مقالات |  سخنراني ها |  شبکه سلام |  موبايل |  انتشارات |  محصولات نرم افزاري |  ليست پاسخ ها
تاريخ: 03 بهمن 1388
چرا پيامبر اسلام (ص) با عايشه و حفصه ازدواج كردند ؟
   

سؤال كننده : يداله تبرائي

پاسخ :

در مورد اين ازدواج پاسخ هاي فراوان داده شده است :

پاسخ نقضي و اجمالي :

در ابتدا مي توان پاسخي نقضي داد که :

رسول خدا طبق نظر اهل سنت علم غيب ندارد :

طبق نظر اهل سنت پيغمبر علم غيب ندارد و ازدواج و يا دوستي وي با کسي نمي تواند دليل بر صحت عقايد و رفتار وي باشد .

علت همان علت ازدواج حضرت نوح و لوط با همسرانشان بوده است :

حتي اگر بگويند رسول خدا وي را مي شناخته و با وي ازدواج کرده است ، علت ازدواج را همان علت ازدواج حضرت نوح و حضرت لوط با همسرانشان مي دانيم . با اينکه در قرآن کريم آمده است  که همسر ِ حضرت نوح و نيز همسر حضرت لوط ، همراه و همنظر با دشمنان ايشان بوده اند .

پاسخ تفصيلي  :

علت امتحان رسول خدا صلي الله عليه وآله و مردم بوده است :

در شعر زيباي حافظ مي خوانيم :

من که ملول گشتمي از نفس فرشتگان     قيل ومقال عالمي مي کشم از براي تو

رسول گرامي اسلام در نهايت توجه به عالم بالا و مقام اقدس الهي بوده اند ؛ و حتي به قول شاعر نفس فرشتگان و هم صحبتي با ايشان براي رسول گرامي اسلام سخت بوده است ؛ زيرا نوعي اشتغال به غير خداست .

اما خداوند هر کسي را به نوبه خود آزمايش مي کند و براي آزمايش رسول خدا از ايشان خواست که با عايشه ازدواج کند و با اين دستور ، در خانه وي کسي را قرار داد که مي توانست  مايه آزمايش ايشان باشد  ؛ زيرا امتحان مردان بزرگ بايد به بزرگي خود ايشان باشد .

اما چون اين آزمايش مي توانست سبب اشتباه برخي ، در مورد شخصيت واقعي همسران رسول گرامي اسلام باشد ، خداوند هم در قرآن  با بيان برخي اشکالات و اشتباهات همسران رسول خدا و همسران پيغمبران گذشته ، راه هدايت را براي مردم باز گذاشته است .

به عنوان مثال در سوره تحريم آيه ده همسر حضرت نوح و همسر حضرت لوط را به عنوان دو نمونه براي کفار معرفي مي نمايد که با وجود حضور در خانه پيغمبران الهي ، باز گمراه شدند .

و در همين سوره در آيه 4 در مورد دو تن از همسران رسول خدا مي فرمايد :

إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ

سوره تحريم آيه 4

اگر ( شما دو همسر رسول خدا) به درگاه خدا توبه کنيد ، دل هاي شما به سوي او ميل پيدا کرده است ، اما اگر عليه او بر يکديگر کمک کنيد در حقيقت خدا خود سرپرست اوست و جبرئيل و صالح مومنان (نيز ياور اويند) و گذشته از اين فرشتگان نيز پشتيبان او خواهند بود .

و نيز  در مي بينيم که رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم در در مورد ِ آينده ي برخي از همسران خويش سخناني فرموده اند كه مي تواند ملاك تشخيص حق از باطل در موارد نياز باشد . به عنوان نمونه مي توان به روايتي که بخاري آن را نقل کرده است اشاره نمود که گفته است :

رسول خدا به خانه عايشه اشاره فرمودند و سه بار گفتند : فتنه ( آزمايش ) در اينجاست ؛ فتنه در اينجاست ، فتنه در اينجاست .

2873 - حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ إِسْمَاعِيلَ حَدَّثَنَا جُوَيْرِيَةُ عَنْ نَافِعٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ قَامَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ خَطِيبًا فَأَشَارَ نَحْوَ مَسْكَنِ عَائِشَةَ فَقَالَ هُنَا الْفِتْنَةُ ثَلَاثًا مِنْ حَيْثُ يَطْلُعُ قَرْنُ الشَّيْطَانِ

صحيح بخاري کتاب فرض الخمس باب ما جاء في بيوت ازواج النبي صلي الله عليه وسلم

رسول خدا به سخن ايستادند ، پس به سمت خانه عائشه اشاره کردند و سه بار فرمودند اينجاست فتنه ؛ همان جايي که امت شيطان ظهور مي کنند .

علت ازدواج حضرت با ايشان سياسي بوده است :

يكى از اهداف ازدواجهاى پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) جهت  سياسى - تبليغى بود ؛ يعنى با ازدواج موقعيتش در بين قبايل مستحكم گردد و بر نفوذ سياسى و اجتماعيش افزوده شود و از اين راه براى رشد و گسترش اسلام استفاده نمايد.

حضرت به خاطر دست يابى بر موقعيتهاى بهتر اجتماعى و سياسى ، در تبليغ دين خدا و استحكام آن و پيوند با قبايل بزرگ عرب و جلوگيرى از كارشكني هاى آنان و حفظ سياست داخلي و ايجاد زمينه مساعد براى مسلمان شدن قبايل عرب ، به برخى ازدواج ها رو آورد .

در راستاى اين اهداف پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) با زنان ذيل ازدواج کردند :

عايشه دختر ابوبكر از قبيله «تيم».

حفصه دختر عمر از  قبيله بزرگ «عدى».

ام حبيبه دختر ابوسفيان از قبيله نامدار بنى اميه.

ام سلمه از قبيله بنى مخزوم .

سوده از قبيله  بنى  اسد.

ميمونه از قبيله  بنى هلال.

صفيه از بنى اسرائيل .

 ازدواج مهمترين پيوند و ميثاق اجتماعى است، به ويژه در آن فرهنگ تأثير بسيارى از خود به جا ميگذارد.

در آن محيطى كه جنگ و خونريزى و غارتگرى رواج داشت، بلكه به تعبير "ابن خلدون" جنگ و خونريزى و غارتگرى جزو خصلت ثانوى آنان شده بود، ( مقدمه ابن خلدون (ترجمه)، ج 1، ص 286) بهترين عامل بازدارنده از جنگها و عامل وحدت و اُلفت ، پيوند زناشويى بود.

از اين روي،  پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) با قبايل بزرگ قريش ، به ويژه با قبايلى كه بيش از ديگران با پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) دشمن بودند ، مانند بنى اميه و بنى اسرائيل ، ازدواج نمود . اما با قبايل انصار كه از سوى آنان هيچ خطرى احساس نميشد و آنان نسبت به پيامبر(ص) دشمنى نداشتند، ازدواج نكرد.

گيورگيو ، نويسنده مسيحى مي‌نويسد:

 محمد (صلي الله عليه وآله وسلم) ام حبيبه را به ازدواج خود درآورد تا بدين ترتيب داماد ابوسفيان شود و از دشمنى قريش نسبت به خود بكاهد. در نتيجه پيامبر با خاندان بني اميه و هند زن ابوسفيان وساير دشمنان خونين خود خويشاوند شد و ام حبيبه عامل بسيار مؤثرى براى تبليغ اسلام در خانواده هاى مكه شد.

محمد پيامبرى كه از نو بايد شناخت، ص 207.

در بعضى از تواريخ مى خوانيم كه پيامبر با زنان متعددى ازدواج كرد و جز مراسم عقد انجام نشد، و هرگز آميزش با آنها نكرد، حتى در مواردى تنها به خواستگارى بعضى از زنان قبائل قناعت كرد.

و آنها به همينقدر خوشحال بودند و مباهات مى كردند كه زنى از قبيله آنان به نام همسر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) ناميده شده ، و اين افتخار براى آنها حاصل گشته است ، و به اين ترتيب رابطه و پيوند اجتماعى آنها با پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) محكمتر، و در دفاع از او مصممتر مى شدند.

ام سلمه از طايفه بنى مخزوم - طايفه ابوجهل و خالد بن وليد -  بود، وقتى كه رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) وى را به همسرى خويش درآورد ، خالد بن وليد موضعگيرى شديد خود را در برابر مسلمانان مورد تجديد نظر قرار داده و پس از مدتى نه چندان طولانى اسلام آورد.

پس از ازدواج رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) با جويريه و صفيه هيچگونه تحركى را از سوى بنى نضير و بنى مصطلق در برابر آنحضرت مشاهده نمى كنيم . از سوى ديگر، مشاهده مى كنيم كه جويريه از جهت بركت آفرينى براى قوم و قبيله اش يك زن نمونه شناخته مى شود، و صحابه رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) يكصد خانوار از اسيران قوم و قبيله وى را بخاطر ازدواج پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) با او آزاد مى كنند و مى گويند: اينان خويشاوندان رسول خدايند! و پرواضح است كه چنين منت گذارى بر يك طائفه و قبيله از سوى مسلمانان چه تاثير بسزايى در عمق جان آنان داشته است.

بنابراين ، ازدواج پيامبر با عايشه و حفصه ، نه به خاطر نبودن زني بهتر در آن جامعه و بلكه به خاطر مصالح مهمي بوده است كه جز با ازدواج پيامبر با آن دو تحقق نمي ‌يافته است .

موفق باشيد             

گروه پاسخ به شبهات           

موسسه تحقيقاتي وليعصر عج الله تعالي فرجه الشريف



    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  سجادصادقي     -   تاريخ:   09 ارديبهشت 87
سلام خسته نباشيد دست حق نگهدارتان لطف مولا پشت وپناه تان
2   نام و نام خانوادگي:  عسل حيدري     -   تاريخ:   27 ارديبهشت 87
با سلام
من آدم مذهبي هستم اما يه چيزي هميشه برام سواله و حتي باعث نوعي بي اعتمادي ام در دين مي شه اينكه چرا پيامبرا و اماما چندين بار ازدواج مي كردند؟
اگه به خاطر اين بود كه همسران اون زنها تو جنگ هاي پيامبر شهيد مي شدند دليلي نمي بينم كه با آنان ازدواج كنند مي توانستند آنها را به عقد افراد صالح ديگري در بياورند! متشكرم.
3   نام و نام خانوادگي:  حسين     -   تاريخ:   07 خرداد 87
از زحمات مفيد شما براي جوانان وسايرين تشکر مي کنم. با وجود اين سايت وامثال آن اگر در تحقيق ورسيدن به حقايق کوتاهي شود هيچ حجتي براي جهالت و گمراهيمان در پيشگاه خداوند نداريم.
خداوند توفيقات شما را روز افزون فرمايد.
4   نام و نام خانوادگي:  امير     -   تاريخ:   08 خرداد 87
از پاسخي که داديد متشکزم
5   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:   09 مرداد 87
واقعا" شما با اين حرفها خودتان را گول ميزنيد , اگر تشيع وجود داشت كه در قران حتي براي يكبار اسمي از ان وجود داشت. در ضمن اگر حضرت ابوبكر و حضرت عمر و حضرت عثمان برگزيده ي پيامبر نبودند كه پيامبر از ايشان دختر نميگرفت و به انها دختر نميداد. اگر نميدانيد بدانيد كه يار غار پيامبر حضرت ابوبكر بود و دختر حضرت ابوبكر همسر پيامبر بود. و اين را هم بدانيد كه حضرت علي به انها اقتدا كرده و پشت سر انها به صورت مداوم نماز ميخواند. خداوند پيامبر و حضرت علي در روز قيامت شماها را به خاطر نفي و توهين به اين سه حضرت در اتش خواهند سوزاند. ميدانم که اين نظر را در سايت قرار نميدهيد چون از فقط نظري که باب طبعتان باشد در سايت قرار ميدهيد...
6   نام و نام خانوادگي:  امير     -   تاريخ:   13 شهريور 87
سلام.جناب علي. گفتيد:اگر تشيع وجود داشت كه در قران حتي براي يكبار اسمي از ان وجود داشت. به لينک زير براي جواب مراجعه کنيد.
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=500
اما اين که گفتيد:گر حضرت ابوبكر و حضرت عمر و حضرت عثمان برگزيده ي پيامبر نبودند كه پيامبر از ايشان دختر نميگرفت و به انها دختر نميداد. پس ابوسفيان هم که پيامبر از او دختر گرفت برگزيده ي پيامبر بودند؟
براي اين که گفتيد:اين را هم بدانيد كه حضرت علي به انها اقتدا كرده و پشت سر انها به صورت مداوم نماز ميخواند. سندي داريد؟ چون من ميدانم در صحيح بخاري آمده حصرت علي آنها را گنهکار و دروغگو مي دانسته.
من از سايت ولي عصر(عج) خيلي متشکرم که قسمت نظرات در انتهاي تمام مقالات گذاشته که فعال است و جواب سوالات را مي دهد(کاري که من در سايت هاي اهل سنت نديدم) ولي خواهشا نظر را بدون پاسخ نگذاريد.مرسي (سوال 1 را پاسخ نداديد)
جواب نظر:
دوست گرامي ! اگر منظور شما اين است كه چرا اسم ائمه در قرآن نيامده است ، به همان لينكي كه به شما داده شده ، مراجعه بفرماييد كه قطعاً جواب شما داده شده است ، اگر منظو شما چيز ديگري است ، لطفاً سؤال خود را واضح تر بيان بفرماييد .



موفق باشيد



گروه پاسخ به شبهات
7   نام و نام خانوادگي:  امير     -   تاريخ:   21 شهريور 87
منظورم از سوال يک نظر شماره يک بود که الان به شماره ي 2 تبديل شده( 2نام و نام خانوادگي: عسل حيدري - تاريخ: 27 ارديبهشت 87 )
8   نام و نام خانوادگي:  ميلاد     -   تاريخ:   30 شهريور 87
سلام و خسته نباشيد به برادران عزيزم
جناب آقاي علي اين سوالات رو افرادي امثال من كه تازه 3ماه است درباره ي مذهبشان تحقيق مي كنند به راحتي و بدونه هيچ مشكل و با اسناد قوي خودتان ( اهل سنت) پاسخي قانع كننده و كامل مي دهند شما لطفا بجاي اينكه به حرف علماي خودتان گوش كنيد برويد كتاب هاي خودتان رو كامل بخوانيد. جناب آقاي دكتر تيجاني به گفته خودشان صحبح بخاري و صحيح مسلم تاريخ طبري و كتب هاي معتبر اهل سنت را كاملا آشنا بودن و با اين حال به مذهب اهل بيت (ع) روي آوردند ولي افرادي از قبيل شما كه هنوز كتب هاي خودشان را نخوانده اند اين طوري قضاوت مي كنند.
در ضمن گفتيد كه در قيامت معلوم مي شود كه حق با كي است ما هم همين وعده را به شما برادر محترم مي دهيم . كاش چيزهايي كه بنده و امثال بنده ديديم شما هم مي ديديد.
در پناه حق
يا علي مدد
9   نام و نام خانوادگي:  علي روستا     -   تاريخ:   08 بهمن 87
سلام به همه شما دوستان
اين همه سوالات بيهوده لطفآ نپرسيد
10   نام و نام خانوادگي:  م.جاوداني     -   تاريخ:   03 فروردين 88
از سايت فوق العاده شما بسيار تشکر مي کنم فقط مي توانم بگويم "اجرکم عند الله(تبارک وتعالي) و عند رسول الله و عند ائمة المعصومين (صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين)"
11   نام و نام خانوادگي:  ويدا م     -   تاريخ:   16 فروردين 88
دليل قانع كننده نداشت
جواب نظر:
با سلام
خواهر گرامي
هر كدام از ادله كه براي شما قانع كننده نبود ، با نقصاني كه به نظر شما مي رسد ، براي ما ارسال كرده تا در صورت نقصان ، اصلاح شود .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
12   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   11 ارديبهشت 88
با سلام اولا خواهر گرامي خانم حيدري , در مورد جواب شما : ما كه نبايد اعمال حضرت نبي( ص ) را با عقايدو افكار شخصي خود كه بعضي مواقع تحت تاثير افكار و گفتار گروه هاي غير مومن يا غير مسلمان مقايسه كنيم , ما بايد تابع ايشان باشيم نه نعوذ بالله بر عكس , ثانياً اقاي علي ( 5 ) اين سوالها واقعاً خيلي تكراري است . اولا انگار كه اسمهاي ديگران در قران امده فقط اسم علي ابن ابي طالب انهم با ذكر اسم پدر و جد و قبيله نبامده است , اگر اين استدلال شما صحيح باشد اسم مو منين و مجاهدين ديگر و يا كفار و منافقين نيز در قران نيامده پس اينها هم وجود نداشتند يا علما در ذكر اسمهايشان اشتباه كرده اند . مسلماً حيات ما در اين دنيا براي امتحاني است كه نتيجه ان در اخرت بر ما معلوم ميشود, يا قبول يا رد و شرطش درست خواندن و درست عمل كردن به دستورات الهي است كه فقط بوسيله ملعمان فرقه ناجيه بما ميرسد و فقط بايد بدانيم كه اين فرقه ناجيه كدام است . ايا ان فرقه هائي هستند كه اولين خليفه ان در وقت وفات ميگويد كه اي كاش علف سبزي و ,,,,,,,,,, يا انكه ميگويد بخداي كعبه ,,,,,,,, يا علي
13   نام و نام خانوادگي:  مصطفي هلالي     -   تاريخ:   13 ارديبهشت 88
با تشکر از زحمات بي دريغ شما توفيقات روز افزون را از خداوند منان خواستارم
14   نام و نام خانوادگي:  سيد عليرضا     -   تاريخ:   30 ارديبهشت 88
در بالاي مقاله تصحيح کنيد : (صالح المومنين) يعني علي (ع) و الا ذکر ميشد (المومنون الصالحون) !!!
ممنون !!!
15   نام و نام خانوادگي:  کوروش هخامنشي     -   تاريخ:   25 تير 88
درود بر هر که ايرانيست و آريايي به نظر بنده شما به جاي آنکه سنگ عده اي عرب بي فرهنگ بز چران را برسينه بزنيد وبه خاطر يک قوم وحشي که هرچه الان دارند از سايه فرهنگ ايران زمين است بهتر است به داشتن تمدن بزرگ ايران زمين افتخار کنيد و هم نژاديهاي خود را مورد توهين قرار ندهيد مگر يادتان رفته که اعراب چه کشتارهايي در ايران کردند حتي نمي گذاشتند زرتشتي ها از زير باران عبور کنند مي گفتند زمين نجس مي شود آيا دين زورکي وبا تهديد و خونريزي درست است آفرين بر فيروز نهاوندي قاتل عمر که روي هر چه ايراني بود سفيد کرد عمر.ابوبکر.علي.عثمان.حسن يک ؟؟؟؟؟؟ . مگر دينتان چه اشکالي داشت مگر يکتا پرست نبوديد مطما باشيد که اهورامزداي ما از الله عربها رئوف تر است .گفتار نيک پندار نيک کردار نيک.بنده ازقوم ماد هستم بدرود
16   نام و نام خانوادگي:  آرش     -   تاريخ:   31 تير 88
پيامبر ص باهاشون ازدواج كردن تا جمعشون كنن.
17   نام و نام خانوادگي:  طاها بهنام     -   تاريخ:   02 شهريور 88
باسلام، برادران عزيز جناب امير و ميلاد اين نامه ششم نهج البلاغه است. نامه 6 نهج البلاغه إِنَّهُ بَايَعَنِي اَلْقَوْمُ اَلَّذِينَ بَايَعُوا أَبَا بَكْرٍ وَ عُمَرَ وَ عُثْمَانَ عَلَى مَا بَايَعُوهُمْ عَلَيْهِ فَلَمْ يَكُنْ لِلشَّاهِدِ أَنْ يَخْتَارَ وَ لاَ لِلْغَائِبِ أَنْ يَرُدَّ وَ إِنَّمَا اَلشُّورَى لِلْمُهَاجِرِينَ وَ اَلْأَنْصَارِ فَإِنِ اِجْتَمَعُوا عَلَى رَجُلٍ وَ سَمَّوْهُ إِمَاماً كَانَ ذَلِكَ لِلَّهِ رِضًا فَإِنْ خَرَجَ عَنْ أَمْرِهِمْ خَارِجٌ بِطَعْنٍ أَوْ بِدْعَةٍ رَدُّوهُ إِلَى مَا خَرَجَ مِنْهُ فَإِنْ أَبَى قَاتَلُوهُ عَلَى اِتِّبَاعِهِ غَيْرَ سَبِيلِ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ وَلاَّهُ اَللَّهُ مَا تَوَلَّى وَ لَعَمْرِي يَا مُعَاوِيَةُ لَئِنْ نَظَرْتَ بِعَقْلِكَ دُونَ هَوَاكَ لَتَجِدَنِّي أَبْرَأَ اَلنَّاسِ مِنْ دَمِ عُثْمَانَ وَ لَتَعْلَمَنَّ أَنِّي كُنْتُ فِي عُزْلَةٍ عَنْهُ إِلاَّ أَنْ تَتَجَنَّى فَتَجَنَّ مَا بَدَا لَكَ وَ اَلسَّلاَمُ. اين مردمى كه با ابو بكر و عمر و عثمان بيعت كرده بودند ، به همان شيوه با من بيعت كردند . پس آن را كه حاضر است ، سزاوار نيست كه ديگرى را اختيار كند و آن را كه غايب بوده است سزاوار نيست كه آنچه حاضران پذيرفته‏اند نپذيرد . شورا از آن مهاجرين و انصار است . اگر آنان بر مردى همرأى شدند و او را امام خواندند ، كه خشنودي خدا در اين كاراست ، و اگر كسى از فرمان شورا سرپيچي نمود و بر آن عيب گرفت يا بدعتى نهاد بايد او را به جمعى كه از آن بيرون شده است باز آورند . اگر سر بر تافت با او پيكار كنند ، زيرا راهى را برگزيده كه خلاف راه مؤمنان است و خدا نيز در گردن او كند ، گناه آنچه را خود متولى آن شده است . اى معاويه ، به جان خودم سوگند ، كه اگر به ديده خرد بنگرى ، نه از روى هوا و هوس ، در خواهى يافت كه من از هر كس ديگر از كشتن عثمان بيزارتر بودم و من از آن كنارى جسته بودم ، مگر آنكه بخواهى جنايت را به گردن من نهى و چيزى را كه بر تو آشكار است پنهان دارى . و السلام . و در پاسخي كه به آقا امير داده بوديد كه سندي دال بر نماز خواندن حضرت علي پشت سر ابوبكر و عمر و عثمان داريد؟خواسته بوديد بايد بگم گيرم اصلاً هيچ كجا سندي يافت نشد ولي: 1- كدام منطق مي پذيرد كه حضرت علي در طول 25 سال فريضه ي الهي نماز جماعت و بخصوص نماز جمعه را ترك كرده باشد يا در جمع مسلمانان حاضر نشده باشد؟ 2- طبق نامه ششم، حضرت علي در نهج البلاغه درباره خلافت و بيعت مردم با ابوبكر و عمر و عثمان چنين حرفهايي مي زند آيا مخالفت آن بزرگوار را با آنان نشان مي دهد؟ و عمل مردم را در پذيرفتن خلافت خلفاي قبل از خود تأييد مي كند آيا ممكن است خود آنرا ناديده بگيرد؟ چگونه ممكن است حضرت علي بر خلاف آيه44 سوره بقره : أتأمرون الناس بالبر و تنسون انفسكم . (آيا مردم را به نيكو كاري دستور مي دهيد و خود را فراموش مي كنيد)عمل نمايد؟ .ايشان به كتاب خدا آگاه بودند و هرگز مطالبي را بر خلاف كتاب خدا بيان نمي كردند وقتي كه در اين نامه حضرت اشاره مي كند مشورت درباره خلافت حق مهاجرين و انصار است،(پس نتيجه مي گيرم كه در سقيفه ي بني ساعده زماني كه مردم ابوبكر را انتخاب كردند همان مهاجرين و انصار بودند به حق بوده و هيچ خلافي صورت نپذيرفته است) چنانچه آنها مردي را برگزينند و امامش بخوانند كه خشنودي خدا در اين كار است. اما اگر كسي كه از اين گزينش سرپيچي نمايد و نواي عيبجوئي بنوازد و تهمت ناروا بزند هر آينه وادارش مي سازند دوباره به راهي كه از آن خارج شده است برگردد ولي اگر گستاخي نموده و تمرد نمايد با او جنگ خواهند كرد زيرا به راه راستي كه مؤمنان مي روند نمي رود آنگاه هر چه خدا بر سرش آورد شايستگي آنرا دارد. البته بايد اشاره كنم كه اين نامه خطاب به معاويه مي باشد يعني در حال حاضر نيز كسي كه با اين گفته ي حضرت امير بناي مخالفت نمايد و خلفاي پيش از حضرت امير را قبول نداشته باشد چون معاويه است و اين نامه حضرت امير مخاطب او نيز هست.
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
پاسخ اين سوال ، به صورت مفصل در آدرس ذيل داده شده است ؛ البته به صورت اجمالي مي‌گوييم كه اين سخن امير مومنان از باب جدل است ؛ يعني اي معاويه ؛ اگر من را قبول نداري ، ابوبكر و عمر را كه قبول داري ! همانطور كه انان به خلافت رسيدند ، من نيز رسيدم ؛ پس بايد خلافت من را نيز قبول كني ! و اين به معني قبول اين روش براي خلافت نيست !
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=109
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
18   نام و نام خانوادگي:  م     -   تاريخ:   11 شهريور 88
اي كوروش هخامنشي!
برو به سايت هاي زرتشي خودت اينجا جاي تبليغ پندارنيك و........نيست. برويك سايت راه اندازي كن رسماازآيينت تبليغ كن.
19   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   11 شهريور 88
Dear Korosh
Nowadays psychologists classify "Racism" as a psychological disorder.
Thanks God, in most developed countries this kind of dangerous psychotic disorder is becoming extinct.
History remembers Racism as the leading cause for so many massacres and man slaughters.
My suggestion to you is to try to cure you disorder before committing any crime.
نژاد پرستي نوعي بيماري خطرناک رواني است که ممکن شخص مبتلا را براي دهها هزار سال رنج دهد(نمونه اش شيطان رجيم).

اما اينکه معايب دين زرتشت چه بود. دين ابتدايي حضرت زرتشت (عليه السلام) ديني الهي و بدون عيب بود.

متاسفانه ديکتاتورهاي ضد علم و ترقي و نژاد پرست ساساني که منفورترين سيستم تاريخ بشريت را بنا نهادند آيين زرتشتي را به چنين دين مسخره اي و خبيثي تبديل کردند:
«در فرهنگ زرتشتي موجودات به سه دسته تقسيم مي‌شوند:
الف)‌ خودَاتا (خود آفريده و خود ساخته) برخي از ذوات طبيعت مثل مكان، زمان به معني زروان، روشني بي‌پايان، تاريكي بي‌كران، آسمان اعلي، خودآفريده هستند و خدايان اين آيين هستند.
ب) مزداداتا (آفريده مزدا) جهان مادي و جسماني، آنچه نيكو و براي انسان مفيد است توسط مزدا آفريده شده است.
ج) دَوَهَ داتا (آفريده اهريمن): موجودات زيان‌بخش و پليد از قبيل مگس، مورچه، وزغ،‌ ملخ،‌ سرما، بيماري، ديوها ...»
ونديداد فرگرديكم.

که مورد اول عجيب به تفکر بودايي نزديک است. جالب است فلاسفه و فيزکدانهاي کافر اين زمان نيز از تئوري بي نهايت بودن تعداد و يا مقادير بعضي از زيرساختهاي طبيعت سخن مي‌رانند.

علي ولي الله
20   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   11 شهريور 88
با سلام
جناب اقاي كور ..................ش هخامنشي.
هيچ عيبي نداشتند , فقط مثل هندوهاي امروزي سيستم طبقاتي( نژادپرستي) داشتند .
ما شاء الله انهمه جهان گشائي ( كه امروز بهش ميگويند جهانخواري) حتماً بدون خونريزي بود؟؟؟؟؟؟؟
شاپور كه معروف به ذوالاكتاف شده بود حتماً بخاطر اين بود كه ميخواست به انسانهائي چنان ارج بگذارد كه پايشون روي زمين نباشه ؟؟؟؟؟؟
با مزدك و طرفدارانش چه كه نكردند .
جناب كور..............ش هخامنشي
اگر بقول خودت عرب قبل از اسلام (0 ) بوده فوقش ايراني قبل از اسلام ( 00 ) بودند . اين اسلام محمدي بود كه الله واحد يكتا را بر او صفر و اون دو صفر اضافه كرد يكي را كرد 10 و انيكي را كرد 100 وگرنه هرچه بودي همان صفر بودي .
و اينكه افتخار ميكني كه از قوم ماد هستي قدري تاريخ بخوان شايد اسكندراني ار مقدونيه باشي شايد اصلاً عرب باشي يا مغول . اين مهم نيست جداُ ميگويم . سعي كن ادم باشي همينطور پا برهنه بپري جلو گفتار" خيك" پندار " خيك " كردار " خيك". براي اينكه در منطقت هيچ چيز نيكي مشاهده نشد .

اينهم دوتا از كردار نيك اجدادت
1 ) در اين روز مرد جوانى به نام ((مانى )) در كوچه و بازار شهر اعلام كرد كه پيامبر آئين نوى است . در سال 242 ميلادى ((مانى )) جوانى 26 ساله بود. ولى هنگامى كه ((بهرام )) نوه ((شاپور)) او را به قتل رسانيد، شصت سال داشت .
((بهرام )) دستور داد تا پوست او را كندند و پر از كاه كردند و به يكى از دروازه هاى شهر ((جندى شاپور)) در شرق ((شوش )) آويزان كردند. اين دروازه تا چند سده بعد به نام ((دروازه مانى )) ناميده مى شد. ((بهرام )) نه تنها ((مانى )) را كشت ، بلكه كوشش كرد كه دين او را يكسره از بيخ و بن براندازد. ولى كوشش او بى نتيجه ماند و مانى گرى در نتيجه تعقيب و زجر شكنجه ، آئين زيرزمينى شد

2 ) اين كاري كه با ماني شد :
...... در اين روز مرد جوانى به نام ((مانى )) در كوچه و بازار شهر اعلام كرد كه پيامبر آئين نوى است . در سال 242 ميلادى ((مانى )) جوانى 26 ساله بود. ولى هنگامى كه ((بهرام )) نوه ((شاپور)) او را به قتل رسانيد، شصت سال داشت .
((بهرام )) دستور داد تا پوست او را كندند و پر از كاه كردند و به يكى از دروازه هاى شهر ((جندى شاپور)) در شرق ((شوش )) آويزان كردند. اين دروازه تا چند سده بعد به نام ((دروازه مانى )) ناميده مى شد. ((بهرام )) نه تنها ((مانى )) را كشت ، بلكه كوشش كرد كه دين او را يكسره از بيخ و بن براندازد. ولى كوشش او بى نتيجه ماند و مانى گرى در نتيجه تعقيب و زجر شكنجه ، آئين زيرزمينى شد .

يا علي
21   نام و نام خانوادگي:  مهران     -   تاريخ:   11 شهريور 88
سلام عليكم
اي كساني كه اين افترا ها را به حضرت رسول نسبت مي دهيد بايد به زودي خاكستر نشين توبه كنيد چون اگر ازدواج پيامبر با ام المومنين عايشه و حفصه (سلام الله عليهما )سياسي واستراتژيک بوده در مورد ازدواج علي (کرم الله وجهه) با فاطمه بتول(عليها سلام) چه بايد بگوييد ,آنوقت علي هم بايد به خاطر جانشيني پيامبر با فاطمه ازدواج کرده باشد يعني نظر سوء سياسي!!! واما هذا بهتان عظيم ولا حول لنا ولا قوه الا بالله
لعنت خدا بر افترا زنندگان لعنت خدا بر رافضه کژدم صفت
22   نام و نام خانوادگي:  مهران     -   تاريخ:   11 شهريور 88
سلام عليكم قابل توجه مجيد م علي رافضي : وجناب كورش هخامنشي مجوسي: مجيد م علي نه تو نماينده اسلام و اهل جمعه وجماعت هستي و نه كورش هخامنشي نماينده كورش كبير است . واما قابل توجه كورش هخامنشي: منبع :تلمود . تورات موسي .قسمت عزراي نبي: خداوند كورش را بر آن داشت تا فرماني صادر كند وآن نوشته را به سراسر سرزمين پهناور پارس بفرستد. اين است متن آن فرمان:"من. كورش پادشاه پارس اعلام مي دارم كه خداوند خداي آسمانها تمام ممالك جهان را به من بخشيده است وبه من امر فرموده است كه براي او در شهر اورشليم كه در يهودا است خانه اي بسازم بنا بر اين از تمام يهودياني كه در سرزمين من هستند كساني كه بخواهند مي توانند به آنجا باز گردند وخانه خداوند خداي اسراييل را در اورشليم بنا كنند خداوند همراه ايشان باشد همسايگان اين يهوديان بايد به ايشان طلا ونقره توشه راه وچهار پايان بدهند ونيز هدايا براي خانه خدا تقديم كنند " جناب كورش اين متن دقيقا همان متني است كه جزو مقدسات يهوديان ومسيحيان است و هزاران سال است كه اين آيات در معابد وكليساها قرائت مي شود و كورش كبير را معتقد به خداي ابراهيم واسماعيل واسحاق ويعقوب و پيامبران الله خداي يگانه معرفي مي كند پس لطفا كمي مطالعه كرده وبعد خوي فاشيستي نازيسمي ايراني خود را به رخ ما بكشيد. جناب مجيد م علي رافضي شما هم كاسه داغتر از آش نشويد وپس از اينكه چند تا كتاب ورق زديد بياييد و افاضات بفرماييد و بيخودي اسم كورش را كه رهبران رافضي مذهب ايران مي خواهند گورش را هم گم كنند و زير سد سيوند ناپديد نمايند لكه دار نكنيد .
23   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   12 شهريور 88
با سلام
شك نكن كه اين ازدواجها سياسي بوده , اين را هم بگم كه اونها هم براي اين دختراشون به حضرت رسول دادندكه بتوانند از اسرار خانه وحي با خبر شوند .كسيكه براي نشان دادن خودش حديث افك را جعل كنند هم به پيغمبر خدا تهمت بزند هم به تمامي صحابه و بابا و نهنه خودش تا حدي كه از پدرش سيلي محكمي بخورد و ان همدستش دختر اون دومي سزاوار نيست هم شآن انبيا و ائمه ( عليهم السلام ) قرار داد .
البته و مسلماً اگر برادران اهل سنت بحقيقت كردار اينها پي ببرند حتي كلمه ( رض ) را در موردشان بكار نخواهند برد . البته فرقه فدائيان صهيونيست حتي ممكن است ( ص ) در مورد اين افراد استفاده كنند.

*********ازدواج حضرت فاطمه (س) و حضرت علي (ع)*********

1 )فاطمه زهرا عليهاالسلام دختر پيغمبر اكرم و از دوشيزگان ممتاز عصر خويش بود. پدر و مادرش از اصيل ترين و شريف ترين خانواده هاي قريش بودند. از حيث جمال ظاهري و كمالات معنوي و اخلاقي از پدر و مادر شريفش ارث مي برد. و به عاليترين كمالات انساني آراسته بود. شخصيت و عظمت پيامبر اكرم روز به روز در انظار مردم بالا مي رفت و قدرت و شوكت او زيادتر مي شد به همين علت دختر عزيزش زهرا (عليها السلام) همواره مورد توجه بزرگان قريش و رجال با شخصيت و ثروتمند قرار داشت هر از چندگاه از او خواستگاري مي كردند اما پيامبر با خواستگاران طوري رفتار مي كرد كه مي پنداشتند مورد غضب پيامبر قرار گرفته اند.
2 )........عمر و ابوبكر و سعد بن معاذ از كساني بودند كه پيامبر تقاضاي ازدواج آنها را رد كرده بود
3 ).......ابوبكر گفت: مدتي است كه اعيان و اشراف عرب فاطمه عليهاالسلام را خواستگاري مي نمايند اما پيغمبر اكرم پيشنهاد احدي را نپذيرفته و در جوابشان مي فرمايد: تعيين همسر فاطمه با خداست........
4 )........ سلمان فارسي مي گويد: عمر و ابوبكر و سعد بن معاذ بدين قصد از مسجد خارج شدند و به جانب آن حضرت شتافتند.علي (ع) فرمود: از كجا مي آييد و به چه منظور اينجا آمده ايد؟ ابوبكر گفت: يا علي تو در تمام كمالات بر سايرين برتري داري، و از موقعيت خود و علاقه ايكه رسول خدا به تو دارد كاملاً آگاهي. اشراف و بزرگان قريش براي خواستگاري فاطمه عليها السلام آمده اند ولي پيغمبر صلي الله عليه وآله دست رد به سينه همه زده و تعيين همسر فاطمه را به دستور خدا حواله داده است. گمان مي كنم خدا و رسول، فاطمه را براي تو گذاشته اند. و شخص ديگري قابليت اين افتخار را ندارد.
5) درب خانه را به صدا درآورد. پيغمبر به «ام سلمه» فرمود: در را باز كن. كوبنده در شخصي است كه خدا و رسول او را دوست دارند او هم خدا و رسول را دوست دارد. عرض كرد: يا رسول الله! پدر و مادرم فدايت، كيست كه نديده درباره اش چنين داوري مي كني؟ فرمود: اي ام سلمه! مردي دلاور و شجاع است او برادر و پسرعمويم و محبوب ترين مردم نزد من است. ام سلمه از جاي جست و در سراي را باز كرد. علي (ع) داخل منزل شد، سلام داد و در حضور پيغمبر نشست. از خجالت سرش را به زير انداخت، و نتوانست تقاضاي خويش را عرضه بدارد. مدتي هر دو خاموش بودند. بالاخره پيغمبر (ص) سكوت را شكست و فرمود: يا علي گويا براي حاجتي نزد من آمده اي كه از اظهار آن خجالت مي كشي؟ بدون پروا حاجت خود را بخواه و اطمينان داشته باش كه تمام خواسته هايت قبول مي شود.
6 ) عرض كرد: يا رسول الله پدر و مادرم فداي تو باد، من در خانه شما بزرگ شدم و از الطاف شما برخوردار گشتم. بهتر از پدر و مادر، در تربيت وتأديب من كوشش نمودي و به بركت وجود شما هدايت شدم. يا رسول الله! به خدا سوگند اندوخته دنيا و آخرت من شما هستي. اكنون موقع آن شده كه براي خود همسري انتخاب كنم و تشكيل خانواده دهم، تا با وي مأنوس گردم و از ناراحتيهاي خويش بكاهم. اگر صلاح بداني و دختر خود فاطمه عليها السلام را به عقد من در آوري سعادت بزرگي نصيب من شده است.
7 )رسول خدا كه در انتظار چنين پيشنهادي بود صورتش از سرور و شادماني بر افروخته شد، فرمود: صبر كن تا از فاطمه اجازه بگيرم. پيغمبر نزد فاطمه (ع) رفت، فرمود: دخترم! علي بن ابي طالب (ع) را به خوبي مي شناسي براي خواستگاري آمده است. آيا اجازه مي دهي ترا به عقدش در آورم؟ فاطمه از خجالت سكوت كرد و چيزي نگفت. پيغمبر چون آثار خشنودى را درچهره او ديد گفت: الله اكبر و سكوت او را علامت رضايت دانست .
8 ) رسول اكرم (ص) پس ازكسب اجازه به نزد علي آمد و با لبي خندان گفت: يا علي! آيا براي عروسي چيزي داري؟ پاسخ داد: يا رسول الله پدر و مادرم قربانت، شما از وضع من كاملاً اطلاع داريد. تمام ثروت من عبارت است از يك شمشير، يك زره و يك شتر.فرمود: تو مرد جنگ و جهادي و بدون شمشير نمي تواني در راه خدا جهاد كني، شمشير از لوازم و احتياجات ضروري تو است. شتر نيز از ضروريات زندگي تو محسوب مي شود، بايد به وسيله آن آبكشي كني و امور اقتصادي خود و خانواده ات را تأمين كني و براي اهل وعيالت كسب روزي نمايي و در مسافرت بارت را بر آن حمل كني، تنها چيزي كه مي تواني از آن صرف نظر كني همان زره است. منهم به تو سخت نمي گيرم و به همان زره اكتفا مي نمايم. يا علي آيا اكنون بشارتي به تو بدهم و رازي را برايت آشكار بسازم؟! عرض كرد : آري يا رسول الله، پدر و مادرم فدايت، شما هميشه نيك خوي و خوشزبان بوده ايد.
9 ) فرمود: پيش از آنكه به نزد من بيايي جبرئيل نازل شد و گفت: يا محمد! خدا ترا از بين مخلوقاتش برگزيده و به رسالت انتخاب كرد. علي (ع) را برگزيد و برادر و وزير تو قرار داد. بايد دخترت فاطمه را به ازدواج او درآوري. مجلس جشن ازدواج آنان در عالم بالا و در حضور فرشتگان برگزار شده است. خدا فرزندان پاك و نجيب و طيب و طاهر و نيكو به آنان عطا خواهد نمود يا علي هنوز جبرئيل بالا نرفته بود كه تو درب منزل را زدي .
10 پيغمبر (ص) در حالي كه صورتش از سرور و شادماني مي درخشيد به مسجد تشريف برد، ‌و به بلال فرمود: مهاجر و انصار را در مسجد جمع كن. هنگامي كه مردم جمع شدند، بر فراز منبر رفت و پس از حمد و ثناي فرمود: اي مردم آگاه باشيد كه جبرئيل بر من نازل شد و از جانب خدا پيام آورد كه مراسم عقد ازدواج علي و فاطمه عليها السلام در عالم بالا و در حضور فرشتگان برگزار شده و دستور داده كه در زمين نيز آن مراسم را انجام دهم، و شما را بر آن گواه بگيرم. سپس نشست و به علي (ع) فرمود: برخيز و خطبه عقد را بخوان.
11) علي عليه السلام برخاست و فرمود: خدا را بر نعمت هايش سپاس مي گويم و شهادت مي دهم كه بغير از او خدايي نيست. شهادتي كه مورد پسند و رضايت او واقع شود. درود بر محمد صلي الله عليه وآله، درودي كه مقام و درجه اش را بالا برد. اي مردم! خدا ازدواج را براي ما پسنديده و بدان دستور داده است. ازدواج من و فاطمه را خدا مقدر كرده و بدان امر نموده است. اي مردم! رسول خدا فاطمه را به عقد من در آورد و زره ام را از بابت مهر قبول كرد. از آن حضرت بپرسيد و گواه باشيد.
12 )مسلمانان به پيغمبر (ص) عرض كردند: يا رسول الله! فاطمه را با علي كابين بسته اي؟ رسول خدا پاسخ داد: آري ! پس تمام حضار دست به دعا برداشته گفتند: خدا اين ازدواج را بر شما مبارك گرداند و در ميانتان دوستي و محبت افكند.
13 )علي عليه السلام مي فرمايد: حدود يك ماه طول كشيد و من خجالت مي كشيدم با پيغمبر درباره فاطمه صحبت كنم، ولي گاهي كه خلوت مي شد مي فرمود: يا علي چه همسر نيكو و زيبائي نصيبت شد؟ بهترين زنان عالم را تزويج تو كردم.
روزي برادرم عقيل پيش من آمد و گفت: برادر جان! من از ازدواج تو بسيارمسرور هستم. چرا از رسول خدا (ص) خواهش نمي كني كه فاطمه را به خانه ات بفرستد تا بوسيله عروسي شما، چشم ما روشن گردد؟ پاسخ دادم: خيلي ميل دارم عروسي كنم اما از رسول خدا خجالت مي كشم. عقيل گفت: تو را به خدا سوگند! هم اكنون با من بيا تا خدمت پيغمبر (ص) برويم. علي با برادرش عقيل آهنگ منزل رسول خدا نمودند. در بين راه به «ام ايمن» برخورد كرده جريان را برايش گفتند. ام ايمن گفت: اجازه بدهيد من با رسول خدا در اين باره مذاكره كنم.
15 )ام سلمه و ساير زنان از قضيه خبردار شدند و خدمت پيغمبر صلي الله عليه و آله مشرف گشتند. عرض كردند: يا رسول الله! پدر و مادرمان به فدايت، براي موضوعي خدمت شما رسيده ايم كه اگر خديجه زنده بود چشمش بدان روشن مي شد. وقتي پيغمبر (ص) نام خديجه را شنيد اشكش جاري شد و فرمود: خديجه؟! كجا مانند خديجه پيدا مي شود؟ هنگامي كه مردم مرا تكذيب نمودند مرا تصديق كرد و براي ترويج دين خدا، اموالش را در اختيار من قرار داد. خديجه زني بود كه خدا بر من وحي فرستاد كه بدو بشارت دهم خانه اي از زمرد در بهشت بدو عطا خواهد كرد.
ام سلمه عرض كرد: پدرم و مادرم فدايت شود، شما هرچه درباره خديجه مي فرماييد صحيح است. خدا ما را با او محشور گرداند. يا رسول الله! برادر و پسر عموي شما ميل دارد همسرش را به منزل ببرد. فرمود: پس چرا خودش در اين باره صحبتي نمي كند؟ عرض كرد: از كمروئي اوست.پيغمبر (ص) به ام ايمن فرمود: علي را نزد من حاضر كن. وقتي علي (ع) خدمت پيغمبر مشرف شد فرمود: يا علي! آيا ميل داري همسرت را به منزل ببري. عرض كرد: آري يا رسول الله. فرمود: خدا مبارك كند، همين امشب يا فردا شب وسائل عروسي را فراهم مي كنم. سپس به همسرانش فرمود: فاطمه را زينت كنيد و خوشبويش نماييد و اطاقي را برايش فرش كنيد تا مراسم عروسي را برگزار كنيم .

http://www.aviny.com/news/83/10/23/14.aspx
قابل توجه منافقين , ملحدين و كفار : صد دفع هم بخوانيد اسم اون دوتا را توي اين مقاله پيدا نميكني .
قابل توجه منافقين , ملحدين و كفار : صچ دفع هم بخواني نخواهي فهميد كه : """"جبرئيل نازل شد و گفت: يا محمد! خدا ترا از بين مخلوقاتش برگزيده و به رسالت انتخاب كرد. علي (ع) را برگزيد و برادر و وزير تو قرار داد. بايد دخترت فاطمه را به ازدواج او درآوري. مجلس جشن ازدواج آنان در عالم بالا و در حضور فرشتگان برگزار شده است""".

يا علي

24   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   12 شهريور 88
با سلام خدمت شيعيان عزيز

اول نعمت و بزرگترين نعمتي که خداوند علي و اعلي به شما لطف کرده است نعمت ولايت ائمه هدي (عليهم السلام) مي‌باشد.
يکي از شاخه هاي اين نعمت عظيم علم و دانش مي‌باشد.
الحمد الله شما شيعيان به پشتوانه علم امامان هدي (عليهم السلام) در تاريکي هاي ضلالت صراط مستقيم را يافته ايد. علم و دانش امامان هدي(عليهم السلام) چونان آفتاب راه را به شما نشان مي‌دهد.

اما لجوجاني که خود را از اين نعمت محروم کنند سرانجامي جز سرسپردگي به شياطين ندارند.
منبع علم و چراغ هدايت آنها چيزي نيست جز اراجيف شيطان جن و شيطان انس و يهوديان.

براي مثال به سخنان يک محب عمر به نام «مهران» ( که نامش برگفته از آيين ميترايي و مهرپرستي است) توجه بفرماييد.(کامت بيست و يک). لطفا تناقض در گفتار که ناشي از تناقض دروني و نفاق است را مد نظر بگيريد.

اين انسان متناقض ابتدا خود را «نماينده اسلام و اهل جمعه وجماعت» مي‌شناساند.
و بعد در عين شگفتي تمام به کتب يهوديان استناد مي‌کند!!
جالب است که او هنوز فرق تورات و تلمود را نمي‌داند!!
آخر تو اي مهران تو که به منابع يهود استناد مي‌کني حداقل بدان که بين تورات مو‌سي(ع) و انجيل عهد عتيق(که کتاب عزرا در آن است) و تلمود تفاوت است!!
به راستي که پيروان عمر از جهالتي عميق رنج مي‌برند.

و جالب است براي اثبات توحيد کوروش نامه اي را نقل مي‌کند که يکي از مستندات صهيونيسم است!!!!
اولا اگر به اين کتاب «Schiffman, Lawrence (1991). From text to tradition: a history of Second Temple and Rabbinic Judaism» مراجعه کنيد خواهيد ديد که يهوديان خود از کوروش به واسطه مانع تراشي او براي ساخت معبد دوم انتقاد مي‌کنند.
دوما اکثر يهوديان بعد از رهايي از بابل به فلسطين بازنگشتند. و در عراق مانند. چنانچه در زمان ورود اسلام به عراق تعداد بسيار زيادي در آنجا بودند.
سوما قبول بازگشت يهوديان به فلسطين در زمان کوروش با مشکلات زماني بسيار مواجه است و موجه نيست:
Diana Edelman, The Origins of the Second Temple: Persian Imperial Policy and the Rebuilding of Jerusalem (2005)

چهارما کوروش به تمام مذاهب آزادي اعطا کرد و تمام اسراي بابل را در سفر آزاد گذاشت.
چنانچه اگر شما به استوانه کوروش(منشور حقوق بشر در لسان آريانيست ها) مراجعه کنيد احترام او به خدايان تمام ملتها را مشاهده خواهيد کرد. چنانچه در اين کتيبه از قطع حمايت مردوخ خداي خدايان بابل از پادشاه بابل و حمايت او از کوروش سخن مي‌راند.

در هر صورت در مورد حمايت کوروش از ساختن معابد يهود شک و ترديدهاي جدي وجود دارد.

اين که دين کوروش متفاوت از دين يهوديان بود امري قطعي و بلاشک است.
با اين وجود دلايل زيادي در اثبات توحيد او وجود دارد.

در ادامه اين محب عمر پريشان گويي خود را به اوج مي‌رساند.
شخصي که در کامنت هاي خود شيعيان را به پيروي از مجوسيت متهم مي‌کند ناگهان چهره عوض کرده و از لکه دار شده اسم کوروش سخن مي‌راند!!!!

اي تو محب عمر اي مهران
تو هنوز نمي‌داني که مجوسيت و بعد از آن زرتشتيت در ابتدا ديني توحيدي بوده است؟
کوروش محوس بوده است. از يک سو از کوروش حمايت و از سوي ديگر از مجوسيت به عنوان ناسزا استفاده مي‌کني؟

از آن جالب تر اين محبين عمر که مقابر شريفه امامان هدي (عليهم السلام) را تخريب مي‌کنند مدافع بقاي آرامگاه کوروش(که آنهم کاملا مستند نيست) مي‌شوند!!!!!!

سبحان الله از تناقض گويي و پريشاني روحي و رواني محبين عمر
در ضمن اي محب عمر «فاشيسم و نازيسم» لزوما به معناي نژاد پرستي نيست.
لطفا کمي در مورد آنها مطالعه کن و بعد افراد را به آن متهم کن.

وانگهي چگونه تو از نژاد پرستي «ايراني» ابراز تنفر مي‌کني و بعد در دل نژادپرستي «عربي» را قبول مي‌کني؟ آيا صد هاسال غارت بني عباس در ايران را منکر مي‌شوي؟ آيا غارت و کشتار لشکر عمر را منکر مي‌شوي؟
آيا تواي که از معاويه پست و ملعون حمايت مي‌کني مي‌تواني از ايرانيت و برابري نژاد ها سخن گويي؟
«در جلد ششم ناسخ التواريخ نامه اي از ابان بن سليم نقل شده است که از جانب معاويه به زياد بن ابيه:
و اکنون مي رسيم به اين قومي که به نام موالي در ميان امت اسلام به سر مي برند و قوم فارسي نام دارند. گوش کن زياد! اين مردم را بايد ذليل کرد. بايد همان روشي که عمربن خطاب آن ها را مي کوبيد، طوري کوبيدشان که هرگز نتوانند سربردارند. اين ها جز با سياست عمر اداره شدني نيستند. از عطايشان که حق عمومي اتباع اسلام است تا مي تواني بکاه. در تقسيم خواربار تا مي تواني از سهمشان کم کن. در جبهه ي جنگ آن ها را در صفوف مقدم بگمار تا زودتر از ديگران هدف حملات دشمن تازه نفس قرار گيرند ...»

ننگ بر انساني که آزادگي و شرافت خود را به تاراج گران اجنبي مانند تيمور و عمر بفروشد.

علي ولي الله
25   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   14 شهريور 88
با سلام
مشت نمونه خروار . اين ملحدين پيرو فرقه صانع كفتار پير استعمار براي دفاع و حفظ فرقه صهيونيستهاي از دين يهود چنان عجله مي كنند كه بقول معروف از هول حليم ميافتند توي ديگ .
گوش كن مهران بارها گفته ام و صدها هزار بار ميگويم از اينكه مرا رافضه ميخواني بسيار خوشحالم و اعلام ميكنم كه خلافت اولي و دومي و اون سومي را صد در صد رفض ميكنم , اگر به اين اقرارم راضي نشدي , برايت اقرار ميكنم كه 10000000000000000000% كه خلافت اولي و دومي و سومي رفض ميكنم .
تو كه وهابي هستي بدون شك: چي شد كه حالا از شخصي كه اسمش كه بقول شما ابلهان منافق و علماي از مجوسهاست دفاع ميكني .
اولا اينجا مخاطب اين كور..........ش هخامنشي بود نه ان كورش هخامنش .
ثانياُ دفاع تو از كورش طبق متنت در دفاع از يهود است اما كدام يهود ؟؟؟؟ با جرياناتي كه در اين چند دهه اتفاق افتاده خصوصا اين چندسال اخير نشان دهند اين است كه براي منافع صهيونيستها اين ملحدين پيرو فرقه صانع كفتار پير استعمار كه تو هم يكي از اينها هستي حاضريد خودتان منفجر كنيد .
من خودم را در اين مورد زحمت نمي دهم كه دليل بياورم چراكه هر روز خدا اين منافقين با بدرك فرستادن خودشان و شهيد كردن گروهي مردم بي گناه سعي چر حفظ چي دارند ؟؟؟؟ ميخواهيد راه قدس را محافظت بكنيد . كور خوانديد .
شك نكنيد حرف مجاهد كبير محقق ميشود اگر هر ده يانزده ميليونتون خودتون منفجر كنيد اين حرف به انجام ميرسد . نياي بگي علم غيب ندارم كه بازهم احتياج به اثبات ان ندارم ولي براي دوستان ديگر مينويسم
http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=437
نظر 88 تاريخ 10 / شهريور / 88
در ضمن اي وهابي از كي تا بحال ناراحت قبر كورش هستي . ان منافقين ناصبي ملعون با حرم اولاد نبي ( ص ) چه نه كردند و شما كاري جز خفه خون گرفتن نداشتيد حالا كه با كفار هم خواني ميكني .ناراحت قبر ايشون نباشيد تا كنون محفوظ مانده من بعد هم خواهد بود .

