني كه عثمان مابين سفره غدايش و مستراح اواره بود . ايا ميداني كه معاويه با جنبل و جادو هندوها و يهوديان ميخواست عمر نحس خودش را طولانيتر كنند . اول برو اينها را بدون بعد بيا بگو ..... اخه شما وهابيون هرچه حماقت توي دنيا بوده قبضه كرديد اين حرفتم از حماقتت است . لبيك يا علي
548   نام و نام خانوادگي:  ياعلي     -   تاريخ:   06 ارديبهشت 91
دركتاب صحيح بخاري آمده است كه عايشه گفته است كه روزي حضرت فاطمه شخصي را به سوي ابوبكر ملعون فرستاد تا ارثي كه ازپيامبر به اورسيده را بگيردازجمله آنها(باغ فدك-خمس جنگ خيبر).اگر شما ابوبكر را عمل كننده به قرآن مي دانيد وپيرو پيامبرمي دانيد ببينيد چه دروغي گفته است كه آن اينست كه پيامبران ارث ندارن وهرچه ازآنها مي ماند صدقه است.پس چگونه ممكن است كه درقرآن درمورد ارث حضرت سليمان وحضرت داوودبحث شده است وهمچنين اين حديثي كه گفته شد هيچ كس جز خود؟ نگفته است تااز دادن ارثيه پيامبر امتناع كند.وپس از اين قضييه حضرت زهرا از ابوبكر خشمگين شد وبا او تاآخرعمر صحبت نكرد پس چگونه ممكن است كه كسي خود را شيفته پيامبر مي داند وبه خاندان او ظلم مي كندوحديث جعلي مي سازد .وهمچنين در جايي آمده است كه حضرت زهرا از ابوبكر خشمگين شده بود وگفته بود كه بعد از هرنماز اورا نفرين مي كنم تذكر(دركتب آمده است كه پيامبر70كس رامورد نفرين قرار داده است پس نتيجه مي گيريم كه لعن با بد زباني متفاوت است)لعن علي عدوك ياعلي .؟؟؟؟. نكته ديگر اينست كه دركنار قبر پيامبر ابوبكر وعمر دفن شده اند پس عثمان كجاست مگه شما نمي گوييد كه عثمان معصوم وعمل كننده به قرآن بوده پس چرادر بقيع دفن است.دليلش آن است كه شما مي گوييد عايشه ام امومنين است پس چرا بادفن شدن عثمان در كنار قبر پيامبرمخالفت كرد چون مي دانست كه عثمان چه فتنه گر بوده به همين دليل در آنجا دفن نشده پس ببينيد كه سران خودتان با هم مشكل داشتند.
549   نام و نام خانوادگي:  محسن     -   تاريخ:   06 ارديبهشت 91
آقاي 527 شما اگه غيرت داشتي اون روزي كه غربيها از پيامبر كاريكاتور كشيدن وقرآن سوزي به راه انداختن گريه ميكردي نه وقتي جمله يا علي رو شنيدي. هر چند وقتي مفتي اعظمتون چند پيش از تور تل آويو برگشته از تو چه انتظاري ميشه داشت.
550   نام و نام خانوادگي:  وحيد     -   تاريخ:   06 ارديبهشت 91
عبدالقاطر عمري کامنت538
شيعه و آدم يکي هستند و تا شيعه نباشي آدم واقعي نيستي !
و لي امثال تو حيوان دو پا اين رو نمي فهميد تا وقتي که دست از عناد و حماقت و تعصب جاهليت بر نداري و با مطالعه و تحقيق حساب حق را از باطل و ظالم را از مظلوم و ولي خدا را از منافقين معلوم الحال جدا نکني که اگر جدا نکني اي بدبخت جايت در اسفل السافلين خواهد بود
551   نام و نام خانوادگي:  وحيد     -   تاريخ:   06 ارديبهشت 91
آقاي اصفهاني کامنت 520
متاسفم که بر عکس اکثر اصفهانيها آدم نکته سنجي نيستي
ببين وقتي يکي ابوبکر و عمر و عايشه و يزيد و خالد و .........و ديگر دشمنان اهل بيت (ع) رو قبول داره يعني اعمال و جنايات و توهينها و اعمال شنيع آنها را هم قبول داره از توهين عمر به پيامبر (ص)درحديث قرطاس بگير تا خيانت و بيعت شکني در کودتاي سقيفه و غصب خلافت و تا خيانت به اصل اسلام و کشتار مسلمين (کشتار مالک بن نويره و قومش و....) تا ايذاء حضرت زهرا (س) و آتش زدن خانه وحي و شهادت ايشان و بدترين توهينها به اهل بيت و سيلي به صورت ناموس رسول خدا (ص) و علي مرتضي(ع) و غصب فدک و .............و شراب خواري و بدعتهاي خلفا در اذان و نماز تراويح و .........و به تبع اين جنايات و از همه بدتر جنايت و کشتار خاندان وحي و نور چشم و فرزند رسول خدا در کربلا و قتل ديگر ائمه اهل بيت علهم السلام و خاندان نبوي را قبول داره پس چنين شخصي تمام اين گناهان کبيره و توهينها و بي حرمتيها و قتلها و فجايع بار آمده توسط منافقين مذکور به ساحت رسول الله(ص) و اهل بيت نبوي عليهم السلام را قبول دارد و دانسته يا ندانسته اين بزرگترين توهين و خيانت به بشريت و اسلام است حالا جنابعالي براي ما دم از ادب و احترام و براي آنها دلسوزي مي کني !!!!!!!!............
کاش از همشهريات ياد ميگرفتي نکته سنجي و زيرکي در بيان و حقيقت گويي رو
552   نام و نام خانوادگي:  رضا     -   تاريخ:   06 ارديبهشت 91
اZنقدرشZعه سنZ کردZد که اوضاعمون اZنجورZه!تاکZ مZخواZن ادامه بدZد؟من شZعه ام وZZسال تو زاهدان زندگZ کردم و هZچ بدZ از سنZ ها ندZدم.به نظرمن باZد به عقاZد ZکدZگه احترام گذاشت هرچندازنظرما اون عقاZد داراZ اشکال باشه.تاتفرقه بZن ما باشه به هZچ جانمZرسZم و ضربه اZن تفرقه رو اسلام عزZز مZخوره.
553   نام و نام خانوادگي:  بهرام     -   تاريخ:   07 ارديبهشت 91
واعتصمو بحبل الله جميعا و لا تفرقو
554   نام و نام خانوادگي:  سيدناعلي بن ابيطالب     -   تاريخ:   08 ارديبهشت 91
لعن الله قاتليک يا فاطمه
رسول خدا فرمودند:
فاطمه(س)پاره ي تن من است هرکس اورا بيازارد مرا آزرده است وهرکس مرا بيازارد خدا را آزرده است
حال روايتي از صحيح بخراي نقل مي کنم :
فاطمه بر ابوبکر و عمر غضب کرد و با آن دو سخن نگفت تا از دنيا رفت .(صحيح بخاري/ج3/ص253)
حال با مقايسه ي دو گفته ي بالا مي توان دريافت که مادر ما فاطمه از عمر حرام زاده و ابوبکر دل آزرده بوده پس رسول خدا و خدا نيز از آن دو ناراضي
بوده اند.
ازشما اهل سنت متعجب هستم که با وجود چنين دلايلي باز هم عمر و ابوبکر را بر علي(ع) افضل مي دانيد .
يقينا سيلي زن حرام زاده بود.
السلام علي من اتبع الهدي
555   نام و نام خانوادگي:  سيدناعلي بن ابيطالب     -   تاريخ:   08 ارديبهشت 91
لعن الله قاتليک يا فاطمه برخي دلايل شيعه براي انحصار امامان به 12 نفر : در صحيح بخاري از 3 طريق / در صحيح مسلم به 9 طريق / در سنن ابي داوود به 3 طريق / در سنن ترمذي به 1 طريق / حميدي در جمع بين الصحيحين به3 طريق امامت به 12 فرد ازقريش که نام هاي تمامي آنها در کتب ذکر شده است منحصر مي شود. در خطبه ي غدير نيز که بالغ بر100نفر از صحابه آن را نقل کرده اند نام اين 12 نفر به طور دقيق نقل شده است. سوال از برادران سني (حتما جوابش را بفرستيد منتظرم) از شما يک روايت ازپيامبر حتي يک روايت ضعيف براي من بنويسيد که امامت بعد از پيامبر به 4 نفر منحصر شده است. جالب اينجاست که اولين و بزرگترين امام شما يعني ابوحنيفه ازشاگردان امام ششم شيعه يعني امام صادق(ع) بوده است . حال چرا شما پيروي از شاگرد امام را واجب ولي پيروي از امام منصوص را حرام ميدانيد؟ حتما از برادران سني جواب ميخواهم . اگر دليلي براي امامت 4 امام خود داريد (البته روايتي از رسول الله)بياوريد تا ماهم بدانيم. بر غاصب فدک ؟؟؟............. السلام علي من اتبع الهدي
556   نام و نام خانوادگي:  معاويه شجاع     -   تاريخ:   09 ارديبهشت 91
جناب سام

عمر فاروق قبل از مسلمان شدن ؛ خواهر مسلمان خود را كه اتفاقا اسمش فاطمه بوده كتك زده لطفا تحقيق كن ...........
557   نام و نام خانوادگي:  مسلمان حق     -   تاريخ:   10 ارديبهشت 91
مشخصه شما هرچه سايت قرآني... فلتر کرديد حالا شما توهين مي کنيد و يا سني ها ؟
558   نام و نام خانوادگي:  فقط حيدر امير المومنين است     -   تاريخ:   10 ارديبهشت 91
1-سلام اين سني ها اونقدر بي دليل صحبت ميکنند من هر چي توي سايتهاي شيعه ميرم اصلا جاي نظر دادن نداره چون ميترسن که دروغاشون لو بره و احاديثي که توي کتاباشونه که مخفي از عوام بيچاره ميکنند رو بشه هر چي هم پيام ميدي به مدير سايت جواب نميده چون جوابي نداره

2-کفر عايشه خيلي واضحه چون کسي که به خليفه وقت خودش خروج کنه و با اون محاربه کنه کافر شده و ميشه مرتد فطري چون قبلا مسلمون بوده (البته به فرضي که بوده باشه )و توبه اش هم قبول نيست و بايد کشته بشه

3-گذشته از همه اين حرفها توي کتب خود اهل بدعت (سنت) اونقدر مطالب درباره توهين عايشه به پيامبر داره که نميشه شمرد که با يک جستجو توي همين سايت راحت پيدا ميشه . السلام علي من اتبع الهدي
559   نام و نام خانوادگي:  sasan     -   تاريخ:   12 ارديبهشت 91
توهين کردن به يکديگر سفارش هيچيک از بزرگان دين مخصوصا اهل بيت رسول خدا نيست ..امت اسلام همه بايد در مقابل دشمنان صف ارائي کنند اما ميبينيم که متاسفانه اين اهل سنت هستند که با دشمنان اسلام بيشتر کنار ميايند تا با شيعيان ...به طرف استکبار غرب بيشتر رو اورده اند تا به طرف اسلام ..بايد از بزرگان اهل سنت پرسيد که شما طيق کدام دليل ومدرک شرعي وبرطيق گفته کدام رهبر ديني با دشمنان اسلام مدارا ميکنيد وخود را برده ونوکر انها قرار داده ايد وحاکمان مستبد ومزدور کشورهاي اسلامي چرا زير بار فشارهاي مستکبرين سر خم کرده اند ولي در برابر ساير مسلمانان بي تفاوت هستند ..اين کشورهاي سني نشين حتي با خود اهل سنت هم کنار نمي ايند تا چه رسد به شيعيان ...مگر سوريه سني نيست مگر لبنان وفلسطين وعراق وباقي کشورهاي عربي اسلامي سني نيستند ...چرا خود را از انها کنار ميکشند ...آخر بي تفاوتي تا کي . دليل بر مسلمان بودن اهل سنت فقط خواندن نمازهاي بي هدف است . يا اينکه بايد به امور مسلمانان هم رسيگي کرد ..ما وقتي اين همه ايراد وضعف از اهل سنت ميبينيم در سني بودنشان شک ميکنيم . زيرا اهل سنت واقعي با همه مسلمانان برادر وبا غير مسلمانان کينه دارند اما ما ميبينيم که اهل سنت با غير خودشان از مسلمانان مخصوصا شيعيان کينه اي هستند ولي با مشرکين که از نظر قران نجس هستند دوست واشنا هستند ..کمي تدبر کمي تفکر وانديشه کنند . هرچند بزرگان از اهل سنت مقصرند در گمراه کردن وبي تفاوت کردن انها...خلاصه حرف زياد ودرد دل هم زياد وچه خوب است بجاي دشمني با يکديگر دشمن واقعي را بشناسيم ودر مقابل او جبهه گيري کنيم ... والسلا م علي من اتبع الهدي
560   نام و نام خانوادگي:  زينب     -   تاريخ:   13 ارديبهشت 91
متاسفانه سني جماعت علاوه بر فقر ديني از فقر فرهنگي رنج ميبرن ...يعني حتي اگر بدونن اشتباه مبكنن باز رو تفكرات كفراميزشون پافشاري ميكنن..حتي قابليت مباحثه ندارن...وقتي ميگي اجداد خليفتون زناكار بوده ميگن اينا رو شماها دراورديد يا ميگن روحانيون به دليل حكم 4 زن هوس بازن در حالي كه حتي حكم قران رو در ايه 3 نسا نميدونن اينا اصلا معلوم نيست به چي معتقدن قران؟؟؟؟پيامبر؟؟؟
561   نام و نام خانوادگي:  حسين ط     -   تاريخ:   13 ارديبهشت 91
چرا به خلفا توهين ميكنيد؟چرا به جاي الله ,علي ميگوييد؟ عمر (رض) در كنار حضرت محمد(ص) خواب است.در مسجد النبي.ميدانستيد؟؟ اولين نفر كه به اسلام ايمان آورد,ابوبكر(رض) بود نه علي(رض) كه خودتان ميدانيد در آن زمان 10 ساله بود و در حال بازي(پاك و معصوم). علي (رض) سه پسر به نام ابوبكر ,عمر(شهيد كربلا) و عثمان داشت.. عمر (رض) پدر زن و داماد پيامبر بود.داماد حضرت علي بود..ميدانستيد؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آيا ميدانستيد امام رضا تنها يك دختر داشت , بنام عايشه..؟؟؟؟؟؟
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي
مسائلي كه عرض كرده ايد در سايت بررسي شده است با جستجو در بخشهاي مختلف آنها را بيابيد.
اما اينكه امام رضا عليه السلام دختري بنام عايشه داشته اند صحيح نيست. دليل بياوريد؟
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
562   نام و نام خانوادگي:  انسان ازاده     -   تاريخ:   18 ارديبهشت 91
درود دوستان اينكه عمر و عثمان و ابوبكر وعلي چكاره بودند ولكنيد ! همه عرب بودند و با هم فاميل هيچ ربط به ما ايراني ها نداره به فكر نان باشيد خربوزه اب است
563   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   18 ارديبهشت 91
با سلام
561 ميبينم نژاد پرست هم هستي .
نكنه صهيونيستي باشي .
بر هر حال ميخوارهي فكر نان باشي باش ميخواهي فكر خربزه باشي باش حداقل يك انسان ازاده باش .

لبيك يا علي
564   نام و نام خانوادگي:  حبيب     -   تاريخ:   19 ارديبهشت 91
سلام گيرم كه درست مي گويي.. رابطه خويشاوندي از پدر و پسر نزديكتر هست؟ نوح نبي را به پسر تا اهلش چه كار؟؟؟؟ مامون هم در نزديكي امام رضا ع دفن است.. علي مانند ابوبكر و عمر و... سابقه بت پرستي ندارد روابط پيامبر با اون خلفايي كه تو ميگي سياسي بود نه ديني و عاطفي..فقط براي مبارزه با ??/ مجبور به ارتباط با سران ???شد,,,,,,,,اينها را هم بدان
565   نام و نام خانوادگي:  سيدناعلي بن ابيطالب     -   تاريخ:   20 ارديبهشت 91
بسم رب الحسين
لطفا ابتدا نظر 561 را بخوانيد.
اين که شما و برخي از اهل سنت ابوبکر را اولين مسلمان ميدانيد دليل بر جهل شما بر تاريخ وکتب روايي خودتان است .
حاکم در مستدرک چنين از پيامبر نقل مي کند :
نخستين کسي که در کوثربرمن وارد ميشود نخستين مردي که به من ايمان آورده يعني "علي بن ابيطالب است ." (مستدرک حاکم/ج3/ص136)
ابن ماجه و طبري درکتاب هايشان چنين از امام علي (ع) چنين نقل ميکنند :
من بنده ي خدا و برادر رسول خدا و اين سخن را بعد از من جز افراد دروغگو نميگويند . من7سال پيش از سايرين با رسول خدا نماز گزاردم و اولين کسي هستم که به او ايمان آورد و با او نماز گزارد .(سنن ابن ماجه/ج1/ص57 - تاريخ طبري/ج2/ص213 )
باتوجه به روايات بالا مي توانيم بفهميم که اولين مسلمان مرد علي بن ابيطالب بوده نه ابوبکربن ابي قحافه.

ثانيا اين که ميگوييد علي در آن زمان کودک بوده نيز کاملا احمقانه و دليل بر جهل اهل سنت بر قرآن است زيرا در قرآن در مورد حضرت يحيي چنين آمده است : وآتيناه الحکم صبيا "يعني به او حکم (حکم پيامبري)داديم در حالي که کودک بود.(سوره ي مريم/آيه ي12).نيز ميدانيم عيسي در کودکي به حرف آ مد وگفت:"اني عبدالله آتيني الکتاب و جعلني نبيا"(سوره ي مريم آيه ي30)
پس کودک بودن نميتواند اسلام علي را رد کند.
سوال از اهل سنت :
روايتي از رسول خدا مبني بر انحصار جماعت ائمه بر چهار امامتان ميخواهم . حتما جواب بدهيد و الا مشخص ميشود مذاهب چهارگانه ي شما هيچ بنيان واساسي ندارند.
لعن الله قاتليک يا فاطمه
566   نام و نام خانوادگي:  غضنفري     -   تاريخ:   21 ارديبهشت 91
جناب عثمان يا عمر يا ابومكرط شماره561: چرا تو دروغ ميگي؟ ما كي وكجا به جاي الله علي گفتيم؟ ولي با اين حرفت موافقم كه عمر در كنار قبر پيامبر(ص)خواب است.البته ابوبكر را هم فراموش كردي.بله درسته اون دو نفر خوابن واز اولش هم خواب بودن همانطور كه پيروانشون هم خوابن ولي پيامبر و ائمه عليهم السلام بيدارند وبه تبع آنهاپيروانشان هم هميشه بيدارند.به كوري وخواب آلودگي چشم دشمنان. ولي اين را بدان كه ابوبكر تو مكر كرده زيرا خيلي از علماي بزرگ سني هم مچش رو گرفتن وواقعيت را بيان كردن كه او بعد از 50يا60نفر تظاهر به اسلام كرده.واين ادعاي تو به جوك بيشتر شباهت ميده تا چيز ديگر. و مورد بعد بر فرض صحت ادعاي تو در مورد اسامي.آيا اين فضيلتي براي عمر وابوبكر وعثمان مي آورد؟چرا ما شيعيان دنبال اين نيستيم كه ببينيم چرا كسي اسم فرزندش را علي گذاشته يا نه؟ مگر ما با افتخار اعلام نميكنيم كه بني اميه نام علي وحسن وحسين را ممنوع كرده بودند؟از خودت نميپرسي چرا؟من جوابت را ميدم:چون عظمت وفضيلت آن بزرگواران آنقدر بالا هست كه اولا َنيازي به اين چيزها ندارند وثانيا همان بهتر كه نواصب هم به اين اسامي زيبا مزين نشوند وهمون اسمهاي عمر ومعاويه و عثمان ويزيد وابوبكر را بر خودشان بگذارند. و اينكه ادعا كردي عمر داماد علي(ع)است بهتر است به مقاله "افسانه ازدواج ام كلثوم"مراجعه كني. وادعاي خنده دار آخر شما كه نشان از بيچارگي شما دارد كه براي نجات از غرق شدن دست به هر دروغ وخس وخاشاكي ميزنيد. والله بخدا اينها هيچ فضيلتي براي خلفاي غاصب شما ندارد شماكاري نداشته باش كه اسم كي چي بوده برو حد اقل هم كه شده يك روايت از فضايل اينها رو حتي از كتب خودتان بياور.(نگرد كه نيست چون گشتيم ونبود)
567   نام و نام خانوادگي:  سهراب قلندر     -   تاريخ:   27 ارديبهشت 91
نظر من اين است كه شما روز زنده باد و شب مرده باد ميگوئيد اما معلوم هم نيست كه آيا واقعاً امام هاي خود را شما شيعيان دوست داريد يا نه به همين منوال عادت كرده ايد اگر دوست داريد چرا با اين كار ها آنها را از جامعه مسلمانان واقعي دور ميكنيد.
568   نام و نام خانوادگي:  سهراب قلندر     -   تاريخ:   27 ارديبهشت 91
نظر من اين است كه شما روز زنده باد و شب مرده باد ميگوئيد اما معلوم هم نيست كه آيا واقعاً امام هاي خود را شما شيعيان دوست داريد يا نه به همين منوال عادت كرده ايد اگر دوست داريد چرا با اين كار ها آنها را از جامعه مسلمانان واقعي دور ميكنيد.
569   نام و نام خانوادگي:  بنده خدا     -   تاريخ:   29 ارديبهشت 91
اخه يکم از علي خودتون ياد بگيريد که نه به خلفاي قبل از خود فحش ميداد نه جنگيد نه ..... ولي شما انگار
570   نام و نام خانوادگي:  م د     -   تاريخ:   31 ارديبهشت 91
اقا حسين ط شما ميتونيد به کتاب تاريخ طبري مراجعه کنيد و ببينيد چه کسي اولين بار به پيامبر ايمان اورد
571   نام و نام خانوادگي:  كوروش     -   تاريخ:   31 ارديبهشت 91
درود به همه برادراي شيعه و سني . قبل از هـرچيز يادم به جمله معروف امام خميني افتاد: كه شيعه و سني با هم بردارند.ولي هـرچي بيشتر نظرهاي برادران رو خوندم بيشتر تاسف خوردم كه چرا اينجوري به هم توهين ميكنن.. من سني هـستم ولي منطقي... من شخصاً به هـيچ مرده اي بي احترامي نميكنم حتي اگه دشمنم بوده باشه. به جمله معروف امام خميني كه بينديشيم واقعاً ما باهم برادريم.خداي واحد-پيغمبر واحد-قبله واحد... فكر كنم اين سه فاكتور مهم باشه براي اينكه ما واقعاً برادريم. ولي شخصاً فقط خدا را ميپرستم بخاطر نعمتهاي بي دريغش...همين. و بدون اينكه قصد داشته باشم به دين يا مذهبي توهين كنم بهتره يه نگاه بندازيم به قبل از اسلام... برادران سني وشيعه فراموش نكنيد قبل از هـرچيزي ما ايراني هستيم و در طول تاريخ به يكتاپرستي خداي واحد مشهور بوديم و شايد اگر همان راه خودمان را ادامه داده بوديم الان شاهد اينهمه اختلاف و توهين تو اين صفحه نبوديم.و فراموش نكنيم با اين اختلاف فقط شما دشمنان ايران رو خوشحال ميكنيد وبس.ما ايراني هستيم و برادر هم. من به همه ائمه احترام ميزارم و به شخصه با اين كه سني هستم وخارج از هرگونه تعصب مذهبي علي رو بيشتر از بقيه قبول دارم...وبرايم مهم نيست امام اوله يا چهارم. حرف آخر. به هـمديگه احترام بگذاريم و فراموش نكنيم ايراني هستيم و باهم برادر.فقط خدا رو بپرستيم و وجدانمون رو بيدار نگه داريم.به جاي اين شعارها بهتره به معني واقعي كلمه انسان باشيم و خداپرست. مثل سابق. بايد به همه اديان و مذاهب احترام گذاشت،عقيده و طرز تفكر هركسي براي خودش مهم وما بايد آن را محترم بشماريم.3اصل را رعايت كنيم رستگار خواهيم شد. گفتارنيك-پندارنيك-كردارنيك. ازهمه بابت متن ونظر طولاني كه دادم پوزش ميخوام. موفق باشيد،درپناه حق. تا درودي ديگر،بدرود.
572   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   01 خرداد 91
با سلام در نظر 563 منظور بنده نظر شمار 562 بود كه به اشتباه 561 نوشته بودم . اما شماجناب هسين ط . اولاً نعوذ بالله اسلام عزيز با ايمان يك بچه كم سن سال شروع شده؟؟؟ در ثاني ابوبكر هم نه دومي بود نه سومي و نه چهارمي ............. نه سي نهمين . در ضمن قبلاً سوال كرده بودم كه يك حديث و يا روايت برايمان بياوريد كه ابوبكر چگونه مسلمان شده؟؟؟ ثالثاً نگو عمر خوابه نه اون مرده در ان زماني كه راه ميرفت خواب بود نه حالا , حالا مرده تا روز حساب رسي . رابعاً عثمان كجا خوابيده ( مرده )؟؟؟؟ خامساً ام حبيبه دختر ابو سفيان و خواهر معاويه همسر حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم بود در حالي كه هر دوي انها كافر حربي بودند . لبيك يا علي
573   نام و نام خانوادگي:  خاك پاي شيعيان حيدر كرار     -   تاريخ:   01 خرداد 91
568 بنده باورها و سنتهاي غلط !!! تو كه نمي دوني خوبه مطالعه كني. براي مثال در 1-صحيصح مسلم نظر امام علي عليه السلام به اقرار عمر درباره دو خليفه اول, دروغگو گنهكار عصيانگر و خائن ذكر شده. 2-خطبه شقشقيه نهج البلاغه 3- دعاي صنمي قريش از حضرت در لعن خلفا. 4- 5- 6- . . . .
574   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   02 خرداد 91
با سلام جناب كورش متشكرم از صداقتت . شما فرمورديد كه .... ولي شخصاً فقط خدا را ميپرستم ... خوب الحمد الله تو هم بمثل ما يكتا پرست و توحيدي هستي . الحمد الله . اما جناب كورش پرستيدن خدا ملزم به اطاعت محض از ايشان است صحيح . مگر الله سبحان تعالي در ايه 55 سوره المائده نفرمودند . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ 55 المائده خوب شما چكار كرديد ؟؟؟ ايا ابوبكر عمر و عثمان هم بمثل حضرت علي عليه السلام زكاتي در حين ركوع داده بودند ؟؟؟؟ ايا از رسول اكرم صلي الله عليه و اله و سلم اطاعت كرديد ؟؟؟ ايا در كتب خودتان خوانده اي ............: من كنت مولاه فعلىّ مولاه اللّهم وال من والاه وعاد من عاداه. قال فلقيه عمر بعد ذلك فقال له: هنيئاً يا ابن ابى طالب اصبحت وأمسيت مولى كل مؤمن و مؤمنة؛ ,, ( مسند، أحمد بن حنبل، ج 4، ص 281، ح براء بن عازب. ) براء بن عازب مى گويد:با رسول خدا(ص) در سفرى همراه بوديم. در غديرخم توقف كرديم. ندا در داده شد: الصلاة جامعه (كلمه اى كه براى گردآمدن مسلمانان فرياد مى شد). زير دو درخت براى رسول خدا(ص) تميز شد، نماز ظهر را خواند و دست على را گرفت و گفت: آيا نمى دانيد من سزاوارتر هستم بر هر مؤمنى از خود او؟ همگى گفتند: آرى . پس دست على را گرفت و گفت: هر كس من مولاى اويم، على مولاى اوست؛ خدايا دوست بدار آنكه على را دوست بدارد و دشمن دار آنكه على را دشمن دارد. سپس عمر با على ملاقات كرد و به او گفت: گوارايت اى پسر ابوطالب! صبح و شام كردى در حالى كه مولاى هر مرد و زن مؤمنى هستى. گفتي : ..... من به همه ائمه احترام ميزارم .... خوب خدا خير بدهد اما همان الله سبحان تعالي در قران كريم ميفرمايد . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ (( النساء 59 )) اما در مورد اتحاد همانطور كه حضرت امام فرمود از ضرورياته اما بشرط پيمودن اين را در صراط مستقيم الي حق . لبيك يا علي
575   نام و نام خانوادگي:  سيدناعلي بن ابيطالب     -   تاريخ:   02 خرداد 91
بسم رب الحسين بنده دوهفته پيش از آقايان اهل سنت درمورد امامانشان سوال پرسيدم ولي هنوز جوابي دريافت نکرده ام. حال سوال خود را دوباره مي پرسم. سوال:دليل انحصارعده ي ائمه بر4نفر يعني "نعمان(ابوحنيفه)/احمدبن حنبل/امام محمدشافعي/انسبن مالک"را بايک روايت قوي از پيامبر ميخواهم. البته بنده قبلا دلايل شيعه برانحصار ائمه بر12نفرراگفته ام ولي باز ميگويم درصحيح بخاري به3طريق/درصحيح مسلم به9طريق/درسنن ابي داوود به3طريق/درسنن ترمذي به1طريق عده ي ائمه به12نفر که همگي از قريش اند منحصرميشود. برادر سني جواب يادت نره يافاطمه اي کاش به جاي تو مرا ميزدنند السلام علي من اتبع الهدي
576   نام و نام خانوادگي:  علي سراج     -   تاريخ:   03 خرداد 91
اهل تسنن اون 4تا رو امام با معناي معصوميت نمي دونن اونا سعي کردن فقط جلوي بدعت ها رو بگيرن همين پيچيدش نکن دانشمند
577   نام و نام خانوادگي:  افشين مقدم     -   تاريخ:   04 خرداد 91
بسم رب الحسين
چرا سني نمي خواهد بداند فقط حيدر اميرالمومنين است؟
چرا سني نمي خواهد بداند وضوي بي ولايت آب بازي است؟
چرا سني نمي خواهي بداني......
جانم فداي تار مويي از حضرت صاحب العصر والزمان(عج)
خسته نباشيد.
578   نام و نام خانوادگي:  افشين مقدم     -   تاريخ:   04 خرداد 91
بسم رب الحسين
انشالله اقا مياد.....
579   نام و نام خانوادگي:  خدا پرست     -   تاريخ:   05 خرداد 91
بندهاي خدا اينجوري كه شما پيش ميريد از روي تعصب بوده . از اول تا آخر اين سايت مطالبش زننده بوده . يا كل سايت رو ببنديد . مسيرش رو عوض كنيد . شما بايد نظاراتون در دين تون كه ميگيد بر حقه بيان كنيد تا شايد به راه راست هدايت شويد . چه سني چه شيعه ؟ از الان به بعد در اثبات دين تون با هم بجنگيد نه توهين به صحابه و ديگر ياران چه خوب چه بد . با اجازه مديريت سايت اينكه مسير سايت از حرف هاي لعان كننده به طرف اثبات مذهب از روايات صحيحن و اللخصوص آيا قرآني و با آدرس صحيح از كتاب و آيه قرآن باشد تا هم قبول بكنند. انشا الله كه مديريت سايت با بنده موافق هستند!
580   نام و نام خانوادگي:  بابک واپسين     -   تاريخ:   05 خرداد 91
علي ابوبکر وعمر و..............هر کدام بعنوان شخصيتهاي تاثير گذار در تاريخ اسلام هر يک به فراخور توان وايمان وتعقل خويش نقش خود را ايفاء نموده ورفتند وبتاريخ پيوستند متاسفانه ما بجاي اعتقاد به ذات اسلام شيفته شخصيتها وحوادث ووقايع پيش آمده توسط ايشان واسلام تاريخي شديم واز ذات اسلام که پيام آور رحمانيت وانسانيت وخرد گرايي است غافل و1400 سال است که خودمان را با اين حرفهاي بچه گانه وخاله زنکي که تحفه وره آورد استعمار واستحمار است مشغول نموده و جاده صاف کن کساني شده ايم که نان جهالت مردم را ميخورند سني يا شيعه بودن بجاي اينکه نتيجه تفکر و تعقل ما باشد مانند شکل وقيافه ما نتيجه توارث وصفات ژنتيکي ما هستند پس کورکورانه عشق نورزيم ومتعصبانه نينديشيم.....
581   نام و نام خانوادگي:  اهل سنت     -   تاريخ:   06 خرداد 91
بسم الله الرحمن الرحيم

