مقالات |  سخنراني ها |  شبکه سلام |  موبايل |  انتشارات |  محصولات نرم افزاري |  ليست پاسخ ها
تاريخ: 14 آبان 1387
جناب اقاي قرضاوي ، تقبل الله ! (تصوير)
   


    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  سيد حسين     -   تاريخ:   14 آبان 87
اين جماعت كاين جلوه محراب و منبر مي كنند چون به خلوت مي روند آن كار ديگر مي كنند
2   نام و نام خانوادگي:  حسين يزداني     -   تاريخ:   14 آبان 87
با سلام شيخ قرضاوي يد طولائي در وحدت فرق اسلامي داشتند اكنون كه دچار خطائي در مورد مذهب تشيع شده اند شايسته است علماي شيعه با منطق و محبت كه سيره نبي مكرم اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) است با ايشان بر خورد كنند تا پي به اشتباه خود برده و به راه و روش پيشين خود كه همانا وحدت اسلامي است باز گردد.دامن زدن به اين گونه اختلافات جز, گسترش شكاف ميان مسلمين و ريختن اب به اسياي دشمن حاصلي نخواهد داشت.خصوصا كه برخي فقهاي اهل سنت از جمله ابو حنيفه دست دادن با نا محرم را حرام نمي دانند و بسياري از اعاظم فقهاي شيعه اين عمل را از روي حائل حرام نمي شمرند.و با توجه به تبليغات مخربي كه هر روزه از سمت دشمنان صورت مي گيرد و قوانين ارزشمند و عقلائي اسلام مانند روابط ميان محرم و نا محرم را زير سوال مي برد اين عكس مي تواند تبليغي براي اهل سنت و مكتب قياسي ابوحنيفه باشد و برخي از جوانان را به ان سو جلب كند.ما از اين سايت توقع داريم همان ادب و احترام جناب اقاي دكتر قزويني را كه موجب جلب ديگران به مذهب تشيع مي شود و وحدت اسلامي را تحكيم مي بخشد جلوه گر باشد .با ارزوي موفقيت مسلمين و تشكر فراوان.
3   نام و نام خانوادگي:  مختاررمضاني     -   تاريخ:   14 آبان 87
سلام جريان چيه
4   نام و نام خانوادگي:  داود حيدر اوقو     -   تاريخ:   14 آبان 87
اقاي قرضاوي سلام عليكم ايا اين اسلامي است كه شما عرضه ميكنيد براستي فرزند شما حق دارد شيعه شود مذهبي كه از راه پيامبر (ص)جدا باشد بهتر از اين نمشود يا برادران اهل تسنن هنوز ميخواهند بگويند اجتهاد كردند و خطا كردند اقاي قرضاوي شما به حقيقت بودن شيعه اگاهي يافتيد ايا وقت ان نرسيده كه از وهابيت نترسيد و حقايق را بازگو كنيد دنيا را رها كرده و به فكر اخرت خود باشيد ----از طرف يك دوست
5   نام و نام خانوادگي:  مجتبي فيروزي     -   تاريخ:   14 آبان 87
خداوند ان شاءالله قبول بفرمايد :

زبان حال جناب قرضاوي: سلام عليكم (با توجه به تصوير در حالي كه دست خانم رو فشار ميدهد) حاج خانم اجازه بديد دستتون رو ببوسم :من خيلي به شما علاقه دارم دوست دارم شما رو هدايت كنم بياورم زير لواي اسلام(وهابيت)

ببخشيد شما ازدواج هم كرديد ؟؟؟ موفق مؤيد باشيد .دوباره هم بياي طرفاي ما ها .منتظرتم

ضمنا دست چپ جناب قرضاوي رو هم نگاه كنيد

6   نام و نام خانوادگي:  ابوزهرا     -   تاريخ:   14 آبان 87
در جواب جناب آقاي حسين يزداني
اولا: که جناب آقاي قرضاوي حنبلي هستند و نه حنفي
ثانيا: اگر حائلي وجود داشت که مشکلي نبود ، بحث اينجا اين است که در دست دادن که حائلي وجود ندارد
ثالثا: اگر قرار است کسي با اينگونه تصاوير متمايل به مذهب و ديني شود که خوب شيطان پرستان داراي امتيازي بيشتري جهت ... (البته اين نکته را نيز تصوير کنيد در رابطه با همين جواناني که شما مي گويد ممکن است متمايل به حنفيه شوند آيا آنان نيز متمايل هستند که خواهران و يا مادرانشان حنفيه شوند و اينگونه با نامحرمان دست دهند و...)
و در آخر نيز متذکر مي شوم که در بحث هاي خبري که معمولا با ذکر منبع مي باشد ديگر حساسيتهاي اينچنين زياد جا ندارد و سايت ناقل (يا واسطه) بحث در رابطه با آن ندارد و اين اخبار نيز تضادي با وحدت و ... ندارد
والسلام علي من التبع الهدي
7   نام و نام خانوادگي:  عبدلعلي نجفي     -   تاريخ:   14 آبان 87
سلام.
الحمدلله كه اينجوري رسوا شد.اين ملعون آبروي مسلمين را ميبرد.
((منابع آگاه رسانه اعلام کردند شيخ يوسف قرضاوي از علماي سرشناس اهل سنت مدتي است که با يک دختر 33 ساله الجزايري ازدواج کرده است. اين اقدام به شدت مورد انتقاد رسانه هاي کشور الجزاير قرار گرفت.
به گزارش شيعه آنلاين، روزنامه هاي الجزاير ضمن انتقاد شديد از شيخ يوسف قرضاوي، اعلام کردند که قرضاوي با دختري هم سن نوه خود ازدواج کرده است.
اين روزنامه هاي الجزاير در ادامه افزودند: شيخ يوسف علاقه زيادي به اين دختر پيدا کرده بود اما او تمايلي به اين ازدواج نداشت از همين رو فشار بسيار زيادي به وي آورده تا با اين ازدواج موافقت کند.
گفته مي شود همسر جديد شيخ قرضاوي که "أسماء بن قاده" نام دارد، از شاگردان و مريدان سابق وي بوده است.)) منبع شيعه آنلاين.

خاك بر سرت اي ضرقاوي كه كمي از اون ريش سفيدت خجالت نميكشي. در ضمن بنده با نظرهاي آقايان يزداني و فيروزي به شدت مخالفم!



8   نام و نام خانوادگي:  غلام آل حيدر     -   تاريخ:   14 آبان 87
بله ديگه عمل كردن اهل سنت به شعار هايشان يعني اين !!!!!!!! از طرفي در عربستان و كويت و ساير كشور هاي عربي سني نشين زنها حق ندارند يك كلمه با نا محرم حرف بزنند !!! رانندگي زنها مطلقا حرام است ! زنها حق راي دادن ندارند !!! حتي زنها حق از خانه بيرون آمدن را هم ندارند ! از طرف ديگر علماي طراز اول آنهاكه اين گونه شعار مي دهند خيلي راحت با زنها دست مي دهند با اآنهاخوش و بش مي كنند فقط كم مانده كه به خاك پاي يك زن بيفتند و خدا مي داند پشت پرده چه مي گذرد .
9   نام و نام خانوادگي:  مهرداد     -   تاريخ:   14 آبان 87
من فكر مي كنم جناب قرضاوي مشرك شدن!!!!


نظر شما دوستان چيه؟!
10   نام و نام خانوادگي:  مهرداد     -   تاريخ:   14 آبان 87
نامرد چه صميمانه هم دستش رو فشار ميده!!!!


اون تانكه كه سفيد پوشيده رو ببينيد!!!
11   نام و نام خانوادگي:  حسين يزداني     -   تاريخ:   14 آبان 87
با سلام
اولا :بنده عرض كردم برخي از فقهاي اهل سنت از جمله ابو حنيفه و به مذهب شيخ قرضاوي نيز اشاره اي نكردم يعني دست دادن با نا محرم از مسائل مطرح در مباني فقهي اهل سنت مي باشد.و ان حساسيتي كه ميان شيعيان دارد در ميان برخي از اهل سنت ندارد.در ضمن چه بسا در فقه حنفي نيز از حساسيت چنداني بر خوردار نباشد.

ثانيا:بنده معتقدان به دين مبين اسلام را عرض كردم كه از مذهب تشيع به تسنن متمايل مي شوند و گرنه مسيحيت كه در ان اين مسائل حد اقل اهميت را دارد در الويت قرار مي گيرد و شيطان پرستان و ديگر فرق گمراه جاي خود دارند.

ثالثا: هررسانه اي رسالت و هويتي دارد كه پايبند به ان است و بايد طبق بر نامه و هدف خود پيش برود. اگر هر رسانه اي هر مطلبي را درج كند كه ديگر نظم و قاعده اي باقي نمي ماند.

