مقالات |  سخنراني ها |  شبکه سلام |  موبايل |  انتشارات |  محصولات نرم افزاري |  ليست پاسخ ها
تاريخ: 20 آذر 1388
آيا ازدواج دو دختر پيامبر (ص) با عثمان صحت دارد ؟
   

سؤال كننده : ميلاد فنائي

پاسخ :

يكي از فضيلت‌هايي كه براي عثمان بن عفان نقل كرده‌اند ، ازدواج با دو دختر نبي مكرم اسلام صلي الله عليه وآله وسلم به نام‌هاي رقيه و ام كلثوم است . در اين باره نظريات مختلفي وجود دارد ، اهل سنت با قاطعيت تمام بر آن پافشاري مي‌كنند ؛ اما از طرف ديگر برخي از محققين شيعه بر اين اعتقاد هستند كه همسران عثمان هيچ كدامشان دختر پيامبر نبودند ؛ بلكه ربيبه آن حضرت و دختران خواهر حضرت خديجه بوده‌اند و براي اين احتمال دلايلي نيز ذكر كرده اند كه ما بدون هيچگونه اظهار نظر اين دلايل را به صورت مختصر نقل و قضاوت به عهده خوانندگان گرامي وا مي گذاريم .

دوستان عزيزي كه مايل به تحقيق بيشتر در اين باره هستند مي‌توانند به اين كتاب‌ها مراجعه بفرمايند : ازواج النبي و بناته ، تأليف الشيخ نجاح الطائي و الصحيح من سيرة النبي الأعظم نوشته سيد جعفر مرتضي و... .

اما دلايلي كه در اين باره آورده شده است :

 1 . عدم وجود رابطه صميمانه بين پيامبر و ديگر دختران آن حضرت :

با رجوع به سيره نبي مكرم اسلام و دقت در آن ، در مي‌يابيم كه روايات بسياري از رابطه بسيار صميمانه نبي مكرم اسلام و دختر بزرگوارش صديقه طاهره سلام الله عليها حكايت مي‌كند ؛ تا جايي هر زماني پيامبر اسلام به سفر مي‌رفت ، آخرين كسي كه با او خدا حافظي مي‌كرد ، فاطمه زهرا بود و وقتي از سفر بر مي‌گشت ، قبل از هر كاري به ديدار فاطمه مي‌رفت و در خانه او را مي‌زد . روايات فراواني در كتاب‌هاي شيعه و سني  اين رابطه بسيار صميمانه را ثابت مي‌كند ؛ از جمله بسياري از علماي شيعه و سني يكي از القاب آن حضرت را « ام أبيها » نقل كرده‌اند . ابن حجر عسقلاني در تهذيب و الإصابه ، ذهبي در سير اعلام النبلاء و الكاشف خود نوشته‌اند :

فاطمة الزهراء ... كانت تكنى أم أبيها .

الإصابة - ابن حجر - ج 8 - ص 262 و سير أعلام النبلاء - الذهبي - ج 2 - ص 118 – 119 و الكاشف في معرفة من له رواية في كتب الستة - الذهبي - ج 2 - ص 514 و تهذيب الكمال - المزي - ج 35 - ص 247 و أسد الغابة - ابن الأثير - ج 5 - ص 520 و الاستيعاب - ابن عبد البر - ج 4 - ص 1899 .

اما هيچ روايتي ؛ حتي يك روايت ضعيف نيز در  كتاب‌هاي شيعه و سني نقل نشده است كه پيامبر اسلام حتي يكبار درِ خانه رقيه و ام كلثوم را زده باشد . چرا پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم اين رابطه بسيار صميمانه را با ديگر دختران خود نداشته‌ است ؛ نه در مدينه و نه حتي در مكه ؟ مگر نه اين كه به ادعاي اهل سنت آن‌ها نيز يادگار خديجه بودند ؟

هر چند كه فاطمه زهرا از هر نظر از تمامي زنان عالم متمايز بوده است ؛ ولي اگر پيامبر دختري غير از فاطمه داشت ، شايسته بود كه اين رابطه صميمانه بين آن‌ها نيز وجود داشته باشد .

و يا در زماني كه كفار قريش پيامبر اسلام را آزار و اذيت مي‌كردند ، ديگر دختران رسول خدا كجا بودند كه از پدر حمايت كنند ؟ بخاري و مسلم در صحيحشان نوشته‌اند :

عَنْ ابْنِ مَسْعُودٍ قَالَ بَيْنَمَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يُصَلِّي عِنْدَ الْبَيْتِ وَأَبُو جَهْلٍ وَأَصْحَابٌ لَهُ جُلُوسٌ وَقَدْ نُحِرَتْ جَزُورٌ بِالْأَمْسِ فَقَالَ أَبُو جَهْلٍ أَيُّكُمْ يَقُومُ إِلَى سَلَا جَزُورِ بَنِي فُلَانٍ فَيَأْخُذُهُ فَيَضَعُهُ فِي كَتِفَيْ مُحَمَّدٍ إِذَا سَجَدَ فَانْبَعَثَ أَشْقَى الْقَوْمِ فَأَخَذَهُ فَلَمَّا سَجَدَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَضَعَهُ بَيْنَ كَتِفَيْهِ قَالَ فَاسْتَضْحَكُوا وَجَعَلَ بَعْضُهُمْ يَمِيلُ عَلَى بَعْضٍ وَأَنَا قَائِمٌ أَنْظُرُ لَوْ كَانَتْ لِي مَنَعَةٌ طَرَحْتُهُ عَنْ ظَهْرِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَالنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ سَاجِدٌ مَا يَرْفَعُ رَأْسَهُ حَتَّى انْطَلَقَ إِنْسَانٌ فَأَخْبَرَ فَاطِمَةَ فَجَاءَتْ وَهِيَ جُوَيْرِيَةٌ فَطَرَحَتْهُ عَنْهُ ثُمَّ أَقْبَلَتْ عَلَيْهِمْ تَشْتِمُهُمْ .

صحيح البخاري - البخاري - ج 1 - ص 65 و صحيح مسلم - مسلم النيسابوري - ج 5 - ص 179 .

از ابن مسعود روايت شده است كه گفت : هنگامى كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله در برابر خانه كعبه نماز مى‏گزارد ، ابو جهل و همدستانش در نزديكى خانه نشسته بودند و يك روز قبل از آن ، بچه شترى نحر شده بود . ابو جهل به همدستان خود گفت : كداميك از شما حاضر است برود و شكمبه آن شتر را بياورد و هنگامى كه محمد صلّى اللّه عليه و آله در سجده است ، آن ها را روى شانه او بيفكند ؟ بدترين آنها پيشقدم شد و دستور ابو جهل را عملى ساخت . در حالي كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله در سجده بود ، آن شكمبه آلوده را روى شانه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله افكند . ابو جهل و همدستانش از مشاهده اين منظره بسيار خنديدند به طوري كه بعضى از آن ها از شدت خنده به روى ديگرى مى‏افتاد !

ابن مسعود مى‏گويد : من در اين هنگام گوشه‏اى ايستاده بودم و جريان را مشاهده مى‏كردم ، ليكن جرئت آن را نداشتم كه شكمبه را از روى شانه حضرتش بردارم . پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله همچنان در حال سجده بود و سر از سجده برنمى‏داشت تا اين كه مردى به حضور حضرت زهرا عليها السّلام شتافت و جريان را به عرض رسانيد . حضرت فاطمه عليها السّلام در حالي كه از شنيدن اين سخن به شدت ناراحت شده بود ، آمد و آن را از روى دوش حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله برداشت و آن ها را مورد شماتت و ملامت قرار داد .

در تمامي گرفتاري‌هايي كه براي نبي مكرم اسلام پيش مي‌آمد ، تنها كسي كه مي‌آمد پدر را دلداري مي‌داد ، زخم‌هاي او را مداوا مي‌كرد ، فاطمه زهرا بود . اگر آن‌ها نيز دختر رسول خدا بودند ، شايسته بود كه آن‌ها نيز فاطمه را در دفاع از پدر ياري كنند .

بعد از جنگ احد كه صورت نبي مكرم زخمي شده بود ،  رقيه و ام كلثوم كجا بودند كه همانند فاطمه بيايند و زخم‌هاي پدر را شستشو بدهند ؟

مگر نه اين كه به قول آن‌ها ، آن دو نيز دختران پيامبر بودند ؛ پس چرا هيچ نوع رابطه‌اي بين پيامبر اسلام با دختران ديگرش نقل نشده است ؟

2 . در قضيه مباهله كه پيامبر تمام بستگان درجه يك خود را انتخاب كرد ، چرا ديگر دختران خود را نبرد و از بين «نساء» خود فقط فاطمه را انتخاب كرد ؟

مسلم در صحيح خود مي‌نويسد :

عَنْ عَامِرِ بْنِ سَعْدِ بْنِ أَبِي وَقَّاصٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ أَمَرَ مُعَاوِيَةُ بْنُ أَبِي سُفْيَانَ سَعْدًا فَقَالَ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسُبَّ أَبَا التُّرَابِ فَقَالَ أَمَّا مَا ذَكَرْتُ ثَلَاثًا قَالَهُنَّ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَلَنْ أَسُبَّهُ لَأَنْ تَكُونَ لِي وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ حُمْرِ النَّعَمِ ... وَلَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ { فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ } دَعَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَلِيًّا وَفَاطِمَةَ وَحَسَنًا وَحُسَيْنًا فَقَالَ اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِي .

صحيح مسلم ، ج 5 ، ص  23، كتاب فضائل الصحابة ، باب من فضائل علي بن أبي طالب، ح 32 .

عامر بن سعد بن ابىوقاص از پدرش (سعد بن ابىوقاص) نقل كرده است كه معاويه سعد را امر كرد و گفت : تو را چه مانع است كه ابوتراب (على بن ابى طالب ـ عليه السلام ـ) را دشنام دهى ؟ (سعد) گفت : من سه چيز (سه فضيلت) را از او در خاطر دارم ، كه رسول خدا ـ صلى الله عليه و آله و سلم ـ درباره وى فرموده است ، هرگز وى را دشنام نخواهم داد. چنانچه من يكى از اين سه فضيلت را مى داشتم از شتران سرخ مو برايم محبوبتر بود ... وقتى اين آيه نازل گرديد : (... فقل تعالوا ندع أبناءنا و أبناءكم و نساءنا و نساءكم و أنفسنا و أنفسكم ...) پيامبر ـ صلى الله عليه و آله و سلم ـ على و فاطمه و حسن و حسين ـ عليهم السلام ـ را فراخواند و فرمود : «خدايا، اينان اهل من هستند ».

آيا «نساءنا » شامل ديگر دختران پيامبر نمي‌شد ، يا پيامبر دختر ديگري غير از صديقه طاهره نداشت ؟

3 . چرا هيچ كس از ديگر دختران پيامبر خواستگاري نكردند ؟

قضيه ديگري كه بطلان اين قضيه را روشن مي‌كند ، اين است كه در هيچ جايي از تاريخ ثبت نشده است كه در مدينه ، احدي از مهاجرين و يا انصار به خواستگاري ام كلثوم رفته باشد ؛ با اين كه براي خواستگاري از فاطمه زهرا و رسيدن به افتخار دامادي پيامبر ، بر يكديگر پيش دستي مي‌كردند و هر كس دوست داشت اين افتخار نصيب او شود . آيا ام كلثوم دختر پيامبر نبود يا اصلاً چنين دختري وجود خارجي نداشت ؟

4. حرمت جمع بين دختران رسول خدا و دختران دشمن خدا :

علما و محدثين اهل سنت براي خرده گيري از امير المؤمنين عليه السلام نقل كرده‌اند كه آن حضرت در زماني كه فاطمه سلام الله عليها همسر او بود ،  دختر ابو جهل را نيز خواستگاري كرد . اين امر باعث شد كه صديقه طاهره ناراحت شده و شكايت خود را پيش پيامبر ببرد !! پيامبر اسلام وقتي از اين قضيه با خبر شدند ، با عصبانيت به مسجد آمد و فرمود :

وَإِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّي وَإِنِّي أَكْرَهُ أَنْ يَسُوءَهَا وَاللَّهِ لَا تَجْتَمِعُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَبِنْتُ عَدُوِّ اللَّهِ عِنْدَ رَجُلٍ وَاحِدٍ .

صحيح البخاري - ج 4 - ص 212 – 213

فاطمه پاره تن من است ، من دوست ندارم كسي او را ناراحت كند ، به خدا قسم نبايد دختر رسول خدا و دختر دشمن خدا در نزد يك نفر جمع ‌شود .

و در روايت ديگري نوشته‌اند كه آن حضرت فرمود :

إِلَّا أَنْ يُرِيدَ ابْنُ أَبِي طَالِبٍ أَنْ يُطَلِّقَ ابْنَتِي وَيَنْكِحَ ابْنَتَهُمْ فَإِنَّمَا هِيَ بَضْعَةٌ مِنِّي يُرِيبُنِي مَا أَرَابَهَا وَيُؤْذِينِي مَا آذَاهَا .

صحيح البخاري ج 6، ص 158، ح 5230، كتاب النكاح، ب 109 - باب ذَبِّ الرَّجُلِ عَنِ ابْنَتِهِ، فِي الْغَيْرَةِ وَالإِنْصَافِ و صحيح مسلم،  ج 7، ص 141، ح 6201، كتاب فضائل الصحابة رضى الله تعالى عنهم، ب 15 -باب فَضَائِلِ فَاطِمَةَ بِنْتِ النَّبِيِّ عَلَيْهَا الصَّلاَةُ وَالسَّلام .

علي (عليه السلام) اگر مي‌خواهد دختر ابوجهل را بگيرد ، بايد دختر من را طلاق بدهد . فاطمه پارۀ تن من است ، آن‌چه كه موجب رنجش فاطمه بشود ، مرا مي‌رنجاند ... .

از آن‌جايي كه بحث تنقيص مقام امير المؤمنين عليه السلام در ميان است ، علماي اهل سنت اين قضيه را با آب و تاب فراواني نقل كرده‌اند ؛ غافل از اين كه عثمان بن عفان نيز عملاً بين دختران پيامبر و دختران دشمان خدا نه يكبار كه چندين بار جمع كرده است .

رملة بنت شيبة ، يكي از همسران عثمان است كه در مكه با او ازدواج كرد و از كساني بود كه همراه عثمان به مدينه مهاجرت كرد . ابن عبد البر در اين زمينه مي‌نويسد :

رملة بنت شيبة بن ربيعة كانت من المهاجرات هاجرت مع زوجها عثمان بن عفان.

الاستيعاب ، ج 4 ، ص 1846 رقم 3345 .

رملة ، دختر شيبه از كساني بود كه همراه همسرش عثمان به مدينه مهاجرت كرد .

و شيبة از دشمنان پيامبر اسلام است كه در جنگ بدر به هلاكت رسيده است ؛ چنانچه ابن حجر مي‌نويسد :

رملة بنت شيبة بن ربيعة بن عبد شمس العبشمية قتل أبوها يوم بدر كافرا .

الإصابة، ج 8، ص 142 - 143 رقم 11192.

رمله ، دختر شيبه ... پدرش در جنگ بدر كشته شد ، در حالي كه كافر بود .

در حالي كه نوشته‌اند در همان زمان رقيه دختر رسول خدا ! نيز همسر عثمان بوده است . ابن اثير در اسد الغابة مي‌نويسد :

ولما أسلم عثمان زوجّه رسول الله صلى الله عليه وسلم بابنته رقية وهاجرا كلاهما إلى أرض الحبشة الهجرتين ثم عاد إلى مكة وهاجر إلى المدينة .

أسد الغابة، ج 3، ص 376 .

زماني كه عثمان اسلام آورد‌ ، رسول خدا دخترش رقيه را به همسري او درآورد ، هر دوي آن‌ها به سرزمين حبشه مهاجرت كردند ، سپس وقتي از آن‌جا بازگشتند ، به مدينه مهاجرت كردند .

علاوه براين ، عثمان با أم البنين بنت عيينة و فاطمة بنت الوليد بن عبد شمس نيز ازدواج كرده است ؛ در حالي كه پدر هر دوي آن‌ها نيز در آن زمان از دشمنان خدا بوده‌اند .

اگر واقعاً جمع بين دختر رسول خدا و دختر دشمن خدا ، حرام بوده است ، چرا عثمان اين عمل حرام را بارها و بارها مرتكب شده است ؟ و اگر حرام نبوده ، چرا پيامبر اسلام به قول اهل سنت اجازه چنين كاري را به امير المؤمنين نداد و نعوذ بالله مي‌خواست حلال خدا را حرام كند ؟ پس معلوم مي‌شود كه يا قضيه خواستگاري از دختر ابوجهل از اختراعات بني اميه و براي تنقيص مقام امير المؤمنين است ، يا پيامبر اسلام دختري غير از صديقه طاهره نداشته است ؟

5 . از دلايلي كه دروغ بودن اين قضيه را روشن مي‌سازد ، اين است كه بسياري از علماي اهل سنت و از جمله ضياء المقدسي گفته‌اند :

عن قتادة ، قال : ولدت خديجة لرسول الله ( صلى الله عليه وآله وسلم ) : عبد مناف في الجاهلية ، وولدت له في الاسلام غلامين ، وأربع بنات : القاسم ، وبه كان يكنى : أبا القاسم ، فعاش حتى مشى ، ثم مات ، و عبد الله ، مات صغيرا . وأم كلثوم . وزينب . ورقية . وفاطمة ... .

البدء والتاريخ ، ج 5 ، ص 16 و ج 4 ، ص 139 .

قتاده گفته است : خديجه براي نبي مكرم اسلام ، در عهد جاهليت ، عبد مناف را به دنيا آورد و بعد از اسلام ، دو پسر و چهار دختر به نام هاي : قاسم ـ به خاطر او كنيه پيامبر را «ابوالقاسم » گذاشتند ، آن قدر زنده بود كه مي‌توانست راه برود بعد از آن فوت كرد ـ و عبد الله كه خردسال فوت كرد ، و ام كلثوم ، زينب ، رقيه و فاطمه را به دنيا آورد .

شهاب الدين قسطلاني بعد از نقل سخن مقدسي مي‌نويسد :

وقيل : ولد له ولد قبل المبعث ، يقال له : عبد مناف ، فيكونون على هذا اثني عشر ، وكلهم سوى هذا ولد في الاسلام بعد المبعث .

المواهب اللدنية ، ج 1 ، ص 196 .

گفته‌اند كه كه خديجه قبل از مبعث يك پسر براي او به دنيا آورد كه به او عبد مناف مي‌گفتند ، غير از عبد مناف بقيه فرزندان پيامبر بعد از مبعث متولد شده است .

و ابن عبد البر در الإستيعاب مي‌نويسد :

وقال الزبير ولد لرسول الله صلى الله عليه وسلم القاسم وهو أكبر ولده ثم زينب ثم عبد الله وكان يقال له الطيب ويقال له الطاهر ولد بعد النبوة ثم أم كلثوم ثم فاطمة ثم رقية .

الاستيعاب - ابن عبد البر - ج 4 - ص 1818 .

زبير گفته : نخستين فرزند رسول خدا كه به دنيا آمد ، قاسم بود و او از همه بزرگتر بود ، پس او زينب ، و پس از وي عبد الله كه به وي طيب و يا طاهر نيز مي‌گفتند بعد از نبوت متولد شد ، پس از آن ام كلثوم ، سپس فاطمه و پس از وي رقيه به دنيا آمدند .

از طرف ديگر نوشته‌اند كه رقيه ، كوچكترين دختر رسول خدا و حتي از حضرت زهرا سلام الله عليها نيز كوچكتر بوده است . چنانچه ابن كثير دمشقي مي‌نويسد :

أكبر ولده عليه الصلاة والسلام القاسم ، ثم زينب ، ثم عبد الله ، ثم أم كلثوم ثم فاطمة ثم رقية ...

بزرگترين فرزند ، پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم قاسم ، و پس از آن ، زينب ، عبد الله ، ام  كلثوم ، فاطمه و پس از آن رقيه بوده است .

با اين تفصيل ، چگونه مي‌توان اين سخن اهل سنت را تصديق كرد كه رقيه با عثمان ازدواج كرده ، بعد با او به حبشه مهاجرت نموده و حتي در داخل كشتي فرزندي از او سقط شده است !!! . با اين كه مي‌دانيم ، هجرت اول به حبشه در سال پنجم بعد از بعثت بوده است .

و همچنين بسياري از علماي اهل سنت نوشته‌اند كه ام كلثوم رقيه قبل از اين كه با عثمان ازدواج كند در عقد پسران أبي لهب بوده‌اند و بعد از آن كه سوره تبّت در حق أبي لهب نازل شد ، وي به فرزندانش دستور داد كه دختران رسول خدا را طلاق بدهند . ابن أثير  در اسد الغابة مي‌نويسد :

قد زوج ابنته رقية من عتبة بن أبي لهب وزوج أختها أم كلثوم عتيبة بن أبي لهب فلما نزلت سورة تبت قال لهما أبوهما أبو لهب وأمهما أم جميل بنت حرب بن أمية حمالة الحطب فارقا ابنتي محمد ففارقاهما ...

أسد الغابة - ابن الأثير - ج 5 - ص 456 .

رسول خدا ، دخترش رقيه را به عتبه پسر أبي لهب و ام كلثوم را به عتيبه پسر ديگر ابولهب داد ، وقتي سوره تبت نازل شد ، ابولهب و همسرش ام جميل كه همان «حمالة الحطب » باشد ، به پسرانش دستور دادند كه دختران محمد را طلاق دهند . پس آن‌ها را طلاق دادند ...

در حالي كه مي‌دانيم ، سوره تبت در زماني نازل شده است كه مسلمين در شعب أبي طالب در محاصره بودند . سيوطي در الدر المنثور مي‌نويسد :

وأخرج أبو نعيم في الدلائل عن ابن عباس قال ما كان أبو لهب الا من كفار قريش ما هو حتى خرج من الشعب حين تمالأت قريش حتى حصرونا في الشعب وظاهرهم فلما خرج أبو لهب من الشعب لقى هندا بنت عتبة ابن ربيعة حين فارق قومه فقال يا ابنت عتبة هل نصرت اللات والعزى قالت نعم فجزاك الله خيرا يا أبا عتبة قال إن محمدا يعدنا أشياء لا نراها كائنة يزعم أنها كائنة بعد الموت فما ذاك وصنع في يدي ثم نفخ في يديه ثم قال تبا لكما ما أرى فيكما شيئا مما يقول محمد فنزلت تبت يدا أبى لهب قال ابن عباس فحصرنا في الشعب ثلاث سنين وقطعوا عنا الميرة حتى أن الرجل .

الدر المنثور - جلال الدين السيوطي - ج 6 - ص 408

و محاصره در شعب أبي طالب در سال ششم بعثت و بعد از هجرت به حبشه بوده است .

