![]() | ||
![]() |
مقالات | سخنراني ها | شبکه سلام | موبايل | انتشارات | محصولات نرم افزاري | ليست پاسخ ها |
![]() |
تاريخ: 10 بهمن 1387 |
![]() |
|
پاسخ به شبهه ازدواج در محرم و صفر | ||
پخش صوت ![]() | ||
بسم الله الرحمن الرحيم موضوع: پاسخ به شبهه ازدواج در محرم و صفر پنجشنبه : 10 / 11 / 87 ((( توجه: آدرس منابع ذکر شده، از نرمافزار مکتبة اهل بيت (عليهم السلام) ميباشد ))) استاد حسيني قزويني در جلسه گذشته بحثي را آغاز کرديم در رابطه با شبهاتي که آقاي قرضاوي - رئيس اتحاديه علماي اهل سنت - در رابطه با مهدويت داشتند. سه شبهه اساسي داشتند و دو شبهه آن را پاسخ داديم و يک شبهه ماند. قبل از اينکه به شبهه ايشان بپردازم، مسئله ديگري که اخيرا در بعضي از سايتهاي داخل کشور، سر و صدا ايجاد کرده و تلفنهاي متعددي به ما شد - حتي ديشب حدود ساعت 23:30، برخي از خبرگزاريها مانند شيعه نيوز به ما زنگ زدند و ما هم حدود نيمساعت از وقتمان را روي اين بحث گذاشتيم و پاسخ آن را داديم و الان هم روي سايت شيعه نيوز است، - اين بود که يکي از سايتهاي خبري که مرکزش در حوزه علميه قم است به نام «رسا نيوز»، بحثي را در سايت خود گذاشته، تحت عنوان: کراهت ازدواج در محرم و صفر، يک بدعت مُسلّم است. ما، واقعا نميدانيم به شبهاتي که وهابيت مطرح ميکنند فکر کنيم و غصه بخوريم و شبهاتي که اهل سنت تندرو دارند و بهائيت و شيطانپرستها دارند، يا نه، به شبهاتي که بعضي از دوستان نادان و جاهل دارند؟ هر دم از اين باغ، بري ميرسد تازهتر از تازهتري ميرسد اين سايت، يک مصاحبهاي با استاد اخلاق دانشگاههاي تبريز، به نام حجت الاسلام سعيد مير داودي داشت. من ايشان را از نزديک نميشناسم، شايد هم بشناسم، ولي نتوانستم تحقيق کنم. ما کاري به شخص و شخصيت افراد نداريم. شخصيتها، براي ما کاملا محترم هستند. ولي ما در اينجا، تفکرهاي باطل و انديشههاي غلط را در مسير رسالت خودمان، نقد ميکنيم. همانطوري که در حوزههاي علميهمان، افکار سيد مرتضي (ره)، شيخ مفيد (ره)، شيخ طوسي (ره) و صاحب جواهر (ره) را در مباحث علمي، نقد ميکنيم و اين از افتخارات حوزه علميه است و نشانه بالندگي حوزههاي علميه شيعه است، اگر هم افکار غلطي در جائي مطرح شود و با احساسات و عقائد پاک مردم بازي کند، تکليف شرعي داريم که با اين شبهات مبارزه کنيم و پاسخ بدهيم. ما اين را به عنوان يک واجب شرعي و تکليف اسلامي ميدانيم. ايشان در اين مصاحبه، چند نکته را مطرح کرده است و من هم به صورت فشرده و گذرا عرض ميکنم و عزيزان هم مقداري توجه داشته باشند که هدف ما از اين بحثهايي که در مدرسه علميه فيضيه داريم: اولا: پاسخگويي به شبهات است. ثانيا: آشنائي شما عزيزان با روش پاسخگويي است. ايشان در اول صحبت خودشان، به عنوان استاد اخلاق دانشگاههاي تبريز، اين را ميگويد: صغراي اول: دين مبين اسلام، هيچ سنتي را به اندازه ازدواج، مورد تأکيد قرار نداده است. صغراي دوم: اهميت ازدواج در اسلام، علاوه بر بهداشت رواني، در موضوع تکثّر مسلمين نيز، مورد سفارش است. صغراي اول، خوب است، ولي صغراي دوم را بطور کلي، درست نميدانيم. درست است که نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: فانى أباهي بكم الأمم يوم القيامة و لو بالسقط. مستدرك سفينة البحار للشيخ علي النمازي الشاهرودي، ج4، ص340 ولي موقعيت زماني و مکاني در فتواي فقيه و نظر نظريهپردازان شيعه، تأثير دارد و الآن، نظام جمهوري اسلامي مبتني بر فقه اهل بيت (عليهم السلام) و مراجع عظام تقليد ما، نظرشان عموما بر اين است که: اگر يک مسئلهاي عارض شد و تکثّر جمعيت، مشکلاتي را در حوزه اقتصاد و تربيت و آموزش ايجاد کرد، قطعا حکم اوّلي، مورد مناقشه قرار مي گيرد. الآن هم نظام جمهوري اسلامي، در رأسش، فقيهي توانا و شوراي نگهبان و مراجع عظام تقليد، نظرشان اين نيست که ما امروز، نظريه تکثّر جمعيت را ترويج کنيم. امروزه، بحث کيفيت مطرح است نه کمّيت که اگر من بتوانم يک يا دو فرزند را با اخلاق اسلامي تربيت کنم و به تمام نيازهاي او در مسائل مادي و معنوي برسم، قطعا بهتر است از 20 فرزندي که نتوانم به هيچکدام برسم. بله، اگر کسي مشکلي از نظر تربيتي و اقتصادي نداشته باشد، ما مخالف او نيستيم، حتي اگر 50 فرزند تربيت کند. ولي اين موارد استثنائي، نميتوند ملاک حکم شرعي باشد. صغراي سوم: امروز، تکثّر جمعيتي، يک مبحث مهم در تعيين قدرت اجتماعي و سياسي است. نمونه بارز آن، در حمله اسرائيل به غزه مشخص شد که جمعيت بالا و متراکم