چرانميخواهيدباحقيقت روبروشويدچرااينقدرحرف حق براتون تلخه گمراهي سرتاسروجودتان فراگرفته به جايي رسيده که بندگان خدارانعوذبالله خداقرارداده ايد.بس است ديگرخودخواهي وغروربي جا اگراين بزرگان نبودن شماهاتاهنوزبه همين اتش پرستيتون ادامه ميدادين هرچندکه هنوزنسلشون هنوزپابرجاست کارتون به جايي رسيده اصحاب پيامبرراموردلعن وفحش قرارداده ايد شماهاحرمت پيامبران راازبين برده ايدباجهلتون فکرميکنيدبازدن به سروسينه هاتون به امامان ارزش واحترام قائليد يک کم منطقي فکرکنيد کتاب خدارابادقت بخوانيد.
582   نام و نام خانوادگي:  اهل سنت     -   تاريخ:   06 خرداد 91
شماها همه چيز رو انكار ميكنيدحتي نعوذبالله كتاب خدارا همان درجهل وگمراهي بمانيدبهتراست وخودتون فداي بندهاي خدا كنيد
583   نام و نام خانوادگي:  اهل سنت     -   تاريخ:   06 خرداد 91
جناب سيدموسوي هشترودي شماکه بدقول معروف سيدهستين پس چرافحش وناسزاميگين يک مسلمان واقعي بعيد ازالفاظ بداستفاده کنه ولي ظاهرادرمذهب شماناسزاگفتن جزاايمانتونه شماها ادعاميکنيدسگ کوي زينب ايد.حالا خودت قضاوت کن .
584   نام و نام خانوادگي:  سيدناعلي بن ابيطالب     -   تاريخ:   07 خرداد 91
بسم رب الحسين سوال من از اين آقاي اهل سنت اين است که شيعه کدام يک از بندگان خدا را به جاي خدا قرار داده است؟اگر يک روايت از کتب اربعه شيعه آورديد که در آن بندگان خدا به جاي خدا قرار داده شده بودند بنده (البته نعوذ بالله)ميگويم که عمر انسان خوبي بوده و نيز تشيع برمبناي جهالت است. بنده از اهل تسنن متعجبم که چرا هر حرف بي اساسي را بر زبان مي آورند.چرا مي گويند شيعه بندگان خدا را مي پرستد و شيعيان کافرند درحالي که در معتبرين صحاح يعني صحيح بخاري مطالب کفر آميز به وفور يافت مي شود(که در صفحه ي 13 سايت در نظرات خود دونمونه کفر درصحيح بخاري را آورده ام) ما شيعيان با علت نظرات خود را بيان مي کنيم حال اين که شما اهل سنت نظرات خود را بر پايه ي بي پايگي ميزنيد. آيا امامت امام بعد از رسول خدا از مهم ترين مسائل اسلام نيست؟ حال چه شده که اهل سنت به جاي جواب دادن به سوال من به دليل آن ها مبني برامامت امامان 4 گانه به طرح مسائل بي اساس مي پردازند. بنده منتظر جواب سوال خود هستم.(سوال مطرح شده درشماره ي575) اگر ????نبود سيلي نمي زد .
585   نام و نام خانوادگي:  بي سرزمين تر از باد     -   تاريخ:   08 خرداد 91
اين همه پيامبر اومد اينها ادم نشدن از دست من و شما هم خارجه . فقط خشم خودتو بالا ميبري . ( ما بر گوش ها و قلب هاي انان مهر نهاديم که هيچ وقت نور حقيقت و درک نکنن ) همانا سعادتمند(به معناي) کامل و حقيقي کسي است که امام علي(ع) را در دوران زندگي و پس از مرگش دوست داشته باشد.
586   نام و نام خانوادگي:  بي سرزمين تر از باد     -   تاريخ:   08 خرداد 91
خَتَمَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ عَلى‏ سَمْعِهِمْ وَ عَلى‏ أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ خدا بر دل‌ها و گوش‌هاي آنان مهر نهاده و بر چشم‌هاي آنان پرده افكنده شده و عذاب بزرگي در انتظار آنان است‌.
587   نام و نام خانوادگي:  علي.ض     -   تاريخ:   08 خرداد 91
اميدوارم هر چه زودتر با ظهور مولايمان اين جماعت بفهمند که دارند اشتباه مي کنند .
588   نام و نام خانوادگي:  يامحسن بن علي     -   تاريخ:   13 خرداد 91
در فضيلت مولاي ما امير المومنين(ع) همين بس که او را با خدا اشتباه ميگيرنند.
589   نام و نام خانوادگي:  محسن حکيمي     -   تاريخ:   14 خرداد 91
جناب 575سني اولا چيزي بعنوان امام معصوم ندارد زيرا هيچ دليل قرآني وجود ندارد اگر شما دليل داريد از قرآن ذکر کنيد ثانيا" اساس مذهب پيامبر بر فحش ولعن نيست چرا که قرآن از استهزا وفحش بر حذر داشته ثالثا" براي معصوميت برخي استناد به قضيه مباهله و باصطلاح 5تن آل عبا ميکنن گيرم درست باشه دليل براي 5نفر وادعا براي 14 نفر!! رابعا" آيا تا بحال شنيده ايد که پسر عمو يا داماد جزو اهل بيت باشند وهمسر نباشد!!وخامسا"متاسفم براي شما که مطالعه نداريد زيرا تا قرن سوم هجري هيچ تاريخي به زبان فارسي نوشته نشد و در هيچ تاريخ عربي هم اين دلايل شما نيامده پس به کدام سند نانوشته استناد مي کنيد وسادسا"تعدد مذاهب شيعه را بررسي کنيد که هريک ديگري را بعنوان امام زمان معرفي ميکند ما کداميک را قبول کنيم . دوست عزيز امامان چهار گانه اهل سنت در واقع مراجع فقهي هستند البته نه مراجع تقليد زيرا اسلام براساس سند وتحقيق است وتقليد محض مال اشرف مخلوقات نيست. چرا که حضرت امام ابوحنيفه (رض) مي فرمايند هرگاه سخنانم را مطابق کتاب وسنت نيافتيد قبول نکنيد واين بيانگر دو چيز است 1-دعوت به تحقيق وتفحص 2- عدم خودخواهي وامکان اشتباه از سوي مخلوق خدا مگراينکه مانند صرفا" انبيا که رابطه مستقيم وبلافصل با ذات اقدس الهي دارند.
بنده کم سوادم اما آمادگي پاسخ محترمانه به سوالات شما رادارم اللهم اهدناالصراط المستقيم
590   نام و نام خانوادگي:  يه سني     -   تاريخ:   16 خرداد 91
با سلام . ما سني ها همه رو قبول داريم. خدا رو پيامبرو(ص) 4خليفه(رض) رو 12 امام(ع) رو امام زمان رو. مشکلاتي هم با برادران شيعه داريم اما من نميدونم شماها طوري رفتار ميکنيد انگار ما امامان رو قبول نداريم .و يا اين که تسنن منکر ظهور هستند. همچين چيزي نيست .تنها فرق ما به اندازه ي تار مو هست نه بيشتر
591   نام و نام خانوادگي:  انسان     -   تاريخ:   17 خرداد 91
حالا گيرم که يکي از شما دو گروه راست ميگه..اخرش که چي؟؟؟بيشين زندکيتو بکن به مخت فشار نيار
592   نام و نام خانوادگي:  جعفرعليپور     -   تاريخ:   17 خرداد 91
سوالي از اهل سنت دارم اصلا ماميگيم حرف شمادرست عمر ابوبکر عثمان علي(ع) خلفاي راشدين اين سوال برام پيش اومده که مگه علي (ع)خليفه چهارم شمانبوده؟؟؟ تازماني که حکومت دست سه تاي اولي بوده پيروي ميکرديدوميکنيد/// خب/// سوالم اينجاست چرا طبق راه وروش خليفه چهارم رفتار نکرديد ونميکنيد؟ مگه نميگيدخليفه چهارم؟اوناي ديگه که مردن وتازنده بودن شماطبق قوانين ورفتار اونا عمل ميکرديدوبعد اونا بايد طبق رفتار آخرين خليفه عمل ميکرديدچرا عمل نکرديد؟؟؟؟شما ازعلي شرابخواري ديده بوديد؟شما از علي سگ بازي ديده بوديد؟ شمااز علي بدعت دردين ديده بوديد؟علي در کجا بدنيا آمده؟علي در کجا به شهادت رسيده؟آيا ابوبکر تاسال سوم هجرت شرابخوار نبوده؟آياعمر در کجا وچگونه بدنيا آمده که اورا بر علي (ع) برتري داديد؟چشمها روز غدير کور بوده گوشها کربوده؟ آيا عقل نداريد؟ جواب بديد
593   نام و نام خانوادگي:  عابدين     -   تاريخ:   18 خرداد 91
سلام .کليپ سخنان مفتي ولايي رو حتما شنيدي تو رو خدا دست از لجاجت برداريد ظهور آقا نزديکه السلام علي المهدي
594   نام و نام خانوادگي:  هادي حسيني     -   تاريخ:   19 خرداد 91
به نظر من فقط شبکه ماهواره اي اهل بيت (ع) اقاي الله ياري ميتونه جواب اين جماعت رو بده
595   نام و نام خانوادگي:  هوشمند     -   تاريخ:   21 خرداد 91
اي كور دلان نميدانيد دنيايي كه شما در آن زندگي ميكنيد را خداوند عالم به عشق ائمه ووجود نازنين رسالت پناه حضرت محمد ص بنا كرده است
نميدانيد شما هم از خوان كرم خداوندي بهره ميبريد كه اين رزق و روزي بيكران بخاطر گلهاي اين باغ (ائمه عليه السلام )هستند يا فكر ميكنيد شما شيطان پرستان كثيف باعث اين رزق ورزوي هستيد واي بحال شما كه وعده خداوند حق است وشكي در آن نيست. فقط براي شما دعاميكنيم كه از اشتباهات فاحش خود دست برداريد .
596   نام و نام خانوادگي:  حسيني     -   تاريخ:   21 خرداد 91
به سلام!خوبه كه وقتي كسي وارد اين محيط ميشه و ادعايي ميكنه حتما قبلش اطلاعاتي از امور ديني و البنه با مدرك و سند داشته باشه.وگرنه هركسي ميتونه همين طور حرف بزنه يا بهتر بگم ببافه. از اين به بعد قرار بذاريم هركي حرفش بي مدرك و بي منطق بود را تحويل نگيريم.اين است سنت خدا و رسول خدا و هركسي كه به ما درس آزادگي آموخت(يا حق المبين).
597   نام و نام خانوادگي:  حسيني     -   تاريخ:   21 خرداد 91
با سلام به شمايي كه خودتون رو ي سني معرفي كرديد: حرف هاي شما در سته! اما ي چيز را اگه اضافه ميكرديد شايد بهتر بود. و آن اينه كه اين فضا درست شده كه امثال شما بيان حرف هاشون را بزنن تا اين اختلاف ها برطرف بشه. ماها خيلي مشتركات با هم داريم.برطرف كردن اين كج فهميها كار من وتو است.درود به شما.حسيني(ي شيعه)
598   نام و نام خانوادگي:  احسان     -   تاريخ:   23 خرداد 91
اكه مهدي بياد بدرشماها شيعيان در مي ياره
599   نام و نام خانوادگي:  سيدناعلي بن ابيطالب     -   تاريخ:   25 خرداد 91
بسم رب الحسين لطفا ابتدا نظرات آقاي محسن حکيمي شماره ي 589 را بخوانيد. ابتدا نکته خدمت اين دوست عزيز عرض کنم که دليل نيست که تمام مطالب مورد اعتقاد ما در قران امده باشد. زيباي قرآن به اختصار و موجز بودن آن است و اين وظيفه ي مبين قرآن يعني پيامبر يا امام معصوم است که آن را شرح دهند.اگر مي شود لطفا به من بگوييد در کجاي قرآن آمده که نماز صبح2رکعت و نماز مغرب3رکعت است؟ البته اين حرف شما از گفته ي خليفه ي ؟؟عمربن خطاب سرچشمه مي گيرد که گفت:"حسبنا کتاب الله"وکسي نبود که به او بگويد آخه آ؟؟؟گر وجود قرآن به تنهايي کافيست پس وجود پيامبران براي تضيح قرآن چه بوده. ححال دلايل خود را براي عصمت اهل بيت مي گويم: الف)دليل نقلي: همانطور که مي دانيد در آيه ي مباهله پيامبر و افرادي تحت عنوان اهل بيت از هرگونه خطايي نفي شده اند. منظور از اهل بيت کساني است که با پيامبر اتحاد نفساني داشته و جزئي از وجود و نفس اويند نه خانواده براي اطلاع بيشتر ميتوانيد به منابع زير رجوع کنيد: (اباجعفرالطحاوي درکتاب حل مشکل الآثار/ج8/ص470-471 _ تفسير رازي/ج10/ص144 _ جواهرالعقدين/ص204/باب اول) ب)دليل عقلي: امامان افرادي هستند که ازطرف خداوند مسئول هدايت جامعه ي اسلامي هستند . حال اگر اين امامان مرتکب اولين گناه بشوند چه دليلي موجود است که باز هم خطاهاي بعديرا انجام ندهند؟ بدين ترتيب جامعه ي اسلامي به فساد کشيده مي شود.پس امامان حتما مي بايست معصوم باشند. براي اطلاع بيش تر به منابع زير مراجعه شود: (رک : صحيح البخاري ، ج1 ، ص215 ، کتاب الأحکام و صحيح مسلم ، ج6 ، ص8 ، باب فضيلة الإمام العادل وباب خيار الأئمة وأشرارهم و جامع البيان ، طبري ج1 ص738 و الدر المنثور ، السيوطي ، ج1 ص118.) نکته ي ديگر اينکه امامان انفس يکديگرند پس اگر آيه ي مباهله براي 3 تن از آنها آمده باشد براي همه ي آنها صادق است. آقاي حکيمي بنده خاک درگاه سرورم علي هستم ولي نوانايي جواب دادن به سوالات شما را دارم. ؟؟؟ السلم علي من اتبع الهدي
600   نام و نام خانوادگي:  omid     -   تاريخ:   27 خرداد 91
سلام برتمامي برادران سني وشيعه لبيک يا خامنه اي
601   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   01 تير 91
پيامبر گرامي و حضرت علي و باقي امامان هميشه يا الله مي گفتندو بنا به آيه ي ( لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ) پس چرا ما يا علي و يا حسين ويا زهرا درحاليکه آن بزرگواران يا الله ميگفتند چه فرقي بين ما و مسيحيان که آنها هم يا مسيح و يامريم ميگند پس بياييم به پيروي از امامان يا الله بگوييم که إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ .
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي
ياحسين و... نوعي توسل به اين ذوات مقدس است و حضرت زهرا س و ائمه طاهرين عليهم السلام هم يا رسول الله مي گفته اند براي توضيحات بيشتر به اين آدرس ها مراجعه فرماييد:
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
602   نام و نام خانوادگي:  سيد اكبر     -   تاريخ:   02 تير 91
باسلام من ساكن سيستان وبلوچستانم ازاين قبيل توهينات نبايد ناراحت شد چون برادران اول بدعتهاي وارداتي عربستاني وپاكستاني (انگليسي)خودشان رااصلاح كنند ازقبيل ختم بخاري (مگر خليفه دوم نفرمودند ماراكتاب خدابس است پس بخاري يك كتاب روايي است كه بعداز200سال رحلت ختمي مرتبت(ص) نوشته شد وبرخلاف گفته مولا ومقتدايشان (عمر)است نكته ديگر برسرقبرمردگانشان آينه چراغ ماشين وگلهاي مصنوعيي ميگذارند دخترانشان رابدون رضايت به عقدافرادمسن درمي آورند وافرادي كه قاچاق فروشي مكنندوبه قتل ميرسند چه اعدام ياتصادف شهيد ميدانند.
603   نام و نام خانوادگي:  آسو     -   تاريخ:   02 تير 91
‏وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ‏
‏ اينان غير از خدا ، چيزهائي را مي‌پرستند كه نه بديشان زيان مي‌رسانند و نه سودي عائدشان مي‌سازند ، و مي‌گويند : اينها ميانجيهاي ما در نزد خدايند ( و در آخرت رستگارمان مي‌نمايند ! ) بگو : آيا خدا را از وجود چيزهائي ( به نام بتان و انبازهاي يزدان ) باخبر مي‌سازيد كه خداوند در آسمانها و زمين سراغي از آنها ندارد ؟ ( مگر شما بتها را نماينده‌ي خدا نمي‌دانيد ؟ آيا ممكن است خدا اگر نماينده‌اي مي‌داشت از بودن آن بي‌خبر مي‌گشت ، ولي شما باخبر از آن مي‌شديد ؟ ! ) . خداوند منزّه ( از هرگونه انبازي ) و فراتر از آن چيزهائي است كه مشركان انبازشان مي‌دانند . ‏ ‏
604   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   05 تير 91
اصلا اين جوابي که شما دادين قابل توجيه نيست من دارم ميگم آن بزرگواران هميشه حاجت خود از الله مي خواستند و شفاعت خود را از او مي خواستند يعني امام حسين بعد از شهادت پدرش هيچوقت نگفت يا علي به دادم برس يا يا محمد مدد چرا ما از آنها پيروي نميکنيم بعدش هم يه سوال ديگه چرا علماي شيعه مثل اهل تسنن نيامدند و کتابهاي خودشون رو تصحيح و تضعيف کنند؟ مثلا کتاب کافي يا بحارالنوار يا استبصار من نوعي از کجا بفهمم که اين روايت صحيح هست يا خير و آخرين سوال شما که ادعاي پيروي از اهل بيت دارين چرا در چهار کتاب اصلي شيعه يعني کافي من لا يحضر استبصار و تهذيب يک روايت صحيح از حضرت زهرا که راويش خود بزرگوار باشند ندارين؟ اميدوارم اين متن رو بذارين تا همه ببينن
جواب نظر:
باسلام
دوست عزيز
ائمه عليهم السلام در دوران امامتشان، خودشان واسطه فيض بوده اند لذا چنين كاري نمي كرده اند. در مورد شفاعت در آدرسهاي ذيل به تفصيل سخن گفته شده است.
كتابهاي شيعه هم تصحيح شده اند شما اطلاعي نداريد.
حضرت زهرا سلام الله عليها هم جز مواقع ضروري در معرض ديد افراد نامحرم قرار نمي گرفتند تا فردي از ايشان روايت نقل كنند و در اين كتب و ديگر كتب تاريخي روايي از ايشان بتوسط ذي رحم و اصحاب جليل القدر روايت نقل شده است در ثاني به علت حضور رسول الله صلي الله عليه و آله و پس از ايشان حضرت علي عليه السلام مردم به آنها مراجعه مي كردند و ايشان هم لزومي براي حضور در اجتماع نمي ديدند بخصوص اينكه در مورد مسائل محرم و نامحرم بسيار حساس بوده اند.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
605   نام و نام خانوادگي:  رامين مهديان     -   تاريخ:   13 تير 91
چرا حضرت محمد با ان همه دانشي كه از سوي خداوند دريافت كرده بود ماهواره را اختراع نكرد وتلوزيونها را برپا نساخت تا پيامهايش را به عموم دنيا برساند تا باين كار هم معجزه اش را نشان دهد وهم مردم دنيا از اطلاع رساني كافي بهرمند شوند ويا چرا حضرت علي با دانش امامت يك تلمبه براي كشيدن اب از چاه نساخت ويا روش نوين توليد وپروش دام وطيور وباغداري را براي پيروانش اماده نكرد تا براي جهانيان معلوم شود كه امام شيعيان هم دنياي اخرت مي انديشد وهم براي رفاه مردم دنيا كار ميكند وچرا همه پيامبران بزرگ به جاي حرف زدن عمل نكردند وتنها به جنگ وجدل با مخالفانشان برخاسته بودند اگر امام حسين در زمان خودش مي توانست با دانش اسماني كه از امامت يافته بود نتوانست براي مردم عصر خود موبايل تلوزيون راديو وبه جاي شتر وماشين وبراي جنگ تفنگ بسازد ويا ابزار الات ساختماني وايجات نهرهاي اب وگرفت انرژي از اب ويا اختراع تئربينها براي تئليد روشناي بسازد تا مردم بتوانند شيفته اش شوند ومخالفانش هم با او موافق ميشدند ومرام اسلامي ديگر تحريف نمي شد وچرا حضرت محمد دستگاه چاپ نساخت تا حرفهايش در وسعت گسترده در ميان مردم جهان مانند امروز انتشار دهد تا ديگران نيايند بعد از مدتي گفته هايش را جمع اوري كنند وحالا معلوم شود كه كدامينش تحريف شده ويا اين همه اختلاف دربين مسلمانان باشد مگر محمد اخرين پيامبر نبود واز جانب خدا مبعثوث نشده بود بس چرا فقط درعربستان برپاخاست و23 سال حرف زد وبعد از خودش شاگردانش نتوانستند از او پيروي كنند وهركدامشان حرفهاي خودشان را زدند ايا خداوند مصلحت ميديد كه باز مردم در جهل بمانند وسخنان پيامبرش در هاله از ابهام بماند واگر محمد داري علم ودانش بود والبته از نظر مسلمانان همه علوم در قران هست ومحمد هم از ابتداي خلقت از عالم خدائي وجود داشته پس چرا چنين كسي براي تسليم كردم مردم نادان وبيسواد تنها با كشتار كار ميكرد ايا نمي توانست با اختراعات واكتشافاتي كه از خدا درخاست مي كرد بتواند محروميت زدائي كند وبه مردم روش زندگي كردن واسيتفاده از منابع زمين بتوانند زندگي كنند وچرا اين نوع كارها را نكرد تا اينكه بعد از هزاران سال غربيان بتوانند چنين كنند وبرسر مسلمانان بزنند سوالات بسياري هست ولي از كارهاي غير عقلاني كه به موسي وعيسي ومحمد ميزنند دور از مقام والاي انساني هست مانند شق القمر كرد محمد كه هيچ منفعت مادي ومعنوي براي مردمان ان عصر وامروز ندارد ويا عصاي موسي كه اب نيل را مشكافد در صورتي كه موسي ميتوانست با اختراعات مدرن فرعونيان را زيردست خود بگيرد نه اينكه با انها بجنگد در رود نيل شكاف كند ويا عيسي كورها را چشم ميدهد ايا بهتر نبود بيمارستان وپزشك تربيت ميكرد كه علم سلامتي وپزشكي 2000سال به جلو مي افتد.
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي
دنيا محل فعل و انفعالات طبيعي است مگر آنچه خدا بخواهد و معجزات انبياء طبق فهم مردم زمان خودشان بوده است ما در مورد اكثر انبيا مي بينيم كه مردم زمانشان آنها را به خاطر همين معجزات، ساحر مي خواندند و مردم عادي هم قبول مي كردند به نظر شما اگر آنها اين كارهايي كه شما مي فرماييد انجام مي دادند جوابي غير از اين از مردم مي شنيدند.
برخي از معجزاتشان هم طبق درخواست مردم بوده مثل شق القمر
در دنيا قرار است مردم بيايند و آزمايش شوند اين سنت خدا است قرار نيست به زور مردم هدايت شوند.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
606   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:   11 مرداد 91
خيلي بي فكراند كه اول نميرن دلايل ما رو مطالعه كنند بعدش ميان توهين ميكنن!!!!!! ايمه خودشون واسطه فيض اند يكي از مطالبي كه قبر پرستي ما رو نفي ميكنه نماز خوندن تو حرم اهله بيته
607   نام و نام خانوادگي:  محمد ، شيعه علي ابن ابي طالب     -   تاريخ:   19 مرداد 91
باسلام من فقط يه چيز ميگم اونم اينكه: اولا نبايد بين مسلمونا تفرقه بيوفته ، چون اين دقيقا خواسته اسرائيل و آمريكاست ثانيا برادران اهل سنت را نصيحت ميكنم كه برن در مورد شيعه بخونن و بدونن شيعه و حضرت علي (ع) چه مظلوميت هايي داشته و ... ثالثا من هميشه گفتم ما شيعه امام معصوم و پاكدامن ، اميرالمومنين ، حضرت علي (ع) هستيم،بعدشم اينكه خلايق هرچه لايق ، هر كي ديگه ميخواد اسلام رو از جاي ديگه بگيره ...
608   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   19 مرداد 91
سلام.روي سخنم با مولويان عزيز است.من جواب تمام سوالات ساده وبي پايه و اساس شمارا به جناب دكتر تيجاني بزرك مذهب خودتان بر ميگردانم . حتما ايشان را قبول داريد.نگويد نه كه برايتان خيلي گران تمام ميشود البته از جانب پيروانتان.
609   نام و نام خانوادگي:  زرتشتي     -   تاريخ:   19 مرداد 91
همتون ميدونيد كه اگر تا صد سال هم همين طوري ادامه بديد آخر هم نميفهميد تسنن حق است يا تشيع پس بهتره اگر ميخواهيد حق رو بدونيد بريد و كمي تحقيق كنيد ... شما سني ها از كتاب هاي خودتان حرف ميزنيد شيعه ها هم از كتاب هاي خودشان . علم آنقدر پيشرفت كرده وساليان سال هستش كه در اون مناطقي كه اسلام ظهور كرد تحقيق شده . همه ي متخصصان و استادان خارجي و داخلي چه مسلمون و چه مسيحي و چه بي دين بعد از اين همه تحقيق همه ي شك و شبهات رو از بين بردن بيخودي با هم دعوا نكنيد . من فقط گوشه اي از اين تحقيقات اثبات شده رو ميگم كه اين همه چيز رو ثابت ميكنه كه حضرت ابوبكر و حضرت عمر و حضرت عثمان چه زحمت هايي كشيدن و چه جانفشاني هايي كه كردن و فقط اين سوال رو از سني ها ميپرسم و ميخوام كه اونا فقط جواب بدن و بفهمن كه مذهبشون مذهب درست و كامليه و تشيع مذهب غلط و نادرستيه . سني ها خودتون وقتي ميدونيد كه زمان پيامبر حضرت ابوبكر و حضرت عمر و عثمان در كنار پيامبر چطور به تبليغ دين اسلام پرداختن و محمد (ص) رو ياري كردن . طبق همين تحقيقات ما ميتوانيد بفهميد كه حتي حضرت ابوبكر و عمر و عثمان از خود پيامبر هم بيشتر براي اسلام زحمت كشيدن . چون من كه مسلمان نيستم و اون كسايي هم كه درمدينه و بصره و عراق و بقيه جاها تحقيق كردن بيشتر از كشورهاي آلمان و فرانسه و اتريش و ژاپن هستن و اون ها اعلام كردن كه زحمت هايي رو كه سه خليفه ي اول كشيدن اصلا قابل مقايسه با زحمت هايي كه حضرت علي كشيده نيست چون حضرت علي خلافتش حتي به دوسال هم نرسيد اما همونطور كه گفتيم حضرت ابوبكر و عمر عثمان ساليان سال براي اسلام زحمت كشيدن و به تبليغ دين پيامبر پرداختند و مهمترين دليلي كه تحقيق كنندگان خارجي دادند كه اثبات ميكنه حضرت ابوبكر و عمر و عثمان از پيامبر هم بالاتر هستن و زحمت بيشتري كشيدن و اسلام گراهاي واقعي بودن اين است كه آنان در هنگام خلافتشان براي بعد از خودشان جانشين انتخاب كردن و نذاشتن اسلام بعد از مرگشان به ژايان برسه حضرت ابوبكر حضرت عمر را انتخاب كرد و حضرت عمر حضرت عثمان را به عنوان جانشين انتخاب كرد ولي پيامبر هيچ جانشيني براي خود انتخاب نكرد و بعد از مرگش اسلام به خطر افتاد آيا غير از اين است اي برادرهاي سني جواب اين سوالمو بدهيد .
و بيشتر از اين هم با اين شيعه هاي نادان كه هيچي از قرآن و خلفا نميدانند بحث نكنيد
610   نام و نام خانوادگي:  مهدي     -   تاريخ:   26 مرداد 91
دوستان شيعه زياد از اين عمري ها و بكري ها ناراحت نشيد چونكه هنوز اونها تكليفشون با خودشون معلوم نيست. اون عمري ميگه كه تعداد شيعه ها كم تر است و تعداد عمري ها بيشتر خب اين درسته ولي دليل كه نميشه هر كي تعدادش بيشتر باشه اون درست ميگه.اون عمري كه اين حرف رو ميزنه حتما يا قرآن نخونده يا خونده و خودشه زده به نهفي چون كه قرآن كريم در پايان بسياري از آيه ها مي فرمايد كه اكثر آنها غافلند يا اينكه اكثر آنها نمي دانند. عمري عزيز اين رو بدون هميشه حق و حقيقت با اكثريت نيست.سرنوشت اقوام قبل از پيامبر (ص) را يه مطالعه كن و ببين كه بيشتر مردم در يك قوم كافر بودند و به پيامبر وقت ايمان نياوردند.
611   نام و نام خانوادگي:  موسوي     -   تاريخ:   27 مرداد 91
اي آنکي درباره اهل تشيع حرفي بخودي زده بودي شما نه سني اهستي ونه شيعه يک آدم درغ کو هستي چرا سنيها هم در کتابهايش رفتن سريقبرستان رامستحب مداند بل اطفاق
612   نام و نام خانوادگي:  عبدالله     -   تاريخ:   28 مرداد 91
م?خواستم بدونم اهل تش?ع چرا از حضرت ابوبکر،عمر،عثمان خوششان نم? آ?د.مگر ابوبکر ?ار غار پ?امبر(ص) نبود و دخترش را به نکاح پ?امبر در ن?اورد.مگر عمر از پ?امبر نخواست تا دعوت به اسلام را علن? کند و همچن?ن ا?ران وسا?ر کشور ها را مسلمان کرد.مگر عثمان قرآن را جمع آور? ننمود و دو دختر از پ?امبر(ص)را به همسر? گرفتند.?عن? ا?شان ا?ن همه ب? غ?رت بودند که خلافت عل?( کرم الله وجه )را غصب کنند و به گفته پ?امبر (ص) عمل نکنند.تورو خدا ?ک جواب? به من بده?د.
جواب نظر:
باسلام
معلوم نيست ابوبكر يار غار بوده است يا ديگري! در اين مورد به اين دو آدرس برويد:
زنان پيامبر هم همه آنها خوب نبوده اند تازه اگر خوب باشند هم دليل خوبي پدرانشان نمي شود در اين آدرس حقايقي را در مورد عايشه بخوانيد:
دعوت اسلام به دستو خدا مخفي و پس از آن علني شد به عمر ربطي ندارد تازه عمر سال 5 يا 7 ايمان آورده كه چند سال از علني شدن اسلام مي گذشته است.
عمر ايران را فتح كرد نه مسلمان آنها بعد كم كم مسلمان شدند.
در جمع آْوري قرآن اختلاف است به اين آدرس مراجعه كنيد:
دو دختري كه عثمان از پيامبر ص داشت اختلاف است كه دختر خودشان بوده يا ربيبه ايشان از خديجه س در خانه رسول الله ص
خلافت را هم غصب كرده اند بي غيرت يا هرچي كه بودند!
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
613   نام و نام خانوادگي:  سيدناعلي بن ابيطالب     -   تاريخ:   29 مرداد 91
بسم رب الحسين يکي از شخصيت هايي که اهل سنت به او ارادت شديد دارند عبدالله بن عمر است.حال ميخواهم کمي شخصيت او را بررسي کنم.بخاري نقل مي کند: ((حدثنا ابن وهب عن يونس عن الزهري عن سالم عن ابن عمر عن أخته حفصة ان النبي صلى الله عليه وسلم قال لها ان عبد الله رجل صالح)) . "يعني او فردي صالح بوده" . (صحيح البخاري کتاب فضائل الصحابة باب ۱۹ مناقب عبد الله بن عمر) حال گوشه اي از جنايت هاي او مي پردازيم: 1-توهين به رسول خدا(ص) از عبدالله بن عمر نقل شده است که: إرتقيت يوما علي ظهر بيت لنا، فرأيت رسول الله علي لبنتين مستقبلا بيت المقدس لحاجته ما همسايه رسول اکرم بوديم و يک روز رفتم پشت بام و خانه هاي همسايه ها را نگاه مي کردم و خانه رسول اکرم را ديد مي زدم، ديدم رسول اکرم دو خشت آجر گذاشته و رو به بيت المقدس دارد قضاي حاجت مي کند.(صحيح البخاري – البخاري – ج ۱ – ص ۴۵- دارالفکر) اين صالح بودن هست ديگه که بدون اجازه و به نيت ديد زدن آدم بياد بالاي پشت بام و منزل رسول الله را ديد بزند؟ 2-عدم بيعت عبدالله بن عمر با علي بن ابيطالب چندين نفر با علي بن ابيطالب در زماني که به عنوان خليفه انتخاب شد بيعت نکردند. افرادي از قبيل: قدمه بن مظعون. عبدالله بن سلام. مغيره بن شعبه. عبدالله بن عمر. سعد بن ابي وقاص. صهيب. زيد بن ثابت. اسامه بن زيد. کعب بن مالک لم يباعه قدامة بن مظعون وعبد الله بن سلام ، والمغيرة بن شعبة ، وعبد الله بن عمر ، وسعد ، وصهيب ، وزيد بن ثابت وأسامة بن زيد ، وکعب بن مالک ، وهرب قوم إلى الشام وهؤلاء يسمون العثمانية. تذکره الخواص ص58 3-بيعت عبدالله بن عمر با يزيد و عبدالملک عقيده عبدالله اين بود که زماني که در اختلاف باشد بيعت نمي کرد. از همين رو با ابن زبير بيعت نکرد و… اما با يزيد بيعت کرده است. با عبدالملک هم بعد از قتل ابن زبير بيعت کرد وکان رأى أنه لا يبايع لمن لم يجتمع عليه الناس ولهذا لم يبايع أيضا لابن الزبير ولا لعبد الملک في حال اختلافهما وبايع ليزيد بن معاوية ثم لعبد الملک بن مروان بعد قتل بن الزبير فتح الباري – ابن حجر – ج ۵ – ص – ۱۸- دار المعرفة 4-بيعت با "پاي"حجاج عبدالله بن عمر فرزند خليفه دوم که خارج از شهر بود، در پايان شب به شهر بازمي‌گردد. وي که اجساد بي‌سر آويزان را مي‌بيند، وحشت مي‌کند و به محل استقرار حجاج مي‌رود تا با او بيعت کند. نگهبان مي‌گويد حجاج خوابيده و او مي‌گويد بگو فرزند خليفه دوم براي بيعت آمده است نگهبان به حجاج مي‌گويد و حجاج عبدالله را به داخل مي‌خواند. سپس به او مي‌گويد چرا شب آمدي؟ گفت بيرون شهر بودم. پرسيبد چرا نگذاشتي صبح بيايي؟ عبدالله بن عمر که ترس بر او مستولي شده بود، مي‌گويد ترسيدم تا صبح بميرم و تکليف شرعي خود را که بيعت با شما است، ادا نکرده باشم. حجاج که فرد زرنگي بوده، مي‌گويد تو از اجساد بدون سر ترسيدي و گفتي نکند خودت نيز يکي از آنان شوي. به همين دليل شبانه آمدي. اکنون من خوابم و نمي‌توانم بنشينم. سپس پاي خود را دراز مي‌کند و مي‌گويد با پايم بيعت. فرزند عمر با پاي او دست مي‌دهد! دوستان متوجه شديد يک شخص صالح چه شرايطي دارد؟ 1-چشم چران است و خانه مردم را ديد ميزند.2-با خليفه رسول الله بيعت نمي کند.3-با يزيد سفاک بيعت مي کند.4-با پاي حجاج سفاک بيعت مي کند ممنون ميشم اين مسائل رو دوستان اهل تسنن واسه ما توضيح بدن. "لعن الله قاتليک يا فاطمه"
614   نام و نام خانوادگي:  سيدناعلي بن ابيطالب     -   تاريخ:   31 مرداد 91
بسم رب الحسين يکي از ايراداتي که هميشه اهل سنت به شيعيان مي گيرند اين است که مي گويند: روافض به رسول الله بي ادبي مي کنند. در اين مطلب قصد دارم به بررسي روايتي از صحيح مسلم بپردازم که شايد براي شما مخاطب گرامي هم جذاب باشد توهين به رسول الله در صحيح مسلم إن رجلا سأل رسول الله صلى الله عليه وسلم عن الرجل يجامع أهله ثم يکسل هل عليهما الغسل وعائشة جالسة فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم انى لافعل ذلک انا وهذه ثم نغتسل مردي از رسول الله پرسيد در مورد مردي که با همسرش رابطه برقرار مي کند اما دچار کسالت مي شود و مني از او خارج نمي شود. آيا بر آن زن و مرد غسل واجب است. رسول الله پاسخ داد: همانا من و اين زن ((عايشه)) اينکار را کرديم و پس از آن غسل کرديم عمدة القاري – العيني – ج ۳ – ص ۲۴۸- دار إحياء التراث العربي صحيح مسلم – مسلم النيسابوري – ج ۱ – ص ۱۸۷- دارالفکر يک نکته بسيار مهم: به سبک پاسخ دادن رسول الله توجه کنيد: جلوي مردان نامحرم به همسرش اشاره مي کند و مي گويد ما با هم چنين کرديم بعدش غسل کردي به نظر شما آيا اين روايت توهين به رسول الله نيست؟ آيا اين زدن برچسب بي غيرتي به رسول الله نيست؟ نظر شما چيست؟ لعن الله قاتليک يا فاطمه
615   نام و نام خانوادگي:  محمد طاها     -   تاريخ:   02 شهريور 91
سلام
خدا شما را هدايت کند .در جواب نظر 602 بايد گفت اگر دخترانشان را به زور ميدهند يا نمي دهند اولا شما سرتان تو کاسه خودتون باشه دوم از شما بهتر ند که دخترانتان 100 شوهر بي عقد دارند و يک شوهره عقد کرده . حجاب دارند نه مثل شما به ظاهر پوشيده . مگر دختر پيامبر چنين بود که شما چنين هستيد مگر امامان شما چنين بودند .خودتان قضاوت کنيد .
متشکرم .
616   نام و نام خانوادگي:  احددددددد     -   تاريخ:   04 شهريور 91
سلام . فقط ميخواستم بگم خسته نباشيد .
617   نام و نام خانوادگي:  احمد     -   تاريخ:   05 شهريور 91
شما لطف بفرمائيد به دولت محترمتان بگوئيد فيلترها را از روي سايت سني نيوز بردار تا تمام مشکل ها حل شود و به سوالات شما پاسخ داده شود.
618   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   05 شهريور 91
الله اکبر با سلام احمد اقا اگر دولتمان است بشما چه شما از دولت خودتان بخواهيد که از يهود و نصارا تبعيت نکنند . شما از دولتان بخواهيد تابع شجره ملعونه نباشد . شما از دولتتان بخواهيد مردم بيگناه عراق سوريه افغانستان ليبي و مصر ..... را قتل عام نکنند . شما از دولتتان بخواهيد مزدوران شجره ملعونه را از بحرين عزيز بيرون بکشند . براي جواب دادن به چي احتياج داري؟؟؟؟ کتب اون بحساب علمايتان کداميکشون ؟؟؟ بگو تا برايت بفرستم . در ضمن به دولتت بگو اينهمه اراجيف ابن تيمه و کلاب عابد ابن تيمه را بخورد مسلمانان ندهد بعد خواهي ديد که مشکلات براحتي حل خواهد شد . لبيک يا علي
619   نام و نام خانوادگي:  محدثه اكبرزاده     -   تاريخ:   07 شهريور 91
ايشان حاجتهاي خورراازخداميخواستندوفقط شفاعت خودراازائمه خواستارند
620   نام و نام خانوادگي:  عثمان     -   تاريخ:   08 شهريور 91
يکي به ما بگه چرا سايت سني انلاين فيلتر شده؟ فقط به خاطر انتقادي کوچيک.
621   نام و نام خانوادگي:  ابراهيم شاهنظري     -   تاريخ:   09 شهريور 91
بسم الله الرحمن الرحيم برادران و خوهران سلام از اهل تسنن چند سوال دارم جواب بدهند البته با دقت و تفکر سوال اول : خلفاي شما چه موقع (چند سال بعد از مبعث پيامبر (ص) ) مسلمان شدند؟ و ايا قبل از اينکه مسلمان شوند اهل کتاب بودند؟ سوال دوم : در جريان مباهله پيامبر چه کساني را به همراه داشتند و چرا؟ سوال سوم:براساس کتاب خدا پيامبر نه مجنون است و نه شاعر .... يعني حرفش حق واعمالش حق حالا اين چنيين پيامبري مي تواند قبل از اينکه از دنيا به هر علت ( شهادت و مرگ طبيعي ) برود جانشين بعد از خود را تعيين نکرده باشد ؟ سوال چهارم : بنيانگذاران (امامان 1 شافعي 2 حنبلي3 مالکي4ابوحنيفه) ايا در زمان پيغمبر (ص) بودند؟ سوال پنجم: چه کسي در شب معراج در جاي پيغمبر خوابيد؟ سوال ششم:بعد از اينکه درب خانه هاي که به مسجد به دستور پيامبر و به امر خدا بسته شد درب خانه چه کساني بسته نشد و چرا؟ سوال هفتم : ايه تطهير در شان و منزلت چه کساني صادر شده است؟ سوال زياد است اما خواهش مي کنم با هيچ گونه تعصب کورورانه جواب ندهد بنشينيد تفکر کنييد از علمان خودتان بپرسيد و در کتابهاي تاريخ تحقيق کنيد
622   نام و نام خانوادگي:  احسان     -   تاريخ:   18 شهريور 91
لعنت به آنکه پايه گذارِ سقيفه شد لعنت به هر کسي که به ناحق،خليفه شد لعنت به آنکه بر تنِ اسلام خرقه کرد اين قومِ متحد شده را فرقه فرقه کرد تکفير دشمنانِ علي رکن کيش ماست هر کس محبِ فاطمه شد قوم و خويش ماست ما هم کلامِ منکرِ حيدر نمي شويم با قُنفُذ و مُغِيره برادر نمي شويم ما از الست طايفه اي سينه خسته ايم ما بچه هاي مادرِ پهلو شکسته ايم ما را نبي،قبيله ي سلمان خطاب کرد روي غرور و غيرت ما هم حساب کرد از ما بترس،طايفه اي پر اِراده ايم ما مثلِ کوه،پشتِ علي ايستاده ايم شمشيرِ خشمِ شيعه پديدار مي شود وقتي که حرفِ کوچه و ديوار مي شود --- عبدالمطلب جدّ پيغمبر صلي علي عليه و آله و سلم،يه کنيز داشت به اسم صحّاک،اين کنيز حبشي شتر چران بود،يه زنِ بي حيا و فاسد بود،يه روز يه غلام حبشي صحّاک رو مي بينه،و بعد از مدتي با هم يه عمل خلاف شرع مرتکب ميشن،صحّاک باردار ميشه و بعد از مدتي فرزندي حرام زاده به نام خطّاب به دنيا مياد،حضرت عبدالمطلب از اين قضيه با خبر ميشه و صحّاک رو داغ مي کنه و از مکّه بيرون مي کنه،صحّاک رفت و بعد از چند سال که خطاب بزرگ ميشه،(قلم از نوشتن اين قسمت شرم داره!) روزي خطّابِ بي غيرت با مادرش يعني صحّاک زنا مي کنه! صحّاک از پسر حروم زاده ي خودش باردار ميشه! از خجالت و ترس از رسوايي اين دختر بچه رو توي يه بيابان ميذاره سر راه،هشام اين بچه رو پيدا مي کنه و بزرگش مي کنه،اسم اين دختر رو خثيمه ميذاره،روزي خطاب خثيمه رو مي بينه و يه دل نه صد دل عاشقش ميشه! لا اله الا الله! خطاب خثيمه رو از هشام خواستگاري مي کنه! خثيمه از يه بعد ديگه خواهر خطاب هست چون مادر جفتشون صحاک بوده! با هم ازدواج مي کنن و بعدها جناب عمر بن الخطّاب به دنيا مياد! عجب شير تو شيريه! اللهُ اکبر! نام: عمر بن خطاب. نام پدر و جد و دايي : خطاب. نام مادر و خواهر و عمه : حنتمه . کنيه: ابوحفص. شغل: در جاهليت دلال دراز گوش و يا شتر چران.. شغل پدر : دزدي مشهور در قريش و الاغ فروش و خرچران. مشخصات ظاهري: قد بلند - لاغر - سرش بي مو و گندمگون. فرزندانش: عبدالله- عبيدالله- عاصم- زيد- عبد الرحمن- حفصه. مشخصات اخلاقي: تندخويي و غضب و تازيانه هاي او بين همه مشهور بوده . (سند: مسند احمد حنبل ج ۱ ص ۵۵ - الکامل (ابن اثير) ج ۲ ص ۱۳۵ و ۳۲۷ - صحيح بخاري ج ۱۰ ص ۴۴ - سيره ابن هشام ج ۴ ص ۲۳۸و....) و شديدا سنگدل و غليظ القلب بوده است. مدت خلافت بناحق: ۱۰ سال و ۶ ماه و ۴ روز . سن : ۵۲ يا ۵۴ يا ۵۵ يا ۶۰ يا ۶۳ يا ۶۴. تاريخ به هلاکت رسيدن : نهم ربيع الاول (سند: شاخه طوبي (نوري) ص ۱۵ و ۱۶ (خطي) - عقد الدرر ص ۶۸.) صهاک هم مادر خطاب است و هم همسر خطاب خطاب هم پدر عمر و هم دايي عمر مي باشد چون خطاب و حنتمه مادر عمر از يک رحم{صهاک} مي باشند حنتمه دختر صهاک است چون از رحم وي بوده و هم نوه صهاک است به جهت اين که دختر خطاب و خطاب پسر صهاک است (حنتمه) هم مادر عمر است و هم خواهر عمر، چون حنتمه و عمر از يک پدر مي باشند بقيه رو ديگه نگم بهتره چون کار به جاهاي باريک ميکشه! در بحار الا نوار جلد ۳۱ باب مطاعن عمر {ص۹۹و۱۰۰ } در کتاب لسان الواعظين{ص۳۵۷}از محمدبن شهر آشوب مازندراني و غيره در ملل و نحل و مثالب الصاحابه جلد دوم خطي از کتاب المناقب ابن شهرآآشوب ،که متاسفانه هنوز چاپ نشده است کتاب التنقيح في النسب الصريح *** عمر بن خطاب گفت : «أيها الناس ! تعلموا أنسابکم أرحامکم ولايسألني أحد ما وراء الخطاب>> يعني ؛ اي مردم ! نسب خود را ياد بگيريد و کسي تا قبل از خطاب از من سئوال نکند ( تاريخ المدينة المنورة ج 3 ص 797)
623   نام و نام خانوادگي:  رضا رحماني     -   تاريخ:   18 شهريور 91
سلام دوستان من ساکن کردستان )سنندج ( هستم،من تا 2سال پيش سني بودم،تا اينکه يک بار به مراسم عزاداري امام حسين رفتم البته کاملا اتفاقي،بسيار تحت تاثير قرار گرفتم،خيلي درباره ي تشيع تحقيق کردم و بالاخره با افتخار شيعه شدم،اميدوارم پدر و مادرم هم شيعه شوند!
624   نام و نام خانوادگي:  وحيد     -   تاريخ:   19 شهريور 91
با سام عليک خدمت برادران رافضي خواستم بگم شما در حدي نيستيد که بخواهيد اسم صحابه و يا اهل سنت ببريد مادر مذهب شما مسيحيت هست پس بچسبيد ب مادرتون .با تشکر
625   نام و نام خانوادگي:  سيدناعلي بن ابيطالب     -   تاريخ:   23 شهريور 91
بسم رب الحسين سلام . جان ابوبکر و عمر متن زير را بخوانيد تا بفهميد که آيا واقعا صحيح بخاري و صحيح مسلم محکم ترين کتاب ها بعد از قرآن هستند؟ پيامبري قاتل و بي اعصاب در صحيح بخاري!! در اين مطلب قصد دارم شما را با روايتي در صحيح ترين کتب اهل سنت آشنا کنم پيرامون نبي خداوند يعني موسي بن عمران. درخواست ميکنم در فضايي آرام و بدون تعصب مطالعه کنيد بخاري از ابوهريره چنين ذکر کرده اند: عن ابن شهاب عن سعيد بن المسيب وأبى سلمة ان أبا هريرة رضي الله عنه قال سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول قرصت نملة نبيا من الأنبياء فأمر بقرية النمل فأحرقت فأوحى الله إليه ان قرصتک نملة أحرقت أمة من الأمم تسبح الله باب حرق الدور والنخيل صحيح البخاري – البخاري – ج ۴ – ص ۲۲- دارالفکر البته شايد دوستان بگن تو روايت که نيومده منظور موسي بن عمران است. اينم سند در اين باره: حديث أبي هريرة قرصت نملة نبيا من الأنبياء فأمر بقرية النمل فأحرقت هو موسى ابن عمران کليم الله مقدمة فتح الباري – ابن حجر – ص ۲۸۸- دار إحياء التراث العربي (( مورچه اي از مورچگان پاي پيامبري را گزيد (( موسي بن عمران)) آن پيامبر دستور داد که دهکده مورچگان را به آتش بسوزانند. وحي رسيد: مورچه اي تو را گزيد. تو امتي از تسبيح گويان الهي را به آتش سوزاندي)) اسناد: صحيح البخاري – البخاري – ج ۴ – ص ۲۲- دارالفکر صحيح مسلم – مسلم النيسابوري – ج ۷ – ص ۴۳ ((باب تحريم القتل الهره))- دارالفکر سنن ابن ماجة – محمد بن يزيد القزويني – ج ۲ – ص ۱۰۷۵- دارالفکر سنن أبي داود – ابن الأشعث السجستاني – ج ۲ – ص ۵۳۲- دارالفکر سنن النسائي – النسائي – ج ۷ – ص ۲۱۰ – ۲۱۱- دارالفکر السنن الکبرى – البيهقي – ج ۵ – ص ۲۱۳ – ۲۱۴- دارالفکر عمدة القاري – العيني – ج ۱۴ – ص ۲۲۰- داراحياء التراث العربي چند سوال از دوستان اهل سنت: مگر پيامبران خداوند بهترين مردم در اخلاق نيستند؟ چگونه مي شود پيامبر خدا گناه يک مورچه را به گردن تمامي قبيله بيندازد؟ اين پيامبر خدا که از با يه نيش زدن يه مورچه اينقدر بي اعصاب بوده. خدايي نکرده اگر عمر بن خطاب در زمانش بود و بهش ميگفت هذيان مي گويي. فکر کنم اصل و نسب عمر بن خطاب را مي سوزاند. نظر شما چيست؟ اگر پيامبر خدا چنين سريع غضبناک مي شود. اخلاقش در حد يک انسان معمولي هم نيست. چون يک انسان معمولي هيچگاه بخاطر يک گزيدن اينقدر غضبناک نمي شود. واقعا چرا در صحيح ترين کتاب اهل سنت مقام رسول الله را اينقدر پايين مي آورند که حتي از فردوسي شاعر ايراني مقامش پايين تر مي شود؟ فردوسي چنين گفت: ميازار موري که دانه کش است / که جان دارد و جان شيرين خوش است اما جناب موسي بن عمران کل طايفه مورچه ها رو بخاطر نيش يکي کشت نظر شما چيست؟
626   نام و نام خانوادگي:  عمر فاروق     -   تاريخ:   26 شهريور 91
لعنت خدا بر شما منافقان کوردل که اينچنين پيامبر را در قبر مي لرزانيد.
627   نام و نام خانوادگي:  عبدالله     -   تاريخ:   29 شهريور 91
بردران شيعه فقط اينو مي گم واسه تفكرات تتون كه اسلامو زير برده متاسفم بريى مطالعه كنيد هميشه هم وقتي مي خواي حقيقتو ىريابين اول تعصبتون رو كنار بزارين بعد بيايين سخنان منتقعداتون و اون تفكر و عقيده تون و كتب هاي خودتونو بررسي كنين اينو حتما جدي بگيرين و بهش عمل كنيد بعد بياييد اين جا نظر بدين
628   نام و نام خانوادگي:  عليرضا ن     -   تاريخ:   29 شهريور 91
با سلام جناب عبدالله، لطفاً شما اين مشکل من را حل کنيد: در کتب معتبر شما احاديثي نقل شده است مبني بر اينکه خليفه هاي پيامبر(ص) دوازده نفر خواهند بود که به اين مضمون مي باشند:( دوازده امير وجود دارند که همگي از قريش اند) يا ( کار مردم ادامه خواهد داشت تا اينکه دوازده نفر بر آنها حاکم شوند که همگي از قريش اند) يا در روايت ديگر آمده است که : ( اين امر به پايان نخواهد رسيد تا دوازده خليفه در ميان انها بيايند) و در روايت ديگر امده است که :( اسلام با وجود دوازده خليفه پيوسته عزيز و محکم باقي مي ماند). با وجود اينکه اين احاديث خلفا را در عدد دوازده محصور کرده اند، اهل سنت حديث ديگري را نقل کرده اند که معارض همه اين احاديث است و آن اين است که پيامبر (ص) فرمودند که :( خلافت بعد از من سي سال پس از ان پادشاهي است). جناب عبدالله احاديث مربوط به خلفا اثني عشر با حديث پيامبر که مي فرمايد: خلافت بعد از من سي سال است ، چگونه قابل جمع است ، چون اين سي سال منطبق بر خلفا چهار گانه و شش ماه خلافت امام حسن(ع) است. و اينکه افرادي بيش از اين تعداد خلافت را بر عهده گرفته اند. جناب عبدالله لطفاً شما اين دوازده خليفه پيامبر را نام ببريد.
629   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:   29 شهريور 91
به به اين عبداله خان بجاي اينكه خودش برود و مطالعه كند ديگران را دعوت به مطالعه مي كند اين خوب است در صورتي كه اول خودت عمل كني جناب عبداله آيا كتاب بخاري خودت را مطالعه كرده اي ببيني چه توهينهايي به جناب عمر و ام المونين عايشه و ابوبكر و ساير صحابه كرده است آيا كتابت را ديده اي كه نعوذ بالله به خداوند شريك قائل شده است و او را جسم معرفي مي كند برو عقلت را بكار بيانداز و فقط به اين سوال من جواب بده اگر اين سوال را جواب بدهي هدايت يافته اي و گرنه مطمئن باش جز اكثرهم لايعقون هستي و فقط تعصب جاهليت داري در حديث صحيحي از پيامبر نقل شده است كه پيامبر مي فرمايد خلفاي بعد ازمن 12 نفر است و شما بعد از آن از آنها تبعيت و پيروي كنيد اين 12 نفر چه كساني هستند قطعا پيامبر چون فرموده اند 12 نفر بايد نام آنها را فرموده باشند نه اينكه مردم انتخاب كرده باشند بفرماييد و تحقيق كنيد اين 12 خليفه بعد از پيامبر كه بايد شبيه پيامبر باشند چه كساني هستند و نام انها را ذكر كنيد منتظر جوابم وگرنه توهم فراري خواهي بود
630   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:   29 شهريور 91
جناب عبداله خان تورو به جان عمر ببين دونفر از تو اين سوال را پرسيده اند جواب ندهي تو هم مثل مولايت بايد مثال بز كوهي را برخودت بزني حواست راجمع كن و برو مطالعه كن دوروز فرصت داري جواب بدهي و گرنه توهم مثل بزكوهي بجاي جواب دادن بالاي كوه فرار مي كني مانند عمر كه براي خودش مثال زده است صحيح بخاري
631   نام و نام خانوادگي:  مهسا اسحاقي     -   تاريخ:   04 مهر 91
بنام خداوندي که براي بنده اش کفايت مي کند از بابت مفصل بودن عرائضم عذر مي خواهم . ‏ بنده کوچکي از بندگان الله هستم که احساس مي کند برخي از آيات قرآن با عقايد ‏و باورهاي ما مغايرت دارد. اگرفهم و درک من از اين آيات اشتباه است تقاضا ‏دارم من را راهنمايي بفرماييد.‏ خواستم درباره کلامي با شما صحبت کنم که من و شما شبانه روز چندبار آن را ‏بر زبان جاري‎ ‎مي کنيم اما در تمام طول زندگي کمتردرباره معني آن فکر مي کنيم ‏ ‏ کلامي که بيشترين آيات قرآن درباره آن است اما شايد ما چون به درک آن ‏علاقه اي نداريم از اين روست که قرآن در ميان ما مهجور است و آن کلام چيزي ‏نيست جز لا اله الا الله پس بياييد معني لا اله الا الله را باهم مرور کنيم:‏ اين بنده کوچک خدا بر اين باور است که ما وقتي مي گوييم لا اله الا الله ، اله موجودي است که ‏توسط برخي از ما انسانها در مقابل الله و يا غير الله (من دون الله) و يا همراه الله (مع الله) قرار گرفته و ‏قرار است در امور دنيا و آخرت به کمک ما آيد !‏ ‏ فرقي نمي کند ما براي اين اله مورد نظرمان از چه عنواني استفاده کنيم مهم اين است که الله جل جلاله ، ‏هشدارهاي مهمي درباره آن به ما داده حتي اگر اله ما يکي از ملائکه باشد يا يک پيامبر و يا يک امام و يا ‏قبر و يا گنبد و بارگاه يکي از اولياء خدا. ‏ اين عبارت کليدي چرا انقدر اهميت دارد که الله خلاف آن را نمي پذيرد و هر گناهي مثل زنا ، ربا و دزدي و ‏قتل و ..... رامي بخشد اما صراحتا اعلام مي کند که تنها و تنها اين گناه را (اگر توبه اي صورت نگيرد) ‏نمي بخشد. چرا درباره گناهان ديگر آيه اي مثل آيه ذيل نازل نکرده که مثلا هر کس قتل کند يا مرتکب زنا ‏شود هرگز و هرگز نمي بخشد؟؟؟ إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا ‏عَظِيمًا* نساء 48. يعني: «[بدانيد كه] الله اين را كه برايش شرك قائل شوند، نمي بخشد و ‏هرگناهي كه فروتر از آن است، براي كسي كه بخواهد مي بخشد و هركس كه به الله شرك ‏ورزد، در حقيقت گناه عظيمي را به گردن گرفته است.»‏ بياد آوريم که همه ما در کمين دشمني هستيم که منتظر فرصتي برا ي گمراه کردن ماست . دشمني که براي ‏گمراه کردن مردم متدين و متعبد از راه زن و شهوت و فسق و فجور وارد نمي شود بلکه آنها را با ‏اميدوار ساختن به راههاي ظاهرا ميانبر و آسانتر مثل شفاعت و وساطت و عبادت غير الله گمراه مي کند:‏ ‏« قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ* إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ * قَالَ فَالْحَقُّ وَالْحَقَّ أَقُولُ لَأَمْلَأَنَّ ‏جَهَنَّمَ مِنكَ وَمِمَّن تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ»(ص 82-85)يعني: ابليس گفت: «به عزّتت سوگند، همه ‏آنان را گمراه خواهم کرد، مگر بندگان خالص تو، از ميان آنها!» خداوند فرمود: «به حق ‏سوگند، و حق مى‏گويم، که جهنّم را از تو و هر کدام از آنان که از تو پيروى کند، پر خواهم ‏کرد!»و در جايي ديگر از او نقل مي کند:‏ ‏« قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ * ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ ‏وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ»(اعراف 16-17)‏ يعني: ابليس گفت: «اکنون که مرا گمراه ساختى، من بر سر راه مستقيم تو، در برابر آنها ‏کمين مى کنم! سپس از پيش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به ‏سراغشان مى‏روم؛ و بيشتر آنها را شکرگزار نخواهى يافت!»‏ حديث مهم رسول اكرم را بياد آوريم كه مي فرمايد : ‏ شرك در دل مومن ، مثل صداي پاي مورچه در شب تاريك ، ‏‏ روي سنگ سياه ، نا شنيدني است .‏‎ ‎ ‏ پس ، بياييد يکبار اعمال همين مردم به ظاهر متدين اطرافمان را که سالي چند بار به ‏زيارت کربلا و سوريه و مشهد مشرف مي شوند‎!!‎‏ (و با هزينه پلاکاردها وچراغاني مجالس ‏تزوير و رياي شان مي توان شکم صدها گرسنه را سير کرد )‏‎ ‎‏ را به ياد آوريم و ببينيم آيا ‏عبادات همراه با شرکشان ، راه شيطان را بر آنها بسته است يا اينکه آنها با اين همه ‏زحماتشان در دين!! ملعبه دست شيطان هستند؟؟؟؟؟؟اگر مرام و روش آنها براي زندگي ‏درست است پس‎ ‎چرا اغلب آنها نماز را سبک مي شمارند ؟؟چرا بزرگان آنها دروغ گفتن را ‏جز بديهيات رسيدن به هدف مي پندارند و چرا عوام آنها سر برادرشان کلاه مي گذارند؟؟ ‏چرا کم فروشي مي کنند؟ چرا اغلب آنها قلاده تقليد را برگردن انداخته وحاضر نيستند با ‏گوشها،چشمها و عقل خود ، بشنوند و ببينند و فکر کنند ؟ چرا آنها با اينکه در قرآن مي خوانند که ربادادن و ربا گرفتن تحت هر عنواني و هر حقه اي اعلان جنگ به الله است؛ ‏ربا دادن و ربا گرفتن را بنام سود و بهره بانکداري اسلامي !!!! براي خود توجيه ‏مي کنند/؟!!! آيا نمي بينند اين ربا ها چگونه به صورت اختلاس ازچرخه اقتصاد مملکت گم ‏مي شود ؟ ‏ چرا ديگر هيچ کس از ميان ما بخاطر الله ، دست افتاده اي را نمي گيرد ؟؟ و اگر مي گرفت ‏آيا برادر بيمار ما در پياده روي مقابل بيمارستان جان مي داد؟؟ و آيا خواهر بيوه ما براي ‏سير کردن شکم بچه هايش به تن فروشي دچار بود؟ چرا برخي از آنها در اداره و محل ‏کارشان براي پيشرفت و تصدي مناصب بالاتر از غيبت و بدگويي و ريختن آبروي برادر و ‏خواهرشان هيچ ابايي ندارند؟؟؟؟چرا در حاليکه الله تعالي احکام متعددي براي اختيار کردن ‏زوج مقرر کرده و در سوره هاي متعدد قرآن به آنها اشاره کرده چرا اغلبشان فکر مي کنند ‏با خواندن عبارت مختصري بدون برقراري عدالت ميان همسر اول و زنان صيغه اي ‏مي توانند زني را که معلوم نيست تا ساعتي پيش در اختيار کدام مرد بوده ، براي يک ساعت ‏و يا بيشتر اجاره کنند و زنا را با نام متعه يا صيغه ، عبادت تلقي کنند (در کدام دين و آيين ‏چنين جنايتي ، عبادت تلقي مي شود؟؟؟) و چرا پسرشان دچار اعتياد و چرا همسر و ‏خواهر و دخترشان در معرض همان حکم جاهلانه صيغه، با اينکه از عالي ترين شکل ‏حجاب برخوردارند ، در هيچ کوچه و خياباني و هيچ محل کاري از امنيت و آرامش ‏برخوردار نيستند و خودشان با ريا و تظاهر به دين ،( با پيشاني هاي پينه بسته در اثر فشار ‏مهر ) درصدد کسب آبرو و وجاهت در ميان مردم هستند در حاليکه اغلب آنها از گفتن ‏سخنان لغو و بيهوده و شوخي هاي رکيک و گاها ديدن تصاوير شرم آور دراينترنت و ‏ماهواره، ابايي ندارند و برخي از آنها با همان اتومبيل هايي که نام اهل بيت رسول را برآن ‏حک کرده اند مقابل پاي هر زني که کنار خيابان ايستاده ترمزمي زنند و در انتظار معصيت ‏‏(عبادت!!!) لحظه شماري مي کنند!!!! آيا غير از اين است که اين دوستان بظاهر متدين ما ‏، از محتواي قرآن (=آوازي براي مردگان ما) هيچ خبري ندارند و از قرآن فقط هنگام ‏مجلس ترحيم و يا رد شدن از زير آن هنگام سفر و يا سفره هفت سين و يا افتتاح خانه هاي ‏جديدشان ، استفاده مي کنند و در مقابل دل بيمارشان و گناهاني که هر روز به آن مبتلا ‏هستند به شفاعت و وساطتت اوليائي اميد دارند که خودآنها براي رهايي ‏از عذاب و رستگاري، الله را نزد الله شفيع قرار مي دادند (....واستشفع بک الي نفسک ‏يعني حضرت علي در دعاي کميل مي فرمايد : اي خداي بزرگ من ‏براي رهايي از عذاب آخرت، تورا نزد خودت شفيع قرارمي دهم نه پياميران راو نه اولياء ‏تورا و نه خودم را......) ‏ و امام سجاد عليه السلام درصحيفه سجاديه دعاي توبه به ‏ما اينگونه مي آموزد :فَلْيَخْفُرْنى عِزُّکَ، وَلا شَفيعَ لى اِلَيْکَ فَلْيَشْفَعْ لى فَضْلُکَ، وَ قَدْ اَوْجَلَتْنى خَطاياىَ، ‏فَلْيُؤْمِنّى عَفْوُکَ، فَما کُلُّ ما نَطَقْتُ بِهِ عَنْ جَهْل مِنّى بِسُوءِ خدايا پناه دهى از تو ندارم و بايد نيروى ‏تو پناهم دهد و شفيعى ندارم و فضل تو بايد شفيعم گردد و خطاهايم به سختى ‏مرا ترسانده و گذشتت بايد ايمنم گرداند و.....) يعني آن بزرگان هرگز ادعاي ‏عصمت و شفاعت کردن براي ديگر بندگان الله و ولايت بر ذرات کون و مکان را نداشته اند ‏بلکه خود براي نجات از عذاب روز قيامت و تقرب به الله در تلاش بوده اند.‏ در يك سخنراني كه حضرت علي (ع) ايراد فرمودنديكي از اصحاب تحت تاثير قرار گرفت و ‏احساساتي شد و شعار داد و مدح علي (ع) راگفت ‏ آيه 57 سوره اسرا را بياد آوريم : ‏ ‏...آن کساني را که به فرياد مي خوانند آنان خودشان ‏براي تقرب به پروردگارشان وسيله ( طاعت و ‏عبادت) مي جويند و به رحمت خدا اميدوار و از عذاب ‏او هراسناکند...‏ بنابراين کساني که مقبره و بارگاه منسوب به اهل بيت را به عنوان وسيله تقرب ‏به الله (....وابتغوا اليه الوسيله‎ ‎‏...) به مردم معرفي مي کنند بايد به اين سوال ‏اساسي پاسخ دهند که : آيا کساني که خودشان از عذاب خدا ‏هراسانند و در تمام طول زندگي شان دنبال وسيله اي ( چون ايمان به ‏خداوند و پيامبرش و جهاد در راه او و كلمه‏ى اخلاص و اقامه‏ى نماز و‎ ‎پرداخت زكات و روزه ‏گرفتن ماه رمضان و حج و عمره و صله‏ى رحم و انفاق‏هاى پنهانى و‎ ‎آشكار و كارهاى نيك ) ‏براي تقرب به الله بوده اند ‏ آيا اکنون که از دنيا رفته و در حاليکه خداوند ‏مي فرمايد آنها مرده اند و صداي شما را نميشنوند ‏اَمْواتٌ غَيْرُ اَحْيآء وَ مَا يَشْعُرُونَ اَيَّانَ يُبْعَثُونَ(نحل /20و21) ‏و اگر هم بشنوند کاري از ‏آنها ساخته نيست إِن تَدعُوهُم لَايَسمَعُواْ دُعَاءَكُم وَلَوْ سَمِعُواْ مَا اسْتَجَابُواْلَكُم(فاطر/14) چگونه ‏مي توانند وسيله مردم براي تقرب به الله باشند ؟؟؟ ...
جواب نظر:
باسلام
كاربر گرامي
خداوند غير از آياتي كه شما ذكر كرده ايد آيات ديگري نيز دارد و بيان آيات را خداوند به عهده رسول خود گذاشته است.
خداوند در سوره مائده آيه 35 مي فرمايد: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في‏ سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون‏. به سوي خداوند وسيله بجوئيد. آيا اعتقاد شيعه غير از اين است؟
 آيا اعتقاد شما در مورد شفاعت از اين آيات قرآن برگرفته شده است؟ كه مي فرمايد:
لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلاَّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً   (مريم/87)
يوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِيَ لَهُ قَوْلاً (طه/109)
وَ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلاَّ لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قالُوا ما ذا قالَ رَبُّكُمْ قالُوا الْحَقَّ وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبيرُ (سبأ/23)
وَ لا يَمْلِكُ الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفاعَةَ إِلاَّ مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ‏ (زخرف/86)
فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعين‏ (مدثر/48)
آيا اعتقاد به يك واقعيت قرآني، گمراه كردن مردم است؟
آيا منظور رسول خدا از اينكه فرمود: «براي بعد از خود دو خليفه يا يادگار مي گذارم يكي كتاب خداو يكي اهل بيتم  به اين دو چنگ بزنيد و از آنها جدا نشويد.» چه بود؟ آيا ايشان هم به ما درس شرك داده اند؟ آيا شما به اين روايت عمل مي كنيد يا ما؟
منظور از حديث معروف رسول الله صلي الله و عليه و آله رياست نه شفاعت!
آيا آنها بيشتر ملعبه دست شيطان شده اند يا ابوبكر كه اعتراف كرده است كه «ان لي شيطان يعتريني» (مرا شيطاني است كه بر من عارض مي شود!)
آنها نماز را بيشتر سبك مي شمارند يا شما كه از خواب بلند شده راست راست به نماز مي ايستيد!
آنها بيشتر دروغ مي گويند يا ابوبكر كه حديثي ساخت(نحن معاشر الانبيا لا نورث) كه فاطمه سلام الله عليها كه دختر پيامبر است عليهما السلام و هيچ يك از صحابه آن را از پيامبر نشنيده بودند؟
چه كلاهي از اين بزرگتر كه حديث غدير را كه به اين واضحي است و اينهمه قرينه دارد كه در مورد خلافت است را علماي شما به دوست حمل كرده يا اصلا انكار كنند! و عوام سني هيچ نفهمند؟
تقليد، رجوع به متخصص است كه خداوند مي فرمايد: «فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون»
 آيا اهل سنت تقليد نمي كنند؟ حتماً چشمانتان بسته است لطفاً باز كنيد؟
آيا اهل سنت از اين رباهاي بانكها استفاده نمي كنند؟ كدام عالم شيعي ربا را حلال كرده است؟
در مورد بسياري از مواردي كه ذكر كرده ايد ما هم متاسفيم و كاري از دست ما ساخته نيست.
صيغه در اسلام حلال دانسته شده و اينكه نفهمي از روي نفهمي و يا احتياج يا... به شرايط و ضوابط آن مقيد نباشد اصل عمل را حرام نمي كند بلكه فقط عمل شخص خاطي حرام است. در مورد صيغه به اين آدرس ها مراجعه كنيد تا بدانيد دختر خليفه اول صيغه مي داده و اين عمل ميان مسلمانان معمول بوده بله جناب عمر اين كار را ناخوش داشته و قدرت هم در اختيارش بوده و آن را تحريم كرده ما كه تابع او نيستيم ما تابع رسول الله ص هستيم و آنرا حلال مي دانيم.
و در اين بخش بطور مفصل بحث شده است:www.valiasr-aj.com/fa/list.php
آرامش و امنيت اجتماعي در كشورهاي شيعي بسيار بهتر از كشورهاي سني است تحقيق كنيد.
آيا اين چيزهايي كه مي گوييد فقط در ميان شيعيان است يا سني ها البته كه بيشتر اين گونه افراد بي دين اند نه مسلمان.
اصل شفاعت در قرآن ثابت است در اين آدرس ها هم به تفصيل بررسي شده است مراجعه كنيد اگر اشكالي ماند در همان قسمت مطرح فرماييد:
امام سجاد هم در مورد شفاعت سخنان صريح ديگري دارند مانند: ارْزُقْنِي شَفَاعَةَ مُحَمَّدٍ ص وَ لَا تَحْرِمْنِي صُحْبَتَه‏ (البلد الأمين: 131 ؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏87، ص: 200) ايشان در دعاي دوم صحيفه سجاديه در مورد جايگاه محمد و آل محمد به تفصيل سخن گفته اند اگر دنبال حقيقت هستيد مراجعه كنيد.
  ديگر سؤالات شما هم در بخشهاي مختلف سايت مطرح شده و پاسخ داده شده است مراجعه كنيد اگر قانع كننده نبود همانجا مطرح كنيد.
نظرات بايد كوتاه و اشكالي يا توضيحي مربوط مطالب همان صفحه باشد نه اينكه مقالات سايتهاي ديگر بخصوص منحرفي كه مسدود است را به عنوان نظر قرار دهيد.
السلام علي من اتبع الهدي
گروه پاسخ به شبهات
(1)
632   نام و نام خانوادگي:  مهدي     -   تاريخ:   05 مهر 91
مجنون صفتيم و دم زدلبر زده ايم/مايك دلان به سيم آخر زده ايم/دزدان فدك منافق و گم راهند/مابوسه به خاك باي حيدرزده ايم××××برمنكر مرتضي علي لعنت
633   نام و نام خانوادگي:  ياهل     -   تاريخ:   17 مهر 91
زماني حق و باطل به هم رسيدند باطل گفت بيا براي شنا به كنار رودخانه برويم در انجا باطل زرنگي كردو به حق گفت اول تو برو پس از آن باطل لباس حقيقت را پوشيد و فرار كرد از ان پس باطل چهره اي زيبا و آراسته داشت اما حق چهره اي تلخ.دنيايي براي جوابگوئي غاصبان هست آن هم خيلي زود
634   نام و نام خانوادگي:  اشرف مخلوقات     -   تاريخ:   21 مهر 91
بسم الله الرحمن الرحيم سلام من جواني 25 ساله كه 7 سال زندگيم را گمراه بودم علاقه زيادي به نويسندگي داشتم از مصيبتهايي كه درزندگي داشتم افكاراتي حاصل شد كه بسيار وحشتناك كفر اميز بودطوري كه ميخواستم ان را تبديل به كتاب كنم هر روز اين افكار در نظرم منطقي تر ميشد يك روز با دوستم درمورد ان حرف زدم وقتي از جايم بلند شدم چند قدم نرفتم كه بحالت ايستاده چشمم سياهي رفت من هميشه وقتي اينطور ميشد اشدم راميخواندم اينبار نيز از ترس خواستم بگويم كه روح از بدنم بيرون رفت جسمم جلوي چشمم افتاد زمين برگشتم پيش دوستم وگفتم نميخوام بيرون برم دوستم ميخ شده بود به جسم من من برگشتم تا ببينم به چي نگاه ميكنه ديدم جسمم روزمينه وگردنم به بالا داره ميلرزه در يك لحظه روحم پشت سرم رم رفت ومثل لرزش ويبره وارد بدنم شدم دراون لحظه گوشم شنيد وچشمم باز شد ولبم خود به خود اشد گفت توبه كردم ودر اون لحظه مثل پر كاه سبك بودم حالا هدفم اين بود كه همه مخلوق ات الله هستيم ونفرين همديگه جز خشم الله چييزي عايد ما نميكند چون ما براي عبادت بوجود امديم نهبراي لعنت كردن بخودمان بنگريم وخود را اصلاح كنيم ان دنيا راه برگشتي نيست خدا قران را براي پيغمبر ص فرستاد تا بر مردم قراعت كند تا مردم راه درست زندگي كردن را ياد بگيرن حالا بعد از سالها ما قران رو ول كرديم كه بهتره بدانيد در اين سه قرن اخير كلي از اعجاز قران ثابت شده برايمثال كسترش جهان سري به اپارات بزنيد معجزات قران راسرچ كنيد ان وقت ما جهان سوم دنبال حاشيه هستيم وخود را توجيه ميكنيم دير است بسه جهالت لا اله الا الله محمد رسول الله
635   نام و نام خانوادگي:  س حسيني     -   تاريخ:   22 مهر 91
الحمدلله الذي جعلنا من المتمسكين بولايه مولاناومقتداناامير المومنين علي بن ابي طالب عليه السلام. اميدوارم اين مطلب براي تمامي اهل تسنن كافي باشه واونهابه حقيقت پي ببرند انشاالله.\ موضوع:مقايسه آخرين لحظات زندگي خليفه غاصب اول ودوم باآخرين لحظات زندگاني بسيار پربركت وعظيم حضرت امير المومنين عليه السلام. آن حضرت(روحي له الفدا)درآخرين لحظات عمر شريفش ميفرمايد:(فزت ورب الكعبه)اماخليففه اول در آخرين لحظات به ابن عباس ميگويد:(اي كاش من گياهي بودم دركنار راهي گوسفندان من را ميخوردندوبصورت عذره(پهن گوسفند)در مي آمدم ولي خلافت راغصب نميكردم وزير بار اين همه مسئوليت نميرفتم(آدرس:تاريخ الخلفا جلال الدين سيوطي صفحه97و133) عمرنيز ميگويد:(اي كاش من گوسفندي بودم كه من را چاق ميكردند وگوشتم را ميخوردند وبه صورت عذره (مدفوع انسان )درمي آمدم ولي فرداحساب وكتاب نميداشتم.(منهاج السنه ابن تيميه جلد3صفحه131وحليه الاوليا ابونعيم جلد1صفحه52) (درآخرتقاضاي بسيار عاجزانه دارم كه عالمانه خوب بينديشيدبعد تصميم بگيريد)باتشكر
636   نام و نام خانوادگي:  ميخواهم فقط مسلمان باشم     -   تاريخ:   22 مهر 91
سلام چرا عاقل كند كاري كه باز ارد پشيماني هرگز بدون اطلاع از كسي يا چيزي قضاوت نكنيد يك ضرب المثل هست كه ميگه همه انچه كه ميشنوي ونصف انچيزي كه ميبيني را باور نكن اما چيزي كه حقيقت دارد را باور كن مثل كتاب قران وخدا وپيغمبر ص چون اين دنيا با اين زيبايي ودقت در ساخت واين همه نعمت بيشمار وانكار ناشدني پس بايد خدايي داشته باشد وقران كه امروزه براي بسياري از دانشمندان جهان مايه شگفتي است وپيامبر اسوه والگوي اخلاق وزندگي ورفتار اجتماعي است پس ما به عنوان يك مسلمان وظيفه داريم به اسلام عمل كنيم نه ان را متلاشي كنيم پس اعمال خودت را زير نظر بگير وبا خودت روبرو شو وبپرهيز از معركه واز لعنت ونفرين ديگران چرا كه اون دنيا ازتو لعنت نمي خواهند عمل صالح ميخواهند حقايق نزد خداست خود را الوده گناه نكن عمرت را هدر نده چون ما خوب نيستيم به سراغ فرعيات ميرويم وبراي خودمان توجيه ميسازيم
637   نام و نام خانوادگي:  چرا بعضي از نوشتها را پخش نميکنيد     -   تاريخ:   24 مهر 91
سلام ميخواستم بگم در مورد مشتركات نيز بحث كنيم در بقيه كه مشكل داريم لااقل مشتركات گفته بشه يه ثوابي ببرين وايمانمون تقويت شه اين كار در پيش خدا بهتره از كشيدن سيگار كه دران هزار نوع ماده سمي است بپرهيزيد به اپارات بريد واعجاز قران ومعجزات قران راسرچ نماييد در هنگام خواب به پهلو بخوابيد سعي كنيد نشسته اب بخوريد با تخم مرغ پياز بخوريد به عهد خود وفا كنيد عباداتتان قبول باشد اينها را خودتان ميدانيد جهت ياداوري بود
638   نام و نام خانوادگي:  بنده الله     -   تاريخ:   30 مهر 91
از حق فرار نکن روزي مي آيد که حقيقت آشکار ميشود وآن قيامت است.
639   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   04 آبان 91
السلام و عليک يا علي ابن ابي طالب.
640   نام و نام خانوادگي:  علي اصغر     -   تاريخ:   17 آبان 91
سني هاي عزيز.اندکي تامل لازم است براي پيدا کردن واقعيت.من نمي گويم سني راست ميگويد يا شيعه.ولي تاريخ که هست ولي کتب تاريخي که هستند.شما ببين علماي سني از جمله امامان جمعه و مولوي هاي منطقه ما(خراسان جنوبي)چپ ميروند،راست مي آيند به شيعه ها توهين ميکنند و به خاطر اينکه نمي توانند ببينند پيروانشان در حال هدايت اند شرکت در مراسمات اهل تشيع را حرام دانسته اند در صورتي که در کل ايران روحاني هايي که به سني ها توهين مي کنند به تعداد انگشتان دست هم نميرسند.ولي شما سر و صدا ميکنيد که آهاي فلاني بر ضد ما صحبت کرده،گفته حرام زاده ايد.آقا جان شما تا حالا درباره خليفه دومتان اندکي تحقيق کرده ايد.درباره لشگر کشي هايش و خونريزي هايش که حالا حرف از فلسطين ميزني.اول خودت را اصلاح کن برادر جان.اگر امروز تحقيق نکني و به حق نرسي فرداي قيامت جلويت را مي گيرند.جان من تحقيق کن و با تعصب به اين موضوع نگاه نکن.اين که شيعه شوي کم آوردن نيست بلکه به سر عقل آمدن است.
641   نام و نام خانوادگي:  محمود     -   تاريخ:   18 آبان 91
مرده پرستي ممنوع فک نکنم توهيني به اهل بيت کرده باشد!!! چرا خودتان رابه اهل بيت نسبت مي دهيد ! آيا اهل بيت ديني جدا رسول الله داشتن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
642   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   19 آبان 91
الله اکبر