********بسم الله الرحمن الرحيم ********
يا ايها الذين آمنوا لاتتخذوا اليهود و النصاري اولياء بعضهم اولياء بعض و من يتولهم منكم فانه منهم ان الله لايهدي القوم الظالمين ( مائده / 51 ) : اي كساني كه ايمان آورده ايد يهود و نصاري را دوستان خود قرار ندهيد ، پاره اي از آنها دوست پاره اي ديگر هستند و هر كه از شما به آنها روي آورد همان او از آنهاست ، خداند قوم ظالم را هدايت نمي كند .
در نامه اي از امام صادق عليه السلام به شيعيان اين مضمون به گونه اي زيبا و روشن مطرح شده است :

” ثم نهي الله اهل النصر بالحق ان يتخذوا من اعداء الله وليا و لانصيرا فلايهولنكم و لايردنكم عن النصر بالحق الذي خصكم الله به من حيله شياطين الانس و مكرهم من اموركم تدفعون انتم السيئه بالتي هي احسن فيما بينكم و بينهم ، تلتمسون بذلك وجه ربكم بطاعته و هم لا خير عندهم لا يحل لكم ان تظهروهم علي اصول دين الله فانهم ان سمعوا منكم فيه شيئا عادوكم عليه و رفعوه عليكم و جهدوا علي هلاككم و استقبلوا بما تكرهون و لم يكن لكم النصفه منهم في دول الفجار فاعرفوا منزلتكم فيما بينكم و اهل الباطل فإنه لاينبغي لأهل الحق ان ينزلوا انفسهم منزله اهل الباطل لأن الله لم يجعل اهل الحق عنده بمنزله اهل الباطل الم يعرفوا وجه قول الله في كتابه إذ يقول ” الم نجعل الذين آمنوا و عملوا الصالحات كالمفسدين في الارض ام نجعل المتقين كالفجار ” اكرموا انفسكم عن اهل الباطل و لاتجعلوا الله تبارك و تعالي ـ و له المثل الاعلي ـ و امامكم و دينكم الذين تدينون به عرضه لاهل الباطل فتغضبوا الله عليكم فتهلكوا ، فمهلا مهلا يا اهل الصلاح لاتتركوا امر الله و امر من امركم بطاعته فيغير الله ما بكم من نعمه ... ” [2]

رساله ابي‎عبدالله عليه السلام الي جماعه الشيعه
“ سپس خداوند اهل ياري به حق را بازداشت از اين كه از ميان دشمنان خدا براي خود دوست و ياوري برگيرند ، پس ( مراقب باشيد كه ) حيلة شيطانها و مكر آنها در كارهايتان ، شما را از ياري به حق كه خداوند شما را ويژة آن ساخته است به هراس نياندازد و بازندارد . شما در روابط خود با آنها ، بدي را با خوبي پاسخ مي دهيد و با اين كار از طريق بندگي خداي خويش را مي جوييد ولي آنها هيچ خيري نزدشان نيست ، بر شما حلال نيست كه آنها را براي غلبه بر اصول دين خدا مدد رسانيد ( يا آنها را بر اصول دين خدا آگاه سازيد ) ،‌ براستي كه آنها اگر از شما چيزي بشنوند با شما دشمني ورزند و آن را عليه شما برمي افراشند و براي نابودي شما مي كوشند و با شما به گونه اي كه از آن بيزاريد ، روبرو مي شوند و شما نخواهيد توانست داد خويش را از آنها در دولتهاي فاجر بستانيد . پس جايگاه خود را در رابطة با اهل باطل بشناسيد ، همانا براي اهل حق سزاوار نيست كه خود را تا جايگاه اهل باطل پايين آورند ، زيرا خداوند اهل حق را نزد خود به منزلة اهل باطل قرار نداده است ، آيا راز اين سخن خدا را در قرآن در نيافته اند كه فرمود : ” آيا كساني را كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند را مانند مفسدان در زمين قرار مي دهيم يا آيا متقين را مانند فاجران قرار مي دهيم ” خويش را از اهل باطل گرامي تر بداريد و خداوند تبارك و تعالي را ـ كه مثل اعلي از آن اوست ـ و امام خويش را و دين خود را در معرض اهل باطل قرار ندهيد كه خداوند بر شما غضب خواهد كرد و هلاك خواهيد شد ، آرام تر آرام تر اي اهل صلاح ، دستور خدا و دستور كسي را كه شما را به بندگي خدا مي خواند واننهيد كه خداوند نعمت خويش بر شما را تغيير خواهد داد . الكافي ، ج 8 ، ص 12 ،

يا علي

26   نام و نام خانوادگي:  مهران     -   تاريخ:   14 شهريور 88
سلام عليكم
قابل توجه مجيد م علي رافضي :
اولا خانه وحي هيچ اسرار بخصوصي نداشتند كه كسي بخواهد از آن حرفي كش برود و بلا تشبيه ولا تمثيل مثل بيوت رهبران شما نبودند كه اگر مكالمات تلفني آنها براي عموم پخش شود همه دست به شورش مي گذارند وآب روي آب بند نمي شود همانگونه كه دوست رهبر گذشته مي خواهد فاش كند . ودر ضمن خانه گلي كه سقفش حصير و فرشش خاك است و به مسجد چسبيده و دري از پرده دارد ديگر نياز به جاسوسي ندارد . وباز در ضمن شما كه عقده اي مزاج هستي و رافضي و در عين حال كه بيوت امهات المومنين را محل هبوط وحي و رفت و آمد ملائكه الله و به خصوص حضرت روح الامين جبرييل مي داني باز به اين بزرگواران توهين مي كني چطور وحي خدا در خانه فاطمه وعلي وعباس و بني هاشم وبني مطلب كه جزو اهل بيت هستند نازل نمي شود ولي در خانه عايشه صديقه نازل مي شود آيا اين درجه و مقام و مقبوليت امهات المومنين را نمي رساند.
در مورد فرقه فداييان صهيونيست بايد بگويم كه هيچ دولتي تا به حال به اندازه دولت ساده لوح رافضي مذهب ما براي صهيونيزم سودمند نبوده ولي الان جاي بررسي ندارد.
اي خاكستر بر سر در داستاني كه تعريف كرده اي ونمي دانم اين رمان از كتاب كدام قصه گو خارج شده و شايد هم متعلق به كتاب وزين نه نه شهرزاد باشد خودت با زبان رافضيت مقصور خود گفته اي كه ابابكر صديق به علي مرتضي پيشنهاد كرده كه برو به خاستگاري فاطمه و او هم اطاعت كرده و رفته است پس اي دروغگو چطور ابابكر صديق با ولايت وفراست روح بزرگ وملكوتي علي را شناخته و علي نيز مقام بلند ابو بكر را پذيرفته وبه دستور ريش سفيد و شيخ اسلام گوش داده و به خاستگاري فاطمه رفته و در واقع مسبب خير اين وصلت مبارك شده است . ولي اكنون تو و رهبران مسخ شده ات داريد مانند صفويان حرف مي زنيد و بر خلاف گفته هايتان به كسي كه علي گوش به فرمانش بوده و او را مانند پدر احترام مي نموده اين همه توهين وافترا مي بنديد پس تمام خاكستر هاي دنيا را و تمام خاكسترهايي را كه بايد اقوام گذشته بر سر مي ريختند را بر سر بپاشيد كه اينگونه عصيان مي ورزيد.
مطلب بعدي در رد داستان پر آب وتاب تو كه بوي رفض و توطئه مي دهد :مگر شما نمي گوييد كه صيغه محرميت فاطمه وعلي را خداوند خوانده وامضا نموده و در آسمان جشن عروسي بر پا شده . خيلي خوب قبول!!! ولي چرا بايد ابابكر وعمر اين امر خير را به علي يادآور شوند و او را به خاستگاري تهييج كنند ودر اصل چرا آن بزرگواران بايد مسبب اين جشن آسماني شوند و خدا را به رحم بياورند . ودر مقابل شما به اين اولياي خدا توهين و فحش نثار كنيد
و خلاصه كلام اين داستان شما در واقع بر ضد مذهبتان است چون در اين داستان شما مقام ابابكر وعمر را تا حد قديسان آسماني بالا مي بريد و ملايان خود را زير سوال مي بريد پس قصه خود را كمي رافضي پسندانه تر بنويسيد
27   نام و نام خانوادگي:  طه بهنام     -   تاريخ:   24 شهريور 88
با سلام، به گفته حضرت علي در كاري كه خشنودي خداوند در آن باشد شما چگونه مي فرمائيد كه سخن حضرت علي به معني قبول اين روش براي خلافت نيست؟ حضرت امير خارج از نظر شورا را بدعت مي داند كه مي فرمايد اگر كسي از فرمان شورا سرپيچي نمود و بر آن عيب گرفت يا بدعتي نهاد بايد او را به جمعي كه از آن بيرون شده باز آورند. كجاي اين كلام از باب جدل است ؟ يعني حضرت علي در كاري كه خشنودي خداوند در آن هست از باب جدل سخن گفته ، و اين روش را براي خلافت قبول ندارد ؟ سبحان الله اگر واقعاً حضرت اين روش را براي خلافت مناسب نمي داند خود چرا قصد دارد ديگران را متقاعد كند كه اين روش را بپذيرند؟ بهتر نبود صراحتاً ايراد اين روش را بيان نمايند؟ بنابراين نتيجه مي گيريم كه تمام بحث خلافت از اول تا زمان خود حضرت امير كاملاً درست بوده و مورد قبول خود حضرت علي (ع) بوده است و اگر غير اين باشد حسب فرموده ي شما بايد بگوئيم معاذالله حضرت علي خود از فرمان شورا سرپيچي نموده و از اولين بانيان بدعت بوده است . سبحان الله هذا بهتان عظيم
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
پاسخ به همه سوالات شما در آدرسي كه ما مطرح كرديم ، موجود بود و شما بدون مراجعه به آن ، تنها دوباره به ذكر اشكالات خود پرداخته‌ايد ، براي اينكه صحت كلام ما مشخص شود ، قسمتي از متن مقاله مربوطه را براي شما ارسال مي‌كنيم :
****
آيا إجماع صحابه دليل بر رضايت خداوند است؟
 اما نسبت به جمله حضرت كه مى‏فرمايد:
فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُلٍ وَ سَمَّوْهُ إِمَاماً كَانَ ذَلِكَ لِلَّهِ رِضًا .
 پس اگر مهاجرين و انصار بر امامت كسى گرد آمدند ، و او را امام خود خواندند ، خشنودى خدا هم در آن است .
 آقايان اهل سنت نمى‏توانند به اين فراز از سخن حضرت امير (عليه السلام) براى اثبات حقانيت خلافت خلفا استدلال نمايند ؛ زيرا :
 أوّلاً : در برخى از نسخ نهج البلاغه بجاى جمله  «كَانَ ذَلِكَ لِلَّهِ رِضًا»  عبارت «كَانَ ذَلِكَ رِضًا» بدون ذكر كلمه «لِلَّهِ» آمده است‏
( رجوع شود به نهج البلاغة چاپ: مصر، قاهره،  الاستقامة. كه كلمه «للّه» داخل گيومه قرار گرفته است. )
 يعنى اگر مهاجرين و انصار كسى را براى خلافت برگزيدند ، دليل بر رضايت آنان بر اين انتخاب مى‏باشد و اين بيعت در اثر زور و شمشير صورت نگرفته است .
 ثانياً: بر فرض اين كه كلمه «للّه» نيز در خطبه وجود داشته باشد ، معنايش اين است كه همه مهاجرين و انصار كه حضرت على ، صديقه طاهره ، حسن و حسين عليهم السلام نيز داخل آنان باشد ، بر امامت كسى اجماع كنند ، قطعاً دليل بر رضايت خداوند مى‏باشد .
*****
تمامي استدلال شما بر اين بنا شده بود خشنودي خداوند در اين كار است ! و ما پاسخ اين مطلب را داده بوديم ! آيا اگر شما واقعا طالب حقيقت هستيد ، بهتر نبود به ادرس ذكر شده مراجعه مي‌كرديد ؟
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
28   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   24 شهريور 88
جناب طه بهنام
بنده مي‌خواهم براي لحظه اي پاي در راه شما گذاشته و از شيوه شما پيروي کنم و در پوستين شما در آيم:
----------
«قلْ إِن ضللتُ فإِنَّما أَضلُّ على نفسِي وَإِنِ اهتدَيتُ فبما يوحي إِليَّ رَبي إِنهُ سميعٌ قرِيبٌ»
(سوره شريفه سبا آيه پنجاه)

آيا اين گفته با عقل مي‌خواند که اگر ايشان گمراه باشند فقط بر عليه خودشان خواهد بود؟
پس تکليف اين ميلياردها انسان چه مي‌شود؟ مگر ممکن است که پيشوايي و رهبر و امامي آنهم پيشوايي ميلياردها انسان گمراهي داشته باشد و بعد آن گمراهي فقط ايشان را ضرر و زيان رساند؟

مگر محمد (ص) فرستاده خدا نيست؟ مگر ايشان ادعا نمي‌کند که معصوم هستند؟ پس چرا مي‌گويند که اگر گمراه شوم بر خودم است؟
آيا ايشان در معصوميت خوشان شک و شبه داشتند؟
آيا ايشان در سخن خدا مبني بر هادي و مهدي بودن خود شک داشتند؟ سبحان الله!!

كجاي اين كلام از باب جدل است ؟ يعني حضرت محمد(ص) در ماموريتي كه حکم خداوند در آن هست از باب جدل سخن گفته ، و احتمال گمراهي خود را قبول ندارد ؟ سبحان الله

اگر واقعاً حضرت اين احتمال را بعيد نمي داند خود چرا قصد دارد ديگران را متقاعد كند كه اين احتمال را بپذيرند؟ بهتر نبود صراحتاً ايراد اين احتمال را بيان نمايند؟

بنابراين نتيجه مي گيريم كه تمام بحث عدم معصوميت ايشان كاملاً درست بوده و مورد قبول خود جضرت محمد(ص) بوده است و اگر غير اين باشد حسب فرموده ي شما بايد بگوئيم معاذالله حضرت محمد(ص) خود از آيه قرآن راقبول نداشته و از اولين کافران به آن بوده است .
سبحان الله هذا بهتان عظيم
----------------------------------------------
خدا من را ببخشد براي اين يک لحظه
علي ولي الله
29   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني     -   تاريخ:   31 شهريور 88
با عرض سلام عيد سعيد فطر بر همه مومنين و مومنات مبارک باد براي يکبار هم که ما ميخواستيم بدون ارائه نظر از صفحه خارج بشيم ، نشد. جناب آقاي مثلا علي صاحب کامنت شماره 5 اولا اينکه گفتي يار غار پيامبر ابوبکر بوده يکي از دروغهاي بسيار بزرگ شماست، معلوم ميشود تو کتابهاي خودتان را هم مطالعه نميکني، در واقع مضوع از اين قرار است: يار غار پيامبر نه تنها ابوبکر نبوده بلکه ( عبدالله بن بکر بن اريقط ) همان شخص راهنما و راهياب بوده است. در واقع اين تشابه و تقارب اسمي باعث شده که آنرا ابوبکر بخوانند و مورد سوأ استفاده دشمنان خدا و رسول خدا و اسلام قرار گيرد. البداية و النهاية 3: 176 دلايل : 1 - ابوبکر در هيچ کجا به اين مطلب اشاره نکرده است، در حاليکه در روز سقيفه به کمتر از آن اشاره کرد. (نحن عشيرة رسول الله و اوسط العرب انسابا و ليست قبيلة من قبائل العرب الا ولقريش فيها ولادة البداية والنهلية 6: 205 2 - به گفته عسقلاني، از تابعين کساني بودند که منکر ارتباط داشتن آيه غار با ابوبکر بودند، همانند ابوجعفر مومن طاق. لسان الميزان 5: 115 3 - عايشه تصريح دارد که هرگز آيه اي در حق ما نازل نشده است. صحيح بخاري 6: 42 - تاريخ ابن الاثير 3: 199 - البداية والنهاية 8: 96 - الاغاني 16: 90 4 - در تاريخ آمده است که ابوبکر در مدينه به استقبال پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم آمد و اين بدان معناست که ابوبکر همراه پيامبر نبوده است. 5 - وجود حديث صحيح دال بر اينکه بهنگام هجرت به غار پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله وسلم تنها بوده اند. البداية والنهاية 6: 205 6 - آن فرد قيافه شناس فقط آثار و جاي پاي پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم را ديد و هرگز سخن از ابوبکر به ميان نياورد فتوح البلدان 1: 64 و در ادامه دليل شماره 6 از يحيي بن معين شک در آن به آساني قابل فهم و درک است. تهذيب الکمال 29:26 7 _ طبق روايت بخاري و ديگران ابوبکر جزء اولين گروه از مهاجرين بوده و قبل از پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم وارد مدينه شده و در نماز جماعت گروه اول از مهاجرن شرکت ميکرد. صحيح بخاري1: 128 - کتاب اذان ج 4 ص240 - کتاب الاحکام باب استقضاءالموالي و استعمالهم - سنن بيهقي3: 89 - فتح الباري13: 179 ج7: 261 و 307 در ضمن يار غار بودن و يا ازدواج دختر ايشان دليل بر کرامت و تآئيد او نميشود و از فضل هيچکدامشان براي يکديگر حاصلي نخواهد بود وگرنه نعوذو بالله بايد در عدالت خداوند تبارک و تعالي شک کنيم. جناب سني مثلا علي مي بينم که غيب گوئي هم کردي و گفتي ميداني که نظر تو را در سايت قرا نخواهند گذاشت، حال صرف نظر از تهمتي که خود گناه بزرگي است و نشان از عادت شما به اين مسائل دارد بايد بگويم که عقيده و مذهب به خلفايتان هم مانند همين غيبگوئي و يا همين پيشگوئي شماست. در واقع اينهمه کرامت واهي که براي خلفايتان تراشيديد خود حکايت از تخيلات و اطاعت کور کورانه شما از آن سه خائن ( خلفايتان ) دارد. هر چند که مطرح کردن مسائلي همانند يار غار و . . . آنهم به دروغ از نظر ما هيچگونه کرامتي محسوب نميشود اما به نظر من شما ميخواهيد باتراشيدن فضائل واهي براي خلفايتان از جمله همين ابوبکر هميشه سعي در ورارنه جلوه دادن حقايق و با اين دروغ پردازيها و جعليات در صدد تراشيدن فضائل واهي براي خلفا و انکار فضائل حضرت علي عليه السلام داشته ايد. مثل همين اسم مبارک علي که جعل کرده و روي خود گذاشته اي تا آبرو پيدا کني ولي بدان که تا ولايت علي عليه السلام در سينه ات نباشد از مهر و فضلش تو را حاصلي نخواهد بود. يکي ديگر از دروغهاي شما اين است که سعي ميکنيد ارتباط حضرت علي ع را با خلفاي خائنتان حسنه جلوه دهيد، بهتر به صحيح بخاري که از علماي خوتان اسن مراجعه کنيد و نظر حضرت امير المومنين علي ع را از لسان به اصطلاح عالم خودتان در مورد خلفايتان نوش جان کنيد. در نهج البلاغه هم آمده است که حضرت هيچگاه بيعت نکردند. تناقضهاي شديد در گفتار شما و مطالب موجود در کتب علماي شما و نيز اختلاف بين فرقه هاي سني چه دليلي مي تواند داشته باشد؟؟؟؟؟ اقاي مهـــــــــــر . . . آن بارها و بارها جواب سئوالت تکراري شما را داده ايم اما شماها ظاهرا مصداق همان آيه مبارکه از قرآن هستيد. صم بکم عمي فهم لايرجعون عملکرد خلفاي شما و نيز خودتان نمايانگر هدف و عقيده ونيت پليدتان است در واقع بوي گند عقيده شما ( وهابيت ) دنيا را برداشته است. معيار و ملاک تشخيص آن عقل سبيم است بچه جون. يک حرف خصوصي هم با مهــــــــــر . . . آن دارم اگر ميخواي به قول مفتکي هاي اعظمتون به بهشت بري من حاضرم تو را به درک خودمان که همان بهش خودتان است واصل کنم. مهــــــر . . . آن در کامنتت به برادر بزرگوار جناب اقاي مجيد م علي گفتي که تو نماينده اسلام نيستي.البته ايشان هم چنين ادعائي نکرده اند اما مگر تو نماينده اسلام هستي؟؟؟؟!!!! ظاهرا نه تنها خود را نماينده اسلام بلکه نماينده زرتشتي ها هم ميداني، آخه ظاهرا خيلي به خودت فشار آوردي. مواظب باش يه وقت شيرت خشک نشه . . . . مهــــــر . . . آن همانطور که از متن تو پيداست حمايت تو از يهود هويداست و اين چيز عجيبي نيست چرا که يهود از وهابيت و وهابيت هم از يهود تبعيت ميکنند و اين دو در واقع مثل زن و شوهرند و اينکه کدامشان زن و کدامشان شوهر است را خوانندگان محترم تشخيص دهند کاملا واضح است. در مورد اسرار خانه وحي همان بس که تو هنوز اون و درک نکردي و اين بزرگترين دليل بر سر خانه وحي است وگرنه جزو اسرار محسوب نميشد بچه جون. البته غير از اين اشما انتظار نداشتيم به قول برادرمان مجيد م علي مشت نمونه خروار است. خواهر گرامي خانم حيدري همانطور که برادرمان آقاي مجيد م علي هم فرمودند: ما كه نبايد اعمال حضرت نبي( ص ) را با عقايدو افكار شخصي خود كه بعضي مواقع تحت تاثير افكار و گفتار گروه هاي غير مومن يا غير مسلمان مقايسه كنيم , ما بايد تابع ايشان باشيم نه نعوذ بالله بر عكس , اضافه ميکنم ازدواج پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله وسلم با چنين بانوائي با توجه به جو حاکم آن زمان براي خود آن بانوان مايه فتخار بوده است البته مسائل مصلحتي هم در ميان بوده است. همانطور که در صحيح بخاري هم آمده پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله وسلم براي جلوگيري از فتنه هاي آن دو نفر عمر و ابوبکر آن دو خائن ازدواج با دختران آنها موافقت کردند زيرا از فتنه هاي آنان خبر داشتند ولي نشد، مانند خيلي مسائل ديگر که قرار بود اتفاق بيفتند اما با توجه به تلاشها، دسيسه ها و توطئه هاي آن دو نفر محقق نشد. از جناب مومن عبدالله برادر بزرگوارمان هم کمال تشکر را دارم بخاطر اشاره بسيار خوبي که به ناسخ التواريخ داشتند. اگر با تعقل و تفکر سالم و بدون غرض و مرض به مسائل نگاه کنيم به راحتي در مي يابيم که از فردي بنام معاويه که حد اقل چهار نفر ادعاي پدري اش را در تاريخ داشته اند جز اين : از کامنت برادر مومن عبدالله «در جلد ششم ناسخ التواريخ نامه اي از ابان بن سليم نقل شده است که از جانب معاويه به زياد بن ابيه: و اکنون مي رسيم به اين قومي که به نام موالي در ميان امت اسلام به سر مي برند و قوم فارسي نام دارند. گوش کن زياد! اين مردم را بايد ذليل کرد. بايد همان روشي که عمربن خطاب آن ها را مي کوبيد، طوري کوبيدشان که هرگز نتوانند سربردارند. اين ها جز با سياست عمر اداره شدني نيستند. از عطايشان که حق عمومي اتباع اسلام است تا مي تواني بکاه. در تقسيم خواربار تا مي تواني از سهمشان کم کن. در جبهه ي جنگ آن ها را در صفوف مقدم بگمار تا زودتر از ديگران هدف حملات دشمن تازه نفس قرار گيرند ...» بر نمي آيد و در واقع اگر غير از اين بود بايد تعجب ميکرديم. مخلص همه بچه شيعه هاي با صفا و همه سني هائي که دنبال کشف حقايق هستند هم هستيم. يا علي مدد
30   نام و نام خانوادگي:  طه بهنام     -   تاريخ:   01 مهر 88
برادر عزيز جناب آقاي momen abdullah سلام، بنده نه مي خواهم پاي در راه شما گزارم و نه در پوستين شما درآيم، ( لكم دينكم ولي الدين ) برادر عزيز بنده كجا منكر رسالت پيامبر شده ام؟، كجا پيامبر ادعاي معصوميت كرده اند؟ اگر چيزي شنيده ايد كلام خداست كه معصوميت پيامبر را در تبليغ دين تثبيت مي كند نه خود پيامبر. آيات 73 و 74 سوره اسراء صراحتاً اشاره مي كند كه نزديك بود پيامبر فريب خورده و از وحي الهي غافل شود و چيز ديگري به خداوند فرا بندد وَإِن كَادُواْ لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لاَّتَّخَذُوكَ خَلِيلًا ﴿73﴾ و چيزى نمانده بود كه تو را از آنچه به سوى تو وحى كرده‏ايم گمراه كنند تا غير از آن را بر ما ببندى و در آن صورت تو را به دوستى خود بگيرند (73) وَلَوْلاَ أَن ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدتَّ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا ﴿74﴾ و اگر تو را استوار نمى‏داشتيم قطعا نزديك بود كمى به سوى آنان متمايل شوى (74) (سبب نزول اين آيات اين بوده كه مشركين به رسول خدا گفتند ما نمي گذاريم حجر الاسود را استلام كني مگر اينكه بتان ما را استلام كني پيامبر فكر كرد چه اشكال دارد من استلام بتان را كنم با اينكه در دل از آنها انكاردارم و ديگر اينكه مشركين گفتند تو معترض به الهه ما نشو ما هم با تو مجالست مي كنيم، رسول خدا تمايل داشت پيشنهاد آنان را بپذيرد، و ديگر اينكه قوم ثقيف يك سال مهلت خواستند تا هدايائيكه براي بتانشان مي آورند قبض كنند و گفتند سپس آنها را مي شكنيم و اسلام مي آوريم، پيامبر خواست به آنان مهلت دهد ، به هر حال اين آيات، رسول خدا را از پيروي مشركين نهي كرده زيرا اين كارها از كسيكه خدا به او وحي كرده و رسول خود قرار داده است بسيار زشت و موجب ازدياد عذاب است چنانكه در آيه 75 سوره اسراء اشاره شده إِذًا لَّأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لاَ تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا ﴿75﴾ در آن صورت حتما تو را دو برابر [در] زندگى و دو برابر [پس از] مرگ [عذاب] مى‏چشانيديم آنگاه در برابر ما براى خود ياورى نمى‏يافتى (75) و حتي مشركين ميل داشتند او را اخراج كنند خدا او را دستور به استقرار نمود). اگر خداوند خود هدايت نمي كرد يقيناً حضرت محمد نيز راه خطا مي رفت، عصمت پيامبر به پشتوانه هدايت الهي بوده است نه خود شخص پيامبر. بحث جدل در آيه 50 سوره سبا صدق مي كند ولي نه در كلام حضرت امير چون واقعه بيعت پيش از حكومت امير به همان صورت شكل گرفته است كه در زمان آن حضرت شكل گرفت ولي در اين آيه خداوند با اين كلام مي خواهد عدم گمراهي پيامبر را اثبات نمايد نه آنكه معاذالله پيامبر واقعاً گمراه باشد و خداوند نيز برآن صحه گذارد. در ثاني اين سخن حضرت محمد نيست بلكه كلام خداست از زبان پيامبر باتشكر
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
1- جناب طه بهنام ، اگر معصوم بودن رسول خدا (ص) در غير تبليغ دين را قبول نداريد ، بايد تمامي روايات فضائل ابوبكر و عمر و عثمان را به دور بريزيد ، زيرا اين روايات ، نظر شخصي رسول خدا (ص) شده و از مقام عصمت صادر نشده است و مانند اجتهاد ساير مجتهدين مي‌باشد !!!
2- بهتر است نگاهي به ترجمه و شان نزول آيات طبق نظر شيعه نيز داشته باشيد ، تا ببينيد آيا واقعا اين ترجمه اهل سنت ، اعتبار رسول خدا و احترام آن حضرت را حفظ كرده‌است ؟ رسول خدا (ص) در ظاهر كاري انجام دهند كه تاييد بت‌ها باشد !!!
متاسفانه شما نه تنها اينگونه روايات اسرائيليات را كه بطلان آنها واضح است ، تخطئه نمي‌كنيد ، بلكه مي‌خواهيد از آنها بر ضد شيعه استفاده نماييد !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
31   نام و نام خانوادگي:  مهران     -   تاريخ:   01 مهر 88
سلام عليكم
آن مشرك بالفطره كه در كامنت 29 به بنده تاخته بايد كمي دندان روي جگرش كه بوي گند جوراب مساجد روافض را مي دهد بگزارد و صبر كند تا مجيد م علي كه از كامنت شماره 26 بنده كمي شكه شده و قافيه را باخته جواب بنده را بدهد البته نه با ترفند رافضي ها كه با پر حرفي و تكرار مطالب سعي در ماست مالي دارند . بلكه يك جواب روشن
32   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   02 مهر 88
با سلام
*********اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و ال محمد*********
م هر ____ ان _____ اخه بدبختي تو اينه كه فكر كردي عدم جواب دهي من بتو بخاطر شوكه ( نه شكه ) از جواب توست . نه والله بلكه اين مصداق جواب ابلهان خاموشي است بود . اما اين دفعه چونكه توي منافق به مسلمانان مومن توهين كردي مجبور به جواب هستم .
در مورد در داشتن خانه ها در زمان پيغمبرمان حضرت محمد ( ص ) :حماقت علماي وهابي در حدي است كه براحتي ميتوانيم براي شما تابعين و عبد شاخ شيطان نجد و اون ملك وحييش كافر همفر انگليسي دليل بياوريم كه ايا خانه ها پرده داشته يا نه .
فيلم كوتاهي ديدم كه يك عبدالشيطان نجدي در يك جلسه داشت خانه هاي پيغمبر" امهات المومنيين " را در مدينه" در جوار مسجد النبي شرح دهد كه درهايشان از چوب بود " صناعه من"خشاب عرعر الأسود و تازه خانه عايشه هم دوتا در داشته ( البته اون مجري هنرپيشه ميگفت و " " نه پرده " كه لينك انرا براي برادران در اين سايت وزين دادم . تمامي سعي اين منافقين اين بود كه خانه دختر ابن ابي قحافه و اون دختر ابن حطاب را در صحن مسجد نشان دهد , وليكن بيوت امهات المومنين ديگر را خارج از مسجد نشان دهند, در صورتي كه تمامي امهات المومنين بيوتشان دري بمسجد نداشته و اين را همه ميدانند. مهم براي من اين بود كه اين احمقها درهاي خانه را از نوع چوب عرعر سياه ميدادندنه پرده . " فيلم از شبكه الرساله "
اما دليل اينكه اسرار خانه وحي را بخارج بفرستند نمونه كوچكش همان برگشتن ان اولي و دومي از جيش اسامه بود . كي خبر را به اندو و اصحابشان داد و اينكه بجاي رفتن بجنك با روميان برگشتند رفتن سقيفه و ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,, كي اسرار خانه نبي را به انها خبر ميداد.
براي همينه كه هيچكس غير از حضرت محمد ( ص ) از موقع و وقت تبليغ غدير خم خبر نداشت و با وجود حدود 100,000 مسلمان ديگر كسي از منافقان اصلي نميتوانست بگويد """"" إن الرجل ليهجر """" چونكه اگر جاسوسه ها خبر داشتند سعي ميكردند قبل از رسيدن به غدير خم به هر مكري بود حضرت نبي( ص ) را يا مسموم كنند يا از مسلمانان و حجاج دور كنند.
ديدي جواب دادن بشما جماعت كور دل منافق تابع و عبد شاخ شيطان نجد و اون ملك وحيش كافر همفر به اين اساني هست .
بله از ديد شما منافقين ملعون كه دين خود را از ان كافر همفر و نوچه منافقش عبدالشيطان شاخ شيطان نجد گرفته ايد براي بردار من جناب سعيد حسيني و شيعيان علي ( صلي الله عليه وسلم ) و من كه افتخارم اين است كه رافض خليفه اولي و دومي و سومي حتي براي يك صدهزارم ثانيه هستم " هرچه بگوئي خوش است .

يا علي
33   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   02 مهر 88
آقاي مهران
الحمد الله. بنده خدا را هزار هزار بار شاکرم که تو را خلق کرد و زبان ما را به تو آموخت.
چرا که سخنان تو و تنها اندکي تعقل کافي است که پي به حقانيت ازلي و ابدي تشيع ببريم.
باور کن که تاثير سخنان تو در ازدياد و تحکيم اعتقاد بنده به مذهب تشيع يک سو و مطالب دوستان در سوي ديگر.
آري شيطان رجيم اين بار آتش خشم و غضب و کينه و عقده تو را چنان شعله ور کرد که عبارتي را تايپ کردي که چونان پرچمي و بزرگترين بيلبوردهاي تبليغاتي از عمق کفر و خدا نشناسي پيروان عمر خبر مي‌دهد.
«مشرك بالفطره»
اشتباه مي‌کند که هر کس گمان کند که تو از آيه شريفه:
«فأقم وجهك للدين حنيفا فطرت الله التي فطر الناس عليها لا تبديل لخلق الله ذلك الدين القيم و لكن اكثر الناس لا يعلمون»
بي خبر هستي و غافل. بلکه تو اين آيه شريفه را بارها خوانده اي. ولي چه کني با آن شيطان درون؟
همان شيطان که تو را امر مي‌کند به اطاعت عمر.
تو حتي اين آيه مبارکه را نيز ديده اي:
«وإذ أخذ ربّك من بنى‏آدم من ظهورهم ذرّيّتهم وأشهدهم على أنفسهم ألست بربّكم قالوا بلى»
ولي امان از آن شيطاني که تو را امر مي‌کند براي ضربه به تشيع آيات قرآن را آتش بزني.
براستي دشمني با قرآن تا کي؟ مگر اين قرآن با تو چه بدي کرده است؟
براستي تو نمي‌داني که حتي شيطان نيز با فطرت موحد متولد شده است؟
آيا خبر نداري که حتي عمر و ابوبکر وعايشه هم از فطرت توحيدي بي ‌نصيب نشده اند؟

آيا تويي که در هر کامنتت بارها به شيعيان توهين مي‌کني درخواست جواب روشن مي‌کني؟
تويي که چنان دچار هذيان گويي شده اي که حتي هم مذهبت آقاي عبدالرحمان از تو فاصله مي‌گيرد دم از حقيقت مي‌زني؟

براستي اگر تو طالب حقيقت بودي داستان صحابه جليل القدر رسول اکرم(صلي الله عليه و آله) براي هدايت تو کافي بود. اين صحابه شريف کسي نبود جز حذيفة بن اليمان (رحمة الله عليه).
کاش دست از دشمني با صحابه مومن رسول اکرم(صلي الله عليه و آله) برمي‌داشتي و خورشيد را کتمان نمي‌کردي:
حذيفة بن اليمان حافظ «سر» رسول اکرم(صلي الله عليه و آله) بود.
«وكان خليفة المسلمين عمر بن الخطاب عندما يريد أن يصلي على أحد أموات المسلمين يسأل عن حذيفة وهل هو من ضمن الحاضرين للصلاة وذلك خوفا منه بالصلاة على أحد المنافقين»
براستي که همين داستان براي هدايت تو کافي نيست؟
آيا همين داستان حاکي از منافق بودن بعضي از صحابه نيست؟

به واقع که بايد بر سخنان تو مبني بر نبود سري نزد رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) خنديد.
علي ولي الله
لعنت خدا بر آن ظالمي که ماليات اجباري را در ميان مسلمانان بدعت گذاشت.
34   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   02 مهر 88
با سلام
پيوند جواب سابقم :
مهران خوب بخوان سعي كن بفهمي, مثل تابعين شاخ شيطان نجد چشم بسته به عبد الشيطاتيني مثل جاهلين فرقه ات سيخ عثمان الخبيث و يا سيخ عبد الشيطان الدمشقي كور دل نباش بخوان و سعي كن حفظ كني كه دوباره برايت تكرار نكنم .
در نظر 25 هم گفته ام كه به رافضي بودن خودم افتخار ميكنم . بخوان.
در همين نظر گفته ام كه خانه حضرت نبي ( ص ) و ام سلمه بهترين زوجهَ ايشان بعد از حضرت خديجه كبري عليه السلام ""در "" داشته . بخوان
اما از قران برايت دليل مياورم :بخوان
لَيْسَ عَلَى الْأَعْمى‏ حَرَجٌ وَلا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلا عَلَى الْمَريضِ حَرَجٌ وَلا عَلى‏ أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبائِكُمْ ... أَوْ ما مَلَكْتُمْ مَفاتِحَهُ أَوْ صَديقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَميعاً أَوْ أَشْتاتاً. (النور / 61 .)
بر نابينا و افراد لنگ و بيمار گناهى نيست (كه با شما هم غذا شوند)، و بر شما نيز گناهى نيست كه از خانه‏هاى خودتان [بدون اجازه خاصّى‏] غذا بخوريد و همچنين خانه‏هاى پدرانتان ... يا خانه‏اى كه كليدش در اختيار شماست، يا خانه‏هاى دوستانتان، بر شما گناهى نيست كه به طور دسته‏جمعى يا جداگانه غذا بخوريد .
ممكن است بمثل ابن تيمه الحراني و شاخ شيطان نجد درك درستي از قران نداشته باشي اشكالي نيست از صحيح مسلم و بخاري برايت مينويسم : بخوان :
. قَالَ أَبُو حُمَيْدٍ إِنَّمَا أُمِرَ بِالأَسْقِيَةِ أَنْ تُوكَأَ لَيْلاً وَبِالأَبْوَابِ أَنْ تُغْلَقَ لَيْلاً.
ابو حميد مى‌گويد: پيامبر به ما امر كرد كه شب‌ها ظروف آب را در گوشه‌اى قرار دهيم و نيز دستور داد كه شب‌هنگام درها را ببنديم.
النيسابوري، مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري (متوفاي261هـ)، صحيح مسلم، ج 3، ص 1593، ح2010، كتاب الأشربة (والاطعمة)، باب فِي شُرْبِ النَّبِيذِ وَتَخْمِيرِ الإِنَاءِ، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.

حدثنا محمد بن عبد اللَّهِ بن حَوْشَبٍ حدثنا عبد الْوَهَّابِ حدثنا يحيى بن سَعِيدٍ قال أَخْبَرَتْنِي عَمْرَةُ قالت سمعت عَائِشَةَ رضي الله عنها تَقُولُ لَمَّا جاء قَتْلُ زَيْدِ بن حَارِثَةَ وَجَعْفَرٍ وَعَبْدِ اللَّهِ بن رَوَاحَةَ جَلَسَ النبي صلى الله عليه وسلم يُعْرَفُ فيه الْحُزْنُ وأنا أَطَّلِعُ من شَقِّ الْبَابِ.
,,,,,از عائشه نقل است: هنگامى که خبر شهادت جعفر بن ابو‌طالب و عبدالله بن رواحه را آوردند؛ پيامبر بر زمين نشست و آثار حزن و اندوه در صورتش نمايان شد، و من ازشكاف در (شق الباب) او را مى‌نگريستم.
البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 1، ص 440، ح 1243، بَاب ما يُنْهَى عن النَّوْحِ وَالْبُكَاءِ وَالزَّجْرِ عن ذلك،
با هم بخاطر اينكه وهابي هستي ممكنه بگي اين دو تا را قبول ندارم ار الباني جاهل وهابي برايت مينويسم .
حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحِيمِ بْنُ مُطَرِّفٍ الرُّؤَاسِىُّ حَدَّثَنَا عِيسَى عَنْ إِسْمَاعِيلَ عَنْ قَيْسٍ عَنْ دُكَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ الْمُزَنِىِّ قَالَ أَتَيْنَا النَّبِىَّ،صلى الله عليه وسلم، فَسَأَلْنَاهُ الطَّعَامَ فَقَالَ « يَا عُمَرُ اذْهَبْ فَأَعْطِهِمْ ». فَارْتَقَى بِنَا إِلَى عِلِّيَّةٍ فَأَخَذَ الْمِفْتَاحَ مِنْ حُجْزَتِهِ فَفَتَحَ.

از دُكَين بن سعيد مزنى نقل شده است كه گفت: خدمت پيامبر رفتيم و تقاضاى غذا كرديم، به عمر فرمود: برو و به آنان غذا بده. عمر ما را به اتاق بالا برد، سپس كليد را از كمربندش بيرون آورد و در را باز كرد. ببين هم كليد داشته هم كمربند . بخوان
سنن أبي داود، ج 2 ص 527، ح 5240، تحقيق: محمد محيي الدين عبد الحميد، ناشر: دار الفكر.و البانى , صحيح و ضعيف سنن ابوداوود، شماره 5238
نوشته كه اين حديث صحيحه .
اما اگر اينها را قبول نداري برو از اون عبد الشيطان ملحد زاده لندني بخواه كه حديثي از ابوجهل برايتان حديث بياورد .

2 ) در اينكه بيوت حضرت النبي ( ص ) محل نزول وحي بوده شكي نيست اما هيچوقت اين امر در حضور اين دوتا دختر اولي و دومي نبوده .بخوان
3 ) گفتي سودمندي دولت محترم اسلامي براي رژيم صهيونيستي؟؟؟؟؟ , اين نشان دهنده جهل ,حماقت , حقد و ناراحتي عابدين شيطان مثل تو ميباشد , از اول تولد اين حكومت اسلام كه با نام نامي حضرت محمد ( ص ) و اهل بيت مكرمشان مزين است تاكنون برادران هم خون شما وهابيون همان صهيونيستهاي نه تنها جائي را ضميمه ارض غاضبشان نكردند بلكه عقب نشيني هم كرده اند و همينه كه شما تابعين عبد الشيطان را جري كرده و دست پاهاي اخر خودتان را داريد ميزند , بقول معروف دير يا زود دارد سوخت سوز ندارد .بخوان.
اما تكرار مطالب از طرف من اين بخاطر عدم درك و كم حواسي شماست كه يك مسئله را بايد چندين بار براي شما تابعين و عبد شاخ شيطان نجد ميباشد . بعضي از شما بقدري كوته فكر هستيد كه حديث جعلي بخاري را بما نسبت ميدهيد مثل حديث افك كه بارها بچه سلفيون تابعينو عبد شاخ شيطان نجد فكر ميكنند از ماست .
بدبختي شما تابعين و عبد شاخ شيطان نجد اينه كه فكر ميكنيد ميتوانيد با تغير اسم بمثل عمر , خواهر هناوا , حتي عسل وارد بحث شود و تكرار مكررات بكنيد .
حالا بخوان در اثباث حرفهايم در مورد دخترهاي اولي و دومي : بخوان
تبانى حفصه و عايشه بر ضدّ پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله -
خداوند متعال مى فرمايد: ((وَ اِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَاِنَّ اللّهَ هُوَ مَوْليهُ وَ جِبْريلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنينَ وَالْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهيرٌ))(تبانى حفصه و عايشه بر ضدّ پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله -
خداوند متعال مى فرمايد: ((وَ اِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَاِنَّ اللّهَ هُوَ مَوْليهُ وَ جِبْريلُ وَ صالِ-حُ الْمُؤْمِنينَ وَالْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهيرٌ))(تبانى حفصه و عايشه بر ضدّ پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله -
خداوند متعال مى فرمايد: ((وَ اِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَاِنَّ اللّهَ هُوَ مَوْليهُ وَ جِبْريلُ وَ صالِ-حُ الْمُؤْمِنينَ وَالْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهيرٌ))(سوره تحريم 4) ؛
يعنى : ((اگر بر ضد او (پيغمبر) همدستى كنيد (شما دو نفر عايشه و حفصه ) خدا و جبرئيل و مؤ منين شايسته نگهدار اويند، و بعد از آن ، فرشتگان مددكار او مى باشند)).
و در آيه بعد مى فرمايد: ((عَسى رَبُّهُ اِنْ طَلَّقَكُنَّ اَنْ يُبْدِلَهُ اَزْواجاً خَيْراً مِنْكُنَّ مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ))(سوره تحريم 5 ) ؛
يعنى : ((اگر شما را طلاق دهد، شايد خدايش همسران بهتر از شما ((مسلمان و با ايمان )) به وى عوض بدهد)).
بخارى در تفسير اين آيه در صحيح خود از عبيد بن حنين و او از ابن عباس روايت مى كند كه گفت : يك سال بود كه مى خواستم از عمر خطاب راجع به آيه اى سؤ ال كنم ، اما از هيبت او نتوانستم آن را بپرسم ، تا اينكه وقتى به قصد حج از مدينه خارج شد، من نيز با او بودم ، هنگام مراجعت در ميان راه از وى پرسيدم : آن دو زنى كه جزء زنان پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - بودند و خداوند مى فرمايد بر ضدّ حضرت همدستى كردند، چه كسانى بودند؟
عمر گفت : آنان حفصه و عايشه بودند!
ببين اين اش اينقدر شور بوده كه صداي عمر دراورده .
برو قدري بخوان اينقدر وهابي بازي در نيار .