فلسطينيان، امکان مانور را از رژيم صهيونيستي سلب کرد. ضمن اينکه اين عزيزي که اين سخنان را گفته است، براي ما محترم است و ما به خودمان اجازه جسارت نميدهيم، ولي از يک فردي که در محيط دانشگاهي تدريس ميکند و قطعا با مرحله بالايي از معارف اسلامي آشنا هستند، اين سخن خيلي بعيد است، زيرا: اولا: بحث تکثّر جمعيت، مخالف با سياست نظام جمهوري اسلامي ايران است. ثانيا: اين سخن که تکثّر جمعيتي در قدرت اجتماعي، حرف اول را مي زند، خلاف قرآن است. قرآن صراحتا در سوره انفال، آيه 65 ميفرمايد: إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِئَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ اگر 20 نفر نيروي توانمند (از نظر کيفي) داشته باشيد، برابر با 200 نيروي رزمندۀ جبهۀ مخالف است و 100 نفر شما، معادل هزار نفر آنهاست. يعني اينکه اگر بگوييم تکثر جمعيت در مسائل جنگي، حرف اول را ميزند، خلاف منطق قرآن است. قرآن روي کيفيت و ايمان و عقيده تکيه دارد، نه بر روي نيروي جسماني و تکثر جمعيت. روايتي از اميرالمؤمنين (عليه السلام) است که ميفرمايد: ما قلعت باب خيبر بقوة جسمانية و لكن بقوة إلهيه أو ربانية. روزي که درب قلعه خيبر را کندم، با قدرت جسمي نبود، بلکه با نيروي ايمان و الهي بود. الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف للسيد ابن طاووس، ص519 - كشف اليقين للعلامة الحلي، ص141 ثالثا: اينکه ايشان ميگويد جمعيت بالا و متراکم فلسطينيان، قدرت مانور را از اسرائيل گرفت، خلاف واقع است و مردم به ما ميخندند که يک استاد دانشگاه اينچنين حرف بزند. اين مقاومت و صلابت و حماسهسازيهاي اينها بوده است که توانستند در برابر دشمن تا به دندان مسلح، مقاومت کنند. خوب، ما از ايشان سوال ميکنيم: در جنگ 6 روزۀ ماه رمضان در سال 1967، ميان اعراب (عراق و اردن و مصر و سوريه) و اسرائيل، اعراب در برابر تعداد اندکي يهودي - که در آن زمان، آمارشان کمتر از يک ميليون نفر بود -، نه تنها نتوانستند کاري از پيش ببرند، بلکه کنارۀ غربي رود اردن و نوار غزه و بلنديهاي جولان و صحراي سينا را تصرف کردند و الان هم حدود 60 سال است که در اختيار آنهاست. پس چرا در آنجا شکست خوردند؟ گرچه در برخي از شهرهاي اهل سنت، زاد و ولد زياد است و در برخي از مناطق در اول انقلاب، اهل سنت 20٪ بودند و الان 50٪ هستند. ولي اينها ملاک نيست. ما به هيچوجه، إبائي نداريم و اگر به وظيفه خودمان عمل کنيم و جملۀ آقا امام رضا (عليه السلام) را نصب العين خودمان قرار دهيم که فرمود: فإن الناس لو علموا محاسن كلامنا لاتبعونا. اينها بچه درست کنند بفرستند مدرسه، در دوران دبستان و راهنمائي و دبيرستان، در اختيار ماست. اگر ما آن زيبائيهاي کلام اهل بيت (عليهم السلام) و برجستگيهاي فرهنگ شيعه را مطرح کنيم: يدخلون في مذهب إهل البيت أفواجا. اگر ما عُرضه داشته باشيم و فرهنگ شيعه را خوب معرفي کنيم، اينها نيروي توانمند و مدافع شيعه خواهند شد. الان هم يکي از دوستانمان که در مسائل پاسخ به شبهات، توانمند نيست، رفته بود به کشور مالي و در عرض دو سال، حدود 700 هزار نفر از جوانان اهل سنت، به مذهب اهل بيت (عليهم السلام) کشيده شدهاند. در کشورهاي آفريقائي و اروپائي و آمريکائي، حتي در خود ايران، با همين بحثهاي حقير ما که در شبکه سلام داريم، هر روز از استانهاي مختلف زنگ ميزنند و تشيع خودشان و تشرفشان را به مذهب اهل بيت (عليهم السلام) اعلام ميکنند. چندي پيش يک آقائي از سقز - شهرهاي استان کرستان - زنگ زده بود و خود و همسرش، فارغ التحصيل فلان دانشگاه بودند، اينگونه ميگفت: صحبتهاي شما را در رابطه با مذهب شيعه و انتقاداتي که داشتيد، گوش ميکرديم و ميخنديديم که اين آخوندهاي شيعه، سالهاست که از اين حرفهاي دروغ ميزنند. روزي با همسرم تصميم گرفتيم که صحبتهاي شما را يادداشت کنيم و ثابت کنيم که شما دروغ ميگوييد و زنگ بزنيم به شبکه سلام و چند مورد از دروغهاي شاخدار شما را به مردم بگوييم. شما عباراتي را صحيح مسلم و صحيح بخاري و کامل ابن اثير و تاريخ طبري گفتيد و ما رفتيم ديديم درست است. من و همسرم حدود 6 ماه روي صحبتهاي شما تحقيق کرديم و به اين نتيجه رسيديم که مذهب اهل بيت (عليهم السلام)، حق است و يک عمر بر سر ما کلاه رفته است. من ميخواهم بيايم به قم و به مذهب اهل بيت (عليهم السلام) مشرف شوم. ولي يک خواهش از شما دارم. اسم من در شناسنامه، همنام خليفه دوم است. اگر يک نامهاي از بيوت مراجع عظام تقليد بنويسند به ادارۀ ثبت