با سلام

نه خير جناب محمود اون و غيره هستند که ربطي به دين رسول الله نداشتند و ندارند و ما خودمان را به انها ربط نمي دهيم ابداٌ ..
لبيک يا علي
643   نام و نام خانوادگي:  عبدالله     -   تاريخ:   20 آبان 91
واقعا شعيه ها مشکلاتي زيادي دارند مثل توهين صحابه وياران دست اول وفاتحان مناطق امپراتوري فارس وروم که خداوند رضايت خود را از ايشان در قرآن بيان نموده است مثل لقد رضي الله عن المومنين اذ يبايعونک تحت شجره آيا در زير درخت ابوبکر ، عمر وديگر صحابه جليل القدر حاضر نبودند؟ آيا خرافات مثل زدن خود با زنجير چاقو در روز عاشورا و قبر پرستي هاي شان از مشکلات شان نيست؟ آيا مزئين نمودن مساجد به عوض نام خدا توسط نام ائمه خلاف اصول دين نيست ؟ آيارسانه هاي مربوط به شعيان نسبت به نام خدا ورسول گراميش نام ائمه را بيشتر ياد نمي کنند. آيا حکومت شعيه ايران بخاطر دفاع از تشيع از کفار دفاع نمي کند مثلاً وقتي صدام را به نام بعثي بد مي گفت ولي فعلاً از بشار الاسد بعثي به جان ودين دفاع مي کند
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي
در مورد آيه اي كه ذكر كرديد در اين دو آدرس به تفصيل سخن گفته ايم مراجعه كنيد:
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
644   نام و نام خانوادگي:  عبدالله     -   تاريخ:   20 آبان 91
واقعا شعيه ها مشکلاتي زيادي دارند مثل توهين صحابه وياران دست اول وفاتحان مناطق امپراتوري فارس وروم که خداوند رضايت خود را از ايشان در قرآن بيان نموده است مثل لقد رضي الله عن المومنين اذ يبايعونک تحت شجره آيا در زير درخت ابوبکر ، عمر وديگر صحابه جليل القدر حاضر نبودند؟ آيا خرافات مثل زدن خود با زنجير چاقو در روز عاشورا و قبر پرستي هاي شان از مشکلات شان نيست؟ آيا مزئين نمودن مساجد به عوض نام خدا توسط نام ائمه خلاف اصول دين نيست ؟ آيارسانه هاي مربوط به شعيان نسبت به نام خدا ورسول گراميش نام ائمه را بيشتر ياد نمي کنند. آيا حکومت شعيه ايران بخاطر دفاع از تشيع از کفار دفاع نمي کند مثلاً وقتي صدام را به نام بعثي بد مي گفت ولي فعلاً از بشار الاسد بعثي به جان ودين دفاع مي کند . هيچ سني در دنيا پيدا نيم شود که به ياران واهلبيت رسول الله احترام نداشته باشد خصوصاً حضرت علي کرم الله وجه را از جان خود بيشتر دوست نداشته باشد وهيچ وخت يک سني به يکي از ائمه اهل تشيع بي احترامي ننموده است ولي اين شعيه ها اند که در مقابل دوستان خداورسول يعني کساني که با مال وجان دين را به ايران و اقصي شرق وغرب رساندن بي ادبي و بي احترامي مينمايند اميداوريم که شعيه ها به خود آمده وتوهين به دوستان خدا ورسول را کنار بگذارند ربنا لاتجعل في قلوبنا غل للذين آمنوا
645   نام و نام خانوادگي:  اردشير     -   تاريخ:   23 آبان 91
عبدلله جان! سني وهيچ کس جرات توهين به اهل بيت را ندارد چون کفر آشکار است ومزد رسالت رسول الله(ص) فقط دوستي و حب اهل بيت است واگر شخص ناداني اين کار را بکند ضديت با کلام خداست که در اين صورت کافر است واينکه ميگوييد به دوستان رسول خدا توهين نکنيم اين چگونه دوستاني هستند غسل ودفن رسول الله را رها ميکنند در طمع تعيين خليفه -خانه يگانه فرزندش را به آتش مي کشند وبرادر و داماد و جانشينش را دست بسته براي بيعت به مسجد ميبرند واز ترس اين دوستان شما نه دوست رسول الله فاطمه زهرا را اميرالمومنين غريبانه شبانه دفن ميکند اين دوستي که ميگوييد معاويه را به خاطر دشمني با اميرالمومنين حاکم شام نمود چون در جنگ بدر اميرالمومنين برادر ودايي وعموي معاويه را کشته بود و به اين دليل وجودش سرشار از دشمني وکينه نسبت به اميرالمومنين بودوبعدها چه مشکلاتي بوجود آورد فرزندش يزيدملعون نيز واقعه کربلا را بوجود آورد خانه خدا را به منجنيق بست ويرانش نمود لشکرش به زنهاي مدينه تجاوز نمودنداي مسلمان آيااين موارد باعث آزار رسول الله ميشوديانه اگربگويي اينها دروغ است مثل کبک سرت را زير برف کرده اي واگر قبول کني در اين صورت ميداني که بر طبق قرآن هرکس موجب آزار رسول الله شود ملعون خداوند است و اين که گفته اي اين دوستان شما اسلام را به غرب وشرق رساندد ميداني که سه چهارم مردم زمين مسلمان نيستند که علت آن ترس ووحشت آنها از اسلام است در صورتي که دين اسلام جهاني بوده و اگر خلافت به اميرالمومنين ميرسيد اسلام کل دنيا را فرا ميگرفت که گناه گمراهي اسانهاي گمراه به گردن اين دوستان شماست و اينکه گفته اي زير درخت خدا از آنها راضي شد ميداني کنار درخت چه کردند از شجاعت عمر که خودت بهتر ميداني واين که چند کشور را وحشيانه لشگرش گرفت اين سفره ي حاضري بود که به همت رسول الله واميرالمومنين شکل گرفت و اين عمر؟؟؟ شما آنرا تکه تکه کرد وجلو نشر اسلام راگرفت 3و آنکسي که از اسراييل ويهودي ها در مقابل مقاومت دفاع ميکند شيعيان نيستندبلکه اهل بدعتند وبا هزينه عربستان وقطر وکمک امريکا علوي ها وشيعيان سوري راميکشند و به نواميسشان تجاوز ميکنند اون وقت تو از حکومت ايران که هنوز هم در سوريه دخالت نکرده انتقاد ميکني اللهم العن جبت والطاغوت وابنيتها اللهم العن اول الظالم ظلم حق محمد و آل محمد والثاني والثالث والرابع نظرات من در صفحه 13- 14 هست ميتوني مطالعه کني
646   نام و نام خانوادگي:  اردشير     -   تاريخ:   25 آبان 91
سلام چرا نظر اين حقيرو نذاشتين اگه خواستين مطالب تفرقه انگيزشو سانسور کنيداميرالمومنين ميفرمايد( قولوا حق و لو کان ضرا)
647   نام و نام خانوادگي:  نوکر اهل بيت     -   تاريخ:   05 آذر 91
شيعه مرتضي علي شعارش اينه منکر حيدر که حلال زاده نميشه تازنده ايم وخون تو رگهامون ميجوشه لعن ميفرستيم به شوراي سقيفه اين پنبه رو ازگوشتون بيرون بياريد ماباحروم زاده برادري نداريم خاک پاي تمام بچه شيعه ها (لعن الله ؟؟؟)
648   نام و نام خانوادگي:  محمديان     -   تاريخ:   06 آذر 91
دوست اهل سنت چرا بي خودي ميگي شيعيان به ما توهين مي کنند شما که بيشتر توهين مي کنيد ضمنا کساني که احيانا به شما توهين مي کنند از روي تعصبات بي جا و نا بخردانه است مثلا همين مراسم عمر کشون که برگزار ميشه مورد تاييد هيچ شيعه علي ابن ابيطالب نيست به جز گروهي جاهل و نادان که دست به اين کارا مي زنند راستي ما شيعيان که اهن پرست يا قبر پرست نيستيم بلکه ما با محتواي ان ضريح يا قبر کار داريم و نه چيز ديگر اميدوارم اهل سنت ايران از مطالب گفته شده وهابيت که چيزي جز تفرقه و نابودي ريشه اسلام نيست استفاده نکنند و وحدت را حفظ کنيم
649   نام و نام خانوادگي:  عليرضا زند     -   تاريخ:   06 آذر 91
عمر بن خطّاب مي‌گفت:
روزي پس از نماز جماعت ظهر در خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله بوديم. پيامبر در حالي که چون ماه شب چهارده به محرابش تکيه داده بود و اصحابش گردش حلقه زده بودند، نظري طولاني به آسمان و سپس به زمين افکند، آن گاه به دشت و کوه نگريست و فرمود:« اي مسلمانان! به سخنانم گوش فرا دهيد. بدانيد که در جهنم، وادي‌اي (بياباني) است به نام سباع (درندگان) که در آن چاهي است و در آن چاه ماري است. جهنم ازشدت عذاب وآتش آن بيابان به خداوند شکايت مي‌کند، و بيابان از چاه و چاه از آن مار، و اين شکايت‌ها روزي هفتاد بار تکرار مي‌شود.»
اصحاب از پيامبر پرسيدند:«اي رسول خدا، اين عذاب سنگين که جهنم و وادي و چاه از آن شکايت مي‌کنند، عذاب چه کسي است؟»
فرمود:«اين عذاب کسي است که روز قيامت ببينند پايبند و معتقد به ولايت علي بن ابي طالب نبوده است.»
البته اين عذاب مربوط به کساني است که حقانيت وبرتري اميرالمؤمنين عليه السلام را نزد خدا وپيامبر دريافته اند و با اين حال از پذيرش ولايت آن حضرت سر باز ميزنند که نتيجه اش دوري از خداوند و رحمت اوست که همان آتش وعذاب باشد.
منابع:
•بحارالانوار، ج 39، ص 250، حديث 14 ----------- روضه، فضايل
650   نام و نام خانوادگي:  امير     -   تاريخ:   09 آذر 91
بهترين يار پيامبر حضرت علي -وقتي حضرت علي به عنوان اولين مسلمان ايمان اورد عمر کجا بود_
651   نام و نام خانوادگي:  عارف     -   تاريخ:   12 آذر 91
با سلام ايمان اوردن دست خداست امير اقا شما که گفتيد موقع ايمان اوردن حضرت علي رضي الله عنه حضرت عمر کجا بود بايد بگويم که ان زمان وقت اسلام اوردن عمر نبود و هنوز پيامبر اسلام دين را علني نکرده بود عبدالله ممنونم بخاطر روشن بيني شما ؟؟؟ خداوند ترسي از عمر و ابوبکر رضي الله عنهما در دل شما انداخته که با گذشت 1400 سال هنوز از انها مي ترسيد نمي گذاريد کسي اسم بچه اش را با نام صحابه هاي رسول الله نام گذاري کند در حالي که حضرت علي رضي الله عنه نام بچه هايش را ابوبکر و عمر و عثمان گذاشتند همچنين حضرت حسن وحسين
652   نام و نام خانوادگي:  سميه     -   تاريخ:   15 آذر 91
واقعا كه شيعه يك فرقه ي ضاله ست و هر كشوري حكومتش شيعه باشه بدبخت و بيچاره ست. هيچ احدي دروغگوتر از رافضي ها نديدم. انقد خرافات تو ذهن اين مردم بدبخت ريختيد كه ...
ولايت ديگه چه صيغه اي يه؟ چرا تو قرآن اسم حضرت علي رو نياورده؟؟ بس كنيد ديگه خجالت بكشيد.
درود بر ابوبكرصديق و عمرفاروق و عثمان ضي النورين و علي رضي الله عنه
653   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   16 آذر 91
الله اکبر با سلام جناب سمي ه 651 خوشبخت با چاره اين ابوبکر ,عمر, عثمان کي هستند .... من که تو قران کريم اسماشون را نديدم تو اگر ديدي بما خبر بده ... بيا دعا کن که خدا تو را با ابوبکر عمر عثمان محشور کنه تا درباره دروغ و دروغگو بحث کنيم لبيک يا علي
654   نام و نام خانوادگي:  amir     -   تاريخ:   17 آذر 91
چرا خودتونو به خريت ميزنيد ؟؟ خودتون خوب ميدونين اين قبر پرستي نيست. امامان ما کساني هستند که دستو هاي خداوندرا به مردم ميگويندنه مثل عمر و ابوبکر فاسد که تمام بدي ها از گور او بلند ميشود