يا علي
و هو بعد النبى خير البرايا والسما خير ما بها قمراها

و هو فى آية التباهل نفس ال‍ ‍مصطفى ليس غيره اياها

و هما مقلتا العوالم يسرا ها على و احمد يمناها

انّما المصطفى مدينه علم و هو الباب من أ تاه أ تاه


يا علي
35   نام و نام خانوادگي:  سعيى حسيني     -   تاريخ:   02 مهر 88
مهـــــــــــــــــــر.........ان بخواند. اولا که از متني که نوشتي پيداست که از همه بيشتر شکه شدي البته که بوي عقيده شماها جهان شمول شده است مثل اينکه (( صم بکم عمي )) بد جوري در تو اثر گذاشته و البته بايد (( فهم لايرجعون )) باشي وگرنه ايه قرآن درست از اب در نمي آيد . واضحه که قافيه رو باختي و با شيطان ساختي و با اين کار بر خودت تاختي اما من و نشناختي و حرفام و پشت گوش انداختي و بازم من و نشناختي. يه سري به کشورهاي ديگه بزن و ببين در مورد شماها چي ميگن؟ مثل کبک سرتون و کردين توي برف فکر ميکنيد کسي شما رو نمي بينه. اگر به مصدر آدرسهائي که در کامنت قبلي خودم دادم دقت شود مبرهن است که از منابع خود اهل سنت (( اهل بدعت )) است. و اگر مهــــــــــــــــــر...........ان را نارحت کرده به خودش مربوط است و بهتره از علماي خود جواب بخواهد. اما اينکه اين وسط مهران در گل مانده است دليلش واضح است. و آن همان است که در بالا عرض کردم حماقت او و علماشون شهره عام و خاص گرديده و حال آنکه شکه شده و در حال دست و پا زدن هستند ، اما نميدانند هر قدر داخل عقيده خود دست و پا بزنند بيشتر بويش بلند خواهد شد. مهــــــــــــــــــر.......ان بهتره به تيم پاسختون بگي بيشتر مطالعه کنند. هر دفعه با اسمهاي مختلف مياي و شروع ميکني و با تکرار شبهاتي که هميشه جوابش را داده ايم خودت و تيم و خود را رسوا ميکني که البته رسوائي سزاوار تو و رهبران قبل از توست. من تا بحال ملاحظه قوانين اين سايت محترم را کردم و نخواستم بعضي مطالب را مطرح کنم. حال مجبورم بعضي مسائل را مثل هميشه از مستندات خود در موردخلفا و رهبران خودتون عنوان کنم بجاي فحاشي بهتره جواب بدي وگرنه سکوت بهترين کار براي تو خواهد بود اگه راست ميگي جواب مستند به سئولات بده بجاي فحاشي اينم بگم مهران تو و تيم تو که جاي خود داريد بهتره بري از اربابت همون مردک ابن ملجم بلوچي تون بپرسي که هميشه در حال فحاشي هستش. اسم منو بهش بگو خودشم حتما سايت را ميخونه ولي براش يادآوري کن اون بهت ميگه چه خبره يادته گفته بودم يهود و وهابي ها مثل زن و شوهر هستند؟؟ پس اي وهابي، سعي کن خوب شوهر داري کني وگرنه طلاقت ميده خداوند همه دشمنان خودش (( اهل بدعت )) را لعنت نمايد در ضمن ايام به درک واصل شدن متوکل حرامزاده خليفه عباسي که هفده مرتبه حرم حضرت سيدالشهداء عليه السلام را تخريب نمود را به اقا امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف و مولا امير المومنين و حضرت زهرا سلام عليها و همه شيعيان و رهپويان حقيقت پنهان تبريک عرض ميکنم. يا علي مدد
36   نام و نام خانوادگي:  مهران     -   تاريخ:   03 مهر 88
سلام عليكم
نگارنده كامنت 32 گوش بده:
قافيه كه تنگ آيد شاعر به جفنگ آيد
به كوري چشم تو وپيروان شاه اسماعيل ملعون كه در جنگ چالدران با لباس زير فرار كرد عروسي علي وفاطمه به بركت پيشنهاد قطب الاوليا الاولين و الآخرين حضرت ابوبكر صديق خليفه رسول الله (قدس الله سره العزيز و رضي الله تعالي عنه) و با تاييد رسول الله و رضايت الله خداي زنده وقهار انجام گرفته و حضرت صديق اكبر نقش پدر حضرت علي را در بزرگترين حادثه زندگيش بر عهده داشته
كور شود هر آنكه نتواند ديد كور شود هر آنكه نتواند ديد كور شود هر آنكه نتواند ديد كور شود هر آنكه نتواند ديد كور شود هر آنكه نتواند ديد
خدايا جهان را از لوس بوي متعفن جوراب روافض پاك كن خدايا همانطور كه وهابيان را به درك واسل مي كني روافض را هم به درك الاسفل من نار برسان
37   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   04 مهر 88
جناب مهران به آن جملاتي که به زبان عربي است و بنده براي دليل آوردم مي‌گويند: آيات نوراني قرآن کريم کتاب منزل از جانب پروردگار حکيم. نه «جفنگ» شايد بعضي تعجب کنند که تو نه تنها از ساده ترين اصول اسلام بي‌خبر هستي(مانند فطرت موحد همه خلائق) بلکه آيات شريفه قرآن را با وقاحت «جفنگ» مي‌نامي. ولي بنده از همان روز اول متوجه دين تو شدم و به خوبي علت دشمني تو را با اسلام مي‌دانم. الحمد الله که تو هر روز خود را بيش از بيش رسوا مي‌کني. آري براي عدم آشنايي تو با قرآن و آشنايي تو با تورات دليلي است: http://www.rasad.ir/ index.php?option=com_yahood&Itemid=&page=farsi/ArticleFish&action=5&Id=110 براستي چگونه يک مسلمان ايراني مي‌تواند از يکي از فاسد ترين حکومتهاي تاريخ حکومت عثماني حمايت کند؟ مگر همين عثماني به رژيمي منجر نشد که نه تنها قردادهاي سنگين نظامي با اسراييل بسته، نه تنها اولين کشور اسلامي بوده که قرارداد تجارت آزاد با اسراييل بسته، بلکه در حال احداث خط لوله نفت و گاز و حتي آب فرات به سمت اسراييل است. چگونه کسي اندک بويي از اسلام برده باشد چگونه از جنايات سلاطين خونخوار عثماني دفاع مي‌کند؟ سلاطيني که چنان جنايات سنگيني در اوروپا مرتکب شدند که جز چهره اي کريه و خونخوار از اسلام در اذهان مسيحيان شرق اوروپا باقي نگذاشتند. ملعون کيست؟ آيا کسي جز آنکه شيعيان وان و شرق ترکيه را قتل عام کرد؟ آيا از اين مساله ناراحتي که بعد از وحشيانه ترين کشتارهاي تاريخ هنوز جمعيت کثيري از شيعيان در شرق ترکيه هستند؟ اگر تو اهل تفکر و انديشه بود به همين خليفه خواندن ديکتاتورهاي عثماني مي‌انديشيدي. چه نهايت ذلتي که انسان يک خونريز مستبد را خليفه بخواند. واقعا چگونه يک مسلمان ايراني از کشته شدن هزاران مسلماني که چون شير از ناموس خود در برابر پيروان تيمور و عمر در چالدران دفاع کردند خوشحال مي‌شود؟ ولي بنده به خوبي علت خوشحالي و شعف تو را از شهادت آن خداجويان، آن شهيدان راه اسلام مي‌دانم. آناني که هر مسلمان ايراني تا ابد مديون آنها است. علت خوشحالي تو تلاش تو براي انحراف ايران به مذهب سعدي است: درويشي را با حدثي [مخنثي] بر خبثي گرفتند. با آن که شرمساري برد بيم سنگساري بود. گفت اي مسلمانان قوت ندارم که زن کنم و طاقت نه که صبر کنم. همان سعدي که در باب پنجم گلستانش از: «در عنفوان جواني، چنان که افتد و داني، با شاهدي سر و سري داشتم» ويا «پسر پادشاه و جوان عاشق او» ويا «قاضي همدان با نعل‏بند پسري سرخوش داشت و دل در آتش » سخن مي‌گويد. اينهم گوشه هايي از «حکمت» سعدي: « حسن ميمندي را گفتند:سلطان محمود چندين بندهء صاحب جمال دارد که هريکي بديع جهاني است! چگونه افتاده است که باهيچ يک از ايشان ميل ومحبتي ندارد چنانکه با اياز،که حسني زيادت ندارد؟ گفت:هرچه در دل فرود آيد، در ديده، نکو نمايد» براي کوري چشم بنده دعا کردي. چشم اخروي تو که کور هست. ان شاالله به حق چهارده معصوم (عليه السلام) به حق امام زمان عليه السلام که تو به ايشان کافر هستي چشم دنيوي تو نيز کور شود. (الهم صلي علي محمد و آل محمد). علي ولي الله
38   نام و نام خانوادگي:  مهران     -   تاريخ:   04 مهر 88
سلام عليكم نگارنده كامنت 37 نخود هر آش مواظب خودت باش كه از هول حليم توي ديگ نيافتي به قول مشرك بالفطره نگارنده كامنت 35 كه دامنه شركش تمام عالم را فرا گرفته ما يك تيم مخوف هستيم و اگر بلبل زباني بكني به راحتي از طريق وب مي توانيم آدرست را گير آورده ودرس حسابي به تو بدهيم !!!!!! چون شما روافض كه بوي جوراب گنديده مساجدتان زبانزد عالم است خيال مي كنيد هر كه مخالف نظر شما دشمنان اوليا و اصحاب حرف زد حتما ريس يك باند مخوف وهابي است كه قصدش شبه افكني است!!!!! ولي من اول گفتم كه يك دهاتي كشاورز هستم و از هر چي وهابي و رافضي مذهبه بدم مي آد و هيچ قدرت خاصي ندارم مگر يك اينترنت با سرعت 10بايت در ثانيه كه به سختي مي توانم با شما ترسه مذهبا (به قول آذري زبانها) ارتباط داشته باشم و در ضمن باز گفتم شما دخالت نكن خود مجيد ميمي علي زبان دارد مي تونه گندي رو كه بالا اورده يه جوري ماست مالي بكنه ولي در جواب مشرك كامنت 35:تقيه و توريه و نفاق جزو اصول مذهب شماست با اين اصول مي شود زنا و ربا و لواطت و دروغ و فحش به اوليا و....به راحتي به نام اسلام انجام داد پس تقيه كنيد چون به زودي خداوند اسم رافضيت را قلع وقمع خواهد كرد
جواب نظر:
!!!
جناب مهران
از اينكه اينگونه براي ما نظر مي‌فرستيد ، متشكريم ! چون به خوبي براي همه روش بحث اهل سنت مشخص مي‌شود !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

39   نام و نام خانوادگي:  راه علـي سعادت     -   تاريخ:   05 مهر 88
به کوري دوچشم مهران ودراودستش
فقط حيــدر اميرالمومنين است وبس.
40   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني     -   تاريخ:   05 مهر 88
سلام عليکم مهـــــــــــــــــر . . . ان دروغ براي شماها مثل نقل و نبات شده است اينکه نوشتي از مابدت مياد ((دروغ بزرگي )) است اتفاقا تو از ما خيلي هم خوشت مياد چرا که اگر بدت مي اومد توي سايت شيعه چکار ميکردي؟؟!!!! تا بقول خودت با هزار زحمت و کشاورزي بوسيله اينترنت کم سرعت سعي در ارتباط با ما داشته باشي،که البته اين جاذبه بخاطر حقانيت شيعه است. و بالعکس نه تنها ما بلکه همه ي اهل دنيا که از بوي عقده شما در آزار بوده و از اعمال و رفتار مشرکانه و وحشيانه شما آزار ديده و در نتيجه در کمال بيزاري از دشمنان خدا و دين خدا((شما اهل بدعت)) اظهار نفرتشان بر همگان آشکار است. در کامنتهاي قبلي تو ديده ام که در بحثهاي ديگران هم دخالت کردي، ولي من به تو ((نخود هر آش)) بودن را نسبت نميدهم زيرا تو قابليت نخود آش بودن را هم نداري و همين که به عنوان ابزاري براي بر هم زدن ((همزن)) عقيده ي خودتان که بوي آن گواه بر گفتار من است،شده اي برآزنده تو و صاحبان و تئوريسينهاي آن عقيده است.لقب همزن عقيده مبارکت باشد ((مهــــــــــــــر........ان)) جان. تهديد آخرين حربه ي تو و همکيشان توست، اگر چه سواد خواندن تاريخ را نداري اما به اعضاي تيم خودتون بگو که کتب خودتان را براي تو بخوانند و برايت ترجمه کنند تا بداني که خلفاي شما چه تهديدها و چه ناسزاهائي براي رسيدن به اهداف خود در طول تاريخ داشته اند، تو هم که راه آنان را ميروي چاره اي چز تهديد و فحاشي نداري و اين نه براي من مهم است و نه تعجبي دارد چون ((از کوزه همان برون تراود که در اوست)) از اينکه من و دوستان ديگر را تهديد کرده اي بايد بگم که خوشحالم چرا که اگر غير از اين بود بايد در عقيده خودم شک ميکردم. پيداست که جوابي براي سئولات مطرح شده نداري با توجه به اينکه مطالب ارائه شده از کتب خودتان است بديهي است که خود را در چاهي که براي ما کنده بودي زنداني کردي و دست و پا زدن فعلي تو به همين دليل است. جالبه که بقول خودت آنقدر شوکه شدي که مثل هميشه به دروغ روي آوردي من تا بحال در هيچ کامنتي در اين سايت در مورد تقيه حرفي نزده ام چرا که نيازي به آن نديده ام. اينکه با استفاده از مسئله تقيه سعي در نسبت دادن عمل دروغ و فحش و . . . را به اولياء داده اي بهتره نگاهي به صحيحن بيندازي و ببيني چه کساني مرتکب اين اعمال شده اند و چه کساني نسبت دروغ به پيامبر خدا داده اند. باز هم مثل هميشه درحال دست و پا زدن هستي و معلوم ميشود که خيلي بخودت فشار آوردي اما بايد يگم که بهتره اينکار را نکني چون اينکار جز اينکه بوي عقيده تو را انتشار ميدهد سودي براي تو نخواهد داشت و اسلام از اين مسائل بري است. باز هم ميگويم جواب تمام سئولات و شبهات مطرح شده از طرف شماها از جمله علماي شما را هميشه داده ايم اما شماها از انجائيکه همان جماعت ((صم بکم عمي فهم لايرجعون)) هستيد و شکمهايتان از مال حرام پر شده است گوشهايتان کر و چشمانتان کور و قابل بازگشت نيستيد. خداوند هميشه دشمنان خودش را رسوا خواهد کرد. منتظر باشيد يا علي مدد
41   نام و نام خانوادگي:  كميل     -   تاريخ:   05 مهر 88
ا.مهران تو واقعا كشاورزي؟
42   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني     -   تاريخ:   08 مهر 88
سلام عليکم م ه ر ا ن سلام و درود خدا بر شاه اسماعيل صفوي که زبان شما اهل بدعت را بخوبي ميدانست و هميشه جوابهايش در خور شماها و رهبران خائن و حيله گرتان بود. من به ايراني بودنم و اينکه چنين پادشاهي بنام شاه اسماعيل صفوي در سالهاي پيشين در همين ايران زندگي ميکرده مفتخرم. راستي م ه ر ا ن تو به چه چيزي افتخار ميکني؟؟ به خلفاي خائن و حيله گر خود؟؟ به عقايد وهابيت؟؟ به وحشيگريهاتون که زبانزد خاص و عام شده؟؟ به بي سوادي خودت؟؟ به عدم تقواي خود و همکيشانت؟؟ به بوي عقيده ات؟؟ به . . . . . خلفاي خود که در صحيحين خودتون آمده؟؟
43   نام و نام خانوادگي:  مالك اشتر     -   تاريخ:   08 مهر 88
سلام و درود خدا بر آن مردي كه در هنگام نماز به سائل دستگيري كرد. يا علي. يا امام الدين. مولا الموحدين . مولا المتقين. اسد الله. عين الله. وجه الله. يد الله. سر الله. نور الله. حيدر كرار. قالع كفار. شير دادار. يل خيبر شكن. قاعد الغر المحجلين. امير المومنين . علي ابن ابي طالب عليه السلام. صلوات الله و سلامه عليه (قدس الله سره العزيز و رضي الله تعالي عنه) علي صديق . علي فاروق. و لعنت خدا بر مهراااااااااااااااااااااااااااااااااااان وهابي كه عاشق ابو بكره. يا حيدر كرار.
44   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   09 مهر 88
با سلام
جناب كميل چرا كه نه مگر نميبيني كه فصلي كار ميكنه يعني وقت زراعت و درو از اين اقا خبري نيست .
خوبيش اينه كه الحمد الله با اينكه وهابيه و كشاورز يعني احتمالاً در يكي از دهات ساكن است با اين همه هم به اينترنت دسترسي داره هم ازاده ميتونه ازشون استفاده كنه. ولي با اين همه كفران نعمت ميكنه.
اما برادر عزيز جناب اقاي سعيد حسيني :
ايشان كشته مرده پسر شكارچي مخصوص دربار "عبدالله بن جدعان " هستش و ميگويند وقتي او در نخجيرگاه مخصوص بود هيچ پرنده اي جرات پرواز نداشت .

يا علي
45   نام و نام خانوادگي:  كلب آستان اهل تبري،انشاءالله     -   تاريخ:   18 آبان 88
سلام دمتون گرم كه تو اين بازار دين فروشي تبري را كه به اعتقاد ما داشتن آن براي خلاصي از آتش قهر خدا لازم است از دست نداده ايد. امشب داشتم طبقات الكبراي ابن سعد سني رو ميخوندم ديدم از قول خليفه دومشون نوشته: براي من فرقي نميكنه من كسي رو به عقد خود در آورم يا كسي من را! ؟؟
46   نام و نام خانوادگي:  عمر     -   تاريخ:   17 آذر 88
سلام خواستم به شماره 45بگم كه خداوند لعنت كند تورا كه همش دروغ واراجيف سرهم ميكنيد هيچكدام از قولها و حديثهاي شما اعتبار و ارزشي ندارد كه ياران وفادار وپاك رسول الله (ص) را لكه دار كنيد خداوند انشاءالله شما را با ابولولو مجوسي و ابن ملجم مرادي كه از شيعيان بود محشور كند وما را با عمر و عثمان و ابوبكرو علي(رضي الله تعالي اجمعين حشر كند به اميد آن روز وخداوند همه شما را هدايت كند هرچند هركسي لياقت هدايت را ندارد)
47   نام و نام خانوادگي:  عمر     -   تاريخ:   17 آذر 88
آقاي هخامنشي بي خبر از هركجا تو دين ديگري داري توي مذاهب ديگران دخالت بي جا نكن لطفا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
48   نام و نام خانوادگي:  عمر     -   تاريخ:   17 آذر 88
آقاي هخامنشي بي خبر از هركجا تو دين ديگري داري توي مذاهب ديگران دخالت بي جا نكن لطفا؟؟؟؟؟؟؟؟؟ از خدا بترسيد
49   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   18 آذر 88
سلام

جناب شيطان پرست عمري
نگارنده ي کامنتهاي 46 و 47 و 48

اولا خداوند در قرآن مي فرمايد ما هر کسي را که بخواهيم هدايت ميکنيم و لازم نيست که جنابعالي در کار خدا دخالت کنيد هر چند که شماها بدعتگذاري را از عنصري بنام عمر که جزو رهبران عقديتي شماست به ارث بده ايد و دائمآ در حال بدعتگذاري در دين هستيد.

ثانيا حضور تو در اين سايت شيعي خود بيانگر عدم اعتماد به عقيده ات مي باشد وگرنه مجبور نيستي بياي توي اين سايت و از لعن بر شيطان ناراحت بشي و اراجيف سر هم کني.

ثالثآ من خودم کتاب طبقات الکبري را خو اندم چرا کتمان ميکني؟؟؟؟؟
وقتي مطلبي در کتب خودتان ، صحيحين و ديگر کتابهايتان موجود است چرا سعي ميکنيد به دروغ روي آوريد؟؟؟؟

دو خليفه از شما عمر و عثمان بخاطر بي عدالتي هايشان توسط مردم به قتل رسيدند

صرف نظر از اينکه کيفيت قتلشان و علت آن چه بوده است به ما بفرمائيد

بدنبال قتل اين دو خليفه زمين و زمان را بهم ندوختيد؟؟؟؟؟
پيراهن عثمان و . . . .

يازده امام معصوم ما شيعيان توسط خلفاي خائن و حيله گر و گناهکارتان با توجه به عقيده شما سني ها به شهادت رسيده اند.
حال چگونه انتظار داريد ما بنشينيم و شاهد فتاواي مفتکي هاي احمقتان باشيم که حکم به قتل شيعه ميدهند؟؟؟؟!!!!!!

اگر شما انتظار داريد ما شهادت 11 امام معصوم خود را فراموش کنيم کور خوانده ايد.

ما هرگز جنايات خلفاي شما را فراموش نميکنيم و همواره از خداوند ميخواهيم تا کمکمان کند تا ريشه ظلم و جور جنايت و خيانت را بر کنيم.

از زماني که عمر به دست ابولولو کشته شد تا حال او را مجوسي و کافر ميدانيد
ما هم قاتلان اهل بيت ع را کافر و بي دين و خائن و حيله گر ميدانيم

يک جوک جديد هم گفتي که خيلي خنده دار بود و آن اين است که نوشتي ابن ملجم مرادي که از خوارج بود را شيعه ميداني که اين نکته هدف تو را با

توجه به توسل به دروغگوئي بر ملا ميکند:

1- عدم سواد و اطلاعات ديني
2-سعي در ايجاد شبهه

بايد بداني که حناي شما براي ما رنگي ندارد

دلم جز ذکر يامولا ندارد - - - - لبم جز ذکر يا زهرا س ندارد

سخن از هفته ي وحدت نگوئيد - - - - که سني در دل ما جا ندارد

عمر ملعون و محکوم است زيرا - - - - رضايتنامه از زهرا س ندارد

واقعا عقل شما را بايد ستود که توسل به دروغ شيطاني را قبول مکينيد ولي توسل به پاکترين انسانها و امامان بر حق را رد ميکنيد

يا علي
50   نام و نام خانوادگي:  رضانور     -   تاريخ:   05 بهمن 88
قد أنكح رسول الله صلى الله عليه وآله، وصلى على وراءهم بحارالانوارج100ص377 و مستدرك الوسايل ج14ص441و وسايل الشيعه ج8ص331 و قواعدالفقهيه ج26ص1 و
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
با اين روايت چه چيزي را مي‌خواهيد ثابت كنيد ؟
ازدواج رسول خدا (ص)‌با حفصه و عائشه را ؟ اين را كه ما قبول داريم ! به عكس روايت مي‌گويد آيا مي‌شود با مسلماناني كه مومن نيستند ، ارتباط داشت ؟ ازدواج كرد ؟ مي فرمايد آري رسول خدا با حفصه و عائشه ازدواج كرده است !
علي نيز پشت سر آنان نماز خوانده است ! (يعني با اينكه مي دانست آنان مومن نيستند چنين كرد !) و ما نيز همين مطلب را مي گوييم !
البته در مورد طريقه نماز خواندن پشت سر آنان در روايات ما تكمله‌اي نيز آمده است كه «صلي علي ورائهم لنفسه»!
يعني پشت سر آنان نماز مي‌خواند اما نيت فرادا مي‌كرد !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
51   نام و نام خانوادگي:  هادي عباسيپور     -   تاريخ:   05 بهمن 88
سلام عليكم چند دقيقه اي از خواندن كامنت ها لذت بردم در باره مهران بايد بگويم كه تيشان مثلي كه هرگز در مساجد شيعيان حضور نيافته است چون هي حرف از ينكه بوي جوراب زبانزد خاص و عام است اين خاص كه مشخصا اهل سنت اند اما عام چه كساني اند؟ نميدانم برايت چه واژه اي انتخاب كنم كه سزازوار شخصيت تو باشد من كه اهل افغانستان هستم گاهي از روي ناچاري در مسير راه به مساجد شما رفته ام تا نماز بخوانم از من بپرس كه مساجد چه كسي بو ميدهد بوي نجاست دوستان كمي تامل كنند تا من در باره مساجد و ببخشيد بدعت ! در افغانستان بنويسم (البته ايران قبل از انقلاب و حني روستاهاي سني فعلا فرقي با افغانستان ندارد)اگرچه در يران از بركت انقلاب اسلامي سني ها كمي بهداشت را رعايت ميكنند. مساجد اهل سنت اكثرا دستشويي ندارد بلكه نماز گزاران بايد هر كسي در يك گوشه اي بنشند و خود را تخليه كند (توصيه ميكنم مخصوصا در شب مواظب باشيد و جلوي پايتان را نگاه كنيد ) مرحله دوم مرحله كلوخ مالي است سني ها خوب ميفهمند چه ميگويم ! يك تيكه كلوخ برداشته و به مقعد خويش ميمالند سپس دست در شلوار با يك عدد كلوخ پنجاه قدم عمل مستحبي انجام ميدهند. بعد براي استنجا يا همان طهارت با آب به جايگاه مخصوص كه بصورت ديوار هاي كوتاه يك متر در يك متر ساخته شده است ميروند و نجاست هاي خشكيده خود را نم ميدهند و مرطوب ميكنند سپس وضو گرفته و به مسجد ميروند جالب اين جاست كه با اين همه كثافت كاري ‘ به شيعه اشكال ميكنند .هيچ وقت يادم نميرود كه در كابل در يكي از پاساژ هاي معروف پارچه فروشي من با آفتابه اي آب منتظر بودم تا نوبتم برسد يك پيره مرد سني كه مشحص بود مولوي هست چنان چپ چپ به من و آفتابه در دست من نگاه ميكرد كه انگار خليفه را كشته باشم آخرش طاقت نياورد وبا غر و لند گفت اين رافضي ها چقدر كثيف و نجس هستند آب به مستراح ميبرند . اما درون مساجد : بوي گند نجاست نم كشيده از ملا امام گرفته تا ماموم و خادم دماغ انسان را مي آزارد و آدم نميداند كه نماز بخواند يا دماغ خود را بگيرد. در اين مساجد جايي براي زنها نيست حتي مساجد بزرگ مانند مسجد پل خشتي كابل كه بزرگترين و موثر ترين مسجد است. چون نه جايي براي زنها دارد و نه براي زنان جايز است كه به اين مساجد بروند چون مردان در اطراف مسجد پنجاه قدم مستحبي انجام ميدهند(دست درون شلوار كلوح مالي ميكنند) من كه در افغانستان به اينها اولاده كلوخ ميگويم . شايد جناب مهران بخواهد مساجد عربستان را مثال بزند ! عربستان نيز از اين قاعده مسنثني نيست شما در ايام حج اگر به عربستان هم برويد در گوشه وكنار خيابان ها با وجود اين همه توالت عمومي كثافت كاري هاي اولاده كلوخ را خواهيد ديد اما در ايران بعضي مساجدتان به دليل تاثير پذيري از فرهنگ پاك شيعه و رقابت با ما دستشويي درست كرده ايد و الا شما كجا و بهداشت كجا چون شما پيروان همان خليفه اي هستيد كه دستش را در مقعد شتر فرو ميكرد و مي گفت كه من ازخدا ميترسم كه از من در باره تو سوال كند شايد بگويي اين فضيلت است پس بايد خليفه سگ را هم سنوگرافي كند تا مبادا از او سوال شود‘ خودش را چي ؟؟؟!! از كجا معلوم كه نكرده چون مقدمه شناخت جهان شناخت خود است ؟؟؟ نگي كه شيعيان دروغ ميگويند اينم آدرس كنز العمال - المتقي الهندي - ج 9 - پاورقى ص 189 25630 عن سالم بن عبد الله أن عمر بن الخطاب كان يدخل يده في دبر البعير ويقول : إني خائف أن أسأل عما بك . ( ابن سعد ، كر ) . ديگر اينكه وقتي خليفه گوشت و يا چربي ميخورد دست را با كفشهايش تمييز ميكرد و ميگفت اين حوله عمر و آل عمر است . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . الطبقات الكبرى - محمد بن سعد - ج 3 - ص 318 قال أخبرنا معن بن عيسى عن مالك بن أنس عن زيد بن أسلم عن أبيه عن عمر مثل ذلك قال أخبرنا الفضل بن دكين أخبرنا سفيان بن عيينة عن عاصم بن عبيد الله بن عاصم أن عمر كان يمسح بنعليه ويقول إن مناديل آل عمر نعالهم قال أخبرنا سعيد بن منصور قال أخبرنا عبد العزيز بن محمد عن محمد بن يوسف عن السائب بن يزيد قال ربما تعشيت عند عمر بن الخطاب فيأكل الخبز واللحم ثم يمسح يده على قدمه ثم يقول هذا منديل عمر وآل عمر راستي يك نكته هم هديه خليفه اهل شراب هم بوده است اين هم آدرس الطبقات الكبرى - محمد بن سعد - ج 3 - ص 318 - 319 قال أخبرنا عفان بن مسلم قال أخبرنا حماد بن سلمة ووهيب بن خالد قالا أخبرنا حميد عن أنس قال كان أحب الطعام إلى عمر الثفل وأحب الشراب إليه النبيذ من نميدونم اين سني به چه چيز عمر دلخوش كرده اند؟؟؟؟؟ و جحدوا بها واستيقنتها انفسهم
52   نام و نام خانوادگي:  رضانور     -   تاريخ:   05 بهمن 88
اولا كه دركجاي حديث آمده آنها مومن نبودند؟شما ازكجا از ضمير راوي اطلاع پيدا كرديد؟نكنه شما علم غيب ميدانيد؟چرا امام علي كار بيهوده اي انجام داد(بااينكه ميدانست آنها مومن نيستند و عادل نيستند وشرايطي را كه شيعه براي امامت در نماز قايل است را آنها دارا نبودند چرا علي پشت آنها نماز خواند؟آيا امام علي نعوذ بالله منافق ودورو بود؟يا در آن موقع ها هم هفته وحدت وجود داشت؟درضمن ممنون ميشوم حديثي كه مبني بر فرادا نماز خواندن امام علي پشت سر خلفا هست (صلي علي ورائهم لنفسه)را آدرس بفرماييد.
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
1- خود عمر اعتراف كرده است كه اميرمومنان و عباس ، او و ابوبكر را «كاذب آثم ، غادر و خائن» مي‌دانسته‌اند ! همچنين در اخبار المدينة و مصنف ابن ابي شيبه ، صفت «فاجرا» را نيز نقل مي‌كند ! حال اين صفات را با آنچه كه در صحيح بخاري در باب علامة المنافق آمده است مقايسه كنيد:
33 حدثنا سُلَيْمَانُ أبو الرَّبِيعِ قال حدثنا إِسْمَاعِيلُ بن جَعْفَرٍ قال حدثنا نَافِعُ بن مَالِكِ بن أبي عَامِرٍ أبو سُهَيْلٍ عن أبيه عن أبي هُرَيْرَةَ عن النبي صلى الله عليه وسلم قال آيَةُ الْمُنَافِقِ ثَلَاثٌ إذا حَدَّثَ كَذَبَ وإذا وَعَدَ أَخْلَفَ وإذا أؤتمن خَانَ
34 حدثنا قَبِيصَةُ بن عُقْبَةَ قال حدثنا سُفْيَانُ عن الْأَعْمَشِ عن عبد اللَّهِ بن مُرَّةَ عن مَسْرُوقٍ عن عبد اللَّهِ بن عَمْرٍو أَنَّ النبي صلى الله عليه وسلم قال أَرْبَعٌ من كُنَّ فيه كان مُنَافِقًا خَالِصًا وَمَنْ كانت فيه خَصْلَةٌ مِنْهُنَّ كانت فيه خَصْلَةٌ من النِّفَاقِ حتى يَدَعَهَا إذا أؤتمن خَانَ وإذا حَدَّثَ كَذَبَ وإذا عَاهَدَ غَدَرَ وإذا خَاصَمَ فَجَرَ تَابَعَهُ شُعْبَةُ عن الْأَعْمَشِ
صحيح البخاري  ج 1   ص 21 ، اسم المؤلف:  محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا
يعني تمامي صفات منافق در روايت دوم را (كه به نظر شما اگر در كسي باشد ، او منافق كامل است) در مورد ابوبكر و عمر تطبيق مي‌كرده‌اند !
2- علت نماز خواندن پشت سر آنها هم ، تنها حفظ وحدت مسلمانان بود !(ظاهرا شما گمان كرده‌ايد كه وحدت فقط مربوط به هفته وحدت است!)‌ مگر شما در قرآن نديده‌ايد كه هارون پيامبر با گوساله‌پرستان مخالفت نكرد تا وحدت امت موسي حفظ شود !
3- در مورد فرادا نماز خواندن حضرت :
فقال أمير المؤمنين عليه السلام : قولي لها : إن الله يحول بينهم وبين ما يريدون . ثم قام وتهيأ للصلاة ، وحضر المسجد ، وصلى لنفسه خلف أبي بكر
بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج 29 ص 132
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
53   نام و نام خانوادگي:  chris     -   تاريخ:   06 بهمن 88
با عرض سلام بعضي از معاندين اشگال ميگيرند که پيغمبر نيازي به محکم کردن روابط خود با بني تيم از طريق زناشوئي نداشته چون ابو بکر، که از برزگان بني تيم بوده، يکي از صحابه نزديک پيغمبر بود. پس چه نيازي بود که از طريق زناشوئي، روابط با آن قبيله را محکمتر کند وقتي روابط در آن زمان خوب بوده؟
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
اشكال سر اصل ادعا است ! كه ابوبكر بزرگ قبيله خويش بوده است ! (شاهد اين مطلب ، آن است كه در ماجراي توطئه ترور پيامبر كه از تمام سران قبايل دعوت به عمل آمد (و قطعا از بني تيم نيز بوده است) ابوبكر دعوت نشده است !
جداي از اينكه حتي بر فرض اينكه بزرگي او در قومش ثابت شود ، اما نظر او نظر تمام بزرگان قوم به حساب نمي‌آيد و عموما قريش در هر قبيله شوراي مشورتي داشتند !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
54   نام و نام خانوادگي:   علي رضا     -   تاريخ:   07 بهمن 88
اين بلاگ بنده است مي توانيد در شبکه جهاني در برابر مخالفين عرب زبان از آن استفاده کنيد.
www.al-imamia.blogfa.com
55   نام و نام خانوادگي:  عليرضا     -   تاريخ:   08 بهمن 88
با سلام واقعا خجالت بكشيد از حافظ جبري مسلك شعر مينويسي كتاب البدعه التحرف آخوند خراساني رو بخونيد
56   نام و نام خانوادگي:  ققنوس     -   تاريخ:   13 بهمن 88
وقتي خداوند سراحتا در قران کريم بيان ميکند که همسران پيامبر مادران مو منانند شما چرا به همسران پيامبر که ما دران ما هستند تو هين ميکنيد در اين حالت يک راه وجود دارد اين که شما مومن نيستيد اگر مومن هستيد چرا به مادران تان توهين ميکنيد .
57   نام و نام خانوادگي:  ققنوس     -   تاريخ:   13 بهمن 88
و سيرو في الارض ونظر کيف کان عاقبه المکذبين.و در زمين سير کن و عاقبت دوروغ گو يان را ببين. پيامبر گرامي اسلام فرموده اند هر کس از من يک حديث دروغ بگويد جاي خود را در جهنم اماده کند.
58   نام و نام خانوادگي:  ققنوس     -   تاريخ:   13 بهمن 88
راستي من يک سوال دارم ايا شما مسلمانيد يازرد تشتي؟ اسلا از مسلمان بودنتان خورسنديد؟ شما اگر واقعا مسلمانيد از برکت عمراست . شما مطمئنيد اگر به جاي عمر علي خليفه ميشد ايران را فتح ميکرد. شما داريد اهل بيت پيامبر را شيطان ميدانيد . اگر واقعا راست ميگي ودم از شعر حا فظ ميزني چرا نميگي حا فظ گفته عمر بود را که اسلام کرد اشکار بياراست گيتي چو باغ بهار . (چرا در پاسخ ها تان از شاعران استفاده ميکنيد.اسلام را محمد پايه گذاري کرده و ما فقط احاديث صحيح پيامبر را قبول داريم ) ما شيعيان علي را دوست داريم چون پيرو کسي اند که خودش پيرو سنت رسول خداست يعني سني است و اگر پيرو سنت رسول خدا نيست پس از بدعت استفاده کرده که نکرده پس علي(ع) سني است و شيعيان واقعي پيرو پيامبرند نه کسي ديگر . روز قيامت معلوم ميشود کي راست گفته کي دروغ همين الان به شما پيش نهاد ميکنم توبه کنيد ودست از کار هاي شيطا نيتان بر داريد. در ضمن يکي از نشانه هايي که نشان ميدهد خداوند عمر را دوست داشته است اين است که او را از برکت گرو هي از مردم که به او ناسزا ميگو يند بهره مند ساخته است تا بدين وسيله گناه هاي صغيره که در دنيا انجام داده است پاک و گردن کساني که به او نا سزا ميگويند بيفتد (خوا هشا پاسخ من ر ا بدهيد واز احاديث دروغ استفاده نکنيد)
59   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   13 بهمن 88
با سلام
جناب ققنوس مسلماً ما هم از مسلمان بودن خود خرسنديم و هم از شيعه بودن خودمان وليكن از اين ناراحتيم كه چرا باقي مردم كافر , مشرك , و يا از مسيحيان و كليميان هستند و هنوز مسلمان نشده اند
از اين ناراحتيم كه چرا همه مسلمانان محمدي نيستند .
از اين ناراحتيم كه چرا به 73 فرقه تقسيم شده ايم كه فقط انهائي كه ""محمدي خالص اند"" فرقه ناجيه ميباشند باقي اهل نار .
از اين ناراحتيم كه خيلي از احاديث دروغ را بعنوان صحيح در جامعه پخش كردند .
از اين ناراحتيم كه ام المومنين را بروي شتر سرخ مو بنمايش گذاردند .
از اين ناراحتيم كه بر امام بر حق جانشين مسلم حضرت محمد خروج كردند و از عمل كردن به عهده شان كه همان بيعت با خليفه خدا " << كه همان خليفه رسول الله >> بر روي زمين ميباشد كوتاهي كردند .
از اين ناراحتيم وقتي كه زمين را سير ميكنيم بعد از 1400 سال هنوز خيلي كسان هستند كه به دين اسلام محمدي جاهلند , بسياري از جاهلان به حضرت محمد (ص ) و اسلام ناب محمد توهين ميكنند .
از اين ناراحتيم كه بسياري از مسلمانان كارگر و خادم غير مسلمين هستند.
از اين ناراحتيم كه بسياري از مسلمانان غير مومنند .
از اين ناراحتيم كه بسياري از مسلمانان دست به كشتار مسلمانان ديگر ميزنند .
و
و
و

ايا اين ناراحتي ها بدون مسبب هست ؟؟؟
پس لعنت خدا بر مسببين اينهمه ناراحتي ها براي مومنين و مسلمين .
پس لعنت خدا بر انكسانيكه حق خليفه بر حق امت اسلامي را ناديده گرفتند و بمثل بني اسرائيل كه با وجود حضرت هارون ( ع ) در بين خودشان و عهدي كه با موسي ( ع ) داشتند به پيروي از سامري به يك گوساله روي اوردند .
ما هم هر صحابي كه بر خليفه خدا بروي زمين خروج نكرده خيلي خيلي دوست داريم همانطور كه خداوند و رسولش ( ص ) انها را دوست دارند و از منافقين خصوصاً ان منافقين صدر اسلام متنفريم همانطور كه خداوند و رسولش ( ص ) از انها متنفرند .

يك حديث برايت ذكر ميكنم اگر توانستيد قدري روشن سازي بكنيد كه ايا اين حديث :
اولاً صحيحه يا نه ؟
ثانيا اگر صحيحه حق را به كي ميدي ؟
ايا حضرت نبي ( ص ) اينگونه اخلاق و رفتار ي داشتند؟

منتظر جوابتان هستم .

داستان افك بنا بر نقل از كتب اهل سنت بمانند :
صحيح بخارى ، كتاب التفسير تفسير سوره نور ، ج 6 ص 5 تا 9 ، حديث 1175. و ج 3 ص 154 تا 157 كتاب الشهادات ، حديث الافك. و ج 5 ص 56 تا 60 ، كتاب المغغازي باب غزوة بنى المصطلق من خزاعة وهي غزوة المريسيع ، باب حديث الافك. و ، ج 8 ، ص 163 ، كتاب الاعتصام بالکتاب و السنة ، باب قول الله تعالى وأمرهم شورى بينهم وشاورهم في الامر... ؛ صحيح مسلم ، ج 8 ، ص 116، كتاب التوبة ، باب في حديث الافك.
خلاصه حديث افك مطابق نقل صحاح ( كه راوى آن فقط عايشه مى باشد، ) چنين است :

... وقفل ودنونا من المدينة قافلين آذن ليلة بالرحيل فقمت حين آذنوا بالرحيل فمشيت حتى جاوزت الجيش ... وكان صفوان بن المعطل السلمي ثم الذكواني من وراء الجيش ... يقود بي الراحلة حتى اتينا الجيش ... وكان الذي تولى الإفك عبد الله بن أبي ابن سلول فقدمنا المدينة فاشتكيت حين قدمت شهرا والناس يفيضون في قول أصحاب الإفك لا اشعر بشئ من ذلك وهو يريبني في وجعى أني لا أعرف من رسول الله صلى الله عليه و سلم اللطف الذي كنت ارى منه حين أشتكي إنما يدخل علي رسول الله صلى الله عليه و سلم فيسلم ثم يقول : كيف تيكم ، ثم ينصرف ، فذاك الذي يريبني ولا أشعر بالشر . فخرجت معي ام مسطح . . . فقالت : تعس مسطح ، فقالت لها : بئس ما قلت أتسبين رجلا شهد بدرا . قالت : أي هنتاه او لم تسمعي ما قال ، قالت قلت : وما قال ؟ قالت : فأخبرتني بقول أهل الإفك فازددت مرضا على مرضي ، فلما رجعت إلى بيتي ودخل علي رسول الله صلى الله عليه وسلم تعنى سلم ثم قال : كيف تيكم ، فقلت أتأذن لي أن آتي ابوي ، قالت: وأنا حينئذ اريد ان استيقن من قبلهما. قالت فأذن لي رسول الله صلى الله عليه وسلم فجئت أبوي ، فقلت لامي : يا امتاه ما يتحدث الناس ؟ قالت : يا بنية هوني عليك ، فوالله لقلما كانت إمرأة وضيئة عند رجل يحبها ولا ضرائر إلا كثرن عليها ، قالت : فقلت : سبحان الله ولقد تحدث الناس بهذا ؟ قالت : فبكيت تلك الليلة حتى اصبحت لا يرقأ لي دمع ولا أكتحل بنوم ، حتى أصبحت أبكي فدعا رسول الله صلى الله عليه وسلم علي ابن أبي طالب واسامة بن زيد رضي الله عنهما حين استلبث الوحي يستأمرهما في فراق أهله . قالت : فأما اسامة بن زيد فأشار على رسول الله صلى الله عليه وسلم بالذي يعلم من برائة أهله وبالذي يعلم لهم في نفسه من الود ، فقال : يا رسول الله أهلك وما نعلم إلا خيرا ، واما علي بن أبي طالب ، فقال : يا رسول الله ، لم يضيق الله عليك والنساء سواها كثير وإن تسأل الجارية تصدقك ، قالت : فدعا رسول الله صلى الله عليه وسلم بريرة ، فقال : اي بريرة هل رأيت من شئ يريبك ؟ قالت بريرة : لا ، . . . قالت : فمكثت يومي ذلك لا يرقأ لي دمع ولا اكتحل بنوم ، قالت : فأصبح ابواي عندي وقد بكيت ليلتين ويوما لا اكتحل بنوم ولا يرقأ لي دمع يظنان أن البكاء فالق كبدي قالت : فبينما هما جالسان عندي ، . . . فبينا نحن على ذلك دخل علينا رسول الله صلى الله عليه وسلم فسلم ثم جلس . قالت : ولم يجلس عندي منذ قيل ما قيل قبلها وقد لبث شهرا لا يوحى إليه في شأني ، قالت فشهد رسول الله صلى الله عليه وسلم حين جلس ، ثم قال : أما بعد يا عايشة فأنه قد بلغني عنك كذا وكذا ، فإن كنت بريئة فسيبرئك الله ، وإن كنت الممت بذنب فاستغفري الله وتوبي إليه ، فإن العبد إذا اعترف بذنبه ثم تاب إلى الله تاب الله عليه . قالت : فلما قضى رسول الله صلى الله عليه وسلم مقالته قلص دمعي حتى ماأحس منه قطرة فقلت : لأبي أجب رسول الله صلى الله عليه وسلم فيما قال ، قال : والله ما أدري ما أقول لرسول الله صلى الله عليه وسلم ، فقلت لامي : أجيبي رسول الله صلى الله عليه وسلم قالت : ما أدري ما أقول لرسول الله صلى الله عليه وسلم ، قالت : فقلت : وأنا جارية حديثة السن لا أقرأ كثيرا من القرآن ، إني والله لقد علمت لقد سمعتم هذا الحديث حتى استقر في أنفسكم ، وصدقتم به ، فلئن قلت : لكم إني بريئة والله يعلم أني بريئة لا تصدقوني بذلك ولئن اعترفت لكم بأمر والله يعلم إني منه برئية لتصدقني ، والله ما أجد لكم مثلا إلا قول أبي يوسف قال « فصبر جميل والله المستعان على ما تصفون . . . » وأنزل الله « إن الذين جاؤا بالإفك عصبة منكم ».

عايشه مى گويد : در يكى از جنگها كه همراه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله و سلم بودم ، در بازگشت از كاروان عقب ماندم ،... سپس به همراهى صفوان به كاروان ملحق شدم ، ... و اين موجب شد تا عبد الله بن ابى سلول ما را به تهمتى بزرگ متهم كرد. وارد مدينه شديم مردم در پيرامون آن تهمت سخن مى گفتند، اما من غافل بودم . چون وارد مدينه شديم يك ماه در بستر بيمارى افتادم . پيامبر صلى الله عليه وآله و سلم در اين يك ماه به من بى اعتناء بود ، اين بى اعتنائى مرا رنج مى داد . تنها گاه مى آمد ، سلام مى كرد ، و مى گفت : ( كيف تيكم ) جريانت چگونه است ؟ و بر مى گشت اين سخن پيامبر صلى الله عليه وآله و سلم مرا بيشتر نگران مى كرد . اما نمى دانستم چه نسبت زشتى به من داده اند . شبى در مسير ، مادر مسطح گفت : هلاك باد مسطح ، گفتم : چه سخن بدى گفتى ، آيا مردى را كه در جنگ بدر شركت داشته دشنام مى دهى ؟ مادر مسطح گفت : آيا ساده و بى اهميت مى انگارى يا نشنيده اى ؟ گفتم : مگر چه گفته اند ؟ گفت : تهمت نارواى به تو را ، او براى من بازگو كرد ، با شنيدن اين خبر مرضم شدت يافت ، به خانه بازگشتم ، پيامبر صلى الله عليه (وآله) و سلم آمد ، آن كنايه هميشگى را تكرار كرد ( كيف تيكم ) چگونه است جريان تو ؟ اجازه گرفتم به خانه پدر و مادرم بروم ، اجازه داد ، رفتم و به مادرم گفتم : مردم چه مى گويند ؟ مادرم گفت : نگران مباش ، زنى را كه شوهرش او را دوست دارد ، هووهايش به او زياد تهمت مى زنند . شب تا صبح گريه كردم ، اشكم خشك نمى شد ، لحظه اى خواب نرفتم . صبح شد ، پيامبر صلى الله عليه (وآله) و سلم على بن ابى طالب و اسامة بن زيد را طلبيد ، تا در مورد طلاق من ، با آنان مشورت كند ، اسامة بن زيد ، بر اساس شناخت نسبت به خاندان پيامبر صلى الله عليه وآله و سلم به منزه بودنشان و محبت به آنها ، گفت : يا رسول الله ! خانواده توست ، ما جز خوبى چيزى نمى دانيم ، اما على بن ابى طالب (عليه السلام) گفت : خدا بر تو تنگ نگرفته ، زن زياد است ،اگر از خادمه بپرسى راستش را مى گويد ، پيغمبر صلى الله عليه وآله و سلم بريره را طلب كرد و فرمود : آيا چيز مشكوكى ديده اى ؟ بريره گفت : نه آن روز تا شب ، و شب بعد تا به صبح گريه كردم و نخوابيدم و پدر و مادرم نزد من بودند ، دو شب و يك روز متصلا گريسته و نخوابيدم چنان كه نزديك بود جگرم از گريه منفجر گردد ، ما به اين حال بوديم كه پيامبر صلى الله عليه وآله و سلم وارد شد . سلام كرد و نشست ، او از وقتى كه اين سخن درباره ء من گفته شده بود ، كنار من ننشسته بود ، و اين مطلب يك ماه به طول انجاميده بود . چون نشست فرمود : اى عايشه ! درباره ء تو چنين و چنان به من رسيده است ، اگر تو از آن منزهى ، خدا بر پاكى تو گواهى خواهد داد ، و اگر اين گناه را مرتكب شدى ، استغفار و توبه كن . چون بنده اگر به گناهش اعتراف كند ، سپس توبه نمايد ، خدا توبه‌اش را مى پذيرد . چون پيامبر صلى الله عليه وآله و سلم چنين گفت : اشكم سيل وار جارى شد ، به پدرم گفتم : جواب پيامبر صلى الله عليه وآله و سلم را بده ، گفت نمى دانم چه بگويم ، به مادرم گفتم : جواب بده ، گفت : نمى دانم چه بگويم ، من گفتم : دخترى كم سن و سالم ، چندان قرآن نمى دانم ، همين قدر مى دانم كه اين تهمت را شنيده‌ايد ، در نفس شما جاى گرفته ، آن را تصديق كرده‌ايد ، اگر بگويم : من مرتكب اين گناه نشده ام ( سودى ندارد ) شما باور نمى كنيد و مرا تصديق نخواهيد كرد ، اما اگر بگويم : من اين گناه را مرتكب شده ام ، و حال آنكه منزهم ، مرا تصديق مى كنيد . هيچ مثلى را براى شما نمى يابم جز كلام پدر يوسف كه گفت : (فصبر جميل والله المستعان على ما تصفون) .آنگاه آيات سوره ء نور : ( إن الذين جاؤا بالإفك عصبة منكم ) تا ده آيه نازل شد .




يا علي

60   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   13 بهمن 88
جناب ققنوس
خداوند عظيم و اعلي در قرآن مجيدش مي‌فرمايد:
«من يكسب خطيئةً أَو إِثماً ثم يرم به برِيئاً فقد احتمل بهتناً و إِثماً مبِيناً، و كسى كه خطا يا گناهى مرتكب شود سپس بيگناهى را متهم سازد بار بهتان و گناه آشكارى بر دوش گرفته است»

کدام يک از احاديث دروغ است؟
لطفا فقط يکي از احاديث دروغي را که ادعا مي‌کنيد ما مطرح کرده ايم معين کنيد.

در غير اينصورت از افتري به شدت پرهيز کنيد. افتري يکي از گناهان سنگين است که خداوند بارها آن را نکوهش کرده است:
«والَّذين يؤذون الْمؤمنِين والْمؤمنات بغيرِ ما اكتسبوا فقد احتملوا بهتاناً وإِثماً مبِيناً»

بازهم تکرار مي‌کنم:
>> کدام يک از احاديث دروغ است؟ <<<<<
لطفا مشخص کنيد.

يا علي
61   نام و نام خانوادگي:  مهب     -   تاريخ:   16 بهمن 88
من مهب هستم.
سلام . اي هم وطن ! اي کوروش!
خوشحالم از اين که لا اقل اگر دوست نيستيد حد اقل دشمن يا وطن فروش نيستيد.
دوست عزيز ما هم مشکلمان با اکثريت اعراب قديم و جديد همين است .
مگر شعار تو رفتار نيک و گفتار نيک و...نيست؟
کدام نيکي ها بالاتر از نيکي هاي علي و فرزندانش.
اگر هم نماز خوان باشي (سروده هاي گات) نماز به کدام سو بالاتر از محل تولد يکجاي اين نيکيها.
اگر به سوشينت اعتقاد داشته باشي کدام سوشينت بالاتر از مهدي فاطمه.
آري ما هم ازجنايات عمر در ايران و اروپا بيزاريم.
آري بخاطر همان پايه ي فکري است که فقط 13 (در جاي ديگري 17 ) يار عدالت از منطقه اي چند هزار نفري است (طالقان) .
آري ما هم تاريخ مان را دوست داريم. تاريخ تمام خوبي ها را دوست داريم.
اين تاريخ را دوست دايم چون در آن ننگ خيانت به بهترين انسانها به خاطر يک مشت سکه نيست.
خلاصه ما تمام انسانهاي نيک را از يک نسل مي دانيم.

اما تو اي دوست عزيز!
سعي کن عدالت را از همان کوروش به يادگار داشته باشي چون اگر هم کورش بود از پيروان راستين علي بود ونام اورا در کنار نام جنايت کاران جنگي و اخلاقي قرار نمي داد.
پيشنهاد مي کنم در کلاس اول انسانيت نماني وبه يادگيري الفباي خداشناسي قناعت نکني و به دانشگاه بانوي دو عالم پا بگذاري.

از سايت ولي عصر هم سپاسگزاري فراوان دارم و تقاضي دارم اين نظر را هم نمايش دهد.
62   نام و نام خانوادگي:  حقيقت جو     -   تاريخ:   17 بهمن 88
سلام عليکم مهب عزيز برادر ايراني من مشکل شما در واقع اعراب نيستند عزيز من بلکه تفکر يهود و عمل به آن تفکر است ايران عزيز ما تحت هجوم و وحشيگيري اعرابي قرار گرفت که بنام اسلام اما با تفکر يهودي عمل ميکردند و تفکرات يهودي را به نام اسلام به نمايش ميگذاشتند و دليل نفرت همگان از خلفا که مدعي آوردن اسلام به ايران بودند هم همين امر بود و هست. آنان که ادعا ميکنند که عمر با فتوحاتش اسلام را به ايران آورده است در واقع به اسلام که دين الهي و کاملي است توهين ميکنند بايد حساب قوميت را از تفکرات و دينشان جدا سازيم براي ما فرقي نميکند که طرف عرب ، اذري زبان، کرد و يا هر زباني داشته باشد در واقع مهم تفکر آنان است و اين تفکر است که انسانها را تغيير ميدهد باز هم ميگويم تاريخ گواهي ميدهد که عمر نه تنها اسلام را به ايران نياورد بلکه با وحشيگريهاي خود مردم را از اسلام دور کرد و گرنه قاعدتا بايد همه ايرانيان سني شده و سني هم مي ماندند اجبار در اسلام جايگاه ندارد، اسلامي که با شمشير بيايد با شمشير هم ميرود تمام کساني که به اجبار شمشير عمر مسلمان شده بودند بعد از مدتي بر عليه حاکمان سني مذهب قيام کردند و آنان را شکست دادند. دقيقا مثل زماني که مردم در مدينه از ظلم و ستم عثمان به تنگ آمده بودند. خدانگهدار
63   نام و نام خانوادگي:  فرهاد صفرخواه     -   تاريخ:   18 بهمن 88
موسى بن عمر عن عثمان بن عيسى عن خالد بن نجيح قال قلت لأبي عبد الله ع جعلت فداك سمى رسول الله ص أبا بكر الصديق قال نعم قال فكيف قال حين كان معه في الغار قال رسول الله ص إني لأرى سفينة جعفر بن أبي طالب تضطرب في البحر ضالة قال يا رسول الله و إنك لتراها قال نعم قال فتقدر أن ترينيها قال ادن مني قال فدنا منه فمسح على عينيه ثم قال انظر فنظر أبو بكر فرأى السفينة و هي تضطرب في البحر ثم نظر إلى قصور أهل المدينة فقال في نفسه الآن صدقت أنك ساحر فقال رسول الله الصديق أنت بحارالأنوار 19 71 باب 6- الهجرة و مباديها و مبيت علي احاديث فراواني با اين مضمون وجود دارد که حضرت ابوبکر رضي الله عنه پيامبر را ساحر و جادوگر مي داند ولي پيامبر به او صديق مي گويد. چرا؟
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

اين روايات از كنايه است ! در واقع معني ضد آن مراد است ! و يكي از كنايه‌هاي بسيار رايج است ! مثلا به شخص ترسو مي‌گويند تو ديگر خيلي شجاع هستي !و...

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

 

64   نام و نام خانوادگي:  مهب     -   تاريخ:   19 بهمن 88
سلام اي هموطن . اي مجيد م علي
دوست عزيز ابتدا لازم است هر گونه نژاد پرستي را منفور دانسته وچون بر خلاف نص صريح قرآن است غير قابل دفاع بدانيم.
شما فرموديد: "اگر بقول خودت عرب قبل از اسلام (0 ) بوده فوقش ايراني قبل از اسلام ( 00 ) بودند."
حال اين سوال پيش مي آيد که آيا اديان آسماني با بقيه ي اديان در ظاهر و باطن تفاوتي نداشته اند؟
درست است که تمام اديان در جزئيات دچار انحرافاتي به مرور زمان ميشوند اما عرب جاهلي کوته خرد کجا و يکتاپرستي زرتشتيان کجا؟
در زماني که اعراب به کشتن دخترانشان افتخار مي کردند ايرانيان کردار نيک وپندار نيک را سر لوحه ي خود کرده بودند.
پس از ارزش يکساني برخوردار نبودند.(0=00)
بر کسي پوشيده نيست که اسلام به تمام دنيا به واسطه ي پيشواياني چون پيامبر(ص)&#731; علي(ع) و فاطمه(س) آبرو بخشيده است اما کم سعادتي زرتشتيان کجا و توحش اعراب کجا؟
اکثريت اعراب بعد از بعثت پيامبر(ص) از سيلي زدن به دختر او دفاع نموده و پشت عمرو معاويه ها نماز خواندند اما سرانجام زرتشتيان به تشيع گرويدند و خاک پاي فاطمه(س) را سرمه ي چشمانشان کردند.
مجيد م علي عزيز به نظر من گمراه ترين زرتشتي پس از اسلام بسيار با آبرو تر از عمر بظاهر مسلمان است.
اگر پادشاهان ايراني بنام زرتشتيت ظلمهاي بسيار نمودند کدام ظلم بالاتر از غصب خلافت علي(ع) که بنام اسلام صورت گرفت؟
درود خدابر پيامبر اسلام.

&#8195;

65   نام و نام خانوادگي:  حقيقت جو     -   تاريخ:   20 بهمن 88
سلام عليکم دوستان عزيز و گرامي جناب مهب و جناب مجيد م علي بزرگوار از نظرات هر دو شما بزرگواران استفاده کردم بسيار خوب بود مطالب برادرم مهب عزيز بسيار ظريف و ريزبينانه است و جاي تشکر هم دارد اما يک نکته قابل ذکر است و آن نکته اين است در واقع برادرمام جناب مجيد م علي عزيز مطالبي که فرمودند در راستاي اسلام است نه اعراب من فکر ميکنم منظورايشان اين باشد که اسلام مختص عرب نيست بلکه اسلام ديني کامل و جهان شمول است که بقول ايشان خوب ميشد که همگان در همه جا مسلمان واقعي بودند که اگر چنين بود ديگر الان در اين سايت نياز به پاسخ دادن به شبهات و اين چيزها نبود از طرفي هم نظرات جناب مهب از اهميت خاصي برخودار است فکر ميکنم منظور جناب مهب اين است که ايرانيان هيچگاه با يکتا پرستي و در نهايت پذيرش اسلام واقعي مشکلي نداشته اند و بقول مهب عزيز قبل از اعراب جاهليت خود موحد بوده اند اما ايشان با بيان مطالب خود سعي دارند بفرمايند که کساني که به ايران بنام اسلام حمله کردند در واقع مسلمان نبودند هرچند که به اسم اسلام حمله کردند اما در واقع همان اعراب وحشي دوران جاهليت بوده اند و بزرگترين دليل بر اين مدعا به نظر من اين است که عليرغم توسل به زور در آن زمان بر اسلام اجباري ايرانيان که در نهايت مي بايست به اسلام اعراب (اسلام اهل سنت) مي انجاميد اما اکنون اکثريت ايرانيان راه حقيقي اسلام را در پيش گرفته و شيعه هستند. البته تاريخ خود بيانگر حقايق تا حدود زيادي مي باشد و نشاندهنده اعتراض گسترده اقوام ايراني به ظلم و ستم پادشاهان و حکام سني مذهب بر ايران بوده است تا جائيکه که باعث شد حکام سني مذهب را سرنگون کرده و مذهب شيعه (اسلام واقعي) را جايگزين کنند. وگرنه قاعدتآ همه بايد سني باقي مي ماندند و در غير اينصورت به همان مذهب قبلي خودشان که دين زرتشت بود بازميگشتند. اما ايرانيان فهيم و موحد کاملترين دين(اسلام) و برحق ترين مذهب(شيعه) را برگزيدند. خدانگهدار
66   نام و نام خانوادگي:  نظر آقاي نظري     -   تاريخ:   23 بهمن 88
سلام هادي عباسپور کامنت 51 دمت گرم واقعا راست گفتي .من هم تو خدمت گروهبان بودم و 25 تا سرباز داشتم .اين ؟؟؟؟ وقتي تازه ميومدن تو دسته اولش هي ميرفتن از بيرون سنگ مياوردن و خودشونو تو توالت انمال مي کردن و حتي سنگ مي ريختن تو توالت و چاه مي گرفت با اينکه آب هم بود !!!. بعد که چند دفعه مجبورشون ميکرديم با دست چاهو باز کنن و نظافت کنن توالتو ، ديگه از اين غلطا نميکردن و يه اپسيلون !آدم ترمي شدن و ؟؟؟ رو ديگه فقط با آب ميشستن!
67   نام و نام خانوادگي:  عليرضا     -   تاريخ:   26 بهمن 88
نماز بي ولايت بي نماز يست وضوي بي ولايت آب باز يست
*****الهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد و آخر تابع له علي ذالک*****
سلام و خسته نباشيد به همه بچه شيعه ها *ناز غيرتتون*

يا امير المومنين يا علي
68   نام و نام خانوادگي:  گم شدم     -   تاريخ:   27 بهمن 88
سلام به شما افتخار مي کنم
69   نام و نام خانوادگي:  ناشناس     -   تاريخ:   01 اسفند 88
سلام لمن اتبع الهدي نمي دانم به شما جاهل بگويم يا منافق كسي كه ازواج مطهرات رسول اكرم ص را توهين كند هرگز مسلمان گفته نخواهد شد از اولين زني که متولد شده وتا اخرين زني که متولد شود ازواج مطهرات پاکترين وبهترين انها هستند که خداوند انها را شايسته رسول گرامي ديده است چرا نه که قران مجيد مي فرمايد: الخبيثت للخبيثين والخبيثون للخبيثت والطيبات للطيبين والطيبون للطيبت اولئك مبرءون مما يقولون لهم مغفرة ورزق كريم (زنان ناپاک براي مردان ناپاک هستند ومردان ناپاک براي زنان ناپاک هستند زنان پاکيزه براي مردان پاکيزه هستند و مردان پاکيزه براي زنان پاکيزه هستند وانها مبرا هستند از انچه مردم ميگويند براي انهاست بخشش و روزي نيکو ) اگر شما باور داريد پيامبر پاکترين انسانهاست طبق اين ايه زنان او بايد پاکترين زنان عالم باشند پاکي ظاهر وباطن تنها پاکي ظاهر ارزش ندارد شما کساني را توهين ميکنيد که خداوند از بالاي هفت اسمان پاکيزگي انها را بيان کرده است هنوز خود را مسلمان ميناميد بخدا شما بوي از اسلام نداريد زنان رسول الله را تشبيه به زنان حضرت نوح ولوط ميکني در دين وايين نوح ولوط شايد ازدواج با کافر ومشرک جايز بوده ولي در دين محمد ص چنين اجازه اي نيست مگوييد طبق مذهب اهلسنت رسول الله علم غيب نداشته اري رسول الله علم غيب نداشته ولي خداي محمد که علم غيب داشته مگر رسول الله ميتوانسته بدون حکم خدا کاري را انجام دهد پس چرا رسول خويش را با خبر نکرد بر ناپاکي ام المومنين عايشه رضي الله عنها وام المومنين حفصه رضي الله عنها مگر خداوند نگفته و ازواجه امهاتهم زنان پيامبر مادران شما مومنيين هستند العياذ بالله خدا ندانسته عايشه رض يک روز مرتد ميشود يا با حضرت علي ع ميجنگد چرا خداوند گفته زنان پيامبر را همچون مادرتان احترام بدهيد در باره مادر ميگويد حق نداريد به مادرتان يک اه هم بگوييد نه حضرت عايشه ونه حضرت علي قصد جنگ را داشتند او به حضرت علي سه پيشنهاد را داد قاتلان حضرت عثمان را مجازات کن اگر نمي تواني تحويل ما بده که مجازات کنيم اگر باز هم نمي تواني از انها دست بکش تا خود ما تکليف انها را روشن کنيم قاتلين حضرت عثمان که جان خود را در خطر ميديدند اين جنگ را براه انداختند خداوند خطاب به ازواج مطهرات مي گويد شما مانند هيچيک از زنان ديگر نيستي اگر تقوا را پيشه گيري يعني از تمام زنهاي عالم بهتر وبالا تر هستي انها ضرور تقوا راپيشه گرفتند که پيامبر با انها زندگي خود را گذرانيد در وقت بيماري خانه عايشه رض را از تمام خانهاي زنان خود اختيار کرد ودر انجا وفات يافت ودر انجا هم دفن شد اينها همه از نشان محبت پيامبر نسبت به ام المومنيين عايشه بود ازدواج پيامبر گفتي جنبه سياسي داشت تا محبت اقوام را بدست بياورد و اگر هم چنيين باشد در اقوام بني تميم و عدي تنها عايشه رض وحفصه نبودند زنان يا دختران ديگري غير عايشه رض وحفصه رض بودند کسي ديگر را رسول الله اختيار ميکرد از جهالت وحماقت شما بخدا پناه ميبرم از خداوند بترسيد اسباب گمراهي مردم نشويد که هرکس به سبب شما گمراه شود تا قيامت گناهان او بر دوش شما گذاشته خواهند شدقران کريم را باور نداريد دوروغهاي را که 1400 سال قبل منافق يهودي عبدالله ابن سبا بر عليه صحابه وازواج مطهرات شايعه کرد قبول ميکنيد از اين مزخرفات که مي نويسييد مردم را به نماز و روزه تشويق کنيد که خير دنياو اخرت شما وانهاست مي دانم که هرگز اين نوشتهايم را نشان نمي دهيد چونکه جواب انها پيش شما نيست چنانکه قبلا چندين بار هم نشان نداده اي وليکن بر رسولان بلاغ باشد وبس سلام خداوند برکسي باشد که راه هدايت را پيشه خود کرد
جواب نظر:

با سلام
جناب ناشناس
1- فرموده‌ايد «ازواج مطهرات پاکترين وبهترين انها هستند که خداوند انها را شايسته رسول گرامي ديده است چرا نه که قران مجيد مي فرمايد: الخبيثت للخبيثين والخبيثون للخبيثت والطيبات للطيبين والطيبون للطيبت»
بهتر است نگاهي به تفاسير اهل سنت در مورد اين آيه مي‌كرديد ! آيا اين آيه مي‌گويد اگر زني ناپاك بود مرد او نيز ناپاك است ؟ يعني اگر زن شخصي را به عنوان زنا سنگسار كردند ، شوهر نيز به دستور قرآن بايد سنگسار شود چون «الخبيثات للخبيثون»!
طبق تفاسير اهل سنت مقصود از «خبيثات» در اين آيه ، زناني است كه مرتكب زنا شدند ، و اين آيه نيز نسخ شده است ! در ابتدا حكم اين بود كه اگر زن و مردي زنا كردند ، بايد به ازدواج هم در بيايند و حق ندارند با زنان و مرداني كه زنا نكرده‌اند ، ازدواج كنند ! و سپس اين حكم نسخ شد !
البته از كساني كه براي تفسير قرآن دستور رسول خدا (ص) را مراعات نمي‌كنند و جزو كساني هستند كه «فسر القرآن برأيه» بعيد نيست كه چنين اشتباهات فاحشي داشته باشند !
2- فرموده‌ايد «بخدا شما بوي از اسلام نداريد زنان رسول الله را تشبيه به زنان حضرت نوح ولوط ميکني در دين وايين نوح ولوط شايد ازدواج با کافر ومشرک جايز بوده ولي در دين محمد ص چنين اجازه اي نيست»!
ظاهرا ملاحظه نكرده‌ايد كه ما اين تشبيه را از كلام علماي اهل سنت و در تفسير سوره تحريم ذكر كرده‌ايم ! آنان نيز ادعا كرده‌اند كه ذكر زن نوح و لوط در قرآن براي اين بوده است كه خداوند اين دو زن را به زن نوح و لوط تشبيه كرده است ! يعني در واقع به نظر شما خداوند بويي از اسلام نبرده است !
3- فرموده‌ايد « مگوييد طبق مذهب اهلسنت رسول الله علم غيب نداشته اري رسول الله علم غيب نداشته ولي خداي محمد که علم غيب داشته مگر رسول الله ميتوانسته بدون حکم خدا کاري را انجام دهد پس چرا رسول خويش را با خبر نکرد بر ناپاکي ام المومنين عايشه رضي الله عنها وام المومنين حفصه رضي الله عنها»
چون اگر آنان را آگاه مي‌كرد ، در واقع رسول خدا را به علم غيب آگاه كرده بود ! و علم غيب در نظر اهل سنت مخصوص خداست و آن را به كسي نمي‌دهد !
4- فرموده‌ايد « مگر خداوند نگفته و ازواجه امهاتهم  زنان پيامبر مادران شما مومنيين هستند»!
آيه قران مي‌گويد «وما كان استغفار إبراهيم لأبيه إلا عن موعدة وعدها إياه فلما تبين له أنه عدو لله تبرأ منه»!
وقتي شخصي بداند پدر يا مادرش دشمن خدا هستند ، بايد از آنان ابراز انزجار كند !
5- فرموده‌ايد « العياذ بالله خدا ندانسته عايشه رض يک روز مرتد ميشود يا با حضرت علي ع ميجنگد چرا خداوند گفته زنان پيامبر را همچون مادرتان احترام بدهيد در باره مادر ميگويد حق نداريد به مادرتان يک اه هم بگوييد»! تمام مطلب در اين است كه خداوند نفرموده آنان را مانند مادر احترام كنيد ! بلكه فرموده مانند مادر حق ازدواج با آنان را نداريد !
6- فرموده‌ايد «نه حضرت عايشه ونه حضرت علي قصد جنگ را داشتند»!
ظاهرا شما صحيح بخاري را قبول نداريد كه مي‌گويد در جنگ جمل ، همه مردان ، فرماندهي خويش را به يك زن سپرده بودند !
7- خودتان اين آيه را ذكر كرده‌ايد كه «شما مانند هيچيک از زنان ديگر نيستي اگر تقوا را پيشه گيري»!
يعني شرط برتري آنان بر ساير زنان ، تقوا است ، اما اگر تقوا پيشه نكردند چه ؟
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

70   نام و نام خانوادگي:  ناشناس     -   تاريخ:   07 اسفند 88
با سلام دوست عزيز به نظر من ايه الخبثت للخبيثيين....... چنان واضح و روشن بيان فرموده كه نياز تفسير به راي كسي را ندارد براي مفهوم بيشتر يك مثال مختصري را بيان مي كنم مثلا يك نفر اروپاي غير مسلمان مي خواهد زن بگيرد ديگر دنبال يک دختر با حجاب با دين و با تقوا نمي گردد بلکه او دنبال يک دختر زيبا مي گردد اگر چه در خيابان نيمه برهنه راه برود يا سابقه ارتباط با مردان ديگر را داشته باشد اما اگر يک روحاني با دين وتقوا اگر بخواهد زن بگيرد ديگر دنبال با دين وبا تقوا و با حجاب ترين دختر را مي گيرد اگر دختر ناپاک وبي ديني را به او پيش نهاد کنند هرگز قبول نمي کند اگر چه ان دختر زيباترين دختر دنيا باشد اين از رسول اکرم بعيد به نظر ميرسد که ناشيانه ازدواج کند بدون از در نظر گرفتن دين وتقوا وپاک دامني دختري با او ازدواج کند . رسول الله مي فرمايد زن به سه خاطر نکاح کرده ميشود 1- بخاطر زيبايي اش 2- بخاطر مال يا نسبش 3- بخاطر تقوا ودين دار بودنش مي فرمايد از همه دختر با تقوا و دين دار را انتخاب نماييد چگونه رسول الله دستور مي دهد دختر باتقوا وديندار را اختيار کنيد وخود چنيين عمل نمي کند فرمودي طبق مذهب اهل سنت رسول الله علم غيب نداشته از کي راي اهلسنت براي شما محترم شده است يا شما هم از عقيده علم غيب دانستن رسول الله برگشته اي جزاکم الله الخير اما گفته اي خداوند علم غيب داشته ولي رسول اش را اگاه نکرده تا مردم نگويند رسول الله علم غيب داشته چطوري وقتي يک منافق براي چند لحظه پيش رسول الله مي ايد او را با خبر مکند مي فرمايد اذا جاءك المنافقون قالوانشهد انك لرسول الله ..... ولي زني که براي هميشه در زندگي رسول الله مي ايد او را از ماهيتش باخبر نمي کند اين هرگز پذيرفتني نيست. مثال اوردي که اگر منظور ايه اين باشد پس زني که سنگسار کرده شود شوهرش را هم سنگسار کنند نه هرگز چنيين نيست اما اگر زن کسي مستحق سنگسار باشد شوهر هم بفهمد باز هم از زن دفاع کند وحاضر باشد که با وي زندگي کند مردم به وي چه ميگوييند مردم نمي گويند نفرين بر چنيين مرد بي غيرت باشد که با چنين زن فاحشه زندگي ميکند. ايه و ازواجه امهاتهم .... يعني زنان پيامبر مادران شما مومنانند شما گفتي منظور خداوند اين نيست که انان را مانند مادر احترام کنييد منظور خداوند اين است که مانند مادر نکاح با انان جايز نيست هرگز چنيين نيست خداوند ازدواج با ازواج مطهرات را در ايه ديگري که مي فرمايد ولاان تنکحوا ازواجه...... نکاح با ازواج مطهرات را حرام کرده ديگر چه نياز بود که شرف مادريت را به انها بچسباند اما کسي که مادر کسي شد هم نکاح با او حرام است وهم احترام داشتن او بعنوان مادر برانکس فرض مي گردد. وايه اي که خداوند خطاب به ازواج مطهرات مي فرمايد شما مانند هيچيک از زنان ديگر نيستي اگر تقوا را پيشه گيري شما گفتي اگر تقوا پيشه نگرفتند چه اگر تقوا را پيشه نمي گرفتند هرگز رسول خدا حاضر نمي شد که با زن بي تقوا ناپاک زندگي کند چنانچه من هم حاضر نيستم و صد در صد شما هم حاضر نيستي حيا غيرت رسول اکرم از من تو مليونها باربيشتر بود . لطفا ترجمه سوره نور را بدون از تفسيرهاي مغرضانه خوب بخوانيد با دلي پاک وبدون از کينه وعداوت بيشتر از شخصيت ازواج مطهرات اگاه خواهي شد موفق باشيد
جواب نظر:

با سلام
دوست گرامي
1-    فرموده‌ايد «دوست عزيز به نظر من ايه الخبثت للخبيثيين....... چنان واضح و روشن بيان فرموده كه نياز تفسير به راي كسي را ندارد»!
ما نيز با نظر شما موافقيم و تفسير واضح آيه را بيان كرديم ! (البته نه آنچه شما ادعا مي‌كرديد!)
2-    فرموده‌ايد «اگر يک روحاني با دين وتقوا اگر بخواهد زن بگيرد ديگر دنبال با دين وبا تقوا و با حجاب ترين دختر را مي گيرد اگر دختر ناپاک وبي ديني را به او پيش نهاد کنند هرگز قبول نمي کند»!
آيا اين سخن شما به صورت كلي درست است ؟ اگر درست باشد اهانتي بزرگ به انبياي الهي مانند نوح و لوط شده است !
3-    فرموده‌ايد «فرمودي طبق مذهب اهل سنت رسول الله علم غيب نداشته از کي راي اهلسنت براي شما محترم شده است»
قاعده مناظره اين است كه وقتي با كسي بحث مي‌كنيد به ادله‌اي كه او قبول دارد استناد كنيد !
4-    فرموده‌ايد «ولي زني که براي هميشه در زندگي رسول الله مي ايد او را از ماهيتش باخبر نمي کند اين هرگز پذيرفتني نيست»
چه كسي گفته است كه خداوند رسول خدا (ص) را از ماهيت همسرش آگاه نكرد ؟ آيا سوره تحريم آگاه سازي نبود ؟ آيا روايت رسول خدا (ص) در صحيح بخاري و اشاره ايشان به خانه عائشه و جمله معروف ايشان كه «ههنا الفتنة» از روي آگاهي نيست ؟!
5-    فرموده‌ايد «مثال اوردي که اگر منظور ايه اين باشد پس زني که سنگسار کرده شود شوهرش را هم سنگسار کنند نه هرگز چنيين نيست اما اگر زن کسي مستحق سنگسار باشد شوهر هم بفهمد باز هم از زن دفاع کند وحاضر باشد که با وي زندگي کند مردم به وي چه ميگويند»!
لازمه استدلال شما به آيه «الخبيثات» اين است كه شخص چه آگاه باشد و چه نباشد ، وقتي با يك زن خبيث ازدواج كرد ، خبيث مي‌شود ! چه بعد از دانستن از او جدا شود ، و چه نشود ، چه ابراز انزجار بكند و چه نكند !
6-    فرموده‌ايد « اما کسي که مادر کسي شد هم نکاح با او حرام است وهم احترام داشتن او بعنوان مادر برانکس فرض مي گردد» چرا نمي‌گوييد كسي كه مادر شد ، نگاه به او بدون حجاب نيز جايز است ؟ و تنها آنچه را مورد نياز شماست ثابت مي‌كنيد ؟!
7-    فرموده‌ايد «اگر تقوا را پيشه نمي گرفتند هرگز رسول خدا حاضر نمي شد که با زن بي تقوا ناپاک زندگي کند»! ظاهرا همسر نوح و لوط را فراموش كرده‌ايد !
8-    فرموده‌ايد «لطفا ترجمه سوره نور را بدون از تفسيرهاي مغرضانه خوب بخوانيد با دلي پاک وبدون از کينه وعداوت بيشتر از شخصيت ازواج مطهرات اگاه خواهي شد»
 بهتر است بدانيد سوره نور تنها در مورد يكي از همسران آن حضرت (و به نظر محققين حضرت ماريه) است !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

71   نام و نام خانوادگي:  ش.ک     -   تاريخ:   18 اسفند 88
باسلام دوست شماره 15برايت بايد گفت در روزقيامت کوروش درطبقه هفتم جهنم است وتوهم درکنارش مازندگي دنيوي واخروي مان را مديون اعراب هستيم پيامبربراي بهترزيستن ما درين دنيا وبراي فلاح ورستگاريمان دراخرت زندگيشان رافدا کرد حال يک بيشعوري مثل اورا عرب بزچران ميگويد ان احمقي که تونامش را کوروش کبيرمينامي بجزاينکه تمام فکروذکرش پي عياشي وحرمسراهايش بوده ديگربرايت چکارکرده ؟توراخداوند به لعنتش گرفتارکند باکوروش کبيرت
72   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   19 اسفند 88
با سلام
جناب 69 مثل اينكه شما كشته مرده عربها هستي چه مشركش و چه مسلمانش . ولي اينكه تو كورش را در طبقه هفتم قرار دادي نه تنها دليل محكمي بر جهل علمي تو ميباشد بلكه حقد و كينه ات به ايرانيان " خصوصاً ان شعيانشان " بقدري هست كه مشركين , كفار و جاهلين عرب " قبل " از اسلام را به كورش هخامنشي كه بر اساس اثار بجا مانده به خداوند " اهور مزدا " معتقد بوده ترجيح ميدهي بدون انكه بداني نه تنها هنوز حضرت محمد ( ص ) متولد نشده بود بلكه تقريبا 500 سال قبل از تولد حضرت عيسي مسيح ( ع ) بوده .
در ضمن كسي از حرمسرا داشتن ايشان خبري نداده اما كساني بوده اند كه در همان مكه مكرمه دقيقاً چندسالي قبل از و حتي بعد از بعثت حضرت محمد ( ص ) در خانه هاي فساد مشغول تر و خشك كردن و تنظيف اين خانه ها بودند .

منزلة ××××××× الاجتماعية في مكّة

هل كان ××× من العرب الاحرار أم من الحبشيين العبيد ؟ ( 1 )
كان عبدالله بن جدعان أعظم وأغنى تاجر للعبيد والإماء في مكّة إذ له مائة مملوك .
وصاحب أكبر دار لتوليد وبيع الأطفال فكان يملك عشرات الإماء اللاتي يعرضهنّ على الرجال فيحملن منهم ثمّ يبيع الأطفال إلى آبائهم أو إلى الغرباء ( 2 ) ، وزعيم مؤسسة البغاء في المدينة كان زعيم المنافقين عبد الله بن أبي
( 1) مختصر تاريخ دمشق 5 / 254، المعارف 576، طبعة دار الكتب 1960.
(2 ) مختصر تاريخ دمشق، ابن منظور 5 / 254، المعارف، ابن قتيبة 576، طبعة دار الكتب 1960، مروج الذهب، المسعودي 2 / 286.

جناب احتمالاً × ش× ك كمي تعقل . چيزي را ميخواهي بگوئي قبلاً كمي فكر ببين باباي اون ×××××× مستحق جهنمه يا كورش كبير كه 1100 سال قبل از بعث حضرت محمد ( ص ) بازهم معتقد به خدا بود .

يا علي
73   نام و نام خانوادگي:  اخوي     -   تاريخ:   27 اسفند 88
سلام خجالت نميکشيد که ميگوييد پيامبر گرامي را خداوند ميخواست آزمايش کند والا خننده دار است . ملت چه طور اين حرفهاي بي سر و تهرا باور ميکنند. آيا شما قبول داريد که پيامبر گرامي اسلام معصوم است يا نه؟ از اونجايي که خودت هم ميداني پيامبر گراميمان معصوم بودن حالا شما ميگوييد براي آزمايش ايشان بوده در صورتي که خودتان به معصوم بودن پيامبرمان به قول خودتان ايمان داريد!!! جواب عاقلانه تر نداشتيد! حالا که خودتان ايراد داريد چرا ميخواهيد ان را توجيح کنيد؟!!! چرا فقط براي مخالفت و دشمني با اهل سنت حتي مجبور ميشويد دروغ و توهين کنيد!!! شما يا به معصوميت پيامبر گراميان شک داريد يا به همسر پيامبر بودن حضرت عايشه و حفصه ؟!!! شما هر چي رو هم که واسطه کني جواب نداره . -------------------------------------------------------------- و اما شما هي به حضرت نوح و همسرش گير دادين و اونها رو مثال ميزنيد ! حالا يه نظر دارم شما پاسخ بديد: آقا پسران و نوه ها و غيره ي پيامبران معصوم بودند؟؟؟ چرا ميگوئيد که امامان ما معصوم هستند در صورتي که شما در تاريخ اسلام ديديد که حتي پسر نوح که پيامبري بزرگ بود در آخر با جاهليت ميميرد و به حرف پدرش گوش نميدهد حالا شما چه طور ائمه را معصوم ميداني؟؟؟ اينها که داماد و غيره پيامبر بودند چه طور معصومند آيا آنها پيامبرند که معصوم باشند ؟؟؟
جواب نظر:

با سلام
دوست گرامي
1-    فرموده‌ايد «خجالت نميکشيد که ميگوييد پيامبر گرامي را خداوند ميخواست آزمايش کند والا خننده دار است ... آيا شما قبول داريد که پيامبر گرامي اسلام معصوم است يا نه؟ از اونجايي که خودت هم ميداني پيامبر گراميمان معصوم بودن حالا شما ميگوييد براي آزمايش ايشان بوده در صورتي که خودتان به معصوم بودن پيامبرمان به قول خودتان ايمان داريد!!!»!
اگر آزمايش تنها براي سنجيدن ايمان بود و امتحان غير معصومين ، بود ، سخن شما صحيح بود ؛ اما آزمايش گاهي براي ترفيع درجه است !
جداي از اينكه ما عصمت اهل بيت را عصمت اختيار مي‌دانيم ! نه عصمتي كه اختيار از انان سلب شود ؛ يعني در آزمايش ها با وجود اختيار ، راه صحيح را انتخاب مي‌كنند !
2-    فرموده‌ايد «آقا پسران و نوه ها و غيره ي پيامبران معصوم بودند؟؟؟... چرا ميگوئيد که امامان ما معصوم هستند در صورتي که شما در تاريخ اسلام ديديد که حتي پسر نوح که پيامبري بزرگ بود در آخر با جاهليت ميميرد و به حرف پدرش گوش نميدهد حالا شما چه طور ائمه را معصوم ميداني؟؟؟ اينها که داماد و غيره پيامبر بودند چه طور معصومند آيا آنها پيامبرند که معصوم باشند ؟؟؟»!
عدم عصمت پسر نوح چه ربطي به عصمت ائمه دارد ؟ ما براي عصمت ائمه دليل از قرآن و روايات داريم ، و براي عدم عصمت پسر نوح نيز دليل از قرآن و وروايات ! پسر بودن يا نبودن دخلي در عصمت و عدم آن ندارد !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

74   نام و نام خانوادگي:  سيد علي     -   تاريخ:   10 فروردين 89
سلام
حديثي که در مورد خانه ي عايشه ذکر کرديد:(هنا الفتنه ثلاثا)در نسخه اي از صحيح بخاري که نزد بنده هست شماره حديثش 3104 مي باشد.
صحيح البخاري،دارالکتب العلميه،الطبعه الرابعه،بيروت،2004
75   نام و نام خانوادگي:  علي 110     -   تاريخ:   18 فروردين 89
با عرض سلام شما نوشته ايد در بعضى از تواريخ مى خوانيم كه پيامبر با زنان متعددى ازدواج كرد و جز مراسم عقد انجام نشد، و هرگز آميزش با آنها نكرد، حتى در مواردى تنها به خواستگارى بعضى از زنان قبائل قناعت كرد. اين يعني چه؟ در مورد اينکه شما در جواب به نظر من گفتيد که در مسايل علمي اگر دوچيز و يا حديث تعارض پيدا کنند آن حديث ساقط است ولي اعتقادي نمي شود ولي مثلا ازدواج ام کلثوم با عمر و... آيا اعتقادي است؟ در مورد رجعت مطلبي داريد؟ باتشکر - يا علي - التماس دعا
جواب نظر:

با سلام
دوست گرامي
1- اين مطلب ثابت مي‌كند كه بسياري از ازدواج‌هاي پيامبر (ص)‌ سياسي بوده است ! (يكي از پاسخ‌هايي كه در مورد ازدواج پيامبر با حفصه و عائشه داده شده است)
2- بسياري از مطالب ، منجر به نتايج اعتقادي مي‌شود ، مثلا ماجراي ازدواج ام كلثوم ، مقدمه‌اي براي اعتقاد به خلافت عمر يا حضرت علي عليه السلام است !
3- در مورد رجعت مي‌توانيد به آدرس ذيل مراجعه كنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1014
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

76   نام و نام خانوادگي:  مسلم     -   تاريخ:   18 فروردين 89
من از مهران و ققنوس وعمر خواهش ميکنم انرزي خود را صرف اين شيعيعان ملعون نکنيد اينها دينشان بر اساس ناسزا گفتن بنا است در همه ي سايتهايشان ناسزا وفحش فراوان وهميشه آغاز کننده آن هستند بهجاي آنکه بروند اصل دين که همان توحيد است دبپردازند به جزئيات مي پردازند به نظر من از خامنه اي و مکارم گرفته تا موسسان اين سايت کافر و ملعون عندالله هستند
77   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   18 فروردين 89
با سلام
جناب علي 110
البته اگر حرف حديث صحيح با حديث صحيح هيچوقت باهم تعارض ندارند , و احياناً اگر دوتا حديث ديدي كه فكر كردي صحيح اند و باهم تعارض دارند دلايل ذيل را در نظر بگير :
يا هر دو حديث صحيح نيستند .
يا يك حديث صحيحه و ديگري غير صحيح .
پس اونيكه صحيح نيست بزن بديوار و اون صحيح را قبول كن .
مثل اين مسئله اي كه بالا ذكر كردي كه ازدواج ام كلثوم با عمر .
بگذارش كنار اين حديث :

صحيح البخارى - البخاري ج 5 ص 83 :
فأرسل (اي الامام علي ع) إلى أبى بكر ان ائتنا ولا يأتنا احد معك كراهية لمحضر عمر فقال عمر لا والله لا تدخل عليهم وحدك فقال أبو بكر وما عسيتهم ان يفعلوا بى والله لآتينهم فدخل عليه أبو بكر
.................................................. ..........
صحيح مسلم - مسلم النيسابوري ج 5 ص 154 :
ولم يكن بايع تلك الاشهر فارسل إلى ابى بكر ان أئتنا ولا يأتنا معك احد ( كراهية محضر عمر بن الخطاب ) فقال عمر لابي بكر والله لا تدخل عليهم وحدك
.................................................. .........
- صحيح ابن حبان - ابن حبان ج 11 ص 153 :
فارسل الى أبي بكر أن ائتنا ولا يأتنا معك أحد وكره علي أن يشهدهم عمر لما يعلم من شدة عمر عليهم فقال عمر لأبي بكر والله لا تدخل عليهم وحدك فقال أبو بكر وما عسى أن يفعلوا بي ........

پس معلوم ميشه كه اون اولي را بايد بزني بديوار و باور نكني .
ئر مورد ازدواج حضرت نبي ( ص ) در همين سايت بگردي جواب را پيدا ميكني
در مورد رجعت : http://www.tabatabaey.com/persian/pages.php?bank=articel&id=26

يا علي
78   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   19 فروردين 89
سلام

جناب نامسلم
نگارنده کامنت شماره76

شما ، مهران ، ققنوس و عمر بقول خودتان بهتر اسن انرژي خود را صرف ارجيف نکرده و آن را به بخش روحيه دهي فيزيکي به همکيشانتان در اماکن تمريني جهت عملياتهاي خرابکارنه انتقال دهيد.
راستي جناب نامسلم ايا توحيد هم در مراکز تمريني شما يافت ميشود؟؟؟!!!!
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=shobheh&id=52
عجب توحيدي داريد شما اهل بدعت!!!!!!!!!!!!!
راست گفتي بهتر است انرژي خود را صرف ما شيعيان نکنيد و برويد همانجا
يا حق
79   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   20 فروردين 89
با سلام جناب 76 مثليه كه ميگه كافر همه را به كيش خويش ميپندارد . البته اين را نگفتم كه خداي ناكرده شما را كافر و ملعون عند الله بنامم , معاذالله . ما شيعيان و محبان ياسين و ال ياسين محال است گوينده شهادتين را كافر بناميم .معاذالله . اما چونكه خودت را با منافقيني همچون عمر ققنوس و مهرن شريك كردي پس بايد يكي از منافقين باشي . و هرانچه كه خداوند و رسولش در مورد شما طلب كرده اند ما هم همان را ارزو ميكنيم نه يك حرف كمتر و يا يك حرف بيشتر . اما در قران كريم : سيماى منافق در قرآن منافق در عقيده وعمل، برخورد وگفتگو، عكس‏العمل‏هايى را از خود نشان مى‏دهد كه در اين سوره وسوره‏هاى؛ نساء، توبه، احزاب، محمّد و منافقان آمده است. آنچه در اينجا به مناسبت مى‏توان گفت، اين است كه منافقين در باطن ايمان ندارند؛ ولى خود را مصلح و عاقل مى‏پندارند. با همفكران خود خلوت مى‏كنند، نمازشان با كسالت و انفاقشان با كراهت است. نسبت به مؤمنان عيب‏جو و نسبت به پيامبرصلى الله عليه وآله موذى‏اند. از جبهه فرارى و نسبت به خدا غافل‏اند. افرادى ترسو، پرادعا، ياوه‏گو، رياكار، شايعه ساز و علاقمند به دوستى با كفارند. ملاك علاقه‏شان كاميابى و ملاك غضبشان، محروميّت است. نسبت به تعهّداتى كه با خدا دارند بى‏وفايند، نسبت به خيراتى كه به مؤمنان مى‏رسد، نگران؛ ولى نسبت به مشكلاتى كه براى مسلمانان پيش مى‏آيد، شادند. امر به منكر ونهى از معروف مى‏كنند! قرآن در برابر همه‏ى انحرافات فكرى وعملى مى‏فرمايد: «انّ المنافقين فى الدّرك الاسفل من النار» يا علي
80   نام و نام خانوادگي:  ف.ق     -   تاريخ:   27 فروردين 89
باسلام خدمت مجيدم علي. بابا كارت خيلي درسته خوشم اومد خوب بلدي جواب بدي. من هميشه اين وبلاگ رو ميخونم اما امروز گفتم ازت تشكر كنم انشاالله با مولا و مقتدات امام علي (عليه السلم) مشهور بشي.انشالله به زودي زود آقامون امام مهدي ظهور كنن تا ثابت بشه به اين كوردلا كه حق فقط امام علي و شيعه هست ولاغير.موفق باشي علي يارت
81   نام و نام خانوادگي:  هادي     -   تاريخ:   26 ارديبهشت 89
جناب ققنوس
مردم طبرستان مسلمان و شيعه شدند بدون اين که مسلمانان کشورشان را فتح کنند. بخش مهمي از سربازان مغول شيعه شدند در صورتي که زوري بالاي سرشان نبود. کرد هاي آناتولي شيعه شدند(قزلباش ها؟!) در صورتي که سرزمينشان دست روميان بود. بسياري از شاهان و مردم هندوستان شيعه شدند در صورتي که هنوز سلطان محمودي در کار نبود و به اين کشور نيامده بود.
جناب کورش
متاسفم برايتان که اين قدر در باستان گرايي غرق شده ايد. بهتر است بدانيد که در آستانه ي سقوط ساسانيان بيشتر مردم عراق از مذهب زرتشتي به مسيحيت گرويدند. براي همين سريع يزدگرد اين ناحيه را رها کرد. مردم خراسان همگي بودايي شدند. حتي بلخ محل اصلي تبليغ زرتشت اينک تبديل به بت کده هاي بوداييان شده بود. مردم اسفهان يا يهودي بودند يا هندوئيسم. مردم گيلان و بلوچستان و عراق عجم و آذربايجان ديگر مزدکي و خرمديني بودند و در ماوراءانهر مانوي رواج داشت.
آن قدر اين مذهب بي مغز شده بود که حتي شاهزادگان هم مسيحي شده بودند. ولي بعد از حمله ي اعراب زرتشتيان دست به مدرنيزه سازي اين کيش کهن!! زدند. نيمي از اوستا دور ريخته شد. در زمان سلجوقي به تقليد از اسلام بخش هاي جديد اضافه شد تا با دين جديد کوس رقابت بزند.
اينک هم که عبادات خنده آور مانند غسل به شاش گاو حذف شده و اين دين صرف يک اسم است. در حالي که همه ي اديان بر اصالت خود تاکيد دارند زرتشتيان مرتب مي گويند دين ما را مغ ها تحريفش کردند و بخش بزرگ اوستا را از اعتبار انداختند و تنها گاتا را منتشر مي کنند.
آن ها فراموش کردند که دين براي پوشش مسائل فرا عقلي است و انسان نبايد با عقل خود دين بسازد وگرنه خود عقل به چه دردي مي خورد.
و در پايان نهضت آشو زرتشت و چگونگي پيروز اين دين باستاني!
82   نام و نام خانوادگي:  هادي     -   تاريخ:   26 ارديبهشت 89
يکي از اسم ها زرتشت سپينتمان است و در گاتا هم به همين نام خوانده شده.
چنان چه مي دانيم سپينتمان به معني مبتلا به پيسي و برص است. امروز هم در فارسي سپيد از همان ريشه است. حال ببينيم چگونگي انتشار اين مذهب در ميان مردم پيشين ايران يا همان ديوان پيرو اهريمن چگونه بوده است.
شايد ميان زنديق ها هيچ منبعي معتبر تر از تاريخ طبري نباشد:
طبري در تاريخ خود از ابن الكلبي روايت كند كه زردشت اصلا اهل فلسطين بوده و مدتي مديد خدمت يكي از شاگردان ارمياي نبي را برگزيده و در نهايت محرميت مورد لطف او بوده تا نسبت به او خائنانه دروغي جعل كرده و مورد نفرين او واقع شده و در نتيجه به برص دچار و به آذرباييجان رفته و بتعليم آيين مجوسيه پرداخته است بعد بسراغ گشتاسب كه در بلخ بوده شتافته و چون بار يافته او را بقبول آيين خود دعوت نموده گشتاسب هم پذيرفته و رعاياي خود را به قبول آيين مزبور مجبور ساخته و بدين جهت جمع كثيري از آنان را بقتل رسانيده تا بقبول آن تن در داده اند .
بنا بقول طبري ، زردشت كتابي به گشتاسب ارائه كرده و مدعي نزول آن از جانب خداوند بوده اين كتاب را بر پوست دوازده هزار گاو نوشتند . سلاطين قبل از گشتاسب آيين صابئين داشته اند و ستارگان مي پرستيدند و براي آفتاب و ماه و زهره و عطارد اختصاصي قائل بوده اند . زرتشت نيز پرستش ستارگان را تعليم كرده و اوهام و خرافات بسيار آورده و براي آتش كه واسطه تقرب به خدا دانسته مقام شامخي قائل شده و آنرا وسيله تجلي و عظمت الهي و يكي از بزرگترين عناصر محسوب و تجليل بسيار كرده و منزه دانستن آنرا فرض دانسته كه حتي براي شستن نجاسات و پليدي ها از استعمال آن خود داري كنند جز در مورد آنچه از بدن گاو يا شاخه تارك و درخت هاي ديگر ترشح كند .
همين كه زردشت آيين خود را به گشتاسب و ساير خواص و اهل مملكت قبولاند بگردش بلاد پرداخته خلق را به قبول آيين و اوامر خويش اجبار نمود عاقبت در شهر فسا مردي بر او حمله ور گشت و او را بكشت و اعضايش از هم جدا ساخت . اين وقعه در سي و پنج سال دعوي پيغمبري و هفتاد و هفت سالگي زردشت اتفاق افتاد ...
+++++++++++++++++++++++++
بعضي نقل مي کنند که عايشه را پيامبر خواستگاري نکرد. مانند ماجراي همسر امام حسن ع، ابوبکر عايشه را در خانه ي پيامبر رها کرد و پيامبر مجبور شد ايشان را عقد کنند.
83   نام و نام خانوادگي:  صداقت     -   تاريخ:   16 خرداد 89
آيا مصاحب و همراه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم در غار ابوبکر بود؟؟ به اين آدرس رجوع کنيدhttp://www.al-shia.org/html/far/books/tarikh-masom/abubakr/
84   نام و نام خانوادگي:  فريد     -   تاريخ:   17 خرداد 89
ابوبكر و عمر اگر حق بودند بعدا به خانه حضرت زهرا(س) جهت دلجوئي نمي رفتند.
85   نام و نام خانوادگي:  اهل سنت شمال     -   تاريخ:   22 خرداد 89
يا ابوبكر،به گناه خود در رابطه با حمله به خانه فاطمه، اعتراف کرد؟ شيعه ميگويد: اهل سنت حديث صحيح دارند که اين امر اتفاق افتاده ... پاسخ اهل سنت:ما يك مقاله 25 صفحه اي شيعه ها را خلاصه كرديم ،علماي شيعه در اين 25 صفحه ، سند فقط يک حديث را در کتب ما بررسي کرده اند بنازم همتشان را!! ولي يک سوال! علماي شيعه که اينقدر خبره اند و روي حرف علماي متخصص ما در علم حديث حرف ميزنند، اينها چرا به خود زحمت نميدهند تا احاديث مهمترين کتاب هاي خود را تحقيق کنند و سره را از ناسره و صحيح را از ضعيف جدا کنند؟ ظاهرا که بسيار حوصله دارند و در صفحه صفحه کتاب هاي ما ميگردند. ظاهرا راويان احاديث ما را اينطور ميشناسند که ناوارد به امور خيال ميکند که اين محققين !!! شيعه ،برادران دوقلوي راويان احاديث ما هستنداما آيا اي خواننده شيعه بنظر شما عجيب نيست که يک ايراني نام کوچه پس کوچه هاي قاهره را بشناسد اما نام شهرهاي مهم کشور خود مثل تبريز و اصفهان را نشناسد؟! اي خواننده شيعه آيا ميداني مهم ترين کتاب شيعه اصول کافي است . آيا ميداني تا حالا علماي شما در اين کتاب تحقيقي نکرده اند و ما نميدانم دقيقا کدام احاديث کافي صحيح است تا در بحث با شيعه از آنها استفاده کنيم ؟ تکليف اصول کافي دوجلدي که تا حالا معلوم نشده پس تکليف بحارالانوار 110 جلدي تا روز قيامت معلوم نخواهد شد. با اين کارنامه ،باز اين مکاران ميايند درباره يک حديث ما 25 صفحه طولاني مينويسند و روي حرف آلباني و ابن حجر و هيثمي و ذهبي حرف ميزنند ...
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

اين نظر شما در آدرس ذيل ، در نظر شماره 66 با نام ساجد جواب داده شده است !

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=6058

بهتر است قبل از فرستادن نظرات ، به صورت بسيار زياد ، و تنها براي شبهه افكني ، نگاهي به بخش نظرات سايت بكنيد !

به فرموده‌ ائمه گرامي ما « سل تفقها ، ولا تسأل تعنتا»

به خاطر اينكه اين نظر ، تكراري و كپي پيست بود ، ادامه آن حذف شد ، كساني كه مايل به ديدن متن كامل شبهه هستند ، به آدرس فوق الذكر مراجعه كنند !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

 

86   نام و نام خانوادگي:  اهل سنت شمال     -   تاريخ:   22 خرداد 89
را حضرت ابوبکر رضى الله عنه در تشييع جنازه حضرت فاطمه رضى الله عنها شرکت نکرد؟ سوال شيعه ها : اگر ايشان كه دختر مورد احترام پيامبر بوده و پيامبر مدام به ايشان تاكيد ميكردند، به مرگ طبيعي و يا در اثر بيماري فوت كرده باشد بايد مسلمانان (مخصوصا خليفه مسلمانان) او را كه يادگار پيامبر است با جلال و شكوه دفن ميكردند. جواب بدهيد که چرا با جلال و شکوه دفن نشده است. جواب ما : جواب ما اين است که بايد حوادث را در قالب محيط ديد. براي روشن شدن موضوع مثالي ميزنم: يک ايراني اگر زني از خاندانش بميرد حتي در روزنامه ها اعلان ميکند و عکس زن را هم چاپ ميکند و عکس مرده را بر در و ديوار ميزند. اما افغانها معمولا چنين نميکنند، عکس که نميگيرند، بلکه شما اگر عکس زن مرده را چاپ کنيد شايد شما را بکشند حتي در مراسم خاکسپاري فقط افراد نزديک زن شرکت ميکنند. و حتي وقتي ميخواهند زن را داخل قبر بگزارند چند نفر از افراد فاميل پرده اي در جلوي چشم همان بقيه اندک ميگيرند. يک عادت افغانها اين است که زن که مرد، خانواده شوهر حق کفن و دفن او را ندارند بايد جسد مرده را بياورند و تحويل پدر يا برادر زن بدهند اگر چنين نکنند حتي متهم به قتل ميشوند. حالا يک زوج را تصور کنيد که زن افغاني و مرد ايراني باشد. زن بميرد و ايراني برسم خود او را دفن کند. حالا تصور کنيد که يک مغرض اون کنار نشسته ميخواهد روابط بين ايراني و افغاني را خراب کند و هي تبليغات کند که ايراني زن افغاني خود را کشته و دليلش اين است که مرده را تحويل نداده و بگويد ايراني افغاني را بي آبرو کرده و دليلش اين باشد که عکس مرده را به درو ديوار زده. افغانهاي بي خبر از رسم و رواج ايراني ها با توجه به رسومات خود فورآ حرف مغرض را قبول ميکنند. و اين است حال عوام شيعه که رسم عرب را نميدانند و گمان ميکنند بر حضرت فاطمه ظلم شده و حرف مغرضان را قبول ميکنند. شما تاريخ صدر اسلام را بخوانيد براي کدام زن مراسم تشيع جنازه مفصل گرفتند؟ اصلا اون وقت ها براي مردان هم نميگرفتند چه برسد به زنان. مثل امروز نبود که خميني مرد از سراسر ايران مردم را جمع کردند. در اسلام که فرض نشده اگر کسي مرد همه مردم شهر جمع شوند. فاطمه که مرد، افراد خانواده اش علي و عباس و بقيه دفنش کردند. اين رسم عربان بود که زن که ميمرد را فاميل خودش دفن ميکردند و خانواده شوهري فاطمه، همان خانواده پدري فاطمه هم بود چون با پسر عموي خود عروسي کرده بود و حضرت عباس هم عموي علي بود هم عموي فاطمه لذا بي سروصداتر دفن شد. زن عمر و ابوبکر هم که مردند درجايي نخواندم همه مردم جمع شده باشند کسي جار نزده که جمع شويد ملکه اسلام مرده. پس در دفن بي سروصداي فاطمه چيزي غير عادي وجود ندارد البته اگر شيعه مغرض نباشد. حالا اگر قبول کنيم که داستان شيعه مغرض درست است و ايراني زن افغاني خود را کشته باشد. ديگر آن افغاني هرگز نبايد دختر دوم خود را به ايراني بدهد. اگر داد پس خيلي نادان است. و ما ميدانيم که بعد از اين واقعه، حضرت علي دختر خود، دختري که فاطمه او را زاييده بود را به حضرت عمر داد. پس يا داستاني که شيعه پيرامون دفن فاطمه ساخته و آن را غير عادي جلوه داده دروغ است يا علي دختر خود را به عمر نداده. اما معتبر ترين کتب شيعه هم معترفند که عمر داماد علي بوده. پس شيعه چه دارد که بگويد؟
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

سوال كرده‌ايد شيعه چه دارد كه بگويد !

جواب ما واضح است ! درست است كه هر گروهي براي خود رسمي دارند ، اما وقتي يك شخص ، به صراحت ، هدف خود از كاري را بگويد (كه در ظاهر شايد موافق عادت باشد) آيا سخن او مقبول است ، يا رسم بودن اين مطلب ؟!

به صورت واضح‌تر ، وقتي علماي اهل سنت ،‌صريحا گفته‌اند كه ابوبكر و عمر ، به خاطر غضب فاطمه سلام الله عليها ، بر آن دو از شركت در تشييع جنازه آن حضرت محروم شدند ، ديگر رسم و رسوم چه دخلي در عدم شركت آنان در تشييع جنازه دارد ؟!

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=6091

ساير مطالب ادعا شده نيز در سايت پاسخ داده شده است !

بهتر است به جاي آنكه چندين ، بحث را براي ما بفرستيد ، يك بحث را به صورت منطقي (مانند ساير دوستان و عزيزاني كه با ما مكاتبه كرده و بعضا شيعه نيز شده‌اند) بفرستيد ، و در صورت گرفتن پاسخ ، اعلام كنيد ، و در صورت عدم قبول ، اشكال را بنويسيد ! نه اينكه با كپي پيست كردن وبلاگ‌هايي كه فاقد هرگونه وجاهت علمي هستند ، و تنها تخيلات خود را در مقابل نص صريح كلام علما (ي حتى اهل سنت) قرار مي‌دهند ، وقت خود و ديگران را بگيريد !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

87   نام و نام خانوادگي:  اهل سنت شمال     -   تاريخ:   22 خرداد 89
چرا پيامبر اسلام صلي الله عليه وسلم با عايشه و حفصه ازدواج كردند ؟ شبهه اول شيعه: طبق نظر اهل سنت پيغمبر علم غيب ندارد و ازدواج و يا دوستي وي با کسي نمي تواند دليل بر صحت عقايد و رفتار وي باشد. پاسخ اهل سنت: اولا، از نظر شما شيعه ها که علم غيب دارد! چرا عروسي کرد؟ دوما، اگر محمد صلي الله عليه و سلم علم مثل حضرت لوط غيب نداشت، الله که عالم غيب و شهاده است، چرا رسول الله صلي الله عليه وسلم را بمانند حضرت لوط، از بد بودن زنش با خبر نکرد تا محمد صلي الله عليه وسلم چون لوط زنش را رها کند؟ شبهه دوم شيعه: حتي اگر بگويند رسول خدا وي را مي شناخته و با وي ازدواج کرده است، علت ازدواج را همان علت ازدواج حضرت نوح و حضرت لوط با همسرانشان مي دانيم. با اينکه در قرآن کريم آمده است که همسر حضرت نوح و نيز همسر حضرت لوط، همراه و همنظر با دشمنان ايشان بوده اند. پاسخ اهل سنت: شيعه منظورش اين است که تعجبي ندارد زن حضرت محمد صلي الله عليه وسلم کافر باشد! چرا تعجب ندارد ؟ چون زن حضرت نوح و لوط هم کافر بودند. پاسخ ما اين است: اما تعجب دارد که الله زن لوط را با سنگ آتشين بکشد و زن نوح را غرق کند اما حتي به محمد اجازه طلاق زنانش را نيز ندهد.!! يا ايها الشيعه! تشبيه که ميکنيد خوب و کامل تشبيه کنيد شبهه سوم شيعه: علت امتحان رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم و مردم بوده است: در شعر زيباي حافظ مي خوانيم : من که ملول گشتمي از نفس فرشتگان قيل ومقال عالمي مي کشم از براي تو رسول گرامي اسلام در نهايت توجه به عالم بالا و مقام اقدس الهي بوده اند؛ و حتي به قول شاعر نفس فرشتگان و هم صحبتي با ايشان براي رسول گرامي اسلام سخت بوده است؛ زيرا نوعي اشتغال به غير خداست. اما خداوند هر کسي را به نوبه خود آزمايش مي کند و براي آزمايش رسول خدا از ايشان خواست که با عايشه ازدواج کند و با اين دستور، در خانه وي کسي را قرار داد که مي توانست مايه آزمايش ايشان باشد؛ زيرا امتحان مردان بزرگ بايد به بزرگي خود ايشان باشد. پاسخ اهل سنت: پس با اين حساب داري بدترين حرف ها را نثار حضرت فاطمه ميکني! يعني ازسخنت ميتوانيم نتيجه بگيريم که علي هم با فاطمه بد ! (معاذ الله) امتحان شد همانطور که حضرت محمد با عايشه بد! (معاذالله ) امتحان شد شبهه چهارم شيعه: علت ازدواج حضرت با ايشان سياسي بوده است: يكى از اهداف ازدواجهاى پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) جهت سياسى - تبليغى بود ؛ يعنى با ازدواج موقعيتش در بين قبايل مستحكم گردد و بر نفوذ سياسى و اجتماعيش افزوده شود و از اين راه براى رشد و گسترش اسلام استفاده نمايد. حضرت به خاطر دست يابى بر موقعيتهاى بهتر اجتماعى و سياسى، در تبليغ دين خدا و استحكام آن و پيوند با قبايل بزرگ عرب و جلوگيرى از كارشكني هاى آنان و حفظ سياست داخلي و ايجاد زمينه مساعد براى مسلمان شدن قبايل عرب، به برخى ازدواج ها رو آورد. ازدواج پيامبر با عايشه و حفصه ، نه به خاطر نبودن زني بهتر در آن جامعه و بلكه به خاطر مصالح مهمي بوده است كه جز با ازدواج پيامبر با آن دو تحقق نمي ‌يافته است. پاسخ اهل سنت: ازدواج پيامبر با دختران ابوبکر و عمر هيچ دليل سياسي نداشته است. ابوبکر دوست نزديک ايشان بود و اولين کسي بود که به رسول الله صلي الله عليه وسلم ايمان آورد، نيازي به ازدواج سياسي بين دختر او و پيامبر نبود. بعد ازدواج سياسي بايد دو طرفه باشد يعني دو طرف سود ببرند. حضرت ابوبکر وقتي به حضرت محمد دختر خود، عايشه، را داد که ايشان يک انسان بي قدرت در مکه و از هر طرف تحت فشار بودند و اين دختر دادن براي حضرت ابوبکر دردسر ساز بود و هيچ دست آوردي سياسي در آن مقطع نداشت و حضرت محمد با دختر بيوه عمر (بزعم شيعه بزرگترين دشمن علي و اسلام!!!) وقتي عروسي کردند که حکومت اسلامي ‌ريشه دوانده بود و حضرت نيازي به ازدواج مصلخت آميز با دختر عمر نداشتند، بنظر شما اگر با دختر عمر عروسي نمي‌كردند حضرت عمر، رسول الله را رها مي‌کرد؟ خوانندگان گرامي! جواب هاي علماي شيعه به سوالات شما، بهترين دليل بر باطل بودن مذهب آنهاست و بر شماست که انديشه کنيد. دهان خود را با بدگويي به ناموس پيامبر، آلوده به گناه نکنيد.
جواب نظر:

با سلام
دوست گرامي
1- در پاسخ به اين شبهه كه اهل سنت كه علم غيب را قبول ندارند ، پس نمي‌توانند به خاطر اين ازدواج ، ادعاي مقام والاي تمام همسران پيامبر را بنمايند ، گفته‌ايد «اولا، از نظر شما شيعه ها که علم غيب دارد! چرا عروسي کرد؟»!
يعني در واقع ، از جواب فرار كرده‌ايد ! ما شيعيان جواب را در همين مقاله داده‌ايم ، و شما نيز ديده‌ايد ! و اگر اشكالي به آنها داريد ، بحث ديگري است ! بنابراين ، اين ادعا كه شيعه چه مي‌گويد ، راه حلي براي اهل سنت نيست ! و اشكال واردي به شيعه نيز نيست !
همچنين گفته است «دوما، اگر محمد صلي الله عليه و سلم علم مثل حضرت لوط غيب نداشت، الله که عالم غيب و شهاده است، چرا رسول الله صلي الله عليه وسلم را بمانند حضرت لوط، از بد بودن زنش با خبر نکرد تا محمد صلي الله عليه وسلم چون لوط زنش را رها کند؟»!
اين يعني همان آگاه شدن به علم غيب ، كه اهل سنت آن را ممتنع مي‌دانند ! مگر شيعه علم غيب را چيزي جز آگاه شدن از غيب ، به اذن الهي مي‌داند ؟!
اهل سنتي كه منكر اين علم غيب هستند ، نمي‌توانند پاسخ دهند كه پس چرا خدا آنان را آگاه نكرد !‌زيرا اگر آگاه مي‌كرد ، به نظر اهل سنت ، آگاه شدن بر علم غيب بود و محال بود ! و اگر آگاه شدن را جايز بدانند ، بايد از يكي از عقايد ثابت اهل سنت ، يعني امتناع آگاهي از علم غيب دست بردارند !
2- در مورد مقايسه بين زن نوح و لوط با بعضي همسران رسول خدا (ص) گفته‌ايد «اما تعجب دارد که الله زن لوط را با سنگ آتشين بکشد و زن نوح را غرق کند اما حتي به محمد اجازه طلاق زنانش را نيز ندهد»!
يعني در واقع قبول كرده‌است كه ممكن است ، يك پيامبر ، با يك زن كافر يا بي‌ايمان ازدواج كند ! اما ضروري مي‌داند كه آن زن بي‌ايمان بايد در دنيا مانند ساير امت‌هاي گناه‌كار عذاب شود ! يعني تشبيه بايد در همه جهات باشد ! غافل از اينكه استدلال او اشكالات فراوان دارد :
ا. آيا خبر ندارد كه به اقرار علماي اهل سنت ، پيامبر برخي از زنان خود از جمله «حفصه» را طلاق داد ، ولي به خاطر اصرار پدرش و ديگران ، دوباره به او رجوع كرد ؟ چگونه مي‌گويد پيامبر حق طلاق زنان را نداشته است ؟!
2283 حدثنا سَهْلُ بن مُحَمَّدِ بن الزُّبَيْرِ الْعَسْكَرِيُّ ثنا يحيى بن زَكَرِيَّا بن أبي زَائِدَةَ عن صَالِحِ بن صَالِحٍ عن سَلَمَةَ بن كُهَيْلٍ عن سَعِيدِ بن جُبَيْرٍ عن بن عَبَّاسٍ عن عُمَرَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم طَلَّقَ حَفْصَةَ ثُمَّ رَاجَعَهَا
سنن أبي داود  ج 2   ص 285، اسم المؤلف:  سليمان بن الأشعث أبو داود السجستاني الأزدي الوفاة: 275 ، دار النشر : دار الفكر -  - ، تحقيق : محمد محيي الدين عبد الحميد
ب.  ما ثابت كرديم كه ازدواج با يك زن مخالف در عقيده ، توسط انبيا ممكن است ! يعني اهل سنت قاعده كلي ادعا مي‌كردند كه زنان پيامبران بايد پاك باشند ، و ما ثابت كرديم كه اين قاعده كليت ندارد و استثنا خورده است ! حال اگر اهل سنت دليلي براي خوب بودن همه همسران پيامبر (ص) دارند ، بايد ارائه كنند . نه ما !
همچنين اين نويسنده ادعاي يك قاعده كلي كرده است ، كه همه همسران پيامبراني كه مخالف آنان بودند ، عذاب شده‌اند ! مانند زن نوح و زن لوط ! و دليلي نيز براي كليت اين قاعده نياورده است‌! تنها با مطرح كردن دو نمونه گفته است چون دو زن مخالف پيامبر ، عذاب شدند ، پس تمام همسران مخالف پيامبران بايد عذاب بشوند !‌و اين را از كجا استنباط كرده است ! الله اعلم !
ج. حتى اگر قاعده كلي عذاب شدن زنان پيامبر مخالف باشد (كه چنين قاعده‌اي نيست) در مورد زنان پيامبر ، چنين قاعده‌اي جاري نمي‌شود ! زيرا در امت‌هاي گذشته ، اگر امتي با رسول خدا (ص) مخالفت مي‌كرد ، عذاب مي‌شد ، اما آيه نازل شد كه تا پيامبر در ميان امت باشد ، خداوند اين امت را عذاب نمي‌كند ! بنابراين همسران پيامبر ، نابود نشدند !
د . نظر اين نويسنده سني ، راجع به زناني مانند «قتيلة» چيست ؟ كه همسر رسول خدا (ص) بودند و به نظر اهل سنت مرتد شد ؟ و عذاب الهي بر او نيز نازل نشد ؟!(هر جوابي بدهند ما نيز همان جواب را مي‌دهيم)
آيا اين آيه قرآن را نديده است كه «عسى ربه ان طلقكن أن يبدله أزواجا خيرا منكن»
ه. نظر او راجع به اين آيه قرآن كه «ان تتوبا الي الله فقد صغت قلوبكما» چيست ؟
3- در پاسخ به جواب شيعه كه هدف از ازدواج «امتحان مردم» بوده است ، گفته است :«پس با اين حساب داري بدترين حرف ها را نثار حضرت فاطمه ميکني! يعني ازسخنت ميتوانيم نتيجه بگيريم که علي هم با فاطمه بد ! (معاذ الله) امتحان شد همانطور که حضرت محمد با عايشه بد! (معاذالله ) امتحان شد»!
ظاهرا اين نويسنده سني فراموش كرده است ، كه پيامبر ، همسراني مانند خديجه نيز داشته است ! و اميرمومنان نيز همسراني ، غير از فاطمه زهرا ! و از سخن ما يك قاعده كلي برداشت كرده است كه تمامي همسران تمام اوليا و اوصياي الهي بايد پليد و بد باشد !
4- در پاسخ به سياسي بودن ازدواج‌هاي پيامبر گفته است «ازدواج پيامبر با دختران ابوبکر و عمر هيچ دليل سياسي نداشته است. ابوبکر دوست نزديک ايشان بود و اولين کسي بود که به رسول الله صلي الله عليه وسلم ايمان آورد، نيازي به ازدواج سياسي بين دختر او و پيامبر نبود»!
گمان كرده است كه سياست ، بايد در مورد ابوبكر اجرا شده باشد !
اما به گفته ما ، پيامبر با عائشه ازدواج كرد ، تا بتواند با قوم ابوبكر ، رابطه تبليغي داشته باشد !
5- گفته است «بعد ازدواج سياسي بايد دو طرفه باشد يعني دو طرف سود ببرند.حضرت ابوبکر وقتي به حضرت محمد دختر خود، عايشه، را داد که ايشان يک انسان بي قدرت در مکه و از هر طرف تحت فشار بودند و اين دختر دادن براي حضرت ابوبکر دردسر ساز بود و هيچ دست آوردي سياسي در آن مقطع نداشت»!
ما نيز اين جملات را از دو جهت صحيح نمي‌دانيم :
أ‌.    اگر مشركين مي‌خواستند از جزيي‌ترين كارهاي پيامبر با خبر شوند ، آيا براي ايشان وصلت با رسول خدا (ص) سود نداشت ؟!
ب‌.    حتى اگر جملات گفته شده را صحيح بدانيم ، اما عبارت «در آن مقطع» كه نويسنده سني به كار برده است ، عبارتي كارساز است ؛ زيرا همانطور كه خود اهل سنت اقرار كرده‌اند ، ابوبكر از دوران سفر پيامبر به نزد بحيراي راهب ، از پيامبر شدن و بالاگرفتن كار آن حضرت آگاه بوده است ، و به همين جهت ،‌اگر كسي با اميد نزديكي به چنين پيامبري ، دختر خود را به او بدهد ، آيا اين سود به حساب نمي‌ايد ؟!
6- گفته است «حضرت محمد با دختر بيوه عمر (بزعم شيعه بزرگترين دشمن علي و اسلام!!!) وقتي عروسي کردند که حکومت اسلامي ‌ريشه دوانده بود و حضرت نيازي به ازدواج مصلخت آميز با دختر عمر نداشتند»!
ازدواج پيامبر با حفصه ، به اقرار علماي اهل سنت ، قبل از جنگ احد بوده است ! يعني درست قبل از سخت‌ترين جنگ براي پيامبر ، كه مسلمانان ، شكست خوردند ! چگونه مي‌گويد در آن زمان اسلام بسيار قوي بود ؟!
ثم تزوج حفصة بنت عمر بن الخطاب وكانت قبله تحت خنيس بن حذافة السهمي فتوفي عنها مرجعه من بدر ولم تلد له شيئا فتزوجها رسول الله في شعبان على رأس ثلاثين شهرا من الهجرة قبل أحد بشهرين
الطبقات الكبرى  ج 8   ص 217، اسم المؤلف:  محمد بن سعد بن منيع أبو عبدالله البصري الزهري الوفاة: 230 ، دار النشر : دار صادر - بيروت
7- گفته است «جواب هاي علماي شيعه به سوالات شما، بهترين دليل بر باطل بودن مذهب آنهاست و بر شماست که انديشه کنيد. دهان خود را با بدگويي به ناموس پيامبر، آلوده به گناه نکنيد»!
آيا اهل سنت ، با متهم كردن «قتيلة» همسر رسول خدا به ارتداد ، خود را آلوده به گناه كرده‌اند ؟! ياخداوند كه در مورد دو تن از زنان پيامبر ، سوره تحريم را نازل كرده است ، خود را آلوده كرده است ؟!
البته بررسي پاسخ‌هاي اين نويسنده ، خود نشانگر سطح قدرت علمي و منطق آنان بود !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

88   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   23 خرداد 89
جناب اهل سنت شمال
پاسخ هاي خود را گرفتي. ولي در اين مطالب کپي پيست شده شما مطلبي بود که چنان زشت و کريه است که بنده نمي‌توانم سکوت کنم
«زن عمر و ابوبکر هم که مردند درجايي نخواندم همه مردم جمع شده باشند کسي جار نزده که جمع شويد ملکه اسلام مرده»

آخر مردک عمري. حضرت سيدة النساء العالمين (سلام الله عليها) که به اراده تکويني خداوند طاهر و پاک گرديده است را با زن عمر و ابوبکر مقايسه مي‌کني؟؟؟؟

دخترخوانده حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله)، ام کلثوم که به دست عثمان به شهادت رسيد، شبانه دفن شدند و يا در طول روز و در حضور صدها مسلمان؟؟؟

يا علي
89   نام و نام خانوادگي:  عبد علي     -   تاريخ:   07 تير 89
باسلام وصلوات بر آخرين فرستاده خداوخاندان پاكش الحمدلله الذي جعلنا من المتمسكين بولايته مولانا ومولي الكونين امير المومنين علي ابن ابيطالب(ع) اگر كسي خواب باشدميتوان او را بيدار كرد ولي اگر كسي خودش را به خواب زده باشد عمرابتوني بيدارش كني.اي اهل سنت تا كي ميخواهيد فضايل حضرت علي عليه السلام را انكار كنيد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟هرچند موالي شما هيچ فضيلتي ندارند كه بافضايل مولاي ما مقايسه شود واين قياس مع الفارق است اما ذكر چند نكته كوچك از اقيانوس بيكران فضل علي (ع) شايد خالي از لطف نباشد: كتاب فضل تورا اب بحر كافي نيست كه تر كنم سرانگشت وصفحه بشمارم در ايام الله 13 رجب وتولد مولايمان هستيم وايا ميتوان تولد حضرت در خانه كعبه را انكار كرد؟ يكي ازافراد ؛ ملعون اولي را بعنوان اولين كسي كه اسلام اورد معرفي كرده وروايات علماي سلف خوددر باب دعوت عشيره الاقربين را نخوانده؟ اينكه تنها داماد پيامبر وشوهر دخترش كه اورا پاره تن وام ابيها خوانده علي(ع) بود فضيلت نيست ؟ اينكه به اعتقاد علماي سلف خودتان ايه مباهله وايه تطهير وايه اكمال وسوره انسان وحديث غدير .... در موردمولاي متقيان علي ابن ابيطالب نازل گشته نشان از برتري مولاي ما ندارد اگر بغض وحسادت نسبت به فضايل حضرت نداشتيد فقط وفقط وفقط همين چند فضيلت براي اثبات برتري عشق پيامبر كافي بود در اين باب به كليه خوانندگان وپژوهشگران اهل علم چه سني وچه شيعه پيشنهاد ميكنم كه براي يك بار هم كه شده كتاب گرانسنگ شبهاي پيشاور را مطالعه كنند . اللهم صل علي فاطمه وابيها وبعلها وبنيها وسر المستودع فيها بعدد ما احاط به علمك اللهم عجل لوليك الفرج االهم خص انت اول ظالم بالعن مني وابدا به اولا ثم العن الثاني والثالث والرابع اللهم العن يزيد خامسا
90   نام و نام خانوادگي:  ساره     -   تاريخ:   13 تير 89
دست برادران عزيزمان مجيدم علي و momen abdullah و بقيه بچه شيعه ها و گروه پاسخ به شبهات درد نكند. خيلي خوب و قانع كننده جواب مهران عمري و طه بهنام عمري و بقيه عمري ها رو داديد . مخصوصا برادر مجيد كامنت هايش همه بي نقص است .اجر شما با ائمه .به وجود شما براداران شيعه افتخار مي كنم. در ضمن آقاي مهر...ان اون بويي كه استشمام كرده اي بوي جوراب شيعيان نبوده بلكه بوي عشق همان كسي بوده كه در روح و جان تو نفوذ كرده. بدبخت ما شيعيان بو مي دهيم يا شما سني هاي وهابي كه نجاست سگ را نجس نمي دانيد! لعن علي عدوك يا علي (ع)
91   نام و نام خانوادگي:  بنده خدا     -   تاريخ:   30 تير 89
فقط خدا خدا خدا . بقيه همه بساط آخوند جماعت براي پول درآوردن و چاپيدن مردم بوده . من قيلا يك شيعه متعصب بودم ولي الان فقط به خدا ايمان دارم و به نداي وجدانم عمل مي كنم. وجدانم پيامبر من شده . الن زندگي برام خيلي معناي بيشتري داره و درك بهتري پيدا كردم.
92   نام و نام خانوادگي:  كميل     -   تاريخ:   31 تير 89
بنده خدا
اينو بدون همون خدايي كه بهش ايمان ن-داري دين ناقص تو رو قبول نداره نداره نداره نداره ....
پس الكي كيف نكن.
من نميفهمم اين سنيا چرا ميگن اول شيعه بوديم.مثلا ميخواي ماها به شك بيافتيم؟؟؟؟ شما ...زاده ها از همون اول خلقت عمري بودين.
وجدانم پيامبر من شده!!!هههههه!
اونكه پيامبرت شده شيطانه نه وجدان. هوسته نفس امارته . حيف كه لا تعقلون!
93   نام و نام خانوادگي:  فريدون ارغواني     -   تاريخ:   10 مرداد 89
آخه شما چرا در مورد اهل بيت پيامبر اينطور قضاوت ميكنيد. اهل بيت كه فقط حسن و حسين نيستند.
خدا همه شما را به راه راست هدايت كند.
94   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   11 مرداد 89
با سلام جناب فريدون ارغواني . البته منظورتان را فهميدم و ان اهل البيت ميباشد . در ثاني اهل البيت همان اهل كساء ميباشند . ثالثاً اهل البيت همان منتخبين و فريق الله سبحات تعالي هستند كه براي مباهله با نصارا نجران رفتند . رابعاً اهل البيت همان كساني هستند كه ايه تطهير و و در موردشان نازل شده است . ======================================================== ان شاء الله رنگت عوض نشه . اين اهل بيت كه فكر ميكني هم در قران به انها اشاره شده است ++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++=== ____________________ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞ بسم اللّه الرحمن الرحيم ۞۞۞۞۞۞۞۞۞________________________________ ۞إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ. ۞ـ ____________________ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞ نور آيه 11. ۞۞۞۞۞۞۞۞۞________________________________ در حقيقت ، كسانى كه آن بهتان ( داستان اِفك) را ( در ميان ) آوردند ، دسته اى از شما بودند . آن ( تهمت ) را شرّى براى خود تصوّر مكنيد بلكه براى شما در آن مصلحتى (بوده) است . براى هر مردى از آنان ( كه در اين كار دست داشته) همان گناهى است كه مرتكب شده است ، و آن كس از ايشان كه قسمت عمده آن را به گردن گرفته است عذابى سخت خواهد داشت . ++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++ يا علي
95   نام و نام خانوادگي:  محمود     -   تاريخ:   12 مرداد 89
سلام بر شما: خيلي پيش برايم سؤال بود که چرا پيامبر از شجره ملعونه (بني اميه) زن مي گيره!!! خيلي دوست دارم جواب اين سؤال هم بدونم. موفق باشيد.
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

پاسخ داده شده در سايت ، راجع به ازدواج با حفصه و عايشه همسران رسول خدا (ص) در مورد سوال شما نيز صادق است !

1- مصلحت سياسي

2- امتحان رسول خدا و امت

3- دقيقا شبيه ازدواج نوح و لوط با همسرانشان ! چون قبح جزو شجره ملعونه بودن ، به خاطر مخالفت با پيامبراست !

 موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

96   نام و نام خانوادگي:  محمد امين     -   تاريخ:   23 مرداد 89
اين آقايان كه ادعا ميكنند ما برحقيم و سني ها كافرند.شما كه راست ميگيد چرا تمام سايتهاي اهل سنت واقعي نه صوفي هاي مشرك مثل روافض فيلتر شده است.حق كه با شماست پس ترس شما از كجاست؟آنكه را كه حساب پاك است از محاسبه چه باك است
شما كه به قزويني مي نازيد بهتر ازشون بپرسين اون طلاب برجسته كه با خودتون برده بودين مكه چي شد كه 40 نفرشون به قول خودتون وهابي شدن؟
خدمت برادران مسلمانم عرض مينمايم به بركت شبكه نوراني نور وشبكه عربي المستقبله كه مناظرات بين اهل سنت و روافض را پخش ميكند چندين هزار نفر در خوزستان مسلمان شده اند تا كور شود هركس كه نتواند ببيند.
تازه از تهران بگم به نامباركي اين روافض كه دارن مذهب صفوي را تبليغ ميكنند هر روزه بر تهداد كفار مسيحي كه از آيين كفر آميز شيعه خود برميگردند افزوده ميشود.
اونايي هم كه ميگن اهاي تيجاني تحقيق كرده شيعه شده بهتره درباره علامه برقعي و شهيد رادمهر و مرحوم قلمداران و 000تحقيق كنند.
97   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   23 مرداد 89
جناب يزيد عبدالعمر (96)
http://www.almeshkat.net/
98   نام و نام خانوادگي:  محمد امين     -   تاريخ:   24 مرداد 89
آقاي محترم به احتمال زياد جنابعالي نابينا تشريف داريد.يا كور رنگي داريد.
اسم بنده محمد امينه.
تا اونجايي كه ميدونم شيعه ها اسم بچه هاشون به نام هاي عبد العلي يا عبدالحسين وعبد بقيه امامان نام گزاري ميكنند.و در اسلام عبد هر كس شدن غير الله شرك وكفر محسوب ميشه.
يه سايت عربي معرفي ميكني كه چي رو ثابت كني؟سايت عقيده-سايت نوار اسلام-سني نيوزو... كه ارزش ديدن دارن برو اونا رو ببين فيلتر شدن يا نه؟
خداوند در قرآن مجيد تمام زنان رسول الله را مادر مومنان معرفي نموده البته يادم رفته بود كه قرآن به نظر تمام بزرگان شيعه تحريف شده و تازه شما خودتون كه قرآن براتون قابل فهم نيست بايد امام زمانتون بياد براتون معني كنه تا بفهميد
99   نام و نام خانوادگي:  محمد رضايي(خطاب به محمد امين)     -   تاريخ:   24 مرداد 89
درپاسخ به:
98 نام و نام خانوادگي: محمد امين - تاريخ: 24 مرداد 89
سلام
چند سوال داشتم از شما:
پدر رسول خدا و پدر بزرگشان و پدر پدر بزرگشان مشرك بودنديا مسلمان؟
نام پدر بزرگ رسول خدا چي بود؟نام برادر بزرگ پدر بزرگشان چه بود؟
به فرض كه در مذهب شما اين اربابان من ,مسلمان محسوب نشوند!آيا شما نمونه ي آدم پرستي در آن دوران سراغ داريد دقت كنيد در آن دوران؟
و سوال ديگر آيا عبدالمطلب يعني پرستنده مطلب؟
و سوال آخر آيا شما احتمال نميدهيد عبد به معاني ديگري نيز استعمال شود؟
فكر ميكنم شيوه پاسخ دادن بنده طوري هست كه اگر واقعا طالب حق باشيد شما را به تحقيق وا دارد
100   نام و نام خانوادگي:  محمد رضايي(خطاب به محمد امين)     -   تاريخ:   24 مرداد 89
و اما بعد
درمورد تحريف قرآن (اميد وارم سخن عمر و عايشه را در صحيح ديده نباشي!!!چون اگر ديده باشيد كه واويلا...) مطالب پايين خيلي كمكتون ميكنه
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=sokhan&id=99
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=sokhan&id=96
ديگر آنكه درمورد خانم عايشه به ترتيب صفحات پايين را بخون
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=8434
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=8440
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=8526
راستي آيا در قرآن اهل سنت سوره اي به اسم تحريم نيست !!!؟
راستي شيعيان فقط يك امام معصوم و وصي ندارند از آل محمد (ص),بلكه قبل از حضرتش دور13 خورشيد چرخيدند ما ميگيم آل محمد شما ميگيد؟
ما ميگيم اربابنا و مولانا و امامنا حضرت صادق (ع),شما ميگيد شاگردشون!
واقعا آل محمد تفسير ميدونن يا ... ؟شيعه ميگه قرآن و عترت,شما ميگيد...!؟
امام حسين (ع) از اهل بيت چندتا از حضرتشان حديث داريد شيعيان چند تا؟
شيعه قرآن ندونه كي بدونه ؟
101   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   24 مرداد 89
با سلام
جناب محمد امين جدي سوال كردي يا همينطوري :
واقعاً اگر دنبال جوابي بسم الله :
چرا شيعيان نام فرزندان خود را «عبد العلي ، عبد الحسين و ...» مي‌گذارند ؟
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=805

اونهم از منظر علماي شما .
=======================================================================
يا علي
102   نام و نام خانوادگي:  حسين     -   تاريخ:   25 مرداد 89
با سلام و درود .
با تشكر از جناب مجيد م علي و مومن عبدلله عزيز كه زحمت ما را مي كشند . خدا انشالله در دنيا و اخرت خير و بركت به شما و خانواده ي عزيزتان عنايت بفرمايد . و اين مجاهده شما هم در پيشگاه حضرت زهرا (س) قطعا بي اجر نيست . اميد وارم هيچ وقت خسته نشويد .

من فكر مي كنم اين اقاي مهران با قطب خواندن ابوبكر واقعا بي سوادي خود ثابت كردند . اين نوع نوع بيان نشان مي دهد ايشان از فرقه ي ساختگي تصوف سني نقشبنديه باشند كه ببا چرخش از اصول متصوفه ( كه جميعا خرقه خود را به علي و باب علم رسول و صاحب سر اوليا و انبيا مي رسانند و از ان به عنوان سلسله الذهب نام برده ميشود ) دامن وهلبيت سقوط كرده اند . احتمال مي دهم از وهابي ها و منتصبين اين فرقه ساختگي و اهل بندر تركمن باشند . به قول هانري كربن در نقد تصوف سني : تصوف سني براي پر كردن جاي قطب يا بايد يك امام تازه خلق كند يا امام شناسي جديدي بر پا كند . كه به كمك اين آقايون سلفي امامشان را خوب يافتند كه همانا شيطان و حزب آن باشد .

باز هم به شما درود ميفرستم و سلامتي تان را از خدا خواستارم . سربازان خوب امام عصر (عج) .
103   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   25 مرداد 89
جناب دشمن محمد امين

صرف نظر از خزعبلات و جفنگياتي که سر هم کردي

چند تا مطلب را به تو ميگويم

اگر ملاک مذهب شما عمري ها برقعي ديوانه که خود هم در عقايد خود گير افتاده بود و البته بعد مجبور به توبه شد و وصيت کرد که در امامزاده روستاي محل تولدش دفن شود، مي باشد که واي بر شما اهل عمر که ملاک مذهبتان خليفه اي خائن، غاصب، دروغگو، حيله گر و گناهکار و برقعي ديوانه است
در واقع غير از اين از شما بدعتيون عمري انتظار نميرود.

و اما در مورد مرتضي رادمهر شخصيتي واهي که براي خود ساخته ايد و گند آن هم در سايتها در آمده است از شما تقاضا دارم هر چه سريعتر آدرس محل سکونت قبلي ايشان را به بنده بدهيد تا شخصا در مورد آن تحقيق کنم و سني شوم.
اينطور که در سايتهاي سني مذهب مانند سني نيوز ميگويد مرتضي رادمهر در تهران زندگي ميکرده است!
لطف کن آدرس او را بده تا من سني شوم
يا حق
104   نام و نام خانوادگي:  محمد امين     -   تاريخ:   25 مرداد 89
با سلام خدمت دوست گرامي محمد رضايي
پدر ايشان به طور قطع بر ديني كه رسول الله آورده ايمان نياورده اند چون قبل از ايشان فوت نمودند.من آزاد انديشم و در مورد رفتگان هيچ نظري ندارم جز اينكه الله (جل) تنها عالم بر غيب مي باشد و خداوند در مورد آنها داوري ميكند.
و اما مهمترين معني عبد يعني بنده.عبد الله يعني بنده خداوند.
در مورد تحريف قرآن خوشحالم كه شما تحريف قرآن را قبول نداريد.اما نميتوانيد منكر اين باشيد كه در اكثر كتب حديث از زبان بزرگان دين كه به طور يقين اين سخنان از زبان اين بزرگواران نيست احاديثي مبني بر تحريف قزآن وجود دارد .به نظر شما اگر كسي اين سخنان را به امامان نصبت دهد حكمش چيست؟
خوب من دوست داشتم درباره شيعه تحقيق كنم ولي متوجه شدم در ديني كه خداوند حتي از ناسزا گفتن به بتها ما را نهي كرده ولي علماي شما ودوستان گرامي در سايت به هر كس از گذشته تا حال از علما و بز رگان صحابه به راحتي توهين مي كنند و از واجبات مذهب شيعه نيز ميباشد ديگه ديدم بيخيال.ديگه لازم نيست برم دنبال مذهبي باشم كه ادب از واجبات مذهبشه.
آقاي momen abdullah نه ببخشيد يار شيطان برو سيرت بزرگان دين را ببين ادب اونا كجا تو كجا.
خداوندا همه گمراهان را به راه راست هدايت بفرما.حتي اگه خودم يكي از اونها باشم.
105   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   25 مرداد 89
سلام

جناب مومن عبدالله برادر عزيز

عجيب بود که من نظر شماره88 شما را در اين صفحه مشاهده نکرده بودم!
برادر اين چه حرفي است که ميزنيد؟؟!!
قباحت دارد!!!!
ملکه اسلام ديگر کيست؟!!!
همسر خليفه دوم عمر مادر همه عمري ها بود
زيرا عايشه فتوا داده بود که ميتواند به همه مردان عمري شير دهد و محرم شود
و او هم چنين کرده بود و مادر همه عمري ها شده بود
از شما ديگر انتطار نداشتم اينگونه نظر دهيد!!!!!!!!!!!!!!
در ضمن همانطور که ميدانيد در مذهب عمري زن نبايد براي همسرش آرايش کند بلکه اين مرد است که براي مردان ديگر خود را آراسته نمايد.
باور نميکنيد؟
اماکن تمريني را ببينيد خودتان براحتي متوجه خواهيد شد.
106   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   25 مرداد 89
من نميدونم چرا اينائي که ادعا ميکنند که به اصطلاح در حال تحقيق در مذهب تشيع هستند خيلي سريع خود را لو ميدهند و دم خورسشان ميزند بيرون
و مشخص ميشوند که نه تنها شيعه نيستند، حتي سني هم نيستند، بلکه وهابي هستند!
يه نگاهي به نظرات اين دشمن محمد امين بيندازيد.
از ابتدا تا هم اکنون
دروغگو هميشه رسواست

جناب مومن دست مريزاد برادر
احسنت
107   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   25 مرداد 89
راستي جناب

دشمن محمد امين

قبلا سئوالي در مورد رادمهر کرده بودم جواب ندادي زيرا جوابي براي آن نداشتي و دروغگو هميشه رسواست.
اما نظرت و در مورد اين صفحه بگو تا نيتت براي همکيشان خودت هم معلوم بشه
http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=shobheh&id=90

در ضمن دوستان شيعه
به عکس العمل اين دشمن محمد امين دقت کنيد.

يا حق
108   نام و نام خانوادگي:  محمد رضايي(خطاب به محمد امين)     -   تاريخ:   25 مرداد 89
سلام خدمت شما دوستم
اولا رفتارهاي نادرست را اگر از هر كسي ديديد من در اينجا از شما عذر خواهي ميكنم
دوما حتي اگر اين ناراحتي ها پاك شدني نباشد باز هم مذهب شيعه ارزش تحقيق را دارد و اگر پس از تحقيق درست (رجوع به كتب علما از جمله المراجعات و ...)به سخن من پي نبرديد من را لعن كنيد
سوما شما همه ي سوالات من را گويي بررسي نكرديد و مطالب قرارداده شده را رجوع نكرديد دقت كنيد سخن جناب عمر و ام المومنين عايشه در صحيح آمده(دقت كنيد). اجماع علماي اهل سنت اين است كه صحيح شيخين ,كاملا صحيح هست و حديث بخاري و مسلم نياز به بررسي ندارد
چهارما جناب مجيد م علي براي شما پيامي گذاشته بود كه من كار شمارا راحت ميكنم و نشاني زير را براي شما ميگذارم(البته شما خودتان در نظر قبليتان فرموديد:اما مهمترين معني عبد يعني بنده.عبد الله يعني بنده خداوند پس طبق نظر شما من نتيجه ميگيرم كه شما معاني ديگري نيز قبول داريد آيا اين درست است كه انسان نيمه خالي ليوان را ببيند ... حالا لينك زير را بخوانيد)
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=805
ودرآخر ازشما ميخواهم كه به حق رسول الله لينك هاي گذاشته شده در نظرات قبلم و اين نظر را به خوبي مطالعه كنيد و سپس نظر دهيد
109   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   25 مرداد 89
با سلام دوست عزيز جناب اقاي حسين متشكرم , جناب محمد امين بنده دو سوال كوچك از شما ميكنم البته قبلاً اين سوالها را كرده بودم متاسفانه با تمام سادگي هيچكدام از برادران اهل سنت جواب مرا نداده اند. ▼▼▼ سوال اول . بي بي فاطمه بنت اسد مادر گرامي حضرت علي عليه الصلاه و السلام كي مسلمان شدند ؟. لطفاً به سال اكتفا كنيد از ماه و روز ننويسيد . ▲▲▲ سوال دوم بنده : سبب ازدواج حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم با ام حبيبه دختر ابوسفيان چه بود ؟ ▲▲▲ در مورد ايه شريفه از قرآن کريم : ===۩۩===========۩۩=====بسم الله الرحمن الرحيم ======۩۩===========۩۩=== ======۩۩=====وأنکحوا الأيامي منکم والصالحين من عبادکم وإمائکم ======۩۩===== ( سوره نور آيه 32 ). اين عبادكم ..چه معني دارد , بنده لينكي براي شما گذارم اميدوارم انرا خوانده باشيد . اما در مورد تحريف قران كريم : پاسخ به شبهاتي پيرامون تحريف قرآن، ازدواج موقت و خطبة البيان http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=19 در ختم كلام اين جمله زيبا را از امام خميني رحمه الله عليه انهم در رد تحريف قران كريم : اينك ديدگاه امام را درباره اين اتهام يادآور مى شويم، ايشان چنين فرمود: ان عنايْ المسلمين بجمع كتابهم و حفظه و ضبطه فى مجالى القرأْ و الكتابْ، يدفع الانسان الى اليقين ببطلان مزعمْ التحريف و انه امر لا ينبغى ان بركن اليه ذو مسكْ. «تهذيب الاصول» امام در اين فراز، از عنايت مسلمانان به حفظ و گردآورى آيات قرآن سخنى مى گويد و يادآور مى شود كه عنايت مسلمانان صدر اسلام به قرآن، مانع از آن بود كه كلمه‏اى از آن حذف گردد و يا افزايش پيدا كند، و قرآن نشانه موجوديت و كيان اسلام و عظمت مسلمانان بود. چگونه امكان داشت، قرآن با آن همه حافظان و قاريان و نويسندگان، تحريف شود؟ با اين كلام متين كه مورد احترام جميع ما شيعيان ميباشد راهي جز قبول ان براي شما نگذاشته است . هرچند كه حرف امام دلالت بر صادق بودن جمع قابل قبولي از صحابه رسول اكرم و تابعين ميكند , شما كه معتقد بر عدالت جميع صحابه ميباشيد بايد انرا صد در صد قبول كنيد . ========================== خواهشمندم حتماً حتما ً جواب ان دوسوال بالا را پيداكنيد و ما را در جريان بگذاريد خيلي خيلي مهم است خصوصاً براي شما و امثال شما . ========================== يا علي
110   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   26 مرداد 89
جناب آقاي سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي (رضي الله عنه))
مطلب داخل گيومه «» نقل قول بنده از کامنت 87 اهل عمر شمال حجاز است. نه بنده!!
البته شما به نکته بسيار خوب و ظريفي اشاره کرديد. اجازه دهيد آن را کمي بسط دهم:
******* عقده هاي رواني عايشه دل سياه **********
از منظر روانشناسي اعمال عايشه ريشه در عقده هاي دوران کودکي و نوجواني او دارد.
بررسي اين عقده ها خود کتابي خواهد شد حجيم. (که بنده همين جا نگارش آن را به شما پس از پايان تحرير کتاب «از تبر ابراهيم (عليه السلام) تا خنجر ابولولو (رضي الله عنه)»، به شما پيشنهاد مي‌کنم).

يکي از اين عقده ها، عقده ملکه شدن است!!! يهود خبيث که به خوبي از اين عقده رواني عايشه خبر داشت از اين مساله بهره برداري کاملي کرد. چگونه؟؟
>>>> با پيشنهاد يک راه شيطاني و احمقانه براي «ملکه‌» شدن <<<<

http://www.farsicrc.org/index.php?option=com_content
&view=article&id=2260:60--&catid=153:christian-organizations&Itemid=170
>>> کتاب اشعيا از مجموعه کتب عهد عتيق يهود لعين <<<<
شماره 60 مصراع 16:
«16 و شير امّت‌ها را خواهي‌ مكيد و پستانهاي‌ پادشاهان‌ را خواهي‌ مكيد و خواهي‌ فهميد كه‌ من‌ يهوه‌ نجات‌ دهنده‌ تو هستم‌ و من‌ قدير اسرائيل‌، وليّ تو مي‌باشم.»
به زبان انگليسي و عبري:
http://www.mechon-mamre.org/p/pt/pt1060.htm
«16 Thou shalt also suck the milk of the nations, and shalt suck the breast of kings; and thou shalt know that I the LORD am thy Saviour, and I, the Mighty One of Jacob, thy Redeemer.»
دقت کنيد به جمله:
«shalt suck the breast of kings»
«و پستانهاي‌ پادشاهان‌ را خواهي‌ مكيد »
**********
البته اين بيماري رواني به نصاري منحرف هم نيز سرايت کرد:
http://d0.e-loader.net/oFuZzOysU2.jpg
************
آري. بعضي احمقها، راز ملکه شدن را در مکيده شدن شيرشان توسط سيبيلوها مي‌دانند!!!!
جناب آقاي سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي (رضي الله عنه))
حال دانستيد که ريشه فتوي عايشه دل سياه در چه بوده است؟؟
>>>>>> در يهوديت <<<<<<
اين مکتب يهود است که مکيدن پستان توسط سيبيلوها را نشان عظمت مي‌داند!!!

يا علي
111   نام و نام خانوادگي:  محمد رضايي(خطاب به محمد امين)     -   تاريخ:   26 مرداد 89
و البته مقداري از سخنان بنده ماند كه با عرض پوزش الحاق به سخنان بالااضافه ميكنم
مطلبي فرموديد كه: پدر ايشان به طور قطع بر ديني كه رسول الله آورده ايمان نياورده اند چون قبل از ايشان فوت نمودند.
اگر به فرض بگيريم اربابم حضرت عبدالمطلب مسلمان نبودند!آن هم به استناد آنكه قبل از رسول خدا(ص) بودند! اين موضوع بازهم سوال بنده را زير سوال نميبرد و آن را رد نميكندچون:
صحبت اين نيست كه رسول خدا ,به دعوت پرداخته بودند يا نه.بلكه صحبت بر روي توحيدو شرك هست.ازشما سوال ميپرسم حضرت ابراهيم (ع) مشرك بودند؟چي فرموديد ايشان موحد هستند ! ايشان كه قبل از رسول خدا بودند!!!
آيا رسول خدا ازاين موضوع برائت جست؟آيا دليلي بر مشرك بودن ايشان داريد؟راستي حضرت ابراهيم (ع) يهودي بود؟مسيحي بوديا نه تسليم فرمان خدا
و مسلمان بوده؟
خلاصه آنكه اين يك پاسخ بود نه تنها پاسخ,اميدوارم به لينك قرارداده شده رجوع كرده ايد و جواب هاي ديگر نيز گرفته ايد ولي حيف هست كه دليل بنده رد شود و دوست داشتم ازش دفاع كنم
و يك نكته :
كتاب كافي را من از هيچ عالمي از شيعيان نديده و نشنيده ام كه بگويند تمام آن صحيح هست.يعني احاديث بايد بررسي شود (اين كه كافي شريف است ديگر كتاب بحار جاي خود را دارد پس اگر جناب عمر از آيه رجم سخن گفته آن هم در صحيح شما كه اجماع علمايتان آن را كاملا صحيح ميداند پس بايد خواه نا خواه به خاطر سخن خليفه دوم آن هم دركتاب برادر قرآنتان بايد به آن گردن بنهيد!ولي اگر حديثي از ما داريدمبني بر تحريف قرآن با بررسي سندي آن را مطرح كنيد تا پاسخ آن را از تحريريه اين سايت بشنويد)
اگر من در مذهب ناحقم خداوند مرا از اهل تسنن بگرداند و اگر شما مسير حق را انشاالله ناخواسته گم كرده ايد بيابيد
اميد وارم آمين بگوييد
112   نام و نام خانوادگي:  مجيد علوي کبير     -   تاريخ:   26 مرداد 89
آقاي سعيد حسيني ببخشيد قصد جسارت ندارم ولي يه کم بيشتر مطالعه داشته باشيد بد نيست اصلا وهابي وجود نداره من خودم تحقيقاتي داشتم در اين زمينه شخص محترمي به نام محمد ابن عبدالوهاب اومده هرچي ازاين بتاي زمون خودشو نابود کرده که امروزه تومملکت ما بهش ميگن زيارتگاه چندتا دشمن پيدا کرده چند نفري هم که با نظر اون موافقن براشون لقب گذاشتن حالا کسي کم مياره ميخواد ياروو رو پايين بياره مارک وهابي به ياروو ميچسبونن البته من ساده وبا زبان کودکانه نوشتم که کاملا متوجه بشيد اگه مفصل خواستيد به همون آيديم پي ام بديد قانع ميشيد البته انشاالله خداوند همه را هدايت کند
بدروود
113   نام و نام خانوادگي:  محسن ا     -   تاريخ:   26 مرداد 89
جناب مومن عبدالله عزيز:

با تشكر از شما در اين جمله كه فرموديد: "چون بابون از منبر بالارفتند و اداي خليفة الله را در آوردند" متوجه معني روياي رسول الله (ص) شدم كه چرا اولين، دومين و سومين بالارونده از منبر خود را به همراه بني اميه به شكل بوزينه ديدند.
114   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   26 مرداد 89
سلام جناب مجيد عمري صغير کودک جان سلام عليکم برو دنبال بازيت
115   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   26 مرداد 89
جناب اموي ذليل
پس اين وب سايت متعلق به چه کساني است؟
----http://وهابي.com----
يهود؟ و يا شايد عباداليزيد؟؟
راستي جناب اموي ذليل
اين بتهاي که شما مي‌فرماييد براي 1000 سال در حجاز بوده است را چه کسي برافراشته بود؟
مقبره عثمان چه کسي بت کرده بود؟
اهل عمر؟
عجب ديني دارند اين اهل عمر. بعد از 1000 سال ناگهان کشف مي‌کنند که مشرک هستند!!!
راستي اجازه است ما هم بتکده هاي عمري با خاک يکسان کنيم؟؟
همان بتکده‌اي که در آن خداي ساق دار پرستش مي‌شود!!!

يا علي
116   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   26 مرداد 89
با سلام
جناب 115 !!!! عمري حقير .
برو كمي مطالعه كن , البته وهابي در دو گروه وجود دارد انهايي كه حقيقتاً عبد صالح الوهاب ميباشند كه همان شيعيان صالح علي عليه السلام ميباشند .
دومين گروه كه خود را < واه ها بي > اينها اون ميوهاي متعفن و گنديده و تلخ سمي شجره ملعونه ميباشند كه انقدر بوي تعفنشان گسترش پيدا كرده كه خودشون هم در فكر تغير اسمشان بر اوردند . حالا اسمشون عوض كردن با بوي گندش چه ميكنيد .
بحساب انها كارشان شبيه اين جوكه : ميگويند روزي در جمعي مرد نتوانست خودشو كنترل باد باصدايي از در رفت در حين اينكار صداشو بلند كرد كه كسي صداي كند كاريشو نشنوه , يكي از دوستانش كه كنارش بود گفت توي كاري براي صدايش كردي اي كاش براي بويش هم كاري ميكردي ..
بله مشكل شما محبين ابو يزيد ملحد و فاسق همينه كه اگر بگي << وا ها بي >> گند كار ابويزيد ملعونتون هم تمومميشه .
در ضمن سن بالا دليل بر حرديت نيست بلكه ممكنه سن تو به اندازه الباني باشي و خريت هم به همون اندازه .
لعنت خدا بر كعب الاحبار يهودي پايه گذار اصلي سلفي ها ( selfish ) خود پرستان و شيطان پرستان .

قابل توجه برادر سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) < واه ها بي > همون صداهاي است كه اينها از حلقوم گثيفشان در مياورند و انهم براي معرفي خودشان .

يا علي

يا علي
117   نام و نام خانوادگي:  محسن ا     -   تاريخ:   27 مرداد 89
برادر مجيد م علي عزيز

روي سخنتان در كامنت 118 حتماً با شماره 114 بوده نه اين حقير. براي جلوگيري از تكرار چنين اشتباهي بهتر است اسم مخاطبتان را ذكر بفرماييد.
118   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   27 مرداد 89
سلام عليکم

جناب مجيد م علي
برادر عزيز

به نکته بسيار جالبي اشاره فرموديد :

واه ها بي > همون صداهاي است كه اينها از حلقوم گثيفشان در مياورند و انهم براي معرفي خودشان .

از شما کمال تشکر را دارم

يا علي يا علي يا علي
119   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   27 مرداد 89
با سلام جناب محمد امين هنوز منتظر جواب شما هستم , دوتا سوال كوچك و اسان كردم , فرار نكنيد اين دوتا جواب شما براي خودتان مهم است , تكرار اول : ▼▼▼ سوال اول . بي بي فاطمه بنت اسد مادر گرامي حضرت علي عليه الصلاه و السلام كي مسلمان شدند ؟. لطفاً به سال اكتفا كنيد از ماه و روز ننويسيد . ▲▲▲ سوال دوم بنده : سبب ازدواج حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم با ام حبيبه دختر ابوسفيان چه بود ؟ ▲▲▲ يا علي
120   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   27 مرداد 89
با سلام
جناب محسن ا بله صحيح است در شماره نظر اشتباه شده اما اسم اصلي اونو نوشتم . !!! عمري حقيري .
بهر حال از شما جداً معذرت ميخواهم .

يا علي
121   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   28 مرداد 89
جناب دشمن محمد امين

من همواره منتظر جواب سئوالاتم هستم!
122   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   28 مرداد 89
با سلام
برادر عزيز جناب سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) اجازه بدهيد كه ايشان اول جواب بنده را بدهد بعد .
از جماعت اهل سنت و همچنين كشته مرده هاي همفر هم ميخواهم در جواب به اقاي محمد امين كمك كنند .

يا علي
123   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   30 مرداد 89
با سلام جناب محمد امين براي اخرين بار , دوتا سوال كوچك و اسان كردم , اين دوتا جواب شما براي خودتان مهم است , تكرار دوم : ▼▼▼ سوال اول . بي بي فاطمه بنت اسد مادر گرامي حضرت علي عليه الصلاه و السلام كي مسلمان شدند ؟. لطفاً به سال اكتفا كنيد از ماه و روز ننويسيد . ▲▲▲ سوال دوم بنده : سبب ازدواج حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم با ام حبيبه دختر ابوسفيان چه بود ؟ ▲▲▲ كمكت هم ميكنم . http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%D8%B7%D9%85%D9%87_%D8%A8%D9%86%D8%AA_%D8%A7%D8%B3%D8%AF ============================================================================= يا علي يا علي
124   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   03 شهريور 89
با سلام جناب محمد امين . شايد تا بحال بجواب صحيح رسيده باشيد , اما دوست دارم كمي از اين مسئله را براي شما بگشايم . حضرت ابوطالب در سال كه حضرت ابوطالب رحلت =================== . 1 ) پيامبر از شدت محبت به حضرت ابوطالب سال وفات وى را عام الحزن ناميد چنانکه حلبى مى‌نويسد: مات أبو طالب وخديجه عليهما السلام في عام واحد وهو عام الهجره، فسماه رسول الله صلى الله عليه وسلم عام الحزن. التوحيدي، أبو حيان علي بن محمد بن العباس (متوفاي ۴۱۴هـ)، البصائر والذخائر، ج ۴، ص ۱۷۹، تحقيق: د.وداد القاضي، ناشر: دار صادر - بيروت/لبنان - ۱۴۱۹هـ-۹۹۹م؛ المرسي، أبو الحسن علي بن إسماعيل بن سيده (متوفاي۴۵۸هـ)، المحکم والمحيط الأعظم، ج ۳، ص ۲۲۵، تحقيق: عبد الحميد هنداوي، ناشر: دار الکتب العلميه - بيروت، الطبعه: الأولى، ۲۰۰۰م؛ النويري، شهاب الدين أحمد بن عبد الوهاب (متوفاي۷۳۳هـ)، نهايه الأرب في فنون الأدب، ج ۱، ص ۱۵۷، تحقيق مفيد قمحيه وجماعه، ناشر: دار الکتب العلميه - بيروت، الطبعه: الأولى، ۱۴۲۴هـ - ۲۰۰۴م؛ السخاوي، الإمام الحافظ شمس الدين محمد بن عبد الرحمن (متوفاي۹۰۲هـ)، التحفه اللطيفه في تاريخ المدينه الشريفه، ج ۱، ص ۱۲، ناشر: دار الکتب العلميه - بيروت، الطبعه: الأولى، ۱۴۱۴هـ/ ۱۹۹۳م؛ الحلبي، علي بن برهان الدين (متوفاي۱۰۴۴هـ)، السيره الحلبيه في سيره الأمين المأمون، ج ۳، ص ۴۹۸، ناشر: دار المعرفه - بيروت – ۱۴۰۰. ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- 2 ) حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم در تشيع جنازه ايشان حضور پيدا كردند : =============================================== ولمّا قيل لرسول الله: إن أبا طالب قد مات عظم ذلک في قلبه واشتدّ له جزعه، ثمّ دخل فمسح جبينه الأيمن أربع مرّات، وجبينه الأيسر ثلاث مرّات، ثمّ قال: يا عم ربيت صغيراً، وکفلت يتيماً، ونصرت کبيراً، فجزاک الله عني خيراً، ومشى بين يدي سريره وجعل يعرضه ويقول: وصلتک رحم، وجزيت خيراً. هنگامى که به رسول خدا (ص) خبر دادند که ابوطالب از دنيا رفته، اين مصيبت بر قلب او سنگينى نمود و ناله آن حضرت را شديد کرد. رسول خدا بر جنازه ابوطالب وارد شد، سپس به طرف راست پيشانى او را چهار مرتبه و به طرف چپش را سه مرتبه دست کشيد، سپس فرمود: اى عمو ! وقتى کودک بودم تو مرا بزرگ کردي، وقتى يتيم بودم تو سرپرستيم کرد، و هنگامى که بزرگ شدم تو يارى‌ام کردي، پس خداوند به تو پاداش خير دهد. سپس جلوى تابوت او رفت و فرمود: اى عمو ! تو صله رحم را به نيکى بجا آوردى و پاداش نيکى دادى‏. اليعقوبي، أحمد بن أبي يعقوب بن جعفر بن وهب بن واضح (متوفاي۲۹۲هـ، تاريخ اليعقوبي، ج ۲، ص ۳۵، ناشر: دار صادر – بيروت. 3 ) محبت پيامبر اکرم به عقيل به خاطر ابو طالب: ============================ محمد بن سعد و ديگر بزرگان اهل سنت در باره محبت رسول خدا صلى الله عليه وآله به جناب ابوطالب عليه السلام مى‌نويسند: عن أبي إِسْحَاقَ أَنّ رَسُولَ اللَّهِ صلى اللَّهُ عليه واله و سلم قال لِعُقَيْلِ بن أبي طَالِبٍ: يا أَبَا يَزِيدَ اني احبک حُبَّيْنِ لِقَرَابَتِکَ مِنِّي وَحُبٌّ لِمَا کنت أَعْلَمُ من حُبِّ عَمِّي إِيَّاکَ. من تو را از دو جهت دوست دارم، دوستى به خاطر خويشاوندى که با من داري، دوستى به خاطر آنکه مى‌دانم عمويم ابوطالب تو را دوست داشت. از اين جمله معلوم مى‌شود که حضرت ابوطالب چقدر در نزد رسول خدا صلى الله عليه وآله داراى اجر و قرب بوده الزهري، محمد بن سعد بن منيع أبو عبدالله البصري (متوفاي۲۳۰هـ)، الطبقات الکبرى، ج ۴، ص ۴۳، ناشر: دار صادر - بيروت؛ الطبراني، سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم (متوفاي۳۶۰هـ)، المعجم الکبير، ج ۱۷، ص ۱۹۱، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مکتبه الزهراء - الموصل، الطبعه: الثانيه، ۱۴۰۴هـ – ۱۹۸۳م؛ النيسابوري، محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم (متوفاي۴۰۵ هـ)، المستدرک على الصحيحين، ج ۳، ص ۶۶۷، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ناشر: دار الکتب العلميه - بيروت، الطبعه: الأولى، ۱۴۱۱هـ - ۱۹۹۰م؛ إبن عبد البر، يوسف بن عبد الله بن محمد (متوفاي۴۶۳هـ)، الاستيعاب في معرفه الأصحاب، ج ۳، ص ۱۰۷۸، تحقيق علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعه: الأولى، ۱۴۱۲هـ؛ الجزري، عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد (متوفاي۶۳۰هـ)، أسد الغابه في معرفه الصحابه، ج ۴، ص ۷۰، تحقيق عادل أحمد الرفاعي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان، الطبعه: الأولى، ۱۴۱۷ هـ - ۱۹۹۶ م؛ الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي۷۴۸هـ)، سير أعلام النبلاء، ج ۱، ص ۲۱۹، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسه الرساله - بيروت، الطبعه: التاسعه، ۱۴۱۳هـ. --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- 4 ) زار قريش به حضرت بعد از وفات ابوطالب: ======================= چگونه مى‌تواند رسول خدا (صلى الله عليه و اله و سلم) اين همه ابراز محبت و علاقه به يک کافر و يا مشرک داشته باشد و ابوطالب چگونه مشرکى است که تا زمانى که زنده بود اجازه نداد هيچ آسيبى به پيامبر برسد: ما نالت مني قريش شيئا أکرهه حتى مات أبو طالب تا زمانى که ابوطالب زنده بود، قريش نمى‏توانست هيچ گونه ناخوشايندى براى من ايجاد کند. الحميري المعافري، عبد الملک بن هشام بن أيوب أبو محمد (متوفاي۲۱۳هـ)، السيره النبويه، ج ۲، ص ۲۶۴، تحقيق طه عبد الرءوف سعد، ناشر: دار الجيل، الطبعه: الأولى، بيروت – ۱۴۱۱هـ؛ الطبري، أبي جعفر محمد بن جرير (متوفاي۳۱۰)، تاريخ الطبري، ج ۱، ص ۵۵۴، ناشر: دار الکتب العلميه - بيروت؛ القرشي الدمشقي، إسماعيل بن عمر بن کثير أبو الفداء (متوفاي۷۷۴هـ) السيره النبويه، ج ۲، ص ۱۲۳؛ العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي۸۵۲ هـ)، فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج ۷، ص ۱۹۴، تحقيق: محب الدين الخطيب، ناشر: دار المعرفه - بيروت =============================================================================== در نهايت چگونه ميشود كه ايشان را كه قبل از اسلام بدين حنيف اسلام ابراهيمي بودند و وارث حضرت عبد المطلب جد مطهر حضر محمد صلي الله عليه و اله باشند و بعد مسلمان نشده باشند ؟؟ در ضمن مادر حضرت علي عليه السلام حضرت فاطمه بنت اسد از سابقين در اسلام بود و بعد از حضرت خديجه كبري ( س ) دومين بانوئي بود كه بدين مبين اسلام گرويد ,و اين مسئله مورد اتفاق تمامي مذاهب اسلامي است . حال چگون امكان دارد كه اين بانوي محترم در همسري يك ( نعوذ بالله ) غير مسلمان بماند . يا رسول اكرم صلوات الله عليه و اله به ايشان انقدر محبت داشته باشند , يا حتي عدم ازار و اذيت شدنشان در مكه را مديون . بخدا قسم در وهله اول اين علماي شما در مقابل خداوند و رسولش حضرت محمد صلي الله عليه و اله مسئولند و در اخرت بايد جواب گوي اين افترا و اباطيل كه واقعاً عين كفر است باشند . =============================================================================== از شما ميخواهم كه بار پيدا كردن حقيقت خصوصا در اين مورد مطالعه داشته باشيد . ------------------------------------------------------------------------------------------------------------ منبع : حضرت ابوطالب (عليه السلام) http://sibtayn.com/fa/index.php?option=com_content&view=category&id=504&Itemid=1050 يا علي
125   نام و نام خانوادگي:  خاك     -   تاريخ:   14 شهريور 89
اكثر اين اهل تسنن و وهابيون، خود را به خواب زده‌اند و هر چه استدلال بياوريم، آنها نهي مي‌كنند. يا حيدر كرار.
126   نام و نام خانوادگي:  ش.صفا     -   تاريخ:   14 شهريور 89
مي‌شد همه شب‌‌هاي شب، نخوابد توي بسـتر پيامبر، مي‌شد جانش را سپر بلاي پيامبـر نکند، فقط يکي از آيه‌هاي قرآن کم مي‌شد؛ وَ مِن النّاس مَن يشري نفسه ابتغاء مَرضات الله. ( بقره / 207 ) مي‌شد توي رکوع انگشترش را به آن فقير انفاق نکند. فقط يکي از آيه‌هاي قرآن نازل نمي‌شد، ‌انّما وليّکم الله... و الّذين ... يؤتون الزّکوة و هُم راکعون. (مائده / 55 ) مي‌شد با همسرش، با بچه‌هايش، آن سه روز، افطارشان را به مسکين و يتيم و اسير ندهند، فقط از سوره‌هاي قرآن، هَل اَتي ( سوره انسان ) نازل نمي‌شد. مي‌شد. وقتي ديد دستش خالي‌ست و دينار و درهمي ندارد براي کمک به نظام اسلامي، نرود آب بکشد از چاه،‌ که به ازاي هر دلو، يک دانه خرما بدهندش، که بشود يک مَن خرما، که بيايد و بدهد به پيغمبر؛ به رهبرش. که آيه نازل بشود؛ وَ الّذين لا يَجدون الّا جهدهم. ( توبه / 79 ) مي‌شد آن‌قدر شجاعانه و دليرانه نجنگد که قرآن حتي به ضربه سمّ اسبش قسم بخورد: و العاديات ضبحاً. فالموريات قدحا. (عاديات / 1 و 2)ً مي‌شد باب مدينه علم نبوي نباشد، که دوست و دشمن بگويد مَن عِنده عِلم الکتاب، علي‌ست. مي‌شد توي حج آخر،‌ اين قدر ولايتش مهم نباشد که آيه بيايد بلِّغ ما اُنزل اليک من ربک فاِن لَم تفعل فَما بلّغت رسالته که دست عزيزي دستش را بالا ببرد، و بگويد من کنت مولاه فهذا عليٌّ مولاه که آيه نازل بشود اَليوم اکملت لکُم دينکُم و اتممتُ عليکُم نعمتي. (مائده / 3) مي‌شد؟ نه، نمي‌شد. او علي بن ابيطالب بود. همان مردي که ابن عبّاس مي‌گويد: نزلت في علي ثلاث مأته آيه / سيصد آيه در شأن علي(ع) نازل شده است. آيا باز هم دنبال جواب هستند افرادي مانند علي آقاها ... ؟
127   نام و نام خانوادگي:  امير     -   تاريخ:   15 شهريور 89
لعنت خدا بر شاه اسماعيل صفوي. پس ما پيرو اين پيامبري بوديم که چنين اصحابي داشت و زنش او را مسموم کرد! عجب پيامبري و عجب عالم به غيب بود. از خودم خجالت مي‌کشم که يک مسلمان‌زاده‌ام. ديني که اين‌قدر مسائل دارد، پيامبري که چون ابوبکر و عمر و عثمان خبيث و علي که به گفته شيعه 25 سال عقده حکومت داشت و از زنش هم نتونست دفاع کند، همشون سر و ته يه کرباسن. اميدوارم روزي بيفتين به جان همديگر و به دست خودتون خودتونو از بين ببريد.
128   نام و نام خانوادگي:  ميلاد     -   تاريخ:   15 شهريور 89
گند مي‌زنيد به باور مردم. اين حرف‌ها چيه؟ چه سياستي؟ اونها واسه زن گرفتن و دادن سياست مي‌دونستند چيه؟ همچين پيامبري بايد هم يه همچين صحابه‌اي داشته باشه.
129   نام و نام خانوادگي:  ناشناس     -   تاريخ:   15 شهريور 89
باسلام به دستندرکاران اين سايت خداوند در روز قيامت بين همه ما قضاوت خواهد کرد اين دنيا محل فريب است ما در دوره اخر زمانيم بهرحال تشخيص حق از باطل است که دين واقعي است درود بر شيعه وهمه شما عزيزان که جوابهاي دندان شکن به دشمنان دين ميدهيد چه بسا ما برادران اهل سنت را نيز دوست داريم وچه بسا انان نيز مسلمانند پس بياييد وحدتمان را بيشتر کنيم تا بسياري از مشرکان در پوسته سني ها ميخواهند بين ماها اختلاف ايجاد کنند برادران وخواهران سني عزيز تر از جانمان تعصبات را کنار بگذاريد من اگاهي ديني چنداني ندارم ولي اين سايت با مدرک ودليل برايتان حرف ميزند شماها مراجعه کنيد اگر قانع نشديد ان حرفي جداگانه است ولي بگويم که کسي که حب علي وخاندانش در دل دارد زنده دل است درود بر شيعيان ومحبان علي براي ظهور اربابمان مهدي موعود صلوات
130   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   15 شهريور 89
جناب امير کرد! چگونه است که علم غيب حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) را با شهادت ايشان به زهر يهود را تعارضي نيست؟؟ يا علي
131   نام و نام خانوادگي:  علي تميمي     -   تاريخ:   30 شهريور 89
ياعلي
132   نام و نام خانوادگي:  حسين     -   تاريخ:   31 شهريور 89
سلام زماني در زندگي مرد و زني از بستگان ما اختلاف افتاد مثل زندگي همه ما!! پيش عالم خبير و محبوبي رفتند. مرد گفت همسرم فلان و فلان كرد و حرمت مرا شكست و و و و و و ... پس من او را كتك زدم. آن عالم خوب گوش كرد و سپس گفت نه بالاتر از پيامبرت هستي (صلي الله عليه و آله) و نه آن زن موذي‌تر از عايشه. و اما بدان كه هيچ‌گاه عايشه را كتك نزد! تا آنجا كه خود خداوند صدايش درآمد كه با ملائكه و مومنين صالح به حمايت ايشان خواهد آمد! اگر شما دو زن آزارتان را به اين حبيبم ادامه دهيد. ولا درسي است براي همه اهل دنيا براي زندگي ثانيا حبيب خداست به خاطر همين صبرش ! حضرات لوط و نوح بابت همين صبر بر آزار زن صيقل خوردند و زيبا شدند و هر زن و مردي كه بر بيماري و مشكلات و حتي اخلاق بد طرف مقابل صبر كند ماجور است. و در اين ميدان(صبر) پيامبر ما جلودار است (و همه ميادين) صلي الله عليه و آله
133   نام و نام خانوادگي:  محمد رضايي(خطاب به امير و ميلاد)     -   تاريخ:   04 مهر 89
اولا: يه خورده تعصب رو دين داشتن خوبه. مثلا آدم بپرسه! نه سريع شانه خالي كنه! تو اسلام اگه برات سوال پيش بياد هيچ اشكالي نداره (حال اگه سوالي داريد از موسسه بپرسيد تا پاسخ بگيريد) و من محض اطلاع عرض مي‌كنم آرزو دارم مسلمان باشم دوما: اصحاب پيامبر اونا نيستند كه بعضي‌ها فكر مي‌كنند بلكه اصحاب پيامبر حضرت علي. حمزه. سلمان,... هستند كه اگر مثل اين اشخاص واسه هر رهبري تو دنيا پيدا كردي، حرف شما درست!
134   نام و نام خانوادگي:  ناشناس     -   تاريخ:   30 آبان 89
اهانت به بزرگان دين همچنان ادامه دارد شرماوره
135   نام و نام خانوادگي:  ناشناس     -   تاريخ:   30 آبان 89
عايشه رضي الله مؤمنان عايشه رضي الله عنها را بشناسيد بسم الله الرحمن الرحيم(النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ) احزاب 6 « پيامبر اولي تر است به مؤمنان از خود آنها و زنان پيغمبر نيز مادران مؤمنان هستند » . پروردگار جهانيان وقتي خواست انسانها را به سعادت. وکاميابي هميشگي برساند و به آنها بياموزد که چگونه به انسانيت واقعي برسند، پيامبران خويش را از ميان نسل انسانها برگزيد وبه آنها کتاب ودستورات خويش راعطا فرمود تا به جهان بشريت عرضه نمايند. افرادي که در اولين روزها گِرد اين فرستادگان الهي جمع ميشدند و آنها را تصديق مي نمودند، معمولاً انسان هاي روشن ضمير و پاک طينتي بودند که خداوند،قلب هايشان را جهت پذيرفتن دين و احکام خودش،هدايت نموده بود. در بين اين افراد، زنان نيز نقش مهم و چشم گيري داشتند و چه بسا درمياديني که پا از مردان فراتر نهاده اند،وجان ومال و هستي خويش را در راه نشر واشاعه دين الله، فدا کرده اند. در عصر رسول خدا صلى الله عليه وآله وصحبه وسلم آخرين فرستاده الهي ـ نيزجهت نجات انسانها, چنين زنان نمونه اي يافت مي شوند که امروز ما مديون احسان وفداکاري هاي آن عزيزان هستيم . وقتي اسلام آمد، ديگر فرقي بين سياه وسفيد، زن ومرد نماند، همه را برابر مي نگريست. همه را در اجر وثواب با يک ديد نگاه مي کرد وهمگي در بارگاه الله داراي ارزش و شرافت بودند . اگر ما زندگاني رسول اکرم صلى الله عليه وآله وصحبه وسلم رابررسي نماييم و نحوه رسيدن دين اسلام به تمام جهان را مورد مطالعه قرار دهيم، مي بينيم که در کنار مجاهدان جان بر کفي که گرداگرد رسول الله صلى الله عليه وآله وصحبه وسلم چون پروانه مي چرخيدند، زنان مجاهدي نيز حضور داشته اند که در بعضي ميدان ها چون علم وتقوي، از بسياري مردان بالاتر رفته اند و مراتب صعود وترقي به بارگاه احديت را بيشتر پيموده اند. يکي از اين بزرگ زنان نمونه اسلام ، کسي که عالم اسلام به نام او افتخارمي کند ، و محدثين وفقهاء نام مبارکش را زينت بخش کلامشان قرار داده اند، همسر گرانقدر رسول الله صلى الله عليه وآله وصحبه وسلم محبوبه مصطفي، صديقه بنت صديق پرورده صديق اکبر رضي الله تعالى عنهما،مادر مؤمنان، حضرت عايشه رضي الله عنها مي باشد کسي که نيم قرن بعد از پيامبر صلى الله عليه وآله وصحبه وسلم به نشر دين همّت نمود، و با مجاهدتها وايثارگري هايش سبب شد تاعلم حديث وفقه و تفسير جان گيرد و دين اسلام به صورت کامل وجامع از رسول الله صلى الله عليه وآله وصحبه وسلم به نسل هاي بعدي برسد. حضرت ام المومنين عايشه رضي الله عنها، به خاطر حافظه قوي واستعداد فراوانش مفسري بزرگ، فقيهي چيره دست، محدثي توانا، اديبي متبحر و حتي پزشکي
136   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   30 آبان 89
سلام
جناب ناشناس , بزرگان يعني چي ؟؟؟