آمار استان کردستان، تا اسم مرا در شناسنامه عوض کنند و هيچ تقاضاي ديگري ندارم. چندي پيش حدود 25 نفر از جوانان يکي از استانها آمدند به قم و پيش ما به مذهب اهل بيت (عليهم السلام) مشرف شدند و برگشتند. حدود دو سه ماه قبل، از امارات آمدند اينجا و جلسه چند ساعته با هم داشتيم. اينها زحمت ميکشند و ما هم ممنونيم که تلاش ميکنند و بچه درست ميکنند و شير ميدهند و بزرگ ميکنند و نان و آبش را ميدهند. اگر ما هم عُرضه داشته باشيم، اينها را به عنوان سربازان خوب آقا حضرت ولي عصر (ارواحنا لتراب مقدمه فداء) تربيت ميکنيم. بنده در يکي از دانشگاههاي بينالمللي، در دو ترم تدريس داشتم و حدود 32 نفر از دانشجويان ما، از اهل سنت و غير ايراني بودند. يک ترم در رابطه با تاريخ اسلام و يک ترم هم در رابطه با فرق اسلامي. بعد از اينکه اينها به کشور خودشان رفتند، بنده در مسافرتي که داشتم، به منزل يکي از اينها رفتم. هنگاميکه وقت ظهر شد، ديدم خودش و پدرش و برادرش، حتي خانواده ما ميگفت خواهرش و مادرش، مانند شيعه وضوء گرفتند و خواستيم شروع کنيم به نماز خواندن، ديديم يک دفتر صد برگي را تکه تکه ميکنند. گفتم اينها چيست؟ گفتند: اينجا مُهر پيدا نميشود و ما از کاغذها به عنوان محل سجده استفاده ميکنيم. بعد رفتيم چند دانشجوي ديگر را ديديم و ديديم که هر کدامشان، يک مُبلّغ کوشا و سرسخت براي فرهنگ شيعه در منطقه شدهاند و باعث شدهاند که صدها، بلکه هزاران جوان به مذهب شيعه مشرف شوند. الحمد لله رب العالمين، امروز، با اين رسانههاي دستهجمعي و استفاده از اينترنت و ماهواره، فرهنگ شيعه، تمام مرزها را به هم ميريزد و جوانان، به ويژه تحصيل کردهها را جذب فرهنگ شيعه ميکند. آنچه که براي من مقداري درد آورد بود، اين بود که اين عزيزمان گفته است: مشخص نيست كه انديشۀ کراهت ازدواج در دو ماه سال، از چه منطقي نشأت گرفته است. کراهت ازدواج در ماه محرم و صفر و شوال، يک بدعت مسلّم است که موجب شادي دشمنان اسلام و تشيّع خواهد شد. ما هم بايد بگوييم: إنا لله و إنا إليه راجعون. اينكه اين أمر، کجا موجب شادي دشمنان اسلام و تشيع است، الحق، بنده نفهميدم چيست؟ من در اينجا چند نکته را عرض ميکنم و عزيزان هم توجه داشته باشند: نکته اول: روايات متعددي داريم از ائمه (عليهم السلام) که: شيعتنا خلقوا من فاضل طينتنا، يحزنون لحزننا و يفرحون لفرحنا. شيعيان از زيادي نور ما آفريده شده اند، به هنگام شادماني ما، شادماني ميکنند و به هنگام مصيبت و اندوه ما، اندوهناک هستند. الخصال للشيخ الصدوق، ج2، ص635 - بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج10، ص114 امام صادق (عليه السلام) ميفرمايد: شيعتنا جزء منا، خلقوا من فضل طينتنا، يسوؤهم ما يسوؤنا و يسرهم ما يسرنا. شيعيان جزئي از ما هستند. از اضافه نور ما آفريده شدهاند. آنچه که ما را ناراحت کند، شيعيان ما را هم ناراحت ميکند و آنچه که ما را شادمان کند، موجب شادمان شيعيان ماست. الأمالي للشيخ الطوسي، ص299 - بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج65، ص24 - بشارة المصطفى لمحمد بن علي الطبري، ص303 در روايت ديگري از امام رضا (عليه السلام) است که به ريان بن شبيب ميفرمايد: يا بن شبيب! إن سرك أن تكون معنا في الدرجات العلى من الجنان، فاحزن لحزننا و أفرح لفرحنا. اگر مي خواهي فردا در بهشت همسايه و در جوار ما باشي، در ايام حزن ما، محزون باش، و به هنگام شادماني ما، شاد باش. الأمالي للشيخ الصدوق، ص193 - عيون أخبار الرضا (ع) للشيخ الصدوق، ج2، ص269 - وسائل الشيعة (چاپ آل البيت) للحر العاملي، ج14، ص503 اين روايت از نظر سند، هيچ مشکلي ندارد و اگر مشکل داشته باشد، روايت، مستفيض است و روايات مستفيض، نيازي به بررسي سندي ندارد. اين نکته اول که ويژگي يک شيعه، اندوهناک بودن در دوران اندوه اهل بيت (عليهم السلام) است. نکته دوم: ماه محرم، ماه حزن و اندوه اهل بيت (عليهم السلام) است. امام رضا (عليه السلام) ميفرمايد: کان أبي إذا دخل شهر المحرم لا يري ضاحکا و كانت الكآبة تغلب عليه حتى تمضي عشرة أيام، فإذا كان يوم العاشر كان ذلك اليوم يوم مصيبته و حزنه و بكائه. پدرم امام کاظم (عليه السلام)، وقتي ماه محرم ميرسيد، خنده بر لبهايش نمينشست و کسي او را شاد نميديد. غم و غصه و اندوه، بر سراسر وجود پدرم حکومت ميکرد. هر روز که مي گذشت، بر غم و اندوه او افزوده ميشد و وقتي به روز دهم ميرسيد، روز مصيبت و حزن و گريه پدرم بود. الأمالي لشيخ الصدوق، ص191 - وسائل الشيعة (چاپ آل البيت) للحر العاملي، ج14، ص505 - إقبال الأعمال للسيد ابن طاووس، ج3، ص28 روايت ديگري از امام رضا (عليه السلام) است که ميفرمايد: إن المحرم شهر کان اهل الجاهلية يحرمون فيه القتال، فاستحلت فيه دماؤنا و انتهكت فيه حرمتنا و سبيت فيه ذرارينا و نساؤنا و أضرمت النيران في مضاربنا و انتهبت ما فيه من ثقلنا و لم يرعوا لرسول الله (صلى الله عليه و آله) حرمة في أمرنا. إن يوم الحسين أقرح جفوننا و أسبل دموعنا و أذل عزيزنا، بأرض كرب و بلاء، أورثتنا الكرب و البلاء إلى يوم الانقضاء، فعلى مثل الحسين فليبك الباكون، فإن البكاء يحط الذنوب العظام. ماه محرم، در دوران جاهليت، ماهي بود که مردم احترام آن را نگه ميداشتند و در اين ماه، کشتار نميکردند. در اين ماه، بنياميه، خون ما را حلال شمردند و احترام ما اهل بيت را هتک کردند و به اسارت بردند و در اين ماه، خيمههاي ما را به آتش کشيدند و ... . روز حسين، پلکهاي چشم ما را زخم کرده، اشکهاي ما را جاري ساخته، ... ، پس بايد بر مانند حسين، گريهکنندهها گريه کنند و گريه بر حسين، گناهان بزرگ را از بين ميبرد. الأمالي للشيخ الصدوق، ص190 - إقبال الأعمال للسيد ابن طاووس، ج3، ص28 - بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج44، ص283 مرحوم آقاي شيخ محمد انطاکي - فارغ التحصيل دانشگاه الأزهر مصر و قاضي القضات سوريه، بعد از گذشت 60 سال از عمرش، به حقانيت مذهب شيعه پي برد و شيعه شد و خيلي به درد سر افتاد. او را از قضاوت عزل کردند و خانۀ سازماني را از او گرفتند و حقوقش را قطع کردند، بطوري که زندگي خيلي سخت و دشواري را طي ميکرد. حتي حضرت آيت الله العظمي بروجردي، از ايران، ماهيانه، شهريهاي را مرتب براي او ميفرستاد که به برکت ايشان، دهها هزار انسان تحصيلکرده به مذهب شيعه کشيده شدند. - کتابي دارد به نام «لماذا اخترت اهل البيت» ، «چرا مذهب اهل بيت (عليهم السلام) را انتخاب کردم» - که کتابي خواندني است و به دوستان توصيه ميکنم اين کتاب را بخوانند و قلمش، به قدري سليس و روان و شيرين و لذتبخش است که تا وقتي کتاب را تمام نکردهايد، کتاب را زمين نخواهيد گذاشت - در ص472 از مرحوم کاشاني نقل ميکند: ينبغي للمسلمين إذا دخل شهر المحرم أن يستشعروا الحزن و الكآبة و أن يعقدوا المجالس و المآتم لذكرى ما جرى على سيد الشهداء و أهل بيته. شايسته است که مسلمانان به هنگام دخول ماه محرم، حزن و ماتم را شعار خود قرار دهند و در اين ماه، مراسم عزاداري را به خاطر مسائلي که بر امام حسين (عليه السلام) و اهل بيتش روا شد، اقامه کنند. همچنين وقتي از امام سجاد (عليه السلام) سوال ميکنند که چرا اينقدر گريه ميکني و خودت را از بين ميبري؟ حضرت فرمود: لا تلوموني، فإن يعقوب فقد سبطا من ولده، فبكى حتى ابيضت عيناه و لم يعلم أنه مات و نظرت أنا إلى أربعة عشر رجلا من أهل بيتي ذبحوا في غداة واحدة، فترون حزنهم يذهب من قلبي أبدا؟ مرا ملامت نکنيد. حضرت يعقوب (عليه السلام) يک فرزند خودش را از دست داده بود و به قدري در فراق او گريه کرد تا چشمانش سفيد شد و نورش را از دست داد. حال آنکه نميدانست او مرده است يا نه. ولي من، 14 تن از عزيزانم را ديدم که جلوي چشمم در يک صبحگاه همه را ذبح کردند. آيا ميخواهيد حزن و اندوه آنها تا ابد از قلب من بيرون برود؟ تهذيب الكمال للمزي، ج20، ص399 - البداية و النهاية لإبن كثير، ج9، ص125 - تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج41، ص386 - كشف الغمة للإربلي، ج2، ص314 - أعيان الشيعة للسيد محسن الأمين، ج1، ص636 - شرح إحقاق الحق للسيد المرعشي، ج12، ص92 پس، ماه محرم، ماه اندوه و عزا و مصيبت اهل بيت (عليهم السلام) است و اگر ما بخواهيم شيعه بودن و علاقهمندي خودمان را به اهل بيت (عليهم السلام) ثابت کنيم، بايد همصدا با اهل بيت (عليهم السلام)، اين ماه را ماه عزاي خودمان قرار بدهيم، نه ماه شادي. مرحوم محدث اردبيلي هم در ابتداي اعمال ماه محرم، در مفاتيح ميگويد: بدان که اين ماه، ماه حزن اهل بيت (عليهم السلام) و شيعيان ايشان است. اينها، مطالبي بود نسبت به ماه محرم. اما نسبت به ماه صفر: اول صفر، روز ورود رؤوس اهل بيت (عليهم السلام) و شهداء به شام بود. در بعضي از تواريخ آمده است که: اتخذ بني الاميه هذا اليوم عيدا ابتهاجا لقتل الحسين و وصول رأسه إلي الشام. مردم شام، روز اول صفر را روز شادماني قرار داده بودند، بخاطر شهادت امام حسين (عليه السلام) و رسيدن سر او به شام. توضيح المقاصد، ص5 - مصباح کفعمي، ج2، ص596 روز سوم صفر، روز شهادت حضرت زيد (عليه السلام) است که قلب مبارک امام صادق (عليه السلام) در شهادت حضرت زيد (عليه السلام) درد گرفت و اشک چشمانش جاري شد. عيون اخبار الرضا (ع)، ج2، ص228 - بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج46، ص175 روز 5 صفر، روز شهادت جانگداز حضرت رقيه بنت الحسين (سلام الله عليها) است و شهادت او، قلب همه را به درد آورده است. حتي در برخي از مقاتل آمده که: امام سجاد (عليه السلام) در شهادت حضرت رقيه (سلام الله عليها) خيلي بيتابي و گريه ميکند. عرض کردند: يابن رسول الله! چرا اين قدر گريه ميکني؟ فرمود: من به ياد مظلوميت اين خواهر کوچکم افتادم که يک روز از گرسنگي بيتابي ميکرد و با آن دست کوچکش، دست مرا گرفت و روي شکمش قرار داد و گفت: داداش! آيا از من گرسنهتر در اين شام، کودکي يافت ميشود. با آن کوچکياش، امروز، حرمش قبلۀ حاجات مردم و باب الحوائج است. آنهايي که به حرمش مشرف شدهاند، ديدهاند که بالاي آن نوشته است: زائرين قبر من! اين شام، عبرتخانه است قبر من آواز قتل و دشمنم ويرانه است. روز 7 صفر، بنا بر نقل بعضي بزرگان ما، روز شهادت امام حسن مجتبي (عليه السلام) است. مرحوم شهيد در کتاب دروس، ج2، ص8 ميگويد: روز شهادت امام حسن (عليه السلام)، روز هفتم صفر است. مصباح کفعمي، ج2، ص598 - بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج44، ص134 روز 20 صفر، روز بازگشت اسراء اهل بيت (عليهم السلام) به کربلاء است و روز زيارتي امام حسين (عليه السلام) است. مصباح المتهجد للشيخ الطوسي، ص188 - تهذيب الأحکام للشيخ الطوسي، ج6، ص52 - المزار للشيخ المفيد، ص53 روز 24 صفر، روز حديث قرطاس است. روزي که نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در بستر بيماري فرمود: هلموا اکتب لکم کتابا لن تضلوا بعدي أبدا. آن دسته از صحابهاي که با فرهنگ قرآن، انس نداشتند، قلب مقدس نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را شکستند. پيامبري که مفتخر به: وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ (سوره قلم/آيه4) است، فرمود: قوموا عني. از خانه من، بيرون برويد. همچنين روز 28 صفر، روز رحلت جانگداز رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است که بين شيعه، اتفاقي است. الإرشاد للشيخ المفيد، ج1، ص189 - تهذيب الأحکام للشيخ الطوسي، ج6، ص2 - كشف الغمة للإربلي، ج1، ص16 همچنين بنا بر قول مشهور، شهادت امام حسن (عليه السلام) روز 28 است. مسار الشيعة للشيخ المفيد، ص72 - مصباح المتهجد للشيخ الطوسي، ص790 روز 30 صفر، روز شهادت امام رضا (عليه السلام) است. الکافي للکليني، ج1، ص486 - اعلام الوري للشيخ الطبرسي، ج2، ص41 - بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج49، ص292 پس، اگر ما باشيم و وجدان و عقلمان، ايام صفر را هم، ايام حزن و اندوه و مصيبت اهل بيت (عليهم السلام) ميدانيم. از همان روز اول صفر تا آخر صفر، ايام مصيبت اهل بيت (عليهم السلام) است. اينکه بگوييم چه کسي گفته است ماه محرم و صفر، ازدواج يا عروسي کردن، کراهت دارد، اگر ما باشيم و اين روايات و احاديث، اگر بخواهيم شيعه بودنمان را به اهل بيت (عليهم السلام) تثبيت کنيم، غير از اعلام عزا، چيز ديگري نيست. ايشان بحث عقد را نميکند، بحث عروسي را ميکند و ميگويد: کراهت ازدواج در دو ماه از سال و به عبارتي در برخي از ماههاي فلان، از چه منطقي نشأت گرفته است. کراهت ازدواج در ماه محرم و صفر، يک بدعت مسلّم است. ازدواج مطرح است، نه عقد. گرچه خود عقد هم، سرور آفرين و مسرت بخش است. مگر اينکه کسي يک ازدواج تحميلي را انجام دهد که آن، عزا است که مثلا جوان 15 ساله با پيرزن 90 ساله عروسي کند يا دختري شل و کور را تحميل کنند به جواني سالم. ولي طبيعت و ذات ازدواج، مسرت انگيز است. اين آقايي که همچنين حرفي را ميزند، بر فرض پدر و برادر و فرزندش از دنيا برود، اگر يکي از فاميلهاي دور او، در همان دو ماه اول، عروسي کند، آيا به او بر مي خورد يا خير؟ ما هستيم و بيننا و بين ربنا. فرهنگ ما، اين فرهنگ است. قضيه ازدواج و شاديهايي که از آن نشأت ميگيرد، گذشته از مسائل شرعي که اين دو ماه، ماه حزن اهل بيت (عليهم السلام) است، با فرهنگ شيعه نميسازد. يعني همه مشکلات جامعه ايراني و شيعي و فساد و بيبند و باري و گناهان و مسائل ديگر حل شد و فقط يک مشکل مانده بود که اين آقايان اين را تشريح فرمودند که مسئله ازدواج در ماه محرم و صفر، يک بدعت مسلّم است؟!!! بلکه بر عکس است، اگر کسي معتقد به ازدواج در ماه محرم و صفر باشد، بدعت است، با توجه به رواياتي که ما گفتيم. شما يك عالم و فقيه را به ما نشان بدهيد كه براي بچهاش يا فاميلش، در ماه محرم و صفر، عقد كرده باشد. يك شيعۀ آگاه به مسائل، در طول اين 14 قرن به ما نشان بدهيد كه در ماه محرم و صفر، براي بچهاش عقد گرفته است. اگر همين سيرۀ متشرعين را برسانيم به ائمه (عليهم السلام)، همين كه از آنها، ردّي در اين زمينه نداشته باشيم، سيره و نظر معصومين (عليهم السلام) را تثبيت ميكند. آيا شما از يكي از معصومين (عليه السلام) سراغ داريد كه در ايام محرم و صفر، براي يكي از فرزندانشان يا نزديكانشان، عروسي گرفته باشند؟ قضيۀ قاسم بن الحسن، والله بالله و تالله، دروغ است. من خودم شخصا از حضرت آيت الله العظمي سيد احمد زنجاني - پدر حضرت آيت الله العظمي شبيري زنجاني -، كسي كه مجتهد بوده است و نظر او براي مراجع عظام تقليد هم حجت بود، سوال كردم و ايشان جواب داد: اين دروغ است. اگر كسي بر بالاي منبر بگويد، گناه و معصيت كرده است. دوستان! اگر هيچ اشكالي نداشته باشد، شرعا هم ازدواج در محرم و صفر، مجاز باشد، آيا طرح اين مسئله، با احساسات پاك مردم بازي نميكند؟ مقدسات مردم را زير سوال نميبرد؟ شما برويد از همين بازاريها و فرهنگيها و اداريها سوال كنيد كه نظر شما درباره ازدواج در اين دو ماه چيست؟ حتي در مورد خريد ماشين ميگويند كه نحوست دارد و ماشين نخر كه تصادف ميكنيد. ميخواهد برود فرش بخرد، ميگويد: چون ايام حزن و اندوه ائمه (عليهم السلام) است، حاضر نيستم كه اين كار را بكنم. آن وقت، ايشان ميآيد اين حرفها را ميزند. گاهي ما در يك مجلس 20 يا 30 نفره ميخواهيم اين مسئله را مطرح كنيم، گاهي هم در سايتهاي خبري كه ميليونها بيننده دارد، مطرح ميكنيم كه فردا همين حرف را وهابيت عَلَم ميكنند. ما نبايد با احساسات و عواطف پاك مردم بازي كنيم. طرح اين قضايا درست نيست. فرضا كه شرعا اشكالي نداشته باشد و ائمه (عليهم السلام) هم رد نكردهاند و پشتوانۀ سيرۀ متشرعه هم نداشته باشد و ما باشيم و جامعه و تودۀ مردم و سيل ارادت مردم در اين دو ماه به اهل بيت (عليهم السلام)، آيا طرح اين مسئله جائز است؟ به تعبير حضرت امام خميني (ره) كه فرمود: محرم و صفر است كه اسلام را زنده نگه داشته است. آن وقت كسي بگويد كه مسئلهاي نيست، شما ازدواج كنيد. در روز عاشوراء امسال در شرق كشور، تعدادي از وهابيت صفتها، رسما اعلام روزه كردند. امام صادق (عليه السلام) فرمود: بنيأميه، روز عاشوراء را روز شادماني براي شكرانۀ غلبه يزيد بر امام حسين (عليه السلام)، روزه ميگرفتند. لعنهم الله. اگر ميخواهيد با بنيأميه محشور شويد، روز عاشوراء را روزه بگيريد و اگر ميخواهيد با ما محشور شويد، روز عاشوراء را روز ماتم قرار دهيد. اينها يك مورد و دو مورد و ده مورد و سي مورد نيست. نميدانم چرا بعضي از آقايان، مقداري كجفكر و كجسليقه هستند يا چه تصوري دارند؟ مردم ميروند به كُرات بالا و كشفيات و اختراعات ثبت ميكنند و آقازادههاي ما هم كشفيات نَسَبي و سَبَبي دارند. اينها به دنبال چه هستند؟ ديدم عبارت ايشان را حدود 200 سايت وهابيت، تحت پوشش قرار دادهاند. من از يكي از سايتهاي وهابيت اين مطلب را گرفتم كه وابسته به كشور عربستان سعودي است و هدفي غير از نابودي فرهنگ شيعه ندارد. آيا همه چيز تمام شده است و فقط طرح اين مسائل مانده است؟!!! يعني چه؟ نميگويم انتقاد نداشته باشيد. انتقاد سازنده براي جامعۀ شيعي، بالندگي ميآورد و مايۀ كمال است، ولي انتقادي كه سازنده باشد نه كوبنده. ما غير از 14 نور پاك، هيچ فردي را معصوم نميدانيم، حتي فقهاي خودمان را. معتقديم كه اينها در اجتهاد خودشان خطا و اشتباه دارند. ولي با اين تفاوت كه اگر در اجتهادشان خطا رفتند: فلهم أجر واحد لإجتهادهم. اگر هم اصابت با واقع كردند: فلهم أجران: أجر للإجتهاد و أجر للإصابة. امسال بحث قمهزني در بعضي از استانهاي ما داغ بود. كساني كه طرفدار قمهزني بودند، گفتند: مراجعي كه مخالف قمهزني هستند، اينها جاهل و نادان و اسير هوي و هوس هستند و نميفهمند و شعور ندارند. آنهايي هم كه مخالف قمهزني بودند، گفتند: فلان مجتهد پير و خرفت شده است و ... . اين حرفها چيست؟ خدا ميداند كه قلب آدم به درد ميآيد. حالا اگر يك فقيهي بر خلاف فقيهي كه من مقلد او هستم، حرفي زد، آيا بايد او را متهم كنم كه نستجير بالله، پير و خرفت شده است؟!!! يا ديگري بگويد كه او نادان و جاهل است و نميفهمد. اين فرمايش امام صادق (عليه السلام) كجا رفت كه در مقبولۀ عمر بن حنظله صراحت دارد: اگر كسي به مراجع جسارت كند، به من امام صادق (عليه السلام) جسارت كرده است. هر كس به من جسارت كند، به خداوند جسارت كرده است: الراد عليهم كالراد علينا و الراد علينا الراد على الله و هو علي حد الشرك بالله العظيم. الكافي الكليني، ج1، ص67 - تهذيب الأحكام للشيخ الطوسي، ج6، ص218 در اكثر كتابهاي فقهي و اصولي هم آمده است و بساط فقاهت ما و اساس حجيت مرجعيت ما، متكي به مقبولۀ عمر بن حنظله است. امام راحل (رضوان الله تعالي عليه) تعبيري دارد در كتاب ولايت فقيه كه در نجف سخنراني ميكرد، فرمود: هر گونه جسارت به مراجع، دست انسان را از ولايت قطع ميكند. ما بايد احترام اعاظم و بزرگانمان را حفظ كنيم. اگر ما اينكار را نكنيم، انتظار داريم كه آقايان سعوديها و وهابيت و آمريكائيها احترام آنها را حفظ كنند؟! استكبار جهاني دنبال اينطور قضاياست كه من بيايم پشت سر فلان مرجع و شما بيائيد پشت سر مرجع و عالم ديگر بدگويي كنيد و به جان هم بيافتيم و دشمن هم از اين اختلافات ما، بهرهبرداري كند. لذا، ما بايد خيلي حواسمان را جمع كنيم و خيلي روشن باشيم و حريمها را حفظ كنيم و با قداستها و عواطف و احساسات مردم بازي نكنيم. خدا را قسم ميدهيم به آبروي امام حسين (عليه السلام) كه همۀ ما را از لغزشها محافظت كند. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ««« والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»» دکتر سيد محمد حسيني قزويني | ||
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: زهره حيدري -
تاريخ: 01 شهريور 88
بسيار عالي بود، به معلوماتم اضافه شد. خداوند به شما جزاي خير بدهد و نيز همه ما را به راه راست هدايت فرمايد. |
2 |
نام و نام خانوادگي: زهره پ -
تاريخ: 11 آذر 88
بسيار عالي بود اميدوارم روزي برسدکه وهابيت حذف شود |
3 |
نام و نام خانوادگي: محمد باقر -
تاريخ: 14 مهر 89
اجرک الله |
4 |
نام و نام خانوادگي: ماه صفر -
تاريخ: 17 دي 89
سلام ميگفتند سواره خبر از پياده وسير از گرسنه ندارد الحق كه في الحال چنين است و حرافان بسيار |
5 |
نام و نام خانوادگي: نه به اون شوري شور نه به اين بي نمکي -
تاريخ: 28 آبان 90
به نظرم کلا فرهنگ عمومي ما در اين قضيه ي رابطه ي ازدواج با محرم و صفر کمي افراط و تفريط داشته است و جاي بحث دارد ولي نقد بنده به صحبت هاي بالا در اين است ايشان فرموده اند: "اينکه بگوييم چه کسي گفته است ماه محرم و صفر، ازدواج يا عروسي کردن، کراهت دارد، ... ايشان بحث عقد را نميکند، بحث عروسي را ميکند و ميگويد: کراهت ازدواج در ... ازدواج مطرح است، نه عقد. گرچه خود عقد هم، سرور آفرين و مسرت بخش است. مگر اينکه کسي يک ازدواج تحميلي را انجام دهد که آن، عزا است " جالب اينجاست -> ازدواج يعني عروسي کردن يا عقد؟ "ايشان بحث عقد نمي کند بحث عروسي مي کند" درنتيجه ازدواج يعني عروسي! " عقد هم سرور آفرين و مسرت بخش است مگر کسي که يک ازدواج تحميلي ..." در نتيجه ازدواج همان عقد است! به نظر مغلطه اي بوده است که در مقام پاسخ دادن، از کلمه ازدواج فقط معناي عروسي کردن را در نظر گرفتند و در مقام توضيح خود کلمه ي ازدواج را هم رديف عقد استفاده کرده اند. ازدواج در عرف جامعه نيز به معناي عقد است نه عروسي! و گفته اند: " هدف ما از اين بحثها ... ثانيا: آشنائي شما عزيزان با روش پاسخگويي است." و اينکه توجه دهم که دقت شود در بحث و پاسخگويي! التماس دعا! |
6 |
نام و نام خانوادگي: جعفر -
تاريخ: 17 آذر 90
برادر عزير جوابهاي جنابعالي از نظر عقلي محکم نيست جوابهاي شما مبتني بر احساسات بوده و از جواب صريح به اين که ازدواج در اين ماهها هيچ گونه اشکال شرعي ندارد طفره رفته و بحث را به عکس العمل مردم که در اين ماه فلان نمي کنند و فلان نمي خرند و ... کشيده ايد با اين نوع جوابها سطح اعتماد يک خوانند را نسبت به جوابهايتان کاهش داده ايد . سعي کنيد عقلانيت مردم را بالا ببريد نه احساسات شان را . با اين نوع جوابها روشني از تاريکي قابل فهم نيست ايا عکس العمل مرد برايم مهم است يا نتايج دنيوي و اخروي کار که بر مبناي عقل و شرع است؟ جواب نظر: با سلام دوست گرامي جواب مبتني بر احساسات نبود ؛ مبتني بر طبيعت انساني بود كه ازدواج را امري دال بر شادي و مبتني بر سرور ميدانند ! اگر شما اينچنين نيستيد ، مساله چيزي ديگر است ! و اگر اين مطلب را قبول داريد ، به ضميمه كراهت سرور و شادي در ماه محرم و صفر ، مساله ثابت است . گروه پاسخ به شبهات |