655   نام و نام خانوادگي:  amir     -   تاريخ:   17 آذر 91
شما فقد بلديد به شيعيان تو هين کنيد
656   نام و نام خانوادگي:  جلال خائف     -   تاريخ:   17 آذر 91
سلام به رهروان راه حق
خدمت سميه خانوم و آقا عبدالله عارض هستم كمي اطلاعات مذهبي شان را بيشتر كنند. من دوستان زيادي از اهل تسنن دارم كه با منطق قانع شدن و تندروي نكردن در جواب اين دو عزيز صحبت و ادله از كتابهاي معتبر خودتان زياد است. چون دوست ندارم با شما نزاعي داشته باشم كتاب شبهاي پيشاور را به شما معرفي ميكنم تا حقايقي از حقانيت شيعه و علي ابن ابيطالب(ع) كه در كتاب هاي اهل سنت است برايتان روشن گردد حتما" مطالعه بفرماييد. ضرر نمي كنيد. مطمئن باشيد (به اميد صبحي روشن براي همه ي مسلمانان حقيقي )
657   نام و نام خانوادگي:  خادم شيعه     -   تاريخ:   19 آذر 91
بايد خدمت سميه عرض کنم که اگر ميگيد چرا اسم امير المومنين علي(ع) در قرآن مجيد نيومده خوب اسم سه تا خليفه شما هم نيومده پس اونارو هم نبايد قبول داشته باشيد. و نکته ديگه اي که اينجا مطرح ميشه اينه که قرآن مجيد به بيان کليات پرداخته و اگر قرار بود به جزئيات بپردازه ديگه به اين صورتي که هست نبود و حجم مطالبش بسيار زياد ميشد.ببينيد قرآن بدونه مفسر قرآن نميتونه پاسخ گوي نياز هاي فقهي اعتقادي مردم باشه براي مثال شما چطور ميتونيد از داخل قرآن نحوه وضو گرفتن يا تعداد رکعات نماز و يا بسياري از مسائل ديگه رو به تنهايي استخراج کنيد؟ و بدونيد که مفسرين قرآن کسي جز رسول خدا(ص) و اهل بيت آن بزرگوار نميتونه باشه شما اگر تونستيد يه کلمه و تنها يک کلمه علم و يا کلامي در راه رسيدن به خدا از سه تا خليفتون بيارن، بعد بيايد دايه دار تفسير قرآن بشيد. و اينو بدونيد که تنها اميرالمومنين علي(ع) نداي سلوني سر داد چون درياي علم بود جون باب علم نبوي بود که احاديثشم به کرات از زبان مقدس پيامبر (ص) در کتب صحاح خودتون پيدا ميشه.فحش و ناسزا گفتن و ما شيعيان رو رافضي خوندن مشکل شمارو حل نميکنه مگر اين که براي دلهاي بيمار بعضيها تسکين دهنده است. اگر شما و کل علماتون تونستيد به صورت علمي مکتبه حقه شيعه رو محکوم کنين من هم به شما احسنت ميگم.ولي علماي ما (سلطان الواعظين در شب هاي پيشاور، علامه اميني در مجموعه الغدير) و بسياري ديگه به صورت علمي از تو کتب معتبر خودتون شمارو محکوم کردن ولي شما به ما احسنت نگفتي. چرا چون خودتونو به خواب زديد و به جاي اينکه حق رو قبول کنيد فحش داديد و تعصب ورزيديد. انشالا روزي همه ما در دادگاه حق تعالي حاضر ميشيم و بنده حقير و تمامي شيعيان آرزو داريم با علي(ع) و اولاد بزرگوارش محشور بشيم بقيه هم با هر کسي که دوسش دارن محشور بشن انشاالله.
658   نام و نام خانوادگي:  سيدمحمدجوادعبادي     -   تاريخ:   21 آذر 91
کساني که ميان به اميرالمومنين(عليه السلام)وشيعيان ايشان که به حديث نقل شده ازپيامبرگرامي اسلام توسط جندب(جناب ابوذر):هم الفائزون هستند توهين ميکنندبايد بدانندمسئله وهابيون کثيف براي تمام مسلمين حل شده است.
برادران اهل تسنن ازوهابيت ملعون جداهستند.مسلمين جهان ازوهابيت کثيف که باکمک يک عده انگليسي کافر بوجودآمدن ومانند يک نطفه حرام ويک غده سرطاني به جان اسلام ناب محمدي افتادن بيزارندو اين ملاعين به هيچ وجه جايي درمباحث مامسلمانان(شيعه وسني)ندارند...
اين گروه نهايتاباارفاق200ساله راه افتاده وهيچي نداره حتي عقيده وقدمت!!!
پس لعنت بروهابيون...
ولبيک يااميرالمومنين اسدالله الغالب يااخ الرسول ياعلي بن أبي طالب(عليه السلام)
659   نام و نام خانوادگي:  مصطفي     -   تاريخ:   21 آذر 91
اي خادم اهل بيت سوره فتح ايه 29 را بخوان تا بداني اين ايه براي چه كسي نازل شده است ؟ اصحاب الرسول
660   نام و نام خانوادگي:  مصطفي     -   تاريخ:   21 آذر 91
من أعجب ما تفتقت عنه حيل المنافقين في مكرهم وكيدهم للإسلام والمسلمين بالمدينة المنورة، أن يبنوا مسجدا يلتقون فيه تحت ستار العبادة ورغبتهم في الخير، حيث ذهبوا إلى النبي ـ صلى الله عليه وسلم ـ وهو في طريقه إلى غزوة تبوك ليصلي بهم فيه، فاعتذر النبي ـ صلى الله عليه وسلم ـ ، وأرجأ ذلك لحين عودته .. وفي أثناء عودة النبي ـ صلى الله عليه وسلم ـ إلى المدينة راجعا من تبوك نزلت عليه هذه الآيات: { وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ الْحُسْنَى وَاللهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ . لاَ تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَّمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُّحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُوا وَاللهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ } (التوبة: 107-108) . ذكر ابن كثير في تفسيره قصة مسجد الضرار بتمامها في سبب نزول هذه الآيات : " .. أنه كان بالمدينة رجل من الخزرج يقال له أبو عامر الراهب، وكان قد تنصر في الجاهلية وقرأ علم أهل الكتاب، وله شرف في الخزرج كبير، فلما قدم رسول الله ـ صلى الله عليه وسلم ـ مهاجرًا إلى المدينة واجتمع المسلمون عليه، وصارت للإسلام كلمة عالية، وأظهرهم الله يوم بدر، شرق اللعين أبو عامر بريقه، وبارز بالعداوة وظاهر بها، وخرج فارًّا إلى كفار مكة من مشركي قريش، فألبهم على حرب رسول الله ـ صلى الله عليه وسلم ـ، فاجتمعوا بمن وافقهم في أحياء العرب فكان من أمر المسلمين ما كان، وامتحنهم الله عز وجل، وكانت العاقبة للمتقين، وكان هذا الفاسق قد حفر حفائر فيما بين الصفين فوقع في إحداهن رسول الله ـ صلى الله عليه وسلم ـ وأصيب ذلك اليوم فجرح وكسرت رباعيته اليمنى والسفلى، وشج رأسه ـ صلوات الله وسلامه عليه ـ، وتقدم أبو عامر في أول المبارزة إلى قومه من الأنصار فخاطبهم، واستمالهم إلى نصره وموافقته، فلما عرفوا كلامه قالوا: لا أنعم الله بك عينا يا فاسق يا عدو الله، ونالوا منه وسبوه، فرجع وهو يقول: والله لقد أصاب قومي بعدي شر، وكان رسول الله ـ صلى الله عليه وسلم ـ قد دعاه إلى الله قبل فراره وقرأ عليه القرآن، فأبَى أن يسلم وتمرد، فدعا عليه رسول الله ـ صلى الله عليه وسلم ـ أن يموت بعيدًا طريدًا فنالته هذه الدعوة، وذلك أنه لما فرغ الناس من أحد، ورأى أمر الرسول ـ صلى الله عليه وسلم ـ في ارتفاع وظهور، ذهب إلى هرقل ملك الروم يستنصره على النبي ـ صلى الله عليه وسلم ـ، فوعده ومَنَّاه، وأقام عنده وكتب إلى جماعة من قومه الأنصار من أهل النفاق والريب يعدهم ويمنيهم بجيش يقاتل به رسول الله ـ صلى الله عليه وسلم ـ ويغلبه ويرده عما هو فيه، وأمرهم أن يتخذوا له معقلا يقدم عليهم فيه من يقدم من عنده لأداء كتبه، ويكون مرصدا له إذا قدم عليهم بعد ذلك . فشرعوا في بناء مسجد مجاور لمسجد قباء، فبنوه وأحكموه وفرغوا منه قبل خروج رسول الله ـ صلى الله عليه وسلم ـ إلى تبوك، وجاءوا فسألوا رسول الله ـ صلى الله عليه وسلم ـ أن يأتي إليهم فيصلي في مسجدهم، ليحتجوا بصلاته فيه على تقريره وإثباته، وذكروا أنهم بنوه للضعفاء منهم وأهل العلة في الليلة الشاتية، فعصمه الله من الصلاة فيه فقال: إنا على سفر، ولكن إذا رجعنا إن شاء الله . فلما قفل ـ عليه السلام ـ راجعًا إلى المدينة من تبوك ولم يبق بينه وبينها إلا يوم أو بعض يوم، نزل عليه جبريل بخبر مسجد الضرار، وما اعتمده بانوه من الكفر والتفريق بين جماعة المؤمنين في مسجدهم ـ مسجد قباء ـ الذي أُسِّس من أول يوم على التقوى، فبعث رسول الله ـ صلى الله عليه وسلم ـ إلى ذلك المسجد من هدمه قبل مقدمه المدينة .. " . ويقول ابن تيمية : " وكان مسجد الضرار قد بني لأبي عامر الفاسق الذي كان يقال له أبو عامر الراهب، وكان قد تنصر في الجاهلية، وكان المشركون يعظمونه، فلما جاء الإسلام حصل له من الحسد ما أوجب مخالفته للنبي ـ صلى الله عليه و سلم ـ وفراره إلى الكافرين، فقام طائفة من المنافقين يبنون هذا المسجد، وقصدوا أن يبنوه لأبي عامر هذا، والقصة مشهورة في ذلك، فلم يبنوه لأجل فعل ما أمر الله به ورسوله بل لغير ذلك ". وذكر ابن هشام في سيرته أن رسول الله ـ صلى الله عليه وسلم ـ أمر عمار بن ياسر ، و مالك بن الدخشم مع بعض أصحابه وقال لهم: ( انطلقوا إلى هذا المسجد الظالم أهله فاهدموه وحرقوه، ففعلوا ) . وقد روى الحاكم أن جابر بن عبد الله ـ رضي الله عنهما ـ كان يقول: " رأيت الدخان من مسجد الضرار حين انهار " . وقد استجاب الله ـ عز وجل ـ لدعاء النبي ـ صلى الله عليه وسلم ـ على أبي عامر ذلك المنافق، أن يموت بعيدًا طريدًا، فمات بالشام وحيداً غريباً . لقد أراد المنافقون ببناء هذا المسجد تقوية النفاق والمنافقين، والإعداد لمحاربة المسلمين، والتفريق بين المؤمنين، وقد خيَّب الله مسعاهم، وأبطل كيدهم بأن نهى نبيه ـ صلى الله عليه وسلم ـ عن الصلاة فيه، فقال تعالى: { لا تَقُمْ فِيهِ أَبَداً }(التوبة: من الآية108)، ومن ثم فما قام به الرسول ـ صلى الله عليه وسلم ـ من الأمر بهدمه وإزالته هو التصرف الأمثل . لقد سلك النبي ـ صلى الله عليه وسلم ـ مع المنافقين الذين يتظاهرون بالإسلام طريق اللين والإغضاء، يقبل منهم أعذارهم على ضعفها وكذبها، فإذا وقع أحدهم في خيانة ربما تهدر دمه، تجاوز عنه حتى لا يقال: إن محمدا يقتل أصحابه، وما هم من صحبته في شيء، ولكن هكذا ربما يقول الناس .. ولو كان في هؤلاء المنافقين خير لأسرهم هذا الحلم والعفو والخلق النبوي، ولأقبلوا على الإسلام، غير أن هذا الأسلوب الكريم من النبي ـ صلى الله عليه وسلم ـ لم يزدهم إلا جرأة على نفاقهم وباطلهم، ومن ثم لم يبق بد من كشف خبثهم ومؤامراتهم . وفي قصة مسجد الضرار ظهر أن الكفر كله ملة واحدة، والكافرون أولياء بعض، وقد تبين هذا في موقف أبي عامر الفاسق، إذ غضب غضبا شديدا، وتألم لهزيمة المشركين في بدر، فأعلن عداءه للرسول، وتوجه إلى مكة يحث أهلها على قتال المسلمين، وخرج مقاتلا معهم في أحد، وحاول تفتيت الصف الإسلامي، ثم ذهب إلى هرقل ملك الروم ليتحالف معه ويتقوى به، وصدق الله تعالى: { وَالَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ }(الأنفال: من الآية73) . وهكذا حاول المنافقون ـ كعادتهم ـ الكيد والـتآمر على الإسلام والمسلمين ببنائهم لهذا المسجد، لأسباب مقنعة في الظاهر ـ من التيسير على ضعفاء المسلمين ـ، وهو أسلوب ماكر خبيث قد ينطلي على كثير من الناس، كما يفعل المنافقون وأعداء الإسلام اليوم . فمسجد الضرار ليس حادثة في المجتمع الإسلامي الأول انتهت وانقضت، بل هي فكرة ومؤامرة مستمرة، يُخَطط لها، وتختار الوسائل الدقيقة لتنفيذها، في صور كثيرة ومختلفة، فلا يزال أعداء الإسلام ـ من المنافقين والمبشرين وغيرهم ـ يقيمون أماكن ظاهرها البناء والخير والإصلاح، وباطنها حرب على الله ورسوله، وهدفها الطعن في الإسلام، وتشكيك المسلمين في معتقداتهم، وإبعادهم عن قيمهم وآدابهم، فيقيمون مدارس باسم التعليم ليتوصلوا بها إلى بث سمومهم بين أبناء المسلمين، وصرفهم عن دينهم، ويعقدون الندوات والمنتديات باسم الثقافة والتطوير، والغرض منها خلخلة العقيدة في القلوب، والقضاء على القيم في النفوس، ويبنون مستشفيات باسم المحافظة على الصحة والخدمات الإنسانية، والغرض منها التأثير على المرضى والفقراء وصرفهم عن دينهم، وقد اتخذوا من البيئات الجاهلة والفقيرة - لاسيما في بلاد إفريقيا - ذريعة للتوصل إلى أهدافهم ومؤامراتهم الخبيثة .. ومن ثم فعلى المسلمين أن يأخذوا من سيرة النبي ـ صلى الله عليه وسلم ـ الدروس والعبر التي تساعد الأمة على معرفة الطريق إلى عز الإسلام والمسلمين، من خلال معرفة عوامل النهوض والنصر، وأسباب السقوط والهزيمة، ويتعرفون على هدي النبي ـ صلى الله عليه وسلم ـ في تعامله مع الأعداء، وتربيته للأفراد، وبنائه للدولة .
661   نام و نام خانوادگي:  اميد شيعه در حد مرگ...     -   تاريخ:   21 آذر 91
اولا در جواب محمود ؟ بگويم كه اگر قدري به فكرش توسعه دهد و يه نگاهي به سوره ي مباركه ي آل عمران بندازه, خداوندتعالي چنين مي گويد رسول خودش,هرگز آنان كه در راه خدا كشته شده اند مرده ندان بلكه آنان زنده اند و در نزد خدا روزي مي گيرند و همه ي نورهاي اعظم ما شهيد درگاه خداوند دند در نتيجه زنده اند.ثانيا ما كسي را جز خداونداحد نمي پرستيم بلكه طبق متن صريح قرآن كريم اطيعو الله واطيعو الرسول و اولي لامر منكم ما از اين سه مورد اطاعت كامل مي كنيم
662   نام و نام خانوادگي:  اميد شيعه در حد مرگ...     -   تاريخ:   21 آذر 91
در جواب سميه مگر اسم ابوبكر,عمر,عثمان در قرآن آمده كه ما از آن خبر نداشتيم ها.در قرآن كريم ويژگي هاي بارز حضرت مولانا امير المومنين علي(ع) آمده اگر قدري تحقيق كنيد براي تحقيق كتاب شبهاي پيشاور را معرفي مي كنم...
663   نام و نام خانوادگي:  اميد شيعه در حد مرگ...     -   تاريخ:   21 آذر 91
در جواب عارف بگويم كه اسم ابوبكر عمر عثمان اولا اسم رايج زمان آن حضرت بوده دوما به اصطلاح ما اين شيوه تقييه بوده و ربطي ندارد و ما با اسم مشكلي نداريم
664   نام و نام خانوادگي:  جلال خائف     -   تاريخ:   21 آذر 91
اي مصطفي به گفته بسياري از علماي شما بيش از 300 آيه در مقام علي ابن ابيطالب (ع) آمده است و يك مورد آن (محمد ابن يوسف شافعي اذعان ميكند و ......) تحقيق كن تا برايت روشن شود
665   نام و نام خانوادگي:  جلال خائف     -   تاريخ:   22 آذر 91
درود خدا بر 625 (سيدنا علي ابن ابيطالب ) من واقعا" فيض بردم از بيانات و ادله هاي محكم جنابعالي من خيلي خواستارم يك نشانه از شما داشته باشم تا اگر شبه ي وارد شد به شما مراجعه كنم jalal_li@ yahoo.com اين ايميل من است حتما ايميل يا شماره تلفنتان را براي من بفرستيد و من در كنار حرم امام رضا دعا گوي شما هستم .
666   نام و نام خانوادگي:  اگرقران وعترت قبول کنند نوکرشونم     -   تاريخ:   22 آذر 91
اعوذبالله من الشيطان الرجيم وامابعدسلام خدمت تمامي مدافعان راه حقيقت وسلام بر خواهران وبرادراني که صبر پيشه مي کنندوبا صبر جواب ياوه گويان و روافض اصلي(وهابيت وتسنن)را مي دهند ومايه مباهات اسلام وسنت پيغمبر(طريق روشن شيعه)هستند خدا جزاي خير دهد شمارا من حرف هاي شمارا ديدم فقط مانده ام که چرا بعضي ها سرخودرا زيربرف کرده ودم نمي زنند وفقط پايبند چرت وپرت هايشان هستند متاسفم واما اي عبد الشيطان واي عارف به حق ابوبکر وشهادت دهنده لواط واي سميه کنيزک دربار معاويه ويزيد حرف هاي شما پشيزي هم نمي ارزد فقط کورکورانه وتعصبانه است بدانيد امام اول ما کسي است که به قول احمدبن حنبل،شافعي،ابن عباس و...شان نزول300ايه ازقران ايشان هستند خواستيد مدرک هم دارم ايات را هم ميدانم مادر ما کسي است که پيغمبر خدا در موردش فرمودندفاطمه بضعة مني امام دوم وسوم ما کساني هستند که رسول خاتم فرمودند حسن وحسين سيدي شباب الجنة امام چهارم ما سيدالساجدين وزينت تمامي عبادت کنندگاننند امام پنجم ما باقرالعلوم وشکافنده تمامي علم هايند امام ششم ما کسي هستند که امامان شما کوردلان وامامان چهارمذهبتان پيش ايشان علم اموختند امام هفتم ما کسي است که کظم غيظ ميکردند وهمانا خداوند کاظم ناميدش امام هشتم ما وولي نعمت شيعيان ايران کسي است که خاک حرمش به تمام دبدبه وکبکبه جهانيان مي ارزد امام نهم ما کسي است که دريک مناظره به هزاران سوال جواب دادند امام دهم ما هادي امت است امام يازدهم ما نيز کسي است که چنان ترسي در دل دشمنان انداخت که ايشان را درپادگان اسير کردند امام دوازدهم ما همان کسي است که خداوند از ايشان در قران نام برده(قصص5) اري اينان مايه فخر اسلام وبرتري اسلام نسبت به ديگر اديانند والسلام عليکم ورحمة وبرکاته
667   نام و نام خانوادگي:  سيدناعلي بن ابيطالب     -   تاريخ:   22 آذر 91
بسم الله الرحمن الرحيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم باسلام خدمت آقاي جلال خائف اينجانب محمدکاظمي هستم که تا 4 سال پيش سني بودم .4سال پيش در اربعين حسيني ضربه مغزي شدم و تمامي دکتران از من قطع اميد کردند ولي باچشمان خود حضرت زهرا(س) راديدم و شفا يافتم حال به مذهب حقيقي شيعه ايمان آورده ام. اثبات کفر عمر و ابابکر از کتب اهل سنت: 1. بدعتگذار كافر است. قال رسول الله صلي الله عليه و اله: لا يقبل الله لصاحبِ بدعةٍ صوماً و لا صلوةً و لا صدقةً و لا حجّاً و لا عُمرةً و لا جهاداً و...يخرج من الاسلامِ کما تخرج الشعرة من العجين. (2) خدا هيچ عملي را از قبيل نماز روزه صدقه حج و...از بدعت گذار قبول نمي کند و او از اسلام خارج ميشود... . قال رسول الله صلي الله عليه و اله: اهل البدع شرالخلق و الخليفة (کنزالعمال) اهل بدعت بدترين مخلوقات و موجودات هستند قال رسول الله صلي الله عليه واله: اهل البدع کلاب اهل النار (کنزالعمال) اهل بدعت سگ هاي اهل آتش هستند. عنه في قوله تعالي: إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً هم اصحاب البدع و اصحاب الاهواء ليس لهم توبة. انا منهم بريء و هم مني بُراء. (کنزالعمال) پيامبر اکرم صلي الله عليه واله درباره اين آيه قرآن: "كسانى كه دين خويش را پراكنده كردند و گروه گروه شدند" فرمودند آنها اهل بدعت و اصحاب و ياران هوا و هوس هستند . براي ايشان توبه اي نيست. من از ايشان بيزارم و ايشان نيز از من بيزارند. تا اينجا از کتب اهل سنت اثبات شد که بدعت گذار کافر است. حال سوال اينجاست که آيا عمر بدعت گذار بوده است يا خير ؟ طبق اعتراف خود او در دين بدعتهاي بسياري را گذاشته است. مانند: الف) بدعت حلال کردن شراب توسط عمر: عمر مي گفت: آب را داخل شراب کنيد و بخوريد مانعي ندارد! همچنين آورده اند يک وقتي مردم شام از سرما و سنگيني آب و بدي محصول زمين نزد عمر شکايت بردند. عمر به آنها اجازه داد که شراب را بجوشانند وقتي دو ثلث آن کم شد يک سوم باقيمانده را بياشامند! (3) جصاص داستان جالبي دراين رابطه از عمر نقل ميکند. ميگويد: يک روز عربي که شراب خورده بود. عمر خواست او را با تازيانه حد بزند عرب گفت: من همان شرابي را خوردم که خودت ميخوري!!! عمر شراب خود را خواست و آن را با آب مخلوط نمود و گفت: هر کس در اين موضوع شک کرد آب را داخل شراب نمايد مانعي ندارد آنگاه پس از اينکه عرب را حد شراب زد خودش شراب را نوشيد ! (4) در حالي که شراب با آب مخلوط شود باز هم شراب است و پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله فرمود: هر چه را که زيادي آن مستي آورد کمي آن نيز حرام ميباشد خواه مستي بياورد يا نياورد. (5) ب) پايه گذاري بدعت قياس توسط عمر: حافظان حديث و تاريخ نگاران اسلامي نامه اي درباره دستور العمل حکومتي و قضائي از عمر به ابوموسي اشعري نقل کرده اند که بيان گر پيش قدمي عمر در مطرح نمودن قياس است. و اينکه او قياس را به عنوان يک قاعده فقهي و يک قانون اسلامي در جهت استنباط احکام شرعي پايه گذاري کرد. اين نامه هنگامي نوشته شد که نامبرده از طرف عمر والي حکومت عراق بود و مشتمل بر اين فراز است: الفهم الفهم فيما تلجلج في صدرک مما ليس في کتاب الله و لا سنه. ثم اعرف الاشباه و الامثال و قس الامور عند ذلک. ترجمه: هر آنچه به خاطرت خطور مي کند و خبري از آن در کتاب و سنت نيست پيرامون آن فهمت را به کار انداز. آنگاه شبيه ها و همانندهاي آن را شناسائي کن و آنها را به يکديگر قياس نما. يعني حکم آنچه را که مورد نص کتاب و سنت است بر آنچه در کتاب و سنت مطرح نشده جاري کن... (6) ج) بدعت تراويح: ابن شهاب از عروة بن زبير، از عبدالرحمان بن عبدالقاري نقل کرده که گفت: شبي از شبهاي رمضان با عمربن خطاب به مسجد رفتيم، مردم متفرق بودند و هرکس براي خود نماز مي خواند و بعضاً مردي با اقوام خود به نماز مشغول بود. عمر چون اين بديد گفت: به عقيده من اگر اينها را با يک امام گرد آوريم بهتر است. و در پي اين تصميم ابيّبن کعب را به امامت گماشت. شب ديگر به اتفاق به مسجد رفتيم و مردم به جماعت نماز مي خواندند، عمر گفت: نعم البدعة هذه اين بدعت خوبي است! البته نمازي که پس از خوابيدن بخوانند; يعني آخر شب از اينکه اوّل شب اقامه شود بهتـر خـواهـد بـود. (7) د) بدعت نهي از متعه توسط عمر: عمر گفت: متعتان کانتا علي عهد رسول الله و انا احرمهما و اعاقب (8) يعني دو متعه در زمان پيامبر اکرم صلوات الله عليه واله (حلال) بوده و من امروز آنها را حرام ميکنم و مرتکبين آنها را به کيفر ميرسانم. يكي متعه زنان و ديگري متعه حج. پس سير منطقي و يا به بياني ديگر خلاصه اين بحث اين شد که: عمر طبق مصادر اهل سنت بدعت گذار هستند. طبق مصادر اهل سنت بدعت گذار کافر است. نتيجه: عمر کافر است. 2) نزاع کننده در خلافت کافر است ! ابن مغازلي به سند متصل از ابوذر روايت کرده که پيامبر اکرم ص فرمودند: هرکه بعد از من با علي عليه السلام در خلافت منازعه کند کافر است. (9) در نزاع عمر و ابابکر با آقا امير المومنين عليه السلام در رابطه با خلافت هيچ شکي وجود ندارد. فکر نکنم که نياز به استدلال باشد. همان بس که به اعتراف بزرگان اهل سنت نزاع عمر و ابابکر با علي عليه السلام بر سر خلافت به جايي کشيد که ابوبکر دستور حمله به خانه آقا اميرالمومنين عليه السلام را صادر کرد و عمر به پيروي از او به خانه وحي حمله کرد و اين حمله باعث کشته شدن حضرت زهرا سلام الله عليها و حضرت محسن سلام الله عليه شد. براي اطلاع بيشتر در اين مورد ميتوانيد به مصادر (اهل سنت) زير مراجعه فرماييد: مصنف ابن ابي‏شيبه 8/ 572 ميزان الاعتدال 2/ 490، شماره 4549 انساب الأشراف 1/ 586، ط دار معارف، قاهره تذکره الحفاظ 3- 092، شماره 860. سير اعلام النبلاء 13/ 162، شماره 96. البدايه والنهايه 11/ 65، حوادث سال 279 الامامه و السياسه، ص 12، چاپ المکتبه التجاريه الکبري، مصر عقد الفريد، ج 4 ص 268 تاريخ طبري، ج 3 ص 430 مروج الذهب، ج 2 ص 303. و... 3) گوينده: حسبنا کتاب الله کافر است ! إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلًا أُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ حَقًّا وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ عَذاباً مُهِيناً يعني: آنان كه به خدا و رسولان او كافر شوند و خواهند كه ميان خدا و پيغمبرانش جدايى اندازند و گويند: ما به برخى (از انبياء) ايمان آورده و به پاره‏اى ايمان نياوريم و خواهند كه ميان كفر و ايمان راهى اختيار كنند به حقيقت كافر اينهايند و ما براى كافران عذابى خوار كننده مهيا ساخته‏ايم. (10) از اين آيه شريفه فهميده مي شود که کساني که قصد دارند تا بين خدا و رسول جدائي بياندازند کافران حقيقي هستند. و نکته جالب اينجاست که قران تنها درباره اين نوع کافران فرموده است که اين ها کافران حقيقي هستند ! اما ببينيم چگونه عمر سعي کرد تا بين خدا و رسولش جدائي بياندازد: پيامبر اکرم صلي الله عليه واله در لحظات آخر عمرشان فرمودند: قلم و کاغذ بياوريد تا وصيتنامه اي براي شما بنويسم که بعد ازمن هرگز گمراه نشويد. ولي عمر بن خطاب گفت: ان النبي غلبه الوجع و عندکم کتاب الله حسبنا کتاب الله !!! (11) (اين حديث در اصح کتب اهل سنت موجود مي باشد) در قسمت اول جمله عمر توهين بسيار بزرگي به پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله مي کند. اينقدر اين توهين بزرگ است که حقير خجالت ميکشم آن را ترجمه کنم. ولي بحث ما بر سر قسمت دوم جمله است که گفت: "کتاب خدا ما را بس است" عمر با گفتن اين جمله همان کاري را کرد که در ايه شريفه مذکور در مورد آن صحبت ميکند. يعني او با اين جمله قصد بر اين داشت تا بين کلام خدا (قران) و پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله جدائي بيافکند. و در واقع او چنين گفت که خدا يک چيز مي گويد و پيامبر ص چيز ديگر. و در ميان اين دو ما بايد به کلام خدا تمسک بجوئيم ! در حاليکه خود قران درباره پيامبر اکرم صلي الله عليه واله مي فرمايد: وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى. يعني: وهرگز از روي هواي نفس سخن نميگويد! آنچه ميگويد چيزي جز وحي که بر او نازل شده نيست. خلاصه اين بحث: عمر بن خطاب با گفتن "کتاب خدا ما را بس است" بين خدا و رسول جدائي افکند. قران کريم کساني که بين خدا ورسول جدائي مي افکنند را کافر حقيقي مي نامد. نتيجه: عمر (طبق قران و روايت معتبر اهل سنت) کافر حقيقي مي باشد. 4) آزار دهنده حضرت زهرا سلام الله عليها کافر است ! خداوند ميفرمايد: إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِينا يعني: قطعاً آنان كه خدا و پيامبرش را مى‏آزارند، خدا در دنيا و آخرت لعنتشان مى‏كند، و براى آنان عذابى خواركننده آماده كرده است. قال رسول الله صلي الله عليه و اله: فاطمة بضعة مني من آذاها آذاني و من آذاني فقد آذي الله. يعني: فاطمه سلام الله عليها پاره تن من است. هر کس او را اذيت کند مرا اذيت نموده و هرکس مرا بيازارد خدا را آزرده است. (12) اين حديث بين شيعه و سني متواتر و صحيح مي باشد. البته ما اينجا به اقتضاي بحث تنها اسناد سني را آورديم. و اما عمر و ابابکر اين قدر حضرت زهرا سلام الله عليها را اذيت و ازار نمودند که آن حضرت خطاب به آن دو نفر فرمود: اني اشهد الله و ملائکته انکما اسخطتماني و ما ارضيتماني و لئن لقيت النبي لاشکونکما اليه. (13) خدا و ملائکه اش را شاهد ميگيرم که شما دو نفر مرا به خشم آورديد و رضايت مرا جلب نکرديد و اگر پيامبر ص را ملاقات نمايم هر اينه شکايت شما دو نفر را به وي خواهم کرد. در صحيح بخاري ح6230 امده است: فوجدت فاطمة علي ابي بکر في ذلک فهجرته فلم تکلمه حتي توفيت...فلما توفيت دفنها زوجها علي ليلا و لم يوذن بها ابابکر و صلي عليها. يعني: فاطمه سلام الله عليها بر ابوبکر غضب نمودو با او قطع رابطه کرد و تا زماني که زنده بود با ابوبکر سخن نگفت...هنگامي که از دنيا رفت. شوهرش علي عليه السلام وي را شبانه دفن کرد. و به ابوبکر خبر نداد و خودش بر جنازه وي نماز خواند. ابن ابي الحديد معتزلي در شرح نهج البلاغه خود ج6ص50 مي نويسد: ان فاطمة ماتت و هي واجدة علي ابي بکر و عمر. يعني فاطمه سلام الله عليها از دنيا رفت در حالي که سخت از ابوبکر و عمر غضبناک بود. با توجه به روايات مذکور آزار و اذيت حضرت زهرا سلام الله عليها توسط عمر از مسلّمات مي باشد. خلاصه بحث: عمر و ابابکر حضرت زهرا سلام الله عليها را آزرده اند. (طبق روايات معتبر اهل سنت) آزرده شدن حضرت زهرا سلام الله عليها مساوي است با آزرده شدن خدا و رسول. (طبق روايت متواتر بين شيعه وسني) آزرده شدن خدا و رسول لعن و عذاب الهي را به دنبال دارد. (طبق ايه اي که ذکر شد) 5) دشمن اهل بيت عليهم السلام کافر است ! در اين رابطه احاديث فراوان و متواتري در کتب اهل سنت يافت مي شود. که ما در اينجا تنها به گوشه اي از آن ها اشاره مي کنيم: قال رسول الله صلي الله عليه و اله: يا علي لو ان احدا عبدالله حق عبادته ثم شک فيک و اهل بيت (في) انکم افضل الناس کان في النار. اي علي اگر کسي آنچنان خدا را عبادت کند که حق عبادت او را ادا کرده باشد. پس درباره افضليت و برتري تو اهل بيتت بر مردم شک نمايد سرنوشتش اتش است. (13) قال رسول الله صلي الله عليه و اله: يا علي لو ان امتي صاموا حتي يکونوا کالحنايا و صلوا حتي يکونوا کالاوتار. ثم ابغضوک لاکبهم الله في النار. اي علي اگر امت من انقدر روزه بگيرند که (همانند قوس و کمان) کمر خميده شوند و آن قدر نماز بخوانند تا چون زه کمان لاغر گردند و با تودشمني نمايند خداوند آن ها را به رو در آتش افکند. (14) و اما اثبات دشمني عمر و ابابکر با مولا علي و اهل بيت عليهم السلام براي اهل تحقيق و علماي غير متعصب بسيار واضح و مسلم است. قطعا مي توان به عنوان مثال به ظلم ايشان بعد از شهادت پيامبر صلي الله عليه واله به ال رسول در غصب حق خلافت مولا علي عليه السلام و غصب فدک از حضرت زهرا سلام الله عليها و ....اشاره کرد. البته روايات مذکور در بحث قبلي مبني غضب حضرت زهرا سلام الله عليها بر عمر و ابابکر و همچنين ازار و اذيت حضرت زهرا سلام الله عليها توسط آن دو نفر به خوبي نشان دهنده عداوت و دشمني عمر و ابابکر با اهل بيت عليهم السلام مي باشد. خلاصه بحث: عمر و ابابکر (طبق روايات و مصادر تاريخي فراوان اهل سنت) دشمن اهل بيت عليهم السلام بوده اند. دشمن اهل بيت عليهم السلام (طبق روايات اهل سنت) کافر است. نتيجه: عمر وابابکر کافرند. اسناد: 1) سنن ابن ماجه ج1ص78 2) سنن ابن ماجه ج1ص77 3) سنن بيهقي ج8 ص 300 و 301- سنن نسائي ج8 ص 329- کنز العمال هندي ج 3ص 109و 101- تيسير الوصول ج2 ص 178- جامع مسانيد ابوحنيفه ج2ص 191 4) احکام القران ج2 ص 565 5) سنن دارمي ج2 ص 113- سنن نسائي ج8 ص 301 - سنن بيهقي ج8 ص 296- مصابيح السنه ج2 ص 67- تاريخ خطيب بغدادي ج3 ص 327- صحيح ترمذي ج 1ص342 6) البيان و التبيين-جاحظ2/24 --صحيح مسلم 1/24-25 -- سنن بيهقي 10/150 -- شرح نهج البلاغه- ابن ابي الحديد 12/90-91 -- عقدالفريد-ابن عبد ربه 1/86-88 -- تاريخ دمشق-ابن عساکر (به نقل از کنز العمال). و بسياري از کتب ديگر... 7) صحيح البخاري ك التراويح ج 2 / 252، موطأ مالك ج 1 / 114، الطرائف لابن طاوس ص 445 عن الجمع بين الصحيحين. 8) تفسير الرازي ج 2 / 167 وج 3 / 201 و 202 ط 1، شرح نهج البلاغة لابن أبى الحديد ج 12 / 251 و 252 وج 1 / 182، البيان والتبيان للجاحظ ج 2 / 223، أحكام القرآن للجصاص ج 1 / 342 و 345 وج 2 / 184، تفسير القرطبى ج 2 / 270 وفى طبع آخر ج 2 / 39، المبسوط للسرخسي الحنفي باب القرآن من كتاب الحج وصححه ج، زاد المعاد لابن القيم ج 1 / 444 فقال ثبت عن عمر وفى طبع آخر ج 2 / 205 فصل اباحة متعة النساء، كنز العمال ج 8 / 293 و 294 ط 1، ضوء الشمس ج 2 / 94، سنن البيهقى ج 7 / 206، الغدير للاميني ج 6 / 211، المغنى لابن قدامة ج 7 / 527، المحلى لابن حزم ج 7 / 107، شرح معاني الاثار باب مناسك الحج للطحاوي ص 374، مقدمة مرآة العقول ج 1 / 200. 9) مناقب ابن مغازلي ص45ح68- ينابيع المودة ص97 - کنزالعمال ج1ص209 ح1046 - مناقب ابن شهر آشوب ح3ص216. 10) سوره نساء 150-151 11) صحيح بخاري باب کتابه العلم من کتاب العلم 1/22 و مسند احمد بن حنبل تحقيق احمد محمد شاکر حديث 2992 و طبقات ابن سعد 2/244 چاپ بيروت. 12) صحيح بخاري ح3427و 3483- کنزالعمال ج6ص220- فيض القدير ج4ص421 - مسند احمدبن حنبل ج4ص328 - حلية الاولياء ج2ص40 - صحيح مسلم ح4483 - سنن ترمذي ج2ص319 - مستدرک حاکم ج3ص159 - اسدالغابة ج5ص522- الاصابة ج8ص159 - مسند ابن يعلي ج1ص190 13) سند سني: صحيح بخاري ج5ص26 - صحيح مسلم ج4ص193 - بخاري در صحيح خود مينويسد: پس از آن که دختر پيامبر ميراث خود را از خليفه خواست. و او گفت که از پيغمبر شنيدم که ما ميراث نميگذاريم . زهرا سلام الله عليها ديگر با او سخن نگفت تا مرد ( صحيح بخاري . 5/177) سند شيعه:کتاب سليم بن قيس حديث 48 13) مودة القربي موده هفتم ص22 ودر چ مندرج در ينابيع الموده 2/298 14) تاريخ دمشق ابن عساکر بخش امام اميرالمومنين ج1ص145 شماره 179 به نقل از جابر بن عبدالله - مناقب ابن مغازلي ص297 شماره 340 - فرائد السمطين ج1ص51 شماره 16 - کفاية الطالب ص179و در چ ديگر ص318
668   نام و نام خانوادگي:  ش     -   تاريخ:   23 آذر 91
با سلام خدمت شما من سني هستم اما اصلا به سني وبدن يا شيعه بودن فکر نميکنم ما همه مسلمانيم اين اختلاف ها چيه؟ من الان به عنوان يه مسلمان نه به عنوان يه سني ميخوام بگم حق ندارين به حضرت عمر توهين کنيد بهرته که مطالعات خودتون رو ببريد بالا اين حرف چيه که حضرت عمر حضرت فازمه رو به شهادت رسوندن؟به نظر خودتون مطقيه؟ بعدشم گفتين سني ها صبح وضو ميگيرن تا شب با همون وضو نماز ميخونن من خودمدر ميان سني ها زندگي ميکنم و ميگم که اصلا اينجورينيست و هر بار نماز بخونن وضو ميگرن من دوس ندارم بگم سنيم دوس ندارم بگم شيعه م چون مسلمانم شيعه و سني خدا رو ميپرستن و دوستداران خدا رو دوس دارن ديگه چيه هي ميگين شيعه هي ميگين سني بگين مسلمانان به نظر من گفتن شيعه يا سني فقط اختلاف بين مردم ايجاد ميکنه ما همه برادر هاي مسلمان همديگريم ديگه اين حرفا چيه ؟
669   نام و نام خانوادگي:  ش     -   تاريخ:   23 آذر 91
انسان هاي امروز نسبت به قبل روشن فكر تر شدن واقعا متاسفم كه بين شيعه و سني اختلاف ميندازين بايد متحد بشيم ما بايد دنبال درست ترين باشيم بعضي چيزاي شيعه ها و بعضي چيزاي سني ها اشتباهن و ما بايد دنبال درستش باشيم حالا ميخوام در مذهب شيعه باشه يا سني نبايد تعصب داشنه باشيم بگيم كه نه همه چيز شيعه ها يا بر عكس همه چيز سني ها درسته و ديگري اشتباه ..اين طرز تفكر رو كنار بزاريد شيعه و سني نداريم ما همه مسلمانيم و بس
670   نام و نام خانوادگي:  شيعه از زاهدان     -   تاريخ:   23 آذر 91
از قديم گفتند که نرود ميخ آهني در سنگ کسي که با اين عقاءد پوچ بزرگ شده هدايت پذير نيست از هفتادو سه فرقه که پيامبر گفته فقط يک فرقه ناجيه و مابقي در آتش جهنم صفا خواهند کرد اينها هنوز هم نميدونند از اين چهار فرقه کدام ناجيه اند وعجيب اينکه مابقي رو مسلمان نميدونند جالبتر اينکه وقتي ميگيم خدا شما رو با عمر محشور بکنه ناراحت ميشن بيخيال بابا به قول بخاري في کتاب محکم صحيح بخاري چاپ هند قال کان سيدنا عمر مابونا نميدونم اينها چي ترجمه ميکنن يا شجره نامه متبرک عمر رو چطور تفسير ميکنن که چطور يک نفر هم جد آدم هم دايي هم پدر آدم ميشه ومادر عمر هم عمشه هم خواهر قاب کنين بزنين در منازل خودتون تا متبرک بشين الا لعنت الله علي القوم اظالمين کاذبين فاسقين
671   نام و نام خانوادگي:  غديري ام. سقيفه اي نيستم     -   تاريخ:   24 آذر 91
كتاب ( شب هاي پيشاور)،سلطان الواعظين را بصورت MP3 درگوگل سرچ كنيد ودانلود كنيد وبعد بدون هيچ قضاوت اوليه وبا دقت گوش كنيد تا حقيقت fبرايتان روشن و اشكار شود تاكيد ميكنم نه قست دانلود ميباشد
672   نام و نام خانوادگي:  غديري ام. سقيفه اي نيستم     -   تاريخ:   24 آذر 91
غديري ام سقيفه اي نيستم بدنبال هرخليفه اي نيستم بنددلم گره خورده با علي بجزعلي با ديگري نيستم ياعلي مدد
673   نام و نام خانوادگي:  غديري ام. سقيفه اي نيستم     -   تاريخ:   24 آذر 91
غديري ام سقيفه اي نيستم بدنبال هرخليفه اي نيستم بنددلم گره خورده با علي بجزعلي با ديگري نيستم ياعلي مدد
674   نام و نام خانوادگي:  سيد مسلم     -   تاريخ:   26 آذر 91
همه ما منتظريم مهدي جان نداي حق الا يا اهل العالم انا المهدي سر دهي العجل يا مولاي
675   نام و نام خانوادگي:  مهدي     -   تاريخ:   27 آذر 91
ميخواستم بدونم اين وهابيهاي ملعون چرا خون شيعه را مباح ميدوننددر صورتي که دورو برشان مثل پاکستان پر از بت پرست است.خون بت پرستا مباح نيست ام شيعه چرا؟.... اين موضوع کينه سگي اونا را ميرسونه.بريد ادم بشيد روانيها
676   نام و نام خانوادگي:  فهيمه شرفي     -   تاريخ:   29 آذر 91
سلام كرلي ها. شيعه سني نداره دعوا نكنيد .................هركي خدارو قبول داره قرانشم قبول داره . تو قران خداام نامي از عمرو عثمان ابوبكرم كه امام باشنو ادامه دهنده راه باشن نيومده ولي حضرت علي ع مصداق بارزي هس ....بعضي ها هنوز تو جاهليت موندن....بابا يكم خودتون تحقيق كنيد ....به اميد فردايي روشن...
677   نام و نام خانوادگي:  مهدي     -   تاريخ:   29 آذر 91
چرا اين اهل ظلت ببخشيد سنت جواب سوالها را نميدند.1 نسب عمر.2علم عمر
678   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   30 آذر 91
الله اکبر با سلام جناب مهدي داده اند شما متوجه نشويد فرموديد نسب . جوابش ندارد فرموديد علم جوابش ندارد ... براي همينه که جوابش بود ندارد .. يعني خالي لبيک يا علي
679   نام و نام خانوادگي:  م س     -   تاريخ:   01 دي 91
با سلام
دوستان راه همه يكيست، فقط كمي مطالعه داشته باشيد از هر مذهبي تا با مذاهب آشنا بشين و هر كدام را صلاح ديدين انتخاب كنبد،‌شما مختاريد، و در ضمن بيخود بهم ديگر فحش و ناسزا نگيد هر كس حتي كافر هم براي خودش شعني داره، و در آخر 1 مسئله هست كه ميگم كمي روش فكر كنيد، مذهب سني همه ي امامان را قبول دارد ولي شيعيان عده اي را و حتي به بعضي از خلفاي راشيدين فحش و ناسزا ميگويد كه بسيار ناپسند است، فقط يك درصد احتمال بدين كه حرفتان اشتباه باشد، واي به حال آن عده واي... ، چه فرقي ميكند كه حضرت علي (ع) خليفه يا امام اول باشد يا چهارم ؟؟؟ در هر صورت خليفه شد و چيزي نيست كه براي آن اينهمه برادران شيعه روي آن بحث ميكنند و باعث تفرقه شده، موضوع اول يا چهارم شدن خلافت نيست موضوع اصلي چيز ديگريست، آيا شما مسلمانيد؟؟؟ اگر مسلمانيد كه اين براي شما فرقي نميكند كه خواستي از مذهب شيعه باش و اگر خواستي سني، در آخر قيامت همه چيز رو خواهد شد، هركس بسته به عقل خودش مسيري انتخاب ميكنه و به سمت اسلام ميره، هدف يكيست، هرچند راهها فرق كند ولي هدف يكيست.
به شخصه خودم سني هستم چون در وجود آن ابهام ها كمتر است و مستندات آن هم زياد و همه مطالب واضح است و دست خوردگي در آن بسيار كم، ولي كتابهاي شيعه خيلي زياد تحريف است، من فقط نظر و تحقيقات خودمو گفتم، شما هم خواستيد بريد تحقيق كنيد بدون تعصب روي مذاهب بيطرفانه مطالعه فرمائيد، فرض كنيد چيزي از هيچ ملا، آخوند نشنيده ايد، چون شايد آنها ذهن شما را بسته باشند!!!.
به اميد رفع همه كدورتها بين شيعيان عزيز و سني هاي عزيز.
با آرزوي سلامتي و عاقبت بخيري همه برادران و خواهران مسلمان جهان.
680   نام و نام خانوادگي:  123     -   تاريخ:   01 دي 91
آقاي محمدکاظمي (666) يعني چه كه سني هستم و در اربعين حسيني ضربه مغزي شدم و حضرت زهرا (س) را ديدم و بعد شيعه شدم !!!
مگر حضرت زهرا را ميشناختي‌!!!؟
بهتر است ذهن بسته خود را بازتر كنيد اينجا جايش براي اين كارها نيست محمد جان.
توهين به خلفاي راشدين بدترين كاريست كه كردي، هرچه هستي باش، نميگويم نباش، ملت با ذهن باز راه خودشونو پيدا ميكنن با مطالعه و دليل، نه مثل شما با خواب و ... .
خدا از تقصيرات ما بگذره
681   نام و نام خانوادگي:  اميد شيعه در حد مرگ...     -   تاريخ:   01 دي 91
شيعه با کسي دعوا ندارد بلکه مي خواهد با دليل و مدرکي که هم شما قبول دارين و هم ما(جدال احسن) حقانيت خود را به همه ثابت کند شما هم اين کار رو بکنين شما ها با ما دعوا دارين و هر روز تعدادي از برادران شيعه ي ما را در گوشه کنار دنيا مي کشيدچرا... چون نمي توانيد با مدرک حقانيت خود را ثابت کنيد.لعن الله عدوک يا حضرت امير المومنين علي(ع)؛وس سلام...
682   نام و نام خانوادگي:  اميد شيعه در حد مرگ...     -   تاريخ:   02 دي 91
جناب 123 شما خوابو در نظر نگير و شما مي گين كه با مطالعه و دليل راه راه را پيدا كنيم مگر جناب محمد كاظمي اين كار رو نكردن همان طور كه مي بيني محمد تمام حرفايش را راه با مداركي كه شما قبول دارين(از كتاب هاي خودتان)گفته است.اما در مورد خواب خب شايد حضرت ام الئمه(س) خودشان را در خواب معرفي كردند.
683   نام و نام خانوادگي:  غضنفري     -   تاريخ:   03 دي 91
جناب123:چکار کنم که نميتونم اظهار ادب به شما نکنم؟!!!
آخه نحوه نگارش شما براي من خيلي آشناست مثل اينکه من خودم با يک نام ديگه مطلب بنويسم خيلي راحت خودمو ميشناسم
684   نام و نام خانوادگي:  منتظر     -   تاريخ:   03 دي 91
بر سيلي زن لعنت
سلام عليکم
جناب آقاي 679 چه کسي به خلفاي شما توهين کرده؟. مگر من حرفي ازخودم زدم. تمامي رواياتي که براي کفر ابوبکر و عمر آورده شده ازکتاب هاي معتبر خودتان بوده و دوست ما فقط راوي بوده حال بگوييد آيا شمادر کتاب هاي خودتان به خلفا توهين مي کنيد.
ثانيا چه کسي گفته که افرادي مثل ابوبکر و عمر راشدين و خلفاي بعد از پيامبر هستند.اگر ميتوانيد يک حديث از کتب مورد قبول شيعه در اين باره بياوريد حال اينکه درکتب شما صدها حديث وجود دارد که علي(ارواح العالمين له الفداء) خليفه پيامبر است.
علماي اهل سنت يکي از معيارهاي خلافت را اصل و نسب مي دانند حال نميدانم چه طور فردي حرام زاده را خليفه ميدانند.
سوال ذيگر من از شما اينکه چه اشکالي دارد که فردي از اهل بيت شفا بگيرد.مگر حضرت عيسي مريضان را شفا نمي داد حال او کجا و حضرت زهرا کجا؟
سوال ديگر اينکه بسياري از بزرگان با اينکه بيش از100 سال با پيامبر فاصله داشتند اما در کتاب هايشان ادعاي ديدن پيامبر را ميکنند. حال با توجه به حرف شما مگر آنها پيامبر را از قبل مي شناختند؟ پس ديدن حضرت زهرا چه اشکالي دارد؟
اين برادر ما (سيدنا علي) از اهل بيت شفا گرفته و شيعه شده حال به نظر شما آيا اين اشکالي دارد؟امثال ايشان فراوان يافت ميشوند.
از برادران اهل سنت خواهشمندم که علمي بحث کرده و همه چيز را انکار نکنند و چندمطلب علمي روي سايت بگذارند تا ما با مذهب آنها آشنا شويم.
685   نام و نام خانوادگي:  مهدي     -   تاريخ:   04 دي 91
واقعا چرا اين برادران سني عقل خود را به کار نميگيرند.چند وقت پيش يکيشون به يکي از شبکه هاي شيعيان زنگ زد و واسه طرفداري از عمر حديث جالبي نقل کرد که خلاصش اين بود :روز قيامت عمر با همسران حوريه خود در کاخ بهشتي خود است که حضرت محمد{صل اله اليه و علي اهل بيته طيبين و طاهرين و عجل فرجهم}درب قصر عمر را ميزند عمر ميگويد چه کسيست حضرت گويد من هستم عمر گويد نه در را باز نميکنم من با همسرانم هستم و انها حجاب ندارند.واقعا که با اين حديث جاي هيچ شکي در مقام عمر نميباشد.در ضمن من فکر ميکنم تيکه اي از حديث را موريانه خورده باشد و ان مقام يار گرمابه او ابوبکر است.اما من ميتوانم حدس بزنم که بقيش چي بوده بعد از حضرت ختمي مرتبت {ص ابوبکر ميايدو عمر در به رويش ميگشاد .لعن اله قاتلينک يا سيد نسا العالمين {س}
686   نام و نام خانوادگي:  غضنفري     -   تاريخ:   04 دي 91
سلام بر محبين اهلبيت عليهم السلام برادر عزيز جناب آقا مهدي بزرگوار: به شتر گفتن چرا گردنت کجه؟گفت کجام راسته؟! حالا شما ميفرمائيد که براي عمر اين حديث را جعل کردن بله برادر عمر توي بهشتي هست که همه اهل اون بهشت پير هستند و عمر و ابوبکر هم سيدالکحول آنجا عمر ساکن بهشتي است که پيامبري ديوانه و ترسو در آنجاست! وجالبتر اينکه عمر ساکن بهشتي است که در آنجا مثل اين دنيا حجاب و نماز و ... واجب است آخه اينها از انجائيکه بغض مولا را دارند و سعي ميکنن براي غاصبين حقش فضيلت درست کنند لذا خدا ميزنه توي گردنشون و يک حديث سرتا پا سوژه درست ميکنن تا لااقل موجب خنده بشود
687   نام و نام خانوادگي:  سيدناعلي بن ابيطالب     -   تاريخ:   04 دي 91
بسم رب القادر المتعال السلام علي المهدي الذي يملا الارض بالقسط باسلام بنده چند سوال از برادران اهل سنت دارم.جان عمر جواب دهيد.منتظر جواب هاي محکمتان هستم. 1)دليل غضب حضرت فاطمه (س) به ابوبكر وعمر همانگونه كه در صحاح سته آمده به چه دليلي بوده زيرا در كتب شما از رسول اكرم (ص) نقل شده كه رضايت و غضب حضرت زهرا(س)مساوي با رضايت و غضب حضرت رسول(ص)و همچنين خداوند متعال ميباشد؟ 2)چرا حضرت فاطمه (س)وصيت كرد كه شب غسل داده و شبانه دفن شوندو خلفا براي نماز بر آن حضرت نيايند؟ 3)شما عايشه را ام المومنين ميدانيد و بر حق واز طرف ديگر در تمام كتب صحاحتان اين حديث را داريد كه رسول الله (ص) فرموده كه علي مع الحق \الحق مع علي (هر كجا كه علي (ع)باشد حق هم با اوست و هر كجا كه حق باشد علي (ع) با اوست) خوب در جنگ جمل كه عايشه ويكسري از صحابه در يكسو واميرالمومنين علي(ع) در سوي ديگر بوده اند حق با كدام سو بوده اگر علي بر حق بوده (به فرموده حضرت رسول) پس عايشه باطل است و اگر بلعكس پس تكليف فرموده حضرت رسول چه ميشود؟ 4)شما چهار امام داريد كه به روايات صحيح خودتان همه در يك محدوده زماني زندگي مي كرده اند حال چطور مي شود در يك زمان چهار امام وجود داشته باشد وكدام يك برتر است و از کدام يک بايد تقليد کرد؟ 5)شما چهار مذهب (حنفي ؛حنبلي؛مالكي و شافعي ) ادعا مي كنيد كه پيرو يك پيامبر يعني حضرت محمد(ص ) هستيد ولي در هنگام نماز يكسري دست را زير ناف؛يكسري روي ناف ؛يكسري بالاي ناف و يكسري هم كنار پا قرار ميدهيد حال چطور ممكن است كه يك رسول باشد ولي با چهار نوع ايستادن در نماز ؛حق با كدام است وكدام شيوه حضرت رسول بوده وبه چه دليل؟ 6)آيا شما به ظهور امام آخرالزمان اعتقاد داريد يا نه؟اگر اعتقاد داريد اين امام را چه كسي انتخاب ميكند ؟اگر به عقيده شما انتخاب امام با راي مردم است همانگونه كه بعد از رحلت حضرت رسول چنين كرديد پس چرا تا به حال انتخاب نكرده ايد تا بيايد و حقيقت را روشن كند وچه مردمي در چه زماني حق اين كار را دارند وبه چه دليل!!؟اگرانتخاب امام آخرالزمان با خداوند است پس چگونه بعد از حضرت رسول چنين نكرده است و تكليف به اصطلاح امامان گذشته تان چه ميشود ؟ 7) چرا هنگامي که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در بستر بيماري فرمودند : « دوات و قلم بياوريد تا چيزي برايتان بنويسم که هرگز گمراه نشويد » عمر گفت :« درد بر او غلبه کرده و کتاب خدا ما را بس است »؛ ولي هنگامي که ابوبکر خواست وصيت بنويسد نگفت درد بر او غلبه کرده کتاب خدا ما را بس است ؟ عمر گفت : ان النبي صلي الله عليه و آله و سلم غلبه الوجع و عندنا کتاب الله حسبنا ، صحيح البخاري ،کتاب العلم باب کتابه العلم ، ج 120/1 8)اگر هدف و نظر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در مساله خلافت ، تعيين ابوبکر يا عمر بود چرا آنان را در نزديكي رحلتش که قبلا پيش بيني نزديک شدن رحلتش را نيز فرموده بود ، آنان را اعزام به جبهه تحت فرماندهي اسامه نمود و تاکيد فراوان هم بر حرکت آن لشکر مي فرمود ؟ 9) اگر نحوه بيعت گيري و انتخاب خليفه در سقيفه صحيح بود، چرا عمر آن را « فلته » ( يعني کار ناگهاني و بدون تدبير و فکر ) ناميد ؟ 10)بسياري از شما شيعيان را بدليل اطاعت از ائمه 12گانه مشرک ميدانيد ولي تبعيت بي چون و چرا از ائمه اربعه خود را واجب ميدانيد در حالي که حتي اينان حضرت رسول را نديده اند و حتي يک نيم خط هم در مورد اين 4 تن در هيچ کجاي قرآن و يا حديثي نيامده در حالي که ائمه ما همه از نسل خود حضرت رسول بوده و در قرآن و احاديث فراواني اطاعت از آنان واجب گرديده؛ حال بگوئيد که کدام مستحق پيروي هستند ائمه دوازده گانه ما با اين همه احاديث و آيات يا ائمه اربعه شما ؟ و............
688   نام و نام خانوادگي:  اميد شيعه در حد مرگ...     -   تاريخ:   05 دي 91
آفرين بر محمد کاظمي که حقا با استدلال کامل حرف مي زني...لعن الله عدوک يا حضرت مولانا امير المومنين علي(ع).
689   نام و نام خانوادگي:  محسين ايراني     -   تاريخ:   07 دي 91
اگر احترام به اموات جايز نيست پيامبر اسلام ص نيز از دار دنيا رفته اند ودر عالم ديگر هستند با اين اوصاف برادران اهل سنت شهادت دادن بر پيامبر در اذان سلام و تشهد رانيز ذکر نکنند . سني و شيعه ميدانند دروغ بستن بر پيامبر ص و خداوند متعال حرام است و...............
690   نام و نام خانوادگي:  هادي     -   تاريخ:   12 دي 91
با اين جنجالها شيعه وسني به هيچ جايي نمي رسد به جاي اين بحثها بياييم در مورد اصل اسلام ايمان ونماز و غيره بحث وگفتگو کنيم که يه ذره ايمانمان تقويت شود ايا نمازي که ما ها مي خونيم طبق خواسته خداوند هست؟ در قران اومده #نماز انسان را از فحشا ومنکرات نهي ميکند#. به طوري که دل از بديها بيزار ميشود بدون اينکه با نفسمان بجنگيم . چه راه حلهايي براي اين امر داريد؟من يه راه حل دارم اما دوست دارم اول نظر دوستان را بدانم
691   نام و نام خانوادگي:  رضا     -   تاريخ:   18 دي 91
هشر محبان علي(ع) با علي(ع)/حشر محبان عمر با عمر
692   نام و نام خانوادگي:  مجتبي خدادوست     -   تاريخ:   26 دي 91
جناب «هادي» شماره 689 اگر اصول دين ما درست نباشد انجام فروع دين به بيراهه ميرسد براي مثال، امام علي عليه السلام را کسي شهيد کرد که نماز مي خواند اما نمازش نتوانست از اين اقدام زشت ممانعت کند چون او در اصول دينش مشکل داشت مگر شيطان چند هزار سال نماز نخواند؟ اما چون اطاعت از خدا را در هر شرايط قبول نداشت طرد شد و نمازش او را نجات نداد بحث امامت امام علي عليه السلام و فرزندانش از اصول دين مي باشد و اگر کسي قائل به آن نباشد نمازش سودي برايش ندارد حتي اگر تا قيامت زنده بماند و نماز بخواند بايد با تفکر معتقد به اصول دين باشيم که عبارتند از: توحيد-معاد-نبوت-عدل-امامت بايد يا عالم باشيم يا تقليد کنيم به فروع دين که عبارتند از: نماز-روزه-جهاد-حج-خمس-زکات-امر به معروف-نهي از منکر- تولي- تبري يا علي
693   نام و نام خانوادگي:  رسول     -   تاريخ:   28 دي 91
اللهم صل علي محمد و ال محمدو اهل بيته
694   نام و نام خانوادگي:  اسماعيل     -   تاريخ:   29 دي 91
به اين گزارش گر بي سواد وبي تربيت ميگم آخه نفهم. شبكه ولايت كه از كناب بخاري خودتون موضوع صحصيح بودن زيارت را ثابت كرد. شما بريد يك فكري به حال فتواهاي مفتيهاي وهابي كه سنگشونو به سينتون ميزنيد بكنيد.مثلا:ديدن فيلم سكسي كه بازيگراش بايد مسلمان باشند يا زنا با محارم يا ازدئاج همجنس ها با هم بابا بريد بميريد بهتره به خدا.
695   نام و نام خانوادگي:  سيد     -   تاريخ:   01 بهمن 91
مگر رسول الله(ص) به زيارت قبور شهداي احد نرفتند، مگر خلفاي اهل سنت براي باريدن باران به قبر پيامبر اسلام تمسک نجستند و هزار نمونه ديگر که مجال نوشتن نيست و جالب اينکه همه اين مطالب از منابع اهل سنت هم نقل شده.
696   نام و نام خانوادگي:  جانم فداي مهدي     -   تاريخ:   02 بهمن 91
خيلي بحثهاي جالبي در اين صفحات از دو طرف ذکر شده لذت بردم اميد دارم هميشه بر اساس منطق قدم بر داريم
697   نام و نام خانوادگي:  حيدريم     -   تاريخ:   16 بهمن 91
اقاي سيدنا خداخيرت بده خوب جوابشونو دادي اماچه سود؟ميگن کسيکه خوابه روميشه بيدارکرد اماکسيکه خودشو به خواب ميزنه رو نميشه هيچ وقت بيدار کرد.اقا حرف ازاين عاقلانه ترنيست.مابا چه زبوني به اين اهل تسنن بگيم که حداقل بريد صحاح سته خودتونو بخونيد.ببين که نوشته عمر به حضرت رسول(ص)گفت.ببين درمورد ولايت چي ميگن.ببينندکه چه احاديثي درمورد عايشه و...که به خداادم خجالت ميکشه که بگه.اگه بگي ابروي اسلام و مسلمين روبرده ايم اگه نگيم هم که نميشه.اگه يه سني بره بخونه اين صحاح سته رو حتمانظرش عوض ميشه.چه کنيم که متاسفانه سني ها اغلب بدون مطالعه وبدون علم حرف ميزنند.بالاخره مامي ميريم وبايدجواب بديم.بدون اگه ازت پرسيدن که چرا دست بسته نمازميخوني و...بايدبراي کارت جواب داشته باشي. اللهم عجل لوليک الفرج
698   نام و نام خانوادگي:  ابي زاده     -   تاريخ:   18 بهمن 91
ما را به رخت وچوب شباني فريفته اند اين گرگ سال هاست که باگله آشناست.
البته منظور از گرگ اين يهودي هاي ملعون مطرود از رحمت حق است
با تشکر ابي
699   نام و نام خانوادگي:  حسين حسيني     -   تاريخ:   22 بهمن 91
سلام .من فقط يه حرف ميزنم اونم اينکه حضرت عائشه مادرموئمان است وبس الکي نميگم چون خداوند درقرآن فرمودند.آياشماگفتارپروردگارجهانيان را انکارميکنيد؟
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي
هرچند كه خداوند متعال مي‌فرمايد: "النَّبِي‌ُّ أَوْلَي‌َ بِالْمُؤْمِنِين‌َ مِن‌ْ أَنفُسِهِم‌ْ وَ أَزْوَ َجُه‌ُ أُمَّهَاتُهُم‌...;(احزاب‌،6) پيامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است‌; و همسران او، مادران آنها (مؤمنان‌) محسوب مي‌شوند... ."
اما لازم است بدانيد:
1 ام المؤمنين بودن، تنها تأثيرش مسأله "حفظ احترام‌" و "حرمت ازدواج‌" با زنان پيامبر صلي الله عليه وآله ‌بوده‌; چنان كه در آيات بعدي همين سوره‌، حكم صريح تحريم ازدواج با آنها بعد از رحلت پيامبر صلي الله علي وآله بيان شده‌است‌
2-اين‌كه قرآن‌كريم‌، همسران پيامبر صلي الله عليه وآلعه را مادران مؤمنان معرفي كرده فقط از اين جهت است كه در جايگاه و مقام همسري رسول‌خدا صلي الله عليه وآله هستند يعني جايگاه همسر بودن پيامبر، محترم و با ارزش است‌. اين‌جا بحث شخص نيست‌; بلكه سخن در شأن و جايگاه همسري پيامبر اكرم است و خطاب قرآن كريم شخصيت و عنوان همسران است‌.
3- هرچند بگوييم كه عايشه طبق آيه (وأزواجه أمهاتهم) ام المومنين است، ولي او برخلاف آيه33 همان سوره (وقرن في بيوتکن) در برابر امام زمان خود حضرت علي عليه السلام قيام کرد و موجب کشتار حدود 30 هزار نفراز مسلمانان در جنگ جمل شد و اين کار او خلاف قرآن و دستور  رسول اکرم (ص) بوده
4- در روايات صحيح نقل شده است كه مخالف علي‌بن ابيطالب‌ عليه السلام منافق است . پيامبر اكرم‌ صلي الله عليه وآله فرمودند: «لَا يُحِبُّكَ إلا مُؤْمِنٌ ولا يَبْغَضُكَ إلا مُنَافِقٌ اي علي تو را دوست ندارد مگر مومن و دشمن ندارد تو را مگر منافق . (سنن ترمذي ج5 ص 643)
بنابراين با توجه به مخالفت و دشمني عايشه با حضرت علي‌ عليه السلام كه از جهت تاريخي مسلّم است‌، آيا مي‌توان او را مؤمنه دانست‌؟!
4. از آية 10 سورة تحريم روشن مي‌شود كه زن پيامبر بودن‌، به تنهايي باعث تبرئة شخص نمي‌شود، چنان كه قرآن مجيد در اين آية شريفه‌، زن حضرت نوح و لوط را جهنمي مي‌داند: "ضَرَب‌َ اللَّه‌ُ مَثَلاً لِّلَّذِين‌َ كَفَرُواْ امْرَأَت‌َ نُوح‌ٍ وَ امْرَأَت‌َ لُوطٍ كَانَتَا تَحْت‌َ عَبْدَيْن‌ِ مِن‌ْ عِبَادِنَا صَـَـلِحَيْن‌ِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَم‌ْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِن‌َ اللَّه‌ِ شَيًْ وَ قِيل‌َ ادْخُلاَ  النَّارَ مَع‌َ الدَّ َخِلِين‌َ ;(تحريم‌،10)
بنابراين ام المومنين به تنهايي فضيلتي نيست بلکه زنان رسول خدا فقط اگر تقوي پيشه کنند و از خدا بترسند داراي ارزش و مقام مي باشند. و به همين جهت است که قرآن مي فرمايد:
يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً. يعني: "اى همسران پيامبر! شما اگر پرهيزكارى پيشه كنيد [از نظر منزلت و موقعيت‏] مانند هيچ يك از زنان نيستيد، پس در گفتار خود، نرمى و طنّازى نداشته باشيد تا كسى كه بيمار دل است طمع كند، و سخن پسنديده و شايسته گوييد.." (احزاب/32)
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
700   نام و نام خانوادگي:  جعفر تقوي     -   تاريخ:   25 بهمن 91
من يک فرد عادي از جامعه اسلامي ، من از آقايان به ظن خود اهل سنت يک سوال دارم ، شما عزيزاني که مدعي در راه سنت حضرت رسول هستيد مي خواهم بپرسم چند پيامبر در دين مبين مي شناسيد که در عمل به سنت 4 شيوه مختلف داريد ، براي نمونه موقع به نماز ايستادن که دست را روي دست مي گذاريد و اين را سنت ميدانيد ، و از نمونه ها زياد مي باشد شما تابع سنت حضرت رسول (ص) هستيد يا تابع سنت خلفا ابوبکر و عمر وعثمان
701   نام و نام خانوادگي:  مولايم علي (ع)     -   تاريخ:   28 بهمن 91
واقعا بايد با اين سخنگوي فتنه انداز کافر مبارزه شود و اگر دست روي دست بگذاريم بر تعداد اين کافران و دروغ گويان افزوده ميشود پس بياييم با همکاري يکديگر هم از مولايمان علي و هم از مذهب و دين کاملمان-شيعه-اسلام-محافظت کنيم به همه ميگويم،به همه تذکر ميده که شيعه در خطر است پس نسل شيعه را حفظ کنيد باشد روزي که اختلتف بين شيعه و سني حل شود و ما بدون در گيري کنارهم زندگي کنيم و بر تعداد شيعيان روز به روز افزون شود.
يا علي
702   نام و نام خانوادگي:  س.ش     -   تاريخ:   28 بهمن 91
چراغ و مسجد و محراب و منبر ابوبکر و عمر عثمان و حيدر
703   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   28 بهمن 91
الله اکبر با سلام جناب سو شي 700 گفتي حيدر يعني منبر .... پس منبر نبايد در جاي غضبي باشد پس يعني محراب و مسجد و چراغ هم بايد متعلق به حضرت علي مييبود ختم کلام ... لبيک يا علي
704   نام و نام خانوادگي:  مهدي     -   تاريخ:   29 بهمن 91
سلام بر کامنت 701 اجتماع نقيضين محال است : http://tmehdir.mihanblog.com/post/140
705   نام و نام خانوادگي:  منصور     -   تاريخ:   30 بهمن 91
در حج امسال خدا توفيق زيارت اييمه بعقي را برايم عنايت فرمود.من وديگر مليتهاي مختلف خيلي مثايل برايشان حل ميشود.انشاالله با ديدن اينگونه تناقضهاي اشكار وهابيها و سلفيها .حتي برادران اهل سنت هم به اين موضوع پي ميبرند.و پوچي ادعاهاي ان فرقه ذاله بر همه اعيان ميشود .در حال زيارت در قبرستان بعقي مامورين خيلي اذيت و ازار ميدادند .هر كس متوجه قبور شريف ميشد بيرون ميكردند.ادعا ميكردند زيارت مرده و قبور حرام است.در انطرفتر ماموريني گماشته بودند مردم را دعوت به زيارت قبر عثمان ميكرد جالب اينكه زيارتنامه اي چاپ كرده بودند و با اصرار پخش ميكردند.شما را بخدا اين تناقض گويي مشتي خرافه پرست ضد دين چه پيامي را در بر دارد؟ايا غير از اينكه كينه قلبي خود را به ال محمد اعيان ميسازند چيز ديگري هست؟ما امامانمان را شفيع قرار ميدهيم بين خود و خدايمان.ايا اين فعل حرام است؟اگر خلاف دين خدا است چرا خداوند در قران ميفرمايد پسران حضرت يعقوب پيغمبر خواستند از كرده هاي خود استغفار كنند به پيش پدر رفته و او را شفيع قرار دادند و گفتند پدر از خدا به ما استغفار كن پيامبر فرمود برويد من بعدا بعوض شما استغفار ميكنم.اين استدلال محكمي است به ياوه گويان .خودتان كمي بينديشيد .خدا ياور حق و حقيقت است .علي حق است .وحق با علي و ال علي .چند صباحي صبر ميكنيم .ببينيم دامن فتنه گران السعود .الخليفه.وهابيون با اين شيعه كشي چطور شعله ور خواهد شد انشاالله
706   نام و نام خانوادگي:  فيروز ابولولو     -   تاريخ:   07 اسفند 91
باسلام خدمت شيعيان عزيز : مي خواستم خدمتتان عرض كنم كه متاسفانه اين اهل سنت گمراه سرشان را مثل كبك در برف كرده اند در حقيقت خودشان را گول مي زنند وبه ريسمان علي ابن ابي طالب سلام الله عليه چنگ نمي زنند خود بزرگان اهل سنت در كتاب هاي بزرگشان مثل بخاري آورده اند كه منظور از ريسمان الهي در آيه شريفه (وعتصموا به حبل الله جميعا ولا تفرقوا) ولايت علي و اولاد علي عليهما سلام است . در ضمن ايام شهادت حضرت زهرا عليها سلام است اين اهل بدعت ها مي خواهند اين ايام را كمرنگ جلوه داده و حتي در مواردي هم منكر اين شده اند كه خليفه هاي خودشان باعث و قاتل حضرت زهرا عليها سلام و محسن ابن علي اول شهيد راه ولايت شش ماهه حضرت هستند اين هم دليل و مدرك : " فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَهَجَرَتْ أَبَا بَكْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتى تُوُفِّيَتْ. " فاطمه دختر رسول خدا از ابوبكر ناراحت و از وى روى گردان شد و اين ناراحتى ادامه داشت تا از دنيا رفت. صحيح البخاري، ج 3،‌ ص 1126، ح2926، باب فَرْضِ الْخُمُسِ، تحقيق د. مصطفى ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - ژس عزيزان برادران ايام شهادت را با شكوه هرچه تمام تر برگزار كنيد تا دل صاحب الزمان عجه الله و فرجه خشنود و مرهمي بر دل داغديده آن حضرت شويم. آنکه مي گويد چرا مشکي به تن پوشيده ايد؟ مي زند طعنه، چرا دائم به حال گريه ايد! گو؛ دهانت را ببندد، اي بي حياي بي خرد قلب تو پر گشته از حب عمر، داري حسد؟ مادر ما را، ز کينه در جواني کشته اند کافران هم پهلو و هم بازويش بشکسته اند کوري چشمت عزاداريم و بر لب زمزمه لعن بر هر کس که منکر شد عزاي فاطمه (التماس دعاي فرج)
707   نام و نام خانوادگي:  سيدناعلي بن ابيطالم     -   تاريخ:   14 اسفند 91
بسم رب الحسين باسلام برادران اهل سنت چرا جواب سوال هاي مرا نداديد؟ منتظرم 687
708   نام و نام خانوادگي:  فاطمه     -   تاريخ:   20 اسفند 91
باسلام اون از خدا ورسول بي خبرا چه جوابي دارن بدن كه شما منتظر جوابين؟ اونا اگه منطق واستدلال حاليشون بود كه مادرمون رو بي گناه كتك نميزدن و به شهادت نميرسوندن واون مصيبت هارو سر امام عزيزمون درنمياوردن. خدا لعنت كنه اولي و دومي وسومي وهمه پيروانشون رو. الحمدالله الذي جعلنا من المتمسكين بولايت علي بن ابي طالب ياعلي مدد
709   نام و نام خانوادگي:  فاطمه     -   تاريخ:   20 اسفند 91
از فاطمه اكتفا به نامش نكنيد نشناخته توصيف مقامش نكنيد هركس كه در او محبت زهرا نيست علامه اگر هست سلامش نكنيد فرارسيدن ايام عظماي مصيبت حضرت فاطمه زهرا صلوات الله عليه را اول به امام زمان (عج) سپس به شيعيان آن حضرت پيشاپيش تسليت عرض ميكنم.
710   نام و نام خانوادگي:  بدون شرح:     -   تاريخ:   20 اسفند 91
خب؛راست مZگن بچاره ها؛‏
علZ که خود پZغمبر اعلام جانشZنZش رو کرد؛باطله‏!‏‏!‏‏!‏
بعد ابوبکر که نسبت زنا به پZامبر داده؛و عمر که فرزند زنازاده خطاب بوده؛به پZامبر هم لقب مجنون داده؛حقه؛
ما شZعZان اونقدر بZکار نZستZم که چرند و پرند دوتا بچه سنZ رو تحلZل کنZم؛آخه بZچاره ها علماشون کم آوردن؛بچه سنZ شاشو رو جلو آوردن؛
711   نام و نام خانوادگي:  فاطمه املشي     -   تاريخ:   23 اسفند 91
و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احياءٌ عند ربهم يرزقون
روزي که مولامون (عج الله تعالي فرجه الشريف )اون دو رو که خدا در وصفشون مي فرمايند " و من اظلم ممن افترا علي الله "از قبر بيرون مي آورند "خاشعةً ابصارهم ترهقهم ذلة" در اون روز که" ذلک اليوم الذي کانوا يوعدون" خواهيم ديد که کي در ضلالت بوده
712   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   25 اسفند 91
شرک شيعه تا کي
713   نام و نام خانوادگي:  باران     -   تاريخ:   27 اسفند 91
جناب "محمد": شما در مورد تشيع تحقيق کردين ؟ اصلا ميدونين فلسفه زيارت چيه ؟
چرا بدون اينکه چيزي بدونين حرف ميزنين آخه؟ چرا به شيعه تهمت شرک ميزنين ؟
حرف زدن واجب نيست که، خوب وقتي نميدوني حرف نزن ديگــــــــــــــــه
714   نام و نام خانوادگي:  فاطمه املشي     -   تاريخ:   27 اسفند 91
آقاي محمد مشرک اون کسي که براي وليي که از جانب خدا انتخاب شده شريک قرار بده
715   نام و نام خانوادگي:  سيدناعلي بن ابيطالب     -   تاريخ:   27 اسفند 91
بسم الله الرحمن الرحيم باسلام جناب محمد به جاي حرف مفت زدن به سوالات جواب بده . اگه پيرو عمري به سوالات687جواب بده
716   نام و نام خانوادگي:  سيدناعلي بن ابيطالب     -   تاريخ:   27 اسفند 91
بسم رب الحسين آقايا اهل بدعت (همون اهل سنت) لطفا نظر خود را در مورد متن زير اعلام کنيد بي ادبي عايشه به پيامبر ( ص ) احترام به رسول و رعايت ادب در مقابل آن حضرت، بلكه در مقابل بزرگان، مسأله‏اى است كه هر انسان عاقلى آن را مى‏فهمد و نياز به تعليم ندارد. وقتى ابوبكر و عمر صداى خود را در مقابل رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بلند كردند آيات اول سوره حجرات نازل شد و اعمال آنها را باطل شده اعلام کرد، و اين نشان مى‏دهد كه بايد آنها مى‏فهميدند كه در مقابل آن حضرت حتى صداى خود را نبايد بلند كنند. حال مى‏خواهيم بدانيم كه آيا عايشه احترام حضرتش را نگه مى‏داشت؟ 1 - «عن أنس: كان للنبى صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم تسع نسوة فكان إذا قسم بينهن لا ينتهى إلى المرأة الأولى إلاّ في تسع. فكن يجتمعن كل ليلة في بيت التى يأتيها. فكان في بيت عايشه فجاءت زينب فمدّ يده إليها فقالت هذه زينب. فكفّ النبى صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم يده فتقاولتا حتى إستخبتا و أقيمت الصلاة. فمرّ ابوبكر على ذلك فسمع أصواتهما فقال: أخرج يا رسول اللّه إلى الصلاة و احث في أفواههن التراب. فخرج النبى صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم فقالت عايشة: الآن يقضى النبى صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم صلاته فيجى‏ء أبوبكر فيفعل بى ويفعل. فلما قضى النبى صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم صلاته أتاها أبوبكر فقال لها قولا شديدا وقال أتصنعين هذا؟!»(1). خلاصه ترجمه: انس مى‏گويد كه رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله 9 زن داشت... هر كه نوبتش بود در آن شب همه زنها آنجا جمع مى‏شدند يك شب كه نوبت عايشه بود زينب وارد شد. پيامبر دستش را به سوى او دراز كرد. عايشه گفت: اين زينب است! (يعنى شبى كه نوبت من است چرا به زنى ديگر دست مى‏زنى!) حضرت دست باز داشت. گفتگوى آن دو (پيامبر و عايشه) بالا گرفت و صدا بلند شد. وقت نماز شد. ابوبكر از آنجا گذشت و صداى آن دو را شنيد و گفت: يا رسول اللّه بيا نماز و بر دهانشان خاك بريز. پيامبر خارج شد. عايشه گفت: الآن پيامبر نماز را تمام مى‏كند و ابوبكر مى‏آيد و با من برخورد مى‏كند. چون پيامبر نمازش تمام شد ابوبكر آمد و سخن تندى به او گفت و (در ضمن آن) گفت: (1) صحيح مسلم، ج 2، ص 1084، كتاب الرضاع، باب 13، ح 46. آيا اينگونه (با پيامبر) رفتار مى‏كنى؟! شايد لازم به توضيح نباشد كه وقتى پيامبر دست از زينب باز داشت چه كسى شروع به پرخاشگرى كرد. چرا بايد عايشه آنچنان رفتارى داشته باشد كه ابوبكر با او چنان برخورد تندى داشته باشد؟ با آنكه ابوبكر خود در حضور رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله صدا بلند كرده بود و نتيجه آن نزول آيات اول سوره حجرات بود. ممكن است گفته شود كه ابوبكر چون مى‏دانست كه نبايد با رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله چنين كرد و إلاّ تمامى اعمال خوب انسان ضايع مى‏شود؛ اين بود كه با دخترش تندى كرد. در پاسخ گوئيم: با اين حساب اين جريان بعد از نزول آيات سوره حجرات بود و عايشه با علم به اينكه نبايد در حضور رسول خدا صدا بلند كرد چنان كرد كه گفتيم. بنابراين بايد گفت همه اعمال خوب او ضايع و تباه شد. سؤالى كه در اينجا مطرح مى‏باشد اين است كه آيا او بعد از اين جريان توبه كرد؟ به اين روايت توجه فرمائيد: 2 - «عن النعمان بن بشير قال: إستأذن ابوبكر على النبى صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم فسمع صوت عايشة عاليا فلما دخل تناولها ليلطمها وقال: ألا أراك ترفعين صوتك على رسول اللّه صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم ! فجعل النبى صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم يحجزه. فخرج ابوبكر مغضبا. فقال النبى صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم حين خرج ابوبكر: كيف رأيتنى أنقذتك من الرجل؟ قال فمكث ابوبكر أياما، ثمّ إستأذن على رسول اللّه صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم فوجدهما قد إصطلحا. فقال لهما: أدخلانى في سلمكما كما أدخلتمانى في حربكما. فقال النبى صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم : قد فعلنا قد فعلنا»(2). خلاصه ترجمه: نعمان بن بشير مى‏گويد: ابوبكر اجازه خواست كه بر پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وارد شود. صداى عايشه را شنيد كه بلند است. چون داخل شد خواست او را بزند و گفت: چرا بر سر رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرياد مى‏زنى؟ پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مانع از كتك خوردن عايشه شد. ابوبكر با غضب خارج شد. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به عايشه گفت: من تو را از كتك خوردن نجات دادم. چند روز بعد ابوبكر اجازه ورود خواست. آن دو آشتى كرده بودند. گفت: همانگونه كه هنگام جنگ شما به من اجازه داديد هنگام صلح نيز اجازه دهيد و پيامبر دوبار فرمود: اجازه داديم. عمل ابوبكر نشان مى‏دهد كه او مى‏دانست نبايد در حضور پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله صدا بلند كرد و عايشه با آنكه يكبار توبيخ شده بود باز هم تكرار كرد و اين نشان مى‏دهد كه او زنى پرخاشگر بود و ما سراغ نداريم كه او توبه كرده و مطيع خدا و رسولش بوده و از پرخاشگرى و مخالفت با پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و ايذاء آن حضرت دست كشيده باشد.به نمونه‏هاى ديگرتوجه فرمائيد: 3 - «عن عايشة: كنت أنام بين يدى رسول اللّه ورجلاى في قبلته. فإذا سجد غمزنى فقبضت رجلى فإذا قام بسطتهما...»(4). 3) سنن أبى داود، ج 4، ص 300، كتاب الأدب، باب ما جاء في المزاح. 4) الف - صحيح بخارى، ج 1، ص 107 و 137، كتاب الصلاة، بابهاى: «الصلاة على الفراش» و «التطوع خلف المرأة»، و ج 2، ص 81، كتاب الجمعة، باب إستعانة اليد في الصلاة...، باب ما يجوز من العمل في الصلاة. ب - سنن أبى داود، ج 1، ص 189، كتاب الصلاة، باب من قال المرأة لاتقطع الصلاة، ح 712 و 713. ج - سنن نسائى، ج 1، ص 126، كتاب الطهارة، باب 120، ح 167 و 168. عايشه مى‏گويد: من در مقابل رسول خدا دراز مى‏كشيدم (يعنى آنگاه كه آن حضرت به نماز شب مشغول بود) هرگاه به سجده مى‏رفت پايم را فشار مى‏داد من آن را جمع مى‏كردم و چون برمى‏خاست دراز مى‏كردم. سؤال ما اين است كه آيا اين از مصاديق رعايت ادب است كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در حال نماز باشد و عايشه پايش را به طرفش دراز كند به طورى كه اگر او پايش را جمع نمى‏كرد نمى‏شد سجده كند؟ آيا محل ديگرى نبود كه دراز بكشد؟ آيا حجره او آنقدر تنگ بود كه جاى ديگر نمى‏يافت؟ اينان مى‏گويند كه محل دفن پيامبر و دو خليفه اول در حجره عايشه بود و او كما كان در آنجا زندگى مى‏كرد. 4 - «عن عايشة: إلتمست رسول اللّه فأدخلت يدى في شعره فقال: قد جاءك شيطانك فقلت أمالك شيطان؟ فقال: بلى ولكن اللّه أعاننى عليه فأسلم»(5) عايشه مى‏گويد: با دستم رسول خدا را جستجو كردم به موهايش اصابت كرد. حضرت فرمود: (باز هم) شيطان تو به سراغت آمده است. (يعنى پنداشتى كه من حق تو را به ديگرى واگذار كردم و در نوبت تو نزد همسرى ديگر رفتم). 5 - «عن عايشة: أن رسول اللّه خرج من عندها ليلا قالت فغرت عليه فجاء فرأى ما أصنع فقال: ما لك يا عايشة أغرت؟ فقلت: وما لى لا يغار مثلى على مثلك؟ فقال رسول اللّه أ قد جاءك شيطانك؟ قالت: يا رسول اللّه! أو معى شيطان؟ قال: نعم. قلت: ومع كل انسان؟ قال: نعم قلت: ومعك يا رسول اللّه قال: نعم. ولكن ربى أعاننى عليه حتى أسلم»(6). عايشه مى‏گويد: شبى رسول ز نزدم خارج شد. من حسادتم گل كرد. حضرت آمد و ديد من چه مى‏كنم فرمود: تو را چه مى‏شود؟ آيا (باز هم)حسادت به خرج دادى؟ گفتم: چرا مثل من بر مثل تو غيرت و حسادت به خرج ندهد؟ (يعنى من حق دارم كه چنين كنم چه آنكه ممكن است تو نزد همسر ديگرى بروى!) رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: آيا (باز هم) شيطانت به سراغت آمد؟ گفتم: يا رسول اللّه آيا با من شيطان است؟ فرمود: آرى. دقت در اين روايت به خوبى نشان مى‏دهد كه عايشه بيش از يكبار در عدالت رسول خدا در شك بود و بى آنكه ادب حضور را رعايت كند از حضرتش مى‏پرسد كه آيا با تو هم شيطان است؟ 5) سنن نسائى، ج 7، ص 75، كتاب عشرة النساء، باب 4، ح 3966. 6) صحيح مسلم ج 4 ص 2168 كتاب صفات المنافقين وأحكامهم باب 16 ح 70 بر سيلي زن لعنت
717   نام و نام خانوادگي:  رکسانا     -   تاريخ:   27 اسفند 91
متوجه نشدم اين خانم املشي چي گفت.شريک براي ولي خدا؟؟؟ يعني چي؟؟ ولي خدا کي هست؟ هرکه هم باشد خدا که نيست که شريک نداشته باشد. نمي دانم ايا شما مي دانيد خدا کيست وچه صفاتي دارد يا خير؟
718   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   28 اسفند 91
الله اکبر