رابعا:مقصود كلي اين بود كه پيامبر اسلام(ص) و ائمه(اطهار) اسوه اخلاق نيك بودند و طبق شواهد قطعي تاريخ با رحم و عطوفت و منطق و با مخالفين و گمراهان برخورد مي كردند اگر چه با كفار شديد بودند اما با مسلمانان با هر عقيده و تفكري از راه مهر و محبت وارد مي شدند بر ما است همان راه را طي كنيم و ضمن بيان حقايق. رافت و متانت را در نظر داشته باشيم و امثال شيخ قرضاوي را با استدلال و دوستي متوجه اشتباهشان كنيم نه اين كه خطاي انان را كه چه بسا در مذهبشان خطا نباشد در بوق كنيم و عالم را خبر كنيم.
جواب نظر:
جناب آقاي يزداني سلام ! فكر نمي&zwnjكنم كه در هيچ يك از مذاهب اسلامي دست دادن با نامحرم حلال باشد ! حال شما ثابت كنيد كه مذهب احناف يا هر مذهب ديگري دست دادن با نامحرم اشكال ندارد . من خودم در ميان احناف زندگي كرده&zwnjام و تا به حال نشنيده&zwnjام كه دست دادن در مذهبشان حلال باشد .

وهابي&zwnjها در  اين مسائل از همه مذاهب سخت&zwnjگير تر هستند و تماس با نامحرم را حتي با وجود مانعي مثل چادر و لباس جايز نمي&zwnjدانند .

حتي اتفاق افتاده كه جوانان شيعه و برخي از طلبه&zwnjهاي شناخته شده شيعه را كه با آن&zwnjها بحث مي كنند و وهابي&zwnjها در بحث عاجز مي&zwnjمانند ، به بهانه تماس با نامحرم ؛ آن هم از روي چادر گرفته و به زندان انداخته&zwnjاند .

در سال 84 يكي از طلبه&zwnjهاي فاضل حوزه را كه با مادرش به حج رفته بود ، به بهانه تماس با نامحرم به همراه مادرش به زندان انداختند و چندين روز در زندان ماند تا اين كه با كمك مسؤولين مشخص شد كه آن نامحرم مادرش بوده است .

هيچ&zwnjگاه يك جوان مسلمان به خاطر اين كه در مذهب ديگر دست دادن با زنان اشكال ندارد ، به آن مذهب متمايل نخواهد شد . اين سخني است غير قابل قبول . و گر نه همان طور كه خود گفته&zwnjايد بايد قبل از حنفي شدن ، اديان غير اسلامي را بپذيرند كه اصلا رعايت حجاب را واجب نمي&zwnjدانند .

ما به رسالت و هويت خود كاملاً آشنا هستيم و طبق همان هدفي و نظم و قاعده&zwnjاي كه از روز اول تشكيل گروه براي خود ترسيم كرده&zwnjايم پيش مي&zwnjرويم .

ما تمام تلاش خود را مي&zwnjكنيم تا رسول گرامي اسلام و ائمه معصومين عليهم السلام را اسوه خود قرار دهيم ؛ اما آيا بيان حقايق و نشان دادن چهره واقعي افرادي همچون قرضاوي كه از دشمنان سرسخت اهل بيت عليهم السلام به شمار مي رود ، بر خلاف اخلاق نبوي است ؟



موفق باشيد



گروه پاسخ به شبهات
12   نام و نام خانوادگي:  شيعه     -   تاريخ:   15 آبان 87
حجاب اين خانم را دقت فرمائيد ؟!.... موي سرشان كاملا" هويداست و جناب قرضاوي مشرك !... ببخشيد مومن مسجد نديده چطور چشمان اين خانم را نشانه گرفته اند ؟!....
جناب قرضاوي لااقل اندكي انسانيت
اندكي دينداري
اندكي حجب و حيا
اندكي امر به معروف و نهي از منكر
اندكي مسلماني
اندكي انصاف
جاي تعجبي ندارد ... ايشان پيرو همان هايي هستند كه جنازه مطهر پيامبر عظيم الشان اسلام (ص) را روي زمين رها نموده و بدنبال حكومتي كه منتهاي آرزويشان بود به سقيفه شتافتند !...
كجاست آن همنشيني و مصاحبت با رسول خدا (ص)
كجاست آن قرب و نزديكي
كجاست آن خوي انساني و مسلماني
كجاست آن مروت و مردانگي
كجاست آن هميت وغيرت
براستي كه شگفت انگيز است رفتار اين اصحاب با پيامبر و سنت پيامبر ( ص)
13   نام و نام خانوادگي:  فيروزي     -   تاريخ:   15 آبان 87
جناب اقاي عبدالعلي نجفي من زبان حال نوشتم اگر هم ميدانستم شما برا ي اين كار قرضاوي ناراحت ميشويد نمينوشتم ؟ شما ببخشيد ثانيا:

يا اين عكس دروغه .يا حقيقت داره كه در صورت دوم حرفهاي من (اگر چه زبانحال بود )صادقه وبراي اون ملعون كه آبروي هر چي مسلمونه برده بايد بدتر ازاين حرفا رو نوشت

اگه همين عكس خدا نكرده از يكي از علماي شيعه باشد آونا هزار دروغ رو مينويسند

جناب عبد العلي مصالحه تابه كي اونا تهمت بزنند وشيعيان را كافر ومشرك ببخوانند و من تو وامثال من بيام با دليل بنويسيم كه هاي نه ما مسلمانيم

بايد مبارزه بمثل كنيم وسريعا بنويسيم كه خودتان مشرك هستيد بايد ما هم تهاجمي كار كنيم

بقول معروف اونا با همه بدي هاشون وجرمشان ما رو مشرك ميدانند (هر چي گربه زشته رقصش بيشتره)اونا دست پيشو گرفتند تا پس نيفتند ولي ما ......متاسفم
14   نام و نام خانوادگي:  حسين يزداني     -   تاريخ:   15 آبان 87
با سلام
گويا چند سال پيش در ايران يکي از هنرمندان زن هنگام اعطاي جايزه به يکي از بازيگران مرد دست او را فشرده بود پيرو اين ماجرا استفتائي از دفتر ايت الله مکارم شيرازي شده بود ايشان در پاسخ اين عمل را جايز ندانسته و گفته بودند جزء احناف باقي مسلمين بر پايه اجماع ان را جايز نمي دانند. اين استفتاء تا اين لحظه در ارشيو استفتات ايشان موجود است.همچنين دکتر تيجاني که امروزه در جهان اسلام شهره هستند در کتاب انگاه هدايت شدم داستان ملاقات خود با يک خانواده شيعه را تعريف مي کنند و از نکات شايسته اي که توجه اورا جلب مي کند اين است مادر ان شخص با ايشان دست نداده است و اين را از امتيازات تشيع بر تسنن مي شمارد.اين ها تنها مشتي از خروار است که براي عامه مردم نيز قابل دست رسي است چنان چه به کتب فقهي مراجعه کنيم مطلب به خوبي روشن مي شود. و از همه مهم تر بايد ديد شيخ قرضاوي چه پاسخي براي اين عمل خود دارد و اگر اين عمل او موافق با اصول فقهي مذهبش باشد و با توجه به سخنان ائمه اطهار(ع) در مورد ازادي اشخاص در اجراي قوانين ديني و مذهبي خودشان قطعا چاپ اين عکس خدائئ ناکرده موجب سر افکندگي چاپ کنندگان ان مي شود.اما در مورد گرايش جوانان به اديان و مذاهب باطل تعجب مي کنم که چر اينقدر ساده گذشتين اگر سري به سايت ها وبلاگ ها وشبکه هاي ماهواره اي اين اشخاص بزنيد خواهيد ديد با چه دلايل سست و واهي جوانان را از راه بدر مي کنند و امثال اين عکس ها که جاي خود دارد و به راحتي جوانان نا اگاه را به سوي انان جلب مي کند.نکته اخر اين که شيخ قرضاوي چه اهانتي به ائمه اطهار نموده که او را دشمن سرسخت اهل بيت خواندين؟ تا ديروز که ايشان در شاهراه وحدت اسلامي قدم بر مي داشتند چرا کسي اين تهمت ها را به ايشان نمي زد؟ ايا يک خطاي ايشان شايسته اين همه توهين و تخقير از سوي پيروان حضرت علي(ع) است؟! خوب است از رفتار مولايمان با خوارج بي اموزيم و روش ان حضرت را اعمال کنيم.تکذيبيه شيخ قرضاوي در مورد اين که معاذ الله شيعيان قران را تحريف شده مي دانند خود دليلي بر ان است که ايشان همچنان خواستار تحکيم وحدت ميان مسلمانان هستند پس خوب است ما با حلم و علمي که هميشه شعار مکتب تشيع است با ايشان بر خورد کنيم.نامه ايت الله سبحاني خطاب به ايشان و برخي اشخاص ديگر که از اعتدال عدول کرده بودند نمونه زيبائي از منطق و معرفت شاگردان مکتب اهل بيت(ع) است .با ارزوي موفقيت همه مسلمين و تشکر فراوان.
15   نام و نام خانوادگي:  رضاطهماسبي     -   تاريخ:   15 آبان 87
مگه اونا دل ندارن. از اربابشون درس ميگيرن
16   نام و نام خانوادگي:  محمدعلي     -   تاريخ:   15 آبان 87
ساختگيه خيلي تابلو است
17   نام و نام خانوادگي:  عبدلعلي نجفي     -   تاريخ:   15 آبان 87
به نام خداوند مهربان.
اللهم صلي علي سيدنا و نبينا ابي القاسم محمد بن عبدلله المصطفي و آله الطاهرين و صلي الله علي مولانا اميرالمومنين فاروق علي بن ابيطالب صديق و اصحابه اجمعين.
سلام
آقاي فيروزي عزيز: بنده مانند شما و تمام مسلمانان از اين حركت شرم آور ناراحت و عصباني ميشوم. خداوند افراد مانند اين مشرك را كه با اسم اسلام مالها و ثروت ها اندوخته و در پشت پرده حقوق بگير اسرائيل ملعون هستند لعنت بفرمايند.(انشالله تعالي)! در ثاني بنده به لحن شما در پيغام اول اعتراض داشتم!يعني كه چي دست چپش را نگاه كنيد...!!!!!!! شايد يك بچه از اين سايت ديدن كنه اونوقت ذهنش منحرف نميشه؟؟ حتي اين چنين فكر كردن نيز خطاست.
ولسلام علي من التبع الهدي.
18   نام و نام خانوادگي:  مهرداد     -   تاريخ:   15 آبان 87
آقايون و خانم ها به نظر شما ايشان مشرك نشده است؟!؟!؟!