7 |
نام و نام خانوادگي: مقداد -
تاريخ: 18 آذر 90
عالي بود ... كسي كه شيعه است بايد در ايام حزن و اندوه امامان ناراحت باشه و عزادار ... ازدواج و عقد يعني شادي و سرور پس نبايد در اين دو ماه عقد و ازدواجي صورت بگيرد http://moflehon.blogfa.com/ |
8 |
نام و نام خانوادگي: محمدي -
تاريخ: 14 آبان 91
من خودم از يک عالم سني در راديو افغاني در شهر قندهار شنيدم ، اسم اين راديو ( تعليم السلام ) مي باشد . اين عالم به عربستان سعودي رفته بود و در انجا شخصي را ديد که خوابيده و پاهاي خود را رو به قبله کرده بود ، و اين عالم بش گفت ، اين کار شما که پا ها را رو به قبله کردي گناه دارد ، اين شخص که خوابيده بود گفت جناب عالم مي توانيد يک ايه از قران ، روايات يا احاديت بياوريد که گناه داشته باشد ، اين عالم سني گفت ، درست است که چيزي در اين مورد نيست ، اما گفته مي توانم که اکر شما در خانه باشيد و مهمان هم داشته باشيد در حضور مادر ، پدر و مهمان هاي بزرگ پاهاي خود را دراز بکشيد ، ايا اين کار درست است ، نه خير بي احترامي است ، شرم مي کنيد اين کار را کنيد ، فلهذا چطور مي توانيد پا هاي خود را رو به قبله کنيد ، حال اينکه درست است ايه از قران ، و احاديث در اين مورد نيست که گفته باشد در روز عاشورا ، يا ماه محرم ، وصفر عقد، ازدواج و خوشي شادي حرام است يا کراهت دارد ، اما در مورد شادي بودن در شادي امامان ، و غمناک بودن در غم امامان ما شيعه هاي خيلي روايات است ، اون اقاي عالم سني اون حرف را که زده اين را هم بايد بزند که از نظر احترام ، و ديگر روايات که در مورد شادي و غم امده است کاري خوبي نيست ، بايد احترام گذاست شادي به اين ماه ها نبايد کرد. تشکر |
9 |
نام و نام خانوادگي: فرشاد -
تاريخ: 11 آذر 92
همهچي رو گفتيد بجز خواستگاري.بخدا قسم بدجور گير کردم.بگيد خواستگاري گناهه جواب نظر: با سلام دوست گرامي هيچ يک از مراجع حکم به حرمت خواستگاري و يا ازدواج در اين ايام نداده اند و حتي اگر ترک کردن آن موجب واقع شدن در گناه باشد، نه تنها بي اشکال، بلکه واجب است. اما به خاطر اينکه اين دو ماه مصادف با شهادت جاسوز امام حسين عليه السلام و ديگر اهل بيت عليهم السلام و مصيبتهاي اهل بيت مي باشد لذا بهتر است احترام اين ماه گرفته شود و مراسم ازدواج به تاخير انداخته شود .امام صادق عليه السلام ميفرمايد: شيعتنا جزء منا، خلقوا من فضل طينتنا، يسوؤهم ما يسوؤنا و يسرهم ما يسرنا. شيعيان جزئي از ما هستند. از اضافه نور ما آفريده شدهاند. آنچه که ما را ناراحت کند، شيعيان ما را هم ناراحت ميکند و آنچه که ما را شادمان کند، موجب شادمان شيعيان ماست موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
10 |
نام و نام خانوادگي: شمس الدين جليليان -
تاريخ: 12 آذر 92
با سلام خدمت دوستان به عرض مي رساند بنده حداقل 6 مورد را در بين آشنايان سراغ دارم که هر شش مورد بدون هرگونه برنامه ي شاد و مراسم آنچناني بوده ولي هيچ کدام ختم به خير نشد : يک مورد منجر به فرزندان معلول يک مورد طلاق و مرگ تنها فرزند و يک مورد هم فقط مرگ فرزند و يک مورد رواني شدن عروس و فرار از خانه داماد و يک مورد هم مرگ زودهنگام داماد و يک مورد هم از کسي نقل قول گرديده که جزئياتش يادم نيست و الان حضور ذهن ندارم و متاسفانه همه شيعه هم بوده اند اما با اين حال دوستان شک نداشته باشند که محرم و صفر ماه حزن اهل بيت تا قيام قيامت است و حرمت اين دو ماه و ساير ايامي که مصيبت اهل بيت است بر همه فرض است نه به خاطر ترس از نتيجه ي وخيم آن بلکه فقط به خاطر حب اهل بيت و شادي در شاديهاي آن بزرگواران و اندوه در مصائبشان . با اين حال حکم صريحي وجود ندارد اما براي بعضي امور حکم شرعي لازم نيست دل آدمي بهترين حکم کننده و هشدار دهنده است بنده کاري به کسي ندارم تمام دنيار را به نامم کنند و در عوض از من خواسته شود در مراسم عروسي يا عقد در ماه محرم و صفر شرکت کنم والله شرکت نخواهم کرد مگر اينکه واقعا ندانم در چه ماهي هستم و کاملا سهوي باشد که اين هم تقريبا غير ممکن است . موفق باشيد |
11 |
نام و نام خانوادگي: کريمي -
تاريخ: 19 آذر 92
با نظر اقايه جليليان کاملا موافقم دمت گرم خوشم اومد البته ما هم اصلا هممون جسته گريخته يه همچين مواردي به گوشمون رسيده شما فکر کن خدايي ناکرده خودت دچار مصيبتي بشي حس هيچ کاري رو نداري واي به حال اينکه اين ماه ماه مصيبت ائمه بزرگوار است التماس دعا |