با اين حال چگونه مي‌توان تصديق كرد كه همسر عثمان دختر پيامبر بوده است ؟

6 . محمد بن اسماعيل بخاري مي‌نويسد ، شخصي پيش عبد الله بن عمر آمد و از او سؤالاتي كرد ؛ از جمله نظر او را در باره عثمان و امام علي عليه السلام پرسيد ، وي در مقايسه بين عثمان و حضرت علي عليه السلام مي‌گويد :

أَمَّا عُثْمَانُ فَكَأَنَّ اللَّهَ عَفَا عَنْهُ وَأَمَّا أَنْتُمْ فَكَرِهْتُمْ أَنْ تَعْفُوا عَنْهُ وَأَمَّا عَلِيٌّ فَابْنُ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَخَتَنُهُ ... .

صحيح البخاري - البخاري - ج 5 - ص 157 .

اما عثمان ، خداوند از گناه او ( فرار عثمان در جنگ احد ) درگذشت ؛ ولي شما دوست نداريد كه او را ببخشيد ، اما علي عليه السلام پس او پسر عموي رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم و داماد او است .

ملاحظه مي‌فرماييد كه دفاع عبد الله بن عمر از عثمان فقط در اين مطلب خلاصه مي‌شود كه خداوند از گناه فرار وي در جنگ احد درگذشته است ؛ ولي صحابه‌اي كه عليه او خروج كردند ، او را نبخشيده و عثمان را كشتند ؛ ولي اين كه عثمان داماد پيامبر نيز باشد ، متذكر نمي‌شود . اما نسبت به امير المؤمنين عليه السلام استدلال مي‌كند كه او پسر عموي پيامبر و داماد آن حضرت است .

اگر عثمان داماد پيامبر بود ، بايد ابن عمر به آن استدلال مي‌كرد ؛ زيرا وي تمام تلاش خود را مي‌كند كه در برابر هر نوع تهمتي را از عثمان دفع كند و معنا ندارد كه وقتي دليل قويتري همانند دامادي پيامبر وجود دارد ، وي به دليل سخيف و ضعيف استدلال كند ؛ زيرا عفو خداوند فقط شامل كساني مي‌شود كه بعد از فهميدن زنده بودن پيامبر از فرار دست كشيده و برگشتند و شامل عثمان كه بعد از سه روز برگشت ، نمي‌شود . حتي اگر فرض كنيم كه عفو خداوند شامل عثمان نيز مي‌شود ، سبب نخواهد شد كه خداوند تمامي گناهان او را كه حتي بعد از آن نيز انجام داده بخشيده باشد ؛ بلكه حد اكثر شامل فرار او در همان جنگ مي‌شود .

بنابراين شايسته بود كه اگر دامادي عثمان صحت داشت ، به آن استناد مي‌كرد .

7 . حضرت زهرا سلام الله عليها بعد از غصب فدك توسط ابوبكر به مسجد آمد و خطبه غرائي خواند كه بسياري از علماي اهل سنت آن را نقل كرده‌اند . آن حضرت در بخش‌هاي از اين خطبه مي‌فرمايد :

أنا فاطمة بنت محمد أقول عودا على بدء ، وما أقول ذلك سرفا ولا شططا... فإن تعزوه تجدوه أبي دون نسائكم وآخا ابن عمي دون رجالكم ، فبلغ الرسالة صادعا بالرسالة ناكبا عن سنن مدرجة المشركين ، ضاربا لثجهم آخذا بأكظامهم ، داعيا إلى سبيل ربه بالحكمة والموعظة الحسنة .

مناقب علي بن أبي طالب (ع) وما نزل من القرآن في علي (ع) - أبي بكر أحمد بن موسى ابن مردويه الأصفهاني - ص 202 و السقيفة وفدك - الجوهري - ص 142  .

اى مردم آگاه باشيد كه من فاطمه و پدرم محمّد است ، گفتارم تماما يك نواخت از سر صدق بوده و از غلط و نادرستى به دور است ... اگر تحقيق كنيد (پيامبر اسلام ) پدر من بود نه پدر زنان شما ، و در عقد اخوّت پسر عموى من بود نه شما .

اگر زنان عثمان دختران پيامبر بودند ، نبايد فاطمه زهرا سلام الله عليها كه سرور زنان بهشت است ، چنين سخني بگويد و از طرف ديگر عثمان نيز مي‌توانست به اين سخن حضرت اعتراض كند كه زنان من نيز دختران پيامبر بودند .

8 . ابن الدمشقي و محب الدين طبري مي‌نويسند :

أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال لعلي : أوتيت ثلاثا لم يؤتهن أحد ولا أنا ، أوتيت صهرا مثلي ولم أوت أنا مثلي ، وأوتيت زوجة صديقة مثل بنتي ولم أوت مثلها زوجة ، وأوتيت الحسن والحسين من صلبك  ولم أوت من صلبي مثلهما ، ولكنكم مني وأنا منكم .

جواهر المطالب في مناقب الإمام علي (ع) - ابن الدمشقي - ج 1 - ص 209 و الرياض النضرة ج 2 ص 202 .

رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به على عليه السّلام فرمود : يا على خداى تعالى سه گونه موهبت به تو عنايت فرموده است كه به من و هيچيك از مردم ، عنايت نفرموده است :

1. پدر زنى مانند من به تو ارزانى داشته است كه به من عنايت نكرده است ؛ 2. همسر پاكيزه گوهر راستگو و راست رو به تو مرحمت داشته كه به من عنايت نفرموده است ؛ 3 . حسن و حسينى از پشت تو به وجود آورده است كه چنان دو فرزندى از پشت من بوجود نياورده است ؛ آرى ! من از شمايم و شما از من مى‏باشد .

در اين روايت پيامبر اسلام به صراحت مي‌گويد كه به احدي غير از علي عليه السلام پدر زني مثل من داده نشده است ، معلوم مي‌شود كه پيامبر دختر ديگري نداشته است و گرنه چنين سخني نمي‌فرمود .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)

 



    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:   جواد روحاني     -   تاريخ:   12 اسفند 86
با سلام به خدمت همه شما عزيزانبسيار خوشم که ارگان مقدسي وظيفه پاسخگوي به سوالات علاقمندان به اين مباحث را قبول کرده است. من هم به اين باورم که جناب عثمان با خانمي از اقوام حضرت خديجه ازدواج کرده است.
2   نام و نام خانوادگي:  مهدي احمدي     -   تاريخ:   13 اسفند 86
با سلام خدمت اقاي دكتر حسيني قزويني و تمامي كساني كه اين سايت را به خوبي هر چه تمامتر اداره ميكنند.به نظر من تمامي اين اتهامات به نبي مكرم اسلام از همان ابتداي راه توسط شجره ملعونه بني اميه به اسلام چسبيد و جدا كردن ان ميسر نيست مگر به دست تواناي مهدي (عج)موعود.
3   نام و نام خانوادگي:  يوسف رحيمي     -   تاريخ:   15 اسفند 86
با سلام خدمت شما زحمتكشان راه حق بايد عرض كنم اهل سنت چنان بر اين اعتقاد پافشاري دارند كانه يك واقعيت و حقيقت مسلم تاريخي بوده ولي شما گراميان با استدلال و برهان صحيح خلاف بودن اين اعتقاد را كاملا ثابت كرديد و دروغي ديگر از دروغهاي بني اميه را فاش ساختيد . اجرتان با حضرت ولي عصر سلام الله عليه .
4   نام و نام خانوادگي:  مسعود     -   تاريخ:   15 اسفند 86
با عرض سلام و آرزوي عاقبت بخيري فقط: خيلي ممنون بابت وقتي كه مي گذاريد و اين مطالب رو در اختيار عموم قرار مي دهيد. ان شاالله همه ما جزو ارتش امام زمان بتونيم قرار بگيريم.التماس دعا.يا علي.
5   نام و نام خانوادگي:  ميلاد فنائي     -   تاريخ:   01 فروردين 87
از پاسخ كامل شما سپاسگزارماجركم عند الله
6   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:   24 فروردين 87
باسلام و تشكر
نكته اي وجود دارد و آن اينكه شما در جوابتان بايد بيان مي كرديد برفرض صحت اين مطلب و ازدواج عثمان با دختران رسول خدا چه فضيلتي براي او مي آورد وقتي عثمان بني اميه را بر گرده مسلمانان سوار مي كند و بيت المال را به تبعيض تقسيم مي كند و وقتي مي بينيم صحابه رسول خدا از اقصي نقاط ممالك اسلامي به مدينه مي آيند تا خليفه اي كه بدعت در دين گذاشته است بكشند و يا اينكه سه روز اجازه نمي دهند كسي بر او نماز بخواند و او را دفن كنند و نهايتا مخفيانه در قبرستان يهوديها (حش كوكب ) پشت قبرستان بقيع دفن مي شود بر فرض هم كه او داماد پيامبر باشد وقتي نوح فرزندش و لوط همسرش جزو كفار و تبهكاران و فرزند حضرت آدم قاتل مي شود آيا ممكن نيست داماد كه مرحله اي پايين تر از فرزند است چنين باشد
از حوصله شما ممنوم و خواهش مي كنم در جوابها مرحله پايين تر كه فرض اثبات هم باشد را در نظر بگيريد
7   نام و نام خانوادگي:  اميرحسين     -   تاريخ:   26 فروردين 87
با تشكر اطلاع رساي خوبتان مدتي بود كه دنبال جواب دقيق اين مسئله مي گشتم اجرتان با خدا وامام زمان
8   نام و نام خانوادگي:  سلمان هدايت     -   تاريخ:   27 ارديبهشت 87
سلام متاسفم كه تاريخ را هم قبول نداريد .فكر نكنم با چنين نوشته هاي بي معني بتوانيد تاريخ را عوض كنيد
جواب نظر:
جناب هدايت ! ما در اين مقاله با دلايل محكم ، ثابت كرده‌ايم كه پيامبر دختري نداشته است كه به عثمان بدهد . تاريخ را آن‌ها عوض كرده‌اند كه چنين دروغ‌هايي را به آن افزوده‌اند .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات
9   نام و نام خانوادگي:  محصل     -   تاريخ:   27 ارديبهشت 87
به نام خدا
بهترين کار تحقيق است!
متاسفانه آن چيزي که بنده در سايت هاي اهل سنت ديدم اين بود که مثلا قبل از اين که اصل کتابي را در سايت قرار دهند کتاب هايي را که در نقد آن نوشته شده را مي گذارند در واقع حق تفکر و قضاوت را از مخاطب خود مي گيرند به عنوان نمونه کتاب جناب آقاي تيجاني تونسي که در يکي از سخنراني هايي هم که از يک عالم اهل سنت در اين سايت مشاهده کردم حتي او را به اشتباه يمني خواند.
من بسيار ديديم که کتاب هاي انتقادي از ايشان را در سايت قرار داده اند ولي خود کتاب نبود تا مخاطبين خود قضاوت کنند. اگر رسالت کسي کشف و فهماندن حقيقت باشد قضاوت را به عهده مخاطب مي گذارد و از آن که مخاطب حقيقت را بفهمد حراسي ندارد.
10   نام و نام خانوادگي:  هادي     -   تاريخ:   16 خرداد 87
شما مي توانيد به داستان پيشنهادحضرت لوط به قوم گنهکارمبني برازدواج بادخترانش براي سلامت جامعه استنادبفرماييد واينکه عثمان حداقل جزو صحابه که بود اينهاجوابي نخواهند داشت
11   نام و نام خانوادگي:  زهرا کريمي راد     -   تاريخ:   19 خرداد 87
خودم بچه شيعه هستم مي خواست بپرسم چرا پس به حضرت عثمان بن عفان زين النورين مي گويند از شما خواهش مي كنم واقعيت را بگوييد چرا به به صحابه پيامبر توهين مي كنيد اگر واقعا اينها( ابوبكر-عمر)دشمن اسلام بودند چرا در پهلوي آن حضرت خوابيده اند
جواب نظر:
با سلام
اين لقب را تنها اهل سنت به جناب عثمان مي دهد نه شيعه ، و آن هم تنها براساس دروغ پردازي هاي بني اميه مي باشد
که در اين مقاله بصورت کامل تمامي ابعاد و احتمالات موردنظر بررسي شده و رد گرديده است.
ما همواره سعي بر آن داشته ايم تا حقايق را آنگونه که هست بيان کنيم نه آن طور بعضي ها دوست دارند باشد، و جالبي کار اينجاست که تماما بر منابع متقن و معتبر اهل سنت تکيه کرده ايم و باز هم متاسفانه توسط برخي از .... متهم به توهين مي شويم و برفرض صحت گفتار مخالفين ، اگر توهيني هم شده در منابع معتبر اهل سنت اينچنين مي باشد و ما از زبان خود چيزي نقل قول نکرده ايم.
مثلا وقتي ما مي گوييم که وليد بن عقبه شرابخوار بوده از خود نقل قول نکرده ايم بلکه از شخصي مانند ذهبي (شاگرد ابن تيميه و از استوانه هاي علمي اهل سنت) چنين مطلبي را نقل کرده ايم (سير اعلام النبلاء ج 3 ص 414) آيا اکنون ما به صحابه توهين کرده ايم يا جناب ذهبي؟!
و يا در مورد ابوهريره که جناب عمر او را سارق ناميده باز ما توهين کرده ايم ، کافي است جهت شناخت کامل ابوهريره از ديدگاه اهل سنت به مقاله ذيل مراجعه نماييد:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=106
و يا باز موارد بسياري ديگري از صحابه از ديدگاه صحاح سته را مي توانيد درمقاله ذيل بخوانيد:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=99
(دقت داشته باشيد که تماما از منابع اهل سنت سخن گفته شده و علماي اهل سنت در مورد احاديث کتب صحيح بخاري اعتقاد دارند که صحيح ترين کتب بعد از قرآن بوه و کسي حق تحقيق در مورد اين کتاب را ندارد (پس اين تصور در ذهن نباشد که اين احاديث داراي سند و مدرک معتبر نمي باشد) )
و حال در پاسخ اين نکته که چرا ابوبکر و عمر اگر دشمن اسلام بودند چرا در پهلوي آن حضرت خوابيده اند؟!
آيا افرادي همچون هارون الرشيد که فسق آن براي احدي پوشيده نيست نيز در کنار جوار حضرت امام رضا (ع) دفن شده ، آيا براي او فضيلتي است
البته ما قصد اهانت به کسي را نداريم. وليکن چرا در بين مردگان جستجو کنيم ، در ميان اصحاب پيامبر (ص) که اين همه اهل سنت بر عدالت و خوبي آنان صحه مي گذارند ، افرادي منافقي بودند که نص قرآن به صورت صريح به آنان اشاره کرده «و ممن حولکم من الاعراب منافقون و من اهل المدينه مردوا علي النفاق لاتعلمهم نحن نعلمون .... سوره توبه آيه 101»
آيا اين افراد که به تصريح قرآن عمد بر نفاق داشتند به علت همنشيني با پيامبر داراي فضيلتي بوده و نمي توانستند منافق و خراب باشند. پس وقتي براي زنده گان فضيلتي محسوب نمي شود پس چه برسد به مردگان همجوار با پيامبر.




12   نام و نام خانوادگي:  نفيسه . م     -   تاريخ:   23 خرداد 87
من نميتونم درباره ي اين مسئله قضاوتي بکنم .
اما چند سوال دارم. اونم اينه که حتي اگر پيامبر (ص)غير از فاطمه (س) دختري نداشته اند آيا حضرت علي(ع)و حضرت فاطمه هم غير از حضرت زينب دختر ديگري نداشته اند؟
چرا فقط اسم زن ها توي تاريخ اسلام گم مي شه؟
چرا هميشه به نظر مي رسه که پيامبران وامامان سعي مي کردند فرزندان دختر خودشان را نديده بگيرند؟
حتي به نظر مي رسه که همين يکي ،دو نفر از زناني که اسمشون باقي مونده فقط به اين دليل فراموش نشدن که اونقدر معروف بودن که نمي شده اسمشون رو به اين راحتي پاک کرد.
به نظر من هم شما و هم همون علماي اهل سنت، سر و ته يک کرباس هستيد هر جا که به نفعتون باشه همه چيزو تغيير مي ديد .براي فهميدن جواب همه ي اين سوالات و هزاران سوال ديگه احتمالا بايد صبر کنم تا قيامت.....!!!!!؟؟؟؟؟
13   نام و نام خانوادگي:  جواد     -   تاريخ:   03 تير 87
نفيسه خانم فمنيست
شما اگر اهل مطالعه باشي زياد در مورد ديگر دختر حضرت علي (ع) در كتب شيعه مي بيني ؟
من دانشجو هستم متا سفانه بيشتر دخترهاي خوب در دام فمنيست گرفتار شده اند .
خيلي بي انصافي كجا پيامبران و امامان دختر هاي خود را ناديده مي گرفتند مگر پيامبر نبود كه در حق حضرت زهرا فرمودند : فاطمه بضعه مني
اين ناديده گرفتن است كه هر موقع حضرت فاطمه مي آمدند پيامبر پيش پاي ايشان بلند مي شدند .پيامبري كه قطرات وضويش را صحابه به سختي از دست يكديگر مي گرفتند و براي تبرك استفاده مي كردند .
مگر حضرت علي(ع) نبود كه وقتي به خانه حضرت زينب در سحر گاه 21 ماه رمضان بعد از ضربت خوردن بر مي گشتند فرمودند :زير شانه هايم را رها كنيد مبادا زينب من را در اين حال ببيند . اگر مولايمان به فرزندان دخترشان اهميت نمي دادند لازم نبود به خانه دخترشان در شب آخر بروند و بعد هم به فكر نا را حتي دخترشان باشند در حالي كه فدايشان شوم شمشير فرق مبار كشان را به دو نيم كرده بود .
اين مطلب براي اين بود كه علماي اهل تسنن براي فضيلت تراشي چند دختر به دختر هاي پيامبر اضافه كردند تا در مقابل فضيلت علي (ع)كه داماد پيامبر بود فضيلتي براي خلفا بتراشند.
براي پيدا كردن جواب همه اين سوالات و هزاران سوال ديگر احتياجي به صبر كردن آن هم تا روز قيامت نيست فقط كمي از اين تعصب فمنيستي خارج شو و به كتاب هاي خوب مراجعه كن .مثل كتاب نظام حقوق زن در اسلام اثر شهيد مطهري
مواظب باش انسان اگر كمي گمراه شوي مدام زيادتر مي شود .تاريخ اسلام فوق العاده تحت تا ثير زنان مقاوم بوده است.من قول مي دهم كه شما يك خط تاريخ هم نخوانده باشي . اگر قيامت را قبول داري چرا به امامان و پيامبر توهين مي كني كه مي خواهي تا قيامت صبر كني؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
14   نام و نام خانوادگي:  نفيسه .م     -   تاريخ:   04 تير 87
آقاي جواد عصباني
من هم دانشجو هستم
اول اين كه مثل اين كه شما از واژه فمنيست خيلي خوشتون آمده كه اين قدر پشت سر هم به كار بردينش ، شما لطف كنيد اول برويد نظرات حضرت علي (ع) در نهج البلاغه درباره زنان را بخوانيد بعدا به من بگوييد فمينيست ، كتاب حقوق زن در اسلام شهيد مطهري را كه همه جا معرفي مي كنيد _كه من اسمشو گذاشتم توجيه حقوق مرد در اسلام _ به اضافه ي دهها كتاب در زمينه مشابه را خوانده ام و همچنين دهها كتاب در زمينه غير مشابه مثل كتاب شخصيت و حقوق زن در اسلام از آقاي مهدي مهريزي و فاطمه فاطمه است دكتر شريعتي و... را نيز خوانده ام اما در مقايسه ي اين كتاب هاي متضاد با يكديگر به اين نتيجه رسيده ام كه يك حلقه گمشده در اين ميان وجود دارد كه آقايون علما آن را نابود كرده اند واينكه چرا بايد براي جواب سوالاتم تا قيامت صبر كنم ؟
جوابش كاملا واضح است، چون حلقه ي گم شده فقط در نزد خداوند است و اگر من كافر بودم اصلا اميدي نداشتم كه در روز قيامت نيز پاسخ سوالاتم را بيابم. در ضمن من نميدانم شما در كجاي حرف هاي من توهيني به امامان و پيامران ديده ايد ؟ پس نتيجه مي گيريم كه شما عادت داريد كه زماني كه جوابي نداريد به همه مهر كفر بزنيد ،
اما نصيحتي دوستانه مي كنم كه اين نقطه ضعف را جدي بگيريد بهتر است هر وقت كم آورديد سكوت كنيد!!! ياد آور مي شوم كه من هيچ گاه منكر مقام والاي حضرت فاطمه نشده ام بلكه گفته ام شما هنوز نتوانسته ايد نام ايشان را كاملا از صفحات تاريخ پاك كنيد، هر چند كه درباره پاك كردن نام بسياري از زنان كاملا موفق بوده ايد!!! به حافظه ي مردم مراجعه كنيد، چند بار نام ام كلثوم دختر ديگر حضرت علي را مي بينيد؟
آيا تنها وجود اين اسم در ميان صفحات كپك زده كتابها ي حديث كافي است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
15   نام و نام خانوادگي:  جواد سالمي     -   تاريخ:   05 تير 87
دوست ندارم اين جا مكان مناظره مسخره من و شما باشد..اين سايت براي من خيلي مقدسه و من اين سايت و شبكه سلام را از جان خود بيشتردوست دارم.چون باعث سربلند بيرون آمدن من از خيلي از گفت و گو هايم با دوستان اهل تسنن شده و در آنجا به امامان توهين كرديد كه نوشته ايد :چرا هميشه به نظر مي رسه که پيامبران وامامان سعي مي کردند فرزندان دختر خودشان را نديده بگيرند؟
من اسم خود را نوشتم .اميدوارم من شما را يك جا ببينم. ديگه به اين صفحه نمي آيم
در ضمن من از كلمه فمنيست و دكتر شريعتي متنفرم . من به شما گفتم كه اول تعصب را از خودت دور كن و بعد دنبال گمشدتت بگرد .
در اذهان مردم دنبال حقيقت نگرد كه به بيراهه مي روي . با امثال جنابعالي زياد برخورد داشته ام .شما و امثال شما يك نقطه مثبت دارند و آن اين كه در مقابل حقيقت فقط چند صباحي مقاومت مي كنيد و بعد ان شا’ الله به سلامت به راه مي آييد.
در ضمن در كل زندگي 20ساله ام هر گز كم نياورده ام .شما هميشه دچار سو تفاهم مي شوي .ديروز عصباني ولي امروز آرام هستم ولي شما اين بار خيلي زياد از كوره در رفتي خانم نفيسه عصباني (فمنيست و بد بين)
حالا اگر در بين علماي شيعه زنان گم مي شوند (به عقيده مسخره شما)در بين علماي اهل تسنن زنان اضافه مي شوند.آن هم نه يك عدد دو تا فكر كنم فقط با اضافه شدن زنان به تاريخ شما راضي مي شوي
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
16   نام و نام خانوادگي:  سيد سجاد     -   تاريخ:   16 تير 87
با تشكر از گرد آوري مطالب فوق لطفا به اين مساله هم پاسخ فرماييد: خداوند در قرآن مجيد مى فرمايند .
(يَاأَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ) سورة الا حزاب آية 59 ( اى پيامبر بگو به زنانت دخترانت و زنان مومنان ) از اين آيه معلوم مي شود كه حضرت محمد صلي الله عليه و آله وسلم يك بنت نداشته بلكه بنات يعني نه 2 دختر بلكه 3 دختر يا بيشتر داشته اند.
جواب نظر:
دوست گرامي ! آيا در اين آيه :
ِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِل‏
منظور از «نسائنا» اين است كه پيامبر در قضيه مباهله چندين زن را همراه خود برده است ؟ در حالي كه پيامبر غير از فاطمه زهرا سلام الله عليها هيچ كس ديگري را با خود نبرده است .


موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات
17   نام و نام خانوادگي:  ساعد آذري     -   تاريخ:   23 تير 87
آقاي «محمد نيکنام عربشاهي تبريزي » محقق تاريخ اسلام ، نيز اعتقاد دارد که عثمان با دو خواهر زاده ي حضرت خديجه ازدواج کرده نه 2 دختر پيامبر...
18   نام و نام خانوادگي:  مرتضي اميني     -   تاريخ:   16 مرداد 87
باسلام خدمت شما
درهيچ جاي تاريخ نيست كه پيامبر به در خانه يكي از زنان عثمان رفته باشد كجا بودند اين دختران دران روزگار سخت كه پيامبر را كمك وهمياري نمايند اين خانمها دختران خديجه بوده اند كه قبل از ازدواج رسول الله متولد شده اند
عاليجناب كساني كه اين حديثهاي دروغ را جعل ميكنند اينها تتمه بني اميه هستند وگرنه امام عيلي كجا وعثمان سرتاپاتقصيركجا
19   نام و نام خانوادگي:  فريدون     -   تاريخ:   19 مرداد 87
دوستان ياد ونام خدا را ورد زبانتان بسازيد نگذاريد توجه به جزئيات شما را ازکل غافل سازد نگرش محدود ديد وسيع نمي آورد .
20   نام و نام خانوادگي:  سيد فريدالدين محمد صديقيان     -   تاريخ:   21 شهريور 87
اينها بادفن ابوبكر و عمر در جوار و خانه رسول الله در واقع انها را در محلي غصبي دفن نمودند و بر خلاف صريح قران عمل نمودند چون در سوره حجرات امده است كه در حضور پيامبر صداي خود را بالا نبريد در حاليكه عايشه و ديگران درست در كنار گوش مبارك رسول اكرم قرومپ قرومپ كلنگ زدند و خانه اش را غصب نمودند و انچه بر ايشان حرام بود را بر خود حلال نمودند الهم العن اول ظالم ظلم بحق محمد و ال محمد.
21   نام و نام خانوادگي:  امير     -   تاريخ:   22 شهريور 87
چه طوري عثمان با دو خواهر مي تواند ازدواج کند؟ مگر اين کار در اسلام حرام نيست؟
جواب نظر:
دوست گرامي جناب امير سلام ! آن&zwnjها مدعي هستند كه وقتي رقيه دختر پيامبر از دنيا رفت ، پيامبر ام كلثوم را نيز به عثمان داد !!!  اين كه اين ام كلثوم تا آن زمان در كجا بوده ؟ با كي زندگي مي&zwnjكرده ؟ چرا هيچ كسي غير از عثمان از وي خواستگاري نكرده ؛ در حالي كه براي خواستگاري از حضرت زهرا و دامادي پيامبر بسياري از بزرگان صحابه صف كشيده بودند ؟ و سؤالات بسياري كه همگي بي جواب مانده است .
22   نام و نام خانوادگي:  محمد @@@     -   تاريخ:   13 آبان 87
راجع ازدواج ام كلثوم دختر حضرت علي (ع) توضيح دهيد
جواب نظر:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=83
23   نام و نام خانوادگي:  عمربن..     -   تاريخ:   13 آبان 87
شما شيعه ها به خرفات روي اورده ايد مگرخدا بهتون رحم كنه وگرنه تو گمراهي اشكاريد
جواب نظر:
???!!!
24   نام و نام خانوادگي:  سهيل     -   تاريخ:   02 آذر 87
سلام واپس گرايان
دنيا در حال فتح ساير كرات منظومه شمسي است و شما در خرافات 1400 اندي سال پيش غرق تمام اين چيزها متعلق به گذشته است و جزيي از تاريخ و شما نمي توانيد با اني دروغ هاي شاخ دار اعتقادات اهل سنت را مخدوش كنيد چرا جرات نداريد در عربستان ومصر همچنين حرف هاي بزنيد
25   نام و نام خانوادگي:  مجيد شريفي     -   تاريخ:   05 آذر 87
سلام بر شما آقاي سهيل
پدر من اهل سنت مذهب شافعي دارد و مادر شيعه مي باشد. به دليل اختلافات شديد خانواده هر دو (به جز پدر و مادرم) از اسلام زده شدم و دين مسيحيت را پذيرفتم. اما بعد از 3 سال كم كم با تحقيق و مقايسه كتاب انجيل با قرآن حقيقت وجودي اسلام را پذيرفتم . امروز شيعه هستم و در اين زمينه خيلي تحقيق كردم. لازم است بدانيد كه در همان عربستان، مصر وساير كشورهاي عربي كساني هستند كه بتوانند با دلايل قاطع حرف شيعه را به كرسي بنشانند. افرادي مثل عصام المعادها و تيجاني ها. هر چند وظيفه مي دانم كه من هم به نوبه خود حق خاندان رسول اكرم را ادا كنم. راستي چرا كشورهاي عربي آنقدر جرائت ندارند كه كتاب هاي شيعي مذهب در كشورهايشان تكثير و منتشر شود. نكند به آن كشورها مسافرت نكرده ايد و حقيقت را نمي دانيد. من به دليل شغلم (كارشناس ارشد طراحي مجتمع هاي كشت و صنعت) رفته ام. علي هنوز تنهاست و در ادامه تنهاييش مهدي هم تنها مانده است.
26   نام و نام خانوادگي:  شيعه كوچولو : به برادر سهيل !     -   تاريخ:   06 آذر 87
همين كه خود اذعان و قبول داريد كه در كشورهاي سني مذهبي مانند عربستان و مصر . شيعيان نمي توانند حرفي بزنند و چيزي بگويند . مشخص ميكند كه ادعاي ما . مبني بر حاكميت خفقان و ترس در مسلك جنابعالي است .
به عبارتي . شما ناخواسته . به بطلان عقيده خود اقرار كرده ايد !

هههههههههههه
27   نام و نام خانوادگي:   A Akhlaqi     -   تاريخ:   04 دي 87
وعليکم السلام
آقاي سهيل.
از طرز گفتار شما معلوم ميشه که دچار غرب زدگي يا فرقه زدگي وهابيت شده اي !!
شما مرا به کهنه انديشي و خرافه پرستي محکوم کردي، و پيشرفت علم را دليل بر تازه نگري خودتون و همسالان خودتون پيش کشيديد.
حالا من از شما يک سؤال ميکنم، اگر علم به تاريخ پيدايش انسان و تحقيقات در اين برهه نمي پرداخت، چگونه ثابت ميشدکه شما و اجدادتان از نسل ؟؟
28   نام و نام خانوادگي:  بچه مسلمان     -   تاريخ:   04 بهمن 87
باسلام.يه سوال.شماميدونين ايران ازفتوحات كيه؟؟وچه جوري جزو قلمروهاي اسلام شد؟؟؟
جواب نظر:
با سلام
در مورد فتوحات (از جمله فتح ايران) و نيز انگيزه هاي آنها مي توانيد به صورت مفصل در آدرس ذيل اطلاعات به دست آوريد
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=122
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
29   نام و نام خانوادگي:  محسن ...     -   تاريخ:   05 بهمن 87
سلام دستتون درد نكنه اگر مي شد يه قابليتي توي سايت گذاشت كه ما مطالبو براي شخص سوم فوروارد مي كرديم خيلي خوب بود. يا علي
جواب نظر:
با سلام
شما در قسمت بالا سمت چپ هر مطلب (خبر، مقاله، پرسش و پاسخ و ...) دقت نماييد آيتمي به عنوان ارسال به دوستان (با تصوير يک پاکت نامه پستي) وجود دارد که از طريق آن شما مي توانيد مطلب موردنظر را براي دوستان خود (از طريق معرفي ايميل دوستتان) ارسال نماييد.
موفق و مؤيد باشيد
معاونت اطلاع رساني

30   نام و نام خانوادگي:  دليريان كريم     -   تاريخ:   21 بهمن 87
خيلي عالي
31   نام و نام خانوادگي:  بهمن     -   تاريخ:   01 اسفند 87
اللهمَ خُصَّ انتَ اَوّل ظالم باللعن مني وَابدَءُ به اولاًثمَّ الثاني وَالثالث َوَالرابعَ اللهمَّ العنِ يزيد خامساً و العن عبيدَ اللهِ بن زيادٍ و ابن مرجانةَ و عمربن سعد وَ شمراً و ال ابي سفيانَ وَال زياد و ال مروان و الي يوم القيامَة اين آقايون و خانمهايي كه حاضر هستند قيامت خودشون رو براي كساني بدهند كه تاريخ در مورد اونها حتي به قلم اربابان اهل خودشون مثل صحيح بخاري و صحيح مسلم و ... اونها رو رد كردند و در فضائل علي و اولاد علي نتوانسته اند خاموش بمانند و مجبور شده اند لب به بزرگواري ايشان بزنند . پس چگونه است كه به ريسمان پوسيده اونها چنگ مي زنيد و بعد منتظر قيامت مي شوند . شما در تاريخ جستجو كنيد ببينين حتي دشمنان علي نمي توانند مطلبي منفي در مورد علي بگويند چون هر چه در مورد علي بوده فضيلت و بزرگواري بوده . تعجب اينجاست كه متاسفانه دوستان دم از آخرت و عدل مي زنند شما ظلم به رسول خدا را توسط همونهايي كه ما لعن بر آنها مي فرستيم رو در كتابهاي خودتون توسط بزرگان مذهب خودتون ببينيد . شما ببينيد كه چگونه به علي و اولاد علي ستم كردند . اينها مطالبي هستند كه بزرگان خودتان نقل كرده اند . من مسئله رو طوري ديگر بيان مي كنم ما مي گوييم نعوذبالله علي نا حق حسن و حسين نا حق طفل شش ماه چه گناهي كرده كه اينجور مظلومانه ايشان رو به شهادت مي رسانند . امروز شما ها از اين نا راحت هستيد و دم از اين مي زنيد كه چرا شيعيان بعد از گذشت 1400 سال هنوز عزاداري براي امام حسينشون مي گيرند من عرض مي كنم اگر نبود اين عزاداريها و اين زنجير زني ها حادثه كربلا نيز مانند حادثه قدير فراموش مي شد . بنده به عنوان يك شيعه افتخار مي كنم كه از عزاداران ابا عبدالله الحسين باشم . امروز همه شيعيان بايد محرم و صفر را زنده نگهداراند اين تكليف بر هر شيعه است . بله دوستان من پيشنهاد مي كنم . چشم به هم بزني دنيا تمام مي شود و در آخرت بايد جوابگوي اعمالمون باشيم پس تا به آتش ديگران نسوخته ايد . از خداوند استمداد بطلبيد و چشمها رو باز كنيد و از شيعيان ولي خدا و حجت خدا امام علي عليه السلام باشيم با توكل به خدا . كه فردا دير است
32   نام و نام خانوادگي:  م- د     -   تاريخ:   03 اسفند 87
باسمه تعالي سلام عليكم . بااحترام جواب نظري راكه به شماره 11اين صفحه داده ايددرست نميباشد.درست است كه صحيح بخاري يكي ازمهمترين كتاب اهل سنت است ولي چنين نظري نيست كه بگويند"كسي حق تحقيق دراين كتاب رانداردواحاذيث اين كتاب تماماداراي سندمحكم ميباشد. ". بلكه اين كتاب نيزميتواندموردتحقيق اهل علم قرارگيرد(وهمچنانكه اين كتاب ازسوي بسياري موردتحقيق بوده است)ونيزچندين حديث دراين كتاب وجودداردكه داراي اسنادومدارك چندان معتبري نيست.پس ازايجادشبهه خودداري فرمائيد
جواب نظر:
عليکم السلام
بهتر بود ابتدا سري به آراء و نظرات علما و بزرگان مذهب خودتان مي انداختيد و بعد چنين سخني مي گفتيد تا لااقل موضوع واحدي و مشخصي راجع به کتب صحيحين و يا حداقل کتاب صحيح بخاري مي گرفتيد.
چرا که علماي و بزرگان شما با شما هم عقيده نيستند و حتي در همين آخرين همايش صحيح بخاري که در زاهدان برگزار شد يکي از روحانيون شيعه که صحبت شما را بيان کردند (که بايد در صحيح بخاري تحقيق کرد و احاديث مشکل دار و .. را از آن حذف کنيم) با چنين عکس العمل و .. مواجه شد که ديدني بود.
جهت مشاهده متن و صوت موردنظر لينک ذيل را مطالعه نماييد:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=shobheh&id=42
و جالبتر آنکه وقتي يکي از انديشمندان شما سعي بر اصلاح اين صحيح بخاري (که به قول شما صحيح ترين کتاب بعد از قرآن است (حالا خوبه که نگفتيد قبل از قرآن)) داشت چه جبهه گيري هايي عليه ايشون نشد.
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=603
و البته اظهارات و نقل قول هايي بسياري از علما و بزرگان اهل سنت و وهابيت که تمامي روايات صحيح بخاري را درست دانسته و در تمامي بحث ها و صحبتهاي خود تا سخن از حديثي از صحيح بخاري مي آيد بدون چون و چرا و بررسي آن را قبول مي کنند.
والسلام علي من التبع الهدي
معاونت اطلاع رساني

33   نام و نام خانوادگي:  م- د     -   تاريخ:   05 اسفند 87
سلام عليكم. باحترام پس بااين احاديث فراواني كه درمنابع شيعه وجوددارد ازجمله اين حديث كه با سندصحيح دركتاب وسايل الشيعه آمده است چه ميگوئيد؟ :" قدانكح رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم , وصلي علي ورا’ هم " . وسائل الشيعه چاپ سنگي كتاب الصلات صفحه526. لابدخواهيدگفت اين حديث ضعيف است؟! ياطبق معمول ازفنون سفسطه يامغلطه يارفوكاري استفاده ميفرمائيد؟ منتظرجواب شماهستم
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
به جاي آنكه بگوييد روايت فراوان ، بهتر بود بگوييد تنها يك روايت ، آنهم با نه با سند صحيح آنطور كه شما ادعا كرده ايد ، بلكه با سند ضعيف ؛ آنهم نه در وسائل الشيعه به آدرس چاپ سنگي !!! زيرا هيچ كس به چاپ سنگي آدرس نمي دهد (تنها شما مي دهيد و مي گوييد در وسائل چاپ سنگي چون در دسترس نيست)‌ آدرس دادن به چاپ سنگي براي زماني بود كه چاپ هاي جديد موجود نبود ، و يا براي كتاب هايي كه چاپ جديد آن ها موجود نيست . و شاهد بر دروغ بودن اين آدرس ذكر اين روايت در كتاب مستدرك الوسائل است (يعني رواياتي كه در وسائل الشيعه نيامده است!!!)
مستدرك الوسائل ج 14 ص 441 ش 17228
اما سند روايت ؛‌ اين روايت را احمد بن محمد بن عيسي قمي در كتاب نوادر از عثمان بن عيسي نقل مي كند ؛‌ كه البته عثمان بن عيسي طبق نظر شيعيان واقفي بوده و با حضرت موسي بن جعفر عليه السلام درگيري داشته است و به همين سبب روايات او مورد قبول نيست .
مي توانيد در اين زمينه به كتاب معجم رجال الحديث آية الله خوئي ج 12 ص 129 ش 7623 مراجعه نماييد ( و نه البته به چاپ سنگي!!!!)
البته روايت را مي توان به صورت دلالي نيز توجيه كرد ؛ به عنوان مثال مي توان روايت را به اين صورت معني كرد كه : قد انكح رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم نفسه بناتهم ؛ كه اين مطلب مورد خلاف نيست ؛ و يا صلي علي ورائهم ولكن مع قرائة السورة كه در روايات شيعه نيز چنين آمده است كه صلي علي ورائهم لنفسه .
نيز بايد متذكر شويم كه سفسطه و مغالطه كار علماي اهل سنت است و نه علماي شيعه
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
34   نام و نام خانوادگي:  م-د     -   تاريخ:   15 اسفند 87
باسمه تعالي سلام عليكم. احتراما جناب ابومهدي لطفاپاسخ فرمائيدبنابه چه دليل وحجت شرعي مارا سني ووهابي قلمدادكرده ايد؟!! ازكجاي حدودجمعاهفت سطرمطلب فوق الذكرماكه متن آن كاملا واضح است به اين استنباط ونتيجه رسيده ايد؟ آياشيوه مرضيه شماهمين است؟ بهرحال براي اين قضاوت خوددرپيشگاه عدل خداوندمتعال جوابگوخواهيدبود(هرچندكه بااين قضاوتتان ماتصورنميكنيم كه شماباوري نسبت به حقيقت حضوروجواب درپيشگاه عدل الهي داشته باشيد). ونيزبدينوسيله ازشماتقاضادارم كتب مرجع موردمعرفي خودراكه ميفرمائيدچاپ جديدهم هستندبرايم باايميل جهت مطالعه ومقايسه ارسال فرمائيدتامانيزازاين كتب قديمي وچاپ سنگي خلاص شويم ضمنامانفهميديم كه" تالااقل موضوع واحدي ومشخصي راجع به كتب صحيحين ويالااقل صحيح بخاري مي گرفتيد" يعني چه؟ اگرمنظورشماموضع است(نه موضوع)ميتوانيدآنرابوضوح دردوسطراول مطلب ناپيداكنيديعني ازنظرما صحيح بخاري ياهركتاب مرجع ديگري جاي تحقيق داردواين حق مسلم محقق است وچنانكه گفته ام چندين حديث ازاين كتاب نيزضعيف وغيرمنطقي ونادرست است. شايدبرايتان جالب باشدكه بدانيدبرخلاف تصورشماسالهاست براي ماخداوندمتعال وقرآن كريم وفرمايشات درست ومنطقي پيامبراكرم(ص)ائمه (ع) داراي ارزش ميباشدنه بقول شما نظرات وآرا’ به اصطلاح علماي اين ياآن گروه واين داميست كه شماووهابيون كه شماادعاي مبارزه باآنهاراداريددرآن گرفتاريد.بخاطرخداقدري باانصاف به خودنگاه كنيد,بعدازاينهمه سال هنرتان اين شده است كه اقوال درست ونادرست راالبته بااشتباهات ونواقص بسياردرباره موضوع خودساخته اي تكه دوزي كرده وبدون استدلال ياكشف وخلاقيت بيان كنيدكاريكه يك ضبط وپخش صوت ويك رايانه ضعيف هم بسياربهترازشمابه انجام آن قادراست. خوشبختانه مادرهمايش مورداشاره شماحاضرنبوده وسعادت مشاهده بقول شماآن برخوردديدني رانداشتيم. وماهيچگاه نگفته ومعتقدنبوده ايم كه صحيح بخاري صحيحترين كتاب بعدازقرآن است تاچه رسدبه آنكه شمااجازه شيطنت پيداكرده وبفرمائيد" خوبه كه نگفتيد قبل ازقرآن".! ماهرگزمثل وهابيون(مذهب مصنوع استكبار)هرگزتمامي روايات صحيح بخاري و..رادرست نميدانيم همچنانكه تمامي روايات مجلسي وكليني و.. رانيزبه همچنين.پس اين تيغ شماكه باآوردن سخني ازصحيح بخاري و.. ماآنرابدون چون وچراقبول كنيم برماكارگرنيست.مامدتهاست يادگرفته ايم كه بررسي كنيم وباوسواس بسنجيم. وامادرباره جوابيكه به روايت موردنقل داده ايدبله حق باشماست اين روايت درمستدرك الوسايل نيزآمده است واين نيزدرست است كه ازنظربرخي علماي شيعه اين روايت موردقبول نيست ولي همچنانكه ميدانيدموردقبول نبودن چيزي ازنظرعده اي, حقيقت نداشتن آنرااثبات نميكند. پيش بيني ماكاملادرست بوده زيراشمادقيقا همان جوابي رابه من داده ايدكه آنرادرمطلب خودآورده بوديم. اماراجع به سفسطه ومغلطه ورفوكاري شايان ذكراست كه شمادرجواب نوشته ايد: " البته روايت راميتوان بصورت دلالي نيز توجيه(!!!) كردبعنوان مثال ميتوان روايت رابه اينصورت معني كردكه ..... كه اين مطلب خلاف نيست ويا ...." .شماصراحتاميگوئيدميتوان " توجيه " كردپس كارشماتوجيه است نه استدلال وايجادباوريقيني. درثاني ميپرسيم اين مطلب موردخلاف چه كساني نيست؟ بديهي است كه موردخلاف خودواشخاصي ازخودتان نيست پس باعرض معذرت دليل اينگونه يعني " به شهادت دمم ".واين يعني همان مغلطه وسفسطه ورفوكاري كه پيشترگفتيم. وامادخصوص سطرآخرجوابتان چون مابرعكس آنچه شماتصوروقضاوت كرديدازعلماي اهل سنت ياازپيروان كورايشان نبوده ونميباشيم لهذامخاطب آن نيزكسي نيست جزخودشما. بدانيدكه ماهرگزتمايلي به اين روش بيان نداشتيم . ربناآتنافي الدنياحسنه وفي الآخرت حسنه وقناعذاب الناربرحمتك يا ارحم الراحمين
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
همانگونه كه ما نيز قبلا گفته ايم و ساير خوانندگان نيز به خوبي متوجه شده اند ، شما از اهل سنت به اصطلاح نوگرا هستيد كه فرار به جلو كرده و نظر سابق علماي اهل سنت در مورد صحيح بخاري و مسلم را به علت اشكالات بسيار زياد وارده شده بر آن ، منكر شده ادعا مي كنند تمامي روايات صحيح بخاري و مسلم صحيح نيست !!!
همچنين بعد از آنكه روايتي را به دروغ از كتاب وسائل الشيعه نقل كرده ايد با اينكه در اين كتاب موجود نيست و آدرس چاپ سنگي را نيز داده ايد !!! و بعد از آنكه ما دروغ هاي شما را مشخص كرده و گفتيم اين روايت ضعيف است و همچنين قابل توجيه دلالي نيز هست !!!
حال به جاي اقرار به اين مساله ، باز فرار به جلو كرده و اين مطلب را كه ما اصطلاح «توجيه دلالي» را مطرح كرده ايم ، بهانه اي كرده ايد تا بگوييد كار ما توجيه كردن است !!!
جالب تر اينكه ادعا كرده ايد از قبل ، پاسخ ما را حدس مي زده ايد !!!
اگر واقعا علم به ضعف سند روايت داشته و آن را با وجود علم به ضعفش ، به عنوان مدرك مطرح كرده ايد ، كه واي بر شما !!!
و اگر علم نداشته ايد ، واي بر دروغگويي شما كه ادعا كرده ايد از قبل پاسخ ما را مي دانستيد !!!
همين مقدار براي ساير خوانندگان نيز كفايت مي كند تا به حقيقت گفتار شما پي ببرند !!!
خداوند همگان را به راه راست هدايت نمايد
گروه پاسخ به شبهات
35   نام و نام خانوادگي:  م-د     -   تاريخ:   19 اسفند 87
باسمه تعالي سلام عليكم احتراما. افتخارمااين است كه باشيوه هاي منطقي وصحيح براي دريافت حقيقت جستجووتلاش ميكنيم ودراينكارسعي ميكنيم حب وبغض بي اساس راكناربگذاريم هرچندموردتهمت وافترا شما واقع شويم .لطفاآداب انساني راملاحظه وسعي درتلقين موضع خودبه خوانندگان محترم رانداشته باشيداگربنابه ادعاي شما كساني غيرازشما برداشت شماراداشته اندلطفا آنهارامنعكس فرمائيدتاوفق حق مسلم خودآنهارابررسي وجواب ارائه كنيم. درموردمطالبي كه مطرح فرموده ايدمادرنظرشناره34خودمان بطوركافي ووافي به انهاازجمله روايت موردنظرتان پرداخته ايم (كه اين اصرارمجددشما علاوه بردانش فوق العاده تان نشانگرضعف مفرط بينائي شمانيزميباشد).اين حقيقت است كه خواب زده رانميتوان بيداركردواين حقيقت است كه شماتاخودتان راازپيله ايكه دورتان تنيده ايدوتنيده اندرهانسازيدقادربه دريافت حقيقت نخواهيدبود. وهابيون وشما(دانسته ياندانسته)مثل دولبه قيچي برحقيقت اسلام وتشيع اصيل علوي تاخته ودرصددوهن ومحوحقايق هستيدولي بايدبدانيدكه همچون اسلاف وگذشتگانتان(كه براي كمك به تعجيل درظهورحضرت مهدي عليه السلام برگژيها دامن زدند) هرگزوهرگزنخواهيدتوانست وموفق نخواهيدشدوخداوندمتعال حافظ حقيقي اسلام وتشيع است. ازاطاله كلام خودپوزش ميخواهم ومن الله توفيق
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
همانطور كه در ذيل نظرات ديگر شما در ساير بحث ها نيز مطرح كرده ايم ، روش منطقي و صحيح در نظر شما آن است كه با ذكر منبعي دروغ براي روايت و ادعاي صحت سند آن ، در همين موضوع در نظر شماره 33 ، كه پاسخ آن نيز داده شد و نيز دروغ پراكني هاي ديگر ، با داشتن اسم شيعه ، شيعه را از حقيقت دور كنيد .
البته مانند مولويان اهل سنت ، ذكر اين پاسخ هاي ما را كه به صورت دقيق و با مدرك صورت مي گيرد ، تهمت زدن و افترا قلمداد كرده و با هوچي گري سعي در به هم زدن بحث مي كنيد (همانطور كه در نظر شما ذيل بحث المستقله و غير آن شاهد اين مطلب بوديم)
اگر تشيع اصيل در نظر شما آن است كه دروغ گفته و آن را حقيقت مطرح كنيم ، ما از اين تشيع اصيل شما بيزاريم !!! البته همگان مي دانند كه امير مومنان و اهل بيت از شما به دور مي باشند .
همچنين ما را متهم كرده ايد كه مي خواهيم با دامن زدن به كجي ها زمينه ظهور را فراهم كنيم !!!
اگر افشاي دروغ ديگر دامن زدن به كجي ها است !!! ما اين تهمت را به جان و دل مي خريم .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
36   نام و نام خانوادگي:  م- د     -   تاريخ:   22 اسفند 87
باسنه تعالي سلام عليكم افشاي دروغ شما درجواب مانهفته است كه مثل بزرگانتان ازحق وتو استفاده وازدرج آنها خودداري ميكنيد. اگرراست ميگوئيدآنهارادرج قضاوت رابه نظرخوانندگان محترم بگذاريد. شماهنوزنميدانيدكه درجهان امروزه اطلاعات پوشيدن مطالب امكان پذيرنميباشد. ومن الله توفيق
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
1- نظراتي كه از شما بر روي سايت علني شده است ، به خوبي بيانگر سطح پايين علمي شما و انگيزه شما (كه با دروغ پراكني مي خواهيد شيعه را بدنام كنيد و گفتيد كه روايتي در كتاب وسائل الشيعه چاپ سنگي با سند صحيح آمده است !!! اما اين روايت در كتاب وسائل نبود و سند آن نيز ضعيف بود و دقيقا روشي را به كار برديد كه مولويان اهل سنت در ترويج عقائد خويش به كار مي برند) مي باشد .
2- استفاده از حق وتو امري طبيعي است ، چون همه روزه نظرات بسياري با مضامين فحش هاي ركيك و ... و اخبار دروغ و... و يا امطالب تكراري به ما ارسال مي شود ، و طبيعي است كه اين مطالب ، بايد حذف گردد ، و نظراتي هم كه از شما درج نگرديده است ، به علت تكراري بودن مضمون ، درج نگرديد (در مورد شما در چند مورد اغماض شد و با وجود تكراري بودن ، نظر شما درج گرديد)
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