ممنون ميشم اگر پاسخ بدهيد
19   نام و نام خانوادگي:  نوكر اهل بيت     -   تاريخ:   15 آبان 87
وقتي عمر سر سفره غذا يواشكي هم غذا مي خورد و هم دستش را به دست عايشه خانم ميزد ديگه به اين آقا نبايد خورده گرفت
سران كشورهاي سني با رايس دست ميدهند روبوسي مي كنند گاهي دستش را ميبوسند من از شما خواهش ميكنم آن عكس ها را هم تو سايت نمايش دهيد
مخصوصا عكس امير عبدالله رهبر كشور وهابيون
20   نام و نام خانوادگي:  سلمان علوي     -   تاريخ:   16 آبان 87
سلام جناب يزداني؛
با فرض اينکه قراردادن اين عکس در اين سايت کار اشتباهي باشد اما بيانات شما در مورد شخصي که مي‌دانيم ادبيات او نسبت به تشيع چگونه است (قرضاوي) و در قلب خود نسبت به اين مذهب حقه چگونه مي‌انديشد جاي بسي تامل دارد. شايد اگر از يک هم‌کيش قرضاوي درخواست شود که نسبت به اين عکس انتقادي مطرح کند نتواند همانند شما اين فرد را (قرضاوي) انساني با انديشه‌هاي آزاد و پاک!!!! معرفي نمايد که فقط اشتباهي کوچک!!! از او سر زده است و اشتباهي شيعيان را بدعت گذار معرفي نموده است و پول نداشته شيعيان را سبب گسترش تشيع دانسته است و نسبت به اين امر اشتباهاً هشدار داده است. خوب است در انتقاد از خودي نسبت به "کاتوليک تر شدن از پاپ" توجه ويژه‌اي مبذول شود.
21   نام و نام خانوادگي:  محمد فراهاني     -   تاريخ:   16 آبان 87
ايشان درحال ايجاد وحدت است ولي ما نمي فهميم
22   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   16 آبان 87
چشممان روشن همانطور كه چشمش روشن شده
23   نام و نام خانوادگي:  سورنا     -   تاريخ:   16 آبان 87
بچه شيعه ها، ناسلامتي شما رهرو اهل بيت عليهم السلام هستيد. اين جه ادبياتيه که در نوشتن به کار ميبريد؟ آيا حقيقتا نحوه تکلم اون بزرگواران حتي با دشمنان خودشون هم اين جوري بوده که شما بکار مي بريد؟ لا اقل يه تفاوتي با دشمنان و مخالفان امامت در نوشتار داشته باشيم. از مديريت سايت هم واقعا بيش از اين انتظار ميره. اللهم عجل لوليک الفرج.
24   نام و نام خانوادگي:  مهندس- تنکابن     -   تاريخ:   16 آبان 87
با سلام با توجه به اينکه بزرگان ديني اهل سنت دست نرم و لطيف زنان شيوخ را ميبوسند وآن را حلال ميدانند آنوقت بوسه بر ظريح پاک سلاله پيغمبر عظيم الشان اسلام را که از روي عشق ودلدادگي شان به خاندان عطرت است را حرام وشرک ميدانند-الحق که نبايد تعجب کنيد پسر همچين کسي نياکان واعتقادات پدرش را رها کرده ومريد وشيفته سيد حسن نصرالله (افتخار جهان اسلام) گشته ودر مدح او قصيده ها بسرايد- زنده باد اسلام زنده باد تشيع -که هيچگاه ظلم وظالمان و ستمگران ودشمنان پيامبر خدا از دست انان در امان نبوده اند
25   نام و نام خانوادگي:  حسين يزداني     -   تاريخ:   17 آبان 87
با سلام . از سايت وزيني مثل اين سايت قرار دادن نظر شخصي كه نبست فحشا به همسر رسول خداه (ص) داده است بي اندازه بعيد بود !.وقتي جناب اقاي دكتر قزويني با چنين ادبيات زيبائي با برادران و خواهران اهل سنت ما صحبت مي كنند و همسران رسول خدا(ص) از جمله عايشه را ام المومنين خطاب مي كنند درج چنين مطالب سخيفي بسيار عجيب به نظر مي رسد.! اگر چه اين خانم مخالف نص صريح قران عمل نموده و از بر پا كنندگان جنگ جمل بود است.اما دادن نسبت فحشا به ايشان نيز مخالف صريح كلام خدا است.ابا رفتار مولاي ما علي بن ابي طالب بعد از فتنه جمل با اين خانم چيزي جز.ادب و احترام بود؟
در مورد دوست محترمي كه من را كاتوليك تر از پاپ خطاب كرده بود بايد عرض كنم من انچه كه در تاريخ در مورد رفتار رسول اكرم(ص) و ائمه اطهار (ع) با دشمنانشان ديده ام عرض مي كنم .رفتار علماي راستين شيعه نيز در طول تاريخ جز. بيان حقايق و اصلاح امور مسلمين و حفظ وحدت انان چيز ديگري نبوده. از شيخ مفيد و شيخ طوسي و سيد مرتضي تا حضرت ايت الله العظمي بروجردي و علماي حاضر مثل شيخ جعفر سبحاني و ايت الله دكتر قزويني و... همگي با استدلالات متقن در چهار چوب ادبياتي وزين مذهب شيعه را تا به امروز حفظ و به ديگران شنا سانده اند.همچنين بنده از مكنونات قلبي شيخ قرضاوي بي اطلاع هستم انجه مي بينم رفتار و اعمال ايشان است كه تا چندي پيش در راستاي وحدت مسلمين حركت مي كردند و معتقدم يك اشتباه ايشان شايسته اين همه وا كنش منفي از جانب پيروان امام صادق (ع) نبود.اين مركز كه ضمن بيان حقايق اسلام مي تواند وسيله اي براي نزديكي هر چه بيشتر مسلمانان باشد با درج برخي مطالب ژورنالي نبايد از شاهراه وحدت اسلامي دور شود. با ارزوي موفيت تمام مسلمين و تشكر فراوان.
جواب نظر:
با سلام

جناب آقاي يزداني احساس ما بر آن است که به معني واقعي نظر کاربر ديگر بحث کاتوليک تر از پاپ در مورد شما صادق است

گويا شما در داغ کردن بيش از حد برخي نظرات تخصص داريد

کجاي کنايه نظرات فوق خداي نکرده اشاره به نسبت فحشا به همسر رسول خدا دارد که شما اينچنين غوغا مي کنيد (و در حقيقت اين غوغاي شما باعث ايجاد حساسيت بيشتر بر سر اين موضوع خواهد شد)

در رابطه با اشاره نظر کاربر «نوکر اهل بيت» نيز بهتر است به جناب عثمان الخميس اعتراض کنيد که چنين نقل قول کرده است:

«*** روايتي ديگر باز هم با سند صحيح، مجاهد از عايشه نقل مي كند و مي گويد:

كنت آكل مع النبي (صلي الله عليه و سلم) ، حيسا في قعب، فمر عمر فدعاه، فأكل فأصابت إصبعه إصبعي، فقال حس أو أوه لو أطاع فيكن ما رأتكن عين. (و رجاله رجال الصحيح)

داشتيم با رسول اكرم (صلي الله عليه و سلم) داخل يك ظرف گود داري حلوا مي خورديم، عمر داخل شد و رسول اكرم (صلي الله عليه و سلم) عمر را دعوت كرد به غذا خوردن، من داشتم از ظرف غذا مي خوردم كه عمر هم از همان ظرف من غذا خورد و انگشتان عمر با انگشتان من تماس گرفت. عمر گفت اوه! اي واي! اگر رسول اكرم (صلي الله عليه و سلم) حرف من عمر را گوش مي كرد، چشم نامحرمان به شما زنان نمي افتاد.