با سلام

در برنامه کلمه طيبه کليپي از عقيل بي عقل پخش شد که حديث مسلم را که در ان حضرت ختمي مرتبط فرموده بودند "" ‏ ‏يا ‏ ‏عائشة ‏ ‏لا تكوني فاحشة "" حاضر شد بگويد که عايشه عمل قبيح خيانت در زناشوئي کرده الي اخر ......
اساتيد کلمه طيبه انرا حمل بر فرار عقيل بي عقل از تقابل با يکي از شيعيان کردند و با ترجمه ان عايشه را از عمل قبيح خيانت در زناشوئي دور دانستند .
بعد از ان يکي از عوامل بي سواد شبکه حقير کلمه بنام احسان از بوشهر امد و سعي کرد که گفتار اين عقيل بي عقل صحيح جلوه بده ...... من کاري به او ندارم فقط ميخواهم بگويم ...
1 ) اين جماعت نادان حاضرند در مقابل اختلاف مابين حضرت محمد صلي الله و ائمه اطهار با امهات المومنين و اصحاب .... طرف امهات المومنين و اصحاب را بگيرند .
2 ) اين جماعت نادان حاضرند در مقابل اختلاف امهات المومنين و اصحاب با تابيعين .... طرف تابعين را بگيرند .
3 ) ) اين جماعت نادان حاضرند در مقابل اختلاف مابين تابعين .... و بخاري و مسلم و ديگر کاتبين احاديث طرف بخاري و مسلم و ديگر کاتبين احاديث را بگيرند .
اما اين اقا احسان ياوه گو حراف حاضر شد بگويد عقيل بي عقل صحيح گفته و ديگر اينکه مسلم هم منظورش فاحشگي عايشه بوده و عايشه هم در زمان خود حضرت محمد صلي الله به اينکار شنيع دست ميزده .....