37   نام و نام خانوادگي:  قاسم فتح الله زاده بنده خدا و محب استان علي و فاطم     -   تاريخ:   05 فروردين 88
السلام عليکم
فضل و سپاس مر خدايرا که حق است و صاحب حق و محافظ حق است بر حق است وبا حق است
ارکان استانش جز بر حق استوار نيست و وظيفه مخلوق نسبت به او جز شناخت او و حق او نيست
و منت اورا که مارا به نور محمد هدايت کرد و به زيور اسلام بياراست و مهر محب علي و شيعته را
بر پيشانيمان نگاشت تا در ضلالت و گمراهي حبل المتينش را تمسک جوييم و به ضلالت نيافتيم
وسپاس از زحمات بي شاعبه و وصف نا پذير شما
اجرتان با حق
38   نام و نام خانوادگي:  حسين     -   تاريخ:   27 ارديبهشت 88
با سلام و خسته نباشيد خدمت شما از شما و همه همكاران گراميتان به خاطر زحمات بي دريغتان متشكرم ولي از اينكه در جواب دادن به برخي از سوالات (مانند سوال آقاي/خانم م.د) از روشي نامناسبي استفاده مي كنيد از شما گله مند هستم. رسالت و وظيفه شما بيان حقايق با ارائه سند و مدرك معتبر مي باشد. شايد در اين بين فرد سوال كننده قانع نشده باشد و حتي از الفاظ مناسبي نيز استفاده نمايد (منظورم آقاي/خانم م.د يا شخص خاصي نيست) اين عمل دليلي بر بروز رفتاري ناشايست از طرف ما و مقابله به مثل كردن نيست. در زمان پيامبر و امامان نيز بودند افرادي كه با دلايل ارائه شده از طرف آن بزرگواران قانع نشده و بر اعتقاد خويش اسرار مي كردند ولي هيچ گاه از آن بزرگواران رفتاري كه گواه بر تمسخر كردن يا دادن نسبتي به آن افراد باشد سر نزده است. آيا جز اين نيست كه مسلمان واقعي بايد داراي شرح صدر باشد ؟ از اين موضوع كه بگذريم آيا براي پاسخ به افراد و اثبات حقانيت ادعاي خود بايد از عبارات استعمال شده توسط فرد مقابل براي كوبيدنش استفاده شود ؟ بكار بردن عبارت "چاپ سنگي" در جواب آقاي/خانم م.د آن هم به صورتي كه باعث تمسخر فرد مقابل شود در كدام يك از شيوه هاي مباحثه بزرگان رواج دارد كه شما از آن استفاده مي كنيد؟ اگر نوع آدرس دهي اين فرد طبق شيوه هاي معمول و صحيح نيست شما اين شيوه صحيح را به ايشان تذكر دهيد نه نوع ارجاع ايشان را به تمسخر بگيريد.من شيعه هستم و بر راستين بودن مذهب خود هيچ ترديدي ندارم از شما كه در جايگاه نمايندگي از طرف جامعه تشيع به رفع ابهامات مي پردازيد بيشتر از اين انتظار مي رود. در نوع جواب دادن و الفاظي كه بكار مي بريد دقت بيشتري اتخاذ كرده و در نظر بگيريد كه محققين به شما با ديد ديگري نگاه مي كنند. و من الله توفيق
39   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:   29 ارديبهشت 88
مثل هميشه دست به هر روشي مي زنيد که مردم رو گمراه کنيد. براي شما و کساني که باورتون مي کنند متاسفم
40   نام و نام خانوادگي:  ايمان پور     -   تاريخ:   30 ارديبهشت 88
بسم رب الشهدا والصديقين سلام بله شكسته شدن بت خلفاي سه گانه براتون كه 1400 ساله مردم رو گمراه كردند و حق اهل بيت رو پايمان براي شما بايد هم كه تاسف داشته باشه!
41   نام و نام خانوادگي:  سعيد     -   تاريخ:   10 خرداد 88
اگر امام حسين و يارانش به جنگ نميرفتند و با يزيد و معاويه بيعت ميكردند چه اتفاقي مي افتاد اگر اسلام در خطر بود كه بعد از شهادت امام حسين همان اسلام به دست يزيد و معاويه افتاد
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
پاسخ سوال شما واضح است :
اگر رسول خدا (ص) در جنگ احد ، به مقابله با كفار نمي‌رفت و نظرات آنان را مي‌پذيرفت چه اتفاقي مي‌افتاد ؟ نه حمزه كشته مي‌شد ونه ....
اين حرف ها در واقع زير سوال بردن قيام و مبارزه در راه حق و آزادي است !
آيا اين كه همه تحليل‌گران تاريخ ،گفته‌اند قيام و شهادت امام حسين عليه السلام بود كه اركان حكومت اموي را شكست ، و سبب نابودي اين شجره ملعونه شد ، اشتباه است ؟
در واقع اين نظر شما ، اهانت به يكي از بزرگترين صحابه و كسي است كه رسول خدا (ص) او را سرور جوانان اهل بهشت معرفي كرده‌اند است كه جان خود را بي جهت به خطر انداخت و خود را به كشتن داد بدون هيچ فايده‌اي !
بهتر است به جاي اينكه اينگونه ماجرا را تحليل كنيد كمي واقع بينانه به ماجرا بنگريد كه چه شد كه بعد از شهادت امام حسين ، حكومت بني اميه آماج مخالفت‌ها و شورش‌ها قرار گرفت تا اينكه اين غده سرطاني نابود شد !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
42   نام و نام خانوادگي:  سيد علي سلماسي     -   تاريخ:   30 تير 88
با تشكر و خدا قوت به دست اندركاران سايت. يك نكته مبهمي كه از خواندن اين مقاله برايم پيش آمد كه محبت كنيد و جواب مرا بدهيد.آيا رسول خدا چنين فرزنداني اصلا نداشته اند و يا اينكه چنين دختراني داشته اند ولي ازدواج آنها با عثمان مورد خدشه است. اگر مي شود جواب را در سايت قرار دهيد چرا كه من ايميل ندارم و طريقه ساختن ايميل را هم بلد نيستم چون به تازگي با اينترنت آشنا شده ام. خيلي ممنونم التماس دعا ياعلي مدد
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
اين ادله كه از كتب اهل سنت مطرح شده است ، نشانگر آن است كه پيامبر اصلا چنين فرزنداني نداشته است .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
43   نام و نام خانوادگي:  ali     -   تاريخ:   03 مرداد 88
درود بر شما همه تاريخ رو عوض کرده ايد چيزي که همه عالمان مسلمان و عير مسلمان به آن اتفاق نظر دارند شما آمده ايد و ميگوييد دروغ است ؟ پس هر چه ما در کتابها خوانده ايم ( اعم از درسي و غير درسي ) همه دروغ بوده ؟! عجب نظامي داريم که به دانش آموزان دروغ تحويل ميدهد لطفا فکر کنيد بعد مطلب بنويسد
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
ما جز مدارك علمي ، چيز ديگري مطرح نكرده‌ايم !
اگر مي‌خواهيد خرافات‌هاي مطرح شده در بعضي كتب را قبول كنيد ، بايد بگوييد كه زمين ثابت است و خورشيد دور آن مي‌چرخد و هر كس اين سخنان را منكر شود كافر است (بن باز)!!!!
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=56
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
44   نام و نام خانوادگي:  سيد حفيظ رهسپار از افغانستان     -   تاريخ:   03 مرداد 88
با سلام و خسته نباشيد. پس رقيه و ام كلثوم كه بنا به ادعاي سني ها يكي بعد ديگري به عقد عثمان درامدند از خويشان پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم بودند؟ ممنون ميشوم اگر در اين مورد توضيح مختصري دهيد زيرا من شنيده ام كه عثمان را زوجه ي اولش آنقدر ستم كرد تا در زار شكنجه ها جان باخت و بعد با خواهر ان زنش ازدواج كرد كه با او هم رفتار سابقش را تغيير نداد. يا علي
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
مي‌توانيد در اين زمينه به آدرس ذيل مراجعه نماييد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1837
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
45   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   03 مرداد 88
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله و الصلاه والسلام علي حبيبنا محمد صلى اللّه عليه وآله
جناب ali بله تاريخ را ميتوان تحريف كرد , خيلي اسان ولي حقيقت هميشه پشت ابر نمي مانند .
اون جماعتي كه بر حضرت محمد ( ص ) خروج كردند و ولايت حقه جانشينش را غضب كردند مگر اجازه كتابت حديث و تاريخ را دادند ؟؟
مگر نه انكه اون اولي و دومي احاديثي كه از حضرت نبي ( ص ) در اختيارشان بود اتش نزدند ؟؟؟؟
مگر نه اينكه اونها به همين صحابه ( ر ع ) و تابعينشان اجازه نوشتن حديث ندادند ؟؟؟؟
بعد از دو قرن تازه شروع كردن احاديثي را كه خلفا دوست داشتند جمع كردند و تاريخ را جوري كه خودشان دوست داشتند نوشتند و اگر مقداري از ان درسته بخاطر اينه كه نظام يهودي ميگه اگر ميخواي جنس بد بفروشي ( يا خبر بد بفروشي ) با چند خبر صحيح قاطشون كن مث بي بي سي و و و .
يك مثل كوچولو شايد عمرت كفاف بده : يك زمان بود يك كودتا در 28 مرداد انجام دادند, هي سعي بر اين داشتند بگويند انقلاب طاغوت و مردم و اين مصيبت را هر ساله بهمين عنوان جشن ميگرفتند . حالا خود كودتا چيان ميگويند انقلاب نبود كودتا بود , ولي يك اقليتي هنوز ميگويند انقلاب بود متوجه شدي جناب ali

يا علي ا
46   نام و نام خانوادگي:  ali     -   تاريخ:   27 مرداد 88
با سلام امروز سري کوتاه به تاريخ زدم و مناظره آقاي قزويني و مولوي مرادزهي رو دوباره ديدم نکته جالبي در اين مناظره ديدم و فکر کردم شما را هم از آن آگاه کنم : آقاي قزويني در دقيقه 35 مناظره ميگويد : حضرت رسول فرزندان ديگري هم داشته است ، چه پسر و چه دختر . حالا ما مونديم اين وسط حرف چه کسي رو باور کنيم : شما ؟ آقاي قزويني ؟ علماي قبل ؟ يا منتظر علماي بعد باشيم ؟ با تشکر
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
مطالبي كه شما به آن اشاره مي‌كنيد ، در مناظره طبق عقيده اهل سنت مطرح شده بود ! ظاهرا شما از اين نكته غافل بوده‌ايد !
در بسياري از سخنان جناب دكتر قزويني اين مطلب موجود است كه طبق نظر اهل سنت ، رسول خدا (ص) 7 فرزند داشته‌اند ؛ كه طبق نظر خود انان فاطمه برترين آنها است !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
47   نام و نام خانوادگي:  زنديق     -   تاريخ:   14 مهر 88
حالا گيريم تمام دنياي تسنن قبول کنند عمر بد است به حال من و شما چه تاثير دارد شما خداوند را بپرستيد و در دنيا نيکي کنيد کافي است
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
آيا خداوند به امر به معروف و نهي از منكر دستور نداده است ؟ كساني كه منكر امر به معروف و نهي از منكر بودند ، نيز همين توجيهات شما را داشتند !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
48   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   14 مهر 88
جناب زنديق
آن فرعوني که کره زمين را در چنگ خود گرفته و من و تو را اسير خود کرده، آن روتشيلد ملعون، کاري نمي‌کند جز اجراي سياست هاي عمر.
اولا اين را بدان که عمر مساله ما نيست، عمريسم مساله ما است. هدف ما نابودي،ان شاالله، هر چه زودتر ابوبکريسم و عمريسم است. فرعون و عمر و مائو سالهاست که از دنيا رفته اند. ولي هنوز فرعونيسم و عمريسم و مائويسم از ميان بني آدم قرباني مي‌گيرند.

نابودي عمريسم مساوي با نابودي تورم، ماليات سرنيزه اي، بردگي عسگر، انحصار منابع طبيعي، عقب ماندگي علمي، فروپاشي خانواده ها، فوه قضايه ظالمانه، تکفير، تبعيض نژادي و طبقاتي،قتل و غارت ملت ها و .... است.

ولي خوب پايه هاي نظريه عمريسم چيست؟
۱) بناء بزرگترين صنم تاريخ:
عمر خطرناک ترين بت تاريخ، صنمي که در پاي او ميليونها انسان سر بريده شدند، اله دروغين و کذب، درنده ترين موجود و خونخوارترين و سفاک ترين و بي رحم ترين شياطين يعني دولت غير الهي و دولت غير معصوم را در ميان مسلمانان برپا داشت.
به طوري که اکنون ما در زماني زندگي مي‌کنيم که در شرق و غرب عالم دولي پديد آمده اند که حتي نوع فرزند آدمي و ژنهاي او را تعيين مي‌کنند. خصوصي ترين جنبه هاي زندگي از کنترل آنها نيز رهايي ندارد و حتي نوع تفکر را به رعايا تحميل مي‌کنند.
اين دول غير الهي تنها چيزي که خوب مي‌دانند اين است که چگونه خلايق را بسان موشهاي لابراتورها در معرض آزمايشات «علوم» اجتماعي قرار دهند.

۲) واژگوني فلسفه و برهان اصلي اسلام:
خداوند عظيم و متعال به برترين خلايقش محمد مصطفي(صلي الله عليه و آله) بهترين کتاب را داد
تا با استفاده از اطلاعات موجود در کتاب خلايق را سامان دهد.
عمر شمشير را جايگزين علم کتاب کرد و به کل فلسفه وجود کتاب را زير سوال برد!!!
خداوند متعال راه سعادت بشر را در پيروي از علم محمد مصطفي(صلي الله عليه و آله) قرار داده بود.
عمر با خنده دار ترين خودبزرگ بيني تاريخ خود را خليفه عقل کلي قرار داد که در کودکي جبريل (عليه السلام) به او تعليم مي‌داده.
کمترين اثر سوء اين عمل آن شد که امروزه توليدات علمي کل جمعيت مسلمان از مملکت کره جنوبي کمتر است.

۳) واژگوني نظام مالي و اقتصادي الهي و جايگزيني نظام مالي حرام پرور:
در اسلام ماليات عبادت است و براي رضاي خدا. ثروتمندان نه از ترس شمشير بلکه از براي کسب رضاي رب العامين به جامعه اسلامي ياري مي‌رسانند.
عمر بدعتي آورد که با استفاده از آن ديو دولت غير معصوم به بهانه حمايت از فقرا هر روز فربه تر و حرام خور تر شد.
اين مطالب نه از من بلکه از اول افشا کننده جنايات روتشيلد ،مايزز اقتصاد دادن، است. تنها مدل اقتصادي که حرام پرور نبود و نان حلال براي همه به ارمغان مي‌آورد مدل معصومين است.

دقيقا به همان دليل که سياست عمر ضد علم و انديشه و تفکر منطقي بود سياست او نيز ضد کسب حلال بود.
معاويه ملعون محصول همين اقتصاد فاسد عمر بود.

۰۰۰۰
جنايات و فجايع مکتب سياسي عمر قابل مقايسه با هيچ کدام از مکاتب سياسي حتي مارکسيسم نيست.
فقط يک شاگرد کوچک آن مکتب گرگي به نام تيمور شد.

بنده به زباني با تو صحبت کردم که در خور يک زنديق است.
ولي اگر مسلمان بودي از اظلم الاظلام ايدئولوژي عمر که همانا محروم کردن نوع بشر از اول نعمت خدا است را به تو ياد آور مي‌شدم.