مجمع الزوائد هيثمي، ج7، ص93 - سنن كبري بيهقي، ج6، ص435 - درالمنثور، ج5، ص213 - تهذيب الكمال مزي، ج29، ص138 - معجم اوسط طبراني، ج3، ص212

آقاي عثمان الخميس! اينكه عمر دست همسر رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را لمس مي كند، شما چگونه مي بينيد؟ حرام هست يا نه؟ آن هم از طرف خليفه دوم! اگر چنانچه روايات بحارالأنوار آن را مي گويد كه رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بين علي (عليه السلام) و عايشه فاصله انداخت، اينجا كه جناب خليفه دوم شما، دستش با دست عايشه تماس گرفت. اضافه بر اين، عمر تعبيري به دور از ادب مي گويد، جمله اي كه عمر در ادامه مي گويد، آيا تنقيص مقام رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و عايشه نيست؟! آقاي عثمان الخميس! اگر چنانچه شما اين جمله را به پدرت بگوئي، چه مي شود؟ اگر رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) به حرف من گوش مي كرد ... .»
و اما بد نيست که کتاب عايشه در صحاح ستة اهل سنت را مطالعه نماييد تا بيشتر با موارد خاص ذکر شده در صحيح ترين کتب اهل سنت راجع به عايشه آشنا شويد:

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=96

و يا لينک هاي ذيل را نيز با دقت بيشتر مطالعه نماييد:

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=sokhan&id=100

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=149

و نهايتا اگر به دنبال نظر ما نسبت به عايشه باشيد به صورت خلاصه و مفيد در لينک ذيل مي بينيد:

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=299

مطمئنا رفتار حضرت علي (ع) الگوي تمامي ما مسلمين خواهد بود و ما نيز جز آن خواستار چيز ديگري نيستيم.

اتفاقا در رابطه با توضيح شما در مورد علماي راستين شيعه که خوب طبيعتا الگوي آنها نيز حضرت علي (ع) هست، سرمشقي است براي تمامي ما و همواره سعي ما نيز بر الگوبرداري از چنين بزرگاني بوده ولي چه شده که شما تصور مي کنيد که خلاف اين اتفاق افتاده

در ضمن در رابطه با جناب قرضاوي نيز نياز به اطلاع شخصي از مکنونات قلبي ايشان نيست چرا که با جهت گيري ها و غرض ورزي ها شخصي ايشان (بعد از داستان اهانت و جسارت به تشيع و طرافداري از وهابيت) ديگر نياز به علني سازي بيش از اين نيست که ايشان داراي بغض و عداوتي خاص با تشيع هستند.

البته در مورد عنوان «يک اشتباه ايشان» نيز دقت بيشتري بايد شود ، چرا که تصور مي کنم بيش از يک اشتباه بزرگ دارند

السلام علي من التبع الهدي

معاونت اطلاع رساني




26   نام و نام خانوادگي:  مهرداد     -   تاريخ:   17 آبان 87
سلام عليكم جناب يزداني: بنده سئوالاتي دارم از شما و دوستاني چون شما که عقيده بر جلوگيري از بيان مطالب و حقايق دارند : چرا شماها و امثال شماها هر وقت بر عليه شيعه تهمتي مي زنند رگ غيرتتان پديدار نمي شود ولي هر وقتي که شيعيان حقيقتي را بيان مي کنند اينچنين آشفته حال مي شويد؟! واقعا بر اساس چه طرز تفکري هميشه دوست داريد شيعيان ساکت باشند و حقيقت را بازگو نکنند؟! واقعا چرا امثال شما هميشه دوست دارند اشتباهات مخالفان و دشمنان اهل بيت را کوچک جلوه دهند؟! حقيقتا به فرض شيعي بودن شما در نوع و نگرش شما به حقايق مات و مبهوت مي مانم!!! ×××××××× اي جماعت ×××××× اي جماعت ××××××× اي جماعت مدعي: از کدام تقريبي سخن مي گوييد که قرضاوي به عنوان رئيس اين تقريب چي ها (تخريب چي ها) بخاطر شيعه شدن فرزندش ,شيعيان را بدعت گذار مي خواند؟! اين چه تقريبي است که بايد حقيقت را کوباند؟! اين چه تقريبي است که بايد حق و ناحق را باهم درآميخت؟! آيا مي شود گفت ما با هم ناحق باشيم و هم ناحق؟! آيا اين افاضات را اشتباه کوچک مي خوانيد يا جلوي يک زن نامحرم همچو مورچه اي تسليم شدن را؟! البته مي دانم که در فقه اينان زنا با زن نامسلمان جواز دارد چه برسد به دست دادن و... بيداد از اين همه دشمني و ظلم با حقيقت راستي سئوال مرا پاسخ بدهيد: آيا جناب قرضاوي با لمس کردن دست زن نامحرم مشرک شدند يا نه؟! يا علي مدد
27   نام و نام خانوادگي:  حسين يزداني     -   تاريخ:   17 آبان 87
با سلام

در كتب برادران اهل سنت صد ها حديث در فضيلت خلفاي راشدين و ام المومنين عايشه وجود دارد كه ما شيعيان تمامي انها را رد مي كنيم(كه صد البته قابل رد هم هستند) اما چگونه است حديثي كه بوي تعفن جسارت به ساحت مقدس رسول خدا از ان به مشام مي رسد با افتخار نقل مي كنيم؟! ايا رسول خدا مرد نا محرمي را دعوت مي كند كه با او و همسرش هم كاسه شود و دست هر سه در يك ظرف برود؟وقتي عامه مردم هم چنين عملي را مرتكب نمي شوند قطعا و يقينا خاتم الانبيا نيز چنين نمي كند.پس چه شده كه شيعان به خودشان اجازه داده اند چنين حديث سخيفي را كه سنيان نقل كرده كرده اند تكرار كنند؟!!!هرگز رسول مكرم اسلام از نا محرمي دعوت نكردند كه با همسرش يك كاسه شود و اگر اهل سنت از روي خطا چنين مطلبي را بيان كردند شيعيان بايد تكذيبش كنند نه اين كه ان را تكرار و به ان استناد كنند.كسي كه خود را خدمتگزار اهل بيت(ع) ميداند(نوكر اهل بيت) ابتدا بايد حرمت چشم و چراغ و نور چشم اهل بيت يعي محمد مصطفي (ص) را حفظ كند.مسولين و دست اندر كارن محترم سايت نيز بهتر بود به جاي تاييد اين اهانت ها ان را حذف مي كردند و قاطعانه بيان مي كردند اين حرف ها توهين هائي است كه برخي افراد نا اگاه بر ساحت رسول خدا روا داشتند. ونكته بسيار مهم ان كه از كي تا حالا نظرات امثال عثمان الخميس براي شيعيان حجت شده كه با ان استناد مي كنند؟!!!

مجددا هم عرض ميكنم به نظر حقير قيل و قال كردن و كوچك كردن شيخ قرضاوي و امثال ان كمكي به ما شيعيان نمي كند راه همان بود كه امثال شيخ جعفر سبحاني و دكتر قزويني رفتند و با ادب و احترام پاسخ يك يك شبهات ايشان را با صلاح منطق و استدلال دادند.خوارج كه در مسجد كوفه ان اهانت را به اميرمومنان علي (ع) مي كردند ان حضرت به نيكوترين شكل و متقن ترين دلايل پاسخ انان را مي دادند ديگر در امور انان تجسس نمي كردند وابروي انان را نمي بردند و حتي سهم بيت المال انان را هم قطع نمي كردند و تا زماني كه انها دست به شمشيرنكشيدندان حضرت نيز دست به شمشير نبردند.

نكته اخر اين كه دوست محترمي (مهرداد) مطالبي خطاب به بنده نوشته بودند و گفته بودندچرا من با پاسخ گوئي شيعيان به اهل سنت مخالفم و... گويا اين دوست عزيز نظرات حقير را از ابتدا نخوانده اند چون بنده به صورت مداوم انگشت تاكيد بر پاسخ گوني وگفت و گو گذاشته ام اما با توجه به سيره رسول خدا (ص) و خاندان پاكش(ع) پس به اين دوست گرامي پاسخي نمي دهم تا اگر مايل يودند يك بار ديگر با دقت و به دور از احساس عرايض حقير را بخوانند.
از مسولين سايت كه تك تك نظرات من را با رعايت امانت در سايت قرار دادند و با صبر و حوصله انها را خوانده و براي راهنمائي بنده به ان ها پاسخ داده اند نهايت تشكر را دارم و برايشان سلامتي و نوفقيت روز افزون ارزو مي كنم و اميد دارم هميشه با همين روحيه و حسن نيت در هدايت برادران و خواهران ايماني اشان كوشا باشند .با ارزوي موفيت براي همه مسلمان و تشكر بسيار.
28   نام و نام خانوادگي:  مهدي ذ     -   تاريخ:   18 آبان 87
با سلام به دوست عزيز ، حسين يزداني :

در ابتدا فرموديد " در كتب برادران اهل سنت صد ها حديث در فضيلت خلفاي راشدين و ام المومنين عايشه وجود دارد كه ما شيعيان تمامي انها را رد مي كنيم(كه صد البته قابل رد هم هستند) ":
دوست عزيز ، احاديثي که اهل سنت در باب فضائل خلفا و عايشه آورده اند را شيعيان رد نميکنند بلکه کتاب خدا و اهل بيت و برخي علماي خودشان به کذب آنها قائل اند و شيعيان تنها گفته هاي آنها را نقل قول مي کند . البته جمله داخل پرانتز شما نشان مي دهد که شما هم به همين اعتقاد هستيد اما اينکه فرموديد شيعيان همه آن احاديث را رد ميکنند ، اين شبهه را القا ميکند که شيعيان دليلي بر اينکار خود ندارند و از روي تعصب چنين ميکنند . البته اين تنها برداشت بنده از سخن شما نبود بلکه دوستان بنده نيز به اين برداشت از سخن شما رسيده بودند .