لبيك يا علي
137   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   01 آذر 89
جناب ناشناس
از استعداد هاي نادر و بي‌مثال عائشه انحراف قلب به سمت باطل حين زندگي در خانه رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) بود!!!!
استعدادي که پيش از او فقط در زنان نوح و لوط (عليهما السلام) ديده شده بود!!!

يا علي
138   نام و نام خانوادگي:  حسين     -   تاريخ:   06 دي 89
خدمات عايشه:به راه انداختن جنگ بر عليه خليفه مسلمين(امام علي),تير باران جسد فرزند پيامبر(حسن ابن علي),...........
139   نام و نام خانوادگي:  m:k     -   تاريخ:   20 دي 89
نظر من در مورد عايشه فرق ميکند چون با حضرت علي (ع) جنگيد
140   نام و نام خانوادگي:  آناهيت     -   تاريخ:   21 دي 89
امير و ميلادي كه حرف مفت ميزنين يه كم كتاب بخونين تا بفهمين به امثال احمقايي مثل شما ميگن مصرف كننده بي مصرف.كتاب كميته 300 از دكتر جان كلمن.از نظر شما احمقا سياست رو فقط يهودي و بهايي مي فهمن ؟البته سياست در فساد رو كه اولن و حرفي درش نيست
از 4000 دانشمند مسلموني كه 400 سال بعد از اسلام بودن بگذريم كتاب مغز متفكر جهان شيعه كه با تحقيق خود غربي هاست نشون ميده علم و سياست انساني يعني چي.
141   نام و نام خانوادگي:  ايليا علوي     -   تاريخ:   29 دي 89
پس تكليف عايشه چه مي شود كه در جواني بايد بيوه شود و ديگر هم ازدواج نكند؟ اصلا چرا پيامبر بايد با يك كودك 9-10 ساله ازدواج كند؟ خواهش مي كنم من را متقاعد كنيد زيرا بايد اين شبهه را براي دوستانم پاسخ دهم دم شما گرم يا علي
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

عائشه هنگام ازدواج با رسول خدا (ص) ده ساله نبوده است :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=699

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

142   نام و نام خانوادگي:  علي پورزاهد     -   تاريخ:   15 بهمن 89

بنام خدا

با سلام

ميخواستم بدونم خداوند مهربان در محشر چگونه حاضر ميباشد آيا همه قادر به ديدن ذات بي بديلش خواهند بود؟


143   نام و نام خانوادگي:  هاشمي     -   تاريخ:   29 بهمن 89
خواهش ميكنم بااين حرفهاي وهابيون ودوستاشون دلزده نشيد وبه فعاليت خوبتون ادامه بديد
وفقك الله
144   نام و نام خانوادگي:  منتظر منتقم فاطمه     -   تاريخ:   03 اسفند 89
سلام به جناب هاشمي.
شيعه اگر شيعه باشه از خوندن اينها محكمتر رو حرفهاش مياسته.
اللهم عجل لوليك الفرج
145   نام و نام خانوادگي:  فاطمه علواني     -   تاريخ:   14 اسفند 89
من كار به بقيه ندارم هميشه اول مطالعه كردم بعد سر نتيجه اي كه رسيدم تا ته وايسادم و كوتاه نميام.خدام برام مهمه پيغمبرم هم مهم.چند وقت قبل يكي از دوستام حرفي بهم زد كه ناراحتم كرد هرچي هم دنبال جوابش گشتم پيدا نكردم لطفا اگه ميتوني جوابشو بهم بده.اون ميگفت عايشه9سالش بود كه با ژيامبر ازدواج كرد.اون ميگفت عايشه يك زن فاحشه بود.اون ميگفت پيامبر عاشق عايشه بود.اون ميگفت كه پيامبر منفعت طلب بوده من اين حرف اون رو قبول ندارم اما واقعا نميدونستم بهش چي جواب بدم چون خودم هم ميدونم ژيامبر عايشه رو باسن خيلي كم به عقد خودش در اورد.آخه مگه ممكنه پيامبرواقعابا يه دختر بچه ازدواج كنه وبا وجود فاحشه بودن اونو دوست داشته باشه.اگه بخاطر مقاصد سياسي بودچرا با اون همبسترشد؟ميتونست مثل بقيه زنهاش باهاش رفتار كنه و چرا با اون سن كم؟
جواب نظر:

با سلام

خواهر گرامي

1- در مورد سن عائشه در هنگام ازدواج با رسول خدا (ص) به صورت مفصل در آدرس ذيل پاسخ داده شده است :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=699

2- در مورد تهمت فحشا به او نيز به صورت مفصل در آدرس ذيل پاسخ داده‌ايم :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=10289

3- در مورد ادعاي علاقه رسول خدا (ص) به او اگر چنين بود آن حضرت اراده طلاق او را نمي‌كردند !

4- همبستر شدن ، حق طبيعي يك زن است ، كه وقتي ازدواج كرد ، ديگر نمي‌تواند با مردي غير از شوهر خود باشد ، و نبايد او را از حق طبيعي خود محروم كرد .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

146   نام و نام خانوادگي:  زهرا     -   تاريخ:   31 فروردين 90
خدمات عايشه به اسلام و كتاب عايشه بعد از پيامبر رو خوندي-تاجاهلاني مثل تو باشند وضع مابهتر نميشه-اميد كه خداي محمد جوابت رو بده-
147   نام و نام خانوادگي:  سيد مجيد طالبي     -   تاريخ:   31 فروردين 90
اين بحث ها خوبه .به شرط اينكه توهيني به هيچكس نشود و ثانيا طرف هاي بحث عناد نكنند. از اين حرف ها گذشته الان زمان اتحاده و مطمئنا مشتركاتمون بيش از اختلافاتمون.
148   نام و نام خانوادگي:  سرباز امام زمان (انشا الله)     -   تاريخ:   02 خرداد 90
جناب ناشناس و سني هاي عزيز

اميدوارم اين را بدانيد که عايشه در جنگ جمل بر ضد خليفه ي خود يعني حضرت علي(ع) شوريد و با ايشان جنگ نمود ولي حضرت علي (ع) احترام اورا نگه داشتند و او را به مدينه فرستادند.

يک سوال اساسي :

آياامام حسين (ع) نوه ي رسول خدا نبود که قبل از اينکه جنگي کند در کربلا ان بلا را برسر ايشان اوردند. ... ... ......... چرا ..........
149   نام و نام خانوادگي:  محمد شيخي     -   تاريخ:   23 خرداد 90
برادان عزيز اهل سنت پاسخ دهند...
در هر جنگي دو حالت وجود دارد و غير از اين دو حالت هيچ حالت ديگري وجود ندارد :
1) يا هر دو طرف مقابل باطل (اهل باطل) هستند 2) يا يکي بر حق است و طرف ديگر باطل
حالت سومي که هر دو بر حق باشند وجود ندارد ( هم محال عقلي است ،هم محال قرآني )
برادران عزيز اهل سنت پاسخ دهند که در جنگ جمل کدام يک از حالات بالا اتفاق افتاده؟
1)هم لشکر اميرالمومنين علي باطل بوده و هم لشکر عايشه و طلحه و زبير 2)لشکر عايشه بر حق بوده و لشکر اميرالمومنين باطل 3) و يا لشکر مولا علي حق بوده و لشکر عايشه باطل
150   نام و نام خانوادگي:  پيرو حضرت محمد (ص)     -   تاريخ:   01 تير 90
واقعامتاسفم براي عقيده وايمان سستي که داريد اينرا بدانيد که شما 18 آيه قرآن رارد ميکنيد وطبق آيات قرآن شماها کافر مطلق هستيد.
جواب نظر:

!!!

151   نام و نام خانوادگي:  شهاب     -   تاريخ:   07 مرداد 90
بسم الله الرحمن الرحيم
در مورد زن پيانبر من چند نظر کوتاهي دارم مه اگه اجازه بدهيد عرض کنم ! بله متشکرم
عايشه با علي جنگيد خوب کار خوبي نکرد درست . اما چند سوال .. عايشه به قصد جنگ با علي خروج کرد از مکه ؟ ولي چرا رفت عراق ؟ مگه علي در مدينه نبود ؟ مکه تا مدينه راهي نيست . سوال دوم بعضي از شيعه ها رو که ميبينم ناسزا ميگن به عايشه به حيرت ميافتم که مگر اينها ادعا نميکنن که از شيعه علي هستند ؟ مگر علي سيد و سرور اونها نيست ؟ علي که عايشه رو با کمال احترام به مدينه فرستاد هيچ توهيني هم نکرد . چرا ؟ چون همسر بيامبر بوده . خب حالا شما چرا سب ميکنيد شما هم به خاطر بيامبر توهين نکن مثل علي . همون کاري رو بکن که علي کرد . ولي خب اونها هم که سب ميکنن اسمشون فقط محبان علي هست و علي بري از اونهاست اصلا حاظرم قسم بخورم يه بار هم نهج البلاغه رو از اول تا اخر نخوندن به خيالشون يکي هست اسمش علي بود ما هم بايد دوستش بداريم وسلام .به اين ميگن عاشق هوا پوچ اسم خالي فقط . يه سوال ديگه هم که داشتم اينکه چرا دختران ائمه اکثرشون با نام عايشه هستند . خاهشا جواب توجيهي نميخام ها . مثلا بگيد خب اين اسم ها رسم بوده و از اين جور توجيهات . خب رسم بوده که بوده بايد امام رضا يا امام کاظم اسم دخترشو با نامي که مشهور هست به مرتد بزاره ؟اسم ديگه نبود ؟ اينهمه اسم هاي خوب و خشکل مثل فاطمه کلثوم زينب مريم خديجه اخه چرا عايشه ؟ سوال بعدي به اعتقاد شيعه چهارده معصوم از بدر تولد معصومند عصمت رو هم اينجور تفسير ميکنند که نه اشتباه ميکنند نه نسيان يا فراموشي نه خطا نه کوچک نه بزرگ . خب بيامبر چرا خطا کرده و عايشه رو براي همسري اختيار کرده ؟ اگه خطا نيست بس چي هست ؟ مگر شيعه نميگه عايشه مرتده ؟ دو راه بيشتر ندارن اين شيعيان( همون هاي که ادعاي محبت اهل بيت ميکنن ) يا اينکه بگن عايشه مرتد نيست يا اينکه تعريف عصمت رو عوض کنند . راه سوي وجود نداره . در اين خصوص هم جواب توجيهي نميخوام اينکه چه ميدونم ازدواج پيامبر هدف سياسي داشته و از اين جور جوابات جون نا معقول هست اولا ابوبکر دومين مردي بود که به بيامبر ايمان اورد يعني همون اويل با بيامبر بوده چه دليل داشته دخترش رو به نکاح خود دربياره با اينکه بزرگ عشيره با بيامبر هست ؟ ثانين پيامبر کي با عايشه ازدواج کرد ؟ چه زماني ؟ زماني که بيامبر از ناحيه دشمن هنوز احساس خطر ميکرد ؟ و مجبور به کار بستن اين سياست بود ؟
در اخر هم بايد عرض کنم من سني نيستم ها شيعه هستم از شيعيان علي بن ابي طالب وو به سيد و مولايم اقتدا ميکنم و هر کاري که او کرد من هم خواهم کرد بدون هيچ توجيهاتي او عايشه رو سب نکر بلکه احترام کرد او ابوبکر و عمر رو سب نکرد بلکه بيعت کرد قبولشون کرد در امور سياست مشاور بود سکوت کرد براي چي براي بقاي دين حالا ما چکاره هستيم که بخواهيم با سب و لعن ديني که سيدمان علي در نگهداشتنش صبر و تحمل و مجاهدت کرده ما بياييم در اين زمان تهديمش کنيم ؟
سلام الله عليک يا ابا تراب
152   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   07 مرداد 90
با سلام جناب شهاب متشكرم از سوالهاي شما هرجند پيشنهاد ميكنم كه در اين موارد تحقيق بكنيد جنانچه از نظرتان بر ميايد اين سوالها را از روي خلوص فرموديد . بنده سعي ميكنم كه جواب شما را انهم بطور خلاصه بدهم. ============================================================= شما فرموديد كه : عايشه با علي جنگيد خوب کار خوبي نکرد درست . -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- جوابي كه ميتوان داد اينه كه ايشون و همراهانشان بر امام زمان خودشان حضرت علي عليه السلام خروج كردند پس براحتي ميتوان گفت كه ايشان عملاً كافر شدند اينرا در تمامي فرقه هاي اسلامي ميگويند. ====================================================== ولي چرا رفت عراق مسلماً قصد ايشان فرار از جنگ نبوده چرا كه حضرت علي عليه السلام بارها از او و همراهانشان خواست كه سلاح رابرزمين بگذارند وليكن انها وقتي كه به بصره رسيدند بيت المال را غارت كردند و اينكه شايد بتوانند از شام كه در انوقت تحت سلطه معاويه پسر هند جگر خوار بود كمك بگيرند و ...... ================================================================================ گفتيد كه عايشه را سب ميكنند نه برادر من انچه ممكن است انجام بدهيم سب نيست هرچند كه بعضي ها بدون داشتن مجوزي از علماي سرشناس اينكار را ميكنند . با دليل كه با لا اورده شد كه ايشان بر امام زمان خود خروج كرد و ايشان را جزو منافقين و كفار در مياورد لعنشان جايز است خصوصاُ كه خود الله سبحان تعالي در قران و حضرت محمد صلي الله عليه و اله در احاديث خويشن بما جواز اين كار را داده اند . انچه ما در مورد ايشان ميگويم حقيقت است و لا غير چرا ما انرا در مورد دختر ابوسفيان كه او هم همسر پيغمبر اسلام و برادر زاده ملعونش يزيد ابن معاويه نوه حضرت محمد صلي الله و پسر امير المومنيين عليه السلام را شهيد كرد امر به كشتار اصحاب حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم داد و در نهايت حمله به مكه مكرمه داد. ============================================================= فرموديد كه ايشان همسر پيعمبر عظيم الشان اسلام هستند . خوب برادر ان شاء الله قران را خوانده باشي الله سبحان تعالي همسران حضرت لوط ( ع ) و و حضرت نوح ( ع ) را لعن كرده اما همسر كافر ملعوني بمثل لوط تمجيد كرده . ============================================================= گذارن اسم نمي تواند دليل قوي باشد خيلي از كفار بودند كه اسم خودشان اسمهاي اسلامي ميگذاشتند . ================================================= در اخر بازهم پيشنهاد ميكنم زياد مطالعه كنيد جوابهاي شما در همين سايت وزين امده است . اما در مورد رابطه بين حضرت علي عليه السلام و اين اقايان غاضب امامت دو حديث برايت مي اورم اتفاقاً دومي از نهج البلاغه ميباشد اميرمؤمنان (عليه السلام)، ابوبكر وعمر را دروغگو، گنهكار، حيله گر و خائن مى‏داند، 1 ) همان طورى در كتاب صحيح مسلم كه از ديدگاه اهل سنت صحيح‏ترين كتاب بعد از قرآن كريم مى‏باشد ، از زبان عمر ، خطاب به عباس و على مى‏گويد : فلمّا توفّي رسول اللّه صلى اللّه عليه وآله، قال أبو بكر: أنا ولي رسول اللّه... فرأيتماه كاذباً آثماً غادراً خائناً... ثمّ توفّي أبو بكر فقلت : أنا وليّ رسول اللّه صلى اللّه عليه وآله، ولي أبي بكر، فرأيتماني كاذباً آثماً غادراً خائناً ! واللّه يعلم أنّي لصادق، بارّ، تابع للحقّ! . پس از رحلت پيامبر گرامى (ص) ، ابوبكر مدعى خلافت آن حضرت شد ، و شما دو نفر (على وعباس) ابوبكر را دروغگو، گنهكار ، حيله گر و خائن دانستيد ، و پس از درگذشت ابوبكر من مدعى خليفه پيامبر و ابوبكر نمودم شما باز هم مرا دروغگو ، گنهكار ، حيله گر و خائن دانستيد . صحيح مسلم ج 5 ص 152، (ص 728 ح 1757) كتاب الجهاد باب 15 حكم الفئ حديث 49، فتح الباري ج 6 ص 144 . -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- 2 ) علي (عليه السلام) براى خلافت خلفاى گذشته مشروعيتى قائل نيست و آنان غاصب خلافت حق خود مى‏داند، وغصبوني حقي ، وأجمعوا على منازعتي أمرا كنت أولى به. قريش حق مرا غصب كردند و در امر خلافت كه از همه شايسته‏تر بودم با من به نزاع برخاستند . شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج 4، ص‏104، ج 9، ص 306 . =============================================================== با اين مقاله تحقيقات خودتان را شروع كنيد : آيا امام علي عليه السلام خلافت خلفاء را مشروع مي‌دانست ؟ http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=449 ------------------------------------------------------------------------------------------ لبيك يا علي
153   نام و نام خانوادگي:  مهران عباسي     -   تاريخ:   17 مرداد 90
به چه علت سياسي پيامبر با عايشه ازدواج كرد لطفا اون علت رو كاملا برام توضيح بدين
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

بحث خون بس ،‌يك امر رايج در جاهليت بود و وقتي كه شخصي دختري از قبيله‌اي مي‌گرفت ، ديگر كشتن او و يا آزار او توسط آن قبيله عملي زشت به شمار مي‌رفت ؛‌و به همين وسيله رسول خدا (ص) مي‌توانست در قبيله آنها به تبليغ بپردازد .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

154   نام و نام خانوادگي:  نادر اميني     -   تاريخ:   03 شهريور 90
با سلام
ضمن احترام به برادران اهل سنت توصيه مي کنم مناظرلت شبهاي پيشاور را حتما بخوانيد ويا به کتابهاي علامه عسگري و کتاب الغدير مراجعه بفرماييد
ما براي همه ياران پيامبر احترام قائليم الا اينکه در مورد واقعه غدير اين ياران در هنگام رحلت پيامبر يا آن واقعه غدير را فراموش کردند ويا اينکه اسير مقام شدند
155   نام و نام خانوادگي:  آرتيماني     -   تاريخ:   03 شهريور 90
با سلام وعرض ادب خدمت تمامي عزيزان
شيعه به هيچ وجه عايشه زن پيامبر (ص) را فاحشه نمي داند چرا که در کتب شيعه وسني موضوع تهمت زنندگان به يکي از زنان پيامبر ونزول آيه در خصوص رفع اتهام از ايشان آمده است کلمه فاحشه در ادبيات عرب به معاني مختلفي آمده است وبد زباني -رفتار ناشايست -خلاف فرمان شوهر عمل کردن -زنا و.... که براي مثال وقتي گروهي از دشمنان به پيامبر سام عليکم به معني لعنت بر شما گفتند پيامبر فرمودند وعليکم که عايشه شروع به دشنام دادن به آن گروه نمودند وپيامبر فرمودند که عايشه از فاحشگان نباش يعني از فحش دهندگان و بد زباننان نباش .کتاب هاي زيادي از علماي شيعه وجود دارد که جمع آوري احاديث وروايات مد نطر نويسنده بوده است که مطالعه اين کتب براي طلاب علوم ديني جهت بررسي راويان حديث وتشخيص درست يا جعلي بودن آن مناسب است وبراي مردم عامي که پايه علمي کاملي ندارند نوشته نشده است وگروهي که علاقه اي به وحدت مسلمين ندارند با استناد به اين کتب سعي در تحريک برادران اهل سنت برعليه شيعيان دارند آن چيزي که امروز مهمترين مسئله مسلمانان است جلوگيري از نفاق است چراکه اتحاد شيعه وسني بلاي جان دشمنان اسلام و در صدر آن صهيونيسم است ترويج افکار افراطي مانند وهابيت وافکار طالبان
همگي از سوي دشمنان اسلام انجام ميشود قابل توجه عزيزان اهل تسنن در سالهاي اخير وهابيون با حذف بخشي از کتب تاريخي سعي در کتمان حقيقت دارند براي مثال در کتب تاريخي که در سالهاي اخير چاپ ميشوند واقعه قدير حذف شده يا فقط کلياتي از آن بافي مانده در حاليکه جزئيات آن واقعه حذف شده است در هر حال خداوند رحمان شربت شيرين حقيقت را به طالب واقعي حقيقت مي چشاند واين قبيل کارها خللي در حقيقت
ايجاد نمي کند وسلام التماس دعا







156   نام و نام خانوادگي:  عايشه يا غير عايشه     -   تاريخ:   07 شهريور 90
اسلام دين خداست و الحمدالله اصلش تحريف نشده لطفا جزئيات را زياد بزرگ نکنيد. انشاالله حقيقت روشنتر خواهد شد بزودي زود
يا رسول الله رحمت دنيا ها يا عترت پاکش
حسين به تنهاي براي همه حقايق را درک کردن کافي است .
157   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:   02 مهر 90
سلام خدا بر ال الله و لعنت خدا بر دشمنان اهل بيت عليهم السلام
158   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   03 مهر 90
- سوره: 24 , آيه: 26 الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُوْلَئِكَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ در آيه مذکور تفکر کنيد وديگر ياوه گويي نکنيد.؟!
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

بهتر است در مورد تفسير اين آيه از ابن تيميه كمك بگيريد ، زيرا اگر از كسي كه به شما اين شبهه را مطرح كرده است سوال كنيد كه : آيا اين آيه مي‌گويد اگر ثابت شد زني زنا كار است و با مردي اجنبي بوده است ، بر اساس اين آيه ثابت مي‌شود شوهر او نيز زناكار است و بايد حد زده شود (زيرا زنان زناكار براي مردان زناكار هستند) ، در پاسخ مي‌ماند و جوابي براي گفتن نخواهد داشت !

ولي حتي ابن تيميه به تبع از ساير علماي اهل سنت گفته است كه مقصود از الخبيثات ، كارهاي بد است ، يعني كارهاي بد از افراد ناشايست سر مي‌زند !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

159   نام و نام خانوادگي:  علي کريمي     -   تاريخ:   06 مهر 90
خيلي خوب توضيح داده بود
160   نام و نام خانوادگي:  عبد خدا     -   تاريخ:   22 مهر 90
ما اهل سنت برايمان بس است که مي گوييم يا الله 2.مي گوييد عايشه (رض) فاحشه بوده پس به سوره مبارکه نور رجوع کنيد 3.اگر امامان علم غيب داشتند پس چرا شهيد شدند4شما خودتان به فکر خود باشيد که اعمال جاهلانه تان شما را به ورطه نابودي و جهنم مي کشاند5آيه اي براي امامت بصورت آشکار ذکر کنيد6بگذاريد خلفاي راشدين خدا بينشان قضاوت کند نه عبد خدا7مذهبي که همه اش گريه وزاري باشد پيشکش شما فقط ياالله که مرز بين مسلمان بودن وجاهليت است فقط ياالله ياالله يا الله
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

1. لابد شما ابوبكر و عمر و عبد الله بن عمر و حضرت علي را سني نمي‌دانيد كه مي‌گفتند «يا رسول الله» و از آن حضرت بعد از رحلت در خواست حاجت مي‌كردند !

2. ما هيچ‌گاه نمي‌گوييم عائشه فاحشه بوده است ، بهتر است سري به آدرس ذيل بزنيد :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=10289

3. آيا رسول خدا علم غيب داشت يا خير؟ «الا من ارتضي من رسول» پس چرا رسول خدا شهيد شد ؟! (صحيح بخاري مي گويد رسول خدا با خوردن سم از دنيا رفت)

4. اهل سنت عيسي را مانند ابراهيم امام مي‌دانند(صحيح مسلم) ، رسول خدا را نيز امام مي‌دانند ؛ آيه اي‌از قرآن بياوريد كه امامت اين دو شخص در آن به اسم ذكر شده باشد ! (كليت امامت در قرآن آمده است و مصاديق آن به بيان رسول خدا موكول شده است ، همانطور كه اصل نبوت در قرآن آمده است ولي نام 124000 پيامبر در قرآن نيامده است)

5. يعقوب آنقدر براي پسرش گريست كه چشمانش سفيد شد ولي خداوند او را مدح مي‌كند ! بهتر است كمي ارتباط خود را با قرآن زياد كنيد !

گروه پاسخ به شبهات

161   نام و نام خانوادگي:  سيد جواد ذاكر     -   تاريخ:   02 آبان 90
لعن الله عدوك يا علي
162   نام و نام خانوادگي:  عايشه موسوي     -   تاريخ:   03 آبان 90
ابتدا از همه از شما اقاي شهاب متشكرم برادر شيعه واقع بين اگر همهچنين نگاهي به خاندان وجانشينان ايشان داشته باشيم هيچ شك وشهبه اي بوجود نمي ايد همانطور كه ميدانيد هيچ حديثي رانمي توان يافت كه 100در100درست باشد و به چيزي كه كاملا اطمينان نداريم پس نبايد اتكا كنيم و در مورد حضرت عايشه هم چه سندي محكمتر از قران ايه ي 11و 4 ...سوره ي نور براي رفع هرنوع شك فقط كافيست به اين ايه مراجعه كنيد
جواب نظر:

با سلام

خواهر گرامي

1. آيادر اين آيه نامي از عائشه آمده است كه به صراحت آن را مربوط به عائشه مي‌دانيد ؟

2. آيا شيعيان روايتي صحيح السند براي متهم كردن عائشه به فحشا دارند ؟

3. آيا در كتب اهل سنت اهانتهاي بسيار زشت (از جمله جنب شدن مردان نامحرم بعد از رسول خدا در خانه عائشه) نداريد؟

4. شيعيان نه فقط عائشه ، بلكه همسران همه انبيا و حتي زن كافر نوح و لوط را از فحشا مبرا مي‌دانند ، اما اين موجب بهشتي شدن آنها نيست .

5. كساني كه همسر رسول خدا (ص) را متهم به فحشا كردند تعدادي از صحابه بودند «ان الذين جائوا بالافك عصبة منكم»

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

163   نام و نام خانوادگي:  صابر شالچي     -   تاريخ:   12 آبان 90
سلام عليكم 1-بنده خودم شيعه هستم و با فردي سني قرار بر ازدواج دارم اول از جنابعالي ديدگاهتان را در مورد اين مسئله ميخواهم 2- قرار بر اين شده كه هر 2 مطالعاتي بكنيم و با هم به بحث بنشينيم و هركس متقاعد شد روش ديگري را بپزيرد. حال ايشان سوالي از من پرسيدهاند كه بنده ميخواهم از شما بپرسم. سوال اين است= در واقعه شكستن پهتوي دخت پيغمبر حضرت فاطمه(س) ميگويند كه از پسر بودن ان اگاهي داشتند به حدي كه نامش را محسن نيز نامگزاري كرده بودند. حال با امكانات ان زمان اين امري غير ممكن به نظر مي ايد. از جنابعالي تقاضا دارم كه در اين مورد جواب منطقي و قانع كننده به اين بنده حقير بدهيد. 3- در صورت امكان ار عايشه كه سني ها ام الممنين از او ياد ميكنند بفرمايد. و البته ديدگاه شيعه در مورد او چيست و در كل قضيه چه بوده است از خداوند برايتان طلب خير دارم. اجرتان با خدا. لطفن مرا در اين امر مشكل ياري كنيد تا به خواسته خدا همسرم شيعه شود. متشكرم
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

1. حكم ازدواج شيعه با اهل تسنن در آدرس ذيل به صورت مفصل آمده است :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=693

2. در قرآن آمده است كه خداوند به زكرياي پيامبر (ص) گفت به تو فرزندي به نام يحيي خواهم داد ؛ آيا اگر رسول خدا (ص) طبق وحي با خبر شده باشند كه فرزند اميرمومنان پسر است آيا اشكالي دارد ؟

3. در مورد عائشه همسر رسول خدا (ص) به صورت مفصل در بخش پرسش در مورد عائشه همسر رسول خدا (ص) صحبت شده است .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

164   نام و نام خانوادگي:  ف حسيني     -   تاريخ:   29 آذر 90
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت شما بزركواران دوستي دارم كه شيعه است ولي عمر و ابوبكر و عايشه را دوست دارم و متقاعد است كه اينها خوب هستند و دشمن بيامبر و اسلام نيستند همجنين سوال كرد از من كه اكر عايشه خوب نبود جرا بيامبربااو ازدواج كرد و جرا موقع رحلت بيامبر سر حضرت در دامان عايشه بوده است ؟ به نظر شما جه جوابي بايد به او بدهم تا قانع شود ؟با تشكر فراوان و اجرتون با حضرت زهرا سلام الله عليها
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

1. در مورد خوب بودن يا نبودن آنها بهتر است عقيده حضرت علي عليه السلام را در مورد آنها براي وي بيان كنيد :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1312

2. علت ازدواج حضرت با عائشه در همين صفحه آمده است ، همانطور كه بايد علتي براي ازدواج حضرت نوح و لوط با همسرانشان پيدا كرد اينجا نيز بايد چنين شود .

3. شيعه اعتقاد دارد كه در لحظات آخر سر حضرت در دامان امير مومنان علي عليه السلام بود و نه عائشه و براي اين مطلب شواهدي نيز از كتب اهل سنت دارند .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

165   نام و نام خانوادگي:  پوريا عرفانيان دادرسي جوانمرد     -   تاريخ:   30 آذر 90
بسم الله الرحمن الرحيم اللهم صل علي محمد و آل محمد سلام و درود خدا بر شما باد خدا خيرتان بدهد. اميرالمومنان-عليه السلام- از حوض کوثر سيرابتان کند ان شاءالله با تمام جان و دل با شماييم. من تازه اين پايگاه اينترنتي را يافتم. و پس از خواندن چند مقاله اشکهايم جاري شد. و اما بعد: کتاب عايشه بعد از پيغمبر-صل الله عليه و آله- اثر کورت فيشلر ترجمه ي ذبيح الله منصوري را خواندم.به نظر اين کمترين نويسنده تنها يک رمان کاملا بي اساس را از خود در آورده و چاپ کرده. ظاهرا ميخواسته از اهل بيت -عليهما السلام-دفاع کند اما تمام انسانهاي آن دوران را من جمله اهل بيت -عليهما السلام-و رسول الله -صل الله عليه و آله-را بي اختيار و ... نشان داده. يعني با زيرکي خاصي در واقع بر عليه آن بزرگواران است.ميگويند اگر ميخواهي بر عليه کسي باشي ميتواني بد از او دفاع کني.لعنه الله علي ظالمين متاسفانه اين کتاب مورد توجه جوانان ميباشد. خواهش ميکنم نقدي مبسوط بر آن بنويسيد. مثلا حضرت فاطمه-سلام الله عليها-را از آغاز بسيار ضعيف نشان داده تا سبب رحلت ايشان بيماري باشد. يا عايشه را به عنوان يک مسلمان واقعي و زيرک نشان داده. يا رسول الله -صل الله عليه و آله-و اميرالمومنان-عليه السلام- را بسيار نا آگاه از مسايل حال و آينده جلوه داده. بسيار ممنونم. همچنين شنيدم در کتاب شبهاي پيشاور در باره ي شرابخواري ابوبکر و عمر مطالبي وجود دارد. آيا درست است؟ آيا امام محمد غزالي شيعه شد؟ خدا خيرتان بدهد وآخر دعوهم ان الحمد لله رب العالمين.
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

در مورد شرابخواري بزرگان اهل سنت در آدرس ذيل ، مطالبي گفته شده است :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=2075

در مورد شيعه شدن غزالي در آخر عمر ، مدرك معتبري پيدا نشد .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

166   نام و نام خانوادگي:  پ ع د ج     -   تاريخ:   01 دي 90
سلام علي آل ياسين
خدا مومنان را خير دهد و گمراهان را هدايت کند يا شرشان را کم کند .
برادران اهل سنت(شايد وهابي ها تنها اينطورند) خواهش ميکنم قواعد بحث و مناظره را رعايت کنيد (ياد بگيريد).
هنگامي که پاسخي در خور اشکالتان دريافت ميکنيد بهتر است که به اشتباه خود پي ببريد.
شيطان(نفس اماره) در مواقع خشم راه منطق را مسدود ميکند و حتي اگر آفتاب در حال تابيدن باشد وادار ميکند که به قرار گرفتن در شب اقرار کرد.
از عمري که داريم بهره ي بهتري ببريم و تنها به آخرت خود بيانديشيم و با ذهني آماده ي معارف حقه اشکالات عقيدتي خودمان را تا از دنيا سفر نکرده ايم بر طرف کنيم که پشيماني سودي ندارد.از امام محمد غزالي ياد بگيريد که با آن مقام بالاي دنيايي وقتي فهميد که به خاطر پيروزي در بحثها راه درستي را انتخاب نميکرده . از همه چيز گذشت و به خود سازي پرداخت. ذانشمندي که شيعيان را رافضي ميخواند هم اکنون ما شيعيان برايش هر سال بزرگداشت ميگيريم.هر چند نقد هايي محترمانه بر کتابهايش مينويسيم اما چون دلش را از دشمني پاک کرد در واقع شيطان را سنگ زد و ان شاء الله رستگار شد.
با يک تحقيق ساده در گفته و روش زندگي خلفاي سه گانه از آغاز اسلام تا وفات و مقايسه با زندگي مولي متقيان ساقي کوثر نباء عظيم خليفه الرحمن حجه الله سيف الله صديق اکبر . . . حضرت مولانا امير المومنين علي ابن ابيطالب- عليه السلام- هر عقل سليم به بر حق بودنش اعتراف ميکند و ديگر نياز نيست اينقدر خودمان را خسته کنيم بر عقيده ي غلط و با دشمني خدا از دنيا برويم.
خداوند با ائمه اطهار-سلام الله عليهم اجمعين- محشورمان کند.
و آخر دعوهم ان الحمد لله رب عالمين.
167   نام و نام خانوادگي:  پ ع د ج     -   تاريخ:   01 دي 90
سلام علي آل ياسين
سلام خدمت جناب مهران
من دو روز است که اين سايت را مطلعه کردم و خدا را شکر .
زياد دسترسي به اينترنت ندارم و از شما پاسخ نميخواهم.
اگر وقت داريد به تمام منابع شيعه و سني رجوع کنيد و ببيند آيا مناجات يا دعاي معنا داري از خلفاي سه گانه براي ارتباط با خدا وجود دارد؟
و تنها يک بار دعاي کميل را با معني بخوانيد. تا ببينيد که شخصي که شمشير خدا در زمين بود. شخصي گه ميگفت اگر نگران قطع شدن صداي اذان از مساجد نبودم با تمام دشمنان خدا به تنهايي ميجنگيدم. شخصي که رسول الله - صل الله عليه و آله- در جنگ خيبر فرمود: امروز پرچم را به دست کسي ميدهم . . . که خود بهتر ميدانيد.هنگامي که با خدا مناجات ميکند چگونه اظهار بندگي مينمايد.چگونه وصيت ميکند.چگونه فرزنداني تربيت ميکند.بجز از علي که آرد پسري ابوالعجايب؟ که دعاي عرفه را ميخواند.
باز هم ميگويم از شما جواب نميخواهم چون از بحث و جدل ميان ما بيشتر از ما دشمنان اسلام سود ميبرند و برده اند.
اگر در زمان شاه عباس به حرف علماي غير درباري از جمله ملاصدرا-رحمه الله عليه- گوش ميدادند و ايران و عثماني با هم نميجنگيدند. شايد تمام اروپا دست کم اسلام ظاهري داشتند.
خدا وند همه ي ما را مشمول رحمت رحيميه ي خويش قرار دهد . آمين
و آخر دعوهم ان الحمد لله رب العالمين.
168   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   01 دي 90
برادر عزيز جناب آقاي پ ع د ج
روشن است که چشمان عقل شما روشن است به ولايت حضرت اميرالمومنين علي (عليه السلام) و درنتيجه تفکر و قدرت استدلال شما نابود کننده شرک و حماقت است.
ولي برادر
از کجا معلوم که کفر علني اروپا بهتر از اسلام ظاهري نباشد؟
حداقل از آن کفر علني پني‌سيلين و کنترل الکتريسيته و علوم و فنون مختلف بيرون آمد.
از قاذوره‌اي به نام اسلام عثماني چه بيرون آمد؟ جز توحش و آدمکشي؟

آقاياني که عقل ناقص خود را جايگزين حديث نبوي و نقل قول ائمه هدي (عليهم السلام) مي‌کردند به چه اجازه اي نسبت به آزادسازي بلاد اسلام از شر کفر عمري اعتراض مي‌کردند؟
وانگهي ادامه راه همين آقايان منجر به وضعيت کنوني گرديده است که عمري ها چنين بر اقتصاد و تجارت خارجي ما مسلط مي‌شوند.