علي ولي الله
علي حجة الله
علي وصي رسول الله
49   نام و نام خانوادگي:  امير رضا علي نقيان     -   تاريخ:   23 بهمن 88
با سلام.بابت روشنگري عالي كه انجام داديد ممنونم.روي شبكه نور تي وي را كم كرديد.علي عشقو علي عشق افرين است/علي اول علي پايان دين است/به كوري دو چشم اهل باطل/فقط حيدر اميرالمومنين است/با تشكر
50   نام و نام خانوادگي:  کسرا     -   تاريخ:   26 بهمن 88
با عرض سلام و خسته نباشيد ميخواستم به شبهاتي که اهل سنت با استناد به کتب معتبر شيعه مطرح ميکنند که در انها ذکر شده عثمان داماد رسول الله بوده لطفا جواب دهيد به عنوان مثال نهج البلاغه خطبه 162 ودر کتاب کافي باب فضل البنات و در الخصال شيخ صدوق و بحارالانوار جلد 16 و... اگر ادرسهايي که ذکر کردم دقيق نيستند لطفا بگوييد که ايا در اين کتب در مورد ازدواج عثمان با دختران رسول الله اشاره اي شده است يا خير. با تشکر
51   نام و نام خانوادگي:  حاتم1200     -   تاريخ:   03 اسفند 88
بسم رب الحسين
سلام عليكم
نكته اي را عرض كنم وقتي اقا رسول الله(صلي الله عليه و اله)در فضائل خودشان به اقا امير المومنين(صلوات الله عليه) مي فرمايند تو فضائلي داري كه هيچ كس ندارد مي فرمايند در يكي از اين موارد يا علي(صلوات الله عليه) تو پدر زني مانند من نداري و من دامادي به مانند تو ندارم و اين نكته كمي قابل تامل است كه تنها داماد پيغمبر(صلوات الله عليه) اقا اميرالمومنين(صلوات الله عليه) است و بس.
همانگونه كه سنيها در كتب خود دارندو اين نكته را هم اشاره كنم كه ان دختران دختران خواهر حضرت خديجه(صلوات الله عليها) بودند كه سرپرستي انها را به اقا رسول الله (صلوات الله عليه)واگزار كردند
52   نام و نام خانوادگي:  محب لاهل البيت عليهم السلام     -   تاريخ:   14 فروردين 89
سلام به همه محبين اهل بيت عليهم السلام
راه رسيدن به حقيقت فقط مطالعه است پس مطالعه كنيم تا در آن دنيا باز خواست نشويم
53   نام و نام خانوادگي:  علي عالمي     -   تاريخ:   05 ارديبهشت 89
با سلام
افتخار کردم شيعه علي هستم
فقط ميخام تشکر کنم و....
الهم العجل لوليک الفرج
54   نام و نام خانوادگي:  ش ،ن     -   تاريخ:   16 ارديبهشت 89
كل مطالب رو خوندم پي بردم كه مثل ديگر امور جامعه سركاريد. خوب شما رو كاشتن. شما بريد پي كار خود گيريد به شما چه كه انها چكار كردن . با هم خوب بودن يا بد . اگه راست ميگيد شما سعي كنيد ادم درستي باشيد.
به اميد ظهور روزي كه همه شيعه ها ادم بشن.
55   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   17 ارديبهشت 89
جناب ش.ن
چرا ابوبکر مي‌خواست که مردم از تفاسير قرآن کريم محروم شوند؟؟
علت آنکه ابوبکر تفاسير قرآن را آتش مي‌زد چه بود؟؟
مگر تفاسير قرآن کريم چه ضرر و زياني براي مردم داشت که ابوبکر آنها را آتش مي‌زد؟؟
به راستي در آن تفاسير قرآن چه علومي نهفته بود که ابوبکر آنها را آتش مي‌زد؟؟؟
جناب ش.ن
مگر نص صريح کتاب الله را نمي‌خوانيد که مي‌فرمايد:
«والذين اجتنبوا الطاغوت ان يعبدوها وانابوا الي الله لهم البشري فبشر عباد»
پس چرا از طاغوتي که تفاسير قرآن و علوم الهي را آتش مي‌زد «اجتناب» نمي‌کنيد؟؟
آيا جز اين است آن طاغوت را «عبادت» مي‌کنيد؟؟ براستي ابوبکر شايسته عبادت است و يا الله متعال؟؟

يا علي
56   نام و نام خانوادگي:  ش.ن     -   تاريخ:   19 ارديبهشت 89
ادم درست و حسابي فقط بايد الله جل جلاله را پرستيد . مگر شما منكر باشيد وگرنه ما انكار نميكنيم . از زاويه ديد شما اين ابوبكر عجب ادمي بوده . هم طبق ايه قران يار غار بوده . و بعد از اين طرف طاغوتي هم بوده اره؟؟؟؟؟؟؟؟؟
57   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   19 ارديبهشت 89
جناب ش.ن
سلام عليکم
خدواند متعال در قرآن کريم مي‌فرمايد:
«ومن اظلم ممن افتري علي الله كذبا او كذب بالحق لما جاءه اليس في جهنم مثوي للكافرين»
حال بنده از شما در خواست مي‌کنم با مد نظر داشتن آيه فوق به ما بفرماييد که خداوند متعال کجا فرموده است که: «هم طبق ايه قران يار غار بوده»؟؟؟
********
شما چرا به خود اجازه مي‌دهيد که قرآن کريم را تحريف کنيد؟؟ در کجاي قرآن کريم کلمه «صاحب» به معناي «يار» به کار برده شده است؟؟؟؟ براستي رجوع به قرآن ضرري به شما مي‌رساند؟؟
****** مواردي که الله متعال کلمه صاحب را در قرآن کريم به کار برده است: *********
1))) کافري که همراه يک مومن است:
«قال له صاحبه و هو يحاوره اكفرت بالذي خلقك من تراب ثم من نطفه ثم سواك رجلا»
آيا اين «صاحب» در اين آيه «يار» آن مومن است؟؟؟؟
2))) نهنگني که همراه پيامبر خدواند است:
«فاصبر لحكم ربك ولا تكن كصاحب الحوت اذ نادي وهو مكظوم»
ايا اين جناب نهنگ «يار» حضرت يونس (عليه السلام) است؟؟
3)) کافري که همراه حضرت يوسف (عليه السلام) بود:
«يا صاحبي السجن اارباب متفرقون خير ام الله الواحد القهار»
آيا اين کافر «يار سجن» حضرت يوسف (عليه السلام)‌ بود؟؟
4)) پدر و مادري که مشرک هستند:
«وان جاهداك علي ان تشرك بي ما ليس لك به علم فلا تطعهما وصاحبهما في الدنيا معروفا واتبع سبيل من اناب الي ثم الي مرجعكم فانبيكم بما كنتم تعملون»
آيا مسلمان مي‌تواند با پدر و مادر مشرک «يار» باشد؟
5)) ولي از همه نکته آموز تر اين آيه شريفه است:
«واعبدوا الله ولا تشركوا به شييا وبالوالدين احسانا وبذي القربي واليتامي والمساكين والجار ذي القربي والجار الجنب والصاحب بالجنب وابن السبيل وما ملكت ايمانكم ان الله لا يحب من كان مختالا فخورا»
به خوبي مشخص است که اين «صاحب بالجنب» مي‌تواند کافر و يهودي ... باشد.
***********
پس خداوند صاحب را براي کافر، نهنگ، بني‌اسرائيل، پدر و مادر مشرک، همسفر در راه به کار برده است.
***********
ولي حال بنگريم که خداوند براي معناي «يار» از چه کلماتي استفاده کرده است؟؟
1)))«ومن يطع الله والرسول فاوليك مع الذين انعم الله عليهم من النبيين والصديقين والشهداء والصالحين وحسن اوليك رفيقا»
در اين آيه نوراني خداوند متعال از کلمه «رفيق» براي ياران پيامبران استفاده کرده است نه «صاحب».
2))) «ولا صديق حميم» دوزخيان از داشتن «صديق» محروم هستند نه «صاحب».
3))) «لا يتخذ المومنون الكافرين اولياء من دون المومنين»
*********************
و اما چرا ما ابوبکر را طاغوت مي‌دانيم:
حضرت سدة النساء اهل الجنة حضرت فاطمه الزهرا (سلام الله عليها) از چه کسي «اجتناب» کردند؟؟؟
>>>> ابوبکر <<<<<
مومنان و مومنات به «اجتناب» از چه کساني امر شده اند؟؟؟
>>>>> از طاغوت <<<<<<
«والذين اجتنبوا الطاغوت ان يعبدوها وانابوا الي الله لهم البشري فبشر عباد»
*****************
راستي چرا «ابوبکر» زکات عبادي را تبديل به خراج به زور شمشير کرد؟؟
چرا 20 هزار صحابه مومن پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) را به جرم نپرداختن باج گردن زد؟؟
آيا او جز «الذين طغوا في البلاد» بود؟؟

يا علي
58   نام و نام خانوادگي:  ش.ن     -   تاريخ:   21 ارديبهشت 89
فقط ميگم انشاالله هدايت شوي . اگه بخوام دليل بيارم برات بي فايده ست چون مغزت پر است از توجيهات بي پايه و بي اساس.
59   نام و نام خانوادگي:  شيلا     -   تاريخ:   22 ارديبهشت 89
سلام شما را به خدا كمى انصاف داشته باشين اونقدر خشك مذهب هستين كه حقيقت را به خاطر اعتقاد غلط خودتون كتمان ميكنيد و براى اين كه بقيه را از واقعيت دور كنيد به هر دروغى متوصل ميشين.....شما حتى بين خدا و على مطمئنم على را انتخاب ميكنيد ....اون كتابايى كه شما ازش دليل ميارين نوشته شده شخصايى مثل خودتونه كه فقط شما كمراهان قبولش دارين.....فقط دعا ميكنم كه هدايت بشيد
60   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   23 ارديبهشت 89
سرکار خانم شيلا اسلامي
يعني امام بخاري، جلال الدين سيوطي و .... همه از گمراهان بودند؟؟؟
پس چرا از آنها تبعيت مي‌کنيد؟
يا علي
61   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   23 ارديبهشت 89
سلام

خواهر گرامي
سرکار خانم شيلا

بهتر نيست بجاي خودتان صحبت کنيد نه شيعيان؟!!!!
آيا شما بهنوان يک خواهر اهل سنت از کتب و منابع خودتان بي خبريد؟!!!!!!!
بنده تقريبا 95 درصد از کتابهاي اهل سنت را زير رو کرده ام البته اين را براي خودم بعنوان يک بار علمي تلقي نميکنم و صرفا جهت اطلاع اهل سنت عرض ميکنم خدا خود ميداند که براي رسيدن به اصل حقيقت تقريبا به همه ي کشورهاي عربي و سني مذهب سفر کرده ام و کتب شما را از آن کشورها تهيه و بطور کامل مطالعه کرده ام، با عرض معذرت مجبورم به شما عرض کنم که علماي شما در ايران مهم ترين و اصلي ترين بخشهاي حقيقي تاريخ را از آن کتابها که بنده مطالعه کرده ام خارج کرده اند و به بهانه تلخيص ماوسل به تحريف شده اند، يعني قسمتهائي که بيانگر و گوياي حقيقت بوده را حذف نموده است و هر گاه هم دليل اينکار را از آنان بپرسيد ميگويند يا انکار ميکنند يا عنوان ميکنند که آن قسمتهاي حذف شده محتواي درسي ندارد و يا دلايل خنده دار ديگر را مطرح ميکنند . . . . .
بهتر است کتابهاي چاپ قديم اهل سنت را با چاپ جديد مقايسه فرمائيد قطعآ به همين نتيجه خواهيد رسيد اما من در مقايسه ي کتبي که در ايران از سوي علماي شما در زاهدان چاپ شده است تناقض شديد مشاهده کردم.
ايا شما نويسندگان کتب خود را نيز قبول نداريد؟!!!!
خودتان مدعي شده ايد که مطالب کتب خودتان دروغ است و در واقع ادعا کرده ايد که اشخاص نويسنده کتابهاي ذکر شده در همين صفحه دروغگو هستند و فقط گمراهان قبول دارند،

آيا شما بعنوان يک خانم از اهل سنت که مبناي مذهبتان همين مطالب عملاي خودتان است خود را گمراه ميدانيد؟!!!
آيا واقعا خود را با انصاف ميدانيد؟!!
آيا اينکار شما چه تعمدآ باشد و چه سهوآ کتمان کردن حقيقت نيست؟؟؟!!!!
آيا اينکار شما دور کردن خودتان از حقيقت و اصرار در لجبازي محسوب نميشود؟؟!!!
ايا اينکار شما قرار دادن علمايتان در مقابل الله تعالي و انتخاب خلفا و علمايتان در مقابل خدا نيست؟؟!!!!

بنده همان توصيه که به کرده ايد را به خودتان هم ميکنم
شما را بخدا کمي انصاف داشته باشيد.
يا حق
62   نام و نام خانوادگي:  شيلا     -   تاريخ:   26 ارديبهشت 89
سلام
من عقيده هاى مخصوص به خودم را دارم و معتقدم كه شيعه كاسه داغتر از اش شده
نميفهمم جرا اين رفتار رو بيش ميكيرين وقتى خودتون هم يك حقيقت را ميدونيد اما جون نميخواين باورش كنيد هزارو يك بهونه ميارين و دروغ و تهمت ميزنيد تا فقط خودتون را قانع كنيد.
63   نام و نام خانوادگي:  برهان     -   تاريخ:   12 خرداد 89
با سلام لازم دوستان عزيز براي اثبات حقانيت را فقط از قرآن جويا باشيد. اينكه فلان مورخ اين را گفته اصلا جاي اعتبار نيست زيرا اكثر مورخان در اختيار سلاطين بوده و به نفع آنها كار كرده اند. البته علاوه بر قرآن از عقل و منطق مي توان بهره برد. اينجانب به چند نكته اشاره مي كنم. 1-شما مي گوييد كه حضرت علي از طرف خدا براي خلافت انتخاب شده (روايات). اما مشكل اين است كه خدا حتي يك بار به صراحت اين را قرآن بيان نفرموده است. 2- شما مي گوييد كه اكثريت صحابه بجز چند نفر محدود بقيه مرتد گشته و علي ابن ابي طالب را خانه نشين كردندو حق كتابت حديث را به ايشان ندادند. بنابراين نتيجه مي گيريم تمامي روايات سرچشمه در نظرات آن صحابه مرتد دارد پس بنابراين روايات جاي باور نيست. 3-شما مي گوييد كه حضرت علي از طرف خدا براي خلافت انتخاب شده (روايات). اما حضرت علي در اجراي فرمان خداوند كوتاهي نموده است آيا اين چگونه توجيه پذير است. و براي اثبات مي گوييد كه علي بخاطر مصلحت سكوت فرمودند. چگونه ممكن است علي ابن ابي طالب در برابر مرتدين سكوت كرده و مصلحت را پيشه بگيرد آيا ايشان بيم آن را نداشت كه اين مرتدين ممكن است اسلام را به بيراهه ببرند. و اين سكوت در اين شرايط از كسي همچون حضرت علي كه در مكتب پيامبر تربيت شده بعيد است. آيا چگونه اين موارد قابل توجيه است؟؟؟؟؟ 4- شما مي گوييد كه خليفه دوم در اثر ضرب و شتم حضرت زهرا همسر حضرت علي و دختر پيامبر را به شهادت رشانده در حالي كه حضرت علي قهرمان بلا منازع غزوات جنگ با مشركين در اين صحنه فقط نظاره گر بودند و بخاطر مصلحت اسلام چيزي نگفتند و از حق شرعي كه در برابر حضرت زهرابه عهده داشتند(دفاع از تجاوز بيگانه بر اهل بيت تا مرز شهادت) كوتاهي نمودند. آيا اين امكان امكان پذير است. و صدها دليل عقلي ديگر كه قابل توجيه نيست.
جواب نظر:

با سلام
دوست گرامي
1- فرموده‌ايد «حقانيت را فقط از قرآن جويا باشيد. اينكه فلان مورخ اين را گفته اصلا جاي اعتبار نيست زيرا اكثر مورخان در اختيار سلاطين بوده و به نفع آنها كار كرده اند»!
سوال ما اين است كه آيا سلاطيني كه مورخين در اختيار آنها بوده‌اند ، شيعه بوده‌اند يا سني ؟! اگر سني بوده‌اند و مورخ ، چيزي را بر ضد اهل سنت در زمان آنان بنويسد ،‌قطعا براي خوشنود كردن سلطان زمان خويش نبوده است !
جداي از اينكه بسياري از مطالب ، نظر مورخ نيست و نقل روايت است !
2- فرموده‌ايد «شما مي گوييد كه حضرت علي از طرف خدا براي خلافت انتخاب شده (روايات). اما مشكل اين است كه خدا حتي يك بار به صراحت اين را قرآن بيان نفرموده است»!
آيا هر چيزي كه از جانب خدا باشد ، بايد در قرآن به صراحت آمده باشد ! مگر در قرآن نيامده است كه «لتبين للناس ما نزل اليهم»! همين نشان مي‌دهد كه بسياري از مطالبي كه در قرآن آمده صريح نيست و احتياج به بيان رسول خدا (ص) دارد ؛ و اين خود يك امتحان مهم الهي است ! و خداوند مي‌فرمايد «ما آتاكم الرسول فخذوه ومانهاكم عنه فانتهوا» و همچنين «ما ينطق عن الهوي ان هو الا وحي يوحي»!
آيا در كلمات رسول خدا (ص) نصب اميرمومنان به ولايت به صراحت آمده است يا خير ؟!
همچنين در مورد علت نيامدن نام اميرمومنان در قرآن به آدرس ذيل مراجعه كنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=500
3- در مورد ارتداد صحابه ، بهتر است به آدرس ذيل مراجعه كنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=sokhan&id=89
4- فرموده‌ايد «بنابراين نتيجه مي گيريم تمامي روايات سرچشمه در نظرات آن صحابه مرتد دارد پس بنابراين روايات جاي باور نيست»!
خير ! بسياري از روايات ، از شيعيان آن حضرت بوده است ! و نه از ساير صحابه !
همچنين بسياري از صحابه ، بعد از اين ماجرا توبه كرده و به حق بازگشتند و مطالبي نقل كرده‌اند !
همچنين آيا سخنان كسي كه مخالف حق است ، بر ضد خودش مسموع نيست ؟! وقتي كسي كه با ولايت حضرت علي مخالف است ، اقرار به نصب حضرت به ولايت كند ، قطعا دروغ نمي‌گويد ! و در اين زمينه دليلي براي دروغ گفتن ندارد !
5- فرموده‌ايد «شما مي گوييد كه حضرت علي از طرف خدا براي خلافت انتخاب شده (روايات). اما حضرت علي در اجراي فرمان خداوند كوتاهي نموده است آيا اين چگونه توجيه پذير است. و براي اثبات مي گوييد كه علي بخاطر مصلحت سكوت فرمودند. چگونه ممكن است علي ابن ابي طالب در برابر مرتدين سكوت كرده و مصلحت را پيشه بگيرد آيا ايشان بيم آن را نداشت كه اين مرتدين ممكن است اسلام را به بيراهه ببرند. و اين سكوت در اين شرايط از كسي همچون حضرت علي كه در مكتب پيامبر تربيت شده بعيد است. آيا چگونه اين موارد قابل توجيه است؟؟؟؟؟»!
علت عدم قيام حضرت به صورت مفصل در آدرس ذيل آمده است :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=9
6- فرموده‌ايد «شما مي گوييد كه خليفه دوم در اثر ضرب و شتم حضرت زهرا همسر حضرت علي و دختر پيامبر را به شهادت رشانده در حالي كه حضرت علي قهرمان بلا منازع غزوات جنگ با مشركين در اين صحنه فقط نظاره گر بودند و بخاطر مصلحت اسلام چيزي نگفتند و از حق شرعي كه در برابر حضرت زهرابه عهده داشتند(دفاع از تجاوز بيگانه بر اهل بيت تا مرز شهادت) كوتاهي نمودند. آيا اين امكان امكان پذير است.»!
ا. ما نمي‌گوييم كه خليفه به خانه حضرت هجوم برده است ! خود خليفه مي‌گويد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=147
ب. حال كه اقرار ابوبكر ، موجود است ، و در شجاعت حضرت علي نيز شكي نيست ، بايد ديد علت سكوت حضرت چه بوده است ؛ علت عدم مقابله در آدرس ذيل به صورت مفصل آمده است :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=6015
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

64   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   13 خرداد 89
سلام جناب شيلا همانطور که خودتان گفته ايد عقايد شخصي شما مختص خودتان است و ربطي به اجماع نطرات اهل سنت ندارد اما اين کار شما در واقع باطل دانستن نطرات تمام علماي خودتان (اهل سنت) است. ما هم مانند شما مطالب و منابع شما را صحيح نميدانيم اما تعجب همه ما از اين است که چطور شما بعنوان سني از منابعي دفاع ميکنيد که خودتان هم آنرا قبول نداريد؟ بنابراين ادعاي شما مبني بر اينکه نظر شخصي خودتان را بيان کرده ايد در نتاقض شديد است و هميشه سعي ميکنيد آنرا پنهان نمائيد. به هر حال بنده به شخصه از شما تشکر ميکنم که با اعلام نظر خود باعث شديد تا مبناي عقيدتي شما اهل سنت را بهتر از گذشته بشناسيم. در ضمن تکرار شبهات و سئوالات تکراري که هزاران بار پاسخ آنها را گفته ايم تنها يک مسئله را روشن ميکند و آنهم اين است که شما اهل منظق نيستيد به هر حال بنده قصد توهين ندارم اما روش جواب و برخورد شما خواهر گرامي نشان از عدم منطق و تفکر و تعقل دارد. يا حق
65   نام و نام خانوادگي:  محمد حيدر شريفي     -   تاريخ:   13 تير 89
سلام خدمت دست اندر کاران اين سايت
با تاسف بايد نوشت که شما دانشمندان اهل تشيع آنقدر که بر پيروان اهل سنت و جماعت چسپيده ايد ،به کافران هم نچسپيده ايد.در حاليکه بسيار کم اند دانشمندان مذهبي اهل سنت و جماعت که فتواي کافر بودن پيروان مذهب تشيع را بدهند . در کتاب(...آنگاه هدايت شدم ) که ار يادم رفته که
مولف آن چه نام دارد ،سعي شده تا آيات قرآن کريم را تحريف نموده و به استناد آيات (که مولف آنها را غلط ترجمه نموده)ميخواهد گويا ثابت کند که پيروان
مذا هت اربعه کافر اند .در تمام آن کتاب فقط بر ضد سني ها دلايل تراشيده شده است ،نه بر ضد کفار،يهود و نصاري.اميد وارم که اگر شما ميخواهيد
به اسلام خدمتي بکنيد دست از توطيه چيني بر عليه مسلمانان ديگر بر داريد و با ياد آوري اينکه حضرت علي (رض)،خضرت عثمان و...چه اشتباه کرده اند
ويا نکرده اند ، افرايش خشونت بين مسلمانها را سبب نشويد .
66   نام و نام خانوادگي:  كميل     -   تاريخ:   14 تير 89
جناب محمد حيدر شريفي دليل اينكار واضحه.
-----------
ضربه اي كه اهل بدعت به ما شيعيان ميزنن به مراتب بيشتر و سنگين تر از ضربه كفاره.
والا ما تاحالا نديديم يه كافر بياد شيعيان رو سر ببره يا شكنجه كنه. ولي ماشالا به غيرت وهابيها و سنيها. هركدومشون تا هف هشت تا شيعه نكشن دلشون خنك نميشه.
-------------
به ما حق نميدي ؟
راستي نگفتين كجاي كتاب ثم اهتديت قرآنو تحريف كردن؟
67   نام و نام خانوادگي:  درويش     -   تاريخ:   03 مرداد 89
اسلام عليکم ورحمة الله وبرکاتو

من يکى از غلامان از غلام حضرت على واهل وبيت نبى گرامى ص هستم.
به اتفاق همه علما ومجتهدين وصحابه واسلاف امت هرکى ازيک صحابه کرام خصوصا از جمله عشره مبشره انکاروتوهين کنند کافر مطلق بوده واسلامش زير سواله خوب بااين همه دشمنى که شما با خلفاى راشيدين که ما حتا به خاک پاى آنها نمى توانيم برسيم چى برسه به توهين وتحقير حالا خود قضاوت کنيد که اين همه لجوجيت وگستاخى ضروره دربرابرى بزرگان دين بخدا تنم ميلرزه وقت که شما به صحابه وخلفا توهين ميکنيددراين عصر که ما وجود داريم با اين همه فساد وفجور حتى همين آقاى مفتى که به سولات بسيار بااطمينان وافتخار جواب ميدن وهمه درگمراهى محض قراردارن چطور جرات دارين توهين به بزرگان دين ميکنند. حالا خود قضاوت بکنيد مشروب خوارى ، زنا، لواطت، صيغه ،ريش ،تراشيدن ،روزه خوارى ،سوت خوارى وديگرهزار جورفساد که درايران درميان شيعه ها وجود داره که حتا دختران شون تاوقت شوهر به لواطت مشتغل بوده اين همه بدعت ناروا حرام نيست که شما اهلسنت رابدعت ميگويند خوب مااهلسنت بدعتى وناروا شما که اهل وبيت هستين چرا از امام تان پيروى نميکنيدودچار چنين گمراهى شده ايد.

سوال من اينست که آيا به نظرشما شيعه ها اهلسنت گمراه وکافراند اگرکافراند پس چرا فتواى کفررا صراحتا نميدهيد تا دشمنى تان معلوم بشه چون شما لشکريان امام زمان هستيد واگر اهلسنت مسلمانند چرا اينقدر دشمنى وافترا وبوهتان درپاى ايشان مزنيد چون خداوند ميفرمايد که همه مسلمانان برادر هم هستند جواب من رابدهيد؟

صحابه کرام باهم خيلى برادر صميمى و مآدب بودن واحترام هم ديگر را داشتن که تواريخ به اين واقعات شاهد بوده حتا حضرت على دخترشان را به عقد حضرت عمر درآورده ويکى از اسم پسران شان هم عمر گذاشته اند.
ما اهلسنت اوسط راه را انتخاب کرديم به همه امامان واوليا وخلفا راشيدين اعتقاد واخلاص داريم نه افراد ميکنيم ونه تفريد حضرت على فرمودن که از محبت من بعضى ها کافر وسزاوار دوزخ ميشوند وبعض ها رستگار وجنتى حالاخود قضاوت کنيد.