فرموديد " اما چگونه است حديثي كه بوي تعفن جسارت به ساحت مقدس رسول خدا از ان به مشام مي رسد با افتخار نقل مي كنيم؟! " :
شيعيان تمام احاديث اهل سنت را اعم از صحيح و نا صحيح نقل ميکنند و فرصت تحقيق را به تمام شيعيان واهل سنت مي دهند .ما به احاديثي همچون همان حديث منقول از عثمان خميس که در نظر 25 آمده است افتخار نمي کنيم بلکه اعتقاد داشتن خيل عظيمي از مسلمانان به اين حديث را شايسته عزاي عمومي و سر دادن فرياد وامحمدا مي دانيم . بيان اين احاديث براي روشن سازي اهل سنت است که بدانند اگر سني هستند پس به ناچار بايد به اين احاديث نيز که بزرگان آنها صحيح مي دانند ، معتقد باشند . اينجاست که اهل سنت با رجوع به عقل و قرآن راه حق را مي کاوند . بديهي است که هيچ کدام از اهل سنت با خواندن اين حديث صحيح خودشان ، به مذهب نا حقش استوارتر نمي شود چون حتي حاضر نيست اين قضيه را به ناموسش نسبت دهند . شيعياني که اين حديث را مي خوانند نيز در حقيقت چراغي روشن براي اثبات حقانيت خود و هدايت ديگران بدست آورده اند . هدايتگري شيوه ما مسلمانان است ، احاديثي که هر دو طرف شيعه و سني بدان معتقدند باعث تمييز حق از باطل نمي شود ، اين حکم عقل است که هر عقل سليمي به آن گواهي مي دهد .

فرموديد " ايا رسول خدا مرد نا محرمي را دعوت مي كند كه با او و همسرش هم كاسه شود و دست هر سه در يك ظرف برود؟وقتي عامه مردم هم چنين عملي را مرتكب نمي شوند قطعا و يقينا خاتم الانبيا نيز چنين نمي كند.پس چه شده كه شيعان به خودشان اجازه داده اند چنين حديث سخيفي را كه سنيان نقل كرده كرده اند تكرار كنند؟!!! " :
دوست گرامي ، اين سوالات را بايد از اهل سنت بپرسيد .عرض کردم که قضيه نقل اين احاديث چيست ، طوري سخن مي گوئيد که انگار شيعيان هر حديثي را که نقل کردند قبول هم دارند . اگر چنين فکر مي کنيد سخت در اشتباهيد . اگر به عدم اعتقاد شيعه به اين روايات اعتقاد داريد و ظهور حق را لازم ميدانيد ، پس اينگونه خطاب قرار دادن به سبب چيست ؟ آقاي يزداني اگر شما به مطالعه کتاب الفقه المذاهب الاربعه صفحه 947 بپردازيد و زناشويى با همسر در برابر نگاه ديگران را از نظر اهل سنت در آن بخوانيد و براي هدايت يک گمراه ، آنرا نقل کنيد آيا بايد آنرا دليل اعتقاد شما به اين حکم دانست ؟ دقت کنيد که ما قصد توهين به هيچ کسي را نداريم و تنها براي تقريب اذهان ، مثالي آورديم .
فرموديد " اگر اهل سنت از روي خطا چنين مطلبي را بيان كردند شيعيان بايد تكذيبش كنند نه اين كه ان را تكرار و به ان استناد كنند " :
خدا را شکر همان گونه که از شما انتظار ميرفت اعتقاد به خطاي اهل سنت در صحه گذاردن به اين احاديث داريد ، ولي دوست عزيز همانطور که گفتم ما با نقل اين احاديث سعي در تکذيب آن داريم ولي شما با اين جمله خود صريحا" اعلام کرديد که ما نه تنها به تکذيب آنها نمي پردازيم بلکه آنرا تصديق مي کنيم . البته بنده احتمال مي دهم که شما اشتباه نموده و قلبا" به اين موارد اعتقادي نداريد .

اما اينکه فرموديد " ونكته بسيار مهم ان كه از كي تا حالا نظرات امثال عثمان الخميس براي شيعيان حجت شده كه با ان استناد مي كنند؟!!! " :
دوست من ، حضرت علي (ع) در نامه‌ ششم نهج البلاغه خطاب به معاويه نوشته‌اند : من با قومي بيعت کرده‌ام که با ابوبکر و عمر و عثمان بيعت کرده‌اند و مفاد بيعت من با آنها همان است که با سه خليفه قبلي بوده است ... . جناب يزداني ، اميرالمومنين (ع) بدليل اينکه معاويه حکومت سه خليفه اول را قبول داشت و حق مي دانست ، از آنها براي معاويه دليل آورده است وگرنه خود شما هم مي دانيد که علي (ع) خلافت آنها را قبول نداشت . بنابراين طبق آيات قران ، سنت ائمه اطهار و عقل بايد براي اهل سنت از کتاب مورد وثوقشان دليل آورد ، پس اين مجادله دليل بر حق دانستن عثمان خميس نيست . در نظر 19 جناب ( خادم اهل بيت ) روي همين منوال اين حديث را نقل نموده است .

فرموديد " مجددا هم عرض ميكنم به نظر حقير قيل و قال كردن و كوچك كردن شيخ قرضاوي و امثال ان كمكي به ما شيعيان نمي كند " :
جناب قرضاوي کلا" آدم کوچکي هستند و اينکه فرموديد ما ايشان را کوچک مي کنيم ، اشتباه کرده ايد . اگرآوردن دليل و برهان مستند از آئين و کتب و مسلک سنيان براي هدايت ايشان ، کوچک کردن اهل سنت است و راهي به جائي نمي برد چرا علي (ع) در خطبه 6 نهج البلاغه ( که قبلا" ذکر شد ) اين کار را کرده اند؟ اين همان کاري است که شما به آن اشاره داشته ايد و فرموديد (راه همان بود كه امثال شيخ جعفر سبحاني و دكتر قزويني رفتند و با ادب و احترام پاسخ يك يك شبهات ايشان را با صلاح منطق و استدلال دادند) .

فرموده ايد " در امور انان تجسس نمي كردند وابروي انان را نمي بردند " .
جالبست ! قرضاوي جلوي خيل عظيمي از خبر نگاران و عکاسان ، دستان زني را مي فشارد بعد هم مي گويند شيعيان آبروي قرضاوي را برده اند .أحمد حنبل معتقد است اگر مردى همسرش را طلاق دهد يا به ميرد و آن زن با شخص ديگرى ازدواج نكند وپس از گذشتن چهار سال از وفات شوهر و يا طلاق، فرزندى به دنيا آورد، آن بچّه متعلّق به همان پدر خواهد بود و عدّه طلاق هم تمام مى شود،المغني لابن قدامة 9 / 117،اين فتوا را در سراسر دنيا پخش ميکنند و اسلام را ديني مضحک معرفي کرده اند در آخر هم به شيعه ميگويند شما آبروي اهل سنت را برده ايد . فکر نمي کنم اسلام شناسي را بتوان يافت که کتاب المغني را نخوانده باشد ..در کتاب الفقه الإسلامي للزحيلي 7 / 683 که از منابع دسته اول اهل سنت است و در تمام کتابخانه هاي دنيا نيز به راحتي يافت مي شود مي خوانيم : اگر مردى دخترش را كه در شرق جهان با وى زندگى مى كند به همسرى پسرى در آورد كه او در غرب جهان با پدرش زندگى مى كند و هيچگاه آن دو يكديگر را نبينند و از محل زندگى بيرون نروند، سپس شش ماه از ازدواج آنان بگذرد و آن دختر صاحب فرزند شود پدر او همان كسى خواهد بود كه در غرب دنيا زندگى مى كند، اگر چه هيچگاه همسرش را ملاقات نكرده و حتّى نديده باشد. نمي دانم نقش شيعه در اين آبرو ريزي چيست ، اهل سنت با کتابهايشان خود را به تمام عالم بجز خود اهل سنت معرفي کرده اند و شيعه فقط سنيان را از کتب و اعتقاداتشان با خبر مي کند .بايد تفکر کرد !!

قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقين
29   نام و نام خانوادگي:  سلمان علوي     -   تاريخ:   18 آبان 87
جناب يزداني ارادت شما به خاندان وحي در تک تک کلامتان هويداست و لذا بايد به شما عرض کنم که :
هستم غلام قنبر و بر عالمي سرم
شادم که خاک پاي غلامان حيدرم

ولي شايد لازم باشد در مورد "وحدت اسلامي" و "لوازم آن" کمي بيشتر گفتگو شود. گمان مي‌کنم اين سايت به اين منظور نباشد (اگر اينچنين نيست مسئولان سايت بفرمايند) و لذا بنده حاضرم از طريق ايميل با شما گفتگو داشته باشم.
30   نام و نام خانوادگي:  حسين يزداني     -   تاريخ:   18 آبان 87
با سلام

گويا به اين دليل که نظرات حقير چندين بار و در پاسخ به اشخاص مختلف در سايت قرار گرفته کمي از هدف و مضمون اوليه اش دور شده است و اگر دوستان تمايل داشته باشند و از سر حوصله و به دور از احساس تمامي نظرات مندرج در سايت را از ابتدا( هم مطالب بنده هم ديگردوستان محترم را)مطالعه کنند به نتايج بهتري خواهيم رسيد .
به هر حال دوست محترم (مهدي ذ) اين که در مباحث کلامي دو طرف بايد از منابع مورد قبول يک ديگر دليل و برهان بي اورند يک اصل علمي و قابل قبول است و کسي به ان اعتراضي ندارد. اما وقتي يک شخص شيعه نه در جايگاه بحث و جدل بلکه در مقام اظهار نظر حديث مجعولي را نقل مي کند جاي تاسف و افسوس دارد. اگر شيعه معتقد است که رسول اکرم(ص) چنين عملي را مرتکب نشده يک شيعه نبايد ان را به اين صورت نقل کند( که وقتي عمر بن خطاب و عايشه چنين کردند از پيروانشان غير از اين نمي شود توقع داشت). اين دقيقا به اين معني است که معاذ الله اين اتفاق افتاده است.و اين که گفته بودين شيعه بر پايه کتاب خدا و... احاديث نا صحيح اهل سنت را رد مي کند. مگر شما به اين مطلب شک داريد؟ و يا براي شما و دوستانتان منابع ديگري جز اينها وجود دارد ؟وقتي مي گوييم شيعه رد مي کند واضح است که شيعه بر پايه منابع خود که همان قران و سنت و... رد مي کند. گويا شما و دوستانتان منابع ديگري براي علوم شيعيان مي شناسيد که ذکر نام کتاب خدا و غيره را لازم مي دانيد؟!!

در مورد شيخ قرضاوي هم بايد عرض کنم تا ديروز بسياري از علماي مختلف شيعه و سني و ديگر مذاهب اسلامي تحت رياست ايشان مشغول به کار بودند کوچکي يا بزرگي ايشان از همين جا مشخص مي شود.اما اين همه غوغا براي عملي که معلوم نيست در مذهب ايشان چه حکمي دارد و با توجه سخنان انمه اطهار (ع) مبني بر ازادي اشخاص در قوانين ديني و مذهبيشان که قبلا نيز متذکر ان شده ام از پيروان مکتب مولاي متقيان (ع) بعيد بود.و همان گونه که عرض کردم به نظر حقير پاسخ يه شبهات ايشان در چهار چوب ادب و احترام همان گومه که علما انجام دادند بهترين کار بود.

همچنين بايد ياد اوري کنم دشمنان اسلام هر ان چه بتوانند دست اويز قرار مي دهند تا با اسلام مبارزه کنند و اين اختصاص به اهل سنت يا ديگر فرق اسلامي ندارد . (چه بسيار از احاديث شيعه را که اين فرو مايگان دست مايعه کار زشتشان قرار نداده اند).اکنون که دشمنان اسلام احاديث يا نظريات اهل سنت را در بوق و کرنا کرده ما نيز بايد با انان هم صدا شويم؟!!! مگر پروردگار ما ستار العويب نيست و ما را نيز به ان دستور نداده است؟بهتر ان نيست که که مانند اساتيدي چون دکتر قزويني با استدلال و دوستي برادران مسلمانمان را متوجه اشتباهاتشان کنيم؟؟

جالب اين جاست که دوست محترم ما در تمام سخنانش به گفته هاي حقير استناد کرده و نوشته اند (همان گونه شما نيز اشاره کرده ايد) و من نمي دانم نوشتن مطالبي که يا ارتباطي به عرايص بنده نداشت يا در عرايض بنده بوده و نيازي به تکرار ان نبوده اصولا چه دليلي داشته است ؟!!

دوست محترمي ابراز علاقه کرده اند براي گفت و گو در مورد مبحث وحدت اسلامي که حقير با کمال ميل از ان استقبال مي کنم و براي اموختن از محضر ايشان حاضر و اماده هستم.و نکته اي هم در مورد سايت فرمودند که بايد عرض کنم وحدت اسلامي مطلبي است که مورد تاييد همه مراجع اعظام تقليد است و به دين ترتيب بر همه مقلدين است که اگر در راه وحدت اسلامي تلاش نمي کنند حد اقل ان را خدشه دار نکنند و بنده اين موئسسه را به حق يکي از استوار ترين گام ها در را وحدت اسلامي ميدانم که ضمن روشنگري. مسلمانان را به اتحاد فرا مي خواند و اگر برداشت بنده اشتباه است مسولين محترم سايت متذکز شوند.

از دوستان ارجمندي که نظر بنده را خوانده اند و براي راهنمائي حقير مطالبي را نوشته اند بسيار ممنون و متشکرم . با اروزي موفقيت همه مسلمين و سپاس فراوان.
31   نام و نام خانوادگي:  ابوزهرا     -   تاريخ:   18 آبان 87
جناب آقاي يزداني
يک نکته اصلي را شما در مطالب خود دقت نداشته ايد
و آن اينکه اگر قرار بود که شيعه احاديث و مجعولات وهابيت و اهل سنت را به عنوان دليل براي خود قبول داشته باشيد که ديگر هيچ (حتما بايد تغيير مذهب مي داد) وليکن در بحث و مناظرات هميشه دقت داشته باشيد که مي بايستي دليل و مدرک شما از کتب مورد قبول مخاطب خود (که اينجا منظور همان اهل سنت و وهابيت) هست مي باشد و با توجه به مدارک ارائه شده براي حديث فوق «مجمع الزوائد هيثمي، ج7، ص93 - سنن كبري بيهقي، ج6، ص435 - درالمنثور، ج5، ص213 - تهذيب الكمال مزي، ج29، ص138 - معجم اوسط طبراني، ج3، ص212» اين از نظر آنان اتمام حجت شده مي باشد
وليکن مطمئنا براي ما اينچنين نيست
ولي آيا شما مي توانيد اينچنين بي پروا بر شيعيان بتازيد که براي ما (شيعيان) جاي تاسف و ... که چرا يک حديث مجعول را نقل قول کرده ايد .
اگر اينچنين باشد که خيلي از اين مجعوليات در کتب اهل سنت هست که براي ما شيعيان به واقع مجعولياتي بيش نيست
جهت مشاهده برخي از اينگونه فتواها و ... مي توانيد به لينک ذيل از سايت وهابيت و اسلام مراجعه نماييد:
http://www.vahhabi.com/main.htm?id=1&bankname=vahhabi_fatva
ولي آيا به نظر شما نقل قول اين موارد که جزو اعتقادات راسخ و جدي وهابيت و اهل سنت هست براي ما تاسف آور خواهد بود يا براي آناني که به آن اعتقاد دارند.
در مورد حديث فوق نيز همين گونه است مطمئنا شيعه دوست ندارد به ساحت مقدس پيامبر و يا عايشه خدشه اي وارد نماييد
ولي چه کند که همان هايي که داعيه مهربانتر از مادر نسبت به پيامبر و عايشه دارند خود اين احاديث را قبول دارند و...
بحث اينگونه صحيح نيست که شما (که خود شيعه هستيد) براي ما اظهار تاسف بکنيد ، بلکه براي کساني بايد تاسف خورد که اين حديث را قبول دارند و باز ادعاي پيروي از عايشه را دارند .
---------
در ضمن در موردجناب قرضاوي که دوستان و ساير خوانندگان براي شما مطالب بسيار ارائه کردند (البته نيازي هم نبود چرا که با پيگيري اخبار مربوطه در چندين ماه اخير متوجه بغض همين جناب قرضاوي که رئيس اتحاديه مسلمين بود (که هرچند همان موقع هم بسياري از نظرات ايشان با طيف عظيمي از شيعيان در تضاد بود وليکن خوب حداقل با اين آقايان تقريبي (که البته به واقع اگر تخريبي بخوانيم صحيح تر است) هم فکري هايي داشت) ولي اين آقاي قضاوي کاري کرد که که حمايت و هم فکري اين آقايان تقريبي را نيز از دست داد ، پس ديگر از نظر آنان نيز رياست اتحاديه مسلمين براي آنان تاييد شده نبود.
در رابطه با حکم دست دادن با نامحرم هم که گروه پاسخ به شبهات جواب دادند .
در هيچ کدام از مذاهب چهارگانه اهل سنت دست دادن بدون حائل با نامحرم حلال نيست.
پس ديگر به هيچ عنوان نمي توان اين عمل را توجيه کرد، که شايد و اما و اگر و ...
-------
در مورد بحث ستار العيوبي خداوند نيز جا اما و اگري نيست ولي گناه و فسق آشکار را چگونه به نظر شما مي توان پوشاند، وقتي خود شخص در ملاء عام و بصورت علني فعل حرامي را انجام مي دهد چگونه مي توان آن را پوشاند وقتي خود شخص با آن جايگاه و مقام علمي و ... اينچنين بي پروا پرده هاي عصمت را پاره مي کند آيا باز جاي توجيه و ... باقي مي ماند.
-------
در مورد ساير مطالب نيز بخواهم سخن بگويم بحث مثنوي هفتاد من کاغذ خواهد شد که خوب باعث ايجاد حاشيه بيشتر مي گردد

والسلام علي من التبع الهدي
32   نام و نام خانوادگي:  حسين يزداني     -   تاريخ:   19 آبان 87
با سلام

هرچند دوستان نظرات بنده را نخوانده براي ان پاسخ مي نويسند. اما حقير با اين اميد نظرم را مي نويسم که توسط دوستان مورد مطالعه قرار بگيرد.