کاش شعله‌هاي خشم و انزجار ملت مسلمان نسبت به شرک و کفر عثماني را امثال ملاصدرا خاموش نمي‌کردند تا اکنون مملکت ما هم شريک عثماني ها در جهالت و عقب افتادگي علمي نمي‌شد.
دوستي با عثماني ها = عقب افتادگي علمي و عقلي
169   نام و نام خانوادگي:  raajer     -   تاريخ:   02 دي 90
اين لعنت خدا به شما مشرکان است و لعنت حضرت زينب در کربلا تا ابد اين بيقراري با شما است اگه مذهب سني 50درصد دروغ باشه مذهب شما 99درصد دروغ است ميگين نه خودتان قضاوت کنيد نزد خدا مشرک ها از کافران هم بد تر هستن
170   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   02 دي 90
جناب پرستنده اله کذب raajer
اي کاش جهال مدينه آن روز که ابوبکر را شريک خداوند در جعل خليفة الله دانستند از خداوند تقوي مي‌کردند تا به عذاب «واقعة الحرة» دچار نشوند.
171   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   03 دي 90
با سلام
جناب raajer حتماً اين 50% توي صحاح است .
اينو جائي نگو يك دفعه ميبيني ,,,,,,,,,,,,,,,,


لبيك يا علي
172   نام و نام خانوادگي:  حسام     -   تاريخ:   30 دي 90
سلام بيايد عاقلانه فكر كنيد ما كه در ان زمان نبوديم چه ميدانيم حق با كي بود ولي يك سوال دارم از اهل سنت ما12 امام داريم هشتمين انها در ايرانه اولي هم نيست ببينيد تا بحال اينهمه حاجت گرفتند اينهمه مريض لاعلاج شفا داده شده ولي تابحال گفتند ابوبكر يا عمر يا عثمان مريضي رو شفا دادند يا حاجتي براورده كردند تورو خدا بيشتر مطالعه كنيد با عقل خود استدلال كنيد
173   نام و نام خانوادگي:  عمر بودم عبدالعلي شدم agc     -   تاريخ:   05 بهمن 90
بيائيد راه برون رفت ازجهل وكيش بدران خودراازمن بياموزيد تقليد كوركورانه راخداوند بزرك درسوره فرقان ايه &#1639;&#1635;منع قرار داده دررابطه به اختلاف مذهب بين شيعه وسني دورازتعصب يك بارقبول كنيد كه علي ابوبكر عمرعثمان ياوران رسول خدا بودند اين يك مساله مساله دوم تحقيق واقع بينانه كنيد كه كدام يك اينهاكرامت علم وكتاب وآثار ازخود بجاكذاشته وجه نسل ازانها بجامانده كه براي جفظ وحرمت دين وقران كار امد داشته باشد تاشما هم ازشيوه انهابيروي كنيد &#1633;&#1639;&#1635;
174   نام و نام خانوادگي:  العبيد     -   تاريخ:   05 اسفند 90
سلام عليكم سوالي در ذهن بنده گذشت و آن ايتكه خداوند در سوره تحريم مي فرمايند : عَسَى رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَيرًا مِنْكُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَيبَاتٍ وَأَبْكَارًا(التحريم/5) حال مي توان نتيجه گرفت كه ام المومنين عايشه و حفصه مومن ، متواضع ، توبه كار ، عابد و ...نبوده اند كه خداوند تبارك وتعالي در صورت طلاق دادن ايشان مژده به همسراني با چنين ويژگي هايي را به حضرت محمد صلي الله عليه و آله وسلم داده است. با تشكر
175   نام و نام خانوادگي:  سيده علوي     -   تاريخ:   09 اسفند 90
تنها کافر و منافق دشمن علي عليه السلام است قبل از هر چيز لازم است پستي و رذالت دشمن اهل بيت عليهم السلام را از منظر روايات اهل سنت بنگريم. البته روايات در اين باب بسيار است که ما در اينجا تنها قسمتي از آنها را برايتان گلچين مي کنيم: قال صلي الله عليه و اله لعلي عليه السلام: من آذاک فقد آذاني و من آذاني فقد آذي الله. پيامبر اکرم صلي الله عليه واله به علي عليه السلام فرمودند: هر کس تو را اذيت کند من را آزرده است. و هر کس من را بيازارد به تحقيق خدا را آزرده است. (۱) قال رسول الله صلي الله عليه و اله: ان حب علي قذف في قلوب المومنين. فلا يحبه الا مومن و لا يبغضه الا منافق. پيامبر اکرم صلي الله عليه واله فرمودند: کسي علي عليه السلام را دوست ندارد مگر مومن و کسي بغض او را به دل ندارد مگر منافق. (۲) قال رسول الله صلي الله عليه و اله: من سب عليا فقد سبني و من سبني فقد سب الله تعالي. پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله فرمودند: هر کس علي عليه السلام را فحش دهد من را فحش داده و هر کس من را فحش دهد به تحقيق خدا را فحش داده است. (۳) قال جابر بن عبدالله الانصاري و ابوسعيد الخدري: کنا نعرف المنافقين علي عهد رسول الله ببغضهم عليا عليه السلام. جابر بن عبدالله و ابوسعيد خدري ميگويند: در زمان رسول الله صلي الله عليه و اله ما منافقان را به سبب بغض شان به علي عليه السلام مي شناختيم ! (۴) فعلا به همين چهار حديث کفايت مي کنيم... اسناد: ۱-تاريخ دمشق ۴۲/۲۰۴/۸۶۷۶ -- ذخائر العقبي ۱۲۲ -- الافصاح ۱۲۸ -- الجمل ۸۱ ۲-المستدرک حاکم ۳/۱۲۷ -- صحيح النسائي ۲/۲۷۱ -- صحيح مسلم ۲/۲۷۱ -- صحيح الترمذي ۲/۳۰۱ -- صحيح ابن ماجه ۱۲ -- مسند احمد ۱/۸۴ -- الدر المنثور ۷/۵۰۴ -- تفسير الطبري ۱۳/۷۲ ۳-المستدرک علي الصحيحين ۳/۱۳۱/۴۶۱۶ ۴-سنن الترمذي ۲/۲۹۹ -- الحليه ابو نعيم ۶/۲۹۴
176   نام و نام خانوادگي:  داريوش     -   تاريخ:   20 اسفند 90
سلام
خوش به حال شيعيان كه اهل بيت رو دارند كه هر حاجتي داشته باشند از اونها ادا مي كنند . بدبخت ها سني ها كه هيج كسي رو ندارند به اونها كمك كنه . تو دنيا رو كه نگاه مي كنم چقدر سني ها بدبخت ترند و شيعه ها خوشبخت تر .
177   نام و نام خانوادگي:  صلاح الدين ايوبي     -   تاريخ:   20 اسفند 90
کسي را که خدا گمراه کند کسي نتواند هدايت کند لعنت خدا بر مشرکان
178   نام و نام خانوادگي:  مهدي     -   تاريخ:   22 فروردين 91
من تحقيق خيلي كردم اما وهابي اصلاً وجود نداره بلكه بعضيها كه ميخواند اسم اسلام را بد كنند و هدفشان است از خودشون درمي‌آورند مي‌گويند فلان عرب‌ها وهابي هستند من خودم چند سال تحقيق داشتم اما وهابي يك اسم بيش نيست بلكه آناني كه مي‌گوييد خودشان دست نشانده غرب هستند وهابي مسلمانان خوبي هستند اين توطئه شوم غرب است كه مي‌خواهد اسم اسلام را بد كند كساني كه عقل دارند خودشون بهتر مي‌دونند جريان از چه قرار است فقط بايد مسلمان به قرآن و سنت رسول الله توجه كند و بس تمام حقيقت را مي‌يابد به اميدي كه مسلمانان فقط راه قرآن و سنت محمد صلي الله عليه وسلم را ادامه بدهند
179   نام و نام خانوادگي:  حسين رواز     -   تاريخ:   01 ارديبهشت 91
هو در رابطه با پاسخهايتان به علت ازدواج حضرت رسول با عايشه و حفصه، اشکالاتي را مطرح مي نمايم: 1. آيا اين سخن درست است که بگوييم دوستي حضرت رسول با اشخاص، تأييد کننده آنان نيست به دليل اينکه حضرت علم غيب نداشتند؟ آيا دوستي پيغمبر با علي دليل تأييد ايشان نيست؟ پس جايگاه عقل و واقع بيني که انبياء مظهر اتم آن هستند چه مي شود؟ با توجه به اينکه رواياتي داريم که پدران اين دو زن تا آخر عمر بت پرست بودند و حضرت رسول از اين مطلب آگاه بودند. پس چگونه مي شود که حضرت با دختر دو منافق تمام عيار به دليل اينکه علم غيب ندارد وصلت کند؟! 2. فرموديد علت همان است که درباره ي لوط و نوح عليهماالسلام جاريست. .ولي اشاره اي به علل آن نکرديد. 3. يکي از علل را امتحان کردن پيغمبر توسط خداوند ذکر کرديد ولي هيچ دليل عقلي و نقلي براي آن ذکر نکرديد. علاوه بر اين چرا بايد خداوند طوري پيغمبر را امتحان کنند که بعدها از همين ناحيه، اسلام آسيب ببيند چنانکه مشخص است. 4. دليلي که براي سياسي بودن ازدواج هاي پيغمبر ذکر کرديد را با مسامحه مي پذيريم ولي آيا دختر قحط بود و در قبيله ي تيم فقط عايشه بود و در قبيله ي عدي فقط حفصه؟ آيا دختراني در ميان آنها نبودند که حداقل فايده شان اين باشد که دختر ابوبکر و عمر نباشند و آسيب نرسانند؟ فقط با تحقيق و تفحص در تاريخ مي شود جواب اين سوال را داد. موفق باشيد.
جواب نظر:
باسلام
1.طبق سخن اهل سنت كه مي گويند پيامبر علم غيب ندارد در اينجا هم پيامبر علم غيب نداشت كه ابوبكر چگونه باطني دارد تا بادخترش كه دختر چنين پدري است ازدواج نكند و مبناي دوستي در اسلام ظاهر افراد است مگر اينكه فرد باطنش را ظاهر كند و شكي در تاييد حضرت علي عليه السلام توسط رسول الله صلي الله عليه و آله نيست چون تصريحاتي از ايشان در مورد حضرت علي عليه السلام مي باشد و همچنين ايشان در دامان حضرت تربيت يافته بودند و حاصل تربيت ايشان محسوب مي شدند و دليل ازدواج رسول الله صلي الله عليه و آله در متن مطلب آمده.
2.منظور اين است كه قرار نيست هميشه زنان پيامبران افراد خوبي باشند كما اينكه در مورد پيامبران قبلي نيز چنين بوده است.
3. دنيا دار امتحان است دليل ديگري نمي خواهد مسلمان بايد چشمش را باز كند خداوند قرائن و عقل را به انسان داده تا از روي اختيار انتخاب كند اگر خداوند چشم ما را مي بست آنوقت جاي اعتراض داشت.
4. شخص اين افراد در اين قبايل نياز به جذب داشتند پيامبر براي ارتباط با سفيانيان با دختر ابوسفيان ازدواج كرد اين هدف سياسي در صورتي واقع مي شود كه با فرد ذي نفوذي از اين قبايل ازدواج كند نه با فردي كه هيچ جايگاهي دارد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
180   نام و نام خانوادگي:  مريم     -   تاريخ:   02 ارديبهشت 91
من شيعه هستم و به اينکه شيعه هستم خيلي افتخار مي کنم . مي دانم شيعه شناسنامه اي کافي نيست شايد خيلي از ما اگر در خانواده ايي لائيک به دنيا امده بوديم هيچ زمان دنبال راه درست نمي رفتيم ولي حالا که خداوند بزرگ اينچنين لطف بزرگي در حق ما روا داشته است بهتر است لااقل دين و مذهبمان را خوب بشناسيم و اسلام واقعي را در جامعه وزندگيمان پياده کنيم تااگرکسي خواست مسلمان شود عاشق دين ومذهبمان شود . بيائيد تعصب کور کورانه راکنار بگذاريد ودر هر مذهبي که هستيد خدا رابپرستيد وقران اين کتاب بزرگ ومقدس را در زندگي خود سر لوحه قرار دهيد و به عقايد يکديگر احترام بگذاريد دنبال برتري نباشيد که اگر اينگونه باشد تا قيامت بايد جدال کنيد .
181   نام و نام خانوادگي:  هومن     -   تاريخ:   05 ارديبهشت 91
تو رو خدا منو راهنمايي كنيد داستاني در مورد ازدواج پيامبر (صلي الله و عليه و اله)با عايشه فهميدم كه نميدانم تا چه حد صحت دارد ميگويند پيامبر بر پشت بام خانه بودي و عايشه را ديد و همان جا در دل صيغه محرميت را در دل ميخوان و عايشه را همسرد خود مي داند خواهشا جواب من را مستند بدهيد
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي
به اين آدرس مراجعه كنيد 
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
182   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:   06 ارديبهشت 91
جناب شماره 178
لطفا بفرماييد آيا اخذ جزيه از مسلمين توسط ابوبکر بنا بر قرآن و سنت رسول الله (صلي الله عليه و آله) بود يا نه؟
آيا توحش عمر بن خطاب در ايران بنا بر قرآن کريم و سنت رسول الله (صلي الله عليه و آله) بود يا نه؟
183   نام و نام خانوادگي:  سياوش     -   تاريخ:   06 ارديبهشت 91
ايه 6 سوره احزاب پيامبر از خود مومنان نسبت بدانان سزاوارتر و همسران ايشان مادران مومنان هستند ايه 32 سوره احزاب: اي زنان پيامبر شما مثل هيچ يک از زنان ديگر نيستيد ايه 22 سوره نور: صاحبان فضل و کرامت و ثروت (ابوبکر صديق) نبايد اين بخشش و بذل خويش را از ديگران بازگيرند(حادثه افک) بايد عفو و گذشت نمايند اين ايه به تفسير شيعه و سني در مبرا بودن حضرت عايشه از تهمتها زده شد و ابوبکر صديق فردي با فضيلت ناميده شد
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي
اين ادعاي شما در مورد شيعه اشتباه است و كسي چنين تفسيري نكرده است سخن خود را مستدل ارائه فرماييد؟
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
184   نام و نام خانوادگي:  ميرويس     -   تاريخ:   13 ارديبهشت 91
واه واه جناب حسام در اصل شفا خواستن و کمک خواستن غير از خداوند ج از کسي دگر کجا جايز است (اياکنعبد و اياکنستعين...) گفتن يا علي و يا عمر ويا... در حقيقت شرک است يا الله
185   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   25 ارديبهشت 91
با سلام امروزمتاسفانه بدليل سطحي نگري ودوري از قران كريم بيشتر تهمت ها به اهل بيت پيامبر صل الله وعليه مي شود بنظر بنده براي جواب به اين افراد فقط اين مطلب از قران كريم كافي است كه چرا فكر مي كنييد خداوند كريم در قران زنان پيامبر را ام المومنيين خطاب مي كند؟جواب خيلي ساده است وهيچ نيازي به علم تفسيرندارد وآن اين است كه هر انساني با هر درجه از ايمان اين اجازه به خودو ديگران نمي دهد كه به مادرش توهين شود پس وقتي زنان پيامبر را خداوند مادر تمام مومنين قرارداده است هيچ كس حق توهين وافترا به آنها نداردواگر كسي اين كار را به هر دليلي انجام مي دهدايشان نمي توان انسان ازاده فرض كرد والسلام
186   نام و نام خانوادگي:  علي ع     -   تاريخ:   05 خرداد 91
انشاا...خداوندچشم هاي دلتان رابازکندتااين همه گناه براي خودتان نخريد انشاا...
187   نام و نام خانوادگي:  اسم دختر امام رضا كه بود     -   تاريخ:   20 خرداد 91
براستي چرا امام رضا اسم تنها دخترشو عايشه گذاشت. احاديث همه چرتند، پاکي ام المومنين در سوره نور آمده آيات 11 تا ... اهل بيت بودنش در 33 سوره احزاب ام المومنين بودنش در 6 سوره احزاب و اما شما برويد وهمان احاديث دروغينتان را بخوانيد و بخوانيد و بخوانيد .... رد آيات قرآن کفر با خداست تهمت به زن پيامبر اهانت به دين اسلام و اهل بيت است. براستي چرا همچين قومي را خدا درست کرده که اينچنين بايد به پيامبر اهانت و آيات قرآن را بر احاديث کذب ترجيح مي دهند و ..... براستي چرا؟؟؟؟؟؟ اگر خدا هم مستقيما بيايد پايين و بگويد حقيقت چيست شما گمراهيد و گمراه و گمراه ..........
جواب نظر:
باسلام 
دوست گرامي
در اينكه امام رضا عليه السلام چند دتا دختر داشت اختلاف وجود دارد زيرا عده اي  نقل كرده اند كه حضرت سه تا دختر به نام  فاطمه ، عايشه و حكيمه داشت
اينكه چرا حضرت اسم دخترش را عايشه گذاشت مي گوييم :
اولا: هيج اسمى (غير از نام‌هاى خداوند بارى تعالي) انحصارى نيست كه مختص يك نفر باشد؛ بلكه گاهى يك اسم براى افراد زيادى انتخاب مى‌شد كه با همان نام هم شناخته مى‌شدند و هيچ محدوديتى در اين زمينه در بين اقوام و ملل وجود نداشته است .
دوما : شکى نيست که شيعيان از يزيد بن معاويه و اعمال زشت او تنفر شديدى داشته و دارند؛ ولى در عين حال مى‌بينيم که در بين شيعيان و اصحاب ائمه عليهم السلام کسانى بوده‌اند كه نام شان يزيد بوده است؛ مانند:يزيد بن حاتم از اصحاب امام سجاد عليه السلام. يزيد بن عبد الملك، يزيد صائغ، يزيد كناسى از اصحاب امام باقر عليه السلام؛ يزيد الشعر، يزيد بن خليفة، يزيد بن خليل، يزيد بن عمر بن طلحة، يزيد بن فرقد، يزيد مولى حكم از اصحاب امام صادق عليه السلام.حتى يکى از اصحاب امام صادق عليه السلام، نامش شمر بن يزيد بوده است.الأردبيلي الغروي، محمد بن علي (متوفاي1101هـ)، جامع الرواة وإزاحة الاشتباهات عن الطرق والاسناد، ج 1 ص 402، ناشر: مكتبة المحمدي. آيا اين نام گذاري‌ها مى‌تواند دليل بر محبوبيت يزيد بن معاويه نزد ائمّه و شيعيان آنان باشد؟
سوما : بنا به نقل شيخ مفيد نام يكى از فرزندان امام مجتبى عليه السلام عمرو بوده است، آيا مى شود گفت: كه اين نامگذارى به خاطر همنامى با اسم عمرو بن عبدود و يا عمرو بن هشام (ابوجهل) بوده است؟ شيخ مفيد،  (متوفاي413 هـ)در الإرشاد في معرفة حجج الله علي العباد، ج 2، ص 20، اين را نقل كرده است
چهارما: نامگذارى فرزندان هميشه از روى علاقه پدر و مادر به افراد و شخصيت‌ها صورت نمى‌گرفت و گر نه بايد همه مسلمانان، نام فرزندان خود را به نام رسول اكرم صلى الله عليه وآله نامگذارى مى‌كردند.اگرنامگذارى به خاطر ابراز محبت به شخصيت‌ها بود، چرا خليفه دوم به سراسر ممالك اسلامى بخشنامه كرد كه كسى حق ندارد فرزندش را به نام رسول خدا صلى الله عليه وآله نامگذارى كند؟ ،اين مطلب را إبن بطال البكري القرطبي،شرح صحيح البخاري، ج 9، ص 344 نقل كرده است
بنابراين آيا مي شود گفت نام گذاري امام رضا عليه السلام دخترش را به اسم عايشه بخاطر ابراز علاقه بوده است ؟
اما اينكه براي پاكي ام المومنين به آيه 11سوره نور كه به آيه افك مشهور است، تمسك مي كنيد بهتر است براي روشن شدن مطلب به اين آدرس رجوع كنيد
ودرباره اينكه آيا به زنان پيامبرصلي الله عليه وآله، اهل بيت اطلاق مي شود يا نه به اين آدرس مراجعه كنيد
 و شما طبق آيه 6 سوره احزاب كه ادعا كرديد عايشه ام المونين است بايد بگوييم كه  ام المونين بودن  همسران پيامبر صلي الله عليه وآله، امرى است قطعى و از ويژگى‌هاى رسول خدا صلى الله عليه وآله است وكسي منكر آن نيست ؛ اما سؤالى كه اين جا پيش مى‌آيد اين است كه «ام المؤمنين» بودن به چه معنا است و چه احكامى بر آن مترتب مى‌شود؟د راين باره به اين آدرس مراجعه كنيد
موف باشيد
گروه پاسخ به شبهات
188   نام و نام خانوادگي:  غضنفري     -   تاريخ:   21 خرداد 91
جناب صابر شالچي163:لطفا به كساني از مخالفين كه خبر پسر بودن جنين حضرت زهرا(س)را عجيب ميدانند و در اين رابطه شبهه وارد ميكنند.علاوه بر پاسخ بسيار زيباي اساتيد پاسخ به شبهات بفرمائيد كه چرا پيشگويي ابوبكر را مبني بر دختر بودن نوزادش ام كلثوم كه هنوز به دنيا نيامده بود مورد سئوال قرار نميدهند؟شايد در نظر آنها اين كرامات براي ابوبكر عادي بوده ولي رسول الله(ص) اين كرامات را نداشته؟!!!!!!! واما در مورد عايشه فرق شيعه با سني اين است كه اهلسنت عايشه را فقط ام المومنين ميدانند ولي در كتبشان بدترين نسبتها را به او داده اند.كه اگر خواستي ارائه ميكنم ولي شيعه عايشه را طبق منطق قرآن ام المومنين ميداند نه معصوم ولي بر خلاف اهلسنت حتي در يك جا هم به او توهين نكرده است.اگر شما سراغ داري بسم الله
189   نام و نام خانوادگي:  درعلي بني     -   تاريخ:   05 تير 91
مگر خديجه زن پيامبر نبوده چرا اسمش تو ليست زنان پيامبر نيست؟ تعداد زنان پيامبر دوازده تا بوده اسمشون چي بوده و از کدام قبيله؟
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي
در اينجا منظور زناني بوده كه پيامبر به داعيه سياسي با آنها ازدواج كرده اند نه تمام زنان ايشان و الا غير از خديجه زنان ديگري هم بوده كه ذكر نشده است.
زنان پيامبر طبق تحقيقي از اين قرارند:
1. خديجه بنت خويلد. 15 سال از پيامبر اسلام صلّى اللّٰه عليه و آله بزرگتر بود، خديجه بيست و پنج سال در همسرى آن حضرت باقى بود تا وفات يافت.
2. سوده بنت زمعة. رسول خدا او را پس از وفات خديجه و پيش از عايشه به عقد خويش در آورد، وى بيوۀ سكران بن عمرو بود كه پس از وفات او در مكه به عقد آن حضرت در آمد و در آخر خلافت عمر يا در سال 54 هجرت وفات كرد.
3. عايشه دختر ابو بكر بن ابى قحافه. وى تنها دخترى بود كه در سن 7 سالگى به عقد آن حضرت در آمد و در سال 57 يا 58 هجرى وفات كرد.
4. حفصه دختر عمر بن خطّاب. او بيوۀ خنيس بن حذافۀ سهمى بود كه پس از عايشه به عقد آن حضرت درآمد.
5. زينب دختر خزيمة بن حارث. زينب، كه او را ام المساكين نامند، بيوۀ عبد اللّٰه بن جحش، شهيد احد، و يا به قول ابن هشام و ابن حزم بيوۀ عبيدة بن حارث، شهيد بدر است. وى پس از حفصه به عقد آن حضرت در آمد و دو سه ماه بعد وفات يافت. « سيرة النبي، 4/ 397 و جوامع السيرة، 33. »
6. أمّ حبيبه رمله دختر ابو سفيان، بيوۀ عبيد اللّٰه بن جحش بود كه در حبشه به كيش نصرانى درآمد و همان جا وفات يافت. ام حبيبه را نجاشى در حبشه به وسيلۀ خالد بن سعيد بن عاص به عقد پيامبر صلّى اللّٰه عليه و آله درآورد و به مدينه فرستاد. وى پس از زينب به هم‌سرى رسول خدا درآمد.
7. ام سلمه: هند دختر ابو اميّۀ مخزومى. او با شوهرش عبد اللّٰه بن عبد الاسد مخزومى، پسر عمّۀ رسول خدا، دو بار به حبشه هجرت كرد و بعد به مكه بازگشت و سپس به مدينه هجرت كرد. ابو سلمه (شوهر ام سلمه) در احد زخم برداشت و در سال چهارم شهيد شد. امّ سلمه بعد از شهادت شوهرش به عقد رسول خدا درآمد.
8. زينب بنت جحش، دختر عمۀ رسول خدا. او در آغاز به دستور رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله به عقد زيد بن حارثه درآمد. سپس از زيد طلاق گرفت و بعد از ام سلمه به هم‌سرى رسول اللّٰه صلّى اللّٰه عليه و آله درآمد. زينب در سال بيستم هجرت درگذشت.
9. جويريه دختر حارث بن أبى ضرار. او در غزوۀ مريسيع اسير شد و در تقسيم غنيمت به سهم ثابت بن قيس درآمد. رسول خدا قيمت او را به ثابت پرداخت و او را آزاد ساخت. جويريه بعد از اين آزادى به اختيار خود به عقد رسول خدا درآمد و در اثر اين ازدواج ميمون بيش از يك صد خانوار اسير از بنى المصطلق از اسارت آزاد شدند.
وى به سال 50 يا 56 هجرى وفات يافت.
10. صفيه دختر حيّى بن أخطب از يهود بنى نضير. صفيه در آغاز بيوۀ سلّام بن مشكم و سپس كنانة بن ابى الحقيق بود. كنانه در جنگ خيبر كشته شد و صفيه اسير گشت و سپس به زوجيت رسول خدا درآمد. وى به سال 50 هجرى وفات يافت.
11. ميمونه دختر حارث بن حزن و خالۀ عبد اللّٰه بن عباس و خالد بن وليد. او پيش از ازدواج با پيامبر صلّى اللّٰه عليه و آله همسر أبو رهم بن عبد العزّى بود و بعد در ذى قعدۀ سال هفتم در سفر عمرة القضاء به وسيلۀ عبد اللّٰه بن عباس در سرف به عقد رسول خدا در آمد. وى به سال 51 يا 63 يا 66 هجرى درگذشت.
(گرجى، ابو القاسم، تاريخ فقه و فقها، ص: 27، مؤسسه سمت، تهران - ايران، سوم، 1421 ه‍ ق)
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
190   نام و نام خانوادگي:  جانشين خدا     -   تاريخ:   24 تير 91
باسلام
اي كساني كه صداتونو از خدا وپيغمبر خدا بالا تر بده ايد واحساس ميكنيد كه بيشتر ميدانيد ..... در انتطار شماست
اي انهاي كه نسبت به همسران پيامبر بي ادبي مكنيد واي برشما كه داريد به خود بيامبر توهين ميكنيد
كاش انهاي كه ادعاي پيروان علي را ميكردند خضرت علي را ميشناختن
اقاي محترم اگه حرفاي خودتو كنار هم بزاري ايا متوجه گمراهي خودت نميشي
كس راكه خوابيده ميشه از خواب بيداركرد ولي كس كه خودشو به خواب زده متاسفم
به اميد ديدن شما در قيامت
191   نام و نام خانوادگي:  ايراني     -   تاريخ:   06 مرداد 91
گفتار نيک-کردار نيک -پندار نيک ازدين زرتشت ازهمه اين مجادلات بهتر است به اميد روزي که همه ايرانيان به اصل خود برگردند
192   نام و نام خانوادگي:  احمد ياونگي     -   تاريخ:   08 مرداد 91
بسم الله الرحمن الرحيم
براي من اين سواله چرا مردم رو با اين حرفها به جان هم انداختيد که فقط باعث کينه و جدايي مردم ايران از هم مي‌شه
چرا به همبستگي دعوت نمي کنيد برادران پيغام پيغام تمامي پيامبران شناخت و درک وجود خداوند تعالي است وقتي تو برادر شعيه من يا بردار سني من يا بردار مسيحي يا يهودي يا هر ديني که خداوند رو به دحدانيت قبول دارد به اين نکته رسيدي که خداوند يکي هست ديگه بحث در مورد انسانها چيه گيريم تمامي اين بحثها درست باشه کاري رو براي اين عالم و عالم اخرت ما درست مي کنه بياييد به جاي بحث بي مورد که مورد رضايت بعضيها است مشغول ساختن دنيامون به بهترين نوع کنيم اگر مسلمان هستيد بياييد اخلاقتون رو درست کنيد از ايتام و فقرا دستگيري کنيد در برابر ظالم بايستيد و حق رو بگيد ولو به ضرر شما باشه به شما چه در زمان پيامبر چه گذشت پيامبر دين را براي ما کامل کرد و اون هم قرانه مي‌خوايد عمل کنيد مي خوايد نکنيد دين اجباري نيست دين دروني هست من باب مثال از اين بحثهاي هزار ساله که بين اديان هست جز کشتار و نفاق چيزي بيرون اومده از اون اولش اسلام با زور شمشير اومد تا به حال که هر کسي حقي رو بگه و خلاف ميل بعضيها باشه بهش مردتد و دين گريز و غيره مي‌گن خداوند امر فرومده به وحدت فرمود به ريسمان محکم خداوند چنگ بزنيد و تفرقه نکنيد چرا به دانستهاتون عمل نمي‌کنيد از شما عزيزان مي خوام و خواهش دارم در اين جدل شرکت نکنيد کامند نزاريد به حرمت ايراني بودنمون به حرمت مظلوم بودنمون بياييد سر هيچ بحث نکنيد ما وظيفمون حفظ ايران و ايرانيه و بس جهاد يعني دفاع از ايران و ساختن وطنه به شيعه و سني بودن کسي کاري نداشته باشيد هيچکس در دنياي آزاد و جايي که داور به حقي مانند پروردگار داره و همه بازگشتشون به سوي اونه چرا کار خدا رو به خدا واگذار نمي‌کنيد اخرين حرفم کسايي که اين سايت رو گذاشتن مريض هستند چون از عقده و جنگ و تفرقه خوششون مي‌ياد تف به شرفتون.
193   نام و نام خانوادگي:  يازهرا     -   تاريخ:   17 مرداد 91
جناب جانشين از احاديث خودتون استفاده شده که!ما بي ادبي کرديم!؟بحث علميه! يک لحظه فکر کن شايد تو داري اشتباه مي کني...فقط 1لحظه... تا قيامت ياعلي
194   نام و نام خانوادگي:   مسلمان     -   تاريخ:   26 مرداد 91
بسم الله الرحمن الرحيم .
تعالوا الي کلمه سوا بيننا و بينکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شياء . صدق الله العلي العظيم
195   نام و نام خانوادگي:  وافعن كه شرمه     -   تاريخ:   04 شهريور 91
190:جانشين خدا:.........................................ار اين حرفهات خيلي خوشم آمد ...........خدا خودش اينهارا به راه راست هدايت كند انشالا شما دستان عزيز اگر معلومات نداريد هيچ وقت بعس نكنيد شما خبر هستيد؟كه از كي داريد حرف ميزنيد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چون فقد به شما دوستان گفته شده كه با امام علي(ص) در جنگ بودن شما هم ياد گرفتيد كه هميشه توحين كنيد به عايشه صديقه ..شما هيچ وهيچ معلوماتي نداريد در باره دين اسلام ...........اي خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودت خمه مترا به راه اسلام خدايت كن
196   نام و نام خانوادگي:  وحيد بنده کوچک خدا     -   تاريخ:   28 شهريور 91
جناب وافعن که شرمه وجانشين خدا!!!!!!! من واقعا تعجب ميکنم از اينهمه سري که با لجاحت تمام زير برفه و به هيچ قيمتي بيرون نمياد.....!!!! ميشه توضيح بفرمايين جريان جنگ جمل رو کي به ما گفته؟ يا توهين عمر (خدا جزايش را هر چه که هست بيشتر کند) را به ساحت مقدس رسول الله چه کسي نقل کرده ؟ يا تمام جريانات نقل شده از عايشه (بقول شما هم صديقه و هم بقول روايات نقل شده از شما خروج کننده بر امير المومنين و نقل کننده لحظات خصوصي پيامبر خدا براي خاص و عام و...) را چه کسي مکتوب فرمودند؟ ميشه بگين اگر خداي نکرده کسي از روي همين نوشته ها فيلمي تهيه کنه خون شما بجوش مياد يا نه؟ معلومه که جواب مثبته چون از خواندنشون که خونتون بجوش اومده، پس ميشه بجاي اينکه مارو براي مرور حرفهاي خودتون توبيخ کنين يا امامان خودتون رو توبيخ کنين (که با نوشتن اين مطالب در کتابهاشون چطور شدند امام بايد از علماي شما پرسيد ) يا برين امامي رو پيدا کنين که از حرفاش خونتون به جوش نياد يا به مصداق اين بخش از آيه الکرسي "من ذاالذي يشفع عنده الا باذنه... " لياقت شفاعت نزد خدا رو داشته باشه نه اينکه خودتم نتوني از شر حرفاش و اعمالش در امان باشي، آخه اگه ان شا الله قرآن خونده باشي ميدوني که هر امتي با امامش محشور ميشه ... فقط يک سوال از گروه پاسخگويي به شبهات دارم ، چرا با وجود اينکه امام شافعي بصورت مستقيم يا غير مستقيم از حضور حضرت امام جعفر صادق(ع) بهره ميبرد يا مسلم با وجود اينهمه احاديثي که از برحق بودن اهل بيت نقل کرده و حتي شعر معروفش در مورد امير المومنين(ع) و صلوات برحضرت محمد (ص) و خاندانشون رو شرط قبولي نماز ميدونه يا عالمان ديگر چرا بعد از اينهمه دليل روشن راه حق رو انتخاب نکردند، آيا دليلي جز سيطره حاکمان زورگو داشته يا دليلي بر تغيير عقايد آنها در منابع شيعه و سني در دست هست؟ اميدوارم هم نظرم درج بشه هم سوالم جواب داده بشه چون معمولا يا يکيش ميشه يا هيچکدوم با تشکر
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي
اولاً چه معلوم كه آنها شيعه از دنيا نرفته باشند! البته دليلي بر تغيير عقايد اونها نيست. و ثانياً معمولا دست برداشتن آنها از عقايدشان معونه مي برد كه معمولاً حاضر به افتادن در چنين چالشي نبودند. ثالثاً به همان دليلي كه پيامبر ص براي ابوجهل شق القمر كردند و با چشمان خود ديد ولي پيامبري حضرت را نپذيرفت.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
197   نام و نام خانوادگي:  شيعه علي     -   تاريخ:   01 مهر 91
تمام اين مشکلات به اين خاطر است که خداشناسي بعضي از ماها ضعيف هست.اگر روزي که پيامبر عظيم الشان اسلام(ص) به دستور خدا ولايت علي(ع)را اعلام کردند و همه هم بالاخص ان سه خليفه ان را پذيرفتند,بعد از وفات ان بزرگوار هم چنان بر عهد خود پايدار بودند,حالا اين همه مشکلات نداشتيم و خيلي افراد جزو گروه ضالين قرار نمي گرفتند هر چند در قران امده است که اکثرهم لا يعلمون.به گفته برادر اهل تسننم قيامت جايگاه خوبي براي جواب به اين مشکلات است.در پناه خدا و اقا امام عصر ارواحنا فداه.
198   نام و نام خانوادگي:  حاج آقا     -   تاريخ:   10 مهر 91
چرا ديني که حضرت ابراهيم آورد از دين حضرت موسي و عيسي بالاتر بود در حالي که ابراهيم بعد از حضرت موسي و عيسي آمده بود و دينش از دين هر دو با ارزش تر بزرگتر بود؟
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي
حضرت ابراهيم عليه السلام بر حضرت موسي و عيسي عليهمالسلام  مقدم بوده ولي بقاياي تعاليم دين ايشان چون خالصتر در بين اجداد رسول الله صلي الله و عليه و آله باقي مانده بوده از دين يهود و نصاري كه بسيار با خرافات و اباطيل مخلوط شده بوده قابل عمل تر بوده والا دين يكي است.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
199   نام و نام خانوادگي:  محمد ايران     -   تاريخ:   11 مهر 91
جواب بسمه تعالي با صلوات بر پيامبر(ص)و آل و اصحاب ايشان وسلام ودرود و رحمت خداي سبحان به رهروان راه حقيقت با سلام بنده به طور اتفاقي به اين مطلب برخوردم لذا لازم ديدم در حد توان و آنچه که راه صواب است بيان کنم علم غيب داشتن چه ارتباطي با گرفتن دوست يا انتخاب همسر دارد اين را هر انسان منصف و بالغي مي فهمد که اين گونه مسايل هيچ ربطي به علم غيب ندارد. بر اساس نص صريح قرآن نه پيامبر ونه هيچ کس ديگري غير از خداي متعال داراي علم غيب نيست سورۀ مبارکه انعام آيه 50 : ‏ قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَآئِنُ اللّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ ‏{‏ ( اي پيغمبر ! بدين كافران ) بگو : من نمي‌گويم گنجينه‌هاي ( ارزاق و اسرار جهان ) يزدان در تصرّف من است ( چرا كه الوهيّت و مالكيّت جهان تنها و تنها از آن خداي سبحان است و بس ) و من نمي‌گويم كه من غيب مي‌دانم ( چرا كه كسي از غيب جهان باخبر است كه در همه مكانها و زمانها حاضر و ناظر باشد كه خدا است ) و من به شما نمي‌گويم كه من فرشته‌ام . ( بلكه من انساني همچون شمايم . اين است عوارض بشري از قبيل : خوردن و خفتن و در كوچه و بازار راه رفتن ، در من ديده مي‌شود ، جز اين كه به من وحي مي‌شود و ) من جز از آنچه به من وحي مي‌شود پيروي نمي‌كنم ( و سخن كسي جز سخن خدا را نمي‌شنوم و تنها به فرمان او راه مي‌روم ) . بگو : آيا نابينا و بينا ( و كافر سرگشته و مؤمن راه يافته ، در شناخت اين حقائق ) يكسانند ؟ ( و هر دو مساوي در پيشگاه يزدانند ؟ ) مگر نمي‌انديشيد ( تا در پرتو عقل ، حق برايتان نمودار و آشكار شود ؟ ) }. ‏مگر اينکه خداوند متعال پيامبر (ص)، يا ديگر انبياءعليهم السلام را از آن آگاه کرده باشد به عنوان مثال: سورۀ آل العمران آيه 44 ‏ ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُون أَقْلاَمَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ‏{‏ اين ( چيزهائي كه گفته شد ) از جمله خبرهاي غيبي است كه آن را به تو وحي مي‌كنيم و تو در آن هنگام كه قلمهاي خود را ( براي قرعه‌كشي به درون آب يا كيسه‌اي و . . . ) مي‌افكندند تا ( روشن شود بر طبق قرعه ) كدام يك سرپرستي مريم را بر عهده گيرد ، و بدان هنگام كه ميان خود ( بر سر سرپرستي او ) كشمكش داشتند حضور نداشتي ( و همه اينها از راه وحي به تو مي‌رسد ) }. ‏ مگر نه اين است که قرآن کتاب تعليم وتربيت و تزکيه مي باشد و با اشاره به زندگي پيامران گذشته (صلوات الله عليهم اجمعين)و افراد صالح ونا صالح و اشاره به شخص پيامبر(ص) و صحابه بزرگوار ايشان وحتي همسران گرامي و زندگي خصوصي رسول الله (ص) سعي در تعليم و آگاهي و تاديب و توجه ما دارند . به نظر ميرسد جناب عالي علت را خلط بلکه با قياس مي خواهيد چيز ناشدني را شدني کنيد و ذهنيت از پيش طراحي شدۀ خود را با اين برداشتها به اثبات برسانيد خداي متعال صراحتا در مورد زنان حضرت نوح و حضرت لوط عليهم السلام دوزخ را جايگاه آنان مي داند .سورۀمبارکه تحريم آيه 10 :‏ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَاِمْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ ‏‏ {خداوند از ميان كافران ، زن نوح و زن لوط را مثال زده است . آنان در حباله نكاح دو تن از بندگان خوب ما بودند و ( با ساخت و پاخت با قوم خود ، و گزارش اسرار و اخبار بديشان ) به آن دو خيانت كردند و آن دو نتوانستند در پيشگاه الهي كمترين كاري براي ايشان بكنند و ( آنان را از عذاب خانمانسوز دنيوي ، و سخت كمرشكن اخروي نجات دهند . به هنگام مرگ توسّط فرشتگان بديشان ) گفته شد : به دوزخ درآئيد همراه با همه كساني كه بدان در مي‌آيند }. ‏اين دو زن به خدا و هر دو پيامبر کافر شدند و نافرماني نمودن در حالي که با دعوت اين دو پيامبر مواجه شدند و نپزيرفتند و اين نافرماني و بي ايماني باعث شد که با ديگر نافرمانان و خطاکاران دچار عذاب الهي شوند . واقعا که چنين مقايسه اي دوراز انصاف و امانتداري اسلامي است که زنان پيامبر(ص) که مادران مومنان هستند، اين گونه تخطعه شوند و باعث انحراف اذهان و دوري از واقعيت کنيم .آيا اين درست است که به همان علت که حضرت نوح(ع) وحضرت لوط (ع) با زنانشان ازدواج کردند که پيامبر (ص) با همسرانش ازدواج نمودند مقايسه کنيم شما اين را از کجا در آورديد که حضرت نوح و حضرت لوط بعد از رسول بودنشان ازدواج نموده اند در حالي که نه در قرآن و نه در هيچ کتاب معتبر ديگري اشاره نشده که ازدواجشان بعد از نبوت بوده يا نه تا به گفته شما اين ازدواجها سياسي بوده باشد يا امنيتي . شما با اين پاسخ نقض خودتان که فکر مي کنيد شق القمر نمو ده ايد رسالت و زندگي و شخصيت رسول الله(ص) را به بازي گرفته ايد . خداوند در قرآن سوره نور آيه 26 ميفرمايد: ‏ الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُوْلَئِكَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ {‏ زنان ناپاك ، از آنِ مردان ناپاكند ، و مردان ناپاك ، از آنِ زنان ناپاكند ، و زنان پاك ، متعلّق به مردان پاكند ، و مردان پاك ، متعلّق به زنان پاكند . ( پس چگونه تهمت مي‌زنيد به عائشه عفيفه رزين ، همسر محمّد امين ، فرستاده ربّ‌العالمين‌ ؟ ! ) آنان از نسبتهاي ناموسي ناروائي كه بدانان داده مي‌شود مبرّا و منزّه هستند ، ( و به همين دليل ) ايشان از مغفرت الهي برخوردارند و داراي روزي ارزشمندند ( كه بهشت جاويدان و نعمتهاي غيرقابل تصوّر آن است ) }. ‏‏که پاکان براي پاکان و ناپاکا ن براي ناپاکان و اين ثابت است که حداقل در مورد پيامبر(ص) و خانواده گرامي شان صحت دارد و آنچه که شما برداشت داريد اينگونه پيامبري شايسته پيامبري نيست بلکه اين طور تداعي در ذهن خواننده زيرک و با انصاف مي شود که پيامبري با چنين خانواده اي نمي تواند اسوه و الگوي نيکو باشد . اگر چنان باشد که شما و امثال شما مي گوييد خدا مي خواست او را آزمايش کند اين خود باعث مي شد که بهانه اي باشد در دست مشرکان و منافقان که با اين تهمتها شخصيت پيامبر (ص) را زير سوال ببرند و باعث بد بيني مردم نسبت به او شوند همچنان که در حادثه افک مي خواستند اين کار را انجام دهند اما خداي بزرگ و داناي غيب دست منافقانه آنها را رو کرد و نقشه شوم آنها را تبديل به ياس براي آنان نمود .اين حادثه ،!آزمايش بزرگي بود و خداي متعال اراده فرمود که صره را از ناصره جدا و منافق را از مومن جدا کند .در جريان اين رويداد پيامبر (ص) چون حقيقت را نمي دانست و در شأن پيامبر (ص) نبود که چنين کسي در منزلش باشد لذا او را به خانه پدرش فرستاد و تا نازل شدن آياتي از سوره نور در پاکي حضرت عايشه صديقه (رض) نگذاشت که به منزلش برود و اين جاست ک مي فهميم خداي متعال خودش حافظ و نگهبان خانه پيامبر مي باشد و با تلاوت اين آيات تا قيامت از حريم شخصي رسول گرامي اسلام (ص) دفاع نموده است و هرکس اين گونه افتراها را با بيمار دلي در هر زماني مطرح کند با جواب قاطع و کوبنده قرآن مواجه خواهد شد چه در لباس مسلماني باشد و يا غير. پس آيا اين اجحاف و رجحان در حق پيامبر بزرگ اسلام (ص) نيست که با برداشت نادرست از قرآن و نخواندن آن نه با ذهني آزاد و وجداني بيدار، دانسته يا نادانسته خود و ديگران را به سوي ذهنيات و تصورات غلط و ظالمانه بکشانيم . شما شاهد ماجراي ساخته شده ذهن خودتان را از سوره تحريم مي آوريد که مي فرمايد : ‏ إِن تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ{‏ اگر به سوي خدا برگرديد و توبه كنيد ( خداوند برگشت و توبه شما را مي‌پذيرد ) چرا كه دلهايتان ( از حفظ سرّ كه پيغمبر دوست مي‌داشت ) منحرف گشته است . و اگر بر ضدّ او همدست شويد ( و براي آزارش بكوشيد ، باكي نيست ) خدا ياور او است ، و علاوه از خدا ، جبرئيل ، و مؤمنان خوب و شايسته ، و فرشتگان پشتيبان او هستند }. ‏ با توجه به معناي آيه مورد نظر نمي گويم توضيح يا تفسير بلکه پيداست که اگر توبه نمي کردند و به سوي خدا ورسول ميل پيدا نمي کردند آيۀ قطع روابط آنها با پيامبر(ص) نازل مي شد هم چنان که در سوره احزاب آيۀ28 ميفرمايد: ‏ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحاً جَمِيلاً ‏ا‏ {اي پيغمبر ! به همسران خود بگو : اگر شما زندگي دنيا و زرق و برق آن را مي‌خواهيد ، بيائيد تا به شما هديّه‌اي مناسب بدهم و شما را به طرز نيكوئي رها سازم }. ا‏گر هرکدام از همسرانت خواهان زندگي دنيا هستند آنهارا سهم نيکو بده و راضي و رها کن در اين صورت چگونه ممکن است که زني نافرمان و و همچنان که پناه بر خدا به گفته شما مسکن او فتنه و مکان شيطان باشد و خداوند بي تفاوت در اين رابطه باشد و همانطور که بيان شد خداوند بر اساس قرآن شخص وجود پيامبر(ص) و خانواده ايشان را بسيار مورد توجه قرار داده وتوصيه هايي را براي تطير ايشان بيان نموده است . پس به ياد داشته باش که در همين منزل آيات قرآن نازل ميشد و جزء بيوت نبي (ص) بود ودر آنجا پيامبر (ص) به سؤالات مردم پاسخ ميداد و از صحابه (رضوان الله تعالي عليهم اجمعين ) پذيرايي مي نمود و در آنجا استراحت مي فرمود .اما دريغا که قرآن را با ديدي باز و منصفانه نمي نگريد. از آن جا که دين اسلام آخرين دين و برنامه اي نه براي يک نسل بلکه براي بشريت تا قيامت مي باشد لذاست که کاراولين مبلغ اين دين بس خطير و سنگين مي باشد چون اگر خلل در ابلاغ رسالت و همچنين در شخصيت و پيام آور اين دين وجود داشته باشد کل برنامه اسلام به خطر ميافتد چون کوچکترين عنصري که باعث به خطر افتادن اين دين و برنامه اش ، پيش مي آمد خداي مهربان پيامبر (ص) را از آن آگاه مي کرد و فراوان اين مسائل در قرآن ديده مي شود که خداوند از طريق وحي براي اصلاح آن وضعيت يا جلوگيري از خطرات آن پيامبر (ص) را آگاه و ياران بزرگوار ايشان را توصيه يا تاديب مي نمودند.در اين رابطه وجود پيامبر به عنوان نمونه و الگوي احسن بيشتر مورد توجه بود و از کوچکترين مورد در زندگي شخصي ايشان نيز چشم پوشي نمي فرمود زيرا موقعيت پيامبر (ص) به عنوان الگوي بي نقص مورد توجه خداي سبحان بود و درس بزرگي را در قالب نکته اي در زندگي رسول گرامي اسلام (ص) به تمام مومنان و مسلمانان تا قيامت بيان مي فرمود. اگر ما دنبال مورد گشتن در زندگي پيامبر(ص) باشيم خداي بزرگ و رحمان براي فهم ما و دانستن بزرگي و اهميت خانوادۀ ايشان بيان فرموده و اينکه اگرغير آن باشد بدون اينکه متوجه باشيم بخشي از سخن مغرضان عليه اسلام را تاکيد داريم که معاذ الله پيامبر (ص) فقط براي خوشگزراني و سياسي کاري اقدام به ازدواج نموده اند و بقيه ماجرا....... واين هم شايد در راستاي همان برنامه عليه اسلام باشد ! و اما در مورد حديث امام بخاري (رض) اين هم قسمتي از ماجرايي است که با برداشت نادرست خواسته شده که از آن براي بهره برداري حزبي يا مذهبي بدون توجه به واقعيت آن، به نفع مقاصد شخصي يا گروهي استفاده نمود .اين برداشت يا اين سخن که هدف اصلي از ازدواج پيامبر صرفا مقاصد سياسي است قبل از اينکه به ضرر حزب يا مذهب ديگر باشد به ضرر شخص رسول گرامي اسلام (ص) وبعد به ضرر برنامه ايشان يعني اسلام است و از نظر يک خواننده بي طرف ذهنيتي ايجاد مي شود که اين چنين پيامبري شايسته فرمانبرداري و الگو برداري نيست در حالي که هدف از مسلماني نه مشغول به خود بلکه دعوتگري است براي تمام انسانها همانگونه که رسالت اسلام هم همين است. در حالي که بايد ياد آور شوم به خاطر اين غفلت و بد بيني نسبت به حقايق اين دين بايستي روز آخرت در پيشگاه خداي متعال و تمام مسلمانان پاسخگوي باشيم و در آنجا هيج توجيهي پزيرفته شده نيست . موضوع حديث پيامبر (ص)که در صحيح بخاري به آن اشاره کرديد آن چيزي نيست که شما مي خواهيد از آن به نفع گرايش مذهبي خود بهره برداري نماييد. در حديث (نحو مسکن)آمده است يعني به جهت و سوي مسکن حضرت عايشه صديقه و نفرموده (الي مسکن) که واضح است مسکن حضرت عايشه در جهت مشرق مدينه بود و با توجه به احاديث ديگري که بيانگر ايجاد و شروع فتنه (نحو مشرق) از جهت مشرق است منظور پيامبر(ص) اشاره به سمت و سو ومنبع ايجاد فتنه که مشرق است مي باشد که در آنجا پيامبر(ص) خطبه مي خواند و منزل ايشن و وهمسرش نيزدر آن جهت و سمت و سو بوده و نمايان است که فتنه ها از جانب و سوي محلي نسبت به مکان ايستادن پيامبر(ص) که عراق بود و سمت مشرق آن مکان ميباشد گريبانگير مسمانان شد و از جهتي ديگر پيامبر(ص) حديث وبيان مذکور را بر منبر ارائه فرمودند و معقول نيست پيامبر (ص) آنچنان که شما و امثال شما برداشت داريد بر روي منبر و در جمع صحابه خانواده خود را کانون و مرکز فتنه معرفي کنند . ودر جاي ديگر درباب فتنه ابليس و جنوده حديث 3037 در مورد مشرف و آغازفتنه از طرف شيطان مي فرمايد حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَسْلَمَةَ عَنْ مَالِكٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ دِينَارٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يُشِيرُ إِلَى الْمَشْرِقِ فَقَالَ هَا إِنَّ الْفِتْنَةَ هَا هُنَا إِنَّ الْفِتْنَةَ هَا هُنَا مِنْ حَيْثُ يَطْلُعُ قَرْنُ الشَّيْطَانِ و همچنين در باب نسبه اليمن الي اسماعيل منهم حديث 3249 تقريبا با همان مظمون و اشاره به مشرق. بنابراين ذکر مسکن با قصدي که مد نظر شماست تناسبي ندارد زيرا ذکر آن شامل صاحب مسکن که پيامبر(ص) باشد مي شود و نيز در حديث 6572 از صحيح بخاري آمده است - حَدَّثَنَا أَبُو نُعَيْمٍ حَدَّثَنَا ابْنُ أَبِي غَنِيَّةَ عَنْ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي وَائِلٍ قَامَ عَمَّارٌ عَلَى مِنْبَرِ الْكُوفَةِ فَذَكَرَ عَائِشَةَ وَذَكَرَ مَسِيرَهَا وَقَالَ إِنَّهَا زَوْجَةُ نَبِيِّكُمْ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَكِنَّهَا مِمَّا ابْتُلِيتُمْ )که عايشه صديقه نه تنها در دنيا بلکه در آخرت نيز همسر پيامبر اسلام(ص) است و نگارنده محترم يا از اين روابات اطلاعي نداشته و يا آنها را ناديده گرفته و يا اينکه قصد و غرض ديگري غير از بيان حقايق دارد . دوست ندارم سخن به درازا بکشد براي طالب حقيقت يک نکته کافيست اما ببخشيد فکر کنم زياده از حد گفتم و سلام علي من التبع الهدي و صلي الله و بارک علي سيدنا محمد و علي آله و صحبه و سلم محمد ايران
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي
در مورد علم غيب با شما موافقيم، اگر چنين است پس حضرت نمي دانستند كه چنين زناني خواهند بود لذا ازدواجشان با آنها بي اشكال است و انحرافات اين دو زن پس از ازدواج رسول الله صلي الله و عليه و آله بوده است.
اما در مورد آيات، همچنانكه خداوند به انحراف زنان نوح ع و لوط ع تصريح مي كند و مي فرمايد «خانتاهما» در مورد برخي از زنان رسول الله صلي الله و عليه و آله هم مي فرمايد: «فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما» يعني قلب شما منحرف شده است كه تصريح به انحراف آنها مي كند. حال اينها منحرف بودند و رسول الله صلي الله و عليه و آله آنها را طلاق نداد همانند نوح و لوط عليهماالسلام.
در ثاني؛ وقتي فرزند پيامبر مي تواند منحرف باشد همانند فرزند نوح ع همسر او هم مي تواند منحرف باشد وقتي فرزند پيامبري مي تواند منحرف باشد ولي پيامبر از او دست بر نمي دارد و او را عاق نمي كند و از خداوند نجات او را مي خواهد همانند فرزند نوح ع چه اشكال دارد كه پيامبري با همسر كافري زندگي كند همانند نوح و لوط عليهماالسلام يا با همسري كه به همسرش ايمان دارد ولي منحرف است اگر در مورد قبلي اشكال ندارد به طريق اولي بايد در اين جا هم بي اشكال باشد. فرقي نمي كند قبل از رسالت با او ازدواج كرده باشد يا بعد از آن چون بحث ما در اينجا در مورد استمرار همسري با چنين همسري است نه شروع ازدواج.اميدوارم توانسته باشم منظور خود را به جنابعالي منتقل كرده باشم.
اما آيه 26سوره نور در مورد اعمال منافي عفت است يعني زنان زناكار مال مردان زنا كار و ...مردان پاك دامن مال زنان پاك دامن و... و الا در مورد حضرت نوح و لوط عليهماالسلام صحيح نخواهد بود و كسي چنين نسبتي به اين دو نداده است مگر به گفته شما گروهي از اصحاب رسول الله صلي الله و عليه و آله در جريان افك به عايشه. يا نسبت عايشه به ماريه در مورد فرزند او از پيامبر ص (ابراهيم). حسادتهاي عايشه را از منابع اهل سنت در اين آدرس بررسي كرده ايم. مراجعه كنيد: 
 اما در مورد امتحان، چنين مشكلي پيش نمي آيد همچنانكه پيش نيامد.
اما در مورد حديث فتنه فرموديد خداوند چگونه در اين مورد بي تفاوت بوده است؟ مي گوييم خداوند بي تفاوت نبوده است بلكه از طريق پيامبر با بيان اين حديث مردم را از وقوع چنين فتنه اي باز داشته است و همچنين به همين خاطر بارها رسول الله صلي الله و عليه و آله حضرت علي عليه السلام را به عنوان محور حق معرفي ميكند يعني فتنه اي در راه است مواظب باشيد طرفي كه علي عليه السلام در آن است حق است مواظب باشد منحرف نشويد.
عراق هم در شمال مدينه قرار دارد نه مشرق!!! پس منظور از مشرق و الي مسكن عايشه جز شخص عايشه نبوده است بخصوص كه از ضمير هاهنا كه براي اشاره به نزديك است استفاده كرده است.
اما سخن عمار در مورد عايشه آنهم در مورد آخرت مادامي كه مستند به سخن رسول الله نباشد مقبول نيست در ثاني در پايان حديث مي گويد: عايشه از كساني است كه شما در مورد او آزمايش شديد اگر اين روايت را قبول داريد اين قسمت آن با سخنان قبلي شما سازگاري ندارد.
اما در مورد عايشه، روايات فراوان ديگري در منابع شما وجود دارد كه خوب است ملاحظه نماييد. برخي از آنها در آدرسهاي زير وجود دارد مراجعه كنيد:
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
200   نام و نام خانوادگي:  درويش     -   تاريخ:   22 مهر 91
درباره اين ادعاهاي شما من پناه ميبرم به خدا ازاينکه زنان پيامبر ودختران پيامبر و دوستان پيامبر و ياران پيامبر را به اين تهمت ها و زشتي ها ياد کنم خدايا من را ببخش و از جمله دوستاران و اهل بيت پيامبر وصحابي وتابعي بيت رسالت و از دوستداران چهار يار نبي اکرم صلي ال...... قرار بده که خود تو در کلامت انها را وصف وپاکي انها سخن کفته اي و اين دجالان زمان و ياران ابولهب را هدايت کن که به اهل بيت رسالت تهمت نکنند و دروغ ها تراوش کرده از ذهن هاي بيمار شان را مانند يک لکه ننگ از دامن مسلمين پاک بگردان امين
201   نام و نام خانوادگي:  شمس الدين جليليان     -   تاريخ:   03 آبان 91
http://valiasr-aj.org/fa/page.php?bank=question&id=1344 با سلام خدمت دوستان ام المومنين خوانده شدن زوجات نبي(ص) صرفا به خاطر عدم جواز ازدواج مسلمين با آنان بوده چون در آيات قبل به ممنوعيت ازدواج با زنان پيامبر (ص) تصريح گرديده و الا اگر اين لقب در معناي واقعي كلمه ي مادر به كار رفته باشد ‘ زنان پيامبر در بين مسلمانان نيازي به رعايت حجاب نداشتند چون مادر مسلمين بودند اما مي بينيم كه چنين نيست و قرآن در خصوص نحوه ي راه رفتن هم به آنان تذكر داده است . و ام المومنين عايشه براي محرم شدن با اصحاب بعد از رحلت حضرت رسول (ص) خواهرش را براي شيردادن به اصحاب مهيا فرموده بود و بر همين اساس هم امروز مي بينيم شيخ علي الربيعي ‘ مفتي وهابي از زنان كارمند و منشي هاي ادارات مي خواهد كه سه نوبت به مديران خود شير بدهند تا محرم شوند ولي نگفته اند اگر زني شير نداشت تكليفش چيست ؟ و چگونه مي شود مرد نامحرم پستان زن را بمكد قبل از اينكه محرم شود ؟ و ...
202   نام و نام خانوادگي:  ارادتمند شما     -   تاريخ:   03 آبان 91
هر چه کني به خود کني گر همه نيک وبد کني کس نکند به تو چنين آنچه که خود به خود کني در حديثي آمده که پيامبر (ص)در جمعي نشسته بودند :شخصي بدو بيراه گفت ورفت شخصي ديگر آمد ودر مورد خوبي ها گفت ورفت .وبعد کساني که در جمع بودند پرسيدند.سپس آنحضرت (ص) فرمودند:"شخص اول هر چه در خودش بود را بيان کرد ورفت شخص دوم هر چه گفت در خودش بود . (نتيجه گيري =)ان شاالله امام زمان ظهور کند تا ريشه ضور گويان وياوه گويان ازبيخ کنده شود
203   نام و نام خانوادگي:  م.حميدزاده     -   تاريخ:   15 آبان 91
مطالب جالب و قابل استفاده بود.موفق باشيد انشاالله
204   نام و نام خانوادگي:  اميد     -   تاريخ:   03 آذر 91
خسته نباشيد!!
از يه طرف حرف از الفت مي زنيد و از طرف ديگر حرف از سياست.. ... آخر چي شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
النبي اولي بالمومنين من انفسهم و ازواجه امهاتهم.....
چرا اينقد حماقت به خرج مي دين و به حرفي که مي زنين فکر نمي کنين؟؟
205   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   12 آذر 91
دلايل شما تا حدي قبول .ولي از نظر سني چه دليلي ميتونيد بياري؟؟؟ آيا سطح فکري حضرت محمد با دختر 9 ساله قابل مقايسه هست؟؟ اگه به خاطر سياست با عيشه ازدواج کرده پس حق عايشه چي ميشه؟ واقعا عايشه صرفا يه ابزار و وسيله براي رسيدن حضرت محمد به خواسته هاش نبوده؟؟؟؟ ممنون ميشم اگه جواب اين سوالا رو بگيد و يه کمکي بهم بکنيد
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
در اين مورد در مقاله زير پاسخ داده ايم. مراجعه كنيد:
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
206   نام و نام خانوادگي:  احسان     -   تاريخ:   17 آذر 91
جوابمو نگرفتم کامل نبود