همه شيران جهان بسته اين سلسله اند + روبه از حيله چسان بسگلد اين سلسله را

خلاصه محبت کردن با ابوکر ، عمر ،عثمان وعلى محبت باخدا ورسول الله بوده هرکه باهرکدام ايشان دشمنى کنه دشمن خداورسول اوست

اللهم اهداناالصراط المستقيم

68   نام و نام خانوادگي:  Arash     -   تاريخ:   26 مرداد 89
اتفاقاسوال من هم اينست که آيا به نظرشما سني ها شيعيان گمراه وکافراند اگر شيعهيان مسلمانند چرا اينقدر دشمنى وافترا ميزنيد؟ حالا دشمني هيچ. چرا شيعه کشي مي کنيد و بمب به خودتان مي بنديد؟ ما در اکثر کشورهاي اسلامي شاهد شيعه کشي هستيم. عراق، پاکستان، ايران ... ولي در هيچ يک حتي در کشورهاي شيعه سني کشي نداريم. پس اين شماييد که ما را كافر مي دانيد و جهنمي و خودتان را مسلمان!!!!! و بهشتي!!!!!!!! شرمتان باد
69   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   26 مرداد 89
جناب درويش محب عايشه منافقه
اولا براي آنکه بهتر بداني که چه کساني «لواطکار حرفه‌اي» هستند و لواط شغل رسمي آنها است به اين صفحه
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=shobheh&id=52
مراجعه کن و کامنت شماره 82 از بنده حقيير را بخوان.
ديگر دنيا مي‌داند که عمري از چه راههاي کثيفي ارتزاق مي‌کند.
*******
دوما هرچي فحش و ناسزا به دختران پاک ايران زمين دادي براي عايشه عزيزت باشد.
*******
سوما به تو يک هفته مهلت مي‌دهم تا يک آيه و فقط يک آيه بياوري که انکار صحابه موجب کفر است.
وگرنه به ولايت مولي الموحدين حضرت اميرالمومنين علي (عليه السلام)، ابوبکري نشانت دهم که حتي در خواب هم آرزوي مرگ و نيستي کني تا بلکه از عذاب الهي و سنگيني سخنان بنده حقير رهايي يابي.

يا علي
70   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   27 مرداد 89
جناب درويشه

خداوند دعاي شما را مستجاب کرد و شما با به مسير عمر که جهل و کفر مطلق است راهنمائي کرد.
و الحق و والانصاف که شما مصداق بارز (( اهدنا الصراط العمر )) هستيد.
قبل ذکر است که آيه فوق معني آيه مبارکه (( اهدنا الصراط المستقيم )) در تورات العمر يهودي است.
راستي خاخام اعظم شما ابوبکر هم به اندازه ي خاخام عمر به يهود خدمت کرد يا اينکه عمر خلافت دوساله اش به وي اجازه خدمت بيشتر به مذهب يهود را نداد؟!!

جناب درويشه مشکل شما از ريشه است و براي اينکه ريشه را اثبات کنيد بايد خزعبلات را پيشه کنيد!!!

شما اهل سنت بزرگترين دروغگوهاي تاريخ هستيد، زيرا ادعا ميکنيد که اهل بيت ع را دوست داريد !!! و اين در حالي است که دستتان بخون تمامي اهل بيت ع آغشته است!!!
راستي واژه خجالت کشيدن در مذهب شما جاي دارد؟؟!!!
71   نام و نام خانوادگي:  حسن عاشوري     -   تاريخ:   02 شهريور 89
با سلام خيلي از مطالب درج شده در سايت واقعا لذت بردم و همينجا جا دارد كه از همه ي شما حقيقت جويان و زحمت كشان عزيز كه واقعا وظيفه ي سنگيني را بر دوش داريد تشكر و از خداوند تبارك وتعالي براي شما عزيزان خير دنيا واخرت را مسئلت دارم - فقط در اخر هم از اهل سنت و ساير فرقه هاي اون تعجب ميكنم كه چرا خودشون رو به نفهمي ميزنن وچرا سرشون رو مثل كبك زير برف كرده اندو فكر ميكنن كه چون خودشون جايي رو نميبينن كسي هم اونا رو نميبينه - انشائالله به زودي با ظهور اقا و مولايمان حضرت مهدي عج همه چيز روشن ميشود و اين شبهاتي كه همه برخاسته از دل اهل سنت و فرقه هاي مزخرف-وهابيت- ميباشد تمام ميشود اللهم عجل لوليك ال فرج و عافيه والنصر امين يا رب العالمين
72   نام و نام خانوادگي:  فرزان     -   تاريخ:   06 شهريور 89
سلام وعرض ادب خدمت تحليل گر اين برنامه وهمچنان با سلام وادب خاص خدمت خانم شيلا من از شما تشكري ميكنم وبه مانند شما خانم ها افتخاز مكنم باز هم تشكر و دعا ميكنمكه تمام شيعيان جهان را خداوند توفيق دهد تا راه درست را دريافته و رستگار شوند
اين از حق بودن اهل سنت است كه به 124 هزار رسول خدا ايمان دارد و به رسول خدا (محمد)ص و يارانش را زياد دوست دارد نميگويد كه اين علي است و اين هم عثمان رض همه را مساويانه دوست دارد و بخاطريست كه آنها ياران محمد ص بودند.
لطفا ازين زيادتر كفر نگوئيد وخودرا بدتر ازين زشت نسازيد
من اين همه را نميگفتم بخاطري اين هممه را گفتم كه شما ..............................؟ از ادب و اخلاق يك مسلمان نيست/؟

بازهم خانم به اميد موفقيت خانم شيلا
73   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   06 شهريور 89
با سلام جناب فرزان ايا شما اين ايات را ديده ايد و اگر ديده ايد انها را خوانده ايد و اگر خوانده ايد انها را درك كرده ايد اگر يكي از كساني كه ازشون براي دفاع نظر داديد مثلاُ اعمالشون مطابق ايه زير ( 1 ) نبوده بلكه مطابق ايات بعدي باشد چي ؟؟؟ : --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- ( 1 ) ===۩۩======۩۩=== بسم الله الرحمن الرحيم ===۩۩======۩۩=== ===۩۩======۩۩=== إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبير.===۩۩======۩۩=== الحجرات / 13. ===۩۩======۩۩===گرامى‏ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست خداوند دانا و آگاه است‏ ===۩۩======۩۩=== =================================================================================== ( 2 ) ۩۩=== فَإِنَّ اللَّهَ لا يَرْضى‏ عَنِ الْقَوْمِ الْفاسِقين‏. ۩۩=== ۩۩=== خداوند (هرگز) از جمعيّت فاسقان راضى نخواهد شد!.۩۩=== آيه 96 توبه ================================================================================ ( 3 ) ۩۩=== وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمين‏.۩۩=== ۩۩===خداوند، ستمكاران را دوست نمى‏دارد. ۩۩=== آيه 140 سوره آل عمران ========================================================================== بنده ام براي شما و خانم شيلا و خودم و تمامي مسلمانان طلب موفقيت در راه حق ميكنم و ارزو ميكنم كه بتوانيد ( م ) حق را از ناحق تشخيص بدهيد (ايم ) يا علي
74   نام و نام خانوادگي:  حسين     -   تاريخ:   31 شهريور 89
سلام قرائن بسياري وجود دارد که وجود فرزندان دختر غير از فاطمه سلام الله عليه را براي پيامبر صلي الله عليه و آله منتفي مي‌کند. در مرتبه دوم و بيش از آن هم، قرائن و شواهدي‌ست که دامادي عثمان بن عفان را منتفي مي‌کند. من حديثي در ارتباط با فضائل دختران پيامبر صلي الله عليه و آله (ولو مورد اختلاف ميان شيعه و سني) غير از فاطمه سلام الله عليه نديم. قضيه بسيار مبهم است حتي اگر به عنوان يک عثماني متعصب تحقيق کنيم در اين باره تشکيک خواهيم نمود. والله اعلم.
75   نام و نام خانوادگي:  علي کلاهزرد     -   تاريخ:   02 مهر 89
سلام دوستان 1- حقيقت اين است که بسياري از اين‌گونه برخوردها و موضع‌گيري‌هاي خصمانه مخصوص گروه خاصي از شيعيان و وهابيون و سلفي‌ها است و گرنه در ميان اکثر برادران و خواهران اهل تسنن چه در ايران و چه سراسر جهان اسلام مباحثي از اين دست اصولا معنايي ندارد. به عنوان مثال سني‌هاي کردستان يا ترکيه يا مصر و بسياري کشورهاي ديگر در ضمن اعتقاد به خلفاي سه‌گانه ائمه اطهار را به عنوان خاندان پيامبر دوست دارند و به زيارت قبور سادات مي‎روند و... نگاه کنيد به عزاداري سنيان پاکستان براي امام حسين و .... پس لطفا اين‌قدر کوته‌بينانه هر فرد سني را يک ناصبي و وهابي و دشمن امير المومنين نبينيد! 2- اينجا يک حقيقت وجود دارد و آن ولايت ائمه معصومين است اما اگر به شيوه ترويج تشيع در جهان و مخصوصا ايران نگاه کنيد، کاملا با روش تهاجمي شما متضاد بوده است. اين‌گونه و با اين لحن صحبت کردن تنها در مباحثات ميان علما آنهم فقط زماني که علماي اهل سنت توهين مي‎کردند آنهم نه هميشه و آنهم نه از طرف حضرات معصومين انجام مي‎شده است. «که روش معصومين مهرباني و مهماني حتي به دشنام دهندگان‌شان بوده است» 3- ما اهل سنت را يهودي و نوکر يهود مي‎ناميم و آنان نيز شيعيان را يهودي. اما حقيقت اين است که از دعواهاي ما جز دشمن اسلام که صهيونيسم است سود نمي‎برد و اين شکستن صفوف خودي در برابر دشمن است. پيامبر اسلام حتي با يهود براي جنگ با کفار متحد شد. 4- شما بايد بهتر بدانيد که متأسفانه مخصوصا در مناطقي که تحت تسلط تبليغي وهابيت قرار گرفته (شايد به علت کم کاري ما شيعيان) عقايد عجيب و غريبي در مورد ما دارند (مانند يهودي بودن، زنا کردن، جواز ازدواج با زن شوهردار غير شيعه، ادعاي کذب اينکه شيعه معتقد است جبرئيل بايد به علي عليه السلام نازل مي‎شد اما بر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نازل شد و شيعيان بعد از نماز او را لعن مي‎کنند و...) که با قاطعيت تمام از آنها دفاع مي‎کنند. اما اين از دروغهاي مبلغين وهابي است که مردم ساده آنرا پذيرفته‎اند و راه علاج آن مقابله به مثل و ناسزا گفتن نيست بلکه آگاهي دادن و مهرباني است. 5- مولي مي‎فرمايد: و أيم الله! لو لا مخافة الفرقة بين المسلمين و أن يعود الكفر و يبور الدين، لكنا علي غير ما كنا لهم عليه. قسم به خدا! اگر نمي‌ترسيدم از تفرقه بين مسلمين و اين‌كه دوباره كفر برگردد و دين اسلام در پرتگاه نابودي قرار گيرد، قطعاً برخورد من با مخالفان غير از اين بود كه الآن است. و يا در جايي ديگر مي‎فرمايند: ...اگر چنانچه نمي‌ترسيدم از تفرقه و اين‌كه مخالفين از درگيري داخلي سوء استفاده كنند و دشمنان قسم خورده اسلام سوء استفاده كنند و براي نابودي اسلام قدم بردارند، قطعاً برخورد من غير از اين بود. آنگاه شما اينگونه با تيغ زبان بر مسلمين مي‎تازيد و همه را کافر مي‎دانيد؟ 6- شايد سيره مؤدبانه و مهربانانه علماي بزرگي چون آيت الله بروجردي که رئيس الازهر«شيخ شلتوت» را به عرض ارادت و صدور فتواي تاريخي واداشت الگوي خوبي باشد (البته اگر ايشان را نيز سني ندانيد!!!) 7- انقلاب اسلامي ايران در عين اينکه نه تنها به اهل تسنن دشنام نداد بلکه بسياري امکانات که پيش از آن نداشتند را برايشان مهيا نمود باعث رشد چشمگير اسلام آوردن شيعي در سراسر جهان شد (کم نيستند افرادي که از طريق آشنايي با انقلاب اسلامي مسلمان و شيعه شدند) و يا شهيدين اول و ثاني و يا علامه بهلول و هزارن نمونه ديگر با چه طريقي به ترويج شيعه پرداختند؟ با ناسزا گويي و کافر خواندن زمين و زمان؟ 8- اينگونه صحبت کردن مخصوصا بعضي از نظرهاي دوستان شيعه که نشان از شناسنامه‎اي بودن شيعگي بسيار از ما دارد و تأييد آنها جز اينکه کينه ايجاد کند هيچ نتيجه‎اي ندارد. بسياري من و شما که يعني شيعه اميرالمونين هستيم که مظهر حق و عدل بود اگر در مورد مسائل خيلي ساده زندگيمان (مثلا عبور از چراغ قرمز) که داريم اشتباه مي‎کنيم و حتي خودمان هم مي‎دانيم کارمان اشتباه است؛ کسي با لحن بد انتقادي به ما بکند بجاي فکر به انتقادش در پي انتقام از لحنش هستيم اما اگر باادبانه و متواضعانه صحبت کند ممکن است به حرفش گوش کنيم. آنوقت چطور انتظار داريم اهل تسنن اين لحن و گفتار بعضا بي‎ادبانه ما را خيلي منطقي بپذيرند؟؟؟ 9- اگر يک نفر در طول تاريخ سراغ داريد که با فحش و ناسزا و مسخره کردن شيعه يا حتي مسلمان شده باشد معرفي کنيد 10- دشمن ما نه شيعه مي‎شناسد نه سني (هرچند راه تسلط بر اهل سنت با توجه به نوع نگاه آنها به حکومت و لزوم تبعيت از حاکم ولو فاسق بسيار آسانتر است) اما براي آنان دشمن کسي است که حاکميت مطلق صهيونيزم بر جهان را نپذيرد و در اين ميان جنگهاي فرقه‎اي و قبيله‎اي کم به راه نينداخته است (کشتن شيعه و انداختن در محله سنيها و بالعکس و يا تشديد اختلافات مذهبي ميان صفويه و عثماني و در پي آن تضعيف عثماني به عنوان بزرگترين کشور مسلمان و در ادامه و به مرور زمان يجاد حکومت انگليسي آل سعود و اشغال فلسطين و عراق و...) پس بايد آگاه بود. شرايط امروز جهان اسلام اگر بحراني‎تر از زمان اميرالمومنين نباشد در همان حد بحراني است (آنزمان چندهزار يا چندين هزار نفر منافق و امپراطوري روم در مقابل بود اما امروز تقريبا تمام جهان در مقابل است و منافق هم که ...) لذا اگر پرداختن به اين اختلافات باعث سستي و ذهاب ريح امت اسلام شود نه تنها مأجور نيست که مغذوب ائمه هدي نيز هست. 11- خداوند در قرآن به صراحت دشمنترين افراد نسبت به مؤمنان را يهود معرفي کرده است«مائده82» پس مسائلي مانند اينکه اهل تسنن بدتر از کفار و يهودند به نص قرآن باطل است و نه برخواسته از عقل شيعي که برخواسته از تعصبات کور است. 12- حقيقت آن است که دوست افغانمان گفته است که خلفا نسبت به اميرالمومنين و برعکس مؤدب بوده‎اند (لااقل در مقام کلام). مولانا در عين اينکه انتقادات خود به خلفا را بيان مي‎کنند يک مورد از بي‎ادبي از ايشان راجع به خلفا من نديده‎ام. 13- حداوند در قرآن ما را از دشنام به بتها و الهه‎هاي کفار باز مي‎دارد تا مبادا آنان نيز به هداوند دشنام دهند،آنگاه ما با چه مجوزي به خود اجازه مي‎دهيم به مقدسات اهل سنت دشنام بدهيم؟ و لعن علني انجام دهيم؟ آيا نتيجه‎اش عيد علي گرفتن آنان نمي‎شود؟ و آيا آنگاه گناهش بر گردن ما شيعيا نيست؟ آيا ائمه نفرموده‎اند«نقل به مضمون»: اگر حديثي از ما را براي کساني که در آن حد نيستند بيان کرديد و آنان منکرش شدند گناهش به گردن راوي است؟ کاش کمي شيعه مي‎شديم! 14- حق طلبي در عين بصيرت و ادب بزرگترين خصوصيتي است که باعث عاقبت به خيري مي‎شود و اين اختصاص به شيعه و سني و ... ندارد. همانگونه که در واقعه کربلا افراد به ظاهر غير شيعه‎اي در رکاب امام حسين عليه السلام به فيض شهادت مي‎رسند و شيعياني هستند که امام را تنها مي‎گذارند. و در رکاب اباصالح المهدي نيز کساني خواهند بود که پيش از آن غير شيعه يا غير مسلمان بوده‎اند همانطور که به ظاهر شيعياني هستند که در مقابلش خواهند ايستاد. لذا نه بايد به شيعه بودن غره شد و خود را بري از ايراد دانست و نه عموم سنيان را لجوج و معاند و... دانست. 15- در ميان همه اديان و مذاهب جهان افراد متعصب و نادان يا مزدوراني هستند که نتيجه اعمالشان لجنمال نمودن آن طرز فکر و عقيده است. از اين دست افراد در ميان شيعه هم وجود دارند که اعمال افراطي آنها آبروي تشيع را به باد مي‎دهد و جالب است که هم آنان همه افرادي که طرز فکري غير از خودشان دارند را لعن و طرد مي‎کنند يا ناحق مي‎دانند. اين افراد ممکن است در هر سطحي حتي مرجع تقليد باشند. و باز هم مگر ما فتاواي خلاف اجماع يا شهرت کم داشته‎ايم؟ لذا در مورد اعمال يا فتاواي علماي اهل سنت (نه خلفا و شخصيت طراز اولشان) نبايد آنرا ملاک عمل همه آنان دانست. مگر بنيانگذاران بابيت و بهائيت شيعه نبودند؟ آيا همه شيعيان و علمايشان اينگونه‎اند؟ مگر خداوند نفرموده: دشمني با قومي شما را به خروج از عئالت واندارد؟ 16- امروز بزرگترين دشمن همه مسلمانان و بلکه دشمن شماره يک ياد خدا در زمين صهيونيستها هستند و جالب است اکثر کساني که بصورت افراطي (نه علمي و استدلالي بلکه با زبان لعن و تعصب) به مباحث مربوط به شيعه و سني مي‎پردازند و دهه محسنيه ايجاد مي‎کنند و عيد عمر مي‎گيرند و ... نه تنها از اين بزرگترين دشمن غافلند بلکه با بيان مزخرفاتي مانند اينکه «اهل تسنن از يهود و کفار بدترند» ما را به خود مشغول مي‎دارند تا دشمنان ريشه همه ما را بکنند و نسل همه‎مان را بخشکانند تا نه شيعه‎اي بماند نه سني! جالبتر اين است که همانان با بيان مزخفات عجيبتري مبارزان فلسطين را که در صف اول مبارزه با اسرائيل هستند ناصبي مي‎نامند و مي‎گوين: آنان شيعه را نجس مي‎دانند! به نظر شما اين افراد مزدور صهيونيسم هستند يا نادان و رايگان؟ و به فرض که چنين هم باشد (که با نگاهي به سخنان سران فلسطيني و اشعار شعراي فلسطين در مدح ايران و امام خميني و ائمه معصوم و همچنين مذهب شافعي مردم فلسطين دروغ بودنش روشن است) آيا ما نبايد به سربازان اسلام و مبارزان با دشمنانش کمک کنيم ولو اين سربازان مسلمان هم نباشند؟ و جالبتر اينکه همينان حتي حزب الله لبنان و جمهوري اسلامي را هم نه تنها فراموش کرده بلکه گمراه مي‎دانند!!! که البته جرم اصليشان آن است که بايد خودشان را باد مي‎زده‎اند و حکومت تشکيل نمي‎داده و مبارزه نمي‎کرده‎اند تا امام زمان بيايد و خودش همه چيز را درست کند که اينکار را نکرده‎اند. 17- آنچه باعث نشر شيعه واقعي شده است بيش از استدلالات عقلي مهر و محبت و سيره عملي ائمه و شيعيان بوده است و بيش از لعن و طرد دشمنان ذکر مناقب علي و آلش عليهم السلام بوده است. مواظب باشيم کج نرويم که خدا مي‎فرمايد«نقل به مضمون»: زيانکارترين مردم کسي است که اشتباه مي‎رود اما فکر مي‎کند در راه صحيح است.
جواب نظر:

با سلام
دوست گرامي
1-    كسي كه روي مذهب حق تعصب نداشته باشد ، مذهب درستي ندارد ! (البته هر تعصبي هم نشانه مذهب حق داشتن نيست) مگر مي‌شود كسي ولايت اميرمومنان را و غصب حق آن حضرت را بداند ، ولي در دفاع از آن حضرت تعصب نداشته باشد ؟
البته شما ، وهابيون و ... را صريحا به تعصب موصوف كرديد ، كه ما نيز اين سخن را قبول داريم ! و از شما مي‌پذيريم!
2-    شما روش ائمه عليهم السلام را تنها «که روش معصومين مهرباني و مهماني حتي به دشنام دهندگان‌شان بوده است» !
لازم نيست به راه دور برويد ، بهتر است قرآن را نگاه كنيد كه «لعن الذين كفروا من بني اسرائيل علي لسان داود وعيسي‌ بن مريم» آيا شما اعتقاد به اين آيه قران نداريد ؟ همچنين بهتر است نگاهي به كتاب «الاحتجاج» نموده و مناظرات ائمه معصومين عليهم السلام و نيز اصحاب خاص ايشان با دشمنان را ببينيد ! دو طريق است ؛ گاهي (در مقابل خصمي كه اهانت نمي‌كند ، و نيز طالب حق است) با روشي كه شما گفتيد (و گاهي نيز با تندي براي تذكر ، زيرا گاهي يك تشر آرام ، باعث متذكر شدن مي‌شود) و با خصمي كه اهانت مي‌كند يا طالب حق نيست ، با جواب‌هاي تند (و گاهي با جوابي آرام ، براي اينكه بينندگان حق را بفهمند و قبول كنند) يعني روشي كه شما گفتيد ، يك بخش از سيره اهل بيت عليهم السلام است ، و اگر بخواهيد به سيره ايشان دقيقا عمل كنيد ، بايد هر دو روش را با هم داشته باشيد !
3-    فرموده‌ايد «ما اهل سنت را يهودي و نوکر يهود مي‎ناميم و آنان نيز شيعيان را يهودي«
ما چنين نيستيم ! ما بسياري از اهل سنت را دوستداران واقعي اهل بيت و بي‌خبر از حقيقت ماجراي غصب خلافت مي‌دانيم ! ولي وهابيون و يهود را در يك راستا مي‌دانيم (كه حتي در جامعه فعلي شايد امر به عكس نظر شما باشد ، يعني يهود فعلي در بعضي موارد بازيچه وهابيون عربستان باشند).
4-  بهتر است قبل از سخن گفتن در مورد وحدت ، سخنان موسسين دار التقريب را ببينيد :
http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=55
5-    به سخن اميرمومنان علي عليه السلام اشاره كرده‌ايد كه «و أيم الله! لو لا مخافة الفرقة بين المسلمين و أن يعود الكفر و يبور الدين، لكنا علي غير ما كنا لهم عليه»! آيا به نظر شما اميرمومنان حق را مخفي كرده‌اند يا همانطور كه در بسياري از موارد در تاريخ آمده است ، حضرت حق و حقيقت را بارها در مناظرات آشكار كرده‌اند ؟ پس مقصود از «غير ما كنا عليه» (والله العالم) قيام مسلحانه است !
6-    ما نيز در مورد اهانت كردن برخي از دوستان شيعه ، به آنها تذكر داده‌ايم و يا بسياري از نظرات آنها را علني نكرده‌ايم ؛ همانطور كه در برخورد با اهل سنت چنين كرده‌ايم .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