دوست گرامي(ابو زهرا) از قديم گفته اند مشت نمونه خروار است.مثنوي هفتاد من کاغذ شما از همين مطالبي که نوشته ايد واضح و مبرهن است.اگر زحمت مي کشيدين و مطلب بنده را مطالعه مي کردين مطمئنا مي ديدين که من نيز عرض کرده ام که در مباحثات کلامي استناد به ارا و اقوال طرف مقابل يک اصل پذيرفته شده است. مسئله اينجا است که کسي که ان حديث را نقل کرده در مقام بحث و جدل نبوده است. اگر مطلب قبلي من را بخوانيد در ان جا به شکل کامل به ان اشاره کرده ام. و تعجب مي کنم چرا دوباره مي خواهيد موضوعي را به من تفهيم کنيد که من از قبل ان را پذيرفته ام؟!!!
در مورد دست دادن با نا محرم هم بنده منابع قابل دست رسي را براي دوستان ذکر کردم و روشن کردم دست دادن با نا محرم در ميان برخي از اهل سنت رواج دارد و از نظر انان فعل حرامي نيست. تعجب مي کنم چرا پاسخ گروه شبهات را ملاحظه فرمودين اما جواب بنده را نديده ايد!!

در مورد شيخ قرضاوي نيز تکرار مي کنم که با يک اشتباه نمي بايد او را از جامعه اسلامي طرد و جدا سازيم بلکه بايد با منطق و محبت اورا به شاهراه وحدت اسلامي دعوت کنيم. همان گونه که اقايان علما اين کار را انجام دادند.

و اما مسئله عيب پوشي را نيز به طور کلي نه در مورد شيخ قرضاوي بلکه به طور کلي در مورد تمامي افکار و عقايد نا صحيح ديگر فرق اسلامي عرض کرده ام. و گفتم اکنون که دشمنان اسلام اين گونه ان مسائل را در بوق و کرنا کرده اند درست نيست خدائي نا کرده شيعه نيز با انان هم صدا شود بلکه روش پسنديده ان است که وحدت اسلامي را دامن بزنيم و با دوستي و استدلال برادران مسلمانمان را متوجه خطاي خودشان بکنيم.

اميد وارم از اين پس دوستان پس از خواندن مطالب حقير محبت کنند و به ان پاسخ بدهند. زيرا در نوشته هاي خود يا مطالبي را مي خواهند به من تفهيم کنند که من خود انها را پذيرفته و تائيدمي کنم و يا اصلا ارتباطي به نظر بنده ندارد.

با تشکر از دوستاني که براي بنده پاسخ نوشته اند و تشکر از مسولين محترم سايت که با حسن نيت و رعايت امانت نظرات بنده را درج مي کنند. با ارزوي موفقيت همه مسلمانان.
33   نام و نام خانوادگي:  مهدي ذ     -   تاريخ:   19 آبان 87
با سلام به دوست عزيز ، حسين يزداني :

فرموديد " اگر شيعه معتقد است که رسول اکرم(ص) چنين عملي را مرتکب نشده يک شيعه نبايد ان را به اين صورت نقل کند( که وقتي عمر بن خطاب و عايشه چنين کردند از پيروانشان غير از اين نمي شود توقع داشت). اين دقيقا به اين معني است که معاذ الله اين اتفاق افتاده است " : دوست عزيز از كلمه معاذ الله شما كاملا" هويداست كه به عدم قبول شيعه نسبت به قضيه فحشا’ عايشه اطلاع كامل داريد پس روي همين اصل هم بايد بپذيريد كه منظور دوستمان از اينگونه انشا’ نمودن اينست كه :/ اهل سنتي كه اين حديث را درست مي دانند ، افكار و رفتارشان را مطابق اين احاديث نموده اند و جاي تعجبي نيز ندارد چون آن را سنت عمر بن خطاب مي دانند / .
اما فرموديد كه " گفته بودين شيعه بر پايه کتاب خدا و... احاديث نا صحيح اهل سنت را رد مي کند. مگر شما به اين مطلب شک داريد؟ " . خير دوست عزيز ،من شك ندارم ودر اينكه شما هم به آن معتقديد نيز شبهه اي نيست اي كاش مطلب من را با دقت مي خوانديد تا متوجه اين امر مي شديد كه با عث سو, تفاهم نشود . البته شما يك اعتراض داشته و گفته بوديد :"جالب اين جاست که دوست محترم ما در تمام سخنانش به گفته هاي حقير استناد کرده و نوشته اند (همان گونه شما نيز اشاره کرده ايد) و من نمي دانم نوشتن مطالبي که يا ارتباطي به عرايص بنده نداشت يا در عرايض بنده بوده و نيازي به تکرار ان نبوده اصولا چه دليلي داشته است ؟!! " ولي چون مي بينم به جملات و عرايض بنده دقت نداشته ايد دوباره مجبورم قسمتي را كه جواب كافي را به شما داده است بياورم : " دوست عزيز ، احاديثي که اهل سنت در باب فضائل خلفا و عايشه آورده اند را شيعيان رد نميکنند بلکه کتاب خدا و اهل بيت و برخي علماي خودشان به کذب آنها قائل اند و شيعيان تنها گفته هاي آنها را نقل قول مي کند . البته جمله داخل پرانتز شما نشان مي دهد که شما هم به همين اعتقاد هستيد اما اينکه فرموديد شيعيان همه آن احاديث را رد ميکنند ، اين شبهه را القا ميکند که شيعيان دليلي بر اينکار خود ندارند و از روي تعصب چنين ميکنند . البته اين تنها برداشت بنده از سخن شما نبود بلکه دوستان بنده نيز به اين برداشت از سخن شما رسيده بودند . " .

در جائي فرموديد : " همان گونه که عرض کردم به نظر حقير پاسخ يه شبهات ايشان در چهار چوب ادب و احترام همان گومه که علما انجام دادند بهترين کار بود " . دوست عزيز بيان حقايق و حقيقتي كه در آنست را قبلا" در عرايضم مبسوطا" تشريح كرده ام . يك مثال براي شما مي آورم ،آنهم از شخصي كه شما و من ايشان را مورد وثوق و الگو قرار داده ايم . بلي آقاي قزويني در شبكه سلام چنين عرض كردند : "اين آقايان که به اميرالمومنين (عليه السلام) اشکال مي کنند، ما از اينها سوال مي کنيم در رابطه با هجوم به خانه خليفه سوم - عثمان -، در تمام کتب تاريخي اهل سنت، حتي ابن کثير دمشقي به عنوان يک امر قطعي در البداية و النهاية، ج7، ص210 نقل مي کند که سوداب ابن عمران آمد و به عثمان حمله کرد. همسر عثمان - نائله - خواست از عثمان دفاع کند، آنچنان با شمشير زد و دست همسر عثمان قطع شد و بعد عبارتي نقل شد و من از عزيزان اهل سنت پوزش مي طلبم، چون در تاريخ طبري، ج3، ص421 و کامل ابن اثير، ج3، ص178 و تاريخ ابن کثير دمشقي سلفي که معمولا مطالب داراي طعن به خلفاء را نمي آورد، آورده است که: فغمز أوراكها و قال إنها لكبيرة العجيزة. اين فرد آمد و دست زد به باسن همسر عثمان و گفت که چه باسن بزرگي است. " . بلي عزيزم بايد حقايق را پذيرفت . اميدوارم هنوز پاي سخنان خود ايستاده باشيد كه فرموده بوديد : بهتر ان نيست که که مانند اساتيدي چون دکتر قزويني با استدلال و دوستي برادران مسلمانمان را متوجه اشتباهاتشان کنيم؟؟
البته در بقيه موارد نيز دوستاني مثل ابوزهرا لطف كرده و به عرايض بنده و شما پاسخي هر چند مجمل را داده اند .

يا فاتح خيبر

34   نام و نام خانوادگي:  سلمان علوي     -   تاريخ:   19 آبان 87
سلام خدمت همه دوستان؛

1- جناب يزداني بنده فقط به نحوه دليل آوردن شما در اعتراض به قراردادن اين عکس در سايت انتقاد دارم؛ اينکه شما از شخصيتي تعريف مي کنيد که با اظهارات اخير خود نشان داده است که آنچه در ارتباط با "وحدت" بيان کرده است چيزي جز "نفاق" نبوده است. اظهارات اخير ايشان فقط يک "اشتباه" کوچک نبوده است که بتوان آن را ناديده گرفت. به نظر شما اينکه شيعه بدعت گذار است يک اشتباه کوچک است يا ريشه در جان اهل سنت و قرضاوي‌ها دارد؟ [حتي کساني از آنها که داعيه وحدت دارند]
2- در مورد مطلب قبلي که عرض شد "گمان نمي کنم که اين سايت به اين منظور باشد" سوء برداشت بوجود آمده است. منظور حقير اين بود که نمي دانم قرار دادن نظرات کاربران به تعداد خيلي زياد (مثلا گفتگو درباره هر موضوعي) در برنامه هاي اين سايت وزين است يا نه؛ وگرنه همه شيعيان و اهل سنت که اين سايت يکي از مراجع اصلي آنها است (در واقع نقشي شبيه کتاب الغدير را پيدا کرده است) توجه دارند که موضوع "وحدت اسلامي" جزء استراتژيهاي سايت مي باشد و نه تاکتيکهاي آن.
ياعلي مدد
SALMANALAVI110@GMAIL.COM
35   نام و نام خانوادگي:  حسين يزداني     -   تاريخ:   19 آبان 87
با سلام

دوست محترم جناب مهدي ذ بنده متوجه منظور شما در پست اخير نشدم و نفهميدم جنابعالي کسي را ذم کرده ايد يا مدح. عرايض بنده را تکذيب کرديد يا تاييد و به طور کلي قصد شما چه چيز يوده است؟!! انشا الله موفق باشيد.