قضاوت با خودتان خصوصاٌ برادران اهل سنت .

لبيک يا علي
719   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   28 اسفند 91
الله اکبر با سلام جناب (مهمد )712 تو اول بيا يکتا پرستي ابن ابي قحافه و ابن حطاب را شرح بده تا بفهم شرکي که منظورته چيه .... يک راهنمائي بهت ميکنم ..... يک سامري بود يک گوساله .... سامري و گوساله دين ما کي هستند .... البته گوساله ( يا بهتر بگويم گاو پير رو ميشناسم ) تو بيا سامري دين اسلام را بگو .... لبيک يا علي
720   نام و نام خانوادگي:  غضنفري     -   تاريخ:   29 اسفند 91
خانم رکسانا:
به نظر شما پيامبر اسلام صلي الله عليه واله وسلم شريک داره؟
سعي نکن با الفاظ بازي کني.
فکر کردي خيلي ضعف بزرگي براي شيعه پيدا کردي؟!!!!!!
منظور اين بوده که غاصبين خلافت ظاهري ولي الله را غصب ميکنند و در اين امر شراکت دارند
اين مطلب را يک کودک يکساله درک ميکند
شو سعي کن حقانيت اصل مذهبت را اثبات کني اين موارد که از يک لفظ و طرز بيان ايراد بگيري پيشکش
721   نام و نام خانوادگي:  رکسانا     -   تاريخ:   01 فروردين 92
اقا يا خانم غضنفري----پيامبر اسلام به عنوان پيامبر شريک دارند چون پيامبران ديگري هم وجود داشته اند اما به عنوان خاتم پيامبران شريک ندارند. شما دقت کنيد خانم املشي فرمودند"" مشرک کسي است که براي ولي خدا شريک قراردهد"". من نميدانم اين تعريف از کلمه ي مشرک را کدام کمپاني به ثبت رسانده است؟ مشرک به کسي گفته ميشود که براي خدا شريک قراربدهد.بگذاريد نويسنده ي اين جمله کمي خودش هم بينديشد به او در اشتباهش کمک نکنيد. اين ضعف شيعه نيست اين ضعف گفتاري افرادي است که نا اگاهانه کلمات وجملاتي را به کار مي برند که همين فردا توسط عده اي مستعمل شده و زدودن اين اشتباهات براي ايندگان ما گاهي غيرممکن ميشود همانطور که ما براي پاک کردن افکار وذهنيات اشتباه در تحريف تاريخ ازگذشتگانمان الان به زحمت افتاده ايم.
722   نام و نام خانوادگي:  فاطمه املشي     -   تاريخ:   02 فروردين 92
خانم رکسانا شرک براي ولي خدا يعني اينکه شما انتخاب اصحاب سقيفه به انتخاب خداي متعال ترجيح داديد
723   نام و نام خانوادگي:  محمدعلي يوسفي راوري     -   تاريخ:   02 فروردين 92
بزار بگن اونا درك نمي كنند بايد عشقي از اهل بيت توي دلشون باشه نيست خدا را شكر مي كنم كه شيعه به دنيا امدم و مادرم هم حضرت زهرا ست و مولايم هم حضرت علي است...
724   نام و نام خانوادگي:  فاطمه     -   تاريخ:   04 فروردين 92
باسلام حضرت فاطمه الزهرا (س) محبوب و يگانه پدرش بود وطوري بااو رفتار ميكرد كه با هيچكس چنين رفتاري را نداشت.وشيعيان و مخالفين آنان فرمايش حضرت رسول (ص) درباره اورا روايت نموده اند كه فرمود (فاطمه پاره تن من است كسي كه اورا اذيت نمايد مرا اذيت كرده است.) وفاطمه (س ) بعداز اعتراف گرفتن از خليفه اول ودوم (لعنه الله عليهم)به اينكه آنها اين حديث را از پيامبر(ص) شنيده اند،به اين حديث برعليه آن دو استدلال نمود. ودرحاليكه دستهايش را بلند كرده بود به خداوند عرضه داشت (خداوندا!شاهد باش كه اين دو مرا اذيت كردند وبه علي (ع) شفارش نمود كه خاك سپاري وقبر او را از اين دو پنهان كند. اين اعمال وهمچنين سفارش او ،جهاد در راه خدا وياري دين حق و بهترين دليل براي اثبات مذهب شيعه و باطل نمودن مذهب عامه است.زيرا مخفي نگهداشتن دفن وقبر او مطلب سوال انگيزي است كه وقتي از علت آن سوال شده ومعلوم شود بخاطر وصيت او مخفي نگهداشته شده است، مانند آفتاب در وسط آسمان معلوم ميشودكه او درحالي از دنيا رفت كه براين دو خشمگين بوده ومولي وپدر خود را درحالي ديدار نمود كه از دست او دو شاكي بود.واين مطلب براي اين دو رسوايي بزرگي است كه بالاتر از آن تصور نميشود، بخصوص با ملاحظه آيات شريفه قرآن كريم كه ميفرمايد(بگو از شما پاداشي نميخواهم مگر دوستي نزديكان من.) سوره شوري آيه 23 وتاكيد اين حكم با آيه (هر پاداشي كه از شما بخواهم بنفع خود شماست.)سوره سبا آيه 47 ورسول خدا (ص) از دنيا رحلت كرد درحالي كه در روي زمين كسي از فاطمه به او نزديكتر نبود. وهيچ عقلي شك نميكند،كسي كه به رسول خدا در پاداش رسالت خيانت نمايد شايسته نيست كه برمسند خلافت رسول خدا (ص) تكيه زند وكسي كه ملاحظه رسول خدا را درمورد نزديكان آن حضرت ننمايد چگونه درمورد غيرنزديكان ملاحظه اورا خواهد نمود.وكسي كه به دختر او ظلم كند چگونه درميان امت اوبه عدالت رفتار خواهد كرد.اين چيزي است كه عالم وجاهل آن را ميدانند بخصوص كه آيه تطهير باتفاق شيعه و مفسرين برجسته اهل سنت وعلماي آنان درباره حضرت زهرا(س) نازل شده است .بنابراين بعداز اينكه آيه صريح قرآن طهارت اورا اعلام ودوستي اورا واجب كرد،اگر كسي به او ظلم نمايد وحق اورا غصب كند نميتواند اذيت وآزار خود را به طريق شرعي صحيحي توجيه نمايد. الحمدلله الذي جعلنا من المتمسكين بولايت علي بن ابيطالب عليه السلام.
725   نام و نام خانوادگي:  فاطمه     -   تاريخ:   04 فروردين 92
اي اهل عالم گريه كنيد براين جنايت بزرگ كه نسبت به رسول بزرگوار وپيامبري كه رحمت براي جهانيان بود ودر حق پاره تن ودختر پاك او انجام دادند! حق اورا غصب ،مهريه اورا گرفته واورا از ارث پدر محروم ساختند! به صورت او سيلي زدند و جنين او را در حاليكه كفنهاي رسول خدا(ص) هنوز تروتازه بود سقط كردند.و براي آتش زدن در خانه او آتش طلبيدند ، همان دري كه مدتي طولاني ملائكه مقرب خدا پشت آن توقف ميكردند تا به آنها اذن دخول داده شود. ايام شهادت و مصيبت عظماي يگانه دخت پيامبر(ص) را ابتدا به امام عصر (ص) سپس به شيعيان جهان تسليت عرض مينمايم. باشد كه رهرو فاطمه شويم . ان شاالله
726   نام و نام خانوادگي:  فاطمه     -   تاريخ:   05 فروردين 92
گفت در مي زنند،مهمان است گفت آيا صداي سلمان است؟ اين صدا،نه صداي طوفان است مزن اين خانه مسلمان است مادرم رفت پشت در اما، گفت آرام ما خدا داريم ما كجا كار باشما داريم واگر روضه اي به پا داريم پدرم رفته ما عزاداريم پشت در سوخته بال وپر، اما آسمان را به ريسمانبردند آسمان را كشان كشان بردند پيش چشمان ديگران بردند مادرم داد زد بمان! بردند،اما بين آن كوچه چند بار افتاد اشك از چشم روزگار افتاد پدرم در دلش شرار افتاد تا نگاهش به ذوالفقار افتاد. گفتند يك روز يك نفر اما ...... ايام شهادت حضرت فاطمه الزهرا(س) را تسليت عرض ميكنم.
727   نام و نام خانوادگي:  فاطمه املشي     -   تاريخ:   08 فروردين 92
بسمه تعالي
با تشکر از آقاي قضنفر

خانم رکسانا

براي وليي که از جانب خداي تعالي انتخاب شده شريک قائل شديد يعني انتخاب اصحاب سقيفه رو به انتخاب خداد تعالي ترجيح داديد
728   نام و نام خانوادگي:  اميد شيعه در حد مرگ...     -   تاريخ:   24 فروردين 92
شهادت حضرت ام ائمه را به تمام شيعيان جهان تسليت مي گويم
لعن الله قاتليك يا فاطمه(س)
729   نام و نام خانوادگي:  محمد امين     -   تاريخ:   29 فروردين 92
سرمايه ي محبت زهراست دين من...من دين خويش را به دو دنيا نمي دهم... گر مهر و ماه را به دو دستم نهد فلک...يک ذره از محبت زهرا نمي دهم..... انشا الله آقامون ظهور ميکنه حقمون رو ميگيره ...خدا لعنت کنه هر کسي رو که با علي و آل علي بده... ماجراي غدير و هرکي قبول نداره حروم زادس به خدا.... هو يا علي من بچه شيعه زندگيمو ميدم...اما حاظر نيستم توهين به اين خونواده رو ببينم... به ابي انت و امي يا حسين
730   نام و نام خانوادگي:  نبي     -   تاريخ:   01 ارديبهشت 92
سلام برهمگي شيعه امام يا امامزاده راپرستش نميكند بلكه چون آنهارا افراد پاك ومخلص خداوند ميداندبنا برفرموده خداوند در قران كريم(وابتغواالوسيله اليه)لذا آنها راواسطه ووسيله بين خود وخدا قرار ميدهد نه آنها را خدا بداند.
731   نام و نام خانوادگي:  م ن     -   تاريخ:   05 ارديبهشت 92
با عرض سلام و احترام خدمت تمام شيعيان و اهـل تسنن اميدوارم هـمه خوب باشيد. من يك جوان 24 ساله هـستم و اولين بارتوى اين سايت اومدم,واقعا متأسفم كه بين برادراى مسلمان اينهـمه تفرقه وجود داره اميدوارم كه اين طرز فكر از بين بره و به خدا فكركنيم و  از خدا بترسيم ,توروخدا بياين كشورمونو بسازيم (كل كشورهـاى اسلامى) باور كنيد اگه بخواهيم ميتونيم يك شبه ره 100ساله غربو بريم . 
شايد سنى هـا و شيعه هـا فكر كنندكه از دستورخدا ناپيروى مى شه باشد درست ولى دستور خدا اينه كه باهـم دشمنى كنيدواضحه كه اينطور نيست
732   نام و نام خانوادگي:  ذاکر     -   تاريخ:   11 ارديبهشت 92
آقايان سني ......... که حيفه که بهتون بگن آقا ...... هيچ ميدانيد که نماز بي ولايت آب بازيه ؟؟؟؟ هيچ ميدانيد کعبه اي که دورش ميچرخيد ولادتگه مولاي ماست ؟؟؟؟ شما چه ... هستيد گه برا ما صحبت مي کنين خلفاتون ؟؟؟ کي بودن که خودتون کي باشين ؟؟؟ ديگه نشنوم از اين حرفا ...........
733   نام و نام خانوادگي:  مهين     -   تاريخ:   11 ارديبهشت 92
يک سيوال از همه متفکران مگ پيامبر ب چند روش احکام واصول دين اسلام رو به صحابه آموخته؟مگ ب علي يه جور وبه عمر يه جور ديگه؟ وچه کسي با مستنداتش ميگه که حضرت علي وفرزندانش شيعه بودن مث اين شيعه ها احکام راه وروش وقواعد داشتن؟ فقط متوجه خداباشيد تفکرکنيد روايات جعل نکنيد.به سنت رسول خدا توجه کنيد
جواب نظر:
باسلام
كاربر گرامي؛ در مورد احكام به بخش «فقه مقارن» رفته و با دلايل شيعه و سني در مورد احكام مختلف آشنا شويد. در صورت انتقاد در همان بخش نظر خود را مطرح نماييد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
734   نام و نام خانوادگي:  حسين     -   تاريخ:   14 ارديبهشت 92
هرچي باشه اهل بيت ما معلوم بودن پدر و مادرش کي بودن علم داشتن خانواده پيامبر بودن از خلفاي شما خيلي برتر بودن مثل عمر ؟؟؟ نبودن که معلوم نبود پدرش کي بود حمله کرد به مرز هاي ايران ايراني ها رو به خاک خون کشيد کتاب هاي دانشمندان ايراني رو سوزوند وحشي گري کرد تجاوز کرد حالا چسبيديد به ؟؟؟ ها امثال اونا نفرين بر شما ؟؟؟
735   نام و نام خانوادگي:  زينب     -   تاريخ:   18 ارديبهشت 92
السلام عليک يااهل البيت النبوه ....................لعنت خدا بردشمنانتان
736   نام و نام خانوادگي:  اسدي     -   تاريخ:   20 ارديبهشت 92
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد وآخرتابع له علي ذلك
737   نام و نام خانوادگي:  سجاد     -   تاريخ:   23 ارديبهشت 92
خود بد بختشون کسي ندارن برن زيارت حسودي ميکنن.خلفاتون ارزش زيارتم نداره
738   نام و نام خانوادگي:  سيد فضل اله     -   تاريخ:   26 ارديبهشت 92
سلام و درودبه همگي ما چرا حرفي واسه دفاع از خودمون نداريم
739   نام و نام خانوادگي:  بهنام     -   تاريخ:   27 ارديبهشت 92
بنام خداوند بي شريك ماشيعيان براي خداوند شريكي قايل نيستيم ودراخر تمام نمازها به اينواقعيت اذعان داريم.معلم زندكي مارسول ا...واهلبيت باكش ميباشند وانهاريسمان هدايتن,كه ماشيعيان به اين ريسمان Changزده ودراين دنيابه راه انها منش انها متوسل ميشويم.وخداوند خود فرموده كه تمام هستي فقط بخاطر اين باكان(رسول ا...(ص)و علي(ع) وفاطمه(س) واهل بيت شان) افريده ام ,وزيارت قبر انهادليل محكمي برحقانيت اين باكان استو همانطور كه تمام انسانها به اهل قبورشان احترام ميكذارند ,ما هم به انها احترام خاصي ميكذاريم واين دليلي بر خرافه بذيري ما نيست وهمجنين دليلي بر توهين انسانهاي كور دل نمي باشد. مادراينجا خويشتنداري كرده وباني نفاق واختلاف نخواهيم شدوزبان به توهين نمي كشايم جون دور از اموزه هاي مذهب ماست وفقط بردشمنان ان باكان لعن ميفرستيم باشد تاخود صاحب النفوس حق رااشكار وبيشتر رستكار شويم. انشاا.... به اميد ظهور دولت حقه صاحب الزمان
740   نام و نام خانوادگي:  مجيد     -   تاريخ:   02 خرداد 92
ولادت امام علي ابن ابيطالب (ع) امير المؤمنين مبارك
اللهم صل علي محمد(ص) و آل محمد(ص)
اللهم صل علي فاطمه الزهراء (ع)و آل و اٌم فاطمه الزهراء(ع)
اللهم صل علي حسن ابن علي (ع) و آل حسن ابن علي (ع)
آللهم صل علي حسين ابن علي (ع) و آل حسين ابن علي (ع)