76   نام و نام خانوادگي:  مهديه     -   تاريخ:   16 مهر 89
آقاي محترم، تو دين ما هم افراط و هم تفريط كاملا رد شده. ولي همه جا اومده كه افراط از تفريط بدتره. چون افراط باعث بدعت گداري در دين، و بد بيني مردم به دين ميشه. و متاسفانه شما يك آدم افراطي به تمام معنا هستيد. ببخشيد، ولي واستون متاسفم كه به قول خودتون از دكتر شريعتي متنفريد. دكتر شريعتي اونقدر والا هست كه نيازي به دفاع كردن من نداره. من با نفيسه كاملا موافقم، شما از اون دسته آدمايي هستيد كه تا كم مياريد، سعي مي كنيد ديگران رو كافر جلوه بديد. به اين كار ميگن سفسته كردن. منظور نفيسه از جمله اي كه گفته:(چرا هميشه به نظر مي رسه که پيامبران وامامان سعي مي کردند فرزندان دختر خودشان را نديده بگيرند؟) اين بوده كه امثال شما با بدعت گداري در دين كاري مي كنيد كه اين طور به نظر برسه و اين كاراتون رو گردن پيامبر و اماما ميذاريد.
آقاي محترم، من خودم با تحقيق دين اسلام رو انتخاب كردم. سالها در موردش مطالعه كردم. تمام معني قرآن رو با تفسير حفظم. تو اين سالها بعد از قرآن و نهج البلاغه كه هميشه راهگشا بودن، وقتي كم مياوردم، كتاباي دكتر شريعتي و تفكرات ناب ايشون بود كه به دادم مي رسيد.تفكراتي كه به دور از افكار متحجرانه ي امثال شما،به بررسي موشكافانه و واقع بينانه ي مسايل ديني پرداخته.
دوست عزيز، آدمي كه تفريط كار هست، دين رو قبول نداره و فقط به خودش صدمه مي زنه و گناهش پاي خودشه. ولي كسي كه افراط كار هست و تو دين زياده روي مي كنه، باعث ميشه خيلي ها از دين زده بشن و به پيكره ي دين صدمه ميزنه.
دين ما و پيامبر ما اومده تا مسايل انساني بزرگي رو به ما ياد بده و راهنمامون باشه، حالا چه فرقي داره پيامبر چند تا دختر داشته؟؟؟؟ تو اهميت دين تاثيري داره؟؟؟ پيامبر اومد واسه يك هدف ديگه. امام حسين رفت تا به ما آرمانگراييش رو ياد بده، رفت كه به قيامش تامل كنيم و درس بگيريم، ولي امثال شما كه به تعداد دختراي پيامبر اينقدر حساسيد، در مورد امام حسين هم به جاي اينكه به اصل پيامش توجه كنيد، به مردم ياد داديد كه فقط گريه كنن، اونم از سر دلسوزي واسه نوع كشته شدن انسان والايي چون امام حسين. واقعا امام حسين رفت كه ما براش دل بسوزونيم و گريه كنيم؟؟؟ به قول دكتر شريعتي: حسين بيشتر از آب تشنه ي لبيك بود، افسوس كه به جاي افكارش زخم هاي تنش را نشانمان دادند و بزرگترين دردش را بي آبي ناميدند.
اين مثال رو زدم تا بگم شما هم به جاي اينكه به پيام پيامبر بپردازيد، به تعداد فرزندانش توجه داريد و اين موضوع اونقدر واستون مهمه كه حرف كسي كه باهاتون كوچكترين مخالفتي بكته رو به نفع خودتون برداشت مي كنيد و با سفسته بهش ميگيد كافر. در حالي كه افراطي ها و متحجرها كافر هستند. همون طوري كه امام علي با خوارجي قيام كرد كه رو پيشونيشون جاي مهر نقش بسته بود، چون تو دين زياده روي و افراط مي كردن و بنا بر سخن قاطع امير المومنين تو نهج البلاغه، اونا متحجر بودن.
وا اسفا كه پيامبر ها و امام ها اومدن تا به مردم درس بدن، وا اسفا كه تو قرن 21 هستيم و تحليل گران و متفكراني مثل دكتر شريعتي داريم و شما هنوز به فكر تعداد دختران پيامبر هستيد. وا اسفا كه دم از تفكر در دين مي زنيد و امثال شما هنوز سر اينكه پاي راست موقع ورود به توالت ارجحيت داره يا پاي چپ، بحث مي كنيد...
77   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:   18 مهر 89
سرکار خانم مهديه
بنده علاقه‌اي ندارم که دسترنج زندگي بنده صرف موزيک شود.
بنده علاقه‌اي ندارم که ماليات اخذ شده از بنده صرف موزيک شود.
بنده علاقه‌اي ندارم که منابع طبيعي شهرم صرف موزيک شود.
بنده علاقه‌اي ندارم که کودکانم به موزيک گوش فرا دهند.
بنده آزاد هستم. برده صنم شما شريعتي نيستم. مي‌خواهم آنگونه که مايل هستم و مخل آزادي هاي شما نيستم زيست کنم.
*********
چرا صنم شما شريعتي از دزديده شدن منابع مالي ما و صرف آن براي موزيک حمايت مي‌کرد؟
چرا صنم شما شريعتي از چاپيدن شيعيان و صرف پول دزدي براي موزيک حمايت مي‌کرد؟
از جهالت و ناداني شما عباد شريعتي همين بس که سگي چون آلنده را مظلوم مي‌دانيد.

يا علي
78   نام و نام خانوادگي:  امير     -   تاريخ:   05 آبان 89
من امروز داشتم اين متن شما را ميخواندم. آيا زينب همسر ابوالعاص دختر پيامبر اكرم نبود.حتي پيامبر به شخصي به نام هبار ابن اسود كه باعث سقط فرزند او گرديد در روز فتح مكه امان نداد.و دستور قتل چند نفر از جمله اين شخص(هبار) را صادر كرد.
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

اينكه دستور قتل او صادر شده است ، دليل اين است كه قاتل دختر رسول خدا (ص) است ؟ آيا نمي‌تواند قاتل ربيبه آن حضرت باشد ؟

بهتر است براي ادله مطرح شده در اين مقاله از جمله روايت صحيح بخاري و .... پاسخي مطرح كنيد .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

79   نام و نام خانوادگي:  arhia     -   تاريخ:   24 آبان 89
احمد بن حنبل به نقل از عائشه مى‌نويسد:

24908 حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا علي بن إِسْحَاقَ انا عبد اللَّهِ قال انا مُجَالِدٌ عَنِ الشعبي عن مَسْرُوقٍ عن عَائِشَةَ قالت كان النبي صلى الله عليه وسلم إذا ذَكَرَ خَدِيجَةَ أَثْنَى عليها فَأَحْسَنَ الثَّنَاءَ قالت فَغِرْتُ يَوْماً فقلت ما أَكْثَرَ ما تَذْكُرُهَا حَمْرَاءَ الشِّدْقِ قد أَبْدَلَكَ الله عز وجل بها خَيْراً منها قال ما أبدلني الله عز وجل خَيْراً منها قد آمَنَتْ بي إِذْ كَفَرَ بي الناس وصدقتني إِذْ كذبني الناس وواستني بما لها إذا حرمني الناس ورزقني الله عز وجل وَلَدَهَا إِذْ حرمني أَوْلاَدَ النِّسَاءِ

هر گاه رسول خدا يادى از خديجه مى كرد بهترين ستايشها را از وى مى كرد، يك روز ناراحت شدم و گفتم: چقدر از يك زن بى دندان ياد مى كنى خدا بهتر از او را به تو داده است؟ فرمود: خداوند بهتر از او نصيبم نفرموده است، وقتى كه همه مردم از من رويگردان بودند او به من ايمان آورد، و تصديقم كرد وقتى كه ديگران مرا تكذيب كردند، مال و ثروتش را در اختيارم گذاشت وقتى كه ديگران محرومم كردند، خداوند از او به من فرزندى داد وقتى كه از ديگر زنان محروم بودم.
بزرگانشان اعتراف دارند كه حضرت خديجه(س) تنها يك فرزند دارد.
80   نام و نام خانوادگي:  عبدالزهراغروي     -   تاريخ:   28 آبان 89
درپاسخ به ايه يَاأَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ چنين جواب داده ايد
آيا در اين آيه فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِل‏
منظور از «نسائنا» اين است كه پيامبر در قضيه مباهله چندين زن را همراه خود برده است ؟ در حالي كه پيامبر غير از فاطمه زهرا سلام الله عليها هيچ كس ديگري را با خود نبرده است .
درحاليكه در ايه مباهله قرينه قطعيه برعدم اراده جمع وجود داردولي درباب دختران اقارسول الله چنين قرينه قطعيه وجوندارد تنها اسبعاداتي است كه بيان كرديد؟
81   نام و نام خانوادگي:  خسن کامراني     -   تاريخ:   16 آذر 89
تو از خدا نمي ترسي همش دروغ به خورد مردم مي دهي
82   نام و نام خانوادگي:  مسلم     -   تاريخ:   25 آذر 89
حسن آقا!!!!!!اينهاحقيقت است كه براي شماتلخ است بزرگانتان دروغ تحويلتان داده اندشماكوريدحقيقت رادرك نمي كنيد
83   نام و نام خانوادگي:  ا     -   تاريخ:   15 فروردين 90
پس چرا امام علي عليه السلام در خطبه اي از نهج البلاغه ازدواج عثمان با دو دختر پيامبر را مطرح کرده است؟
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

در بخش نظرات همين مقاله ، و مقاله آيا عثمان قاتل دو دختر پيامبر (ص) است ، به اين سوال پاسخ داده شده است .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

84   نام و نام خانوادگي:  امين     -   تاريخ:   19 فروردين 90
سلام خدا بر شما. خيلي ممنونم. شبه ي منو حل کرديد. راحت شدم. خدا اهل سنت رو به نور ولايت هدايت کنه تا اينقدر مذهبي بريده از آسمان نداشته باشند.
85   نام و نام خانوادگي:  سعيد     -   تاريخ:   15 تير 90
با سلام اگر رقيه و ام كلثوم دختران پيامبر نبودن پس چرا خداوند در قرآن به پيامبر خودش ميفرمايد يا ايها النبي قل لازواجك و بناتك . بگو براي زنان خودت و دختران خودت .يعني يا صيغه جمع آورده نگفته و قل لبنتك گفته لبناتك براي دختران خودت بگو واگر شما ميگيد اونا دختران ربيبه پيامبر بوده باز هم به مشكل ميخوريد چون خداوند دختران ربيبه را دختران خطاب نميكند به لفظ ربيبه خطاب ميكند مانند اين فرموده خداوند حرمت عليكم امهاتكم و بناتكم الي و ربائبكم اللتي في حجوركم من نسائكم اللتي دخلتم بهن . حرام شده بر شما ازدواج با مادران شما و دختران شما و ربيبه هاي شما يعني دختراني كه با شما زندگي ميكنند و از شوهران قبلي زنانتان است و آن زناني كه با آنها نزديكي كرديد لطفا آقاي قزويني جواب بفرمايند اجركم عند الله
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

در قرآن خداوند متعال بارها و بارها الفاظ جمع به كار برده است و مقصود از آنها مفرد است :

1- در ماجراي عبد الله بن ابي سلول رئيس منافقين مدينه «يقولون لئن رجعنا الي المدينة ...»

2- در ماجراي مباهله «ونسائنا...» كه طبق روايات صحيح السند اهل سنت تنها حضرت زهرا مقصود است ؛ و همچنين «وانفسنا» كه طبق روايات صحيح السند اهل سنت تنها اميرمومنان مقصود است ؛ و همچنين «وابنائنا» كه طبق روايات صحيح اهل سنت با وجود اينكه جمع آمده است مقصود تنها حسن و حسين عليهما السلام است

و...

همچنين ممكن است مقصود از بنات ، كل دختران امت باشد كه چون رسول خدا (ص) پدر امت به حساب مي‌آيد آنها را دختر به حساب آورده است .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

86   نام و نام خانوادگي:  جعفر الصادق     -   تاريخ:   26 تير 90
با سلام: با تيزبازي در آورديد! پيام سعيد خان رو سايت رفت ولي پيام من هم در اينجا وهم در مقاله سجده عايشه مدتيزيادي است كه گذاشتم رويسايت نيامده علت؟؟؟؟؟
جواب نظر:

!!!

علت را بارها در نظرات مشابه شما به شما گفته‌ايم ؛ شما مي‌خواهيد پاسخ شما بلافاصله بعد از ارسال نظر داده شود !

گروه پاسخ به شبهات

87   نام و نام خانوادگي:  جعفر الصادق     -   تاريخ:   27 تير 90
السلام عليكم: اميد است اگر جوابيه اي داده مي شود به موقع ومثل جوابيه موافقان روي سايت برود نه اينكه الان بارها اتفاق افتاده پيام هاي موافقانتان وجوابيه افراد كم سوادتر ديرتر از من گذاشته مي شود ولي زودتر از جوابيه بنده روي سايت مي رود موفق باشيد
جواب نظر:

!!!

88   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   28 تير 90
با سلام
جناب جفري 100 دق سوال ؟؟؟؟ چه سوالي ميتواني داشته باشي . شايد مثل بعضي از وهابيون ملحد از جمله عبد الشيطان ملحدزاده لندني و اصحاب كور فقط بلدي شايعه پراكني كني .
جناب اگر جواب صحيح و كامل ميخواهي انهم با سند صبر كن اين اتفاق براي من در همين سايت افتاد شخصي وهابي با ارائه سند صحيح از يكي از كتابهاي علماي شبهه اي را براي من بوجود اورده بود بعد از مدتي نسبتاً طولاني كه من منتظر بودم و ان جوان وهابي فكر ميكرد در اين مورد پيروز شده بود جوابم امد پازه متوجه شدم اين وهابيون چقدر حرام زاده هستند چونكه سه صفحه اول و چهار صفحه اخر را بريده بودند و فقط به دو صفحه وسط استناد كرده بودند وقتي كه جواب سايت را برايش فرستادم بجاي اينكه از تاريكي و جهل حداقل در اين مورد بيرون بياد شبهه ديگري برايم طرح كرد كه خوشبختانه ايندفعه خودم جوابش را دادم .
خوبي اين سايت اينه كه به روشنگري خودش ادامه ميدهد هرچند مخاطب خودشو حتي ابن تيميه بنامد . درست بمثل امامشان كه بارها به خلفايتان كمك كرد هرچند كه انها را دروغگو حيله گر و خائن بودند .
چون به مسلم تان خيلي علاقه داري اين حديث را برايت و ديگران نقل ميكنم .

« فلمّا توفّي رسول اللّه - صلى اللّه عليه وسلّم - قال أبو بكر : أنا وليّ رسول اللّه ، فجئتما . . . فرأيتماه كاذباً آثماً غادراً خائناً . . . ثمّ‏توفّي أبوبكر فقلت : أنا وليّ رسول‏اللَّه - صلى اللّه عليه وسلّم - ووليّ أبي بكر ، فرأيتماني كاذباً آثماً غادراً خائناً »
صحيح مسلم ، ج 5 ، ص 152 ، كتاب الجهاد ، باب 15 ، حكم الفئ حديث 49 . .




لبيك يا علي
89   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:   28 تير 90
جناب جعفر کذاب
---------------------

اتفاقا ميران سواد شما در پاسخ به سئوالات بنده کاملا مشخص شده است !!!

کابران عزيز لطفا به پاسخهاي عالمانه ي جناب جعفر کذاب در لينکهاي زير توجه نمايند ::::

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=13538

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=13880

لبيک يا علي امير المومنين ع
90   نام و نام خانوادگي:  جعفر الصادق     -   تاريخ:   28 تير 90
با سلام: اگر يادتان باشد در چند ماه قبل گفتم شيعه حتي بديهي ترين موارد ثبت شده در تاريخ را مي خواهد کتمان کند وتاريخي جديد از اسلام بر اساس متفرقات وحواشي در تواريخ بسازد.يکي از اين مسايل تکذيب دو دختر پيامبر و ازدواج آنها با حضرت عثمان است در صورتي كه بسياري از علما’ شيعه اين قضيه را تاييد مي كنند شما ديگر اين كار را مي كنيد بعيد است از شما وفضائل شما. در ضمن آقاي قزويني نيز شبي در شبكه ولايت گفت اين قضيه كه اين ها ربايب بوده اند را من نيز به آن اعتقاد ندارم. اولا: قرآن در آيه59سوره احزاب مي فرمايد:يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ .بنات در عربي جمع است پس پيامبر چند دختر داشته است نه يك دختر وخدا هم آگاه بوده والكي جمع بكار نبرده است. ثانيا:در منتهي الامال شيخ قمي آمده است: فصل هشتم : در بيان احوال اولاد امجاد پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم.(نقل عين مطلب از كتاب) در ((قُرْب الا سْناد)) از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده است (341) كه از بـراى رسـول خـدا صلى اللّه عليه و آله و سلم از خديجه متولد شدند: طاهر و قاسم و فـاطـمـه و ام كـلثـوم و رقـيـّه و زيـنب. در ادامه:و امّ كـلثـوم را بـه عـثـمـان بـن عـُفـّان و پيش از آنكه به خانه عثمان برود به رحمت الهى واصـل شـد و بـعـد از او حـضـرت ، رقـيـّه را بـه او تـزويـج نمود همچنين:فـقـيـر گـويـد: آنـچـه مشهور است و مورّخين نوشته اند تزويج امّ كلثوم به عثمان بعد از وفات رقيّه است و رُقيّه در سال دوم هجرى در هنگامى كه جنگ بدر بود وفات كرد اين هم سايت كتاب مذكور: http://www.ghadeer.org/site/dowran/masomin/INDEX.htm ثالثا:شما كه مي گوييد اينها ربايب خديجه بودند چرا در اصول كافي چيز ديگري ذكر شده: وتزوّج خديجة وهو ابن بضع وعشرين سنة فولد له منها قبل مبعثه القاسم والرقية وزينب وام کلثوم.اصول کافي جلد2ص323روايت1ابواب التاريخ مولود النبي و وفاته. چرا گفته اين سه دختر از خديجه بدنيا آمده اند؟؟؟ رابعا:سايت پژوهشكده امام باقر هم چيز ديگري گفته است؟ رسول گرامي اسلام از همسر خويش "خديجه بنت خويلد" داراي چهار دختر بودند. دختر بزرگ ايشان با "ابوالعاص بن ربيع" و دختر ديگرشان "حضرت فاطمه زهرا(س)" با "علي‌ بن ابي‌طالب(ع)" ازدواج كردند و دو دختر ديگر آن حضرت، "رقيه" و "ام‌كلثوم" مي‌باشند. http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=34397 خامسا:شما كه عثمان را لعن ميكنيد براي اينكه دخترهاي پيامبر را اذيت كرده است پس ثابت مي شود دخترهاي پيامبر زن عثمان بوده اند: اللهم صل على رقية بنت نبيك والعن من آذى نبيك فيها، اللهم صل على ام كلثوم بنت نبيك والعن من آذى نبيك فيها، اللهم صل على ذرية نبيك، اللهم اخلف نبيك في أهل بيته،الكافي ج 1 ص 182 الفقيه ج 2 ص 63في الدعاء في العشر الاواخر سادسا:مدرك ديگر: هي سيدة النساء وقرة عين والدها (صلى الله عليه وسلم ومن أحب الناس إليه ولدت قبل البعثة بخمس سنوات وهي(عليها سلام) رابعة البنات سبقتها إلى الدنيا زينب ورقية وأم كلثوم. خزعلي عبد الحفيظ: تراجم أعلام البيت - ط -2004، ص3 سابعا:سايت حوزه هم چيز ديگر گفته كه مويد علت لعن شما بر عثمان است: پرسش:در اين جا عثمان بن عفان خليفه سوم مشهور به ذوالنورين است يعني کسي که با دو دختر پيامبر(ص) ازدواج کرده آيا واقعاً اين دو دختر از خون پيامبر(ص) بوده اند. آيا واقعيت دارد که عثمان يکي از آنها را کشته است؟ پاسخ: اگر چه اختلافي در تاريخ وجود دارد، ولي معروف آن است که، دو همسر عثمان فرزندان پيامبر اکرم(ص) بوده اند، و در مورد اين که عثمان جناب رقيه را شهيد کرده است، شواهدي در تاريخ وجود دارد، حقيقت آن است که اين گونه ازدواج ها، بر اساس مصالح مسلمين بوده است. ههههههه (همش مصلحت وتقيه وترس!!!!) http://www.hawzah.net/FA/QuestionView.html?QuestionID=11563 والسلام عليكم
جواب نظر:

با سلام
جناب جعفر صادق !
طبق عادت هميشگي به جاي اينكه به اشكالات مطرح شده در مقاله كه هيچ راه فراري از آنها نداريد ، پاسخ دهيد ، ادله خود را ذكر كرده‌ايد !  كه اين از روش منطقي بحث به دور است .
1-    فرموده‌ايد «اولا:اما قرآن در آيه59سوره احزاب مي فرمايد:يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ .بنات در عربي جمع است پس پيامبر چند دختر داشته است نه يك دختر وخدا هم آگاه بوده والكي جمع بكار نبرده است»
البته اگر بخش نظرات همين مقاله را ملاحظه مي فرموديد ، پاسخ اين اشكال داده شده بود ؛ و چون شما هميشه گمان مي‌كنيد كه نهايت اشكال به شيعه در دست شما است و ديگر كسي مانند شما نمي‌تواند اشكال كند ، و شيعه نيز پاسخي براي شما ندارد ، نه مقاله‌هاي ما را درست مي‌خوانيد و نه مطالب مربوط به آن را !
اما پاسخ اين اشكال :
در قرآن بارها و بارها در ماجراهاي شبيه اين ، براي مفرد جمع به كار رفته است :
ا. در مورد عبد الله بن ابي سلول «يقولون لئن رجعنا الي المدينة ليخرجن الاعز منها الاذل»!
با اينكه به اقرار مفسرين اهل سنت ، گوينده تنها يك نفر بود و بس
ب. در مورد فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسين و اميرمومنان عليهم السلام در آيه مباهلة  :
«ابناءنا (در مورد مثني) ونسائنا (در مورد مفرد) وانفسنا (در مورد مفرد)
و...
همچنين ممكن است مقصود از بنات در اين آيه ، تمامي دختران مسلمان باشد ، كه رسول خدا (ص) براي آنها مانند پدر به شمار مي‌آيد
2-    فرموده‌ايد «ثانيا:در منتهي الامال شيخ قمي آمده است:فصل هشتم : در بيان احوال اولاد امجاد پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم» و اين مطلب را ايشان از قرب الاسناد نقل كرده است و احتمال زياد قرب الاسناد نيز سند دارد !!!
چرا شما كه ادعا مي‌كنيد اهل علم هستيد و روش بحث علمي را خوب وارديد ،‌اين مطلب را بررسي سندي نكرديد ؟!
البته چون مي‌دانيد كه :
ا. از كتاب قرب الاسناد نسخه معتبري وجود ندارد
ب. در سند مسعدة بن صدقة قرار دارد كه مشترك بين عامي و مجهول است !
3- گفته‌ايد «ثالثا:شما كه مي گوييد اينها ربايب خديجه بودند چرا در اصول كافي چيز ديگري ذكر شده: وتزوّج خديجة وهو ابن بضع وعشرين سنة فولد له منها قبل مبعثه القاسم والرقية وزينب وام کلثوم.اصول کافي جلد2ص323روايت1ابواب التاريخ مولود النبي و وفاته.»
آيا مرحوم كليني براي اين سخن ، مدركي ذكر كرده‌اند ؟!‌يا نظر ايشان است ؟ ظاهرا شما اعتقاد شيعه را مي‌دانيد كه نظر مجتهدين ، براي ديگر مجتهدان و مقلدان آنها حجت نيست !
4- در مدركي بسياري قوي‌تر و قديمي‌تر گفته‌ايد «رابعا:سايت پژوهشكده امام باقر هم چيز ديگري گفته است...»‌! ظاهرا شما به جاي اينكه در كتب تاريخي و روايي دنبال مدرك بگرديد ، در سايت‌ها به دنبال سند هستيد !
5- به دعايي اشاره كرده‌ايد كه جداي از اشكال در سند ، اختلاف درمتن نيز دارد ؛ مرحوم شيخ طوسي (كه در نقل معتبر‌تر است) اين روايت را به صورت ذيل نقل كرده‌اند :
وصل على فاطمة بنت رسولك والعن من آذى نبيك فيها ، وصل على رقية وزينب والعن من آذى نبيك فيهما ، وصل على إبراهيم والقاسم ابني نبيك
مصباح المتهجد - الشيخ الطوسي - ص 80
ساير مدارك شما نيز مانند همين‌ها است و نيازي به بررسي ندارد !
اما شما يكي از مداركي كه ما مطرح كرده‌ايم بررسي نكرده‌ايد و تنها و تنها به ابراز نظر خود پرداخته‌ايد كه همانطور كه در ابتدا گفتيم ، اين از روش بحث علمي به دور است !
در هر صورت مي دانيم كه نمي توانيد مدارك مطرح شده توسط ما را منكر شويد (زيرا در بخاري و ... آمده است) اما با وجود اين ، قبل از اينكه به نظر شما پاسخ داده شود ، در چند نظر كه براي ما ارسال كرديد ، چنان نوشتيد كه هر خواننده‌اي گمان كند شما جوابيه اي مبتني بر روايات صحيحه و... براي ما فرستاده‌ايد ! بهتر است به جاي هوچيگري ، كمي به علمي‌كردن متن‌هاي خود بپردازيد و در صورت علاقه ، مطالبي را كه ما مطرح مي‌كنيم نيز مورد بررسي قرار دهيد .
گروه پاسخ به شبهات

91   نام و نام خانوادگي:  سيد محمد حسيني     -   تاريخ:   28 تير 90
******************************************************************** جواب نظر ------------------------------------------جعفرخان------------------------------------ بلاخره صحت روايت سجده ي شکر ام المومنين را پذيرفتيد يا نه؟ دوما هنوز بنده منتظرم پيام هايي را که ادعا کرده ايد سانسور شده است را براي من بفرستيد. يا حق ******************************************************************
92   نام و نام خانوادگي:  هادي     -   تاريخ:   05 مرداد 90
با سلام
در بعض از منابع شيعه مثل بحار علامه محمد باقر مجلسي، ج &#1778;&#1778;، ص &#1777;&#1781;&#1778;و &#1777;&#1781;&#1777;، مؤسسه الوفاء، بيروت، &#1777;&#1780;&#1776;&#1780; هـ ق هم زينب و رقيه و ام کلثوم بعنوان دختران پيامبر ثبت و ضبط کرده اند.
در كتاب «تقريب القرآن» نوشته مرحوم آيت الله العظمى حاج آقا محمد شيرازى: ج4 ص358 در تفسير «وبناتک» آمده است: «فقد کانت للرسول صلى الله عليه وآله فاطمة عليها السلام ولعل بعض بناته الاُخر کانت في الحياة» يعنى: در موقع نزول آيه کريمه قطعاً حضرت زهرا عليها السلام بودند و شايد بعضى ديگر از دختران حضرت در قيد حيات نيز بوده‌اند.
با اين همه در اينکه زينب و رقيه و ام کلثوم دختران واقعي يا دخترخواندگان پيامبر هستند محّل اختلاف است.

93   نام و نام خانوادگي:  mansor     -   تاريخ:   23 مهر 90
با سلام . به خدا قسم اينهايي که مي گيد همه اش دور از واقعيت است . خواهشا شبه پراکني نکنيد دنبال واقعيات برويد سعي کنيد مطالب مفيد روي سايتتون بياوريد اين بحثها هيچ فايده اي ندارد.
94   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   24 مهر 90
با سلام
عفان جناب mansor يك دليل قوي تر بياور مثلاً يك حديث متفق عليه بين شيعيان و اهل سنت و صحيح بياور كه حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و اله در مورد اين دو دختر ( خوانده اش ) گفته باشد بمثل احاديث در مورد حضرت فاطمه سلام الله عليه .


لبيك يا علي
95   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:   17 آذر 90

اصلا بگو عثمان (رض ) از نظر شما وجود داشته است
با يه خورده استدلال ميتوني به خودت بفهموني که عثمان نبوده
بعيد ميدونم به خودتم بتوني بفهموني باقي را که جاي خود دارد
96   نام و نام خانوادگي:  يحيي محمدلو     -   تاريخ:   19 آذر 90
در جواب جعفر مبني بر اينکه در ايه چون بناتک گفته حتما پيامبر چند دختر داشته لطفا جواب اينرا بدهند که در ايه
وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّياني‏ صَغيراً (24) سوره اسرا
ايا پيامبر موقع نزول اين ايه پدر مارشان زنده بودند که خدا امر به مراعات حالشان کرده است
پسر خوب به در ميگن تا تخته بشنوه
97   نام و نام خانوادگي:  ‏abdollha jadali     -   تاريخ:   02 دي 90
سلام از زحمات مسولين سايت متشكرم
98   نام و نام خانوادگي:  رضا     -   تاريخ:   30 فروردين 91
من از امروز به بعد اصلا مذهبم رو تغيير ميدم بخدا كه حرف عالم هاي سني همش درسته خودمان همش به سنيها را لعنت ميكنيم ولي انها هيچكس را لعنت نميكنند.
99   نام و نام خانوادگي:  سيد محمد حسيني     -   تاريخ:   06 ارديبهشت 91
جواب نظر
جناب---------------------------------------------------------رضا-------------------------------------------------------------------------
1.بهتر است بجاي مذهب دينتان را تغيير دهيد!زيرا در جاهاي مختلف قرآن افرادي مورد لعن قرار گرفته اند.
2.در صحيحين از زبان پيامبر و صحابه لعن وارد شده است(البته اگر بدانيد صحيحين يعني چه!)
3.بهتر است سري به شبكه هاي وهابي بزنيد تاببينيد علاوه بر لعن از فحش هاي ناموسي نيز استفاده ميكنند.
4.البته ما ميدانيم كه شما قبلا چه مذهبي داشته ايد و چرا اينگونه صحبت ميكنيم.
100   نام و نام خانوادگي:  عرفان حيدر نقوي     -   تاريخ:   02 تير 91
برادر در تاريخ آمدہ کہ زينب ( دختر پيامبر ) با ابو العاص ازدواک کردہ بود و بدر ابوالعاص ربيع بودہ و مادر او ھالہ نتب خويلد اگر شما زينب را دختر پيامبر نمي دانيد پس چطور ازدواج زينب و ابوالعاص را توجيہ مي کنيد ؟؟؟
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي
اگر اينطور كه شما مي فرماييد صحيح باشد ازدواج دختر خاله با پسر خاله مي شود و اشكالي ندارد و اگر اينطور نباشد هم ازدواج غير فاميلي مي شود كه باز هم اشكالي ندارد. چه چيزي را بايد توجيه كنيم؟
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
101   نام و نام خانوادگي:  اميد وار     -   تاريخ:   08 مرداد 91
بسم الله الرحمن الرحيم مگر اين طور نيست كه حضرت علي يك تنه بدون صلاح در مقابل 20,30 نفر مي ايستد چه طور ميشود دو نفر با چهار پنج نفر همراه از راه برسند اين همه كار انجام دهند و علي(ع)هيچ كاري نكند و بعد هم سكوت كند پس غيرت و ناموس؟
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
در باره اين موضوع با اين آدرس مراجعه كنيد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
102   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:   09 مرداد 91
الله اكبر با سلام جناب اميدوار مگر حضرت محمد صلي الله عليه و اله شجاعتشان با لاتر از حضرت علي عليه السلام نبود ؟؟؟ ما شعيان معتقديم كه شجاعت ايشان حتي از علي ابن ابي طالب بيشتر بود ..... قبول . مگر در وقت شهادت جناب ياسر و همسر كراميشان جناب سميه , حضرت علي عليه السلام و حضرت جعفر بن ابي طالب عليه السلام را در كنار خودشان نداشتند . اين را چه ميگوئيد ؟؟؟؟ اما در مورد سيوطي چگونه ميتوان او را عالم دانست ؟؟؟ او در الدر المنثور ج 6 - ص 408 اينگونه مينويسد كه ابي لهب به پسرانشان دستور داد كه بايد دختران حضرت محمد ( صلي الله عليه و اله وسلم ) را طلاق بدهند ..... ايا اين بدين معني نيست كه حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم به باقي ماندن اين دو دخترش در نكاح كفار راضي بوده ( البته و صد البته من عامي نمي توانم اصل اين ازدواج را قيول كنم ) اما عالم نما هاي ّ××× ّ براحتي اين چرنديات را بخورد مردمشان ميدهند . خدايا شكرت به عالم بودن علماي شيعه . لبيك يا علي
103   نام و نام خانوادگي:  mehdi     -   تاريخ:   20 مرداد 91
نوشتيد:
پس معلوم مي‌شود كه يا قضيه خواستگاري از دختر ابوجهل از اختراعات بني اميه و براي تنقيص مقام امير المؤمنين است ، يا پيامبر اسلام دختري غير از صديقه طاهره نداشته است ؟
از آنجا که معتقيد پيامبر تنها يک دختر داشته و آن فاطمه است پس فرض اولتان بايد صحيح باشد و قضيه خواستگاري از دختر ابوجهل و ناراحتي و فاطمه وپيامبر از حضرت علي صحيح باشد.
چرا بايد براي اثبات يک موضوع بي اهميت يعني ازدواج دختران پيامبر با عثمان و و جود چند دختر براي پيامبر،چنين جوايي در حق حضرت علي کنيد.
بالفرض که پيامبر دختران ديگري داشته باشد مگر گرفتن دختر از پيامبر بالذات شرفي دارد.دختر پيامبر بودن هم شرفي ندارد.شرف در ايمان و دينداريست. براي همين هم حتما پيامبر بيشتر به فاطمه و علي توجه مي کرده
104   نام و نام خانوادگي:  حسام-د     -   تاريخ:   08 آذر 91
من يک شيعه هستم سئوالات زيادي درباره عملکرد انبيا وامامان دارم براي نمونه يک سئوال دارم چراوقتي امام حسين براي جنگ به کوفه رفت تمام خانواده اش راهمراه خود برد درحاليکه ما درهيچ کجاي تاريخ درجنگ هاي نطامي چنين چيزي نديديم ممنون ميشم اگه جواب سئوالم روبدي...؟؟؟
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي
شهيد مطهري در اين مورد چنين مي گويد:
فلسفه ي همراه بردن اهل‌بيت توسط امام حسين ـ عليه‌السّلام ـ اين بود كه قيام حضرت بدون آنها كامل نمي‌شد. امام حسين ـ عليه‌السّلام ـ با تدبير و حسابگري دقيق زنان و فرزندان را همراه خود به كربلا برد تا راوي رنج‌ها و گزارشگر صحنه‌هاي عاشورا و پيام رسان خون شهيدان باشند و سلطه ي يزيدي نتواند بر آن جنايت عظيم پرده بكشد يا قضايا را به گونه‌اي ديگر وانمود كند. از اين رو وقتي ابن عباس به حضرت گفت: چرا زنان و كودكان را به عراق مي‌بري پاسخ داد «انّ اللّه قدشاءِ اَنْ يراهُنَّ سبايا...» خدا خواسته كه آنان را اسير ببيند، اين اشاره به همان برنامه حساب‌شده دارد.
به گفته مرحوم كاشف الغطاء اگر حسين ـ عليه‌السّلام ـ و فرزندان او كشته مي‌شدند ولي آن سخنراني ها و افشاگري‌هاي اهل‌بيت در آن موقعيت‌هاي حساس نبود آن آثار و اهدافي كه امام حسين در واژگون ساختن حكومت يزيدي داشت محقق نمي‌شد. اسارت اهل‌بيت با آن وضع رقت‌بار عواطف مردم را به نفع جبهه حق و به زيان حكومت يزيد برانگيخت و سخنان حضرت زينب و امام سجاد ـ عليه‌السّلام ـ در طول اسارت لذت پيروزي را در ذائقه يزيد و ابن‌زياد چون زهر تلخ ساخت و جلوي تحريف تاريخ را گرفت.
حضرت مي‌دانست كه اصحابش توسط سپاه يزيد به شهادت مي‌رسند و هيچ‌كس از افراد بشر به اين فاجعه و هدف آن آگاه نمي‌شوند. پس احتياج به مروجيني دارد كه نداي حق و حقيقت را به گوش انسان‌هاي عاقل برسانند و آن مروجين اهل‌بيت و زن‌ها و بچه‌هاي او بودند كه مكمل قيام خونين كربلا بودند. يكي از هدف‌هاي تبليغاتي حضرت اين بود كه اهل‌بيت و كودكان خود را همراه خود ببرد و به اين وسيله در واقع دشمن را ناآگاهانه استخدام كرد كه حامل يك عده مبلغ براي امام حسين ـ عليه‌السّلام ـ و براي اسلام حسيني عليه يزيد باشد و اين يكي از مهم‌ترين عناصر تبليغي امام حسين ـ عليه‌السّلام ـ بود.(حماسه حسيني، چاپ صدرا، ج 3، ص 340.)
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
105   نام و نام خانوادگي:  رضا     -   تاريخ:   30 آذر 91
جالب بود
106   نام و نام خانوادگي:  جواد     -   تاريخ:   25 فروردين 92
بسمه تعالي مقاله اي بسيار خواندني و جالب و در عين حال علمي و استدلالي بود .از نويسنده محترم كمال تشكر و قدرداني را دارم
107   نام و نام خانوادگي:  Hossein Dabiri     -   تاريخ:   13 خرداد 92
Ba salam haj aghayeh ghazvini Sepas Khoda ra keh be shoma ne`amateh Khedmat dar velayat tv,va.. enayat kardeh.2 matlab kholaseh konam.1.Chetor ommateh islami (tasanon) mitavanad Ghabool konad keh fardi chon mo`aviah farzand abu sofyan darayeh madari chon Hendeh jegar khar parchamdareh lashgareh kofr alaiheh Rasool... vah Pedareh koshandeh Shabain ahlal jannah Giram keh Tobeh kardeh valiah muslemin shavad Aya mishad Fardi chon rajavi monafegh tobeh kardeh vah na tanha kandidayeh riasat jomhoori balkeh reyeeseh jomhooreh iraneh Islami shavad..2 Velayat tv khedmateh bozorgi be farsi zabanan kardeh keh niaz be tozih nadarad/Ama agar in khedmat be zabaneh enflisi era`eh shavad donya zire roo mishavad chon tribooneh shoma jahani mishavad vah kesi ra yarayeh moghabeleh ba chenin manteghi nakhahad bood .khodavand hami vah Negahdareh shoma bashd
108   نام و نام خانوادگي:  عمر حسين     -   تاريخ:   15 خرداد 92
اول اينکه خدا هدايتت کنه که به پيامبر توهين ميکني به فرض محال دختر پيامبر نبوده باشن ايا با عدالت پيامبر همخواني دارد که انچه را که براي دخترش نمپسندد براي فاميلش بپسندد خوشم مياد شبکه هاي اهل سنت (نور-کلمه-وصال) بد جور حالتون رو گرفتن که يواش يواش همه چيز رو منکر ميشين همان طور که منکر امالکثوم دختر فاطمه طهرا شدين و گفتين که دختر خوانده علب (ع) بوده در اونجا هم باز بايد همون جمله بالارو جواب بدين.
109   نام و نام خانوادگي:  ناشناس     -   تاريخ:   18 مرداد 92
هو
سلام
با توجه به تبليغات گسترده وهابيت و... در طي چند سال اخير
پيرامون ازدواج کذب حضرت ام الکلثوم س و عمر
وبلاگ http://www.weneedhelpmygod.blogfa.com/
در 6 پست مفصل اين روايت کذب و دروغ رو از زواياي مختلف استدلالي و عقلي و منابع شيعه و سني بررسي کرده
در ترويج آن کوشا باشيد
در صورت تمايل به تبادل لينک اطلاع بديد
پاسخ به شبهات وهابيت
يا علي ع
110   نام و نام خانوادگي:  محمدي     -   تاريخ:   12 شهريور 92
البته بنده فکر ميکنم که اگر سيدنا رسول الله_صلي الله عليه و آله و سلم_به جزء حضرت صديقه فاطمه بانو ام ابيها زهراي مرضيه_سلام الله عليها_نيز دختر ديگري داشتند بازهم فقط حضرت فاطمه زهراء_سلام الله عليها_شايستگي شرکت در مباهله رو داشتن.....بانو فاطمه(س) خانم پاک و صديقه و مبارکه و سرور و بانوي زنان دو جهان هستن..... جناب عمر حسين!البته بهتر بود مطالعه ميفرموديد و مشاهده ميکرديد که نووي _عالم سني و مهم ترين شارح صحيح مسلم_در کتاب _تهذيب الاسماء و اللغات_ميگه ام کلثومي که با عمر ازدواج کرده دختر ابي بکر بوده....... ماهم حال ميکنيم که علماي ما از آغاز تا الآن حقانيت تشيع رو از کتب شما اثبات کردن ......همين طور شبکه هاي ما مثل سلام نيز حال برخي رو گرفتن...._!!!_
111   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:   08 آبان 92
ازدواج با دخترهاي پيامبر که در مورشون شک وجود داره مهمتره يا يا علت نامشخص بودن دردانه و جگرگوشه آن حضرت که کسي بر وجود پاکش شکي نداره؟
112   نام و نام خانوادگي:  زينب ح     -   تاريخ:   14 آبان 92
سلام. از مطلب دقيق و صحيحح و كاملتون ممنونم و از خداوند هدايت تمامي مردم بالخصوص مسلمانان غير شيعه را ميخواهم. چون واقعاً حيف است كه تا نصف راه آمده باشي و به مقصد امن الهي نرسي. برادران اهل سنت ، اگر فقط يك درصد احتمال بديد كه شما آن فرقه ي حقي كه پيامبر گرامي فرمودند نباشيد و جزو آن 72 فرقه ديگر باشيد روز قيامت چطور ميتوان به چشمان پيامبر دلسوزمان نگاه كرد. بياييد راجع به شبهات در ذهنمان تحقيق كنيم ،سوال كنيم بحث كنيم و خودمان دين و مذهب حق را انتخاب كنيم و صرف اينكه پدرمان فلان دين يا مذهب را دارد، اينگونه از دنيا نرويم. پيشنهاد من به برادران اهل سنت، سخنراني هاي آقاي استاد رائفي پور هست كه بسياري برادران اهل سنت و اديان ديگه جواب شبهات و سوالات خود را از صحبتهاي بسيار دقيق و شفاف ايشون كه همه با سند و مدرك هستند، گرفتند. و لطف خدا شامل حالشون شده. با تشكر ، به اميد آمدن آن سپيدي كه با آمدنش همه در كنار هم در صلح مطلق زندگي خواهيم كرد و سياهي از بين خواهد رفت.
113   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:   22 آبان 92
چرا باور نمي کنيد کە عثمان با دو دختر پيامبر ازدواج کردە؟ اگر فطمە دختر رسول اکرم باشد، رقيە و ام کلثوم هم دختر رسول هستند، ولي بعضي ميگن کە پيامبر هيچ فرزند ندارد، دخترها همش مال خديجة هستن ، وسلام
114   نام و نام خانوادگي:  شيخ داود     -   تاريخ:   25 آذر 92
بسم الله الرحمن الرحيم سلام عليکم خدا خيرتون بده با اثبات جانانه و دندان شکن. علي علي
115   نام و نام خانوادگي:  فرناز     -   تاريخ:   08 بهمن 92
خود صحيح بخاري نقل کرده که حضرت فاطمه الزهراء_سلام الله عليها_ سرور زنان اهل بهشت هستن... بانو فاطمه(س)برترين فرزند رسول گرامي اسلام(ص) هستن...
116   نام و نام خانوادگي:  naser     -   تاريخ:   15 اسفند 92
با سلام و تشكر وافر از مطلب بسيار عالي و مستند و مستدلتان مطالعاتي پيرامون اين مساله داشته بودم اما هيچ كدام به كاملي متن شما نبود خداوند بر توفيقاتتان بيفزايد و در رابطه با نظراتي كه بعض از دوستان گذاشته بودند به نظر من حالا كه خداوند اين توفيق رو به من و شما عنايت كرده كه يا به صورت تصادفي ويا با اطلاع قبلي وارد چنين سايت دقيقي شده ايم به جاي پارازيت هاي بي جا و با جا كه جز اتلاف وقت بهره اي ندارد از ساير اطلاعات اين سايت هم بهره وافر ببريم هر كدام را هم كه نمي پذيريد حداقل يه تحقيقي خودتان بكنيد شايد شما هم ان شاء الله به همين جوابها برسيد اگر به جواب ديگري هم رسيد در صورتي كه واقعا به قصد رسيدن به واقع اين كار را انجام داديد ان شاء الله ماجوريد .





مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | ارتباط با ما