و چون خواستي وداع كني آن حضرت را پس بگو آنچه را كه در وداع حضرت رسول صلي الله عليه و آله مي گفتي لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ تَسْلِيمِي عَلَيْكَ و اگر خواستي بگو
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيَارَتِي ابْنَ نَبِيِّكَ وَ حُجَّتَكَ عَلَي خَلْقِكَ وَ اجْمَعْنِي وَ إِيَّاهُ فِي جَنَّتِكَ وَ احْشُرْنِي مَعَهُ وَ فِي حِزْبِهِ مَعَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقا وَ أَسْتَوْدِعُكَ اللَّهَ وَ أَسْتَرْعِيكَ وَ أَقْرَأُ عَلَيْكَ السَّلامَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالرَّسُولِ وَ بِمَا جِئْتَ بِهِ وَ دَلَلْتَ عَلَيْهِ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ
مؤلف گويد كه در اينجا چند مطلب است كه شايسته و مناسب است ذكرش
اول
(به سند معتبر از حضرت امام علي نقي عليه السلام منقول است كه: هر كه را بسوي خدا حاجتي بوده باشد پس زيارت كند قبر جدم حضرت امام رضا عليه السلام را در شهر طوس و حال آنكه غسل كرده باشد و نزد سر آن حضرت دو ركعت نماز بكند و در قنوت نماز حاجت خود را بطلبد پس بدرستيكه مستجاب مي شود مگر آنكه از براي گناهي يا قطع رحمي سؤال كند بدرستيكه موضع قبر آن حضرت بقعه اي است از بقعه هاي بهشت و هيچ مؤمني او را زيارت نمي كند مگر آنكه حق تعالي او را از آتش جهنم آزاد مي كند و داخل بهشت مي گرداند)
دوم
علامه مجلسي نقل كرده از خط شيخ جليل شيخ حسين بن عبد الصمد والد شيخ بهايي كه شيخ ابو الطيب حسين بن احمد فقيه رازي رحمة الله عليه ذكر نموده كه هر كس زيارت كند حضرت امام رضا يا ديگر از ائمه عليهم السلام را پس در نزد آن امام بجاي آورد نماز جعفر را براي او نوشته شود به هر ركعتي ثواب كسي كه هزار حج و هزار عمره بجا آورده باشد و هزار بنده در راه خدا آزاد كرده باشد و هزار مرتبه به جهاد ايستاده باشد با پيغمبر مرسل و براي او است به هر گامي كه برمي دارد ثواب صد حج و صد عمره و صد بنده آزاد كردن در راه خداي تعالي و نوشته شود براي او صد حسنه و محو شود از او صد سيئه و كيفيت نماز جعفر در اعمال روز جمعه گذشت
سوم
(روايت شده از محول سجستاني كه: چون مأمون طلب كرد امام رضا عليه السلام را از مدينه به خراسان حضرت به جهت وداع با قبر پيغمبر صلي الله عليه و آله داخل مسجد شد و مكرر با قبر آن حضرت وداع مي كرد و بيرون مي آمد و برمي گشت نزد قبر و در هر دفعه صداي مباركش به گريه بلند بود من نزديك آن حضرت رفتم و سلام كردم بر او جواب داد پس تهنيت گفتم او را به آن سفر فرمود مرا زيارت كن همانا من بيرون مي شوم از جوار جدم و مي ميرم در غربت و دفن مي شوم در پهلوي هارون) (و شيخ يوسف بن حاتم شامي در در النظيم فرموده كه: روايت كردند جماعتي از اصحاب امام رضا عليه السلام كه آن حضرت فرمود زماني كه من خواستم بيرون بيايم از مدينه بسوي خراسان جمع كردم عيال خود را و امر نمودم ايشان را كه بر من گريه كنند تا بشنوم گريه ايشان را پس تقسيم كردم در بين ايشان دوازده هزار دينار و گفتم به ايشان كه من برنمي گردم بسوي عيالم هرگز پس گرفتم ابو جعفر جواد را و بردم او را به مسجد پيغمبر صلي الله عليه و آله و گذاشتم دست او را بر كنار قبر و چسبانيدم او را به آن قبر شريف و خواستم حفظ او را به سبب رسول خدا صلي الله عليه و آله و امر كردم جميع وكيلان و حشم خود را بشنيدن و اطاعت فرمايش او و آنكه مخالفت او را ننمايند و فهمانيدم ايشان را كه او قائم مقام من است) (و سيد عبد الكريم بن طاوس روايت كرده كه: زماني كه مأمون حضرت امام رضا عليه السلام را طلبيد از مدينه به خراسان حضرت حركت فرمود از مدينه بسوي بصره و به كوفه نرفت و از بصره توجه فرمود بر طريق كوفه به بغداد و از آنجا به قم و داخل قم شد اهل قم پيشباز آن حضرت آمدند و با هم مخاصمه مي كردند در باب ضيافت آن حضرت و هر كدام ميل داشتند كه آن بزرگوار بر او وارد شود حضرت فرمود كه شتر من مأمور است يعني هر كجا او فرود آمد من آنجا وارد مي شوم پس آن شتر آمد تا در يك خانه خوابيد و صاحب آن خانه در شب آن روز در خواب ديده بود كه حضرت امام رضا عليه السلام فردا ميهمان او خواهد بود پس چندي نگذشت كه آن محل مقام رفيعي گشت و در زمان ما مدرسه معموره است) (و شيخ صدوق به سند خود از اسحاق بن راهويه نقل كرده كه گفت: چون امام رضا عليه السلام به نيشابور آمد و خواست از آنجا حركت نمايد جمع شدند خدمت آن حضرت اصحاب حديث و عرض كردند يا ابن رسول الله تو از نزد ما مي روي و براي ما يك حديثي نمي فرمايي كه ما استفاده كنيم آن را از جناب تو آن حضرت در عماري نشسته بود سر خود را بيرون نمود و فرمود شنيدم پدرم موسي بن جعفر فرمود شنيدم پدرم جعفر بن محمد فرمود شنيدم پدرم محمد بن علي فرمود شنيدم پدرم علي بن الحسين فرمود شنيدم پدرم حسين بن علي فرمود شنيدم پدرم امير المؤمنين علي بن ابي طالب عليه السلام فرمود شنيدم رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود شنيدم جبرئيل مي گفت شنيدم خداوند عز و جل فرمود لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي اين حديث شريف را فرمود و حركت نمود چون شتر راه افتاد صدا زد ما را و فرمود بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا) (و ابو الصلت روايت كرده كه: چون امام رضا عليه السلام به ده سرخ رسيد در وقتي كه به نزد مأمون مي رفت گفتند يا ابن رسول الله ظهر شده است نماز نمي كنيد پس فرود آمد و آب طلبيد گفتند آب همراه نداريم پس به دست مبارك خود زمين را كاويد آنقدر آب جوشيد
كه آن حضرت و هر كه با آن حضرت بود وضو ساختند و اثرش تا امروز باقي است و چون داخل سناباد شد پشت مبارك خود را گذاشت به كوهي كه ديگها از آن مي تراشند و فرمود كه خداوندا نفع ببخش به اين كوه و بركت ده در هر چه در ظرفي گذارند كه از اين كوه تراشند و فرمود كه از براي آن حضرت ديگها از سنگ تراشيدند و فرمود كه طعام آن حضرت را نپزند مگر در آن ديگها پس از آن روز مردم ديگها و ظرفها از آن تراشيدند و بركت يافتند)