741   نام و نام خانوادگي:  اميد شيعه در حد مرگ...     -   تاريخ:   04 خرداد 92
ولادت تک مولود کعبه حضرت مولانا اميرالمومنين علي فاروق وصديق(ع)؛فاروق امت؛مبارک باد
742   نام و نام خانوادگي:  سيدنا علي بن ابيطالب     -   تاريخ:   06 خرداد 92
باسلام . از برادران شيعه و سني خود خواهشمندم تا به جاي حرف هاي بيهوده نظرات علمي بدهيد . مطالبي که در اين صفحه بود واقعا هيچ بار علمي نداشت.
743   نام و نام خانوادگي:  احمد عبد الله زاده     -   تاريخ:   08 خرداد 92
بسم الله الرحمن الرحيم بکوري چشم دشمنان علي وفرزندان علي وخاندان عصمت وطهارت ، ما شيعيان ، ائمه را ومخصوصا بي بي دوعالم حضرت فاطمه زهرا (س) را ميان خود وخداي خود شفيع قرار ميدهيم وهرگز کسي را وچيزي را جز خدا نمي پرستيم : اگر درکنار بعضي از قبورائمه يا امام زاده ها عبادت ميکنيم ، خدا را عبادت ميکنيم ومعتقديم بعضي مکانها به اندازه مسجد قداست دارند : مگر شما که فقط درمساجد نماز ميخوانيد مسجد را پرستش ميکنيد ؟ ويا اينکه همه مسلمانان که روبروي کعبه مي ايستند مگر کعبه را پرستش ميکنند ؟ يا چون درمسجد مدينه کنار قبر پيامبر خدا به نماز مي ايستند قبر پيامبر را پرستش ميکنند ؟ اين چه تهمت احمقانه ايست که به ما شيعيان ميزنيد ؟ ما با اين جمله کوتاه ( يا فاطمة اشفعي لنا عندالله ) هرچه ميخواهيم ازخداي خويش ميگيريم ومانند کساني چون شما کم خردان نيستيم که وقتي اطبا آنهارا ازبهبودي قطع اميد کردند اميد خود را ازدست بدهيم : من خود يک نابيناي شفا گرفته ام که اطرافيانم باور نميکند که پس از چند سال نابينائي که همه اطبا نا اميدم کرده بوددند با يک خواب از فرزندان بي بي دو عالم چمم را به من باز گرداندند وبعد از بينائي دوباره اين اشعار را سروده ام : يافاطمه درمدحُ ثناي توفلک يکسره گردان مهرتوشده آب چنان سهلُ فراوان ليکن زعطش سوخته دلهاي عزيزان لا حول ولا قوة الا باالله يافاطمة اشفعي لنا عندالله يافاطمه درکوچه وُبازارزمان خون توريزند نام توبگويند ولي عيب توجويند باظاهراسلام بگويندُ بخوانند لا حول ولا قوة الا باالله يافاطمة اشفعي لنا عندالله يافاطمه هرروز دغل کرده بسي سهل وهزاراان درشان تو حرمت نشناسند رقيبان درشيعه کشي ظلم نمايند فراوان لا حول ولا قوة الا باالله يافاطمة اشفعي لنا عندالله يافاطمه درراه علي خون شده ارزانُ فراوان زوارتورا کشته گهي جاهل نادان سفياني نا اهل دهد ظاهر قرآن لا حول ولا قوة الا باالله يافاطمة اشفعي لنا عندالله يافاطمه کوثر ز تو گرديده روان در پي هستي هم کوثريُ هم همهِ ي عالم هستي سيلي نزند مرد ??? جزره مستي لا حول ولا قوة الا باالله يافاطمة اشفعي لنا عندالله يافاطمه با صدق ابابکربگويند که ازصدق تودورند قديسه بسازند کنار تو وُ قديسه پرستند با اصل وُ نژاد تو درافتاده وُ مستند لا حول ولا قوة الا باالله يافاطمة اشفعي لنا عندالله يا فاطمه فضلُ کرم اوست که پيداي توگرديد کرسي قضا درره افکارتوگرديد اندازهُ ميزانُ ترازوزتوگرديد لا حول ولا قوة الا باالله يافاطمة اشفعي لنا عندالله يافاطمه انواردوعالم همه ازنورتوگرديد صديقه توُصدق همان ميل توگرديد درطول خداوند رضا بهرتوگرديد لا حول ولا قوة الا باالله يافاطمة اشفعي لنا عندالله يافاطمه آتش به در خانۀِ تو دشمن حق زد سيلي به سروروي توازجورُجفا زد آنمرد??? پاي به دروازه حق زد لا حول ولا قوة الا باالله يافاطمة اشفعي لنا عندالله عبد الله زاده
744   نام و نام خانوادگي:  سيدنا علي بن ابيطالب     -   تاريخ:   09 خرداد 92
بسم الله الرحمن الرحيم توحيد از ديئگاه اهل سنت.(لطفا بخوانيد و نظر دهيد) جسمت خدا در عقيده اهل سنت در اين مطلب قصد داريم نگاه مختصري به عقيده اهل سنت در مورد خدا بياندازيم. در اين بحث از معتبرترين کتب اهل سنت يعني صحيح بخاري و صحيح مسلم وابن تيمية (عالم بزرگ اهل سنت و وهابييت) و کتاب­هاي ديگر استفاده مي کنيم. اهل سنت خدا را مي بينند! ابوهريره مي گويد : عده اي از رسول خدا سوال نمودند: آيا خدا را در روز قيامت خواهيم ديد؟ ايشان فرمود : آيا در ديدن ماه شب چهارده و نيز آفتاب که ابري در جلويش نيست ترديد داريد؟ عرض کردند نه ايشان فرمودند : آري خدا را مانند آفتاب و ماه بدون ترديد خواهيد ديد.(صحيح بخاري، ج۱، کتاب الصلاة، باب فضل السجود، ح ۵۴۷) در روايت ديگري جرير بن عبدالله مي گويد : رسول خدا فرمود: شما خداي خود را آشکارا و با چشم خواهيد ديد. «أنکم سترون ربکم عياناً»(صحيح بخاري، ج۹، کتاب التوحيد، ح۶۹۹۸) قسطلاني مي گويد : عياناً با کسر عين از عاينت الشيء عياناً گرفته شده و چيزي را که با چشم ديده مي­شود عياناً مب­گويند.(ارشاد الساري، ج۱۰، کتاب التوحيد، باب ۲۴) اهل سنت و خواب ديدن خدا پيامبر اکرم خدا را در خواب مي بيند.(سنن ترمذي، ج۵، ح۳۳۳۲) علماي اهل سنت نيز خدا را در خواب مي بينند.(طبقات شعراني، ج۱، ص۴۴، چاپ ۱۳۱۶مصر) اثبات مکان براي خدا خدا در مقابل نمازگزار عبدالله بن عمر مي­گويد: رسول خدا فرمود وقتي يکي از شما نماز مي­خواند به روبروي خود آب دهان نياندازيد زيرا در موقع نماز خواندن خداوند در مقابل او قرار مي­گيرد.(صحيح بخاري، ج۱، کتاب الصلاة ابواب المساجد، باب۳۳ حک البزاق باليد من المسجد) خدا در آسمان(صحيح مسلم، ج۲، کتاب الصلاة، ح۵۳۷ ) خدا در عرش(سنن ابي داوود، ج۴، کتاب السنة، باب في الجهميه) خدا در ميان ابرها(سنن ابن ماجه، ج۱، باب۱۳) اثبات خنده براي خدا ابوهريره ضمن حديث مفصلي در مهمان نوازي يکي از اصحاب نقل مي کند : آن مرد مهمان نواز به محضر پيامبر آمد. ايشان فرمود : «امشب خدا از رفتار و روش مهمان نوازي شما به خنده افتاد و يا از کار شما تعجب کرد»( بخاري، ج۵، کتاب فضائل صحابه، ح۳۵۷۸ و ج۴ کتاب التفسير ح ۴۷۰۷) خدا جـواني بي ريش و کوسه است ابن تيمية مي گويد : در حديث صحيح مرفوع از قتاده از عکرمه از ابن عباس آمده است که او از پيامبر خدا صلي الله عليه و اله و سلم نقل کرده که : پروردگارم را در هيئت جوان بي ريشي که موهايش پرپشت و مجعد بود ديدم !! خدا به آسمان پايين فرود مي آيد؟ ابوهريره از رسول خدا نقل مي کند: در ثلث آخر شب خدا به آسمان پايين فرود مي آيد و مي­گويد کيست مرا بخواند تا دعاي او را قبول کنم.(صحيح مسلم، ج۲، ح۷۵۸) و…صورت خدا، دست خدا، ساق خدا، دوش خدا، انگشت خدا، کمر خدا و… نمونه­هايي از عقايد اهل سنت در مورد خداست. از خودتان بپرس آيا خدا اين چنين خدايي است؟ خدايي که نياز به خنده دارد؟ خدايي که نياز به دست و پا و بقيه اعضا و جوارح داردصورت بي مو دارد؟ خدايي که جسميت دارد و ديده مي شود؟ واما عقيده پاک شيعه عقيده قرآن است «لَيْسَ کَمِثْلِهِ شَيْءٌ »(سوره شوري، آيه۱۱) «و لَا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ»(سوره انعام، آيه ۱۰۳) بنده منتظر جواب هاي برادران سني هستم.
745   نام و نام خانوادگي:  محب الحيدر     -   تاريخ:   13 خرداد 92
با عرض سلام خدمت عزيزان: در پاسخ به اين تحليل برادران سني ک درباره به کار بردن کلمه (ولي) در روز غدير نسبت به اميرالمومنين آن را به معناي دوست گرفتند، پس چرا در زمان مرگ ابوبکر ( طبق مدارک موجود و مستند در کتب صحيحين) وي به مسلمين گفت وليکم بعدي عمر؟؟؟ آيا اينجا ولي به معناي سرپرست بود يا دوست؟؟؟ شما اگر کتب صحيحين خود را واضح بخوانيد مدارک کافي دال بر حقانيت ولايت مولاي متقيان خواهيد يافت! الحمدلله الذي جعلنا من المتمسكين بولايته اميرالمؤمنين!!!!!
746   نام و نام خانوادگي:  کوروش     -   تاريخ:   15 خرداد 92
درود بر شما ! اي مسلمين ايران اين تذهبون !؟ من بيشتر نظرات رو خوندم 70درصدش توهين و ناسزاگويي بود اون 30درصدي هم که علمي بود مربوط به مسوولين محترم سايت بو د ! اگر پيامبر اسلام ص الان ميبودند ويا اگر امامان شيعه عليهم سلام ويا خلفاي راشدين رضي اله عنه اهل سنت الان ميببودند چه عکس العملي به رفتار خشونت آميز امه واحده پيامبر با همديگر نشان ميدادند؟! آيا راضي به اين همه تعصب و ناسزاگويي ميشدند؟! هدفمان فراموش شده ! هدف از خلقتمان فراموش شده ! داريم ميزنيم به خاکي ! شيطان به راحتي داره در ما نفوذ ميکنه ! بياييد کمي بيانديشيم و به عقايد يکديگر احترام بگذاريم ! لااقل اگر ميخواهيد نظر بديد علمي ومنطقي و احترام متقابل باشه نه از روي تعصب و لجاجت! اگر يک غير مسلمان براي تحقيق وارد اين سايت بشه واين ناسزاگويي ها رو بخونه ! چه فکري در مورد مسلمين ميکنه ! شما جاي اون باشيد اين اسلام را ميپذيريد! بياييم تعصب وخودخواهي را زير پا گذاشته و تمام تلاشمان را براي ساختن ايراني آباد و ازادبکار بگيريم و از هر نژادي و با هر عقيده اي که هستيم به يکديگر احترام بگذاريم! سربلند وپيروز باشيد بدرود!
747   نام و نام خانوادگي:  مسعود     -   تاريخ:   15 خرداد 92
سلام عليكم
اين اشخاص فقط قصد بر هم زدن وحدت بين شيعه و سني را دارن و نبايد اعمال زشت و افكار پليد اين حرام زاده ها رو به حساب بقيه اهل سنت بنويسيم و به همه اهل سنت تعميم دهيم و مواظب باشيم تا وارد بازي كه دشمن شروع كرده نشويم.
تا زنده هستيم و تا زماني كه خون شيعه در رگ هاي ما جاري است قاتلين حضرت زهرا (س) و اهل بيت(ع) را ملعون خواهيم خواند زيرا قاتلين اهل بيت(ع) در واقع فاقد عقايد و باورهاي اهل تسنن بوده اند
748   نام و نام خانوادگي:  آرمين     -   تاريخ:   19 خرداد 92
قبلا لات و عزي هم ادماي خوبي بودن ولي ازشون بت ساختن حالا هم به جاي بت ضريح مي سازن
749   نام و نام خانوادگي:  محب الحيدر     -   تاريخ:   19 خرداد 92
سلام عليکم. بله درست است ما نبايد با توهين و ناسزا گويي به يکديگر باعث برهم زدن وحدت بشويم اما نبايد دست روي دست نيز بگذاريم...! بايد با سند و مدرک به بحث منطقي بپردازيم...! جناب کوروش شما که به دنبال جواب علمي و منطقي هستيد پاسخ شما در مورد جواب اينجانب چيست؟؟؟ خوب است بعد از انتقاد به قبول واقعيت نيز تن بدهيم...!. بله حرف شما درمورد توهين و برهم زدن وحدت درست بود و بنده همين جا از تمامي برادران ديني خود به نمايندگي از عده اي ک شايد ناخواسته يا از روي بي اطلاعي به توهين پرداخته اند عذر ميخواهم اما از برادران عزيز سني نيز خواستارم جواب منطقي به سخنان بنده حقير و ساير دوستان که با مدرک از کتب صحيحين استدلال ميکنند بدهيد! با تشکر! الحمدلله الذي جعلنا من المتمسكين بولاية اميرالمؤمنين...!!!
750   نام و نام خانوادگي:  محل الحيدر     -   تاريخ:   20 خرداد 92
سلام.من همچنان منتظر جواب خويش مانده ام. شيعيان هرگز بت پرست ومرده پرست نيستند. ايا اگر شما به زيارت مزار پيغمبر ميرويد ويا قران را ميبوسيد بايد شمارا مرده پرست و متمسك به كاغذ و چرم جلد قران معرفي نمود...؟؟؟ ايا اگر در زمان بيماري به پزشك ميرويد ...يعني در قدرت شفادهي خدا شك نموده ايد و يا پزشك وسيله اي از جانب خداست...؟ ايا اگر در كار اداري مشكلي پيدا ميكنيد و براي رفع گرفتاريتان از يك شخص معتبر معرفي نامه دريافت ميكنيد تا ضامن شما بشود بايد بگوييم براي خدا شريك پنداشتيد...؟؟ خوب است از نگاه مغرضانه خود دست برداريد...! الحمدلله الذي جعلنا من المتمسكين بولايت اميالمومنين...!
751   نام و نام خانوادگي:  الرافضي الصادق     -   تاريخ:   21 خرداد 92
جناب ارمين خوب طينت خودت را نشان دادي !!! لات عزي برايت نشانه خوبي ؟؟
752   نام و نام خانوادگي:  سيدعبدالخالق     -   تاريخ:   21 خرداد 92
الهم صل علي محمدوآل محمد وعجل فرجهم والعن اعدائهم
يا فاطمه الزهراء (س)
منزل جبريل را ويرانه کرد
کعبه را ازدود آتش خانه کرد
کي رود اين داغ تا روز ابد
پهلوي زهرا کجا ضرب لکد
اي پدر داد ازجفاي ظالمان
گردن حيدرکجا و ريسمان
753   نام و نام خانوادگي:  مهدي     -   تاريخ:   29 خرداد 92
سلام اين سوال راجواب دهيدآياروزغديرخم پيامبرص که همه کساني راکه درحج شرکت کرده بودنددريک جاجمع کردواين پيام راداد آن هم درآخرين سال عمر خودميتوان از آنسرسري گذشت واين همه تاکيدداشت که آياهمه صدايش راميشنوند؟وسوال ديگرآيادخت پيغمبرص ادعاي چيزي راميکندکه حقش نيست(فدک)ياولايت حضرت علي ع را؟؟؟؟!!!!!!
جواب نظر:
باسلام
اما اشكال دوم شما گويا به خودتان وارد است! چون ادعاي حضرت فاطمه سلام الله عليها در مورد فدك در تاريخ ثابت است؛ حال اين حق ماست كه از شما بپرسيم آيا ايشان ادعاي چيزي مي كند كه حقش نيست؟ ادعاي ايشان در مورد حق حضرت علي عليه السلام و دفاع از ايشان تا سرحد جان هم دليل ديگري بر غاصبانه بودن سه خليفه اول است .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
754   نام و نام خانوادگي:  مهدي     -   تاريخ:   30 خرداد 92
سلام هرکس شبهه اي دارددرموردشيعه کتاب شبهاي پيشاور 1و2راکه نوشته :سلطان الواعظين شيرازي است رامطالعه بفرماييدهم سني وهم شيعه ومن الله توفيق ياعلي
755   نام و نام خانوادگي:  الهوردي خان     -   تاريخ:   02 تير 92
سلام جانم زياد هرس نخوريد براتون بده
756   نام و نام خانوادگي:  مهدي     -   تاريخ:   02 تير 92
سلام شب نيمه شعبان اعمال شب نيمه شعبان:احيا.دعاي کميل.نمازجعفرطيار.نماز شب.زيارت سيدالشهداع.دعا.استغفار.تسبيحات فاطمه الزهرا(س)هريک 100مرتبه و...التماس دعا ياعلي يامهدي ادرکني به کوري چشم دشمنان حضرتش
757   نام و نام خانوادگي:  روح الله     -   تاريخ:   03 تير 92
يا امام زمان .تا نيايي گره از کار بشر وا نشود . به کوري و ريشه کني وهابيت ميگوييم يا علي يا زهرا يا حسين .
758   نام و نام خانوادگي:  کوروش     -   تاريخ:   05 تير 92
درود بر هموطنان مسلمان شيعه وسني ! به خصوص جناب آقاي محب الحيدر ! بنده يک هموطن زرتشتي هستم و از کودکي با مسلمانان چه شيعه وسني بزرگ شده ام ! سالها پيش يکي از دوستان بسيار عزيز شيعه ام مکررا مرا به پذيرش دين اسلام ومذهب شيعه دعوت مينمود ! من از آيين خودم راضي بودم ولي به شرط اينکه خودم در مورد اسلام تحقيق کنم پيشنهادش را پذيرفتم ابتدا چون قران مرجع اصلي مسلمانان است از ان شروع نمودم تفسيرهاي زيادي نيز خواندم سپس به سراغ کتاب نهج لبلاغه و کتب و مرجع معتبر شيعه رفتم ولي هر چه بيشتر ميخواندم سوالات ذهني ام بيشتر وبيشتر ميشد ! پس از تقريبا 2سال به سراغ کتب اهل سنت نيز رفتم ! مشترکات زيادي بين شيعه وسني يافتم و اختلافاتي ! تحقيقاتم را بادلسردي ادامه دادم همه حق به جانب نوشته بودند يا سخن ميگفتند ! وهمه خوب توجيه مينمودند و اسناد ومدارکي را ارايه ميدادند و با دليل محکمي تاييد سخن خود و رد سخن مخالف مينمودند واما نتيجه من از اين تحقيق چند ساله که اولا" نظرات وعقايد نسبي اند و هيچکس نميتواند نظر خود را مطلقا اعلام نمايد دوما برداشتها متفاوتند چه اهل سنت وچه اهل شيعه هر کدام يک نوع برداشت حتي از سوره هاي قران دارند چه برسد به حديث وروايت که بايد صحت حديث و راوي آن نيز مشخص شود ! ولي مطالب بسيار زيبايي از هردو مذهب آموختم که برخي از انها ازجمله توحيد ونبوت و معاد بود که با دين زرتشت مشترک است ! اکنون هنوز يک زرتشتي ام اما با استناد به ايه اي از قران کريم که خداوند ميفرمايند تقريبا به اين مضمون " که بشارت ده بندگان شايسته من را اناني که سخنان را ميشنوند و وبهترينشان را انتخاب و پيروي مينمايند" مطالب آموزنده و عقلاني دين زيباي اسلام را ميپذيرم و تلاش ميکنم که به آنان عمل نمايم چرا که معتقدم به پندار نيک گفتار نيک و کردار نيک ! از هموطنان مسلمان عزيزم عاجزانه خواهشمندم به عقايد يکديگر احترام گذاشته وبه ساختن آينده خود و مملکت خود بيانديشند ! پرداختن به گذشته جز دامن زدن به اختلافات هيچ مشکلي را حل نخواهد کرد ! بياييم با هر دين وعقيده اي واز هر نژادي که هستيم در کنار هم ايراني آباد وآزاد را بسازيم ! يزدان پاک ويکتا پشت وپناهتان باد ! بدرود
759   نام و نام خانوادگي:  سلام بر قاتل ...     -   تاريخ:   05 تير 92
جناب آقاي کوروش براي چه بنده بايد به عقيده‌اي احترام بگذارم که کتب دانشگاه علوم پزشکي جندي شاپور را نابود کرد؟ براي چه بنده بايد به عقيده‌اي احترام بگذارم که وهم ساقدار در آسمان را مي‌پرستد؟ براي چه بنده بايد به عقيده‌اي احترام بگذارم که از ما به زور شمشير باج مي‌گيرد؟ براي چه بنده بايد به عقيده‌اي احترام بگذارم که 800 سال ايران را، مِلک چند بيمار رواني کرده بود که خود را خليفه مي‌دانستند؟!!! ******* براي چه بنده بايد به عقيده‌اي احترام بگذارم که حسين بن علي (عليهما السلام) را شهيد کرد؟ براي چه بنده بايد به عقيده‌اي احترام بگذارم که خرافات کعب الاحبار يهودي را جايگزين علم روشن و واضح الهي کرد؟ براي چه بنده بايد به عقيده‌اي احترام بگذارم که نه از طريق گفتگو و مناظره و مباحثه علمي، بلکه بر اساس توحش گسترش مي‌يابد؟ ******* جناب آقاي کوروش مگر عمر بن خطاب به ايرانيان احترامي گذاشت که بنده براي پيروان او احترامي قائل باشم؟ مگر عمر بن خطاب به ايرانيان رحمي کرد که بنده به پيروان او رحمي کنم؟ مگر عمر بن خطاب اهل گفتگو و مناظره و مباحثه علمي بود که حال پيروان او اهل عقل و منطق باشند؟!! ******* جناب آقاي کوروش رک و راست به شما مي‌گويم: کسي که از صدام طرفداري مي‌کند، ايراني نيست!!! کسي که از تيمور لنگ طرفداري کند، ايراني نيست!!! کسي که از عمر و ابوبکر و معاويه طرفداري کند، ايراني نيست!!! ******** اکنون 1400 سال است که ... چون بختکي به جان ما افتاده‌اند. يک روز لشکريان عمر در اين مملکت جنايت مي‌کنند، يک روز وحشيان تيموري، يک روز صداميان و امروزهم تروريست‌هاي سلفي!!! اين جماعت حتي به نامهاي بلاد و درياها نيز رحم نمي‌کنند!!! ******** جناب آقاي کوروش بنده اکيدا به شما توصيه مي‌کنم که درباره جنايات و کثافات و درندگي يهوديان تحقيق کنيد: مارکسيسم را کسي نمي‌تواند درک کند، مگر آنکه يهوديت را مطالعه کند. عمق نجاست اقتصاد بانکداري را کسي نمي‌تواند درک کند، مگر آنکه در نجاست يهوديت تحقيق کند. و کسي نمي‌تواند توحش بي‌مانند ابوبکريسم را فهم کند، مگر آنکه آئين يهوديت را بررسي کند. ********* از ميان تمامي آئين‌هاي ساخت يهود، اين سه شريعت مارکسيسم، اقتصاد ربوي و ابوبکريسم، عميق‌ترين صدمات را به بشريت وارد کردند: شريعت قانون است و هر قانوني برخاسته از شريعتي. قوانين مارکسيسم هم نيز از شريعتي هستند و آن شريعت يهود است. همچنانکه قوانين اقتصاد ربوي و ابوبکريسم نيز برخاسته از شريعت يهود هستند. ********* لطفا نجاست يهود در اعياد پوريم، در کتب تلمود، در کيبوتز‌هاي هسته مارکسيسم، در کشتار مردم اوکراين، در جنگ ترياک و ساسونها و ... بخوانيد تا به عمق نجاست يهود پي‌ببريد. و بعد خوب مطالعه کنيد که عمر بن خطاب چگونه توسط يهود پرورش يافت، ماموريت يافت، و بالاخره به قدرت رسيد. چگونه يهوديان فلسطين را از چنگال ارتش روم نصاري نجات داد، و چگونه خاخام اعظم آنها را در راس فقه مسلمين قرار داد. همان يهودي که پول تارسوسي را مامور نابودي مسيحيت کرد، عمر بن خطاب را مامور نابود اسلام کرد. ********* ماموريتي که خون حسين (عليه السلام) آن را به شکست کشاند، ولو آنکه ميلياردها نفر فريب کعب الاحبار را خوردند و دوزخي شدند. يا علي
760   نام و نام خانوادگي:  محسن     -   تاريخ:   05 تير 92
758 جان تو برو به فکر هيزم واسه آتشکدت باش يوقت خاموش نشه لازم نکرده واسه شيعه ها وسني ها نسخه بپيچي
761   نام و نام خانوادگي:  سلام بر قاتل ...     -   تاريخ:   05 تير 92
جناب آقاي کوروش متاسفانه بحث توحش اعراب اشد کفر و نفاق، بحثي است که اين سايت ظرفيت مباحثه درباره آن را ندارد. لطفا به بلاگ ما تماس بگيريد تا آن را پيگيري کنيم. يا علي
762   نام و نام خانوادگي:  پژمان     -   تاريخ:   05 تير 92
باسلام
من عرض کنم خدمتت اهل سنتي که اهل توهينم هستن که شما با اين حرفها ودوستانتون با جنايتهاشون نميتونن برا خلفاي شما ابرو کسب کنن راستي سوال دارم ؟؟
راست ميگن خليفه دوم شما بيمار بوده ؟مرضش چي بوده ؟دواش چي بوده
ممنون ميشم پاسخ بدن
فرج امام زمان عج يا زهرا س
763   نام و نام خانوادگي:  کوروش     -   تاريخ:   05 تير 92
درود بر دوستان به خصوص آقا محس گلم ! حق باشماست آقا محسن من را با خداي يکتا چه کاريست ! من بايد بروم ودر فکر هيزم واسه آتشکده ام باشم آقا محسن خيالت راهت شما منرا ديگه تو اين سايت نخواهي ديد ! گر خواهي نشوي همرنگ رسواي جماعت شو! به اين توهينها خو گرفته ام ولي براي اين که همرنگ جماعت نشوم همه اين توهين ها راميپذيرم وخواهم پذيرفت! بهشت وجهنم در همين دنياست ! شما وامثالهم به همين روش ادامه بدهيد(توهين ودشنام) که همين روش برازنده شماست !ضمن سپاس از راهنمايي دوست عزيزم "سلام بر قاتل عمر" و مسولين محترم اين سايت از يزدان يگانه طلب راه راستي براي خود و هموطنانم مينمايم ! بدرود
764   نام و نام خانوادگي:  رحمت     -   تاريخ:   05 تير 92
سلام به عقلاي مسلمان اعم ازشيعه وسني جناب مؤمن عبدالله خنفري فحاش وخوزستاني، قبلاً هم اين نظر رابراي عزيزان گروه پاسخ به شبهات ارسال نموده ام ولي بهردليل تعارفت کردندونظر راعلني نکرده اند! جناب خوزستاني برو کناربادبيادوخودت را نخودهمه آشي نکن، بيسواداختلاف افکن. ظرفيت تونداري که همه عِلمت خلاصه شده تونصف صفحه!! وآن هم فقط فحش وتوهين به نمادهاي اهل سنت وشيخين وعايشه!! که طبق فتواي همه علماي شيعه ومن جمله مقام معظم رهبري حرام است تواز گروه القاعده خبيث تري وازگروهک ريگي ملعون وحشي وخشن تر تو و اون سعيدحسيني جاهل و وبلاگ ضرارتان بايدبرويدبه دست... اختلاف افکنان از هرحزب ومذهبي منافق اندکه شما دونفر ازمصاديق آن هستيد.
765   نام و نام خانوادگي:  فاطمه     -   تاريخ:   05 تير 92
سلام آقاي کوروش شما اگه درست و با بصيرت در مورد دين اسلام تحقيق ميکردين الان به اين تنيجه نميرسيدين ما هم به اين سه اصل( پندار نيک ، گفتار نيک و کردار نيک) معتقديم اما اينها چه زماني تحقق پيدا ميکنه و به مرحله ظهور ميرسه؟ ما مسلمانان شيعه اعتقاد داريم توحيد و معاد و نبوت در کنار امامت کامل ميشه ميتونيم به آيه صريح قرآن اشاره کنيم که هم اهل تسنن درباره زمان نزول اين آيه اشاره به غدير خم کردند: (آيه اکمال سوره مائده آيه 3) الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً امروز، كافران از (زوال) آيين شما، مأيوس شدند بنا بر اين، از آنها نترسيد! و از (مخالفت) من بترسيد! امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم- پس نتيجه ميگيريم که پذيرش ولايت حضرت اميرالمومنين علي عليه السلام و ائمه است که اسلام رو به معناي واقعي نشون ميده و کامل ميکنه. در آخر اينکه ما مسلمونها (شيعه و سني) باهم برادر هستيم درسته در مورد يه سري از مسائل با هم اختلاف داريم ولي خيلي محترمانه نظرات ، اسناد و استدلالهامونو بيان ميکنيم و به عقايد همديگه احترام ميذاريم، در کل باهم متحد هستيم و هيچ خصومتي با هم نداريم. ما هم درصدد ايراني همراه با اسلام ناب محمدي (ص) هستيم و به کوري چشم دشمنان اسلام و با عنايت حضرت بقيه الله الاعظم (عجل) پرچم اسلام را هميشه سرافراز و سربلند نگه خواهيم داشت. يا مولا علي عليه السلام
766   نام و نام خانوادگي:  لعنت بر دشمنان اهل بيت (ع)     -   تاريخ:   05 تير 92
سلام ما باهيچ اهل عامه اي برادر نيستيم مگر ميشود ما با دوستداران دشمنان اهل بيت برادر باشيم وكساني كه ميگويند ما وحدت داريم اينگونه نيست وبحث تبري را زير سوال ميبرند.واهل عامه بجاي ناراحتي برن رفرنساي علماي خودشونو بخونن تا حق و از باطل تشخيص بدن.در ضمن خود معصومين فرمودند ما شمارا به سب ولعن دشمنانمان سفارش ميكنيم پس هيچ بحث بيهوده اي نشده وبسيار هم نظرات شيعيان قابل تقديره.
767   نام و نام خانوادگي:  سلام بر قاتل ...     -   تاريخ:   05 تير 92
جناب رحمت انشاء الله بزودي خواهيد ديد که همين شخص چگونه لشکري از لشکرهاي اوهام و توهمات و پوچيات ذهن شما را نابود خواهد کرد. کوروش يک موحد است و نور توحيد قلب او را روشن کرده است. و هزار هزار يهودي و کعب الاحباري و عمري هم نمي‌توانند چشمان خدا دوست او را کور کنند. منتظر باش که همين کوروش چون صاعقه برسر شما فرود آيد. يا علي
768   نام و نام خانوادگي:  سلام بر قاتل ...     -   تاريخ:   05 تير 92
راستي اينهم آدرس وبلاگ ما http://maktabshia.blogfa.com/ که خوشحال مي‌شويم پذيراي دشمنان يهود عربي و يهود عبري باشيم. يا علي
769   نام و نام خانوادگي:  سلام بر قاتل ...     -   تاريخ:   05 تير 92
الحمدلله مي‌بينم که عشق آقا کوروش به الله متعال و کفر ايشان به اصنام ساخت يهود، تن خيلي ها را به لرزه انداخته است. شکر خداوند بزرگ اين است قدرت ولايت الله متعال!!! بانکداران يهودي و لشکر کفر و جهالت ابوبکريست هم هيچ چيزي در مقابل خداوند نيستند!!! يا علي
770   نام و نام خانوادگي:  bisetareh     -   تاريخ:   05 تير 92
درود برآقاي پژمان من بگم مرضش از دوره جهالت بوده به گفته خودش از او از آن زمان اين باقي مانده که فرقي ندارد مفعول واقع شود يا فاعل باشد مرضش ابنه اي بودن بود درمانش دوتا راه حل داشت 1 که در کتب صحيح اهل سنت آمده است که خودش را با آب مردان دوا ميکرد {تا آن جايي که من ميدانم به غلامش ميگفت استمنا کند مني اش رابه قلوه گوسفند بزند ودر پشت عمر وارد کند که ميگويند يکبار غلام قلوه نيافت واز بيم جان خود فاعل گشت وعمر خشنود شد وبراي بارهاي بعدي قلوه فراموش} سند اين را نتوانستم بيابم اگر دوستي دارد بگذارد 2 راه دوم پيامبر فرمودند اين چنين مردان رداي بلند بدون شرت بپوشند بر کوهان شتر سوارشوند بعد از مدتي کرم هاي ابنه خارج ميشود من همان علي هستم آخه يک علي ديگر در سايت هست من شيعه نميخواهم با آن سني اشتباه گرفته شوم از اين به بعد بانام bisetareh کامنت ميزارم
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛ ما چنين مطلبي نديديم.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
771   نام و نام خانوادگي:  محسن     -   تاريخ:   06 تير 92
کوروش جان از اين که به اون 3 تا ميگي رضي الله عنه مشخصه که زرتشتي هستي.
772   نام و نام خانوادگي:  سلام بر قاتل ...     -   تاريخ:   06 تير 92
تهمت فحاشي ترفند قديمي و پوسيده مکتب شکست خورده ابوبکريسم است. ترفندي که در مقابل شيخ شهيد حسن شحاتة نيز به کار مي‌گيرند. وقتي که ماهيت يهودي دين آنها و اسرار ارتباط بنيانگذار دين آنها ابوبکر و عمر با يهوديان برملا مي‌شود، ابوبکريسم چاره را در اتهام فحاشي مي‌بيند. ولي آيا تقصير ما است که پايه‌هاي دين ابوبکريسم بر توحش و درندگي است؟ آيا تقصير ما است که سرمدداران ابوبکريسم انحرافات عظيم اخلاقي داشتند؟ ********* قرآن و دين اسلام و عقل و منطق و تاريخ و تجربه همگي شهادت مي‌دهند که ابوبکريسم توحش يهودي است. حال شما مي‌توانيد قرآن و اسلام و عقل و تاريخ را قبول کنيد، مي‌توانيد قرآن و اسلام و منطق و عقل و تاريخ را به فحاشي متهم کنيد!!! يا علي
773   نام و نام خانوادگي:  سلام بر قاتل ...     -   تاريخ:   06 تير 92
برادر عزيز آقا کوروش منتظر حضور توحيدي شما در بلاگ خودمان هستيم. بهترين پاسخ به توحش اعراب اشد کفر و نفاق، بحث علمي و منطقي است. http://maktabshia.blogfa.com/ يا علي
774   نام و نام خانوادگي:  رحمت     -   تاريخ:   06 تير 92
سلام به عقلاي مسلمان اعم ازشيعه وسني خب جناب مؤمن عبدالله خنفري خوزستاني خوب جازدي وفهميدي که اين سايت محترم مثل آن وبلاگ داغون وآشفته شمانيست که مثل کارخانه توليدبلوک سيماني! مُولِّد فحش وتوهين واختلاف افکني بين جهان اسلام باشد؟؟؟ بلکه بامنطق قرآني وسيره نبوي(درحدتوان)سخن گفته وبه نمادهاي هيچ آئين ومذهبي اهانت نمي کندولي وبلاگ شماراهرکس ببيندمملوّ ازبحث العياذبالله چرندياتي چون زناکاربودن ابي بکر وفلان کاره بودن عايشه مثل دوست پسر طلحه بودن!!ومفعوليت خيلفه دوم و دزدوخائن خواندن همه اهل سنت وهزاران سخن چِندش آور و زننده ديگر که درشأن يک مسلمان وانسان وارسته نيست. وبلاگتان مبارک همفکرانتان باد فحسبهم جهنم ولبئس المهاد.
775   نام و نام خانوادگي:  مجتبي خدادوست     -   تاريخ:   06 تير 92
جناب كامنت 763 «رحمت» جالبه که وقتي دوست داري کسي از ابوبکر و عمر و عثمان و عايشه حرف نزنه، زود ميري دنبال فتواهايي از مجتهدها که ابدا با خواست شماها ارتباطي ندارد و صرفا جهت محافظت شيعيان عزيز از دست وهابيهاي ملعون هست. چرا در احکامت به اونها مراجعه نمي کني؟ حال دقت کن: امام معصوم عليه السلام که کل مجتهدها از اول تا آخر به گرد پايش هم نمي رسند در زيارت عاشورا، آنها را لعن کرده. ميتوني بسوزي يا اراجيف جديدي بگي، بهرحال دعاي امام بطور مطلق مستجاب هست چرا که خليفه خدا در روي زمين هست. خواست امام معصوم عليه السلام همان خواست خداست. فرازي زيبا از زيارت شريف عاشورا: اللهم خص انت اول ظالم باللعن مني و ابدا به اولا ثم الثاني و الثالث و الرابع اللهم العن يزيد خامسا کسي که در وجودش تنفر از اينها نداشته باشد خودش را نمي تواند شيعه بداند چون تولي و تبري در فقه شيعه واجب هست
776   نام و نام خانوادگي:  رحمت     -   تاريخ:   06 تير 92
باسلام وعرض ادب به همه مسلمانان خوب شيعه وسني جناب معلوم الحالbisetareh(بي ستاره) که بهتربودآيدي جديدتان را"بي حيا و بي عقل"انتخاب مي کرديدبازهم برويدوخجالت بکشيدامثال توآبروي شيعه رابرده ايدانگارخودت هم نفهميدي چه اتهامي به حضرت رسول اکرم صلي الله عليه واله زده اي؟ نفرين برتو وبرنگرش اختلاف افکن تو جناب برو کنار بادبياد
777   نام و نام خانوادگي:  فاطمه     -   تاريخ:   06 تير 92
با سلام ما هم کاملا بر تبري و تولي اعتقاد داريم و وظيفه داريم تا به مفاد اين دو اصل عمل کنيم وگرنه مرتکب گناه شده ايم و اينکه دلايل بسيار زيادي داريم اونم از منبع علماي اهل تسنن براي اثبات حقانيت و امامت حضرت علي عليه السلام اما.... مقام معظم رهبري روحي فداه : شما از اين طرف مراقب باشيد؛ بدانيد تحريک عواطف مذهبى برادران اهل سنت کار بسيار خطا و گناه است؛ اين را به عنوان يک اصل بپذيريد. يک نقاط اختلافى وجود دارد. تکيه‏ى بر روى اين نقاط، شعله‏ور کردن آتش تعصبات در اين نقاط اختلاف، اين درست همان چيزى است که امروز سازمانهاى جاسوسى امريکا و اسرائيل دنبالش هستند؛ اين همان‏چيزى است که آنها ميخواهند . يا در جايي ديگه ميفرمايند: اگر شما ديدين کساني وحدت ملي مارو به بهانه ي مذهب اين سنيه اين شيعه است بخوان بهم بزنند اون کسي که نداي تفرقه ي بين شيعه و سني رو سر ميدهد چه شيعه باشه چه سني مزدور دشمنه چه بدانه چه ندانه . يا مولا علي عليه السلام
778   نام و نام خانوادگي:  سلام بر قاتل ...     -   تاريخ:   08 تير 92
جناب رحمت اين چرت و پرتها که سرهم کردي همان 2 صفحه علم و حکمت عمر بود؟ چي شد 2 صفحه علم عمر؟!!!
779   نام و نام خانوادگي:  رحمت     -   تاريخ:   08 تير 92
سلام عليکم. آفرين وصدآفرين به خواهر محترمه سرکارخانم فاطمه که پاسخ کوبنده اي به اين آقايون افراطي وطالبان صفت داديد.ممنون ازشما
780   نام و نام خانوادگي:  سلام بر قاتل ...     -   تاريخ:   08 تير 92
سرکار خانم فاطمه به نظر شما تازيان سعودي چقدر غرامت بايد بابت توحش لشکر عمر در ايران بپردازند؟ 1 تريليون دولار؟ 1 ميليون کنيز؟ 1000 تن طلا؟ غرامت درندگي لشکر عمر در ايران چقدر است؟ يا علي
781   نام و نام خانوادگي:  پاکدل     -   تاريخ:   09 تير 92
بايد عرض کنم اين؟؟؟ اهانت و از خليف خودشون ؟؟يادگرفتن همون جا که پيامبر (ص) فرمود قلم وکاغذي بياريد تا چيزي بنويسم که بعد از من گمراه نشويد . که عمر ؟؟؟؟ به پيامبر(ص) اهانت کردو گفت اين مرد هزيان مي گويد و کتاب خدا براي ما کافي است . حالا ديگه اينکه علي برحق است يانه قضاوت با شما.
782   نام و نام خانوادگي:  نجZب رحمانZ استان اصفهان     -   تاريخ:   09 تير 92
لعنت خدابرتفرقه افگن
783   نام و نام خانوادگي:  فاطمه     -   تاريخ:   09 تير 92
سلام عليكم
ولي آقاي رحمت من كار شمارو هم تاييد نميكنم
شما هم دارين روش افراطي هارو پيش ميبرين
بالاخره شما حزبتون چيه؟
اگه طرف هر حزبي هستين به نظر من خيلي محترمانه و با استدلال نظرتونو بيان كنين
لازم نيست به كس خاصي توهين كنين و افترا ببندين
تشكر
يا مولا علي عليه السلام
784   نام و نام خانوادگي:  محب الحيدر     -   تاريخ:   14 تير 92
با عرض سلام خدمت دوستان محترم...
از اينكه مدت طولاني در مباحث شركت نداشتم عذر ميخواهم اينجانب درگير كنكور بودم...در ابتدا از حضور جناب كوروش عذر ميخواهم بدليل بي ادبي برخي دوستان وتقاضا دارم بي لطفي عده اي را به پاي همه نگذارند. دوم از فاطمه خانم نيز متشكرم به دليل صدق گفتار و منطق شيوايشان....! دوستان بنده خودم به شدت معتقدم كه بااااايد سكوت را بشكنيم و منطقي از اعتقاداتمان دفاع كنيم بنده خود يك شيعه ي معتقد و محكم هستم اما تمنا دارم با بي ادبي كار خود را پيش نبريم.... هر قدمي كه ما برداريم به پاي مكتب امام صادق (ع) ميگذارند..... ايشان فرمودند زينت ما باشيد..... نه اين كه با بي ادبي باعث شويم ديگران عصبانيت خود را بر سر عده اي بي دفاع دراورند و به كشتار مظلومان شيعه بپردازند.... بياييد دست در دست هم با مطالعه و دليل و سند و مدرك از با برادران سني به بحث بنشينيم... ما همه مسلمانيم و بايد در كنار هم سعي در گسترش اسلام ناب محمدي كنيم اما بايد نسبت به اعتقاد خود نسبت به حقانيت ولايت مولايمان درست به دفاع بنشينيم نه اينكه شيوه ي جاهليت را در پيش بگيريم.... امااا جناب رحمت از شما ميخواهم لطفا پاسخ خود را نسبت به سوالات بنده كه در صفحه ي قبل مطرح نمودم حتما ابراز فرماييد... شديدا منتظر هستم...الحمدلله الذي جعلنا من المتمسكين به ولايت امير المومنين علي عليه السلام...
785   نام و نام خانوادگي:  محب الحيدر     -   تاريخ:   14 تير 92
با عرض سلام خدمت دوستان محترم...
از اينكه مدت طولاني در مباحث شركت نداشتم عذر ميخواهم اينجانب درگير كنكور بودم...در ابتدا از حضور جناب كوروش عذر ميخواهم بدليل بي ادبي برخي دوستان وتقاضا دارم بي لطفي عده اي را به پاي همه نگذارند. دوم از فاطمه خانم نيز متشكرم به دليل صدق گفتار و منطق شيوايشان....! دوستان بنده خودم به شدت معتقدم كه بااااايد سكوت را بشكنيم و منطقي از اعتقاداتمان دفاع كنيم بنده خود يك شيعه ي معتقد و محكم هستم اما تمنا دارم با بي ادبي كار خود را پيش نبريم.... هر قدمي كه ما برداريم به پاي مكتب امام صادق (ع) ميگذارند..... ايشان فرمودند زينت ما باشيد..... نه اين كه با بي ادبي باعث شويم ديگران عصبانيت خود را بر سر عده اي بي دفاع دراورند و به كشتار مظلومان شيعه بپردازند.... بياييد دست در دست هم با مطالعه و دليل و سند و مدرك از با برادران سني به بحث بنشينيم... ما همه مسلمانيم و بايد در كنار هم سعي در گسترش اسلام ناب محمدي كنيم اما بايد نسبت به اعتقاد خود نسبت به حقانيت ولايت مولايمان درست به دفاع بنشينيم نه اينكه شيوه ي جاهليت را در پيش بگيريم.... امااا جناب رحمت از شما ميخواهم لطفا پاسخ خود را نسبت به سوالات بنده كه در صفحه ي قبل مطرح نمودم حتما ابراز فرماييد... شديدا منتظر هستم...الحمدلله الذي جعلنا من المتمسكين به ولايت امير المومنين علي عليه السلام...
786   نام و نام خانوادگي:  sufiullan nooran     -   تاريخ:   15 تير 92
شما بايد فرق بين دعوت به معروف و توهين را بدانيد
787   نام و نام خانوادگي:  سلام بر عمر     -   تاريخ:   19 تير 92
ما سني هستيم افتخار ميكنيم ببين ما بيبشتر ازهمه امامارو دوست داريم
788   نام و نام خانوادگي:  سني بيدار     -   تاريخ:   19 تير 92
سني ها همشون مرن بهشت اين تو سرت باشه مثل شما نيستن
789   نام و نام خانوادگي:  فاطمه املشي     -   تاريخ:   20 تير 92
بسمه تعالي نگارنده ي کانت 784 بله بر همگان معلومِ که شما هم امامان را دوست داريد و هم قاتيل و غاصبين حقشان را
790   نام و نام خانوادگي:  محب الحيدر     -   تاريخ:   20 تير 92
با سلام... بنده همچنان منتظر پاسخ برادران اهل تسنن هستم... اينكه شما بگوييد ما اهل بيت را دوست داريم كه پاسخ قانع كننده اي نيست... پس اينهمه اختلاف بين عقايد شيعه و سني با همين يك جمله رفع ميشود؟؟؟برادران محترم ما اينجا جمع شديم تا به شبهات يكديگر در مورد عقايدمان پاسخ دهيم نه اينكه با نگاهي سطحي و با قضاوت بيجا يا توهين تهمت و دروغ ويا جدال كودكانه...وقت يكديگر را تلف كنيم....!!! بنده حقير همين جا از تمامي برادران اهل سنت تقاضا ميكنم هرگونه شبهه (علمي) در ذهن خود دارند در ميان گذارند تا با كمك ديگر دوستان پاسخگو باشيم... در مقابل شديدا خواهش ميكنم كه به شبهات شيعه نيز پاسخ علمي بدهيد ... من همچنان بر سوالات خودم كه در صفحه گذشته مطرح نمودم پا فشاري ميكنم و تقاضا دارم پاسخ منطقي به اين حقير و ساير شيعيان بدهيد.... لازم به ذكر است اگر چنانچه پاسخ علمي و منطقي به شبهات اينجانب ندهيد اينگونه تلقي ميشود كه شما دستاويزي جز مغلطه و انكار واقعيت نداريد و فقط در طلب ايراد گرفتن هستيد... از برادران شيعه نيز خواستارم كه علمي و منطقي با كمال ادب به مذاكره بنشينند....الحمدلله الذي جعلنا من المتمسكين بولايت اميرالمومنين علي ابن ابيطالب عليه السلام...
791   نام و نام خانوادگي:  سيد عباس     -   تاريخ:   20 تير 92
باسلام خدمت زحمت كشان امام عصرع نماز وروزه هايتان قبول حق. ما مسلمانها شيعه وسني سالها در كنار هم زندگي ميكنيم باهم برادريم تمنا دارم برادران اهل سنت وشيعيان عزيزبه اراجيف وهابيون راگوش ندهند كارشان تفرقه افكني است تا به توانند از آب گل آلو ماهي بگيرند كور خوندند
792   نام و نام خانوادگي:  هادي     -   تاريخ:   22 تير 92
با سلام به همه دوستان حق طلب و مشتاق حقيقت اگه تعصب بي جا و ديني که بصورت ارث از پدر و مادر به ما رسيده رو در مباحث کنار بذاريم رسيدن به حقيقت آسونتر ميشه. يادمون نره سواي اينکه رگ غيرتمون باعث ميشه جواب مخالفو بديم جواب اصلي رو براي قبر و قيامت بايد آماده کنيم. اونجا ديگه کسي برامون هورا نميکشه.
793   نام و نام خانوادگي:  سعيد     -   تاريخ:   24 تير 92
علامه سيد محمد حسين طباطبائي صاحب تفسير الميزان نقل كردند كه: استاد ما عارف برجسته «حاج ميرزا علي آقا قاضي» مي‏گفت: در نجف اشرف در نزديكي منزل ما، مادر يكي از دخترهاي اَفَنْدي‏ها (سني‏هاي دولت عثماني) فوت كرد. اين دختر در مرگ مادر، بسيار ضجه و گريه مي‏كرد و جداً ناراحت بود، و با تشييع كنندگان تا كنار قبر مادر آمد و آنقدر گريه و ناله كرد كه همه حاضران به گريه افتادند. هنگامي كه جنازه مادر را در ميان قبر گذاشتند، دختر فرياد مي‏زد: من از مادرم جدا نمي‏شوم هر چه خواستند او را آرام كنند، مفيد واقع نشد؛ ديدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا كنند، ممكن است جانش به خطر بيفتد. سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند، و دختر هم پهلوي بدن مادر در قبر بماند، ولي روي قبر را از خاك انباشته نكنند، و فقط روي قبر را با تخته‏اي بپوشانند و دريچه‏اي هم بگذارند تا دختر نميرد و هر وقت خواست از آن دريچه بيرون آيد. دختر در شب اول قبر، كنار مادر خوابيد، فردا آمدند و سرپوش را برداشتند تا ببينند بر سر دختر چه آمده است، ديدند تمام موهاي سرش سفيده شده است. پرسيدند چرا اين طور شده‏ اي؟ در پاسخ گفت: شب كنار جنازه مادرم در قبر خوابيدم، ناگاه ديدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ايستادند و شخص محترمي هم آمد و در وسط ايستاد، آن دو فرشته مشغول سؤال از عقائد مادرم شدند و او جواب مي‏داد، سؤال از توحيد نمودند، جواب درست داد، سؤال از نبوت نمودند، جواب درست داد كه پيامبر من محمد بن عبدالله(صلي الله عليه و آله و سلم)است. تا اين كه پرسيدند: امام تو كيست؟ آن مرد محترم كه در وسط ايستاده بود گفت: «لَسْتُ لَها بِاِمامِ؛ من امام او نيستم» در اين هنگام آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند كه آتش آن به سوي آسمان زبانه مي‏كشيد. من بر اثر وحشت و ترس زياد به اين وضع كه مي‏بينيد كه همه موهاي سرم سفيد شده در آمدم. مرحوم قاضي مي‏فرمود: چون تمام طايفه آن دختر، در مذهب اهل تسنن بودند، تحت تأثير اين واقعه قرار گرفته و شيعه شدند (زيرا اين واقعه با مذهب تشيع، تطبيق مي‏كرد و آن شخصي كه همراه با فرشتگان بوده و گفته بود من امام آن زن نيستم، حضرت علي (عليه السلام) بوده‏اند) و خود آن دختر، جلوتر از آنها به مذهب تشيع، اعتقاد پيدا كرد.
794   نام و نام خانوادگي:  محب الحيدر     -   تاريخ:   27 تير 92
با سلام... خيليييي جالب است زماني كه حرف از منطق و استدلال علمي و پاسخ به شبهات مطرح ميشود هيچ يك از برادران اهل سنت سخني نميگويند....!!!! گفته بوديم پاسخگو نبودنتان مبني بر عدم قدرت پاسخگويي شما و قبول سخنان ما ميباشد...!!! در ضمن از دوستاني كه تمام مدت به جاي استدلال علمي فقط بر عدم بر هم زدن وحدت گوش زد ميكنند تقاضا دارم كمي مطالب را واضح تر مطالعه نمايند... ما سخني مبني بر بر هم زدن وحدت نزديم و اتفاقا خواستار برطرف كردن شكاف ها و رسيدن به مشتركات بيشتري هستيم... اما نه با سكوت يك طرفه ي خودمان...!!!! بلكه با استدلال و برطرف كردن شبهات...!!! الحمدلله الذي جعلنا من المتمسكين بولايت اميرالمومنين علي عليه السلام...!!!
795   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   29 تير 92
بيايد به اعتقادات هم احترام بزاريم العان زماني نيست که باهم جنگ و جدال داشته باشيم چون معجزه اين امت قران است اگر کمي فکر کنيم ميدانيم چرا قران مهجزه ما شد چون همه مردم از علم و فهمي که دارند ميتوانند خود و خداي خويش را دريابند و لظومي نيست که از دل سنگ شتر بياد بيرون تا ما ايمان بياريم يا عصا برامون مار بشه ما و شما از بهترين امتها هستيم پس چرا به خاطر بيسوادي چند نفر اختلاف داشته باشيم اصلا به ما چه اونا عمرشونو کردند اگه اختلافي داشتند بين خودشون بوده البته اين اختلافات از نشانههاي قيامته و رسول خدا اينها را پيشبيني کرده بود .... از خداي منان خواستار هدايت همه امت هستم همه جهانيان
796   نام و نام خانوادگي:  حسن     -   تاريخ:   01 مرداد 92
متاسفانه اگر اينها از حق و حقيقت چيزي ميفهميدند که بر اين مذهب باطل نبودند
797   نام و نام خانوادگي:  سجاد     -   تاريخ:   03 مرداد 92
اين سني ها هم عداشون ميشه قران ميخوانندچيزي ازش سردرنميارن مثل خري که توگوشش ياسين بخوني توقران ولايت اميرالمومنين علي ع امده طرزوضوگرفتن امده بازم نميفهمن
798   نام و نام خانوادگي:  احمد     -   تاريخ:   04 مرداد 92
باسلام.شيعه وسني بايد بشينن تکليفشونو باخدا وقران روشن کنند.من خودم سني هستم.اخه تاکي ميخواين به اعتقادات هم توهين کنين!!!براي هممون متاسفم...
799   نام و نام خانوادگي:  جاسم     -   تاريخ:   05 مرداد 92
سلام اي عزيزان امروز دنيا از نظر روابط خيلي کوچک است بياييد با همديگر مهربان باشيم وهمديگر کافر ندانيم بخدا قسم سودش را يهود وامريکا ميبردبياييد همه از خدا بترسيم ما که با مسيحي زنگدي ميکنيم چه شده که افتاده ايم جان هم وبياييد به اسياب دشمن اب نريزيم
800   نام و نام خانوادگي:  ناشناس     -   تاريخ:   07 مرداد 92
بZچاره ها! فقط الله پاک جل جلاله و
801   نام و نام خانوادگي:  سلام بر حضرت امير المومنبن عمر فاروق     -   تاريخ:   08 مرداد 92
سلام به همه کاربراي عزيز.آيا توهين کردن کار خوبيه؟آيا ناسزا گفتن به خلفاي راشدين براي شما افتخاره؟کمي اسلام رو درک کنيد ميبينيد که همه ي اين کارا جز اينکه گناهانتان رو سنگين ميکنه نيست.از خدا بترسيد هر کسي که به مقدسات همديگه توهين ميکنيد.مگر قيامت براي چه وعده داده شده ست؟مگر به قيامت و بهشت و جهنم ايمان نداريد؟مگر به ميزان در قيامت ايمان نداريد؟از توهين کردن به کجا ميرسيم جز اينکه بار گناهانمون رو سنگين ميکنيم.آيا کسي بر توجيح غير منطقي تان اجري ميدهد؟ما مسلمانيم الحمدلله وشما هم همينطور.به همديگه احترام قائل بشيم سعي کنيم بحث شيعه و سني رو وسط نکشيم در صدد اين باشيم تا به هم ديگه حرفاي اسلام وار بزنيم و همديگه رو از آخرت باخبر کنيم.چه سني باشيم چه شيعه.بخدا اختلافات فقط در ميان مسمانان هستش.آخه چرا؟مدير سايت هم زحمت بکشه نظرهاي داراي اهانت رو پخش نکنه.بياييد عبادتمان رو انجام بديم وبا توهين به همديگر خدا را از خودمان دور نکنيم.ما حسابمان با خداست چرا بياييم از همديگر ايراد بگيريمو حساب پس بديم.انشاالله ايزد منان همه ي مسلمانان رو به همدلي و اتحاد سوق بده.بخدا چيزي جز گناه بارمون نميشه با اين توهين کردنامون.ما ميگيم عمر شما ميگين علي بياييم يکصدا بشيم و بگيم يا الله ذوالجلال.ما امت حضرت رسول الله(ص) هستيم.اللهم صلي علي سيدنا مولانا محمد و علي اله و صحبه اجمعين.خدا همه مسلمانان رو رحم کند.
802   نام و نام خانوادگي:  فاطمه     -   تاريخ:   08 مرداد 92
دل را ز شرار عشق سوزاند علي(ع)
يک عمر غريب شهر خود ماند علي(ع)
وقتي که شکافت فرق او در محراب
گفتند مگر نماز مي خواند علي(ع)
- - - - - - - - -- - - - - - - - -

اي خدا شيعه دلش محزون است
از غم عشق علي مجنون است
اين همان ماتم عظمي باشد
سحر آخر مولا باشد
- - - - - - - - -- - - - - - - - -
خداحافظ اي نخل ها چاها

دگر نشنويد از علي آه ها

که شام علي گشته ديگر سحر

که امشب رود نزد پيغمبر . . .
- - - - - - - - -- - - - - - - - -
شهادت مولاي متقيان ،برادر رسول ، همسر بتول و شمشير کشيده خدا امام علي بن ابيطالب عليه السلام را ابتدا به امام عصر (عج) سپس به تمام مخلوقات دنيا تسليت عرض ميکنم.
803   نام و نام خانوادگي:  محب الحيدر     -   تاريخ:   09 مرداد 92
با سلام و عرض تسليت به مناسبت ايام سوگواري مولي الموحدين... برادران ديني... به شما التماس ميكنم كه نسبت به عقايد يكديگر توهين نفرمااااايييييييييد.... و از برادران سني عاجزانه خواستارم كه به شبهات شيعه پاسخي منطقي و علمييييييي بدهند... قبلا ذكر كرده بوديم چنانچه پاسخي ندهيد فقط به ضرر شماست... وما به نتيجه قبلي خود ميرسيم كه شما خودتان را به خواب زديد... جناب احمد لااقل شما پاسخگو باشيد اگر خيلي غصه ميخوريد.... !!!!!! راز خلقت همه پنهان شده در عين عليييست... كهكشان ها نخي از وصله نعلين عليست...!!! الحمد لله الذي جعلنا من المتمسكين بولايت امير المومنين علي عليه السلام..... اعظم الله اجورنا و اجوركم...
804   نام و نام خانوادگي:  مجيد فاضل     -   تاريخ:   09 مرداد 92
با سلام و تحيات الهي مي خواستم ضمن تشكر از مطالب زيباتون از محضر مباركتون بپرسم چرا سايتتونو بروز نمي كنيد.
جواب نظر:
با سلام
در حال حاضر دوستان گروه پاسخ به شبهات در سفر تبليغي تشريف دارند ، ان شاء الله بعد از بازگشت ، سايت را زود زود بروز خواهيم كرد .
 