207   نام و نام خانوادگي:  مسعود صادقي     -   تاريخ:   17 آذر 91
سلام و ارادت
خيلي عالي بود ولي توضيحات بيشتر بدهيد بيشتر استفاده ميکنيم
208   نام و نام خانوادگي:  فرشته صديقي     -   تاريخ:   18 آذر 91
اين يک دروغ بيش نيست چون زنان حضرت پيامبر (ص) امهات مسلمين بودند و کسي نميتوانست با انها ازدواج کنند و آنها فقط زنان مبارک انحضرت (ص) بودند و همچنان حضرت بي بي عائشه (رض) يک صحابه بسيار مهترم و يک شخصيت عالي قدر و معلم اسلام بودند اين توهين به آنها توهين به اسلام است.
209   نام و نام خانوادگي:  شمس الدين جليليان     -   تاريخ:   24 آذر 91
بسم الله الرحمن الرحيم ولله الحمد . سركار خانم فرشته صديقي با سلام خدمت شما به عرض مي رساند بيشتر ازدواج هاي پيامبر بعد از حضرت خديجه ي كبري سياسي بوده از جمله ازدواج با عايشه و حفصه دختران ابوبكر و عمر و تعدا ديگري از همسرا آن حضرت نظير صفيه از قبيله ي طي و ازدواج با زينب به دستور خدا و براي كوبيدن يك سنت غلط و ...و شيعه به چند دليل كه از نظر شما اهل سنت هم موجه و مستند است ‘ عايشه را قبول ندارد . 1- وصيت پيامبر عظيم الشان به ايشان در خصوص عدم منازعه با علي عليه السلام وماجراي پارس سگان حواب و تمرد از فرمان آن حضرت2- فتواي قتل عثمان و جهود خواندن او و سپس به راه انداختن اولين جنگ بين مسلمين 3- خروج عليه خلفه ي زمان كه به نظر اهل سنت گناهي بزرگ است .4- ممانعت از دفن امام حسن در جوار جدش رسول الله و تيرباران شدن تابوت مبارك ايشان5- آزار پيغمبر تاجايي كه خداوند ايشان را در قرآن سرزنش و تهديد نمود.6- بدعت گذاري در احكام اسلام از جمله مسئله ي رضاع و محرميت رضاعي تا جايي كه امروز فقهاي وهابي با تمسك به سيره ي عايشه محرميت با ساندويچ را هم مجاز مي دانند .7- تمرد از دستور خدا كه خطاب به همسرا پيامبر و خصوصا ايشان مي فرمايد : در خانه هايتان بنشينيد . اما بر خلاف امر خدا همراه نامحرمان بر شتري سوار مي شود و خانه كه هيچ شهر به شهر و منزل به منزل مي گردد و خون ريزي و مسلمان كشي را پايه گذاري مي كند .
210   نام و نام خانوادگي:  شمس الدين جليليان     -   تاريخ:   24 آذر 91
ازدواج در صدر اسلام يك شاخص مهم براي حق و باطل بودن كسي نيست و در نهايت سهولت انجام مي شده ربط چنداني هم به اختلافات خاندانها و قبايل نداشته است . زبير دشمن علي است ولي دختر امام حسين همسر مصعب بن زبير است . اشعث بن قيس كندي از خوارج و زمينه ساز شهادت حضرت علي است اما دخترش جعده همسر امام حسن است . ابوسفيان دشمن پيغمبر است اما دخترش همسر پيغمبر است و نمونه هاي ديگر كه حتي در بين نوادگان امام حسين و يزيد هم ازدواج صورت گرفته است . لذا ازدواج نبايد مبناي تشخيص حق از باطل باشد . قضيه ي افك از نظر قرآن كذب است و شيعه هم هيچ گاه اين تهمت را روا نمي داند و بانيان اين تهمت هم خود اهل سنت بوده اند اما مبرا بودن ام المومنين عايشه از افك به معني معصوم بودن ايشان و باطل نبودن ايشان در جنگ جمل و فتنه ي بزرگ نيست و قطعا خداوند بزرگ در روز قيامت ايشان را به سبب اين گناه عظيم و گمراهي مسلمين مواخذه خواهد كرد . از همه ي اينها كه بگذريم اهل سنت بزرگوار تعصبشان در باب عايشه به احترام رسول خدا نيست بلكه به سبب اين است كه دختر ابوبكر است و الا پيغمبر زنان ديگري نيز داشته است از جمل حضرت خديجه كه تا ايشان زنده بودند پيامبر با هيچ زني ازدواج نكردند و خدماتي كه اين بانوي قديسه به اسلام نوپا نمودند بي نظير و شايد هم سنگ مجاهدت هاي اصحاب پيامبر در غزوات مختلف باشد ...
211   نام و نام خانوادگي:  صنعتي     -   تاريخ:   10 دي 91
سال 1368 من مشغول گذراندن خدمت مقدس سربازي بودم.دو نفر از هم خدمتي هايم از برادران اهل سنت بودند. من مهندس مكانيك و آن دو يكي مهندس صنايع غذايي و ديگري مهندس ماشين آلات كشاورزي.بچه هاي مودب و خوبي بودند . يه روز عصر من مشغول نماز بودم ( نماز ظهر در غير اول وقت آن) . نمازم كه تمام شد مهندس چ.(صنايع غذايي) آومد پيشم و با تبسمي مودبانه گفت : آقاي مهندس قبول باشه. ولي يه سوال دارم. گفتم چ. جان بفرما. فلاني چرا شما شيعه ها به نماز اول وقت اهميت نمي دين؟ من در مورد اهميت نماز اول وقت باهاش حرف زدم. غفلت و شرمندگي خودم رو به او گوشزد كردم.از او درباره شيطان سوال كردم . مهندس گفت شيطانو حتي كفار هم قبول دارن . چ. گفت شيطان از خير و شر اعمال ما آگاه است. گفتم چ. جان قبول دارين كه شيطان مي داند كه چه نمازي پيشگاه خداوند پذيرفته است؟ گفت هيچ ترديدي ندارم. گفتم چ. جان شيطان مي داند نماز شما پيشگاه خدا... پس دليلي ندارد كه شيطان از اقامه آن در اول وقت و غير آن شما را غافل كند. شيطان پيش خود مي گويد بگذار هرچه دلش مي خواهد از اين نماز .... بخواند.ولي شيطان از نماز ما (بويژه اول وقت آن) بشدت در هراس است . مي داند اين نماز نجات بخش است لذا دايم ما را وسوسه مي كند كه..... چ. گفت من ديگر با تو بحث نمي كنم. دوست خوب من فقط يه بار آخر خدمت به من گفت اختلاف ما يه اختلاف تاريخي است. من نظر دوستمو نپذيرفتم. و.....
212   نام و نام خانوادگي:  عليرضا ن     -   تاريخ:   18 دي 91
با سلام با توجه به ايه33سوره انفال :( وَ مَا كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنت فِيهِمْ وَ مَا كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَستَغْفِرُونَ=ولى خداوند، تا تو در ميان آنها هستى آنها را مجازات نخواهد كرد، و (نيز) تا استغفار مى كنند خدا عذابشان نمى كند). گروه پاسخ به شبهات، ايا اين مانع غذاب شدن پيامبر مخصوص به مسلمانان بود يا کفار را نيز مي شد، مثلاً در جريان مباهله قرار بود که يکي از دو طرف هلاک شود، يعني با وجود پيامبر اسلام ، مسيحيان به هلاکت برسند. مقداري توضيح دهيد؟ با تشکر
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي
اصلاً نگاه اين آيه به مشركان مكه قبل از هجرت است و بنظر مي رسد منظور از عذاب، عذاب همگاني باشد(كه در دو صورت نازل نمي شود يكي حضور رسول الله ص و ديگر توبه و استغفار) و الا فردي در غدير خم در مقابل ديدگان مردم و با وجود حضور رسول الله صلي الله و عليه و آله نبايد هلاك مي شد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
213   نام و نام خانوادگي:  مرتضي تلاتف     -   تاريخ:   11 بهمن 91
سلام.من يك دانشجوي رشته الهيات وشيعه مذهب هستم وبه مذهب خودم افتخار ميكنم وكتب اهل سنت را هم مطالعه نموده ام چند سوال از علماي شيعه خود دارم چطور حضرت علي(ع)تماشاگر بود كه عمر به زنش حمله كند پس غيرت وشجاعت علي كجا رفت؟طبق گفته علامه طباطبايي عمر با دختر حضرت علي (ع)بنام ام گلثوم ودختر فاطمه ازدواج نموده پس چطور امام علي دخترش را به قاتل زنش ميدهد؟قران از همسران پيامبر به عنوان مادران مومنان ياد ميكند پس چرا ما به مادر خودمان توهين ميكنيم درصورتي كه قران ميفرمايد زنان پاك مال مردان پاك هستند البته درست است بعضي از پيامبران زنانشان مشرك بوده اند اما زن هيچ پيامبري نا پاك نبوده چطور پيامبر زن ناپاك را در خانه خود نگه ميدارد.لطفا جواب منطقي به ما بدهيد.
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛ سؤالاتي كه مطرح كرده ايد بارها در قسمتهاي مختلف اين سايت جواب داده شده است با جستجو كردن مطالب مورد نظر در همين سايت يا در گوگل ولي به همراه آدرس سايت(مانند ام كلثوم valiasr-aj) مطالب را پيدا كرده و مطالعه فرماييد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات (1)
214   نام و نام خانوادگي:  حميد ولي زاده     -   تاريخ:   17 بهمن 91
با تشکر و قدرداني ، به عرض مي رساند که مطالب جامع و کامل نيستند، و نمي شود که جوابي کامل براي مجهولاتي که در ذهن داري پيدا کرد. اما فکر مي کنم اگر چند کتاب در اين مورد مطالعه کنيم ، از جميع آنها به هدف نزديکتر مي شويم هرجند که باز هم شايد بطور کامل به جوابي قانع کننده نرسيم. با تشکر مجدد حميد ولي زاده
215   نام و نام خانوادگي:  جوهر     -   تاريخ:   04 اسفند 91
من در کتابهاي ديگري هم تقريبا همين موضوعات سياسي را خوانده ام که براي مثال يکي را برايتان ذکر ميکنم " کتاب عايشه بعد از پيامبر " نوشته کورت فريشلر آلماني ترجمه سال 1356 ؛ در ضمن عايشه در زمان ازدواج با پيامبر 9 ساله نبوده واين يک دروغ ساختگي بزرگ هست اگر درست تحقيق کنيد با توجه به زمان اسلام آوردن عايشه وزمان مرگ و همچنين اختلاف سني که با خواهرش داشته وزمان مرگ خواهرش و همچنين نامزد قبلي که عايشه 8 سال قبل از ازدواج با پيامبر داشته خواهيد فهميد که عايشه در زمان ازدواج با پيامبر تقريبا هفده يا هجده يا نوزده ساله بوده است... با تشکر از همه دوستان که لطف ميکنند تحقيق ميکنند
216   نام و نام خانوادگي:  رامين     -   تاريخ:   16 اسفند 91
با سلام و احترام
متاسفانه با تمام مطالب نوشته شده مخالفم و كاملا تمام مطالب توجيهي بيش نيست
217   نام و نام خانوادگي:  عاشق اميرالمومنين علي     -   تاريخ:   22 اسفند 91
با سلام؛ چند سوال بي پاسخ: 1.چرا اهل سنت فکر ميکنند ما به عايشه نعوذ بالله تهمت فحشا مي زنيم؟! 2.چرا اهل سنت براي احتجاج با ما از کتب خودشان استفاده ميکنند؟!! 3.اهل سنت ميگويند آيه 6 احزاب يعني:پيامبر نسبت به مومنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او مادرانشان است.بسيار خب! با اين حديث نبوي چه ميکنند:116)حدثنا علي بن محمد حدثنا أبو الحسين أخبرني حماد بن سلمة عن علي بن زيد بن جدعان عن عدي بن ثابت عن البراء بن عازب قال أقبلنا مع رسول الله صلى الله عليه وسلم في حجته التي حج فنزل في بعض الطريق فأمر الصلاة جامعة فأخذ بيد علي رضي الله عنه فقال ألست أولى بالمؤمنين من أنفسهم قالوا بلى قال ألست أولى بكل مؤمن من نفسه قالوا بلى قال فهذا ولي من أنا مولاه اللهم وال من والاه اللهم عاد من عاداه. پيغمبر فرمود:آيا من از مومنان به خودشان سزاوارتر نيستم؟گفتند:بله!فرمود:پس علي ولي هر کسي است که من مولاي اويم! سنن ابن ماجه 4.چرا دو آيه قبل اين و سياق آيات را ملاحظه نميکنند؟! آيات قبل گفته همسران شما مادران شما نيستند پس با ظهار حرام نميشوند.پسرخوانده ها هم پسر شما نيستند پس حرام نيستند(البته با رضاع کبير محرم ميشوند!!) اما رسول اکرم وقتي دستوري داد واجب الاطاعه است و بايد او را بر خود مقدم بداريد(البته غير از دستوراتي که درباره اهل بيت به خصوص حضرت علي داده!!) و همسران او مادران شما هستند.يعني همسران شما مادرانتان نيستند که ازدواج با آنان حرام شود ولي همسران پيامبر مادرانتان هستند و ازدواج با آنان حرام! همين! 5.آيه 32 احزاب هم جايگاه اجتماعي همسران رسول الله را مشخص ميکند و چه ربطي به اين که همه همسران رسول الله خوب هستند دارد؟! 6.مثلا بين ام حبيبه دختر ابوسفيان در حبشه و پيامبر چه رابطه محبت آميزي بوده؟! پيامبر بنا به اقتضا با زنان ازدواج ميکردند.اما اين ازدواجها اجباري نبوده که بعضي عزيزان ميپرسند پس آن دختر چه گناهي کرده؟! بعد از ازدواج هم پيامبر وظيفه شوهري يعني خوش اخلاقي به تمام و کمال را انجام ميدادند که خوش اخلاقي و رحمت پيامبر شامل همه افراد منافق و کافر و مشرک و مومن و ... هم ميشده.به حدي که خداوند در آيه 43 سوره توبه پيامبر اکرم را به خاطر اين قدر رأفت در برابر منافقان مورد عتاب قرار ميدهد.مثل پدر و مادري که از شدت درس خواندن فرزندشان به او بگويند:چقدر درس ميخواني؟! که اين عتاب بيانگر فضيلت پيامبر است نه مذمت آن حضرت. 7.چرا اهل سنت کتابهاي خودشان را مطالعه نميکنند؟! خصوصي ترين مسائل خانه پيامبر در آنها عيان است! اعترافات عايشه به کارهايي مثل اذيت پيامبر و همسران ديگر و حسادت نسبت به تمام آنان و ... 8.اگر اهل سنت معتقدند هرکس بگويد قرآن تحريف شده کافر است،نظرشان درباره عايشه چيست که ميگفت قرآن تحريف شده؟!! البته من معتقدم نبايد از آنان به عنوان کافر يا مشرک ياد کرد.چون لااقل شهادتين بر زبان جاري کردند.بلکه معمولا اين افراد،منافقند که بغض حضرت علي بهترين نشانه آن است! البته کافر باطني هم درست است! چند سوال با پاسخ : 1.چرا متن مربوط به سال 88 است ولي بعضي نظرات مربوط به سال 87 ؟! ويرايشي صورت گرفته؟ 2.گروه پاسخ به شبهات چه کساني هستند و چند نفرند؟ آيا فقط همان کارشناسان شبکه ولايت هستند؟ با تشکر
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛‌ مطالب موجود در بخشهاي مختلف سايت در مناسبتهاي مختلف براي مشاهده کاربران، به صفحه اول و ابتداي مطالب منتقل مي شود و سايت بطور خودکار تاريخ قبلي را عوض کرده و آن را بروز مي کند.
گروه پاسخ به شبهات حدود ده نفرند که در بخشهاي مختلف همچون پاسخ و نمايش نظرات، تهيه برنامه تلويزيوني، پاسخ به شبهات بخش طرح پرسش، پاسخ به شبهات تلفني و... مشغول به پاسخگويي مي باشند. طبيعتا اين افراد محدود به کارشناسان شبکه ولايت نمي باشند.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
218   نام و نام خانوادگي:  ه محمدي     -   تاريخ:   08 ارديبهشت 92
پيامبر گرامي ما اين همه فضيلت خوب داره چرا فقط به همسراداريش گير دادين؟ درسته نبايد كور كورانه بعضي چيزارو قبول كرد وتحقيق عاقلانه از منابع معتبر لازمه اما بعضي موارد هستن كه با تحقيق نميشه به جايي رسيد مثل موضوع همسران پيامبر كه چرا بااينا ازدواج كرده در حالي كه كم سن وسال بودن .اگه پذيرفته باشيم پيامبر حق هست واعمالش معصوم وبنابه مصلحت خداپس مصلحت هايي پشت اين ازدواج بوده كه عقل ما قادر به فهمش نيست
219   نام و نام خانوادگي:  ه محمدي     -   تاريخ:   08 ارديبهشت 92
دليل گفتن ام المومنين به زنان پيامبر به اين خاطر بوده كه بعد وفات پيامبر كسي با همسرانش ازدواج نكندپس دليل بر پاك بودن اين زنان نيست.
220   نام و نام خانوادگي:  ه محمدي     -   تاريخ:   08 ارديبهشت 92
خيلي ازسني ها ميگن سوره نور ميفرمايدمردان مومن بازنان مومن ازدواج ميكند پس عايشه مومن بوده ولي شان ايه اين است كه مردان زناكار با زنان پاك ازدواج نكند عايشه زناكار نبوده پس ميتوانست با پيامبر ازدواج كند
221   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   21 ارديبهشت 92
اين چه جوابي نوشتيد خجالت بکشيد مردم همه عقل و شعور دارن !! رهبر انقلاب گفتند توهين به عايشه و هر يک از نمادهاي اسلامي اهل تسنن حرام است www.shia-news.com/fa/pages/?cid=19127
222   نام و نام خانوادگي:  محسن     -   تاريخ:   24 ارديبهشت 92
خواهش ميكنم جواب سؤالم؟؟؟؟؟؟ چرا خود پيامبر گرامي اسلام قرآن را نمي نوشتند؟ با اينكه خود در احاديث مختلف تاكيد به نوشتن قرآن و علوم و روايات مي كردند؟
جواب نظر:
با سلام 
دوست گرامي
پيامبر صلي الله عليه و آله هر چند بر خواندن و نوشتن توانايي داشت، ولي بخاطر اينكه  راه را بر بهانه جويي مخالفان ببندد از نوشتن اجتناب مي ورزيد؛ زيرا اگر او مانند ديگران مي خواند و مي نوشت، مخالفان نبوت حضرت، آن را دست آويز قرار داده، چنين وانمود مي کردند که آيين توحيد او و شرايع و احکام وي زاييدۀ افکار ديگران و نتيجه مطالعات مکتب هاي قبلي  است و با جهان وحي و خداوند ارتباطي ندارد. قرآن در سوره عنکبوت،آيه ،48 اين حقيقت را  اين چنين بيان کرده و مي فرمايد:«وَ مَا کُنتَ تَتلُوا مِن قَبلِهِ مِن کِتَبٍ وَلَا تَخُطُهُ بِيَمِينِکَ...». پيش از نزول قرآن، کتابي نمي خواندي و چيزي نمي نوشتي [زيرا] در غير اين صورت،کافران در آيين تو ترديد مي کردند.
بنابراين پيامبر صلي الله عليه و اله بخاطر مصلت هاي مهم  از بکاربردن قلم اجتناب مي ورزيد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
 
223   نام و نام خانوادگي:  مرجان     -   تاريخ:   01 خرداد 92
با سلام وسپاس بايد به خانم فرشته صديقي بگويم که خواهش مي کنم در آيات قرآن عميق بينديشيم واز خداوندي که ما وشما به يگانگي ميشناسيم بخواهيم که همه ي ما را به راه راست هدايت کند ان شاءالله چنان که بسيارس چنين کردند و راه را يافتند از جمله خود بنده لطفا در اين آيه بينديشيد که خداوند فرمود «قل لا اسئلکم عليه اجرا الّا موده في القربي » ومن به اين انديشيدم که آيا کسي از فرزند پيامبر به او نزديکتر هست؟ فرزندي که به روايت شيعه وسني ، سوره ي کوثر درباره اش نازل شد پيامبر در بارهاش فرمود که او پاره ي تن من است وايا کسي که دختر پيامبر را به خاطر خلافت مي کشد واجر پيامبر را ضايع ميگرداند لياقت جانشيني پيامبر را دارد؟ جالب اينجاست که خداوند به پيامبر ميگويد بگو يعني اين نظر خداوند است نه نظر شخص پيامبر . ونيز خداوند ميفمايد که اين اجر هم براي خود شماست ومعلوم ميشود که اين مودت براي ما سودمند است ................... کمي بينديشيم
224   نام و نام خانوادگي:  محمدعلي از كرج     -   تاريخ:   03 خرداد 92
سلام. ما هيچ بحثي نداريم داداش.عايشه كافر بود چون به پيامبر و خدا افترا بست.فرآن رو تحريف كرد.از خودش فتوا به رضاع كبير داد. پس طبق قرآن در سوره مائده هم فاسق هم ظالم هم كافره.پس بر عايشه ؟؟؟
225   نام و نام خانوادگي:  مو هو     -   تاريخ:   30 خرداد 92
خانم مرجان؛کZ مZ گه اهل سنت سوره کوثر رو درباره حضرت فاطمه(رض)مZ دوند؛شما با اZن گفته خودتون که حضرت عمر فاروق‏(‏رض)دخت پZامبر رو شهZد کرد مقام حضرت حZدر رو پاZZن مZارZZن و اون بهشتZ رو (نعوذ بالله) دZوث و بZ غZرت جلوه مZ دZن
226   نام و نام خانوادگي:  mo ho     -   تاريخ:   30 خرداد 92
در ضمن اگه همZن طورZ ادامه بدZن؛راه رو نZافتZن که هZچ در مZ بZنمت که از رو پل صراط مZ افتZ تو قعر جهنم
227   نام و نام خانوادگي:  اميرمحمدبهزادي     -   تاريخ:   01 تير 92
با سلام برشما عزيزان وعرض احترام به ساحت مقدس امام زمان ارواحنا فدا. برادران عامه(اهل سنت!)تنها به خاطر اينکه عايشه دختر ابوبکر است واز روي تعصب وحب به ابوبکري که بي شک وارد به بهشت نميشود ايات واحاديث را اين چنين تفسير ميکنند.. حالا چرا ابوبکر وارد بهشت نميشود؟ در حديثي متواتر ميان شيعه و عامه(اهل سنت!)ميخوانيم که: پيامبر ميفرمايد فاطمه ي زهراگلي است از گلهاي بهشت....اين حديث در صحاح وهن چنين در تاريخ طبري امده است..خوب حالا سوال من اينجاست ايا بيعت نکردن گلي از گلهاي بهشت با ابوبکر خود دليل بر اين نيست که ابوبکربر صراط حق نيست و وارد بهشت نميشود؟؟ اميدوارم برادران عامه(اهل سنت!)براي خود پاسخي منطقي و به دور از تعصب براي اين حديث متواتر داشته باشند. با تشکر ياحيدر کرار
228   نام و نام خانوادگي:  اميرمحمدبهزادي     -   تاريخ:   01 تير 92
در پاسخ به آن عزيزي که پرسيد ((در کجاي قران اسمي از شيعه برده شده است؟؟))بايد بگويم در قران 12بار واژه ي امام و12بارواژه ي شيع و12 بار اسماعيل امده است.
229   نام و نام خانوادگي:  حسن مرادي     -   تاريخ:   01 تير 92
به نظر من دين شيعه از شيوع مي ايد و کاملا بي اساس است واي بر شاه نا عباس
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
 واژه «شيعه» در لغت به معناي پيرو و طرفدار است و در اصطلاح  به کساني مي گويند که تنها از علي(ع)پيروي مي‏ کنند و قائل به امامت منصوص اويند و او را وصي مي‏دانند» محمدبن عبدالکريم، شهرستاني، الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۳۰. ابن حزم نيز گفته است: شيعه به کسي گفته مي‏شود که معتقد است علي(ع) پس ازپيامبر(ص) برترين مردم و سزاوارترين به امامت است. علي بن احمد، ابن حزم، الفصل في الملل و الاهواء و النحل، ج ۲، ص ۲۲۶
و آغاز پيدايش شيعه به زمان خود پيامبر ضلي الله عليه و آله مي رسد . جهت اطلاع بيشتر در اين مورد  به اين آدرس رجوع كنيد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
230   نام و نام خانوادگي:  قانع نشده     -   تاريخ:   11 تير 92
با سلام و احترام 1- متاسفانه با تمام مطالب نوشته شده مخالفم و كاملا تمام مطالب توجيهي بيش نيست و سفسطه ي تمام عيار است و اين دليل تراشي ها هيچ آدم عقل را قانع نميكند. 2- عايشه مادران مومنان است –البته اگر مومن به خدا و رسول خدا هستيد. 3- رهبر عزيز انقلاب فرمودند توهين به عايشه و هر يک از نمادهاي اسلامي اهل تسنن حرام است. 4- و در پاسخ به اميرمحمدبهزادي از خدا بترس و شرم كن زيرا ابوبكر (رض) يكي از 10 يار بهشتي و رفيق غار نبي (ص) و ... بوده كه پيامبر بخاطر راستگويي ايشان را (صديق)ناميدند و بيساري از فضايل ديگر. ** ضمناً گروه پاسخ به شبهات بيشتر مطالعه كنيد بر مبناي (( اتقو الله)). زيرا توجيهات شما در سطح پاييني است نه بيشتر بعلاوه شبهات فراوان ديگري را درست ميكنيد.
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛ خوشحال مي شويم دليل شما را هم بشنويم.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
231   نام و نام خانوادگي:  م.م     -   تاريخ:   14 تير 92
سلام ،مي خواستم بپرسم علت اينکه پيامبر به حضرت علي فرمودند بعد از مرگ من طلاق همسرانم با تو باشد چه بوده است؟
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
مقصود  از طلاق دادن زنان پيامبر  صلي الله عليه و آله توسط حضرت علي عليه السلام، اسقاط ام المومنين بودن آنها در صورت عصيان و نافرماني ايشان است. 
برطبق روايتي که شيخ صدوق رحمه الله از سعد بن عبدالله قمي از امام زمان عليه السلام  نقل کرده است، ام المؤمنين بودن زنان پيامبر (ص) با عصيان ايشان ساقط مي شود.
َحدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حَاتِمٍ النَّوْفَلِيُّ الْمَعْرُوفُ بِالْكِرْمَانِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ عِيسَى الْوَشَّاءُ الْبَغْدَادِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ طَاهِرٍ الْقُمِّيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بَحْرِ بْنِ سَهْلٍ الشَّيْبَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مَسْرُورٍ  عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْقُمِّيِّ... قَال‏ فَقُلْتُ لَهُ مَوْلَانَا وَ ابْنَ مَوْلَانَا إِنَّا رُوِّينَا عَنْكُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص جَعَلَ طَلَاقَ نِسَائِهِ بِيَدِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع حَتَّى أَرْسَلَ يَوْمَ الْجَمَلِ إِلَى عَائِشَةَ أَنَّكِ قَدْ أَرْهَجْتِ عَلَى الْإِسْلَامِ  وَ أَهْلِهِ بِفِتْنَتِكِ وَ أَوْرَدْتِ بَنِيكِ حِيَاضَ الْهَلَاكِ بِجَهْلِكِ فَإِنْ كَفَفْتِ عَنِّي غَرْبَكِ «2» وَ إِلَّا طَلَّقْتُكِ وَ نِسَاءُ رَسُولِ اللَّهِ ص قَدْ كَانَ طَلَاقُهُنَّ وَفَاتَهُ قَالَ مَا الطَّلَاقُ قُلْتُ تَخْلِيَةُ السَّبِيلِ قَالَ فَإِذَا كَانَ طَلَاقُهُنَّ وَفَاةَ رَسُولِ اللَّهِ ص قَدْ خُلِّيَتْ لَهُنَّ السَّبِيلُ فَلِمَ لَا يَحِلُّ لَهُنَّ الْأَزْوَاجُ قُلْتُ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى حَرَّمَ الْأَزْوَاجَ عَلَيْهِنَّ قَالَ كَيْفَ وَ قَدْ خَلَّى الْمَوْتُ سَبِيلَهُنَّ قُلْتُ فَأَخْبِرْنِي يَا ابْنَ مَوْلَايَ عَنْ مَعْنَى الطَّلَاقِ الَّذِي فَوَّضَ رَسُولُ اللَّهِ ص حُكْمَهُ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَقَدَّسَ اسْمُهُ عَظَّمَ شَأْنَ نِسَاءِ النَّبِيِّ ص فَخَصَّهُنَّ بِشَرَفِ الْأُمَّهَاتِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ يَا أَبَا الْحَسَنِ إِنَّ هَذَا الشَّرَفَ بَاقٍ لَهُنَّ مَا دُمْنَ لِلَّهِ عَلَى الطَّاعَةِ فَأَيَّتُهُنَّ عَصَتِ اللَّهَ بَعْدِي بِالْخُرُوجِ عَلَيْكَ فَأَطْلِقْ لَهَا فِي الْأَزْوَاجِ وَ أَسْقِطْهَا مِنْ شَرَفِ أُمُومَةِ الْمُؤْمِنِينَ
سعد بن عبدالله گويد: گفتم اى مولى و اى فرزند مولاى ما از ناحيه شما براى ما روايت كرده‏ اند كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم طلاق زنان خود را به دست امير المؤمنين عليه السّلام قرار داد تا جايى كه در روز جمل به دنبال عايشه فرستاد و به او فرمود: تو با فتنه انگيزى خود بر اسلام و مسلمين غبار ستيزه پاشيدى و فرزندان خود را از روى نادانى به پرتگاه نابودى كشاندى، اگر دست از من برندارى تو را طلاق مى ‏دهم، در حالى كه زنان رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم با وفات وى مطلّقه شده‏ اند. فرمود: طلاق چيست؟ گفتم: باز گذاشتن راه فرمود: اگر طلاق آنها با وفات رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم صورت مى گيرد چرا بر آنها حلال نبود كه شوهر كنند؟ گفتم: براى آنكه خداى تعالى شوهر كردن را بر آنها حرام كرده است، فرمود: چرا در حالى كه وفات رسول خدا راه را بر آنها باز گذاشته است؟ گفتم: اى فرزند مولاى من! پس آن طلاقى كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم حكمش را به امير المؤمنين عليه السّلام واگذار كرد چه بود؟
فرمود: خداى تعالى شأن زنان پيامبر را عظيم گردانيد و آنان را به شرافت مادرى امّت مخصوص كرد و رسول خدا به امير المؤمنين فرمود: اى ابا الحسن؟
اين شرافت تا وقتى براى آنها باقى است كه به طاعت خدا مشغول باشند و هر كدام آنها كه پس از من خدا را نافرمانى كند و بر تو خروج نمايد راه را براى شوهر كردن وى بازگذار و او را از شرافت مادرى مؤمنين ساقط كن.
ابن بابويه، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمة، اسلاميه - تهران، چاپ: دوم، 1395ق.ج‏2 ؛ ص459
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
232   نام و نام خانوادگي:  شمس الدين جليليان     -   تاريخ:   01 مرداد 92
کامنت230 قانع نشده . با سلام خدمت شما به عرض مي رساند اولا به نظر شيعه اين حديث عشره ي مبشره جعلي است و با آموزه هاي قرآني و سنت و عقل آدمي منافات دارد .برادر يا خواهر عزيز قدري منطقي فکر کن طبق روايت عشره ي مبشره که عمر آن را در آخرين لحظات زندگي و به هنگام تشکيل شوراي شش نفره بيان کرده و هيچ کس ديگري آن را نقل نکرده , 6 نفر عضو شورا و شيخين هم جزو اين ده نفر هستند اما طلحه و زبير که در برابر خليفه ي وقت _که خودشان جزو اولين بيعت کنندگان با او بوده اند _ خروج کرده اند و توبه اي هم صورت نگرفته و هرطرف هم خو درا بر حق مي دانسته و طلحه و و زبير در همين جنگ هم کشته شده اند . حال کدام عقل سليمي قبول مي کند هم علي و هم طرفهاي مقابل اهل بهشت باشند ؟ به هرحال از اين دو حال خارج نيست يا علي بر حق بوده يا طلحه و زبير و ماجراي جمل هم اختلاف شخصي بين دو يا سه نفر نيست که خداوند در روز قيامت به راحتي از آن بگذرد به دلايل زير 1- اولين بار در اسلام بناي خروج در مقابل خليفه که به نطر اهل سنت گناهي نابخشودني است و بعدها نيز تکرار شد پايه ريزي گرديد .2- براي اولين بار مسلمان به روي مسلمان شمشير کشيد و تعداد کثيري کشته شدند و قبح طغيانگري و برادرکشي شکسته شد و تفرقه در امت پيامبر پيش آمد . از طرفي عملکرد خليفه ي دوم نيز خلاف روايتي است که خودش نقل کرده از طرفي علي را جزو عشره ي مبشره دانسته و از طرفي با هماهنگي خليفه ي اول به خالدبن وليد دستور مي دهند که علي را به هنگام سلام نماز بکشد که ابوبکر قبل از سلام نماز در بدعتي آشکار حين نماز سخن گفت و از خالد خواست اين کار را نکند . شما برادران و خواهران اهل سنت يک مشکل اساسي داريد و آن هم اين است که فورا جبهه مي گيريد و فکر مي کنيد شيعه از روي تعصب حرف مي زند البته ما تعصب در عقايدمان را مقدس مي دانيم اما در مقام گفتگو و براي اثبات حق تعصب را کنار مي گذاريم و دوست داريم در فضايي دوستانه و منطقي سخن گفته شود و بهترين سخن هم پذيرفته شود . موفق باشيد
233   نام و نام خانوادگي:  ن.ع     -   تاريخ:   15 مرداد 92
کسي چنين ايمان وديني داشته باشد روز قيامت منتظر چه جايگاهي است




234   نام و نام خانوادگي:  محسن     -   تاريخ:   18 مرداد 92
آيا برادران اهل سنت ازدواج حفصه وعايشه را بعد از وفات پيامبرقبول دارند؟ اگر اين امر را قبول دارن چطور ازدواج آنها بعد از پيامبر را توجيه ميکنن؟ مگه خدا در قرآن نفرموده که همسران پيامبران امهات المومنين (مادران همه مسلمانان) هستتند؟ مگه مسلمان ميتونه با مادرش ازدواج کنه؟
235   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   22 مرداد 92
مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَا هَادِيَ لَهُ وَيَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ‏ خدا هركه را ( به سبب انتخاب راه بد و به خاطر انجام اعمال زشت و نابكاريهاي هميشگي او ، از كتابهاي آسماني منحرف و از راه حق ) گمراه سازد ، هيچ راهنمائي نخواهد داشت ، و خداوند آنان ( يعني چنين كسي و افرادي چون او گمراه ) را رها مي‌سازد تا در طغيان و سركشي خود سرگردان و ويلان شوند ( و به سبب اصرار بر كفر و ضلال و دشمني مستمرّ باايمان و كمال ، راه به جائي نبرند ).
236   نام و نام خانوادگي:  اميري     -   تاريخ:   26 مرداد 92
شعبه پرستان دين! با داد و فرياد که شما داريد" فلان چنين گفته فلان چنان گفته", نميگذاريد کلام شيرين خدا لذت ببريم. اين نقل قول ها گاهي توام با پرداس کاري ها از قرنها به اين طرف جز انقسام مضاعف باورها چيزي ديگري در پي نداشته است. اين يک به دو و دو به چهار و چهار به هفتاد تا به کي. شما به بيان نکات جزي خودتان بين خودتان قسمت قسمت شده ايد چه رسد به بحث روي دو قطب مخالف بزرگ( شيعه و سني). لااقل اي کاش ميان شما پيشگامان دين فرهنگ تحمل و همديگر پذيري باشد. چه به سادگي دشمنان اسلام در بين شما رخنه کرده است. من درد فرزنداني را مينويسم که در کشور سوريه, کراچي پاکستان, افغانستان ....تمام اعضاي خانواده اش را به جرم مذهب از دست داده اند. قتل هم قتل فجيع اختراع گونه, که بتواند به بهترين وجه کينه و کدورت مذهبي شان را بيرون بريزند. بخشي از صفحات تاريخ اسلام را که پر از خون و جنايات مذهبي است نميخواهم ورق بزنم.
237   نام و نام خانوادگي:  ريسمان     -   تاريخ:   08 شهريور 92
متاسفم براي جهان اسلام که سني و شيعي دارند مسلمان ندارند و شما که ......
238   نام و نام خانوادگي:  فقط بگو يا الله     -   تاريخ:   29 مهر 92
هر چيزي كه در مورد حضرت عايشه گفتيد از كتاب شيعه و سني و مخالف و موافق و ........ گرفتيد و گفتيد.اما اينو كجاي دلتون مي زاريد؟؟؟كه خداوند در قرآن بزرگ مي فرمايند:هميران پيامبر از پاكترين مومنانند و مادران امت هستند..اين را خداوند فرموده اند و چيزايي را كه شما مي گيد توسط انساني نوشته شده اند، كه طمع و حسد و تفرقه اندازي و ريا و فريبكاري و ....... از جمله وسوسه هاي شيطانييند كه تمام انسان ها رو فرا ميگيره پس قران راست ميگه.......................
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
اولا: درکجاي قرآن گفته شده است همسران پيامبر از پاکترين مومنان هستند؟! اين را شما از خودتان اضافه کرده و به قرآن نسبت مي دهيد اما اينکه از قرآن نقل کرديد که همسران پيامبر(ص) مادران امتند، بايد توجه داشت که  تشبيه آنان به مادران مؤمنين، تشبيه به برخى از آثار مادرى است و شامل همه آثار آن نشده و تمام احكام، حقوق و ضوابطى كه بر مادر واقعى هر فرد حكمفرما و جارى است، شامل آنان نمى‌شود که علماي اهل سنت نيز به اين مسئله اعتراف دارند جهت اطلاع بيشتر به اين آدرس رجوع کنيد
ثانيا: همان خدايي که همسران پيامبر(ص) را مادران امت مي داند، همان خدا در موارد فراواني همسران پيامبر صلي الله عليه واله را بخاطر برخي از کارهايشان مذمت کرده است . جهت اطلاع به اين آدرس رجوع کنيد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
239   نام و نام خانوادگي:  محمد رضا     -   تاريخ:   08 آبان 92
سلام
به نظر من عايشه رو باباش ابوبکر بخاطر جاسوسي در خانه پيامبر به عقد پيامبر درآورده و پيامبر رو مجبور به ازدواج با عايشه کرده و عايشه رو از شوهر قبليش جدا کرده و چندين بار براي کشتن و زهر دادن پيامبر اقدام کرده و در آخر پيامبر رو مسموم کردند
عايشه چون دشمن حضرت علي ع بوده لايق لعن و فحش هست شک نکنيد
240   نام و نام خانوادگي:  مصيب رضايي     -   تاريخ:   18 آبان 92
والاماخول شديم
241   نام و نام خانوادگي:  راضي     -   تاريخ:   24 آبان 92
برخودم واجب ميدانم درجواب آقاي علي عرض نمايم اگر ازدواج حضرت پيامبر با دختران خلفاي راشدين دليل تاييد آنها توسط آنحضرت باشد بايد بگويم كه پيامبر ص به گفته شما ابوسفيان دشمن سرسخت اسلام را نيز تاييد كرده چرا كه با دختر ابوسفيان يعني ام حبيبه نيز ازدواج كرده در ضمن درمورد يار غار بودن ابوبكر بخاطر لرزيدن از ترس بعلت عدم همراهي روحي و رواني و جسمي ابوبكر جاي شبهه وجودارد .شما ها راه گم كرده ايدتا ديرنشده با تعقل و تدبر به آغوش اسلام واقعي برگرديد.
242   نام و نام خانوادگي:  وت اتدئي     -   تاريخ:   12 آذر 92
باحال
243   نام و نام خانوادگي:  مهرداد     -   تاريخ:   06 دي 92
بحث ابوبکر و يار غار که معلومه جبرئيل بر پيغمبر نازل شد و گفت او را با خود ببر و گرنه راه تو را به دشمنان نشان ميدهد.به علت خائن بودن ابوبکر پيغمبر او را با خود برد. که ابوبکر از ترس به دام افتادن از ترس به خود مي لرزيد.
244   نام و نام خانوادگي:  مليكا     -   تاريخ:   10 دي 92
خيلي عالي بود .اما كاشكي توضيح بيشتري مي داديد .
245   نام و نام خانوادگي:  يلدا پاريزي     -   تاريخ:   21 دي 92
بنده در جواب هاي شما به تناقضاتي رسيده ام اميدوارم که پاسخ منطقي بدهيد . بنده شيعه هستم . با توجه به سيره اخلاقي که از پيامبر مي شناسم . ايشان عادل بوده اند و اصلا برپايي عدالت يکي از اهداف ايشان بوده است . اينکه با زني ازدواج کنند اما با ايشان ارتباط نداشته باشند يا اينکه فقط به خواستگاري قناعت کنند . عرب جاهلي نمي دانسته ولي پيغمبر خدا که درک بالايي دارند و مي دانند آميزش جنسي و حق داشتن همسر و در نهايت فرزند حق هر انساني است . چگونه ايشان براي امور سياسي با زني ازدواج مي کند و او را از حق طبيعي خود محروم مي کند ، با توجه به اينکه همسران پيامبر بعد از او هم حق همسر گزيدن ندارند (در آيه 51 52 احزاب )؟!! اين تحليل شما با منطق و داشته هاي اخلاقي و انساني ابدا سنخيت ندارد و ظلم ناميده مي شود ، دختري که نام همسر بر او هست و واقعيتا بدون همسر است يعني محروم کردن نفس يک انسان براي سياست ( مگر اينکه آن زن خود خواسته باشد و چنين قراري گذاشته باشد ، که باز هم بسيار بعيد است ولي خوب فرض محال، محال است ) ؟!
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛ چه كسي گفته است كه ايشان با همسران خود ارتباط نداشته اند؟ هدف اگر سياسي باشد دليل نمي شود كه ايشان حقوق خانوادگي را رعايت نكنند.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
246   نام و نام خانوادگي:  يدالله عبدالهي     -   تاريخ:   24 دي 92
با عرض سلام و ادب .... آياپيامبر با علم عصمت وخدايي که داشت راهي بهتر براي صلح وآرامش بين قبايل وتبليغ اسلام نداشت/؟که تعدد زوجين را انتخاب کرد وما را مورد اتهام اديان ديگر قرار داد؟
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛ ايشان در اين مساله تابع دستورات الهي بودند و براي اين كار هم خداوند اين راهكار را براي ايشان مشخص نموده بود. حتماً راهكار بهتري نبوده و الا خداوند آن راهكار را در اختيار ايشان قرار مي داد. در ضمن شما از اين اتهامها ناراحت نباشيد چون خود آنها از ريشه مورد اتهام اند زيرا دين پيامبرِ بعد از پيامبر خود را نپذيرفته اند.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
247   نام و نام خانوادگي:  حيدريم حيدري     -   تاريخ:   03 بهمن 92
هر کس fه ولايت علي شک دارد با مادر خويش در ميان بگزارد.....بر دشمن مرتضي علي لعنت...
248   نام و نام خانوادگي:  حيدريم حيدري     -   تاريخ:   03 بهمن 92
هرکس به ولايت علي شک دارد با مادر خويش در ميان بگزارد......
249   نام و نام خانوادگي:  محمدي     -   تاريخ:   04 بهمن 92
اي زنان پيامبر!هرکس از شما گناه بزرگ و آشکاري را مرتکب شود عذابش دو چندان شود و اين بر خدا آسان است.(سوره احزاب)
250   نام و نام خانوادگي:  بنده الله     -   تاريخ:   11 بهمن 92
در مورد ايات سوره نور كه برائت ام المومنين عايشه را بيان ميفرمايد چه ميگوييد؟ لطفا هر كسي مسلمان است يكبار سوره نور را با معني بخواند
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
در اينکه  آيه 11 سوره نور در خصوص عايشه نازل شده است يا نه بين علماء اختلاف است و  دشمنان اسلام شيعيان را متهم مي کنند به اينکه العياذ بالله به عايشه همسر پيامبر نسبت فحشاء مي دهند . در حالي که در هيچ کتابي از کتب معتبر شيعه چنين چيزي به چشم نمي خورد و اين حرف دروغي  بيش نيست چنانچه آلوسي از مفسرين معروف اهل سنت از اين حقيقت پرده برمي دارد : ونسب للشيعة قذف عائشة رضي الله تعالي عنها بما براها الله تعالي منه وهم ينكرون ذلك اشد الانكار وليس في كتبهم المعول عليها عندهم عين منه ولا اثر اصلا. به شيعه نسبت مي دهند که به عايشه تهمت فحشا مي زنند در حالي که شيعيان اين امر را شديدا انکارمي کنند و چنين نسبتي را قبول ندارند و کوچکترين اثري از چنين تهمتهايي ( نسبت به عايشه و... ) در کتب معتبر و مورد قبول شيعه يافت نمي شود .
تفسير الروح و المعاني ـ آلوسي ـ ج 18 ص 122 ذيل تفسير آيه 16 سوره نور.
جهت اطلاع بيشتر به اين آدرس رجوع کنيد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
251   نام و نام خانوادگي:  مهسا     -   تاريخ:   22 بهمن 92
من نمي توانم بفهمم چرا ازدواج و تشکيل خانواده که جزئ مقدس ترين نهاد هاي بشري است بايد دست آويز اهداف سياسي اجتماعي و ...باشد..آيااين استفاده ي ابزاري از زن نبوده است؟اين غيرقابل توجيه است که ازدواج با هرهدفي غيراز اهداف مقدس ازدواج صورت بگيرد. پيامبر مي آيد با 54سال سن با دخترکي 9-10ساله ازدواج ميکند و ميگويد دليل آنسياسي بوده ..اين دليل خود دليي بسيارنکوهيده وزشت است که دختري که احتمالا صلاح خودش را به زور تشخيص بدهد يا ندهد به عقد خود دربياورد ..تا اينجايکار خودش بسيارشت است چه برسد که دليل آنهم استفاده ي ابزرايبوده باشد...من واقعا نمي دانم چه بگويم..لطفا کسي مرا راهنمايي کند
جواب نظر:
باسلام
كاربر گرامي؛ سن عايشه به هنگام عقد حدود 17 سال و هنگام ازدواج با رسول الله صلي الله عليه و آله حدود 19 سال بوده و وي قبل از ازدواج با رسول الله صلي الله عليه و آله ازدواج ديگري هم داشته است در اين مورد به مقاله «عائشه، در چند سالگي با رسول خدا (ص) ازدواج كرده است؟» مراجعه نماييد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
252   نام و نام خانوادگي:  مرتضي     -   تاريخ:   30 بهمن 92
بنده الله جان تا نباشد چيزکي مردم نگويند چيزها پيامبر(ص) غير از ام ؟؟؟؟؟ شما چندين همسر ديگر هم داشت چرا در مورد آنها چيزي نميگن؟ کسي که خودش ميگه دست عمر موقع غذا خوردن ميخورد به دست من همچين چيزي هم ازش بعيد نبود. افتااااااد؟
253   نام و نام خانوادگي:  مرتضي     -   تاريخ:   03 اسفند 92
شما هم يک بار سوره تحريم رو بخونيد
254   نام و نام خانوادگي:  فاطمه     -   تاريخ:   07 اسفند 92
سوره ي لهب رو با معنيش بخونين لطفا خداوند به ابولهب كه اين قدر پيامبر اكرم صلوات الله عليه رو ازار داد به لعن ونفرين و.... نميگيره فقط جايگاهش رو در اخرت ميگه . ما چي جوري جرئت ميكنيم به اصحاب رسوالله به همسرا پاك ايشان به امهات المونين كم چيزي نيست مادر مومنان تو هين كنيم من يه سني هستم و به سني بودنم افتخار ميكنم ما به هيچ يك از اصحاب پيامبر و همسران ايشان توهين نميكنيم و اهل بيت پيامبرو از جان و دلمون دوست داريم من از شما ميپرسم ايا يه كافر نميتونه مسلمان بشه ايا ابوسفيان واقعا ظاهري مسلمان شده ؟ اهل سنت روي اين مسائل مانور نميده ولي همه ميدونيم خداوند توبه پذيرو مهربانه.و اما دوستي كه گفتن به اسلام واقعي روي اورين بايد در جوابشون بگم كه ايشون حكم ندن الله و اعلم ومن در روز قيامت به عنوان يك سني و تهمتي كه به ما زدن و مارو خارج از اسلام نبي اكرم دونستن نميگذرم. و اما در مورد حضرت ابوبكر صديق ايشان صديق بودند يعني راستگوترين وقتي كفار قريش ازش پرسين محمد كجاست گفت در پشتم به نظر شما چنين شخصيتي ترسوئه ؟. واما حضرت عايشه حضرت عايشه همسر با وفاي نبي اكرم است و در اين شك و شبهه اي نيست ما در مورد اينكه اياتي از سوره ي نور بر حضرت عايشه نازل شد يا حضرت حفصه بحث ميكنيم.تو اون ايات دربارهي بهتان صحبت شده اين كه نبايد ابرويي مسلماني بر سر حرفاي پوچ و بي اساس ريخته شه اما متاسفانه امروزه ميبينيم كه به حضرت عايشه و خلفاي راشيدين علي الخصوص حضرت عمر فاروق بسيار بيحرمتي ميشه وتهمت هاي ناروا بهشون زده ميشه. و در پايان سني و شيعه تو جامعه ايران هست ما همه ايراني هستيم پس بايد متحد باشيم و از بروز اختلافات داخلي جلوگيري كنيم شرط اصلي اتحاد اين است كه به مقدسات هم توهين نكنيم نسبت به هم جبهه گيري نكنيم تا بتونيم در امنيتو اسايش زندگي كنيم و براي سعادت اخروي بكوشيم
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛ تهمت در مورد هيچ کسي مورد قبول نيست هر کس اين کار را بکند چه سني يا شيعه عمل او مردود است. اما اينکه اين کار را به شيعه نسبت مي دهيد و اهل سنت را از اين کار مبري مي دانيد صحيح نيست. سخناني که از کتب علماي شما آورده ايم را در مورد عايشه بخوانيد تا ديگر اين سخن را نزنيد. اين سخن از زبان همان صحابه اي نقل شده است که شما همه آنها را پاک و عادل مي دانيد در اين مورد به مقالات ذيل مراجعه نماييد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
255   نام و نام خانوادگي:  سمانه     -   تاريخ:   21 اسفند 92
سلام من شيعه هستم وبه شيعه بودنم افتخارميکنم تو يکي از وبلاگاي اهل تسنن درمورد عايشه خوندم که خدا هرنوع آلودگي رو از پيامبرش دور ميکنه. اگر همسر نوح ولوط آلوده بودند سزايش را درهمين دنيا ديدند قبل ازمرگ پيامبرشون اما عايشه تا آخرعمر درخانه پيامبرزندگي کرد.جوابش چي ميشه؟ من اهل تربت جامم وسني زياد دراطرافم هست.قراره جلسه بعد دردانشگاه با دانشجويان سني درمورد عايشه مناظره کنيم لطفا اگه مطالب خوبي داريد واسم بفرستين
جواب نظر:
باسلام
خواهر گرامي؛ با تشکر از احساس مسئوليت شما هم نسبت به مطالعات مذهبي که خودتان داشته ايد و به عقايد خود عمق و وسعت بخشيده ايد و هم از اين جهت که حساسيت محل تحصيل خود را درک کرده و در اين مسير زحمت بحث و مطالعه و مناظرات را بر خود تحميل کرده ايد؛ به شما تبريک مي گوييم و توفيقات خالصانه و هرچه بيشتر شما را از خداوند متعال خواستاريم اميدواريم خداوند به حق حضرت زهرا سلام الله عليها شما را در اين مسير و در تمام عرصه ها مختلف زندگي موفق و از اهل بيت عليهم السلام جدا نفرمايد.
جواب اين شبهه واضح است زيرا اولاً در زمان نوح و لوط تمام مشرکين و کفار مجازات شدند که همسران اين دو پيامبر هم همراه آنها مجازات شدند اما در زمان رسول الله صلي الله عليه و آله اراده الهي بر اين تعلق نگرفت که مشرکان را عذاب همگاني نمايد و خداوند در قرآن در اين رابطه به رسولش فرمود: اى پيامبر! تا تو در ميان آنها هستى، خداوند آنها را مجازات نخواهد كرد؛ و نيز تا گروهى از آنها استغفار مى‏كنند، خدا عذابشان نمى‏كند. «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» (انفال/33) لذا خداوند اصلاً چنين عذاب همگانيي نداشته است تا چنين استدلالي بشود ؛ بله اگر چنين عذاب همگانيي صورت گرفته بود و خداوند اينها را از اين عذاب نجات داده بود آنوقت جاي اين استدلال بود.
ثانياً اين زنان ادعاي اسلام داشتند(ولو بظاهر) برخلاف زنان حضرت لوط و نوح عليهما السلام که جزو مشرکين بودند و دعوت شوهران خود را نپذيرفته بودند.
در مورد عايشه مقالات ذيل در اين سايت قرار دارد مراجعه نماييد.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
و...
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
256   نام و نام خانوادگي:  yas     -   تاريخ:   27 اسفند 92
*عالي*





مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | ارتباط با ما