دوست محترم سلمان علوي همان گونه که ما اهل سنت را در بسياري از مسانل از جمله وضو و نماز تراويح و... غير بدعت گذار مي دانيم(البته بحق نيز اينها بدعت است) انان نيز ما را در برخي مسائل بدعت گذار مي دانند ( که البته به ناحق است) و اين وظيفه علماي اسلام است که در لواي وحدت اسلامي پرده از چهره حقيقت بگشايند.و به نظر حقير بيان پاسخ متقن به شبهات شيخ قرضاوي توسط علما( که خدا را شکر به خوبي انجام شد) کافي بود و چاپ امسال اين عکس چندان پسنديده نبود.

انشا الله که اين مطالب حسن ختام اين گفت و گو ها باشد و بعد از اين به کمک موئسساتي چون مويسسه وزين ولي عصر(عج) همه با هم در راستاي اعتلاي هرچه بيشتر دين مبين اسلام بکوشيم.از انجائي که فکر مي کنم به اندازه کافي در ارتباط با اين عکس و موضوعات حاشيه ان صحبت شده است از دوستان گرامي تقاضا دارم اگر مايل به ادامه بحث بودند بفرمايند تا بنده ايميلم را در اختيارشان بگذارم .و در محيطي ديگر در خدمتشان باشم.

با ارزوي موفقيت همه مسلمين و تشکر فراوان
36   نام و نام خانوادگي:  adamak     -   تاريخ:   20 آبان 87
باسلام خدمت آقاي حسين يزداني .
به نظرم منظور آقاي مهدي ذ کاملا واضح است.ضمنا هدف از مطرح کردن اين مسائل فقط کشف و بيان حقيقت است وهيچ ربطي به مدح و ذم کسي ندارد.به شما هم پيشنهاد ميدهم حال که وقت گذاشته و وارد سايت مي شويد عنايت داشته و مطالب را با دقت بيشتري مطالعه کنيد تا متوجه منظور دوستان شويد.
37   نام و نام خانوادگي:  ابوحسين     -   تاريخ:   20 آبان 87
الحمدلله الذي جعل اعدانا من الحمقا
38   نام و نام خانوادگي:  شاكري     -   تاريخ:   24 آبان 87
آخه ما كه شيعه هستيم چرا؟دين اسلام بر پايه مثبت نگري بنا شده قربونتون برم .همه با هم اينگونه فكر ميكنيم و ميگيم انشالا اين خانم مادر قرضاوي عزيزهستن شايدم خاله ش شايدم عمه ش انشالام اگه نيست صيغه كرده باشن
39   نام و نام خانوادگي:  عبدالمهدي     -   تاريخ:   24 آبان 87
... هر آنکس پف کند ريشش بسوزد
40   نام و نام خانوادگي:  محمد هادي فر قاني     -   تاريخ:   01 آذر 87
بدون شرح
41   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   07 بهمن 87
سلام عزيزان مسلمان.ما مسلمانان تاچه زماني.چرا .فقط بفکر دشمني وکينه توزي باشيم. يهوديا و مسيحياوبخصوص کفار ومنافقين باهم متحد شدند. درحالي که انهاتا چند سال پيش خون هم را ميخوردنند.وهمه انها از امت محمدي و وحدت مسلمانان مي ترسيدند.البته حالا هم از عظمت امت اسلام هم هراس دارند...... برادرمسلمانم . پدر بزرگوارم.خواهر ومادر عزيزم بعنوان يک برادر يا بهتر بگم يک نيازمنداز شما مي خواهم بهم توهين نکنيد يابهتر بگم اگه مي دانيدنظرتان با نظر برادر مسلمانتان فرق داره جلو اون نگوييد .لطفا فقط بگيين اسلام و اسمي..... نياريد .متشكرم
42   نام و نام خانوادگي:  رضا     -   تاريخ:   14 بهمن 87
بااين سن چه چشمايي داره
43   نام و نام خانوادگي:  بشير س     -   تاريخ:   18 مهر 88
با سلام خدمت بينندگان اين سايت عرض كنم در مورد اقاي قرضاوي : اگرايشان كاري انجام داده اند مغاير با احكام دين اسلام و مذهبشان ديگر لازم نيست دين و عقيده اهل سنت زير سوال رفته شود بلكه بايد شخص مورد انتقاد قرار گيرد . در ضمن براي ما اقاي قرضاوي الگو و اسوه نيست و در نزد ما به عنوان عالمي معتبر شناخته شده نيست . شيعيان هم مي خواهند با اين كارها مذهب دروغينشان را كمي جلا تر دهند ولي اين كار پوچي است.
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
1- وقتي به اهل سنت مي‌گوييم مفتي اعظم شما در عربستان چنين و چنان فتوا داده است ، مي‌گويند او كه حجت نيست ، مفتي مصر ؛ وقتي مي‌گوييم مفتي اعظم مصر چنين كرده است ، مي‌گويند او كه مهم نيست ، مفتي اعظم سوريه ؛ وقتي مي‌گوييم مفتي اعظم سوريه چنين گفته است ، مي‌گويند مفتي اعظم عربستان !!!
يكي از مفتيان اعظم خود را معرفي كنيد كه حرف او براي شما حجت باشد !
2- ادعا كرده‌ايد مذهب شيعه دروغين و پوچ است ! بهتر بود براي اينكه حرف شما مورد قبول واقع شود ، ادله كافي و وافي براي سخن خود مطرح مي‌كرديد !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
44   نام و نام خانوادگي:  علي حسيني     -   تاريخ:   17 آبان 88
سلام
قرضاوي دست بده يا نده به من ربطي نداره الان ميخواهيدبگيد كه مذهب اهل سنت منحرفه وفقط خودتون راست ميگيد عزيزمن قرضاوي يك انسان بيشتر نيست.
45   نام و نام خانوادگي:  ××××××     -   تاريخ:   06 ارديبهشت 90
خيلي هم معلومه عکس هم ساختگي نيست ازشماها همه کار برميادبه فرض هم ساختگي نباشه شايد اونم معلمش باشه ميفهميد که درضمن کجاي قرآن نوشته ازدواج حرامه مگر خديجه چند سال ازپيامبر بزرگتر بود دست پس ميزنين که پيش نيفتين همينه ديگه حالا ازدواج شيخ قرضاوي شد حرام وصيغه اي هاي خودتون که حرام اندر حرام است شد حلال واقعا نفهم هستين ياخودتون روبه نفهمي ميزنيد اليس الله باحکم الحاکمين خدابهترين حکم کننده هاست نگاه کن ببين قرن چنديم دوره تعصب هاي بيجا نيست دوره تبيين عاقلانه افکار واستدلال است
46   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   06 ارديبهشت 90
با سلام

جناب اقاي الي هسيني ما هم همين را ميگويم يك انسان انهم از نوع منافقش .
اما شما جناب ×××××× ادرستو بده كه يك تغار با كشك برايت بفرستم ×××))
در ضمن جناب بشير س براي شما همين بهتر كه قرضاوي اسوه باشد به كي ميخواهي بنازي ؟؟؟؟
حتما مي خواهي بگويي به حضرت محمد صلي الله عليه و اله پس با اين حرف هم عمل كن نه بمثل بعضي ها بمانند جناب ا××× و جناب ع××× و ...

لبيك يا علي
47   نام و نام خانوادگي:  احمد بن عبد العزيز تيماوي     -   تاريخ:   12 تير 92
پناه بر خدا آدم اينارو ميبينه زبونش بند مياد..
48   نام و نام خانوادگي:  احمد     -   تاريخ:   12 تير 92
حالا باز خانمه داره خودشو عقب مي کشه ولي قرضاوي ميخواد جلوتر بره
49   نام و نام خانوادگي:  شيخ حمد بن عيسي بن موسي بن ثاني ال خليفه     -   تاريخ:   14 تير 92
بابا بنده خدارو چيکارش دارين کوفتش کردين بد بخت رو فکر کنم تا زنده هست ديگه با مرداشم دست نميده..بذاريد راحت باشن اين قوم رو بدبخت تنها خوشيش اينه ها بذار دست بده حالشو ببره..از طرف من حلالت باشه يا شيخ القرضاوي الحالو حول





مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | ارتباط با ما