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
805   نام و نام خانوادگي:  رضا دلجوي     -   تاريخ:   11 مرداد 92
افتخار ميکنم که درجوار.ضريح اييمه عليهاسلام بست مينشينم.وحاجات دنيوي واخروي را،ازخداي واحد.باشفيع قراردادن ابن بزرگان!ميگيرم،،شماکه بما ايراد ميگيري ايا تا بحال توانسته ايد درکنار قبور بزرگانتان حاجات خودرا بگيريد؟ ايا تابحال چند نفرانگشت شمار بمذهب شما گرويده اند.؟ ولي روزي نيست که درسراسر دنيابمذهب شيعه روي نياورند،کليمي ،مسيحي،بودايي،وهابي،زرتشتي،همه بامطالعه دقيق پي به حقانيت شيعه ،ميبرند،وباجان ودل شيعه ميشوند.ايا تا بحال شيعه سر کسي را بريده؟ اياشيعه سردختربچه سه ساله را بريده؟ اياشيعه تابحال.جنازه چه کسي را مثله کرده؟شيعه اهل منطق وگفتگو هست.ولي شمابرادران اهل سنت کي حاضرشديدتادريک بحث شرکت کنيد؟هميشه شيعه بشما پيشنهاد اخوت وبرادري داده،ولي شمامتاسفانه،بالج ولجباري رفتارکرده ايد،ايا شما تابحال از کتب شيعه مطالعه کرده ايد؟ مثلا شبهاي پيشاور،!، هيچ موقع به مريدهاي خود اجازه مطالعه کتب شيعه را نميدهيد،اما ماشيعيان ازاديم وتمام کتب بزرگان شمارا مطالعه ميکنيم،ازجمله کتابهاي ابن ابواحديد،وبيشتر بحقانيت بزرگانمان پي ميبريم،
806   نام و نام خانوادگي:  بنده خدا     -   تاريخ:   11 مرداد 92
ببخشيد ميخواستم دقيقا ادرس اين صفحه رو بدونم من فقط از طريق نوشتن جمله توهين سني نيوز به شيعه در گوگل وارد اينجا ميشوم . وقي وارد سايت حضرت ولي عصر نيز ميشوم نميدانم براي رسيدن به اين قسمت بايد چه كنم...؟لطفا راهنمايي كنيد ممنون.
807   نام و نام خانوادگي:  مجيد فاضل     -   تاريخ:   12 مرداد 92
با سلام و تحيات الهي
مي خواستم بپرسم پاسخ هاي ارائه شده در سايت در كدام بخش تعبيه شده تا بتوانيم از آن استفاده نمائيم
808   نام و نام خانوادگي:  حاتم ساعدي     -   تاريخ:   12 مرداد 92
بسم الله الرحمن الرحيم
اي اهل سنت مزيف چرا اينقدر با علي /عليه السلام/ دشمن هستيد من نميخوام شما را به خوندن کتاب هاي خودمان دعوت کنم بلکه من شما را به خواندن و مطالعه ي کتاب هاي شما تشويق ميکنم برويد بخونيد چه حرفاي در مورد پيامبر رحمه اورده شد من از شيعه بودنم بيزار بود که کتاب اهل سنت را خوندم و به مذهب گرانقدر شيعه روي اوردم در کتب شما ولايت علي /عليه السلام/ اثبات ميشه پس چرا اينقدر لج بازي ميکنيد خجالت بکشيد واقعا شما حيا نداريد که اين گونه پيامبر/صلي الله عليه و علي اله / دريوري ميگيد و رواياتي در مورد شخصيت ايشان اورديد که يک مسلمان با داشتن چنين پيامبري/ پيامبري که در کتب اهل سنت وجود دارد / بايد خجالت بکشد هر چي ميخواستيد به پيامبر نسبت داديد از جمله اين نسبت ها ابوبکر بر پيامبر با فضيلت تر است/ پيامبر شخصي هوس ران بود/ پيامبر به زنان مومنان به چشم هوس نگاه ميکند /ملاعبه با عايشه در مسجد/ ساهي بودن پيامبر در نماز/ گناه کار بودن پيامبر / ... و خداوند متعال ميفرمايند = و در پيامبر براي شما يک نمونه و اسوه ي نيکو است . پس اين چه اسوه ي ست که اينقدر گناه کار باشد. اي سني ها بريد بخونيد مطالعه کنيد او پيامبري رحمتي است بر جهانيان. و اخر کلام
بسم الله الرحمن الرحيم
/ انما وليکم الله و رسوله و الذين امنوا و يقيمون الصلاه و يوتون الزکاته و هم راکعون/
صدق الله العلي والعظيم
809   نام و نام خانوادگي:  رضادلجو     -   تاريخ:   13 مرداد 92
سلام برادرسني نيوز.شماچراسالهاي سال بابرادران شيعه خود درگير هستيد؟ اياتابحال ازخودتان سوال کرده ايد اگر مقاومت معنوي ومادي شيعيان ازفلسطينيان نبود؟ ايا ان تکه نوارغره هم الان بود؟اگرشما بماهم بدي کنيد.ما ازشما برادران اهل سنت درمقابل دشمنان.صهيونيسم حمايت خواهيم کرد.شما چرااز عباس ريس خودگردان .وياازساه اردن.وياازشاه سعودي انتقاد وايراد نميگيريد؟ که چراسالهاي سال بااين رژيم عقد اخوت بسته اند وملت فلسطين رابان روزگارسياه نشانده اند.؟باورکنيد وقدري انصاف داشته باشيد.چراازبزرگان خودانتقادنمي کنيد.؟چرا درمقابل دشمنان مشترک شيعه وسني سکوت اختيار کرده اند؟ چرا ازاقاي قرضاوي نمي پرسيد .چرا درمقابل ظلم صهيونيستها فتوا نمدهد.اما ريختن خون برادران شيعه شمارا مباح ميداند.وحکم ميدهد که شيعيان را بکشيد .وجناره شان را مثله کنيد.ايا اين انصاف ،ومردانگي است؟شيعه هميشه درمقابل زورگويان .مفاومت کرده.درهرجاي دنيا به برادران اهل سنت ظلمي شده.اول شيعه مقاومت را شروع کرده، اما شما چرا اينچنين .جواب شيعه را ميدهيد،وتوهين وظلم ،وکشت وکشتار راه مياندازيد.چه بلاهايي درپاکستان،افغانستان،عراق،يمن.عربستان.لبنان.واين هم درسوريه ،به سر شيعيان مياوريد؟ ايا شما انصاف ومروت ومردانگي را بلد نيستيد.
810   نام و نام خانوادگي:  رضادلجو     -   تاريخ:   13 مرداد 92
سلام برادرسني نيوز.شماچراسالهاي سال بابرادران شيعه خود درگير هستيد؟ اياتابحال ازخودتان سوال کرده ايد اگر مقاومت معنوي ومادي شيعيان ازفلسطينيان نبود؟ ايا ان تکه نوارغره هم الان بود؟اگرشما بماهم بدي کنيد.ما ازشما برادران اهل سنت درمقابل دشمنان.صهيونيسم حمايت خواهيم کرد.شما چرااز عباس ريس خودگردان .وياازساه اردن.وياازشاه سعودي انتقاد وايراد نميگيريد؟ که چراسالهاي سال بااين رژيم عقد اخوت بسته اند وملت فلسطين رابان روزگارسياه نشانده اند.؟باورکنيد وقدري انصاف داشته باشيد.چراازبزرگان خودانتقادنمي کنيد.؟چرا درمقابل دشمنان مشترک شيعه وسني سکوت اختيار کرده اند؟ چرا ازاقاي قرضاوي نمي پرسيد .چرا درمقابل ظلم صهيونيستها فتوا نمدهد.اما ريختن خون برادران شيعه شمارا مباح ميداند.وحکم ميدهد که شيعيان را بکشيد .وجناره شان را مثله کنيد.ايا اين انصاف ،ومردانگي است؟شيعه هميشه درمقابل زورگويان .مفاومت کرده.درهرجاي دنيا به برادران اهل سنت ظلمي شده.اول شيعه مقاومت را شروع کرده، اما شما چرا اينچنين .جواب شيعه را ميدهيد،وتوهين وظلم ،وکشت وکشتار راه مياندازيد.چه بلاهايي درپاکستان،افغانستان،عراق،يمن.عربستان.لبنان.واين هم درسوريه ،به سر شيعيان مياوريد؟ ايا شما انصاف ومروت ومردانگي را بلد نيستيد.
811   نام و نام خانوادگي:  ابزاهيم شيخ     -   تاريخ:   13 مرداد 92
دجال که اومده اسراييل هم نزديکه ويران بشه بلاد عرب هم شده مثل سياهچال فضايي واخرت ميشه ولي شيعه وسني پيش هم نميشينن
الله اکبر
812   نام و نام خانوادگي:  يار حضرت مهدي (عج)     -   تاريخ:   14 مرداد 92
همه ميدونن شيعه به حقه در واقعه غدير خم هم ثابت شده پس هر کس مقابل شيعه باشه دشمن پيامبره. به دوستان شيعه عزيزم توصيه ميکنم شبکه کفار (کلمه) رو حتما نگاه کنند و سخنان گوهر بار مثلا عقلاي سني ها رو گوش کنن. همچنين زير نويس اين شبکه رو بخونيد به هر نحوي سني ها به ما ياران پيامبر توهين ميکنن و کارشون به جايي رسيده که در مورد حضرت مهدي هم حکم صادر ميکنن وايشون رو تکذيب ميکنن. ما تا کي بايد اين همه توهين رو بشنويم و ساکت بشينيم. براي ظهور ولي عصر (عج) دعا کنيم تا بياد و به ياران خودش قدرت مبارزه در مقابل کفارو بده انشاالله. صلوات براي ظهور امام زمان(عج)
813   نام و نام خانوادگي:  محمد جواد {گدايان حيدر}     -   تاريخ:   16 مرداد 92
باسلام خدمت تمام برادراني که حب محمد(ص) و ال محمد(ص) در رگ و خونشان جريان دارد. اولا) خدمت شما مردمان به اصطلاح اهل سنت عرض ميکنم که اهل سنت واقعي ما شيعيان هستيم وشما را ميتوان اهل بدعت ناميد چون منظور ما از سنت افعال وکردار رسول الله است واين ما هستيم که افعال وکردارمان به افعال وکردار رسول الله مي ماند.من ميخواهم به يک مورد شايع و مهم از کار هاي شما که هم مخالف با افعال پيامبر وهم مخالف با اوامر الهي است را برايتبيان بيان کنم: شماها مردمان بي گناه شيعه را به قتل ميرسانيد انهم به بهانه هاي واهي و بچگانه که مثلا چون گروهي از شيعيان در يک جاي ديگر به زعم شما به خلفايتان بي احترامي ميکنن شما هم عوض از کار انها هر شيعه اي را که گير بياوريد وحشيانه به قتل ميرسانيد .من ميخواهم بدانم که اين نوع تقاص گرفتن در کجاي سنت پيامبر و دين اسلام امده است؟ ثانيا)دليل اينکه ما نميتوانيم با شما مردمان گمراه راه خلفا نسبت به مردمان ساير اديان زندگي کنيم اين است که ما در طول تاريخ از شما و پيشوايانتان خيلي خيلي بيشتر زخم و اسيب ديده ايم و از جمله بزرگ ترين اسيب هايي که شما ها و پيشوايانتان به شيعيان و تمامي مردم جهان وارد کردين عبارتند از: 1)غصب حق خلافت به موقع از اميرالمومنين علي (عليه السلام) که به شدت در سرنوشت همه ي ما انسان ها تاثير گذار بود. 2)به شهادت رساندن ظالمانه و مظلومانه ي دختر پيامبر و همسر اميرالمومنين و مادر ما حضرت زهرا(سلام الله عليه ) 3)ازار و اذيت وبه شهادت رساندن تمام اهل بيت پيامبر(ص) و فرزندان اميرالمومنين(ع) وحضرت زهرا(س) {اللخصوص واقعه ي کربلا} و........... همه اين موارد ودلائل باعث ميشود که من وخيلي از شيعيان ديگر نتوانيم با شما کوچک ترين احساس برادري را داشته باشيم. عبادت بي ولايت حقه بازيست***اساس مسجدش بت خانه سازيست چرا سني نمي خواهد بداند***وضوي بي ولايت اب بازيست اگرگردد جدا اين سر***ازاين جسم و ازين پيکر بگويم مرد و مردانه... ياعلي(ع)التماس دعا.
814   نام و نام خانوادگي:  رضا     -   تاريخ:   17 مرداد 92
باسلام اين سايت شما بسيارعالي است خواهشمنديم سايت واخباراين سايت را بروز کنيد،خداوند بشما اج دهد،،اللهم عجل لولبک وفرج بحق فاطمه الزهرا.س.
815   نام و نام خانوادگي:  sama     -   تاريخ:   17 مرداد 92
باسلام لطفا به اين با غيرتهاي وهابي ميگوييم جهاد در غزه و کمک به برادران اهل سنت ميانمار هست که بايد کمک کرد با تاسي از کدام آيه قرآن اينها برادران ديني خود رادر سوريه ميسوزانند وسر ميبرند و ميکشند اين مذهب ما نيست و کسي نيست بگويد شيعه متجاوز هست تاريخ اسلام را بخوانيد و بجاي تاسي از فرمان مفتي هايتان به احاديث پيامبر تاسي کنيد .
816   نام و نام خانوادگي:  قاسم نصاري     -   تاريخ:   18 مرداد 92
بسم الله الرحمن الرحيم واذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما -لطفا به اين افراد اهميت ندهيد زيرا که زيارت امامان ع به شدت انها را اذيت ميکند
817   نام و نام خانوادگي:   رضادلجو     -   تاريخ:   18 مرداد 92
اردغان ملعون هم درکشتارشيعيان سوريه سهم بزرگي دارد.انشاالله بروزگار.بن علي تونسي.و مرسي مصري بزودي دچارخواهد شد.چون خون شيعيان.ثارالله است،چرا؟ چون چشمان شيعيان هميشه سوگوار.وگريان مصايب اهل بيتند.بس عنقريبا انشاالله اردغان گردن کلفت هرچه زودتر بجزاي اعمالش خواهدرسيد،اللهم عجل لوليک الفرج
818   نام و نام خانوادگي:  رضادلجو     -   تاريخ:   19 مرداد 92
برادرعزيز.که نظر.دادي.اين گروه ازاحاديث پيامبراستفاده کنند..درست يادم هست سالل هتادوهفت درعربستان اينها يک مفتي داشتند.اين مفتي دريک سخنراني گفته بود.چندين ساله که درمسجد نبي اقامه نمازميکنم .اما.تابحال بعداز صلاه .يا قبل ازصلاه.به پيغمبر.سلام بدهم.وباين عمل خودم افتخار.ميکنم..حال اي برادرمومن شمااز.اين مفتيهاي وهابي چه انتظاري داري؟..البته اين مفتي سال هفتادونه،بدرک واصل شده. بلي گفته بود.يادم نميايد به پيغمبر سلام بدهم .واين لعنتي .ميگفت باين عمل خود افتتخارميکنم
819   نام و نام خانوادگي:  رضا     -   تاريخ:   20 مرداد 92
باسلام به هموطنان عزيزم .ايراني وطن پرست هيچ وقت درامارات متحده عربي سرمايه گذاري نمي کنه. سردمداران اين شيخ نشينان با سود سرمايه هاي شما به سوريه ولبنان تروريست ميفرستند.وشيعبان را قتل عام ميکنند
820   نام و نام خانوادگي:  محمد مهدي محمدي پور     -   تاريخ:   20 مرداد 92
اللهم جعل محياي محيا و مماتي ممات محمدو آل محمد
821   نام و نام خانوادگي:  ا     -   تاريخ:   30 مرداد 92
بوووووووووووووووووووووووووووووووق تو عقيده ي سني نيوز
822   نام و نام خانوادگي:  علي86     -   تاريخ:   01 شهريور 92
با سلام ميخواستم از اين به اصطلاح مسلمانان وهابي سوال کنم شما که ميگوييد حضرت رسول را مثلا قبول داريد پس چرا قبر و خانه عبدالله پدر ايشان را تخريب کرده رويش هتل ساختيد اگر حضرت رسول برايتان عزيز است پدرش نيز عزيز است دومين مطلب اين است که ما شيعيان بخصوص ايرانيها محب و دوستدار مولا علي عليه السلام هستيم ايشان يک عرب اصل و نصب دار بوده و ايراني که نبوده پس علت دشمنيتان رااگر ميتوانيد بطور منطقي بيان کنيد مطلب سوم اين است که اگر شما داراي تفکر و تدبر باشيد و در آيات قرآن وکتب خودتان بنگريد و به آن توجه کنين مي بينيد که تمام 14 معصوم عليه السلام اهل گذشت و انسانيت بوده اندو هيچوقت به شيعيانشان نفرموده اند که ديگر انسانها و بخصوص مسلمانان ديگر را به خاطر هم عقيده نبودن بکشيد اگر ميتوانيد جواب بدهيد البته بطور منطقي و به دور از توهين و افترا
823   نام و نام خانوادگي:  سعيد آرامش     -   تاريخ:   03 شهريور 92
من از حاتم ساعدي يک چيز ميپرسم آيا خودت در مورد اين اتهامات که به اهل سنت نسبت ميدهي خجالت نميکشي؟ کجا اهل سنت گفته اند ابوبک از پيامبر برتر است و در کجا شما ديديد که اهل سنت آورده اند نعوذبالله پيامبر هوس ران بود
824   نام و نام خانوادگي:  سعيد آرامش     -   تاريخ:   03 شهريور 92
با سلام خدمت علي86 من يک سني هستم و با قاطعيت ميتوانم بگويم که چهارده امام شيعه مورد قبول علماي ما هست و به هيچ عنوان با آن بزرگواران دشمني نداريم و گذشتي که آنان داشتند بر منکرش لعنت، و حضرت علي رضي الله عنه نور ديدگان همه ي مسلمانان هست و دشمني با او دشمني با شخص پيامبر صلي الله عليه وسلم است نکته ي قابل توجه اينست که آيا استناد کلام از جهال براي شما مطرح است پس جاهلان و عوام برادران اهل تشيع نيز اهانتهايي مي کنند که گوش طاقت شنيدن نداره اما اگر مبناي کلام شما علما هستند پس حرف با سند بياوريد البته چيزي بياوريد که در شرع و منطق بگنجد اگر کمي زياده روي کردم من معذرت ميخوام
825   نام و نام خانوادگي:  پرويز نصرتي     -   تاريخ:   06 شهريور 92
اقايان توجه کنيد شيعه و سني مسلمانند و باهم برادرانند درسته درعقايد اختلافاتي دارند ، ولي با اين وجود بهم احترام ميگذارند و زندگي مسالمت آميز دارند، ان چيزي که بايد پيروان هردو مذهب توجه کنند وحدت است ، چون فرقه وهابيت دشمن هر دو مذهب است و سران ان جيره خور سرويسهاي جاسوسي انگليس و امريکا و اسرايل هستند و هدف انان تفرقه بين مسلمين از طريق سران بعضي حکومتهاي عربي ،پس ما مسلمانان بايد هوشيار باشيم و توطئه آنان را خنثي کنيم، و گول انان را نخوريم به عقايد يکديکر احترام بگذاريم
826   نام و نام خانوادگي:  شيعه ي علي     -   تاريخ:   11 شهريور 92
لعنت????خائن که خواستار نابودي اسلام بود زنده باد شيعه
827   نام و نام خانوادگي:  مرتضي خراساني     -   تاريخ:   12 شهريور 92
با عرض سلام خدمت دوستداران علي(ع) مذهبم را بر مذاهب برتريست....ايده و مشي و مرامم جعفري است.....از عنايات خداوند جهان .....از ازل جان و دل من حيدري است.
828   نام و نام خانوادگي:  سيمين     -   تاريخ:   15 شهريور 92
سلام دوستان...من نظراتو نخوندم اما بايد بدونيم که ممکنه بخش اين بحث ها و نقل قول ها باعث اختلاف مسلمان ها باهم بشه...شيعه و سني با هم دوست هستن و با وهابي ها و اسرائيلي ها و دشمنان خدا دشمن، اين خوب نيست که مرتب اينجور مطالبو بذاريم و جو اختلاف ايجاد کنيم...به کوريه چشم دشمنا ما متحديم و وحدت بين ما رو هيچي بهم نمي زنه و کساني که اين توهين ها رو مي کنن اصلا سني واقعي نيستن
يا علي
829   نام و نام خانوادگي:  بهزاد     -   تاريخ:   16 شهريور 92
سني هاي ايران بخاطر مجاورت با تشيع بهترن. امان از وهابيا
830   نام و نام خانوادگي:  يک طلبه     -   تاريخ:   17 شهريور 92
با سلام اول بنده به برادران اهل تسنن توهين نميکنم .دوم.بنده از استاد ارجمندم شنيده ام که برادران اهل تسنن وقتي که فوت ميکنند ان عالمي که نمازش را ميخواند در گوش اين مرده ميگويد که حق با علي است اگر از تو سوالي کردند بگو حق با علي است.بنده زياد صحبت نميکنم ولي سخن اخرم از مرجع عالي قدر ايت الله مکارم شيرازي تشکر ميکنم که شبکه ولايت ماهواره را تاسيس کرده و گرنه چه کسي ميخواست جواب سني ها؟؟؟ را بدهد.و از حجت الاسلام والمسلمين قزويني نيز تشکر ميکنم براي اين که به سني ها؟؟؟ جواب دندان شکني ميدهد.
831   نام و نام خانوادگي:  محمدجواد زماني     -   تاريخ:   22 شهريور 92
به نظر من بايد هم سايت شيعه نيوز بسته شود و هم سايت سوني نيوز تا تفرقه ايجاد نشود به نظر من هر دو سايت سايت کفر هستند که باعث تقرقه ميشود.من خود شيعه هستم ولي از بهترين دوستانم سوني است.حضرت علي هم از تفرقه بيزار بودند.

به اميد گوشه چشمي از پيامبر اکرم
832   نام و نام خانوادگي:  محسن     -   تاريخ:   23 شهريور 92
زماني جون ولي بههترين دوست من پاناسونيک است
833   نام و نام خانوادگي:  ياسين     -   تاريخ:   25 شهريور 92
اقاي دلجو احترام خودت روداشته باش
834   نام و نام خانوادگي:  هركي     -   تاريخ:   29 شهريور 92
اخه يكي نيست بگه شيعه چه دينبه؟اگه شما خودتون را مسلمون ميدانيد وبه قول خودتون از پيامبر پيروي ميكنيد چرا ميگيد نماز 5گانه ولي نماز عصر را نميخوني.اخه حسينيه كه ميسازي كجاش در زمان پيامبر بوده كه شما مي سازي.چرا در زمان عاشورا وتاسوعا خودتون را ميزني به قول خودتون واسه حسين.شما علي رو هم سطح خدا فرض ميكنيد.اخه كدوم ايه از قران يا كدوم حديث هستش كه صيغه رو حلال كرده باشه البته بايد گفت اجاره گرفتن زن نه صيغه كه هر وقت ازش خسته شدي رهاش كني .پيامبر سني مذهب بوده پس چرا طبق ايين ورسم اون پيش نميري.خداوند همه انسان ها رو به خصوص برادران شيعه رو از تاريكي به سوي نور هدايت كند. آمين
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛ حسينيه نام محلي براي عزاداري براي امام حسين عليه السلام است و معني ندارد كه در زمان پيامبر صلي الله عليه و آله بوده باشد چون آن زمان هنوز ايشان در سن كودكي بوده و به شهادت نرسيده بودند. كسي حضرت علي عليه السلام را هم همسطح خدا نگرفته اگر عوام الناس چنين مي كنند به پاي شيعه نبايد نوشت چنين افرادي عموماً از روي جهالت چنين اعتقادي دارند. اگر عمدا كسي چنين اعتقادي داشته باشد غالي است كه شيعيان آنها را خارج از شيعه امامي و باطل مي دانند.
اهل سنت در فقه پيرو چهار نفرند شما برويد ببينيد آنها در چه عصري زندگي مي كرده اند همه مربوط به قرن دو و سه اند يعني بيش از صد سال بعد از پيامبر صلي الله عليه و آله بوده اند با اين حال چگونه مي گوييد كه پيامبر صلي الله عليه و آله هم اعتقادات شما را داشته اند؟ به اين مطلب مراجعه نماييد: «رؤساي مذاهب أهل سنت»
ازدواج موقت هم در كتب اهل سنت بيان شده است در اين مورد به مقاله «مشروعيت ازدواج موقت در كتاب هاي اهل سنت» مراجعه نماييد همچنين مي توانيد تفصيل آن را در بخش «فتنه وهابيت» ببينيد.
در مورد ديگر موضوعاتي كه بيان فرموديد در اين سايت تحت مقالاتي بحث شده است پيوند آن در ادامه قرار داده مي شود مراجعه نماييد:
«چرا شيعيان ، همانند اهل تسنن نمازهايشان را در پنج وقت نمي‌خوانند ؟»
«آيا عزاداري براي امام حسين عليه السلام‌ بدعت است؟»
«فلسفه عزاداري براي امام حسين عليه السلام چيست ؟»
«گريه هاي رسول خدا (ص) در عزاي امام حسين (ع)»
«پاسخ به شبهات پيرامون عزاداري براي امام حسين (عليه السلام) 01»
«پاسخ به شبهات پيرامون عزاداري براي امام حسين (عليه السلام) 02»
«پاسخ به شبهات پيرامون عزاداري براي امام حسين (عليه السلام) 03»
«اگر شرکت در عزاي امام حسين براي خدا نباشد چطور خداوند به آن پاداش مي دهد؟»
«فضيلت گريه بر امام حسين(ع)»
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
835   نام و نام خانوادگي:  فدايي امام زمان     -   تاريخ:   02 مهر 92
با احترام خاصي که نسبت به همه مسلمانان دارم اما تازه شيعه شده ام اخه توي مذهب قبليم تناقض زيادي مشاهده کردم اما ميخام از همه سني ها دعوت کنم به جان عمر و هر که قبولش داريد شبکه ولايت رو از ماهواره نگاه کنيد در ضمن خوبي ها و بدي ها وايراد هاو زندگي حضرت علي رو نگاه کنيد وزندگي عمر رفتار او را هم از کتب صحيح مسلم که مورد اعتماد همه سني هاست را بخانيد ماجراي جنگ جمل رو مطالعه کنيد بي حرمتي عمرو ابوبکر به حضرت فاطمه که در کتب معتبر هر دو است نگاه کنيد ماجراي غدير خم... ماجراي مرگ عبدالباسط قاري بزرگ قران که سني مذهب بود و به خواب خانواده رفته وانها را دعوت به شيعه شدنکردا اصلا فيلم حضرت علي را از روي منابع مورد اعتماد سني ها ساخته اند يک جاي اين فيلم را بگوييد که با منابع شما همخاني ندارد
836   نام و نام خانوادگي:  حسين رنجبر     -   تاريخ:   06 مهر 92
شما اهل سنت ، نگاهي به فتواهاي بزرگانتان از جمله بن باز بيندازيد ، تا ببينيد ، چه اختراعاتي در مذهبتان صورت گرفته است .
837   نام و نام خانوادگي:  عمر     -   تاريخ:   10 مهر 92
سوال ؟ مگه نميگيد که حضر محمد {ص} در عيد غدير خم علي {رض} را جانشينشون گذاشتن؟؟ پس چرا خلافت دست ابوبکرو عمر و عثمان و بعدش علي افتاد؟؟ چرا علي {رض} قبل از اينکه اونها خلافت کنند ب اونها نگفت که طبق گفته هاي حضرت محمد {ص} من جانشينم؟؟ اگه گفته مدرک بيارين از کتب دس نويس و جديد اين آخونداي رافضي نباشه خواهشا
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛ اين سوال شما مربوط به مقالات ذيل مي باشد مراجعه كنيد اگر باز هم سؤالي داشتيد در خدمتيم:
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
838   نام و نام خانوادگي:  smk     -   تاريخ:   16 مهر 92
بسم الله چه كسي برادر پيغمبر بود؟ چه كسي فاتح خيبر بود ؟ چه كسي از نظر علماء اهل سنت از بقيه خلفا از نظر علم وتقوا و شجاعت برتري داشت؟ چه كسي رو پيامبر بعنوان خليفه ي بعد از خودش بر گزيد؟ و............ آيا جز علي ابن ابيطالب بود؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! آيا علي با اين همه فضائل شايستگي خلافت وسرپرستي مسلمانان را دارد يا قاتلين دختر پيامبر؟ چرا چشمانمان بر روي حقائق بسته است؟!!!!!!!!!! مگر عمر هنگام رحلت پيامبر نگفت كه پيامبر هذيان مي گويد؟!!! مگر ابوبكر نبود كه با اينكه علم به برتري علي داشت زمام امور رابدست گرفت؟!!! تمام اينها را علماي قديم وجديد شيعه اثبات كرده اند ومن هم آماده ي مناظره هستم اگر كسي خواست تمام حرف هايم را با سند اثبات ميكنم
839   نام و نام خانوادگي:  نسيم حسيني     -   تاريخ:   02 آبان 92
سلام و روزبخير اكرجه من سني مذهب هستم ولي تنها دليلي كه باعث شده نسبت به شيعيان جبهه بكيرم توهين و حرفاي زشتيه كه تو كتابا و سايتاشون ديدم و تعجبم ازاينكه جطوربه همجين مطالب براز دشمني و تفرقه اندازانه اي اجازه جاب ميدن وحتي ميدن كه تو دانشكاه واسه همه تدريس شه‏!بنظرمن كسي كه نماز وروزه داشته باشه و بخدا نزديف باشه مسلمان و كسايي كه بدون تحقيق و فقط از روي غرض بهم توهين ميكنن نيازبه كمي شخصيت و انسانيت دارن.درضمن تو هر دين ومذهبي خوب وبد هست و جون مسلماناي سني مذهب زيادن افراد بدهم توشون زياد شده‏!اينايكه به اسم اسلام وسني هم سر آدمارو ميبرن قصدشون فقط بدنام كردن اسلامه و هيج جاي مذهب ما نكفته بايد سرآدماي بيكناه بريد.من ميخوام با 1شيعه ازدواج كنم اماباديدن اينهمه تفرقه ترسم از اينده زيادتر شدهد!درضمن شما بيخبريد ولي سالانه تعداد زيادي از علماي اهل سنت هم توسط افراد ناشناس‏!ترور ميشن‏!تو قرآن نماز وروزه جزو واجباته نه توسل و دعواسره مسائل حاشيه اي
840   نام و نام خانوادگي:  ام عمار     -   تاريخ:   03 آبان 92
باسلام خدمت همه کسانZ که هم پZرو عمرهستن و هم علZ‏!‏از برادران شZعه خواهشمندم که به هرآنچه که سنZ ها اعتقاد دارن توهZن نکن سنZ ها همانگونه که حضرت عمر را قبول دارن حضرت علZ وتمام امامان دZگر راقبول دارن وبه هZچ کس اجازه توهZن نمZدهند
841   نام و نام خانوادگي:  جواب ام عمار     -   تاريخ:   04 آبان 92
من خودم سني بوده ام بي احترامي به شيعيان از طرف اهل سنت بسيار زياد بود مثلا وقتي تلوزيون عزاداري عاشورا را نشان ميداد شروع به فهش دادن ميكردند و يا ماه رمضان صدا و سيما برنامه ويژه رمضان در ايام ضربت و شهادت امام علي ع سريال پخش نميشد شروع به توهين ميكردند و ميخواستند شب شهادت داماد پيامبر طنز سريالي ببينند اين ها بكنا قبلا به احترام عاشورا و يا تاسوعا از جشن خحوداري ميكردند و مثلا در محرم پارسال در شهرستان كوچكي ده مورد عروسي و حنا بندان و ساز و اواز برقرار بود و ميگفتند حسين ع هزارسال پيش وفات شده اگر ما عزاداري كنيم ناراحتي حضرت را خواهد داشت بنظرت وقتي كه شيعيان عزاي ابا عبدالله حسين را دارند با بمب و انتحاري با عث كشتن شيعيان ميشون تا بقول خودشان بهشت بروند
842   نام و نام خانوادگي:  من فقط مسلمانم     -   تاريخ:   09 آبان 92
واي بر ما كه كساني را كه نديديم و در كنار رسول خدا بودند وبا هم رفيق بودندو اسلام را به تمام دنيا نشان دادند توهين بكنيم ما لا اقل عرضه اين را نداريم كه جلوي كفاري بايستيم كه مسلمانان را به قتل مي رسانند در حاليكه با تمام اين صحابه حضرت عمر و حضرت علي و...... حكومت اسلامي تا اروبا بيش رفت يك اتفاق در اين دنياي الكترونيك مي افتد وكسي نمي تواند مقصر را بيدا كند ولي بعضي ها ادعا مي كنند با احاديثي ضعيف توهين به صحابه مي كنند ما كه ضرر نمي كنيم چون اهل بيت را داريم وصحابه گرامي را واي بحال كساني كه ندانسته بخاطر غرور به دوستان محمد (ص) توهين بكنن گفته باشم من يك مسلمانم هم شيعه شريعت محمد هم بيرو سنت راه و روش ان عاليقدر محمد (ص) والسلام
843   نام و نام خانوادگي:  محب الحيدر     -   تاريخ:   12 آبان 92
باسلام... جناب عمر واقعا متاسفم ازينكه شما در مملكت شيعه زندگي ميكنيد و اينقدررررر بي اطلاع هستيد... اگر كمي به مطالعه در كتب صحيحين مسلم و بخاري بّردازيد و جريان شوم سقيفه را مورد مطالعه قرار دهيد متوجه خواهيد شد كه غدير با تمام عظمتش, مباهله با تمام عظمتش, حديث ثقلين و ايه ولايت و ايه اطاعت و ايه غدير با تمام عظمتشان به فراموشي سبرده شدند و مردم نادان با علي ابن ابيطالب و حضرت زهرا چه كردند... فجايعي كه عمر خليفه دوم با اتش زدن در خانه ي مولايمان انجام داد و به زور از علي عليه السلام بيعت گرفت...تمااااام اينها در كتب صحيحين مسلم و بخاري كه از نظر شماااا برادر قران است موجود است... لطفا سرتون رو مثل كبك زير برف نكنيد......!!!!
844   نام و نام خانوادگي:  اميد شيعه در حد مرگ...     -   تاريخ:   14 آبان 92
برادر عزيز جناب محب حيدر(ع)از قديم گفتن كه كسي كه خواب ميشه بيدار كرد اما كسي كه خودشو به خواب زده نميشه. بر هر دو جهان اميرالمومنين علي (ع) صديق و فاروق امت؛ امير است وس سلام...
845   نام و نام خانوادگي:  اميد شيعه در حد مرگ...     -   تاريخ:   14 آبان 92
برادر عزيز جناب محب حيدر(ع)از قديم گفتن كه كسي كه خواب ميشه بيدار كرد اما كسي كه خودشو به خواب زده نميشه. بر هر دو جهان اميرالمومنين علي (ع) صديق و فاروق امت؛ امير است وس سلام...
846   نام و نام خانوادگي:  محب الحيدر     -   تاريخ:   04 آذر 92
دوست عزيز جناب 845 درست ميفرماييد اما شما بفرماييد تا کي سکوت؟!
تا چه زماني به بهانه حفظ وحدت از اطلاع رساني دقيق خودداري کنيم؟! وقتي عيد غدير کار رسانه شده دعوت کردن بازيگر و پخش فيلم هايي که 100000 بار پخش شده.... وقتي حتي بسياري از شيعيان مباهله و عظمتش در مورد اثبات ولايت را نميشناسند... دردمان را کجا فرياد زنيم؟! زماني که براي جشن پيروزي انقلاب راهپيمايي ميکنيم اما کسي روز نزول آيه اطاعت و ولايت و هل اتي را نميشناسد....چه کنيم؟!؟!
الهم عجل لوليک الفرج....
847   نام و نام خانوادگي:  سعيد     -   تاريخ:   26 آذر 92
دست برداريد از اين دعواي عهد حجري بگذاريد هركس در اعتقادش مخنار باشد قضاوت را بسپاريد به خدا در روز قيامت . فکر پيشرفت و رسيدن به غرب از نظر علم باشيد چقدر ما مسلمانان بدبختيم
848   نام و نام خانوادگي:  ارش     -   تاريخ:   29 آذر 92
اقايون اهل سنت مراجعه کنن به مجموعه نفيس الغدير.عربي هست اما خوندن و پرسيدن معانيش از مولاناهاتون ارزش داره.ضمنا منابعش فقط کتب خودتونه.مي دونم بي انصافي به نظر ميرسه و قبولش سخته بيش از هزار سال عبادت و بندگي کلي برادران اهل تسنن زير سوال بره ولي حقيقت تلخه.حق بين بودن بزرگترين هنر و حق از اسامي خداست.پس هر وقت ديديد در منابع خودتان حرفهاي ما شيعه ها نوشته شده با اين که سخت است همان دفعه اول لازم نيست قبول کنيد.لااقل نترسيد و دنبالش را بگيريد شايد شما هم به جمع رستگاران زيادي که در تاريخ به مذهب شيعه گرويدند متصل شويد ان شا الله.
849   نام و نام خانوادگي:  محب الحيدر     -   تاريخ:   08 دي 92
با سلام... جناب سعيد وااااقعااااا براتون متاسفم كه به دفاع از عقايد دعواي عهد حجري ميگوييد... اگر دين داشتيد هييييچ گاااه اين صحبت را نميكرديد! ياعلي...
850   نام و نام خانوادگي:  حسين     -   تاريخ:   20 دي 92
با سلام تك تك نظرات دوستان رو خوندم حال نظر برادر كوچكتان اينست كه1-گسترش اسلام ناب نه از طريق كشتكشتار است نه از طريق ناسزا بلكه از راه عمل باز هم تكرار ميكنم عمل به دستورات الهي كه راهنماي ما 14معصوم ميباشند(راهي كه ما متاسفانه داريم فراموش ميكنيم)2-كار مباحث اختلافي را بر عهده كساني بگذاريم كه اهل فن هستند(كساني كه هم اطلاعاتشون زياد دارند هم طاقت بحث)3-من به علت كارم بااهل تسنن ارتباط دارم تا به حال يك كلمه توهين از انها نشنيدم حتي احترا م خواصي از انها درمورد ائمه اطهار ديدم
851   نام و نام خانوادگي:  عبدالله عبدالله     -   تاريخ:   21 دي 92
امام علي عليه السلام فرمودند: اگر مهاجرين وانصار جمع شوند ومردي را به عنوان امام انتخاب کنند مورد رضاي خداوند است ومن نيز آن را قبول خواهم کرد پس طبق فرمايش امام علي عليه السلام ابوبکر با غصب خليفه نشده است...فرمايش امام علي عليه السلام در نهج البلاغه آمده است
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
اين مطلب در اين آدرس توضيح داده شده است
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
852   نام و نام خانوادگي:  خليل     -   تاريخ:   26 دي 92
سلام من اهل سنت رسول الله هستم وسنت محمد مصطفي را بجا مي آورم
برادران عزيز بخدا محمد قسم که
ما اهل سنت به هيچ عنوان جرعت توهين به اهل بيت رسول الله را نداريمو نداشتيم يا اينکه به ياران مصطفي توهين کنيم و يا به اعمه ص کفر بگيم
بزرگان اهل سنت اينو به ما آموختند و اينکه ميگن در شب شهادت عروسي ميگيريم وجشن شادي بخدا دروغي بيش نيست فقط ميخوان خرابمون کنند ولي ما الله را داريم
حرف اخرم به اون کسايي که تفرقه بين امت رسول الله ميندازند . وايي بر شما نکنيد که مرگ نزديک هست با چه توشه اي ميخوايي بري پيش رب العالمين
853   نام و نام خانوادگي:  شيعه اثني عشري     -   تاريخ:   03 بهمن 92
مکرواومکرالله والله خيرالماکرين
اللهم عجل لوليک الفرج
854   نام و نام خانوادگي:  عليرضا     -   تاريخ:   04 بهمن 92
سلام . همانا خداوند فرمودند : انما وليکم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوه و يؤتون الزکوه و هم راکعون (سوره مائده آيه 55) و همانا پيامبر فرمودند : بعد من دين من به 72 فرقه تقسيم ميشود ، همگي باطل و فقط يکي بر حق است.... ****************همانا که ما بيشمار باطل و فقط يک حق داريم**************************** به اميد ظهور مهدي فاطمه که صد البته نزديک است!!! يا علي.....
855   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   08 بهمن 92
سلام بر همه ي مسلمانان يکتا پرست ومن برام همه ي مسلمانان برادرن همه رو دوست دارم هدايت بشن برادران سني ما خدا را به يکتاهي قبول داريم که نه مثل معتزله شما سنيا ميگيم خدا اختيار ندارد نه مثل اشاعره ميگيم خدا همه چي پوچ افريده ماشيعيان خدا قادر مطلق و.......قبول داريم همه چي دست خداست وزيارت قبور مطهر اهل بيت بخاطر تقرب بخداست چون خدا ميگه دوست بداريد الا محبت ذوالقربي وواقعا کتب ديني شيعيان مطالعه کنيد بعد نظر بدين اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وال محمدوآخرتابع له علي ذلك
856   نام و نام خانوادگي:  شاهد     -   تاريخ:   13 بهمن 92
سلام بر محبان آقا اميرالمومنين(ع).پيغمبر(ص) فرمودند:هر کس بميرد در حالي که امام زمان خويش را نشناخته باشد در جاهليت مرده است. اين حديث اهميت امر ولايت رو ميرسونه.کسي که ولايت اميرالمومنين(ع) و فرزندان بزرگوارشون و آقا صاحب الزمان(عج) رو قبول نداره طبق اين حديث در زمان مرگ هيچ فرقي با جاهلان زمان بت پرستي نداره.ابوبکر و عمر و عثمان و معاويه بت پرست نبودند اونهام ادعاي خداپرستي و نماز و روزه داشتن ولي در مقابل امام زمانشون صف آرايي کردن و کارشون به جايي رسيد که منزل دخت گرامي پيامبر(ص) رو به آتش کشيدن پس نماز و روزه دليل بر ديندار بودن نيست شيطان هم هزاران سال به عبادت مشغول بود اما به دليل نافرماني از درگاه خداوند رونده شد خلافت اميرالمومنين(ع) بعد از رسول الله(ص) هم امر خداوند تبارک و تعالي بود و هر کس با اون مخالفت کنه جايگاهش جايگاه شيطانه پس لطفا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ندونيد ما همکلام منکر حيدر نميشويم با قنفذ و مغيره برادر نميشويم
857   نام و نام خانوادگي:  بلبدلوابببا     -   تاريخ:   18 بهمن 92
؟؟ دلش آلو ميخواد يه چيز پش مالو مي خواد
858   نام و نام خانوادگي:  ضدسني     -   تاريخ:   18 بهمن 92
سلام.من خودم کرمانشاهي هستم واهل سنت دورو ورما زياده وخيلي به امام علي توهين ميکنن وحتي يکبارهم جنگ20و30نفري باشمشير تومحله ماشد.جريان ازاين قراربود.که يک مسجد اهل سنت واهل تشيع درمحله ما است که چندتا ازبچه هاي مسجداهل سنت سر راه حاج آقا اهل تشيع روموقعه آمدن به مسجد ميگيرند وموردتمسخر قرارش ميبدن وبه شيعه فوش ميدن .اين جريان 30و40متري مسجدبود وبچه هاي مسجداهل تشيع که اسمشم مسجد صاحب الزمان بود مي فهمند وميروند ودرگيري وحشتناک صورت ميگيرد.شما که کرمانشاهي هارومي شماسى. کم کم جمعيتشان خيلي زيادشد بازنجير وغمه شمشيروتفنگ.ريخته بودن به. هم وبه بزرگان فوش ميدادند.خلاصه چندنفرزخمي شدن ويک نفرهم ازاهل سنت هم به کما رفث بعداز40ماه به هوش آمد.اگه فکرميکنين دروغ ميگم بگومحله تبار آباد .
859   نام و نام خانوادگي:  ابراهيم     -   تاريخ:   23 بهمن 92
دست از حرفهاي تفرقه انگيز و برادر شکني برداريد . سرنوشت خود را مثل افريقا نکنيد در عصري که ما زندگي ميکنيم کشور هايي هستند .که ميخواهند ما مسلمانان چه سني چه شيعه از بين برويم و خودشان اين سرزمينهاي زيبا وبکر وپربرکت وسرشار از منابع طبيعي را تصرف کنند و مامسلمانان را به بردگي ببرند يکي از راه از بين بردن ما مسلمانان فقط همين است که ما را بجان هم بياندازند واز احساسات ما سوئ استفاده کنند و بجاي فکر و منطق بسوي تعصب و جريحه دار شدن غرور برويم اين تنها راهيست که کشور هاي اروپايي و امريکا و ديگر کشور ها که براي سرزمين ما مسلمانان دندان تيز کرد ه اند ميباشد چون اگر مستقيما" وارد جنگ با مسلمانان شوند مطئنا" شکست خواهند خورد (بهوش باشيد) عاقل باشيد و دانا ومراقب خودتان باشيد ودست از حرفهاي احمقانه برداريد که دوشمن در کمين است .فکر نکنيد دشمن خودش را نشان ميدهد نه اينطور نيست او مستقيم وارد عمل نميشود او از طريق مشتي متعصب و نادان و کهنه فکر که از زيادي مال ومنال وبيکاري نقشه به نفع خارجيان به مسلملنان ميکشند اينها کساني نيستند جز سران عرب ها که انميدانند با اين همه ثروت وپول چکار کنند هرکس که پيرو اينها باشد بطور کل با شيطان همدست شده وبه مسلمانان خيانت ميکنند يا ايالناس مراقب خودتان باشيد مثل افريقايي ها و افغانيها خودتان را در خطر ونابودي قرار ندهيد پولهايتان را در جيب اسلحه سازان خارجي نريزيد وآنها اين پول را در جيب بريزند و به ريش ما بخندند عاقل باسيد عقل خود را دست هرکس ندهيد حتي اگر عالم دهر هم که باشد اگر حرف تفرقه انگيزي زد از او پيروي نکنيد ما در بندرعباس اهل تسنن وتشيع در يک محله بزرگ زندگي ميکنيم با هم وصلت کرديم حتي کوچکترين اختلافي باهم نداريم بسيار همديگر را دوست داريم وبه هم احترام ميگذاريم طوري شده است که فراموش کرده ايم کدام سني هستيم کدام شيعه
بخدا اين حرفها و اين تفرقه ها فقط زمينه نابودي خود وفرزندانتان را فراهم ميکنيد وديگر هيچي در آن نيست
860   نام و نام خانوادگي:  حميد     -   تاريخ:   25 بهمن 92
دوستان عزيز مواظب تفرقه بين شيعه و سني باشين توهين به مقدسات سني حرامه. علي توهين نکرد شما هم که ديگه جاي خود دارين
861   نام و نام خانوادگي:  دوست دار مولا علي (ع)     -   تاريخ:   03 اسفند 92
بنام خدايي که به ما زندگي بخشيد هر شيعه و سني که اعتقاد هاي همديگر را زير پا بگذارند مايه ننگ مسلمانان هستند . اقاياني که حرف از دين ميزنيد بياييد با همديگر بحث کنيد نه به همديگه فحاشي کنيد. اگر در بحث به جايي نرسيديد هر کس راه خودش را مي رود. گرچه شيعه حق است.
862   نام و نام خانوادگي:  بنيامين     -   تاريخ:   14 اسفند 92
عيب رندان مکن اي زاهد پاکيزه سرشت که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
863   نام و نام خانوادگي:  كهزاد     -   تاريخ:   18 اسفند 92
دوستان سني بهتره حديث كساء رو بخونين اونوقت متوجه ميشين كه راه نجات بشريت در پيروي از اهل بيت عصمت و طهارت است . خدا كه بيكار نبوده امامت رو براي كامل شدن دين قرار داده و پيروي از امام مختص تمامي مسلمين بايد باشد .
864   نام و نام خانوادگي:  اميد علوي     -   تاريخ:   27 اسفند 92
برادران گرامي شيعه ها نميخوان از اين خواب بيدار شن آخه شيعه هاي خر ما در حق شما چه بدي کرديم واقعآ که شماها الاغ هستيد مانند کپک سرتون رو کردين زير برف و نميخواهين از اين خواب بيدار شين
ا
865   نام و نام خانوادگي:  bisetareh     -   تاريخ:   03 فروردين 93
اميد علوي
حرف دهنت رو بفهم يکم ادب داشته باشي خوبه
شما بزرگانتان بتهايتان خلافت را غضب کردند وبا آل محمد ص دشمني کردند.
الان هم که شيعه سر ميبرند
ولعنت خدا بر دروغگويان
ياعلي
866   نام و نام خانوادگي:  ناشناس     -   تاريخ:   03 فروردين 93
بنام خداي مهربان
اشتراكات :خداي واحد
قران واحد
پيامبر واحد
قبله واحد
جاي تاسف است به جاي قوي كردن امت رسول خدا به فكر توهين به همديگر باشيم .
هركس به بشريت بيشتر خدمت كرد(نه از نوع انتحاري -كشتن - سربريدن - تكفير ديگران و...)
ابروي اسلام و رسول خدا(ص) را خريده وگرنه بيشتر خدمت كفار كرده . توهين به همديگر راهي نادرست است.
برادران اهل تسنن با وهابيون وتكفيري ها تفاوت دارند.در سيستان و مهاباد و جاهاي ديگر براي امام حسين (ع) عزاداري ميكنند.
867   نام و نام خانوادگي:  فاطمه املشي     -   تاريخ:   05 فروردين 93
لعن علي عدوک يا علي ... و.....و.....





مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | ارتباط با ما